افزایش وزن برای بسیاری از افراد جامعه لازم است چون آن ها از لاغری رنج می برند. پس همیشه هم نباید در مورد چاقی و لاغر شدن صحبت کنیم. اکثر مردم هنگامی که در مورد افزایش وزن صحبت میکنند، با دید منفی به آن مینگرند، چاقی و نگرانیهای مربوط به سلامتی مشکلی جدی در فرهنگ مدرن امروزه میباشد.
با این حال، بخش کوچکی از جمعیت نیز وجود دارد که به دلایل بسیاری با لاغری مفرط در حال مبارزه هستند. گاهی بیماری ها یا آسیب دیدگی می توانند موجب کاهش وزن شدید شود، در حالی که برخی از افراد نیز می خواهند حجم ماهیچه های خود را بیشتر کنند،مانند یک ورزشکار که می خواهد عضلات خود را بزرگتر کند.
همانطور که واضح است،افزایش وزن بسیار آسان است، اما افزایش اصولی وزن کار سادهای نیست.بدن ما نیازمند دریافت مقدار خاصی از کالری و مواد مغذی است، و اگر دریافت ما بیش از حد زیاد یا خیلی کم باشد ، نتیجه این خواهد شد که یا چاق خواهیم شد یا لاغر. این رابطه ساده دلیلی است بر اینکه اکثر مردم فکر میکنند
که رژیم غذایی راه حل برای کاهش و یا افزایش وزن است. با این حال، شیوه زندگی نیز نقش عمدهای در چگونگی ذخیره چربی در بدن ما، سوخت و ساز مواد غذایی و کنترل وزن ما ایفا میکند.یک تعادل سالم بین تغییرات در شیوه زندگی و انتخاب های غذایی می تواند برای افزایش وزن بدون در خطر انداختن سلامتی به شما کمک کند.
بیایید نگاهی دقیقتر به برخی از بهترین روش ها برای افزایش اصولی وزن داشته باشیم:
۱. ورزش کنید
ورزش های قلبی و عروقی به ساخت عضلات کمک می کند و همچنین می تواند باعث شود که وزن از دست بدهید. با این حال، بلند کردن وزنه یک راه برای تبدیل وزن اضافی خود به عضله خالص است که وزن آن از چربی بیشتر است. این کار به مراتب سالمتر است
و سوخت و ساز بدن را برای داشتن عضلات حجیم تر افزایش می دهد. وزنه برداری یکی از بهترین راه ها برای بهبود سلامت و کمک به افزایش حجم عضلات است.
۲. کمتر آب بنوشید
آب کیمیای زندگی انسان است، اما باعث داشتن احساس سیری و حتی کاهش اشتها می شود. در حالی که مقدار معینی از آب برای سلامتی ضروری است، سعی کنید اگر می خواهید وزن اضافه کنید در مصرف آب بین وعدههای غذا زیادی روی نکنید، آب فاقد کالری است و نمی تواند به اضافه وزن شما کمک کند.
۳. پس از ورزش غذا بخورید
هنگامی که ورزش می کنید، خون شما پمپاژ می شود و سوخت و ساز بدن در اوج خود است، مصرف یک وعده غذایی بزرگ میتواند یک راه مناسب برای مصرف بهینه مواد مغذی باشد تا بدن بهترین میزان کالری را دریافت کند و سریع تر آن را پردازش کند.
۴. بیشتر غذا بخورید
اگر شما به اندازه معینی غذا می خورید، با یک برنامه ریزی منظم مقدار آن را به آهستگی افزایش دهید اما به یکباره آن را زیاد نکنید.خوردن وعدههای غذایی بزرگتر یک راه آسان و خوب برای افزایش وزن است. خوردن سه وعدهی بزرگ غذا و دو میان وعده سالم برای افزایش وزن توصیه میشود.
از ارزشهای مهم که در زندگی ، فراهم کنید و به ترتیب اولویت بنویسید
آیا از تمام توانمندی های خود استفاده می کنید؟
لیستی از ارزشهای مهمی را که در زندگی به دنبال آن هستید، فراهم کنید و به ترتیب اولویت بنویسید. طوری که اولین انتخاب آنقدر ارزش داشته باشد که شما بتوانید بقیه ارزشها را فدای آن کنید.
مثلا اگر ارزش عاقبت بهخیری و رضای خداوند از نظر شما در مقام اول قرار میگیرد، انتخاب دوم باید کمارزشتر از انتخاب اولتان باشد. از یکی از مراجعانم خواستم این طبقهبندی انجام دهد. ارزشهایی مثل: 1- رضای خدا و عاقبت به خیری 2- سلامت جسم و روان 3- تحصیلات عالیه 4- ثروت 5- محبوبیت و شهرت 6- ازدواج با شخص مورد علاقه.
این شش ارزش، اولویتهایی بود که پس از دو ساعت بحث و جابهجایی، توانستیم طبقهبندی کنیم. در این بحث یکی از نکات جالبی که در مورد این فرد و بسیاری از انسانهای دیگر متوجه شدیم این بود که چرا ما برای طبقات بالای ارزشهای انتخابیمان، وقت، نیرو و توجه کمتری نسبت به ارزشهای پایینتر صرف میکنیم. مثلا چرا برای رضای خدا و خودشناسی زمان و کوشش کمتری مبذول میداریم، در صورتی که به ثروت و شهرت و ازدواج، تقریبا در تمام اوقات بیداری فکر میکنیم.
