از ترفندهای تگرام که بسیار جالب و کاربردی است، ایجاد دکمه شیشه ای را می توان نام برد. با آموزش ترفندهای تلگرام با ما همراه باشید.
به تازگی در کانال های تلگرام شما با نوع جدید تبلیغ رو به رو هستید که دکمه های به پایین پست یا تصاویر و … قرار داده شده همچنین به صورت منو می باشد که در این پست نحوه ساخت چنین دکمه در مسنجر تلگرام قرار داده تا افرادی که در این مورد مشکل آنها برطرف گردد پس مثل همیشه با ما همراه شوید.
ابتدا برای ساخت چنین چیزی شما نیاز دارید که ربات خاصی را در تلگرام اد کنید زیر به صورت پیشفرض شما نمیتوانید این کار را انجام دهید برای این کار ما از ربات زیر استفاده می کنیم گه با لمس آن میتوانید آن را ادکنید یا اینکه متن نوشته شده را در یک چت وارد کنید و آن را لمس کنید.
توجه کنید قبل از انجام این کار باید حتما آخرین نسخه تلگرام را نصب داشته باشید.
اد کردن ربات: lemobot@
بعد از ادد کردن روبات لیمو، گزینه Start را باید انتخاب کنید.
بعد از استارت کردن ربات با چند دکمه روبرو میشوید که ما به ترتیب همه آنها را به شما معرفی میکنیم:
ساخت لینک شیشه ای: دکمه ای برای ساخت دکمه شیشهای به صورت مرحله ای و ساده.
ویرایش /حذف دکمه پیام ها: دکمه ای برای ویرایش کردن دکمه ها و همچنین حذف دکمه های شیشه ای ساخته شده با این ربات.
ساختن پیام تبادل: ساخت دکمه شیشه ای به صورت لیستی مخصوص تبادل و همچنین تبادل های گروهی.
آمار تبادل ها: با استفاده از این دکمه میتوان فهمید که هر کدام از دکمههای شیشه چه زمان، توسط چه کسی و چند بار ارسال شدهاند.
ارسال کانال بدون نقل قول: این دکمه به شما کمک میکند که شما دکمه های شیشه ای تان را بدون via و یا نقل قول (یعنی بدون via @lemobot) در کانال خود ارسال کنید.
برای ساخت دکمه شیشه ای شما دو راه دارید , یا از دکمه "ساخت لینک شیشه ای" استفاده کنید ویا از دکمه "ساختن پیام تبادل" استفاده کنید، اما این دو دکمه چه تفاوتی با هم دارند؟ در ساخت دکمه شیشه ای با "ساخت لینک شیشه ای" ربات به صورت مرحله ای عنوان و لینک رو میگیره و کار با آن بسیار ساده ست اما در "ساختن پیام تبادل" شما باید لینک و عنوان رو به صورت لیستی وارد کنید و همچنین امکان دیدن آمار را هم در این بخش دارید.
ابتدا بر روی این دکمه در ربات کلیک کنید.(ساخت لینک های شیشه ای).
حالا شما باید متن، عکس، استیکر، آهنگ، وویس یا ویدیوی مورد نظرتون را برای ربات ارسال کنید.
برای ارسال متن، عکس، استیکر و… شما میتوانید فوروارد کنید و لازم نیست حتما یک فایل را ارسال کنید.
برای ارسال عکس شما دو راه دارید:
آدرس شما باید به صورت url معتبر باشد یعنی دارای http:// یا https:// باشد مثلا:
http://setare.com
یا
https://telegram.me
اگر شما میخواهید دکمه "اشتراک گذاری یا forward " بسازید تنها عبارت forward را در این مرحله ارسال کنید.
بعد از ارسال لینک اگر لینک معتبر بود و مشکلی نداشت با پیام "✅ لینک شما ایجاد شد .." روبرو میشوید، حالا شما دو راه دارید :راه اول اینکه اگر کار شما تمام شده است و به دکمه دیگری نیاز ندارید دستور /done را ارسال کنید تا دکمه شما ساخته شود دوم اینکه اگر هنوز دکمه شیشه ای شما کامل نشده است به ترتیب مراحل ۴و ۵ را ادامه دهید تا دکمه شیشه ای مدنظرتان کامل شود پس از کامل شدن دستور/done را ارسال کنید تا دکمه شما ساخته شود.
پس از ارسال دستور /done , ربات یک پیشنمایش از دکمه شیشه ای شما به شما نشان میدهد اگر از این پیشنمایش راضی هستید دستور /publish رو برای ربات بفرستید و اگر راضی نیستید دستور /cancel رو بفرستید و دوباره مراحل قبل را انجام دهید و یک دکمه شیشه ای دیگه بسازید.
برفرض اینکه شما از دکمه شیشه ای ساخته شده راضی بوده اید و دستور /publish رو برای ربات فرستاده اید حالا دکمه شما آماده شده است و شما باید آن را برای دوستان خود ارسال کنید، برای ارسال دو راه دارید:
کد عمومی ساخته شده را کپی کنید و در صفحه چت مورد نظر کپی پیست کنید و پس از لود شدن دکمه بر روی آن کلیک کنید و آن را ارسال کنید.
نمونه کد عمومی:
@Lemobot uzirerahekucuLiceDuGoQeriLoLoV
بر روی "ارسال به دیگران" کلیک کرده و سپس چت مورد نظرتون رو انتخاب و دکمه شیشه ای را ارسال کنید.
ساخت دکمه شیشهای با دکمه "ساخت پیام تبادل":
متن۱
لینک ۱
متن۲
لینک۲
متن۳
لینک۳
مثال:
سایت مجله اینترنتی ستاره
http://setare.com
کانال مجله اینترنتی ستاره
http://telegram.me/setare_com
گوگل
http://google.com
تلگرام
https://telegram.me
مناسب برای تبادلات گروهی و…
اگر شما دکمه ای در لیموبات ساخته اید و قصد حذف و یا ویرایش آن را دارید باید :
برای ویرایش کردن پس از کلیک بر روی دکمه مورد نظر طبق مراحل گفته شده در ربات عمل کنید.
پس از ساخت دکمه تبادل شما این امکان را دارید که آمار آن اعم از تعداد دفعات استفاده، آیدی فرد ارسال کننده و زمان ارسال رو مشاهده کنید برای دیدن آمار:
اگر از دکمه مورد نظر شما
استفاده شده باشد آمار آن برای شما نمایش داده میشود و شما میتوانید آن را مشاهده کنید.
اگر یکبار از ربات استفاده کرده باشید و دکمه شیشه ای را برای دیگران ارسال کرده باشید در بالای پیام via @lemobot رو مشاهده میکنید و شاید شما نخواهید که این متن وجود داشته باشه , برای اینکار شما باید از این دکمه استفاده کنید , مراحل کار:
همچنین اگر هنوز مشکلی در کارکرد با ربات دارید میتوانید بر روی دکمه "راهنما" کلیک کنید و از آموزش های خود ربات هم استفاده کنید.
تصاویر تکمیل کننده به زودی اضافه می شود ….
