جام جم سرا: این جملات بخشی از سخنان دختر دانشجوی خوابگاهی است که به علت دیررسیدن به خوابگاه، مسئول خوابگاه به وی اجازه ورود نداده بود.
«ش- الف» دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی و ساکن خوابگاه خودگردان فاطمه الزهرا (س) ماجرای آن شب را که به گفته خودش شب وحشتناکی بود، این گونه تعریف میکند: آن شب حدود ۱۰ یا ۱۵ دقیقه دیر رسیدم و هر چه به مسئول خوابگاه اصرار کردم که هیچ سرپناه دیگری ندارم و اگر وارد نشوم باید تا صبح کنار خیابان بمانم، مسئول خوابگاه اجازه ورود به من نداد.
وی با اشاره به اینکه حدود نیم ساعت پشت در خوابگاه مانده و التماس کرده تا بلکه در باز شود، میافزاید: در این مدت باوجود تاریکی و حتی احتمال ایجاد مزاحمت از سوی کارگران ساختمانی داخل کوچه، مسئول خوابگاه باز هم راضی به باز کردن در نشد.
به گزارش جام جم سرا، این دانشجوی دختر درباره تجربه تلخ سپری کردن یک شب تا صبح در خیابانهای تهران، میگوید: بعد از اینکه از بازشدن در خوابگاه ناامید شدم، به ناچار دنبال یک سرپناه گشتم. به چند مهمانسرا رفتم اما از آنجایی که نامه اماکن را میخواستند به من اتاق ندادند. به فکر دوستان و آشنایان افتادم، هیچکس در آن شب نبود، تنها من ماندم و خیابانهایی که سیاهی شب و سکوت ترسناکی آن را فرا گرفته بود و تنها گهگاه صدای بوق و ترمز ماشینها بود که زهره ترکم میکرد. آن شب تا ساعت ۲ بامداد در خیابانهای تهران سرگردان بودم. هنوز هم وحشت آن شب در من تازه است. دائم از خودم میپرسیدم «آیا مسئول خوابگاه راضی میشد دخترش شبانه در خیابانهای تهران بیسرپناه بماند؟ چگونه به این راحتی مرا که دور از خانوادهام هستم، در خیابان آواره کردند؟» و خیلی سوالاتی که هنوز هم برایشان پاسخی پیدا نکردم.
وی ادامه میدهد: وقتی از پیدا کردن سرپناهی در آن وقت شب ناامید شدم، یاد ترمینال افتادم. راهم را به سمت ترمینال که سالن آن شاید امنترین مکان برای من بود کج کردم. ساعت ۳ و نیم بود که خود را با آژانس به ترمینال رساندم و شب را روی صندلی با چشمانی خیره به کفشهای مسافران گذراندم.
این دانشجو از ارسال نامه اعتراض و شکواییه خود به اتحادیه خوابگاههای خودگردان خبر میدهد و میگوید: متاسفانه هنوز خبری نشده است.
شوکتی رییس اتحادیه خوابگاههای خودگردان کشور با تایید چنین اتفاقی و با اشاره به دریافت نامه دانشجوی مذکور میگوید: با توجه به آییننامه داخلی خوابگاههای خودگردان، درب خوابگاه در ساعت مقرر بسته خواهد شد و هیچ فردی حق ورود به خوابگاه را ندارد، این خانم هم با ۱۰ دقیقه تاخیر به خوابگاه رسیده است و از لحاظ قانونی نباید درب باز میشده اما از لحاظ اخلاقی و عرف جامعه با توجه به شرایط جامعه باید اجازه ورود به این خانم داده میشد.
وی با تاکید بر اینکه این مسئله به هیچ وجه از نظر اتحادیه قابل قبول نیست و هیچ کجای دین و اخلاق اجازه چنین رفتاری نمیدهد، میافزاید: اتحادیه از حق این دانشجو دفاع خواهد کرد و به هیچ وجه نباید به خاطر تاخیر خانمی را تا صبح در خیابان بگذاریم. اتحادیه تذکر کتبی به این خوابگاه داده است و فرصتی تعیین شده تا مدیریت خوابگاه با این مسئله برخورد کند؛ در صورت عدم برخورد صحیح با این مسئله در شورای حل اختلاف اتحادیه این موضوع مطرح خواهد شد و در صورت لزوم حتی مجوز خوابگاه لغو خواهد شد تا از هر کسی حقوقی ضایع شده است احقاق حق صورت بگیرد.
به قانون عمل کنیم یا به اخلاق!؟
زیاد، مدیر خوابگاه فاطمه الزهرا و عضو هیئت مدیره اتحادیه خوابگاههای خودگردان هم با تایید وقوع چنین اتفاقی میگوید: ظرف یک ماه گذشته این خانم چندین بار با تاخیر به خوابگاه مراجعه کرده است این اتفاق مسئله ای است که قانون برای ما تعیین کرده است، مطابق قانون راس ساعت ۱۰:۳۰ باید درب خوابگاه بسته شود و از ورود افراد ممانعت به عمل آید. سوال اصلی اینجاست که ما باید به قانون عمل کنیم یا به اخلاق؟ در صورت ورود این خانم متهم بیقانونی میشدیم و حال متهم به بیاخلاقی.
مدیر خوابگاه فاطمه الزهرا درباره برخورد با این مسئله و پاسخ به اتحادیه میگوید: من به مسئول خوابگاه نیز گفتم که عملش خلاف اخلاق بوده و این برخورد را قبول ندارم. بر همین اساس روز یکشنبه بناست در اتحادیه جلسهای در همین موضوع بر گزار شود تا به این مسئله رسیدگی شود.
آنچه در این مسئله قابل توجه است اجرای قانون به قیمت آوارگی شبانه دختری است، اتفاقی که میتواند برای هر دانشجوی دیگری در ابعاد بزرگتر و تلختر رخ دهد. مسئولان این خوابگاه خودگردان در دفاع از رفتار خود در حالی به آییننامههای موجود اشاره میکنند که بیشک هیچ فرد مسئول و غیرمسئولی نیز راضی به این نمیشود که یک دانشجو ولو متخلف، پشت در خوابگاه بماند و شب را تا صبح در خیابانها سپری کند. (محمد حسن سیدزاده/ایسنا)
جام جم سرا: اما «ش ـ الف» زنده است، دختر دانشجوی دانشگاه علامهطباطبایی که هیچکدام از این اگرها برایش اتفاق نیفتاده و از ماجرای شب حادثه جان سالم به در برده، ولی با این حال راوی شبی است که میتوانست برای یک دختر جوان بیسرپناه در شهری هزار رنگ همچون تهران به تلخترین شیوه به صبح برسد.
او ساکن خوابگاهی است که قانون گفته درهایش باید ساعت 10:30 شب بسته شود. شبی که او پشت درهای بسته خوابگاه ماند و التماس کرد که به داخل راهش بدهند، چند دقیقهای از 10:30 گذشته بود، برای همین او ماند و دری که باز نشد، او ماند و التماسهایی که به جایی نرسید و او ماند و شهری که در آن یک آشنا هم نداشت.
آن شب، «ش ـ الف» پس از اینکه هیچ مهمانسرایی راهش نداد، تا ساعت سه و نیم در خیابانها پرسه زد، البته با یک دنیا بیم و هراس تا اینکه راه کج کرد به سمت یکی از ترمینالهای شهر که امنیتش دستکم از خیابانهای خلوتی که آدمهای پرسهزن در آن حتی نفس کشیدنشان هم مشکوک به نظر میرسد، بیشتر است.
او تا صبح آنجا ماند و به قول خودش تا روشن شدن هوا فقط زل زد به کفشهای مسافران و بعد هم وحشت یک شب خیابانگردی و سرگردانی را نقل کرد برای خبرنگار ایسنا تا همه بدانند قانون سختگیرانه یک خوابگاه دانشجویی میتواند کار را به کجا برساند.
مسئولان این خوابگاه آنچه را که با ش ـ الف کردهاند، کتمان نکردهاند، اما این سختگیری را ربط دادهاند به سابقه تاخیرهای او و این نیت که این دانشجو باید تنبیه شود؛ به اعتقاد من یک ربط ناشیانه که نهشان تنبیه را حفظ میکند و نه اثرگذاری توبیخ را بالا میبرد.
تاخیر یک دانشجوی ساکن خوابگاه البته اتفاقی مورد تائید نیست، چون شرط اول دانشجو بودن، داشتن نظم است و رعایت قانون، اما حتی یک دانشجو ممکن است به هزار و یک دلیل زمانبندیاش به هم بریزد و سر وقت به خوابگاهش نرسد و لازم باشد قانون سختگیر کمی منعطف اجرا شود.
