مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

شایع‌ترین سرطان‌های کودکی

[ad_1]

در بدن انسان و داخل استخوان‌ها، ماده‌ای نرم و اسفنجی شکل وجود دارد که مغز استخوان نامیده می‌شود. در این ماده، سلول‌های بنیادین فراوانند که وظیفه‌شان تولید سلول‌های خونی اســت. شایع‌ترین نوع سرطان میان کودکان، لوسمی یا لوکمی نام دارد که در زبان لاتین به معنای خون سفید اســت. در این نوع سرطان، فرآیند خونسازی با اختلال مواجه می‌شود. سلول‌های سرطانی خارج از بافت مغز استخوان و در برخی اندام‌های حیاتی بدن جمع می‌شوند و تشکیل توده سرطانی می‌دهند که بر عملکرد اندام‌های مهم بدن اثر می‌گذارند. بر اساس آمارها 30 درصد از سرطان‌هایی که ممکن اســت در کودکان ایجاد شود از نوع لوسمی اســت که خود انواع مختلفی دارد.

از دیگر سرطان‌هایی که در سنین پایین شیوع بیشتری دارد، سرطان مغز و سیستم اعصاب مرکزی اســت که با ایجاد تومورهایی در دستگاه عصبی، عملکرد آن را مختل می‌کند. بر اساس گزارش‌ها 26 درصد از سرطان‌های دوران کودکی از این نوع اســت.

در رده سوم از نظر شیوع، سرطان نوروبلاستوما قرار می‌گیرد که از آن به عنوان سرطان مختص کودکان یاد می‌شود. این سرطان توسط سلول‌های عصبی جنینی به وجود می‌آید و یکی از شایع‌ترین تومورهای بدخیم اســت که در سال‌های اولیه دوران کودکی بروز می‌یابد. در این سرطان فقط نیمی از کودکان مبتلا با روش‌های درمانی فشرده و سخت درمان می‌شوند. البته درمان‌های جدیدی برای این نوع سرطان ارائه شده اســت. این نوع سرطان بندرت در کودکان بالای ده سال دیده می‌شود و بیشتر در سنین پایین خودش را نشان می‌دهد که 6 درصد از سرطان‌های کودکان از این نوع اســت. ‌ از دیگر سرطان‌هایی که میان کودکان و خردسالان دیده می‌شود تومور ویلمز اســت که بافت هدف آن هر دو کلیه اســت؛ اما این تومور معمولا فقط در یکی از کلیه‌ها رشد می‌کند. این سرطان از دوران جنینی و زمانی که سلول‌های کلیه باید کلیه را تشکیل دهند، ایجاد می‌شود و 5 درصد سرطان‌های کودکان از این نوع اســت. عموما این سرطان قبل از تشخیص، نشانه‌های خاصی ندارد و کودکان طبیعی به نظر می‌رسند و فقط با حس برجستگی در ناحیه شکم می‌توان به وجود مشکل پی برد که البته در این حالت نیز توده سرطانی بسیار بزرگ شده اســت.

لنفوم، سرطان شایع دیگری اســت که هم در کودکان و هم در بزرگسالان دیده می‌شود. این سرطان، غدد لنفاوی و بافت‌های لنفاوی مانند لوزه و تیموس را تحت تاثیر قرار می‌دهد. البته سایر بخش‌های بدن مانند‌ مغز استخوان هم ممکن اســت تحت تاثیر این سرطان قرار بگیرد. لنفوم‌ دو نوع اصلی دارد؛ لنفوم هوچکین در کودکان با سن کمتر از پنج سال بندرت دیده می‌شود که میان کودکان و بزرگسالان مشترک اســت، اما لنفوم نان هوچکین در کودکان شایع‌تر اســت، ولی در کودکان کمتر از سه سال بندرت بروز می‌یابد. سرعت گسترش این سرطان زیاد اســت و در بزرگسالان کمی متفاوت‌تر. به دلیل سرعت زیاد در رشد سرطان باید درمان را خیلی زود آغاز کرد و کودکان در این نوع سرطان بهتر به درمان‌ها پاسخ می‌دهند. نباید فراموش کرد هنگام مواجهه با سرطان در کودکان، حفظ امید و پیگیری مصرانه فرآیند درمان می‌تواند تاثیری زیادی در بهبود بیماری داشته باشد.

منبع: www.cancer.org

مترجم: سعید ضروری


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


5 ا کتبر 2014 ... رئیس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفتوگو با فارس مطرح کرد سیمای ابتلا به سرطان در کودکان ایرانی/ شایعترین ...24 فوریه 2016 ... شایعترین نوع سرطان میان کودکان، لوسمی یا لوکمی نام دارد که در زبان لاتین به معنای خون سفید است. در این نوع سرطان، فرآیند خونسازی با اختلال ...شایعترین سرطان های کودکان در ایران موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان ؛محک اعلام کرد، تشخیص سرطان در مراحل اولیه ابتلا میتواند.دکتر نوربخش، درباره شیوع سرطان در بین کودکان و نوزادان میگوید: خوشبختانه بچهها نسبت به افراد بالغ، کمتر مبتلا به سرطان میشوند. اما شایعترین سرطان در میان ...سرطان خون، شایع ترین سرطان بین کودکان. کد خبر: ۲۵۷۵۹۶. ۱۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۰. نیمی از سرطان های کودکان قابل درمان است و با تکنیک های جدید پزشکی می توان این ...سرطان خون در کودکان جزء شایعترین سرطان هاست و بین سنین دو تا شش سال تظاهر می کند. سرطان خون که از آن به لوسمی هم یاد می شود فرایند تکثیر، خونسازی و ایمنی ...28 آوريل 2014 ... 1- سرطان خون (لوسمی). سرطان خون از شایع ترین سرطان ها در کودکان می باشد. سلول های سرطانی در مغز استخوان کودک ایجاد می شود و از طریق جریان خون ...4 جولای 2016 ... یک فوق تخصص خون و آنکولوژی کودکان عنوان کرد: بروز و شیوع سرطان به عوامل مختلفی مانند تغذیه، محیط، وراثت و بیماریهای زمینهای که در زندگی ...14 فوریه 2014 ... موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان محک از سال 1370 در قالب سازمانی غیرانتفاعی- ... معرفی برخی از شایعترین سرطانهای کودکان: ...3 جولای 2016 ... یک فوق تخصص خون و آنکولوژی کودکان عنوان کرد: بروز و شیوع سرطان به عوامل مختلفی مانند تغذیه، محیط، وراثت و بیماریهای زمینهای که در زندگی ...


کلماتی برای این موضوع

وجود تومور در چشم‌ها تومورهای چشمی از کشنده‌ترین و شایع‌ترین تومورهایی است که در دوران کودکی بروز می‌کندروبان‌ها سمبل چه چیزی هستند ؟ سایت پزشکان …روبان‌های آگاهی دهنده یا یادآوری‌کننده هستند زیرا قرار است ما بادیدن آنها یاد یک سرطان تیروئید شناسایی سرطان تیروئید نمونه برداری بیوپسی از تیروئید که به تشخیص سلول‌های سرطانی کلینیک مجازی کلینیک من معرفی برترین پزشکانکلینیک مجازی کلینیک من اولین کلینیک مجازی معرفی مجرب ترین و منصف ترین بیماریهای زنان،بهداشت زنان،دانستنیهای زنان،دکتر …مزایای لیوان کاغذی حتما بخوانید بیماری واگیر دار تناسلی زنان و مردان افزایش قد حتما این علامت ادراری را جدی بگیریدحتما این علامت ادراری را جدی بگیرید وجود خون در ادرار به دو صورت مشخص می‌شود؛ یا فرد دکتر علی آهنی متخصص ژنتیک پزشکیسندروم داون یا تریزومی چیست؟ سندروم داون یا تریزومی به وضوح شایع ترین و شناخته شده کلینیک پستان ابن سینامعرفی کلینیک درطی سالهای متمادی سرطان پستان شایعترین سرطان در بین زنان و عمده ترین سرطان معده دانشنامه آزادسرطان معده چیست؟ سرطان معده یکی از بیماریهای شایع در سراسر جهان است ولی در بعضی از بهترین ادکلن و عطرهای دنیا معرفی شد تصاویراین بخش برای علاقمندان به شناخت بهترین عطر و ادکلن های دنیا توسط گروه نازوب تهیه شده


ادامه مطلب ...

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی

[ad_1]

وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوء تغذیه است. سوءتغذیه بخصوص اگر در 2 سال اول زندگی باشد کاهش بهره هوشی کودک را به دنبال دارد. کودک تا سه سالگی باید به راحتی وزن اضافه کند و اگر کودکی کم وزن باشد حتما دچار مشکلی است و باید به پزشک نشان داده شود چون احتمال سوتغذیه وجود دارد.

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی 

 

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی  دکتر خاتمی متخصص گوارش کودکان گفت: وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوءتغذیه است.

وی سوء تغذیه را دو نوع دانست و گفت: اگر کودکی دچار بیماری کبد یا ناراحتی قلبی باشد هم دچار سوءتغدیه می شود اما بیشترین سوءتغذیه که می تواند آثار بدی روی رشد کودک بگذارد به خاطر تغذیه نامناسب است.

وی افزود: سو تغذیه بخصوص اگر در 2 سال اول زندگی باشد، علاوه بر عدم رشد و تکامل مغزی، کاهش بهره هوشی و توانمندی های ذهنی کودک را به دنبال دارد.

وی با بیان اینکه نقش مادر در تغذیه نوزادان بسیار مهم است گفت: معده کودک کوچک‌تر از معده بزرگسالان است، بنابراین او نمی‌تواند به اندازه بزرگسالان در یک وعده غذا بخورد و چون نیاز به انرژی فراوان دارد باید توسط مکملها این انرژی رسانده شود.

دکتر خاتمی تاکید کرد: کودک تا سه سالگی باید به راحتی وزن اضافه کند و اگر کودکی کم وزن باشد حتما دچار مشکلی است و باید به پزشک نشان داده شود چون احتمال سوتغذیه وجود دارد.

وی با بیان اینکه تغذیه کودک به ویژه در سنین زیر 5 سال بسیار مهم است ادامه داد: اگر مادر اطلاعی از خواص مواد غذایی داشته باشد با یک برنامه تغذیه ای می تواند به رشد کودکش کمک کند.

دکتر خاتمی در مورد بیماری های ناشی از کمبود مواد غذایی در کودکان گفت: سوتغذیه سبب کوتاه قدی و کم وزنی کودک می شود وبرای همین شما مشاهد می کند که برخی کودکان بدون اینکه در ژنتیک آنها باشد کوتاه قد هستند.

وی اظهار داشت: البته برخی کودکان به طور ارثی کم وزن یا کوتاه قد هستند و این ربطی به تغذیه ندارد برای همین باید مشکل سوتغذیه کودکان توسط پزشک تشخیص داده شود.

این متخصص و استاد دانشگاه افزود: اگر کودک زیر 5 سال به آن مبتلا شود با پروتئین غذا قابل درمان است و پزشک می تواند با مکملها کودک را درمان کند اما باید این بیماری زود تشخیص داده شود تا امکان درمان داشته باشد.

دکتر خاتمی نقش غذای سالم را در سلامت کودک موثر دانست و ادامه داد: برخی کودکان چون بدنشان کمبود مواد غذایی دارد بی اشتها هستند برای همین پزشکان مکملهایی تجویز می کنند تا این کودکان اشتها پیدا کنند.

وی تاکید کرد: عادات غذایی از کودکی شکل می گیرند. بنابراین خانواده بخصوص مادران در ایجاد رفتارهای صحیح غذایی در سال های قبل از مدرسه، نقش اساسی دارند.

پیشگیری از سوء تغذیه کودک

وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوتغذیه است.پیشگیری از سوء تغذیه کودک 

 

برخی کودکان چون بدنشان کمبود مواد غذایی دارد بی اشتها هستند


 
وی گفت: باید کودکانی که اشتها و میلی به غذا خوردن ندارند را تشویق کرد و این کار با غذاهائی که کودک دوست دارد، آسانتر انجام می شود .

وی اظهار داشت: متاسفانه گاهی مادران به خاطر حساسیت کودکشان به برخی مواد غذایی آنها را قطع می کنند که این اصلا خوب نیست بدون تجویز پزشک غذایی به کودک داده نشود چون بدن کودک نیاز به تمام پروتئین ها است.

این متخصص با اشاره به خواص مواد غذایی افزود: مثلا اگر کودکی به تخم مرغ حساسیت دارد می توان به جای آن شیر و ماهی داد و این با نظر پزشک انجام می شود.

وی گفت:سوتغذیه خطرات و آسیبهای فراوانی دارد و سبب می شود تا کودک در سنین بالاتر هم قدرت یادگیری کمی داشته باشد.

دکتر خاتمی با بیان اینکه سوتغذیه در بزرگسالی هم عوارض خود را می گذارد ادامه داد: بسیاری از بیماری های دوران بزرگسالی مانند بیماری های قلبی و عروقی ٬ سرطان ، چربی خون و دیابت، به خاطر تغذیه نامناسب دوران کودکی است .

وی تاکید کرد: حتی برخی پزشکان آلزایمر را هم به خاطر کمبود ویتامینها در دوران کودکی می دانند و خوردن مکملهای ویتامینی را در زیر 3 سالگی توصیه می کنند.

وی افزود: بنابراین اگر خواهان جامعه و سالمند سالم هستیم باید از کودکی به تغذیه کودکان اهمیت بدهیم و هزینه بیشتری در بخش پیشگیری داشته باشیم تا هزینه درمان هم کاهش پیدا کند.

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آیا می دانید عوارض فقرآهن در کودکان چیست؟فقرآهن در کودکانکودکان برای رشد و خونسازی به آهن نیاز دارند که باید از برنامه غذایی تغذیه در اسهال و استفراغکودکان لاغر آکاتغذیه در اسهال و استفراغ کودکاناسهال و استفراغ در کودک یک سالهاسهال استفراغ کودکان تغذیه پزشکان ایران تغذیه صحیح دانش آموزان نقش مهمی در یادگیری درسی آن‌ها دارد به عبارت بهتر میان تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟ثابت شده است که بچه هایی که صبحانه می‌خورند در مدرسه تمرکز بیشتری دارند و قدرت تغذیه و رژیم درمانی ☀عوارض دیابت بارداری دیابت حاملگی چیست؟ به بالا رفتن قند خون در هنگام بارداری دیابت کم خونی فقر آهن چیست؟ علل ، عوامل ، عوارض ، درمان کم خونی فقر آهن چیست؟ شایعترین علت کم خونی ، فقر آهن می باشد آهن جهت ساخت هموگلوبین کامل ترین مرجع در مورد بیماری روماتیسم پوستی و …پزشکی و سلامتعلائم و عوارض و راه درمان روماتیسم پوستی و چشمی روماتیسمروماتیسم پوستیروماتیسم عوارض جراحی، پروتز سینه برا لیفت با خواص بسیار موثر طبیعی خود موجب جمع شدن سینه و کوچک شدن آن شده و به هراس ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادهراسترس شدید یا بیمارگونه که در روانشناسی به هَراس، هراس‌زدگی به انگلیسی ، فوبی یا اخبار تغذیه سایت پزشکان بدون مرزصبحانه در میان سایر وعده های غذایی، از اهمیتی فوق العاده در اکثر کشورهای جهان آیا می دانید عوارض فقرآهن در کودکان چیست؟ فقرآهن در کودکانکودکان برای رشد و خونسازی به آهن نیاز دارند که باید از برنامه غذایی روزانه تغذیه در اسهال و استفراغکودکان لاغر آکا تغذیه در اسهال و استفراغ کودکاناسهال و استفراغ در کودک یک سالهاسهال استفراغ کودکاناسهال تغذیه و رژیم درمانی ☀ عوارض دیابت بارداری دیابت حاملگی چیست؟ به بالا رفتن قند خون در هنگام بارداری دیابت حاملگی تغذیه پزشکان ایران تغذیه صحیح دانش آموزان نقش مهمی در یادگیری درسی آن‌ها دارد به عبارت بهتر میان یادگیری و تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟ ثابت شده است که بچه هایی که صبحانه می‌خورند در مدرسه تمرکز بیشتری دارند و قدرت یادگیری شان کم خونی فقر آهن چیست؟ علل ، عوامل ، عوارض ، درمان سایت مسئول محتوای سایت های دیگر نیست شما نمی توانید با تکیه بر مطالبی که در سایت پزشکان کامل ترین مرجع در مورد بیماری روماتیسم پوستی و چشمی و علائم و پزشکی و سلامت علائم و عوارض و راه درمان روماتیسم پوستی و چشمی روماتیسمروماتیسم پوستیروماتیسم چشمی عوارض جراحی، پروتز سینه حافظه فرزند‌تان را از دوران نوزادی پرورش دهید آغاز غربالگری اختلال متابولیک نوزادان در تغذیه کودک از ابتدای تغذیه کودک از ابتدای سالگی تا پایان سالگی درسنین تا سالگی به وزن کودک در هر سال به تغذیه نامناسب


ادامه مطلب ...

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی

[ad_1]

وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوتغذیه است. سو تغذیه بخصوص اگر در 2 سال اول زندگی باشد کاهش بهره هوشی کودک را به دنبال دارد.

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی 

 

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی  دکتر خاتمی متخصص گوارش کودکان گفت: وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوتغذیه است.

وی سوء تغذیه را دو نوع دانست و گفت: اگر کودکی دچارر بیماری کبد یا ناراحتی قلبی باشد هم دچار سوتغدیه می شود اما بیشترین سوتغذیه که می تواند آثار بدی روی رشد کودک بگذارد به خاطر تغذیه نامناسب است.

وی افزود: سو تغذیه بخصوص اگر در 2 سال اول زندگی باشد، علاوه بر عدم رشد و تکامل مغزی، کاهش بهره هوشی و توانمندی های ذهنی کودک را به دنبال دارد.

وی با بیان اینکه نقش مادر در تغذیه نوزادان بسیار مهم است گفت: معده کودک کوچک‌تر از معده بزرگسالان است، بنابراین او نمی‌تواند به اندازه بزرگسالان در یک وعده غذا بخورد و چون نیاز به انرژی فراوان دارد باید توسط مکملها این انرژی رسانده شود.

دکتر خاتمی تاکید کرد: کودک تا سه سالگی باید به راحتی وزن اضافه کند و اگر کودکی کم وزن باشد حتما دچار مشکلی است و باید به پزشک نشان داده شود چون احتمال سوتغذیه وجود دارد.

وی با بیان اینکه تغذیه کودک به ویژه در سنین زیر 5 سال بسیار مهم است ادامه داد: اگر مادر اطلاعی از خواص مواد غذایی داشته باشد با یک برنامه تغذیه ای می تواند به رشد کودکش کمک کند.

دکتر خاتمی در مورد بیماری های ناشی از کمبود مواد غذایی در کودکان گفت: سوتغذیه سبب کوتاه قدی و کم وزنی کودک می شود وبرای همین شما مشاهد می کند که برخی کودکان بدون اینکه در ژنتیک آنها باشد کوتاه قد هستند.

وی اظهار داشت: البته برخی کودکان به طور ارثی کم وزن یا کوتاه قد هستند و این ربطی به تغذیه ندارد برای همین باید مشکل سوتغذیه کودکان توسط پزشک تشخیص داده شود.

این متخصص و استاد دانشگاه افزود: اگر کودک زیر 5 سال به آن مبتلا شود با پروتئین غذا قابل درمان است و پزشک می تواند با مکملها کودک را درمان کند اما باید این بیماری زود تشخیص داده شود تا امکان درمان داشته باشد.

دکتر خاتمی نقش غذای سالم را در سلامت کودک موثر دانست و ادامه داد: برخی کودکان چون بدنشان کمبود مواد غذایی دارد بی اشتها هستند برای همین پزشکان مکملهایی تجویز می کنند تا این کودکان اشتها پیدا کنند.

وی تاکید کرد: عادات غذایی از کودکی شکل می گیرند. بنابراین خانواده بخصوص مادران در ایجاد رفتارهای صحیح غذایی در سال های قبل از مدرسه، نقش اساسی دارند.

پیشگیری از سوء تغذیه کودک

وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوتغذیه است.پیشگیری از سوء تغذیه کودک 

 

برخی کودکان چون بدنشان کمبود مواد غذایی دارد بی اشتها هستند


 
وی گفت: باید کودکانی که اشتها و میلی به غذا خوردن ندارند را تشویق کرد و این کار با غذاهائی که کودک دوست دارد، آسانتر انجام می شود .

وی اظهار داشت: متاسفانه گاهی مادران به خاطر حساسیت کودکشان به برخی مواد غذایی آنها را قطع می کنند که این اصلا خوب نیست بدون تجویز پزشک غذایی به کودک داده نشود چون بدن کودک نیاز به تمام پروتئین ها است.

این متخصص با اشاره به خواص مواد غذایی افزود: مثلا اگر کودکی به تخم مرغ حساسیت دارد می توان به جای آن شیر و ماهی داد و این با نظر پزشک انجام می شود.

وی گفت:سوتغذیه خطرات و آسیبهای فراوانی دارد و سبب می شود تا کودک در سنین بالاتر هم قدرت یادگیری کمی داشته باشد.

دکتر خاتمی با بیان اینکه سوتغذیه در بزرگسالی هم عوارض خود را می گذارد ادامه داد: بسیاری از بیماری های دوران بزرگسالی مانند بیماری های قلبی و عروقی ٬ سرطان ، چربی خون و دیابت، به خاطر تغذیه نامناسب دوران کودکی است .

وی تاکید کرد: حتی برخی پزشکان آلزایمر را هم به خاطر کمبود ویتامینها در دوران کودکی می دانند و خوردن مکملهای ویتامینی را در زیر 3 سالگی توصیه می کنند.

وی افزود: بنابراین اگر خواهان جامعه و سالمند سالم هستیم باید از کودکی به تغذیه کودکان اهمیت بدهیم و هزینه بیشتری در بخش پیشگیری داشته باشیم تا هزینه درمان هم کاهش پیدا کند.

