دوشنبه 3 شهریور 1393 ساعت 15:39
قلیان یکی از وسایل تفریحی رایج در ایران و خاورمیانه است. در سالهای اخیر مصرف قلیان در بین جوانان و نوجوانان افزایش چشمگیری داشته است؛ چنان که برخی دختران جوان نیز به آن روی آوردهاند. با این حال، به گفته متخصصان، قلیان بیش از کشیدن سیگار ضرر دارد و همچنین میتواند زمینه ساز اعتیاد و بروز بیماریهای سرطانی شود. طی سالهای اخیر هم از سوی مسئولان بارها درباره جمع کردن قلیانها نویدهایی داده شده، اما همچنان این تفریح مخرب جوانان را درگیر خود کرده است.
جام جم سرا: ظاهراً درباره آسیبهای وارد شده بر جوانان کشور خصوصاً در سال های گذشته هر چه جلوتر میرویم، به مسائل جدیدتری دست پیدا میکنیم. آمار افزایش اعتیاد، افسردگی و آسیبهای دیگر نگرانکننده شده است. لطفاً درباره آسیبهایی که در این فاصله زمانی جوانان را نشانه رفته سخن بگویید.
آسیبهایی که خیلی عینی در جامعه میتوان دید و نیاز به کار تخصصی ندارد همینهاست که میبینیم. مثلاً تعداد زندانیان ما زیاد شده، استفاده از مواد مخدر هم افزایش پیدا کرده و جوانان بیشترین زندانیان و معتادان را تشکیل میدهند. درگیری و خشونت گسترش یافته و از همه مهمتر بیرغبتی به تحصیل و ازدواج زیاد شده است. ما اینها را میوههای تلخ یک درخت میبینیم که در سالهای گذشته کاشته و ریشههای آن در یک سطح وسیع گسترده شد. باید پذیرفت جوانی که به اعتیاد روی میآورد به علت آن است که راهی برای حل مشکلش پیدا نمیکند و به بنبست میرسد. پس محصولات و پیامدهای چنین وضعی را ناامنی میدانیم اما زیربنای این ناامنی و سایر مشکلات عینی کشور را باید در مسائل اقتصادی، آموزشی و سیاسی و اجتماعی دانست. در واقع اکنون نقش حاکمیت، دولت و مجلس به عنوان عوامل زیربنایی پررنگ میشود چون آنها هستند که میتوانند برای اقتصاد کشور فکری کنند و برقراری عدالت به درستی، نه شعاری فکری کنند، مثلاً برای تحصیل جوانان باید به فکر باشند.
مرد در ایران آسیبپذیرتر است. آنها حتی از زنان هم کمتر عمر میکنند؛ و از نظر عاطفی حساسترند و زودتر افسرده میشوند، با این تفاوت که افسردگی در پسران کشنده است ولی دختران خود را بازسازی میکنند و بنوعی با آن کنار میآیند |
برنامهریزیهای کلان نه فقط در دولت بلکه در نظام که شامل مجلس و قوه قضائیه و... است باید امنیت روانی و زندگی شاد را در جامعه ایجاد کنند. اگر چنین شود، به دنبال آن امید و آرامش به وجود میآید.
به نظر شما در حال حاضر نظام به همین سمت حرکت میکند؟
مردم آسیب را میبینند ولی ما به عنوان متخصص و مسئول، علت را میبینیم. ما کشوری داریم که وضعیت آن از نظر معادن زیرزمینی در دنیا بینظیر است. ما در دوره «پنجره طلایی جمعیت» هستیم یعنی در زمانی که بیشترین جمعیت ما جمعیت فعال هستند که میتوانند در جامعه فعالیت کنند. سالهای بعد این جمعیت جوان ما پیر میشود و این دوره طلایی میگذرد. دقیقاً به همان دلیلی که شما گفتید، باید بر سرعت اصلاح خرابیها بیفزاییم.
فکر میکنیدبرای ترمیم این آسیبها چقدر زمان باید هزینه کرد؟
برخی زیاد و برخی کم. در حوزههایی مانند اعتیاد که با انواع عوامل درگیر است اصلاح امور کمی سخت است. در حوزه بیکاری یک برنامه 5 ساله لازم است. در حوزه ازدواج اگر موانع را برطرف کنیم افق درخشان ما بعد از 5 سال نمایان میشود ولی در حوزه مسائل فرهنگی و سبک زندگی و امید دادن به جوانان نیاز به یک برنامه یکساله است.
تا این برنامهها تحقق پیدا کند نسل جوان امروز که پیر میشود؟!
نه، این که میگوییم 5 سال یعنی برای رسیدن به قله کمکم حرکت میکنیم تا 5 سال آینده به قله برسیم.
بیشترین آسیبها در حوزه پسران است یا دختران؟
فرق میکند. آسیبهای پسران در دنیا طور دیگری است اما مرد در ایران آسیبپذیرتر است. مردان حتی در بحث طول عمر از زنان کمتر عمر میکنند. از نظر عاطفی هم حساستر هستند و زودتر افسرده میشوند با این تفاوت که افسردگی در پسران کشنده است ولی دختران خود را بازسازی میکنند و به نوعی با آن کنار میآیند در مجموع آنچه بیشتر ما را نگران میکند پسران هستند.
یعنی این نکات را در برنامههایتان مدنظر قرار میدهید؟
در بیکاری آمار دختران بیشتر است اما در آسیبها پسران درصد بیشتری را به خود اختصاص دادهاند |
بله. نه این که دختران فراموش شوند. دختران راحتتر با آسیبها کنار میآیند و انگیزههای بیشتری به تحصیل دارند.
چند درصد جمعیت ما جوان هستند؟
تقریباً 50 به 50 است. حدود 24 میلیون نفر جمعیت جوان 15 تا 30 سال داریم. یعنی تقریباً از نظر جمعیتی نصف، نصف هستیم ولی در تحصیلات درصد دختران بیشتر است. در بیکاری هم آمار دختران بیشتر است اما در آسیبها پسران درصد بیشتری را به خود اختصاص دادهاند.
