دانش > پزشکی - سرجیو کاناوارو جراحی است که تلاش دارد طی ۱۲ ماه آینده اولین جراحی پیوند سر را در جهان اجرا کند، و برای آمادهسازی بیمارش برای این جراحی از فناوری واقعیت مجازی استفاده میکند.
به گزارش همشهری آنلاین،قرار است در این جراحی سر والری اسپیریدونوف 30 ساله بیمار مبتلا به آتروفی عضلانی روی بدنی سالم پیوند بخورد و کاناوارو به تازگی اعلام کرده که بیمارش بیشترین زمان دوره آمادهسازی را درون دستگاه واقعیت مجازی سپری میکند تا برای دریافت بدنی جدید آماده شود.
این مرد 30 ساله سال گذشته اعلام کرد که در این جراحی حضور خواهد داشت و چند ماه پیش نیز جراحی چینی که تاکنون سر بیش از هزار موش را به بدن موشهای دیگر پیوند زدهاست، برای همکاری با کاناوارو در این جراحی 36 ساعته اعلام آمادگی کرد.
کاناوارو سال گذشته اعلام کرده توانسته با موفقیت سر یک میمون را به بدن میمونی دیگر پیوند بزند و نخاع آسیب دیده میمون را ترمیم کند. چند ماه پیش نیز وی از موفقیت در پیوند سر یک سگ خبر داد و اعلام کرد سگ توانسته پس از پیوند نخاع دوباره راه برود. دور از انتظار نیست که ادعای وی مورد شک و تردید زیادی از سوی پزشکان و جراحان قرار گیرد و آنچه ذهن منتقدان را درگیر کرده،تنها موفقیت در جراحی پیوند نیست.
هانت باتژر رئیس انجمن جراحان اعصاب آمریکا میگوید درصورتی که این جراحی پیوند موفقیتآمیز باشد، بیمار چیزی بدتر از مرگ را تجربه خواهدکرد. از این رو کاناوارو تلاش دارد بیمار خود را با استفاده از فناوری واقعیت مجازی با بدن جدیدش سازگار کند تا پس از به هوش آمدن، نسبت به بدن جدید واکنش شدید نشان ندهد. این سیستم به شکلی طراحی شده تا به بیمار دریافت کننده بدن کمک کند تا پس از نگاه کردن به بدن جدیدش دچار بهتزدگی نشود.
۵۴۵۴
اولین نوع تفسیر
اولین نوع تفسیر، تفسیر مأثور بوده است و راویان و محدّثان نخستین کسانی بودند که به نقل احادیثی در تفسیر قرآن پرداختند، بدین ترتیب، شکلگیری علم تفسیر با تاریخ تدوین حدیث پیوند یافته است. (۱)نخستین مفسِر
پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم نخستین مفسِر قرآن محسوب میشود.منابع دسترسی
پس از پیامبر، صحابه و تابعین (به اعتقاد اهل سنّت) و اهل بیت علیهمالسلام (در نظر شیعیان)، وظیفه تبیین آیات الهی را برای مردم بر عهده داشتهاند که همه این مطالب، در قالب احادیث، در جوامع حدیثی اهل سنّت و شیعه گرد آمده است.پیشینه تفسیر
ظاهراً عالمان مسلمان از دیرباز از اظهارنظر درباره قرآن خودداری میکردند و در این باره به احادیثی که در آنها از تفسیر قرآن بدون علم و مبتنی بر رأی نهی شده است، استناد میجستند و کسانی را که رأی خود را در تفسیر به کار میبردند، خطاکار میدانستند.نقش حدیث در انواع تفاسیر
تفاسیر عرفانی
احادیث تفسیری در تفاسیر عرفانی نیز به کار رفتهاند.تفاسیر فقهی
همین امر در تفاسیر با گرایش فقهی، نظیر احکام القرآن قرطبی، نیز دیده میشود. (۱۳)تفاسیر معاصر
در دوران معاصر، با اینکه بر عقلگرایی در تفاسیر تأکید شده و سختگیری بیشتری در پذیرش احادیث صورت گرفته است، ولی احادیث تفسیری یکسره نفی نشدهاند، چنانکه محمد عبده احادیثی را که از نظر متن و سند دلیلی بر صحت آنها وجود دارد، پذیرفته است. (۱۴)اقسام
در ذیل، با ذکر مثالهایی از احادیث تفسیری ــو نیز اقوال منقول از صحابه و تابعین زوایای گوناگونی که در بیان و تفسیر آیات مورد توجه قرار گرفته، فهرست شدهاند:اسباب نزول
در پارهای احادیث، فضا و سبب نزول آیه یا آیات بیان شده است.معانی واژگان قرآن
در مواردی احادیث پیامبر و ائمه علیهمالسلام معنای واژگان قرآن را تبیین میکنند (درباره مَنّ و سَلْوی به این منبع، (۴۰) (۴۱) درباره صمد به این منبع، (۴۲) درباره رَفَث و فُسوق به این منبع (۴۳) و درباره مُنخَنِقَة، مَوقوذَة، مُترَدّیة و نَطیحة به این منبع (۴۴) رجوع کنید).نقل صحابه و تابعین
گاهی نیز این توضیحات از صحابه و تابعین، بدون استناد به پیامبر، نقل شده است. (۴۵) (۴۶) (۴۷) (۴۸) (۴۹) (۵۰)وجوه نیاز
تفصیل آیات احکام
بسیاری از آیات قرآن، خصوصآ آیات احکام، معنایی مجمل دارند که تبیین و تفصیل آنها به سنّت واگذار شده است. (۵۱)قصص قرآن
همچنین آیات راجع به قصص نیز مجملاند و جزئیات آنها در احادیث به تفصیل بیان شده است.جزئیات معاد و قیامت
جزئیات مباحث مربوط به معاد و قیامت نیز از موضوعاتی است که نیازمند به حدیث است. (۵۹) (درباره اَشراط الساعه به این منابع (۶۰) و درباره روز رستاخیز به این منبع (۶۱) رجوع کنید).عام و مطلق
گاه آیهای معنایی عام یا مطلق را افاده کرده، ولی در حدیث معنایی خاص یا مقید برای آن بیان شده است. (۶۲) (۶۳) (۶۴) (۶۵)تمیز ناسخ و منسوخ
تمیز آیات ناسخ و منسوخ نیز از طریق مراجعه به احادیث ممکن است. (۶۶) (۶۷) (۶۸) (۶۹)بیان مصادیق آیات
آیات فراوانی در قرآن وجود دارد که به طور کلی، حکمی را درباره موضوعی بیان میکند.بیان بطون قرآن
معارف قرآن کریم به معانی ظاهری منحصر نیست و تنها راه دستیابی به این معانی پنهان، رجوع به راسخان در علم است. (۷۹)گستره
تبیین آیات قرآن تنها به معنای تفسیر نیست که صرفاً اقوال تفسیری معصومان را دربرگیرد، بلکه حقیقت آن است که تمامی اقوال و افعال و تقریرات معصومان مبین قرآن تلقی میشوند، حتی اگر به ظاهر ناظر به آیهای از قرآن نباشند، چنانکه درباره اخلاق پیامبر گفته شده است: «کان خُلقُهُ القرآن». (۹۱)پینوشتها:
۱. امین خولی، التفسیر: نشأته، ج۱، ص۲۴ـ۲۵، تدرّجه، تطوره، بیروت ۱۹۸۲.
۲. نحل/سوره۱۶، آیه۴۴.
۳. نحل/سوره۱۶، آیه۶۴.
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۵۱.
۵. ابن تیمیه، مقدمة فی اصول التفسیر، ج۱، ص۹، بیروت: دارمکتبةالحیاة، (بی تا).
۶. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۱۹۶ـ۱۹۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
۷. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۲۴۵ـ۲۹۸، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
۸. امین خولی، التفسیر: نشأته، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، تدرّجه، تطوره، بیروت ۱۹۸۲.
۹. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵.
۱۰. کاصد یاسر زیدی، منهج الشیخ ابی جعفر الطوسی فی تفسیرالقرآن الکریم: دراسة لغویة نحویة بلاغیة، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۱۲، بغداد ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
۱۱. محمدعلی مهدویراد، «پژوهشی در تفسیر الکشّاف: الکشّاف عن حقائق غوامضالتنزیل و عیونالأقاویل فی وجوهالتأویل، ج۱، ص۶۶، تنها تفسیر موجود معتزلی»، در مجموعه مقالههای کنفرانس بینالمللی جاراللّه زمخشری، ۱۹ـ۱۸ دی ماه ۱۳۸۲، عشقآباد: رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۲ ش.
۱۲. محسن قاسمپور، پژوهشی در جریان شناسی تفسیر عرفانی بانگاهی به پنج تفسیر مهم عرفانی از قرن چهارم تا پایان قرن هشتم، ج۱، ص۲۷۰ـ ۲۷۱، (تهران ۱۳۸۱ ش).
۱۳. قصبی محمود زلط، القرطبی و منهجه فی التفسیر، ج۱، ص۳۹۵ـ ۴۰۹، کویت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۴. عبداللّه محمود شحاته، منهج الامام محمد عبده فی تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، ص۱۶۴ـ ۱۶۵، (قاهره ۱۹۶۳).
۱۵. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۳۸۶، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۱۶. نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.
۱۷. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۶۹.
۱۸. محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۲۷ـ۲۹، (تهران) ۱۳۶۱ ش.
۱۹. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۴، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۰. محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، (تهران) ۱۳۶۱ ش.
۲۱. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۵۸۶، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۲. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۷، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۳. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۷، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۴. محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۸۰، (تهران) ۱۳۶۱ ش.
۲۵. شادی نفیسی، علامه طباطبایی و حدیث: روششناسی نقد و فهم حدیث از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۱۷، تهران ۱۳۸۴ ش.
۲۶. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۶، کتاب تفسیرالقرآن، تفسیر سوره ضحی، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۲۷. ضحی/سوره۹۳، آیه۱.
۲۸. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۴۳۵:تفسیر آیه ۱۵۸ سوره بقره.
۲۹. بقره/سوره۲، آیه۱۵۸.
۳۰. ابن تیمیه، مقدمة فی اصول التفسیر، ج۱، ص۱۶، بیروت: دارمکتبةالحیاة، (بی تا).
۳۱. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۴، ص۷۴، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۳۲. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۵، ص۲۸۵، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۳۳. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل ابراهیم: ۲۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۴. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل اسراء: ۸۱، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۵. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۷.
۳۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۱.
۳۷. محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳۸. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل بقره: ۹۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۹. بقره/سوره۲، آیه۹۷.
۴۰. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیر القرآن، ذیل بقره: ۵۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۱. بقره/سوره۲، آیه۵۷.
۴۲. ابن بابویه، معانی الأخبار، ج۱، ص۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ ش.
۴۳. ابن بابویه، معانی الأخبار، ج۱، ص۲۹۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ ش.
۴۴. ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۳، ص۳۴۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.
۴۵. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل بقره: ۵۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۶. بقره/سوره۲، آیه۵۷.
۴۷. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۶، کتاب تفسیرالقرآن، تفسیر سوره کوثر، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۸. کوثر/سوره۱۰۸، آیه۱.
۴۹. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل مریم:۵۹.
۵۰. مریم/سوره۱۹، آیه۵۹.
۵۱. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۲۷۱۲۷۲.
۵۲. طبری، جامع البیان، ذیل انبیاء: ۷۸.
۵۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۸.
۵۴. عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۱۰، ص۸۰ـ۸۱، چاپ حبیب الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۵. داستان داوریِ داود و سلیمان، کلینی، ج۵، ص۳۰۱ـ۳۰۲، اصول کافی.
۵۶. طبری، جامع البیان، ذیل بقره: ۱۰۲: داستان هاروت و ماروت.
۵۷. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ذیل بقره: ۱۰۲: داستان هاروت و ماروت، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
۵۸. بقره/سوره۲، آیه۱۰۲.
۵۹. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۸۴، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
۶۰. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۲۰۵۶، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۶۱. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۲۲۶۸ـ۲۲۶۹، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۶۲. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل انعام: ۸۲، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۶۳. انعام/سوره۶، آیه۸۲.
۶۴. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۱۳.
۶۵. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۳۹۹.
۶۶. طبری، جامع البیان، ذیل مجادله: ۱۲.
۶۷. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل مجادله:۱۲.
۶۸. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل مجادله:۱۲.
۶۹. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۲.
۷۰. مائده/سوره۵، آیه۶۲.
۷۱. ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۳۲۹۳۳۰، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش.
۷۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۴۲.
