جام جم سرا:
مادر این دوقلو پس از وضع حمل گفت: تصاویر سونوگرافی در هفته نوزدهم بارداری حاکی از آن بود که فرزندانم به نارسایی نادری مبتلا هستند اما به سقط کردن آن دو راضی نشدم. همچنین فرزندانم شش هفته زودتر به دنیا آمدند.
جمجمه این دوقلو که دختر هستند شکل طبیعی ندارد و به رغم داشتن مغز و صورت مجزا دیگر اندامها و ارگانهای بدنشان مشترک است.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، وضعیت مساعد جسمانی این دوقلو پزشکان را متعجب ساخته چرا که آن دو خود و بدون کمک دستگاه نفس میکشند.
جام جم سرا:
مادر این دوقلو پس از وضع حمل گفت: تصاویر سونوگرافی در هفته نوزدهم بارداری حاکی از آن بود که فرزندانم به نارسایی نادری مبتلا هستند اما به سقط کردن آن دو راضی نشدم. همچنین فرزندانم شش هفته زودتر به دنیا آمدند.
جمجمه این دوقلو که دختر هستند شکل طبیعی ندارد و به رغم داشتن مغز و صورت مجزا دیگر اندامها و ارگانهای بدنشان مشترک است.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، وضعیت مساعد جسمانی این دوقلو پزشکان را متعجب ساخته چرا که آن دو خود و بدون کمک دستگاه نفس میکشند.
یکشنبه 4 خرداد 1393 ساعت 14:24
یک کودک بریتانیایی از اختلالی نادر رنج میبرد که باعث رشد مداوم زبانش شده است. پدر ۴۰ ساله و مادر ۲۹ ساله این کودک وقتی دریافتند رشد زبان کودکشان متوقف نمیشود بسیار شگفتزده شدند و پس از مدتی به پزشک مراجعه کردند.
جام جم سرا:
حسیبا ابراهیمی در کودکی به همراه خانوادهاش به ایران مهاجرت کرد. او در کودکی مجبور بود برای امرار معاش خانواده کار کند اما توانست در همان سالهای ورود به ایران به انجمن «حمایت از حقوق کودکان کار» رفته و در حاشیه تحصیل، علایق خود را از طریق این مرکز دنبال کند. او در جشنواره امسال برای نخستین حضور سینمایی خود در فیلم «چند مترمکعب عشق» نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فجر شد. حسیبا معتقد است که خواستن، توانستن است و همیشه این شعار را درنظر داشته و با کوشش و تلاش توانسته به آرزوهایش برسد. او حالا تصمیم دارد با ادامه تحصیل، روزی در کنار بازیگری، سفیر صلح شود تا بتواند به مردم کشورش کمک کند. با او درباره کودکی حرف زدیم که روزهای سخت را پشت سر گذاشت و از کار اجباری، حالا سر از کار هنر درآورده است.
چند سالت بود که به ایران آمدی، خاطرت هست؟
مزار شریف به دنیا آمدم و در همان کودکی به همراه خانواده به پاکستان مهاجرت کردیم. حدود 6 سال آنجا بودیم و در 10سالگی به ایران آمدیم. اول که آمدیم همه چیز برایم تازگی داشت و خیلی از ایران و تهران اطلاعاتی نداشتم. ما آشنایی نداشتیم. من همان زمان در پاکستان مدرسه رفته بودم و به زبان اردو مسلط شدم و وقتی به ایران آمدیم با یک زبان و فرهنگ دیگر روبهرو شده بودم. در ابتدا برایم سخت بود. بعد از مدتی با انجمن حمایت از کودکان کار میدان شوش آشنا شدم.
چطور با این انجمن آشنا شدی؟
دختر همسایه ما در این انجمن بود. من هم میخواستم درس بخوانم و زبان فارسی یاد بگیرم. از طرفی نمیتوانستم مدرسه دولتی بروم چون نیاز به کارت اقامت داشتیم که آن زمان هنوز نگرفته بودیم. از طرفی خانواده من هم علاقه داشتند که حتما درس بخوانم و مخالفتی نداشتند. به همین دلیل در انجمن ثبت نام کردم. البته خواهر و برادرم هم در همین انجمن ادامه تحصیل دادند. تا کلاس پنجم آنجا بودم. بعد از گرفتن کارت اقامت به مدرسه دولتی رفتم. البته هیچ وقت رابطهام را با انجمن قطع نکردم و بیشتر بچهها نیز با اینکه مدرسه دولتی میرفتند اما باز به انجمن رفتوآمد داشتند بهطوری که اگر میتوانستیم مقاطع تحصیلی بیشتری را بگذرانیم به کمک انجمن میآمدیم و به بچههای کوچکتر آموزش میدادیم. این برای من همیشه جالب بود.
از همان موقع به هنر علاقه داشتی؟ چون شنیدم کلاس تئاتر هم رفتی و اتفاقا یک اجرا هم داشتید؟
بله. من همیشه به هنر علاقه داشتم. در انجمن حمایت از کودکان کار در کلاسهای تئاتر ثبت نام کردم.
خانواده مخالفتی با حضور تو در کلاسهای فوق برنامه نداشت؟
به هر حال من باید کارهایی در خانه انجام میدادم تا اجازه آنها را بگیرم. سعی میکردم کارهای خانه را بیشتر انجام دهم تا آنها هیچ بهانهای نداشته باشند. حدود یکسال و نیم بعد از این کلاسها با تمرینهایی که انجام دادیم تئاتر «بابام تو کاغذا گم شد» را در تالار هنر در فرهنگسرای ارسباران اجرا کردیم. همیشه همه اجراها با استقبال روبهرو میشد و مردم برای ما گل میآوردند و من تمام این اتفاقات را برای مادرم با شور و هیجان تعریف میکردم و مادرم از اینکه من از این کار تا این حد هیجانزده هستم، همیشه خوشحال بود.
