جام جم سرا:کارشناسان و دست اندرکاران حوزه سلامت کشور متفق القول بر این عقیده اند که درآمدهای چند صد میلیونی تعداد اندک و انگشت شمار پزشکان جراح، باعث شده که مشکلات آن دسته از پزشکانی که بعضا برای تامین هزینه های زندگی خود دچار مشکل هستند، کم رنگ شود.
پزشکان عمومی بیشترین بار ارائه خدمات درمانی به مردم را به دوش میکشند، بسیاری از آنان مجبورند برای کار به مناطق محروم بروند، جاهایی که مردم نیاز بیشتری به پزشک دارند و امکانات کمتری برای زندگی وجود دارد، دولت باید امکانات و درآمد کافی برای این پزشکان فراهم کند. |
دکتر محمد حسن طریقت منفرد وزیر سابق بهداشت معتقد است که درآمد یک جراح در بخش دولتی 20 برابر و در بخش خصوصی 200 برابر یک پزشک عمومی است. در حالی که پزشکان عمومی در صف اول خدمات سلامت به مردم هستند.
البته تبعات این شکاف و فاصله درآمدی در جامعه پزشکی، تنها متوجه خود پزشکان نیست و ترکش های آن، همه جامعه را درگیر می کند. بطوریکه، نگاه مردم به پزشکان، به طور کلی تغییر می کند و باعث می شود که همه فکر کنند، پزشکان هیچ دغدغه ای در زندگی خود ندارند.
به گفته طریقت منفرد که در چند ماه حضورش در وزارت بهداشت، بر حمایت از پزشکان عمومی اصرار و تاکید فراوان داشت، مهمترین کار برای افزایش انگیزه و خودباوری پزشکان عمومی این است که در جایگاه پزشک خانواده آموزشهای لازم را برای سلامت نگری و ارائه خدمات مراقبتهای اولیه، پیشگیرانه و درمان اولیه فرابگیرند. اینکه اکنون طبیب عمومی در کشور ما در این جایگاه قرار گرفته است، ما مقصریم. نه حاکمیت مقصر است و نه اطبا، ساختار فعلی نظام سلامت این تفاوت چشمگیر را به وجود آورده است.
وزیر سابق بهداشت، اختلاف 100 برابری درآمد پزشکان متخصص و عمومی را ناشی از اقدامات مسئولان "پنتهاوس نشین" عنوان کرده است.
مطالعات سازمان بهداشت جهانی پیرامون قیمت غیر واقعی تعرفههای درمانی نشان می دهد که غیر واقعی بودن تعرفهها 6 مورد تبعات برای نظام سلامت خواهد داشت که کیفیت نامناسب خدمات، دریافتهای نامتعارف، خودداری از درمان بیماران بدحال، مراجعات مکرر بیماران، تقاضای القایی و ارجاع غلط از آن جمله است.
در گزارشی مرکز پژوهشهای مجلس در سال 88 تهیه کرده است، غیرمنطقی بودن تعرفهها ریشه بسیاری از مشکلات عنوان شده و عدم کفایت منابع بیمهها باعث شده تا بیمهها از تعرفهها به عنون وسیلهای برای تنظیم و منابع مصارف خود استفاده کنند. در این گزارش آمده وضعیت موجود باعث شده تا پرداخت از جیب مردم افزایش یابد و کیفیت ارائه خدمات در نظام سلامت کاهش یابد. این وضعیت باعث کاهش انگیزه پزشکان و ماندگاری آنها در مناطق محروم و ارجاع بیماران از بخش دولتی به خصوصی و باب شدن وجوه غیرمتعارف شده است.
کمر مردم را زیرمیزی میشکند
محمد قنادی پژوهشگر اقتصاد سلامت معتقد است که زیرمیزی در حوزه سلامت، کمر مردم را شکسته است.
وی عنوان کرد: در سال 83 تعرفهها را به سازمان نظام پزشکی دادیم و در آن سال روند پرداخت مردم زیر 60 درصد بود و در حال کاهش به سمت 30 درصد اما در همان سال یک دفعه این نرخ افزایش پیدا کرد و بیمهها توانایی پرداخت آن را نداشتند. ما این را به عنوان یک واقعیت و مبنا قرار دادیم.
طریقت منفرد وزیر سابق بهداشت با عنوان این مطلب که در دو دهه گذشته در رابطه با نامتعادل بودن تعرفهها ظلم کردهایم، گفت: در سال 2005 پزشکان آلمانی نسبت به پایین بودن حقوقشان اعتراض کردند و طبق آماری که در دست است بیشترین درآمد پزشکان دنیا به فوق تخصصان آمریکایی تعلق دارد که سالانه 267 هزار دلار درآمد دارد و پزشکان آلمانی تنها 56 هزار دلار در سال درآمد دارند که به صورت ماهانه 4 هزار دلار میشود یعنی پول 200 ساعت پزشک آلمانی را من در یک ساعت در می آورم.
پزشکان کم درآمد
آنطور که عنوان می شود، درآمدهای چند صد میلیونی و شاید میلیاردی در عرصه پزشکی کشور، تنها متعلق به تعدادی انگشت شمار از جراحان بنام و پرآوازه است که باید حساب آنها را با بقیه پزشکان کشور جدا کرد. بطوریکه علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی نیز بر این عقیده است که اکثریت پزشکان کشور که همان پزشکان عمومی باشند، درآمد خوبی ندارند.
سهم بالای پزشکان عمومی از جامعه پزشکی کشور و البته نادیده گرفتن نقش آنها در نظام سلامت، باعث شده که اکثریت پزشکان عمومی در تامین هزینه های حداقلی با مشکل مواجه شوند و ناچار، عطای پزشکی را به لقایش بخشیده و سراغ شغلی دیگری می روند. اصولا پزشکان عمومی به دلیل نداشتن توان مالی، امکان تاسیس مطب را نداشته و در نهایت با ویزیت بیماران در درمانگاههای دولتی، و درآمد چند صد هزار تومانی دارند که بعضا این رقم به یک تا میلیون هم می رسد. آمارها نشان می دهد که بالغ بر 12 هزار پزشک عمومی در کشور، یا بیکار هستند و یا اینکه در حرفه ای به جز پزشکی مشغول کار شده اند.
دکتر علیرضا مرندی رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور، بیکاری و درآمد پایین را مهمترین مشکل پزشکان عمومی دانست و گفت: باید فاصله درآمد پزشک عمومی با پزشک متخصص و همچنین فاصله حقوق پزشک متخصص با فوق متخصص کم شود، بنده خودم یک فوق تخصص هستیم اما واقعاً ضرورتی ندارد درآمد یک فوق تخصص از یک پزشک متخصص بیشتر باشد. میتواند مساوی باشد و درآمد پرشکان عمومی هم حتماً باید افزایش یابد.
وی ادامه داد: پزشکان عمومی بیشترین بار ارائه خدمات درمانی به مردم را به دوش میکشند، بسیاری از آنان مجبورند برای کار به مناطق محروم بروند، جاهایی که مردم نیاز بیشتری به پزشک دارند و امکانات کمتری برای زندگی وجود دارد، دولت باید امکانات و درآمد کافی برای این پزشکان فراهم کند.
