مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

عوامل مؤثر‌و راه و روش‌های فرار از سردردهای میگرنی

جام جم سرا: به‌طور کل میزان شیوع میگرن در فصل گرما بیشتر است و به ازای هر ٩ درجه سانتی گراد که هوا گرم می‌شود میگرن به میزان ٨‌درصد افزایش می‌یابد.

چند عامل باعث تشدید سردرد در فصل تابستان و منجر به افزایش حملات میگرنی است. گرما به‌عنوان یکی از این عوامل باعث گشاد شدن عروق و فشار در اعصاب مجاور عروق می‌شود که در نتیجه سر درد را به همراه دارد و مکانیزم دیگر تشدید‌کننده سردرد، کاهش آب بدن به علت تعریق فراوان در تابستان است.

تابش آفتاب و نور آفتاب از دیگر عوامل ایجاد‌کننده سردرد در تابستان است که اغلب به علت نزدیکی خورشید به کره زمین در فصل تابستان شدت آفتاب بیشتر می‌شود و افراد دچار سردرد می‌شوند به همین دلیل مسافرت‌هایی که اغلب در فصل تابستان اتفاق می‌افتد نیز می‌تواند عامل ایجاد سردرد شود.

اختلال خواب، کم خوابی، افزایش استرس، عوامل خستگی بیش از حد، نحوه غذا خوردن و نوع خوراک همه در بروز میگرن در گرما و مسافرت تاثیرگذار است


کاهش آب بدن در اثر گرما، عامل مهمی است که می‌تواند باعث سردرد شود بنابراین برای پیشگیری از کم آبی بدن باید روزانه به صورت مرتب و با فاصله و جرعه جرعه آب مصرف شود زیرامصرف یک باره آب به مقدار زیاد برای رفع تشنگی درست نیست.

در فصل تابستان باید از ورزش‌های سنگین پرهیز کرد چون ورزش سنگین باعث کاهش زیاد آب بدن می‌شود که یکی از عوامل سردرد در فصل تابستان است. بنابراین می‌توان ورزش‌های تابستانی مانند استخر یا تنیس را جایگزین کرد، اما در صورت الزامی بودن ورزش سنگین در زیر آفتاب، این افراد باید آب به همراه خود داشته باشند تا با فاصله و جرعه‌جرعه از آن مصرف کنند.

مایعات دیگری نیز می‌توانند جایگزین آب شوند اما نوشیدنی‌های گازدار برای میگرن ضرر دارند و در فصل گرما نباید از این نوع نوشیدنی‌ها استفاده کرد و بهتر است از مایعات سنتی مانند دوغ، خاک شیر و مخلوط آب و آبلیمو تازه که بی‌ضرر هستند برای رفع کم‌آبی استفاده کرد اما مایعات شیرین برای میگرن مناسب نیست و به‌طور کل بهترین مایعات همان آب است که می‌تواند کاهش آب بدن در فصل گرما را جبران کند.

رنگ ادرار مشخصه مناسبی برای تشخیص کم آبی بدن است. به‌طوری که پررنگ بودن ادرار نشان از این است که بدن انسان به آب بیشتری احتیاج دارد اما در صورت کم رنگ بودن ادرار میزان آب مورد نیاز بدن کمتر است.

نور آفتاب نیزباعث تشدید میگرن می‌شود و اغلب بیماران مبتلا به میگرن هنگام سردرد تمایل به استراحت در محل تاریک دارند زیرا نور آفتاب باعث تشدید میگرن می‌شود.

برای پرهیز از تشدید میگرن و سردرد در برابر نور آفتاب افراد باید از عینک‌های آفتابی، کلاه‌های حصیری یا کلاه‌هایی که نقاب بزرگی دارند، استفاده کنند و همچنین پوشیدن لباس‌های روشن بسیار بهتر از رنگ‌های تیره است زیرا میزان حرارت به بدن را کمتر می‌کند.

علاوه بر این اختلال خواب، کم خوابی، افزایش استرس، عوامل خستگی بیش از حد، نحوه غذا خوردن و نوع خوراک همه در بروز میگرن در گرما و مسافرت تاثیرگذار است. بنابراین بیماران مبتلا به میگرن باید برای مسافرت‌ها برنامه‌ریزی کنند، دارو‌های خود را فراموش نکنند، از ورزش سنگین پرهیز کنند، از کلاه استفاده کنند، استرس و کم‌خوابی نداشته باشند.

هنگام مسافرت افراد ممکن است از غذاهای آماده و فست فود استفاده کنند که این موارد می‌تواند میگرن را تشدید کند زیرا غذاهای مانده یا از قبل تهیه شده دارای ماده‌ای به نام تیرامین است که منجر به تشدید میگرن می‌شود و به‌طور کل غذاهای فست فود برای میگرن مضر است.

آموزش آرمیدگی و حرکات آرامش‌بخش هم یکی از روش‌های مهم پیشگیری از میگرن در تمامی فواصل است. ورزش‌هایی مانند یوگا یا روش‌های بیوفیدبک که به‌عنوان روش پیشگیری از میگرن است از این جمله هستند.

در روش بیوفیدبک بیماران طی جلساتی روش‌های پیشگیری از میگرن، جلوگیری از انقباض عضلات گردن و سر که منجر به بروز سردرد‌های کششی و میگرنی می‌شود، آموزش می‌بینند و همچنین در این روش آموزش‌هایی مبنی بر روش‌های جلوگیری از استرس به افراد داده می‌شود تا هنگام مسافرت‌ها آرمیدگی و آرامش خود را حفظ کنند و بتوانند دقیق‌تر فکر و برنامه‌ریزی کنند.( دکتر داوود آذرنگی - متخصص مغز و اعصاب/ شهروند)


ادامه مطلب ...

گفت‌وگو با آشپز شیشه: با کفش می‌خوابیدم تا آماده فرار باشم

جام جم سرا: ‌از چه زمانی با موادمخدر آشنا شدی؟

حدود 14 سالم بود. قبل از اینکه فروشنده موادمخدر شوم، مصرف‌کننده بودم. مصرف را با حشیش شروع کردم و خیلی سریع سراغ تریاک رفتم. بعد از آن به دلیل اتفاقاتی که افتاد تبدیل به بچه خیابانی شدم و راه پول پیداکردن هم، فروش مواد بود. کلید راهیابی به باندهای خلافکاری را در خیابان به دست آوردم اما همان‌طور که موادمخدر، کلیدی برای ورود به تاریکی‌ها شد؛ یک روز همین موادمخدر، کلید ورود به روشنایی شد.

من سلطان پیداکردن پول از کف خیابان بودم. 30 میلیون برای من پولی نبود و پیداکردن این مبلغ شاید دو روز کار می‌برد

البته این را نمی‌گویم تا کسی که مصاحبه را می‌خواند با خودش بگوید فعلا مصرف می‌کنم و در نهایت درمان می‌شوم. معلوم نیست این اتفاق برای هرکس بیفتد. من قبل از اینکه درمان شوم راه‌های مختلفی را امتحان کردم اما فایده نداشت تا اینکه با کنگره 60 آشنا شدم.

چه شد که به این فکر افتادی خودت تولیدکننده مواد شوی؟
زندگی کف خیابان، کوچه‌پس‌کوچه‌هایی دارد که اگر بخواهی دوام بیاوری باید همه را بلد باشی و قاعده و قانونش را رعایت کنی. اگر این قاعده را خوب رعایت کنی بازیگر خوبی می‌شوی و به سرعت پیشرفت می‌کنی و البته همین‌ها فرورفتن در تاریکی را سرعت می‌بخشد. بعد از این، شرایط دست‌به‌دست هم می‌دهد تا فرد بتواند تغییر جایگاه دهد. این اتفاق برای من بسیار راحت بود. چون با قاعده بازی آشنا بودم و برای اینکه بتوانم استفاده بیشتری ببرم فقط باید دنبال کسی می‌گشتم که خودش تولید‌کننده و فرمول ساخت شیشه را بلد باشد. آن موقع هم مثل الان نبود که افراد زیادی فرمول را بدانند افرادی که می‌توانستند این کار را انجام دهند خیلی کم بودند. من و یکی از دوستان آن زمان، شخصی را پیدا کردیم که فوت‌وفن را بلد بود و به هر طریقی بود او را مجبور کردیم با ما همکاری کند. آن زمان تقریبا 23ساله بودم.

