مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

تبیین شیوه‌های تربیتی امام رضا (ع) در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی بر مبنای تحلیل محتوای دعاهای صحیفه‌ی رضویه

[ad_1]
نویسندگان:
محمد جانی‌پور (1) - علی سروری مجد (2)

چکیده

یکی از مهم‌ترین وظایف ائمه اطهار (علیهم السلام) ترویج معارف دین اسلام، بستر سازی برای تعمیق این معارف و تربیت جامعه‌ی اسلامی برای نیل به کمال و سعادت است. بی‌شک این راهبرد از طریق اقدام‌های متعددی انجام می‌شده که یکی از آنها، آموزش دعا و ترویج آن به مناسبت‌های مختلف در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی در میان افراد جامعه است. در این مقاله تلاش بر این است تا با مطالعه‌ی روشمند و تحلیلی گزاره‌های بیان شده در ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام)، نقش و کارکردهای این ابزار دینی و فطری در راستای تربیت افراد جامعه‌ی اسلامی، بازشناسی و استخراج شده و مُدل کلی و شیوه‌های تربیتی مدنظر آن امام (علیه السلام)، برای چگونگی هدایت افراد و جامعه‌ی اسلامی، که همان تحقق سبک زندگی اسلامی است، تبیین شود. بدین‌منظور با استفاده از روش تحلیل محتوا، در ابتدا قالب‌های بیانی و جهت‌گیری‌های هر یک از ادعیه‌ی رضویه استخراج و طبقه‌بندی موضوعی شده و سپس به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته‌ایم تا نظام حاکم بر این ادعیه را شناسایی کرده و به کشف راهکارهای تربیتی و بومی‌سازی آنها در نظام آموزشی جامعه و ترویج سبک زندگی اسلامی نائل شویم.

مقدمه

اگرچه بسیاری از محققان و پژوهشگران حوزه‌ی مطالعات علوم اسلامی کوشیده‌اند به بازشناسی سخنان گهربار ائمه اطهار (علیهم السلام) و بررسی مبانی و اصول دیدگاه ایشان بپردازند، اما آنچه تاکنون مطرح شده، بیشتر شرح و تفسیر احادیث منقول از آنان همراه با غلبه‌ی نگاه شرح حالی و سیره‌نگاری بوده است. این در حالی است که به نظر می‌رسد لازم است برای تبیین دیدگاه‌ها و مبانی نظری و اعتقادی هر شخصیتی، به بررسی و تحلیل محتوای کلام او پرداخت، چرا که به واسطه‌ی فهم گفتمان هر شخص و چینش منطقی سخنان او در کنار همدیگر و تحلیل محتوای آنهاست که می‌توان تا اندازه‌ی زیادی به درکی جامع از دیدگاه‌های آن فرد در رابطه با موضوع مورد مطالعه و اعماق اندیشه‌های او دست یافت. مهم‌ترین ضرورت چنین تحقیقاتی نیز، تبیین دقیق‌تر نقش و کارکردهای «امام معصوم» (علیهم السلام) در جامعه‌ی اسلامی و جایگاه هدایت‌گری و فرهنگ‌سازی ایشان است.
از امام رضا (علیه السلام) احادیث و روایت‌های متعددی نقل شده که بخشی از آنها، ادعیه‌ای است که برای رفع حوائج مردم و دفع بلایای ارضی و سمائی به جامعه‌ی اسلامی آموزش داده‌اند. این ادعیه در کتابی با عنوان الصحیفة الرضویة الجامعة توسط موحد ابطحی اصفهانی جمع‌آوری شده است (ر.ک: موحد ابطحی، 1378: 211-150).
این مقاله قصد دارد تا با بررسی مضامین این ادعیه‌ی گهربار به روش تحلیل محتوا، ابتدا یک جمع‌بندی کلی از فضای حاکم بر این ادعیه ارائه کرده و سپس به تجزیه و تحلیل الگوهای تربیتی آن امام همام (علیه السلام) در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی از طریق ترویج ادعیه به مناسبت‌های مختلف در جامعه‌ی اسلامی بپردازد.
کاربرد عملی این بررسی نیز آن است که چون ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام)، گفتارهای فردی عادی نبوده و از امام معصوم (علیه السلام) صادر شده و کلام ایشان در واقع تبیین کننده‌ی سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و تفسیر آیات قرآن کریم است، لذا می‌توان از تحلیل محتوای آنها به مبانی و اصولی دست یافت که راهگشای جامعه‌ی اسلامی برای نیل به سعادت و کمال بوده و شیوه‌های نوینی را در عرصه‌ی تعلیم و تربیت فراروی متخصصان قرار می‌دهد.
نکته‌ای که نباید از آن غفلت کرد، علت برگزیدن روش تحلیل محتوا برای کشف الگوهای تربیتی به کار رفته در ادعیه‌ی رضویه است. در حقیقت یکی از ویژگی‌های سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام) به عنوان حاملان حقیقی دین و مخاطبان اصلی قرآن کریم (3)، این است که کلام ایشان دارای ظاهر و باطن بوده و گاه ممکن است این بواطن تا چندین لایه‌ی درونی ادامه داشته باشد. لذا به نظر می‌رسد یکی از روش‌های تحقیق مناسب و علمی برای کشف لایه‌های درونی ظواهر و بواطن آیات قرآن و سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام)، استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی باشد. یکی از قابلیت‌های روش مذکور این است که مفاهیم، مضامین و مقوله‌های به دست آمده در خلال جداول تحلیل محتوا را به صورت ساختاری بسط داده، طبقه‌بندی کرده و در قالب جدول، نمودار و مدل ارائه دهد. باید گفت که این روش در فضای رشته‌های حوزه‌ی علوم انسانی و به ویژه رشته‌ی الهیات که با بسط تفصیلی دانش مواجه هستند، بسیار اثرگذار و کاربردی است.

مفهوم سبک زندگی

اصطلاح «سبک زندگی» به عنوان یکی از اصطلاح‌های علوم اجتماعی، پیوند مستقیم و وثیقی با مجموعه‌ای از مفاهیم مرتبط با گفتمان خود دارد. مفاهیمی مانند: عینیت و ذهنیت، فرهنگ و جامعه، فرهنگ عینی و ذهنی، شکل و محتوا، رفتار و معنا، اخلاق و عقیده و ... . سبک زندگی اموری را شامل می‌شود که به زندگی انسان، اعم از بُعد فردی، اجتماعی، مادی و معنوی او مربوط می‌شود. اموری نظیر بینش‌ها (ادراک‌ها و اعتقادها) و گرایش‌ها (ارزش‌ها، تمایل‌ها و ترجیح‌ها) که اموری ذهنی یا رفتار درونی هستند و رفتارهای بیرونی (اعم از اعمال هوشیارانه و غیرهوشیارانه، حالت‌ها و وضعیت جسمی)، وضعیت‌های اجتماعی و دارایی‌ها که امور عینی هستند.
سبک زندگی به عنوان تجلی عینی اندیشه‌ها و عقاید، تأثیر فراوانی نیز بر عقاید و اندیشه‌ها و به خصوص صفات انسانی دارد و از این رو شکل‌گیری خلق و خو و نگرش‌ها عموماً متأثر از سبک زندگی است (هندی و دیگران، 1383: 228).
برخی، سبک زندگی را تجسم تلاش انسان برای یافتن ارزش‌های بنیادی یا به تعبیری فردیت برتر خود در فرهنگ موجود و شناساندن آن به دیگران تعریف کرده و برخی دیگر آن را به کلیّت زندگی و همه‌ی فرایندهای عمومی و خصوصی آن تطبیق داده‌اند (Adler, 1956: 32).
در این میان آنچه اهمیت پرداختن به سبک زندگی را در پژوهش‌های اجتماعی و اعتقادی مهم می‌سازد، نتایج ناشی از انتخاب سبک‌های مختلف برای زندگی است که در مواردی منجر به ظهور و بروز بسیاری از آسیب‌های اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی در سطح جوامع شده و در مواردی دیگر رشد و پیشرفت‌های علمی، اقتصادی و فرهنگی را برای آنها به ارمغان می‌آورد.
آنچه اندیشمندان مسلمان را به تأمل و تعقل در سبک زندگی اسلامی واداشته، تأثیر سوء و زیانباری است که جوامع اسلامی در قرون اخیر از تمدن و فرهنگ کشورهای غربی که از سبک زندگی غیراسلامی تبعیت می‌کنند، متحمل شده‌اند. در طی سالیان گذشته شاهد آن بوده‌ایم که به گونه‌ای لجام گسیخته و ناهنجار، بعضاً برخی از عناصر و مؤلفه‌های سبک زندگی غربی در میان جوامع اسلامی منتشر شده و در مواردی زمینه‌ی انحراف جوامع را فراهم آورده است که ضرورت پرداختن بیشتر به چنین پژوهش‌هایی را نشان می‌دهد.

مزایای سبک زندگی اسلامی

یکی از راه‌های تبیین الگوی سبک زندگی، شناسایی عناصر و مؤلفه‌هایی است که اندیشمندان مختلف به عنوان ویژگی‌های یک سبک زندگی برشمرده و در تحقیقات خود بدان اشاره کرده‌اند. به عنوان مثال برخی اندیشمندان غربی از آنجا که سبک زندگی را شامل همه‌ی رفتارها، افکار، احساس‌ها و کنش‌های اجتماعی افراد دانسته، لذا مواردی مانند: شیوه‌ی تغذیه، خودآرایی و پوشش، نوع مسکن، وسایل حمل و نقل، شیوه‌های گذران اوقات فراغت و ... را به عنوان بخشی از مؤلفه‌های سبک زندگی برشمرده‌اند (Ibid).
در آثار چاپین (1935) و اسول (1940) نیز بر مواردی همچون محل سکونت و وسایل خانه تأکید شده و کلاکهون (1958) نیز بیشتر بر رفتارهای شخصی و نحوه‌ی استفاده از مواهب طبیعی در زندگی اشاره کرده است (رک: مهدوی کنی، 1387: 230-199).
با این حال در یک جمع‌بندی کلی از آثار و مؤلفه‌های ارائه شده در مورد شاخصه‌های سبک زندگی از منظر اندیشمندان غربی باید گفت که اکثر موارد اشاره شده، تنها در حوزه‌ی فردی یا بخش‌هایی از مسائل اجتماعی بوده و رویکردی کامل و جامع در زمینه‌ی نیازها و اقتضائات نوع بشری را ندارند. به عنوان مثال در موارد مطرح شده توسط این اندیشمندان به مؤلفه‌های زیر اشاره شده است:
نوع اعتقاد و بینش فرد؛
نوع اندیشه و منطق حاکم بر اعمال فرد؛
نوع گرایش و روابط انسانی فرد در خانه و جامعه؛
نوع احساس‌ها و روابط عاطفی فرد در خانه و جامعه؛
کیفیت تأمین نیازهای ثانویه‌ی فرد در محیط‌های مختلف؛
توجه به دوران قبل و بعد از حیات فرد در دنیا؛
توجه به جایگاه دین در زندگی فرد؛
توجه به جایگاه اراده در شکل گیری سبک زندگی؛
توجه به کیفیت اعمال فرد در فرایند سبک زندگی.
بدیهی است نظریه‌پردازانی که در آغاز قرن بیستم از اصطلاح «سبک زندگی» استفاده کردند، مؤلفه‌های آن را با رویکرد انسان‌محوری، منفعت‌طلبی و مصرف‌گرایی تنظیم و تدوین کردند، لذا شایسته است به منظور تبیین مفهوم سبک زندگی در هر جامعه‌ای، مطالعات مستقلی با توجه به فرهنگ و اعتقاد آن جامعه انجام شده و برای استخراج عناصر و مؤلفه‌های سبک زندگی در آن جامعه، رویکردهایی جامع، آینده‌نگرانه و فرااجتماعی نیز مدنظر قرار گیرند. بنابراین لازم است مفهوم و مؤلفه‌های سبک زندگی در مطالعات و تحقیقات علمی توسعه یافته و با استفاده از رویکردهای دینی - مذهبی، مطالعات جدیدی در این حوزه صورت گیرد.
یکی از امتیازهای خاص سبک زندگی اسلامی آن است که در آن به همه‌ی عوامل و عناصر فردی، اجتماعی، عاطفی، اعتقادی، اقتصادی و ... زندگی یک فرد توجه کرده و تلاش دارد تا به صورت آیین‌نامه و دستوری کامل و جامع در همه‌ی زمینه‌ها و بدون ایجاد هیچ‌گونه ابهام و نقصی، زندگی یک فرد را از پیش از تولد تا بعد از حیات، برنامه‌ریزی و هدایت کند. این مطلب بدان معناست که سبک زندگی اسلامی پیوستاری بزرگ است که دارای مراتب مختلفی با توجه به سطح نگرش‌ها، بینش‌ها و قابلیت‌های افراد دارد.
لذا هر چه قابلیت و توانایی افراد در برخورداری و فهم معارف دینی گسترش یافته، سطح سبک زندگی آنان ترقّی پیدا می‌کند و کاهش این سطح بیانگر نداشتن توانایی فرد در فهم معارف و برخورداری از مواهب این نعمت بزرگ است. (4) از همین روی است که در قرآن کریم افراد جامعه‌ی ایمانی، مرتب به افزایش ابعاد ایمانی امر شده (5) و در تعریف منافقان نیز مسئله‌ی نزدیکی و دوری آنان به کفر و ایمان مطرح شده است. (6)
در ادامه‌ی مقاله، به منظور تبیین آنچه به عنوان مزایای سبک زندگی اسلامی گفته شد، به صورت موردی به مطالعه‌ی ادعیه‌ی رضویه پرداخته و تلاش شده از خلال بررسی مضامین مطرح در این ادعیه، شیوه‌های تربیتی به کار رفته توسط امام رضا (علیه السلام) برای توسعه و ترویج سبک زندگی اسلامی و نهادینه کردن آن در جامعه شناسایی و معرفی شوند.

جایگاه دعا در میان مکاتب تربیتی

خداوند به عنوان «ربّ العالمین» تربیت هر موجودی را خود، عهده‌دار شده و تمامی مخلوقات را با طبیعت‌های مختلفشان، به سوی کمال لایق خود پیش می‌برد و فیض خویش را به قدر استعداد و به فراخور حال آنان به سویشان سرازیر می‌کند، اما در خصوص انسان بر او منّت گذاشته و قسمتی از کار خود در تربیت را به او واگذار کرده و انسان را در انتخاب خیر و شرّ، مختار کرده است: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا » (انسان/ 3).
کتاب‌های آسمانی به همراه پیامبران الهی نیز بدین‌منظور نازل شده‌اند، چنان که می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَة ...» (جمعه /2) و «بُعِثتُ لاتمّم مکارمَ الاخلاق» (کلینی، 1377 ق: 6).
پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، جانشینان پاک و معصومش همواره پرچم‌دار راه هدایت و تربیت انسان بوده و بدین‌منظور از الگوها و روش‌های تربیتی مختلفی استفاده کرده اند. به منظور فهم و درک ماهیت روش‌های تربیتی به کار گرفته شده توسط ایشان، در ابتدا لازم است با تعاریف کلی این روش‌ها آشنا شد.

1. روش‌های اخلاقی

در این روش برای دور کردن مردم از صفات بد و نزدیک کردنشان به فضیلت‌ها، صفات نیک و بد، یک به یک بررسی می‌شود و با تکیه بر آیات قرآنی و احادیث اسلامی، محاسن و معایب هر کدام، به خصوص نتایج و عواقبی که بر هر یک از آنها در آخرت (چه عذاب جهنم و چه نعمت‌های بی‌پایان بهشت) بار می‌شود، مورد توجه قرار می‌گیرد و هر کدام به یکی از احکام پنج‌گانه‌ی دین متّصف می‌شود و با این تقسیم‌بندی در دایره‌ی احکام و مسائل فقهی وارد شده و بیشتر حدود عملی آن مورد نظر قرار می‌گیرد، در حالی که جنبه‌ی نفسانی آن چندان مورد اهتمام نبوده و گاه قابل عفو نیز معرفی می‌شود.

2. روش‌های عرفانی

در این مشرب بی‌آنکه بر روی تک تک صفات انگشت گذاشته شود، تکیه‌ی اصلی بر تصفیه‌ی باطن و قطع ریشه‌های صفات بد و ایجاد فضیلت‌های انسانی از طریق معرفت نفس و خدا و انقطاع کامل از غیر اوست. در این شیوه پیش از آنکه توجه به پیامدهای اخروی آن معطوف باشد، به اصل کمال انسان که شناخت واقعی خود و خداست، اهمیت داده شده و بر عنصر محبت و عشق به مبدأ وجود، تکیه می‌شود.

3. روش‌های فلسفی

در این روش، مبارزه با رذیلت‌های اخلاقی و تحقق کرامت‌های انسانی، از طریق ابزار عقل و با تعقل درباره‌ی خوبی و بدی افعال صورت می‌گیرد و نیز تبیین و تأکید این نکته که صفات پسندیده، امور وجودی بوده و از آثار وجود است، در صورتی که صفت‌های بد اموری عدمی هستند. وجود، خیر محض بوده و شایسته است که انسان رو به سوی آن باشد و هر چه شخص بتواند خویش را از عدم دور و به وجود نزدیک کند، کامل‌تر شده است.

4. روش‌های تجربی

این روش، طریقه‌ای نوپا و نوظهور است که روان شناسی جدید و متولّیان امور تعلیم و تربیت در دنیای امروز، مروّج آن هستند. در این روش، بیشتر بر روی ضررهای جسمی، رفاه تن و موفقیت‌ها و شکست‌های اجتماعی تکیه می‌شود و نقش آمار و نمونه‌دهی در آن حائز اهمیت است.
اما در خصوص روش‌های تربیتی به کار گرفته شده توسط ائمه اطهار (علیهم السلام) اگرچه پژوهش‌های گسترده‌ای صورت گرفته، اما به نظر می‌رسد در خصوص ابزار تبلیغی و فرهنگی «دعا» و کارکردهای آن در حوزه‌ی تربیت، پژوهش گسترده‌ای صورت نگرفته و همچنان این روش را در حوزه‌ی مکتب‌های تربیتی وارد نکرده‌اند.
باید گفت که زبان ادعیه دربردارنده‌ی حاصل تمامی این مشرب‌ها و روش‌هاست، چرا که در دعا، هم به نتیجه‌ی اخروی و ثواب و عقاب مترتب بر اخلاق و رفتار اشاره شده و هم به عنصر محبت، انس با خدا، توجه به معرفت نفس و عرفان الهی و نیز به حُسن و قبح افعال و همچنین به آثار اجتماعی و نتایج بار آمده از آن در زندگی دنیا، توجه می‌شود و با این ترکیب، سالک را با قدرتی تمام، به سوی فضیلت‌ها سوق داده و از پلیدی‌ها دور نگه می‌دارد.
امام خمینی (رحمه الله) به عنوان ادامه دهنده‌ی راه و منهج تربیتی ائمه اطهار (علیهم السلام) در جامعه‌ی اسلامی، از دعا به عنوان یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های مؤثر در ایجاد تغییر و تحول در انسان یاد کرده و می‌فرماید: «هر چه مسائل بخواهید در این ادعیه هست. زبان ادعیه با زبان عادی‌ای که احکام می‌خواهند بگویند، دوتاست. زبان ادعیه با زبان فلسفه هم دوتاست. با زبان عرفان علمی هم دو تاست. یک زبان دیگری است، مافوق اینها ... زبان اثرگذار و متحول کننده‌ای است» (1378، ج19: 211).
بر این اساس می‌توان روش دعا را «منهج اسلامی» نام‌گذاری کرد که تلاش دارد با زبانی خاص و اثرگذار و در عین حال ملموس و عینی به تربیت انسان پرداخته و از این رهگذر سبک زندگی اسلامی را در جامعه نهادینه کند که تجلّی عینی آن در ادعیه منقول از امامان معصوم (علیهم السلام) متبلور است.
در ادامه به منظور اثبات ادعای خود، به تحلیل محتوای ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) پرداخته شده و از خلال نتایج به دست آمده، الگوهای تربیتی به کار گرفته شده توسط ایشان در این روش تربیتی را معرفی خواهیم کرد.

تحلیل محتوای ادعیه رضویه

چنان که مطرح شد، در این مقاله برای تبیین دقیق مؤلفه‌های به کار رفته در ادعیه‌ی رضویه از روش تحلیل محتوا استفاده شده که در ابتدا لازم است به معرفی این روش و انواع فنون آن پرداخته و در نهایت با بیان دلایل خود، روش مناسب برای انجام این بررسی را معرفی کنیم.
برای بررسی محتوای آشکار پیام‌های موجود در یک متن می‌توان از روش تحلیل محتوا استفاده کرد. در این روش محتوای آشکار پیام‌ها به طور نظام‌مند و کمّی توصیف می‌شود.
از این رو این روش را می‌توان روش تبدیل داده‌های کیفی به داده‌های کمّی قلمداد کرد. تحلیل محتوا روشی مناسب برای پاسخ به سؤال‌هایی درباره‌ی محتوای یک پیام است (کریپندورف، 1378: 36).
تحلیل محتوا معمول‌ترین روش تجزیه و تحلیل داده‌های کیفی است و علی‌رغم شباهت‌های کاربردی، از مبنای تحلیلی متفاوتی برخوردار است. مهارت‌های لازم برای انجام چنین تحقیق کیفی عبارت‌اند از: فاصله گرفتن از موضوع و تجزیه و تحلیل انتقادی شرایط، تشخیص پیش داوری و اجتناب از آنها، کسب اطلاعات معتبر و قابل اعتماد و تفکر انتزاعی (استراوس و کوربین، 1384: 18).
تحلیل محتوا را گاهی فن «پرسش‌نامه‌ی معکوس» (7) نیز می‌نامند. پرسش‌نامه نامعلوم است و هدف به طور تلویحاً یافتن این پرسش‌نامه بر اساس پاسخ‌هایی است که پیشاپیش طی خبرها، مقاله‌ها و داستان‌ها داده شده یا به عبارتی در این روش، اسناد گفتاری چنان تحلیل می‌شوند که گویی جواب سؤال‌های پرسش‌نامه هستند (فیروزان، 1360: 211).
برای انجام این بررسی، پس از مطالعه‌ی انواع فنون روش تحلیل محتوا که در منابع مختلف پیرامون آن بحث شده است، فن تحلیل محتوای مضمونی بر مبنای واحد جمله به صورت کمّی و کیفی انتخاب شده و بر اساس آن جداول تحلیل محتوا تشکیل شده و سپس قالب‌های بیانی، جهت‌گیری‌ها و نقاط تمرکز جمله‌های ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) استخراج شده است. به عبارت دیگر فرایند روش انجام این بررسی به شرح ذیل است:
احصاء و نگارش ادعیه‌ی رضویه در جداول تحلیل محتوا؛
تقطیع جمله‌های ادعیه بر مبنای قالب‌های بیانی استفاده شده؛
استخراج قالب بیانی هر کدام از جمله‌های ادعیه؛
استخراج جهت‌گیری اصلی هر کدام از جمله‌های ادعیه؛
استخراج نقاط تمرکز هر کدام از جمله‌های ادعیه؛
کدگذاری مضامین استخراج شده؛
دسته‌بندی قالب‌های بیانی برای استخراج نمودارهای آماری؛
دسته‌بندی جهت‌گیری‌های ثبت شده در ذیل هر یک از قالب‌های بیانی برای استخراج نمودارهای آماری؛
دسته‌بندی نقاط تمرکز ثبت شده در ذیل هر یک از جهت‌گیری‌ها به منظور استخراج نمودارهای آماری؛
کشف تحلیل‌های کیفی و ارائه‌ی نظریه بر اساس نتایج بررسی؛
جامعه‌ی آماری تعداد 104 دعای موجود در کتاب صحیفه‌ی رضویه است و مراحل 1 تا 6 این بررسی نیز در جداول تحلیل محتوا و در نرم افزار Excel انجام شده که نمونه‌ی آن بدین‌صورت است:
جدول 1. نمونه‌ی جدول تحلیل محتوا
ردیف متن دعا قالب بیانی جهت‌گیری نقطه ی تمرکز کدگذاری

از آنجا که در این مقاله به علت محدودیت، امکان درج همه‌ی جداول وجود ندارد، لذا تنها به ذکر نتایج حاصل از تحلیل محتوای جداول اکتفا می‌شود.

1. غلبه‌ی رویکرد آموزشی و تربیتی در مناسک عبادی

هر انسانی به جهت بیان مطالب و مقاصد ذهنی خویش، گونه‌ای از قالب‌های بیانی را اخذ کرده و از آنها برای وصول به مطلوب ذهنی خود در کلام استفاده می‌کند. استفاده از قالب‌های بیانی امری کاملاً طبیعی است و در حقیقت همچون بافت متن، در زمینه‌ی هر جمله‌ای وجود داشته و محتوای اصلی آن جمله را بیان می‌کند.
در این مقاله به منظور تحلیل محتوای ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) ابتدا به تحلیل و استخراج قالب‌های بیانی یا مقوله‌های به کار رفته در این ادعیه پرداخته شده است. نمودار استخراج شده از سنجش فراوانی این قالب‌ها بیانگر این مطلب مهم است که آن امام بزرگوار برای بیان مطالب خود از چه قالب‌های بیانی بیشترین و کمترین استفاده را بردند و چه قالب‌های بیانی نیز در کلام خود ایجاد کردند (برای آشنایی با تعاریف قالب‌های بیانی رک: جانی‌پور، 1391: 114-109).
sahifehe-razavi
نمودار 1. سنجش فراوانی قالب‌های بیانی ادعیه‌ی رضویه
یکی از نکات مهم و قابل توجه در تحلیل محتوای ادعیه‌ی رضویه، فراوانی قالب بیانی «تجلیل» نسبت به دیگر قالب‌های بیانی است. منظور از تجلیل، عبارت‌هایی است که در آن، فرد به همراهی یا دوستی با شخصی یا پیروی از مذهب و مسلکی افتخار می‌کند و آن را بزرگ می‌شمرد. همچنین در بسیاری از موارد مشاهده می‌شود که گوینده یا نویسنده در ابتدای کلام خود به تعداد‌ی از افراد و گروه‌ها درود و سلام فرستاده و با احترام از ایشان یاد می‌کند.
در حقیقت باید گفت که تجلیل از این مقامات و افراد، بعضاً به خاطر جایگاه آن شخصیت یا گروه و اهمیت آن در منویّات متکلم است. در برخی موارد، گوینده‌ی کلام قصد دارد تا با اشاره به آن مقام و جایگاه، آن فرد را به عنوان الگو و اسوه معرفی کند. این مطلب به ویژه در مواقعی که برخی اوصاف و ویژگی‌های آن فرد نیز بیان می‌شود، جلوه‌ی بیشتری پیدا می‌کند (یاوری و جانی‌پور، 1388: 96-78).
منظور از قالب بیانی توصیف نیز، هرگونه مطلب تفصیلی است که به بیان برخی ویژگی‌ها و مشخصات چیزی یا کسی در متن اشاره دارد. توصیف گاه صرفاً بیانگر یک گزاره‌ی خبری و گاهی نشان دهنده‌ی اشتیاق و علاقه‌مندی متکلم به موضوع، پدیده یا فردی خاص است. در تفاوت بین جمله‌های توصیفی و تجلیل باید به این نکته توجه داشت که جمله‌های توصیفی هیچ بار ارزشی ندارند و طی آن صِرفاً وصف یک شیء یا واقعه بیان می‌شود اما در تجلیل، نکوداشت صورت می‌گیرد. در توصیف، ضرورتاً مطلوبیت وجود ندارد؛ اما در تجلیل، مطلوبیت وجود دارد نگاه توصیف، کاملاً خنثی است؛ اما نگاه تجلیل، مثبت دارد. توصیف ممکن است مثبت یا منفی باشد؛ اما تجلیل فقط مثبت است (همان).