مرندی افزود: نبود امنیت شغلی و درآمد مناسب برای پزشکان اعم از پزشکان عمومی، متخصص و فوق تخصص به خصوص در بخش دولتی باعث شده که پزشکان تمایل چندانی برای تمام وقت بودن در بخش دولتی نداشته باشند و به سمت بخش خصوص سوق داده میشوند، این مسئله باعث تضعیف بخش دولتی در ارائه خدمات مناسب بهداشتی و درمانی به مردم شده است و از طرف دیگر پرداخت از جیب مردم را برای سلامت افزایش داده است.
رتبه اول درآمد برای پزشکان ایرانی
مرکز مطالعات سیاست گذاری سلامت بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران در یک بررسی تطبیقی در بحث درآمد متخصصان پزشکی در 10 کشور جهان، به این نتیجه رسیده که متخصصان پزشک ایرانی با کسب درآمد سالیانه بیش از 418 هزار دلار، بالاتر از درآمد پزشکان کشورهای آمریکا، استرالیا، هلند، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، دانمارک، اسپانیا و آلمان در مقام نخست کسب درآمد در جهان قرار گرفته اند.(مهر)
جام جم سرا به نقل از تسنیم: گاهی برخی اطرافیان ادعا میکنند که مثلاً فلان فعالیت و یا تغذیه، از شاخصهای بهداشتی است، یا اینکه انجام بعضی اقدامات مضر است. براین اساس ۱۰ مورد رایج که اتفاقاً اشتباه است، برای آگاهی بیشتر بیان شده:
۱. خورردن تخم مرغ برای قلب شما مضر است!
خوردن یک یا دو تخم مرغ در روز خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را در افراد سالم افزایش نمیدهد بلکه مصرف بیش از حد چربی غذاهای گوناگون در بالا رفتن کلسترول موثر است. تخم مرغ همچنین حاوی امگا ۳ است که میتواند خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را نیز کاهش دهد.
۲. روزانه ۸ لیوان آب بنوشید!
نوشیدن ۸ لیوان آب در روز که به همگان توصیه میشود، از جمله اشتباهات رایج در میان مردم است. نوشیدن آب تنها هنگامی لازم است که فرد احساس تشنگی کند. ممکن است فرد مورد نظر یک ورزشکار باشد که آب زیادی از بدن او تبخیر میشود بنابراین وی به مقدار بیشتری آب نیازمند است و از طرفی دیگر ممکن است شما احساس تشنگی نکنید و بدنتان نیازی به آب نداشته باشد. ملاک تشخیص نیاز بدن به آب و مایعات در هر فرد، رنگ ادرار اوست. هرچه رنگ آن به زرد تیره میل کند مشخص میشود که بدن دچار کم آبی است و در نتیجه، به نوشیدن آب نیاز دارید و هرچه این رنگ کم رنگتر باشد و به سفیدی یا بیرنگی میل کند بدن شما به مایعات کمتری در آن زمان نیاز دارد.
۳. استفاده از دئودورانت سبب ابتلا به سرطان سینه میشود!
برخی از محققان بر این باورند که استعمال این مواد منجر به ابتلا به سرطان سینه میشود و مواد مضر و شیمیایی موجود در دئودورانتها جذب بدن خواهد شد و به صورت یک تومور نمایان میشوند در حالیکه تحقیقات اخیر نشان دهنده این هستند که هیچ گونه مدرکی دال بر این ادعا یافت نشده است.
۴. احساس سرما باعث سرماخوردگی میشود!
هیچ اهمیتی ندارد در گذشته مردم چه چیزهای در مورد ابتلا به سرما خوردگی میگفتند. سردی هوا با سرما خوردگی شما هیچ گونه ارتباطی ندارد. بلکه مهمتریتن عامل سرماخوردگی ماندن در محیطهای بسته است که ویروسها و باکتریها به راحتی میتوانند در این محیط بین افراد انتقال یابند. بنابراین احتمال سرماخوردگی در محیطهای بسته بیشتر از راه رفتن روی برف در دمای صفر درجه است.
۵. بدن شما روزانه به قرصهای مولتی ویتامین نیازمند است!
هنوز تمامی محققان در این مورد به توافقی جامع نرسیدند و بهترین منبع ویتامینی و انرژی برای بدن شما میوهها و سبزیجات و دانههای روغنی و چربیهای سالم و مفید هستند. البته در زمان بارداری مصرف اسید فولیک برای جلوگیری از نقص مولود بسیار مفید و ضروری است، چنانچه پزشک به شما مصرف آنها را تجویز کرده است شما میبایست به تجویز پزشک خود عمل کنید.
۶. خوردن صبحانه باعث کاهش وزن میشود!
جمله بالا جملهای کاملاً اشتباه است و بهتر است بگوییم خوردن صبحانه باعث میشود برخی از افراد، وزن خود را کم کنند. خوردن صبحانه ممکن است باعث شود فرد به هنگام وعده ناهار احساس سیری کند و دیگر لب به غذا نگشاید. در مطالعهای مشخص شد از بین افراد شرکت کننده در جامعه آماری، آن دسته که هنگام وعده غذایی ظهر، غذای خود را به صورت کامل میل کردند و کسانی که صبحانه نخورده بودند ۴۰۰ کالری کمتر در آن روز جذب بدنشان کرده بودند.
۷. مخاط و آب بینی سبز معنای عفونت دارد
دستمال کاغذی شما به هیچ وجه نمیتواند همانند یک آزمایشگاه پزشکی عمل کند. البته مطالعات نشان میدهند که مخاط سبز و یا زرد رنگ احتمال ابتلای باکتریایی را نشان میدهند اما این بدان معنا نیست که حتماً شما دچار عفونت شدید و نیاز به آنتی بیوتیک دارید. عفونت سینوسی ممکن است رنگ آن سفید؛ و سرماخوردگی معمولی نیز میتواند رنگ آن را به سبز متمایل کند.
۸. شکر باعث فعالیت زیاد کودکان میشود
گرچه شکر و مواد شیرین برای کودکان مضر است اما خوراکیهای شیرین باعث نمیشوند کودکان در فعالیتهای مدرسهشان دچار افت شوند و یا مشکلات تمرکزی برای کودکان ایجاد کند.
۹. استفاده از توالت فرنگی موجب بیماری شما میشود
صندلی توالتهای فرنگی معمولاً تمیز هستند ولی دستگیره و در توالت معمولاً از آلودهترین قسمتهای سرویسهای بهداشتی است که بهتر است بعد از خارج شدن از سرویس حتماً دستان خود را با ضد عفونی کننده بشویید.
