مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

لیلی گلستان: در ۷۰ سالگی، ذهن ۴۰ ساله‌ها را دارم

جام جم سرا:

دوستان شما وقتی می‌خواهند یادتان کنند به دو ویژگی «امیدواری» و «خستگی‌ناپذیری» اشاره دارند. چه چیز باعث شده این گونه باشید؟
به شخصه فکر می‌کنم تربیتم بوده حتما. در خانواده این اتفاق افتاده. پدر و مادرم همین‌گونه بودند. بنابراین خانواده‌ای خیلی خوشبین و مثبت و شاید حتی بتوان گفت کارگرهای زحمتکشی بودیم. هرگز به یاد ندارم کسی بیکار یک گوشه نشسته باشد و کاری جدی نکند. گاهی اوقات که از درس و مشق خسته می‌شدم و می‌نشستم یک گوشه و دیوار روبه‌رویم را نگاه می‌کردم هنوز دو، سه‌دقیقه نمی‌گذشت که مادرم می‌آمد توی اتاق و می‌گفت «پاشو پاشو یه کاری بکن، نشستی چی کار؟» و این موضوع هرگز یادم نمی‌رود و این جزو تربیت من نهادینه‌شده بود. گاهی فکر می‌کنم این خیلی هم خوب نبوده و الان خیلی از اوقات نیاز دارم که بنشینم و دیوار روبه‌رویم را نگاه کنم و هیچ کاری نکنم اما همه‌اش فکر می‌کنم صدای مادر هنوز در این سن‌وسال به من می‌گوید پاشو پاشو یک کاری بکن.
فکر نمی‌کنید این دو ویژگی برای این بوده که در خانواده‌ای بزرگ شدید که هرگز درگیر نیازهای اولیه نبوده و فرصت داشته‌اید به آن چیزهایی که علاقه دارید، بی‌غمِ نان بپردازید؟
اصلا زندگی ما این طور نبود. پدرم کارمند ساده شرکت نفت بود. در گرمای 50درجه آبادان سرکار می‌رفت و یک خانه خیلی‌خیلی کوچک کارمندی داشتیم در آبادان و رفاهمان رفاه معمولی کارمندی بود.
اما همه از ثروت افسانه‌ای گلستان‌ها می‌گویند!
مردم زیاد حرف می‌زنند و این نگاه غلط دیگران است. البته بعدا وقتی تهران آمدیم و پدرم مستقل کار کرد و بعد سازمان فیلم گلستان را ساخت، وضعمان بهتر و بهتر شد و من انکارش نمی‌کنم. یادم است سالیان سال همیشه خانه‌مان کوچک بود و برای اینکه یک چیزی بخریم حساب و کتاب می‌کردیم. این وضعیت تا ابتدای دوره دبیرستان من ادامه داشت. وقتی پدر من در کار فیلمسازی موفق شد و جایزه‌های مختلف گرفت، به مرور به رفاه رسیدیم. وقتی به منطقه دروس آمدیم، بیشتر زمین‌های زراعتی بود و بس که ارزان بود آمدیم. آن زمان اینجا فقط ما بودیم و بیمارستان هدایت. تربیتمان تربیت قناعت بود و زیاده نخواستن. تربیت فرهنگی بود. ما هیچ‌وقت ماشین‌های عجیب‌وغریب نداشتیم. هیچ‌وقت مادرم تا آخرین لحظه زندگی‌اش جواهر نداشت. تنها جواهر مادرم حلقه ازدواجش بود.
تصور مردم از اینکه ما از اول مرفه و متمکن بوده‌ایم تصوری اشتباه است. پدرم با زحمت توانست این رفاه را برای ما ایجاد کند و رفاه ما اصلا رفاه ظاهری نبود. یک‌جور رفاه اصیلی بود که می‌توانستیم کتاب و صفحه موسیقی بخریم و می‌توانستیم پول‌هایمان را جمع کنیم و مثلا هر چهار، پنج‌سال یک‌بار سفری کوتاه به خارج از کشور برویم.
حرف پدرتان شد، شما و برادرتان کاوه گلستان، چطور رفتار کرده‌اید که زیر نام پدر دیده نشدید؟
چون هرگز برایم پارتی‌بازی نکرد، هرگز مرا به جایی معرفی نکرد درحالی که همه این کارها را می‌توانست درباره من و کاوه بکند. گذاشت روی پای خودمان بایستیم. زمانی که به یک رفاه نسبی رسیده بودیم و من حدودا 18سالم بود پدرم گفت من به تو یک سقفی برای زندگی می‌دهم و غذایی هم پخته می‌شود که می‌توانی بخوری اما پول تو جیبی‌ات را خودت تامین کن. بنابراین من خیلی زود کارکردن و پول درآوردن را تجربه کردم. بسیار هم لذتبخش بود. هرگز ناراحتی‌هم نکشیدم چون آدم زیاده‌خواه و جاه‌طلبی نبودم هرگز. گفتم که تربیتمان چنین بود. آدم‌های قانعی بودیم. رفاه خیلی هم خوب است اما رفاهی که با زحمت خودمان به دست بیاید خیلی کیف بیشتری دارد تا رفاهی که از خانواده به آدم به ارث برسد.

حفظ‌کردن یک نام نیک، بسیار سخت‌تر از به‌دست‌آوردن نامی نیک است. هنوز هم سعی می‌کنم این حسن شهرت را نگه دارم و نگذارم خدشه‌دار شود


