محبت: مهمترین عامل سلامت روح کودک
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله:
«احبّوا الصّبیانَ»: کودکان خود را دوست بدارید.فرموده علی علیه السلام در مورد محبت به کودکان
وقتی طفل خردسالی بودم، پیغمبر مرا به دامان خود می نشاند، در آغوشم می گرفت، به سینه خود می چسباند، گاهی مرا در بستر خواب خود می خوابانید و از مودت، صورت بر صورت من می سایید و مرا به استشمام بوی لطیف خود وامی داشت.پیامبر گونه رفتار میکردند
آقای سید رحیم میریان:
برخورد امام با خانوادهشان پیامبر گونه بود. بعدازظهرها که میشد خانواده امام، نوهها، دخترها و عروس میآمدند و دور ایشان مینشستند و چنان با امام گرم میگرفتند و شوخی و مزاح میکردند که تصور چنین حالتی برای یک رهبر سیاسی با آن همه مشغله شاید غیرممکن اســت.توجهشان به خانواده بود
خانم فرشته اعرابی:
امام در تمام طول شبانه روز حتی یک دقیقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعیین شده نداشتند. ایشان با در توجه به شرایط سنی و میزان فعالیتی که داشتند باز هم ساعات خاصی را در سه نوبت (هر کدام بین نیم تا یک ساعت) به اهالی منزل اختصاص داده بودند که هر کدام از ما که مایل بودیم خدمت ایشان میرسیدیم و مسائلمان را مطرح میکردیم. امام در این ساعات معمولاً، فکراً و روحاً توجهشان به خانواده بود، هر سؤالی میکردیم بدون جواب نمیگذاشتند. حتی هیچگاه خودشان ابتدا مسائل را مطرح نمیکردند و میخواستند که از این وقت، اعضای خانواده استفاده کرده و برحسب ضرورت مسائلشان را عنوان کنند. اگر سؤالی را به دلیل کمبود وقت پاسخ نمیدادند، حتماً در خاطرشان بود که در فرصت مناسب دیگری پاسخ دهند.(2)بسیار صمیمی بودند
خانم فرشته اعرابی:
امام در برخوردهایشان با افراد آنچنان صمیمی بودند که انسان فکر میکرد ایشان هیچ کار و مشغلهی دیگری ندارند جز اینکه با او صحبت کنند. گاهی از مسائل شخصی و مشکلات ما سؤال میکردند به گونهای که واقعاً انتظار نمیرفت امام با این همه مسئولیتهایی که بر دوش دارند و با این وقت اندک، این قدر نسبت به مسائل خانواده دقت داشته باشند.(3)همیشه تبستم میکردند
خانم عاطفه اشراقی (نوه امام):
معمولاً اوقات استراحت امام به آنجا میرفتیم. گاهی اوقات قبل از نماز مغرب و عشا و گاهی بعد از اخبار و گاهی هم صبحها قبل از رفتن به مدرسه. وقتی وارد اتاق ایشان میشدم احساس میکردم امام سراپا غرق در شادی شدهاند و با لبخندی جواب سلام مرا میدهند. هنوز هم وقتی به مرقد ایشان میروم و سلام میدهم، باز تبسم امام را میبینم. این لبخند شیرین آقا هیچ گاه فراموشم نخواهد شد. البته امام در هنگام دیدار با هریک از نزدیکان خویش، همین گونه عمل میکردند و هیچ تفاوتی در ابراز علاقهشان دیده نمیشد.(4)چرا احمد بیمار اســت؟
حجت الاسلام والمسلمین انصاری کرمانی:
امام علاقهی عجیبی به همسر و فرزندان و نوهها و حتی وابستگان خود دارند. حتی اگر یکی از اعضاء دفتر ایشان بیماری پیدا کند، امام مرتب احوالپرسی میکنند. سفارش میکنند به مداوا و پزشک و مرتب از وضع آنان جستجو میکنند و امر به رفتن بیمارستان.برو ببین مصطفی کجاست؟
شیخ غلامرضا (خدمتکار منزل امام در نجف):
امام به حاج آقا مصطفی خیلی علاقه داشتند. منزل آقا مصطفی نزدیک مسجد ترکها در نجف بود. اگر یک روز ایشان دیر میکرد یا نمیآمد، امام میگفتند: «شیخ غلامرضا برو ببین مصطفی کجاست.»(6)هر وقت امام از او یاد میکند
آیت الله خاتم یزدی:
مرحوم حاج آقا مصطفی در رابطه با علاقه امام به فرزندانش میگفت: «امام بچهای داشت که فلج بود و چند سالی زنده بود و بعد وفات کرد. با اینکه آن بچه فلج بود و زود هم از دنیا رفت معذلک هر وقت امام از او یاد میکند خیلی متأثر و ناراحت میشود.(7)تحمل دیدن لحظه خداحافظی را نداریم
حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی:
امام شدیداً عاطفی هستند. مثلاً وقتی نجف بودند و گاهی خواهرهایم میآمدند آنجا، و بعد میخواستند بروند طوری بود که من هیچ وقت موقع خداحافظی قدرت ایستادن توی حیاط و دیدن خداحافظی آنها را با امام نداشتم، میگذاشتم و میرفتم. مرحوم برادرم هم همین را میگفتند که من آن لحظه خداحافظی را نمیتوانم ببینم. چون امام تا آن حد با فرزندان خود عاطفی برخورد میکنند که انسان تحمّل دیدن آن را ندارد. اما یک ذره شما فکر کنید این مسایل روی تصمیم گیریهایشان و یا در آن کارهایی که میخواهند بکنند اثر دارد، ندارد.(8)زهرا فوراً بیاید او را ببینم
خانم زهرا اشراقی (نوه امام):