2. الگوسازی از اهل بیت (علیهم السلام) با توصیف و معرفی ایشان

بر اساس آنچه از جدول تحلیل محتوای ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) استخراج شده، در این ادعیه، از افراد، گروه‌ها و مواردی تجلیل شده است که فهرست آنها در نمودار (2) ارائه می‌شود.
sahifehe-razavi2
نمودار 2. سنجش فراوانی تجلیل‌های ادعیه‌ی رضویه
تعجب از کثرت تجلیل‌های صورت گرفته در این متون از آن جهت مهم است که متن تجزیه و تحلیل شده «دعا» بوده و انتظار نیز آن است که در این متون، قالب‌های بیانی دعا، مناجات و درخواست بیشتر باشد، اما به نظر می‌رسد امام رضا (علیه السلام) تلاش دارند تا با استفاده از این ابزار تبلیغاتی (دعا) که از صدر اسلام توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شروع شده و در طول تاریخ توسط ائمه اطهار (علیهم السلام) ادامه یافته و به ویژه در زمان امام سجاد (علیه السلام) به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای تبلیغاتی مورد استفاده بوده است، اهداف و مقاصد خاص خود را به جامعه‌ی اسلامی انتقال دهند.
نمودار (2) که به سنجش فراوانی تجلیل‌های صورت گرفته در ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) می‌پردازد، بیانگر آن است که آن امام همام تلاش دارند تا در این متون، بیش از آنکه به رفع حوائج مردم پرداخته و متونی را صرفاً برای برآورده شدن حاجت‌های مادی و معنوی به مردم آموزش دهند، نقش و جایگاه اهل بیت (علیهم السلام)، دین اسلام و قرآن کریم را به مردم جامعه گوشزد کرده و آنان را متوجه این مهم سازند که همه‌ی برکت‌ها و خیرات موجود به واسطه‌ی حضور این افراد و موارد است و همه‌ی نواقص و کمبودها نیز با واسطه‌ی توجه به این افراد و موارد برطرف می‌شود.
نکته‌ی جالب آن است که در بسیاری از ادعیه‌های صادره از امام رضا (علیه السلام) مشاهده می‌شود که پیش از بیان هرگونه مطلب و درخواستی، از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) به تجلیل اشاره شده و در برخی موارد به صراحت از آنان نام برده شده است (به عنوان مثال ر.ک: ادعیه‌ی شماره‌ی 4، 8، 9، 10، 11، 18 و ...).
در موارد متعددی نیز به جایگلاه والای اهل بیت (علیهم السلام) در نظام خلقت و همچنین جایگاهشان در نزد خداوند و اینکه همه‌ی امور هستی در دست اهل بیت (علیهم السلام) است، اشاره شده و بدین‌وسیله تلاش شده تا جامعه‌ی اسلامی از خلال قرائت این دعاها در مناسبت‌های زمانی و مکانی مختلف و در هنگام وقوع حوادث و مشکلات متوجه مقام شامخ اهل بیت عصمت و طهارت شده و از این طریق به آنان تقرّب جویند (به عنوان مثال رک: ادعیه‌ی شماره‌ی 21، 23، 32 و ...).
به عنوان نمونه می‌توان به بخشی از دعای شماره‌ی 21 اشاره کرد که در آن به تجلیل از امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرداخته و می‌فرمایند:
وَ أنَّ عَلِیّاً أمِیرُالمُؤمِنِینَ سَیِّدُ الأوصِیَاءِ وَ وَارِثُ عِلمِ الأنبیاءِ عَلَمُ الدِّینِ وَ مُبِیرُ المُشرِکینَ وَ مُمَیِّزُ المُنَافِقِینَ وَ مُجَاهِدُ المَارِقینَ إِمَامِی وَ حُجَّتِی وَ عُروَتِی و صِرَاطِی وَ دَلِیلِی وَ مَحَجَّتِی وَ مَن لَا أثِقُ بِأعمَالِی وَ لَو زکَت وَ لَا أرَاهَا مُنجَیِةً لِی وَ لَو صَلَحَت إِلَّا بِوَلَایَتِهِ وَ الاِئتِمَامِ بِهِ وَ الإقرَارِ بِفَضَائِلِهِ وَ القَبُولِ مِن حَمَلَتِهَا وَ التَّسلیمِ لِرُوَاتِهَا وَ أقِرُّ بِأوصِیَائِهِ مِن أبنَائِهِ أئِمَّةً وَ حُجَجاً وَ أدِلَّةً وَ سُرُجاً وَ أعلَاماً وَ مَنَاراً وَ سَادَةً وَ أبرارَاً.
مشخص است که استفاده از این قالب بیانی و الفاظ و عبارت‌های تجلیلی، با هدف معرفی اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان الگوهای مطرح در سبک زندگی اسلامی بوده و کاملاً رویکردی تربیتی داشته است.

3. تبیین اصول عقاید و ضرورت‌های دین

تحلیل محتوای ادعیه‌ی رضویه نشان می‌دهد که پس از قالب بیانی تجلیل، بخش عمده‌ای از مطالب در قالب بیانی توصیف هستند که نمودار سنجش فراوانی آنها نشان می‌دهد اکثر توصیف‌های بیان شده در رابطه با بیان صفات و ویژگی‌های خداوند است.
sahifehe-razavi3
توضیح نمودار 3. سنجش فراوانی توصیف‌های ادعیه‌ی رضویه
به عبارت دیگر در ادعیه‌ی رضویه موارد متعددی از عبارت‌ها و جمله‌ها وجود دارد که بر تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر خدای تعالی اشاره دارد. مثلاً در رابطه با تسبیح خداوند می‌فرمایند: «سُبحَانَ اللهِ، وَ الحَمدُلِلهِ، وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَ اللهُ اکبَر» (دعای 3)، «سُبحَانَ اللهِ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، وَ الحَمدُ لِلَّهِ کَمَا یَنبَغی لِلَّهِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، اللهُ أکبَرُ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، لَا حَولَ وَ لَا قُوَّة إِلَّا بِاللهِ کَمَا یَنبَغی لِلَّه ..» (دعای 4).
در دعای شماره‌ی 6 نیز به تحمید الهی پرداخته و می‌فرمایند: «اللَّهُمَّ لَکَ الحَمدُ عَلَی مَرَدِّ نَوَازِلِ البَلَاءِ وَ مُلِمَّاتِ الضَّرَّاءِ ... وَ لَکَ الحَمدُ رَبِّ عَلَی هَنِیءِ عَطَائِکَ ... وَ لَکَ الحَمدُ عَلَی إِحسَانِکَ الکَثِیرِ ... وَ لَکَ الحَمدُ یَا رَبِّ عَلَی تَثمِیرِکَ قَلِیلَ الشُّکر ...»
در خصوص تهلیل نیز می فرمایند: «لَا ألَهَ إِلَّا اللهُ إِلَّا اللهُ المَلِکُ الحَقُ المُبین» (دعای 19)، «یَا مَن لَا شَبیهَ لَهُ وَ لَا مِثَالَ، أنتَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا انتَ، تُفنِی المَخلُوقِینَ وَ تَبقَی أنتَ، حَلُمتَ عَمَّن عَصَاکَ وَ فِی المَغفِرَة رِضَاک» (دعای 40) و «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ رَبُّنَا وَ رَبُّ آبَائِنَا الأوَّلِینَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ إلِهاً واحِداً وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمُونَ لَا إِلَهَ إِلَّا الله لَا نَعبُدُ إِلَّا إِیَّاهُ - مُخلِصینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکُون» (دعای 74).
در خصوص موضوع تکبیر نیز می‌فرمایند: «اللهُ أکبَرُ، اللهُ أکبَرُ، اللهُ أکبَرُ علی مَا هَدَانَا، اللهُ أکبَرُ عَلَی ما رَزَقَنَا مِن بَهیمَةِ الأنعَام ..» (دعای 62)، «بِسمِ اللهِ العَظیمِ بِسمِ اللهِ العَظیمِ رَبِّ العَرشِ العَظِیمِ إِلَّا ذَهَبَت وَ انقَرَضَت» (دعای 43).
نکته‌ی قابل ذکر در این بخش، تلاش ویژه‌ای است که امام رضا (علیه السلام) برای معرفی خداوند و بیان صفات و ویژگی‌های او دارند و از آنجا که نمی‌توان این عبارت‌ها را در قالب‌های چهارگانه‌ی تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر جای داد لذا عنوان «توحید» برای این بخش از توصیف‌ها به عنوان یک اصطلاح ویژه در این مقاله، اختصاص پیدا کرده است.
برخی از این موارد به شرح ذیل است:
«سُبحَانَ خَالِقِ النُّورِ سُُبحانَ خَالِقِ الظُّلمَةِ سُبحَانَ خَالِقِ المِیَاهِ سُبحَانَّ خَالِقِ السَّمَاوَاتِ سُبحَانَ خَالِقِ الأرَضیِنَ سُبحانَ [خَالِقِ] الرِّیَاحِ وَ النَّبَاتِ سُبحَانَ خَالِقِ الحَیَاةِ وَ المَوتِ سُبحَانَ خَالِقِ الثَّرَی وَ الفَلَوَاتِ سُبحَان اللهِ وَ بِحَمدِه» (دعای 2) که به نظر می‌رسد امام رضا (علیه السلام) در این دعا بیشتر تلاش دارند تا صفت خالقیت خداوند را با ذکر مثال‌هایی تبیین و معرفی کنند.
همچنین در دعایی دیگر آمده است: «یَا اللهُ یَا وَلِیَ العَافِیَة وَ رَازِقَ العَافِیَةِ وَ المُنعِمَ بِالعَافِیَةِ وَ المَنَّانَ بِالعَافِیَةِ وَ المُتَفَضَّلَ بِالعَافِیَةِ عَلَیَّ وَ عَلَی جَمیِعِ خَلقِکَ رَحمَانَ الدُّنیَا وَ الآخِرَة وَ رَحیِمَهُمَا صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارزُقنَا العَافِیَةََ وَ تَمَامَ العَافِیَةَ فِی شُکرِ العَافِیَةِ فِی الدُّنیا و الآخِرَةِ یَا أرحَمَ الرَّاحِمِین» (دعای 15) که در آن تلاش دارند تا به معرفی صفاتی دیگر از خداوند متعال بپردازند. همچنین در این رابطه می‌توان به ادعیه‌ی شماره‌ی 23 و 36 نیز اشاره کرد که کاملاً با این رویکرد از آن حضرت صادر شده است.
بررسی موارد فوق نشان می‌دهد که امام رضا (علیه السلام) تلاش داشتند تا با استفاده از ابزار دعا، به معرفی خداوند معال و تبیین صفات وی پرداخته و از این رهگذر جامعه‌ی اسلامی را با اولین اصل از اصول عقاید دین اسلام آشنا کنند که خود مقدمه‌ی آشنایی با دیگر اصول و ضرورت‌های دین شده و امری تربیتی در راستای تحقق سبک زندگی اسلامی است.

4. تأکید بر اصل تولّی و تبرّی و لزوم رعایت تعادل در آن

در رابطه با موضوع‌های مطرح در ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) به طور خاص باید گفت که این موضوع‌ها از تحلیل محتوای متن ادعیه استخراج و طبقه‌بندی شده و به هیچ عنوان، عناوین مطرح برای هر کدام از ادعیه در این سنجش ملاک قرار نگرفته‌اند. این مطلب بدان معناست که عناوین مطرح برای ادعیه در کتاب صحیفه‌ی رضویه در این بررسی ملاک قرار نگرفته و محقق خود شخصاً در رابطه با هر کدام از ادعیه، موضوع یا موضوع‌هایی را انتخاب کرده است. فهرستی از این موضوع‌ها به همراه سنجش فراوانی آنها در نمودار (4) ارائه شده است:
sahifehe-razavi4
توضیح نمودار 4. سنجش فراوانی موضوع‌های ادعیه‌ی رضوی
بیشتر در تعریف مفهومی دعا گفته شد که دعا، درخواست چیزی از خداوند به نحوی رسمی‌تر از مناجات است و در عین حال با قالب بیانی «درخواست» نیز متفاوت است، چرا که «دعا» نوعی درخواست عمومی است و «درخواست» یک خواهش و طلب شخصی و فردی (یاوری و جانی‌پور، 1388: 96-78).
به عنوان مثال آن حضرت برای طلب غفران، در دعای شماره‌ی 7 می‌فرمایند: «یَا کَرِیمُ اغفِر لِمَن فِی مَشَارِقِ الأرضِ وَ مَغَارِبِهَا مِنَ المُؤمِنینَ وَ المُؤمِنَات» که نشان دهنده‌ی آن است که آن حضرت (علیه السلام) این طلب غفران را برای همگان خواسته‌اند.
آنچه در نمودار (4) نشان داده شده است، فهرستی از موضوع‌هایی است که امام رضا (علیه السلام) در ادعیه‌ی خود، آنها را برای مردم جامعه‌ی اسلامی از خداوند متعال طلب کرده‌اند. نکته‌ی قابل توجه در این فهرست، طلب هلاکت دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) و طلب محشور شدن با اهل بیت (علیهم السلام) است. اگرچه در نگاه اول امکان دارد این سؤال پیش آید که به دلیل صدور این ادعیه از طرف امام رضا (علیه السلام) به عنوان یکی از ائمه (علیهم السلام)، این موارد باید در قالب بیانی «درخواست» گنجانده شوند، لکن باید توجه داشت که نوع الفاظ به کار رفته در این ادعیه و فضای غالب بر آن جمله‌ها به گونه‌ای است که هر خواننده و مخاطبی متوجه می‌شود این الفاظ در قالب بیانی «دعا» به کار رفته و کلامی از زبان همگان و توصیه‌ای برای همگان است و نه شخص خاص.
بدین‌ترتیب باید گفت که آن امام همام تلاش داشتند تا در ضمن صدور ادعیه برای رفع حوائج و مشکلات مردم و همچنین طلب مغفرت، رزق و ... از خداوند متعال، به مقام و جایگاه خاص ائمه اطهار (علیهم السلام) در جامعه‌ی اسلامی نیز اشاره کرده و مردم را نسبت به این امر آگاه سازند تا به ایشان تقرّب جسته و از دشمنان ایشان برائت جویند. این مطلب در منظومه‌ی معارف اسلامی، به اصل «تولّی و تبرّی» معروف بوده و به عنوان یکی از فروع دین اسلام شناخته می‌شود که در ادعیه‌ی رضویه آموزش داده شده و خود یکی از الگوهای تربیتی به کار گرفته شده توسط آن حضرت است.

5. آموزش آداب عبادت و بندگی

بخش دیگر از مطالب مطرح شده در ادعیه‌ی رضویه بیانگر قواعد و قوانینی است که می‌توان از آنها به «آداب یا سنن اسلامی» تعبیر کرد. امام رضا (علیه السلام) در خلال مطالبی که در قالب دعا به جامعه‌ی اسلامی آموزش دادند، تلاش کردند تا به معرفی برخی آداب و سنن در راستای توسعه و ترویج سبک زندگی اسلامی نیز پرداخته و از این رهگذر مردم جامعه‌ی اسلامی را تربیت کرده و آموزش دهند.
به عنوان مثال، امام رضا (علیه السلام) در هنگام دعا، بر این مسئله تأکید دارند که در ابتدا بر پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) صلوات و درود فرستاده شود و سپس با توسل به ایشان و شفیع قرار دادن ایشان، از خداوند طلب حاجت شود. باید گفت که این مسئله در اکثر ادعیه‌ی صادر شده از ایشان وجود داشته و در برخی ادعیه نیز به صراحت بدان دستور داده‌اند. به عنوان مثال در دعای شماره‌ی 32 می‌فرمایند: «یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا کَرِیمُ یَا دَائِمُ أتَوَجَّهُ إِلَیکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبیِّ الرَّحمَةِ (صلی الله علیه و آله و سلم) یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللهِ إِنِّی أتَوَجَّهُ بِکَ إلَی اللهِ رَبِّکَ وَ رَبِّی وَ رَبِّ کُلِّ شَیءٍ أن تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أهلِ بَیتِهِ وَ أسألُکَ نَفحَةً کَرِیمَةً مِن نَفَحَاتِکَ وَ فَتحاً یَسیِراً وَ رِزقاً وَاسِعاً» (دعای 32).
رعایت ادب در طلب دعا، دعا برای همگان، اولویت‌سنجی در دعا، اولویت دعا برای مؤمنین و مؤمنان و مواردی دیگر از این دست، همگی از جمله آداب و قواعد ضمنی استجابت دعا هستند که در ادعیه‌ی رضویه بدان اشاره و آموزش داده شده‌اند.
این آداب و سنن نیز به دو صورت در ادعیه‌ی شریفه‌ی رضویه بیان شده‌اند:

الف. استفاده‌ی تضمنی از غرر آیات قرآن

به عنوان مثال ایشان در دعای شماره‌ی 45 می‌فرمایند: «إِذَا ذَهَبَ لَکَ ضَالَّةُ أو مَتَاعٌ فَقُل وَ عِندَهُ مَفاتِحُ الغَیبِ ... فِی کتابٍ مُبینٍ " ثُمَّ تَقُولُ اللهُمَّ إِنَّکَ تَهدِی مِنَ الضَّالَّةِ وَ تُنَجِّی مِن العَمَی وَ تَرُدُّ الضَّالَّة».
همچنین در دعای شماره‌ی 46 نیز مکرر از آیات قرآن استفاده کرده و می‌فرمایند:
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، بِسمِ اللهِ، بِسمِ اللهِ، بِسمِ اللهِ، إنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الیُسرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُم العُسرَ وَ لِتُکمِلُوا العِدَّةَ وَ لِتکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُم وَ لَعَلَّکُم تَشکُرُونَ وَ إِذا سَألَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَریِبٌ أُجیبُ دَعوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلیَستَجِیبُوا لِی وَ لیُؤمِنُوا بِی لَعَلَّهُم یَرشُدُونَ وَ یُهَیِّی لَکُم مِن أمرِکُم مِرفَقاً وَ یُهَیِّیُ لَکُم مِن أمرِکُم رُشداً وَ عَلَی اللهِ قَصدُ السَّبیلِ وَ مِنها جائِرٌ وَ لَو شاءَ لَهَداکُم أجمَعِینَ ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ - أوَ لَم یَرَ الَّذیِنَ کَفَرُوا أنَّ السَّماواتِ وَ الأرضَ کانَتا رَتقاً فَقَتَقناهُما وَ جَعَلنا مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَیٍّ أفَلا یُؤمِنُونَ فَانتبذَت بِهِ مَکاناً قَصِیَّا فَأجاءَهَا المَخاضُ إِلی جِذعِ النَّخلَةِ قَالَت یا لَیتَنِی مِتُّ قَبلَ هذا وَ کُنتُ نَسیاً مَنسیَّا فناداها مِن تَحتِها ألَّا تَحزَنِی قَد جَعَلَ ربُّکِ تَحتَکِ سَریًّا وَ هُزِّی إِلَیکِ بِجذعِ النَّحلَةِ تُساقِط عَلَیکِ رُطَباً جَنِیًّا فَکُلِی وَاشرَبی وَ قَرِّی عَیناً فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ البَشَرِ أحَداً فَقُولِی إِنَّی نَذَرتُ لِلرَّحمنِ صَوماً فَلَن أکَلِّمَ الیَومَ إِنسیًّا و ...
در دعای شماره‌ی 90 نیز که در خصوص امر ازدواج است، با اشاره به آیاتی که خداوند در قرآن کریم به واسطه‌ی آنها مردم را به ازدواج و تشکیل خانواده دعوت کرده، تلاش دارند تا امر ازدواج را نوعی اطاعت از دستور الهی تلقی کنند.

ب. استفاده‌ی تلویحی از سنن الهی

بسیاری از آدابی که امام رضا (علیه السلام) در ادعیه‌ی خود به آموزش آن پرداخته‌اند، در حقیقت استفاده‌ی تلویحی از سنن الهی است به عنوان مثال، ایشان در دعای شماره‌ی 30 می‌فرمایند: «اللهُمَّ جَدیِرٌ مَن أمَرتَهُ بِالدُّعَاءِ أن یَدعُوکَ وَ مَن وَعَدتَهُ بِالاستِجَابَةِ أن یَرجُوکَ وَ لِیَ اللهُمَّ حاجَةُ قَد عَجَزَت عَنهَا حِیلَتِی وَکَلَّت مِنهَا طَاقَتِی وَ ضَعُفَت عَن مَرَامِهَا قُدرَتِی ...» که در این دعا، امام رضا (علیه السلام) تلاش دارند با بیان این مطلب که دعوت مردم به دعا از جمله اوامر و دستورهای الهی است و خداوند خود وعده داده که دعای بندگان را اجابت کند و این یکی از سنن الهی است. لذا بر طبق آن است که ما حاجت خود را از خداوند طلب می‌کنیم.
به عنوان نمونه‌ای دیگر می‌توان به دعای شماره‌ی 63 اشاره کرد که در آن می‌فرمایند:
«اللهُمَّ کَمَا سَتَرتَ عَلَیَ مَا لَم أعلَم فَاغفِرلِی مَا تَعلَمُ وَ کَمَا وَسِعَنِی عِلمُکَ فَلیَسَعنِی عَفوُکَ وَ کَمَا بَدَأتَتِی بِالإحسَانِ فَأتِمَّ نِعمَتَکَ بِالغُفرَانِ وَ کَمَا أکرَمتَنِی بِمَعرِفَتِکَ فَاشفَعهَا بِمَغفِرَتِکَ وَ کَمَا عَرَّفتَنِی وَحدَانِیَّتَکَ فَأکرِمنِی بِطَاعَتِکَ [لماعیتک] وَ کَمَا عَصَمتنِی مَا لَم أکُن أعتَصِمُ مِنهُ إِلَّا بِعصِمَتِکَ فَاغفِر لِی مَا لَو شئِتَ عَصَمتَنِی مِنهُ یَا جَوَادُ یَا کَرِیمُ یَا ذَا الجَلالِ و الإِکرَام.
در این دعا نیز امام (علیه السلام) تلاش دارند تا با بیان اقدام‌هایی که خداوند آنها را به عنوان وظیفه‌ی خود بیان کرده است، از خداوند طلب انجام برخی امور را کنند.

6. غفلت‌زدایی از افراد و جامعه

یکی دیگر از قالب‌های بیانی به کار گرفته شده در ادعیه‌ی رضویه، استفاده از قالب بیانی «تنبه» است. این قالب بیانی معمولاً به دو شکل زیر بیان می‌شود: بیان جمله‌ای سؤالی که هدفش آگاهی دادن به دیگران یا بیدار کردن آنها باشد و با طرح آن، خواننده به فکر فرو می‌رود یا بیان جمله‌ای مهم که حاوی تذکری به مخاطبان باشد.
در حقیقت کارکرد مهم این قالب بیانی، آگاهی‌بخشی به مخاطبان است، چرا که امکان دارد خواننده‌ی متن یا مخاطب کلام نسبت به مسئله‌ای غافل یا جاهل باشد که با طرح سؤال یا تذکر آگاه شده و نسبت به آن مطلب هوشیار می‌شود. این قالب بیانی معمولاً با عبارتی نظیر بدانید که، آگاه باشید که و ... شروع می‌شود (جانی‌پور، 1391: 114-109).
در ادعیه‌ی رضویه، این قالب بیانی تنها به شکل طرح جمله‌های خبری برای تذکر و با هدف آگاهی‌بخشی و غفلت‌زدایی به کار رفته است. این مطلب نیز بخش دیگری از وظایف اختصاصی ائمه اطهار (علیهم السلام) در راستای تربیت انسان است که به عنوان چراغ راهنمای سعادت و پرچم‌های هدایت در جهان هستی انجام رسالت می‌کنند و بدین‌گونه سبک زندگی اسلامی را نهادینه می‌سازند.
آنچه در این مقاله از آن به عنوان قالب بیانی «تنبه» تعبیر می‌شود، جمله‌هایی است که توسط امام رضا (علیه السلام) برای تذکر به مردم و هوشیار کردن آنان جهت تقرّب به خداوند متعال و افزایش آگاهی مردم برای دین‌داری استعمال شده است. به عنوان نمونه آن حضرت (علیه السلام) در دعای شماره‌ی 8 می‌فرمایند:
إِلَهِیَ بَدَت قُدرتُکَ وَ لَم تَبدُ هَیئَةُ لَکَ فَجَهِلُوکَ وَ قَدَّرُوکَ وَ التَّقدیِرُ عَلَی غَیرِ مَا بِهِ شَبَّهُوکَ فَأنا بَرِیءٌ یَا إِلَهِی مِنَ الَّذینَ بِالتَّشبِیهِ طَلَبُوکَ لَیسَ کَمِثلِکَ شَیءٌ وَ لَن یُدرِکُوکَ ظَاهِرُ مَا بِهِم مِن نِعمَتِکَ دَلَّهُم عَلَیکَ لَو عَرَفُوکَ وَ فِی خَلقِکَ یِا إِلَهِی مَندُوحَةُ أن یَتَنَاوَلُوکَ بَل شَبَّهُوکَ بِخَلقِکَ فَمِن ثَمَّ لَم یَعرِفُوکَ وَ اتَّخَذُوا بَعضَ آیاتِکَ ربَّاً فَبِذَلِکَ وَصَفُوکَ فَتَعَالَیتَ یَا إِلَهِی وَ تَقَدَّسَت عَمَّا بِهِ المُشَبِّهُونَ نَعَتُوکَ یَا سَامِعَ کُلِّ صَوتٍ وَ یَا سَابِقَ کُلِّ فَوتٍ یَا مُحیِیَ العِظَامِ وَ هِیَ رَمِیمٌ وَ مُنشَئِهَا بَعدَ المَوتِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجعَل لِی مِن کُلِّ هَمٍّ فَرَجاً وَ مَخرَجاً وَ جَمیِعِ المُؤمِنِینَ إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیِرٌ.
کاملاً مشخص است که بخش اول این دعا در راستای آگاه‌سازی مردم به صفات واقعی خداوند متعال و بیان دقیق معارف الهی با هدف غفلت‌زدایی از جانب آن امام همام صادر شده و تنها در بخش پایانی برای رفع حوائج مؤمنان دعایی ذکر شده است. این‌گونه موارد که در ادعیه‌ی رضویه متعدد هستند بیانگر این مطلب است که آن حضرت تلاش دارند تا از هرگونه موقعیت و فرصتی برای تبلیغ معارف دینی و تربیت جامعه‌ی اسلامی استفاده کرده و این خود مقدمه‌ای در راستای ترویج سبک زندگی اسلامی است.

7. بایدها و نبایدهای مسیر زندگی

بخش دیگری از مطالب مطرح شده در ادعیه‌ی رضویه، بایدها و نبایدهای مسیر زندگی یا به عبارتی توصیه‌ها و تحذیرهایی است که در قالب جمله‌های دعایی تلاش شده تا این موارد را به مردم جامعه‌ی اسلامی تذکر دهند. در ادامه، نمودار توصیه‌های مطرح در ادعیه‌ی رضویه درج شده است:
sahifehe-razavi5
توضیح نمودار 5. سنجش فراوانی توصیه‌های ادعیه‌ی رضویه
مهم‌ترین توصیه‌ای که در این ادعیه بدان پرداخته شده، توصیه به توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است. آن حضرت در ابتدا بیان می‌کنند که توسل به اهل بیت (علیهم السلام)، دستور الهی است به عنوان مثال ایشان در دعای شماره‌ی 18 می‌فرمایند: «اللَّهُمَّ یا رَبِّ أنتَ عَظَّمتَ حَقَّنَا أهلَ البَیتِ فَتَوسَّلُوا بِنَا کَما أمَرتَ و أَمَّلُوا فَضلَکَ وَ رَحمتَکَ وَ تَوقَّعُوا إحسانَکَ وَ نِعمَتَکَ فَاسِقِهِم سَقیاً نافِعاً عَاماً...» و سپس در ادعیه‌ی دیگری بر توسل

عبارات مرتبط با این موضوع

تبیین شیوه‌های تربیتی امام رضا ع در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی بر مبنای تحلیل محتوای دعاهای صحیفه‌ی رضویه تبیین شیوه‌های تربیتی امام رضا ع در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی بر مبنای تحلیل محتوای دعاهای صحیفه‌ی رضویه


ادامه مطلب ...

شیوه‌های اشتباه شستشوی پوست صورت

به گزارش جام جم سرا ، پژوهشگران اعتقاد دارند نحوه شتسشوی پوست صورت به صورت روزانه خود یکی از علل اصلی بروز مشکلات پوستی مانند چین و چروک صورت، افتادگی عضلات صورت و نیز بی‌ آبی پوست است.

گفتنی است؛ بسیاری از افراد به هنگام استحمام و زیر دوش آب گرم، پوست صورت خود را می‌شویند که این کار یکی از خطرناک‌ترین کارها برای نابودی طروات و زیبایی صورت است.

لیف کشیدن و همینطور استفاده از شامپوی سر برای شستشوی صورت به ویژه زیر دوش آب گرم در حالی که آب با فشار بر روی صورت می‌ریزد می‌تواند باعث تحریک پوست، شکنندگی شبکه مویرگی سطح پوست و حتی تشدید علائم و عوارض بیماری‌های پوستی، خشکی و کم‌آبی پوست صورت شود.

پژوهشگران و متخصصان پوستی توصیه می‌کنند شستشوی صورت تنها با آب ولرم با فشار بسیار کم که در کف دستها ریخته شده و با پاشش به صورت انجام شود.

این نوع شستشو با شامپوی ملایم با PH خنثی و یا محصولات پاک‌کننده صورت آرایشی می‌تواند ضمن رفع کم‌آبی پوست آلودگی چربی و همینطور چروک‌های سطحی را از روی پوست حذف کند.

کارشناسان همچنین هشدار می‌دهند افراد تا حد امکان اجازه ندهند هنگام استحمام کف شامپوی مخصوص شستشوی سر بر روی پوست صورت آنها بریزد زیرا در این صورت پوست صورت آنها دچار کم‌‌آبی و خشکی می‌شود.

افراد دچار مشکلات و بیماری‌های پوستی از جمله آکنه، اگزما و بیماری‌های دیگر ضمن صلاح‌دید پزشک معالج بهتر است صورت خود را با آب با دمای پایین شستشو دهند تا ضمن رفع التهاب علائم بیماری در آنها تشدید نشود.