۷۳. حمد/سوره۱، آیه۷.
۷۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰، ص۶۱.
۷۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۷۴.
۷۶. عبداللّه جوادی آملی، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ج۱، ص۱۶۸، قم ۱۳۸۳ ش.
۷۷. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۵، ص۱۴۶، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۷۸. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۱۲۴۳۶.
۷۹. محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۱۱، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ ۱۳۸۱، چاپ افست تهران (بی تا).
۸۰. عبس/سوره۸۰، آیه۲۴.
۸۱. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۰.
۸۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۹۶.
۸۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.
۸۴. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۲۹.
۸۵. انعام/سوره۶، آیه۹۵.
۸۶. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵.
۸۷. حج/سوره۲۲، آیه۲۹.
۸۸. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۵۴۹.
۸۹. آل عمران/سوره۳، آیه۷.
۹۰. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۱۳.
۹۱. ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۶، ص۹۱، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۹۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۰.
۹۳. غافر/سوره۴۰، آیه۶۰.
۹۴. محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۲۳۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ ۱۳۸۱، چاپ افست تهران (بی تا).
۹۵. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۳.
۹۶. ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۱، ص۴۳۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.
منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانهی دانشنامهی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.
دانش > پزشکی - همشهری آنلاین:
سرجیو کاناوارو جراحی است که تلاش دارد طی ۱۲ ماه آینده اولین جراحی پیوند سر را در جهان اجرا کند، و برای آمادهسازی بیمارش برای این جراحی از فناوری واقعیت مجازی استفاده میکند.
براساس گزارش ایندیپندنت، قرار است در این جراحی سر والری اسپیریدونوف 30 ساله بیمار مبتلا به آتروفی عضلانی روی بدنی سالم پیوند بخورد و کاناوارو به تازگی اعلام کرده که بیمارش بیشترین زمان دوره آمادهسازی را درون دستگاه واقعیت مجازی سپری میکند تا برای دریافت بدنی جدید آماده شود.
این مرد 30 ساله سال گذشته اعلام کرد که در این جراحی حضور خواهد داشت و چند ماه پیش نیز جراحی چینی که تاکنون سر بیش از هزار موش را به بدن موشهای دیگر پیوند زدهاست، برای همکاری با کاناوارو در این جراحی 36 ساعته اعلام آمادگی کرد.
کاناوارو سال گذشته اعلام کرده توانسته با موفقیت سر یک میمون را به بدن میمونی دیگر پیوند بزند و نخاع آسیب دیده میمون را ترمیم کند. چند ماه پیش نیز وی از موفقیت در پیوند سر یک سگ خبر داد و اعلام کرد سگ توانسته پس از پیوند نخاع دوباره راه برود. دور از انتظار نیست که ادعای وی مورد شک و تردید زیادی از سوی پزشکان و جراحان قرار گیرد و آنچه ذهن منتقدان را درگیر کرده،تنها موفقیت در جراحی پیوند نیست.
هانت باتژر رئیس انجمن جراحان اعصاب آمریکا میگوید درصورتی که این جراحی پیوند موفقیتآمیز باشد، بیمار چیزی بدتر از مرگ را تجربه خواهدکرد. از این رو کاناوارو تلاش دارد بیمار خود را با استفاده از فناوری واقعیت مجازی با بدن جدیدش سازگار کند تا پس از به هوش آمدن، نسبت به بدن جدید واکنش شدید نشان ندهد. این سیستم به شکلی طراحی شده تا به بیمار دریافت کننده بدن کمک کند تا پس از نگاه کردن به بدن جدیدش دچار بهتزدگی نشود.
اهمیت اخلاق در احادیث
بسامد واژههایی مانند اخلاق، خُلق، تقوا، وَرَع و صدق در کتابهای حدیثی، نشاندهنده اهمیت مباحث اخلاقی در حدیث دانسته میشود.شکل اولیه اخلاق اسلامی
اصولا اخلاق اسلامی در شکل اولیهاش عبارت بود از احادیثی از پیامبر و اقوالی از صحابه (و در میان شیعیان، احادیث ائمه علیهمالسلام) که مانند دیگر احادیث از دو بخش سند و متن تشکیل شدهاند.تسامح در ادله سنن
بنابر حدیثی، اگر برای کسی از قول پیامبر سخنی نقل شود که در آن ثوابی برای عملی ذکر شده باشد و آن شخص به امید پاداش به آن عمل کند، به وی ثواب داده خواهد شد، حتی اگر آن حدیث از پیامبر نباشد (تسامح در ادله سنن).جایگاه احادیث اخلاقی در کتب
از نخستین دوران تدوین حدیث، بخشهایی از کتابهای مهم حدیثی، هم در میان شیعیان و هم در میان اهلسنّت، به مباحث عملی و احیانآ نظری اخلاقی اختصاص یافته و کتابهای خاص حدیثی زیادی در موضوعات اخلاقی به نگارش درآمده است.جایگاه احادیث اخلاقی در کتب روایی
محدثان در کتابهای خود به جمعآوری احادیثِ اخلاقی، در کنار دیگر موضوعات، اقدام کردهاند.کتب اهلسنت
شماری از این کتابها عبارتاند از: البر و الصلة از ابوعبداللّه بن مبارک مروزی (متوفی ۱۸۱؛ ریاض ۱۴۱۹)؛ کتابهایی با عنوان مشترک کتاب الزهد از همو (حیدرآباد، دکن ۱۳۸۶)، و وکیع بن جراح (متوفی ۱۹۷؛ مدینه ۱۴۰۴)، اسد بن موسی (متوفی ۲۱۲؛ ویسبادن ۱۳۵۵ش/۱۹۷۶)، احمد بن حنبل (متوفی ۲۴۱؛ بیروت ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱)، هناد بن سری کوفی (متوفی ۲۴۳؛ کویت ۱۴۰۶)، و ابن ابیعاصم شیبانی (متوفی ۲۸۷؛ قاهره ۱۴۰۸)؛ کتاب فیه معنیالزهد و المقالات و صفة الزاهدین از ابوسعید اعرابی (متوفی ۳۴۰؛ قاهره ۱۳۷۷ش/ ۱۹۹۸)؛ ادب المفرد از ابوعبداللّه بخاری (متوفی ۲۵۶؛ بیروت ۱۴۰۹)؛ الکرم و الجود و سخاء النفوس، تألیف محمد بن حسین برجلانی (متوفی ۲۳۸؛ بیروت ۱۴۱۲)؛ کتاب الورع از احمد بن حنبل (بیروت ۱۴۰۹)؛ و مساوی الاخلاق و مذمومها، نوشته ابوبکر محمد بن جعفر خرائطی (متوفی ۳۲۷؛ قاهره ۱۳۶۸ش/ ۱۹۸۹).کتب شیعه
در بین شیعیان نیز راویان و اصحاب مشهور ائمه علیهمالسلام (همچون ابوحمزه ثمالی، حسین بن سعید اهوازی، علی بن مهزیار و علی بن فضال) کتابهایی با عنوان کتاب الزهد داشتهاند، (۱۴) (۱۵) (۱۶) (۱۷) (۱۸) که از این جمله کتاب الزهد (قم ۱۴۰۲) حسین بن سعید اهوازی، از اصحاب امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهمالسلام، در دست است.کتب اسوه
نوع دیگری از کتابهای حدیثی اخلاقی، کتابهاییاند که مؤلفان در آنها احادیث راجع به اخلاق و رفتار و سیره پیامبر اکرم را، با این رهیافت که آن حضرت «اُسوه» است، جمعآوری کردهاند.کتب درباره احادیث اخلاقی
قرن چهارم و پنجم
در قرن چهارم و پنجم، ابوعبدالرحمان سلمی در آداب الصحبه (طنطا ۱۴۱۰)، ابوبکر بیهقی در کتاب الزهدالکبیر (بیروت ۱۳۷۵ش/۱۹۹۶) و الآداب (بیروت ۱۳۶۷ش/ ۱۹۸۸) و خطیب بغدادی در اقتضاء العلم العمل (بیروت و دمشق ۱۳۶۳ش/۱۹۸۴) احادیث اخلاقی را در موضوعات گوناگون جمعآوری کردند.قرن ششم
همچنین در قرن ششم، حسن بن فضل طبرسی یکی از کتابهای مهم حدیثی اخلاقی شیعه را با نام مکارمالاخلاق (تهران ۱۳۷۶) تألیف کرده و در آن بسیاری از احادیث راجع به اخلاق نیکو را در ذیل ابواب دوازده گانه کتاب آورده است.قرن هفتم
در قرن هفتم، خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق محتشمی، که آن را به سبک کتابهای حکمت عملی و احتمالاً برای تبلیغ و دعوت تألیف کرده، در چهل باب موضوعات اخلاقی را مدوّن و پس از ذکر آیات مربوط به هر موضوع، احادیث پیامبر و اهلبیت و سخنان بزرگان و اشعار مرتبط با موضوع را نیز گردآورده است. (۳۱) (۳۲) (۳۳)قرن هشتم
در قرن هشتم، حسن بن محمد دیلمی در ارشادالقلوب (قم ۱۴۰۹) به گردآوری مواعظ اخلاقی در احادیث و حسن بن حسین شیعی سبزواری در مصابیح القلوب (تهران ۱۳۷۴ش) به شرح ۵۳ حدیث اخلاقی پیامبر اکرم پرداخت.قرن نهم
در قرن نهم، کمالالدین حسین کاشفی سبزواری در ا لرسالة العلیة فی الاحادیث النبویة (تهران ۱۳۶۱ش)، که شرح چهل حدیث نبوی است، بخش زیادی از احادیث اخلاقی را ذکر کرد و در قرن دهم، یحیی بن حسین بحرانی در شهابالحکمه (تهران ۱۳۸۴ش) به شرح احادیث نبوی پرداخت.قرون بعد
این جریان در قرنهای سپسین تا روزگار معاصر نیز همچنان ادامه یافت.ویژگیهای کتب احادیث اخلاقی
در واقع اعتقاد گردآورندگان این متون به اینکه مهمترین منبع گزارههای اخلاقی، وحی است مهمترین عامل تدوین آثار حدیثی اخلاقی بوده است.پینوشتها:
۱. محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، ج۲، ص۶۱۳، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶.
۲. احمد بن حسین بیهقی، السننالکبری، ج۱۰، ص۱۹۲، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
۳. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۸، قم ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۷۳.
۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۱۰.
۶. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۰۷۱.
۷. اصول کافی، ج۲، ص۶۴۶۴.
۸. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۶۳۵۶۷۴.
۹. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۲۵۲.
۱۰. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۴۳۸۵۳۴.
۱۱. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۷، ص۶۸ـ۱۴۴، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۲. مسلم بن حجاج، الجامعالصحیح، ج۶، ص۱۶۹ـ۱۸۲، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
۱۳. مسلم بن حجاج، الجامعالصحیح، ج۸، ص۲ـ۴۴، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
۱۴. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۵۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۱۵. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۳، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۱۶. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۱۷. محمد بن حسن طوسی، الفهرست، ج۱، ص۹۰، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
۱۸. محمد بن حسن طوسی، الفهرست، ج۱، ص۱۱۲، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
۱۹. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۵۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۲۰. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۳، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۲۱. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۵۱، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۲۲. «حِلیةُ رسولاللّه صلیاللّهعلیهوآلهوسلم بروایة الحسن و الحسین علیهماالسلام» اعداد محمدرضا حسینی جلالی، علوم حدیث، ج۱، ص۱۷۶ـ۱۸۴، ش۲۰ (رجب ذیحجه ۱۴۲۷).
۲۳. کیکاوس بن اسکندر عنصرالمعالی، قابوسنامه، ج۱، ص۴۴، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۷۱ش.
۲۴. کیکاوس بن اسکندر عنصرالمعالی، قابوسنامه، ج۱، ص۱۸۷، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۷۱ش.
۲۵. کیکاوس بن اسکندر عنصرالمعالی، قابوسنامه، ج۱، ص۲۰۱، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۷۱ش.
۲۶. محمد زکی مبارک، الاخلاق عندالغزالی، ج۱، ص۹۱، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۲۷. ذهبی، ج۱۹، ص۳۲۸.
۲۸. ذهبی، ج۱۹، ص۳۳۰ـ۳۳۲.
۲۹. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۶، ص۲۰۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
فهرست منابع:
۳۰. ابن تیمیه، کتاب شرح العقیدة الاصفهانیة، ج۱، ص۱۸۵، چاپ ابراهیم سعیدای، ریاض ۱۴۱۵.
