مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

راه و بیراهه در ترویج حجاب

آنهایی که از حجاب و عفاف حرف می‌زنند و موظفند هرکدام به سهم خود، جامعه‌ای عفیف و مشتاق حجاب بسازند، همان نهادها و دستگاه‌های دولتی‌اند که وظایفشان در پانصد و شصت و ششمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی در قالب یک مصوبه گنجانده شد تا از آن به بعد همه بدانند که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای فرهنگ عمومی، وزارت ورزش و جوانان، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی، وزارت کشور، کمیسیون فرهنگی مجلس، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت بهداشت، سازمان صدا و سیما، وزارت صنعت، معدن و تجارت، ستاد امر به معروف و نهی از منکر، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، وزارت راه و شهرسازی، وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، گمرک و معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در حوزه عفاف و حجاب نقش دارند و اگر کارها خوب پیش نرود انگشت‌ها به سمت آنها می‌چرخد و پرسش‌ها از آنها پرسیده می‌شود.

اما این تکه‌های پازل که هرکدام در کنار یکدیگر معنا می‌گیرند و هر یک کامل‌کننده دیگری هستند، در این سال‌ها که عفاف و حجاب، دغدغه شده است، گاه آن‌قدر دور از هم حرکت می‌کنند که انگار نه انگار عضوی از یک مجموعه‌اند.

یکی کاملا بی‌اعتنا از کنار موضوع می‌گذرد، یکی راه‌های دم‌دستی را امتحان می‌کند، یکی شعار می‌دهد و تئوری پخش می‌کند، یکی نیز کارایی را در برگزاری همایش و چاپ پوستر و پخش کردن تراکت می‌داند و همین می‌شود که در حوزه عفاف و حجاب به جای پیشرفت، پسرفت اتفاق افتاده است.

گفته‌های حجت الاسلام امین کشوری، از بازرسانی که از جانب وزارت کشور مسئول بررسی عملکرد دستگاه‌های مسئول در حوزه عفاف و حجاب بوده است، نشان می‌دهد بسیاری از نهادهای دولتی نمره مردودی گرفته‌اند و آنها که قبول شده‌اند نمره‌شان با مطلوب فاصله داشته است.

صدا و سیما موفق

او در گفت‌وگو با جام‌جم، عملکرد سازمان صدا وسیما را موفق و وزارتخانه‌ای غیرتخصصی و غیرفرهنگی همچون وزارت دفاع یا سازمانی چون اوقاف را که نامش در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان نشده، در شرایط قابل قبول می‌داند و اینها در حالی است که به گفته او سه وزارتخانه ارشاد، میراث فرهنگی و وزارت ورزش و جوانان ضعیف‌ترین عملکرد را از خود نشان داده‌اند.

گفته‌های این کارشناس حوزه عفاف و حجاب گویای این حقیقت است که نهادهای مسئول در این حوزه نه‌فقط بار مسئولیت را نصفه نیمه بر دوش گرفته‌اند که برخی نیز بار را کاملا بر زمین گذاشته‌اند و خلاف جهت سیاست‌های حاکم حرکت کرده‌اند.

امین کشوری، وزارت ارشاد را مثال می‌زند که برگزارکننده مراسم و جشنواره‌هایی است که با فضای ایرانی ـ اسلامی همخوانی ندارد، بازیگرانی را به صحنه می‌آورد که با استانداردهای حجاب فاصله دارند و به فیلم‌هایی مجوز می‌دهد که مستقیم و غیرمستقیم ناهنجاری‌ها را ترویج می‌کند.

او عملکرد سازمان میراث فرهنگی را نیز ضعیف می‌داند، چون طبق تحلیل او این سازمان با این که فرهنگی دیرینه را در اختیار دارد که در آن ایرانی‌ها سمبل پوشیدگی و عفاف بوده‌اند، نتوانسته این فرهنگ را لااقل میان گردشگران جا بیندازد.

پس طبیعی است در زنجیره‌ای که هر یک از حلقه‌ها، خود به تنهایی مشکل دارند و از پس اداره امور حوزه استحفاظی خویش برنمی‌آیند، در کار جمعی نیز ناموفق باشند و راهی بروند مطابق سلیقه خویش و کاری بکنند ناسازگار با موجی که در حرکت است.

آنچه را می‌بینیم باور می‌کنیم

اگر کسی مدام قسم بخورد که خوب کار می‌کند و پرتلاش است، اما کارنامه‌اش این را نشان ندهد بر سر دوراهی می‌مانیم که آن قسم را باور کنیم یا آنچه را که می‌بینیم. در حوزه عفاف و حجاب هم همین‌طور است چون از یک‌سو دستگاه‌های متولی مدام جلسه دارند و گزارش عملکرد ارائه می‌دهند، اما خروجی کار ربطی به آن همه جلسه و آن همه تلاش ادعایی ندارد.

جمشید جعفرپور از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس نیز ترجیح می‌دهد دیده‌ها را باور کند تا شنیده‌ها را.

او به جام‌جم می‌گوید مبنا و شاخصش برای قضاوت آن چیزی است که در جامعه می‌بیند که نشانگر نوعی ناهماهنگی و فقدان تعصب و حمیت در اجراست.

امین کشوری، کارشناس حوزه عفاف و حجاب نیز اعتقادی مشابه دارد که آن را در قالب یک جمله خلاصه می‌کند: اگر همه چیز خوب پیش می‌رفت و همه دستگاه‌ها همسو با هم عمل می‌کردند، ظهور و بروز حجاب آن نبود که دیده می‌شود.

حجاب اسلامی در دسترس است؟

بدحجابی یک معلول است، حاصل چند علت، از خانواده گرفته تا فرهنگ عمومی که حجاب را ارزش نمی‌داند. زیبا ارائه نشدن حجاب نیز یک علت است، علتی مهم که در سال‌هایی که بر ما گذشته عده‌ای را روی‌گردان کرده است.

اما نبود لباس مناسب و ارزان که تامین‌کننده حجابی زیبا باشد را می‌توان یکی از علل اصلی شرایط موجود دانست که حتی محجبه‌ها را به دردسر انداخته و بهانه‌ای شده برای بدحجابان.

نیاز به تحقیق و تفحص ندارد وقتی قرار است از در دسترس نبودن لباس‌های مناسب حرف بزنیم. به اولین مغازه که برویم مانتوهای جلف و تنگ و کوتاه که ماکتی از مانتوست نه مانتو، توی چشم می‌زند. البته بعد از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای ترویج عفاف و حجاب انتظار نمی‌رفت که این وضع ادامه‌دار شود چون حداقل نیاز برای رعایت حجاب، در دسترس بودن لباس مناسب است که این نیز اتفاق نیفتاده است.

هدفگذاری صحیح رسانه ملی

خوشبختانه صدا وسیما با شناخت عوامل موثر در نابسامانی وضع پوشش جامعه موضوع تولید پوشاک مناسب، ارزان و با کیفیت را در نشان‌گاه خود قرار داده و با تهیه‌ گزارش‌ها و دعوت از رسانه‌ها و دست‌اندرکاران از آنان خواست تا برای ایجاد نهضتی به منظور تولید لباس مناسب دست به دست هم دهند و چه بسا برای دولت یازدهم و تامین دغدغه‌های آقای روحانی فقط یک اقدام آن هم فراهم کردن زمینه و حمایت از تولید و عرضه لباس مناسب و ارزان کافی باشد.

هر چند برای رفع این نقص، کارگروه مد و لباس راه‌اندازی شده که تاکنون بیشتر برای اقشار خاص لباس تولید کرده و اکنون خبر می‌رسد که برنامه‌هایی نیز برای توزیع لباس‌های ایرانی اسلامی در سطح وسیع دارد.

حمید قبادی، دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس این خبر را به جام‌جم می‌دهد، خبری که مربوط به افتتاح یک فروشگاه بزرگ عرضه‌کننده لباس‌های ایرانی اسلامی در خیابان ولی‌عصر تهران (تقاطع طالقانی) است و به گفته او برای همه سلیقه‌ها، همه اقشار (لباس اجتماعی و مجلسی زنانه، کودک و نوجوان، لباس عروس اسلامی، لباس مردانه و چادر) و برای همه افراد با هر توان مالی، لباس ارائه می‌دهد.

راه‌اندازی این فروشگاه البته بیشتر برای مردم تهران خوب است چون برای شهرستانی‌ها نمی‌صرفد که مسافت‌های طولانی را طی کنند و خود را به خیابان ولی‌عصر پایتخت برسانند، که البته با این حال اگر قیمت‌ها مناسب باشد شاید عده‌ای پیه سختی راه را به تن بمالند.

لباس‌هایی که تاکنون از مجرای کارگروه مد و لباس وارد بازار شده یک ایراد مشترک داشته و آن تاکید افراطی طراحان بر مرغوبیت جنس و استفاده از دوخت‌های سنتی و کارهای دست بوده که قیمت‌های لباس را تا آنجا بالا کشیده که دست بسیاری از مردم عادی از خرید آنها کوتاه مانده.

یادمان نمی‌رود لباسی را که یکی از این طراحان به کاترین اشتون هدیه داد و بعد دبیر این کارگروه با خرسندی از قیمت دو میلیون تومانی آن حرف زد.

نه این که ما لباسی مشابه این زن سیاستمدار را دوست نداشته باشیم بلکه این توان ماست که محدود است و از ما فقط تماشاچی لباس ایرانی اسلامی می‌سازد نه مصرف‌کننده آن و این دقیقا همان چیزی است که باید در دستور کار متولیان باشد؛ لباس زیبا، به روز، راحت و ارزان و جز با همت، حمایت و اقدامی مجاهدانه در سطوح مختلف دستگاه‌های اجرایی بویژه دولت و سایر نهادها امکان‌پذیر نیست.

با این حال جمشید جعفرپور از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس معتقد است ایرادهای این حوزه را نباید فقط به گردن کارگروه ساماندهی مد و لباس انداخت، چون این کارگروه در میانه راه است و گروهی قبل و بعد از آن هستند که باید کارشان را درست انجام دهند و فضا را برای ایفای نقش درست کارگروه مهیا کنند، مثل وزارت صنایع که باید پارچه‌های مرغوب و ارزان در اختیار طراحان قرار دهد و مثل اصناف که باید سیستم توزیع لباس‌های ایرانی اسلامی را تقویت کنند.(جام جم /مریم خباز)


ادامه مطلب ...

بیمارستانهای خصوصی سزارین و شیرخشک را ترویج می‌کنند

جام جم سرا:دکتر علیرضا مرندی در همایش تغذیه با شیر مادر گفت: در گذشته این اعتقاد غلط وجود داشت که زمانی که نوزاد زردی گرفت، شیر مادر را قطع کند اما به هیچ وجه نباید شیر مادر قطع شود.

وی افزود: این اعتقادات قدیمی باعث می‌شدند که مادران به سمت استفاده از شیر خشک بروند در صورتی که اعتقادات اشتباه بود و به هیچ وجه نباید مصرف شیر مادر را قطع کرد.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با بیان اینکه آموزش‌های لازم به دانشجویان پزشکی در مورد ترویج تغذیه با شیر مادر داده نمی‌شود، گفت: تبلیغات شیر خشک، مادران را گمراه می‌کند و فکر می‌کنند که شیر خشک برای کودک آنها مناسب‌تر است.

وی به نگرانی مادرها در مورد تناسب اندامشان اشاره کرد و گفت: گاهی مادر نگران اندامش است و رژیم می‌گیرد و متأسفانه متخصصان تغذیه نیز این رژیم‌ها را تجویز می‌کنند اما از این موضوع خبر ندارند که رژیم غذایی در دوران شیردهی موجب کاهش شیر مادر می‌شود.

مرندی به مادران شیرده توصیه کرد تا از ورزش سنگین بپرهیزند و گفت: در روزهای اول زایمان مادر باید خواب و استراحت کافی داشته باشد.

وی همچنین در مورد نحوه شیردهی به نوزادان گفت: در 6 تا 8 هفته ابتدایی باید از هر دو پستان برای شیردهی به نوزاد استفاده شود تا مکیدن‌های مکرر ترویج یابد همچنین باید به مادر آموزش دهیم تا وقتی که به علت عدم مکیدن پستان خالی نشد، پستان را دوشیده و آن را از شیر خالی کنند.

