مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

آنچه از زندگی خصوصی سجاد غریبی نمی دانید +عکس اینستاگرام

آنچه از زندگی خصوصی سجاد غریبی نمی دانید +عکس اینستاگرام

سجاد غریبی ۲۴ ساله در اهواز به دنیا آمده، وی با قدی حدود ۱۸۸ سانتی متر و وزن ۱۷۵ کیلوگرم لقب هالک ایران را به خود اختصاص داده است.  پس از اینکه بسیاری از رسانه های معتبر دنیا، در مورد این جوان اهوازی مطالبی کار کردند، این بار نشریه AS در گزارشی به بررسی این موضوع پرداخت.

هالک ایران مردان آهنین عکس سجاد غریبی عکس پرورش اندام پاورلیفتینگ بیوگرافی سجاد غریبی اینستاگرام سجاد غریبی

instagram sajad gharibii

در گزارش AS آمده است:

یک هالک جدید روی زمین ظاهر شده است! نامش سجاد غریبی است، یک ایرانی که به لطف اینستاگرامش اکنون جهانی شده است. غریبی ۲۴ ساله است و قادر است ۱۷۵ کیلو وزنه را بالای سر ببرد، چیزی بیشتر از وزن فعلی خودش، او همچنین در مسابقات بدنسازی نیز شرکت می کند. وی در اینستاگرامش، عکس هایی از عضلات قوی اش قرار داده و با هشتگ هایی مختلفی از جمله #strongman  #strong#stronger #big#mucsles ، این تصاویر ر اقرار داده است. او در حال حاضر ۱۰۰ هزار فالوئر در اینستاگرام دارد که روز به روز درحال افزایش است.

هالک ایران مردان آهنین عکس سجاد غریبی عکس پرورش اندام پاورلیفتینگ بیوگرافی سجاد غریبی اینستاگرام سجاد غریبی

سجاد غریبی جوانی است با فیزیک بدنی عجیب و غریب که شباهتش با هالک، قهرمان بزرگ کامیک‌های آمریکایی باعث شهرت ناگهانی‌اش در سراسر جهان شده است.

به گزارش همشهری، سجاد غریبی جوانی است با فیزیک بدنی عجیب و غریب که شباهتش با هالک، قهرمان بزرگ کامیک‌های آمریکایی باعث شهرت ناگهانی‌اش در سراسر جهان شده است.

این جوان جنوبی که دارای مدرک کارشناسی بازرگانی است در گفت‌وگویی درباره زندگی جدیدش بعد از شهرت حرف می‌زند.

هالک ایران مردان آهنین عکس سجاد غریبی عکس پرورش اندام پاورلیفتینگ بیوگرافی سجاد غریبی اینستاگرام سجاد غریبی

او که تصاویرش در روزنامه‌های خارجی مثل دیلی‌میل، سان و… وی را تبدیل به یک چهره جهانی کرده، کار خود را در یک کار تبلیغاتی آغاز کرده است. البته اگر خوردن روزی ۷ تا ‍۱۱ وعده غذایی به او وقت کار بیشتر را بدهد.

این گفت‌وگو را بخوانید.
چه ورزش‌هایی را تا به حال انجام داده‌ای؟
پاورلیفتینگ را به صورت حرفه‌ای انجام می‌دادم ولی از ناحیه پا آسیب دیدم و دکتر گفت یا ورزش را برای همیشه باید کنار بگذاری یا رکوردهایت را خیلی آهسته افزایش بدهی. من هم ورزش را نمی‌توانم کنار بگذارم برای همین فشار تمریناتم را کم کردم ولی زمانی که متوجه شدم مردان آهنین فعلا پخش تلویزیونی ندارد انگیزه‌ام کم شد.

در رشته بوکس هم فعال هستی؟
بله؛ وزنم خیلی زیاد شده بود دکتر تشخیص داد اگر با همین روال پیش برود مشکلات کبد برایم پیش خواهد آمد، برای همین با توجه به علاقه‌ای که به بوکس داشتم این رشته را انتخاب کردم و حالا به صورت آماتور و حرفه‌ای این رشته را دنبال کردم.

کاهش وزن هم داشتی؟
زمانی که شروع کردم ۱۸۳کیلو بودم که با ورزش ۲۵کیلو از وزنم را کم کردم.

وزنت چقدر است؟
در حال حاضر ۱۵۵کیلوگرم هستم، قدم هم ۱۸۴سانتی‌متر است.

این اندامی که داری تاثیر ورزش است یا ژنتیک بیشتر علت آن بوده است؟
از ۱۵سالگی رشد عضلانی داشتم. ۸۵درصد ژنتیک تاثیرگذار بوده. جالب است بگویم تا به ‌حال از هیچ استروئید و مکملی استفاده نکردم و فقط ورزش و تغذیه صحیح داشتم.

چند وعده در روز غذا می‌خوری؟
اگر در شرایط آماده‌سازی برای مسابقه نباشم ۵ تا ۷وعده و اگر خود را برای مسابقات آماده کنم ۷ تا ۱۱وعده غذا می‌خورم.

این وعده‌های غذایی سنگین هستند؟
معمولا پنج پرس برنج و سیب زمینی آبپز و سفیده تخم مرغ را در برنامه غذایی‌ام دارم.

شهرت چطور است؟ به هر حال در حال حاضر یکی از معروف‌ترین‌ها در فضای مجازی هستی.
شهرت من یک شبه نبود و در چند دوره زمانی مختلف اتفاق افتاد. فاز اول که بسیار ناراحت‌کننده بود. عکس من را در فضای مجازی به عنوان اراذل و اوباش پخش کردند و متاسفانه کانال‌های مختلف هم برای عضوگیری هر لحظه خبر می‌زدند؛ لحظه دستگیری اراذل و اوباش معروف ایران که ۲۰دقیقه دیگر از کانال پاک خواهد شد! خودم تحریک می‌شدم و می‌رفتم ببینم چی هست. فاز دوم شهرت با جلاد داعش شروع شد که خیلی بد بود. من از داعش متنفرم ولی در آن دوره زمانی من را به‌عنوان جلاد داعش معرفی کردند.

فاز سوم که بیشتر از طرف طرفدارهایم بود اعلام کردند که سجاد غریبی از داعش متنفر است و برای اعزام به سوریه ثبت‌نام کرده است. آخری هم لقب هالک ایرانی بود که شبکه‌های خارجی این عنوان را برای من انتخاب کردند.

هالک ایران مردان آهنین عکس سجاد غریبی عکس پرورش اندام پاورلیفتینگ بیوگرافی سجاد غریبی اینستاگرام سجاد غریبی

حالا برای اعزام به سوریه ثبت‌نام کرده‌ای؟
در مورد سوریه هیچ جا صحبت نکردم. فقط گفتم که مدافع و سرباز کشورم هستم. هرجا منافع کشورم در خطر باشد به عنوان یک سرباز دفاع خواهم کرد.

از اینکه ب می‌گویند هالک، راضی هستی؟
خودم دوست دارم لقب‌های ایرانی به من بدهند ولی هالک را مجبورم دوست داشته باشم. (باخنده) به دیدگاه آنها هم که این لقب را دادند احترام می‌گذارم.

گفتی ابتدا شهرت بد داشتی و به عنوان اراذل اوباش معروف شدی اهل دعوا هم هستی؟
به هیچ وجه؛ از بچگی از خالکوبی و لات بازی و این کارها متنفر بودم.

تا چه مقطعی درس خواندی؟
مدرک کارشناسی بازرگانی را از دانشگاه آزاد بوشهر گرفتم.

برای بازی در فیلم هم پیشنهاد داشتی؟
برای بازی در گشت ارشاد دو دعوت شدم که رد کردم. در حال حاضردر گیر بازی در یک تیزر هستم که نقش یک تکاور را بازی می‌کنم، برای همین بسیار این پروژه وقت‌گیر است و به کار دیگری نمی‌رسم.

برای بازی در این تیزر قرارداد بستی؟
کارگردان یکی از دوستان نزدیکم است و توافقی کار را انجام دادیم ولی از پاییز برنامه‌ام این است به تهران بیایم و حتما برای کارهایم قرارداد خواهم بست.

اینستاگرام سجاد غریبی بیوگرافی سجاد غریبی پاورلیفتینگ عکس پرورش اندام عکس سجاد غریبی مردان آهنین هالک ایران


ادامه مطلب ...

صفتی شایع بین مردم که امام سجاد (ع) از آن بیزار است!

همچنین در قطعه سوم از دعای سی ام حضرت به صفتی اشاره می نمایند که امروز به شدت در بین مردم کشورمان در حال گسترش است و امام از خدا می خواهند از این صفت به دور باشند…

 صحیفه سجادیه کتاب ارزشمندی است که دعاهای امام سجاد (ع) را در بر دارد و به اخت القرآن و زبور آل محمد (ص) معروف است. امام سجاد (ع) در قالب دعا سیره و سبک زندگی را به شیعیان و همه مردم عالم می آموزد. در بین این ادعیه به مسائل اقتصادی نیز اشاره شده است. از جمله مطالب اقتصادی موجود در صحیفه می توان به دعا به هنگام درخواست حاجت ها؛ دعا به هنگامی که روزی بر امام تنگ می شد؛ دعا برای کمک گرفتن برای پرداخت دین؛ دعا برای طلب باران؛ رازق بودن خداوند؛ اسراف؛ فقر؛ دِین؛ قحطی؛ زکات و قیمت کالاها اشاره نمود.
از آنجا که اقتصاد، تعامل فعالیت روزانه انسان هاست، موضوع مناسبی برای اجرای اهداف تربیتی و آموزه های اخلاقی به شمار می رود. از دیدگاه صحیفه سجادیه، نظام اقتصادی مناسب، نظامی نیست که تنها درصدد رفع نیازهای بشر باشد و با فراهم شدن آنها، کار خود را تمام شده انگارد، بلکه رفع نیازها در جهت بندگی و عبادت خداست.
حضرت در دعاهای مختلف این کتاب به موضوع پرهیز از اسراف اشاره می نمایند که نشان می دهد چقدر این مساله حائز اهمیت است و متاسفانه در بین ما کمتر به آن توجه می شود.
در قطعه هفتم از دعای هشتم صحیفه سجادیه می خوانیم:
«(اللهم) و نعوذ بک من تناول الاسراف، و من فقدان الکفاف.»
«(بار خدایا) به تو پناه می آورم از اسراف کردن و نداشتن معاش به مقدار نیاز.»
                                                                                                                  ***
سه نکته:
* صفتی شایع در بین مردم که امام سجاد (ع) از آن بیزار است!

همچنین در قطعه سوم از دعای سی ام حضرت به صفتی اشاره می نمایند که امروز به شدت در بین مردم کشورمان در حال گسترش است و امام از خدا می خواهند از این صفت به دور باشند:
«… و به لطفت از ولخرجی بازم دار، و روزیم را از راه های حلال روان ساز، وخرج کردنم را در کارهای خیر قرار ده…»

** برادر این نان را می شود خورد!؟
محل استقرار بهداری و درمانگاه لشکر در سمت راست ورودی پادگان، نزدیک چادر فرماندهی بود. در چادر بودم که از بیرون چادر کسی مرا به اسم صدا کرد. بیرون که آمدم آقا مهدی را جلو چادر تدارکات بهداری دیدم. سر گونی را با یک دست گرفته بود و با دست دیگرش لای نان خورده ها را می گشت. تا آخر قضیه را خواندم. سلام کردم، جواب سلامم را داد و تکه نانی را از گونی بیرون آورد و به من نشان داد و گفت:
– برادر رحمان! این نان را می شود خورد؟!
– بله، آقا مهدی می شود.
دوباره دست در گونی کرد و تکه نان دیگری را از داخل گونی بیرون آورد.
– این را چطور؟ آیا این را هم می شود استفاده کرد؟
من سرم را پایین انداختم. چه جوابی می توانستم بدهم؟ آقا مهدی ادامه داد:
– الله بنده سی(۱)… پس چرا کفران نعمت می کنید؟ آیا هیچ می دانید که این نانها با چه مصیبتی از پشت جبهه به اینجا می رسد؟ هیچ می دانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا حداقل ده تومان است؟ چه جوابی دارید که به خدا بدهید؟
بدون آنکه چیز دیگری بگوید سرش را به زیر انداخت و از چادر تدارکات دور شد و مرا با وجدان بیدار شده ام تنها گذاشت. (کتاب «خداحافظ سردار»، صفحه ۲۵)
(۱) تکیه کلام شهید باکری به معنی «بنده خدا»

*** دوگانگی عجیب رفتاری در بین اغلب شیعیان!
مساله اسراف غیر از شرعی بودن یک موضوع عقلی نیز به شمار می رود. و تعجب اینجاست که ما با وجود حجت عقلی و شرعی و تاکید فراوان قرآن و روایات بسیار باز هم نسبت به اسراف در همه امور بی تفاوت هستیم! در ادارات به راحتی اقلام اداری اسراف می شود، در منازل آب را بدون دلیل یا به بهانه غلط پاکی و نجسی هدر می دهیم، در پوشاک و خوراک و غیره اسراف و ولخرجی بی داد می کند… و بعد ادعای شیعه بودن داریم! به راستی این دوگانگی چگونه قابل هضم است!؟


ادامه مطلب ...

احادیث و جملات ناب از امام سجاد ، سیدالساجدین (ع)

انسان باید متوجه این واقعیت‏باشد که نوع معاشرت با همسایگان، در روح و روانش اثر مى‏گذارد. امام سجاد (َع)

سروران مردم در دنیا، سخاوتمندان و در آخرت، پرهیزگاران هستند.امام سجاد (َع)

بد برادرى است که در وقت توانگرى به تو توجه دارد و در وقت نیازمندى از تو مى‏برد .امام سجاد (َع)

سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهی می‌باشد و از سختی‌ها صحرای محشر در امان است:

اوّل آن که در کارگشایی و کمک به نیازمندان و درخواست کنندگان دریغ ننماید.

دوّم آن که قبل از هر نوع حرکتی بیندیشد که کاری را که می‌خواهد انجام دهد یا هر سخنی را که می‌خواهد بگوید آیا رضایت و خوشنودی خداوند در آن است یا مورد غضب و سخط او می‌باشد.

سوّم قبل از عیب جویی و بازگویی عیب دیگران، سعی کند عیب‌های خود را برطرف نماید. امام سجاد (َع)

سه چیز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشتن زبان از بدگویی و غیبت مردم، خود را مشغول به کارهایی کردن که برای آخرت و دنیای انسان مفید باشد و همیشه بر خطاها و اشتباهات خود ناراحت باشد. امام سجاد (َع)

هرکس دارای چهار خصلت باشد، ایمانش کامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ملاقات می‌کند که از او راضی و خوشنود است:

خصلت خود نگهداری و تقوای الهی به طوری که به تواند بدون توقّع و چشم داشتی، نسبت به مردم خدمت نماید.

راست گویی و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگی.

حیا و پاکدامنی نسبت به تمام زشتی‌های شرعی و عرفی.

خوش اخلاقی و خوش برخوردی با نزدیکان و خانواده خود. امام سجاد (ع)

ای فرزند آدم، تا آن زمانی که در درون خود واعظ و نصیحت کننده‌ای دلسوز داشته باشی و در تمام امور بررسی و محاسبه کارهایت را اهمیّت دهی و در تمام حالات ـ از عذاب الهی ـ ترس و خوف داشته باش؛ در خیر و سعادت خواهی بود. امام سجاد (َع)

حقّی که شکم بر تو دارد این است که آن را ظرف چیزهای حرام ـ چه کم و چه زیاد ـ قرار ندهی و بلکه در چیزهای حلال هم صرفه جویی کنی و به مقدار نیاز استفاده نمایی. امام سجاد (َع)

کسی که مشتاق بهشت باشد در انجام کارهای نیک، سرعت و عجله می‌نماید و شهوات را زیر پا می‌گذارد و هرکس از آتش قیامت هراسناک باشد به درگاه خداوند توبه می‌کند و از گناهان و کارهای زشت دوری می‌جوید. امام سجاد (َع)

دست نیاز به سوی مردم دراز کردن، سبب ذلّت و خواری در زندگی و در معاشرت خواهد بود و نیز موجب از بین رفتن حیا و ناچیز شدن شخصیت خواهد گشت به طوری که همیشه احساس نیاز و تنگ دستی نماید و هرچه کمتر به مردم رو بیندازد و کمتر درخواست کمک نماید بیشتر احساس خودکفایی و بی‌نیازی خواهد داشت. امام سجاد (َع)

سعادت و خوشبختی انسان در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است. امام سجاد (َع)

در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ ولی در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزکاران خواهند بود. امام سجاد (ع)

هر کس برای رضا و خوشنودی خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند می‌گرداند. امام سجاد (َع)

هرکس به دیدار دوست و برادر خود برود و برای رضای خداوند او را زیارت نماید به امید آن که به وعده‌های الهی برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشایعت خواهند کرد، همچنین مورد خطاب قرار می‌گیرد که از آلودگی‌ها پاک شدی و بهشت گوارایت باد. پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه کند مورد رحمت قرار خواهد گرفت. امام سجاد (َع)

چنانچه شخصی تو را بدگویی کند و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهی و پوزش او را پذیرا باش. امام سجاد (َع)

تعجّب دارم از کسی که نسبت به تشخیص خوب و بد خوراکش اهتمام می‌ورزد که مبادا ضرری به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و دیگر کارهایش اهمیّت نمی‌دهد و نسبت به مفاسد دنیایی، آخرتی، روحی، فکری، اخلاقی و… بی‌تفاوت است. امام سجاد (َع)

هرکس انسان گرسنه‌ای را طعام دهد خداوند او را از میوه‌های بهشت اطعام می‌نماید و هر که تشنه‌ای را آب دهد خداوند از چشمه گوارای بهشتی سیرآبش می‌گرداند و هرکس برهنه‌ای را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتی خواهد پوشاند. امام سجاد (َع)

به وسیله عقل ناقص و نظریه‌های باطل و مقایسات فاسد و بی‌اساس نمی‌توان احکام و مسایل دین را به دست آورد؛ بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعی دین، تسلیم محض می‌باشد؛ پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافی در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد، خوشبخت خواهد بود و شخصی که با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاک می‌گردد. امام سجاد (َع)

دنیا همچون نیمه خواب (چرت) است و آخرت بیداری می‌باشد و ما در این میان رهگذر، بین خواب و بیداری به سر می‌بریم. امام سجاد (َع)

از سعادت مرد آن است که در شهر خود کسب و تجارت نماید و شریکان و مشتریانش افرادی صالح و نیکوکار باشند، و نیز دارای فرزندانی باشد که کمک حال او باشند. امام سجاد (ع)

هر آیه‌ای از قرآن، خزینه‌ای از علوم خداوند متعال است، پس هر آیه را که مشغول خواندن می‌شوی، در آن دقّت کن که چه می‌یابی. امام سجاد (َع)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهی می باشد و از سختی ها صحرای محشر در امان است:

اوّل آن که در کارگشایی و کمک به نیازمندان و درخواست کنندگان دریغ ننماید.

