محمدرضاعمرانی متخصص گوش و حلق و بینی درباره علل پارگی پرده گوش گفت: پرده گوش بافت تشکیل شده از یک سلول بسیار نازک و سبک به اندازه یک دهم میلی متر است که به استخوانچه های گوش می چسبد و با تکان خوردن های ظریف هنگام برخورد صدا و رساندن آن به استخوانچه های گوش باعث شنیدن می شود.
عمرانی ضمن اشاره به این موضوع که دو عامل بیماری های عفونی و آسیب های مکانیکی از علل اصلی پارگی پرده گوش به شمار می روند افزود: ۸۴ درصد افراد حداقل یکبار در طول زندگی خود با ورم و التهاب گوش مواجه شده اند که این بیماری منجر راه یافتن باکتری ها و ویروس ها به داخل گوش،تجمع چرک،درد،کاهش شنوایی و گاه پارگی پرده گوش می شود.
وی با تاکید بر این موضوع که ۵۰ درصد از پارگی های گوش به دلیل تجمع ترشحات،باکتری ها و چرک دراخل آن است بیان کرد: بیماری های درگیر کننده دستگاه ایمنی نظیر لوپوس با آسیب رساندن به سلول های سطح مخاط تنفسی می تواند باعث آسیب به پرده گوش شود.
وی ابراز داشت: عفونت های مخفی گوش که بیشتر کودکان زیر ۳ سال گرفتار آن می شوند، از دیگر علل پارگی پرده ی گوش به شمار می روند.
عمرانی اظهار داشت:استفاده از گوش پاک کن، دستمال یا حوله و هر وسیله ی دیگری برای تمیز کردن یا خشک کردن گوش توصیه نمی شود چرا که باعث هل دادن ترشحات به داخل گوش و آسیب به پرده آن می شود و از آن جایی که گوش عضو بسیار حساسی است هیچ جسم خارجی نباید وارد آن شود.
وی متذکر شد:در هنگام استحمام وفتی زیر دوش ایستاده اید سرتان را نچرخانید تا مانع ورود آب به داخل گوش شوید چرا که این عضو به گونه است که وقتی فرد ایستاده و سرخود را تکان نمی دهد آب وارد آن نمی شود اما بعد از استخر در صورتی آب درون گوش نفوذ کرد باید از خشک کردن آن با دستمال و حوله بپرهیزید و صبر کنید تا آب درون گوش به صورت طبیعی خشک شود.
عمرانی تصریح کرد :صدای بلند نظیر صدای انفجار و وارد شدن ضربه شدی نیز باعث پارگی پرده گوش می شود و توصیه می شود درصورت ابتلا به سرماخوردگی با پرهیز از مصرف آنتی بیوتیک و چرک خشک کن ها که باعث رشد باکتری ها می شوند و همچنین مراجعه به پزشک در صورت ترشح چرک در گوش و حساسیت مانع عفونت و پاره شدن پرده گوش شوید.
وی در پایان اشاره کرد:پاکسازی گوش حتما باید توسط پزشک متخصص گوش صورت گیرد در غیر این صورت نه تنها برای گوش مفید نیست بلکه باعث به پرده گوش نیز آسیب وارد می شود.
5454
به گزارش ایسنا،این امر سبب نگرانی کارشناسان شده؛ چرا که بسیاری از حملات قلبی در میان زنان به دلیل تحمل بالای آنها تشخیص داده نمیشود.
زنان در انگلیس 50 درصد بیش از مردان به حملات قلبی دچار میشوند که در ابتدا تشخیص داده نمیشود.
این تحقیق که توسط دانشمندان در نروژ انجام شده، نشان میدهد که اگر چه به طور کلی مردان میتوانند بیشتر از زنان با درد مقابله کنند، اما تحمل زنان در برابر درد خاص یک حمله قلبی بیشتر است.
این به این معناست که آنها به احتمال زیاد از حملات قلبی پنهان رنج میبرند؛ اما درک نمیکنند که چه اتفاقی در حال وقوع است.
محققان این پژوهش اظهار کردند: هنوز معلوم نیست که چرا برخی از مردم از حملات قلبی بدون هیچ علائمی رنج میبرند.
یک توضیح احتمالی برای نبود درد قفسه سینه در حملات قبلی، تحمل درد بالا است.
محققان تحمل درد 4849 بزرگسال را با فرو بردن دست آنها در آب سرد با دمای 3 درجه سانتیگراد به مدت دو دقیقه مورد بررسی قرار دادند.
