مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

ایراندخت، دختر زیبای احمدشاه قاجار + عکس

ایراندخت، دختر زیبای احمدشاه قاجار + عکس

ایراندخت دختر همسر اول احمد شاه زنی بسیار زیبا و مورد توجه بود…یکی از کسانی که تمایل به ازدواج با ایراندخت داشت محمدرضا پهلوی بود. محمدرضا پهلوی هم زمانی که در سوئیس بود ایراندخت را می بیند و سخت دلباخته او میشود. زمانی که به ایران بر میگردد با پدر خود رضاشاه، ازدواج با ایراندخت را مطرح می کند اما با او مخالفت می شود، رضاشاه معتقد بود آب پهلوی و قاجار به یک جوی نمی رود….

همسر احمد شاه دختر زیبا دختر احمد شاه ایراندخت قاجار احمد شاه قاجار
ایراندخت ازدواج می کند و صاحب سه فرزند و بعد از مدتی از همسرش جدا می شود و همزمان با این اتفاق شاه هم از فوزیه جدا می شود و جالب است که مجددا شاه ازدواج با ایراندخت را مطرح می کندولی این بار حضور سه فرزند مانعی برای این ازدواج است….

همسر احمد شاه دختر زیبا دختر احمد شاه ایراندخت قاجار احمد شاه قاجار
گفته می‌شود بدرالملوک مادر ایراندخت بسیار زیبا بود و احمدشاه به او علاقهٔ بسیار داشت. اغلب او را به تالار آیینه کاخ گلستان می‌برد و به انعکاس عکس او در آینه‌ها می‌نگریست و می‌گفت: «در این‌جا من فقط یک بدری ندارم؛ بلکه هزاران بدری دارم».

همسر احمد شاه دختر زیبا دختر احمد شاه ایراندخت قاجار احمد شاه قاجار

احمدشاه در سن ۱۷ سالگی (یک سال پیش از تاج‌گذاری) با «بدرالملوک والا» دختر ظهیرالسلطان والا (نوادهٔ عباس‌میرزا)، پیمان زناشویی بست. این ازدواج توسط مادر احمدشاه ترتیب داده شده بود. عروس در آن هنگام ۱۲ ساله بود و در تنها مدرسهٔ دخترانهٔ تهران درس می‌خواند. مراسم عقد با تشریفات مفصلی انجام شد و حاصل این ازدواج دختر بزرگ احمدشاه، ایراندخت بود.

احمدشاه ۴ بار دیگر نیز ازدواج کرد و به جز لیدا جهانبانی که از وی صاحب فرزندی نشد، صاحب ۳ دختر به نام‌های «مریم‌دخت» (از دل‌آرام) (۱۹۱۵-۲۰۰۵)، «ایراندخت» (۱۹۱۶-۱۹۸۴) از بدرالملوک، «همایون‌دخت» (از خانم‌خانما معزی) (۱۹۱۷-۲۰۱۱) و یک پسر به نام فریدون‌میرزا (از فاطمه) (۱۹۲۲-۱۹۷۵) شد.

احمد شاه قاجار ایراندخت قاجار دختر احمد شاه دختر زیبا همسر احمد شاه


ادامه مطلب ...

صف طولانی زنان برای دیدار با ناصرالدین شاه حرمسرای شاهان قاجار چگونه پر از زن می شد + عکس

صف طولانی زنان برای دیدار با ناصرالدین شاه /حرمسرای شاهان قاجار چگونه پر از زن می شد + عکس

در زمان قاجار مردان در گرفتن زنان از نظر تعداد هیچ محدودیتی نداشتند و تعداد زنان به توانایی مالی آنها بستگی داشت، بنابراین شاهان قاجار که از لحاظ  مالی از همه داراتر بودند زنان بیشتری در حرمسرای خود جای می‌دادند. زنان حرمسرا هم تا حدی بی خبر از همه جا، بخشی از تاریخ قاجار را تحت تاثیر وجودشان قرار دادند. آنها به بهانه‌های مختلف راهی حرمسراها می‌شدند.

همسر ناصرالدین شاه عکس قدیمی عکس زنان قدیم عکس حرمسرا عکس ایران قدیم زنان ناصرالدین شاه زنان حرمسرا حرمسرا ناصرالدین شاه حرمسرا شاه بیوگرافی ناصرالدین شاه

عده‌ای از زنان به دلایل سیاسی منتخبین حضور در حرمسرا بودند. ازدواج آقامحمدخان با گلبخت خانم دختر یکی از سران قبایل ترکمن برای اتحاد با این قبیله بود. این دست ازدواج‌های مصلحتی در زمان قاجار رواج زیادی داشت. آنها با سران ایل‌ها و طایفه‌ها وصلت می‌کردند. گاهی این حکام بودند که برای روابط با شاه پیش دستی می‌کردند، مثلا الله یارخان حاکم عصیانگر سبزوار به خاطر عذرخواهی از شاه، و ابراز پشیمانی، دختر خود را روانه دربار فتحعلی شاه کرد. همچنین محمدشاه با دختر قاسم خان یکی از سران طایفه قاجار که در تاریخ به نام مهدعلیا مشهور است ازدواج کرد. مهد علیا مادر ناصرالدین شاه بود.

همسر ناصرالدین شاه عکس قدیمی عکس زنان قدیم عکس حرمسرا عکس ایران قدیم زنان ناصرالدین شاه زنان حرمسرا حرمسرا ناصرالدین شاه حرمسرا شاه بیوگرافی ناصرالدین شاه

زنان حرمسرا یکی از موضوعات ثابت نقل خاطرات از دوران قاجار است. کلنل ماساگوفسکی فرمانده بریگاد قزاق روسیه تزاری در ایران زمان قاجار در کتاب خاطرات خود می نویسد: «حرمسرای ناصرالدین شاه متشکل از چندصد زن می شد که اکثرا از میان منتفذترین طبقات جامعه گرفته شده بود. نه فقط با اعیان و اشراف ایران که در راس امور قرار گرفته و در خود تهران می زیستند بلکه حتی با دور افتاده ترین گوشه و کنار ایران، نزدیکترین وابستگی خویشاوندی داشتند. در زمان ناصرالدین شاه هیچ استان، هیچ شهرستان مهم، هیچ ایل و طایفه، هیچ ملاک با نفوذی نبود که شهره‌ترین زیبا رویان آنها نماینده‌ای در تهران نداشته باشد.»

همسر ناصرالدین شاه عکس قدیمی عکس زنان قدیم عکس حرمسرا عکس ایران قدیم زنان ناصرالدین شاه زنان حرمسرا حرمسرا ناصرالدین شاه حرمسرا شاه بیوگرافی ناصرالدین شاه

ناصرالدین شاه و زنانش

گروه دیگری از زنان حرمسرا شامل دختران یا زنانی بودند که از طریق جنگ‌ها و یا دزدیده شدن و یا تجارت برده، اسیر و فروخته می‌شدند و تحت عنوان کنیز در خدمت شاهان قاجار قرار می گرفتند. در دوران آقامحمدخان در قفقاز پانزده هزار دختر به اسارت او در آمدند که تعدادی از آنها روانه‌ای حرمسرای او شدند و بقیه در بازارها به فروش گذارده شدند.

رواج حرمسراهای قجری که نماد برجسته ای از هر حاکم ایرانی در آن زمان بود از زمان آقامحمدخان شروع شد. آقامحمدخان اولین پادشاه سلسله قاجاری با اینکه مقطوع‌النسل بود اما برای بستن دهان  اطرافیان ابتدا با بیوه برادر خود ازدواج کرد و سپس زنان زیادی را وارد حرمسرای خود کرد. زنان که هیچ ارزشی از نظر شاه نداشتند اما به حرمسرا آمده بودند تا قدرت و اعتبار او را زیاد کنند.

سلطان احمد میرزا، شاهزاده قاجار و پسر چهل و نهم فتحعلی‌شاه قاجار در کتاب خود(تاریخ عضدی) از خشونت‌های سخت آقامحمدخان به زنان خود می‌گوید: در دوران سی و هشت ساله فتحعلی شاه زنان زیادی را در حرمسرای خود جمع کرد.

میرزا ابراهیم آشتیانی از رجال دوره قاجار معتقد است:« از بدو ایجاد عالم تا حال، احدی از نسل آدم به کثرت اولاد و احفاد او نبود، و عدت اهل حرمسرای آن حضرت تخمینا پانصد نفر می شوند که علی الدوام با آنان به عیش مشغول بوده.»

در نوع و انتخاب زنان فتحعلی شاه هم نقل‌های تاریخی وجود دارد. تاج الدوله از همسران مشهور او رقاصه‌ای بیش نبود. سنبل خانم از دیگر زنانش از اسرای کرمان بود. اوج امیال فتحعلی شاه با قتل برادرش و تصاحب همسر او نمود می‌کند. مادر محمد علی خان از پسران فتحعلی شاه یک زن گرجی اسیر بود که شاه به علت زیبایی اش او را خریداری می‌کند.

همسر ناصرالدین شاه عکس قدیمی عکس زنان قدیم عکس حرمسرا عکس ایران قدیم زنان ناصرالدین شاه زنان حرمسرا حرمسرا ناصرالدین شاه حرمسرا شاه بیوگرافی ناصرالدین شاه

حرمسرای قاجاری در زمان محمد شاه رونق کم تری دارد. اما ناصرالدین شاه در حکومت پنجاه ساله خود حرمسرای خود را گسترش داد. او از لحاظ تفنن طلبی در گزینش زنان، در راس شاهان قاجار است. ماجراهای زیادی از نوع انتخاب‌های ناصرالدین شاه، وجود دارد که به داستان می‌ماند اما واقعیت این است که بارها اتفاق افتاده بود که شاه به گشت و گذار می‌رفت، در بین راه دختری دیده و  می‌پسندید و دختر وارد حرمسرای شاه می شد.