با توجه به شعار دولت مبنی بر امید و آرامش، چگونه میتوان امید و آرامش را به جوانان برگرداند؟
امید و آرامش خیلی به هم ارتباط دارند. این که کدام مقدم بر دیگری است معلوم است امید. اگر انسان امیدوار باشد آرامش هم دارد. بخشی از ناآرامیها از ناامیدی است. از طرفی نقطه مقابل آرامش، اضطراب و نگرانی است. یعنی ما با نداشتن آرامش 3 مسأله مشخص داریم، غم، خشم و اضطراب. بنابر این فردی که آرامش ندارد به تعبیر روانشناسان هیجانات منفی دارد. پس هیجانات منفی آرامش را از بین میبرد. باید دید که غم معلول چیست؛ معلول از دست دادن چیزهای مثبت که در گذشته بود و در حال حاضر نیست. اضطراب نیز یعنی نگران آینده بودن است.
بنابر این جهت اضطراب به سمت آینده است. و اما خشم، خشم به این معنی است که فرد به خاطر رسیدن به هدفهایش در زمان حال با مانع روبهرو میشود یا احساس بیاحترامی میکند. پس اگر ما میخواهیم آرامش به مردم وجوانان برگردد باید عوامل غم، خشم و اضطراب را از بین ببریم. درباره غم خیلی کار نمیشود کرد تنها کاری که میشود انجام داد این است که بگوییم برای آن مسأله دغدغه نداشته باش و باور کن که مسأله در آینده حل میشود این همان امید است که در اینجا کارساز است. درباره خشم نیز عصبانیت برخی از جوانان به دلیل نرسیدن به هدفشان است.
اگر عدهای هرچه تلاش میکنند به جایی نرسند و عدهای هم بدون رنج به گنج برسند برای جوانان ناامیدی به دنبال دارد |
پس مهمترین مسأله در بروز خشم ناکامی است. یااحساس بیارزشی از طرف دیگران پس اگر بخواهیم خشم از بین برود باید علاوه بر این که به جوانان احترام بگذاریم باید موانع رسیدن به هدفشان مانند تحصیل، شغل و ازدواج را از بین ببریم. در اضطراب هم باید دغدغه خاطر آینده وجود نداشته باشد البته منابع دغدغه و اضطراب جوانان بازهم به عوامل ذکرشده برمیگردد.
اگر دولت میخواهد برای آرامش کار کند باید چه زمینههایی را مهیا کند؟
اگر معادلات درست صورت نگیرد یعنی عدهای هرچه تلاش میکنند به جایی نرسند و عدهای هم بدون رنج به گنج برسند برای جوانان ناامیدی به دنبال دارد. پس امیدوار شدن به آینده آرامش میآورد یعنی آرامش محصول امید است.
یعنی این اتفاق در دولت جدید رخ داده است؟
خب لحن دولت در برخورد با جوانان توأم با احترام بوده است. ولی این نگاه احترامآمیز به تنهایی کافی نیست. ما در مورد ازدواج سعی کردیم تا آنجایی که میتوانیم دغدغهها و نگرانیها را بشناسیم و روی آنها کار کنیم. در حوزه اشتغال که برنامه جدی دولت است گامها سختتر و البته کندتر است چون بخشی از آن به مسائل اقتصادی کشور برمیگردد. در حوزه امنیت هم کارهای خوبی صورت گرفته یعنی برای جلوگیری از تبعیضها به منظور درست شدن معادلات با تبعیض مقابله شده است. به نظر میرسد شناسایی زمینههای غم، خشم و اضطراب و مقابله با آنها به افزایش امید منجر میشود و این امید، آرامش میدهد.
در عمل، اینها به چه معناست؟
باید توجه داشت که از روی کارآمدن دولت جدید یک سال میگذرد و عمر ورود ما به حوزه جوان 8 ماه است. ما در این مدت حوزههای متعدد ازدواج را شناسایی کردیم. در حوزههایی که در اختیارمان بوده مانند حوزههای مشاورهای و غیره کار جدی کردیم. اما در حوزهای مانند اشتغال که مسأله جدیتر، عمیقتر و طولانیتر است هنوز در دست پیگیری است و اخبار تازهای که رئیسجمهوری درباره خروج از رکود اعلام کردند، امیدبخش است. ما در حوزههای سمنهای جوانان و غیره فعال بودیم که این میتواند برخی از گرهها را باز کند. (مریم جهان پناه/ایران)
جام جم سرا: هرچند ازدواج بعد از بلوغ فکری و اجتماعی افراد اتفاق میافتد اما برای داشتن یک ازدواج موفق، دختران و پسران نیازمند یادگیری مهارتهایی هستند که با هم بودنشان را سادهتر، عاشقانهتر و سازگارانهتر میکند.
عبدالحسین ترابیان، کارشناس و مشاور خانواده، در زمینه یادگیری این مهارتها نکاتی را مطرح میکند. این مهارتها اگرچه جزو مهارتهایی است که افراد در همه مراحل زندگی به آنها احتیاج دارند اما در ازدواج نقش پر رنگتری خواهد داشت و دختر و پسرهای جوان باید بیش از دیگران به یادگیری این مهارتها اهمیت بدهند.
خودشناسی
اولین و ضروریترین مهارتی که دختر و پسرها قبل از ازدواج باید کسب کنند، مهارت خودشناسی است. هر فردی قبل از ازدواج باید تیپ شخصیتی، اخلاقها و انتظارات خودش را از زندگی مشخص کرده باشد. خود آگاهی به معنای شناخت احساسات، اهداف و برنامههای زندگی، تفریحات و سرگرمیها، تواناییها، ضعفها، ارزشها، مسئولیتها، فرهنگ و مذهب، علایق، آرزوها و استعدادهاست. خودآگاهی به این دلیل مهم است که هر دختر و پسری قبل از ازدواج باید بداند چه هدفی دارد و بر همان اساس در زندگی برنامه ریزی کند. اگر فردی خودش را به میزان مورد نیاز نشناسد، در انتخاب شریک زندگیاش نمیتواند موفق عمل کند. به طور مثال، اگر پسر یا دختری برای خودش جایگاه مسائل مالی را در زندگی مشخص نکرده باشد، نمیداند که همسری میخواهد که مسائل مالی برایش از اهمیت ویژهای برخوردار است یا مسائل دیگری برای او اهمیت دارد؛ بنابراین رسیدن نسبی به خودشناسی در مرحله انتخاب شریک زندگی باعث میشود که فرد همسری انتخاب کند که با خودش تناسب و نقاط مشترک بیشتری داشته باشد.