خیلیها در انتخاب ارزشها، رضای خداوند، خودشناسی و مسایل معنوی را اولین و مهمترین ارزش میشناسند، و پس از بحث و گفتوگو حاضر نیستند آن را با هیچ ارزشی عوض کنند ولی اعمال آنها چیز دیگری اسـت. آیا آنها ریا میکنند؟ دروغ میگویند؟ به نظر میرسد پاسخ در میزان آگاهی ما نسبت به ارزشهای والای انسانی نهفته باشد. انسانها اغلب تمایل دارند که به ارزشهایی مثل ثروت، محبوبیت و ازدواج موفق که ملموسترند و بیشتر بها دهند و به آنها بپردازند ولی در خلوت خویش و هنگام مراجعه به عقل به ارزشهای معنوی و انسانی به عنوان ارزشهای درجه اول اقرار میکنند. انسان همیشه دور را نزدیک و نزدیک را دور میبیند. اما به راستی چه باید کرد؟ آیا نباید اول با خودمان صادق باشیم. ما چون خیلی گرفتاریم به خدا نمیرسیم ولی بهتر اسـت بگوییم چون به خدا نمیرسیم گرفتار شدیم (برگرفته از جملات نورانی حضرت محمد "ص") بیاییم برای آنچه که میدانیم با ارزشتر اسـت بیشتر از دیگر ارزشها وقت و انرژی صرف کنیم. پریشانیها، استرسها، غمها و سردرگمیها برای چیست؟ دانشآموزی را فرض کنید که برای تمامی همکلاسیهایش بیشتر از معلم ارزش قایل اسـت یا برای معلم بیشتر از پدرش احترام قایل اسـت، یا مردی که آنچه را خود دارد از بیگانه تمنا میکند یا زنی که برای زیبایی، بیشتر از سلامتی ارزش قایل اسـت، یا کسی که محبت دارد ولی به کاینات اعتقادی ندارد و منشا محبت را نمیشناسد. خلاصه آنهایی که ارزشهای مادر را فراموش کردهاند چه بیهوده خود را مظلوم و بیگناه میدانند.
کنترل هزینه پرداختن به ارزشها کار چندان آسانی نیست، عواملی مانند سن، جنس، میزان تحصیلات و آگاهی، تربیت، فرهنگ خانوادگی و اجتماعی، مسایل سیاسی و اقتصادی همگی در باور انسانها نسبت به ارزشها، نقش کلیدی ایفا میکنند.
دکتر آبراهام مازلو که نظریههای شخصیت او از شهرت جهانی برخوردار اسـت اشخاص خودشکوفا را کسانی توصیف کرده که گهگاه میتوانند به اوج تجربیات خود و آگاهی برسند. مازلو معتقد اسـت که در این مواقع شخص به فراسوی حواس خود میرسد و در اوج قدرت خود قرار میگیرد خودشکوفا بودن با موقعیت اجتماعی و یا مقام شغلی اشخاص رابطه ندارد. همه میتوانند به خودشکوفایی برسند. در هر کجای و در هر موقعیتی که باشند. طبق نظریه مازلو نیازها از درجات پست شروع میشوند و به مراتب عالی میرسند، یعنی اول باید شکم انسان سیر باشد تا بعد معنی محبت را بفهمد و همچنین نیاز به مسایل اجتماعی و نیازهای عضویت و پذیرش در اجتماع و نهایتا بالاترین نیازها یعنی خودشکوفایی به طور سلسله مراتب در انسان ظهور پیدا میکند.
آیا نظریه مازلو به این معناست که تا نیازهای ابتدایی کاملا تامین نشوند نیازهای سطوح متوسط و سپس سطوح بالا برطرف نمیشوند؟ آیا این نظریه فقط جنبه عمومی دارد یا در پارهای از استثنائات صدق نمیکند؟ آیا انسان صرفا مادی و زمینی نیازهای خود را تامین میکند؟ و بروز نیازهای سطوح بالاتر را باید مکانیکی نگاه کرد؟ مایل نیستم در چالشهای بحثهای فلسفی کشیده شویم فقط این را احساس میکنم که از هر سو به قضیه نگاه کنیم باید دستآویز و ریسمانی را که خداوند از عرش خود آویزان کرده چنگ زنیم. مهم نیست که در کجای این طبقهبندیها باشیم. به عاقبت اعمال و روزی که به ملاقات خدا میرویم توجهی خاص داشته باشیم و برای ارزشهای والایی که به آنها اعتقاد داریم درجاتی را تخصیص دهیم و نگذاریم تمامی فکر و انرژی شبانهروزیمان صرف پرداختن به یک یا چند ارزش خاص میانی معطوف شود. اگر بتوانیم در این رابطه برنامه زمانبندی خاصی داشته باشیم بهتر میتوانیم به اهداف مادی و معنوی خود برسیم. گرفتاریها و مشغلههای فکری را چرا به تنهایی در سر میگردانیم مگر بالاترین مرجع ما خدا نیست؟ پس چرا با او حرفهایمان را در میان نگذاریم. درست اسـت او میداند که شما در چه فکری هستید ولی شما یقین ندارید که او میتواند آنها را حل کند. حال که دانستید با همان زبان معمولی خود و با خلوص نیت آن را در پیشگاه الهی و در گوشهای خلوت دوباره مطرح کنید. اگر میخواهید جواب خدا را بشنوید نیاز به گوش شنوا و دلی بینا دارید، اگر صادقانه به او بگویید که در کدام قسمتها شما مقصر بودهاید و پی به اشتباه خود بردهاید و برای جبران آنها قصد نیکی و صلح و توبه دارید، بخش اعظمی از مشکلات در چشم به هم زدنی در همان لحظه حل میشود.
روزی با که دختر خانم جوانی که یک ماه بود با نامزدشان قطع رابطه کرده بود، جلسهای داشتیم. از او خواستم به اشتباهات خود اقرار کند و کاری به اتهامات دیگران نداشته باشد. پرسیدم آیا قبول داری که تو هم مقصر بودهای؟
به هر حال پس از تفکیک مواردی که در آن مقصر بود به اشتباهات خودش اقرار کرد. همینطور که با هم صحبت میکردیم تلفن همراهش زنگ زد و با تعجب و تحیر اسم نامزدش را روی صفحه تلفن نگاه کرد و به من نشان داد که الان چه کنم؟
گفتم این هدیه خداوند اسـت برای بندهای که اشتباهاتش را میپذیرد و توبه میکند. خیلی آرام با او حرف بزن و وانمود کن که همه چیز روبهراه اسـت. پس از مکالمه همه چیز درست شد و تمامی گرهها باز شدند.