دوّم آن که قبل از هر نوع حرکتی بیندیشد که کاری را که می خواهد انجام دهد یا هر سخنی را که می خواهد بگوید آیا رضایت و خوشنودی خداوند در آن است یا مورد غضب و سخط او می باشد.

سوّم قبل از عیب جویی و بازگویی عیب دیگران، سعی کند عیب های خود را برطرف نماید. (۱)

سخنان امام سجاد زندگینامه امام سجاد احادیث امام سجاد

امام سجاد علیه السلام فرمود:

سه چیز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشتن زبان از بدگویی و غیبت مردم، خود را مشغول به کارهایی کردن که برای آخرت و دنیای انسان مفید باشد و همیشه بر خطاها و اشتباهات خود ناراحت باشد. (۲)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

هرکس دارای چهار خصلت باشد، ایمانش کامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتی خداوند را ملاقات می کند که از او راضی و خوشنود است:

۱ ـ خصلت خود نگهداری و تقوای الهی به طوری که به تواند بدون توقّع و چشم داشتی، نسبت به مردم خدمت نماید.

۲ ـ راست گویی و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگی.

۳ ـ حیا و پاکدامنی نسبت به تمام زشتی های شرعی و عرفی.

۴ ـ خوش اخلاقی و خوش برخوردی با نزدیکان و خانواده خود. (۳)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

ای فرزند آدم، تا آن زمانی که در درون خود واعظ و نصیحت کننده ای دلسوز داشته باشی و در تمام امور بررسی و محاسبه کارهایت را اهمیّت دهی و در تمام حالات ـ از عذاب الهی ـ ترس و خوف داشته باش؛ در خیر و سعادت خواهی بود. (۴)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

حقّی که شکم بر تو دارد این است که آن را ظرف چیزهای حرام ـ چه کم و چه زیاد ـ قرار ندهی و بلکه در چیزهای حلال هم صرفه جویی کنی و به مقدار نیاز استفاده نمایی. (۵)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

کسی که مشتاق بهشت باشد در انجام کارهای نیک، سرعت و عجله می نماید و شهوات را زیر پا می گذارد و هرکس از آتش قیامت هراسناک باشد به درگاه خداوند توبه می کند و از گناهان و کارهای زشت دوری می جوید. (۶)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

دست نیاز به سوی مردم دراز کردن، سبب ذلّت و خواری در زندگی و در معاشرت خواهد بود و نیز موجب از بین رفتن حیا و ناچیز شدن شخصیت خواهد گشت به طوری که همیشه احساس نیاز و تنگ دستی نماید و هرچه کمتر به مردم رو بیندازد و کمتر درخواست کمک نماید بیشتر احساس خودکفایی و بی نیازی خواهد داشت. (۷)

سخنان امام سجاد زندگینامه امام سجاد احادیث امام سجاد

امام سجاد علیه السلام فرمود:

سعادت و خوشبختی انسان در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است. (۸)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

در این دنیا سرور مردم، سخاوتمندان هستند؛ ولی در قیامت سیّد و سرور مردم، پرهیزکاران خواهند بود. (۹)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

هر کس برای رضا و خوشنودی خداوند ازدواج نماید و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند می گرداند. (۱۰)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

هرکس به دیدار دوست و برادر خود برود و برای رضای خداوند او را زیارت نماید به امید آن که به وعده های الهی برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشایعت خواهند کرد، همچنین مورد خطاب قرار می گیرد که از آلودگی ها پاک شدی و بهشت گوارایت باد. پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه کند مورد رحمت قرار خواهد گرفت. (۱۱)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

چنانچه شخصی تو را بدگویی کند و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهی و پوزش او را پذیرا باش. (۱۲)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

تعجّب دارم از کسی که نسبت به تشخیص خوب و بد خوراکش اهتمام می ورزد که مبادا ضرری به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و دیگر کارهایش اهمیّت نمی دهد و نسبت به مفاسد دنیایی، آخرتی، روحی، فکری، اخلاقی و… بی تفاوت است. (۱۳)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

هرکس انسان گرسنه ای را طعام دهد خداوند او را از میوه های بهشت اطعام می نماید و هر که تشنه ای را آب دهد خداوند از چشمه گوارای بهشتی سیرآبش می گرداند و هرکس برهنه ای را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتی خواهد پوشاند. (۱۴)

سخنان امام سجاد زندگینامه امام سجاد احادیث امام سجاد

امام سجاد علیه السلام فرمود:

به وسیله عقل ناقص و نظریه های باطل و مقایسات فاسد و بی اساس نمی توان احکام و مسایل دین را به دست آورد؛ بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعی دین، تسلیم محض می باشد؛ پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافی در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد، خوشبخت خواهد بود و شخصی که با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاک می گردد. (۱۵)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

دنیا همچون نیمه خواب (چرت) است و آخرت بیداری می باشد و ما در این میان رهگذر، بین خواب و بیداری به سر می بریم. (۱۶)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

از سعادت مرد آن است که در شهر خود کسب و تجارت نماید و شریکان و مشتریانش افرادی صالح و نیکوکار باشند، و نیز دارای فرزندانی باشد که کمک حال او باشند. (۱۷)

امام سجاد علیه السلام فرمود:

هر آیه ای از قرآن، خزینه ای از علوم خداوند متعال است، پس هر آیه را که مشغول خواندن می شوی، در آن دقّت کن که چه می یابی. (۱۸)


پی نوشتها:

۱ـ تحف العقول: ص۲۰۴

۲ ـ تحف العقول: ص ۲۰۴

۳ ـ مشکاه الانوار: ص ۱۷۲

۴ ـ مشکاه الانوار: ص ۲۴۶

۵ ـ تحف العقول: ص ۱۸۶

۶ ـ تحف العقول: ص ۲۰۳

۷ ـ تحف العقول: ص ۲۱۰

۸ ـ تحف العقول: ص۲۰۱

۹ ـ مشکاه الانوار: ص ۲۳۲

۱۰ ـ مشکاه الانوار: ص ۱۶۶

۱۱ ـ مشکاه الانوار: ص ۲۰۷

۱۲ ـ مشکاه الانوار: ص ۲۲۹

۱۳ ـ أعیان الشّیعه: ج ۱، ص ۶۴۵

۱۴ ـ مستدرک الوسایل: ج ۷، ص ۲۵۲، ح ۸

۱۵ ـ مستدرک الوسایل: ج ۱۷، ص ۲۶۲، ح ۲۵

۱۶ ـ تنبیه الخواطر، معروف به مجموعه ورّام: ص ۳۴۳، س ۲۰

۱۷ ـ وسایل الشیعه: ج ۱۷، ص ۶۴۷، ح ۱

۱۸ ـ مستدرک الوسایل: ج ۴، ص ۲۳۸، ح ۳


ادامه مطلب ...

دعای امام سجاد برای رفع غم و اندوه

[ad_1]
مفیدستان:
دعای امام سجاد برای رفع غم و اندوه

دعای زیبای امام سجاد برای رفع غم و اندوه

 

در این مطلب دعای زیبایی از امام چهارم، حضرت زین العابدین را برای شما دوستان عزیز جهت رفع غم واندوه به همراه معنی آورده ایم. امیدوارم همه لحظات زندگیتان سرشار از آرامش و شادی باشد

 

وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی اسْتِکْشَافِ الْهُمُوم :ِ

 

یَا فَارِجَ الْهَمِّ، وَ کَاشِفَ الْغَمِّ، یَا رَحْمَانَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْرُجْ هَمِّی، وَ اکْشِفْ غَمِّی. یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا صَمَدُ یَا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ، اعْصِمْنِی وَ طَهِّرْنِی، وَ اذْهَبْ بِبَلِیَّتِی.

 

وَ اقْرَأْ آیَةَ الْکُرْسِیِّ وَ الْمُعَوِّذَتَیْنِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، وَ قُلْ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ، وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ، وَ کَثُرَتْ ذُنُوبُهُ، سُؤَالَ مَنْ لَا یَجِدُ لِفَاقَتِهِ مُغِیثاً، وَ لَا لِضَعْفِهِ مُقَوِّیاً، وَ لَا لِذَنْبِهِ غَافِراً غَیْرَکَ، یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ أَسْأَلُکَ عَمَلًا تُحِبُّ بِهِ مَنْ عَمِلَ بِهِ، وَ یَقِیناً تَنْفَعُ بِهِ مَنِ اسْتَیْقَنَ بِهِ حَقَّ الْیَقِینَ فِی نَفَاذِ أَمْرِکَ.

 

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْبِضْ عَلَى الصِّدْقِ نَفْسِی، وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْیَا حَاجَتِی، وَ اجْعَلْ فِیمَا عِنْدَکَ رَغْبَتِی شَوْقاً إِلَى لِقَائِکَ، وَ هَبْ لِی صِدْقَ التَّوَکُّلِ عَلَیْکَ.

 

أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِ کِتَابٍ قَدْ خَلَا، وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ کِتَابٍ قَدْ خَلَا، أَسْأَلُکَ خَوْفَ الْعَابِدِینَ لَکَ، وَ عِبَادَةَ الْخَاشِعِینَ لَکَ، وَ یَقِینَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ، وَ تَوَکُّلَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْکَ. اللَّهُمَّ اجْعَلْ رَغْبَتِی فِی مَسْأَلَتِی مِثْلَ رَغْبَةِ أَوْلِیَائِکَ فِی مَسَائِلِهِمْ، وَ رَهْبَتِی مِثْلَ رَهْبَةِ أَوْلِیَائِکَ، وَ اسْتَعْمِلْنِی فِی مَرْضَاتِکَ عَمَلًا لَا أَتْرُکُ مَعَهُ شَیْئاً مِنْ دِینِکَ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ.

 

اللَّهُمَّ هَذِهِ حَاجَتِی فَأَعْظِمْ فِیهَا رَغْبَتِی، وَ أَظْهِرْ فِیهَا عُذْرِی، وَ لَقِّنِّی فِیهَا حُجَّتِی، وَ عَافِ فِیهَا جَسَدِی. اللَّهُمَّ مَنْ أَصْبَحَ لَهُ ثِقَةٌ أَوْ رَجَاءٌ غَیْرُکَ، فَقَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَنْتَ ثِقَتِی وَ رَجَائِی فِی الْأُمُورِ کُلِّهَا، فَاقْضِ لِی بِخَیْرِهَا عَاقِبَةً، وَ نَجِّنِی مِنْ مَضَلَّاتِ الْفِتَنِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ الْمُصْطَفَى وَ عَلَى آلِهِ الطَّاهِرِین.َ

دعای امام سجاد برای رفع غم و اندوه

نیایش آن حضرت در طلب از میان بردن غم‌ها

 

ای غمگسار و ای اندوه زدا، ای بخشنده در این جهان و آن جهان و مهربان در هر دو سرا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست. اندوهم را ببَر و غمم را از میان بردار.

 

ای یگانه، ای یکتا، ای کسی که همگان نیاز خود پیش تو آورند، ای آن که نزاده‌ای و زاده نشده‌ای و هیچ کس همتای تو نیست، مرا از بدی‌ها نگاه دار و از گناه پاکیزه بدار و گرفتاری‌ام را برطرف گردان.

 

خدایا، من اینک مانند کسی هستم که سخت نیازمند گردیده و نیرو و توانش رو به ضعف نهاده و گناهانش فراوان شده است؛ همچون کسی که جز تو برای درمانِ نیاز خود فریادرسی نمی‌بیند، و برای ضعف خود نیرو دهنده‌ای، و برای گناهانش آمرزنده‌ای.

 

ای صاحب بزرگی و بزرگواری، از تو می‌خواهم که مرا به کاری توفیق دهی که هر کس آن را انجام دهد، تو دوستش می‌داری، و یقینی ببخشی که هر کس در جریان نافذ بودن فرمانت به حقیقتِ آن یقین برسد، از آن بهره‌مند شود.

 

خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست و مرا بر صدق و راستی بمیران، و رشته‌ی نیازم را از دنیا بگسل، و مرا تنها به چیزی که نزد توست راغب گردان، تا از سَرِ شوق دیدار تو را خواهم، و چنان کن که به راستی بر تو توکل نمایم.

 

من خواهانِ بهترین تقدیری هستم که برایم رقم زده‌ای، و از سرنوشت بدی که پیش از این مقدّر فرموده‌ای، به تو پناه می‌برم. من از تو ترسِ عبادت پیشگاه و طاعتِ خاشعان و یقینِ توکل کنندگان و توکلِ مؤمنان را می‌خواهم.

 

خدایا، چنان که رغبت من به درخواست کردن از تو، همچون رغبت اولیای تو باشد هنگامِ خواهش، و آن گونه از تو بیمناک باشم که دوستان تو از تو بیمناک‌اند، و مرا در راه خشنودی خود چنان به کار دار که چیزی از احکام دین تو را به سبب ترس از آفریدگانت فرو نگذارم.

 

خدایا، نیاز من این است. پس شوق مرا برای رسیدن به آن فراوان کن، و عذر و بهانه‌ام را در این خواسته آشکار نما، و حجّت مرا در آن به من بفهمان، و جسمم را در طلبش به سلامت دار.

 

خدایا، هر کس به غیر تو امید و اطمینانی داشته باشد، اعتماد و امید من در همه‌ی کارها به توست. پس برای من چیزی را مقدّر کن که سرانجامش از همه نیکوتر است، و مرا از فتنه‌های گمراه کننده رهایی بخش، ای مهربان‌ترینِ مهربانان.

 

و خدای تعالی درود فرستد بر سرور ما محمد، فرستاده‌ی برگزیده ی خدا، و خاندان پاکیزه‌ی او.

 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

ذکر یونسیه این ذکر شریف اثر بسیار عجیبی در رفع غم و ذکر یونسیه ، ذکری برای رفع غم و اندوه ، رفع غم ، عذاب ، حضرت یونس ذکر یونسیه این ذکر تاثیر لاحول و لا قوه الا بالله در رفع غم و اندوهتاثیر ذکرلاحول و لا قوه الا بالله در رفع غم و اندوه امام صادق ع فرموده است هرگاه دعا برای گرفتن حاجت و رفع مشکلات امیرالمومنین امام …برای هر مطلب شرعی برای هر مطلب شرعی جزیی باشد یا کلی به تجربه رسیده است و آن این که ذکر آرام بخش، دعای آرامش اعصابدعا برای آرامش اعصاب و …ذکر آرام بخشدعای آرامش اعصابدعاهای آرامبخشدعاهای آرامش بخشذکرهای آرامبخشذکرهای پرتویى از سیره و سیماى امام سجاد علیه السلام آکاامام سجادع سه سال پیش از شهادت امام علىعلیه السلاممتولّد گردید پرتویى از سیره و ایه و دعا برای رفع کدورت زن وشوهراگر بین زن و شوهری اختلاف باشد به نیت مهر و محبت و رفع کدورت یک بار صلوات فرستاده و دعاهایی برای گشایش در کارهای روزمرهدعای رفع گرفتاری دعای رفع غم و اندوه دعای رفع مشکلدعای برآورده شدن حاجتدعای گشایش دعا برای رفع گرفتاری دعا و راز امام سجاد ع در دعای صحیفة سجادیه فرموده اند که هر گاه اندوه و گرفتاری دنیا به شما هزار و سیصد نکته درباره قرآن هزار و سیصد نکته درباره قرآن عباس عزیزی مقدمه‏ فصل اول قرآن در کلام بزرگان متن عربی دعای معراج همراه با ترجمه فارسی و شرح …متن عربی دعای معراج همراه با ترجمه فارسی و شرح در ادامه مطلب از رسول اکرم منقول است ذکر یونسیه این ذکر شریف اثر بسیار عجیبی در رفع غم و اندوه دارد ذکر یونسیه ، ذکری برای رفع غم و اندوه ، رفع غم ، عذاب ، حضرت یونس ذکر یونسیه این ذکر شریف تاثیر «لاحول و لا قوه الا بالله» در رفع غم و اندوه تاثیر ذکر«لاحول و لا قوه الا بالله» در رفع غم و اندوه امام صادق ع فرموده است «هرگاه از دعا برای گرفتن حاجت و رفع مشکلات امیرالمومنین امام علی ع برای هر مطلب شرعی برای هر مطلب شرعی جزیی باشد یا کلی به تجربه رسیده است و آن این که سوره حمد ذکر آرام بخش، دعای آرامش اعصابدعا برای آرامش اعصاب و روان آکا ذکر آرام بخشدعای آرامش اعصابدعاهای آرامبخشدعاهای آرامش بخشذکرهای آرامبخشذکرهای آرام پرتویى از سیره و سیماى امام سجاد علیه السلام آکا امام سجادع سه سال پیش از شهادت امام علىعلیه السلاممتولّد گردید پرتویى از سیره و سیماى ایه و دعا برای رفع کدورت زن وشوهر اگر بین زن و شوهری اختلاف باشد به نیت مهر و محبت و رفع کدورت یک بار صلوات فرستاده و سوره نساء را دعاهایی برای گشایش در کارهای روزمره دعای رفع گرفتاری دعای رفع غم و اندوه دعای رفع مشکلدعای برآورده شدن حاجتدعای گشایش کار دعا برای رفع گرفتاری دعا و راز و امام سجاد ع در دعای صحیفة سجادیه فرموده اند که هر گاه اندوه و گرفتاری دنیا به شما روی آورد اشعار فاطمی پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد ص رحلت جانگداز آخرین پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله بر تمامی مسلمانان جهان هزار و سیصد نکته درباره قرآن هزار و سیصد نکته درباره قرآن عباس عزیزی مقدمه‏ فصل اول قرآن در کلام بزرگان‏ بخش اول


ادامه مطلب ...

