مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

خاطرات بنیامین، پاکدل و جنیدی از دوران مدرسه

جام جم سرا:

فردا، روز معلم است و بنیامین بهادری، مهدی پاکدل و فلامک جنیدی از خاطره بهترین آموزگارهای‌شان گفته‌اند:


مهدی پاکدل: یادگیری الفبا پیش از دبستان
«مهدی پاکدل» بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما، الفبا را پیش از دبستان از برادران بزرگ‌ترش حسین و مسعود یاد گرفته بوده و این بهانه خوبی برای رفاقتش با معلم کلاس اولش شده. او معلم اول دبستانش را به سبب همین رفاقت، بیش از سایر معلم‌های 12سال تحصیلش در خاطر دارد و ماجرا را اینگونه شرح می‌دهد:

«معلم اول دبستانم خانم مهدی‌پور را خوب به یاد دارم چون من قبل از رفتن به مدرسه، خواندن و نوشتن را از خواهر و برادرهای بزرگ‌ترم آموخته بودم. اولین‌روزی که به مدرسه رفتم، ایشان گچی برداشتند و روی تخته‌سیاه نوشتند «باران»... بعد هم با لبخندی گفتند هیچ‌کدام از شما نمی‌توانید چیزی که نوشتم را بخوانید و من سر این کلاس هستم تا به شما یاد بدهم که آن را بخوانید. من که توانسته بودم این کلمه را بخوانم، زود و بدون اجازه گفتم: «باران». برایش جالب بود که توانستم این کلمه را بخوانم. از همان روز رابطه‌ای دوستانه بین من و معلمم شکل گرفت.» «پاکدل» که در مدرسه شهیدکشوری شهر اصفهان شاگرد خانم مهدی‌پور بوده، وقتی از او می‌پرسیم تا حالا برای اذیت‌کردن معلمی نقشه کشیده است، می‌گوید: «در دوران تحصیل درسم خوب بود و تقریبا سعی می‌کردم منضبط باشم و هیچ‌وقت معلم‌هایم را اذیت نکردم.» و سپس در پاسخ به این سوال که اگر روزی بخواهد نقش معلمی را بازی کند، کدام‌یک از ویژگی‌های یک معلم برای او شاخص و مورد توجه است، توضیح می‌دهد: «از قدیم گفته‌اند که معلمی شغل انبیاست و صبر و حوصله معلم‌ها اصولا زبانزد است و اگر قرار باشد یک روز نقش یک معلم را بازی کنم سعی می‌کنم این صبر و حوصله را ویژه‌تر نمایان کنم.»


بنیامین بهادری: مژدگانی برای پیداکردن معلم کلاس سوم
«بنیامین بهادری» خواننده و آهنگساز هم وعده مژدگانی می‌دهد. مژدگانی برای کسی که بتواند معلم سوم دبستانش را پیدا کند. او مشتاقانه خاطراتش از این معلم را مرور می‌کند:

«بهترین معلمی که در زندگی‌ام داشتم و به جز درس، از او زندگی‌کردن یاد گرفتم خانمی بودند به نام خانم «رادف» معلم کلاس سوم ابتدایی‌ام که بیش از 10سال است که دنبالش می‌گردم.» او دلیل این‌همه شیفتگی‌اش به خانم «رادف» را چنین توصیف می‌کند: «زمانی که سوم ابتدایی بودم، سال‌های نخست انقلاب بود و به گمانم سال58. در آن سال‌ها (الان اوضاع بسیار پیشرفت کرده) این معلم من فهمیده بود که من هایپراکتیو یا بیش‌فعالم و دستورالعملی برای درس‌خواندن من تهیه کرد که به‌نظرم در آن سال‌ها منحصربه‌فرد بود و این سبب شیفتگی من نسبت به او شد. بیش از 10سال است که دنبال او هستم و نمی‌دانم کجا زندگی می‌کنند تا به دنبالشان بروم. او تنها کسی است که در بین معلم‌های کل دوران تحصیلم، هرگز نامش را هم فراموش نکردم و حتی همیشه دلتنگش می‌شوم. آرزویم این است یک روزی پیدایش کنم. همیشه برایش آرزوی سلامتی دارم.» «بنیامین» حتی برای پیداکردن معلمش می‌خواسته دست به دامن روزنامه‌ها شود: «یک روزی حتی به سرم زد که در ستونی که روزنامه ایران دارد و افراد مختلف، برای گمشده‌هایشان می‌نویسند تا پیدایشان کنند، بنویسم. حالا هم امیدوارم اگر کسی این حرف‌ها را می‌خواند و خانمی به نام «رادف» می‌شناسد که در دهه50 معلم دبستان بوده، از طریق همین روزنامه، او را به من معرفی کند، چراکه برای خانم معلمم حرف‌های زیادی دارم.» او به شگردهای معلمش برای درس‌خوان‌شدن «بنیامین» هم اشاره می‌کند: «امروز می‌فهمم که خانم معلم، چطور با مادرم نقشه کشیده بودند تا مرا درس‌خوان کنند. خوب خاطرم هست روزهایی که من خیلی شیطان بودم معلم مرا می‌فرستاد که بروم خانه و به مادرم بگویم که به مدرسه بیاید و به من می‌گفت برای این رفت‌وآمد فقط پنج‌دقیقه وقت داری. آنقدر زمان کم بود که من باید همه مسیر را می‌دویدم، برای همین وقتی به مدرسه برمی‌گشتم دیگر آنقدر خسته می‌شدم که آرام می‌گرفتم و به درس‌ها گوش می‌دادم. با اینکه او یک‌سال معلمم بود، اما همان زمان نفهمیدم که چه لطفی در حق من دارد و امروز متوجه شده‌ام که برای کنترل من و اینکه بنشینم و درس بخوانم، می‌خواسته با دواندن و صرف انرژی، تمرکزم را بالا ببرد و انرژی‌ام را تخلیه کند که دیگر من جانی برای شیطنت نداشته باشم و به درس گوش کنم. حتی تکنیکی که از او یاد گرفتم برای به‌خاطرسپردن جدول‌ضرب، باعث شد شیفته ریاضی شوم و ریاضیات، نقشی اساسی در پیشرفت‌های من داشته باشد.»


