مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

شمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سر

[ad_1]
خبرگزاری ایسنا: اولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه دیگر با هزینه دهها میلیون دلاری روی یک روس انجام خواهد شد.

به گزارش واشنگتن پست، پیشتر انجام این جراحی پر خطر در هاله ای از ابهام قرار داشت ولی اکنون پزشکانی که قصد این جراحی بی سابقه را دارند از انجام قطعی آن در اوایل سال آینده میلادی و درصد موفقیت 90 درصدی خبر داده اند.

این جراحی عجیب به یک تیم جراحی 80 نفره و دهها میلیون دلار هزینه احتیاج دارد.

دکتر سرجیو کاناوارو پزشک ایتالیایی که قرار است این جراحی را انجام دهد قصد دارد درخواست 100 میلیون دلار کمک را برای انجام این جراحی به بنیاد مک آرتور بدهد و اگر به نتیجه نرسد به دنبال اینست که این پول را از فردی همچون مارک زاکربرگ موسس فیسبوک یا یک میلیاردر دیگر در حوزه فن آوری بگیرد.

اولین جراحی سر انسان به احتمال زیاد در چین یا کشوری خارج از اروپا و آمریکا صورت خواهد گرفت. زیرا قوانین و مقررات آمریکا این کار را غیراخلاقی و غیردینی دانسته و از انجام آن جلوگیری می‌کند.

دکتر سرجیو کاناوارو عصب شناس ایتالیایی مدعی است که سال گذشته آن را روی یک میمون انجام داده و میمون پس از عمل زنده مانده است. اما هنوز صحت این سخنان تایید نشده است.

والری اسپیریدونوف-یک مرد 31 ساله روسی که داوطلب انجام این عمل پرریسک است، یک شرکت نرم افزار آموزشی را در منزل خود در شهر کوچکی در ولادیمیر روسیه راه اندازی کرده و از بیماری"وردینگ هافمن" رنج می‌برد و زندگی خود را بر روی صندلی چرخ‌دار سپری می‌کند

شمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سر

بیماری وردینگ هافمن یک بیماری دژنراتیو حرکتی است که از زمان جنینی بیمار را درگیر نموده و در دوران شیرخوارگی و کودکی پیشرفت می‌نماید. این بیماری ژنتیکی بوده و معمولا کشنده است.

دکتر کاناوارو سال 2013 با انتشار مقاله‌ای مدعی امکان انجام نخستین عمل پیوند سر شد.

بسیاری از دانشمندان این پروژه را مورد تمسخر قرار داده و یک "تئوری تست نشده" خوانده اند که امید واهی ایجاد کرده است. حتی برخی گفته اند که اگر اسپیریدونوف زیر این عمل جراحی بمیرد که چندان بعید نیست، پزشکان جراح وی باید جرم قتل محاکمه شوند.

اسپیریدونوف  31 ساله، پیوند سر را تنها امید خود می‌بیند. او می‌گوید که هیچ راه بهتری را برای درمان خود نمی‌بیند.

پزشکان برای پیوند سر اسپیریدونوف ، مجبور به پیدا کردن یک مرد مرگ مغزی هستند که خانواده اش راضی به انجام این کار باشند

شمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سر

این پزشکان با استفاده از روشی موسوم به HEAVEN، بدن گیرنده را در شرایط ایست موقت قلبی قرار داده و سر و نخاع دهنده و گیرنده پیوند را  تا 12 درجه سانتیگراد سرد می‌کنند. سپس سرها با کمک تیغه‌های بسیار تیز از بدن دهنده و گیرنده جدا می‌شوند.

این تیغه های بسیار تیز باعث می‌شوند که آکسون‌ها یا رشته‌های بلندی که از سلول عصبی خارج می‌شوند، سالم باقی می‌مانند.

پس از آن پزشکان در حدود یک ساعت فرصت خواهند داشت که سر دهنده عضو را به بدن گیرنده پیوند بزنند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


30 آگوست 2016 ... اولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه دیگر با هزینه دهها میلیون دلاری روی یک روس انجام خواهد شد. به گزارش ایسنا به نقل از واشنگتن پست، پیشتر ...30 آگوست 2016 ... شفا آنلاین>سلامت>یک مرد روسی برای اولین پیوند سر جهان، که دو پزشک در اوایل سال آینده آن را انجام خواهند داد داوطلب شده است.تلکس دولت بهار :: هواداران دكتر محمود احمدي نژاد: شمارش معكوس براي اولين عمل پيوند سر سه شنبه، 9 شهریور 1395 - 17:19 کد خبر: 304267 ...30 آگوست 2016 ... اولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه دیگر با هزینه دهها میلیون دلاری روی یک روس انجام خواهد شد. - به گزارش واشنگ.30 آگوست 2016 ... اولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه دیگر با هزینه دهها میلیون دلاری روی یک ... وقتی پیوند دست انجام میشه آیا تعداد مویرگ ها و عصب ها هر دو نفر کاملا ...30 آگوست 2016 ... اولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه دیگر با هزینه دهها میلیون دلاری روی یک روس انجام خواهد شد. به گزارش ایسنا به نقل از واشنگتن پست، پیشتر ...30 آگوست 2016 ... پیوند سر, عمل پیوند سر شمارش معکوس برای نخستین عمل پیوند سرنخستین عمل پیوند سر در دنیا تا چند ماه دیگر با هزینه دهها میلیون دلاری روی یک ...30 آگوست 2016 ... پیشتر انجام این جراحی پر خطر در هاله ای از ابهام قرار داشت ولی اکنون پزشکانی که قصد این جراحی بی سابقه را دارند از انجام قطعی آن در اوایل سال آینده ...اسفندماه سال گذشته بود که یک متخصص اعصاب ایتالیایی بانام سرجیو کانورو اعلام کرد که تا دو سال دیگر اولین عمل جراحی پیوند سر انسان را انجام خواهد داد. به گزارش ...


کلماتی برای این موضوع

شمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سر در جهاناولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه دیگر با هزینه دهها میلیون دلاری روی یک روس انجام شمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سراولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه دیگر با هزینه دهها میلیون دلاری روی یک روس انجام شمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سر اولین عمل پیوند سر اولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه دیگر با هزینه دهها میلیون دلاری روی یک روس انجام اولین عمل پیوند سر روی یک روساولینعملپیوندسراولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه پزشکان برای پیوند سر اسپیریدونوف ، مجبور شمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سر خبر فارسیشمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سر اولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه دیگر با ستاره ها شمارش معکوس برای انجام اولین عمل پیوند سر…اولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه دیگر با هزینه دهها میلیون دلاری روی یک روس انجام شمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سر تصاویر …پیشتر انجام این جراحی پر خطر در هاله ای از ابهام قرار داشت ولی اکنون پزشکانی که قصد شمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سرخبرگزاری ایسنا اولین عمل پیوند سر در جهان تا چند ماه دیگر با هزینه دهها میلیون دلاری شمارش معکوس برای اولین جراحی پیوند سر انسان آغاز …شمارش معکوس برای اولین جراحی تا دو سال دیگر اولین عمل جراحی پیوند سر انسان را شمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سر تصاویر …شمارشمعکوسبرایاولینشمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سر تصاویرشمارش معکوس برای اولین عمل پیوند سر


ادامه مطلب ...

تجلیل از خدمات دکتر ملک حسینی پدر پیوند کبد ایران

[ad_1]

شیراز - ایرنا - رئیس جامعه جراحان ایران و استادان علوم پزشکی دانشگاه های ایرانی و خارجی در همایش پاسداشت نخبگی دکتر سید علی ملک حسینی پدر پیوند کبد ایران، از مقام علمی و خدمات وی تجلیل کردند.