مسئولان خوابگاه میگویند قانون گفته باید دست رد به سینه دانشجویانی از این جنس زد، اما حتما این قانون نگفته دختری بیپناه را باید در خیابان رها کرد.
بعضی وقتها برداشتهای ما از قانون است که خطاست، خطا به اندازه راضی شدن به سرگردانی یک دانشجوی تنها در شهری بیدر و پیکر آن هم به بهانه تنبیه و درس عبرت شدن برای او، غافل از اینکه پایان آن شب تنهایی میتوانست اتفاقاتی خشن و ناخوشایند باشد؛ تجربهای که میتوانست جانی را تهدید کند و فرصت درس عبرت گرفتن را از او بگیرد.(مریم خباز/ گروه جامعه)
جام جم سرا: اگر شما هم اساماس، جملات و پیامکهایی زیبا در این زمینه دارید میتوانید برای استفاده دیگران در قسمت نظرها بنویسید یا نظر خودتان را درباره اس.ام.اس های ذکر شده با ما و دیگران در میان بگذارید:
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر بر شما مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
میلاد بانوی مهر و وفا، مظهر جود و سخا، حضرت معصومه علیهاالسلام مبارک باد.
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
.
دختری نباش که به مردی نیاز داره
دختری باش که مردی به اون نیاز داره
این دو باهم خیلی متفاوتند...
روزت مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
دختری نباش که به مردی نیاز داره
دختری باش که مردی به اون نیاز داره
و این دو باهم خیلی متفاوتند.
روزت مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
به یمن میلادت، ذره ذره نور میشویم و قطره قطره حضور، و دل را به سرای کرامتت دخیل میبندیم تا در روز مقدس تولد تو با دستهای پاکت تطهیر شویم.
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
دختران فرشتگانی هستند از آسمان
برای پر کردن قلب ما با عشق بیپایان
این روز بر دختران امروز و مادران فردا مبارک.
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
دختر، خاطرات شاد و خوشی گذشته، لحظات شاد حال و امید آینده است.
تقدیم به دختر امروز و مادر آینده
روزت مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
خداوند لبخند زد
دختر آفریده شد!
ای لبخند خدا، روزت مبارک
روز دخترای گل مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
خداوند لبخند زد و دختر آفریده شد!
ولی خوب از اشکهای آقایان هم نمیشه به سادگی گذشت!
با این حال، روزت رو بهت تبریک میگم ;)
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
تقدیم به بهترین دختر دنیا و امید حیات من. با آرزوی بهترین و برترینها برای فرشته زندگیم...
دخترم روزت مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
اگه فقط یه دونه دختر خوب و مهربون توی دنیا باشه، اون تویی...
روزت مبارک عزیزم
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
پیامبر اکرم (ص): بزرگترین سرمایه دختر و زن مسلمان «حیا» است که ثمرة آن، مهار شهوت و تضمین عفّت او خواهد بود...
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
سالروز میلاد خانم فاطمه معصومه (س) و روز ملی دختر را به همه بانوان پاک و آسمانی تبریک عرض میکنم.
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
تقدیم به همه دختران
همه آن موجودات پاک و الهی که وجودشان مایه حیات بشر است...
روز دختر مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
این روز رو به دختران دیروز، ترشیدگان امروز و به احتمال ضعیف، همسران فردا تبریک میگویم! (خخخخ! جنبه شوخی داشته باش خب!)
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
میشــــه اسـم پاکتو رو دل خـــــدا نوشت / میشه با تو پر کشید تــــوی راه سرنوشت/ میشـــه با عطـر تنت تا خــــود خـدا رسید/میشــه چشــم نازتو رو تن گلهــــا کـشید.
روز دختران مبارکتان باد
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
اگه فقط یه دونه دختر خوب و مهربون توی دنیا باشه، اون تویی...
روزت مبارک عزیزم
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
.
عزیزم امروز روز توست، امیدوارم از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری و به تمام خواستههای زندگیت برسی
عرض تبریک به بهترین دختر دنیا
روز دختر مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
من از تو گلبنی بهتر ندیدم / ز تو باغ گلی خوشتر ندیدم
میان این همه گلهای عالم / گلی خوشبوتر از دختر ندیدم...
روز دختر مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
روز دختر مبارک. امیدوارم مثل حنا با مسولیت؛ مثل کزت صبور؛ مثل ممول مهربون، مثل جودی شاد و سر زنده؛ و مثل سیندرلا خوشبخت باشی!
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
ای بهار آرزوی نسل فردا، دخترم /ای فروغ عشق از روی تو پیدا، دخترم/ چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد / نشکند آیینهات را چشم دنیا، دخترم/ دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام / تا نیفتی در راه آزادی از پا، دخترم/ کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر / دم مزن تا میتوانی از دریغا، دخترم/ با مدارا میشوی آسوده دل، پس کن بنا / پایه رفتار خود را بر مدارا، دخترم
روزت مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
خداوند ناز خود را در دختر تجلی داد
ای نازترین ناز خدا روزت مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
میلاد بانویمان حضرت معصومه علیهاالسلام، نور به چشمها میپاشد و سرور به دلها و رایحه بهشتیاش، مشام دل را با عطر خوش حضور مینوازد. میلاد آن دخت بهشتی بر شما مبارک باد
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
سلام بر تو، بانوی آبها و آیینهها
سلام بر تو، زیباترین مطلع غزلهای عاشقی
سلام بر نجابت دستها و کرامت نگاههایت
«اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطمة معصومه»
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
مژده باد طلوع توای معصومه زکیّه که بارقه شهاب تو روشنایی دیگر در شبهای مناجات اهل زمین است.
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
برای دختر گلم یه آسمون عشق میارم/ برای ناز اون چشاش سخاوت هدیه میارم/ یک دل پر امید و مهر، ترانه ساز غصه ها/ هدیه من به دخترم، همون غریب بیریا........ دخترم روزت مبارک.
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
دختر موجودی است که:
وقتی تعجب میکند میگوید واااااااااا!!
وقتی خوشحال است میگوید بمیری الهییییییی!!
وقتی غمگین است آه میکشد
وقتی میترسد جیییییییغ میکشد
وقتی بدش میآید میگوید ویشششش.
وقتی خوشش میآید میگوید ووییییی.
همه عناصر ذکور گیتی در عشق او واله و سرگردانند.
تاریخ تولد و شماره کفش با جناق پسر عمهٔ دختر خالهٔ داماد همسایهٔ فلان بازیگر و خواننده را میداند!
از سوسک اصلا نمیترسد بلکه چندشش میشود!
با این حال، به من که این همه وقت گذاشتم و اینا رو براش اس زدم یه دستت درد نکنه نمیگه!
عیب نداره... روزت مبارک باشه!
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
ای همه آسمان شده، خیره به هر نگاه تو
چشم رضا ستاره شد، مانده کنارِ ماه تو
لشگرِ حوریان ببین، برگِ خزانِ مقدمت
آمده تا که بال خود، فرش کند به راه تو
فرخنده زمان ولادت حضرت معصومه بر شما مبارک
.
اس ام اس تبریک ولادت حضرت معصومه و روز دختران|جام جم سرا
جام جم سرا: نرسیده به میدان بهارستان، راسته بازار کارتهای دعوت یا عروسی است. البته در میدان انقلاب، سر پل امیربهادر و حتی سطح شهر هم مغازههایی از این دست پیدا میشود که قیمتهای متفاوتی دارند . اما بازار اصلی کارت عروسی حوالی بهارستان است. در این راسته دهها مغازه وجود دارد که به صورت انحصاری و حتی تخصصی در زمینه فروش انواع کارتها فعالیت میکنند و شما به راحتی میتوانید از میان آنها کارت دلخواهتان را پیدا کنید.
«شتری است که در خانه همه میخوابد. در خانه ما هم خوابید!
خب پیش میآید دیگر! شما هم خبطی مرتکب شوید بیایید دور هم، همدیگر را میبینیم و شوخی میکنیم و میخندیم؛ غذای خوب هم سفارش دادهایم، میوه درجه یک هم ایضاً.
فقط ما این همه خرج کردهایم، شما جوگیر نشوید، کادوی گران بخرید؛ همان یک سکه کافیست، البته ما به نیمش هم راضی هستیم.