اینکه پدر آدم در عصر خودش روشنفکر پرآوازه‌ای باشد حتما مزایا و معایبی دارد. شما یک زمانی حتما با این معایب و مزایا کنار آمده‌اید و ماجرا را برای خودتان حل کرده‌اید. یک جایی با واقعیت زندگی‌تان مواجه شده‌اید تا از حاشیه‌ها نرنجید و از مزایای نام پدر هم لذت ببرید. این اتفاق چطور رخ داد؟
ابراهیم گلستان تا یک زمانی برایم بابا بود اما اولین‌باری که احساس کردم مردم مرا به عنوان دختر ابراهیم گلستان نگاه می‌کنند بعد از ترجمه «زندگی جنگ و دیگر هیچ» بود. وقتی یک شبه تمام روزنامه‌ها درباره کتاب و مترجم جوانش نوشتند (آن زمان 24ساله بودم) چندین‌بار به گوشم رسانده شد که مردم می‌گفتند پدرم این کتاب را برایم ترجمه کرده که مرا معروف کند! این خیلی بر من گران آمد برای اینکه پدر من ایران نبود آن زمان و اصلا نمی‌دانست که من دارم کتابی ترجمه می‌کنم و اصلا خبر از هیچ‌چیز نداشت و کتاب که منتشر شد، آن را برایش به لندن، پست کردم. او هم برای من نوشت که کتاب را به دقت خواندم راستی فارسی به این خوبی را از کجا آوردی؟ و ما کلی با این جوابش خندیدیم و خیلی هم خوشحال شدم، چون هیچ‌وقت ما را تشویق نمی‌کرد و از ما تعریف نمی‌کرد. وقتی حرف‌های مردم را شنیدم برایم گران آمد و گفتم خدای من، کجا زندگی می‌کنم؟ مردم چرا اینطور می‌گویند؟ من باید چه بکنم که از ذهن مردم این موضوع را پاک کنم؟ نمی‌دانم چه کار کردم، فقط می‌دانم که کار کردم. نه جواب کسی را دادم و نه با کسی مقابله کردم. تنها سکوت کردم و کار کردم. کتاب دوم، سوم و چهارم را پشت هم درآوردم. و خب وقتی این همه کتاب پشت‌سر هم منتشر شد، همه فهمیدند مگر پدر من بیکار است که هی بنشیند و برای من کتاب ترجمه کند؟ بنابراین یاوه‌گویان متوجه شدند اشتباه کرده‌اند و اینجا بود که خودم، خودم شدم و در واقع هیچ‌وقت زیر سایه پدر نبودم. اما وقتی خیلی زود به‌عنوان یک مترجم خوب معرفی شدم، تلاش کردم این موقعیت را حفظ کنم. این کار سخت بود. حفظ‌کردن یک نام نیک، بسیار سخت‌تر از به‌دست‌آوردن نامی نیک است. هنوز هم سعی می‌کنم این حسن شهرت را نگه دارم و نگذارم خدشه‌دار شود.
نکته‌ای ناگفته ماند و آن هم اینکه شما جدا از اینکه استقلال خودتان را به‌دست آوردید، کجا زندگی خودتان را فارغ از اینکه پدرتان یک سلبریتی است، شناختید؟ کجا با فردیت خودتان مواجه شدید؟
این برای من خیلی آرام‌آرام پیش آمد. در یک لحظه خاصی نبود. فکر می‌کنم ترجمه کتاب «زندگی جنگ و دیگر هیچ» برای من خیلی سرنوشت‌ساز بود. خیلی مرا مستقل کرد و مرا روی پای خودم ایستاند. سرنوشت مرا واقعا یک جورهایی تعیین کرد. این کتاب برای من راهم را رقم زد. دختر یک سلبریتی‌بودن هم مزایا دارد و هم مضرات. فکر می‌کنم مضراتش بیشتر است.
پدر من به مرور آدم معروفی شد، کتاب نوشت و آن نثر درخشان را ارایه کرد و فیلم ساخت و همین‌طور ادامه داد و بعد خانه ما مرکز آمد‌ورفت شعرا، نویسندگان، نقاشان، موسیقیدانان و... شد. زندگی خیلی خاصی داشتیم. هیچ‌وقت زندگی معمولی‌ای نداشتیم. از تمام دورانی که خیلی بچه بودم، همیشه زندگی ما با آدم‌های معروف، آدم‌های فرهنگی و هنری عجین بود و همیشه بحث‌های متفاوتی در خانه ما بود که در خانه‌های دیگر نبود. بنابراین یک واقعیت است که همه‌چیزمان غیر بود و باور کنید که خیلی اوقات دلم می‌خواست زندگی‌مان، یک زندگی خیلی معمولی باشد. تمام اینها تنشی ایجاد می‌کرد که باعث می‌شد پدرم که مردی حساس و عصبی بود عصبی‌تر و پرتنش‌تر شود و زود از کوره در برود. حساس بود و مستبد، شاید یک مقداری هم خودخواه. بنابراین همه‌چیز بر محور خواسته‌های او بود و مادرم هم تسلیم محض بود. این مرا بسیار آزار می‌داد. تا همین اواخر هم که مادرم زنده بود، از این همه تسلیم‌بودنش آزار می‌دیدم. خلاصه اینکه دوران نوجوانی و بلوغ من با ناخوشی از این موضوع گذشت. دایم بغضی توی گلوی من بود که چرا این قدر خانه ما پر از استبداد و دیکتاتوری است.
و احتمالا بقیه فکر می‌کردند شما چقدر خوشبختید!!
خیلی‌ها همین‌طور فکر می‌کردند ولی واقعیت غیر از این بود. من از استبداد پدرم خیلی زجر کشیدم و دوران بلوغ سختی را گذراندم. هر روز از کارهای پدرم گریه می‌کردم و مادرم می‌گفت پدرته! عیب نداره! درصورتی که باید به او می‌گفت نکن این کارها را. ولی این اتفاق هرگز نیفتاد و همیشه حق را به پدرم می‌داد. دوران کودکی‌ام شاید خوش گذشت چون پدرم هنوز معروف نشده بود و دوروبرش شلوغ نبود اما نوجوانی‌ام واقعا سخت بود چون شهرت روی او اثر گذاشته بود. این دوره‌ها گذشت و من وقتی خودم شدم، کمی خودم را از استبداد و دیکتاتوری رها کردم اما حتی تا وقتی بچه‌دار شدم، هر حرکتی می‌کردم فکرم این بود که آیا مورد تایید پدرم هست؟ به مرور خودم شدم ولی بسیار دوران سختی را گذراندم که هرگز فراموش نمی‌کنم.
این دوران سخت بوده اما در کنارش بخت دیدار با تارکوفسکی، تروفو و ژان لوک‌گدار را هم در 18، 19سالگی داشته‌اید. اتفاقی که بسیاری از آدم‌های نه صرفا همسن که هم‌عصر شما آرزویش را داشته‌اند.
بله، همین‌طور سهراب سپهری، سیمین دانشور، جلال ‌آل‌احمد، اخوان‌ثالث و... را هم دیده‌ام و با آنها زندگی کرده‌ام. این دیدارها در فضایی که در آن بزرگ شدم اتفاق افتاد و جزیی از زندگی من بود، جالب هم بود. در یک محیط فرهنگی بزرگ‌شدن به‌هرحال مزایا و مضرات دارد. مضراتش به یادم مانده و مزایایش با من عجین شده.
شما پس از تحصیل در پاریس به ایران برگشتید. پدر شما سال‌ها پیش، یعنی پیش از انقلاب از ایران رفت و قطعا این امکان برای شما هم وجود داشته که شما هم بروید. اما شما ماندن را انتخاب کردید، در حالی که به‌راحتی می‌توانستید مثل بسیاری دیگر از هنرمندان مهاجرت را انتخاب کنید.