۱۰. در آوردن صدای انگشتان از علل ابتلا به آرتروز است
در آوردن صدای انگشتانتان ممکن است باعث آزردگی اطرافیان شما شود ولی عدهای بر این باورند که این صدا حاصل برخورد و سایش مفاصل و یا استخوانهاست که اصلاً درست نیست. صدای ایجاد شده، در اصل صدای گاز (هوای) محبوس بین مفاصل و استخوانهاست که در این فضاها شکل میگیرند و به هنگام آزادسازی هوا این صدا تولید میشود. اگر از انجام آن لذت میبرید موجب ابتلای شما به آرتروز نمیشود ولی اگر به هنگام انجام این کار احساس درد میکنید حتما به پزشک مراجعه کنید.
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا به نقل از جام نیوز: برخی از این عادتها به قرار زیرند:
۱. افراط در استفاده از موبایل
پوست صورت همه ما در طول روز، دانههای عرق و چربی زیادی تولید میکند. زمانی که از تلفنهمراه استفاده میکنیم، دانههای عرق و چربی روی تلفن و در درزهای ریز و درشت آن جای میگیرند و مکان و شرایط کافی و مناسبی برای رشد انواع باکتریها بهوجود میآورند. زمانی که دفعات بعد از تلفنهمراه استفاده میکنید، این باکتریها از طریق منافذ پوستی به زیر لایههای سطحی پوست راه مییابند و باعث ایجاد یا تشدید آکنه میشوند. هرچه گوشی تلفنهمراه هنگام صحبت به گونهها و پوست صورت نزدیکتر باشد، امکان جوشزدن یا تشدید آکنهها بیشتر خواهدبود. برای پیشگیری از ایجاد این مشکل، میتوانید تلفنهمراه را روزانه با کمک پاککنندههای مخصوص وسایل الکترونیکی تمیز کنید یا گوشی را تا جایی که میتوانید از صورت خود دور نگه دارید.
۲. مصرف محصولات آرایشی مو
خیلی از ما فکرش را هم نمیکنیم که استفاده از محصولات آرایشی و حالتدهندههای مو بتوانند باعث ایجاد یا تشدید آکنهها شوند اما پژوهشگران دریافتهاند تماس ترکیبهای شیمیایی موجود در مواد صافکننده مانند انواع موسها یا سرمهای مو با پوست صورت میتواند باعث تحریک آکنه و افزایش آن شود. از اینرو توصیه میشود افراد مبتلا به جوشهای شدید یا آکنههای در حال درمان، در صورت استفاده از مواد آرایشی و مراقبت از مو، حتماً موهای خود را بهگونهای ببندند که کمترین تماس بین مو و پوست صورتشان وجود داشته باشد.
۳. درمان خودسرانه
یکی از دلایل طولانیشدن روند درمان آکنه یا حتی تشدید آن، درمانهای خودسرانه است. معمولا بیشتر محصولات خوراکی، موضعی و شویندههای ضدآکنه، بدون نسخه هم در داروخانهها عرضه میشوند و برخی افراد ترجیح میدهند برای درمان هر نوع جوش و آکنهای از این محصولات استفاده کنند. در حالی که تشخیص علت ابتلا به آکنه و تجویز روش درست درمان آن بهوسیله متخصص پوست میتواند روند درمان را بسیار کوتاه و ماندگارتر کند.
۴. شستن بیش از اندازه پوست
آیا شما هم جزو افرادی هستید که فکر میکنند هرچه پوست آکنهدار خود را بیشتر بشویند، زودتر خوب خواهندشد؟ اگر جوابتان مثبت است، باید بدانید سخت در اشتباه هستید. متخصصان پوست آمریکایی میگویند اگر صورت خود را بیش از حد بشویید، چربیهای ضروری پوست از بین میروند. در نتیجه، پیامی به مغز میرسد تا دوباره چربی تولید کند. در این صورت، بهدلیل افزایش میزان چربیهای سطح پوست، امکان تشدید آکنه و ایجاد جوشهای جدید هم بهوجود میآید بنابراین بیش از ۲ بار در روز صورت خود را نشویید. افراد مبتلا به آکنه هم بهتر است از پنها و ژلهای شستشوی صورت ضدآکنه استفاده کنند.
۵. افراط درمصرف شیرینی
هرچند هنوز رابطه دقیقی بین آکنه و مصرف خوراکیها پیدا نشده است، محققان آمریکایی معتقدند مصرف کربوهیدراتهای نشاستهای مانند نان تهیهشده از آرد سفید، ماکارونیهای تهیهشده از آرد تصفیهشده، چیپس سیبزمینی، کلوچهها و کیکها میتوانند باعث تحریک و تشدید آکنه شوند. از اینرو، اگر حس میکنید با مصرف خوراکیهای شیرین یا نشاستهای بیشتر جوش میزنید، بهتر است مصرف این خوراکیها را در برنامه غذاییتان محدود کنید.
۶. استفاده از حوله آلوده
پاک کردن صورت با حولههای پارچهای به افراد مبتلا به جوش و آکنه توصیه نمیشود. بهتر است این افراد با دستمال کاغذی نرم و استاندارد پوست خود را خشک کنند و دستمال را بهجای کشیدن روی صورت، فقط روی پوست خیس بگذارند و بردارند. استفاده از حولههای پارچهای هم در صورتی که که یک روز درمیان شسته شوند، اشکالی ندارد.
در اخلاق پزشکی، «درمان بیهوده»، چه به وسیله پزشک و چه به وسیله خود بیمار، به همان اندازه که غیر علمی و منطقی است، غیر اخلاقی شمرده میشود.
آمارها نشان از جدی بودن بحران مصرف آنتیبیوتیک در ایران دارند. برآوردها نشان میدهد مصرف آنتیبیوتیک در ایران، به اندازه قاره اروپاست و ما ایرانیها ۱۶ برابر میانگین جهانی آنتیبیوتیک مصرف میکنیم. به این آمار باید استفاده نابجا و بظاهر پیشگیرانه آنتیبیوتیکها را در دامداری و پرورش مرغ و ماهی و نیز کشاورزی افزود.
عارضه مصرف بیرویه آنتیبیوتیک، آن است که هر چه میگذرد باید با سلاح قویتری به مصاف بیماریهای ساده قبلی برویم. یعنی به موازات قویتر کردن سلاح، بیماری را نیز مقاومتر و سهمگینتر میکنیم. انگار دارو، خودش بیماری میزاید تا جایی که دیگر از عهدهاش برنمیآید.
در کشور ما به نظر میرسد فهم عمومی و تاریخی درباره آنتیبیوتیکها محتاج بازنگری و اصلاح است. تلقی مردمان این دیار از زمان مواجهه با آنتیبیوتیکها چنان بوده است که گویی این داروها، بنیان هر چه آلودگی و چرک و میکروب را میخشکانند و عین سلامت و صوابند. حتی واژه «چرک خشککن» هم بیش از آنکه به عفونت مربوط باشد، به سرماخوردگی و عوارض آن همچون آبریزش بینی اشاره دارد.
پایینآمدن آستانه تحمل افراد در برابر عوارض بیماریهای سادهای همچون سرماخوردگی، خودتجویزی، تلقیهای اشتباهی همچون «به بدن من فقط فلان آمپول میسازد» و چرخه معیوب توانافزایی میکروبها، از عواملی هستند که بحران آنتیبیوتیکی را پدید آوردهاند. بحران، چنان است که از لزوم انقلابی دارویی در ساختن جهان «پست آنتیبیوتیک» میگویند.