وقتی که آیت الله خاتمی پدر همسرم فوت کرد، من برای شرکت در مراسم سوگواری ایشان به یزد رفتم. مادرم دائماً میگفتند امام خیلی سراغت را میگیرد. آقا از دوری من ابراز ناراحتی کرده بودند. دلشان میخواست مرا ببینند و تسلیتی بگویند تا روحم آرام شود. وقتی به تهران رسیدم بلافاصله زنگ زدند و پیغام دادند که زهرا فوراً بیاید میخواهم ببینمش، و این برای من خیلی جالب بود که امام با وجود این همه مشکلات باز به فکر خانوادهشان بودند و میخواستند از نوهشان دلجویی کنند. ایشان هیچگاه بیتفاوت از کنار مسئلهای نمیگذاشتند.(9)در گوشمان دعا میخواندند
خانم فریده مصطفوی:
امام خیلی صمیمی، خودمانی و مهربان هستند. مخصوصاً با مادرمان که از همه جهت احترام ایشان را دارند. رفتار ایشان از زمان طلبگی تاکنون هیچ فرقی نکرده اســت. از موقعی که به خاطر دارم همین برخوردها را با ما داشتهاند. ما (فرزندانشان) از اول نسبت به ایشان احترام خاصی قائل بودیم و مقید بودیم که کاری خلاف میل ایشان انجام ندهیم. هم اکنون نیز امام با ما چنین رفتاری دارند و با این همه گرفتاریهای سیاسی و اجتماعی، ایشان هیچ فاصلهای با خانواده نگرفتهاند. الان مثل گذشته به خدمتشان میرویم و در موقع خداحافظی، مثل اکثر پدرهای مقید، دعا به گوشمان میخوانند. (10)به قم که رسیدی تلفن کن
خانم فریده مصطفوی:
من ساکن قم بودم. هر وقت که میرفتم با امام خداحافظی کنم به من میفرمودند: ((به مجرادی که به قم رسیدی تلفن کن».نگاهشان پر محبت بود
خانم فرشته اعرابی (نوه امام):
امام نگاهشان آن قدر پرمحبت و آن قدر تسلی دهنده بود که خدا شاهد اســت - گاهی اوقات، خوب، گرفتاری طبیعی اســت که برای هر کسی در زندگی هست؛ گرفتاری و ناراحتی فشارهای عصبی - هر وقت گرفتاری زیادی پیدا میکردیم بیاختیار پا میشدیم میآمدیم نزد ایشان. به محض اینکه ایشان جواب سلام ما را میگفتند و نگاهمان میکردند، واقعاً میتوانم بگویم تمامش یادمان میرفت. یک ذره اغراق نمیکنم؛ واقعاً یادمان میرفت، تا وقتی پیش ایشان بودیم. وقتی جدا میشدیم دو مرتبه تمام ناراحتیها هجوم میآوردند.(12)بیا از این غذا بخور
آقای سید رضا مصطفوی (نوه امام):
هر وقت داداش من پیش امام میرفت و امام داشتند غذا میخوردند ایشان از غذای خودشان که مناسب با وضع مزاجیشان درست میشد و با غذای ما معمولاً فرق میکرد به ایشان میدادند. گاهی هم که من به ایشان وارد میشدم میگفتند: «رضا بیا از این غذا بخور» و این جوری به ما اظهار محبت میکردند.(13)خودکار به چشمتان نرود
خانم زهرا اشراقی:
امام تا این حد مواظب ما بود که اگر ما مشغول نوشتن چیزی بودیم به ما میگفتند: «مواظب باشید خودکار در چشمتان نرود». من میگفتم خودکار چاه ربطی به چشممان دارد؟ ایشان میگفتند: «ممکن اســت یک وقت بچه روی شما بیفتد و خودکار در چشمتان برود».(14)چیزی که مهم اســت دختر اســت
خانم فرشته اعرابی:
علاقه آقا به دختر خیلی زیاد بود؛ یعنی به کسانی که فرزند دختر داشتند میگفتند: «آن چیزی که مهم اســت، دختر اســت». همیشه میگفتند: «آن کسی که مورد علاقه میتواند قرار بگیرد دختر اســت». شاید به همین خاطر بود که عقیده داشتند از دامن زن مرد به معراج میرود.(15)تمام اعیاد را عیدی میدادند
خانم زهرا مصطفوی:
امام تمام اعیاد را به ما عیدی میدادند از زمان بچگی، البته به مطابق زمان تغییر کرده و امروز رسیده به سیصد تومان. عیدها به ما سیصد تومان میدهند. نه ما، هر کسی توی خانه باشد، از خانم گرفته تا کارگر توی منزل. مهمان اگر باشد به همه میدهند؛ بچهها صد تومان بزرگترها سیصد تومان.حال فلانی چطور اســت؟
خانم زهرا اشراقی:
وقتی امام در بیمارستان بستری بودند، خواهرم مریض بود. ایشان در آن حال اغما و بیهوشی هر وقت چشمشان به یکی از ما میافتاد سراغ او را میگرفتند. یعنی وقتی چشم باز میکردند فقط میپرسیدند: «فلان کسی چطور اســت، حالش خوبه؟» همین نمونه کافی اســت تا بفهمیم امام تا چه حد به مسایل عاطفی اهمیت میدادند.(17)مگر صندلی نیست که بنشینید؟
فرشته اعرابی:
امام در روزهایی که حالشان هیچ خوب نبود و ما به زیارتشان در بیمارستان میرفتیم همین که ما را کنار تختشان میدیدند با محبت میفرمودند مگر صندلی نیست که بنشینید، میگفتیم آقا ما راحت هستیم میفرمودند نه، خسته میشوید. (18)پینوشتها:
1- برداشتهایی از سیرهی امام خمینی، ج 1، ص 20.
2- همان، ص19.
3- همان، ص20.
4- همان.
5- همان، ص13.
6- همان، ج 2، ص 182.
7- همان.
8- همان، ص189.
9- همان، ج 1، ص 14.
10- همان، ص 88.
11- همان، ص 14.
12- همان، ص 17.
13- همان، ص 31.
