مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

سخنان انگیزشی ناب رهبران برای کارمندان شان

[ad_1]

۲۵ چیز که رهبران قدرتمند به کارمندان شان می گویند؛

25 Things Strong Leaders Tell Their Employees

به عنوان یک مدیر برای تقدیر و البته ارتقا انگیزه کارمندان تان چه چیزهایی به آنها میگویید؟

به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ رهبران قدرتمند به کارمندان شان چه می گویند؟ چگونه باید به اسرار رهبران قدرتمند جهان پی برد ؟ یک راه فوق‌العاده برای قدم نهادن به دنیای نیروی رهبری‌تان آن است که شروع به گفتن چیزهایی کنید که قبلا نگفته‌اید. هرچه بیش‌تر بتوانید از زبان‌تان آگاه‌تر شوید، رهبر موثرتری خواهید بود.

اغلب اوقات رهبران جدید آموخته‌اند که روی برنامه‌ها، برآوردها و مراحل تمرکز کنند. همیشه نیاموخته‌اند که به انرژی تیم‌هایشان گوش کنند و خیلی کمتر مدیریت کنند.

رهبران جدید خیلی زیادی هستند که نیاموخته‌اند از هم‌تیمی‌هایشان بپرسند ”حاالتان چطور است؟” یا وقتی کاری خارق‌العاده انجام می‌دهند آنها را حمایت کنند. مایه‌ی شرمندگی است، زیرا ایجاد اعتماد و انرژی خوب در یک تیم مهم‌ترین وظیفه‌ی یک مدیر است.

به عنوان یک مدیر می‌توانید به راحتی خودتان را متقاعد کنید که آدم‌ها سر کار می‌آیند چون استخدام شده‌اند و از این رو نیازی نیست نگران باشید هر کسی در تیم‌تان چه احساسی دارد. اگر خسته هستند یا احساس پرکاری می‌کنند، بدا به حالشان! منطق قدیمی می‌گوید مشکل شما نیست، اما این منطق خطرناک است. مسلما مهم است که هم‌تیمی‌هایتان چه احساسی دارند. انرژی آنها تنها انرژی در دسترس برای نیرو دادن به موفقیت تیم‌تان است.

محل کار یک مکان انسانی است. اولویت برتر به عنوان یک رهبر ایجاد و حفظ محیط اعتماد در دپارتمان‌تان است. این تنها شیوه‌ای است که برای تیم‌تان اهمیت دارد. تنها راه برای آن‌که تیم‌تان پیروز شود!

کسب‌وکار بر مبنای انرژی که اعضای تیم‌شان، شخصا و با یکدیگر، خلق می‌کنند اداره می‌شود. به محض آن‌که انرژی بد شود – اغلب به این خاطر که محیط آدم‌ها را زیر بار اهداف، سیاست‌ها، و ترس فراگیر از ارتکاب اشتباه یا برانگیختن خشم یک مدیر، خورد می‌کند – می‌توانید اتفاق افتادن هر چیز خوبی در تیم‌تان را به فراموشی بسپارید.

وقتی سبک مدیریت‌ شما بر مبنای ترس باشد، در بهترین حالت، سازگاری بدون رغبت اعضای تیم‌تان را دریافت خواهید کرد.

برآورد و بودجه و طرح عملیاتی بدون نیروی حاصل از آدم‌هایی که به وقوع اتفاقات خوب علاقه دارند جایی نخواهد رفت. اگر می‌خواهید چیزهای خوبی تجربه کنید که یک محیط قابل اعتماد، ممکن می‌سازد – چیزهایی مانند نوآوری، همکاری و توجه شخصی به مشتریانی که کسب‌وکار فوق‌العاده بر آنها تکیه دارد- کارمندان‌تان باید اهمیت دهند.

مهم‌ترین سوخت برای هر سازمانی اشتیاق جمعی کارمندان‌اش برای انجام کاری باحال است، تنها به این خاطر که موفق بودن جالب است. جالب است پیروز شوی و جزیی از هدفی باشی که از هر کدام ما بزرگ‌تر است. احساس خارق‌العاده‌ای است.

هر کسی که تا به حال در یک شرکت اعتمادمحور و انرژی‌مدار که به سوی هدفی بزرگ کار می‌کند، کار کرده باشد، می‌تواند به شما بگوید تجربه‌ی آن چقدر لذت‌بخش بوده است. آدم‌ها هرگز شغل‌هایی را که آنها را از ملالت روزمرگی خارج و به موج مثبت انرژی وارد کرد فراموش نمی‌کنند.

به همین خاطر است که مدیران خوب ذرات را مدیریت نمی‌کنند – آنها بر امواج تمرکز دارند. رهبران قدرتمند سعی نمی‌کنند هر ذره‌ی میکروسکوپی کار را اندازه‌گیری و مدیریت کنند. آنها با کارمندان‌شان مانند انسان برخورد می‌کنند و همکاران باارزش را دوست دارند. این تنها راه پیروزی به عنوان یک مدیر و موفقیت به عنوان سازمانی با هر انداز و در هر صنعتی است.

یک راه فوق‌العاده برای شروع رهبری تیم‌تان از طریق اعتماد به جای ترس، آن است که با اعضای تیم‌تان مکالمات جدیدی را شروع کنید. این مکالمات جدید – مکالماتی درباره‌ی اعتماد و سایر” موضوعات انسانی اصلی“ که برای شخصیت جدید شما به عنوان رهبری اعتمادمحور اهمیت دارند – شکل‌های جدیدی از ” چسب “ میان شما و اعضای تیم‌تان می‌سازد. این چسب همان اعتماد است. مکالمات جدیدتان نباید چیزهایی سنگین، یا ورود به مرزهای شخصی هم‌تیمی‌هایتان باشد. شروع مکالمات انسانی با هم‌تیمی‌هایتان بیش از هر چیز مسئله‌ی پایین آوردن گارد خودتان است.

به همین خاطر است که به عنوان رهبر باید به افکار و احساسات خودمان در طول روز توجه کنیم. باید هشیار و آگاه بمانیم تا بدانیم کی احساس پیروزی می‌کنیم، کی فرسوده‌ایم، کی درمانده‌ایم و کی ممکن است(در صورت بی‌دقتی) به خاطر استرس تیم‌مان (که همان ترس است) چیزی زننده یا غیرضروری بگوییم.

هرکسی، مدیر یا غیر مدیر، که به وسعت بخشیدن به دایره‌ی ارتباطاتش علاقه‌مند است می‌تواند برای صحبت درباره‌ی چیزهای جدید از الگوهای مکالماتی دیرینه خارج شود، و بیش‌تر از صحبت کردن، گوش کنند.

در اینجا به ۲۵ چیز اشاره می‌کنیم که رهبران قدرتمند و مدیران فوق‌العاده همیشه به هم‌تیمی‌هایشان می‌گویند. کدام یک را می‌توانید همین الان امتحان کنید؟

۲۵ جمله رهبران قدرتمند

۱. ممنونم به خاطر آن ایده‌ی خارق العاده!

۲. می‌دانی، تو در این زمینه واقعا خوب هستی. خیلی خوشحالم روی این پروزه کار می‌کنی.

۳. چطور می‌توانم کمک کنم هر چیزی که سر راهت هست برطرف شود؟

۴. اگر به مانعی برخوردی بگذار بدانم. موفقیت تو در این‌جا برای من یک اولویت بزرگ است.

۵. جوابش را نمی‌دانم. نظر تو چیست؟

۶. من روی آن تعصب دارم، اما می‌خواهم از فکرهای تو بشنوم. مطمئنم آنها هم دیدگاهم را تقویت می‌کنند.

۷. گوش کن، من اعتماد دارم که تو این پروزه را به بهترین شیوه‌ای که فکر می‌کنی انجام می‌دهی. لطفا طرح آن را بریز و به من نشان بده. بعد می‌توانیم آن را تایید کنیم و بروی اجرایش کنی.

۸. درباره‌ی تغییر اولویت‌ها از تو خواهشی دارم. وقت مناسبی است که درباره‌ی آن صحبت کنیم؟

۹. به خاطر تلاش خارق‌العاده‌ای که در آن ماموریت کردی باز هم ممنونم.

۱۰. متوجه شدم به تری نشان دادی چطور روی گزارش اصلاح فهرست اموال کار کند و آن را تحسین می‌کنم.

۱۱. در جلسه‌ی کارکنان چه چیزی گفتم که تو را متوقف کرد؟ چهره‌ات تغییر کرد و می‌توانستم ببینم تو را شگفت‌زده یا ناراحت کردم. می‌توانی به من بگویی چه بود؟

۱۲. می‌دانم ناامید شدی که پروزه را متفاوت از آن‌چه تو پیشنهاد کردی سازمان‌دهی کردیم، و می‌خواستم به تو بگویم که پیشنهاداتت را تحسین می‌کنم. می‌توانم برایت دلایل این‌که تصمیم گرفتم پروژه را به صورت متفاوت برنامه‌ریزی کنم، توضیح دهم. نمی‌خواهم احساس کنی نظراتت را نادیده می‌گیرم، و می‌خواهم هم‌چنان نظراتت را به اشتراک بگذاری.

۱۳. چه کار می‌توانم بکنم که برای تو مدیری قوی‌تری باشم و بیش‌تر به تو کمک کنم؟

۱۴. می‌خواستم به تو بگویم از تو چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام – خیلی ممنون!

۱۵. منتظر چه چیزی از من هستی، که هنوز با تو راجع به آن صحبت نکرده‌ام؟

۱۶. به نظر می‌رسد ممکن است بین نقش تو و سارا، و اشتراک بین تعریف شغلی شما دو نفر سردرگمی وجود داشته باشد. لازم است راجع به آن حرف بزنیم؟

۱۷. چطور پیش می‌روی؟ حجم کارت چطور است؟

۱۸. می‌خواستم همین الان به تو بگویم که در جلسه‌ی مدیران، همه ارائه‌ی تو را دوست داشتند – کارت حرف نداشت!

۱۹. چه چیزی در شرکت می‌خواهی یاد بگیری که من می‌توانم کمک کنم بیاموزی؟ می‌خواهی در تیم اجرایی چه کسی را ملاقات کنی؟ بگذار معرفی‌ات کنم.

۲۰. می‌خواهم از ایده‌های تو حمایت و آنها را ترویج دهم و به کمک تو نیاز دارم. می‌توانی استدلالت را روی کاغذ پیاده کنی تا مرورش کنیم؟

۲۱. گوش کن، تو در این تیم فرد خیلی مهمی هستی. می‌خواهم مطمئن شوم اطلاعات، حمایت و ابزارهایی را که نیاز داری دریافت می‌کنی. اگر این کار را نمی‌کنم به من بگو.

۲۲. می‌فهمی شرکت‌ چطور پول در می‌آورد و سازمان چگونه کار می‌کند؟ می‌خواهم سوالاتت را بشنوم و به آنها جواب دهم چون هرچه بیش‌تر بدانی می‌توانی در شغلت موثرتر باشی و ایده‌های فوق‌العاده‌ی بیش‌تری داشته باشی.

۲۳. دیروز شنیدم با نمونه‌ی مشتری دوباره برنامه‌ریزی شده روز بدی داشته‌ای. از شنیدنش متاسفم. می‌خواهی درباره‌ی آن صحبت کنیم؟

۲۴. چطور می‌توانم کمک کنم به اهدافت- اهداقت در این شغل و اهدافت در حرفه‌ات – برسی؟

۲۵. تازگی‌ها به تو گفته‌ام چقدر از کار کردن تو در اینجا سپاسگذارم؟ بگذار دوباره بگویم.

هرچه با هم‌تیمی‌هایتان انسان‌تر باشید در آنها اعتماد بیش‌تری می‌سازید. بعد می‌بینید که کار آسان‌تر می‌شود، کیفیت فضا بهبود می‌یابد و اعتماد تیم‌تان به شما و یک‌دیگر سر به فلک می‌کشد!