این یافته‌ها حاصل پژوهش‌های محققان شهر سیدنی استرالیا بر روی ویژگی‌های پوست صورت و عادت‌های اشتباه شستشو از سوی افراد است.

متخصصان پوست اعتقاد دارند اگزما می‌تواند باعث پاکسازی مواد مفید از جمله چربی و لایه‌های محافظتی از سطح پوست شود.

در صورت تمایل به شستشوی صورت با آب ولرم پس از آن برای بسته شدن منافذ باز پوستی و تسهیل در امر خونرسانی به بافت صورت افراد حتماً با آب سرد در مرحله آخر پوست صورت خود را آبکشی نمایند.

منبع: دیلی میل


ادامه مطلب ...

شیوه‌های باورنکردنی تبهکاران اینترنتی را بشناسید

[ad_1]
به گزارش صبحانه، افزایش نگران کننده جرایم سایبری در کشور و بروز حوادث مختلف در این حوزه، باعث شده تا مسئولان به منظور پیشگیری از وقوع این جرایم، به دنبال راهکارهای مؤثری باشند. به گفته کارشناسان، از عمده‌ترین دلایل افزایش جرایم سایبری، نبود آ‌گاهی و فقر آموزش از سوی مردم و سوء استفاده سودجویان از این ناآگاهی‌هاست. به همین منظور پلیس فناوری و تبادل اطلاعات نیروی انتظامی کشور با استفاده از ظرفیت‌های علمی و آموزشی خود برای پیشگیری و کاهش این جرایم و کشف و دستگیری مجرمان وارد  عمل شده است. در همین رابطه، خبرنگار حوادث «ایران» با سرهنگ محمد اقبالی- رئیس پلیس فتای استان البرز- گفت‌وگویی انجام داده است.
 
****
به طور عمده چه عواملی می‌تواند زمینه سودجویی در فضای مجازی را فراهم کند؟
 
متأسفانه ترویج مسائل ضد فرهنگی، از بین بردن حریم خصوصی افراد و خانواده‌ها، اتلاف وقت، فریب و کلاهبرداری از کاربران، انزوا و افسردگی، نشر اکاذیب از جمله پیامدهای منفی شبکه‌های اجتماعی است. بر این اساس، استفاده از تلفن‌های هوشمند در صورت نادیده گرفتن هشدارها و نگهداری اطلاعات و عکس‌های خصوصی، همواره می‌تواند بستری برای سوء استفاده‌های برخی افراد را فراهم کند. از آنجا که امروزه هیچ لایه پنهانی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد، بنابراین به منظور جلوگیری از سوء استفاده مجرمان و تبهکاران، از کاربران تلفن‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی می‌خواهیم به نکات امنیتی به دقت توجه کنند.
 
شما چه توصیه‌هایی به کاربران دارید؟
 
1- روی هر لینکی که از طرف فردی ناآشنا ارسال می‌شود، کلیک نکنند. چرا که با کلیک این بدافزارها،  عکس و دیگر اطلاعات پروفایل قربانی را سرقت و اطلاعات خصوصی او را دستمایه اخاذی و دیگر نیات سوء قرار می‌دهد.
2- عکس و فیلم‌های خصوصی خود را به هیچ عنوان در اختیار دیگران حتی نزدیکان و اقوام خود قرار ندهید.
3- اجازه فیلمبرداری و عکسبرداری از مجالس خصوصی‌تان را به دیگران ندهید.
4- از ذخیره کردن اطلاعات خصوصی نظیر فیلم و عکس روی تلفن همراه، تبلت و لپ‌تاپ پرهیز کنید.
5- زمان مراجعه به آتلیه و عکاسی‌ها، دقت کنید این مرکز دارای مجوزهای قانونی لازم باشد، چرا که فعالیت این مراکز بدون مجوزهای لازم غیرقانونی است و احتمال سوء استفاده از عکس‌های مشتری‌ها وجود دارد. بویژه عکس‌های خصوصی و خانوادگی و این از آسیب‌هایی است که می‌تواند زمینه‌ساز بروز و ظهور آسیب‌های عمیق‌تر باشد.
 
چگونه می‌توان امنیت فضای مجازی را بالا برد؟
 
امروزه به دلیل اینکه تکنولوژی، تجارت الکترونیک و بسیاری از خدمات و امکانات در دنیای مجازی پیشرفت زیادی کرده، بی‌تردید امنیت آن نیز بسیار اهمیت دارد. ارتباط با دیگران، نشر عقاید، فروشگاه‌های اینترنتی، انتشار اخبار خبرگزاری‌ها و و‌ب‌سایت‌ها، آموزش الکترونیک و بسیاری از خدمات و امکاناتی که در دنیای مجازی وجود دارد، همه و همه با اینترنت انجام می‌گیرد. در این میان سارقان و کلاهبرداران سایبری تلاش می‌کنند از اطلاعات شخصی مردم سوء استفاده کنند و به خاطر همین کاربران باید با نکاتی که ایمنی در فضای مجازی را بالا می‌برد، آشنا شوند. پس بدیهی است فقط آموزش می‌تواند امنیت در فضای مجازی را تضمین کرده و زمینه پیشگیری از جرایم را در این حوزه فراهم کند. کاربران باید روی گوشی یا رایانه‌ای که با آن وارد فضای مجازی می‌شوند، یک آنتی‌ویروس قوی نصب کنند و این آنتی ویروس باید به طور مداوم به‌روزرسانی شود.
 
- اگر می‌خواهید در وب‌سایت‌ها رمزتان را تغییر دهید، این رمز باید حداقل 10 کاراکتر باشد و از حروف بزرگ و کوچک و اعداد به صورت ترکیبی استفاده شود.
- اگر از کارت بانکی برای خرید استفاده می‌کنید، دو هفته یک بار رمزتان را تغییر دهید و هر روز حساب‌تان را کنترل کنید.
- اگر فرزندتان در خانه از اینترنت استفاده می‌کند، براحتی با نرم‌افزار کنترل والدین می‌توانید او را کنترل کنید.
- روی گوشی‌هایتان رمز بگذارید و طوری آن را تنظیم کنید که وقتی با آن کاری ندارید، به طور خودکار قفل شود.
- مراقب ایمیل‌های فیشینگ باشید و هر ایمیلی را باز نکنید زیرا اطلاعات و هویت شما به سادگی سرقت می‌شود.
- در شبکه‌های اجتماعی حساب‌تان را محدود و به گونه‌ای تنظیم کنید که فردی غیر از شما وارد حساب کاربری‌تان نشود.
- اگر با وب‌سایت‌های جعلی، سایت‌هایی با محتوای مجرمانه و مغایر با شئونات اسلامی، کلاهبرداری‌های اینترنتی و جعل عنوان روبه‌رو شدید، از طریق آدرس Cyberpolice.ir موضوع را اطلاع دهید.
 
همچنین با توجه به استفاده روزافزون از تبلت‌ها و آی‌پدها بخصوص از سوی کودکان و نوجوانان، ضرورت دارد تا خانواده‌ها نسبت به استفاده صحیح از این تکنولوژی‌ها، موارد ایمنی ساده را به فرزندان آموزش داده و مراقب باشند تا این ابزار، وسیله سوء استفاده مجرمان نشود. خانواده‌ها در عین حال باید نسبت به تصویربرداری کودکان از نزدیکان و خانه و خانواده خود نکاتی را به آنها گوشزد نمایند چرا که مجرمان می‌توانند با نفوذ در حافظه این سیستم‌ها، تصاویر ذخیره شده را به سرقت برده یا از آن تصویربرداری نمایند. باید به کودکان آموزش داد تا در استفاده از اینترنت و دانلود مطالب، نکات ساده ایمنی را رعایت کنند، ضمن آن که به طور حتم آنتی‌ویروس سیستم‌ها به‌روز باشد. یکی از نکاتی که می‌توان با آن امنیت لازم را برای جلوگیری از این گونه سوء استفاده‌های احتمالی تأمین کرد، ارائه آموزش‌های لازم به فرزندان است که تصویربرداری خود را محدود نمایند و حتی می‌توان جلوی دوربین تبلت‌ها یا آی‌پدها را چسب زد و اجازه نداد فرزندان براحتی از افراد و محیط خانه به عنوان حریم خصوصی عکسبرداری کنند و آنها را در حافظه سیستم نگهداری کنند. ضمن آن که در صورت نفوذ بدافزارهای جاسوسی به سیستم‌ها، امکان تصویربرداری از محیط پیرامون وجود نخواهد داشت. برای نمونه باید بگویم پرونده‌ای در پلیس فتا داشتیم که عکس‌های خصوصی یک زن از طریق تبلت فرزندش که بدون اطلاع والدین و در فضای خصوصی خانواده عکس گرفته بود، به سرقت رفت و حتی توسط بدافزارها از محیط خانه آنها تصویربرداری شده بود. بنابراین حتماً خانواده‌ها هنگام استفاده کودکان از تبلت و آی‌پد و حتی گوشی‌های هوشمند مراقب باشند و به کودکان خود توصیه‌های لازم را بنمایند.
 
نباید فراموش کرد سیستم‌های تبلت و آی‌پدی که در اختیار فرزندان است، براحتی میان دوستان‌شان دست به دست می‌شود. پس ضرورت دارد برای حافظه این سیستم‌ها بخصوص در قسمت‌های نگهداری اطلاعات مهم و شخصی رمزگذاری کرد تا دسترسی به این قسمت‌ها محدود باشد و هر کسی نتواند به گالری تبلت یا... دسترسی داشته باشد.

منبع : روزنامه ایران


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

ارتباطات و رسانه ها مقالات مفیدارتباطاتارتباطات سیارارتباطات زیرساختارتباطات فن آواارتباطات سازمانیارتباطات قطار لوکس روسی در راه ایرانعکس پایگاه خبری ترازسنا هم طرح تمدید تحریم‌های ایران را تصویب کرد تصاویر برف عربستان را شوکه کرد جمله ارتباطات و رسانه ها مقالات مفید ارتباطاتارتباطات سیارارتباطات زیرساختارتباطات فن آواارتباطات سازمانیارتباطات قطار لوکس روسی در راه ایرانعکس پایگاه خبری تراز سنا هم طرح تمدید تحریم‌های ایران را تصویب کرد تصاویر برف عربستان را شوکه کرد جمله‌ شوکه


ادامه مطلب ...

شیوه‌های استفاده از شلوارهای جین قدیمی+تصاویر

[ad_1]

سال‌هاست شلوارهای جین میان همه افراد جامعه و به خصوص جوان ها طرفداران زیادی دارد و خیلی‌ها ترجیح می‌دهند از این شلوارها استفاده کنند. پس به طور معمول در بسیاری از خانه‌ها این نوع لباس دیده می‌شود و وجود دارد.

شیوه‌های استفاده از شلوارهای جین قدیمی+تصاویر

کاربردهای شلوار جین کهنه


در مورد لباس‌های من و شما یک نکته مشترک هم وجود دارد و آن این‌که طبیعتا پس از گذشت مدتی از عمر هر لباسی یا دیگر قابل استفاده نیست یا ما رغبتی به پوشیدن آنها نداریم و معمولا در چنین اوقاتی لباس‌ها یا دور انداخته می‌شود یا بدون استفاده باقی می‌ماند، اما شلوارهای جین در این مورد هم تفاوتی اساسی با دیگر لباس‌ها دارد. استفاده مجدد از این نوع شلوارها هم امکانپذیر اسـت و هم می‌تواند کاری خلاقانه و البته دلنشین باشد. با این کار، شلوار قدیمی تبدیل به وسیله‌ای جدید و البته کاربردی می‌شود که موارد استفاده متعددی هم دارد.

 شیوه‌های استفاده از شلوارهای جین قدیمی

جاجورابی ساده با شلوار جین کهنه تان درست کنید

اولین و شاید ساده‌ترین استفاده‌ای که می‌توانید از شلوارهای جین سابق‌تان ببرید، تبدیل آنها به یک جاجورابی زیباست. برای این کار یکی از طرفین شلوار را که از نظر ظاهر مناسب‌تر اسـت، انتخاب کنید. اگر رویه انتخاب شده قسمت جلویی شلوار باشد جیب آن اولین جیب جاجورابی حساب می‌شود و برای بقیه جیب‌ها می‌توانید از جیب‌های پشت شلوار استفاده کنید. همچنین اگر به تعداد بیشتری جیب احتیاج دارید، براحتی می‌توانید از بقیه پارچه شلوار، جیب‌هایی با اندازه‌های مختلف ببرید و روی شلوار سابق و جاجورابی امروز بدوزید. اگر دوست داشته باشید، می‌توانید برای این جیب‌ها دکمه هم بدوزید. برای وصل کردن جاجورابی یا آویزان کردنش از میله یا روی در کمد هم می‌توانید از چوب‌ لباسی‌های مخصوص لباس کودک استفاده کنید؛ برای این کار کافی اسـت قسمت بالایی جاجورابی را دور میله چوب لباسی بدوزید. همچنین می‌توانید یک نوار باریک از پارچه همان شلوار قدیمی تهیه کنید و به وسیله آن، جاجورابی را به جا لباسی وصل کرده یا آن را از یک میخ یا یک گیره ساده آویزان کنید.

 شیوه‌های استفاده از شلوارهای جین قدیمی

از شلوارهای جین قدیمی برای تهیه زیربشقابی استفاده کنید

یک ایده خلاقانه دیگر که حتما کمتر نظیر آن را دیده‌اید استفاده از شلوارهای جین قدیمی برای تهیه زیربشقابی اسـت. برای این کار بهتر اسـت شلوار را به گونه‌ای قرار دهید که یک جیب آن سمت راست قرار بگیرد و سپس اندازه لازم برای زیر بشقابی را به کمک خودکار روی آن مشخص کنید و برش بزنید. سپس نوبت به آن می‌رسد که دور تا دور کار را بدوزید تا پارچه جین ریش‌ریش نشود. پس از آن برای این‌که زیربشقابی آماده شود بهتر اسـت یک‌بار آن را اتو بزنید تا کار تمیزتر در بیاید. به همین راحتی زیربشقابی‌های شما آماده شده و برای تزیین میز غذاخوری می‌توانید از‌ آنها استفاده کنید. همچنین با توجه به ذوق و سلیقه خود می‌توانید قاشق و چنگال را  همراه دستمال سفره درون جیب زیر بشقابی قرار دهید تا اثر هنری خود را تکمیل و به یاد ماندنی تر کنید.

شیوه‌های استفاده از شلوارهای جین قدیمی

به کمک شلوار جین های قدیمی به وسایل خود نظم دهید و آنها را در دسترس داشته باشید

یکی دیگر از شیوه‌های استفاده از شلوارهای جین قدیمی این اسـت که هم به کمک آنها به وسایل خود نظم دهید و هم آنها را همیشه در دسترس داشته باشید. برای این کار به یک تخته چوب احتیاج دارید. اندازه چوب نسبت به نظر و استفاده شما می‌تواند متفاوت باشد. نخستین قدم آن اسـت که چوب را با یک روکش مناسب بپوشانید. به این منظور علاوه بر رنگ زدن، می‌توانید از پارچه‌هایی با طرح های مختلف هم استفاده کنید. فقط باید دقت به خرج دهید و پارچه را به طور کامل و صاف روی چوب بچسبانید. حالا جیب‌های پشت شلوار جین را جدا کنید و روی چوب روکش شده بچسبانید. باید حواستان  باشد که قسمت ورودی جیب‌ها به کار نچسبد. به همین راحتی وسیله دست‌ساز شما آماده اسـت. می‌توانید آن را در نزدیکی میز تحریر کودکانتان قرار دهید یا در ارتفاع مناسبی روی دیوار نصب کنید تا بچه‌ها جای مناسبی برای مداد و خط کش های خود داشته باشند. از این وسیله برای لوازم خیاطی خانم‌ها و حتی وسایلی مانند آچار و ابزار مورد نیاز افراد خانه هم می‌توان استفاده کرد.

شیوه‌های استفاده از شلوارهای جین قدیمی

می‌توانید یک دفتر تهیه کنید و یک جیب شلوار جین کهنه‌تان را جدا کرده و روی جلد دفتر بچسبانید

یک ایده دیگر هم به شما معرفی می‌کنیم که البته بیشتر مورد نظر و پسند دانش آموزان و دانشجویان عزیز اسـت. شما می‌توانید یک دفتر مناسب تهیه کنید و یک جیب شلوار جین کهنه‌تان را جدا کرده و روی جلد دفتر بچسبانید؛ با این کار جای مناسبی برای یادداشت‌ها و خودکارهای مورد نیاز درست کرده‌اید که همیشه هم در دسترس اسـت. مطمئن هستیم هرکدام از شما عزیزان با قدری فکر و دقت می‌توانید روش‌های استفاده بیشتری از شلوارهای جین قدیمی پیدا کرده و آنها را اجرا کنید. مهم این اسـت که بتوانید وسایل جدید بسازید. و هنر خود را نشان دهید.

جام جم آنلاین

اخبارمرتبط :

نحوه ساده صاف کردن شلوار جین

شلوار جین خود را با این مدل کفش ها ست کنید +تصاویر

هشدار به خانمهایی که به پوشیدن شلوارجین علاقمندند!

چطور با شلوار جین ظاهری خوب داشته باشیم؟!

راهنمای انتخاب و خرید شلوار جین


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

لایت مد مد و لباس دکوراسیون آرایش و زیبایی …ترفندهای مد و پوشاک فصل پاییز و زمستان ۲۰۱۷ ۵ عطر زنانه پیشنهادی برای پاییز ۲۰۱۷


ادامه مطلب ...

شیوه‌های آموزش خلاّقیت

[ad_1]

فصل چهارم

الف - روش تحریک مغزی(1)

یکی از شیوه‌های مهم و بحث انگیز در آموزش تفکّر خلاّق که به وسیله‌ی الکس اف اسبورن (2) طراحی شده روش «تحریک مغزی» یا به عبارتی «یورش فکری» اسـت. در لغت نامه و بستر واژه تحریک مغزی چنین تعریف شده اسـت:
«اجرای یک تکنیک گردهمایی که از طریق آن گروهی می‌کوشند راه حلی برای یک مسأله بخصوص با انباشتن تمام ایده‌هایی که به وسیله‌ی اعضاء ارائه می‌شود بیابند».
با استفاده از این روش می‌ توان استعداد عقلی و ذهنی افراد رشد داده چنان که افراد بتوانند بیشترین بهره را از تواناییهای فکری خویش بگیرند.
تحریک مغزی با تشکیل جلسه‌ی گروهی و انتخاب موضوعی برای بحث و برقراری قوانین خاص، بهترین فرصت را برای ایده یابی افراد فراهم می‌آورد. زیرا وقتی یکی از اعضای گروه ایده‌ای را طرح می‌کند. برای سایر افراد ایده‌هایی را تداعی می‌کند و زنجیرهای از افکار و ایده‌های خلاّق شکل می‌گیرد. علاوه بر این نوعی رقابت در افراد گروه حاصل می‌گردد که منجر به تلاش بیشتر افراد برای طرح ایده‌های خلاّق می‌گردد.

قوانین حاکم بر جلسات تحریک مغزی

برای این که بتوان از جلسات گروهی تحریک مغزی بهره‌ی کافی گرفت حتماً لازم اسـت چهار قانون مهم به دقت رعایت گردد.

1- انتقاد ممنوع اسـت:

برای استفاده از این روش در پرورش تفکّر خلاّق لازم اسـت برای مدتی هرگونه قضاوت و انتقاد حذف گردد. زیرا در مواردی قضاوت و انتقاد می‌تواند مانعی در جهت ارائه اندیشه‌های نو و خلاّق باشد.
ارائه‌ی افکار بدیع و خارج از ذهن مستلزم اجرای قانون اوّل اسـت تا افراد بدون نگرانی از تمسخر یا تحقیر بتوانند ایده‌های عجیب و غریب خویش را بیان کنند.

2- کمّیت بیشتر، بهتر اسـت:

ارائه‌ی هر چه بیشتر افکار موجب می‌گردد. راه حلها و ایده‌های بیشتری طرح شود و دامنه‌ی انتخاب وسیعتر گردد. به عبارتی کمیّت بیشتر، کیفیت را به دنبال خواهد داشت.

3- ترکیب و اصلاح ایده‌ها مهم اسـت:

اغلب اوقات وقتی دو یا چند چیز با هم ترکیب شوند نتیجه حاصله چیزی بیش از هر کدام از اجزاء اسـت. در مورد افکار و ایده‌ها نیز این امر می‌تواند صادق باشد. یعنی می‌توان از ترکیب افکار ایده‌های جدیدی بوجود آورد. بنابراین شرکت کنندگان جلسه تحریک مغزی همراه با بیان ایده‌های خویش می‌توانند به ترکیب ایده‌ها بپردازند و راههای جدیدی پیشنهاد کنند.
در جلسات تحریک مغزی رهبر گروه نقش حساسی دارد. او باید با تأکید بر اجرای قوانین جلسه بدون اینکه ایده‌ای را تکذیب یا تایید نماید نه تنها به جمع آوری عقاید بپردازد و از منشی جلسه بخواهد تمام ایده‌ها را یادداشت کند. پس از پایان وقت جلسه می‌توان به ارزیابی ایده‌ها پرداخت و ایده‌های خوب را غربال نمود. همچنین با ترکیب و تکمیل ایده‌های معمولی از آنها بهترین ایده‌ها را ساخت.
موضوعهای تحریک مغزی باید مشخص و خاص باشد و جنبه‌ی کلی نداشته باشد. همچنین باید مسائلی که نیاز به داوری و قضاوت ندارد را در برگیرد. علاوه بر اینها در جلسه تحریک مغزی باید مسائلی مطرح گردد که بیش از دو تا سه راه حل دارد.
تحریک مغزی می‌تواند به شکل فردی نیز ارائه گردد. یعنی فرد تنها عضو گروه تحریک مغزی باشد. عده‌ای معتقدند از کوشش فردی برای ایده‌یابی اگر درست انجام گیرد. نتایج بهتری به دست می‌آید. برای این کار یک مسأله کلی انتخاب می‌گردد. و فهرستی از ایده‌های مختلف تهیه می‌شود.
در این جا نیز باید قوانین تحریک مغزی اجرا گردد.
جلسات تحریک مغزی، موقعیتی ایجاد می‌ کند که افراد برای مدتی از یک امنیّت روانی و آزادی روانی برخوردار گردند. زیرا به افراد فرصت می‌دهد بدون نگرانی از ارزیابی بیرونی و تحقیر دیگران به ابراز وجود بپردازند. بدین ترتیب اعتماد به نفس افراد تقویت می‌شود و این خود باعث تقویت افراد در ارائه‌ی ایده‌های تازه می‌گردد.
تشویق از خود، در کنار تشویق از دیگران بسیار مهم اسـت. افراد نباید دچار کمال گرایی گردند، بدین معنی که اگر چیزی کامل نباشد آن را رد کنند چه بسا ایده‌های با ارزشی از ایده‌های ناقص و ناکامل تراوش کند. بنابراین روح جلسه، تحریک مغزی اهمیت زیادی دارد.

چگونگی استفاده از جلسه تحریک مغزی در کلاس

تحریک مغزی را می‌توان به راحتی در کلاس اجرا کرد. اگر جمعیت کلاس زیاد باشد، بهتر اسـت در صورت امکان کلاس را گروه بندی نمود و برای هر گروه جلسات مجزا تشکیل داد. تحقیقات نشان داده گروههای کوچکتر نتایج بهتری به دست آورده‌اند. تعداد 12 نفر بهترین میزان برای تشکیل جلسه اسـت.
طبیعتاً معلم، نقش سرپرست و رئیس جلسه را دارد که باید در حد لزوم از روشهای حل خلاّق مسائل آگاه باشد و قبل از تشکیل جلسه دانش آموزان را نیز با هدفها و روش کار آشنا نماید.
پس از آن معلم راجع به مسأله‌ای که قرار اسـت برای آن جلسه تحریک مغزی تشکیل شود توضیح می‌دهد و از دانش آموزان می‌خواهد قبل از تشکیل جلسه روی آن فکر کنند و ایده‌هایشان را یادداشت نمایند و بدین ترتیب فرصتی برای مرحله‌ی نهفتگی فراهم می‌شود.
معلم باید توجه نماید مسأله پیچیده نباشد و هدف آن نیز مشخص باشد. ارائه‌ی درست مسأله و هدف آن، اهمیّت بسیار زیادی در موفقیت جلسه دارد. معلم همچنین باید قبل از تشکیل جلسه خود روی مسأله فکر کند و راه حلهائی بیابد تا در صورتی که جلسه در ایده یابی رکود داشت او پیشنهاداتش را برای تحریک مجدد دانش آموزان ارائه دهد. در مواقعی که کلاس ساکت می‌شود و ایده‌ای ارائه نمی‌گردد، معلم می‌تواند با دادن سرنخهائی از جنبه‌های مختلف مسأله بار دیگر به جلسه رونق ببخشد.
معلم با توضیح مختصری از مسأله جلسه را آغاز می‌کند. بار دیگر قوانین مهم تحریک مغزی را یادآوری می‌کند و آن را روی تخته سیاه یا صفحه‌ای درشت می‌نویسد تا رعایت آن فراموش نشود.
او از بین دانش آموزان برای خود معاون یا منشی انتخاب می‌کند تا ایده‌ها را یادداشت کنند و ایده‌هایی را که قبلاً نوشته شده جمع آوری کرده و به معلم تحویل دهند.
سپس از دانش آموزان می‌ خواهد با بلند کردن دست داوطلب ارائه و ایده‌ی خود گردند. اگر داوطلب زیاد بود باید به نوبت یا به ترتیبی که نشسته‌اند ایده‌ی خویش را ارائه دهند. به هر نفر فرصت داده می‌شود هر بار یک ایده را اعلام نماید.
ایده‌ها نباید با نام افراد مشخص شود، چون ممکن اسـت به ذهن چند دانش آموز ایده یکسانی رسیده باشد یا یک ایده‌ی با الهام از ایده دیگری ارائه شده باشد. باید دقّت شود به این ایده‌های تکمیلی که با الهام از ایده‌های دیگر به دست آمده توجّه خاصی شود. زیرا احتمال این که منجر به نتایج با ارزشی شود زیاد اسـت. مدّت زمان 30 تا 45 دقیقه برای یک جلسه‌ی بسیار مناسب اسـت. پس از پایان جلسه اعلام می‌شود که تا روز بعد اگر به ایده‌ای تازه دست یافتند، یادداشت کنند تا به فهرست ایده‌ها اضافه شود.
جلسه‌ی بعدی برای ارزیابی و انتخاب ایده‌ها تشکیل می‌شود تا بتوان بهترین آنها را استخراج کرد. برای این کار نیاز اسـت معیار و ملاکهائی تعیین گردد، مانند این که ایده تا چه اندازه عملی اسـت؟ آیا با شرایط موجود امکان تحقق دارد؟ آیا به اندازه‌ی کافی و از جهات مختلف مفید و با ارزش اسـت؟.
ایده‌ها بر اساس معیارهای انتخاب شده درجه بندی شده و سپس بهترین ایده ها انتخاب می‌گردند.
باید توجه شود که از ایده‌ها به راحتی صرفنظر نکرد، بسیاری از ایده‌های به ظاهر کم ارزش را می‌ توان با تغییراتی تبدیل به با ارزشترین ایده‌ها نمود. همچنین اغلب می‌توان با ترکیب ایده‌ها به بهترین ایده دست یافت. بسیاری از این ایده‌ها، قابل آزمایش و اجراست که ما می‌توانیم پس از اجرا و آزمایش به ارزش واقعی آنها واقف گردیم.

ب - فهرست خصوصیات (3)

در این روش به جای این که به موضوع به شکل کلّی بنگریم آن را به اجزاء کوچکتری تقسیم می‌ کنیم و به هر جزء مستقلاً می‌پردازیم. در این روش فرد فهرستی از صفات مختلف یک شیء یا ایده را آماده می‌کند و سپس هر صفت را جداگانه بررسی می‌نماید.
این روش را می‌توان هم در مسائل ساده و هم پیچیده به کاربرد و همچنین از اشیاء تا مسائل انتزاعی را دربرگرفت. مثلاً می‌توان شیء ساده‌ای مانند میز، کاغذ، مواد و غیره را در نظر گرفت، آن گاه از شیء مورد نظر فهرستی تهیه کرد که کلیه‌ی ویژگیهای آن را مانند شکل، اندازه، رنگ، کاربرد در برگیرد. آن گاه روی هر خصوصیت تمرکز کرد و راههایی که بتوان آن خصوصیت را اصلاح کرده یا تغییر داد و آن را بهبود بخشید را جستجو کرد و مشخص نمود. با تقسیم مسأله به اجزاء آن می‌توان به ایده‌های بیشتری دست یافت و با مسأله از ابعاد مختلف برخورد نمود.
همچنین می‌توان این روش را در مورد مسائل انسانی و معنوی به کار برد. مثلاً هنگامی که می‌خواهیم مشکل ناسازگاری در کودکان و نوجوانان را تغییر داده و اصلاح کنیم، یا روش تدریس مناسبی برای توسعه تفکّر خلاّق در دانش آموزان طراحی نمائیم. در این جا نیز اجزاء مسأله را مشخص نموده و سپس برای هر جزء فهرستی از خصوصیاتی تهیه کرده و سپس راه حلها و ایده‌هایی را که می‌تواند جهت بهبود موقعیت مؤثّر باشد را یادداشت می‌نمائیم. در این مرحله می‌توان از جلسه‌ی تحریک مغزی نیز بهره گرفت و کار را تکمیل نمود. این روش توسط رابرت کرافورد(4) مطرح گردیده اسـت.