14- همان، ص 32.
15- همان، ص 35.
16- همان، ص 36.
17- همان، ج 2، ص 190.
18- همان، ص 195.
محبت کردن به پدر و مادر از یک سری فواید برخوردار می باشد.نتیجه تحقیقات چندساله در انگلیس، ثابت میکند طول عمر پدر و مادر ارتباط مستقیمی با طول عمر فرزندان و حتی سلامتی آنها دارد.اگر شما از پدر و مادر سالخورده خود مراقبت و محبت کنید،
شانس چند سال عمر بیشتر شما در شرایط طبیعی تضمین خواهد شد. تحقیقاتی که در انگلیس روی زندگی 186 هزار نفر که بین 53 تا 77 سال بودند، نشان داده اسـت که فرزندانی که به سالخوردگان خود بیتوجه هستند، علاوه بر عمر کوتاه احتمال دارد به سرطانها و بیماریهای قلبی نیز دچار شوند
که این مسئله را تا 33 درصد قوت میبخشد.به عقیده محققان انگلیسی، ژن مرگ طبیعی فرزندان درون زندگی پدر و مادرهایشان نهفته می باشد.پس از تحقیقات روی 186 هزار نفر، نیم میلیون نفر دیگر، هم از کسانیکه با پدر و مادرشان زندگی میکنند
و هم از آنهایی که به تنهایی زندگی میکنند برای تحقیقات بیشتر و آمار دقیقتر اعلام آمادگی کردند.تحقیقات همچنین نشان میدهد، فرزندان با محبت بسیار کمتر از دیگران به سکته مغزی یا نارسایی قلبی دچار خواهند شد و در این زمینه موثر خواهد بود.
هر یک دههایی که با مراقبت فرزندان مادر بیشتر عمر کند، 26 درصد به طول عمر آنها اضافه میشود و این آمار برای پدرها 27 درصد می باشد.دکتر جانیک که از دانشمندان برجسته مرکز تحقیقات پزشکی اسـت، می گوید: عمر بیشتر پدر و مادرها با محبت شما
نه تنها زندگی بیشتر شما را تضمین میکند بلکه سلامتی جسمانیتان را تا 70 سالگی حفظ میکند.دکتر جرج که از محققان این پروژه بوده، صحبتهای دکتر جانیک را تایید میکند و کاهش 30 درصدی ابتلا به آلزایمر در دوران پیری را که بسیار مرسوم می باشد، اعلام میکند.
در زندگی ماشینی امروز والدین زمان کوتاهی را با فرزندشان می گذرانند و این مسئله سبب می شود کودک توسط والدین دیده نشود.
وی با تأکید بر اینکه کودک نیازمند دیده شدن از سمت پدر و مادر اسـت، تصریح کرد: والدین پس از دیدن فرزند باید به او توجه کنند. رفتار، پوشش، تفریح و دوستان فرزندشان را مورد توجه و بررسی قرار دهند و کودک خود را در مهمانی های خانوادگی حضور دهند.
رحمانی در ادامه بیان کرد: توجه باید با دید مثبت همراه باشد اما متأسفانه برخی والدین با دید منفی صرفاً بی دلیل در پی ایراد گرفتن از فرزند هستند و این موضوع کاملاً اشتباه اسـت.
این روان شناس گفت: والدین در ابراز محبت به کودک باید توجه مثبت غیر مشروط داشته باشند و از شرط گذاشتن برای فرزندشان خودداری کنند.
باشگاه خبرنگاران
سید حسین سیدی- کارشناس حوزه/ بخش قرآن تبیان
دین ما بر خانواده و احترام به بزرگتر، مخصوصاً والدین تأکید دارد. در آیاتی از آیات قرآن کریم راجع به احترام به والدین سخن به میان آمده است. در 4 جا از قرآن کریم، احسان به پدر و مادر در کنار توحید و یکتاپرستی ذکر شده است[1] و در آیاتی هم، تکریم و نیکی به پدر و مادر را از زبان پیامبران الهی نقل می کند[2]
احترام به والدین در همه حال باید حفظ شود؛ حتی اگر کافر باشند (شاید در جامعه مسلمان ما پیدا نشود ولی در اروپا و آمریکا که اقبال به مسلمانی زیاد است از این موارد پیدا می شود) ولی اطاعت از آنها در کارهای ضد دینی به هیچ وجه قابل قبول نیست: «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً[لقمان/15] اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى، اطاعتشان مکن، ولى در زندگى دنیا به نیکى با آنها معاشرت نما»!
با وجودی که دین ما دستور داده که هوای والدین را داشته باشیم (والبته آنها هم باید وظایف خود را انجام دهند) ولی متأسفانه در صفحه های حوادث روزنامه ها، گاهی انسان ژس این قضیه را می خواند: «پدری در مشهد دور از خانواده تبدیل به اسکلت شد! جنازه پیرمرد 90 ساله و بازنشسته یک شرکت بزرگ که از فرزندانش در تهران جدا شده و تنها زندگی می کرد 7 ماه پس از مرگش کشف شد»
کسی نمی داند انگیزه جدایی این پدر از فرزندانش چه بوده است؟ آیا با کم محبتی فرزندانش مواجه شده؟ آیا...؛ در هر صورت خوشا به حال فرزندانی که در پیری والدینشان، بیشتر مراقب آنان هستند تا شاهد این گونه حوادث نباشیم:«و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکى کنید! هر گاه یکى از آن دو، یا هر دوى آنها، نزد تو به سن پیرى رسند، کمترین اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو.» [3]
این بی محبتی های بین فرزندان و والدین، یک پیام قابل تأمل دارد و آن اینکه در جامعه ای که خدا را فراموش کنند و دستورات او از جمله احترام و محبت به والدین را دست کم بگیرند؛ در حقیقت خود را فراموش می کنند: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ [حشر/19] و مانند کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا هم آنان را دچار خود فراموشى کرد.»