این تیم همچنین از اسکنر ECG برای دیدن اینکه آیا یک بیمار در گذشته حمله قلبی را تجربه کرده است، استفاده کردند.
آنها دریافتند: کسانی که میتوانند به مدت طولانی درد را تحمل کنند، به احتمال زیاد در گذشته از حملات و دردهای پنهان قلبی رنج میبردهاند که علت این دردها هرگز تشخیص داده نشده و این ارتباط بین آستانه درد و حمله قلبی خاموش در میان زنان قویتر است.
به گفته محققان این پژوهش، از آنجاییکه بیشتر زنان از احتمال بروز حملات قلبی مطلع نیستند، دردهای قفسه سینه و علائم دیگر آن را جدی نگرفته و به سادگی از آن چشمپوشی میکنند.
آنها با ابراز نگرانی اعلام کردند که حمله قلبی خاموش یک مشکل عمده در انگلستان بوده که از مقامات خواسته میشود تا با اطلاعرسانی بیشتر در این زمینه، زنان را از خطرات احتمالی که در کمین آنها است، آگاه کنند.
5454
بامداد – پزشکان بلژیکی تصمیم دارند تا زنی ۲۴ ساله را که سلامت کامل دارد با مرگی آسان از بین ببرند زیرا این زن از افکار خودکشی گرایانه رنج می برد. تخمین زده می شود که هر روز پنج نفر در بلژیک با کمک پزشکان می میرند که این مجموعه، افرادی را که بیماری ناعلاج دارند و همچنین افرادی که بیماری های مزمن دارند اما بیماری هایشان مرگبار نیست شامل می شود.
همینک به زنی که با نام ساختگی لارا شناخته می شود علی رغم اینکه بیماری مرگباری ندارد گفته شده واجد شرایط بِه میرانی(مرگ آسان) است. این زن جوان با روزنامه ی بلژیکی دِ مورگان درباره ی تصمیمش صحبت کرد و گفت که از همان کودکی متقاعد شده است که باید بمیرد با این ادعا که ” زندگی، برای من یکی فایده ندارد”. لارا به روزنامه گفت که این افکار در میان نخستین افکاری بوده که در ذهنش نقش می بسته چرا که کودکی پرمشقتی را داشته است. او تصدیق می کند که به دنیا آمدنش برای والدینش ناخواسته بوده و پدرش خیلی مشروبات الکلی مصرف می کرده است. سرانجام پیش پدر بزرگ و مادربزرگش نقل مکان کرد اما این امر از میزان افکار خود ویرانگر او کم نکرد. لارا تصدیق می کند که پدربزرگ و مادربزرگش به او حس امنیت، آرامش و ساختار دادند اما این کافی نبود.
این دختر جوان از ۲۱ سالگی بیمار آسایشگاه روانی ای بوده که در آن با دختری همتای خودش که افکار خودکشی گرایانه داشته رفیق شده که این دختر ۱۸ ماه قبل با روش بِه میرانی مرده است. می گوید: “اگرچه یقینا کودکی ام در بیماری ام نقش داشته است اما متقاعد شده ام که این آرزوی مرگ را علی رغم بزرگ شدن در خانواده ای آرام و با ثبات داشته ام.” لارا می گوید که از پروسه ی برنامه ریزی برای مراسم تدفین خودش لذت برده است اما تائید می کند که مرگش برای پدر بزرگ، مادربزرگ و مادرش سخت خواهد بود.
می گوید وقتی شش سالم بود یکبار در اتاقی پراز دوستان جایی که تفنگ ها در آنجا قرار داشت بودم. به خاطر می آورم که می توانستم یکی از تفنگ ها را در دست بگیرم و دستورالعمل های لازم به من داده شده بود. به فکرم رسید که “این تفنگ به من امکان می دهد به زندگی ام پایان دهم و این که چقدر این کار می تواند آسان باشد.” سپس با خودم فکرکردم که این تفنگ پر نیست اما بعدا متوجه شدم که پر بوده است. اگر آن موقع این را می دانستم ممکن بود ماشه را بکشم؛ به راحتی می توانم تصور کنم. “مرگ برای من یک انتخاب نیست اگر انتخابی داشتم زندگی ای تحمل پذیر را انتخاب می کردم اما هرچه تلاش کردم بی فایده بوده است. تمام عمرم سرگرم این افکار خودکشی بودم حتی چند باری هم سعی کردم. اما همیشه یک نفر هست که به من نیاز دارد و نمی خواهم کسی را برنجانم. اینها همیشه مانع خودکشی ام شده است.”