وزیر اسبق بهداشت با هشدار نسبت به عملکرد بیمارستان‌های خصوصی گفت: این بیمارستانها دو ضربه بزرگ به جامعه وارد می‌کنند. اول اینکه زایمان به صورت سزارین را ترویج می‌کنند و دوم اینکه مادر را ترغیب به استفاده از شیر خشک می‌کنند، وزارت بهداشت باید این موضوع را در رتبه‌بندی بیمارستان‌ها لحاظ کند.(فارس)

یرضا مرندی در همایش تغذیه با شیر مادر گفت: در گذشته این اعتقاد غلط وجود داشت که زمانی که نوزاد زردی گرفت، شیر مادر را قطع کند اما به هیچ وجه نباید شیر مادر قطع شود.

وی گفت: این اعتقادات قدیمی باعث می‌شدند که مادران به سمت استفاده از شیر خشک بروند در صورتی که اعتقادات اشتباه بود و به هیچ وجه نباید مصرف شیر مادر را قطع کرد.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با بیان اینکه آموزش‌های لازم به دانشجویان پزشکی در مورد ترویج تغذیه با شیر مادر داده نمی‌شود، گفت: تبلیغات شیر خشک، مادران را گمراه می‌کند و فکر می‌کنند که شیر خشک برای کودک آنها مناسب‌تر است.

وی به نگرانی مادرها در مورد تناسب اندامشان اشاره کرد و گفت: گاهی مادر نگران اندامش است و رژیم می‌گیرد و متأسفانه متخصصان تغذیه نیز این رژیم‌ها را تجویز می‌کنند اما از این موضوع خبر ندارند که رژیم غذایی در دوران شیردهی موجب کاهش شیر مادر می‌شود.

مرندی به مادران شیرده توصیه کرد تا از ورزش سنگین بپرهیزند و گفت: در روزهای اول زایمان مادر باید خواب و استراحت کافی داشته باشد.

وی همچنین در مورد نحوه شیردهی به نوزادان گفت: در 6 تا 8 هفته ابتدایی باید از هر دو پستان برای شیردهی به نوزاد استفاده شود تا مکیدن‌های مکرر ترویج یابد همچنین باید به مادر آموزش دهیم تا وقتی که به علت عدم مکیدن پستان خالی نشد، پستان را دوشیده و آن را از شیر خالی کنند.

وزیر اسبق بهداشت با هشدار نسبت به عملکرد بیمارستان‌های خصوصی گفت: این بیمارستانها دو ضربه بزرگ به جامعه وارد می‌کنند. اول اینکه زایمان به صورت سزارین را ترویج می‌کنند و دوم اینکه مادر را ترغیب به استفاده از شیر خشک می‌کنند، وزارت بهداشت باید این موضوع را در رتبه‌بندی بیمارستان‌ها لحاظ کند.

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930512000671#sthash.Q5BiRV4x.dpuf


ادامه مطلب ...

ترویج فساد برروی سطل زباله های تهران! + عکس

ترویج فساد برروی سطل زباله های تهران! + عکس

اخیرا در سطل های طراحی شده توسط شهرداری به ویژه سطول زباله ای که در منطقه ۱۲ شهرداری تهران رونمایی شده است تصاویری هم روی سطل زباله نقش بسته است که در نوع خود مروج فساد است!
 سطل های زباله در تهران همیشه در حال تغییر و تحولات است و اساسا این سطل ها همراه با تغییرت سیاسی و فرهنگی در کشور تغییر می کنند.

بنا براین گزارش سطل های زباله در تهران هر چند وقت یک بار تغییراتی می کند. این تحولات هم شامل رنگ سطل های زباله می شود و هم جنس سطل ها را در بر می گیرد. سطل های سیاهی که در سال ۸۸ وسیله آتش بازی فتنه گران بود پس از ۸ ماه فتنه برداشته شد و جای خود را به سطل های آبی داد و بعد از آن هم شهرداری شروع به تعویض جنس سطل های زباله کرده است؛ سطل هایی از جنس فلز که دوام بیشتری داشته باشد.

اما اخیرا در سطل های طراحی شده توسط شهرداری به ویژه سطول زباله ای که در منطقه ۱۲ شهرداری تهران رونمایی شده است تصاویری هم روی سطل زباله نقش بسته است که در نوع خود مروج فساد است!

نقش بستن تصاویری از زنان و مردان مانکن روی سطل زباله که اصولا هدف و معنایی ندارد؛ موضوعی است که این روزها فکر شهروندان را مشغول می کند که به راستی چه هدفی در ذهن مسئولان شهرداری بوده که برجستگی های بدن بانوان را اینگونه روی سطل زباله به نمایش در آورده است!

شهرداری تهران سطل زباله اخبار تهران
شهرداری تهران سطل زباله اخبار تهران
شهرداری تهران سطل زباله اخبار تهران
شهرداری تهران سطل زباله اخبار تهران
منبع : شهدای ایران
اخبار تهران سطل زباله شهرداری تهران


ادامه مطلب ...

دیدگاه رضا منصوری | انجمن ترویج علم و مروجان علم

[ad_1]

دیدگاه رضا منصوری | انجمن ترویج علم و مروجان علم

دانش > دانش - همشهری آنلاین:
رضا منصوری یادداشتی دارد درباره انجمن ترویج علم. او در این یادداشت افزون بر این از هیات مدیره انجمن ترویج علم ایران نیز قدردانی کرده است. واکنش هیات مدیدره را هم در پی این یادداشت خواهید دید:

هنگامی که واژه‌ای وارد زبان می‌شود ولی مفهومی که واژه روی آن سوار است ساخته و پرداخته گویشوران آن زبان نیست احتمال ایجاد سوءتفاهم بسیار است. به ویژه هنگامی که کلمه برگزیده در زبان سابقه داشته باشد. به واژه "گفتمان" در مقابل مفهوم "دیسکورز" در جامعه‌شناسی مدرن توجه کنید! کمتر فارسی زبانی آن را برای همان مفهوم مدرن "دیسکورز" به کار می‌برد بلکه اکثر گویشوران ما آن را واژه شیک جدیدی به معنی گفت‌وگو به کار می‌برند. اینگونه است که مصادره مفاهیم در زبان مدرن فارسی بسیار رایج است.

نمونه دیگر کلمه "علم" است که در حدود 1300 سال پیش وارد زبان فارسی شد و معادل دانش بود. این روزه هم هر دو واژه علم و دانش کمابیش معادل هم در فارسی به کار می‌روند و فرهگ‌نویسی فارسی اخیر گواه بر این است که ما از تفاوت مفاهیم علم و عالم در دنیای مدرن با آنچه مربوط به تاریح و گذشته ما است، غافلیم و همین باعث سوءتفاهم‌های بسیار در سیاستگذاری علم و فناوری در ایران شده است و مانعی برای توسعه ما ایجاد کرده است. زبان ما هنوز تفاوت میان دانش و معرفت به معنی مجموعه دانسته‌های بشری و علم به معنی فرایندی نوین در جوامع بشری پیشرفته نیست که دانش و فرهنگ و معرفت جدید تولید می‌کند و این گواه بر این است که ما فارسی‌زبانان هنوز واقف به امر مدرن علم نشده‌ایم.

نمونه دیگر واژه انجمن است. در فرهنگ‌های فارسی به معنی گرد هم آمدن است. مثلاً فرهنگ معین آن را به معنی مجمع و مجلس می‌گیرد و نیز گروه افرادی که برای هدف مشترکی گرد هم جمع شوند مانند انجمن خیریه! فرهنگ جدیدتر سخن آن را به معنی سازمان یا کانونی می‌گیرد که اعضای آن در یک حرفه یا منافق مشترک فعالیت می‌کنند مانند انجمن خوشنویسان! به نظر می‌رسد در ذهن اکثر ما این معنی‌ها غالب باشد. اما معنی مدرن آن در فارسی بسیار ظریف شده است. حتی ویکی‌پدیای فارسی که سعی کرده است به این معنی مدرن نزدیک بشود آن را جمعی با علایق صنفی تعبیر کرده است که هنوز با معنی انجمنی مانند انجمن‌های علمی که دو وزارت علوم و بهداشت مجوز فعالیت می‌دهند بسیار متفاوت است. به همین دلیل وزارت علوم مثلاً به انحمنی به نام "انجمن فیزیک‌دانان ایران" مجوز نمی‌دهد اما به انجمن فیزیک یا انجمن علوم فیزیکی چرا! همین‌طور به انجمن مروجان علم مجوز نمی‌دهد اما به انجمن ترویح علم چرا! می‌دانید چرا؟ انجمن مروجان علم باید برود به وزارت کشور و مجوز صنفی بگیرد. این اقعیت‌ها را می‌شود نقد کرد و "گفتمانی" درباره نقد آن به راه انداخت اما تا زمانی که این گفتمان به واقعیتی اجرایی تبدیل نشده باید فقط به واقعیت‌ها پرداخت و نقد را در حیطه واقعیت نگهداشت نه در حیطه گفتمان!

انجمن‌های علمی قرار است واسطی باشند میان دانشگران یک رشته (به زبان متعارف‌تر اهل علم یک رشته)، که در عرف مدرن به آن اجتماع علمی آن رشته می‌نامند، و جامعه به معنای عام آن! در مورد علومی بنیادی مانند علوم پایه این تفکیک کاملاً روشن است اما در میان علوم کاربردی این تفکیک گاهی سخت می‌شود. مثلاً کارگروه اپتیک که از انجمن فیزیک منتزع شد و انجمن اپتیک و فوتونیک را تأسیس کرد به یک باره اوج گرفت. انواع کارکنان رشته اپتیک در جامعه به آن پیوستند که البته بنا بر آیین‌نامه‌های وزارتی نمی‌توانند عضو پیوسته باشند. به این ترتیب انجمن‌های علمی با مجوز وزارت معنی بسیار خاص و حیطه اختیارات خاص و و ظایف خاصی دارند که آنها را از انجمن‌های صنفی یا انجمن‌های عام‌المنفعه یا "هیئت"‌های محلی جدا می‌کند. بی‌توجهی به این تمایزها بسیار سوءتفاهم در جامعه ما فارسی‌زبانان ایجاد می‌کند که باید کوشید از آن بر حذر بود و دچار آن نشد.

از طرف دیگر انجمن داری فعالیتی است بسیار پیچیده به خصوص در شرایط فرهنگی ما! توجه داشته باشیم انجمن-هایی که بیش از 80 سال در ایران فعالیت دارند، مانند انجمن فیزیک ایران، هنوز گرفتار مشکلات مدیریتی‌اند. ما هم اکنون بیش از 300 انجمن علمی در ایران داریم و بعید است بشود گفت بیش از 10 در صد آنها در حال قوام یافتن و بقیه هنوز در دوران نوباوگی و رشد انجمنی‌اند، نباید جز این هم انتظار داشت. موارد چندی هستند که وزارت از فعالیت آنها جلوگیری کرده است چون به چاله فعالیت‌های صنفی افتاده‌اند. انجمن ترویج علم هم در شرایط سختی است که انتظار از آن را باید متناسب با سنش مهار کرد.
نزدیک به 15 سال پیش هنگامی که کوشش شد برای این انجمن مجوز گرفته شود در چگونگی فعالیت آن بسیار ابهام وجود داشت، اما تأسیس شد. چند دوره از هیئت مدیره را پشت سرگذاشته‌ایم. خود من در سال‌هایی در وزارت مشورت می‌دادم که به نظر من این انجمن به دلیل فعالیت کمرنگش و به دلیل مراعات نکردن اساسنامه و آیین‌نامه‌های وزارتی شاید باید تعطیل اعلام بشود. خوشحالم که می‌بینم اینطور نشد و همکاران علاقه‌مند دانشگاهی کوشش می‌کنند در عین مراعات آیین‌نامه‌های وزارتی جای خودشان را میان دانشگران از یک طرف و میان مروجان علم از طرف دیگر و جامعه به معنی عام آن پیدا بکنند. کاری است بسیار دشوار و دشوارتر از هر نوع انجمن‌داری دیگر. من این را با پوست و استخوان خودم حس می‌کنم و به مسئولان آن دستمریزاد می‌گویم که ان‌شاالله سنت پایداری برای این انجمن و راه همواری برای هیئت مدیره‌های بعدی باقی بگذارند. مروجان علم هم که با عشق به ترویج علم می‌پردازند خوب است به این وظیفه سنگین و شرایط بسیار سخت انجمن‌داری توجه بکنند و خود را بازوی قوی برای انجام بخشی از اهداف این انجمن تلقی کنند. همدلی و همکاری در هر شرایطی اکنون مهم‌تر از هر چیز است.