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مجله موفقیت رازهای رسیدن به موفقیت در زندگیمجله موفقیت آلامتوروش های رسیدن به پیروزی و موفقیت در کار و زندگی مقالات پیشنهادی روانشناسی صنعتی چیست روان‌شناسی صنعتی و سازمانی دانش بررسی رفتار انسان‌ها در محل کار است این دانش می مجله موفقیت رازهای رسیدن به موفقیت در زندگی در یک هفته کیلو وزن کم کنید توصیه ساده برای افزایش اعتماد به نفس ایجاد انگیزه برای درس روانشناسی صنعتی چیست شغل قبلی یا فعلی خود را چقدر دوست دارید؟ احتمال دارد که پاسخ شما تحت تاثیر چیزی ورای ماهیت


ادامه مطلب ...

سخنان انگیزشی ناب رهبران برای کارمندان شان

[ad_1]

۲۵ چیز که رهبران قدرتمند به کارمندان شان می گویند؛

25 Things Strong Leaders Tell Their Employees

به عنوان یک مدیر برای تقدیر و البته ارتقا انگیزه کارمندان تان چه چیزهایی به آنها میگویید؟

به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ رهبران قدرتمند به کارمندان شان چه می گویند؟ چگونه باید به اسرار رهبران قدرتمند جهان پی برد ؟ یک راه فوق‌العاده برای قدم نهادن به دنیای نیروی رهبری‌تان آن است که شروع به گفتن چیزهایی کنید که قبلا نگفته‌اید. هرچه بیش‌تر بتوانید از زبان‌تان آگاه‌تر شوید، رهبر موثرتری خواهید بود.

اغلب اوقات رهبران جدید آموخته‌اند که روی برنامه‌ها، برآوردها و مراحل تمرکز کنند. همیشه نیاموخته‌اند که به انرژی تیم‌هایشان گوش کنند و خیلی کمتر مدیریت کنند.

رهبران جدید خیلی زیادی هستند که نیاموخته‌اند از هم‌تیمی‌هایشان بپرسند ”حاالتان چطور است؟” یا وقتی کاری خارق‌العاده انجام می‌دهند آنها را حمایت کنند. مایه‌ی شرمندگی است، زیرا ایجاد اعتماد و انرژی خوب در یک تیم مهم‌ترین وظیفه‌ی یک مدیر است.

به عنوان یک مدیر می‌توانید به راحتی خودتان را متقاعد کنید که آدم‌ها سر کار می‌آیند چون استخدام شده‌اند و از این رو نیازی نیست نگران باشید هر کسی در تیم‌تان چه احساسی دارد. اگر خسته هستند یا احساس پرکاری می‌کنند، بدا به حالشان! منطق قدیمی می‌گوید مشکل شما نیست، اما این منطق خطرناک است. مسلما مهم است که هم‌تیمی‌هایتان چه احساسی دارند. انرژی آنها تنها انرژی در دسترس برای نیرو دادن به موفقیت تیم‌تان است.

محل کار یک مکان انسانی است. اولویت برتر به عنوان یک رهبر ایجاد و حفظ محیط اعتماد در دپارتمان‌تان است. این تنها شیوه‌ای است که برای تیم‌تان اهمیت دارد. تنها راه برای آن‌که تیم‌تان پیروز شود!

کسب‌وکار بر مبنای انرژی که اعضای تیم‌شان، شخصا و با یکدیگر، خلق می‌کنند اداره می‌شود. به محض آن‌که انرژی بد شود – اغلب به این خاطر که محیط آدم‌ها را زیر بار اهداف، سیاست‌ها، و ترس فراگیر از ارتکاب اشتباه یا برانگیختن خشم یک مدیر، خورد می‌کند – می‌توانید اتفاق افتادن هر چیز خوبی در تیم‌تان را به فراموشی بسپارید.

وقتی سبک مدیریت‌ شما بر مبنای ترس باشد، در بهترین حالت، سازگاری بدون رغبت اعضای تیم‌تان را دریافت خواهید کرد.

برآورد و بودجه و طرح عملیاتی بدون نیروی حاصل از آدم‌هایی که به وقوع اتفاقات خوب علاقه دارند جایی نخواهد رفت. اگر می‌خواهید چیزهای خوبی تجربه کنید که یک محیط قابل اعتماد، ممکن می‌سازد – چیزهایی مانند نوآوری، همکاری و توجه شخصی به مشتریانی که کسب‌وکار فوق‌العاده بر آنها تکیه دارد- کارمندان‌تان باید اهمیت دهند.

مهم‌ترین سوخت برای هر سازمانی اشتیاق جمعی کارمندان‌اش برای انجام کاری باحال است، تنها به این خاطر که موفق بودن جالب است. جالب است پیروز شوی و جزیی از هدفی باشی که از هر کدام ما بزرگ‌تر است. احساس خارق‌العاده‌ای است.

هر کسی که تا به حال در یک شرکت اعتمادمحور و انرژی‌مدار که به سوی هدفی بزرگ کار می‌کند، کار کرده باشد، می‌تواند به شما بگوید تجربه‌ی آن چقدر لذت‌بخش بوده است. آدم‌ها هرگز شغل‌هایی را که آنها را از ملالت روزمرگی خارج و به موج مثبت انرژی وارد کرد فراموش نمی‌کنند.

به همین خاطر است که مدیران خوب ذرات را مدیریت نمی‌کنند – آنها بر امواج تمرکز دارند. رهبران قدرتمند سعی نمی‌کنند هر ذره‌ی میکروسکوپی کار را اندازه‌گیری و مدیریت کنند. آنها با کارمندان‌شان مانند انسان برخورد می‌کنند و همکاران باارزش را دوست دارند. این تنها راه پیروزی به عنوان یک مدیر و موفقیت به عنوان سازمانی با هر انداز و در هر صنعتی است.

یک راه فوق‌العاده برای شروع رهبری تیم‌تان از طریق اعتماد به جای ترس، آن است که با اعضای تیم‌تان مکالمات جدیدی را شروع کنید. این مکالمات جدید – مکالماتی درباره‌ی اعتماد و سایر” موضوعات انسانی اصلی“ که برای شخصیت جدید شما به عنوان رهبری اعتمادمحور اهمیت دارند – شکل‌های جدیدی از ” چسب “ میان شما و اعضای تیم‌تان می‌سازد. این چسب همان اعتماد است. مکالمات جدیدتان نباید چیزهایی سنگین، یا ورود به مرزهای شخصی هم‌تیمی‌هایتان باشد. شروع مکالمات انسانی با هم‌تیمی‌هایتان بیش از هر چیز مسئله‌ی پایین آوردن گارد خودتان است.

به همین خاطر است که به عنوان رهبر باید به افکار و احساسات خودمان در طول روز توجه کنیم. باید هشیار و آگاه بمانیم تا بدانیم کی احساس پیروزی می‌کنیم، کی فرسوده‌ایم، کی درمانده‌ایم و کی ممکن است(در صورت بی‌دقتی) به خاطر استرس تیم‌مان (که همان ترس است) چیزی زننده یا غیرضروری بگوییم.

هرکسی، مدیر یا غیر مدیر، که به وسعت بخشیدن به دایره‌ی ارتباطاتش علاقه‌مند است می‌تواند برای صحبت درباره‌ی چیزهای جدید از الگوهای مکالماتی دیرینه خارج شود، و بیش‌تر از صحبت کردن، گوش کنند.

در اینجا به ۲۵ چیز اشاره می‌کنیم که رهبران قدرتمند و مدیران فوق‌العاده همیشه به هم‌تیمی‌هایشان می‌گویند. کدام یک را می‌توانید همین الان امتحان کنید؟

۲۵ جمله رهبران قدرتمند

۱. ممنونم به خاطر آن ایده‌ی خارق العاده!

۲. می‌دانی، تو در این زمینه واقعا خوب هستی. خیلی خوشحالم روی این پروزه کار می‌کنی.

۳. چطور می‌توانم کمک کنم هر چیزی که سر راهت هست برطرف شود؟

۴. اگر به مانعی برخوردی بگذار بدانم. موفقیت تو در این‌جا برای من یک اولویت بزرگ است.

۵. جوابش را نمی‌دانم. نظر تو چیست؟

۶. من روی آن تعصب دارم، اما می‌خواهم از فکرهای تو بشنوم. مطمئنم آنها هم دیدگاهم را تقویت می‌کنند.

۷. گوش کن، من اعتماد دارم که تو این پروزه را به بهترین شیوه‌ای که فکر می‌کنی انجام می‌دهی. لطفا طرح آن را بریز و به من نشان بده. بعد می‌توانیم آن را تایید کنیم و بروی اجرایش کنی.

۸. درباره‌ی تغییر اولویت‌ها از تو خواهشی دارم. وقت مناسبی است که درباره‌ی آن صحبت کنیم؟

۹. به خاطر تلاش خارق‌العاده‌ای که در آن ماموریت کردی باز هم ممنونم.

۱۰. متوجه شدم به تری نشان دادی چطور روی گزارش اصلاح فهرست اموال کار کند و آن را تحسین می‌کنم.

۱۱. در جلسه‌ی کارکنان چه چیزی گفتم که تو را متوقف کرد؟ چهره‌ات تغییر کرد و می‌توانستم ببینم تو را شگفت‌زده یا ناراحت کردم. می‌توانی به من بگویی چه بود؟

۱۲. می‌دانم ناامید شدی که پروزه را متفاوت از آن‌چه تو پیشنهاد کردی سازمان‌دهی کردیم، و می‌خواستم به تو بگویم که پیشنهاداتت را تحسین می‌کنم. می‌توانم برایت دلایل این‌که تصمیم گرفتم پروژه را به صورت متفاوت برنامه‌ریزی کنم، توضیح دهم. نمی‌خواهم احساس کنی نظراتت را نادیده می‌گیرم، و می‌خواهم هم‌چنان نظراتت را به اشتراک بگذاری.

۱۳. چه کار می‌توانم بکنم که برای تو مدیری قوی‌تری باشم و بیش‌تر به تو کمک کنم؟

۱۴. می‌خواستم به تو بگویم از تو چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام – خیلی ممنون!

۱۵. منتظر چه چیزی از من هستی، که هنوز با تو راجع به آن صحبت نکرده‌ام؟

۱۶. به نظر می‌رسد ممکن است بین نقش تو و سارا، و اشتراک بین تعریف شغلی شما دو نفر سردرگمی وجود داشته باشد. لازم است راجع به آن حرف بزنیم؟

۱۷. چطور پیش می‌روی؟ حجم کارت چطور است؟

۱۸. می‌خواستم همین الان به تو بگویم که در جلسه‌ی مدیران، همه ارائه‌ی تو را دوست داشتند – کارت حرف نداشت!

۱۹. چه چیزی در شرکت می‌خواهی یاد بگیری که من می‌توانم کمک کنم بیاموزی؟ می‌خواهی در تیم اجرایی چه کسی را ملاقات کنی؟ بگذار معرفی‌ات کنم.

۲۰. می‌خواهم از ایده‌های تو حمایت و آنها را ترویج دهم و به کمک تو نیاز دارم. می‌توانی استدلالت را روی کاغذ پیاده کنی تا مرورش کنیم؟

۲۱. گوش کن، تو در این تیم فرد خیلی مهمی هستی. می‌خواهم مطمئن شوم اطلاعات، حمایت و ابزارهایی را که نیاز داری دریافت می‌کنی. اگر این کار را نمی‌کنم به من بگو.

۲۲. می‌فهمی شرکت‌ چطور پول در می‌آورد و سازمان چگونه کار می‌کند؟ می‌خواهم سوالاتت را بشنوم و به آنها جواب دهم چون هرچه بیش‌تر بدانی می‌توانی در شغلت موثرتر باشی و ایده‌های فوق‌العاده‌ی بیش‌تری داشته باشی.