پدر من هم دیسیپلین به ما یاد داد و هم زورگویی می‌کرد. من ترجیح دادم در مواجهه با فرزندانم کفه دیسیپلین و انضباط بر کفه زورگویی بچربد


وقتی از پاریس برگشتم خانواده دور و برم بود و بهم خوش می‌گذشت. راستش چندسالی که پاریس بودم خیلی بهم خوش نگذشت و نه دوست پیدا کردم و نه معاشرت خاصی داشتم. البته با تنهایی خودم خوش بودم و مدام تنها به تئاتر و سینما می‌رفتم. بودن با دوستان و خانواده برایم بسیار مغتنم بود اما بعدها هم که انقلاب شد و برخی از ایران رفتند من حتی یک لحظه هم به‌خاطرم خطور نکرد که بروم و چه خوب شد که اینچنین بود. چرا باید می‌رفتم؟ کار کرده بودم و زحمت کشیده بودم و حالا دستاوردم را می‌گذاشتم و می‌رفتم در غربت که چه! آیا آنهایی که رفتند کاری کردند؟ هیچ‌کدام در کارشان بهتر که نشدند بدتر هم شدند. امیر نادری چه فیلمی ساخت بهتر از «تنگنا»؟ شهیدثالث توانست فیلمی بهتر از «طبیعت بی‌جان»اش بسازد؟ هیچ‌کدام کاری که باید می‌کردند را نکردند. چرا راه دور برویم، ابراهیم گلستان چه کرد؟ فیلم ساخت؟ قصه نوشت؟ من یا ما که ماندیم چه کردیم؟ از انقلاب به بعد حدود 20تا کتاب ترجمه کردم. گالری گلستان را ساختم و به قول مهدی سحابی نازنین، «یک کارگر» واقعی بودم. خیلی هم خوشحال و سرافرازم از این «کارگر» بودنم. همه مشکلات را به جان خریدیم و ماندیم و گوشه‌ای از سازندگی وطنمان را به‌دست گرفتیم. نمی‌خواهم شعار بدهم. اما ماندن من و امثال من بسیار مفید بود. جاخالی‌دادن را هیچ‌وقت دوست نداشتم.
و شما در همان سنین به این موضوع واقف بودید؟
من ایران را دوست داشتم. هنوز هم عاشق ایرانم. هر سه‌فرزندم هم بعد از تحصیلاتشان، به ایران بازگشتند. یکی 17سال، یکی 15سال و یکی هشت‌سال خارج از ایران بود و حالا هر سه برگشته‌اند و خوشحالند. چه خوب که نرفتم، ماندم، کار کردم و جایم را به کسی ندادم.
در روند تربیت فرزندانتان چقدر سعی کردید آنها را مستقل بار بیاورید و شبیه پدرتان هم مستبدانه عمل نکنید؟

انضباط‌ داشتن و دیسیپلین‌ داشتن با دیکتاتوری متفاوت است. پدر من هم دیسیپلین به ما یاد داد و هم زورگویی می‌کرد. من ترجیح دادم در مواجهه با فرزندانم کفه دیسیپلین و انضباط بر کفه زورگویی و استبداد بچربد و فکر می‌کنم موفق شدم. این را البته باید از خود بچه‌ها بپرسید که دیگر بچه نیستند.
جالب اینکه پسرتان، مانی حقیقی هم طوری رفتار کرده که مستقل دیده می‌شود و زیر سایه نام پدر، مادر و پدربزرگش نیست.
من فقط یک پدر معروف داشتم (باخنده) طفلک مانی، هم مادر و هم پدر و هم پدربزرگ معروف دارد. همان اول هم که خواستند معرفی‌اش کنند نوشتند که پسر لیلی گلستان و نعمت حقیقی و نوه ابراهیم گلستان فیلم ساخته. خیلی هم عصبانی شد. به من گفت تو خوشبخت‌تر بودی چون یک نفر بالای سرت بود، حالا سه‌نفر بالای سر من هستند. خوشبختانه او هم خیلی زود از این قضیه بیرون آمد و خودش شد.
همین‌روزها شما 70ساله و وارد دهه تازه‌ای از عمرتان می‌شوید. قبول دارید که در این سال‌ها زندگی بی‌همتایی داشته‌اید؟
بی‌همتا کمی غلو است، اما همیشه فکر می‌کنم خیلی‌خیلی بیش از سهم‌ام خدا به من داده برای همین هر شب که سرم را روی بالش می‌گذارم خدا را شکر می‌کنم
آرزویی نمانده دیگر؟
من هرگز آرزوهای عجیب‌وغریبی نداشته‌ام. گفتم که ما قانع بار آمدیم و آرزوهای بلندپروازانه هرگز نداشتم. آرزوی من سلامتی بود و سرخوشی که هردویش را تا امروز داشته‌ام. از فردا هم کسی خبر ندارد. فقط امیدوارم این لطف خداوند همیشه با من باشد.
و آیا اگر قرار بود خودتان سرنوشت‌تان را انتخاب کنید، باز هم انتخابتان همین زندگی بود؟
70سال گذشت (هرچند هفت دهه گذشته اما باور کنید جز درد پا، اصلا هیچ حسی از 70سالگی ندارم و ذهنم 40، 45ساله است! در واقع من 70ساله 40ساله‌ام!!) حالا اگر به عقب نگاه کنم و ماجراهای بد و خوب زندگی‌ام را مرور کنم، می‌بینم کفه خوبی‌ها خیلی سنگین‌تر و پایین‌تر از کفه بدی‌هاست. پس اگر تعیین سرنوشتم با خودم باشد، تجربه‌هایی را که از این زندگی 70ساله اندوخته‌ام به کار می‌گیرم که باعث می‌شود اشتباهاتی را که مرتکب شده‌ام دیگر مرتکب نشوم و بعد همین زندگی را با روشن‌بینی، ذکاوت و منطق بیشتر انتخاب می‌کنم و باز همان بنده شاکر باقی می‌مانم.
(عسل عباسیان/شرق)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

حمله کیهان به لیلی رشیدی به خاطر توهین به مخالفان روحانی

حمله کیهان به لیلی رشیدی به خاطر توهین به مخالفان روحانی

لیلی رشیدی ار طرفداران پروپاقرص روحانی است. به تازگی استیکر های ضد روحانی در تلگرام ساخته شده بودند که این استیکرها از زبان هنرمندان بودند و با این مضمون بودند که همه هنرمندان، دیگر به روحانی رأی نمی دهند. لیلی رشیدی به این استیکرها واکنش نشان داد و به مخالفان روحانی اهانت کرد. روزنامه کیهان به این حرکت لیلی رشیدی واکنش نشان داد و در پاسخ به او گفت: “رأی داد پیشکش، ادب بیاموز”. پورتال وهاران در این مقاله جزویات خبر توهین لیلی رشیدی به مخالفان روحانی و همچنین واکنش کیهان به لیلی رشیدی را برای شما عزیزان منتشر می کند.