در ضمن، جمع بزرگونه است
دلبندانتان فعلاً در منزل بمانند تا وقتی دلبند ما به دنیا آمد برای تولدش دعوت کنیم»
«قصه ما از اونجایی شروع میشه که دخترخانم و آقا پسر عروسیشون بهپامیشه
هر چی بگین سور و سات فراوونه شیرینی و شام، ساز و دهل که میزونه
اونی که کمه تو قصه شون شمایین حتماً تشریف بیارین
ما عکاس و فیلمبردار داریم شما زحمت نکشین
نکته: موقع ورود عروس و داماد میوه پوست نکنید چون چسبزخم نداریم.»
ادبیات کارتهای عروسی با آنچه قبلترها دیده بودیم، فرق کرده. جملاتی را که بالاتر خواندید، احتمالاً در کارتهایی که این روزها برای دعوت به جشن عروسی به شما داده شده، خواندهاید. حتماً این را هم میدانید که برخی به محض اینکه کارت را دریافت میکنند این جملات را میخوانند و برخی نیز بی توجه به کلمات آن، تنها به شکل و شمایل کارت و سادگی یا کوچک و بزرگ بودن آن توجه میکنند و برخی نیز صرفاً به تاریخ و محل جشن توجه میکنند...
قیمت کارتهای عروسی در حال حاضر بین 300 تا 4000 تومان در نوسان است. پنجاه درصد از مردم کار ساده اروپایی را انتخاب میکنند و نیم دیگر کارتهای شلوغ را. اما برند کاغذی که جنس آن فابریانو و متالایز باشد از همه مناسبتر است که قبلاً هر کارتی 300 تومان بود و الان 800 تومان قیمت دارد |
در هرحال بعضی از صاحبان مجالس عقد و عروسی برای چشم و هم چشمی هم که شده حتی جملاتی را روی کارت چاپ میکنند که شاید خودشان از معنای آن اطلاع درستی نداشته باشند.
کارتهایی با سلیقههایی متفاوت
محسنی از مغازهداران راسته بهارستان 15 سال در این کار است و عاشق کارش است چون هم در کار چاپ و گرافیک بوده و هم حالا طراحی بسیاری از کارتها را خودش انجام میدهد و پس از چند سال سلیقه مشتری دستش آمده و مشتری را راضی میکند چون معتقد است کسی که عاشق کارش باشد با عشق کار میکند و سختیهای کار برایش کمرنگ میشود.
از محسنی درباره کارتهای عروسی میپرسم و او میگوید: قیمت کارت دعوت عروسی بسته به مدل و جنس آن فرق دارد. در حال حاضر کارتهای خارجی که از ترکیه وارد میشوند و کارتهای چوبی، گرانترین نمونههای موجود در بازار هستند که هر عدد از آنها از 5 تا 40 هزار تومان قیمت دارند. البته کارتها تنها از این کشور وارد نمیشود و اندونزی، مالزی، کره، چین، تایلند و کانادا نیز از جمله کشورهایی هستند که ما از آنها کاغذ وارد میکنیم که در این میان کشور اندونزی در رتبه بعد از ترکیه قرار دارد که بهترین نمونه کاغذ را دارد. مالزی هم کاغذ تحریر خوبی دارد و حالا چین و کره هم در این کار مهارت خوبی دارند. البته کاغذ به ما مستقیماً داده نمیشود به تولیدکننده فروخته میشود و تولیدکنننده هرازگاهی پکیج کاری را که طراحی کرده برای ما میآورد و ما از میان آنها کارتهایی که خودمان مدنظر داریم انتخاب میکنیم. البته در کشور ما هم شرکت پارس تولیدکننده کاغذ است که جنس نسبتاً مرغوبی دارد اما به پای ترکیه نمیرسد میتوانم بگویم که کارتهای سادهتر با کاغذ کاهی و مقواهای نازک ممکن است کمتر از 500 تومان تمام شوند و اگر حساسیت روی کارتان داشته باشید و نمونه خاصی را جویا شوید و در حد نرمال قیمت بخواهید، قیمت کارتهای عروسی در حال حاضر بین 300 تا 4000 تومان در نوسان است. البته پنجاه درصد از مردم کار ساده اروپایی را انتخاب میکنند و نیم دیگر کارتهای شلوغ را البته برند کاغذی که جنس آن فابریانو و متالایز باشد از همه مناسبتر است که قبلاً هر کارتی 300 تومان بود و الان 800 تومان قیمت دارد.
او اضافه میکند: مدتی است که کشورهای تاجیکستان و افغانستان یکسری کارت را به صورت عمده از ما خریداری میکنند؛ البته ایرانیهای خارج از کشور و برخی خارجی ها که حتی مسلمان هم نیستند مشتری ما هستند برای اینکه کارت اینجا برایشان ارزانتر درمیآید. چون دراین کشورها برای هر مهمانی که در مراسم شرکت میکند، کارتهای متعددی چاپ میشود؛ از کارت دعوت و کارت روی میز و کارت هتل گرفته تا کارت اتاق مهمانها و تشکر از حضور در مراسم و... آنها از آنجا که در مراسمشان انواع کارتها را تهیه میکنند، امکان دارد هزار پوند برای یک ست کارت عروسی هزینه کنند، ولی در کشور ما هزینه به مراتب کمتری برای این کار پرداخت میکنند. از طرفی شهرستانها هم به صورت عمده از بهارستان به خاطر ارزانتر بودنش خرید میکنند. حتی افراد هم به صورت انفرادی کارت عروسی شان را از ما خریداری میکنند چون معتقدند که کار تهران با شهرستان فرق دارد و به روزتر است چون کارتی که در تهران مد است در شهرستان یک سال دیگر مد میشود. البته درشهرستان کارهای ساده کمتر طرفدار دارد.
مغازههای راسته بهارستان معمولاً دو بار در سال یعنی 10 روز پس از اربعین و 10 روز پس از پایان ماه مبارک رمضان، ویترین خود را به طور کامل تغییر داده و مدلهای جدیدی را جایگزین میکنند |
کارتهای ساده، هم زیباتر و هم مرغوبتر
از او درباره قیمت کارتها میپرسم که ادامه میدهد: برخی از کاغذهای این مغازه خارجی است و به خاطر این از 800 تا هزارو 800 تومان قیمت دارد که این بخاطر این است که هم کار بیشتری روی آن انجام شده و هم به خاطر لیزری که روی کاغذ صورت گرفته و هم به خاطر مونتاژ و جنس نویی است که دارد. البته کارت خام از 200 تا 400 تومان است و بقیه حاشیه کار محسوب میشود.
محسنی همچنین اضافه میکند: مد زیاد در کارت عروسی کارایی ندارد. یک مغازه کارت عروسی ساده میفروشد و در مغازه دیگر کارت شلوغ. کارت عروسی شلوغ اصولاً تزیینات بیشتری دارد و از کاغذهای پست و نامرغوب استفاده میشود اما کارهای ساده باید از کیفیت بالایی برخوردار باشد تا خودش را بهتر نشان دهد. به عنوان نمونه کارهای ساده هر 100 تا کارت با چاپ 110 هزار تومان و کار شلوغ هر 100 تا با چاپ 70 هزار تومان هزینهاش میشود.
البته سالهای قبل از سوریه و کشورهای عربی کاغذ وارد میکردیم که بیشترشان طرح چوب و اکلیل داشتند و شلوغی در کارش بود که حالا دیگر خبری از آنها نیست و چین این کار را ادامه داده است.
کارتهای ترکیهای پیشتاز در قیمت بالا
سعادت که 25 سال است در راسته بهارستان یک مغازه کوچک دارد میگوید: من خودم طراحم و بسیاری از کارهای این مغازه از ایده های خودم است. متأسفانه در کشور ما برای ایده ارزشی قائل نیستند وگرنه وضع بازار این قدر کساد نبود. ما بیشتر کارتهای ایرانی میفروشیم و برای اینکه مشتری تنوع کارت را هم در مغازه ببیند از کارهای ترکیه و سوریه هم استفاده میکنیم. گرانقیمت ترین کارت خارجی ترکیه است که از 22 هزار تا 50 هزار تومان نوسان قیمت دارد که افراد خاص آنرا میخرند چون جنس کارتش خوب است. البته این منهای هزینه چاپ و اینکه کارتتان برجسته و یا معمولی باشد است. هر چه متن بیشتر و رنگها بیشتر و طراحی روی آن بیشتر باشد طبیعتاً قیمتش بالاتر میرود.
کم سن تر که بودیم کارتها خیلی سادهتر از الان بودند و کارتها با چند خط شعر سرو ته شان هم میآمد اما الان کارتها از تنوع بسیاری برخوردارند و میتواند تا حدود زیادی توقعات و سلیقههای افراد مختلف را تأمین کند.