تصمیم گیری
داشتن مهارت تصمیم گیری یکی دیگر از مهارتهای مهم قبل از ازدواج است؛ چون انتخاب شریک زندگی، یکی از مهمترین تصمیمهای هر فردی است. تصمیم گیری و به دنبال آن داشتن ارادهای مصمم، به مهارت نیاز دارد. اگر فردی مهارت تصمیم گیری داشته باشد، تصمیمهای خردمندانه تری خواهد گرفت و به طور طبیعی موفقتر خواهد بود. هر فردی برای تصمیم گیری خردمندانه باید ۳ گام بردارد. در گام اول، فرد باید به نظر خودش اهمیت بدهد و به یک جمع بندی اصولی برسد. به این گام، گام خودخواهانه هم گفته میشود. در گام دوم، فرد باید با عزت نفس بالا، نظر دیگران به خصوص پدر و مادرش را درباره تصمیمش بپرسد. در گام سوم هم، فرد باید با بررسی نظر خودش و دیگران به یک تصمیم درست و منطقی برسد و با اراده جدی، تصمیمهایش را عملی کند.
ابراز صمیمیت
توانایی ابراز محبت و صمیمی بودن که از نشانههای رشد و بلوغ عاطفی جوان است، باید قبل از ازدواج حاصل شده باشد و جوان آماده ازدواج، باید اهمیت این موضوع را بداند که یکی از مهمترین سرمایههای او برای زندگی موفق، رسیدن به رشد و توانمندی در زندگی است. چه بسا دختر و پسرهایی که از امکانات مالی و مادی فراوانی برخوردار هستند اما از آنجا که مهارت محبت کردن و عشق ورزیدن را نیاموختهاند، بعد از مدت کوتاهی چون قادر به تحمل طرف مقابلشان نیستند و نمیتوانند پاسخگوی نیازهای عاطفی او باشند، به راحتی زندگی مشترکشان با مشکلی به نام طلاق عاطفی و حتی شکست منتهی میشود.
ارتباط موثر
آموختن مهارتهای ارتباطی جدید و موثر در رسیدن به هماهنگی، رضایت و آرامش نقش قابل توجهی دارد. ماهنامه سپیده دانایی در این باره مینویسد: در واقع بخشی ازمهارتهای ارتباطی در خوب گوش دادن، خوب حرف زدن و خوب تجزیه و تحلیل کردن صحبتهای دیگران نهفته است. دختر و پسر باید با ویژگیهای رفتاری جنس مقابل آشنا باشند تا واکنشهای مناسبتری داشته باشند؛ به طور مثال، پسری که میداند، دخترها احتیاج به همسری دارند که به صحبتهایشان گوش دهد از گفتوگو با همسرشان خسته نمیشوند و این موضوع را به بهترین شیوه ممکن مدیریت میکنند.
حل اختلاف
بروز اختلاف و تفاوت بین افراد، اتفاقی عادی و طبیعی است، اما مهمتر از آن، این است که افراد باید مهارت حل این اختلافات را داشته باشند و بتوانند اختلاف یا سوءتفاهمات خود با دیگران را به گونهای منطقی و مسالمت آمیزحل کنند. گوش دادن فعال به صحبتهای همسر، سعی در درک و پذیرش احساسات او و استفاده از راهکارهای کاهش ناراحتی مانند شوخی و مزاح به موقع، عوض کردن موضوع بحث، قدم زدن، تفریح و... میتواند در حل اختلاف موثر باشد و باید دختر و پسر آماده ازدواج در به کار بردن این روشها توانمند باشند.
همدلی و همراهی
همدلی به معنی تایید رفتارهای فرد مقابل نیست بلکه فقط به این معنی است که همسرمان و شرایطاش را درک میکنیم. ناتوانی در بیان همدلی یعنی شما در مواجهه با فرد مقابل شروع به نصیحت، راهنمایی و ارائه راه حل، سرزنش، به رخ کشیدن و مقایسه، بیاهمیت و کوچک کردن مشکل، اغراق آمیز یا بزرگ کردن مشکل، تعریف و تحسین کنید. برای آنکه همدلی به بهترین شکل انجام گیرد، باید بتوانید به احساسات و هیجانات همسرتان توجه کنید. از دید او به صحبتهایش خوب گوش دهید. در حالی که به صورتش نگاه میکنید، احساساتتان را به او انعکاس دهید و سعی کنید با احساس طرف مقابلتان همراه و همرنگ شوید. (مجید حسین زاده/خراسان)
جام جم سرا: تقریبا همه با مراحل رشد جسمی کودک، آشنایی دارند. این مراحل شامل مواردی مثل شناخت چهره مادر، گرفتن گردن، نشستن بدون کمک، گفتن کلمات و... است اما مراحل دیگری هم وجود دارد که شاید کمتر مورد توجه والدین و بزرگسالان قرار میگیرند: مراحل رشد جنسی که از همان دوران جنینی آغاز میشود. این مراحل بسیار مهمند و سلامت جنسی کودک را در آینده شکل میدهند.
۳ مرحله تکامل جنسی در دوران جنینی
۱. ابتدا گنادها یا غدد جنسی تمایز نیافته شکل میگیرند و بهتدریج به بیضه در جنس مذکر و تخمدان در جنس مونث تبدیل میشوند.
۲. سپس نوبت به مرحله تشکیل اندامهای داخلی مانند رحم، تخمدانها و واژن در دخترها و پروستات و کیسه منی در پسرها میرسد.
۳. در مرحله سوم، اندامهای تناسلی خارجی شکل میگیرند. اگر به دلیلی اندامهای جنسی نتوانند مرحله رشدی و تکاملی خود را درست طی کنند و مثلا بافتهای جنینی حساسیت و پاسخگویی خود به هورمونهای جنسی را از دست بدهند، شکل ظاهری جنین میتواند متفاوت با جنسیت ژنتیکی او شود و جنینی که مثلا از نظر ژنتیکی پسر است، دارای اندام جنسی زنانه خواهد شد.