***

همچنین ببینید:

واکنش تند لیلی رشیدی به استیکرهای ضد روحانی

***

کیهان: خانم رشیدی رای دادن پیشکش، ادب بیاموز

یکی از بازیگران سینما و تلویزیون در روزنامه‌ای سطحی و عوامانه، به مخالفان حسن روحانی توهین کرد!

لیلی رشیدی که از دانش سیاسی بی‌بهره است، در روزنامه آفتاب یزد، با لحنی سخیف و بی‌ادبانه به مخالفان حسن روحانی توهین کرد!

رشیدی به سهم خود ثابت کرد که «ادب و احترام به آزادی بیان و عقیده» تنها لقلقه زبان و شعار و ادا و اطوار او و هم‌مسلکی‌های اوست و اینان در جای خود با ادبیات چاله‌میدانی در مقام یک دیکتاتور ظاهر می‌شوند!

بجاست؛ حراست صدا و سیما با نظر به این نوع ادبیات، در همکاری با هنرمندنمایان تجدید نظر کند!

گفتنی است روزنامه آفتاب یزد از فرط ضعف و کار سخیف ژورنالیستی، اسباب تفریح اهالی مطبوعات است! سردبیر این روزنامه به عنوان مشاور شیخ ساده‌لوح فتنه‌، هم‌اکنون به عنوان پناهنده، نقش پادوی بی‌بی‌سی را ایفا می‌کند!

همچنین بخوانید:  جزییات خبر درگذشت ابوذر قاسمی کارگردان جوان + بیوگرافی و عکس

حمله کیهان به لیلی رشیدی به خاطر توهین به مخالفان روحانی

***

همچنین ببینید:

واکنش تند لیلی رشیدی به استیکرهای ضد روحانی

***

گردآوری: پورتال وهاران www.vaharan.ir

(Visited 1 times, 1 visits today)


ادامه مطلب ...

بیوگرافی لیلی رشیدی +عکس پسر و خانواده

بیوگرافی لیلی رشیدی +عکس پسر و خانواده

لیلی رشیدی Leili Rashidi (متولد ۱۳۵۲ تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران و همسر سابق نیما بانکی است.

همسر لیلی رشیدی همسر داوود رشیدی همسر بازیگران همسر احترام برومند طلاق لیلی رشیدی طلاق بازیگران بیوگرافی داوود رشیدی بیوگرافی احترام برومند ازدواج نیما بانکی Leili Rashidi

لیلی رشیدی با سریال تلویزیونی زی زی گولو که برای کودکان ساخته شده بود در جامعه هنری ایران شناخته شد.

زندگی شخصی لیلی رشیدی

وی فرزند داوود رشیدی و احترام برومند است.

همسر لیلی رشیدی همسر داوود رشیدی همسر بازیگران همسر احترام برومند طلاق لیلی رشیدی طلاق بازیگران بیوگرافی داوود رشیدی بیوگرافی احترام برومند ازدواج نیما بانکی Leili Rashidi

داوود رشیدی و همسرش احترام برومند و دخترش لیلی رشیدی

نیما بانکی بازیگر و کارگردان تبلیغاتی همسر سابق لیلی رشیدی بود.

وی فارغ‌التحصیل مترجمی زبان فرانسه است.

احترام سادات برومند یزدی معروف به احترام برومند (متولد ۱۳۲۶) مجری تلویزیون و بازیگر ایرانی است. او همسر داوود رشیدی، مادر لیلی رشیدی و خواهر مرضیه و راضیه برومند است.

احترام برومند مجری برنامهٔ کودک تلویزیون ایران پیش از پیروزی انقلاب بود. او از سال ۱۳۴۶ با برنامه کودک در تلویزیون فعالیت هنری خود را آغاز کرد و به مدت ۱۱ سال یعنی تا سال ۱۳۵۸ به این فعالیت ادامه داد.

پس از انقلاب چند نوار قصه برای بچه‌ها منتشر کرد و همچنین در فیلم دیشب باباتو دیدم آیدا (۱۳۸۳) ساخته رسول صدرعاملی نقشی فرعی داشت. او پس از سال‌ها دوری از صحنه در نهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹ به عنوان مجری در جشن انجمن تئاتر کودک و نوجوان حضور یافت.

همسر لیلی رشیدی همسر داوود رشیدی همسر بازیگران همسر احترام برومند طلاق لیلی رشیدی طلاق بازیگران بیوگرافی داوود رشیدی بیوگرافی احترام برومند ازدواج نیما بانکی Leili Rashidi

داوود رشیدی در سال ۱۳۱۲ در تهران متولد شد. وی از خاندان حایری مازندرانی دارای اصالت بابلی است. پدر او عبدالامیر رشیدی و پدربزرگش علامه ابن الشیخ حائری از روحانیان مشروطه خواه و جدش آیت‌الله زین العابدین حائری مازندرانی از مراجع تقلید عصر قاجار است.

همسر لیلی رشیدی همسر داوود رشیدی همسر بازیگران همسر احترام برومند طلاق لیلی رشیدی طلاق بازیگران بیوگرافی داوود رشیدی بیوگرافی احترام برومند ازدواج نیما بانکی Leili Rashidi

نیما بانکی همسر سابق لیلی رشیدی

نیما بانک (بانکی) کارگردان، بازیگر و عکاس سینمای ایران است که در سال ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. وی فرزند «رضا بانکی» (فیلمبردار) و همسر سابق «لیلی رشیدی» (بازیگر) است.

او از ۱۳۸۶ تا سال ۱۳۹۲ مدیرعامل شرکت نیماد بین‌الملل، یکی از شرکت‌های تبلیغاتی ایرانی بود.

