مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

عوامل هلاکت انسان در بیان امام حسن عسکری(علیه السلام)

[ad_1]

سید حسین سیدی- کارشناس حوزه/ بخش قرآن تبیان

امام یازدهم، امام عسکری، امام حسن عسکری

برحذر از ریاست طلبی

در حدیث امام حسن عسکری (علیه السلام) آمده است که می فرمایند: «آن که را به راست و چپ رود واگذار! به راستى چوپان، گوسفندانش را به کمتر تلاشى گِرد آوَرَد. مبادا اسرار را فاش کرده و سخن پراکنى کنى و در پى ریاست باشى، زیرا این دو، آدمى را به هلاکت مى‌کشانند.» [1]

سبک شمردن گناهان نیز می تواند سبب هلاکت (اخروی و حتی دنیوی) آدمی شود که باز در حدیث دیگری امام (علیه السلام) به آن اشاره می کند؛ ما دراین مقاله به بررسی این عوامل می پردازیم.

خداوند در آیه ای از سوره انفال می فرماید:  «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَکْناهُمْ‏ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ کُلٌّ کانُوا ظالِمینَ[انفال/54] [شیوه‏ى مشرکان‏] مانند شیوه‏ ى فرعونیان و کسانى است که قبل از ایشان بوده‏اند که آیات پروردگارشان را تکذیب کردند، پس ما آنان را به خاطر گناهانشان هلاک کردیم و فرعونیان را غرق ساختیم و همگى ستمگر بودند.» [2]

در این آیه از هلاکت اقوامی نام برده شده که به سبب تکبر خود، آیات الهی را تکذیب کردند؛ اقوامی که مثل فرعونِ ریاست طلب، بودند.

البته ریاست طلبی با رئیس شدن فرق می‌کند؛ لازم نیست که انسان حتماً مسئولیتی در دست داشته باشد تا حکم ریاست، درمورد او بکار رود، بلکه انسانی که حب ریاست بر جمعی را هم داشته باشد و بخواهد نظریات خود را هر طور شده بر دیگران تحمیل کند، او نیز ریاست طلب است؛ خیلی از اراذل و اوباش ــ گر چه هیچ مسئولیتی و هیچ کاری را بر عهده ندارند ــ ولی تکبر و غرور و  ظلم کردن نسبت به دیگران (که از نشانه های ریاست طلبی است و در آیه هم به آن اشاره شده است) را در وجود خود دارند.

در مورد رازداری و فاش نکردن اسرار، در آیه 15 سوره یوسف می خوانیم: «یعقوب (علیه السلام) گفت اى پسرک من خوابت را براى برادرانت‏ حکایت مکن که براى تو نیرنگى مى‏‌اندیشند زیرا شیطان براى آدمى دشمنى آشکار است»

البته ریاست در کارهای خوب، چه بسا پسندیده و حتی لازم باشد (مثلاً مسئولیت فلان کار، فقط از عهده فلان شخص بر می آید) چنانکه امام رضا (علیه السلام) ریاست را جز برای کسی که اهلیت و شایستگی آن را دارد، هلاک کننده می داند. [3] البته در موارد صحیح، نیز انسان باید حواسش را جمع کند؛ حب منفعت، خیلی از انسان های درست و پاک را هم از راه بدر می برد.

برگردیم به حدیث امام حسن عسکری (علیه السلام)؛ حضرت می فرمود: «آن که را به راست و چپ رود واگذار! به راستى چوپان، گوسفندانش را به کمتر تلاشى گِرد آوَرَد. مبادا اسرار را فاش کرده و سخن پراکنى کنى و در پى ریاست باشى، زیرا این دو، آدمى را به هلاکت مى ‌کشانند.»

حضرت در این حدیث، از چپ و راست (افراط و تفریط) بر حذر می دارد؛ به عبارت دیگر، صراط مستقیم را توصیه می فرماید؛ سپس حضرت، مثال را بروی چوپانی برده که گوسفندانش را از پراکنده شدن و رفتن به چپ و راست، منع می کند؛ گویا حضرت در این حدیث، فاش کردن اسرار را به پراکندگی گوسفندان تشبیه می کند که جمع کردن آن سخت و دشوار است، کسی که طالب ریاست است، مانند یک چوپان (که از پراکندگی گوسفندانش جلوگیری می کند) باید از فرافکنی و فاش کردن اسرار (چه مربوط به خود و چه مربوط به زیردستان) خودداری کند وگرنه کارش به هلاکت خواهد انجامید.

در مورد رازداری و فاش نکردن اسرار، در آیه 15 سوره یوسف می خوانیم: «یعقوب (علیه السلام) گفت اى پسرک من خوابت را براى برادرانت‏ حکایت مکن که براى تو نیرنگى مى‏‌اندیشند زیرا شیطان براى آدمى دشمنى آشکار است». [4]

رازداری همیشه خوب است؛ مخصوصاً برای کسی که ریاستی را بر عهده دارد و مجموعه ای را به پیش می برد؛ چه بسا انسانی که در حوزه ریاست خود، اسراری را فاش کند، نه تنها باعث هلاکت خود، بلکه دیگران هم شود؛ غالباً رؤسای متقی و خدا ترس، اینگونه رفتاری را پیشه خود نمی کنند.

در قرآن از هلاکت کسانی نام برده شده که نبودند و با تکبر بیجای خود و ایستادن در مقابل پیامبران الهی باعث هلاکت و عذاب خود در این دنیا (پیش از آن دنیا) شدند.«و «قارون» و «فرعون» و «هامان» را نیز هلاک کردیم؛ موسى با دلایل روشن به سراغشان آمد، اما آنان در زمین برترى جویى کردند، ولى نتوانستند بر خدا پیشى گیرند.» [5]اگر چه در این زمان، دیگر پیامبری نیست و فرعونی و قارونی هم در کار نیست، ولی کسانی هستند که چون فرعون، ریاست طلب و چون قارون مغرور و تکبر داشته باشند [6] اینگونه افراد هم هلاک شده اخروی هستند.

سبک شمردن این نکته هم هلاک کننده است

امام حسن عسکری (علیه السلام) می فرماید: «از جمله گنـاهانى کـه آمرزیده نشود ایـن است که [آدمى ] بگوید: اى کاش مرا به غیر از این گناه مؤاخذه نکنند. سپس فرمود: شرک در میان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سیاه در شب تار نهان تر است.» [7]

حضرت در این حدیث، کسی را که گناهانش را سبک شمرده و آن را کوچک جلوه می دهد، آمرزیده نشده توسط خدا، می داند. 

شاید خیلی از ما آثار منفی گناه را در زندگی خود احساس نکنیم؛ البته گناهانی هستند که خانمان سوزند و فرد را به بیراهه و انحراف و هلاکت می رسانند؛ دقیقاً مثل یک فرد معتاد که از یک نخ سیگار شروع کرده و کم کم کارش به جاهای خطرناک می رسد؛ ولی خیلی از گناهان به چشم نمی آیند (غیبت و تهمت و امثال این) باید باور کنیم که این گناهان هم باعث هلاکت (اخروی) می شوند.

کسانی که گناهانشان را کوچک جلوه می دهند و آن را «فقط یک گناه کوچک و یک اشتباه ناچیز» و این حرفها می دانند، امکان غوطه ور شدن در گناهان و هلاک شدن اخروی آنها بالاست؛ زیرا بفرمایش امام حسن عسکری (علیه السلام) وارد شدن شرک بخدا (بی اعتنایی بدستورات خدا) در قلب آدمی، مانند راه رفتن مورچه بر روپوش سیاه است (و بلکه خفیف تر)

حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «به کوچکی گناه نگاه نکنید بلکه به چیزی [نافرمانی خدا] که برآن جرات یافته اید بنگرید.» [8]

ضرب المثل «قطره قطره جمع گردد، وآنگهی دریا شود» در مورد گناهان هم صدق میکند؛ چه بسا انسان هایی با همین یک گناه و دو گناه (به زعم خود) در آن دنیا هلاک شده و خود را با اندوهی از گناهان نوشته شده در نامه اعمال، روبرو ببینند. [9]

سخن آخر

امام حسن عسکری (علیه السلام) ریاست طلبی و فاش کردن اسرار را از عوامل هلاکت انسان می داند؛ کسانی که گناهانشان را کوچک جلوه می دهند و آن را «فقط یک گناه کوچک و یک اشتباه ناچیز» و این حرفها می دانند، امکان غوطه ور شدن در گناهان و هلاک شدن اخروی آنها بالاست؛ زیرا بفرمایش امام حسن عسکری (علیه السلام) وارد شدن شرک بخدا (بی اعتنایی بدستورات خدا) در قلب آدمی، مانند راه رفتن مورچه بر روپوش سیاه است (و بلکه خفیف تر)

پی نوشت ها:

[1] بحار الأنوار (ط - بیروت) ، مجلسی (وفات 1110)،  سال چاپ: 1403ق، ج‏75، ص 371  

[2]  ترجمه برزی، ص184

[3]  بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏70، ص154

[4] آیه 15 یوسف

[5] آیه 39 عنکبوت

[6]  آیه 78 قصص: « قارون گفت: این مال و ثروت فراوان به علم و تدبیر خودم به من داده شد! آیا ندانست که خدا پیش از او چه بسیار امم و طوایفى را که از او قوت و ثروت و جمعیتشان بیشتر بود هلاک کرد؟ و هیچ از گناه بدکاران سؤال نخواهد شد.»

[7] بحار الأنوار (ط - بیروت)،  ج‏70 ، ص359

[8] کنز الفوائد، کراجکى، محمد بن على‏(449ق)، محقق / مصحح: نعمة، عبد الله‏، سال چاپ: 1410 ق،‏ ناشر: دارالذخائر، ج 1 ، ص 55.

[9] آیه 49 کهف: «و کتاب اعمال نیک و بد خلق را پیش نهند، آن گاه اهل عصیان را از آنچه در نامه عمل آنهاست ترسان و هراسان بینى در حالى که (با خود) گویند: اى واى بر ما، این چگونه کتابى است که اعمال کوچک و بزرگ ما را سر مویى فرو نگذاشته جز آنکه همه را احصا کرده است؟! و در آن کتاب همه اعمال خود را حاضر بینند و خدا به هیچ کس ستم نخواهد کرد.»