۳۱. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، ج۱، ص۱۵، با سه رساله دیگر منسوب به او، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران ۱۳۶۱ش.
۳۲. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، ج۱، ص۵۴ـ۶۴، با سه رساله دیگر منسوب به او، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران ۱۳۶۱ش.
۳۳. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، ج۱، ص۳۹۲ـ۴۰۳، با سه رساله دیگر منسوب به او، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران ۱۳۶۱ش.
۳۴. کتاب شناخت اخلاق اسلامی: گزارش تحلیلی میراث مکاتب اخلاق اسلامی، پدیدآورندگان: مهدی احمدپور و دیگران، ج۱، ص۵۴ـ۵۶، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵ش.
۳۵. احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، ج۱، ص۵۶، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸ (، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
۳۶. احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، ج۱، ص۷۶، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸ (، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
۳۷. احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، ج۱، ص۹۵، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸ (، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
۳۸. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص۶۰، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ش.
۳۹. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص۱۴۷، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ش.
۴۰. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص۱۷۴، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ش.
۴۱. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص۲۸۳، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ش.
۴۲. محمد بن اسعد دوانی، اخلاق جلالی، ج۱، ص۷۸، چاپ سنگی لکهنو ۱۳۷۷/۱۹۵۷.
۴۳. محمد بن اسعد دوانی، اخلاق جلالی، ج۱، ص۱۷۶، چاپ سنگی لکهنو ۱۳۷۷/۱۹۵۷.
۴۴. محمد بن اسعد دوانی، اخلاق جلالی، ج۱، ص۳۰۱، چاپ سنگی لکهنو ۱۳۷۷/۱۹۵۷.
فهرست منابع
ابن تیمیه، کتاب شرح العقیدة الاصفهانیة، چاپ ابراهیم سعیدای، ریاض ۱۴۱۵.
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
احمد بن حسین بیهقی، السننالکبری، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶.
«حِلیةُ رسولاللّه صلیاللّهعلیهوآلهوسلم بروایة الحسن و الحسین علیهماالسلام» اعداد محمدرضا حسینی جلالی، علوم حدیث، ش۲۰ (رجب ذیحجه ۱۴۲۷).
محمد بن اسعد دوانی، اخلاق جلالی، چاپ سنگی لکهنو ۱۳۷۷/۱۹۵۷.
ذهبی.
محمد زکی مبارک، الاخلاق عندالغزالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، قم ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
محمد بن حسن طوسی، الفهرست، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
کیکاوس بن اسکندر عنصرالمعالی، قابوسنامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۷۱ش.
کتاب شناخت اخلاق اسلامی: گزارش تحلیلی میراث مکاتب اخلاق اسلامی، پدیدآورندگان: مهدی احمدپور و دیگران، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵ش.
کلینی، اصول کافی.
مجلسی، بحارالانوار.
احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸ (، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
مسلم بن حجاج، الجامعالصحیح، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، با سه رساله دیگر منسوب به او، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران ۱۳۶۱ش.
محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ش.
منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانهی دانشنامهی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.
استناد فلسفه به قرآن و حدیث
درصد کم استناد
فلسفه اسلامی از دیگر علوم اسلامی ، مانند کلام و اخلاق و عرفان ، استناد کمتری به قرآن و حدیث داشته است و حتی برخی منتقدان فلسفه اسلامی، شماری از آموزههای فلسفی را متعارض یا منافی با مضامین صریح قرآن و حدیث دانستهاند. (۲) (۳)علت استناد کم
در هر صورت، در کتابهای فلسفی به جهت عقلی بودن سرشت این علم و ابتنای آن بر دادههای سایر علوم بشری ، توجه و استناد به حدیث به ندرت دیده میشود.حدیث در فلسفه مشاء
این نکته در آثار فیلسوفان مشائی (مثلا فارابی ، ابن سینا و ابن رشد) بیشتر صادق است؛ هر چند ابن رشد، در مقام اثبات هماهنگی دین و فلسفه ، در برخی کتابهای خود که صبغه فلسفی کمتری دارند، به چند حدیث استشهاد کرده است. (۴) (۵) (۶) (۷) (۸) (۹) (۱۰) (۱۱) (۱۲)نظر ابن رشد درباره سخنان دین
به نظر ابن رشد، (۱۳) در دین دوگونه سخن وجود دارد: ظاهر و باطن ، و سخنان باطن را، به سبب خفا ، جز با برهان عقلی نمیتوان دریافت، چنانکه جز اهل برهان آنها را درنمییابند.استناد ابن سینا و عامری
از فیلسوفان متقدم، ابن سینا در التنبیهات و الاشارات (۱۵) (۱۶) فقط یک حدیث نبوی (کُلٌّ مُیسَّرٌ لِما خُلِقَ له) در پایان دو بحث خود نقل کرده است که مستقیمآ مرتبط با بحث فلسفی نیست، (۱۷) اما فیلسوف همعصر او، ابوالحسن عامری ، که آمیزهای از گرایش مشائی و نوافلاطونی دارد، در السعادة و الاسعاد به احادیث بسیاری استناد کرده است. (۱۸) (۱۹) (۲۰) (۲۱) (۲۲) (۲۳)حدیث در فلسفه اشراق
فیلسوفان اشراقی در کتابهای خود به احادیث بیشتر توجه کردهاند.آثار سهروردی
چنانکه شهابالدین سهروردی به احادیثی استشهاد کرده و این احادیث در کتابهای فلسفی بعد از او نیز مورد توجه قرار گرفته است، مانند دو حدیث نبوی «اَوَّلُ ما خَلَقاللّه العقل» (۲۴) (۲۵) (۲۶) (۲۷) (۲۸) و «کَلِّموا النّاسَ علی قَدْرِ عُقولِهم» (۲۹) که برگرفته از این حدیث پیامبر است: «إنّا معاشرَ الأنبیاء اُمِرنا اَن نُکلِّم الناسَ علی قَدْر عقولهم» (۳۰) و دو حدیث از امام علی علیهالسلام: «لو کُشِفَ الغِطاءُ ما ازدَدْتُ یقینا» (۳۱) (۳۲) (۳۳) و «إنَّ فی بَین جَنْبیَّ لَعلْمَآ جَمّآ لَوْ أَبذُلُه لَاُقتَل»، (۳۴) که صورت تغییر یافته این سخن امیرمؤمنان به کمیل بن زیاد نخعی است: «إنّ ههُنا لَعِلماً جَمّاً لَوْ أَصَبْتُ لَه حَمَلة». (۳۵)حدیث در فلسفه پس از قرن دهم
از قرن دهم به بعد، در میان فلاسفه شیعه چون میرداماد و صدرالدین شیرازی و فیض کاشانی ، که علاوه بر فلسفه در دیگر دانشهای اسلامی، از جمله حدیث ، نیز متبحر بودندــ استناد به حدیث در آثار فلسفی و نیز شرح و حاشیهنویسی بر کتابهای حدیثی با رویکرد فلسفی رواج یافت.آثار میرداماد
میرداماد در قَبَس چهارم از کتاب القَبَسات ، (۳۶) در بحثِ فلسفی حدوثِ دَهری ، از آیات و احادیث شاهد آورده و در تفسیر و توضیح آیات و احادیث، مباحث فلسفی آورده است.آثار ملاصدرا
صدرالدین شیرازی علوم منقول را نزد استادانی چون بهاءالدین عاملی خوانده بود. (۴۰) (۴۱) (۴۲)الحکمةالمتعالیه
برخی از احادیثی که صدرالدین شیرازی در الحکمةالمتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة به شرح و تأویل آنها پرداخته است عبارتاند از: «لَو دُلِّیتُم بِحَبْلٍ عَلَی الأَرْضِ لَهَبِطَ (لَهَبِطْتُم) علیاللّه» (۴۳) (۴۴) «و مَن قالَ فیمَ فَقَد ضَمِنه و مَن قالَ عَلامَ فَقَد أَخلی مِنه» (۴۵) «أرضُ الجَنّةِ الکرسیُّ و سَقفُها عَرشُ الرَّحمنِ» (۴۶) «لی مَعَ اللّهِ وَقتٌ لایسَعُنی فیهِ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ و لا نَبیٌّ مُرسَلٌ» (۴۷) «بُعِثْتُ لِاُتَمِّم مَکارِمَ الاخلاقِ» (۴۸) «أنا مَدینَة العِلم و عَلیٌّ بابُها» و احادیث دیگر در فضائل علی علیهالسلام (۴۹) حدیث درباره فرمان پیامبر اکرم به علی علیهالسلام و جبرئیل به نشستن بر صراط و اجازه ندادن به رد شدن کسی جز با داشتن ولایت علی (۵۰) و احادیثی از پیامبر و اهلبیت درباره پرونده اعمال انسانها. (۵۱)الشواهدالربوبیه
او در الشواهدالربوبیة (۵۳) (۵۴) نیز به چندین حدیث استناد کرده است.آثار فیض کاشانی
فیض کاشانی هم سعی داشته است بین طریقه حکمت و معرفت حاصل از آن و معارف منقول از پیامبر صلیاللّهعلیهوآله و اهلبیت علیهمالسلام جمع کند و اثبات کند که بین آندو منافاتی نیست. (۵۵)تفسیر احادیث توسط فلاسفه
تأویل فلسفی احادیث در روزگار صدرالدین شیرازی به اوج خود رسید و پس از او نیز شاگردان و پیروان مکتب فلسفی او، مانند ملاهادی سبزواری و دیگر حکمای متأخر، در آثار خویش به شرح و تبیین و تأویل فلسفی احادیث پرداختند. (۶۱)شرح توحید صدوق
از آن جمله محمد بن حیدر رفیعا (متوفی ۱۰۸۲) در الحاشیة علی اصولالکافی ، (۶۲) (۶۳) ملارجب علی تبریزی و قاضی سعید قمی (متوفی ۱۱۰۷) که با مشرب فلسفی کتاب التوحید ابن بابویه را شرح کرده است. (۶۴) (۶۵) (۶۶) (۶۷) (۶۸)شرح بحارالانوار
در دوره معاصر ، سید محمدحسین طباطبائی ، مفسر نامور و از استادان بنام فلسفه اسلامی ، بر شماری از احادیث مجلدات نخست بحارالانوار مجلسی توضیحات و تعلیقاتی با رویکرد فلسفی نوشته است. (۶۹) (۷۰) (۷۱) (۷۲) (۷۳) (۷۴) (۷۵) (۷۶) (۷۷) (۷۸)استناد عصار به احادیث
سیدکاظم عصار ، استاد فلسفه اسلامی، نیز در مباحث فلسفی ، از جمله در بحث جبر و اختیار (۷۹) و بَداء، (۸۰) (۸۱) (۸۲) به احادیث استشهاد کرده است.پینوشتها:
۱. نصر، ص ۲۷.
۲. محمد بن محمد غزالی، تهافت الفلاسفة، ج۱، ص۷۹ـ۸۱، چاپ سلیمان دنیا، قاهره (۱۹۸۷).
۳. مجلسی، بحارالانوار، ج۸، ص۳۲۸.
۴. ابن رشد، فصلالمقال فی تقریر مابینالشریعة و الحکمة من الاتصال، ج۱، ص۹۵، او، وجوب النظر العقلی و حدودالتأویل (الدین و المجتمع)، بیروت ۱۹۹۹.
۵. ابن رشد، فصلالمقال فی تقریر مابینالشریعة و الحکمة من الاتصال، ج۱، ص۱۰۷، او، وجوب النظر العقلی و حدودالتأویل (الدین و المجتمع)، بیروت ۱۹۹۹.
۶. ابن رشد، فصلالمقال فی تقریر مابینالشریعة و الحکمة من الاتصال، ج۱، ص۱۰۹، او، وجوب النظر العقلی و حدودالتأویل (الدین و المجتمع)، بیروت ۱۹۹۹.
۷. ابن رشد، فصلالمقال فی تقریر مابینالشریعة و الحکمة من الاتصال، ج۱، ص۱۱۱، او، وجوب النظر العقلی و حدودالتأویل (الدین و المجتمع)، بیروت ۱۹۹۹.
۸. ابن رشد، الکشف عن مناهج الادلة فی عقائد الملة، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۴، او، نقد علم الکلام ضداً علیالترسیم الأیدیولوجی للعقیدة و دفاعآ عنالعلم و حریة الاختیار فیالفکر و الفعل، چاپ محمد عابد جابری، بیروت ۲۰۰۱.
۹. ابن رشد، الکشف عن مناهج الادلة فی عقائد الملة، ج۱، ص۱۵۰، او، نقد علم الکلام ضداً علیالترسیم الأیدیولوجی للعقیدة و دفاعآ عنالعلم و حریة الاختیار فیالفکر و الفعل، چاپ محمد عابد جابری، بیروت ۲۰۰۱.
