این جایزه محققان حوزههای علوم زندگی، فیزیک پایه، ریاضیات، چالش دانشجویان و افقهای جدید را ارج نهاد.
برندگان حوزه علوم زندگی با جایزه سه میلیون دلار برای هر نفر عبارتند از:
1- "استفان اِلِج"، استاد ژنتیک و پزشکی دانشکده پزکشی هاروارد برای بررسی چگونگی ازدیاد تکثیر دیانای جهشیافته و افزایش خطر ابتلا به سرطان،
2- "هری نولر" رییس مرکز زیستشناسی مولکولی آر.ان.ای دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز برای مرتبط کردن نقش مرکزی آر.ان.ای در ریبوزوم و منشا حیات،
3- "رولاند نوسه"، استاد زیستشناسی رشد دانشگاه استنفورد و محقق موسسه پزشکی هاروارد هیوز برای کار در زمینه بررسی مسیر ژن Wnt و تاثیر آن بر سرطان،
4- "یوشینوری اوسومی"، استاد افتخاری موسسه تحقیقات مبتکرانه در موسسه فناوری توکیو برای بررسی فرآیند اتوفاژی یا خودخواری سلولی
5- "هدا یحیی الزغبی"، استاد دپارتمانهای پزشکی کودکان، ژنتیکی مولکولی و انسانی، نورولوژی و علوم اعصاب دانشکده پزشکی بایلور برای کشف پایههای بیولوژیکی آتاکسی مخچهای- نخاعی و سندروم رت
دکتر اوسومی، همچنین امسال موفق به دریافت جایزه نوبل پزشکی برای نمایش اهمیت نقش دیگرخواری سلولها شده بود.
سه نفر نیز توانستند جوایز سه میلیون دلاری را در بخش فیزیک پایه "جایزه دستاورد" دریافت کنند که دستاوردهای آنها در نظریه ریسمان، نظریه میدان کوانتومی و گرانش کوانتومی به رسمیت شناخته شده بود. اسامی آنها به شرح زیر است:
"جوزف پولچینسکی"، استاد دپارتمان فیزیک و عضو موسسه فیزیک نظری کاولی دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا، "اندرو ایترومینگر"، رییس مرکز قوانین بنیادی طبیعت در دانشگاه هاروارد و "کامران وفا"، استاد دپارتمان فیزیک دانشگاه هاروارد.
همچنین سه دانشمند دیگر به نامهای "رولاند دِرِوِر" . "کیپ ترون" از موسسه فناوری کالیفرنیا به همراه "رایتر والیس" از موسسه فناوری ماساچوست توانستند جایزه یک میلیون دلاری ویژه Breakthrough بخش فیزیک پایه را برای تحقیق مشارکتی در زمینه امواج گرانشی و تاثیر آن در فیزیک و نجوم دریافت کنند. دو میلیون دلار دیگر بین 1012 عضو این گروه تحقیقاتی تقسیم شد.
جایزه سه میلیون دلاری بخش ریاضیات نیز به "جین بورگین"، استاد دپارتمان ریاضی موسسه تحقیقات پیشرفته در پرینستون برای مشارکت در هندسه با ابعاد بالا، نظریه اعداد و چندین مطالعات نظریهای دیگر اهدا شد.
در بخش چالش دانشآموزان دبیرستانی نیز "دینا سی" 13 ساله سنگاپوری برای فیلم علمی "ویروسها و رقابت بشر برای مقاومت در برابر آنها" و "آنتونلا ماسینی" 13 ساله از پرو برای فیلم "درهم تنیدگی کوانتومی" هر کدام جداگانه موفق به دریافت جایزهای به مبلغ 250 هزار دلار به علاوه جایزهای اضافه برای معلمان و مدارسشان شدند. در این بخش، شرکتکنندگان باید یک فیلم علمی ابتکاری ارائه کنند که یک ایده یا اصل مهم علمی یا ریاضیاتی را به تصویر بکشد.
در بخش افقهای جدید نیز 10 محقق تازهکار در حوزههای فیزیک و ریاضی توانستند جوایزی به ارزش کلی 600 هزار دلار دریافت کنند.
به گزارش ایسنا، "جایزه دستاورد" از زمان آغاز در سال 2012 تاکنون بطور کلی حدود 200 میلیون دلار جایزه داده که سازمانهایی مانند گوگل، فیسبوک، 23andme و DST Global آن را تامین میکنند.
این جایزه توسط سرگئی برین، آن ووجکیکی، یوی و جولیا میلنر، مارک زاکربرگ و پیرسیلا چان بنیان گذاشته شده و با تجلیل از علم دانشمندان، به ایجاد هیجان در مورد پیگیری علم به عنوان یک حرفه میپردازد.
5454
جام جم سرا: گرچه این سکوت، مشکلات فراوانی در زندگی بسیاری از زوجها پدید آورده، ولی مشکلات ناشی از آن، بهآسانی حلشدنی و حتی قابل پیشگیری است، مشروط بر آن که جامعه ما ظرفیت و مهارت این گفتوگو را به دست آورد.