ج - فهرست سؤالات

در این روش فهرستی از سؤالات مختلف تهیه می‌شود تا موجب برانگیختن قدرت تفکّر و تصور فرد گردد سؤالات آن گونه تنظیم می‌شوند که ایده برانگیز باشند. این روش هم توسط اسبورن طراحی شده اسـت و می‌تواند به شکل فردی و گروهی مورد استفاده قرار گیرد. سؤالات عبارتنداز:
1- کاربردهای دیگر: آیا می‌توانید از این وسایل استفاده دیگری نمود؟ چگونه می‌توان آن را تغییر دهیم تا کاربرد دیگری داشته باشد؟ از چه راههای دیگر این وسیله مورد استفاده قرار می‌گیرد؟ با استفاده از این سئوالها گاهی می‌توان از یک چیز بی ثمر و زاید استفاده مطلوب به عمل آورد. به طور مثال می‌توان از دانش آموزان خواست از چیزهای زاید در خانه‌شان وسایل مختلفی درست کنند.
2- اقتباس: چه روش دیگری می‌توان برای این کار اقتباس کرد؟ چه چیز دیگری شبیه این وسیله اسـت؟ چه ایده‌ی دیگری می‌توان از آن برداشت نمود؟ آیا قبلاً شبیه آن وجود داشته اسـت؟
جستجوی مشابهات منجر به یافتن ایده‌های با ارزشی می‌گردد، چنان که بسیاری از ابداعات، اختراعات حتی شاهکارهای ادبی از موارد مشابهی اقتباس گردیده اسـت.
3- تعدیل و تغییر: چگونه می‌توان در ویژگیهای شیء تغییر به وجود آورد؟ با چه تغییر می‌توان آن را مناسبتر ساخت؟ تغییر می‌تواند در اندازه، شکل، رنگ، بو، حرکت، معنی و مفهوم چیزی باشد، گاهی می‌توان با تغییر کمی کیفیت بالایی به شیء یا امری داد.
4- جانشین سازی: چه چیزی را می‌توان جانشین ساخت؟ چه کسی را می‌توان به جای آن به کار گرفت؟ چه احساسی را می‌توان جانشین نمود؟ به جای این اجزاء چه اجزائی می‌توان به کار برد؟
بسیاری از ایده‌های خلاّق به سبب این سئوال که چه چیزی را می‌توان جایگزین نمود ایجاد گردیده اسـت. با تغییر و جایگزینی فردی به جای فرد دیگر، ماده‌ای به جای ماده‌ی دیگر، مکانی به جای مکان دیگر و فرایند به جای فرایند دیگر می‌توان به نتایج ارزشمند زیادی رسید. در واقع جایگزینی تکمیل کننده اقتباس و تغییر اسـت.
5- بزرگ سازی: چه چیزی می‌توان به آن افزود؟ آیا باید قوی‌تر باشد؟ اگر به آن اجزائی اضافه شود چه می‌شود؟ اگر بزرگتر گردد، چه؟
بزرگ نمایی می‌تواند در اندازه، تکرار بیشتر، استحکام بالاتر، ارزش بیشتر، افزایش اجزاء و غیره نمود یابد. همچنین می‌توان از این شیوه در مسائل رفتاری استفاده نمود. مثلاً وقتی می‌خواهیم فردی را از خطری برحذر داریم یا بزرگ نمودن عواقب کار به نتیجه بهتری برسیم. از طریق جمع و ضرب کردن امور راههای متعددی در حل مسائل باز می‌شود.
6- کوچک سازی: چه چیز را می‌توان حذف کرد؟ آیا می‌توان آن را کوچکتر نمود؟ آیا می‌توان سبک‌تر نمود؟ آیا می‌توان آن را تجزیه کرد؟
در کوچک سازی با حذف چیزهای غیرلازم و ساده نمودن امور، راههای اخلاقی برای تولید محصولات با بهره وری بیشتر ایجاد می‌کند. علاوه بر حذف کردن می‌توان با تقسیم نمودن نیز گاهی به شیوه‌های خلاّقی رسید. همچنین بسیاری از ابداعات در نتیجه‌ی فشرده کردن، تراکم بیشتر و طول کمتر به وجود آمده‌اند.
7- تغییر ترتیب: به چه نحو دیگری می‌توان در این ترتیب تغییر داد؟ چه نتیجه‌ای از تغییر ترتیب حاصل می‌گردد؟ اجزاء نسبت به هم چگونه قرار بگیرند بهتر اسـت؟
در بسیاری مواقع لزومی به رعایت تسلسل و توالی معمول در کارها نیست و می‌توان با بهم زدن آن مسائل را بهبود ببخشیم.
8- وارونه سازی: برعکس آن چیست؟ چگونه می‌توان معکوس نمود؟ روش متضاد چیست؟ معکوس نمودن در هر زمینه‌ای کاربرد دارد. مثلاً با معکوس کردن نقشها می‌توانیم انتظارات افراد را دریابیم. یا در مورد اشیاء به ایده‌های تازه‌ای دست یابیم، چرا به جای سفید سیاه نباشد؟ چرا به جای پایین بالا نباشد؟ چرا کار من غیرمنتظره نباشد؟
9- ترکیب: چه افکاری را می‌توان ترکیب کرد؟ چه اشیائی با هم ترکیب شوند پدیده جالبی می‌شود؟ بسیاری از ابداعات عملی با ترکیب تازه‌ای از چیزهای موجود ایجاد شده اسـت. یا بسیاری عقاید خوب ترکیبی از نظریات مختلف اسـت.
در مجموع فهرست سؤالات به افراد کمک می‌کند تا بتوانند ایده‌های تازه و مناسبی پیرامون موضوعی که روی آن کار می‌کنند ارائه بدهند. زیرا این سؤالات به منزله‌ی محرکی اسـت که استعداد خلاق افراد را به کار می‌اندازد. حتی افرادی که قوه‌ی تفکّر خلاّق خویش را فعلیت بخشیده‌اند و در بروز خلاّقیت موفق بوده‌اند بازنیازمند استفاده از این فهرست سؤالات هستند.

د - ارتباط اجباری (5)

این روش که توسط چارلزاس وایتینگ(6) طراحی شده اسـت، نوعی رابطه‌ی اجباری و تحمیل شده بین دو یا چند چیز یا فکر اسـت، دو امری که معمولاً هیچ ارتباطی با هم ندارند. با مربوط ساختن دو فکر یا دو شیء که هیچ گونه رابطه‌ای با یکدیگر ندارند مفهوم تازه‌ای به دست می‌آید که زمینه‌ای برای ایده یابی و ایجاد تفکّر خلاّق می‌گردد.
این روش مبتنی بر این اندیشه اسـت که هر فکر یا شیء ترکیب جدیدی از امور اسـت. آسانترین رای برای انجام این شیوه استفاده از جدول اسـت. اشیاء و تصورات و افکار در سمت چپ جدول به ترتیب نوشته می‌شود و اشیاء و تصورات دیگر در بالای جدول. نقطه تلاقی هر کدام ترکیب و مفهوم تازه‌ای اسـت که بسیاری اوقات ایده بخش اسـت. بنابراین در این روش افراد حاضر در جلسه برای یافتن ارتباط بین دو چیز نامأنوس فکر می‌کنند و بدین ترتیب به ایده‌های تازه دست می‌یابند.
اغلب می‌توان به سهولت از این روش استفاده نمود. و بهره‌ی خوبی از آن گرفت. این روش به خصوص برای کودکان مفید اسـت. چون می‌تواند جنبه‌ی سرگرمی و بازی به خود بگیرد و همچنین منجر به ابداع و ابتکار از سوی آنها گردد. مثلاً ابداع یک سرگرمی تازه با ترکیب وسایل سرگرمیها و بازیهای متفاوت یا ترکیب تازه‌ای برای غذاهای مختلف.

ر- سینکتیکز(7)

گوردون(8) و همکارانش شیوه جالب دیگری برای رشد خلاّقیت به نام سینکتیکز تدوین نمودند. سینکتیکز ترکیبی از دو لغت لاتینی به معنی اتصال و همراهی عناصر به ظاهر بی ربط اسـت. این شیوه زمانی که راه حلهای قدیمی برای انجام کار مناسب نباشد، مطرح می‌گردد. یعنی باید به افراد فرصت ابتکار راههای جدید برای اشیاء و ابزار خویشتن داد. گوردون آن را آشنایی زدایی می‌نامید یعنی که فرد تلاش می‌نماید با دید تازه‌ای به چیزهای آشنا بنگرد.
تفکّر خلاّق در این شیوه به وسیله‌ی فعالیّت استعاری و تمثیلی شکل می‌گیرد. بدین ترتیب از شباهت امور مانند مقایسه یک چیز یا فکر دیگر به وسیله‌ی استفاده از یکی به جای دیگری بهره می‌گیرند و تفکّر خلاّق در خلال این جایگزینها رخ می‌دهد و مطالب و امور نا آشنا را ارتباط داده و یا فکر تازه‌ای از افکار آشنا به وجود می‌آورند. بنابراین این روش ساختی را ایجاد می‌کند که اشخاص بتوانند به وسیله آن خود را برای ایجاد تخیل و بصیرت در فعالیتهای روزمره رشد دهنده و خلاّقیت در خلال این جریان استفاده ارتباطی به وجود می‌آید.
چهار پایه سینکتیکز عبارتند از:
1-خلاّقیت در زندگی روزمره دارای اهمیت اسـت. خلاّقیت منحصر به آثار بزرگ هنری یا اختراعات نیست، بلکه در کلیه مسائل زندگی می‌توان خلاّقیت را مشاهده نمود.
2- جریان خلاّقیت رازگونه نیز قابل توصیف اسـت. در گذشته به خلاّقیت جنبه اسرارآمیز می‌دادند و آن را قابل آموزش نمی‌دانستند در حالی که این دیدگاه دیگر مردود اسـت و می‌توان خلاّقیت را آموزش داد.
3- اختراع خلاق در تمام رشته‌ها مشابه اسـت و به وسیله ملاک عقلی مشخص می‌گردد.
4- ابداع و تفکّر خلاق در فرد و گروه مشابه یکدیگر اسـت.
گوردون معتقد بود که در حل خلاق مسائل، عوامل غیر منطقی ذهن بشر حائز اهمیّت بیشتری اسـت تا جنبه‌های عقلانی و منطقی‌اش. این به معنی بی ارزشی نیروی عقلی نیست، استفاده از منطق، در اتخاذ تصمیم اجتناب ناپذیر اسـت. اما خلاّقیت، عناصری نامعقول و احساسی را می‌طلبد تا جریانات عقلی را افزایش دهد. عناصر غیرمعقول موجب ایجاد افکار تازه می‌شود. سینکتیکز ما را به دنیایی تا اندازه‌ای غیرمنطقی می‌کشاند، تا مسائل را در شکلهای جدیدی ببینیم.
از طریق سینکتیکز می‌توان یک ساخت استعاره‌ای به وجود آورد تا دانش آموزان بتوانند افکار خویش را رشد داده به محتوایی آشنا از چشم اندازی نو نگاه کنند. مثلاً از دانش آموزان خواسته می‌شود درباره‌ی کتاب درسی مانند یک رودخانه فکر کنند.
در سینکتیکز از سه قیاس بیش از همه استفاده می‌شود:

1- قیاس شخصی(9)

در این قیاس فرد احساس می‌کند خود قسمتی از موضوع مورد قیاس اسـت و با آن احساس همدلی دارد. این همانندسازی ممکن اسـت با شخص، حیوان یا اشیاء باشد. به طور مثال یک شیمی دان ممکن اسـت خود را به جای مولکولهای در حالت حرکت بگذارد یا مثلاً به دانش آموز گفته شود فرض کن کتاب مورد علاقه‌ات هستی، خودت را وصف نما.

2- قیاس مستقیم(10)

در این قیاس دو موجود یا مفهوم با یکدیگر مقایسه می‌شوند. لزومی به هماهنگی همه‌ی ابعاد نیست. مهم این اسـت که بتوان نظریه‌ی جدیدی از یک مسأله بیان نمود. به طور مثال به دانش آموز گفته می‌شود. پرتقال شبیه چه موجود زنده‌ای اسـت؟ کدام نرم‌تر اسـت یک زمزمه یا پوست بچّه گربه؟

3- تعارض متراکم(11)

تعارض فشرده توصیف از یک موضوع در دو کلمه ضد و نقیض اسـت. مانند زندگی بخش نابودکننده، دوست دشمن. گوردون معتقد اسـت با این شیوه ما می‌توانیم نسبت به عمق موضوع تازه وارد شویم. دانش آموز راجع به یک فرد منفرد، دو چارچوب ذهنی را ترکیب می‌کند. هر چه فاصله‌ی چارچوبهای ذهنی زیادتر باشد، انعطاف پذیری ذهنی بیشتر اسـت.
برای استفاده از سینکتیکز در کلاس این مراحل طی می‌شود:

1- ارائه‌ی موقعیت تازه:

دانش آموزان با یک موقعیت جدید رو به رو می‌شوند و آن را توصیف می‌ نمایند.

2- قیاس مستقیم:

دانش آموزان قیاسهای مستقیم ارائه می‌دهند و سپس یکی را انتخاب کرده، پیرامون آن بحث می‌کنند.

3- قیاس شخصی:

دانش آموزان همان قیاسی می‌کردند که در مرحله قبل انتخاب کرده بودند.

4- تعارض فشرده:

دانش آموزان بر اساس قیاس مستقیم و شخصی خویش تعارضهای متراکم پیشنهاد می‌کنند و یکی را انتخاب می‌کنند.

5- قیاس مستقیم:

بر اساس تعارض فشرده بار دیگر قیاسهای مستقیمی ارائه داده و از بین آنها یکی را انتخاب می‌کند.

6- بررسی مجدد مسأله اوّلیه:

دانش آموزان بار دیگر به موقعیت مسأله که در ابتدا مطرح بود، برگشته و از قیاس نهایی و همچنین سایر مراحل بهره می‌گیرند.

پی‌نوشت‌ها:

1. brain storming
2. Osborn , Alex.F
3. attribute listing
4. Robert. Crawford
5. forced association
6. Charles S. Whiting
7. Synectics
8. Gordon
9. personal analogy
10. direct analogy
11. compressed confrict

منبع مقاله :
حسینی، افضل السادات؛ (1342)، ماهیّت خلاقیّت و شیوه‌های پرورش آن، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ پنجم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

موانع خلاقیت و روشهایی برای خلاقیت درسازمان،خلاقیت …خلاقیت، معلمان ،خلاقیت دانش آموزان،خلاقیت در آموزش و پرورش،روشهای خلاقیت در سازمان آموزش ابتدایی را دریابید که دانشگاه دیر است امام …تحول نو در رشد ابتدایی آموزش ابتدایی را دریابید که دانشگاه دیر استکتاب‌هایی که زندگی شما را تغییر می‌دهند معرفی ۱۱ …در بازار کتاب، انبوهند کتاب‌های شبه‌علمی روانشناسی که می‌خواهند هنر ثروتمند شدن چگونه تدریس خلاقی داشته باشیم؟ فناوری در خدمت آموزشچگونه تدریس خلاقی داشته باشیم؟ خلاقیت یک توانایی است که تحت تأثیر عوامل مختلف فردی و میگنا اختلال در املا نویسی و شیوه های رفع آنچکیده مقاله ی حاضر مقاله ای مروری است که در ابتدا از مشکلات املا واملا نویسی سر کلاس شیوه‎های مدیریت کلاس و مهارت‎های ارتباط با دانش‎آموز راز پیشــــرفت، در آغــاز کـــردن است راز آغـــاز کــــردن در آن است که وظایـــف سخت دبستان شاهد شهدای پروین زاد آپ ناحیه خلاقیت و …دبستان شاهد شهدای پروین زاد آپ ناحیه خلاقیت و راه های پرورش خلاقیت در دانش آموزان فهرست مقالات سایت فکر نو بیش از سیصد مقاله …تا چه حدی می توانیم غیرمنطقی باشیم تاثیر آموزش هنر بر خلاقیت کودکان در آینده تاثیر نقش آزمایشگاه مدارس، در رشد خلاقیت دانش آموزاندر آموزش و پرورش، علاوه بر تأمین و تجهیز آزمایشگاه، تربیت نیروهای کارآمد و متعهد مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایرانآموزش مالیآموزش …سمینار اهمیت فرایند ثبت ملی و بین المللی نشان تجاری دوره های آذرماه مرکز آموزش و


ادامه مطلب ...

شیوه‌های پرورش خلاّقیت در مدرسه

[ad_1]

محققان معتقدند همه انسانها در کودکی از استعداد خلاّق برخوردارند، لکن عدم وجود محیطی مناسب و بی‌توجهی و عدم تقویت این توانایی مانع ظهور آن می‌گردد. برای هر جامعه‌ای وجود افراد خلاّق اهمیّت زیادی دارد. زیرا جوامع در دوره انتقال و تغییر نیاز مبرمی به راه حلهای خلاّق برای مسائل حال و آینده خود دارند.
توین بی معتقد اسـت اگر جامعه نتواند از موهبت خلاّقیت حداکثر استفاده را بنماید و بدتر از این، اگر این توانائی را سرکوب کند، انسان دیگر از حق ذاتی‌اش یعنی اشرف مخلوقات بودن محروم می‌گردد، زیرا در آن صورت کم ثمرترین مخلوقات اسـت. همین دلیل کافی اسـت که جامعه برای تعلیم و تربیت خلاّق اولویت قائل شود. با توجه به مدّت زمان زیادی که بچه‌ها در مدرسه می‌گذرانند می‌توان گفت تجربه‌های مدرسه نقش اساسی در تحقق خلاّقیت آنها در آینده دارد، لکن تحقیقات نشان داده اسـت افراد برجسته بندرت از مدرسه و معلمانشان به عنوان عامل مؤثر مهمی در رشد تواناییها و خلاّقیتشان یاد نموده‌اند.
[(نقل از: بلوم(1) 1985، میلگرام 1990)]
کارن، لیست و رنزولی(2) (1991) مطالعه‌ای راجع به زنان خلاّق داشتند. محققان مینو یسنل: سئوال اوّل آنها در رابطه با نقش مدرسه در خلاّقیت آنها بود. به اعتقاد آزمودنیها مدرسه نقشی در تشویق آنها نداشته و مطلقاً توجهی به تربیت عاطفی و زیباشناختی آنها نشده اسـت. امّا تقریباً تمام آزمودنیها گفته‌اند در طول دوران مدرسه یک معلّم مشوّق داشته‌اند.
آنها برنامه درسی پوچ که خلاّقیت در آن جایی ندارد را مهمترین عامل در عدم موفقیت مدرسه دانسته‌اند. میلگرام (1990) معتقد اسـت علت شکست مدرسه تا حد زیادی به تعلیم و تربیت همشکل و یکنواخت مربوط می‌شود، این در حالی اسـت که هر کدام از بچّه‌ها کاملاً با یکدیگر متفاوتند.
هر چند میلگرام، لیست و رنزولی به نکته‌های با ارزشی اشاره دارند، لکن برای داشتن درک صحیحی از علم موفقیت مدرسه در پرورش خلاّقیت باید نگاهی جامع و عمیق به مسأله انداخت.

الگوى رنزولى

رنزولی (1993) نظریه جالبی را در رابطه با عوامل مؤثّر در پرورش خلاّقیت در مدرسه ارائه می‌دهد. سه عنصر اصلی نظریه او عبارتند از: معلم، دانش آموز، برنامه‌ی درسی.
ارتباط بین این عناصر و زیر عناصر آنها در نمودار شماره‌ی یک نشان داده شده اسـت. با ترکیب مناسب این عناصر یادگیری مؤثر و خلاّق حاصل می‌گردد. یادگیرنده با توانائیها، علائق و روشهای یادگیری یک عامل اساسی در این ارتباط اسـت.
توانائیها، علائق و روشهای یادگیری در افراد کاملاً متفاوت اسـت. بنابراین در یادگیری خلاّق نمی‌توان از این اختلافات اساسی غافل ماند. بنابراین باید سبک یادگیری مناسب برای هر دانش آموز را برگزینیم. البته وجود موقعیتهای آموزشی گروهی مانع اصلی انجام این ایدآل اسـت. یک روش واقع گرایانه این اسـت که دانش آموزان سبکهای مختلف را تجربه کنند و ترکیبی از سبکها استفاده شود. بدین ترتیب تعلیمات انعطاف پذیر که لازمه‌ی یادگیری خلاّق اسـت، محقق می‌گردد.
برنامه‌ی درسی با زیر مجموعه ساختار رشته، محتوا و روش شناسی رشته و توجّه به تخیّل نیز عامل مهم دیگر این ارتباط اسـت. در ساختار رشته‌ی مهم مجموعه اطلاعات و حقایق نیست. بلکه راه دقیق تفکّر درباره اطلاعات باید مدنظر باشد. بسیاری از افراد اطلاعات زیادی از رشته دارند، امّا راه تفکّر درباره‌ی آن رشته را نمی‌دانند. در محتوای رشته دو مسأله مطرح اسـت: اوّل این که یک دوره و واحد درسی چه موضوعاتی را باید در برگیرد و دوم اینکه در چه سطحی از پیشرفت و پیچیدگی باشد.
درباره‌ی مسأله اوّل باید به مفاهیم نماینده که بیانگر عقاید اصلی رشته اسـت تأکید شود. مفاهیم نماینده شامل الگوها، تصاویر اصلی نتایج، اصول سازمان یافته و ساختار و منطق مشخصی یک رشته اسـت که یک رشته را از سایر رشته‌ها متمایز می‌کند. برای تعیین سطح پیشرفت و پیچیدگی باید به سن، توانایی، رشد عقلی، مطالعات و تجربه‌های قبلی دانش آموز توجّه گردد. روش شناسی رشته با ارائه روشهای تحقیق به عنوان محتوای آموزشی به دانش آموزان نقش محق دست اول را می‌دهد نه صرفاً یادگیرنده درس، ارائه‌ی محتوایی که تخیل را بپروراند نیز لازمه‌ی یک یادگیری خلاّق اسـت.
معلّم مهمترین نقش را در این ارتباط ایفا می‌کند. نقش او از سه جنبه اهمیّت خاصی دارد: شناخت به رشته، عشق به رشته و روشهای تدریس.
نمودار زیر رابطه‌ی تعاملی این سه عنصر را نشان می‌دهد. اگر بین این سه عنصر و زیرمجموعه‌های آن ارتباط مناسبی برقرار گردد. یادگیری به نحو ایده آل محقق خواهد گشت.

معلّم

شناخت نسبت به رشته

معلم باید به محتوای رشته‌ی خود تسلط داشته باشد. البته معلّمان ابتدایی که چند موضوع درسی را آموزش می‌دهند نه یک زمینه‌ی خاص، نمی‌توانند در همه زمینه‌ها متخصص باشند، امّا می‌توانند در موضوعات مورد نیاز شناخت بالائی داشته باشند تا بچّه‌ها را هدایت کنند. امّا معلّمان سطوح بالاتر باید شایستگی‌شان را در رشته‌ی تخصصی توسعه ببخشند و این حداقل الزامی اسـت که برای آموزش جوانان مستعد وجود دارد. هر چند این مسأله تضمین کننده‌ی تدریس با کیفیت بالا نیست. چنان که بسیاری از افراد متخصص شایسته، هنوز بر اساس شیوه‌های مبتنی بر محفوظات آموزش می‌دهند.
توضیح نمودار
نمودار5-1 : عمل مطلوب یادگیری - رنزولی 1993

شیوه‌های آموزش

برای آموزش کودکان مستعد وجود یک مجموعه‌ای از ویژگیها برای معلّمان ضروری اسـت، مانند انعطاف پذیری، استقبال از تجربه و ایده‌های تازه، انرژی زیاد و شور شوق برای زندگی. این ویژگیها به عنوان اصل مقدماتی که معلّمان باید قبل از تربیت کودکان به آن توجه نمایند. امّا شیوه‌های آموزش نیز دارای اهمیّت زیادی اسـت. شیوه‌های متعددی برای تدریس وجود دارد که معلمان باید از آنها آگاه بوده و از آنها بهره گیرند.
عملیات یادگیری هنگامی بیشترین پیشرفت را خواهد داشت که بین شاگرد و معلّم و سبک یادگیری هماهنگی کاملی باشد. اما هماهنگی کامل کمتر ممکن اسـت. بنابراین معلّمان باید از روشهای تدریس متعددی استفاده کرده و بنابر علایق و توانائیهای افراد در روش انعطاف داشته باشند.

