مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

فشار روحی پس از طلاق را به رسمیت بشناسید

جام جم سرا به نقل از ایسنا:سهیل رضایی با بیان مطالب بالا اظهار کرد: در این شرایط چون فرد به خود اجازه افسرده شدن و در خود فرو رفتن را برای مدتی نمی‌دهد. در واقع انکار احساساتی، موجب بروز زخم احساسی می‌شود.

وی افزود: هیچ زوجی علاقه به طلاق گرفتن ندارد؛ اما ممکن است در مقطعی یکی از زوجین به این نتیجه برسد که بهتر است از همسر خود جدا شود. زوجی که به چنین جمع‌بندی نرسیده است، از طلاق آسیب بیشتری می‌بیند، چراکه از نظر روانی هنوز آماده جدایی را ندارد.

رضایی در ادامه گفت: تغییر وضعیت، مهم‌ترین ترسی است که افراد پس از طلاق تجربه ‌می‌کنند. حتی اگر در زندگی مشترک در عذاب مطلق باشند، پس از جدایی فشار روحی سنگینی به آنان وارد می‌شود. حتی اگر خودشان درخواست طلاق داده باشند. خیلی افراد پس از طلاق گمان می‌کنند که کلا زندگی را از دست داده‌اند.

این روانکاو اظهارکرد: یکی از مواردی که موجب ترس می‌شود، ناتوانی در قبال آینده است. این ناتوانی می‌تواند احساسی، مالی، اجتماعی و شخصیتی باشد. علاوه بر آن افراد پس از طلاق احساس تنهایی می‌کنند.

رضایی در ادامه گفت: پس از دوره‌ای ناراحتی، فرد می‌تواند مشغولیتی را برای خود مانند پیدا کردن شغل یا فعالیت‌های اجتماعی دیگر چون شرکت در خیریه‌ها فراهم کند، چرا که چنین اقداماتی موجب می‌شود مطلقه‌ها بیش از حد در خود فرو نروند.

این روانکاو درباره راهکارهای تدریجی فکرکردن به ازدواج مجدد اظهار کرد: افراد بهتر است پس از طلاق خیلی زود در صدد ازدواج مجدد نباشند؛ بلکه به کمک روانکاو، کلاس و یا کتاب آموزی دلایل به هم خوردن رابطه قبلی را متوجه شوند، چون اگر از گذشته تحلیل درستی نداشته باشند در آینده اشتباهات خود را تکرار می‌کنند.

وی افزود: دستیابی به تحلیل موجب می‌شود که این افراد از یک ازدواج مجدد ترسی نداشته باشند. برخی افراد پس از جدایی خطرات استراتژیکی مرتکب شده و تلاش می‌کنند به سرعت وارد رابطه جدیدی شوند؛ این در حالیست که استفاده از کتاب و کلاس آموزشی و روانکاو موجب می‌شود که اضطراب‌های خود را برطرف کنند که در صورت تحقق این امر خود به خود ارتباط‌های بعدی اتفاق می‌افتد.

رضایی گفت: تا زمانی که فرد همه تقصیرها را به گردن همسر اول خود بیندازند، هنوز به او فکر می‌کند. در نتیجه تا چند ماه اول در هر رابطه‌ای، فرد مقابل را فرشته می‌بیند و بعد احساس بدی نسبت به او پیدا می‌کند. بنابراین لازم است فرد پیش از ازدواج مجدد خود را به‌درستی بشناسد و کینه خود را نسبت به همسر اولش کم کند تا بتواند در ارتباط‌های بعدی موفق باشد.


ادامه مطلب ...

تعلیم و تربیت جنسی در جامعه به رسمیت شناخته نمی‌شود

اخیر اخباری در رسانه‌ها منتشر شده است که نشان می‌دهد، برخی زوجین تا سال‌ها پس از آغاز زندگی مشترک به دلایل مختلف از قبیل ترس و دلهره نمی‌توانند روابط جنسی خود را آغاز کنند و یا برخی دیگر نیز بعد از مدتی دچار نارضایتی جنسی می‌شوند که در نهایت این مسائل موجب افزایش آمار طلاق و اختلافات خانوادگی شده است.