خدا نکند که فرزندان این مرد (پدر مشهدی) در سن پیری پدرشان قصد آزار و اذیت او را از طریق سهم خواهی مادی(چون پدرشان با مکنت بوده) داشته اند؛ خدا نکند که فرزندان این پدر مشهدی، عاق پدرشان شده باشند. پیامبر اسلام می فرماید: «إِیَّاکُمْ وَ عُقُوقَ الْوَالِدَیْنِ؛ فَإِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عَامٍ، وَ لَایَجِدُهَا عَاقٌّ[4] بترسید از این که: عاق پدر و مادر و مغضوب آنها شوید، زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى هیچ گاه به کسانى که مورد خشم پدر و مادر هستند، نخواهد رسید.»
بسیار دیده شده فرزندانی که به والدین خود بی احترامی کرده اند؛ فرزندان آنها هم احترام آنها را نگه نداشته اند (نفرین والدین که بدترین شکل عاق والدین است که بحث دیگریست.)
این بی محبتی های بین فرزندان و والدین، یک پیام قابل تأمل دارد و آن اینکه در جامعه ای که خدا را فراموش کنند و دستورات او از جمله احترام و محبت به والدین را دست کم بگیرند؛ در حقیقت خود را فراموش می کنند: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ [حشر/19] و مانند کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا هم آنان را دچار خود فراموشى کرد.»
وقتی که کسی به عنوان فرزند، احترام والدینش را نگه ندارد و از محبت کردن به آنها دریغ ورزد؛ در حقیقت به فرزندانش اجازه می دهد که احترام او را نگه ندارند(تجربه هم بارها این را ثابت کرده).
امام رضا (علیه السلام) درباره اثر نیکی به والدین می فرماید: «بَرُّوا آبَاءَکُمْ یَبَرَّکُمْ أَبْنَاوُکُمْ[5] به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.»
وقتی که فرزندان یک خانواده با بدرفتاری با والدین، خود را از دعای آنان محروم می کنند؛ این یعنی فراموش کردن خود.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ کَدُعَاءِ النَّبِیِ لِأُمَّتِه [6] همانگونه که دعای پیامبران در مورد امت خودشان مستجاب است، دعای پدران نیز در حق فرزندانشان مستجاب است.»
قضیه بی محبتی بین فرزندان و والدین، با به وجود آمدن سرای سالمندان وارد مرحله جدیدی شد. فرزندانی که با کوچکترین ناملایمتی والدین پیرشان، آنها را به سرای سالمندان برده و بعد از آن هم سراغ چندانی از آنها نمی گیرند؛ اینها به فرزندان خودشان می آموزند که اینگونه رفتاری در حق آنها داشته باشند(البته در این شکی نیست که والدین نیز باید حال و روز فرزندان را درک کنند.)
خداوند همه ی ما را در اجرای دستورات خود از جمله احترام وَ به والدین کمک کند.
پی نوشت ها:
[1]. آیات 83 بقره و 36نساء و 151 انعام و 23 اسراء.
[2]. آیات 41 ابراهیم و 28 نوح.
[3]. آیه 23 اسراء.
[4]. کلینی، الکافی (ط - دارالحدیث)، ج 4 ، 65
[5]. الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام ، ص355.
[6]. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار ، ص162.
دعای جلب محبت برای جذب مهر و محبت افراد دیگر نسبت به خود می باشد. دعای جلب محبت اگر در روایات معتبر آمده باشد صحت دارد و دارای اعتبار است.
در فضای اینترنت دعاها و اعمال مختلفی به عنوان دعای جلب محبت ذکر شده است اما برای هیچ کدام منبعی ذکر نشده و بیشتر آن ها ساختگی به نظر می رسند. علاوه بر این که بیشتر دعا جلب محبت های معرفی شده علاوه بر خواندن، باید بر غذا یا نوشیدنی فرد مورد نظر دمیده شوند.
مطالبی به عنوان دعای جلب محبت در اینترنت به وفور یافت می شود و متاسفانه در این دوره با توجه به رواج بی رویه خرافات، مشتری فراوانی دارد. ولی هیچ کدام سندی از معصوم ندارند. برای این که دعا یا ذکر و دستوری را برای رسیدن به حاجتی به نحو خاص بخوانیم و انجام دهیم، باید دستور آن به طریق قابل اطمینان از معصومین رسیده باشد اما به دستوری که فردخودش آن را ابداع کرده و به آن عمل نموده و حاجتش برآورده شده و دیگران را به تکرار آن فرا می خواند، نمی توان بهایی داد.
برای جلب محبت افراد باید اول خود را دوست داشتنی سازیم یعنی با به دست آوردن کمالات و با دوست داشتن بندگان خدا و با خدمت به آنان و حسن خلق و... زمینه های جلب محبت آنان را فراهم کنیم. انسان ها به طور طبیعی جمال و زیبایی و کمال را دوست دارند و اگر ما در عقاید، اخلاق و اعمال زیبا شویم و پسندیده گردیم، ما را دوست خواهند داشت.
دعا و طلب از خدا هم همیشه مهم است. در عین این که با کسب کمالات خود را دوست داشتنی می سازیم، باید از خدا هم بخواهیم ما را محبوب بندگان خودش کند و عرض کنیم:
«اللَّهُمَّ حَبِّبْنِی إِلَى جَمِیعِ خَلْقِکَ حَتَّى لَا یکُونَ لِی فِی قَلْبِ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ غِلْظَةٌ وَ لَا یعَارِضُونِی وَ اجْعَلْهُمْ یسْتَقْبِلُونِّی بِوُجُوهٍ بَسِیطَةٍ وَ یقْضُونَ حَوَائِجِی وَ یطْلُبُونَ مَرْضَاتِِی وَ یخْشَوْنَ سَخَطِی بِاسْمِکَ الْقُدُّوسِ الْعَظِیمِ الْأَعْظَم»
«اللهم حببنی الی خلقک و افض علی من سعة رزقک و وفقنی للقیام باداء حقک برحمتک و رضوانک و منک و احسانک یا کریم»
«اللهم حَبِّبنی إلَیکَ وَ إلى مَلائکَتِکَ وَ إلى رُسُلِکَ وَ إلى عِبادِکَ الصاّلِحینَ»
خداوند هم وعده داده اگر ما ایمان آوردیم و نیکوکار شدیم، محبت ما را در دل بندگانش جای دهد:
«إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»؛ «مسلّماً کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند، خداوند رحمان محبّتى براى آنان در دلها قرار می دهد!» |
این راه صحیح جلب محبت بندگان خداست و دستورهای بی اعتباری که نقل می شود، قابل توصیه نیستند.