در زمان کودکی آیا کار بیرون از خانه هم انجام میدادی؟
نه. خانواده من با کار در خیابان مشکل داشتند و نمیگذاشتند بچهها در بیرون از خانه کار کنند. اما دوستانی داشتم که در بیرون کار میکردند، آدامس، دستمال یا گل میفروختند. برخی از دیگر دختران هم در خانه قند میشکستند یا گلسازی میکردند. من خودم در خانه ساخت گلچینی انجام میدادم و به نسبت زمانی که میگذاشتیم پول و درآمدی دریافت نمیکردیم.
دوست صمیمیای هم داشتی در همان زمان؛ دوستی که مثل تو حالا یک آدم موفق باشد و رفاقتتان ادامه پیدا کرده باشد؟
بله، آنیتا؛ دوست صمیمیام بود اما او کار بیرون از خانه انجام میداد ولی حالا دانشجو است و در یک رشته هنری هم مشغول بهکار است. ما هر دو در انجمن حمایت از کودکان کار بودیم. او هم خوشبختانه توانست به همه آن چیزی که در آن زمان رویاها و آرزوهای ما بود دست پیدا کند. میدانید رفتن به دانشگاه برای ما کار خیلی سختی است اما او با پشتکاری که داشت و تلاشی که کرد توانست به آن چیزی که میخواست دست پیدا کند و از اینکه امروز همچنان از دوستان نزدیک من است خوشحالم.
در همان زمانها، بازیگر یا شخصیتی از کارهای تلویزیونی یا سینمایی بود که علاقه داشتی راه او را ادامه دهی یا الگویی برایت باشد؟
بله. یادم هست «بابا لنگ دراز» و شخصیت جودی آبوت را خیلی دوست داشتم. همیشه احساس میکردم شخصیت جودی آبوت خیلی به من نزدیک است. همیشه هر جایی که با دوستم بودیم سعی میکردیم زود برسیم خانه تا این کارتون را ببینیم. من هنوز فکر میکنم هر کسی در زندگی به یک بابا لنگ دراز احتیاج دارد. سریال «جواهری در قصر» هم میدیدم. شخصیت یانگوم را خیلی دوست داشتم. او هم خیلی سختی کشید و آخر سر جواب همه این سختیها را دید. شرایط او را خیلی درک میکردم. در سریالهای ایرانی هم «خانه به دوش» را خیلی دوست داشتم. مخصوصا همان قسمتهایی که به تهران آمده بودند، من را یاد روزهایی میانداخت که تازه به ایران آمدیم. این سختیها برایم قابل لمس بود.
حالا دیگربهعنوان یک بازیگر وارد عرصه سینما شدهای آن هم بازیگری که در نخستین حضور خود بین این همه ستاره و بازیگر حرفهای در جشنواره فجر نامزد دریافت جایزه شده است. هیچوقت فکر میکردی به این جایگاه برسی و پلههای ترقی را اینگونه طی کنی؟
احساس میکنم خدا من را خیلی دوست دارد. فکر میکنم برایم معجزه شده است و هنوز شگفتزده هستم. ما در کلاسهایی که در انجمن حمایت از کودکان کار برگزار میشد یاد گرفته بودیم که خواستن، توانستن است. من همیشه آرزوی چنین اتفاقی را داشتم و با خودم فکر میکردم تلاش میکنم به این آرزو برسم و اگر هم نرسیدم میتوانم این آرزو را پیش خودم نگه دارم تا آن روز برسد که آرزویم برآورده شود. ما افغانها همیشه فرزندانمان را طوری تربیت میکنیم که از همان کودکی مستقل باشند و روی پای خودشان بایستند، به همین دلیل فکر میکنم من از این ویژگی به خوبی استفاده کردهام و همیشه هم بابت این موضوع از خانوادهام، دوستانم و معلمانم در انجمن حمایت از کودکان که در تمام این مدت کنار من بودهاند، تشکر میکنم.
خب چطور شد که وارد فیلم «چند مترمکعب عشق» شدی؟
من به تئاتر و بازیگری خیلی علاقه داشتم، به همین دلیل بعد از همان اجرای موفق تئاتری که داشتیم دنبال کلاس بازیگری رفتم تا اینکه با یک گروه افغان آشنا شدم که کار نمایش انجام میدادند و استاد آنها هم «وحید نگاه» بود که خودش افغان است. تا اینکه عوامل فیلم برای انتخاب بازیگر به گروه ما آمدند. از قبل آقای نگاه را میشناختند. از ما خواستند تست بدهیم. اول تصمیم نداشتم تست بدهم اما بعد آقای محمودی از من خواست تا برایشان به لهجه افغانی صحبت کنم. جالب بود بعد اعلام کردند که بین بچههایی که آمدند تست بدهند تو قبول شدی. من همان اول خیلی خوشحال شدم ولی بعد فکر کردم که حتما خانواده من اجازه نمیدهند که در چنین فیلمی بازی کنم. حالا شاید تئاتر را قبول کردند اما سینما، آن هم یک فیلم عاشقانه... . شرایطم را برایشان گفتم اما آنها گفتند که با خانواده من صحبت میکنند. آقای محمودی کارگردان فیلم به من گفتند که وقتی رفتی خانه صحبت کردی به ما خبر بده. من قبول کردم اما هرگز در اینباره با خانوادهام صحبت نکردم.