[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

راه های رسیدن و تقرب جویی به خدا سماموستقرب به خدا و وصول و رسیدن به او،‌ مهم ترین دغدغه مومن است؛ زیرا مومن بر این باورست که حکمت های امام علی علیه السّلام حدیثحکمت روش برخورد با فتنه ها اخلاقی، سیاسی درود خدا بر او، فرمود در فتنه ها، چونان داستان شهادت حضرت علیع و دوران زندگی ایشان آکاعلی ع امام معصوم و انسان کاملی است که تمام رفتار و سخنان و تأییدات او برای ما حجّت و دعایی مجرب برای حاجتی که امیدی به برآورده شدن آن …خواندن نماز به زبان عربی و نکات جالبی درباره آن وصف پیامبر اعظم در بیان شیرین روانشناسیموسیقی و تاثیرات متفاوت آن بر انسان …در مغز انسان مرکزی برای دریافت موسیقی وجود دارد که درست در پشت پیشانی قرار دارد، و از خوش منظر درباره امام موسی کاظم عنوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم دی ۱۳۸۹ساعت توسط مهدی خوش منظر قراملکی حامد زمانی دانلود شکوفه سیبشعر بهارم و شکوفه سیب می گن شاعر ما خوب می فهمه که مامان بودن یعنی چی جگر گوشه رو از محرم نوش آباد،کربلاچرا شغل قصابی مکروه می باشد مکروه بودن شغل قصابی یکی از اموری‌که در روح انسان اثر مهدویت امام حسین ع مهمترین اثر قیام امام حسین علیه السلام هر هدفی دارای اثریست و یا باید گفت امید هست که گزارش حلقه های صالحین دانشگاه محقق اردبیلی … تاریخ ارسال ۱۳۹۵۹۱ جلسه حلقه صالحین خواهران با حضورتعدادی از اعضاء در مورخه راه های رسیدن و تقرب جویی به خدا سماموس تقرب به خدا و وصول و رسیدن به او،‌ مهم ترین دغدغه مومن است؛ زیرا مومن بر این باورست که کمال حکمت های امام علی علیه السّلام حدیث حکمت روش برخورد با فتنه ها اخلاقی، سیاسی درود خدا بر او، فرمود در فتنه ها، چونان شتر دو داستان شهادت حضرت علیع و دوران زندگی ایشان آکا علی ع امام معصوم و انسان کاملی است که تمام رفتار و سخنان و تأییدات او برای ما حجّت و اعتبار دعایی مجرب برای حاجتی که امیدی به برآورده شدن آن نیست خواندن نماز به زبان عربی و نکات جالبی درباره آن وصف پیامبر اعظم در بیان شیرین روانشناسیموسیقی و تاثیرات متفاوت آن بر انسان نقش درمان کننده در مغز انسان مرکزی برای دریافت موسیقی وجود دارد که درست در پشت پیشانی قرار دارد، و از قضا خوش منظر درباره امام موسی کاظم ع بسم الله الرحمن الرحیم درباره امام موسی کاظم محرم نوش آباد،کربلا چرا شغل قصابی مکروه می باشد مکروه بودن شغل قصابی یکی از اموری‌که در روح انسان اثر تربیتی حامد زمانی » دانلود شکوفه سیب شعر بهارم و شکوفه سیب می گن شاعر ما خوب می فهمه که مامان بودن یعنی چی جگر گوشه رو از دست مهدویت امام حسین ع مهمترین اثر قیام امام حسین علیه السلام هر هدفی دارای اثریست و یا باید گفت امید هست که اثر حدیث اخلاقی از امام رضا علیه السلام تاریخ ارسال ۱۳۹۵۹۱ جلسه حلقه صالحین خواهران با حضورتعدادی از اعضاء در مورخه در


ادامه مطلب ...

بیان و ترویج معارف عرفانی

[ad_1]

عشق حق در تمام ذرات عالم ساری و جاری است و نشانه آن، حرکت و عدم سکون عالم است. از مکان تا زمان، از ریزترین‌ها چون الکترون‌ها تا عظیم‌ترین‌ها مانند کهکشان‌ها، همه در حال جنبش و دگرگونی است؛ تغییر و تحولی که رو به پیشرفت و تعالی است. حرکتی که خود از قوانین تغییرناپذیر الاهی است و مقصد این حرکت، رب العالمین است که در طی مسیر، پروردگار اوست. بی‌قراری عالم از اوست و عالم بی‌قرار اوست. آری دل عاشق، بی‌قرار معشوق است و در این بی‌قراری می‌خواهد عالم را با خود همراه کند. هرچه دل عاشق بزرگ‌تر و عشق او عمیق‌تر، به همان نسبت عالم او بزرگ‌تر و وسیع‌تر و تلاشش عمیق‌تر و گسترده‌تر خواهد بود. آنکه مقصود بی‌قراری درون را بشناسد، قرار را در بی‌قراری می‌یابد و قرار می‌گیرد، و آنکه دیدش از سر انگشت اشارت فراتر نرود، حرکتش برای دستیابی به عظمت موهوم خود، چون ریسمانی خواهد بود که به دور خود می‌پیچد تا کلافش بزرگ‌تر شود، غافل از اینکه دست و پای خود را بیشتر و بیشتر می‌بندد. اما او که مقصود و معشوق است، او که خود عالم را به جنبش درآورده است، فقط به باطن اکتفا نکرده و در ظاهر نیز از میان محبوبانش برای آدمیان معلم قرار داده است تا نوایشان، آن‌ها را متوجه ندای درون کند و در راه وصال معشوق یاریشان نماید.
یکی از خاصان درگاه الاهی آیت الله شاه‌آبادی بود که از تلاشگران عرصه‌ی تعلیم و تربیت به شمار می‌رفت. ایشان در طول عمر پر برکتش همواره در تلاش بود که معارف الاهی را به گونه‌ای که قابل درک و مورد پذیرش باشد، برای مردم بیان نماید و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزید. او همواره در جهت روشنگری و شکوفایی عقل عمومی جامعه فعالیت می‌کرد و سعی داشت مردم را با افکار زیبا و درک عمیق خود از دین الاهی آشنا سازد و فریاد برآورد که لامعشوق الا الله. از این رو اکثر اوقاتش را به تدریس علوم دینی می‌گذراند و عمر و علم خود را در اختیار اقشار مختلف مردم از فقیر و غنی در علم و ظرف آن قرار می‌داد تا هر کس به قدر خود بفهمد و بداند و پرورش یابد که تمام بندگان برای خدا عزیزند. ایشان معمولاً از صبح تا بعدازظهر کلاس درس داشتند و شب‌ها در مسجد جامع تهران برای عموم سخنرانی می‌کردند. در منزل فقه و اصول تدریس می‌کردند و در درس فلسفه و عرفان شاگردان خاصی داشتند. در قم هفته‌ای یک بار در منزل، جلسات اخلاقی ایشان تشکیل می‌داد که از همه‌ی طبقات در آن شرکت می‌کردند. در تهران گذشته از مجلس درسی که در منزل تشکیل می‌شد، پس از نماز عشا هفته‌ای چهار شب جلسات شبانه داشتند و شب‌های دوشنبه جلساتی در خارج از منزل در نقاط مختلف می‌دادند که در آن هم از طبقات مختلف شرکت می‌کردند و به این ترتیب از جام معارف الاهی به هر کس به قدر تشنگی می‌چشاندند. ایشان در این راه هیچ فرصتی را از دست نمی‌دادند؛ حتی در راه! یکی از شاگردان ایشان می‌گوید:
ایشان در مسجد جامع بازار تهران نماز می‌خواندند. منزل ایشان هم اطراف خیابان سیروس بود. من در بین راه رفت و برگشت از منزل به مسجد همراه ایشان بودم. در راه منزل، ایشان برای من و آمیرزا عبدالکریم روشن شرح قسمت منطق منظومه می‌گفتند. با اینکه سن من خیلی کم بود، پای منبرهای ایشان هم می‌رفتم و الان با این که حافظه‌ام کم شده ولی آن مطالب هیچ وقت یادم نمی‌رود.
اما در سخنرانی‌هایی که برای عموم داشتند که عمدتاً در مسجد جامع تهران برگزار می‌شد، برخی از مطالب عرفانی را که در خور فهم مردم عادی بود، برای آنها بیان می‌کرد. امام خمینی (رحمه الله) در این باره می‌فرمودند:
من به مرحوم شاه‌آبادی (رحمه الله) که برای عده‌ای از کاسب‌ها که آنجا می‌آمدند نزد ایشان و ایشان هم مسائل را همان طور که برای همه می‌گفتند برای آنها هم می‌گفت، عرض کردم که آخر اینها و این مسائل؟! گفت: بگذار این کفریات به گوش اینها هم بخورد. (2)
حال اگر به این مطلب اضافه کنیم که ایشان در نزد همان مردم، مجهول‌القدر بودند و در نظر آنها فقط به عنوان یک پیشنماز ساده شناخته می‌شدند، خلوص نیت و صدق باطنشان آشکارتر می‌شود که همان صدق است که او را محبوب معشوقش گردانیده است و راه را برایش نموده است که:

حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق *** بدرقه رهت شود همت شحنه نجف