‌به غیراز فرمول، چه چیز دیگری لازم بود؟ سرمایه لازم نداشت؟
ماده اصلی تولید شیشه [...] است و آن زمان قرص [...] وجود نداشت و ماده اصلی از خارج می‌‌آمد. سرمایه زیادی هم نمی‌خواست. برای تولید یک‌کیلو شیشه تقریبا حدود 30 میلیون‌تومان لازم بود.

این سرمایه را از کجا آوردی؟
من سلطان پیداکردن پول از کف خیابان بودم. 30 میلیون برای من پولی نبود و پیداکردن این مبلغ شاید دو روز کار می‌برد. خیلی‌ها بودند که دوست داشتند سرمایه‌گذاری کنند و شریک شوند اما من قبول نمی‌کردم. کیف‌قاپی و زورگیری می‌کردم و پول لازم را تهیه می‌کردم.

همیشه آماده فرار بودم، حتی جرات نمی‌کردم در خانه خودم لباس راحتی بپوشم و با کفش می‌خوابیدم. این زندگی به نظر من زندگی نیست


چطور مشتری پیدا می‌کردی؟
ماجرا خیلی ساده است؛ مثلا الان من کار کابینت می‌کنم کسانی که کار کابینت انجام می‌دهند به من زنگ می‌زنند و کار سفارش می‌دهند. آن‌موقع هم همین‌طور بود. من قبل از آن 10 سال سابقه مصرف و فروش موادمخدر داشتم. آن‌موقع شیشه فراگیر نشده و تازه به بازار آمده بود. برای اینکه مشتری خودم را داشته باشم به کسی که برای تهیه موادمخدر دیگر پیش من می‌آمد می‌گفتم شیشه هم دارم. به‌هرحال، آب، گودال را پیدا می‌کند. خیلی‌ها به من زنگ می‌زدند و من از میان آنها مشتریان خودم را گلچین می‌کردم و دیگر خرده‌فروشی انجام نمی‌دادم. این روند از سال 85 تا 89 که به کنگره 60 آمدم، ادامه داشت.

در مدتی که تولید‌کننده بودی با گروهای دیگر هم درگیر شده بودی؟
درگیری زیاد است. چون هرکسی می‌خواهد خودش کار را دستش بگیرد. خیلی وقت‌ها پیش می‌آمد زنگ می‌زدند شیشه را ببرم اما چند نفر کمین گذاشته بودند و جنسم را از من می‌گرفتند. من هم دنبال جبران و تلافی می‌رفتم، به‌هرحال من هم آدم‌های خودم را داشتم.

چه اتفاقی باعث شد از تولید شیشه دست بکشی؟
من از لحاظ مادی همه‌چیز داشتم و هرچیز که اراده می‌کردم، برایم فراهم بود اما واقعیت این بود که خیلی از چیزها را از دست داده بودم. چیزی از زندگی نفهمیده و همیشه آماده فرار بودم، حتی جرات نمی‌کردم در خانه خودم لباس راحتی بپوشم و با کفش می‌خوابیدم.

موادمخدر اول به آدم «در باغ سبز» نشان دهد و خیلی خلأها را پر می‌کند اما دقیقا زیرکی سیستم موادمخدر این است که طوری درگیرت می‌کند که از زندگی عادی می‌مانی. چیزهایی که یک روز خیلی مهم بود از ذهنت پاک می‌شود

این زندگی به نظر من زندگی نیست؛ همیشه درگیر بودم. پیش آمده بود همسرم چهار روز به من زنگ بزند و من هر دفعه بگویم 10دقیقه دیگر می‌آیم و این 10دقیقه چهار روز طول بکشد. من تک‌پسر خانواده هستم و پدرومادرم را 20 سال از داشتن فرزند محروم کردم و با آنها غریبه بودم. اوایل این چیزها را درک نمی‌کردم اما کم‌کم متوجه شدم خیلی چیزها را بابت این زندگی از دست می‌دهم. افرادی که درگیر بیماری مصرف موادمخدر می‌شوند خیلی تاوان می‌دهند و هیچ کدام‌شان راضی نیستند اما راهی ندارند؛ همان‌طور که من قبل از کنگره تاوان سنگینی بابت آن دادم.

چه شد که از تولید موادمخدر به کنگره رسیدی؟
یک‌سری عوامل دست‌به‌دست هم داد. از شش‌ماه قبل از اینکه به کنگره بیایم، کار تولید نمی‌کردم. یکی از آشنایانم حدود یک‌سال بود که به کنگره می‌آمد و اصرار داشت من هم بیایم. وقتی آمدم و خواستم درمان را شروع کنم به دام ماموران نیروی انتظامی افتادم و چون جنس همراهم بود سه، چهار ماه به زندان کهریزک رفتم و آنجا به خودم خیلی گفتم بعد از آزادی باید به کنگره بروم تا ببینم چه می‌شود. خسته شده و دنبال یک جرعه آرامش بودم. موادمخدر اول به آدم «در باغ سبز» نشان دهد و خیلی خلأها را پر می‌کند اما دقیقا زیرکی سیستم موادمخدر این است که طوری درگیرت می‌کند که از زندگی عادی می‌مانی. چیزهایی که یک روز خیلی مهم بود از ذهنت پاک می‌شود. شیشه با موادمخدر دیگر، فرق دارد.

من موادمخدر مختلفی مصرف کرده و فروخته‌ام اما چیزی که در شیشه دیدم این بود که آدم‌هایی با گروه سنی و جنسیت مختلف دنبالش بودند و همه تفکری مشترک داشتند و آن‌هم این بود که تمام زمین و زمان دست به دست هم داده است تا او نتواند زندگی کند. این تفکری بود که در ذهن خودم هم وجود داشت. شیشه بدبینی، بی‌اعتمادی و بعد از آن هم جرم و جنایت به دنبال دارد. شیشه ماده مخدری است که جانی به وجود می‌آورد. دو، سه ماه که در زندان بودم سنگ‌هایم را با خودم واکندم و بعد از آزادی به کنگره رفتم و راه درمان را ادامه دادم. آن موقع اگر در ظاهر نگاه می‌کردید انسان بودم اما خوی حیوانی در من وجود داشت و این چیزی بود که خودم هم احساس می‌کردم و خسته شده بودم. فکر می‌کردم در اینجا فقط درمان می‌شوم و مواد را کنار می‌گذارم و وقتی به اینجا آمدم کل زندگی‌ام عوض شد. از سال 89 تا الان زندگی‌ام عوض شده است.

طعم پول راحت و بی‌دردسر را چشیده‌ای، دلت نمی‌خواهد دوباره سراغ پول راحت بروی؟ این‌بار می‌توانی خودت مصرف نکنی و فقط فروشنده باشی.
نه، اصلا فکر آن لحظات را نمی‌کنم. وقتی وارد شوم دوباره آلوده می‌شوم. الان می‌دانم راه و کار درست چیست؛ به همین خاطر اصلا دوباره به آن مسایل فکر نمی‌کنم، من حال امروزم را، چه با پول و چه بی‌پول، به بهترین روزهای آن زمان نمی‌دهم.

پیشنهادت به آنهایی که الان مصرف‌کننده هستند، چیست؟
آدم مصرف‌کننده نصیحت‌پذیر نیست اما من پیشنهادم برای افرادی که خسته شده‌اند و دنبال راه هستند این است که اگر می‌خواهند پرونده موادمخدر را ببندند وقت بگذارند. کسب اطلاعات در مورد کنگره، خیلی راحت است. امیدوارم این فرصت برای آنها هم فراهم شود.(شرق)


ادامه مطلب ...