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
عضو گروه مطالعات اعتیاد مرکز تحقیقات پزشکی قانونی با اشاره به گزارشات اخیر درباره مسمومیت معتادان با سرب در برخی استانهای کشور، نسبت به وجود سرب در تریاک، شیشه و هروئین و مسمویت ناشی از سرب موجود در این مواد هشدار داد.
به گزارش مشرق، دکتر قدیرزاده با اشاره به نتایج تحقیقات انجام شده در خصوص میزان سرب در مواد مخدری همچون تریاک، هروئین و شیشه، با هشدار نسبت به بالا بودن میزان سرب در داخل این مواد و گزارشات مختلف از برخی استانها نسبت به مسمومیت معتادان با سرب، اظهار کرد: در چند ماه اخیر گزارشات متعددی از مسمویت با سرب در استانهای مختلف و خصوصاً دو استان مرکزی و کرمان دریافت کردیم که تحقیقات اولیه نشان میداد افراد زیادی که به صورت خوارکی اقدام به مصرف تریاک میکردند، با علائمی همچون مشکلات و دردهای گوارشی، بیحالی، دردهای مفصلی، کم خونی، مشکلات عصبی و سایر علائم مسمومیت با سرب به مراکز درمانی مراجعه کردهاند.
عضو گروه مطالعات اعتیاد مرکز تحقیقات پزشکی قانونی افزود: معاینات و آزمایشات پزشکی از این افراد نشان داد که سطح سرمی سرب در خون این افراد بیش از حد مجاز بوده و علائم دردها و بیماری آنها ناشی از مسمومیت با سرب است.
وی با اشاره به تحقیقات انجام شده در خصوص استفاده از سرب در تریاک، هروئین و شیشه گفت: تحقیقات و آزمایشات ما بر روی تریاک، هروئین و شیشههای موجود در بازار نشان میداد که میزان سرب بالایی در این مواد وجود دارد.
قدیرزاده در تشریح چرایی وجود سرب در مواد مخدر خاطرنشان کرد: توزیعکنندگان مواد مخدر برای سودجویی بیشتر و با بهرهگیری از جرم حجمی بالای سرب، اقدام به مخلوط کردن این ماده با مواد مخدر میکنند تا وزن این مواد را افزایش دهند. از این رو مصرف این مواد به صورت خوراکی و خصوصاً در مصرف خوراکی تریاک، باعث بروز مسمویت مصرف کنندگان میشود.
عضو این گروه مطالعاتی گفت: علی رغم وجود گزارشات مرگ به واسطه وجود سرب در مواد مخدر در سالهای پیش، خوشبختانه در ماههای اخیر گزارشی از مرگ معتادان به دلیل مسمومیت سرب نداشتهایم ولی با توجه به گزارشهای واصله از مسمویت معتادان با سرب، باید نسبت به این موضوع هشدار داد.
وی در پایان با مقایسه مسمومیت معتادان در روشهای مختلف مصرف مواد مخدر، خاطرنشان کرد: باید توجه داشت احتمال مسمومیت در مصرف خوراکی بالا است و مسمومیت در مصرف تزریقی هروئین بسیار شدیدتر خواهد بود.
ناسا برنامه دارد از شیشههای فلزی برای ساخت رباتهای فضایی و کاهش هزینههای خود استفاده کند.
ناسا در حال ساخت نوع خاصی از شیشههای فلزی است تا در نسل آیندهی رباتهای کاوشگر از آن استفاده کند. شیشهی فلزی نوعی مادهی بادوام و بسیار محکم است که میتواند در دماهای بسیار پایین خواص خود را بهخوبی حفظ کند. ویژگی اخیر شیشهی فلزی برای تجهیزات و رباتهایی که در سیارههایی با دمای بسیار پایین به کاوش میپردازند، حیاتی است.
سیارهنوردهای امروزی مانند کیوریاسیتی (Curiosity)، که اکنون در حال کاوش روی مریخ است، برای کار کردن در دماهای پایین به مایع روانکنندهی گرم نیاز دارند. این امر به مصرف نیرو و سوختهای پرهزینه منتهی شده است. اما بهتازگی نوعی شیشهی جدید با نام BMG معرفی شده است که میتواند باعث صرفهجویی در مصرف منابع انرژی شود. از طرفی ممکن است مادهی فوق در کرهی زمین هم دارای کاربردهای مفیدی باشد. بهعنوان مثال میتوان از این ماده برای ساخت مفاصل رباتیک و یا چرخدندههای ارزان، انعطافپذیر و مقاوم استفاده کرد. پیتر دیلون، مدیر برنامهی ناسا در این مورد میگوید:
استفاده از این ماده در تجهیزات مورد استفاده در دمای بسیار پایین قمرهای یخی (مانند قمر اروپا) قواعد بازی را برای دانشمندان تغییر میدهد. دیگر نیازی نخواهد بود برای گرم کردن مایع روانکنندهی چرخدندهها، انرژی تجهیزات علمی را هدر دهیم. از اینرو میتوان انرژی باارزش باتری را حفظ کرد.
مادهی BMG کشف جدیدی نیست، اما دانشمندان با استفاده از آن در تجهیزات سختافزاری مانند رباتها و سیارهنوردها به مشکل برخوردهاند. عنصر حیاتی در ساخت BMG گرما است. با گرم کردن این ماده و تبدیل آن به مایع، اتمها از ساختار منظم خود رها میشوند، سپس با سرد کردن سریع مایع (با نرخی در حدود ۱۰۰۰ درجهی سلسیوس در ثانیه) این اتمهای نامنظم و خارج از ساختار کریستالی در مکانهای خود به دام میافتند.
این فرآیند منجر به تولید مادهی فلزی بسیار سختی میشود که همزمان برخی از خاصیتهای شدتی مایعات را در خود دارد، به این ترتیب BMG دارای انعطافپذیری و مقاومت بیمانندی میشود.
اگر بخواهیم از لحاظ فنی صحبت کنیم؛ BMG در واقع نوعی شیشه است و با دریافت گرما همانند پلاستیک به حالت روان درمیآید و در این حالت میتوان آن را به شکلهای مختلف درآورد. همچنین از آنجایی که طی فرآیند ساخت، BMG سریعا سرد میشود، اتمهای آن فرصت ندارند خود را در یک قالب منظم قرار دهند، از اینرو وجود چنین ساختار نامنظمی در اتمهای BMG باعث کاهش نقاط آسیبپذیر آن میشود و به این ترتیب مقاومت آن افزایش پیدا میکند.
آخرین آزمایشهای ناسا نشان میدهد چرخدندههای ساختهشده از BMG گشتاور بسیار بالایی را تحمل میکنند. این در حالی است که چرخدندههای یادشده حتی در دماهای بسیار پایین (منفی ۲۰۰ درجهی سلسیوس) میتوانند به نرمی حرکت کنند.