به گزارش خبرنگار ایرنا ، استاد جراحی و پیوند اعضای دانشگاه کلیولند کلینیک اوهایو در این مراسم با بیان اینکه استاد ملک حسینی توانست با کوشش خود، بزرگترین مرکز پیوند کبد را در کشور ایجاد کند، گفت: در سال های گذشته، تعداد زیادی پیوند در دنیا انجام شده و در ایران هم نخستین نمونه های آن از هر نوع پیوند جدید، از شیراز آغاز شده است.
دکتر بیژن اقتصاد هدف از تلاش های بخش پیوند را بهبود وضع بیماران دانست و افزود: پیوند یک کار جمعی است و تنها با همبستگی جمعی به ثمر می رسد، بنابراین برای آن باید برنامه ریزی کرد.
وی با اشاره به افزایش آمار اهدای عضو در ایران، طی سال های 2000 تا 2015میلادی، ادامه داد: از سویی کار پیوند انجام نمی شود، مگر با رضایت اعضای خانواده اهداکننده؛ در فارس تعداد اهداکنندگان نسبت به درصد جهانی بالا است که این به خاطر کار بزرگی است که دکتر ملک حسینی و همکاران او انجام داده اند.
این استاد جراحی و پیوند اعضا، تعلیم جراحان را خدمتی دیگر در این عرصه برشمرد و گفت: پرستاران نیز ستون فقرات بخش پیوند هستند که به بیماران خدمت می کنند.
دکتر اقتصاد، بخش پیوند شیراز را یکی از موفق ترین بخش های تحقیقاتی معرفی کرد و ادامه داد: یکی از اهداف مهم این است که بیماران هم راضی باشند و آیین امروز نشان می دهد که بیماران هم از استاد ملک حسینی راضی هستند.
وی افزایش تعداد پیوندها در بخش پیوند شیراز را ناشی از اعتماد مردم دانست و اضافه کرد: این امر بخش پیوند شیراز را به بزرگترین بخش پیوند دنیا تبدیل کرده است.
استاد جراحی و پیوند اعضای دانشگاه کلیولند کلینیک اوهایو از احداث بیمارستان پیوند بوعلی سینا به عنوان خدمتی یاد کرد که برای تحقق اهداف آینده بخش پیوند شیراز، در حال انجام است.
استاد جراحی و پیوند اعضای دانشگاه شیکاگو هم در این آیین گفت: اگرچه در دنیا نخستین پیوندها موفقیت آمیز نبود و تنها 30 تا 35درصد بیماران نجات می یافتند، اما هم اکنون این عدد به 90درصد رسیده است.
دکتر جان فانگ در ادامه به کشف داروی 'سیکلوسفورین' به عنوان گامی برای خدمت به این بیماران اشاره کرد و افزود: در زمانی که دکتر ملک حسینی در خارج از کشور تحصیل می کرد، داروی دیگری برای کمک به بیماران پیوند اعضا تولید شد که میزان موفقیت عمل های جراحی را تا 85درصد بالا برد که ایشان با مشاهده این موفقیت، این دارو را با خود به ایران آورد.
وی جایگاه کنونی دانش پیوند اعضا در جهان را مدیون کسانی دانست که پیش از ما، قدم های خود را به درستی برداشتند و اضافه کرد: امیدواریم دانشجویان ما در آینده بتوانند همین راه را ادامه دهند.
استاد جراحی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هم دیگر سخنران این آیین بود که با اشاره به نخستین سفر خود به شیراز در سال 1340، گفت: شیراز در این چند دهه بسیار پیشرفت داشته است.
دکتر فرخ سعیدی، دکتر ملک حسینی را یک ایرانی معرفی کرد که مایه افتخار همگان است و در مقایسه پیش از انقلاب و پس از آن، افزود: شکی نیست که ما در کوتاهترین زمان ممکن و بدون کمک مستشاران خارجی پیشرفت کرده ایم.
وی ادامه داد: دانشگاه شیراز که زمانی قرار بود دانشگاهی فرانسوی باشد، هم اکنون در اختیار فرزندان این مرز و بوم است.
دکتر سعیدی انگیزه دکتر ملک حسینی را از این خدمات، نه خودنمایی، بلکه ایمان و اعتقاد خواند.
رئیس جامعه جراحان ایران نیز گفت:‌ مرحوم نمازی و دکتر ملک حسینی در شیراز خدمات بزرگی را در حوزه سلامت داشته اند.
دکتر ایرج فاضل جهرمی افزود: این آیین، نکوداشت مردی نخبه و کم نظیر است که در واقع نکوداشت تیم همراه او هم محسوب می شود.
او ادامه داد: با شناختی که از این مرد بزرگ دارم، می دانم که از چنین نکوداشتنی ها بی نیاز است، اما برای جامعه و جوانان مهم است که بدانند حاصل طی کردن چنین راهی که استاد ملک حسینی گذراند، این چنین است.
وی با اشاره به تلاش های شبانه روزی استاد ملک حسینی، گفت: او خصوصیاتی دارد که کمتر در یک فرد جمع می شود.
دکتر سید علی ملک حسینی چهره ماندگار کشور و پدر پیوند کبد ایران است. ملک حسینی، اردیبهشت ماه ۱۳۷۲ نخستین پیوند کبد در ایران و خاورمیانه را به انجام رساند و لقب پدر پیوند کبد در ایران را از آن خود کرد.
وی در ساخت بزرگترین مرکز پیوند اعضا در ایران و خاورمیانه مشارکت دارد .
وی چهره ماندگار سال1381،رئیس دهمین کنگره بین المللی پیوند اعضاء خاورمیانه (MESOT) در شیراز، عضو کمیته تخصصی جراحی در نهمین فستیوال پزشکی رازی است .
بررسی ابعاد شخصیتی دکتر ملک حسینی ، شامل زندگی فردی، تکریم استادان، شاگرد پروری، اثر گذاری ملی و تبیین فعالیت های عام المنفعه و خیریه این استاد دانشگاه است .
همچنین در این همایش ابعاد علمی دکتر ملک حسینی شامل دستاوردهای پژوهشی- آموزشی، نوآوریها در حیطه جراحی و خصوصاً پیوند اعضا، تاثیر در راه اندازی بخش های پیوند و دیگر بخش های پزشکی در سطح کشور و اثر گذاری ملی از بعد علمی مورد بررسی قرار گرفت.
این همایش به همت بنیاد ملی نخبگان استان فارس و دانشگاه علوم پزشکی شیراز برگزار شد.
6113/ 2027 * شبس 1574
خبرنگار : نیکنام خشنودی ** انتشاردهنده: محسن تهوری

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


ادامه مطلب ...

آنچه باید درباره پیوند مژه دائم بدانید

جام جم سرا:
تعداد، چگالی، اندازه و رنگ مژه‌ها بصورت ژنتیکی مشخص شده و قابل تغییر نیستند. البته در سال ۱۸۸۲ روشی برای این کار به نام Transplant اختراع شد که به خانم‌ها برای داشتن مژه‌های بلند، کمک زیادی کرد.

Transplant چیست؟

به نقل از آرایشیک، پیوند مژه دائم در حقیقت یک روش و تکنیک هنری است و به همین دلیل دقت زیاد و تمرکز زیادی نیاز دارد. برای افزایش تعداد مژه‌ها یا بلند کردن آن، مقداری از مو‌های مشابه مژه را از موی سر برداشت کرده و با بی‌حسی موضعی آن را به مژه‌ها پیوند می‌زنند. این کار در حدود ۲ ساعت طول می‌کشد. معمولا پس از کاشت مژه در حدود ۲ هفته مراحل مراقبتی صورت می‌گیرد و پس از آن اگر مژه‌ها در حالت عادی خود قرار داشته و مشکلی نداشتند بصورت طبیعی بر روی مژه شما رشد خواهند داشت.


مژه‌های بعدی از کجا می‌آیند؟!

واقعیت این است که این عمل، برای مشکلات اولیه‌ای که برای برخی کودکان در هنگام زایمان ایجاد می‌شود اختراع شد و طی آن برای مدتی از این روش برای برطرف سازی کمبود مژه در کودکان استفاده می‌شود. معمولا موهای پشت گردن کودکان قابلیت زیادی برای تبدیل شدن به مژه‌های موقت دارند و بصورت موقت تا رفع کامل مشکل مژه‌ها، از آنها استفاده می‌شود.

با توجه به موثر بودن این عمل، خانم‌ها نیز این روش را برای کاشت مژه استفاده می‌کنند ولی تا زمانی که آن مژه بر روی پلک شما قرار دارد قابل استفاده است و اگر ریزش داشته باشد، دوباره باید عمل مجددی صورت گیرد.


آیا این روش امن است؟

تاکنون هیچ دکتر و روش عملی میزان موفقیت و مشکلات قبل و پس از آن را به درخواست کننده به صورت دقیق شفاف سازی نکرده. هر عملی در طول سالیان مشکلاتی داشته و برخی در طول زمان برطرف شده و برخی نیز همچنان بدون اطلاع دقیق مانده است. این عمل نیز یکی از‌‌ همان عمل‌هایی است که اثر و مشکلات آن به طور کامل مشخص نشده. هر کسی با توجه به نوع عکس العمل بدن او، ممکن است در برابر پیوند دائم مژه واکنش‌هایی داشته باشد. ولی در مجموع یکی از کم خطر‌ترین عمل‌ها شناخته می‌شود.


اثرات منفی پیوند

تنها مشکل شناخته شده این عمل در موهای افزوده شده به پلک است. برخی مو‌ها با توجه به ساختار خود، سرعت بیشتری در رشد دارند و حتی برخی پس از مدتی فر می‌شوند.


ادامه مطلب ...

25 هزار بیمار در صف پیوند عضو

جام جم سرا: بر اساس تازه‌ترین آمارهای وزارت بهداشت، روزانه هفت تا 10 نفر از بیماران در فهرست انتظار پیوند اعضا فوت می‌کنند؛ یعنی همان بیمارانی که بجز صبر و انتظار، کار دیگری از دستشان برنمی‌آید.

در صورتی که اگر خانواده‌های بیماران مرگ مغزی به اهدای عضو عزیزانشان رضایت بدهند، نه تنها دیگر این‌گونه مرگ‌ها رخ نمی‌دهد، بلکه چراغ امید به زندگی هم برای هزاران بیمار منتظر دیگر روشن می‌شود.

کتایون نجفی‌زاده، رئیس اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت در گفت‌وگو با جام‌جم، تعداد این بیماران منتظر اهدای عضو را 25 هزار نفر اعلام می‌کند.

بسیاری از این افراد، بیمارانی هستند که ماه‌ها و حتی سال‌ها به امید عمل پیوند عضو، چشم انتظار مانده‌اند، اما دستشان از عضو پیوندی کوتاه مانده است. به همین دلایل است که بسیاری از کارشناسان نظام سلامت اتفاق نظر دارند که همکاری نکردن خانواده‌های بیماران مرگ مغزی برای اهدای عضو، مهم‌ترین چالشی است که زندگی 25 هزار بیمار منتظر پیوند عضو را درگیر خود کرده است.

مصداق بارز این حرف‌ها هم بیماران دیالیزی هستند که خیلی از آنها نمی‌توانند کلیه اهدایی پیدا کنند.

نجفی‌زاده تعداد بیماران دیالیزی در کشور را 23 هزار و 200 مورد اعلام می‌کند، ولی به گفته او سالانه فقط بین 2700 تا 3000 پیوند کلیه در کشور انجام می‌شود. همین وضع باعث شده که تعداد زیادی از این بیماران دیالیزی به دلیل پیدا نکردن کلیه اهدایی، مجبور به ادامه فرآیند دیالیز باشند.

مشکل پیدا نکردن عضو پیوندی، فقط گریبانگیر بیماران دیالیزی نشده است. بیماران نیازمند به پیوند مغز استخوان، پیوند کبد، پیوند ریه و دیگر بیماران نیازمند به پیوند اعضا هم با مشکل سخت پیدا کردن عضو پیوندی، دست و‌پنجه نرم می‌کنند.

در حقیقت، هر روزی که برای این بیماران می‌گذرد و آنها نتوانند عضو پیوندی پیدا کنند، یک قدم به سمت مرگ نزدیک می‌شوند.

حمید رجلانی، مسئول دیالیز اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت نیز در گفت‌وگو با جام‌جم تاکید می‌کند: برای افرادی که منتظر پیدا کردن عضو پیوندی هستند، احتمال مرگ آنها سه‌برابر افراد عادی است و به همین علت ضرورت دارد که همه مردم و مسئولان کمک کنند تا این بیماران بتوانند هر چه سریع‌تر عمل پیوند عضو را انجام دهند.

پیوند عضو از افراد مرگ مغزی شده کمتر از 10 درصد

در همه جای دنیا دو راه عمده برای پیوند عضو وجود دارد یا عضو پیوندی از سوی اهداکننده زنده دریافت می‌شود یا این‌که عضو پیوندی را از بیمار مرگ مغزی می‌گیرند.

به گفته رجلانی، هم‌اکنون بعد از بیماران نیازمند به پیوند کلیه، بیماران نیازمند به پیوند مغز استخوان و بیماران نیازمند به پیوند کبد، بیشترین تعداد بیماران در حال انتظار عضو پیوندی در ایران هستند.

نکته قابل تامل اینجاست که رئیس اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت تصریح می‌کند: اگر عضو پیوندی فقط از 20 درصد مرگ مغزی‌ها در کشور گرفته شود، می‌توانیم همه اعضای پیوندی 25 هزار بیمار را تامین کنیم، اما مشکل اینجاست که اعضای بدن بسیاری از بیماران مرگ مغزی به دست بیمار نیازمند نمی‌رسد.