“هنوز نمی دانم در آن لحظه ی پایانی چه خواهم گفت. نظراتم را خیلی مفصل در نامه هایی به دوستانم نوشته ام. فکر می کنم همه چیز از پیش مقرر شده است. شاید سر انجام بر سر واژگان پایانی ام به نتیجه برسم.” بر اساس تازه ترین آمار، تعداد افرادی که تصمیم به پایان دادن به زندگی شان می گیرند طی ۱۲ ماه گذشته افزایشی ۲۷ درصدی داشته است. آمار و ارقام در سال ۲۰۱۳ ، نشان داده که ۱۸۱۶ مورد بِه میرانی در مقایسه با ۱۴۳۲ مورد در سال ۲۰۱۲ ثبت شده است. از کل موارد سال ۲۰۱۳، ۵۱٫۷ درصد بیماران مرد و ۴۸٫۳ درصد بیماران زن بودند.تنها افراد مسن بین ۷۰ تا ۹۰ سال بیش از ۵۳٫۵ درصد از کل آمار را شامل می شدند. افراد بین ۶۰ تا ۷۰ سال ۲۱ درصد و افراد بالای ۹۰ سال ۷ درصد آمار را در بر داشتند. زیر ۶۰ ساله ها تنها ۱۵ درصد کل موارد ثبت شده را شامل می شدند.
شمار بلژیکی هایی که با بِه میرانی مرده اند رشدی آهسته و فزاینده داشته است. افزایشی ۲۵ درصدی در شمار بِه میرانی ها از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ وجود داشته است و از ۱۱۳۳ مورد به ۱۴۳۲ مورد اوج گرفته است. آماری که نمایانگر حدود ۲ درصد از جمیع مرگ و میر کشور است.
در ماه فوریه، بلژیک بِه میرانی را به کودکانی که بیماری های لا علاج دارند و در شرایط رنج دایمی به سر می برند بسط داد. همچنین این افراد باید با تایید روانشناس صاحب قوه ی تشخیص شناخته شوند و باید پیش از مردن به وسیله ی تزریق، اولیای شان رضایت دهند. به استدلال مبارزین ضد بِه میرانی بی فایده بودن این اقداماتِ حفاظتی به دفعات ثابت شده است. آن ها می گویند علاوه بر افرادی که بشدت بیمارند، بِه میرانی به شکلی فزاینده در افرادی که افسردگی دارند یا بیماریشان لاعلاج نیست هم به کار رفته است. این کشته شدگان شامل برادران دوقلوی ناشنوا، مارک و اِدی وِربِسِم ۴۵ ساله هم می شود که درخواست مرگشان پس از آن که مطلع شدند احتمال دارد کور شوند در دسامبر سال ۲۰۱۲ تایید شد.
ویم دیستِلمَن پزشک پیشتاز در بِه میرانی گردهمایی ای را درباره ی به کارگیری این شیوه در اردوگاه کار اجباری نازی ها ترتیب داد که ابراز انزجار گسترده ی بین المللی را در پی داشت. سال گذشته نانسی ورهلست دگر جنسیت یافته ی ۴۴ ساله پس از آن که جراحان جراحی تغییر جنسیتش را خراب کردند و او را به نقص عضوی دچار کردند که به او حس هیولا بودن داده بود از طریق روش بِه میرانی کشته شد. برخی گزارش ها نیز حاکی از آن است که سیستم قانونمند شده ی بِه میرانی در بلژیک منجر به کشته شدن برخی بیماران بدون گرفتن رضایت شان، شده است.
گزارشی دانشگاهی به این نتیجه رسید که تقریبا یک نفر از هر ۶۰ بیماری که تحت نظر پزشک عمومی مرده است کسی را شامل می شده که درخواست بِه میرانی نکرده است. این پژوهش پی برد که نیمی از بیمارانی که بدون اعلام رضایت کشته شده اند بالای ۸۰ سال سن داشتند و دو سوم آنها بیمارانی بودند که در بیمارستان بستری بودند و از بیماری های لاعلاج نظیر سرطان نیز رنج نمی بردند.