محسنات لفظی در کلام امام رضا و امام سجاد (ع)

[ad_1]

نویسندگان: مصطفی اسفندیاری (فقیه)، (1)
حسن عبداللهی (2)
علیرضا نادریان لایین (3)
 


چکیده

کلام امامان معصوم (علیهم السلام) در کنار معانی والای انسانی که نشان از روحیه‌ی متعالی و اندیشه‌ی اسلامی ایشان دارد، مملو از واژگان و ترکیب‌های زیبا و تأمّل‌برانگیزند که روح آدمی را جلا می‌دهند. بیان ظرافت‌های بلاغی در کلام این بزرگان، امری ضروری است. از این روی شرح و بسط این موضوع از تکالیف مهم دانسته شده و در نوشتار حاضر به موازنه‌ی محسنات لفظی در کلام امام رضا و امام سجاد (علیهما السلام) همت گماشته شده است تا توانایی این بزرگواران برای مخاطب آشکار شود. آن بزرگواران سخنان و نصایح گهربار خویش و مبادی اسلام و ارزش‌های اخلاقی را در قالب سخنانی مملو از تصاویر بدیعی بیان کرده و صنعت‌های لفظی مختلفی چون جناس، سجع و ... را به کار گرفته‌اند تا بر عمق معنی و تأثیرگذاری کلام خویش بیافزایند و تأثیر و زیبایی آن را دوچندان کنند، بی‌آنکه از عمق و معانی دینی ذره‌ای بکاهند.
در این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای نگارش یافته، سعی بر آن است به موازنه‌ی نمونه‌هایی از محسنات لفظی سخنان این دو امام (علیه السلام) که در کنار معانی والا و ترکیب‌های بی‌نظیر در پوشش صنایع بدیع جای گرفته‌اند و از طبع دلکش ایشان برآمده است، پرداخته شود.

مقدمه

کلام امامان معصوم (علیهم السلام) از عمق مباحث قرآنی و دینی و مطالب اخلاقی ناب اسلامی نشئت می‌گیرد، بدین لحاظ، تأثیر والایی بر خواننده دارد. همین امر باعث شده است از دیرباز، به نسخه‌ی شفابخش برای امور معنوی و اخلاقی جامعه‌ی اسلامی تبدیل شوند و راهنمایی‌هایشان سکان‌دار کشتی اخلاق بشریت در هجمه‌های مکرر فرهنگ‌های بیگانه شود. صحت این سخن زمانی آشکارتر می‌شود که به پژوهش در سخنان این بزرگان پرداخته شود. از دیگر سو، بیان این نکته نیز شایان اهمیت است که کتاب‌هایی چون نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه در کنار اینکه نمونه‌ی ممتازی در زمینه‌ی هدایت بشر به سوی رویه‌ی صحیح زندگی به شمار می‌روند، از نظر ادبی نیز در جایگاه والایی قرار دارند.
از نظر بلاغت و قوت بیانی، تمجیدهای فراوانی از سخنان امامان معصوم (علیهم السلام) شده است، تا آنجا که بزرگان ادب، درباره‌ی کلام حضرت علی (علیه السلام) گفته‌اند: «بالاتر از سخن بنده و پایین‌تر از سخن خداست» (مطهری، 1372: 358).
تمام این گفته‌ها در پی اثبات یک نتیجه‌اند و آن اینکه اهمیت سخن بزرگان تنها از نظر صبغه‌ی دینی، نصیحت‌گونه و از جنس هدایت بشری نبوده، بلکه از نظر ادبی و بلاغی نیز در درجه‌ی بالایی قرار دارند، در حدی که جزو نوادر بی‌بدیل ادبیات عربی و دینی به شمار می‌روند.
همین نکته، نگارندگان را ترغیب کرد تا از رهگذر این مقاله به پژوهش درباره‌ی سخنان امامان معصوم (علیهم السلام) بپردازند.
پژوهش پیرامون فنون بلاغی، در ابتدا منحصر به قرآن و زیبایی‌های ادبی آن بود. ابوزکریا یحیی‌بن زیاد کوفی، مشهور به فراء در کتابش معانی‌القرآن به بررسی آرایه‌های ادبی قرآن پرداخت. این جریان ادامه داشت تا اینکه نوبت به افرادی چون جاحظ در کتاب البیان و التبیین و ابن المعتز در کتاب معروفش البدیع می‌رسد. بدون شک پژوهش پیرامون علم بدیع و محسنات لفظی در بلاغت عربی ادامه داشته و خواهد داشت.
کتاب ترجمه و شرح اشعار منسوب به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و امامان معصوم (علیهم السلام) که توسط عالم گرانقدر، حسن عبداللهی، جمع‌آوری شده، دربردارنده‌ی بخشی از اشعار و خطبه‌های امام سجاد (علیه السلام) بوده که در درجه‌ی بالایی از مناجات است و نشان ارتباط عمیق میان بنده و پروردگار دارد. کتاب صحیفة الرضا (علیه السلام) نیز توسط استاد جواد قیومی‌اصفهانی گردآوری شده و مجموعه‌ی کاملی از دعاها و زیارت‌های امام (علیه السلام) است. مطالب این دو کتاب ارزشمند، جدا از بلاغت، در درجه‌ی بالایی از مناجات قرار دارند. علاوه بر آن، دربرگیرنده‌ی ارتباط عمیق میان بنده و پروردگار بوده و دارای مشخصه‌های اخلاقی، دینی و اجتماعی است.
با توجه به غنای این دو مجموعه، از نظر مضامین، کمال تجربه و ساخت بی‌نقص، بیان ارزش ادبی و فنی این دو در گرو زیبایی است که در بندهای این دو کتاب وجود دارد.
نگارندگان مقاله‌ی حاضر تلاش می‌کنند به واسطه‌ی شناسایی و موازنه‌ی آرایه‌های ادبی این دو منبع، به بررسی زیبایی‌های آنها بر اساس شواهد و به صورت موردی بپردازند. بنابراین در این مسیر پژوهشی خود به شیوه‌ی تحلیلی گام نهاده‌اند و پیرامون محسنات لفظی و اثر آن بر جان شنوندگان سخن می‌گویند.
این بررسی به بیان مهم‌ترین راه‌هایی که در ایجاد موسیقی نثر مؤثّرند مانند: سجع، موازنه و ... می‌پردازد. ویژگی این مقاله، در روش بررسی و هدفی است که دنبال می‌کند. روش کار، کتابخانه‌ای و بررسی توصیفی- تحلیلی موضوع با بهره‌گیری از مثال‌های ممتازی است که حاوی محسنات لفظی هستند، آنگاه در حد امکان به شرح مثال‌ها پرداخته می‌شود.
در مقاله‌ی پیش‌رو سعی بر این است تا از منابع مختلف و صحیح‌ترین نظریه‌ها، برای بیان زیبایی فنی مثال‌ها بهره گرفته شود و محسنات بدیعی با شواهد بلیغی از سخنان امام سجاد و امام رضا (علیه السلام) آراسته شود، ولی به جهت کوتاهی مجال، به شرح مختصری پیرامون آنها اکتفا می‌شود و بیشتر محسنات لفظی به صورت آماری بیان می‌شود. امیدواریم نوشتار حاضر راهی به سوی فهم کلام امامان معصوم (علیهم السلام) باشد و با توجه به اینکه پژوهش مستقلی در این زمینه انجام نشده است، پیش از بیان شواهد مثالی و کاربست صنایع بدیع لفظی در آن، به معرفی مختصری از علم بدیع پرداخته می‌شود تا مخاطب با اشراف کامل، ادامه‌ی مطالب را مورد مطالعه قرار دهد.

پیشینه

درباره‌ی امام سجاد و امام رضا (علیه السلام) تحقیقات و پژوهش‌های فراوانی صورت گرفته است که قابل شمارش نیست و مجالی برای بیان تک تک آنها وجود ندارد، امّا در زمینه‌ی بررسی اصول بلاغی و به خصوص موازنه‌ی محسنات لفظی در سخنان این دو بزرگوار، تاکنون هیچ تحقیق و پژوهش مستقلی صورت نگرفته که همین امر منجر شده است تا یکی از نوآوری‌های اصلی مقاله‌ی حاضر، موازنه و بررسی محسنات لفظی در کلام این دو بزرگوار باشد.
شایان ذکر است که موازنه‌ی حاضر تنها یک بیان صرف شواهد مثالی بدون تحلیل نیست، بلکه در این مقاله، از گذر بیان شواهد مثالی گوناگون در کلامِ هر دو امام معصوم (علیهما السلام)، بیان و تحلیل توان این دو بزرگوار در زمینه‌ی بلاغت عربی و چگونگی به کارگیری محسنات لفظی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است تا از این رهگذر ثابت شود که این بزرگواران در کنار قیادت دینی، در زمینه‌ی بلاغت و بیان عربی نیز یکه‌سوارانی بی‌بدیل بودند.

علم بدیع

دانشی است که به کمک آن، روش‌های زیبایی‌بخش کلام که سخن را زیبا و مقبول می‌سازند، شناخته می‌شوند، البته پس از رعایت مطابقت سخن با مقتضای حال و روشنی دلالت آن بر مراد، این روش‌ها در دو مجموعه دسته‌بندی می‌شوند: یک مجموعه به لفظ و آرایش آن و دیگری به معنا و زیباسازی آن برمی‌گردد. اولی را آرایه‌های لفظی و دومی را آرایه‌های معنوی می‌نامند (قزوینی، 1430ق: 287).
محسنات لفظی مربوط به زیباسازی لفظ بوده و نشانه‌ی آن این است که اگر لفظ به مرادف خود تغییر یابد، زیبایی آن از بین می‌رود، از جمله آرایه‌های لفظی: جناس، سجع، و ... هستند، این محسنات در کتاب‌های بدیعی، کمتر از محسنات معنوی‌اند (میدانی، 1416ق: 317).
نمونه‌های محسنات لفظی در کلام دو بزرگوار عبارت‌اند از:

اقتباس

به کارگیری قرآن کریم یا حدیث شریف در شعر و نثر را گویند. در متن به اینکه سخن از آن اوست، تصریح ندارد و مانعی نیست که لفظ اقتباس شده را به زیاده یا نقصان یا تقدیم و تأخیر تغییر دهد، چراکه قصد از این کار، نشان دادن مهارت و محکم کردن رابطه میان سخن گوینده و کلام اقتباس شده است (4) (تونانی، بی‌تا: 217).
نمونه‌های اقتباس در صحیفةالرضا عبارت‌اند از:
- سیدی و أن عرفتَ من عملی شیئاً وأشرکنی فی الرّحمة معهما و ارحمهُما کما ربیانی صغیرا (قیومی اصفهانی، 1378: 46).
- یا مُحیی العِظام و هی رَمیم و مُنشِئُها بعد الموت (همان: 48).
- اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و البِسه در عک الحصینه (همان: 54).
امام (علیه السلام) در این نمونه‌ها، از آیه‌ی 24 سوره‌ی اسراء (5) و آیه‌ی 78 سوره‌ی یس (6) و در مورد پایانی، از حدیث رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر اقتباس کرده‌اند.
نمونه‌های اقتباس در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- ما هذاالتقصیر و قد وخطک القتیر، ووافاک النذیر، و إلی الله المصیر (عبداللهی، 1383: 221).
- ستنقل من القصور، إلی ضیق القبور، و من دارالفناء إلی دارالجبور، کل نفسٍ ذائقةالموت (همان: 222).
- یا من یجیب دعا المضطر فی الظلم***یا کاشف الضُّرِّ و البلوی مع السَّقَم (همان: 236).
- فإنَّک مِنِّی یا علی موالفاً کهارون *** من موسی اخٌ لی و صاحب (همان: 176). (7)
امام (علیه السلام) در این نمونه‌‎ها، از آیات 28 و 185 سوره‌ی آل عمران (8) و آیه‌ی 62 سوره‌ی نمل (9) و حدیث رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره‌ی حضرت علی (علیه السلام) اقتباس کرده‌اند (ابن ابی‌الحدید المدائنی، 1998م: 3757).
در این صنعت بدیع به خاطر همگونی که بین کلام مدنظر گوینده و مطلب اقتباس‌شده پدید می‌آید، در شنونده، تلذذخاطر ایجاد می‌شود و کلام، بهتر در ذهن مخاطب جای می‌گیرد. چون معمولاً مطالب مورد اقتباس، از جمله مطالب مشهور و مقبول طبع مخاطبان است و همین عامه‌پسندبودن باعث تأثیر هرچه بیشتر کلام و زیباتر شدن سخن گوینده می‌شود.
اقتباس باعث تأثیر هرچه بیشتر کلام بر شنونده می‌شود. شواهد مثالی مربوط به امام سجاد و امام رضا (علیه السلام) از زیبایی بالایی برخوردار بوده و البته ظرافت‌های کلامی هر دو امام همام (علیه السلام) قابل تأمّل است.
در شواهد بالا، تسلط هر دو امام (علیه السلام) بر آیات قرآنی و توان بیانی، کاملاً آشکار بوده و این مهم از رهگذر شواهد بیان‌شده آشکار است.
سخنان امام رضا (علیه السلام) بیشتر حالت نصیحت‌گونه و با لطافت بیانی خاصی بوده؛ در حالی‌که سخن امام سجاد (علیه السلام) تاحد زیادی رسمی و تنبیه‌گونه است و به نوعی به طور مستقیم، عقلانیت فرد را هدف قرار داده‌اند. همین خطاب عقل‌گرایانه منجر به ایجاد نوعی خشونت در کلام ایشان شده، چراکه کلام، عاطفه‌ی کمتری دارد.

ترصیح

تقسیم سخن به قسمت‌های گوناگون و آوردن هر لفظ با موافق آن در وزن و روی و به سخنی دیگر، به کارگیری سجع‌های متوازی در کلام است (عبدالحمید، 2001م: 106).
نمونه‌های آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أللهم أشعِب به الصَّدع وارتق به الفَتق و أمِت به الجُور و أظهِر به العدل (قیومی اصفهانی، 1378: 54).
- اللّهم اعطِه فی نَفسهِ و أهلِه و ذُریته و أمَّته و جمیع رعیته ما تُقرٌ به عَینُه و تُسرُّبه نفسُه (همان: 70).
- إنَّهُ لا یذِل من والَیتَ و لا یعِّزُ من عادَیت یا مَن تفرَّد بالملک فلا نِدَّ له فی مَلکوت سُلطانه و توحَّدَ بالکبریاء فلا ضِدَّله فی جبروت شأنه (همان: 86).
نمونه‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- ماذا الرای العازب، و الرُّشد الغائب، و الأمل الکاذب، ستنُقَل من القُصور و ربّاتِ الخدور و الجذل و السرور، إلی ضیق القبور، و من دارالفناء إلی دارالحبور (عبداللهی، 1383: 222).
- فیا قلیل التحصیل و یا کثیر التعطیل، و یا ذالأمل الطویل، بناؤک للخَراب و أجلک إلی اقتراب (همان: 223).
- أُفٍ لدنیا، لا یرقی سلیمها و لا یصحُّ سقیمها و لایندمل کلومها، و عودها کاذبة و سهامها صائبة و آمالها خائبة (همان: 226). (10)
ترصیح، در واقع کاربرد متقارن سجع‌های متوازی است. پس در مجموعه سجع متوازی وارد می‌شود و این اشتراک الفاظ در وزن و قافیه بر غنای موسیقی کلام اثرگذار است. به خاطر تکلیف بالا، کاربرد ترصیع در شعر و نثر کم است، با این وجود، این آرایه در صحیفه امام رضا (علیه السلام) و کلام امام سجاد (علیه السلام) بدون تکلف و فراوانی وجود دارد و شاهد تأثیر موسیقایی و زیبایی آن در کلام هستیم.
در موازنه‌ی بین کلام این دو امام همام (علیهما السلام) این نکته قابل ذکر است که واژه‌های امام رضا (علیه السلام) از نرمی و همگونی بیشتری برخوردارند و این مهم، متأثر از شرایط محیطی و اجتماعی عصر عباسی بوده، البته این بدین معنا نیست که واژه‌های امام سجاد (علیه السلام) دشوار یا دارای غرابت استعمال‌اند، تنها نوع چینش واژگانی امام رضا (علیه السلام) روان‌تر بوده که این امر در کاربرد اسلوب‌ها، کلمه‌ها و لغت‌های حضرت آشکار است.

تشابه‌الاطراف

نوعی مراعات‌نظیر بوده، گویی سخن با آنچه با آغازش متناسب است، ختم شود (محمود یاسین، 1418ق: 139).
نمونه‌های آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- واجعَل لَه مِن لَدُنکَ علی عدُوِّک و عدوِّه سُلطاناً نصیرا (قیومی اصفهانی، 1378: 54)
- یعلَمُ ما یسرون و ما یعلنون فَسیکفیکَهمُ الله و هو السُّمیع البَصیر (همان: 156).
نمونه‌هایی از آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- اعتمادک علی الصحة والسلامة خُرقٌ، و سکونک إلی المال و الولد حمقٌ (عبداللهی، 1383: 229)

- فعقبی حلاوات الزمان مریرةٌ *** و إن عذُبت حیناً فحیناً خرابقُ (همان: 229). (11)

شواهد مثال در موارد بالا نمایانند و نیازی به بیان ندارند، امّا این نکته قابل ذکر است که در این صنعت بدیع، نوعی تشابه معنوی میان بندهای سخن وجود دارد و میان آغاز و پایان جمله ارتباط ایجاد می‌شود که با اندک دقتی در کلمه‌های آغازین و پایانی آشکار است. همین مسئله باعث زیبایی دوچندان کلام می‌شود. موضوع شایع در این آرایه، کاربرد آن در بازی با الفاظ است، به گونه‌ای که زیبایی آن متأثر از تداعی و ارتباط خاصی است که میان کلمه‌ها وجود دارد. در این مقطع، کلام امام سجاد (علیه السلام) صائب‌تر بوده، چراکه به نوعی، از صنعت بدیعی مذهب کلامی که نوعی صنعت بدیعی معنوی است، نیز بهره برده‌اند، هرچند کلام امام رضا (علیه السلام) نیز بار معنایی کاملی را افاده می‌کند، امّا کلام امام سجاد (علیه السلام) صلابت بیشتری داشته و عقلانی‌تر است. همین عقلانی‌بودن یکی از امتیازهای این صنعت بلاغی بوده که باعث جذابیت بیشتر کلام امام سجاد (علیه السلام) شده است.