زمانی که در پیشگاه خداوند به گناهانتان اقرار میکنید یعنی تمامی تعلقات منفی و ابزار شیطانی که سالها خود را با آن مجهز کرده بودید، باز میکنید و به دور میاندازید و آنجاست که شما عصای سحرآمیز خودتان را به زمین میاندازید. وقتی در رسیدن به اهداف دنیایی و معنوی خود خداوند را دخیل میبینید و مشاهده میکنید که در جای جای زندگی شما ردپای او هویداست در اینجا باید متوجه و شکرگزار یکی از مهمترین و باارزشترین ارزشها "یعنی همراهی خداوند باشید و فراموش نکنید که یار و یاور شما در بحرانیترین لحظات زندگی چه کسی بوده. اما افسوس که ما بندگانی فراموشکاریم و به جای آنکه با خدا بودن را جزو ارزشهای فراموش نشده تلقی کنیم، باز در لحظات بیکسی آخر از همه سراغ معبودمان میرویم.
خداوند در چندین سوره از قرآن اشاره فرموده، انسان زمانی که درد و رنجی به او میرسد یاد خدا میافتد و همینطور که ما آن رنج را برطرف میکنیم باز خدا را فراموش میکند. ما باید از خودمان خجالت بکشیم، چرا که چندین بار در معرض نابودی و سقوط بودیم و او دستمان را گرفت، فقیر بودیم و توانگر شدیم، مریض بودیم و شفا یافتیم، گمراه بودیم و بینا شدیم. غمگین بودیم و شاد گشتیم، قهر بودیم و آشتی کردیم و طولی نکشید که پس از وصل دوباره همه چیز را فراموش کردیم. به راستی این رسم بندگی نیست و از چشمه سرشار عشق اینگونه نمیتوان سیراب شد.
چه خوب اسـت از امروز یک کار قشنگ انجام دهیم، یک دفتر زیبا برداریم و روی جلد آن بنویسیم دفتر زحمات الهی یا هر عنوان زیباتری که سراغ دارید. سپس هر روز یا روزی که به واسطه خداوند دردی، رنجی، یا حاجتی برطرف شد، آن را در صفحات این دفتر با شرح مختصری بنویسیم و تاریخ آن را یادداشت کنیم. هر سال در سررسید تاریخ مذکور به پاسداشت آن خاطره، جشن کوچکی گرفته و صدقهای هم برای سپاس از رحمت الهی در نظر بگیریم. یک جشن شکرگزاری زیبا برپا کنیم و به عزیزانمان بگوییم که در چنین روزی چه معجزه زیبایی از طرف خداوند برایمان اتفاق افتاده اسـت.
من خدا را به خاطر این نعمت، همه ساله شکرگزارم. دفتری را تصور کنید که هر ورقش یادبود معجزهای از جانب خداوند باشد. من به کلام الهی یقین دارم که اگر شکر کنید خداوند نعمتهایش را بر شما افزون خواهد کرد.
انسانها در هر موقعیتی که باشند، برای تحقق بخشیدن به توانمندیهایشان تلاش میکنند. این را در کودکی که میخواهد برای قبولی در امتحان درس بخواند، تاجری که داوطلبانه در بنگاه خیریه کار میکند، و یا ورزشکاری که میخواهد رکوردی را بشکند، میبینیم.
دکتر آبراهام مازلو خاطرنشان کرد که طبیعت درونی ما میخواهد به حد خودشکوفایی برسد. به عبارت دیگر، در جریان دستیابی به هدفهایمان تلاش میکنیم که به توانمندیهای خود برسیم.
متخصصان رفتارگرا نشانههایی یافتهاند که نشان میدهد ما در راستای تحقق توانمندیهایمان حرکت میکنیم یا نه. روانشناس رفتارگرا، رونالد تافت، با سلسله مطالعاتی بر آن شد تا کسانی را که برای رسیدن به توانمندیهای خود تلاش میکنند شناسایی کند. پرسشنامه زیر را براساس این پژوهشها تهیه دیدهایم.
ارزش دوست داشتن
خیلیها در انتخاب ارزشها، رضای خداوند و خودشناسی را مهمترین ارزش میشناسند
آزمون
تا چه اندازه خودشکوفایی دارید؟ پرسشنامه زیر شما را در یافتن به این سوال یاری میدهد.
1- از پیدا کردن شکلهای تازه در ابرها لذت میبرم.
الف. درست نیست ب. تا حدی درست اسـت پ. کاملا درست اسـت
2- نسبت به سایرین، من تجربیات زیادی داشتهام که عجیب و اعجاببرانگیز بودهاند.
الف. درست نیست ب. تا حدی درست اسـت پ. کاملا درست اسـت
3- دوست دارم برای شرکت در مراسم گوناگون لباسهای خوب بپوشم.
الف. درست نیست ب. تا حدی درست اسـت پ. کاملا درست اسـت
4- احساس میکنم که با دنیا در صلح هستم.
الف. درست نیست ب. تا حدی درست اسـت پ. کاملا درست اسـت
5- میتوانم عمق تعهد کسی را که حاضر اسـت خودش را به خاطر کسی قربانی کند درک کنم.
الف. درست نیست ب. تا حدی درست اسـت پ. کاملا درست اسـت
6- یکبار به قدری جذب شخصیتهای کتاب مورد علاقهام شدم که اطرافیانم را فراموش کردم و با شخصیتهای داستان زندگی کردم.
الف. درست نیست ب. تا حدی درست اسـت پ. کاملا درست اسـت
7- در پیدا کردن راهحل برای مشکلات بسیار موفق بودهام.
الف. درست نیست ب. تا حدی درست اسـت پ. کاملا درست اسـت
8- تجربه مذهبیای داشتهام که به من ثابت کرده ماوراءالطبیعه وجود دارد.
الف. درست نیست ب. تا حدی درست اسـت پ. کاملا درست اسـت
9- به قدری عاشق کسی شدهام که از خود بیخود شدهام.
الف. درست نیست ب. تا حدی درست اسـت پ. کاملا درست اسـت
10- این تجربه را داشتهام که خودم را از فاصلهای ببینم، انگار که در خواب هستم.