حواسمان باشد با مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها فقط به خودمان آسیب نمیزنیم بلکه باعث جهش ژنتیکی همان میکروبهایی میشویم که به مصافشان رفتهایم. این اتفاق سلامت همگان را به خطر میاندازد.
درنگ کنیم؛ گذار از بحران آنتیبیوتیک نیازمند عزمی ملی است. (دکتر حمیدرضا نمازی/سلامت)
هر چند که اگر بپذیریم معنی و شکل سواره بودن یا گرسنه بودن تغییر کرده همچنان بشود از این مثل در بسیاری از جاها استفاده کرد.
ساعت 11 قرار داشتم. ده صبح کاپشن بهاری مناسب این روز را که اسمش در بسیاری از شهرهای کشور زمستان است تن کردم و به خیال خودم که با احتساب ترافیک و پیدا کردن جای پارک یک ساعت زودتر راه افتادن زمان مطمئنی است. داخل پارکینگ شدم و ماشین را روشن کردم. ریموت در را زدم. پارکینگ خانه ما طوری است که همیشه دنده عقب بیرون میآیم. نگاهم افتاد به خودرویی که جلوی در را گرفته بود. دو تا بوق ریز زدم که کنار برود تا رد شوم. خوب که نگاه کردم دیدم کسی داخلش نیست. از ماشین پیاده شدم تا داخل کوچه دنبال صاحبش بگردم. داخل کوچه چند نفر بودند اما صاحب آن خودرو نبود. با کلی شرمندگی زنگ خانه همسایهها را میزدم و میپرسیدم که 206 سفید مال شما است؟ بعد از بیست دقیقه زنگ ساختمانهای 16 واحدی و 20 واحدی را زدن به این نتیجه رسیدم که تا دیرتر نشده بی خیال خودروی شخصی شوم و با تاکسی به قرارم برسم. خیلی عصبانی ماشین را سرجای اولش پارک کردم. احساس میکردم نرفته برگشتهام!
با عجله خودم را به خیابان اصلی رساندم. سه کورس باید تاکسی میگرفتم و با نگاهی که به ساعت موبایلم کردم به این نتیجه رسیدم که دربستی بگیرم. کنار خیابان دست تکان میدادم و میگفتم دربست. ماشین اول ایستاد. گفت کجا میروی؟ مقصد را گفتم. قیمت بالایی گفت.گفتم نه آقا چه خبر است؟ همینطور که قیمتش پایین میآمد و من هنوز به نظرم گران بود پشت سر ما ترافیک بیشتر میشد. گفتم آقا بگیر کنار. وسط خیابان نگه داشتی پشت سرت ترافیک شده است. گفت تو دربستی نمیخوای با تاکسی برو مردم رو هم علاف نکن و رفت!
یک تاکسی زرد رنگ بعد از آن نگه داشت. مقصد را گفتم و گفت 15 هزار تومان. گفتم 12 تومان میری سوار شوم. خلاصه 13 تومان معامله جوش خورد. سوار شدم.
کمی جلوتر پرسیدم آقا شما چند ساله رو تاکسی کار میکنید؟ گفت چطور؟ گفتم آخر بین مردم این طور شایع است که راننده تاکسیها هر جا بخواهند نگه میدارند و هر طور بخواهند رانندگی میکنند. شما کاملا کنار ایستادید و رانندگیتان هم خیلی مناسب است. خندید و گفت 16 سال. آقا وقتی هر کسی یک ماشین داشته باشد و بخواهد با ماشینش کار کند همین میشود. تازه همه اینها حرف است؛ اکثر همینهایی که این حرف را میزنند هر جا دلشان بخواهد پارک میکنند. یک بار جلوی یک مدرسه برو ببین پدر یا مادر بچهها دوبله سوبله چطور ترافیک میکنند.
لبخندی زدم. راست میگفت.
به آخرین چهار راه رسیدیم. ساعت نزدیک 11 بود و با خودم فکر میکردم که چند دقیقه تاخیر در این روزگار ترافیک و شلوغی قابل قبول است. چراغ سبز شد اما ماشینها به کندی حرکت میکردند. به راننده گفتم چرا حرکت نمیکنند؟ گفت نگاه کن مردم مدام رد میشوند و ماشینها نمیتوانند براحتی از چراغ رد شوند. بعد با حالتی که انگار جواب سوال اول مرا بخواهد بدهد گفت آقا شما میگویید راننده تاکسی. این پیادهها را ببینید اصلا به اینکه چراغ ما سبز است توجه نمیکنند. یک چیزی شنیدهاند که باید از خطکشی عبور کنند؛ تازه اگر همه از خطکشی عبور کنند. اصلا توجه نمیکنند که وقتی چراغ برای ماشینها سبز است چراغ عبور برای عابرین قرمز است. باید بایستند. فکر میکنند هرجا خطکشی دارد حق با آنهاست. ببین چراغ قرمز شد.
شاید 5 متر جلوتر نرفته بودیم که دوباره چراغ قرمز شد.
راست میگفت عابران بیهیچ ملاحظهای رد میشدند و فرقی هم نداشت که چراغ برایشان قرمز باشد یا سبز. گفت آقا انگار پیاده از سواره خبر نداره و سواره از پیاده. گفتم آقا سواره هم از سواره خبر ندارد. من که الان توی ماشین شما نشستم به خاطر ماشینی است که جلوی در پارکینگ ما پارک کرده بود و نتونستم با ماشین بیام بیرون. خندید و گفت روزی ما بوده. پنچرش نکردی؟ گفتم نه! گفت چه میدونم، اعصاب آدم خرد میشود. چراغ سبز شد.
به این فکر میکردم که آقای راننده ضربالمثل را چه جالب تغییر داده بود. راننده گفت خوب شد پنچر نکردی میگن اگر پنچر کنی صاحب ماشین مزاحم میتواند برود و شکایت کند و حق هم دارد. گفتم بله خسارت زدن به اموال دیگران جرم است. راننده گفت خوب پس حق شما چه میشود که معطل شدید؟
گفتم باید زنگ بزنید پلیس بیاید ماشین را جابهجا کند. راننده گفت خوب شد نزدی. پلیس میآید آن هم بعد از نیم ساعت تا صورتجلسه کند و اگر بخواهد ماشین را جابهجا کند با جرثقیل تماس بگیرد و تا جرثقیل بیاید... همان بهتر که تاکسی گرفتی! تازه شنیدهام باید صورتجلسه را ببری دادگاه شکایت کنی. آقا فکر کن کلی دم خانهات معطل شدی چند روز هم باید بدوی دنبال شکایت کردن. بعد پرسید شماره نگذاشته بود که زنگ بزنی! گفتم نه. گفت اصلا مردم بیملاحظه شدهاند. قدیم این قدر ماشین نبود. این قدر آدم نبود. شما یادت نمیآید؛ خانهها پارکینگ نداشت. ماشین را میگذاشتی دم در. بزرگترین مشکلت این بود که صبح میآمدی میدیدی چرخت را بردند و زیر ماشین آجر گذاشتند.