آری او با همان صحبت‌های پس از نماز در مسجد جامع توانسته بود از میان عامه مردم انسان‌هایی فاضل و عارف به مبانی اسلام تربیت کند. در خاطرات استاد مطهری آمده است:
سال 1356 قمری اولین سال طلبگی ما در قم بود. البته قبلاً یکی دو سال در مشهد بودم. قم که رفتیم آنجا ذکر خیر مرحوم میرزا محمدعلی شاه‌آبادی تهرانی را زیاد می‌شنیدم. بسیاری از بزرگان حوزه‌ی علیمه قم دست پرورده‌ی این مرد بزرگ بودند. بعد از دو سال وقتی از قم به تهران برگشتم و می‌خواستم بروم مشهد، با اشتیاق فراوان رفتم مسجد جامع که مرحوم شاه‌آبادی را پیدا کنم. داخل مسجد جامع، همان جلوی ایوانی که ایشان نماز می‌خواندند نشسته بودم. دیدم دو نفر با همدیگر حرف می‌زنند، یکی که معلوم بود از شهرستان آمده بود به تهران، به دیگری می‌گفت: ما که چند سال است به این شهر آمده‌ایم، تا به حال که هیچ استفاده‌ای نکرده‌ایم، ولی چه توحیدی از این مرد یاد گرفتیم. (3)
حتی بعضی از این افراد در برخی مباحث به قدری قوت یافته بودند که می‌توانستند با طلاب رشته‌های دینی هم به بحث بنشینند. دکتر گرجی می‌گوید:
جوان‌هایی که پای منبر آقای شاه‌آبادی می‌رفتند، در آن چیزی که فرا می‌گرفتند خیلی مسلط می‌شدند، طوری که اگر با یک طلبه کهنه کار بحث می‌کردند، غالب می‌شدند. این افراد هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ علمی تأثیر می‌گرفتند.
آقای نورالله شاه‌آبادی نیز در این مورد خاطره‌ای نقل می‌کنند:
به خاطر دارم روزی به عیادت مرحوم حاج شیخ علی محدث زاده رفته بودم. پیش از من جوانی از ایشان عیادت کرده بود که طبق اظهار ایشان از فضلا بود. وقتی پرسیدم تحصیلات شما در کدام حوزه بوده است، پاسخ داد از محضر آیت الله العظمی شاه‌آبادی استفاده نموده‌ام، که پس گفتگو معلوم شد وی از پرورش یافتگان بحث‌های شبانه ایشان در مسجد جامع است.
بیان مباحث سنگین فلسفی و عرفانی به زبانی ساده و به گونه‌ای که افرادی که پایه‌های این علوم را ندارند، بتوانند در آن به قوت علمی برسند، تنها از کسی برمی‌آید که سخنانش صرفاً عرفان تئوری یا نظری نباشد، بلکه با وجود او متحد شده و با اعمال و گفتارش منطبق گشته باشد. از این رو مطالبی را که عنوان می‌کردند، هم به صورت هضم شده در اختیار شنوندگانشان قرار می‌گرفت و هم قابلیت تأثیرگذاری مثبت در آنها را دارا بود که هر چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. آیت الله نصرالله شاه‌آبادی در رابطه با چگونگی تبیین مسایل توسط ایشان در مجالس عمومی مثالی عنوان می‌کند:
در فلسفه دفن میت، که چرا میت باید دفن شود، مردم می‌گفتند بسوزانید یا بگذارید حیوانات بخورندشان. اما ایشان در جواب می‌فرمودند شما در خانه‌ای که در آن هفتاد، هشتاد سال زندگی کردی، یا خانه پدری را که از محلش عبور می‌کنی، برایت تغییر روحیه‌ای به وجود می‌آید، به خاطر علقه‌ای که داری، روح هم به بدن علقه دارد، تدریجاً باید جدا شود. تدریجی اگر باشد می‌گوید امروز ریشم ریخت، امروز چشمم از حدقه درآمد. اما اگر بسوزانی یک مرتبه جزغاله می‌شود و باعث تألم روح می‌شود.
مثال دیگری که ایشان از صحبت‌های آقای شاه‌آبادی در میان عموم بیان می‌کنند، در مورد توجیه عمر طولانی حضرت ولیعصر (عجل ‌الله‌ تعالی ‌فرجه ‌شریف) است:
ایشان خیلی دقیق این مسائل را پاسخ می‌دادند. در مورد عمر حضرت ایشان تقسیم بندی می‌کردند می‌فرمودند یا ما قایل هستیم به اینکه امور، مقدر الاهی است یا خیر؟ اگر مقدر الاهی است که خوب خدا عمر یکی را 10 سال، یکی را 100 سال، یکی را هم 2هزار سال مقدر می‌کند. هرچه خدا مقدر کند عمر می‌کند. اما اگر جریان امور روی حساب طبیعی است در آن صورت هم هر کسی بتواند مزاجش را با طبیعت میزان کند، می‌ماند. خوب اگر یکی به جمیع خصوصیات جسمانی خودش و خواص سایر اشیاء آگاه باشد، این می‌داند که الان مثلاً چربی بدن زیاد است و یا فلان چیز از بین می‌رود و یا فلان ویتامین لازم است و با یکی چنین آگاهی این فرد همیشه سالم است و با این سلامت نمی‌میرد و خوب کسی که مقدرات الاهی را قبول ندارد، این استدلال، او را در مورد عمر حضرت، مجاب نمی‌کند!
جهان بینی عرفانی و بیان روان ایشان موجب شده بود کسانی که در تهران علاقمند به مسایل عرفانی و تفسیر عرفانی قرآن بودند در مجالس ایشان شرکت کنند و مرید ایشان شوند. زیرا مرحوم شاه‌آبادی تمام لوازم یک استاد خوب را دارا بودند؛ علم، اخلاق و بیان شیوا می‌گویند جوانان به جلسات شبانه ایشان علاقه زیادی داشتند. آنها جوان‌هایی بسیار برجسته بودند که در تحصیل این نوع علوم فوق‌العاده، علاقمند و محو ایشان بودند. جوانان در آغاز شیفته اخلاق و رفتار ایشان می‌شدند و آنگاه از کمالات ایشان معرفت می‌یافتند. آقای شاه‌آبادی مصداق حدیث شریفی بودند که از حضرت عیسی (علیه‌ السلام) نقل شده است:
با عالمی نشست و برخاست کنید که من ذکرکم الله رویته یعنی وقتی به دیدن او می‌روی به یاد خدا بیفتی و کلماتش بر دین تو بیفزاید.
و این راز تأثیر و نفوذ کلام ایشان بود. به همین دلیل نمی‌شد جلسه‌ای برپا شود و افراد بنشینند و بلند شوند و چیزی گیرشان نیاید.
مرحوم شاه‌آبادی به هر طریقی که می‌توانستند در جهت بیداری مردم و گرداندن روی آنها به سوی خدا تلاش می‌کردند. از جمله اقدامات ایشان در تبلیغ علوم دینی برای عموم، تشکیل جمعیت اخوان بود. در زمان حیات ایشان امکانات مردم بسیار کم بود و تبلیغات مذهبی آن گونه که باید و شاید صورت نمی‌گرفت. ایشان تشکیلاتی را فراهم کردند که بسیاری از متدینین در آن شرکت می‌کردند و آن را جمعیت اخوان نام نهادند. مرحوم شاه‌آبادی مجالس جمعیت برادران یا اخوان را هر جمعه در یکی از مساجد یا حسینیه‌هایی که چه بسا کسی سراغش نمی‌رفت، فرش نداشت، امام جماعت نداشت و ... تشکیل می‌دادند. قبل زا تشکیل مجلس هم پیش بینی‌هایی می‌شد که اهالی محل بدانند، به آن مکان رسیدگی نمایند، گرد و غبارش را بزدایند و چراغی روشن کنند. آن گاه ایشان در آن مکان، گرد و غبار دل‌های آنها را می‌زدود و چراغ دل‌هایشان را روشن می‌کرد و فطرت خداجویی آنها را از غربت در می‌آورد. در این جلسات، ایشان مباحث مربوط به شیوه حرکت یک مسلمان در اجتماع و اینکه جامعه اسلامی روی چه پایه و اصولی باید باشد مطرح می‌فرمودند که در کتاب «شذرات المعارف» آمده است. ایشان سعی می‌کردند کج فهمی‌های مردم را به نام «دین و تنبلی» و بی‌غیرتی آنان را به نام «رضا به و قضا» به آنها گوشزد کنند که همین‌ها کمر دین را شکسته است. آقای نورالله شاه‌آبادی به برخی از سخنان ایشان در میان جمعیت اخوان اشاره می‌کنند:
می‌فرمودند مسلمانان از دو ناحیه زیان دیدند: یکی اینکه هر چند فرمود «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» البته خدا خودش قرآنش را نگه می‌دارد، اما مسلمان‌ها به این قسمت متکی می‌شدند و گفتند خدا خودش دین داده، خودش هم حافظ آن است ما دیگر چه کاره‌ایم؟ همان حرفی که بنی اسرائیل به موسی گفتند؛ ما همین جا می‌مانیم تو و خدا بروید و جنگ کنید، هر وقت پیروز شدید ما هم می‌آییم. اما دنباله‌اش را نخواندند که خدا به دنبال این سخن آنها گفت چهل سال محروم از شهرنشینی هستید و سرگردان بیابان خواهید بود و این اولین ضربه است که مسلمانان با حرکت نکردنشان به دست خودشان به ریشه‌ی خودشان زدند. دیگر اینکه ما شیعه‌ها کسانی هستیم که اعتقاد داریم «من مات علی حب آل محمد فهو شهید» نرفتیم ببینیم که حب آل محمد چیست. حب این است که در دل نگه داریم یا به عمل برسانیم؟! چون ایمان سه قسم است یکی قسم قلبی، یک بخش روحی و روانی و بخش سوم که همه‌ی آن‌ها را اثبات می‌کند عملی است. و الا منافقین هم می‌گفتند ما مسلمانیم. بنابراین چه بسا شیعیانی که این حسب را دستاویزی برای کلاهبرداری و خیانت‌ها و فسادشان قرار دادند و گفتند:

هر آن کسی که آقاش حیدر بود *** چه پرواش از روز محشر بود

بله اما نگفتیم که بین من و معشوقم چه ارتباطی باید باشد؟! ارتباطی که او من را بپذیرد و اگر ادعای محبت بکنم اما چیزی که دلخواه آنهاست نداشته باشم و آن گونه که آنها دوست دارند، نباشم دیگر به من نمی‌گویند عاشق، بلکه می‌گویند هوسران. این دو باعث عقب ماندگی مسلمان‌ها بود والا روزگاری که دنیا در خواب جهل و نادانی بود مسلمان‌ها همه چیز داشتند، همه کار کردند. حرکت اسلامی، دنیا را طوری تغیر داده که امروز هم دنیا ریزه‌خوار اسلام است.
از دیگر فعالیت‌های ایشان مجالس و محافل مذهبی‌شان بود که در منازل تشکیل می‌دادند. چون در زمان حکومت رضاخان مسلمان‌هایی که در این مجالس شرکت می‌کردند، مورد تهدید حکومت واقع می‌شدند، ایشان مجالس مذهبی را در خانه‌ها تشکیل می‌دادند. این ابتکاری بود که از جانب مرحوم شاه‌آبادی انجام شد و پس از آن، این حرکت در منازل گسترش یافت. آقای نورالله شاه‌آبادی می‌گوید:
من یادم هست شب‌های دوشنبه منزل مرحوم ابوالصباء در خیابان خانی آباد می‌رفتیم. فضای حیاط آن خانه حدود 300 متر بود. تمام اتاق‌ها و حیاط مملو از جمعیت می‌شد، نه اینکه فقط روضه بخوانند که آن هم بود اما آنچه مردم نمی‌دانستند و باید بدانند را می‌گفتند!
در این فرصت در توجیه عملکرد مرحوم شاه‌آبادی در اختصاص قسمتی از وقت خود برای عموم و بیان ساده علوم الاهی برای آنها، با توجه به قوت علمی ایشان در دروس سطح بالای حوزه، به بیان دیدگاه ایشان در این زمینه می‌پردازیم. آن چنان که از کتب برجا مانده از ایشان برمی‌آید، پاسخ این سوال را در فطرت انسان‌ها باید جستجو کرد. مبنای روش تربیتی ایشان، بیدار ساختن فطرت الاهی خفته انسان‌ها بوده است. امام خمینی (رحمه‌الله‌) در کتاب چهل حدیث خود آورده است:
استاد و شیخ ما در معرف الاهیه جناب آقای آقا میرزا محمدعلی شاه‌آبادی روحی له الفداه به وسیله‌ی فطرت کثیری از معارف الاهیه را ثابت می‌فرمایند!
از این رو با توجه به مطالبی که از لابه لای اوراق نگارش شده توسط ایشان استخراج کرده‌ایم به تبیین دیدگاه ایشان در این زمینه می‌پردازیم و برای حصول این مقصود مانند ایشان، بحث را از فطرت و لوازم آن آغاز می‌کنیم. لازم به ذکر است عمده بحث فطرت برگرفته از کتب ایشان یا استنباطی از آنها است.
فطرت لازمه وجود انسان است. در تعریف فطرت گفته‌اند صفتی است که مخصوص ذات مدرک است و صفات مربوط به وجود غیرمدرک را طبیعت می‌نامند. به طور مثال خیسی، طبیعت آب است نه فطرت آن؛ بنابراین انسان موجودی است که از فطرتی الاهی و طبیعتی مادی آفریده شده است که از حیث وجود طبیعی خود به عالم ماده و از حیث فطرت فراطبیعی خود با خدای سبحان پیوند دارد. اهل لغت و تفسیر می‌گویند فطرت به معنای خلقت است و از فطر به معنای شق کردن و پاره نمودن گرفته شده است؛ زیرا خلقت به گونه‌ای پاره نمودن پرده عدم و حجاب غیب است. بنابراین مقصود از فطره الله، که خدای تعالی مردم را بر آن مفطور فرموده، حالت و هیئتی است که خلق را بر آن قرار داده، که از لوازم وجود آنها و از چیزهایی است که در اصل و خمیره آنها بر آن مخمر شده است. پس فطرت جزء لاینفک وجود انسان است و به همین دلیل در آیه شریفه «فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» از آفرینش فطرت در انسان به «معها» تعبیر نشده است؛ بلکه فرموده فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا، زیرا کلمه «مع» همراه بودن دو چیز جدا از هم را بیان می‌کند که با ذاتی بودن آن مغایر است. از طرفی فطرت امری ذاتی است پس اکتسابی نیست و قابل تغییر و تبدیل نخواهد بود؛ از این رو فرمود: لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ. حکما نیز معتقدند: «الذاتی لا یعلل و لا یخلف». از سوی دیگر در قرآن کریم آمده است: «خلق الله آدم علی صورته» و از آنجا که فطرت انسان را به خدا ارتباط می‌دهد، بنابراین آیه مطابق با کتاب ذات احدیت است. از این رو می‌توان گفت فطرت معصوم از خطا و اشتباه است و در احکام و مقتضیاتش دین قیم و استوار است. به همین دلیل انسان باید ملتزم و متعبد به احکام فطرت شود که ذلک الدین القیم. زراره گوید از حضرت صادق (علیه‌ السلام) از فرموده خدای تعالی «فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» سؤال نمودم، فرمود: خلق کرد ایشان را همگی بر توحید. اما اینکه حضرت فطرت را تفسیر به توحید نموده‌اند، برای بیان مصداق یا تفسیر به اشرف اجزای شیء بوده است. زیرا با توجه به تعبیر آیه از فطرت الله به دین و اینکه دین شامل توحید و دیگر معارف است، این معنا مشخص می‌شود. بنابراین جمیع معارف حقه از اموری است که حق تعالی بندگان را بر آن مفطور فرموده است.
مرحوم شاه‌آبادی در بحث از فطرت، آیه مذکور را مبنا قرار داده‌اند و می‌فرمایند در اینجا منظور از آیه، «الزام فطره الله» بوده است، یعنی برای کشف کمالات با فطرت و کیفیت وجود خود ملازم و همراه باش! به عبارتی فطرت عاشقه را با همراهی فطرت کاشفه به کمال عشق برسان.
اما اینکه فرمود «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً» منظور از وجه، روی قلب و دل است. زیرا متوجه الیه است که دین از عالم معناست و نمی‌توان روی ظاهر را به سمت آن متوجه کرد. همان‌طور که در آیه‌ی شریفه‌ی «فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» چون متوجه الیه که مسجد الحرام است، جسم است، منظور از وجه، صورت ظاهر است؛ بنابراین مقصود آیه این است که دل و قلب خود را با فطرت خدایی خویش همراه نما.
از خصوصیات فطرت این است که عاشق بی‌نهایت است، زیرا به یک بی‌نهایت اتصال دارد. نهایت هر چیز را کمال آن می‌گوییم. پس انسان فطرتاً عاشق کمال است. اما کمالی که او می‌طلبد را نهایتی نیست. چون فطرت، عاشق کامل مطلق است که جز خدا نیست. زیرا به جز او، آفریدگانش همه حد و نهایتی دارند، مگر اینکه به او اتصال یابند که فرمود: «کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ وَ یَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِکْرَامِ» و از این جهت فطرت تمام بندگان اعم از انبیا و اولیا و مومنین و کفار و اشقیا و سعدا یکی است. اما اگر می‌بینیم که انسان‌ها به سوی غیر او حرکت می‌کنند، نشانه عدم وجود فطرت الاهی در آنها نیست؛ بلکه نمایانگر این است که آنها معشوق فطرت را اشتباه تشخیص داده‌اند و با عطش سیری‌ناپذیر خاص فطرت، به سوی معشوق مجازی و کمال متصور خود حرکت می‌کنند که از درک ناقص و عقل قاصر حکایت می‌کند. محک درستی یا نادرستی تصور انسان از معشوقش این است که چنانچه به معشوق خود دست یافت ولی به آرامش نرسید و به دنبال زیباتر از آن بود، نشانه خیالی بودن آن مقصود و معشوق است و این روشی برای تشخیص مجازی بودن معشوق است. از این طریق متوجه می‌شود آنچه به عنوان هدف و مقصود در نظر داشته، معشوق فطرتش نبوده است. از دیگر خصوصیات فطرت الاهی این است که در به دنبال معشوق رفتن نیز، بی‌نهایت می‌رود. یعنی چون به دنبال بی‌نهایت است، هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود و از حرکت در راه مطلوب باز نمی‌ایستد. آری در فطرت انسان سستی وجود ندارد و اگر سستی هست در قامت ناساز بی‌اندام ماست! فطرت عشق اگر برای رسیدن به معشوق خود هزاران بار سیر کند و هر بار شکست بخورد، باز از جستجوی او دست برنمی‌دارد.
اما چون فطرت الاهی از اوست، به او باز می‌گردد. پس انسان فطرتاً خداجوست. قرآن کریم در اثبات وجود فطرت خداجویی در انسان می‌فرماید:
هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذَا کُنْتُمْ فِی الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِمْ بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَ جَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنْجَیْتَنَا مِنْ هذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ‌
او کسی است که شما را در صحرا و دریا سیر می‌دهد، چون به کشتی سوار باشید، و بادی ملایم و فرح بخش آن‌ها را به طرف مقصود ببرد، خوشحال می‌شوند (و چون ناگهان) بادی سهمگین بر آن کشتی بوزد، و موج‌های هولناک از هر سو به طرف کشتی حمله کند، به طوری که سرنشینان بپندارند که هلاک خواهند شد، آن زمان خدا را از روی اخلاص عقیده می‌خوانند که اگر ما را از این ورطه نجات دهی به طور قطع از شکرگزاران خواهیم بود.
زمانی که انسان در ورطه هلاک می‌افتد و خود این را درک می‌کند و می‌فهمد که دیگر هیچ فریادرسی نیست و حس می‌کند به بن بست رسیده است، یقین به وجود فریادرسی را در خود احساس می‌کند که منتظر کمک و مدد اوست. او همان خدا و معشوق فطرت است که چون راه‌های دیگر بر انسان مسدود شده، در درون خود به دنبال فریادرس می‌گردد و متوجه فطرت الاهی خود می‌شود. بنابراین در اینجا دو مرتبه مورد توجه است:
در مرتبه اول برای اینکه انسان رو سوی فطرت خود کند و با او هم نوا شود، باید عقل به بن بست برسد و فقر و نیاز و جهل خود و تمام موجودات و مخلوقات عالم را حس کند تا از خودش و معشوق‌های مجازی دیگرش ناامید شود و از همه دست بردارد. و اینکه فرمود: «إِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً» اشاره به همین معنا دارد که انسان ادعا کرد که می‌تواند بار عشق الاهی را بر دوش بکشد، در حالی که هیچ نمی‌داند و علم به آن علم ندارد. از اینجا جهل موجب پیدایش ظلم شد. حال اگر هیچ‌گاه نفهمد که نمی‌داند، همان ظلوم و جهول می‌ماند و جزایش را می‌بیند. اما چنانچه درک کند و اقرار کند به ظلوم و جهول بودن خود، عالم مطلق خود بار امانت او را به سر منزل مقصود می‌رساند. پس مرتبه اول که خود عمده راه است، درک جهل است.
در مرتبه دوم عقل خود را در شناخت معشوق حقیقی به کار گیرد که «راز عشق ادراک کمال و جمال است!» (4) به این ترتیب اگر در مرتبه‌ی عقل درک کرد که ذات مقدس پروردگار، کمال و جمال مطلق است، قلبش عاشق و محب او می‌شود که این همان معنای قرار گرفتن روی قلب و دل به سمت فطرت الاهی است: آنفَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ. و این معرفت به حقایق، در تمام زوایای زندگی انسان نقش کلیدی دارد: زیرا انسان موجودی است که علم و عملش با یکدیگر نسبت مستقیم دارد؛ علمش، عملش را می‌سازد و عملش در افزایش فهمش تأثیرگذار است و علم و عمل توأم است که صحت و کمال زندگی بشر را تأمین می‌کند. اما ایجاد این شناخت به عهده‌ی انبیا و اولیای الاهی است. رسالت انبیای الاهی شناساندن فطرت و گنج پنهان بشری است که در غوغای شهوت و غضب مستور شده است. در حقیقت ادیان الاهی بیان دین فطری است و تمام کتب آسمانی شرحی بر کتاب انفسی است و پیامبران و اولیا، شارحان کتاب فطری ما هستند. از این رو آنها هدایت بشر به سوی معشوق حقیقی را از طریق شکوفایی عقل بشر آغاز می‌کنند.
نکته قابل تأمل در اینجا این است که اگر توحید مقتضای فطرت انسان است و همه بر فطرت عشق آفریده شده‌اند و فطرت، انسان را ملتزم به دینداری می‌کند، چه لزومی به شارح دارد؟ در جواب باید گفت برای نایل شدن به معرفت نسبت به ذات و صفات مقدس حضرت حق، باید مردم را به تدبر و تفکر در آیات و آثار ذات مقدس پروردگار سوق داد تا به تعبیر آقای شاه‌آبادی فطرت کاشفه، که در اصول و عقاید خود باید صاحب رای و اندیشه خود باشد، شناخت درستی از هستی و هستی آفرین پیدا کند. اما چون فطرت کاشفه به حسب کشف مختلف است، یعنی بعضی ناقص، برخی تام و بعضی اتم هستند، مقتضای این اختلاف در کشف، تبعیت از فطرت کاشفه اتم است. زیرا کشف مصادیق و ظرافت‌های احکام مربوط به عبودیت و عدالت از عهده‌ی هر فطرتی برنمی‌آید، در حالی که رعایت آنها بر هر فطرتی واجب است. از طرفی فطرت عشقی که در هر انسانی وجود دارد، برای نیل به معشوق و محبوب خود، حکم به لزوم تبعیت از فطرت کاشفه می‌کند و به همین دلیل فرمود: «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ» که فطرت کاشفه اتم، همان مقام عظمای ولایت است. بنابراین چون فطرت عشق همیشه هست، فطرت کاشفه یا شخصی که کاشف این مصادیق است هم، همواره باید باشد تا مراجعه به او برای رفع احتیاج فطرت عشق ممکن باشد. اما سهولت تشرف هر فردی از افراد بشر به محضر مقدسش به گونه‌ای که هیچ حجاب و مانعی نباشد، مقتضای فطرت نیست. پس به حسب فطرت باید کاشف تام و عالم به معارف الاهی که مقام ولایت مطلقه است، در هر عصری باشد تا باب تعلیم و تعلم این معارف که از طریق برهان حاصل است، همواره مفتوح باشد. اما ارتباط مردم با آن حضرت از طریق آنها که مست ولای او هستند، میسر است.
بنابراین با توجه به مطالبی که عنوان شد، فطرت به صورت مأمور نفوذی هدایت در انسان عمل می‌کند. تغذیه شدن درست این مأمور از طریق هادی خارجی و همراه شدن انسان با آن، او را قدرتمند می‌سازد تا جایی که عنان اختیارش را به دست می‌گیرد و وی را به کمال مطلوب انسانی خویش می‌رساند. هادی خارجی همان انسان‌های آسمانی هستند که برای یاری انسان مختار آمده‌اند تا او به دست خویش، گنج درونش را بیرون آورد و آن را مرکب راهوار و یکه‌تاز سیر خود به سوی پروردگارش قرار دهد. در اینجاست که از آزادی به قید بندگی در می‌آید که این تنها بندگی مطلوب در عالم است. به این ترتیب در برابر عالم دارای عزت آزادی می‌شود که این عزت در برابر خدا، با دربند او درآمدن معنا می‌یابد: و عنت الوجوه للحی القیوم. که نتیجه‌اش عبادت و خاکساری در برابر معبود و معشوق است که به تعبیر آیت الله شاه‌آبادی:
عبادت اجرای توحید است در ملک بدن از باطن قلب.
با این وصف آیت الله شاه‌آبادی به منظور بیدار ساختن فطرت خفته انسان‌ها و زدودن زنگار قلوب آنها، با نفس قدسی خود، روح حیات در جان آنها می‌دمید و با سخنرانی‌های خود می‌خواست معشوقش، معشوق همگان شود. بر این اساس ایشان اصول و فروعی را برای زندگی اجتماعی خود تدوین کرده بودند که در طی زندگی پر برکتشان کمر همت بر اجرای آنها بستند. اصول این برنامه که در کتاب «شذرات المعارف» آورده شده است، بدین‌ترتیب است:

اصل اول: خیط نبوت و ولایت:

بسط معارف و حقایق دیانت در حدود ممالک اسلامی که به منزله خیط (5) نبوت و ولایت و ارتباط به مقام مقدس ایشان و اجتناب از خلطه و آمیزش با اجانب است که فرموده «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا» (6)

اصل دوم: خیط اخوت:

توسعه‌ی اجتماعات مذهبی برای ارتباط و دوستی متدینین با یکدیگر که به منزله‌ی خیط اخوت است، چنانکه فرموده «وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً» تا به واسطه‌ی این دو خیط طولی و عرضی تحصیل لباس تقوا و جندالله نموده و لشکر کفر و نفاق و فساد را از عالم قلع و قمع نمایند.
اما برای حصول این اصول، فروعی را عنوان کرده‌اند که موارد مربوط به بحث را در ذیل آورده‌ایم:

فرع اول:

ترغیب مردم به علما اعلام و تشویق محصلین علوم دینیه، و ترمیم امر معاش آنها و فراهم کردن مؤسساتی برای تعلیم معارف و اخلاق و احکام دیانت مقدس اسلام، که اصول انسانیت است، به افراد جمعیت و اطفال آنها.

فرع دوم:

استحکام اتحاد فی مابین علما اعلام که یگانه طریق است برای حفظ اسلام و مسلمین، تا در سایه‌ی این اتحاد، پیروان ایشان در تحت دستورات واحد، بدون هیچ گونه دغدغه و پریشانی خیال، متحد اقیام لله نموده، اعمال صالحه و اخلاق حسنه و عقاید حقه را در میان مردم شایع کنند و افعال قبیحه و صفات رذیله و عقاید باطله را از آنها دور سازند.

فرع سوم:

تأسیس مجله دیانتی برای ترویج مقاصد مذهبی و افکار و اعمال جمعیت.