علاقه به رشته

تمایز اساسی معلّمانی که دارای قدرت شهودی و خلاّقیت هستند عشق آنها به رشته‌ای که تدریس می‌نمایند. آنها خودشان را جزئی از رشته می‌دانند تا این که شخصی باشند که فقط درباره‌ی آن مطالعه کنند و به دیگران آموزش دهند. معلمانی که ارتباط عاشقانه‌ای با رشته دارند اغلب دانش آموزان توانا و خلاّقی را پرورش می‌دهند.
برای پرورش خلاّقیت در محیطهای آموزشی پرداختن به هر کدام از این عناصر امری ضروری اسـت و هر عنصر نیازمند بررسی و تجزیه و تحلیل عمیق اسـت که هر کدام مستلزم رساله‌ای مجزاست.
در این جا تمرکز اصلی ما بر معلّم اسـت هر چند نمی‌توان به معلّم جدا از دانش آموز و محتوای آموزشی پرداخت، امّا نقش معلّم در این بخش مورد توجّه بیشتر قرار می‌گیرد. پیش از بحث روی نقش معلّم لازم اسـت اشاره‌ای به نقش محیط آموزشی، به طورکلی داشته باشیم.
موقعیت و شرایط محیط آموزشی از جمله عواملی اسـت که با خلاّقیت کودکان و نوجوانان ارتباط نزدیکی دارد. تأثیر محیط آموزشی بر خلاّقیت از جنبه‌های مختلف اسـت از جمله شرایط فیزیکی، روابط عاطفی بین افراد، امکانات علمی و آموزشی، انگیزه‌ی کار در کارکنان، طراحی و فضای کلاس مانند طرز نشستن و غیره.
نقش مدیریت در این زمینه بسیار مهم اسـت. مدیر می‌تواند در مدرسه محیطی دوستانه و مملو از امنیّت عاطفی فراهم آورد که افراد با آزادی توأم با مسؤولیت پذیری عمل کنند و با همکاری یکدیگر فضایی به معنای واقعی علمی، فعّال، مناسب برای یادگیری ایجاد نمایند. بدین ترتیب مدیر می‌تواند زمینه‌های زیادی برای پرورش خلاّقیت دانش آموزان فراهم نماید.
علی رغم نقش مهم مدیر نقش کلیدی در خلاّقیت دانش آموزان را معلّم ایفا می‌کند.
معلّمان با توجه به فرصتهای زیادی که در رابطه با دانش آموزان دارند می‌توانند نقش اصلی را در تقویت یا تضعیف خلاّقیت کودکان و نوجوانان ایفا کنند. چگونگی عملکرد دانش آموز به رفتار معلّم وابسته اسـت. معلّمین می‌توانند با ایجاد جو مناسب و شرایط لازم خلاّقیت کودکان را توسعه بخشیده یا با رفتار ناصحیح حسی اعتماد به نفس و کنجکاوی را در آنها از بین برده و انگیزه خلاّقیت را در آنها سرکوب نمایند.
نقش معلّم در پرورش خلاّقیت دانش آموزان از جنبه‌های مختلفی قابل توجه اسـت. در این جا به چهار جنبه‌ی اساسی می‌پردازیم: چگونگی نگرش معلّم به خلاّقیت، نقش الگویی معلّم در خلاّقیت، روابط عاطفی، معلّم و دانش آموز و جنبه‌های آموزشی و روابط یاددهی، یادگیری و نقش آن در خلاّقیت دانش آموز.
ما براساس این چهار جنبه به بررسی نقش معلّم در خلاّقیت می‌پردازیم:

چگونگی نگرش معلّم

یکی از عوامل اساسی در پرورش خلاّقیت دانش آموزان نوع نگرش معلّمان آنها به خلاّقیت و دانش آموزان خلاّق اسـت. با توجه به این که اغلب دانش آموزان خلاّق کمتر مطیع و هماهنگ با جمع هستند و رفتارشان قابل پیش بینی نیست، بعضی از معلّمان فکر می‌کنند آنها دانش آموزان دردسرآفرینی هستند. سؤالات متعدد و غیرمنتظره راه حلی ابداعی برای مسائل، قوه‌ی تخیل قوی باعث می‌شود دانش آموزان خلاّق کمتر مورد استقبال معلّمان واقع می‌شود. معلّمان معمولاً شاگردان باهوش و کمتر خلاّق را دوست دارند. تحقیقات گتزلز و جکسون (1962) و تورنس (1965) این نکته را نشان می‌دهد.
تورنس (1965) در مطالعه‌ای از بیش از هزار معلّم خواست تا ویژگیهای دانش آموزان بهتر و جالبتر را اعلام کنند. ده موردی که برای معلّمان بیشترین ارزش را داشت عبارت بود از:
1- رعایت دیگران
2- استقلال در تفکّر
3- عزم ثابت
4- سختکوشی
5- شوخ طبعی
6- کنجکاوی
7- صمیمیت
8- ادب
9- انجام بموقع کار
10- دانستن
تورنس متذکر می‌گردد که ویژگیهایی مانند جرأت داشتن در مورد اعتقادهای شخصی، استقلال در قضاوت، بی علاقگی نسبت به قبول قضاوت متصدیان امور و سایر ویژگیها که کودک خلاّق داراست در این فهرست دیده نمی‌شود. با توجه به این که خصوصیاتی مانند ابتکار و خلاّقیت نامحدود و کنترل آن سخت اسـت بنابراین معلّمی که اطمینانی به قدرت خویش در اداره‌ی کلاس ندارد به تمرینهای معمولیتر در کلاس می‌پردازد تا از تلاشهای نگران کننده بپرهیزد.
گتزلز و جکسون (1962) 13 ویژگی را در اختیار دو گروه آزمایشی خویش قرار دادند و از آنها خواستند ویژگیها را درجه بندی کنند. ملاک درجه بندی عبارت بود از: آیا می‌خواهند مثل آن بچه‌ها باشند؟ آیا از نظر آنها این ویژگیها باعث موفقیت می‌شود؟ این ویژگیها شامل متغیرهایی مثل خلاّقیت، شخصیت اخلاّقی مشخص بودن هدف، شوخ طبعی بود. کودکان با هوش بین ارزشهایی که برایشان مهم بود و آنچه باعث موفقیّت می‌دانستند، ارتباط نزدیکی می‌دیدند، در حالی که بین ارزشهای شخصی کودکان خلاّق با ارزشهایی که عامل موفقیت می‌دانستند، فاصله زیادی بود، بنابراین برای این کودکان این تفاوتها روشن بود، امّا به آن اهمیت نمی‌داند. و از ارزشهایی که دو گروه به طور متفاوت ارزیابی می‌کردند شوخ طبعی بود.
این یافته‌ها و بسیاری از پژوهشها نشان داده اسـت که افراد خلاّق از نگرش و رفتار اجتماعی مستقلی برخوردارند. آنها تحت تأثیر رفتار عامه‌ی مردم قرار نمی‌گیرند و از روش آنها پیروی نمی‌کنند. زیرا خودپنداری آنها بسیار قوی می‌باشد و همین علّت اصلی رفتار مستقل آنهاست تا بتوانند آنگونه که خود تشخیص می‌دهند عمل کنند و حتی عواقب ناگوارکار را به راحتی تحمّل کنند. تورنس (1959) می‌گوید:
در بیشتر کلاسها کودکی که یک ایده یا محصولی غیرعادی ارائه می‌دهد در معرض یک خطر قرار می‌گیرد. بدین ترتیب کودک باید خیلی شجاع باشد تا بر ایده‌اش پافشاری کند زیرا این چنین ایده‌هایی را اغلب مسخره کرده و احمقانه و عجیب قلمداد می‌نمایند.
در مطالعه‌ای دیگر تورنس (1960) از معلّمان خواست با رعایت پنج اصل تفکّر خلاّق دانش آموزان پاداش داده شود.
پنج اصل عبارت بودند از:
1- توجّه نمودن به سؤالات دانش آموزان
2- توجّه نمودن به خیالپردازی دانش آموزان
3- به دانش آموزان نشان داده شود که عقایدشان با ارزش اسـت.
4-گاهی کار برای خود کار انجام گیرد بدون آن که ارزشیابی شود.
5- ارزیابی با دلایل و نتیجه گیری باشد.
اکثریت معلّمان نشان داده‌اند که اصول را درک کرده‌اند و آنها را به کار گرفته‌اند. دانش آموزان نیز بدین واسطه تقویت شدند، امّا 35% معلمان در درک و اجرای اصول ناتوان بودند بر مبنای اطلاعات حاصل این ویژگیها برای آنها ذکر شده اسـت: اقتدارگرا، غیرحساس به نیازهای احساسی و فکری دانش آموزان مقید به زمان، فاقد انرژی، عدم علاقه به توسعه کنجکاوی عقلی در دانش آموزان، اشتغال به موضوعات درسی رسمی.
در نهایت نتیجه این مطالعه این بود که بعضی از معلّمان به خاطر ویژگیهای شخصیتی و درکشان از انتظارات اجتماعی و غیره نمی‌توانند تفکّر خلاّق را پاداش دهند.
باز هم تورنس در مطالعه دیگری از معلّمان خواست از طریق روش بحث، نوشته‌های خلاّق دانش آموزان را تشویق کنند، معلّمان با تجربه برتر خاصی در ارائه روش داشتند. تورنس معتقد اسـت: در یک محیط آموزشی دانش آموز بطور بالقوه تابع مهارتهای تدریس می‌گردد. دانش آموزانی که آموزشهایی برای ابتکار در نوشتن داستان و مقاله داشته‌اند. تمایل بیشتری برای مبتکر بودن نشان می‌دهند. اگر برای روان نوشتن آموزش دیده باشند (یعنی جوابهای مختلف زیادی ارائه نمایند) چنین خواهند کرد. چنین نتایجی دلالت بر این دارد که فعّالیت فکری کلاس به مقدار زیادی تابع ابتکار معلّم اسـت.

نقش الگویی معلّم

نقش الگویی معلّم نیز در بالا بودن قدرت خلاّقیت دانش آموزان دارای اهمیّت بسزایی اسـت. تحقیقات نشان داده‌اند افراد خلاّق خیلی بیشتر از افراد غیرخلاّق در پرورش خلاّقیت موفقترند. معلّمی که از انگیزه خلاّق برخوردار اسـت هم خود الگویی برای خلاّق بودن اسـت و هم فرایند خلاّقیت را تقویت می‌کند. آنها به واسطه نگرشی که دارند از دانش آموزان اطلاعات و پیروی محض نمی‌خواهند، بلکه به آنها آزادی لازم را خواهند داد تا بتوانند خود کشف و ابداع کنند. از سؤالات غیرمنتظره و حتی به ظاهر نامعقول و عجیب آنها استقبال می‌کنند و به بحث و گفتگو پیرامون آن می‌پردازند و با فراهم آوردن محیط مناسب به دانش آموزان فرصت می‌دهند، توانائی بالقوه‌ی خویش را محقق سازند و در نهایت تلاش می‌کنند آنچه موجب توسعه‌ی خلاّقیت هم در دانش آموزان و هم خودشان می‌گردد را بشناسند و به کار بگیرند. آمابیل (1989) معتقد اسـت معلمان با بیان آزاد احساس خود مانند عشق و شادی، کنجکاوی به امور می‌توانند الگوی مناسبی برای کودکان باشند.

روابط عاطفی معلم و شاگرد

ایجاد شرایط مساعد برای رشد خلاّقیت مستلزم وجود جوّی صمیمی و مطمئن در کلاس درس اسـت. دانش آموز باید بتواند با آسودگی در کلاس به اظهارنظر بپردازد و بدون نگرانی هر سؤالی را که در ذهن دارد، مطرح نماید.
تحقیقات نشان داده اسـت روابط صمیمانه و توأم با علاقه و احترام، نقش مؤثّری در خلاّقیت دانش آموز دارد. آمابیل (1988) معتقد اسـت: مربیانی استقلال لازم برای توسعه‌ی توانایی خلاّق را به دانش آموزان می‌دهند که خود را کامل نمی‌دانند و برای دانش آموزان احترام زیادی قائل هستند.
بل والاس(3) (1986) می‌گوید: در کلاسهای خلاّق فکر بیش از حافظه ارزش دارد. معلّم تعادلی بین امنیّت روانی و آزادی برقرار می‌سازد تا دانش آموز بتواند ریسک کند. معلّم هدایتگر و تسهیل کننده اسـت. در حالی که کلاس غیرخلاّق معلّم مقتدر اسـت. سخت در بندزمان، غیرحساس به نیازهای احساسی دانش آموزان و مقیّد به نظم و دادن اطلاعات اسـت.

روابط آموزشی معلم و شاگرد

شیوه‌های آموزشی و یاددهی با رشد خلاّقیت دانش آموزان ارتباط مستقیم دارد. معلم می‌تواند با ایجاد موقعیتهای پویا و برانگیزاننده در یادگیری دانش آموزان را یاری کند تا با توجّه به علایق و توانائیهای خویش دست به تجربه و یادگیری بزنند و بدین ترتیب زمینه‌ی لازمه برای ظهور خلاّقیت را در آنها فراهم آورد. یا با شیوه‌های سنتی آموزش که در آن دانش آموز نقش منفعل دارد، انگیزه‌ی خلاّقیت دانش آموزان را از بین ببرد.
شیوه‌های سنتی با ساختار انعطاف ناپذیر و محدودیت زیادی که برای دانش آموزان قائل می‌شود، همچنین با تکیه برانتقال معلومات و محفوظات امکان هر گونه رشد فکری، ابتکار و اکتشاف را از یادگیری سلب می‌کند، چنان که دانش آموز نمی‌تواند بین آموخته‌هایش و مسائل بیرونی ارتباط برقرار کند. در حالی که سبک آموزش و پرورش باز یا روش فعّال تدریس با دادن آزادی به دانش آموز و عدم نظارت دائمی بر کارها و برنامه‌ها، به او فرصت می‌دهد، تا به جستجو و کشف مسائل بپردازد. بدین ترتیب دانش آموز خود در فرایند یادگیری دخیل می‌‌گردد و انگیزه‌های درونی و به دنبال آن امکان بروز خلاّقیت در او افزایش می‌یابد.
اغلب محققان متفقند که شیوه‌های سنتی آموزش و پرورش نه تنها در رشد خلاّقیت کودکان کمکی نمی‌نماید بلکه مانع اساسی و جدی در این زمینه تلقی می‌شود.
[آمابیل 1989، تورنس 1968، میلگرام 1989، جوی 1990]
بنابراین اگر معلّمان علی رغم محدودیتهای نظام، در حد امکان مناسب و مطمئن در کلاس ایجاد کنند و از روشهای آموزشی فعال و اکتشافی در کلاس استفاده نمایند، دانش آموزان خویش را جهت بهره‌برداری از قوای خلاّق خویش یاری نموده‌اند.
گالاگر از معلمان خواست فرض کنند خلاّقیت برای کودکان خوب نیست به چه روشی می‌توان آن را نابود کرد. جالب این که بسیاری از نکاتی که معلمان طرح نمودند در بین شیوه‌های تدریس آنها بود.
بعضی پیشنهادها عبارتند از:
1- برنامه درسی فشرده‌ای در زمانی محدود ارائه شود: وقتی حجم مطالب زیاد اسـت، معلّم تقریباً همیشه مطالب غیرمعمول و بیانات ظاهراً بی ربط هر چند جالب باشد را کمتر تحمل می‌کند. زیرا او مجبوراست، مطالب درسی را تا پایان سال تحصیلی بطور کامل تدریس کند.
2- عدم تسلط و آگاهی از مطالب که باید تدریس شود: فقدان شناخت معلّم مانع بزرگی برای آزادی دانش آموزان اسـت. این معلّمان از آزادی دانش آموزان نگران می‌شوند زیرا فاقد توانایی ارزیابی افکار غیرمعمول یا متفاوت هستند.
3- به دانش آموزان اجازه بحث یا ارزیابی داده نشود: اگر دانش آموز ملزم باشد تنها افکار معلّم را باز پس دهد و به او تفهیم شود تنها یک راه برای انجام کارها هست، انگیزه‌ی خلاّقیت در آنها نابود می‌گردد.
گالاگر معتقد اسـت بعضی از معلمان به ظاهر مرتب و سازمان یافته کار اهمیت می‌دهند و بعضی به محتوا توجّه داشته و اعتقاد دارند تأکید بر ظاهر و قالب از محتوا می‌کاهد. گالاگر می‌گوید: باید دید کار مربوط به چیست؟ اگر کار یا تکلیف درسی در رابطه با جمع آوری حقایق یا اثبات موضوعی باشد، نیاز به نظام منطقی اسـت. امّا در مراحلی باید اجازه‌ی اغتشاش و نامرتبی را داد، مانند زمانی که به ایجاد ایده‌های تازه پرداخته می‌شود.
گالاگر (1985) در این زمینه ارائه می‌دهد:

مراحل فرایند خلاّق

قالب مورد انتظار

عمل فکری اصلی

عامل شخصیت یا نگرش

آماده سازی

مرتب، به خوبی سازمان یافته

حافظه شناختی

سخت کوشی، توجه مداوم

نهفتگی و اشراق

نامرتب، نامنسجم، مغشوش

تفکّر واگرا

آزادی فکر، ریسک کردن، تحمل شکت و ابهام

اثبات تحقیقی

مرتب، به خوبی سازمان یافته

تفکّر همگرا ارزشیاب

انضباط فکری


نمودار 5-2: الگوی گالاگر 1985
فرد خلاّق کسی اسـت که در همه‌ی این زمینه‌ها توانایی بالایی دارد و از هر مهارت به موقع بهره می‌گیرد. جایی که نیاز باشد از تفکّر همگرا و زمانی دیگر که تفکّر واگرا اسـت از این تفکّر استفاده می‌نمایند. علاوه بر این چهار جنبه عوامل دیگر مانند تجربه، سلیقه، ابتکار، مهارتهای تدریس نقش بسیار مهمی در پرورش خلاّقیت دانش آموزان را ایفا می‌کنند، تورنس در مطالعه‌ای از معلمان خواست از طریق روش بحث و گفتگو، نوشته‌های دانش آموزان را تشویق کنند. معلّمان با تجربه برتری خاصی در ارائه روش داشتند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Bloom
2. Ren Zulli
3. Bell Wallce

منبع مقاله :
حسینی، افضل السادات؛ (1342)، ماهیّت خلاقیّت و شیوه‌های پرورش آن، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ پنجم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


آموزگار - شیوه های پرورش خلاقیت در مدرسه - ... علاوه بر این موارد کاربردی دیگری که می تواند در پرورش خلاقیت دانش آموزان مؤثر واقع شود نیز بیان شده است البته لازم به ...خلاقيت نه فقط به هوش و تفكر بلكه به سازمان شخصيت فرد نيز مربوط مي شود. .... محتواي درسي يكي از عواملي است كه ميتواند در مدرسه، زمينه پرورش خلاقيت را فراهم كند .هوش و تعاریف مرتبط, پرورش استعداد، پرورش خلاقیت, راه های پرورش خلاقیت در دانش ... که انجام برنامه های پرورش خلاقیت در کلاس و مدرسه با مانع یا شکست روبه رو شود .17 ژوئن 2016 ... رنزولی (1993) نظریه جالبی را در رابطه با عوامل مؤثّر در پرورش خلاّقیت در مدرسه ارائه میدهد. سه عنصر اصلی نظریه او عبارتند از: معلم، دانش آموز، برنامهی ...3 فوریه 2014 ... آماده سازی شرایط گام اول پرورش خلاقیت دانش آموزان ابتدایی: اکثر ... که شرایط پرورش خلاقیت در کلاس درس، مدرسه، سازمان آموزش، خانواده یا هر محل آموزشی و ... از پیش از پرداختن به شیوه های پرورش خلاقیت دانش آموزان سعی کنید یک معلم ...راههای پرورش خلاقیت در دانش آموزان،معلمین خلاق چه ویژگیهایی دارند،شخصیت خلاق چگونه است،موانع خلاقیت در محیط مدرسه،موانع خلاقیت در خانواده،تاثیرات منفی ...روش های ترغیب و پرورش خلاقیت. روحیه پرسش از خود ... 1- فضای خلاقیت برانگیز ایجاد کنیم. 2- به دانش ... 12- او را به شرکت در تصمیم گیری های مدرسه ترغیب کنیم.برخي ديگر از روش هاي پرورش خلّاقيت عبارتند از: بازيابي هاي فكري، حل معما و جدول، ... زماني كه كودك مجبور مي شود با معيارهاي مدرسه سازگار شود و به ناچار از رفتار هم سن ...از مهمترين موانع پرورش خلاقيت در مدارس ميتوان موارد زير را برشمرد: .... خلاقيت معلم، نگرش وي نسبت به خلاقيت، سبك تدريس، شيوه اداره كلاس و حتي شخصيت معلم در ...پژوهش همکاران دبستان شاهد شهدای پروین زاد در ارتباط با خلاقیت و راه های پرورش خلاقیت در دانش آموزان: تعریف خلاقیت : واژه ای عربی است که ریشه آن خلق به معنی ...


کلماتی برای این موضوع

دبستان شاهد شهدای پروین زاد آپ ناحیه خلاقیت و …پژوهش همکاران دبستان شاهد شهدای پروین زاد در ارتباط با خلاقیت و راه های پرورش خلاقیت خلاقیت چیست ،پیشنهاداتی به معلمان برای پرورش خلاقیت…روشهایی برای ایجاد خلاقیت ، چگونه دانش آموزان خلاق تربیت کنیم،ویژگیهای خلاقیت دانش نقش آزمایشگاه مدارس، در رشد خلاقیت دانش آموزاندر آموزش و پرورش، علاوه بر تأمین و تجهیز آزمایشگاه، تربیت نیروهای کارآمد و متعهد آموزش ابتدایی را دریابید که دانشگاه دیر است امام …مقدمه طی دهة گذشته خلاقیت در تعلیم و تربیت بازار بسیار گرمی داشته است گیلفورد در فهرست مقالات سایت فکر نو بیش از سیصد مقاله در …تا چه حدی می توانیم غیرمنطقی باشیم تاثیر آموزش هنر بر خلاقیت کودکان در آینده تاثیر مقالات اموزشی در زمینه آموزش و پرورش کلیات مدارس …مقالات اموزشی در زمینه آموزش و پرورش با ارسال نظرات خود مرا در پربار تر شدن مقالات شیوه‎های مدیریت کلاس و مهارت‎های ارتباط با دانش‎آموز راز پیشــــرفت، در آغــاز کـــردن است راز آغـــاز کــــردن در آن است که وظایـــف سخت معرفی کتاب در مورد خلاقیت و متفاوت …معرفی کتاب در مورد خلاقیت و متفاوت اندیشی کتاب هایی که زندگی شما را تغییر میدهندگـــــــروه آمـــوزش و پــــرورش هنـــــــــــــــر در اهمیت هنر در مدارس حسین مددی دبیر هنر در مدارس مسجدسلیمان مقدمـــــــه بی شک هنر انـتـهـای انـتـظـار ۩ • پیشنهاداتی به مدیران اداره پیشنهاداتی به مدیران اداره آموزش و پرورش، معاون آموزشی ، معاون پرورشی و تربیت بدنی


ادامه مطلب ...

شیوه‌های پرورش خلاّقیت در مدرسه

[ad_1]

محققان معتقدند همه انسانها در کودکی از استعداد خلاّق برخوردارند، لکن عدم وجود محیطی مناسب و بی‌توجهی و عدم تقویت این توانایی مانع ظهور آن می‌گردد. برای هر جامعه‌ای وجود افراد خلاّق اهمیّت زیادی دارد. زیرا جوامع در دوره انتقال و تغییر نیاز مبرمی به راه حلهای خلاّق برای مسائل حال و آینده خود دارند.
توین بی معتقد اسـت اگر جامعه نتواند از موهبت خلاّقیت حداکثر استفاده را بنماید و بدتر از این، اگر این توانائی را سرکوب کند، انسان دیگر از حق ذاتی‌اش یعنی اشرف مخلوقات بودن محروم می‌گردد، زیرا در آن صورت کم ثمرترین مخلوقات اسـت. همین دلیل کافی اسـت که جامعه برای تعلیم و تربیت خلاّق اولویت قائل شود. با توجه به مدّت زمان زیادی که بچه‌ها در مدرسه می‌گذرانند می‌توان گفت تجربه‌های مدرسه نقش اساسی در تحقق خلاّقیت آنها در آینده دارد، لکن تحقیقات نشان داده اسـت افراد برجسته بندرت از مدرسه و معلمانشان به عنوان عامل مؤثر مهمی در رشد تواناییها و خلاّقیتشان یاد نموده‌اند.
[(نقل از: بلوم(1) 1985، میلگرام 1990)]
کارن، لیست و رنزولی(2) (1991) مطالعه‌ای راجع به زنان خلاّق داشتند. محققان مینو یسنل: سئوال اوّل آنها در رابطه با نقش مدرسه در خلاّقیت آنها بود. به اعتقاد آزمودنیها مدرسه نقشی در تشویق آنها نداشته و مطلقاً توجهی به تربیت عاطفی و زیباشناختی آنها نشده اسـت. امّا تقریباً تمام آزمودنیها گفته‌اند در طول دوران مدرسه یک معلّم مشوّق داشته‌اند.
آنها برنامه درسی پوچ که خلاّقیت در آن جایی ندارد را مهمترین عامل در عدم موفقیت مدرسه دانسته‌اند. میلگرام (1990) معتقد اسـت علت شکست مدرسه تا حد زیادی به تعلیم و تربیت همشکل و یکنواخت مربوط می‌شود، این در حالی اسـت که هر کدام از بچّه‌ها کاملاً با یکدیگر متفاوتند.
هر چند میلگرام، لیست و رنزولی به نکته‌های با ارزشی اشاره دارند، لکن برای داشتن درک صحیحی از علم موفقیت مدرسه در پرورش خلاّقیت باید نگاهی جامع و عمیق به مسأله انداخت.

الگوى رنزولى

رنزولی (1993) نظریه جالبی را در رابطه با عوامل مؤثّر در پرورش خلاّقیت در مدرسه ارائه می‌دهد. سه عنصر اصلی نظریه او عبارتند از: معلم، دانش آموز، برنامه‌ی درسی.
ارتباط بین این عناصر و زیر عناصر آنها در نمودار شماره‌ی یک نشان داده شده اسـت. با ترکیب مناسب این عناصر یادگیری مؤثر و خلاّق حاصل می‌گردد. یادگیرنده با توانائیها، علائق و روشهای یادگیری یک عامل اساسی در این ارتباط اسـت.
توانائیها، علائق و روشهای یادگیری در افراد کاملاً متفاوت اسـت. بنابراین در یادگیری خلاّق نمی‌توان از این اختلافات اساسی غافل ماند. بنابراین باید سبک یادگیری مناسب برای هر دانش آموز را برگزینیم. البته وجود موقعیتهای آموزشی گروهی مانع اصلی انجام این ایدآل اسـت. یک روش واقع گرایانه این اسـت که دانش آموزان سبکهای مختلف را تجربه کنند و ترکیبی از سبکها استفاده شود. بدین ترتیب تعلیمات انعطاف پذیر که لازمه‌ی یادگیری خلاّق اسـت، محقق می‌گردد.
برنامه‌ی درسی با زیر مجموعه ساختار رشته، محتوا و روش شناسی رشته و توجّه به تخیّل نیز عامل مهم دیگر این ارتباط اسـت. در ساختار رشته‌ی مهم مجموعه اطلاعات و حقایق نیست. بلکه راه دقیق تفکّر درباره اطلاعات باید مدنظر باشد. بسیاری از افراد اطلاعات زیادی از رشته دارند، امّا راه تفکّر درباره‌ی آن رشته را نمی‌دانند. در محتوای رشته دو مسأله مطرح اسـت: اوّل این که یک دوره و واحد درسی چه موضوعاتی را باید در برگیرد و دوم اینکه در چه سطحی از پیشرفت و پیچیدگی باشد.
درباره‌ی مسأله اوّل باید به مفاهیم نماینده که بیانگر عقاید اصلی رشته اسـت تأکید شود. مفاهیم نماینده شامل الگوها، تصاویر اصلی نتایج، اصول سازمان یافته و ساختار و منطق مشخصی یک رشته اسـت که یک رشته را از سایر رشته‌ها متمایز می‌کند. برای تعیین سطح پیشرفت و پیچیدگی باید به سن، توانایی، رشد عقلی، مطالعات و تجربه‌های قبلی دانش آموز توجّه گردد. روش شناسی رشته با ارائه روشهای تحقیق به عنوان محتوای آموزشی به دانش آموزان نقش محق دست اول را می‌دهد نه صرفاً یادگیرنده درس، ارائه‌ی محتوایی که تخیل را بپروراند نیز لازمه‌ی یک یادگیری خلاّق اسـت.
معلّم مهمترین نقش را در این ارتباط ایفا می‌کند. نقش او از سه جنبه اهمیّت خاصی دارد: شناخت به رشته، عشق به رشته و روشهای تدریس.
نمودار زیر رابطه‌ی تعاملی این سه عنصر را نشان می‌دهد. اگر بین این سه عنصر و زیرمجموعه‌های آن ارتباط مناسبی برقرار گردد. یادگیری به نحو ایده آل محقق خواهد گشت.

معلّم

شناخت نسبت به رشته

معلم باید به محتوای رشته‌ی خود تسلط داشته باشد. البته معلّمان ابتدایی که چند موضوع درسی را آموزش می‌دهند نه یک زمینه‌ی خاص، نمی‌توانند در همه زمینه‌ها متخصص باشند، امّا می‌توانند در موضوعات مورد نیاز شناخت بالائی داشته باشند تا بچّه‌ها را هدایت کنند. امّا معلّمان سطوح بالاتر باید شایستگی‌شان را در رشته‌ی تخصصی توسعه ببخشند و این حداقل الزامی اسـت که برای آموزش جوانان مستعد وجود دارد. هر چند این مسأله تضمین کننده‌ی تدریس با کیفیت بالا نیست. چنان که بسیاری از افراد متخصص شایسته، هنوز بر اساس شیوه‌های مبتنی بر محفوظات آموزش می‌دهند.
توضیح نمودار
نمودار5-1 : عمل مطلوب یادگیری - رنزولی 1993

شیوه‌های آموزش

برای آموزش کودکان مستعد وجود یک مجموعه‌ای از ویژگیها برای معلّمان ضروری اسـت، مانند انعطاف پذیری، استقبال از تجربه و ایده‌های تازه، انرژی زیاد و شور شوق برای زندگی. این ویژگیها به عنوان اصل مقدماتی که معلّمان باید قبل از تربیت کودکان به آن توجه نمایند. امّا شیوه‌های آموزش نیز دارای اهمیّت زیادی اسـت. شیوه‌های متعددی برای تدریس وجود دارد که معلمان باید از آنها آگاه بوده و از آنها بهره گیرند.
عملیات یادگیری هنگامی بیشترین پیشرفت را خواهد داشت که بین شاگرد و معلّم و سبک یادگیری هماهنگی کاملی باشد. اما هماهنگی کامل کمتر ممکن اسـت. بنابراین معلّمان باید از روشهای تدریس متعددی استفاده کرده و بنابر علایق و توانائیهای افراد در روش انعطاف داشته باشند.