تلمیح

اشاره به قصه یا شعری است بدون آنکه یادی از آن شود (تفتازانی، 1422ق: 92).
مقصود از این اشاره آن است که هرچه در ذهن دارد، نزد مخاطب تثبیت کند.
نمونه‌های آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- و بِوَصیه المُختار المُسمّی عندک بقسیم الجنّة و النّار (قیومی اصفهانی، 1378: 42).
- و أیده بِروحِ القُدس مِن عندک و اسلُکهُ من بین یدیه و من خلفه رصداً (همان: 44).
عبارت اول، اشاره به ولایت امام علی (علیه السلام) و عبارت دوم اشاره به لیلةالمبیت و داستان معروف آن دارد. این آرایه و فراوانی در کلام حضرت مشاهده می‌شود.
نمونه‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:

- وجدی رسول الله فی کلِّ مشهدٍ *** و شیخی أمیرالمؤمنین وزیره (عبداللهی، 1383: 207).
- و آلک أمسوا کالإماء بذلَّةٍ *** تشاعُ لهم بین الأنام فَجایعُ (همان: 209). (12)

در مثال‌های بالا عبارت اول، اشاره به وصیت‌های امام علی (علیه السلام) و عبارت دوم، اشاره به داستان اسرای کربلا و حرکت ایشان به سوی شام دارد. این صنعت بدیعی به خاطر تناسبی که میان موضوع اصلی و قصه‌ی مورد استفاده و تداعی آن در ذهن مخاطب دارد، داستان را در ذهن شنونده زنده می‌کند، به خاطر تشبیه و بهره‌گیری از داستان، مخاطب را جذب می‌کند و سخن نزد وی تصویر می‌شود. البته نوع ایجاز نیز دربردارد، از دیگر سو، با توجه به ابهامی که در برخی از تلمیح‌ها نهفته است، مخاطب به فکر و دقت‌نظر نیاز دارد تا به مقصود برسد. این امر بر زیبایی کلام اثر می‌گذارد، برای فهم زیبایی سخن باید شنونده به داستان آگاه باشد، از این‌روی تأثیر این آرایه را در کلام ایشان مشاهده می‌کنیم. در مقام موازنه‌ی کلام، هر دو امام همام (علیه السلام) بار معنایی کاملی دارند، فقط امام سجاد (علیه السلام) بیشتر به یاد حوادث کربلا سخن می‌گویند و به همین علت اکثر تلمیح‌های ایشان به واقعه‌ی مذکور ارتباط پیدا می‌کند، حال آنکه امام رضا (علیه السلام) بیشتر در مقام اغنای مخاطب خویش هستند و بیشتر به مطالب کلی نظر دارند.

حسن انتها

اینکه متکلم، سخن خود را با چیزی ختم کند که احساسات را به حرکت وادارد و خیال را برانگیزد، از آن جهت که ختم سخن، آخرین چیزی است که گوش آن را می‌شنود، پس اگر نیکو باشد دل‌ها بدان می‌گرایند و گوش‌ها از آن لذت می‌برند. زیباترین سخن آن است که انتهای کلام را بنمایاند و بارزترین افکار را با انسجام در خود جای دهد که آن را «براعة المقطع و حسن الخاتمه» نیز گویند (محمود یاسین، 1418ق: 171).
شواهد این آرایه در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- یا سامِعَ کلِّ صوتٍ؛ و یا سابِقَ کل فوتٍ، یا مُحیی العِظامِ و هی رَمیم، و مُنشِئها بعد الموت صلِّ علی محمّدٍ و آل محمدٍ واجعل لی من کلِّ همٍّ رجا و مَخرجاً و جمیعِ المؤمنین، إِنَّکَ علی کلِّ شیءٍ قدیر (قیومی اصفهانی، 1378: 48).
نکته‌ی قابل توجه اینکه در اینجا جمعی از آرایه‌های بعدی گرد هم آمده‌اند، مثلاً اسلوب جمع و تلمیح نیز در این کلام وجود دارد.
- حَسبی من هو حَسبی، حسبی من لم یزل حسبی، حسبی من کان مُنذُ قَطُّ کنتُ لم یزل حسبی، حسبی الله لا اله الا هو، علیه توکَّلتُ و هو ربُّ العرشِ العَظیم. (همان: 96).
شواهد این صنعت بدیعی در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أفامِنتَ الأیام و طول الأسقام، و نُزولِ الحِمام، و الله یدعوا إلی دارالسلام (عبداللهی، 1383: 220).
- التوبة و اغسل الحوبة، و حسن العمل قبلَ حلول الأجل و انقطاع الأمل، فکل غائبٌ قادمٌ و کل غریبٍ غارمٌ، و کل مفرطٌ نادمٌ. فاعمل للخلاص قبل القصاص، و الاخذ بالنَّواص (همان: 233).
- و الخُلود إلی دارالاحزان، و السّکون إلی دارالهوان و قدنطق القرآن بالبیان الواضح فی سورة الرَّحمان «کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ (26) وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ» (همان: 213). (13)
همان‌گونه که از نام این صنعت بدیعی برمی‌آید، حسن ختام، خلاصه‌ی افکار نثرنویس است، به همین دلیل در خاتمه‌ی کلام می‌آید و باید از نظر تأثیرگذاری در حدی باشد که جان‌ها و طبایع را به حرکت درآورد و دل‌ها را مجذوب کند. این زیبایی، برگرفته از فیض روحی برخاسته از اعمال قلب است، پس خاتمه، جدا از متن نیست، بلکه به منزله‌ی اعضای جسم است و باید در شروع و پایان زیبا باشد، چون که شروع و پایان سخن، معنا و مقصود را بیان می‌دارند (محمود یاسین، 1418ق: 176).
در شواهد مثال کاملاً واضح است که امام سجاد (علیه السلام) از کلام خود به عنوان حربه‌ایی برای بیدارسازی مخاطب و جامعه بهره می‌برند، در حالی که امام رضا (علیه السلام) بیشتر در مقام بیان و خطابه هستند، بدین جهت سخنان ایشان روان‌تر و ساده‌تر است.

جناس

به آن تجنیس و مجانسه نیز گویند، عبارت است از توافق دو لفظ در نطق با وجود اختلافشان در معنا (لادقی، 1963م: 207). سبب این نام‌گذاری آن است که ترکیب حروف الفاظ آن از یک جنس هستند. جناس دوگونه است: تام و ناقص (ابوالعدوس، 1427ق: 276).
انواع آن عبارت‌اند از:

1. جناس مضارع

جناسی است که در آن دو حرف مختلف و هم‌مخرج وجود دارد، مقصود از تقارب آنچه در نزد علمای تجوید است، نیست، بلکه شامل حروف هم‌مخرج می‌شود (تونانی، بی‌تا: 130).
این صنعت، برخی اوقات در مباحث علم تجوید نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد.
نمونه‌های آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- و إن رَددتَ مع ذلک سُؤالی و خابت إلیک امالی (قیومی اصفهانی، 1378: 44).
- و بِکَ أعُوذ و بک ألوذ (همان: 118).
- حینَ تَطَوَّلتَ علیَّ بالرِّضا و تَفَضَّلتَ بالعَفوِعمّا مَضی (همان: 44).
- و افتَح لَهُ فتحاً یسیرا و اجعَل لَه من لدُنک عَلی عَدوِّکَ وَ عَدوَّه سُلطاناً نصیرا (همان: 54).
شاهد در«سوالی و أمالی»، «أعوذ و الوذ»، «تَطَوَّلتَ و تَفَضّلت»، «یسیر و نَصیر» است که حروفش متقارب المخرج‌اند، درموارد مثالی بالا، امام رضا (علیه السلام) با ظرافت بسیار بالایی این صنعت را به کار برده‌اند.
نمونه‌های آن در کلام امام (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أما أعبَرتَ بمن مضی من أسلافکَ وَ من وارَته الارضَ من آلافک (عبداللهی، 1383: 184).
- تمکَّن من دُنیاه، و نال منها مُناه (همان: 187).
- و کثرة تعبه فی طلابها، و تکادحه فی إکتسابها و تکابده من أسقامها و أوصابها (همان: 192). (14)
شاهد در «أسلافک و آلافک»، «دنیاه و مناه» و «تکادحه و تکابده» است که حروفش متقارب المخرج‌اند. این تقارب تلفظی و مخرجی باعث زیباتر شدن کلام حضرت شده است و شنونده متأثر از شباهتی که میان حروف دو لفظ متفاوت احساس می‌کند، سرخوش می‌شود.
به کارگیری این صنعت باعث می‌شود تا القای کلام به وسیله‌ی مخاطب نیز روان‌تر و سهل‌تر شود، چرا که جناس مضارع به خاطر زیبایی که دارد موجب آمادگی بیشتر مخاطب برای شنیدن و برداشت مفهوم ذهنی گوینده شده و این امر از ویژگی‌های اختصاصی این صنعت است.
زیبایی کلام ائمه (علیهم السلام) در این‌گونه شواهد مثالی فنی آشکارتر می‌شود. هر دو امام همام (علیهما السلام) به خوبی از این صنعت استفاده کرده‌اند، کلام امام سجاد (علیه السلام) عقلانی‌تر و رسمی‌تر و به نوعی مانند اسلوب علمی بوده، در حالی که کلام امام رضا (علیه السلام) از سلاست خاصی برخوردار است و واژه‌های راحت‌تر و همگون‌تری را به کار برده‌اند.

2. جناس اشتقاق و شبه‌اشتقاق

دو نوع دیگر نیز به جناس، ملحق می‌شوند، یکی، اشتقاق که دو لفظ را با هم جمع کند، دوم، مشابهت دو لفظ را جمع کند که شبه‌اشتقاق نامیده می‌شود (عبدالحمید، 2001م: 100).

جناس اشتقاق

به کارگیری اشتقاق‌ها از یک ماده‌ی لغوی را گویند، دیور جراند و دریسلر آن را «تکرار جزئی» می‌نامند. اتحاد ریشه‌ی معجمی از دو طرف را گویند. آنچه اشتقاق را از دیگر نمونه‌های تکرار جدا می‌سازد، احتمال گوناگون بودن شاهد مثال‌های آن است، چون امکان دارد از یک ماده بیش از یک اشتقاق باشد، در این زمینه زبان عربی از دیگر زبان‌ها متمایز می‌شود (همان).
پیرامون این آرایه، نمونه‌های فراوانی در صحیفه امام رضا (علیه السلام) وجود دارد، از جمله:
- إلهی بَدَت قُدرتُکَ وَ لَم تَبدُ هیئةً لکَ (قیومی اصفهانی، 1378: 46).
- فَجَهَلُوکَ وَ قَّدروکَ و التّقدیرُ علی غیرِ ما به شبَّهوکَ، فإنّا بریءٌ یا إلهی من الذین بالتَّشبیه طَلَبوکَ (همان: 54).
- اللَّهمَّ و أمِنهُ بأمانِکَ الوَثیق و انصرهُ بنَصرکَ العزیز ... و قوَّة بقُّوتِکَ ... اللهم وال من والاه و عاد من عاداه (همان: 5).
- حتّی تحلیّنا مَحلَّه. (همان: 54).
در «بدت و تبد»، «قدروک و التقدیر»، «انصر و قوة»، «ال و عاد» و «حلّ و تحلُّ» این نوع جناس وجود دارد. در این مورد برتری و ظرافت امام (علیه السلام) در کاربرد این آرایه در سخن نمایان است.
شواهد آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:

- بلی اوردته بعد عزِّ و منعةٍ *** مواردَ سوءٍ ما لهنَّ مصادر (عبداللهی، 1383: 193).
- والله یعلمُ انّا لا نُحبُّکُم *** ولا نَلومُکُم أن لا تُحِبُّونا (همان: 247).
- من عرف الرَّبِّ فلم تُغنِه*** معرفةَ الرَّب فذاک الشَّقی (همان: 248). (15)

در «أورد و موارد»، «نحبکم و تحبونا» و «عرف و معرفة» این نوع جناس وجود دارد. برتری و ظرافت امام (علیه السلام) در کاربرد این آرایه در سخن نمایان است. کاربرد همگون ریشه‌ها منجر شده است کلام نوعی آهنگ و ریتم به خود بگیرد و تلفظ آن روان‌تر و سلیس‌تر شود. از رهگذر این موضوع، کلام گوینده در سیاق بهتری قرار گرفته، مطلوب طبع واقع شده است و تأثیر کامل‌تری بر مخاطب می‌گذارد.
هر دو امام (علیه السلام) نصیحت‌گونه عمل می‌کنند و صبغه‌ی ارشاد بر کلامشان، غلبه تامی دارد، البته کلام امام رضا (علیه السلام) نوعی استیناس در بردارد، البته امام سجاد (علیه السلام) نیز از این مهم بی‌بهره نبودند بیشتر از اسلوب حکیم و مذهب کلامی و سایر صنایع بلاغی عقلانی و اثباتی مانند کیفیت شناخت خدا در مثال سوم استفاده کرده‌اند.

جناس شبه‌اشتقاق

آنگاه که دو لفظ جناس از یک ریشه مشتق نشوند ولی میان حروف مشابهت فراوانی باشد، به گونه‌ای که مخطاب تصور کند آن دو از یک ریشه مشتق شده‌اند، در اینجا جناس شبه‌اشتقاق وجود دارد که آن را جناس «مشابهت یا جناس مطلق» نیز می‌نامند.
نمونه‌های آن را در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- حتی لایستَخفی بِشیءٍ من الحَق مَخافةَ أحدٍ من الخَلق (قیومی اصفهانی، 1378: 56).
- و بالله أستَنجح و بِمُحمَّدٍ رسولُ الله و آلِ محمَّد ... و علیهم أتوجه (همان: 82).
در کلمه‌های «الحق و الخلق» و «أستنجح و أتوجه» این آرایه وجود دارد چراکه شنونده گمان می‌کند از یک ریشه‌اند حال آنکه این‌گونه نیست.
نمونه‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:

- و کُفِّن فی ثوبین واجتمعت له *** مُشیعةً إخوانه و العشائر (عبداللهی، 1383: 196).
- أکابر اولادٍ یهیجُ إکتئابُهُم *** إذا ما تناساه البنونُ الاصاغرُ (همان: 197).
- لنحن علی الحوض رُوادَهُ *** نَذُودُ وَ نَسقی ورّادَهُ (همان: 202). (16)

در کلمه‌های «مُشیعَةً و العشائر»، «أکابر و إکتئابُهُم» و «رُواد و ورّاد» این آرایه وجود دارد چراکه شنونده گمان می‌کند که از یک ریشه‌اند حال آنکه این‌گونه نیست. پی‌بردن به همین خطای ذهنی باعث تلذذ مخاطب و توجه بیشتر به کلام شده است تا از خطای احتمالی مجدد در امان باشد، از دیگر سو، همین تشابه که در واقع عدم تشابه بوده، باعث جای‌گیری بهتر کلام در ذهن مخاطب شده است و پس از فهم تفاوت بین دو کلمه، مطلب برایش لذت‌بخش‌تر می‌شود.
این صنعت به خاطر فنی‌بودن، بیشتر در کلام بزرگان ادب و بلاغت عربی و موارد گوناگونی از آن در کلام هر دو امام (علیه السلام) وجود دارد، همین امر مهر تأییدی بر توان ادبی امامان همام (علیهم السلام) است. این شاهد مثال واضح نیاز چندانی به توضیح ندارد و در زیبایی آن همین بس که به مثابه ترازویی برای نمایاندن توان ادبی و بلاغی فرد است.

3. جناس مُصَحّف

یعنی دو لفظ در تعداد حروف و ترتیب، مشابه و در نقطه‌ها، مختلف باشند، به گونه‌ای که اگر یکی از نقطه‌ها زدوده شود، از کلمه‌ی دیگر متمایز نمی‌شود (تونانی، بی‎‌تا: 128).
شاهد آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت است از:
- و اللهُ مُحیطٌ بی و یحجزکَ عنّی و یحولُ بَیتی بحَولِه و قُوَّتِهِ (قیومی اصفهانی، 1378: 162).
شاهد در «یحولُ و بِحَولِ» است که «الباء و الیاء» در آن اختلاف دارند. این آرایه بر زیبایی کلام حضرت افزوده است.
شاهد آن در کلام امام (علیه السلام) عبارت است از:
- عُد إلی ذکر المنقول إلی الثری، و المدفوع إلی هول ما تری (عبداللهی، 1383: 199). (17)
شاهد در «ثری و تری» است که «ث و ت» در تعداد نقطه‌ها اختلاف دارند. اگر نقطه‌های این دو لفظ برداشته شود، خواننده دچار تشویش می‌شود. از دیگر سو، همین اختلاف ساده گاهی منجر به قرار گرفتن مخاطب در ورطه‌ی حالت معماگونه در خواندن کلام و درک مفهوم مدنظر باشد. وجود این آرایه بر زیبایی کلام امامان همام (علیهم السلام) افزوده است.

4. جناس لاحق

یعنی اختلاف در نوع حروف باشد، حال آنکه وزن یکی است و تقاربی میان دو کلمه نیست. این اختلاف یا در ابتدا یا در وسط یا در پایان قرار می‌گیرد (جرجانی، 2003م: 231).
شواهد آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أن ترحم والدی الغریبین فی بُطونِ الجَنادل، البَعیدینِ مِنَ الأهلِ و المنازل (قیومی اصفهانی، 1378: 44).
- یا سامِعَ کلِّ صوتٍ و یا سابقَ کلِّ فَوتٍ (همان: 48)، در این مورد جناس مضارع نیز به کار رفته است.
- التی یرجِعُ إلیها الغالی و یلحَقُ بنا التالی (همان: 43).
- اللهم أمنحنا أکتافهم و ملّکنا أکنافهم (همان: 86).
«الغریبین و البَعیدین»، «سامَعَ و سابقَ»، «الغالی و التالی» و «أمنحنا و ملّکنا» نمونه‌هایی از جناس لاحق‌اند که بر زیبایی کلام حضرت رضا (علیه السلام) افزوده است.
شواهد آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- بذلک جری القلم علی صفحة اللوح فی القدم فما هذا التَّلهف و النَّدم (عبداللهی، 1383: 214).
- أفراسها غائرة و سطواتها قاهره (همان: 216).

- و من ساءنا ساء میلاده *** فیوم القیامة میعاده (همان: 202). (18)

«قلم و قدم»، «غائرة و قاهره»، «المعاد و مهاد» و «میلاده و میعاده» نمونه‌هایی از جناس لاحق‌اند که بر زیبایی کلام امام سجاد (علیه السلام) افزوده است، در اکثر موارد کلام امامان همام (علیه السلام) دربردارنده‌ی موارد متنوعی از مثال‌ها است.

