دکتر جفری بنابیو میگوید که یک زندگی پر استرس ممکن است فشار خونتان را بالا ببرد، اما باعث سفید شدن موهایتان نمیشود. و در حالیکه غذاهای بدرد نخور و شغلتان نیز قطعا بر شما تاثیر میگذارند، اما این ها هم ارتباطی با سفید شدن موهایتان ندارند!
در عوض، سفید شدن زود هنگام موها همیشه ارثی است. در حالیکه برای اکثر افراد این روند از حدود ۳۵ سالگی آغاز میشود، و تا ۵۰ سالگی، نصف مردها، نیمی از موهایشان سفید است، اما بعضی دیگر از اوایل ۲۰ سالگی دچار این تغییرات میشوند.
چیزی که در موردش مطمئنند این است که: مو، سه مرحله را میگذراند، مرحلهی رشد، مرحلهی استراحت، و مرحلهی ریزش. خانمها دارای فاز رشد طولانیتری هستند، یعنی میتوانند موهایشان را بلندتر کنند.
ممکن است دلیل سفیدی موها این باشد که با بالا رفتن سن ما، مراحل کوتاه رشد موها باعث تولید رنگدانهی کمتر میشود. وقتی رنگدانه کم تولید شود، در نتیجه موها هم سفید میشوند.
عامل دیگر: پراکسید هیدروژن، یک اکسیدان طبیعی است. بنابیو میگوید: ما آنزیمی بنام کاتالاز تولید میکنیم که پراکسید هیدروژن را تجزیه میکند. هنگامیکه کارایی کاتالاز کاهش یابد، سطح پراکسید هیدروژن افزایش مییابد، و سطح بالای پراکسید هیدروژن، مانع تولید رنگدانه میشود که منجر به سفید شدن موها میگردد.
دکتر دیوید بنک، مدیر مرکز پوست، زیبایی و جراحی لیزر میگوید: اینکه چه زمانی موهای ما شروع به سفید شدن میکند، ۹۹ درصدش به DNA ما بستگی دارد. در واقع علم، چند ژن در هر دو طرف خانواده کشف کرده که روی رنگدانهها تاثیر میگذارد. بنابراین آن باور قدیمی که میگوید شما موهای مادرتان رابه ارث خواهید برد، فراموش کنید. گاهی اوقات ژنها از نسلی به نسل دیگر، دچار جهش میشوند. بنابراین شاید بتوانید جدتان را که در جوانی، موهای سفیدی داشت، بخاطر سفید شدن موهایتان سرزنش کنید!
دیوید بنک میگوید اگر بنظر نمیرسد که در خانوادهی شما، هیچ فرد جوان دیگری موهای سفید داشته باشد، اما شما شاهد آن هستید که رنگ موهایتان به طور ناگهانی یا بسرعت در حال تغییر است، به پزشک مراجعه کنید. کمبود ویتامین B12، مشکلات تیروئید، و انواع کم خونی نیز با از دست دادن رنگدانهها مرتبط اند.
باید چه کار کنید
متاسفانه درحال حاضر کاری زیادی نمیتوانید برای سفید شدن موهایتان انجام دهید. علاوه بر رنگ کردن موها، فعلا توصیهی بنابیو بهترین گزینه است: آن را بپذیرید. اما در آینده، راه حلها میتوانند متفاوت باشند.
بنک میگوید: چند کار تحقیقی در حال انجام است، و اگرچه شبیه داستانهای تخیلی علمی بنظر میرسد، اما نوعی از ژن درمانی، که قادر به پیوند سلولهای تولید کنندهی رنگ و تولید مجدد رنگ است، یا شاید استفاده از سلولهای بنیادی برای رشد فولیکولهای جدید که حاوی رنگدانه هستند، راه حلهای آینده باشد.
بنک میگوید: این دو مرحله قرار است شامل شناسایی و نقشه برداری از تمام ژنهای مربوطه باشد. سپس میتوانیم به نقطهای برسیم که قادریم آن ژنها را طوری تغییر دهیم تا افراد دچار سفیدی زودرس مو نشوند.
متخصصان تغذیه، توصیه های زیادی برای اصلاح خوردن ارائه کرده اند و مهمترین چیزی که در آن رعایت شده این است که انجام این کارها باعث گیج شدن فرد نشود.
در این میان توصیه هایی هست که در طول زمان بسیار مورد آزمایش قرار گرفته اند و خوده متخصصین تغذیه نیز از آنها پیروی می کنند.
در ادامه چند مورد از این عادات را به شما معرفی می کنیم تا بتوانید با استفاده از آنها زندگی خود را تغییر دهید.
چیزی را فدا نکنید
الیسا زید، یکی از کسانی که توانسته است وزن زیادی کم کند و آن را ثابت نگه دارد می گوید: تمام غذاهایی را که دوست دارید بخورید، اما نکته مهم این است که در حجم کمتری این کار را انجام دهید. او می گوید در واقع اولین تغییری که ایجاد کرده است باعث موفقیتش شده.
نمی خواستم مانند دفعات قبل که اقدام به کاهش وزن کرده بودم دوباره احساس محرومیت کنم. بدترین چیز این است که خود را به شدت محدود کنید و ناگهان همین محدودیت باعث پرخوری و از دست دادن کنترل روی برنامه غذایی شود.
همیشه نقشه ای داشته باشید
وقتی گرسنه هستید و همه چیز به نظر خوب می آید ممکن است منوی غذایی رستوران خیلی راحت بتواند گولتان بزند. حتما مجبور نیستید سینه ی مرغ کباب شده با سبزیجات سفارش بدهید
– این سفارش ممکن است حالتان را بگیرد.
چیزی را که دوست دارید سفارش دهید اما سعی کنید تعادل برنامه خود را نیز حفظ کنید. مثلا اگر میدانید برای ناهار می خواهید سیب زمینی و گوشت میل کنید موقع شام دیگر حواستان به اندازه مصرف پروتئین و کربوهیدرات باشد.
همچنین یادتان باشد میوه، سبزیجات، غلات کامل و آجیل ها را نیز در دیگر وعده ها و میان وعده های خود شرکت دهید. به این شکل است که می توانید کاری کنید یک وعده غذایی برنامه تان را بهم نزند.
کالری شماری را فراموش کنید
دکتر فرانک لیپمن، متخصص تغذیه می گوید: عادت کالری شماری را کنار بگذارید و در عوض تمرکز خود را روی آنچه برایتان خوب است بگذارید.
