بامداد – نذری که چند سال از آن گذشته و به آن عمل نشده چه حکمی دارد؟
چنانچه نذر مذکور، مطلق بوده و زمانی برای آن تعیین نشده است، به نحوی که اگر الان آن را انجام دهد، مخالفت با نذر به شمار نمی آید، باید طبق نذر عمل کند و چیز دیگری بر عهده وی نیست.
اما اگر نذورات ، زمان خاصی داشته و از روی عمد و اختیار به آنها عمل نشود، کفّاره واجب می شود و درباره کفاره شکستن نذر، دو نظر بین مراجع تقلید وجود دارد:
۱٫ گروهی، آن را شبیه کفاره افطار عمدی روزه (اطعام شصت فقیر یا دو ماه روزه پى درپى) می دانند.
۲٫ گروهی آن را شبیه کفاره قسم (اطعام ده فقیر یا تهیه لباس برای آنان و اگر نتواند سه روز روزه پى درپى) می دانند.
در هر حال بعد از تحقق مخالفت با نذورات و وجوب کفاره، عمل به نذر واجب نیست.
۱٫ در تحقق نذر، خواندن صیغه و به زبان آوردن آن لازم است، (هرچند عربی بودن لازم نیست)؛ پس اگر صیغه نذر خوانده نشود، نذر منعقد نمی شود و چیزی واجب نیست.
۲٫ در نذر باید لفظ «برای خدا» گفته شود و قصد در دل کافی نیست.
از نظر شرعی نذر وقتی واجب العمل است که یا به صورت صیغه عربی خوانده شود و یا به صیغه فارسی که در بردارنده این مضمون باشد: برای خدا بر عهده و ذمه من باشد اگر فلان حاجت و خواسته من برآورده شد، فلان کار را انجام می دهم ولی اگر تنها از ذهن و قلب گذشته و خطور کرده باشد و صیغه نذر به صورت شرعی که گفته شد خوانده نشود، این نذر وجوب عمل ندارد البته عمل به آن بی اشکال است.
بنابراین، نذر در حقیقت پیمانی است با خداوند تا در نتیجه انجام عمل نیکی که آدمی بر خویش واجب می نماید، حق تعالی حاجت او را برآورد.
باتوجه به تعریف نذر؛ نذر را می توان نوعی عبادت، دعا و درخواست از خداوند دانست که اتفاقا دارای تأثیر فراوان است و با هدف قرب الهی انجام می شود. به لحاظ شرعی، وفا نمودن به نذر چنانچه مشروع و مستحسن باشد و ضوابط شرعی آن مراعات شود، واجب است، زیرا که مشمول آیه «اوفوا بالعقود» که متضمن حکم وجوب وفاء به هر پیمانی است، می گردد.
نذورات ممکن است فلسفه هاى گوناگونى داشته باشند که برخى از آن عبارتند از:
۱- رسیدن به مطلوب و برآورده شدن حاجت.
۲- تقیّد به بندگى خدا و تلاش در جهت رسیدن به مقام قرب ربوبى.
۳- تقویت انگیزش در جهت سیر و سلوک معنوى.
۴- نجات از مصائب و رویدادهاى سخت.(۱)
اساسا نذورات در امورى مجاز است که شرعا راجح باشد مثلاً نماز شب که مستحب است با نذر بر خود واجب مى کند یا ضیافت نیکان که استحباب شرعى دارد با نذر واجب مى گردد. براى سلامتى، قبولى در دروس و به خیرگذشتن حادثه نیز نذر مانعى ندارد.
وفاى به نذر واجب است. نذر در سیره عملى انبیاء الهى و اولیاء وجود داشته است.
در فقه اسلامى نیز کتابى تحت عنوان نذر به فروعات فقهى فراوان وجود دارد. ملاک جواز نذر این است که متعلق نذر حرام یا مکروه نباشد.
بنا براین لزوم وفایی به نذر (اعم از مادی و معنوی) یک نوع سپاس و تشکر از خداوند و کسانی است که ما آن ها را شفیع و واسطه برای برآورده شدن حاجات خود قرار دادیم. طبیعی است که ما نیاز به نذر و واسطه داریم و منفعت آن به خود ما برمی گردد و گرنه ائمه (علیهم السلام) هیچ گونه نیازی به پول ما، زیارات، اذکار و دعاهای ما ندارند.
پی نوشت:
۱- امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج ۲، ص ۶۱۶، م ۲۶۵۴، گردآورنده: بنی هاشمی خمینی، سید محمدحسین، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق؛ سبحانى، جعفر، رساله توضیح المسائل، ص ۴۹۶، م ۲۲۸۸، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ سوم، ۱۴۲۹ق.
منبع :
اسلام کوئست
ویکی فقه
نوشته وظیفه انسان اگر به نذورات خود عمل نکند چیست؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی، افراد را بویژه در نوجوانی به دلیل حساسیتهای خاص این دوران با چالشهای زیادی روبهرو میکند که از نقطه نظر انزوا طلبی و دوری جستن آنان از روابط اجتماعی بسیار اهمیت دارد.