او ادامه میدهد: سه سالی است که کارمان کساد شده و تنها در اعیاد، فروش ما خوب است و در ماه محرم و صفر و ایام فاطمیه و ماه رمضان و عید کارمان حسابی کساد میشود. البته در ایام دیگر ما برای ترحیم یا جشن تولد و فردی که از زیارت عتبات عالیات برگشته نیز کارت چاپ میکنیم که این کارتها به اندازه کارت عروسی تنوع ندارند و با چند نمونه کارت انتخاب میشود و بسته به شکل و ساده بودن یا شلوغ بودن کارت تقریباً ارزانتر درمیآیند. مثلاً برای 100 کارت 30 هزار تومان مشتری میپردازد. اگر هم عکس روی کارت حک شود یک مبلغی نیز به آن اضافه میشود.
مغازههای راسته بهارستان معمولاً دو بار در سال یعنی 10 روز پس از اربعین و 10 روز پس از پایان ماه مبارک رمضان، ویترین خود را به طور کامل تغییر داده و مدلهای جدیدی را جایگزین میکنند.
بازار خنچه عقد
استفاده کردن از خنچه عقد در مراسم ازدواج از گذشتههای خیلی دور در کشور ما مرسوم بوده است. خیلیها این رسم را همچنان حفظ کردهاند و آن را خوش یمن میدانند و معتقدند که این رسم باعث شور و نشاط و پایداری زندگی عروس و داماد میشود. خیلیها هم حالا دیگر کمتر به رسم و رسوم فکر میکنند و تنها از خنچه عقد در محضرها و تالارها به صورت دکوری استفاده میکنند.
میگویند که در سفره عقد باید شش قلم جنس وجود داشته باشد، که هرکدام بیانگر آرزویی برای عروس و داماد است. سفره عقد معمولاً شامل گردو، بادام، فندق، نان و نبات و تخم مرغ است. در این میان ظرفهایی از شیرینی و نان و پنیر وسبزی و عسل که کنایه از تلخ و شیرینی زندگی مشترک است نیز وجود دارد. در این بین تخم مرغ در سفره عقد نمادی است برای باروری و نان نشانه برکت و روزی و نبات هم نشانه شیرین کامی است.
اگر برای مراسم خود یا نزدیکانتان تصمیم دارید خنچه عقد بگیرید، به تقاطع سعدی –جمهوری، کوچه مهران یا کوچه رفاهی سری بزنید. در این راسته چند مغازه است که در این کار شهره و خبرهاند و هم تولید و هم فروش این وسایل را بر عهده دارند. البته در سطح شهر نیز میتوان این سفره را یافت اما به صورت پراکنده و با قیمتهای متفاوت.
اجاره خنچه عقد از 100 هزار تومان تا 400 هزار تومان است. اگر تزیینات بیشتری نیز به این خنچه اضافه شود بسته به تعداد تکهها قیمتها بالا و پایین میشود. خنچه عقد به محضرها، مزونها و تالارها با قیمتی مابین 500هزار تومان تا 2 میلیون تومان داده میشود |
کاری که شادمانیاش بیشتر از زحمتش است
معتمدی، فروشنده خنچه عقد، منسوخ شدن رسم و رسوم را یکی از دلایل استفاده نکردن از خنچه عقد ذکر میکند و میگوید: امروز به رسم و رسوم استفاده از خنچه عقد در خیلی از خانوادهها توجهی نمیشود چون معتقدند که خنچه عقد حتی در محضر هم باشد کافی است در حالیکه به نظر من خنچه عقد باید در خانه برپا شود چون میتواند خوشبختی و خوش یمنی برای تازه عروس و داماد به همراه بیاورد. سالها پیش که مردم ازدواج میکردند، طبق میکشیدند و آجیل زندگی شان را در این سفرهها میگذاشتند. الان در بعضی روستاها و شهرهای مختلف هنوز این رسم وجود دارد و مردم برای خرید خنچه عقد شان مثل سابق خرید نمیکنند.
معتمدی که سفرهآرا و از تولیدکنندگان قدیمی اقلام سفره عقد است، میگوید: حدود سیسال پیش وارد این کار شدم و پدرم نیز سالها در این کار بود. یادم میآید اوایل که وارد این کار شدم در سال 61 و 62 اگرعروس و دامادی برای خرید میآمدند کل لباسهای عروس 650 تومان یعنی 650 تک تومان میشد اما حالا پس از چند سال باید کلی پول بپردازید تا کارتان راه بیفتد.
او در مورد نحوه چینش خنچه عقد همچنین میگوید: کار ما چیدن سفره عقد است. برخی مشتریها با گل طبیعی سفره عقد را میچینند و برخی نیز مصنوعی. مواد اولیه یک سفره عقد مثل گردو، بادام، فندق، نبات و نان همه طبیعی است و تنها تخم مرغ آن مصنوعی است اما مواد دیگری که در سفره عقد چیده میشود. اینکه چند تکه باشد قیمتش مهم است. بیشتر سفره عقدها 6 تکه است و با ظروف آلومینیوم، پلی استر، آهن و نقره که خود این ظروف نیز قیمتهایش متفاوت است تزئین میشود.
او در مورد کارش همچنین توضیح میدهد: کار ما با شادی همراه است و انرژی اش مثبت است و اما عیب بزرگ کار ما این است که برخی از افرادی که برای اجاره خنچه عقد میآیند تنها یک کارت شناسایی ارائه میدهند و بعد امکان دارد که خنچه عقد را پس ندهند. آن زمان ناتوان در برگرداندن محصولاتمان هستیم چون بیشتر این افراد تنها با یک شماره با ما در ارتباط هستند مگر آنکه کارگران ما برای سفرهآرایی به خانه مشتریان بروند در غیر این صورت این اتفاقات گاهی میافتد اجاره خنچه عقد در این مغازه از 100 هزار تومان تا 400 هزار تومان است. البته اگر تزیینات بیشتری نیز به این خنچه اضافه شود بسته به تعداد تکهها قیمتها بالا و پایین میشود. همچنین ما خنچه عقد را به محضرها، مزونها و تالارها با قیمتی مابین 500هزار تومان تا 2 میلیون تومان هم میفروشیم.
گاهی اوقات هم عروس و دامادهایی که خنچه عقد را سفارش دادهاند، به دلایلی به پای سفره عقد نمیرسند و متأسفانه کارشان به جدایی میکشد و خنچه عقد پس داده میشود. این اتفاق زیاد میافتد و ما تنها به یک سوم بیعانهای که اول کار گرفتیم بسنده میکنیم ولی اگر کار تا نزدیک روز عروسی ساخته شده باشد عرفش این است که بیشتر آن را دریافت کنیم اما ما آنرا در این مغازه دریافت نمیکنیم.
پلی استر از 500 هزار تومان تا یک میلیون و 800 تومان
مظهری، آلومینیوم، آهن، کریستال، نقره و پلیاستر را از جمله ظروف خنچه عقد میداند و میگوید: بیشتر افراد از پلی استر برای تزئین و قرار دادن مواد سفره عقد استفاده میکنند و بالطبع قیمت آن نیز تقریباً هم پایه نقره محسوب میشود که قیمت فروش پلی استر از 500 تا یک میلیون و 800 هزار تومان است. البته تنوع کار ما بسیار است و شخصاً خنچههای عقد را طراحی میکنم و سعی میکنم که با تجربه ای که طی این سالها کسب کردهام، خنچههای عقد امسال متفاوت تر از سال قبل باشد.
او همچنین میگوید: کار در این صنعت و در کارگاهها توسط کارگرهای ماهر انجام میشود و برخی کارهای ریزتر را زنان خانهدار انجام میدهند یعنی هر کدام از کارگرهای ما یک بخش از خنچه عقد را میسازند و مشارکت در کار ما بسیار است.
از او درباره فروش این خنچهها توسط شهرهای دیگر میپرسم و او میگوید: شهرستانهایی مثل تبریز، شمال و زاهدان خنچههای عقدشان را از ما میخرند. حتی از کشور باکو میآیند و از ما خرید میکنند، چون خیلی از شهرستانها خنچه عقد ندارند.