در ادامه گزارشی از مجله پریونشن میخوانید که به ما خواهد گفت بر اساس یافتههای علمی گوناگون شرایط خاصی وجود دارد که اگر آنها را درست بشناسیم، از رابطه بسیار مطلوبتری برخوردار خواهیم بود.
صبحگاه
ساختار بدن انسان به گونهای است که انگار واقعا برای رابطه صبحگاهی ساخته شده است. دکتر جسیکا اوریلی، کارشناس روابط زناشویی، میگوید: «نهتنها صبح هورمون تستوسترون (یکی از اصلیترین هورمونهایی که وظایف جنسی را بهعهده دارد) و نیز میزان انرژی فرد بالاتر از سایر مواقع شبانهروز است، بلکه افزایش در مقادیر هورمون اکسیتوسین یا همان هورمون عشق، سبب تمایل چشمگیر همسران به هم میشود و در عین حال هورمون اندروفین سرخوشی آنان را افزایش میدهد.» به همین دلیل رابطه مطلوب شروع خوبی برای یک روز پرمشغله است.
هنگام ناخوش احوالی
تعجب نکنید! بر خلاف تصور عموم این توصیه چندان هم بیاساس نیست. پژوهشها نشان میدهند رابطه زناشویی واقعا میتواند دستگاه ایمنی بدن را تقویت کند. درست است که مثلا وقتی تب دارید احتمالا تمایل چندانی برای این کار احساس نمیکنید؛ ولی مطمئن باشید یکی از راههای موثر برای آماده نگهداشتن بدن در فصل سرماخوردگی و آنفلوآنزا همین رابطه زناشویی است. پس به بهانه تب یا یک سرماخوردگی ساده خود را از این حامی دستگاه ایمنی محروم نکنید.
روز چهاردهم
مطالعهای که بتازگی صورت گرفته نشان میدهد که حدود دو هفته پس از اتمام عادت ماهانه خانمها، یکی از بهترین زمانهای مبادرت به رابطه زناشویی است. بدن در این هنگام به بالاترین حد آمادگی میرسد و به همین دلیل انجام رابطه را بسیار تسهیل میکند. به عبارت دیگر، چونحدود روز چهاردهم، تخمکگذاری انجام میشود، همه چیز برای بارداری نیز مهیاست.
پس از ورزش
رابطه زناشویی پس از یک تمرین ورزشی ملایم بسیار مطلوبتر و موثرتر است؛ بهعلاوه این کار سبب بهبود قابلتوجه عملکرد همسران نیز خواهد شد. محققان طی پژوهشی در همین زمینه دریافتهاند که پس از 20 دقیقه رکابزدن گردش خون در نواحی تناسلی بانوان حدود 169 درصد افزایش مییابد و همین امر سبب بهبود عملکرد جنسی میشود. بهعلاوه، بدن شما هنگام انجام تمرینات ورزشی به میزان قابل توجهی تستوسترون ترشح میکند. به همین دلیل پس از انجام تمرین ورزشی حتی میل طبیعی شما به رابطه بیشتر نیز خواهد شد.
در پایان یک روز ناخوشایند
اگر میخواهید از شر استرس یک روز کاری وحشتناک خلاص شوید، مطمئن باشید رابطه زناشویی راه بسیار سالم و موثری است. این کار بسیار سالمتر از فرورفتن در خود، سیگار کشیدن یا غرقشدن در برنامه تلویزیونی است. دکتر اوریلی میگوید: «پژوهشها نشان میدهد رابطه زناشویی و البته کنشهای عاطفی دیگر، حتی صرفا دست در دست هم قدم زدن، میتواند تا چند روز میزان استرس فرد را پایین نگه دارد و حال خوشی را برایش به ارمغان بیاورد.»
پس از تجربهای هیجانانگیز و ماجراجویانه
یکی از بهترین زمانها برای مبادرت به رابطه زناشویی درست پس از تجربهای هیجانانگیز یا ماجراجویانه است، خواه دیدن یک فیلم هیجانانگیز یا ترسناک باشد یا سوارشدن بر تلهسیژ، بانجی جامپینگ (پرش با طناب)، تونل وحشت و... دکتر اوریلی میگوید: «وقتی آدرنالین خون تحت تاثیر این فعالیتها بالا میرود، بدن آمادگی بسیار زیادی برای رابطه زناشویی دارد و طبعا در این کار عملکرد بسیار مطلوبتری از خود نشان خواهد داد.»