امینه اقدس یکی از زنان قدرتمند شاه، در سفر به نواحی کردستان، به عنوان کنیز خریداری شده و بعد از آن به عنوان یکی از زنان قدر حرمسرا شناخته می‌شود. در سفر شاه به مازندران در مسیر دختری به نام فخری مورد پسند شاه قرار می گیرد و روانه حرمسرا می شود. مادر ظل السلطان بزرگترین پسر ناصرالدین شاه دختر آسیابانی بود که شاه در جوانی شیفته او شده بود. ناصرالدین شاه تعدادی از همسرانش را در مهمانی های که برای او برگزار می‌شد انتخاب می‌کرد.

مادام کارلاسرنا (جهانگرد ایتالیایی) مهمانی ها را این چنین توصیف کرده: « برای صاحب خانه افتخار بس بزرگی ست که شاه سری نیز به اندرون بزند و در چنین مواقعی زنان بدون حجاب در برابر شاه حاضر می شوند و تشریف فرمایی وی را با رقص و آواز جشن می گیرند.»

همسر ناصرالدین شاه عکس قدیمی عکس زنان قدیم عکس حرمسرا عکس ایران قدیم زنان ناصرالدین شاه زنان حرمسرا حرمسرا ناصرالدین شاه حرمسرا شاه بیوگرافی ناصرالدین شاه

زنان در دوره ی قاجار مقید به داشتن حجاب بودند اما با این وجود مجاز نبودند تا با حضور ناصرالدین شاه از او رو بگیرند و در این دیدارها بود که بعضی از آنها به حرمسرا راه پیدا می کردند. ناصرالدین شاه به غیر از مراسم‌های بزم و مهمانی در مراسم تعزیه هم به دنبال یافتن دختران برای حرمسرای خود بود. حاجیه خانم علویه کرمانی در سفرنامه خود اطلاعاتی از دربار ناصری می دهد، او  می گوید: «امروز به طریق دیروز رفتم تعزیه. شاه اینجا شب و روز پهلوی زن‌هایش می‌نشیند. منزل خاصی ندارد. گاهی این اطاق، گاهی آن اطاق، گاهی پشت زنبوری با زن‌ها صحبت می‌کند. دخترهای مردم را تماشا می‌کند، پول می‌دهد. مردم بی‌عار هم دخترها را می‌آورند نشان می‌دهند.»

راه دیگر ورود زنان به حرمسرای قاجاری، از طریق زنان حرمسرا بود. بعضی از زنان برای اینکه شاه را فریفته خیرخواهی خود کنند سعی در آشنایی شاه با کنیزان و خدمتکاران خود داشتند. زنان جا افتاده حرم تلاش می‌کردند که در اطراف خود خدمتکاران زیبا و خوش رو و تربیت شده داشته باشند. مثلا مادر شاهزاده ملک قاسم میرزا جهت جلب رضایت فتحعلی شاه چند نفر از خدمتکاران خود را تقدیم شاه کرد. امینه اقدس همسر ناصرالدین شاه دختران جوانی را که شاه مایل بود هر هفته یکی از آنها را صیغه کند برای وی تدارک می‌دید.

همسر ناصرالدین شاه عکس قدیمی عکس زنان قدیم عکس حرمسرا عکس ایران قدیم زنان ناصرالدین شاه زنان حرمسرا حرمسرا ناصرالدین شاه حرمسرا شاه بیوگرافی ناصرالدین شاه
زنان برای دیدار با ناصرالدین شاه صف کشیده اند

نوع انتخاب زنان بر وضعیتشان در حرمسرا تاثیر می‌گذاشت. به همین دلیل تفاوتی که در اصل و نسب زنان وجود داشت از عوامل مهم کشمکش‌های بی پایان حرمسرا بود. زنانی که دارای ریشه خانوادگی سلطنتی بودند از دیگران متمایز می‌شدند.

همسر ناصرالدین شاه عکس قدیمی عکس زنان قدیم عکس حرمسرا عکس ایران قدیم زنان ناصرالدین شاه زنان حرمسرا حرمسرا ناصرالدین شاه حرمسرا شاه بیوگرافی ناصرالدین شاه

از آنجایی که فرصت کافی برای سرکشی به همه زنان حرمسرا به ویژه در عهد فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه فراهم نبود محدودیت‌های خاصی برای تماس با شاه وجود داشت. مراسم سلام در اندرون انجام می‌شد. زنان حرمسرا براساس القاب و مناصب خود به ترتیب در صف سلام می ایستادند. در این مراسم دو زن حق نشستن داشتند و مابقی موظف بودند تا آخر مراسم سلام سرپا بایستند. همچنین برخورد شاه با زنان بزرگ زاده و معتبر با حفظ احترام کامل بود. سلطان احمد میرزا می‌گوید: «این زنان روزی یک ساعت حق حضور داشتند و در هنگام مراسم تشریفات در صفی جدا از سایر زنان می ایستادند و در هنگام دیدار و ملاقات شاه با آنان دیگران مطلقا حق حضور و تشرف نداشتند.»

*منابع
زن در دوره ی قاجار ، بشری دلریش
تاریخ عضدی ، سلطان احمد میرزا
خاطرات کلنل کاساکوفسکی
تاریخ اجتماعی واداری دوره قاجاریه
سفرنامه ی حاجیه  خانم علویه خانم کرمانی
ادم ها وایین ها  در ایران مادام کارلاسرنا

بیوگرافی ناصرالدین شاه حرمسرا شاه حرمسرا ناصرالدین شاه زنان حرمسرا زنان ناصرالدین شاه عکس ایران قدیم عکس حرمسرا عکس زنان قدیم عکس قدیمی همسر ناصرالدین شاه


ادامه مطلب ...

دختر احمدشاه قاجار و فرزندانش در سال ۲۰۱۰ + عکس

دختر احمدشاه قاجار و فرزندانش در سال ۲۰۱۰ + عکس

همایون دخت قاجار دختر احمدشاه قاجار است.

همسر احمد شاه عکس دختر شاه دختر احمد شاه احمد شاه قاجار

نوه‌های احمد شاه از دخترش همایون ‌دخت.

همسر احمد شاه عکس دختر شاه دختر احمد شاه احمد شاه قاجار

احمدشاه در سن ۱۷ سالگی (یک سال پیش از تاج‌گذاری) با «بدرالملوک والا» دختر ظهیرالسلطان والا (نوادهٔ عباس‌میرزا)، پیمان زناشویی بست. این ازدواج توسط مادر احمدشاه ترتیب داده شده بود. عروس در آن هنگام ۱۲ ساله بود و در تنها مدرسهٔ دخترانهٔ تهران درس می‌خواند. مراسم عقد با تشریفات مفصلی انجام شد و حاصل این ازدواج دختر بزرگ احمدشاه، ایراندخت بود.

گفته می‌شود بدرالملوک بسیار زیبا بود و احمدشاه به او علاقهٔ بسیار داشت. اغلب او را به تالار آیینه کاخ گلستان می‌برد و به انعکاس عکس او در آینه‌ها می‌نگریست و می‌گفت:

«در این‌جا من فقط یک بدری ندارم، بلکه هزاران بدری دارم».

احمدشاه ۴ بار دیگر نیز ازدواج کرد و به جز لیدا جهانبانی که از وی صاحب فرزندی نشد، صاحب ۳ دختر به نام‌های «مریم‌دخت» (از دل‌آرام) (۱۹۱۵-۲۰۰۵)، «ایراندخت» (۱۹۱۶-۱۹۸۴) از بدرالملوک، «همایون‌دخت» (از خانم‌خانما معزی) (۱۹۱۷-۲۰۱۱) و یک پسر به نام فریدون‌میرزا (از فاطمه) (۱۹۲۲-۱۹۷۵) شد.

احمد شاه قاجار دختر احمد شاه عکس دختر شاه همسر احمد شاه


ادامه مطلب ...

عشق محمدرضا شاه به زیباترین شاهزاده قاجار +عکس

عشق محمدرضا شاه به زیباترین شاهزاده قاجار +عکس

زیباترین شاهزاده قاجار که محمدرضا شاه عاشقش بود را در عکس های زیر مشاهده می کنید.
 «ایراندخت» (۱۹۱۶-۱۹۸۴) ، دختر همسر اول احمد شاه زنی بسیار زیبا و مورد توجه بود. مادرش بدرالملوک والا از زنان مقتدر و بسیار زیبا بود. یکی از کسانی که تمایل به ازدواج با ایراندخت داشت، محمد رضا پهلوی بود.

محمدرضا پهلوی هم زمانی که در سوئیس بود ایراندخت را می بیند و سخت دلباخته او می شود. زمانی که به ایران بر میگردد با پدر خود رضاشاه، ازدواج با ایراندخت را مطرح می کند اما با او مخالفت می شود.