تقریبا در چهار مورد از پنج مورد با بیمارانی که شیوه ی بِه میرانی برروی آنها به کارگرفته شده بود در مورد مرگ صحبت نکرده بودند زیرا این بیماران یا در کُما بودند و یا تشخیص زوال عقل در آن ها داده شده بود یا این که تصمیم پزشکان بر این بوده که به نفع بیماران نیست که این مسئله را با آنها در میان بگذارند. در اغلب موارد پزشکان خانواده های بیماران را نیز از تصمیمشان برای تزریق مرگبار به وابستگان مطلع نکرده اند زیرا این کار را تصمیمی پزشکی انگاشته اند که اتخاذ آن تنها به خودشان مربوط است. این گزارش پرسش های تازه ای را در مورد قانون ۱۳ ساله ی بِه مرگی در بلژیک که بسیار بحث برانگیز شده را ایجاد کرده است. قانونی که موافقت گسترده ی نخبگان پزشکی را بدست آورده است و همینک اجازه می دهد پزشکان حتی کودکان را هم بکشند.
نگارنده ی این گزارش پرفسور رافائل کوهن المَگِر از دانشگاه هال می گوید: ” این تصمیم که کدامین زندگی ارزش زندگی کردن را ندارد در دستان بیمار نیست بلکه در دستان پزشک است”. “باید توجه شود که پایان دادن عمدی به زندگی بیماران و بدون درخواستشان بیش از تمامی کشور های دیگر که چنین روش هایی را ثبت کرده اند (نظیر هلند)، در بلژیک روی می دهد.” “اینکه برخی پزشکان مسئولیت خود می دانند تا از روی عمد و بی هیچ نشانه ی واضحی از طرف بیمارانشان که ثابت کند این همان چیزی است که می خواهند عمرشان را کوتاه کنند، نگران کننده است.”
این سیاستمدار و فیلسوف اسرائیلی تبار اضافه کرد: “مردم بلژیک باید از شرایط کنونی آگاه شوند و بدانند که اگر حیاتشان به نقطه ای رسید که پزشکان آنها را فاقد ارزش ادامه زندگی بدانند در نبود اراده هایی محکم و خاص که به پزشکان توصیه کند چه باید بکنند، ممکن است کشته شوند.” قانون بِه میرانی در بلژیک به کارگیری کشتن از روی ترحم را به بزرگسالان و کودکان بی سرپرستی که رنج و دردی غیرقابل تحمل دارند و توانایی اعلام رضایت دارند، محدود کرده است. به صورت رسمی غیرقانونی است که پزشکان بیمارانی را که اعلام رضایت نکرده اند بکشند. اگرچه این پژوهش به این امر نیز پی برد که بسیاری از پزشکان عمومی بیمارانشان را بدون گرفتن رضایت می کشند و ممکن است این نگرفتن رضایت متداول تر از مرگ های تایید شده ی رسمی باشد. پروفسور کوهن المَگِر می گویدبا این حساب پایان دادن به زندگی بیماران بدون درخواست شان متداولتر از بِه مرگی است. پیشنهاد شده است که حرفه ی پزشکی بلژیک را وادار کنند این مسئله را در صدر برنامه هایش قرار دهد.
سایت علمی بیگ بنگ
نوشته کمک پزشکان بلژیکی برای مرگ آسان !! اولین بار در بامداد پدیدار شد.
هرگز نگاه از روی ترس به مادرم را فراموش نمی کنم، او زنی درخشان بود که با تلاش سه مدرک کارشناسی و یک مدرک کارشناسی ارشد را کسب کرده و می توانست مدرک دکترا نیز داشته باشد اما تبعیض جنسیتی شایع در دانشکده وی مانع این کار شد.
به جای کسب مدرک دکترا مادرم در یک ایر لاین مشغول به کار بود و با هوش ریاضی که داشت وزن بارها را محاسبه کرده و برای تعادل بار در هواپیما نحوه چیمان بارها را بالانس می کرد.
اما پس از یک دهه کار کردن تغییر ناگهانی در زندگی او به وجود آمد و مغز وی آرام آرام تحلیل رفت، در ابتدا حس می کردیم مساله کوچکی باشد اما این امر تا جایی پیش رفت که مادرم برای رفتن به مکانی بدون آدرس نیاز به کمک داشت و این مشکل هر روز بیشتر و بزرگتر می شد و متاسفانه در این میان وی تصادفی نیز با یک خودرو داشت.
هنگامی که از مطب دکتر بیرون آمدیم مادرم شوکه شده بود زیرا پس از هفته ها تست و آزمایش در سن 57 سالگی پزشکان برای وی آلزایمر زودرس تشخیص داده بودند و او برای هر کاری نیاز به فکر کردن و یاداوری داشت.