بافتهای جنسی جنین قابلیت دوگانه دارند؛ یعنی دارای پتانسیلی هستند که هم میتوانند به اندام جنسی مردانه تبدیل شوند و هم به اندام جنسی زنانه. اینکه نوزادی از بدو تولد دختر باشد یا پسر به اتفاقهایی بستگی دارد که در دوران جنینی میافتد. جنینهایی که کروموزوم Y دارند، حاوی ژن ویژهای هستند که قابلیت تبدیل جنین را به جنس مذکر دارد. در جنین مونث چون کروموزوم Y وجود ندارد، پیامهایی که قرار است از ژن موجود در کروموزوم Y برسد نیز وجود ندارد بنابراین مجراها به رحم و واژن تبدیل خواهد شد و گنادهای تمایزنیافته به تخمدان تبدیل میشوند.
کی اندام جنسی جنین دیده میشود؟
اندامهای جنسی خارجی جنین تقریبا در ۱۰ هفتگی در پسرها و ۱۲ هفتگی در دخترها مشهود است. هر بیماری و اتفاقی در فرایند تکامل جنسی میتواند ویژگیهای ظاهری جنسی را تغییر دهد.
اهمیت ۲ سال اول زندگی
خیلی از رفتارهایی که انسانها در بزرگسالی نشان میدهند، در دوران نوزادی و شیرخوارگی شکل میگیرند. در ۲ سال اول تولد، کودکان توانایی لذت بردن و اعتماد کردن به دیگران را میآموزند. این لذت میتواند لذت از خوردن یا هوای تازه باشد و صرفا شهوانی نیست. وقتی کودک گریه میکند و مادر او را در آغوش میگیرد، سیر یا تمیزش میکند، میآموزد که کسی وجود دارد که نیازهایش را برآورده کند. این اولین رابطه عاطفی است که او اوایل زندگی خود برقرار میکند.
این آموخته به کودک کمک میکند در آینده بتواند یک پیوند عاطفی مبتنی بر اعتماد با همسرش داشته باشد. یعنی رابطه دوطرفهای ایجاد میکند که در آن هم احساس لذت و هم احساس امنیت وجود دارد.
به کودک کمک کنید اندام جنسیاش را بشناسد
در شیرخوارگی عمده یادگیری از طریق حواس پنجگانه است. اولین چیزی که کودک شناسایی میکند، بدنش است و پدر و مادر باید در این مرحله به او کمک کنند شناخت درست و احساس خوبی از بدن و اندام تناسلیاش پیدا کند. اگر این مرحله را خوب طی نکند، ممکن است احساس بدی از دختر یا پسر بودن خود پیدا کند که در زندگی جنسی او تاثیر سوء خواهد گذارد.
پسرها آلت تناسلیشان را حدود ۸-۷ ماهگی میشناسند ولی این سن در دخترها کمی دیرتر (۱۰-۹ ماهگی) است. پسرها در خواب یا بیداری و حتی درون رحم مادر نعوظهای مکرر دارند. این نعوظ اصلا به معنای نعوظ در پاسخ به واکنشهای جنسی نیست. حتی دخترها هم ممکن است ترشحات واژینال غیرمشهودی داشته باشند. این واکنشهای طبیعی ممکن است مرتبط با تماس، اصطکاک یا بیان نیاز به تخلیه مثانه باشد.
بهترین زمان صحبت با کودک درباره اندام جنسی
بهترین زمان هنگام پوشک یا حمام کردن کودک است. اسم باید مناسب و عامیانه باشد و جلف یا سخت نباشد. متاسفانه در کشور ما واژه مناسبی برای آلت تناسلی مردانه یا زنانه وجود ندارد و واژههای موجود یا بسیار عامیانه یا بسیار علمی هستند. دادن یک نام مناسب به اندام تناسلی کودک به والدین و کودک کمک میکند راحتتر درباره این موضوع صحبت کنند.
فرض کنید دختر بچهای بیاموزد نباید به اندام تناسلیاش دست بزند، به آن نگاه کند یا درباره آن حتی با مادرش حرف بزند. این دختر احساس خوشایندی به جنسیت خود نخواهد داشت و اگر در بزرگسالی مشکلی پیدا کند، ممکن است اصلا تشخیص ندهد؛ چون نه به آلت تناسلیاش نگاه میکند، نه به آن دست میزند و نه حتی دوست دارد این قسمت از بدن خود را بشناسد. چنین افرادی اغلب به پزشک هم مراجعه نمیکنند و حتی بسیاری از این زنان شاید هرگز مفهوم لذت جنسی را درک نکنند.
وقتی کودک متوجه اندام تناسلیاش میشود
کودکان از ۷ تا ۱۰ ماهگی با اندام تناسلیشان بازی میکنند. مفهوم این کار کشف اندام تناسلی در راستای شناخت بدن خود است. آنها این کار را با سایر اعضای بدن نیز انجام میدهند. کمکم تا حدود ۱۸ ماهگی میآموزند دو جنس مختلف دختر و پسر وجود دارد و تفاوتهای آنها را از نظر ظاهری و رفتاری کشف میکنند.
این مرحله فوقالعاده مهم است. اگر اختلالی در کشف جنس مخالف کودکان ایجاد شود و کودک نتواند هویت خوبی برای خود بسازد، ممکن است درآینده با پذیرش جنسیت خود مشکل پیدا کند. وقتی کودکی جنسیت خود را دوست داشته باشد، نقشهای مربوط به آن جنس را نیز به خوبی خواهد پذیرفت.
حس خودمختاری در کودک
خودمختاری و احساس مالکیت حدود ۲ سالگی کسب میشود. احساس خودمختاری باعث میشود کودکان خود را مرکز هستی بدانند و سعی کنند مرکز توجه و مالک هر چیزی باشند. رفتارهای کودکان در این مرحله بیانگر کسب هویت مستقل و مالکیت وجودشان است. عبور سالم از این مرحله به کودک کمک میکند قلمرو مستقل خودش را داشته باشد که بر سلامت جنسی وی نیز در آینده اثرگذار خواهد بود.