۱۰. ابن رشد، الکشف عن مناهج الادلة فی عقائد الملة، ج۱، ص۱۸۴، او، نقد علم الکلام ضداً علیالترسیم الأیدیولوجی للعقیدة و دفاعآ عنالعلم و حریة الاختیار فیالفکر و الفعل، چاپ محمد عابد جابری، بیروت ۲۰۰۱.
۱۱. ابن رشد، الکشف عن مناهج الادلة فی عقائد الملة، ج۱، ص۱۸۷، او، نقد علم الکلام ضداً علیالترسیم الأیدیولوجی للعقیدة و دفاعآ عنالعلم و حریة الاختیار فیالفکر و الفعل، چاپ محمد عابد جابری، بیروت ۲۰۰۱.
۱۲. ابن رشد، الکشف عن مناهج الادلة فی عقائد الملة، ج۱، ص۲۰۷، او، نقد علم الکلام ضداً علیالترسیم الأیدیولوجی للعقیدة و دفاعآ عنالعلم و حریة الاختیار فیالفکر و الفعل، چاپ محمد عابد جابری، بیروت ۲۰۰۱.
۱۳. ابن رشد، فصلالمقال فی تقریر مابینالشریعة و الحکمة من الاتصال، ج۱، ص۱۰۹ـ۱۱۱، او، وجوب النظر العقلی و حدودالتأویل (الدین و المجتمع)، بیروت ۱۹۹۹.
۱۴. اعراف/سوره۷، آیه۵۴.
۱۵. ابن سینا، التنبیهات و الاشارات، ج۱، ص۶۶، چاپ محمود شهابی، تهران ۱۳۳۹ش.
۱۶. ابن سینا، التنبیهات و الاشارات، ج۱، ص۱۵۷، چاپ محمود شهابی، تهران ۱۳۳۹ش.
۱۷. ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۳۵۶، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ۱۳۸۷.
۱۸. محمد بن یوسف عامری، السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیة، ج۱، ص۱۵۰، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۳۶ش.
۱۹. محمد بن یوسف عامری، السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیة، ج۱، ص۲۴۲ـ۲۴۶، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۳۶ش.
۲۰. محمد بن یوسف عامری، السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیة، ج۱، ص۳۱۰ـ۳۱۴، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۳۶ش.
۲۱. محمد بن یوسف عامری، السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیة، ج۱، ص۳۸۸ـ۳۹۲، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۳۶ش.
۲۲. محمد بن یوسف عامری، السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیة، ج۱، ص۴۲۳ـ۴۲۴، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۳۶ش.
۲۳. محمد بن یوسف عامری، السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیة، ج۱، ص۴۳۳ـ۴۳۵، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۳۶ش.
۲۴. یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج ۲، تهران ۱۳۸۰ش.
۲۵. یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۱، ص۲۶۴، تهران ۱۳۸۰ش.
۲۶. یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۱۴۸، تهران ۱۳۸۰ش.
۲۷. یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۲۶۸، تهران ۱۳۸۰ش.
۲۸. یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۳۸۱، تهران ۱۳۸۰ش.
۲۹. یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۳۰۴، تهران ۱۳۸۰ش.
۳۰. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۳.
۳۱. یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۳۰۴، تهران ۱۳۸۰ش.
۳۲. یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۳۱۸، تهران ۱۳۸۰ش.
۳۳. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۳۵.
۳۴. یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، ج۳، ص۳۰۴، تهران ۱۳۸۰ش.
۳۵. علی بن ابیطالب (علیه السلام)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بیتا).
۳۶. محمدباقر بن محمد میرداماد، کتاب القبسات، ج۱، ص۱۲۸ـ۱۴۲، چاپ مهدی محقق و دیگران، تهران ۱۳۶۷ش.
۳۷. محمدباقر بن محمد میرداماد، مصنفات میرداماد: مشتمل بر ده عنوان از کتابها و رسالهها و اجازهها و نامهها، ج۱، الایقاظات، ص۲۲۲ـ ۲۵۵، ج ۱، چاپ عبداللّه نورانی، تهران ۱۳۸۱ش.
۳۸. محمدباقر بن محمد میرداماد، مصنفات میرداماد: مشتمل بر ده عنوان از کتابها و رسالهها و اجازهها و نامهها، ج۱، خلسة الملکوت، ص۳۰۲ـ۳۰۵، ج ۱، چاپ عبداللّه نورانی، تهران ۱۳۸۱ش.
۳۹. محمدباقر بن محمد میرداماد، تقویم الایمان، ج۱، ص۲۸۶ـ ۲۸۹، چاپ علی اوجبی، تهران ۱۳۷۶ش.
۴۰. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، شرح الاصول الکافی، ج۱، ص۴۹، ج ۱، چاپ رضا استادی، تهران ۱۳۸۴ش.
۴۱. علیخان بن احمد مدنی، سلافة العصر فی محاسن الشعراء بکل مصر، ج۱، ص۴۹۱، مصر ۱۳۲۴، چاپ افست تهران (بیتا).
۴۲. یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، ج۱، ص۱۳۱ـ۱۳۲، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم (بیتا).
۴۳. سفر۱، ج ۱، ص ۱۱۴، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فیالاسفار العقلیة الاربعة، بیروت ۱۹۸۱.
۴۴. محمد بن عیسی ترمذی، سننالترمذی، ج۵، ص۷۸، ج ۵، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.
۴۵. سفر۳، ج ۱، ص ۱۴۲، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فیالاسفار العقلیة الاربعة، بیروت ۱۹۸۱.
۴۶. سفر۳، ج ۱، ص ۳۰۴، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فیالاسفار العقلیة الاربعة، بیروت ۱۹۸۱.
۴۷. سفر۳، ج ۱، ص ۲۸۵، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فیالاسفار العقلیة الاربعة، بیروت ۱۹۸۱.
۴۸. سفر۴، ج ۱، ص ۸۸، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فیالاسفار العقلیة الاربعة، بیروت ۱۹۸۱.
۴۹. سفر۴، ج۱، ص۳۸۰، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فیالاسفار العقلیة الاربعة، بیروت ۱۹۸۱.
۵۰. سفر۲، ج ۲، ص ۲۹۰، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فیالاسفار العقلیة الاربعة، بیروت ۱۹۸۱.
۵۱. سفر۲، ج ۲، ص ۲۹۴، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فیالاسفار العقلیة الاربعة، بیروت ۱۹۸۱.
۵۲. سفر۴، ج ۱، ص ۳۰۶، محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فیالاسفار العقلیة الاربعة، بیروت ۱۹۸۱.
۵۳. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الشواهد الربوبیة، ج۱، ص۲۳۳، چاپ جلالالدین آشتیانی، مشهد ۱۳۴۶ش.
۵۴. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الشواهد الربوبیة، ج۱، ص۲۹۱ـ ۲۹۲، چاپ جلالالدین آشتیانی، مشهد ۱۳۴۶ش.
۵۵. محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، اصول المعارف، ج۱، ص۴ـ۵، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم ۱۳۶۲ش.
۵۶. محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، اصول المعارف، ج۱، ص۴، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم ۱۳۶۲ش.
۵۷. محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، اصول المعارف، ج۱، ص۱۰، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم ۱۳۶۲ش.
۵۸. محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، اصول المعارف، ج۱، ص۴۵ـ۴۶، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم ۱۳۶۲ش.
۵۹. محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، اصول المعارف، ج۱، ص۱۹۱ـ۱۹۲، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم ۱۳۶۲ش.
۶۰. محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، اصول المعارف، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم ۱۳۶۲ش.
۶۱. محمد بیدهندی، «بررسی و تحلیل برخی تأملات تأویلی ملاصدرا در کتاب و سنت»، ج۱، ص۴ـ۱۹، خردنامه صدرا، ش ۳۸ (زمستان ۱۳۸۳).
۶۲. محمد بن حیدر رفیعا، الحاشیة علیالاصول الکافی، ج۱، ص۲۴۴ـ۲۴۷، چاپ محمدحسین درایتی، قم ۱۳۸۲ش.
۶۳. محمد بن حیدر رفیعا، الحاشیة علیالاصول الکافی، ج۱، ص۳۵۹ـ۳۶۱، چاپ محمدحسین درایتی، قم ۱۳۸۲ش.
۶۴. محمدسعید بن محمد مفید قاضی سعید قمی، شرح توحید الصدوق، ج۱، مقدمه حبیبی، صه، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۴۱۵ـ۱۴۱۹.
۶۵. محمدسعید بن محمد مفید قاضی سعید قمی، شرح توحید الصدوق، ج۱، ص۱۱۷ـ۱۲۲، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۴۱۵ـ۱۴۱۹.
۶۶. ، محمدسعید بن محمد مفید قاضی سعید قمی، ج۱، ص۱۴۷، شرح توحید الصدوق، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۴۱۵ـ۱۴۱۹.
۶۷. محمدسعید بن محمد مفید قاضی سعید قمی، شرح توحید الصدوق، ج۱، ص۱۵۲ـ۱۵۳، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۴۱۵ـ۱۴۱۹.
۶۸. محمدسعید بن محمد مفید قاضی سعید قمی، شرح توحید الصدوق، ج۱، ص۱۶۱، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۴۱۵ـ۱۴۱۹.
۶۹. مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۱۰۰.
۷۰. مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۱۰۴.
۷۱. مجلسی، بحارالانوار، ج۷، ص۳۵۳۶.
۷۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۷، ص۳۹.
۷۳. محمدحسین حسینی طهرانی، مهرتابان: یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه محمدحسین طباطبائی تبریزی، ج۱، ص۳۵ـ۳۹، (بیجا) : باقرالعلوم، (بیتا).
۷۴. ابراهیم سید علوی، «تعلیقات علامه طباطبایی بر بحارالانوار»، ج۱، ص۲۵ـ ۶۶، در شناختنامه علّامه طباطبایی، ج ۵، قم: دفتر تنظیم و نشر آثار علّامه طباطبائی، (بیتا).
۷۵. محسن کدیور، «عقل و دین از نگاه محدث و حکیم»، ج۱، ص۹۷ـ ۱۳۳، در شناختنامه علّامه طباطبایی، ج ۴.
۷۶. محسن کدیور، «عیار نقد در منزلت عقل»، ج۱، ص۱۵۹ـ۲۰۴، در شناختنامه علّامه طباطبایی.
۷۷. علی ملکی میانجی، «نقد عیار»، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۵۶، در شناختنامه علّامه طباطبایی، ج ۴.
۷۸. علی ملکی میانجی، «نقد مقاله عقل و دین»، ج۱، ص۲۰۷ـ۲۶۲، در شناختنامه علّامه طباطبایی.
۷۹. محمدکاظم عصّار، مجموعه آثار عصّار، ج۱، ص۵۶۲، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۶ش.
۸۰. محمدکاظم عصّار، مجموعه آثار عصّار، ج۱، ص۴۰، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۶ش.
۸۱. محمدکاظم عصّار، مجموعه آثار عصّار، ج۱، ص۴۲، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۶ش.
۸۲. محمدکاظم عصّار، مجموعه آثار عصّار، ج۱، ص۶۱، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۶ش.
منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانهی دانشنامهی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول
ریشه تصوف در حدیث
تصوف که با زهد آغاز شد، طبعاً در سیره و سخنان حضرت رسول و ائمه علیهمالسلام در این زمینه، حقایق و سرمشقهای بسیاری برای اخذ و اقتباس و پیروی مییافت، اما در مراحل تکامل یافتهتر خود، به دلایل مختلف و به صورتهای گوناگون، از کتاب و سنت اخذ و اقتباس بیشتری کرد.دلائل استفاده حدیث در آثار صوفیه
دلیل ازدیاد استفاده از آیات و احادیث در آثار صوفیه از قرن چهارم به بعد، بهجز سلایق شخصی مشایخ و نیاز همه علوم اسلامی به کتاب و سنّت بهمثابه منبع اصلی این علوم، شاید رویکرد مشایخ صوفیه به مشروعیت بخشیدن به اعمال و آرای ا هل تصوف و عرفان بود؛ خصوصاً پس از ادعاها و اظهارات حلاج ، که از جهات گوناگون نظر نامساعد فقها و محدّثان و متکلمان و سپس حکومتها را در پی داشت و به قتل او انجامید.تألیف کتب جامع تصوف
مشایخ صوفیه در بغداد و خراسان و بهویژه نیشابور ، یعنی شخصیتهایی چون ابوطالب مکی ، ابونصر سرّاج ، کلاباذی ، ابوسعد خرگوشی ، ابوعبدالرحمان سُلَمی ، قشیری و غزالی ، با این هدف به تألیف کتابهای جامع و اصلی تصوف پرداختند و در آنها کوشیدند آداب و اخلاق و آرا و آموزههای خود را با کتاب و سنّت تطبیق دهند.نظر برخی صوفیان درباره حدیث
براساس برخی سخنانِ صوفیانِ نخستین، به نظر میرسد آنها نظر مساعدی به اشتغال به حدیث نداشته و آن را از امور دنیوی میشمردهاند، چنان که بِشر بن حارث «حَدَّثَنا» و «اَخْبَرَنا» را از کارهای دنیا ، و اشتغال به حدیث را خارج از توشه آخرت دانسته، (۲) ابوسلیمان دارانی کتابت حدیث را در کنار تزویج و طلب معاش ، تن دادن به دنیا تلقی کرده، (۳) و حتی رابعه عَدَویه فتنه حدیث را شدیدتر از فتنه مال و فرزند شمرده است. (۴)رویکرد خاص صوفیان به حدیث
مشایخ صوفیه از قرن چهارم به بعد، با رویکرد خاصی به حدیث، که با رویکرد فقها و محدّثان تفاوتهای عمده داشت، از حدیث بیشترین استفاده را کردند تا آداب و عقاید و معارف خود را توجیه کنند.علل عدم غفلت صوفیان از حدیث
مبانی تصوف و اقتضای محیط
اصولاً پیروی از سنت چیزی نبود که مشایخ نخستین صوفیه، با توجه به مبانی تصوف و نیز محیطی که در آن میزیستند، از آن غفلت کرده باشند.کلام جنید
چنانکه جنید گفته همه راهها برخلق بسته است مگر پیروی از حضرت رسول و سنّت وی. (۵) یا اینکه علم ما آمیخته با حدیث رسول خداست. (۶) (۷)کلام سهل بن عبدالله
سهل بن عبداللّه نیز گفته است هر وَجدی که شاهدی از کتاب و سنّت بر آن اقامه نشود باطل است. (۸) (۹)کلام سرّاج
از همینروست که ابونصر سرّاج (۱۰) کسی را که موافق با قرآن ولی مخالف با سنّتهای رسول خدا باشد در واقع مخالف قرآن دانسته است.راوی بودن برخی صوفیان
بهعلاوه، به اقتضای محیط آموزشی و فرهنگی عصر ، بسیاری از مشایخ صوفیه ، خود راوی حدیث بودند و در طرق و سلسلههای نقلِ حدیث از آنها یاد شده است، از جمله بایزید بسطامی ، (۱۱) (۱۲) معروف کرخی (۱۳) (۱۴) و ابراهیم ادهم . (۱۵) (۱۶) (۱۷) (۱۸) (۱۹) (۲۰) (۲۱)مخالفت فقها و محدثان با صوفیان
شیوه اخذ و اقتباس و رد و قبول احادیث و نیز نوع استنباطات صوفیه از احادیث در تولید و توجیه آداب و معارف خود، همواره مایه نقد و طعن فقها و محدّثان در حق ایشان بوده است.روششناسی حدیثی صوفیه
صوفیه در روش استفاده از حدیث روش خاصی داشتهاند.نقل به معنای احادیث
وی (۲۲) درباره نحوه استفاده خود از احادیث ، در قیاس با شیوه مرسوم محدّثان و فقها، یادآور شده که ضبط الفاظ احادیث در این زمینه برایش اهمیتی نداشته و به همین سبب از روش نقل به معنی استفاده نموده و تأکید کرده است که برخی اصحاب ، نظیر علی علیهالسلام و ابن عباس و انس بن مالک ، هم اجازه این کار را دادهاند.تساهل در نقل و کتابت
ابوطالب مکی (۲۴) در همین مقام، اشتغال به کتابت حدیث و جستجوی طُرُق آن و بررسی غرائب و دقت در الفاظ آن را از زمره سختگیریهایی دانسته است که متأخران باب کردهاند، در حالی که اسلاف در این زمینه اهل تساهل بودهاند، چنانکه به گفته وی (۲۵) آنان در باب نحو و اعراب و حتی احکام طهارت و نجاست هم آسان میگرفتهاند.نوع برخورد با حدیث ضعیف
ابوطالب مکی درباره نحوه استشهاد خود به احادیث، از اصولی سخن گفته که هم مبین مبنای معرفتی و روششناختیِ صوفیه در کاربرد احادیث است و هم وجه انتقادی رویکرد آنان را به روششناسی فقها و محدّثان روشن میکند.قبول احادیث اختلافی
ابوطالب مکی (۳۰) در نقد شیوه فقها و محدثان اهلسنت در رد و قبول احادیث، اظهار داشته همچنان که گاهی احادیثی با اِسناد صحیح و محتوای ضعیف ، روایت شده ممکن است احادیث صحیحی هم با اسانید ضعیف آمده باشد، زیرا ما بر همه احادیث احاطه نداریم.حدیث راوی مجهول
وی در مورد افراد مجهول هم که احادیث آنها کنار گذاشته میشود یادآور میشود که مجهول بودن راوی نمیتواند باعث کنارگذاشتن حدیث منقول از او گردد، زیرا ممکن است این مجهول بودن دلایل موجهی داشته باشد.روایات مشایخ صوفیه
به نوشته ابوطالب مکی، (۳۱) اختلاف مبنا و روش صوفیه با اصحاب حدیث نیز نمیتواند دلیل موجهی باشد برای اینکه اصحاب حدیث احادیث مشایخ صوفیه را کنار بگذارند.تلقی صوفیه از حدیث
شیوهای که ابوطالب مکی در استشهاد به احادیث پیش گرفت و مبانی آن را استوار کرد و دیگر مشایخ صوفیه هم آن را دنبال کردند، بهجز این ملاحظات روششناختی و انتقادی، ریشه در طرز تلقی صوفیه، به عنوان بخشی از جامعه علمی و خصوصآ اهل حدیث از «سنّت» پیش از ظهور شافعی ، داشت.معنای وسیع سنت
سنّت از نظر اهل حدیث و از جمله صوفیه، تا ظهور شافعی، مفهوم وسیعی داشت که بیشتر مأثورات رسیده از گذشته، از جمله احادیث رسول خدا ، را در برمیگرفت. (۳۲)علم کشفی نه کسبی
طرز برداشت صوفیه از احادیث و معیارهای رد و قبول آن، مبنای مهمتری هم داشت که از نحوه تلقی ایشان از علم ناشی میشود.نظر ابن عربی
محییالدین ابن عربی ــکه از گستردهترین مجموعه احادیث در آثار خود، خاصه در الفتوحات المکیة ، استفاده کرده است ضمن اذعان به روششناسی محدثان ، (۳۴) معیار کشف را برای احراز صحت و سقم احادیث، کارآمدتر دانسته که خارج از دسترس محدّثان و فقهای ظاهر است و بر آن بیشتر میتوان اعتماد کرد، زیرا « ولی » این امکان را دارد که در معراج « خیالی » خود، در عالم مکاشفه ، با روح پیامبر ارتباط برقرار کند و صحت و سقم احادیث را مستقیماً احراز کند. (۳۵)نحوه برداشت صوفیه از حدیث
اختلاف صوفیه با محدّثان و فقها در طرز تلقیشان از احادیث ، تنها به روششناسی رد و قبول احادیث محدود نمیشد، بلکه مهمتر از آن به نحوه برداشت آنها از احادیث برمیگشت.حدیث قرب نوافل
همین برداشتهای خاص هم هست که در موارد زیادی سبب شده است که فقها و محدّثان آنان را طعن و حتی تکفیر کنند.برداشت خاص
مثلاً حدیث معروف به « قُربِ نَوافل »، که در منابع فَریقَین هم آمده، (۴۳) (۴۴) در آثار صوفیه از آن برداشتهای خاص شده (۴۵) (۴۶) (۴۷) (۴۸) (۴۹) و متشرعه همین برداشتها را ادعای حلول و اتحاد تلقی کرده و از آن انتقاد نمودهاند. (۵۰) (۵۱)توضیح مجلسی
مجلسی (۵۲) ضمن توضیح یک نقل از این حدیث با تأکید بر اینکه آنچه مایه تقرب بنده به خدا میشود در درجه اول، انجامدادن تکالیف است، در توضیح دیگری برای همین حدیث (۵۳) ضمن نفی برداشتهای « مبتدعان » چهار وجه بیان میکند، از جمله اینکه بنده از فرط تَخَلُق به اخلاق الهی ، جز به آنچه خدا دوست میدارد نمینگرد، یا اینکه خدا در نظر بنده، محبوبتر از قوای شنوایی و بیناییاش میگردد، یا اینکه خدا نور چشم و نیروی دست و پا و زبان بنده میشود، و از همه مهمتر اینکه عبد بر اثر شکستن هوی و هوس خویش و ترجیح خواستهای الهی بر خواستهای شخصیاش، چنان میشود که سراسر وجود او تحت تصرف الهی درمیآید و خدا تدبیر نفس و بدن و قلب و عقل و جوارح او را به دست میگیرد.خلقت انسان به صورت خدا
حدیث دیگری که در این زمینه معرکه آرا شده، حدیث نبوی معروفی است که با تعابیر مختلفی روایت شده و متضمن این معناست که خدا آدم را بر صورت خود (صورته) آفرید. (۵۴) (۵۵) (۵۶)رجوع ضمیر به خدا
صوفیه در تحلیل و تفسیر خود از این حدیث، ضمیر «ه» در «صورته» را به خدا برمیگردانند (۶۱) (۶۲) ولی برخی فقها و محدثان اهلسنت ، با برگرداندن ضمیر به خود آدم، به نقد این دیدگاه پرداختهاند. (۶۳) (۶۴) (۶۵)حدیث در منابع شیعه
این حدیث در منابع شیعه ، (۶۶) (۶۷) (۶۸)به واسطه امام علی و امام باقر و امام رضا علیهمالسلام، از پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم نقل شده است.حدیث من عرف نفسه
حدیث بحثانگیز دیگر در این باب، حدیث معروف «من عرف نفسه فقد عرف ربه» است که صوفیه آن را مبنای بسیاری از مباحث خود قرار دادهاند. (۷۰) (۷۱) (۷۲) (۷۳) (۷۴) (۷۵) (۷۶) (۷۷) (۷۸)نظر محدثان
شماری از محدّثان اهلسنّت این حدیث را مصحَّف و بلکه مجهول دانستهاند. (۷۹) (۸۰)توجیهات صوفیه
با اینحال، برخی مشایخ صوفیه که در علم حدیث هم مهارت داشتهاند کوشیدهاند با تفاسیر و توجیهات خاصی از برخی احادیث معتبر ، معارف و آداب و آیینهای خانقاهی خویش را با آنها تطبیق دهند.ابوعبدالرحمان سلمی
یکی از این اشخاص ابوعبدالرحمان سلمی است که در آثار متعدد خود این کار را کرده است.ابوطاهر مقدسی
ابوطاهر مقدسی ، صوفی و محدّث معروف، نیز در دو کتاب خود، صفوةالتصوف و السماع ، کوشیده است آداب و معارف صوفیه، خاصه آداب خانقاهی، را با احادیث تطبیق دهد.احادیث صوفیه موجود در شیعه
نکته دیگر اینکه احادیثی هست که در آثار صوفیه به آنها استناد شده ولی در متون اصلی حدیثی اهلسنّت نیامده، در عوض مشابه آنها در متون معتبر شیعی از امامان شیعه روایت شده است، مثل حدیث معروفی درباره زهد (۹۷) از قول پیامبر اکرم که در منابع حدیثی اهلسنت نیامده ولی در منابع معتبر شیعی، (۹۸) (۹۹) با مضمونی مشابه، از امام صادق علیهالسلام روایت شده است.شطح خواندن برخی روایات
در مواردی هم پارهای از اقوال پیامبر اکرم و برخی ائمه علیهمالسلام، از دیدگاه برخی صوفیه شطح تلقی شده است، مانند «رأیتُ رَبّی فیاَحسنِ صُورة» از پیامبر و «لَوکُشِفَ الغِطاءُ مَاازْدَدْتُ یقیناً» از امام علی علیهالسلام. (۱۰۰) (۱۰۱) (۱۰۲)تلقی برخی تعابیر به عنوان حدیث
پارهای از اقوالی که در برخی آثار صوفیه حدیث تلقی شدهاند فاقد اِسناد صحیحاند و در کتابهای معتبر متقدم هم نیامدهاند.ارنا الاشیاء کماهی
از جمله حدیث معروف «اللّهُمَّ ارِنا الاشیاءَ کماهی» که در منابعی چون مرصادالعباد نجم رازی ، (۱۰۳) جامعالاسرار سیدحیدر آملی (۱۰۴) (۱۰۵) و انسان کامل عزیز نسفی (۱۰۶) از قول پیامبر اکرم نقل شده است، ولی در هیچیک از منابع حدیثی معتبر شیعی و اهلسنّت دیده نمیشود و تنها عبارتی شبیه آن، یعنی «اللّهُمَّ ارنا الحقایق کماهی»، در عوالی اللئالی ابن ابیجمهور احسایی (۱۰۷) به عنوان حدیث نقل شده است.موتوا قبل ان تموتوا
عبارت معروف دیگری که در پارهای از منابع صوفیه (۱۰۸) (۱۰۹) حدیث تلقی شده، «مُوتُوا قَبلَ اَنْ تَموتوا» است که در منابع حدیثی کهن نیامده و در میان اهلسنّت، عجلونی (۱۱۰) آن را حدیث ندانسته است، هرچند در برخی متون متأخر شیعی ــنظیر شرح اصول الکافی محمدصالح مازندرانی (۱۱۱) و بحارالانوار مجلسی (۱۱۲) آن را حدیث تلقی کردهاند.العلم نقطة کثرها الجاهلون
عبارت معروف دیگری که در پارهای متون صوفیه (۱۲۰) (۱۲۱) حدیث تلقی شده، «العلمُ نقطةٌ کَثَّرها الجاهلون» است که تنها در پارهای متون متأخر قابل ردیابی است. (۱۲۲) (۱۲۳)حدیث حقیقت
عبارت معروف دیگر، عبارتی است که در پارهای آثار متأخر صوفیه، (۱۲۴) (۱۲۵) به عنوان حدیث کمیل از حضرت علی علیهالسلام نقل شده و به « حدیث حقیقت » مشهور است.پینوشتها:
۱. عبدالحسین زرینکوب، جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۱۵۸، تهران ۱۳۵۷ش.
