مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

به مشاجره عادت نکنیم

جام جم سرا: در ابتدای ازدواج تفاوت فرهنگ خانواده‌ها کمی باعث متشنج‌شدن رابطه‌مان می‌شد،‌ اما به مرور زمان توانستیم این مشکلات را هم حل کرده و اکنون هر دوی ما ارتباط خوبی با خانواده طرف مقابل داریم، اما یک نکته مرا آزار می‌دهد، هر بار که می‌خواهیم با هم حرف بزنیم، کارمان به بحث و گاهی هم دعوا می‌کشد. هیچ مشکل خاص اقتصادی یا اعتقادی در زندگی‌مان وجود ندارد، اما صحبت‌کردن ما بر سر موضوعاتی پیش‌پا‌افتاده هم در نهایت به بحث کشیده می‌شود. چگونه می‌توانم آرامش بیشتری را بین خود و همسرم ایجاد کنم؟

پاسخ مشاور: زندگی زناشویی یعنی کنار هم بودن و هم مسیر شدن دو نفر که فرزندان دو خانواده متفاوت هستند، هر قدر هم که در ابتدای راه برای انتخاب یک شریک شبیه به خود تلاش کرده باشید بازهم به غیر از تفاوت‌های خاص زنانه و مردانه که طبیعی است، تفاوت‌های تربیتی هم وجود دارد که باید به مرور زمان آنهایی که قابل بر طرف شدن هستند، برطرف شوند و بقیه درک و پذیرفته شوند تا زندگی در مرحله آرامش قرار بگیرد.

رسیدن به نقطه تفاهم به معنی نبود اختلاف سلیقه نیست. این نکته‌ای است که بسیاری از زوج‌ها به آن توجه نمی‌کنند و همین موضوع باعث می‌شود تا تصورشان از یک «ازدواج آرمانی» خراب شود. این‌که شما و همسرتان با هم صحبت می‌کنید یک نکته روشن در روابط تان است.

برخی از زوج‌ها زمانی برای مشاوره می‌آیند که می‌گویند ما هیچ دلیلی برای حرف زدن و حتی مخالفت با هم نداریم، این زوج‌ها به مرحله طلاق عاطفی رسیده‌اند و سر و سامان دادن به رابطه‌شان کمی مشکل است اما شما و همسرتان با هم گفت‌وگو می‌کنید و این به معنی اهمیت داشتن نظر طرف مقابل برای هر دوی شماست.

حال باید این گفت‌وگو را جهتدار کرده و قوانینی برای ابراز عقیده‌های تان وضع کنید و به آن پایبند باشید تا گفت‌وگویتان هر بار به مشاجره تبدیل نشود. به خاطر داشته باشید گاهی مشاجره و دعوا هم اجتناب‌ناپذیر است پس تصور یک رابطه همیشه سبز و خرم را از ذهن تان بیرون کرده و واقع بین باشید، اما برای دور کردن گفت‌وگوهایتان از مشاجره چند نکته را مد نظر داشته باشید:

گفت‌وگو باید دو طرفه و هدفمند باشد. اگر یک نفر تنها گوینده باشد و نگذارد طرف مقابل حرف بزند، نتیجه مطلوبی به دست نمی‌آید.

بهتر است وقتی در مورد موضوع خاصی با هم حرف می‌زنید مثل تصمیم‌گیری در مورد مقصد سفر، حواستان به صورتجلسه این گفت‌وگو باشد. برخی همسران قرار است در​باره خرید مبلمان برای اتاق نشیمن با هم حرف بزنند، اما بحث به رفتار غلط مادرشوهر در روز عقد‌کنان ختم می‌شود که نتیجه‌ای جز دلخوری و نیمه‌کاره ماندن بحث نخواهد داشت.

نکته مهم برای یک گفت‌وگوی موثر این است که همیشه حواستان به ارزش‌ها، خط قرمزها و در یک کلمه حساسیت‌های همسرتان باشد و سعی کنید حرفی نزنید که بعد از اتمام بحث مجبور شوید به خاطر آن عذرخواهی کنید، اما اگر نتوانستید هیجانتان را کنترل کنید و رفتار نامناسبی داشتید، حتما از همسرتان عذرخواهی کرده و نگذارید دلخوری بین شما ماندگار شود.

با هم حرف بزنید، نظرتان را مودبانه بیان کنید و بگذارید همسرتان هم نظراتش را بگوید حتی اگر مخالف با شما باشد، این‌گونه ارتباط‌تان زنده می‌ماند. برای زندگی کنار هم، یک ارتباط زنده با کمی اختلاف و بحث، بهتر از مرگ ارتباط است. (ضمیمه چاردیواری)

ندا داوودی


ادامه مطلب ...

۲ جنایت خانوادگی در پی مشاجره لفظی

جام جم سرا: کارآگاهان جنایی استان فارس بعد از آنکه مطلع شدند مردی بر اثر اصابت چاقو در بیمارستان فوت شده است به آنجا رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها متوجه شدند مقتول مردی میانسال است که توسط دو پسر خود هدف ضربه چاقو قرار گرفته است.

پلیس بعد از افشای این موضوع برای دستگیری دو برادر وارد عمل شد اما متهمان که 16 و 17سال دارند گریخته و به مکان نامعلومی رفته بودند. کارآگاهان تحقیقات گسترده‌ای را برای ردیابی متهمان انجام دادند و سرانجام آنها را یک روز بعد از وقوع قتل به دام انداختند. دو برادر وقتی تحت بازجویی قرار گرفتند به ارتکاب قتل اعتراف کردند و گفتند از مدتی قبل با پدرشان بر سر مسایل جزیی اختلاف داشتند تا اینکه روز حادثه مشاجره‌ای میان آنها درگرفت و از شدت خشم با چاقو به پدر خود حمله‌ور شدند سپس از ترس پا به فرار گذاشتند.

به گزارش جام جم سرا، کارآگاهان جنایی استان اصفهان نیز بعد از اینکه از مرگ پسری 16ساله به نام میثم در بیمارستان آگاه شدند تحقیقات خود را آغاز کردند. پدر میثم در بازجویی‌ها گفت برادر همسرش مرتکب این قتل شده است. ماموران بعد از جمع‌آوری اطلاعات اولیه به خانه متهم رفتند و او را در حالی دستگیر کردند که قصد داشت بار سفر ببندد و فرار کند.

متهم بعد از انتقال به پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و به کارآگاهان گفت: «خواهرم مدتی بود که با میثم اختلاف داشت به همین دلیل از من خواست با او صحبت کنم من نیز روز حادثه چاقویی را از خانه برداشتم. قصدم این بود که میثم را بترسانم وقتی به خانه او رفتم با هم مشغول صحبت شدیم و درگیری لفظی پیدا کردیم من که به شدت عصبانی شده بودم ناگهان چاقو را بیرون کشیدم و دو ضربه به او زدم. اصلا قصد چنین کاری نداشتم اما در آن هنگام نتوانستم خودم را کنترل کنم. میثم همان طور که روی زمین افتاده بود و خونریزی داشت به من گفت دایی چرا این کار را کردی؟ من که به شدت ترسیده بودم فرار کردم و از طریق یکی از بستگانم شنیدم میثم بعد از انتقال به بیمارستان فوت شده است. از کاری که کردم پشیمان هستم.»
بنابر این گزارش متهمان هر دو پرونده در بازداشت به سر می‌برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.(شرق)


ادامه مطلب ...

خسته شدم! چرا حرفهای من و همسرم به مشاجره می‌کشد؟

جام جم سرا: گفت‌وگو با دکتر اعظم صالحی، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را در ادامه بخوانید تا بدانید چرا برخی گفت‌وگو‌ها شکل مشاجره به خود می‌گیرد.

چرا گاهی صحبت حتی بر سر مساله‌ای جزئی شکل مشاجره به خود می‌گیرد؟
در هر جمع انسانی و از جمله خانواده، امکان ایجاد بحث و مشاجره با شدت و ضعف‌های مختلف وجود دارد که مجموعه‌ای از رفتارهای مختلف، از جمله پچ‌پچ بین دو نفر، بحث‌، دادزدن، ناسزاگویی، فریادهای بلندی که همسایه‌ها می‌شنوند و در ‌‌نهایت کتک‌کاری، شکستن اشیاء و خشونت فیزیکی است. موضوع این مشاجره‌ها می‌تواند از کوچک‌ترین تا بزرگ‌ترین مسایل را شامل ‌شود؛ برآورده نشدن انتظاراتی مانند نوبت و برعهده‌گرفتن انجام امور منزل و مسوولیت‌ها، چگونگی استفاده از امکاناتی مانند تلویزیون، اتاق، دستشویی و... از سوی دیگر، زن و مردی که با هم یک خانواده را تشکیل می‌دهند، دو جنس متفاوتند با مجموعه‌ای از ویژگی‌های متفاوت.
علاوه بر این، هرکدام از آن‌ها فرهنگ، خانواده، تاریخچه و مجموعه تجربه‌های متفاوتی دارند. پس کاملا طبیعی است که انتظار‌ها و سلیقه‌های مختلفی داشته باشند. همین تفاوت‌ها باعث اختلاف‌نظر می‌شود و اختلاف‌نظر هم می‌تواند باعث بروز بحث و مشاجره شود.

پس چرا برخی زوج‌ها رابطه آرام‌تری دارند و کمتر با هم بحث می‌کنند؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال، بهتر است مقایسه‌ای بین دو گروه خانواده‌های «پرمشاجره» و «آرام» انجام دهیم. با نگاهی عمیق‌تر به این دو گروه خانواده، می‌بینید آنچه باعث بحث بین زن و شوهر می‌شود، تفاوت‌های بین فردی نیست بلکه شیوه‌ای است که برای حل اختلافاتشان از آن استفاده می‌کنند. در واقع مشاجره نوعی روش گفت‌وگوست؛ گفت‌وگویی بی‌نتیجه و حتی با پیامد منفی؛ بنابراین مهم‌ترین دلیل در بروز مشاجره‌، شکل و نحوه گفت‌وگوی اعضا است که در دو گروه متفاوت است.

به این تفاوت‌های شکل و نحوه گفت‌وگو اشاره می‌کنید؟
اولین نکته در مورد چگونگی شروع گفت‌وگو است. اعضای خانواده‌های پرمشاجره، درباره اختلافشان صحبت نمی‌کنند و زمانی لب به شکایت می‌گشایند که جانشان به لب رسیده و به لحاظ احساسی در اوج ناراحتی باشند. پس بدیهی است که گفت‌وگویشان با خشونت و سرزنش آغاز شود. این حالت احساسی به طرف مقابل سرایت و نوعی جو ستیز و مبارزه‌طلبی را ایجاد می‌کند اما حتی اگر در جنگ بین دو کشور، برنده‌ای وجود داشته باشد، در جنگ بین دو عضو خانواده هیچ برنده‌ای وجود ندارد و بی‌شک هر دو بازنده هستند و به هدف خود (حل اختلاف) نمی‌‌رسند. بدیهی است وقتی همسران در حالی گفت‌وگو را شروع می‌کنند که درگیر احساسات منفی مانند خشم و تنفر هستند، به لحاظ احساسی توان اداره و هدایت بحث را ندارند و به نتیجه دلخواه هم نمی‌رسند.

نوع دیدگاه افراد هم در حل مساله تاثیرگذار است؟
بله، در یک گفت‌وگوی اصولی برای حل مشکلات، باید نگاه افراد به مشکلات مشخص شود. در واقع نوع نگاه افراد به مشکلات دوگونه است؛ مساله‌مدار و راه‌حل‌مدار. به عبارت ساده‌تر، هر کدام از ما پیرامون خود کسانی را می‌شناسیم که در مواجهه با مشکلات، فورا می‌گویند: «خب، به هر حال مشکلی برایمان پیش آمده... حالا باید با این مشکل چه کنیم؟» چنین افرادی نگاه راه‌حل‌مدار دارند ولی افراد مساله‌مدار دائم از مشکلاتشان شکایت و دیگران را سرزنش می‌کنند. آن‌ها به دنبال علت بروز مشکل و مقصر هستند و وقت و انگیزه‌ای برای پرداختن به راه‌حل ندارند. در مقابل، افراد راه‌حل مدار، فقط در حد لازم به مساله و علت آن می‌پردازند و بیشتر وقت خود را صرف یافتن راه‌حلی مناسب می‌کنند. در خانواده‌های پرمشاجره، افراد عمدتا مساله‌مدارند، نه راه‌حل مدار.