اما اگر امروز مادر من زنده است به دلیل سپردن بیماری اش به یک برنامه تبلیغاتی آموزش مغز بود، اولین فعالیت این برنامه برای بیماران آلزایمری MIND MATE است که بازی های مغزی تعادلی را شامل می شود که بر اساس تحقیقات جهانی پیشرو ادعا می شود بر روی تحریک توانایی های شناختی کاربر تاثیر دارد.
در حوزه آموزش مغز و کمک به بیماران آلزایمر در طول چند دهه گذشته اتفاق خاصی در برنامه ها و وب سایت ها رخ نداده است و گاه این برنامه مریض را هم گریزان کرده اند.
کارشناسان می گویند تقریبا تمام امیدواری هایی که به افراد در این تبلیغات داده می شود کاذب بوده و هیچ اثبات علمی در این تبلیغات وجود ندارد زیرا آنها در حال از دست دادن ذهن خود هستند اما با توجه به اینکه بیش از پنج میلیون امریکایی مبتلا به آلزایمر هستند توجه به رفع این مشکل تقاضای بسیاری از مردم است.
معاون موسسه سالمندان نیز می گوید مردم حاضرند زمانی که جانشان در خطر است هرکاری را انجام دهند.
پس چه کمکی می توان به این افراد کرد؟ اطلاعات نشان می دهد با یادگیری یک زبان جدید یا مطالعه در مورد چیزی می توان علائم پیشرفت بیماری را به تاخیر انداخت و محققان گزارشی را منتشر کرده اند که نوع خاصی از بازی های رایانه ای می تواند به جلوگیری از زوال عقل بیانجامد.
ورزش ذهنی
بازی های آموزش مغز برای کاربر معمولا شامل وظایفی مانند به یادآوردن شکل بر روی یک کارت و ایجاد الگو و یا مثلا شناسایی ماهی در حال شنا می باشد، ممکن است شما در این بازی ها خوب عمل کنید اما هیچ اثبات علمی برای تقویت حافظه در اثر این بازی ها و برنامه های مانند آن وجود ندارد.
حضور رعدآسای بازاریابی آزمایشگاه LUMOS را به یاد دارید؟ این شرکت ادعا کرد برنامه پازل های LUMOSITY می تواند به حفاظت در مقابل زوال عقل کمک کند و حتی به بهبود شرایط آسیب دیدگان ناشی از ضربات مغزی بینجامد.
میشل راسک وکیل دفتر کمیسیون حمایت از مصرف کننده در تجارت فدرال با تحقیق گفته بود که علم بازاریابی لوموس را حمایت نمی کند و FTC نیز شکایتی بر علیه لوموس به دلیل فریب مصرف کننده و اثرات غیرواقعی آموزش هایش در دنیای واقعی انجام داد.
FTC در بیانیه ای گفت که لوموس ادعا کرده بازی های آن شرکت می تواند از زوال عقل و تحلیل حافظه و آلزایمر جلوگیری کند اما این تبلیغات پیشتیبانی علمی ندارد و قاضی این پرونده شرکت یاد شده را 50 میلیون دلار جریمه کرده است.
تبلیغات و ادعای لوموسیتی جالب است، هرچند که برخی این تبلیغات را کاملا جعلی و فاقد ارزش ندانسته اند اما دریافت نتیجه از آن ریسک بالایی دارد، این شرکت هم اکنون بازی های سرگرمی را برای تفریح به فروش می رساند.
تا کنون دو نظریه وجود داشته که بازی های آموزش مغز تاثیر بالینی بر روی زوال عقل داشته که پس از 10 سال مشخص شد خطر ابتلا به زوال عقل را به نصف کاهش می دهد.
مدیر عامل لوموس می گوید: اگر شما در حال سپری کردن زمان هستید چرا این زمان را صرف انجام کارهای سرگرم کننده و عاطفی نمی کنید تا احساس بهتری داشته باشید.
MIND MATE هم یکی از پر بازدیدترین برنامه ها برای آلزایمر در فروشگاه تبلیغاتی به شمار می رود، این شرکت که خود را در حوزه آلزایمر پیشرو در جهان می داند گفته بازی های تعاملی را که بر اساس تحقیات محرک توانایی شناختی کاربر است را افزایش می دهد.