دکتر سید علی آذین، متخصص پزشکی اجتماعی سایکو در گفت‌و‌گو با خبرنگار خبرگزاری آنا به‌ آسیب‌شناسی این موضوع پرداخت و گفت: این مشکل یک پدیده جدید نیست و منحصر به جامعه امروز نمی‌شود. اما اینکه با وجود پبشرفت دانش بشر در حوزه‌های مختلف زیست شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی و سطح متوسط تحصیلات بالاتر امروز مردم، هنوز چنین مشکلاتی با این وسعت در جامعه وجود داشته باشد، بسیار غیرقابل قبول‌تر از قبل است.

وی افزود: تعداد قابل توجهی از زوجین بلافاصله بعد از ازدواج با مشکلات جدی برخورد می‌کنند و بعضا حتی تا سال‌ها اولین نزدیکی جنسی به تعویق می‌افتد یا اصولا غیرممکن تلقی می‌شود. برخی دیگر نیز با گذشت مدتی از ازدواج با سردی روابط و کمرنگ شدن زندگی جنسی خود مواجه خواهند شد.

تعلیم و تربیت جنسی در جامعه به رسمیت شناخته نمی‌شود

عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی با بیان اینکه آسیب شناسی این موضوع تا حدی پیچیده است، گفت: اول آنکه مفهومی به نام «تعلیم و تربیت جنسی» در جامعه ما از دوران کودکی تا بزرگسالی اصلا به رسمیت شناخته نمی‌شود. صحبت در این خصوص محدود به فضاهای علمی و دانشگاهی است و معدود برنامه‌های کشوری مثل کلاس‌های پیش از ازدواج که به همت وزارت بهداشت برگزار می‌شود با چالش‌های اجرایی مثل استانداردهای آموزشی و نامناسب بودن مقطع زمانی آنها مواجه است.

تنظیم خانواده با کج فهمی از تغییر سیاست‌های جمعیتی حذف شد

آذین اضافه کرد: واحد درسی تنظیم خانواده فرصتی بود تا حداقل بخشی از جوانان با این موضوعات آشنایی بیشتری پیدا کنند اما متاسفانه با کج فهمی از تغییر سیاست‌های جمعیتی حذف شد و آنچه جایگزین شده اصلا توانایی تامین نیازهای سلامت جنسی جوانان را ندارد. برای کودکان، نوجوانان، میانسالان و سالمندان هم که اصولا برنامه مدونی نداریم و در زمینه کودکان و نوجوانان بعضا حتی اعتقادی به آن وجود ندارد. یعنی عده‌ای فرض را بر آن گذاشته‌اند که انسان‌ها اصولا به شکل غریزی این گونه روابط را بلد هستند و برخی مسئولان علناً اظهار می‌کنند که «مگر در گذشته پدران و مادران ما آموزشی در این خصوص می‌دیدند؟» و مدعی هستند که روابط آنها خیلی بهتر از نسل امروز بوده است. شاهدی که می‌آورند نیز این است که آمار طلاق در نسل‌های گذشته کمتر بوده است. این طور ساده انگاری‌ها در خصوص رفتار جنسی نوع بشر که تحت تاثیر عوامل متعدد زیست شناختی، روان شناختی و فرهنگی و اجتماعی است به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست.

واحد درسی تنظیم خانواده هم که فرصتی بود تا حداقل بخشی از جوانان با این موضوعات آشنایی بیشتری پیدا کنند اما متاسفانه با کج فهمی از تغییر سیاست‌های جمعیتی حذف شد و آنچه جایگزین شده اصلا توانایی تامین نیازهای سلامت جنسی جوانان را ندارد.

وی مساله دوم تغییر سریع استانداردهای روابط جنسی یا به عبارت علمی آن پیش نویس‌های اجتماعی حاکم بر روابط جنسی دانست و گفت: انسان امروز خود را در محاصره پیام‌های قدرتمندی می‌بیند که برای تمام خصوصیات جسمانی، روانی، عاطفی و رفتاری او استانداردهای مطلوب یا غیرجذاب بودن تعریف می‌کنند. از جمله سخنان علما و وعاظ بر منابر، کتاب‌ها و نشریات و سایت‌های اینترنتی متنوع، پیام‌های صنعت عظیم تفریح و سرگرمی در غرب تا شرق عالم و غیره.