پس اصلا نگفتی. فکر نکردی شاید این موقعیت خوب را از دست بدهی؟ به خواهرت هم در اینباره چیزی نگفتی؟
چرا، فکر میکردم به این موضوع. من عاشق این کار بودم. هر دو خواهر من ازدواج کردهاند و الان ایران نیستند وقتی به آنها زنگ زدم کلی خوشحال شدند. من مطمئن بودم که برادرم اجازه نمیدهد چون او باید نظر نهایی را میداد.
بالاخره چه شد؟
حدود 2 هفته بعد، چند بازیگر حرفهای افغان به کلاس ما آمدند که من آنها را میشناختم. جشنی در اینباره برگزار شد که چون خدا میخواست این اتفاق برای من بیفتد آقای محمودی هم آن روز در میان ما بودند. جالب بود وقتی در میان آن همه دوباره من را دیدند اول نشناختند و خواستند دوباره تست بگیرند. من سرم را پایین انداختم که یادشان نیاید. زودتر از مراسم آمدم بیرون تا با آنها روبهرو نشوم. تا آمدم بیرون دیدم منتظرم ایستادهاند و من همه ماجرا را برایشان تعریف کردم که خانوادهام نمیگذارند. قرار شد آنها با برادرم صحبت کنند. آنها برای برادرم توضیح دادند که قطعا این موضوع میتواند برای من موفقیتآمیز باشد و حتما در این راه موفق میشوم. برادرم رفت دفتر آقای محمودی و در جریان فیلمنامه قرار گرفت. خواهرانم هم از پای تلفن او را راضی کردند. مادرم هم خیلی از این موضوع خوشحال شد.
تو برای «چند مترمکعب عشق» نامزد دریافت جایزه شدی. وقتی این خبر را شنیدی چه حسی داشتی؟
آقای محمودی به من زنگ زدند و گفتند که من نامزد دریافت جایزه شدهام. اول اصلا باورم نمیشد، فکر میکردم با من شوخی میکنند. کمکم تماسهایی داشتم که همه تبریک میگفتند. برادرم هم به همه زنگ زد و این جریان را با خوشحالی گفت. من بعد از این اتفاق روی ابرها بودم و مدام از خدا تشکر میکردم. بعد از این موضوع برادرم گفت کارت را ادامه بده.
بعد از این فیلم پیشنهادی هم برای بازی داشتی؟
بله برای یک سریال پیشنهاد داشتم که هنوز تکلیفش مشخص نیست. یک فیلم کوتاه هم بود.
در حال حاضر چه برنامهای داری؟
الان مشغول خواندن زبان انگلیسی هستم و میخواهم ادامه تحصیل بدهم. اگر شرایط خوبی فراهم شود بعد از ادامه تحصیل به کشورم برمیگردم تا کاری برای آنها انجام دهم. آنجا مملکت من است و به مردمش احتیاج دارد. من میخواهم سفیر صلح شوم تا بتوانم از کشورم، از کودکان، زنان و خانوادههای افغان حمایت کنم.(بیتا موسوی/همشهری آنلاین)
سه شنبه 13 خرداد 1393 ساعت 13:43
هو گوژو ۱۱ ساله که مدتی از کودکی خود را با جمجمه نیمه گذرانده بود سرانجام پس از جراحی و کارگذاری جمجمهای مصنوعی از جنس تیتانیوم توانست شکل عادی کودکان دیگر را بگیرد. او در کودکی به یک بیماری غیر عادی مبتلا شده بود.
جام جم سرا:آن طرفتر دخترک گل فروش کنار ماشینها با واژههای تکراری درخواست خرید گلهایش را میکند تا بلکه بتواند گلهایش را بفروشد؛ برخی از سر ترحم از او گل میخرند اما نگاه تحقیرآمیز برخی، بغض دخترک را به همراه دارد.
این کودکان آنقدر اصرار میکنند که اگر حوصله داشته باشی چیزی میخری و قلب کوچک شان را شاد میکنی اما اگر بیحوصله باشی میگویی که مزاحمت نشوند و یا به راحتی از کنارشان رد میشوی و حتی به خودت زحمت نمیدهی چرا آنها باید اینجا باشند و کار کنند؟ چرا این کودکان باید کودکی خود را با فال و گل فروشی سر کنند؟
به گزارش ایسنا، در حالی که دوران کودکی تاثیر مهمی در شکل گیری شخصیت فرد دارد، کودکان کار از شرایط استاندارد زندگی محروم هستند و نه تنها از کودکی کردن محروم هستند بلکه مسئولیت تامین هزینه زندگی خانواده را نیز بر عهده دارند. چنین کودکانی بدون عبور از مرحله کودکی و نوجوانی مرحله جوانی را تجربه میکنند حال آنکه به اذعان کارشناسان ورود به این دوره مستلزم داشتن مهارتها و ویژگیهایی است.
سوال اینجاست، چطور کودکان کار از پس مسئولیتهای کاری خود برمیآیند؟ این کودکان در معرض در خیابانها در معرض چه آسیبهایی قرار دارند؟ و چه راهکاری برای حل این موضوع وجود دارد؟
دکترهدایت نظری، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان به ایسنا گفت: یکی ازعوامل بروز پدیده کودکان کار وجود شرایط بد اقتصادی در اجتماع است.