فلامک جنیدی: زیرآب‌زنی معلم مثلثات
«فلامک جنیدی» که این‌روزها علاوه بر بازیگری، گریزی هم به نویسندگی می‌زند، معلم کلاس اولش را بیش از سایر معلم‌هایش در حافظه دارد:

«خانم عادلی در مدرسه شباهنگ معلم پیری بود که چند سال قبل از من، معلم خواهر بزرگ‌ترم بود و ما هر سال منتظر بودیم که او دیگر بازنشسته شود اما بازنشسته نمی‌شد و حتی معلم خواهر کوچک‌ترم هم شد. خانم عادلی با اینکه خیلی بداخلاق بود اما خیلی خوب در خاطرم ماند. اما جز او، معلم دیگری هم داشتم به نام خانم زرنگار که در سال دوم و سوم دبیرستان معلم درس زیست‌شناسی‌ام بود و با اینکه درسم هم خوب نبود اما باز هم دوستش داشتم. جالب است که هرگز دوست داشتنم باعث نشد تجدیدنظر کنم و درس‌خوان شوم.» «جنیدی» دانش‌آموز سر به راهی نبوده و یک‌بار زیرآب‌زنی معلم مثلثات و هندسه را رهبری کرده: «بزرگ‌ترین شیطنتی که در دوران تحصیلم داشتم مربوط می‌شود به ماجرای معلم هندسه و مثلثاتم، خانم «برادران». ثلث دوم امتحانات بود و ما هیچ کداممان درس نخوانده بودیم. روز امتحان به مراقبان و مدیر گفتیم که معلم به ما خیلی بد درس داده برای همین ما اعتصاب می‌کنیم و امتحان نمی‌دهیم و همه به حیاط مدرسه رفتیم. مدرسه هم تنبیه دلچسبی برایمان در نظر گرفت. به ما گفتند یک هفته بیایید مدرسه اما کلاسی برایتان تشکیل نمی‌شود، ما بچه‌های درس‌نخوان هم بسیار لذت بردیم از اینکه یک‌هفته دور هم بودیم بدون آنکه درس بخوانیم. با اینکه امروز خیلی پشیمانم اما واقعا آن روزها به ما خوش گذشت.» «جنیدی» در پایان هم ستایش می‌کند معلمانی را که با هریک از شاگردهای‌شان رابطه خاص دارند و با همه دانش‌آموزان شبیه به هم رفتار نمی‌کنند و سعی می‌کنند تا به تک‌تک آنها نزدیک شوند.(عسل عباسیان/شرق)

*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

دو قلاده روباه، مدرسه دخترانه را غرق وحشت کردند

جام جم سرا:
سعید مهدی جوشقانی رئیس ایستگاه ۸۳ در این باره گفت: ورود غیر منتظره ۲ روباه به مدرسه دخترانه در خیابان شهید رجایی، ترس و وحشت دانش آموزان را در پی داشت که با تماس مسئولین دبیرستان دخترانه مطهره شاهد، با سامانه ۱۲۵ مبنی بر مشاهده ۲ روباه در حیاط مدرسه ستاد فرماندهی آتش نشانی تهران، آتش نشانان ایستگاه ۸۳ و گروه امداد و نجات را ساعت ۷:۵۴ صبح امروز به خیابان شهید رجائی، بعد از میدان بهشت اعزام کرد.
وی افزود: ترس و فریادهای دانش آموزان سبب سردرگمی این دو قلاده روباه و جست و خیز آن‌ها به اطراف حیاط مدرسه شده بود اما آتش نشانان با استفاده از تجهیزات مخصوص و هدایت روباه‌ها به یک گوشه از حیاط مدرسه توانستند آن‌ها را صید و به قفس مخصوص انتقال دهند تا پس از هماهنگی با مسئولین پارک پردیسان به محیط زیست طبیعی بازگردانده شوند(مهر)


ادامه مطلب ...