۲۳. دیروز شنیدم با نمونه‌ی مشتری دوباره برنامه‌ریزی شده روز بدی داشته‌ای. از شنیدنش متاسفم. می‌خواهی درباره‌ی آن صحبت کنیم؟

۲۴. چطور می‌توانم کمک کنم به اهدافت- اهداقت در این شغل و اهدافت در حرفه‌ات – برسی؟

۲۵. تازگی‌ها به تو گفته‌ام چقدر از کار کردن تو در اینجا سپاسگذارم؟ بگذار دوباره بگویم.

هرچه با هم‌تیمی‌هایتان انسان‌تر باشید در آنها اعتماد بیش‌تری می‌سازید. بعد می‌بینید که کار آسان‌تر می‌شود، کیفیت فضا بهبود می‌یابد و اعتماد تیم‌تان به شما و یک‌دیگر سر به فلک می‌کشد!


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مجله موفقیت رازهای رسیدن به موفقیت در زندگیمجله موفقیت آلامتوروش های رسیدن به پیروزی و موفقیت در کار و زندگی مقالات پیشنهادی روانشناسی صنعتی چیست روان‌شناسی صنعتی و سازمانی دانش بررسی رفتار انسان‌ها در محل کار است این دانش می مجله موفقیت رازهای رسیدن به موفقیت در زندگی در یک هفته کیلو وزن کم کنید توصیه ساده برای افزایش اعتماد به نفس ایجاد انگیزه برای درس روانشناسی صنعتی چیست شغل قبلی یا فعلی خود را چقدر دوست دارید؟ احتمال دارد که پاسخ شما تحت تاثیر چیزی ورای ماهیت


ادامه مطلب ...

فراخوان بورسیه‌ی دوره‌ی زیستن رهبران

[ad_1]

وب‌سایت آینده برتر: در هر جامعه‌ای افراد برجسته، متخصص، ماهر، پرهوش و در کلام کوتاه رهبران نخبه‌ای وجود دارند که در حوزه کاری خود، پیشگام، الهام‌بخش و موثراند.

این افراد، برای اطرافیان الگو و راهنما، برای سازمان‌ها ارزش‌آفرین و برای رقبا، طعمه‌ای ارزشمند بشمار می‌آیند. چنین رهبرانی لزوماً مدیران عالی سازمانشان نیستند و حتی ممکن است هیچ جایگاه رسمی مدیریتی نیز نداشته باشند.

موسسه آینده برتر در راستای فعالیت‌های حمایتی و توانمندسازی خود، حمایت از توانمندسازی ١٥نفر از نخبگان کشور که درحوزه اجتماعی فعالیت می‌کنند را در قالب یکی از برنامه‌های گروه توسعه‌ی مدیریت نشا - موسوم به برنامه‌ی یکساله‌ی "زیستن رهبران" در دستور کار قرار داده است.

برنامه‌ی زیستن رهبران یک برنامه‌ی میان‌مدت و بین‌رشته‌ای است، که با هدف کمک به افراد برجسته و نخبه کشور طراحی شده است؛ تا این گروه بتوانند با واکاوی و مداخله در زیربناهای عملکردی خود، نسبت به تأثیر «شرایط روانی» و «سبک زندگی» بر عملکرد شغلی‌شان حساس شوند؛ و در راستای بهبود و تعالی در شیوه زندگی و ایفای نقش مدیریت و رهبری گام بردارند.

در نتیجه‌ی توانمندشدن این جامعه‌ی ارزشمند از نخبگان، افراد مرتبط با ایشان و محیط اجتماعی متاثر از آنها نیز توانمند می‌شوند و تاثیرگذاری این برنامه در جامعه بزرگتری تسری می‌یابد.

اهداف دوره

به‌طور کلی هدف اصلی دوره‌ی زیستن رهبران، حساس کردن شرکت‌کنندگان نسبت به تأثیر «شرایط روانی» و «سبک زندگی» بر عملکرد شغلی؛ و درگیر کردن ایشان با «درون‌کاوی و تغییرات شخصی» در راستای بهبود در شیوه‌ی زندگی و رهبری است.

نتایج میان‌مدتی که افراد با کوشش خود در این دوره به‌دست می‌آورند را می‌توان در دو موضوع «خودآگاهی و برنامه‌ی توسعه‌ی شخصی» و «توسعه و تعادل در سبک زندگی» خلاصه کرد. این کوشش می‌توانید به پیامدهای بزرگتری چون «توسعه‌ی قابلیت‌های رهبری» و «تقویت وجهه و برند شخصی» افراد نیز بیانجامد.

« فراخوان بورسیه‌ی دوره‌ی زیستن رهبران »
 
دوره‌ی زیستن رهبران، بیش از آن‌که در پی پاسخگویی به پرسش‌های شرکت‌کنندگان باشد، تلاش دارد با ایجاد پرسش و دغدغه‌های فکری، افراد را در مسیر خودآگاهی و توسعه‌ی شخصی هدایت کند.

فرایند دوره

دوره‌ی زیستن رهبران در ۱۲ روز کامل و طی ۶ ماه (ماهی دو گردهم‌آیی در روز سه‌شنبه) برگزار می‌شود؛ و یک سیر مفهومی از کل به جزء را دنبال می‌کند. برنامه با مباحثی در سطح کلان «زندگی اجتماعی» آغاز می‌شود؛ سپس به سطح بعدی یعنی «زندگی شغلی- سازمانی» می‌پردازد؛ و در انتها کار خود را با مباحثی در سطح «زندگی شخصی» خاتمه می‌دهد. این در حالی است که در کل دوره، مباحث «رابطه با خویشتن و درون‌کاوی» همچون نخ تسبیح با دیگر مباحث مرتبط خواهد بود. این ساختار در شکل زیر نمایش داده شده است:

« فراخوان بورسیه‌ی دوره‌ی زیستن رهبران »
 
شروط لازم برای ثبت درخواست و ارسال رزومه که این شاخص‌ها به عنوان الزامات رزومه‌ای و توانمندی‌های ذهنی پایه، افراد واجد شرایط جهت ارزیابی در مرحله بعد را مشخص می‌نمایند:
  •     سطح تحصیلات: حداقل کارشناسی.
  •              تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر، ترجیح داده می‌شود.
  •     سن: بالای ۲۶ سال و کمتر از ۴۵ سال.
  •              سن بین ۳۰ و ۴۰ و تأهل، ترجیح داده می‌شود.
  •     سابقه کار: حداقل ۴ سال سابقه‌ی مفید در سازمان‌ها.
  •              سابقه‌ی کار مدیریتی، ترجیح داده می‌شود.
  •     توانایی ذهنی: نمره‌ی بالای ۶۰ در آزمون تفکر نقادانه  .WG-CTA

گفتنیست هزینه این دوره مبلغ  ۵۲۵۰۰۰۰۰ ریال  (پنج میلیون و دویست و پنجاه هزارتومان) می‌باشد که تماما توسط موسسه آینده برتر در قالب بورسیه تامین می‌شود.

درخواست حضور و بررسی آن با ارسال رزومه شما، حداکثر تا تاریخ چهارشنبه، ۱۳۹۵/۰۹/۱۵ به ایمیل موسسه آینده برتر betterfuture۹۳@gmail.com امکان‌پذیر می‌باشد تا در صورت تایید برای مصاحبه با شما تماس گرفته شود.

رزومه شما علاوه بر اطلاعات شخصی و شغلی می‌تواند حاوی فعالیت‌های اجتماعی و هرگونه اطلاعاتی که شامل شرایط شما برای شرکت در این دوره و انگیزه‌های شماست باشد.

 

در صورت داشتن هرگونه سوال می‌توانید با شماره ۲۶۴۱۵۹۴۸-۰۲۱ یا ۰۹۱۰۷۸۱۴۷۲۷ تماس بگیرید.

« فراخوان بورسیه‌ی دوره‌ی زیستن رهبران »

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

موفقیت بیشتر افراد موفق برای رسیدن به موفقیت عادت های مناسبی داشته اند معمولا عادت افراد موفقیت کارآفرینی آبروی اشخاص ظرف سال های دراز به دست می آید؛ اما در یک لحظه از دست می رود چهره کاری شما موفقیت بیشتر افراد موفق برای رسیدن به موفقیت عادت های مناسبی داشته اند معمولا عادت افراد موفق بخش موفقیت کارآفرینی آبروی اشخاص ظرف سال های دراز به دست می آید؛ اما در یک لحظه از دست می رود چهره کاری شما و برند


ادامه مطلب ...

راز آرامش رهبران بزرگ چیست؟

[ad_1]
وب‌سایت یک پزشک - علیرضا مجیدی: ما کلا به اقتدار و قطعیت در کارها و تصمیم‌هایمان نیازمندیم چراکه مغزهایمان برای دریافت چیزهای خوب آمادگی ندارد و این آمادگی نداشتن همراه با ترس نیز هست. همانطور که عدم اطمینان ما افزایش پیدا می کند، هر چقدر که این عدم اطمینان بیشتر می شود، مغز کنترل خود را به بخش کنترل «احساسات مغز» می‎سپارد؛ جایی که احساساتی نظیر وحشت و اضطراب در آن به وجود می‎آیند.

ما هنوز در جنبه‌هایی هم مثل اجداد باستانی‌مان در میلیون‌ها سال پیش می‌اندیشیم؛ وقتی که انسان‎های غارنشین، وارد یک منطقۀ ناآشنا می‎شدند که حتا نمی‎دانستند چه کسی یا چه چیزی پشت درختان قرار دارد، حس ترس را که باعث حفاظتشان می‎شد از مغزشان دریافت می‎کردند.

 

 راز آرامش، اطمینان و یقینی که رهبران و مدیران بزرگ به مردم می‌دهند، چیست؟

برای آنان، حسِ ترس و خطر قریب الوقوع، یک احساس واقعی بود و همین احساس ترس و خطر، ضامن بقای انسان شد، در صورتی که این احساس امروزه به قوت میلیون‎ها سال پیش نیست. این مکانیزم دفاعی که تا به امروز تغییر نکرده، یک مانع در دنیای کسب و کار امروز اسـت؛ دنیایی که در آن عدم اطمینان حکمرانی می‎کند و باید هر روز با کمترین داده‎های ممکن، مهمترین تصمیمات گرفته و قوانینی که خالی از اشکال نیستند تصویب شوند.


تمایل به قطعیت

ما میل به قطعیت داریم. مغز ما هم برای پذیرش این قطعیت آنقدر آماده اسـت که ناخودآگاه ما قادر به پردازش بیش از ۲ میلیون داده مختلف اسـت که باعث می‎شود با شیوه‌هایی، آینده را پیش بینی کنیم و این تازه همۀ ظرفیت آن نیست. این هدف اولیۀ بخش نئوکورتکس مغز اسـت که در مجموع، ۷۶ درصد از تمام ظرفیت مغز را به خود اختصاص داده اسـت.

مغزهای ما، ما را تشویق به مطمئن بودن و پیشرفت می‎کنند. اگر اجداد غارنشین و چادرنشین ما، مشتاق به دانستن مسائلی چون "چطور می‎شود وعدۀ بعدی غذایی را به دست آورد” بودند و آن را به راحتی به دست می‎آوردند، این موضوع می‎توانست به علاوۀ پر شدن معده‎هایشان، باعث رشد دوپامین در مغزهایشان شود.

 

شما همان هیجانی را از یک نوع موسیقی می‎برید که یک الگوی تکراری دارد، درست مثل خراب کردن و دوباره ساختن یک پازل. فعالیت‎های قابل پیش بینی، اشتیاق ما به "اطمینان داشتن” از خودمان را ارضا می‎کنند و باعث اعتماد به نفسمان می‎شوند.


رهبران بزرگ باید اعتماد به نفس داشته باشند

در کسب و کار، رویدادها به سرعت در حال تغییرند تا جایی که اتفاقات برای یک ماه آینده هم مشخص نیست چه برسد به یک سال بعد. و این موضوع باعث خسته شدن و هدر رفتن بیشتر و بیشتر انرژی مردم و کارایی کمتر آنان در شغل‎هایشان می‎شود.