همسر محمدرضا شاه پهلوی همسر احمد شاه شاهزاده زیبا دختر احمد شاه ایراندخت قاجار

احمدشاه در سن ۱۷ سالگی (یک سال پیش از تاج‌گذاری) با «بدرالملوک والا» دختر ظهیرالسلطان والا (نوادهٔ عباس‌میرزا)، پیمان زناشویی بست. این ازدواج توسط مادر احمدشاه ترتیب داده شده بود. عروس در آن هنگام ۱۲ ساله بود و در تنها مدرسهٔ دخترانهٔ تهران درس می‌خواند. مراسم عقد با تشریفات مفصلی انجام شد و حاصل این ازدواج دختر بزرگ احمدشاه، ایراندخت بود.

همسر محمدرضا شاه پهلوی همسر احمد شاه شاهزاده زیبا دختر احمد شاه ایراندخت قاجار

گفته می‌شود بدرالملوک بسیار زیبا بود و احمدشاه به او علاقهٔ بسیار داشت. اغلب او را به تالار آیینه کاخ گلستان می‌برد و به انعکاس عکس او در آینه‌ها می‌نگریست و می‌گفت:«در این‌جا من فقط یک بدری ندارم، بلکه هزاران بدری دارم».

همسر محمدرضا شاه پهلوی همسر احمد شاه شاهزاده زیبا دختر احمد شاه ایراندخت قاجار

ایراندخت قاجار دختر احمد شاه شاهزاده زیبا همسر احمد شاه همسر محمدرضا شاه پهلوی


ادامه مطلب ...

حال و روز زنان مطلقه و بیوه در عصر قاجار

حال و روز زنان مطلقه و بیوه در عصر قاجار

در نظام خانوادگی دوران قاجار، درخواست طلاق از سوی مرد با بهانه و یا بدون بهانه برای اجرای آن کافی بود.

در عصر قاجار به طور معمول نازایی و خروج از جاده عفاف از عمده ترین دلایل طلاق زنان بوده است. گاه نیز بد قدم بودن زن به هنگام ورود به خانه همسرش می‌توانست دلیل طلاق باشد. در این باره نویسنده تاریخ عضدی گزارش می دهد: «رسم طلاق در ایلات هم مثل رسم شهریان است با این تفاوت که در میان ایلات طلاق کمتر اتفاق می افتد. علت های آن هم این است که زنان برای زحمتی که می کشند بیشتر از زنان شهری در چشم مردان عزیزند و افزون بر این مردم فقیر ایلات نمی توانند کابین زن را بپردازند. علت دیگر آنکه طلاق زن باعث آزردگی خاطر کسان و خویشان زن می شود.»

عکس قدیمی عکس زمان قاجار زن مطلقه زن قاجار زن بیوه دلایل طلاق ازدواج با زن مطلقه ازدواج با زن بیوه

علاوه بر این درباره اوضاع زنان مطلقه در دوره قاجار آمده است که «زنان مطلقه حقی نسبت به فرزندان خود اعم از ذکور و اناث ندارند. در مشرق زمین فرزندان به پدران می رسند و پدران سلطه و اختیارات بی حد و حصر نسبت به آنان دارند.

مردان حق دارند بی چون و چرا زنان خود را طلاق دهند اما زن ها نیز در سه مورد حق درخواست طلاق دارند:

اولاً هنگامی که شوهران از دادن نفقه عاجز باشند.

ثانیاً در صورتی که به قید قسم ثابت کند که مرد تمایلات انحرافی دارد.

ثالثاً موقعی که به قید قسم شوهر خود را به ناتوانی جنسی متهم سازد.

زنان مطلقه جهیزیه و زر و زیور و هر آنچه را که شوهر برای آن ها خریده است به همراه می برند. اگر خلافی در میان نباشد حق گرفتن مهریه نیز دارند.

زن شوهر مرده حق دارد در حرم باقی مانده یا به میل خود هر جا که بخواهد برود. ولی اگر دارای فرزند نباشد ارث بسیار ناچیزی از ماترک شوهر می برد. اما اگر شوهر جز او دارای زنان صاحب اولاد و کنیزکان دیگر نباشد تا موقعی که در منزل شوهر فقید خود بماند حق استفاده از اموال او را دارد. در غیر این صورت، اموال به اقارب شوهر به ارث می رسد. در این حال زن جز مهر خویش از اموال شوهر حقی نخواهد داشت.»

همچنین پولاک می‌نویسد: «طلاق عادتاً هنگامی صورت می گیرد که زن نتواند بچه بیاورد و این نقص از ناحیه وی شناخته شود. یا سر به هوا باشد و در مظان خیانتکاری قرار بگیرد و در مرحله آخر اینکه برای شوهرش بدقدم باشد یعنی بلافاصله پس از ورود به خانه شوهر بدبختی ای رخ نماید. در این صورت او را شوم می پندارند و می کوشند از شرش خلاص شوند.»

ویشارد نیز می‌نویسد: «طلاق امری بسیار عادی است و به هیچ وجه برای مردان کسر شأنی به حساب نمی آید اما در مورد زنان چنین نیست زیرا اگر او از طبقات مرفه و ثروتمند هم باشد هرگز نمی تواند در ازدواج مجدد شوهری از لحاظ شرایط سنی و موقعیت اجتماعی هم طراز اولی به دست آورد.»

دالمانی نیز که در دوره قاجار در ایران حضور داشته است گزارش می دهد: «دستورات مذهبی به مرد اختیار می دهد که هر وقت خواسته باشد بتواند زن خود را طلاق دهد. ولی این امر کمتر صورت می گیرد زیرا در این موقع مرد مجبور است که مهریه قراردادی زن خود را با جهیزیه اش به او رد کند و این کار به زیان او تمام خواهد شد.

طلاق هم دوقسم است: طلاق رجعی و طلاق قطعی. هر گاه طلاق رجعی باشد مرد می تواند دوباره زن را به خانه خود بیاورد، ولی اگر قطعی یعنی به اصطلاح زن سه طلاقه شده باشد، مرد دیگر نمی تواند با او پیوند نماید مگر این که زن، شوهر دیگر بکند و از او طلاق بگیرد و دوباره به عقد شوهر اول درآید.

زنان را اغلب به علت مریض بودن یا نابینا شدن و یا نیاوردن اولاد طلاق می دهند ولی گاهی هم مردان سودپرست برای این که زن ثروتمند و زیباتری به خانه بیاورند همسر باوفای اولی خود را طلاق می دهند. هر گاه مرد زن داری بخواهد با شاهزاده خانمی ازدواج نماید، مجبور است زن خود را طلاق دهد و فقط در این موقع است که به طور استثنا تعدد زوجات از میان می رود. گاهی هم حسادت یک زن تازه، مرد را وادار می کند که زنان قبلی خود را طلاق دهد.

باید دانست که طلاق بیشتر در طبقه بی بضاعت واقع می گردد و در طبقه اعیان و اشراف و توانگران کمتر واقع می شود زیرا که ترس از گرفتار شدن به کینه ورزی اقوام زن و یا ترس از فاش شدن اسرار محرمانه خود کمتر به چنین عملی مبادرت می نمایند. زن هم می تواند عملاً مرد را طلاق بدهد یعنی از مهریه و سایر حقوق خود صرف نظر نماید و مرد را راضی به طلاق دادن کند.»

زنان بیوه نیز در عصر قاجار شرایطی ویژه داشتد، چنانکه ویشارد می نویسد: «دخترانی را دیده ام که در سن دوازده سالگی با مردانی که در حد سنی پدربزرگشان بوده اند ازدواج کرده اند و همین امر باعث به وجود آمدن بیوه های زیادی شده است. چون بسیاری از این زنان بدون پشتوانه و عایداتی رها شده اند، راهی برای ادامه زندگی برایشان باقی نمی ماند جز آنکه به تدریج ضایع می شوند. بیشتر آنان که بر و رویی داشته باشند بالاجبار از خانه مردانی که یکی دو زن دیگر هم دارند سر در می آورند و تعدادی هم صیغه می شوند که هر دو شق را قوانین ایران جایز می داند.»

عکس قدیمی عکس زمان قاجار زن مطلقه زن قاجار زن بیوه دلایل طلاق ازدواج با زن مطلقه ازدواج با زن بیوه

دالمانی نیز می نویسد: «زن پس از طلاق گرفتن یا مرگ شوهر می تواند پس از مدت کمی شوهر دیگری اختیار کند و اگر شخصاً دارای ثروتی باشد ممکن است در ازدواج ثانوی خوشبخت گردد زیرا با تجربه ای که حاصل کرده است دیگر اختیار خود را به دست زنان دلاله نمی دهد و شوهری مطابق میل و سلیقه خود انتخاب می کند. در میان روستاییان و قبایل و عشایر گرفتن زن بیوه بسیار رایج است و بسا می شود که مهریه زیادتری برای زن بیوه معین می کنند. این مزایا برای این است که زنان بیوه پر تجربه هستند و در خانه داری و پختن نان و دوختن لباس و بافتن فرش مهارت دارند.»

منابع:

۱-عضدالدوله، تاریخ عضدی، تهران: مظاهری، ۱۳۲۸٫
۲- پولاک، سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران: خوارزمی، ۱۳۶۸٫
۳-دالمانی، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ترجمه علی محمد فره وشی، تهران: طاوس، ۱۳۷۸٫
۴-میترا مهرآبادی، زن ایرانی به روایت سفرنامه نویسان فرنگی، تهران: آفرینش، ۱۳۷۹٫
۵-بنفشه حجازی، تاریخ خانمها، تهران: قصیده سرا، ۱۳۸۸٫

*قدس آنلاین

ازدواج با زن بیوه ازدواج با زن مطلقه دلایل طلاق زن بیوه زن قاجار زن مطلقه عکس زمان قاجار عکس قدیمی


ادامه مطلب ...