علاقه به رشته

تمایز اساسی معلّمانی که دارای قدرت شهودی و خلاّقیت هستند عشق آنها به رشته‌ای که تدریس می‌نمایند. آنها خودشان را جزئی از رشته می‌دانند تا این که شخصی باشند که فقط درباره‌ی آن مطالعه کنند و به دیگران آموزش دهند. معلمانی که ارتباط عاشقانه‌ای با رشته دارند اغلب دانش آموزان توانا و خلاّقی را پرورش می‌دهند.
برای پرورش خلاّقیت در محیطهای آموزشی پرداختن به هر کدام از این عناصر امری ضروری اسـت و هر عنصر نیازمند بررسی و تجزیه و تحلیل عمیق اسـت که هر کدام مستلزم رساله‌ای مجزاست.
در این جا تمرکز اصلی ما بر معلّم اسـت هر چند نمی‌توان به معلّم جدا از دانش آموز و محتوای آموزشی پرداخت، امّا نقش معلّم در این بخش مورد توجّه بیشتر قرار می‌گیرد. پیش از بحث روی نقش معلّم لازم اسـت اشاره‌ای به نقش محیط آموزشی، به طورکلی داشته باشیم.
موقعیت و شرایط محیط آموزشی از جمله عواملی اسـت که با خلاّقیت کودکان و نوجوانان ارتباط نزدیکی دارد. تأثیر محیط آموزشی بر خلاّقیت از جنبه‌های مختلف اسـت از جمله شرایط فیزیکی، روابط عاطفی بین افراد، امکانات علمی و آموزشی، انگیزه‌ی کار در کارکنان، طراحی و فضای کلاس مانند طرز نشستن و غیره.
نقش مدیریت در این زمینه بسیار مهم اسـت. مدیر می‌تواند در مدرسه محیطی دوستانه و مملو از امنیّت عاطفی فراهم آورد که افراد با آزادی توأم با مسؤولیت پذیری عمل کنند و با همکاری یکدیگر فضایی به معنای واقعی علمی، فعّال، مناسب برای یادگیری ایجاد نمایند. بدین ترتیب مدیر می‌تواند زمینه‌های زیادی برای پرورش خلاّقیت دانش آموزان فراهم نماید.
علی رغم نقش مهم مدیر نقش کلیدی در خلاّقیت دانش آموزان را معلّم ایفا می‌کند.
معلّمان با توجه به فرصتهای زیادی که در رابطه با دانش آموزان دارند می‌توانند نقش اصلی را در تقویت یا تضعیف خلاّقیت کودکان و نوجوانان ایفا کنند. چگونگی عملکرد دانش آموز به رفتار معلّم وابسته اسـت. معلّمین می‌توانند با ایجاد جو مناسب و شرایط لازم خلاّقیت کودکان را توسعه بخشیده یا با رفتار ناصحیح حسی اعتماد به نفس و کنجکاوی را در آنها از بین برده و انگیزه خلاّقیت را در آنها سرکوب نمایند.
نقش معلّم در پرورش خلاّقیت دانش آموزان از جنبه‌های مختلفی قابل توجه اسـت. در این جا به چهار جنبه‌ی اساسی می‌پردازیم: چگونگی نگرش معلّم به خلاّقیت، نقش الگویی معلّم در خلاّقیت، روابط عاطفی، معلّم و دانش آموز و جنبه‌های آموزشی و روابط یاددهی، یادگیری و نقش آن در خلاّقیت دانش آموز.
ما براساس این چهار جنبه به بررسی نقش معلّم در خلاّقیت می‌پردازیم:

چگونگی نگرش معلّم

یکی از عوامل اساسی در پرورش خلاّقیت دانش آموزان نوع نگرش معلّمان آنها به خلاّقیت و دانش آموزان خلاّق اسـت. با توجه به این که اغلب دانش آموزان خلاّق کمتر مطیع و هماهنگ با جمع هستند و رفتارشان قابل پیش بینی نیست، بعضی از معلّمان فکر می‌کنند آنها دانش آموزان دردسرآفرینی هستند. سؤالات متعدد و غیرمنتظره راه حلی ابداعی برای مسائل، قوه‌ی تخیل قوی باعث می‌شود دانش آموزان خلاّق کمتر مورد استقبال معلّمان واقع می‌شود. معلّمان معمولاً شاگردان باهوش و کمتر خلاّق را دوست دارند. تحقیقات گتزلز و جکسون (1962) و تورنس (1965) این نکته را نشان می‌دهد.
تورنس (1965) در مطالعه‌ای از بیش از هزار معلّم خواست تا ویژگیهای دانش آموزان بهتر و جالبتر را اعلام کنند. ده موردی که برای معلّمان بیشترین ارزش را داشت عبارت بود از:
1- رعایت دیگران
2- استقلال در تفکّر
3- عزم ثابت
4- سختکوشی
5- شوخ طبعی
6- کنجکاوی
7- صمیمیت
8- ادب
9- انجام بموقع کار
10- دانستن
تورنس متذکر می‌گردد که ویژگیهایی مانند جرأت داشتن در مورد اعتقادهای شخصی، استقلال در قضاوت، بی علاقگی نسبت به قبول قضاوت متصدیان امور و سایر ویژگیها که کودک خلاّق داراست در این فهرست دیده نمی‌شود. با توجه به این که خصوصیاتی مانند ابتکار و خلاّقیت نامحدود و کنترل آن سخت اسـت بنابراین معلّمی که اطمینانی به قدرت خویش در اداره‌ی کلاس ندارد به تمرینهای معمولیتر در کلاس می‌پردازد تا از تلاشهای نگران کننده بپرهیزد.
گتزلز و جکسون (1962) 13 ویژگی را در اختیار دو گروه آزمایشی خویش قرار دادند و از آنها خواستند ویژگیها را درجه بندی کنند. ملاک درجه بندی عبارت بود از: آیا می‌خواهند مثل آن بچه‌ها باشند؟ آیا از نظر آنها این ویژگیها باعث موفقیت می‌شود؟ این ویژگیها شامل متغیرهایی مثل خلاّقیت، شخصیت اخلاّقی مشخص بودن هدف، شوخ طبعی بود. کودکان با هوش بین ارزشهایی که برایشان مهم بود و آنچه باعث موفقیّت می‌دانستند، ارتباط نزدیکی می‌دیدند، در حالی که بین ارزشهای شخصی کودکان خلاّق با ارزشهایی که عامل موفقیت می‌دانستند، فاصله زیادی بود، بنابراین برای این کودکان این تفاوتها روشن بود، امّا به آن اهمیت نمی‌داند. و از ارزشهایی که دو گروه به طور متفاوت ارزیابی می‌کردند شوخ طبعی بود.
این یافته‌ها و بسیاری از پژوهشها نشان داده اسـت که افراد خلاّق از نگرش و رفتار اجتماعی مستقلی برخوردارند. آنها تحت تأثیر رفتار عامه‌ی مردم قرار نمی‌گیرند و از روش آنها پیروی نمی‌کنند. زیرا خودپنداری آنها بسیار قوی می‌باشد و همین علّت اصلی رفتار مستقل آنهاست تا بتوانند آنگونه که خود تشخیص می‌دهند عمل کنند و حتی عواقب ناگوارکار را به راحتی تحمّل کنند. تورنس (1959) می‌گوید:
در بیشتر کلاسها کودکی که یک ایده یا محصولی غیرعادی ارائه می‌دهد در معرض یک خطر قرار می‌گیرد. بدین ترتیب کودک باید خیلی شجاع باشد تا بر ایده‌اش پافشاری کند زیرا این چنین ایده‌هایی را اغلب مسخره کرده و احمقانه و عجیب قلمداد می‌نمایند.
در مطالعه‌ای دیگر تورنس (1960) از معلّمان خواست با رعایت پنج اصل تفکّر خلاّق دانش آموزان پاداش داده شود.
پنج اصل عبارت بودند از:
1- توجّه نمودن به سؤالات دانش آموزان
2- توجّه نمودن به خیالپردازی دانش آموزان
3- به دانش آموزان نشان داده شود که عقایدشان با ارزش اسـت.
4-گاهی کار برای خود کار انجام گیرد بدون آن که ارزشیابی شود.
5- ارزیابی با دلایل و نتیجه گیری باشد.
اکثریت معلّمان نشان داده‌اند که اصول را درک کرده‌اند و آنها را به کار گرفته‌اند. دانش آموزان نیز بدین واسطه تقویت شدند، امّا 35% معلمان در درک و اجرای اصول ناتوان بودند بر مبنای اطلاعات حاصل این ویژگیها برای آنها ذکر شده اسـت: اقتدارگرا، غیرحساس به نیازهای احساسی و فکری دانش آموزان مقید به زمان، فاقد انرژی، عدم علاقه به توسعه کنجکاوی عقلی در دانش آموزان، اشتغال به موضوعات درسی رسمی.
در نهایت نتیجه این مطالعه این بود که بعضی از معلّمان به خاطر ویژگیهای شخصیتی و درکشان از انتظارات اجتماعی و غیره نمی‌توانند تفکّر خلاّق را پاداش دهند.
باز هم تورنس در مطالعه دیگری از معلّمان خواست از طریق روش بحث، نوشته‌های خلاّق دانش آموزان را تشویق کنند، معلّمان با تجربه برتر خاصی در ارائه روش داشتند. تورنس معتقد اسـت: در یک محیط آموزشی دانش آموز بطور بالقوه تابع مهارتهای تدریس می‌گردد. دانش آموزانی که آموزشهایی برای ابتکار در نوشتن داستان و مقاله داشته‌اند. تمایل بیشتری برای مبتکر بودن نشان می‌دهند. اگر برای روان نوشتن آموزش دیده باشند (یعنی جوابهای مختلف زیادی ارائه نمایند) چنین خواهند کرد. چنین نتایجی دلالت بر این دارد که فعّالیت فکری کلاس به مقدار زیادی تابع ابتکار معلّم اسـت.

نقش الگویی معلّم

نقش الگویی معلّم نیز در بالا بودن قدرت خلاّقیت دانش آموزان دارای اهمیّت بسزایی اسـت. تحقیقات نشان داده‌اند افراد خلاّق خیلی بیشتر از افراد غیرخلاّق در پرورش خلاّقیت موفقترند. معلّمی که از انگیزه خلاّق برخوردار اسـت هم خود الگویی برای خلاّق بودن اسـت و هم فرایند خلاّقیت را تقویت می‌کند. آنها به واسطه نگرشی که دارند از دانش آموزان اطلاعات و پیروی محض نمی‌خواهند، بلکه به آنها آزادی لازم را خواهند داد تا بتوانند خود کشف و ابداع کنند. از سؤالات غیرمنتظره و حتی به ظاهر نامعقول و عجیب آنها استقبال می‌کنند و به بحث و گفتگو پیرامون آن می‌پردازند و با فراهم آوردن محیط مناسب به دانش آموزان فرصت می‌دهند، توانائی بالقوه‌ی خویش را محقق سازند و در نهایت تلاش می‌کنند آنچه موجب توسعه‌ی خلاّقیت هم در دانش آموزان و هم خودشان می‌گردد را بشناسند و به کار بگیرند. آمابیل (1989) معتقد اسـت معلمان با بیان آزاد احساس خود مانند عشق و شادی، کنجکاوی به امور می‌توانند الگوی مناسبی برای کودکان باشند.

روابط عاطفی معلم و شاگرد

ایجاد شرایط مساعد برای رشد خلاّقیت مستلزم وجود جوّی صمیمی و مطمئن در کلاس درس اسـت. دانش آموز باید بتواند با آسودگی در کلاس به اظهارنظر بپردازد و بدون نگرانی هر سؤالی را که در ذهن دارد، مطرح نماید.
تحقیقات نشان داده اسـت روابط صمیمانه و توأم با علاقه و احترام، نقش مؤثّری در خلاّقیت دانش آموز دارد. آمابیل (1988) معتقد اسـت: مربیانی استقلال لازم برای توسعه‌ی توانایی خلاّق را به دانش آموزان می‌دهند که خود را کامل نمی‌دانند و برای دانش آموزان احترام زیادی قائل هستند.
بل والاس(3) (1986) می‌گوید: در کلاسهای خلاّق فکر بیش از حافظه ارزش دارد. معلّم تعادلی بین امنیّت روانی و آزادی برقرار می‌سازد تا دانش آموز بتواند ریسک کند. معلّم هدایتگر و تسهیل کننده اسـت. در حالی که کلاس غیرخلاّق معلّم مقتدر اسـت. سخت در بندزمان، غیرحساس به نیازهای احساسی دانش آموزان و مقیّد به نظم و دادن اطلاعات اسـت.

روابط آموزشی معلم و شاگرد

شیوه‌های آموزشی و یاددهی با رشد خلاّقیت دانش آموزان ارتباط مستقیم دارد. معلم می‌تواند با ایجاد موقعیتهای پویا و برانگیزاننده در یادگیری دانش آموزان را یاری کند تا با توجّه به علایق و توانائیهای خویش دست به تجربه و یادگیری بزنند و بدین ترتیب زمینه‌ی لازمه برای ظهور خلاّقیت را در آنها فراهم آورد. یا با شیوه‌های سنتی آموزش که در آن دانش آموز نقش منفعل دارد، انگیزه‌ی خلاّقیت دانش آموزان را از بین ببرد.
شیوه‌های سنتی با ساختار انعطاف ناپذیر و محدودیت زیادی که برای دانش آموزان قائل می‌شود، همچنین با تکیه برانتقال معلومات و محفوظات امکان هر گونه رشد فکری، ابتکار و اکتشاف را از یادگیری سلب می‌کند، چنان که دانش آموز نمی‌تواند بین آموخته‌هایش و مسائل بیرونی ارتباط برقرار کند. در حالی که سبک آموزش و پرورش باز یا روش فعّال تدریس با دادن آزادی به دانش آموز و عدم نظارت دائمی بر کارها و برنامه‌ها، به او فرصت می‌دهد، تا به جستجو و کشف مسائل بپردازد. بدین ترتیب دانش آموز خود در فرایند یادگیری دخیل می‌‌گردد و انگیزه‌های درونی و به دنبال آن امکان بروز خلاّقیت در او افزایش می‌یابد.
اغلب محققان متفقند که شیوه‌های سنتی آموزش و پرورش نه تنها در رشد خلاّقیت کودکان کمکی نمی‌نماید بلکه مانع اساسی و جدی در این زمینه تلقی می‌شود.
[آمابیل 1989، تورنس 1968، میلگرام 1989، جوی 1990]
بنابراین اگر معلّمان علی رغم محدودیتهای نظام، در حد امکان مناسب و مطمئن در کلاس ایجاد کنند و از روشهای آموزشی فعال و اکتشافی در کلاس استفاده نمایند، دانش آموزان خویش را جهت بهره‌برداری از قوای خلاّق خویش یاری نموده‌اند.
گالاگر از معلمان خواست فرض کنند خلاّقیت برای کودکان خوب نیست به چه روشی می‌توان آن را نابود کرد. جالب این که بسیاری از نکاتی که معلمان طرح نمودند در بین شیوه‌های تدریس آنها بود.
بعضی پیشنهادها عبارتند از:
1- برنامه درسی فشرده‌ای در زمانی محدود ارائه شود: وقتی حجم مطالب زیاد اسـت، معلّم تقریباً همیشه مطالب غیرمعمول و بیانات ظاهراً بی ربط هر چند جالب باشد را کمتر تحمل می‌کند. زیرا او مجبوراست، مطالب درسی را تا پایان سال تحصیلی بطور کامل تدریس کند.
2- عدم تسلط و آگاهی از مطالب که باید تدریس شود: فقدان شناخت معلّم مانع بزرگی برای آزادی دانش آموزان اسـت. این معلّمان از آزادی دانش آموزان نگران می‌شوند زیرا فاقد توانایی ارزیابی افکار غیرمعمول یا متفاوت هستند.
3- به دانش آموزان اجازه بحث یا ارزیابی داده نشود: اگر دانش آموز ملزم باشد تنها افکار معلّم را باز پس دهد و به او تفهیم شود تنها یک راه برای انجام کارها هست، انگیزه‌ی خلاّقیت در آنها نابود می‌گردد.
گالاگر معتقد اسـت بعضی از معلمان به ظاهر مرتب و سازمان یافته کار اهمیت می‌دهند و بعضی به محتوا توجّه داشته و اعتقاد دارند تأکید بر ظاهر و قالب از محتوا می‌کاهد. گالاگر می‌گوید: باید دید کار مربوط به چیست؟ اگر کار یا تکلیف درسی در رابطه با جمع آوری حقایق یا اثبات موضوعی باشد، نیاز به نظام منطقی اسـت. امّا در مراحلی باید اجازه‌ی اغتشاش و نامرتبی را داد، مانند زمانی که به ایجاد ایده‌های تازه پرداخته می‌شود.
گالاگر (1985) در این زمینه ارائه می‌دهد:

مراحل فرایند خلاّق

قالب مورد انتظار

عمل فکری اصلی

عامل شخصیت یا نگرش

آماده سازی

مرتب، به خوبی سازمان یافته

حافظه شناختی

سخت کوشی، توجه مداوم

نهفتگی و اشراق

نامرتب، نامنسجم، مغشوش

تفکّر واگرا

آزادی فکر، ریسک کردن، تحمل شکت و ابهام

اثبات تحقیقی

مرتب، به خوبی سازمان یافته

تفکّر همگرا ارزشیاب

انضباط فکری


نمودار 5-2: الگوی گالاگر 1985
فرد خلاّق کسی اسـت که در همه‌ی این زمینه‌ها توانایی بالایی دارد و از هر مهارت به موقع بهره می‌گیرد. جایی که نیاز باشد از تفکّر همگرا و زمانی دیگر که تفکّر واگرا اسـت از این تفکّر استفاده می‌نمایند. علاوه بر این چهار جنبه عوامل دیگر مانند تجربه، سلیقه، ابتکار، مهارتهای تدریس نقش بسیار مهمی در پرورش خلاّقیت دانش آموزان را ایفا می‌کنند، تورنس در مطالعه‌ای از معلمان خواست از طریق روش بحث و گفتگو، نوشته‌های دانش آموزان را تشویق کنند. معلّمان با تجربه برتری خاصی در ارائه روش داشتند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Bloom
2. Ren Zulli
3. Bell Wallce

منبع مقاله :
حسینی، افضل السادات؛ (1342)، ماهیّت خلاقیّت و شیوه‌های پرورش آن، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ پنجم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


آموزگار - شیوه های پرورش خلاقیت در مدرسه - ... علاوه بر این موارد کاربردی دیگری که می تواند در پرورش خلاقیت دانش آموزان مؤثر واقع شود نیز بیان شده است البته لازم به ...خلاقيت نه فقط به هوش و تفكر بلكه به سازمان شخصيت فرد نيز مربوط مي شود. .... محتواي درسي يكي از عواملي است كه ميتواند در مدرسه، زمينه پرورش خلاقيت را فراهم كند .هوش و تعاریف مرتبط, پرورش استعداد، پرورش خلاقیت, راه های پرورش خلاقیت در دانش ... که انجام برنامه های پرورش خلاقیت در کلاس و مدرسه با مانع یا شکست روبه رو شود .17 ژوئن 2016 ... رنزولی (1993) نظریه جالبی را در رابطه با عوامل مؤثّر در پرورش خلاّقیت در مدرسه ارائه میدهد. سه عنصر اصلی نظریه او عبارتند از: معلم، دانش آموز، برنامهی ...3 فوریه 2014 ... آماده سازی شرایط گام اول پرورش خلاقیت دانش آموزان ابتدایی: اکثر ... که شرایط پرورش خلاقیت در کلاس درس، مدرسه، سازمان آموزش، خانواده یا هر محل آموزشی و ... از پیش از پرداختن به شیوه های پرورش خلاقیت دانش آموزان سعی کنید یک معلم ...راههای پرورش خلاقیت در دانش آموزان،معلمین خلاق چه ویژگیهایی دارند،شخصیت خلاق چگونه است،موانع خلاقیت در محیط مدرسه،موانع خلاقیت در خانواده،تاثیرات منفی ...روش های ترغیب و پرورش خلاقیت. روحیه پرسش از خود ... 1- فضای خلاقیت برانگیز ایجاد کنیم. 2- به دانش ... 12- او را به شرکت در تصمیم گیری های مدرسه ترغیب کنیم.برخي ديگر از روش هاي پرورش خلّاقيت عبارتند از: بازيابي هاي فكري، حل معما و جدول، ... زماني كه كودك مجبور مي شود با معيارهاي مدرسه سازگار شود و به ناچار از رفتار هم سن ...از مهمترين موانع پرورش خلاقيت در مدارس ميتوان موارد زير را برشمرد: .... خلاقيت معلم، نگرش وي نسبت به خلاقيت، سبك تدريس، شيوه اداره كلاس و حتي شخصيت معلم در ...پژوهش همکاران دبستان شاهد شهدای پروین زاد در ارتباط با خلاقیت و راه های پرورش خلاقیت در دانش آموزان: تعریف خلاقیت : واژه ای عربی است که ریشه آن خلق به معنی ...


کلماتی برای این موضوع

دبستان شاهد شهدای پروین زاد آپ ناحیه خلاقیت و …پژوهش همکاران دبستان شاهد شهدای پروین زاد در ارتباط با خلاقیت و راه های پرورش خلاقیت خلاقیت چیست ،پیشنهاداتی به معلمان برای پرورش خلاقیت…روشهایی برای ایجاد خلاقیت ، چگونه دانش آموزان خلاق تربیت کنیم،ویژگیهای خلاقیت دانش نقش آزمایشگاه مدارس، در رشد خلاقیت دانش آموزاندر آموزش و پرورش، علاوه بر تأمین و تجهیز آزمایشگاه، تربیت نیروهای کارآمد و متعهد آموزش ابتدایی را دریابید که دانشگاه دیر است امام …مقدمه طی دهة گذشته خلاقیت در تعلیم و تربیت بازار بسیار گرمی داشته است گیلفورد در فهرست مقالات سایت فکر نو بیش از سیصد مقاله در …تا چه حدی می توانیم غیرمنطقی باشیم تاثیر آموزش هنر بر خلاقیت کودکان در آینده تاثیر مقالات اموزشی در زمینه آموزش و پرورش کلیات مدارس …مقالات اموزشی در زمینه آموزش و پرورش با ارسال نظرات خود مرا در پربار تر شدن مقالات شیوه‎های مدیریت کلاس و مهارت‎های ارتباط با دانش‎آموز راز پیشــــرفت، در آغــاز کـــردن است راز آغـــاز کــــردن در آن است که وظایـــف سخت معرفی کتاب در مورد خلاقیت و متفاوت …معرفی کتاب در مورد خلاقیت و متفاوت اندیشی کتاب هایی که زندگی شما را تغییر میدهندگـــــــروه آمـــوزش و پــــرورش هنـــــــــــــــر در اهمیت هنر در مدارس حسین مددی دبیر هنر در مدارس مسجدسلیمان مقدمـــــــه بی شک هنر انـتـهـای انـتـظـار ۩ • پیشنهاداتی به مدیران اداره پیشنهاداتی به مدیران اداره آموزش و پرورش، معاون آموزشی ، معاون پرورشی و تربیت بدنی


ادامه مطلب ...

تبیین شیوه‌های تربیتی امام رضا (ع) در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی بر مبنای تحلیل محتوای دعاهای صحیفه‌ی رضویه

[ad_1]
نویسندگان:
محمد جانی‌پور (1) - علی سروری مجد (2)

چکیده

یکی از مهم‌ترین وظایف ائمه اطهار (علیهم السلام) ترویج معارف دین اسلام، بستر سازی برای تعمیق این معارف و تربیت جامعه‌ی اسلامی برای نیل به کمال و سعادت است. بی‌شک این راهبرد از طریق اقدام‌های متعددی انجام می‌شده که یکی از آنها، آموزش دعا و ترویج آن به مناسبت‌های مختلف در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی در میان افراد جامعه است. در این مقاله تلاش بر این است تا با مطالعه‌ی روشمند و تحلیلی گزاره‌های بیان شده در ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام)، نقش و کارکردهای این ابزار دینی و فطری در راستای تربیت افراد جامعه‌ی اسلامی، بازشناسی و استخراج شده و مُدل کلی و شیوه‌های تربیتی مدنظر آن امام (علیه السلام)، برای چگونگی هدایت افراد و جامعه‌ی اسلامی، که همان تحقق سبک زندگی اسلامی است، تبیین شود. بدین‌منظور با استفاده از روش تحلیل محتوا، در ابتدا قالب‌های بیانی و جهت‌گیری‌های هر یک از ادعیه‌ی رضویه استخراج و طبقه‌بندی موضوعی شده و سپس به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته‌ایم تا نظام حاکم بر این ادعیه را شناسایی کرده و به کشف راهکارهای تربیتی و بومی‌سازی آنها در نظام آموزشی جامعه و ترویج سبک زندگی اسلامی نائل شویم.

مقدمه

اگرچه بسیاری از محققان و پژوهشگران حوزه‌ی مطالعات علوم اسلامی کوشیده‌اند به بازشناسی سخنان گهربار ائمه اطهار (علیهم السلام) و بررسی مبانی و اصول دیدگاه ایشان بپردازند، اما آنچه تاکنون مطرح شده، بیشتر شرح و تفسیر احادیث منقول از آنان همراه با غلبه‌ی نگاه شرح حالی و سیره‌نگاری بوده است. این در حالی است که به نظر می‌رسد لازم است برای تبیین دیدگاه‌ها و مبانی نظری و اعتقادی هر شخصیتی، به بررسی و تحلیل محتوای کلام او پرداخت، چرا که به واسطه‌ی فهم گفتمان هر شخص و چینش منطقی سخنان او در کنار همدیگر و تحلیل محتوای آنهاست که می‌توان تا اندازه‌ی زیادی به درکی جامع از دیدگاه‌های آن فرد در رابطه با موضوع مورد مطالعه و اعماق اندیشه‌های او دست یافت. مهم‌ترین ضرورت چنین تحقیقاتی نیز، تبیین دقیق‌تر نقش و کارکردهای «امام معصوم» (علیهم السلام) در جامعه‌ی اسلامی و جایگاه هدایت‌گری و فرهنگ‌سازی ایشان است.
از امام رضا (علیه السلام) احادیث و روایت‌های متعددی نقل شده که بخشی از آنها، ادعیه‌ای است که برای رفع حوائج مردم و دفع بلایای ارضی و سمائی به جامعه‌ی اسلامی آموزش داده‌اند. این ادعیه در کتابی با عنوان الصحیفة الرضویة الجامعة توسط موحد ابطحی اصفهانی جمع‌آوری شده است (ر.ک: موحد ابطحی، 1378: 211-150).
این مقاله قصد دارد تا با بررسی مضامین این ادعیه‌ی گهربار به روش تحلیل محتوا، ابتدا یک جمع‌بندی کلی از فضای حاکم بر این ادعیه ارائه کرده و سپس به تجزیه و تحلیل الگوهای تربیتی آن امام همام (علیه السلام) در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی از طریق ترویج ادعیه به مناسبت‌های مختلف در جامعه‌ی اسلامی بپردازد.
کاربرد عملی این بررسی نیز آن است که چون ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام)، گفتارهای فردی عادی نبوده و از امام معصوم (علیه السلام) صادر شده و کلام ایشان در واقع تبیین کننده‌ی سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و تفسیر آیات قرآن کریم است، لذا می‌توان از تحلیل محتوای آنها به مبانی و اصولی دست یافت که راهگشای جامعه‌ی اسلامی برای نیل به سعادت و کمال بوده و شیوه‌های نوینی را در عرصه‌ی تعلیم و تربیت فراروی متخصصان قرار می‌دهد.
نکته‌ای که نباید از آن غفلت کرد، علت برگزیدن روش تحلیل محتوا برای کشف الگوهای تربیتی به کار رفته در ادعیه‌ی رضویه است. در حقیقت یکی از ویژگی‌های سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام) به عنوان حاملان حقیقی دین و مخاطبان اصلی قرآن کریم (3)، این است که کلام ایشان دارای ظاهر و باطن بوده و گاه ممکن است این بواطن تا چندین لایه‌ی درونی ادامه داشته باشد. لذا به نظر می‌رسد یکی از روش‌های تحقیق مناسب و علمی برای کشف لایه‌های درونی ظواهر و بواطن آیات قرآن و سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام)، استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی باشد. یکی از قابلیت‌های روش مذکور این است که مفاهیم، مضامین و مقوله‌های به دست آمده در خلال جداول تحلیل محتوا را به صورت ساختاری بسط داده، طبقه‌بندی کرده و در قالب جدول، نمودار و مدل ارائه دهد. باید گفت که این روش در فضای رشته‌های حوزه‌ی علوم انسانی و به ویژه رشته‌ی الهیات که با بسط تفصیلی دانش مواجه هستند، بسیار اثرگذار و کاربردی است.

مفهوم سبک زندگی

اصطلاح «سبک زندگی» به عنوان یکی از اصطلاح‌های علوم اجتماعی، پیوند مستقیم و وثیقی با مجموعه‌ای از مفاهیم مرتبط با گفتمان خود دارد. مفاهیمی مانند: عینیت و ذهنیت، فرهنگ و جامعه، فرهنگ عینی و ذهنی، شکل و محتوا، رفتار و معنا، اخلاق و عقیده و ... . سبک زندگی اموری را شامل می‌شود که به زندگی انسان، اعم از بُعد فردی، اجتماعی، مادی و معنوی او مربوط می‌شود. اموری نظیر بینش‌ها (ادراک‌ها و اعتقادها) و گرایش‌ها (ارزش‌ها، تمایل‌ها و ترجیح‌ها) که اموری ذهنی یا رفتار درونی هستند و رفتارهای بیرونی (اعم از اعمال هوشیارانه و غیرهوشیارانه، حالت‌ها و وضعیت جسمی)، وضعیت‌های اجتماعی و دارایی‌ها که امور عینی هستند.
سبک زندگی به عنوان تجلی عینی اندیشه‌ها و عقاید، تأثیر فراوانی نیز بر عقاید و اندیشه‌ها و به خصوص صفات انسانی دارد و از این رو شکل‌گیری خلق و خو و نگرش‌ها عموماً متأثر از سبک زندگی است (هندی و دیگران، 1383: 228).
برخی، سبک زندگی را تجسم تلاش انسان برای یافتن ارزش‌های بنیادی یا به تعبیری فردیت برتر خود در فرهنگ موجود و شناساندن آن به دیگران تعریف کرده و برخی دیگر آن را به کلیّت زندگی و همه‌ی فرایندهای عمومی و خصوصی آن تطبیق داده‌اند (Adler, 1956: 32).
در این میان آنچه اهمیت پرداختن به سبک زندگی را در پژوهش‌های اجتماعی و اعتقادی مهم می‌سازد، نتایج ناشی از انتخاب سبک‌های مختلف برای زندگی است که در مواردی منجر به ظهور و بروز بسیاری از آسیب‌های اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی در سطح جوامع شده و در مواردی دیگر رشد و پیشرفت‌های علمی، اقتصادی و فرهنگی را برای آنها به ارمغان می‌آورد.
آنچه اندیشمندان مسلمان را به تأمل و تعقل در سبک زندگی اسلامی واداشته، تأثیر سوء و زیانباری است که جوامع اسلامی در قرون اخیر از تمدن و فرهنگ کشورهای غربی که از سبک زندگی غیراسلامی تبعیت می‌کنند، متحمل شده‌اند. در طی سالیان گذشته شاهد آن بوده‌ایم که به گونه‌ای لجام گسیخته و ناهنجار، بعضاً برخی از عناصر و مؤلفه‌های سبک زندگی غربی در میان جوامع اسلامی منتشر شده و در مواردی زمینه‌ی انحراف جوامع را فراهم آورده است که ضرورت پرداختن بیشتر به چنین پژوهش‌هایی را نشان می‌دهد.