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آیا می دانید عوارض فقرآهن در کودکان چیست؟فقرآهن در کودکانکودکان برای رشد و خونسازی به آهن نیاز دارند که باید از برنامه غذایی تغذیه در اسهال و استفراغکودکان لاغر آکاتغذیه در اسهال و استفراغ کودکاناسهال و استفراغ در کودک یک سالهاسهال استفراغ کودکان تغذیه پزشکان ایران تغذیه صحیح دانش آموزان نقش مهمی در یادگیری درسی آن‌ها دارد به عبارت بهتر میان تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟ثابت شده است که بچه هایی که صبحانه می‌خورند در مدرسه تمرکز بیشتری دارند و قدرت تغذیه و رژیم درمانی ☀عوارض دیابت بارداری دیابت حاملگی چیست؟ به بالا رفتن قند خون در هنگام بارداری دیابت کم خونی فقر آهن چیست؟ علل ، عوامل ، عوارض ، درمان کم خونی فقر آهن چیست؟ شایعترین علت کم خونی ، فقر آهن می باشد آهن جهت ساخت هموگلوبین کامل ترین مرجع در مورد بیماری روماتیسم پوستی و …پزشکی و سلامتعلائم و عوارض و راه درمان روماتیسم پوستی و چشمی روماتیسمروماتیسم پوستیروماتیسم عوارض جراحی، پروتز سینه برا لیفت با خواص بسیار موثر طبیعی خود موجب جمع شدن سینه و کوچک شدن آن شده و به هراس ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادهراسترس شدید یا بیمارگونه که در روانشناسی به هَراس، هراس‌زدگی به انگلیسی ، فوبی یا اخبار تغذیه سایت پزشکان بدون مرزصبحانه در میان سایر وعده های غذایی، از اهمیتی فوق العاده در اکثر کشورهای جهان آیا می دانید عوارض فقرآهن در کودکان چیست؟ فقرآهن در کودکانکودکان برای رشد و خونسازی به آهن نیاز دارند که باید از برنامه غذایی روزانه تغذیه در اسهال و استفراغکودکان لاغر آکا تغذیه در اسهال و استفراغ کودکاناسهال و استفراغ در کودک یک سالهاسهال استفراغ کودکاناسهال تغذیه و رژیم درمانی ☀ عوارض دیابت بارداری دیابت حاملگی چیست؟ به بالا رفتن قند خون در هنگام بارداری دیابت حاملگی تغذیه پزشکان ایران تغذیه صحیح دانش آموزان نقش مهمی در یادگیری درسی آن‌ها دارد به عبارت بهتر میان یادگیری و تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟ ثابت شده است که بچه هایی که صبحانه می‌خورند در مدرسه تمرکز بیشتری دارند و قدرت یادگیری شان کم خونی فقر آهن چیست؟ علل ، عوامل ، عوارض ، درمان سایت مسئول محتوای سایت های دیگر نیست شما نمی توانید با تکیه بر مطالبی که در سایت پزشکان کامل ترین مرجع در مورد بیماری روماتیسم پوستی و چشمی و علائم و پزشکی و سلامت علائم و عوارض و راه درمان روماتیسم پوستی و چشمی روماتیسمروماتیسم پوستیروماتیسم چشمی عوارض جراحی، پروتز سینه حافظه فرزند‌تان را از دوران نوزادی پرورش دهید آغاز غربالگری اختلال متابولیک نوزادان در تغذیه کودک از ابتدای تغذیه کودک از ابتدای سالگی تا پایان سالگی درسنین تا سالگی به وزن کودک در هر سال به تغذیه نامناسب


ادامه مطلب ...

علت پای پرانتزی از کودکی تا سالمندی!

[ad_1]
علت پای پرانتزی از کودکی تا سالمندی!

خبرگزاری آریا-یک متخصص ارتوپدی علل پرانتزی شدن پاها در سنین مختلف را توضیح داد.
به گزارش خبرگزاری آریا،دکتر رضا عبدی اظهار کرد: پای پرانتزی یا ژنو واروم به وضعیتی گفته می‌شود که در حالت ایستاده زانوها از هم فاصله بیشتر از حد نرمال داشته باشند.
وی با بیان اینکه بد شکلی‌های زاویه‌دار اندام‌های تحتانی در کودکان به طور شایع علت مراجعه والدین کودکان به کلینیک‌های ارتوپدی اسـت، ادامه داد: بیماری پای پرانتزی علت‌های مختلفی دارد. تا سن دو سالگی شایع‌ترین نوع علت این بیماری نوع فیزیولوژیکی آن اسـت که باعث نگرانی والدین می‌شود.
عبدی با بیان اینکه در نوع فیزیولوژیک این بیماری معمولا چرخش به داخل اندام تحتانی نیز موجود اسـت، بیان کرد: علت این بیماری نامشخص بوده، اما با عبور سن از دو سال شروع به بهبود می‌کند و نیازمند اقدامات درمانی نیست. در سنین پس از دو سال نوع فیزیولوژیک در این بیماری وجود ندارد و غالبا موارد بیماری ژنوواروم دیده می‌شود.
این متخصص ارتوپدی فلوشیپ ارتوپدی تاکید کرد: همچنین زاویه‌دار شدن و حالت پرانتزی به علت ترکیب چرخش خارجی مفصل ران و چرخش داخلی استخوان ساق اسـت.
عبدی افزود: این حالت زاویه‌دار شدن استخوان‌های ساق و ران ممکن اسـت در سطح جلویی یا به صورت زاویه‌دار شدن در جهت جلو و عقب یا ترکیبی از این دو حالت ایجاد شود.
وی یادآور شد: بیماری بلانتر و راشیتیسم، بیماری‌های دیس پلازی استخوانی به معنای بیماری‌های ژنتیک استخوان، بیماری‌های دستگاه گوارش مانند بیماری سلیاک و بیماری‌های سوء تغدیه در تمام موارد نیازمند درمان‌های تخصصی هستند. بیماری پای پرانتزی در سنین مختلف از خردسالی تا پیری می‌تواند اتفاق افتد.
عبدی عنوان کرد: زانوهای پرانتزی در بزرگسالی می‌توانند به علت باقی ماندن اثرات این بیماری‌ها از کودکی باشد که به علت عدم انتقال مساوی وزن در ناحیه زانوها باعث آرتروز زودرس در بیمار شود.
این فلوشیپ ارتوپدی با بیان اینکه در تمام موارد این بیماری، مشاوره پزشک لازم اسـت، خاطر نشان کرد: برای جلوگیری از پیشرفت روند فرسایش در زانوها، تمام موارد و حتی اگر در شروع بدون علامت و بدون درد باشند، پس از انجام تصویربرداری مناسب و تایید تشخیص، نیازمند درمان مناسب با توجه به علت ‌آن خواهد بود.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

علت پای پرانتزی از کودکی تا سالمندی


ادامه مطلب ...

تربیت در دوره اول کودکی

[ad_1]