همچنین محققان ثابت کردهاند که از این نوع شیشهی فلزی میتوان در بخشهای گرانقیمت رباتها و بهعنوان نمونه در مفاصل رباتی که در واقع محل اتصال قسمتهای مختلف یک ربات به شمار میروند، استفاده کرد. ناسا اعلام کرده است استفاده از BMG در ساخت ربات میتواند به کاهش محسوس هزینههای تولید منجر شود. رهبر تیم تحقیقاتی، داگلاس هافمن دربارهی کاربردهای BGM میگوید:
علاوه بر کاربرد BGM در حوزهی تجهیزات فضایی، استفادهی انبوه از این نوع شیشهی فلزی در ساخت رباتها میتواند تاثیر زیادی بر بازار فروش ربات بگذارد. این موضوع به خصوص در مورد رباتهای انساننما محسوستر خواهد بود؛ به این دلیل که اتصالات دست و پا باید بدون هیچگونه ارتعاشی حرکت کنند.
یافتههای این تحقیق در دو مقالهی جداگانه در مجلههای Advanced Engineering Materials وScientific Reports منتشر شده است.
جام جم سرا:بروز اختلالات جسمانی نظیر چاقی، کم تحرکی، تضعیف قوای بینایی و همچنین بلوغ زود هنگام در کنار مشکلات روحی روانی متعدد همچون پرخاشگری، بی حوصلگی، منزوی شدن، مورد اذیت قرار گرفتن و … از جمله تأثیرات شبکههای اجتماعی بر زندگی کودکان است که متاسفانه قشر گسترده ای از والدین و متولیان و رابطین فرهنگی و آموزشی کشور به آنم بی توجهند .
در میان بی توجهی والدین، کودکان همراه با اخلاق و منش کودکانه خود وارد دنیای مجازی می شوند، عده ی زیادی از کودکان درباره مضرات و سوءاستفاده هایی که در این فضای جدید صورت میگیرد اطلاعی نداشته و فکر نمیکنند فرد یا افراد مقابل آنها که در این محیط با آنها آشنا می شوند، نه تنها یک دوست نیستند، بلکه حتی ممکن است یک جنایتکار حرفه ای با سابقه نیز باشد .
کاربران فیس بوک؛ میانگین سنی زیر ۱۸ سال
کودکان به آسانی، اطلاعات شخصی و محرمانه خود را در شبکههای اجتماعی قرار می دهند. آدرس، تلفن، اطلاعات حساب بانکی و دیگر اطلاعاتی که موجب می شود مجرمان و تبهکاران اینترنتی به سوءاستفادههای مختلف از کودکان به عنوان ابزاری آسان برای رسیدن به خواسته های خود بپردازند به همین دلیل است که کودکان و نوجوانان به عنوان آسیب پذیرترین گروه سنی در مقابل جرم های سایبری شناخته می شوند .
کلیدواژه " تخلفات سایبری" به سوءاستفاده از فناوریهای ارتباطی نظیر اینترنت برای صدمه زدن به افراد اتلاق میشود. این تخلفات و مزاحمتها گاه آثار جبران ناپذیری همانند خودکشی برای افراد در پی دارد. ارسال پیامهای تهدید آمیز، شایعه پراکنی، قرار دادن تصاویر و اطلاعات خصوصی، جعل مدارک، دسترسی به حساب کاربری و درج تصاویر مستهجن در آن، بی حرمتی نسبت به اشخاص، توهین، تحقیر و ترویج مسائل جنسی از موارد تخلفات سایبری است که تلفات زیادی در بین قشر کودکان و نوجوانان دارد .
متاسفانه باید اذعان کرد که بیش از ۳۰ درصد نوجوانان جامعه، مزاحمت سایبری را تجربه کرده اند که درصد قربانی شدن دختران به طور طبیعی از پسران بیشتر بوده است، چرا که دختران اغلب به واسطه روحیات شان آسیب پذیرترند و بدون تعارف باید اذعان کرد که این امر در شهرستان های کوچک در حال شکل گیری و رشد روزافزونی است .
یکی از ویژگی های بارز و مهم رسانه های اجتماعی "تحریف افکار عمومی" است، به طوریکه در فضای عمومی شکل گرفته بسیاری از افراد بدون آنکه یکدیگر را بشناسند در محیط های متفاوت همانند هم، فکر می کنند و تصمیم میگیرند. ویژگی همه رسانهها، تعیین شکل و جهت دهی به افکار مردم است، رسانهها با استفاده از جلوه های نور، صدا، تصویر، صحنه های سمعی و بصری همراه با ابزار انتقال و اثرگذاری پیام توجه تعداد کثیری از مخاطبان خود را به سمتی که اهداف و سیاست های آنان را متوجه می سازد، معطوف میکنند. برای نمونه امروزه افراد جامعه برای تأثیرگذاری در امور سیاسی کشور و یا منطقه نیاز به مراجعه و مشارکت و فعالیت در احزاب ندارند، بلکه به شکل مستقیم آراء و دیدگاه های خود را در یکی رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام و … انتشار می دهند، حال اگر رسانه ها نیز آراء و عقاید سیاسی افراد را به سمت و سوی مورد نظر خود هدایت کنند، مطالبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه همان چیزی است که صاحبان رسانهها میخواهند .
عمده آسیبی که موجبات سیاسی شدن فضای رسانههای اجتماعی و حضور آنان در عرصه سیاست را به دنبال دارد، به وجود آمدن یک جهل عمومی است. رسانههایی از این دست به آسانی میتوانند دیدگاه افراد را از مسیر درست منحرف ساخته و به وسیله ابزارهایی مانند شانتاژ و دروغ پراکنی، بزرگ نمایی، عوام فریبی، نشر اکاذیب و سایر روش هایی از این دست اقدام به ترور افراد و گروه ها کرده و نحوه انتخاب افراد را از راه عقلانی به راه احساسی تغییر دهند که به عنوان مثالی ساده در همین محدوده شهر مُهر با بررسی های صورت گرفته، حضور افراد و شهروندان در صفحات مجازی نظیر واتس آپ و … که مدت زیادی از آشنایی افراد با آن نمی گذرد و در همین اندک زمان در اکثر مواقع بدون هیچ خروجی خاص، قیود اخلاقی و اجتماعی را زیر پا گذاشته و حریم خصوصی اشخاص را مورد هدف قرار داده و در برخی موارد اقدام به تخریب افراد حقیقی و حقوقی و حتی برخی از نهاد ها شده است! و متاسفانه باید اذعان کرد که این قبیل کارها در دیگر مسائل و زمینه ها به تناسب سنین مختلف در نوجوانان و کودکان به صورت گسترده تری شایع شده است .
یکی از دانشجویان دوره دکترای علوم تربیتی که در مورد رسانه های اجتماعی و تاثیرات آن تحقیقات گسترده ای را انجام داده است،می گوید : کسانی که موافق موبایل دانش آموزی با این شیوه هستند برای یکبار به یکی از مدارس بروند. چند دستگاه را در صورتی که مشکل خاصی برای وی پیش نمی آید، مشاهده کنند !. از فیلم ها و عکس ها بگذریم که ذهن منِ بزرگسال را آشفته می کند، چه رسد به نوجوان پر از شور و هیجان. حالا تصور کنید فرزند شما هم این محتوا را با دوستانش مشاهده کند. این مکالمه را بین داانش آموز و معلم را بخوانید :
سهیل می گوید: " آقا گوشیم رو ندی خود کشی می کنم!"