به جای اینکه بگویید چند کالری، بگویید این غذا و مواد مغذی آن از کجا آمده، غذاهای سرشار از مواد مغذی مانع گرسنگی می شوند، قند خون را در سطح سلامت ثابت نگه می دارند، اشتها را کم می کنند، و به مغز کمک می کنند وقتی معده پر است به آن خبر بدهد. به عبارت دیگر نیاز نیست خود را درگیر حساب و کتاب کالری بکنید.
غذاهای کسل کننده نخورید
متخصصان تغذیه همیشه می گویند زیاد سبزیجات میل کنید، پس سعی کنید آنها را جوری آماده کنید که خوردنشان برایتان لذت بخش باشد.
آیلیس اسچاپیرو، یکی از متخصصین تغذیه معروف نیویورک می گوید: من فکر می کنم حتی سبزیجات آب پز هم خیلی کسل کننده هستند، همیشه سعی می کنم به آنها عطر و طعم خوبی بدهم و سبزیجات را با روغن زیتون و سیر آماده می کنم.
وقتی آنها را در ماهی تابه قرار می دهم نمک، فلفل، و پودر سیر اضافه می کنم. با این کار دیگر سلامت در کنار بی مزه نمی آید.
آماده و ذخیره کن
مهمتر از خرید غذاهای سالم، خوردن آنهاست. وقتی که از فروشگاه به خانه برمی گردید، میوه و سبزیجات را به دو قسمت تقسیم کنید. همان موقع آنچه خریدید را بشورید و آماده کنید، و در مکانی مناسب در یخچال خود نگهداری کنید.
به گزارش سایت دکتر کرمانی، تحقیقات نشان داده گذاشتن بیشتر زمان برای آماده کردن غذاهای آزاد باعث بهبود عادت استفاده از آنها می شود. اگر این غذاها آماده باشد مطمئنا از آنها استفاده خواهید کرد، اگر نباشند به سراغ چیپس و دیگر غذاهای ناسالم می روید.
ناهار را مانند یک پادشاه میل کنید
شنیده اید که می گویند صبحانه بزرگترین وعده روز است، اما شاید زمانی که از خواب بیدار می شوید آنچنان گرسنه نباشید. بزرگترین وعده باید برای ظهر باشد درست زمانی که بدن به سوخت نیاز دارد و باید به آن انرژی برسانید.
این یعنی برای شام مجبور نیستید زیاد وعده ی سنگینی میل کنید. برای ناهار هم زیاد به سمت غذاهای ناسالم نروید سعی کنید سبزیجات و پروتئین های سالم را نیز با این وعده میل کنید.
در برابر غذا احساس گناه نکنید
مرسوم است که می گویند غذا سوخت است یا غذا چیزیست که که به کاهش یا افزایش وزن کمک می کند. اما فکر کردن به قوانین و اعداد جای بخش مهمی از غذا خوردن را می گیرد: لذت بردن.
اگر به غذا خوردن به عنوان چیزی لذت بخش و چیزی که بدون احساس گناه یا قضاوت کردن خود انجامش می دهید فکر کنید و همچنان فعال بمانید، کمتر دچار پرخوری می شوید، برنامه غذایی بهتری خواهید داشت، و هر کاهش وزنی را تا مدت زمان طولانی ثابت نگه می دارید.
این حقیقت دارد: احساس گناه کردن درباره انتخاب های غذایی خود می تواند پایه های کاهش وزن را خراب کند، در حالی که خارج کردن خود از این حالت کمک می کند روی برنامه غذایی خود کنترل داشته باشید و به طرف افزایش وزن نروید.
غذاهای رنگارنگ بخورید
سبز، زرد، نارنجی، قرمز ... همه ی این رنگ ها را می توانید به وعده های خود راه دهید. خوردن غذاهای رنگارنگ با تامین کردن مواد مغذی بدن آن را در برابر بیماری ها ایمن می کند و همچنین شما را به صورت طبیعی سیر نگه می دارد تا شانس انتخاب غذاهای نا سالم پایین بیاید.
علاوه بر این به بیشتر افراد بالغ توصیه می شود پنج وعده در روز ( حتی تا هفت وعده ) به این شکل غذا مصرف کنند.
تحقیقات جدید نشان می دهد که 58 تا 88 درصد از افراد به این اندازه مصرف نمی رسند. می توانید با ااضفه کردن مصرف سبزیجات بدون اینکه به وعده های خود کالری اضافه کنید از رنگ های مختلف در غذای خود بهره مند شوید.
میان وعده های خود را بشناسید
مطمئنا نمی توان حدس زد که مدتی بعد خلق و خویمان چطور است و یا اینکه اصلا گرسنه هستیم یا نه. افزایش میان وعده یکی از عوامل افزایش کالری دریافتی است.
تحقیقات جدید نشان داده زمانی که فرد قهوه یا چای خود را رها می کند تا چیزی برای خوردن در کنار آن پیدا کند دقیقا همان زمانی است که انتخاب های ناسالم شکل می گیرد.
این همان زمانی است که یک پاکت کراکر، شیرینی، شکلات و ... خود را نشان می دهند. برای جلوگیری از این اتفاق سعی کنید همیشه در کنار خود میان وعده های سالم مانند ماست چکیده، آجیل، میوه خشک و دیگر موارد سالم را داشته باشید.
قانون 80 /20 را دنبال کنید
دو راه برای انجام روش خوردن به صورت 80 / 20 وجود دارد. اولین راه: 80 درصد مواقع غذاهای سالم استفاده کنید و 20 درصد را به غذاهای دیگر اختصاص دهید. این روش بسیار عالی است چون تاکیدش روی این است که غذا خوردن برای کمال گرایی نیست.
همانطور که قبلا گفتیم چرا لذت بردن را کنار بگذاریم. این نوع غذا خوردن اصلا چه شکلی است؟ در این نوع غذا خوردن می توانید روزانه 150 کالری برای غذاهای دلخواه خود کنار بگذارید تا احساس محروم ماندن از آنها را نکنید.
نوع دیگری که از قانون 80 / 20 استفاده می کنند اینگونه است که وقتی 80 درصد پر شدید خوردن را متوقف می کنید.
این یعنی در بین وعده خود در فواصل معین سرعت خوردن را کم می کنید و به پیام بدن خود توجه می کنید. غذا دیگر طعم فوق العاده اول را ندارد؟ آیا احساس «بیشتر از این نمی توانم» را دارید؟
قانون 80 / 20 در این روش به شما کمک می کند آرامتر غذا بخورید و بیشتر مواظب باشید. در ارتباط بودن با بدن و توجه کردن به احساسات آن کمک می کند از پرخوری جلوگیری کنید.