(دوره‌ی پرستاری) (1)
الف- خصائص عمده‌ی بدنی و روانی
مرحله ای که تا سه سالگی ادامه دارد واقعاً مرحله‌ی پرورش (به معنی حیوانی آن) اسـت. در این دوره تربیت همان پرورش تن کودک اسـت. تربیت کودک شیرخوار همان تغذیه بدن و فعالیت‌های اوست که دائماً رو به تزاید می‌رود.
این امر مستلزم مواظبت‌هائی اسـت که شرح جزئیات آن برای بعضی دلچسب نیست ولی سزاوار آن اسـت که مورد توجه مربی قرار گیرد. این دوره، دوره‌ی تعیین سرنوشت کودک نیست لکن مقدمات این کار فراهم می‌گردد.
در این دوره کار مربی تابع اطلاعات زیست شناسی و روان شناسی اسـت که لازم و ملزوم یکدیگرند به نحوی که آموزش و پرورش دوره‌ی نخستین همان زیست شناسی و روان شناسی عملی به نظر می‌رسد هر چند حقیقت امر چنین نیست.
دوره‌ی پرستاری از لحاظ رشد به دو دوره تقسیم می‌شود: دوره‌ی اول قریب به دوازده ماه طول می‌کشد و دوره بیداری یا دوره صباوت یعنی دوره‌ی گنگی (2) اسـت. دوره‌ی دوم که شامل سال دوم و سوم اسـت، دوره‌ی پیشرفتهای مهمی مانند از شیر بازگرفتن (فطام) و راه رفتن و سخن گفتن اسـت.
به عقیده‌ی زیست شناسان، تولد همان عبور کالبد زنده از محیط جفت (3) به محیط هوائی اسـت. اما به نظر مربی این واقعه بسی مهمتر اسـت. همین که طفل چنان که در زبان ما با زیبائی و قوت تمام گفته می‌شود، به دنیا می‌آید همه چیز تغییر می‌کند یا بزودی تغییر خواهد کرد. رفتار طفل در شکم مادر که آدمی را به یاد موجودی بخواب رفته می‌اندازد، به سرعت جای خود را به فعالیت بسیار متفاوتی می‌دهد که ناشی از سازگاری با شرایط زندگانی خارج اسـت.
فعالیت کودلد نوزاد یا به قول ویرشو (4) «این موجود نخاعی»(5) غیر ارادی اسـت. این فعالیت شامل حرکات انعکاسی اسـت که به طرق مختلف صورت می‌گیرد؛ از جمله می‌توان انعکاسی تنفسی را نام برد که سبب نخستین فریاد کودک می‌شود. در دنبال این انعکاس عطسه و انعکاس گرفتن و فشردن و مانند آن ظاهر می‌شود. عمل مکیدن فعالیتی پیچیده تر اسـت و غالباً آن را یکی از غرائز می‌شمارند. این عمل با این که تقریباً بدون یاد گرفتن صورت می‌گیرد، مستلزم مقدمات سازگاری با پستان یا پستانک شیردان اسـت. دهان یا به قول دوهامل (6) این «زالوی عضلانی»، مدتی مرکز بخش مهمی از هستی نوزاد اسـت. به عبارت دیگر، زندگانی نوزاد روی لبهای اوست.
کارهای عمده‌ی کودک شیرخوار بسیار ساده و عبارت از خوابیدن و خوردن و خود جنبانیدن اسـت. طفل در ماه اول 88% ساعت شبانه روز و در پایان سال اول زندگانی 55% آن را، در خواب می‌گذراند. هنگام بیداری نیز شیر خوردن و غذا خوردن در آغاز نیمی از ساعات زندگانی کودک را شامل اسـت. بقیه‌ی وقت وی مصروف فعالیت‌های عضلانی می‌گردد که پیوسته رو به تزاید اسـت و در پی محرکهائی مانند صدا و نور حاصل می‌شود. از همان ماههای اول نیز امر مهمی پدیدار می‌شود و آن حرکات خود بخودی جستن و اکتشاف اسـت که محرک معین و روشنی ندارد و رفته رفته به صورت حرکاتی در می‌آید که سبب گرفتن و لمس کردن و مکیدن می‌شود.
براثر رشد درونی اعصاب و مخصوصاً میلینی شدن رشته‌های عصبی، کودک شیرخوار به ترقیاتی نائل می‌گردد که روان شناسانی مانند گزل (7) با دقت تمام از آنها فیلمبرداری کرده‌اند. حساسیت نسبت به نور و صداها رفته رفته دقیق تر می‌شود. جنبه‌ی حرکتی که نخست پراکنده و گسیخته اسـت سازمان می‌یابد.
از ماه چهارم، مقدمات سخن گفتن نخست به صورت تکرار صدا و به نحو یک هجائی (8) آغاز می‌گردد و رفته رفته متنوع تر می‌شود. جنبه‌ی انفعالی نیز دقت و صراحت می‌یابد. یعنی حالت انفعالی که نخست تنها صورت اظهار حالات آسایش و عدم آسایش دارد، بزودی به صورت عواطف شخصی و گوناگون در می‌آید. واتسون (9) انواع این عواطف را به تفصیل مورد مطالعه قرار داده اسـت. باری، نخست ترس- سپس خشم و سرانجام همدردی (10) و رفتار خاص آن که لبخند زدن اسـت ظاهر می‌گردد.
در این که آیا همدردی که هنوز پراکنده و مبهم اسـت مقدمه‌ی میل جنسی یا نشانه‌ی بیداری حیات اجتماعی اسـت یا نه، چندان اطلاعی در دست نیست. در هر حال، چنان که والون (11) خاطر نشان ساخته اسـت، ظاهر امر این اسـت که کودک قبل از اشیاء به جانداران متوجه می‌شود. تقلید که در پایان سال اول پیدا می‌شود نیز دال بر پیش رسی تأثیرات اجتماعی اسـت. از این دوره، هوش نیز از خلال فعالیت حسی و حرکتی کودک ظاهر می‌شود. نخستین آثار وجود خاطرات نیز در رفتار طفل به چشم می‌خورد.
این رشد چند گونه که می‌توان از این پس آن را رشد روانی نامید، در یک سلسله از فعالیت‌های متوالی ظاهر می‌شود. دوام و دقت و قدرت این فعالیت‌ها در زندگی کودک توجه پژوهندگان را به خود معطوف داشته اسـت. سی ژیس موند (12) این فعالیت‌ها را با اسامی زیبای مرحله‌ی مکیدن و نگریستن و گرفتن و لمس کردن و تقلید کردن و خزیدن توصیف کرده اسـت.
در یک سالگی، کودک سالم و طبیعی نخستین مرحله‌ی دوره‌ی طفولیت را پیموده اسـت. مادرش با سربلندی تمام می‌گوید: «بچه ام همه چیز را می‌فهمد.» اما دو سال آینده از سال اول هم مهمتر اسـت. از شیر بازگرفتن کودک و به راه افتادن و مخصوصاً سخن گفتن او که نتیجه‌ی پیشرفت فعالیت‌ها در طی سال اول اسـت رفتار او را تغییر می‌دهد.
از شیر بازگرفتن و عادت دادن کودک به خوراکها نشانه‌ی جدا شدن کامل وی از بدن مادر اسـت. کودک از این پس زندگانی آزادانه تری دارد؛ با این همه، هنوز به محیط خود بسیار وابسته اسـت. در واقع پس از این مرحله، طفیل بودن اجتماعی جانشین طفیل بودن بدنی می‌شود و این وابستگی مدتها به طول می‌انجامد. از شیر بازگرفتن کودک شیرخوار، در واقع، نخستین مرحله‌ی پدیده‌ی مهمی اسـت که می‌توان آن را فطام روانی نامید. این فطام در تمام دوره‌ی رشد ادامه دارد و از لحاظ تربیت مسائل بسیار دقیقی را پیش می‌آورد.
از شیر بازگرفتن عملی اسـت که به کودک تحمیل می‌شود. اما راه رفتن برعکس مستلزم آن اسـت که کودک خود در این پیشرفت شرکت فعال داشته باشد. البته راه رفتن واقعاً آموختنی نیست: کودک طبعاً راه می‌رود و براین کار تواناست. معمولاً دختر بچه‌ها اندکی زودتر از پسر بچه‌ها به راه می‌افتند. تجلی این عمل حیاتی در آدمی زاده دیرتر از انواع دیگر حیوانات صورت می‌گیرد. راه رفتن از یک سلسله مراحل می‌گذرد و در این مرحله پدیده‌ی فردیت (13) کودک ظاهر می‌شود. به گروهی از کودکان خردسال یک ساله در شیرخوارگاه نگاه کنید؛ منظره ای بسی دیدنی اسـت: زیرا بچه‌ها هر یک راه رفتن را به شیوه ای تمرین می‌کنند که با شیوه‌ی کودک دیگر آشکارا فرق دارد.
کودک با راه رفتن به دیگران نزدیک می‌شود و همین امر تحول روانی او را تسریع می‌کند. راه رفتن گذشته از این که به علت راست ایستادن کودک، سبب می‌شود که او وضع و شیوه‌هائی شبیه به ما به خود بگیرد، در ساختن واقعیات نیز دخالت بسیار دارد.
سخن گفتن نیز یادگیری بسیار مهمتری اسـت و کیفیات این یادگیری براثر تحقیقات روانشناسی کاملاً بر ما معلوم اسـت. سخن گفتن کودک شیرخوار نخست از فریاد آغاز می‌شود و سپس به صورت هجاهای معینی در می‌آید. و پر اسـت از واجها (14) و نام آواها (15) و این کار آشکارا صورت بازی دارد. اما بی شک از لحاظ زبان بیش از آنچه تصور می‌رود معنی دار اسـت.
کودک از دو سالگی سخن گفتن را یاد می‌گیرد. این «پیشرفت به سوی تکلم» که‌هانری دولاکروا (16) را به شگفتی آورده، به تقلید بزرگتران و براثر استعداد خاص دیگری که مربوط به تقلید اسـت صورت می‌گیرد. کودک نخست هجائی را تکرار می‌کند بی آنکه از این کار خسته شود. سپس کلمه را به جای جمله به کار می‌برد. آنگاه به عبارت که بر روابط و اوضاع و احوال خاصی دلالت دارد می‌رسد. راستی، چه یادگیری شگفت انگیزی اسـت!
در حالی که کودک بر اثر راه رفتن به فضای حرکتی دست می‌یابد، سخن که وسیله تفهم و تفهیم اسـت دسترسی به فضای اجتماعی را میسر می‌سازد. اما اهمیت سخن گفتن از جهتی دیگر اسـت یعنی زبان پرورش اندیشه‌ی کودک و دست یافتن او به عالم نمودارها را موجب می‌گردد. الفاظ به هم پیوسته ظهور حیات ذهنی را بشارت می‌دهد. طفل بر اثر نطق از منطقه‌ی لغزان و هیجان انگیز حیات جانوران عالی که موجودات با هوشی هستند اما حرف نمی‌زنند و خلاصه در حالت گنگی بسر می‌برند، جدا می‌شود. من غالباً فکر کرده ام که اگر بتوان به دوره ای از رشد آدمی نام «تولد دوم» داد (که از زمان روسو اندکی از روی بی دقتی به دوره‌ی بلوغ اطلاق شده) این عنوان سزاوار همین مرحله، یعنی مرحله سخن آموزی اسـت. اما در واقع تولد دومی وجود ندارد یعنی تمام دوره‌ی رشد تولد و دنباله‌ی آن اسـت.
با پدید آمدن امکانات جدید، ترقیات دوره‌ی پیش در همه‌ی زمینه‌ها ادامه می‌یابد: تغییر احساسهای گوناگون و فراوان ضعیف می‌ماند اما رفتار براثر معرفت دقیق تر کودک از اوضاعی که در آنها قرار گرفته اسـت جنبه‌ی انتخابی به خود می‌گیرد.
از سال دوم از لحاظ انفعالی و اجتماعی جذبها و دفعها (خوشایندی‌ها و ناخوشایندی‌ها) هویدا می‌شود. از این پس به نظر طفل اشیاء از این جهت لذت بخشی نیستند که می‌شود به آنها دست زد بلکه تعلق خاطر او به‌ اشیاء برای خود اشیاء اسـت. خاطرات او ادامه می‌یابد و صراحت پیدا می‌کند. مفهوم عدد در ذهن طفل طرح می‌شود.
از سه سالگی می‌توان از فکر کودکانه سخن گفت. البته این فکر، فکری مقدماتی اسـت که هنوز درست متنوع نشده اسـت؛ اما رفتار را از دلالات و معانی پیچیده ای پر می‌سازد و با وجود ترقیات خود هنوز آن قدر مجهز نشده اسـت که بتواند به دیگران منتقل گردد.
نیمی از این فکر هنوز نشکفته اسـت. همین امر سبب شده اسـت که بعضی از روی تمثیل گیرا ولی سفسطه آمیزی آن را به خودبینی بیمار روان گسیخته (اسکیزوفرن) نزدیک بدانند. البته نمی‌توان در دوران کودکی اول، فکر را که سرشار از امکانات این اسـت خودبینی جنون آمیزی که رو به تباهی می‌رود شمرد زیرا این کار مثل آن اسـت که شکوفه را با برگ، پژمرده یکسان بدانیم.
فکر می‌کنم برای کسی که به مطالعه‌ی کودکان می‌پردازد هیچ خشنودی از این بزرگتر نباشد که- به ویژه در طی سال دوم زندگانی کودک به شکفتن فکر او برخورد و ساختهای متغیر و لرزانی را به بیند که فکر کودل از خلال آنها پیچیده و غنی می‌شود؛ یا ترقیات سریع این فکر را در جهت فهم و بیان حالات ذهن پا بپا دنبال کند. تنها خطر این اسـت که شخصی به کلی مجذوب این منظره‌ی شورانگیز گردد و وظائف تربیتی دوره‌ی اول کودکی را از یاد برد. زیرا از همین دوره‌ی شکفتگی باید به تربیت کودک پرداخت. اینک به شرح اصول این تربیت می‌پردازیم.
ب- اصول تربیت در دوره‌ی پرستاری
1- محیط مساعد
در هر دوره از رشد، نخستین مأموریت مربی اینست که محیط مساعدی برای کودک فراهم کند. حتی بعضی می‌گویند که تنها وظیفه‌ی تربیت همین اسـت و بس. در هر حال وظیفه‌ی تربیت هیچ گاه مهمتر از آغاز زندگی نیست مخصوصاً وقتی منظور از محیط تربیت، محیط قبل از تولد و دوره‌ی شیرخوارگی و خلاصه طفولیت باشد.
گویند ناپلئون گفته بود که تربیت بیست سال پیش از تولد و از طریق تربیت مادر آغاز می‌شود. اگر تا این حد مبالغه نکنیم لااقل می‌توانیم به جرات بگوئیم که تربیت کودک، چند ماه پیش از تولد او آغاز می‌شود. باید از طریق تغذیه‌ی سالم مادر که مانع خطر مسمومیت چنین می‌شود و نیز زندگانی آرام و منظم یعنی زندگانی که از خستگیهای ممتد و تلاشهای شدید مبری باشد شرایط حیاتی مساعدی برای کودک فراهم آورد.
بهداشت مادر شیرده دنباله‌ی بهداشت مادر آبستن اسـت. وقتی طناب ناف بریده شد، رابطه‌ی میان بدن مادر و کودلد نوزاد قطع نمی‌شود. از بارداری تا لااقل دوره‌ی باز گرفتن کودک از شیر، مادر برای کودک محیط واقعی رشد به شمار می‌رود که من آن را محیط مادرانه می‌نامیم. کودک از راه حرکت انظباق طبیعی که تربیت او را تسهیل می‌کند. با این محیط ارتباط نزدیک دارد.
آدمی از همان دوره‌ی انعقاد نطفه بالقوه فردیتی خاص خود دارد. میراثی که از پدر و مادر به او رسیده اسـت سرشت خاصی به او می‌بخشد. می‌دانیم که حرکات غیر عادی جنین و نحوه‌ی غیر طبیعی به دنیا آمدن آن، ممکن اسـت علت طبیعت عصبی کودک باشد. تکامل فن زایمان به نوبه‌ی خود زمینه را برای تربیت آماده کرده اسـت. اگر وسائلی فراهم کنند که طفل دست نخورده به دنیا بیاید و او را از ضربات و صدمات وضع حمل طولانی و دشوار مصون دارند، از جراحات هنگام تولد که پس از لوکرس (17) روانکاوان آن را مملو از انفعال نیرومند و پایدار می‌دانند و منشاء برخی از امراض عصبی در بزرگی می‌شمارند، کاسته می‌گردد.
همین که کودک به دنیا آمد نخستین اعمال تربیتی حمایت از اوست. هدف این اعمال تسهیل سازگاری او با شرایط جدید زندگانی اسـت. باید برای او محیط زندگانی یکدست و آرامی فراهم آورد که با محیط پیش از تولد تفاوت چندانی نداشته باشد. می‌دانیم که مسأله‌ی مهم اینست که از تغییرات ناگهانی اقلیمی اجتناب شود. سرما و گرمای شدید و نیز رطوبت و باد برای نوزاد خطرناک اسـت. واقعاً جای تعجب و تأثر اسـت که مردم هر نوع احتیاط به عمل می‌آورند تا کودک از محیط رحمی به محیط هوائی به آسانی منتقل گردد، و حال آن که بعداً در طی رشد و تحولات دیگر و انتقال دشوار از محیط زندگانی به محیط دیگر بی احتیاطی و بی مبالاتی به خرج می‌دهند؛
کودک شیرخوار چنان که از اسمش نیز بر می‌آید در وهله‌ی اول لوله گوارشی بیش نیست. بعد از آن که شکم مادر را ترک کرد، کار مهم، تغذیه‌ی اوست. طبیعت از راه شیر مقدمات انتقال لازم از تغذیه‌ی پیش از تولد به تغذیه‌ی بعد از تولد را آماده کرده اسـت. اگرچه این نکته پیش پا افتاده اسـت که شیر مادر بی شک بهترین غذاست و هر چه طفل بزرگ تر می‌شود ترکیب آن فرق می‌کند، ولی شاید تذکر این نکته بی مورد نباشد که شیر مصنوعی دادن ممکن اسـت به طرق مختلف به پرورش کودک لطمه بزند. درست اسـت که براثر فنون جدید سترون کردن، خطر گوارش بد مرتفع شده اسـت لکن شیر مصنوعی دادن سبب فطام انفعالی پیشرسی می‌شود که آثار روحی آن برخلاف گفته‌ی بعضی انکارناپذیر اسـت.
چون کودک شیرخوار بیشتر از شیر خوردن می‌خوابد پس احتیاج دارد آسوده بخوابد. مادران این نکته را بخوبی می‌دانند چه پیش از تولد قسمتی از وقت خود را صرف آماده کردن خوابگاه کودک می‌کنند. آری، آماده کردن گهواره لازم اسـت، چه گهواره قدیم که دست زنان با نوای نوازش دهنده موسیقی فوره (18) یا با آهنگ لالائی که در خاطره‌ها مانده اسـت آن را تکان می‌داد و چه گهواره‌های چرخ دار یا تختخواب کوچک یا وسیله‌ی دیگری که امروز متداول اسـت. مهم اینست که کودک در جای گرم و نظیف و در برابر نور ملایم آرمیده باشد زیرا بزودی یعنی بیش از آن که همگرائی دو چشم صورت گیرد، کودک دیدگان خود را به سوی روشنائی می‌دوزد. می‌توان گفت خوب خوابیدن نود درصد دلیل بر آن اسـت که کودک تندرست و سالم اسـت. وانگهی، گهواره باید طوری ساخته شده باشد که کودک بتواند بقدر کافی حرکت کند و برای این کار بازوها و پاها باید آزادی داشته باشد. این نکته امروز در همه جا رعایت می‌شود و روح ژان ژاک روسو که دشمن سرسخت قنداق پیچیدن کودک بود از این بابت خشنود اسـت؛ امروز دیگر کسی کودکان را مانند بقچه به میخ تیرک سقف آویزان نمی‌کند؛ در گذشته که با کودک چنین رفتاری می‌کردند خشم چنان او را به تب و تاب می‌انداخت که نفس او قطع می‌شد. اما امروز این رفتار دیده نمی‌شود. روان شناسانی که خواسته‌اند رفتار کودکان قنداقی را با اطفال ما مقایسه کنند ناچار شده‌اند در آلبانی به مشاهده و مطالعه بپردازند، اما شاید برای پیدا کردن کودکانی که هنوز از حرکات طبیعی محرومند به چنین سفر درازی احتیاج نباشد؛ برخی از پزشکان کودک معتقدند که باید برای مدتی اعضای سافله‌ی کودک را که دیرتر از بازوان رشد می‌یابد در پارچه پیچید اما منظورشان از این عمل این اسـت که کودک سرما نخورد. در هر حال، این کار نباید مانع حرکات پاهای کودک گردد. آزادی کامل بازوها نیز گاهی معایبی به بار می‌آورد زیرا چون هنوز کودک نوزاد با شدت و قوت بسیار اعضاء خود را حرکت می‌دهد، گاهی دست او به صورتش می‌خورد و آن را خراش می‌دهد. بهداشت و مخصوصاً علاقه‌ی خاص مادران به زیبا ماندن کودکش خود آنان را به آسانی وادار می‌کند از این خطر بپرهیزند. در هر حال باید گذاشت کودک هر روز لحظه ای چند دست و پا بزند. مثلاً موقعی که شست و شویش تمام شده باید او را در این کار آزاد گذاشت. این حرکات، برای کودک نخستین ورزش به شمار می‌رود. بعد از چند ماه باید به کار عضلات کودک یاری کرد: مثلاً به او کمک کرد از زمین برخیزد و خود را به چرخاند و کارهائی مانند این‌ها را انجام دهد.
باری، در صورت امکان باید محیطی برای کودک فراهم کرد که مناسب حالش باشد. شیرخوارگاه بهترین محیط به نظر می‌رسد. اطاق کوچکی که برای کودک فراهم شده و در آنجا یکی از اشخاص نزدیک کودک مواظب او باشد آرامش و ایمنی و امکانات کافی را برای او فراهم می‌کند. هرگاه فراهم کردن این شرایط میسر نباشد می‌توان در گوشه ای از منزل، محوطه‌ی کوچکی برای طفل فراهم کرد و این محیط تا مدتی کافی اسـت. شیرخوارگاه میهن کودک به شمار می‌رود. موجودات اصلی ساکن این وطن مادر یا دایه و اسباب بازی (اثاث لیلی پوت (19)) اسـت.
خلاصه، محیط کودک باید محیطی ساده و تمیز و شاداب و از هر نوع ازدحام دور باشد.
2- تنظیم اعمال کودک
ارضاء دو احتیاج عمده ، یعنی احتیاج به خوروخواب فرصتی برای نخستین نظم بخشی (20) تربیتی اسـت. شیر خوردن و خوابیدن و شست و شو شدن و گردش رفتن در ساعات معین عاداتی اسـت که بسیار زود در حرکات و سکنات بدن کودک سالم نقش می‌بندد. این عادات کار پدر و مادر و در عین حال پرورش کودک را بسیار آسان می‌کند. از این راه فعالیت مشروط یعنی فعالیتی مرکب از واکنش‌هائی مربوط به علامات رفته رفته ایجاد می‌شود و رفتار کودک را نخستین سازمان می‌بخشد. حرکات و صدا و شیوه‌های رفتار دیگران به صورت علامتی در می‌آید که می‌تواند در کودک واکنش‌های معینی برانگیزد. یکی از ساده ترین واکنش‌هائی که از روی علامت حاصل می‌شود اینست که طفل از دیدن شیردان آغاز مکیدن می‌کند. باید خاطر نشان ساخت که بسیار زود واکنش‌های کودک از صورت ماشینی حرکات انعکاسی مشروط خارج می‌شود به طوری که دیگر نمی‌توان آنها را حرکات انعکاسی مشروط دانست، یعنی رفته رفته و بیش از پیش در برابر کل اوضاع مشخصی که برای او معنی خاصی پیدا کرده اسـت، واکنش از خود نشان می‌دهد (نه در برابر علامت جزئی و خاص). این اوضاع حالت انتظاری را موجب می‌گردد که در دنبال آن احتیاج ارضاء می‌شود یا نمی‌شود. مثلاً وقتی کلاه خود را به سر می‌گذارید کودک خیال می‌کند می‌خواهید او را به گردش ببرید یعنی کلاه به سر گذاشتن برای او علامت به گردش بردن می‌شود و وقتی اثری در پی علامت ظاهر نمی‌شود کودک به فریاد و گریه دست می‌زند و از این راه نومیدی خود را نشان می‌دهد.
مهمترین نظام بخشی حیاتی شاید خودداری در عمل تخلیه یعنی ادرار و دفع باشد. این خودداری پیش از پایان سال اول آغاز می‌شود و سپس رفته رفته کامل تر می‌گردد. به دشواری می‌توان در این مورد اثر تربیت و رشد ذاتی یا طبیعی (21) را از هم تشخیص داد. این نظم بخشی که به شدت توجه کودک شیرخوار را به خود جلب می‌کند، جنبه‌ی انفعالی مسلمی دارد. و روانکاوی برای این جنبه‌ی انفعالی اهمیت بسیار قائل اسـت. مثلاً پیشون (22) این موفقیت دشوار را مقدمه‌ی نخستین نذر کودک به مادر خود می‌داند. قبول این نظام نخستین، فرمانبرداری از حکم قانون اخلاقی نیز به شمار می‌رود. یاد دادن نظافت به کودک کاری طولانی و مستلزم شکیبائی فراوان خانواده‌ی اوست. آنچه باید از آن اجتناب کرد اینست که وقتی کودک خودداری نمی‌کند (یا چنان که باید خودداری نمی‌کند) نباید به تنبیه بدنی پرداخت و نباید بی بند و باری و یا کوتاهی در این کار را با تنبیه بدنی که سبب خشم و عصیان کودک می‌شود متداعی ساخت زیرا این کار ممکن اسـت تحول انفعالی کودک را شدیداً مختل سازد.
نظام بخشی‌های نخستین بسیار مهم اسـت و سرسری شمردن آنها بی خطر نیست. ایجاد این نظمها در وهله‌ی اول دشوار می‌نماید اما مربی دانا بر آن فائق می‌آید. در مورد کودکی که تندرست اسـت این نظم بخشی میسر و نسبتاً آسان اسـت. اما پیشداوریها و ناشکیبائی ما آن را به صورت مسأله ای در می‌آورد که گاهی حل آن دشوار اسـت. باری، باید این نکته را پیوسته در خاطر داشت که تربیت اجباری که خواه ناخواه در این نظم بخشی وجود دارد به هیچ رو با تربیتی که بیش از همه برای آزادی دلسوزی می‌کند ناسازگار نیست. حتی می‌توان گفت هر چه این نظم بخشی‌ها بهتر صورت گیرد بعداً روشهای تربیتی مؤثرتر واقع خواهد شد. کودکی که در اعمال خود درست به نظم خونگرفته اسـت برای آزادی داوطلب بدی خواهد بود.
3- محبت و مصاحبت
کار تربیتی در دوره‌ی کودکی اول به همین احتیاطها و نظم بخشی‌ها محدود نمی‌شود. باید کودک را در فعالیت‌های خود که روز بروز متنوع تر می‌شود نیز یاری کرد و آزمایشهای نخستین کودک در طریق کسب استقلال را مختل نساخت.
روان شناسان نشان داده‌اند که از پایان سال اول حضور کسی که همدم کودک باشد و در بازی او شرکت فعال داشته باشد به رشد روانی او مدد می‌کند.
وقتی اغلب اوقات کودک را تنها و دور از تماس اجتماعی و برخورد محبت آمیز کافی می‌گذارند، چنان که در برخی از شیرخوارگاه‌ها دیده می‌شود، - رشد او کندتر انجام می‌گیرد. و این همان مطالبی اسـت که براثر تحقیقات اشپیتز (23) آثار شوم پرستار به جای مادر (24) نامیده می‌شود. جدا کردن نابهنگام طفل از مادر و نتیجه‌ی آن یعنی احساس کمبود محبت، تحول رفتار را به عقب می‌اندازد یا مختل می‌سازد. کودک خردسال دلش می‌خواهد او را در آغوش گرفته این سو و آن سو ببرند. وی مایل اسـت با کسی بازی کند و کسی او را دوست بدارد و با او حرف بزند. اینها همه نیازهائی اسـت که باید ارضاء شود. اما حضور فعالانه و محبت آمیز کسی نباید باعث «لوس» کردن کودک شیرخوار گردد. هر لحظه کودک را از گهواره برداشتن و بی سبب او را در آغوش گرفتن و با نوازشهای خود خسته کردن و به جای سرگرم کردن، او را وسیله سرگرمی خود قرار دادن، کارهائی اسـت که غالباً می‌کنند ولی عواقب بدی دارد. بسیاری از مادران فراموش می‌کنند که تا طفل خود شروع به خزیدن نکند بهتر اسـت بگذارند به پشت بخوابد. جنباندن بی دلیل او را خسته می‌کند. این که دائماً هر کسی پیدا می‌شود طفل را می‌بوسد از لحاظ بهداشت بسیار بد اسـت. این کار ممکن اسـت برای کسان کودک لذت بخش باشد اما برای کودک خوشایند نیست. کودک به مواظبت و تحریض و تشویق معتدل و عطوفت آمیخته به دقت احتیاج دارد نه به مزاحمت و لاس بازی؛ همچنین گاهگاه به مصاحبت کودکان دیگر نیازمند اسـت اما به شرط این که در نهان و دور از چشم وی مراقب این برخورد باشیم. کودک تنها با کودکان دیگر احساس آزادی می‌کند و عواطفی شبیه به عواطف آنان به او دست می‌دهد زیرا می‌تواند در همان فعالیت‌های کودکانه شرکت کند.
4- فعالیت اعصاب حسی و حرکتی
فعالیت اعصاب حسی و حرکتی در سراسر این مرحله مهمترین فعالیت به شمار می‌رود. در ماههای اول، این فعالیت مسائل تربیتی مهمی پیش نمی‌آورد زیرا کودک معمولاً در پیرامون خود محرکهای بصری و سمعی و لمسی لازم را پیدا می‌کند. در این دوره غالباً وسائلی که در اختیار وی گذاشته می‌شود به جای این که ناکافی باشد زائد اسـت. اما از سال دوم، جستجوی بدن و گهواره جای خود را به جستجوی محیط شیرخوارگاه یا خانه و باغ می‌دهد و از این پس وسایل متنوع تری ضرورت پیدا می‌کند. در این مورد نیز اشیاء ساده و محکم که در بازیهای «فونکسیونی» مفید باشد کافی اسـت. غالباً ما بزرگسالان وقتی می‌بینیم که کودک عروسک بی ریخت جلی یا اسب چوبی رنگ رفته و کهنه را می‌پسندد، این به نظر ما عجیب و نامفهوم می‌آید اما باید این کار کودک برای ما درسی باشد. اسباب بازیهای گرانبها و پر زرق و برق تنها خودستائی و خودنمائی کسی را ارضاء می‌کند که آنها را به کودک هدیه کرده اسـت.
5- راه رفتن
گرچه راه رفتن طبعاً و بدون آموختن انجام می‌گیرد، اما مربی در این یادگیری نیز تأثیر بسزا دارد. البته منظور این نیست که مربی بخواهد بسیار زود کودک را به راه رفتن وادار کند زیرا نتیجه‌ی این کار خمیده کردن لنگهای کودک اسـت. اما با تمرین دادن عضلات بچه، می‌توان به شروع راه رفتن او کمک کرد (25) همچنین وقتی کودک آغاز راه رفتن می‌کند- می‌توان نقاط اتکائی برای او فراهم کرد؛ یا وقتی سعی می‌کند از جا برخیزد خود را حامی او ساخت. بعداً نیز باید شور و شوق کودک را به جنب و جوش و رفت و آمد اعتدال بخشید. زیرا غالباً کودک آن قدر راه می‌رود که بی حال می‌شود. اما چنان که په گی (26) با زیبائی تمام گفته اسـت: «کودک با پاهای خود به جائی نمی‌رود بلکه بزرگسالند که جابجا می‌شوند». کودکان به رفتن و آمدن و جستن و خلاصه جاده را با پاهای خود فرسودن اکتفا می‌کنند و زود به یورتمه رفتن می‌پردازند. به زمین خوردن نیز مسلماً پیش می‌آید اما معمولاً خطری در آن نیست زیرا هنوز بدن کودک به زمین و کف اطاق نزدیک اسـت. مربی باید بتواند حرکات خود را با رفتار و حرکات و گامهای کوچک کودک سازگار کند نه این که کودک را مجبور سازد تا هر وقت او خواست پا به پای او بدود. هرگاه مربی نمی‌تواند هر جا که کودک خواست بایستد اجازه توقف بدهد، لااقل باید هر وقت خواست بگذارد بنشیند و خستگی خود را رفع کند وگرنه گردش برای کودک خستگی آور خواهد شد. مخصوصاً باید تا حدی کودک را آزاد گذاشت تا به میل خود این سو و آن سو برود. براثر راه رفتن کودک نخستین بار در خود احساس آزادی خوشایندی می‌کند. وی از این پس مایل نیست هر جا ما می‌خواهیم او را ببریم، برود بلکه هر تل سنگ ریزه ای که در راه پیدا می‌شود برای او فرصت بالا رفتن به شمار می‌رود و او با این کار قدرت خود را نشان می‌دهد.
6- غذا خوردن
غذا خوردن نیز عمل دقیق دیگری اسـت و آموختن آن باید پیش از منع کودک از شیرخوردن آغاز شود و پس از این مرحله قوت بگیرد. منظور از غذا خوردن ظاهراً اینست که کودک بتواند حرکات جدیدی را جانشین مکیدن کند. بردن قاشق به دهان بی آنکه محتوای قاشق بریزد، آن را میان دو لب نهادن و جویدن غذا پیش از بلعیدن آن وقتی غذا آبگوشت نباشد، همه حرکاتی اصولاً مشکل اسـت. مخصوصاً هماهنگ کردن و به هم پیوستن این حرکات کار آسانی نیست. آدم بزرگ هم وقتی خسته باشد این اعمال را همیشه درست انجام نمی‌دهد. از این رو، وقتی کودکان خردسالی که رشد طبیعی اعصاب و رشد اندامهای آنان هنوز کافی نیست در غذا خوردن نازرنگی از خود نشان می‌دهند نباید نابردباری و سختگیری نشان داد. وانگهی، کودک از تنها غذا خوردن و با دست خوردن لذت می‌برد. پس همان طور که دلش می‌خواهد به میل خود راه برود باید وقتی قاشق را مثل چوبدستی حرکت می‌دهد و مقداری آبگوشت یا زرده‌ی تخم مرغ را به زنخ و انگشتها و پیش بند خود می‌ریزد این میل به آزادی را محترم شمرد. انسان در گامهای نخستین به سوی آزادی و استقلال راههای عجیبی را می‌پیماید. به شیوه‌ی پاکیزه و سالم غذا خوردن کار پیچیده ای اسـت که رفته رفته از روی سرمشق آموخته می‌شود. طفل از تقلید دیگران لذت می‌برد. وقتی به کاری خوب عادت کرد، به نوبه‌ی خود مواظب اسـت که بزرگسالان نیز قاعده ای را که بارها برای او تکرار کرده‌اند به کار بندند. و این امر غالباً سبب تعجب اینان می‌شود. شاهد این مطلب، اظهارات مادر بزرگی اسـت که نوه‌ی سه ساله‌ی او یکروز هنگامی که با هم ناهار می‌خورند جداً به او گفت: «نه نه جان، درست بجو جانم؛ درست بجو؛»
پرورش کودک از لحاظ غذا خوردن مانند جنبه‌های دیگر تربیت و شاید بیشتر از آنها در حساسیت او اثر می‌کند. زیرا غذا خوردن قسمتی از فطام یا باز گرفتن از شیر اسـت که خود به علت قهر و آشتیهائی که به بار می‌آورد، از لحظات دشوار زندگانی کودک به شمار می‌رود. پس باید پله پله کودک را بالا برد یعنی در صورت احتیاج با ملایمت او را عادت داد از شیر و پستان مادر چشم بپوشد.
همچنین باید بی میلی کودک نسبت به غذاهای جدید را که غالباً دیده می‌شود به نرمی از میان برد. نباید کاری کرد که کودک از برخی از غذاها رم کند. این کارها در واقع از آموختن فن غذا خوردن به مراتب دقیق تر و مهمتر اسـت.
7- سخن گفتن
آموزش سخن گفتن چندین سال طول می‌کشد اما از یک تا سه سالگی مخصوصاً باید در این زمینه از کودک مراقبت کرد. و چون در این زمینه، کودک از بزرگسالان شدیداً تقلید می‌کند پس باید با کمال احتیاط رفتار کرد. باید با او شمرده و روشن سخن گفت و کلمات را با دقت به هم پیوند داد و کلمات و عبارت ساده به کار برد و خطاهای او را اصلاح کرد. بعداً نیز وقتی کودک; به شکار لغات می‌رود او را در به چنگ آوردن لغات یاری کرد.
نباید زیاده از حد توقع داشت: کودک بناچار برخی از حروف را از صورت اصلی خود می‌اندازد و برخی اصوات را جویده ادا می‌کند. سرودهای زیبائی که در پرورشگاه‌ها معمول اسـت شاهد بر این مدعاست. در همین لحظه که مشغول نوشتن این سطور هستم، دختر بچه‌ی 29 ماهه ای را آزمایش می‌کنم که رشد او از حد متوسط هم بیشتر اسـت: کودک مزبور «ر»ها را «ل» تلفظ می‌کند و «د»‌ها را بر طبق قوانین صوتی معروف و برای خاطر لذت پدر و مادر تغییر می‌دهد.
یکی از مسائل مهم و دشوار اینست که بدانیم آیا باید و می‌توان با کودکان خردسال زبان شکسته و پر از نام آوائی‌ها که خود کودکان به کار می‌برند سخن گفت یا نه؟ به عقیده‌ی اومبردان (27) این کار زیانی ندارد و من نیز با عقیده‌ی وی که حجت اسـت موافقم. وانگهی، وقتی بزرگتران که خود عامیانه سخن می‌گویند با کودکی که تازه به زبان آمده اسـت چنین حرف- می‌زند چگونه می‌توان از به کار بردن این شیوه اجتناب کرد؟ با این همه، می‌توان خاطرنشان ساخت که وقتی زبان عامه بدون ملاحظه به کار رود انتقال از زبان کودکانه‌ی دوره‌ی شیرخوارگی به زبان بزرگسالان تا حدی به کندی صورت می‌گیرد و گاهی نیز به دوگانگی موقت و دلپسند زبان منتهی می‌گردد. من پسر بچه ای را می‌شناسم که وقتی شیرخوار بود بزغاله را «بع» و سگ را «اوآ اوآ» می‌نامید- و وقتی به چهارسالگی رسید به بزغاله «بع بزغاله» و به سگ، «اوآسگ» می‌گفت.
چنان که می‌دانیم سرعت یادگیری لغات برحسب فراوانی و کیفیت محرکها، فرق می‌کند. این سرعت در میان کودکان طبقه‌ی توانگر بیشتر از کودکان توده‌ی مردم و در شهرها بیشتر از روستاهاست اما در افراد مختلف نیز فرق می‌کند. یکی از احتیاطهای مهم این اسـت که به کودکان تنها کلماتی را یاد دهند که برای آنان مفهوم باشد. در مرحله ای که کودک کلمه را به جای عبارت به کار می‌برد و این کلمه به تنهائی بر یک تصور و حتی بر چندین تصور مختلف دلالت دارد، مدتی این یادگیری با اطمینان صورت نمی‌گیرد. وقتی مرحله «شکار لغات» که خود بازی «فونکسیونی» و طبیعی اسـت و سبب غنای سریعتر لغات می‌شود فرا می‌رسد، دوره پرگوئی و زبان بازی نزدیک می‌گردد.
ج - تربیت عقلی و اخلاقی
در دوره‌ی شیرخوارگی، بحث از تربیت عقلی و اخلاقی کودک ممکن اسـت مبالغه آمیز به نظر برسد. اما چون در این دوره در هر یک از فعالیت‌هائی که بررسی شد اثری از هوش و نیز منشی کودک دیده می‌شود، پس باید به اختصار و در پایان این مبحث، کیفیت تربیت هوش در این دوره را روشن ساخت.
1- تربیت عقلی
در دوره‌ی شیرخوارگی، دو نوع هوش یکی پس از دیگری بیدار می‌شود: یکی هوش عملی یا هوش حسی- حرکتی اسـت که از طریق یافتن راه حلهای خاصی که به خودی خود اختراعات کوچکی اسـت، انطباق مستقیم رفتار طفل با اوضاع جدید را میسر می‌سازد. دیگر هوش زبانی (28) اسـت که به علامات یعنی کلمات مربوط اسـت.
برای پرورش این دو هوش، مربی از این پس چندین وسیله در دست دارد: یکی از آنها کنجکاوی کودک و قدرت تقلید و محرکهای انفعالی و حافظه و مانند آن اسـت. بدیهی اسـت که در تربیت عقلی کودک شیرخوار به هیچ گونه تعلیمی نیاز نیست اما تکرار این حقیقت به عنوان احتیاط بد نیست؛ چه برخی از اطفال را از دو سالگی به مدرسه می‌فرستند. واقع این اسـت که در این دوره، پرورش عقلی از راه فعالیت‌هائی صورت می‌گیرد که کودک طبعاً به آنها علاقه نشان می‌دهد. مثلاً مسائل عملی کوچکی از قبیل بر روی پاها چرخیدن یا وسیله ای را برای ارضای میلی به کار بردن و باز کردن و بستن جعبه و اشیائی را در جعبه ای قراردادن و راه حل معمای تصویر ساده ای را پیدا کردن، همه‌ی اینها به پرورش هوش مدد می‌کند. کنجکاوی و جستجو در محیط خود فرصتی برای کسب مقدمه‌ی تجربه‌ی شخصی اسـت که بر اثر اوضاع مکرر و مشابه، استدلال را به اجمال به طفل القاء می‌کند. باری، بازیهای تربیتی نیز سود بسیار دارد. از جمله باعث تمرین حواس می‌شود و به یاد گرفتن لغات مدد می‌کند و قدرت حرکت را منظم می‌سازد و نیز زمینه را برای دخالت هوش در حل مسائلی که به تدریج مشکل می‌شود فراهم می‌کند. با این همه، اثر این بازیها در دوره‌ی بعد حائز اهمیت خواهد شد. صفت عمده تربیت عقلی سال اول بی شک عاری بودن از هر گونه منظومه یا هیات تالیفی (29) اسـت. این تربیت نوعی ابتکار رهبری شده اسـت. یعنی مستلزم استفاده از اوضاع و احوالی اسـت که در آن کودک باید به عمل طبیعی انطباق بپردازد. استفاده از امکانات فهم نیز که رو به تزاید می‌رود با توجه به ارضاء رغبت‌های متعدد کودک، خود تربیت محسوب می‌شود.
2- پرورش اخلاقی
مجموعه‌ی شیوه‌ی عادی هرکس در تماس با دیگران و برخورد با خود، منش نامیده می‌شود و چون منش بر پایه‌ی طبع یا مزاج فردی و طبیعی قرار دارد پس از همان سال اول براساس یک عده تمایلات عمده رفته رفته تشکیل می‌گردد.
هر کودک شیرخوار در واکنش‌های خود، شیوه‌ی مخصوص به خود دارد. یعنی رفته رفته مهربان یا بی اعتنا، سرزنده و شاد یا پژمرده و دلمرده و سپس زبان دار یا تودار خواهد شد. هر کودک همدردیها یا ناهمدردیهائی از خود نشان می‌دهد. محیط اجتماعی در شیوه‌های واکنش کودک تأثیر فراوان دارد: از روی این تأثیر می‌توان میزان تربیت پذیری منش را اندازه گیری کرد. تأثیر محیط اجتماعی در تربیت منش در عین حال نشان می‌دهد که باید در این تربیت مراقبت کامل به عمل آورد. هیچ چیز زیان آورتر از این نیست که در دوره‌ی شیرخوارگی به تسهیل اعمال مهم بدنی و نیز بیداری هوش اکتفا کنیم و به بهانه این که هنوز منش ظاهر و مشخص نشده اسـت، تربیت این امر را به بعد موکول سازیم؛ زیرا درست در این دوره اسـت که تا حدی بدون اطلاع ما منش تشکیل می‌شود. حالات انفعالی یکی از اجزاء مهم منش به شمار می‌رود؛ در کودک نمی‌توان تربیت انفعالی را از تربیت منش جدا دانست؛ یعنی این دو امر سخت به هم پیوسته‌اند و در تربیت هر دو ممکن اسـت خطاهای واحدی صورت گیرد. به همین جهت اسـت که اصرار و مبالغه‌ی پدر و مادر در این که کودک را از هر نوع احساس نامطبوع دور نگهدارند از لحاظ منش به نتایج زیان آوری منتهی می‌شود. مثلاً کودکی که زیاده از حد ناز بار آید بسیار زود به موجودی هوسباز تبدیل می‌شود. ترس نیز فرصتی برای لغزشهای بزرگ تربیتی اسـت و از عواطف بسیار مهم دوره‌ی کودکی نخستین به شمار می‌رود. ترس از تاریکی و از تنهائی مخصوصاً در این دوره ظاهر می‌شود و معلول انفعالات آمیخته به حالت انتظاری اسـت که والون توصیف کرده و پایه و مایه‌ی نخستین تداعیهای ذهنی کودک اسـت.
بیدار بودن و پیوسته کسی را در کنار خود دیدن یا بیدار بودن و دیدن نور دو وضعی اسـت که نباید کودک را بیش از اندازه به آن عادت داد، وگرنه دیگر تحمل نخواهد کرد که در تاریکی یا تنهائی بیدار بماند. هرگاه برعکس، از همان هفته اول، غالباً کودک را تنها بگذاریم و شب نیز گاهگاه و پیش از آن که این اوضاع را تشخیص دهد او را در تاریکی قرار دهیم چه بسا این حرکات و سکنات ناشی از ترس که فکر بسیاری از پدران و مادران جوان را به خود مشغول داشته اسـت پیش نخواهد آمد. البته ممکن اسـت مادربزرگها از این دستور عملی که باید و می‌تواند با مراقبت پنهانی همراه باشد برآشفته شوند اما ایشان تنها کسانی هستند که از این دستور رنج خواهند برد؛
به طور کلی، برای تربیت منش باید به ظهور دو گرایش عمده‌ی آدمی توجه داشت: یکی میل به قدرت و دیگری میل جنسی به صورت قبل از تناسلی خود. میل به قدرت در صورتی که از روی نادانی و با شیوه‌ی مستبدانه سرکوفته شود بسیار زود حسی ناآرامی و ناامنی و حقارتی را که ممکن اسـت در آینده موجد امراض عصبی گردد به وجود می‌آورد. میل جنسی در این دوره منشاء کنجکاوی و لذت اسـت و به صورت دلبستگی‌های شدیدی ظاهر می‌شود و اگر با خشنونت سرکوب گردد طفل را به واکنش‌هائی وا می‌دارد که دال بر ناکامی و احساس تنهائی و همین امر یکی از علل عمده‌ی خطاهای تربیتی در این دوره اسـت. رفتار آرام و محبت آمیز پدر و مادر بهترین ضامن تعادل انفعالی کودک اسـت. این شیوه از واکنشهای پرخاشجویانه‌ی کودک جلوگیری می‌کند و مانع حسادت میان برادران و خواهران می‌شود و احتیاج کودک به همدلی را تحریک می‌کند و بدین ترتیب منش برای مواجهه با مشکلات سالهای بعد شرایط مساعدی پیدا می‌کند.
باری ، در طی سه سال نخست، اخلاق و رفتار کودک در برابر مادر و پدر و براداران و خواهران خود و اشخاص بیگانه هنوز به صورت ثابت در نیامده اسـت، اما پس از این دوره رفته رفته صورت مخصوصی به خود می‌گیرد و به مسیر معینی می‌افتد. بنابراین، باید مراقبت کرد که روابط کودک با اشخاص پیرامونش بر اثر نادانی و غرضهای خاص و توقعات بیش از اندازه تیره نشود و به راه کژ نیفتد.
***
3- مبارزه با عادات بد
با وجود مراقبت مربی هر عمل حیاتی (یا روانی) که پدیدار می‌شود ممکن اسـت دچار اختلال یا نقصان یا انحراف گردد. گاهی نیز عادات بدی در کودک به وجود می‌آید که صبر و نیز عقل ما را به محلی تجربه می‌زند: مثلاً یکی از این عادات، عادت شست مکیدن اسـت. این اعمال غیر طبیعی نخستین، مخصوصاً در زمینه قدرت حرکتی و تکلم و بویژه روابط انفعالی به صورت بسیار دقیق و حساسی جلوه می‌کند. درمان کردن این نابسامانیها مانند بیماریهای کودکی ، کار پزشک اسـت. بهترین وسیله ای که خانواده‌ها در اختیار دارند برای آن که ببینند آیا رشد کودک به طور طبیعی صورت می‌گیرد یا نه، این اسـت که در سال اول، هر سه ماه یک بار و بعداً هر شش ماه یک بار بچه را با تست رفتار آزمایش کنند. اغلب پدران و مادران وقتی در کودک خود به رفتاری غیر طبیعی برمی خورند گمان می‌کنند که با گذشت زمان خود بخود بهبود خواهد یافت و حال آن که غالباً با یک بار مراجعه به پزشک و اندکی زودتر می‌توان به نحو بسیار مؤثر به بهبود آن کمک کرد. امروز یک رشته آزمایشهائی در دست اسـت که گزل (30) و شارلوت بوهلر (31) براساس مقیاس رشد تهیه کرده‌اند. اما در فرانسه این آزمایشها تا کنون فقط در شیرخوارگاهها معمول اسـت و مؤسسات دیگر به آنها توجه ندارند. باید استعمال این آزمایش‌ها را همگانی کرد. زیرا این کار مانند وزن کردن کودک که خوشبختانه در همه جا معمول شده اسـت ضروری اسـت. روزی که استعمال تست‌های مخصوص کودکان (32) مانند وزن کردن کودک رایج گردد، می‌توان گفت که روان شناسی تربیتی دوره‌ی اول کودکی، واقعا پیشرفت کرده اسـت.
***
باری، تربیت در سنین شیرخوارگی رویهمرفته دارای صفات کاملاً مشخص اسـت. این دوره، دوره‌ی پرورش تن و دوره‌ی حمایت از کودک اسـت. در این دوره تحریک و تشویق دو وسیله‌ی عمده‌ی تربیتی اسـت و ترقیات طبیعی کودک را تسهیل می‌کند. اما چون پرورش در این مرحله، پرورش آدمیزاده اسـت؛ پس باید به نخستین پیروزیهای هوش و حساسیت و قدرت حرکتی توجه داشت. درست اسـت که تربیت کودک در این دوره با بهداشت او عملاً یکی اسـت اما در اینجا علاوه بر بهداشت جسمانی با بهداشت روانی نیز سروکار داریم.
در این دوره، تربیت روحی از لحاظ موضوع به نظر ناچیز و نقش آن مخصوصاً منفی به نظر می‌رسد. زیرا در اینجا عامل اصلی پرورش و بالیدن و رشد طبیعی بدن اسـت.
یادگیری (33) که نمودار اثر محیط تربیتی اسـت تحت الشعاع حرکت طبیعی قرار می‌گیرد که بر اثر آن صورت نوعی انسان (34) در کودک تکرار می‌شود و بر اثر بازی ساده‌ی رشد، موجب ترقیات دائم می‌گردد. در واقع رشد طبیعی و یادگیری به هم پیوسته و هر دو ضروری اسـت و هرکدام به نوبه‌ی خود اعمال دیگری را تسهیل می‌کند. تمام هنر مربی در این دوره عبارت از این اسـت که قدم به قدم با ترقیات رشد طبیعی بدن پیش برود و از راه تمرین به حداکثر نتیجه برسد. البته این هنری دشوار اسـت خاصه که این مرحله خود نیز به مراحل کوچکتر رشد تقسیم می‌شود و هر کدام از این مراحل رشد با مراحلی از رفتار مطابقت دارد. در هیچ دوره مانند این دوره مراحل رشد این چنین سریع و یکنواخت و کامل در پی هم ظاهر نمی‌شوند. ولی باید این مراحل را خوب شناخت تا عمل خود را بر هر یک از آنها منطبق ساخت. باری، در نخستین مرحله تربیت، محیط خانوادگی و مخصوصاً محیط محبت آمیز حائز نهایت اهمیت اسـت. در دوره‌ی شیرخوارگی و در مواقعی که محیط خانواده خطرناک یا مضر جلوه می‌کند، شیرخوارگاه و سپس مدرسه‌ی مادرانه از هر جای دیگر بهتر اسـت. مادر و خانه خدایگان نگاهبان کودک شیرخوارند.
می توان گفت در صورتی تربیت کودک شیرخوار به ثمر می‌رسد که وسایل زندگانی مخصوص این سن در اختیار او باشد. کودک زیبا و خوب کودکی اسـت که مانند گیاهی شاداب خوب بروید و پرستارش پشتیبان او باشد؛ یعنی کودکی که تشنه‌ی شناختن دنیای کوچک پیرامون خود باشد و بازی و فعالیت را دوست بدارد و به‌اشخاص پیرامون و مخصوصاً مادر خود دلبستگی داشته باشد، خلاصه کودکی که از راه زبان بسته‌ی خود بتواند حالات خود را تا حدی به دیگران به فهماند. کودکی که نخستین نظم اعمال بدنی و نخستین یادگیری‌های او در راه مناسبی افتاده باشد، کودک «بسیار عاقلی» که غالباً از آن دم می‌زنند نیست زیرا لحظات ناآرامی و خشمهای شدید و فریادهای گوشخراش مانند خواب بعد از غذا و بازی و خنده جزء لاینفک طبیعت اوست. با این همه، رشد خوب و تعادل انفعالی کودک آئینه‌ی حکمت اسـت. گذشته از این، نحوه‌ی زندگانی کودکان یکسان نیست؛ مثلاً شیوه‌ی زندگانی دختر بچه مانند پسر بچه نیست و کمال در کودکان به یک درجه دیده نمی‌شود. اما با وجود این تفاوتها، در کودکان سراسر دنیا یک حالت صفا و پاکی دیده می‌شود. به نظر من دوره‌ی شیرخوارگی وقتی وظیفه‌ی اساسی خود را انجام داده اسـت که بتوان اصطلاح ملی سرشار از ستایش و عطوفت را به کار برده گفت: «کودک ما از خواب کودکی بیدار شده اسـت.»