بخشش دیه به شرط مدرسه سازی

جام جم سرا: وی که به همراه خواهرش صدیقه تنها بازماندگان خانواده 8 نفری هستند، به خاطر این اقدام خیرخواهانه، سه‌شنبه شب در آیین جشن جوان که به مناسب ولادت حضرت علی اکبر (ع) با حضور معاون استاندار مازندران در قائمشهر برگزار شد ، مورد تجلیل قرار گرفتند.
به نقل از ایرنا، 6 تن از اعضای خانواده این دو بانوی جوان سال 1388 هنگام بازگشت از سفر تهران در منطقه دماوند بر اثر تصادف با یک دستگاه کامیون جان باختند.
فاطمه بریجانی در حاشیه جشن روز جوان گفت: در آن تصادف مرگبار، پدر، مادر، سه خواهر و تنها برادرم را از دست دادم. با توجه به این که پدر، سه خواهر و برادرم همگی تحصیلکرده دانشگاهی بودند و علم اندوزی و تحصیل در خانواده ام همیشه مورد نظر و توجه بود به همین خاطر دیه تمامی آنان را برای ساخت مدرسه به آموزش و پرورش بخشیدم.
بریجانی افزود: با اهدای این مبلغ نیمی از هزینه ساخت یک مدرسه شش کلاسه در زمینی به وسعت 570 متر در منطقه کوچکسرای قائمشهر تامین شده و هم اکنون به نام برادرم مهندس میثم بریمانی در حال ساخت است.

مسئولان شهرستان قائمشهر از اقدام این دو بانوی جوان و خیر شهرستان با اهدای لوح ، قدردانی کردند. شهرستان قائمشهر 42 خیر مدرسه ساز دارد که میانگین سن آنان حدود 48 سال است.

Share


ادامه مطلب ...

مدیر مدرسه از چوبه دار نجات یافت

جام جم سرا: پدر مردی 37‌ساله هجدهم آذر‌سال 87 با مراجعه به پلیس آگاهی از مفقود شدن فرزندش به نام جواد خبر داد و گفت: «چند روز است که پسرم مفقود شده اما با این تصور که خودمان می‌توانیم او را پیدا کنیم شکایت نکردیم اما الان که ناامید شده‌ایم موضوع را به پلیس اطلاع دادیم.»

به نقل از فرارو، با طرح شکایت توسط پدر جواد تحقیقات شروع شد و ماموران پی بردند موتوسیکلت او در اتوبان صدر پیدا شده است. در ادامه تحقیقات شماره موبایل جواد مورد ردیابی قرار گرفت و 43 روز پس از مفقود شدن وی مشخص شد او آخرین بار با یک مدرسه تماس گرفته است. به این ترتیب تحقیقات از مدرسه آغاز و مشخص شد مدیر مدرسه نیمه شب روز حادثه با سرایدار مدرسه تماس داشته است. در ادامه تحقیقات، تماس مدیر با سرایدار مدرسه در ساعتی غیرمعمول شک ماموران را دوچندان کرد. به این ترتیب حسن - سرایدار مدرسه - مورد بازجویی قرار گرفت و گفت مدیر مدرسه که فرشید نام دارد در روز مورد نظر زودتر از موعد مقرر به مدرسه رفته بود.

فرشید در بازجویی‌های اولیه هر گونه ارتباط با مفقود شدن جواد را انکار کرد و گفت: «جواد حدود دو‌سالی بود که امور مالی مدرسه ما را انجام می‌داد. من هم به او مبلغی پول داده بودم؛ البته پول برای برادر بیمارم است که با دریافت سود آن از جواد، هزینه زندگی و درمانش را تامین می‌کرد. با مفقود شدن جواد برادرم هم در تامین هزینه‌هایش ناتوان شده است.»

ماموران در ادامه سرنخ‌هایی به دست آوردند و مدیر و سرایدار مدرسه را با این احتمال که جنایتی رخ داده است بازداشت کردند و تحقیق از آنها را به‌طور تخصصی در دستور کار قرار دادند.

حسن و فرشید هرگونه ارتباط و اطلاع از سرنوشت جواد را منکر شدند اما سرانجام سرایدار مدرسه لب به اعتراف گشود و گفت: «من از ماجرای قتل خبر نداشتم و فقط زمانی که فرشید از من کمک خواست تا جسد را جابه‌جا کند به او کمک کردم.»
مدیر مدرسه بعد از اعتراف سرایدار، از راز قتل پرده برداشت و گفت: «برادرم واقعا به سودی که جواد به او می‌داد نیازمند بود و علاوه بر این من هم مبلغی از وی طلبکار بودم اما هرچه به او می‌گفتم پول را پرداخت نمی‌کرد به همین دلیل سه هفته قبل از اینکه او را بکشم سلاحی تهیه کردم و در روز قتل هم خودش باعث این اتفاق شد. او وقتی به مدرسه آمد به من فحاشی کرد و گفت اصلا پولت را نمی‌دهم و سعی در ایجاد درگیری داشت. من هم عصبانی شدم، سلاح را روی شقیقه‌اش گذاشتم و شلیک کردم.»

فرشید خودش را تنها عامل این قتل معرفی کرد و گفت: جسد را در صندوق عقب خودرو سرایدار گذاشتند، به بیابان‌های اطراف قزوین بردند و دفن کردند. سرایدار مدرسه نیز اعتراف کرد: «لباس‌های مقتول را به محل دیگری بردم و پس از ریختن اسید آتش زدم و موتور جواد را نیز در بزرگراه صدر رها کردم.»

