خبرگزاری آنا - ترجمه نسترن صائبی: دانشمندان با الهام از آناتومی روده انسان و با استفاده از رویکرد بیولوژیکی، نمونه مفهومی از باتریای را طراحی کردهاند که پنج برابر بیشتر از باتریهای معمولی، امکان ذخیره انرژی را در ابزارهای دیجیتال فراهم میکند.
این باتری که توسط تیمی از محققان دانشگاه کمبریج بریتانیا طراحی شده است، توانسته است به یکی از موانع مهم باتریهای لیتیوم-سولفور غلبه کند. این گونه باتریها اگرچه چگالی انرژی بالایی دارند اما نسبت به باتریهای یون-لیتیوم سریعتر تجزیه میشود و به عمر خود پایان میدهد.
زمانی که یک باتری لیتیوم- سولفور شارژ خود را از دست میدهد، سولفور داخل کاتد (الکترود مثبت باتری)، لیتیوم داخل آند (الکترود منفی باتری) را جذب میکند. این واکنش شیمیایی باعث میشود که مولکولهای سولفور به ساختار زنجیرهای شکلی که پلی-سولفید نام دارد، تبدیل شوند.
بعد از این که باتری چند بار چرخه شارژ – دشارژ میشود، این عمل موجب میشود که کاتد باتری ضعیف شود و در نتیجه بخشهایی از پلیسولفید شکسته میشود و وارد الکترولیت باتری- مایعی با رسانایی بالای الکتریکی که دو الکترود را به هم مرتبط میکند- میشود. زمانی که این اتفاق میافتد، فرآیند از بین رفتن باتری آغاز میشود و باتری مواد فعال خود را که انرژی را ذخیره میکنند، از دست میدهد. دقیقا اینجاست که آناتومی روده، الهامبخش باتری جدید شده است.
در روده کوچک ما، میلیونها برآمدگی شبیه به انگشت دارد که «ویلی» (VILLI) نام دارند. این برآمدگیها در سرتاسر دیواره روده وجود دارند و وظیفه جذب مواد غذایی به هنگام هضم غذا را دارند.
این ساختار ویلی مانند یک لایه ساخته شده از سیمهای اکسید روی است که روی سطح الکترودهای باتری را کاملا میپوشاند. این سیمهای روی سطوح الکترودهای باتری قرار میگیرن و زمانی که مواد فعال باتری رها میشوند، آنها را مهار میکنند و دسترسی الکتروشیمیایی آن را برای آند و کاتد حفظ میکنند و در نتیجه از انحطاط باتری جلوگیری میکنند.
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
شخصى برق سالن و تالار عروسى را خاموش و فرار مى کند. اگر او را براى مجازات دستگیر کنند، کیفر عادلانه زمانى است که تمام حوادثِ پیش آمده را به حساب آورند. مثلاً:
به خاطر تاریکى ظرف هایى شکسته شد. دو نفر از پله ها افتادند. سر چند نفر به ستون خورد. شیرینى ها ریخت. اطفالى ترسیدند و گریه کردند. براى خارج شدن از سالن تاریک، زمان زیادى تلف شد. خانواده هاى عروس و داماد از مهمان ها خجالت کشیدند. آرى، تمام آثار خاموش شدن سالن، باید محاسبه و بر اساس آن، جریمه تعیین شود.
واژه ذنب که به معنای دم و دنباله و معانی دیگر آمده است، خود بهترین گواه بر این نکته است که برخی از اعمال و رفتارهای ضد هنجاری بشر، پیامدهای زیانباری دارد. این آثار و پیامدها در ابعاد مادی و معنوی و نیز در دنیا و آخرت در پی گناه می آید.
گناهان، اندک اندک شاکله وجودی شخص را چنان متحول و دگرگون می سازند که هیچ آثاری از نور الهی که خداوند در همه انسان ها قرار داده است، نمی ماند. این روست که از خسران و زیانی سخن به میان می آید که بسیاری از مردم جز مومنان نیکوکار و نیکوخواه بدان گرفتار می شوند؛(سوره عصر) زیرا ایشان از سرمایه وجود نوری خویش زیان می کنند و چیزی برای خویش نمی گذارند.
هر کس کار خوبى را بنا نهد، پاداش تمام کسانى که به آن کار عمل کنند، بدون آنکه از عامل کم شود، به او داده مى شود. همان گونه که اگر کسى راه بدى را به روى مردم باز کند، در گناه تمام کسانى که در آن راه پا نهند شریک است: «مَن سَنّ سُنَّة حَسنةً عُمِل بها من بَعده کان له أجره و مثل اُجورهم من غیر أن ینقصّ من اُجورهم شیئا و مَن سَنّ سُنَّة سَیِّئة فَعُمل بها بعده کان علیه وزره و مثل أوزارهم من غیر أن یَنقصّ من أوزارهم شیئاً
از آموزه های قرآنی این معنا به دست می آید که بلاها چیزی جز دستاوردهای بشری نیست. از این روست که خداوند بارها از " بما کسبت ایدی الناس" سخن به میان آورده است که به صراحت به معنای دستاوردهای بشری می باشد که همان بلایایی هستند که مردمان بدان گرفتار می شوند.
خداوند در آیه 30سوره شوری به صراحت بیان می کند: وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ؛ هر گرفتاری و بلایی که بر شما وارد می شود به سبب دستاوردهای شماست و این در حالی است که خداوند از بسیاری از گناهان شما گذشت می کند.
در جایی دیگر مى فرماید: «نَکتُبُ ما قَدّموا و آثارهم» (سوره یس، آیه 12) هم خود اعمال را مى نویسیم و هم آثار آنها را.
در حدیث مى خوانیم: هر کس کار خوبى را بنا نهد، پاداش تمام کسانى که به آن کار عمل کنند، بدون آنکه از عامل کم شود، به او داده مى شود. همان گونه که اگر کسى راه بدى را به روى مردم باز کند، در گناه تمام کسانى که در آن راه پا نهند شریک است: «مَن سَنّ سُنَّة حَسنةً عُمِل بها من بَعده کان له أجره و مثل اُجورهم من غیر أن ینقصّ من اُجورهم شیئا و مَن سَنّ سُنَّة سَیِّئة فَعُمل بها بعده کان علیه وزره و مثل أوزارهم من غیر أن یَنقصّ من أوزارهم شیئاً» (کنزالعمّال، حدیث 43079)
گاهى یک نفر دیگرى را سیگارى یا معتاد مى کند و دومّى نفر سوم را و او نفر چهارم را، نفر اول در گناه نفرات بعدى شریک است.