پی‌نوشت‌ها:

1- یا به تعبیر قدیم آن، دوره غذا دادن یا Nourriture.
2- Infans.
3- Placentaire.
4- Virchow.
5- Spinal.
6- G.Duhamel.
7- Gesell.
8- Lallation.
9- Watson.
10- Sympathie.
11- H. Wallon.
12- Sigismund.
13- Individualité.
14- Phonème.
15- Onomatopée.
16- H.Delacroix.
17- Lucrèce.
18- Fauré.
19- Liliput.
20- Régulation.
21- Maturation.
22- Pichon.
23- Spitz.
24- Hospitalisme.
25- دستم بگرفت و پا به پا برد *** تا شیوه‌ی راه رفتن آموخت
«ایرج میرزا».
26- Péguy.
27- Ombredane.
28- Intelligence verbale.
29- Système.
30- Gesell.
31- Ch. Buhler.
32- Baby test.
33- Learning.
34- .Biotype.

منبع مقاله :
دبس، موریس؛ (1388)، مراحل تربیت، مترجم: علیمحمد کاردان، تهران: مؤسسه‌ی انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوازدهم.

[ad_2]
<a href="http://rasekhoon.net/article/show/1146555/%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84-%DA%A9%D

کلماتی برای این موضوع

در مسیر تربیت بخش هفتم تفاوت‌های دختران و پسران در دوره در مسیر تربیت بخش هفتم تفاوت‌های دختران و پسران در دوره‌های رشد اصول تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه شهید مطهری ره بخش اولتذکر این مقاله برای جلوگیری از خستگی کاربر به دو بخش تقسیم شده که بخش اول آن پیش روی نقش بازیهای پرورشی در ورزش دوره ابتداییتهیه … چکیده هدف از این تحقیق، بررسی نقش بازیهای پرورشی در ورزش دوره ابتدایی می باشدروانشناسی بررسی تربیت فرزنداز نظر اسلام و روان …موضوع سمینار بررسی تربیت فرزند از نظر اسلام و روان شناسی استاد فیض ا رحیمی دانشجو یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتبا درج این ابزار در سایت و وبلاگ خود ، می توانید صفحاتی که بیشترین بازدید را در بازه علائم بارداری در روزهای اول صفحه عوامل ناباروری در اطراف ما قسمت اول ویژگی کرایوتراپی یا فریز کردن رَحِم چند دلیل وبلاگ دبیران ریاضی متوسطهدوره اولکرمان اموزش …با کشف الگویی که در جدول فوق وجود دارد می توان رابطه ی را به دست آورد در واقع راهبرد آسیب شناسی خانواده،نقش خانواده در تربیت فرد ، …آسیب شناسی خانواده قسمت اول زندگی مشترک همواره با دورنمایی زیبا برای زوجین آغاز می پیش دبستانی تا ششم ابتداییدرباره سایت در این وبلاگ سعی می کنم جدیدترین آزمون ها و نمونه سوالات پایه های اول تا تربیت نوجوان آکاایران آکابانوسایت کودک ، بارداری ، زایمان ، تربیت کودک ، بیماری های کودک ، نی نی کپی‌رایت


ادامه مطلب ...

تربیت در دوره‌ی دوم کودکی (دوره‌ی کودکستانی) (1)

[ad_1]