وی ادامه داد: بیشترین دلیل این مهم، فقر اقتصادی و مشکلات اقتصادی خانوادههاست که به دنبال آن مشکلات فرهنگی، تربیتی و تحصیلی برای این کودکان ایجاد میکند.
این دانشیار روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی لرستان با تاکید براینکه خانواده این کودکان دارای سطح درآمدپایین و فاقد نیازهای اولیه تغذیهای، بهداشتی و آموزشی هستند اظهارکرد: خود خانوادههابه دلیل شرایط بد اقتصادی کودکان را وادار به انجام کار میکنند؛ متاسفانه این کودکان با دستمزد کم و کارسنگین به کار گرفته میشوند و رشد جسمی و روحی آنها کند و منحرف میشود. این افراد مستعد نابسامانیهای جسمانی، اخلاقی، تربیتی، آموزشی و بهداشتی هستند.
نظری باتاکید براینکه این مسئله بیشتر در جوامعی که از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سطح پایینی قرار دارند نمود مییابد بیان کرد: برای حل این پدیده به خانواده این کودکان باید آموزشهای لازم ارائه و قوانین کار و سازمانهای حمایتی را به آنها معرفی کرد.
این متخصص روانپزشکی اضافه کرد: تحقق حل مسئله کودکان کار در گرو بالابردن سطح درآمدی آنهاست.
وی با بیان اینکه در کشورهای پیشرفته حداقلها برای خانوادهها تامین میشود و همین امر مانع استثمار کودکان شده است اظهار کرد: در ایران نیز باید در کنار حمایتهای اجتماعی و ایجاد اشتغال، جنبههای فرهنگی آموزشی خانواده، غنی سازی اوقات فراغت، مهارت آموزی و... آموزش داده شود.
این دانشیار روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی لرستان ادامه داد: دربرخی از نقاط ایران بنا به ضرورت کودکان درفصل تابستان میتوانند درکارهای کشاورزی وساختمانی به خانوادههایشان کمک کنند و نمیتوان مانع آنها شد.
نظری با اشاره به اینکه کارها نباید بیش از توان جسمی کودکان و مانع فعالیتهای تحصیلی، فرهنگی، هنری، ورزشی و رشد آنها در زمینههای مختلف باشد تصریح کرد: اگر این افراد در سن نوجوانی و در اوقات فراغت خود کار کنند، این امر در کنار پرورش نیازهای آموزشی میتواند به رشد و مسئولیت پذیری آنها کمک کند.
وی اظهارکرد: مسئله کارکودکان نسبی است و در برخی شرایط نمیتوان صددرصد مخالف آن بود اما با به استثمار کشیدن کودکان به کارهای سختی که منجر به آسیب در بخشهای تحصیلی، رشد جسمی و روحی و مشکلات اجتماعی شود، مخالفیم.
فرهاد طهماسبی، مدرس دانشگاه نیز گفت: کودکان کار و خیابانی یکی از مباحث جوامع مدرن و امروزی و از تبعات نظام سرمایه داری و زندگی صنعتی و ماشینی مدرن امروزی است که جامعه ما از این موضوع مثتثنی نبوده است.
طهماسبی با بیان اینکه در لرستان این پدیده سازمان یافته نیست ادامه داد: در لرستان وضعیت در این باره به شکل کودکان کار تجلی یافته و کودک به معنایی که در برخی جوامع بدون سرپناه و به صورت کارتن خواب در خیابانها زندگی میکنند، نداریم.
این کارشناس ارشد جامعه شناسی باتاکید براینکه آنچه که در لرستان دیده میشود کودکان کار است نه خیابانی اظهار کرد: این پدیده در سالهای اخیر مورد توجه دستگاههای اجرایی قرار گرفته و ستادی تحت عنوان ساماندهی کودکان کار با محوریت بهزیستی تشکیل شده و اعتباراتی هرچند غیرمناسب و اندک به این ستاد جهت ساماندهی این پدیده اختصاص یافته است.
وی ادامه داد: البته این اعتبار ناچیز جوابگوی نیازهایی که ما در استان داشتیم نبوده و در این ستاد وظایفی برای دستگاههای اجرایی مشخص شده و چنانچه این وظایف به خوبی انجام شود کودکان کار جمع آوری خواهند شد.
طهماسبی اضافه کرد: متاسفانه دستگاههای اجرایی استان بر اساس آیین نامه ساماندهی کودکان کار وظایف خود را درست انجام ندادند و ما همچنان با این پدیده مواجهایم و برای مهار آن نیازمند دو اقدام اجرایی هستیم.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: اقدامات بنیادی به منظور توان افزایی خانوادههای در معرض فقر در استان مستلزم افزایش سطح توان اقتصادی این خانوادهها، اشتغال والدین و افراد بیکار خانواده، بالا بردن سطح دستمزد و... است.
وی با تاکید براینکه در این راستا کارهای زیربنایی و بنیادی دولت با سیاستگذاری دستگاههای اجرایی در سطح کلان باید انجام شود گفت: در سطح کلان باید کار فرهنگی در این باره انجام و مسئولین وظیفه دارند در مناطقی که کودکان کارسکونت دارند برنامههای متنوع و جذاب را طراحی کنند.
طهماسبی یادآورشد: یکی ازاقدامات جاری و کاربردی دستگاههای اجرایی همچون شهرداری و ناجا این است که این کودکان را شناسایی و به مراکزی که بهزیستی تعیین کرده اعزام تا تیمی متشکل از علوم پزشکی، فنی وحرفه ای، کمیته امداد امام خمینی (ره)، بهزیستی، کار و امور اجتماعی و نمایندگانی از فرمانداریها در شهرستان نسبت به سنجش وضعیت کودکان اعزامی و توانمندسازی آنها برنامهریزی کنند.