گاهی حین مشاجره یکی از طرفین یا حتی هر دو، بحث‌های گذشته را به میان می‌کشند. چرا؟
به دلیل اینکه این افراد هم نسبت به حل مشکل، نگاه مساله‌مدارانه دارند و جزو خانواده‌های پرمشاجره به شمار می‌روند. خانواده‌های پرمشاجره در اتفاق‌های گذشته غرق می‌شوند و به مسایلی می‌پردازند که در حال حاضر وجود ندارد. این حالت نوعی سرزنش بی‌نتیجه برای فرد خاطی محسوب می‌شود و موجی از ناامیدی در فرد سرزنش‌کننده و سرزنش‌شونده ایجاد می‌کند.

پس برای پیشگیری از بروز مشاجره، چگونه می‌توان گفت‌وگویی راه‌حل‌مدار داشت؟
مشاجره نوعی روش گفت‌وگوست که نتایج منفی به بار می‌آورد. در خانواده‌های پرمشاجره، افراد شیوه‌های تکراری و بدون نتیجه را برای حل اختلاف‌ها به کار می‌برند. آن‌ها ناامیدانه تلاش می‌کنند و هر بار شکست می‌خورند و در ‌‌نهایت فقط می‌توانند احساسات منفی خود را بر سر یکدیگر خالی و البته به هم منتقل کنند. متاسفانه آن‌ها این شیوه غلط را از خانواده خود یاد می‌گیرند و بعد از مدتی که از آن استفاده می‌کنند، آنچنان در این چرخه غلط گرفتار می‌شوند که غیرارادی آن را به‌کار می‌برند.
چنین اشخاصی اصلا متوجه نیستند با این رفتار چه بر سر رابطه‌ خانوادگیشان می‌آید و با این مشاجره‌ها هیچ نتیجه مثبتی عایدشان نمی‌شود. خوشبختانه این روش گفت‌وگوی غلط، همانطور که یاد گرفته می‌شود، از یاد زدوده خواهد شد البته نه به‌سادگی ولی می‌توان با آن مقابله و روش‌های گفت‌وگوی موثر و صحیح را جایگزین کرد. (سلامت)


ادامه مطلب ...

چرا گفتگو‌های ساده‌مان هم توأم با مشاجره و جنجال است؟

جام جم سرا: گفتگو کردن در ردای قوانین ارتباطی قرار می‌گیرد، قوانین ارتباطی بیانگر این موضوع است که در گفت و گو خشونت، فحاشی، سرزنش، سرکوفت و تهدید نباید صورت گیرد.

در هنگام گفتگو ما نباید پیغام مخروب بیان کنیم ، پیغام مخروب به این معناست که ما در ظاهر یک حرف عادی را بیان می‌کنیم اما لحن و نگاه ما بیانگر تحقیر و تهدید است و هنگامی که طرف مقابل ما از نوع صحبت‌ ما ابراز ناراحتی می‌کند بیان می کنیم که از نوع صحبت خود منظور بدی نداشتیم غافل از این که لحن صدا و نوع صحبت کردن ما حاکی از بیان احساسات ما است.

در ارتباطات خود نباید بگذاریم که معضلات و مشکلات به اصطلاح انبار شوند و باید هر مشکلی را در وقت مناسب آن حل کنیم.

صحبت‌های بیان شده در بیشتر مواقع در بین افراد حول محور من و تو می‌چرخد. که این نوع گفت‌وگو مناسب نیست. پیغام کامل من شامل توهین و پیغام کامل تو شامل لجبازی است که به خاطر توهین انجام شده از طرف مقابل اتفاق می‌افتد.
در گفتگو کردن اول باید نیازهایمان را اعلام کنیم و سپس تقاضای خود را مطرح کنیم.

وقتی در زندگی مشترک به یک اختلاف نظر برخورد می کنیم باید روش‌های مناسب حل مساله را در پیش بگیریم، در این زمان باید راه‌حل‌های خود را بدون غرض‌ورزی اعلام کنیم. حتی راه‌حل‌هایی که به نظر ما مسخره و نامناسب می‌آید آن‌گاه آن راه حلی را که کمترین عیب و بیشترین حسن را داراست انتخاب می‌کنیم و آن را عملی می‌نماییم. ما باید یاد بگیریم که مسائل را بیان کنیم و پس از حل‌کردن آن ها بایگانی کنیم و در بحث‌هایی که در آینده اتفاق می‌افتد نباید مسائل گذشته را که کامل شده دوباره بازگو کنیم.
اگر در هنگام گفت‌وگو کردن مدام به یکدیگر اتهام بزنیم بحث ساده‌ی ما به دعوا کشیده می‌شود.
مهمترین مهارت گفت‌وگو این است که در هنگام خشم هیچ‌گاه با یکدیگر به گفت‌وگو نپردازیم. به هنگام خشم زن و شوهر و یا سایر افراد خانواده باید از یکدیگر فاصله بگیرند و پس از این که خشم خود را تخلیه کردند دوباره به گفت‌وگو بپردازند.

باید تلاش کنیم مهارت گفت‌وگو با یکدیگر را بیاموزیم. در مشاوره‌های حضوری، مشاور سعی می‌کند نحوه‌ی بهتر ارتباط را به زوجین آموزش دهد، با شرح حالی که در مشاوره از زوجین گرفته می‌شود مشاور می تواند نقاط آسیب‌پذیز زوجین را تشخیص داده و از آنها بخواهد در هنگام گفت‌وگو به این نکات بیشتر توجه کنند. (ربابه غفار‌تبریزی - روانشناس/باشگاه خبرنگاران)


ادامه مطلب ...

مدیریت مشاجره بین والدین و ‌فرزندان

جام جم سرا: امروزه محققان بر این عقیده‌اند که گرچه کمی مشاجره میان والدین و فرزندان امری اجتناب‌ناپذیراست، ولی هنگامی که مشاجره موضوعی دائم و رایج در تعاملات والد و فرزند ‌شود در محیط خانواده دشمنی جایگزین همدلی می‌شود. اگر ما به‌عنوان والد نتوانیم این جروبحث‌ها را بخوبی مدیریت کنیم، باعث می‌شود حس ارزشمند دانستن فرزندان را در والدین تضعیف و در فرزندان نیز حس توجه و احترام به والدین را سست ‌کند.

بحث کردن موثر، مهارتی باارزش

توانایی بحث موثر مهارتی ارزشمند برای نوجوانان وجوانان و همچنین بزرگسالان به شمار می‌رود. در حالی که تبدیل شدن به فردی پرخاشگر که دیگران را با سخنان خود آزار می‌دهد یک نقص به شمار می‌رود. بحث کردن حس کنجکاوی کودک را برمی‌انگیزد و به یادگیری او کمک زیادی می‌کند. بحث کردن به فرزندان می‌آموزد که چطور با دیگران ارتباط برقرار کند و مهارت متقاعد کردن دیگران را یاد بگیرد. چنانچه شما به حق فرزندتان برای بحث کردن احترام بگذارید، فرزندتان نیز به حق شما برای تصمیم‌گیری احترام خواهد گذاشت. فرزندی که سخنانش توسط والدین شنیده نمی‌شود و به حق او برای ارائه عقایدش احترامی گذاشته نمی‌شود، یاد می‌گیرد به جای مباحثه با شما درباره نقطه‌نظراتش به شما حمله کند، پس بهتر است با گوش دادن به سخنان فرزندتان به وی احترام بگذارید حتی اگر اشتباه باشد. اگر شما به‌عنوان پدر یا مادر تلاش داشته باشید که از اعتراض فرزندتان جلوگیری کنید درست مانند آن است که بخواهید دیواری از شن و ماسه بسازید تا جلوی یک موج بزرگ را بگیرید، والدین باید این حقیقت را بپذیرند که به عقاید فرزندشان، هرچند نادرست، گوش دهند و قبول کنند که هر فرزندی شیوه خاص خودش را برای پاسخگویی دارد.

وقتی جروبحث کردن قانون خانواده شود

 وقتی مشاجرات در یک خانواده مزمن شود، والدین و فرزندان گوش دادن به یکدیگر را متوقف می‌کنند و آزار و اذیت‌ها و مقاومت‌ها صبر و تحمل افراد را از بین می‌برد و جرو بحث به‌عنوان اولین نشانه درگیری در خانواده خود را نشان می‌دهد.

وقتی مشاجره کردن و گوش ندادن به حرف یکدیگر قانون همیشگی در یک خانواده شود، بچه‌ها همیشه انتظار دارند از والدینشان نه بشنوند و می‌دانند که برای به دست آوردن هر چیزی باید بجنگند، بنابراین آنان نیز هر چیزی را بخواهند تقاضای خود را با مشاجره شروع می‌کنند.

در خانواده‌های سالم، والدین و فرزندان در پی یافتن فرصتی هستند که بتوانند با یکدیگر اوقات خوشی را داشته باشند، اما در خانواده‌های ناموافق همیشه انتظار مخالفت هست، بردباری و همدلی وجود ندارد و والدین و فرزندان هیچ‌کدام تمایلی ندارند به حرف یکدیگر گوش بدهند، هر کس می‌خواهد حرف آخر را خودش بزند. به این ترتیب نوعی هم ستیزی دوجانبه شکل می‌گیرد که در آن بچه‌ها جنگ با والدین را شروع می‌کنند و والدین هم فرزندانشان را مقصر می‌دانند، هیچ‌کدام هم سعی نمی‌کند نسبت به دیگری انعطاف‌پذیر‌تر و صبورتر عمل ‌کند. در نهایت هم بدترین تاثیر مشاجرات دائم‌ آن است که ساختار سالم اقتدار والدین از بین می‌رود و احساس تحت حمایت والدین بودن نیز از طرف فرزندان پوچ می‌شود. والدین نیز احساس مسئولیت و مورد احترام بودن خود را از دست می‌دهند و فرزند خود را به چشم یک حریف و حتی یک دشمن نگاه می‌کنند.

روی حرف خود بایستید

به‌عنوان والد سعی کنید روش «تربیت بدون فریاد» را پیش بگیرید، این روش به شما کمک می‌کند تا با تمامی قوا و بدون فدا کردن لحظات شاد و احساسات مورد علاقه‌تان عمل کنید. در این روش هنگامی که خونسردی‌تان را حفظ کنید، اجرای اصول تربیتی برایتان آسان‌تر است مثلا وقتی با آرامش به فرزندتان می‌گویید: تا زمانی که تکالیفت را انجام نداده‌ای حق بازی کردن نداری روی حرف خود بایستید، درواقع این به معنای تثبیت خود به‌عنوان سرپرست امور در خانواده است. معمولا ما والدین هیچگاه دوست نداریم فرزندانمان دچار اشتباه شوند، بنابراین برای جلوگیری از خطری که فرزندمان را تهدید می‌کند فریاد می‌کشیم، او را تهدید می‌کنیم و امیدوار هستیم که تهدیدمان اثر داشته باشد و زمانی که فرزندمان به فریاد‌های ما بی‌توجه است، بیشتر داد و فریاد می‌کنیم. این روش موثر نیست و همه ما این را می‌دانیم، هیچ فرزندی با این روش رشد نمی‌کند و درسی یاد نمی‌گیرد پس چه باید کرد و راه صحیح کدام است؟ اگر می‌خواهید تغییراتی حاصل شود باید اجازه دهید عواقب کار خودشان فریاد بزنند، خودتان را کنار بکشید و بگذارید گاهی هم فرزندتان نتایج کار را ببیند. البته این کار باید با احتیاط و باتوجه به سن فرزندتان انجام شود. برای مثال برای این‌که خطر بازی در خیابان را به فرزند دوساله‌تان نشان دهید، هرگز او را در معرض تجربه تصادف با ماشین قرار نمی‌دهید، اما هنگامی که فرزندتان هجده ساله است، چگونه عمل می‌کنید؟

اغلب مشاجرات بین والدین و فرزندان به این دلیل است که والدین می‌خواهند فرزندشان از هر آسیبی در امان باشد، آنان نگرانند و می‌خواهند با این نگرانی فرزندانشان را به هر قیمتی محافظت کنند، همین نگرانی‌ها از جانب والدین و نبود درک آن از سوی فرزندان باعث ایجاد کشمکش و جر و بحث‌های طولانی و به‌دنبال آن از بین رفتن صمیمیت می‌شود. به‌ منظور تربیت موثر و بدون داد و فریاد باید به یک اصل معتقد باشید و آن حفظ آرامش است. پیش از اجرای تصمیمات‌تان ابتدا با آرامش به آن فکر کنید تا احتمال واقعی بودن و موثر بودن آنها را دریابید و با این کار به رشد فرزندتان هم کمک کرده باشید.