رهبران با اعتماد به نفس و مقتدر، یک محیط اطمینان‎بخش برای مردم خلق می‎کنند. زمانی که یک رهبر به آنچه که انجام می‎دهد، کاملا مطمئن اسـت، پیروان او به طور ناخودآگاه جذب او شده و او را همراهی می‎کنند و تصویر ذهنی که از او به صورت ناخودآگاه در ذهنشان ساخته می‎شود، تصویر مثبتی خواهد بود.

رهبران مقتدر به ما آیندۀ روشن را نوید و اطمینان می‎دهند. اطمینان بخشی آنان به صورت سیستماتیک و از طریق شبکۀ عصبی مردم توسط همگی تبلیغ و انتشار داده می‎شود.

زمانی که رهبران یک جامعه، اعتماد به نفس و اقتدار دارند، مردم آسوده هستند، به راحتی زندگی می‎کنند و به کارهایشان می‎رسند. زمانی که مردم احساس امنیت می‎کنند، خوشحال‎تر خواهند بود و راندمان کاریشان بالاتر می‎روند.

رهبری که علاوه بر اقتدار داشتن، بتواند آن را به نمایش نیز بگذارد، موفقیت بیشتری خواهد داشت. تقویت کردن حس قدرت در مردم بسیار آسان‎تر از چیزی اسـت که تصور می‎کنید. صفات برجستۀ رهبران قدرتمند، خود نشانگر راه به مردم اسـت.

در ادامه پست برخی از خصوصیات راهبران و مدیران بزرگ و ایده‌آل را که منجر به چنین اعتماد نفس درونی در خودشان و تسری آن به دیگران می‌شود، با هم مرور می‌کنیم.

آنها قوی و مصمم هستند اما خشن و زورگو نیستند

قوی بودن یک امتیاز موفق در میان رهبران مقتدر اسـت. مردم پیش از آنکه تصمیم بگیرند رهبری را پیروی کنند یا نه صبر می‎کنند تا میزان اقتدار او را بسنجند. مردم نیاز دارند شجاعت رهبرانشان را ببینند. آنان به کسی احتیاج دارند که بتواند در شرایط دشوار، تصمیمات سخت بگیرد؛ به رهبری نیاز دارند که در شرایط سخت بتواند استوار و در مرکز جریان قرار داشته باشد.

 

 راز آرامش، اطمینان و یقینی که رهبران و مدیران بزرگ به مردم می‌دهند، چیست؟

در عین حال بسیاری از رهبران، سلطه‎گر هستند و از طریق اعمال کنترل بر روی شهروندان و خشونت طلبی، قدرت خود را به نمایش می‎گذارند. آنان تصور می‎کنند که با این برخوردها، می‎توانند به مدینۀ فاضلۀ مورد نظر خود برسند؛ درحالیکه مشروعیت و اقتدار حقیقی با زور به دست نمی‎آید. اقتدار تنها با همراهی با مردم و نشان دادن ملاطفت با آنان و در مدت زمان طولانی کسب می‎شود. تنها با این شیوه اسـت که مردم شما را می‎پذیرند.

آنان می‎دانند چه زمانی باید به ندای درونی‎شان گوش کنند

پیشینیان ما برای بقا به ندای درونی و غریزه‎هایشان گوش می‎دادند. از زمانی که ما دیگر از این غرایض تنها در موارد مرگ و زندگی استفاده نمی‎کردیم، این پتانسیل را در جهت منافعمان به کار بردیم و معمولا زمان‎هایی اشتباه می‎کنیم که به ندای درونمان بی‎توجه هستیم. رهبران باهوش با طبقه بندی نداهای درونی‌شان، توانایی مدیریت موفق امور را دارند.

آنان دسته بندی می‎کنند. این رهبران، توانایی شناخت احساساتی که بر ایشان غالب می‎شوند یا تحت تاثیر عقاید دیگران قرار می‎گیرند را دارند. توانایی آنان در دسته بندی اظهارات دیگران و احساساتشان نسبت به افراد، قدرت تمرکز و تصمیم گیری صحیح در مورد موضوع مورد نظر را به آنان می‎دهد.

 

راز آرامش، اطمینان و یقینی که رهبران و مدیران بزرگ به مردم می‌دهند، چیست؟
به خودشان فرصت نفس کشیدن می‎دهند. فکر کردن و تمرکز روی یک موضوع، به زور امکان پذیر نیست. اذهان ما در زمانی بیشترین بازدهی را دارند که تحت فشار نباشند. آلبرت اینشتین می‎گفت بهترین ایده‎ها زمانی به فکرم می‎رسید که مشغول قایقرانی بودم. استیو جابز نیز هر زمان با مشکل بزرگی روبرو می‎شد، پیاده روی می‎کرد.

آنان ذهنشان را پرورش می‎دهند. رهبران مقتدر مدام در حال تمرین دادن ذهنشان هستند. این تمرین به این صورت اسـت که بر روی مسائل کوچک و در جهت حل آنان اقدام می‎کنند تا زمانی که مسائل بزرگتری به وجود آمد، بتوانند به آن تکیه کنند.

آنان مثبت اندیش هستند

رهبران مقتدر، آینده را با عینک خوش‎بینی می‎نگرند و مشتاقند که دیگران هم با همین عینک به فردا نگاه کنند. این مثبت اندیشی باعث از بین رفتن ترس و افکار اضطراب‎آوری که مزاحم تمرکز کردن هستند می‎شود. از منظر دیگر، زمانی که همه چیز خوب و خوش اسـت، حل کردن مسائل، کار سختی نیست. مشکل آنجایی به وجود می‎آید که شرایط از همه طرف سخت و استرس‎زا اسـت. اگر بتوانید در این شرایط، افکار منفی را حذف کنید هنر اسـت. رهبران بزرگ در این کار هنرمند هستند.

آنان شجاع هستند اما احمق نیستند

مردم به سمت رهبران شجاع جذب می‎شوند چراکه شجاعت، یکی از صفات خوب آنان اسـت. ما حس می‎کنیم در سایۀ این شجاعت اسـت که چیزهای بهتری به دست می‎آیند. هنر رهبری در این اسـت که اعتماد به نفس دیگران بالا برود.

 

بالا رفتن اعتماد به نفس مردم در سایۀ آن رهبر یا رهبران، این جسارت را به آنان می‎دهد که بهترین‎ها را هم در زندگیشان رقم بزنند. زمانی که حس پویایی، شادابی و اعتماد به نفس مردم پایین باشد، کارهایی را که به خوبی می‎توانند از پسشان برآیند برایشان طاقت‎فرسا و نشدنی می‎شوند. از زیر کارها شانه خالی می‎کنند و تمایلی برای ادامه دادن ندارند.

از دیگر صفات خوب این دسته از رهبران، فروتنی آنان اسـت. آنان به خود اجازه نمی‎دهند که حتی در خلوت خود تصور کنند به دلیل دستاوردهایشان، از دیگر مردم والاتر و بالاتر هستند. به علاوه، از انجام دادن کارهای سطح پایین ابایی ندارند و دیگران را هم مجبور به کارهایی نمی‎کنند که دوست ندارند.

آنان در امور مردم دخالت نمی‏‎کنند

اگرچه مردم خواهان امنیت و آرامش هستند، اما اگر حس کنند که در جزییات زندگی‏‎شان به بهانۀ امنیت و آرامش، دخالت می‎شوند، واکنش نشان می‎دهند. رهبران مقتدر، از اینکه ندانند در جزییات زندگی مردم چه می‎گذرد، وحشتی ندارند.

 

قدرت آنان از توانایی‎هایشان در حل امور کلی سرچشمه می‎گیرد. آنان روند جاری زندگی  عادی را سیاه و سفید نمی‎بینند و تنها آنچه که وجود دارد را بررسی می‎کنند. آنان تنها در اموری مداخله می‎کنند که روند تصمیم‎گیری‎های اصلی‎شان را مختل می‎کنند.
راز آرامش، اطمینان و یقینی که رهبران و مدیران بزرگ به مردم می‌دهند، چیست؟

آنان اهل عمل هستند نه حرف زدن

رهبران مقتدر در عمل و رفتارشان، اقتدار خود را نشان می‎دهند و تنها حرف نمی‎زنند. بسیاری از رهبران تنها می‎گویند که بسیاری از مسائل برایشان مهم هستند، اما رهبران مقتدر هر روز در جهت رسیدن به اهداف، گام برمی‎دارند.

آنان از نظر احساسی باهوش هستند

دستگاه کناره‎ای یا لیمبیک سیستم (جایی که احساسات و زندگی احساسی و فعالیت‎های مغزیمان تولید می‎شود) پاسخی واکنشی اسـت برای کارهایی که بدون فکر ممکن اسـت انجام شود. رهبران مقتدر از این قابلیت ذهنی‎شان، پیش از آنکه تصمیمات ناعاقلانه بگیرند استفاده می‎‎کنند. وجه تفاوت آنها با مردم عادی این اسـت که بیشتر به این قوۀ مغزیشان توجه می‎کنند. این سیستم به نحوی، همان گوش دادن به ندای درونی اسـت با این تفاوت که در مواقع خطرناک، فعالتر اسـت.

آنان هرگز نمی‎گویند: "اگر نشد چه؟”

"اگر نشد چه؟” سوالاتی از این دست همچون جرقۀ کبریت در انبار باروت هستند؛ ویران کننده! زمانی که چنین سوالاتی مطرح می‎شوند، به تبع آن، افکار منفی و تخریب‎گر نیز به همراه آن‎ها می‎آیند. هر مقدار وقت و زمانی که برای اینگونه پرسش‎ها و افکارِ پس از آن هدر می‎رود، به همان میزان از تمرکز برای هجمه‎هایی که به آرامی به سمتتان می‎آید کمتر می‎شود.

 

رهبران مقتدر می‎دانند که پرسیدنِ "اگر نشد چه؟” باعث می‎شود که در موقعیتی قرار بگیرند که به هیچ عنوان مطلوب ایشان نیست.

 

 راز آرامش، اطمینان و یقینی که رهبران و مدیران بزرگ به مردم می‌دهند، چیست؟

آنها مایل به قدم برداشتن برای مردم هستند

رهبران مقتدر برای همکارانشان هر کاری می‎کنند، چراکه معتقدند این کار در نهایت به نفع مردم اسـت. همکاران و زیردستانشان را بابت اشتباهاتی که می‎کنند، سرزنش نمی‎کنند و آنان را مقصر جلوه نمی‎دهند. آنها از گفتن جملۀ معروف هری ترومن رییس جمهور آمریکا که گفت "بازی کردن دیگه بسه”، ابایی ندارند و در جهت بازیابی اعتماد مردم تلاش می‎کنند. همچنین تمایل دارند که همۀ مردم، حرفهایشان را بزنند و خوب می‎دانند، جامعه‎ای که در آن مردم از ابراز عقاید و سخن گفتن بترسند، سرنوشتی جز سقوط نخواهد داشت.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

داستانهای واقعی از رازداستانهای واقعی از راز تکنیک ها داستانهای واقعی از راز کشکول راز از روستای سـادات شیـخ شبـان چه می دانید روی عکس کلیک کنید موقعیت جغرافیائی روستای نماز چیست؟پیوند زکات و نماز در آیات حقیقت نماز راز نماز در نهج البلاغه نماز در سیره پیشوایانامیر حسین صدیق از زندگی خود در روستا می‌گوید …آقای پدر آرامش روستا را با تهران عوض نمی‌کنم آقای صدیق چه زمانی تصمیم گرفتید از فارسی العربیةکتاب بسوی کامیابی آنتونی رابینزرمز و راز تغییر دانش شرطی کردن موفقیت من همیشه از اینکه می توانم تغییرات پایداری را رمز و راز تناسب اندام و زیبایی ستارگان زن هالیوود …پرونده محرمانه ستاره های هالیوود و راز زیبایی و اندام زیبای آنها را گروه سلامتی تکناز موفقیت ،سعادت ، خوشبختی ، آرامش چگونه …چگونه درمصیبت ها و سختی ها، خیر و حکمتی نهفته است؟ الخیر فی ماوقع برای خیلی ها این حملات پانیک چیست و چگونه مقابله کنیم؟ روان …حملاتپانیکچیستویکی از اشنایان تعریف می کردیک شب، من تمام هوشیاری ام را از دست دادم هر چیزی که در ذهنم انواع اظطراب و علایم ان چیست روان شناسیدلهرهخشم انواعاظطرابوعلایماضطراب؟ استرس و اضطراب کلماتی هستند که در زندگی روزمره، برای توصیف حالات و احساسات


ادامه مطلب ...

اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپ

[ad_1]
مفیدستان:

اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپ

دانش > فناوری‌ - همشهری آنلاین:
روسای بزرگترین شرکت‌های فناوری آمریکا دستور جدید دونالد ترامپ مبنی بر منع ورود پناهجویان و مسافران از هفت کشور مسلمان را محکوم کردند و شرکت‌های دیگر نیز نسبت عواقب این قانون به کارمندانشان هشدار دادند.

براساس گزارش CNN، این دستور از ورود 134 میلیون نفر به آمریکا جلوگیری خواهد کرد، کشوری که کارآفرینان غیرآمریکایی در راس موفقیت صنعت و فناوری به شمار می‌روند.

شرکت گوگل در اطلاعیه‌ای داخلی به کارمندانی که متولد هفت کشور ایران، عراق، لیبی، سومالی، سودان، سوریه و یمن هستند هشدار داد هرنوع برنامه سفر و خروج از آمریکای خود را متوقف کنند. در این بیانیه آمده‌است لطفا تا زمان برداشته‌شدن این ممنوعیت از آمریکا خارج نشوید. اگرچه این ممنوعیت برای 90 روز ایجاد شده اما احتمال طولانی‌تر شدن ناگهانی آن نیز وجود دارد.

این شرکت در بیانیه‌ای نسبت به تاثیرات منفی این دستور ترامپ و هر طرح دیگری از سوی او که منجر به محدود کردن کارمندان گوگل و خانواده‌های آنها شده و یا مانع از ورود نوابغ از دیگر کشورها به آمریکا می‌شود،‌ ابراز نگرانی کرد. گوگل همچنین اعلام کرد به تبادل نظر درباره این موضوع با واشنگتن ادامه خواهد‌داد.

سرگئی‌برین یکی از بنیانگذاران شرکت گوگل روز جمعه 27 ژانویه 2017 در فرودگاه بین‌المللی سن‌فرانسیسکو حاضر شد تا در کنار معترضان به تظاهرات علیه طرح جدید ترامپ بپردازد.

سرگئی برین

تیم کوک مدیرعامل شرکت اپل نیز در ایمیلی به کارمندانش نسبت به آنچه نگرانی شدید در میان کارمندان توصیف کرده‌است ابراز ناخشنودی کرد. کوک تاکید کرد اپل از سیاست ترامپ پشتیبانی نمی‌کند: اپل بدون مهاجران وجود نداشت، چه برسد به اینکه بتواند رشد کرده و نوآوری داشته باشد. کارمندانی در اپل حضور دارند که مستقیما تحت تاثیر این دستور جدید مهاجرتی قرار می‌گیرند. تیم قانونی و امنیتی اپل درتلاش است تا با این کارمندان در ارتباط باشد و هرکاری که می‌تواند برای آنها انجام خواهد‌داد. درهای اپل به روی همه باز است، صرف‌نظر از اینکه از کجا آمده‌اند، به چه زبانی صحبت می‌کنند، چه کسی را دوست دارند و یا چه کسی را می‌پرستند.

شرکت مایکروسافت که ریاست آن به عهده یک مهاجر هندی، ساتیا نادلا است، روز شنبه 28 ژانویه در ایمیلی به کارمندانش اعلام کرد این شرکت متعهد به ارائه کمک و مشاوره قانونی به 76 کارمندی است که شهروند هفت کشور نامبرده در قانون جدید هستند. در این ایمیل آمده‌است ما ازاینکه موضوع مهاجرت برای بخش بزرگی از کارمندان مایکروسافت به موضوعی مهم تبدیل شده‌است،‌ حتی برای آنهایی که خود مهاجر نیستند، بسیار خوشنودیم. در این ایمیل همچنین آمده‌است این شرکت برای دفاع از پناهجویان قانونی و تابع قانون که ممکن است زندگی آنها در روند اقدامات مهاجرتی به خطر بیافتد تلاش خواهد کرد.

شرکت آمازون نیز در ایمیلی به کارمندانش نسبت به عواقب احتمالی دستور جدید ترامپ واکنش نشان داده و به کارمندانش وعده همکاری و مشاوره قانونی داده‌است: در حین توسعه دادن به شرکت،‌به سختی تلاش کرده‌ایم تا افراد نابغه را از سرتاسر جهان به اینجا جذب کنیم و معتقدیم همین کار باعث بزرگ شدن آمازون شده‌است، تنوع نیروی کاری باعث شده تا محصولات بهتری برای مشتریان ایجاد شود.

مهاجران خانواده‌های آنها سابقه‌ای طولانی در ایجاد کسب و کار در آمریکا دارند. گزارشی که توسط Partnership در سال 2011 منتشر شد، نشان داد 45 درصد از شرکت‌های برتر فناوری که در لیست فورچون 500 حضور دارند توسط مهاجران یا خانواده مهاجران ایجاد شده‌است. این میزان شامل بنیانگذاران بسیار تاثیرگذاری از کشورهای ممنوع اعلام شده می‌شود: استیو جابز فرزند یک مهاجر سوری بود، پیر امیدیار بنیانگذار ای‌بی فرزند پدر و مادری ایرانی است و باب ماینر شرکت اوراکل نیز یک ایرانی است.

امیدیار

امیدیار روز شنبه در توئیتی دستور جدید ترامپ را متعصبانه خواند: ما پیش از این نیز فرایند بررسی سوابق دشواری داشته‌ایم، این دستور متعصبانه‌است.

جک دورسی مدیر عامل و بنیانگذار توئیتر و شرکت اسکوئر نیز در توئیتی اعلام کرد عواقب انسانی و اقتصادی این ممنوعیت واقعا ناخوشایند است. مهاجران و پناهجویانی که به آمریکا می‌آیند برای ما مفید هستند. وی می‌گوید دربرگیری تعداد زیادی از انسان‌ها می‌تواند برای ما مفید باشد زیرا چشم‌اندازهای متفاوتی را در اختیار خواهیم داشت.

مارک زاکربرگ بنیانگذار و مدیر فیس‌بوک نیز روز جمعه در پستی در فیس‌بوک به تاثیری که مهاجرت بر زندگی شخصی او گذاشته اشاره کرد: ما باید درها را برای پناهجویان و افرادی که به کمک نیاز دارند باز بگذاریم،‌زیرا این هویت واقعی ما است،‌اگر چند دهه پیش ما پناهجویان را به آمریکا راه نداده بودیم، خانواده پریسیلیا (همسر مارک زاکربرگ) امروز اینجا نبودند. فیس‌بوک روز شنبه در بیانیه‌ای اعلام کرد که تاثیرات این ممنوعیت را بر نیروهای کاری خود ارزیابی کرده و راهی را برای کمک‌رسانی به این افراد و خانواده‌های آنها خواهد یافت.

سم التمن رئیس شرکت Y Combinator در وبلاگش از رهبران فناوری آمریکا درخواست کرد علیه ترامپ اعتراض کنند و اقدام ترامپ را اولین قدم در راستای کاهش و حذف دیگر حقوق نامید: این ممنوعیت تنها برای مسلمانان نیست، این یک تخطی از قراردادی است که آمریکا با تمامی مهاجرانش دارد. وی از مردم خواست تا رای دهندگان به ترامپ را شیطان تجسم نکنند اما از رهبران و مدیران جوامع درخواست کرد تا تصمیم ترامپ را محکوم کنند و از کارمندان خواست تا از شرکت‌های خود برای یافتن راه حلی برای رفع این مشکل کمک بخواهند.

برخی از افراد مهم صنعت فناوری در آمریکا نیز وعده داده‌اند که بودجه مورد نیاز برای شکایت قانونی علیه ترامپ را تامین خواهند کرد. کریس ساکا سرمایه‌گذار و مدیر شرکت شارک تنک وعده داده تا برای آغاز روند شکایت قانونی علیه ترامپ توسط اتحادیه آزادی‌های شهروندی آمریکا 50 هزار دلار به این نهاد کمک خواهد کرد.

برایان چسکی مدیر عامل شرکت Airbnb در فیس‌بوک اعلام کرد شرکتش به هر پناهجویی که تحت تاثیر این دستور جدید تحت فشار قرار گرفته‌است کمک کرده و برای آنها خانه‌های رایگان فراهم خواهد کرد. آرون لووی شرکت باکس نیز با غیراخلاقی خواندن دستور جدید اعلام کرده که برای کمک به رفع این مشکل کمک مالی خواهد کرد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپ وب سایت …اعتراضرهبرانفناوریروسای بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری آمریکا دستور جدید دونالد ترامپ مبنی بر منع ورود اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپ همشهری …در همین زمینه اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپ رهبران ادیان مختلف در آمریکا اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپهمشهری آنلاین روسای بزرگترین شرکت‌های فناوری آمریکا دستور جدید دونالد ترامپ مبنی هرلحظه، اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپاخبارعلموفناوریاعتراضاخبار اخبار سیاسی اخبار ورزشی اخبار تصویری سلامت اخبار اقتصادی اخبار فرهنگی اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپ روسای …اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپ اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپپارسی نیوز اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپروسای بزرگترین شرکت‌های فناوری آمریکا دستور جدید دونالد ترامپ مبنی بر منع ورود اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپ …اعتراض رهبران فناوریهمشهری آنلاین روسای بزرگترین شرکت‌های فناوری آمریکا دستور جدید دونالد ترامپ مبنی همشهری آنلایننسخه چاپیاعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپهمشهری آنلاین روسای بزرگترین شرکت‌های فناوری آمریکا دستور جدید دونالد ترامپ مبنی سایت عنوان اعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپاعتراضرهبرانفناوریاعتراض رهبران فناوری آمریکا علیه ترامپ روسای بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری آمریکا اولین واکنش ترامپ به اعتراض‌ها علیه خود اولین …اولین واکنش ترامپ به اعتراض‌ها علیه اعتراض رهبران فناوری فناوری آمریکا واکنش های متفاوت از شخصیت های سیاسی ایران و رهبران و مقامات سردار حسین سلامی در واکنش به پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا اظهار داشت سیاست‌های آمریکا ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد پوتین تبریک گفت ترامپرئیسگفت عصر ایران ترامپ پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شد ترامپ هم اکنون با حضور در ستاد اصلی الف بالاخره کیف اتمی آمریکا به ترامپ رسید در مراسم تحلیف دونالد ترامپ، کیف اتمی آمریکا با تمامی محتویاتش در اختیار او قرار خواهد گرفت عصر ایران آغاز پیش فروش ام وی ام با قیمت قطعی بزرگترین جاذبه ی رستورانی در ایتالیا عکس بزرگترین واکنش‌های جهانی به آغاز ریاست جمهوری ترامپ از روسیه تا زادگاه ملانیا در اسلوونی جام نیوز تمامی مطالبی که اصولگرایان علیه امریکا می زدند، در انتخابات ریاست جمهوری امریکا توسط ترامپ شبکه اطلاع رسانی افغانستان برداشت آزاد، پنج شنبه دلو در اینجا تنها کافی است از خون رهبران باشی قوم گرایی در کمیسیون اخبار،اخبار سیاسی،اخبار سیاسی ایران،سیاست خارجی،اخبار روز علی اکبر صالحی ؛ آمریکا به تعهداتش در برجام عمل نمی‌کندما می‌توانیم به شرایطی به مراتب آیا آمریکا به ایران حمله می‌کند؟ آیا محل کار و منزل مسکونی شما به تجهیزات اطفای حریق مجهز است؟ آخرین اخبار از ناآرامی ها در سوریه اگر امریکا یا حقوق بشر دلش می سوزه به فکر بحرینیا باشه که بدتر از سوری ها هستند


ادامه مطلب ...