سالانه بین 5000 تا 8000 مرگ مغزی در کشور اتفاق می‌افتد، اما براساس آمارهای وزارت بهداشت، فقط 655 مورد از این مرگ مغزی‌ها به اهدای عضو می‌رسد. در واقع، هم‌اکنون کمتر از 10درصد بیماران مرگ مغزی، عضو پیوندی می‌گیریم و در دیگر موارد، اعضای حیاتی و قابل پیوند بیماران مرگ مغزی در دل خاک دفن می‌شود.

وقتی به هر دری می‌زنی، ولی نمی‌توانی برای ادامه حیاتت، عضو پیوندی پیدا کنی، دیگر چاره‌ای جز انتظار برایت باقی نمی‌ماند.

البته شاید همین انتظار و صبر بالاخره ختم به خیر شود و در نهایت بیمار موفق به پیوند عضو شود، اما همیشه هم پایان این انتظارها شیرین از آب در نمی‌آید.

شاید باورش سخت باشد، اما به گفته مسئولان اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت، شمار زیادی از بستگان بیماران نیازمند به پیوند اعضا هم تمایلی به اهدای عضو ندارند.

نجفی‌زاده خاطرنشان می‌کند که اگر فقط بستگان بیماران نیازمند به پیوند عضو به اهدای کلیه رغبت داشته باشند، مشکلات بیماران منتظر پیوند عضو حل می‌شود و دیگر اصلا نیاز نیست فرد غریبه‌ای به بیمار نیازمند، کلیه پیوندی اهدا کند. همین موضوع نشان می‌دهد که هنوز به سطحی از فرهنگ‌سازی نیاز داریم که در آن هم خانواده بیماران مرگ مغزی و هم خانواده بیماران نیازمند به پیوند عضو، برای اهدای عضو به‌طور خودجوش رغبت داشته باشند و واقعا این کار را عملی انسانی بدانند.

بیمارستان‌ها هم هماهنگ نیست

جدای از همکاری نکردن بسیاری از خانواده‌های بیماران مرگ مغزی، هماهنگ نبودن بیمارستان‌ها نیز مشکل دیگری است که عمل پیوند عضو را با چالش جدی مواجه کرده است.

هم‌اکنون سیستم جامع و هماهنگی در بیمارستان‌های کشور وجود ندارد که در صورت مرگ مغزی یک بیمار، این موضوع به اطلاع دیگر مراکز درمانی هم برسد. همین ناهماهنگی موجب شده که مثلا بیماری در یک بیمارستان منتظر پیوند عضو باشد، ولی مسئولان همان بیمارستان ندانند که در کدام مرکز درمانی، بیماری دچار مرگ مغزی شده است.

شاخص پایین اهدای عضو در ایران

تعداد مرگ مغزی ناشی از حوادث ترافیکی و تصادفات در کشور، سالانه بین000 5 تا 8000 نفر است که رئیس اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت در گفت‌وگو با ایسنا معتقد است: از این تعداد باید 2500 تا 4000 مورد به اهدای عضو می‌رسیدند، ولی فعلا فقط 665 مورد اهدای عضو از بیماران مرگ مغزی داریم.

نجفی‌زاده، شاخص اهدای عضو در کشور (نسبت تعداد پیوندهای عضو به ازای یک میلیون نفر جمعیت در سال) را8.7 اعلام می‌کند و می‌گوید: حداقل این شاخص قابل قبول در جهان حدود 20 است، ولی در کشور ما براساس تعداد بالای تصادفات باید شاخص اهدای عضو حداقل به 30.8 برسد.

به باور این مقام مسئول، شاخص اهدای عضو ایده‌آل در کشور ما 48 است که بی‌شک رسیدن به چنین شاخص قابل افتخاری، نیازمند فرهنگ‌سازی رسانه‌ها و دیگر نهادهای فرهنگ‌ساز برای نهادینه کردن فرهنگ اهدای عضو است.

امین جلالوند‌ - ‌گروه جامعه


ادامه مطلب ...

انجام 1000 عمل غیرقانونی پیوند کلیه در سال

بر اساس قانون، هر عمل پیوند کلیه‌ای که در ایران انجام می‌شود باید با معرفی و تائید انجمن حمایت از بیماران کلیوی انجام شود تا احتمال دلالی و سوءاستفاده از کلیه‌های اهدایی از بین برود، اما رییس این انجمن با ارائه آماری قابل تامل به جام‌جم خبر می‌دهد: در سال گذشته حدود 1800 عمل پیوند کلیه انجام شده است، ولی فقط حدود 800 مورد از آن با هماهنگی انجمن انجام شده و بیش از هزار مورد از این عمل‌ها به صورت غیرقانونی انجام شده است.

این عمل‌های غیرقانونی پیوند کلیه هم بر اساس گفته‌های مصطفی قاسمی، شامل پیوند کلیه از شهروند ایرانی به ایرانی یا شهروند ایرانی به خارجی بوده است و همچنان هم این عمل‌های غیرقانونی با تخلف برخی بیمارستان‌ها و پزشکان انجام می‌شود.به طور مثال، دیروز خبر پیوند غیرقانونی کلیه دو تبعه عربستان در یکی از بیمارستان‌های تهران، سروصدای زیادی به پا کرد؛ دو بیماری که با جعل هویت ایرانی و با کمک دلالان، قصد داشتند کلیه ایرانی‌ها را خریداری کنند.

البته پول اغلب این تخلف‌ها هم به جیب اهدا کننده نمی‌رود. هم‌اکنون اهداکننده کلیه‌ای که از طریق مسیر قانونی اقدام کند، مبلغ 9 میلیون تومان به عنوان هدیه ایثار دریافت می‌کند و مبلغ یک میلیون تومان هزینه عمل جراحی هم از سوی دولت پرداخت می‌شود ولی برای پیوند کلیه شهروند ایرانی به خارجی، اگر مثلا 300 میلیون تومان از گردشگر دریافت شود، به گفته قاسمی در بهترین حالت فقط 15 میلیون تومان به اهداکننده غیرقانونی می‌رسد و بقیه پول به دلال، پزشک خاطی و بیمارستان متخلف می‌رسد.

فروش «کلیه» ایرانی‌ها به اتباع خارجی

هفته گذشته، روزنامه جام‌جم از وضع 25 هزار بیمار منتظری خبر داد که در صف دریافت عضو پیوندی گرفتار شده‌اند و روزانه بین هفت تا ده نفر از آنها هم در همین صف طولانی می‌میرند؛ بیمارانی که اغلب آنها دیالیز می‌شوند و از نارسایی‌های کلیوی رنج می‌برند.

حالا خبرهای تازه از عمیق‌تر بودن این بحران خبر می‌دهد؛ تصور کنید بیمار کلیوی شما به دلیل از دست دادن کلیه‌هایش، مجبور به انجام عمل دیالیز است و به امید پیدا کردن کلیه اهدایی، روزها را به شب می‌رساند، اما در همین شرایط، یک بیمار خارجی که او هم کلیه‌هایش را از دست داده است، ابتدا به عنوان گردشگر وارد کشور می‌شود، سپس با پرداخت مبالغ هنگفت به دلالان ایرانی و چرب کردن سبیل قاچاقچیان اعضای بدن انسان، مدارک جعلی می‌گیرد و در نهایت هم این گردشگر پولدار خارجی بدون این‌که در صف دریافت عضو پیوندی بماند، «کلیه اهدایی» از سوی اهداکننده ایرانی را دریافت می‌کند.

این اتفاقی است که شاید در وهله اول شبیه فیلمنامه‌ها به نظر برسد، اما واقعیتی است که این روزها بی سر و صدا در برخی بیمارستان‌های کشور اتفاق می‌افتد و حقوق نیازمندترین بیماران ایرانی پایمال شود.

جالب اینجاست بر اساس «دستورالعمل اهدا و پیوند کلیه از اهداکنندگان زنده» که هفت سال پیش در وزارت بهداشت به تصویب رسید، هرگونه خرید و فروش اعضای بدن از سوی بیمار ایرانی و بیمار خارجی جرم است؛ یعنی بیمار خارجی نه حق دارد کلیه ایرانی را بخرد و نه حق دارد به بیمار ایرانی کلیه بدهد. تکریم حقوق و عزت شهروند ایرانی و جلوگیری از داغ شدن بازار دلالی کلیه، از مهم‌ترین دلایل نگارش این قانون ذکر شده است، ولی وقتی پای پول هنگفت دلالی اعضای بدن انسان وسط باشد، دلال‌ها خودشان خیلی خوب بلدند که چطور حق و قانون را دور بزنند.

روز گذشته هم پرده دیگری از این نمایش تلخ اجرا شد و از پیوند کلیه دو بیمار عربستانی مقیم ایران باخبر شدیم.

پیگیری‌های جام‌جم نشان می‌دهد که این دو بیمار عربستانی در یکی از بیمارستان‌های خصوصی تهران بستری شده‌اند.

رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی به جام‌جم توضیح می‌دهد: این دو بیمار عربستانی با عنوان گردشگر وارد کشور شده‌اند و بعد هم با جعل مدارک هویتی از سوی دلالان ایرانی، خود را به عنوان شهروند ایرانی جا زده بودند. این دو بیمار قصد داشتند که کلیه «ایرانی‌ها» را خریداری کنند ولی قبل از این‌که به این کار موفق شوند، یکی از این بیماران فوت می‌کند و پس از با خبر شدن سفارت عربستان و بالا گرفتن موضوع، در نهایت بیمار دوم هم نتوانست عمل پیوند کلیه را در ایران انجام دهد.

قاسمی می‌گوید این گردشگر قرار بوده مبلغ 300 میلیون تومان برای هزینه جعل مدارک، گرفتن کلیه پیوندی و انجام عمل پرداخت کند، ولی به دلیل فوت یکی از این بیماران، موفق به این کار نمی‌شود.

اگرچه این خبر به صورت تصادفی و به دلیل مرگ یکی از بیماران به بیرون درز پیدا کرد، ولی قاسمی معتقد است این اتفاق فقط محدود به این یک مورد نمی‌شود و در طول دو سال اخیر، این موارد تخلف تشدید شده است؛ مواردی که به گفته رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی، هیچ‌گاه به رسانه‌ها درز پیدا نمی‌کند و بدتر از همه این‌که وزارت بهداشت هم با این قاچاقچیان اعضای بدن انسان، برخورد قاطعی ندارد.

وزارت بهداشت: پیگیری می‌کنیم

چند ماه قبل در بیمارستان فرمانیه تهران، اتفاق مشابهی رخ داد و در جریان این تخلف، یک پزشک ایرانی مقیم این بیمارستان قصد داشت عمل پیوند کلیه را بین دو تبعه ایرانی و خارجی انجام دهد، اما با رسانه‌ای شدن موضوع، وزارت بهداشت به قضیه وارد شد و پزشک متخلف از انجام عمل جراحی محروم شد.

