جام جم سرا: تعجب نکنید. ما هم تا به حال نشنیده بودیم. اصلا فکر میکنم مردم هیچ کجای دنیا مثل ما ایرانیها، اینقدر به هنر و زیبایی علاقه ندارند و لابد برای همین هم میگویند که هنر نزد ایرانیان است و بس! به هر حال پیشنهاد میکنیم که گفتوگوی ما را در این مورد با دکتر رضا وقردوست، فوقتخصص جراحی پلاستیک، ترمیمی و سوختگی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضو جامعه جراحان زیبایی ایران بخوانند.
آقای دکتر! تعریف خاصی برای چال گونه وجود دارد؟
چیزی که به نام چال گونه در بین مردم معروف است، همان چالهای است که در ناحیه خنده برخی از افراد بهطور طبیعی و ژنتیکی ایجاد میشود.
چرا همه افراد این چال گونه را ندارند؟!
اگر قرار بود که همه افراد، مثل هم آفریده میشدند که دیگر نمیتوانستیم زیبایی را معنا کنیم. اصلا ممکن است تعریف زیبایی از نظر افراد مختلف، متفاوت باشد. مثلا من و شما چال گونه را زیبا بدانیم و خیلیهای دیگر از آن بدشان بیاید. به هر حال، زیبایی امری سلیقهای است.
از داخل دهان، قسمتی که قرار است روی صورت چال بیفتد را با بخیه جمع میکنند و به این ترتیب، چال گونه را برای فرد بهوجود میآورند. البته این کارها بههیچوجه علمی نیست |
آیا کار کاشت چال گونه، کاری طبیعی است؟
نه، برخلاف باور برخی از مردم، اصلا محاسبههای خاصی برای کاشت و ایجاد چال گونه وجود ندارد تا هر کسی دلش بخواهد، نزد پزشک برود و این کار برایش انجام شود. کاشت چال گونه، کاری کاملا سلیقهای است.
نحوه کاشت چال گونه را برایمان توضیح میدهید؟
برای کاشت چال گونه دو روش وجود دارد؛ اول اینکه میتوان بهصورت ناحیهای، چربیهای آن قسمت از صورت را ساکشن کرد تا حفرهای زیر گونهها و در ناحیه خنده افراد به وجود بیاید. یکی دیگر از کارهایی که برخی از همکاران برای کاشت چال گونه انجام میدهند، این است که از داخل دهان، قسمتی که قرار است روی صورت چال بیفتد را با بخیه جمع میکنند و به این ترتیب، چال گونه را برای فرد بهوجود میآورند. البته ناگفته نماند که این کارها بههیچوجه علمی نیستند و در هیچیک از منابع آموزشی جراحی پلاستیک و زیبایی به این عملها اشارهای نشده است و پزشکان بهصورت سلیقهای و با درخواست مراجعان این کار را برایشان انجام میدهند.
آیا چال گونهای که کاشته میشود تا آخر عمر برای فرد باقی میماند یا پس از مدتی از بین میرود؟
نمیتوان بهصورت صددرصد گفت که این چال گونه کاشتهشده تا آخر عمر برای تمام افراد، باقی میماند. به عبارت سادهتر به خاطر بخیهای که در ناحیه داخلی دهان زده میشود، ممکن است حالت چسبندگی در آن قسمت ایجاد شود و این چسبندگی برای برخی از افراد، چال گونه مادامالعمر را در پی داشته باشد و برای برخی دیگر اینطور نباشد.
آیا کاشت چال گونه، عارضه خاصی هم به دنبال دارد؟
عارضه خاصی که نه اما ممکن است افرادی که این کار را انجام دادهاند، مشکلهایی را هنگام خندیدن یا ابراز احساساتی که به حرکات عضلات صورت نیاز دارند، احساس کنند و نتوانند مانند قبل، میمیک خنده یا سایر ابراز احساسات صورتی خود را داشته باشند. از طرف دیگر، ممکن است قطع اعصاب ناحیهای که کاشت چال گونه در آن انجام میشود و عوارض ناشی از آن هم برای افراد متقاضی پیش بیاید.
آیا شما کاشت چال گونه را به افراد خاصی توصیه میکنید؟
ببینید! جراحی پلاستیک بهخاطر رفع نقصهای روی صورت بهوجود آمده است. مثلا اگر انحراف یا قوزی روی بینی فردی وجود داشته باشد، جراحان زیبایی میتوانند با برداشتن آن، باعث زیبایی بیشتر ظاهری و شاید بالا رفتن کیفیت زندگی آن فرد بشوند اما ایجاد چال گونه براساس الگوهایی که خود افراد در دست دارند، اصلا کار معقولی بهنظر نمیرسد. چون بودن و نبودن این چاله نه تاثیری در بالا رفتن کیفیت زندگی افراد میگذارد و نه تاثیر شگرفی بر زیبایی آنها دارد. یعنی زیبایی ظاهری هیچکس با بودن یا نبودن چال گونه، از این رو به آن رو نمیشود و به همین خاطر هم هیچیک از همکاران ما کاشت آن را به فرد خاصی توصیه نمیکنند. قصد جراحان زیبایی، از بین بردن زشتی است و نه تغییر سلیقه افراد!
یعنی اگر فردی برای کاشت چال گونه به شما مراجعه کند، این کار را برایش انجام نمیدهید؟
در برخی از موارد، مراجعان ما متوجه مشکل اصلی خود نیستند. مثلا ممکن است فردی که احساس میکند صورتش به چال گونه نیاز دارد، مشکل صورتش در جای دیگری باشد و خودش نتواند آن را تشخیص دهد.
اینکه میگویند پوست بچهها هنگام تولد بسیار نرم است و اگر مادر، زیر گونههای فرزندش را کمی به درون فشار دهد، باعث ایجاد چال گونه روی صورتش میشود، باوری کاملا اشتباه است |
بنابراین، ما در مرحله اول به مراجعان متقاضی جراحی زیبایی خود، مشاوره میدهیم. بهعنوان مثال، گونه برخی از افراد خیلی مسطح است و خودشان فکر میکنند که چال گونه ندارند اما ما با گرفتن عکس و محاسباتی که روی بافت نرم و بافت سخت صورتشان انجام میدهیم به آنها میگوییم که مثلا پروتز گونه برایشان خیلی مفیدتر و موثرتر از کاشت چال گونه است و در زیبایی ظاهری آنها تاثیر بیشتری دارد. در مرحله بعد هم آنها به ما و محاسباتمان اعتماد میکنند و به این یقین میرسند که باورشان از مشکلی که داشتهاند اشتباه بوده و گاهی به خطا اصرار به انجام دادن برخی از اعمال جراحی زیبایی را داشتهاند.