اگر خداوند می خواست انسان را به همه گناهانی که انسان مرتکب می شود عذاب می کرد، دیگر کسی رنگ آسایش و آرامش را به خود نمی دیدند و همواره در گرفتاری بودند، در حالی که خداوند از بسیاری از گناهان ما می گذرد بازهم همان درصد اندک گناهان باقی مانده این همه آثار از خود به جا می گذارد و ما همواره در مصیبت و گرفتاری هستیم. از این روست امام باقر (علیه السلام) می فرماید: هیچ مصیبتی جز در اثر گناه به بنده نمی رسد و آن چه را خداوند می بخشد بیش تر است.(وسایل الشیعه، ج 11 ، ص 238)
از نظر قرآن اصولا انسان در گرو اعمال خوب و بد خویش است(مدثر ، آیه 38) و آن چه در دنیا می بیند گوشه ای از پیامدهای خودساخته های اوست و در آخرت و رستاخیز همه این دستاوردها و پیامدها به طور دقیق بروز و ظهور می کند و انسان مجازات های خوب و بد خویش را دریافت می کند. (غافر، آیه 17 و نیز ابراهیم ،آیه 51 و آیات دیگر)
به هر حال، انسان در زندگی دنیوی خویش بخشی از آثار بد دستاوردهای خویش را می بیند و همه بلاها و گرفتاری ها و مصیبت ها، ریشه در اعمال بد و زشت انسان ها دارد. شگفت این که حتی زمین و موجودات آن نیز از آثار بد رفتاری و زشتکاری آدم ها نیز در امان نیستند و خداوند به صراحت بیان می کند که : ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ، فساد و تباهی در خشکی و دریا به سبب دستاوردهای مردمان ظاهر شد تا این گونه بخشی از اعمال خویش را بچشند شاید عبرت گیرند و به خدا و کار نیک باز گردند.(روم ، آیه 41)
امیرمومنان علی (علیه السلام) به عنوان نمونه به مساله شهوترانی اشاره می کند و می فرماید: هر که به سوی شهوترانی بشتابد به سوی آفات شتاب نموده است.(غررالحکم ، آمدی، ص 666) به این معنا که شهوترانی به عنوان یک نمونه از رفتارهای ضد هنجاری، موجب بلاها و آفات است و کسی که به سمت شهوترانی می شتابد در حقیقت به سوی بلا و آفات می شتابد.
از نظر قرآن اصولا انسان در گرو اعمال خوب و بد خویش است(مدثر ، آیه 38) و آن چه در دنیا می بیند گوشه ای از پیامدهای خودساخته های اوست و در آخرت و رستاخیز همه این دستاوردها و پیامدها به طور دقیق بروز و ظهور می کند و انسان مجازات های خوب و بد خویش را دریافت می کند. (غافر، آیه 17 و نیز ابراهیم ،آیه 51 و آیات دیگر)
این گونه است که رفتارهای آدمی در جهان تکوین تاثیر می گذارد چنان که دعا و نیایش ها نیز این گونه عمل می کند. خداوند در اثبات این ارتباط تنگاتنگ در آیه 96 سوره اعراف می فرماید که ایمان و تقوای مردمان موجب می شود تا درهای روزی به سوی ایشان باز شود و از برکات زمین و آسمان بهره مند شوند. این بدان معناست که رفتار آدمی در افزایش روزی، باران مناسب، تغییر آب و هوای مناسب و مانند آن تاثیر گذار است.
عواملی برای فعال شدن خشم خداوند
زمینه ها و آثار گناه در چیست ؟
کسی هم مالک مطلق است و هم عالم مطلق
کلید طلایی برای افزایش بهره وری در ماه رمضان
دانش > دانش - بررسیهای جدید نشان میدهند در هر کروموزوم به جز ۲۵ هزار ژن (یا بیشتر) ساختارهایی غلافمانند وجود دارند که ۴۷ درصد از هر کروموزوم را اشغال کردهاند.
براساس گزارش ساینس الرت، برای بیش از یک قرن درک بشر از کروموزومها براساس این تصور بودهاست که این ساختارها از ترکیبی پیچیده از دی ان ای و پروتئینی به نام کروماتین که در هسته هر سلول ایجاد میشود، تشکیل شدهاست.
از زمان کشف در سال 1882 تاکنون، کروموزمها همواره مورد مطالعه و بررسی قرار داشتهاند اما جزئیات ساختار درونی آنها همواره برای دانشمندان مرموز باقی ماندهاست، به این خاطر که کروموزمها درون هسته سلول کاملا نامرئی هستند و تنها در زمان تقسیم سلولی قابل مشاهده میشوند. بیشتر اطلاعات دانشمندان درباره کروموزمها در حین تقسیمات سلولی به دست آمدهاند.
از این رو محققان دانشگاه ادینبرگ به منظور بهبود توانایی بشر در مشاهده ساختار درونی کروموزومها شیوهای جدید به نام 3D-CLEM ابداع کردند که ترکیبی از ریزنگاری نوری و الکترونی با نرم افزار مدلسازی رایانهای است تا اولین تصاویر سهبعدی با وضوح بالا را از تمامی 46 کروموزوم انسان ثبت کنند.
پس از مدلسازی طول، عرض، مساحت، حجم و تراکم دی ان ای در تمامی کروموزموهای انسانی، محققان پدیده ای مشاهده کردند که میتواند برای درک آنها از ساختار داخلی کروموزومها عواقبی بزرگ در پی داشتهباشد.
محققان در بررسیهای خود دریافتند که کروماتین تنها 53 تا 70 درصد از کل محتوای کروموزوم را تشکیل دادهاست. ساختاری به نام پیرامون کروموزوم، پدیدهای که محققان در گذشته احتمال وجود آن را مطرح کرده بودند اما راهی برای بررسی مقدار آن درون کروموزوم در اختیار نداشتند، مابقی 30 تا 47 درصد کروموزوم را تشکیل میدهد.