«زبان عدم پذیرش» را کنار بگذارید

پذیرش طرف مقابل همان‌گونه که هست، عاملی مهم در ایجاد ارتباطی است که در آن شخص رشد می‌کند‌ و تغییرات سازنده‌ای در او پیدا می‌شود. در چنین شرایطی شخص می‌آموزد که مشکلاتش را حل کند، در جهت سلامت روانی پیش می‌رود و ثمربخش‌تر و خلاق‌تر می‌شود. این یکی از تناقضات ساده اما زیبای زندگی است. پذیرش مانند خاک مناسبی اجازه می‌دهد یک بذر کوچک به گل زیبایی که لیاقتش را داشته باشد، تبدیل شود. بچه‌ها هم درست مانند دانه‌ها در عمق وجودشان استعداد توسعه یافتن را دارند و پذیرش برای آنان مانند خاک است که فقط کودک را قادر می‌سازد استعدادهایش را به عمل در آورد. چرا پذیرش والدین چنین تاثیر مثبت و نمایانی را روی کودک به جا می‌گذارد؟ این چیزی است که اغلب والدین آن را درک نمی‌کنند.

‌ والدین در بیشتر مواقع در تربیت بچه‌ها از زبان عدم پذیرش استفاده می‌کنند و عقیده دارند که این بهترین روش کمک به فرزندان است. خاکی که بیشتر والدین برای رشد فرزندشان آماده می‌کنند با ارزشیابی، قضاوت، انتقاد، نصیحت کردن، تذکرات اخلاقی، وعظ و خطابه یا دستور دادن سنگین و نامناسب شده است و به معنای پیام‌هایی است که نشان‌دهنده عدم پذیرش فرزند به صورت فعلی‌ است.

«زبان عدم پذیرش» بچه‌ها را خاموش می‌سازد. آنها دیگر با والدینشان حرف نمی‌زنند و ترجیح می‌دهند که احساسات و مشکلاتشان را برای خودشان نگه‌دارند، پس بهترین کار این است والدین مهارت زبان پذیرش را یاد بگیرند، زیرا زبان پذیرش بچه‌ها را آزاد می‌سازد تا احساسات و مشکلاتشان را بیان کنند.

با فرزندان‌تان درست صحبت‌کنید

به راستی آیا شما به حرف‌های فرزند خود با دقت گوش می‌دهید؟ آیا هر روز مشتاقانه با او گفت‌و‌گو می‌کنید؟ امروزه ثابت شده است نبود برقراری ارتباط صحیح افراد خانواده باهم رو به افزایش است. هرچه ارتباط کلامی در خانواده‌ای کاهش یابد، بر تعداد پیام‌های کوتاه و ایمیل‌ها افزوده می‌شود، این در حالی است که حرف زدن با هم و شنیدن حرف‌های همدیگر رو به کاهش می‌رود. ما والدین اغلب از این مهم غافل می‌شویم که فرزندان ما به گفت‌و‌گو‌های واقعی و ارتباط حقیقی نیاز دارند نه به نصیحت‌های بی‌اهمیتی که از یک گوش بشنوند و از گوش دیگر خارج کنند.

بچه‌ها به پدر و مادرهایی نیاز دارند که واقعا به آنها توجه داشته باشند، نیازها، احساسات، مشکلات و گرفتاری‌های روزانه آنها را درک کنند. والدینی که در مواقع حساس، خود را به جای فرزندشان بگذارند، می‌توانند با او همدردی کنند، حرف‌های آنها رنگ نصیحت به خود نمی‌گیرد، داد و فریاد بی‌جا نمی‌کنند و حرف‌هایشان براحتی و بدون مقاومت پذیرفته می‌شود.

فرزندان را باید در شرایط سخت حمایت کرد، به آنان جرأت داد، آنان را درک کرد و دلداری داد، وقتی غمگین است غم او را فهمید و وقتی در کاری موفق می‌شود، به مو‌فقیت او بها داد. توجه به این موارد ارتباط خانوادگی را تقویت و کانون خانواده را پر مهر می‌کند. بچه‌ها می‌خواهند که بزرگسالان آنها را به‌عنوان مخاطب جدی بگیرند، به گفته‌هایشان احترام بگذارند و نظرشان را بپرسند. در این حالت است که احساس غرور و اعتماد به نفس کرده و خوشی را لمس می‌کنند. بچه‌ها باید بفمند که پذیرفته شده‌اند.

فرزندان چه وظایفی دارند؟

حرمت و احترام پدر و مادرتان رارعایت کنید: برخلاف تصور عموم که حرمت و احترام را معادل دست به سینه بودن، جواب ندادن، ابراز مخالفت نکردن، دراز نکردن پا جلوی بزرگ‌ترها و... می‌دانند، حفظ حرمت یعنی استفاده نکردن از کلمات زشت، تحقیر نکردن دیگری، ابراز مخالفت بدون حمله به شخصیت طرف که فرزندان باید در بحث و گفت‌و‌گو با پدر و مادرشان همیشه در نظر داشته باشند.

به قوانین و مقررات خانواده احترام بگذارید: فقط در مواردی که تصور می‌کنید قواعد و مقررات حاکم بر خانواده عقلانی یا منصفانه نیست باید از طریق بحث و گفت‌و‌گو با والدین و گاهی یک مشاور یا میانجی‌گر آگاه و منصف موضوع را طرح و مشکل را حل کنید.

به والدین‌تان نزدیک‌تر شوید: برای این کار لازم نیست آزادی‌ها و استقلال مشروع خود را از دست بدهید و فقط تن به خواسته‌های پدر و مادرتان بدهید؛ بلکه کافی است درک کنید دغدغه‌های آنها چیست، به قضایا چگونه نگاه می‌کنند و در ذهنشان چه می‌گذرد. برای رسیدن به آن هم کافی است با آنها گفت‌و‌گو کنید، اوقاتی را باهم بگذرانید و مواردی را با هم در میان بگذارید.

احساسات خود را شناسایی و ابراز کنید: برخی از مسائل بار احساسی عاطفی سنگینی دارند، بخصوص اگر قرار است با والدین در میان گذاشته شوند. در این موارد با ابراز احساس خود می‌توانید از واکنش منفی شدید احتمالی آنها کمی بکاهید و کمی راحت‌تر آن را در میان بگذارید.

سپاسگزار والدینتان باشید: قدردانی، تشکر و سپاس از خوبی‌ها و کمک‌هایی که به ما می‌شود (از طرف هرکس) نه‌تنها در فرد مقابل احساس خوبی ایجاد می‌کند، بلکه در خود ما نیز باعث پالایش و آرامش روان می‌شود.

«گوش دادن فعال» را جدی بگیرید

گوش دادن جدی رابطه گرم بین والدین و بچه‌ها را بیشتر می‌کند و به بچه‌ها کمک می‌کند که از احساسات منفی‌شان کمتر بترسند. وقتی پدر یا مادری با گوش دادن نشان می‌دهد که احساسات فرزندش را می‌پذیرد با این کار به وی کمک می‌کند که او هم آنها را بپذیرد، پدر و مادر‌انی که به جای جر و بحث‌های بی‌فایده، گوش دادن جدی همراه تفاهم را به کار می‌برند، در حقیقت نوع جدیدی از قدرشناسی و احترام را کشف می‌کنند احساسی عمیق‌تر از اهمیت دادن و مهم شمردن. فرزند هم به نوبه خود با همین احساسات به پدر و مادرش پاسخ می‌دهد. گوش دادن جدی حل مشکلات را با فرزند آسان می‌کند، می‌دانیم که انسان زمانی که بتواند درباره مشکلش حرف بزند، بسیار بهتر و زودتر موفق به حل آن می‌شود تا این‌که فقط درباره آن فکر کند. این گوش دادن باعث می‌شود که فرزند هم با علاقه بیشتری بخواهد به افکار و عقاید پدر و مادرش گوش فرادهد. گوش دادن جدی در روابط والد و فرزند ایجاد اعتماد می‌کند، در حالی که پیام‌هایی مانند نصیحت‌گویی، ارائه راه‌حل‌های بسیار منطقی و مانند آنها، نبود اعتماد را به فرزند نشان می‌دهد. این گوش دادن یکی از موثرترین راه‌های کمک به کودک در را ه خودرهبری، خودمسئولی و استقلال فردی است.

شرایط گوش دادن جدی را به خاطر داشته باشید‌

ـ شما باید مشتاقانه خواهان این باشید که آنچه را که فرزندتان برای گفتن دارد، بشنوید و علاقه به صرف وقت برای شنیدن داشته باشید.

ـ شما باید واقعا بخواهید به فرزندتان در حل مشکلش، بخصوص در آن زمان معین، کمک کنید.

ـ شما باید این توانایی را داشته باشید که پذیرای احساسات فرزندتان باشید. این احساسات هر چه می‌خواهد باشد.

ـ خوشحال باشید که احساسات موقتی هستند و همیشه در درون فرزندتان ثابت باقی نمی‌مانند. گوش دادن جدی این را به شما نشان خواهد داد.

مراحل گوش دادن مسئولانه را به خاطر بسپارید

ـ از همان ابتدای مشاهده تمایل فرزندتان به جر و بحث مشاجره را در او مهار کنید، به این ترتیب که ابتدا کمی سکوت کنید، مشاجره را شروع نکنید و سعی کنید که فقط گوش بدهید.

ـ با تشویق فرزندتان به بیان عقاید و احساسات خود درباره موضوع مورد بحث، به وی بفهمانید که به آنچه او بیان می‌کند کاملا توجه دارید.

ـ با استفاده از کلامتان، شرایط فرزندتان را بیان کنید و سکوت طولانی نداشته باشید. یکی از دلایلی که فرزندان تردید دارند که والدینشان صحبت‌های آنان را می‌فهمند یا خیر؟ این است که والدین نشان نمی‌دهند که متوجه صحبت‌های فرزندانشان شده‌اند.

ـ از فرزند خود بخواهید بیشتر توضیح دهد. گوش دادن مسئولانه روشی برای دستیابی به نتیجه یا کوتاه کردن مشاجره نیست، بلکه راهی است که فرزند را وادار می‌کند تا بیشتر درباره آرزوها و عقایدش صحبت کند تا به این وسیله چرخه مشاجره کوتاه‌تر شود.

ـ برای تصمیم‌گیری کمی صبر کنید. مثلا می‌توانید به فرزندتان بگویید خب در این مورد فکر کنم و به تو جواب می‌‌دهم.

راهکارها

ـ به خاطر داشته باشید بچه‌ای که بحث می‌کند، بچه‌ای است که تحت فشار است و واداشتن او به بیان احساساتش بهترین راه رها ساختن او از این فشارها خواهد بود.

ـ روح گوش دادن مسئولانه به ما کمک می‌کند با فرزند خود مثل یک فرزند و نه دشمن یا رقیب ارتباط برقرار کنیم.

ـ فرضیه گوش دادن مسئولانه بر این عقیده استوار است که اگر پدر و مادر مشاجره را ادامه ندهند، مشاجره و جر و بحث شدت نخواهد یافت.

ـ در هنگام جر و بحث، در رابطه میان والدین و فرزندان نوعی تضاد اساسی میان اقتدار و کنترل پدید می‌آید، بهترین راه برای حفظ قدرت والدین، ضایع نکردن آن است.

ـ مطمئن باشید با وجودی که هیچ پدر و مادری نمی‌خواهد جار و جنجال فرزند خود را تقویت کند، اما تسلیم شدن دائم‌ در برابر فرزندتان باعث تکرار آن خواهد شد.

ـ هنگامی که با قاطعیت و البته آرامش خواسته‌های خود را برای فرزندتان روشن کنید، جلوی بروز بسیاری از مشاجرات را می‌گیرید.

ـ والدینی که تلاش می‌کنند همه کارهای فرزندانشان را تحت کنترل داشته باشند، دست آخر می‌بینند که کمترین نظارتی بر کارهای فرزندانشان ندارند.

ـ با فرزندتان با احترامی که لایق آن است رفتار کنید، او نیز به شما احترام می‌گذارد.

فرزندان از والدینشان عشق، احترام و تجلیل از آنچه هستند می‌خواهند، آنها دوست دارند والدینشان در آنها غرور ایجاد کند، اما خیلی هم خشن نباشند.

پیشنهاد به والدین

پیشنهادی که به والدین می‌کنیم این است که آنها می‌توانند با تغییر بعضی از رفتارهایشان جلوی بسیاری از اختلافات بین خود و فرزندانشان را بگیرند. البته دانستن این نکته برای بسیاری از والدین گران تمام می‌شود، زیرا ما عادت داریم خود را کامل و بی‌عیب و نقص بدانیم. بیشتر موارد تصور می‌شود که پدر و مادر بودن یعنی فقط بچه بزرگ کردن و این وظیفه بچه‌هاست که خودشان را با والدین تطبیق دهند، زیرا بچه‌های ناجور وجود دارند و والدین ناجور معنا ندارد !