پرونده بعد از اعتراف متهمان با صدور کیفرخواست به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. اولیای‌دم مقتول در دادگاه اعلام کردند خواستار قصاص متهم هستند به این ترتیب حکم مرگ فرشید صادر شد. این رای در شعبه 15 دیوانعالی کشور مورد بررسی مجدد قرار گرفت و تایید شد. پس از آن همه چیز برای اجرای حکم مدیر مدرسه مهیا بود تا اینکه اولیای‌دم مقتول اعلام کردند حاضر به گذشت هستند به این ترتیب مذاکرات ادامه پیدا کرد و متهم بعد از پرداخت پول توانست رضایت قطعی آنها را جلب کند.
بنابر این گزارش آخرین برگه رضایت صبح دیروز به پرونده اضافه شد.

Share


ادامه مطلب ...

سومین کودک: ناظم مدرسه به من هم تعرض کرده

جام جم سرا: نماینده وزارت آموزش‌وپرورش با طرح این شکایت‌ درخواست کرد متهم به دلیل آزار دانش‌آموزان و برهم‌زدن امنیت مدرسه نیز مجازات شود. متهم که ناظم دبستانی پسرانه در غرب تهران بود، دو ماه قبل به اتهام تعرض به دو کودک بازداشت شد.

مطابق گزارش پرونده مدیر و معلم پرورشی این مدرسه توسط یک دانش‌آموز در جریان این ماجرا قرار گرفتند. دانش‌آموزی که موضوع را اطلاع داد به معلم پرورشی خود گفت: ناظم مدرسه در نماز‌خانه بچه‌ای را اذیت کرده و او در حال گریه‌کردن است. وقتی معلم پرورشی به محل رفت کودک را در حالی‌که لباس‌هایش به هم ریخته ‌بود، دید و بلافاصله موضوع را به پلیس و مدیر مدرسه اطلاع داد و به این ترتیب ناظم جوان بازداشت شد. هرچند در ابتدا او هیچ اتهامی را قبول نمی‌کرد اما به‌جز کودکی که وی را مورد آزار قرار داده ‌بود دانش‌آموز دیگری نیز موضوع مشابهی را تعریف کرد و مدعی‌ شد ناظم از او خواسته‌ بود در این‌باره به کسی چیزی نگوید.

این پرونده به دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده شد و قاضی محمدی کشکولی، رییس شعبه 79 دادگاه کیفری ‌استان تهران مسوول رسیدگی به این پرونده ‌شد. با توجه به اینکه در ابتدا یک شکایت در پرونده‌ بود ناظم مدرسه به‌دلیل عدم تودیع وثیقه ‌ بازداشت شد اما بعد از طرح شکایت دوم قرار صادره تشدید شد و ناظم مدرسه با قرار بازداشت در زندان ماند. وی چندین جلسه مورد بازجویی قرار گرفت. هنوز بازجویی‌ها تمام نشده بود که والدین سومین کودک نیز شکایت خود را اعلام کردند. آنها نیز مدعی‌ شدند فرزندشان چند ماه قبل از این حادثه مورد تعرض ناظم مدرسه قرار گرفته است اما تا قبل از مشخص‌شدن این موضوع به‌دلیل اینکه از ناظم می‌ترسید، سکوت کرده‌ بود. این شکایت نیز به شعبه 79 دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده ‌شد و ناظم جوان مدرسه در این خصوص نیز مورد پرسش قرار گرفت، با این حال او هیچ‌کدام از اتهامات را قبول نکرده‌ است. این در حالی است که پزشکی قانونی در مورد دو کودک اعلام کرده ‌ هرچند آثار آزار جنسی روی بدن کودکان وجود دارد اما اثری از تجاوز به دست نیامده‌ است؛ البته در مورد یکی از کودکان از آنجایی که مدت زمان زیادی از این موضوع گذشته امکان اظهارنظر وجود ندارد.

اکنون کودک سوم نیز به پزشکی‌قانونی معرفی شده ‌است و هنوز پزشکان در این خصوص اظهارنظر نکرده‌اند. این در حالی است که قاضی کشکوکی و چهار مستشار شعبه 79 در جلساتی جداگانه از معلم پرورشی و مدیر مدرسه که موضوع را به پلیس گزارش دادند، تحقیق کردند و آنها نیز اطلاعات خود را ارایه دادند.

در حال حاضر با توجه به شکایت آموزش‌وپرورش از این ناظم جمع شاکیان وی به چهارنفر رسیده‌ است و حالا پزشکی‌قانونی از سوی شعبه 79دادگاه کیفری استان تهران موظف شده در مورد هر سه ‌کودک و آثاری که از محل وقوع جرم جمع‌آوری شده تحقیق و نظر نهایی خود را اعلام کند. متهم پس از اعلام نظر پزشکی‌قانونی و اتمام تحقیقات پای میز محاکمه خواهد رفت.(شرق)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