5. جناس غیرتام «متکنف الوسط»

قیدی از قیدهای مذکور که در جناس تام مختلف باشد و دوگونه است: یکی اینکه به زیاده، یک حرف در اول یا وسط یا آخر مختلف باشند، دوم اینکه به زیاده، بیش از یک حرف مختلف باشند (قزوینی، 1430ق: 377). شواهد آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- فإنَّ استبدالک بنا غیرنا علیک یسیر و هو علینا عَسیر (قیومی اصفهانی، 1378: 72).
- والفَضلُ و الفَضیلة (همان: 82).
- و لا یمثِلُ بنظیرٍ و لا یغلَبُ بظَهیر (همان: 88).
- اللهم صلِّ علی نورک و سراجک و ولی ولیک و وصیّ وصیک (همان: 238).
در «یسر و عسیر»، «الفضل و الفضیلة»، «نظیر و ظهیر» و «ولی ولیک و وصیّ وصیک» این آرایه‌ی ادبی ملاحظه می‌شود.
شاهد آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت است از:
- کیف أمنتَ هذه الحالة و أنت صائر إلیها لا محالة (عبداللهی، 1383: 200). (19)
در «الحالة و المحالة» این آرایه‌ی ادبی ملاحظه می‌شود. در این شاهد مثال، تفاوت بین دو مورد تنها در یک حرف است که با کاهش یا افزایش آن، معنی کلمه و در فضای کلی‌ر معنای جمله تغییر می‌یابد.
اینجاست که مفهوم آرایه‌های لفظی و تأثیر آن بر زیبایی ظاهری کلام آشکار می‌شود. این آرایه در کلام امام رضا (علیه السلام) به وفور وجود دارد، چون حضرت در دایره‌ی بیانی وسیع‌تری سخن می‌گفتند، توان بیشتری برای بازی با الفاظ نیز داشتند، در حالی که امام سجاد (علیه السلام) معمولاً از دعا و کلام خویش، هدف اصلاح فرد و اجتماع را داشتند، بدین جهت توان کمتری در بازی با الفاظ مهیا بود.

6. جناس مکرر

به آن، جناس مزدوج یا مردد نیز می‌گویند، یعنی دو رکن مجاور از جناس‌ها در نهایت سجع، در نثر یا نظم بیاید (قزوینی، 1430ق: 381).
شواهد آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- اللّهم فادعنی یومَ حَشری و نَشری (قیومی اصفهانی، 1378: 160).
- راموا اقامة الإمام بعقولِ حائرةٍ بائرةٍ (همان: 258).
شاهد مثال در «حشری و نشری» و «حائرةٍ و بائرةٍ» است و به خاطر سلیس بودن، باعث راحتی تلفظ و زیباسازی جمله شده‌اند.
شواهد آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أین السلف الماضون، والأهلون و الأقربون؟ و الاولون و الآخرون (عبداللهی، 1383: 217).
- أنفرح بنعیمٍ زائل، و سُرورٍ حائل و رفیقٍ خاذل (همان: 221). (20)
مثال‌های بالا به خاطر سلیس بودن، باعث راحتی تلفظ و زیباسازی جمله شده‌اند. مثال‌هایی که می‌آوریم علاوه بر دارابودن شاهد مثال‌های مطرح، موارد بلاغی دیگری نیز دربردارند، مثلاً شاهد اول امام سجاد (علیه السلام) علاوه بر جناس مکرر دارای صنایع طباق و مراعات‌نظیر نیز است.

ردالعجز علی‌الصدر

اینکه یکی از دو لفظ مکرر «متفق در لفظ و معنی» یا مجانس «متفق در لفظ و نه در معنی» یا ملحق به آن دو، یکی در اول و دیگری در آخر بند بیاید، این مورد دلالت بر توان شاعر، آشنایی وی با ظرافت‌های سخن و اطاعت الفاظ از او دارد، آنگاه که جمله‌ای می‌خوانیم احساس می‌کنیم که الفاظ آن با هم در ارتباط‌اند، گویا معنی فاصله‌ها یکسان است (عبدالحمید، 2001م: 98).
شاهد آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت است از:
- ولاکان قلبُک إلهٌ نَدعوهُ وَنتعوَّذُ به و نتضرَّع إلیه و نَدعُک (قیومی اصفهانی، 1378: 180).
شواهد آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:

- جزائی تُعذِّبُنی و لکن *** أعوذ بحُسن عفوکَ عن جزائی
رجائی کان مُنقطعاً بذنبی *** رجائی منک حقَّق رجائی (عبداللهی، 1383: 171).
- و یسنُجُ آمالاً طوالاً بعیدةً *** ویعلَمُ أنَّ الدهر للنَّسجِ خارقُ (همان: 221). (21)

این موارد شاهد فراوانی در کلام حضرت دارد و دلالت بر توان و آشنایی ایشان با ظرافت‌های سخن و طاعت الفاظ از امامان همام (علیهم السلام) دارد. از دیگر سو، آنگاه که این‌گونه اشعار را می‌خوانیم، احساس می‌کنیم الفاظ آن به نوعی با هم در ارتباط‌اند، گویا معنی فاصله‌ها یکسان است. به همین دلیل، مخاطب به محض شنیدن سرآغاز کلام می‌تواند جمله‌های پایانی را حدس بزند، همین امر باعث زیباتر شدن جمله و دلچسب‌تر شدن مطلوب و مقصود گوینده بر مخاطب شود. وجود این صنعت بدیعی در سخن فرد نشان از قدرت بیانی و تسلط وی بر شیوه‌های بدیعی دارد، البته این نکته درباره‌ی امامان معصوم (علیهم السلام) نیز مصداق دارد.

سجع

اصل کلمه‌ی سجع از «سجعت الناقة» گرفته شده و آن زمانی است که شتر ماده صدایش را در حالتی مشخص بکشد، سجع در صورتی صحیح است که دارای یکسری شروط باشد، از جمله: داشتن الفاظ زیبا و خوش مدل بودن، طوری که شنونده از شنیدن آنها لذت ببرد، الفاظ در خدمت معانی باشند، معانی به دست آمده از این الفاظ زشت نباشند و هریک از سجع‌ها بر معنی متفاوت با سجع قبلی دلالت داشته باشند تا سجع مورد نظر، به نوعی تکرار بی‌فایده تبدیل نشود (تونانی، بی‌تا: 134).
سجع بر کلمه‌ی آخر بند اطلاق می‌شود البته بنا بر توافقش با کلمه‌ی آخر بند قبلی، گاهی اوقات نیز فقط بر خود این توافق بدون توجه به بندها اطلاق می‌شود (کرمی، 1375ق: 175).
بنابراین سجع یعنی همگونی حرف آخر کلمه‌ها در تمام موارد، به جز وزن، بهترین نوع سجع آن است که فقره‌هایش با هم مساوی باشند. سجع چهارگونه است: متوازی، مطرف، مرصّع و مشطور (ابوالعدوس، 1427ق: 289).
بهترین سجع آن است که طبیعی، خودجوش و بدون تکلف باشد (لادقی، 1963م: 211).
بنابراین سجع در نثر مانند وزن در شعر است.
انواع سجع‌ها عبارت‌اند از:

1. سجع متوازی

همراهی لفظ آخر از ابتدای بند اول با کلمه‌ی آخر از بند دوم در لفظ و وزن و روی است (ابوالعدوس، 1427ق، 289).
مثال‌های آن در صحیفةالرضا(علیه السلام) عبارت‌اند از:
- من مَشارقِ الأرض و مغاربِها و برِّها و بَحرها و سَهلها و جَبلها (قیومی اصفهانی، 1378: 56)
- اللهّم یا فارِجَ الهمِّ و کاشِفَ الغمِّ (همان: 132).
- یا ماجدُ یا کریم، یا واحِدُ یا کریم (همان: 134).
در مثال‌های بالا «فارِجَ و الغَمِّ» تأثیر بارزی بر زیبایی کلام گذاشته‌اند.
شاهد مثال‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أتاهُ من الله ما لا یُردُّه و نزل به من قضائه ما لا یصّدُّهُ (عبداللهی، 1383: 188).
- فلم تُتعِشه من صرعته و لم ثُقله من عثرته (همان: 193).
- حیث لا ینفعُهُ الاستعبار و لاینجیه الاعتذار من هول المنیة و نزول البلیة (همان: 194). (22)
در مثال‌های بالا، شواهد این نوع از جناس تأثیر بارزی بر زیبایی کلام گذاشته‌اند، همین‌جاست که تأثیر بارز سجع بر زیباسازی کلام مشخص‌تر می‌شود، چراکه همین جمله‌های زیبا و بااحساس و آهنگین اگر خالی از سجع بود چیزی جز مجرد یکسری لفظ نبود، حتی اگر معنی را نیز افاده می‌کردند، البته این بدین معنا نیست که در آوردن این‌گونه صنعت‌ها افراط صورت گیرد، بلکه بایستی میانه‌روی رعایت شود. مبحث سجع به خاطر هماهنگی که متأثر از همگونی بین الفاظ ایجاد می‌کند، بسیار مقبول خواننده و شنونده می‌شود، به همین جهت ادباء، توجه و اهتمام خاصی به این صنعت بدیعی داشتند. بهترین نوع سجع، آن است که آسان، غیرعمدی و بدون تکلف و تصنع باشد.
این صنعت بدیعی، در کلام امام رضا (علیه السلام) بیشتر خودنمایی می‌کند. این مهم نشان از برتری ایشان یا ضعف امام سجاد (علیه السلام) در کلام ندارد، بلکه همان‌گونه که بیان شد امام سجاد (علیه السلام) متأثر از شرایط مخاطب، به خاطر رعایت مقام و برای القای بهتر کلام، ناچار بودند اسلوبی عقلانی‌تر و رسمی‎‌تر در پیش گیرند.

2. سجع مطرَّف

اگر دو لفظ در وزن، متفاوت و در قافیه، همگون باشند، سجع مطرف نامیده می‌شود (قزوینی، 1430ق: 384).
شواهد مثال‌های آن در صحیفه عبارت‌اند از:
- اللهمَّ اهدنا فیمن اهدیت و عافنا فیمن عافیت (قیومی اصفهانی، 1378: 198).
- یا الله یا ربَّ الأرباب و یا سیدالسادات (همان: 178).
شاهد در «اهدیت و عافیت» و «الارباب و السادات» است. آنچه در جناس مطرف مهم بوده، خیال خواننده بر تکرار لفظ اول است و آنگاه که یک حرف دیگر بر آن وارد شود، و ذهنیت قبلی بازگردد (عبدالحمید، 2001م: 106).
شاهد مثال‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- فلو رأیت الاصغر من اولاده و قد غلب الحُزن علی فؤاده (عبداللهی، 1383: 197).
- و التبس علیه أمرُهُ من الاولاد و مفارقة الآباء و الاجداد و الإمتعاض بشماتة الحُسّاد (همان: 212). (23)
شاهد در«اولاد و فؤاد» و «الاجداد و الحسّاد» است (عبدالحمید، 2001م: 106).
همین امر منجر به زیباسازی کلام از یک سو و جاگیری بهتر مطالب در ذهن مخاطب از دیگر سو می‌شود. در این مجال هر دو امام (علیه السلام) به زیبایی این صنعت را به کار گرفته‌اند.

3. سجع مرصّع

آن است که الفاظ درهر دو بند از نظر وزن و قافیه همگون باشند.
مثال‌های این صنعت در صحیفه عبارت‌اند از:
- اللهمَّ و طهِّر منهم بلادک و أشفِ منهم عِبادک و أعزِّ به المؤمنین و أحی به سُننَ المُرسلین (قیومی اصفهانی، 1378: 56).
- أسألکَ کفایة الأذی، والعافیة و الشفاء، و النصر علی الأعداء، و التوفیق لما تُحب وَ ترضی (همان: 138).
شاهد در «طهِّر منهم بلادک و أشف منهم عبادک» و «و اعزِّ به المؤمنین و أحی به سنن المرسلین» است. از مثال‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أتفرح بنعیمٍ زائلٍ و سُرورٍ حائلٍ و رفیقٍ خاذلٍ (عبداللهی، 1383: 221).
- إی کم تکدح و لاتقنع، و تجمع و لاتشبعِ، ماذا الرأی العازب و الرُشدَ الغائب و الأمل الکاذب (همان: 222).
- فیا قلیل التَّحصیل و یا کثیرالتعطیل و یا ذالأمل الطَّویل (همان: 223). (24)
در سجع بیان قرینه مهم است. اگر در این زمینه اختلالی پیش آید زیبایی را از بین می‌برد، چون همین زیباگویی باعث متمایز و دلچسب شدن جمله می‌شود. هرچه کلمه‌ها از نظر وزن و قافیه همگون‌تر باشند، زیباتر است، بدین صورت که اگر این موارد حذف شوند، جمله، خشک و بی‌روح می‌شود. بهترین سجع آن است که در تعداد و نوع کلمه‌ها همگون باشد. زیبایی جمله نیز از همین همنشینی متأثر می‌شود، مفردات جمله باید زیبا، پرکاربرد و غیرتکراری بوده و فاصله‌ها نیز سکون داشته باشند (محمود یاسین، 1418ق: 77).
سجع مرصّع به تأثیرگذاری کلام کمک شایانی می‌کند و به خاطر آهنگ همگونی که به سخن می‌دهد، در جان شنونده تأثیر می‌گذارد، از همین روی کاربرد این صنعت در کلام امام سجاد (علیه السلام) بیشتر دیده می‌شود که البته با توجه به مقصود حضرت کاربست این صنعت مقبول‌تر بوده است تا بتواند بر خواننده تأثیرگذارتر باشد.

لزوم ما لایلزم

به این صنعت «التزام، تضمین، تشدید و إعنات» نیز گفته می‌شود، یعنی ادیب قبل از حرف روی- یا همان قافیه- در شعر یا آنچه در معنی حرف روی است در نثر- یعنی قبل از حرف پایانی جمله- حرفی بیاورد که لزومی ندارد و بدون آن نیز سجع یا قافیه کامل باشد (تفتازانی، 1422ق: 239).
شاعر یا ناثر قبل از حرف آخر در بیت‌ها یا سجع‌های خویش ملتزم به چیزی شود که نیازی بدان نیست، بدین‌صورت که به دو یا سه حرف آخر در وزن و ... که در نظام قافیه‌بندی نیازی به همگونی آنها نیست، ملتزم شود (ابوالعدوس، 1427ق: 295).
نمونه‌های آن در صحیفه عبارت‌اند از:
- أن ترحمَ والِدیَّ الغریبین فی بُطونِ الجَنادِل، البَعیدین مِن الأهلِ و المَنازل (قیومی اصفهانی، 1378: 44).
- و إن ردَدتَ مع ذلک سؤالی و خابَت إلَیک آمالی (همان: 44).
- أحین تطوَّلتَ عَلی بالرضا و تفضَّلت بالعَفو عمّا مضی أم حینَ زِدت العفو و الغُفران، باستیناف الکرمِ و الإحسان (همان: 44).
نمونه‌های آن در کلام امام (علیه السلام) عبارت‌اند از:

-ألا أیها المأمول فی کُلِّ حاجتی *** شَکَوتُ إلیک الضُرِّ فاسمع شکایتی
ألا یا رجائی أنت کاشفُ کُربتی *** فَهب لی ذُنوبی کلِّها واقضِ حاجتی (عبداللهی، 1383: 181).
- لیت شعری هل عاقلٌ فی الدیاجی *** بات من فجعة الزَّمان یناجی (همان: 182).

- فحسِّن الاعمال و جَمِّلِ الأفعال و قصِّرِ الآمال الطِّوال (همان: 213). (25)
در این صنعت و همه‌ی محسنات لفظی، مهم، غیرعمدی بودن آن است. در این صنعت نباید اثری از تکلف و صنعت‌پردازی وجود داشته باشد، چراکه همین مسائل غیرلازم منجر به سنگین‌تر شدن مطلب و دیرفهم‌تر شدن مقصود می‌شود. کاربرد این صنعت لفظی شاهد مثالی است بر توان بیانی و بلاغی گوینده که البته امامان همام (علیهم السلام) در این زمینه از یکه‌تازان ادب عربی بودند و دعاها و گفته‌هایشان بر تارک ادبیات عربی می‌درخشد.

نتیجه‌گیری

از نتایج مهم به دست‌آمده از مقاله‌ی پیش‌رو این است که:
هر دو امام (علیهما السلام) توجه بالایی به ساخت و بافت کلام داشته و سعی کرده‌اند معانی خویش را در قالب بهترین الفاظ بیان کنند، بدون اینکه از ارزش معنایی آن کاسته شود. طبیعی است که امام سجاد (علیه السلام) متأثر از عرب بودن جامعه‌ی عصر خویش الفاظ سنگین‌تری به کار گیرند و امام رضا (علیه السلام) متأثر از شرایط محیطی و اجتماعی عصر خویش، زبانی ساده‌تر به کار بندند. از دیگر سو، امام سجاد (علیه السلام) در کلام خویش بیشتر عقلانی و رسمی سخن گفته‌اند، به همین دلیل سخن ایشان صلابت بیشتری دارد، البته چون ایشان در مقام اصلاح جامعه بودند، این کاربرد طبیعی به نظر می‌رسد.
بارزترین جزئیات بنای متن ادبی مانند: سجع، جناس و سایر محسنات لفظی در کلام هر دو امام (علیه السلام) وجود دارد. هدف تمام این محسنات، بیان مفاهیم ذهنی گوینده به بلیغ‌ترین شکل است.
نوع گفتار این دو بزرگوار از این مهم پرده برمی‌دارد که ایشان رد سخنان و ادعاهای خویش، زبانی آسان به کار می‌گرفتند که دارای ویژگی‌های زیبای بیانی، سلیس بودن عبارت‌‌ها و آهنگین بودن است. به علاوه سخنانشان، خالی از الفاظ غریب و ترکیب‌های پیچیده بود و بیشتر گرایش به تجدید و ابتکار داشتند، تمام این موارد منجر شده تا کلام، تأثیر فنی و جمالی خاصی بر متن ادبی داشته باشد، اهمیت معنی و ارزش آن در کلام آشکارتر می‌شود و توجه بالای امامان (علیهم السلام) به الفاظ و موسیقی ترکیب‌ها و تمرکز ایشان بر ریختن این موارد در قالب اسلوب جذاب را می‌رساند. البته ایشان تلاش بالایی برای خلق معانی و نوآوری انجام دادند.
در موازنه‌ی حاضر، از گذر بیان شواهد مثالی گوناگون در کلام هر دو امام معصوم (علیهما السلام)، بیان و توان تحل

عبارات مرتبط با این موضوع

محسنات لفظی در کلام امام رضا و امام سجاد ع محسنات لفظی در کلام امام رضا و امام سجاد ع


ادامه مطلب ...