فرع چهارم:

تأدب به ظاهر شرع و ترک محرمات مطلقاً و تعظیم شعائر اسلام و حضور در جماعات و اجتماعات اسلامی.

فرع پنجم:

حضور در هفته یک شب در مرکز مخصوص جمعیت، برای تحصیل مهمات مذهبی مذاکرات اسلامی.
آری، او با اعمال و گفتاری که از افکار و عقاید بلندش نشأت می‌گرفت، توانست در جامعه اسلامی منشأ اثر باشد و خود را به وجه باقی رب پیوند دهد.

پی‌نوشت‌ها

1- عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان.
2- دیدار با ابرار، شاه‌آبادی بزرگ: «آسمان عرفان».
3- عارف کامل، ص16.
4- شاه‌آبادی: «رشحات البحار».
5- ریسمان.
6- آل عمران/103: و همگی به ریسمان الاهی چنگ بزنید و پراکنده نشوید.

منبع مقاله :
گروه نویسندگان؛ (1387)، حدیث عشق و فطرت، تهران: سازمان انتشارات، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مقالات درس آیین زندگی دانشگاه علم و صنعت ایران گروه معارف رازجاودانگی قرآن دانشگاه علم و صنعت ایران گروه معارفقرآن کتاب شور و شیدایی علی نصیری بسم الله الرحمن الرحیم ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس اعلام سازمان سنجش ثبت نام ازمون کارشناسی ارشد از دی ماه آغاز شده و تا دی ماه اشعار عرفانی شعرای بزرگ دانلود رایگان آهنگها و …وبلاگ اشعار عرفانی شعرای بزرگ داری کتابها و لینکهای مختلفی در نقش زبان فارسی در گسترش تمدن اسلامی دیگرانحالا اگر توجه کنید که بسیاری از معارف دینی هم به زبان فارسی به رشته‌ی تحریر درآمده چرا می گویند دین مسیحیت دین رحمت و بخشش است …چرا می گویند دین مسیحیت دین رحمت و بخشش است ولی اسلام چنین نیست؟درس دین و زندگیباسمه تعالی نمونه سوالات تشریحی و تست دین و زندگی دبیرستان شاهد مرودشت مرضیه بزرگترین مرجع تحقیق و پروژهمقاله،پایان نامه های …مقدمه زبان و ادبیات جلوه گاه اندیشه ، آرمان ، فرهنگ و تجارب و روحیات یک جامعه است چرا رسوایی۲ یک فیلم شخصی نیست۱ رسوایی۲ و …چرا رسوایی۲ یک فیلم شخصی نیست۱ رسوایی۲ و حس در جهان بودن تمام تلاش‌ها برای آنکه مشاوره ارشد دکتری پایان نامه چاپ مقاله انجام …مشاوره رایگان ،انجام پایان نامه، مشاوره پروپوزال، چاپ مقاله،ارشد و دکتری مقالات درس آیین زندگی دانشگاه علم و صنعت ایران گروه معارف «بجز از حشق که ابزار سرافرازی بود ‌آزمودیم همه کار جهان بازی بود» اشعار عرفانی شعرای بزرگ دانلود رایگان آهنگها و آلبومهای وبلاگ اشعار عرفانی شعرای بزرگ داری کتابها و لینکهای مختلفی در زمینۀ رازجاودانگی قرآن دانشگاه علم و صنعت ایران گروه معارف قرآن کتاب شور و شیدایی علی نصیری بسم الله الرحمن الرحیم ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس اعلام سازمان سنجش ثبت نام ازمون کارشناسی ارشد از دی ماه آغاز شده و تا دی ماه نقش زبان فارسی در گسترش تمدن اسلامی دیگران حالا اگر توجه کنید که بسیاری از معارف دینی هم به زبان فارسی به رشته‌ی تحریر درآمده بود چرا می گویند دین مسیحیت دین رحمت و بخشش است ولی اسلام چنین سلام به نظر می رسد که متن مقاله را مطالعه نفرموده اید و الا آنچه در مقاله نوشته شده، بیان بزرگترین مرجع تحقیق و پروژهمقاله،پایان نامه های دانشجویی مقدمه زبان و ادبیات جلوه گاه اندیشه ، آرمان ، فرهنگ و تجارب و روحیات یک جامعه است درس دین و زندگی باسمه تعالی نمونه سوالات تشریحی و تست دین و زندگی دبیرستان شاهد مرودشت مرضیه فتاحی زبان فارسی ادبیات تعلیمی ادبیات تعلیمی،نوشته ها وآثاری است که برای خواننده ودریافت کننده پیام دانش و معارفی را بیان شیخ بهایی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد شیخبهائی شیخ بهایی آثار برجسته‌ای به نثر و نظم پدید آورده‌است که علاوه بر فارسی و عربی، شامل ترکی هم


ادامه مطلب ...

عدل الهی در قرآن چگونه بیان شده است؟

[ad_1]

بامداد – شایان ذکر است که در قرآن کریم, واژه عدل و مشتقات آن هیچ گاه درباره خدا به کار نرفته, ۷ بلکه عدل الهی عمدتاً در قالب ((نفى ظلم)) بیان شده است براى مثال, در برخى آیات آمده است که خداوند در حق هیچ انسانى ظلم روا نمى دارد:

ان الله لا یظلم الناس شیئاً ولکن الناس انفسهم یظلمون(یونس: ۴۴)
خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمى کند, لیکن مردم خود بر خویشتن ستم مى کنند. در برخى از آیات نیز, عدل الهی در حوزه گسترده ترى بیان شده است :

و لا یظلم ربک احداً (کهف: ۴۹)
و پروردگارت به هیچ کس ستم روا نمى دارد.

و ما الله یرید ظلماً للعالمین (آل عمران: ۱۰۸)
و خداوند هیچ ستمى بر جهانیان نمى خواهد.
مقصود از ((عالمین)) ممکن است موجودات عاقل, مانند انسانها, اجنه و فرشتگان باشد و این احتمال نیز وجود دارد که مقصود از آن, تمام موجودات عالن هستى باشد. در هر دو صورت آیه فوق عدل الهی را در حوزه اى گسترده تر از مجموعه انسانها ثابت مى کند.

%d8%b9%d8%af%d9%84-%d8%a7%d9%84%d9%87%db%8c-shia-muslim-7737

برخى آیات از عدالت تکوینى خداوند حکایت مى کنند:

شهدا الله انه لا اله الا هو الملائکه و اولوا العلم قائما بالقسط (آل عمران : ۱۸).
خدا که همواره به عدل قیام دارد گواهى مى دهد که جز او هیچ معبودى نیست و فرشتگان و صاحبان دانش نیز گواهى مى دهند. ۸

پاره اى آیات نیز ناظر به عدالت تشریعى خداست:

ولا نکلف نفساً الا وسعها (موئمنون : ۶۲)
و هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمى کنیم.

قل امر ربى بالقسط (اعراف : ۲۹)
بگو: پروردگار من به قسط (و عدل) فرمان داده است .
هم چنین برخى از آیات را مى توان گواهى بر عدل جزایى خداوند دانست . براى مثاللا

و نضع الموازین القسط لیوم القیامه فلا تظلم نفس شیئاً (انبیاء : ۴۷)
و ترازوهاى عدل را در روز رستاخیز مى نهیم , پس هیچ کس ستمى نمى بیند.

انه یبدا الخلق ثم یعیده لیجزى الذین آمنوا و عملواالصالحات بالقسط (یونس : ۴)
اوست که آفرینش را آغاز مى کند سپس آن را باز مى گرداند تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند, به عدالت پاداش دهد.

و ما کنا معذبین حتى نبعث رسولاً (اسراء : ۱۵)
و تا پیامبرى برنینگیزیم (کسى را) عذاب نمى کنیم.

فما کان لیظلمهم ولکن کانوا انفسهم یظلمون (توبه : ۷۰ و روم ۹)
خدا بر آن نبود که به آنان ستم کند ولى آنان بر خود ستم روا مى داشتند.

آیه اخیر, درباره عذابهایى است که دامنگیر برخى اقوام طغیانگر و سرکش شد و قرآن, با ذکر فرجام آنان, تاءکید مى کند که کیفر الهى به هیچ وجه ظلم خداوند بر آنان نیست , بلکه نتیجه قهرى اعمال خودشان است و از این رو, اگر پاى ظلمى در میان باشد , در واقع خود آنان بر خویش ستم کرده اند.

در کنار آیات قرآن کریم, احادیث فراوانى در بیان عدالت خداوند به ما رسیده است . در روایتى از پیامبر اکرم (ص) مى خوانیم :

بالعدل قامت السماوات و الارض ۹
آسمانها و زمین براساس عدالت استوار شده است .

امیر موئمنان على (ع) در پاسخ شخصى که از معناى توحید و عدل پرسیده بود, فرمود:

التوحید ان لا تتوهمه و العدل ان لا تتهمه
(حقیقت ) توحید آن است که خداوند را (در صورت مخلوقاتش ) در وهم و اندیشه در نیاورى و عدل آن است که او را (به آنچه شایسته آن نیست) متهم نسازى.

همچنین , در توصیف خداوند سبحان فرمود:

ارتفع عن ظلم عباده و قام بالقسط فى خلقه و عدل علیهم فى حکمه ۱۰
(خداوند) برتر از آن است که بر بندگانش ظلم کند. او در میان مخلوقاتش به قسط و عدل قیام کرده و در حکمش عدالت را بر آنان جارى ساخته است .

مرگ و نیستى

یکى دیگر از شبهاتى که درباره عدل الهی مطرح شده است , به مساءله مرگ مربوط مى شود ممکن است گمان شود این واقعیت که انسانها پس از گذشت مدتى نابود مى شوند, با عدالت خداوند سازگار نیست .
در پاسخ به ادعاى فوق مى توان گفت: اولاً, مرگ یکى از لوازم لاینفک زندگى در عالم طبیعت است و موجودى که دامان طبیعت به سر مى برد, قابلیت بقاى دائمى در آن را ندارد. و ثانیاً, این شبهه, بر این فرض استوار است که مرگ, نیستى مطلق است, در حالى که چنین نیست, بلکه مرگ صرفاً انتقال از یک جهان به جهان دیگر است . اگر با چنین برداشتى به مرگ بنگریم , هیچ وجهى براى اعتقاد به ناعادلانه بودن آن, وجود نخواهد داشت.

مجازات اخروى و نسبت آن با گناه آدمى

دو اشکالى که تاکنون بررسى کردیم, به عدل تکوینى خداوند مربوط مى شد. اما مجازات اخروى با عدل جزایى خدا در ارتباط است :

مبناى این اشکال آن است که به حکم عقل, تناسب بین جرم و جزاى آن باید مراعات گردد. از این رو, براى کسى که از قوانین رانندگى تخلف کرده است, نباید کیفرى همانند کیفر شخص قاتل در نظر گرفت. از سوى دیگر, در شریعت , کیفرهاى اخروى بسیار سنگینى براى گناهان انسانها تعیین شده است . براى مثال, قرآن عقوبت کسى را که مرتکب قتل عمد شود, جاودانگى در جهنم مى داند بنابراین , مجازاتهاى اخروى خداوند, نه از جهت کیفیت و نه به لحاظ مدت آن, با جرم و گناهان بندگان در دنیا تناسبى ندارد و این عدم تناسب با عدل الهی سازگار نیست .

پاسخ به این اعتراض , در گروه تاءمل در ماهیت مجازاتهاى اخروى است حقیقت آن است که کیفر اخروى با مجازاتهاى قراردادى از جهات مختلفى تفاوت دارد: مقدار و کیفیت مجازات قراردادى, تابع وضع و قرارداد است و از همین روست که در نظامهاى حقوقى متفاوت , گاه کیفرهاى مختلفى براى جرم واحد در نظر گرفته مى شود.
همچنین , هدف از مجازاتهاى قراردادى, علاوه بر تسلیت خاطر کسى که مورد جنایت قرار گرفته (یا بستگان او), برقرارى نظام اجتماعى و جلوگیرى از تکرار جرم است . اما مجازات اخروى امرى قراردادى نیست,بلکه نتیجه تکوینى و قهرى اعمال مجرمان در دنیاست; همان گونه که مثلاً خوردن زهر در دنیا, آثار تکوینى اجتناب ناپذیرى دارد و چنین نیست که اگر کسى زهر بنو شد, در دادگاه احضار مى شود و به کیفر بیمارى یا مرگ محکوم مى گردد.