هر گل چینی 2 تا 3 هزار تومان هزینه میشود و ما آنرا در مغازه 3500 تومان میفروشیم. البته اگر نقش خنچه عقد پلی استر و مجسمه تزیینیاش هم بلند باشد تا یک میلیون تومان اجاره داده میشود اما اگر وسیله تزیینی ظرف باشد 500 تا 600 هزار تومان تمام میشود که همیشه خرید، دو برابر اجاره است |
چینیها پیشتاز در تولید گلهای مصنوعی
او درباره مواد اولیه در این صنعت نیز میگوید: ظروف مصنوعی و گلهای مصنوعی از مواد اولیه خنچه عقد محسوب میشوند که ما هرازگاهی برای خرید گلهای مصنوعی به چین میرویم چون هم جنسش بهتر است و ارزانتر. البته برای بهتر شدن کار به کشورهای دیگر سفر میکنم و از تجربیات و سفره آرایی آنها نیز استفاده میکنم. کار ما شبیه دیزاینر هتلها میماند و چین هم کشور سنتی است و بیشتر در مراسمشان از گل آرایی و شمع آرایی استفاده میکنند بنابراین میتوانیم از این کشورها برای سفرهآرایی الهام بگیریم.
سعیدی از فروشندگان راسته بهارستان است. او میگوید: ما در راسته کوچه رفاهی به تناسب وسع مردم جنسهایمان را میفروشیم؛ قیمتها در این راسته ارزانتر از جاهای دیگر است. مثلاً اگر اینجا 300 تومان اجاره یک خنچه عقد باشد دیدهایم که در سطح شهر این خنچه به 900 هزار تومان نیز میرسد. اما وضع بازار اصلاً خوب نیست. اگر به این منوال پیش برود ما باید از این شغل خداحافظی کنیم چون با این بازار و تورم، سودی عایدمان نمیشود.
از او میپرسم که در چه فصلی از سال فروشتان بیشتر است و امسال چه چیزی در خنچه عقد مد است؛ پاسخ میدهد: در اعیاد کار ما بیشتر است و امسال رنگهای طلایی و نقرهای مد است و برخلاف پارسال برخی خانوادهها امسال کریستال را بیشتر درخنچه عقد میپسندند.
او همچنین میگوید: ما از تولیدکنندهها خرید میکنیم اما برخی از مواد اولیه مانند گل را از چین میآوریم. هر گل چینی 2 تا 3 هزار تومان هزینه میشود و ما آنرا در مغازه 3500 تومان میفروشیم. البته اگر نقش خنچه عقد پلی استر و مجسمه تزیینیاش هم بلند باشد تا یک میلیون تومان اجاره داده میشود اما اگر وسیله تزیینی ظرف باشد 500 تا 600 هزار تومان تمام میشود که همیشه خرید، دو برابر اجاره است. بیش از 60 درصد مردم از اینجا خرید میکنند. شاید برخی اقلام مثلاً اینجا اگر قیمتش 10 تومان باشد، در میرداماد 40 تومان است. این کار، کلاً کار پر دردسری است. ممکن است یکی از کارهای تزیینی ما امسال مد باشد سال دیگر نه! بنابراین مجبوریم با قیمت پایینتر خنچههای عقد را در ماههای آخر سال بفروشیم. (الهام تقی زاده سیگارودی/ایران)
جام جم سرا: به طور کلی افراد بدبین یا شکاک به طور دائم با نوعی عدم قطعیت و اطمینان درگیر هستند. این گونه افراد نمیتوانند حقیقت را قبول کنند و یکسره به احتمالهایی که اغلب جنبه منفی دارد فکر میکنند و در نتیجه، فشار مضاعفی را به اطرافیان خود وارد میکنند.
دسته بندی افراد بدبین
* بدبینیهای اکتسابی: افرادی که به دلیل تجربیات و اتفاقات تلخی که داشتهاند مکرراً خلاف تصورشان را تجربه کردهاند به این نوع بدبینی دچار میشوند.
* بدبینیهای ذاتی: افرادی که در همه و یا اغلب مواردی که با آن روبه رو هستند دچار شک و ظن هستند. نوعی بدبینی که در شخصیت فرد همیشه وجود دارد و غیر قابل کنترل است. این گونه افراد همیشه در حالت ترس به سر میبرند و برای به کنترل درآوردن آن، سعی میکنند میزان احاطه خود را بر اطرافیان و کلا آنچه باعث نگرانیشان میشود افزایش دهند.
چگونه بدبینها را بشناسیم؟
نشانههای رفتاری افراد بدبین شامل؛ عدم بخشش و گذشت از خطاهای دیگران و یادآوری کردن آن به فرد در موقعیتهای مختلف، تعبیر کردن رفتار اطرافیان به غلط و آن گونه که خودشان تصور میکنند و نه آنطور که هست، عدم صمیمیت با دوستان، همکاران و کلیه کسانی که با آنها در ارتباطند، درگیریهای مختلف خانوادگی با همسر و یا فرزندان و... میشود.
آنچه از شما انتظار میرود
۱ - پیش از آنکه از شما سوالی بپرسند آنچه را که لازم است به پدرتان توضیح دهید. اجازه ندهید در مسائلی که میدانید برایش سوال برانگیز است خودش شروع به فرضیه سازی کند.
۲ - در صورتی که درباره رعایت یکسری قوانین با هم به توافق رسیدهاید، سعی کنید به اجرای آنها پایبند باشید؛ چرا که با کوچکترین کوتاهی از طرف شما آرامش ذهنی پدرتان به هم میریزد و مجددا داستان جدیدی آغاز میشود.
۳ - درباره ارتباطتان با دیگر افراد از جمله همکاران و دوستان حواستان را بیشتر جمع کنید، افراد بدبین آنچه را که میبینند و میشنوند بر اساس افکار خود تعبیر و تفسیر میکنند و از آنجا که همه را دشمن خود و عزیزانشان فرض میکنند تلاش میکنند از هر طریقی فرد را از خطر دور کنند و اغلب راهی جز اعمال قدرت نمییابند.
۴ - اگر قرار است برای کاری برنامه ریزی کنید که پدرتان نیز از آن اطلاع خواهد یافت، از همان ابتدا وی را در جریان بگذارید، وقتی او از کم و کاست برنامههایی که قرار است پیش بیاید اطلاع پیدا کند، احساس امنیت میکند و دست از کندوکاوهای بیدلیل و بیموقع برمی دارد و حتی شما را در انجام آن همراهی خواهد کرد.
۵ - به طور کلی از بحث و جدل با افراد بدبین خودداری کنید. صبور باشید و سعی کنید اوضاع را آرام کنید. چرا که نه تنها با بحث و جدل فضای محیط زندگیتان را متشنج میکنید بلکه به او اجازه میدهید به افکار اشتباهش ادامه دهد و با عملکردش اوضاع را وخیمتر کند. (سیمین قربانی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
جام جم سرا: به گزارش خبرنگار ما وقوع درگیری منجر به جرح در بلوار فردوس ساعت 24 روز17مرداد از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 به ماموران اعلام شد و با حضور آنها در محل مشخص شد فردی 32ساله به نام علیرضا بر اثر اصابت ضربه چاقو به دستش دچار جراحت شدید و پارگی عروق شده است.
مصدوم بلافاصله توسط اورژانس به بیمارستان منتقل و اقدامات درمانی آغاز شد. از سویی در همان تحقیقات مقدماتی مشخص شد درگیری میان دختری جوان به نام مهسان و علیرضا رخ داده و مهسان پس از مجروحکردن علیرضا، از محل متواری شده است.
در شرایطی که پرونده مقدماتی با موضوع نزاع تشکیل شده و در کلانتری در حال رسیدگی بود، از بیمارستان خبر رسید علیرضا به علت شدت جراحت وارده، فوت شده است. به این ترتیب پرونده به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران برای ادامه رسیدگی و دستگیری متهم در اختیار کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل قرار گرفت.
کارآگاهان ابتدا به محل درگیری واقع در مجتمعی مسکونی رفتند و اطلاع پیدا کردند نزاع در منزل یکی از دوستان مهسان به نام سولماز (21ساله) صورت گرفته است. سولماز توضیح داد این آپارتمان را اجاره کرده بود و قصد داشت اثاثکشی کند به همین علت با دوست خود «مهسان» تماس گرفت و از او برای بستهبندی اسباب و اثاثیه کمک خواست. روز درگیری نیز مهسان همراه مقتول برای کمک به منزل وی رفته بودند.
سولماز به کارآگاهان گفت: «پس از پایان کار بستهبندی اسباب و اثاثیه، در حال گردو خوردن بودیم که مهسان از علیرضا درخواست کرد از خانه بیرون برود. ناگهان درگیری لفظی آنها شروع شد و مهسان با چاقویی که در دست داشت، ضربهای به دست علیرضا زد و به سرعت از خانه خارج شد.»