این به آن معنی است که در هر کروموزوم، دی ان ای و پروتئین آن تنها نزدیک به نیمی از فضا را اشغال میکنند و مابقی آن در اختیار ساختاری دیگر، ماده پیرامونی است.
هنوز کارایی این ماده پیرامونی مشخص نشدهاست اما محققان احتمال میدهند این ساختار مانند غلاف عمل کرده و کروموزومها رادر طول تقسیم سلولی از یکدیگر مجزا نگه میدارد که در صورت درست بودن این فرضیه، این ماده در جلوگیری از بروز خطا در حین تقسیم سلولی که ممکن است منجر به نقصهای مادرزادی و ابتلا به انواع سرطان شود، نقشی حیاتی به عهده دارد.
بامداد – دانشمندان علم ژنتیک و متخصصان اخلاق در یک اجلاس بینالمللی در واشینگتن اعلام کردند به کاربردن فنآوری ویرایش ژنی در مورد جنین انسان برای مقاصد درمانی، تا موقعی که ملاحظات ایمنی حل و فصل نشوند، «غیر مسئولانه» است.
به گزارش بیگ بنگ به نقل از رادیو فردا، کارشناسان در این اجلاس در بیانیهای گفتند ویرایش ژنی در جنینهای انسانی برای اهداف پژوهشی، مادامی که سلولهای تغییریافته برای ایجاد بارداری استفاده نشوند، مجاز است. این بیانیه در حالی صادر شد که بحث در مورد به کار بردن ابزارهای قدرتمند ویرایش ژنی تخمک، اسپرم و جنین انسان که میتواند دیانای کودکان را پیش از تولد تغییر دهد رو به افزایش است.
توصیه این گروه از دانشمندان در راستای درخواستهای گوناگون برای ممنوعیت استفاده از فناوری ۹ CRISPR-Cas است که به سرعت تبدیل به روش مرسوم در ویرایش ژن توسط آزمایشگاهها به دلیل سهولت نسبت به دیگر روشها گردید. با کمک این فنآوری میتوان ضمن بررسی دقیق ژنها و یافتن خطاهایی که در کدهای یک ژن وجود دارد، از قیچیهای مولکولی برای بریدن ژن معیوب و کار گذاشتن ژن سالم استفاده کرد.
موافقان این فنآوری میگویند این روش دانشمندان را کمک میکند سریعتر از بیماریهای ارثی جلوگیری کنند. مخالفان نگران اثرات ناشناخته بر نسلهای آینده هستند و میگویند والدین ممکن است وسوسه شوند ویرایش ژنتیک را برای بهبود بهره هوشی یا قابلیتهای فیزیکی فرزندانشان انجام دهند. این گروه خواستار تشکیل یک مجمع دایمی بینالمللی شد تا پژوهشها در این حوزه را در سالهای آینده هدایت کند.
متخصصان هشدار دادند اگر تغییرات ژنتیکی به جمعیت انسانی وارد شوند «حذف آنها بسیار مشکل خواهد بود و به یک اجتماع یا کشور محدود نخواهند ماند.» آنان همچنین این امکان را مطرح کردند که بهبود دایمی ژنتیکی بر روی زیرگروهی از جمعیت میتواند نابرابریهای اجتماعی را تشدید کند. نگرانی های اخلاقی در این مورد از زمانی افزایش یافت که محققان چینی در ماه آوریل اعلام کردند یک ژن معیوب را در دو جنین که توانایی رشد نداشتند اصلاح کردند. جاکوب کورن، مدیر علمی برنامه ژن شناسی، میگوید بیانیه این گروه «بسیار مسئولانه» بود.
گاردین در ماه سپتامبر گزارش داد دانشمندان در بریتانیا درخواست مجوز کردهاند تا اصلاح ژنتیک را بر روی جنین انسان به عنوان یک پروژه تحقیقاتی با هدف توسعه انسانی انجام دهند. چند ماه پس از اینکه محققان چینی نخستین بار در جهان اعلام کردند دی ان ای جنین انسان را تغییر دادهاند درخواست دانشمندان در بریتانیا مناقشه برانگیز شد.
منبع:سایت علمی بیگ بنگ
نوشته نتایج بد دستکاری های ژنتیکی در انسان اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد – مرگ در جهان سردرگم و پرتردید امروز یکی از قطعیترین رویدادهای موجود است، حادثهای که کسی توان گریز از آن را نخواهد داشت، اگرچه شرکتی نوپا قصد دارد با استفاده از فناوریهایی که هنوز به وجود نیامدهاند، این حقیقت را تا سال ۲۰۴۵ وارونه سازد.
براساس گزارش ساینس الرت، شرکت نوپایی به نام هومایی میگوید میتواند انسانها را از چنگال مرگ برهاند. چگونه؟ با انتقال دادن هوشیاری و آگاهی انسان به بدنی مجازی. اگر این برنامه کمی تخیلی به نظر میآید دلیلش این است که هنوز به واقعیت تبدیل نشده است، زیرا هیچیک از فناوریهایی که شرکت هومایی برای اجرای برنامهاش به آن نیاز دارد در دسترس و اجرایی نیستند. با اینهمه این ضعف باعث نشده جاش بوکانگرا مدیر عامل شرکت هومایی ناامید شود. وی اعلام کرده تا ۳۰ سال آینده اولین انسان را در بدنی مجازی احیا خواهد کرد.
فرایند انتقال هوشیاری یک انسان به بدنی روباتی یا مجازی در وبسایت این شرکت اینگونه توصیف شده است: با استفاده از هوش مصنوعی و فناوری نانو دادههای کلامی، رفتاری،پردازش فکر و اطلاعات درباره عملکرد درونی و بیرونی بدن فرد ذخیره خواهند شد. این دادهها کدنویسی شده و به فناوری حسگرهای چندگانه وارد خواهند شد. این حسگرها در بدن مجازی قرار خواهد گرفت که از مغزی مشابه فرد متوفی برخوردار است، مغزی که با کمک فناوری شبیهسازی ایجاد خواهد شد.