پیش از سخنرانی
پژوهشها نشان میدهد رابطه زناشویی براحتی سبب آرامش اعصاب و کاهش فشار خون و کاهش استرس میشود. یافتههای یکی از این پژوهشها حتی حاکی از این است که رابطه جنسی ممکن است به آدمها کمک کند بر ترس ناشی از حضور در یک جمع بزرگ و سخن گفتن در میان آن جمع غلبه کنند؛ زیرا تا حد ممکن از میزان استرس آنها خواهد کاست. (ضمیمه سیب)
مسعود ایثاری
دانش > دانش - همشهری آنلاین:
رضا منصوری یادداشتی دارد درباره انجمن ترویج علم. او در این یادداشت افزون بر این از هیات مدیره انجمن ترویج علم ایران نیز قدردانی کرده است. واکنش هیات مدیدره را هم در پی این یادداشت خواهید دید:
هنگامی که واژهای وارد زبان میشود ولی مفهومی که واژه روی آن سوار است ساخته و پرداخته گویشوران آن زبان نیست احتمال ایجاد سوءتفاهم بسیار است. به ویژه هنگامی که کلمه برگزیده در زبان سابقه داشته باشد. به واژه "گفتمان" در مقابل مفهوم "دیسکورز" در جامعهشناسی مدرن توجه کنید! کمتر فارسی زبانی آن را برای همان مفهوم مدرن "دیسکورز" به کار میبرد بلکه اکثر گویشوران ما آن را واژه شیک جدیدی به معنی گفتوگو به کار میبرند. اینگونه است که مصادره مفاهیم در زبان مدرن فارسی بسیار رایج است.
نمونه دیگر کلمه "علم" است که در حدود 1300 سال پیش وارد زبان فارسی شد و معادل دانش بود. این روزه هم هر دو واژه علم و دانش کمابیش معادل هم در فارسی به کار میروند و فرهگنویسی فارسی اخیر گواه بر این است که ما از تفاوت مفاهیم علم و عالم در دنیای مدرن با آنچه مربوط به تاریح و گذشته ما است، غافلیم و همین باعث سوءتفاهمهای بسیار در سیاستگذاری علم و فناوری در ایران شده است و مانعی برای توسعه ما ایجاد کرده است. زبان ما هنوز تفاوت میان دانش و معرفت به معنی مجموعه دانستههای بشری و علم به معنی فرایندی نوین در جوامع بشری پیشرفته نیست که دانش و فرهنگ و معرفت جدید تولید میکند و این گواه بر این است که ما فارسیزبانان هنوز واقف به امر مدرن علم نشدهایم.
نمونه دیگر واژه انجمن است. در فرهنگهای فارسی به معنی گرد هم آمدن است. مثلاً فرهنگ معین آن را به معنی مجمع و مجلس میگیرد و نیز گروه افرادی که برای هدف مشترکی گرد هم جمع شوند مانند انجمن خیریه! فرهنگ جدیدتر سخن آن را به معنی سازمان یا کانونی میگیرد که اعضای آن در یک حرفه یا منافق مشترک فعالیت میکنند مانند انجمن خوشنویسان! به نظر میرسد در ذهن اکثر ما این معنیها غالب باشد. اما معنی مدرن آن در فارسی بسیار ظریف شده است. حتی ویکیپدیای فارسی که سعی کرده است به این معنی مدرن نزدیک بشود آن را جمعی با علایق صنفی تعبیر کرده است که هنوز با معنی انجمنی مانند انجمنهای علمی که دو وزارت علوم و بهداشت مجوز فعالیت میدهند بسیار متفاوت است. به همین دلیل وزارت علوم مثلاً به انحمنی به نام "انجمن فیزیکدانان ایران" مجوز نمیدهد اما به انجمن فیزیک یا انجمن علوم فیزیکی چرا! همینطور به انجمن مروجان علم مجوز نمیدهد اما به انجمن ترویح علم چرا! میدانید چرا؟ انجمن مروجان علم باید برود به وزارت کشور و مجوز صنفی بگیرد. این اقعیتها را میشود نقد کرد و "گفتمانی" درباره نقد آن به راه انداخت اما تا زمانی که این گفتمان به واقعیتی اجرایی تبدیل نشده باید فقط به واقعیتها پرداخت و نقد را در حیطه واقعیت نگهداشت نه در حیطه گفتمان!
انجمنهای علمی قرار است واسطی باشند میان دانشگران یک رشته (به زبان متعارفتر اهل علم یک رشته)، که در عرف مدرن به آن اجتماع علمی آن رشته مینامند، و جامعه به معنای عام آن! در مورد علومی بنیادی مانند علوم پایه این تفکیک کاملاً روشن است اما در میان علوم کاربردی این تفکیک گاهی سخت میشود. مثلاً کارگروه اپتیک که از انجمن فیزیک منتزع شد و انجمن اپتیک و فوتونیک را تأسیس کرد به یک باره اوج گرفت. انواع کارکنان رشته اپتیک در جامعه به آن پیوستند که البته بنا بر آییننامههای وزارتی نمیتوانند عضو پیوسته باشند. به این ترتیب انجمنهای علمی با مجوز وزارت معنی بسیار خاص و حیطه اختیارات خاص و و ظایف خاصی دارند که آنها را از انجمنهای صنفی یا انجمنهای عامالمنفعه یا "هیئت"های محلی جدا میکند. بیتوجهی به این تمایزها بسیار سوءتفاهم در جامعه ما فارسیزبانان ایجاد میکند که باید کوشید از آن بر حذر بود و دچار آن نشد.