۲. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۳۳، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۳. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۳۴، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۴. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۳۴، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۵. محمد بن حسین سلمی، کتاب طبقاتالصوفیة، ج۱، ص۱۴۵، چاپ یوهانس پدرسن، لیدن ۱۹۶۰.
۶. ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فیالتصوف، ج۱، ص۱۰۳، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بیتا).
۷. عمر بن محمد سهروردی، کتاب عوارف المعارف، ج۱، ص۵۰، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
۸. ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فیالتصوف، ج۱، ص۱۰۴، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بیتا).
۹. عمر بن محمد سهروردی، کتاب عوارف المعارف، ج۱، ص۵۱، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
۱۰. ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فیالتصوف، ج۱، ص۹۴، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بیتا).
۱۱. محمد بن حسین سلمی، کتاب طبقاتالصوفیة، ج۱، ص۶۰، چاپ یوهانس پدرسن، لیدن ۱۹۶۰.
۱۲. ذهبی، ج۱۳، ص۸۶ـ۸۹.
۱۳. محمد بن حسین سلمی، کتاب طبقاتالصوفیة، ج۱، ص۷۵ـ۷۶، چاپ یوهانس پدرسن، لیدن ۱۹۶۰.
۱۴. ذهبی، ج۹، ص۳۳۹ـ۳۴۵.
۱۵. محمد بن حسین سلمی، کتاب طبقاتالصوفیة، ج۱، ص۱۳، چاپ یوهانس پدرسن، لیدن ۱۹۶۰.
۱۶. ذهبی، ج۷، ص۳۸۷ـ۳۹۶.
۱۷. محمد بن حسین سلمی، کتاب طبقاتالصوفیة، ج۱، ص۶۸، چاپ یوهانس پدرسن، لیدن ۱۹۶۰.
۱۸. محمد بن حسین سلمی، کتاب طبقاتالصوفیة، ج۱، ص۲۳۳، چاپ یوهانس پدرسن، لیدن ۱۹۶۰.
۱۹. محمد بن حسین سلمی، کتاب طبقاتالصوفیة، ج۱، ص۲۴۷، چاپ یوهانس پدرسن، لیدن ۱۹۶۰.
۲۰. محمد بن حسین سلمی، کتاب طبقاتالصوفیة، ج۱، ص۲۹۱، چاپ یوهانس پدرسن، لیدن ۱۹۶۰.
۲۱. محمد بن حسین سلمی، کتاب طبقاتالصوفیة، ج۱، ص۴۵۵، چاپ یوهانس پدرسن، لیدن ۱۹۶۰.
۲۲. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۸۴، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۲۳. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۸۴ـ۴۸۵، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۲۴. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۵۷، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۲۵. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۵۷، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۲۶. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۸۵، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۲۷. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.
۲۸. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۸۷، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۲۹. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۸۸، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۳۰. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۸۵ـ۴۸۶، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۳۱. ابوطالب مکی، قوتالقلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقامالتوحید، ج۱، ص۴۸۶، چاپ محمود ابراهیم محمد رضوانی، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۳۲. نصراللّه پورجوادی، رؤیت ماه در آسمان: بررسی تاریخی مسئله لقاءالله در کلام و تصوف، ج۱، ص۱۲۴ـ۱۲۵، تهران ۱۳۷۵ش.
۳۳. نصراللّه پورجوادی، رؤیت ماه در آسمان: بررسی تاریخی مسئله لقاءالله در کلام و تصوف، ج۱، ص۱۲۴، تهران ۱۳۷۵ش.
۳۴. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۲، ص۱۶۳ـ۱۶۴، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۳۵. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۱، ص۱۵۰، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۳۶. مؤیدالدین بن محمود جندی، شرح فصوصالحکم، ج۱، ص۵۸۴، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم ۱۳۸۱ش.
۳۷. نصر حامد ابوزید، فلسفة التأویل: دراسة فی تأویل القرآن عند محیالدین ابن عربی، ج۱، ص۲۴۱، بیروت ۱۹۹۸.
۳۸. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۲، ص۳۹۹، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۳۹. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۳، ص۴۳۴، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۴۰. مؤیدالدین بن محمود جندی، شرح فصوصالحکم، ج۱، ص۵۸۴، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم ۱۳۸۱ش.
۴۱. ابونصر سراج، کتاب اللُّمَع فیالتصوف، ج۱، ص۱۱۳ـ۱۱۹، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بیتا).
۴۲. عبدالملک بن محمد خرگوشی، کتاب تهذیب الأسرار، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۷، چاپ بسام محمد بارود، ابوظبی ۱۹۹۹.
۴۳. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۷، ص۱۹۰، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۴. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۳۵۲۳۵۳.
۴۵. محمد بن علی حکیم ترمذی، کتاب ختمالاولیاء، ج۱، ص۳۳۲، چاپ عثمان اسماعیل یحیی، بیروت (بیتا).
۴۶. عبدالکریم بن هوازن قشیری، ج۱، ص۱۵۶، الرسالة القشیریة، چاپ عبدالحلیم محمود و محمود بن شریف، قاهره (بیتا)، چاپ افست قم ۱۳۷۴ش.
۴۷. عبدالکریم بن هوازن قشیری، ج۱، ص۴۴۵، الرسالة القشیریة، چاپ عبدالحلیم محمود و محمود بن شریف، قاهره (بیتا)، چاپ افست قم ۱۳۷۴ش.
۴۸. روزبهان بقلی، کتاب عبهرالعاشقین، ج۱، ص۱۰۲ـ۱۰۳، چاپ هانری کور بن و محمد معین، تهران ۱۳۶۶ش.
۴۹. ابن عربی، فصوصالحکم و التعلیقات علیه بقلم ابوالعلاء عفیفی، ج۱، ص۱۰۷، تهران ۱۳۷۰ش.
۵۰. محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فیالرد علیالصوفیة، ج۱، ص۷۹، چاپ مهدی لاجوردی حسینی و محمد درودی، قم ۱۴۰۰.
۵۱. محمد بن حسن حرّ عاملی، الفوائد الطوسیة، ج۱، ص۸۱ـ۸۲، چاپ مهدی لاجوردی حسینی و محمد درودی، قم ۱۴۰۳.
۵۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۵۵ ۱۵۶.
۵۳. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۴، ص۳۱۳۲.
۵۴. ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۴۴، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۵۵. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۷، ص۱۲۵، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۵۶. مسلم بن حجاج، الجامعالصحیح، ج۸، ص۳۲، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
۵۷. یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۱۶، ص۱۶۵، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۵۸. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۲، ص۶۴۱ـ۶۴۲، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۵۹. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۳، ص۱۰۷، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۶۰. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۲ـ۳، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۵ش.
۶۱. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۱، ص۱۰۶، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۶۲. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۱، ص۲۰۰، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۶۳. یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۱۶، ص۱۶۵ـ۱۶۶، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۶۴. یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۱۷، ص۱۷۸، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۶۵. ابن حجر عسقلانی، فتحالباری: شرح صحیح البخاری، ج۶، ص۲۶۰، بولاق ۱۳۰۰ـ ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
۶۶. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۳۴.
۶۷. ابن بابویه، ج۱، ص۱۰۳، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم (۱۳۵۷ش (.
۶۸. ابن بابویه، ج۱، ص۱۵۲۱۵۳، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم (۱۳۵۷ش (.
۶۹. ابن بابویه، ج۱، ص۳۴۳۵، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم (۱۳۵۷ش (.
۷۰. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۱، ص۱۰۵، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۷۱. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۱، ص۱۰۹، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۷۲. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۱، ص۱۱۲، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۷۳. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۲، ص۱۷۶، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۷۴. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۲، ص۲۲۵، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۷۵. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۱۷۴، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۵ش.
۷۶. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۱۸۵، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۵ش.
۷۷. محمد بن اسحاق صدرالدین قونیوی، مفتاحالغیب، ج۱، ص۱۲۸، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۴ش.
۷۸. محمد بن حمزه فناری، مصباحالانس، ج۱، ص۱۳۲، در محمد بن اسحاق صدرالدین قونیوی، همان منبع.
۷۹. محمدطاهر بن علی فتنی، تذکرةالموضوعات، ج۱، ص۱۱، (قاهره ۱۳۴۳/ ۱۹۲۴).
۸۰. اسماعیل بن محمد عجلونی، کشف الخفاء و مزیل الالباس، ج۲، ص۲۶۲، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۸۱. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الحاوی للفتاوی، ج۲، ص۴۵۲، بیروت: دارالکتاب العربی، (بیتا).
۸۲. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الحاوی للفتاوی، ج۲، ص۴۵۱ـ ۴۵۵، بیروت: دارالکتاب العربی، (بیتا).
۸۳. مصباح الشریعة، منسوب به امام جعفر صادق (ع)، ج۱، ص۱۳، بیروت:مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۸۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۳۲.
۸۵. محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فیالرد علیالصوفیة، ج۱، ص۷۷ـ۷۸، چاپ مهدی لاجوردی حسینی و محمد درودی، قم ۱۴۰۰.
۸۶. محمدجعفر بن محمدعلی بهبهانی، فضایحالصوفیة، ج۱، ص۶۷ـ۶۸، قم ۱۴۱۳.
۸۷. محمدطاهر بن محمدحسین قمی، سفینة النجاة، ج۱، ص۶ـ۷، چاپ حسین درگاهی و حسن طارمی، تهران ۱۳۷۳ش.
۸۸. محمد بن حسن حرّ عاملی، الفوائد الطوسیة، ج۱، ص۷۹ـ۸۰، چاپ مهدی لاجوردی حسینی و محمد درودی، قم ۱۴۰۳.
۸۹. عبداللّه شبر، مصابیح الأنوار فی حل مشکلات الاخبار، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۰۵، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۹۰. ابن جوزی، تلبیسابلیس، ج۱، ص۲۲۶، چاپ خیرالدین علی، بیروت (بیتا).
۹۱. ابن تیمیه، مجموعالفتاوی، ج۷، جزء۱۱، ص۲۶۶، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۹۲. محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخشهایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، ج۲، ص۴۷، چاپ نصراللّه پورجوادی، ۷: کتاب آداب الصحبة و حسنالعشرة، چاپ م ی قسطر، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ش.
۹۳. ابن جوزی، تلبیسابلیس، ج۱، ص۲۲۷، چاپ خیرالدین علی، بیروت (بیتا).