اینکه میگویند پوست بچهها هنگام تولد بسیار نرم است و اگر مادر، زیر گونههای فرزندش را کمی به درون فشار دهد، باعث ایجاد چال گونه روی صورتش میشود، باور درستی است؟
نه، این باور صددرصد باور اشتباهی است! تنها عضوی که در صورت داشتن مشکل مادرزادی میتوان تا حدی در دوران نوزادی به آن شکل داد، گوش است. یعنی اگر گوش نوزادی بهصورت برجسته باشد، میشود با کمی فشار، برجستگی آن را تا حدی اصلاح کرد. اگر نوزادی هم شکاف لب و کام داشته باشد میتوان با فشار، مقداری از این شکاف را کاهش داد. البته این تغییر شکل دادن اندک هم تنها در ۳ تا ۶ هفته اول پس از تولد امکان دارد و پس از آن دیگر فایدهای ندارد. (ندا احمدلو/سلامت)
جام جم سرا:
برخی پزشکان معتقدند از هرچهار نفری که حتی یکبار مصرف شیشه را امتحان کرده باشند یک نفر برای همیشه تعادل بخشهایی از مغزش را از دست میدهد.
البته اعتیاد به روانگردانها تنها به اکستازی محدود نمیشود و مواد محرک به شکلها و نامهای مختلف از جمله قرص لاغری، میو میو، پان و شیشه نیز به صورت غیرقانونی درکشور تهیه و توزیع میشود و عوارض جسمی و آسیبهای اجتماعی فراوانی را متوجه افراد و خانوادهها میکند.
آثار ویرانگر روانگردانها حدود نیم تا یک ساعت پس از مصرف دارو شروع میشود و تا چند ساعت بعد با از دست رفتن سرخوشی اولیه به اوج میرسد و فرد رفته رفته احساس خستگی و افسردگی میکند. در مصارف ممتد، فرد دچار توهم میشود و با قرار گرفتن در فضاهای توهمی دست به حرکات خطرآفرین نظیر پریدن از بلندی و رانندگی پرسرعت یا پریدن به بیرون از خودرو در حال حرکت میزند.
پزشکان معتقدند اعتیاد به روانگردانهایی مانند شیشه، اکستازی و مصرف مکرر آن سبب از بین رفتن سلولهای ترشحکننده سروتونین میشود. این سلولها نقشی مهم در حالت روحی افراد، حافظه، یادگیری، درد و اشتها دارند و مصرف آنها موجب اختلال در حافظه، یادگیری، کم اشتهایی، افزایش احساس درد، افسردگی و اضطراب میشود.
این روزها علاوه برهشدارهای مسئولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، اعضا و دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز در طول ماههای اخیر از مرگ روزانه 9 معتاد در کشور خبر میدهند و بر اهمیت کنترل پدیده اعتیاد در کشور تأکید دارند.
در ایران آمار دقیقی از تعداد مصرفکنندگان موادمخدر صنعتی و روانگردانها وجود ندارد، اما کم نیستند جرایم گوناگونی که طی شبانه روز در گوشه و کنار کشور رخ میدهند و منشأ بسیاری از این جرایم نیز به مصرف مواد روانگردان باز میگردد. مصرف کنندگانی که معمولاً در گروههای سنی 17 تا 28 قرار میگیرند البته این نکته به این معنی نیست که افراد خارج از گروههای سنی یاد شده در معرض خطر قرار ندارند.
موضوعی که دبیرکل شبکه سازمانهای غیردولتی کاهش تقاضای مواد مخدرغرب آسیا و آسیای میانه، عباس دیلمیزاده در این باره میگوید: «مصرف آمفتامینها از سال 1385 در ایران رواج پیدا کرد. ماده مخدری که ابتدا به دلیل گرانی تنها توسط عدهای معدود از معتادان با درآمدهای بالا مصرف میشد اما اندک اندک با کاهش قیمت شیشه و افزایش قیمت دلار در بازارهای جهانی، مصرفکنندگان مواد سنتی نیز به سمت استفاده از ماده مخدر آمفتامینها سوق داده شدند.»
کارشناسان پیشبینی میکنند، رشد تولید هروئین درکشور افغانستان و رواج لابراتوار تولید، پیش سازهای آمفتامین است که بشدت درمرز چین و افغانستان در حال ازدیاد هستند. این نکات موجب شده تا مصرف هروئین بار دیگر در کشورما مورد توجه معتادانی قرار گیرد که معمولاً از طیف سنتی مواد مخدر استفاده میکردند و میطلبد تا مسئولان پیگیری لازم را در این باره انجام دهند.
دبیرکل شبکه سازمانهای غیردولتی، کاهش تقاضای مواد مخدرغرب آسیا و آسیای میانه در بخش دیگری از گفتههایش به راهکارهایی که درمورد مقابله با مصرف آمفتامینها بویژه شیشه مطرح است اشاره میکند و توضیح میدهد که ما نیاز به یک مدیریت سیستمی در خصوص کاهش تقاضا در حوزه مصرف مواد مخدر داریم.
دیلمیزاده اضافه میکند: «به نظر میرسد برای برون رفت از این مشکلات باید برنامههایی را که به سمت کاهش تقاضا و یا الگوهای کم خطرتر تمایل دارد دنبال کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم، زیرا نمیتوان پدیده اعتیاد را به شکل کلی از میان برد.»