وی با اشاره به اینکه درقسمت زیربنایی و کاربردی با مشکل مواجهایم و چنانچه فرآیندی که تعریف شده درست انجام شود کودکان کار ساماندهی خواهند شد خاطر نشان کرد: در راستای حمایت ازاین افراد، سازمانهای مردم نهاد و خیریه شکل گرفتند و فعالیت میکنند و به جای اینکه وابسته به حمایتهای مردمی باشند به حمایتهای دولتی وابستهاند که این موضوع کار را با چالش مواجه میکند.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه متاسفانه هنگامیکه پول، طرح و ایده مردم مورد دستبرد قرار می گیرد آنها دیگر حاضر به مشارکت نیستند بیان کرد: باید اعتماد مردم را برای مشارکت در کارهای عام المنفعه جلب کنیم که البته این امر هم زمانبر است.
سیما رحیمپور ،فعال اجتماعی در حوزه آسیبهای اجتماعی نیزبابیان اینکه یکی از تعریفهای پذیرفته شده کودکان کار تعریفی است که کنوانسیونهای سازمان بینالمللی کار (ILO) برای کار کودک ارائه داده اضافه کرد: براین اساس کارکودک عبارت است از«کاری که کودکان به علت سن پایینشان نباید انجام دهند یا حتی با وجود سن کافی، آن کار خطرناک بوده یا برای آنها مناسب نیست.»
رحیم پورادامه داد: البته نباید همه کارهایی را که کودکان انجام میدهند، با هدف ریشهکن کردن این معضل، در دسته کار کودک قرار دهیم، بلکه مشارکت کودکان و نوجوانان در فعالیتهایی که سلامت و پیشرفت آنها را در پی دارد و لطمهای به روند تحصیلی آنها وارد نمیکند، تاثیر مثبتی در روند رشد آنها دارد.
وی گفت: به طور کلی بر اساس شرح کنوانسیون سازمان بینالمللی کار، کارهای مشخصی براساس سن کودک، نوع و زمان کار انجام شده و شرایط کاری، به عنوان « کار کودک» شناخته میشوند.
این کارشناس جامعه شناسی با بیان اینکه پدیده کار کودکان قدمتی بسیار زیاد دارد اضافه کرد: همزمان با انقلاب صنعتی و به موازات تغییر وضعیت اقتصادی و رشد بی رویه سرمایه داری، کار کودکان به عنوان یک مساله مهم اجتماعی در جهان سرمایهداری مطرح بوده است.
وی با بیان اینکه به منظور تولید بیشتر کالاها، ماشینآلات مکانیکی جایگزین کار با دست شدند اظهارکرد: کارخانهها در همه جای دنیا گسترش پیدا کردند. صاحبان کارخانهها کودکان را به عنوان منبع جدید نیروی کار برای کار با ماشینهایشان در نظر گرفتند. کار با آن ماشینآلات نیازی به قدرت بزرگسالان نداشت و کودکان با دستمزد بسیار کمتری به کار گرفته میشدند.
رحیم پور افزود: اواسط قرن نوزدهم کار کودکان تبدیل به یک معضل بزرگ اجتماعی شد در کشور ما نیز این پدیده به موازات پدیدههای کلانی چون مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرهای بزرگ شکل گرفته است؛ علاوه بر آن، فقر شدید اقتصادی، فقر شدید فرهنگی، بی سوادی و کم سوادی و عدم آگاهی اجتماعی جامعه و همچنین نگرش مثبت سنتی به کار کودکان، عدم توجه مسولین به تبعات و کارکردهای پنهان مسائل مطرح شده، از عومل ظهور و گسترش کار کودکان در جامعه است و این مهم را به یکی از آسیبهای جدی اجتماعی در ایران امروز تبدیل کرده است.
وی ادامه داد: در میان این عوامل مهم ترین عامل، فقر اقتصادی خانواده است که خود ناشی از وضیت اقتصادی جامعه است که کودکان را ناگزیر به عرصه کار می کشاند و آنها را از تجربه فرایند کودکی محروم میکند و منجر به ایجاد اختلال در روند زندگی و تجربه کودکی میشود.
این کارشناس جامعه شناسی با بیان اینکه تجربه کودکی و دنیای کودکی از زیباترین و موثرترین عوامل در شکل گیری شخصیت و هویت اجتماعی افراد است که کودکان کار از این تجربه زیسته محروم گشته و تجربه زیسته متفاوتی پیدا میکنند که فراتر از توان و روان یک کودک است یادآورشد: کار کودکان آنها را از دستیابی به دانش و مهارت کافی باز می دارد و آنها را در معرض آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، بزهکاری، خرده فروشی مواد مخدر، سوء استفادههای جنسی، خشونت و نزاعهای خیابانی و خشونت خواهی و خشونت طلبی، محرومیت از تحصیل و... قرار میدهد و در نتیجه سلامت امنیت اجتماعی آنها و کل جامعه را در معرض خطر قرار میدهد.
به گفته این فعال اجتماعی در حوزه آسیبها، همگرایی و پیوند نهادهای مدنی و دستگاههای اجرایی و متولین دولتی در امر کودکان کار و خیابان بسط و گسترش آگاهیهای اجتماعی همگانی و فراهم کردن بستر فرهنگی با هدف بالا بردن آگاهی آحاد جامعه نسبت به پدیده کار کودکان، اطلاع رسانی در زمینه خطرات و آسیبهای اجتماعی، روانشناختی ناشی از کار کودکان، آموزشهای همگانی بر اساس روشهای کارشناسی شده و تخصصی در برخورد با کودکان خیابانی و شیوه درست برقراری ارتباط با آنها توسط آحاد جامعه میتواند درحل این معضل موثر افتد.
