کمی قبلتر، مشابه این خبر در مورد دو دختر دبستانی منتشر شد که از سوی راننده سرویسشان مورد تعرض قرار گرفته بودند و این میان حتما خبرهایی از این جنس بوده که نه تنها رسانهای نشده که به خواست خانوادهها یا سکوت اجباری افراد مورد تعرض قرار گرفته، هرگز به گوش کسی نرسیده است.
این جنس خبرها تلخ است و از جنس اتفاقاتی که ترجیح میدهیم نشنیده و ندیده بگیریم یا انکار کنیم، سعی میکنیم خیلی درگیرشان نشویم و حتی به اشتباه فکر میکنیم این نوع حوادث برای دیگرانی بوده که لابد سهلانگار بودهاند.
اما چه بخواهیم و چه نخواهیم این جنس اتفاقات در همه جوامع وجود دارد، در هر جای دنیا ممکن است راننده سرویس مدرسهای تا این حد خطاکار پیدا شود یا فردی که برای ارضای افکار غیرانسانیاش به هر قالب و شکلی دربیاید.
اما خبری که اخیرا منتشر و متاسفانه تائید شد، کمی جنسش متفاوت و البته خطرناکتر است. یک ماه بعد از اعلام خبر تعرض ناظم یک مدرسه پسرانه به شش دانشآموز در تهران، مسئولان آموزش و پرورش خبر را تائید میکنند و همزمان خبر مشابهی در مورد مدرسه پسرانه دیگری نیز منتشر میشود.
مساله تاسفآور در مورد حوادث اخیر به این برمیگردد که عامل حادثه نه یک راننده یا شخصی بدون هویت اجتماعی بوده، بلکه از کادر مدرسه بوده است؛ دقیقا جایی که قرار است خانه دوم دانشآموزان باشد و اتفاقا از سوی افرادی که قرار است آنها را نسبت به درست زندگی کردن و آموختن بهترینها سوق دهند.
هزاران ناظم و مدیر و معلم در این کشور زندگی میکنند که مسیر زندگی صدها هزار کودک و نوجوان را به انسانیترین و بهترین شکل عوض کردهاند و حتی برای دانشآموزانشان پدری و مادری کردهاند، اما فاجعه و تلخی در اینگونه حوادث آنقدر بزرگ میشود که این سوال پیش میآید که سیستم نظارت و گزینش در آموزش و پرورش چگونه است؟ همین که کسی به استخدام این وزارتخانه درآمد، صاحب وجهه لازم میشود و بعد نباید بر عملکرد آنها نظارتی داشت؟ پاسخ این پرسشها مسلما نه به بهانه این حوادث که حتی مواردی از تخریب اعتماد و عزتنفس دانشآموزان نیز قابل پیگیری است. علاوه بر مدارس، اهمیت موضوع آگاهی کودکان و نوجوانان نسبت به آزارهای جنسی از سوی افراد دیگر نیز مساله بسیار مهمی است که اغلب از سوی خانوادهها مورد توجه قرار نمیگیرد.(مستوره برادران نصیری - دبیر گروه جامعه)
جام جم سرا:در این نوشتار به یازده نکته که اظهارنظر در مورد آن نشانه بیادبی است ،اشاره میکنیم .
1ـ وزن افراد
عادت خیلی بدی است که وقتی به هر کس میرسیم سریع در مورد وزنش اظهارنظر میکنیم. جالب اینجاست که بعضیها اگر دستشان به مانکنها و بازیگران مطرح جهان هم که برسد حتما به آنها میگویند وا چقدر لاغر شدی، شدی پوست و استخون! بعد 10 قدم آن طرف تر به دیگری میگویند وا چرا خودت رو ول کردی چند وقت دیگه از در تو نمیآی! بعضیها هم سعی میکنند شیک و مجلسی به وزن دیگران بتازند و مثلا با ایما و اشاره میگویند خیلی بدم میاد از این آدمای استخونی که از روی لباس میشه دنده هاشون رو شمرد!
وزن یک مساله کاملا شخصی است حق اظهار نظر درخصوص سایز، وزن و اندام دیگران را نداریم مگر این که از ما سوال کنند یا متخصص تغذیه یا مربی بدنسازی باشیم .