از طرف دیگر انجمن داری فعالیتی است بسیار پیچیده به خصوص در شرایط فرهنگی ما! توجه داشته باشیم انجمن-هایی که بیش از 80 سال در ایران فعالیت دارند، مانند انجمن فیزیک ایران، هنوز گرفتار مشکلات مدیریتیاند. ما هم اکنون بیش از 300 انجمن علمی در ایران داریم و بعید است بشود گفت بیش از 10 در صد آنها در حال قوام یافتن و بقیه هنوز در دوران نوباوگی و رشد انجمنیاند، نباید جز این هم انتظار داشت. موارد چندی هستند که وزارت از فعالیت آنها جلوگیری کرده است چون به چاله فعالیتهای صنفی افتادهاند. انجمن ترویج علم هم در شرایط سختی است که انتظار از آن را باید متناسب با سنش مهار کرد.
نزدیک به 15 سال پیش هنگامی که کوشش شد برای این انجمن مجوز گرفته شود در چگونگی فعالیت آن بسیار ابهام وجود داشت، اما تأسیس شد. چند دوره از هیئت مدیره را پشت سرگذاشتهایم. خود من در سالهایی در وزارت مشورت میدادم که به نظر من این انجمن به دلیل فعالیت کمرنگش و به دلیل مراعات نکردن اساسنامه و آییننامههای وزارتی شاید باید تعطیل اعلام بشود. خوشحالم که میبینم اینطور نشد و همکاران علاقهمند دانشگاهی کوشش میکنند در عین مراعات آییننامههای وزارتی جای خودشان را میان دانشگران از یک طرف و میان مروجان علم از طرف دیگر و جامعه به معنی عام آن پیدا بکنند. کاری است بسیار دشوار و دشوارتر از هر نوع انجمنداری دیگر. من این را با پوست و استخوان خودم حس میکنم و به مسئولان آن دستمریزاد میگویم که انشاالله سنت پایداری برای این انجمن و راه همواری برای هیئت مدیرههای بعدی باقی بگذارند. مروجان علم هم که با عشق به ترویج علم میپردازند خوب است به این وظیفه سنگین و شرایط بسیار سخت انجمنداری توجه بکنند و خود را بازوی قوی برای انجام بخشی از اهداف این انجمن تلقی کنند. همدلی و همکاری در هر شرایطی اکنون مهمتر از هر چیز است.
استاد گرامی آقای دکتر منصوری از حمایت همیشگی و همه جانبه جناب عالی از انجمن ترویج علم که میوه اندیشه و تلاش شما و بسیاری ار بزرگان علم کشور بوده است و نیز لطف و حمایت پایدارتان از هیات مدیره انجمن صمیمانه سپاسگزاریم.
ما نیز امیدواریم و با تمام وجود در خدمت هستیم تا مروجان علم آستین همت بالابزنند و با روحیه و شیوه علمی - ترویجی به مساعدت انجمن ترویج علم که نهادی داوطلبانه و مدنی است بشتابند
با روحیه مشارکت و همکاری است که نهال انجمن میتواند رشد کند، ببالد و سایه گستر شود.
در مقابل همه کوشندگان راستین ترویج علم در سراسر ایران و جهان سر تعطیم فرود می آوریم و از روش و منش علمی - اخلاقی جناب عالی سپاسگزاریم.
دانش > محیط زیست جهان - سمیه لبافی*:
این روزها برخی نظرات در رابطه با حذف نشر کاغذی کتاب، به لحاظ نظری چالشی در ذهن نگارنده ایجاد کرده اســت که این نوشتار به آن خواهد پرداخت.
با رواج فناوری رسانه و کاربردهای متعددش در مسائل روزمره، جهان با سرعت در مسیردنیای دیجیتال قرار گرفته اســت. کتاب و نشر نیز از این مسیر باز نمانده و ظهور نشر الکترونیک این صنعت را نسبت به سالهای پیشین متحول کرده اســت. کتاب الکترونیکی، پدیدهای اســت متعلق به قرن بیست و یکم و میرود تا نظام آموزش و اطلاعرسانی را با دگرگونی اساسی مواجه سازد. استفاده از ظرفیت فضای دیجیتال و ارائه کتابها به شکل دیجیتالی بر اساس مزایایی که دارد و قابل انکار هم نیست روز به روز سرعت بیشتری به خود می گیرد. این ماجرا پدیده ای اســت که در دنیای واقعی رخ داده اســت و این رواج کتاب الکترونیک نه نشانه ایی بر تایید و نه رد این ماجراست. واقعیت رخ داده یک مسئله اســت و نوع نگاه ما به این ماجرا مسئله ای دیگر که نباید با یکدیگر خلط شود.