برخی تظاهرات منفی این چالشها به گفته دکتر مسعود احمدزاداصل، روانپزشک، شامل بروز رفتارهای پرخاشگرانه و به نوعی بروز واکنشهای انفعالی در مقابل خواست والدین برای برگشت نوجوان به روابط اجتماعی، ارتباطات خانوادگی و فامیلی میشود. همچنین بروز دیگر اختلالات خلقی، ایجاد روحیه خیالپردازی و رویابافی از اثرات روحی و روانی عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی تلقی میشود.
تلاش برای کسب هویت در نوجوانی
دوره نوجوانی، دورهای است که از حدود ده سالگی شروع میشود و با روایتهای مختلف تا پانزده سالگی ادامه مییابد. در این دوره، کودکی که در سیر تکاملی خود، آموختهها و تجربیاتی از میزان دوست داشتنی بودن و اعتماد به دیگران را کسب کرده، قرار است تا نقش اجتماعی را که در آینده میخواهد به عهده بگیرد و هویت خود را در رابطه با دیگران و جامعه به دست بیاورد. به این علت در این دوره، نوجوان به دنبال گسترش دامنه روابط خود، فراتر از افراد خانواده است و به ارتباط با سایر افراد دارای قدرت و تجربه مانند معلمان و مربیان از یکسو و همسالان و همتایان در سوی دیگر روی میآورد تا بتواند نقشهای اولیه خود را در جامعه کسب کند.
وسوسه کسب امنیت اجتماعی در فضای مجازی
دکتر احمدزاد درباره دلایل گرایش نوجوانان به عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی میگوید: در این دوره به دلیل نیاز و اضطرابی که از احتمال سرخوردگی از کسب نقش دلخواه اجتماعی ممکن است پیش آید، نوجوان را دچار نوعی اضطراب اجتماعی و حضور در جمع میکند که در واقع، بیانگر اشتیاق زیاد او برای حضور در جمع است. نوجوان برای مقابله با این اضطراب، در عین پاسخ به این اشتیاق سعی میکند به محیطهایی وارد شود که در آن احساس امنیت میکند تا احیانا در صورت سرخوردگی بتواند با کمترین هزینه و هر چه زودتر با تغییر هویت در نقش جدیدی ظاهر شود.
این روانپزشک میافزاید: در گذشته این گذار به صورت تجربه دوستیهای کوتاهمدت و اشتغالهای فصلی، نوشتارها با اسامی مستعار و امثالهم سپری میشد که به دلیل برخورد مستقیم با افراد و انسانهای دیگر کمی اضطراب ایجاد میکرد، ولی به خاطر کوتاه بودن و احتمال توقف آن، احساس آرامش به نوجوان میداد. از سوی دیگر این تجربه با انسانهای دیگر که هویتی واقعی داشتند در گذار مناسب از این دوران به نوجوان کمک میکرد، اما امروزه تمام فضایی که نوجوان دوست دارد داشته باشد یک فضای مجازی است که با گسترش نوشتارها و انقلاب اطلاعاتی و فضای مجازی اینترنتی و بخصوص در دهه اخیر با شبکههای اجتماعی، این نیاز دیرینه نوجوانان به فضایی که بتوانند در آن با کمترین حضور واقعی، تجربیات فانتزی خود را به بوته آزمایش و نقد و نظر دیگران بگذارند، مهیا شده است. درواقع، استقبال بینظیر نوجوانان از فضای مجازی در شبکههای اجتماعی نهتنها با نیت انزواطلبی نیست که با خواست مشارکت اجتماعی صورت میگیرد.
نیاز به جمعگرایی به انزوای نوجوان منتهی میشود
اما روی دیگر عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی را که با نیت کسب هویت اجتماعی از سوی نوجوان صورت گرفته است نیز باید دید. این شبکههای اجتماعی مجازی در کنار احساس آرامش و امنیتی که با حفظ هویت اولیه خام به نوجوان میدهند، ناتوان از دادن هویتی به نوجوان هستند که در ارتباطات واقعیتر در دنیای غیردیجیتال انتظارش را میکشد.
دکتر احمدزاد تاکید میکند: این مساله اگر مدیریت مناسب نشود و نیاز نوجوان برای گریز از این سردرگمی در یافتن نقش اجتماعیاش بخوبی مورد توجه نگیرد، میتواند به انزوای وی و پناه بردنش به یکی از دو قطب منعکسکننده این تضاد یعنی دنیای واقعی و مجازی منجر شود که معمولا دنیای مجازی، فضای تائیدی مورد انتخاب وی خواهد بود. نتیجه چنین اتفاقی، انزواطلبی و دوری از روابط اجتماعی نوجوان از دید والدین و بزرگسالان و معاشرت طلبی و جمعگرایی از دید خود وی است.