دور زدن قانون: طرح فرار از طرح ترافیک! |عکس|

از تاریخ:

تا تاریخ:

عین عبارت

مرتب سازی نتایج بر اساس


ادامه مطلب ...

ورزش و روش‌های فرار از گرما‌زدگی

جام جم سرا:وقتی مدت طولانی در هوای گرم فعالیت می‌کنید، این احتمال وجود دارد که تعادل سامانه‌های تنظیم دمای بدن به‌هم بخورد و در نتیجه بدن ما قادر به دفع گرمای اضافه نباشد. در این وضع، دمای بدن افزایش می‌یابد و در موارد شدیدتر شاید بعضی اندام‌ها از کار بیفتد. پس به چند نکته مهم دقت کنید:

ورزش را به‌آرامی شروع کنید

اگر جزو ورزشکاران حرفه‌ای نیستند یا بتازگی تصمیم گرفته‌اید به‌طور جدی ورزش کنید، توصیه می‌شود در روزهای گرم به فکر ورزش سنگین نباشید و اولین قدم‌‌های ورزش را با تمرین‌های سبکی شروع کرده و بتدریج شدت و دفعه‌های تمرین‌ها را بیشتر کنید. در یک هفته تا ده روز اول تمرین‌ها باید در زمان کوتاه‌تر و با شدت کمتری انجام شود و زمان تمرین‌های ورزشی را تغییر دهید.

ورزشکاران باید براساس تغییر فصل و آب و هوا، در برنامه‌های ورزشی‌شان تجدید نظر کنند یا زمان انجام تمرین‌ها را به ساعت‌های خنک روز موکول کنند تا در ساعت‌های گرم روز فعالیت بدنی نداشته باشند و گرمازده نشوند. درست است که کوهنوردی، دوچرخه‌سواری، پیاده‌روی طولانی و دویدن در هوای آزاد به سلامت جسمانی شما کمک می‌کند، اما همه اینها جزو ورزش‌های پرتحرکی هستند که انجام آنها در ساعت‌های گرم روز، احتمال گرمازدگی را افزایش می‌دهد. بنابراین بهتر است در هوای گرم و زیر نور مستقیم خورشید فعالیت شدید بدنی نداشته باشید و ورزش را به ساعت‌های خنک ابتدای روز یا عصر موکول کنید. اگر چاره‌ای ندارید حتما از کلاه استفاده کنید. پیشنهاد دیگر این است که سرتان را هر چند وقت یکبار خیس کنید تا دمای بدن‌تان متعادل‌تر شود.

مراقب گرما و رطوبت هوا باشید

دما و میزان رطوبت هوا بر میزان تمرین‌های ورزشکاران تاثیر می‌گذارد. اگر جزو ورزشکاران با اراده هستید و باید چند ساعت از روز را تمرین کنید، با افزایش میزان گرما و رطوبت هوا بهتر است گرمازدگی را جدی بگیرید و برنامه ورزشی سبک‌تری را دنبال کنید تا از گرمازدگی در امان بمانید.

از طب سنتی کمک بگیرید

اگر از طرفداران طب سنتی هستید، می‌توانید از عرقیات گیاهی برای تامین آب مورد نیاز بدن‌تان استفاده کنید تا دچار کم‌آبی و گرمازدگی نشوید. عرق کاسنی و شاتره هر یک به‌تنهایی یا در ترکیب با هم بهترین نوشیدنی ضدگرمازدگی هستند و از بروز آن بخوبی پیشگیری می‌کنند. از در دسترس‌ترین این عرقیات گلاب است که نوشیدن آن به ورزشکاران هم پیشنهاد می‌شود. یک سوم لیوان گلاب را با دوسوم لیوان آب مخلوط کنید و دو قاشق غذاخوری آبلیمو به آن بیفزایید. به این ترتیب نوشیدنی مفیدی به‌دست می‌آید که مصرف آن برای رفع گرمازدگی توصیه می‌شود.

لباس ورزشی مناسبی انتخاب کنید

هنگام انجام تمرین‌ها در هوای گرم، لباس ورزشی مناسبی بپوشید. این نکته مخصوص ورزشکارانی است که می‌خواهند در فضای آزاد و خارج از محیط باشگاه ورزش کنند. برخی لباس‌های ورزشی بدن را خنک نگه می‌دارند. اگر تعرق بدن‌تان زیاد است لباس دیگری در ساک ورزشی داشته باشید تا بموقع بتوانید لباس‌های خیس‌تان را عوض کنید. لباس‌هایی که خیس شده‌اند، گرما را در خودشان نگه می‌دارند و سبب ناراحتی و گرمازدگی شما می‌شوند.

یادتان باشد لباس‌های تیره، نور خورشید را بیشتر جذب می‌کنند و به گرمازدگی دامن می‌زنند. لباس‌های روشن برای خنک نگه داشتن بدن ایده‌آل هستند و پرتوهای خورشید را بازمی‌تابانند، در نتیجه راحت‌تر می‌توانید تمرین‌های ورزشی را در فضای باز انجام بدهید.

چای و قهوه ننوشید

روزهایی که قرار است ورزش کنید مصرف چای و قهوه یا دیگر نوشیدنی‌های کافئین‌دار را به حداقل برسانید. چای خواص خوبی دارد، اما در کنار آن مضراتش را نادیده نگیرید. این نوشیدنی، مناسب فصول گرم نیست و علائم گرمازدگی را تشدید می‌کند؛ زیرا چای ادرارآور است و با نوشیدن آن مجبور می‌شوید بیش از حد معمول به دستشویی بروید. در نتیجه حجم بیشتری از آب بدن‌تان را از دست می‌دهید. هر قدر چای غلیظ‌تر باشد، خاصیت مدر بودن آن افزایش می‌یابد؛ به همین دلیل برای ورزشکاران نوشیدنی مناسبی نیست. اگر اصرار دارید حتما چای و قهوه بنوشید، سعی کنید نوشیدنی شما تا حد امکان رقیق باشد و زمان نوشیدن آنها را به چند ساعت قبل از ورزش موکول کنید.

بموقع استراحت کنید

هنگام ورزش در هوای گرم استراحت کافی را در برنامه ورزشی‌تان قرار دهید. میزان استراحت و زمان آن به نظر مربی و وضع بدن شما بستگی دارد و برای هر ورزشکاری فرق می‌کند؛ اما برای مثال می‌توانید بعد از یک ساعت تمرین حداقل یک ربع به خودتان استراحت دهید. ورزشکارانی که باید کلاه ایمنی سرشان بگذارند، بهتر است در زمان استراحت کلاه را از سرشان بردارند، سرشان را خنک کرده یا لباس‌هایشان را سبک کنند.

قبل و بعد از ورزش، خودتان را وزن کنید

این کار به این دلیل نیست که بفهمید چقدر لاغر شده‌اید، بلکه هدف این است که بدانید چه مقدار از آب بدن‌تان را از دست داده‌اید. اگر می‌بینید بیش از 3 درصد وزن‌تان کم شده به نوشیدن آب کافی حساس‌تر باشید. اگر متوجه شدید بیش از 5 درصد وزن‌تان را از دست داده‌اید، خطر کم‌آبی بدن و گرمازدگی، شما را تهدید می‌کند و باید به‌طور جدی اقدام‌های مقابله با گرمازدگی را انجام دهید.

اگر بیمارید بیشتر مراقب باشید

گروهی از ورزشکاران به دلیل داشتن شرایط خاص یا بیماری‌های مزمن، بیش از دیگران در معرض خطر گرمازدگی قرار دارند. افرادی که قدرت بدنی کمی دارند یا دچار اضافه‌وزن هستند باید بیش از ورزشکاران دیگر مراقب گرمازدگی باشند.

بیماری‌های دیابت یا مشکلات روانی هم احتمال بروز گرمازدگی را افزایش می‌دهند. ورزشکاران مبتلا به فشار خون هم باید هنگام ورزش به تامین مایعات بدن حساس باشند تا دچار کم‌آبی نشوند؛ زیرا این مشکل ممکن است تعادل مایعات را به هم بزند و دردسرهایی بسازد. بیماران کلیوی هم باید به اندازه کافی آب بنوشند و خطر ایجاد سنگ کلیه را نادیده نگیرند.