به بیانی سادهتر، این شرکت قصد دارد مغز فرد متوفی را منجمد ساخته و زمانی که فناوریهای مورد نیاز محیا بودند، آن را در بدنی دیگر قرار داده و احیا سازد. به گفته این شرکت زمانی که فناوریهای لازم فراهم باشد، مغز در بدنی مجازی احیا خواهد شد و این بدن تحت کنترل افکار و رفتارهای فرد متوفی قرار خواهد گرفت. با بالاتر رفتن سن مغز نیز با استفاده از فناوری نانو بخشهای آسیبدیده ترمیم شده و بهبود خواهند یافت.
اگرچه تا به امروز پیشرفتهایی در زمینه بهرهبرداری از امواج مغزی برای خوانش ذهن و یا کنترل اجسام به دست آمدهاست، اما استفاده از یک مغز کامل و مجزا برای کنترل بدنی مجازی داستانی متفاوت است که شاید برای محقق شدن آن به چندین دهه زمان نیاز باشد. در عین حال باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که مغز به تنهایی کنترل اعمال و رفتارهای انسان را به عهده ندارد و هورمونها، اندامهای مختلف و حتی باکتریهایی که روی بدن زندگی میکنند نیز در آن نقش دارند.
منبع:سایت علمی بیگ بنگ
نوشته انسان در تحقق بخشیدن به زندگی جاودان! اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد-پس از ورود به بهشت و جهنم، آخر کار انسان کجاست؟ آیا در یک جا ماندن انسانی که میل به بینهایت دارد، تکراری نمیشود و دیگر آن که آیا ممکن است که یک جهنمی، اهل بهشت شود؟
آخر کار انسان کجاست؟
اگر نگاه به آن عالَم نیز نگاه مادی و فیزیکی باشد، قطعاً این سۆال پیش میآید که آخرش کجاست؟ یا آخر کار انسان کجاست؟ چرا که عالم ماده محدود است و به بیان امیرالمۆمنین علیهالسلام: «هر محدودی قابل شمارش است»؛ چنان چه برای طبیعت آخری بیان شده است، چه در علوم قرآنی و چه در علوم تجربی. اما اگر نگاه عاقلانه، حکیمانه و غیر مادی، یعنی معنوی باشد، آخری ندارد، چنان چه هیچ یک از امور غیر مادی آخر ندارند.
انسان میتواند با استناد به آیات قرآن کریم و یا تجربیات عملی بگوید که آخر خورشید خاموش شدن است و یا آخر زمین متلاشی شدن در فضاست، اما در معنویات چنین نمیباشد؛ آخر علم کجاست؟ آخر زیبایی کجاست؟ آخر قدرت کجاست؟ آخر ثروت و غنا کجاست و …؟
بدیهی است که حدّی ندارند، چرا که اینها همه کمالات هستند و تجلی آن هستی محض. «کمال حقیقی» همان الله جلّ جلاله میباشد که محدود به حدّی نیست. لذا سیر تکاملی بشر نیز چون «انّا الیه راجعون» است، حدّی ندارد که بدان متوقف شده و بگوید این آخرش است. هر چه رشد کند، هر چه بیشتر وجودش تجلی کمالات گردد، باز به پایان یا آخر نمیرسد. چنان چه هیچ کس نمیتواند در این عالم (یا حتی عالم دیگر) به آخر علم یا ثروت و غنا برسد و اگر تمامی علوم و سرمایهها را نیز یک جا جمع کنند و به کسی بدهند، باز هم جای بیشتر شدن دارد و آخرش نیست. پس فرض آخر و پایان، یک خطای تصور ذهنی است و نه یک ضرورت عقلی.
آیا یک جا ماندن بیمیلی (زدگی) نمیآورد؟
البته که یک جا ماندن، بیمیلی و زدگی میآورد. آن هم برای انسانی که به قول شما، میل به بینهایت دارد. اما دقت شود که یک جا ماندن یعنی «سکون»، که عاقبت موجب فساد نیز میشود (همان دلزدگی خود نوعی فساد در شوق است)، اما در بهشت سکونی نیست که خستگی و دلزدگی بیاورد، بلکه «ثبات» است و معنای این دو خیلی با هم فرق دارد.
انسان از این که مثلاً ده ساعت روی یک صندلی بنشیند و به یک منظره نگاه کند، خسته و دلزده میشود، اما هیچگاه از ثبات وجودی خود یا ثبات عقل و ایمانی خود، خسته و دلزده نمیشود.
متأسفانه، اغلب ما مردم (مسلمان یا اهل کتاب و معتقد به بهشت و جهنم)، نه جهنم را درست شناختهایم و نه بهشت را؛ لذا گمان میکنیم که بهشت یعنی کاخی در وسط یک جنگل سبز و مملو از انواع و اقسام خوردنیها، نوشیدنیها، لباسها و تجویزها و سایر لذاتی که برای بدن بهشتی است.
شباهتهایی بین این عالم و آن عالم هست و البته تفاوتهایی هم وجود دارد. اما همین شباهتها سبب میشود تا شناخت و درک عالم دیگر برای ما در این عالم، ممکن و میسر گردد؛ چه زیبا سرود میرفندرسکی:
چرخ با این اختران، نقض و خوش و زیباستی صورتی در زیر دارد، آن چه در بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی
در این عالم انسان هم لذت مادی دارد و هم لذت معنوی، این دو از هم جدا هستند، هر چند که در امتداد یک دیگر باشند و یا در یک دیگر تأثیر بگذارند. به عنوان مثال: تناول یک غذای خوب و خوش مزّه، بسیار لذت (مادی) دارد، اما به هیچ وجه با لذت «لقای محبوب»، هم سنخ و قابل قیاس نیست، و اگر آن غذای خوب در کنار یار میل شود، لذتش چند برابر شده و دیگر قابل توصیف نمیباشد.
بهشت نیز همینطور است. لذت اکله، اشربه، حور و قصور یک لذت است، اما لذت لقاء الله، وصال محبوب و قرار گرفتن در «عند ملیک مقتدر»، یک لذت دیگر است.
دقت شود که نعمات بهشتی، سفرهی محبوب است برای عاشق از سفر رسیده، نه این که هدف و مقصود و محبوب همان باشد.