پاتریک رِنِر بنیان گذار و مدیرعامل شرکت ماین میت گفته که سرعت پیشرفت ما کم نیست و برنامه های این شرکت برای بازی های تقویت حافظه همراه با تغذیه و مشاوره ورزشی به منظور کمک به کاربران برای داشتن جسم و ذهنی مناسب است و بر اساس قرارداد با شرکتی بخش موسیقی و تلویزیون را نیز راه اندازی کرده ایم که حداقل بتوانیم به 15 هزار نفر خدمات بدهیم.
اما بازی که انجمن آلزایمر آن را تایید کرده به این صورت است:
این بازی یک بازی آموزش سرعت است که مطالعات 10 سال نشان داده که خطر ابتدا به زوال عقل را به نصف کاهش می دهد.
این مطالعه بر روی دو هزار و 832 نفر از افراد 65 تا 94 سال انجام شده که در آن افراد باید به طور همزمان به شناسایی اشیا در مرکز و امتداد صفحه نمایش بپردازند، تعداد این اشیا به مرور در بازی افزایش می یابد و سرعت آن نیز بیشتر خواهد شد.
به عنوان مثال فرد باید همزمان یک گاو در مرتع، دو اتومبیل در مرکز تصویر و نشانه های کنار جاده که در اطراف پراکنده هستند را شناسایی کند و در ادامه باید بدون حرکت دادن سر و چشمانش این اشیا را تشخیص دهد و به وی گفته نشود که چه اشیایی در صفحه هستند.
در مراحل پیشرفته تر زمان محدودتر شده و حواس فرد پرت خواهد شد تا قدرت تشخیص وی سنجیده شود.
هِنری مدیرعامل شرکت CEO گفته که این بازی نوع جدیدی از داده است و برنامه های آموزش ذهن مطالعه ای فعال برای کاربرانش به شمار می رود، وی همچنین گفته است این تبلیغات بطور قطع می تواند ذهن را فعال کند و شاید در پنج سال آینده پزشکان در نسخه بیماران از این نوع بازی های آموزشی نیز تجویز کنند.
وی به دنبال تایید سازمان غذا دارو برای تصمیمش است که پس از تصویب قانونی آنرا ارائه خواهد کرد.
همچنین یکی از اساتید دانشگاه کالیفرنیا می گوید برای افراد مبتلا به این بیماری در کنار دارو به ورزش و برنامه های اینچنینی به صورت همزمان نیاز است.
همه این برنامه ها را با هم مرورد کردیم اما هیچ کسی نمی داند که چرا مادر من به آلزایمر مبتلا شد و برای من سخت است که بگویم بر اثر این اتفاق چقدر آلزایمر به خانواده من نزدیک تر شده و ممکن است پدر و برادرم نیز مبتلا شوند و من نگران این موضوع هستم.
در این میان من به نوزاد پسرم نگاه می کنم و آماده ام هر کاری را انجام دهم تا این اتفاق برای او نیافتد، هرچند هیچ درمان قطعی وجود ندارد اما من امیدوارم.
این داستان در زمستان 2016 در مجله CNET به چاپ رسیده است.
کلمات کلیدی : دانش و فناوری+آلزایمر+بازی رایانه ای
جمعی از پزشکان بیمارستان دولتی امام علی(ع) چابهار طی نامهای اعلام کردند: در صورتی که تا دهم دی ماه امسال حداقل کارانه ۶ ماه را دریافت نکنند، علی رغم میل باطنی، تنها بیماران اورژانسی را ویزیت میکنند.
«جناب آقای دکتر قاضی زاده هاشمی، وزیر محترم بهداشت، درمان و
آموزش پزشکی، با این توجیه جنابعالی که پزشکان درآمدی برای بیمارستان ها
ایجاد مینمایند و باید بخشی از آن را تحت عنوان کارانه به آنها بازگرداند
و این حق آنهاست؛ مراتب زیر را به استحضار می رساند:
پزشکان هیأت علمی که مصداق آن مقام محترم برای تولید در آمد برای بیمارستانها محسوب میشوند، حقوقی را در حدود 7 تا 15 میلیون به صورت ماهیانه تحت عنوان هیأت علمی دریافت میکنند و با دریافت این مبلغ موظفند 44 ساعت در هفته در بیمارستانها و مراکز دانشگاهی حضور و فعالیت داشته باشند اما در حال حاضر متأسفانه حضوری کمرنگ و آنهم غیر مؤثر دارند.