اگر شوهر به زن محبت نمیکند، زن میتواند آیات زیر را بر قند و نبات بخواند و بدمد و بدهد تا شوهرش از آن قند و نبات بخورد. یا اینکه این آیات شریفه را بر گلاب بخواند و بدمد و سپس گلاب را به صورت بمالد. انشاءالله شوهرش مهربان و مطیع میگردد: «إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فی شُغُلٍ فاکِهُون هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فی ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِکِ مُتَّکِؤُنَ لَهُمْ فیها فاکِهَةٌ وَ لَهُمْ ما یَدَّعُونَ»؛
باید توجه داشت که قرآن کریم، کتاب انسانسازى است و هدف آن، هدایت انسان به سوى کمال و برآوردن نیازهاى بشر در این مسیر است. این هدف، عمدتاً در محورهای اعتقادیات، اخلاقیات و احکام، پیریزى شده است؛ بنابراین قرآن کتاب کیهانشناسى، زیستشناسى، طبابت و... نیست، بلکه شأنش بالاتر از این معناست.
اما قرآن میتواند عاملى معنوى براى شفاى امراض جسمى و روحی باشد. در این مورد نیز هم خود قرآن اشاره دارد: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً»؛ «و آنچه از قرآن نازل میکنیم (همه مایه) شفا و رحمت براى مؤمنان است و ستمگران را جز خسارت نمیافزاید». و هم از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) روایات و احادیث متعددى به دست ما رسیده است، ولی با تحقیق و جستجو در منابع حدیثی در می یابیم که چیزی همانند دستور بالا در منابع فقهی وجود ندارد و تنها در کتابهای مربوط به علوم غریبه و طلسمات چنین چیزی آمده است که نمیتوان منشأ آن را روایات دانست.
به علاوه؛ شرع مقدس برای جلب محبت و مهربانی میان زن و شوهر آداب و دستوراتی دارد که لازم است یک مسلمان به آنها که جنبه الهی دارند و برآمده از وحی است، پایبند باشد و در زندگی خود اجرا نماید.
امام صادق (ع) سفارشات زیر را به هر یک از زن و شوهر ارائه فرمودهاند:
«مرد در پیوند میان خود و همسرش از سه چیز بینیاز نیست:
همدلى با زن تا از این راه محبت و دلبستگى زن را به خود جلب کند.
حُسن خلق و متوجه کردن دل زن به سوى خویش با قیافهاى که در چشم زن خوشایند باشد.
توسعه دادن در معیشت همسر.
زن هم در ارتباط میان خود و همسر همدلش از سه خصلت بینیاز نیست:
خویشتنداری از هر آلودگى تا دل شوهر در اعتماد به وى در هر خوش و ناخوش مطمئن باشد.
مراقب حال شوهر بودن تا اگر لغزشى از او سر زد شوهر با او مهربان باشد.
اظهار عشق به شوهر با دلرُبایى و زیبا ساختن خویش در چشم وى».
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
محبت: مهمترین عامل سلامت روح کودک
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله:
«احبّوا الصّبیانَ»: کودکان خود را دوست بدارید.فرموده علی علیه السلام در مورد محبت به کودکان
وقتی طفل خردسالی بودم، پیغمبر مرا به دامان خود می نشاند، در آغوشم می گرفت، به سینه خود می چسباند، گاهی مرا در بستر خواب خود می خوابانید و از مودت، صورت بر صورت من می سایید و مرا به استشمام بوی لطیف خود وامی داشت.پیامبر گونه رفتار میکردند
آقای سید رحیم میریان:
برخورد امام با خانوادهشان پیامبر گونه بود. بعدازظهرها که میشد خانواده امام، نوهها، دخترها و عروس میآمدند و دور ایشان مینشستند و چنان با امام گرم میگرفتند و شوخی و مزاح میکردند که تصور چنین حالتی برای یک رهبر سیاسی با آن همه مشغله شاید غیرممکن اســت.توجهشان به خانواده بود
خانم فرشته اعرابی:
امام در تمام طول شبانه روز حتی یک دقیقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعیین شده نداشتند. ایشان با در توجه به شرایط سنی و میزان فعالیتی که داشتند باز هم ساعات خاصی را در سه نوبت (هر کدام بین نیم تا یک ساعت) به اهالی منزل اختصاص داده بودند که هر کدام از ما که مایل بودیم خدمت ایشان میرسیدیم و مسائلمان را مطرح میکردیم. امام در این ساعات معمولاً، فکراً و روحاً توجهشان به خانواده بود، هر سؤالی میکردیم بدون جواب نمیگذاشتند. حتی هیچگاه خودشان ابتدا مسائل را مطرح نمیکردند و میخواستند که از این وقت، اعضای خانواده استفاده کرده و برحسب ضرورت مسائلشان را عنوان کنند. اگر سؤالی را به دلیل کمبود وقت پاسخ نمیدادند، حتماً در خاطرشان بود که در فرصت مناسب دیگری پاسخ دهند.(2)بسیار صمیمی بودند
خانم فرشته اعرابی:
امام در برخوردهایشان با افراد آنچنان صمیمی بودند که انسان فکر میکرد ایشان هیچ کار و مشغلهی دیگری ندارند جز اینکه با او صحبت کنند. گاهی از مسائل شخصی و مشکلات ما سؤال میکردند به گونهای که واقعاً انتظار نمیرفت امام با این همه مسئولیتهایی که بر دوش دارند و با این وقت اندک، این قدر نسبت به مسائل خانواده دقت داشته باشند.(3)همیشه تبستم میکردند
خانم عاطفه اشراقی (نوه امام):
معمولاً اوقات استراحت امام به آنجا میرفتیم. گاهی اوقات قبل از نماز مغرب و عشا و گاهی بعد از اخبار و گاهی هم صبحها قبل از رفتن به مدرسه. وقتی وارد اتاق ایشان میشدم احساس میکردم امام سراپا غرق در شادی شدهاند و با لبخندی جواب سلام مرا میدهند. هنوز هم وقتی به مرقد ایشان میروم و سلام میدهم، باز تبسم امام را میبینم. این لبخند شیرین آقا هیچ گاه فراموشم نخواهد شد. البته امام در هنگام دیدار با هریک از نزدیکان خویش، همین گونه عمل میکردند و هیچ تفاوتی در ابراز علاقهشان دیده نمیشد.(4)چرا احمد بیمار اســت؟
حجت الاسلام والمسلمین انصاری کرمانی:
امام علاقهی عجیبی به همسر و فرزندان و نوهها و حتی وابستگان خود دارند. حتی اگر یکی از اعضاء دفتر ایشان بیماری پیدا کند، امام مرتب احوالپرسی میکنند. سفارش میکنند به مداوا و پزشک و مرتب از وضع آنان جستجو میکنند و امر به رفتن بیمارستان.برو ببین مصطفی کجاست؟
شیخ غلامرضا (خدمتکار منزل امام در نجف):
امام به حاج آقا مصطفی خیلی علاقه داشتند. منزل آقا مصطفی نزدیک مسجد ترکها در نجف بود. اگر یک روز ایشان دیر میکرد یا نمیآمد، امام میگفتند: «شیخ غلامرضا برو ببین مصطفی کجاست.»(6)هر وقت امام از او یاد میکند
آیت الله خاتم یزدی:
مرحوم حاج آقا مصطفی در رابطه با علاقه امام به فرزندانش میگفت: «امام بچهای داشت که فلج بود و چند سالی زنده بود و بعد وفات کرد. با اینکه آن بچه فلج بود و زود هم از دنیا رفت معذلک هر وقت امام از او یاد میکند خیلی متأثر و ناراحت میشود.(7)تحمل دیدن لحظه خداحافظی را نداریم
حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی:
امام شدیداً عاطفی هستند. مثلاً وقتی نجف بودند و گاهی خواهرهایم میآمدند آنجا، و بعد میخواستند بروند طوری بود که من هیچ وقت موقع خداحافظی قدرت ایستادن توی حیاط و دیدن خداحافظی آنها را با امام نداشتم، میگذاشتم و میرفتم. مرحوم برادرم هم همین را میگفتند که من آن لحظه خداحافظی را نمیتوانم ببینم. چون امام تا آن حد با فرزندان خود عاطفی برخورد میکنند که انسان تحمّل دیدن آن را ندارد. اما یک ذره شما فکر کنید این مسایل روی تصمیم گیریهایشان و یا در آن کارهایی که میخواهند بکنند اثر دارد، ندارد.(8)زهرا فوراً بیاید او را ببینم
خانم زهرا اشراقی (نوه امام):
وقتی که آیت الله خاتمی پدر همسرم فوت کرد، من برای شرکت در مراسم سوگواری ایشان به یزد رفتم. مادرم دائماً میگفتند امام خیلی سراغت را میگیرد. آقا از دوری من ابراز ناراحتی کرده بودند. دلشان میخواست مرا ببینند و تسلیتی بگویند تا روحم آرام شود. وقتی به تهران رسیدم بلافاصله زنگ زدند و پیغام دادند که زهرا فوراً بیاید میخواهم ببینمش، و این برای من خیلی جالب بود که امام با وجود این همه مشکلات باز به فکر خانوادهشان بودند و میخواستند از نوهشان دلجویی کنند. ایشان هیچگاه بیتفاوت از کنار مسئلهای نمیگذاشتند.(9)در گوشمان دعا میخواندند
خانم فریده مصطفوی:
امام خیلی صمیمی، خودمانی و مهربان هستند. مخصوصاً با مادرمان که از همه جهت احترام ایشان را دارند. رفتار ایشان از زمان طلبگی تاکنون هیچ فرقی نکرده اســت. از موقعی که به خاطر دارم همین برخوردها را با ما داشتهاند. ما (فرزندانشان) از اول نسبت به ایشان احترام خاصی قائل بودیم و مقید بودیم که کاری خلاف میل ایشان انجام ندهیم. هم اکنون نیز امام با ما چنین رفتاری دارند و با این همه گرفتاریهای سیاسی و اجتماعی، ایشان هیچ فاصلهای با خانواده نگرفتهاند. الان مثل گذشته به خدمتشان میرویم و در موقع خداحافظی، مثل اکثر پدرهای مقید، دعا به گوشمان میخوانند. (10)به قم که رسیدی تلفن کن
خانم فریده مصطفوی:
من ساکن قم بودم. هر وقت که میرفتم با امام خداحافظی کنم به من میفرمودند: ((به مجرادی که به قم رسیدی تلفن کن».نگاهشان پر محبت بود
خانم فرشته اعرابی (نوه امام):
امام نگاهشان آن قدر پرمحبت و آن قدر تسلی دهنده بود که خدا شاهد اســت - گاهی اوقات، خوب، گرفتاری طبیعی اســت که برای هر کسی در زندگی هست؛ گرفتاری و ناراحتی فشارهای عصبی - هر وقت گرفتاری زیادی پیدا میکردیم بیاختیار پا میشدیم میآمدیم نزد ایشان. به محض اینکه ایشان جواب سلام ما را میگفتند و نگاهمان میکردند، واقعاً میتوانم بگویم تمامش یادمان میرفت. یک ذره اغراق نمیکنم؛ واقعاً یادمان میرفت، تا وقتی پیش ایشان بودیم. وقتی جدا میشدیم دو مرتبه تمام ناراحتیها هجوم میآوردند.(12)بیا از این غذا بخور