همراهی والدین با نوجوان برای کسب تجربههای تازه
همانگونه که گفته شد به دلیل تفاوتهایی که نوجوان در فضاهای مجازی و ارتباطات واقعی مشاهده میکند، دچار ناتوانی در کنترل احساسات، سرخوردگی و گاهی سرخوشی و به طور کلی ناپایداری خلقی میشود و رفتارهای نابسامان از خود بروز میدهد. دکتر احمدزاد، راهکارهایی برای کاهش تضاد هویتی در نوجوان ارائه میکند که باید مورد توجه والدین قرار بگیرد: باید توجه داشت قسمتی از این حالات از ویژگیهای طبیعی نوجوانی است، ولی هر چه بتوانیم میزان اختلاف پیامهایی را که نوجوان از محیطهای مختلف درباره هویت و نقش خود کسب میکند، کاهش دهیم، این نوسان و نابسامانی کم خواهد شد. چنین اتفاقی نهتنها باعث آسیب نمیشود، بلکه به رشد و شکوفایی تواناییهای نوجوان نیز کمک خواهد کرد. مهمترین نکتهای که میتواند سیر تکاملی بهنجاری را در چنین شرایطی برای نوجوان به همراه داشته باشد این است که والدین و جامعه سعی کنند نیازهای نوجوان در این دوران را درک کنند و با او همدل شوند. یعنی نیاز او را برای کسب تجربههای جدید، رویابافی و خیالپردازی درک و حتی تشویق کنند و با شناخت و درک فضایی که نوجوان میخواهد این نیازها را در او برآورده کنند، والدین و جامعه میتوانند با تشویق نوجوان برای تعمیم فضاهای تجربهاش به فضاهای ارتباطی غیرمجازی، امکان تعمیم تجربهها را در دورههای زمانی کوتاه برای او فراهم کنند و به نوجوان این حس را بدهند که میتواند در کنار آنها تجربیات فکری، خیالی و عملی متفاوتتری نسبت به دوران کودکی را داشته باشد. چنین اتفاقی به این معناست که والدین و جامعه نظارهگر و البته مواظب نوجوان خواهند بود، بدون اینکه نقد بازدارندهای بر او داشته باشند یا او را وادار به گریز به فضاهای مجازی کنند.
آموزش اخلاقمداری در نوجوانی
نوجوانی، دوره ایجاد و تثبیت ساختار روانی و اخلاقی بالغانه در هر فرد است. البته به گفته دکتر احمدزاد، اگر دوره نوجوانی را دوره شروع انحرافات اخلاقی بنامیم فرض چندان درستی نیست. درواقع انحراف از سپری شدن بهنجار دوره نوجوانی است که انحرافات اخلاقی را به همراه خواهد داشت.
این روانپزشک توضیح میدهد: نوجوان برای اینکه بتواند اصول اخلاقی را دورنی کند به تجربه کردن و آزمودن وجوه مختلف اعمال در محدودهای که آسیبزا نباشد، نیاز دارد و اگر نتواند این تجربه را با همراهی جامعه و والدین کسب کند، به کسب پنهانی تجربه و در نتیجه کسب اخلاق بدون بازخورد عملی روی خواهد آورد. البته فرصت چنین امری در فضای مجازی برایش مهیاست و از این طریق به اخلاق سطحی و قشری متعلق به گروه یا افرادی که برایش جذاب هستند روی خواهد آورد که چنین اتفاقی در دورههای بعدی زندگی او باعث ناپایداری در اجرای اصول اخلاقی و نیز ناتوانیاش در اصلاح اصول اخلاقی خواهند شد. در چنین شرایطی، متعادل کردن فضای مجازی و فراهم کردن فضایی برای واقعی کردن تجربیات در روابط واقعی برای نوجوان مانند آنچه در روابط فامیلی و اردوها و... در جامعه وجود دارد ،می تواند وی را در افتادن در دام سردرگمی غیرقابل تحمل و سوق دادن او به کسب ثبات اخلاقی و نقشهای جنسیتی کمک کند.
پونه شیرازی / گروه جامعه
می گویند « خودش اعتراف کرده معتاد و دزد است » می گوید « تحت فشار شما اعتراف کرده . خرگوش هم زیر فشار شما اعتراف می کند خرس است!» می گویند « خانواده اش خوشنام نیستند » می گوید « من چه کار به کار خانواده اش دارم . ما می خواهیم با هم زندگی کنیم . »
می گویند « توی جیبش چاقو سلاخی و تیغ موکت بری دارد. » می گوید « برای میوه پوست کندن است » می گویند... می گوید ... می گویند ... می گوید ...
این پاسخ ها شاید به خیال شما خنده دار باشد اما خیلی ها با همین حرف های از دیدگاه خودشان کاملا منطقی، سیاه بخت شده اند چون نخواسته اند حقایقی را که دیگران درباره گزینه ازدواج شان، مطرح می کردهاند، بررسی کنند و بپذیرند.
روانشناس ها به این پدیده روانشناسی می گویند « دلیل تراشی » که یکی از مکانیسم های دفاعی محسوب میشود. مکانیسم های دفاعی مجموعه راهکارهایی هستند که معمولا ناخودآگاه انسان ها به آنها متوسل میشوند تا با دور کردن فرد از دنیای واقعی، سطح اضطرابش را کاهش دهند اما بدی این مکانیزم آن است که هرچقدر در ناخودآگاه فریب مان بدهند و حواس مان را پرت کنند، دنیای واقعی به قوت خود باقیست و رخدادهایش بر زندگی ما تأثیر می گذارد.