خانه تاریخی شترگلو؛ اثر معماری متعلق به اواخر دوره قاجار

[ad_1]

تاریخ انتشار : یکشنبه ۷ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۲۸

متن  گزارش تصویری

خانه تاریخی شترگلو؛ اثر معماری متعلق به اواخر دوره قاجار

کد خبر : 110967

منبع : خبرگزاری ایرنا

برچسب ها : خانه تاریخی، شترگلو، دوره قاجار


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

شناخت ایران ایرانگردی مکانهای دیدنی ایرانمحدوده ایران از نظر طبیعی در قسمت شمال به رود اترک، دریای خزر و رود ارس، از شرق به کوه شناخت ایران ایرانگردی مکانهای دیدنی ایران محدوده ایران از نظر طبیعی در قسمت شمال به رود اترک، دریای خزر و رود ارس، از شرق به کوه‌های


ادامه مطلب ...

بررسی حکومت قاجار از منظر اقتصادی و تجاری در پایان نامه یک فارسی آموز آمریکایی

[ad_1]
بررسی حکومت قاجار از منظر اقتصادی و تجاری در پایان نامه یک فارسی آموز آمریکایی

خبرگزاری آریا-یک فارسی آموز آمریکایی پایان نامه دکتری خود را به تاریخ ایران پس از صفویه و چگونگی به وجود آمدن حکومت قاجار و تاریخ تجارت در دریای خزر اختصاص داده اســت.
به گزارش خبرگزاری آریا، «کوین گلدهیل» فارسی‌آموز آمریکایی و دانشجوی دکترای تاریخ ایران در دانشگاه ییل که در هشتاد و سومین دوره دانش‌افزایی زبان‌ فارسی حاضر شد، درباره هدف خود از فراگیری زبان فارسی، گفت: در سال سوم دوره کارشناسی در دانشگاه ما کرسی‌های زبان‌ فارسی‌ برگزار می‌شد، تصمیم گرفتم از‌ فرصت خوبی که به وجود آمده استفاده کنم، برای آنکه درباره‌ی کشوری که در آمریکا اطلاعات اندکی از آن داریم، تحقیق کنم.
وی ادامه داد: همزمان با شرکت در کرسی فارسی‌آموزی دانشگاه، شروع‌ به مطالعه و نوشتن درباره ادبیات و تاریخ ایران کردم. ادبیات و تاریخ ایران برای من خیلی جذاب بود، بنابراین خواستار یادگیری بیشتر آن شدم.
گلدهیل که ساکن نیوهیون آمریکا اســت، افزود: پس از آشنا شدن با تاریخ ایران تصمیم گرفتم برای یادگیری بیشتر، در مقطع فوق‌لیسانس رشته‌ی خاورمیانه‌شناسی شرکت کنم. دوره فوق لیسانس را در دانشگاه شیکاگو گذارندم البته پیش از این دوره سه سال در کلاس‌های زبان فارسی شرکت کردم و یک ماه هم در تاجیکستان فارسی یاد گرفتم.
وی با بیان اینکه هشت سال اســت که زبان‌فارسی را آموخته‌، اما در پنج سال گذشته هیچ کلاسی به زبان فارسی نداشته اســت، افزود: زبان دیگری که در پژوهشم استفاده می‌کنم، روسی اســت، بنابراین زبان روسی هم یاد گرفتم. به نظر من زبان روسی سخت‌تر از فارسی اســت و یادگیری این زبان برایم دشوار بود و زمان بیشتری از من گرفت ، بنابراین فرصت خواندن و صحبت کردن به فارسی برایم کم شد.
گلدهیل ادامه داد: در حال حاضر خواندن و فهم معنای کلمات و مفاهیم تاریخی به فارسی، برایم مشکل نیست اما هنوز صحبت کردن به فارسی برایم سخت‌ اســت.
وی با اشاره به پژوهش خود با عنوان «ظهور حکومت قاجار از منظر اقتصادی و تجاری» گفت: رساله من درباره تاریخ ایران پس از صفوی و چگونگی به وجود آمدن حکومت قاجار و تاریخ تجارت در دریای خزر اســت. من از منابع روسی استفاده می‌کنم چون در ولایات شمالی ایران در آن زمان، کنسول‌خانه‌های روس‌ها وجود داشت.
این فارسی‌آموز آمریکایی درباره آشنایی با جان فوران و یرواند آبراهامیان که هر دو پژوهشگر تاریخ اجتماعی ایران هستند، گفت: چند کتاب از آنها خوانده‌ام. همچنین یک مقاله‌ هم درباره سقوط دولت صفویه از جان فوران خوانده‌ام، فکر می‌کنم کتاب «ایران بین دو انقلاب» یک کتاب و پژوهش خوبی اســت. البته بیشتر مطالعات من درباره قاجار و زن در این دروه اســت.
وی درباره آشنایی با فرهنگ و مردم ایران اظهار کرد: من اولین بار اســت که به ایران آمده‌ام اما همیشه در آمریکا می‌شنیدم که مردم ایران با مردم کشورهای دیگر خیلی مهربان هستند، به نظر من این سخن درستی اســت.
گلدهیل ادامه داد: تا الان کتاب ایرانی نخوانده‌ام اما مطالعه کتاب‌های ایرانی می‌تواند به آشنایی بیشتر من از‌ فرهنگ و مردم ایران کمک کند و باید زمانی را برای این منظور اختصاص دهم.
فارسی‌آموز آمریکایی در پاسخ به این سوال که در انتخابات آینده کشورتان، «کلینتون» یا «ترامپ» کدامیک رای می آورند، با لبخند گفت: فکر می‌کنم کلینتون رئیس جمهور می شود؛ البته طرفدار هیچ کدام نیستم ولی به شدت ضد ترامپ هستم چون او درباره کسانی که از کشورهای دیگر به آمریکا مهاجرت می‌کنند حرف‌های بدی می‌زند، همچنین او درباره مسلمانان و کسانی که در آمریکای لاتین زندگی می‌کنند، خیلی بد می‌گوید و من نمی‌توانم طرفدار این ایدئولوژی باشم.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

نرگس آباده


ادامه مطلب ...

وقف نامه قنات سرچشمه زنجان، سندی از دوره قاجار

[ad_1]

چکیده:

این وقف نامه که از اسناد تاریخی به شمار می رود، سندی اســت به خط شکسته نستعلیق، با مرکّب بر روی کاغذ کاهی رنگ به ابعاد33×43سانتی متر، که به سال 1294 هـ .ق در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار، برای تعیین وضعیت وقفی «قنات سرچشمه» ـ که بزرگ ترین و مهم ترین قنات زنجان اســت ـ نگاشته شده اســت. این قنات 33 حلقه چاه دایر و 141 حلقه چاه بایر داشته و مبدأ آن در اراضی قریه دیزج، و مظهر آن در داخل شهر، محله معروف به «شکر الله میرزا» بوده اســت.
سند مذکور در 36 سطر نوشته شده و 26 نفر شاهد بر آن مهر زده اند. پشت سند هم مهر عبدالحسین که بانی و صاحب قنات بوده اســت دیده می شود. با توجه به وقف نامه موجود، حاج عبدالحسین، شش دانگ قنات مشهور به «قنات سرچشمه» را وقف عام کرده اســت.

کلید واژه ها:

قنات سرچشمه، موقوفات زنجان، حاج عبدالحسین تاجر، قنات های وقفی

تعریف قنات:

درباره ریشه «قنات» در میان لغت شناسان اختلاف نظر وجود دارد. برخی این واژه را در اصل واژه ای فارسی می دانند. آنها لغت قنات را مأخوذ از لغت «کنه» به معنای کندن می دانند. در ایران و سایر کشورهای اسلامی جهان، برای قنات بیش از 27 اسم وجود دارد؛ یا به عبارت دیگر، برای نامیدن این نوع شیوه استحصال آب، 27 اصطلاح به کار برده شده اســت. این اسامی در جنوب غربی آسیا عبارتند از: قونات، کانات، قنات، کاریز، کهریز، کارزس و ...
همه این نام ها به تونل هایی افقی گفته می شود که در مخروط افکنه ها، آب زیرزمینی را می کشد و بدون پمپ و وسیله دیگری آن را به سطح زمین آورده، قابل استفاده می کند.
تعریف بهتر قنات عبارت اســت از مجموعه ای از چند میله چاه و یک کوره زیرزمینی که با شیبی کمتر از شیب سطح زمین، آب موجود در لایه های آبدار مناطق مرتفع زمین را به کمک نیروی ثقل و بدون کاربرد نیروی کشش و هیچ نوع انرژی الکتریکی یا حرارتی با جریان طبیعی جمع آوری می کند و به نقاط پست تر می رساند. در واقع قنات را می توان نوعی زهکش زیرزمینی دانست که آب جمع آوری شده توسط این زهکش به سطح زمین آورده می شود و به مصرف آبیاری و شرب می رسد. (1)

قنات های شهر زنجان:

از دوران ناصرالدین شاه تاکنون، آخرین آب های جاری شهر زنجان که به صورت نوبتی مورد استفاده محلات قرار می گرفته اســت عبارتند از :
1.قنات حاجی میر بهاءالدین؛
2.قنات حاج یوسف؛
3.قنات حاجی عبدالحسین تاجر موسوم به قنات سرچشمه؛
4.قنات قیز قید.
همه این قنات ها از سلسله کوه های شرقی و شمال شرقی که حدود 30 الی 40 کیلومتری زنجان واقع شده اند شروع شده، آب کشاورزی و آشامیدنی را تأمین می کرده اند.