الف. درست نیست ب. تا حدی درست اسـت پ. کاملا درست اسـت
محاسبه امتیازات:
به جوابهای الف 1 امتیاز، به جوابهای ب 2 امتیاز، و به جوابهای پ 3 امتیاز بدهید.
امتیاز 20-15: شما در حد متوسط خودشکوفایی هستید.
امتیاز 29-21: شما موفق و خودشکوفا هستید. برای تحقق هدفهایتان بکوشید تا به رضایت خاطر بیشتری برسید.
امتیاز 30 به بالا: شما انسانی کاملا خودشکوفا هستید، اما به خاطر داشته باشید که آدم صددرصد کامل، وجود خارجی ندارد. شما هم میتوانید به رضایتخاطر بیشتری دست پیدا کنید.
مجله موفقیت
اخبارمرتبط :
چطور دختران خود را تربیت کنیم که در آینده بانوانی توانمند باشند؟
زن ها و نیاز به ارزشمند بودن
توانمند ترین فرزند را داشته باش
اهمیت ارزش و احترام برای زنان
این روزها زندگی به شدت به گوشیهای همراه وابسته شده اســت. هیچکس نمیتواند بدون گوشی موبایل خود از خانه بیرون برود و اگر آن را در خانه جا بگذارد، انگار بخش مهمی از خودش را جا گذاشته اســت.
تلفن های همراه بخصوص تلفنهای هوشمند به قسمتی از بدن انسانها تبدیل شده اســت.
بگذارید از شما سوال کنیم، اگر عمداً تلفن موبایلتان را در خانه جا بگذارید چه میشود؟ مثلاً فقط برای چند ساعت؟
احساس بدی پیدا میکنید؟ استرس میگیرید؟ احساس ناامنی یا ناراحتی میکنید؟
اگر برای چند ساعت نبینید که دوستانتان در فیسبوک، اینستگرام یا سایر شبکههای اجتماعی چه نوشتهاند چه اتفاقی میافتد؟
آیا مثل یک فرد سیگاری یا معتاد به موادمخدر که سیگار یا مواد به او نرسیده میشوید؟
جوانها حتی نمیتوانند تصور کنند که دنیا قبل از اختراع تلفنهای همراه چطور بوده اســت. این وسیلهی کوچک چنان به قسمت جدانشدنی از زندگیهایمان تبدیل شده اســت که زندگی بدون آن متصور نیست. درواقع این فقط منحصر به قشر جوان جامعه نیست و مردم در همه سنین نمیتوانند روزشان را بدون موبایلشان بگذرانند.
زندگی قبل از تلفنهای هوشمند چطور بود؟ آدمها زنده بودند و زندگی میکردند. نسبت به اتفاقهایی که اطرافشان میافتاد آگاهتر بودند، برخلاف آدمهای امروزی که توجهشان را بین صفحه موبایل و دنیای اطرافشان تقسیم میکنند. همچنین در گذشته آدمها رابطههای واقعی با همدیگر داشتند، نه رابطههای مجازی.
از شما میخواهیم یک آزمایش برای خودتان انجام دهید.
فقط برای یک روز وقتی از خانه به مقصد سرکار یا دانشگاه بیرون میروید، تلفنهمراهتان را با خودتان نبرید. آن را در خانه بگذارید، میتوانید اینکار را بکنید؟
میتوانیم تصور کنیم که میگویید، «چی؟ من هیچوقت همچنین کاری نمیکنم. این غیرممکنه.» فقط فکر بودن بدون موبایلتان، حتی برای زمانی کوتاه، به شما استرس میدهد.
این سوال پیش میآید، «کی رئیسه؟ شما یا موبایلتان؟»
ممکن اســت دلایل مختلفی را برای اینکه چرا به موبایلتان نیاز دارید ارائه کنید:
– اگر همسرتان به شما نیاز داشته باشد چه؟
– اگه موقعیت اضطراری پیش بیاید و به یک تلفن نیاز پیدا کنید چه؟
– باید با دوستانتان در ارتباط باشید.
– باید اخبار را بخوانید.
اینها چند مورد از بهانههایی اســت که احتمالاً به آن فکر میکنید.
تمان این دلایل منطقی هستند. ولی در گذشته مردم بدون موبایل زندگی میکردند، خیلی خوب هم زندگی میکردند.
هیچ اشکالی ندارد که برای چند ساعت کسی نداند شما کجا هستید. مطمئناً دنیا تمام نمیشود.
بدون تلفنتان شما از دنیای اطرافتان باخبر خواهید شد. حتی غذاها طعم دیگری برایتان خواهند داشت چون وقتی غذا میخورید فقط روی خوردنتان متمرکز میشوید نه اتفاقی که روی صفحه موبایلتان میافتد.
جا گذاشتن مویابل در خانه نیاز به قدرت درونی و اراده دارد و درنتیجه این تمرین بسیار خوبی برای رشد و پیشرفت این تواناییهاست. البته کار آسانی نیست و اگر اینکار را بکنید مطمئناً دستاورد بسیار بزرگی برایتان خواهد بود.
برایتان سادهترش میکنیم. موبایلتان را با خودتان ببرید و آن را در کیف یا جیبتان بگذارید ولی تا وقتی به خانه برگردید آن را خاموش نگه دارید. این آن حس امنیت را برایتان تامین میکند. ولی باید تمام روز قدرت درونیتان را نشان دهید و برای روشن کردن موبایلتان وسوسه نشوید.
یک راه دیگر این اســت که هر از گاهی به مدت سی دقیقه موبایلتان را خاموش کنید. البته وقتی منتظر یک تماس مهم هستید نباید اینکار را بکنید.
شما حاضرید این آزمایش را برای خودتان انجام دهید؟
منبع مقاله : successconsciousness.com
مترجم : زینب آرمند
مجله پنجره خلاقیت - سعیده فراهانی: بسیاری از مردم جهان و بسیاری از افراد حرفه ای، در شبکه های اجتماعی فعال هستند.شما نیز بهتر اســت مانند آنها تا حدودی در شبکه های اجتماعی فعالیت داشته باشید.