معمولا مکانیزم دفاعی دلیل تراشی در روبرو شدن با کسی که دوستش داریم زمانی اتفاق میافتد که دچار « سندرم شیفتگی » شدهایم. نشانه سندرم شیفتگی این است که طرف مقابل از دیدمان بهترین، بی نظیر ترین، باهوش ترین، جذاب ترین و بی نقص ترین آدم روزگار میشود و هیچ خصیصه ناخوشایندی در او نمی بینیم.
اگر دچار این سندرم شدهاید، دست نگه دارید تا هوش و حواس تان برگردد سر جایش و بعد برای ازدواج تصمیم گیری کنید چون وقتی کسی دچار سندرم شیفتگی میشود اشکالات طرف مقابل را نمی بیند اما معمولا مدت کمی پس از ازدواج ، وقتی هورمون های بدن متعادل شدند و او به حال عادی برگشت می فهمد کسی که با او ازدواج کرده است، اشکالاتی دارد که نمی تواند تحمل شان کند.(مریم یوشی زاده – خبرنگار جام جم آنلاین)
جام جم سرا: سرهنگ «علی نیک نفس»، پیامکهای جعلی برنده شدن در مسابقات را یکی از ترفندهای کلاهبرداران عنوان کرد.
وی اظهار داشت: این پیامکها با متن بسیار جذاب و اغوا کننده که در فضای مجازی باب شده در قالب طرحهای متنوع با استفاده از شیوههای مختلف و در ایام و مناسبتهای خاص به صورت انبوه ارسال میشود، که از این طریق مبالغ بسیاری از هموطنان کلاهبرداری میشود. انتشار پیامک جعلی با مضامینی مانند «مشترک گرامی شما برنده مبلغ ۷۰ میلیون ریال در قرعه کشی همراه اول شدهاید، لطفا جهت کسب اطلاعات بیشتر از نحوه دریافت به سایت..... مراجعه فرمایید»، یکی از این پیامکهاست.
نیک نفس با تاکید به جعلی بودن این گونه پیامکها، افزود: پس از مراجعه کاربر به سایت مورد نظر کلاهبردار، در صفحه نخست سایت مزبور، درگاه پرداخت جعلی یکی از بانکهای معتبر مشاهده میشود، کاربر برای دریافت جایزه خود باید اطلاعات خواسته شده شامل شماره حساب، رمز دوم، کد cvv۲، تاریخ انقضا را تکمیل کند، در صورتی که کاربر این اطلاعات را وارد کند، حساب وی در مدت زمان کوتاهی توسط کلاهبرداران خالی میشود.
رییس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا ناجا با اعلام اینکه برای دریافت وجه جایزه نیازی به ارسال اطلاعات حساب بانکی نیست به شهروندان توصیه کرد در صورت دریافت پیامکهایی از این قبیل به آنها پاسخ نداده و موضوع را سریعا به این پلیس گزارش کنند. (الف)
زهرا حسینی- کارشناس ارشد کلام اسلامی/ بخش قرآن تبیان
فقط یک "بفرما" می زند؛ همین. اصلاً نمی تواند کسی را به اجبار به مهمانی ببرد. گوشه ی در را باز می کند و سفره ی رنگین و چرب و چیل مهمانی را نشان آدم می دهد و زیر گوشش می گوید: بفرما.
امان از روزی که آدم بیچاره دلش برای آن سفره ی هزار رنگ غنج برود و پایش بنشیند و ران مرغ بریان را به دندان بکشد و ... وای... بفهمد چیز دیگری بود!
شیطان کارش همین است. روی هر آنچه گنداب و تعفن است، روکش قرمز و سبز و آبی می کشد و با هزار ادا و اصول، آدمی را دعوت به ضیافت گناه می کند. " وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُم " (الأنفال : 48 ) اما مسئولیت هیچ کدام از وعده هایش را قبول نمی کند. این را خودش بعدا ً به فریب خوردگان می گوید: "وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ" (ابراهیم 22)
این حرف را لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ می زند؛ یعنی وقتی که کار از کار گذشته و آدم بی نوا هزینه ی زیادی برای اعتمادش پرداخته. شیطان در این آیه درس دشمن شناسی دقیقی ارائه می دهد و مکانیسم کار خود را تشریح می کند.
شیطان کارش همین است. روی هر آنچه گنداب و تعفن است، روکش قرمز و سبز و آبی می کشد و با هزار ادا و اصول، آدمی را دعوت به ضیافت گناه می کند. " وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُم "
وعده های شیاطین انس هم همین سرانجام را دارد. ممکن است یک رفیق نارفیق دقیقاً همین مکانیسم را روی شما پیاده کند. یک فامیل، همکلاسی، همکار، یا کسی که پست شما را در فضای مجازی لایک کرده و کامنت گل و بلبل و تحسین و تشویق فرستاده و دعوتتان می کند به یک همکاری محترمانه مثلاً. انقدر وعده ها و دعوت های این آدم ها شیک و شکیل و حسابی جلوه می-کند، که هرگز به مخیّله ی مخاطبشان خطور نمی کند که این وعده، وعده ی شیطانی است و در همان فرمول می گنجد: وعده شیطان؛ خلف وعده
قرآن چندین بار وعده ها و حرف های شیاطین انس و جن را با لفظ "غرور" توصیف می کند یعنی نیرنگ و فریب.
" یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً" (نساء : 120) شیطان به آنها وعده ها (ى دروغین) مى دهد و به آرزوها سرگرم مى سازد و جز فریب و نیرنگ به آنها وعده نمى دهد.
"وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحی بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً" (أنعام: 112) اینچنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جن قرار دادیم که سخنان فریبنده و بى اساس (براى اغفال مردم) به طور سرى (و درگوشى) به یکدیگر مى گفتند.
"وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُورا" (إسراء : 64) هر کدام از آنها را مى توانى با صداى خودت تحریک کن، و لشکر سواره و پیاده ات را بر آنها گسیل دار، و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوى، و آنها را با وعده ها سرگرم کن ولى شیطان جز فریب و دروغ وعده اى نمى دهد.
در این روزها که درگیری ما با شیاطین جهان، بالا گرفته و دروغ ها و نیزنگ هایشان در زرورق هزار وعده ی زیبا پیچیده شده، رهبرعزیز انقلاب رفتار شیاطین عصر ما را اینگونه توصیف می کنند: "در ظاهر وعده می دهند، با زبان چرب و نرم حرف می زنند امّا در عمل توطئه می کنند، تخریب می کنند... دشمنی است که در عمل، از نقض عهد هیچ ابائی ندارد و نقض عهد می کند، بعد هم وقتی می گوییم آقا چرا [نقض عهد] کردی، باز لبخند می زند، باز زبان چرب و نرم را باز می کند و یک جوری توجیه می کند."( بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، 11/5/1395)
وعده های شیاطین انس هم همین سرانجام را دارد. ممکن است یک رفیق نارفیق دقیقاً همین مکانیسم را روی شما پیاده کند. یک فامیل، همکلاسی، همکار، یا کسی که پست شما را در فضای مجازی لایک کرده و کامنت گل و بلبل و تحسین و تشویق فرستاده و دعوتتان می کند به یک همکاری محترمانه مثلاً. انقدر وعده ها و دعوت های این آدم ها شیک و شکیل و حسابی جلوه می-کند، که هرگز به مخیّله ی مخاطبشان خطور نمی کند که این وعده، وعده ی شیطانی است و در همان فرمول می گنجد: وعده شیطان؛ خلف وعده
"امام بزرگوار ما فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است؛ واقعاً این تعبیر، تعبیر فوق العاده ای است."( همان)
اگر آمریکا شیطان است، فرهنگ آمریکایی، فرهنگ شیطانی است. اقتصاد آمریکایی که مردم را در دو دسته ی 99درصدی و 1درصدی تقسیم می کند، اقتصاد شیطانی است. وعده های آمریکا، همان فرمول وعده های شیطان را دارد. اعتماد به آمریکا، همان اعتمادی است که عاقبتش، ملامتِ خویش است.
"شیطان به پیروان خودش می گوید خدا وعده ی روراست درست به شما داده بود، شماها از وعده ی خدا پیروی نکردید، پابند نماندید؛ من وعده ی دروغی به شما دادم، شما دنبال من راه افتادید! من تخلّف وعده کردم، من وعده دادم به شما و تخلّف کردم؛ شیطان پیروان خودش را این جور در قیامت ملامت می کند. بعد هم خدای متعال می فرماید از قول شیطان که به آنها می گوید که «فَلا تَلومونی وَلوموا اَنفُسَکُم»، من را ملامت نکنید، خودتان را ملامت کنید. این عیناً امروز منطبق است با آمریکا. حالا شیطان در قیامت این حرف را می زند، آمریکایی ها امروز در دنیا این حرف را می زنند؛ وعده می دهند، عمل نمی کنند، تخلّف می کنند. امتیاز نقد را می گیرند، امتیاز نسیه را نمی دهند؛ وضع آمریکا این است. خب، پس به دیگران نباید اعتماد کرد."( همان)
در نتیجه:
وعده شیطان؛ خلف وعده ، وعده آمریکایی؛ خلف وعده
جنگ بی پایان و ادامه دار انسان و شیطان
آن کرامت انسانی که شیطان می خواهد
مد شدن فرزند کشی به خاطر ... !!
چند نکته قرآنی برای عاقبت بخیر شدن
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
انسان مأیوس حالت بسته ای پیدا می کند که نه حال عبادت، نه حال توبه، نه حال دنیا و نه حال آخرت دارد . خیلی از افراد در حال یأس به خودکشی دست می زنند . در مکتب ما گفته شده که هیچ وقت از رحمت خدا ناامید نباشید. رحمت خدا خیلی گسترده است. امام علی (علیه السلام) به فرزندش امام حسین (علیه السلام) می فرماید: فرزندم، هیچ وقت گناهکار را از رحمت خدا ناامید نکن ، چه بسا کسی که اعتکاف ( ثابت ماندن در کاری ) به گناه کرده اند ولی عاقبت آنها به خیر می شود .