گرچه نگارنده بر حسب نیاز رشته خود یکی از eBook خوان های حرفه ای اســت اما این بر اساس ضرورت بوده نه اعتقاد به امکان ارائه یک محتوای سنگین علمی در قالبی مجازی. این ادعا که باید کتاب کاغذی را کنار گذاشت و به سمت چاپ دیجیتال کتاب برویم تا درهای علم را بروی خود بگشاییم ادعای شتابزده ای اســت که نه تنها مسیر علم را برای ما هموار نمی کند بلکه بیش از پیش ما را به عقب خواهد راند. این ادعا را هم واقعیت جامعه امروز و وضعیت مطالعه و هم نظریات علمی که فرایند های فیزیولوژی مغز را تحلیل کرده اند، تایید می کنند. کم حوصلگی و تند خوانی رویه ای اســت که در سال های اخیر در حوزه مطالعه دیده می شود و مخاطب دیگر علاقه مند به خواندن متون بلند نیست و به مطالعه متن های کوتاه که در مدت زمان کمی او را به نتیجه برساند تمایل بیشتری نشان میدهد. این بلایی اســت که عادت به خواندن محتوا در فضای مجازی بر سر بشر امروز آورده اســت، حال چگونه می توان انتظار داشت مخاطب متن بلند یک کتاب را در این فضا مطالعه کند. معمولا مطالعه در فضای مجازی، فراتر از پاراگراف اول و نهایتا دوم نمی رود و متن نمی تواند توجه خواننده را جلب و حفظ کند و مخاطب به باقی مطالب صرفا نگاهی گذرا می اندازد، بدی ماجرا اینجاست که مخاطب دچار این توهم می شود که این محتوا را مطالعه کرده و نسبت به آن آگاه اســت.
ادعای خود را اینگونه کامل می کنم که فضای مجازی فضای خواندن مطالب کوتاه و جذاب اســت نه فضای مطالعه عمیق متون علمی. در این حوزه تاکنون نظریات علمی نیز با پایه روانشناسی شکل گرفته اســت. پیشنهاد می کنم کتاب نیکلاس کار، با عنوان «کم عمق ها» (The shallows) که اخیرا ترجمه آن را هم دیده ام، مطالعه کنید. این کتاب یکی از آثاری اســت که این مسئله را به خوبی تبیین کرده اســت. کتاب «کمعمقها» که در سال 2011 جایزه پولیتزر را گرفت نتیجه تحقیقی در رابطه با تاثیر فناوری اطلاعات، به ویژه اینترنت، و دیگر فناوری های رسانه ای بر ساختار و شیوه تفکر بشر اســت. نویسنده در این کتاب به فیزیولوژی مغز و کارکرد حافظه، میپردازد تا بتواند نحوه تاثیر فناوری های رسانه ای را بر تفکر بشر نشان دهد تا در نهایت ریشه این بی حوصلگی در مطالعه را بیابد و نشان دهد که چرا عموم مردم قرن بیست و یکم، سطحی تر از گذشته مطالعه میکنند و با این که حجم بیشتری از اطلاعات در دسترس شان اســت، کم عمق تر شدهاند.
مسئله اینجاست که خواندن؛ نوشتن، دیدن و ... هر کدام بصورت پروژه های جداگانه در مغز انسان عمل می کنند و هر کدام بخشی از ظرفیت مغز را اشغال می کنند. هنگامی که ما یک eBook را از طریق موبایل میخوانیم به طور همزمان از بقیه کارکردهای این رسانه نیز استفاده خواهم کرد. در این شکل از مطالعه در حین خواندن می توانیم در اینترنت سرچ کنم، تصاویر را ببینم ، پیامک دریافت کنیم و حتی موسیقی گوش کنیم. اشتباه اســت که فکر کنیم فرایند پیش گفته، بصورت یکپارچه در مغز ما انجام می شود بلکه هر کدام از این کارکردها بصورت پروژه ای جداگانه حجمی از مغز ما را برای عملیاتی شدن درگیر و لذا ظرفیتی از مغز را اشغال می کنند، در نتیجه سطح تمرکز پایین خواهد آمد و نمی توان از این طریق درک عمیقی از محتوای مورد مطالعه داشت.
تمام حرف نگارنده این اســت که هر قالب رسانه ای چه کتاب، چه روزنامه، چه تلویزیون و یا شبکه های اجتماعی، مناسب ارائه یک نوع محتواست و نباید این ها را با هم اشتباه گرفت. هر قالب رسانه ای که ظهور می کند نباید از آن توقع بازنمایی همه گونه محتوایی را داشت چرا که هر قالب رسانه ای محدودیت ذاتی در ارائه یک سری از محتوا دارد. همان طور که نمی توان از کتاب توقع سرگرمی و تفنن به شکل غالب را داشت، نمی توان از فضای مجازی هم انتظار ارائه محتوای عمیق علمی داشت؛ فضای مجازی محدودیت ذاتی برای این کار دارد. فضای مجازی، فضای سرگرمی اســت نه فضای گشودن باب های علم به روی بشر. مسیر علم از قالب فضای مجازی نمی گذرد. تنها قالب کتاب کاغذی اســت که می تواند به درستی دانش را در عمیق ترین لایه ها انتقال دهد چرا که در این قالب از انتقال اطلاعات، تمرکز بالایی برای درک مطالب بوجود می آید. این قالب به مغز انسان اجازه چرخیدن در فضاهای دیگر را نمی دهد و تمامی ذهن درگیر محتوای واحد خواهد شد.
در حالی در کشور ما حرف از حذف چاپ کاغذی کتاب زده می شود که روند رو به رشدی از روی آوری جوامع توسعه یافته به مطالعه کتاب به صورت کاغذی دیده میشود (کار تحقیقی اندرو پرین (2016)شاهدی بر این مدعا اســت).