وی با اشاره به تجارب مثبت کشورهایی مانند چک یادآور میشود: «در طول سالهای اخیر اغلب برنامههای کاهش آسیبی که در کشور ما دنبال میشده عمدتاً به سمت مواد مخدر سنتی و کاهش آن تمایل داشته است و برنامهای برای کنترل مواد صنعتی وجود نداشته است. این در حالی است که براساس برخی سیاستهای کلی نظام که در سال 85در عرصه مبارزه با مواد مخدر ابلاغ شده است تأکید ویژهای در مورد حرکت به سوی مواد مخدر کم خطر و کم مصرف شده بود. سیاستهایی که اگر جدی گرفته شوند میتواند از رشد پدیده اعتیاد در جامعه جلوگیری کند»
در این بین جامعه شناسان نیز در مورد شیوع اعتیاد به مواد مخدر صنعتی در جامعه جوان ایرانی هشدار میدهند و معتقدند خانوادهها نقش بسیاری در جلوگیری از آلودگی جوانان برعهده دارند و به نوعی پرچمدار مبارزه با اعتیاد محسوب میشوند.
دکتر مینو سادات رضایی، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه، ارتباط نزدیک و صمیمی با جوانان، شناخت علایق و دلبستگیهای آنان، پر کردن خلأهای موجود عاطفی در زندگی آنها، درک حساسیت فوقالعاده جوانان، خودداری از وارد آوردن فشارهای غیرمتعارف در حوزه تحصیل و کار، کنترل غیرپلیسی جوانان، نظارت برنوع روابط آنان با دیگران و تأثیرگذاری مثبت بر شکلگیری این روابط را راهکاری مؤثر در برخورد با پدیده اعتیاد بویژه در نسل جوان میداند.
وی، کمک به جوانان در حل مشکلات خاصشان، اعتماد به آنها و مشارکت دادن آنان در تصمیمگیریهای گوناگون مربوط به خانواده را از دیگر راهکارهایی برمیشمارد که موجب میشوند تهدیدپذیری جوانان از ناحیه موادمخدر و قرصهای روانگردان رو به کاهش گذارد.
این جامعه شناس با اشاره به تجربیات خود در برخورد با نسل جوان جامعه ایرانی توضیح میدهد: «پیوند فکری و مشاورهای والدین با فرزندان در هیچیک از مراحل زندگی نباید قطع شود. اگر پدرها و مادرها فکر میکنند که جوانان بزرگ شدهاند و میتوانند بدون تکیه بر آنها خود را در جامعه اداره کنند باید بدانند مشکلات و تهدیدکنندهها نیز در یک قواره نمیمانند و آنها نیز رشد میکنند.»
دکتر سهیل رضوانی، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه نیز با تأکید براهمیت نقش خانواده، کارکرد خانواده، مدرسه و دانشگاه، پلیس، دستگاه قانونگذاری و دیگر مراجع ذیصلاح در هدایت جوانان میگوید: «این نهادها به موازات یکدیگر قرار گرفتهاند و هر کدام نقش دیگری را تکمیل میکنند.»
وی راهاندازی مراکز مشاوره خاص، همکاری رسانهها بویژه صدا و سیما در اطلاعرسانی از معایب روانگردانها را از جمله راهکارهایی میداند که در کنار ایجاد شغل و فراهم آوردن شرایط تحصیلی و معیشتی میتواند جوانان را از گرایش به اعتیاد بازدارد.
او اضافه میکند: «برخورد با سوداگران مرگ، برنامهریزی برای اوقات فراغت نوجوانان و جوانان بویژه دانشآموزان و دانشجویان، اضافه کردن آموزشهای لازم درباره آسیبهای اجتماعی به کتب درسی، کنترل مراکز آموزشی و دیگر محلهای تجمع جوانان و پاکسازی این اماکن از وجود عوامل توزیع و دستاندرکار فروش مواد روانگردان و اطمینان از پاک بودن این اماکن، تقویت پلیس و آموزش نیروهای مجرب، تصویب قوانین بازدارنده از جرایمی نظیر خرید و فروش مواد روانگردان و دیگر مواد مخدرها، پشتیبانی قضایی مورد نیاز برای تشدید کنترل مرزها و مبادی ورودی مواد روانگردان، تصویب قوانین مورد نیاز برای تشدید برخورد با عوامل دستاندرکار توزیع مواد روانگردان و فروشندگان جزء و کل اقدامات فرهنگی کارشناسی شده، از جمله راهکارهایی هستند که بیتوجهی به آنها صدمات مادی و معنوی جبرانناپذیری بر پیکره اجتماع وارد خواهد کرد» (زهره رجب نیا/ایران)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا به نقل از شهروند: اعتقاد به خرافه و انتقال سینه به سینه آن طی سالیان گذشته تا حدودی به فرهنگ خاص هرجامعه برمیگردد، فرهنگی که القا میکند میتوان با برخی نیروهای ماورای طبیعی همه امور را حلوفصل کرد. این مسائل که هیچ پایه و اساس علمی نداشته و امروزه بین مردم و حتی قشر تحصیلکرده هم رواج پیدا کرده است.
در سالهای اخیر و از میان انواع خرافات و فالهایی که مرسوم است، فال قهوه به طرز عجیبی رواج پیدا کرده است. حتی دختر و پسرهای تحصیلکرده هم به این نوع دستاویزها رجوع فراوان دارند و تلاش میکنند با این روش از آینده خود اطلاع پیدا کنند.
یکی از علتهایی که باعث شده این مسأله تا به این حد جدی شود، علاقه به آیندهبینی، بین جوانان است. شاید خیلیها تنها برای شوخی و سرگرمی به فالگیرها مراجعه کنند اما همین شوخیها رفتهرفته جدی میشود و این جدیشدن از زمانی اتفاق میافتد که برحسب تصادف چند موضوع درست از آب درمیآید.
متاسفانه فالگیرها و کسانی که در این حوزه ورود میکنند، هوش اجتماعی بالایی دارند. خیلی از آنها میتوانند با استفاده از این هوش حدسهایی درباره زندگی شما بزنند. همین حدسها مبنایی میشود برای اینکه پیشگوییهایشان جدی گرفته شود و هر روز مشتریهای بیشتری پیدا کنند. علت دیگری که باعث میشود تا افراد به سمت خرافات بروند، کمبود اعتماد به نفس است. کسانی که از نظر اجتماعی خلاق نیستند، معمولا به سمت فالگیرها رویمیآورند با این امید که چیزی از آینده، آنها را دلگرم کند. در اینجور مواقع فالگیرها چیزهایی میگویند که میتواند به فرد امید واهی بدهد و آنها را دلخوش کند و البته این دلخوشی بسته به اینکه فرد چقدر آن را مبنای زندگی خود قرار میدهد، میتواند به زندگی افراد ضربه بزند. اگر کسی واقعا منتظر رخ دادن اتفاقی باشد اما به نتیجهای که میخواهد نرسد، قطعا تبعات بدی برای او خواهد داشت که افسردگی یکی از آنهاست.