متن وقف نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
هو الواقف علی الضمائیر
1.بعد الحمد والصلوة، منظور از نگارش این کلمات شرعیة المضامین آنکه چون وقف از جمله باقیات صالحات و ثواب آن علی الاستمرار عاید واقف عالی درجات بوده و هست، خصوص وقف عقارات (2) و اجرای قنوات
2.که از جمله صدقات جاریه و ثواب آن عام اســت، ملاحظة لهذه المراتب، توفیق ربانی و سعادت حضرت سبحانی شامل حال توفیق مآل عمده الأعاظم و الأقران، فخر الأماجد و الأعیان، سلاله دودمان نجابت اشرف الحاجّ و المعتمرین الحاج عبدالحسین تاجر زنجانی (3)
3.وفقه الله تعالی گردیده، وقف مؤبّد شرعی و حبس مخلّد اسلامی نمود جمیع حقوق احداثی خود را از قنات مشهوره به قنات سرچشمه، واقعه در شهر زنجان بر قاطبة مسلمین و عامة مومنین سکنة زنجان از مؤمنین و مؤمنات و عابرین سبیل و عامة مخلوقات، نسلاً بعد نسل إلی أن یرث الله الأرض و من علیها
4.که بقدر الکفاف و الحاجة شرب و استعمال نمایند؛ و ثواب آن را محضاً لله هبه و عطیه نمود من لدن آدم (ع) إلی انقراض العالم، به کافة متدینین و موحدین و مسلمین که بر شریعت حقه بوده و رفته اند و بعد از این
5.در شریعت حضرت خاتم النبیین (ص) و طریقت ائمة معصومین ـ صلوات الله علیهم أجمعین إلی یوم الدین بوده و خواهند بود؛ و قرارداد آب مزبور در هر عصری از اعصار منشعب شعب هست کافه بوده و خواهند بود
6.از قراری که تفصیل داده شود؛ از آن قرار معمول شود؛ و از شعب هشت گانه در هیچ عصری از اعصار تخلف و تجاوز ننمایند؛ و هر کس در هر زمان بخواهد قولاً و فعلاً از مقتضای ما وقّعه الواقف نماید، اثم و مخالفت شریعت
7.نموده، اذن استعمال و حق الشرب از آب مزبور ندارد، و تقسیم شعب هشت گانه از قرار تفصیل ذیل اســت: شعبة اولی در جنب برج بدن طرف شرقی که منتهی الیه برج های دروازه رشت اســت
8.و بالای آن سیلابی اســت که ممتده می شود الی خندق کهنه، تا منتهی شود به باغ حاجی داداش قوزانی، (4) ساکن زنجان؛ و بالای سیلاب مزبور به هیچ وجه من الوجوه حق الشرب و استعمال ندارند. چنانچه آب را از بالای سیلاب ببرند غرس اشجار و تصرفی نمایند به لعن خدا و رسول./ گرفتار شوند
9.که این شعبه آب مختص تحت سیلاب اســت نه بالای سیلاب. شعبه ثانیه فیمابین همین برج بدن و محل قورخانه (5) که معروف اســت. سادات کلهرود جهت استعمال، از آن شعبه آب به خانه های خودشان می برند تا منتهی شود به محاذی (6) امام زاده واجب التعظیم
10.امام زاده ابراهیم (ع) و از آن حدود باز داخل شعبه برج بدن می شود. شعبه ثالثه از وسط جای قورخانه که جهت استعمال منشعب شده تا منتهی شود به حمام کوچک فراشباشی. شعبه رابعه محاذی امامزاده جدید (7) طرف
11.غربی دروازه رشت المشهوره به تکیه میر کریم خان تا منتهی شود به میدان مرسل المنتهی إلیه شهر. شعبه خامسه آب انبار احداثی حاجی زمان تا منتهی شود به تکیه اسدالله بیک جهت شرب و استعمال فقط اســت .
12.شعبه سادسه دهنه سرچشمه (8) در جنب باغ حکومتی و عمارات دیوانی واقع اســت و آب اغلب شهر از آنجا منشعب می شود و باغچه و عمارت شهر از آنجا مشروب می شود که عمده همین شعبه اســت.
13.شعبه سابعه بیرون قلعه (9) و دروازه ارک بعد از غسالخانه احداثی علی اکبر خان فراشباشی منشعب می شود تا منتهی شود به قلعه چه حاجی میرزا معصوم الی قنات توپ آقاجی. شعبه ثامنه از راه طاحونه احداثی که چهار دانگ
14.واقف مزبور اســت الی حد مال دره سی و اراضی محاذی کشکان و والارود اســت قدر آب بگیرد و خود واقف تحجیر و حیازت نموده و تا بیست جریب نهر خانواری مجاناً و بلاعوض اذن تصرف و تملک داده، و به حدود آن اشاره خواهد شد؛ و خود واقف معین و مشخص نموده و همه آنها
15.در صورت کفاف شهر و فاضل آب اســت. جهت توضیح اشاره شد. و از ابتدای قوس الی آخر حمل که پنج ماه تمام اســت زیاده از قدر کافیة مشروبی شهر، فاضل آب باغچه ها و خانه ها که اهل شهر آن وقت محتاج آب نیستند و باعث خرابی
16.خانه ها و محلات اســت مختص طاحونه احداثی واقف موفق اســت؛ و کسی تسلط مزاحمت و ممانعت در مدت معین ندارد. بعد ذا، واقف معزی الیه، در ثانی وقف مؤبّد شرعی نمود تمامی سه دانگ از شش دانگ
17.دو حجره طاحونه احداثی خود را از هر یک، یک دانگ و نیم، که ثلث منافع آن هر ساله صرف قنات سرچشمه باشد: اول نو کندن، بعد لاروب کاری؛ و منافع یک ثلث باقی هم صرف چراغ و حصیر مساجد زنجان، مسجد جناب حاجی میرزا ابوالقاسم مرحوم (ره)، مسجد آقا سید جلیل مظلوم زمستانی و تابستانی، مسجد حسینیه، مسجد محله، مسجد زینبیه مشهور به مسجد آخوند سید علی اکبر، مسجد نصرالله خان، مسجد جناب آخوند ملاعلی مرحوم (ره)، مسجد ملا رحیم باشد از قرار تفصیل فوق. اینها بعد از وضع طاحونه اســت بقدر الحصّة. صیغه وقف علی ما قرّر فی الشرع الأنور جاری واقع گردید؛
18.و منافع یک ثلث که صرف چراغ و حصیر اســت
19.دو ثلث از برای حصیر مساجد معین اســت و یک ثلث از برای روغن چراغ. جهت توضیح اشاره شد.
20.و حدود اربعه اراضی که واقف موفق حیازت نموده از نهر آسیاب احداثی خود از قرار تفصیل اســت که قلمی می شود:
21.جنوبیتاً جاده تبریز تا منتهی شود به رودخانه قریه همایون، (9) و شمالیاً بالای دهنه و آب گیر قنوات
شورجه متعلقی سرکار مقرب الخاقان
22.مظفر الملک (10) و پاشاخان سرتیپ (11) وقعات ورثه مرحومین کربلایی ابوطالب و حاجی زمان، که جمعاً سه رشته قنات اســت؛ به علاوه از بالای دهنه قنوات مزبور
23.موازی هشتصد ذرع (12) طولاً مساحت شود به سمت شمالی طرف صحرا؛ و گویا آنچه مستثنی اســت آب گیر قنوات مزبوره اســت از دهنه نهر سه رشته قنات منفصله و سایر قنوات شورجه
24. که مال مالک قنوات مزبوره اســت، دخل به حیازت واقف معظّم له ندارد؛ شرقیاً از نهر احداثی خود واقف منتهی شود به مقبره جناب رضوان متعال
25.که مرحوم مغفور میرزا (ع) و قبرستان، و از آنجا منتهی شود به جاده تبریز؛ غربیاً منتهی شود به رودخانه قریه همایون که معروف به سیلاب همایون اســت.
26.فکان ذلک وقوعاً و تحریراً فی خامس شهر جمادی الثانی من شهور سنه هزار و دویست و نود و چهار هجری، علی ما حرر... و التحیه
27.مطابق با سال اود ئیل (13) سنه 1294
28.فمن بدّله بعد ما سمعه فإنّما إثمه علی الذین یبدّلونه
29.وقفاً عاماً صحیحاً شرعیاً
30.والسلام علی من اتبع الهدی و نه عن الهدی
چون حدّ شمالی درست مشروح شود، مجدداً من باب التوضیح نگارش می شود: باید منتهی شود در سمت غربی لسیلاب جارچی، و از آنجا رو به پایین که سمت جنوب اســت می آید و منتهی می شود به جاده قریه سارمساقلو، (14) و از تحت جاده می رود و به مغرب منتهی می شود به سیلاب همایون. حرّر ذلک فی تاریخ الفوق، سنه اودئیل شهر جمادی الثانیه 1294 .