تئاتر

  • مسخ به کارگردانی نصیر ملکی جو (۱۳۹۳)
  • اسکلیگ و بچه‌های پرواز به کارگردانی محمد عاقبتی (۱۳۹۱)
  • آمدیم، نبودید، رفتیم به کارگردانی رضا حداد (۱۳۹۰)
  • پروفسور بوبوس به کارگردانی آتیلا پسیانی (۱۳۸۹)

سینمایی

  • ۱ – نوک برج (۱۳۸۴)
  • ۲ – در به درها (۱۳۸۳)
  • ۳ – مربای شیرین (۱۳۸۰)
  • ۴ – دلشدگان (۱۳۷۰)

تلویزیونی

  • قصه‌های تابه‌تا (۱۳۷۵)
  • داستان‌های نوروز (۱۳۷۹)
  • جزیره جادو (۱۳۸۲-۱۳۸۱)
  • بدون شرح (١٣٨٠)
  • آب پریا (۱۳۹۱)

همسر لیلی رشیدی همسر داوود رشیدی همسر بازیگران همسر احترام برومند طلاق لیلی رشیدی طلاق بازیگران بیوگرافی داوود رشیدی بیوگرافی احترام برومند ازدواج نیما بانکی Leili Rashidiلیلی رشیدی و پسرش

Leili Rashidi ازدواج نیما بانکی بیوگرافی احترام برومند بیوگرافی داوود رشیدی طلاق بازیگران طلاق لیلی رشیدی همسر احترام برومند همسر بازیگران همسر داوود رشیدی همسر لیلی رشیدی


ادامه مطلب ...

بیتا توکلی بازیگر کودکی لیلی سریال در چشم باد درگذشت +عکس

بیتا توکلی بازیگر کودکی لیلی سریال در چشم باد درگذشت +عکس

بیتا توکلی بازیگر نقش کودکی لیلی سریال در چشم باد (متولد ۱۳۷۴ در تهران) است .

آیا شما هم بیننده سریال «در چشم باد» هستید؟ اگر این سریال را دیده باشید حتما می‌دانید که یکی از شخصیت‌های اصلی این سریال «لیلی» است، همان کودک شیرین زبانی که مانند سایه «بیژن» را دنبال می‌کند و انیس و مونس اوست.
درگذشت بازیگر در چشم باد بیوگرافی بیتا توکلی بازیگران سریال در چشم باد

لیلی از مادر و پدری تاجیک در شمال ایران متولد شده و به دلیل دوستی خانوادگی و همسن بودن با بیژن در کنار او بزرگ می‌شود. آن طور که مشخص است آنها در آینده و بزرگسالی تبدیل به عاشق و معشوقی بی‌بدیل خواهند شد.

می‌توان به تماشای سریال در چشم باد نشست و خود را به جای پدر و مادر واقعی بازیگران خردسال این سریال گذاشت و در دل گفت حالا آنها چه لذتی می‌برند از این که کودکان خود را در سریالی مهم می‌بینند! این کودکان که اکنون اینقدر خوب بازی می‌کنند در آینده حتما بازیگران توانایی خواهند شد،‌ اما این بازی ذهنی زیاد دوام نمی‌آورد، چون وقتی با یکی از عوامل سازنده سریال در چشم باد تماس می‌گیری تا نام بازیگر لیلی را از او بپرسی او به تو می‌گوید؛ اگر برای مصاحبه می‌خواهید سه چهار سالی دیر تماس گرفته‌اید، تعجب می‌کنی و با خود می‌گویی شاید او همراه خانواده‌اش به خارج از کشور رفته است! اما این ذهنیت هم دیری نمی‌پاید چون از آن طرف خط به تو می‌گویند که لیلی همراه خانواده اش به سفر رفته است، آن هم سفری بی بازگشت! او دیگر هرگز در این دنیا نخواهد بود تا لیلی و نقش آفرینی ها و سرنوشت او را ببیند.

و تو آن وقت است که به یاد می‌آوری چند سال پیش خبری به ظاهر کوچک تو را غمگین کرد؛ خبر درگذشت «بیتا توکلی» بازیگر نقش لیلی در سریال در چشم باد که هنگام برگشت از مشهد مقدس همراه خانواده‌اش تصادف کردند و همگی جان باختند.

آن روز از شنیدن این خبر به اندازه امروز بهت زده نشدیم، چون هنوز پخش سریال در چشم باد آغاز نشده بود و بازی لیلی را ندیده بودیم. افسوس که لیلی پیش از این‌که زندگی مجنون‌وار خود را در کنار بیژن ببیند به دیاری رفته که بازگشتی در آن نیست. زنده یاد بیتا توکلی در ۱۱ قسمت از سریال در چشم باد بازی دارد. بعد از آن نقش بزرگسالی او را هنر پیشه‌ای تاجیک به نام «ستاره آو» بازی می‌کند. لیلی در کنار بیژن روزهای تلخ و شیرینی را خواهد گذراند، اما دیگر بیتا توکلی نخواهد بود تا ببیند که بیژن با او و احساس او چه خواهد کرد… روحش شاد.

بیتا توکلی در ۲۲ شهریور ۱۳۸۴ در سانحهٔ تصادف اتومبیل در جاده مشهد-دامغان به شدت مجروح شد و درگذشت.

این بازیگر نوجوان که به همراه پدر و مادر خود برای ادای نذری پس از به هوش آمدن مادرش از کما، راهی مشهد مقدس شده بودند، به هنگام بازگشت در جاده تصادف کرده و هر سه نفر جان خود را از دست دادند.
بیتا توکلی کلاس پنجم دبستان بوده و تاکنون در فیلمهایی چون “چتری برای دو نفر” و “سام و نرگس” به ایفای نقش پرداخته است.

درگذشت بازیگر در چشم باد بیوگرافی بیتا توکلی بازیگران سریال در چشم باد

ارسلان قاسمی بازیگر نقش کودکی ببِژن ایرانی در سریال در چشم باد می گوید:

آن موقع ۷ سالم بود. تجربه عجیبی بود. من به خاطر آن کار ۳ سال و نیم شمال بودم. برای من که بچه کوچکی بودم و قبلا هم این کار را انجام نداده بودم، خیلی سخت بود، چون این سریال بسیار سنگین بود. اما شرایطی که آقای جوزانی و آقای کاسه‌ساز در طول کار فراهم کرده بودند، خوب بود و از سختی کار کم می‌کرد. برای اولین بار بود که این تعداد آدم را می‌دیدم و مجبور بودم با ۴۰- ۳۰ نفر یک جا باشم و زندگی و کار کنم. استرس داشتم و احساس دلتنگی و غربت می‌کردم. فقط لطفش به بچه‌های هم سن و سالم مثل بیتا توکلی بود که با هم دوست بودیم و بازی می‌کردیم و حضورشان نمی‌گذاشت خیلی متوجه سختی‌ها بشوم. حتی درس خواندن ما با بچه‌های عادی فرق داشت. معلمی به اسم آقای رجبی از فومن به محل استقرار ما در ماسوله می‌آمد و به من و بیتا توکلی و پوریا، پسر خانم متخصص، درس می‌داد. بعد از فومن برگه امتحانات را می‌آوردند و از ما امتحان می‌گرفتند و از فومن برای‌مان کارنامه صادر می‌کردند. ما هم خیلی اذیت می‌کردیم. هر روز یکی‌مان بهانه می‌گرفت و مثلا می‌گفت خسته‌ام و سر کلاس نمی‌روم و… امیدوارم آقای رجبی هر جا هست از سر اذیت‌هایی که کردیم، بگذرد.