مزایای سبک زندگی اسلامی

یکی از راه‌های تبیین الگوی سبک زندگی، شناسایی عناصر و مؤلفه‌هایی است که اندیشمندان مختلف به عنوان ویژگی‌های یک سبک زندگی برشمرده و در تحقیقات خود بدان اشاره کرده‌اند. به عنوان مثال برخی اندیشمندان غربی از آنجا که سبک زندگی را شامل همه‌ی رفتارها، افکار، احساس‌ها و کنش‌های اجتماعی افراد دانسته، لذا مواردی مانند: شیوه‌ی تغذیه، خودآرایی و پوشش، نوع مسکن، وسایل حمل و نقل، شیوه‌های گذران اوقات فراغت و ... را به عنوان بخشی از مؤلفه‌های سبک زندگی برشمرده‌اند (Ibid).
در آثار چاپین (1935) و اسول (1940) نیز بر مواردی همچون محل سکونت و وسایل خانه تأکید شده و کلاکهون (1958) نیز بیشتر بر رفتارهای شخصی و نحوه‌ی استفاده از مواهب طبیعی در زندگی اشاره کرده است (رک: مهدوی کنی، 1387: 230-199).
با این حال در یک جمع‌بندی کلی از آثار و مؤلفه‌های ارائه شده در مورد شاخصه‌های سبک زندگی از منظر اندیشمندان غربی باید گفت که اکثر موارد اشاره شده، تنها در حوزه‌ی فردی یا بخش‌هایی از مسائل اجتماعی بوده و رویکردی کامل و جامع در زمینه‌ی نیازها و اقتضائات نوع بشری را ندارند. به عنوان مثال در موارد مطرح شده توسط این اندیشمندان به مؤلفه‌های زیر اشاره شده است:
نوع اعتقاد و بینش فرد؛
نوع اندیشه و منطق حاکم بر اعمال فرد؛
نوع گرایش و روابط انسانی فرد در خانه و جامعه؛
نوع احساس‌ها و روابط عاطفی فرد در خانه و جامعه؛
کیفیت تأمین نیازهای ثانویه‌ی فرد در محیط‌های مختلف؛
توجه به دوران قبل و بعد از حیات فرد در دنیا؛
توجه به جایگاه دین در زندگی فرد؛
توجه به جایگاه اراده در شکل گیری سبک زندگی؛
توجه به کیفیت اعمال فرد در فرایند سبک زندگی.
بدیهی است نظریه‌پردازانی که در آغاز قرن بیستم از اصطلاح «سبک زندگی» استفاده کردند، مؤلفه‌های آن را با رویکرد انسان‌محوری، منفعت‌طلبی و مصرف‌گرایی تنظیم و تدوین کردند، لذا شایسته است به منظور تبیین مفهوم سبک زندگی در هر جامعه‌ای، مطالعات مستقلی با توجه به فرهنگ و اعتقاد آن جامعه انجام شده و برای استخراج عناصر و مؤلفه‌های سبک زندگی در آن جامعه، رویکردهایی جامع، آینده‌نگرانه و فرااجتماعی نیز مدنظر قرار گیرند. بنابراین لازم است مفهوم و مؤلفه‌های سبک زندگی در مطالعات و تحقیقات علمی توسعه یافته و با استفاده از رویکردهای دینی - مذهبی، مطالعات جدیدی در این حوزه صورت گیرد.
یکی از امتیازهای خاص سبک زندگی اسلامی آن است که در آن به همه‌ی عوامل و عناصر فردی، اجتماعی، عاطفی، اعتقادی، اقتصادی و ... زندگی یک فرد توجه کرده و تلاش دارد تا به صورت آیین‌نامه و دستوری کامل و جامع در همه‌ی زمینه‌ها و بدون ایجاد هیچ‌گونه ابهام و نقصی، زندگی یک فرد را از پیش از تولد تا بعد از حیات، برنامه‌ریزی و هدایت کند. این مطلب بدان معناست که سبک زندگی اسلامی پیوستاری بزرگ است که دارای مراتب مختلفی با توجه به سطح نگرش‌ها، بینش‌ها و قابلیت‌های افراد دارد.
لذا هر چه قابلیت و توانایی افراد در برخورداری و فهم معارف دینی گسترش یافته، سطح سبک زندگی آنان ترقّی پیدا می‌کند و کاهش این سطح بیانگر نداشتن توانایی فرد در فهم معارف و برخورداری از مواهب این نعمت بزرگ است. (4) از همین روی است که در قرآن کریم افراد جامعه‌ی ایمانی، مرتب به افزایش ابعاد ایمانی امر شده (5) و در تعریف منافقان نیز مسئله‌ی نزدیکی و دوری آنان به کفر و ایمان مطرح شده است. (6)
در ادامه‌ی مقاله، به منظور تبیین آنچه به عنوان مزایای سبک زندگی اسلامی گفته شد، به صورت موردی به مطالعه‌ی ادعیه‌ی رضویه پرداخته و تلاش شده از خلال بررسی مضامین مطرح در این ادعیه، شیوه‌های تربیتی به کار رفته توسط امام رضا (علیه السلام) برای توسعه و ترویج سبک زندگی اسلامی و نهادینه کردن آن در جامعه شناسایی و معرفی شوند.

جایگاه دعا در میان مکاتب تربیتی

خداوند به عنوان «ربّ العالمین» تربیت هر موجودی را خود، عهده‌دار شده و تمامی مخلوقات را با طبیعت‌های مختلفشان، به سوی کمال لایق خود پیش می‌برد و فیض خویش را به قدر استعداد و به فراخور حال آنان به سویشان سرازیر می‌کند، اما در خصوص انسان بر او منّت گذاشته و قسمتی از کار خود در تربیت را به او واگذار کرده و انسان را در انتخاب خیر و شرّ، مختار کرده است: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا » (انسان/ 3).
کتاب‌های آسمانی به همراه پیامبران الهی نیز بدین‌منظور نازل شده‌اند، چنان که می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَة ...» (جمعه /2) و «بُعِثتُ لاتمّم مکارمَ الاخلاق» (کلینی، 1377 ق: 6).
پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، جانشینان پاک و معصومش همواره پرچم‌دار راه هدایت و تربیت انسان بوده و بدین‌منظور از الگوها و روش‌های تربیتی مختلفی استفاده کرده اند. به منظور فهم و درک ماهیت روش‌های تربیتی به کار گرفته شده توسط ایشان، در ابتدا لازم است با تعاریف کلی این روش‌ها آشنا شد.

1. روش‌های اخلاقی

در این روش برای دور کردن مردم از صفات بد و نزدیک کردنشان به فضیلت‌ها، صفات نیک و بد، یک به یک بررسی می‌شود و با تکیه بر آیات قرآنی و احادیث اسلامی، محاسن و معایب هر کدام، به خصوص نتایج و عواقبی که بر هر یک از آنها در آخرت (چه عذاب جهنم و چه نعمت‌های بی‌پایان بهشت) بار می‌شود، مورد توجه قرار می‌گیرد و هر کدام به یکی از احکام پنج‌گانه‌ی دین متّصف می‌شود و با این تقسیم‌بندی در دایره‌ی احکام و مسائل فقهی وارد شده و بیشتر حدود عملی آن مورد نظر قرار می‌گیرد، در حالی که جنبه‌ی نفسانی آن چندان مورد اهتمام نبوده و گاه قابل عفو نیز معرفی می‌شود.

2. روش‌های عرفانی

در این مشرب بی‌آنکه بر روی تک تک صفات انگشت گذاشته شود، تکیه‌ی اصلی بر تصفیه‌ی باطن و قطع ریشه‌های صفات بد و ایجاد فضیلت‌های انسانی از طریق معرفت نفس و خدا و انقطاع کامل از غیر اوست. در این شیوه پیش از آنکه توجه به پیامدهای اخروی آن معطوف باشد، به اصل کمال انسان که شناخت واقعی خود و خداست، اهمیت داده شده و بر عنصر محبت و عشق به مبدأ وجود، تکیه می‌شود.

3. روش‌های فلسفی

در این روش، مبارزه با رذیلت‌های اخلاقی و تحقق کرامت‌های انسانی، از طریق ابزار عقل و با تعقل درباره‌ی خوبی و بدی افعال صورت می‌گیرد و نیز تبیین و تأکید این نکته که صفات پسندیده، امور وجودی بوده و از آثار وجود است، در صورتی که صفت‌های بد اموری عدمی هستند. وجود، خیر محض بوده و شایسته است که انسان رو به سوی آن باشد و هر چه شخص بتواند خویش را از عدم دور و به وجود نزدیک کند، کامل‌تر شده است.

4. روش‌های تجربی

این روش، طریقه‌ای نوپا و نوظهور است که روان شناسی جدید و متولّیان امور تعلیم و تربیت در دنیای امروز، مروّج آن هستند. در این روش، بیشتر بر روی ضررهای جسمی، رفاه تن و موفقیت‌ها و شکست‌های اجتماعی تکیه می‌شود و نقش آمار و نمونه‌دهی در آن حائز اهمیت است.
اما در خصوص روش‌های تربیتی به کار گرفته شده توسط ائمه اطهار (علیهم السلام) اگرچه پژوهش‌های گسترده‌ای صورت گرفته، اما به نظر می‌رسد در خصوص ابزار تبلیغی و فرهنگی «دعا» و کارکردهای آن در حوزه‌ی تربیت، پژوهش گسترده‌ای صورت نگرفته و همچنان این روش را در حوزه‌ی مکتب‌های تربیتی وارد نکرده‌اند.
باید گفت که زبان ادعیه دربردارنده‌ی حاصل تمامی این مشرب‌ها و روش‌هاست، چرا که در دعا، هم به نتیجه‌ی اخروی و ثواب و عقاب مترتب بر اخلاق و رفتار اشاره شده و هم به عنصر محبت، انس با خدا، توجه به معرفت نفس و عرفان الهی و نیز به حُسن و قبح افعال و همچنین به آثار اجتماعی و نتایج بار آمده از آن در زندگی دنیا، توجه می‌شود و با این ترکیب، سالک را با قدرتی تمام، به سوی فضیلت‌ها سوق داده و از پلیدی‌ها دور نگه می‌دارد.
امام خمینی (رحمه الله) به عنوان ادامه دهنده‌ی راه و منهج تربیتی ائمه اطهار (علیهم السلام) در جامعه‌ی اسلامی، از دعا به عنوان یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های مؤثر در ایجاد تغییر و تحول در انسان یاد کرده و می‌فرماید: «هر چه مسائل بخواهید در این ادعیه هست. زبان ادعیه با زبان عادی‌ای که احکام می‌خواهند بگویند، دوتاست. زبان ادعیه با زبان فلسفه هم دوتاست. با زبان عرفان علمی هم دو تاست. یک زبان دیگری است، مافوق اینها ... زبان اثرگذار و متحول کننده‌ای است» (1378، ج19: 211).
بر این اساس می‌توان روش دعا را «منهج اسلامی» نام‌گذاری کرد که تلاش دارد با زبانی خاص و اثرگذار و در عین حال ملموس و عینی به تربیت انسان پرداخته و از این رهگذر سبک زندگی اسلامی را در جامعه نهادینه کند که تجلّی عینی آن در ادعیه منقول از امامان معصوم (علیهم السلام) متبلور است.
در ادامه به منظور اثبات ادعای خود، به تحلیل محتوای ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) پرداخته شده و از خلال نتایج به دست آمده، الگوهای تربیتی به کار گرفته شده توسط ایشان در این روش تربیتی را معرفی خواهیم کرد.

تحلیل محتوای ادعیه رضویه

چنان که مطرح شد، در این مقاله برای تبیین دقیق مؤلفه‌های به کار رفته در ادعیه‌ی رضویه از روش تحلیل محتوا استفاده شده که در ابتدا لازم است به معرفی این روش و انواع فنون آن پرداخته و در نهایت با بیان دلایل خود، روش مناسب برای انجام این بررسی را معرفی کنیم.
برای بررسی محتوای آشکار پیام‌های موجود در یک متن می‌توان از روش تحلیل محتوا استفاده کرد. در این روش محتوای آشکار پیام‌ها به طور نظام‌مند و کمّی توصیف می‌شود.
از این رو این روش را می‌توان روش تبدیل داده‌های کیفی به داده‌های کمّی قلمداد کرد. تحلیل محتوا روشی مناسب برای پاسخ به سؤال‌هایی درباره‌ی محتوای یک پیام است (کریپندورف، 1378: 36).
تحلیل محتوا معمول‌ترین روش تجزیه و تحلیل داده‌های کیفی است و علی‌رغم شباهت‌های کاربردی، از مبنای تحلیلی متفاوتی برخوردار است. مهارت‌های لازم برای انجام چنین تحقیق کیفی عبارت‌اند از: فاصله گرفتن از موضوع و تجزیه و تحلیل انتقادی شرایط، تشخیص پیش داوری و اجتناب از آنها، کسب اطلاعات معتبر و قابل اعتماد و تفکر انتزاعی (استراوس و کوربین، 1384: 18).
تحلیل محتوا را گاهی فن «پرسش‌نامه‌ی معکوس» (7) نیز می‌نامند. پرسش‌نامه نامعلوم است و هدف به طور تلویحاً یافتن این پرسش‌نامه بر اساس پاسخ‌هایی است که پیشاپیش طی خبرها، مقاله‌ها و داستان‌ها داده شده یا به عبارتی در این روش، اسناد گفتاری چنان تحلیل می‌شوند که گویی جواب سؤال‌های پرسش‌نامه هستند (فیروزان، 1360: 211).
برای انجام این بررسی، پس از مطالعه‌ی انواع فنون روش تحلیل محتوا که در منابع مختلف پیرامون آن بحث شده است، فن تحلیل محتوای مضمونی بر مبنای واحد جمله به صورت کمّی و کیفی انتخاب شده و بر اساس آن جداول تحلیل محتوا تشکیل شده و سپس قالب‌های بیانی، جهت‌گیری‌ها و نقاط تمرکز جمله‌های ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) استخراج شده است. به عبارت دیگر فرایند روش انجام این بررسی به شرح ذیل است:
احصاء و نگارش ادعیه‌ی رضویه در جداول تحلیل محتوا؛
تقطیع جمله‌های ادعیه بر مبنای قالب‌های بیانی استفاده شده؛
استخراج قالب بیانی هر کدام از جمله‌های ادعیه؛
استخراج جهت‌گیری اصلی هر کدام از جمله‌های ادعیه؛
استخراج نقاط تمرکز هر کدام از جمله‌های ادعیه؛
کدگذاری مضامین استخراج شده؛
دسته‌بندی قالب‌های بیانی برای استخراج نمودارهای آماری؛
دسته‌بندی جهت‌گیری‌های ثبت شده در ذیل هر یک از قالب‌های بیانی برای استخراج نمودارهای آماری؛
دسته‌بندی نقاط تمرکز ثبت شده در ذیل هر یک از جهت‌گیری‌ها به منظور استخراج نمودارهای آماری؛
کشف تحلیل‌های کیفی و ارائه‌ی نظریه بر اساس نتایج بررسی؛
جامعه‌ی آماری تعداد 104 دعای موجود در کتاب صحیفه‌ی رضویه است و مراحل 1 تا 6 این بررسی نیز در جداول تحلیل محتوا و در نرم افزار Excel انجام شده که نمونه‌ی آن بدین‌صورت است:
جدول 1. نمونه‌ی جدول تحلیل محتوا
ردیف متن دعا قالب بیانی جهت‌گیری نقطه ی تمرکز کدگذاری

از آنجا که در این مقاله به علت محدودیت، امکان درج همه‌ی جداول وجود ندارد، لذا تنها به ذکر نتایج حاصل از تحلیل محتوای جداول اکتفا می‌شود.

1. غلبه‌ی رویکرد آموزشی و تربیتی در مناسک عبادی

هر انسانی به جهت بیان مطالب و مقاصد ذهنی خویش، گونه‌ای از قالب‌های بیانی را اخذ کرده و از آنها برای وصول به مطلوب ذهنی خود در کلام استفاده می‌کند. استفاده از قالب‌های بیانی امری کاملاً طبیعی است و در حقیقت همچون بافت متن، در زمینه‌ی هر جمله‌ای وجود داشته و محتوای اصلی آن جمله را بیان می‌کند.
در این مقاله به منظور تحلیل محتوای ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) ابتدا به تحلیل و استخراج قالب‌های بیانی یا مقوله‌های به کار رفته در این ادعیه پرداخته شده است. نمودار استخراج شده از سنجش فراوانی این قالب‌ها بیانگر این مطلب مهم است که آن امام بزرگوار برای بیان مطالب خود از چه قالب‌های بیانی بیشترین و کمترین استفاده را بردند و چه قالب‌های بیانی نیز در کلام خود ایجاد کردند (برای آشنایی با تعاریف قالب‌های بیانی رک: جانی‌پور، 1391: 114-109).
sahifehe-razavi
نمودار 1. سنجش فراوانی قالب‌های بیانی ادعیه‌ی رضویه
یکی از نکات مهم و قابل توجه در تحلیل محتوای ادعیه‌ی رضویه، فراوانی قالب بیانی «تجلیل» نسبت به دیگر قالب‌های بیانی است. منظور از تجلیل، عبارت‌هایی است که در آن، فرد به همراهی یا دوستی با شخصی یا پیروی از مذهب و مسلکی افتخار می‌کند و آن را بزرگ می‌شمرد. همچنین در بسیاری از موارد مشاهده می‌شود که گوینده یا نویسنده در ابتدای کلام خود به تعداد‌ی از افراد و گروه‌ها درود و سلام فرستاده و با احترام از ایشان یاد می‌کند.
در حقیقت باید گفت که تجلیل از این مقامات و افراد، بعضاً به خاطر جایگاه آن شخصیت یا گروه و اهمیت آن در منویّات متکلم است. در برخی موارد، گوینده‌ی کلام قصد دارد تا با اشاره به آن مقام و جایگاه، آن فرد را به عنوان الگو و اسوه معرفی کند. این مطلب به ویژه در مواقعی که برخی اوصاف و ویژگی‌های آن فرد نیز بیان می‌شود، جلوه‌ی بیشتری پیدا می‌کند (یاوری و جانی‌پور، 1388: 96-78).
منظور از قالب بیانی توصیف نیز، هرگونه مطلب تفصیلی است که به بیان برخی ویژگی‌ها و مشخصات چیزی یا کسی در متن اشاره دارد. توصیف گاه صرفاً بیانگر یک گزاره‌ی خبری و گاهی نشان دهنده‌ی اشتیاق و علاقه‌مندی متکلم به موضوع، پدیده یا فردی خاص است. در تفاوت بین جمله‌های توصیفی و تجلیل باید به این نکته توجه داشت که جمله‌های توصیفی هیچ بار ارزشی ندارند و طی آن صِرفاً وصف یک شیء یا واقعه بیان می‌شود اما در تجلیل، نکوداشت صورت می‌گیرد. در توصیف، ضرورتاً مطلوبیت وجود ندارد؛ اما در تجلیل، مطلوبیت وجود دارد نگاه توصیف، کاملاً خنثی است؛ اما نگاه تجلیل، مثبت دارد. توصیف ممکن است مثبت یا منفی باشد؛ اما تجلیل فقط مثبت است (همان).

2. الگوسازی از اهل بیت (علیهم السلام) با توصیف و معرفی ایشان

بر اساس آنچه از جدول تحلیل محتوای ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) استخراج شده، در این ادعیه، از افراد، گروه‌ها و مواردی تجلیل شده است که فهرست آنها در نمودار (2) ارائه می‌شود.
sahifehe-razavi2
نمودار 2. سنجش فراوانی تجلیل‌های ادعیه‌ی رضویه
تعجب از کثرت تجلیل‌های صورت گرفته در این متون از آن جهت مهم است که متن تجزیه و تحلیل شده «دعا» بوده و انتظار نیز آن است که در این متون، قالب‌های بیانی دعا، مناجات و درخواست بیشتر باشد، اما به نظر می‌رسد امام رضا (علیه السلام) تلاش دارند تا با استفاده از این ابزار تبلیغاتی (دعا) که از صدر اسلام توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شروع شده و در طول تاریخ توسط ائمه اطهار (علیهم السلام) ادامه یافته و به ویژه در زمان امام سجاد (علیه السلام) به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای تبلیغاتی مورد استفاده بوده است، اهداف و مقاصد خاص خود را به جامعه‌ی اسلامی انتقال دهند.
نمودار (2) که به سنجش فراوانی تجلیل‌های صورت گرفته در ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) می‌پردازد، بیانگر آن است که آن امام همام تلاش دارند تا در این متون، بیش از آنکه به رفع حوائج مردم پرداخته و متونی را صرفاً برای برآورده شدن حاجت‌های مادی و معنوی به مردم آموزش دهند، نقش و جایگاه اهل بیت (علیهم السلام)، دین اسلام و قرآن کریم را به مردم جامعه گوشزد کرده و آنان را متوجه این مهم سازند که همه‌ی برکت‌ها و خیرات موجود به واسطه‌ی حضور این افراد و موارد است و همه‌ی نواقص و کمبودها نیز با واسطه‌ی توجه به این افراد و موارد برطرف می‌شود.
نکته‌ی جالب آن است که در بسیاری از ادعیه‌های صادره از امام رضا (علیه السلام) مشاهده می‌شود که پیش از بیان هرگونه مطلب و درخواستی، از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) به تجلیل اشاره شده و در برخی موارد به صراحت از آنان نام برده شده است (به عنوان مثال ر.ک: ادعیه‌ی شماره‌ی 4، 8، 9، 10، 11، 18 و ...).
در موارد متعددی نیز به جایگلاه والای اهل بیت (علیهم السلام) در نظام خلقت و همچنین جایگاهشان در نزد خداوند و اینکه همه‌ی امور هستی در دست اهل بیت (علیهم السلام) است، اشاره شده و بدین‌وسیله تلاش شده تا جامعه‌ی اسلامی از خلال قرائت این دعاها در مناسبت‌های زمانی و مکانی مختلف و در هنگام وقوع حوادث و مشکلات متوجه مقام شامخ اهل بیت عصمت و طهارت شده و از این طریق به آنان تقرّب جویند (به عنوان مثال رک: ادعیه‌ی شماره‌ی 21، 23، 32 و ...).
به عنوان نمونه می‌توان به بخشی از دعای شماره‌ی 21 اشاره کرد که در آن به تجلیل از امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرداخته و می‌فرمایند:
وَ أنَّ عَلِیّاً أمِیرُالمُؤمِنِینَ سَیِّدُ الأوصِیَاءِ وَ وَارِثُ عِلمِ الأنبیاءِ عَلَمُ الدِّینِ وَ مُبِیرُ المُشرِکینَ وَ مُمَیِّزُ المُنَافِقِینَ وَ مُجَاهِدُ المَارِقینَ إِمَامِی وَ حُجَّتِی وَ عُروَتِی و صِرَاطِی وَ دَلِیلِی وَ مَحَجَّتِی وَ مَن لَا أثِقُ بِأعمَالِی وَ لَو زکَت وَ لَا أرَاهَا مُنجَیِةً لِی وَ لَو صَلَحَت إِلَّا بِوَلَایَتِهِ وَ الاِئتِمَامِ بِهِ وَ الإقرَارِ بِفَضَائِلِهِ وَ القَبُولِ مِن حَمَلَتِهَا وَ التَّسلیمِ لِرُوَاتِهَا وَ أقِرُّ بِأوصِیَائِهِ مِن أبنَائِهِ أئِمَّةً وَ حُجَجاً وَ أدِلَّةً وَ سُرُجاً وَ أعلَاماً وَ مَنَاراً وَ سَادَةً وَ أبرارَاً.
مشخص است که استفاده از این قالب بیانی و الفاظ و عبارت‌های تجلیلی، با هدف معرفی اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان الگوهای مطرح در سبک زندگی اسلامی بوده و کاملاً رویکردی تربیتی داشته است.

3. تبیین اصول عقاید و ضرورت‌های دین

تحلیل محتوای ادعیه‌ی رضویه نشان می‌دهد که پس از قالب بیانی تجلیل، بخش عمده‌ای از مطالب در قالب بیانی توصیف هستند که نمودار سنجش فراوانی آنها نشان می‌دهد اکثر توصیف‌های بیان شده در رابطه با بیان صفات و ویژگی‌های خداوند است.
sahifehe-razavi3
توضیح نمودار 3. سنجش فراوانی توصیف‌های ادعیه‌ی رضویه
به عبارت دیگر در ادعیه‌ی رضویه موارد متعددی از عبارت‌ها و جمله‌ها وجود دارد که بر تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر خدای تعالی اشاره دارد. مثلاً در رابطه با تسبیح خداوند می‌فرمایند: «سُبحَانَ اللهِ، وَ الحَمدُلِلهِ، وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَ اللهُ اکبَر» (دعای 3)، «سُبحَانَ اللهِ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، وَ الحَمدُ لِلَّهِ کَمَا یَنبَغی لِلَّهِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، اللهُ أکبَرُ کَمَا یَنبَغِی لِلَّهِ، لَا حَولَ وَ لَا قُوَّة إِلَّا بِاللهِ کَمَا یَنبَغی لِلَّه ..» (دعای 4).
در دعای شماره‌ی 6 نیز به تحمید الهی پرداخته و می‌فرمایند: «اللَّهُمَّ لَکَ الحَمدُ عَلَی مَرَدِّ نَوَازِلِ البَلَاءِ وَ مُلِمَّاتِ الضَّرَّاءِ ... وَ لَکَ الحَمدُ رَبِّ عَلَی هَنِیءِ عَطَائِکَ ... وَ لَکَ الحَمدُ عَلَی إِحسَانِکَ الکَثِیرِ ... وَ لَکَ الحَمدُ یَا رَبِّ عَلَی تَثمِیرِکَ قَلِیلَ الشُّکر ...»
در خصوص تهلیل نیز می فرمایند: «لَا ألَهَ إِلَّا اللهُ إِلَّا اللهُ المَلِکُ الحَقُ المُبین» (دعای 19)، «یَا مَن لَا شَبیهَ لَهُ وَ لَا مِثَالَ، أنتَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا انتَ، تُفنِی المَخلُوقِینَ وَ تَبقَی أنتَ، حَلُمتَ عَمَّن عَصَاکَ وَ فِی المَغفِرَة رِضَاک» (دعای 40) و «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ رَبُّنَا وَ رَبُّ آبَائِنَا الأوَّلِینَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ إلِهاً واحِداً وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمُونَ لَا إِلَهَ إِلَّا الله لَا نَعبُدُ إِلَّا إِیَّاهُ - مُخلِصینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکُون» (دعای 74).
در خصوص موضوع تکبیر نیز می‌فرمایند: «اللهُ أکبَرُ، اللهُ أکبَرُ، اللهُ أکبَرُ علی مَا هَدَانَا، اللهُ أکبَرُ عَلَی ما رَزَقَنَا مِن بَهیمَةِ الأنعَام ..» (دعای 62)، «بِسمِ اللهِ العَظیمِ بِسمِ اللهِ العَظیمِ رَبِّ العَرشِ العَظِیمِ إِلَّا ذَهَبَت وَ انقَرَضَت» (دعای 43).
نکته‌ی قابل ذکر در این بخش، تلاش ویژه‌ای است که امام رضا (علیه السلام) برای معرفی خداوند و بیان صفات و ویژگی‌های او دارند و از آنجا که نمی‌توان این عبارت‌ها را در قالب‌های چهارگانه‌ی تسبیح، تحمید، تهلیل و تکبیر جای داد لذا عنوان «توحید» برای این بخش از توصیف‌ها به عنوان یک اصطلاح ویژه در این مقاله، اختصاص پیدا کرده است.
برخی از این موارد به شرح ذیل است:
«سُبحَانَ خَالِقِ النُّورِ سُُبحانَ خَالِقِ الظُّلمَةِ سُبحَانَ خَالِقِ المِیَاهِ سُبحَانَّ خَالِقِ السَّمَاوَاتِ سُبحَانَ خَالِقِ الأرَضیِنَ سُبحانَ [خَالِقِ] الرِّیَاحِ وَ النَّبَاتِ سُبحَانَ خَالِقِ الحَیَاةِ وَ المَوتِ سُبحَانَ خَالِقِ الثَّرَی وَ الفَلَوَاتِ سُبحَان اللهِ وَ بِحَمدِه» (دعای 2) که به نظر می‌رسد امام رضا (علیه السلام) در این دعا بیشتر تلاش دارند تا صفت خالقیت خداوند را با ذکر مثال‌هایی تبیین و معرفی کنند.
همچنین در دعایی دیگر آمده است: «یَا اللهُ یَا وَلِیَ العَافِیَة وَ رَازِقَ العَافِیَةِ وَ المُنعِمَ بِالعَافِیَةِ وَ المَنَّانَ بِالعَافِیَةِ وَ المُتَفَضَّلَ بِالعَافِیَةِ عَلَیَّ وَ عَلَی جَمیِعِ خَلقِکَ رَحمَانَ الدُّنیَا وَ الآخِرَة وَ رَحیِمَهُمَا صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارزُقنَا العَافِیَةََ وَ تَمَامَ العَافِیَةَ فِی شُکرِ العَافِیَةِ فِی الدُّنیا و الآخِرَةِ یَا أرحَمَ الرَّاحِمِین» (دعای 15) که در آن تلاش دارند تا به معرفی صفاتی دیگر از خداوند متعال بپردازند. همچنین در این رابطه می‌توان به ادعیه‌ی شماره‌ی 23 و 36 نیز اشاره کرد که کاملاً با این رویکرد از آن حضرت صادر شده است.
بررسی موارد فوق نشان می‌دهد که امام رضا (علیه السلام) تلاش داشتند تا با استفاده از ابزار دعا، به معرفی خداوند معال و تبیین صفات وی پرداخته و از این رهگذر جامعه‌ی اسلامی را با اولین اصل از اصول عقاید دین اسلام آشنا کنند که خود مقدمه‌ی آشنایی با دیگر اصول و ضرورت‌های دین شده و امری تربیتی در راستای تحقق سبک زندگی اسلامی است.