کارآگاهان در ادامه رسیدگی به پرونده اطلاع پیدا کردند مهسان پس از درگیری از تهران خارج شده و به منزل یکی از دوستان خود در کرج رفته است. بلافاصله این محل شناسایی و معلوم شد دوست مهسان پس از اطلاع از موضوع درگیری، این دختر را از خانه بیرون کرده است.
سرانجام با شناسایی مخفیگاه «مهسان» در منزل یکی از بستگانش واقع در غرب کشور، کارآگاهان پس از اخذ نیابت قضایی این دختر 18ساله را دستگیر و به تهران منتقل کردند. مهسان در بازجوییها به جرمش اعتراف کرد و گفت پس از مصرف شیشه دست به جنایت زده است.
او در اعترافاتش گفت: «پس از پایان کار بستهبندی اسباب و اثاثیه منزل، با سولماز شیشه کشیدیم. در همین هنگام علیرضا پس از خرید غذا وارد خانه شد. در شرایطی که در توهم مصرف شیشه قرار داشتم به علیرضا گفتم دیگر با او کاری ندارم و از وی خواستم از خانه خارج شود. همین موضوع باعث درگیری دو نفر شد. علیرضا پیش از آن نیز مرا بارها مورد ضربوشتم قرار داده بود و حتی یکبار نیز به علت آسیب شدیدی که از ناحیه بینی دیده بودم از وی شکایت کردم اما در کلانتری به او رضایت دادم. با توجه به سابقه ضربوجرح از سوی علیرضا، زمانیکه وی به سمتم آمد تا با من درگیر شود با چاقو ضربهای به دست او زدم و از خانه خارج شدم.»
در ادامه تحقیقات با بررسی سوابق متهم مشخص شد وی علاوه بر سابقه مصرف موادمخدر، دارای سابقه دستگیری به اتهام سرقت نیز هست. مهسان توضیح داد مصرف موادمخدر را از سن 12سالگی آغاز کرده و آشنایی وی با سولماز نیز به واسطه مصرف موادمخدر بوده است.
سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت توسط مقام قضایی صادر شده و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.» (شرق)
جام جم سرا: ساعت ۸صبح دیروز به مأموران پلیس آگاهی شهرستان گناوه خبر رسید ۲مرد به خانهای وارد شده و دختر ۸ساله صاحبخانه را مقابل چشمان مادرش دزدیدهاند. چند لحظه بعد از این حادثه مادر دختر با پلیس تماس گرفت و این ماجرا را این طور تعریف کرد: همراه دخترم در خانه بودیم که زنگ خانه به صدا در آمد. وقتی در را باز کردم ۲مرد ناشناس به زور وارد شدند. آنها که چاقو داشتند من و دخترم را تهدید کردند که اگر سر و صدا کنیم ما را میکشند. سپس مرا از دخترم جدا کردند و چند دقیقه بعد دخترم را سوار خودروی شوهرم که در حیاط بود کردند و با خودشان بردند. آخرین لحظهای که دخترم را دیدم وحشت کرده بود و دست و پایش میلرزید.
هنوز دقایقی از شروع تحقیقات پلیس نگذشته بود که یکی از آدمربایان با مادر دختر تماس گرفت و حرفهایش انگیزه او و همدستش را مشخص کرد. او گفت جان دختر ۸سالهاش در خطر است و برای آزادیاش ۳۰۰میلیون تومان میخواهد. حرفهای مرد آدمربا حساسیت این پرونده را بیشتر کرد، چرا که جان گروگان ۸ساله در خطر بود و هر لحظه ممکن بود آدمربایان بلایی بر سرش بیاورند. به این ترتیب در نخستین گام طرح مهار در گناوه و شهرهای اطراف به اجرا در آمد.
مأموران در قالب این طرح ورودی و خروجیهای شهر را تحت نظر گرفتند تا آدم ربایان نتوانند گروگانشان را به شهر دیگری منتقل کنند. از سوی دیگر شمارهای که آدم ربایان از طریق آن تماس گرفته بودند نیز کنترل شد تا اینکه یک ساعت بعد یکی از آنان شناسایی و دستگیر شد. هر چند این مرد ماجرای گروگانگیری را به کلی منکر میشد اما وقتی تحقیقات از او ادامه پیدا کرد مجبور شد دزدیدن دختر ۸ساله را برعهده بگیرد.
به گزارش جام جم سرا، اظهارات او نشان میداد گروگانشان در اختیار همدستش است و او میخواهد دختر را از گناوه خارج کند. در این مرحله مشخصات خودروی مسروقه در اختیار همه واحدهای گشتی پلیس در سطح استان بوشهر قرار گرفت و به آنها ماموریت داده شد درصورت مشاهده این خودرو آن را متوقف و سرنشینانش را بازداشت کنند.
درحالیکه حدود ۳ساعت از شروع ماجرای گروگانگیری میگذشت مأموران یکی از واحدهای گشتی خودروی مورد نظر را در حوالی گناوه مشاهده و رانندهاش را مجبور کردند آن را متوقف کند. به این ترتیب مرد گروگانگیر دستگیر و گروگان ۸ساله که دست و پا و دهنش بسته بود بدون کوچکترین آسیبی آزاد شد.
سرهنگ بارونی، رئیس پلیس آگاهی استان بوشهر با تأیید این خبر گفت: بازجویی از ۲متهم نشان میدهد که اختلافات قدیمی و انتقامجویی دلیل اصلی این گروگانگیری است. (همشهری)
جام جم سرا: اول شهریور ماه گزارشی منتشر شد مبنی بر اینکه «ش. الف» دختر دانشجوی شهرستانی ساکن اقامتگاه فاطمه الزهرا در یکی از شبهای مردادماه زمانی که فقط ۱۰ دقیقه از زمان قانونی مجاز برای ورود به خوابگاه، تاخیر داشته، به اقامتگاه مراجعه میکند اما مسئولان خوابگاه مانع از ورود او میشوند و این دختر دانشجو، شب را در خیابانهای تهران و ترمینال به صبح میرساند. (این گزارش را میتوانید در لینکهای قسمت بالا/چپ صفحه در ستون اخبار مرتبط، یا با کلیک روی عنوان «۱۰ دقیقه تأخیر، دختر دانشجو را خیابانخواب کرد» در جام جم سرا بخوانید).
اقامتگاه فاطمهالزهرا در لیست خوابگاههای وزارت علوم نیست
پس از این اتفاق، از آنجا که مدیریت این خوابگاه عضو هیئت مدیره شرکت تعاونی خوابگاههای خودگردان است این دانشجو شکایت خود را درباره رفتار انجام شده به این شرکت ارائه میکند و پس از پیگیریهای انجامشده، مسئولان شرکت تعاونی خوابگاههای خودگردان که در ابتدا خود را «اتحادیه خوابگاههای خودگردان» نیز معرفی کرده بودند، قول پیگیری این پرونده را میدهند.
مطابق مدارک موجود علاوه بر دانشجو چندین کارمند نیز در این خوابگاه ساکن هستند و آقای «ز» نیز به علت نسبت فامیلی که با صاحبامتیاز خوابگاه داشته خود را مدیر خوابگاه معرفی کرده است |
اما پس از برگزاری جلسهای برای رسیدگی به این پرونده، گفته میشود «اقامتگاه مربوطه متعلق به خانمی به نام «ن» همسر آقای «ز» یکی از اعضای هیئت مدیره شرکت تعاونی خوابگاههای خودگردان است و این خوابگاه در اصل یک اقامتگاه زیر نظر اتحادیه مهمانپذیران است و شرکت تعاونی خوابگاههای خودگردان هیچگونه مجوزی به این خوابگاه نداده است.»
در همین ازتباط «شوکتی» رییس هیئت مدیره شرکت تعاونی خوابگاههای خودگردان میگوید: پس از برگزاری جلسه با مسئولان خوابگاه فاطمهالزهرا مشخص شد این خوابگاه در اصل یک اقامتگاه زیر نظر اتحادیه مهمانپذیران است و شرکت تعاونی خوابگاههای خودگردان هیچگونه مجوزی به این خوابگاه نداده است؛ چرا که مطابق مدارک موجود علاوه بر دانشجو چندین کارمند نیز در این خوابگاه ساکن هستند و آقای «ز» نیز به علت نسبت فامیلی که با صاحبامتیاز خوابگاه داشته خود را مدیر خوابگاه معرفی کرده است.
وی همچنین با بیان اینکه «وزارت علوم نیز به این پرونده ورود پیدا کرده» میافزاید: مدارک موجود از این خوابگاه و اظهارات مسئولان آن به وزارت علوم ارائه شده و آنها نیز پیگیر این پرونده هستند.