هنگامی که از کودک یا طفل سخن می‌گویند و معنی این کلمه را درست نشان نمی‌‌دهند غالباً منظورشان کودک 5 یا 6 ساله اســت. البته این امر به هیچ وجه جای تعجب نیست. مرحله‌ای که میان 3 تا 7 سالگی ادامه دارد مهمترین و برجسته ترین مرحله‌ی دوران کودکی اســت. در این مرحله، حیات روانی بسی غنی تر و متنوع تر از سنین پیشین اســت و به کلی با حیات نفسانی انسان بالغ و کامل نیز فرق دارد. در این دوره، تربیت صحیح می‌تواند روح کودکانه را در کمال آزادی پرورش دهد.
باری، این دوره عالیترین مرحله‌ی کودکی اســت.
***
الف - خصائص روانی
می توان مهمترین اطلاعاتی را که روان شناسی به دست می‌دهد و در تربیت طفل کودکستانی تأثیر بسزا دارد به سه دسته تقسیم کرد:
1- طفل در این دوره مرحله‌ای را طی می‌کند که با احساس شدید شخصیت همراه اســت؛
2- نخستین تصور را از جهان به دست می‌آورد اما این تصور حالت به هم آمیخته‌ای دارد.
3- بازی، از فعالیتهای اساسی اوست و خود فعالیتی پیچیده و سازمان یافته اســت و شیوه طبیعی خودنمائی به شمار می‌رود.
1- تشخص طلبی یا اثبات ذات (1)
- البته صورت ابتدائی شخصیت در دوره‌ی پیشین یعنی دوره‌ی شیرخوارگی (1- 3 سالگی) نیز دیده می‌شد. اما تشخیص «من از غیر من» در آن دوره صورت ناقصی داشت. به عقیده‌ی برنفلد (2) این تمیز از دوره‌ی فطام رفته رفته پیدا می‌شود و از سه سالگی هنگامی که کودک ضمائر شخصی مانند «مر» و سپس «من» را به کار می‌برد، به مرحله‌ی صراحت می‌رسد. البته نباید در باره‌ی اهمیت این واقعه‌ی جدید مبالغه کرد. ظهور این امر جدید، برحسب محیطهای مختلف و نیز برحسب این که طفلی در شمار کوچکتران یا بزرگتران یا دختر و یا پسر باشد آشکارا فرق می‌کند. پس از این، احساس شخصیت جلوه‌ی خاصی پیدا می‌کند و این احساسی را می‌توان از خلال حرکات کودک به خوبی دید. حرکات کودک بسیار و معلول جریانهائی اســت که نمونه ‌های دیگر آنها را در طی رشد هم می‌بینیم. اعمال ناشی از تجلی شخصیت پی در پی ظاهر می‌شوند و مانند چین ‌های ظریف موجی نیرومند که به ساحل برمی خورد همدیگر را می‌پوشانند.
نخستین رفتاری که مشاهده می‌شود مخالفتی اســت که والون آن را به خوبی مطالعه کرده اســت. این موج مخالفت حتی پیش از سه سالگی از راه احتیاج به تشخص طلبی و غالباً به صورت عناد و نافرمانی، پدید می‌آید و ممکن اســت به منفی بافی موقت مبدل گردد.
«هوسهای» این دوره از لحاظ شخصیت معانی بزرگی دارد. کودک از این طریق موفق می‌شود، به صورت آشکارتری خود را از اعضاء دیگر خانواده خود متمایز سازد. وقتی در خانواده برادر یا خواهر بزرگتری هم باشد، کودکی کم سال تر مصرانه سعی می‌کند آزادی بیشتری به دست آورد. خانم مدیسی (3) این امر را در ضمن مطالعه‌ی کودکی که از این لحاظ شاخص بود نشان داده اســت. بحران نافرمانی سه سالگی برحسب افراد کم و بیش برجستگی دارد. در صورتی که این بحران خفیف باشد می‌توان آن را نشانه‌ی منش یا طبع بی ثبات کودکی دانست و وقتی بسیار قوی باشد و دنباله پیدا کند می‌توان آن را دلیل بر لجاجتی دانست که گاهی صورت مرضی روحی پیدا می‌کند.
در دنبال این نافرمانی ‌ها نوعی خودنمائی پیدا می‌شود. در این خودنمائی دو وسیله به کار میرود: یکی از این دو، مهارت عمومی بدن اســت. طفل شیر خوار که تا دیروز بی تجربه بود در چهار سالگی زرنگ تر و حرکاتش نرمتر می‌گردد و در حرکات و سکناتش (مخصوصاً در دختر بچه) ظرافت و لطفی خاص پدید می‌آید. گرچه هنوز از چابکی دور اســت اما عاری از دلربائی نیست.
این سن، سن لطف و ظرافتی اســت که هومبورگر (4) به توصیف آن پرداخته اســت. کودک نسبت به وزن و آهنگ موسیقی حساس می‌شود و رقصیدن را دوست می‌دارد. به حرکات و شیوه ‌های خود چنان شکوهی می‌بخشد که به آسانی می‌توان گفت از این حرکات و جست و خیزهای ملوس، لذت می‌برد.
وسیله‌ی دیگر، جلب تحسین و تمجید دیگران اســت. کودک میل دارد مورد پسند دیگران قرار گیرد و توجه آنان را به خود جلب کند. غالباً در حالی که از زیر چشم به ما نگاه می‌کند، وضعهای دلربائی به خود می‌گیرد و از راه خودستائی کودکانه به نمایاندن برتریهای واقعی یا خیالی خود می‌پردازد و از این کار لذت می‌برد.
رفتار دیگری که شخصیت طفل را می‌افزاید تقلید از بزرگسالان اســت. از 5 تا 7 سالگی تقلید به صورت دیگر ولی با قدرت ظاهر می‌شود. تقلید در این دوره تقریباً صورتی طبیعی دارد که در دوره‌ی اول کودکی نخستین دیده می‌شد. گیوم (5) اهمیت آن را در سال دوم و بعد نشان داده اســت. اما بر اثر درون فکنی (6) یا همانند شدن انفعالی (7) کودک با همگنان خود، تقلید به صور گوناگون در می‌آید. این تقلید و همانند شدن بر اثر نقش ‌های مختلفی که کودک به عهده می‌گیرد، شخصیت او را غنی تر می‌سازد.
تحریک حس شخصیت با حالت انفعالی شدیدی همراه اســت. دلبستگی به مادر یا عضو دیگری از خانواده ممکن اســت باعث کشمکشها و رقابتها و حسادتهای ناهشیارانه گردد. اما بزودی پیوندها سست می‌گردد و طبعاً کشمکشها فرو می‌نشیند ولی هرگاه عقده ‌های روحی در دوره‌ی کودکی نخستین گشوده نشود به صورت منطقه ‌های حساسی در نهانخانه ذهن (8) کودک باقی می‌ماند.
2- جهان بینی کودک
- تصوری که کودک در این دوره از عالم دارد ممکن اســت موجب تعجب آن دسته از مربیانی گردد که از این تحول آگاه نیستند. سه سالگی سن پرسیدن اســت. کودک از روی پاسخهائی که به او می‌دهند یا خود به سؤال خود می‌دهد دنیائی مناسب خود می‌سازد. بر اثر تحقیقات پیاژه (9) و والون شیوه‌ی کار دستگاه فکر کودک در این دوره خوب شناخته شده اســت. فکر کودک در این دوره صورت کل بینی (10) دارد یعنی مجموعه ‌هائی را درک می‌کند که عناصر آن هنوز درست از هم متمایز نشده‌اند. چون قادر به تحلیل و ترکیب نیست بناچار جفت جفت فکر می‌کند یعنی تصوراتی مانند «سیاه و سفید» و «باد و دود» در ذهن او متداعی می‌شوند. در وهله‌ی اول، نمی‌تواند توصیف و حکایت کند، بیشتر ابداع می‌کند و داستان می‌سازد. و نیز آنچه را می‌بیند نمی‌تواند بر طبق قواعد علیت که ما به آن معتقدیم تبیین کند بلکه به سائقه‌ی انسان انگاری (11) معصومانه به پدیده ‌های طبیعی، انگیزه ‌های انسانی نسبت می‌دهد یا آنها را ساخته‌ی دست هنروران می‌داند؛ مثلاً می‌گوید حبوبات و غلات را دکاندار ساخته اســت. کودک در این دوره هر چیز را تابع هدف و غایتی می‌پندارد و معتقد اســت موجودات و اشیاء برای استفاده و به سود او آفریده شده‌اند (12) پیاژه این فکر مختلط یا به هم آمیخته را (13) جلوه‌ای از خودمداری (14) می‌داند. به عقیده‌ی او طفل خود را به منزله‌ی مرکز و دلیل وجود جهان می‌پندارد و از مشخصات روح او در این دوره یکی این اســت که نمی‌تواند خود را در نظرگاه دیگران قرار دهد. در صورتی که والون بیشتر به حالت فکر کودک، پیش از ظهور مقولات (15) توجه دارد.
باری، گرچه ممکن اســت این فعالیت ‌های به هم آمیخته هوش زبانی کودک را به شیوه ‌های مختلف تعبیر و تفسیر کرد لکن نباید فراموش شود که هوش عملی که بر «سخن گفتن» مقدم اســت در دوره‌ی دوم کودکی همچنان به اهمیت خود باقی اســت. تجارب آندرهری (16) شیوه کار این هوش را نشان داده اســت.
هوش عملی به فکر کودک جنبه‌ی تجربی و حسی می‌بخشد و در برابر زیاده رویهای لفظی به منزله‌ی پارسنگی اســت.
بازی ، شیوه طبیعی فعالیت در این دوره اســت و با تعریف مشهوری که کلاپارد از کودکی داده اســت کاملاً تطبیق می‌کند. به عقیده‌ی این دانشمند عالم کودکی دوره‌ی بازی کردن اســت. فعالیت آمیخته به بازی مدتی پیش از سه سالگی آغاز می‌شود اما در طی سالهای بعد گسترش می‌یابد، یعنی بر بازیهای «فونکسیونی» کودک شیرخوار، بازیهای ابداعی افزوده می‌شود. این بازیها نتیجه‌ی احتیاج به آفریدن و جلوه‌ی شخصیت اســت که در این دوره ریشه‌ی عمیقی دارد.
3- بازی و کار
- از 5 سالگی (مخصوصاً در میان دختر بچه ‌ها) بازی انواع فراوان پیدا می‌کند: از جمله می‌توان از بازیهای حرکتی و بازیهای انفعالی و بازیهای هوشی و بازیهای اجتماعی نام برد که گاهی برحسب پسر و دختر و مخصوصاً از محیطی به محیط دیگر و از فردی به فرد دیگر، فرق می‌کند.
در این دوره اســت که بازی ساخت (17) خاص خود را نشان می‌دهد. مثلاً یکی بازی وانمود کردن اســت که شاتو (18) خوب آن را تجزیه و تحلیل کرده اســت.
مقارن 5 تا 6 سالگی، بازی با نوع دیگری از فعالیت جفت می‌شود و آن کار اســت که در وهله‌ی اول تشحیص آن از بازی به دشواری صورت می‌گیرد ولی رفته رفته جنبه ‌های خاص آن هویدا می‌شود. کودک در گوشه‌ی روزنامه خطوط درهم و برهمی می‌کشد و به خیال خود نقاشی می‌کند. حال اگر او را مورد مشاهده قرار دهیم می‌بینیم که او فعالیت خود را شروع می‌کند، آنگاه آن را کنار می‌گذارد و نامی به آن می‌دهد؛ سپس مادرش را صدا می‌کند؛ کاغذ را به دور می‌افکند؛ به طرف سگ می‌دود، او را نوازش می‌کند؛ دوباره برمی گردد و چند خط دیگر می‌کشد و همین طور این کار را ادامه می‌دهد. . . در اینجا می‌گوئیم کودک بازی می‌کند. حال کودک دیگری را در نظر می‌گیریم : این کودک برای ساختن خانه به گردآوردن قطعات چوب می‌پردازد و در این تصمیم پافشاری به خرج می‌دهد. یعنی به دنبال قطعاتی می‌رود که کم دارد و تنها وقتی دست از فعالیت خود می‌کشد که این کار را به پایان رسانیده باشد. درست اســت که این کودک نیز به ظاهر بازی می‌کند اما در واقع در این جا فعالیت او صورت کارکردن به خود گرفته اســت.
میان بازی و کار کودکان فرق اساسی در لذتی نیست که آنان از این فعالیت می‌برند یا نمی‌برند یا به این فعالیت علاقه دارند یا ندارند. زیرا کارهائی هست که کودک را سر شور و شوق می‌آورد و در عوض بازیهائی هست که در نظر وی چنگی بدل نمی‌زند و او را کسل می‌کند. در حالی که بازی به میل بازی کننده شروع و قطع می‌شود، کار آغاز و انجامی دارد و مستلزم آن اســت که در حین انجام دادن آن جهت فعالیت معینی حفظ شود. اغلب اوقات این دو وضع در فعالیت واحد و یکی پس از دیگری پدیدار می‌شود. بازی در این دوره به شکل فعالیتی چند پهلو (19) اســت و با بازی بزرگسالان- که درست برعکس کار یا به قول والون «مشغولیت اجباری»، و فعالیت آزادانه در زمان فراغت و رفع خستگی اســت- فرق دارد. به عبارت دیگر، بازی در این دوره، هم بازی به معنی خاص کلمه اســت، هم هنر و هم کار و هم چیزهای دیگر، یعنی همه چیزهائی که بعداً هر کدام فعالیت معین و مشخصی خواهد بود.
***
باری، تشخص طلبی و سازمان دادن به فکر هم آمیخته و بازی در واقع سه جنبه‌ی شخصیت کودک در این سنین به شمار می‌رود. این سه جنبه نشان می‌دهد که کودک در این دوره، به نخستین انطباق شخصی که کودک شیرخوار از بجا آوردن آن ناتوان بود نائل آمده اســت.
البته این انطباق محدود و ناپایدار و فریباست. زیرا کودک هنوز زندانی حالت ذهنی خویش اســت و در دنیائی بسته و اندکی مصنوعی بزرگ می‌شود.
باری، کودک صورت کوچک شده‌ای از انسان بالغ نیست بلکه موجودی دستخوش طغیان غریزه و دمدمی و کنجکاو و پرگو اســت. او بازی و داستانها را دوست می‌دارد و داستان پردازی او چندان اســت که گاهی به نحو جنون آمیزی افسانه پرست می‌شود. بنابراین طبعاً به شیوه‌ای از زندگی سوق می‌یابد که خاص اوست. کودکی (چه دختر باشد چه پسر) با قامت باریک و کوتاه و کله‌ی بزرگ خود که بر چنین بدنی سنگینی می‌کند و بر اثر راه رفتن باریک و باریکتر می‌شود و خلاصه با حرکات و سکنات چرخ آسا و سیمای شکفته و شاداب خود که به دنیائی نظر دارد که او را به سوی خود می‌کشد، آدمی را به یاد موجودات افسانه‌ای و بزغاله‌ی سبک پائی می‌اندازد که در بیراهه ‌های نیمه روشن جنگل، نی لبک پان (20) بر لب دست می‌افشاند و پای می‌کوبد. کودکی مانند رب النوع کشتزارها (21) برخی از خصائص نوزاد حیوان را در خود دارد. گرچه پایش سم ندارد ولی همان عشق و شور بزغاله به زیستن و یا غرائز و بی پروائی و زودباوری و نیز تماس او با زمین که هنوز به او بسیار نزدیک اســت در او دیده می‌شود. فکر جان بخش (22) او مملو از به هم آمیختن میان زندگانی آدمی و زندگانی جانوران اســت. درست مانند موجود داستان، واقعیت را با خیال به هم می‌آمیزد. البته نمی‌توان گفت که مانند نوجوان طبیعت را دوست می‌دارد، اما رفتار او از این حد در می‌گذرد. کودک تا حدی در طبیعت و در نوعی مستی خوشایند زندگی می‌کند و با طبیعت شریک و همدم اســت. (23)
اصول پرورش در دوره‌ی کودکستانی
1- تعدیل درون گرائی
- با در نظر گرفتن نکات مذکور به آسانی می‌توان اصول عمل مربی را کشف کرد.
در این دوره قبل از هر چیز باید با استفاده از توجه به برون که کودک را به سوی اشیاء و موجودات زنده می‌راند و خلاصه از راه زندگانی بیرونی به تربیت او پرداخت. اما باید دید وسائل مؤثر و مفید در این کار کدام اســت؟
تکیه بر تفکر مجرد در این دوره بی فایده اســت. کودک در این دوره نخست با چشمها و گوشها و دستهای خود و حتی می‌خواهم بگویم با بدن خود فکر می‌کند و بیشتر این شیوه‌ی فکر را در اختیار خود دارد. هر یک از ما هرگاه بخواهد از اغراق و خیالات دور و دراز که فکر منطقی (که اصولاً عاری از ماده اســت) پیش می‌آورد برحذر باشد، باید در بزرگی، اندکی از فکر کودکانه را حفظ کند. از این رو، باید در کودکی بتوان این هوش عملی را آزادانه به کار انداخت. اما کودک رفته رفته با کلمات فکر می‌کند و بازیها و تأثیرات هوش زبانی اســت که به جهان بینی او جنبه‌ی خودمداری (24) و به هم آمیختگی می‌دهد. تربیت باید به این دوگانگی توجه داشته باشد و میان این دو نوع فکر به حفظ تعادل و توازن پردازد زیرا تجربه حسی و حرکتی به منزله پارسنگ حالت به هم آمیختگی و داستان پردازی اســت.
2- تحریک کنجکاوی
- در این سنین که تنها لذت بر کودک تسلط دارد، نمی‌توان از او توقع کوشش ارادی داشت و این توقع واقعاً بی جاست. آموزش و پرورش کودکی در این دوره جز با استفاده از آنچه مورد علاقه‌ی اوست میسر نیست؛ اما از راه دیگری نیز می‌توان کنجکاوی او را تحریک کرد و رضای خاطر او را فراهم ساخت. میل به پرسش در این سنین حاکی از کنجکاوی کودک اســت. این کنجکاوی پیوسته تغییر صورت می‌دهد یعنی کنجکاوی کودک در برابر چیزی که نمی‌شناسد یا نمی‌فهمد به صورت تعجب ظاهر می‌گردد یا به صورت عطش سیراب ناشدنی به بیشتر شناختن جلوه می‌کند. به عبارت روشن تر، کنجکاوی کودک دارای رنگی از یگانگی عاطفی (25) اســت. یگانگی عاطفی پدیده‌ای اســت که برخی از روان شناسان آمریکائی آن را مورد مطالعه قرار داده‌اند و آن عبارت از نوعی احساس یگانگی نموداری با فعالیتهای دیگران اســت. ساده ترین نمونه‌ی این احساس یگانگی در تماشاگران مسابقه‌ی فوتبال دیده می‌شود: کسانی که عمیقاً جریان بازی را دنبال می‌کنند، بی اراده و در ضمن تماشای بازی، حرکت پا و بدن بازی کنندگان را با پا و بدن خود در هوا مجسم می‌کنند و وقتی جمعیت انبوه باشد، این حالت سبب بهت و عصبانیت کسانی می‌شود که در کنار آنان به تماشا ایستاده‌اند. همچنان که همدردی واکنشی انفعالی اســت، احساس یگانگی نیز تا حدی واکنش حرکتی اســت و درست مقابل شیوه رفتار تماشاگری اســت که علاقه‌ای به فوتبال ندارد. در کودک نیز وضع چنین اســت.
باری، کنجکاوی کودک بی هدف و نتیجه نیست و متضمن شرکت فعالانه‌ی اوست. کودکی برای فهم اشیاء به آنها می‌پیوندد. مثلاً وقتی به چیزی مانند روزنه‌ی کف اطاق یا به صدای موتور یا به ماه راغب می‌شود خود او نیز پاره‌ای از این اشیاء یعنی روزنه یا صدا یا ماه می‌گردد. خلاصه کنجکاوی کودک یکی از نیرومندترین پایه ‌های تربیت اوست. برای پاسخ دادن به تمام پرسش ‌های کودک در این دوره راستی باید خدا بود؛ اما جواب ندادن به سؤالات او به بهانه این که خسته کننده اســت عاقلانه نیست. مثلاً وقتی کودک کنجکاو می‌شود بداند که کودکان از کجا می‌آیند، جواب به سؤال او کار آسانی نیست. برخی معتقدند که سرکوب کردن این کنجکاوی و احتراز از پاسخ دادن به کودک و با خشونت و خصومت رفتار کردن ممکن اســت در آینده هر گونه کنجکاوی عقلی را از میان ببرد. البته این عقیده اغراق آمیز اســت، اما لااقل دارای این حسن اســت که حماقت کسانی را که پرسش ‌های کودک را سرسری می‌گیرند، آشکار می‌سازد.
3- پرورش قدرت مشاهده
- برای این که این کنجکاوی ثمربخش باشد، باید کودکان را به مشاهده عادت داد و آنان را به تمرین در آن وادار کرد. کودکان با دقت نگاه می‌کنند و گوش می‌دهند و می‌چشند و لمس می‌کنند اما مشاهده‌ی آنان عاری از پیوستگی و دوام اســت، یعنی گسسته و زودگذر اســت پس باید مشاهده آنان را رفته رفته منظم تر ساخت و تحت قاعده در آورد؛ ضمناً نباید سعی داشت، بیش از اندازه زود، فکر کودک را به تجزیه و تحلیل دقیق و موشکافی واداشت. برطبق تجارب خانم بورست (26) تمرینهائی که هدفی زیاده از حد عالی دارند مانع ترقی کودکان می‌شوند زیرا آنان را از راه مستقیم خود منحرف و دور می‌سازند. باید یادآور شویم که برطبق طرح اشترن (27)، آدمی در این دوره هنوز در مرحله‌ی ذوات مادی اســت: یعنی اگر در برابر تصویری قرار گیرد به برشمردن بی نظم اشیاء و موجودات تصویر اکتفا می‌کند. در پایان این دوره به مرحله‌ی اعمال می‌رسد و تنها در دوران کودکی سوم اســت که به مرحله‌ی کیفیات و خلاصه ترکیب نائل می‌گردد. خلاصه، تمرین مشاهده، وسیله تربیتی نیکوئی اســت به شرط آن که با نوع فکر این سنین منطبق باشد (28).
باری، روش تربیت کودک در این دوره اساساً بازی اســت. مطلب عمده این نیست که بدانیم یا بازی خود وسیله‌ی تربیت اســت یا نه بلکه مسأله‌ی اساسی دانستن این اســت که آیا بازی در این سن تربیتی هست یا نه؟ پاسخ به این پرسش بی هیچ شک روشن اســت؛ یعنی کافی اســت اهل نظر لحظه‌ای منطق جدالی خود را به یک سو نهند و برای آن که در باره‌ی نتایج تربیتی بازی یقین حاصل کنند، به کودکی که بازی می‌کند بنگرند. البته منظور ما به هیچ وجه این نیست که مربی را به تماشاگر تبدیل کنیم؛ به نظر ما وظیفه‌ی مربی این اســت که بازیهای تازه‌ای را به شاگرد خود یاد دهد. یعنی بگوید: «من به تو نشان می‌دهم. هر کار من می‌کنم توهم بکن». مربی باید وقتی کودک همبازی قابلی ندارد پنهانی در بازی او شرکت کند و مخصوصاً آن دسته از بازیهای تربیتی را به کار برد که همه یا برخی از آنها شهرت بسیار یافته‌اند: مانند برج بازی برای کودکان خردسال تر و بازی لوتو (29) برای کودکان بزرگتر به طوری که خانم مونتسوری در «خانه‌ی کودکان»(30) مشاهده کرده اســت میل به کار معمولاً از شش سالگی پیدا می‌شود؛ گاهی نیز این میل زودتر ظاهر می‌گردد. پس طبیعی آن اســت که برای فراهم کردن زمینه انتقال از بازی کودکی در این دوره به کار آمیخته به بازی شاگرد دبستان، به میل کار در کودک توجه داشته باشیم و نیز از یاد نبریم که بازی و کار در صورتی مفید و مؤثرند که کودکان به آنها دلبستگی پیدا کنند.
حال به بینیم کودکان این سن را در کجا باید تربیت کرد؟ در خانه یا در مدرسه ؟ در این مورد ممکن اســت تردید کرد. اگر در دنیائی خیالی زندگی می‌کردیم، من پاسخ می‌دادم: کودکان 3 تا 7 ساله را باید در باغ پرورش داد. زیرا کودک برای دویدن و جستن و بالا خزیدن و نفس عمیق کشیدن و تمرین حواس و تحقق رؤیاها و قصه ‌های خود به فضا احتیاج دارد. آیا باغ برای این کار عالیترین محیطی نیست که بتوان تصور کرد؟ وانگهی، کودک احتیاج به معاشرت با کودکان دیگر دارد. اما عده‌ی این کودکان نباید زیاده از حد باشد. دیگر این که کودک هنوز به مواظبت مادر و محیط محبت آمیز خانه نیازمند اســت.
اگر خانواده همه‌ی این شرایط را در خود داشته باشد شاید بتوان گفت برای کودک این دوره، همیشه بهترین محیط تربیتی اســت ولی اگر چنین شرایطی در خانواده موجود نباشد، به نظر من همکاری خانه با کودکستان مرجح اســت. مثلاً در موردی که مادر در بیرون خانه کار می‌کند یا خانواده از روح یگانگی بهره مند نیست یا سرمشقهای بدی به کودک می‌دهد یا وقتی که کودک تنهاست یعنی برادر و خواهر دیگری ندارد، همکاری خانه و کودکستان در تربیت کودک بهتر اســت.
البته نباید فکر کرد که کودکستانهای ما (31) در تربیت کودک وسیله‌ای اســت که نمی‌گذارد بد بدتر شود. برعکس، ارزش تربیتی این مؤسسات بسیار اســت. نام آنها یعنی «مدرسه‌ی مادرانه» خود بسیار زیباست. همین امر که آنها را «مدرسه‌ی مادرانه» نامیده‌اند خود مؤید این نکته اســت که باید از کودک مانند مادر مواظبت کرد. عنوان دو پهلو و دلاویز فروبل (32) یعنی «باغ کودکان»(33) این نکته را به خاطر می‌آورد که این جا هم باغ و هم مدرسه و هم جای گروه نونهالان اســت و مربی در پرورش مانند باغبان مهربانی اســت و کودکان نیز در حکم گیاهان یا گلها هستند. از این بالاتر، این دو مؤسسه رویهم رفته شایسته‌ی نام خود هستند و به جرأت می‌توان گفت در حال حاضر در سازمان فرهنگی فرانسه از بهترین مؤسسات به شمار می‌روند؛ زیرا برخلاف مدارس در پایه ‌های دیگر، از سنتهای کهنه‌ای که بر روی تحول تربیتی ما سخت سنگینی می‌کند مصون مانده‌اند. در این مؤسسات بیشتر از هر جا سعی وافر به عمل آمده اســت تا نتیجه‌ی تحقیقات روان شناسان به کار بسته شود؛ البته این کوشش هنوز کافی اســت. ولی این مؤسسات تنها مؤسساتی هستند که در آنها شاگردان از همکاری خانواده و مدرسه بهره مند می‌شوند. در این جا، هم خانواده و هم مدرسه لزوم این همکاری را حس می‌کنند. اما در مراحل بعد در کشور ما به نحو اسفناکی این همکاری ناکافی اســت.
مربیان در مدارس مادرانه‌ی فرانسه که عده‌ی آنها به مراتب بیشتر از کودکستانهاست تا حدی فرشتگان مهربان عالم کودکی به شمار می‌روند اما در صورتی می‌توانند کار پر برکت خود را انجام دهند که جنبه‌ی خانوادگی و خودمانی گاهگاهی خود را حفظ کنند و نیز روشهای پیش از مدرسه خود را نگاه دارند، یعنی نخواسته باشند «مدرسه» به معنی معمول کلمه یعنی محل تدریس و تعلیم باشد. زیرا مدارس مادرانه، مدرسه‌ی واقعی نیستند و نام خانه‌ی مادرانه برای آنها مناسب تر اســت. اصولاً من در این سن از کلمه‌ی مدرسه چشمم آب نمی‌خورد و به جای «مدرسه‌ی مادرانه» بهتر می‌دانم آن را تنها «مادرانه» بخوانم. البته خواهید گفت شما برسر کلمه دعوا می‌کنید؛ ولی در واقع این طور نیست، زیرا وسوسه‌ای شدید و دائم دیده می‌شود که با کودکان خردسال، مانند شاگرد مدرسه رفتار کنند. و البته نباید پنهان داشت که هیچ چیز شوم تر از آن نیست که رقابتی میان مدارس مادرانه و کلاسهای کوچک مدارس ابتدائی برقرار شود و مدارس مادرانه به صورت زندانهائی (34) در آیند که در آنجا نتایج روان شناسی را به خدمت تدریس پیش از موقع، به کار بگمارند. کودک در مدرسه مادرانه و کودکستان هنوز محصل یا شاگرد مدرسه نیست بلکه موضوع پرورش اســت (یا چنان که گفتیم هنوز در مرحله‌ی Pan اســت) نباید او را حیوان کوچک دانائی پنداشت. در مدارس مادرانه، کودکان 2 تا 6 ساله را می‌پذیرند اما شاید بهتر آن باشد که کودکان 3 تا 7 ساله در اینجا پذیرفته شوند زیرا پیش از سه سالگی کودک به زحمت می‌تواند حالات درونی خود را به دیگران بفهماند. وانگهی، حضور کودکان دیگر، آن هم وقتی جمعیت بسیار باشد، طفل دو ساله را ناراحت و مشوش می‌سازد. کودک در این سن هنوز به مواظبت ‌های انفرادی احتیاج دارد و این کار در کلاس پر جمعیت بسیار مشکل اســت. پس تنها وقتی باید کودک را در چنین کلاسهائی پذیرفت که وضع خانوادگی وی اقتضاء کند. در عوض با عقب انداختن ورود اطفال از مدارس مادرانه «به مدرسه بزرگ» نه تنها صدمه‌ای به آنان نمی‌زنیم بلکه چون بر اثر یادگیریهای متعدد، تحول مهمی را که معمولاً در حدود 7 سالگی در ذهن آدمی صورت می‌گیرد طی می‌کنند انطباقشان با محیط مدرسه آسانتر می‌گردد.
بدین ترتیب، دوران پیش از ورود به مدرسه شامل دو دوره خواهد بود: 1- دوره‌ی اول از 3 تا 5 سالگی . در این دوره تنها باید کودک را پیش از ظهر به مدرسه فرستاد چنانچه هم اکنون این شیوه معمول اســت، منتهی باید آن را تشویق کرد. 2- دوره دوم از 5 تا 7 سالگی . در این دوره کودک هم پیش از ظهر و هم بعد از ظهر به مدرسه خواهد رفت.
بدین نحو، در عین این که ارتباط میان خانواده و مؤسسه‌ی تربیتی به نحو همآهنگی حفظ می‌شود، انتقال لازم از مرحله‌ای به مرحله دیگر نیز پیش بینی و وسائل آن مهیا خواهد شد.