2 ـ سلیقه شخصی
سلیقه واژهای بسیار کلی است، اما دقیقا واژه مناسبی برای این امر است. اگر کاری در فضای عمومی انجام میگیرد که به ماهم مربوط میشود باید در موردش نظر بدهیم، اما این که مردم در خانه و در حریم خصوصیشان موسیقی سنتی دوست دارند یا پاپ، دوست دارند جوراب قرمز را با لباس مشکی بپوشند، غذای فرنگی دوست دارند یا ایرانی، همسرشان را جو جو صدا میکنند یا عزیزمو بچه شان را چند بار در هفته به پارک میبرند به ما ربطی ندارد.
بنابراین نه با خودشان نه دوستانشان و نه حتی دشمنانشان حق نداریم در مورد سلایق دیگران حرف بزنیم، قضاوت کنیم یا اظهارنظر نماییم.
3 ـ عشق و علاقهمندی آدمها
این که چه کسی با چه کسی تناسب دارد یا ندارد، فلانی با کسی همسن مادر بزرگ یا پدر بزرگش قصد ازدواج دارد، تحصیلاتش به چه کسی میخورد یا نه، دنبال پول چه کسی است، در زندگی خصوصی شان دعوا دارند یا نه به ما ربطی ندارد.
این که حدس میزنید بین دو نفر احساسی به وجود آمده خیلی خوب است که حواستان به دیگران هست، اما نباید در این خصوص با دیگران حرف بزنید یا این که حدستان را قضاوت کنید.
زندگی خصوصی آدمها به خودشان ربط دارد. تا وقتی از ما کمک نخواستند حق دخالت نداریم.
4 ـ خصوصیات اخلاقی آدمها
این که کسی پرحرف و ناراحتکننده است خیلی بد است، اما بهتر است موقعیت ارتباط با او را محدود کنید، مغرور و متکبر است ؟خوب طرفش نروید. نه این که هر جا از زیاد حرف زدن، احساسی بودن و سایر خصوصیات اخلاقی دیگران صحبت کنید.یاد بگیریم بعضی چیزها ربطی به ما ندارد.
5 ـ دوستان و آشنایان
این که همنشین بد زندگی افراد را به مخاطره میاندازد حقیقت انکارناپذیری است، اما این که در مورد دوستان، اقوام و آشنایان دیگران قضاوت کنیم و نقل محافلمان باشد کار زشتی است. اگر نگران کسی هستید مستقیما به او هشدار بدهید اگر انقدر صمیمی نیستید که با او حرف بزنید پس حق هم داریم با دیگران درخصوص روابط اطرافیان و آشنایانمان صحبت کنیم.
6 ـ وضعیت مالی
کنجکاوی و دخالت در وضعیت مالی دیگران بیادبانه و ورود به حریم خصوصی ایشان است ،ما حق این که در مورد این مسائل سوال هم بکنیم نداریم چه برسد که زندگی دیگران را مورد کنجکاوی قرار بدهیم.
7 ـ جراحی زیبایی
در جهان مردم دو دسته اند: طرفداران عمل زیبایی و مخالفان آن. شما میتوانید جزء هر کدام از این گروهها باشید در این مورد کاملا آزاد هستید، اما این که در مورد این که سایرین از نظر ما پیروی کنند یا نکنند، عمل زیبایی برایشان خوب بوده یا نه. یا این که باید عمل زیبایی بکنند یا نه ربطی به ما ندارد.
8 ـ چیدمان منزل
وقتی وارد منزل یا فضایی میشوید لازم نیست در مورد سلیقه صاحب خانه تعریف کنید .برخی نشانه ادب میدانند که در مورد سلیقه صاحب خانه و زیبایی منزلش صحبت کنند و بعد از خروج از مکان به انتقاد، تمسخر و بدگویی از آنچه دیده اند بپردازند. لطفا به سلیقه هم احترام بگذاریم.خانه محل آرامش و استراحت اعضای یک خانواده است پس اجازه دهیم هر طور دوست دارند در آن زندگی کنند.
9 ـ آرایش و لباس پوشیدن
شاید شما علاقهمند به رنگهای شاد باشید، کسی رنگهای تیره را دوست دارد، شما کرم ضدآفتاب فاقد رنگدانه استفاده میکنید دیگری دوست دارد تیره و به اصطلاح برنزه باشد، هستند افرادی که بشدت علاقهمند هستند کفشهای اسپرت بپوشند ،برخی هم کفشهای رسمی دوست دارند. عینک آفتابی بعضیها وقتی آفتابی نیست روی سرشان است بعضی آن را به لباسشان آویزان میکنند برخی هم آن را داخل پوشش قرار داده و در کیفشان میگذارند.این که در این موارد اظهارنظر کنیم و با ورود به هرمهمانی کنفرانسی بدون حضور افراد تشکیل بدهیم و درباره آنچه پوشیدهاند حرف بزنیم دور از ادب و شخصیت ماست.