  • مریزاد دستی که انگور چید

استاد گرامی آقای دکتر منصوری از حمایت همیشگی و همه جانبه جناب عالی از انجمن ترویج علم که میوه اندیشه و تلاش شما و بسیاری ار بزرگان علم کشور بوده است و نیز لطف و حمایت پایدارتان از هیات مدیره انجمن صمیمانه سپاسگزاریم.
ما نیز امیدواریم و با تمام وجود در خدمت هستیم تا مروجان علم آستین همت بالابزنند و با روحیه و شیوه علمی - ترویجی به مساعدت انجمن ترویج علم که نهادی داوطلبانه و مدنی است بشتابند
با روحیه مشارکت و همکاری است که نهال انجمن می‌تواند رشد کند، ببالد و سایه گستر شود.
در مقابل همه کوشندگان راستین ترویج علم در سراسر ایران و جهان سر تعطیم فرود می آوریم و از روش و منش علمی - اخلاقی جناب عالی سپاسگزاریم.

  • هیات مدیره انجمن ترویج علم ایران -آذر ١٣٩٥

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

دیدگاه رضا منصوری انجمن ترویج علم و مروجان علم دیدگاه رضا منصوری انجمن ترویج علم و مروجان علم


ادامه مطلب ...

ترویج علم مسوولیت مشترک همه دوستداران علم است

[ad_1]

ترویج علم مسوولیت مشترک همه دوستداران علم است

هنگامی که واژه‌ای وارد زبان می‌شود ولی مفهومی که واژه روی آن سوار است ساخته و پرداخته گویشوران آن زبان نیست احتمال ایجاد سوءتفاهم بسیار است. به ویژه هنگامی که کلمه برگزیده در زبان سابقه داشته باشد. به واژه "گفتمان" در مقابل مفهوم "دیسکورز" در جامعه‌شناسی مدرن توجه کنید! کمتر فارسی زبانی آن را برای همان مفهوم مدرن "دیسکورز" به کار می‌برد بلکه اکثر گویشوران ما آن را واژه شیک جدیدی به معنی گفت‌وگو به کار می‌برند. اینگونه است که مصادره مفاهیم در زبان مدرن فارسی بسیار رایج است.

   نمونه دیگر کلمه "علم" است که در حدود 1300 سال پیش وارد زبان فارسی شد و معادل دانش بود. این روزه هم هر دو واژه علم و دانش کمابیش معادل هم در فارسی به کار می‌روند و فرهگ‌نویسی فارسی اخیر گواه بر این است که ما از تفاوت مفاهیم علم  و عالم در دنیای مدرن با آنچه مربوط به تاریح و گذشته ما است، غافلیم و همین باعث سوءتفاهم‌های بسیار در سیاستگذاری علم و فناوری در ایران شده است و مانعی برای توسعه ما ایجاد کرده است. زبان ما هنوز تفاوت میان دانش و معرفت به معنی مجموعه دانسته‌های بشری و علم به معنی فرایندی نوین در جوامع بشری پیشرفته نیست که دانش و فرهنگ و معرفت جدید تولید می‌کند و این گواه بر این است که ما فارسی‌زبانان هنوز واقف به امر مدرن علم نشده‌ایم.

   نمونه دیگر واژه انجمن است. در فرهنگ‌های فارسی به معنی گرد هم آمدن است. مثلاً فرهنگ معین آن را به معنی مجمع و مجلس می‌گیرد و نیز گروه افرادی که برای هدف مشترکی گرد هم جمع شوند مانند انجمن خیریه! فرهنگ جدیدتر سخن آن را به معنی سازمان یا کانونی می‌گیرد که اعضای آن در یک حرفه یا منافق مشترک فعالیت می‌کنند مانند انجمن خوشنویسان! به نظر می‌رسد در ذهن اکثر ما این معنی‌ها غالب باشد. اما معنی مدرن آن در فارسی بسیار ظریف شده است. حتی ویکی‌پدیای فارسی که سعی کرده است به این معنی مدرن نزدیک بشود آن را جمعی با علایق صنفی تعبیر کرده است که هنوز با معنی انجمنی مانند انجمن‌های علمی که دو وزارت علوم و بهداشت  مجوز فعالیت می‌دهند بسیار متفاوت است. به همین دلیل وزارت علوم مثلاً به انحمنی به نام "انجمن فیزیک‌دانان ایران" مجوز نمی-دهد اما به انجمن فیزیک یا انجمن علوم فیزیکی چرا! همین‌طور به انجمن مروجان علم مجوز نمی‌دهد اما به انجمن ترویح علم چرا! می‌دانید چرا؟ انجمن مروجان علم باید برود به وزارت کشور و مجوز صنفی بگیرد. این اقعیت‌ها را می‌شود نقد کرد و "گفتمانی" درباره نقد آن به راه انداخت اما تا زمانی که این گفتمان به واقعیتی اجرایی تبدیل نشده باید فقط به واقعیت‌ها پرداخت و نقد را در حیطه واقعیت نگهداشت نه در حیطه گفتمان!

   انجمن‌های علمی قرار است واسطی باشند میان دانشگران یک رشته (به زبان متعارف‌تر اهل علم یک رشته)، که در عرف مدرن به آن اجتماع علمی آن رشته می‌نامند، و جامعه به معنای عام آن! در مورد علومی بنیادی مانند علوم پایه این تفکیک کاملاً روشن است اما در میان علوم کاربردی این تفکیک گاهی سخت می‌شود. مثلاً کارگروه اپتیک که از انجمن فیزیک منتزع شد و انجمن اپتیک و فوتونیک را تأسیس کرد  به یک باره اوج گرفت. انواع کارکنان رشته اپتیک در جامعه به آن پیوستند که البته بنا بر آیین‌نامه‌های وزارتی نمی‌توانند عضو پیوسته باشند. به این ترتیب انجمن‌های علمی با مجوز وزارت معنی بسیار خاص و حیطه اختیارات خاص و و ظایف خاصی دارند که آنها را از انجمن‌های صنفی یا انجمن‌های عام‌المنفعه یا "هیئت"‌های محلی جدا می‌کند. بی‌توجهی به این تمایزها بسیار سوءتفاهم در جامعه ما فارسی‌زبانان ایجاد می‌کند که باید کوشید از آن بر حذر بود و دچار آن نشد.

   از طرف دیگر انجمن داری فعالیتی است بسیار پیچیده به خصوص در شرایط فرهنگی ما! توجه داشته باشیم انجمن-هایی که بیش از 80 سال در ایران فعالیت دارند، مانند انجمن فیزیک ایران، هنوز گرفتار مشکلات مدیریتی‌اند. ما هم اکنون بیش از 300 انجمن علمی در ایران داریم و بعید است بشود گفت بیش از 10 در صد آنها در حال قوام یافتن و بقیه هنوز در دوران نوباوگی و رشد انجمنی‌اند، نباید جز این هم انتظار داشت. موارد چندی هستند که وزارت از فعالیت آنها جلوگیری کرده است چون به چاله فعالیت‌های صنفی افتاده‌اند. انجمن ترویج علم هم در شرایط سختی است که انتظار از آن را باید متناسب با سنش مهار کرد.

5454


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تالشان نیوزشهید کلاه چرمینه تالشان سپه سالار دولت صفوی ایران فرمانده لشکر شاه اسمعیل صفوی با الف نقدی بر ادعاهای دکتر روازاده قسمت دومدر قسمت نخست نقد ، به صورتی مختصر درباره ی دو مورد از ادعاهای جناب آقای روازاده داستان من و خواهر زنم نرگس آبادهترویج این افکار پلید نتیجه ای جز تخریب فرهنگ ایرانی واسلامی ما نمی تونه داشته باشه چنین گفت کوروش کبیر موسیقی در ایران به طور کلی سیر تحول ترانه، ترانه سرایی و موسیقی در تاریخ ایران به خبرآنلاین، خبر انلاین اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریدانش اندوزی و آرمانخواهی دو رسالت اصلی دانشجویان است برگزاری رویداد کارآفرینی هم نت دیده‌بان کوهستاندرباره من گروه دیده‌بان کوهستان دکا، یکی از کارگروه‌های انجمن کوه‌نوردان ایران نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی و مراجع تقلید در مورد …نظرقانوناساسیجمهورییکی از مهمترین زیارتگاه های اهل حق کرمانشاه مقبره سلطان سهاک مشکل بررسی عقاید اهل حقاستان شدن سبزوار ، نیشابور و تربت حیدریه با رمز …چنین است که امروز مشاهده می کنیم شهرهای بزرگی چون سبزوار ، تربت حیدریه و نیشابور و سیره علویبوستان نهج البلاغه قراندر این که اولین سوره نازل شده قرآن چه بوده است نیز، اختلاف دیدگاه عمیق وجود دارد ؛ چرا جغرافیای طبیعی اقلیم شناسیهسته هسته خورشید دما و فشار وحشتناکی دارد دما در هسته خورشید به میلیون درجه سانتی تالشان نیوز شهید کلاه چرمینه تالشان سپه سالار دولت صفوی ایران فرمانده لشکر شاه اسمعیل صفوی با دولت الف نقدی بر ادعاهای دکتر روازاده قسمت دوم در قسمت نخست نقد ، به صورتی مختصر درباره ی دو مورد از ادعاهای جناب آقای «روازاده» توضیحاتی داستان من و خواهر زنم نرگس آباده ترویج این افکار پلید نتیجه ای جز تخریب فرهنگ ایرانی واسلامی ما نمی تونه داشته باشه شما فرض چنین گفت کوروش کبیر موسیقی در ایران به طور کلی سیر تحول ترانه، ترانه سرایی و موسیقی در تاریخ ایران به دوره­های خبرآنلاین، خبر انلاین اخبار،آخرین خبرها،خبر فوری دانش اندوزی و آرمانخواهی دو رسالت اصلی دانشجویان است برگزاری رویداد کارآفرینی هم نت فناوری دیده‌بان کوهستان درباره من گروه دیده‌بان کوهستان دکا، یکی از کارگروه‌های انجمن کوه‌نوردان ایران است نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی و مراجع تقلید در مورد اهل حق نظرقانوناساسی یکی از مهمترین زیارتگاه های اهل حق کرمانشاه مقبره سلطان سهاک مشکل بررسی عقاید اهل حق سیره علویبوستان نهج البلاغه قران کسانی که معتقدند؛ سرآغاز نزول، هفدهم رمضان بوده است به این آیه تمسک کرده‌اند که می‌فرماید استان شدن سبزوار ، نیشابور و تربت حیدریه با رمز اتحاد مجله چنین است که امروز مشاهده می کنیم شهرهای بزرگی چون سبزوار ، تربت حیدریه و نیشابور و شهرها و جغرافیای طبیعی اقلیم شناسی هسته هسته خورشید دما و فشار وحشتناکی دارد دما در هسته خورشید به میلیون درجه سانتی گراد می


ادامه مطلب ...

برندگان هفدهمین دوره جایزه ترویج علم ایران معرفی شدند

[ad_1]
هیات داوران انجمن ترویج علم پس از بررسی و طرح سوابق فعالیت نامزدها در هیات مدیره، برندگان هفدهمین دوره جایزه ترویج علم در سال 1395 را معرفی کردند.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


عبارات مرتبط با این موضوع

دانشگاه آزاد اسلامی در ششمین آیین اعطای تندیس ملی فداکاری دانشجویان ایران از دانشجوی پزشکی دانشگاه آزاد دانشگاه علوم پزشکی اردبیلترم تابستانی برگزاری ترم تابستانی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل شعبه پردیس ترم اخبار دانشگاه محقق اردبیلی مدیریت روابط عمومی و …رئیس، معاون اجرایی و مدیر روابط عمومی و بین الملل دانشگاه محقق اردبیلی با مدیرکل و برندگان هفدهمین دوره جایزه ترویج علم ایران معرفی شدند سلامت هفدهمین دوره جایزه ترویج علم ایران معرفی شدند برندگان هفدهمین دوره ایرنا برندگان هفدهمین دوره جایزه ترویج علم ایران معرفی شدند ترویج علم پس از بررسی و طرح سوابق فعالیت نامزدها در هیات مدیره، برندگان هفدهمین دوره برندگان جشن نوشتار سینمایی معرفی شدند مازندمجلس چهارمین آن معرفی شدند هفدهمین دوره جایزه ترویج علم ایران معرفی شدند معرفی برندگان برندگان جوایز دومین دوره جشنواره کارت هدیه بانک اقتصادنوین برندگان هفدهمین دوره جایزه ترویج علم ایران معرفی شدند برندگان برندگان هفدهمین دوره جایزه ترویج علم انجمن ترویج علم ایران جایزهترویجعلم کمیته جایزه ترویج علم ایران برندگان جایزه ترویج علم جایزه نهاد مروج علماولین دوره ایرنا برندگان جوایز هفدهمین دوره جایزه ترویج علم ایران اعلام شد ترویج علم پس از بررسی و طرح سوابق فعالیت کاندیداها در هیات مدیره برندگان جوایز هفدهمین برندگان مسابقه سلفی با غرفه تسنیم مشخص شدند برندگان مسابقه تسنیم مشخص شدند برندگان مسابقه هفدهمین دوره جایزه ترویج علم ایران معرفی شدند دانشگاه علمی و کاربردی امام خمینی ره وابسته به بنیاد شهید دانشگاهعلمیو برندگان هفدهمین دوره جایزه ترویج برندگان هفدهمین دوره جایزه ترویج علم ایران معرفی شدند برندگانِ معتبرترین جایزه فیلمبرداری جهان معرفی شدند فرهنگی و هنری الف برندگانِ معتبرترین جایزه فیلمبرداری جهان معرفی شدند که جایزه دوره از جشنواره سامانه الکترونیکی ارایه سابقه بیمه شدگان تامین اجتماعی اصفهان سامانه برندگان هفدهمین دوره جایزه ترویج برندگان هفدهمین دوره جایزه ترویج علم ایران معرفی شدند


ادامه مطلب ...