احتمالا شما نیز در فیسبوک، توییتر، لینکدین و اینستاگرام عضو هستید و فالوئرهای زیادی در هر کدام دارید. مطمئنا گاهی اوقات مطالبی را به اشتراک می گذارید که کم و بیش باعث حفظ ارتباطتان با دیگران می شود.
اگر این موضوع در مورد شما صحبت دارد، به این نکته توجه کنید: فعالیتی که شما در سطح شخصی در شبکه های اجتماعی انجام می دهید، با فعالیتی که می توانید در سطح تجاری انجام بدهید تفاوتی نخواهدداشت.
در حقیقت، اکنون نیز می توانید یک کمپین بازاریابی کامل را در رسانه های اجتماعی راه اندازی کنید؛ تنها تفاوت هایی که دارد در مسیر، هدف و مقیاس آن اســت.
بنابراین چه اتفاقی می افتد اگر بخواهید که تلاش هایتان را افزایش بدهید و از سطح فعالیت شخصی فراتر بروید؟ ممکن اســت با انجام این کار، صدها هزار مخاطب پیدا کنید و در نهایت بتوانید تجارتی راه بیندازید که برایتان پول ساز باشد. باد نبال کردن شش استراتژی ای که در ادامه بیان خواهدشد، ممکن اســت این اتفاق برایتان رخ بدهد.
در ابتدا باید چند نکته مشخص شود:
فرآیند تغییر حقیقی
با داشتن یک ایده تجاری و فعال بودن در شبکه های اجتماعی، می توان گفت که آماده اید تا این شش استراتژی را دنبال کنید؛ استراتژی هایی که از طریق آنها می توانید تغییر واقعی در کارتان ایجاد کنید:
با نشان شخصی خودتان کار را آغاز کنید
اینکه برند شما، شخصی باشد، امری اختیاری اســت. البته می توانید برند شخصی نداشته باشید و از نام تجاری یک شرکت استفاده کنید اما داشتن برند شخصی، کارها را ساده تر می کند؛ می توانید شهرت پیدا کنید؛ حتی اگر کسب و کارتان در ابتدا رونقی نداشته باشد. با بسیاری از مخاطبانتان در سطح شخصی تری ارتباط برقرار می کنید و در عین حال اعتماد بیشتری را از سمت آنها دریافت می کنید.
مجموعه ای از استانداردها را برای برندتان بسازید و در همه سطوح به آنها پایبند باشید. تبدیل به یک چهره حرفه ای شوید و متعهد باشید که در راستای چشم اندازی که برای تجارتتان دارید، شخصیت اجتماعی تان را نیز بهبود می بخشید.
تخصصتان را توسعه بدهید
در قدم بعدی باید تخصصتان را در زمینه ای که در آن می خواهید به تجارت بپردازید، گسترش دهید؛ تنها زمانی که تخصص داشته باشید، مشتری های بالقوه تان می توانند به شما اعتماد می کنند و در این صورت می توانید در اولین قدم هایتان قوی ظاهر شوید.
به دنبال ایجاد رابطه با افرادی باشید که در تجارت تاثیرگذار هستند
قدم بعدی شناختن افراد تاثیرگذار در حوزه تجاری شماست. این افراد می توانند کسانی باشند که به عنوان رهبران فکری شناخته شده اند یا افرادی باشند که به خاطر برندشان مشهور شده اند. تنها کاری را در این زمینه باید انجام داد، فعال بودن در شبکه های اجتماعی، داشتن فالوئرهای فراوان و تاثیرگذاری قابل توجه اســت. این کار را شروع کنید و با این افراد گفت و گو داشته باشید. نتیجه آن را در آینده خواهیددید.
مطالبتان را به اشتراک بگذارید
بعد از اینکه تخصص های لازم را کسب کردید و ارتباط های مهم را با افراد تاثیرگذار برقرار کردید، مطالبتان را از طریق منابع بیرونی، به اشتراک بگذارید. اگر وب سایت دارید، از لینک دادن استفاده کنید؛ از این طریق می توانید بازدید وب سایتتان را بالا ببرید و تبدیل به یکی از سایت های اصلی در حوزه کسب و کارتان شوید.
اگر می خواهید کارتان را به چاپ برسانید با ناشران معتبر کار را آغاز کنید. بعد از آن اگر کارتان تاثیرگذار باشد، می توانید کانال های چاپ و نشر گسترده تری را پیدا کنید.
محصولات یا خدمات اصلی خود را روانه بازار کنید
شبکه های اجتماعی خود را به روز کنید
مسیر شما در شبکه های اجتماعی باید به طور مداوم، رو به جلو باشد. با تاثیرگذاران قدرتمندتری در ارتباط باشید. در سطح وسیع تری مطالبتان را به اشتراک بگذارید. مخاطبان بیشتری را در شبکه های اجتماعی بیابید. اگر به انجام این کارها مبادرت بورزید، تبدیل به فرد قدرتمندتر و معتبرتری خواهید شد. راه انداختن یک کسب و کار، کار ساده ی نیست. اهمیتی ندارد که چه مسیری را برای خودتان می سازید و یا از چه شبکه اجتماعی در این مسیر استفاده می کنید. در هر حال باید در این مسیر آماده باشید.
اگر مخاطبان بالفعلی هم در شبکه های اجتماعی تان داشته باشید، نقطه شروع خوبی برای جذب مشتری خواهید داشت، اما باز به شما بستگی دارد که بهترین محصول و خدمات را برای مشتری فراهم کنید. ابتدا یک فرد تجاری باشید و بعد یک متخصص در شبکه های اجتماعی؛ این تنها راهی اســت که منجر به باقی ماندن شما در تجارت می شود.
وب سایتhowcanu: چگونه کمک های امدادی را فرا بگیریم؟ آیا تا به حال در شرایطی قرار گرفته اید که کسی نیاز به کمک شما داشته تا شاید حتی جان وی را نجات دهیدیا اصلا شرایطی که قصد کمک به شخصی مصدوم را داشته باشید؟ قطعا برای همه موقعیت هایی پیش می آید که یک فرد آسیب دیده را میبینیم که به کمک نیاز دارد ولی ما با وجود علاقه به کمک کردن، نحوه کمک کردن به او را نمیدانیم.