محسنات لفظی در کلام امام رضا و امام سجاد (ع)

[ad_1]

نویسندگان: مصطفی اسفندیاری (فقیه)، (1)
حسن عبداللهی (2)
علیرضا نادریان لایین (3)
 


چکیده

کلام امامان معصوم (علیهم السلام) در کنار معانی والای انسانی که نشان از روحیه‌ی متعالی و اندیشه‌ی اسلامی ایشان دارد، مملو از واژگان و ترکیب‌های زیبا و تأمّل‌برانگیزند که روح آدمی را جلا می‌دهند. بیان ظرافت‌های بلاغی در کلام این بزرگان، امری ضروری است. از این روی شرح و بسط این موضوع از تکالیف مهم دانسته شده و در نوشتار حاضر به موازنه‌ی محسنات لفظی در کلام امام رضا و امام سجاد (علیهما السلام) همت گماشته شده است تا توانایی این بزرگواران برای مخاطب آشکار شود. آن بزرگواران سخنان و نصایح گهربار خویش و مبادی اسلام و ارزش‌های اخلاقی را در قالب سخنانی مملو از تصاویر بدیعی بیان کرده و صنعت‌های لفظی مختلفی چون جناس، سجع و ... را به کار گرفته‌اند تا بر عمق معنی و تأثیرگذاری کلام خویش بیافزایند و تأثیر و زیبایی آن را دوچندان کنند، بی‌آنکه از عمق و معانی دینی ذره‌ای بکاهند.
در این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای نگارش یافته، سعی بر آن است به موازنه‌ی نمونه‌هایی از محسنات لفظی سخنان این دو امام (علیه السلام) که در کنار معانی والا و ترکیب‌های بی‌نظیر در پوشش صنایع بدیع جای گرفته‌اند و از طبع دلکش ایشان برآمده است، پرداخته شود.

مقدمه

کلام امامان معصوم (علیهم السلام) از عمق مباحث قرآنی و دینی و مطالب اخلاقی ناب اسلامی نشئت می‌گیرد، بدین لحاظ، تأثیر والایی بر خواننده دارد. همین امر باعث شده است از دیرباز، به نسخه‌ی شفابخش برای امور معنوی و اخلاقی جامعه‌ی اسلامی تبدیل شوند و راهنمایی‌هایشان سکان‌دار کشتی اخلاق بشریت در هجمه‌های مکرر فرهنگ‌های بیگانه شود. صحت این سخن زمانی آشکارتر می‌شود که به پژوهش در سخنان این بزرگان پرداخته شود. از دیگر سو، بیان این نکته نیز شایان اهمیت است که کتاب‌هایی چون نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه در کنار اینکه نمونه‌ی ممتازی در زمینه‌ی هدایت بشر به سوی رویه‌ی صحیح زندگی به شمار می‌روند، از نظر ادبی نیز در جایگاه والایی قرار دارند.
از نظر بلاغت و قوت بیانی، تمجیدهای فراوانی از سخنان امامان معصوم (علیهم السلام) شده است، تا آنجا که بزرگان ادب، درباره‌ی کلام حضرت علی (علیه السلام) گفته‌اند: «بالاتر از سخن بنده و پایین‌تر از سخن خداست» (مطهری، 1372: 358).
تمام این گفته‌ها در پی اثبات یک نتیجه‌اند و آن اینکه اهمیت سخن بزرگان تنها از نظر صبغه‌ی دینی، نصیحت‌گونه و از جنس هدایت بشری نبوده، بلکه از نظر ادبی و بلاغی نیز در درجه‌ی بالایی قرار دارند، در حدی که جزو نوادر بی‌بدیل ادبیات عربی و دینی به شمار می‌روند.
همین نکته، نگارندگان را ترغیب کرد تا از رهگذر این مقاله به پژوهش درباره‌ی سخنان امامان معصوم (علیهم السلام) بپردازند.
پژوهش پیرامون فنون بلاغی، در ابتدا منحصر به قرآن و زیبایی‌های ادبی آن بود. ابوزکریا یحیی‌بن زیاد کوفی، مشهور به فراء در کتابش معانی‌القرآن به بررسی آرایه‌های ادبی قرآن پرداخت. این جریان ادامه داشت تا اینکه نوبت به افرادی چون جاحظ در کتاب البیان و التبیین و ابن المعتز در کتاب معروفش البدیع می‌رسد. بدون شک پژوهش پیرامون علم بدیع و محسنات لفظی در بلاغت عربی ادامه داشته و خواهد داشت.
کتاب ترجمه و شرح اشعار منسوب به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و امامان معصوم (علیهم السلام) که توسط عالم گرانقدر، حسن عبداللهی، جمع‌آوری شده، دربردارنده‌ی بخشی از اشعار و خطبه‌های امام سجاد (علیه السلام) بوده که در درجه‌ی بالایی از مناجات است و نشان ارتباط عمیق میان بنده و پروردگار دارد. کتاب صحیفة الرضا (علیه السلام) نیز توسط استاد جواد قیومی‌اصفهانی گردآوری شده و مجموعه‌ی کاملی از دعاها و زیارت‌های امام (علیه السلام) است. مطالب این دو کتاب ارزشمند، جدا از بلاغت، در درجه‌ی بالایی از مناجات قرار دارند. علاوه بر آن، دربرگیرنده‌ی ارتباط عمیق میان بنده و پروردگار بوده و دارای مشخصه‌های اخلاقی، دینی و اجتماعی است.
با توجه به غنای این دو مجموعه، از نظر مضامین، کمال تجربه و ساخت بی‌نقص، بیان ارزش ادبی و فنی این دو در گرو زیبایی است که در بندهای این دو کتاب وجود دارد.
نگارندگان مقاله‌ی حاضر تلاش می‌کنند به واسطه‌ی شناسایی و موازنه‌ی آرایه‌های ادبی این دو منبع، به بررسی زیبایی‌های آنها بر اساس شواهد و به صورت موردی بپردازند. بنابراین در این مسیر پژوهشی خود به شیوه‌ی تحلیلی گام نهاده‌اند و پیرامون محسنات لفظی و اثر آن بر جان شنوندگان سخن می‌گویند.
این بررسی به بیان مهم‌ترین راه‌هایی که در ایجاد موسیقی نثر مؤثّرند مانند: سجع، موازنه و ... می‌پردازد. ویژگی این مقاله، در روش بررسی و هدفی است که دنبال می‌کند. روش کار، کتابخانه‌ای و بررسی توصیفی- تحلیلی موضوع با بهره‌گیری از مثال‌های ممتازی است که حاوی محسنات لفظی هستند، آنگاه در حد امکان به شرح مثال‌ها پرداخته می‌شود.
در مقاله‌ی پیش‌رو سعی بر این است تا از منابع مختلف و صحیح‌ترین نظریه‌ها، برای بیان زیبایی فنی مثال‌ها بهره گرفته شود و محسنات بدیعی با شواهد بلیغی از سخنان امام سجاد و امام رضا (علیه السلام) آراسته شود، ولی به جهت کوتاهی مجال، به شرح مختصری پیرامون آنها اکتفا می‌شود و بیشتر محسنات لفظی به صورت آماری بیان می‌شود. امیدواریم نوشتار حاضر راهی به سوی فهم کلام امامان معصوم (علیهم السلام) باشد و با توجه به اینکه پژوهش مستقلی در این زمینه انجام نشده است، پیش از بیان شواهد مثالی و کاربست صنایع بدیع لفظی در آن، به معرفی مختصری از علم بدیع پرداخته می‌شود تا مخاطب با اشراف کامل، ادامه‌ی مطالب را مورد مطالعه قرار دهد.

پیشینه

درباره‌ی امام سجاد و امام رضا (علیه السلام) تحقیقات و پژوهش‌های فراوانی صورت گرفته است که قابل شمارش نیست و مجالی برای بیان تک تک آنها وجود ندارد، امّا در زمینه‌ی بررسی اصول بلاغی و به خصوص موازنه‌ی محسنات لفظی در سخنان این دو بزرگوار، تاکنون هیچ تحقیق و پژوهش مستقلی صورت نگرفته که همین امر منجر شده است تا یکی از نوآوری‌های اصلی مقاله‌ی حاضر، موازنه و بررسی محسنات لفظی در کلام این دو بزرگوار باشد.
شایان ذکر است که موازنه‌ی حاضر تنها یک بیان صرف شواهد مثالی بدون تحلیل نیست، بلکه در این مقاله، از گذر بیان شواهد مثالی گوناگون در کلامِ هر دو امام معصوم (علیهما السلام)، بیان و تحلیل توان این دو بزرگوار در زمینه‌ی بلاغت عربی و چگونگی به کارگیری محسنات لفظی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است تا از این رهگذر ثابت شود که این بزرگواران در کنار قیادت دینی، در زمینه‌ی بلاغت و بیان عربی نیز یکه‌سوارانی بی‌بدیل بودند.

علم بدیع

دانشی است که به کمک آن، روش‌های زیبایی‌بخش کلام که سخن را زیبا و مقبول می‌سازند، شناخته می‌شوند، البته پس از رعایت مطابقت سخن با مقتضای حال و روشنی دلالت آن بر مراد، این روش‌ها در دو مجموعه دسته‌بندی می‌شوند: یک مجموعه به لفظ و آرایش آن و دیگری به معنا و زیباسازی آن برمی‌گردد. اولی را آرایه‌های لفظی و دومی را آرایه‌های معنوی می‌نامند (قزوینی، 1430ق: 287).
محسنات لفظی مربوط به زیباسازی لفظ بوده و نشانه‌ی آن این است که اگر لفظ به مرادف خود تغییر یابد، زیبایی آن از بین می‌رود، از جمله آرایه‌های لفظی: جناس، سجع، و ... هستند، این محسنات در کتاب‌های بدیعی، کمتر از محسنات معنوی‌اند (میدانی، 1416ق: 317).
نمونه‌های محسنات لفظی در کلام دو بزرگوار عبارت‌اند از:

اقتباس

به کارگیری قرآن کریم یا حدیث شریف در شعر و نثر را گویند. در متن به اینکه سخن از آن اوست، تصریح ندارد و مانعی نیست که لفظ اقتباس شده را به زیاده یا نقصان یا تقدیم و تأخیر تغییر دهد، چراکه قصد از این کار، نشان دادن مهارت و محکم کردن رابطه میان سخن گوینده و کلام اقتباس شده است (4) (تونانی، بی‌تا: 217).
نمونه‌های اقتباس در صحیفةالرضا عبارت‌اند از:
- سیدی و أن عرفتَ من عملی شیئاً وأشرکنی فی الرّحمة معهما و ارحمهُما کما ربیانی صغیرا (قیومی اصفهانی، 1378: 46).
- یا مُحیی العِظام و هی رَمیم و مُنشِئُها بعد الموت (همان: 48).
- اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و البِسه در عک الحصینه (همان: 54).
امام (علیه السلام) در این نمونه‌ها، از آیه‌ی 24 سوره‌ی اسراء (5) و آیه‌ی 78 سوره‌ی یس (6) و در مورد پایانی، از حدیث رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر اقتباس کرده‌اند.
نمونه‌های اقتباس در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- ما هذاالتقصیر و قد وخطک القتیر، ووافاک النذیر، و إلی الله المصیر (عبداللهی، 1383: 221).
- ستنقل من القصور، إلی ضیق القبور، و من دارالفناء إلی دارالجبور، کل نفسٍ ذائقةالموت (همان: 222).
- یا من یجیب دعا المضطر فی الظلم***یا کاشف الضُّرِّ و البلوی مع السَّقَم (همان: 236).
- فإنَّک مِنِّی یا علی موالفاً کهارون *** من موسی اخٌ لی و صاحب (همان: 176). (7)
امام (علیه السلام) در این نمونه‌‎ها، از آیات 28 و 185 سوره‌ی آل عمران (8) و آیه‌ی 62 سوره‌ی نمل (9) و حدیث رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره‌ی حضرت علی (علیه السلام) اقتباس کرده‌اند (ابن ابی‌الحدید المدائنی، 1998م: 3757).
در این صنعت بدیع به خاطر همگونی که بین کلام مدنظر گوینده و مطلب اقتباس‌شده پدید می‌آید، در شنونده، تلذذخاطر ایجاد می‌شود و کلام، بهتر در ذهن مخاطب جای می‌گیرد. چون معمولاً مطالب مورد اقتباس، از جمله مطالب مشهور و مقبول طبع مخاطبان است و همین عامه‌پسندبودن باعث تأثیر هرچه بیشتر کلام و زیباتر شدن سخن گوینده می‌شود.
اقتباس باعث تأثیر هرچه بیشتر کلام بر شنونده می‌شود. شواهد مثالی مربوط به امام سجاد و امام رضا (علیه السلام) از زیبایی بالایی برخوردار بوده و البته ظرافت‌های کلامی هر دو امام همام (علیه السلام) قابل تأمّل است.
در شواهد بالا، تسلط هر دو امام (علیه السلام) بر آیات قرآنی و توان بیانی، کاملاً آشکار بوده و این مهم از رهگذر شواهد بیان‌شده آشکار است.
سخنان امام رضا (علیه السلام) بیشتر حالت نصیحت‌گونه و با لطافت بیانی خاصی بوده؛ در حالی‌که سخن امام سجاد (علیه السلام) تاحد زیادی رسمی و تنبیه‌گونه است و به نوعی به طور مستقیم، عقلانیت فرد را هدف قرار داده‌اند. همین خطاب عقل‌گرایانه منجر به ایجاد نوعی خشونت در کلام ایشان شده، چراکه کلام، عاطفه‌ی کمتری دارد.

ترصیح

تقسیم سخن به قسمت‌های گوناگون و آوردن هر لفظ با موافق آن در وزن و روی و به سخنی دیگر، به کارگیری سجع‌های متوازی در کلام است (عبدالحمید، 2001م: 106).
نمونه‌های آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أللهم أشعِب به الصَّدع وارتق به الفَتق و أمِت به الجُور و أظهِر به العدل (قیومی اصفهانی، 1378: 54).
- اللّهم اعطِه فی نَفسهِ و أهلِه و ذُریته و أمَّته و جمیع رعیته ما تُقرٌ به عَینُه و تُسرُّبه نفسُه (همان: 70).
- إنَّهُ لا یذِل من والَیتَ و لا یعِّزُ من عادَیت یا مَن تفرَّد بالملک فلا نِدَّ له فی مَلکوت سُلطانه و توحَّدَ بالکبریاء فلا ضِدَّله فی جبروت شأنه (همان: 86).
نمونه‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- ماذا الرای العازب، و الرُّشد الغائب، و الأمل الکاذب، ستنُقَل من القُصور و ربّاتِ الخدور و الجذل و السرور، إلی ضیق القبور، و من دارالفناء إلی دارالحبور (عبداللهی، 1383: 222).
- فیا قلیل التحصیل و یا کثیر التعطیل، و یا ذالأمل الطویل، بناؤک للخَراب و أجلک إلی اقتراب (همان: 223).
- أُفٍ لدنیا، لا یرقی سلیمها و لا یصحُّ سقیمها و لایندمل کلومها، و عودها کاذبة و سهامها صائبة و آمالها خائبة (همان: 226). (10)
ترصیح، در واقع کاربرد متقارن سجع‌های متوازی است. پس در مجموعه سجع متوازی وارد می‌شود و این اشتراک الفاظ در وزن و قافیه بر غنای موسیقی کلام اثرگذار است. به خاطر تکلیف بالا، کاربرد ترصیع در شعر و نثر کم است، با این وجود، این آرایه در صحیفه امام رضا (علیه السلام) و کلام امام سجاد (علیه السلام) بدون تکلف و فراوانی وجود دارد و شاهد تأثیر موسیقایی و زیبایی آن در کلام هستیم.
در موازنه‌ی بین کلام این دو امام همام (علیهما السلام) این نکته قابل ذکر است که واژه‌های امام رضا (علیه السلام) از نرمی و همگونی بیشتری برخوردارند و این مهم، متأثر از شرایط محیطی و اجتماعی عصر عباسی بوده، البته این بدین معنا نیست که واژه‌های امام سجاد (علیه السلام) دشوار یا دارای غرابت استعمال‌اند، تنها نوع چینش واژگانی امام رضا (علیه السلام) روان‌تر بوده که این امر در کاربرد اسلوب‌ها، کلمه‌ها و لغت‌های حضرت آشکار است.

تشابه‌الاطراف

نوعی مراعات‌نظیر بوده، گویی سخن با آنچه با آغازش متناسب است، ختم شود (محمود یاسین، 1418ق: 139).
نمونه‌های آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- واجعَل لَه مِن لَدُنکَ علی عدُوِّک و عدوِّه سُلطاناً نصیرا (قیومی اصفهانی، 1378: 54)
- یعلَمُ ما یسرون و ما یعلنون فَسیکفیکَهمُ الله و هو السُّمیع البَصیر (همان: 156).
نمونه‌هایی از آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- اعتمادک علی الصحة والسلامة خُرقٌ، و سکونک إلی المال و الولد حمقٌ (عبداللهی، 1383: 229)

- فعقبی حلاوات الزمان مریرةٌ *** و إن عذُبت حیناً فحیناً خرابقُ (همان: 229). (11)

شواهد مثال در موارد بالا نمایانند و نیازی به بیان ندارند، امّا این نکته قابل ذکر است که در این صنعت بدیع، نوعی تشابه معنوی میان بندهای سخن وجود دارد و میان آغاز و پایان جمله ارتباط ایجاد می‌شود که با اندک دقتی در کلمه‌های آغازین و پایانی آشکار است. همین مسئله باعث زیبایی دوچندان کلام می‌شود. موضوع شایع در این آرایه، کاربرد آن در بازی با الفاظ است، به گونه‌ای که زیبایی آن متأثر از تداعی و ارتباط خاصی است که میان کلمه‌ها وجود دارد. در این مقطع، کلام امام سجاد (علیه السلام) صائب‌تر بوده، چراکه به نوعی، از صنعت بدیعی مذهب کلامی که نوعی صنعت بدیعی معنوی است، نیز بهره برده‌اند، هرچند کلام امام رضا (علیه السلام) نیز بار معنایی کاملی را افاده می‌کند، امّا کلام امام سجاد (علیه السلام) صلابت بیشتری داشته و عقلانی‌تر است. همین عقلانی‌بودن یکی از امتیازهای این صنعت بلاغی بوده که باعث جذابیت بیشتر کلام امام سجاد (علیه السلام) شده است.