پس، بهشت یک جا ماندن، یک جا ساکن شدن، مدتی طویل خوردن و آشامیدن و تزویج نیست که دلزدگی بیاورد، بلکه ثباتِ بدون تزلزل، بدون دغدغه، بدون خطر، بدون احتمالات و …، در مسیر رشد و کمال همیشگی است که بسیار لذت بخش، شورآفرین و شوقآور میباشد و این سیرِ کمالی، پایانی ندارد.
بهشت
آیا جهنمی، اهل بهشت میشود؟
هم بهشت طبقات و درجات دارد و هم جهنم. اما تفاوت سیر در این طبقات و درجات در این است که کسی که وارد بهشت شد، هیچگاه از آن اخراج یا خارج نمیشود، اما دلیلی نیست که هیچ کس در هیچ شرایطی از جهنم خارج نگردد.
بدیهی است که انسان دارای باورهای اعتقادی و نیز رفتارهای عملی میباشد. پس هر کدام ثواب یا عقاب مخصوص خود را دارند. از این رو کسانی که در زندگی دنیوی اعتقادی به پروردگار عالم، مبدأ و معاد، نبوت و ولایت نداشتند، در این دنیا سیر قهقرایی طی کردهاند و خداوند متعال برای آنان «خلود = جاودانگی» در جهنم را وعید داده است، اما اگر کسانی اعتقادات درستی داشتهاند، ولی در عمل درگیر گناهانی شده بودهاند که هر چند آنها را به کفر نکشانده است، اما با عذابهای مرگ، قبر، برزخ پاک نشده و یا قابل شفاعت نیز نگردیدهاند چه؟ از یک سو به خاطر اعتقاداتشان لایق بهشت میباشند و از سوی دیگر به خاطر کردارشان لایق جهنم میگردند.
مرحوم علامه حلّی، برای خروج مۆمنین گناهکار جهنمی و ورودشان به بهشت دو دلیل اقامه مینماید:
۱٫ انسانی که هم ایمان و عمل صالح دارد و هم گناه، به خاطر ایمان و عمل خویش مستحق پاداش است و به خاطر انجام گناهش مستحق عذاب است و در نتیجه اگر اول وارد بهشت شود برای دریافت پاداش اعمال و بعد جهنم رود درست نیست.
به اتفاق مسلمین کسی از بهشت آخرتی خارج نمیشود و اگر برعکس شود که اول جهنم رود و بعد از مدتی وارد بهشت شود این مشکلی ندارد و مورد نظر ما میباشد، صورت سوم این است که عذاب و پاداش با هم باشند که این امکان ندارد و محال است، تنها راه همان راه دوم است.
۲٫ دلیل دوم این است که بر خداوند قبیح است که بنده خود را به خاطر یک خطا و یا چند خطا که از او سر زده، با این که ایمان و عمل صالح دارد برای همیشه در جهنم نگهدارد و با کسی که در تمام عمر مشرک و کافر بوده است یکجا عذاب نماید و امر قبیح و زشت نسبت به خداوند محال است و از او صادر نمیشود.(کشف المراد، همان، ص ۴۱۴).
در نتیجه ممکن است اگر شیعه از گناه خویش توبه نکند و شفاعت و دستگیری او را نکند مدتی در جهنم بماند و بعد از پاک شدن نجات یابد.
* در قرآن کریم، برای ۱۳ جرم و معصیت (که کفر و شرک در رأس آنها قرار داده است)، خلود در جهنم تصریح شده است:
۱٫ کافران (آل عمران۱۱۶) – ۲٫ مشرکان (نحل۲۹) – ۳٫ منافقان (مجادله۱۷) – ۴٫ مرتدان (آل عمران۸۶-۸۸) – ۵٫ تکذیب کنندگان آیات الهی (اعراف۳۶) – ۶٫ دشمنان خدا و پیامبر(ص) (توبه۶۳)
۷٫ ظالمان و ستمگران (شوری۴۵) – ۸٫ اشقیاء (هود۱۰۶-۱۰۷) – ۹٫ آنها که غرق در گناهند (بقره۸۱) – ۱۰٫ قاتل مومن (نساء ۹۳) – ۱۱٫ رباخواران (بقره ۲۷۵) – ۱۲٫ سبک اعمالان (مومنون۱۰۲-۱۰۳) – ۱۳٫ گنهکاران به طور عام (جن۲۳).
اما از سوی دیگر میفرماید که خداوند متعال به غیر از شرک، هر گناهی را که بخواهد میبخشد و او عادل است، به هیچ کس، اندک ظلمی نمیشود:
«إنَّ اللّهَ لاَ یغْفِرُ أَن یشْرَکَ بِهِ وَیغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یشَاءُ وَمَن یشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا * أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یزَکُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یزَکِّی مَن یشَاءُ وَلاَ یظْلَمُونَ فَتِیلًا» (النساء، ۴۸ و ۴۹)
ترجمه: مسلماً خدا این را که به او شرک ورزیده شود نمىبخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مىبخشاید و هر کس به خدا شرک ورزد به یقین گناهى بزرگ بربافته است * آیا به کسانى که خویشتن را پاک مىشمارند ننگریستهاى [چنین نیست] بلکه خداست که هر که را بخواهد پاک مىگرداند و به قدر نخ روى هسته خرمایى ستم نمىبینند».
براساس روایتی که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، انسانها در قیامت سه دستهاند : یک دسته انسانهاییاند که در عالم حشر در آن هنگام که مردم درگیر مواقف و عوالم حشرند، تحت سایه خداوند و در جوار قرب حقند و نیاز به طی آن عوالم و مواقف ندارند چون آن مراحل را در این دنیا پشت سر گذاشتند.
گروهی دیگر انسانهاییاند که باید از حساب و عذاب بگذرند که از جمله آن جهنم موقت است تا پس از پس تطهیر و تسویه در عالم قیامت به خدا برسند و عدهای دیگر انسانهاییاند که چون مجموع وجودشان رو به غیر خدا داشته و در حال فرار از خدا بودهاند به قعر جهنم فرو خواهند رفت، (بحارالانوار، ج ۷، ص ۱۸۳، روایت ۳۱).