در همین ارتباط دکتر ریاضی، معاون دانشجویان داخل سازمان دانشجویان وزارت علوم درباره پیگیریهای این وزارتخانه میگوید: طی تماس با این دانشجو و ارائه گزارش آن شب، پیگیریهای لازم صورت گرفت و صندوق رفاه دانشجویان نیز این موضوع را پیگیری کرد که مشخص شد این خوابگاه در لیست خوابگاههای وزارت علوم نیست و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فعالیت میکند.
اقامتگاه فاطمهالزهرا مجوز کسب از اتحادیه مهمانپذیران را هم ندارد
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. بعد از پیگیریهای خبرنگار ما مشخص میشود خوابگاه مذکور به اتحادیه مهمانپذیران در خواست مجوز داده اما هنوز هیچگونه مجوزی برایش صادر نشده؛ چنانکه در مدارک موجود در اتحادیه هیچگونه نامهای از سوی اداره اماکن نیز در پرونده این خوابگاه وجود ندارد.
به گزارش جام جم سرا، بر اساس گفته «مجید نجفعلیزاده» عضو هیئت مدیره اتحادیه مهمانپذیران و مسئول اقامتگاههای استان تهران، اقامتگاه فاطمهالزهرا صرفا دارای «پروانه بهرهبرداری» از سوی سازمان میراث فرهنگی است و اتحادیه هنوز مجوزی برای این اقامتگاه صادر نکرده و پرونده در حال گذراندن مراحل اداری است.
نجفعلیزاده در عین حال با تاکید بر اینکه در این مسئله «خوابگاه به وظیفه قانونی خود عمل کرده است» میافزاید: اقامتگاه فاطمه الزهرا از نظر قانون (رعایت ساعت پذیزش در خوابگاه) هیچگونه تخلفی انجام نداده و اگر دانشجو را به خوابگاه راه میدادند مرتکب تخلف میشدند، اما از منظر اخلاقی بهتر بود مسئول اقامتگاه با تماس با خانواده و تذکر کتبی این مسئله را خاتمه میداد.
مسئول اقامتگاههای استان تهران با بیان اینکه «اگر چنین قوانینی وضع نشود هرج و مرج به وجود میآید» میگوید: حساسیت اتحادیه در مورد لزوم اجرای قوانین در اقامتگاههای دخترانه بیشتر است؛ زیرا اگر هر کسی را در هر زمانی به اقامتگاه راه دهیم نظم خوابگاه به هم میریزد. از سوی دیگر خانوادهها بر مبنای چه اعتمادی فرزندانشان را به ما بسپارند؟ در این مسئله باید به این نکته توجه کرد که دانشجو مرتکب تخلف شده و بنا بر اظهارات مسئولان اقامتگاه این خانم پنج بار تاخیر داشته که فقط دو بار آن موجه بوده که از محل کار خود نامه مبنی بر توجیه تاخیر ارائه داده است.
اقامتگاه فاقد دوربین مداربسته بوده است
مطابق قوانین، اقامتگاهها باید از اداره اماکن مجوز کسب کنند و اماکن نیز فقط در صورت نصب دوربین مدار بسته در اقامتگاه مجوز صادر میکند؛ این در حالی است که این خوابگاه بنا بر گفته ساکنان آن فاقد دوربین مداربسته بوده است.
با فرض صحت گفتههای مسئولان خوابگاه مبنی بر سه بار تاخیر غیرموجه این دانشجو در هیچ کجای قانون لفظ «جلوگیری از ورود اقامتگر به اقامتگاه» ذکر نشده است |
دانشجویی هم که مجبور به خیابانخوابی شده بود، درباره ادعای پنج بار تاخیرش برای بازگشت به خوابگاه در طول یک ماه میگوید: این مسئله به هیچ وجه صحت ندارد. من فقط دوبار تاخیر داشتهام که هر دو بار با اطلاع قبلی و ارائه نامه کتبی از محل کارم صورت گرفته است و اگر مسئولان خوابگاه مدعی وجود دوربین در اقامتگاه هستند میتوانند با مشاهده فیلم رفت و آمدهای من در طول این یک ماه، ساعتهای ورود و خروجم را بررسی کنند.
از سوی دیگر مسئولان اتحادیه مهمانپذیران در حالی جلوگیری از ورود افراد به اقامتگاه بعد از ساعت معین را عملی قانونی میدانند؛ زیرا در بند اول قوانین موجود درباره اقامتگاهها که در ابتدای قرارداد توسط اقامتگر به امضا میرسد آمده است: «اولین ساعت خروج از اقامتگاه ۶ صبح و آخرین ورود در اقامتگاهها برای دختران ۲۲: ۳۰ و برای پسران ۲۳ است و در صورت بیتوجهی در ساعت ورود و خروج به اقامتگاه در مرحله اول با اخذ تعهدنامه از اقامتگر و تذکر کتبی از سوی مدیریت اقامتگاه به وی و اخذ رسید کتبی و درج در پرونده با او برخورد خواهد. در صورت تکرار و بیتوجهی به مقررات تذکر کتبی به اقامتگر با اخذ رسید کتبی صورت میگیرد و ۱۵ درصد از ودیعه وی کسر میشود. در صورت تکرار مجدد در مرحله سوم قرارداد یکطرفه فسخ خواهد شد و اقامتگر موظف به ترک اقامتگاه است.»
با این حال و با فرض صحت گفتههای مسئولان خوابگاه مبنی بر سه بار تاخیر غیرموجه این دانشجو در هیچ کجای قانون لفظ «جلوگیری از ورود اقامتگر به اقامتگاه» ذکر نشده است و میتوان تعیین تکلیف درباره موارد تخلف را دستکم به روزهای بعد موکول کرد.
همچنین در بند دیگر این قانون آمده است که «در صورت تخلف اقامتگر دختر از مفاد قرارداد ظرف مدت ۲۴ باید به فردی که برای اسکان این فرد تعهد داده است اطلاع داده شود، در حالی بر اساس گفتههای این دانشجو در آن شب هیچگونه تماسی با خانواده او گرفته نشده است.»
مطابق قانون اداره اماکن، مهمانسراها حق پذیرش یک خانم تنها را ندارند و فقط با مجوز از اماکن حق پذیرش دارند، اما در ساعات آخر شب در صورت مراجعه خانم تنها به مهمانسرا، آنها موظف به اطلاع به اماکن و اسکان فرد هستند تا روز بعد مسافر خانم با مراجعه به اماکن مجوز کسب کند |
مهمانسراها باید خانمهای تنها را در نیمهشب پذیرش کنند
یکی دیگر از نکات قابل توجه در آن شب، عدم پذیرش دختر دانشجو توسط دو مهمانسرایی است که به آنها مراجعه کرده است.
در همین ارتباط نجفعلیزاده، عضو هیئت مدیره اتحادیه مهمانپذیران با تاکید بر اینکه مهمانسراهای یادشده مرتکب تخلف شدهاند میگوید: مطابق قانون اداره اماکن، مهمانسراها حق پذیرش یک خانم تنها را ندارند و فقط با مجوز از اماکن حق پذیرش دارند، اما در ساعات آخر شب در صورت مراجعه خانم تنها به مهمانسرا، آنها موظف به اطلاع به اماکن و اسکان فرد هستند تا روز بعد مسافر خانم با مراجعه به اماکن مجوز کسب کند؛ بنابراین اقدام مهمانسراهای یادشده خلاف بخشنامه اماکن است و قطعا با آنها برخورد خواهد شد.
رشد قارچگونه خوابگاهها و اقامتگاههای بدون مجوز در سالهای اخیر
اما یک سر دیگر چنین ماجراهایی، رشد قارچگونه خوابگاهها و اقامتگاههای مختلف است که باعث شده تا بسیاری از آنها حتی مجوزهای لازم را نیز نگیرند و موازیکاریهای موجود نیز باعث سختترشدن نظارت بر آنها شده؛ به گونهای که پس از انتشار گزارش، تمام مسئولان مربوطه مدعی هستند که این اقامتگاه در زیر مجموعه آنها قرار ندارد.
نجفعلیزاده، عضو اتحادیه مهمانپذیران با انتقاد از وضعیت موجود معتقد است که از زمان تشکیل «شرکت تعاونی خوابگاههای خودگردان» یک بینظمی در امور خوابگاهها ایجاد شده و خوابگاههایی که از سوی اتحادیه متبوع وی مجوز نمیگیرند به سمت تاسیس خوابگاههای خودگردان دانشجویی میروند.