وقتی دوست جونم رفت
بیتا توکلی، دوست و هم بازی خوب‌مان در سریال «در چشم باد» بود که متاسفانه در سانحه رانندگی فوت کرد. فوت او تاثیر خیلی بدی روی من گذاشت و بسیار ناراحتم کرد. وقتی این خبر را شنیدم، نمی‌توانستم باور کنم. به عنوان یک بچه هیچ درکی از مرگ نداشتم و برایم غیرقابل باور بود که چه اتفاقی افتاده. یادم هست مادر و پدرم زود‌تر باخبر شده بودند اما از ترس عکس‌العمل من چیزی به من نگفته بودند تا تصمیم بگیرند چطور این خبر را به من بگویند. در قسمت سوم کار بودیم که من ۴-۳ ماهی تعطیل بودم و سر کار نمی‌رفتم. خانه بودم و سرم به درس و مدرسه گرم بود. تا این‌که‌‌ همان موقع که بیتا فوت کرد یک روز مجید حیدری‌نیا، یکی دیگر از هم بازی‌هایم، به من زنگ زد و گفت فهمیدی بیتا مرد؟ با ناباوری گفتم چی؟! کدام بیتا؟! باورم نمی‌شد دارد درباره بیتا توکلی حرف می‌زند.

بازیگران سریال در چشم باد بیوگرافی بیتا توکلی در چشم باد درگذشت بازیگر


ادامه مطلب ...

تفاوت‌های لیلی و مجنون

[ad_1]
مفیدستان:
تفاوت‌های لیلی و مجنون

خبرگزاری آریا - اختلافات زناشویی,تفاوت‌های همسران,زندگی زناشویی
بر آنیم تا ، جهت کاهش اختلافات زناشویی ، شما را با تفاوت های موجود درمیان دوجنس آشنا نمائیم . تفاوت هایی درساختارمغز، حرف زدن وگوش کردن، تجسم فضایی، احساسات وادراک، بیوشیمی بدن ونهایتا ، تفاوت درنوع عاشق شدن وازدواج. درهربخش ، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت هانیز پیشنهاد شده است.

تفاوت‌های همسران
یکی از دلایل اصلی بروز اختلافات زندگی زناشویی، عدم شناخت زن ومرد از یکدیگر است.اگر به دانش بشری رجوع کنیم ، به این نتیجه می رسیم که بسیاری از باورهای ما ، پندارهای استواربرروی آب بوده اند،واگر این گونه پندارهای نادرست، اساس یک ارتباط جدی وسرنوشت سازهمانند زندگی طولانی زناشویی باشند، به تحقیق زندگی ما دستخوش کژی وکاستی خواهد شد وروزی نیز با کمال تاسف به بن بستی تلخ خواهد رسید.

تفاوت هایی درساختارمغز، حرف زدن وگوش کردن، تجسم فضایی، احساسات وادراک، بیوشیمی بدن ونهایتا ، تفاوت درنوع عاشق شدن وازدواج. درهربخش ، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت هانیز پیشنهاد شده است.از آنجا که چگونگی ارتباط با جنس مخالف وتشکیل خانواده ، ازدغدغه های اصلی نسل جوان محسوب می شود ، امیدوارم که این چند مقاله ، بتواند اطلاعات مفیدی را دراختیار شما عزیزان قرار دهد.

تفاوت، با تساوی حقوق درتضاد نیست. منظوراز تساوی حقوق، آزادی برای انجام کاری است که برای آن ساخته شده ایم ومنظور از تفاوت ، این است که زن و مرد برای کار یکسانی ساخته نشده اند.

این سلسله مقالات ، درصدد تبیین تفاوتهای زیست شناختی واساسی زنان و مردان است وبحثی کاملا منطقی وتحقیقی را مطرح می کند که میانگین زنان ومردان را دربرمی گیرد. یعنی ممکن است کسانی فکرکنند که این تعبیر وتعریف صد در صد بر آنان منطبق نیست . از آنجا که مسائل مطرح شده ، برمبنای دلایل بیولوژیکی انسان است، منطقه جغرافیایی، فرهنگ، نژاد ومذهب هیچ تفاوتی دراصل موضوع ایجاد نمی کند .

شاید به غلط تصور می کنیم ، رفتاری که از همسرمان می بینیم، خاص خود اوست .درحالی که با مطالعه ی این مقاله ، درمی یابیم تا چه حد این رفتارها عمومیت دارد و اشتباه ما ، ناشی از عدم شناخت ما نسبت به این تفاوت هاست .

وقتی شما دلایل شکل گیری بعضی از تفکرات ورفتارهای فرد مقابل را بدانید، می توانید نسبت به او واکنش منطقی و درستی نشان دهید. مثلا وقتی بدانید آقایان به دلیل تفاوت دربینایی نمی توانند به آسانی وسایل خود را درکمد ویا جایی دیگر پیدا کنند ویا خانم ها نمی توانند کم حرف بزنند به خصوص وقتی مشکلی دارند – چرا که یکی از روش های حل مشکلاتشان همین رفتار است –دیگرمثل سابق از یکدیگر خرده نمی گیرید ، ویا همدیگر را مسخره نخواهید کرد.

اگر انتظار داشته باشیم فردمقابل ما مثل خودمان رفتاری از خود نشان دهد ویا واکنشی داشته باشد،به طورحتم دچار رفتارها وبرخوردهایی خواهیم شد که به ناچار مارا با یاس وناامیدی مواجه خواهد کرد.این نوع تصور وبرخورد ، نه تنها کارساز نخواهد بود بلکه موجب برخورد احساسی فرد مقابل ما خواهد گردید.

اگربه منظور کمک به همسرمان رفتاری را که نسبت به خود مناسب می دانیم، درارتباط با او به کار گیریم، مسلما دچار مشکل خواهد شد.شاید با اندیشه اینکه" آنچه برای من خوب است برای او خوب یا بهتر است" چنین رفتاری را پیش می گیریم، اما این تصور درزندگی زناشویی جواب منفی خواهد داد ونتیجه ی معکوسی از آن خواهیم گرفت.

هرزن و مردی باید درک کند و بپذیرد که فرد مقابلش مجبور نیست که مثل او بیندیشد، تصور کند یا دست به عمل بزند.
اختلافات زناشویی,تفاوت‌های همسران,زندگی زناشویی
چرا از درک تفاوت‌ها می‌ترسیم؟
یکی از دلایل مهم در ترس از پذیرشِ وجود تفاوت میان خود ودیگران ، این است که : وقتی به سن بلوغ می رسیم، همیشه واهمه داریم که شاید دیگران مارا قبول نکنند ویا رد نمایند.