حافظه‌ی عرب و حفظ و ترویج قرآن در زمان پیامبر (ص)

[ad_1]

یاران وفا کیش پیغمبر همان راه را می‌رفتند که او (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌خواست. آنها نیز بیشتر امّی بودند و طبیعی اسـت که مردِ اُمّی ناخواننده در هرچه بخواهد به حافظه‌اش تکیه می‌کند. همه چیز را بدان می‌سپارد و از آن باز می‌خواهد. به ویژه، وقتی که در این کار تجربه و ممارستی داشته و نیروی فراگیری و حفظ و ضبطش فراوان باشد و انگیزه‌ی ایمان و اعتقاد نیز بدان افزوده باشد. عرب این خصیصه‌ی حفظِ سریع و قوی را به فراوانی داشت و به واقع در حدّ کمال و اوج آن بود. زیرا عرب جاهلی، به شعر و نسب قبیله‌ی خود عشق می ورزید. آنها همیشه قصاید بلند و سلسله نسب‌های طولانی قبایل خود را حفظ می‌کردند که مایه‌ی افتخار و گاه موجب بقایشان می‌گشت. بنابراین، نیروی حافظه‌شان بسیار قوی و گاهی شگفت آور بود. سرعت حفظ و تندی ذهن از خصائص بارز آنان بود که حتی «سینه‌هایشان انجیلهایشان» بود و «مغزهایشان دفتر نسب و تاریخ»، و «حافظه‌شان دیوان شعر و افتخاراتشان» ‌شمرده می‌شد. سپس قرآن آمد و به نیروی بیانش، آنان را شگفت زده ساخت. در برابر آن واله و حیران گشتند. به لفظ و معنی گرامی موهبتی بود برایشان، چون روح زندگی را در آن جستند، دل از غیر واستدند و در گرو او بستند. (1)
مردم عرب در تندی هوش و قوّت حافظه و صفای طبع و سرعت انتقال و سیلان ذهن مَثل بودند. چه بسیار مرد عربی که آنچه یک مرتبه می‌شنید، هر چند مفصّل و مطوّل بود، به همان یکبار از حفظ می‌شد، و چه بسا که آن شنیده شده به لغتی غیر لغت خودش و یا به زبانی جز زبان خودش باشد. نمونه‌ای از آن را در مورد عبدالله بن عباس گفته‌اند که قصیده‌ای هشتاد بیتی را به یکبار شنیدن از حفظ کرد و یا به سال‌های بعد، که حضارت و تمدن مادی گسترش بیشتری یافته و تنعّم و رفاه، عرب را تن‌پرور و نازک طبع کرده بود، از أصْمَعی (2) شاعر بصره در این باره داستان‌ها سروده‌اند. می‌گویند 16 هزار اُرجوزه (قصیده بر وزن رَجَز) از حفظ داشت. یا بر رَوِیّ هر حرفی، قصیده روایت می‌کرد (3) و یا هر قصیده‌ای را به یکبار شنیدن از حفظ می‌شد. (4) این درباره‌ی شعر و شاعری، یعنی امری تفنّنی و هنری بود. در مورد قرآن و حدیث، در همین زمان دیگر سخن از داستان و گزافه و افسانه گذشته و در مرز واقعیت سخنان شگفت آوری گفته‌اند. ابن عُقده (م332) سیصد هزار حدیث باز می‌گفت و یکصد هزار حدیث با متن و سند به خاطر داشت (5). بخاری می‌گفت یکصد هزار حدیث صحیح و دویست هزار حدیث غیرصحیح از حفظ دارم. دیگر به حساب نیاوریم که یکی از حافظان حدیث از حفظ پانصد هزار حدیث سخن گفته و یا برای داشتن نام «حافظ» باید لااقل بیست هزار حدیث می‌دانسته‌اند. (6)
از این نمونه‌ها زیاد اسـت. وقتی به قرن‌های بعدی قدرت حفظ چنین باشد، می‌توان حدس زد که در سده‌ی نخستین و در حضور پیامبراکرم با آن خلوص و اعتقاد و ایمان، وضع حافظه از چه قرار بوده اسـت. مَثل اعلی و اوج این خصیصه، منعکس در شخص رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)‌ بود که تا به آخر عمر، همیشه قرآن را به حفظ داشت و هرگز نشد که چیزی از یاد ببرد. چنین بود که در مرحله‌ی اول جمع قرآن، تکیه بر حافظه بود.
محقق ابن الجَزَری (م833) از بزرگان علوم قرآن می‌گوید: «اعتماد در نقل قرآن بر حفظ در قلبها و سینه‌هاست نه بر خط مصحف‌ها و کتابها. و این گرامی‌ترین خصیصه‌ای اسـت از خداوند متعال بر این امت.» (7) در حدیث آمده که پیامبر فرمود: «همانا پروردگارم به من گفت: ... فرستم بر تو کتابی که آب آن را نشوید و بخوانید آن را در خواب و بیداری...» (8)، پس خداوند خود خبر داد که قرآن در حفظش به صحیفه‌ای که به آب شسته شود محتاج نیست، بلکه خوانده می‌شود در هر حالی، هم چنانکه در صفت امّتش آمده: «اناجیلهم صدورهم.» (9)

پی‌نوشت‌ها:

1.مناهل العرفان زرقانی 1:‌ 235.
2.عبدالملک بن قُرَیب (م216) راویه‌ی عرب.
3.انباه الرواة 3: 198، تاریخ الادب العربی بروکلمن 1: 74.
4.تفسیر نوین شریعتی 12.
5.فهرست طوسی28، رجال نجاشی 68، اعیان الشیعه 9: 428.
6.تدریب الراوی 6-8.
7.النشر فی القراآت العشر1: 6.
8.مسلم: جنّة 63، احمد4: 162.
9.النهایة ابن اثیر 23:5.

منبع مقاله :
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ سیزدهم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

زبان و ادبیات فارسیهنر وازه سازی علمی در زبان فارسی دانش اصطلاح شناسی فارسی زبانی است هند و اروپایی با چهار ستاره مانده به صبحگل آقا؛ مهدی حجوانی نویسنده و پژوهش‌گر ادبیات کودک و نوجوان به‌تازگی کتابی را با نام


ادامه مطلب ...

چاپ کاغذی کتاب، بهترین شیوه ترویج علم

[ad_1]

چاپ کاغذی کتاب، بهترین شیوه ترویج علم

دانش > محیط زیست جهان - سمیه لبافی*:
این روزها برخی نظرات در رابطه با حذف نشر کاغذی کتاب، به لحاظ نظری چالشی در ذهن نگارنده ایجاد کرده اســت که این نوشتار به آن خواهد پرداخت.

با رواج فناوری رسانه و کاربردهای متعددش در مسائل روزمره، جهان با سرعت در مسیردنیای دیجیتال قرار گرفته اســت. کتاب و نشر نیز از این مسیر باز نمانده‌ و ظهور نشر الکترونیک این صنعت را نسبت به سال‌های پیشین متحول کرده اســت. کتاب الکترونیکی، پدیده‌ای اســت متعلق به قرن بیست و یکم و می‌رود تا نظام آموزش و اطلاع‌رسانی را با دگرگونی اساسی مواجه سازد. استفاده از ظرفیت فضای دیجیتال و ارائه کتاب‌ها به شکل دیجیتالی بر اساس مزایایی که دارد و قابل انکار هم نیست روز به روز سرعت بیشتری به خود می گیرد. این ماجرا پدیده‌ ای اســت که در دنیای واقعی رخ داده اســت و این رواج کتاب الکترونیک نه نشانه ایی بر تایید و نه رد این ماجراست. واقعیت رخ داده یک مسئله اســت و نوع نگاه ما به این ماجرا مسئله ای دیگر که نباید با یکدیگر خلط شود.

گرچه نگارنده بر حسب نیاز رشته خود یکی از eBook خوان های حرفه ای اســت اما این بر اساس ضرورت بوده نه اعتقاد به امکان ارائه یک محتوای سنگین علمی در قالبی مجازی. این ادعا که باید کتاب کاغذی را کنار گذاشت و به سمت چاپ دیجیتال کتاب برویم تا درهای علم را بروی خود بگشاییم ادعای شتابزده ای اســت که نه تنها مسیر علم را برای ما هموار نمی کند بلکه بیش از پیش ما را به عقب خواهد راند. این ادعا را هم واقعیت جامعه امروز و وضعیت مطالعه و هم نظریات علمی که فرایند های فیزیولوژی مغز را تحلیل کرده اند، تایید می کنند. کم حوصلگی و تند خوانی رویه ای اســت که در سال های اخیر در حوزه مطالعه دیده می شود و مخاطب دیگر علاقه مند به خواندن متون بلند نیست و به مطالعه متن های کوتاه که در مدت زمان کمی او را به نتیجه برساند تمایل بیشتری نشان می‌دهد. این بلایی اســت که عادت به خواندن محتوا در فضای مجازی بر سر بشر امروز آورده اســت، حال چگونه می توان انتظار داشت مخاطب متن بلند یک کتاب را در این فضا مطالعه کند. معمولا مطالعه در فضای مجازی، فراتر از پاراگراف اول و نهایتا دوم نمی رود و متن نمی تواند توجه خواننده را جلب و حفظ کند و مخاطب به باقی مطالب صرفا نگاهی گذرا می اندازد، بدی ماجرا اینجاست که مخاطب دچار این توهم می شود که این محتوا را مطالعه کرده و نسبت به آن آگاه اســت.

ادعای خود را اینگونه کامل می کنم که فضای مجازی فضای خواندن مطالب کوتاه و جذاب اســت نه فضای مطالعه عمیق متون علمی. در این حوزه تاکنون نظریات علمی نیز با پایه روانشناسی شکل گرفته اســت. پیشنهاد می کنم کتاب نیکلاس کار، با عنوان «کم عمق ها» (The shallows) که اخیرا ترجمه آن را هم دیده ام، مطالعه کنید. این کتاب یکی از آثاری اســت که این مسئله را به خوبی تبیین کرده اســت. کتاب «کم‌عمق‌ها» که در سال 2011 جایزه پولیتزر را گرفت نتیجه تحقیقی در رابطه با تاثیر فناوری اطلاعات، به ویژه اینترنت، و دیگر فناوری های رسانه ای بر ساختار و شیوه تفکر بشر اســت. نویسنده در این کتاب به فیزیولوژی مغز و کارکرد حافظه، می‌پردازد تا بتواند نحوه تاثیر فناوری های رسانه ای را بر تفکر بشر نشان دهد تا در نهایت ریشه این بی حوصلگی در مطالعه را بیابد و نشان دهد که چرا عموم مردم قرن بیست و یکم، سطحی تر از گذشته مطالعه می‌کنند و با این که حجم بیشتری از اطلاعات در دسترس شان اســت، کم عمق تر شده‌اند.

مسئله اینجاست که خواندن؛ نوشتن، دیدن و ... هر کدام بصورت پروژه های جداگانه در مغز انسان عمل می کنند و هر کدام بخشی از ظرفیت مغز را اشغال می کنند. هنگامی که ما یک eBook را از طریق موبایل می‌خوانیم به طور همزمان از بقیه کارکردهای این رسانه نیز استفاده خواهم کرد. در این شکل از مطالعه در حین خواندن می توانیم در اینترنت سرچ کنم، تصاویر را ببینم ، پیامک دریافت کنیم و حتی موسیقی گوش کنیم. اشتباه اســت که فکر کنیم فرایند پیش گفته، بصورت یکپارچه در مغز ما انجام می شود بلکه هر کدام از این کارکردها بصورت پروژه ای جداگانه حجمی از مغز ما را برای عملیاتی شدن درگیر و لذا ظرفیتی از مغز را اشغال می کنند، در نتیجه سطح تمرکز پایین خواهد آمد و نمی توان از این طریق درک عمیقی از محتوای مورد مطالعه داشت.