توجه به این نکته بسیار ضروری است که در کنار والد بودن در ارتباطمان با همسر، دوستان، اقوام، کارفرما یا کارکنان زیردست، مواقعی هست که باید به فکر تغییر خودمان باشیم تا از به‌وجود آمدن برخوردهای جدی جلوگیری شود و سلامت رابطه پابرجا بماند.

معصومه اسدی / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...

چرا مشاجره میان همسران میانسال و کهنسال بیشتر است؟

مادرم داد می‌زند: باز حوله خیس حمام را روی تخت انداخته‌ای و پدرم پاسخ می‌دهد: خانم والله به خدا یادم رفت، الان بر می‌دارم.

ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود و موضوع انداختن جوراب‌ها در رخت چرک‌ها هم به میان کشیده می‌شود.

مادر: مرد! تو دوباره جوراب هاتو انداختی لای لباس چرک‌ها؟

پدر: چه اشکالی داره مگه‌؟

مادر: خدا یه مرگی به من بده از دست تو تا راحت شم.

پدر: باز شروع کردی. اصلا خونه خودمه دوست دارم هر جور دلم می‌خواد رفتار کنم. تو هم می‌تونی بری خونه بچه هات و منو به حال خودم بذاری‌!

سلام می‌کنم و هر یک ازآنها تا چشمشان به من می‌افتد لب به گله می‌گشایند و دیگری را متهم به بداخلاقی و ناسازگاری می‌کنند.

مادر می‌گوید: پدرت به کلی عوض شده، دیگر مرد سابق نیست. مثل بچه‌ها شده، دیگر اهمیتی به من نمی‌دهد، یا در کارهای خانه دخالت یا خرابکاری می‌کند. نظافت را رعایت نمی‌کند و خانه را به هم می‌ریزد.

پدر می‌گوید: این مادر غرغرو را ببرید تا من بتوانم نفس بکشم. از چای خوردن من هم ایراد می‌گیرد و می‌گوید چرا اینقدر چای می‌خوری!

برایم خیلی عجیب است. آنها همواره زندگی آرام و گرمی داشته‌اند، چرا اکنون حال و روزشان این‌گونه شده است. از زمانی که پدرم بازنشسته شده و در خانه مانده است اوضاع بدتر شده و با کوچکترین جرقه دعوای بزرگی در خانه بر پا می‌شود.

مشاجره میان سالمندان پدیده نادری نیست، گویی همه آدم‌ها در روزهای سالمندی کم‌حوصله تر می‌شوند و مرتب با دیگران جر و بحث می‌کنند. این در حالی است که ما در روزهای پیری نیاز بیشتری به محبت اطرافیانمان داریم.

زینب سی و شش ساله از رابطه پدر شوهر و مادر شوهرش سخن می‌گوید و آن را مشکلی پیچیده در خانواده عنوان می‌کند.

او می‌گوید: هر وقت به خانه والدین همسرم می‌رویم می‌بینم که آنها مشغول جرو بحث می کنند بر سر چیزهای کوچک هستند و حتی در حضور عروس‌ها و دامادها هم به یکدیگر پرخاشگری می‌کنند.

اما براستی چرا برای بسیاری از زوج‌ها بعد از میانسالی سخت‌‌ است 24 ساعت روز را با هم بگذرانند؟

به نظر می‌رسد وقتی یکی از زوجین تقریبا تمام مدت در خانه بوده، برای زوج دیگر که بتازگی بازنشسته شده تا حدی سخت است که بتواند خود را با عادت‌های روزمره وی هماهنگ سازد.

سن گذر آرزوها

با ورود زوجین به سنین میانسالی کم کم شرایط جسمانی و روحی متفاوت می‌شود. آغاز میانسالی در مردان با کاهش هورمون تستسترون همراه می‌شود، همان‌گونه که در زنان نیز در این دوره کاهش هورمون استروژن وجود دارد و تغییرات جسمی و روحی فراوانی به وجود می‌آورد، کاهش این هورمون در مردان نیز سطح انرژی بدن، قدرت عضلانی و جنسی را در آنان کاهش می‌دهد.

این تغییرات باعث تغییر در خلقیات و روحیات افراد می‌شود که همزمان با ورود فرد به دوران بازنشستگی است. افراد احساس می‌کنند که دیگر نشاط گذشته را ندارند و در حالی پا به این دوران گذاشته‌اند که بسیاری از آرزوهایی را که در سر می‌پروراندند، بر آورده نشده است.

بدیهی است همه همسران خواه ناخواه با هم مشکلاتی دارند که موجب تنش‌هایی بین آنها خواهد شد، اما با بروز این شرایط آنهایی که راه مدارا و تسامح را در پیش نگیرند، خیلی زودتر از اوایل ازدواج به نقطه جوش می‌رسند. نقطه جوش در روابط زناشویی همان نقطه‌ای است که فرد با رسیدن به آن، تحمل خود را از دست می‌دهد. در عین این‌که به همسرش بسیار علاقه‌مند و به او وابسته و معتاد است،متقابلا از او خسته و منزجر نیز هست، یعنی نوعی دوگانگی در احساسات فرد نسبت به همسرش پدید می‌آید که موجب جرو بحث‌های فراوانی می‌شود.

همچنین هنگامی که مردان و زنان به سن میانسالی و دوران بازنشستگی می‌رسند تهدید هویتی برای آنها به وجود می‌آید، این امر به آن معناست که آنها که تا دیروز سوال «من کیستم» را با شغل خود پاسخ می‌دادند در این زمان جوابی برای آن ندارند. ممکن است که خیلی از افراد خود را بازنشسته معرفی کنند، اما بسیاری از افرادی که شغل آزاد دارند یا همسرانی که همه عمر خود را صرف خانه داری و بچه‌داری کرده‌اند پاسخی برای این پرسش و اصولا امنیت روحی و روانی خود ندارند که همه این عوامل دست به دست یکدیگر می‌دهد و زمینه را برای بروز اختلافات آماده می‌کند.

وقتی تنها می‌شویم

شاید شما هم این داستان را شنیده باشید؛ پیرمردی همیشه از خروپف‌های همسرش شکایت می‌کرد، اما همسرش زیر بار نمی‌رفت و گله‌های همسرش را به حساب بهانه‌گیری وی می‌گذاشت. تا این‌که یک روز پیرمرد برای این‌که ثابت کند زنش در خواب خروپف می‌کند ضبط صوتی را آماده کرده و صدای خرناس‌های گوشخراش همسرش را ضبط می‌کند. پیرمرد صبح که از خواب بیدار می‌شود و شادمان از این‌که سند معتبری برای ثابت کردن خروپف‌های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می‌رود و صدایش می‌کند، غافل از این‌که زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است! از آن شب به بعد خروپف‌های ضبط شده پیرزن، لالایی آرامبخش شب‌های تنهایی او می‌شود.

حکایت بیشتر زن و شوهرهایی که در سنین میانسالی با یکدیگر بگو مگو می‌کنند، همین ماجراست. آنها زمانی که یکی از طرفین به دیار باقی می‌شتابد افسوس می‌خورند و تنها در آن زمان است که متوجه می‌شوند ارزش یکی برای دیگری چقدر است؟

اما همیشه هم این‌طور نیست که همسران در این سن نسبت به یکدیگر وفادار بماند.

سر پیری و معرکه‌گیری!

بحران میانسالی وضعی ناآرام و بازتاب‌های مختلفی در زندگی افراد دارد، این حالت معمولا در بسیاری از افراد با انتقاد از شیوه زندگی گذشته، حسرت‌ها و دریغ‌ها از آرزوهای واصل نشده و کارهای بسامان نرسیده همراه است.

اکرم عباسی، روان‌شناس در این باره می‌گوید: فرد ممکن است در این حالت نسبت به زندگی، پیشه یا شریک زندگی خود احساس ملالت کند و برای ایجاد تغییر در این موارد، میل قوی‌ای را حس کند.

وی می‌افزاید: بارها دیده شده که همسران در این سن از یکدیگر جدا می‌شوند و این امر در مردان در مقایسه با زنان بیشتر روی می‌دهد. طلاق‌هایی که در سنین 40 تا 50 سال روی می‌دهد از این موارد است. حتی براساس آمار سازمان ثبت احوال در سال گذشته 1615 مرد و زن در سنین بیش از ۷۵ سال از یکدیگر جدا شده‌اند.

به اعتقاد کارشناسان بخشی از طلاق‌های دوران سالمندی ریشه در زندگی مشترک گذشته دارد، به عنوان مثال زن و مردی که از ابتدا با اختلاف نظر و نداشتن تفاهم مواجه بوده‌اند و در همان سال‌های اول بچه‌دار شده‌اند و به همین دلیل با مشکلات کنار آمده‌اند و سازش کرده‌اند، در این دوران که از یک‌سو دختر وپسرها ازدواج کرده‌اند و از سوی دیگر به دلیل پایین آمدن آستانه تحمل، طلاق و جدایی را برماندن و زندگی کردن ترجیح می‌دهند.

با افزایش سن و افزایش سابقه زندگی مشترک به دلیل افزایش ارتباطات، اختلاف سلیقه‌ها بروز می‌کند و اگر زن و شوهر با مهارت‌های زندگی آشنا نباشند این اختلاف سلیقه‌ها به اختلاف اصلی زندگی تبدیل و به طلاق منجر می‌شود.

یکطرفه به قاضی نرویم

نوع نگاهی که افراد به دوره بازنشستگی دارند، باورها و انتظاراتی که دیگران از آنها دارند به عنوان عوامل تعیین‌کننده مهمی در این دوره میانسالی و ورود به سالمندی محسوب می‌شود.

دکتر یدالله قاسمی‌پور، روان‌شناس درباره دلایل بروز مشکل در زندگی مشترک زوج‌های سالمند می‌گوید: البته نمی‌توان یکطرفه به قاضی رفت و یک نسخه برای همه پیچید، برخی اوقات دوره بازنشستگی دوران خوش زندگی است یا به قول عامه دوره «با زن نشستگی» است.وی می‌افزاید: از منظر روان‌شناسی هر تغییری عارضه روانی استرس مثبت یا منفی را به همراه دارد. در دوره میانسالی که با زایندگی و باروری شخصیت همراه است انسان‌ها حس خوبی دارند، اما این حس گاهی همزمان با حکم بازنشستگی رئیس اداره است. گرچه ممکن است تغییر، رویداد خوشایندی تلقی شود، اما حکم یک عامل استرس را دارد که در شخصیت افراد تاثیرگذار است.

این روان‌شناس می‌افزاید: وارد شدن استرس به شخص موجب تغییر در روابط انسانی، محیطی و درون فردی ‌شده و برخی اوقات این دوره به عنوان دوره رکود و بی‌حاصلی، مفید نبودن و سربار بودن خانواده و جامعه تلقی می‌شود.

به گفته قاسمی‌پور اگر هر فردی چنین نگرشی به دوران میانسالی و ورود به آستانه پیری داشته باشد آستانه تحملش بخصوص در روابط بین فردی و خانوادگی که انتظار احساس امنیت از طرف مقابل را دارد از بین می‌رود.

نباید فراموش کنیم که حساس بودن و نداشتن احساس امنیت از طرف همسر در موقعیت‌های ناکامی می‌تواند حس خشم را به پرخاشگری و دعواهای خانوادگی تبدیل کند.

در عین حال عوامل دیگری مثل کاهش حقوق در دوره بازنشستگی، از دست دادن روابط کاری با دوستان، تغییر محیط زندگی، یکنواختی، کاهش قوای ذهنی و جسمی‌در کنار یکدیگر می‌تواند درک کامل‌تری از تغییرات روانی ـ اجتماعی این دوره را تجسم کند. از سوی دیگر یکی‌ از عواملی که موجب بروز چنین بگو مگوهایی در زندگی زوج‌های میانسال می‌شود نوع روابط آنها قبل از این دوره است. در این میان زن و شوهر ممکن است به دلیل مشغله‌کاری همسر و پرداختن به امور فرزندان فرصت این را که روابط مخدوش و مسائل حل نشده خود را در دوران جوانی حل کنند، نداشته باشند و در حقیقت این مشکلات همچون زخمی کهنه در دوران میانسالی سر باز کند.

دکتر قاسمی‌پور در این باره یادآور می‌شود: در این دوره همسران فراغت خوبی پیدا می‌کنند که به این مسائل هرچند به شیوه نامطلوب بپردازند. یادمان باشد که بسیاری از افراد دعوا کردن را به انزوا و دوری و کنار کشیدن از همه مسائل ترجیح می‌دهند. در حقیقت دعوا کردن در این سن به نوعی طرح مساله است که می‌تواند به حل آن منجر شود. اما منزوی شدن، اجتناب از روبه‌رو شدن با مسائل است که باعث می‌شود گاهی سال‌ها مساله‌ای ناگشوده باقی بماند.