میوه و سالاد بخورید

در برنامه غذایی‌تان حتما به مقدار کافی میوه و سبزی بگنجانید. میوه‌ها و صیفی‌جات فصل مانند هندوانه و طالبی به تامین آب بدن کمک کرده و از کم‌آبی و گرمازدگی پیشگیری می‌کنند. سالاد گوجه و ‌خیار را فراموش نکنید. خیار به دلیل داشتن طبع سردش در خنک نگه داشتن بدن تاثیر دارد. کاهو هم سبزی مفیدی است که با داشتن املاح معدنی و آب کافی، بدن شما را از گرمازدگی حفظ می‌کند.

نشانه‌ها را بشناسید

مهم است شما و مربی‌تان نشانه‌های گرمازدگی را بشناسید و با دیدن علائمش، خطر را جدی بگیرید. هر وقت دچار خستگی، بی‌حالی، سردرد، حالت تهوع، رنگ‌پریدگی، ضعف، کاهش تمرکز، بی‌حسی یا ناراحتی بدن شدید، بدانید در معرض ابتلا به گرمازدگی قرار گرفته‌اید و بهتر است خودتان را به سایه یا محیطی خنک برسانید، استراحت کنید و آب بنوشید.

به اندازه کافی آب بنوشید

یکی از مهم‌ترین اصول ورزش در هوای گرم این است که آب کافی بنوشید. البته کافی‌بودن آب هم به میزان تعرق بدن شما و همین‌طور فعالیت روزانه‌تان در هوای گرم بستگی دارد. اگر قرار است تمرین‌های سختی انجام دهید، قبل از شروع و همین‌طور در طول ورزش و بعد از آن آب بنوشید و اجازه ندهید بدن‌تان دچار کم‌آبی شود.

واضح‌ترین نشانه کم‌آبی بدن، تشنگی و تیرگی رنگ ادرار در کنار خستگی و سردرد است. پس، قبل از این که نشانه‌های اولیه کم‌آبی را مشاهده کنید و به دنبال آن دچار گرمازدگی شوید، آب بنوشید. شاید عادت دارید در وعده‌های اصلی غذا آب بنوشید؛ اما هنگام ورزش بدن شما آب بیشتری نیاز دارد و باید آب بدن‌تان بخوبی تامین شود. مصرف میوه، سبزیجات و آبمیوه‌های طبیعی به تامین آب بدن کمک می‌کند. (ضمیمه سیب)

آناهیتا درودیان


ادامه مطلب ...

بخشش مهریه برای فرار از خانه جهنمی

جام جم سرا به نقل از مثلث: «ستاره» در برابر قاضی شعبه ۲۵۵ دادگاه خانواده مدعی شد به دلیل ناسزاگویی و بدرفتاری همسرش سه سال است با بچه‌هایش در خانه پدری زندگی می‌کند و در این مدت «مهرداد» هیچ تلاشی برای اصلاح خود و بازگشت به زندگی نشان نداده است.

او ادامه داد: ۱۷ سال پیش از طریق یکی از آشنایان با خانواده «مهرداد» آشنا شدم. او از نظر موقعیت اجتماعی و خانوادگی در شرایط خوبی بود. شغل مناسبی داشت و خود را اهل زندگی نشان می‌داد. با موافقت خانواده‌ام سرسفره عقد نشستم اما زندگی رویایی من چند ماهی بیشتر طول نکشید. مهرداد عصبی و پرخاشگر بود و من باید تلاش می‌کردم کاری نکنم که برخلاف میل او باشد زیرا کوچک‌ترین اشتباه کافی بود تا روزگارم را سیاه کند. ناسزاگویی‌ها و بددهنی‌های مهرداد آنقدر زیاد شده بود که من از روبه‌رو شدن با همسایه‌ها خجالت می‌کشیدم.

این زن افزود: در همه سال‌های زندگی با وی رفتار‌ها و پرخاشگری‌هایش را تحمل کردم اما حمله او به بچه‌هایم و آزار‌هایش برایم قابل تحمل نبود و همیشه ترس آن را داشتم که به فرزندانم آسیب برساند. یک روز که پسرم را بشدت کتک زد، آن‌ها را برداشتم و از خانه فرار کردم اما در مدتی که ما از او جدا زندگی کردیم او هیچ اقدامی برای بازگشت ما انجام نداد حتی وقتی برایش پیغام فرستادم که اگر رفتارش را اصلاح کند به خانه بازخواهم گشت، پاسخی از وی نگرفتم. وقتی درخواست طلاق را مطرح کردم امیدوار بودم بازگردد اما او در جلسات دادگاه هم حضور پیدا نکرد. احضارهای پی‌درپی دادگاه هم نتوانست او را وادار کند در دادگاه حضور بیابد و از خودش دفاع کند. من وقتی بی‌تفاوتی‌های وی را دیدم پذیرفتم که تلاش‌هایم برای حفظ زندگی مشترک بی‌فایده است و ادامه این زندگی امکانپذیر نیست و حتی ممکن است بچه‌هایم در زندگی با پدر تندخو و عصبی آسیب ببینند.
وی افزود: قاضی دادگاه خانواده وقتی شوهرم در دادگاه حاضر شد حکم طلاق را صادر کرد اما حضانت بچه‌هایم را به پدرشان سپرد. به همین دلیل امروز آمده‌ام تا از دادگاه بخواهم در ازای بخشش مهریه و حق و حقوقم حضانت بچه‌هایم را به من بدهد.

پس از حرف‌های این زن رنج‌دیده مرد، خشمگین که در جلسه دادگاه هم به همسرش ناسزا می‌گفت با صحبت‌های قاضی آرام شد و اعلام کرد در صورت چشم‌پوشی همسرش از حق و حقوق قانونی حاضر است حضانت بچه‌ها را به او بدهد.
بنابر این گزارش، زن جوان در حالی که با رأی دادگاه حضانت بچه‌هایش را گرفته بود دادگاه را ترک کرد.


ادامه مطلب ...

دختر نوجوان: برای فرار از تجاوز روی درخت می‌خوابیدم

جام جم سرا: کلا چهارماه طول کشیده؛ چهارماه که از دختر ۱۵ساله خانه تبدیل شود به مادر ناشنوا در چهارمین روز ترک شیشه و هرویین؛ در سرپناه شبانه زنان معتاد و کارتن‌خواب.
سعی می‌کنند با ایماواشاره او را متوجه سوال‌هایم کنند. خودش اما صدایش درنمی‌آید که تنها دست‌هایش می‌چرخند و آوا‌ها از دهانش خارج می‌شوند؛ گنگ‌ومبهم. می‌فهمم خانه‌شان شهریار بوده است؛ پدرش نقاش، مادرش خانه‌دار. پدرش در اثر یک تصادف می‌میرد، مادرش سه‌ماه بعد سکته می‌کند و در آن زمان لیلا تنها در خانه بوده و صدایی نداشته به اورژانس زنگ بزند. هرچه با برادر‌هایش تماس می‌گیرد جواب نمی‌دهند تا مادر جلو چشمانش جان می‌دهد.
قصه‌اش به اینجا که می‌رسد، اشک‌هایش سرازیر می‌شود؛ اشک‌هایی که خیال بندآمدن ندارند.
کسی را یارای تسلایش نیست. غمش در کنار درد و بیقراری چهارمین‌روز ترک هرویین و شیشه برای مادری ۳۵کیلویی که چهارماهه هم باردار است، طاقت‌فرساست.


پروانه؛ دختر بهبودیافته‌ای که اولین‌بار لیلا را به سرپناه شبانه «تولد دوباره» آورده، با هیجان می‌گوید: «خودم فیلمش را دیدم، تو کوچه اوراقچی‌ها خوابیده بود از ترسش. دم‌دمای صبح بوده انگار. فیلمش را گرفته بودند. خودم فیلمش‌ رو دیدم علنا. ببین مردم این منطقه چه‌جوری هستن؟! تو تاریک‌روشن هوا ازش تو خواب فیلم‌گرفته بودن. دنبال سوژه‌ن دیگه.»