تلمیح

اشاره به قصه یا شعری است بدون آنکه یادی از آن شود (تفتازانی، 1422ق: 92).
مقصود از این اشاره آن است که هرچه در ذهن دارد، نزد مخاطب تثبیت کند.
نمونه‌های آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- و بِوَصیه المُختار المُسمّی عندک بقسیم الجنّة و النّار (قیومی اصفهانی، 1378: 42).
- و أیده بِروحِ القُدس مِن عندک و اسلُکهُ من بین یدیه و من خلفه رصداً (همان: 44).
عبارت اول، اشاره به ولایت امام علی (علیه السلام) و عبارت دوم اشاره به لیلةالمبیت و داستان معروف آن دارد. این آرایه و فراوانی در کلام حضرت مشاهده می‌شود.
نمونه‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:

- وجدی رسول الله فی کلِّ مشهدٍ *** و شیخی أمیرالمؤمنین وزیره (عبداللهی، 1383: 207).
- و آلک أمسوا کالإماء بذلَّةٍ *** تشاعُ لهم بین الأنام فَجایعُ (همان: 209). (12)

در مثال‌های بالا عبارت اول، اشاره به وصیت‌های امام علی (علیه السلام) و عبارت دوم، اشاره به داستان اسرای کربلا و حرکت ایشان به سوی شام دارد. این صنعت بدیعی به خاطر تناسبی که میان موضوع اصلی و قصه‌ی مورد استفاده و تداعی آن در ذهن مخاطب دارد، داستان را در ذهن شنونده زنده می‌کند، به خاطر تشبیه و بهره‌گیری از داستان، مخاطب را جذب می‌کند و سخن نزد وی تصویر می‌شود. البته نوع ایجاز نیز دربردارد، از دیگر سو، با توجه به ابهامی که در برخی از تلمیح‌ها نهفته است، مخاطب به فکر و دقت‌نظر نیاز دارد تا به مقصود برسد. این امر بر زیبایی کلام اثر می‌گذارد، برای فهم زیبایی سخن باید شنونده به داستان آگاه باشد، از این‌روی تأثیر این آرایه را در کلام ایشان مشاهده می‌کنیم. در مقام موازنه‌ی کلام، هر دو امام همام (علیه السلام) بار معنایی کاملی دارند، فقط امام سجاد (علیه السلام) بیشتر به یاد حوادث کربلا سخن می‌گویند و به همین علت اکثر تلمیح‌های ایشان به واقعه‌ی مذکور ارتباط پیدا می‌کند، حال آنکه امام رضا (علیه السلام) بیشتر در مقام اغنای مخاطب خویش هستند و بیشتر به مطالب کلی نظر دارند.

حسن انتها

اینکه متکلم، سخن خود را با چیزی ختم کند که احساسات را به حرکت وادارد و خیال را برانگیزد، از آن جهت که ختم سخن، آخرین چیزی است که گوش آن را می‌شنود، پس اگر نیکو باشد دل‌ها بدان می‌گرایند و گوش‌ها از آن لذت می‌برند. زیباترین سخن آن است که انتهای کلام را بنمایاند و بارزترین افکار را با انسجام در خود جای دهد که آن را «براعة المقطع و حسن الخاتمه» نیز گویند (محمود یاسین، 1418ق: 171).
شواهد این آرایه در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- یا سامِعَ کلِّ صوتٍ؛ و یا سابِقَ کل فوتٍ، یا مُحیی العِظامِ و هی رَمیم، و مُنشِئها بعد الموت صلِّ علی محمّدٍ و آل محمدٍ واجعل لی من کلِّ همٍّ رجا و مَخرجاً و جمیعِ المؤمنین، إِنَّکَ علی کلِّ شیءٍ قدیر (قیومی اصفهانی، 1378: 48).
نکته‌ی قابل توجه اینکه در اینجا جمعی از آرایه‌های بعدی گرد هم آمده‌اند، مثلاً اسلوب جمع و تلمیح نیز در این کلام وجود دارد.
- حَسبی من هو حَسبی، حسبی من لم یزل حسبی، حسبی من کان مُنذُ قَطُّ کنتُ لم یزل حسبی، حسبی الله لا اله الا هو، علیه توکَّلتُ و هو ربُّ العرشِ العَظیم. (همان: 96).
شواهد این صنعت بدیعی در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أفامِنتَ الأیام و طول الأسقام، و نُزولِ الحِمام، و الله یدعوا إلی دارالسلام (عبداللهی، 1383: 220).
- التوبة و اغسل الحوبة، و حسن العمل قبلَ حلول الأجل و انقطاع الأمل، فکل غائبٌ قادمٌ و کل غریبٍ غارمٌ، و کل مفرطٌ نادمٌ. فاعمل للخلاص قبل القصاص، و الاخذ بالنَّواص (همان: 233).
- و الخُلود إلی دارالاحزان، و السّکون إلی دارالهوان و قدنطق القرآن بالبیان الواضح فی سورة الرَّحمان «کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ (26) وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ» (همان: 213). (13)
همان‌گونه که از نام این صنعت بدیعی برمی‌آید، حسن ختام، خلاصه‌ی افکار نثرنویس است، به همین دلیل در خاتمه‌ی کلام می‌آید و باید از نظر تأثیرگذاری در حدی باشد که جان‌ها و طبایع را به حرکت درآورد و دل‌ها را مجذوب کند. این زیبایی، برگرفته از فیض روحی برخاسته از اعمال قلب است، پس خاتمه، جدا از متن نیست، بلکه به منزله‌ی اعضای جسم است و باید در شروع و پایان زیبا باشد، چون که شروع و پایان سخن، معنا و مقصود را بیان می‌دارند (محمود یاسین، 1418ق: 176).
در شواهد مثال کاملاً واضح است که امام سجاد (علیه السلام) از کلام خود به عنوان حربه‌ایی برای بیدارسازی مخاطب و جامعه بهره می‌برند، در حالی که امام رضا (علیه السلام) بیشتر در مقام بیان و خطابه هستند، بدین جهت سخنان ایشان روان‌تر و ساده‌تر است.

جناس

به آن تجنیس و مجانسه نیز گویند، عبارت است از توافق دو لفظ در نطق با وجود اختلافشان در معنا (لادقی، 1963م: 207). سبب این نام‌گذاری آن است که ترکیب حروف الفاظ آن از یک جنس هستند. جناس دوگونه است: تام و ناقص (ابوالعدوس، 1427ق: 276).
انواع آن عبارت‌اند از:

1. جناس مضارع

جناسی است که در آن دو حرف مختلف و هم‌مخرج وجود دارد، مقصود از تقارب آنچه در نزد علمای تجوید است، نیست، بلکه شامل حروف هم‌مخرج می‌شود (تونانی، بی‌تا: 130).
این صنعت، برخی اوقات در مباحث علم تجوید نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد.
نمونه‌های آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- و إن رَددتَ مع ذلک سُؤالی و خابت إلیک امالی (قیومی اصفهانی، 1378: 44).
- و بِکَ أعُوذ و بک ألوذ (همان: 118).
- حینَ تَطَوَّلتَ علیَّ بالرِّضا و تَفَضَّلتَ بالعَفوِعمّا مَضی (همان: 44).
- و افتَح لَهُ فتحاً یسیرا و اجعَل لَه من لدُنک عَلی عَدوِّکَ وَ عَدوَّه سُلطاناً نصیرا (همان: 54).
شاهد در«سوالی و أمالی»، «أعوذ و الوذ»، «تَطَوَّلتَ و تَفَضّلت»، «یسیر و نَصیر» است که حروفش متقارب المخرج‌اند، درموارد مثالی بالا، امام رضا (علیه السلام) با ظرافت بسیار بالایی این صنعت را به کار برده‌اند.
نمونه‌های آن در کلام امام (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أما أعبَرتَ بمن مضی من أسلافکَ وَ من وارَته الارضَ من آلافک (عبداللهی، 1383: 184).
- تمکَّن من دُنیاه، و نال منها مُناه (همان: 187).
- و کثرة تعبه فی طلابها، و تکادحه فی إکتسابها و تکابده من أسقامها و أوصابها (همان: 192). (14)
شاهد در «أسلافک و آلافک»، «دنیاه و مناه» و «تکادحه و تکابده» است که حروفش متقارب المخرج‌اند. این تقارب تلفظی و مخرجی باعث زیباتر شدن کلام حضرت شده است و شنونده متأثر از شباهتی که میان حروف دو لفظ متفاوت احساس می‌کند، سرخوش می‌شود.
به کارگیری این صنعت باعث می‌شود تا القای کلام به وسیله‌ی مخاطب نیز روان‌تر و سهل‌تر شود، چرا که جناس مضارع به خاطر زیبایی که دارد موجب آمادگی بیشتر مخاطب برای شنیدن و برداشت مفهوم ذهنی گوینده شده و این امر از ویژگی‌های اختصاصی این صنعت است.
زیبایی کلام ائمه (علیهم السلام) در این‌گونه شواهد مثالی فنی آشکارتر می‌شود. هر دو امام همام (علیهما السلام) به خوبی از این صنعت استفاده کرده‌اند، کلام امام سجاد (علیه السلام) عقلانی‌تر و رسمی‌تر و به نوعی مانند اسلوب علمی بوده، در حالی که کلام امام رضا (علیه السلام) از سلاست خاصی برخوردار است و واژه‌های راحت‌تر و همگون‌تری را به کار برده‌اند.

2. جناس اشتقاق و شبه‌اشتقاق

دو نوع دیگر نیز به جناس، ملحق می‌شوند، یکی، اشتقاق که دو لفظ را با هم جمع کند، دوم، مشابهت دو لفظ را جمع کند که شبه‌اشتقاق نامیده می‌شود (عبدالحمید، 2001م: 100).

جناس اشتقاق

به کارگیری اشتقاق‌ها از یک ماده‌ی لغوی را گویند، دیور جراند و دریسلر آن را «تکرار جزئی» می‌نامند. اتحاد ریشه‌ی معجمی از دو طرف را گویند. آنچه اشتقاق را از دیگر نمونه‌های تکرار جدا می‌سازد، احتمال گوناگون بودن شاهد مثال‌های آن است، چون امکان دارد از یک ماده بیش از یک اشتقاق باشد، در این زمینه زبان عربی از دیگر زبان‌ها متمایز می‌شود (همان).
پیرامون این آرایه، نمونه‌های فراوانی در صحیفه امام رضا (علیه السلام) وجود دارد، از جمله:
- إلهی بَدَت قُدرتُکَ وَ لَم تَبدُ هیئةً لکَ (قیومی اصفهانی، 1378: 46).
- فَجَهَلُوکَ وَ قَّدروکَ و التّقدیرُ علی غیرِ ما به شبَّهوکَ، فإنّا بریءٌ یا إلهی من الذین بالتَّشبیه طَلَبوکَ (همان: 54).
- اللَّهمَّ و أمِنهُ بأمانِکَ الوَثیق و انصرهُ بنَصرکَ العزیز ... و قوَّة بقُّوتِکَ ... اللهم وال من والاه و عاد من عاداه (همان: 5).
- حتّی تحلیّنا مَحلَّه. (همان: 54).
در «بدت و تبد»، «قدروک و التقدیر»، «انصر و قوة»، «ال و عاد» و «حلّ و تحلُّ» این نوع جناس وجود دارد. در این مورد برتری و ظرافت امام (علیه السلام) در کاربرد این آرایه در سخن نمایان است.
شواهد آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:

- بلی اوردته بعد عزِّ و منعةٍ *** مواردَ سوءٍ ما لهنَّ مصادر (عبداللهی، 1383: 193).
- والله یعلمُ انّا لا نُحبُّکُم *** ولا نَلومُکُم أن لا تُحِبُّونا (همان: 247).
- من عرف الرَّبِّ فلم تُغنِه*** معرفةَ الرَّب فذاک الشَّقی (همان: 248). (15)

در «أورد و موارد»، «نحبکم و تحبونا» و «عرف و معرفة» این نوع جناس وجود دارد. برتری و ظرافت امام (علیه السلام) در کاربرد این آرایه در سخن نمایان است. کاربرد همگون ریشه‌ها منجر شده است کلام نوعی آهنگ و ریتم به خود بگیرد و تلفظ آن روان‌تر و سلیس‌تر شود. از رهگذر این موضوع، کلام گوینده در سیاق بهتری قرار گرفته، مطلوب طبع واقع شده است و تأثیر کامل‌تری بر مخاطب می‌گذارد.
هر دو امام (علیه السلام) نصیحت‌گونه عمل می‌کنند و صبغه‌ی ارشاد بر کلامشان، غلبه تامی دارد، البته کلام امام رضا (علیه السلام) نوعی استیناس در بردارد، البته امام سجاد (علیه السلام) نیز از این مهم بی‌بهره نبودند بیشتر از اسلوب حکیم و مذهب کلامی و سایر صنایع بلاغی عقلانی و اثباتی مانند کیفیت شناخت خدا در مثال سوم استفاده کرده‌اند.

جناس شبه‌اشتقاق

آنگاه که دو لفظ جناس از یک ریشه مشتق نشوند ولی میان حروف مشابهت فراوانی باشد، به گونه‌ای که مخطاب تصور کند آن دو از یک ریشه مشتق شده‌اند، در اینجا جناس شبه‌اشتقاق وجود دارد که آن را جناس «مشابهت یا جناس مطلق» نیز می‌نامند.
نمونه‌های آن را در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- حتی لایستَخفی بِشیءٍ من الحَق مَخافةَ أحدٍ من الخَلق (قیومی اصفهانی، 1378: 56).
- و بالله أستَنجح و بِمُحمَّدٍ رسولُ الله و آلِ محمَّد ... و علیهم أتوجه (همان: 82).
در کلمه‌های «الحق و الخلق» و «أستنجح و أتوجه» این آرایه وجود دارد چراکه شنونده گمان می‌کند از یک ریشه‌اند حال آنکه این‌گونه نیست.
نمونه‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:

- و کُفِّن فی ثوبین واجتمعت له *** مُشیعةً إخوانه و العشائر (عبداللهی، 1383: 196).
- أکابر اولادٍ یهیجُ إکتئابُهُم *** إذا ما تناساه البنونُ الاصاغرُ (همان: 197).
- لنحن علی الحوض رُوادَهُ *** نَذُودُ وَ نَسقی ورّادَهُ (همان: 202). (16)

در کلمه‌های «مُشیعَةً و العشائر»، «أکابر و إکتئابُهُم» و «رُواد و ورّاد» این آرایه وجود دارد چراکه شنونده گمان می‌کند که از یک ریشه‌اند حال آنکه این‌گونه نیست. پی‌بردن به همین خطای ذهنی باعث تلذذ مخاطب و توجه بیشتر به کلام شده است تا از خطای احتمالی مجدد در امان باشد، از دیگر سو، همین تشابه که در واقع عدم تشابه بوده، باعث جای‌گیری بهتر کلام در ذهن مخاطب شده است و پس از فهم تفاوت بین دو کلمه، مطلب برایش لذت‌بخش‌تر می‌شود.
این صنعت به خاطر فنی‌بودن، بیشتر در کلام بزرگان ادب و بلاغت عربی و موارد گوناگونی از آن در کلام هر دو امام (علیه السلام) وجود دارد، همین امر مهر تأییدی بر توان ادبی امامان همام (علیهم السلام) است. این شاهد مثال واضح نیاز چندانی به توضیح ندارد و در زیبایی آن همین بس که به مثابه ترازویی برای نمایاندن توان ادبی و بلاغی فرد است.

3. جناس مُصَحّف

یعنی دو لفظ در تعداد حروف و ترتیب، مشابه و در نقطه‌ها، مختلف باشند، به گونه‌ای که اگر یکی از نقطه‌ها زدوده شود، از کلمه‌ی دیگر متمایز نمی‌شود (تونانی، بی‎‌تا: 128).
شاهد آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت است از:
- و اللهُ مُحیطٌ بی و یحجزکَ عنّی و یحولُ بَیتی بحَولِه و قُوَّتِهِ (قیومی اصفهانی، 1378: 162).
شاهد در «یحولُ و بِحَولِ» است که «الباء و الیاء» در آن اختلاف دارند. این آرایه بر زیبایی کلام حضرت افزوده است.
شاهد آن در کلام امام (علیه السلام) عبارت است از:
- عُد إلی ذکر المنقول إلی الثری، و المدفوع إلی هول ما تری (عبداللهی، 1383: 199). (17)
شاهد در «ثری و تری» است که «ث و ت» در تعداد نقطه‌ها اختلاف دارند. اگر نقطه‌های این دو لفظ برداشته شود، خواننده دچار تشویش می‌شود. از دیگر سو، همین اختلاف ساده گاهی منجر به قرار گرفتن مخاطب در ورطه‌ی حالت معماگونه در خواندن کلام و درک مفهوم مدنظر باشد. وجود این آرایه بر زیبایی کلام امامان همام (علیهم السلام) افزوده است.

4. جناس لاحق

یعنی اختلاف در نوع حروف باشد، حال آنکه وزن یکی است و تقاربی میان دو کلمه نیست. این اختلاف یا در ابتدا یا در وسط یا در پایان قرار می‌گیرد (جرجانی، 2003م: 231).
شواهد آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أن ترحم والدی الغریبین فی بُطونِ الجَنادل، البَعیدینِ مِنَ الأهلِ و المنازل (قیومی اصفهانی، 1378: 44).
- یا سامِعَ کلِّ صوتٍ و یا سابقَ کلِّ فَوتٍ (همان: 48)، در این مورد جناس مضارع نیز به کار رفته است.
- التی یرجِعُ إلیها الغالی و یلحَقُ بنا التالی (همان: 43).
- اللهم أمنحنا أکتافهم و ملّکنا أکنافهم (همان: 86).
«الغریبین و البَعیدین»، «سامَعَ و سابقَ»، «الغالی و التالی» و «أمنحنا و ملّکنا» نمونه‌هایی از جناس لاحق‌اند که بر زیبایی کلام حضرت رضا (علیه السلام) افزوده است.
شواهد آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- بذلک جری القلم علی صفحة اللوح فی القدم فما هذا التَّلهف و النَّدم (عبداللهی، 1383: 214).
- أفراسها غائرة و سطواتها قاهره (همان: 216).

- و من ساءنا ساء میلاده *** فیوم القیامة میعاده (همان: 202). (18)

«قلم و قدم»، «غائرة و قاهره»، «المعاد و مهاد» و «میلاده و میعاده» نمونه‌هایی از جناس لاحق‌اند که بر زیبایی کلام امام سجاد (علیه السلام) افزوده است، در اکثر موارد کلام امامان همام (علیه السلام) دربردارنده‌ی موارد متنوعی از مثال‌ها است.