بنابراین عدهای مستقیم وارد بهشت و بهشتها میشوند، عدهای پس از گذر از مواقفها و از جمله جهنم موقت وارد بهشت میگردند و عدهای نیز در جهنم جاودانه خواهند بود.
به بیانی دیگر: همه کسانی که وارد جهنم میشوند برای همیشه در جهنم نخواهند بود و تنها عدهی خاصی مانند کافران برای همیشه در جهنم خواهند بود، (ر.ک: آیتالله مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج ۶، ص ۴۸۳، دار الکتب الاسلامیه).
منبع: x-shobhe.com
نوشته آخر کار انسان به کجا میرسد؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد – بنا به پیشبینی یکی از دانشمندان دانشگاه امآیتی، در دهه ۲۰۴۰ میلادی میتوان نانورباتهایی را از طریق جریان خون وارد مغز کرد و به کمک آنها از اطلاعات موجود در مغز افراد آگاه شد یا اینکه اطلاعات جدیدی را وارد مغز نمود.
نیکولاس نگروپونته یکی از بنیان گذاران اینترنت و سازنده آزمایشگاه مدیای اِمآیتی (MIT Media Lab) میباشد که ایدههای خود را در کتاب پرفروش “دیجیتالیشدن (Being Digital) مطرح کرده است. این کتاب حاصل پیش بینیهای معروف او در زمینه ی چگونگی ادغام ناگهانی جهان تعاملی، جهان سرگرمی و جهان اطلاعات است. بسیاری از پیشبینیهای نگروپونته مربوط به دهه هشتاد میلادی است و به نظر میرسد پیشبینیهای او در مورد آینده در دهه ۲۰۴۰، به کمک نانورباتها و هک مغز اعصاب (Neurohacking)، قابلدرک خواهد بود.
نگروپونته معتقد است که در دهه آینده، فناوریهای زیستشناسی مصنوعی (synthetic biology) و رابطه بین زیستشناسی و سیلیسیم، از فناوریهای مخرب خواهند بود. وی میگوید: «کلید پیشبینی من این بود که بهترین راه را برای ارتباط برقرارکردن با مغز، از طریق داخل بدن، یعنی جریان خون میدانستم. اگر شما یک ربات کوچک به جریان خون تزریق نمایید، میتوانید به همه سلولها، اعصاب و تمام چیزهایی که در مغز است نزدیک شوید.
بنابراین اگر شما بخواهید اطلاعاتی را وارد کنید و یا اینکه اطلاعاتی را بخوانید، میتوانید این ربات را وارد جریان خون نمایید. در حالت تئوری میتوانید شکسپیر (Shakespeare) را در جریان خون خود بارگذاری نمایید و به صورت رباتهای کوچک، به بخشهای مختلف مغز بفرستید. یا اینکه اگر بخواهید صحبت به زبان فرانسوی را یاد بگیرید، میتوانید رباتها را به صورت تکههای فرانسوی وارد خون نمایید. بنابراین در تئوری، شما میتوانید اطلاعات را به درون بدنتان بفرستید.»
رباتهای کوچک یا نانوربات به وسیله نانوفناوری پیشرفته توسعه یافتهاند. آنها میتوانند بهقدری کوچک باشند که با چشم دیده نشوند و در مقیاس نانو (یک نانومتر معادل یک میلیاردیم متر است) عمل کنند. نانورباتها میتوانند به صورت بیسیم با یکدیگر و با جهان خارج ارتباط داشته باشند. همچنین میتوانند اطلاعات مغز را هک کنند. نانو رباتها را میتوان به کمک روشهایی مانند استفاده از قرص وارد بدن کرد تا بتوانند اطلاعات موجود در نورونها (یاختههای عصبی) و سیناپسهای مغز را بخوانند و یا اینکه اطلاعات جدیدی را وارد مغز نمایند، به عنوان مثال اطلاعاتی مانند شکسپیر و یا یک زبان جدید.
نانوروباتها بیشتر شبیه یک داستان تخیلی هستند، اما داستانهای تخیلی اغلب درست از آب در میآیند و به فناوری تبدیل میشوند. ما نباید انتظار داشته باشیم که این فناوری در سال آینده قابل دسترسی باشد، البته پیشرفتهای کنونی در فناوری عصب شناختی (نئوروفناوری) باعث تشویق برای دستیابی به فناوریهای جدیدتر میشود. برای مثال در حال حاضر میتوان به وسیله حسگرهای بیسیم، ارتباطی بین مغز و کامپیوتر ایجاد نمود و با فکرکردن، بازیهای کامپیوتری انجام داد.
منبع:سایت علمی بیگ بنگ
نوشته بررسی توانایی نانو ربات ها در هک کردن مغز انسان اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد – مغز مصنوعی (artificial brain ) فناوری نوینی است که در عین پیچیدگی در ابتدای راه توسعه بوده و توجه بسیاری از پژوهشگران علوم مختلف را به خود معطوف کردهاست. به نظر میرسد نیاز روزافزون به وسایلی با قابلیتهای انسانی، عاملی است که منجر به سرمایهگذاری بیشتر در این حوزه خواهد شد.
پل آلن یکی از بنیانگذاران شرکت مایکروسافت با هدف ایجاد یک مغز مصنوعی، ۵۰۰ میلیون دلار بودجه بر روی دو پروژه سرمایهگذاری کردهاست. اما چه کارهایی باید انجام شوند و این پروژه چه مدت طول خواهد کشید؟ پل آلن برای مدتی طولانی منتظر ظهور ماشینهای هوشمند بود. اکنون در سن ۶۲ سالگی و با ثروتی معادل ۱۷٫۷ میلیارد دلار، بنیانگذار مایکروسافت از دارایی خود برای دو تلاش تحقیقاتی بشردوستانه مجزا که ترکیبی از علم عصبشناسی و هوش مصنوعی هستند استفاده میکند و امیدوار است که این روند در آینده تسریع یابد.