صدا‌ها درهم گم می‌شوند. هرکس چیزی می‌گوید. لیلا با سه‌تا برادرش زندگی می‌کرده است. یکی متاهل است و دوتا مجرد. از برادر که می‌گوید، دوانگشت دو دستش را به نشانه پیوند در هم گره می‌زند. ادای فرار را با دو انگشت در حال حرکت درمی‌آورد. ادای کتک و زاری را که درمی‌آورد، انگشت‌هایش را بر صورتش می‌کشد.
«دریا» ایماواشاره‌هایش را ترجمه می‌کند: «برادر‌هایم زیاد من را کتک می‌زدند. برادرم به من شک کرد.» ادای بریدن مو را درمی‌آورد. «مو‌هایم را برید. کتکم زد.»
شکی که حاصلش فرار لیلا از خانه بوده و این، نقطه آغاز تراژدی زندگی دخترک می‌شود؛ کتکی که هنوز هم گویا آثارش روی بدنش هست: «زمانی که آمد اینجا جای ضرب‌وشتم روی بدنش هنوز باقی مانده بود. با سیم کتکش زده بودند و گوشت بدنش کنده شده بود.»
اولین‌بار چطور آمدی «شوش» لیلا؟
اولین‌بار را با یک نشانش می‌دهد. کسی او را آورده و اینجا وسط میدان «شوش»‌‌ رها کرده. چه کسی؟ معلوم نیست. «شوش» را می‌تواند ادا کند. شینی بلند. اینجا همین حوالی «لوکیشن» لابد قصه است؛ قصه‌ای با انبوهی سیاهی‌لشکر، اراذل‌واوباش، معتادان و زنان خیابانی «شوش».
اولین کام را چه‌زمانی گرفته معلوم نیست. سر درددلش باز شده، کاری به سوال‌های من ندارد. قصه خودش را روایت می‌کند. در پارک؛ حیران و سرگردان می‌چرخیدم. التماس می‌کردم. کف دست‌هایش را به نشانه‌ای التماس برهم می‌گذارد. سرش را خم می‌کند. چشمانش‌‌ همان زاری التماس را دارند. «گشنم بود؛ خواهش کردم به من غذا بدن. در خونه مردم‌رو زدم گفتم سردمه اجازه بدین بیام تو.... با سیلی‌ زدن تو صورتم و گفتن برو. برو از اینجا.»
مسوول سرپناه می‌گوید: «یک‌ماه اول لیلا را در یک خانه نگه داشته بودند و از او سوءاستفاده می‌کردند.»
این‌ها را که می‌گوید، پروانه به حرف می‌آید که: «تو اون خونه بوده که «میم‌» می‌ره اونجا و باهاش آشنا می‌شه. ساقی بوده مواد می‌برده اونجا. بعد هم دلش سوخت که اونجا ازش سوءاستفاده می‌کردن از اون خونه آوردش بیرون. موادش را براش نگه می‌داشت. ولی کاری کرد که مواد نکشه. چون تو اون خونه معتادش کرده بودن. من از روزی که دیدمش تو «شوش» بود. یک موقع کاری چیزی داشت گشنه‌اش بود یا هرچی من و مهدی بهش کمک می‌کردیم. تا اینکه می‌م‌ گیر کرد، میم را بردند کمپ و این موند تو خیابان.»
پروانه لابه‌لای اشک‌های روان لیلا ادامه می‌دهد، ضجه‌هایش: «شب اول بعد از رفتن میم موند تو خیابون اما فرداشبش که دیدم این‌جوریه آوردمش اینجا. تو این منطقه باید یکی بالای سر آدم باشد اگه نباشه همه می‌خوان همه‌جوره سوءاستفاده کنن. منم دیدم اینطوری شد، می‌خوان ازش سوءاستفاده کنن. جایی جز اینجا بلد نبودم خدایی. زمان ما این خوابگاه و اینا نبود که ما به این بدختی افتادیم. جاومکان نداشته باشه مصرف‌کننده هم باشه به‌عنوان اینکه بیا جا بدیم بهت، مواد بدیم بهت، آخرش به سوءاستفاده ختم می‌شه. من خودم سنم یکم از این بالا‌تر بود این تجربه‌هارو کردم. این نمی‌تونه از خودش دفاع کنه زبون نداره نمی‌تونه داد بزنه.»
صدای گریه لیلا در اتاق می‌پیچد. نفسش‌ لابه‌لای هق‌هق‌ها گیر می‌کند. زن‌های خوابگاه او را در آغوش می‌کشند تا کمی آرام‌تر شود. دستش را می‌گیرم. تازه یادم می‌افتد که کودک است و دستان کودکی‌اش را گرفته‌ام؛ کودکی که در چهارماه پیش و لابه‌لای درد‌ها جامانده. انگشتانش ظریف و کوتاهند، نقطه‌هایی از لاک‌نقره‌ای روی دست‌هایش جامانده.


دریا در جست‌وجوی راهی برای آرام‌کردنش با ایماواشاره و صدا می‌گوید: «لیلا اول خدا، انگشت را می‌گیرد به سمت آسمان. رو می‌کند به ثریا اون مادر، من خواهر این‌ها همه دوست.»
«قلبم می‌زند.» با مشتی که روی سینه‌اش می‌گیرد این را می‌گوید.
هرزمانی‌که یاد پدر و مادرش می‌افتد، این‌شکلی می‌شود. لیلا به لرزه می‌افتد. نبضش را می‌گیرند. آب‌قند بهش می‌دهند. پتو می‌پیچند دورش. روز چهارم ترک مواد است. هرویین و شیشه را با هم کنار گذاشته. دردهای فیزیکی هرویینش کنار رفته. الان بی‌قراری شیشه مانده.


ثریا می‌گوید: «روز چهارم و روز هفتم سخت‌ترین روز‌های ترک شیشه است.» اینجا همه همدردند.
دریا ادامه می‌دهد: «لیلا سه‌درد دارد؛ درد خماری و نسخی و درد بچه‌اش و درد سوم اینکه لال است و نمی‌تواند دردش را بگوید. کارهای بچه‌اش در حال پیگیری است، از طریق قوه‌قضاییه و پزشکی‌قانونی کشور. با پزشکی‌قانونی از طریق دادستانی در حال انجام است اگر دیر هم شود انجام می‌دهند.»


پروانه تعریف می‌کند که: «من یک‌بار با قفل فرمون کتک خوردم سر این. یک‌بار اومدن ببرنش رفتیم دعوا با قفل‌فرمون مارو زدن.»
ثریا پی حرفش را می‌گیرد که «آوردنش به مرکز به این راحتی نبود. خیلی‌ها اومدن اینجا دنبالش. تهدیدمون کردن. شیشه‌های مرکز رو شکستن. سنگ‌بارون‌کردن مرکزرو شبانه... مردای پارک خود ما رو هم تهدید کردن. همین بار دوم ساعت ۵/ ۱ شب آوردیمش. چهارشب پیش برای بار دوم آوردیمش. بچه‌های اینجا از بیرون خط‌گرفتن، پروندنش. ترسونده بودنش که تحویل مامورا می‌دنت. میندازنت زندان. این بهونه بود که ببرن و ازش سوءاستفاده کنن. برای اینکه باهاش کاسبی کنن. بار دوم با مامور رفتیم پارک «شوش» برش گردوندیم. سه‌روز تمام منطقه‌رو زیرپا گذاشتیم که پیداش کنیم.»