شما باید کمک ها و امداد های اولیه را فرا بگیرید تا بتوانید در شرایط نیاز به دوستان، خانواده، و م نوعان خود کمک کنید. امروز به شما آموزش این کمک های اولیه به هنگام مواجهه با فرد مصدوم داده می شود. با ما همراه باشید.
قسمت اول: کمک های فوری
۱- کمک بخواهید.
به اورژانس زنگ بزنید یا از شخص دیگر برای بردن فرد کمک بگیرید. این کار را به سرعت انجام دهید که کلید زنده ماندن شخص در این کار اسـت. اگر شخص دارای سرفه های خونی اسـت یا خون از گوشها، چشم ها و بینی یا دهان بیرون می زند، بدانید که خونریزی داخلی اتفاق افتاده و به اورژانس بگویید.
۲- از نبود خطر دیگر اطمینان حاصل فرمایید.
اگر مجبور به تکان دادن شخص نیستید، این کار را نکنید. اگر مجبور به حرکت دادن او به خاطر خطر های دیگر هستید، فرد را به مکانی امن ببرید.
۳- اگر ممکن اسـت دست هایتان را بشویید.
اگر این امکان را دارید که دست هایتان را بشویید، حتما این کار را انجام بدهید و همچنین سعی کنید از دستکش استفاده کنید. چون باعث می شود که درصورت وجود بیماری در خون شخص، شما بیمار نشوید و همچنین در صورت وجود بیماری در بدن شما، شخص آسیب دیده بیمار نمنی شود.
۴- روی زخم را تمیز کنید.
از روی زخم کثیفی و آلودگی وجود دارد. اما سعی نکنید مواد بزرگ را بردارید زیرا ممکن اسـت باعث افزایش خونریزی شود.
۵- فشار بیاورید.
یک دستمال تمیز و استریل یا بانداژ و یا گازپانسمان را روی زخم قرار دهید و با دستانتان کمی روی دستمال فشار بیاورید. اگر زخم مربوط به چشم اسـت، فشار نیاورید. بانداژ را بر ندارید چون باعث خونریزی می شود.
۶- بانداژ را محکم کنید.
شما می توانید با بستن پارچه به دور بانداژ و یا استفاده از چسب می توانید باعث سفت شدن بانداژ و تکان نخوردن آن شوید.
۷- زخم را بالا بیاورید.
قسمت دوم: متوقف کردن خونریزی های بیشتر
۱- اگر خونریزی متوقف نشد، به نقطه فشار، فشار بیاورید.
اگر محل خونریزی نزدیک پا اسـت، قسمت کشاله ران را فشار دهید.
اگر محل خونریزی نزدیک بازو اسـت، بازوی بالایی را فشار دهید.
۲- اگر زخم اجازه می دهد، به فرد کمک کنید بخوابد.
روی فرد را با یک پتو بپوشانید. استراحت فرد آسیب دیده باعث بهتر شدن حال او میشود.
۳- اگر لازم اسـت، از پارچه های بیشتر استفاده کنید.
هیچ وقت پارچه روی زخم را برندارید، حتی اگر پر از خون شده باشد. چون که منجر به خونریزی بیشتر می شود. می توانید یک لایه پارچه یا بانداژ به آن اضافه کنید.
۴- از شریان بند استفاده کنید.
اگز خونریزی متوقف نشد، شما می توانید از شریان بند استفاده کنید. به دلیل این که بستن نادرست شریان بند خطرهای بسیاری دارد، شما حتما باید آموزش دیده باشید و یا از یک فرد آموزش دیده کمک بگیرید. هنگامی که بهیار و یا کمک های دیگر آمدند به آن ها بگویید که چه مدت اسـت که فرد از شریان بند استفاده می کند.
۵- آرام باشید.
قرارگیری در موقعیتی که یک فرد در حال خونریزی اسـت، می تواند شوکه کننده و پر استرس باشد. هنگامی که منتظر آمدن بهیار هستید آرامش خود را حفظ کنید و با فرد آسیب دیده صحبت کنید و به او آرامش دهید.
۶- به فرد آسیب دیده توجهات پزشکی لازم داشته باشید.
اگر منتظر آمدن آمبولانس هستید، کنار فرد آسیب دیده بمانید. روی زخم را فشار دهید. اگر خونریزی بند نیامد، سریع فرد را به اورژانس تحویل دهید. به یاد داشته باشید که اگر مجبورید که فرد را حرکت بدهید سعی کنید قسمت زخم شده کمترین حرکت را داشته باشد. اگر ممکن اسـت صبر کنید تا خونریزی بند بیاید و بعد او را حرکت دهید. بانداژ را قبل از رسیدن اورژانس حرکت ندهید. برداشتن آن ها باعث برگشتن خونریزی می شود. اگر شخصی از دارو استفاده می کند و یا به چیزی حساسیت دارد، قرص هایش را به او بدهید و یا برایش تهیه کنید.
خبرگزاری آریا -
در زمان شکست عشقی فرزندمان با او همراه و در ارتباط باشیم
دوره نوجوانی یکی از مهمترین دوران زندگی هر انسانی است، دوران کشف و بازسازی هویت خود و جنس مقابل. نوجوان با تجربه بلوغ یا در آستانه ی آن بتدریج علاقه مند می شود تا ویژگی ها، شباهت ها و تفاوت های جنس مقابل خود را از زاویه ای دیگر کشف و با خود مقایسه کند. این جستجو و تعاملِ طبیعی بسیاری از اوقات به روابطی منجر می شود که متناسب با حال و هوای این دوران سرشار از شوریدگی و هیجان است، اما کوتاه و فاقد استحکام لازم.