به گزارش خبرآنلاین؛ در عین حال ترک عادتهای بد و اشتباه نیازمند قدرت کنترل خود است. اگر میخواهید توانایی کنترل کردن خودتان را داشته باشید، اتفاقی که گام بزرگی در قرار گرفتن در مسیر موفقیت است؛ باید عادتهای خوب را جایگزین بدها کنید. تلاش کنید قدرت کنترل خود را به دست بیاورید، در این راه اول باید این عادتهای بد را از زندگیتان بیرون کنید. عادتهایی که شاید خیلی از ما بابت غرق شدن در سبک زندگی جدید گرفتارشان شده باشیم.
1- استفاده کردن تلفن همراه، تبلت یا کامپیوتر در تختخواب
یکی از بدترین عادتهایی که اینروزها خیلی از ما گرفتارش شدهایم همین یکی است ، بدون اینکه بدانیم تا چه حد بر روی کیفیت خواب ما و کاراییمان در طول روز اثر مخرب میگذارد. طول موج کوتاه نور آبی نقش مهمی در خلق و خو، میزان انرژی و کیفیت خواب شما دارند. در ابتدای صبح نور خورشید حاوی مقدار بالایی از این نور آبی است. وقتی شما چشمهایتان را باز میکنید و نور خورشید به آنها میتابد ،میزان هشیاریتان بالا میرود یا به اصطلاح معمول خواب از سرتان میپرد. در واقع در این هنگام ترشح هورمون ملاتونین که هورمون القای خواب است متوقف میشود. عصر هنگام مقدار این نور آبی در اشعه خورشید کم میشود. به این ترتیب دوباره ترشح هورمون ملاتونین آغاز شده و احساس خواب آلودگی سربرمیآورد. با این وصف شب هنگام مغز شما دیگر توقع مواجهه شدن با نور آبی را ندارد و به آن بسیار حساس است.
با این حال محبوبترین وسیله اوقات شبانه ما همین تلفنهای همراه ، تبلت و کامپیوتر هستند که اتفاقا نور آبی آنها مستقیم روی صورت متمرکز میشود. همین مسئله باعث میشود ترشح هورمون خواب یا همان ملاتونین مختل شود، در نتیجه خواب شما هم دچار اختلال خواهد شد. بهترین راه حل این است که شما بعد از زمان شام دیگر سراغ این وسایل نروید. (تلویزیون در این زمینه مشکلی ندارد چون فاصلهای که افراد با صفحه آن دارند طولانی است)
2- وقتی در استفاده از اینترنت زیاده روی میکنید
به طور کلی شما قبل از درگیر شدن در هر کاری به 15 دقیقا متوالی تمرکز احتیاج دارید. وقتی شما اینکار را انجام میدهید با حالتی که در واقع افزایش بهرهوری است مواجه میشوید که این اتفاق یک روند یا جریان نامیده میشود. تحقیقات نشان داده است مردمی که در این جریان به این شکل قرار میگیرند پنج برابر کارایی بیشتری نسبت به بقیه دارند.
وقتی شما خارج از کار سراغ اینترنت میروید تا مثلا اخبار را چک کنید ، وارد فیس بوک شوید یا هر موضوع دیگری را در اینترنت دنبال کنید در حقیقت از این جریان یا روند خارج میشوید و این یعنی که شما برای بازیابی تمرکز خود به یک زمان 15 دقیقهای دیگر نیاز دارید. حالا تصور کنید استفاده اغراق آمیز از اینترنت چقدر زمان از شما میگیرد تا دوباره بتوانید تمرکز خود را برای کار به دست بیاورید.با این وجود سعی کنید در زمان کار کمتر سراغ اینترنت گردی بروید.
3- وقتی در حین گفتگو با دیگران موبایل خود را چک میکنید
هیچ چیزی مثل چک کردن لحظهای تلفن همراه حین یک گفتگو نمیتواند رشته کلام را از دست خارج کند. وقتی وارد یک بحث شدهاید باید همه انرژی و توجه خود را به گفتگوی در حال انجام بدهید. مطمئن باشید که دیالوگهای رودررو به مراتب جالبتر و لذت بخشتر خواهند بود.
4- وقتی از زنگهای آگاهسازی (notifications) زیاد استفاده میکنید
وقتی این زنگها زیاد میشوند هیچ تفاوتی با کابوس شبانه ندارند. تحقیقات نشان میدهد رسیدن بیش از حد زنگهای آگاهسازی روی گوشی موبایل که حواس شما را به خود معطوف میکند ،کارایی افراد را پایین میآورد. بنابراین به جای اینکه تمرکزتان را روی چک کردن لحظهای مسیجها و ایمیلهایتان بگذارید ،برای رسیدگی به آنها یک وقت بخصوص را تعیین کنید و مثلا صرفا در زمانی یکساعته به چک کردن آنها بپردازید. این روشی است که پیشتر امتحان شده و جواب داده است. (میتوانید قسمتهای ضروری را مثل ایمیل هر یک ساعت یکبار چک کنید)
5- وقتی میگویید "بله" زمانی که باید بگویید "نه"
مطالعات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس نشان میدهد هر چقدر فردی مشکلتر "نه" بگوید، بیشتر استرس، فرسودگی و حتی افسردگی به همراه تضعیف قدرت کنترل خود را تجربه میکند.
نه گفتن در واقع یک چالش بزرگ برای قدرت کنترل خود در بسیاری از مردم است. "نه" یک واژه نیرومند است که شما نباید از ابراز آن بترسید. وقتی زمان "نه" گفتن فرا میرسد افراد باهوش از استفاده از این واژهها "فکر نمیکنم من بتوانم" یا "من مطمئن نیستم" پرهیز میکنند.
نه گفتن به یک تعهد جدید در واقع احترام به تعهدات موجود شماست تا بتوانید به نحو احسن آنها را به سرانجام برسانید. یادتان باشد نه گفتن یکی از راههای تقویت کنترل خود است که میتواند در آینده این قدرت را در شما بالا ببرد و از اثرات مخرب تعهدهای بیش از حد که از عهدهتان خارج است جلوگیری کند.
6- وقتی درباره آدمهای "سمی" فکر میکنید!
همیشه آدمهای منفی یا به اصطلاح سمی هستند که راهی برای زیر پوست شما رفتن و همان جا ماندن پیدا میکنند. هر زمان که فکرتان معطوف به چنین آدمهایی میشود، آدمهایی که فشار خونتان را بالا میبرند! یادتان باشد به آدمهای دیگری در زندگیتان فکر کنید که حضور مثبتی دارند و بابت وجود آنها شکرگزار باشید. مطمئن باشید آدمهای زیادی هستند که شایسته توجه شما خواهند بود. فکر کردن به آدمهای منفی و آزاردهنده باید آخرین چیزی باشد که به ذهن شما خطور کند.