10 ـ عادات غذایی
تصویر ژله بر روی باقلی پلو شاید خیلی هم زیبا و چشم نواز نباشد ولی خوب شاید کسی هم پیدا بشود که از این تست غذا خوشش بیاید. بعضیها دوست دارند شیر سرد بخورند بعضیها در کافی شاپ کیک شکلاتی، بستنی شکلاتی به همراه هات چاکلت سفارش میدهند و از این همه شکلات بدشان که نمیآید لذت هم میبرند.
خوش به حال کسی که به سلیقه غذایی افراد احترام بگذارد. نه تمسخر کند و نه بدگویی نماید.
11 ـ اموال شخصی
شاید کسی دوست داشته باشد مالش را آتش بزند، ببخشد به کسی که برایش مهم است یا این که صرف امور خیریه کند این که ما در این مورد اظهار نظرکنیم منوط به این است که از ما نظر بخواهد در غیر این صورت هرکسی میتواند در این موارد خودش تصمیم بگیرد.
با گسترش شبکههای اجتماعی و حضور گسترده مردم در فضای مجازی و اینترنت مفهوم حریم خصوصی دستخوش تغییر شده و نیاز به باز تعریف دارد با این وجود این به آن مفهوم که ما میتوانیم در همه موارد اظهارنظر کنیم نیست.
جام جم سرا به نقل از خراسان: باید به خاطر داشت که کودکان و نوجوانان به رشد و بلوغ کافی نرسیدهاند که در زمان عصبانیت بتوانند واکنشهای درست و مناسبی از خود نشان دهند. به همین سبب والدین باید این موضوع را به گونهای مناسب به آنها بیاموزند. هنگامی که راههای کنترل خشم و عصبانیت در دوران کودکی آموخته نشود و در این زمینه به کودکان آموزش مناسب داده نشود، فرد در بزرگسالی با مشکلات اجتماعی و رفتاری زیادی رو به رو خواهد شد.
کمک به فرزند برای شناختن خشم
هنر والدین در دوران کودکی این است که به فرزندانشان کمک کنند تا خشمشان را بشناسند و آن را به گونهای مناسب بروز دهند. منظور از نشان دادن مناسب خشم، این است که کودکان و نوجوانان خشم خود را به صورت گفتاری بروز دهند در عین حالی که آسیبزا یا توهین به دیگران نباشد. والدین همچنین باید با وضع قوانین و ایجاد محدودیتهایی در خانه، خواستار این موضوع باشند که فرزندان به این مقررات عمل و از جر و بحثهای بیجا در خانه پرهیز کنند.
تعیین مرزهای ابراز خشم برای نوجوان
والدین باید بدانند اگر به فرزندانشان اجازه ابراز گفتاری خشم را ندهند، کودک یا نوجوان آنها این احساس را در رفتارهایش منعکس خواهد کرد. کودکان پرخاشگر معمولا تابع امیال آنی خود هستند به همین سبب باید به آنها اجازه داد احساس خود را به زبان بیاورند. اگرچه کلمات و عباراتی که زمان عصبانیت به کار میبرند، ممکن است کمی آزار دهنده باشد ولی به مراتب بهتر از ابراز خشونت به صورت فیزیکی است. معمولا صحبت کردن درباره دلایل عصبانیت، سبب میشود فرد تخلیه روانی شود و به آرامش دست یابد.
درک حس عصبانیت نوجوان توسط والدین
احساس خشم و عصبانیت در کودک و نوجوان نباید نادیده گرفته شود یا مورد تمسخر و سرزنش قرار گیرد. تذکر والدین به کودک عصبانی برای آرام شدن و گفتن این جمله که «تو نباید عصبانی شوی» یا «تو هنوز در سنی نیستی که عصبانی شوی» سبب افزایش خشم و یاس در کودک و نوجوان میشود. به همین دلیل بهتر است احساس خشم کودک را درک کنیم. به طور مثال، وقتی برادر کوچکتر وسایل خواهر بزرگتر خود را بدون اجازه بر میدارد، خواهر بزرگتر عصبانی میشود و میگوید: «داداش از تو متنفرم» والدین میتوانند واکنشهای متفاوتی را در برخورد با این رفتار فرزندانشان نشان دهند.