این در حالی است که مالکیت بیمارستان ها متعلق به دولت است، حقوق ماهیانه همین حضرات و بقیه گروه ها و کادر بیمارستان نیز توسط دولت پرداخت می شود. هزینههای مربوط به آب، برق، گاز و تلفن از محل بودجه دولتی پرداخت می شود و همچنین تجهیزات و وسایل مورد نیاز نیز توسط دولت تامین می شود.
از سوی دیگر ویزیت بیماران و عمل های جراحی، پیگیری ها و در حقیقت بار اصلی درمان بر دوش انترنها و رزیدنت ها سنگینی می نماید، مراقبت های قبل و بعد از عمل، آزمایشات و گرافی ها و بقیه امور هم با تلاش شبانه روزی کادر پرستاری و پیراپزشکی انجام می شود.
حال پاسخ دهید باکدام منطق؛ پزشکی با حضور چند ساعت در هفته و آنهم به صرف نظارت بر اعمال جراحی بایستی تا 65 درصد درآمد حاصله از حق العمل ها را، حق خود بداند.
جناب آقای دکتر قاضی زاده هاشمی، حضرتعالی در شیوه کسب درآمد در بخش خصوصی از توانمندی، تخصص، تجربه و مهارت بالایی برخوردار و به راه و رسم آن کاملاً آگاه هستید.
همین پزشک متخصص هیأت علمی که در بخش دولتی نقش تشریفاتی دارد و از عنوان هیأت علمیاش جهت کسب در آمد بیشتر در بخش خصوصی استفاده مینماید، در بیمارستان خصوصی نه حقوقی ماهیانه دریافت مینماید و نه از مزایای فرصت تحصیلی، مزایای خاص دیگر و ... بهره مند است اما همه بیماران را شخصاً مورد عمل جراحی قرار میدهد و هم خودش ویزیتها را آن هم به نحو مناسب انجام داده و با احترام پاسخگوی بیمار است و بابت این امور هم حدود 20% حق العمل به وی تعلق میگیرد حتی در برخی مراکز درمانی کمتر از این مقدار نیز دریافت می کنند.
سؤال اینجاست که پزشکان هیأت علمی در بخش خصوصی با عملکردی با کیفیت بالا این میزان درصد و در بخش دولتی به صرف ممهور کردن پرونده ها تا 65% حق العمل را دریافت می نمایند و اصلاً آن حقوق 15 تا 19 میلیون تومانی هیأت علمی را بابت چه چیزی دریافت می نماید؟
شما خود بهتر می دانید بنگاه داری هم اصولی دارد، از نگاه اقتصادی برای تولید؛ بخشی از درآمد بابت سرمایه گذاری، بخشی برای حقوق کارکنان، بخشی برای تجهیزات، بخشی برای بازاریابی و بخشی هم برای هزینه های جاری باید صرف شود و پس از کسر هزینه ها از درآمدها، سود و یا زیان حاصل می شود.
آیا مسئولین وزارت بهداشت محاسبه کرده اند با این ترتیب چقدر بیمارستان های دولتی دچار زیان شده اند و آیا از نظر مدیریتی و اقتصادی تمامی بیمارستان های دولتی ورشکسته نیستند؟ و آیا هزینه ها برای خدمت تمام شده در بخش دولتی بیشتر از خصوصی نیست؟ و چه سیستمی مسئول این زیان است و آیا مردم یا دولت باید تاوان ضعف و بی کفایتی مسئولین را پرداخت نمایند؟
آیا به بهانه های واهی ایجاد در آمد برای بیمارستان ها، باید پرداخت های چند ده و چند صد میلیون تومانی به گروهی خاص پرداخت شود؟ و مرتباً این پرداخت ها هم انکار شود. حضرتعالی بهتر از همه از پرداخت های هنگفت نجومی، غیر متعارف و غیر معمول گروهی خاص اطلاع دارید ولی نمی دانم چرا دیگران را هم متهم به دروغ می نمائید!! و خود.....
وزیر محترم
طبق اظهارات مسئولین وزارت بهداشت بیش از 11 هزار میلیارد تومان معوقات بیمه ها به وزارت بهداشت و بیش از 5 هزار میلیارد تومان از معوقات مربوط به جزء حرفه ای پزشکان است و اگر پرداخت ها را متعارف و به حق می دانید چرا از دیگران می خواهید میزان دریافت ها را اعلام نمایند در حالیکه کلید قفل بسته سیستم پرداخت نزد خود شماست.