این متخصص پزشکی اجتماعی، افزود: عدم آگاهی کافی و مناسب و برخورد همزمان با این پیامها و پیش نویس‌های اجتماعی اغلب متناقض می‌تواند آدمی را به احساس استیصال سوق دهد.

آذین گفت: نتیجه آن می‌شود که زوجین در ابتدای زندگی مشترک با ترس‌ها و نگرانی‌های متعددی مواجه هستند که بعضا مانع از آن می‌شوند که روابط جنسی آنها به شکل رضایت بخش پیش رود. به شکل رایج‌تری در ادامه زندگی مشترک با مقایسه کیفیت روابط خود با تصویری که از همین روابط در دنیای خارج از چهارچوب خانواده خود می‌بینند و به ویژه نداشتن تفکر نقاد و نگاهی واقع گرایانه دچار سرخوردگی و دلزدگی از روابط خود و همسرشان می‌شوند.

وی در ادامه تصریح کرد: صرف نظر از آن که چرا از ابتدا مشکلات زوجین در این خصوص پیش می‌آید، اغلب آنها نمی‌دانند باید برای دریافت کمک به کجا مراجعه کنند. نظام آموزشی ما در حوزه سلامت، نیروی تخصصی مورد نیاز را تربیت نکرده است و در بخش ارائه خدمات هم موضوع هنوز مغفول است اگرچه در یکی دو سال اخیر تلاش‌هایی در جریان بوده است. نگرانی دیگری که در حال حاضر وجود دارد ورود افرادی به این حوزه است که خود نگرش مناسب، دانش کافی و صلاحیت لازم برای ارائه خدمت به مردم را ندارند اما متوجه شده‌اند که در این حوزه نیاز مردم به تقاضا تبدیل شده است.

عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی در پاسخ به این سوال خبرنگار آنا مبنی بر اینکه آیا این مشکلات در میان آقایان شایع‌تر است یا خانم‌ها، گفت: مشکلات جنسی را همواره باید مساله زوج تلقی کرد حتی وقتی یکی از دو طرف واضحا دچار یک اختلال عملکرد جنسی است. حتی در این شرایط نیز طرف دیگر یا در ایجاد اختلال سهمی داشته است یا به هرحال از پیامدهای وجود اختلال تاثیر خواهد پذیرفت. بنابراین در فرآیندهای تشخیصی و درمانی نیز حضور و مشارکت هر دوی آنها بسیار مهم است.

وی فراوانی ازدواج‌های به وصال نرسیده در جامعه را ناشی از ناآگاهی جوانان نسبت به آناتومی بدن خود و عدم ارائه آموزش کافی از سوی خانواده‌ها دانست و افزود: صرف نظر از موضوع اختلالات عملکرد یا «دشکاری‌های جنسی»، به واسطه مدل تربیتی در جامعه سنتی ما، معمولا دختران با جنسینگی یا سکسوالیتی خود مشکلات بیشتری دارند. مثلا ما توقع داریم دختری که از کودکی پیام‌های نگران کننده‌ای را در خصوص آسیب پذیری اندام‌های جنسی خود گرفته است و اصلا شناخت درستی از آناتومی و عملکرد آن ندارد، به مجرد ازدواج، ناگهان بدون هیچ آمادگی، بدن خود و از جمله رمزآلودترین قسمت‌های آن را در اختیار فرد دیگری بگذارد. بنابراین اگر فراوانی آنچه به ازدواج‌های به وصال نرسیده موسوم است، در جامعه ما از بسیاری از جوامع دیگر بیشتر باشد، جای هیچ تعجبی نیست.

صرف نظر از موضوع اختلالات عملکرد یا «دشکاری‌های جنسی»، به واسطه مدل تربیتی در جامعه سنتی ما، معمولا دختران با جنسینگی یا سکسوالیتی خود مشکلات بیشتری دارند.

آذین تصریح کرد: با استانداردهای القا شده در خصوص مفهوم مردانگی در مردان و حتی متاسفانه پذیرش بخش‌هایی از آن در بین خانم‌ها، این روزها مرتبا در کلینیک شاهد هستیم که مردان بیشتری نیز در همان ابتدای زندگی مشترک یا مدتی بعد با نگرانی‌های جدی مواجه هستند.