شکست عشقی
روابط دوران نوجوانی صرفا تمرینی برای دوران بزرگسالی ست و به دلیل فقدان یک پایه ی شناختی صحیح و محکم معمولا دوام نمی آورد؛ البته بابت این ویژگی باید سپاسگزار باشیم، اما در مواجهه با نوجوانی که این شوریدگی را تجربه می کند، چه باید بکنیم؟
آیا باید به او بگوییم که این روابط مهم یا واقعی نیست و بعدا پشیمان می شود یا ... ؟! اگر رابطه ای که نوجوان برقرار کرده، چه یکسویه و چه دوطرفه؛ ابعاد عاطفی پیدا کرد و در ادامه قطع شد؛ ما بعنوان والدین چه موضعی باید داشته باشیم، ابتدا راهکارهای این موضوع را بررسی می کنیم و سپس به پیش نیازها می پردازیم:
به رسمیت شناختن احساسات
اینکه این رابطه از نظر شما چقدر سطحی ست، دلیل نمی شود که برای فرزندتان نیز همینطور باشد. سعی کنید احساسات خودتان را از ماجرا جدا کنید. شما ممکن است عصبانی، دستپاچه یا نگران آسیب دیدن فرزندتان باشید؛ یا اینکه کل ماجرا برایتان بی اهمیت باشد؛ به این معنا که فکر می کنید این یک شکست عاطفی آنقدرها جدی و مهم نیست. اما یادتان باشد که شما با احساسات او طرف هستید و این عواطف واقعی و مهم هستند.
همدلی و پذیرش احساسات الزاماً تایید رابطه یا رفتارش نیست. در چنین شرایطی به او بگویید: "من هم اگر جای تو بودم، همین قدر ناراحت و آزرده می شدم." و یا اینکه " من هرچقدر هم سعی کنم نمی توانم درک کنم که تو چقدر ناراحتی."
سرزنش نکنید
سعی نکنید از موقعیت پیش آمده به نفع مواضع خودتان استفاده کنید. بخصوص از گفتن جملاتی مانند "می دانستم عاقبت همین میشود"، "به تو گفته بودم" یا "مثل روز برایم روشن بود " و ... پرهیز کنید. حتی در چنین شرایطی طرف مقابل را هم زیر سوال نبرید. به نوجوان و خودتان فرصت بدهید که این دوران بگذرد؛ بعدا هر دو حرف های بیشتری برای گفتن خواهید داشت.
سین جیم نکنید
خودتان را به جای فرزندتان گذاشته و سعی کنید دوره ی نوجوانی تان را به خاطر بیاورید. از خودتان بپرسید اگر من جای او بودم چه احساسی داشتم و دلم می خواست چه رفتاری با من بشود. در شرایط فعلی قطعا او به حمایت شما نیاز دارد، اما در عین حال باید طوری رفتار کنید که او شما را بپذیرد و به خلوتش راه بدهد، نه اینکه شما به زور وارد خلوت او بشوید. به او بگویید: "اگر دوست داشتی با من حرف بزنی، من کنارت هستم." اگر با شما صحبت کرد، فقط گوش بدهید و همدلی کنید (نصیحت، سرزنش یا آموزش را بگذارید برای بعد!) و اگر می خواست تنها باشد، این فرصت را به او بدهید، اما نادیده اش نگیرید؛ نوجوان ممکن است در چنین شرایطی تصمیم نامعقولی بگیرد.
تجربه شکست عشقی برای یک نوجوان همانقدر واقعی ست که برای یک بزرگسال
تاب بیاورید!
گفتیم که این تجربه برای یک نوجوان همانقدر واقعی ست که برای یک بزرگسال، بنابراین نوجوان ها نیز در مواجهه با شکست یک پروسه ی چهار مرحله ای را طی میکنند؛ انکار، خشم، غم و سرانجام پذیرش. به او کمک کنید تا این مراحل را به سلامت طی کند. نوجوان درهر مرحله ای ممکن است رفتارهای متفاوتی داشته باشد. شما و اطرافیان به عنوان حلقه ی حمایتی فرزندتان باید این احساسات و هیجانات را تاب بیاورید؛ چه خشم و عصبانیت باشد و چه غم و اندوه فراوان.
برنامه ریزی کنید!
وقتی کمی تب و تاب فرزندتان فرو نشست، سعی کنید با یک برنامه ریزی درست به او کمک کنید تا تمرکزش را از روی موضوع بردارد و دوباره به زندگی عادیش برگردد. در مورد برنامه هایی که قصد ترتیب دادنش را دارید، حتما با او مشورت کنید؛ اگر مایل است حال و هوایش را عوض کند ولی در عین حال خلوت خودش را هم داشته باشد، حمایتش کنید. در نهایت اگر دوره ی سوگواری برای رابطه ی از دست رفته طولانی شد، با یک مشاور صحبت کنید. البته یادتان باشد پذیرش ماجرا با فراموش کردن آن یکی نیست. بخصوص خروج کامل از یک تجربه ی عاطفی با توجه به سابقه ی آن معمولا شش ماه طول میکشد. اما این به معنای اینکه نوجوان بعد از یک ماه هنوز در مراحل قبلی مانده باشد، نیست.
پیش از واقعه
با خواندن این مطلب احتمالا متوجه شده اید که برای یک حمایت موفقیت آمیز باید از قبل آماده بود. درواقع یکی از مهمترین عواملی که امکان کنترل و حمایت از فرزندمان را در چنین شرایطی فراهم میکند؛ وجود ارتباط و همراهی با اوست که در طول زمان و بتدریج میسر می شود. برای برقراری این رابطه و حمایت در برابر چنین تجربه هایی چه اقداماتی می توانیم انجام دهیم:
گفتگو کنید
اگر می خواهیم نفوذ مثبتی روی فرزندانمان داشته باشیم، لازم است ابتدا یک رابطه ی مثبت، صمیمانه و پویا با آنها برقرار کنیم. تا آنجا که می توانید با فرزندتان در تماس و گفتگو باشید. در این گفتگوها همیشه از موضع برتر وارد بحث نشوید. نگویید: "تو نمی فهمی!" بگویید: "شاید من اشتباه می کنم، کمک کن که متوجه بشوم." اگر جایی به این نتیجه رسیدید که در اشتباه هستید، بپذیرید و اگر در مورد موضوعی تردید داشتید، فرصت بخواهید تا بیشتر فکر کنید. این سبک گفتگو به برقراری و تداوم یک رابطه ی پویا و مثبت بین شما و فرزندتان کمک می کند.