در این مدت چه بر لیلا گذشته بود؟
«حدود ۱۵، ۲۰روز بیرون بود. وضعیت جسمیش شبیه دفعه اولی بود که اینجا آوردیمش. تا مدت‌ها درگیر جراحت‌هایش بودیم.»
«۲۰روز پیش که فراریش دادند، برایش سمعک گرفته بودیم. داشتیم پیگیری می‌کردیم. فقط باید می‌بردیم بهزیستی قالب گوشش را می‌گرفتیم که متاسفانه آن موقع فراری‌اش دادند از مرکز.»
قرصی به اصرار می‌دهند بخورد، حالا دیگر گریه لیلا تبدیل به مویه شده است.
لیلا دست‌هایش را به حالت دعا می‌آورد بالا و چیزی می‌گوید. دریا تکرار می‌کند: «خدایا کمکم کن.»
آزمایش «اچ‌آی‌وی» و «هپاتیت» او منفی بوده اما کم‌خونی دارد. ۳۵کیلو وزنش است. اصالتا اهل شمال‌شرق ایران هستند. می‌رود عکس پدر و مادرش را می‌آورد. دوتا عکس ۳در۴، در قاب کوچک عکس‌ها، پدر و مادر جوانند و جدی. عکس مادرش را می‌گیرد کنار صورتش. می‌گوید شبیه مادرم هستم. با صورتی کشیده، لب‌های درشت و چشم‌های ریز مثل لیلا. از آرزوهای لیلا که می‌پرسم لبش به خنده باز می‌شود با‌‌ همان زبان ایماواشاره. دست‌هایش را می‌گذارد روی گوش‌هایش و سرش را تکان می‌دهد و می‌خندد: «دوست دارم بازی کامپیوتری، هندزفری و سمعک داشته باشم. ساعت بزرگ طلایی داشته باشم. مثل ساعت معلمم.» دستش را می‌گذارد روی مچ دستش. ادای رقصیدن درمی‌آورد برای گفتن عروس‌شدن و با خوشحالی می‌فهماند دوست دارد عروس شود. «چون من پدر و مادر ندارم دوست دارم بچه به دنیا بیارم.» شکمش را بزرگ می‌کند. «مادر بچه‌م بشوم. شوهر داشته باشم که بابای بچه‌م شود. من بابا ندارم، بچه‌م بابا داشته باشد.»


دوست دارد خانه بگیرد و هیچ مردی را به خانه‌اش راه ندهد. نشان می‌دهد که از چشمی در بیرون را نگاه می‌کند و مردان را راه نمی‌دهد. انگشت سبابه‌اش را به نشانه نه تکان می‌دهد. به ما تعارف می‌کند با دست‌هایش، «اما شما بیایید» انگشتانش را گره می‌زند: «شما دوستانم هستید.»


در حال رفتنیم که سوگند می‌آید داخل. ۱۷ساله و بسیار زیباست. یکی از زنان کارتن‌خواب او را آورده. دیشب را در پارک خوابیده است. مادرش را ماموران در حال حمل موادمخدر گرفته‌اند و صاحبخانه او را از اتاق نقلیشان انداخته بیرون. اعتیاد ندارد. کار دریا و ثریا ادامه دارد. این‌بار تلاش برای نگه‌داشتن سوگند در این سرپناه. (شرق/فاطمه جمال‌پور)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

سرطان و روش‌های فرار از ابتلا به آن

سرطان عامل 12 درصد تمامی مرگ‌ها در سرتاسر جهان است. در ایران بعد از بیماری‌های قلبی - عروقی و حوادث، سرطان سومین عامل مرگ و میر به حساب می‌آید.

سالانه در کشور بیش از70 هزار مورد جدید ابتلا به سرطان اتفاق می‌افتد و بیش از 30 هزار نفر در اثر سرطان جان خود را از دست می‌دهند. با افزایش امید به زندگی و افزایش درصد سالمندی در جمعیت کشور طبیعی است که موارد بروز سرطان در دهه آینده افزایش یابد.

کلمه سرطان برای بیش از 100 بیماری مختلف در قسمت‌های مختلف بدن بکار می‌رود. آنچه در همه این بیماری‌ها مشترک است اختلال در رشد طبیعی، تکثیر و مرگ سلول‌ است. سلول‌های سرطانی قابلیت تهاجم به بافت‌های مجاور و در نهایت گسترش به مناطق دیگر بدن را دارند.

عوامل خطر سرطان را می‌توان افزایش سن که به عنوان مهم‌ترین عامل شناخته می‌شود و بعد از آن نور خورشید، سابقه فامیلی و ژنتیک، مصرف دخانیات، چاقی و کم تحرکی، نوشیدن مشروبات الکلی، ایدز و هپاتیت، برخی از رنگ‌ها و حشره‌کش‌ها و سموم ناشی از کپک‌ها مثل افلاتوکسین، کمبود ویتامین‌های C,B,A، مصرف غذاهای دودزده نظیر ماهی دودی، غذاهای نمک سود (قرمه کردن) و مصرف غذاهای کنسرو شده، برخی افزودنی‌های خوراکی مانند مواد شیمیایی خاص برای ایجاد رنگ و طعم غذا، برخی عوامل ویروسی و عفونت‌ها و قرار گرفتن در معرض مقادیر زیاد اشعه رادیولوژی اعلام کرد.

گرفتگی و خشونت صدا بیش از سه هفته، کاهش قابل توجه و بدون دلیل وزن، وجود زخمی که حداکثر تا سه ماه بهبود نیابد، بروز تغییرات واضح در خال مانند بزرگ، زخم و نامنظم شدن لبه‌های آن، تغییر در اجابت مزاج یعنی بروز یبوست یا اسهال به مدت طولانی یا دفع خون همراه مدفوع، دل درد و سنگینی سردل همراه با کاهش وزن یا اشکال در بلعیدن غذا، وجود توده یا سفتی در هر جای بدن بخصوص در پستان‌ها یا فرورفتگی نوک پستان، بروز خونریزی غیرطبیعی از پوست و مخاط یا وجود خون در ترشحات بدن مثل خلط، ادرار و ... از نشانه‌های خطر ابتلا به سرطان هستند.

برای تشخیص زودرس این بیماری غیرواگیر راه‌هایی معرفی شده برای مثال گفته می‌شود که همه افراد بالای 50 سال باید یکی از این مواردی را که در پی می‌آید انجام دهند:

- انجام سالیانه آزمایش خون مخفی در مدفوع
- بررسی اندوسکوپی انتهای روده بزرگ هر پنج سال یکبار یا تمام روده بزرگ هر 10 سال یکبار
- انجام سالیانه ماموگرافی در زنان بالای 40 سال و در موارد داشتن سابقه فامیلی سرطان پستان از 25 سالگی آغاز شود
- شروع انجام سالیانه تست پاپ اسمیر سه سال بعد از ازدواج
- معاینه ماهیانه پستان‌ها توسط زنان از 20 سالگی به بعد و معاینه توسط پزشک هر سه سال یکبار


برای پیشگیری از سرطان راهکارایی ارائه شده است که از جمله آنها می‌توان به پرهیز از استعمال سیگار و مواد مخدر، کنترل وزن و پرهیز از چاق شدن، ورزش منظم حداقل 30 دقیقه در روز، پرهیز از نگرانی و استرس، دوری از نور شدید آفتاب و استفاده از کرم‌های ضد آفتاب مناسب، خودداری از مصرف مشروبات الکلی، پرهیز از رفتارهای پرخطر جنسی، داشتن رژیم غذایی متنوع شامل همه گروه‌های مواد غذایی اشاره کرد.