اگر نیاز به صرفه جویی در مصرف کاغذ هم داشته باشیم که داریم، راهکارهایی مانند گسترش کتابخانه ها وایجاد این فرهنگ که مردم به کتابخانه ها رجوع کنند و کتاب به امانت بگیرند راهکار درست تری به نظر میرسد. جامعه ما باید عادت به خواندن کتاب کاغذی کند، باید عادت کند به کتابخانه برود وقت بگذارد و مطالعه کند چرا که فرایند علمی؛ فرایندی شتابزده نیست و نیاز به تمانینه ذهنی دارد. جامعه ما هنوز روزنامه خوان نشده بود که تلویزیون فراگیر شد، هنوز از فضای اینترنت و سایت و ایمیل(فضای وب 1) به درستی استفاده نکرده بود که این مرحله را قلم گرفت و به یکباره وارد فضای شبکه های مجازی(وب 2) شد، هنوز کتاب خوان نشده بودیم که منوی گسترده ای از ebook ها در مقابل ما قرار گرفت. این پل زدن ها و پریدن هاو طی نکردن مراحل تکامل رسانه ها یک به یک، جامعه را بلکه انسان را با بحران روبرو می کند.
حرف بر سر این اســت؛ کسانی پیشنهاد توقف و محدود کردن چاپ کاغذی کتاب را می دهند که خود محصول همین سیستم اند و با خواندن کتاب به شکل سنتی به این درجه از دانش رسیده اند. باید صبر کرد تا کسانی در این خصوص تصمیم گیری کنند که خود در آینده محصول سیستم مطالعه کتاب های دیجیتال اند و معایب و مزایای این سیستم مسلما بر آنها آشکار تر خواهد بود. پیشنهاد نگارنده به صنعت نشر و به نهادهای متولی کتاب در کشور این اســت که اجازه دهند تب فضای دیجیتال کمی پایین بیاید و در خصوص هر نوع تصمیم گیری برای چاپ کاغذی کتاب با شتابزدگی عمل نکنند. والسلام
* دکترای مدیریت رسانه، مدرس دانشگاه تهران
این جایزه محققان حوزههای علوم زندگی، فیزیک پایه، ریاضیات، چالش دانشجویان و افقهای جدید را ارج نهاد.
برندگان حوزه علوم زندگی با جایزه سه میلیون دلار برای هر نفر عبارتند از:
1- "استفان اِلِج"، استاد ژنتیک و پزشکی دانشکده پزکشی هاروارد برای بررسی چگونگی ازدیاد تکثیر دیانای جهشیافته و افزایش خطر ابتلا به سرطان،
2- "هری نولر" رییس مرکز زیستشناسی مولکولی آر.ان.ای دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز برای مرتبط کردن نقش مرکزی آر.ان.ای در ریبوزوم و منشا حیات،
3- "رولاند نوسه"، استاد زیستشناسی رشد دانشگاه استنفورد و محقق موسسه پزشکی هاروارد هیوز برای کار در زمینه بررسی مسیر ژن Wnt و تاثیر آن بر سرطان،
4- "یوشینوری اوسومی"، استاد افتخاری موسسه تحقیقات مبتکرانه در موسسه فناوری توکیو برای بررسی فرآیند اتوفاژی یا خودخواری سلولی
5- "هدا یحیی الزغبی"، استاد دپارتمانهای پزشکی کودکان، ژنتیکی مولکولی و انسانی، نورولوژی و علوم اعصاب دانشکده پزشکی بایلور برای کشف پایههای بیولوژیکی آتاکسی مخچهای- نخاعی و سندروم رت
دکتر اوسومی، همچنین امسال موفق به دریافت جایزه نوبل پزشکی برای نمایش اهمیت نقش دیگرخواری سلولها شده بود.
سه نفر نیز توانستند جوایز سه میلیون دلاری را در بخش فیزیک پایه "جایزه دستاورد" دریافت کنند که دستاوردهای آنها در نظریه ریسمان، نظریه میدان کوانتومی و گرانش کوانتومی به رسمیت شناخته شده بود. اسامی آنها به شرح زیر است:
"جوزف پولچینسکی"، استاد دپارتمان فیزیک و عضو موسسه فیزیک نظری کاولی دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا، "اندرو ایترومینگر"، رییس مرکز قوانین بنیادی طبیعت در دانشگاه هاروارد و "کامران وفا"، استاد دپارتمان فیزیک دانشگاه هاروارد.
همچنین سه دانشمند دیگر به نامهای "رولاند دِرِوِر" . "کیپ ترون" از موسسه فناوری کالیفرنیا به همراه "رایتر والیس" از موسسه فناوری ماساچوست توانستند جایزه یک میلیون دلاری ویژه Breakthrough بخش فیزیک پایه را برای تحقیق مشارکتی در زمینه امواج گرانشی و تاثیر آن در فیزیک و نجوم دریافت کنند. دو میلیون دلار دیگر بین 1012 عضو این گروه تحقیقاتی تقسیم شد.