می گویم : به خاطر موبایل؟! می گوید بد چیزیه لامصب، حاضرم یه کلیه ام رو بدم یه آیفون ۵ بگیرم!
با این تفاسیر، میتوان صفحات اجتماعی را به دو لبه یک چاقو فرض کرد، یکی تیز و برنده و لبه دیگر نرم و لطیف که اگر تصمیم مناسبی از سوی مسئولان و متصدیان ذیربط و همچنین خانواده ها صورت نگیرد، تبعات آن از سوی این رسانه و شبکه ها، کم از تهاجم فرهنگی به وجود آمده از سوی غرب نخواهد داشت.
جایگاه شبکههای اجتماعی از جمله وی چت، اینستاگرام، واتس آپ، اسنپ چت و … در ایران و فرهنگ ایرانی، موقعیت وارونهای به خود گرفته و جوانان به جای انتقال و دریافت اطلاعات علمی، فرهنگی، اجتماعی و …، متأسفانه به غیر این میپردازند که این مساله نیازمند فرهنگ سازی بیش از پیش دارد (البته آنقدر متصدیان فرهنگی جامعه، واژه "فرهنگ سازی " را در آموزش و پرورش، دانشگاه و دیگر محیط های فرهنگی در بوق کرنا کرده اند که دیگر از آن تنها به عنوان خوراک سخنرانی، استفاده می شود).
فیلترشدن شبکههای اجتماعی را می توان یکی از عوامل عمده در سوق دادن اقشار جامعه برای عضویت در این شبکهها عنوان کرد، چرا که در بیشتر مواقع رسانهها به دلیل انعکاسِ اعمال کردن فیلتر برای شبکههای اجتماعی، به طور ناخواسته آنها را تبلیغ میکنند و این موجب ترغیب جوانان برای حضور در این گونه محیط ها میشود.
با شرح همه این تفاسیر، برخیها موافق رفع بی چون و چرای فیلتر شبکههای اجتماعی در ایران هستند، در عین حال بسیاری از افراد و حتی اعضای شبکههای اجتماعی، لازمه رفع فیلتر از شبکههای اجتماعی را نخست فرهنگ سازی (نه به صورت شعار) مناسب و زودهنگام عنوان کرده اند، اماآیا اینکار تمام مشکلات به وجود آمده و یا مسائلی که در آینده ای نزدیک با آن مواجه خواهیم شد را در این باره حل خواهد کرد و یا راه حل دیگری باید یافت ؟مهرستان/احمد بهار
جام جم سرا:
به گفته او پسرک به دلیل استشمام شیشه این بلا سرش آمده است. نکته اینجاست که نظر هرکدام از والدین که درست باشد فرقی به حال کودک بستری شده ندارد. او بهدلیل اینکه پدر و مادر مناسبی ندارد باید از همین کودکی با چنین آسیبهایی دست و پنجه نرم کند و اگر بتواند به سن و سال نوجوانی برسد، در خوشبینانه ترین حالت، بزهکاری کوچک خواهد شد.
برای نجات چنین کودکانی که به هزار و یک دلیل موردآزار و اذیت قرار میگیرند، مدتی است سامانه تلفنی اورژانس اجتماعی 123 در کشور راه اندازی شده، اما زیر ساختها برای فعالیت این اورژانس آماده نیست و کارشناسان این مرکز امکانات لازم را در اختیار ندارند، این درحالی است که حمایتهای قانونی مناسبی نیز از آنها نمیشود تا بتوانند جدیتر به مسائل تلخی مانند کودک، همسر، سالمند و معلول آزاری رسیدگی کنند. یک روز با مددکاران این سازمان همراه شدیم تا از چند و چون نحوه رسیدگی این افراد به پروندههایی که به آنها ارجاع میشود، بیشتر بدانیم.
بیخبر از کودک
کودک دو سالهای که با مخدر شیشه مسموم شده تنها بیمار بیمارستان بهرامی نیست که به اعتقاد پزشکان بهدلیل کودک آزاری کارش به اینجا رسیده است. کمی آن طرف تر از او پسر هفت سالهای روی تخت دراز کشیده که چشمان بیفروغش به سقف سالن بیمارستان میخکوب شده است. پزشکان میگویند مرگ مغزی شده و اکنون فقط زندگی نباتی دارد. نکته اینجاست که یکی از دستهایش شکسته و دست دیگرش نیز به قول معروف از جا دررفته است. افزون بر این روی اعضای بدن او آثار کبودی زیادی به چشم میخورد. به همین دلیل پزشکان احتمال میدهند پسرک بر اثر کودک آزاری به کما رفته باشد. به همین دلیل از طریق سامانه 123 موضوع را با مددکاران سازمان بهزیستی درمیان گذاشتهاند. مددکار و روانشناس تیم بهزیستی نیز پس از رسیدن به بیمارستان از مادر میانسال کودک درباره حادثهای که برای فرزندش اتفاق افتاده پرسوجو میکنند.
وقتی مددکار سازمان بهزیستی از مادرمیانسال میپرسد برای کودکتان چه اتفاقی افتاده در جواب میشنود «نمیدانم میگویند ضربه مغزی شده!» به گفته او پسرک روی بالکن خانه مشغول بازی بوده و هنگامی که از روی شیطنت سرش را از بین نردههای بالکن رد میکند، دچار برق گرفتگی میشود و کارش به بیمارستان میکشد.
در ادامه وقتی مددکار اورژانس اجتماعی از مادر میانسال درباره شکستگی دست و آثار کبودی رو بدن کودک میپرسد، زن میانسال میگوید: وقتی او دچار برق گرفتگی میشود خواهرچهار سالهاش سعی میکند کمکش کند. فکر میکنم به همین دلیل دستهایش آسیب دیده است. مددکار اورژانس اجتماعی بعد از گفتوگو با والدین هر دو کودک حدس میزند که آنها تمام حقیقت را بازگو نمیکنند به همین دلیل در گزارش خود درخواست بازرسی و تحقیق محلی را مطرح میکند. به این ترتیب تیم دیگری از کارشناسان اورژانس اجتماعی 123 ماموریت پیدا میکنند تحقیقات تکمیلی پرونده را انجام داده و گزارش آن را اعلام کنند.