آقای سید رضا مصطفوی (نوه امام):
هر وقت داداش من پیش امام میرفت و امام داشتند غذا میخوردند ایشان از غذای خودشان که مناسب با وضع مزاجیشان درست میشد و با غذای ما معمولاً فرق میکرد به ایشان میدادند. گاهی هم که من به ایشان وارد میشدم میگفتند: «رضا بیا از این غذا بخور» و این جوری به ما اظهار محبت میکردند.(13)خودکار به چشمتان نرود
خانم زهرا اشراقی:
امام تا این حد مواظب ما بود که اگر ما مشغول نوشتن چیزی بودیم به ما میگفتند: «مواظب باشید خودکار در چشمتان نرود». من میگفتم خودکار چاه ربطی به چشممان دارد؟ ایشان میگفتند: «ممکن اســت یک وقت بچه روی شما بیفتد و خودکار در چشمتان برود».(14)چیزی که مهم اســت دختر اســت
خانم فرشته اعرابی:
علاقه آقا به دختر خیلی زیاد بود؛ یعنی به کسانی که فرزند دختر داشتند میگفتند: «آن چیزی که مهم اســت، دختر اســت». همیشه میگفتند: «آن کسی که مورد علاقه میتواند قرار بگیرد دختر اســت». شاید به همین خاطر بود که عقیده داشتند از دامن زن مرد به معراج میرود.(15)تمام اعیاد را عیدی میدادند
خانم زهرا مصطفوی:
امام تمام اعیاد را به ما عیدی میدادند از زمان بچگی، البته به مطابق زمان تغییر کرده و امروز رسیده به سیصد تومان. عیدها به ما سیصد تومان میدهند. نه ما، هر کسی توی خانه باشد، از خانم گرفته تا کارگر توی منزل. مهمان اگر باشد به همه میدهند؛ بچهها صد تومان بزرگترها سیصد تومان.حال فلانی چطور اســت؟
خانم زهرا اشراقی:
وقتی امام در بیمارستان بستری بودند، خواهرم مریض بود. ایشان در آن حال اغما و بیهوشی هر وقت چشمشان به یکی از ما میافتاد سراغ او را میگرفتند. یعنی وقتی چشم باز میکردند فقط میپرسیدند: «فلان کسی چطور اســت، حالش خوبه؟» همین نمونه کافی اســت تا بفهمیم امام تا چه حد به مسایل عاطفی اهمیت میدادند.(17)مگر صندلی نیست که بنشینید؟
فرشته اعرابی:
امام در روزهایی که حالشان هیچ خوب نبود و ما به زیارتشان در بیمارستان میرفتیم همین که ما را کنار تختشان میدیدند با محبت میفرمودند مگر صندلی نیست که بنشینید، میگفتیم آقا ما راحت هستیم میفرمودند نه، خسته میشوید. (18)پینوشتها:
1- برداشتهایی از سیرهی امام خمینی، ج 1، ص 20.
2- همان، ص19.
3- همان، ص20.
4- همان.
5- همان، ص13.
6- همان، ج 2، ص 182.
7- همان.
8- همان، ص189.
9- همان، ج 1، ص 14.
10- همان، ص 88.
11- همان، ص 14.
12- همان، ص 17.
13- همان، ص 31.
14- همان، ص 32.
15- همان، ص 35.
16- همان، ص 36.
17- همان، ج 2، ص 190.
18- همان، ص 195.
محبت کردن به پدر و مادر از یک سری فواید برخوردار می باشد.نتیجه تحقیقات چندساله در انگلیس، ثابت میکند طول عمر پدر و مادر ارتباط مستقیمی با طول عمر فرزندان و حتی سلامتی آنها دارد.اگر شما از پدر و مادر سالخورده خود مراقبت و محبت کنید،
شانس چند سال عمر بیشتر شما در شرایط طبیعی تضمین خواهد شد. تحقیقاتی که در انگلیس روی زندگی 186 هزار نفر که بین 53 تا 77 سال بودند، نشان داده اسـت که فرزندانی که به سالخوردگان خود بیتوجه هستند، علاوه بر عمر کوتاه احتمال دارد به سرطانها و بیماریهای قلبی نیز دچار شوند
که این مسئله را تا 33 درصد قوت میبخشد.به عقیده محققان انگلیسی، ژن مرگ طبیعی فرزندان درون زندگی پدر و مادرهایشان نهفته می باشد.پس از تحقیقات روی 186 هزار نفر، نیم میلیون نفر دیگر، هم از کسانیکه با پدر و مادرشان زندگی میکنند
و هم از آنهایی که به تنهایی زندگی میکنند برای تحقیقات بیشتر و آمار دقیقتر اعلام آمادگی کردند.تحقیقات همچنین نشان میدهد، فرزندان با محبت بسیار کمتر از دیگران به سکته مغزی یا نارسایی قلبی دچار خواهند شد و در این زمینه موثر خواهد بود.
هر یک دههایی که با مراقبت فرزندان مادر بیشتر عمر کند، 26 درصد به طول عمر آنها اضافه میشود و این آمار برای پدرها 27 درصد می باشد.دکتر جانیک که از دانشمندان برجسته مرکز تحقیقات پزشکی اسـت، می گوید: عمر بیشتر پدر و مادرها با محبت شما
نه تنها زندگی بیشتر شما را تضمین میکند بلکه سلامتی جسمانیتان را تا 70 سالگی حفظ میکند.دکتر جرج که از محققان این پروژه بوده، صحبتهای دکتر جانیک را تایید میکند و کاهش 30 درصدی ابتلا به آلزایمر در دوران پیری را که بسیار مرسوم می باشد، اعلام میکند.