کتایون نجفی‌زاده، رئیس اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت در واکنش به این اتفاق جدید هم به جام‌جم می‌گوید: تحقیقات ما در مورد این موضوع ادامه دارد و تا معلوم شدن نتیجه تحقیقات نمی‌توانیم به طور قاطع، از بروز تخلف در این بیمارستان حرف بزنیم.

این مقام مسئول، بروز تخلف اینچنینی در بیمارستان‌ها را قبول ندارد و به گفته او، بروز چنین اتفافی در بیمارستان‌ها، بسیار موردی و نادر است.نجفی‌زاده تاکید می‌کند که وزارت بهداشت به هر مورد تخلفی که اتفاق افتاده، رسیدگی کرده است و اگر این تخلف جدید هم ثابت شود، با متخلفان برخورد می‌شود.

در شرایطی که موضع وزارت بهداشت، تکذیب چنین تخلف‌هایی است، ولی در همین روزها، برخی فعالان شناخته شده نظام سلامت هم نسبت به قاچاق کلیه ایرانی‌ها و انفعال وزارت بهداشت اعتراض کرده‌اند و مواضع آنان با اظهارات مسئولان وزارت بهداشت، همخوانی ندارد.

چند روز قبل دکتر بهروز برومند، پدر علم نفرولوژی ایران به تسنیم گفت: در نهایت تأسف باید بگویم وقتی در برخی بیمارستان‌ها شاهد پیوند کلیه ایرانی‌ها از طریق دلال‌ها و قاچاقچیان به بیماران خارجی هستیم، این مایه تاسف برای همه است؛ بخصوص باید گفت کار پزشکان و دست‌اندرکاران این ماجرا نیز شرم‌آور است.

این متخصص کلیه بصراحت عنوان کرد که متاسفانه طی ماه‌های اخیر خبرهای ناگواری در این خصوص مطرح و در میان جامعه پزشکی نیز منتشر شده است که امیدواریم دست‌اندرکاران حوزه‌های نظارتی مربوط، هر چه سریع‌تر و با قاطعیت برای حفظ آبروی کشور و جامعه پزشکی اقدامات لازم را انجام دهند.

دلالی آشکار کلیه در سایت‌های فیلتر نشده

سوالی که این وسط پیش می‌آید این است که دلال کلیه، چطور و از چه طریقی کلیه پیدا می‌کند و به خریدار ایرانی یا خارجی می‌فروشد.جواب این سوال با یک جستجوی ساده در اینترنت به دست می‌آید و نتایج آن هم طوری است که دیگر هیچ فرد و نهادی نمی‌تواند منکر دلالی کلیه در ایران شود.

هم‌اکنون سایت‌های اینترنتی مختلفی به کار خرید و فروش کلیه مشغول هستند که حتی خیلی از آنها هم از سوی مراجع قانونی، فیلتر نشده است.

در این سایت‌ها، خریدار و فروشنده کلیه باید اطلاعات شخصی‌اش شامل اسم، تلفن، مبلغ پیشنهادی، جنسیت، سن و گروه خونی را به آدرس این سایت‌ها ایمیل کند.

رییس انجمن حمایت از بیماران کلیوی ادامه داستان را این‌طور تعریف می‌کند که پس از بررسی ایمیل‌ها، خریدار و فروشنده به همراه دلال به صورت حضوری همدیگر را می‌بینند و در صورتی که به توافق برسند، عمل پیوند انجام می‌شود.

البته این فقط یکی از راه‌های پیدا کردن کلیه از سوی دلالان است. قاسمی تاکید دارد که اغلب دلالان، با برخی بیمارستان‌های متخلف هم ارتباط تنگاتنگی دارند و از طریق بیمارستان‌ها با فهرست دهنده و گیرنده‌های کلیه آشنا می‌شوند و با آنها ارتباط برقرار می‌کنند.

امین جلالوند‌ - گروه جامعه


ادامه مطلب ...

پیوند اعضا در بیمارستان‌های خصوصی ممنوع شد

جام جم سرا: البته پس از رسانه‌ای شدن موضوع، این عمل پیوند انجام نشد. جالب آن‌که چند ماه قبل نیز قرار بود در بیمارستان خصوصی فرمانیه تهران، عمل پیوند کلیه دیگری به صورت پنهانی بین تبعه ایرانی و خارجی انجام شود که این عمل هم ناکام ماند.

به نظر می‌رسد همین سوءسابقه برخی بیمارستان‌های خصوصی در انجام عمل‌های غیرقانونی پیوند اعضا، یکی از دلایل مهمی است که در نهایت وزیر بهداشت را مجاب کرده است پس از برگزاری جلسه شورای عالی پیوند، به رسانه‌ها خبر بدهد: در این جلسه تاکید شد که پیوند عضو در بیمارستان‌های خصوصی انجام نشود و این‌گونه اعمال به سمت بیمارستان‌های دولتی و دانشگاهی هدایت شود.

یعنی با این حساب، از این پس دیگر نباید هیچ عمل پیوندی در بیمارستان‌های خصوصی کشور انجام شود و فقط بیمارستان‌های دولتی موظف به انجام این عمل جراحی هستند.

عباس زارع‌نژاد، مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت نیز درباره دلایل اتخاذ این تصمیم تازه به جام‌جم توضیح می‌دهد: وزارت بهداشت به دو دلیل، انجام عمل پیوند در بیمارستان‌های خصوصی را ممنوع کرده است. یکی از این دلایل به تخلفاتی برمی‌گردد که برخی بیمارستان‌های خصوصی درباره پیوند اعضا انجام داده‌اند و همین تخلفات، یکی از دلایلی بود که باعث شد وزارت بهداشت تصمیم بگیرد از این پس در بیمارستان‌های خصوصی، عمل پیوند انجام نشود.

دومین دلیلی که زارع‌نژاد به آن اشاره می‌کند، بحث مجهزتر بودن بیمارستان‌های دولتی برای انجام عمل پیوند است. به گفته مشاور وزیر بهداشت، تجهیزات بیمارستان‌های دولتی برای انجام عمل پیوند، مجهزتر و به‌روزتر از بیمارستان‌های خصوصی است و به همین علت، از این پس فقط بیمارستان‌های دولتی برای انجام عمل پیوند، وظیفه دارند.

وزیر بهداشت نیز در تکمیل همین دلیل به مهر توضیح داده است که اهمیت این تصمیم در مراقبت از بیماران، پس از انجام عمل پیوند است. این‌گونه مراقبت‌ها در بیمارستان‌های دولتی و آموزشی بدرستی انجام می‌شود، بنابراین درصدد هستیم به بخش هتلینگ این بیمارستان‌ها اعتباری اختصاص دهیم تا بیماران در وضع مناسب‌تری به‌سر ببرند.

البته نباید فراموش کرد که اگر محدود کردن بیمارستان‌های خصوصی برای انجام عمل پیوند، سبب شود که کار بیمارستان‌های دولتی بیشتر شده و در نتیجه صف نیازمندان پیوند عضو نیز طولانی‌تر شود، در نتیجه این اقدام نمی‌تواند کمک چندانی برای این گروه از بیماران باشد. اگر چنین وضعی پیش بیاید، در آن وضع بهتر است جلوی تخلفات عمل پیوند در بیمارستان‌های خصوصی گرفته شود تا با رفع معایب این بیمارستان‌های خصوصی و تجهیز امکانات آنها، صف انتظار پیوند اعضا کاهش پیدا کند.

به همین دلیل است که می‌گوییم محروم کردن بیمارستان‌های خصوصی برای انجام عمل پیوند، فقط به شرطی مفید واقع می‌شود که بیمارستان‌های دولتی برای انجام عمل پیوند، مجهزتر شوند و اعتماد مردم را به این بیمارستان‌ها تقویت کنند. همچنین نباید شرایط به‌گونه‌ای دربیاید که رابطه بازی یا هر عامل غیرقانونی دیگر باعث شود که یک بیمار، صف انتظار پیوند عضو را دور بزند و خیلی راحت‌تر از بقیه بیماران، عمل پیوند عضو را در بیمارستان‌های دولتی انجام دهد.

پیوند عضو خارجی‌ها در ایران، ممنوع شد

ماجرای دو تبعه عربستانی و تخلف چند ماه قبل یکی دیگر از بیمارستان‌های خصوصی، فقط نمونه‌هایی از تخلفات اخیر بیمارستان‌های خصوصی برای انجام عمل پیوند عضو است.

در واقع، اینها تخلفاتی است که فقط در چند ماه گذشته به اطلاع رسانه‌ها رسیده است و معلوم نیست طی سال‌های اخیر، چند مورد دیگر از این عمل‌های غیرقانونی پیوند اعضا در سکوت خبری، انجام شده است حتی شخص وزیر بهداشت هم بصراحت به ایرنا می‌گوید: در 10 سال گذشته 608 بیمار غیرایرانی در کشور پیوند عضو شده‌اند و البته شاید آمارها بیشتر از این تعداد باشد، زیرا بسیاری از اتباع غیرایرانی از مسیرهای غیرقانونی و متفرقه به پیوند عضو اقدام کرده‌اند.

همین سابقه بد برخی بیمارستان‌های خصوصی در تهران باعث شده است که حالا شورای عالی پیوند به تصمیم دیگری برای مقابله با این تخلفات متوسل شود و به گفته وزیر بهداشت، با توجه به تعداد زیاد بیماران ایرانی در فهرست انتظار پیوند اعضا برای اتباع غیرایرانی ممنوع شده است و از این پس این عمل فقط برای اتباع ایرانی انجام می‌شود.

تا چند روز قبل، شکل قانونی عمل پیوند به این صورت بود که هرگونه خرید و فروش عضو ایرانی برای اتباع خارجی ممنوع بود، ولی یک تبعه خارجی می‌توانست با هم تبعه خود به ایران بیاید و عمل پیوند عضو را در ایران انجام دهد.

یعنی مثلا انجام عمل پیوند کلیه بین دو شهروند غیرایرانی در داخل کشور، قانونی بود و این دو شهروند خارجی می‌توانستند با پرداخت هزینه، از امکانات درمانی ایران استفاده کنند.

اما با توجه به دور زدن همین قانون طی سال‌های اخیر که نمونه‌اش در ماجرای دو تبعه عربستانی اتفاق افتاد، وزارت بهداشت تصمیم گرفته است که برای پایان دادن به این غائله، به طور کلی هرگونه عمل پیوند اتباع خارجی در ایران را ممنوع کند. در حقیقت، از این به بعد دیگر یک تبعه خارجی نمی‌تواند عمل پیوند عضو را در ایران انجام دهد؛ حتی اگر قرار باشد از هموطنش، عضو پیوندی دریافت کند.