کلانتری نبرد
هر چند بیشتر شهروندان کشور از وجود سامانه 123 اطلاع ندارند، اما هر روز به ماموران اورژانس اجتماعی 123 پروندههای جدیدی مانند گزارش کودک آزاری از سوی کارشناسان بیمارستان بهرامی ارجاع میشود، در کنار رسیدگی به این پروندهها اعضای تیم اورژانس 123 باید به پروندههای قبلی خود نیز رسیدگی کنند. برای نمونه از اوایل آذر سال گذشته پروندهای در اورژانس اجتماعی تشکیل شده که از این حکایت دارد که پسر خردسالی از سوی پدرش تنبیه بدنی شدید میشود، مددکارهای اورژانس اجتماعی وقتی در جریان این پرونده قرار گرفتند به محل حادثه رفته و بعد از تحقیقات محلی و گفت و گو با کودک یقین پیدا کردند که او شرایط نامناسبی دارد به همین دلیل برای حمایت از او پروندهای قضایی تشیکل داده و پیگیریهای خود را آغاز کردند، اما مشکل اینجاست که این پیگیریها زمانبر است تا آنجا که بر اساس قانون برای پدری که متهم این پرونده است تاکنون سه بار احضاریه صادر شده، اما او تاکنون در دادسرا حاضر نشده تا به پرسشهای قاضی پرنده پاسخ دهد. متاسفانه تاکنون این پرونده راه به جایی نبرده، زیرا رسیدگی به آن پروسهای طولانی دارد. این در حالی است که امروز ماموران اورژانس اجتماعی 123 قصد دارند برای دادن احضاریه دیگری همراه ماموران پلیس سراغ متهم پرونده بروند.
به این ترتیب با ماموران اورژانس اجتماعی راهی کلانتری نبرد میشویم، اما مشکل اینجاست با اینکه مددکاران کاور مخصوص و کارت شناسایی همراه دارند، ماموران پلیس با آنها مانند اشخاص عادی برخورد میکنند. همین ماجرا سبب میشود آنها وقت زیادی را در کلانتریها، مراکز پزشکی قانونی و دادسراها از دست بدهند، زیرا بارها پیش آمده بهدلیل کمبود نیرو در کلانتریها آنها نتوانستهاند همان موقع برای رسیدگی به پروندهها اقدام کنند.
بعد از حدود نیم ساعت، یکی از ماموران پلیس به مددکاران میگوید متهم پرونده نشانی خود را تغییر داده است. به این ترتیب قرار میشود ماموران تحقیقات بیشتری انجام دهند و گزارش خود رابه مقام قضایی اعلام کنند.
کودک آزاری درمدرسه
به این ترتیب اعضای تیم اورژانس اجتماعی، کلانتری را ترک میکنند تا به پروندههای دیگری رسیدگی کنند. یکی از این پروندهها که بتازگی تشکیل شده براساس تماسهای فردی است که خود را معلم یکی از مدارس کودکان استثنایی تهران معرفی کرده است. در این پرونده شخص تماس گیرنده ادعا کرده کودک معلولی از سوی مادرش بشدت تنبیه میشود. از آنجا که برای رسیدگی به این پرونده باید به داخل مدرسه رفت مددکارها ابتدا با شماره تلفنی که در پرونده ثبت شده، تماس میگیرند. فردی که تلفن را جواب میدهد خود را مدیر مدرسه معرفی و ادعا میکند، چنین ماجرایی صحت ندارد. به گفته یکی ازمددکارهای اورژانس اجتماعی مدیران مدارس دوست ندارند گشت اورژانس اجتماعی وارد مدرسه آنها شود، زیرا آنها فکر میکنند نظر خانوادهها با دیدن گشت اورژانس اجتماعی درباره اولیای مدرسه تغییر خواهد کرد. افزون بر این در چنین مواردی اعضای اورژانس اجتماعی نمیتوانند بسرعت مداخله کرده و خود را به کودک آسیبدیده برسانند، زیرا وارد شدن به چنین محیطهایی فقط با دستور مقام قضایی امکانپذیر است، در حالی که این پروسه زمانبر بوده و چنانچه کودک با مشکلی جدی روبهرو باشد ممکن است تلاش مددکارهای اورژانس حکم نوشدارو پس از مرگ سهراب را پیدا کند به همین دلیل باید مسئولان تدابیری بیندیشند تا برخی مددکارهای اورژانس اجتماعی بتوانند مانند ضابط قضایی عمل کرده و در مواقع لزوم بلافاصله وارد عمل شوند.
پروندهای که ختم بخیر شد
پرونده دیگری که کارشناسان اورژانس اجتماعی باید امروز بررسی کنند به نوجوان پانزده سالهای به نام بهروز مربوط میشود که تا مدتی قبل از سوی عموی خود تنبیه بدنی میشد. ماجرا از این قرار است که مدتی قبل بهروز با سامانه 123 تماس گرفته و ادعا میکند عمویش او را تنبیه میکند. بنابراین یکی از خودروهای گشت اورژانس اجتماعی به محل زندگی او رفت و به اعضای خانواده تذکر میدهد وحالا امروز کارشناسان اورژانس اجتماعی قصد دارند به خانه بهروز رفته و از او درباره تغییر رفتار عمویش بپرسند.
وقتی به محل زندگی بهروز رسیدیم، او برای خرید از خانه خارج شده بود به همین دلیل کارشناسان چند دقیقهای منتظر بهروز ماندند. آن روز مددکاران با بهروز صحبت کرده و به او مشاوره دادند، پسرک نیز به ماموران گفت رفتار عمویش بهتر شده و دیگر کتکش نمیزند. با توجه به اینکه زیرساختها برای فعالیت بیشتر گشتهای اورژانس اجتماعی وجود ندارد مسئولان این سازمان تمایل زیادی به تبلیغ درباره فعالیت این سامانه ندارند، زیرا به طور حتم با اطلاعرسانی، شهروندان بیشتری با این سامانه تماس میگیرند، اما کمبودهای موجود نیز به طور حتم برای مسئولان این سامانه مشکل ساز خواهد شد، به همین دلیل باید از مسئولان خواست بودجه بیشتری را به چنین مراکزی اختصاص دهند. (مهدی آیینی/گروه جامعه)
جام جم سرا: از همان موقع حالش گرفته بود. سرش تیر میکشید و احساس میکرد تب دارد. حال تاجری را داشت که یکشبه ورشکست شده و با یک تلفن کوتاه، در چند جمله خبر دادهاند تمام سرمایهاش را از دست داده است.
در ایستگاه اتوبوس روی نیمکت سرد نشست، منتظر ماند تا ساعت 9 شود؛ از آن به بعد، کرایه اتوبوسها نصف میشد. باز هم در خیالاتش غرق شد؛ به آن همه کار فکر میکرد و حقوقی که چندان زیاد نبود. به همسرش فکر کرد که یک سالی میشد او را برای نرفتن به یک سفر درست و حسابی سرزنش میکرد و مرتب سرکوفت دیگران را به او میزد. صدای ترمز اتوبوس او را به خود آورد، بلند شد و از پله کوتاه اتوبوس بالا رفت و روی صندلی نشست. سرش را به شیشه چسباند و تصویر خیابان را در چشمانش ثبت کرد؛ لحظه به لحظه؛ فریم به فریم. یک ماشین مدل بالا؛ دو نفر که با خنده از خیابان میگذشتند. خانمی در یک پالتوی پوست گرانقیمت...