تمام حرف نگارنده این اســت که هر قالب رسانه ای چه کتاب، چه روزنامه، چه تلویزیون و یا شبکه های اجتماعی، مناسب ارائه یک نوع محتواست و نباید این ها را با هم اشتباه گرفت. هر قالب رسانه ای که ظهور می کند نباید از آن توقع بازنمایی همه گونه محتوایی را داشت چرا که هر قالب رسانه ای محدودیت ذاتی در ارائه یک سری از محتوا دارد. همان طور که نمی توان از کتاب توقع سرگرمی و تفنن به شکل غالب را داشت، نمی توان از فضای مجازی هم انتظار ارائه محتوای عمیق علمی داشت؛ فضای مجازی محدودیت ذاتی برای این کار دارد. فضای مجازی، فضای سرگرمی اســت نه فضای گشودن باب های علم به روی بشر. مسیر علم از قالب فضای مجازی نمی گذرد. تنها قالب کتاب کاغذی اســت که می تواند به درستی دانش را در عمیق ترین لایه ها انتقال دهد چرا که در این قالب از انتقال اطلاعات، تمرکز بالایی برای درک مطالب بوجود می آید. این قالب به مغز انسان اجازه چرخیدن در فضاهای دیگر را نمی دهد و تمامی ذهن درگیر محتوای واحد خواهد شد.

در حالی در کشور ما حرف از حذف چاپ کاغذی کتاب زده می شود که روند رو به رشدی از روی آوری جوامع توسعه یافته به مطالعه کتاب به صورت کاغذی دیده می‌شود (کار تحقیقی اندرو پرین (2016)شاهدی بر این مدعا اســت).

اگر نیاز به صرفه جویی در مصرف کاغذ هم داشته باشیم که داریم، راهکارهایی مانند گسترش کتابخانه ها وایجاد این فرهنگ که مردم به کتابخانه ها رجوع کنند و کتاب به امانت بگیرند راهکار درست تری به نظر می‌رسد. جامعه ما باید عادت به خواندن کتاب کاغذی کند، باید عادت کند به کتابخانه برود وقت بگذارد و مطالعه کند چرا که فرایند علمی؛ فرایندی شتابزده نیست و نیاز به تمانینه ذهنی دارد. جامعه ما هنوز روزنامه خوان نشده بود که تلویزیون فراگیر شد، هنوز از فضای اینترنت و سایت و ایمیل(فضای وب 1) به درستی استفاده نکرده بود که این مرحله را قلم گرفت و به یکباره وارد فضای شبکه های مجازی(وب 2) شد، هنوز کتاب خوان نشده بودیم که منوی گسترده ای از ebook ها در مقابل ما قرار گرفت. این پل زدن ها و پریدن هاو طی نکردن مراحل تکامل رسانه ها یک به یک، جامعه را بلکه انسان را با بحران روبرو می کند.

حرف بر سر این اســت؛ کسانی پیشنهاد توقف و محدود کردن چاپ کاغذی کتاب را می دهند که خود محصول همین سیستم اند و با خواندن کتاب به شکل سنتی به این درجه از دانش رسیده اند. باید صبر کرد تا کسانی در این خصوص تصمیم گیری کنند که خود در آینده محصول سیستم مطالعه کتاب های دیجیتال اند و معایب و مزایای این سیستم مسلما بر آنها آشکار تر خواهد بود. پیشنهاد نگارنده به صنعت نشر و به نهادهای متولی کتاب در کشور این اســت که اجازه دهند تب فضای دیجیتال کمی پایین بیاید و در خصوص هر نوع تصمیم گیری برای چاپ کاغذی کتاب با شتابزدگی عمل نکنند. والسلام

* دکترای مدیریت رسانه، مدرس دانشگاه تهران


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


24 سپتامبر 2016 ... چاپ کاغذی کتاب، بهترین شیوه ترویج علم. ارتباطات > رسانهها و فناوری - سمیه لبافی*: این روزها برخی نظرات در رابطه با حذف نشر کاغذی کتاب، به ...6 ا کتبر 2016 ... سمیه لبافی مرکز آموزش و پژوهش همشهری. این روزها برخی نظرات در باره حذف نشر کاغذی کتاب، به لحاظ نظری چالشی ایجاد کرده است. با رواج فناوری ...24 سپتامبر 2016 ... سمیه لبافی*: این روزها برخی نظرات در رابطه با حذف نشر کاغذی کتاب، به لحاظ نظری چالشی در ذهن نگارنده ایجاد کرده است که این نوشتار به آن خواهد ...سمیه لبافی*:این روزها برخی نظرات در رابطه با حذف نشر کاغذی کتاب، به لحاظ نظری چالشی در ذهن نگارنده ایجاد کرده است که این نوشتار به آن خواهد پرداخت.24 سپتامبر 2016 ... کتاب الکترونیکی، پدیده ای است متعلق به قرن بیست و یکم و می رود تا نظام آموزش و اطلاع رسانی را با دگرگونی اساسی مواجه سازد. استفاده از ظرفیت ...چاپ کاغذی کتاب بهترین شیوه ترویج علم; نظریه ساخت اجتماعی واقعیت; رسانه های ... 548 ... فلسفه | علوم اجتماعی | ارتباطات | رسانه - نگاهی کوتاه به 130 متفکر حوزه ...تاریخ اجتماعی رسانه ها؛ از گوتنبرگ تا اینترنت. Book ... چاپ کاغذی کتاب بهترین شیوه ترویج علم · مروری بر کتاب مدیریت شرکتهای رسانهای و صنایع وابسته.سایت گرامی راهک، مطلبی منتشر کرده از یک خانمْ دکتر که مدرس دانشگاه تهران است، با عنوان چاپ کاغذی بهترین شیوه ترویج علم. این مطلب ظاهرا برای اولین بار در ...9 ا کتبر 2016 ... كشيدن چانه كتاب ديجيتال؟ ... خانمْ دكتر كه مدرس دانشگاه تهران است، با عنوان چاپ كاغذى بهترين شيوه ترويج علم. ... براى كسب علم، دنبال علم بايد بود نه مدرك. ... تنها قالب کتاب کاغذی است که می تواند به درستی دانش را در عمیق ترین ...حفاظت از اسناد با کاغذ ضد آتش, محققان چینی موفق به تولید کاغذ ضد آتش و با خاصیت ... راه اندازی خدمات مرجع مجازی در بخش کتاب های خطی و نادر کتابخانه ملی, با هدف ... امروزه با گسترش صنعت چاپ و رواج فرهنگ نشر علم ، همه می توانند کتاب های مورد نیاز ..... انجمن ترویج علم ایران برای شانزدهمین دورة متوالی، جایزه ترویج علم ایران را طی ...


کلماتی برای این موضوع

پیشینه کاغذ ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادپیشینهکاغذشبهه‌ای نیست که کاغذ از مهمترین موادی است که انسان را در مرحله علم و تمدن با قدمهای من و تو هم قرار است سریال بسازدناشناس یک بار جوابت رو دادم پارسینه چاپ نکرد اولا شبکه من و تو شبکه دولت انگلیس نیستماجرای درخواست دکتر سیدحسین نصر از رهبرانقلابدرود بر ابر مردان علم وعلوم ایرانی که خود و اعتقادات خود را اسیر سیاست نکرده و چهار ستاره مانده به صبحهزار کتاب؛ قبل‌تر درباره‌ی ‌جکلین ویلسون‌ و لیزیِ دهن زیپی‌اش در هزار کتاب خوانده خلیج پارسدکتر حسابی پروفسور حسابی چند نظریه مهم در علم فیزیک داشتند که مهم ترین و آخرین آن ها کلاس ششم دلفاننام کتاب مقطع تحصیلی موضوع درس نام مدرسه زمان تدریس تعداد دانش آموزان نام آموزگاراصفهانخیلی وقته که می خوام در خصوص محله قینان اطلاعاتی را ارائه کنم که خدا را شکر امروز بخشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاعزبان و ادبیات فارسیهنر وازه سازی علمی در زبان فارسی دانش اصطلاح شناسی فارسی زبانی است هند و اروپایی با وبلاگ حقوقی محمد حسنیگردآوری مقالات و مطالب حقوقی محمد مولودی قلایچی چکیده به طور معمول ،چه در فقه


ادامه مطلب ...

بقاع متبرکه مکانی برای ترویج فرهنگ دینی اســت

[ad_1]

 

ترویج فرهنگ دینی

تبیان به نقل از گزارش ایرنا، حجت الاسلام سید نورالله جنتی پور روز شنبه در همایش امام زاده میرسالار (علیه السلام) در بخش دیشموک اظهار داشت: همه مردم و مسئولان وظیفه دارند نسبت به اجرای برنامه های فرهنگی و دینی در بقاع متبرکه همکاری کنند.
وی هدف از برگزاری این همایش را علاوه بر تکریم بقاع متبرکه، همکاری مسئولان و خیران را در راستای برطرف کردن مشکلات ذکر کرد.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه کهگیلویه و بویراحمد با بیان اینکه سال گذشته 140 میلیون ریال برای بهسازی امام زاده میرسالار تخصیص یافته، افزود: نیاز اســت سادات در مرمت و بازسازی این امام زاده همکاری کنند.
حجت الاسلام جنتی پور درآمد سال گذشته امامزاده میرسالار را 530 میلیون ریال ذکر کرد.
وی ادامه داد: 45 درصد از این مبلغ صرف هزینه های عمرانی شده اســت.
265 بقعه متبرکه در کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد و بر اساس اعلام اداره کل ثبت احوال این استان نیز حدود 30 درصد جمعیت 700 هزار نفری استان سادات هستند.
خبرنگار: حسین خدمتی دبیر: راشکی


منبع:
www.irna.ir

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

جدیدترین خبرهای استان سمنان خبر فارسی، اصفهان نفر، خراسان رضوی نفر، سمنان نفر، مرکزی نفر، البرز نفر، آذربایجان شرقی خبرگزاری رسمی حوزهبه خبرگزاری حوزه خوش آمدید اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ بحث آزاد اردی بهشت – شیراز ۱۴۰۰، شیراز پایتخت …۹۵ درصد هتل های فارس تا ۱۵ خرداد تکمیل است رئیس جامعه هتلداران فارس از تکمیل ۹۵ درصدی تسنیم اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریذوالنور آمار بیکاری در کشور سرسام آور است تامین اسکان زائر حسینی از سوی آستان قدس خبرگزاری ایسنا اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریانجام وقف طی سال در استان کرمان هوای آلوده حامل باکتری های مقاوم به آنتی بیوتیک استقانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی …قوانین بالادستی قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران ـ خبرگزاری فارس جزئیات همه برنامه‌های تلویزیون در …به گزارش خبرگزاری فارس، ویژه برنامه‌های نوروزی شبکه‌های سیما عمدتا از اسفند آغاز مرکز پژوهشها قانون بودجه سال کل کشورقانون بودجه سال کل کشور جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد رئیس محترم جمهوری اسلامی همایش های محیط زیست همایش ها ، کنفرانس ها و …چهارمین همایش یافته های نوین در محیط زیست و اکوسیستم های کشاورزی بهمن ماه


ادامه مطلب ...