به طور مثال، اگر پدر و مادر بگویند که تو نباید از برادر کوچکترت متنفر باشی، این پیام به دخترشان منتقل خواهد شد که نباید در ابراز احساسات واقعی خود صادق باشد یا خشم خود را نشان دهد زیرا در این صورت والدینش او را فرزند خوبی نمیدانند. حال فرض کنید والدین در چنین شرایطی به دخترشان بگویند: «دخترم، ما میدانیم تو عصبانی شدهای، ناراحت شدنت با توجه به رفتار اشتباه برادرت طبیعی است» این جمله باعث میشود فرزندشان متوجه شود دیگران او را درک میکنند و توانایی برقراری ارتباط با او را دارند.
همچنین والدین باید با فرزند دیگرشان نیز صحبت کنند که بدون اجازه به وسایل خواهر بزرگ ترش دست نزند. این شیوه رفتاری مناسب باعث میشود که برادر کوچکتر هم خشم خواهرش را درک کند و به وسایل او دست نزند.
ابراز خشم بدون بیاحترامی به دیگران
باید به کودکان و نوجوانان آموخت که در شیوههای بیان احساس عصبانیت و ابراز آن تفاوتهایی وجود دارد. فرزندان باید با این حس آشنا شوند و بتوانند آن را بیان کنند زیرا اگر والدین مانع بیان این حس از سوی کودک و نوجوان شوند در آینده، مشکلات جدی گریبانگیر فرزندانشان خواهد شد. البته ابراز رفتارهای خشونت آمیز باید محدود و کنترل شود. به طور مثال، میتوانیم به کودک خود بگوییم «اینکه از دست برادر خود عصبانی شدی، طبیعی است اما نباید به او بیاحترامی کنی.» والدین باید چنین محدودیتهایی را در خانواده نهادینه کنند و از کودکان بخواهند که حد و مرزهای احترام به یکدیگر را رعایت کنند.
آشنا کردن فرزند با نشانههای عصبانیت
اگر فرزندی با نشانههای عصبانیت آشنا باشد، هنگام عصبانیت بهتر میتواند خودش را کنترل کند. شخصی که میداند سفت شدن عضلات فک، دست و قفسه سینه اولین نشانههای عصبانیت در انسان است و همچنین پیامهای روانشناختی عصبانیت را بشناسد مانند گفتن این جمله که: «او ناعادلانه رفتار کرد، حق با من بود» در این صورت میتواند هنگام بروز عصبانیت خشم خود را کنترل کند.
آموزش راهکارهای کنترل خشم به نوجوان
با این حال اگر والدین به کودک و نوجوانشان راهکارهای کنترل خشم را بیاموزند، کمک زیادی برای مدیریت پرخاشگری به او کردهاند. چندین راهکار وجود دارد که هنگام بروز خشم افراد را برای رسیدن به آرامش کمک میکند. از جمله این راهکارها میتوان به چند مورد زیر اشاره کرد:
*آرام و شمرده صحبت کنید چراکه افراد عصبانی بلند و سریع صحبت میکنند.
*اگر ایستادهاید، بهتر است بنشینید زیرا فردی که نشسته است در گفتوگو با دیگران، کمتر از لحن تهدید آمیز استفاده میکند.
*کمی آب بنوشید چراکه نوشیدن آب به ایجاد خونسردی کمک میکند.
*دست و پای خود را در کنار بدنتان نگه دارید و به خودتان بگویید: «من میدانم که چنین بحث و جدلهایی برندهای نخواهد داشت»
*ممکن است در مواردی راهکارهای قبلی به کارمان نیایند و ما ناگزیر در معرض شروع تجربه خشم قرار گیریم. در این موارد گاهی بهترین راه این است برای کاهش میزان هیجان، موقعیت را ترک و گفتوگو را به زمانی مناسبتر موکول کنیم.
*همیشه فضای ذهنی و روانی خود را برای شنیدن و دریافت رفتارهای خلاف انتظارتان آماده سازید. به این معنا که همیشه این انتظار را داشته باشید تا دیگران به بدترین شکل با شما برخورد داشته باشند و خود را برای تحمل آن آماده کنید.