این بار هم دیدن تابلوی آشنای ایستگاهی که هر روز و هر شب همانجا پیاده میشد او را به خود آورد. از اتوبوس پیاده شد و به سمت خانه راه افتاد. نمیدانست این موضوع را چگونه با همسرش در میان بگذارد. از رگبار کلمات و جملههای سرزنشآمیز وحشت داشت. وقتی شرایط این طور پیش میرفت و او مخاطب حرفهای تند زنش میشد، خانه را به شکل سلولی در دل زمستانی سرد میدید. تن و جانش میلرزید و فقط یک فکر در سرش میچرخید. فرار از این زندان. فریادی در کاسه سرش میپیچید که «مایک، تو میتوانی؛ میلههای این زندان را بشکن و خود را رها کن.»
این فکر مانند تازیانهای سخت و سهمگین بر شانههایش فرود میآمد و رفتن را برایش مشکل میکرد. در گیرودار همین افکار بود که سایه هیکلی مردانه، افتاده بر سنگ فرش پیادهرو توجهش را جلب کرد. اول فکر کرد دزدی دیده که در کنار خیابان خلوت، برای عابری کمین کرده است. سرعت قدمهایش آرامتر شد. سرش را بلند کرد و با دقت به سایه نگاه کرد. آن را با چشمانش دنبال کرد تا به سطل بزرگ زباله کنار خیابان رسید. مردی لاغراندام را دید که از لبه فلزی سطل بالا رفته و دنبال چیزی میگردد.
این بلا یک بار سر خودش هم آمده بود. روزی که زنش مجبورش کرد به دنبال دو قاشق و یک چنگال نقره، تمام کیسههای زباله درون سطل بزرگ و فلزی خیابان را بگردد.
با این فکر به مرد نزدیک شد. دو قدمی که تا سطل فاصله داشت، آرام مرد را صدا زد، خیلی آرام؛ اما مرد ترسید، از بالای سطل پایین پرید و چند قدمی دوید. سپس ایستاد و برگشت و مایک را نگاه کرد. بعد آرام آرام به طرفش آمد. مایک پیشدستی کرد و از او پرسید «دنبال چیزی میگشتی؟ میتوانم کمکت کنم؟»مرد با تعجب نگاهش کرد و چیزی نگفت. مایک هم چند ثانیهای او را نگاه کرد و بعد راه افتاد به طرف خانهاش. وقتی از کنار مرد میگذشت، مرد آرام گفت «دزد نیستم؛ دنبال غذا میگشتم.»
مایک به خانه رسید در حالی که این صدا مرتب در گوشش میپیچید «دزد نیستم، دنبال غذا میگردم. دزد نیستم، دنبال غذا میگردم.»
وارد خانه که شد، پیش از هر حرفی، زنش را صدا کرد و با صدایی شاد به او گفت «از این ماه 30 درصد به حقوقم اضافه میشود؛ باورت میشود؟در این شرایط 30 درصد به حقوقم اضافه شد. امشب باید یک جشن کوچک بگیریم.» (مترجم: زهره شعاع/ضمیمه چاردیواری/جام جم)
جام جم سرا: از چه زمانی با موادمخدر آشنا شدی؟
حدود 14 سالم بود. قبل از اینکه فروشنده موادمخدر شوم، مصرفکننده بودم. مصرف را با حشیش شروع کردم و خیلی سریع سراغ تریاک رفتم. بعد از آن به دلیل اتفاقاتی که افتاد تبدیل به بچه خیابانی شدم و راه پول پیداکردن هم، فروش مواد بود. کلید راهیابی به باندهای خلافکاری را در خیابان به دست آوردم اما همانطور که موادمخدر، کلیدی برای ورود به تاریکیها شد؛ یک روز همین موادمخدر، کلید ورود به روشنایی شد.
من سلطان پیداکردن پول از کف خیابان بودم. 30 میلیون برای من پولی نبود و پیداکردن این مبلغ شاید دو روز کار میبرد |
البته این را نمیگویم تا کسی که مصاحبه را میخواند با خودش بگوید فعلا مصرف میکنم و در نهایت درمان میشوم. معلوم نیست این اتفاق برای هرکس بیفتد. من قبل از اینکه درمان شوم راههای مختلفی را امتحان کردم اما فایده نداشت تا اینکه با کنگره 60 آشنا شدم.
چه شد که به این فکر افتادی خودت تولیدکننده مواد شوی؟
زندگی کف خیابان، کوچهپسکوچههایی دارد که اگر بخواهی دوام بیاوری باید همه را بلد باشی و قاعده و قانونش را رعایت کنی. اگر این قاعده را خوب رعایت کنی بازیگر خوبی میشوی و به سرعت پیشرفت میکنی و البته همینها فرورفتن در تاریکی را سرعت میبخشد. بعد از این، شرایط دستبهدست هم میدهد تا فرد بتواند تغییر جایگاه دهد. این اتفاق برای من بسیار راحت بود. چون با قاعده بازی آشنا بودم و برای اینکه بتوانم استفاده بیشتری ببرم فقط باید دنبال کسی میگشتم که خودش تولیدکننده و فرمول ساخت شیشه را بلد باشد. آن موقع هم مثل الان نبود که افراد زیادی فرمول را بدانند افرادی که میتوانستند این کار را انجام دهند خیلی کم بودند. من و یکی از دوستان آن زمان، شخصی را پیدا کردیم که فوتوفن را بلد بود و به هر طریقی بود او را مجبور کردیم با ما همکاری کند. آن زمان تقریبا 23ساله بودم.
به غیراز فرمول، چه چیز دیگری لازم بود؟ سرمایه لازم نداشت؟
ماده اصلی تولید شیشه [...] است و آن زمان قرص [...] وجود نداشت و ماده اصلی از خارج میآمد. سرمایه زیادی هم نمیخواست. برای تولید یککیلو شیشه تقریبا حدود 30 میلیونتومان لازم بود.
این سرمایه را از کجا آوردی؟
من سلطان پیداکردن پول از کف خیابان بودم. 30 میلیون برای من پولی نبود و پیداکردن این مبلغ شاید دو روز کار میبرد. خیلیها بودند که دوست داشتند سرمایهگذاری کنند و شریک شوند اما من قبول نمیکردم. کیفقاپی و زورگیری میکردم و پول لازم را تهیه میکردم.
همیشه آماده فرار بودم، حتی جرات نمیکردم در خانه خودم لباس راحتی بپوشم و با کفش میخوابیدم. این زندگی به نظر من زندگی نیست |
چطور مشتری پیدا میکردی؟
ماجرا خیلی ساده است؛ مثلا الان من کار کابینت میکنم کسانی که کار کابینت انجام میدهند به من زنگ میزنند و کار سفارش میدهند. آنموقع هم همینطور بود. من قبل از آن 10 سال سابقه مصرف و فروش موادمخدر داشتم. آنموقع شیشه فراگیر نشده و تازه به بازار آمده بود. برای اینکه مشتری خودم را داشته باشم به کسی که برای تهیه موادمخدر دیگر پیش من میآمد میگفتم شیشه هم دارم. بههرحال، آب، گودال را پیدا میکند. خیلیها به من زنگ میزدند و من از میان آنها مشتریان خودم را گلچین میکردم و دیگر خردهفروشی انجام نمیدادم. این روند از سال 85 تا 89 که به کنگره 60 آمدم، ادامه داشت.