اولین پروژه، ساخت یک مغز مصنوعی است که میتواند در یک آزمون علوم دبیرستان قبول شود. این موضوع ساده به نظر میرسد ولی تلاش برای آموزش یک ماشین نهتنها به دلیل واکنشنشاندادن ماشین بلکه به دلیل علت عکسالعمل ِآن، یکی از سختترین تلاشهای مهندسی نرم افزار است. موضوعی که بسیار پیچیدهتر از ساخت سیستمعاملهای ویندوز شرکت مایکروسافت بوده و گفته شده که شامل ۵۰ میلیون خط کدنویسی است. پروژه دوم با هدف درک هوش از جنبه مخالف پروژه اول صورت میگیرد. این پروژه تلاشیست که برای مهندسی معکوس مغز انسان توسط مدلسازی و شبیهسازی انجام میگیرد.
آلن در مصاحبهای گفت: «تصور کنید که قادر باشید یک ورق کاغذ تمیز را برداشته و تمام چیزهای شگفتانگیزی را که مغز انسان انجام میدهد بر روی آن بنویسید.» او از اورن اتزیونی محقق دانشگاه واشنگتن برای رهبری تیم ساخت مغز و کریستوف کوچ عصبشناس موسسه فناوری کالیفرنیا (Caltech) برای مدیریت تیم واسازی مغز دعوت به عمل آورد. از نظر آنها، تلاش برای درک مغز و هوش انسان به شکل همزمان در اوایل دهه ۱۹۰۰ و زمانی که انسان شروع به تفکر در خصوص چگونگی پرواز یک ماشین نمود صورت گرفتهاست.
در نگاه اول، هوش مصنوعی در حوزه علوم کامپیوتر قرار میگیرد که در آن کدنویسان برنامههایی را طراحی میکنند که ماشینها را قادر میسازد به شکل هوشمندانهای مشابه فعالیت انسانها عمل نمایند. برنامههای هوش مصنوعی(AI) کنونی میتوانند دمای خانه شما یا مسیر رانندگی تا محل کار را بر مبنای الگوهای شما و شرایط ترافیکی تنظیم کنند. آنها میتوانند به شما بگویند که فردی کارت اعتباری شما را ربوده و در یک شهر غریب آن را خرج کرده و یا اینکه چه تیمی بیشترین احتمال برندهشدن را در مسابقه فوتبال امشب دارد.
در پزشکی، الگوریتمهای هوش مصنوعی هماکنون برای انجام کارهایی از قبیل پیشبینی حوادث مترقبه در کسانی که از بیماری روانی رنج می برند، تشخیص مناطق خطرناک برای اشخاص مبتلا به تنگی نفس بر روی نقشهها، پیشبینی درخصوص اینکه آیا درمانهای سرطان قادر هستند به شما فرصت بهتری برای زندگی طولانیتر براساس ساختار ژنتیکی و تاریخچه بیماری بدهند و یافتن ارتباطاتی بین مسائلی از قبیل آب و هوا، ترافیک و سلامتی شما مورد استفاده قرار میگیرند.
اما در حوزه کلی دانش، دانشمندان برای ساخت فناوری که بتواند همانند یک انسان چهارساله یک آزمون IQ استاندارد را قبول شود تلاش میکنند. گرچه کامپیوترهای کنونی در ذخیره دانش، بازیابی و یافتن الگوها قوی هستند ، اغلب آنها هنوز با یک سوال ساده “چرا؟” درگیر هستند.
منبع:سایت علمی بیگ بنگ
نوشته آیا انسان موفق به ساخت مغز مصنوعی میشود؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که برخی از انسان ها را به حیواناتی نظیر سگ (أعراف / 176) یا الاغ (جمعه / 5) تشبیه می کند یا بعضی از افراد را مثل حیوانات و پست تر از آنها می شمارد (اعراف / 179) و حتی در جایی می فرماید: آنها از هر جنبنده ای پست تر هستند.( أنفال / 22)
با نگاهی به منافع حیوانات و عملکرد بعضی انسان ها، تشبیه «اولئک کالانعام بل هم اضلّ» (سوره اعراف، آیه 179). را حقّ و منطقی می یابیم؛
گران ترین لباس انسان، ابریشم، از حیوانات است.
مهم ترین غذای انسان، شیر و عسل و گوشت و ماست، از حیوانات است.
حیوانات وسیله بارکشی و شخم زدن و منبع درآمد و اشتغال هستند.
تمام کارخانه های پشم ریسی، چرم سازی، لبنیاتی و مرغداری و دامداری ها کارشان به حیوانات وابسته است.
حیوانات بعضی معلّم بشرند. کلاغ، دفن مرده را به فرزند آدم و نسل او آموخت.
بعضی گزارشگر انبیا می شوند؛ هدهد گزارش انحراف مردم سبأ را نزد حضرت سلیمان آورد.
بعضی محافظ انبیا می شوند؛ تار عنکبوت پیامبر اسلام را در غار حفظ کرد.
حیوانات قابل تربیت و آموزش هستند و لذا شکار سگی که آموزش دیده حلال است.
حتی حیوانات آزار دهنده مثل مار، تنها کسانی را می گزند که به آنها نزدیک شده باشند.