هامش سند:

1.اعتراف الواقف المعظم لدی الأحقر. [مهر:] «و رفعناه مکاناً علیّاً».
2.ابن مرحوم حاجی ابراهیم. [مهر:] «هوالوهّاب».
3.قد اعترف الواقف الموفق بما نمی الی جنابه لدی الاقل و مراعاه الاحتیاط صالحت منافع ... الی عالم یحدثه الواقف... من قبل حجة الاسلام الحاج السید حسین کوه کمره ای ـ سلّمه الله ـ علی المبلغ المعلوم بینی و بینه، و أن یصرف المبلغ المزبور بمستحقه فی الاول من ذیحجه الحرام سنه 1294. [مهر:] «هوالعلیّ الأکبر 1243».
4.حاجی شعبان. [مهر:] «شعبان».
5.ابن مرحوم مشهدی. [مهر:] «عبده الرّاجی خداویردی».
6.ابن مرحوم حاجی علی اصغر به تاریخ 14 شهر جمادی الثانی 1294.
7. قد اعترف الواقف المؤیّد الموفق ـ زاد الله توفیقاته ـ بتمام ما رقّم. حرّره محمد حسن التفرشی ابن مرحوم المیرزا عبدالعظیم «نوّرالله مضجعه» [مهر:] «عبده الراجی محمد حسن».
8.عالی جاه عمدة الاعیان و الاشراف الحاج حاجی عبدالحسین اقرار و اعتراف بر مضمون متن نمودند. حرره علی ساکن زنجان [مهر:] «یا علی أدرکنی».
9.بسم الله تبارک اسمه. و إن الإنسان اذا مات ینقطع أمله و عمله إلا من ثلاث: ولد صالح یدعوا له و علم انتفع به بعد موته و صدقه جاریه خیرها و یعم نفعها، شملت التوفیقات الألهیة... الواقف المسطور. فوقف تقربا الی الله تعالی ذلک احدثه علی من سطر من المسلمین لمن و جعل التولیه یسطر تقبل الله منه الباقیه الصالحه و الباقیات الصالحات خیّر عند ربک ثواباَ و خیر أملاً. و اعترف الواقف بکافّة ما سط لدیّ و أنا أدعوالله أن یحفظ أهالی بلدنا و من یلحقهم من ذریّاتهم عن مخالفته. حرّره العبد الواثق ربّه العظیم فی 13 شهر جمادی الثانی من سنه 1294. [مهر:] «ابوالمکارم الموسوی».(15)
10.قد اعترف الواقف المؤیّد بتوفیق الله سبحانه ... من البدو إلی الختم لدیّ فی 12 شهر جمادی الثانی 1294 [مهر:] «صلّ علی محمد».
11.قد اعترف الواقف ـ وفّقه الله لما یحبّ و یرضی ـ بمضمون الکتاب عن اشک والارتیاب من المبدء و المآب لدی الداعی دام دوله العلی فی 19 شهر صفر المظفر من سنه 1295. [مهر:] «یا خلیل الله».
12. قد اعترف الواقف الموفّق بما فیه لید الأحقر. حرّره أقلّ السادات.[مهر:] «محمد مهدی الحسینی»؛ «محسن ابن باقر الموسوی».(16)
13.أنا من الشاهدین [مهر ناخوانا].
14.قد اعترف الواقف الموفق به جمیع ما نمی الیه فی الورقه متناوباً مشارالیه بیده الفانیه فی 11 شهر جمادی الثانی من الشهور سنه 1294. [مهر:] «عبده عماد الدین الحسینی».
15.بسم الله الرحمن الرحیم. قد اعترف بحذافیر ما سطرفیه ... ذیعقدة الحرام سنه 1294. [مهر:] «حسین علی ابن رجبعلی».
16.قد اعترف الواقف الموفّق المکرّم لجمیع ما رقم فی الورقة متناً فی 12 شهر جمادی الثانی 1294. [مهر:] «فتّاح ابن اسمعیل الحسینی».
17.توضیح آنکه تولیت قنات با فرزند عزیز آقا عبدالجلیل با اولاد ارشد او نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن. [مهر:] «و رفعناه مکاناً علیّاً».
18.قد أقرّ الحاج المعظم له الواقف بوقوع ما صدر عنه من البدو الی الشهاده لدی الأقل فی 12 جمادی الثانی 1294 [مهر:] «فتح الله الموسوی».
19.هو. ما سطر فی الورقة مقرون بالصحة و الصواب، و اعترف الواقف. حرّره فی ثالث عشر شهر جمادی الثانی سنه 1294. [مهر:] «ابوطالب الموسوی». (17)
20.قد اعترف بالمصالحة فی ثالث عشر لدی جمادی الثانی 94.
21.اعترف الواقف الموفّق المؤیّد بحد ما فی الورقه لدی العبد الأقل فی عاشر شهر جمادی الأخری من الشهور المعظم سنه 1294. [مهر:] «نصرالله ابن محمد رحیم»؛ (18) «لطف الله»(19).
22. هوالله تعالی شأنه. قد اعترف الحاج المعظم المکرم بکل ما فی الورقه من البدایه إلی الشهاده بالوقف و الشرط و سایر ما کان لدیّ فی یوم الجمعة العاشر من جمادی الأخری من سنه 1294. [مهر:] «الواثق بالله الغنیِّ عبده حسن ابن علی».
23. هو. اعترف الحاجّ و المعتمر الواقف بوفق المستطر بما فی تلک الورقه من بدو الی التاریخ المرقوم بین یدی الأقل الفانی.[مهر:] «المتوکل علی الله إسمعیل الحسینی.
24.[مهر:] «عبدالحسین».