در مدتی که تولیدکننده بودی با گروهای دیگر هم درگیر شده بودی؟
درگیری زیاد است. چون هرکسی میخواهد خودش کار را دستش بگیرد. خیلی وقتها پیش میآمد زنگ میزدند شیشه را ببرم اما چند نفر کمین گذاشته بودند و جنسم را از من میگرفتند. من هم دنبال جبران و تلافی میرفتم، بههرحال من هم آدمهای خودم را داشتم.
چه اتفاقی باعث شد از تولید شیشه دست بکشی؟
من از لحاظ مادی همهچیز داشتم و هرچیز که اراده میکردم، برایم فراهم بود اما واقعیت این بود که خیلی از چیزها را از دست داده بودم. چیزی از زندگی نفهمیده و همیشه آماده فرار بودم، حتی جرات نمیکردم در خانه خودم لباس راحتی بپوشم و با کفش میخوابیدم.
موادمخدر اول به آدم «در باغ سبز» نشان دهد و خیلی خلأها را پر میکند اما دقیقا زیرکی سیستم موادمخدر این است که طوری درگیرت میکند که از زندگی عادی میمانی. چیزهایی که یک روز خیلی مهم بود از ذهنت پاک میشود |
این زندگی به نظر من زندگی نیست؛ همیشه درگیر بودم. پیش آمده بود همسرم چهار روز به من زنگ بزند و من هر دفعه بگویم 10دقیقه دیگر میآیم و این 10دقیقه چهار روز طول بکشد. من تکپسر خانواده هستم و پدرومادرم را 20 سال از داشتن فرزند محروم کردم و با آنها غریبه بودم. اوایل این چیزها را درک نمیکردم اما کمکم متوجه شدم خیلی چیزها را بابت این زندگی از دست میدهم. افرادی که درگیر بیماری مصرف موادمخدر میشوند خیلی تاوان میدهند و هیچ کدامشان راضی نیستند اما راهی ندارند؛ همانطور که من قبل از کنگره تاوان سنگینی بابت آن دادم.
چه شد که از تولید موادمخدر به کنگره رسیدی؟
یکسری عوامل دستبهدست هم داد. از ششماه قبل از اینکه به کنگره بیایم، کار تولید نمیکردم. یکی از آشنایانم حدود یکسال بود که به کنگره میآمد و اصرار داشت من هم بیایم. وقتی آمدم و خواستم درمان را شروع کنم به دام ماموران نیروی انتظامی افتادم و چون جنس همراهم بود سه، چهار ماه به زندان کهریزک رفتم و آنجا به خودم خیلی گفتم بعد از آزادی باید به کنگره بروم تا ببینم چه میشود. خسته شده و دنبال یک جرعه آرامش بودم. موادمخدر اول به آدم «در باغ سبز» نشان دهد و خیلی خلأها را پر میکند اما دقیقا زیرکی سیستم موادمخدر این است که طوری درگیرت میکند که از زندگی عادی میمانی. چیزهایی که یک روز خیلی مهم بود از ذهنت پاک میشود. شیشه با موادمخدر دیگر، فرق دارد.
من موادمخدر مختلفی مصرف کرده و فروختهام اما چیزی که در شیشه دیدم این بود که آدمهایی با گروه سنی و جنسیت مختلف دنبالش بودند و همه تفکری مشترک داشتند و آنهم این بود که تمام زمین و زمان دست به دست هم داده است تا او نتواند زندگی کند. این تفکری بود که در ذهن خودم هم وجود داشت. شیشه بدبینی، بیاعتمادی و بعد از آن هم جرم و جنایت به دنبال دارد. شیشه ماده مخدری است که جانی به وجود میآورد. دو، سه ماه که در زندان بودم سنگهایم را با خودم واکندم و بعد از آزادی به کنگره رفتم و راه درمان را ادامه دادم. آن موقع اگر در ظاهر نگاه میکردید انسان بودم اما خوی حیوانی در من وجود داشت و این چیزی بود که خودم هم احساس میکردم و خسته شده بودم. فکر میکردم در اینجا فقط درمان میشوم و مواد را کنار میگذارم و وقتی به اینجا آمدم کل زندگیام عوض شد. از سال 89 تا الان زندگیام عوض شده است.
طعم پول راحت و بیدردسر را چشیدهای، دلت نمیخواهد دوباره سراغ پول راحت بروی؟ اینبار میتوانی خودت مصرف نکنی و فقط فروشنده باشی.
نه، اصلا فکر آن لحظات را نمیکنم. وقتی وارد شوم دوباره آلوده میشوم. الان میدانم راه و کار درست چیست؛ به همین خاطر اصلا دوباره به آن مسایل فکر نمیکنم، من حال امروزم را، چه با پول و چه بیپول، به بهترین روزهای آن زمان نمیدهم.
پیشنهادت به آنهایی که الان مصرفکننده هستند، چیست؟
آدم مصرفکننده نصیحتپذیر نیست اما من پیشنهادم برای افرادی که خسته شدهاند و دنبال راه هستند این است که اگر میخواهند پرونده موادمخدر را ببندند وقت بگذارند. کسب اطلاعات در مورد کنگره، خیلی راحت است. امیدوارم این فرصت برای آنها هم فراهم شود.(شرق)
جام جم سرا به نقل از شرق: با فرید براتیسده، مدیرکل درمان اعتیاد ستاد مبارزه با موادمخدر درباره این الگوی جدید مصرف موادمخدر، چرایی پیدایش و پیامدهایش، بیمه درمان اعتیاد، اعتیاد زنان و جوانان و... گفتوگو کردهایم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
الگوی مصرف موادمخدر در چندماه اخیر چه تغییراتی داشته است؟
آنچه از گزارشهای رسیده از مراکز درمانی، موسسات و انجیاوها به چشم میخورد این است که معتادانی که پیش از این تکمصرفی بودند به مصرف همزمان دو یا چندماده بهصورت ترکیبی روی آوردهاند. بهعنوان مثال ترکیب شیشه و هرویین یا شیشه و داروهای مخدر دیگر از جمله تریاک و متادون. اما فراگیرترین این چندمصرفی، مصرف همزمان شیشه و هرویین است. این موضوع هم پیش از این زمینههایی داشت اما در حال حاضر تبدیل به الگوی گستردهای شده است.
علت این موضوع چیست؟
یکی لذتگرایی است. دوم مافیای فروشندگان برای ازدستندادن بازار سوم این است که مصرفکنندگان برای کمکردن عوارض زیاد شیشه رو به چندمصرفی میآورند تا اینکه خشونت، تحرک و پرخاشگری شیشه را کاهش دهند، بدون اینکه از عوارض پس از چندمصرفی مطلع باشند. ممکن است بهدلیل اینکه کیفیت مواد پایین آمده و اثر قبل را ندارد دست به این کار میزنند.