هاشمی ضمن دفاع تمام قد از این تصمیم، تاکید کرده است: آمار دقیقی از موارد غیرقانونی پیوند عضو در کشور وجود ندارد، ولی از این پس هر تخلفی که در حوزه پیوند عضو انجام شود در دستگاه قضایی به عنوان قاچاق اعضای بدن محسوب می‌شود. در 20 سال گذشته رفتارهای نادرست و تخلفاتی در حوزه پیوند در کشور شکل گرفته است که با تصمیم اخیر شورای عالی پیوند این تخلفات برچیده خواهد شد.

در گذشته، این طور استنباط می‌شد که انجام عمل پیوند کلیه اتباع خارجی در مراکز درمانی ایران، نوعی توریست‌درمانی است که به نفع اقتصاد کشور است، ولی وزیر بهداشت عنوان کرده است: در زمینه توریسم درمانی، ارائه خدمات درمانی به اتباع غیرایرانی باید در بخش‌های دیگر بجز پیوند عضو متمرکز باشد و ارائه این خدمت، باید در انتهای فهرست خدمات به این دسته از بیماران قرار گیرد.

همچنین در جلسه شورای عالی پیوند مقرر شده است که معاونت درمان وزارت بهداشت تا اول مهر امسال درباره این بیماران تعیین تکلیف کند، اما به گفته وزیر بهداشت از این زمان به بعد هیچ گونه بیمار غیرایرانی برای پیوند عضو پذیرش نخواهد شد.

مشکلات پرشمار بیماران نیازمند پیوند عضو

براساس آمارهای رسمی، هم‌اکنون 25 هزار شهروند ایرانی در صف پیوند عضو هستند. بعضی از این بیماران شانس می‌آورند و موفق می‌شوند عضو اهدایی پیدا کنند، ولی برخی از این بیماران ایرانی به دلیل پیدا نکردن عضو اهدایی، در همین صف طولانی انتظار، جان می‌بازند.

آن‌گونه که مسئولان وزارت بهداشت می‌گویند روزانه بین هفت تا 10 نفر از افرادی که نیازمند پیوند عضو هستند، فوت می‌کنند و این در حالی است که رییس اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت، پیشتر به جام‌جم گفته بود: اگر عضو پیوندی فقط از 20 درصد مرگ مغزی‌ها در کشور گرفته شود، می‌توانیم همه اعضای پیوندی 25 هزار بیمار را تامین کنیم.

نبود فرهنگ‌سازی لازم موجب شده که خیلی از خانواده‌ها حاضر نشوند اعضای بیمار مرگ مغزی خود را اهدا کنند و به همین علت، هم‌اکنون فقط در کمتر از 10 درصد بیماران مرگ مغزی کشور، اهدای عضو انجام می‌شود.

سالانه بین 5000 تا 8000 مرگ مغزی در کشور اتفاق می‌افتد، اما همین همکاری نکردن بسیاری از خانواده‌های بیماران مرگ مغزی، به طولانی شدن صف پیوند عضو در ایران دامن زده است.

هماهنگ نبودن و همکاری نکردن بیمارستان‌ها در ثبت بیماران مرگ مغزی هم مشکل دیگری است که به طور مستقیم به ضرر بیماران نیازمند پیوند عضو تمام شده است. مثلا در حالی که یک بیمارستان، بیمار مرگ مغزی دارد و بیمارستان دیگر، بیمار نیازمند پیوند عضو دارد، اما معمولا بیمارستان‌ها از حال و روز هم بی‌خبر هستند و چنین اطلاعات مهمی بین مراکز درمانی کشور رد و بدل نمی‌شود.

جدای از این مشکل ساختاری، بیمه‌ها نیز به بیماران نیازمند پیوند عضو، کمک چندانی نمی‌کنند. وزیر بهداشت هم در جلسه اخیر شورای عالی پیوند خاطرنشان کرد: متاسفانه نقش بیمه‌ها در این حوزه زیاد پررنگ نیست و با توجه به این‌که برخی از اعمال پیوند از قبیل پیوند قلب، روده، پانکراس و لوزالمعده بسیار پرهزینه است، انتظار داریم بیمه‌ها نیز در تامین منابع این عمل‌ها همکاری کنند.

با توجه به این‌که طرح تحول نظام سلامت فقط مختص گروه خاصی از بیماران نیست، جای دوری نمی‌رود اگر این 25 هزار بیمار نیازمند پیوند عضو نیز از مزایای این طرح کلان بهره‌مند باشند و نظام درمان برای کاهش هزینه‌های درمان این بیماران، چاره‌ای جدی بیندیشد.

امین جلالوند - گروه جامعه


ادامه مطلب ...

پیوند اعضا منسوخ می‌شود: انسان‌هایی با ویژگی مارمولک!

جام جم سرا: به گفته پروفسور کنرو کوسومی که این گروه را رهبری می‌کند مارمولک‌ها نزدیک‌ترین حیوان به انسان‌ها با قابلیت بازاحیای کامل اعضای بدن به شمار می‌روند. آن‌ها همچنین از جعبه ابزار ژنتیکی مشترکی با ما برخوردارند؛ بنابراین از نظر تئوری می‌توان این گونه پیش‌بینی کرد که هر آنچه آن‌ها قادر به انجام آن هستند ما نیز می‌توانیم، تنها کافی است بدانیم از کدام ژن و به چه میزان باید بهره ببریم.

به نقل از 24 آنلاین نیوز، از طریق تحلیل‌های ملکولی و رایانشی مارمولک‌ها معلوم شده که آن‌ها حداقل ۳۲۶ ژن را در مناطق مختلفی از دم خود در طی فرایند بازسازی عضو فعال می‌کنند. دراین بین، ژن‌های مربوط به ترمیم جراحت، توسعه جنینی و تنظیم هورمونی نیز حضور دارند. به علاوه، این پژوهش مشخص کرد که گونه‌ای از سلول‌های در گردش نقش کلیدی را در طی این فرایند بازی می‌کنند که انسان‌ها نیز آن سلول‌ها را دارا هستند، در حقیقت این سلول‌ها پیش سازه‌های سلول‌های عضلات اسکلتی هستند.

با استفاده از فنآوری‌های نسل آتی برای توالی‌یابی این ژن‌ها در طول فرایند بازسازی عضو می‌توان راز پشت عملکرد این ژن‌ها برای بازسازی دم مارمولک را آشکار کرد. همچنین با استفاده از این دانش می‌توان نسخه‌ای برای سلول‌های انسانی در بازسازی غضروفها، عضلات یا حتی اعصاب نخاع یافت. نتایج این پژوهش در نشریه‌ی PLOS One به چاپ رسیده است.


ادامه مطلب ...

آسمانی‌ترین پیوند

باید به این نکته توجه کرد که اگر تا به این حد آمار طلاق در کشور بالا رفته، شاید بهتر است در معیارهایمان برای ازدواج تجدیدنظر کنیم یا شاید مدل‌های ازدواج، یعنی سنتی یا مدرن بودن آن، ریشه در این مساله و پیدایی این مشکل دارد و هزاران مساله دیگر که مطرح کردن آن در روز خوش‌یمن ازدواج خیلی هم بجا و مناسب نیست اما باید به آنها توجه شود.

روز خوش یمن ازدواج روزی است که حضرت علی (ع) و فاطمه (س) با هم پیوند آسمانی بستند؛ آن‌ هم پیوندی که با هیچ یک از تعلقات زمینی همخوانی نداشت. عشق و علاقه فراوان آن دو حضرت به یکدیگر ، سادگی و ساده زیستی، احترام متقابل ، وفاداری و مهرورزی، ستون های خانه علی و فاطمه را آن چنان قرص و محکم کرده بود که هیچ گاه متزلزل نشد. الگوگیری از شیوه زندگی آنها بی تردید می تواند زندگی جوان های ما را از آفت طلا ق و جدایی مصون دارد. این نوشتار به ضرورت ازدواج و آسمانی بودن این پیوند اشاره می‌کند.

چرا باید ازدواج کنیم

ازدواج را می‌توان یکی از مهم‌ترین مراحل زندگی هر انسان قلمداد کرد. نیازهای عاطفی و جنسی، نیاز به امنیت، نیاز به تعلق، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن و نیاز به صمیمیت می‌تواند در یک ازدواج صحیح و موفق تاحد مطلوبی تامین شود همچنین تحقیقات نشان داده است خودشکوفایی افراد متاهل بالاتر از افراد مجرد است.

دختران و پسران بویژه در زندگی پر‌فراز و نشیب امروزی که روز به روز تکنولوژی‌ها و پیشرفت‌ها آن را پیچیده‌تر و بغرنج‌تر کرده است، نیاز به یک پایگاه امن و محیط عاطفی دارند که بهترین فرد برای تامین این نیاز، همسر و بهترین مکان برای پیدایی این آرامش و امنیت، خانه مشترک است؛ دختران و پسران جوان به وسیله ازدواج مناسب، از آرامش، امنیت و سلامت روان برخوردار می‌شوند.دکتر فاطمه محمدبیگی، استاد دانشگاه و محقق حوزه زنان و خانواده در گفت‌وگو با چاردیواری، با اشاره به تبدیل حلال‌های مشروع به حرام‌های نامشروع توسط دشمن می‌گوید: طبق تحقیقات انجام شده، بی‌تدبیری‌ها باعث شده است در بعضی موارد روابط دختر و پسرها جایگزین ازدواج شود که همین مساله به تجرد قطعی بعضی جوانان انجامیده است.

تجرد قطعی به این معناست که دیگر هیچ امیدی به ازدواج فرد نیست و آمارها نشان‌دهنده افزایش این معضل از یک تا دو میلیون به پنج تا هفت میلیون نفر است که معضلات دیگری از جمله خانه‌های مجردی، روابط خارج از چارچوب دختر و پسر و دیگر آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی را به دنبال دارد.

ازدواج آسان، راه​کوتاه به سوی خوشبختی

فیلمبرداری با شش دوربین،کلیپ آشنایی و عکس‌های اسپرت و مراسم و مدلینگ، لباس‌ عروس چند میلیونی، گل‌آرایی کل سالن عروسی، اجاره ماشین روباز که برای یک شب به قیمت خرید یک ماشین معمولی تمام می‌شود، 26 نوع غذا، 12 نوع دسر و 14 نوع سالاد به اضافه بقیه مخلفات برای شام عروسی بخش کوچکی از ریخت و پاش‌های بعضی افراد برای مراسم عروسی است. پرزرق و برق‌تر شدن مراسم‌ ازدواج، مهریه‌های سنگین، ریخت و پاش‌ در چند مراسم نامزدی، حنابندان و عقد و عروسی باعث شده جوان‌ها از اسم ازدواج و مراسم عروسی و به طور کل متاهل شدن بترسند.