گذشت از قصاص به شرط مدرسه سازی

جام جم سرا: ماموران آتش‌نشانی رودهن 11سال قبل در جریان آتش‌سوزی در مغازه خیاطی قرار گرفتند آنها بعد از مهار آتش دو مجروح این حادثه را به بیمارستان منتقل کردند و هر دو به‌دلیل شدت سوختگی در اتاق ایزوله بستری شدند. وقتی ماموران برای تحقیق درباره علت این آتش‌سوزی از دو مجروح تحقیق کردند کارگر مغازه که جوانی به نام جمشید بود، گفت: «سیاوش و فرهاد دو شریکی بودند که من برایشان کار می‌کردم مدتی بود آنها با هم اختلاف داشتند چون کارگر بودم و موضوع ربطی به من نداشت دخالتی نمی‌کردم تا اینکه روز حادثه سیاوش به مغازه آمد و از من خواست کلید‌ها را به او بدهم، گفتم اختلاف شما به من ربطی ندارد، کلید را از فرهاد تحویل گرفته‌ام و فقط به او پس می‌دهم. خیلی عصبانی شد. گالن بنزین دستش بود آن را روی من ریخت و بعد مرا آتشم‌ زد البته خودش هم آتش گرفت چون نزدیک در بود شیشه را شکست و بیرون رفت و بعد ماموران من را نجات دادند.»
چند روز بعد از این حادثه در حالی‌که امیدی به بهبود جمشید نبود او در بیمارستان درگذشت و پرونده با اتهام قتل علیه سیاوش به دادسرای جنایی تهران فرستاده ‌شد. پلیس با دستور بازپرس تحقیقات خود را شروع کرد. یکی از مغازه‌داران نزدیک محل حادثه گفت: «وقتی با جمشید روبه‌رو شدم به او گفتم چه اتفاقی افتاده گفت سیاوش او را آتش زده‌ است من از جزییات درگیری آنها خبر ندارم اما جمشید دو بار تاکید کرد سیاوش او را آتش زده‌ است.»
سیاوش این اتهام را رد کرد و گفت: «آتش‌سوزی اتفاقی بود من و شریکم اختلافی با هم نداشتیم آن روز با گالن بنزین وارد مغازه‌ شدم جمشید به من گفت لکه‌ای روی لباسش است و خواست بنزین را بدهم تا لکه را پاک کند همین که خواستم گالن را به او بدهم گالن به زمین افتاد و بعد هم سیم‌ها جرقه زدند و مغازه آتش گرفت.» کارشناسان آتش‌نشانی برخلاف ادعای متهم اعلام کردند آتش‌سوزی عمدی بوده و فردی مغازه را به آتش کشیده ‌است.

با توجه به مدارک به‌دست‌آمده کیفرخواست علیه متهم صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری‌استان تهران رفت. سیاوش که همچنان مدعی‌ بود آتش‌سوزی ناخواسته بود در جلسه محاکمه وقتی در برابر این پرسش قضات قرار گرفت که چرا جمشید پیش از مرگ او را متهم کرده بود، سکوت کرد. سپس یکی از شاهدان در جایگاه قرار گرفت او یکبار دیگر گفته‌هایش در دادسرا را تایید کرد و ادامه‌ داد: «جمشید خودش به من گفت سیاوش او را آتش زده با انگشت او را نشان داد ضمن اینکه وقتی اورژانس داشت سیاوش را منتقل می‌کرد او گفت راحت شدم.» قضات برای صدور حکم در این پرونده از نظریه پزشکی‌قانونی خواستند سلامت روانی سیاوش را بررسی کند. متخصصان نیز اعلام کردند متهم زمان ارتکاب جرم سالم بود اما در زندان به بیماری افسردگی مبتلا شده ‌است. در نهایت متهم با درخواست اولیای‌دم به قصاص محکوم شد. چندی قبل در حالی‌که 11سال از قتل می‌گذشت و متهم نتوانسته بود رضایت اولیای‌دم مقتول را جلب کند وی پای چوبه‌دار رفت. متهم در آخرین لحظات وصیتنامه‌اش را هم نوشت و آماده اجرای مجازات بود که اولیای‌دم اعلام کردند در صورتی‌که متهم قبول کند مدرسه‌ای در روستای کلاهک رودهن بسازد گذشت خواهند کرد. متهم این شرط را قبول کرد و از قصاص رهایی یافت. سیاوش به زودی برای محاکمه به‌ لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه می‌رود.(شرق)


ادامه مطلب ...

معلم یک مدرسه دیگر متهم شد: آزار جنسی دانش‌آموزان

جام جم سرا: خانواده پسر بچه‌ای دو روز پیش متوجه آثار زخم روی بدن فرزندشان شدند وقتی این کودک مورد سوال قرار گرفت به مادرش گفت معلم ورزش که مربی فوتبال او نیز هست کتکش زده و آزارش داده‌ است. مادر این دانش‌آموز در شکایت خود گفت: «پسرم از جمله دانش‌آموزانی بود که معلم ورزش، او را برای تیم فوتبال انتخاب کرد و با آنها کار می‌کرد تا در تیم مدرسه با مدارس دیگر رقابت کنند. پسرم به همراه 20دانش‌آموز دیگر به اردوهای مختلف می‌رفت و چون فردی که آنها را می‌برد هم مربی فوتبال بود و از فدراسیون کارت داشت و هم معلم ورزش مدرسه‌شان بود اعتماد کردیم و بچه‌ام را به دست او سپردیم اما روز حادثه وقتی به خانه آمد دیدم بدنش خونی است اول نمی‌خواست حرفی بزند وقتی خیلی پیگیر شدم گفت چون در بازی فوتبال با تیم رقیب باخته‌اند مربی‌شان آنها را کتک زده ‌است. وقتی موضوع را با خانواده‌های دیگر در میان گذاشتم متوجه شدم فقط پسر من نبوده بلکه 13کودک دیگر نیز مورد آزار و اذیت این معلم قرار گرفته‌اند.»