اما متاسفانه حتی در چنین شرایطی نداشتن مهارت‌های گفت‌وگو و حل مساله به دلایل فرهنگی و خطاهای ذهن از جمله برداشت‌های اشتباه از رفتار همسر، ذهن خوانی و از این قبیل می‌تواند به آتش اختلافات و کشمکش‌های این دوره دامن بزند.

بودن یا نبودن، مساله این است

شاید امروز که جوانتر هستید، دوست نداشته باشید درباره زندگی عادی و روزمره خود بعد از بازنشستگی حرف بزنید و در ذهن خود این‌گونه فکر کنید که در این دوران به سفرهای زیادی می‌روم و وقت خود را صرف کارها‌ی بر زمین مانده زندگی می‌کنم، اما ماجرا به این سادگی نیست.

تفاوت شرایط جسمی، اقتصادی و خانوادگی در این زمان بخصوص بعد از دوران بازنشستگی باعث می‌شود نتوانیم آرزوهایی را که در دوران جوانی به آن فکر می‌کردیم ‌محقق کنیم. بنابراین نیاز است‌برای این دوران برنامه‌ریزی داشته باشیم.

اکرم عباسی، روان‌شناس نیز در این باره می‌گوید: معمولا لازم است که خانواده‌ها برای انطباق با شرایط جدیدی برنامه ریزی داشته باشند.

وی می‌افزاید: بهتر است در یک تقویم خالی از خود بپرسید که چطور می‌خواهید این روزها را پر کنید حتی می‌توانید این موضوع را با داشتن یک کار نیمه وقت یا داوطلبانه و خیریه تا حدی آسان‌تر کنید. در عین حال برای رسیدن به هماهنگی و گشودن راه‌هایی تازه در مقابل خود و همسرتان ارتباط خود را بیشتر کنید و ساعت‌های بیشتری را با وی بگذرانید.

عباسی توصیه می‌کند: در کارهای عادی و روزمره بازنگری کنید، خیلی از زوجین بعد از دوره بازنشستگی یک بار دیگر جنگ و جدال بر سر تقسیم کارهای روزمره را تجربه می‌کنند. خیلی مهم است که تصمیم بگیرید آیا می‌خواهید به کار دیگری بپردازید یا خیر.

دکتر قاسمی‌پور نیز در این باره تاکید می‌کند: نکته اساسی که باید به خاطر داشته باشیم این است که در دوره سالمندی و بازنشستگی جدای از مسائل مالی و فرهنگی و خانوادگی، هیجانات فرد دستخوش تغییر می‌شود. شاید شنیده باشید که افراد سالمند مثل بچه‌ها حساسند. این نشان دهنده این است که عواطف و هیجانات در سازگاری روانشناختی در این دوره نقش بسزایی دارند. درک و همدلی از جانب همسر قطعا در این مورد مؤثر خواهد بود.

با وجود این داشتن روابط جایگزین برای روابط دوستانه و کاری، تغییر نگرش نسبت به بازنشستگی و داشتن برنامه‌ای که در آن فرد احساس کارایی قبلی خود را حفظ کند، باعث ایجاد احساس خوب در فرد ‌شده و همین امر نیز به نوبه خود باعث بهبود روابط با همسر و دیگر اعضای خانواده می‌شود.

از طرفی حفظ ارتباط با محل کار قبلی در قالب انجمن‌ها و نشست‌های صمیمی مدیران با افراد بازنشسته و نظرخواهی و مشورت با آنان برای بهبود کارایی سازمان، احساس ارزشمند و مفید بودن را در افراد حفظ می‌کند.

شواهرانی که خانگی نمی‌شوند

علاوه بر این مسائل بسیاری از همسران انتظار دارند شوهرانشان در دوره بازنشستگی در کارهای خانه به آنها کمک کنند. هرچند شوهران سعی می‌کنند این انتظارات را برآورده کنند، اما شوهران سنتی تلاش می‌کنند این انتظارات را با انجام کارهای مردانه‌تری مثل تعمیر خانه و وسایل زندگی پاسخ دهند و این ممکن است باعث‌ اختلاف شود‌ یا به دلیل این‌که شوهر به طور تمام وقت در خانه حضور پیدا می‌کند برخی رفتارها و عادت‌های او مورد اعتراض همسر قرار می‌گیرد. دکتر قاسمی‌پور در این باره می‌گوید: در این گونه موارد پیشنهاد می‌شود که انتظارات و توقعات دو طرف در موقعیتی مناسب و در کمال آرامش مطرح شود تا طرفین درک و فهم درستی از رفتارها پیدا کنند. برای مثال اگر شوهر درخواست همسر خود را مبنی بر آشپزی یا کمک کردن در آشپزخانه را نمی‌پذیرد، دلایل خود و احساس خود برای انجام چنین کارهایی را برای همسر خود توضیح دهد که از ذهن خوانی طرف مقابل و متعاقبا واکنش متقابل و در نهایت بروز دعوا و خشونت جلوگیری شود.

از طرف دیگر، حضور بیشتر شوهر در خانه، می‌تواند تهدیدی برای قدرت و قلمرو زن خانه‌دار تلقی شود و این احساس که در امور خانه‌داری دخالت می‌شود. حفظ احساس تسلط و کنترل امور خانه برای یک زن خانه‌دار مهم است و نباید آن را از نظر دورداشت. آموزش خانواده‌ها از طریق رسانه‌های جمعی کارگاه‌هایی که از طریق سازمان‌ها برای افراد و همسرانشان تدارک دیده می‌شود، می‌تواند باری از مشکلات ناشی از این دوره از زندگی را بکاهد. برخی اوقات یافتن یک کار پاره وقت یا فعالیت در زمینه مشابه با شغل سابق و استفاده از توانمندی و تجارب کاری اوقات فراغت فرد را پر خواهد کرد.

فرزندان؛ راه‌حل پیش رو

اما نباید فراموش کنیم که فرزندان به طور مستقیم و غیر مستقیم می‌توانند نقش مهمی را در کاهش این اختلافات و بگو مگوها ایفا کنند. در این دوره فرزندان معمولا ازدواج کرده‌اند و پدر و مادرها با عارضه‌ای به نام سندرم «آشیانه خالی» روبرو می‌شوند. احساس بیهودگی، پوچی و افسردگی همراه با بازنشستگی می‌تواند مساله را کمی پیچیده کند. کارشناسان بر این باورند که ارتباط مؤثر و مداوم فرزندان با خانواده والدین انتظاری از سوی پدر و مادر است که بیشتر از حمایت‌های مالی آنها برایشان اهمیت دارد.

دکتر قاسمی‌پور در این باره می‌گوید: فرزندان می‌توانند با تقویت احساس کنترل و شایستگی دوره جوانی پدر و مادر و همچنین همدلی و درک آنان به جای در دست گرفتن زمام تمام امور زندگی آنها احساس خوبی را در آنان ایجاد کنند. فرزندان نباید فراموش کنند که والدین آنها افرادی نیستند که در کودکی با آنها سر و کار داشتند و لازم است که روحیه حساس آنها را درک کنند. باید گفت که تقویت باورهای مذهبی و سنت‌های خوب گذشته که در آنها نیکی و احترام به والدین جای دارد، احساس خوبی در والدین ایجاد می‌کند و آنها دیگر خود را کم ارزش نمی‌دانند و فکر نمی‌کنند که حاصل عمرشان بیهوده بوده است. انسان‌ها در مسیر زندگی همواره به عقب می‌نگرند و به ارزیابی گذشته خود می‌پردازند و در این مکث از خود سوالاتی می‌پرسند که اگر در پاسخ به این سوالات به این نتیجه برسند که عمرشان بیهوده سپری نشده است، احساس خردمندی و کمال خواهند داشت و امید و آرامش آنها در زندگی به مراتب بیشتر می‌شود. بنابراین فرزندان می‌توانند تلاش‌ها و نکات مثبت زندگی پدر یا مادر را به آنها یادآور شوند و به داشتن یک حس خوب در آنها کمک کنند.

خودمان چه کنیم؟

اما اگر شما میانسال هستید و فرزندی ندارید برای رفع این مشکل به این دو نکته توجه کنید؛اول این‌که تا می‌توانید از مشاجرات و بگو مگوها کم کنید. به هیچ عنوان یک مشاجره را دست‌کم نگیرید. مشاجرات وقتی روی هم انبار شوند و انرژی‌هایشان را درهم ضرب کنند،خستگی و کلافگی لازم برای رسیدن به آن احساس دوگانه و نقطه جوش را فراهم می‌آورند.

ضمن آن‌که صفات بد و خلقیات ناپسند خودتان را از دسترس همسرتان دور نگه می‌دارید از تلاقی با نقاط ضعف و خلقیات ناپسند او نیز خودتان را حفظ کنید. توجه زیاد به عیوب یکدیگر و صحبت در باره آن، شما را نسبت به هم حساس و عصبی می‌کند.

از عیوب همسرتان چشم‌پوشی واقعی داشته باشید، یعنی در فکر و قلبتان هم آنها را وارد نکنید. شاید زندگی شما از مسیری پیش برود که عیوب همسرتان در این مسیر چندان مضر نباشد. همین که آسیب رفتارش به زندگی مشترکتان نرسد کافی است.یادم افتاد چند روز پیش در یکی از بوستان‌های شهر پشت سرم پیر مرد و پیر زنی میانسال نشسته بودند و به سرسره بازی بچه‌ها نگاه می‌کردند... لحظه‌ای در سکوت طوری که متوجه نشوند، نگاهشان کردم... چه آرام در گوش هم نجوا می‌کردند و با لبخند می‌گفتند: «چه عالی که بچه‌هایمان سر و سامان گرفتند و ما هنوز کنار هم هستیم.»

با خود می‌اندیشم چقدردر روزهای پیری به عشق ورزیدن همسرمان و تر و خشک کردن یکدیگر نیازمندیم. عشق در سالمندی نیازی است مثل غذا خوردن، مثل نوشیدن جرعه‌ای آب، مثل نفس کشیدن... آن را از همدیگر دریغ نکنیم.

10 توصیه برای‌کاهش مشاجرات پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها

1 ـ‌ به عنوان احترام و قدردانی از والدین‌تان و برای حفظ سلامت و بهداشت روانی آنها هنگام دیدار همان شور و شوق دوران کودکی را داشته باشید تا آنها در این دوران هم احساس شادی و نشاط کنند.

2 ـ اجازه دهید والدین‌تان متوجه شوند که همه چیز در زندگی‌تان خوب و عالی است و شما کنترل کامل بر زندگی‌تان دارید تا آنها نگران شما نباشند.

3 ـ اگر گرفتاری یا مشکلی دارید تا حد امکان از بازگو کردن و مطلع کردن آنها خودداری کنید.

4 ـ همیشه احترام خود را نسبت به والدین‌تان اظهار کنید و فراموش نکنید هیچ پول و هدیه‌ای نمی‌تواند جایگزین احترام شما برای آنها باشد.

5 ـ قدردان و سپاسگزار والدین باشید. سپاسگزاری و قدردانی از تمام آنچه‌ والدین در گذشته و حتی اکنون برای شما انجام داده‌اند باعث خوشحالی آنها می‌شود.

6 ـ تولد و مناسبت‌های مهم در زندگی والدین‌تان را فراموش نکنید.

7 ـ گاهی والدین خود را به ناهار یا شام به طور خصوصی دعوت و سعی کنید اوقات خوشی را با هم سپری کنید.

8 ـ آنها را در امور زندگی‌تان مشارکت دهید. از والدین‌تان برای مهمانی‌ها، جشن‌های تولد، برنامه‌های تعطیلات و دیگر فعالیت‌های خانوادگی که برگزار می‌کنید دعوت کنید و به بهانه پیری و کهولت سن و ناتوانی جسمانی آنها را از فعالیت‌های اجتماعی محروم نکنید.

9ـ در دسترس باشید و آنها را نسبت به آنچه در زندگی تان قرار است اتفاق بیفتد به روز نگه دارید و اجازه دهید که همواره ذهن آنها فعال بماند.

10 ـ سعی کنید به طور منظم و روزانه احوال آنها را جویا شوید و حداقل هفته‌ای یک بار به منزل آنها سرکشی کنید.

( گیتی آذری / چاردیواری ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)

1483


ادامه مطلب ...

مشاجره شما را به این بیماری ها مبتلا می کند!

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران، مظفر روحانی، روانپزشک گفت: بخشی از مشکلات روانپزشکی ناشی از بیماری های روحی هستند که به وسیله محرک های بیرونی مانند جر و بحث، بیزاری از شغل و خستگی زیاد پدیدار می شوند.