این در حالی است که بنا بر اظهارات مسئولان این اقامتگاه آنها به دنبال اخذ مجوز برای تبدیل آن به خوابگاه دانشجویی نیز بودهاند.
وی همچنین با بیان اینکه «در استان تهران فقط ۴۸ اقامتگاه از سوی این اتحادیه مجوز کسب کردهاند» میافزاید: اتحادیه مهمانپذیران به راحتی مجوز اقامتگاه نمیدهد و اخیرا نیز فقط به اقامتگاهایی که مالک ساختمان هستند یا قرار بیش از ۵ سال داشته باشند مجوز داده میشود.
شوکتی، رییس هیئت مدیره شرکت تعاونی خوابگاههای خودگردان نیز با تاکید بر اینکه «در سالهای اخیر خوابگاهها و اقامتگاههای بدون مجوز رشدی قارچگونه داشتهاند» میگوید: برخورد با این اقامتگاهها و خوابگاهها بسیار مشکل است و نمیتوان به راحتی آنها را پلمب کرد؛ چرا افراد بسیاری در آنها ساکن هستند و با مشکل مواجه میشوند؛ بنابراین بهتر است افرادی که اقدام به اسکان در چنین اقامتگاهها و خوابگاههایی میکنند حتما از شرکت تعاونی خوابگاههای خودگران یا اتحادیه مهمانپذیران برای بررسی مجوز اقامتگاه یا خوابگاه استعلام کنند.
وی همچنین با بیان اینکه «شرکت تعاونی خوابگاههای خودگردان از مهر ماه به اتحادیه خوابگاههای خودگردان تبدیل خواهد شد» میافزاید: در حال حاضر شرکت تعاونی دارای ۴۱۸ عضو در سراسر کشور است که از این تعداد ۲۸۰ خوابگاه مجوز دارند و مابقی متقاضی دریافت مجوز یا در حال ساخت هستند. همچنین خوابگاههای شرکت تعاونی خوابگاههای خودگردان زیر نظر صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم فعالیت میکنند و فقط حق اسکان دانشجویان را دارند.
با همه این تفاصیل و با وجود اینکه با پیگیریهای انجامشده، اینگونه خوابگاهها و اقامتگاهها هنوز در حال فعالیت هستند، لزوم نظارت اداره اماکن نیروی انتظامی بر فعالیت آنها بیش از پیش احساس میشود و بهتر است نهادهای نظارتی به جای پاسخ دادن به استعلام مراجعهکنندگان به خوابگاهها و اقامتگاه به برخورد با موارد تخلف و فاقد مجوز بپردازند تا مردم با خیال راحت به این گونه مراکز اقامتی مراجعه کنند و بروکراسی اداری نیز کاهش یابد. (ایسنا)
جام جم سرا: روز دوشنبه سقوط دختر و پدری به داخل چاهی در خیابان طبرسی مشهد به پلیس و نیروهای امدادی اطلاع داده شد.
در ادامه تیمی از ماموران خود را به محل حادثه رسانده و متوجه شدند قربانیان عضو یک کاروان زیارتی بودند که از دزفول به مشهد آمده بودند.
به گزارش جام جم سرا، یکی از شاهدان ماجرا به ماموران گفت: با یک کاروان ۱۵۰ نفره از دزفول به مشهد آمده و در این مهمان پذیر سکونت داشتیم و شبی ۷۰ هزار تومان اجاره میدادیم. امروز ظهر قصد صرف ناهار داشتیم که دختر ۱۳ ساله گفت من اول نمازم را بخوانم بعد ناهار میخورم. او برای گرفتن وضو به آشپزخانه رفت که ناگهان زمین زیر پایش نشست کرد و او به عمق چاه سقوط کرد. پدرش با مشاهده این صحنه قصد داشت دست او را بگیرد که وی نیز به عمق چاق افتاد.
نیروهای آتش نشانی در ادامه مرد ۴۵ ساله و دختر ۱۳ سالهاش را از داخل چاه خارج کردند که امدادگران اورژانس پس از معاینه جسد اعلام کردند آنها بر اثر خفگی جان خود را از دست دادهاند. با تایید مرگ پدر و دختر موضوع به سید جواد حسینی بازپرس ویژه قتل مشهد اطلاع داده شد که وی با حضور در محل تحقیقات جنایی در این زمینه را آغاز کرد. در بررسیهای اولیه مشخص شد این بنا بیش از ۳۰ سال عمر دارد و بدون مجوز اقدام به پذیرش مسافر کرده بود.
به نقل از مهر، بازپرس پس از تحقیقات مقدماتی دستور بازداشت مسئول پذیرش این مهمانسرا را صادر کرد. همچنین به تیمی از ماموران دستور داد مالک ساختمان نیز به علت عدم رعایت نظامات دولتی بازداشت شود.
جام جم سرا: روز ۲۵ شهریور ماه سال گذشته زن جوان و دختر ۱۰ سالهاش برای میهمانی خانهشان را ترک کردند تا به خانه مادربزرگ در رباطکریم بروند. مادر تازه از بستر بیماری بلند شده بود. دخترانش به خانهاش آمدند و تصمیم گرفتند چند روزی در خانه مادر بمانند و کارهای وی را انجام دهند.
«مریم کبیری» ۳۵ ساله و دخترش «عسل معبودی» که ۱۰ سال دارد دو روز را در خانه مادربزرگ گذراندند تا اینکه ساعت چهار بعدازظهر ۲۷ شهریورماه زنگ تلفن مریم به صدا درآمد و همسرش خواست به خانه بازگردند.
مریم و دخترش با هم به سمت خانهشان حرکت کرئند. اما ساعت دو ظهر فردای آن روز «کیومرث» که فکر میکرد خانوادهاش هنوز در خانه مادر زنش هستند به آنجا رفت و زمانیکه وارد خانه شد شنید که زن و بچهاش روز گذشته بعداز تماس تلفنی وی به خانه بازگشتهاند.
ماجرای مرموز ناپدید شدن مادر و دختر به پلیس مخابره شد و بازپرس شعبه دوم دادسرای رباطکریم دستور داد تیم ویژهای از مأموران پلیس آگاهی برای رازگشایی از سرنوشت این دو گمشده وارد عمل شوند.
کارآگاهان ابتدا به پزشکی قانونی رفتند و پس از اینکه به سرنخی از مادر و دختر جوان در بین اجساد ناشناس دست نیافتند در گام بعدی به بررسی در بیمارستانها، زندانها و بهزیستی پرداختند اما همچنان به هیچ سرنخی نرسیدند.
تحقیقات پلیسی در همان مراحل ابتدایی به بنبست خورد و کارآگاهان در گام بعدی خانواده «مریم» و همسرش را تحت بازجویی قرار دارند. در این مرحله مشخص شد که مریم و دخترش با کسی اختلاف نداشته و کسی اطلاع ندارد این مادر و دختر چه سرنوشتی دارند!
خواهر «مریم» در این خصوص گفت: مادرم بیمار بود به همینخاطر مریم و دخترش نیز به خانه مادرم آمدند و با هم در آنجا بودیم که دو روز بعد شوهرخواهرم زنگ زد و خواست آنها به خانه برگردند.
وی افزود: خواهرم ساعت چهار بعداز ظهر بود که رفت و در حالی که ما فکر میکردیم «مریم» در خانهاش است، دامادمان بهخانه مادرم آمد و ادعا کرد از زن و بچهاش بیخبر است.
خواهر جوان ادامه داد: به همه جا سرزدیم و به هرکس که فکر میکردیم زنگ زدیم اما بینتیجه بود و با گذشت یک سال هنوز ناپدید شدن خواهرم باور کردنی نیست. وی گفت: خواهرم در شرایط سختی زندگی میکرد اما هیچوقت درباره رفتن صحبت نکرد و حتی اگر خودش نیز رفته باشد بهخاطر وابستگیای که به مادرمان دارد حتماً زنگ میزد و با هم صحبت میکردند.
بنابر این گزارش، با گذشت یکسال از تحقیقات پلیسی برای ردیابی این مادر و دختر و در حالی که پلیس خود را در برابر گرههای کور میدید بازپرس شعبه دوم دادسرای رباطکریم خواستار انتشار عکس مریم و عسل شد تا کسانی که سرنخی از سرنوشت آنها دارند با شماره ۵۶۷۲۰۳۳۳ پلیس آگاهی رباطکریم تماس بگیرند یا به دادسرای رباطکریم مراجعه کنند. (ایران)