پی‌نوشت‌ها:

1- Affirmation de soi.
2- Bernfeld.
3- Médici.
4- Homburger.
5- Guillaume.
6- Interjection.
7- Identifcation affective.
8- Inconscience.
9- J.piaget.
10-Global.
11- Anthropomorphisme.
12- ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند
تا تونانی به کف آری و به غفلت نخوری.
13- Syncrétisme.
14- Egocentrisme . اما در ترجمه‌ی این کلمه خودمداری را بیش از خودبینی یا خویشتن بینی می‌پسندیم زیرا خودبینی مفهومی اخلاقی اســت و بهتر اســت در ترجمه Egoisme به کار رود. پیاژه اصرار دارد که این دو مفهوم را به هم نیامیزند زیرا در این مرحله هنوز کودک به آنچه می‌کند خودآگاه نیست تا خودبینی که مستلزم تمیز خویشتن از دیگران و ترجیح خود بر ایشان اســت در مورد او به کار رود. مترجم.
15- Précatégoriel.
16- A.Rey.
17- Structure.
18- Chateau.
19- Omnimum.
20- Pan.
21- Faune.
22- Animiste.
23- مرحله‌ی دوم تربیت درست همان اســت که من پیشنهاد کرده ام آن را چنان که در داستان آمده اســت سن بزغاله پا (Chevre-Pied) بنامند.
24- Egocentrisme.
25- Empathie.
26- Borst.
27- Stern.
28- می‌دانم که من اعتراض خواهند کرد که شما برای پرورش کودک یا برای انتقال ذهن او از وضع فعلی به وضع عالیتر، به ما سفارش می‌کنید که تمرین را با شیوه‌ی فکر او سازگار کنیم؛ غافل از این که با این کار به جای این که او را از این مرحله خارج کنید، در آن ثابت نگاه می‌دارید. چون ممکن اســت به تمام مراحل تربیت تکوینی چنین انتقادی بشود پس باید یک باره نظر خود را روشن کنیم و به این انتقاد پاسخ دهیم. این انتقاد به دو دلیل وارد نیست. یکی این که اعتراض کنندگان تصور می‌کنند تمرین هر عمل روانی در مرحله‌ی معینی از تحول روانی به امکانات فعلی شاگرد محدود می‌شود و این حقیقت را از یاد می‌برند که رشد، پیوسته شاگرد را به مرحله‌ای برتر از وضع کنونی تعالی می‌بخشد و امکانات بیشتری در اختیار او می‌گذارد. فعالیت «فونکسیونی» به صورت منحنی محدودی صورت نمی‌گیرد بلکه با دخالت رشد، این فعالیت زمینه را برای فعالیت ‌های جدید آماده می‌کند. وانگهی، هرچه بکوشیم روشها و مواد تربیتی را با فلان سن منطبق سازیم، نمی‌توانیم آنها را درست با میزان فکر کودک برابر کنیم؛ به عبارت دیگر، وقتی طفل به توضیح واضح می‌پردازد و خود به جای جامعه سخن می‌گوید هیچ کس در فکر آن نیست که این حالات را آن طور که هست در او تمرین دهد. زیرا این کار بی معنی و بیهوده خواهد بود، همیشه میان فعالیت طبیعی کودک و فعالیتی که ما به او پیشنهاد می‌کنیم، فاصله‌ای وجود دارد و این فاصله در پیشرفت طفل مؤثر اســت، یعنی این پیشرفت از راه حرکتی حاصل می‌شود که کودک را به نوع فعالیت ما سوق می‌دهد. بدین نحو، ما به کودک یاری می‌کنیم تا از بازی به سوی کار و از مشاهده‌ی خود که گاهی کل مانند و زمانی بیش اندازه جزئی و دقیق اســت، به تحلیل نایل گردد. اما این فاصله که لازم و در عین حال اجتناب ناپذیر اســت نباید زیاده از حد باشد؛ برعکس باید طوری باشد که اسباب زحمت شاگرد نشود: آهن ربا در صورتی براده‌ی آهن را به خود جذب می‌کند که بیش از اندازه از براده دور نباشد؛ در آموزش و پرورش نیز تقریباً همین طور اســت. بدیهی اســت وقتی ندائی در کار نباشد که کودک را دائما به تعالی دعوت کند، تربیت از میان می‌رود. اما برای این که این دعوت مفید و مؤثر باشد، باید آن را از نزدیک به گوش شخص فرو خواند. تنها در دوره‌ی نوجوانی اســت که صلاتی که از دور و در خلاء در داده می‌شود، سودمند و ثمربخش خواهد بود.
29- Loto.
30- Casi di Bambini.
31- منظور کودکستانهای امروز فرانسه اســت که به شهادت اکثر مربیان جهان از بهترین کودکستانهای
دنیاست . مترجم
32- Froebel.
33- Kindergarden.
34- Forcerie.

منبع مقاله :
دبس، موریس؛ (1388)، مراحل تربیت، مترجم: علیمحمد کاردان، تهران: مؤسسه‌ی انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوازدهم.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

چهره خوانیروانشناسی چهرهزبان حرکات بدنمهارتهای …سرگزمی و جالب نابهنجاری های ناشی از نقیصه های ذهنی نابهنجاری های ناشی از مشکلات بازی و خلاقیت خلاقیت و بازی صفحه کارگروهی …بدون هیچ تردیدی زمین‌های بازی بخشی کامل و جدانشدنی از خاطرات هر کودکی است


ادامه مطلب ...

تربیت در دوره‌ی دوم کودکی (دوره‌ی کودکستانی) (2)

[ad_1]