گفتم آقا مگه دارید در مورد چه سالی حرف میزنید. خوب یادم هست. چند بار ماشین خودم دچار همین بلا شد. حتی یکبار چهارتا چرخش را برده بودند و طرف زیر هیچ کدام آجر نگذاشته بود. پدر هم آمد گفت بیانصاف چهار چرخ را برده آجر هم نگذاشته.
راننده گفت راست میگی آقا. ببین قدیم حتی دزدها هم به فکر صاحب ماشینی که چرخش را میدزدیدند بودند و آجری میگذاشتند. الان انگار هیچکس به فکر هیچکس نیست.
رسیده بودیم. کرایه را دادم به با اندکی تاخیر به جلسه رسیدم.
بعد از جلسه توفیق اجباری بود و وقت کافی که داشتم بیشتر مسیر را پیادهروی کنم. به این فکر میکردم که سواره از پیاده خبر ندارد و پیاده از سواره و حتی سواره از سواره وقتی وسط خیابان نگه میدارد تا کسی سوار شود یا جلوی پارکینگ کسی پارک میکند و میرود. با خودم فکر میکردم که احتمالا پیاده هم از پیاده خبر ندارد با این حساب. از کوچه پس کوچهها رد میشدم و نگاه میکردم به ماشینهای پارک شده به ردیف در دو طرف کوچه. روی در خانهها پر بود از نوشتههای «لطفا پارک نکنید». کلی هم از این برچسبهای تبلیغاتی بود که بعضی شرکتها با لوگوی خودشان به رایگان چسبانده بودند روی در خانهها که پارک ممنوع. تقریبا همه درهای خانه به نوعی این نوشته یا برچسب را داشت.
با خودم فکر میکردم که مگر راننده نمیداند یا نمیفهمد که نباید معارض مسیر دیگران شود که این همه نوشته جلوی در خانههاست. استفاده از لغت «لطفا» توجهم را جلب کرد. آیا رانندهای که جلوی در خانه ما پارک نمیکند به ما لطف میکند؟ آیا میخواهیم با این لطفا گفتنها ادبمان را نشان دهیم یا با آدمهایی که نمیشناسیم تعارف داریم؟ چرا مودبانه و با تعارف مینویسیم لطفا پارک نکنید بعد اگر کسی پارک کرد ناگهان ادب و تعارف نوشتهمان تبدیل به فحش و رفتار غیر متمدنانه خط انداختن و پنچر کردن لاستیک ماشینش میشود. همان بهتر که از اول تعارف نداشته باشیم و صریح بگوییم پارک مطلقا ممنوع.
به خانه رسیدم. هنوز ماشین 206 آنجا پارک بود اما چرخهایش پنچر شده بود. فکر کنم کار همسایه بالایی بوده باشد. خیلی اعصاب درست و حسابی ندارد.
خیلی سخت است که بگوییم لازم نیست در و دیوار شهرمان را پر از نوشته توقف ممنوع کنیم. هر چند که همه میدانند جلوی در و روی خطکشی و محل عبور عمومی نباید پارک کنند. اما بدتر از همه این تهدید «پارک=پنچری» است. از نظر قانون این یک تهدید محسوب میشود و قابل پیگیری است. اما در و دیوار شهر ما پر است از این تهدید.
به این فکر کنید سر در خانه یا محل کارتان جملهای تهدیدآمیز است. چه تصویری از صاحب آن خانه یا محل نشان میدهد. بدتر از آن تابلوی لطفا پارک نکنید در صورت پارک کردن پنچر میشوید است. چه تضادی در وجود صاحب این خانه است؟! (علی ضیائی/دنیای اقتصاد)
مسعود جوزی افزود: به دلیل فاصله شدید درآمدی و تنزل غیر واقعی جایگاه پزشکان عمومی نسبت به همکاران متخصص، شاید بهنظر برسد پزشکان عمومی باید برای ورود به برنامه پزشک خانواده سر و دست بشکنند اما در عمل اینگونه نیست. خاطرات بد و تجربه ۱۰ سال بیبرنامگیها، غفلت از بسترسازی فرهنگی و اجتماعی، برخوردها و ادبیات دور از شان، کسری و تاخیر پرداختها، پایشهای نامناسب، وفای به عهد نکردنها و... همکاران ما را بیاعتماد و نام برنامه پزشک خانواده را در ذهن آنان لکهدار کرده است.
دبیر انجمن پزشکان عمومی رشت با انتقاد از اجرای همزمان مدلهای متفاوت برنامه پزشک خانواده در سطح کشور، افزود: در این شرایط، سخنان ضد و نقیض مسوولان که گاه از بهکارگیری کارشناسان سلامت بهجای پزشکان عمومی سخن میگویند و گاه کارشناسان سلامت را دستیار پزشک عمومی میخوانند، بر این بیاعتمادی میافزاید و ارایه و اجرای نسخههای متعدد و بسیار متفاوت از برنامه پزشک خانواده در نقاط مختلف کشور و عدم ارزیابی جامع از دستاوردهای این برنامه، پزشکان عمومی را در برابر آن دچار بیم و تردید میکند.
وی با اشاره به اینکه از بدو تاسیس انجمن پزشکان عمومی در سال ۱۳۷۲، مطالبه اجرای سطحبندی خدمات درمانی و پزشک خانواده راهبردیترین شعار این انجمن بوده است، گفت: در شرایط فعلی ما که بیشترین سابقه را در دفاع از برنامه پزشک خانواده داریم و سالها به پای آن نشستهایم نیز نمیتوانیم بهراحتی از آن در برابر مخالفان دفاع کنیم چون خاطره خوبی از اجرای این برنامه در روستاها و شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر نداریم و در حالی که به اصلاح طرح پزشک خانواده شهری مدل استان فارس امید بسته بودیم، اکنون نسخه متفاوتی برای حاشیه شهرها مطرح شده است که نگرانیها را دوچندان میکند.
او نداشتن نگاه جامع، شتابزدگیهای ادواری و رویکرد سیاسی به نظام سلامت را دلیل اصلی ارایه نشدن یک نسخه واحد کارشناسی شده و مورد اجماع در کشور و پایش مستمر آن خواند و گفت: متاسفانه سنگبنای این شتابزدگی از همان آغاز برنامه گذاشته شد و از آن زمان تا کنون علیرغم گذشت ۱۰ سال و وجود فرصت کافی، بروز تغییرات مکرر در سیاستگذاریهای وزارت بهداشت و تداوم شتابزدگیهای مقطعی ناشی از سیاسیکاریهای رایج و نگاه ابزاری به سلامت در دولتهای مختلف، مانع از پا گرفتن نسخه واحد و کمنقصی شده است که بتواند هر سه ضلع مثلث نظام سلامت یعنی مردم، دولت و پزشکان را راضی نگه دارد.