کودک باید همبازی داشته باشد
از ۱۸ ماهگی به بعد کودک باید با همسالان خود در ارتباط باشد (کودک ۲ ساله نباید همبازی کودک ۵ ساله باشد). کودکان در بازیهای دستهجمعی نه تنها اصول رابطه بین فردی را میآموزند، بلکه بسیاری از نقشهای جنسیتی را نیز تجربه میکنند و با خصوصیات جنس خود و جنس مخالف نیز آشنا میشوند.
دو نکته مهم
۱) دو سال اول زندگی کودک برای برقراری پیوندهای عاطفی و اعتماد به دیگران در زندگی پیش روی کودک بسیار مهم است. پیوند عاطفی و اعتماد به دیگران هم برای سلامت جنسی و هم برای روابط انسانی کودک در آینده تعیینکننده هستند.
۲) در مرحله رشد و نمو، شناسایی بدن بهوسیله خود کودک و درک اندام تناسلی ضروری است و رفتار و کلام والدین و سایر افرادی که با کودک در تعامل هستند، باید بهگونهای باشد که به او حس کامل و بینقص بودن بدهد و در او نگرش مثبتی نسبت به جنسیتش ایجاد کند. (دکتر آزیتا گشتاسبی - متخصص بهداشت باروری و فلوشیپ سلامت جنسی/شفا)
چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 12:07
چند دختر و پسر جوان، یک اتفاق به نام پیوند مشترک، و دوری از خرجهای آنچنانی و تالارهای گرانقیمت... تمام شد. زن و شوهر، شاد و خندان در حرم حضرت عبدالعظیم جشنی کوچک میگیرند و سراغ زندگی خود میروند. تصاویری از مراسم عقد و ازدواج این جوانان را پیش رویتان نهادهایم.
جام جم سرا:
1. قرار نیست زندگی بعد از ازدواج، مدینه فاضلهای باشد که تمام نیازهایتان را برآورده کند و شما را صددرصد خرسند و خوشحال کند. نه، اینطور نیست. داشتن یک زندگی متاهلی خوب و موفق، مستلزم از خودگذشتگی، فداکاری، صبر، درک متقابل و بخشندگی است. عدهای میگویند: آن جوانی که نمیخواهد از غرور و خودخواهی و صفات بد خود عقبنشینی کند، همان بهتر که برای همیشه مجرد بماند.
2. ازدواج، بهترین فرصت برای رشد روحی و رسیدن به کمال است. لازم است که در این زندگی، هر روز به فکر پیشرفت اخلاقی باشید .
3. اشکالی ندارد اگر در ماههای اول زندگی ناخواسته، اشتباهاتی از شما سربزند. اما سعی کنید هرچه زودتر از این شرایط بیرون بیایید و از اشتباهاتتان درس بگیرید و هرگز آنها را تکرار نکنید. عملکرد شما در سال پنجم و دهم ازدواج، باید متفاوت از سال اول باشد.
4. یک مرد واقعی میتواند عاشق یک زن شود، با او ازدواج کند و تا آخر عمر پایبند او باقی بماند. یک زن واقعی هم میتواند به عشق چنین مردی احترام بگذارد و در سایه علاقهای که در دل به آن مرد حس میکند، دلسوزانه به ساختن یک زندگی خوب و شیرین با او بپردازد.
5. عشق تنها یک حس نیست. عشق به معنای تعهد و دلسپردگی است. چشمانتان را باز کنید تا با چاشنی عشق و معیارهایی که برایتان اهمیت دارد، به سمت زندگی جدید بروید؛ اما وقتی رفتید، برای هر مشکلی، حتی بدترینها، بهدنبال راهحل باشید و از طلاق دوری کنید. همواره به فکر استحکام بخشیدن به نهال نوپای زندگی دونفرهتان باشید، نه شکسته شدن آن.
6 . اگر در گذشته با افراد دیگری روابط عاطفی داشتهاید، برای همیشه آنها را فراموش کنید. داشتن روابط حتی در فضای مجازی هم میتواند براحتی عواطف و احساسات را تحریک کند و این خیانت به همسر است. بشدت از آن حذرکنید.
7. زنان روابط عاشقانه را در واژگان عاشقانه میدانند و مردان در رابطه جنسی. زبان یکدیگر را یاد بگیرید.
8 . ما جذب افرادی میشویم که از ما متفاوتند و در عین حال، با آنها احساس نزدیکی میکنیم. پس بعد از ازدواج، سعی نکنید تفاوتهایی را که همسرتان با شما دارد از بین ببرید و او را شبیه خود کنید. این کار، او را به شخصیتی تبدیل میکند که برای شما جذاب نیست.
9. پیش و پس از ازدواج درباره زندگی متاهلیتان با پروردگار متعال راز و نیاز کنید و از او خواهش کنید راه درست را نشانتان دهد. آن کس که در روزهای شادی و غم همواره یار شما باقی میماند، تنها اوست.
10. خوشبختی را فدای مادیات نکنید. در هر مرحله از زندگی که به گذشته نگاه کنید، خاطرات خوش به امور معنوی مربوط میشوند و نه پولی که خرج کردهاید. (ضمیمه چاردیواری)
لیلا رعیت
جام جم سرا به نقل از مهر :براساس اطلاعات ثبت شده در پایگاه اطلاعات جمعیت سازمان ثبت احوال طی 6 ماه گذشته ،اسامی امیرعلی، محمد طاها ، محمد ، ابوالفضل، علی، امیرحسین، امیرمحمد، حسین،امیر عباس و مهدی بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند .
وی به اسامی دختران نیز طی این مدت اشاره کرد و تاکید کرد: در میان دختران نیز اسامی فاطمه، زهرا، نازنین زهرا، یسنا، زینب ، ریحانه، فاطمه زهرا، رها ، باران و ثنا ۱۰ اسم برتر دختران بوده است.
به گفته مدیرکل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال ، امیرعلی با 19 هزار و 536 مورد و محمد طاها با 13 هزار و 159 مورد دارای بیشترین فراوانی در میان پسران و همچنین فاطمه با 25 هزار و 520 مورد و زهرا با 15 هزار و 369 مورد دارای بیشترین فراوانی در میان دختران بوده است.
اسماعیلی افزود: در حال حاضر تقریبا با نامگذاری تمامی اسامی به جز آنهایی که ریشه خارجی دارند موافقت می شود که نامهای خارجی نیز یک هزارم درصد از تقاضاهای مردم است.