در سوره ی یوسف، حضرت یعقوب یأس از رحمت خدا را در حد کفر می داند. کسی که کنار دریاست چه غمی دارد از اینکه دستش و یا جامه اش آلوده شود؟
این است که یعقوب فرزندانش را می گفت: هیچ مأیوس از رحمت حق نباشید، یعنی اگر چه دست شما به گناه آلوده است، اما یادتان باشد که در کنار خدایید و خداوند دریای رحمت و لطف و عنایت است.
برای دریافت لطف و رحمت الهی باید حرکت کرد ، نه آنکه انسان در خانه بنشیند و منتظر نزول رحمت الهی باشد؛ چنانچه یعقوب از فرزندان خود می خواست تا به گذشته خود نگاه نکنند بلکه گذشته خداوند را به یاد بیاورند که چه آلودگانی را پاک ساخت و پذیرفت و آنگاه فرمود: إِنَّهُ لا یَیْئَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ: زیرا تنها کافران از رحمت خدا مأیوس می شوند.
انسان تا آنجا که می تواند باید جبران کند به همین خاطر یعقوب فرزندان خود را ابتدا می گوید: بروید از یوسف تحسُس بکنید: یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیه: ای پسران من، بروید و یوسف و برادرش را بجویید.( تجسس در امور بد است مثل تجسس به عیوب دیگران، که در قرآن از آن نهی شده است. تحسس یعنی دنبال چیزهای خوب گشتن مثل دوست خوب ، ولی خدا )
حضرت یعقوب، برای آنکه فرزندانش را به یافتن یوسف امیدوار کند و برای توصیه خود درمورد جستجوی یوسف دلیل بیاورد، می فرماید: وَلا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ: از رحمت خدا ناامید نباشید کسی که از رحمت خدا ناامید باشد کافر است. یعقوب چهل سال در فراق یوسف که نور نبوت در او بوده است گریه کرد ولی ناامید نشد .
ناامیدی را خدا گردن زدست (مولانا)
امام علی (علیه السلام) به فرزندش امام حسین (علیه السلام) می فرماید: فرزندم، هیچ وقت گناهکار را از رحمت خدا ناامید نکن ، چه بسا کسی که اعتکاف ( ثابت ماندن در کاری ) به گناه کرده اند ولی عاقبت آنها به خیر می شود.
برای دریافت لطف و رحمت الهی باید حرکت کرد ، نه آنکه انسان در خانه بنشیند و منتظر نزول رحمت الهی باشد؛ چنانچه یعقوب از فرزندان خود می خواست تا به گذشته خود نگاه نکنند بلکه گذشته خداوند را به یاد بیاورند که چه آلودگانی را پاک ساخت و پذیرفت و آنگاه فرمود: إِنَّهُ لا یَیْئَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ: زیرا تنها کافران از رحمت خدا مأیوس می شوند.
بعضی ها فوری مأیوس می شوند و با خدا قهر می کنند . گاهی ما به چیزی دل بسته ایم و خدا می خواهد امید ما را قطع بکند و از راه دیگر مددی به ما برساند. ما باید معرفت و درک پیدا بکنیم که خدا هم خودش زیباست و هم کارهایش زیباست .
اولیای الهی، امیدوارند و همواره انسان را به لطف خداوند امیدوار می کنند؛ اما کسانی که همواره مردم را مأیوس می کنند، از دین خدا دورند: إِنَّهُ لا یَیْئَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ. "
صبری که قرآن ما را به آن سفارش می کند!
تدبیرهایی از جنس شیطانی
علم یعقوب(ع)و بی خبری از یوسف؟
فقط گناهکاران کلیک کنند!
بامداد – نذری که چند سال از آن گذشته و به آن عمل نشده چه حکمی دارد؟
چنانچه نذر مذکور، مطلق بوده و زمانی برای آن تعیین نشده است، به نحوی که اگر الان آن را انجام دهد، مخالفت با نذر به شمار نمی آید، باید طبق نذر عمل کند و چیز دیگری بر عهده وی نیست.
اما اگر نذورات ، زمان خاصی داشته و از روی عمد و اختیار به آنها عمل نشود، کفّاره واجب می شود و درباره کفاره شکستن نذر، دو نظر بین مراجع تقلید وجود دارد:
۱٫ گروهی، آن را شبیه کفاره افطار عمدی روزه (اطعام شصت فقیر یا دو ماه روزه پى درپى) می دانند.
۲٫ گروهی آن را شبیه کفاره قسم (اطعام ده فقیر یا تهیه لباس برای آنان و اگر نتواند سه روز روزه پى درپى) می دانند.
در هر حال بعد از تحقق مخالفت با نذورات و وجوب کفاره، عمل به نذر واجب نیست.
۱٫ در تحقق نذر، خواندن صیغه و به زبان آوردن آن لازم است، (هرچند عربی بودن لازم نیست)؛ پس اگر صیغه نذر خوانده نشود، نذر منعقد نمی شود و چیزی واجب نیست.