جامعه‌شناسان بر این نکته تاکید دارند که تغییر و تحولات جامعه ما چنان با سرعت و غیرقابل پیش‌بینی انجام شد که برخی ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها جای خود را عوض کردند. قناعت، صرفه‌جویی و آینده‌نگری در آغاز زندگی کمرنگ گشت اما خرج تراشی و صرف هزینه‌های هنگفت برای مراسم نمایشی نظیر جشن عروسی، نامزدی، حنابندان و پاتختی با تجمل هر چه بیشتر اسباب ارزشمندی شد. دکتر محمدبیگی، با اشاره به این‌که یکی از اموری که در جامعه ما در میان بسیاری از خانواده‌ها، به معضل خطرناک تکلف مبتلا شده، مساله مهم و سرنوشت‌ساز ازدواج است، می‌گوید: افراد به بهانه آبروداری و حفظ حیثیت و ارزش نهادن به دختر و پسر، شیرین‌ترین حادثه زندگی جوان‌ها را تبدیل به یک کابوس وحشتناک کرده‌اند.

وی می‌افزاید: در این‌که در این آفت بزرگ اجتماعی همه مقصر هستیم، شکی نیست، اما از همه بیشتر خانواده‌های متکلف، مقصرند و باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند. شاید جالب باشد بدانید، در این بین که مراسم‌ آنچنانی برای ازدواج برگزار می‌شود، موسسه‌هایی هم هستند که با هدف ترویج ازدواج آسان، حاضرند با کمترین هزینه، یک مراسم ساده و معمولی برای عروس و دامادهایی برگزار کنند که یا وسعشان به این هزینه‌های آنچنانی نمی‌رسد یا این‌که حتی از نظر مادی در وضع مطلوبی هستند، اما اعتقادی به اسراف در این مراسم‌ ندارند. عملکرد این موسسه‌ها به این صورت است که نقش برنامه‌ریز و هماهنگی امور اجرایی را بر عهده دارند و با بستن تفاهم همکاری با بیش از صد تالار پذیرایی و آرایشگاه زنانه و شیرینی‌فروشی و البته با خیرین این اصناف که حاضرند با کمترین هزینه ممکن خدماتشان را در اختیار این موسسه بگذارند؛ به عروس و داماد‌ها این امکان را می‌دهند که از سلیقه خود برای برگزاری مراسمشان استفاده کنند.شاید خیلی عجیب باشد که این موسسه‌ها با هزینه تقریبی 750 هزار تومان، مراسم عروسی را با ۱۰۰ مهمان برگزار می‌کنند و به ازای هر مهمان اضافه بر این تعداد 5000 تومان دریافت می‌کنند. این هزینه‌ها شامل خدمات عقد محضری، کارت عروسی، آرایش و لباس عروس، ماشین عروس به همراه گل‌آرایی، فیلمبرداری، هزینه ورودی تالار و پارکینگ، میوه و شیرینی است.

حتی اگر کسی توان مالی برای برگزاری یک عروسی شیک و مجلل را داشته باشد، اما بخواهد با کمترین هزینه آن را برگزار کند موسسه با هدف ترویج ازدواج آسان این کار را برای او انجام می‌دهد و شاید حتی والدین عروس و داماد هم متوجه وجود موسسه در پس این مراسم ساده، اما باشکوه نشوند و این، به دلیل شعار آنها مبنی بر حفظ کرامت انسان‌هاست.

یک ازدواج موفق

موفقیت یک ازدواج به عوامل مختلفی بستگی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی، یعنی قبل از ازدواج ارزیابی کرد و همین‌طور، عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی موثر است که می‌توان آنها را بعد از ازدواج شناخت.در ازدواج، سازش دائم و از خودگذشتگی فراوان لازم است، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر توافق بیشتری داشته باشند، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.

شاید جالب باشد بدانید، زوج‌هایی که تازه ازدواج کرده‌اند یا زوج‌های خوشبخت، معمولا توقع بالایی از یکدیگر دارند و خوشبخت‌ترین زوج‌ها معمولا توقع رفتارهای زننده از یکدیگر ندارند. هر چه میزان تحمل رفتارهای زشت طرفین در اول ازدواج کمتر باشد، در طولانی مدت، زوجین در مسیر ازدواج خوشبخت‌ترند.

یک ازدواج خوب باید شامل منبع غنی‌ای از موج‌های مثبت باشد؛ در بانک احساسات خود بیشتر پس‌انداز کنید تا وزن نکات مثبت زندگی از منفی‌های آن بیشتر شود.

به این نکته توجه کنید که از ازدواج باید مراقبت کرد و به آن اهمیت داد تا محکم و پرمعنا بماند و نکته دیگر این‌که زوج‌های موفق فردیت خود را حفظ می‌کنند.

بعد از ازدواج، استقلال زوج‌ها کم می‌شود. اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز وابستگی بیشتر می‌شود و گاهی افراد احساس خستگی می‌کنند؛ اما زوج‌های موفق می‌دانند حتی اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می‌کنند. آنان یکدیگر را تشویق می‌کنند تا همیشه ما نباشند و زمانی هم برای خود داشته باشند و به کارهای مورد علاقه خود بپردازند. به این ترتیب زوج فردیت خود را حفظ می‌کند و زندگی، شاداب می‌شود.

دلایل بالارفتن سن ازدواج

بیش از سه سال است که قصد ازدواج دارد، بیشتر از پنجاه و دو ، سه بار خواستگاری رفته. این یعنی در تصمیم خود برای ازدواج جدی است، اما از این تعداد در چند موردی هم که همه شرایط مورد پسند دوطرف واقع شده، به بحث مادی که رسیدند، همه چیز به هم خورده است... .

سختگیری بیش از حد والدین بعضی دخترها در زمینه مادیات شاید به خاطر نگرانی از آینده فرزندشان باشد، اما اگر آنها بدانند با این کار سن ازدواج دخترشان را بالا می‌برند و موقعیت‌های خوب او را برای ازدواج، از او می‌گیرند و مهم‌تر از همه این‌که مادیات به​اندازه خوب بودن فرد مهم نیست، همان‌طور که اگر شخصی با‌اخلاق و موجه نباشد، تمام پول‌های دنیا هم نمی‌تواند احساس خوشبختی را برای فرزندشان به ارمغان آورد؛ مادیات را آخرین شرط ازدواج دخترشان قرار می‌دهند. سن مناسب ازدواج برای زن و مرد وقتی تعریف می‌شود که مرد و زن از نظر عقلی و ذهنی به چنان رشدی رسیده باشند که بتوانند براحتی از والدین خود جدا شوند و در واقع به خودکفایی دوران بزرگسالی رسیده باشند و بتوانند جایگاه اجتماعی و شغلی مناسبی پیدا کرده باشند.به طور کلی، مهریه‌های سنگین، تجملگرایی، هزینه‌های سنگین ازدواج، بیکاری جوانان و بالا رفتن توقعات آنها، از دلایل افزایش سن ازدواج جوانان است.همچنین در این مورد، می‌توان به پدیده تک‌فرزندی به عنوان یکی دیگر از عوامل افزایش سن ازدواج جوانان ایرانی اشاره کرد؛ به این معنا که وقتی در چند سال اخیر پدیده تک‌فرزندی به وجود آمده، دختران با تصور این‌که حتی اگر بعد از سی سالگی هم ازدواج کنند، می‌توانند آن یک فرزند را به دنیا بیاورند، ازدواج را به تعویق می‌اندازند.

بجز مسائل عنوان شده، باید به این نکته هم توجه کرد که چون در دهه‌های اخیر، پیشرفت تحصیلی و آموزشی و شغلی در حوزه زنان بیشتر بوده، نوسان رشد سن ازدواج هم در این جنس بیشتر از مردان بوده است.

سنتی یا مدرن

ازدواج درگذشته به صورت سنتی انجام می‌شد و خانواده پسر، پس از انتخاب و خواستگاری از دختری که او را مناسب خانواده خود می‌دیدند، وی را به عقد پسر خود درمی‌آوردند. ازدواج‌های ترتیب یافته و ازدواج‌های خویشاوندی، متداول و مرسوم بود؛ در این ازدواج‌ها دختر و پسر شناختی از یکدیگر نداشتند و تا قبل از ازدواج از ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری هم بی‌اطلاع بودند.

دکتر نرگس رازقی، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه، درباره ازدواج‌های سنتی و مدرن می‌گوید: در ازدواج‌های مدرن امروزی دختر و پسر پس از آشنایی با یکدیگر، مدتی رابطه عاطفی دارند و در صورت وجود هماهنگی و رضایت دوطرفه اقدام به ازدواج می‌کنند؛ در جامعه امروز اقتدار والدین کاهش و استقلال فرزندان افزایش یافته است، رابطه زنان و مردان تفاوت زیادی با قبل دارد، زنان در عرصه‌های اجتماعی، فعالیت‌گسترده‌ای دارند و تحول در موقعیت زنان به لحاظ تحصیلات نیز از جمله عواملی است که موجب می‌شود الگوهای سنتی ازدواج را نپذیرند و با معیارهایی که دارند، همسرشان را از میان همکلاسی‌ها، همکاران و اطرافیان خود انتخاب کنند. وی می‌افزاید: نگرش جوانان تا حد زیادی متاثر از متغیرهای زمینه‌ای مانند سن، میزان تحصیلات، پایگاه طبقاتی، سطح فرهنگی و پایبندی‌های دینی و اعتقادی آنان است؛ جوانانی که بیشتر تحت تاثیر آموزه‌های سنتی خانواده هستند و روابط اجتماعی محدودتری دارند، کمتر از جوانان تحصیلکرده و شاغل در پی ازدواج مدرن هستند، آنها اغلب، با توسل به تفکر تقدیرگرایی، ماندن در وضع موجود را برای خود و دیگران منطقی و قابل فهم جلوه می‌دهند. خانواده‌هایی که هنوز نسبت به ازدواج همان دید سنتی را دارند، باید آمادگی پذیرش این موضوع را داشته باشند که فرزندان حق دارند همسر آینده‌شان را خودشان انتخاب کنند، نپذیرفتن این موضوع باعث می‌شود فاصله زیادی میان فرزندان و والدین آنها ایجاد شود و حتی این روزها موجب اختلافات زیادی بین اعضای خانواده می‌شود، اما این به معنای قطع ارتباط با فرزند و کنار کشیدن نیست، خانواده باید کنار دختران و پسران باشند و کمک و راهنمایی لازم را در این زمینه داشته باشند بدون این‌که تحمیل و تعیین‌تکلیف کنند و نیز این به معنای رد کردن سنت‌ها و آداب و رسوم نیست، بلکه به معنی پذیرش تحولات مثبت به نفع ازدواج موفق فرزندان و در راستای شکل‌گیری جامعه سالم است.