عصبانی نشدن والدین در برابر عصبانیت فرزندشان
والدین هنگام عصبانیت فرزندشان باید به این نکته توجه داشته باشند که به هیچ وجه نباید عصبانی شوند. والدین در این هنگام باید با لحن آرام و با جملات کوتاه با کودک یا نوجوانشان صحبت کنند. آنها در چنین مواقعی نباید کودک یا نوجوانشان را به خاطر عصبانی شدن مورد سرزنش و انتقاد قرار دهند و او را با کودکان دیگر مقایسه کنند. در خور ذکر است بهتر است در زمان عصبانیت فرزندتان را در آغوش نگیرید، چون ممکن است به خاطر عصبانیت خودش را از آغوش شما دور و به شما بیاحترامی کند.
البته اگر کودکتان را میشناسید و میدانید که در آغوش گرفتن او سبب ایجاد آرامش روحی و روانیاش میشود، این کار مانعی ندارد.(دکتر هادی صدری - روانشناس و مشاور خانواده)
پاسخ مشاور: با توجه به اینکه مبنای ایجاد و تحکیم بنای ازدواج بر پایه امنیت، صمیمیت، احترام و اعتماد طرفین است؛ بنابراین توجه داشته باشید که باید با تصمیمی درست درباره مشکلی که مطرح کردهاید برای خود، همسر آینده و خانوادههایتان آرامش و امنیت را به ارمغان بیاورید تا شانستان برای خوشبختی بیشتر شود. هرچند شاید مقصر اصلی طلاقتان در گذشته شما نبوده باشید، اما امروز شما با تصمیمی غیرآگاهانه، مسئول مشکلاتی خواهید بود که در آینده ایجاد خواهد شد.
نگرانیتان قابل درک است
اینکه شما و خواستگارتان از بیان واقعیت ازدواج سابقتان به خانواده پسر نگران هستید، قابل درک است. فراموش نکنید که اگر زندگیتان را بر پایه ترس از بر ملا شدن حقیقت بنا کنید، پایداری آن در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
برای اینکه بتوانید راحتتر با این موضوع کنار بیایید، خودتان را جای خانواده پسر بگذارید تا آنها را درک کنید. همچنین از خودتان بپرسید که اگر آنها یک روز یا حتی ۵ سال دیگر از این موضوع مطلع شوند، چه برخوردی با شما خواهند داشت.
حقیقت را بگویید
شما باید حتما این موضوع را با خانواده پسر مورد علاقهتان در میان بگذارید چراکه ماه پشت ابر پنهان نخواهد ماند. تصمیم گیری درباره اینکه خودتان این موضوع را بگویید یا خانوادهتان یا خود خواستگارتان به خانوادهاش بگوید، با مشورت بزرگ ترها امکان پذیر است چراکه شناخت ما با توجه به پیامک شما از خانواده پسر کامل نیست.
توجه کنید که هر لحظه در جلسه پایانی خواستگاری ممکن است یکی از بزرگ ترهای فامیلتان این موضوع را به خانواده پسر بگوید. همچنین این نکته را هم بدانید که بیان این موضوع از طرف شما در جلسههای اولیه خواستگاری نشانهای از صداقت است. همچنین در صورت پنهان کردن این موضوع، پسر مورد علاقهتان هم مجبور است با نقش بازی کردن پشت ترسهای خود پنهان شود؛ بنابراین با بیان حقیقت به نوعی علاقه خودتان را به خواستگارتان هم ثابت کردهاید.
خواستگارتان را محک بزنید
از بیان حقیقت ترسی نداشته باشید چراکه با گفتن این مسئله، عشق و علاقه خواستگارتان به شما محک جدی خواهد خورد. اگر او در انتخاب شما آگاهانه عمل کرده باشد، با اعتماد به نفس بالا و داشتن استقلال کافی میتواند خانوادهاش را برای ازدواج با شما راضی کند. همچنین شما میتوانید رفتارهای او را از لحاظ منطقی یا احساسی بودن محض در آن شرایط در برابر خانوادهاش بررسی کنید و از توانایی او برای حل مشکلات با اندیشه صحیح آگاهی یابید تا با اطمینان بیشتری وارد زندگی مشترک با او شوید.
خودتان را نجات دهید
همچنین شما با بیان حقیقت، خودتان را از داشتن نقطه ضعف در مقابل همسر آیندهتان در زندگی مشترک نجات خواهید داد. بنابراین، با توجه به ویژگیهای مثبتی که در خودتان میبینید، با توکل بر خداوند و گفتن حقیقت ضمن شفاف سازی و جلب اعتماد خانواده طرف مقابل، پایداری زندگی خود و همسر آیندهتان را تضمین کنید. (دکتر هادی صدری، کارشناس و مشاور خانواده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
242