بعد از اینکه 14خانواده از این معلم شکایت کردند، تحقیقات در این خصوص آغاز شد. بازپرس رسیدگی‌کننده به پرونده متوجه شد این پرونده فقط به ضرب‌و‌جرح کودکان دانش‌آموز محدود نمی‌شود بلکه معلم ورزش بچه‌ها را مورد آزار جنسی نیز قرار داده ‌است و برخی از آنها را وادار می‌کرد تا عریان در برابر او بایستند و از آنها عکس تهیه می‌کرد. با توجه به مطرح‌شدن این ادعا توسط بچه‌ها تحقیقات تخصصی‌تری آغاز شد. همه بچه‌ها در بازجویی‌ها عنوان کردند نه تنها مورد آزار جسمی مربی خود قرار می‌گرفتند بلکه او از آنها سوء‌استفاده می‌کرد. یکی از دانش‌آموزان گفت: «وقتی معلم‌مان به من گفت می‌توانم در فهرست او باشم و من را به تیم دعوت می‌کند خیلی خوشحال شدم میان بچه‌های مدرسه برای اینکه در تیم باشند و بازی کنند رقابت شدیدی بود. او به ما گفت فوتبال را حرفه‌ای به ما یاد می‌دهد و حتی می‌تواند چند سال دیگر ما را وارد تیم‌های بزرگ هم بکند. من هم فکر می‌کردم واقعا راهم را پیدا کرده‌ام و آرزویی که داشتم برآورده شده‌ است. او 20نفر را از میان بچه‌ها انتخاب کرد. در سالنی که کار می‌کرد ثبت‌نام کردیم و تمرین‌های حرفه‌ای انجام می‌شد. او حتی ما را به اردو هم برد در شهرستان‌ها با مدارس دیگر مسابقه دادیم. در این مدت کارهایی هم می‌کرد اما می‌ترسیدیم در مورد آن با خانواده‌هایمان صحبت کنیم. او بدرفتار بود و ما را با سنگ و چوب می‌زد و بدنمان کبود می‌شد اگر به حرفش گوش نمی‌کردیم در اتاق زندانی‌مان می‌کرد و غذا نمی‌داد. به‌خاطر فوتبال که علاقه ما بود چیزی به خانواده‌هایمان نمی‌گفتیم تا اینکه آخرین ‌بار متوجه شدیم به چهار نفر از بچه‌های تیم تجاوز کرده‌ است. من و یکی از دوستانم وقتی این موضوع را فهمیدیم از ترس همه چیز را به خانواده‌هایمان گفتیم. البته ما اول کتک‌خوردن به دست مربی را گفتیم و بعد موضوع تجاوز به بچه‌های دیگر را مطرح کردیم.»

پرونده با توجه به نوع شکایت به شعبه 77 دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده و پس از بازداشت متهم تلفن همراه وی توقیف شد و قضات دستور دادند هر 14کودک برای بررسی به پزشکی‌قانونی فرستاده‌ شوند. تجاوز جنسی در مورد هیچ‌کدام از این 14نفر مورد تایید قرار نگرفت اما چهارکودکی که دانش‌آموزان مدعی‌ هستند توسط مربی مورد آزار قرار گرفته‌اند حاضر به طرح شکایت نشده و حتی برای بازجویی‌ هم به دادگاه نرفته‌اند. در همین حال با بررسی‌ تلفن همراه متهم فیلم‌های مستهجن در تلفن او پیدا شد به همین دلیل قضات دستور دادند رایانه شخصی و سی‌دی‌های موجود در خانه مرد جوان نیز مورد بازبینی قرار بگیرد تا فیلم‌ها و عکس‌هایی که از بچه‌ها تهیه می‌کرد، پیدا شود.

هرچند معلم ورزش اتهاماتی را که دانش‌آموزان وارد می‌کنند رد کرده ‌است اما اعتراف کرده بچه‌ها را کتک می‌زده تا به حرف‌هایش گوش دهند. دانش‌آموزان شاکی که متولد سالهای 80 تا 84 هستند روز گذشته به شعبه 77 دادگاه کیفری‌ رفتند و توضیحاتی را ارایه دادند.

بنابر این گزارش تحقیقات در این خصوص ادامه دارد و معلم ورزش در بازداشت به سر می‌برد.(شرق)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

فراخوان معلم کوچکترین مدرسه دنیا

جام جم سرا: «در اداره کل آموزش و پرورش استان بوشهر کسی من را به عنوان مشاور مدیرکل صدا نمی‌زند. همه می‌گویند معلم کالو!» این، بخشی از جدیدترین یادداشت «عبدالمحمد شعرانی» در صفحه شخصی‌اش است. سرباز معلم کوچکترین مدرسه دنیا.

مدرسه کوچکی که از لابلای نوشته های وبلاگ معلم فداکارش قد کشید و جهانی شد.شعرانی با این وبلاگ خبرنگاران، مدیران و مسئولان زیادی را تا روستای « جمال آباد کالو» کشاند و توانست با به شهرت رساندن این مدرسه هم جاده روستا را آسفالت کند و هم نگاه مسئولین را به این روستا جلب کند تا روستا به نعمت آب، برق و تلفن مجهز شود.حالا با گذشت 8 سال هنوز همه او را با نام «معلم کالو» می شناسند.