جایزه سه میلیون دلاری بخش ریاضیات نیز به "جین بورگین"، استاد دپارتمان ریاضی موسسه تحقیقات پیشرفته در پرینستون برای مشارکت در هندسه با ابعاد بالا، نظریه اعداد و چندین مطالعات نظریهای دیگر اهدا شد.
در بخش چالش دانشآموزان دبیرستانی نیز "دینا سی" 13 ساله سنگاپوری برای فیلم علمی "ویروسها و رقابت بشر برای مقاومت در برابر آنها" و "آنتونلا ماسینی" 13 ساله از پرو برای فیلم "درهم تنیدگی کوانتومی" هر کدام جداگانه موفق به دریافت جایزهای به مبلغ 250 هزار دلار به علاوه جایزهای اضافه برای معلمان و مدارسشان شدند. در این بخش، شرکتکنندگان باید یک فیلم علمی ابتکاری ارائه کنند که یک ایده یا اصل مهم علمی یا ریاضیاتی را به تصویر بکشد.
در بخش افقهای جدید نیز 10 محقق تازهکار در حوزههای فیزیک و ریاضی توانستند جوایزی به ارزش کلی 600 هزار دلار دریافت کنند.
به گزارش ایسنا، "جایزه دستاورد" از زمان آغاز در سال 2012 تاکنون بطور کلی حدود 200 میلیون دلار جایزه داده که سازمانهایی مانند گوگل، فیسبوک، 23andme و DST Global آن را تامین میکنند.
این جایزه توسط سرگئی برین، آن ووجکیکی، یوی و جولیا میلنر، مارک زاکربرگ و پیرسیلا چان بنیان گذاشته شده و با تجلیل از علم دانشمندان، به ایجاد هیجان در مورد پیگیری علم به عنوان یک حرفه میپردازد.
5454
دانش > دانش - همشهری آنلاین:
رضا منصوری یادداشتی دارد درباره انجمن ترویج علم. او در این یادداشت افزون بر این از هیات مدیره انجمن ترویج علم ایران نیز قدردانی کرده است. واکنش هیات مدیدره را هم در پی این یادداشت خواهید دید:
هنگامی که واژهای وارد زبان میشود ولی مفهومی که واژه روی آن سوار است ساخته و پرداخته گویشوران آن زبان نیست احتمال ایجاد سوءتفاهم بسیار است. به ویژه هنگامی که کلمه برگزیده در زبان سابقه داشته باشد. به واژه "گفتمان" در مقابل مفهوم "دیسکورز" در جامعهشناسی مدرن توجه کنید! کمتر فارسی زبانی آن را برای همان مفهوم مدرن "دیسکورز" به کار میبرد بلکه اکثر گویشوران ما آن را واژه شیک جدیدی به معنی گفتوگو به کار میبرند. اینگونه است که مصادره مفاهیم در زبان مدرن فارسی بسیار رایج است.
نمونه دیگر کلمه "علم" است که در حدود 1300 سال پیش وارد زبان فارسی شد و معادل دانش بود. این روزه هم هر دو واژه علم و دانش کمابیش معادل هم در فارسی به کار میروند و فرهگنویسی فارسی اخیر گواه بر این است که ما از تفاوت مفاهیم علم و عالم در دنیای مدرن با آنچه مربوط به تاریح و گذشته ما است، غافلیم و همین باعث سوءتفاهمهای بسیار در سیاستگذاری علم و فناوری در ایران شده است و مانعی برای توسعه ما ایجاد کرده است. زبان ما هنوز تفاوت میان دانش و معرفت به معنی مجموعه دانستههای بشری و علم به معنی فرایندی نوین در جوامع بشری پیشرفته نیست که دانش و فرهنگ و معرفت جدید تولید میکند و این گواه بر این است که ما فارسیزبانان هنوز واقف به امر مدرن علم نشدهایم.
نمونه دیگر واژه انجمن است. در فرهنگهای فارسی به معنی گرد هم آمدن است. مثلاً فرهنگ معین آن را به معنی مجمع و مجلس میگیرد و نیز گروه افرادی که برای هدف مشترکی گرد هم جمع شوند مانند انجمن خیریه! فرهنگ جدیدتر سخن آن را به معنی سازمان یا کانونی میگیرد که اعضای آن در یک حرفه یا منافق مشترک فعالیت میکنند مانند انجمن خوشنویسان! به نظر میرسد در ذهن اکثر ما این معنیها غالب باشد. اما معنی مدرن آن در فارسی بسیار ظریف شده است. حتی ویکیپدیای فارسی که سعی کرده است به این معنی مدرن نزدیک بشود آن را جمعی با علایق صنفی تعبیر کرده است که هنوز با معنی انجمنی مانند انجمنهای علمی که دو وزارت علوم و بهداشت مجوز فعالیت میدهند بسیار متفاوت است. به همین دلیل وزارت علوم مثلاً به انحمنی به نام "انجمن فیزیکدانان ایران" مجوز نمیدهد اما به انجمن فیزیک یا انجمن علوم فیزیکی چرا! همینطور به انجمن مروجان علم مجوز نمیدهد اما به انجمن ترویح علم چرا! میدانید چرا؟ انجمن مروجان علم باید برود به وزارت کشور و مجوز صنفی بگیرد. این اقعیتها را میشود نقد کرد و "گفتمانی" درباره نقد آن به راه انداخت اما تا زمانی که این گفتمان به واقعیتی اجرایی تبدیل نشده باید فقط به واقعیتها پرداخت و نقد را در حیطه واقعیت نگهداشت نه در حیطه گفتمان!