برخى آیات قرآن گویاى آن اند که مجازاتهاى اخروى رابطه تکوینى محکمى با گناهان دارند, بلکه اساساً چیزى جز تجسم گناهان و اعمال زشت انسان نیستند.۱۳
در سوره کهف آمده است :

و وجدوا ما عملوا حاضراً ولا یظلم ربک احداً(کهف: ۴۹)
و آنچه را انجام داده اند حاضر یابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمى کند.

این آیه اعلام مى دارد که اعمال انسان , در آخرت, چهره حقیقى خود را آشکار مى سازد و انسان حقیقت اعمال خود را مى یابد . در جاى دیگر مى فرماید:

یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضراً و ما عملت من سو تود لو ان بینها و بینه امداً بهیداً (آل عمران : ۳۰)
روزى که هر کسى آنچه از کار نیک یا زشت انجام داده است, حاضر مى یابد (و) آرزو مى کند کاش میان او و آن (کارهاى ) زشت فاصله اى دور بود.۱۴
بنابراین, رابطه کیفر اخروى با اعمال انسان همانند رابطه مجازاتهاى قراردادى با جرایم اجتماعى مجرمان نیست, تا از عدم تناسب و سنگینى غیر عادلانه آن سخن به میان آید, بلکه صورت حقیقى گناهان است که در جهان بازپسین آشکار گردیده و چهره نموده است . بنابراین, همان گونه که عمل ظاهراً ساده و کوتاه مدتى, مانند خوردن سم, عراقب بسیار سنگین و دراز مدتى (مثلاً بیماریهاى طولانى یا محرومیت ابدى از حیات) به دنبال دارد, گناهان انسان نیز, تکویناً, داراى آثار اجتناب ناپذیرى است که در آخرت ظهور مى یابد و بلکه (به تعبیر دقیقتر) خود گناهان و اعمال زشت , حقیقت خویش را در آخرت, که محل کشف حقایق و برداشتن پرده هاست, آشکار مى سازند . بنابراین, جاودانگى قاتل انسان موئمن در دوزخ, مجازاتى قراردادى نیست, بلکه نتیجه تکوینى ارتکاب قتل (یا ظهور حقیقت این عمل) است و از آنجا که او با سو اختیار خویش به این عمل مبادرت ورزیده, مساءله بى عدالتى و عدم تناسب کیفر و پاداش کاملاً منتفى است .

عدل الهی و درد و رنج انسان.

اعتراض دیگرى که بر عدل الهی مى شود, آن است که درد و رنجى که از ناحیه مصائب, بلایا, ناملایمات, بیماریها و … براى انسانها فراهم مىآید, با عدالت ورزى خداوند سازگار نیست.
در پاسخ به این اعتراض, افزون بر آنچه که در پاسخ به اشکالات قبلى ذکر گردید, مى توان گفت : درد و رنجى که در حیات دنیوى گریبانگیر انسانها مى شود, از دو حالت خارج نیست:

۱ـ بخشى از آلام و مصائب آدمى برخاسته از اعمال ناشایست او و نتیجه گناهان و خطاهاى اوست. انسان, با توجه به غایت حکیمانه اى که براى خلقت او وجود دارد, موجودى مختار آفرید شده است و گروهى از انسانها با سو اختیار خویش مرتکب خطا مى گردند و در نتیجه, به عواقب مرارت بار وتلخ آن گرفتار مى شوند بدیهى است که چنین درد و رنجى که محصول کردار خود آدمى است , هیچ گونه منافاتى با عدل الهى ندارد.
قرآن کریم نیز در آیات فراوانى به این حقیقت اشاره مى کند که بسیارى از گرفتاریهاى انسان ثمره اعمال خود اوست .۱۵

۲ـ بخشى از تلخ کامیهاى انسان نیز ارتباطى به اعمال او ندارد و کیفر گناهان او نیست ; مانند درد و رنج کودکان بى گناهى که مرتکب هیچ جرم و گناهى نشده اند درباره این بخش, متکلمان امامیه معتقدند که عدل الهی مقتضى جبران این گروه از آلام است ; یعنى خداوند متعالى در دنیا یا در آخرت, نعمتى را به انسان درد کشیده , مى بخشد که از درد و رنج او بزرگتر است و از این طریق, درد و رنجى را که او متحمل شده است, جبران مى کند.۱۱۷
بنابراین , روشن مى شود که رنج کشیدن انسانها در دنیا , در هیچ صورتى مستلزم نفى عدل الهی نیست.

منبع:سعیدى مهر, کلام اسلامى, ج ۱


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

عدل الهی به چه معناست؟ در مقالۀ پیشین به معنای عدل اشاره کردیم و برخی توضیحات اجمالی در این زمینه را بیان سوالات درس دین و زندگی که در چندین آزمون نهایی تکرار شده هوالفتاح العلیم سوالات مهم درس دین و زندگی متوسطه که در چندین آزمون نهایی تکرار ‌چگونه باید با قرآن کریم استخاره کرد؟ به عبارت دیگر، چگونه ‌چگونه باید با قرآن کریم استخاره کرد؟ به عبارت دیگر، چگونه باید مفهوم آیات را در زمان عدالت اجتماعی در قرآن ارزش و بزرگی عدالت در سطح اجتماع از منظر قرآن به حدی است که به صورت اصلی بنیادین بدل مراحل پیدایش انسان در قرآن قرآن کریم در آغاز سوره ی حج برای آگاهی دادن به معاد و دلیل آوردن بر اثبات آن، هم چنین دلایل خلیفة الله بودن انسان در زمین چیست؟ آیا آیات قرآن …دلایل خلیفة الله بودن انسان در زمین چیست؟ آیا آیات قرآن و روایات این موضوع را تأیید می فرهنگ آموزش قرآن در آموزش و پرورش ایرانتحقق اهداف آموزش عمومی قرآن، بدون تولید و تصویب زیر نظام ها، ناکارآمد است اهداف سوال و جواب بی پرده در مورد اسلام و قرآناما شاید چنین بپرسید که این در صورتی است که شخص بداند اسلام حق است و در واقع جاهل به تحریف ناپذیری قرآنسعید شمس پرسمان قرآنآمار سایت بازدیدکنندگان امروز دیروز این هفته این ماه در طول نرم افزار موبایل قرآن کریم اندرویدکلمات کلیدی نرم افزار موبایل قرآن کریم اندروید،قرآن اندروید،قرآن،موبایل اسلامی عدل الهی به چه معناست؟ یکی از مسائل محوری و مهم در کلام ادیان الهی، اصل عدل و حکمت است که زیر بنای بسیاری از مسائل سوالات درس دین و زندگی که در چندین آزمون نهایی تکرار شده هوالفتاح العلیم سوالات مهم درس دین و زندگی متوسطه که در چندین آزمون نهایی تکرار شده است ‌چگونه باید با قرآن کریم استخاره کرد؟ به عبارت دیگر، چگونه ‌چگونه باید با قرآن کریم استخاره کرد؟ به عبارت دیگر، چگونه باید مفهوم آیات را در زمان عدالت اجتماعی در قرآن ارزش و بزرگی عدالت در سطح اجتماع از منظر قرآن به حدی است که به صورت اصلی بنیادین بدل ناپذیر فرهنگ آموزش قرآن در آموزش و پرورش ایران فرهنگ آموزش قرآن در آموزش و پرورش ایران مطالب و اخبار آموزشی، پژوهشی و تحلیلی درباره آموزش مراحل پیدایش انسان در قرآن قرآن کریم در آغاز سوره ی «حج» برای آگاهی دادن به معاد و دلیل آوردن بر اثبات آن، هم چنین در دلایل خلیفة الله بودن انسان در زمین چیست؟ آیا آیات قرآن و دلایل خلیفة الله بودن انسان در زمین چیست؟ آیا آیات قرآن و روایات این موضوع را تأیید می کند؟ تاریخی فرهنگی قرآنی قرآن و امنیت و اعتماد و آرامش سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی امنیت و اعتماد در قرآن تعریف امنیت امنیت برگرفته سوال و جواب بی پرده در مورد اسلام و قرآن اما شاید چنین بپرسید که این در صورتی است که شخص بداند اسلام حق است و در واقع جاهل به اسلام تحریف ناپذیری قرآنسعید شمس پرسمان قرآن آمار سایت بازدیدکنندگان امروز دیروز این هفته این ماه در طول سال


ادامه مطلب ...

خاصیت و فواید عرق شیرین بیان

[ad_1]

فواید گیاه دارویی شیرین بیان

 

با دلگرم همراه باشید تا با فواید شیرین بیان بیشتر آشنا شوید.

 

فواید شیرین بیان

 

http://www.delgarm.com/health/herbal-and-traditional-medicine/17024-16-%D8%AE%D8%A7%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D9%87%D9%85-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86

فواید شیرین بیان

شیرین بیان از جمله گیاهان دارویی خودرو است و کمتر مورد کشت قرار می‌گیرد. برگ های آن مرکب است و از 4 تا 7 زوج برگ به اضافه یک برگچه انتهایی تشکیل یافته ‌است که به سبب ترشح شیره، چسبنده‌اند. گل های این گیاه به رنگ های ارغوانی، زرد یا بنفش یا آبی مایل به سفید هستند و میوه‌اش شامل 5 تا 6 دانه مایل به قهوه‌ای است. ریشه و ساقه زیرزمینی آن مصرف دارویی دارد.

 

فواید شیرین بیان

 

ترکیبات شیرین بیان

 

قسمت مورد استفاده شیرین بیان، ساقه‌های زیرزمینی و ریشه‌های گیاه است که دارای ترکیبات مختلفی است. مهم‌ترین ماده ای که موجب شیرینی شیرین بیان می شود، ترکیب موجود در ریشه‌های گیاه به نام اسید گلیسریزیک است که 50 برابر شکر شیرینی دارد. اسید گلیسریزیک با افزایش سن گیاه افزایش می‌یابد.

ترکیبات موجود در ریشه شیرین بیان برای مقابله با پوسیدگی دندان مفید هستند. همچنین خاصیت ضدمیکروبی داند، بنابراین می‌توان از شیره این گیاه به عنوان ماده ضدپوسیدگی در محلول‌های شستشوی دهان و نیز خمیر دندان‌ها استفاده کرد.

 

فواید شیرین بیان

 

مواد موثره عرق شیرین بیان

 

  • آنتول – استراگول – اوژنول – هگزانوئیک اسید.

 

فواید شیرین بیان

 

مقدار مصرف عرق شیرین بیان

 

  • مقدارمصرف عرق شیرین بیان بزرگ سالان: روزی سه بار یک فنجان عرق شیرین بیان در وسط غذا میل شود.
  • مقدارمصرف عرق شیرین بیان کودکان: روزی سه بار نصف فنجان عرق شیرین بیان در وسط غذا میل شود.

 

 فواید شیرین بیان

 

نام‌های دیگر آن: مهک، بیخ مهک، متکی، میجو، مژو، سوس، اصل‌السوس، مجو، مگ و مخ می‌باشد.

 

فواید شیرین بیان

 

فواید عرق شیرین بیان

 

1. طبع آن گرم و خشک است.
2. برای آنژین 10 گرم شیرین‌بیان را در 250 سی‌سی آب سرد ریخته حرارت می‌دهیم تا به جوش آید سپس 5 دقیقه بجوشد 12 ساعت بگذارید بماند سپس صاف نموده طی چند نوبت تا شب به مدت یک هفته بنوشید.
3. برای گرفتگی حنجره و صدا از روش شماره 2 استفاده شود.