این کار چه خطراتی دارد؟
چندمصرفی درمانش دشوارتر از تکمصرفی است، چراکه باید درمان دوماده را بهصورت همزمان شروع کرد و میزان ماندگاری در درمان بیش از یکمادهمخدر نیز سختتر است، چراکه در درمان تکمادهای میتوان با استفاده از پروتکلها و روشهای درمان با روش پیشگیری جلو عود را گرفت اما احتمال در چندمصرفی بیشتر است و هزینههای درمان را هم بسیار بالا میبرد.
میزان و قیمت موادمخدر چه تغییراتی داشته است؟
آنچه برای ما مسجل است این است که مصرف هرویین افزایش یافته. قیمت شیشه افزایش یافته به دودلیل، یک بهدلیل کشفیات است و دوم اینکه مصرف شیشه به حد تعادل رسیده است.
افزایش مصرف هرویین چه پیامدهایی دارد؟ اصلیترین پیامدش چیست؟
اصلیترین پیامدش خطر گسترش موج انتقال اچآیوی از طریق تزریق است و خطر دیگر باز هم چندمصرفی است چرا که معتادان، هرویین را هم به تنهایی مصرف نمیکنند.
اخیرا خبرهای زیادی در زمینه افزایش مصرف موادمخدر در میان زنان شنیده میشود، الگوی مصرف در میان زنان چگونه است؟
زنان بیش از آنکه اعتیاد داشته باشند مصرفکننده موادمخدر هستند. مصرف محرکها در میان زنان بیش از سایر موادمخدر است. در کنار آن زنان سوءمصرف و مصرف خودسرانه داروهای روانگردان را هم دارند.
درباره افزایش مصرف ماریجوانا در میان جوانان چطور؟ آیا گزارش نگرانکنندهای به دستتان رسیده است؟
خیر، گزارش نگرانکنندهای نداشتیم، اما مراجعهکنندگان نسبت به گذشته افزایش داشتهاند، ضمن اینکه باید هشدار بدهم باوجود شایعهها ماریجوانا اعتیادآور است.
از اجرای طرح بیمه خدمات درمانی اعتیاد خبر جدیدی دارید؟
بیمه خدمات درمانی اعتیاد در حال حاضر در انتظار تصویب در دولت است تا پس از تصویب از سوی سازمان بیمه سلامت اجرایی شود.
این بیمه چه مواردی را تحتپوشش قرار میدهد؟
خدمات پایه، بستری و درمان اعتیاد را و پیشبینی کردیم در درمان اول معتادان در حال بهبودی همان 10درصد فرانشیز را دریافت کنند، درصورت برگشت به اعتیاد و اقدام به درمان مجدد در دومینمرتبه 30درصد و در سومینمرتبه نیمی از هزینههای درمان برعهده معتادان در حال بهبودی است.
چه تعداد معتاد قرار است تحتپوشش این بیمه قرار گیرند؟
پیشبینی ما در سال اول، 140هزارنفر است و امیدواریم در سالهای بعد سطح زیر پوشش خود را افزایش دهد.
یکشنبه 10 اسفند 1393 ساعت 08:00
جام جم سرا: با نزدیک شدن به فصل بهار و فرارسیدن عید نوروز در ایران مجموعهای از آیینها و سنتها میان مردم گسترش مییابد. یکی از نخستین سنتهای این روزها که معمولاً تمام ایرانیان نیز به آن پایبندند٬ خانه تکانی است.
دکتر مسعود اسلامی روز چهارشنبه گفت: ماده مخدری که در گذشته استفاده می شد، بیشتر تریاک بود که به دلیل مسکن و ضددرد بودن آن، معتادانی که دچار تنگی عروق کرونر قلب می شدند، متوجه درد قلب خود نمی شدند و در مراحل پیشرفته بیماری و تنگ شدن هر سه رگ قلب، به مراکز درمانی مراجعه می کردند.
اسلامی افزود: اما داروهای جدید مانند شیشه، قرص های اکستازی و ترکیبات آمفتامین برخلاف تصور جوانان به شدت اعتیادآور هستند و عوارض قلبی عروقی بسیار شدیدی مانند تنگی عروق قلب را ایجاد و قلب را ضعیف می کنند و حتی می توانند سبب مرگ ناگهانی شوند.
ایرنا نوشت: وی به برخی مراجعات به بیمارستان ها اشاره کرد و گفت:برخی افرادی که شیشه مصرف می کنند عضله قلبشان فقط 15 درصد کار می کند و برای این افراد حتی امکان پیوند هم وجود ندارد.
اسلامی افزود:برای این بیماران درمانی وجود ندارد و حتی به علت اعتیاد نمی توان برای آنها پیوند قلب انجام داد چراکه در اثر مصرف دوباره ماده مخدر شیشه پیوند پس می زند و در نهایت از بین می روند.
استرس و بیماری های قلبی
جراح و متخصص قلب و عروق گفت: استرس به دو صورت حاد مانند خبر ناراحت کننده و ناگهانی از دست دادن نزدیکان یا ورشکستگی و استرس مزمن مانند استرس های روزانه می تواند سبب بروز بیماری قلبی شود.
وی در مورد استرس مزمن روزانه توضیح داد: علاوه بر آلودگی هوا، استرس های روزانه از جمله عواملی است که می تواند در درازمدت سبب گرفتگی عروق قلبی و بروز بیماری های قلبی شود.
اسلامی با بیان اینکه یکی از عوامل خطر بیماری های قلبی استرس های روزانه هستند، افزود: در ایران بررسی در مورد نقش استرس در بروز بیماری های قلبی صورت نگرفته است اما تحقیقات صورت گرفته در برخی کشورها نشان می دهد که استرس نقش بسیار موثری در بروز بیماری های قلبی دارد.
وی خاطرنشان کرد: به طور کلی در شهرهای صنعتی و شلوغ دو عامل استرس و آلودگی هوا در کنار هم، سبب بروز بیماری های قلبی به ویژه در جوانان می شوند.
علایم بیماری قلبی
دبیر انجمن آترواسکلروز ایران در مورد علایم هشداردهنده بیماری های قلبی توضیح داد:مهمترین علایم هشداردهنده در مورد بیماری های قلبی که بیشتر در هنگام فعالیت بروز می کند، شامل نفس تنگی، از دست دادن ناگهانی هوشیاری (سنکوپ) و احساس تپش قلب شدید است.
اسلامی گفت:این علایم هشداری برای شروع بیماری های قلبی عروقی است که بیشتر در افراد مضطرب و دارای استرس بروز می کند و لازم است با مشاهده این حالات، برای کنترل این حالات و پیشگیری از بروز بیماری های قلبی به پزشکان و متخصصان مربوطه مراجعه شود.
وی اظهار کرد: برای کنترل استرس افرادی که استرس های شدید روزانه دارند، معمولا داروهای آرام بخش ضعیف با دوز پایین و به صورت کوتاه مدت تجویز می شود.