با توجّه به مطالب فوق، آیا انسان هایی که از دور مردم آزاری می کنند و مناطق دور دست را بمباران و موشک باران می کنند، از مار بدتر نیستند؟
افرادی که شبانه روز برای مردم حیله و خدعه می کنند و به خاطر رسیدن به هوس های بی انتهای خود نسل انسان را به تباهی می کشند، از حیوانات بدتر نیستند؟
آدم هایی که یک تنه صدها پرونده جرم و جنایت دارند، از درنده ترین حیوانات پست تر نیستند؟ (به نقل از حجت الاسلام قرائتی)
حضرت در خطبه 53 از نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام و در وصف بیعت مردم و هوادارانش با خود می فرماید: «مردم (برای بیعت نمودن) خود را به یکدیگر زده و ازدحام نمودند؛ مانند ازدحام شتر تشنه هنگام آشامیدن آب که عقال و ریسمانش باز شده و ساربان رهایش نموده باشد. به طوری که گمان کردم قصد دارند مرا بکشند.» چه کسی در طول تاریخ اسلام گمان کرده است که حضرت علی(علیه السلام) پیروانش را به حیوانی به نام شتر تشبیه کرده است و یا آن هنگام که در تقسیم بندی مردم می فرماید عموم مردم مانند پشه سرگردانند، آیا قصد توهین به مسلمانان را داشته است؟
از طرفی نیز در احادیث بسیاری به مسلمانان برای درس گرفتن از خصلت های برگزیده حیوانات و پرندگان که همه غریزی هستند و به الگو گرفتن از آن ها توصیه فرموده اند، آیا معصومان ما قصد سرزنش و توهین به مسلمانان را داشته اند؟
آیا وقتی پیامبر در حدیث «کُلکُم راع» مسلمانان و یا نوع انسان را مانند گله ای از گوسفند، گاو یا بز تشبیه می کند، قصد توهین به پیروانش را دارد؟
و یا وقتی خداوند هنگامی که سگ اصحاب کهف را همطراز اصحاب کهف قرار می دهد، یعنی بهترین بندگانش را کنار بهترین سگ دنیا قرار می دهد، آیا قصد توهین به انسان را دارد یا موضوع بر سر بیان صفت مشترک است بین سگ و انسان؟
نشان دیگری از شاهکار ادب عرب و اسلام، یعنی نهج البلاغه حضرت علی (علیه السلام) است که حضرت در خطبه 53 از نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام و در وصف بیعت مردم و هوادارانش با خود می فرماید: «مردم (برای بیعت نمودن) خود را به یکدیگر زده و ازدحام نمودند؛ مانند ازدحام شتر تشنه هنگام آشامیدن آب که عقال و ریسمانش باز شده و ساربان رهایش نموده باشد. به طوری که گمان کردم قصد دارند مرا بکشند.» چه کسی در طول تاریخ اسلام گمان کرده است که حضرت علی(علیه السلام) پیروانش را به حیوانی به نام شتر تشبیه کرده است و یا آن هنگام که در تقسیم بندی مردم می فرماید عموم مردم مانند پشه سرگردانند، آیا قصد توهین به مسلمانان را داشته است؟
خداوند در قرآن می فرماید که از انتخاب پشه به عنوان مثالی برای درک حقیقت حیا و ابا ندارد. حتی برای فهم معجزه خلقت، تفکر درباره شتر را توصیه می فرماید. حضرت علی (علیه السلام) را اسد یا شیر خداوند نامیده اند. آیا تشبیه امیر مومنان که تجلی نور اراده و عقل الهی بر زمین است به شیر که حیوان بی عقل و اراده ای است توهین به ایشان است؟
آثار حکمی و اخلاقی کلیله و دمنه، داستان مرغان و سیمرغ عطار و تشبیه انسان ها به حیوانات در پی توهین به نوع انسان است؟
آیا توصیف چشم معشوق به چشم آهو، ابروی او به مار، گیسویش به دام، نجابت یار به اسب، به معنای تشبیه معشوق به آهو و مار و اسب است یا تشبیه صفات معشوق به خصال برگزیده و ممدوح حیوانات است.
آیا گذاشتن نام هایی چون غزال، آهو، پرستو، شیرعلی، ببرعلی، شاهین و... به قصد تخفیف و خوار کردن فرزندان مان است؟
آیا انسان هایی که از دور مردم آزاری می کنند و مناطق دور دست را بمباران و موشک باران می کنند، از مار بدتر نیستند؟
افرادی که شبانه روز برای مردم حیله و خدعه می کنند و به خاطر رسیدن به هوس های بی انتهای خود نسل انسان را به تباهی می کشند، از حیوانات بدتر نیستند؟
آدم هایی که یک تنه صدها پرونده جرم و جنایت دارند، از درنده ترین حیوانات پست تر نیستند؟
وقتی که حکما می گویند «انسان حیوان ناطق است» آیا قصد تخفیف انسان را داشته اند؟
حکمت و معارف تمدن ایران اسلامی نیز به واسطه مثال ها و تشبیهات و بهره مندی از زبان اشارت و کنایات ماندگار و موثر و زیبا شده است. فرهنگ اسلامی نیز مشحون از تشبیه و مثال است. خمسه نظامی، مثنوی و قابوس نامه پر است از داستان هایی که حیوانات در نقش انسان ظاهر شده اند و هیچ کدام این ها در مقام توهین به کسی نبوده است.
گناهی که مقدمه ی گناهان دیگر است!
گجت نیوز: دانشمندان دانشگاه کارنگی ملون (Carnegie Mellon) تحقیقات جدیدی را در مورد مغز انسان انجام دادند و با استفاده از تصویربرداری دیفیوژن به این نتیجه رسیدند که مغز هر فرد مانند اثرانگشت منحصربهفرد است و در هیچ دو نفری مشابه یکدیگر نیست.
این سیستم تصویربرداری از فرایند نفوذ مولکولهای آب در بافتهای بیولوژیکی به منظور ایجاد کنتراست در تصاویر استفاده میکند و به همین دلیل با نام دیفیوژن شناخته میشود. دانشمندان نتایج به دست آمده را دریافت کردند و با شمارش توزیع آب در تمام نقاط اتصال (کانکتوم محلی) از مسیرهای ماده سفید مغز به این نتیجه رسیدند که هر فردی از یک کانکتوم محلی منحصربهفرد مانند اثرانگشت برخوردار است. نکته جالب اینجاست که حتی کانکتوم محلی دوقلوها نیز تنها 12 درصد به یکدیگر شباهت دارند.
مغز انسان نشاندهندهی تجارب زندگی فرد است
محققان برای اطمینان از درست بودن تحقیقات خود، 17 هزار آزمون شناسایی مختلف انجام دادند و موفق شدند تا 100 درصد افراد را از هم تشخیص دهند. آنها همچنین متوجه شدند که تجارب زندگی یک فرد مانند فقر یا بیماری بر روی ساختار مغز وی تاثیر میگذارد.
بنابراین با استفاده از این روش میتوان چگونگی تاثیرات محیط و تجارب زندگی بر شکل مغز انسان را درک کرد. علاوه بر آن، محققان کشف کردند که با این شیوه امکان شناسایی افراد به وجود میآید. همچنین دانشمندان تلاش میکنند تا بر کاربردهای پزشکی این موضوع نیز تمرکز کنند.