آنچه منطقی به نظر میرسد این است که باید هرچه سریعتر با پدیدهای به نام خرافات مقابله شود. بخشی از این مقابله به مراجع قانونی برمیگردد که باید بهطور جدی این موضوع را در دستور کار خود قرار دهند. برخی دیگر به اطلاعرسانی در این زمینه مربوط است. من همیشه از مراجعهکنندگانی که پیش من میآیند و به فالگیرها اعتقاد عجیبی دارند، تنها یک سوال میپرسم؛ اینکه اگر یک فالگیر میتواند با یک طلسم و جادو زندگی شما را تا این حد دگرگون کند چرا نتوانسته برای خودش کاری کند و از این طریق امرارمعاش میکند؟
همانطور که میدانید فالگیرها معمولا از طبقه بالای اجتماعی نیستند و معمولا مشکلات زیادی در زندگی خود دارند. مراجعهکنندگان معمولا نمیتوانند برای سوالم پاسخی پیدا کنند و سکوت میکنند. اینکه بخواهیم ثابت کنیم فالگیرها و اصولا خرافات تنها یک تلقین در زندگی افراد است و نمیتواند زندگی آنها را دگرگون کند، تنها با طرح چند مسأله و اطلاعرسانی درباره آن، ممکن است. به نظر میرسد باید در این زمینه کارهای بیشتری شود و هرچه زودتر با منطق و گفتوگو از رواج و همهگیرتر شدن خرافات جلوگیری شود. (زهره واحدی)
مرد ۳۴ ساله ساکن کالیفرنیا که همزمان دو همسر دارد، با هر دوی آنها به زیر سقف یک خانه زندگی میکند و از هر دو همسر هم صاحب فرزند شده میگوید چند همسری باید در آمریکا و اروپا رواج پیدا کند چون هیچ لذتی در دنیا بهتر از زندگی همزمان و مشترک با دو همسر دوست داشتنی نیست.
همسرهای این مرد که هر دو بشدت او رو دوست دارند با طرز فکر و روش زندگی او موافقند، به دختران جوان پیشنهاد میکنند دست از تعصب برداشته و همسر دیگر مرد مورد علاقه خود رو در یک رابطه مشترک ۳ یا حتی ۴ نفره تحمل کنند!
The man who lives with TWO wife: Throuple share child-rearing, date nights and a kingsize bed
از همان شروع به فراگیر شدن وایبر و تلگرام و اینستاگرام در ایران، عده ای بودند که با استفاده از نبوغ اقتصادی خود گروه ها و پیج های تجاری در این اپلیکیشن ها به تبلیغ و فروش محصولات خود پرداختند. در این بین اینستاگرام به عنوان اپلیکیشنی که به امکان اشتراک عکس را به مخاطین می داد بسیار بیشتر مورد توجه صنایع کوچک ، تجارت های محدود پوشاک و لباس و مشاغل خانگی قرار گرفت.
حالا نیز کار به جایی رسیده است که به جرات می توان گفت در ایران بسیاری از محصولات مرتبط با مد، لباس، فشن و لوازم آرایشی توانستهاند از اینستاگرام به عنوان ویترین خود استفاده کنند و به نمایش و فروش محصولات بپردازند.
به این ترتیب می توان گفت، هرچند هدف از ایجاد اینستاگرام فروش کالا نبوده، اما استفادۀ گوناگون کاربران از آن باعث شده تا به جایگاهی مهم برای معرفی محصولات برندهای خانگی و کوچک برسد و کسبوکارهای کوچک و متوسط نیز این روزها برای معرفی خدمات و محصولات خود به این پدیدۀ جذاب روی آوردهاند.
حالا در پیج های ایرانی اینستاگرام از عینک، شال و کلاه گرفته تا مانتو، ساعت، جواهرات و … به فروش می رسند.
مزونهای مختلف، فروشگاههای کوچک و گمنام و … به لطف اینستاگرام و البته خلاقیت صاحبانشان، توانستهاند در این شبکه اجتماعی برای خود نام و نشانی دست و پا کنند و این موضوع برای آنها تا آنجا حیاتی شده است که در برخی مواقع قبل از معرفی آدرس فیزیکی فروشگاه خود، نام صفحه رسمیشان در اینستاگرام را به مشتری اعلام میکنند و از مشتری می خواهند برای دیدن محصولاتشان به پیج اینستاگرامشان مراجعه کند!
البته کسب درآمد در اینستاگرام به همین جا ختم نمیشود و صفحه های افراد مشهور و معروف و پیج هایی که فالورهای(Follower) زیاد دارند با گرفتن تبلیغ برای صفحه خود کسب درآمد می کنند.
نرخ فقط یک ساعت تبلیغ در صفحههای شخصی پربازدید اینستاگرامی، حداقل ده هزار تومان تا ۱۰۰ هزارتومان است و برخی دیگر نیز به ازای جذب هر ۱۰۰۰ طرفدار (Follower) برای صفحۀ مشتری حداقل ۳۰ هزار تومان تا ۵۰ هزار تومان دریافت میکنند!
به این ترتیب است که بازار کار در اینستاگرام داغ است و این روزها اینستاگرام به فروشگاهی تبدیل شده که نه مالیات دارد و نه هزینه مغازه و برای مشاغل خانگی مانند تزئین ژله، بافتنی، خیاطی و … به خصوص برای بانوان درامد زایی می کند تا نسل جدیدی از تجارت در ایران در راه باشد که آغازگر آن مشاغل خانگی و کوچک هستند.