همچنین رعایت نکات زیر نیز برای پیشگیری از بروز سرطان موثر است:
- پرهیز از مصرف زیاد شوریجات و ترشیجات
- مصرف حبوبات و خوردن روزانه سبزیجات تازه به خصوص سبزی‌های برگی شکل سبز تیره و سبزیجات خانواده کلم
- مصرف بیشتر میوه به ویژه مرکبات
- افزایش مصرف ماهی به روش پخت صحیح
- جایگزینی گوشت سفید به جای گوشت قرمز
- دوری از مصرف تنقلات سرخ شده و پرچرب مثل چیپس و پفک
- مصرف کردن آردهای سبوس دار
- مصرف کردن محصولات لبنی کم چرب به جای مواد لبنی پرچرب (خامه، سرشیر و ...)
- استفاده از روش‌های بهتر پخت غذا مثل بخار پز کردن و آب پز کردن به جای سرخ کردن و کباب کردن


بسیاری از سرطان‌ها در صورت تشخیص زودرس قابل درمان قطعی هستند. جراحی که به معنی برداشتن بافت‌های سرطانی در حدی که به بافت‌های سالم اطراف آسیبی وارد نشود، شایع‌ترین روش درمانی است. از دیگر روش‌های درمان سرطان می‌توان موارد زیر را برشمرد:

شیمی درمانی که به معنی استفاده از داروهای خاص جهت کشت سلول‌های سرطانی است، رادیوتراپی یا پرتودرمانی یعنی استفاده از اشعه‌های با انرژی ایکس برای تخریب سلول‌های سرطانی و توقف رشد آنها و هورمون درمانی که کنترل کردن رشد سرطان با تغییر دادن در هورمون‌های بدن است. (ایسنا)


ادامه مطلب ...

۵ گام برای فرار از تکرارهای کسالت‌آور

گاهی اوقات اتفاق می‌افتد که سال‌های سال رد نگاه‌مان به یک تصویر تکراری دوخته می‌شود. قاب عکسی که شاید تصویر آن دوست‌داشتنی باشد، اما چشم‌هایمان به دیدن هر روزه‌اش عادت کرده و دیگر زیبایی‌ها و جزئیات آن به چشم نمی‌آید.

نمونه این صحنه‌های تکراری، دکوراسیون‌های قدیمی و شکل و شمایل اشیای دور و برمان که دیگر نحوه چیدمان آنها برایمان عادی شده است در خانه‌ها فراوان است و متأسفانه این تنها منوط به منازل نیست، بلکه گوشه و کنار شهر نیز از این تکرار و روزمرگی خالی نیست. حال تصور کنید اگر در روزگار جوانی، این تکرارها ذهن ما را مسخ کند، در روزهایی که وارد مرحله سالمندی می‌شویم، چه خواهد شد.
از این رو، برای اینکه همواره طراوت و شادابی را در جای جای زندگی راه دهیم و تکرارها مانع توجه به تمام زوایای زندگی نشود لازم است در سبک زندگی تجدیدنظر کنیم و هرآنچه ما را به سمت روزمرگی هدایت می‌کند از خود دور سازیم.


گام نخست

فرقی نمی‌کند چند ساله باشیم، عادت‌های ذهنی و بیرونی در هر سن و سالی، افراد را به سمت فرسودگی سوق می‌دهد. برای همین است که افراد حتی سالمندان هم به دنبال زندگی شاد، آرام، جالب توجه و سرشار از تنوع هستندتا به این ترتیب تمام لحظه‌هایشان خوشایندتر شود و حتی اگر اتفاق دوست‌نداشتنی رقم بخورد، آن اتفاق هم عبرت‌آموز و کارساز باشد.
حتی می‌توان دوران سالمندی مفید و متنوعی را تجربه کرد، اگرچه در تقدیر این دوره از زندگی فرد، تنهایی رقم خورده باشد.
پیشنهاد نخست، داشتن برنامه‌ریزی است که با مجهز شدن به آن بسیاری از موانع و دلنگرانی‌ها از میان برداشته خواهد شد.


دومین گام

باید فکر و ذهن خلاقی داشت تا از محدودیت‌ها بهترین فرصت‌ها را ساخت. شاید بنا به شرایط فرد مجبور باشد مدت زمان طولانی در خانه بماند یا از رفتن به بیرون و یا حضور در جمع منع شود.
بدیهی است اگر چنین فردی خود را به دست تقدیر بسپارد و برای بهبود شرایط گامی برندارد، پس از مدتی این تکرار و روزمرگی او را به مرز بی‌هدفی و بی‌انگیزگی حتی برای زندگی کردن بکشاند. این در حالی است که اگر فرد دیگر به دنبال ساختن، راه و پل‌های جدید باشد، این قابلیت را دارد که از تنها ماندن یا خانه‌نشینی لذت ببرد و با انجام کارهایی ساده اما روحیه بخش، وضعیت موجود را برای خود خوشایند و به شرایطی دوست داشتنی تبدیل کند.


گام سوم

یکی از دلایل گرایش افراد به انجام کارهای تکراری این است که آنها در اثر مداومت بر عملی خاص، به آن مسلط شده‌اند و طبیعی است که آن را با موفقیت بیشتری به سرانجام می‌رسانند در حالی که ثابت شده است این یکنواختی‌ها به مرور زمان افراد را رنجیده خاطر می‌کند. بنابراین خوب است که هر فردی، خود دست به کار شود.


چهارمین گام

تنهایی، مجرد بودن و علاقه داشتن به دوری از شلوغی باعث می‌شود افراد از برنامه‌ریزی، نظم و تربیت و بموقع انجام دادن کارها، دور شوند. معمولاً این دسته از افراد، برای بیدار شدن از خواب، پوشیدن لباس‌های مرتب، غذا خوردن و رسیدگی به امور مختلف، زمانبندی دقیقی ندارند در حالی که زندگی کردن با فردی دیگر، برنامه‌ریزی و پیروی کردن از آن را به نوعی واجب می‌کند و مهمتر از همه اینکه فعالیت‌های مفرح را به تعویق نمی‌اندازند.
البته لازم به ذکر است این برنامه‌ریزی‌ها باید به فراخور واقعیت سنی فرد تغییر کند نه اینکه یک فرد سالمند به دنبال این باشد که از همان برنامه‌ریزی‌های دوران جوانی‌اش پیروی کند، چرا که باید برنامه‌های جدید را متناسب با وضعیت و موقعیتی که در آن قرار دارد به کار گیرد.


گام پنجم

ورزش کردن موجب تغییر روحیه و نشاط می‌شود. اگر افراد خود را به تمرینات ورزشی روزانه عادت دهند و این فعالیت مفرح را از زندگی خود حذف نکنند، از زندگی لذت خواهند برد.
علاوه بر این پیروی از یک رژیم غذایی سالم هم به این لذت و شادابی در زندگی کمک می‌کند که درخصوص این دو فاکتور مهم، پزشک بهترین راهنماست، بنابراین بهترین کار این است که فرد در برگه‌های یادداشت، نوع تمرینات ورزشی و رژیم غذایی متناسب با موقعیت خود را یادداشت کند تا هر روز شاهد پیشرفت باشد. اینکه تنها به اندازه غذاهای روزانه، مواد غذایی خریداری کرد بهترین شیوه برای داشتن رژیم غذایی سالم و پیاده‌روی‌های روزانه است. (سهیلا نوری/ایران)


ادامه مطلب ...

فرار زن جوان از دست مرد هوسران

شب بیست و نهم دی در حالی که خودرو‌ها با سرعت در بزرگراه شهید کلانتری مشهد حرکت می‌کردند ناگهان زن جوانی با باز کردن در عقب یک خودرو پراید خود را به کنار جاده پرت کرد. یکی از رانندگان وظیفه‌شناس با مشاهده این صحنه و در حالی که سعی می‌کرد شماره پراید را به ذهن بسپارد به تعقیب پرایدسواران پرداخت.

از سوی دیگر زن جوان که به شدت زخمی شده بود و روسری‌اش نیز داخل خودرو مانده بود با سر و صورت خونین از ترس بازگشت پرایدسواران، به آن سوی بزرگراه گریخت و با کمک یک راننده مسن، خود را به کلانتری «جهاد» رساند.
او به افسر نگهبان گفت: ساعتی قبل قصد داشتم از تقاطع خیابان هنرستان در بولوار وکیل آباد به خانه مادربزرگم در منطقه خواجه ربیع بروم، اما راننده تاکسی مبلغ کرایه را ۱۷ هزار تومان اعلام کرد و من برای آنکه کرایه کمتری بپردازم منتظر خودروی دیگری ماندم که در همین هنگام راننده یک پراید مقابلم توقف و با کرایه پیشنهادی‌ام موافقت کرد.