هرانسانی از روزی که خود وموقعیت اجتماعی اش را می شناسد، سعی دارد به نحوی نگاه های جامعه را به سوی خود جلب ویا چهره مردمی پیدا کند.

حتی در دوران کودکی نیز همه ما سعی داشته ایم که بیش از دیگران محبوب باشیم و یا درمدرسه وخانواده مطرح گردیم.اگر روزگار با ما یار باشد وحتی به آن موفق گردیم که درجامعه به پیروزی های اجتماعی وشخصیتی نایل آییم وحتی اگر این موفقیتها تا پایان زندگی وسنین پیری نیز ادامه پیدا کند، باز ازاینکه شاید موقعیت خودمان را بادرک اینکه با دیگران متفاوت هستیم، از دست بدهیم ترس و واهمه وجودمان را می گیرد.

بسیاری از انسانها از درک اینکه با دیگران متفاوت هستند احساس ناامنی وناراحتی می کنند، دلیل این ناراحتی ، استنباط شخصی آنهاست که تصور می کنند با درک وقبول تفاوتشان با دیگران به نوعی معترف به نواقص شخصیتی ووجودی خود هستند.البته دراین واهمه حق با ماست ولی باید قبول کرد که ادامه ی این ترس ، به رکود شخصیتی ودیدگاهی ما منجر خواهد شد وخود زیانبار است.ناگفته نماند که انسانهایی که از درک تفاوتهای خودشان می ترسند ، اغلب دارای شخصیتی خودخواه می باشند وهرکاری را بدون اینکه به درستی به آن بیندیشند ویا توجه داشته باشند ویا نظرات دیگران را بپرسند، انجام می دهند.ازاین روست که عدم توجه به تفاوتهای فردی ، بسیار خطرناک ودرعین حال تهدید کننده ی روابط درست اجتماعی است.

تفاوت‌ها ، عامل جذب زوجین
همانطور که جنسهای مختلف از بسیاری جهات جاذب یکدیگر هستند، درجهت وجود تفاوتها نیز همدیگر را جذب می نمایند.تفاوتهای میان زنان ومردان دراساس تکامل دهنده وجود هر دوی آنهاست.هرکدام از آنها درنوع خود کامل نیستند وبرای کسب توازن زندگی وزیستی ، باید درکنار هم باشند وبه تکامل خود بیندیشند.

اگر فرض کنید شما انسانی عصبی باشید و همیشه با تهاجم با دیگران برخورد نمایید، ممکن است باانسانی که درخود وساکت وآرام است جور دربیایید.

در زندگی های بادوام ، همیشه میان زن وشوهر تفاوت هایی بوده که وجود هرکدام ، تکمیل کننده آن تفاوتهاست.همین تفاوتها هستند که انسانها را به یکدیگر جلب می نمایند وزمینه ی سازش آنها را فراهم می آورند. وجود تفاوتها وسحروجادوی آنها ، به روابط دوجانبه معنا وارزش دیگری نیز می بخشد.

زن ومرد با هم تفاوت دارند؛ نه بهترند ونه بدتر، بلکه متفاوتند
با اینکه زن و مرد ، هر دو به یک گونه از موجودات تعلق دارند، هیچ اشتراک قابل ذکری بین آنها وجود ندارد.

آنان در دو دنیای متفاوت زندگی می کنند، ارزش گذاری متفاوتی دارند واز قوانین متفاوتی تبعیت می کنند.این را همه می دانند، اما افراد کمی به خصوص مردان ، حاضرند آن را بپذیرند. ومشکل درست همین جاست.تمامی زنان ومردان دارای هرفرهنگ، مذهب و نژادی که باشند، روش برخورد، کردار وعقاید همسرانشان را مانعی نفوذناپذیر تصور می کنند.

تفاوت‌ها از کجا شروع شد؟
زنان ومردان در طول تاریخ ، به طرز متفاوتی تکامل یافتند ؛ وگرنه امکان بقا برایشان وجود نداشت.مردان به شکار می رفتند وزنان آذوقه جمع آوری می کردند.مردان محافظت می کردند و زنان غذا آماده می کردند.نتیجه اش این شد که مغز واندام آنان کاملا متفاوت تکامل یافت.

مغز همزمان با بدن که باید برای کارکردهای خاصی شکل می گرفت، تغییر کرد. مردان قوی تر ودرشت تر از اغلب زنان شدند و مغزشان متناسب با وظایفشان رشد کرد.زنان اکثرا از این که مردان بیرون خانه بودند تا غذایی تهیه کنند وخودشان آتش را در غار روشن نگه می داشتند، راضی بو دند.مغز آنان درطول زمان متناسب وظایفشان رشد کرد.

پس از میلیون ها سال، ساختار مغز زنان ومردان به طور متفاوت برنامه ریزی شد. ما در این بین فهمیده ایم هر دو جنس ، اطلاعات را به شکلی متفاوت پردازش می کنند.آنان به شیوه های متفاوتی فکر می کنند واولویت ها، دریافت ها، ورفتارهای متفاوتی دارند.

حال که در این مقاله ، ضرورت شناخت علمی و منطقی تفاوت میان زن و مرد ، برایمان آشکار گردید ، در چندین مقاله ی بعد، به تفاوت های اساسی بین زوجین و دلیل علمی و روان شناختی آن خواهیم پرداخت .

تفاوت هایی مثل اینکه : " چرا مردان قدرت عینی و زنان قدرت ذهنی دارند " و یا اینکه "چرا زنان از حرف زدن دست نمی کشند؟ "
منبع:تبیان