4. برای عفونت گلو و برونشیت از روش شماره 2 استفاده شود.
5. برای یبوست مانند شماره 2 تهیه گردد یک استکان آخر شب و یک استکان صبح ناشتا بنوشید.
6. برای دل دردی که در اثر سوءهاضمه باشد یک فنجان از جوشانده ریشه شیرین‌بیان میل شود. طرز تهیه جوشانده ماننده شماره 2 می‌باشد.

7. جهت برطرف کردن سنگینی معده و هضم غذا بعد از غذا یک فنجان از جوشانده شیرین‌بیان میل شود.
8. مصرف شیرین‌بیان باعث طول عمر می‌شود.
9. برای خونریزی لثه‌ها روزی 2 بار با جوشانده شیرین‌بیان دهان‌شویه شود و برای تهیه این محلول 20 گرم در200 سی‌سی آب‌ سرد مخلوط‌ کرده بجوشد 15 دقیقه دم‌کرده صاف ‌نموده میل ‌شود.
10. برای زکام از روش آنژین استفاده گردد.

11. برای درد مثانه از جوشانده شیرین‌بیان که شرح آن در روش شماره 2 آمده است استفاده کنند.
12. حبس‌البول از روش شماره 2 استفاده گردد.
13. برای ورم و قرمزی چشم 50 گرم شیرین‌بیان در یک لیتر آب سرد جوشانده 12 ساعت بماند سپس صاف نموده چشم را بشوئید.

14. ریشه شیرین‌بیان 4 گرم در 250 سی‌سی آب سرد جوشانده سپس دم‌کرده هر 6 ساعت یک فنجان بنوشند خلط‌آور می‌باشد.
15. جهت زخم معده 3 گرم در 150 سی‌سی آب جوشانده دم‌کرده به مدت 12 ساعت بماند سپس روزی 3 فنجان بنوشید.

16. کسانی که فشار خون دارند از خوردن شیرین‌بیان خودداری کنند.
17. برای بیماران دیابتی شیرین‌بیان ممنوع می‌باشد.
18. کسانی که بحران‌های کبدی دارند منجمله صفرا و سیروز کبدی نباید استفاده کنند.
19. مدت استفاده شیرین‌بیان نباید بیش از 3 هفته باشد.
20. شیرین‌بیان تقویت‌کننده غده‌های فوق کلیوی می‌باشد.
21. کسانی که می‌خواهند ترک دخانیات کنند هر زمان که می‌خواهند سیگار بکشند به جای آن ریشه شیرین‌بیان را بمکند.

22. خوردن شیرین‌بیان ضد سرطان است.
23. برای درمان زخم معده روزی 2 گرم شیرین‌بیان را با عسل مخلوط نموده میل کنند.
24. سعی کنید پوست ریشه شیرین‌بیان را جدا نموده از مغز آن استفاده کنید زیرا ممکن است پوست آن سمی باشد چون مار ریشه این گیاه را زیاد دوست دارد و خودش را به آن می‌مالد.

25. کسانی که فشار خون آن‌ها بالا است بعد از خوردن شیرین‌بیان آب هندوانه بنوشند.
26. برای درمان لکه‌های سفید و زردی چشم برگ شیرین‌بیان را سائیده پودر آن را به چشم بکشند.
27. برای رفع بوی بد بدن، زیر بغل و بین انگشتان پا برگ شیرین‌بیان را به صورت ضماد بگذارید.
28. برای درمان سوختگی‌های شدید برگ خشک شیرین‌بیان را سائیده با روغن زیتون مخلوط نموده به صورت مرهم بمالند.

29. برای درمان زخم‌ها و بریدگی پودر برگ خشک شیرین‌بیان را بپاشید.
30. برای تقویت اعصاب ابتدا ریشه شیرین‌بیان را در آب سرد خیسانده سپس می‌جوشانیم 12 ساعت بماند صاف نموده و از این جوشانده روزی 3 فنجان بنوشند.
31. برای تقویت نیروی جنسی 40 گرم پودر شیرین‌بیان را با 150 گرم عسل مخلوط نموده روزی یک قاشق چایخوری میل شود.

32. برای جلای صورت 2 گرم ریشه شیرین‌بیان، یک گرم شکر، یک گرم رازیانه را در 200 سی‌سی آب خیسانده سپس حرارت داده صاف نموده روزی 3 فنجان بنوشند.

33. جهت افزایش ترشحات ‌عادت‌ماهانه ازجوشانده شیرین‌بیان بنوشند.
34. رب‌السوس از عصاره شیرین‌بیان بدست می‌آید به این صورت که 80 گرم ریشه شیرین‌بیان را خرد نموده سپس در 800 گرم آب مقطر به مدت 12 ساعت خیسانده و باز مجدداً می‌گذاریم بماند تا ته‌نشین شود آن‌گاه آب صاف شده را با حرارت غیر مستقیم (بن‌ماری) حرارت داده تا غلیظ شود این عصاره برای تمام مواردی که گفته شد مفید می‌باشد روزی 3 قاشق مرباخوری میل شود.

35. کسانی که تصلب شرائین دارند به مدت یک هفته از جوشانده شیرین بیان که در دستورهای قبلی آمده است میل کنند.

36. کسانی که فشارخون آن‌ها پائین است از جوشانده شیرین‌بیان استفاده کنند.
37. برای تنگی‌نفس از جوشانده شیرین‌بیان روزی 3 فنجان بنوشند.
38. برای جلوگیری از ریزش مو با جوشانده شیرین بیان موها را ماساژ دهید.

39. برای تب‌های مزمن 2 گرم ریشه شیرین بیان را در 150 سی‌سی آب‌ جوشانده 12 ساعت بماند سپس صاف نموده با 2 گرم ترنجبین مخلوط نموده در 2 نوبت میل شود.
40. ریشه شیرین‌بیان برای سرطان پوست، معده و خون مفید می‌باشد.
41. برای درمان انگل 50 گرم ریشه شیرین‌بیان و 50 گرم رازیانه را مخلوط نموده روزی 5 گرم به مدت 5 روز میل شود.

42. برای رفع بیماری بلغم شیرین‌بیان مفید می‌باشد.
43. جهت بواسیر از جوشانده شیرین‌بیان میل شود.
44. برای اسید اوریک از جوشانده شیرین‌بیان استفاده شود.

45. جهت سوزش مجاری ادرار 10 گرم شیرین‌بیان را در 250 سی‌سی آب سرد خیس نموده سپس با حرارت ملایم جوشانده 12 ساعت بماند صاف کرده با کمی عسل شیرین نموده میل شود.
46. برای ورم پروستات از روش شماره 45 استفاده شود.

 

 فواید شیرین بیان

 

مورد احتیاط مصرف عرق شیرین بیان


عرق شیرین بیان در زنان باردار , کودکان زیر۷سال, افراد با فشار خون بالا و اختلالات غده تیروئید مصرف نشود.

نسخه تکمیلی درطب سنتی به تو صیه سایت بوعلی باب سلامتی برای درمان زخم معده:

 

  • عرق اسطوخودوس: روزی ۲ بار یک قاشـق غذا خوری در کمی آب حل کرده و بعد از غـذا میل شود.
  • عرق شیرین بیان: روزی سه بار یک فنجان عرق شیرین بیان در وسط غذا میل شود.
  • عرق آویشن: روزی ۲ بار یک قاشق غذاخوری در کمی آب حل کرده بعد از غذا میل شود.
  • همچنین استفاده از قرص گیاهی د-رگلیس قبل از غذا بسیار مفید است.
  • ماست شیرین ۱ پیاله کوچک و عسل۱قاشق غذاخوری و تخـم بارهنـگ ۱قـاشق غـذاخـوری باهم مخلوط کرده عصرها میل شود.

 

فواید شیرین بیان

 

جهت درمان زخم معده و ورم معده پرهیز شود:


حبوبات – لبنیات – چای پررنگ – اسفناج – گوجه فرنگی – بادمجان – غذاهای سرخ کرده و پرچرب – ادویه های تند- غذاهای آبدار.

 

 فواید شیرین بیان

گردآوری شده ی مجله ی اینترنتی دلگرم

مرجان امینی

 

 

+ 1
مخالفم - 0

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

خواص شیرین بیان، فواید خواص شیرین بیانخواص شیرین بیان برای معدهخواص شیرین بیان چیستخواص شیرین بیان برای فواید عرق آویشن آکا آکابانوخواص عرق آویشنخواص دارویی عرق آویشنفواید عرق آویشنخاصیت عرق آویشنعرق آویشندر طب کامل ترین مرجع گیاه ترنجبین و خواص ترنجبین برای نوزادان و مواد غذایی و تغذیهخواص و فواید ترنجبین برای زردی نوزاد و بارداری ترنجبینترنجبین چیستترنجبین و معرفی گیاهان و نباتات بومی افغانستان شیرین …شیرین‌بیان از زمرهٔ گیاهان بنشنی و بومی جنوب اروپا و قسمتهایی از آسیاست این گیاه از عرقیات گیاهی و خواص آنها بچه ها عرق کاسنی فوق العاده سرده یعنی خنک هم نیست سرده عرق بابونه گرمه خیلی گرم اگه داروهای گیاهی،طب سنتی،خواص گیاهان دارویی،داروهای …خواص چای سبز خواص زنجبیلچای ترشفواید چای سبزدرمان گیاهی داروهای گیاهیداروهای کلینیک پوست و مو ، لیزر ، زیبایی و لاغری ایرانیان …خواص قهوه قهوه همه روزه در سراسر دنیا توسط افراد مختلف مصرف می ‌شود، اما گاهی اوقات مشروب خواری،الکل خواری لامرد نوشتبا سلام در تکمیل مقاله فوق باید عرض نمود که پیغام مقاله، مضر بودن و عدم استفاده از انواع عسل و خواص آن عسل ماده شیرین و غلیظی است که توسط زنبوران عسل از شهد گل‌ها جمع‌آوری شده و تغییر شکل معرفی گیاهان و نباتات بومی افغانستان خارشتر …خار شتر از خانواده پروانه آسیاها و از بقولات لکومینوز می باشد خواص شیرین بیان، فواید شیرین بیان، خواص دارویی شیرین بیان خواص شیرین بیانخواص شیرین بیان برای معدهخواص شیرین بیان چیستخواص شیرین بیان برای پوست فواید عرق آویشن آکا خواص عرق آویشنخواص دارویی عرق آویشنفواید عرق آویشنخاصیت عرق آویشنعرق آویشندر طب سنتی کامل ترین مرجع گیاه ترنجبین و خواص ترنجبین برای نوزادان و بارداری مواد غذایی و تغذیه خواص و فواید ترنجبین برای زردی نوزاد و بارداری ترنجبینترنجبین چیستترنجبین و خاکشیر معرفی گیاهان و نباتات بومی افغانستان شیرین بویه یا شیرین شیرین‌بیان از زمرهٔ گیاهان بنشنی و بومی جنوب اروپا و قسمتهایی از آسیاست این گیاه از عرقیات گیاهی و خواص آنها بچه ها عرق کاسنی فوق العاده سرده یعنی خنک هم نیست سرده عرق بابونه گرمه خیلی گرم اگه باهم داروهای گیاهی،طب سنتی،خواص گیاهان دارویی،داروهای گیاهی لاغری خواص چای سبز خواص زنجبیلچای ترشفواید چای سبزدرمان گیاهی داروهای گیاهیداروهای گیاهی کلینیک پوست و مو ، لیزر ، زیبایی و لاغری ایرانیان خواص قهوه خواص قهوه قهوه همه روزه در سراسر دنیا توسط افراد مختلف مصرف می ‌شود، اما گاهی اوقات این مشروب خواری،الکل خواری لامرد نوشت درود آقای علیزاده عزیز و تشکر از ابراز لطف حضرتعالی حق با شماست تقصیر حضورم بیشتر بخاطر انواع عسل و خواص آن عسل ماده شیرین و غلیظی است که توسط زنبوران عسل از شهد گل‌ها جمع‌آوری شده و تغییر شکل می معرفی گیاهان و نباتات بومی افغانستان خارشتر یا خار مغیلان خار شتر از خانواده پروانه آسیاها و از بقولات لکومینوز می باشد فواید عرق شیرین بیان


ادامه مطلب ...