جوزی ضعفهای اجرایی را یکی دیگر از عوامل اختلال در اجرای برنامه پزشک خانواده دانست و گفت: ضعفهای مدیریتی و اجرایی کمابیش در بسیاری از ادارات دیده میشود ولی بهنظر میرسد این ضعف در وزارت بهداشت شدیدتر باشد چون در سطوح مختلف این وزارتخانه اصرار به تصدی مناصب مختلف توسط پزشکان است و جذب پزشکان مدیر و توانمند به بخش دولتی به انگیزهها و جاذبههای بیشتری نیاز دارد. در سالهای گذشته در بسیاری موارد مشکل چندانی در قوانین و آییننامهها وجود نداشت، بلکه این نواقص اجرایی و ضعفهای شدید مدیریتی بود که باعث فرار پزشکان عمومی از برنامه پزشک خانواده شد.
وی با تاکید بر اینکه جلب همکاری و نظرات کارشناسی پزشکان عمومی تنها راه خروج از بنبست برنامه پزشک خانواده است، افزود: اگر از همان ابتدا مسوولان از نظرات کارشناسی و تجربیات عملی پزشکان عمومی استقبال میکردند، دچار سردرگمی فعلی نمیشدیم. باید بپذیریم بدون اعتماد، همدلی و همکاری پزشکان عمومی هیچ طرحی در نظام سلامت به نتیجه نمیرسد. اگر قرار است پزشکان عمومی طرحهای سلامت را اجرا کنند، باید به دغدغههای بهحق و واقعی آنان توجه کرد و این کار نه با تعارف یا شعار بلکه تنها با ارتباط دوسویه مثبت و موثر با سازمان صنفی آنان یعنی انجمن پزشکان عمومی میسر است.
دبیر انجمن پزشکان عمومی رشت گفت: انجمن پزشکان عمومی بارها برای همکاری در برنامهریزی و اجرای طرحهای نظام سلامت اعلام آمادگی کرده و گفته است منافع پزشکان عمومی را با آرمانهای عالی نظام در ارتقای سلامت جامعه همسو میبیند، ولی بهویژه در ماههای اخیر بهنظر میرسد افزایش بیسابقه بودجه وزارت بهداشت مسوولان وزارتخانه را به این اشتباه انداخته است که بدون نیاز به پزشکان عمومی و فقط با عرضه ارزان و بیرویه خدمات تخصصی و بستری، میتوانند رضایتمندی مردم و نظام را بهدست آورند و این متاسفانه معنایی جز تبدیل دوباره یک فرصت به یک تهدید جدید ندارد.
دومین همایش علمی جامع انجمن پزشکان عمومی ایران با رویکرد توانمند سازی علمی و حرفه ای طب عمومی یکم لغایت سوم بهمن ماه سالجاری در مرکز همایش های رازی تهران با حضور مسوولان نظام سلامت برگزار خواهد شد. (مهر)
محققان دانشگاه رگنسبورگ آلمان با بررسی لانههای مورچهها دریافتند آنها از گوشههایی در لانه خود به عنوان توالت استفاده میکنند. محققان مذکور برای تعیین اینکه تکههای قهوهای مشاهده شده در لانه مورچهها بخشی از ضایعات آنهاست یا خیر، به این موجودات که در لانههایی از جنس گچ سفید زندگی میکردند، غذاهای رنگی قرمز و آبی دادند و پس از مدتی دریافتند که یک یا دو گوشه از لانه پر از ضایعات یکرنگ میشود. آنها دریافتند که این ضایعات در هیچ نقطه دیگری از لانه وجود نداشته و نتیجه گرفتند که احتمالا مورچهها از این مناطق تنها به عنوان توالت استفاده میکنند.
دانشمندان همچنین دریافتند که مورچهها در هر منطقهای از لانه خود چنین کاری را انجام نمیدهند بلکه تقریبا همه آنها توالتشان را در گوشهها بنا میکنند.
دکتر تومر ساسکز، رهبر این تحقیق گفت: برای مورچهها که مانند انسان دارای جوامع متراکم هستند، حفظ بهداشت اهمیت بسیار دارد. مورچهها معمولا لانه خود را بسیار تمیز نگه میدارند و اغلب زبالههای خطرناک مانند بقایای غذا و اجساد را دور میاندازند.
با وجود این گفته، محققان هنوز کاملا مطمئن نیستند چرا مورچهها این کار را انجام میدهند، اما بر این گمانند که شاید این ضایعاتِ روی هم انباشته شده، برای آنها سودی داشته باشد. برخی حشرات از ضایعات خود برای دفاع، به عنوان مواد ساختمانی، کود برای محصولات خود و همچنین نشانهگذاری استفاده میکنند. ممکن است این توالتها نیز باغچههایی برای محصولات یا حتی ذخیرهگاههایی برای مواد غذایی ارزشمند باشد.
نتایج این تحقیق در مجله PLOS ONE منتشر شده است. (ایسنا)
باورهای تغذیهای بسیاری به اشتباه در بین مردم رواج دارد که من مهمترین آنها مطرح میکنم:
۱-حذف کربوهیدراتها از مواد غذایی مصرفی روزانه
خیلی از افراد تصور میکنند که این گروه غذایی ارزش چندانی ندارد و صرفا ایجاد چاقی میکند. در حالی که این تصور به طور کامل اشتباه است. در برنامه غذایی روزانه باید حتما از همه گروهها مانند پروتیئنها، چربیها و کربوهیدراتها استفاده شود. چرا که حذف کربوهیدراتها خود باعث مصرف اضافی پروتئینها و چربی میشود که کاملا مضراست. توصیه میشود که حتما حدود ۵۰ درصد از انرژی دریافتی روزانه را افراد از گروه (کربوهیدراتها) تشکیل دهند.
۲-حذف وعدههای اصلی بخصوص شام از برنامه غذایی روزانه
بیشتر افراد معتقدند که شام خوردن باعث ایجاد چاقی میشود. شام نخوردن باعث میشود که بعد از یک شب گرسنکی طولانی در ساعات اولیه روز بعد، قند خون بسیار افت کند و همچنین این امر سرعت متابولیسم وسوخت و ساز بدن را کاهش داده و حتی باعث افزایش وزن هم بشود. البته ساعت مصرف شام باید در ابتدای ساعت شب یعنی حدود ۷ الی ۸ شب باشد.
۳-افراط در وعده غذایی صبحانه
برخی افراد با این تصور که صبحانه از هر وعدهای مهمتر است، حجم غذای زیادی را در این وعده میل میکنند و میگویند که توصیه شده که وعده صبحانه باید کامل باشد. منظور از صبحانه کامل این نیست که مثلا ما یک نان بربری کامل را بخوریم منظور این است که از گروههای غذایی مختلف در برنامه صبحانه بگنجانیم؛ یعنی از گروه پروتئینها، میوهها، سبزیجات، لبنیات و...