7- وقتی در یک جلسه چند کار را با هم انجام میدهید
هیچ چیز نباید در یک نشست یا جلسه نیمی از حواس شما را پرت کند. اگر یک جلسه برای شما خیلی ارزش ندارد پس نباید حضور در آن را در اولویت کارهایتان قرار بدهید اما اگر حضور در جلسهای برایتان باارزش است پس باید همه چیز را رها کنید و تمام توجهتان در همان جلسه باشد. بنابراین انجام دادن چند کار همزمان در یک جلسه نه فقط باعث اذیت شدن خود شما میشود بلکه این حس را به بقیه القا میکند که شما مهمتر از دیگران هستید و خب ،این اتفاق خوبی نیست.
8- شایعه پراکنی
کسی که شایعه پراکنی میکند در واقع همان آدمیاست که از بدبختی دیگران لذت میبرد. شاید کندوکاو در زندگی شخصی یا شغلی یک فرد یا بحث بر سر موضوعی که در زندگی دیگری وجود دارد به نظر جالب برسد اما تکرارش نه تنها خسته کننده که آزار دهنده خواهد بود به این ترتیب که باعث آزار و صدمه دیدن زندگی دیگران میشود. در دنیا پر از آدمهایی است که شما میتوانید از آنها چیزهای مثبت زیادی یاد بگیرید بنابراین بهتر است وقتتان را با سرک کشیدن در بد اقبالی دیگران هدر ندهید و انرژیتان را در مسیر مثبتی هزینه کنید.
9- وقتی صبر میکنید در حالیکه باید شروع کنید
بسیاری از نویسندهها ساعتهای بیشماری را وقت صرف میکنند تا از بلبشوی داخل ذهنشان کاراکترهای داستانهایشان را خلق کنند. آنها صفحات زیادی را مینویسند در حالیکه میدانند این صفحات هرگز وارد کتاب نهایی آنها نمیشود. وقتی ایدههایمان کامل نیست به جای اینکه شروع کنیم و نقاط ضعف را دریابیم ترجیح میدهیم همه چیز را مسکوت نگه داریم. باید یادمان باشد آنچه که ما انجام میدهیم الزاما نمیتواند خوب باشد. با این حال ما چطور میتوانیم کاری را خوب انجام بدهیم بدون اینکه به ایدهها و افکارمان زمان بدهیم تا رشد کنند و کامل شوند. پس شروع کنید،؛ اشتباهات را دریابید، آنها را رفع کنید تا ایدههایتان در نهایت ناب و کارآمد شوند.
10- وقتی خودتان را با دیگران مقایسه میکنید
وقتی احساس رضایت و خوشی شما نشات گرفته از مقایسه خودتان با دیگران است ، پس باید بدانید که شما برای مدت طولانی صاحب این خوشبختی نخواهید بود. وقتی با آنچه که خودتان انجام میدهید خوشحال هستید اجازه ندهید دیگران با افکار و حرفهایشان این روند خوشی شما را متوقف کنند. وقتی که واکنش نشان ندادن در برابر افکار دیگران غیر ممکن است، پس شما نباید خودتان را با آنها مقایسه کنید. با این وصف مهم نیست مردم چه میگویند یا چطور فکر میکنند چون ارزش شخص شما از درونتان میآید.
وقتی شریک زندگی تان درباره افکار و احساساتش با شما رو راست است و همه آنها را با شما در میان می گذارد یعنی اینکه میتوانید به او اعتماد کنید.
وقتی همسرتان مقابل شما می نشیند و بدون سانسور، احساساتش را با شما در میان میگذارد، بدون اینکه از قضاوت شدن هراس داشته باشد، بدون اینکه بابت انتقادهایی که ممکن است متوجهش شود، یا اینکه شاید بابت احساساتش مورد تمسخر واقع شود، همه آنچه را که در دلش می گذرد با جزئیات بازگو کند یعنی او فرد قابل اعتماد شما در زندگی خواهد بود.
اما این را هم یادتان باشد که اگر همسر شما از آن دست آدم هایی نیست که بلافاصله هر آنچه را که در دلش می گذرد با شما در میان بگذارد به این معنا نیست که قابل اعتماد نیست. بعضی آدم ها با حرف زدن، احساساتشان را به مرور مطرح می کنند و بعضی ها نیاز به تنهایی دارند و زمان بیشتری می خواهند تا حرف دلشان را برای شما رو کنند. اما به طور کلی وقتی صحبت از افکار و احساسات درونی بین یک زوج برقرار می شود یعنی اینکه میزان اعتماد بین آنها می تواند بسیار بالا باشد.
وقتی او قبول می کند که اشتباه کرده است
وقتی همسر شما اشتباهات جزئی را که انجام داده اظهار می کند و می پذیرد که قصوری از طرف او صورت گرفته یعنی اینکه در مورد مسائل بزرگتر هم همین کار را خواهد کرد. به طور کلی وقتی شما اشتباهات کوچک خود را می پذیرید یعنی شهامت پذیرفتن اشتباهات بزرگ خود را هم دارید. و خب زمانی هم که برای اشتباهی که مرتکب شده اید عذرخواهی می کنید یعنی اینکه قصد دارید اساس اعتماد را بسازید و شاید حتی آن را محکم تر کنید.
با این وصف پذیرفتن اشتباه از طرف همسر شما و اعلام عذرخواهی به این معنی است که او فرد قابل اعتمادی در زندگی تان خواهد بود.
وقتی او همه جزئیات روز را برای شما بازگو می کند
وقتی زن و شوهری چیزی برای پنهان کردن از یکدیگر نداشته باشند، طبیعی است زمانی که در پایان روز به هم می رسند همه آنچه که جزئیات اتفاقات روتین آن روز آنها بوده را با یکدیگر در میان می گذارند. در واقع چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد.
با این وصف وقتی همسرتان خودش مایل است جزئیات روزانه اش را با شما در میان بگذارد و در این راستا هیچ تردیدی هم ندارد یعنی اینکه به راحتی می توانید به او اعتماد کنید.
وقتی او با شما یگ حساب بانکی مشترک باز میکند
خیلی از زوج ها پس از ازدواج یک حساب مشترک بانکی باز می کنند با این ذهنیت که اگر برای یکی مشکلی پیش آمد دیگری بتواند به لحاظ مالی از خودش مراقبت کند.