4. تأکید بر اصل تولّی و تبرّی و لزوم رعایت تعادل در آن

در رابطه با موضوع‌های مطرح در ادعیه‌ی امام رضا (علیه السلام) به طور خاص باید گفت که این موضوع‌ها از تحلیل محتوای متن ادعیه استخراج و طبقه‌بندی شده و به هیچ عنوان، عناوین مطرح برای هر کدام از ادعیه در این سنجش ملاک قرار نگرفته‌اند. این مطلب بدان معناست که عناوین مطرح برای ادعیه در کتاب صحیفه‌ی رضویه در این بررسی ملاک قرار نگرفته و محقق خود شخصاً در رابطه با هر کدام از ادعیه، موضوع یا موضوع‌هایی را انتخاب کرده است. فهرستی از این موضوع‌ها به همراه سنجش فراوانی آنها در نمودار (4) ارائه شده است:
sahifehe-razavi4
توضیح نمودار 4. سنجش فراوانی موضوع‌های ادعیه‌ی رضوی
بیشتر در تعریف مفهومی دعا گفته شد که دعا، درخواست چیزی از خداوند به نحوی رسمی‌تر از مناجات است و در عین حال با قالب بیانی «درخواست» نیز متفاوت است، چرا که «دعا» نوعی درخواست عمومی است و «درخواست» یک خواهش و طلب شخصی و فردی (یاوری و جانی‌پور، 1388: 96-78).
به عنوان مثال آن حضرت برای طلب غفران، در دعای شماره‌ی 7 می‌فرمایند: «یَا کَرِیمُ اغفِر لِمَن فِی مَشَارِقِ الأرضِ وَ مَغَارِبِهَا مِنَ المُؤمِنینَ وَ المُؤمِنَات» که نشان دهنده‌ی آن است که آن حضرت (علیه السلام) این طلب غفران را برای همگان خواسته‌اند.
آنچه در نمودار (4) نشان داده شده است، فهرستی از موضوع‌هایی است که امام رضا (علیه السلام) در ادعیه‌ی خود، آنها را برای مردم جامعه‌ی اسلامی از خداوند متعال طلب کرده‌اند. نکته‌ی قابل توجه در این فهرست، طلب هلاکت دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) و طلب محشور شدن با اهل بیت (علیهم السلام) است. اگرچه در نگاه اول امکان دارد این سؤال پیش آید که به دلیل صدور این ادعیه از طرف امام رضا (علیه السلام) به عنوان یکی از ائمه (علیهم السلام)، این موارد باید در قالب بیانی «درخواست» گنجانده شوند، لکن باید توجه داشت که نوع الفاظ به کار رفته در این ادعیه و فضای غالب بر آن جمله‌ها به گونه‌ای است که هر خواننده و مخاطبی متوجه می‌شود این الفاظ در قالب بیانی «دعا» به کار رفته و کلامی از زبان همگان و توصیه‌ای برای همگان است و نه شخص خاص.
بدین‌ترتیب باید گفت که آن امام همام تلاش داشتند تا در ضمن صدور ادعیه برای رفع حوائج و مشکلات مردم و همچنین طلب مغفرت، رزق و ... از خداوند متعال، به مقام و جایگاه خاص ائمه اطهار (علیهم السلام) در جامعه‌ی اسلامی نیز اشاره کرده و مردم را نسبت به این امر آگاه سازند تا به ایشان تقرّب جسته و از دشمنان ایشان برائت جویند. این مطلب در منظومه‌ی معارف اسلامی، به اصل «تولّی و تبرّی» معروف بوده و به عنوان یکی از فروع دین اسلام شناخته می‌شود که در ادعیه‌ی رضویه آموزش داده شده و خود یکی از الگوهای تربیتی به کار گرفته شده توسط آن حضرت است.

5. آموزش آداب عبادت و بندگی

بخش دیگر از مطالب مطرح شده در ادعیه‌ی رضویه بیانگر قواعد و قوانینی است که می‌توان از آنها به «آداب یا سنن اسلامی» تعبیر کرد. امام رضا (علیه السلام) در خلال مطالبی که در قالب دعا به جامعه‌ی اسلامی آموزش دادند، تلاش کردند تا به معرفی برخی آداب و سنن در راستای توسعه و ترویج سبک زندگی اسلامی نیز پرداخته و از این رهگذر مردم جامعه‌ی اسلامی را تربیت کرده و آموزش دهند.
به عنوان مثال، امام رضا (علیه السلام) در هنگام دعا، بر این مسئله تأکید دارند که در ابتدا بر پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) صلوات و درود فرستاده شود و سپس با توسل به ایشان و شفیع قرار دادن ایشان، از خداوند طلب حاجت شود. باید گفت که این مسئله در اکثر ادعیه‌ی صادر شده از ایشان وجود داشته و در برخی ادعیه نیز به صراحت بدان دستور داده‌اند. به عنوان مثال در دعای شماره‌ی 32 می‌فرمایند: «یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا کَرِیمُ یَا دَائِمُ أتَوَجَّهُ إِلَیکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبیِّ الرَّحمَةِ (صلی الله علیه و آله و سلم) یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللهِ إِنِّی أتَوَجَّهُ بِکَ إلَی اللهِ رَبِّکَ وَ رَبِّی وَ رَبِّ کُلِّ شَیءٍ أن تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أهلِ بَیتِهِ وَ أسألُکَ نَفحَةً کَرِیمَةً مِن نَفَحَاتِکَ وَ فَتحاً یَسیِراً وَ رِزقاً وَاسِعاً» (دعای 32).
رعایت ادب در طلب دعا، دعا برای همگان، اولویت‌سنجی در دعا، اولویت دعا برای مؤمنین و مؤمنان و مواردی دیگر از این دست، همگی از جمله آداب و قواعد ضمنی استجابت دعا هستند که در ادعیه‌ی رضویه بدان اشاره و آموزش داده شده‌اند.
این آداب و سنن نیز به دو صورت در ادعیه‌ی شریفه‌ی رضویه بیان شده‌اند:

الف. استفاده‌ی تضمنی از غرر آیات قرآن

به عنوان مثال ایشان در دعای شماره‌ی 45 می‌فرمایند: «إِذَا ذَهَبَ لَکَ ضَالَّةُ أو مَتَاعٌ فَقُل وَ عِندَهُ مَفاتِحُ الغَیبِ ... فِی کتابٍ مُبینٍ " ثُمَّ تَقُولُ اللهُمَّ إِنَّکَ تَهدِی مِنَ الضَّالَّةِ وَ تُنَجِّی مِن العَمَی وَ تَرُدُّ الضَّالَّة».
همچنین در دعای شماره‌ی 46 نیز مکرر از آیات قرآن استفاده کرده و می‌فرمایند:
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، بِسمِ اللهِ، بِسمِ اللهِ، بِسمِ اللهِ، إنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الیُسرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُم العُسرَ وَ لِتُکمِلُوا العِدَّةَ وَ لِتکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُم وَ لَعَلَّکُم تَشکُرُونَ وَ إِذا سَألَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَریِبٌ أُجیبُ دَعوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلیَستَجِیبُوا لِی وَ لیُؤمِنُوا بِی لَعَلَّهُم یَرشُدُونَ وَ یُهَیِّی لَکُم مِن أمرِکُم مِرفَقاً وَ یُهَیِّیُ لَکُم مِن أمرِکُم رُشداً وَ عَلَی اللهِ قَصدُ السَّبیلِ وَ مِنها جائِرٌ وَ لَو شاءَ لَهَداکُم أجمَعِینَ ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ - أوَ لَم یَرَ الَّذیِنَ کَفَرُوا أنَّ السَّماواتِ وَ الأرضَ کانَتا رَتقاً فَقَتَقناهُما وَ جَعَلنا مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَیٍّ أفَلا یُؤمِنُونَ فَانتبذَت بِهِ مَکاناً قَصِیَّا فَأجاءَهَا المَخاضُ إِلی جِذعِ النَّخلَةِ قَالَت یا لَیتَنِی مِتُّ قَبلَ هذا وَ کُنتُ نَسیاً مَنسیَّا فناداها مِن تَحتِها ألَّا تَحزَنِی قَد جَعَلَ ربُّکِ تَحتَکِ سَریًّا وَ هُزِّی إِلَیکِ بِجذعِ النَّحلَةِ تُساقِط عَلَیکِ رُطَباً جَنِیًّا فَکُلِی وَاشرَبی وَ قَرِّی عَیناً فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ البَشَرِ أحَداً فَقُولِی إِنَّی نَذَرتُ لِلرَّحمنِ صَوماً فَلَن أکَلِّمَ الیَومَ إِنسیًّا و ...
در دعای شماره‌ی 90 نیز که در خصوص امر ازدواج است، با اشاره به آیاتی که خداوند در قرآن کریم به واسطه‌ی آنها مردم را به ازدواج و تشکیل خانواده دعوت کرده، تلاش دارند تا امر ازدواج را نوعی اطاعت از دستور الهی تلقی کنند.

ب. استفاده‌ی تلویحی از سنن الهی

بسیاری از آدابی که امام رضا (علیه السلام) در ادعیه‌ی خود به آموزش آن پرداخته‌اند، در حقیقت استفاده‌ی تلویحی از سنن الهی است به عنوان مثال، ایشان در دعای شماره‌ی 30 می‌فرمایند: «اللهُمَّ جَدیِرٌ مَن أمَرتَهُ بِالدُّعَاءِ أن یَدعُوکَ وَ مَن وَعَدتَهُ بِالاستِجَابَةِ أن یَرجُوکَ وَ لِیَ اللهُمَّ حاجَةُ قَد عَجَزَت عَنهَا حِیلَتِی وَکَلَّت مِنهَا طَاقَتِی وَ ضَعُفَت عَن مَرَامِهَا قُدرَتِی ...» که در این دعا، امام رضا (علیه السلام) تلاش دارند با بیان این مطلب که دعوت مردم به دعا از جمله اوامر و دستورهای الهی است و خداوند خود وعده داده که دعای بندگان را اجابت کند و این یکی از سنن الهی است. لذا بر طبق آن است که ما حاجت خود را از خداوند طلب می‌کنیم.
به عنوان نمونه‌ای دیگر می‌توان به دعای شماره‌ی 63 اشاره کرد که در آن می‌فرمایند:
«اللهُمَّ کَمَا سَتَرتَ عَلَیَ مَا لَم أعلَم فَاغفِرلِی مَا تَعلَمُ وَ کَمَا وَسِعَنِی عِلمُکَ فَلیَسَعنِی عَفوُکَ وَ کَمَا بَدَأتَتِی بِالإحسَانِ فَأتِمَّ نِعمَتَکَ بِالغُفرَانِ وَ کَمَا أکرَمتَنِی بِمَعرِفَتِکَ فَاشفَعهَا بِمَغفِرَتِکَ وَ کَمَا عَرَّفتَنِی وَحدَانِیَّتَکَ فَأکرِمنِی بِطَاعَتِکَ [لماعیتک] وَ کَمَا عَصَمتنِی مَا لَم أکُن أعتَصِمُ مِنهُ إِلَّا بِعصِمَتِکَ فَاغفِر لِی مَا لَو شئِتَ عَصَمتَنِی مِنهُ یَا جَوَادُ یَا کَرِیمُ یَا ذَا الجَلالِ و الإِکرَام.
در این دعا نیز امام (علیه السلام) تلاش دارند تا با بیان اقدام‌هایی که خداوند آنها را به عنوان وظیفه‌ی خود بیان کرده است، از خداوند طلب انجام برخی امور را کنند.

6. غفلت‌زدایی از افراد و جامعه

یکی دیگر از قالب‌های بیانی به کار گرفته شده در ادعیه‌ی رضویه، استفاده از قالب بیانی «تنبه» است. این قالب بیانی معمولاً به دو شکل زیر بیان می‌شود: بیان جمله‌ای سؤالی که هدفش آگاهی دادن به دیگران یا بیدار کردن آنها باشد و با طرح آن، خواننده به فکر فرو می‌رود یا بیان جمله‌ای مهم که حاوی تذکری به مخاطبان باشد.
در حقیقت کارکرد مهم این قالب بیانی، آگاهی‌بخشی به مخاطبان است، چرا که امکان دارد خواننده‌ی متن یا مخاطب کلام نسبت به مسئله‌ای غافل یا جاهل باشد که با طرح سؤال یا تذکر آگاه شده و نسبت به آن مطلب هوشیار می‌شود. این قالب بیانی معمولاً با عبارتی نظیر بدانید که، آگاه باشید که و ... شروع می‌شود (جانی‌پور، 1391: 114-109).
در ادعیه‌ی رضویه، این قالب بیانی تنها به شکل طرح جمله‌های خبری برای تذکر و با هدف آگاهی‌بخشی و غفلت‌زدایی به کار رفته است. این مطلب نیز بخش دیگری از وظایف اختصاصی ائمه اطهار (علیهم السلام) در راستای تربیت انسان است که به عنوان چراغ راهنمای سعادت و پرچم‌های هدایت در جهان هستی انجام رسالت می‌کنند و بدین‌گونه سبک زندگی اسلامی را نهادینه می‌سازند.
آنچه در این مقاله از آن به عنوان قالب بیانی «تنبه» تعبیر می‌شود، جمله‌هایی است که توسط امام رضا (علیه السلام) برای تذکر به مردم و هوشیار کردن آنان جهت تقرّب به خداوند متعال و افزایش آگاهی مردم برای دین‌داری استعمال شده است. به عنوان نمونه آن حضرت (علیه السلام) در دعای شماره‌ی 8 می‌فرمایند:
إِلَهِیَ بَدَت قُدرتُکَ وَ لَم تَبدُ هَیئَةُ لَکَ فَجَهِلُوکَ وَ قَدَّرُوکَ وَ التَّقدیِرُ عَلَی غَیرِ مَا بِهِ شَبَّهُوکَ فَأنا بَرِیءٌ یَا إِلَهِی مِنَ الَّذینَ بِالتَّشبِیهِ طَلَبُوکَ لَیسَ کَمِثلِکَ شَیءٌ وَ لَن یُدرِکُوکَ ظَاهِرُ مَا بِهِم مِن نِعمَتِکَ دَلَّهُم عَلَیکَ لَو عَرَفُوکَ وَ فِی خَلقِکَ یِا إِلَهِی مَندُوحَةُ أن یَتَنَاوَلُوکَ بَل شَبَّهُوکَ بِخَلقِکَ فَمِن ثَمَّ لَم یَعرِفُوکَ وَ اتَّخَذُوا بَعضَ آیاتِکَ ربَّاً فَبِذَلِکَ وَصَفُوکَ فَتَعَالَیتَ یَا إِلَهِی وَ تَقَدَّسَت عَمَّا بِهِ المُشَبِّهُونَ نَعَتُوکَ یَا سَامِعَ کُلِّ صَوتٍ وَ یَا سَابِقَ کُلِّ فَوتٍ یَا مُحیِیَ العِظَامِ وَ هِیَ رَمِیمٌ وَ مُنشَئِهَا بَعدَ المَوتِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجعَل لِی مِن کُلِّ هَمٍّ فَرَجاً وَ مَخرَجاً وَ جَمیِعِ المُؤمِنِینَ إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیِرٌ.
کاملاً مشخص است که بخش اول این دعا در راستای آگاه‌سازی مردم به صفات واقعی خداوند متعال و بیان دقیق معارف الهی با هدف غفلت‌زدایی از جانب آن امام همام صادر شده و تنها در بخش پایانی برای رفع حوائج مؤمنان دعایی ذکر شده است. این‌گونه موارد که در ادعیه‌ی رضویه متعدد هستند بیانگر این مطلب است که آن حضرت تلاش دارند تا از هرگونه موقعیت و فرصتی برای تبلیغ معارف دینی و تربیت جامعه‌ی اسلامی استفاده کرده و این خود مقدمه‌ای در راستای ترویج سبک زندگی اسلامی است.

7. بایدها و نبایدهای مسیر زندگی

بخش دیگری از مطالب مطرح شده در ادعیه‌ی رضویه، بایدها و نبایدهای مسیر زندگی یا به عبارتی توصیه‌ها و تحذیرهایی است که در قالب جمله‌های دعایی تلاش شده تا این موارد را به مردم جامعه‌ی اسلامی تذکر دهند. در ادامه، نمودار توصیه‌های مطرح در ادعیه‌ی رضویه درج شده است:
sahifehe-razavi5
توضیح نمودار 5. سنجش فراوانی توصیه‌های ادعیه‌ی رضویه
مهم‌ترین توصیه‌ای که در این ادعیه بدان پرداخته شده، توصیه به توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است. آن حضرت در ابتدا بیان می‌کنند که توسل به اهل بیت (علیهم السلام)، دستور الهی است به عنوان مثال ایشان در دعای شماره‌ی 18 می‌فرمایند: «اللَّهُمَّ یا رَبِّ أنتَ عَظَّمتَ حَقَّنَا أهلَ البَیتِ فَتَوسَّلُوا بِنَا کَما أمَرتَ و أَمَّلُوا فَضلَکَ وَ رَحمتَکَ وَ تَوقَّعُوا إحسانَکَ وَ نِعمَتَکَ فَاسِقِهِم سَقیاً نافِعاً عَاماً...» و سپس در ادعیه‌ی دیگری بر توسل

عبارات مرتبط با این موضوع

تبیین شیوه‌های تربیتی امام رضا ع در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی بر مبنای تحلیل محتوای دعاهای صحیفه‌ی رضویه تبیین شیوه‌های تربیتی امام رضا ع در راستای ایجاد سبک زندگی اسلامی بر مبنای تحلیل محتوای دعاهای صحیفه‌ی رضویه


ادامه مطلب ...

شیوه‌های باورنکردنی تبهکاران اینترنتی را بشناسید

[ad_1]
به گزارش صبحانه، افزایش نگران کننده جرایم سایبری در کشور و بروز حوادث مختلف در این حوزه، باعث شده تا مسئولان به منظور پیشگیری از وقوع این جرایم، به دنبال راهکارهای مؤثری باشند. به گفته کارشناسان، از عمده‌ترین دلایل افزایش جرایم سایبری، نبود آ‌گاهی و فقر آموزش از سوی مردم و سوء استفاده سودجویان از این ناآگاهی‌هاست. به همین منظور پلیس فناوری و تبادل اطلاعات نیروی انتظامی کشور با استفاده از ظرفیت‌های علمی و آموزشی خود برای پیشگیری و کاهش این جرایم و کشف و دستگیری مجرمان وارد  عمل شده است. در همین رابطه، خبرنگار حوادث «ایران» با سرهنگ محمد اقبالی- رئیس پلیس فتای استان البرز- گفت‌وگویی انجام داده است.
 
****
به طور عمده چه عواملی می‌تواند زمینه سودجویی در فضای مجازی را فراهم کند؟
 
متأسفانه ترویج مسائل ضد فرهنگی، از بین بردن حریم خصوصی افراد و خانواده‌ها، اتلاف وقت، فریب و کلاهبرداری از کاربران، انزوا و افسردگی، نشر اکاذیب از جمله پیامدهای منفی شبکه‌های اجتماعی است. بر این اساس، استفاده از تلفن‌های هوشمند در صورت نادیده گرفتن هشدارها و نگهداری اطلاعات و عکس‌های خصوصی، همواره می‌تواند بستری برای سوء استفاده‌های برخی افراد را فراهم کند. از آنجا که امروزه هیچ لایه پنهانی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد، بنابراین به منظور جلوگیری از سوء استفاده مجرمان و تبهکاران، از کاربران تلفن‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی می‌خواهیم به نکات امنیتی به دقت توجه کنند.
 
شما چه توصیه‌هایی به کاربران دارید؟
 
1- روی هر لینکی که از طرف فردی ناآشنا ارسال می‌شود، کلیک نکنند. چرا که با کلیک این بدافزارها،  عکس و دیگر اطلاعات پروفایل قربانی را سرقت و اطلاعات خصوصی او را دستمایه اخاذی و دیگر نیات سوء قرار می‌دهد.
2- عکس و فیلم‌های خصوصی خود را به هیچ عنوان در اختیار دیگران حتی نزدیکان و اقوام خود قرار ندهید.
3- اجازه فیلمبرداری و عکسبرداری از مجالس خصوصی‌تان را به دیگران ندهید.
4- از ذخیره کردن اطلاعات خصوصی نظیر فیلم و عکس روی تلفن همراه، تبلت و لپ‌تاپ پرهیز کنید.
5- زمان مراجعه به آتلیه و عکاسی‌ها، دقت کنید این مرکز دارای مجوزهای قانونی لازم باشد، چرا که فعالیت این مراکز بدون مجوزهای لازم غیرقانونی است و احتمال سوء استفاده از عکس‌های مشتری‌ها وجود دارد. بویژه عکس‌های خصوصی و خانوادگی و این از آسیب‌هایی است که می‌تواند زمینه‌ساز بروز و ظهور آسیب‌های عمیق‌تر باشد.
 
چگونه می‌توان امنیت فضای مجازی را بالا برد؟
 
امروزه به دلیل اینکه تکنولوژی، تجارت الکترونیک و بسیاری از خدمات و امکانات در دنیای مجازی پیشرفت زیادی کرده، بی‌تردید امنیت آن نیز بسیار اهمیت دارد. ارتباط با دیگران، نشر عقاید، فروشگاه‌های اینترنتی، انتشار اخبار خبرگزاری‌ها و و‌ب‌سایت‌ها، آموزش الکترونیک و بسیاری از خدمات و امکاناتی که در دنیای مجازی وجود دارد، همه و همه با اینترنت انجام می‌گیرد. در این میان سارقان و کلاهبرداران سایبری تلاش می‌کنند از اطلاعات شخصی مردم سوء استفاده کنند و به خاطر همین کاربران باید با نکاتی که ایمنی در فضای مجازی را بالا می‌برد، آشنا شوند. پس بدیهی است فقط آموزش می‌تواند امنیت در فضای مجازی را تضمین کرده و زمینه پیشگیری از جرایم را در این حوزه فراهم کند. کاربران باید روی گوشی یا رایانه‌ای که با آن وارد فضای مجازی می‌شوند، یک آنتی‌ویروس قوی نصب کنند و این آنتی ویروس باید به طور مداوم به‌روزرسانی شود.
 
- اگر می‌خواهید در وب‌سایت‌ها رمزتان را تغییر دهید، این رمز باید حداقل 10 کاراکتر باشد و از حروف بزرگ و کوچک و اعداد به صورت ترکیبی استفاده شود.
- اگر از کارت بانکی برای خرید استفاده می‌کنید، دو هفته یک بار رمزتان را تغییر دهید و هر روز حساب‌تان را کنترل کنید.
- اگر فرزندتان در خانه از اینترنت استفاده می‌کند، براحتی با نرم‌افزار کنترل والدین می‌توانید او را کنترل کنید.
- روی گوشی‌هایتان رمز بگذارید و طوری آن را تنظیم کنید که وقتی با آن کاری ندارید، به طور خودکار قفل شود.
- مراقب ایمیل‌های فیشینگ باشید و هر ایمیلی را باز نکنید زیرا اطلاعات و هویت شما به سادگی سرقت می‌شود.
- در شبکه‌های اجتماعی حساب‌تان را محدود و به گونه‌ای تنظیم کنید که فردی غیر از شما وارد حساب کاربری‌تان نشود.
- اگر با وب‌سایت‌های جعلی، سایت‌هایی با محتوای مجرمانه و مغایر با شئونات اسلامی، کلاهبرداری‌های اینترنتی و جعل عنوان روبه‌رو شدید، از طریق آدرس Cyberpolice.ir موضوع را اطلاع دهید.
 
همچنین با توجه به استفاده روزافزون از تبلت‌ها و آی‌پدها بخصوص از سوی کودکان و نوجوانان، ضرورت دارد تا خانواده‌ها نسبت به استفاده صحیح از این تکنولوژی‌ها، موارد ایمنی ساده را به فرزندان آموزش داده و مراقب باشند تا این ابزار، وسیله سوء استفاده مجرمان نشود. خانواده‌ها در عین حال باید نسبت به تصویربرداری کودکان از نزدیکان و خانه و خانواده خود نکاتی را به آنها گوشزد نمایند چرا که مجرمان می‌توانند با نفوذ در حافظه این سیستم‌ها، تصاویر ذخیره شده را به سرقت برده یا از آن تصویربرداری نمایند. باید به کودکان آموزش داد تا در استفاده از اینترنت و دانلود مطالب، نکات ساده ایمنی را رعایت کنند، ضمن آن که به طور حتم آنتی‌ویروس سیستم‌ها به‌روز باشد. یکی از نکاتی که می‌توان با آن امنیت لازم را برای جلوگیری از این گونه سوء استفاده‌های احتمالی تأمین کرد، ارائه آموزش‌های لازم به فرزندان است که تصویربرداری خود را محدود نمایند و حتی می‌توان جلوی دوربین تبلت‌ها یا آی‌پدها را چسب زد و اجازه نداد فرزندان براحتی از افراد و محیط خانه به عنوان حریم خصوصی عکسبرداری کنند و آنها را در حافظه سیستم نگهداری کنند. ضمن آن که در صورت نفوذ بدافزارهای جاسوسی به سیستم‌ها، امکان تصویربرداری از محیط پیرامون وجود نخواهد داشت. برای نمونه باید بگویم پرونده‌ای در پلیس فتا داشتیم که عکس‌های خصوصی یک زن از طریق تبلت فرزندش که بدون اطلاع والدین و در فضای خصوصی خانواده عکس گرفته بود، به سرقت رفت و حتی توسط بدافزارها از محیط خانه آنها تصویربرداری شده بود. بنابراین حتماً خانواده‌ها هنگام استفاده کودکان از تبلت و آی‌پد و حتی گوشی‌های هوشمند مراقب باشند و به کودکان خود توصیه‌های لازم را بنمایند.
 
نباید فراموش کرد سیستم‌های تبلت و آی‌پدی که در اختیار فرزندان است، براحتی میان دوستان‌شان دست به دست می‌شود. پس ضرورت دارد برای حافظه این سیستم‌ها بخصوص در قسمت‌های نگهداری اطلاعات مهم و شخصی رمزگذاری کرد تا دسترسی به این قسمت‌ها محدود باشد و هر کسی نتواند به گالری تبلت یا... دسترسی داشته باشد.

منبع : روزنامه ایران


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

ارتباطات و رسانه ها مقالات مفیدارتباطاتارتباطات سیارارتباطات زیرساختارتباطات فن آواارتباطات سازمانیارتباطات قطار لوکس روسی در راه ایرانعکس پایگاه خبری ترازسنا هم طرح تمدید تحریم‌های ایران را تصویب کرد تصاویر برف عربستان را شوکه کرد جمله ارتباطات و رسانه ها مقالات مفید ارتباطاتارتباطات سیارارتباطات زیرساختارتباطات فن آواارتباطات سازمانیارتباطات قطار لوکس روسی در راه ایرانعکس پایگاه خبری تراز سنا هم طرح تمدید تحریم‌های ایران را تصویب کرد تصاویر برف عربستان را شوکه کرد جمله‌ شوکه


ادامه مطلب ...