وی در ادامه افزود: مشاجره یکی از عوامل محرک محیطی است که می تواند باعث آشکار شدن بیماری های نهفته در درون فرد شود. مثلا در افراد مبتلا به بد بینی این حالت را آشکار یا موجب تشدید این حس در فرد می شود.

روحانی با بیان اینکه جرو بحث بیشتر باعث اختلال های اضطرابی می شود تصریح کرد: در اکثر موارد پرخاشگری بیماری های خفیفی را ایجاد می کند و در افراد می تواند باعث ترس های فوبیک شود مثلا با ایجاد هراس اجتماعی مانع فعالیت های اجتماعی و گوشه گیری شود، همچنین در افراد بدبین باعث ایجاد حس انتقام جویی می شود.

این روانپزشک اظهار داشت: مشاجره در افراد دارای زمینه وسواس باعث تشدید آن یا ایجاد زمینه بروز آن می شود، همچنین جرو بحث می تواند موجب روشن شدن فازهایی از بیماری اضطرابی شود، در حالت پیشرفته با ایجاد اضطراب منتشر می تواند فرد را از فعالیت های روزانه باز دارد که درمان این عارضه به طول خواهد انجامید اما در اکثر موارد علائم ناشی از آن تاثیر کوتاه مدت دارد.

وی ابراز داشت: افسردگی با استرس آشکار می شود و عصبانیت باعث تشدید آن و در حالت پیشرفته باعث ایجاد حالت انزوای اجتماعی و افکار منفی نسبت به خود و محیط پیرامون بیمار می شود.

روحانی با تاکید بر اینکه مشاجره در افراد مبتلا به فشارخون و امراض قلبی باعث تشدید بیماری آن ها می شود ، تصریح کرد: جر وبحث به تنهایی عامل هیچ بیماری نیست، همه در طول زندگی با این حالت روبه رو می شوند، علائم بروز بیماری در این حالت با توجه شرایط روحی افراد متفاوت است.

وی با تاکید بر اینکه مشاجره با کودکان و نوجوانان با ایجاد احساس نا امنی ،حس گریز از خانه را در آنها تقویت و مشکلات عدیده ای ایجاد می کند،تصریح کرد:فریاد زدن بر سر کودکان ممکن است باعث ایجاد لکنت زبان در آنها شود، همچنین جرو بحث با نوجوانان آثار مخربی برجای می گذارد.

نوجوانان نسبت به شرایط استرس زا آسیب پذیر تر هستند که به دلیل نداشتن برداشت درست از واقعیت باعث تقویت حس خشونت در آنها می شود.

روحانی در خصوص راهکار مدیریت خشم بیان کرد: افراد با توجه به استعداد وتوانایی های خود می تواند از راهکارهای متفاوتی در این زمینه استفاده کنند.

گفتنی است؛ دوری کردن از محیط استرس زا و انجام تنفس عمیق می تواند به کاهش احساس خشم کمک کند. همچنین تمرین کنترل خشم، استراحت کافی،تفکر قبل از انجام هر عمل، ورزش، مثبت اندیشی و یادگیری مهارت های تمدد اعصاب می تواند در این زمینه بسیار موثر باشد.


ادامه مطلب ...

چگونه از مشاجره ی زناشویی جلوگیری کنیم؟

[ad_1]

در زندگی زناشویی هزار و یک مشکل به وجود می آید که باعث مشاجره می شود. زمانیکه شما پیوند زناشویی می بندید و به همسر خودتان می دهید تا در هر شرایطی در کنار هم زندگی کنید بهتر استهمیشه چند نکته را مد نظر داشته باشید تا از مشاجره جلوگیری نمائید .

 

زمانیکه از همسر خود ناراحت هستید هرگز پشت سر او و خانواده اش نزد دیگران بدگویی نکنید و همیشه احترام همسر و خانواده اورا نگه دارید . 2-سعی کنید کارهایی که باعث آزار و رنجش خاطر همسرتان می شود را انجام ندهید . 3-مشکلات را هرگز سخت و لاینحل ندانید و هرگز با ناامیدی نگوئید نمیتوانم .

 

از همسرتان بیش از حد توان مالی او توقع نداشته باشید .پس از بحث و دعوا اصولا دو طرف حوصله حرف زدن با هم را ندارند. اما اگر پس از گذشت زمان، هنگامی که هر دو آرام تر بودید و همسرتان نزد شما آمد و به هر بهانه ای می خواست با شما حرف بزند، از پاسخ دادن به او امتناع نکنید.

 

بدترین کار ممکن در این شرایط این است که سکوت اختیار کنید و به اصطلاح قیافه بگیرید. کارشناسان روابط زناشویی می گویند: با پاسخ ندادن به طرف مقابل، این حس را به او می دهید که در حال تنبیه کردن او هستید و این باعث می شود تا او نتواند حرف هایش را راحت تر با شما در میان بگذارد.

 

چگونه از مشاجره ی زناشویی جلوگیری کنیم؟

 

تکرار این مسایل، فاصله بزرگی میان زن و شوهر ایجاد می کند که شاید خسارت های جبران ناپذیری نیز در پی داشته باشد. به جای این کار بچه گانه به همسر خود بگویید: «من هنوز ناراحت هستم و نتواسته ام همانند تو به این زودی همه چیز را فراموش کنم. به من چند ساعتی فرصت بده تا بتوانم آرام شوم. سپس در مورد آن با هم حرف خواهیم زد.»

 

حتما شنیده اید که می گویند: «در دعوا حلوا خیرات نمی کنند!» دقیقا هم همین طور است. جملات یا واژه هایی که هنگام دعوا از دهان همسر خود می شنوید را نادیده بگیرید. به آنها اهمیت ندهید و بگذارید همان جا وسط دعوا خاک شوند. بار سنگین آنها را به دوش نکشید. بدون شک هنگام دعوا دو طرف قربان صدقه هم نمی روند

 

و واژه های ناامیدکننده به کار می برند. اما هوشمندانه ترین کار این است هر زمان حرف های ناراحت کننده او به ذهنتان رسید، یک نفس عمیق بکشید و سعی کنید فکر خود را با مسایل مثبت پر کنید. دوره این جملات چیزی جز درد و ناراحتی در پی ندارد. وقتی در اوج بحث و دعوا هستید گفتن خشک و خالی «ببخشید»

 

دردی را دوا نمی کند. باید سعی کنید پس از اینکه اوضاع بهتر شد، نزد او بروید و عذرخواهی کنید و سوتفاهم پیش آمده را برایش توضیح دهید. یا بگویید چه شد که آن کار را انجام داده اید یا آن حرف را گفته اید. عذرخواهی کردن بدون پشیمانی واقعی و بدون توضیح چندان قابل قبول نیست. باید سعی کنید اشتباه خود را تکرار نکنید

 

چگونه از مشاجره ی زناشویی جلوگیری کنیم؟

 

و این اطمینان را نیز به طرف مقابل بدهید. هزاران مساله ناراحت کننده در زندگی وجود دارند که می توانید به واسطه آنها دعوا راه بیندازید. به طور مثال، یک روز کاری سخت، سردرد، بی خوابی، کم خوابی و … . اما محققان دانشگاه برکلی کالیفرنیا ثابت کرده اند زوج هایی که کم می خوابند و استراحت کامل ندارند،

 

بیشتر در معرض مشاجره های دایمی قرار دارند. اینکه تقصیرها را گردن طرف مقابل بیندازیم کار درستی نیست. اگر شما ناراحت، عصبانی یا دلخور هستید یا خبرهای ناراحت کننده شنیده اید، باید این مساله را با همسرتان در میان بگذارید. این مساله به آرام ماندن جو، کمک شایانی می کند. کم خوابی موجب حساسیت بیشتر اعصاب می شود.اگر چند دقیقه پس از بحث دوباره بخواهید در مورد آن با هم حرف بزنید ایرادی ندارد.

 

اما اگر چند روز پس از آن دوباره این مساله باز شود و بخواهید صحبت کنید، چندان جالب نیست. اگر در دعوایی خود را مقصر می دانید، نزد همسرتان بروید و از او عذرخواهی کنید. اگر حرفی زده اید که او را ناراحت کرده است، آن را تصحیح کنید.  وقتی در مورد مساله ای با همسر خود دعوا یا بحث می کنید، سعی نکنید پس از تمام شدن دعوا،

 

به طور غیرمستقیم و بی نیش و کنایه موضوع دعوا را با یاد او بیاورید. به طور مثال، اگر سر هزینه های سفر با هم بحث کرده اید، لازم نیست وقتی عکس های مسافرت دوستان خود را می بینید در مورد هزینه هایی که کرده اند و مکان هایی که رفته اند به همسر خود طعنه بزنید. بهتر است به جای این کارهای بچه گانه، در فرصتی که هر دو آرام هستید در مورد این مشکل با هم حرف بزنید. 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

چگونه با تجاوز جنسی مقابله کنیمیکی از مشکلات اساسی در راه کمک به قربانیان تجاوز جنسی و سکس خشونت آمیز ، نه تنها در همسرداری،آیین همسرداری ،ناگفته های مسایل زناشویی …روشهای باردار شدن سریع با این صفات مردان را شیفته ی خود کنید آلودگی هوا و مراقبت های راه های طلائی رفع کدورت پس از دعوای خانوادگی، دعوا، …بعد از دعوا با همسرمان چگونه از او دلجویی کنیم؟ چند پیشنهاد ساده برای حل دعواهای زن و روابط زناشویی،رابطه زناشویی،رابطه جنسی،آمیزش …رابطه جنسی آمیزش جنسیامیزش جنسیروابط زناشوییرابطه زناشوییزناشوییآموزش روابط چگونه عزیز همسرمان باشیمهمه زن‌ها و مردها دوست دارند برای همسرانشان عزیز باشند و عزیز بمانند از ابتدای زندگی دانستنی های زناشویی،زندگی مشترک،بهترین همسرروابط زناشویی لباس زیرتفاوت زن و مردزن زیبامردان بهترین همسرزنعکس زن رابطه زناشوییدرمان زود سلام من حبیب اله جلیلیان مهندس برق و فردی موفق هستم چون بر اندیشه ی خود مسلط شده اممیگنا چگونه مثبت اندیش باشیم؟در ساختار شخصیت ما انسانها ، افکار از چنان از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند میگنا از خیانت همسرتان جلو گیری کنیدمن خیلی می ترسم همسرم خیلی دچار خود شیفتگی ست دقیقا همینطور که نوشته اید و همیشه از ارتباط با دوست پسر، بعد از ازدواج شهر سوالراه های کنترل و روش های کم کردن و از بین بردن نیروی شهوت و تمایلات جنسی زناشویی برای روانشناسی و زندگی بهتر روانشناسیزندگی بهترمشاوره خانوادهروانشناسی کودکتست روانشناسیروانشناستست شخصیت روش های تحریک جنسی و عشق بازی با همسر روابط …به بیماری‌هایی که از طریق روابط جنسی منتقل می‌شوند آمیزشی می‌گویند‎ ع امل اصلی چگونه با دیگران رابطه خوبی داشته باشیم؟ شهر …سلامی دوباره واقعا از بس که سوال پرسیدم دیگه روم نمیشه بیام چند روز به گشایش مدرسه ها پیش دبستانی و مهد کودک مهتابپیش دبستانی و مهد کودک مهتاب آینده از ان کودکان ماست دنیایی شایسته برای آیا داروی گیاهی و یا درمان دارویی برای فیبروم رحم وجود فیبروم رحم یکی از مشکلات بزرگ در جامعه امروز برای زنان است درمان های پزشکی برای اخبار کلینیک نوین مرکز تخصصی جامع اعصاب و …در این مطلب شما را با چند کمبود ماده‌ی مغذی آشنا می‌کنیم که امکان افسرده شدن را بالا بهترین پرستار آموزش مسائل جنسینوشته شده توسط صلاح الدین امراء در ساعت ۱۶۵۷ بعد از ظهرروان شناسیدلهرهخشمافسردگی وسواساختلالات …راهکارهای مقابله با مشکلات روانی ناشی از ببیماریهای مزمن بیماری جسمی مزمن و صعب آنچه باید در مورد داروی فلوکستین بدانید دارو …داروهدف از ارائه این مقاله بررسی بیشتر این دارو می باشداینکه تجویز سرخودی این دارو بدون وبلاگ روانشناسی شفای درونهفت راز خوشبختی از کوروش کبیرمتنفر نباشعصبانی نشوساده زندگی کن و کم توقع باشهمیشه


ادامه مطلب ...

مشاجره و کل کل با همسر، ممنوع!

[ad_1]
به گزارش ستاره ها؛ زن و شوهر با مشاجره، هم عواطف خود را جریحه دار می سازند و هم رابطه زناشویی شان را مختل می سازند. همان گونه که ارتباط، باعث نزدیکی ما انسان ها به هم می شود، دعوا و مشاجره، این ارتباط را خراب کرده، انسان ها را از هم دور و دورتر می سازد.