در عین حال پیدا میشوند زوج هایی که مسائل مالی و اقتصادی را از یکدیگر مخفی می کنند و خب وقتی یک طرف ماجرا درباره این مسائل پنهان کاری می کند آنچه که باید از طرف مقابلش انتظار داشته باشد، واکنشی به همین بدی است.
در عین حال هستند زوج هایی که حساب مشترک ندارند اما در عین حال درباره مسائل مالی با یکدیگر کاملا صادق هستند و چیزی را در این باره مخفی نمی کنند. البته همه این مسائل به مقدار ظرفیت طرف مقابل شما هم بستگی دارد.
وقتی او به شما اجازه حرف زدن میدهد
وقتی او نشسته است و سکوت کرده تا شما درباره روز بدی که داشته اید با خیال راحت حرف بزنید، یعنی اینکه همسرتان به احساسات شما احترام می گذارد. اما در عین حال باید یک نکته را یادتان باشد اینکه قرار نیست همسر شما صرفا یک شنونده باشد.
اما اگر شما طرف شنونده ماجرا هستید اول اجازه بدهید همسرتان حرف هایش را بزند و بعد به او بگویید آیا کاری هست که بتوانید برای آرام کردنش انجام دهید؟
اما اگر طرف گوینده هستید در عین حال که باید بدانید سکوت همسرتان در برابر گفتههای شما یک رفتار قابل احترام و قابل اعتماد است، گاهی اجازه بدهید او هم اظهارنظری بکند.
وقتی سوالات او مانند بازجویی کردن نیست
همیشه هم اینطور نیست که وقتی همسرتان از شما سوال می پرسد، صرفا خیال بازجویی کردنتان را داشته باشد. گاهی سوال ها متعددی که او از شما می پرسد به نشانه علاقه در باب مسئلهایست که در اطراف شما، کار شما یا درس شما وجود دارد.
یادتان باشد وقتی همسرتان رو در رو درباره موضوعی از شما سوال می کند همواره به معنای بازجویی کردن و شک داشتن نیست چون می توانست اینکار را مخفیانه هم انجام دهد و سراغ راه های دیگری برود اما وقتی رو در رو این سوال ها را از شما می پرسد می تواند به این معنا باشد که مسائل مربوط به شما برایش جالب توجه است.
وقتی در حال رانندگی است، تلفنش را دست شما میدهد
طبیعیاست که وقتی همسر شما در اتاق نیست و زنگ پیامک تلفن همراهش به صدا در می آید شما نباید در گوشی او سرکشی کنید اما وقتی همسر شما به هر دلیلی دستش بند است ، مثلا در حین رانندگی است و تلفن همراهش را دست شما می دهد تا برایش نگه دارید به این معناست که او چیزی برای پنهان کردن ندارد.
البته این موضوع با قضیه ای که شما خودتان بخواهید پنهانی گوشی همراه همسرتان را چک کنید کاملا متفاوت است چه اینکه در آن موقعیت شما شم پلیسی تان فعال شده و کاری را می کنید که در واقع نباید انجام دهید.
اما وقتی او از قرار دادن تلفن همراهش در اختیار شما ابایی ندارد پس دیگر دلیلی هم برای نگرانی وجود نخواهد داشت.
وقتی شما یک مکالمه طبیعی با همسرتان دارید!
یک دروغگو خوب می داند که حین گفتگو نباید زیاد به چشم های طرف مقابلش نگاه کند بنابراین یک همسر دروغگو حتما حواسش خواهد بود که تا جایی که امکان دارد نگاهش را از نگاه شما بدزدد.
وقتی همسر شما راستش را می گوید، مستقیم به چشم هایتان نگاه میکند. در ضمن یادتان باشد که یک همسر راستگو معمولا زیادی دراماتیک رفتار نمیکند چون راستش را میگوید نیازی به زیادهروی در رفتارهای اینچنینی و به دست آوردن دل شما ندارد.
اگر موفقیت و رضایتمندی بر اساس نمرهدهی یک تا ده ارزیابی میشد، میتوانستم بگوییم که همه میخواهند در همه جوانب زندگیشان نمره ده را کسب کنند. نکته اینجاست: برای ایجاد زندگی مورد علاقهتان که نمره ده را کسب کند، باید در ابتدا همه روزه زمانی را به خودتان اختصاص دهید تا به شخصی در سطح ده تبدیل شوید که قادر اسـت آن سطح از موفقیت را ایجاد و حفظ کند.
فقط تصور کنید که شش دقیقه نخست روز اینگونه آغاز شود:
دقیقه اول: س مثل سکوت
به جای آن که دکمه «snooze» یا چرت زدن را فشار دهید و سپس با استرس و خستگی روزتان را آغاز کنید، اولین دقیقه روز را به سکوتی هدفدار اختصاص دهید. به آرامی بنشینید، سکوت و آرامش را برقرار سازید و نفسهای عمیقی بکشید. شاید به تمرکز بپردازید. بر روی خود متمرکز شوید و شرایط مطلوب ذهنی ایجاد کنید که شما را به سوی داشتن روزی کارآمد رهنمون کند.
شاید در آن لحظات به شکرگزاری و قدردانی از خداوند بپردازید. زمانی که در سکوت مینشینید، ذهنتان را آرام میکنید، به بدنتان آرامش میبخشید و اجازه میدهید که استرس از بدنتان خارج شود. شما با این کار مفهومی عمیقتر از وضوح، هدف و جهتیابی خواهید یافت.
دقیقه دوم: ت مثل تصدیق
برگه تصدیق خود را بیرون بیاورید و شروع به خواندن آن کنید؛ برگه تصدیق برگهایست که در آن جملاتی نوشتهاید که پتانسیل نامحدود، اهداف مهم و کارهای موردنیاز برای رسیدن به آنها را به شما یادآوری میکند. خواندن جملاتی که تواناییتان را به شما یادآوری میکند، انگیزهبخش خواهد بود. دیدن کارهایی که باید انجام دهید به شما انرژی مجددی میبخشد تا روی آنچه باید امروز انجام دهید تا زندگیتان را به مرحله بعدی ببرید، تمرکز کنید.
دقیقه سوم: ت مثل تجسم
چشمانتان را ببندید و تصور کنید زمانی که به اهدافتان دست یابید چه احساسی خواهید داشت و زندگیتان چگونه خواهد بود. دیدن چشمانداز ایدهآل عقیدهتان به ممکن بودن آن و تمایلتان به تبدیل کردن آن به واقعیت را افزایش خواهد داد.