۴-افراط در مصرف شیر با تصور خواص زیاد آن
شیر بهترین منبع کلسیم برای افراد بخصوص خانمها و افراد در حال رشد است ولی مصرف زیادی آن هم مضراست. مثلا بعضی افراد میگویند که ما خیلی به تغدیه اهمیت میدهیم و به جای آب شیر میخوریم اما باید بدانیم که مصرف شیر اضافی میتواند در فرد ایجاد کمبود آهن کند.
۵-میوهها انرژی آنچنانی ندارند
برخی تصور میکنند میوه انرژیزا نیست! باید بدانیم که گاهی هر واحد از انواع میوه معادل ۶۰ کیلوکالری انرژی دارد که انرژی کمی هم نیست. توصیه میشود روزانه ۲ تا ۴ واحد (نه بیشتر) از این واحد مصرف شود.
۶-تبلیغات درباره خاصیت چربی سوزی قوی برخی خوراکیها
تبلیغ زیادی درباره خواص بعضی از مواد غذایی مثل کرفس، گریپ فروت و... برای لاغر شدن میشود که باید بگویم ارزش این مواد غذایی به خاطر قرارگیری در گروه میوهها و سیزیهاست؛ یعنی اینکه این میوهها اثر چربی سوزی ندارند.
۷-باور اشتباه درباره اسفناج
اسفناج عموما به عنوان یک منبع غنی آهن شناخته میشود. اگرچه این سبزی آهن زیادی دارد اما اگزالات فراوانی که در این سبزی موجود است باعث کاهش جذب آهن میشود و بنابراین نمیتوانیم از این گیاه برای درمان کمخونیها استفاده کنیم. البته گنجاندن آن در برنامه غذایی به علت داشتن فیبر بالا و همچنین ویتامینهای مختلف توصیه میشود.
۸-ارتباط ۱۰۰ درصدی بین شاخص قد و وزن
بسیاری از افراد معتقدند که مثلا اگر قد فردی ۱۷۰ است وزنش هم باید ۷۰ باشد البته تا حدودی چنین تصوری میتواند درست باشد ولی همیشه این طور نیست؛ مخصوصا در افراد ورزشکار به علت داشتن توده عضلانی بالا خیلی این شاخص به عنوان معیار در نظر گرفته نمیشود.
۹-تصور مضر بودن مصرف مایعات در زمان ورزش
این باور غلطی است زیرا افراد در حین فعالیت به علت دفع آب بدن باید با مصرف آب این کمبود را جبران کنند چراکه افت حتی ۲ درصد از آب بدن میتواند به مقدار زیادی عملکرد ورزشی فرد را کاهش دهد.
۱۰-پروتئین، غذای غالب ورزشکاران
برخی معتقدند غذای غالب ورزشکاران باید از غذاهای گروه پروتئینی باشد که این هم باور نادرستی است. درست است که ورزشکاران به پروتئین بیشتری نیازمندند ولی بازهم گروه غذایی اصلی باید از گروه کروبوهیدراتها باشد که بهترین منبع سوخت در ورشکاران است؛ همچنین کربوهیدرات میتواند باعث صرفه جویی در مصرف پروتئینها هم بشود.
۱۱-لاغری با کم خوری و گرسنگی کشیدن
برعکس، کمخوری و گرسنه ماندن حتی میتواند باعث چاقی شود چون سوخت و ساز بدن در اثر گرسنگی کشیدن پایین میآید و با پایین آمدن آن، نتیجه معکوس خواهد شد. (نسیبه نیکروش - کارشناش و مشاوره تغذیهای فدراسیون پزشکی ورزشی)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
غلامرضا کردافشاری متخصص طب سنتی اظهار کرد: از دیدگاه طب سنتی تعریق به 2 دسته طبیعی و غیر طبیعی تقسیم میشود.
به گفته وی، حکمای طب سنتی ترکیبی را عنوان کردند که برای تعریق مناسب است که این ترکیب به 4 شیره خنک مشهور است و این ترکیب شامل 10 گرم تخم کاسنی، 10 گرم تخم خیار، 10 گرم تخم خربزه و 10 گرم تخم خرفه است.
این متخصص طب سنتی عنوان کرد: افراد میتوانند 10 گرم تخم کاسنی، 10 گرم تخم خیار، 10 گرم تخم خربزه و 10 گرم تخم خرفه را نیم کوب کند و در عرق کاسنی بخیسانند و با پارچهای عصاره آن را بگیرند و استفاده کنند.
کردافشاری افزود: برای رفع تعریق غیر طبیعی میتوان 2 الی 3 روز یک قاشق مرباخوری تخم گیشنیز را در آبغوره بخیسانند و استفاده کنند همچنین میتوانند هلیله زرد را در آبغوره بخیسانند و صبح مصرف کنند توجه داشته باشند، بیشتر از سه روز مصرف نکنند.
برخی از تعریقها به دلیل ضعف عمومی بدن است
وی گفت: افراد توجه کنند که نوع تعریق خود را توسط پزشک حاذق طب سنتی شناسایی کنند سپس اقدام به مصرف دارو کنند چرا که برخی از تعریقها به دلیل ضعف عمومی بدن است. البته نسخه اراده شده بیشتر برای افرادی است که دارای طبع گرم و خشک هستند که معمولاً لاغر اندام هستند و سطح بدنشان داغ است.
عرق کاسنی محلل است و صفرا را از بین میبرد
این متخصص طب سنتی خاطرنشان کرد: مصرف آش گشنیز، و آش آلو، آش آلو اسفناج و زرشک میتواند برای این افراد مفید باشند. عرق کاسنی برای این افراد بسیار مفید است و میتوانند به عنوان نوشیدنی در روز چند بار از عرق کاسنی و شاهتره همراه با کمی نبات یا شکر مصرف کنند چرا که عرق کاسنی محلل است و صفرا را از بین میبرد و کبد را پاکسازی میکند.(تسنیم)
به گزارش جام جم آنلاین ، اهداف شغلی، موقعیتهای مالی و انتخابهای عمومی شیوه زندگی و همچنین پیامهایی که از طرف دوستان، خانواده و رسانهها دریافت میشود، بر نگرش افراد درمورد ازدواج اثر میگذارد. در ادامه به 9 باور عمومی در مورد ازدواج اشاره میکنیم که ممکن است باعث گمراهیتان شوند.
1. باید همسر ایده آل را پیدا کنید
آیا واقعاً باید به دنبال فردی کامل و ایدآل برای زندگی مشترک باشید؟ به عقیده متخصصان، برای داشتن یک ازدواج شاد و خوشبخت پیدا کردن فرد ایدآل یک ضرورت نیست و درواقع حتی میتواند موجب بروز اضطراب بین دو طرف شود که انتظار دارند طرفشان از یک استاندارد دستنیافتنی برخوردار باشد. هیچ انسانی کامل نیست و وقتی ما همسرمان را با این ایدآلها قیاس میکنیم، مطمئناً ناامید خواهیم شد. آنوقت به اشتباه تصور خواهیم کرد که فرد اشتباهی را برای ازدواج انتخاب کردهایم و به راحتی رابطهمان را تمام میکنیم.