آموزش نماز جمعه و بیان احکام آن

[ad_1]

آموزش نماز جمعه با توجه به تفاوتی که این نماز با نمازهای دیگر دارد ضروری است. آموزش نماز جمعه برای اینکه هنگام خواندن نماز جمعه اشتباه نکنیم

نماز جمعه عبادتى است که در ظهر روز جمعه با شرایطى خاص انجام می شود. در فضیلت این نماز همین بس که سوره‏اى در قرآن به این نام آمده و در آن جا صریحاً مؤمنان را به حضور در نماز جمعه دعوت فرموده است.

آموزش نماز جمعه

اهمیت نماز جمعه در روایات

در فضیلت نماز جمعه همین بس که سوره ای در قرآن به این نام آمده و در آنجا صریحاً مؤمنان را به حضور در نماز جمعه دعوت فرموده است؛ در آن آیه آمده است:

«هنگامی که صدای مؤذن بلند شد و دعوت به نماز شدی، معامله و تجارت را رها ساز و برای انجام این واجب الهی حاضر شو، که از همه چیز برای شما بهتر است اگر بدانید».

امام صادق (ع) درباره اهمیت نماز جمعه می‌فرماید: «ما مِنْ قَدَمٍ سَعَتْ‌ الَی الْجُمُعَةِ الا حَرمَ اللهُ جَسَدَها عَلَی النار»؛ «هیچ کس نیست که به سوی نماز جمعه گام بردارد مگر آن که خداوند سبحان آتش جهنم را بر او حرام گرداند».

آموزش نماز جمعه

پیشینه نماز جمعه

تا پیش از آن که انصار، روز جمعه را جمعه بنامند، این روز «یوم العروبه» نامیده می‌شد. پیامبر اسلام (ص) در راه هجرت به یثرب که پس از ورودش «شهر پیامبر» یا «مدینة النبی» نامیده شد، در محله‌ای به نام قبا توقف کرد تا علی بن ابیطالب (ع) و فاطمه زهرا (س) و تعدادی از مسلمانان به او بپیوندند. پیامبر (ص) که روز دوشنبه وارد محله قبا شده بود، تا روز پنجشنبه با مردم آن قبیله نماز گزارد و همراه آنان، نخستین مسجد اسلام را بنا کرد. سپس روز جمعه، به سوی مدینه حرکت کرد و در وادی «رانوناء» همراه مردم مدینه «نخستین نماز جمعه» را، اقامه کرد. او سپس به قبا بازگشت و همچنان منتظر علی (ع) و فاطمه (س) و دیگر پیروانش ماند. از آن پس و تا پایان عمر پیامبر اسلام، نماز جمعه، برنامه هفتگی مسلمانان شد.

آموزش نماز جمعه

نماز جمعه در زمان غیبت

در زمان غیبت امام زمان (عج)، نماز جمعه، واجب تخییرى و افضل از ظهر است. کسى که نماز جمعه را به جا آورده واجب نیست نماز ظهر را هم بخواند، ولى احتیاط مستحب آن است که آن را نیز به جا آورد.

آموزش نماز جمعه . نماز جمعه در کلام رهبری . نماز جمعه در روایات

آموزش نماز جمعه

نماز جمعه دارای دو خطبه و دو رکعت نماز است.

آموزش نماز جمعه

خطبه اول

در خطبه اول واجب است که پیش‌نماز حمد الاهى بگوید؛ گرچه به هر لفظى که حمد الاهى محسوب شود جایز است، ولى احتیاط مستحب آن است که به لفظ جلاله «الله» باشد و احتیاط واجب آن است که پس از آن به ثناى الاهى بپردازد.

سپس به پیغمبر اسلام درود فرستد.

پس از آن واجب است که مردم را به تقوا سفارش کند و یک سوره کوچک از قرآن را بخواند.

آموزش نماز جمعه

خطبه دوم

در خطبه دوم نیز حمد و ثناى الاهى به صورتى که ذکر شد و درود بر پیغمبر اسلام واجب است.

احتیاط واجب آن است که در این خطبه نیز به تقوا سفارش کند و سوره کوچکى از قرآن تلاوت نماید.

احتیاط مستحب و مؤکد آن است که در خطبه دوم پس از درود بر پیغمبر (ص) به ائمه معصومین (ع) نیز درود بفرستد و براى مؤمنان استغفار کند.

بهتر است از خطبه‏ هاى منسوب به امیر المؤمنین (ع) یا آنچه از ائمه معصومین (ع) وارد شده انتخاب کند.

نماز جمعه در کلام رهبری . نماز جمعه در روایات . شعر در مورد نماز جمعه . تخقیق درباره نماز جمعه

آموزش نماز جمعه

کیفیت نماز جمعه

بعد از تمام شدن خطبه، نماز جمعه خوانده می شود. نماز جمعه مانند صبح دو رکعت است ولى با نماز صبح چند فرق دارد که ذیلًا بیان می شود:

احتیاط آن است که قرائت حمد و سوره در نماز جمعه به جهر یعنى بلند خوانده شود.

آموزش نماز جمعه

در نماز جمعه چه سوره هایی خوانده می شود؟

مستحب است در رکعت اول بعد از حمد، سوره جمعه و در رکعت دوم بعد از حمد سوره منافقین خوانده شود.

آموزش نماز جمعه

قنوت های نماز جمعه چگونه است؟

در نماز جمعه دو قنوت مستحب است یکى در رکعت اول پیش از رکوع و دوم در رکعت دوم بعد از رکوع. در هر قنوت دعاهایى را که در قنوت نمازها خوانده مى‏شود مى‏توان خواند. بهتر و افضل در دو قنوت نماز جمعه بلکه در قنوت نمازهاى دیگر خواندن کلمات فرج است. از حضرت صادق (ع) روایت شده است که فرمود: در قنوت رکعت اول نماز جمعه بعد از قرائت می گویى: لا اله الا الله الحلیم الکریم... .

نماز جمعه در کلام رهبری . نماز جمعه در روایات . شعر در مورد نماز جمعه . تخقیق درباره نماز جمعه

آموزش نماز جمعه

شرایط نماز جمعه

  • نماز جمعه باید جماعت باشد و فرادى‏ صحیح نیست.‏
  • حداقل نمازگزاران نماز جمعه که امام هم یکى از آنهاست باید پنج نفر باشند و به کمتر از آن منعقد نمی شود.
  • مسافت بین دو نماز جمعه نباید کمتر از یک فرسخ باشد.

آموزش نماز جمعه

مستحبات نماز جمعه‏ برای امام جمعه

  • در حال خطبه خواندن امام رو به مردم بایستد.
  • بلیغ و توانا در سخن گفتن و موقع شناس باشد.
  • مواظب بر نمازهاى خود در وقتشان باشد.
  • بر انجام اوامر الهى حتى مستحبات حریص باشد.
  • نواهى الهى حتى مکروهات را ترک نماید.
  • از شبهات اجتناب نماید.
  • از سخنان بیهوده خوددارى کند تا مواعظ او در نفوس افراد تأثیر بیشترى داشته باشد.
  • در حال نماز در زمستان و تابستان عمامه بگذارد.
  • در حال نماز رداء بر دوش داشته باشد چه عبا باشد چه بُرد یمانى یا غیر اینها.
  • هنگام ایراد خطبه تکیه بر عصا یا شمشیر یا غیر آن بنماید.
  • هنگام روبرو شدن با مأمومین سلام بنماید.
  • قبل از خواندن خطبه‏ ها مادامى که مؤذن مشغول اذان است امام بنشیند.
نماز جمعه در کلام رهبری . نماز جمعه در روایات . شعر در مورد نماز جمعه . تخقیق درباره نماز جمعه

آموزش نماز جمعه

مکروهات نماز جمعه‏

آنچه بر امام و مأمومین هنگام ایراد خطبه کراهت دارد عبارتند از:

  • آن که خطیب در حال خطبه به غیر از خطبه سخن دیگر بگوید و أحوط ترک آن است.
  • آن که مأمومین هنگام ایراد خطبه‏ ها حرف بزنند، بنا بر احتیاط آنها نیز حرف نزنند و أحوط بر مأمومین آن است که خطبه‏ها را به دقت گوش کنند و توجه به مواعظ خطیب بنمایند.


گردآوری: مجله اینترنتی ستاره


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

نماز جمعه، آیات، نماز عید فطر و قرباننماز جمعه الف حکم نماز جمعه ۱ نماز جمعه که در روزهای جمعه به جای نماز ظهر خوانده می آموزش نماز شروع نماز تکبیرة الاحرام نماز با گفتن الله اکبر آغاز می شود، گفتن الله اکبر در نماز جمعه ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادنمازجمعهنماز جمعه، نمازی است که مسلمانان هر جمعه، اول ظهر و به جای نماز ظهر برگزار می‌کنندآموزش نماز آموزش نماز آثار و برکات نماز آموزش نماز نماز آخرین توصیه انبیاء أحَبُّ اخبار آموزش و پرورش به گزارش معلم ایرانی، سیدحسن حسینی مدیرکل امور اداری وزارت آموزش و پرورش در گفت وگو معرفی و دانلود رساله های آموزشی مصور رهبر معظم …کتاب آموزش مصوّر احکام، طبق فتاوای حضرت آیت‌الله خامنه ای مد ظله العالی، درباره استفتائات قرائت و احکام آن‏س نمازی که قرائت آن بلند خوانده نشده باشد، چه حکمی دارد؟ ج بر مردان واجب است که حمد یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتاین ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این امکان را می دهد که فایل های ویدیویی خود را احکام مبطلات روزه در بیان آیت الله مکارم شیرازیهمراه با مراجع در ماه میهمانی ملکوت احکام مبطلات روزه در بیان آیت الله مکارم شیرازیعقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟ گنجینه پاسخ‌ها … آن‌که اگر شتر باشد سن آن کمتر از پنج سال نباشد و داخل در شش سال شده باشد، اگر گاو نماز جمعه ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد نمازجمعه نماز جمعه، نمازی است که مسلمانان هر جمعه، اول ظهر و به جای نماز ظهر برگزار می‌کنند نماز جمعه، آیات، نماز عید فطر و قربان نماز جمعه الف حکم نماز جمعه ۱ نماز جمعه که در روزهای جمعه به جای نماز ظهر خوانده می‌شود در آموزش نماز شروع نماز تکبیرة الاحرام نماز با گفتن الله اکبر آغاز می شود، گفتن الله اکبر در آغاز نماز آموزش نماز آموزش نماز آثار و برکات نماز آموزش نماز نماز آخرین توصیه انبیاء أحَبُّ الأعمَالِ اخبار آموزش و پرورش به گزارش معلم ایرانی، سیدحسن حسینی مدیرکل امور اداری وزارت آموزش و پرورش در گفت وگو با معرفی و دانلود رساله های آموزشی مصور رهبر معظم انقلاب از این کتاب در دو جلد توسط موسسه اطلس تاریخ شیعه ، با همکاری کانون نشر احکام ، در مجموعه ایی استفتائات قرائت و احکام آن‏ س نمازی که قرائت آن بلند خوانده نشده باشد، چه حکمی دارد؟ ج بر مردان واجب است که حمد و سوره سایت جامع فرهنگی مذهبی هر کس با جان و مال خود در راه صله رحم کوشش کند، خداوند عزّوجلّ پاداش یکصد شهید به او مى دهد آموزش ، فرهنگ و هنر مقدمه اهمیت و نقش آموزش و پرورش در بهسازی و توسعه زندگی فردی و اجتماعی موجب شده است که جامعه یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایت ارائه دهنده ابزار رایگان وبلاگ و وب سایت این ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این امکان نماز جمعه و جماعت


ادامه مطلب ...