بسیاری از زنان و مردان، از برقراری یک ارتباط سالم، عاجز هستند و به محض مطرح ساختن مسئله و یا مشکلی با همسر خود، وارد گرداب جرّ و بحث ها و سوءتفاهم های پی در پی می شوند.

 

 لحن شما بشکه باروت را منفجر می کند


هنگامی که دو نفر ارتباط عاطفی با هم ندارند، به هنگام پیش آمدن اختلاف، نمی توانند از دعوا، اجتناب کنند. زن و شوهرها، هنگام دعوا و مشاجره، خیلی ساده، مسائل را به موارد شخصی و خصوصی ربط می دهند.


به جای مشاجره و بزرگ کردن نکات منفی، باید با یکدیگر گفت و گو کرد. بهتر اسـت خواسته های خود را صریح و البته با رعایت ادب و احترام، مطرح کرد. بعضی زن و شوهرها، به قدری با هم مشاجره می کنند که کم کم محبتشان از بین می رود.


گاهی اوقات همسران، احساسات صادقانه، اما منفی خود را برای جلوگیری از مشاجره، انکار می کنند؛ اما در نتیجه این عمل، عشق را در خود نابود می کنند. بهتر اسـت بین گفت و گو و سکوت، تعادلی برقرار کرد و در نتیجه، برای ایجاد یک ارتباط سالم، باید به مهارت های ویژه ای مجهز باشیم و بی آن که احساسات صادقانه، اما منفی خود را انکار کنیم، از جرّ و بحث اجتناب کنیم.


اگر تفاوت های روحی و روانی زن و مرد، نادیده گرفته شوند، ناخواسته، دعوا پیش می آید. بهترین راه برای جلوگیری از دعوا، این اسـت که در ایجاد و نیز حفظ رابطه ای صمیمی و صادقانه، تلاش کنیم. هرچه انسان با کسی صمیمی تر باشد، گوش دادن به حرف های او- آن هم بدون عکس العمل به احساسات منفی- مشکل تر اسـت.


در دعوای بین زن و شوهرها، معمولا موضوع مورد اختلاف، باعث دعوا نمی شود؛ بلکه نحوه بیان نظرات اسـت که طرفین را می رنجاند و به موضع گیری وادار می کند. هنگامی که مردی از لحن همسرش چنین برداشت می کند که زن، قصد مبارزه با او را دارد، همه تلاش خود را به کار می برد تا ثابت کند که خودش درست می گوید و حق با اوست و بنابراین، به احساسات زن، توجهی نمی کند و هنگامی که مرد به احساسات زن توجه نمی کند، او را با بی مهری می رنجاند؛ و حتی حق ناراحت شدن را نیز به او نمی دهد، بدیهی اسـت که زن را از خود رنجانده و او را آزار داده اسـت.


در این گونه موارد، زن هم از خود واکنش نشان داده، مرد را ناراحت می کند. مرد که علت واکنش زن را نمی داند، به جای تغییر لحن، به تفسیر و توجیه منظور خود می پردازد و نمی داند که در حال تدارک مقدمات یک مشاجره و دعوای تمام عیار اسـت. او تصور می کند که این زن اسـت که قصد دعوا دارد؛ د رحالی که زن، درواقع، قصد دارد در مقابل لحن تهاجمی شوهر، از خود دفاع کند و توضیحات شوهر را یک توجیه بی مورد دانسته، عصبانیتش بیشتر و بیشتر می شود.


نکته مهم این اسـت که برخلاف مردها که یا سکوت می کنند و یا راه حل نشان می دهند، زن ها با گله کردن و شکایت، کار را به دعوا و مشاجره می کشانند. زن و شوهرها برای اجتناب از دعوا، باید بدانند که موضوع اختلاف آنها، آن قدر طرف مقابل را نمی رنجاند که لحن آنها می رنجاند. در یک دعوا، یکی از طرفین باید کوتاه بیاید وگرنه، دعوا دامنه پیدا کرده، هرگز تمام نمی شود.

چند نکته برای جلوگیری از پدیدار شدن دعوا و جرّ و بحث بین همسران


1- همسران باید دقت داشته باشند که چه وقت یک گفت و گوی سالم به بحث تبدیل می شود و درست در همان موقع، سکوت کنند.


2- آنها علاوه بر این که باید لحن صحبت کردن خود را درست کنند، باید به لحن طرف مقابل نیز توجه داشته باشند و ببینند نیاز عاطفی او را برآورده می سازند یا نه.


3- سکوت کردن، به فرد فرصت می دهد تا خونسردی خود را بازیابد و آرام گیرد؛ پس از هر سکوتی، می توان با ملایمت و آرامش بیشتری گفت و گو را ادامه داد؛ پس شخص باید تمرین کند و در بین صحبت، اندکی سکوت کرده، درباره آن چه گفته، صادقانه فکر کند.


گفت و گویی که پایان خوشی دارد، نشانه صمیمیت اسـت. طرفین می دانند که دیگری چه می گوید و از این که می توانند آزدانه حرف بزنند و منظور یکدیگر بفهمند، لذت می برند. گفت و گو در این شرایط، آهنگی نرم و ملایم دارد؛ اما در ازدواج های ناموفق، لذت گفت و گو در فضایی آلوده به شکایت، گله کردن خشمگینانه و سوءتفاهم، گم می شود و جای اشارات دل نشین ابروها و ایماهای شیرین را نگاه های خیره و اشارات انتقادی، بهانه گیری ها و تهدیدها پر می کند.


چه حادثه ای رخ می دهد، چرا صحبت های دل نشین، از دست می روند؟ مسئله این جاست که به مرور، شیوه های متفاوت صحبت، منافع و چشم اندازهای متضاد و سوءتفاهم ها، روی هم انباشته می شوند و آهنگ دل پذیر صحبت را تغییر می دهند.


بعضی از مسائل ارتباطی، ناشی از تفاوت های طرز تکلم زن و مرد اسـت. اختلاف زمانی در حاضرجوانی زن و مرد، ممکن اسـت باعث ناراحتی طرف مقابل شود. خانم ها از روی عادت و در مقایسه با آقایان، به زمان بیشتری برای پاسخ گویی نیاز دارند و در نتیجه، زمانی را برای پیدا کردن جواب صرف می کنند و این موضوع، کاسه صبر آقایان را لبریز می کند و یا ممکن اسـت مردی با تأنی و با جملات فاصله دار، حرف بزند و زنش که حاضرجواب و بی قرار اسـت، مرتب به میان صحبت او پریده، رشته کلام او را قطع کند. در این شرایط، ممکن اسـت مرد، عصبانی شده، زن را مورد انتقاد قرار دهد و او را متهم سازد که تو همیشه حرف مرا قطع می کنی و هیچ وقت نمی خواهی حرف های مرا بشنوی.


بعضی ها اصولا در صحبت کردن، مهارت دارند؛ زیاد حرف می زنند و صحبت را کش می دهند. بسیاری از پرحرف ها، همسر خود را به بی توجهی متهم می سازند؛ مثلا بارها از زنان شنیده ایم که می گویند: شوهرم هرگز به حرف های من توجه نمی کند و حال آن که شوهر، کم حرف اسـت؛ ولی کلمه به کلمه صحبت های زنش را می تواند تکرار کند. دلیل این گلایه، آن اسـت که شوهر کم حرف اسـت؛ سکوت می کند و به صحبت های زنش گوش می دهد؛ ولی حالت چهره و نوع برخوردش، به گونه ای اسـت که زنش او را به بی توجهی به حرف هایش متهم می کند. این مشکل، ناشی از شیوه های متفاوت گوش دادن در زن و مرد اسـت.


مردها هنگام گوش دادن، سکوت بیشتری دارند و منظورشان موافقت با نظر طرف مقابل اسـت؛ اما زن ها در مقایسه با مردها، با تغییر حالت چهره و اشارات مختلف، گوش دادن خود را بیشتر نمایان می سازند؛ اما مردها هم انتظار دارند رفتار مشابهی از خود نشان دهند.


در نظر بسیاری از افراد، اشارات مستمع بدین معناست که «به صحبت های تو گوش می دهم و از آن لذت می برم» و یا این که «به خود تو توجه می کنم و برایم مهم هستی» و برعکس، فقدان اشارات چهره، معانی منفی ای را تداعی می کند که «برای تو احترام قائل نیستم و حرف هایت برایم مهم نیست».


زوج ها اغلب از نقش و اهمیت این جنبه مهم ارتباطی، بی اطلاع هستند؛ حال آن که طرز صحبت و گوش دادن، احترام، محبت و توجه را تداعی می کند و یا بی توجهی، بی احترامی و بی مهری را می رساند.


زن و شوهر، با وجود شیوه های ارتباطی متفاوت، می توانند برای اجتناب از بروز کدورت های احتمالی، با هم به توافق برسند. در این صورت، زن یا شوهری که با تأنی حرف می زند، از قطع صحبت از سوی همسرش، ناراحت نمی شود. افرادی که صحبت دیگران را قطع می کنند، می توانند درباره رفتارشان، قضاوت بهتری داشته باشند که آیا بی جهت و بدون عمد و قصد، صحبت را قطع کرده اند یا نه؟


پرحرف ها، می توانند کمتر صحبت کردن و خلاصه گویی را تمرین کنند و کم حرف ها هم می توانند مشارکت بیشتر در گفت و گو را یاد بگیرند. مستمع بی توجه، می تواند اشاراتی دال بر توجه داشتن به طرف مقابل را نشان دهد و گوینده می تواند درک کند سکوت، لزوما به مفهوم بی توجهی نیست.

 

 لحن شما بشکه باروت را منفجر می کند


مقررات گفت و گو


شما می توانید با به کارگیری روش های زیر، گفت و گوهای خود را شیرین و لذت بخش سازید.


1- با همسر خود هماهنگ شوید.


2- با علاقه گوش کنید.


3- از قطع صحبت او خودداری ورزید.


4- سوالات خود را از طرف مقابل، ماهرانه مطرح کنید.


5- سیاست و نزاکت به خرج دهید.


قانون شماره 1: شرط لازم صحبت ثمربخش، هماهنگی زن و شوهر اسـت؛ به عبارت دیگر، زن و شوهر برای این که بتوانند با یکدیگر، ارتباط سازنده ای برقرار کنند، باید در مسیر صحبت یکدیگر قرار گیرند؛ زیرا در بسیاری از مواقع، زن و شوهر با آن که درباره موضوع واحدی صحبت می کنند، اما روش صحبت آنها به قدری متفاوت اسـت که نمی توانند ارتباطی خوب با هم داشته باشند. ممکن اسـت زن یا شوهر، قصد تسکین ناراحتی همسر خود را داشته باشند؛ ولی برعکس، بر ناراحتی او بیفزایند.


قانون شماره 2: گاهی اوقات، زن شکایت می کند که شوهرش به حرف های او گوش نمی دهد؛ در حالی که شوهر می تواند تمام حرف های او را تکرار کند. این مشکل، از تفاوت و اختلاف جنسی ناشی می شود؛ به این معنی که زن، هنگام گوش کردن، با ابراز کلماتی مانند راستی، آره، عجب و تکان دادن اجزای صورت یا دست، توجه خود را به طرف مقابل نشان می دهد و از همسر خود می خواهد رفتاری مشابه داشته باشد و در غیر این صورت، از همسرش عصبانی می شود.


قانون شماره 3: قطع صحبت، برای کسی که این کار را انجام می دهد، شاید خیلی طبیعی باشد؛ ولی در طرف مقابل، حس نارضایتی و افکار منفی ایجاد می کند. قطع صحبت هم مانند سایر عادات مربوط به تکلم، ممکن اسـت بخشی از طرز مکالمه اشخاص باشد و برخلاف برداشت کسی که صحبتش قطع شده، ارتباطی با خودمحوری و مخالفت نداشته باشد. در این جا نیز زن و مرد، رفتار متفاوتی از خود نشان می دهند. مردها بیش از زن ها صحبت دیگران را قطع می کنند و این رفتار آنها، تنها درباره زن ها نیست. قطع صحبت از سوی مردان، الزاما نشانه بی احترام آنها به شخص مخاطب نیست.


قانون شماره 4: سوال می تواند آغازگر صحبت و ادامه آن و سرانجام اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. بعضی ها به طور طبیعی، کم حرف هستند؛ در برخورد با این اشخاص، باید زمینه صحبت با آنان را فراهم ساخت. گایه یک سوال دقیق و حساب شده، می تواند به گونه ای اعجاب انگیز، آنها را به صحبت کرد تشویق کند؛ اما پرسشی نابهنگام، طعنه آمیز و بی تناسب، می تواند از ادامه صحبت، جلوگیری کند.