2. دعوا کردن ازدواج را نابود میکند
بعضیها عقیده دارند که دعوا کردن و مشاجره داشتن یعنی خاتمه یک رابطه. ولی متخصصین میگویند مشاجرات لفظی رابطه دو زوجها را قویتر میکند. اینکه از حل اختلافات فرار کنید موجب بروز مشکل میشود ولی مشاجره کردن و رسیدن به یک راهحل برای یک مشکل یا مصالحه باعث میشود دو طرف به هماهنگی بیشتری برسند و صمیمیت بیشتری بین آنها به وجود بیاید. اینکه چطور با اختلافاتتان برخورد کنید سلامت رابطه شما را تعیین میکند.
در میان گذاشتن افکار، احساسات و تجربیات برای خیلی از زوجها بسیار مثبت است. ولی لزومی به گفتن همه جزییات نیست و کمکی هم به صمیمیت بیشتر شما نمیکند.
در مجله Deseret News National به مسئله تاثیرات ویرانگر فیسبوک بر ازدواجها پرداخته شده بود. یکی از راههایی که فیسبوک میتواند برای ازدواجها ویرانگر باشد، تمرکز بیش از اندازه بر زندگیها و نظرات فیسبوکی دیگران است تا خود. بعضیها به این "تاثیر اینستاگرامی" میگویند ولی ایده پشت آن بسیار ساده است: یعنی شما بیشتر از اینکه به کارهایی که همسرتان درست مقابل شما انجام میدهد توجه کنید، به مطالبی که دوستان، خانواده و آشنایان در فیسبوک و ایسنتاگرام به اشتراک میگذارند توجه میکنید.
3. مراقب خانواده همسر باشید
وقتی واقعاً به آن فکر کنید، خانواده همسر آنقدرها هم ترسناک نیستند. درواقع وقتی میخواهید ازدواج کنید، دیگر باید فهمیده باشید که خانواده همسرتان چه کسانی هستند و چه رفتاری دارند. البته راههای برای به دست آوردن شناخت بیشتر نسبت به خانواده همسر وجود دارد، مثل بیرون رفتن یا مسافرت کردن با آنها و شرکت دادن آنها در فعالیتهایی که به همراه همسر آیندهتان انجام میدهید. اینکار باعث میشود احساس به مراتب بهتری هم نسبت به شما پیدا کنند.
4. باید سخت کار و تلاش کنید
معمولاً گفته میشود که زوجها برای نگه داشتن یک ازدواج مجبورند سخت تلاش کنند. ولی براساس گفته متخصصان، روش مدیریت شما برای ازدواجتان و حفظ آن تاثیر بیشتری دارد تا تلاش برای عملی کردن آن. وقتی دو نفر برای ازدواج آماده شدند، نباید فقط به دنبال این باشند که ازدواجشان بد از آب درنیاید بلکه باید به دنبال رشد آن باشند.
5. ازدواج با دوستی خیلی فرق دارد
درست است، ازدواج با دوستی فرق دارد ولی از این نظر که قصد شما دیگر تحتتاثیر قرار دادن طرف مقابلتان نیست بلکه ماندن با اوست. ولی راههایی وجود دارد که مطمئن شوید ازدواجتان هنوز مثل دوستی است و این میتواند تاثیر مثبت قابلتوجهی بر ازدواجتان داشته باشد. با این روشها که در مقالات مختلفی به آن پرداخته شده است، میتوانید کاری کنید که درست مانند دوران دوستی، همچنان از همدیگر شناخت پیدا کنید و طرفتان را همچنان عاشق خودتان نگه دارید.
6. مدیریت مالی میتواند باعث نابودی ازدواج شود
آیا یک طرف قدرت مدیریت مالی بیشتری دارد؟ یا هر دو شما نمیدانید که چطور باید پولتان را مدیریت کنید؟ حرف زدن درمورد مسائل مالی به ازدواجتان کمک میکند.
وقت یک زوج تصمیم میگیرند درمورد مشکلات مالیشان با هم حرف بزنند و تلاش کنند برای آنها راهحل پیدا کنند، باعث میشود هم درمورد خودشان و هم طرفمقابلشان بیشتر بفهمند. همچنین به آنها کمک میکند از بعضی بحثهای ویرانگر جلوگیری کنند.
با حرف زدن و صادق بودن با همدیگر درمورد مسائل مالی، میتوانید به راحتی از مشکلات و دشواریهایتان عبور کنید و راهکارهایی مثبت برای آنها پیدا کنید.
7. یک زن خوب یک خانه خوب را مهیا می کند
بله یک زن خوب میتواند زندگی را نگه دارد ولی این همهی ماجرا نیست. والاستریت چاپ کرده است که مردانی که در کارهای خانه کمک میکنند فرزندان دخترشان را تشویق میکنند که اهداف شغلی بالاتری داشته باشند. وقتی پدر خانواده ظرفها یا لباسها را میشوید، دخترانشان الهام میگیرند که شغلهای مردانه هم انتخاب کنند زیرا برابری جنسیتی را جلو چشمانشان میبینند.
مردها با کمک کردن در کارهای خانه به دخترانشان نشان میدهند که میتوانند از شوهران آیندهشان انتظار همکاری در کارهای خانه داشته باشند و آنها هم وقت کافی برای کار کردن در بیرون از خانه خواهند داشت.
8. تفاوت زیاد بین دو طرف ازدواج را نابود میکند
تابحال نگران این بودهاید که خیلی با همسرتان فرق داشته باشید؟ هر زمان به این فکر کردید، یادتان باشد که افراد با خصوصیات مخالف همدیگر را جذب میکنند.
از این گذشته، زوجهای زیادی هستند که باوجود تفاوتهای فاحش مثلاً درزمینه اعتقادات سیاسی یا مذهبی، زندگی خوبی را کنار هم دارند. تفاوت در اعتقادات سیاسی حتی میتواند موجب تقویت یک ازدواج شود مخصوصاً چون به هر دو طرف این امکان را میدهد تا از جنبههای مختلف به یک موضوع نگاه کنند. و درمورد اعتقادات مذهبی هم تحقیقات نشان داده است که بسیاری زوجهای با اعتقادات مذهبی متفاوت به خوبی با هم کنار میآیند.
9. ازدواج شما را به کلی تغییر خواهد داد
بعضیها ممکن است نگران باشند که ازدواج باعث تغییر آنها شود. ولی این الزاماً درست نیست. زوجها باید درک کنند که کسی که میخواهند با او ازدواج کنند ممکن است خصوصیاتی داشته باشد که مورد پسند آنها نباشد ولی این حس کاملاً دوطرفه است. چیزی که باعث منحصربهفرد بودن یک فرد میشود باعث خاص بودن او هم میشود و تغییرات و اصلاحات میتوانند کاملاً تدریجی و آرامآرام صورت گیرند.
به مروز زمان شما خودتان را با عادتهای همدیگر تطبیق خواهید داد و میتوانید درمورد خصوصیاتی از همدیگر که نیاز به تغییر دارد با هم صحبت کنید.
منبع : پرشین استار