۲٫ در نذر باید لفظ «برای خدا» گفته شود و قصد در دل کافی نیست.
از نظر شرعی نذر وقتی واجب العمل است که یا به صورت صیغه عربی خوانده شود و یا به صیغه فارسی که در بردارنده این مضمون باشد: برای خدا بر عهده و ذمه من باشد اگر فلان حاجت و خواسته من برآورده شد، فلان کار را انجام می دهم ولی اگر تنها از ذهن و قلب گذشته و خطور کرده باشد و صیغه نذر به صورت شرعی که گفته شد خوانده نشود، این نذر وجوب عمل ندارد البته عمل به آن بی اشکال است.
بنابراین، نذر در حقیقت پیمانی است با خداوند تا در نتیجه انجام عمل نیکی که آدمی بر خویش واجب می نماید، حق تعالی حاجت او را برآورد.
باتوجه به تعریف نذر؛ نذر را می توان نوعی عبادت، دعا و درخواست از خداوند دانست که اتفاقا دارای تأثیر فراوان است و با هدف قرب الهی انجام می شود. به لحاظ شرعی، وفا نمودن به نذر چنانچه مشروع و مستحسن باشد و ضوابط شرعی آن مراعات شود، واجب است، زیرا که مشمول آیه «اوفوا بالعقود» که متضمن حکم وجوب وفاء به هر پیمانی است، می گردد.
نذورات ممکن است فلسفه هاى گوناگونى داشته باشند که برخى از آن عبارتند از:
۱- رسیدن به مطلوب و برآورده شدن حاجت.
۲- تقیّد به بندگى خدا و تلاش در جهت رسیدن به مقام قرب ربوبى.
۳- تقویت انگیزش در جهت سیر و سلوک معنوى.
۴- نجات از مصائب و رویدادهاى سخت.(۱)
اساسا نذورات در امورى مجاز است که شرعا راجح باشد مثلاً نماز شب که مستحب است با نذر بر خود واجب مى کند یا ضیافت نیکان که استحباب شرعى دارد با نذر واجب مى گردد. براى سلامتى، قبولى در دروس و به خیرگذشتن حادثه نیز نذر مانعى ندارد.
وفاى به نذر واجب است. نذر در سیره عملى انبیاء الهى و اولیاء وجود داشته است.
در فقه اسلامى نیز کتابى تحت عنوان نذر به فروعات فقهى فراوان وجود دارد. ملاک جواز نذر این است که متعلق نذر حرام یا مکروه نباشد.
بنا براین لزوم وفایی به نذر (اعم از مادی و معنوی) یک نوع سپاس و تشکر از خداوند و کسانی است که ما آن ها را شفیع و واسطه برای برآورده شدن حاجات خود قرار دادیم. طبیعی است که ما نیاز به نذر و واسطه داریم و منفعت آن به خود ما برمی گردد و گرنه ائمه (علیهم السلام) هیچ گونه نیازی به پول ما، زیارات، اذکار و دعاهای ما ندارند.
پی نوشت:
۱- امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج ۲، ص ۶۱۶، م ۲۶۵۴، گردآورنده: بنی هاشمی خمینی، سید محمدحسین، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق؛ سبحانى، جعفر، رساله توضیح المسائل، ص ۴۹۶، م ۲۲۸۸، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ سوم، ۱۴۲۹ق.
منبع :
اسلام کوئست
ویکی فقه
نوشته وظیفه انسان اگر به نذورات خود عمل نکند چیست؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
زهرا حسینی- کارشناس ارشد کلام اسلامی/ بخش قرآن تبیان
فقط یک "بفرما" می زند؛ همین. اصلاً نمی تواند کسی را به اجبار به مهمانی ببرد. گوشه ی در را باز می کند و سفره ی رنگین و چرب و چیل مهمانی را نشان آدم می دهد و زیر گوشش می گوید: بفرما.
امان از روزی که آدم بیچاره دلش برای آن سفره ی هزار رنگ غنج برود و پایش بنشیند و ران مرغ بریان را به دندان بکشد و ... وای... بفهمد چیز دیگری بود!
شیطان کارش همین است. روی هر آنچه گنداب و تعفن است، روکش قرمز و سبز و آبی می کشد و با هزار ادا و اصول، آدمی را دعوت به ضیافت گناه می کند. " وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُم " (الأنفال : 48 ) اما مسئولیت هیچ کدام از وعده هایش را قبول نمی کند. این را خودش بعدا ً به فریب خوردگان می گوید: "وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ" (ابراهیم 22)
این حرف را لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ می زند؛ یعنی وقتی که کار از کار گذشته و آدم بی نوا هزینه ی زیادی برای اعتمادش پرداخته. شیطان در این آیه درس دشمن شناسی دقیقی ارائه می دهد و مکانیسم کار خود را تشریح می کند.