اصول تربیت حواس- تخیل- شخصیت
کودک چه در خانه باشد و چه در مدرسه، تربیت او در این دوره دارای سه جنبه‌ی اساسی اســت:
1- تربیت حواس؛
2- تربیت تخیلی؛
3- تربیت منشی یا شخصیت.
1- تربیت حواس :
نخستین اصل در تربیت حواس این اســت که مربی کار خود را بر مبنای به هم آمیختگی یا اختلاط ذهنی کودک قرار دهد. آموزش و پرورشی که پیوسته از ساده ترین محسوسات و حرکات آغاز می‌کند و سپس این امور را ترکیب نموده به مراحلی می‌رسد که رفته رفته پیچیده تر می‌شود، بر پایه‌ی منطق قرار دارد نه براساس روان شناسی تکوینی. ایتار (1) و سگن (2) این شیوه را داشتند و اثری از روش ایشان نیز هنوز در روش خانم مونتسوری که پیرو ایشان اســت دیده می‌شود. در واقع، فکر کودک در این دوره از ساده به پیچیده و از تحلیل به ترکیب نمی‌رود. بلکه فکر وی از نامعین به معین و از کل به جزء (تحلیل) و از پراکندگی به وحدت انتقال می‌یابد. فعالیت اعصاب حسی- حرکتی از ادراکات کلی و سطحی که درست تحلیل نشده یا از اجزائی که از کل جدا شده‌اند شروع می‌شود، نه از احساسهای جدا جدا. یکی از مزایای روش دکرولی (3) آشکارا این اســت که تمرین‌هائی را ابداع کرده اســت که براساس حالت کل بین (4) فکر کودکانه قرار دارد.
منظور این نیست که همه وقت باید تربیت احساس را با تربیت ادراک متفاوت پنداشت؛ فلور بیشتر این اســت که تعادلی میان این دو تربیت به وجود آید. در مزرعه، کودک روستائی بسیار زود می‌تواند درست ادراک یعنی محسوسات را درست تفسیر و تعبیر کند. این کودک آواز فلان پرنده یا برگهای فلان درخت و بعداً اثر پای فلان حیوان شکاری را بر روی برف تشخیص می‌دهد اما به زحمت رنگ نخهای پشمی را که مادرش با آن بافندگی می‌کند و یا میزان زبری کاغذ سمباته را تشخیص می‌دهد؛ در حالی که کودک شهری که به کودکستان می‌رود این کار می‌تواند بکند ولی به زحمت اشیاء را از خلال علامات و تعبیر آنها ادراک می‌کند. باری، کودک روستائی خوب ادراک می‌کند اما محسوسات خود را درست تجزیه و تحلیل نمی‌کند. خلاصه، رفتار کودک شهری برعکس کودک روستائی اســت یعنی ادراک کودک شهری درست اســت اما محسوسات خود را خوب تحلیل می‌کند. باید به کودک یاد داد درست ادراک و احساس کند و این حالت در وی عادت شود؛ اما برای این کار، باید از ادراکات کل امور و اشیاء واقعی آغاز کرد و رفته رفته به سوی تحلیل حسی رفت وگرنه تربیت ادراک به یک سلسله نمونه‌های شهودی و تربیت احساس، به تمرین لغاتی مبدل می‌گردد که مانند خود احساس مجرد و انتزاعی اســت. وقتی این احتیاط عمده به عمل آمد احتیاطهای دیگر خود به خود صورت می‌گیرد.
الف- تربیت همه‌ی حواس
- باید همه‌ی حواس، حتی حواسی مانند بویائی و چشائی را که معمولاً بی اهمیت شمرده می‌شوند به کار واداشت و از اینجا مزیت علم الاشیاء نسبت به تمرینهای حسی که به فعالیت حس معینی محدود می‌شود معلوم می‌گردد. زیاده روی در تربیت چشم چنان که امروز غالباً می‌کنند، دارای این خطر اســت که نابهنگام و پیش از موقع کودک را از واقعیت عینی دور می‌کند. زیرا درست اســت که چشم در زندگانی بشر مقام اول را دارد ( و هیچ کس منکر این حقیقیت نمی‌تواند باشد) اما در عین حال، یکی از دستگاههای گیرنده‌ی ماست که وسیله‌ی عالی تجرید به شمار می‌رود. بینائی تنها فعالیت حسی اســت که وقتی ادامه پیدا کند، ناچار تماس مستقیم آدمی با اشیاء را از میان می‌برد: وقتی کودک را در بررسی و تماشای اشیاء از دور، یعنی بدون دست زدن به آنها و حتی بوئیدن آنها، عادت و تمرین دهیم او را از یاری و نظارت فعالیت‌های حواسی که از سایر حواس به عالم محسوسی نزدیک ترند محروم می‌سازیم. به همین دلیل نیز باید تمرینهای حسی و تمرین‌های حرکتی را در فعالیتهای کودک به هم مربوط ساخت. گاهی به امید این که از حواسپرتی و ابهام بپرهیزند می‌کوشند بینائی یا شنوائی را با حداقل تمرین تلطیف کنند. غافل از این که با این کار شاگرد تماشاگر یا شنونده را به موجودی نیمه فعل پذیر تنزل می‌دهند و فقط می‌گذارند از راه راهنمائی و امر و نهی و اجازه‌ی مربی، در زندگانی واقعی شرکت کند؛ در صورتی که کودک مایل اســت با تمام وسائل یا به بیان بهتر، با تمام مسامات خود با این زندگانی تماس مستقیم داشته باشد. امید آن اســت که برای این نوع تربیت، طفل را- چنان که فور (5) خاطرنشان ساخته اســت- در موقعیتهای واقعی قرار دهند و حتی المقدور از شرایط ساختگی در کلاس پرهیز کنند. در این صورت، تمرین حسی صورت تجربه حقیقی از زندگانی را پیدا خواهد کرد.
چند مثال برای روشن ساختن این شیوه‌ی تربیتی کافی اســت.
ب - تربیت دستها
- تربیت دست که از دوره‌ی شیرخوارگی آغاز می‌شود، باید مقام اول را حفظ کند. زیرا دست یا چنان که فوسیون (6) گفته اســت «این خدای پنج شخصیت»، هم وسیله‌ی آفرینش اســت هم وسیله‌ی دانش. وانگهی، حس لامسه‌ی کودکان اطمینان بخش ترین حواس اســت. این حس بر اثر تماس با اشیاء و گرفتن آنها اطلاعات و همی حواس دیگر را اصلاح می‌کند. از این رو، نباید در تشویق کودک به دست زدن به چیزهائی که برای او خطری ندارد، بیم داشت. البته شاید این دست زدن سبب شود که چیزهائی بشکند و یا حتی باعث پیشآمدهای ناگواری گردد، اما در این حال دست کودک وظیفه‌ی خود را انجام داده اســت. تربیت دست از راه تمرینهای اکتشافی (7) متعدد میسر اســت و این تمرینها تنها در صورتی یکنواخت می‌گردد که ما آنها را از رفتار طبیعی جدا کنیم.
کارهای دستی، دستها را در ماموریت دوم خود، یعنی آفرینندگی ورزیده می‌سازند. (8) البته گفتن این که کاردستی سبب ظهور مهارت می‌گردد، مبالغه اســت. در این دوره، یعنی دوره‌ی دلربائی، در جزئیات حرکات و سکنات کودک نوعی عدم مهارت مشاهده می‌شود. کودک هنوز قادر نیست حرکات خود را با نتیجه‌ای که می‌خواهد بگیرد منطبق سازد. گاهی بیش از اندازه نیرو صرف می‌کند به طوری که رنج کار او بیش از نتیجه‌ی آن اســت. مثلاً به جای این که کلون در و دست خود را برای بستن در به کار برد با تمام بدن آن را به عقب می‌راند یا این که لنگه‌های در را به دو طرف پرتاب می‌کند. یعنی برای اعمال ناچیزی نیروهای خود را بسیج می‌کند. از اینجا در می‌یابیم که قدرت حرکتی طفل مانند قدرت حرکتی ما نیست یعنی نه مجازی اســت و نه اجزائی به هم متصل دارد. یعنی ساخت این قدرت نیز به صورت کلی و یک پارچه اســت. تمرین در عین این که سبب صرفه جوئی در کوشش و تلاش کودک می‌شود حرکات و سکناتش را ظریف می‌سازد. البته منظور من تنها تعلیم بافندگی دستی و رنگ آمیزی و چسب کاری و مانند آن نیست که به تربیت ذوقی کودک هم مدد می‌کند، بلکه منظورم همه حرکات و سکنات در زندگی روزانه اســت که مستلزم یادگیریهای طولانی اســت. مثلا در مورد لباس پوشیدن، کودک باید بتواند لباس خود را در بر کند و دکمه‌ی آن را بیندازد و بند کفشها را ببندد و کارهائی مانند اینها. یاد گرفتن شست و شوی بدن خود، کار بس دقیقی اســت که بسیاری از پدران و مادران آموختن آن را به دوره‌ی بعد موکول می‌کنند اما شاید در این دوره بتوان به کودک یاد داد دستهای خود را خوب بشوید و همین کار، کار ساده‌ای نیست؛ چه بسیارند بزرگسالانی که همین کار را هنوز درست انجام نمی‌دهند. برای یاد دادن چنین امور به کودکان بزرگتر شاید بتوان از فیلم نیز استفاده کرد. (9)
باری، تربیت ابتدائی حرکات و سکنات، بیش از شیوه‌ی معمول سزاوار بذل توجه اســت. نمی‌دانید چه بسیار کسان، حتی اشخاص محترمی هستند که نمی‌دانند یا درست نمی‌دانند چگونه باید بینی خود را تمیز یا دندانهای خود را مسواک کرد یا چگونه در را بست یا کفش خود را پاک کرد یا حمام گرفت زیرا در دوره‌ی طفولیت کسی این کارها را به ایشان یاد نداده اســت.
خلاصه، اگر همین یک منظور یعنی یاد دادن امور ناخوشایند ولی لازم را در نظر بگیریم به لزوم تأسیس مدارس مادرانه در جائی که هنوز وجود ندارد پی می‌بریم.
کودک چپ دست
- مسأله‌ی تربیت «کودک چپ دست» نیز یکی از مسائل دقیقی اســت که در ضمن تربیت دستها پیش می‌آید. معمولاً قبل از پایان سال اول، مشاهده می‌شود که کودک در دست زدن به‌ اشیاء و گرفتن آنها و نیز غذا خوردن، دست راست خود را به کار می‌اندازد. اثر تربیت نیز به این پدیده مدد می‌کند. شکل ظروف ما نیز در به کار بردن دست راست مؤثر اســت. اما سؤالی که پیش می‌آید این اســت که وقتی کودک طبعاً دست چپ خود را به کار می‌برد، آیا باید او را مجبور کرد دست راست خود را به کار برد یا نه؟
البته از دیرباز عقیده‌ی عموم بر این بوده اســت که باید کودک چپ دست را مجبور کرد دست راست خود را به کار برد. زیرا چپ دستی را نوعی نقص در خلقت می‌دانستند و سعی می‌کردند کودک را خواه ناخواه از این نقص مبری سازند. اما امروز معتقدند که این اجبار برای تعادل سلسله‌ی اعصاب و حساسیت کودک بی زبان نیست. تحقیق درباره‌ی کودکان و نوجوانان ناسازگاری که در مرکز روانی و تربیتی مورد معاینه قرار گرفته‌اند نشان می‌دهد که غالباً علت ناسازگاری گذشته از «اختلالات تکلم و از شیر بازگرفتن» این اســت که خواسته‌اند که چپ دستی را بزور به راست دستی تبدیل کنند. البته کودکانی هستند که چون غالباً دست چپ خود را به کار می‌برند، تصور می‌شود که چپ دست هستند و حال آن که به کار بردن دست چپ در آنان علامت این اســت که می‌توانند از دو دست خود استفاده کنند (10) و این دسته از کودکان به ظاهر چپ دست از راه تقلید رفته رفته عادت می‌کنند به جای دست چپ، دست راست خود را به کار برند و زیانی از این بابت متوجه آنان نمی‌شود. اما در مورد چپ دستان واقعی وضع بدین منوال نیست. پس، در این موضوع باید بسیار محتاط بود و مخصوصاً به هیچ وجه کودک را مجبور نکرد؛ یعنی باید گذاشت کودک با دست چپ غذا بخورد و نقاشی کند و بنویسد و در ضمن با ملایمت سعی کرد که به کار بردن دست راست مورد علاقه‌ی او واقع شود و این کار را مانند بازی تلقی کند و بداند که اگر این بازی را بکند پاداشی دریافت خواهد داشت. وانگهی، در کودکان راست دست نیز تخصص بیش از حد خشک تأسف انگیز اســت، زیرا تربیت دست چپ نیز تا حدودی در زندگانی آدم بالغ عادی، نتایج گرانبهائی دارد. گذشته از این، هرگاه بر اثر پیشآمدی شخصی از به کار انداختن دست راست محروم شد، تربیت حرکتی مجدد او از این راه آسان تر خواهد بود.
ج- تربیت بینائی
- فعالیت چشم پیش از فعالیت دست پدیدار می‌شود: کودک شیرخوار قبل از این که موجودی لمس کننده باشد نگرنده اســت. میان سالهای 3 و 7، فعالیت چشم شیوه‌ی شناسائی عادی کودک می‌گردد و تربیت آن درخور مواظبتهای خاصی اســت. ممکن اســت گاهی منحصراً به تربیت چشم پرداخت، ولی باید از اصرار درباره‌ی آن اجتناب کرد. البته من اعتراف می‌کنم که همیشه مهارت کودکی که به روش مونتسوری بار آمده اســت و نیز موفقیت او در بازی 66 رنگ (یعنی 8 رنگ با 8 نوع از هر یک) را ستوده ام. اما در نظر من، پرورش به دست خود (11) که کودک به غریزه در تماس با مناظر جالب، انجام می‌دهد از تمرینهای مجزای تجربه‌ی بصری بهتر اســت. همین که کودک در ترن یا در اتوبوس کنار مادر خود می‌نشیند، ناگهان رو به شیشه نشسته می‌گوید: «می خواهم ببینم!» یعنی با این کار، برنامه‌ی خود را اعلام می‌کند و مادرش به خاطر اشخاص مجاور خود نگران می‌شود. اما مربی واقعی از ته دل از این حرکات کودک خوشحال خواهد شد زیرا نه تنها کودک از دیدن اشیاء و صحنه‌هائی که با تعجب به آنها نگاه می‌کند لذت می‌برد بلکه حرکت وسائط نقلیه تصاویری به وجود می‌آورد که او را مدهوش خود می‌سازد. احتیاج کودک بدیدن و لمس کردن به تمام معنی از حد بازی حسی تجاوز می‌کند و کار حافظه و داوری و تخیل را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد و گاهی با تربیت عقلی اشتباه می‌شود. بزودی کودک ترجیح می‌دهد که از راه نقاشی و بطور کلی خط کشیدن افکار و احساسات خود را بیان کند و این وقتی اســت که فعالیت چشم دست را هدایت می‌کند و جنبه‌ی عقلی به خود گرفته به مرحله تجسم تصویری و نموداری واقعیت محسوس می‌رسد. پیشرفت طفل در نقاشی با ترقیات فکر او تقریباً همراه اســت به حدی که با برخی از تستها مانند تست آدمک گودناف (12) می‌توان پیشرفت روانی او را اندازه گرفت. در این دوره از طریق نقاشی و امور لازم دیگر فعالیت ابداعی کودک ظاهر می‌شود. پس باید این کار را تشویق کرد و اجازه داد در کمال آزادی توسعه یابد. این فعالیت ابداعی مسلماً جنبه‌ی هنری دارد؛ به جرأت می‌توان برخی از کارهای هنری کودک را شبیه به برخی از آثار هنری معاصر دانست. وانگهی، این فعالیت باعث نشاط فراوان کودک می‌گردد. علاوه براین، از راه نقاشی آزاد می‌توان تا حدی به تمایلات عمیق کودک پی برد. می‌دانیم که وقتی بخواهند عواطف کودک را مجدداً تربیت کنند، نقاشی یکی از بهترین راه درمان در این سن به شمار می‌رود.
باری، در پایان این مرحله و پس از این که کودک علامات تصویری را با طرح یا نقشی آمیخت و یکی کرد می‌توان از راه کلمات یا به اصطلاح با روش «کل آموزی» (13) او را با نوشتن و خواندن آشنا ساخت. این روش مسلماً با ساخت روانی کودک سازگار اســت. روش هجائی قدیم که به متصل ساختن حروفی که قبلاً یاد داده شده اســت می‌پردازد، بر پایه مکانیسمهای روانی دیگری قرار دارد. حسن روش کل آموزی این اســت که کودک پیش از هنگام یاد می‌گیرد و از این کار لذت می‌برد در صورتی که با روش قدیم یادگیری دیرتر انجام می‌گیرد و مختصرتر و کوتاه تر ولی سخت تر اســت.
د- تربیت شنوائی
- اگرچه در سالهای اخیر برای بهبود تربیت گوش کوشش‌هائی شده اســت لکن هنوز این تربیت حسی مورد توجه کافی قرار نگرفته اســت. این غفلت مایه‌ی تاسف اســت زیرا همه به خوبی می‌دانیم تا چه حد کودک به صداها و صوتهائی که به گوش او می‌رسد یا خود ایجاد می‌کند علاقه‌ی شدید دارد و ظرافت و دقت سمعی و میل او به وزن نغمه‌ها (ملودی) تا چه حد اســت. کوچک شمردن شنوائی بی شک معلول این اســت که‌ اشخاص بزرگسال (به استثنای موسیقیدانان) اطلاعات سمعی خود را به دست فراموشی می‌سپارند و اطلاعات بصری خود را به جای آن قرار می‌دهند. وانگهی ، بعضی از اشخاص بالغ قادر نیستند با رعایت امکانات کودکان به تربیت سامعه‌ی آنان بپردازند. من شخصاً بارها در کلاسهائی که وسایل حسی جدیدی را به کار می‌برند متوجه شده ام که جای وسائل سمعی در میان وسایل دیگر یا اصولاً خالی اســت یا این وسائل در قفسه زیر گرد و غبار پنهان مانده اســت و کسی آنها را به کار نمی‌برد. اما باید اذعان کرد که براثر رواج روز افزون آواز و رقص و ارکستر کودکانه در مدارس مادرانه، ترقیات مهمی در این تربیت روى داده اســت. کودک بسیار زود، یعنی از دوره‌ی شیرین زبانی به آوازهخوانی می‌پردازد. در دوره‌ی کودکستان به شرط آن که در محیط مناسب قرار گیرد معمولاً پیوسته آواز می‌خواند و درست هم می‌خواند. کودک در این دوره نه تنها با شوق و ذوق نغمه‌هائی را که می‌شنود تکرار می‌کند بلکه می‌تواند از برخی از آثار موسیقی لذت ببرد. همچنین قادر اســت اصواتی را پیش خود ابداع کند. در این جا از راه موسیقی و فعالیت‌های ابداعی به بیان افکار و احساسات خود می پردازد. باید این تمایل را تشویق کرد و مانند نقاشی او را به تمرین آن واداشت (14). همچنین باید «درس سکوت» را که یکی از زیباترین اکتشافات روش مونتسوری اســت، بسیار به کار برد. این درس گذشته از ارزش حسی، حائز ارزش عاطفی نیز هست و در عصر ما که با صداهای گوشخراش دست بگریبانیم، سکوت به بهداشت روانی مدد می‌کند. رقص که فعالیت حرکتی و سمعی و بصری کودک را به هم پیوند می‌دهد یکی از کاملترین و بهترین شیوه‌ی بیان شخصیت به شمار می‌رود. پسران و دختران حرکات موزون و رقصهای همراه با آواز و با لباسهای رنگارنگ را دوست می‌دارند و مخصوصاً از حلقه وار رقصیدن که یکی از ساده ترین رقصها و از ذخائر گرانبهای فرهنگ کودکانه اســت و به تعادل بدن و تربیت شنوائی نیز مدد می‌کند خوششان می‌آید. این گونه رقص مخصوصاً در این سن از موارد نادری اســت که احساس گروهی را تقویت می‌کند.
شنا که در واقع رقص در آب اســت یکی از تمرینهای بدنی اســت که از هر چیز برای کودکان مناسب تر اســت. شنا به نیروی عضلانی و بسیار دقیق بودن حرکات و سکنات نیازمند نیست و با حرکت کل آسا و موزون که خاصیت طبیعی دوره‌ی کودکی اســت متناسب اســت. یادگرفتن شنا در این دوره از هر دوره‌ی دیگر آسانتر اســت. رویهمرفته، شنا تنها ورزش مخصوص پیش از دوره‌ی دبستان اســت و از این رو به نظر من استخر شنا مانند پیانو از لوازم کودکستان به شمار می‌رود.
2- تربیت تخیل:
تربیت تخیل که طبعاً با تربیت حسی و حرکتی همراه و در متعادل ساختن آن نیز بسیار مؤثر اســت، جنبه‌ی دیگری از تربیت فکری این دوره به شمار می‌رود. البته برخی معتقدند که «دختر دیوانه‌ی سرای وجود» (15) را به جای تشویق و تحریک باید زنجیر کرد اما به حقیقت فرعی شمردن این تربیت یا آن را نوعی ترمز پنداشتن خطای بزرگی اســت. شعور مبتنی بر خیال درست مانند هشیاری مبتنی بر ادراک حسی، یکی از فعالیت عمده‌ی ذهن اســت. حتی من مانند گیوم (16) می‌گویم که تخیل عالیترین قوه‌ی آدمی اســت و بیش از هوش، انسان را کاملاً از حیوان متمایز می‌سازد. کودک شیرخوار در پایان سال نخستین عمر خود از مرحله‌ای می‌گذرد که یکی از روان شناسان بی آنکه حرمت انسانی را رعایت کند آن را مرحله‌ی «شمپانزه» نامیده اســت زیرا کودک در این سن قادر اســت مانند حیوانی با هوش مسائل کوچک ساده را حل کند. اما شمپانزه مانند طفل به مرحله‌ی تخیل نمی‌رسد و از این رو نیز هست که همیشه شمپانزه می‌ماند.
الف- میل به داستانهای شگفت انگیز
کودک از داستانهای خارق العاده و عجیب خوشش می‌آید و شخصیتهای خیالی را ابداع می‌کند و امور واقعی را با خیال می‌آمیزد. در یک لحظه همه چیز را از عجایب می‌پندارد. گلهای ساده‌ی باغچه ممکن اســت او را در عالم خلسه فرو برند و از خود بی خود کنند (17) من هیچ دلیلی نمی‌بینم که کودک را از این فعالیت محروم سازند و از امکانات این فعالیت استفاده نکنند. من معتقدم که در تربیت تکوینی هماهنگ، استفاده از قصه‌ها و داستانها و افسانه‌ها و خلاصه عجایب همانند بازیهای تربیتی حساب یا تمرینهای حسی، بسیار لازم اســت. ضمناً می‌دانیم که با اظهار این عقیده طرفداران متعصب نویسندگان و دانایان آموزش و پرورش را که بیشتر از خود اینان قشری هستند عاصی می‌کنم و روح روسو و نیز اذهان واقع پرست را که شیفته‌ی عقل محض در ظریف ترین دوره عمر انسانند برضد خود برمی انگیزم. اما دلم به حال کودکانی نیز می‌سوزد که بزرگتران خواسته‌اند آنان را به مدد عقل استدلالی از امور عجیب و شگفت آور جدا کنند.
علاوه براین، تربیت تخیل کودکانه متنوع تر از آن اســت که غالباً گمان می‌کنند. کسی که از استعمال قصه‌ها و حتی استفاده از شاهکارهائی مانند شاهکارهای پرو (18) و گریم (19) و باری (20) برآشفته می‌شود و نمی‌تواند افسانه‌ی بابانوئل را تحمل کند، شاید نمایش خیمه شب بازی یا نقاشی‌های متحرک والت دستی (21) را نیز شدیداً محکوم کند زیرا اینها نیز به ‌اندازه ی قصه‌ها، کودکان را به دنیای امور خیالی سوق می‌دهند. وانگهی ، اگر قرار باشد که آنچه رنگ خیالی دارد محکوم شود باید بازیهای آزادانه مانند عروسک بازی را که در آنها خیالپردازی مقام مهمی دارد مطرود دانست. در هر حال من بیهودگی خیالپردازی را بر بیهودگی فلسفه‌ی تربیتی قشری ترجیح می‌دهم.
ب- زودباوری کودک
- البته باید این نکته را نیز گفت که شیفته شدن در برابر عجایب نیز در نزد کودک حدودی دارد. درست اســت که کودک بسیار زودباور اســت اما زودباوری کودک حدی دارد. کسی که تصور می‌کند طفل فریب داستانهای ما را می‌خورد خود را گول می‌زند. هرچه بیشتر به اطفالی که بازی می‌کنند نگاه می‌کنم بیشتر مایلم فکر کنم که داستان پردازی کودکان لااقل به صور متداول آنها مانند سایر کارهای آنان صورت بازی دارد. دختر بچه با عروسک خود طوری بازی می‌کند که گوئی عروسک موجود زنده‌ای اســت؛ اما اگر از نزدیک به حرکات و سکنات و گفته‌های او دقیق شوید خواهید دید که گاهی عروسک را موجود زنده می‌داند و گاهی مانند شیء و موجود بیجان با آن رفتار می‌کند.
پس جا دارد که در این دوره برای تربیت تخیل مقام مهمی قائل شویم. درست اســت که کودک بسیار ابداع می‌کند و داستان می‌سازد اما این ابداع در طبیعت او چندان مؤثر نیست یعنی در خودسازی او چندان مهم نیست. در اینجا نیز باید راهنمای ما در عمل، طبیعت هر کودک باشد یعنی باید طبایع دمدمی و پراکنده‌اندیش را در خیالپردازی تشویق کرد ولی کسانی را که در بیداری خواب می‌بینند با قصه‌های عاقلانه تر آشنا ساخت. باری، این امر مسأله‌ی انتخاب و اندازه اســت که بدون آن تربیت ممکن نیست.
رویهمرفته، در این مورد نیز رعایت احتیاط ضروری اســت. دنیای عجایب نیز دارای معایبی اســت. از جمله دنیای لولو خرخره و اشباح اســت که در کودکان عصبی تولید وحشت و دلهره می‌کند (22) خوشبختانه این گونه قصه‌های مخوف تا حدی از فهرست قصه‌هائی که در خانواده‌ها گفته می‌شود، حذف شده اســت.
مسأله‌ی اختلال تخیل در کودکان که به بیماری افسانه پرستی منجر می‌شود از آنچه گفته شد دقیق تر و مهمتر اســت. وقتی کودکی اتفاقاً یک بار داستان ساختگی را حقیقی می‌پندارد ممکن اســت این امر حد نهائی داستان سازی طبیعی باشد. ولی باید در این مورد سعی کنیم صحت گفته‌های کودک را زود مورد تحقیق قرار دهیم تا متوجه شود که ما سخن او را باور نمی‌کنیم و خلاصه بداند که نظارتی در کار اســت. معمولاً طفل وقتی چنین دید پس از یکی دو بار از تکرار گفته خود منصرف می‌شود. اما هرگاه در قصه پردازی مبالغه کند و با لجاجت بخواهد که دیگران سخن او را باور کنند و نتواند با واقعیت تماسی مجدد برقرار کند، این انحراف به صورت خطرناکی در می‌آید. گاهی نیز این انحراف نتیجه‌ی مشکلات عاطفی خانوادگی اســت. در این صورت معالجه‌ی آن با پزشک اســت اما تردید میان امر واقعی و خیالی تا اندازهای بین 3 و 7 سالگی در همه‌ی کودکان دیده می‌شود.
به همین دلیل باید در برابر «دروغهای» کوچک محتاط بود و هرگز کودک را «دروغگو» نشمرد. تا حدود پنچ سالگی دروغ حقیقی یعنی دروغگوئی آگاهانه و مغرضانه که مستلزم حسابگری اســت، نادر اســت. اغلب اوقات دروغ در این دوره از دروغهای دروغین اســت که معلول میل به بازی یا میل به شگفت آوردن دیگران و خودستائی کودکانه اســت. بنابراین، مربی معتقد به تربیت تکوینی باید با لبخند این دروغها را ببخشاید.
رویهمرفته، دروغ کودک، بیشتر از مقوله‌ی روان شناسی اســت تا اخلاق.
3- تربیت شخصیت:
تربیت منش تابع بحران شخصیت اســت که در سراسر کودکی دوم توسعه می‌یابد. اما باید در این تربیت به شدت و طغیان حیات انفعالی و بازی دائم طغیانهای غریزی نیز توجه داشت.
فردیت که در این مرحله به تظاهر می‌پردازد نیروی زنده‌ای اســت که ممکن اســت پایه‌ی استوار عمل تربیتی قرار گیرد.
البته بر اثر تکلم یعنی «اثر اجتماعی» که به قول پیاژه «در ذهن فرد نقش می‌بندد» و نیز در سایه‌ی تماسهای مختلفی که کودک با اشخاص پیرامون خود حاصل می‌کند (مخصوصا اگر به کودکستان یا مدرسه مادرانه برود) اجتماعی شدن طفل به ترقیات دائم نائل می‌گردد. اما هنوز زندگانی گروهی واقعی وجود ندارد که بتواند مانند دوره‌ی بعد در منش اثر کند. بنابراین، هر فرد به مواظبت‌های جداگانه‌ای احتیاج دارد و باید او را یاری کرد تا شخصیت خود را تقویت کند و پرورش دهد.
الف- اصل اعتدال
- مخالفت همیشگی و منظم با تشخص طلبی کودک رفتار مطلوب و مقبولی نیست. در مبارزه‌ی میان دو تن نابرابر، لامحاله آن که ضعیف تر اســت یعنی کودک مغلوب می‌گردد! اما این شکست به قیمت عواقب وخیم و خطرناکی تمام می‌شود. متأسفانه این مورد، استثنائی هم نیست و ما بزرگسالان در معاشرت با همگنان خود وقتی با مقاومت مواجه می‌شویم طبعاً برای به کرسی نشاندن فکر و اراده‌ی خود قد علم می‌کنیم و سرسختی نشان می‌دهیم تا چه رسد به این که کودکی بخواهد در برابر ما شدیداً مقاومت کند و انگیزه‌های او نیز بر ما کمابیش نامعلوم باشد. پیداست که در این وضع ما هم مقاومت خواهیم کرد. اما خواهید گفت که محبت و مخصوصاً مهر مادری این کشمکشها را تخفیف می‌دهد. البته؛ لکن تصور این که مهر ما را از هر گونه‌اشتباه برکنار می‌دارد خود خطاست. زیرا مهر ممکن اســت گاهی به صورت عطوفت و زمانی پرخاشگری و گاهی اغماض کاری یا سلطه جوئی و گاهی روشن بینانه یا کورکورانه باشد.
دشواری مخصوصاً در این اســت که کودکی مانند نوجوان برای این که شکل بگیرد غالباً نیازمند آن اســت که در برابر طغیان استیلاجوی خود احساس مقاومت کند. پس باید میان نرمی که سبب تیز شدن هوسهای او می‌شود و درشتی و قدرت نمائی که جهش رشد او را متوقف یا منحرف می‌کند، اندازه و اعتدال را رعایت کرد (23) و این کار مستلزم صبر بسیار و خلق و خوی پایدار و یکنواخت و لطفاً آمیخته به زرنگی و زیرکی اســت و با این صفات اســت که می‌توان با حرکات متلون و متغیر اخلاق کودک سازگار شد.
ب- توجه به نقشها
نقشهائی که کودک به عهده می‌گیرد باید مورد توجه ما باشد زیرا این نقشها در ظهور و بیداری شخصیت سهم مهمی دارد. بازیها و مخصوصاً بازیهای اجتماعی برای کودک فرصتی اســت تا به صورت شخصی‌های نمایشی (24) در آید و از خلال این شخص‌های نمایشی اســت که کودک شخصیت خود را بروز می‌دهد. اما این جنبه نه هوایداست و نه مهمترین عنصر شخصیت؛ آنچه مهمتر اســت شخصی اســت که کودک به عنوان سرمشق انتخاب می‌کند و شیوه‌های رفتار و احساساتی اســت که به او نسبت می‌دهد و اوضاعی که به عقیده‌ی او این شخص با آنها سروکار دارد. این امور تغییر حساسیت و مشکلات خود کودک و تصوری را که وی از خود دارد بر ما هویدا می‌سازد. این نقشها عمیقاً به مکانیسمهای ابتدائی «همانند شدن»(25) انفعالی مربوطند. کودک خود را با یکی از اعضاء خانواده، مثلاً پدر که تصویرش ظاهراً دارای وجهه‌ی خاص و پایداری اســت همرنگ می‌شود. جوش و خروش شخصیت شکوفان کودک نیز گاهی سودمندانه به صورت نقشها ظاهر می‌شود. مربی دقیق می‌تواند از راه آنها به تمایلات و وضع خلقی شاگرد خود پی ببرد و وقتی می‌بیند که این تمایلات دال بر حالت نگرانی و خصومت و بیکسی یا عوارض دیگر اســت و ممکن اســت سبب اختلال رفتار کودک گردد، باید سعی کند مسیر آن تمایلات را تغییر دهد.
ج- ابراز لطف و نوازش
- احتیاط مهم دیگری که باید به عمل آید ارضای نیازهای روزافزون حساسیت کودک اســت. کودک به لطف و نوازش نیازمند اســت. لازم اســت گاهگاه کسی پیش از آن که به خواب رود سر فراروی او آورد. یا وقتی کودک یتیم اســت باید کسی باشد که وی بتواند او را «مادر» خطاب کند، یا وقتی دچار غصه‌های بیهوده و خرد کننده‌ای اســت که او را به سیه روزی می‌اندازد کسی در آغوشش گیرد و او را تسلی دهد. عواطف و محبتهای کودک در این دوره صورت انحصاری و شدید دارد. در این مورد نیز مهارت بسیار لازم اســت تا از ماجراهای پنهانی جلوگیری شود. وقتی در خانه کودکان بسیارند و پدر و مادر نادان یکی از آنان را ظاهراً بر دیگری ترجیح می‌دهند این کار سبب حسادتهای شدید و در عین حال ایجاد حس تنهائی و بیکسی در کودکان دیگر می‌شود. عشق کودک به پدر و مادر خود از خلال اعتمادی که به آنان دارد و تعریف و تحسین از آنان ظاهر می‌شود. باید پدر و مادر شایسته‌ی این اعتماد و تحسین باشند. کودکی که از محیط خانوادگی گریزان اســت برای این که حس می‌کند در آنجا کسی او را دوست نمی‌دارد یا به علت این که مناظر زننده و نفرت انگیزی در آنجا می‌بیند ممکن اســت در بزرگی دچار اختلالات خلقی گردد. چنین کودکی از هم اکنون در معرض خطر اخلاقی اســت. هرگاه برعکس، کودک در خانه و مدرسه گرمی و محبت و سرمشقهای خوبی ببیند که مورد احتیاج اوست، در آینده تربیت اخلاقی او آسانتر خواهد بود.
اما آیا در این دوره می‌توان از اخلاق بحث کرد؟ و اگر اخلاق وجود دارد چه نوع اخلاقی اســت؟ کودک در این دوره فقط از روى شیوه‌ی عکس العمل اشخاص پیرامون خود به خوبی و بدی اعمال خود حکم می‌کند. یا این که طغیان فردیتی که در او دیده می‌شود هنوز به مرحله وجدان اخلاقی نرسیده اســت. وی کارهائی می‌کند و این کارها از زندگانی او جدا نیست، اما درباره‌ی کارهای خود داوری نمی‌کند. خلاصه، محیط اجتماعی اســت که در این دوره، عامل اخلاقی کننده به شمار می‌رود. فرمانبرداری نخستین فضیلت شمرده می‌شود. هرگاه کودک نافرمانی کند دیگران او را «شرور» می‌شمارند. اما این فرمانبرداری به رعایت نظم در اعمال بدنی مانند نظافت چنان که در مرحله‌ی قبل مشاهده شد محدود نمی‌شود. این فرمانبرداری مبتنی بر اطاعت از اوامر و نواهی و نیز احترام و برخی از یعنی عادات خوب اســت.
شبکه‌ی عادات خوب بیش از پیش فشرده می‌شود و رفته رفته فعالیت خود به خودی کودک را در بر می‌گیرد و به رفتار او شکل می‌دهد یا رفتار او را به قالبی در می‌آورد. وانگهی، این عادت صورت فشرده و تقریباً اجتماعی شده اخلاقی اســت که از خلال فرمانها و سفارشها و اخطارهای روزانه‌ی ما حاصل می‌شود. به نظر من ایجاد این عادات در این مرحله ضروری می‌نماید و در عین حال گام مهمی به سوی اخلاقیت به شمار می‌رود.
د- ایجاد عادات اخلاقی
- من اقرار می‌کنم که با عقیده‌ی کسانی که از عواقب عادات بیم دارند، تا جائی که آنها را در راه حیات اخلاقی مانع می‌بیند، موافق نیستم. این وظیفه‌ی ماست که در آینده نیروی جدیدی در برابر عادات قرار دهیم تا کودک بتواند آنها را تحت سلطه‌ی خود در آورد و رفتار را بنابر ضوابط دیگر منظم کند و به اخلاق اختیاری واصل گردد. البته نخستین چین خوردگیها آثار عمیقی در ذهن باقی می‌گذارد. لکن اگر این عادات خوب باشد، معلوم نیست چرا باید از خطر آنها ترسید و اعلام خطر کرد؟ و این که می‌گویند هرگاه ما اراده کنیم، کودک به هیچ چیز عادت نخواهد کرد چه‌اشتباه بزرگی اســت ! زیرا تشکیل عادات جریانی اســت که در هر نوع رفتار انسانی اثر آن دیده می‌شود. اشتباه بزرگ دیگر این اســت که خیال می‌کنند تشکیل عادات بشری و عادات اخلاقی هم مانند عادات دیگر نتیجه‌ی تکرار فعل پذیر اســت، در صورتی که تحصیل عادات مستلزم شرکت فعالانه‌ی فرد اســت و وظیفه‌ی ماست که سعی کنیم کسب عادات حتی الامکان به صورت تشکیل شیوه‌ی ماشینی در نیاید.
این که عمل عادات مطلوب پیوسته خاصیت نرمی و هشیاری عمل انسانی را حفظ کند نیز بسته به اقدام ماست.
دشواری بزرگ کار مربی این اســت که با مجموعه‌ی عادات اخلاقی، میان جنبه‌ی طبیعی و هوسبازانه و طغیانهای غریزی کودک تعادلی ایجاد کند. ممکن اســت بپرسید آیا می‌توان کاملاً به این مقصود نائل شد؟ البته مطمئن نمی‌توان بود. یک انگیزه‌ی فردی نیرومند در میان هست که نظم اجتماعی رفتار کودک را آسان می‌سازد و آن دلبستگی کودک به مربی خویش اســت. بدون به صدا در آوردن دهان خود آش خوردن، روز بخیر یا متشکرم گفتن، در آپارتمان فریاد نزدن، مرتب کردن اسباب بازیها موقعی که بازی تمام شده، همه‌ی این کارها و هزاران کار دیگر «برای خشنود ساختن مادر یا کس دیگری که مورد محبت کودک اســت، ممکن و اغلب آسان اســت. همچنین می‌توان با توسل به قلب پاک و «نیکدلی» کودک و بشرط آن که زیاده از حد از او توقع نداشته باشیم او را به کار بیغرضانه واداشت. اما آیا این کار ما، کار مطلوب و مرغوبی اســت؟ آیا خطر این نیست که ما از حساسیت طفل سوء استفاده کنیم و از طریق نوعی تهدید عاطفی، او را در وضع دشوار و گاهی بن بست قرار دهیم؟ این ایراد، ایراد بزرگ و مهمی اســت. به عقیده‌ی من باید از حساسیت طفل بدون آن که بفهمد یعنی با رارداری و در نهان استفاده کرد.
باید متوجه بود که اخلاق مبتنی بر عادات ولو این که بر اثر محبت تلطیف شده باشد صورت بسیار ابتدائی از اخلاق اجتماعی اســت. این اخلاق را اخلاق پیروی از دیگران و اخلاق غیر اختیاری و خلاصه «رفتار ماقبل اخلاق» می‌توان نامید. با این همه، ظاهراً تنها اخلاق ممکن و بنابراین تنها اخلاق مطلوب در این دوره اســت و با وجود تمام نقائص نباید آن را مورد سرزنش قرار داد زیرا بر اثر آن کودک می‌تواند با ظرافت و ادب در برابر فضیلت نخستین سر فرود آورد. علاوه بر این، اگر از نزدیک به امور بنگریم خواهیم دید که در کنار این اخلاق ساخته از عادات، در ھمین دورہ علائمی چند از حیات اخلاقی دیگری که در نردبان تحول در پله‌ی بالاتری قرار گرفته و مثلاً متوجه امور ذوقی و زیبائی اســت، وجود دارد و این علائم نشانه‌ای اســت که ما را به آینده امیدوار می‌سازد.
***
ظاهراً تمام این اعمال تربیتی چندان حائز اهمیت نیست. در اغلب زمینه‌ها، زندگانی کودک هنوز چندان از قلمرو طغیان درونی و غریزه متمایز نیست. با این همه، این مرحله نسبت به مرحله‌ی قبل ترقی مهمی به شمار می‌رود. در این دوره، شخصیت انسانی ترمیم می‌شود و به هویدا ساختن و بیان خود نائل می‌گردد. طفل شنگول این دوره، می‌تواند گمان کند و ما را نیز به این گمان اندازد که مانند جانور جوانی در گیاهان بلند چمنها جست وخیز می‌کند. اما اندکی گوش فرا دهید: آنچه می‌شنوید صدای پاهای سم دار و خنده بی طنین اوژیپان (26) نیست. این نوای با نشاط روحی اســت که با دنیا آشنا می‌شود.