تاریخچه خاندان خطیبی های زنجان

یکی از خاندان های دیرین زنجان طایفه خطیبی ها هستند. براساس اسناد و مدارک موجود، نسل خطیبی ها از تیره خالدیان قریش اســت که از بدو ورود اسلام وارد ایران شده اند و قرن های متمادی موطن اصلی آنها شهرهای نیشابور، مرو و شیراز بوده اســت. آنان از اوایل قرن پنجم به منطقه قزوین و زنجان نقل مکان می کنند. در قرن هفتم دو صاحب مقام از این خاندان برخاسته اند:
1.صدرالدین احمد ابن عبدالرزاق معروف به «صدر جهان» که چهار سال صدراعظم ایلخانیان بود.
2.قطب الدین احمد ابن عبدالرزاق معروف به «قطب جهان» که قاضی القضات ممالک اسلامی بود.
پس از تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی، باز هم از این سلسله فردی به نام میرزا عبدالحسین ملاباشی بپاخاست که در زمان شاه طهماسب دوم (1148 ـ 1135 ق) آخرین ملاباشی شاهان صفوی بود.
وی در سال 1148 ق در دشت مغان به سبب اعتراض به اصلاحات مذهبی نادرشاه و تغییر سلطنت از صفویه به افشاریه، به دستور وی کشته شد. مرحوم آقابزرگ تهرانی در طبقات اعلام شیعه (20) او را جزء شهدای قرن 12 هجری ذکر کرده اســت.
پس از شهادت عبدالحسین ملاباشی، به لحاظ اختناق موجود در زمان نادر، فرزندان ملاباشی مجدداً از اصفهان به موطن اصلی خود منطقه زنجان بازگشتند.
اولین فرد از اولاد میرزا عبدالحسین ملاباشی که به زنجان آمده اســت فردی به نام حاج میرزا عرب بوده که ابتدا ساکن سلطانیه (21) شده اســت. سپس فرزندانش به زنجان نقل مکان می کنند. محل استقرار اولیه آنان در محله نصرالله خان، در قسمت شمال شرقی مسجد و مدرسه نصرالله خان بوده که در حال حاضر قسمتی از آن در خیابان فعلی زینبیه واقع شده اســت.
حاج میرزا عرب فرزندی به نام حاج بلال داشته که روستای ده جلال خدابنده چون سهم الارث ایشان بوده، به نام او نام گذاری می شود؛ چرا که حاج میرزا عرب شماری از روستاهای سلطانیه و خدابنده را خریداری کرده بود.
حاج میرزا عرب قبل از کوچ به زنجان به تجارت اشتغال داشته و در مسیر اصفهان به آسیای صغیر تجارت می کرد. حاج جلال نیز فرزندی داشته به نام حاج میرزا که در اسناد و نامه های موجود آن زمان به حاج میرزای زنجانی معروف بوده اســت. حتماً او نیز برادرانی داشته که در حال حاضر از آنها اطلاعی در دست نیست.
براساس تحقیقات نگارنده تاکنون، حاج میرزای زنجانی دارای پنج پسر به نام های حاج عبدالحسین، میرزا ابراهیم خان مظفر الدوله، حاج زین العابدین، حاج مهدیقلی و رضاقلی بوده اســت که هر کدام از این فرزندان نیز اکنون در زنجان صاحب نسل هستند. فعلاً نوادگان حاج عبدالحسین و حاج مهدیقلی مرحوم، دارای نام خانوادگی «خطیبی» هستند. نام خانوادگی فرزندان میرزا ابراهیم خان مظفر الدوله، «مظفری» اســت و نوادگان رضاقلی مرحوم نیز به «خطیب لو» مشهور هستند.
هر چند بر اساس نقل قول های متعدد، این خانواده پیش از انتخاب نام خانوادگی رسمی در سال 1304، همچنان عنوان «خطیبی» داشته اند. سبب هم آن بوده که از نسل صدر جهان، قطب جهان و صدر الصدور (22) بوده اند و این هر سه با دارا بودن ملکه فصاحت و بلاغت، اغلب خطبه خوان بوده اند. علاوه بر آنکه مجالس درس و بحث آنها نیز رونق بسزا داشته اســت.
در این میان شخصیت میرزا عبدالحسین ملاباشی که ملاباشی صفویه، یعنی: بالاترین مقام روحانی، بوده، در انتخاب این لقب بی تأثیر نبوده اســت.
شخصیت اصلی که در مقاله مورد بحث اســت، حاج عبدالحسین تاجر زنجانی اســت. وی حدود 1215 ق در زنجان متولد شده و در زمان خود بزرگ خاندان خطیبی بوده اســت. شغل اصلی اش تجارت بوده و همواره با اصفهان مراوده داشته اســت. وی به سبب تجارت و ارثیه ای که از پدرش داشته، در زنجان یکی از رجال و اعیان طراز اول شهر بوده اســت.
وی همواره در کارهای عام المنفعه پیشقدم بوده و براساس اسناد و مدارک موجود، او مشوق اصلی آمدن و ماندن آخوند ملاعلی قارپوز آبادی به زنجان بوده و سرمایه اصلی ساخت مسجد و مدرسه چهل ستون را تقبل کرده اســت. همچنان که یکی از دختران آخوند به نام ام سلمه خانم را نیز برای پسرش حاج عبدالرسول تزویج می کند. آخوند در قسمت آخر وصیت نامه خود درباره حاج عبدالحسین آورده اســت: «اولاد خود را وصیت می کنم به سلوک با یکدیگر، و هر بزرگی کوچک خود را مراعات کند؛ و هر کوچکی حرمت بزرگ را نگه دارد؛ و همه را سپردم به خداوند رحمان؛ و بعد از فضل او، عالی شأن المکرم المخدوم المحترم حاج عبدالحسین را وصیت می کنم که به قسمی که با من بود با ایشان هم باشند؛ زیرا که ایشان بانی و باعث برماندن من در ولایت زنجان شدند. فی هفتم محرم 1289. آخوند ملا علی قارپوز آبادی». [مهر:] «و رفعناه مکاناً علیّاً».
حاج عبدالحسین بعد از واقعه بابیّت در زنجان که شهر دچار خرابی شده و قلعه های اصلی شهر فرو می ریزید، در قسمت غربی شهر نزدیک دروازه تبریز قلعه چه ای برای خانواده اش می سازد که حدود بیست هزار متر مساحت داشته و دارای چندین برج بوده و دیوارهایی ضخیم به عرض 1/5 متر و ارتفاع 3 متر داشته اســت. ضخامت دیوارها چنان بوده اســت که یک نفر اسب سوار می توانسته روی دیوار حرکت کند. آثار این قلعه چه تا دهه 40 موجود بوده اســت.
از آنجایی که شهر زنجان در دوران قاجاریه به دلایل مختلف در حال گسترش و توسعه بوده؛ از طرفی شهر با کمبود آب آشامیدنی و زراعی مواجه بود، به طوری که هنگام خشکسالی ها و تغییرات جوی مشکل آب شرب از مشکلات جدّی بوده اســت؛ مخصوصاً در خشکسالی سال 1288 (23) که علاوه بر مرگ و میر مردم بر اثر قحطی، شمار فراوانی نیز در شهر به خاطر آلودگی آب شرب به وبا مبتلا شده، از بین رفتند، در این زمان عده ای از مردم به بزرگان شهر مراجعه کرده، خواستار حل مشکل آب شرب می شوند. در این میان حاج عبدالحسین تقبل می کند که قناتی برای تأمین آب شرب شهر زنجان حفر کند. حفر قنات از سال 1288 ق به دست مقنیان مجرب شهر آغاز می شود. البته پیش از آن، در محله سرچشمه چشمه ای بوده، ولی رفته رفته آب دهی آن کم شده و به آب باریکه ای تبدیل شده اســت.
حفر قنات چون در مرکز شهر بود، حاج عبدالحسین با مشکلاتی نیز روبرو بود؛ از جمله اینکه برخی از خانواده ها مانع احداث چاه های (24) قنات می شدند که با سیاست و کاردانی حاج عبدالحسین نیز این مشکلات حل می شود.
این قنات که به نام قنات سرچشمه معروف اســت، از زمین های روستای دیزج آباد شروع می شود. چاه های متعددی هم در مسیر آن حفر شده اســت. بر طبق وقف نامه موجود، هشت شعبه داشته که شعبه اصلی آن همان محله سرچشمه اســت که در خیابان طالقانی فعلی قرار دارد و محله ای بوده که اکثر منسوبین خانواده خطیبی در آنجا زندگی می‌کردند.
در قسمت های مختلف شهر آب انبارهای متعددی هم ساخته شده و آب آشامیدنی مردم شهر در آنجا ذخیره می شده اســت، تا اوایل قرن اخیر، 12 آب انبار در داخل حصار که بافت قدیمی شهر اســت وجود داشته اســت. (25) آب انباری نیز در محله گونیه، نزدیک قلعه چه حاج عبدالحسین ساخته شده بود که تا این اواخر باقی مانده بود.
این آب انبارها از نظر معماری و پلان به طور یکسان شامل سه فضای مخصوص جمع شدن آب بوده اســت. ته نشست گل و لای در فضای نخستین انجام می گرفت و مخزن دوم، آب نسبتاً صافی را در خود جای می داده اســت. فضای سوم که محل برداشت آب بوده اســت یک پله نسبتاً طویل داشته که عموماً به نام قرخ ایاق (چهل پله) نامیده می شد.
این آب انبارها با عناصری نظیر سنگ، آجر، ملاط ساروج ساخته شده اند. فلکه خروجی آب، به لحاظ عبور صاف شده، عموماً اندکی بلندتر از کف آب انبار تعبیه شده و تماماً دارای فاضلاب جهت لایروبی گل و لای اســت. این آب انبارها تا دهه های اخیر، قبل از لوله کشی مورد استفاده اهالی بوده اســت. (26)
شعبات قنات سرچشمه با توضیحات کامل در وقف نامه آمده اســت. نکته قابل توجه در وقف نامه، توضیح حدود اربعه زمین های تحت پوشش قنات اســت که از زمین های واقع در بین سیلاب همایوناز آبریز کوه های همایون جاری شده تا رودخانه زنجان رود ادامه داشت. یعنی: از حدود خیابان فرمانداری فعلی تا رودخانه سارمساقلو، همه این زمین ها متعلق به حاج عبدالحسین بوده و در وقف نامه اشاره شده اســت که هر کس بیست جریب از این زمین ها را حیازت کند، در تصرف و تملک او خواهد بود.
اولین اقدام را جهت آبادی زمین ها، خود حاج عبدالحسین انجام داده، باغی را در قسمت شمال غربی آن زمین ها احداث می کند که به حسین آباد معروف بود و در حال حاضر به علی آباد نامبردار اســت.
این باغ را حاج عبدالحسین به برادرش میرزا ابراهیم خان سرتیپ که داماد عبداله میرزا دارا حاکم زنجان بود بخشید تا بتواند از میهمان های خود که از رجال کشوری و لشگری دوره قاجار بودند در آنجا پذیرایی کند. در خاطرات ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و محمد علی شاه هم آمده اســت که در مسیر زنجان به آذربایجان، چند شبی را در محل باغ حسین آباد گذرانده اند.
حاج عبدالحسین فرد خیّری بوده اســت. آن گونه که از معمّرین نقل شده اســت، در قحطی 1288 که به «سال مجاعه» معروف اســت و مردم به شدت در تنگنا بودند، کفالت بیش از 50 خانوار را شخصاً به عهده داشته و با احداث تنورهایی در محل قلعه چه، به هر خانوار نیازمند زنجانی روزانه یک قرص نان می داده اســت.
در خاطرات و بعضی از سفرنامه های دوره قاجار از حاج عبدالحسین به عنوان یکی از رجال و اعیان زنجان نام برده شده اســت. سرانجام وی پس از حدود 85 سال عمر بابرکت، در سال 1300 ق دعوت حق را لبیک گفته، در محل قبرستان قدیمی شهر که نزدیک مقبره مجتهدی ها بود دفن شد. (اکثر بزرگان خاندان خطیبی که هم عصر حاج عبدالحسین بوده اند، در آنجا مدفون هستند).
در اوایل حکومت پهلوی این قبرستان متروکه شد و دانش آموزان دختر در آن محل درختکاری می کردند و آنجا قیزلارباغی (باغ دختران) نام گرفت.
در روزنامه سفر آذربایجان که دافع الغرور نام گذاری شده و عبدالعلی ادیب الملک برادر محمد حسن خان اعتماد السطنه به چاپ می رساند، در سال 1275 ق نکات جالبی در خصوص شهرستان زنجان نگاشته شده که در قسمتی از آن به معرفی معارف و رجال شهر در سال مزبور پرداخته اســت که عیناً نقل می شود:
معارف و اعیان شهر عبارتند از: میرزا ابراهیم خان سرتیپ که نصف املاک «خمسه» مال اوست. حاج شیخ علی تاجر، آقا کلب علی، آقا نادعلی تاجر، حاجی عباس علی، حاجی ابراهیم تاجر، حاجی اسدالله، آقا عبدالحسین، حاجی مهدی قلی، امیر اصلان خان، برادر حسینقلی خان، آقا محمد تاجر، حاج ابوطالب، حسین قلی خان نواده ذوالفقار خان.
از این 14 نفر که ادیب الممالک از آنها به عنوان اعیان و رجال شهر نام برده، چهار نفر از خاندان خطیبی بوده اند: میرزا ابراهیم خان سرتیپ که فرمانده افواج «خمسه» بوده و در زمان ناصرالدین شاه به مظفر الدوله ملقب گردید. حاجی عباس علی برادرزاده حاج عبدالحسین که از تاجران معروف زنجان بوده اســت. حاج مهدی قلی که برادر حاج عبدالحسین بوده اســت.
در خصوص خاندان خطیبی اینجانب (27) تحقیقاتی انجام داده ام که به حول و قوه الهی، پس از تکمیل اطلاعات و اسناد و مدارک موجود چاپ خواهد شد.
منابع:
1.بامداد، مهدی. (1378). شرح حال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14. تهران: زوار. ج 2.چاپ پنجم.
2.پاپلی یزدی، محمد حسین؛ و مجید لباف خانیکی (1382). قنات های تفت. تهران: میراث فرهنگی. چاپ اول.
3.گروه بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی زنجان. (1383). گزارش بررسی پیشینه تاریخی آب رسانی شهر زنجان.
4.محسن اردبیلی، یوسف. فصلنامه فرهنگ زنجان. سال اول، شماره دوم، تابستان 1379.
5.موسوی زنجانی، حاج سید ابراهیم. تاریخ زنجان: علما و دانشمندان. تهران: کتابفروشی مصطفوی.
6. نیرومند، کریم. (1385). شرح زندگانی دانشمندان و روات رجال لشکری و کشوری استان زنجان. انتشارات عود.