وی اضافه کرد: استفاده از توان علمی و دانش تخصصی نهادهای دانشگاهی در حوزه آسیبهای اجتماعی به ویژه کودکان کار و کودکان خیابانی از طریق تخصیص اعتبارات پژوهشی در حوزه آسیبهای اجتماعی، هدایت و چرخش فعالیتهای خیرخواهانه خیرین به سمت و سوی حمایت از کودکان کار و خیابانی میتواند در حل این معضل موثر افتد.
وی تصریح کرد: از متولیان امر و نهادهای تصمیم گیری در حوزه کار کودکان این انتظار میرود که با تکیه بر روند رو به حرکت جامعه مدنی مبتنی بر اصل مشارکت تمامی نهادهای مدنی و دستگاههای مرتبط ، شهروندان و مهمتر از همه خود جامعه هدف به اتخاذ روشهای پیشگیرانه و مداخلهای در امر ساماندهی و برخورد با پدیده کوکان کار بپردازند و از تصمیم گیریهای یک سویه بدون توجه به نظرات گروههای اجتماعی درگیر بپرهیزند.
رحیم پور اضافه کرد: سالهاست که در حوزه فعالیتهای پیشگیرانه و مداخلهای تاوان شیوههای تک محوری تصمیم گیری در سطح کلان را پرداخت کردهایم و اکنون زمان آن رسیده است که این تصمیم گیریها بر اساس اصول مشارکتی در حوزه تفکر، اندیشیدن و اتخاد و به کارگیری و اجرای تصمیمات اجرا شود.
فرشته رشیدی یک کارشناس جامعه شناسی نیز در این باره گفت: هر ساله درصدی از کودکان به دلایل مختلف ترک تحصیل میکنند و به کارهایی مانند واکسزنی، پاک کردن شیشه ماشین، فال فروشی، باد کنک فروشی، آدامس فروشی، جمع آوری نان خشک و وسایل فلزی در زبالهها و دعا فروشی در سر چهارراهها، بازارها و یا مکانهای شلوغ و پرترافیک میپردازند و ساعتهایی طولانی در معرض آلودگیهای اجتماعی قرار میگیرند.
رشیدی با بیان اینکه متاسفانه فقر و پایین بودن سطح درآمد خانواده باعث تشدید مسئله کودکان کار در کشور و استان شده است اظهارکرد: ساختارخانواده، مشکلات اقتصادی و عدم آگاهی خانواده، پایین بودن سطح فرهنگی و اقتصادی خانوادهها از دیگر عوامل تشدید کننده این پدیده است.
وی بیان کرد: فقر اقتصادی و فرهنگی سبب شده خانوادهها فرزندان خود را به این امر سوق دهند.
رشیدی اضافه کرد: اگر خانوادههای این کودکان توانمند شوند و سطح درآمدی آنها افزایش یابد قطعا این مشکل تا حدودی حل خواهد شد.
این کارشناس جامعه شناسی اظهارکرد: بیشتر فعالیت ستادها برای ساماندهی خانوادههایی است که دچار بحران اقتصادی و فرهنگی هستند.
در این باره عباس قائدرحمت، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نیز به ایسنا گفت: متأسفانه کودکان کار و خیابانی یک علامت و نشانه منفی از عدم رشد و توسعه یافتگی جوامع است.
قائدرحمت با بیان اینکه در جوامعی که رشد و توسعه یافتگی بیشتری دارند بزهکاری، طلاق و کودکان کار کاهش مییابد اما در جوامعی که با مشکلات توسعه نیافتگی مواجهاند و دچار عقب ماندگی تاریخی هستند این مشکل بیشتر نمود دارد ادامه داد: مهاجرت میتواند یک عاملی مؤثر در تشدید این پدیده باشد که به دنبال آن حاشیهنشینی و تبعات آن نیز بیشتر میشود.
وی با بیان اینکه فقر، محرومیت، بیکاری والدین، اختلافها، درگیریها و نزاعهای خانوادگی، عدم وجود استحکام در خانواده منجر به ایجاد این پدیده و افزایش مشکلات اجتماعی میشود، اظهار کرد: خانوادههایی که در معرض آسیب و گسستگی هستند بیشتر از خانوادههای بالنده با این آسیب مواجهاند.
این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس به راههای حل این مهم اشاره کرد و گفت: محرومیتزدایی، فقرزدایی، رعایت عدالت، به حداقل رساند شکافهای طبقاتی و کاهش نرخ بیکاری میتواند در این راستا موثر باشد.
وی ادامه داد: برای حل این پدیده باید متوسط درآمد مردم را افزایش دهیم؛ معیشت خانوادههایی که در شرایط سخت به سر میبرند تأمین و به آنها خدمات اجتماعی دهیم.
قائدرحمت گفت: دستگاههای متولی امور حمایتی و دستگاههایی که عضو ستادهای پیشگیری از آسیب هستند باید مشکلات این خانوادهها را مرتفع سازند.
این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: حل مشکلات معیشتی و درمانی، خودکفایی، توانمندسازی و آموزش میتواند در کاهش پدیده کودکان کار و خیابانی موثر باشد.