بیائید برای یک بار هم شده با صداقت میزان دریافتی پزشکان هیأت علمی را به صورت شفاف اعلام نمایید تا مردم به صورت مستند حرف های شما را باور کنند. با فرافکنی مشکلی حل نخواهد شد ولی متأسفانه مسئولین وزارت بهداشت سیستم پرداخت به پزشکان هیئت علمی را 7 قفله نموده اند که مبادا کسی از میزان پرداخت شان خدای ناکرده مطلع شود.
ولی دیر یا زود این تاریکخانه روشن خواهد شد و روسیاهی برای آنانی خواهد ماند که در عرض این مدت به هر شیوه ای برای حفظ قدرت دوران مسئولیت خود به هر وسیله ای متوسل شده اند.»
وی تصریح کرد: این بیماری ها جز با رژیم غذایی سالم و متعادل، ورزش مداوم روزانه و پرهیز از دخانیات و مشروبات الکلی قابل کنترل و درمان نخواهند بود.
این متخصص گوارش و کبد ضمن تشریح عملکردهای مهم کبد در بدن و نیز بیماریهای شایع کبدی همچون هپاتیت های ویروسی، ضرورت آگاهی رانندگان از نحوه انتقال هپاتیت های ویروسی در صورت رویارویی با سرنگ های آلوده در محیط اتوبوس ها را یادآور شد.
وی خاطرنشان کرد: هپاتیت C طی دو تا سه سال گذشته جزء بیماری های خطرناک به شمار می آمد ولی اکنون به لطف داروهای ساخت داخل و ارزان قیمت تا حدود 98 درصد قابل درمان و ریشه کنی است.
رئیس شبکه هپاتیت ایران به اهمیت آزمایش هپاتیت سی C در کسانی که قبل از سال 1375 تحت عمل جراحی قرار گرفته و یا خون دریافت کرده اند اشاره داشت و گفت: انجام این آزمایش در آزمایشگاه های سراسر کشور و با هزینه بسیار پایین میسر است.
مؤیدیان همچنین تزریق واکسن هپاتیت بی B در سه نوبت صفر، یک و شش ماه را برای افراد بالای 20سال ضروری خواند.
دانش > پزشکی - رئیس شبکه هپاتیت ایران ضمن ابراز نگرانی نسبت به شیوع بیماری کبد چرب و چاقی در جامعه، آمار مبتلایان به کبد چرب در ایران را حدود 40 درصد اعلام کرد.
به گزارش ایرنا،دکتر 'سید مؤید علویان' در هشتمین همایش باشگاه سلامتی امید که با موضوع هپاتیت های ویروسی و کبد چرب برای کارکنان اتوبوسرانی تهران برگزار شد، افزود: متأسفانه امروزه با صنعتی شدن شهرها، کم تحرکی، تغذیه نامناسب، کاهش مصرف مواد مغذی همچون ماهی و میگو، میوه ها و سبزیجات، فرآورده های لبنی کم چرب و نیز افزایش مصرف مواد قندی و نشاسته ای، روغن های ناسالم و مصرف بیش از حد غذاهای شور، شاهد بروز بیماری هایی همچون چاقی، دیابت، فشار خون، پوکی استخوان و کبد چرب هستیم.
وی تصریح کرد: این بیماری ها جز با رژیم غذایی سالم و متعادل، ورزش مداوم روزانه و پرهیز از دخانیات و مشروبات الکلی قابل کنترل و درمان نخواهند بود.
این متخصص گوارش و کبد ضمن تشریح عملکردهای مهم کبد در بدن و نیز بیماریهای شایع کبدی همچون هپاتیت های ویروسی، ضرورت آگاهی رانندگان از نحوه انتقال هپاتیت های ویروسی در صورت رویارویی با سرنگ های آلوده در محیط اتوبوس ها را یادآور شد.
وی خاطرنشان کرد: هپاتیت C طی دو تا سه سال گذشته جزء بیماری های خطرناک به شمار می آمد ولی اکنون به لطف داروهای ساخت داخل و ارزان قیمت تا حدود 98 درصد قابل درمان و ریشه کنی است.
رئیس شبکه هپاتیت ایران به اهمیت آزمایش هپاتیت سی C در کسانی که قبل از سال 1375 تحت عمل جراحی قرار گرفته و یا خون دریافت کرده اند اشاره داشت و گفت: انجام این آزمایش در آزمایشگاه های سراسر کشور و با هزینه بسیار پایین میسر است.
مؤیدیان همچنین تزریق واکسن هپاتیت بی B در سه نوبت صفر، یک و شش ماه را برای افراد بالای 20سال ضروری خواند.
۵۴۵۴