عکس های زیر نشان دهنده نمونه هایی از این فروشگاه ها در اینستاگرام است:
فروش لباس دسته دوم
فروش بافتنی
گلیم نوعی فرش بدون پرز است که با درگیری تاروپود به یکدیگر ایجاد میشود . معمولا تار آن پنبه و پشم وگاهی نخ ابریشم و پود آن از نخهای پشمی و کرک و ابریشم به صورت رنگی استفاده می شود . این فرش در زبان فارسی نامهای مختلفی دارد. گلیم در افغانستان – گیلیم در اوکراین -بداس در قفقاز – لیاط در سوریه و لبنان – چیلیم در رومانی و همچنین کیلیم در ترکیه و لهستان و مجارستان و عربستان از جمله نامهای متفاوت أن است .
تاریخچة گلیم بافی
انسان از زمان های کهن از پوست حیواناتی که شکار می کرده به منظور پوشش و محافظ بدن در مقابل تغییرات جوی و نیز به عنوان زیر انداز استفاده می کرده و به تدریج با رواج دامداری و ریسیدن پشم، بافتن در میان قبایل ابتدائی رواج یافت و جزو اولین هنرها و صنایع قبیله ای به شمار آمد.
هر چند به روشنی مشخص نیست که نخستین بار در کجا و توسط چه قوم و قبیله ای بافت پارچه های اولیه که همزمان با شروع بافت گلیم بوده صورت گرفته اما بر اساس کاوش های باستان شناسی شواهدی از بافندگی در میان ساکنان فلات ایران و سرزمین های همجوار به دست آمده.از جمله در غارهای جنوب شرقی دریای مازندران ( غار کمربند و هوتو در نزدیکی بهشهر ) آثاری پیدا شده که پرورش گوسفند و بز و ریسیدن پشم و موی آنها را به دست مردمان این منطقه در ۸۰۰۰ سال پیش به اثبات می رساند.
همچنین تکه پارچه ای ۸۰۰۰ ساله بافته از موی بز در کرانه های دریای مازندران و پارچة کتانی ۶۰۰۰ ساله ای هم از شوش به دست آمد.
با همة این ارزیابی ها نمی توان تاریخ دقیق برای گلیم ارائه کرد. قدیمی ترین فرش کشف شده دنیا به نام پازیریک متعلق به ۳۵۰-۵۰۰ ق م می باشد.
گلیم بافی مقدمه ای برای بافت فرش بوده است. تاریخ آغاز قالی بافی را به ۱۵۰۰-۲۰۰۰ ق م تخمین زده اند می توان گفت تاریخ آغاز گلیم بافی حدود ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ ق م بوده است.
دستگاه های بافت گلیم
به طور کلی دستگاه های بافت چهار نوع می باشند:
الف- گلیم ساده باف
دستگاه گلیم ساده باف از یک کجو و چوب کمکی تشکیل شده و گلیم به طور یکنواخت روی آن بافته می شود.پشت و روی این نوع گلیم یکسان بوده و هر دو روی آن قابل استفاده است.
ب-گلیم چرخی باف
دستگاه گلیم چرخی باف دارای چهار کجو است. هر کجو به وسیلة کمان هایی جا به جا می شود.در این نوع بافت پود از لا به لای تمام تارها رد می شود . بافت به صورت یکسانی پیش می رود.در پشت گلیم پودهای اضافی روی هم قرار می گیرند و به این علت حاصل کار، گلیمی محکم و ضخیم با پشت و روی متفاوت خواهد بود که فقط یک روی آن قابل استفاده است
ج- جاجیم باف
دستگاه بافت جاجیم دارای چهار کجو و چند کمان است. تفاوت اساسی بین جاجیم و سایر انواع گلیم، رنگی بودن تارهای آن است که مثل پود در ظهور نقش ها مؤثرند.پشت و روی جاجیم همانند گلیم ساده بافت یکسان است.
د- گلیم سوزنی ( سوماک )
دستگاه گلیم سوزنی دارای یک کجو است و به طور کلی از نظر ظاهر به دستگاه بافت گلیم ساده شباهت دارد.در این بافت پودهای اضافی در پشت گلیم به صورت آزاد باقی می ماند.بافت این نوع گلیم در میان عشایر بسیار معمول است . اغلب برای تزئین مورد استفاده قرار می گیرد.
انواع بافت های گلیمی ایران
شیریکی پیچ ( شیرکی پیچ ):
شیریکی پیچ نامی است که بافندگان عشایر و روستایی کرمان به آن داده اند.ظاهری شبیه قالی دارد و همانند قالی با گره بافته می شود و بر خلاف دیگر انواع گلیم که پود باعث تکمیل و نمایاندن نقوش آن می شود، پود تنها باعث اتصال تارها به یکدیگر و در پشت گوشت ( پرز ) گلیم مخفی است و قابل رؤیت نیست.نقوش به وسیلة گره ای که بر روی تار زده می شود به وجود می آیند.گره زدن در شیریکی پیچ دو نوع است. گره متن، که با کمک آن نخ رنگی از روی دو تار می گذرد و به پشت برگردانده می شود و از زیر رشتة اصلی رویی عبور و ایجاد گره می کند.دومین گره، گرة آبدوزی است.در این گره، پود رنگی دو بار روی دو تار قرار می گیرد و خط پهن تری ایجاد می کند.پس از اتمام عملیات گره زنی در هر ردیف پود گذاری انجام و بین پود و گره ها درگیری ایجاد می شود.این عمل به وسیلة شانه یا دفتین صورت می گیرد.
نقوش شیریکی پیچ از محدودة هندسی بالاتر می رود و گاه توازن و هماهنگی را از ترکیب نقوش غیر متقارن به دست می آورد. نقش بوته جقه در میان نقوش شیریکی پیچ دیده می شود که دو گل گرد در میان آنها تعبیه شده که نسبت به یکدیگر متقارن اند.حاشیه ها اغلب زنجیره ای و مرکب از یک شکل هندسی مکررند که بین دو خط موازی قرار می گیرند.این حاشیه ها را حاشیه های چرخی می نامند.گل متن کشمیری است که سراسر متن را با تکرار خود پر می کند.نقوش دیگری که در بافت این محصول رواج دارند عبارتند از: قارا، گل شاه عباسی، گل کرمانی و جفت گل. رنگ های انتخابی بافندگان شیریکی پیچ معمولاً رنگ های تیره است.یک نوع حاشیة دیگر، حاشیة وکیلی است که در گل های گرد وسط دایره های کوچک درون گل معمولاً به رنگ قرمز و زمینة آن به رنگ سبز است.