5. جناس غیرتام «متکنف الوسط»

قیدی از قیدهای مذکور که در جناس تام مختلف باشد و دوگونه است: یکی اینکه به زیاده، یک حرف در اول یا وسط یا آخر مختلف باشند، دوم اینکه به زیاده، بیش از یک حرف مختلف باشند (قزوینی، 1430ق: 377). شواهد آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- فإنَّ استبدالک بنا غیرنا علیک یسیر و هو علینا عَسیر (قیومی اصفهانی، 1378: 72).
- والفَضلُ و الفَضیلة (همان: 82).
- و لا یمثِلُ بنظیرٍ و لا یغلَبُ بظَهیر (همان: 88).
- اللهم صلِّ علی نورک و سراجک و ولی ولیک و وصیّ وصیک (همان: 238).
در «یسر و عسیر»، «الفضل و الفضیلة»، «نظیر و ظهیر» و «ولی ولیک و وصیّ وصیک» این آرایه‌ی ادبی ملاحظه می‌شود.
شاهد آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت است از:
- کیف أمنتَ هذه الحالة و أنت صائر إلیها لا محالة (عبداللهی، 1383: 200). (19)
در «الحالة و المحالة» این آرایه‌ی ادبی ملاحظه می‌شود. در این شاهد مثال، تفاوت بین دو مورد تنها در یک حرف است که با کاهش یا افزایش آن، معنی کلمه و در فضای کلی‌ر معنای جمله تغییر می‌یابد.
اینجاست که مفهوم آرایه‌های لفظی و تأثیر آن بر زیبایی ظاهری کلام آشکار می‌شود. این آرایه در کلام امام رضا (علیه السلام) به وفور وجود دارد، چون حضرت در دایره‌ی بیانی وسیع‌تری سخن می‌گفتند، توان بیشتری برای بازی با الفاظ نیز داشتند، در حالی که امام سجاد (علیه السلام) معمولاً از دعا و کلام خویش، هدف اصلاح فرد و اجتماع را داشتند، بدین جهت توان کمتری در بازی با الفاظ مهیا بود.

6. جناس مکرر

به آن، جناس مزدوج یا مردد نیز می‌گویند، یعنی دو رکن مجاور از جناس‌ها در نهایت سجع، در نثر یا نظم بیاید (قزوینی، 1430ق: 381).
شواهد آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- اللّهم فادعنی یومَ حَشری و نَشری (قیومی اصفهانی، 1378: 160).
- راموا اقامة الإمام بعقولِ حائرةٍ بائرةٍ (همان: 258).
شاهد مثال در «حشری و نشری» و «حائرةٍ و بائرةٍ» است و به خاطر سلیس بودن، باعث راحتی تلفظ و زیباسازی جمله شده‌اند.
شواهد آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أین السلف الماضون، والأهلون و الأقربون؟ و الاولون و الآخرون (عبداللهی، 1383: 217).
- أنفرح بنعیمٍ زائل، و سُرورٍ حائل و رفیقٍ خاذل (همان: 221). (20)
مثال‌های بالا به خاطر سلیس بودن، باعث راحتی تلفظ و زیباسازی جمله شده‌اند. مثال‌هایی که می‌آوریم علاوه بر دارابودن شاهد مثال‌های مطرح، موارد بلاغی دیگری نیز دربردارند، مثلاً شاهد اول امام سجاد (علیه السلام) علاوه بر جناس مکرر دارای صنایع طباق و مراعات‌نظیر نیز است.

ردالعجز علی‌الصدر

اینکه یکی از دو لفظ مکرر «متفق در لفظ و معنی» یا مجانس «متفق در لفظ و نه در معنی» یا ملحق به آن دو، یکی در اول و دیگری در آخر بند بیاید، این مورد دلالت بر توان شاعر، آشنایی وی با ظرافت‌های سخن و اطاعت الفاظ از او دارد، آنگاه که جمله‌ای می‌خوانیم احساس می‌کنیم که الفاظ آن با هم در ارتباط‌اند، گویا معنی فاصله‌ها یکسان است (عبدالحمید، 2001م: 98).
شاهد آن در صحیفةالرضا (علیه السلام) عبارت است از:
- ولاکان قلبُک إلهٌ نَدعوهُ وَنتعوَّذُ به و نتضرَّع إلیه و نَدعُک (قیومی اصفهانی، 1378: 180).
شواهد آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:

- جزائی تُعذِّبُنی و لکن *** أعوذ بحُسن عفوکَ عن جزائی
رجائی کان مُنقطعاً بذنبی *** رجائی منک حقَّق رجائی (عبداللهی، 1383: 171).
- و یسنُجُ آمالاً طوالاً بعیدةً *** ویعلَمُ أنَّ الدهر للنَّسجِ خارقُ (همان: 221). (21)

این موارد شاهد فراوانی در کلام حضرت دارد و دلالت بر توان و آشنایی ایشان با ظرافت‌های سخن و طاعت الفاظ از امامان همام (علیهم السلام) دارد. از دیگر سو، آنگاه که این‌گونه اشعار را می‌خوانیم، احساس می‌کنیم الفاظ آن به نوعی با هم در ارتباط‌اند، گویا معنی فاصله‌ها یکسان است. به همین دلیل، مخاطب به محض شنیدن سرآغاز کلام می‌تواند جمله‌های پایانی را حدس بزند، همین امر باعث زیباتر شدن جمله و دلچسب‌تر شدن مطلوب و مقصود گوینده بر مخاطب شود. وجود این صنعت بدیعی در سخن فرد نشان از قدرت بیانی و تسلط وی بر شیوه‌های بدیعی دارد، البته این نکته درباره‌ی امامان معصوم (علیهم السلام) نیز مصداق دارد.

سجع

اصل کلمه‌ی سجع از «سجعت الناقة» گرفته شده و آن زمانی است که شتر ماده صدایش را در حالتی مشخص بکشد، سجع در صورتی صحیح است که دارای یکسری شروط باشد، از جمله: داشتن الفاظ زیبا و خوش مدل بودن، طوری که شنونده از شنیدن آنها لذت ببرد، الفاظ در خدمت معانی باشند، معانی به دست آمده از این الفاظ زشت نباشند و هریک از سجع‌ها بر معنی متفاوت با سجع قبلی دلالت داشته باشند تا سجع مورد نظر، به نوعی تکرار بی‌فایده تبدیل نشود (تونانی، بی‌تا: 134).
سجع بر کلمه‌ی آخر بند اطلاق می‌شود البته بنا بر توافقش با کلمه‌ی آخر بند قبلی، گاهی اوقات نیز فقط بر خود این توافق بدون توجه به بندها اطلاق می‌شود (کرمی، 1375ق: 175).
بنابراین سجع یعنی همگونی حرف آخر کلمه‌ها در تمام موارد، به جز وزن، بهترین نوع سجع آن است که فقره‌هایش با هم مساوی باشند. سجع چهارگونه است: متوازی، مطرف، مرصّع و مشطور (ابوالعدوس، 1427ق: 289).
بهترین سجع آن است که طبیعی، خودجوش و بدون تکلف باشد (لادقی، 1963م: 211).
بنابراین سجع در نثر مانند وزن در شعر است.
انواع سجع‌ها عبارت‌اند از:

1. سجع متوازی

همراهی لفظ آخر از ابتدای بند اول با کلمه‌ی آخر از بند دوم در لفظ و وزن و روی است (ابوالعدوس، 1427ق، 289).
مثال‌های آن در صحیفةالرضا(علیه السلام) عبارت‌اند از:
- من مَشارقِ الأرض و مغاربِها و برِّها و بَحرها و سَهلها و جَبلها (قیومی اصفهانی، 1378: 56)
- اللهّم یا فارِجَ الهمِّ و کاشِفَ الغمِّ (همان: 132).
- یا ماجدُ یا کریم، یا واحِدُ یا کریم (همان: 134).
در مثال‌های بالا «فارِجَ و الغَمِّ» تأثیر بارزی بر زیبایی کلام گذاشته‌اند.
شاهد مثال‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أتاهُ من الله ما لا یُردُّه و نزل به من قضائه ما لا یصّدُّهُ (عبداللهی، 1383: 188).
- فلم تُتعِشه من صرعته و لم ثُقله من عثرته (همان: 193).
- حیث لا ینفعُهُ الاستعبار و لاینجیه الاعتذار من هول المنیة و نزول البلیة (همان: 194). (22)
در مثال‌های بالا، شواهد این نوع از جناس تأثیر بارزی بر زیبایی کلام گذاشته‌اند، همین‌جاست که تأثیر بارز سجع بر زیباسازی کلام مشخص‌تر می‌شود، چراکه همین جمله‌های زیبا و بااحساس و آهنگین اگر خالی از سجع بود چیزی جز مجرد یکسری لفظ نبود، حتی اگر معنی را نیز افاده می‌کردند، البته این بدین معنا نیست که در آوردن این‌گونه صنعت‌ها افراط صورت گیرد، بلکه بایستی میانه‌روی رعایت شود. مبحث سجع به خاطر هماهنگی که متأثر از همگونی بین الفاظ ایجاد می‌کند، بسیار مقبول خواننده و شنونده می‌شود، به همین جهت ادباء، توجه و اهتمام خاصی به این صنعت بدیعی داشتند. بهترین نوع سجع، آن است که آسان، غیرعمدی و بدون تکلف و تصنع باشد.
این صنعت بدیعی، در کلام امام رضا (علیه السلام) بیشتر خودنمایی می‌کند. این مهم نشان از برتری ایشان یا ضعف امام سجاد (علیه السلام) در کلام ندارد، بلکه همان‌گونه که بیان شد امام سجاد (علیه السلام) متأثر از شرایط مخاطب، به خاطر رعایت مقام و برای القای بهتر کلام، ناچار بودند اسلوبی عقلانی‌تر و رسمی‎‌تر در پیش گیرند.

2. سجع مطرَّف

اگر دو لفظ در وزن، متفاوت و در قافیه، همگون باشند، سجع مطرف نامیده می‌شود (قزوینی، 1430ق: 384).
شواهد مثال‌های آن در صحیفه عبارت‌اند از:
- اللهمَّ اهدنا فیمن اهدیت و عافنا فیمن عافیت (قیومی اصفهانی، 1378: 198).
- یا الله یا ربَّ الأرباب و یا سیدالسادات (همان: 178).
شاهد در «اهدیت و عافیت» و «الارباب و السادات» است. آنچه در جناس مطرف مهم بوده، خیال خواننده بر تکرار لفظ اول است و آنگاه که یک حرف دیگر بر آن وارد شود، و ذهنیت قبلی بازگردد (عبدالحمید، 2001م: 106).
شاهد مثال‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- فلو رأیت الاصغر من اولاده و قد غلب الحُزن علی فؤاده (عبداللهی، 1383: 197).
- و التبس علیه أمرُهُ من الاولاد و مفارقة الآباء و الاجداد و الإمتعاض بشماتة الحُسّاد (همان: 212). (23)
شاهد در«اولاد و فؤاد» و «الاجداد و الحسّاد» است (عبدالحمید، 2001م: 106).
همین امر منجر به زیباسازی کلام از یک سو و جاگیری بهتر مطالب در ذهن مخاطب از دیگر سو می‌شود. در این مجال هر دو امام (علیه السلام) به زیبایی این صنعت را به کار گرفته‌اند.

3. سجع مرصّع

آن است که الفاظ درهر دو بند از نظر وزن و قافیه همگون باشند.
مثال‌های این صنعت در صحیفه عبارت‌اند از:
- اللهمَّ و طهِّر منهم بلادک و أشفِ منهم عِبادک و أعزِّ به المؤمنین و أحی به سُننَ المُرسلین (قیومی اصفهانی، 1378: 56).
- أسألکَ کفایة الأذی، والعافیة و الشفاء، و النصر علی الأعداء، و التوفیق لما تُحب وَ ترضی (همان: 138).
شاهد در «طهِّر منهم بلادک و أشف منهم عبادک» و «و اعزِّ به المؤمنین و أحی به سنن المرسلین» است. از مثال‌های آن در کلام امام سجاد (علیه السلام) عبارت‌اند از:
- أتفرح بنعیمٍ زائلٍ و سُرورٍ حائلٍ و رفیقٍ خاذلٍ (عبداللهی، 1383: 221).
- إی کم تکدح و لاتقنع، و تجمع و لاتشبعِ، ماذا الرأی العازب و الرُشدَ الغائب و الأمل الکاذب (همان: 222).
- فیا قلیل التَّحصیل و یا کثیرالتعطیل و یا ذالأمل الطَّویل (همان: 223). (24)
در سجع بیان قرینه مهم است. اگر در این زمینه اختلالی پیش آید زیبایی را از بین می‌برد، چون همین زیباگویی باعث متمایز و دلچسب شدن جمله می‌شود. هرچه کلمه‌ها از نظر وزن و قافیه همگون‌تر باشند، زیباتر است، بدین صورت که اگر این موارد حذف شوند، جمله، خشک و بی‌روح می‌شود. بهترین سجع آن است که در تعداد و نوع کلمه‌ها همگون باشد. زیبایی جمله نیز از همین همنشینی متأثر می‌شود، مفردات جمله باید زیبا، پرکاربرد و غیرتکراری بوده و فاصله‌ها نیز سکون داشته باشند (محمود یاسین، 1418ق: 77).
سجع مرصّع به تأثیرگذاری کلام کمک شایانی می‌کند و به خاطر آهنگ همگونی که به سخن می‌دهد، در جان شنونده تأثیر می‌گذارد، از همین روی کاربرد این صنعت در کلام امام سجاد (علیه السلام) بیشتر دیده می‌شود که البته با توجه به مقصود حضرت کاربست این صنعت مقبول‌تر بوده است تا بتواند بر خواننده تأثیرگذارتر باشد.

لزوم ما لایلزم

به این صنعت «التزام، تضمین، تشدید و إعنات» نیز گفته می‌شود، یعنی ادیب قبل از حرف روی- یا همان قافیه- در شعر یا آنچه در معنی حرف روی است در نثر- یعنی قبل از حرف پایانی جمله- حرفی بیاورد که لزومی ندارد و بدون آن نیز سجع یا قافیه کامل باشد (تفتازانی، 1422ق: 239).
شاعر یا ناثر قبل از حرف آخر در بیت‌ها یا سجع‌های خویش ملتزم به چیزی شود که نیازی بدان نیست، بدین‌صورت که به دو یا سه حرف آخر در وزن و ... که در نظام قافیه‌بندی نیازی به همگونی آنها نیست، ملتزم شود (ابوالعدوس، 1427ق: 295).
نمونه‌های آن در صحیفه عبارت‌اند از:
- أن ترحمَ والِدیَّ الغریبین فی بُطونِ الجَنادِل، البَعیدین مِن الأهلِ و المَنازل (قیومی اصفهانی، 1378: 44).
- و إن ردَدتَ مع ذلک سؤالی و خابَت إلَیک آمالی (همان: 44).
- أحین تطوَّلتَ عَلی بالرضا و تفضَّلت بالعَفو عمّا مضی أم حینَ زِدت العفو و الغُفران، باستیناف الکرمِ و الإحسان (همان: 44).
نمونه‌های آن در کلام امام (علیه السلام) عبارت‌اند از:

-ألا أیها المأمول فی کُلِّ حاجتی *** شَکَوتُ إلیک الضُرِّ فاسمع شکایتی
ألا یا رجائی أنت کاشفُ کُربتی *** فَهب لی ذُنوبی کلِّها واقضِ حاجتی (عبداللهی، 1383: 181).
- لیت شعری هل عاقلٌ فی الدیاجی *** بات من فجعة الزَّمان یناجی (همان: 182).

- فحسِّن الاعمال و جَمِّلِ الأفعال و قصِّرِ الآمال الطِّوال (همان: 213). (25)
در این صنعت و همه‌ی محسنات لفظی، مهم، غیرعمدی بودن آن است. در این صنعت نباید اثری از تکلف و صنعت‌پردازی وجود داشته باشد، چراکه همین مسائل غیرلازم منجر به سنگین‌تر شدن مطلب و دیرفهم‌تر شدن مقصود می‌شود. کاربرد این صنعت لفظی شاهد مثالی است بر توان بیانی و بلاغی گوینده که البته امامان همام (علیهم السلام) در این زمینه از یکه‌تازان ادب عربی بودند و دعاها و گفته‌هایشان بر تارک ادبیات عربی می‌درخشد.

نتیجه‌گیری

از نتایج مهم به دست‌آمده از مقاله‌ی پیش‌رو این است که:
هر دو امام (علیهما السلام) توجه بالایی به ساخت و بافت کلام داشته و سعی کرده‌اند معانی خویش را در قالب بهترین الفاظ بیان کنند، بدون اینکه از ارزش معنایی آن کاسته شود. طبیعی است که امام سجاد (علیه السلام) متأثر از عرب بودن جامعه‌ی عصر خویش الفاظ سنگین‌تری به کار گیرند و امام رضا (علیه السلام) متأثر از شرایط محیطی و اجتماعی عصر خویش، زبانی ساده‌تر به کار بندند. از دیگر سو، امام سجاد (علیه السلام) در کلام خویش بیشتر عقلانی و رسمی سخن گفته‌اند، به همین دلیل سخن ایشان صلابت بیشتری دارد، البته چون ایشان در مقام اصلاح جامعه بودند، این کاربرد طبیعی به نظر می‌رسد.
بارزترین جزئیات بنای متن ادبی مانند: سجع، جناس و سایر محسنات لفظی در کلام هر دو امام (علیه السلام) وجود دارد. هدف تمام این محسنات، بیان مفاهیم ذهنی گوینده به بلیغ‌ترین شکل است.
نوع گفتار این دو بزرگوار از این مهم پرده برمی‌دارد که ایشان رد سخنان و ادعاهای خویش، زبانی آسان به کار می‌گرفتند که دارای ویژگی‌های زیبای بیانی، سلیس بودن عبارت‌‌ها و آهنگین بودن است. به علاوه سخنانشان، خالی از الفاظ غریب و ترکیب‌های پیچیده بود و بیشتر گرایش به تجدید و ابتکار داشتند، تمام این موارد منجر شده تا کلام، تأثیر فنی و جمالی خاصی بر متن ادبی داشته باشد، اهمیت معنی و ارزش آن در کلام آشکارتر می‌شود و توجه بالای امامان (علیهم السلام) به الفاظ و موسیقی ترکیب‌ها و تمرکز ایشان بر ریختن این موارد در قالب اسلوب جذاب را می‌رساند. البته ایشان تلاش بالایی برای خلق معانی و نوآوری انجام دادند.
در موازنه‌ی حاضر، از گذر بیان شواهد مثالی گوناگون در کلام هر دو امام معصوم (علیهما السلام)، بیان و توان تحل

عبارات مرتبط با این موضوع

محسنات لفظی در کلام امام رضا و امام سجاد ع محسنات لفظی در کلام امام رضا و امام سجاد ع


ادامه مطلب ...