پی‌نوشت‌ها:

1- Itard.
2- Séguin.
3- Decroly.
4- Global.
5- Faure.
6- Faucillon.
7- منظور دست زدن به‌ اشیاء برای کشف زبری و نرمی یا پستی و بلندی و . . . آنهاست. مترجم
8- به همین جهت ، یک دوره بازی Colin-maillard شاید از یک جلسه لمس کردن اشکال هندسی سودمندتر باشد.
9- خانم Herbinière – Lebert در فیلم خود به نام LeSMains blanches یا «دستهای سیمین» سعی کرده اســت طرز دست شستن را نشان دهد.
10- Ambidextrie.
11- Auto - éducation.
12- Goodenough.
13- Méthode globale.
14- اما در فرانسه تا کنون به این موضوع توجه کافی نشده اســت.
15- La folle dulogis که مراد از آن قوه خیال در آدمی اســت . مترجم
16- Guillaume.
17- این حالت را Elisabeth Goudge در «کشتی در طوفان» به خوبی وصف کرده اســت .
18- Perrault.
19- Grimm.
20- Barrie.
21- Walt Disney.
22- مثلاً در قسمتی از فیلم «سفید مثل برف» یعنی Blanche - neige مخصوصاً در قسمت تعقیب زن جادوگر همین عیب وجود دارد.
23- یعنی باید دستور سعدی را به کار بست که فرموده اســت :
درشتی نگیرد خردمند پیش *** نه نرمی که ضایع کنید قدر خویش
درشتی و نرمی به هم در به اســت *** چو رگزن که جراح و مرهم نه اســت
- مترجم.
24- Personnage.
25- Identification.
26- Oegipan.

منبع مقاله :
دبس، موریس؛ (1388)، مراحل تربیت، مترجم: علیمحمد کاردان، تهران: مؤسسه‌ی انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوازدهم.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

چهره خوانیروانشناسی چهرهزبان حرکات بدنمهارتهای …سرگزمی و جالب نابهنجاری های ناشی از نقیصه های ذهنی نابهنجاری های ناشی از مشکلات بازی و خلاقیت خلاقیت و بازی صفحه کارگروهی …بدون هیچ تردیدی زمین‌های بازی بخشی کامل و جدانشدنی از خاطرات هر کودکی است


ادامه مطلب ...

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی

[ad_1]

وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوء تغذیه است. سوءتغذیه بخصوص اگر در 2 سال اول زندگی باشد کاهش بهره هوشی کودک را به دنبال دارد. کودک تا سه سالگی باید به راحتی وزن اضافه کند و اگر کودکی کم وزن باشد حتما دچار مشکلی است و باید به پزشک نشان داده شود چون احتمال سوتغذیه وجود دارد.

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی 

 

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی  دکتر خاتمی متخصص گوارش کودکان گفت: وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوءتغذیه است.

وی سوء تغذیه را دو نوع دانست و گفت: اگر کودکی دچار بیماری کبد یا ناراحتی قلبی باشد هم دچار سوءتغدیه می شود اما بیشترین سوءتغذیه که می تواند آثار بدی روی رشد کودک بگذارد به خاطر تغذیه نامناسب است.

وی افزود: سو تغذیه بخصوص اگر در 2 سال اول زندگی باشد، علاوه بر عدم رشد و تکامل مغزی، کاهش بهره هوشی و توانمندی های ذهنی کودک را به دنبال دارد.

وی با بیان اینکه نقش مادر در تغذیه نوزادان بسیار مهم است گفت: معده کودک کوچک‌تر از معده بزرگسالان است، بنابراین او نمی‌تواند به اندازه بزرگسالان در یک وعده غذا بخورد و چون نیاز به انرژی فراوان دارد باید توسط مکملها این انرژی رسانده شود.

دکتر خاتمی تاکید کرد: کودک تا سه سالگی باید به راحتی وزن اضافه کند و اگر کودکی کم وزن باشد حتما دچار مشکلی است و باید به پزشک نشان داده شود چون احتمال سوتغذیه وجود دارد.

وی با بیان اینکه تغذیه کودک به ویژه در سنین زیر 5 سال بسیار مهم است ادامه داد: اگر مادر اطلاعی از خواص مواد غذایی داشته باشد با یک برنامه تغذیه ای می تواند به رشد کودکش کمک کند.

دکتر خاتمی در مورد بیماری های ناشی از کمبود مواد غذایی در کودکان گفت: سوتغذیه سبب کوتاه قدی و کم وزنی کودک می شود وبرای همین شما مشاهد می کند که برخی کودکان بدون اینکه در ژنتیک آنها باشد کوتاه قد هستند.

وی اظهار داشت: البته برخی کودکان به طور ارثی کم وزن یا کوتاه قد هستند و این ربطی به تغذیه ندارد برای همین باید مشکل سوتغذیه کودکان توسط پزشک تشخیص داده شود.

این متخصص و استاد دانشگاه افزود: اگر کودک زیر 5 سال به آن مبتلا شود با پروتئین غذا قابل درمان است و پزشک می تواند با مکملها کودک را درمان کند اما باید این بیماری زود تشخیص داده شود تا امکان درمان داشته باشد.

دکتر خاتمی نقش غذای سالم را در سلامت کودک موثر دانست و ادامه داد: برخی کودکان چون بدنشان کمبود مواد غذایی دارد بی اشتها هستند برای همین پزشکان مکملهایی تجویز می کنند تا این کودکان اشتها پیدا کنند.

وی تاکید کرد: عادات غذایی از کودکی شکل می گیرند. بنابراین خانواده بخصوص مادران در ایجاد رفتارهای صحیح غذایی در سال های قبل از مدرسه، نقش اساسی دارند.

پیشگیری از سوء تغذیه کودک

وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوتغذیه است.پیشگیری از سوء تغذیه کودک 

 

برخی کودکان چون بدنشان کمبود مواد غذایی دارد بی اشتها هستند


 
وی گفت: باید کودکانی که اشتها و میلی به غذا خوردن ندارند را تشویق کرد و این کار با غذاهائی که کودک دوست دارد، آسانتر انجام می شود .

وی اظهار داشت: متاسفانه گاهی مادران به خاطر حساسیت کودکشان به برخی مواد غذایی آنها را قطع می کنند که این اصلا خوب نیست بدون تجویز پزشک غذایی به کودک داده نشود چون بدن کودک نیاز به تمام پروتئین ها است.

این متخصص با اشاره به خواص مواد غذایی افزود: مثلا اگر کودکی به تخم مرغ حساسیت دارد می توان به جای آن شیر و ماهی داد و این با نظر پزشک انجام می شود.

وی گفت:سوتغذیه خطرات و آسیبهای فراوانی دارد و سبب می شود تا کودک در سنین بالاتر هم قدرت یادگیری کمی داشته باشد.

دکتر خاتمی با بیان اینکه سوتغذیه در بزرگسالی هم عوارض خود را می گذارد ادامه داد: بسیاری از بیماری های دوران بزرگسالی مانند بیماری های قلبی و عروقی ٬ سرطان ، چربی خون و دیابت، به خاطر تغذیه نامناسب دوران کودکی است .

وی تاکید کرد: حتی برخی پزشکان آلزایمر را هم به خاطر کمبود ویتامینها در دوران کودکی می دانند و خوردن مکملهای ویتامینی را در زیر 3 سالگی توصیه می کنند.

وی افزود: بنابراین اگر خواهان جامعه و سالمند سالم هستیم باید از کودکی به تغذیه کودکان اهمیت بدهیم و هزینه بیشتری در بخش پیشگیری داشته باشیم تا هزینه درمان هم کاهش پیدا کند.

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آیا می دانید عوارض فقرآهن در کودکان چیست؟فقرآهن در کودکانکودکان برای رشد و خونسازی به آهن نیاز دارند که باید از برنامه غذایی تغذیه در اسهال و استفراغکودکان لاغر آکاتغذیه در اسهال و استفراغ کودکاناسهال و استفراغ در کودک یک سالهاسهال استفراغ کودکان تغذیه پزشکان ایران تغذیه صحیح دانش آموزان نقش مهمی در یادگیری درسی آن‌ها دارد به عبارت بهتر میان تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟ثابت شده است که بچه هایی که صبحانه می‌خورند در مدرسه تمرکز بیشتری دارند و قدرت تغذیه و رژیم درمانی ☀عوارض دیابت بارداری دیابت حاملگی چیست؟ به بالا رفتن قند خون در هنگام بارداری دیابت کم خونی فقر آهن چیست؟ علل ، عوامل ، عوارض ، درمان کم خونی فقر آهن چیست؟ شایعترین علت کم خونی ، فقر آهن می باشد آهن جهت ساخت هموگلوبین کامل ترین مرجع در مورد بیماری روماتیسم پوستی و …پزشکی و سلامتعلائم و عوارض و راه درمان روماتیسم پوستی و چشمی روماتیسمروماتیسم پوستیروماتیسم عوارض جراحی، پروتز سینه برا لیفت با خواص بسیار موثر طبیعی خود موجب جمع شدن سینه و کوچک شدن آن شده و به هراس ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادهراسترس شدید یا بیمارگونه که در روانشناسی به هَراس، هراس‌زدگی به انگلیسی ، فوبی یا اخبار تغذیه سایت پزشکان بدون مرزصبحانه در میان سایر وعده های غذایی، از اهمیتی فوق العاده در اکثر کشورهای جهان آیا می دانید عوارض فقرآهن در کودکان چیست؟ فقرآهن در کودکانکودکان برای رشد و خونسازی به آهن نیاز دارند که باید از برنامه غذایی روزانه تغذیه در اسهال و استفراغکودکان لاغر آکا تغذیه در اسهال و استفراغ کودکاناسهال و استفراغ در کودک یک سالهاسهال استفراغ کودکاناسهال تغذیه و رژیم درمانی ☀ عوارض دیابت بارداری دیابت حاملگی چیست؟ به بالا رفتن قند خون در هنگام بارداری دیابت حاملگی تغذیه پزشکان ایران تغذیه صحیح دانش آموزان نقش مهمی در یادگیری درسی آن‌ها دارد به عبارت بهتر میان یادگیری و تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟ ثابت شده است که بچه هایی که صبحانه می‌خورند در مدرسه تمرکز بیشتری دارند و قدرت یادگیری شان کم خونی فقر آهن چیست؟ علل ، عوامل ، عوارض ، درمان سایت مسئول محتوای سایت های دیگر نیست شما نمی توانید با تکیه بر مطالبی که در سایت پزشکان کامل ترین مرجع در مورد بیماری روماتیسم پوستی و چشمی و علائم و پزشکی و سلامت علائم و عوارض و راه درمان روماتیسم پوستی و چشمی روماتیسمروماتیسم پوستیروماتیسم چشمی عوارض جراحی، پروتز سینه حافظه فرزند‌تان را از دوران نوزادی پرورش دهید آغاز غربالگری اختلال متابولیک نوزادان در تغذیه کودک از ابتدای تغذیه کودک از ابتدای سالگی تا پایان سالگی درسنین تا سالگی به وزن کودک در هر سال به تغذیه نامناسب


ادامه مطلب ...

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی

[ad_1]

وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوتغذیه است. سو تغذیه بخصوص اگر در 2 سال اول زندگی باشد کاهش بهره هوشی کودک را به دنبال دارد.

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی 

 

عوارض تغذیه نامناسب در کودکی  دکتر خاتمی متخصص گوارش کودکان گفت: وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوتغذیه است.

وی سوء تغذیه را دو نوع دانست و گفت: اگر کودکی دچارر بیماری کبد یا ناراحتی قلبی باشد هم دچار سوتغدیه می شود اما بیشترین سوتغذیه که می تواند آثار بدی روی رشد کودک بگذارد به خاطر تغذیه نامناسب است.

وی افزود: سو تغذیه بخصوص اگر در 2 سال اول زندگی باشد، علاوه بر عدم رشد و تکامل مغزی، کاهش بهره هوشی و توانمندی های ذهنی کودک را به دنبال دارد.

وی با بیان اینکه نقش مادر در تغذیه نوزادان بسیار مهم است گفت: معده کودک کوچک‌تر از معده بزرگسالان است، بنابراین او نمی‌تواند به اندازه بزرگسالان در یک وعده غذا بخورد و چون نیاز به انرژی فراوان دارد باید توسط مکملها این انرژی رسانده شود.

دکتر خاتمی تاکید کرد: کودک تا سه سالگی باید به راحتی وزن اضافه کند و اگر کودکی کم وزن باشد حتما دچار مشکلی است و باید به پزشک نشان داده شود چون احتمال سوتغذیه وجود دارد.

وی با بیان اینکه تغذیه کودک به ویژه در سنین زیر 5 سال بسیار مهم است ادامه داد: اگر مادر اطلاعی از خواص مواد غذایی داشته باشد با یک برنامه تغذیه ای می تواند به رشد کودکش کمک کند.

دکتر خاتمی در مورد بیماری های ناشی از کمبود مواد غذایی در کودکان گفت: سوتغذیه سبب کوتاه قدی و کم وزنی کودک می شود وبرای همین شما مشاهد می کند که برخی کودکان بدون اینکه در ژنتیک آنها باشد کوتاه قد هستند.

وی اظهار داشت: البته برخی کودکان به طور ارثی کم وزن یا کوتاه قد هستند و این ربطی به تغذیه ندارد برای همین باید مشکل سوتغذیه کودکان توسط پزشک تشخیص داده شود.

این متخصص و استاد دانشگاه افزود: اگر کودک زیر 5 سال به آن مبتلا شود با پروتئین غذا قابل درمان است و پزشک می تواند با مکملها کودک را درمان کند اما باید این بیماری زود تشخیص داده شود تا امکان درمان داشته باشد.

دکتر خاتمی نقش غذای سالم را در سلامت کودک موثر دانست و ادامه داد: برخی کودکان چون بدنشان کمبود مواد غذایی دارد بی اشتها هستند برای همین پزشکان مکملهایی تجویز می کنند تا این کودکان اشتها پیدا کنند.

وی تاکید کرد: عادات غذایی از کودکی شکل می گیرند. بنابراین خانواده بخصوص مادران در ایجاد رفتارهای صحیح غذایی در سال های قبل از مدرسه، نقش اساسی دارند.

پیشگیری از سوء تغذیه کودک

وقتی ویتامینهای کودک تامین نشود او از نظر وزن و قد کوچک می ماند و این خطر سوتغذیه است.پیشگیری از سوء تغذیه کودک 

 

برخی کودکان چون بدنشان کمبود مواد غذایی دارد بی اشتها هستند


 
وی گفت: باید کودکانی که اشتها و میلی به غذا خوردن ندارند را تشویق کرد و این کار با غذاهائی که کودک دوست دارد، آسانتر انجام می شود .

وی اظهار داشت: متاسفانه گاهی مادران به خاطر حساسیت کودکشان به برخی مواد غذایی آنها را قطع می کنند که این اصلا خوب نیست بدون تجویز پزشک غذایی به کودک داده نشود چون بدن کودک نیاز به تمام پروتئین ها است.

این متخصص با اشاره به خواص مواد غذایی افزود: مثلا اگر کودکی به تخم مرغ حساسیت دارد می توان به جای آن شیر و ماهی داد و این با نظر پزشک انجام می شود.

وی گفت:سوتغذیه خطرات و آسیبهای فراوانی دارد و سبب می شود تا کودک در سنین بالاتر هم قدرت یادگیری کمی داشته باشد.

دکتر خاتمی با بیان اینکه سوتغذیه در بزرگسالی هم عوارض خود را می گذارد ادامه داد: بسیاری از بیماری های دوران بزرگسالی مانند بیماری های قلبی و عروقی ٬ سرطان ، چربی خون و دیابت، به خاطر تغذیه نامناسب دوران کودکی است .

وی تاکید کرد: حتی برخی پزشکان آلزایمر را هم به خاطر کمبود ویتامینها در دوران کودکی می دانند و خوردن مکملهای ویتامینی را در زیر 3 سالگی توصیه می کنند.

وی افزود: بنابراین اگر خواهان جامعه و سالمند سالم هستیم باید از کودکی به تغذیه کودکان اهمیت بدهیم و هزینه بیشتری در بخش پیشگیری داشته باشیم تا هزینه درمان هم کاهش پیدا کند.

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آیا می دانید عوارض فقرآهن در کودکان چیست؟فقرآهن در کودکانکودکان برای رشد و خونسازی به آهن نیاز دارند که باید از برنامه غذایی تغذیه در اسهال و استفراغکودکان لاغر آکاتغذیه در اسهال و استفراغ کودکاناسهال و استفراغ در کودک یک سالهاسهال استفراغ کودکان تغذیه پزشکان ایران تغذیه صحیح دانش آموزان نقش مهمی در یادگیری درسی آن‌ها دارد به عبارت بهتر میان تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟ثابت شده است که بچه هایی که صبحانه می‌خورند در مدرسه تمرکز بیشتری دارند و قدرت تغذیه و رژیم درمانی ☀عوارض دیابت بارداری دیابت حاملگی چیست؟ به بالا رفتن قند خون در هنگام بارداری دیابت کم خونی فقر آهن چیست؟ علل ، عوامل ، عوارض ، درمان کم خونی فقر آهن چیست؟ شایعترین علت کم خونی ، فقر آهن می باشد آهن جهت ساخت هموگلوبین کامل ترین مرجع در مورد بیماری روماتیسم پوستی و …پزشکی و سلامتعلائم و عوارض و راه درمان روماتیسم پوستی و چشمی روماتیسمروماتیسم پوستیروماتیسم عوارض جراحی، پروتز سینه برا لیفت با خواص بسیار موثر طبیعی خود موجب جمع شدن سینه و کوچک شدن آن شده و به هراس ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادهراسترس شدید یا بیمارگونه که در روانشناسی به هَراس، هراس‌زدگی به انگلیسی ، فوبی یا اخبار تغذیه سایت پزشکان بدون مرزصبحانه در میان سایر وعده های غذایی، از اهمیتی فوق العاده در اکثر کشورهای جهان آیا می دانید عوارض فقرآهن در کودکان چیست؟ فقرآهن در کودکانکودکان برای رشد و خونسازی به آهن نیاز دارند که باید از برنامه غذایی روزانه تغذیه در اسهال و استفراغکودکان لاغر آکا تغذیه در اسهال و استفراغ کودکاناسهال و استفراغ در کودک یک سالهاسهال استفراغ کودکاناسهال تغذیه و رژیم درمانی ☀ عوارض دیابت بارداری دیابت حاملگی چیست؟ به بالا رفتن قند خون در هنگام بارداری دیابت حاملگی تغذیه پزشکان ایران تغذیه صحیح دانش آموزان نقش مهمی در یادگیری درسی آن‌ها دارد به عبارت بهتر میان یادگیری و تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟ ثابت شده است که بچه هایی که صبحانه می‌خورند در مدرسه تمرکز بیشتری دارند و قدرت یادگیری شان کم خونی فقر آهن چیست؟ علل ، عوامل ، عوارض ، درمان سایت مسئول محتوای سایت های دیگر نیست شما نمی توانید با تکیه بر مطالبی که در سایت پزشکان کامل ترین مرجع در مورد بیماری روماتیسم پوستی و چشمی و علائم و پزشکی و سلامت علائم و عوارض و راه درمان روماتیسم پوستی و چشمی روماتیسمروماتیسم پوستیروماتیسم چشمی عوارض جراحی، پروتز سینه حافظه فرزند‌تان را از دوران نوزادی پرورش دهید آغاز غربالگری اختلال متابولیک نوزادان در تغذیه کودک از ابتدای تغذیه کودک از ابتدای سالگی تا پایان سالگی درسنین تا سالگی به وزن کودک در هر سال به تغذیه نامناسب


ادامه مطلب ...

عکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانی

[ad_1]

آرش برهانی با انتشار عکسی از دوران کودکی خود صفحه اینستاگرامش رابه روز رسانی کرد.

آرش برهانی با انتشار عکسی از دوران کودکی خود صفحه اینستاگرامش رابه روز رسانی کرد.

جوان؛آرش برهانی در  ۲۳ شهریورسال  ۱۳۶۲ در کرمان متولد شد.

وی پیش از آمدن به استقلال در تیم پاس تهران و همچنین مدت کوتاهی برای تیم النصر امارات بازی کرده‌است.

برهانی با انتشار عکس دورانی کودکی خود در اینستاگرام نوشت:

"کرمان -8سالگی."


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

عکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانیآرش برهانی با انتشار عکسی از دوران کودکی خود صفحه اینستاگرامش رابه روز رسانی کردعکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانیعکسدیدهنشدهازدورانکودکی عکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانی ۱ روز پیش … آرش برهانی و تنبک نوازی در عکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانی آرش برهانی …عبارات کلیدی آرش برهانی با انتشار عکسی از دوران کودکی خود صفحه اینستاگرامش رابه روز عکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانیاز افزایش حقوق بازنشستگان استقبال می کنیم از افزایش حقوق بازنشستگان استقبال می کنیم عکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانی اخبارعکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانی آرش برهانی با انتشار عکسی از عکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانیعکس دیده نشده از دوران آرش برهانی با انتشار عکسی از دوران کودکی خود صفحه ورزشی عکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانیایران جهش فوق العاده ای در عرصه پیشرفت های علمی رقم زده است انتقاد از تعرفه بالای عکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانی افکار …آرش برهانی با انتشار عکسی از دوران کودکی خود صفحه اینستاگرامش رابه روز رسانی کردعکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانی اقتصادبانآرش برهانی با انتشار عکسی از دوران کودکی خود صفحه اینستاگرامش رابه روز رسانی کردعکس دیده نشده از دوران کودکی آرش برهانی تیترآرش برهانی با انتشار عکسی از دوران کودکی خود صفحه اینستاگرامش رابه روز رسانی کرد عکس های دیده نشده آزاده نامداری بیوگرافی کامل نمکستان مطالب و عکس های جالب عکس های دیده نشده آزاده نامداری بیوگرافی کامل در این پست عکس های منتشر شده در صفحات عکس های دیده نشده از محمد زیکساری استاد کهنمویی خندوانه مطالب و عکس های جالب استاد کهنمویی کیست ؟ محمد زیکساری استاد کهنمویی خندوانه از این به بعد استاد کهنمویی سینما خبر آخرین اخبار سینمای ایران و جهان سینما خبر سایت تحلیلی خبری سینما،تئاتر و تلوزیون ایران و جهان تیوال سینما در این جلسه ی یکشنبه های سوررئال از مجموعه ی سینما نوستالژیا، پس از نمایش فیلم به نقد و جالب انگیز، جالب انگیزترین ها، مطالب جالب، عکسهای جالب جالب انگیز عکس،جالب انگیز ترین ها،جالب انگیز نیوز،جالب انگیز ها،جالب انگیز های دنیا،جالب ثبت اشعار و دلنوشته ها برای شخصیت های محبوب بیوگرافی ها کاربران محترم بیوگرافی ها در صورت تمایل میتوانید از بخش نظرات این صفحه اقدام به ثبت اتفاقات هفته؛ درگیری دومربی محبوب و تغییرات عجیب در ورزش به گزارش مهر، اتفاقات مهم این هفت روز ورزش با حضور تیم ملی والیبال در لیگ جهانی ۲۰۱۶ آغاز شد اخبار،اخبار ورزشیخبرهای ورزشی،نتایج مسابقات ورزشی،لیگ برتر بالاتر از فان باستن، پلاتینی، کرویف و بکن باوئر رونالدو بهترین بازیکن تاریخ فوتبال اروپا پناهندگی دات کام مشاهده مبحث خاطرات و اخبار مهاجرت و تجربه مهاجرت غیرقانونی به آمریکا از زبان یک ایرانی گوی آهنین در این تصویر مرز میان آمریکا و


ادامه مطلب ...