وی خاطرنشان کرد: وقتی خانوادهای توان معیشت نداشته باشد یا اعتیاد داشته باشد فرزندان خود را به سمت تکدیگری، بزه، آسیبهای اجتماعی و کار کردن در سر چهارراهها برای انجام کارهای کاذب سوق میدهد و قطعاً این افراد از تحصیل جامانده و به نسل سوخته تبدیل میشوند و چنانچه این امر ریشهکن نشود روز به روز به تولید فقر و بزهکاری منجر میشود.(ایسنا)
یکشنبه 30 شهریور 1393 ساعت 12:17
آزاده نامداری، مجری تلویزیون، تصویری از دوران کودکی خود را در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر کرده است که زیر آن تصویر نوشته: «بیست و نه سال پیش... سلام... من آزاده نامداری هستم...». تصویر دوران کودکی او را در ادامه ببینید.
جام جم سرا: شهلا کرمی با اشاره به اینکه آزار جنسی کودکان سبب بروز اضطراب و اعتیاد آنها به مصرف موادمخدر صنعتی در نوجوانی وجوانی میشود افزود: والدین باید هوشیار باشند اگر فرزندشان از اختلال اضطراب رنج میبرد، باید بلافاصله سلامت روحی و روانی او را بسنجند و از مشاور کمک بگیرند.
این روانپزشک با انتقاد از اینکه امروزه به دلیل مشغلههای کاری و زندگی تجملاتی، والدین کمتر به مسایل و مشکلات فرزندان خود توجه میکنند، افزود: خانواده مهمترین نهادی است که میتواند از همان بدو تولد با روش درست تربیتی، آیندهای عاری از هر گونه استعمال مواد مخدر و سایر موارد را برای فرزندان خود رقم زند.
کرمی همچنین در مورد رویکرد اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر گفت: یکی از تاثیرگذارترین برنامههایی که میتوان در مورد رویکرد اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر انجام داد، ایجاد تفریحات سالم در قالب اوقات فراغت برای کودکان، نوجوانان و جوانان است.
وی تصریح کرد: اطلاع رسانی وسیع در مورد عوارض مواد مخدر از سوی نهادهای مختلف و کانونهای فرهنگی و آموزش و بالا بردن آگاهی مردم از طریق رسانهها امری خوب است، اما کافی نیست و باید به صورت عملیاتی به این موضوع ورود کرد.
این روانپزشک گفت: باید از همان دوران کودکی برنامههایی برای آموزش و افزایش مهارتهای زندگی طراحی کرد که وقتی آنان به سن نوجوانی و جوانی میرسند بر اساس مهارتهایی که یاد گرفتهاند، خود به خود از اعتیاد دوری کنند. (ایرنا)
گاهی بچهها از تاریکی میترسند و برای همین اصلا حاضر نمیشوند به اتاقخواب خودشان بروند. گاهی اضطراب دارند و همین نگرانیها باعث بیخوابیشان میشود. بعضی وقتها هم هنوز برنامه خواب و بیداریشان تنظیم نشده و نمیتوانند خوب و آرام بخوابند. پس بیخوابیهای دوران شیرخوارگی و کودکی، همیشه هم جای نگرانی ندارد و نشاندهنده مشکلی جدی نیست، اما گاهی لازم است پدر و مادر توجه بیشتری به این موضوع داشته باشند تا اگر مشکلی وجود دارد، هرچه زودتر و بهتر برطرف شود.
بعضی از بچهها شب تا صبح، گریه میکنند و نه خودشان میخوابند و نه میگذارند پدر و مادر در طول شب استراحتی داشته باشند، اما همه هم مثل هم نیستند؛ گروه دیگری از شیرخواران، تمام طول شب را میخوابند و فقط گاهی برای شیر خوردن بیدار میشوند. پدر و مادرها هم که چنین تفاوتی را میبینند، نگران میشوند و به فکر حل مشکل میافتند. در حالی که میزان خواب و بیداری کودکان به طور طبیعی با یکدیگر تفاوت دارد و این موضوع نمیتواند نشانه مشکل باشد.
دکتر میترا حکیم شوشتری نیز در گفتوگو با جامجم این مطلب را تائید میکند و میگوید: در دو سه سال اول زندگی، تغییرات الگوی خواب را داریم و همین موضوع میتواند باعث بیخوابی یا بدخوابی کودکان شود. دلیل چنین وضعی هم این است که کودک هنوز ریتم بیولوژیک خوابش را به دست نیاورده است. برای همین گاهی میبینیم کودکان خردسال، شبها بیدار میمانند و در طول روز احساس خوابآلودگی میکنند و هر زمانی که بتوانند، میخوابند. این پزشک فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان با اشاره به این موضوع، به والدین توصیه میکند در سالهای اول تولد کودک، به او فرصت دهند تا ریتم بیولوژیک خواب و اشتهایش را به دست بیاورد.
وی با تاکید بر این که چنین وضعی میان کودکان مختلف، متفاوت است، ادامه میدهد: نباید خواب بچهها را با یکدیگر مقایسه کنید و به دلیل این که فرزندتان کمتر یا بیشتر از سایر کودکان میخوابد، نگران وجود مشکلی باشید زیرا از نظر سرشتی، ممکن است هر یک از افراد، الگوی خواب خاص خودش را داشته باشد.