دقیقه چهارم: ن مثل نرمش
بلند شوید و برای شصت ثانیه بدنتان را حرکت دهید. این مقدار زمان برای افزایش جریان خون و اکسیژن به مغز کافی اسـت. شما میتوانید به سادگی یک دقیقه بالا و پایین بپرید، شنای سوئدی یا بشین پاشو انجام دهید. نکته در این اسـت که شما ضربان قلبتان را افزایش دهید، انرژی ایجاد کنید و تواناییتان در هشیاری و تمرکز را افزایش دهید.
دقیقه پنجم: خ مثل خواندن
کتابی را که در حال حاضر مشغول خواندن آن هستید، بردارید و یک یا دو صفحه بخوانید. ایده جدیدی بیاموزید، چیزی که بتوانید در طول روز به کار بگیرید و به بهبود نتایج کاری یا عاطفیتان کمک کند. چیز جدیدی کشف کنید که بتوانید از آن برای تفکر بهتر، احساس بهتر و زندگی بهتر بهره بگیرید.
دقیقه ششم: ن برای نوشتن
دفترچهتان را بردارید و یک دقیقه وقت صرف نوشتن چیزی کنید که شکرگزارش هستید و به آن میبالید. همچنین سه نتیجهای را که میخواهید در آن روز کسب کنید نیز بنویسید. با انجام این کار، شما وضوح کار و انگیزهای را که برای دست به کار شدن به آن نیاز دارید، ایجاد میکنید.
امروز شروع کنید
دکتر جفری بنابیو میگوید که یک زندگی پر استرس ممکن است فشار خونتان را بالا ببرد، اما باعث سفید شدن موهایتان نمیشود. و در حالیکه غذاهای بدرد نخور و شغلتان نیز قطعا بر شما تاثیر میگذارند، اما این ها هم ارتباطی با سفید شدن موهایتان ندارند!
در عوض، سفید شدن زود هنگام موها همیشه ارثی است. در حالیکه برای اکثر افراد این روند از حدود ۳۵ سالگی آغاز میشود، و تا ۵۰ سالگی، نصف مردها، نیمی از موهایشان سفید است، اما بعضی دیگر از اوایل ۲۰ سالگی دچار این تغییرات میشوند.
چیزی که در موردش مطمئنند این است که: مو، سه مرحله را میگذراند، مرحلهی رشد، مرحلهی استراحت، و مرحلهی ریزش. خانمها دارای فاز رشد طولانیتری هستند، یعنی میتوانند موهایشان را بلندتر کنند.
ممکن است دلیل سفیدی موها این باشد که با بالا رفتن سن ما، مراحل کوتاه رشد موها باعث تولید رنگدانهی کمتر میشود. وقتی رنگدانه کم تولید شود، در نتیجه موها هم سفید میشوند.
عامل دیگر: پراکسید هیدروژن، یک اکسیدان طبیعی است. بنابیو میگوید: ما آنزیمی بنام کاتالاز تولید میکنیم که پراکسید هیدروژن را تجزیه میکند. هنگامیکه کارایی کاتالاز کاهش یابد، سطح پراکسید هیدروژن افزایش مییابد، و سطح بالای پراکسید هیدروژن، مانع تولید رنگدانه میشود که منجر به سفید شدن موها میگردد.
دکتر دیوید بنک، مدیر مرکز پوست، زیبایی و جراحی لیزر میگوید: اینکه چه زمانی موهای ما شروع به سفید شدن میکند، ۹۹ درصدش به DNA ما بستگی دارد. در واقع علم، چند ژن در هر دو طرف خانواده کشف کرده که روی رنگدانهها تاثیر میگذارد. بنابراین آن باور قدیمی که میگوید شما موهای مادرتان رابه ارث خواهید برد، فراموش کنید. گاهی اوقات ژنها از نسلی به نسل دیگر، دچار جهش میشوند. بنابراین شاید بتوانید جدتان را که در جوانی، موهای سفیدی داشت، بخاطر سفید شدن موهایتان سرزنش کنید!
دیوید بنک میگوید اگر بنظر نمیرسد که در خانوادهی شما، هیچ فرد جوان دیگری موهای سفید داشته باشد، اما شما شاهد آن هستید که رنگ موهایتان به طور ناگهانی یا بسرعت در حال تغییر است، به پزشک مراجعه کنید. کمبود ویتامین B12، مشکلات تیروئید، و انواع کم خونی نیز با از دست دادن رنگدانهها مرتبط اند.
باید چه کار کنید
متاسفانه درحال حاضر کاری زیادی نمیتوانید برای سفید شدن موهایتان انجام دهید. علاوه بر رنگ کردن موها، فعلا توصیهی بنابیو بهترین گزینه است: آن را بپذیرید. اما در آینده، راه حلها میتوانند متفاوت باشند.
بنک میگوید: چند کار تحقیقی در حال انجام است، و اگرچه شبیه داستانهای تخیلی علمی بنظر میرسد، اما نوعی از ژن درمانی، که قادر به پیوند سلولهای تولید کنندهی رنگ و تولید مجدد رنگ است، یا شاید استفاده از سلولهای بنیادی برای رشد فولیکولهای جدید که حاوی رنگدانه هستند، راه حلهای آینده باشد.
بنک میگوید: این دو مرحله قرار است شامل شناسایی و نقشه برداری از تمام ژنهای مربوطه باشد. سپس میتوانیم به نقطهای برسیم که قادریم آن ژنها را طوری تغییر دهیم تا افراد دچار سفیدی زودرس مو نشوند.
به گزارش خبرآنلاین؛ در عین حال ترک عادتهای بد و اشتباه نیازمند قدرت کنترل خود است. اگر میخواهید توانایی کنترل کردن خودتان را داشته باشید، اتفاقی که گام بزرگی در قرار گرفتن در مسیر موفقیت است؛ باید عادتهای خوب را جایگزین بدها کنید. تلاش کنید قدرت کنترل خود را به دست بیاورید، در این راه اول باید این عادتهای بد را از زندگیتان بیرون کنید. عادتهایی که شاید خیلی از ما بابت غرق شدن در سبک زندگی جدید گرفتارشان شده باشیم.