۹۴. ابن تیمیه، مجموعالفتاوی، ج۷، جزء۱۱، ص۲۶۶، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۹۵. محمدرضا شفیعی کدکنی، «نظام خانقاه در قرن پنجم به روایت ابن قیسرانی»، ج۱، ص۵۷۴، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، سال ۲۶، ش ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۲).
۹۶. محمدرضا شفیعی کدکنی، «نظام خانقاه در قرن پنجم به روایت ابن قیسرانی»، ج۱، ص۶۰۹ـ۶۱۰، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، سال ۲۶، ش ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۲).
۹۷. عبدالملک بن محمد خرگوشی، کتاب تهذیب الأسرار، ج۱، ص۱۲۰، چاپ بسام محمد بارود، ابوظبی ۱۹۹۹.
۹۸. کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۷۰۷۱.
۹۹. ابن بابویه، معانیالأخبار، ج۱، ص۲۵۱۲۵۲، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
۱۰۰. روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۶۲، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۴۴ش.
۱۰۱. روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۷۱ـ۷۳، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۴۴ش.
۱۰۲. داراشکوه بابری، حسناتالعارفین، ج۱، ص۴۹ـ۵۰، چاپ سید مخدوم رهین، تهران ۱۳۵۲ش.
۱۰۳. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۳۰۹، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۵ش.
۱۰۴. ـــ ، حیدر بن علی آملی، ج۱، ص۸، جامعالاسرار و منبعالانوار، چاپ هانری کور بن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۶۸ش.
۱۰۵. ـــ ، حیدر بن علی آملی، ج۱، ص۲۸۷، جامعالاسرار و منبعالانوار، چاپ هانری کور بن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۶۸ش.
۱۰۶. عزیزالدین بن محمد نسفی، مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل، ج۱، ص۱۶۱، چاپ ماریژان موله، تهران ۱۳۴۱ش.
۱۰۷. ابن ابیجمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدّینیة، ج۴، ص۱۳۲، چالپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳ـ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ۱۹۸۵.
۱۰۸. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۳۵۹، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۵ش.
۱۰۹. حیدر بن علی آملی، جامعالاسرار و منبعالانوار، ج۱، ص۳۷۸، چاپ هانری کور بن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۶۸ش.
۱۱۰. اسماعیل بن محمد عجلونی، کشف الخفاء و مزیل الالباس، ج۲، ص۲۹۱، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۱۱. محمدصالح بن احمد مازندرانی، شرح اصولالکافی، ج۱۱، ص۳۵۵، مع تعالیق ابوالحسن شعرانی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۱۱۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۶۹، ص۵۹.
۱۱۳. احمد بن منصور سمعانی، روحالارواح فی شرح الاسماء الملک الفتّاح، ج۱، ص۱۸۷، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۸ش.
۱۱۴. احمد بن منصور سمعانی، روحالارواح فی شرح الاسماء الملک الفتّاح، ج۱، ص۲۲۲، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۸ش.
۱۱۵. احمد بن محمد میبدی، کشفالاسرار وعدة الابرار، ج۱، ص۱۳۵، چاپ علیاصغر حکمت، تهران ۱۳۶۱ش.
۱۱۶. احمد بن محمد میبدی، کشفالاسرار وعدة الابرار، ج۱، ص۷۱۰، چاپ علیاصغر حکمت، تهران ۱۳۶۱ش.
۱۱۷. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۳، ص۴۸۱، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۱۱۸. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج۴، ص۱۰۳، بیروت: دارصادر، (بیتا).
۱۱۹. محمد عبدالرووف بن تاجالعارفین مُناوی، فیضالقدیر: شرحالجامع الصغیر من احادیث البشیر النذیر، ج۱، ص۶۶۳، چاپ احمد عبدالسلام، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
۱۲۰. حیدر بن علی آملی، جامعالاسرار و منبعالانوار، ج۱، ص۸، چاپ هانری کور بن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۶۸ش.
۱۲۱. محمد بن حمزه فناری، مصباحالانس، ج۱، ص۵۴، در محمد بن اسحاق صدرالدین قونیوی، همان منبع.
۱۲۲. ابن ابیجمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدّینیة، ج۴، ص۱۲۹، چالپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳۱۴۰۵/ ۱۹۸۳۱۹۸۵.
۱۲۳. زینالدین بن علی شهیدثانی، حقائق الایمان، ج۱، ص۱۶۷، مع رسالتی الاقتصاد و العدالة، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۹.
۱۲۴. حیدر بن علی آملی، المقدمات من کتاب نصالنصوص فی شرح فصوص الحکم لمحییالدین ابن العربی، ج۱، ص۴۴۰، ج ۱، چاپ هانری کور بن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۶۷ش.
۱۲۵. حیدر بن علی آملی، جامعالاسرار و منبعالانوار، ج۱، ص۱۷۰، چاپ هانری کور بن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۶۸ش.
۱۲۶. آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۳، ص۱۹۶ـ ۱۹۸.
۱۲۷. آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۱۳۹ـ۱۴۰.
منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانهی دانشنامهی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.
شروع تاریخ روایی
به دنبال حجیت یافتن اقوال و افعال پیامبر اکرم (سنت)، به مثابه یکی از منابع تشریع، این پیوند پدید آمد و بدینگونه مطالعه مغازی پیامبر در مدینه، در ضمن مطالعه حدیث آغاز گردید و بهتدریج مطالعات تاریخی یکی از شاخههای مطالعات حدیثی شد. (۱) (۲) (۳)بررسی سند در احادیث تاریخی
برای تعیین ارزش مغازی منقول، بررسی اسناد و سلسله راویان اهمیت یافت و ارزش حدیث و روایت به قدر و اعتبار راویان آن ارتباط پیدا کرد و با همین رویکرد، دیدگاه نقادانه به راویان و منابع معلومات آنها پدید آمد که در واقع مبنای مطالعه تاریخی است. (۴)سیرهنویسی
سیره از نخستین انواع تاریخنگاری اسلامی است و مهمترین سیرهنویسان، محدثان مشهوری چون عروة بن زبیر و محمد بن مسلم بن شهاب زُهْری بودند. (۵) (۶) (۷)تاریخنگاری بصره و مدینه
مکتب تاریخنگاریِ خبر محوری که در بصره شکل گرفته بود، در آغاز از تأثیرات علم حدیث نسبتآ دور بود، اما در نهایت، ناچار از اخذ اِسناد از علم حدیث گردید و سرانجام در مقابل مکتب تاریخنگاری مدینه، که مبتنی بر حدیث بود، کنار گذاشته شد. (۹)التزام به اسناد در تاریخنگاری
نخستین تأثیر شیوه محدّثان بر اخباریان (مورخان) این بود که ذکر اسناد برای گزارشهای تاریخی هم اهمیت یافت و مورخان نیز متعهد به ذکر سند شدند، چنانکه طبری در مقدمه تاریخ خود، (۱۲) به شیوه محدّثان که تنها ملتزم به نقد اسناد بودند، مسئولیت صحت خبرهایی را که نقل کرده، بر عهده ناقلان گذاشته است.طبقاتنگاری
بعدها انواع دیگری از تألیف، از جمله کتابهای طبقات، تحت تأثیر علم حدیث پدید آمد تا محدّث بتواند صحت اسانید را، از طریق بررسی نامهای رجال و احوال و درجه صدق و اعتبار و دقت آنان و دورهای که در آن میزیستند، احراز کند. (۱۵)کتب شرح حال راویان
کتابهای شرح حال راویان، از قبیل التاریخ الکبیر بخاری، الجرح و التعدیل ابوحاتِم رازی و التقیید لمعرفة السنن و المسانید ابن نقطه، نیز منشعب از علم حدیثاند و متضمن فواید تاریخی بسیار. (۱۶)کتب تاریخ محلی
در کنار این کتابها، باید از کتابهای تاریخ محلی نام برد (تاریخ/ تاریخنگاری) که هرچند اساسآ برای رفع نیاز محدّثان تدوین شدهاند، (۱۷) متضمن اطلاعات تاریخی فراواناند.وضع ابتدائی کتب
ابتدا در اینگونه آثار، بیشتر به شرححال صحابه و تابعین ساکن در محلی خاص توجه میشد، از جمله در کتابهای تاریخ واسط تألیف ابن بهشل (متوفی ۲۹۳) و تاریخُ الرَقَّةِ و مَنْ نَزَلَها مِن اَصحابِ رسولِ اللّهِ صلیاللّه علیه وسلم و التابعین و الفقهاء و المحدثین، از ابوعلی محمد بن سعید قشیری حرانی (متوفی ۳۳۴).تبدیل به تاریخنگاری محلی
سپس اینگونه کتابها صبغه تاریخنگاری محلی بیشتری به خود گرفت، از جمله به هویت تاریخی شهر در روزگار پیش و پس از اسلام و چگونگی فتح آن توجه شد.نمونه کتب تاریخ محلی
نمونههای برجسته این نوع آثار عبارتاند از: تاریخ مدینةالسلام (تاریخ بغداد) از خطیب بغدادی ؛ تاریخ نیسابور (تاریخ نیشابور) از حاکم نیشابوری و تکمله آن؛ السیاق، از عبدالغافر بن اسماعیل فارسی (متوفی ۵۲۹)؛ تاریخ جرجان، از سهمی (متوفی ۴۲۷)؛ تاریخ دمشق، از ابن عساکر ؛ و القند فی ذکر علماء سمرقند، از نجمالدین عمر بن محمد نَسَفی (متوفی ۵۳۷).کتب المؤتلف و المختلف
کتابهایی که با عنوانهایی نظیر «المؤتَلف و المختَلَف»، «المفترق و المتفَق» نوشته شدهاند هم نوعی تراجماند و فواید تاریخی و تمدنی بسیار دارند. (۱۸)کتب تاریخ جهانی و عمومی
شیوه محدّثان و کتابهای رجال الحدیث، افزون بر کتابهای تراجم و طبقات، بر شیوه کتابت تاریخهای جهانی و عمومی هم اثر گذاشتهاند، خاصه از قرن ششم به بعد.حذف سند اخبار از کتب تاریخ
هرچند تاریخنگاری اسلام از آغاز و در روند تکاملیاش تحت تأثیر شیوه محدثان بود، اما از اوایل قرن چهارم اندکاندک از تأثیر تاریخنگاری بر حدیث کاسته و روش ذکر سند در اخبار حذف شد.جایگاه احادیث در تاریخنگاری
احادیث پیامبر و ائمه علیهمالسلام نیز بهمثابه منبع و سند تاریخی، متضمن فواید تاریخی مهمیاند که در تاریخهای رسمی در دسترس نیستند.بررسی وضعیت عرب جاهلی
احادیث از منابع و اسنادیاند که برای پژوهش در تاریخ عرب جاهلی و بررسی اوضاع و احوال اجتماعی و دینی آنها نیز به کار میآیند، چنانکه جوادعلی در بازسازی تاریخ عرب جاهلی در کتاب المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، در کنار دیگر منابع، به احادیث رجوع و ادعا کرده است که در احادیث در این باب چیزهایی وجود دارد که در دیگر منابع نیست. (۲۱)بررسی رخدادهای قرون اول
اما مهمترین استفاده احادیث، در باب تاریخ و سیره پیامبر اکرم و اصحاب و ائمه و کلاً رخدادهای دینی و سیاسی و اجتماعی سه قرن اول اسلامی است.صحیح بخاری
مثلا در کتاب الجهاد و السیر صحیح بخاری، مطالب بسیاری درباره غزوات پیامبر اکرم آمده است که فواید تاریخی فراوانی دارد، از قبیل واقعه پرچم دادن پیامبر اکرم به علی علیهالسلام در غزوه خیبر، (۲۲) غزوه تبوک، (۲۳) و چگونگیِ گرفتن خمس (۲۴) و جزیه در زمان پیامبر و پس از آن. (۲۵)سنن دارمی
کتاب السِّیر در سنن دارمی، (۲۸) در ابواب السیر سنن ترمذی (۲۹) و ابواب فضائلالجهاد (۳۰) نیز درباره غزوات صدراسلام اطلاعات سودمندی دارند.کتب صنعانی
کتاب بسیار کهن حدیثی المصنَّف، اثر عبدالرزاق بن همام صنعانی (متوفی ۲۱۱)، نیز از حیث اخبار و فواید تاریخی فراوان درباره سیره نبوی و صدر اسلام، منحصر به فرد است.تاریخ در منابع حدیثی شیعه
در کتابهای حدیثی کهن شیعه نیز درباره سیره پیامبر و ائمه علیهمالسلام و رخدادهای زمانه ایشان مطالب ارزشمندی آمده است.آثار کلینی و ابن بابویه
مثلا کلینی و ابن بابویه در آثار خود، اخبار فراوانی از کتاب المبتدأ و المبعث و المغازی و الوفاة والسقیفة و الردة از ابان بن عثمان بجلی، راوی مشهور امامی قرن دوم و از اصحاب اجماع، نقل کردهاند. (۳۴)اصول کافی
در کافی، همچنین احادیث بسیاری از قول ائمه علیهمالسلام درباره تاریخ صدر اسلام آمده است، از جمله سیره رسول خدا، (۳۵) زندگی عبدالمطلب و ماجرای حمله ابرهه به مکه، (۳۶) زندگی فاطمه بنتاسد و رابطه او با پیامبر صلیاللّهعلیهوآله و علی علیهالسلام، (۳۷) محل دفن حضرت علی (۳۸) و توصیف امام حسن از حضرت علی، (۳۹) تاریخ تولد حضرت علی علیهالسلام و مدت عمر وی، (۴۰) و سیره امام حسن و امام حسین علیهماالسلام. (۴۱)المحاسن و معانیالاخبار
در دیگر کتابهای حدیثی شیعه نیز از این دست مطالب تاریخی مییابیم؛ مطالبی چون سیره حضرت رسول از قول امام صادق علیهمالسلام (۴۲) (۴۳) و توصیف سیما و اندام حضرت رسول از زبان هند بن ابیهاله به نقل از امام حسن علیهالسلام. (۴۴)نهجالبلاغه
در نهجالبلاغه (۴۵) نیز مطالبی از قول حضرت علی علیهالسلام در توصیف جامعه عرب پیش از ظهور اسلام آمده است.آثار طوسی
طوسی در کتاب الجهاد در الاستبصار (۴۶) و تهذیب الاحکام (۴۷) نیز مطالبی راجع به سیره حضرت رسول و ائمه علیهمالسلام ذکر کرده است.عیون اخبارالرضا
عیون اخبارالرضا از ابن بابویه نیز، افزون بر اشتمال بر سخنان و شرححال امام رضا علیهالسلام و حوادث زمان حضرت، مبتنی بر منابع تاریخی ارزشمندی چون کتاب الاوراق فی اخبار خلفاء بنیالعباس و اشعارهم تألیف ابوبکر محمد بن یحیی صَولی (متوفی ۳۳۵) است. (۴۹)تاریخ اهلالبیت نقلا عنالائمه
تاریخ اهلالبیت نقلا عنالائمه نیز یکی از معدود متون باقیمانده درباره تاریخ زندگی ائمه علیهمالسلام است که به کوشش محمدرضا جلالی حسینی به چاپ رسیده است.پینوشتها:
۱. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۲۰، بیروت ۱۹۸۳.