راز آرامش رهبران بزرگ چیست؟

[ad_1]
وب‌سایت یک پزشک - علیرضا مجیدی: ما کلا به اقتدار و قطعیت در کارها و تصمیم‌هایمان نیازمندیم چراکه مغزهایمان برای دریافت چیزهای خوب آمادگی ندارد و این آمادگی نداشتن همراه با ترس نیز هست. همانطور که عدم اطمینان ما افزایش پیدا می کند، هر چقدر که این عدم اطمینان بیشتر می شود، مغز کنترل خود را به بخش کنترل «احساسات مغز» می‎سپارد؛ جایی که احساساتی نظیر وحشت و اضطراب در آن به وجود می‎آیند.

ما هنوز در جنبه‌هایی هم مثل اجداد باستانی‌مان در میلیون‌ها سال پیش می‌اندیشیم؛ وقتی که انسان‎های غارنشین، وارد یک منطقۀ ناآشنا می‎شدند که حتا نمی‎دانستند چه کسی یا چه چیزی پشت درختان قرار دارد، حس ترس را که باعث حفاظتشان می‎شد از مغزشان دریافت می‎کردند.

 

 راز آرامش، اطمینان و یقینی که رهبران و مدیران بزرگ به مردم می‌دهند، چیست؟

برای آنان، حسِ ترس و خطر قریب الوقوع، یک احساس واقعی بود و همین احساس ترس و خطر، ضامن بقای انسان شد، در صورتی که این احساس امروزه به قوت میلیون‎ها سال پیش نیست. این مکانیزم دفاعی که تا به امروز تغییر نکرده، یک مانع در دنیای کسب و کار امروز اسـت؛ دنیایی که در آن عدم اطمینان حکمرانی می‎کند و باید هر روز با کمترین داده‎های ممکن، مهمترین تصمیمات گرفته و قوانینی که خالی از اشکال نیستند تصویب شوند.


تمایل به قطعیت

ما میل به قطعیت داریم. مغز ما هم برای پذیرش این قطعیت آنقدر آماده اسـت که ناخودآگاه ما قادر به پردازش بیش از ۲ میلیون داده مختلف اسـت که باعث می‎شود با شیوه‌هایی، آینده را پیش بینی کنیم و این تازه همۀ ظرفیت آن نیست. این هدف اولیۀ بخش نئوکورتکس مغز اسـت که در مجموع، ۷۶ درصد از تمام ظرفیت مغز را به خود اختصاص داده اسـت.

مغزهای ما، ما را تشویق به مطمئن بودن و پیشرفت می‎کنند. اگر اجداد غارنشین و چادرنشین ما، مشتاق به دانستن مسائلی چون "چطور می‎شود وعدۀ بعدی غذایی را به دست آورد” بودند و آن را به راحتی به دست می‎آوردند، این موضوع می‎توانست به علاوۀ پر شدن معده‎هایشان، باعث رشد دوپامین در مغزهایشان شود.

 

شما همان هیجانی را از یک نوع موسیقی می‎برید که یک الگوی تکراری دارد، درست مثل خراب کردن و دوباره ساختن یک پازل. فعالیت‎های قابل پیش بینی، اشتیاق ما به "اطمینان داشتن” از خودمان را ارضا می‎کنند و باعث اعتماد به نفسمان می‎شوند.


رهبران بزرگ باید اعتماد به نفس داشته باشند

در کسب و کار، رویدادها به سرعت در حال تغییرند تا جایی که اتفاقات برای یک ماه آینده هم مشخص نیست چه برسد به یک سال بعد. و این موضوع باعث خسته شدن و هدر رفتن بیشتر و بیشتر انرژی مردم و کارایی کمتر آنان در شغل‎هایشان می‎شود.

رهبران با اعتماد به نفس و مقتدر، یک محیط اطمینان‎بخش برای مردم خلق می‎کنند. زمانی که یک رهبر به آنچه که انجام می‎دهد، کاملا مطمئن اسـت، پیروان او به طور ناخودآگاه جذب او شده و او را همراهی می‎کنند و تصویر ذهنی که از او به صورت ناخودآگاه در ذهنشان ساخته می‎شود، تصویر مثبتی خواهد بود.

رهبران مقتدر به ما آیندۀ روشن را نوید و اطمینان می‎دهند. اطمینان بخشی آنان به صورت سیستماتیک و از طریق شبکۀ عصبی مردم توسط همگی تبلیغ و انتشار داده می‎شود.

زمانی که رهبران یک جامعه، اعتماد به نفس و اقتدار دارند، مردم آسوده هستند، به راحتی زندگی می‎کنند و به کارهایشان می‎رسند. زمانی که مردم احساس امنیت می‎کنند، خوشحال‎تر خواهند بود و راندمان کاریشان بالاتر می‎روند.

رهبری که علاوه بر اقتدار داشتن، بتواند آن را به نمایش نیز بگذارد، موفقیت بیشتری خواهد داشت. تقویت کردن حس قدرت در مردم بسیار آسان‎تر از چیزی اسـت که تصور می‎کنید. صفات برجستۀ رهبران قدرتمند، خود نشانگر راه به مردم اسـت.

در ادامه پست برخی از خصوصیات راهبران و مدیران بزرگ و ایده‌آل را که منجر به چنین اعتماد نفس درونی در خودشان و تسری آن به دیگران می‌شود، با هم مرور می‌کنیم.

آنها قوی و مصمم هستند اما خشن و زورگو نیستند

قوی بودن یک امتیاز موفق در میان رهبران مقتدر اسـت. مردم پیش از آنکه تصمیم بگیرند رهبری را پیروی کنند یا نه صبر می‎کنند تا میزان اقتدار او را بسنجند. مردم نیاز دارند شجاعت رهبرانشان را ببینند. آنان به کسی احتیاج دارند که بتواند در شرایط دشوار، تصمیمات سخت بگیرد؛ به رهبری نیاز دارند که در شرایط سخت بتواند استوار و در مرکز جریان قرار داشته باشد.

 

 راز آرامش، اطمینان و یقینی که رهبران و مدیران بزرگ به مردم می‌دهند، چیست؟

در عین حال بسیاری از رهبران، سلطه‎گر هستند و از طریق اعمال کنترل بر روی شهروندان و خشونت طلبی، قدرت خود را به نمایش می‎گذارند. آنان تصور می‎کنند که با این برخوردها، می‎توانند به مدینۀ فاضلۀ مورد نظر خود برسند؛ درحالیکه مشروعیت و اقتدار حقیقی با زور به دست نمی‎آید. اقتدار تنها با همراهی با مردم و نشان دادن ملاطفت با آنان و در مدت زمان طولانی کسب می‎شود. تنها با این شیوه اسـت که مردم شما را می‎پذیرند.

آنان می‎دانند چه زمانی باید به ندای درونی‎شان گوش کنند

پیشینیان ما برای بقا به ندای درونی و غریزه‎هایشان گوش می‎دادند. از زمانی که ما دیگر از این غرایض تنها در موارد مرگ و زندگی استفاده نمی‎کردیم، این پتانسیل را در جهت منافعمان به کار بردیم و معمولا زمان‎هایی اشتباه می‎کنیم که به ندای درونمان بی‎توجه هستیم. رهبران باهوش با طبقه بندی نداهای درونی‌شان، توانایی مدیریت موفق امور را دارند.

آنان دسته بندی می‎کنند. این رهبران، توانایی شناخت احساساتی که بر ایشان غالب می‎شوند یا تحت تاثیر عقاید دیگران قرار می‎گیرند را دارند. توانایی آنان در دسته بندی اظهارات دیگران و احساساتشان نسبت به افراد، قدرت تمرکز و تصمیم گیری صحیح در مورد موضوع مورد نظر را به آنان می‎دهد.

 

راز آرامش، اطمینان و یقینی که رهبران و مدیران بزرگ به مردم می‌دهند، چیست؟
به خودشان فرصت نفس کشیدن می‎دهند. فکر کردن و تمرکز روی یک موضوع، به زور امکان پذیر نیست. اذهان ما در زمانی بیشترین بازدهی را دارند که تحت فشار نباشند. آلبرت اینشتین می‎گفت بهترین ایده‎ها زمانی به فکرم می‎رسید که مشغول قایقرانی بودم. استیو جابز نیز هر زمان با مشکل بزرگی روبرو می‎شد، پیاده روی می‎کرد.

آنان ذهنشان را پرورش می‎دهند. رهبران مقتدر مدام در حال تمرین دادن ذهنشان هستند. این تمرین به این صورت اسـت که بر روی مسائل کوچک و در جهت حل آنان اقدام می‎کنند تا زمانی که مسائل بزرگتری به وجود آمد، بتوانند به آن تکیه کنند.

آنان مثبت اندیش هستند

رهبران مقتدر، آینده را با عینک خوش‎بینی می‎نگرند و مشتاقند که دیگران هم با همین عینک به فردا نگاه کنند. این مثبت اندیشی باعث از بین رفتن ترس و افکار اضطراب‎آوری که مزاحم تمرکز کردن هستند می‎شود. از منظر دیگر، زمانی که همه چیز خوب و خوش اسـت، حل کردن مسائل، کار سختی نیست. مشکل آنجایی به وجود می‎آید که شرایط از همه طرف سخت و استرس‎زا اسـت. اگر بتوانید در این شرایط، افکار منفی را حذف کنید هنر اسـت. رهبران بزرگ در این کار هنرمند هستند.

آنان شجاع هستند اما احمق نیستند

مردم به سمت رهبران شجاع جذب می‎شوند چراکه شجاعت، یکی از صفات خوب آنان اسـت. ما حس می‎کنیم در سایۀ این شجاعت اسـت که چیزهای بهتری به دست می‎آیند. هنر رهبری در این اسـت که اعتماد به نفس دیگران بالا برود.

 

بالا رفتن اعتماد به نفس مردم در سایۀ آن رهبر یا رهبران، این جسارت را به آنان می‎دهد که بهترین‎ها را هم در زندگیشان رقم بزنند. زمانی که حس پویایی، شادابی و اعتماد به نفس مردم پایین باشد، کارهایی را که به خوبی می‎توانند از پسشان برآیند برایشان طاقت‎فرسا و نشدنی می‎شوند. از زیر کارها شانه خالی می‎کنند و تمایلی برای ادامه دادن ندارند.

از دیگر صفات خوب این دسته از رهبران، فروتنی آنان اسـت. آنان به خود اجازه نمی‎دهند که حتی در خلوت خود تصور کنند به دلیل دستاوردهایشان، از دیگر مردم والاتر و بالاتر هستند. به علاوه، از انجام دادن کارهای سطح پایین ابایی ندارند و دیگران را هم مجبور به کارهایی نمی‎کنند که دوست ندارند.

آنان در امور مردم دخالت نمی‏‎کنند

اگرچه مردم خواهان امنیت و آرامش هستند، اما اگر حس کنند که در جزییات زندگی‏‎شان به بهانۀ امنیت و آرامش، دخالت می‎شوند، واکنش نشان می‎دهند. رهبران مقتدر، از اینکه ندانند در جزییات زندگی مردم چه می‎گذرد، وحشتی ندارند.

 

قدرت آنان از توانایی‎هایشان در حل امور کلی سرچشمه می‎گیرد. آنان روند جاری زندگی  عادی را سیاه و سفید نمی‎بینند و تنها آنچه که وجود دارد را بررسی می‎کنند. آنان تنها در اموری مداخله می‎کنند که روند تصمیم‎گیری‎های اصلی‎شان را مختل می‎کنند.
راز آرامش، اطمینان و یقینی که رهبران و مدیران بزرگ به مردم می‌دهند، چیست؟

آنان اهل عمل هستند نه حرف زدن

رهبران مقتدر در عمل و رفتارشان، اقتدار خود را نشان می‎دهند و تنها حرف نمی‎زنند. بسیاری از رهبران تنها می‎گویند که بسیاری از مسائل برایشان مهم هستند، اما رهبران مقتدر هر روز در جهت رسیدن به اهداف، گام برمی‎دارند.