الگوی خواب را به هم نزنید
آنطور که دکتر حکیم شوشتری میگوید افراد از نظر سرشتی به سه دسته تقسیم میشوند؛ گروه اول کسانی هستند که ساعتهای کم خواب هم برایشان کافی است و خواب کمتر از شش ساعت هم انرژی خوبی به آنها میدهد. دسته دوم اما برخلاف این گروه نیاز دارند بیش از 9 ساعت در طول روز بخوابند تا انرژی کافی را به دست آورده و بتوانند فعالیتهای روزمرهشان را انجام دهند. اغلب افراد اما میان این دو گروه قرار میگیرند و اگر بین شش تا 9 ساعت بخوابند، نیازشان تامین خواهد شد.
یکی از مهمترین مشکلاتی که معمولا والدین در روزهای ابتدایی سال تحصیلی و با شروع مدارس با آن روبهرو میشوند، بد خوابیدن کودکان دبستانی و پیشدبستانی است. بچههایی که سه ماه تعطیلات تابستان را تا نیمههای شب بیدار مانده و صبح تا هر ساعتی که دوست داشتهاند، خوابیدهاند براحتی نمیتوانند به برنامه قبلی برگردند و صبح زود از خواب بیدار شوند. دکتر حکیم شوشتری در اینباره توضیح میدهد: یکی از مهمترین دلایلی که باعث بدخوابی کودکان دبستانی و نوجوانان میشود، به هم خوردن الگوی خواب و جابهجا شدن ساعت خواب در طول تابستان و روزهای تعطیل است. در پیش گرفتن چنین برنامهای باعث میشود پس از پایان یافتن تعطیلات طولانی تابستان، بچهها هم نتوانند براحتی بخوابند و صبح زود بیدار شوند. در نتیجه طبیعی است آنها بیخوابی اول شب را تجربه کنند که خیلی هم آزاردهنده و ناراحتکننده خواهد بود.
در چنین مواردی، دکتر حکیم شوشتری توصیه میکند والدین اجازه ندهند کودکانشان در طول تعطیلات و بخصوص تعطیلات طولانی تابستان، خیلی الگوی خوابشان را تغییر دهند. وی میافزاید: بچهها به خواب عمیق که خواب یکسوم ابتدایی شب است، نیاز دارند تا سلامتشان تامین شود و مشکلی برایشان پیش نیاید، اما متاسفانه بسیاری از خانوادهها با شروع سال تحصیلی چنین مشکلی را تجربه میکنند و با بیخوابی کودکان در ساعات ابتدایی شب روبهرو میشوند. البته علاوه بر کودکان، برخی از نوجوانان هم ترجیح میدهند چنین برنامهای داشته باشند و در نتیجه در طول روز میخوابند یا سر کلاس درس حالت خوابآلود دارند که این وضع هم بر سلامت روانشان تاثیر میگذارد و هم عملکرد درسی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
مشکلات روانپزشکی و تغییر الگوی خواب
دکتر حکیم شوشتری میگوید در برخی از بیماریهای روانپزشکی مانند بعضی از افسردگیها، اضطراب و... نیز تغییرات الگوی خواب مشاهده میشود. به طوری که گاهی افسردگی باعث افزایش میزان خواب میشود و گاهی هم با بیخوابی و کمبود خواب همراه است.
وی ادامه میدهد: برهمین اساس باید توجه داشت اگر بیخوابی، مسالهای سرشتی نباشد یا الگوی خواب به طور ناگهانی تغییر کند، حتما باید بررسیهای لازم انجام شده و علت بروز مشکل مشخص شود.گاهی هم ترسهای کودک باعث میشود او از خوابیدن فرار کند یا تنهایی به اتاق خوابش نرود. در چنین مواقعی، ترس باعث میشود کودک اضطراب زیادی را تجربه کند و در نتیجه خواب عمیقی نداشته باشد که در این شرایط هم حتما باید به کمک متخصصان، ترس را برطرف کرد تا او بتواند راحت بخوابد.
بچهها را برای خواب آماده کنید
بعضی وقتها، بچهها بیدار میمانند تا پدرشان به خانه برگردد و پس از آن آماده خواب میشوند، اما ممکن است در این ساعتهای پایانی شب، فعالیتهایی را انجام دهند که هیجانانگیز است و خواب آنها را مختل میکند. دکتر حکیم شوشتری با بیان این مطلب، توصیه میکند والدین پیش از خواب، فعالیتهای آرامی را برای کودک در نظر بگیرند تا هیجان زیادی نداشته باشد. بنابراین بچهها نباید در ساعتهای پایانی شب با بازیهای کامپیوتری سرگرم شوند یا برنامههای هیجانانگیز و تحریککننده داشته باشند تا بتوانند آرام و راحت بخوابند. وی میافزاید: دوش آب گرم، ماساژ کف سر، صحبت کردن پایان شب، ماندن کنار کودک و قصه گفتن برای او یا آرام حرف زدن کمک میکند کودک راحتتر و آرامتر بخوابد.
نیلوفر اسعدیبیگی / گروه سلامت
جام جم سرا: Milagros Cerron که بیشتر به نام «پری دریایی کوچولو» معروف شده، از ابتدای تولد با پاهای به هم جوش خورده همانند تصویر ذهنی مردم از پریهای دریایی در افسانهها متولد شد. او مبتلا به سندرم سیرنوملیا sirenomelia یا «پریپایی» بود که به وضعیتی پزشکی گفته میشود و با چرخش و تلفیق پاهای فرد مبتلا شکل میگیرد.
به گزارش جام جم سرا، دیلی میل نوشته است یک مورخ پزشکی از برخی موارد این بیماری که در گذشته رخ داده یاد میکند که تصویر نمونهای از آنها را در بالا میبینید. این نمونه در موزه Vrolik آمستردام به نمایش گذاشته شدهاند.