برخی خانواده‌ها به دلیل عدم آگاهی از برقراری ارتباط جنسی صاحب فرزند نمی‌شوند

این متخصص پزشکی اجتماعی وی در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار آنا مبنی بر اینکه آیا خانواده‌هایی وجود دارند که به دلیل عدم آگاهی صاحب فرزند نشوند آن هم بدون آنکه بیماری خاصی داشته باشند، گفت: اگرچه ممکن است باور آن سخت باشد ولی به واقع، گاه با چنین وضعیتی مواجه هستیم. حتی وقتی زن و شوهر ظاهرا در انجام نزدیکی جنسی مشکلی ندارند باید توجه داشت که امکان بارداری در هر بار آمیزش و بدون هیچگونه پیشگیری تنها 4 تا 8 درصد است. طبیعی است که حتی در شرایط وجود اسپرماتوزوئید کافی و با کیفیت از سوی مرد، یک خانم به لحاظ زیست شناختی تنها در چند روز از چرخه قاعدگی خود توانایی بارور شدن را دارد. عدم آگاهی از تغییرات چرخه قاعدگی در خانم و زمان تقریبی تخمک‌گذاری می‌تواند احتمال ایجاد بارداری را به طور جدی کاهش دهد.

وی افزود: سوءتفاهم دیگری که در میان برخی زوج‌ها وجود دارد این است که به مجرد کنار گذاشتن روش‌های پیشگیری از بارداری و صرفا با چند بار نزدیکی بدون محافظت باید بارداری به وقوع بپیوندد و وقتی این اتفاق نمی‌افتد به شدت نگران می‌شوند. این درست است که متغیرهای متعددی در قدرت باروری در یک زوج دخیل هستند ولی به خصوص در زوج‌های جوان، بررسی‌های تشخیصی تنها وقتی مورد پیدا می‌کنند که با گذشت بیش از یک سال از روابط جنسی بدون پیشگیری و متعارف (حدود 2 تا 3 بار در هفته) بارداری حادث نشود. اگرچه در شرایط معمول و بدون نیت بارداری به جز خواست و رضایت زوجین هیچ استانداردی در خصوص کمیت روابط وجود ندارد.


ادامه مطلب ...

به‌ رسمیت شناختن روسپیگری در نشست معاونت زنان

به‌ رسمیت شناختن روسپیگری در نشست معاونت زنان

آیا ارایه خدمات مراقبتی و بهداشتی، تن‌فروشی را در زمره شغل‌های تأییدشده درآورده و متقاضیان آن را افزایش نمی‌دهد؟ زنان و مردان با اطلاع از تضمین بهداشت رابطه نامشروع به سمت ازدواج و تکالیف همسری می‌روند؟ زنان و مردان متأهل با کوچک‌ترین نارضایتی جنسی به جای حل مسئله، به فکر جدایی نمی‌افتند؟؛ درحالی‌که اصل و اساس در جامعه سالم رسیدگی به خانواده و سلامت آن و بازتولید آن از طریق ازدواج به موقع است. ضمن آن‌که باید پرسید پس از روسپیگری قرار است بودجه کشور صرف به‌رسمیت‌شناختن کدام آسیب اجتماعی شود؟؛ همجنس‌گرایی؟ تغییر جنسیت؟ ازدواج سفید؟!
عکس رابطه نامشروع عکس تن فروشی خدمات جنسی تن فروشی دختران
 به گزارش مشرق، تن در دسترس‌ترین امکان برخی از این زنان است که به‌راحتی آن را خرید و فروش می‌کنند و زحمت تلاش و کوشش را بر خود هموار نمی‌سازند؛ اگرچه راقم این سطور در مقام رد و طرد مشکلات برخی از زنان روسپی که به اجبار و از سر ناچاری به این عمل شنیع تن می‌دهند، نیست، اما اعتراض آن‌جاست که در مورد این گروه از زنان با چنان ادبیات حمایت‌گرانه‌ای صحبت می‌شود که گویی جامعه چیزی به آنان بدهکار است و تا به‌حال در حق این زنان کوتاهی انجام شده است.