بیان و ترویج معارف عرفانی

[ad_1]

عشق حق در تمام ذرات عالم ساری و جاری است و نشانه آن، حرکت و عدم سکون عالم است. از مکان تا زمان، از ریزترین‌ها چون الکترون‌ها تا عظیم‌ترین‌ها مانند کهکشان‌ها، همه در حال جنبش و دگرگونی است؛ تغییر و تحولی که رو به پیشرفت و تعالی است. حرکتی که خود از قوانین تغییرناپذیر الاهی است و مقصد این حرکت، رب العالمین است که در طی مسیر، پروردگار اوست. بی‌قراری عالم از اوست و عالم بی‌قرار اوست. آری دل عاشق، بی‌قرار معشوق است و در این بی‌قراری می‌خواهد عالم را با خود همراه کند. هرچه دل عاشق بزرگ‌تر و عشق او عمیق‌تر، به همان نسبت عالم او بزرگ‌تر و وسیع‌تر و تلاشش عمیق‌تر و گسترده‌تر خواهد بود. آنکه مقصود بی‌قراری درون را بشناسد، قرار را در بی‌قراری می‌یابد و قرار می‌گیرد، و آنکه دیدش از سر انگشت اشارت فراتر نرود، حرکتش برای دستیابی به عظمت موهوم خود، چون ریسمانی خواهد بود که به دور خود می‌پیچد تا کلافش بزرگ‌تر شود، غافل از اینکه دست و پای خود را بیشتر و بیشتر می‌بندد. اما او که مقصود و معشوق است، او که خود عالم را به جنبش درآورده است، فقط به باطن اکتفا نکرده و در ظاهر نیز از میان محبوبانش برای آدمیان معلم قرار داده است تا نوایشان، آن‌ها را متوجه ندای درون کند و در راه وصال معشوق یاریشان نماید.
یکی از خاصان درگاه الاهی آیت الله شاه‌آبادی بود که از تلاشگران عرصه‌ی تعلیم و تربیت به شمار می‌رفت. ایشان در طول عمر پر برکتش همواره در تلاش بود که معارف الاهی را به گونه‌ای که قابل درک و مورد پذیرش باشد، برای مردم بیان نماید و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزید. او همواره در جهت روشنگری و شکوفایی عقل عمومی جامعه فعالیت می‌کرد و سعی داشت مردم را با افکار زیبا و درک عمیق خود از دین الاهی آشنا سازد و فریاد برآورد که لامعشوق الا الله. از این رو اکثر اوقاتش را به تدریس علوم دینی می‌گذراند و عمر و علم خود را در اختیار اقشار مختلف مردم از فقیر و غنی در علم و ظرف آن قرار می‌داد تا هر کس به قدر خود بفهمد و بداند و پرورش یابد که تمام بندگان برای خدا عزیزند. ایشان معمولاً از صبح تا بعدازظهر کلاس درس داشتند و شب‌ها در مسجد جامع تهران برای عموم سخنرانی می‌کردند. در منزل فقه و اصول تدریس می‌کردند و در درس فلسفه و عرفان شاگردان خاصی داشتند. در قم هفته‌ای یک بار در منزل، جلسات اخلاقی ایشان تشکیل می‌داد که از همه‌ی طبقات در آن شرکت می‌کردند. در تهران گذشته از مجلس درسی که در منزل تشکیل می‌شد، پس از نماز عشا هفته‌ای چهار شب جلسات شبانه داشتند و شب‌های دوشنبه جلساتی در خارج از منزل در نقاط مختلف می‌دادند که در آن هم از طبقات مختلف شرکت می‌کردند و به این ترتیب از جام معارف الاهی به هر کس به قدر تشنگی می‌چشاندند. ایشان در این راه هیچ فرصتی را از دست نمی‌دادند؛ حتی در راه! یکی از شاگردان ایشان می‌گوید:
ایشان در مسجد جامع بازار تهران نماز می‌خواندند. منزل ایشان هم اطراف خیابان سیروس بود. من در بین راه رفت و برگشت از منزل به مسجد همراه ایشان بودم. در راه منزل، ایشان برای من و آمیرزا عبدالکریم روشن شرح قسمت منطق منظومه می‌گفتند. با اینکه سن من خیلی کم بود، پای منبرهای ایشان هم می‌رفتم و الان با این که حافظه‌ام کم شده ولی آن مطالب هیچ وقت یادم نمی‌رود.
اما در سخنرانی‌هایی که برای عموم داشتند که عمدتاً در مسجد جامع تهران برگزار می‌شد، برخی از مطالب عرفانی را که در خور فهم مردم عادی بود، برای آنها بیان می‌کرد. امام خمینی (رحمه الله) در این باره می‌فرمودند:
من به مرحوم شاه‌آبادی (رحمه الله) که برای عده‌ای از کاسب‌ها که آنجا می‌آمدند نزد ایشان و ایشان هم مسائل را همان طور که برای همه می‌گفتند برای آنها هم می‌گفت، عرض کردم که آخر اینها و این مسائل؟! گفت: بگذار این کفریات به گوش اینها هم بخورد. (2)
حال اگر به این مطلب اضافه کنیم که ایشان در نزد همان مردم، مجهول‌القدر بودند و در نظر آنها فقط به عنوان یک پیشنماز ساده شناخته می‌شدند، خلوص نیت و صدق باطنشان آشکارتر می‌شود که همان صدق است که او را محبوب معشوقش گردانیده است و راه را برایش نموده است که:

حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق *** بدرقه رهت شود همت شحنه نجف

آری او با همان صحبت‌های پس از نماز در مسجد جامع توانسته بود از میان عامه مردم انسان‌هایی فاضل و عارف به مبانی اسلام تربیت کند. در خاطرات استاد مطهری آمده است:
سال 1356 قمری اولین سال طلبگی ما در قم بود. البته قبلاً یکی دو سال در مشهد بودم. قم که رفتیم آنجا ذکر خیر مرحوم میرزا محمدعلی شاه‌آبادی تهرانی را زیاد می‌شنیدم. بسیاری از بزرگان حوزه‌ی علیمه قم دست پرورده‌ی این مرد بزرگ بودند. بعد از دو سال وقتی از قم به تهران برگشتم و می‌خواستم بروم مشهد، با اشتیاق فراوان رفتم مسجد جامع که مرحوم شاه‌آبادی را پیدا کنم. داخل مسجد جامع، همان جلوی ایوانی که ایشان نماز می‌خواندند نشسته بودم. دیدم دو نفر با همدیگر حرف می‌زنند، یکی که معلوم بود از شهرستان آمده بود به تهران، به دیگری می‌گفت: ما که چند سال است به این شهر آمده‌ایم، تا به حال که هیچ استفاده‌ای نکرده‌ایم، ولی چه توحیدی از این مرد یاد گرفتیم. (3)
حتی بعضی از این افراد در برخی مباحث به قدری قوت یافته بودند که می‌توانستند با طلاب رشته‌های دینی هم به بحث بنشینند. دکتر گرجی می‌گوید:
جوان‌هایی که پای منبر آقای شاه‌آبادی می‌رفتند، در آن چیزی که فرا می‌گرفتند خیلی مسلط می‌شدند، طوری که اگر با یک طلبه کهنه کار بحث می‌کردند، غالب می‌شدند. این افراد هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ علمی تأثیر می‌گرفتند.
آقای نورالله شاه‌آبادی نیز در این مورد خاطره‌ای نقل می‌کنند:
به خاطر دارم روزی به عیادت مرحوم حاج شیخ علی محدث زاده رفته بودم. پیش از من جوانی از ایشان عیادت کرده بود که طبق اظهار ایشان از فضلا بود. وقتی پرسیدم تحصیلات شما در کدام حوزه بوده است، پاسخ داد از محضر آیت الله العظمی شاه‌آبادی استفاده نموده‌ام، که پس گفتگو معلوم شد وی از پرورش یافتگان بحث‌های شبانه ایشان در مسجد جامع است.
بیان مباحث سنگین فلسفی و عرفانی به زبانی ساده و به گونه‌ای که افرادی که پایه‌های این علوم را ندارند، بتوانند در آن به قوت علمی برسند، تنها از کسی برمی‌آید که سخنانش صرفاً عرفان تئوری یا نظری نباشد، بلکه با وجود او متحد شده و با اعمال و گفتارش منطبق گشته باشد. از این رو مطالبی را که عنوان می‌کردند، هم به صورت هضم شده در اختیار شنوندگانشان قرار می‌گرفت و هم قابلیت تأثیرگذاری مثبت در آنها را دارا بود که هر چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. آیت الله نصرالله شاه‌آبادی در رابطه با چگونگی تبیین مسایل توسط ایشان در مجالس عمومی مثالی عنوان می‌کند:
در فلسفه دفن میت، که چرا میت باید دفن شود، مردم می‌گفتند بسوزانید یا بگذارید حیوانات بخورندشان. اما ایشان در جواب می‌فرمودند شما در خانه‌ای که در آن هفتاد، هشتاد سال زندگی کردی، یا خانه پدری را که از محلش عبور می‌کنی، برایت تغییر روحیه‌ای به وجود می‌آید، به خاطر علقه‌ای که داری، روح هم به بدن علقه دارد، تدریجاً باید جدا شود. تدریجی اگر باشد می‌گوید امروز ریشم ریخت، امروز چشمم از حدقه درآمد. اما اگر بسوزانی یک مرتبه جزغاله می‌شود و باعث تألم روح می‌شود.
مثال دیگری که ایشان از صحبت‌های آقای شاه‌آبادی در میان عموم بیان می‌کنند، در مورد توجیه عمر طولانی حضرت ولیعصر (عجل ‌الله‌ تعالی ‌فرجه ‌شریف) است:
ایشان خیلی دقیق این مسائل را پاسخ می‌دادند. در مورد عمر حضرت ایشان تقسیم بندی می‌کردند می‌فرمودند یا ما قایل هستیم به اینکه امور، مقدر الاهی است یا خیر؟ اگر مقدر الاهی است که خوب خدا عمر یکی را 10 سال، یکی را 100 سال، یکی را هم 2هزار سال مقدر می‌کند. هرچه خدا مقدر کند عمر می‌کند. اما اگر جریان امور روی حساب طبیعی است در آن صورت هم هر کسی بتواند مزاجش را با طبیعت میزان کند، می‌ماند. خوب اگر یکی به جمیع خصوصیات جسمانی خودش و خواص سایر اشیاء آگاه باشد، این می‌داند که الان مثلاً چربی بدن زیاد است و یا فلان چیز از بین می‌رود و یا فلان ویتامین لازم است و با یکی چنین آگاهی این فرد همیشه سالم است و با این سلامت نمی‌میرد و خوب کسی که مقدرات الاهی را قبول ندارد، این استدلال، او را در مورد عمر حضرت، مجاب نمی‌کند!
جهان بینی عرفانی و بیان روان ایشان موجب شده بود کسانی که در تهران علاقمند به مسایل عرفانی و تفسیر عرفانی قرآن بودند در مجالس ایشان شرکت کنند و مرید ایشان شوند. زیرا مرحوم شاه‌آبادی تمام لوازم یک استاد خوب را دارا بودند؛ علم، اخلاق و بیان شیوا می‌گویند جوانان به جلسات شبانه ایشان علاقه زیادی داشتند. آنها جوان‌هایی بسیار برجسته بودند که در تحصیل این نوع علوم فوق‌العاده، علاقمند و محو ایشان بودند. جوانان در آغاز شیفته اخلاق و رفتار ایشان می‌شدند و آنگاه از کمالات ایشان معرفت می‌یافتند. آقای شاه‌آبادی مصداق حدیث شریفی بودند که از حضرت عیسی (علیه‌ السلام) نقل شده است:
با عالمی نشست و برخاست کنید که من ذکرکم الله رویته یعنی وقتی به دیدن او می‌روی به یاد خدا بیفتی و کلماتش بر دین تو بیفزاید.
و این راز تأثیر و نفوذ کلام ایشان بود. به همین دلیل نمی‌شد جلسه‌ای برپا شود و افراد بنشینند و بلند شوند و چیزی گیرشان نیاید.
مرحوم شاه‌آبادی به هر طریقی که می‌توانستند در جهت بیداری مردم و گرداندن روی آنها به سوی خدا تلاش می‌کردند. از جمله اقدامات ایشان در تبلیغ علوم دینی برای عموم، تشکیل جمعیت اخوان بود. در زمان حیات ایشان امکانات مردم بسیار کم بود و تبلیغات مذهبی آن گونه که باید و شاید صورت نمی‌گرفت. ایشان تشکیلاتی را فراهم کردند که بسیاری از متدینین در آن شرکت می‌کردند و آن را جمعیت اخوان نام نهادند. مرحوم شاه‌آبادی مجالس جمعیت برادران یا اخوان را هر جمعه در یکی از مساجد یا حسینیه‌هایی که چه بسا کسی سراغش نمی‌رفت، فرش نداشت، امام جماعت نداشت و ... تشکیل می‌دادند. قبل زا تشکیل مجلس هم پیش بینی‌هایی می‌شد که اهالی محل بدانند، به آن مکان رسیدگی نمایند، گرد و غبارش را بزدایند و چراغی روشن کنند. آن گاه ایشان در آن مکان، گرد و غبار دل‌های آنها را می‌زدود و چراغ دل‌هایشان را روشن می‌کرد و فطرت خداجویی آنها را از غربت در می‌آورد. در این جلسات، ایشان مباحث مربوط به شیوه حرکت یک مسلمان در اجتماع و اینکه جامعه اسلامی روی چه پایه و اصولی باید باشد مطرح می‌فرمودند که در کتاب «شذرات المعارف» آمده است. ایشان سعی می‌کردند کج فهمی‌های مردم را به نام «دین و تنبلی» و بی‌غیرتی آنان را به نام «رضا به و قضا» به آنها گوشزد کنند که همین‌ها کمر دین را شکسته است. آقای نورالله شاه‌آبادی به برخی از سخنان ایشان در میان جمعیت اخوان اشاره می‌کنند:
می‌فرمودند مسلمانان از دو ناحیه زیان دیدند: یکی اینکه هر چند فرمود «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» البته خدا خودش قرآنش را نگه می‌دارد، اما مسلمان‌ها به این قسمت متکی می‌شدند و گفتند خدا خودش دین داده، خودش هم حافظ آن است ما دیگر چه کاره‌ایم؟ همان حرفی که بنی اسرائیل به موسی گفتند؛ ما همین جا می‌مانیم تو و خدا بروید و جنگ کنید، هر وقت پیروز شدید ما هم می‌آییم. اما دنباله‌اش را نخواندند که خدا به دنبال این سخن آنها گفت چهل سال محروم از شهرنشینی هستید و سرگردان بیابان خواهید بود و این اولین ضربه است که مسلمانان با حرکت نکردنشان به دست خودشان به ریشه‌ی خودشان زدند. دیگر اینکه ما شیعه‌ها کسانی هستیم که اعتقاد داریم «من مات علی حب آل محمد فهو شهید» نرفتیم ببینیم که حب آل محمد چیست. حب این است که در دل نگه داریم یا به عمل برسانیم؟! چون ایمان سه قسم است یکی قسم قلبی، یک بخش روحی و روانی و بخش سوم که همه‌ی آن‌ها را اثبات می‌کند عملی است. و الا منافقین هم می‌گفتند ما مسلمانیم. بنابراین چه بسا شیعیانی که این حسب را دستاویزی برای کلاهبرداری و خیانت‌ها و فسادشان قرار دادند و گفتند:

هر آن کسی که آقاش حیدر بود *** چه پرواش از روز محشر بود

بله اما نگفتیم که بین من و معشوقم چه ارتباطی باید باشد؟! ارتباطی که او من را بپذیرد و اگر ادعای محبت بکنم اما چیزی که دلخواه آنهاست نداشته باشم و آن گونه که آنها دوست دارند، نباشم دیگر به من نمی‌گویند عاشق، بلکه می‌گویند هوسران. این دو باعث عقب ماندگی مسلمان‌ها بود والا روزگاری که دنیا در خواب جهل و نادانی بود مسلمان‌ها همه چیز داشتند، همه کار کردند. حرکت اسلامی، دنیا را طوری تغیر داده که امروز هم دنیا ریزه‌خوار اسلام است.
از دیگر فعالیت‌های ایشان مجالس و محافل مذهبی‌شان بود که در منازل تشکیل می‌دادند. چون در زمان حکومت رضاخان مسلمان‌هایی که در این مجالس شرکت می‌کردند، مورد تهدید حکومت واقع می‌شدند، ایشان مجالس مذهبی را در خانه‌ها تشکیل می‌دادند. این ابتکاری بود که از جانب مرحوم شاه‌آبادی انجام شد و پس از آن، این حرکت در منازل گسترش یافت. آقای نورالله شاه‌آبادی می‌گوید:
من یادم هست شب‌های دوشنبه منزل مرحوم ابوالصباء در خیابان خانی آباد می‌رفتیم. فضای حیاط آن خانه حدود 300 متر بود. تمام اتاق‌ها و حیاط مملو از جمعیت می‌شد، نه اینکه فقط روضه بخوانند که آن هم بود اما آنچه مردم نمی‌دانستند و باید بدانند را می‌گفتند!
در این فرصت در توجیه عملکرد مرحوم شاه‌آبادی در اختصاص قسمتی از وقت خود برای عموم و بیان ساده علوم الاهی برای آنها، با توجه به قوت علمی ایشان در دروس سطح بالای حوزه، به بیان دیدگاه ایشان در این زمینه می‌پردازیم. آن چنان که از کتب برجا مانده از ایشان برمی‌آید، پاسخ این سوال را در فطرت انسان‌ها باید جستجو کرد. مبنای روش تربیتی ایشان، بیدار ساختن فطرت الاهی خفته انسان‌ها بوده است. امام خمینی (رحمه‌الله‌) در کتاب چهل حدیث خود آورده است:
استاد و شیخ ما در معرف الاهیه جناب آقای آقا میرزا محمدعلی شاه‌آبادی روحی له الفداه به وسیله‌ی فطرت کثیری از معارف الاهیه را ثابت می‌فرمایند!
از این رو با توجه به مطالبی که از لابه لای اوراق نگارش شده توسط ایشان استخراج کرده‌ایم به تبیین دیدگاه ایشان در این زمینه می‌پردازیم و برای حصول این مقصود مانند ایشان، بحث را از فطرت و لوازم آن آغاز می‌کنیم. لازم به ذکر است عمده بحث فطرت برگرفته از کتب ایشان یا استنباطی از آنها است.
فطرت لازمه وجود انسان است. در تعریف فطرت گفته‌اند صفتی است که مخصوص ذات مدرک است و صفات مربوط به وجود غیرمدرک را طبیعت می‌نامند. به طور مثال خیسی، طبیعت آب است نه فطرت آن؛ بنابراین انسان موجودی است که از فطرتی الاهی و طبیعتی مادی آفریده شده است که از حیث وجود طبیعی خود به عالم ماده و از حیث فطرت فراطبیعی خود با خدای سبحان پیوند دارد. اهل لغت و تفسیر می‌گویند فطرت به معنای خلقت است و از فطر به معنای شق کردن و پاره نمودن گرفته شده است؛ زیرا خلقت به گونه‌ای پاره نمودن پرده عدم و حجاب غیب است. بنابراین مقصود از فطره الله، که خدای تعالی مردم را بر آن مفطور فرموده، حالت و هیئتی است که خلق را بر آن قرار داده، که از لوازم وجود آنها و از چیزهایی است که در اصل و خمیره آنها بر آن مخمر شده است. پس فطرت جزء لاینفک وجود انسان است و به همین دلیل در آیه شریفه «فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» از آفرینش فطرت در انسان به «معها» تعبیر نشده است؛ بلکه فرموده فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا، زیرا کلمه «مع» همراه بودن دو چیز جدا از هم را بیان می‌کند که با ذاتی بودن آن مغایر است. از طرفی فطرت امری ذاتی است پس اکتسابی نیست و قابل تغییر و تبدیل نخواهد بود؛ از این رو فرمود: لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ. حکما نیز معتقدند: «الذاتی لا یعلل و لا یخلف». از سوی دیگر در قرآن کریم آمده است: «خلق الله آدم علی صورته» و از آنجا که فطرت انسان را به خدا ارتباط می‌دهد، بنابراین آیه مطابق با کتاب ذات احدیت است. از این رو می‌توان گفت فطرت معصوم از خطا و اشتباه است و در احکام و مقتضیاتش دین قیم و استوار است. به همین دلیل انسان باید ملتزم و متعبد به احکام فطرت شود که ذلک الدین القیم. زراره گوید از حضرت صادق (علیه‌ السلام) از فرموده خدای تعالی «فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» سؤال نمودم، فرمود: خلق کرد ایشان را همگی بر توحید. اما اینکه حضرت فطرت را تفسیر به توحید نموده‌اند، برای بیان مصداق یا تفسیر به اشرف اجزای شیء بوده است. زیرا با توجه به تعبیر آیه از فطرت الله به دین و اینکه دین شامل توحید و دیگر معارف است، این معنا مشخص می‌شود. بنابراین جمیع معارف حقه از اموری است که حق تعالی بندگان را بر آن مفطور فرموده است.
مرحوم شاه‌آبادی در بحث از فطرت، آیه مذکور را مبنا قرار داده‌اند و می‌فرمایند در اینجا منظور از آیه، «الزام فطره الله» بوده است، یعنی برای کشف کمالات با فطرت و کیفیت وجود خود ملازم و همراه باش! به عبارتی فطرت عاشقه را با همراهی فطرت کاشفه به کمال عشق برسان.
اما اینکه فرمود «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً» منظور از وجه، روی قلب و دل است. زیرا متوجه الیه است که دین از عالم معناست و نمی‌توان روی ظاهر را به سمت آن متوجه کرد. همان‌طور که در آیه‌ی شریفه‌ی «فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» چون متوجه الیه که مسجد الحرام است، جسم است، منظور از وجه، صورت ظاهر است؛ بنابراین مقصود آیه این است که دل و قلب خود را با فطرت خدایی خویش همراه نما.
از خصوصیات فطرت این است که عاشق بی‌نهایت است، زیرا به یک بی‌نهایت اتصال دارد. نهایت هر چیز را کمال آن می‌گوییم. پس انسان فطرتاً عاشق کمال است. اما کمالی که او می‌طلبد را نهایتی نیست. چون فطرت، عاشق کامل مطلق است که جز خدا نیست. زیرا به جز او، آفریدگانش همه حد و نهایتی دارند، مگر اینکه به او اتصال یابند که فرمود: «کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ وَ یَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِکْرَامِ» و از این جهت فطرت تمام بندگان اعم از انبیا و اولیا و مومنین و کفار و اشقیا و سعدا یکی است. اما اگر می‌بینیم که انسان‌ها به سوی غیر او حرکت می‌کنند، نشانه عدم وجود فطرت الاهی در آنها نیست؛ بلکه نمایانگر این است که آنها معشوق فطرت را اشتباه تشخیص داده‌اند و با عطش سیری‌ناپذیر خاص فطرت، به سوی معشوق مجازی و کمال متصور خود حرکت می‌کنند که از درک ناقص و عقل قاصر حکایت می‌کند. محک درستی یا نادرستی تصور انسان از معشوقش این است که چنانچه به معشوق خود دست یافت ولی به آرامش نرسید و به دنبال زیباتر از آن بود، نشانه خیالی بودن آن مقصود و معشوق است و این روشی برای تشخیص مجازی بودن معشوق است. از این طریق متوجه می‌شود آنچه به عنوان هدف و مقصود در نظر داشته، معشوق فطرتش نبوده است. از دیگر خصوصیات فطرت الاهی این است که در به دنبال معشوق رفتن نیز، بی‌نهایت می‌رود. یعنی چون به دنبال بی‌نهایت است، هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود و از حرکت در راه مطلوب باز نمی‌ایستد. آری در فطرت انسان سستی وجود ندارد و اگر سستی هست در قامت ناساز بی‌اندام ماست! فطرت عشق اگر برای رسیدن به معشوق خود هزاران بار سیر کند و هر بار شکست بخورد، باز از جستجوی او دست برنمی‌دارد.
اما چون فطرت الاهی از اوست، به او باز می‌گردد. پس انسان فطرتاً خداجوست. قرآن کریم در اثبات وجود فطرت خداجویی در انسان می‌فرماید:
هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذَا کُنْتُمْ فِی الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِمْ بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَ جَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنْجَیْتَنَا مِنْ هذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ‌
او کسی است که شما را در صحرا و دریا سیر می‌دهد، چون به کشتی سوار باشید، و بادی ملایم و فرح بخش آن‌ها را به طرف مقصود ببرد، خوشحال می‌شوند (و چون ناگهان) بادی سهمگین بر آن کشتی بوزد، و موج‌های هولناک از هر سو به طرف کشتی حمله کند، به طوری که سرنشینان بپندارند که هلاک خواهند شد، آن زمان خدا را از روی اخلاص عقیده می‌خوانند که اگر ما را از این ورطه نجات دهی به طور قطع از شکرگزاران خواهیم بود.
زمانی که انسان در ورطه هلاک می‌افتد و خود این را درک می‌کند و می‌فهمد که دیگر هیچ فریادرسی نیست و حس می‌کند به بن بست رسیده است، یقین به وجود فریادرسی را در خود احساس می‌کند که منتظر کمک و مدد اوست. او همان خدا و معشوق فطرت است که چون راه‌های دیگر بر انسان مسدود شده، در درون خود به دنبال فریادرس می‌گردد و متوجه فطرت الاهی خود می‌شود. بنابراین در اینجا دو مرتبه مورد توجه است:
در مرتبه اول برای اینکه انسان رو سوی فطرت خود کند و با او هم نوا شود، باید عقل به بن بست برسد و فقر و نیاز و جهل خود و تمام موجودات و مخلوقات عالم را حس کند تا از خودش و معشوق‌های مجازی دیگرش ناامید شود و از همه دست بردارد. و اینکه فرمود: «إِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً» اشاره به همین معنا دارد که انسان ادعا کرد که می‌تواند بار عشق الاهی را بر دوش بکشد، در حالی که هیچ نمی‌داند و علم به آن علم ندارد. از اینجا جهل موجب پیدایش ظلم شد. حال اگر هیچ‌گاه نفهمد که نمی‌داند، همان ظلوم و جهول می‌ماند و جزایش را می‌بیند. اما چنانچه درک کند و اقرار کند به ظلوم و جهول بودن خود، عالم مطلق خود بار امانت او را به سر منزل مقصود می‌رساند. پس مرتبه اول که خود عمده راه است، درک جهل است.
در مرتبه دوم عقل خود را در شناخت معشوق حقیقی به کار گیرد که «راز عشق ادراک کمال و جمال است!» (4) به این ترتیب اگر در مرتبه‌ی عقل درک کرد که ذات مقدس پروردگار، کمال و جمال مطلق است، قلبش عاشق و محب او می‌شود که این همان معنای قرار گرفتن روی قلب و دل به سمت فطرت الاهی است: آنفَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ. و این معرفت به حقایق، در تمام زوایای زندگی انسان نقش کلیدی دارد: زیرا انسان موجودی است که علم و عملش با یکدیگر نسبت مستقیم دارد؛ علمش، عملش را می‌سازد و عملش در افزایش فهمش تأثیرگذار است و علم و عمل توأم است که صحت و کمال زندگی بشر را تأمین می‌کند. اما ایجاد این شناخت به عهده‌ی انبیا و اولیای الاهی است. رسالت انبیای الاهی شناساندن فطرت و گنج پنهان بشری است که در غوغای شهوت و غضب مستور شده است. در حقیقت ادیان الاهی بیان دین فطری است و تمام کتب آسمانی شرحی بر کتاب انفسی است و پیامبران و اولیا، شارحان کتاب فطری ما هستند. از این رو آنها هدایت بشر به سوی معشوق حقیقی را از طریق شکوفایی عقل بشر آغاز می‌کنند.
نکته قابل تأمل در اینجا این است که اگر توحید مقتضای فطرت انسان است و همه بر فطرت عشق آفریده شده‌اند و فطرت، انسان را ملتزم به دینداری می‌کند، چه لزومی به شارح دارد؟ در جواب باید گفت برای نایل شدن به معرفت نسبت به ذات و صفات مقدس حضرت حق، باید مردم را به تدبر و تفکر در آیات و آثار ذات مقدس پروردگار سوق داد تا به تعبیر آقای شاه‌آبادی فطرت کاشفه، که در اصول و عقاید خود باید صاحب رای و اندیشه خود باشد، شناخت درستی از هستی و هستی آفرین پیدا کند. اما چون فطرت کاشفه به حسب کشف مختلف است، یعنی بعضی ناقص، برخی تام و بعضی اتم هستند، مقتضای این اختلاف در کشف، تبعیت از فطرت کاشفه اتم است. زیرا کشف مصادیق و ظرافت‌های احکام مربوط به عبودیت و عدالت از عهده‌ی هر فطرتی برنمی‌آید، در حالی که رعایت آنها بر هر فطرتی واجب است. از طرفی فطرت عشقی که در هر انسانی وجود دارد، برای نیل به معشوق و محبوب خود، حکم به لزوم تبعیت از فطرت کاشفه می‌کند و به همین دلیل فرمود: «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ» که فطرت کاشفه اتم، همان مقام عظمای ولایت است. بنابراین چون فطرت عشق همیشه هست، فطرت کاشفه یا شخصی که کاشف این مصادیق است هم، همواره باید باشد تا مراجعه به او برای رفع احتیاج فطرت عشق ممکن باشد. اما سهولت تشرف هر فردی از افراد بشر به محضر مقدسش به گونه‌ای که هیچ حجاب و مانعی نباشد، مقتضای فطرت نیست. پس به حسب فطرت باید کاشف تام و عالم به معارف الاهی که مقام ولایت مطلقه است، در هر عصری باشد تا باب تعلیم و تعلم این معارف که از طریق برهان حاصل است، همواره مفتوح باشد. اما ارتباط مردم با آن حضرت از طریق آنها که مست ولای او هستند، میسر است.
بنابراین با توجه به مطالبی که عنوان شد، فطرت به صورت مأمور نفوذی هدایت در انسان عمل می‌کند. تغذیه شدن درست این مأمور از طریق هادی خارجی و همراه شدن انسان با آن، او را قدرتمند می‌سازد تا جایی که عنان اختیارش را به دست می‌گیرد و وی را به کمال مطلوب انسانی خویش می‌رساند. هادی خارجی همان انسان‌های آسمانی هستند که برای یاری انسان مختار آمده‌اند تا او به دست خویش، گنج درونش را بیرون آورد و آن را مرکب راهوار و یکه‌تاز سیر خود به سوی پروردگارش قرار دهد. در اینجاست که از آزادی به قید بندگی در می‌آید که این تنها بندگی مطلوب در عالم است. به این ترتیب در برابر عالم دارای عزت آزادی می‌شود که این عزت در برابر خدا، با دربند او درآمدن معنا می‌یابد: و عنت الوجوه للحی القیوم. که نتیجه‌اش عبادت و خاکساری در برابر معبود و معشوق است که به تعبیر آیت الله شاه‌آبادی:
عبادت اجرای توحید است در ملک بدن از باطن قلب.
با این وصف آیت الله شاه‌آبادی به منظور بیدار ساختن فطرت خفته انسان‌ها و زدودن زنگار قلوب آنها، با نفس قدسی خود، روح حیات در جان آنها می‌دمید و با سخنرانی‌های خود می‌خواست معشوقش، معشوق همگان شود. بر این اساس ایشان اصول و فروعی را برای زندگی اجتماعی خود تدوین کرده بودند که در طی زندگی پر برکتشان کمر همت بر اجرای آنها بستند. اصول این برنامه که در کتاب «شذرات المعارف» آورده شده است، بدین‌ترتیب است:

اصل اول: خیط نبوت و ولایت:

بسط معارف و حقایق دیانت در حدود ممالک اسلامی که به منزله خیط (5) نبوت و ولایت و ارتباط به مقام مقدس ایشان و اجتناب از خلطه و آمیزش با اجانب است که فرموده «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا» (6)

اصل دوم: خیط اخوت:

توسعه‌ی اجتماعات مذهبی برای ارتباط و دوستی متدینین با یکدیگر که به منزله‌ی خیط اخوت است، چنانکه فرموده «وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً» تا به واسطه‌ی این دو خیط طولی و عرضی تحصیل لباس تقوا و جندالله نموده و لشکر کفر و نفاق و فساد را از عالم قلع و قمع نمایند.
اما برای حصول این اصول، فروعی را عنوان کرده‌اند که موارد مربوط به بحث را در ذیل آورده‌ایم:

فرع اول:

ترغیب مردم به علما اعلام و تشویق محصلین علوم دینیه، و ترمیم امر معاش آنها و فراهم کردن مؤسساتی برای تعلیم معارف و اخلاق و احکام دیانت مقدس اسلام، که اصول انسانیت است، به افراد جمعیت و اطفال آنها.

فرع دوم:

استحکام اتحاد فی مابین علما اعلام که یگانه طریق است برای حفظ اسلام و مسلمین، تا در سایه‌ی این اتحاد، پیروان ایشان در تحت دستورات واحد، بدون هیچ گونه دغدغه و پریشانی خیال، متحد اقیام لله نموده، اعمال صالحه و اخلاق حسنه و عقاید حقه را در میان مردم شایع کنند و افعال قبیحه و صفات رذیله و عقاید باطله را از آنها دور سازند.

فرع سوم:

تأسیس مجله دیانتی برای ترویج مقاصد مذهبی و افکار و اعمال جمعیت.

فرع چهارم:

تأدب به ظاهر شرع و ترک محرمات مطلقاً و تعظیم شعائر اسلام و حضور در جماعات و اجتماعات اسلامی.

فرع پنجم:

حضور در هفته یک شب در مرکز مخصوص جمعیت، برای تحصیل مهمات مذهبی مذاکرات اسلامی.
آری، او با اعمال و گفتاری که از افکار و عقاید بلندش نشأت می‌گرفت، توانست در جامعه اسلامی منشأ اثر باشد و خود را به وجه باقی رب پیوند دهد.

پی‌نوشت‌ها

1- عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان.
2- دیدار با ابرار، شاه‌آبادی بزرگ: «آسمان عرفان».
3- عارف کامل، ص16.
4- شاه‌آبادی: «رشحات البحار».
5- ریسمان.
6- آل عمران/103: و همگی به ریسمان الاهی چنگ بزنید و پراکنده نشوید.

منبع مقاله :
گروه نویسندگان؛ (1387)، حدیث عشق و فطرت، تهران: سازمان انتشارات، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مقالات درس آیین زندگی دانشگاه علم و صنعت ایران گروه معارف رازجاودانگی قرآن دانشگاه علم و صنعت ایران گروه معارفقرآن کتاب شور و شیدایی علی نصیری بسم الله الرحمن الرحیم ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس اعلام سازمان سنجش ثبت نام ازمون کارشناسی ارشد از دی ماه آغاز شده و تا دی ماه اشعار عرفانی شعرای بزرگ دانلود رایگان آهنگها و …وبلاگ اشعار عرفانی شعرای بزرگ داری کتابها و لینکهای مختلفی در نقش زبان فارسی در گسترش تمدن اسلامی دیگرانحالا اگر توجه کنید که بسیاری از معارف دینی هم به زبان فارسی به رشته‌ی تحریر درآمده چرا می گویند دین مسیحیت دین رحمت و بخشش است …چرا می گویند دین مسیحیت دین رحمت و بخشش است ولی اسلام چنین نیست؟درس دین و زندگیباسمه تعالی نمونه سوالات تشریحی و تست دین و زندگی دبیرستان شاهد مرودشت مرضیه بزرگترین مرجع تحقیق و پروژهمقاله،پایان نامه های …مقدمه زبان و ادبیات جلوه گاه اندیشه ، آرمان ، فرهنگ و تجارب و روحیات یک جامعه است چرا رسوایی۲ یک فیلم شخصی نیست۱ رسوایی۲ و …چرا رسوایی۲ یک فیلم شخصی نیست۱ رسوایی۲ و حس در جهان بودن تمام تلاش‌ها برای آنکه مشاوره ارشد دکتری پایان نامه چاپ مقاله انجام …مشاوره رایگان ،انجام پایان نامه، مشاوره پروپوزال، چاپ مقاله،ارشد و دکتری مقالات درس آیین زندگی دانشگاه علم و صنعت ایران گروه معارف «بجز از حشق که ابزار سرافرازی بود ‌آزمودیم همه کار جهان بازی بود» اشعار عرفانی شعرای بزرگ دانلود رایگان آهنگها و آلبومهای وبلاگ اشعار عرفانی شعرای بزرگ داری کتابها و لینکهای مختلفی در زمینۀ رازجاودانگی قرآن دانشگاه علم و صنعت ایران گروه معارف قرآن کتاب شور و شیدایی علی نصیری بسم الله الرحمن الرحیم ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس اعلام سازمان سنجش ثبت نام ازمون کارشناسی ارشد از دی ماه آغاز شده و تا دی ماه نقش زبان فارسی در گسترش تمدن اسلامی دیگران حالا اگر توجه کنید که بسیاری از معارف دینی هم به زبان فارسی به رشته‌ی تحریر درآمده بود چرا می گویند دین مسیحیت دین رحمت و بخشش است ولی اسلام چنین سلام به نظر می رسد که متن مقاله را مطالعه نفرموده اید و الا آنچه در مقاله نوشته شده، بیان بزرگترین مرجع تحقیق و پروژهمقاله،پایان نامه های دانشجویی مقدمه زبان و ادبیات جلوه گاه اندیشه ، آرمان ، فرهنگ و تجارب و روحیات یک جامعه است درس دین و زندگی باسمه تعالی نمونه سوالات تشریحی و تست دین و زندگی دبیرستان شاهد مرودشت مرضیه فتاحی زبان فارسی ادبیات تعلیمی ادبیات تعلیمی،نوشته ها وآثاری است که برای خواننده ودریافت کننده پیام دانش و معارفی را بیان شیخ بهایی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد شیخبهائی شیخ بهایی آثار برجسته‌ای به نثر و نظم پدید آورده‌است که علاوه بر فارسی و عربی، شامل ترکی هم


ادامه مطلب ...