وی اظهار داشت: هم اکنون رویکرد نامگذاریها در کشور بیشتر به سمت نام های ترکیبی ائمه و مدرن است.
یکی از مهمترین اشتباهات دوران آشنایی نادیده گرفتن مشکلات بزرگ است. بعضی از ما به دلیل این تصور غلط که دوران آشنایی پیش از ازدواج باید بهترین دوران زندگی ما باشد و بدون کوچکترین ناراحتی و جر و بحثی تمام شود، یا به دلیل علاقۀ شدیدی که به نامزدمان داریم و دوست نداریم کوچکترین ناراحتی وی را ببینیم و یا چون هنوز با وی کاملاً راحت نیستیم، از اختلافات بزرگی مانند تفاوتهای عقیدتی، فرهنگی، رفتارهای نادرست و... بسادگی میگذریم و هیچ نمیگوییم، اما این کار نهتنها موجب بهبود روابط ما نمیشود، بلکه چون نامزد ما در مورد این مشکل چیزی نمیداند، به رفتار خود ادامه میدهد و این کار وی ممکن است موجب ناراحتی و دلسردی ما شود.
حساسیت بیش از حد یکی دیگر از اشتباهات دوران آشنایی است. این مشکل در نقطۀ مقابل مشکل قبلی، یعنی نادیده گرفتن مشکلات بزرگ قرار دارد و زمانی رخ میدهد که طرفین نگاهی رویایی به رابطهشان دارند و تصور میکنند که رابطۀ کامل رابطهای است که هیچ تعارضی در آن وجود نداشته باشد. در چنین حالتی فرد به محض روی دادن کوچکترین اختلاف ناراحت میشود و گاهی مخالفت نامزدش را به عنوان علاقه نداشتن وی تعبیر میکند. برای مواجه نشدن با چنین مشکلی بهترین راهکار، اتخاذ دیدگاهی واقعبینانه به شرایط رابطهای موفقیتآمیز و پذیرش تفاوتها از ابتدای آشنایی است. با این مقدمه، رایجترین اشتباهاتی که دختران و پسران در زمان آشنایی و نامزدی مرتکب میشوند در ادامه بیان میشود:
۱-بعد از ازدواج مشکلات کم میشود
از آنجا که شما و نامزدتان تازه با هم آشنا شدهاید، طبیعی است که در مورد بعضی از مسائل زندگی با هم کمی تعارض و اختلاف نظر داشته باشید، اما مهم این است که هیچ مشکلی با گذشت زمان خودبهخود حل نمیشود. درست است که شما با گذشت زمان به اخلاق و روحیات نامزدتان بیشتر آشنا میشوید، اما آشنایی بهتنهایی برای حل مسائل کافی نیست، تنها در صورتی که از همین حالا شیوههای حل تعارض را با نامزدتان تمرین کنید، میتوانید به داشتن یک زندگی مشترک موفقیتآمیز امیدوار باشید.
۲-تغییر دادن خود بهمنظور جلب رضایت طرف مقابل
بعضی از افراد به خاطر اینکه بتوانند علاقه طرف مقابل را به خود جلب کنند، سعی میکنند بعضی از رفتارهایشان را تغییر دهند. البته تغییر دادن رفتار فینفسه کار بدی نیست، اما اگر قصد ما این باشد که فقط در دوران آشنایی این کار را انجام داده و بعد از ازدواج به روال خود برگردیم، یا به عبارتی برای مدتی نقش بازی کنیم، این کار ما نوعی فریب محسوب شده و بعدها موجب بروز مشکلات بزرگی در زندگی مشترک میشود. پس بهتر است ما در مدت آشنایی خودِ واقعیمان را نشان دهیم تا طرف مقابل بتواند انتخاب آگاهانهای داشته باشد.
۳-اعتقاد به تغییر طرف مقابل
گاهی اوقات هم ما با این تصور که در آینده میتوانیم نامزدمان را تغییر دهیم، بعضی از جنبههای مهم رفتاری و شخصیتی وی را نادیده میگیریم. تغییرکردن کار راحتی نیست و شرط اصلی آن، خواست خود فرد است.
۴-طولانیکردن دوران آشنایی
همانطور که داشتن دوران آشنایی کوتاهمدت توصیه نمیشود، طولانیشدن دوران آشنایی هم تبعات منفی دارد که از مهمترین آنها میتوان به از دست دادن تمایل و انگیزۀ طرفین برای ازدواج، احتمال افزایش دخالت والدین و حساس شدن طرفین و به تبع آن افزایش توقعات و تعارضها اشاره کرد.
۵-ابراز نکردن عقاید خود و توافقهای مصلحتی با طرف مقابل
گاهی اوقات بهویژه در ابتدای آشنایی، ما بهخاطر اینکه به طرف مقابلمان نشان دهیم که چقدر با هم تفاهم داریم، بسیاری از نظرها و عقاید خود را ابراز نمیکنیم یا به خاطر خشنود کردن نامزدمان با کار یا نظری موافقت میکنیم که به آن اعتقاد قلبی نداریم. البته احترام گذاشتن به نظر دیگران کار بسیار خوبی است، اما اگر این مسئله یک طرفه باشد و زیاد تکرار شود، میتواند مشکلاتی به بار آورد.
۶-ندانستن و نیاموختن زبان مشترک
بسیاری از مشکلات دوران آشنایی تنها به این دلیل رخ میدهند که دو طرف هنوز زبان مشترکی پیدا نکردهاند. نامزد شما چیزی میگوید و برداشتی که شما از حرف او میکنید، آنقدر ناخوشایند است که تا چند شب خواب به چشمتان نیامده و حتی در مورد انتخابتان دچار تردید میشوید، در صورتی که وی هیچ منظوری نداشته است. بهترین راه برای از بین بردن این مشکل، این است که زمانیکه نامزدتان حرفی میزند، به جای اینکه برداشتتان را در ذهنتان نگه دارید، با او در میان بگذارید تا ببینید که آیا بهخوبی متوجه منظور او شدهاید یا خیر.