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط

سایت بیتوتهتفاوت‌های لیلی و مجنون ۱۳۹۲۱۱۲۳ و راه درمان پیشگیری بهتر از درمان داروهای گیاهی و طب سنتی بهداشت بانوان تغذیه سالم بهداشت کودکان رژیم درمانی ورزش درمانی ایدز تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌های همسرانزندگی بیشتر سایت تبیانتفاوت‌های لیلی و مجنون ۱۳۹۳۴۱۰ بگیرید قدردانی یک انتخاب است قدردانی یک انتخاب است زنی در حسرت شنیدن صدای بچه زنی در حسرت شنیدن صدای بچه آر اس اس مطالب پیشنهادی تفاوت‌های لیلی و مجنون تعدادبازدیدکنندگان بیشتر تفاوت‌های لیلی و مجنون حتما بخوانیدگروه اینترنتی نیک صالحی ۱۳۹۳۱۲۱۸ تفاوت‌های همسران یکی از دلایل اصلی بروز اختلافات زندگی زناشویی، عدم شناخت زن ومرد از یکدیگر استاگر به دانش بشری رجوع تفاوت‌های لیلی و مجنون حتما بخوانید بیشتر هایپر کلابزتفاوت‌های لیلی و مجنون ۱۳۹۳۱۱۵ گیریم، اما این تصور درزندگی زناشویی جواب منف� تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌ها را بشناسیم و بهتر زندگی کنیم بر آنیم تا در طی چند مقاله ، جهت کاهش اختلافات زناشویی ، بیشتر تفریح و سرگرمیتفاوت‌های لیلی و مجنون ۱۳۹۴۱۶ لطفاً چند دقیقه از وقت خود را به ثبت نام اختصاص دهید تا بتوانید از تمامی امکانات انجمن استفاده نمایید با تشکر ، مدیریت انجمن تهران تفاوت‌های لیلی و مجنون بیشتر اخبار ایرانتفاوت‌های لیلی و مجنون ۱۳۹۴۷۲۸  تفاوت‌های لیلی و مجنون خانه خانه اخبار ایران اخبار ایران اخبار اخبار سیاسی اخبار اجتماعی اخبار اقتصادی اخبار ورزشی حوادث و اتفاقات اخبار افغانستان بازداشت «حسن یوسف» بیشتر تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوتهایلیلیومجنون ۱۳۹۴۸۲۴ مـوثـر بـر میـل جـنـسـی صفحه اصلی روانشناسی زناشویی تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌های لیلی و مجنون بیشتر تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوتهایلیلیومجنون ۱۳۹۵۹۲۹ درهربخش ، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت هانیز پیشنهاد شده است تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌ها را بشناسیم و بهتر زندگی کنیم بر آنیم تا در طی چند مقاله بیشتر تفاوت‌های لیلی و مجنون حتما بخوانیدتفریح و سرگرمی ۱۳۹۴۱۴ لطفاً چند دقیقه از وقت خود را به ثبت نام اختصاص دهید تا بتوانید از تمامی امکانات انجمن استفاده نمایید با تشکر ، مدیریت انجمن تهران تفاوت‌های لیلی و مجنون بیشتر تفاوت‌های جالب لیلی و مجنونمجله اینترنتی ایران مطلب تفاوت‌هایجالبلیلیومجنون ۱۳۹۵۹۱۰ هرزن و مردی باید درک کند و بپذیرد که فرد مقابلش مجبور نیست که مثل او بیندیشد، تصور کند یا دست به عمل بزند تفاوت‌های لیلی و مجنون،لیلی و مجنون،تفاوت‌های همسران،درک بیشتر تفاوت‌های لیلی و مجنون حتما بخوانیدگروه اینترنتی نیک صالحی ۱۳۹۳۱۲۱۸ تفاوت‌های همسران یکی از دلایل اصلی بروز اختلافات زندگی زناشویی، عدم شناخت زن ومرد از یکدیگر استاگر به دانش بشری رجوع تفاوت‌های لیلی و مجنون حتما بخوانید بیشتر هایپر کلابزتفاوت‌های لیلی و مجنون ۱۳۹۳۱۱۵ گیریم، اما این تصور درزندگی زناشویی جواب منف� تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌ها را بشناسیم و بهتر زندگی کنیم بر آنیم تا در طی چند مقاله ، جهت کاهش اختلافات زناشویی ، بیشتر تفریح و سرگرمیتفاوت‌های لیلی و مجنون ۱۳۹۴۱۶ لطفاً چند دقیقه از وقت خود را به ثبت نام اختصاص دهید تا بتوانید از تمامی امکانات انجمن استفاده نمایید با تشکر ، مدیریت انجمن تهران تفاوت‌های لیلی و مجنون بیشتر اخبار ایرانتفاوت‌های لیلی و مجنون ۱۳۹۴۷۲۸  تفاوت‌های لیلی و مجنون خانه خانه اخبار ایران اخبار ایران اخبار اخبار سیاسی اخبار اجتماعی اخبار اقتصادی اخبار ورزشی حوادث و اتفاقات اخبار افغانستان بازداشت «حسن یوسف» بیشتر تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوتهایلیلیومجنون ۱۳۹۴۸۲۴ مـوثـر بـر میـل جـنـسـی صفحه اصلی روانشناسی زناشویی تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌های لیلی و مجنون بیشتر تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوتهایلیلیومجنون ۱۳۹۵۹۲۹ درهربخش ، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت هانیز پیشنهاد شده است تفاوت‌های لیلی و مجنون تفاوت‌ها را بشناسیم و بهتر زندگی کنیم بر آنیم تا در طی چند مقاله بیشتر تفاوت‌های لیلی و مجنون حتما بخوانیدتفریح و سرگرمی ۱۳۹۴۱۴ لطفاً چند دقیقه از وقت خود را به ثبت نام اختصاص دهید تا بتوانید از تمامی امکانات انجمن استفاده نمایید با تشکر ، مدیریت انجمن تهران تفاوت‌های لیلی و مجنون بیشتر تفاوت‌های جالب لیلی و مجنونمجله اینترنتی ایران مطلب تفاوت‌هایجالبلیلیومجنون ۱۳۹۵۹۱۰ هرزن و مردی باید درک کند و بپذیرد که فرد مقابلش مجبور نیست که مثل او بیندیشد، تصور کند یا دست به عمل بزند تفاوت‌های لیلی و مجنون،لیلی و مجنون،تفاوت‌های همسران،درک بیشتر لیلی و مجنون ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد مَجنون ۱۳۹۲۱۲۱۳ منظومه لیلی و مجنون در مقایسه با منظومه خسرو و شیرین از همین شاعر، به درک تفاوت‌های فرهنگی اعراب و ایرانیان کمک می‌کند شخصیت‌های داستان در روایت نظامی قراردادی بوده و تحول زیادی از حوادث داستان نمی‌پذیرند منظومه لیلی و مجنون به زبان‌های مهم غربی ترجمه و منتشر شده‌است بیشتر تفاوت‌های لیلی و مجنون حتما بخوانیدمجله ی عاشقانه ی جادوی کلمات تفاوت�هایلیلیومجنونحتمابخو ۱۳۹۴۸۲۱ درهربخش ، راه حلهایی برای رویارویی با این تفاوت هانیز پیشنهاد شده است در ادامه با ما همراه شوید »»»» تفاوت‌های لیلی و مجنون حتما بخوانید بر آنیم تا ، جهت کاهش بیشتر


ادامه مطلب ...