دکتر رازقی معتقد است؛ ازدواج بدون شناخت چه به صورت مدرن، چه به شکل سنتی، مشکلات زیادی به‌دنبال خواهد داشت. برای کسب این شناخت، مشاوره قبل از ازدواج ضروری است. ما برای تصمیم‌گیری‌های کوچک خود وقت صرف می‌کنیم، هزینه می‌کنیم، مشورت می‌گیریم، اما برای انتخابی چنین با اهمیت، متاسفانه ابتدا عقد می‌کنیم، بعد به مشاور مراجعه می‌کنیم یا بعد از منتهی شدن به مشکل، تازه به سراغ زوج درمانگر می‌رویم. تاثیرات مثبت مشاوره قبل از ازدواج بر رضایت زناشویی و موفقیت ازدواج، در تحقیقات خارجی و داخلی مختلف تائید شده است.

نتایج تحقیقات نشان می‌دهد آشنایی بیشتر زوجین قبل از ازدواج با آگاهی و شناخت کافی از یکدیگر، بحث و تبادل نظر بین آنها درباره ویژگی و اصول و عقاید درخصوص زندگی زناشویی می‌تواند موجب افزایش کارکردهای خانواده‌ شود و به این ترتیب پایداری و ثبات خانواده افزایش می‌یابد. آشنایی زوجین قبل از ازدواج، می‌تواند بر چگونگی ارتباط زوجین در ادامه زندگی تاثیر عمیقی بگذارد، زیرا شناخت از احساسات و افکار یکدیگر موجب بهتر شدن ارتباط همسران می‌شود. افراد ازدواج کرده به شیوه مدرن، قبل از ازدواج، فرصت کافی برای تقسیم وظایف در خانواده آینده خود را دارند و می‌توانند برخی مسائل مربوط به نقش‌های زن و مرد در خانواده را تثبیت کنند؛ به این ترتیب نحوه تقسیم وظایف و نقش‌پذیری افراد آنها وضع مطلوب‌تری دارد.

بسیاری از مسائل و مشکلاتی که برای زوجین جوان پیش می آید ناشی از دوگانگی ازدواج‌هاست که بخشی از آن سنتی و بخشی مدرن است، دختران حقوقی برابر با حقوق زنان غربی می‌خواهند در حالی که در برخی موارد سنت‌ها و رسوم را جزو ضروریات زندگی مشترک می‌دانند و پسران، دخترانی می‌خواهند با ظاهری امروزی و رشدیافته و قوی و در عین حال مطیع و سلطه‌پذیر.

بسیاری از جوانان متقاضی ازدواج مدرن هستند ولی شناخت‌های ظاهری و تکیه​کردن به یک سری معیارهای مادی و کمی باعث شده ازدواج‌های مدرن در جامعه ما آسیب‌پذیری زیادی به‌دنبال داشته باشند. این روزها، خانواده مدرن با تناقض‌های آشکار مواجه است؛ از سویی تشکیل خانواده به‌عنوان ارزشی جمع‌گرایانه مستلزم پایبندی به ارزش‌هایی مانند صداقت، مسئولیت‌پذیری، فداکاری، گذشت و پذیرش برخی محدودیت هاست؛ درحالی که ارزش‌های حاکم بر این روزها همچون فردگرایی، لذت‌طلبی و مصرف‌گرایی امکان توسعه ارزش‌های جمع‌گرایانه را کاهش می‌دهد؛ این تناقض‌ها می‌تواند تهدیدی جدی برای تشکیل بنیان خانواده و در سطح گسترده، برای جامعه باشد.

جدا شدن فرزندان از والدین

از زمانی که قضیه آخرین خواستگار جدی شده، پدر و مادر نمی‌دانند خوشحال باشند یا ناراحت. گاهی اوقات پدر به دنبال بهانه‌ای می‌گردد که دختر را از تصمیم خود منصرف و دائم به او القا کند که شاید بعد از این هم مورد بهتری برایش پیش آید و وقتی دیگر حرفی ندارد، به این مساله متوصل می‌شود که اصلا برای دختر بیست​و​چهار ساله‌اش ازدواج زود است... نگرانی پدر و مادر به او نیز سرایت کرده و دائم فکر می‌کند شاید حق با پدر باشد و هنوز زمان جدا شدن او از والدین نیست. روابط نزدیک پدر و مادر‌های امروز با فرزندانشان، تعداد کم اعضای خانواده‌های امروزی، بالا رفتن سن ازدواج و در نتیجه بیشتر شدن زمان زندگی فرزندان با والدین، همه و همه باعث شده والدین امروزی براحتی از فرزندانشان دل نکنند و زمان جدایی آنها از خانواده به واسطه ازدواج، دچار ناراحتی و در بعضی موارد، حتی افسردگی شوند.

برای دختر و پسری که از کودکی در کنار خانواده خود زندگی کرده‌اند و با اعضای خانواده مانوس بوده‌اند، جدایی ناگهانی دشوار است و ممکن است سبب ایجاد خلأ عاطفی برای آنها، بویژه دختر گردد؛ بنابراین دوران عقد هم می‌تواند فرصتی باشد تا به تدریج هم دختر و پسر و هم خانواده‌ آنها آماده پذیرش و تحمل این جدایی شوند. در کل دانستن این نکته که ازدواج فرزندان به معنای جدا شدن دائم آنها از خانواده نیست و شاید در مواردی حتی از نظر عاطفی و ارتباطی، آنها را به والدین نزدیک‌تر کند، شاید ناراحتی والدینی را که فرزندانشان در آستانه ازدواج هستند، کاهش دهد.

از طرفی والدین باید بدانند، همان‌طور که ازدواج به معنای جدایی مطلق فرزند از خانواده‌اش نیست، فرزندان آنها هم قرار نیست برای همیشه نزد آنها بمانند و به طور طبیعی هر فرزندی، در سنین جوانی، دیر یا زود باید از خانواده جدا شود و مسیر طبیعی زندگی خود را دنبال کند. (ضمیمه چاردیواری)

الهام طباطبایی


ادامه مطلب ...

پیوند مشترک عروس و داماد کنار مقبره شهدا [تصویری]

دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 14:56

دو جوان مراسم جشن عقد ازدواج خود را در مزار شهدای گمنام اردبیل برگزار کردند. در این مراسم که در ورودی مجتمع شورابیل برپا شد، داماد (علیرضا خرسندی) با همسرش (معصومی) پیوندی مشترک را آغاز کرد. تصاویری از آن را در ادامه مشاهده کنید.


ادامه مطلب ...

پیوند سست خانه و مدرسه

جام جم سرا: برای بیشتر دانش‌آموزان قدیم، انجمن اولیا و مربیان، یادآور یک خاطره است؛ اکراه پدر و مادرها برای حضور در انتخابات انجمن، حضور کمرنگ‌شان در روز رای‌گیری و رخوتی که مانع نامزد شدن آنها می‌شد.

البته در خاطرات غبار گرفته قدیمی، اولیایی نیز بودند که پرشور در جلسه حاضر می‌شدند، برنامه می‌دادند و ابراز وجود می‌کردند و در نهایت به عنوان نماینده اولیا، عضو انجمن می‌شدند که معمولا نیز فرزندان این افراد در مدرسه جایگاه و حرمت بیشتری داشتند. اما به غیر از این گروه اندک، دیگران دچار رخوت بودند و گریزان از مشارکت.

سال‌هاست چرخ انجمن‌های اولیا و مربیان بر این مدار می‌چرخد و با این که انجمن‌ها امسال چهل و هفت ساله می‌شوند همچنان در وضعی مشابه سال‌های قبل طی طریق می‌کنند و نتوانسته‌اند به‌عنوان یک نهاد مدنی به ارتقای نظام آموزشی کشور و تربیت نسلی عالم و اخلاقی کمک شایانی کنند. البته این اشاره به همه انجمن‌های فعال در مدارس نیست که در بین انجمن‌ها می‌شود گروه‌هایی را پیدا کرد که با انگیزه و انرژی در امور مدرسه مشارکت می‌کنند و پیوندی محکم میان اولیا و مربیان ایجاد کرده‌اند. اما این انجمن‌ها را باید استثنا دانست، چون سال‌ها تجربه نشان داده غلبه با انجمن‌های منفعل است که به گفته برخی مدیران، روی کاغذ شکل می‌گیرند، همان جا رشد می‌کنند و بجز یک نام رد پایی از خود باقی نمی‌گذارند.

با وجود این حقیقت، در بدنه آموزش و پرورش کمتر کسی اذعان به این ضعف دارد، حتی احمدرضا ایمانی، رئیس گروه انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران گرچه وجود انجمن‌های ناکارآمد را تائید می‌کند، ولی به غالب بودن انجمن‌های موثر بر انجمن‌های ضعیف معتقد و از گفته خویش مطمئن است. او در گفت‌وگو با جام جم از تشکیل سه کارگروه در مدارس می‌گوید که انجمن‌ها در قالب این کارگروه‌ها ایفای نقش می‌کنند؛ اول کارگروه آموزشی، دوم پرورشی و سوم کارگروه عمرانی.

ایمانی به ارزیابی‌های اداره کل شهر تهران اشاره می‌کند که نشان داده تاکنون در این سه حوزه خدمات چشمگیری در جهت آموزش خانواده‌ها، ارتقای سطح تحصیلی دانش‌آموزان، ورود به مباحث اخلاقی، تربیتی و اوقات فراغت دانش‌آموزان انجام شده و اگر مشارکت انجمن‌های اولیا و مربیان در حوزه عمرانی نبود هنوز بسیاری از مدارس با مشکلات جدی دست و پنجه نرم می‌کردند.

اما گفته‌های ایمانی گرچه راوی بخشی از حقایق مربوط به انجمن‌هاست، ولی همه حقیقت را در برنمی‌گیرد، حقایقی که از ناکارآمدی‌ها و رخوت‌ها و معضلات حکایت می‌کند و در نزدیک به نیم قرنی که از عمر انجمن‌های اولیا و مربیان می‌گذرد دوایی برایش تجویز نشده است.

دوباره پول می‌خواهید؟

انجمن یعنی پول؟ یعنی گردن کج کردن و از اولیا مطالبه کمک مالی داشتن؟ نه، معنی انجمن اولیا و مربیان هیچ‌کدام از اینها نیست بلکه انجمن‌ها پایه‌ریزی شده‌اند تا میان خانه و مدرسه مشارکت فکر، فرهنگی، عاطفی و آموزشی برقرار کنند و راه رسیدن به اهداف مدرسه را که در نهایت به شکوفایی استعدادها و توانمندی‌های دانش‌آموزان منجر می‌شود، هموار کنند.