1- استفاده کردن تلفن همراه، تبلت یا کامپیوتر در تختخواب
یکی از بدترین عادتهایی که اینروزها خیلی از ما گرفتارش شدهایم همین یکی است ، بدون اینکه بدانیم تا چه حد بر روی کیفیت خواب ما و کاراییمان در طول روز اثر مخرب میگذارد. طول موج کوتاه نور آبی نقش مهمی در خلق و خو، میزان انرژی و کیفیت خواب شما دارند. در ابتدای صبح نور خورشید حاوی مقدار بالایی از این نور آبی است. وقتی شما چشمهایتان را باز میکنید و نور خورشید به آنها میتابد ،میزان هشیاریتان بالا میرود یا به اصطلاح معمول خواب از سرتان میپرد. در واقع در این هنگام ترشح هورمون ملاتونین که هورمون القای خواب است متوقف میشود. عصر هنگام مقدار این نور آبی در اشعه خورشید کم میشود. به این ترتیب دوباره ترشح هورمون ملاتونین آغاز شده و احساس خواب آلودگی سربرمیآورد. با این وصف شب هنگام مغز شما دیگر توقع مواجهه شدن با نور آبی را ندارد و به آن بسیار حساس است.
با این حال محبوبترین وسیله اوقات شبانه ما همین تلفنهای همراه ، تبلت و کامپیوتر هستند که اتفاقا نور آبی آنها مستقیم روی صورت متمرکز میشود. همین مسئله باعث میشود ترشح هورمون خواب یا همان ملاتونین مختل شود، در نتیجه خواب شما هم دچار اختلال خواهد شد. بهترین راه حل این است که شما بعد از زمان شام دیگر سراغ این وسایل نروید. (تلویزیون در این زمینه مشکلی ندارد چون فاصلهای که افراد با صفحه آن دارند طولانی است)
2- وقتی در استفاده از اینترنت زیاده روی میکنید
به طور کلی شما قبل از درگیر شدن در هر کاری به 15 دقیقا متوالی تمرکز احتیاج دارید. وقتی شما اینکار را انجام میدهید با حالتی که در واقع افزایش بهرهوری است مواجه میشوید که این اتفاق یک روند یا جریان نامیده میشود. تحقیقات نشان داده است مردمی که در این جریان به این شکل قرار میگیرند پنج برابر کارایی بیشتری نسبت به بقیه دارند.
وقتی شما خارج از کار سراغ اینترنت میروید تا مثلا اخبار را چک کنید ، وارد فیس بوک شوید یا هر موضوع دیگری را در اینترنت دنبال کنید در حقیقت از این جریان یا روند خارج میشوید و این یعنی که شما برای بازیابی تمرکز خود به یک زمان 15 دقیقهای دیگر نیاز دارید. حالا تصور کنید استفاده اغراق آمیز از اینترنت چقدر زمان از شما میگیرد تا دوباره بتوانید تمرکز خود را برای کار به دست بیاورید.با این وجود سعی کنید در زمان کار کمتر سراغ اینترنت گردی بروید.
3- وقتی در حین گفتگو با دیگران موبایل خود را چک میکنید
هیچ چیزی مثل چک کردن لحظهای تلفن همراه حین یک گفتگو نمیتواند رشته کلام را از دست خارج کند. وقتی وارد یک بحث شدهاید باید همه انرژی و توجه خود را به گفتگوی در حال انجام بدهید. مطمئن باشید که دیالوگهای رودررو به مراتب جالبتر و لذت بخشتر خواهند بود.
4- وقتی از زنگهای آگاهسازی (notifications) زیاد استفاده میکنید
وقتی این زنگها زیاد میشوند هیچ تفاوتی با کابوس شبانه ندارند. تحقیقات نشان میدهد رسیدن بیش از حد زنگهای آگاهسازی روی گوشی موبایل که حواس شما را به خود معطوف میکند ،کارایی افراد را پایین میآورد. بنابراین به جای اینکه تمرکزتان را روی چک کردن لحظهای مسیجها و ایمیلهایتان بگذارید ،برای رسیدگی به آنها یک وقت بخصوص را تعیین کنید و مثلا صرفا در زمانی یکساعته به چک کردن آنها بپردازید. این روشی است که پیشتر امتحان شده و جواب داده است. (میتوانید قسمتهای ضروری را مثل ایمیل هر یک ساعت یکبار چک کنید)
5- وقتی میگویید "بله" زمانی که باید بگویید "نه"
مطالعات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس نشان میدهد هر چقدر فردی مشکلتر "نه" بگوید، بیشتر استرس، فرسودگی و حتی افسردگی به همراه تضعیف قدرت کنترل خود را تجربه میکند.
نه گفتن در واقع یک چالش بزرگ برای قدرت کنترل خود در بسیاری از مردم است. "نه" یک واژه نیرومند است که شما نباید از ابراز آن بترسید. وقتی زمان "نه" گفتن فرا میرسد افراد باهوش از استفاده از این واژهها "فکر نمیکنم من بتوانم" یا "من مطمئن نیستم" پرهیز میکنند.
نه گفتن به یک تعهد جدید در واقع احترام به تعهدات موجود شماست تا بتوانید به نحو احسن آنها را به سرانجام برسانید. یادتان باشد نه گفتن یکی از راههای تقویت کنترل خود است که میتواند در آینده این قدرت را در شما بالا ببرد و از اثرات مخرب تعهدهای بیش از حد که از عهدهتان خارج است جلوگیری کند.
6- وقتی درباره آدمهای "سمی" فکر میکنید!
همیشه آدمهای منفی یا به اصطلاح سمی هستند که راهی برای زیر پوست شما رفتن و همان جا ماندن پیدا میکنند. هر زمان که فکرتان معطوف به چنین آدمهایی میشود، آدمهایی که فشار خونتان را بالا میبرند! یادتان باشد به آدمهای دیگری در زندگیتان فکر کنید که حضور مثبتی دارند و بابت وجود آنها شکرگزار باشید. مطمئن باشید آدمهای زیادی هستند که شایسته توجه شما خواهند بود. فکر کردن به آدمهای منفی و آزاردهنده باید آخرین چیزی باشد که به ذهن شما خطور کند.
7- وقتی در یک جلسه چند کار را با هم انجام میدهید
هیچ چیز نباید در یک نشست یا جلسه نیمی از حواس شما را پرت کند. اگر یک جلسه برای شما خیلی ارزش ندارد پس نباید حضور در آن را در اولویت کارهایتان قرار بدهید اما اگر حضور در جلسهای برایتان باارزش است پس باید همه چیز را رها کنید و تمام توجهتان در همان جلسه باشد. بنابراین انجام دادن چند کار همزمان در یک جلسه نه فقط باعث اذیت شدن خود شما میشود بلکه این حس را به بقیه القا میکند که شما مهمتر از دیگران هستید و خب ،این اتفاق خوبی نیست.