گاهی اوقات، طرز سوال و لحن پرسش گر، ممکن اسـت مکالمه را متوقف کند. در بسیاری از مواقع، لحن عتاب آمیز سوالات، مسئله ساز اسـت. «چرا دیشب دیر آمدی؟»، از سوالاتی اسـت که در ادامه مکالمه، مشکل ایجاد می کند. به نظر می رسد که سوال کردن در یک گفت و گو، امری طبیعی اسـت؛ اما گاهی ممکن اسـت فردی که مورد سوال قرار می گیرد، پرسش را به حساب تردید در صلاحیت، دانش و یا صداقت خود تلقی کند.


از سوی دیگر، چون شخص در حال صحبت، معمولا به صحبت خود و ادامه آن علاقه مند اسـت، سوال بیش از حد یا بی جا، ممکن اسـت مسئله ساز شود. گاهی نیز سوالاتی که با چرا شروع می شوند، تولید اشکال می کنند؛ به این صورت که این قبیل سوالات، اغلب، مخاطب را در موضع دفاع قرار می دهد.


استفاده از کلمه چرا، احتمالا شمات ها و خطاب های آمرانه و پدرانه را تداعی کند؛ چرا دیر کردی؟ چرا تلویزیون هنوز روش اسـت؟ این گونه سوالات، حالت سوءظن و بی اعتمادی را تداعی می کند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

روش های تحریک جنسی و عشق بازی با همسر روابط زناشویی و روش های تحریک جنسی و عشق بازی با همسر روابط زناشویی و آموزش همبستری مباحث طبقه بندی سرنوشت جعدههمسر و قاتل امام حسن مجتبیع …جعده گمان می‌کرد همین که امام حسنع را از میان بر دارد، عروس خلیفه می‌شود و دیگر با صبر برنده بازی شوید چگونه با همسر عصبانی …همسر ما جزیی از وجود و هویت ماست اینکه در دین ما طلاق حلال است، به هیچ وجه مجوزی برای دانستنی های زناشویی،زندگی مشترک،بهترین همسر…لباس زیرتفاوت زن و مردزن زیبامردان بهترین همسرزنعکس زن رابطه زناشوییدرمان زود آموزش ارتباط با جنس مخالف تعامل با جنس مخالف و حد وحدود آن چیزی است که فرزندان در طول کودکی و نوجوانیدخترجوان،خواهر بزرگترش را باماهیتابه وچاقو کشتدختر جوان قزوینی درپی مشاجره شدید لفظی با خواهر بزرگترش به خشم آمد و او را با ضربات گشت و گذار در خانه لوکس و زیبای مریم امیرجلالی …آخرین خبرها استخدام فوری در یهترین شرکتها با عالی ترین حقوق و مزایا زیباترین عکسهای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی قم …دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی قم دانشگاه علوم پزشکی قم همزمان با استان مقاله بررسی مسئله طلاق …مقالهبررسیمسئلهبیان مسئله طلاق طلاق در لغت به معنی گشودن گره و رها کردن است در فقه اسلامی در تعریف سجده بر آرامگاه کوروش هخامنشی عکسآگاه باشید مبارزه با کوروش بزرگ چند سالی است آغاز شده اینها بهانه ای است که اصل


ادامه مطلب ...

چگونه از مشاجره ی زناشویی جلوگیری کنیم؟

[ad_1]

در زندگی زناشویی هزار و یک مشکل به وجود می آید که باعث مشاجره می شود. زمانیکه شما پیوند زناشویی می بندید و به همسر خودتان می دهید تا در هر شرایطی در کنار هم زندگی کنید بهتر استهمیشه چند نکته را مد نظر داشته باشید تا از مشاجره جلوگیری نمائید .

 

زمانیکه از همسر خود ناراحت هستید هرگز پشت سر او و خانواده اش نزد دیگران بدگویی نکنید و همیشه احترام همسر و خانواده اورا نگه دارید . 2-سعی کنید کارهایی که باعث آزار و رنجش خاطر همسرتان می شود را انجام ندهید . 3-مشکلات را هرگز سخت و لاینحل ندانید و هرگز با ناامیدی نگوئید نمیتوانم .

 

از همسرتان بیش از حد توان مالی او توقع نداشته باشید .پس از بحث و دعوا اصولا دو طرف حوصله حرف زدن با هم را ندارند. اما اگر پس از گذشت زمان، هنگامی که هر دو آرام تر بودید و همسرتان نزد شما آمد و به هر بهانه ای می خواست با شما حرف بزند، از پاسخ دادن به او امتناع نکنید.

 

بدترین کار ممکن در این شرایط این است که سکوت اختیار کنید و به اصطلاح قیافه بگیرید. کارشناسان روابط زناشویی می گویند: با پاسخ ندادن به طرف مقابل، این حس را به او می دهید که در حال تنبیه کردن او هستید و این باعث می شود تا او نتواند حرف هایش را راحت تر با شما در میان بگذارد.

 

چگونه از مشاجره ی زناشویی جلوگیری کنیم؟

 

تکرار این مسایل، فاصله بزرگی میان زن و شوهر ایجاد می کند که شاید خسارت های جبران ناپذیری نیز در پی داشته باشد. به جای این کار بچه گانه به همسر خود بگویید: «من هنوز ناراحت هستم و نتواسته ام همانند تو به این زودی همه چیز را فراموش کنم. به من چند ساعتی فرصت بده تا بتوانم آرام شوم. سپس در مورد آن با هم حرف خواهیم زد.»

 

حتما شنیده اید که می گویند: «در دعوا حلوا خیرات نمی کنند!» دقیقا هم همین طور است. جملات یا واژه هایی که هنگام دعوا از دهان همسر خود می شنوید را نادیده بگیرید. به آنها اهمیت ندهید و بگذارید همان جا وسط دعوا خاک شوند. بار سنگین آنها را به دوش نکشید. بدون شک هنگام دعوا دو طرف قربان صدقه هم نمی روند

 

و واژه های ناامیدکننده به کار می برند. اما هوشمندانه ترین کار این است هر زمان حرف های ناراحت کننده او به ذهنتان رسید، یک نفس عمیق بکشید و سعی کنید فکر خود را با مسایل مثبت پر کنید. دوره این جملات چیزی جز درد و ناراحتی در پی ندارد. وقتی در اوج بحث و دعوا هستید گفتن خشک و خالی «ببخشید»

 

دردی را دوا نمی کند. باید سعی کنید پس از اینکه اوضاع بهتر شد، نزد او بروید و عذرخواهی کنید و سوتفاهم پیش آمده را برایش توضیح دهید. یا بگویید چه شد که آن کار را انجام داده اید یا آن حرف را گفته اید. عذرخواهی کردن بدون پشیمانی واقعی و بدون توضیح چندان قابل قبول نیست. باید سعی کنید اشتباه خود را تکرار نکنید

 

چگونه از مشاجره ی زناشویی جلوگیری کنیم؟

 

و این اطمینان را نیز به طرف مقابل بدهید. هزاران مساله ناراحت کننده در زندگی وجود دارند که می توانید به واسطه آنها دعوا راه بیندازید. به طور مثال، یک روز کاری سخت، سردرد، بی خوابی، کم خوابی و … . اما محققان دانشگاه برکلی کالیفرنیا ثابت کرده اند زوج هایی که کم می خوابند و استراحت کامل ندارند،

 

بیشتر در معرض مشاجره های دایمی قرار دارند. اینکه تقصیرها را گردن طرف مقابل بیندازیم کار درستی نیست. اگر شما ناراحت، عصبانی یا دلخور هستید یا خبرهای ناراحت کننده شنیده اید، باید این مساله را با همسرتان در میان بگذارید. این مساله به آرام ماندن جو، کمک شایانی می کند. کم خوابی موجب حساسیت بیشتر اعصاب می شود.اگر چند دقیقه پس از بحث دوباره بخواهید در مورد آن با هم حرف بزنید ایرادی ندارد.

 

اما اگر چند روز پس از آن دوباره این مساله باز شود و بخواهید صحبت کنید، چندان جالب نیست. اگر در دعوایی خود را مقصر می دانید، نزد همسرتان بروید و از او عذرخواهی کنید. اگر حرفی زده اید که او را ناراحت کرده است، آن را تصحیح کنید.  وقتی در مورد مساله ای با همسر خود دعوا یا بحث می کنید، سعی نکنید پس از تمام شدن دعوا،

 

به طور غیرمستقیم و بی نیش و کنایه موضوع دعوا را با یاد او بیاورید. به طور مثال، اگر سر هزینه های سفر با هم بحث کرده اید، لازم نیست وقتی عکس های مسافرت دوستان خود را می بینید در مورد هزینه هایی که کرده اند و مکان هایی که رفته اند به همسر خود طعنه بزنید. بهتر است به جای این کارهای بچه گانه، در فرصتی که هر دو آرام هستید در مورد این مشکل با هم حرف بزنید. 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

چگونه با تجاوز جنسی مقابله کنیمیکی از مشکلات اساسی در راه کمک به قربانیان تجاوز جنسی و سکس خشونت آمیز ، نه تنها در همسرداری،آیین همسرداری ،ناگفته های مسایل زناشویی …روشهای باردار شدن سریع با این صفات مردان را شیفته ی خود کنید آلودگی هوا و مراقبت های راه های طلائی رفع کدورت پس از دعوای خانوادگی، دعوا، …بعد از دعوا با همسرمان چگونه از او دلجویی کنیم؟ چند پیشنهاد ساده برای حل دعواهای زن و روابط زناشویی،رابطه زناشویی،رابطه جنسی،آمیزش …رابطه جنسی آمیزش جنسیامیزش جنسیروابط زناشوییرابطه زناشوییزناشوییآموزش روابط چگونه عزیز همسرمان باشیمهمه زن‌ها و مردها دوست دارند برای همسرانشان عزیز باشند و عزیز بمانند از ابتدای زندگی دانستنی های زناشویی،زندگی مشترک،بهترین همسرروابط زناشویی لباس زیرتفاوت زن و مردزن زیبامردان بهترین همسرزنعکس زن رابطه زناشوییدرمان زود سلام من حبیب اله جلیلیان مهندس برق و فردی موفق هستم چون بر اندیشه ی خود مسلط شده اممیگنا چگونه مثبت اندیش باشیم؟در ساختار شخصیت ما انسانها ، افکار از چنان از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند میگنا از خیانت همسرتان جلو گیری کنیدمن خیلی می ترسم همسرم خیلی دچار خود شیفتگی ست دقیقا همینطور که نوشته اید و همیشه از ارتباط با دوست پسر، بعد از ازدواج شهر سوالراه های کنترل و روش های کم کردن و از بین بردن نیروی شهوت و تمایلات جنسی زناشویی برای روانشناسی و زندگی بهتر روانشناسیزندگی بهترمشاوره خانوادهروانشناسی کودکتست روانشناسیروانشناستست شخصیت روش های تحریک جنسی و عشق بازی با همسر روابط …به بیماری‌هایی که از طریق روابط جنسی منتقل می‌شوند آمیزشی می‌گویند‎ ع امل اصلی چگونه با دیگران رابطه خوبی داشته باشیم؟ شهر …سلامی دوباره واقعا از بس که سوال پرسیدم دیگه روم نمیشه بیام چند روز به گشایش مدرسه ها پیش دبستانی و مهد کودک مهتابپیش دبستانی و مهد کودک مهتاب آینده از ان کودکان ماست دنیایی شایسته برای آیا داروی گیاهی و یا درمان دارویی برای فیبروم رحم وجود فیبروم رحم یکی از مشکلات بزرگ در جامعه امروز برای زنان است درمان های پزشکی برای اخبار کلینیک نوین مرکز تخصصی جامع اعصاب و …در این مطلب شما را با چند کمبود ماده‌ی مغذی آشنا می‌کنیم که امکان افسرده شدن را بالا بهترین پرستار آموزش مسائل جنسینوشته شده توسط صلاح الدین امراء در ساعت ۱۶۵۷ بعد از ظهرروان شناسیدلهرهخشمافسردگی وسواساختلالات …راهکارهای مقابله با مشکلات روانی ناشی از ببیماریهای مزمن بیماری جسمی مزمن و صعب آنچه باید در مورد داروی فلوکستین بدانید دارو …داروهدف از ارائه این مقاله بررسی بیشتر این دارو می باشداینکه تجویز سرخودی این دارو بدون وبلاگ روانشناسی شفای درونهفت راز خوشبختی از کوروش کبیرمتنفر نباشعصبانی نشوساده زندگی کن و کم توقع باشهمیشه


ادامه مطلب ...