شعرانی در سال 2008هم با همین وبلاگ، عنوان دومین وبلاگ نویس برتر دنیا را به خود اختصاص داد. بعد از آن، کتاب خاطراتش را با نام «قصه کوچک ترین مدرسه دنیا» منتشر کرد که بعد از مدت کوتاهی به چاپ چهارم رسید. نمایشگاه عکسی که شعرانی در ایام عید در مدرسه کوچک این روستا برگزار می کند همه ساله پای عده زیادی از گردشگران داخلی و حتی خارجی را به این روستا باز کرد.

سرباز معلم مدرسه روستای کوچک کالو، با این عکس‌ها جهانی شد

حالا چند وقتی می‌شود که آقا معلم کالو، به عنوان مشاور مدیرکل آموزش و پرورش استان بوشهر، به فعالیتش ادامه می‌دهد. قلب شعرانی اما به اندازه همان سرباز معلم ناشناس مدرسه کوچک روستایی، برای بچه‌های استانش می‌تپد.

معلم کالو در تازه ترین نوشته صفحه شخصی‌اش از مردم خواسته که برای 77 مدرسه زیر 10 نفر استان بوشهر کتاب هدیه بفرستند. قرار است این کتابها اول مهر به دانش آموزان بوشهری هدیه داده شود: «اول مهر نزدیک است. لیست مدارس زیر ده نفر دانش آموز استان بوشهر را تهیه کرده‌ام. ۷۷ مدرسه زیر ده نفر دانش آموز داریم. با چند شرکت خصوصی که مدیرانی فرهیخته و دل در گرو آبادانی مهین دارند صحبت کرده‌ام. همه این مدیران و مدیرکل آموزش و پرورش استان بوشهر هم که فردی خوش فکر و حامی برنامه هایم است دارند کمک می‌کنند.»

شعرانی در ابتدای این مطلب می نویسد: «در اداره کل آموزش و پرورش استان بوشهر کسی من را به عنوان مشاور مدیرکل صدا نمی‌زند. همه می‌گویند معلم کالو! برایم بسیار خوشحال کننده است این کلمه و البته یادآوری اینکه من برای رسالتی که لبخند را به مدارس کوچک استانم هدیه می‌دهد به اینجا آمده‌ام... ا»

اگر شما هم دل‌تان می‌خواهد در این حرکت «آقا معلم کالو» شرکت کنید و کتاب اهدا کنید، شعرانی راهش را برایتان نوشته‌است: «کتاب ها را با این آدرس بفرستید: بوشهر - اداره کل آموزش و پرورش استان بوشهر؛ برسد به دست عبدالمحمد شعرانی معلم کالو!»(مجله مهر)


ادامه مطلب ...

جزئیات بازرسی از ۵۰ هزار مدرسه در فصل ثبت‌نام

جام جم سرا: سید رحیم میرشاهولد درخصوص نظارت و بازرسی برمدارس در فصل ثبت نام اظهار داشت: از تاریخ 10 اردیبهشت تا 26 مرداد 93،‌مجموعا 50 هزار و 174 مدرسه کشور مورد نظارت قرار گرفتند که از این تعداد 45 هزار و 608 مدرسه دولتی و 4 هزار و 566 مدرسه غیردولتی بودند.

تخلف در 2 هزار و 946 مدرسه دولتی و 4 هزار و 556 مدرسه غیردولتی

وی افزود: 50 درصد از مدارس کشور مورد بازرسی قرار گرفتند و از تعداد 45 هزار و 608 مدرسه دولتی، 2 هزار و 946 مدرسه در زمینه ثبت‌نام مرتکب تخلف شدند و از 4 هزار و 566 مدرسه غیردولتی، 481 مدرسه تخلف کرده بودند.

تخلف در 3 هزار و 445 مدرسه دولتی از مجموع 50 هزار مدرسه بازرسی شده

مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش ادامه داد:‌ در بازرسی‌های صورت گرفته از 50 هزار مدرسه 3 هزار و 445 مدرسه مرتکب تخلف شدند.

بیشترین تخلفات در مدارس

میرشاهولد درخصوص تخلفات صورت گرفته عنوان کرد:‌عدم اطلاع رسانی به اولیاء و عدم نصب الگوی شهریه با 470 مورد، برخورد نامناسب با اولیاء 281 مورد، نارضایتی اولیاء 385 مورد، عدم حضور مدیر مدرسه هنگام ثبت نام با 632 مورد، دریافت کمک‌های مردمی هنگام ثبت‌نام با 932 مورد، دریافت وجه بابت فوق برنامه 310 مورد، اجبار برای حضور در مدرسه هنگام ثبت‌نام میان پایه‌ها 83 مورد، عدم همکاری با فرهنگیان و زوج‌های شاغل 133 مورد،‌اعمال شرط معدل و برگزاری آزمون 90 مورد، عدم اطلاع از مقررات ثبت نام 226 مورد،‌عدم ثبت نام و ثبت اطلاعات در سیستم سناد 213 مورد، عدم رعایت محدوده ثبت نام 376 مورد و سایر موارد 254 مورد از جمله تخلفات صورت گرفته توسط مدارس در فصل ثبت نام بود.