آنان از نظر احساسی باهوش هستند

دستگاه کناره‎ای یا لیمبیک سیستم (جایی که احساسات و زندگی احساسی و فعالیت‎های مغزیمان تولید می‎شود) پاسخی واکنشی اسـت برای کارهایی که بدون فکر ممکن اسـت انجام شود. رهبران مقتدر از این قابلیت ذهنی‎شان، پیش از آنکه تصمیمات ناعاقلانه بگیرند استفاده می‎‎کنند. وجه تفاوت آنها با مردم عادی این اسـت که بیشتر به این قوۀ مغزیشان توجه می‎کنند. این سیستم به نحوی، همان گوش دادن به ندای درونی اسـت با این تفاوت که در مواقع خطرناک، فعالتر اسـت.

آنان هرگز نمی‎گویند: "اگر نشد چه؟”

"اگر نشد چه؟” سوالاتی از این دست همچون جرقۀ کبریت در انبار باروت هستند؛ ویران کننده! زمانی که چنین سوالاتی مطرح می‎شوند، به تبع آن، افکار منفی و تخریب‎گر نیز به همراه آن‎ها می‎آیند. هر مقدار وقت و زمانی که برای اینگونه پرسش‎ها و افکارِ پس از آن هدر می‎رود، به همان میزان از تمرکز برای هجمه‎هایی که به آرامی به سمتتان می‎آید کمتر می‎شود.

 

رهبران مقتدر می‎دانند که پرسیدنِ "اگر نشد چه؟” باعث می‎شود که در موقعیتی قرار بگیرند که به هیچ عنوان مطلوب ایشان نیست.

 

 راز آرامش، اطمینان و یقینی که رهبران و مدیران بزرگ به مردم می‌دهند، چیست؟

آنها مایل به قدم برداشتن برای مردم هستند

رهبران مقتدر برای همکارانشان هر کاری می‎کنند، چراکه معتقدند این کار در نهایت به نفع مردم اسـت. همکاران و زیردستانشان را بابت اشتباهاتی که می‎کنند، سرزنش نمی‎کنند و آنان را مقصر جلوه نمی‎دهند. آنها از گفتن جملۀ معروف هری ترومن رییس جمهور آمریکا که گفت "بازی کردن دیگه بسه”، ابایی ندارند و در جهت بازیابی اعتماد مردم تلاش می‎کنند. همچنین تمایل دارند که همۀ مردم، حرفهایشان را بزنند و خوب می‎دانند، جامعه‎ای که در آن مردم از ابراز عقاید و سخن گفتن بترسند، سرنوشتی جز سقوط نخواهد داشت.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

داستانهای واقعی از رازداستانهای واقعی از راز تکنیک ها داستانهای واقعی از راز کشکول راز از روستای سـادات شیـخ شبـان چه می دانید روی عکس کلیک کنید موقعیت جغرافیائی روستای نماز چیست؟پیوند زکات و نماز در آیات حقیقت نماز راز نماز در نهج البلاغه نماز در سیره پیشوایانامیر حسین صدیق از زندگی خود در روستا می‌گوید …آقای پدر آرامش روستا را با تهران عوض نمی‌کنم آقای صدیق چه زمانی تصمیم گرفتید از فارسی العربیةکتاب بسوی کامیابی آنتونی رابینزرمز و راز تغییر دانش شرطی کردن موفقیت من همیشه از اینکه می توانم تغییرات پایداری را رمز و راز تناسب اندام و زیبایی ستارگان زن هالیوود …پرونده محرمانه ستاره های هالیوود و راز زیبایی و اندام زیبای آنها را گروه سلامتی تکناز موفقیت ،سعادت ، خوشبختی ، آرامش چگونه …چگونه درمصیبت ها و سختی ها، خیر و حکمتی نهفته است؟ الخیر فی ماوقع برای خیلی ها این حملات پانیک چیست و چگونه مقابله کنیم؟ روان …حملاتپانیکچیستویکی از اشنایان تعریف می کردیک شب، من تمام هوشیاری ام را از دست دادم هر چیزی که در ذهنم انواع اظطراب و علایم ان چیست روان شناسیدلهرهخشم انواعاظطرابوعلایماضطراب؟ استرس و اضطراب کلماتی هستند که در زندگی روزمره، برای توصیف حالات و احساسات


ادامه مطلب ...

سخنان انگیزشی ناب رهبران برای کارمندان شان

[ad_1]

۲۵ چیز که رهبران قدرتمند به کارمندان شان می گویند؛

25 Things Strong Leaders Tell Their Employees

به عنوان یک مدیر برای تقدیر و البته ارتقا انگیزه کارمندان تان چه چیزهایی به آنها میگویید؟

به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ رهبران قدرتمند به کارمندان شان چه می گویند؟ چگونه باید به اسرار رهبران قدرتمند جهان پی برد ؟ یک راه فوق‌العاده برای قدم نهادن به دنیای نیروی رهبری‌تان آن است که شروع به گفتن چیزهایی کنید که قبلا نگفته‌اید. هرچه بیش‌تر بتوانید از زبان‌تان آگاه‌تر شوید، رهبر موثرتری خواهید بود.

اغلب اوقات رهبران جدید آموخته‌اند که روی برنامه‌ها، برآوردها و مراحل تمرکز کنند. همیشه نیاموخته‌اند که به انرژی تیم‌هایشان گوش کنند و خیلی کمتر مدیریت کنند.

رهبران جدید خیلی زیادی هستند که نیاموخته‌اند از هم‌تیمی‌هایشان بپرسند ”حاالتان چطور است؟” یا وقتی کاری خارق‌العاده انجام می‌دهند آنها را حمایت کنند. مایه‌ی شرمندگی است، زیرا ایجاد اعتماد و انرژی خوب در یک تیم مهم‌ترین وظیفه‌ی یک مدیر است.

به عنوان یک مدیر می‌توانید به راحتی خودتان را متقاعد کنید که آدم‌ها سر کار می‌آیند چون استخدام شده‌اند و از این رو نیازی نیست نگران باشید هر کسی در تیم‌تان چه احساسی دارد. اگر خسته هستند یا احساس پرکاری می‌کنند، بدا به حالشان! منطق قدیمی می‌گوید مشکل شما نیست، اما این منطق خطرناک است. مسلما مهم است که هم‌تیمی‌هایتان چه احساسی دارند. انرژی آنها تنها انرژی در دسترس برای نیرو دادن به موفقیت تیم‌تان است.

محل کار یک مکان انسانی است. اولویت برتر به عنوان یک رهبر ایجاد و حفظ محیط اعتماد در دپارتمان‌تان است. این تنها شیوه‌ای است که برای تیم‌تان اهمیت دارد. تنها راه برای آن‌که تیم‌تان پیروز شود!

کسب‌وکار بر مبنای انرژی که اعضای تیم‌شان، شخصا و با یکدیگر، خلق می‌کنند اداره می‌شود. به محض آن‌که انرژی بد شود – اغلب به این خاطر که محیط آدم‌ها را زیر بار اهداف، سیاست‌ها، و ترس فراگیر از ارتکاب اشتباه یا برانگیختن خشم یک مدیر، خورد می‌کند – می‌توانید اتفاق افتادن هر چیز خوبی در تیم‌تان را به فراموشی بسپارید.

وقتی سبک مدیریت‌ شما بر مبنای ترس باشد، در بهترین حالت، سازگاری بدون رغبت اعضای تیم‌تان را دریافت خواهید کرد.

برآورد و بودجه و طرح عملیاتی بدون نیروی حاصل از آدم‌هایی که به وقوع اتفاقات خوب علاقه دارند جایی نخواهد رفت. اگر می‌خواهید چیزهای خوبی تجربه کنید که یک محیط قابل اعتماد، ممکن می‌سازد – چیزهایی مانند نوآوری، همکاری و توجه شخصی به مشتریانی که کسب‌وکار فوق‌العاده بر آنها تکیه دارد- کارمندان‌تان باید اهمیت دهند.

مهم‌ترین سوخت برای هر سازمانی اشتیاق جمعی کارمندان‌اش برای انجام کاری باحال است، تنها به این خاطر که موفق بودن جالب است. جالب است پیروز شوی و جزیی از هدفی باشی که از هر کدام ما بزرگ‌تر است. احساس خارق‌العاده‌ای است.

هر کسی که تا به حال در یک شرکت اعتمادمحور و انرژی‌مدار که به سوی هدفی بزرگ کار می‌کند، کار کرده باشد، می‌تواند به شما بگوید تجربه‌ی آن چقدر لذت‌بخش بوده است. آدم‌ها هرگز شغل‌هایی را که آنها را از ملالت روزمرگی خارج و به موج مثبت انرژی وارد کرد فراموش نمی‌کنند.

به همین خاطر است که مدیران خوب ذرات را مدیریت نمی‌کنند – آنها بر امواج تمرکز دارند. رهبران قدرتمند سعی نمی‌کنند هر ذره‌ی میکروسکوپی کار را اندازه‌گیری و مدیریت کنند. آنها با کارمندان‌شان مانند انسان برخورد می‌کنند و همکاران باارزش را دوست دارند. این تنها راه پیروزی به عنوان یک مدیر و موفقیت به عنوان سازمانی با هر انداز و در هر صنعتی است.

یک راه فوق‌العاده برای شروع رهبری تیم‌تان از طریق اعتماد به جای ترس، آن است که با اعضای تیم‌تان مکالمات جدیدی را شروع کنید. این مکالمات جدید – مکالماتی درباره‌ی اعتماد و سایر” موضوعات انسانی اصلی“ که برای شخصیت جدید شما به عنوان رهبری اعتمادمحور اهمیت دارند – شکل‌های جدیدی از ” چسب “ میان شما و اعضای تیم‌تان می‌سازد. این چسب همان اعتماد است. مکالمات جدیدتان نباید چیزهایی سنگین، یا ورود به مرزهای شخصی هم‌تیمی‌هایتان باشد. شروع مکالمات انسانی با هم‌تیمی‌هایتان بیش از هر چیز مسئله‌ی پایین آوردن گارد خودتان است.

به همین خاطر است که به عنوان رهبر باید به افکار و احساسات خودمان در طول روز توجه کنیم. باید هشیار و آگاه بمانیم تا بدانیم کی احساس پیروزی می‌کنیم، کی فرسوده‌ایم، کی درمانده‌ایم و کی ممکن است(در صورت بی‌دقتی) به خاطر استرس تیم‌مان (که همان ترس است) چیزی زننده یا غیرضروری بگوییم.

هرکسی، مدیر یا غیر مدیر، که به وسعت بخشیدن به دایره‌ی ارتباطاتش علاقه‌مند است می‌تواند برای صحبت درباره‌ی چیزهای جدید از الگوهای مکالماتی دیرینه خارج شود، و بیش‌تر از صحبت کردن، گوش کنند.

در اینجا به ۲۵ چیز اشاره می‌کنیم که رهبران قدرتمند و مدیران فوق‌العاده همیشه به هم‌تیمی‌هایشان می‌گویند. کدام یک را می‌توانید همین الان امتحان کنید؟

۲۵ جمله رهبران قدرتمند

۱. ممنونم به خاطر آن ایده‌ی خارق العاده!

۲. می‌دانی، تو در این زمینه واقعا خوب هستی. خیلی خوشحالم روی این پروزه کار می‌کنی.

۳. چطور می‌توانم کمک کنم هر چیزی که سر راهت هست برطرف شود؟

۴. اگر به مانعی برخوردی بگذار بدانم. موفقیت تو در این‌جا برای من یک اولویت بزرگ است.

۵. جوابش را نمی‌دانم. نظر تو چیست؟

۶. من روی آن تعصب دارم، اما می‌خواهم از فکرهای تو بشنوم. مطمئنم آنها هم دیدگاهم را تقویت می‌کنند.