وَرنی:
ورنی گلیمی فرش نما است که بدون نقشه و به شکل ذهنی توسط زنان و دختران دشت مغان و عشایر حومة اهر، ارسباران و مشکین شهر ( در استان آذربایجان شرقی ) تولید می شود.تولید ورنی عموماً در نقاط قشلاقی انجام می گیرد و نقوشی که بر روی آن نقش می بندد نشانگر محیط زیست و انعکاس آن در اذهان زنان و دختران عشایر است.بیشتر نقوش از اشکال حیوانات و وحوش منطقه تأثیر گرفته و نقوش عمدة حیوانات عبارتند از گوزن، آهو، گرگ، سگ گله، بوقلمون، مرغ و خروس، گربه، مار، عقاب، گوسفند، ببر، شتر، روباه، شغال، طاووس و پرندگان محل که به صورت سادة هندسی بافته می شوند.
رنگ های ورنی، زمینه ای لاکی، سرمه ای، کرم، سفید، پیازی و آبی روشن با نقوش حیوانات در وسط و حاشیه ای حداکثر به عرض ۲۰ سانتی متر در طرفین دارند.
گلیمچه:
نوع دیگری از گلیم های ایرانی است که در بیجار و روستاهای اطراف سنندج با استفاده از شیوة بافت و مواد اولیة دیگر انواع گلیم تهیه می شود. تفاوت آن با گلیم های معمولی کوچک بودن آن است و نقوش آن نیز متنوع تر از گلیم است چنانچه گلیم های کردستان اکثراً دارای اشکال ساده و نقوش آن بیشتر به صورت خطوط افقی است در حالی که گلیمچه های کردستان غالباً دارای نقوش متنوع هستند.
در روستاهایی از بخش های ساری نوعی گلیمچه با تار پنبه ای و پود پشمی در ابعاد ۷۰ × ۱۱۰ سانتی متر بافته می شود در سال های اخیر متقاضیان زیادی دارد ( گلیمچة متکازین ).
زیلو:
در اغلب مناطق روستایی با نخ پنبه ای بافته می شود و بیشتر به عنوان زیرانداز تابستانی مورد استفاده قرار می گیرد.در بیشتر نقاط، زیلو با دستگاه های بافندگی بافته می شود، ولی در مناطق روستایی شهرهای تهران ، ساوه، کاشان و یزد به شیوة بافت گلیم بافته می شود.ظاهری زمخت دارد و از نظر تنوع رنگ و نقش قابل مقایسه با دیگر انواع گلیم نیست. عمده ترین مادة اولیة زیلو بافی را نخ پنبه ای تابیده شده تشکیل می دهد و معمولاً ۶ تا ۸ نخ یک لا در کنار یکدیگر قرار می گیرند و تابیده می شوند و به مصرف پود می رسند.
پِلاس یا پالاس:
ظاهری شبیه گلیم درشت بافت دارد و در برخی مناطق از جمله یزد تولید می شود.تار و پود آن از پنبه است و در اندازة ۲۵۰×۳۵۰ سانتی متر بافته می شود.
مَسنَد:
در روستاهای بخش نمین شهرستان اردبیل نوعی گلیم با ابعاد کوچک (۱۰۰×۱۵۰ سانتی متر ) بافته می شود که مسند نام دارد و سابقة بافت آن در این محل به ۵۰ سال می رسد. مسند دارای طرح های محلی بوده و از ظرافت و زیبایی خاصی برخوردار است.
جُل:
در جل نقوش به صورت سوزن دوزی است که پس از اتمام بافت زمینه ای ساده بر روی آن دوخته می شود. این نوع بافت ها از یک طرف قابل استفاده اند و پشت و رو دارند.جل برای پوشاندن چهار پایان عرق کرده استفاده می شود.
سجاده:
فقط برای نمازگزاری بافته می شود و نقشی نزدیک به نقش محرابی قالی دارد و به دلیل کوچکی و سبکی حجم آن نمازگزار می تواند آن را با خود حمل کند.
چیق:
در بیشتر ایلها برای دیوار چادر با قسمت کردن چادرها به کار برده می شود. چیق ها پشت و رو ندارند و از هر دو طرف همان زیبایی را دارند.نقوش خاص چیق ها به دلیل واحد درشت بافت که در چیق یک نی است همان نقوش سنتی گلیم هاست که بنا به روش بافت تغییر کرده است.
کوچه:
نوعی زیر انداز به معنی نمد سفید یا خاکستری رنگ است که برای پوشاندن دیوار چادرها از آن استفاده می شود.
اِنسی:
قالیچة خاصی که اثاثیه را با آن می بندند.
مَفرش:
مفرش نیز برای بستن اسباب خانه از قبیل رخت خواب و سایر ضروریات زندگی و مسافرت مورد استفاده است و اکنون فقط در ایل هایی که هنوز به زندگی کوچ نشینی خود ادامه می دهند وجود دارد.
جَوال:
کیسه های بزرگ و (توبره) یا توربا است. این کیسه ها را چادر نشینان به دیوار می آویزند.جوال به نوعی انبار آذوقه است.
خورجین:
بافته هایی است که چادر نشینان همراه خود دارند.
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بامداد
گلیم ایل سون ( شاهسون ):
سون ها از اتحاد ۵۰ ایل در ناحیة آذربایجان به وجود آمده اند. مهم ترین بافت آنها گلیم های سوماک است که در زبان محلی به آن ورنی می گویند. به طور کلی از طرح های هندسی شکسته با رنگ های ملایم استفاده می کنند و کمتر می توان دو گلیم ایل سون را از نظر طرح و رنگ مشابه یافت. بهترین رو اسبی در ایران جل اسب های سون است که به صورت ۶ تکه با رنگ های متنوع است.
گلیم لری:
لرها گلیم های مرغوبی می بافند که اغلب با رنگ های سیاه، سبز، آبی، سفید با نقوش خاص منطقه مشخص می شود. بهترین بافت لرها خورجین بزرگ برای نگهداری اثاث خانه است. حاشیة آنها را برای آنکه محکم باشد قالی بافی می کنند.