۷-ایجاد تفاهم پیش از علاقهمندی
گاهی بدون اینکه هیچگونه علاقهای به طرف مقابل داشته باشید، به فکر ایجاد تفاهم هستید و ممکن است فکر کنید با ازدواج، علاقه ایجاد میشود. همانطور که تنها با علاقه نمیتوان تفاهم ایجاد کرد، تنها با تفاهم هم نمیتوان انتظار علاقه و جذابیت داشت. تفاهم مهم است اما علاقه، تعهد و تفاهم هستند که در کنار هم یک عشق کامل را ایجاد میکنند.
۸-کنار گذاشتن خانواده و دوستان قدیمی
ممکن است شما تصور کنید آشنا شدن با فرد ایدهآلتان برای خوشبختی شما کافی است و دیگر نیازی نیست که زمانی را به خانواده یا دوستانتان اختصاص دهید، شاید هم دخالت خانواده و دوستان در مورد رابطۀ شما و نامزدتان باعث شده چنین تصمیمی اتخاذ کنید. به هر حال، دلیل این تصمیم هرچه که باشد، دلیل درستی نیست.
افراد بهویژه در اوایل زندگی مشترک برای حل مشکلات خود به یک شبکه حمایت اجتماعی قوی نیاز دارند؛ شبکهای که اعضای خانواده و دوستان قدیمی از مهمترین اعضای آن به شمار میروند. شما با تقسیم وقت خود و اختصاص دادن بخشی از آن به خانواده دوستانتان به آنها نشان میدهید که هنوز هم برای شما مهم بوده و به آنها در کنار آمدن با این تغییر کمک میکنید.
۹-افشای همۀ مسائل محرمانه
درست است که ما باید با همسر آیندهمان روراست باشیم، اما دلیلی ندارد که وی بداند مثلاً پسرخالۀ ما شش سال پیش از ما خواستگاری کرده و یا ما در سن هفده سالگی به دختر همسایهمان علاقهمند شده بودیم. البته اگر مسئلۀ جدیای مانند آشنایی قبلی وجود داشته حتماً باید عنوان شود، اما مطرح کردن موارد عاطفی که اهمیت چندانی ندارد تنها موجب بیاعتمادی طرف مقابل میشود و ممکن است وی از این مسئله به عنوان نقطه ضعف شما استفاده کند.
۱۰-ترس از قضاوت مردم
گاهی افراد دوره آشنایی را طی میکنند، ولی با وجود مشکلات به دلیل قضاوت منفی مردم در مورد خود، آنها را نادیده میگیرند. گاهی افراد پیش از اینکه از همدیگر شناخت پیدا کنند، قول ازدواج میدهند و برای خود تعهد ایجاد میکنند. برخی اوقات حتی اگر طرف مقابل درخواست زمان بیشتر برای آشنایی را از آنها بکند، او را متهم به زیر پا گذاشتن تعهد میکنند. (زهره قربانی -کارشناس ارشد روانشناسی/ایسنا)
48
اگر میخواهید به عنوان والدینی دلسوز و مسئول، آینده جسمی و روانی پسران خود را تأمین کنید، رعایت این نکات را فراموش نکنید:
1) پدر و مادر قبل از هر دوست ناباب یا جامعه ناسالمی میتوانند رفتارهای پرخطر را به فرزندانشان بیاموزند. نتیجه تازهترین تحقیقات روی بیش از 2000 نوجوان که به مصرف سیگار و مواد مخدر و... اعتیاد داشتند، نشان داده که 40 تا 60 درصد از این نوجوانان، برای اولین بار نحوه استعمال مواد دخانی را در خانه و توسط والدین خود آموختهاند؛ بنابراین اولین گام در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر، استعمال نکردن آنها توسط والدین و بویژه در منزل است.
2) شما نمیتوانید از نوجوانتان توقع داشته باشید که مدام در محیطهای آلوده و در مجاورت افراد معتاد قرار داشته باشد و هیچ تمایل یا حس کنجکاوی نسبت به مصرف مخدرها از خود نشان ندهد؛ بنابراین از رفت و آمد با دوستان یا اقوامی که اقدام به مصرف مخدرها جلوی اعضای خانواده میکنند، خودداری کنید.
3) با پرهیز از رذایل اخلاقی مانند دروغگویی، خشم و عصبانیت بیموقع یا ناسزاگفتن، الگوی رفتاری مناسبی برای نوجوانتان باشید.
4) بسیاری از پدران دوست دارند آیندهای را که برای خود متصور بودهاند و به آن نرسیدهاند برای پسرانشان ترسیم کنند، اما خیلی از افسارگسیختگیها و فاصلههای بین والد و فرزند از همین جا شروع میشود. شما به عنوان یک پدر خوب، فقط وظیفه شناساندن راههای صحیح و غلط به فرزندتان و مشورت کردن با او در مورد علاقهمندیهایش را دارید و بهتر است انتخاب نهایی را به عهده فرزندتان بگذارید.
5) بسیاری از پسران از گوش دادن به نصیحتها و توصیههای همیشگی گلهمندند و فکر میکنند که نصیحت بیش از حد یعنی عدم اعتماد خانواده و کوچک شمردن آنها. میتوانید با خریدن انواع کتابها یا فیلمهای آموزنده، فرزند خود را از نوجوانی درباره مسائل و مشکلات موجود در جامعه به طور غیرمستقیم آگاه کنید.
6) پسران در سنین نوجوانی علاقه خاصی به استقلال، جدا شدن از خانواده و پیوستن به گروه همسالان دارند و نگرانی بسیاری از والدین، از ناشناخته بودن دوستان فرزندشان نزد آنهاست. برای اینکه هم فرزندتان را خوشحال کنید و هم با دوستان جدیدش بیشتر آشنا شوید، میتوانید هر چند وقت یک بار، یک مهمانی دوستانه ترتیب دهید و دوستان فرزندتان را هم با خانوادههایشان به صرف یک عصرانه ساده دعوت کنید. میتوانید برای تسلط بیشتر بر روابط فرزندتان هم، ماهی یک بار، یک برنامه کوهنوردی با دوستان فرزندتان و خانواده آنها بچینید.
7) از تحقیر، توهین یا مقایسهکردن پسرتان با دیگران به شدت پرهیز کنید؛ چون انجام این اعمال موجب پرخاشگر و زورگو شدن آنها در آینده میشود و این گونه فرزندان تحقیر شده بعد از رسیدن به استقلال سعی میکنند با توسل به زور وجود و قدرتشان را به دیگران اثبات کنند.