طبق مرام‌نامه، انجمن‌ها باید بتوانند از توانمندی‌های همه اولیای دانش‌آموزان در اداره هر چه بهتر مدرسه بهره بگیرند و در صورت نیاز، صاحبان حرف و مشاغل و نیز مشارکت افراد نیکوکار و موسسات خیریه را برای تامین امکانات مورد نیاز جلب کنند. انجمن‌ها همچنین حق دارند با تهیه برنامه بهداشتی و پزشکی، کمک‌کار مربیان بهداشت مدارس باشند و بر بهبود شرایط جسمی دانش‌آموزان تمرکز کنند.

برخی انجمن‌ها در این مسیر گام برمی‌دارند و بدرستی ایفای نقش می‌کنند، اما بیشتر آنها از این راه منحرفند و فقط یک وجهه برای خود ترسیم کرده‌اند؛ دریافت کمک مالی از اولیا و تامین نیازهای اقتصادی مدرسه.

مدیر یکی از مدارس دولتی در گفت​وگو با جام جم این موضوع را تائید می‌کند و می‌گوید موضوع دریافت پول از طریق انجمن‌ها به اندازه‌ای جدی است و جاافتاده که بیشتر اولیا وقتی از انجمن دعوتنامه دریافت می‌کنند آن را مساوی با تلاش برای دریافت پول قلمداد می‌کنند و در جلسات حاضر نمی‌شوند. او می‌گوید این بعد از انجمن‌ها به قدری قوی است که حتی برخی اعضا به مدیر مدرسه پیشنهاد می‌دهند که هنگام تحویل کارنامه به دانش‌آموزان از آنها پول دریافت کنند که اغلب نیز به علت نگرانی مدیر از برخورد‌های آموزش و پرورش، کار به اختلاف نظر می‌کشد.

موضوع دریافت پول و تمرکز اغلب انجمن‌ها بر مسائل مالی را چند مدیر دیگر نیز در گفت‌گو با ما تائید کردند و حتی یکی از آنها وجهه مالی انجمن‌ها را عامل دلزدگی اولیا برای مشارکت پرشور در انتخابات انجمن و جلسات ماهانه معرفی کرد. مدیر گروه انجمن اولیا و مربیان شهر تهران نیز قبول دارد برخی انجمن‌ها چنین می‌کنند و می‌گوید آنچه از انجمن‌ها انتظار می‌رود بسترسازی برای تقویت مسائل اخلاقی و تربیتی و استحکام بنیان خانواده‌ها و رشد تحصیلی و معنوی دانش‌آموزان است که بی‌شک بر مسائل مالی تقدم دارد.

اما انجمن‌های تنیده در مادیات و محصور شده در مشکلات مالی نمی‌توانند مدارس را به چنین درجاتی برسانند، گرچه که مشکلات مالی مدارس طبیعی است اگر انجمن‌ها را به این مسیر بکشاند، هرچند این کشش مادی انحرافی آشکار برای انجمن‌های اولیا و مربیان محسوب می‌شود.

مشکلی به نام مدیران اقتدارگرا

انجمن اولیا و مربیان آمده تا کمک حال اولیای مدرسه باشد؛ یعنی به مدیران همفکری دهد، اگر اعضای آن مهارتی دارند بی‌دریغ در اختیار مدرسه بگذارند و اگر می‌توانند در تعالی دانش‌آموزان ایفای نقش کنند. اما گزارش‌ها حاکی است برخی مدیران این حضور را برنمی‌تابند. یکی از مدیران مدارس دولتی که بارها شاهد این ماجرا بوده به جام‌جم می‌گوید برخی مدیران حضور دائم اعضای انجمن در مدرسه را نوعی دخالت می‌دانند و معتقدند پیشنهادهایی می‌دهند که عملی نیست، حتی برخی از آنها انجمن اولیا و مربیان را نهادی تشریفاتی و مخل امور مدرسه می‌دانند. البته مدیری دیگر می‌گوید گاهی اوقات دامنه این دخالت‌ها واقعا وسیع است به طوری که برخی اعضای انجمن فراتر از حدود اختیارات قانونی عمل می‌کنند و مثلا به مدیر فشار می‌آورند که برای روز معلم هدیه‌ای برای همکاران تهیه نکنند.

این دو اظهار نظر گواهی است بر این که تعامل میان برخی انجمن‌ها و برخی مدیران تا چه اندازه مخدوش بوده و این رابطه مخدوش برای رسیدن به تعادل تا چه اندازه به هدایت صحیح و اعمال روش‌های کارآمد مدیریتی نیازمند است.

مشارکت مردم؛ شرط پا گرفتن انجمن‌ها

ایران ‌اکنون بیش از 12 میلیون دانش‌آموز دارد که اگر همه آنها را صاحب دو والد بدانیم آمار والدین دانش‌آموزان به بیش از 24 میلیون نفر می‌رسد. این یعنی سیل جمعیت، یک نیروی قدرتمند انسانی که مانند قطره‌هایی که دریا می‌شوند، می‌تواند همه موانع را از پیش رو بردارد، البته اگر والدین بی‌سواد و کم‌سواد یا آن گروه از والدین را که مهارت و توانمندی ویژه‌ای ندارند از این جمع فاکتور بگیریم.

ولی با این حال باز هم رقمی که می‌ماند بزرگ است و قابل اعتنا. اما مشکل این است که این گروه بزرگ، میلی به شرکت در انجمن‌ها ندارند و این را تعداد اندک نامزدها در روز رای‌گیری برای انتخابات انجمن اولیا و مربیان تائید می‌کند.

یکی از مدیران مدارس ابتدایی به جام‌جم می‌گوید سال گذشته در مدرسه 400 نفری او با اصرار فراوان فقط هفت نفر نامزد شدند که فقط سه نفر از آنها افراد توانمندی بودند.

این مدیر معتقد است علت اصلی مشارکت حداقلی والدین، ناکارآمدی انجمن‌های اولیا و مربیان و وجود پیش‌زمینه ذهنی درباره آنهاست که والدین را بر آن می‌دارد حضور در انجمن‌ها را بی‌فایده بدانند.

مدیر گروه انجمن اولیای و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران نیز به این مانع اشاره دارد و معتقد است باید کاری کرد تا همه اولیا خود را عضو انجمن بدانند و خود را ناظری بر عملکرد مدارس تلقی کنند. پیشنهاد او برای رسیدن به نقطه جلب اعتمادعمومی از سوی مدیران از طریق ارائه گزارش عملکردهای شفاف است، همچنین گفت‌وگوی صادقانه با خانواده‌ها و تشریح صریح مشکلات مدرسه و دست یاری دراز کردن به سمت اولیا.

البته بجز ضرورت خروج والدین دانش‌آموزان از رخوت کنونی و لزوم تدبیر مدیران در برقراری تعامل با خانواده‌ها و انجمن‌ها، تغییر نگاه مسئولان آموزش و پرورش به جایگاه انجمن‌ها نیز ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است، چون ‌اکنون گله این است که آموزش و پرورش در مقابل فشار خانواده‌ها بیشتر انعطاف نشان می‌دهد تا در مقابل خواسته‌های روسای انجمن‌های اولیا و مربیان.

پس علاوه بر تقویت مشارکت مردم، نگاه مدیران آموزش و پرورش به انجمن‌ها نیز باید تغییر کند و این‌طور نباشد مدیری به رسانه‌ای گلایه کند که ادارات آموزش و پرورش فقط از انجمن‌ها گزارش برگزاری جلسات را می‌خواهند، نه نتیجه‌ای که از این جلسات عاید مدرسه می‌شود.

راه‌هایی برای جلب مشارکت اولیا

خانه و مدرسه را نمی‌شود از هم جدا کرد؛ این دو 12 سال باید دوش به دوش هم حرکت کنند تا دانش‌آموزی که ابتدا در خانه تربیت شده، در طول این سال‌ها در مدرسه نیز پرورده شود و به شکوفایی برسد. اما ارتباط میان خانه و مدرسه یعنی تلاش همزمان آنها برای تعلیم و تربیت همیشه برقرار نیست چون از یک سو مدرسه توقع فعالیت بیشتر از والدین دارد و از سوی دیگر والدین نیز مدرسه را همه‌کاره تعلیم و تعلم می‌دانند.

این که بیشتر والدین دانش‌آموزان ارتباط کمرنگی با مدرسه و سیستم آموزشی دارند و کمتر برای ارتقای کیفیت آموزش در مدرسه تلاش می‌کنند، مشکلی قدیمی ‌است. این که بیشتر مدارس دافعه دارند و جاذب مشارکت‌های مردمی‌ نیستند نیز مشکلی کهنه است، اما این وضع نمی‌تواند تا ابد ادامه پیدا کند و به صلاح نیست اگر این رابطه تیره همچنان ادامه‌دار باشد.

آموزش و پرورش اکنون دارای سند تحول بنیادین است که تحول همه‌جانبه در سیستم بویژه تحول در کیفیت تعلیم و تعلم را خواستار است. همچنین طرح تعالی مدیریت آموزشگاهی را در دستور کار دارد که هدفش تربیت مدیران متعالی است که به مشارکت دادن دانش‌آموزان و خانواده آنها در امور مدرسه باور داشته باشند.

البته چون مشارکت اجتماعی در کشور ما موضوعی تمرین نشده است و اغلب مردم با الفبای آن ناآشنا هستند، زمان می‌برد تا مشارکت‌های مدنی در مدارس نمود پیدا کند. ولی با این حال راه‌هایی وجود دارد که به کمک آن می‌توان این مشارکت را آغاز کرد.

اولین راه، پوست‌اندازی آموزش و پرورش سنتی است که مقامات ارشدش از بالا دستور صادر می‌کنند و دیگران مجبور به اطاعت هستند. پس ابتدا باید برای مدیران مدارس و معلمان و در مرحله بعد برای دانش‌آموزان و اولیای آنها اختیاراتی را در نظر گرفت تا جایگاه آنها در نظام آموزشی کشور مشخص شده و راه اعتماد به قابلیت‌های این افراد باز شود .

در گام بعدی باید مدیرانی منعطف تربیت کرد که همه سهم مدیریت را برای خود نخواهند یعنی قصد ریاست نداشته باشند، بلکه هدفشان اعمال مدیریت و فرماندهی باشد، آن هم با کمک همه همکاران و دانش‌آموزان. سپس باید مفهوم مشارکت را در میان مردم جا انداخت تا مرز دخالت و مشارکت را درک کنند و بدانند ایفای چه نقش‌هایی از آنها مورد انتظار است. زمانی که اولیای مدرسه و خانه به این درک مشترک برسند، تحقق مشارکت نیز آسان می‌شود که البته شناسایی مدیران مشارکت‌جو و استخراج روش‌هایی که به کار گرفته‌اند و نیز آموزش این روش‌ها به مدیران دیگر می‌تواند در شکل‌گیری مشارکت‌های اجتماعی در فرآیند تعلیم و تربیت موثر باشد.

مریم خباز‌ /‌ گروه جامعه


ادامه مطلب ...