سید حسین سیدی- کارشناس حوزه/ بخش قرآن تبیان
دین ما بر خانواده و احترام به بزرگتر، مخصوصاً والدین تأکید دارد. در آیاتی از آیات قرآن کریم راجع به احترام به والدین سخن به میان آمده است. در 4 جا از قرآن کریم، احسان به پدر و مادر در کنار توحید و یکتاپرستی ذکر شده است[1] و در آیاتی هم، تکریم و نیکی به پدر و مادر را از زبان پیامبران الهی نقل می کند[2]
احترام به والدین در همه حال باید حفظ شود؛ حتی اگر کافر باشند (شاید در جامعه مسلمان ما پیدا نشود ولی در اروپا و آمریکا که اقبال به مسلمانی زیاد است از این موارد پیدا می شود) ولی اطاعت از آنها در کارهای ضد دینی به هیچ وجه قابل قبول نیست: «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً[لقمان/15] اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى، اطاعتشان مکن، ولى در زندگى دنیا به نیکى با آنها معاشرت نما»!
با وجودی که دین ما دستور داده که هوای والدین را داشته باشیم (والبته آنها هم باید وظایف خود را انجام دهند) ولی متأسفانه در صفحه های حوادث روزنامه ها، گاهی انسان ژس این قضیه را می خواند: «پدری در مشهد دور از خانواده تبدیل به اسکلت شد! جنازه پیرمرد 90 ساله و بازنشسته یک شرکت بزرگ که از فرزندانش در تهران جدا شده و تنها زندگی می کرد 7 ماه پس از مرگش کشف شد»
کسی نمی داند انگیزه جدایی این پدر از فرزندانش چه بوده است؟ آیا با کم محبتی فرزندانش مواجه شده؟ آیا...؛ در هر صورت خوشا به حال فرزندانی که در پیری والدینشان، بیشتر مراقب آنان هستند تا شاهد این گونه حوادث نباشیم:«و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکى کنید! هر گاه یکى از آن دو، یا هر دوى آنها، نزد تو به سن پیرى رسند، کمترین اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو.» [3]
این بی محبتی های بین فرزندان و والدین، یک پیام قابل تأمل دارد و آن اینکه در جامعه ای که خدا را فراموش کنند و دستورات او از جمله احترام و محبت به والدین را دست کم بگیرند؛ در حقیقت خود را فراموش می کنند: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ [حشر/19] و مانند کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا هم آنان را دچار خود فراموشى کرد.»
خدا نکند که فرزندان این مرد (پدر مشهدی) در سن پیری پدرشان قصد آزار و اذیت او را از طریق سهم خواهی مادی(چون پدرشان با مکنت بوده) داشته اند؛ خدا نکند که فرزندان این پدر مشهدی، عاق پدرشان شده باشند. پیامبر اسلام می فرماید: «إِیَّاکُمْ وَ عُقُوقَ الْوَالِدَیْنِ؛ فَإِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عَامٍ، وَ لَایَجِدُهَا عَاقٌّ[4] بترسید از این که: عاق پدر و مادر و مغضوب آنها شوید، زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى هیچ گاه به کسانى که مورد خشم پدر و مادر هستند، نخواهد رسید.»
بسیار دیده شده فرزندانی که به والدین خود بی احترامی کرده اند؛ فرزندان آنها هم احترام آنها را نگه نداشته اند (نفرین والدین که بدترین شکل عاق والدین است که بحث دیگریست.)
این بی محبتی های بین فرزندان و والدین، یک پیام قابل تأمل دارد و آن اینکه در جامعه ای که خدا را فراموش کنند و دستورات او از جمله احترام و محبت به والدین را دست کم بگیرند؛ در حقیقت خود را فراموش می کنند: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ [حشر/19] و مانند کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا هم آنان را دچار خود فراموشى کرد.»
وقتی که کسی به عنوان فرزند، احترام والدینش را نگه ندارد و از محبت کردن به آنها دریغ ورزد؛ در حقیقت به فرزندانش اجازه می دهد که احترام او را نگه ندارند(تجربه هم بارها این را ثابت کرده).
امام رضا (علیه السلام) درباره اثر نیکی به والدین می فرماید: «بَرُّوا آبَاءَکُمْ یَبَرَّکُمْ أَبْنَاوُکُمْ[5] به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.»
وقتی که فرزندان یک خانواده با بدرفتاری با والدین، خود را از دعای آنان محروم می کنند؛ این یعنی فراموش کردن خود.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ کَدُعَاءِ النَّبِیِ لِأُمَّتِه [6] همانگونه که دعای پیامبران در مورد امت خودشان مستجاب است، دعای پدران نیز در حق فرزندانشان مستجاب است.»
قضیه بی محبتی بین فرزندان و والدین، با به وجود آمدن سرای سالمندان وارد مرحله جدیدی شد. فرزندانی که با کوچکترین ناملایمتی والدین پیرشان، آنها را به سرای سالمندان برده و بعد از آن هم سراغ چندانی از آنها نمی گیرند؛ اینها به فرزندان خودشان می آموزند که اینگونه رفتاری در حق آنها داشته باشند(البته در این شکی نیست که والدین نیز باید حال و روز فرزندان را درک کنند.)
خداوند همه ی ما را در اجرای دستورات خود از جمله احترام وَ به والدین کمک کند.
پی نوشت ها:
[1]. آیات 83 بقره و 36نساء و 151 انعام و 23 اسراء.
[2]. آیات 41 ابراهیم و 28 نوح.
[3]. آیه 23 اسراء.
[4]. کلینی، الکافی (ط - دارالحدیث)، ج 4 ، 65
[5]. الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام ، ص355.
[6]. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار ، ص162.