دورکیم معتقد است هنجارها زمانی بوجود می‌آید که سطح انجام یک کنش اجتماعی به حدی رسد که افراد جامعه متمایل به پذیرش آن به عنوان واقعیتی از واقعیات اجتماعی شوند. از نظر دورکیم جز در مواردی که حقوق اصلی مردم مورد تعرض واقع شود؛ مانند قتل یا دزدی، باقی کنش‌های اجتماعی، از جمله اعمالی که در یک فرهنگ ممکن است جرم تلقی شوند، می‌توانند با طی این مسیر به هنجار تبدیل گردند.

هنجارشدن کنش‌های اجتماعی خاص معانی جنبی خاصی دارد. پذیرفتن یک کنش به عنوان هنجار، به معنای قرار گرفتن آن کنش در صف پذیرش‌های قانونی و حمایت‌های حقوقی است؛ اگرچه این فرآیند در خصوص برخی اعمال و سنت‌های نابه‌جا به‌درستی مورد استفاده قرار گیرد، اما مشکل آن‌جاست که از این روند برای توجیه به‌رسمیت‌شناختن و حمایت از اعمالی انجام می‌شود که اثرات منفی آن بسیار بیشتر از جنبه‌های مثبت آن است.

نشست اخیر معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در خصوص آسیب‌های اجتماعی حوزه زنان که با تأکید بر روسپیگیری برگزار شد را می‌توان در زمره چنین نگرشی دانست؛ فارغ از آن‌که آیا مسئله روسپیگری از مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی است که می‌بایست در اولین نشست کارگروه آسیب‌های اجتماعی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری مورد بررسی قرار گیرد یا خیر.

کدام فکر و اندیشه‌ای در پس این پیشنهاد است؟
متولیان این نشست با برشمردن خصوصیات روسپیگری، این اصطلاح را به عنوان “انگ” و دارای بار منفی برای مرتکبان این جرم آشکار دانسته و پیشنهاد کرده‌اند که به جای آن از اصطلاح “کارگر جنسی” استفاده شود.، اما آیا استفاده از پیشوند کارگر که صفت کار پرررنج و زحمت و آبرومندانه قشر عظیمی‌ از زنان و مردان شریف این کشور است، برای این قشر از زنان، عمل شایسته‌ای است؟ کدام فکر و اندیشه‌ای در پس این پیشنهاد است؟

آیا جامعه به زنان روسپی و تن‌فروش بدهکار است؟!
معروف است که زنان روسپی از جمله زنانی هستند که با فروش تن خود به امرار معاش می‌پردازند. بررسی این‌که چرا دسته خاصی از زنان به این امر اقدام می‌کنند در حوصله این نوشتار نیست، اما مقایسه‌ای کوتاه میان زنانی که به کارگری در شرکت‌های خدماتی روی می‌آورند با این زنان، خود روشن‌گر نکات بااهمیتی است. تن دردسترس‌ترین امکان برخی از این زنان است که به‌راحتی آن را خرید و فروش می‌کنند و زحمت تلاش و کوشش را بر خود هموار نمی‌سازند؛ اگرچه راقم این سطور در مقام رد و طرد مشکلات برخی از زنان روسپی که به اجبار و از سر ناچاری به این عمل شنیع تن می‌دهند، نیست، اما اعتراض آن‌جاست که در مورد این گروه از زنان با چنان ادبیات حمایت‌گرانه‌ای صحبت می‌شود که گویی جامعه چیزی به آنان بدهکار است و تا به‌حال در حق این زنان کوتاهی انجام شده است.

ردیابی روسپی‌گری در تاریخ، بهانه‌ای برای مطالعه‌کنندگان این جرم اجتماعی شده است تا از اتفاق آن در حال حاضر متعجب نباشند. البته اظهار شگفتی جایی در این موضوع ندارد؛ چراکه در هر جامعه‌ای حدی از جرم وجود دارد. این میزان از جرم کارکردهایی نیز دارد که از آن جمله می‌توان به حفاظت از هنجارهای مثبت در جامعه اشاره کرد، اما در خصوص روسپیگری و تن‌فروشی از این تاریخ‌سازی در این نشست استفاده نابه‌جایی شده است و آن این‌که به دلیل این‌که این جرم قدمت تاریخی دارد، اکنون دیگر زمان آن است که خدماتی به این زنان ارایه شود.