پی نوشت ها :

1.پاپلی یزدی، محمد حسین و لباف خانیگی. مجید. (1383). قنات های تفت. چاپ اول. تهران: انتشارات میراث فرهنگی.
2.عقارات جمع عقار به معنی سرای، خانه، اثاث، آب و زمین و ملک. (فرهنگ معین، ج 1).
3.الحاج عبدالحسین تاجر زنجانی چهار اولاد ذکور داشت: الف.حاج عبدالجلیل که متولی قنات بود؛ ب.حاج عبدالرسول، داماد آخوند ملا علی قارپوزآبادی؛ ج.حاج عبدالاحد ملقب به معتمد الرعایا؛
4.قوزان: روستایی از توابع شهرستان ایجرود در 43 کیلومتری استان زنجان.
5.قورخانه: اسلحه خانه، زرادخانه (لغت نامه دهخدا).
6.امام زاده اسماعیل (ع) که در محل زمین چمن دبیرستان شریعتی قرار داشت، و متأسفانه هیچ گونه گنبد و بارگاهی برای آن ایجاد نشده اســت.
7.دهنه اصلی سرچشمه، واقع در خیابان طالقانی فعلی که محوطه بازی بود.
8.بیرون قلعه: منظور از قلعه همان دیوار و حفاظ اصلی شهر بود که در دروازه رشت قرار داشت.
9.همایون: روستایی از توابع شهرستان زنجان در 7 کیلومتری مرکز استان.
10.مظفر الملک: مظفر الدوله صحیح اســت. آقاخان مظفر الدوله از مردان مشهور و معروف شهر زنگان و رئیس فوج اول خمسه بود.
11.پاشاخان سرتیپ: حسین پاشاخان برادر آقاخان مظفر الدوله ملقب به مظفر السلطنه.
12.ذرع: معادل 16 گز؛ یعنی یک متر و چهارصدم یک متر (لغت نامه دهخدا).
13.اودئیل: از ماه های سال ترکی به معنای سال گاو.
14.سارمساقلو: روستایی از توابع شهرستان زنجان در 18 کیلومتری مرکز استان.
15.حاج میرزا ابوالمکارم زنگانی (میرزایی) (1255 ـ 1330 ق)؛ از روحانیون طراز اول زنجان در دوران مشروطه و از فرزندان میرزا ابوالقاسم میرزایی.
16.محسن ابن باقر موسوی زنجانی متوفی در 10 ذی الحجه 1317 ق.
17.حاج میرزا ابوطالب موسوی زنگانی ملقب به فخر الدین (1259 ـ 1329 ق) از فرزندان میرزا ابوالقاسم میرزایی.
18.میرزا نصرالله ابن حاج میرزا عبدالرحیم ملقب به شیخ الاسلام از روحانیون زنگان بوده اســت .
19.حاج میرزا لطف الله بن نصرالله بن محمد بن علی زنگانی متولد 1233 ق. عالمی ادیب بود.
20.در زمان قاجاریه، به جای «ملا باشی» که در اواخر سلطنت صفویه معمول شده بود، «صدرالصدور» می گفتند.
21.طهرانی، محمد محسن. طبقات أعلام الشیعه، ج 6، ص 422 ـ 421.
22.البته به غیر از خاندان ملاباشی، از خاندان صفویان اصفهان نیز کسانی همراه حاج میرزا عرب بودند که آنها هم در سلطانیه مستقر شدند و اکنون صفوی های سلطانیه از نسل آنانند. در این مدت، بین این دو خاندان نسبت های سببی و خانوادگی ایجاد شده اســت .
23.در تاریخ مفصل زنجان نگارش کریم نیرومند، این سال به سبب شدت خسارت خشکسالی و از بین رفتن شمار فراوانی از مردم شهر زنجان، «سال مجاعه» نام نهاده شده اســت.
24.البته آن گونه که از طریق شهرداری بررسی کرده ام، در حال حاضر نیز از آب چاه های این قنات برای آبیاری پارک جنگلی شماره یک استفاده می شود.
25.کیانی، محمد یوسف و هوشنگ ثبوتی. (1370). شهرهای ایران (شهر زنجان) جهاد دانشگاهی، ج 4، ص 224.
26.ثبوتی، هوشنگ. (1365). تاریخ زنجان. ص 144 ـ 145.
27.بهمن خطیبی.

منبع:سجادی، سید احمد؛(زمستان 1390)، وقف میراث جاویدان شماره 76،تهران،موسسه فرهنگی هنری نور راسخون،

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

مزینان شناسی شاهدان کویر مزینانحوزه ی علمیه مزینان با بیش از یکصدسال قدمت تاریخی چرا این پایگاه دینی احیا نمی شود؟


ادامه مطلب ...

باغ عمارت بیگلر بیگی یادگاری از دوران قاجار رابیشتر بشناسید+تصاویر

[ad_1]
مفیدستان:

باغ عمارت بیگلر بیگی(فتح آباد) باغی مربوط به دوره قاجار است که در ۲۵ کیلو متری شهر کرمان، روستای اختیار آباد واقع شده است.

آشنایی با باغ عمارت بیگلر بیگی

باغ عمارت بیگلر بیگی(فتح آباد) باغی مربوط به دوره قاجار است که در ۲۵ کیلو متری شهر کرمان، روستای اختیار آباد واقع شده است.این باغ الگوی احداث باغ شاهزاده ماهان است.

در قسمتی از سریال جذاب «شهرزاد»، از زبان یکی از شخصیت‌های سریال که می‌توان ایشان را با توجه به کلیت داستان نقشی بیشتر منفی تلقی کرد،
اظهارنظری منفی دربارهٔ کرمان گفته شد.
پس از سفر ایشان به کرمان در سریال و در بستر سال‌های نخستین دههٔ سی هجری شمسی،
شخص مذکور از آب و هوا و گرد و خاک کرمان در قالب فیلمنامه گلایه کرد.

باغ عمارت بیگلر بیگی

این گلایه واکنش گروهی از مردم مهربان استان کرمان و حتی رجل سیاسی و اداری آن خطهٔ پهناور ایرانمان را برانگیخت.
البته با احترام به همهٔ سلیقه‌ها و با توجه به طبیعت فیلمنامه و گفته‌های بعدی ,
عوامل فیلم که هیچ گونه قصدی در بین نبوده و حتی در بخش‌های بعدی سریال,
از کرمان و مردمانش تعریف و تمجید هم به میان آمده است،
ماجرا ختم به خیر شد.

به هر روی این ماجرا که به خیر و خوشی فیصله پیدا کرد،
من را بر آن داشت تا در تهیهٔ گزارش‌های تاریخی،
باستانی و اجتماعی نوشتاری و تصویری شهر به شهر میهن عزیزمان کار را با «کرمان» شهر کریمان آغاز کنم.

سیری در ایران

باغ عمارت بیگلر بیگی یادگاری از دوران قاجار رابیشتر بشناسید+تصاویر


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

باغ عمارت بیگلر بیگی یادگاری از دوران قاجار رابیشتر بشناسیدتصاویر باغ عمارت بیگلر بیگی یادگاری از دوران قاجار رابیشتر بشناسیدتصاویر


ادامه مطلب ...

خانه تاریخی شترگلو؛ اثر معماری متعلق به اواخر دوره قاجار

[ad_1]

تاریخ انتشار : یکشنبه ۷ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۲۸

متن  گزارش تصویری

خانه تاریخی شترگلو؛ اثر معماری متعلق به اواخر دوره قاجار

کد خبر : 110967

منبع : خبرگزاری ایرنا

برچسب ها : خانه تاریخی، شترگلو، دوره قاجار


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

شناخت ایران ایرانگردی مکانهای دیدنی ایرانمحدوده ایران از نظر طبیعی در قسمت شمال به رود اترک، دریای خزر و رود ارس، از شرق به کوه شناخت ایران ایرانگردی مکانهای دیدنی ایران محدوده ایران از نظر طبیعی در قسمت شمال به رود اترک، دریای خزر و رود ارس، از شرق به کوه‌های


ادامه مطلب ...