۷. گوش کن، من اعتماد دارم که تو این پروزه را به بهترین شیوه‌ای که فکر می‌کنی انجام می‌دهی. لطفا طرح آن را بریز و به من نشان بده. بعد می‌توانیم آن را تایید کنیم و بروی اجرایش کنی.

۸. درباره‌ی تغییر اولویت‌ها از تو خواهشی دارم. وقت مناسبی است که درباره‌ی آن صحبت کنیم؟

۹. به خاطر تلاش خارق‌العاده‌ای که در آن ماموریت کردی باز هم ممنونم.

۱۰. متوجه شدم به تری نشان دادی چطور روی گزارش اصلاح فهرست اموال کار کند و آن را تحسین می‌کنم.

۱۱. در جلسه‌ی کارکنان چه چیزی گفتم که تو را متوقف کرد؟ چهره‌ات تغییر کرد و می‌توانستم ببینم تو را شگفت‌زده یا ناراحت کردم. می‌توانی به من بگویی چه بود؟

۱۲. می‌دانم ناامید شدی که پروزه را متفاوت از آن‌چه تو پیشنهاد کردی سازمان‌دهی کردیم، و می‌خواستم به تو بگویم که پیشنهاداتت را تحسین می‌کنم. می‌توانم برایت دلایل این‌که تصمیم گرفتم پروژه را به صورت متفاوت برنامه‌ریزی کنم، توضیح دهم. نمی‌خواهم احساس کنی نظراتت را نادیده می‌گیرم، و می‌خواهم هم‌چنان نظراتت را به اشتراک بگذاری.

۱۳. چه کار می‌توانم بکنم که برای تو مدیری قوی‌تری باشم و بیش‌تر به تو کمک کنم؟

۱۴. می‌خواستم به تو بگویم از تو چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام – خیلی ممنون!

۱۵. منتظر چه چیزی از من هستی، که هنوز با تو راجع به آن صحبت نکرده‌ام؟

۱۶. به نظر می‌رسد ممکن است بین نقش تو و سارا، و اشتراک بین تعریف شغلی شما دو نفر سردرگمی وجود داشته باشد. لازم است راجع به آن حرف بزنیم؟

۱۷. چطور پیش می‌روی؟ حجم کارت چطور است؟

۱۸. می‌خواستم همین الان به تو بگویم که در جلسه‌ی مدیران، همه ارائه‌ی تو را دوست داشتند – کارت حرف نداشت!

۱۹. چه چیزی در شرکت می‌خواهی یاد بگیری که من می‌توانم کمک کنم بیاموزی؟ می‌خواهی در تیم اجرایی چه کسی را ملاقات کنی؟ بگذار معرفی‌ات کنم.

۲۰. می‌خواهم از ایده‌های تو حمایت و آنها را ترویج دهم و به کمک تو نیاز دارم. می‌توانی استدلالت را روی کاغذ پیاده کنی تا مرورش کنیم؟

۲۱. گوش کن، تو در این تیم فرد خیلی مهمی هستی. می‌خواهم مطمئن شوم اطلاعات، حمایت و ابزارهایی را که نیاز داری دریافت می‌کنی. اگر این کار را نمی‌کنم به من بگو.

۲۲. می‌فهمی شرکت‌ چطور پول در می‌آورد و سازمان چگونه کار می‌کند؟ می‌خواهم سوالاتت را بشنوم و به آنها جواب دهم چون هرچه بیش‌تر بدانی می‌توانی در شغلت موثرتر باشی و ایده‌های فوق‌العاده‌ی بیش‌تری داشته باشی.

۲۳. دیروز شنیدم با نمونه‌ی مشتری دوباره برنامه‌ریزی شده روز بدی داشته‌ای. از شنیدنش متاسفم. می‌خواهی درباره‌ی آن صحبت کنیم؟

۲۴. چطور می‌توانم کمک کنم به اهدافت- اهداقت در این شغل و اهدافت در حرفه‌ات – برسی؟

۲۵. تازگی‌ها به تو گفته‌ام چقدر از کار کردن تو در اینجا سپاسگذارم؟ بگذار دوباره بگویم.

هرچه با هم‌تیمی‌هایتان انسان‌تر باشید در آنها اعتماد بیش‌تری می‌سازید. بعد می‌بینید که کار آسان‌تر می‌شود، کیفیت فضا بهبود می‌یابد و اعتماد تیم‌تان به شما و یک‌دیگر سر به فلک می‌کشد!


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مجله موفقیت رازهای رسیدن به موفقیت در زندگیمجله موفقیت آلامتوروش های رسیدن به پیروزی و موفقیت در کار و زندگی مقالات پیشنهادی روانشناسی صنعتی چیست روان‌شناسی صنعتی و سازمانی دانش بررسی رفتار انسان‌ها در محل کار است این دانش می مجله موفقیت رازهای رسیدن به موفقیت در زندگی در یک هفته کیلو وزن کم کنید توصیه ساده برای افزایش اعتماد به نفس ایجاد انگیزه برای درس روانشناسی صنعتی چیست شغل قبلی یا فعلی خود را چقدر دوست دارید؟ احتمال دارد که پاسخ شما تحت تاثیر چیزی ورای ماهیت


ادامه مطلب ...

فراخوان بورسیه‌ی دوره‌ی زیستن رهبران

[ad_1]

وب‌سایت آینده برتر: در هر جامعه‌ای افراد برجسته، متخصص، ماهر، پرهوش و در کلام کوتاه رهبران نخبه‌ای وجود دارند که در حوزه کاری خود، پیشگام، الهام‌بخش و موثراند.

این افراد، برای اطرافیان الگو و راهنما، برای سازمان‌ها ارزش‌آفرین و برای رقبا، طعمه‌ای ارزشمند بشمار می‌آیند. چنین رهبرانی لزوماً مدیران عالی سازمانشان نیستند و حتی ممکن است هیچ جایگاه رسمی مدیریتی نیز نداشته باشند.

موسسه آینده برتر در راستای فعالیت‌های حمایتی و توانمندسازی خود، حمایت از توانمندسازی ١٥نفر از نخبگان کشور که درحوزه اجتماعی فعالیت می‌کنند را در قالب یکی از برنامه‌های گروه توسعه‌ی مدیریت نشا - موسوم به برنامه‌ی یکساله‌ی "زیستن رهبران" در دستور کار قرار داده است.

برنامه‌ی زیستن رهبران یک برنامه‌ی میان‌مدت و بین‌رشته‌ای است، که با هدف کمک به افراد برجسته و نخبه کشور طراحی شده است؛ تا این گروه بتوانند با واکاوی و مداخله در زیربناهای عملکردی خود، نسبت به تأثیر «شرایط روانی» و «سبک زندگی» بر عملکرد شغلی‌شان حساس شوند؛ و در راستای بهبود و تعالی در شیوه زندگی و ایفای نقش مدیریت و رهبری گام بردارند.

در نتیجه‌ی توانمندشدن این جامعه‌ی ارزشمند از نخبگان، افراد مرتبط با ایشان و محیط اجتماعی متاثر از آنها نیز توانمند می‌شوند و تاثیرگذاری این برنامه در جامعه بزرگتری تسری می‌یابد.

اهداف دوره

به‌طور کلی هدف اصلی دوره‌ی زیستن رهبران، حساس کردن شرکت‌کنندگان نسبت به تأثیر «شرایط روانی» و «سبک زندگی» بر عملکرد شغلی؛ و درگیر کردن ایشان با «درون‌کاوی و تغییرات شخصی» در راستای بهبود در شیوه‌ی زندگی و رهبری است.

نتایج میان‌مدتی که افراد با کوشش خود در این دوره به‌دست می‌آورند را می‌توان در دو موضوع «خودآگاهی و برنامه‌ی توسعه‌ی شخصی» و «توسعه و تعادل در سبک زندگی» خلاصه کرد. این کوشش می‌توانید به پیامدهای بزرگتری چون «توسعه‌ی قابلیت‌های رهبری» و «تقویت وجهه و برند شخصی» افراد نیز بیانجامد.

« فراخوان بورسیه‌ی دوره‌ی زیستن رهبران »
 
دوره‌ی زیستن رهبران، بیش از آن‌که در پی پاسخگویی به پرسش‌های شرکت‌کنندگان باشد، تلاش دارد با ایجاد پرسش و دغدغه‌های فکری، افراد را در مسیر خودآگاهی و توسعه‌ی شخصی هدایت کند.

فرایند دوره

دوره‌ی زیستن رهبران در ۱۲ روز کامل و طی ۶ ماه (ماهی دو گردهم‌آیی در روز سه‌شنبه) برگزار می‌شود؛ و یک سیر مفهومی از کل به جزء را دنبال می‌کند. برنامه با مباحثی در سطح کلان «زندگی اجتماعی» آغاز می‌شود؛ سپس به سطح بعدی یعنی «زندگی شغلی- سازمانی» می‌پردازد؛ و در انتها کار خود را با مباحثی در سطح «زندگی شخصی» خاتمه می‌دهد. این در حالی است که در کل دوره، مباحث «رابطه با خویشتن و درون‌کاوی» همچون نخ تسبیح با دیگر مباحث مرتبط خواهد بود. این ساختار در شکل زیر نمایش داده شده است:

« فراخوان بورسیه‌ی دوره‌ی زیستن رهبران »
 
شروط لازم برای ثبت درخواست و ارسال رزومه که این شاخص‌ها به عنوان الزامات رزومه‌ای و توانمندی‌های ذهنی پایه، افراد واجد شرایط جهت ارزیابی در مرحله بعد را مشخص می‌نمایند:
  •     سطح تحصیلات: حداقل کارشناسی.
  •              تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر، ترجیح داده می‌شود.
  •     سن: بالای ۲۶ سال و کمتر از ۴۵ سال.
  •              سن بین ۳۰ و ۴۰ و تأهل، ترجیح داده می‌شود.
  •     سابقه کار: حداقل ۴ سال سابقه‌ی مفید در سازمان‌ها.
  •              سابقه‌ی کار مدیریتی، ترجیح داده می‌شود.
  •     توانایی ذهنی: نمره‌ی بالای ۶۰ در آزمون تفکر نقادانه  .WG-CTA

گفتنیست هزینه این دوره مبلغ  ۵۲۵۰۰۰۰۰ ریال  (پنج میلیون و دویست و پنجاه هزارتومان) می‌باشد که تماما توسط موسسه آینده برتر در قالب بورسیه تامین می‌شود.

درخواست حضور و بررسی آن با ارسال رزومه شما، حداکثر تا تاریخ چهارشنبه، ۱۳۹۵/۰۹/۱۵ به ایمیل موسسه آینده برتر betterfuture۹۳@gmail.com امکان‌پذیر می‌باشد تا در صورت تایید برای مصاحبه با شما تماس گرفته شود.

رزومه شما علاوه بر اطلاعات شخصی و شغلی می‌تواند حاوی فعالیت‌های اجتماعی و هرگونه اطلاعاتی که شامل شرایط شما برای شرکت در این دوره و انگیزه‌های شماست باشد.

 

در صورت داشتن هرگونه سوال می‌توانید با شماره ۲۶۴۱۵۹۴۸-۰۲۱ یا ۰۹۱۰۷۸۱۴۷۲۷ تماس بگیرید.

« فراخوان بورسیه‌ی دوره‌ی زیستن رهبران »

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

موفقیت بیشتر افراد موفق برای رسیدن به موفقیت عادت های مناسبی داشته اند معمولا عادت افراد موفقیت کارآفرینی آبروی اشخاص ظرف سال های دراز به دست می آید؛ اما در یک لحظه از دست می رود چهره کاری شما موفقیت بیشتر افراد موفق برای رسیدن به موفقیت عادت های مناسبی داشته اند معمولا عادت افراد موفق بخش موفقیت کارآفرینی آبروی اشخاص ظرف سال های دراز به دست می آید؛ اما در یک لحظه از دست می رود چهره کاری شما و برند


ادامه مطلب ...