در حالی که جوان دیگری نیز در صندلی عقب نشسته بود من هم سوار خودرو شدم، اما یک لحظه با دیدن تابلوی بیمارستان رضوی به راننده اعتراض کردم که چرا از مسیر خارج شده است در این هنگام راننده با بیان اینکه حواسش نبوده است از دور برگردان پایین‌تر از پلیس راه امام هادی (ع) دور زد و دوباره به سمت میدان قائم (عج) حرکت کرد اما دقایقی بعد دوباره چشمم به تقاطع میدان جمهوری اسلامی افتاد و احساس کردم که آن‌ها قصد آزار مرا دارند به همین دلیل از راننده خواستم توقف کند تا پیاده شوم اما با گفتن جمله «خفه شو!» فهمیدم که در چنگ خلافکاران گرفتار شده‌ام چند بار سعی کردم خودم را از خودرو به بیرون پرت کنم، اما جوانی که به عنوان مسافر در صندلی عقب نشسته بود با کتک کاری سرم را زیر صندلی کشاند. من به شدت مقاومت می‌کردم تا اینکه بعد از زیرگذر میدان جهاد در یک فرصت کوتاه در را باز کردم و خودم را بیرون انداختم.

رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی با تشریح جزئیاتی از این پرونده و چگونگی دستگیری متهمان گفت: در حالی که زن جوان خود را به کلانتری رسانده بود راننده دیگری با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و با دادن بخشی از شماره یک پراید، ماجرای بیرون افتادن زنی از خودروی مذکور را گزارش کرد.

سرهنگ کارآگاه حسین بیدمشکی افزود: به دستور قاضی طباطبایی (معاون دادستان مشهد) این پرونده توسط کارآگاهان اداره جنایی مورد پی گیری قرار گرفت و به همین منظور گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سروان افتخاری، عملیات شناسایی مته‌مان را در دستور کار قرار دادند.
وی اضافه کرد: پس از بررسی‌های کار‌شناسی، کارآگاهان شماره اصلی خودرو را به دست آوردند، اما این در حالی بود که مالک خودرو سرقت آن را به پلیس گزارش کرده بود. روز بعد از این ماجرا خودروی مذکور بدون صاحب در یکی از خیابان‌های تایباد کشف شد. این مقام ارشد انتظامی خاطرنشان کرد: اعلام سرقت خودرو تنها یک روز بعد از ارتکاب جرم، ظن کارآگاهان را برانگیخت و بدین ترتیب مالک خودرو مورد بازجویی‌های فنی قرار گرفت. او گفت: خودروی پراید را به پسرم داده‌ام که با آن کار کند، اما بعد از ظهر آن را مقابل منزلم پارک کرده بودم که شب هنگام متوجه سرقت شدم و روز بعد ماجرای سرقت را به پلیس گزارش دادم.

سرهنگ بیدمشکی افزود: با دستور قضایی پسر ۲۰ ساله این مرد نیز دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت، اما او وقتی تصویر خودش را پشت فرمان خودرو که از دوربین‌های سطح شهر جمع آوری شده بود، دید دیگر چاره‌ای جز اعتراف نداشت و به ناچار به ماجرای ربودن دختر با انگیزه زورگیری اعتراف کرد.
رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی با اشاره به کشف کیف، و دیگر لوازم زن جوان از راننده پراید افزود: این جوان در ادامه بازجویی‌ها همدست خود را نیز به پلیس معرفی کرد که دقایقی بعد کارآگاهان، همدست او را نیز در منطقه سیدی دستگیر کردند.

وی گفت: با ارجاع این پرونده به شعبه ۸۱۱ دادسرای مشهد، «قاضی سیدجواد حسینی» ضمن صدور قرار بازداشت موقت برای مته‌مان، دستورات ویژه‌ای را نیز برای بررسی دقیق ماجرا صادر کرد.
کارآگاه بیدمشکی افزود: به دستور مقام قضایی شاخه‌ای از تحقیقات پلیس در حالی روی جرایم احتمالی دیگر متهمان متمرکز شده است که زن جوان نیز با حضور در پلیس آگاهی آنان را شناسایی کرده است. (روزنامه خراسان)


ادامه مطلب ...

به فرزندتان راه‌های فرار از کمردرد در بزرگسالی را بیاموزید

از آنجا‌ که کودکان هر روز کیف‌ها یا کوله‌هایی که حدود 8‌کیلوگرم وزن دارند با خود حمل می‌کنند، امکان بروز کمردرد در آنها افزایش می‌یابد. در ادامه توصیه‌های دکتر لاور داریانس، مدرس دانشگاه و متخصص بیماری‌های استخوان را می‌خوانیم که در نشریه فرانسوی سلامت ‌منتشر شده است.

بنابر نظرسنجی‌هایی که در برخی کشورهای اروپایی انجام شده، حدود 20 تا 50 درصد کودکان ده تا پانزده ساله به دردهای کمری مبتلا می‌شوند و دوسوم نوجوانان، حداقل یک بار طی دوران تحصیل‌شان برای تسکین این درد به متخصص استخوان مراجعه می‌کنند. رعایت نکاتی که در ادامه می‌آید، ممکن است برای پیشگیری از بروز این عارضه تا حد زیادی اثربخش باشد.

محدود کردن زمان نشستن مقابل تلویزیون و رایانه

تماشای تلویزیون یا اختصاص زمانی طولانی به بازی‌های رایانه‌ای باعث بروز و تشدید بی‌تحرکی می‌شود و همین بی‌تحرکی عامل بسیاری از دردهای گردنی و سردرد است. این در حالی است که حرکت و جنب و جوش به رشد استخوانی و عضلانی کمک می‌کند. بنابراین کودک باید متناسب با اندام و وضع بدنی‌اش، یک ورزش را انتخاب و به طور جدی آن را دنبال کند.

آموزش درست نشستن

اگر کودک یاد بگیرد که در خانه درست بنشیند، در کلاس درس نیز همین شکل را رعایت خواهد کرد. بنابراین آموزش درست نشستن به کودک به منظور کاهش فشارهای عضلانی ـ اسکلتی بسیار ضروری است.

طرز درست نشستن، به این ترتیب است: باسن باید در قسمت انتهایی صندلی قرار بگیرد، تخته‌پشت نیز باید به طور کامل به پشت صندلی تکیه دهد و در نهایت پاها باید دقیقا روی زمین قرار بگیرند. بی‌شک بزرگسال‌ها نیز برای پیشگیری از دردهای کمری، باید در محل کارشان به همین ترتیب بنشینند.

دقت به خوراک و خواب کودک

خواب و خوراک سالم دو توصیه بسیار مهم برای حفظ سلامت در تمام طول عمر و برای همه اقشار بویژه کودکان است.

کودکانی که بیش از حد به خوردن خوراکی‌های شیرین تمایل دارند، در معرض اضافه ‌وزن قرار می‌گیرند؛ اضافه‌ وزنی که یکی از اصلی‌ترین منابع تولید دردهای عضلانی دانسته می‌شود. خواب کافی و مناسب نیز بسیار مهم است، زیرا کودک خسته آسیب‌پذیرتر است و کمردرد سریع‌تر در او بروز می‌کند.

آموزش حمل درست کیف و کوله مدرسه

کیف یا کوله‌ای که برای کودک انتخاب می‌شود، نباید سخت و سنگین باشد. داشتن بندهای پهن که البته نباید بزرگ‌تر از عرض شانه کودک باشد نیز از دیگر ویژگی‌های کیف مناسب مدرسه است. برای این‌که کودک بتواند راحت کیف خود را بلند کند، بهتر است قبل از برداشتن، والدین آن را روی میز قرار دهند و کودک بندهای کوله را از روی میز به شانه‌هایش منتقل کند. در نهایت، اندازه بندها باید طوری تنظیم شود که کیف به طور کامل به پشت کودک بچسبد. (نشریه فرانسوی سلامت/مترجم: ندا فراهانی/سیب، ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)

31


ادامه مطلب ...