گلیم هرسین:
گلیم هرسین بنا بر ذوق و سلیقة بافنده و شرایط اطراف او بافته می شود. در حاشیه و زمینة نقش ها ریز و پر بافته می شوند، به طوری که جای خالی در این گلیم وجود ندارد. از پشم بز به علت ضد بید بودن در حاشیة گلیم استفاده می کنند. رنگ های گلیم هرسین عمدتاً به سفید، سرمه ای، سبز و قرمز و اخیراً سرخابی محدود می شود.نقوش بیشتر دارای حاشیه، کناره و چند ترنج در امتداد یکدیگر و در وسط هستند.که درون همة سطوح پر از نقوش حیوانات و اشکال مشخصة هرسین است.حاشیه ها بیشتر به صورت چهارضلعی، لوزی یا مثلثی در دنبال یکدیگر هستند.در بعضی بافته ها طرح فقط یک فرم است که با بازی رنگ و جا به جایی آن گلیم را بافته اند.مثلاً در حاشیة تیرة آن فرم روشن است و در زمینه، که روشن است، آن فرم تیره بافته شده است.
گلیم بلوچ:
بلوچ ها به دلیل شرایط اقلیمی همیشه با طبیعت در پیکارند و همواره آرزوی برخورداری از منابع فراوان آب و مرغزار را در بافت های خود بیان کرده اند.
معمولاً سرتاسر گلیم بلوچ از بافت راه راه شکل گرفته که در هر ردیف آن نقوش متفاوت از طرح و رنگ به چشم می خورد. رنگ های تیره مانند قهوه ای، قرمز تیره، شتری و آبی سیر و رنگ های روشن مثل سبز، زرد، قرمز مشخصة طرح های بلوچ اند.
گلیم خمسه:
خمسه از یگانگی پنج ایل شیراز تشکیل می شوند. بافت های سوماک خمسه ده بید نام دارد. متداولترین طرح گلیم ها زمینه ای طبیعی به رنگ تیره است که ستارگانی مورب به صورت لوزی های متداخل روی آن بافته شده است. گلیم های ستاره ای را اغلب به صورت کم عرض می بافند و بعد به هم می دوزند. گلیم های جدیدتر گاه زمینه ای سفید با عرض بیشتر دارند
گلیم سنه:
سنه امروزه سنندج ( مرکز استان کردستان ) نامیده می شود. در هیچ جای ایران گلیم هایی به ظرافت گلیم های سنه بافته نمی شود. طرح آن بیشتر طرح هراتی آمیخته با طرح بوته ای و خطوط مورب در رنگ های متعدد است. زیباترین طرح گلیم سنه، ترنجی در وسط و زمینه ای رنگی دارد و بته ای نیز با ظرافت در آن بافته شده است.
گلیم قشقایی:
رنگ های تند و شاد از ویژگی های گلیم قشقایی است، اما رنگ های متضادی نیز در کنار رنگ های قرمز و زرد به کار می رود. نقوش هندسی بخش اساسی طرح های قشقایی هستند، مانند: هشت ضلعی، ستارة هشت پر، تصاویر طاووس، بز، آهو و …. دار های قشقایی اغلب قابل حمل و نقل است. در کوچ دار را روی شتر یا قاطر حمل و نقل و موقع کار به روی زمین پهن می کنند.
گلیم افشار:
طرح مخصوص افشار معمولاً ستاره های متعدد بر روی زمینه ای به رنگ طبیعی یا رنگ سیر است. نقش ها، گل های ستاره ای هستند که به صورت مورب کنار هم چیده می شوند و به صورت لوزی در هم نمایان می گردند.
گلیم پارچه ای:
در آذربایجان بافته می شود که به آن گوینه می گویند.
گلیم زرند:
که دارای بافت چاک دار کوچک می باشد. غالباً کار عناصر ترک زبان شاهسون است که تعداد زیادی از آنها در این منطقه مقیم گردیده اند.گلیم های زرند دراز، باریک و بادوام اند.طرح های قراردادی با گل و گیاهی با مو خزنده و گاهی به صورت طرح لوزی مشبک و یا دو تا سه ترنج درهم هستند.
گلیم ترکمنی:
گلیم ترکمنی سبک و محکم است. در این گلیم ها رنگ مهم ترین عامل است و رنگ قرمز با سایه روشن های مختلف نقش ویژه ای دارد، رنگ های دیگر نارنجی، آبی، سبز و گاهی زرد است.این رنگ های متضاد هماهنگی زیبایی به وجود می آورند.قبیلة ترکمن ها طرح های خود را بر حسب نقش اصلی طبقه بندی می کنند که آن را گل می گویند، و آنها را به شکل شش یا هشت وجهی منقوش می کنند.هر گل نمودار یک خانوار است.معمولاً نقش های ترکمنی چهار قسمت دارد. دو تاریک ( شب )، دو روشنی ( روز ) است. نیروی زندگی در هر ( ابه ) در مرکز است ( یعنی پدر ). مجموعة نقوش حاشیه ای دارد که فامیل ها را از یکدیگر جدا می کند که به صورت مجزا اما همه در کنار یکدیگر هستند.
اشکال غیر متداول:
گلیم سجاده ای:
گلیم سجاده ای با نقش ممتاز، محرابش سطح کوچک قابل حمل و تمیزی است که می توان آن را بر روی زمین گسترد آن طور که محرابش رو به قبله باشد.گلیم های سجاده ای گاهی اوقات به صورت پرده و تزئین درب مساجد به کار برده می شود.
سفره و رو کرسی:
اینها گلیم هایی هستند که توسط طوایف کرد و بلوچ بافته می شوند و به شکل مربع که جهت استفاده سفره باشد بافته می شود.سفره ای کناره را بلوچ ها به صورت قالی هایی می بافند که کنار قالی های بزرگ در اتاق قرار می دهند.گلیم های رو کرسی به عنوان پوشش روی منقل یا تنور به کار می رود. در سرمای سخت زمستان لایه هایی از نمد که روی آن یک رو کرسی پهن می کنند یک پتوی گرم خانوادگی را به وجود می آورد.