۲. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۷۶، بیروت ۱۹۸۳.
۳. بشار عواد معروف، «اثر الحدیث فی نشأة التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۳۰، الاقلام، سال ۲، ش ۹ (محرّم ۱۳۸۶).
۴. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۷۶، بیروت ۱۹۸۳.
۵. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الأعلان بالتوبیخ لمن ذمّ التّاریخ، ج۱، ص۱۵۷ـ۱۷۱، چاپ فرانتس روزنتال، بغداد ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
۶. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۲۰ـ۳۲، بیروت ۱۹۸۳.
۷. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۶۱ـ۱۰۲، بیروت ۱۹۸۳.
۸. ابن هشام، سیرت رسولاللّه، ج۱، مقدمه مهدوی، ص۱۵۱ـ ۱۶۳، ترجمه و انشای رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، چاپ اصغر مهدوی، تهران ۱۳۶۱ش.
۹. بشار عواد معروف، «اثر الحدیث فی نشأة التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۱۲۲، الاقلام، سال ۲، ش ۹ (محرّم ۱۳۸۶).
۱۰. بشار عواد معروف، «اثر الحدیث فی نشأة التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۱۲۲، الاقلام، سال ۲، ش ۹ (محرّم ۱۳۸۶).
۱۱. بشار عواد معروف، «اثر الحدیث فی نشأة التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۱۲۹، الاقلام، سال ۲، ش ۹ (محرّم ۱۳۸۶).
۱۲. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۱، ص۷۸.
۱۳. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۵۵ ـ۵۶، بیروت ۱۹۸۳.
۱۴. بشار عواد معروف، «مظاهر تأثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۲۷، همان، سال ۱، ش ۵ (شعبان ۱۳۸۴).
۱۵. بشار عواد معروف، «مظاهر تأثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۲۷، همان، سال ۱، ش ۵ (شعبان ۱۳۸۴).
۱۶. بشار عواد معروف، «مظاهر تأثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، همان، سال ۱، ش ۵ (شعبان ۱۳۸۴).
۱۷. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۵۶، بیروت ۱۹۸۳.
۱۸. بشار عواد معروف، «مظاهر تأثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، همان، سال ۱، ش ۵ (شعبان ۱۳۸۴).
۱۹. بشار عواد معروف، «مظاهر تأثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۳۳ـ۳۴، همان، سال ۱، ش ۵ (شعبان ۱۳۸۴).
۲۰. شاکر مصطفی، التاریخ العربی و المورّخون، ج۱، ص۳۷۸، ج ۱، بیروت ۱۹۸۳.
۲۱. جوادعلی، المفَصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۶۷، بغداد ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۲۲. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۵، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۳. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۶، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۴. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۴۱ـ۶۲، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۵. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۶۲، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۶. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۸۸ـ۲۲۱، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۷. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۲۲۱ـ۲۷۰، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۸. عبداللّه بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، ج۲، ص۲۱۴ـ۲۴۴، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق: مکتبةالاعتدال، (بیتا).
۲۹. محمد بن عیسی ترمذی، الجامع الصحیح، ج۳، ص۵۲ـ۸۷، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳.
۳۰. محمد بن عیسی ترمذی، الجامع الصحیح، ج۳، ص۸۸ـ۱۳۱، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳.
۳۱. عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۵، ص۳۱۳ـ۴۳۹، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۲. عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۱۱، ص۴۲۹ـ۴۳۳، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۳. عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۱۱، ص۴۷ـ۶۶، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۴. محمدکاظم رحمتی، «بازماندههایی از کتابی کهن در سیره نبوی از عالمی امامی: المبتدا و المبعث و المغازی (و) الوفاة و السقیفة و الردة ابان بن عثمان بجلی»، ج۱، ص۶۳ـ۶۴، کتاب ماه دین، سال ۸، ش ۱ـ ۲ (آبان و آذر ۱۳۸۳).
۳۵. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۴۲ ۴۴۶.
۳۶. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۴۷ ۴۴۸.
۳۷. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۵۲ ۴۵۴.
۳۸. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۵۶.
۳۹. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۵۷.
۴۰. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۵۸.
۴۱. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۱ ۴۶۶.
۴۲. احمد بن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۲، ص۳۵۴، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
۴۳. احمد بن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۲، ص۳۹۰۳۹۱، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
۴۴. ابن بابویه، معانیالأخبار، ج۱، ص۷۹۸۱، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
۴۵. علی بن ابیطالب (علیه السلام)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷، چاپ افست قم (بیتا).
۴۶. محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۳، ص۲۶، چاپ حسن موسوی خرسان، نجف ۱۳۷۵۱۳۷۶/ ۱۹۵۶۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ش.
۴۷. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۶، ص۱۲۱۱۸۲، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۶۴ش.
۴۸. محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۵۶۱ـ۵۶۷، قم ۱۴۱۴.
۴۹. محمدکاظم رحمتی، «دو کتاب به روایت شیخصدوق»، ج۱، ص۶۱ـ۶۳، همان، سال ۶، ش ۶ـ۷ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۲).
منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانهی دانشنامهی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.
سالانه حدود ۳۵۰۰ عمل پیوند قلب در سراسر جهان انجام می شود که بیشترین آمار آن مربوط به ایالات متحده آمریکا با ۲۰۰۰ تا ۲۳۰۰ عمل در طول یک سال است. هزینه انجام هر مورد عمل پیوند قلب در ایالات متحده آمریکا مبلغی حدود ۹۹۷ هزار و ۷۰۰ دلار (بیش از ۲ میلیارد تومان) تخمین زده می شود.
هیئت امنای صرفه جویی ارزی در معالجه بیماران با توجه به اهداف وجودی خود در راستای ایجاد زمینه معالجه همه بیماران در داخل کشور و بی نیاز کردن کشور از اعزام بیمار برای معالجه به خارج از کشور و همچنین برای حمایت از رشد و گسترش عمل پیوند قلب، به ازای هر مورد عمل پیوند قلب مبلغ ۵۰ میلیون ریال به هزینه های بیمارستانی بیماران مساعدت می نماید.
همچنین بخشی از هزینه داروهای بعد از پیوند بیماران توسط هیئت امنا تأمین می گردد که مورد اخیر در مورد اولین بیمار پیوند قلب ایران در سال ۱۳۷۲ تا کنون ادامه داشته است.
هیئت امنای صرفه جویی ارزی در معالجه بیماران طی سال های ۱۳۸۷ تا ابتدای سال ۱۳۹۵ از ۵۴۶ مورد عمل پیوند قلب حمایت مالی کرده است.
اولین پیوند موفقیت آمیز قلب در ایران در سال ۱۳۷۲ توسط دکتر محمدحسین ماندگار و همکاران در بخش جراحی قلب بیمارستان دکتر علی شریعتی تهران انجام شد و در حال حاضر عمل پیوند قلب در ۸ مرکز منتخب دانشگاهی انجام می شود.
- بیمارستان دکتر علی شریعتی تهران
- بیمارستان مسیح دانشوری تهران
- بیمارستان شهید محمد علی رجایی تهران
- مجتمع بیمارستانی حضرت امام خمینی (ره) تهران
- بیمارستان شهید دکتر مصطفی چمران اصفهان
- بیمارستان حضرت امام رضا (ع) مشهد
- بیمارستان حاج محمد نمازی شیراز
- بیمارستان حضرت بقیه الله (عج)
طبق آمار هیئت امنای صرفه جویی ارزی در معالجه بیماران، عملکرد پیوند قلب در طی ۸ سال گذشته به این شرح است:
سال ۱۳۸۷ ؛ تعداد ۵۲ عمل
سال ۱۳۸۸ ؛ تعداد ۳۸ عمل
سال ۱۳۸۹ ؛ تعداد ۶۶ عمل
سال ۱۳۹۰ ؛ تعداد ۷۶ عمل
سال ۱۳۹۱ ؛ تعداد ۶۶ عمل
سال ۱۳۹۲ ؛ تعداد ۷۸ عمل
سال ۱۳۹۳ ؛ تعداد ۷۲ عمل
سال ۱۳۹۴ ؛ تعداد ۹۸ عمل
پیوند دست قطع شده کودک ۱۳ماهه در شیراز با موفقیت انجام شد.
وی ادامه داد: با توجه به سن کم کودک و به دلیل خون ریزی بالا، انجام این عمل بسیار پیچیده با تلاش تیم پزشکی با موفقیت انجام شد.
لیاقت توضیح داد: پیش از این، کم سن ترین کودکی که در دنیا پس از قطع بازو، عمل پیوند دست برایش انجام شده بود 20 ماهه بود، بنابر این برای نخستین بار در دنیا، دست از بازو قطع شده کودکی 13 ماهه در شیراز پیوند زده شد.این فلوشیپ جراحی دست ادامه داد: حال عمومی این کودک مطلوب گزارش شده و در بخش مراقبت های ویژه بستری است .
وی گفت: در شش ماه اخیر 16 پیوند انگشت و در 5 سال گذشته 18 عمل پیوند بالاتر از مچ با همکاری تیم جراحی انجام شده است .
این فلوشیپ جراحی دست از مردم خواست در صورت بروز حادثه و قطع عضو، عضو را داخل پارچه تمیز و پس از آن درون کیسه نایلونی گذاشته و به صورت غیرمستقیم روی یخ قرار دهند چرا که دمای 2 تا 4 درجه، زمان طلایی پیوند را به دوبرابر افزایش می دهد.
گفتنی است، فاصله هوایی اهواز – شیراز یک ساعت و 5 دقیقه است که با تلاش و پیگیری تیم پرواز و خلبان، پرواز شماره 3826 بیست دقیقه زودتر به شیراز رسید تا بیمار سریع به بیمارستان منتقل شود.رویداد معجزه آسا هنگام جدا کردن اعضای یک بدن مرده برای پیوند به بیماران نیازمند، شگفتی پزشکان و پرستاران اتاق عمل را به دنبال داشت.