شیطان کارش همین است. روی هر آنچه گنداب و تعفن است، روکش قرمز و سبز و آبی می کشد و با هزار ادا و اصول، آدمی را دعوت به ضیافت گناه می کند. " وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُم "
وعده های شیاطین انس هم همین سرانجام را دارد. ممکن است یک رفیق نارفیق دقیقاً همین مکانیسم را روی شما پیاده کند. یک فامیل، همکلاسی، همکار، یا کسی که پست شما را در فضای مجازی لایک کرده و کامنت گل و بلبل و تحسین و تشویق فرستاده و دعوتتان می کند به یک همکاری محترمانه مثلاً. انقدر وعده ها و دعوت های این آدم ها شیک و شکیل و حسابی جلوه می-کند، که هرگز به مخیّله ی مخاطبشان خطور نمی کند که این وعده، وعده ی شیطانی است و در همان فرمول می گنجد: وعده شیطان؛ خلف وعده
قرآن چندین بار وعده ها و حرف های شیاطین انس و جن را با لفظ "غرور" توصیف می کند یعنی نیرنگ و فریب.
" یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً" (نساء : 120) شیطان به آنها وعده ها (ى دروغین) مى دهد و به آرزوها سرگرم مى سازد و جز فریب و نیرنگ به آنها وعده نمى دهد.
"وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحی بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً" (أنعام: 112) اینچنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جن قرار دادیم که سخنان فریبنده و بى اساس (براى اغفال مردم) به طور سرى (و درگوشى) به یکدیگر مى گفتند.
"وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُورا" (إسراء : 64) هر کدام از آنها را مى توانى با صداى خودت تحریک کن، و لشکر سواره و پیاده ات را بر آنها گسیل دار، و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوى، و آنها را با وعده ها سرگرم کن ولى شیطان جز فریب و دروغ وعده اى نمى دهد.
در این روزها که درگیری ما با شیاطین جهان، بالا گرفته و دروغ ها و نیزنگ هایشان در زرورق هزار وعده ی زیبا پیچیده شده، رهبرعزیز انقلاب رفتار شیاطین عصر ما را اینگونه توصیف می کنند: "در ظاهر وعده می دهند، با زبان چرب و نرم حرف می زنند امّا در عمل توطئه می کنند، تخریب می کنند... دشمنی است که در عمل، از نقض عهد هیچ ابائی ندارد و نقض عهد می کند، بعد هم وقتی می گوییم آقا چرا [نقض عهد] کردی، باز لبخند می زند، باز زبان چرب و نرم را باز می کند و یک جوری توجیه می کند."( بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، 11/5/1395)
وعده های شیاطین انس هم همین سرانجام را دارد. ممکن است یک رفیق نارفیق دقیقاً همین مکانیسم را روی شما پیاده کند. یک فامیل، همکلاسی، همکار، یا کسی که پست شما را در فضای مجازی لایک کرده و کامنت گل و بلبل و تحسین و تشویق فرستاده و دعوتتان می کند به یک همکاری محترمانه مثلاً. انقدر وعده ها و دعوت های این آدم ها شیک و شکیل و حسابی جلوه می-کند، که هرگز به مخیّله ی مخاطبشان خطور نمی کند که این وعده، وعده ی شیطانی است و در همان فرمول می گنجد: وعده شیطان؛ خلف وعده
"امام بزرگوار ما فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است؛ واقعاً این تعبیر، تعبیر فوق العاده ای است."( همان)
اگر آمریکا شیطان است، فرهنگ آمریکایی، فرهنگ شیطانی است. اقتصاد آمریکایی که مردم را در دو دسته ی 99درصدی و 1درصدی تقسیم می کند، اقتصاد شیطانی است. وعده های آمریکا، همان فرمول وعده های شیطان را دارد. اعتماد به آمریکا، همان اعتمادی است که عاقبتش، ملامتِ خویش است.
"شیطان به پیروان خودش می گوید خدا وعده ی روراست درست به شما داده بود، شماها از وعده ی خدا پیروی نکردید، پابند نماندید؛ من وعده ی دروغی به شما دادم، شما دنبال من راه افتادید! من تخلّف وعده کردم، من وعده دادم به شما و تخلّف کردم؛ شیطان پیروان خودش را این جور در قیامت ملامت می کند. بعد هم خدای متعال می فرماید از قول شیطان که به آنها می گوید که «فَلا تَلومونی وَلوموا اَنفُسَکُم»، من را ملامت نکنید، خودتان را ملامت کنید. این عیناً امروز منطبق است با آمریکا. حالا شیطان در قیامت این حرف را می زند، آمریکایی ها امروز در دنیا این حرف را می زنند؛ وعده می دهند، عمل نمی کنند، تخلّف می کنند. امتیاز نقد را می گیرند، امتیاز نسیه را نمی دهند؛ وضع آمریکا این است. خب، پس به دیگران نباید اعتماد کرد."( همان)
در نتیجه:
وعده شیطان؛ خلف وعده ، وعده آمریکایی؛ خلف وعده
جنگ بی پایان و ادامه دار انسان و شیطان
آن کرامت انسانی که شیطان می خواهد
مد شدن فرزند کشی به خاطر ... !!
چند نکته قرآنی برای عاقبت بخیر شدن