خورجین:
مردم عشایر کمتر اثاثیه ای به کار می برند. بنابر این خورجین ها برای ذخیرة اشیا و حمل و نقل استفاده می شود. این کیسه های دو لنگی برای حمل سبزی و مواد غذایی بوده و بر روی شانه می اندازند.خورجین های بزرگ تر را بر پشت شتر یا الاغ می اندازند.
نمکدان:
کیسه های نمکدان شکل مخصوصی دارد که گردن بلند و باریک آن را می توان پیچید و تا کرد تا کیسه بسته شود و محتویات با ارزش آن در برابر رطوبت محفوظ بماند.
استان مازندران
در اکثر روستاهای مازندران نوعی دار افقی مشابه استفاده می شود که به کرچال معروف است و علاوه بر آن از دارهای عمودی نیز در تولید قالی، قالیچه، تابلو فرش و گلیم بهره می برند.آلاشت از مراکز مهم تولید جاجیمچه ( یا حمام سری ) می باشد.
چنته نیز نوعی کیف می باشد که معمولاً یک سمت آن ساده یا راه راه و طرف دیگر آن دارای نقش است و جنس آن نیز از جاجیم، گلیم یا بافت گره دار ( قالی ) می باشد. لفور را می توان مهمترین مرکز تولید آن به شمار آورد.
از مراکز تولید جاجیم نیز می توان به آلاشت، لفور، روستاهای اطراف بابل و قائمشهر ( مانند دراز کلا )، روستاهای اطراف ساری ( مانند رسکت )، روستاهای اطراف آمل ( مانند سنگچال ) و روستاهای اروس مالخوس ( مرز مازندران و سمنان ) اشاره کرد که معمولاً جاجیم های تولیدی این مناطق دارای بافتی راه راه و رنگارنگ هستند و در بافت آنها از کرک، پشم یا کاموا استفاده می شود.
یکی از مشهورترین دستبافته های مازندران گلیمچه متکازین می باشد که در روستای متکازین در حوالی بهشهر بافت آن رایج بوده و هست.اکثراً در بافت گلیمچه ها از روش پود اضافی استفاده می شود.
در روستاهای آلاشت و روستاهای بین بابل و قائمشهر ( دراز کلا ) نیز بافت چنته، جاجیم، گلیچ و گل دار ( مشابه گلیج ) مرسوم است. در بافت گلیج معمولاً بعد از هر ۱۰ – ۱۲ رج بافت ساده که روی کرچال با ماکو انجام می شود، یک سری نقش نیز با دست زده می شود.
بافت گلیم نیز در اکثر مناطق مانند کلاردشت و آلاشت به صورت پله ای و چاک دار است.
رنگرزی در استان در گذشته اکثراً سنتی و طبیعی بود، اما امروزه مانند اکثر نقاط کشور رنگرزی شیمیایی تا حدود زیادی جای آن را گرفته و رنگ های مورد استفاده نیز اکثراً رنگ های سورمه ای، آبی، سبز، قرمز، کرم و نیز نارنجی، زرد و سفید را شامل می شود.
دبیر انجمن داروسازان ایران ضمن هشدار درباره رواج خوددرمانی در کشور، گفت: مصرف خودسرانه گیاهان دارویی به ویژه در افرادی که دچار بیماریهای مزمن هستند، عوارض زیادی به همراه دارد.
به گزارش مشرق، سیدمهدی سجادی با اشاره به موضوع خوددرمانی و مصرف خودسرانه دارو، اظهار داشت: بسیاری از مردم به غیر از داروهای شیمیایی داروهای گیاهی و سنتی را به صورت خودسرانه مصرف کرده که این موضوع عوارض زیادی را میتواند برای آنها به همراه داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر سلامتکدههای طب سنتی در کشور دایر است و داروسازان سنتی نیز داروهای گیاهی را به بیماران ارائه میدهند، افزود: اکنون دورهای نیست که خود بیمار روند بیماریاش را به سمت بهبودی از طریق مصرف خودسرانه ببرد.
دبیر انجمن داروسازان ایران، ادامه داد: مصرف بیش از حد یا ندانسته گیاهان دارویی به ویژه کسانی که دچار بیماریهای مزمن همچون دیابت و مشکلات قلبی و عروقی و کلیوی هستند سبب ایجاد تداخلات دارویی شده و در صورتی که داروی گیاهی مجوز بهداشتی هم نداشته باشد و تنها از عطاری تهیه شود وضعیت بدتر خواهد شد.
سجادی اضافه کرد: متأسفانه نظارت بر عطاریها چندگانه شده در حالی که باید فرآوردههای گیاهی عرضه آن مستقیماً تحت نظارت وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو باشد ولی اکنون تداخل وظایف در این زمینه ایجاد شده است.
وی با تأکید بر اینکه داروهای گیاهی باید حتماً از طریق داروخانه و داروساز ارائه شود، گفت: یکی از راهکارهای اصلی کاهش خودسرانه مصرف دارو توجه به مثلث پزشک، داروساز و بیمار است به طوری که در اجرای طرحها این سه ضلع باید به خوبی دیده شود.
دبیر انجمن داروسازان ایران خاطرنشان کرد: از پیشنهادات ما در انجمن داروسازان ایران این بوده که طرح پزشک و داروساز خانواده مدنظر قرار گیرد و این مسأله در کاهش خوددرمانی بسیار مؤثر است.
سجادی ضمن هشدار درباره رواج خوددرمانی در کشور، گفت: سیستم نسخه الکترونیک نیز میتواند گام مؤثری در این زمینه باشد. البته باید توجه داشت ما مجوز تجویز نداریم و ارائه دارو بدون تجویز پزشک نباید انجام شود.
وی اضافه کرد: تلاش کردهایم جایگاه داروسازان را در طرح تحول پررنگتر و کلیدیتر کنیم تا این رفتار در اجرای مراحل درمانی فعالتر باشد. در مورد نظارت بر تجویز داروخانهها نیز این مسأله به شدت مورد توجه قرار گرفته که داروخانه بدون نسخه دارو ارائه ندهد.
دبیر انجمن داروسازان ایران تصریح کرد: در صورتی که در بازرسیها این مسأله مشخص شود به شدت به آنها تذکر داده و اقدامات لازم را انجام میدهیم.