سن ازدواج بالا رفته است؛ زنان روسپی را به‌رسمیت بشناسیم!
در این نشست عنوان شده است که از جمله دلایل طلب این خدمات، بالارفتن سن ازدواج و مراجعه مردان جوان به زنان روسپی برای برطرف‌کردن نیازهای جنسی است. همچنین از دیگر دلایل لزوم ارایه خدمات بهداشتی و مراقبتی، بالارفتن آمار ایدز در میان این زنان است که می‌تواند عامل ابتلا مردان و به‌تبع آن زنان باشد. دلیل دوم قابل بررسی و تأمل است، اما دلیل اول که به عنوان مقدمه ذکر شده، شگفتی‌آور است. آن‌چه در رویکرد حامیان حقوق زنان در ایران در سی سال اخیر دیده می‌شود، نادیده‌گرفتن علت‌های اصلی و پرداختن به عوارض است. جای تعجب است که علت مراجعه به زنان روسپی، دلیل خدمات‌گرفتن برای زنان روسپی باشد، اما از ازدواج و مقدمات آن با وجود حدود ۱۱ میلیون دختر و پسر مجرد ایرانی، هیچ اقدام و حمایتی انجام نشود.

عکس رابطه نامشروع عکس تن فروشی خدمات جنسی تن فروشی دختران

از چه زمانی جامعه‌شناسی به آن میزان از محافظه‌کاری و پذیرش وضعیت موجود رسیده است که اعمالی چون روسپیگری را به‌اندازه‌ای پذیرفته‌شده بداند که خواستار این شود که بودجه و خدمات بیت‌المال صرف رسیدگی به این زنان گردد؟

پس از روسپیگری قرار است بودجه کشور صرف به‌رسمیت‌شناختن کدام آسیب اجتماعی شود؟
مسئله روسپیگری محل تأمل و بررسی است. کنشی است که نیازمند مطالعه عاملان و مشتریان آنان است. لازم است در خصوص علت اقبال زنان و مردان به آن پژوهش‌های جدی انجام گیرد. لازم است به نحوی به آنان رسیدگی شود تا آسیب آن بنیان خانواده را از لحاظ ساختار و سلامت و بهداشت مورد تهدید قرار ندهد، اما تمام این موارد باید با در نظر داشتن این نکته باشد که این آسیب اجتماعی باید محدود شود؛ نه آن‌که با توجیه بالارفتن سن ازدواج و آمار زنان مبتلا به ایدز، سرمنشأ این آسیب فراموش شده و به عارضه پرداخته شود. آیا ارایه خدمات مراقبتی و بهداشتی، تن‌فروشی را در زمره شغل‌های تأییدشده درآورده و متقاضیان آن را افزایش نمی‌دهد؟ زنان و مردان با اطلاع از تضمین بهداشت رابطه نامشروع به سمت ازدواج و تکالیف همسری می‌روند؟ زنان و مردان متأهل با کوچک‌ترین نارضایتی جنسی به جای حل مسئله، به فکر جدایی نمی‌افتند؟؛ درحالی‌که اصل و اساس در جامعه سالم رسیدگی به خانواده و سلامت آن و بازتولید آن از طریق ازدواج به موقع است. ضمن آن‌که باید پرسید پس از روسپیگری قرار است بودجه کشور صرف به‌رسمیت‌شناختن کدام آسیب اجتماعی شود؟؛ همجنس‌گرایی؟ تغییر جنسیت؟ ازدواج سفید؟!

تا چه میزان مدرن شده‌ایم؟ آیا قواعد و قوانین مذهبی و فرهنگی، قدمت و کارکردی کمتر از روسپیگری دارد که صرف بودجه برای آن کمتر از لزوم استفاده از کاندوم برای پیشگیری از ایدز است؟ شایسته نیست که در زمان و فرصتی که برای ارایه مطالب علمی ‌در اختیار جامعه دانشگاهی قرار می‌گیرد، کمی ‌بیشتر در خصوص مطالب ارایه‌شده اندیشیده شود؟

منبع: مهرخانه

تن فروشی دختران خدمات جنسی عکس تن فروشی عکس رابطه نامشروع


ادامه مطلب ...