8- شایعه پراکنی
کسی که شایعه پراکنی میکند در واقع همان آدمیاست که از بدبختی دیگران لذت میبرد. شاید کندوکاو در زندگی شخصی یا شغلی یک فرد یا بحث بر سر موضوعی که در زندگی دیگری وجود دارد به نظر جالب برسد اما تکرارش نه تنها خسته کننده که آزار دهنده خواهد بود به این ترتیب که باعث آزار و صدمه دیدن زندگی دیگران میشود. در دنیا پر از آدمهایی است که شما میتوانید از آنها چیزهای مثبت زیادی یاد بگیرید بنابراین بهتر است وقتتان را با سرک کشیدن در بد اقبالی دیگران هدر ندهید و انرژیتان را در مسیر مثبتی هزینه کنید.
9- وقتی صبر میکنید در حالیکه باید شروع کنید
بسیاری از نویسندهها ساعتهای بیشماری را وقت صرف میکنند تا از بلبشوی داخل ذهنشان کاراکترهای داستانهایشان را خلق کنند. آنها صفحات زیادی را مینویسند در حالیکه میدانند این صفحات هرگز وارد کتاب نهایی آنها نمیشود. وقتی ایدههایمان کامل نیست به جای اینکه شروع کنیم و نقاط ضعف را دریابیم ترجیح میدهیم همه چیز را مسکوت نگه داریم. باید یادمان باشد آنچه که ما انجام میدهیم الزاما نمیتواند خوب باشد. با این حال ما چطور میتوانیم کاری را خوب انجام بدهیم بدون اینکه به ایدهها و افکارمان زمان بدهیم تا رشد کنند و کامل شوند. پس شروع کنید،؛ اشتباهات را دریابید، آنها را رفع کنید تا ایدههایتان در نهایت ناب و کارآمد شوند.
10- وقتی خودتان را با دیگران مقایسه میکنید
وقتی احساس رضایت و خوشی شما نشات گرفته از مقایسه خودتان با دیگران است ، پس باید بدانید که شما برای مدت طولانی صاحب این خوشبختی نخواهید بود. وقتی با آنچه که خودتان انجام میدهید خوشحال هستید اجازه ندهید دیگران با افکار و حرفهایشان این روند خوشی شما را متوقف کنند. وقتی که واکنش نشان ندادن در برابر افکار دیگران غیر ممکن است، پس شما نباید خودتان را با آنها مقایسه کنید. با این وصف مهم نیست مردم چه میگویند یا چطور فکر میکنند چون ارزش شخص شما از درونتان میآید.
اگر موفقیت و رضایتمندی بر اساس نمرهدهی یک تا ده ارزیابی میشد، میتوانستم بگوییم که همه میخواهند در همه جوانب زندگیشان نمره ده را کسب کنند. نکته اینجاست: برای ایجاد زندگی مورد علاقهتان که نمره ده را کسب کند، باید در ابتدا همه روزه زمانی را به خودتان اختصاص دهید تا به شخصی در سطح ده تبدیل شوید که قادر اسـت آن سطح از موفقیت را ایجاد و حفظ کند.
فقط تصور کنید که شش دقیقه نخست روز اینگونه آغاز شود:
دقیقه اول: س مثل سکوت
به جای آن که دکمه «snooze» یا چرت زدن را فشار دهید و سپس با استرس و خستگی روزتان را آغاز کنید، اولین دقیقه روز را به سکوتی هدفدار اختصاص دهید. به آرامی بنشینید، سکوت و آرامش را برقرار سازید و نفسهای عمیقی بکشید. شاید به تمرکز بپردازید. بر روی خود متمرکز شوید و شرایط مطلوب ذهنی ایجاد کنید که شما را به سوی داشتن روزی کارآمد رهنمون کند.
شاید در آن لحظات به شکرگزاری و قدردانی از خداوند بپردازید. زمانی که در سکوت مینشینید، ذهنتان را آرام میکنید، به بدنتان آرامش میبخشید و اجازه میدهید که استرس از بدنتان خارج شود. شما با این کار مفهومی عمیقتر از وضوح، هدف و جهتیابی خواهید یافت.
دقیقه دوم: ت مثل تصدیق
برگه تصدیق خود را بیرون بیاورید و شروع به خواندن آن کنید؛ برگه تصدیق برگهایست که در آن جملاتی نوشتهاید که پتانسیل نامحدود، اهداف مهم و کارهای موردنیاز برای رسیدن به آنها را به شما یادآوری میکند. خواندن جملاتی که تواناییتان را به شما یادآوری میکند، انگیزهبخش خواهد بود. دیدن کارهایی که باید انجام دهید به شما انرژی مجددی میبخشد تا روی آنچه باید امروز انجام دهید تا زندگیتان را به مرحله بعدی ببرید، تمرکز کنید.
دقیقه سوم: ت مثل تجسم
چشمانتان را ببندید و تصور کنید زمانی که به اهدافتان دست یابید چه احساسی خواهید داشت و زندگیتان چگونه خواهد بود. دیدن چشمانداز ایدهآل عقیدهتان به ممکن بودن آن و تمایلتان به تبدیل کردن آن به واقعیت را افزایش خواهد داد.
دقیقه چهارم: ن مثل نرمش
بلند شوید و برای شصت ثانیه بدنتان را حرکت دهید. این مقدار زمان برای افزایش جریان خون و اکسیژن به مغز کافی اسـت. شما میتوانید به سادگی یک دقیقه بالا و پایین بپرید، شنای سوئدی یا بشین پاشو انجام دهید. نکته در این اسـت که شما ضربان قلبتان را افزایش دهید، انرژی ایجاد کنید و تواناییتان در هشیاری و تمرکز را افزایش دهید.
دقیقه پنجم: خ مثل خواندن
کتابی را که در حال حاضر مشغول خواندن آن هستید، بردارید و یک یا دو صفحه بخوانید. ایده جدیدی بیاموزید، چیزی که بتوانید در طول روز به کار بگیرید و به بهبود نتایج کاری یا عاطفیتان کمک کند. چیز جدیدی کشف کنید که بتوانید از آن برای تفکر بهتر، احساس بهتر و زندگی بهتر بهره بگیرید.
دقیقه ششم: ن برای نوشتن
دفترچهتان را بردارید و یک دقیقه وقت صرف نوشتن چیزی کنید که شکرگزارش هستید و به آن میبالید. همچنین سه نتیجهای را که میخواهید در آن روز کسب کنید نیز بنویسید. با انجام این کار، شما وضوح کار و انگیزهای را که برای دست به کار شدن به آن نیاز دارید، ایجاد میکنید.
امروز شروع کنید