8) پسران، پدران آیندهاند و باید مسئولیتپذیر بار بیایند؛ بنابراین انجام برخی از کارهای خانه را حتی اگر خیلی کم و پیش پا افتاده باشند به عهده پسرتان بگذارید؛ کارهایی مانند خرید نان یا گذاشتن کیسه زباله بیرون از منزل.
9) پسران در سنین نوجوانی علاقه زیادی به دیده و پذیرفته شدن از طرف جامعه دارند؛ بنابراین برای این کار اقدام به عوض کردن ظاهر و نوع پوشش خود میکنند. در مواجهه با این گونه مسائل، نباید با پرخاشگری و توهین فرزندتان را از تغییر ظاهرش منع کنید، بلکه باید با زبانی خوش و دلیل و منطق مناسب، او را تشویق به پذیرفته شدن از راههای دیگری غیر از تغییر ظاهر غیر متعارف کنید. از او بخواهید که رشته هنری یا ورزش مورد علاقهاش را به صورت حرفهای ادامه دهد و موفقیتها و قهرمانیهای پیاپیاش سبب غرور و افتخار خودش و شما باشد.
10) آزادی مفرط ، بیشتر مخرب است نه موثر. شما با آزاد گذاشتن فرزند پسرتان در هر زمینهای و برآورده کردن همه نیازهای او، فردی متکبر و خودخواه از او میسازید و موجب میشوید که او فکر کند در همه مکانها و زمانها، هر کاری که دلش بخواهد میتواند انجام دهد، اما وقتی طی زندگی با مسائلی غیر از آنچه باب میل اوست روبرو شود، یأس و ناامیدی سراسر وجودش را فرا میگیرد و عاقبت این نوجوانان چیزی نمیشود جز احساس پوچی و...
11) پسرها عمدتا عهدهدار چرخاندن چرخ مالی و اقتصادی زندگی در آینده هستند؛ بنابراین بهتر است پدران، آنها را با مسائل و مشکلات مالی و حساب و کتاب و نحوه صحیح پول خرج کردن آشنا کنند و از نوجوانی پس انداز کردن و صرفهجویی را به آنها یاد دهند.
12) این یک باور غلط است که دخترها بیشتر از پسرها به محبت نیاز دارند. پسرها هم به اندازه دخترها به محبت و حمایت عاطفی بویژه از طرف خانوادهشان احتیاج دارند؛ وظیفه پدر یا مادر مهربان که به فکر سلامت روان فرزندش است، رعایت تعادل و عشقورزی به همه فرزندان چه پسر چه دختر است.
13) معمولاً پسرها با پدرانشان راحتترند و بهتر میتوانند مشکلاتشان را با آنها در میان بگذارند؛ بنابراین به عنوان پدری مسئول، روزی یک ساعت از وقتتان را به پسرتان اختصاص دهید و او را در راه حل مشکلاتش یاری کنید. فقط حواستان باشد که خشونت و پرخاش، جایی در راهنماییهایتان نداشته باشد تا فرزندتان از مشورت کردن با شما پشیمان نشود و مشکلاتش را خارج از خانه و به روشهای نادرست حل نکند.
14) پسربچهها علاقه شدیدی به بازیهای خشن کامپیوتری دارند. برای جلوگیری از ناراحتیهای جسمی و روحی فرزندتان، از تنها و آزاد گذاشتن او برای ساعتها بازی با کامپیوتر خودداری کنید.
15) بد نیست که حساب دخل و خرج فرزندتان را داشته باشید و دورادور بدانید که او پولهایش را چه طور خرج میکند. خرید سیگار میتواند بسادگی خریدن یک بسته آدامس یا پفک باشد!
16) به پسرتان بیاموزید که زورگویی و قلدری راه معقول و پسندیدهای برای رسیدن به خواستهها نیست؛ بنابراین بهتر است برای حل مشکلاتش راههای منطقی و آرام را پیش گیرد تا محبوبیتش پیش اطرافیان بیشتر شود.
17) پسرها به خاطر موقعیت خانوادگی خاصی که در آینده دارند و باید مسئول و مدیر یک زندگی شوند، نیاز زیادی به اعتماد به نفس بالا دارند. شما میتوانید با سپردن کارهای مهم به پسرتان و گفتن این جمله که «من میدانم تو به بهترین شکل ممکن این کار را انجام میدهی» اعتماد به نفس فرزندتان را بالا ببرید و حس مفید بودن را به او القا کنید.
18) با مسئولان و مشاوران مدرسه او در تماس باشید تا بتوانید از تغییرات احتمالی روانی یا تحصیلی فرزندتان خبردار باشید.
19) برای این که پسرتان احساس نکند به خاطر جنسش هیچ محدودیتی ندارد، قوانین خانواده را بنویسید و به دیوار اتاقش بچسبانید و حتماً ساعات ورود و خروج او را طبق مقررات خانواده درج کنید و اگر دیدید که از حدش تجاوز کرد، بنا به روحیاتش، تنبیه یا تشویقی برایش در نظر بگیرید تا بهتر شرایط خانواده را بپذیرد.
20) از سوی دیگر جوری رفتار نکنید که فرزندتان احساس کند برای هر کاری باید نظر شما را رعایت کند و حق انتخاب در هیچ زمینهای را ندارد، این رفتار او را سرخورده میکند. انتخاب رنگ اتاق، لباس یا نوع تغذیه را به عهده خودش بگذارید.
21) هیچ گاه در برابر دختر یا فرزند کوچکترتان به پسرتان نگویید که تو بزرگی یا پسری و این رفتارها از تو بعید است. عادلانه قضاوت کنید و به فرزندانتان بیاموزید که به یکدیگر احترام بگذارند و حقوق یکدیگر را هم رعایت کنند (پارسینه به نقل از سلامت)
شنبه 25 بهمن 1393 ساعت 13:14
یکی از خبرگزاریها تصویری از فرزندان رئیس جمهور سابق، محمود احمدینژاد منتشر کرده است که آنها را در مراسم ختم مادربزرگ خود نشان میدهد. این تصویر را در ادامه بازنشر کردهایم.