دریافت کمک‌های مردمی با 932 مورد بیشترین تخلف مدارس

وی با اشاره به اینکه در میان تخلفات صورت گرفته توسط مدارس دریافت کمک‌های مردمی هنگام ثبت نام با 932 مورد بیشترین میزان تخلفات مدارس بود، درخصوص اقدامات صورت گرفته برای برخورد با این تخلفات گفت:‌ ارشاد و راهنمایی 3307 مورد، تذکر شفاهی 2062 مورد، تذکر کتبی بدون درج در پرونده 435 مورد، تذکر کتبی با درج در پرونده 30 مورد، استرداد وجوه اخذ شده از اولیاء 273 مورد، ارسال پرونده به هیئت تخلفات اداری 78 مورد، لغو ابلاغ مدیر مدرسه 10 مورد، ارسال پرونده مدارس غیردولتی به شورای نظارت استان 35 مورد، پاسخگویی به شکایات 1466 مورد و سایر موارد 287 مورد از جمله اقدامات صورت گرفته برای برخورد با تخلفات بود.

مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: امسال نظارت بر مدارس به شکل کاملا جدی انجام شد. بخش زیادی از مدارس روستایی هستند و در نقاط دور دست قرار دارند که ثبت نام در آنها مشکلی ندارد اما 50 هزار مدرسه‌ای که مورد ارزیابی قرار گرفته عمدتا در نقاط شهری بودند.

چرا آراء صادر شده درخصوص تخلفات مدارس بازدارنده نیست؟

وی در پاسخ به این پرسش که آراء صادر شده از سوی هئیت‌های رسیدگی به تخلفات اداری بازدارنده نیست، گفت: هیئت‌‌های رسیدگی به تخلفات اداری قوانینی دارند و طبق قوانین خود احکام را صادر می‌کنند . وقتی تیم‌های ارزیابی مدارس را بررسی می‌کنند و پرونده تخلفات به هیئت‌های رسیدگی ارجاع می‌شود ممکن است مدرسه اسنادی را ارائه و از خود دفاع کند و این دفاعیات احکام صادره را سبک تر می‌کند و در برخی مواقع نیز ممکن است احکام صادره بازدارنده نباشد.

میرشاهولد بیان کرد: ‌به دوستانمان در ادارات ارزیابی می‌گویم سعی کنند هر تخلفی را با مستندات بررسی کنند تا هیئت‌های رسیدگی به تخلفات هنگام بررسی مستندات ما و مدرسه را در کنار هم قرار دهند و رای خود را صادر کنند.

وی گفت: استان‌‌های یزد، مرکزی، لرستان، گیلان، گلستان،‌کهگیلویه و بویر احمد، کرمانشاه، کرمان، قزوین، قم و شهرستان‌های تهران زیر 80 مورد تخلف داشتند و عمده تخلفات در کلان شهرها مانند تهران، اصفهان، مشهد و تبریز صورت گرفته است که به دلیل کثرت مدارس و دانش‌آموز، طبیعتا نسبت به سایر شهرها آمار تخلفات بیشتری دارند.(تسنیم)


ادامه مطلب ...

محاکمه ناظم یک مدرسه به اتهام آزار ۳ دانش‌آموز

جام جم سرا: چندی قبل مردی با مراجعه به پلیس آگاهی با طرح شکایتی گفت: چند روزی است رفتارهای پسر ۱۱ ساله‌ام تغییر کرده است. برای اطلاع از تغییر رفتارش چند بار با وی صحبت کردم تا اینکه گفت از سوی ناظم مدرسه مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. (ماجرای این شکایت را می‌توانید از قسمت مطالب مرتبط یا کلیک روی لینک آن مطلب با عنوان «سومین کودک: ناظم مدرسه به من هم تعرض کرده» در جام جم سرا بخوانید)

به نقل از مهر، پس از شکایت والدین مذکور، تیمی از ماموران تحقیقات در این زمینه را آغاز کرده و در جریان بررسی‌های خود متوجه شدند ناظم ۳۲ ساله علاوه بر این کودک چند دانش آموز دیگر را نیز مورد آزار و اذیت قرار داده است.

متهم پس از انتقال به شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران در بازجویی‌ها منکر هر گونه اتهامی شد اما با توجه به اینکه دلایلی بر علیه وی وجود داشت قاضی محمدی کشکولی رئیس دادگاه وی را با قرار بازداشت روانه زندان کرد.

وی، ناظم مدرسه‌ای در شهرک دانشگاه در غرب تهران است که اقدامات مجرمانه او باعث شد والدین دانش آموزان با تجمع در مقابل وزارت آموزش و پرورش خواستار برخورد با وی شوند. با توجه به حساسیت موضوع و جو ایجاد شده در جامعه، وزیر آموزش و پرورش نیز طی نامه‌ای به دادگاه خواستار رسیدگی به این پرونده و برخورد با تخلفات شد.

در حالی که نخستین جلسه دادگاه با حضور یک شاکی برگزار شده بود دو کودک دیگر نیز با مراجعه به شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران علیه این ناظم به اتهام آزار و اذیت شکایت کردند. بررسی شکایات نشان داد قربانیان بین ۸ تا ۱۱ سال سن داشتند.

در حال حاضر رئیس دادگاه خواستار بررسی برخی استعلامات در پرونده شده تا دومین جلسه رسیدگی به اتهامات ناظم جوان برگزار شود و با تکمیل تحقیقات قرار است فردا دومین جلسه رسیدگی به این پرونده با حضور سه تن از شکات و متهم برگزار شود. (مهر)


ادامه مطلب ...