انجمنهای علمی قرار است واسطی باشند میان دانشگران یک رشته (به زبان متعارفتر اهل علم یک رشته)، که در عرف مدرن به آن اجتماع علمی آن رشته مینامند، و جامعه به معنای عام آن! در مورد علومی بنیادی مانند علوم پایه این تفکیک کاملاً روشن است اما در میان علوم کاربردی این تفکیک گاهی سخت میشود. مثلاً کارگروه اپتیک که از انجمن فیزیک منتزع شد و انجمن اپتیک و فوتونیک را تأسیس کرد به یک باره اوج گرفت. انواع کارکنان رشته اپتیک در جامعه به آن پیوستند که البته بنا بر آییننامههای وزارتی نمیتوانند عضو پیوسته باشند. به این ترتیب انجمنهای علمی با مجوز وزارت معنی بسیار خاص و حیطه اختیارات خاص و و ظایف خاصی دارند که آنها را از انجمنهای صنفی یا انجمنهای عامالمنفعه یا "هیئت"های محلی جدا میکند. بیتوجهی به این تمایزها بسیار سوءتفاهم در جامعه ما فارسیزبانان ایجاد میکند که باید کوشید از آن بر حذر بود و دچار آن نشد.
از طرف دیگر انجمن داری فعالیتی است بسیار پیچیده به خصوص در شرایط فرهنگی ما! توجه داشته باشیم انجمن-هایی که بیش از 80 سال در ایران فعالیت دارند، مانند انجمن فیزیک ایران، هنوز گرفتار مشکلات مدیریتیاند. ما هم اکنون بیش از 300 انجمن علمی در ایران داریم و بعید است بشود گفت بیش از 10 در صد آنها در حال قوام یافتن و بقیه هنوز در دوران نوباوگی و رشد انجمنیاند، نباید جز این هم انتظار داشت. موارد چندی هستند که وزارت از فعالیت آنها جلوگیری کرده است چون به چاله فعالیتهای صنفی افتادهاند. انجمن ترویج علم هم در شرایط سختی است که انتظار از آن را باید متناسب با سنش مهار کرد.
نزدیک به 15 سال پیش هنگامی که کوشش شد برای این انجمن مجوز گرفته شود در چگونگی فعالیت آن بسیار ابهام وجود داشت، اما تأسیس شد. چند دوره از هیئت مدیره را پشت سرگذاشتهایم. خود من در سالهایی در وزارت مشورت میدادم که به نظر من این انجمن به دلیل فعالیت کمرنگش و به دلیل مراعات نکردن اساسنامه و آییننامههای وزارتی شاید باید تعطیل اعلام بشود. خوشحالم که میبینم اینطور نشد و همکاران علاقهمند دانشگاهی کوشش میکنند در عین مراعات آییننامههای وزارتی جای خودشان را میان دانشگران از یک طرف و میان مروجان علم از طرف دیگر و جامعه به معنی عام آن پیدا بکنند. کاری است بسیار دشوار و دشوارتر از هر نوع انجمنداری دیگر. من این را با پوست و استخوان خودم حس میکنم و به مسئولان آن دستمریزاد میگویم که انشاالله سنت پایداری برای این انجمن و راه همواری برای هیئت مدیرههای بعدی باقی بگذارند. مروجان علم هم که با عشق به ترویج علم میپردازند خوب است به این وظیفه سنگین و شرایط بسیار سخت انجمنداری توجه بکنند و خود را بازوی قوی برای انجام بخشی از اهداف این انجمن تلقی کنند. همدلی و همکاری در هر شرایطی اکنون مهمتر از هر چیز است.
استاد گرامی آقای دکتر منصوری از حمایت همیشگی و همه جانبه جناب عالی از انجمن ترویج علم که میوه اندیشه و تلاش شما و بسیاری ار بزرگان علم کشور بوده است و نیز لطف و حمایت پایدارتان از هیات مدیره انجمن صمیمانه سپاسگزاریم.
ما نیز امیدواریم و با تمام وجود در خدمت هستیم تا مروجان علم آستین همت بالابزنند و با روحیه و شیوه علمی - ترویجی به مساعدت انجمن ترویج علم که نهادی داوطلبانه و مدنی است بشتابند
با روحیه مشارکت و همکاری است که نهال انجمن میتواند رشد کند، ببالد و سایه گستر شود.
در مقابل همه کوشندگان راستین ترویج علم در سراسر ایران و جهان سر تعطیم فرود می آوریم و از روش و منش علمی - اخلاقی جناب عالی سپاسگزاریم.