آگاهی بدهید
هرگز احتمال اینکه نوجوان شما درگیر یک رابطه ی عاطفی بشود را نادیده نگیرید. پیش از اینکه چنین اتفاقی بیفتد، درباره ش با او صحبت کنید. به او بگویید که اگر چنین تجربه ای داشت، کاملا طبیعی است و می تواند روی کمک شما حساب کند. اما در عین حال درباره ی خطرات این رابطه یا ملزوماتش هم او را آگاه کنید.
مرز بگذارید
معمولا رابطه ی نوجوان با نوجوان بیشتر یک تجربه محسوب می شود و تا زمانی که در چهارچوب خانواده و اخلاق می گنجد، مشکل خاصی به وجود نمی آورد. اما وقتی نوجوانی اعم از دختر یا پسر با فردی بزرگتر از خودش ارتباط برقرار می کند، بیشتر باید نگران این رابطه باشیم. بخصوص وقتی این رابطه در معرض دید خانواده نباشد یا از گفتگوی صرف خارج شده و ابعاد جدی تری پیدا کرده باشد. در چنین شرایطی و حتی قبل از آن در مرحله ی آگاهی بخشی باید این مرزها را برای نوجوان تعیین و روشن کنید.
احترام بگذارید
یکی از مهمترین عواملی که نوجوان را از آسیب های چنین روابطی دور نگه می دارد؛ علاوه بر رابطه ی خوب والدین با نوجوان،عزت نفس بالای خود او است.
برای اینکه فرزندتان از عزت نفس بالایی برخوردار باشد، به او احترام بگذارید و آموزش بدهید که چطور می تواند در روابطش با دیگران، برای آنها مرز تعیین کند و اجازه ندهد مورد آسیب و بی احترامی قرار بگیرد. عزت نفس درونی یکی از مهمترین عواملی است که فرزند شما را حتی در غیاب شما در امان نگاه می دارد. ضمن اینکه ارزشهای لازم را در چارچوب یک گفتگوی منطقی و مستدل به آنها منتقل کنیم. این ارزش ها تا حد زیادی مرزهای برقراری یک رابطه ی سالم و موجه را برای نوجوان مشخص می کند.
منبع: تبیان
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
شما هم باید شکست عشقی بخورید! غلبه بر شکست؛ چگونه شکست را شکست دهیم؟ وقتی شکست عشقی به جنون میکشد چرا مدام حس تنهایی داریم؟
تاریخ انتشار : یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۵۰
گاهی اوقات شما برای مهار کردن دردهای گرسنگی، فقط به کمی میان وعده نیاز دارید. اگر قصد دارید میان وعده بخورید، باید یک میان وعده خوب انتخاب کنید. یک سیب، مقداری کرفس یا چند انگور بخورید.
اگر سعی دارید وزن کم کنید، گرسنگی می تواند بلای جانتان باشد.چگونه انتظار دارید یک سبک زندگی سالم داشته باشید، وقتی دائما هوس هله هوله می کنید؟ گرسنگی، روش بدن ما برای گفتن آن است که زمان غذا خوردن می باشد اما این احتمال وجود دارد که شما آن سیگنال را بد تعبیر کنید و کارهایی انجام دهید که فقط شما را گرسنه تر خواهند کرد. برخی از کارهایی که باید برای دستیابی به حس سیری بیشتر در طول روز انجام دهید را بیان می کنیم:
آیا شما مقدار آب توصیه شده روزانه تان را مصرف می کنید؟ اگر نه، احتمال زیادی دارد که شما دچار کم آبی باشید، حتی اگر متوجه اثرات ظریف آن نشوید. کم آبی خفیف باعث خستگی، ضعف و گرسنگی می شود. بنابراین وقتی در تمام طول روز احساس گرسنگی می کنید، ممکن است آن فقط بدن تان باشد که علامت می فرستد به آب نیاز دارد. عادت کنید که در طول روز جرعه جرعه آب بنوشید حتی وقتی تشنه نیستید.
گاهی اوقات شما برای مهار کردن آن دردهای گرسنگی، فقط به کمی میان وعده نیاز دارید. اگر قصد دارید میان وعده بخورید، باید یک میان وعده خوب انتخاب کنید. به جای رفتن به سراغ دستگاه فروش خودکار و گرفتن یک بسته هله هوله فرآوری شده و پرکالری که شما را سیر نمی کند، مواد غذایی کامل را انتخاب کنید. یک سیب، مقداری کرفس یا چند انگور بخورید. در حالی که ممکن است آن احساس رضایت فوری که از خوردن یک چیپس سیب زمینی تجربه می کنید را دریافت نکنید اما کربوهیدرات های خوب در این مواد غذایی کامل به شما حس سیری بادوام تری می دهند.
اگر میان وعده ها از گرسنگی تان نکاستند و شما همچنان احساس دل ضعفه می کنید، ممکن است لازم باشد یک قدم به عقب بروید و نگاهی به رژیم غذایی کلی تان بیندازید. آیا غذاهایی می خورید که شما را سیر نگه می دارند یا وقت هایی که لزومی ندارد، غذاهای سریع تر و راحت تر می خورید؟ مانند میان وعده هایتان، به جای تکیه کردن بر وعده های غذایی آسان تر که ممکن است در دراز مدت چندان سیرکننده نباشند، به وعده های غذایی که از مواد غذایی کامل و واقعی تشکیل شده اند، پایبند باشید.
این فقط مواد غذایی که می خورید نیست که شما را سیر یا گرسنه نگه می دارد. سلامت، یک معادله کامل بدن است و همچنین باید در نظر داشته باشید که سبک زندگی تان چقدر فعال است. در حالی که یک سبک زندگی فعال تر ممکن است به متابولیسم بالاتر (یعنی اشتهای بیشتر) منجر شود، اما شما کالری نیز خواهید سوزاند یعنی می توانید از عهده خوردن بیشتر در هر روز برآیید. به علاوه هر چه زمان بیشتری فعال باشید، زمان کمتری را صرف فکر کردن به این می کنید که آیا باید بلند شوید و به سراغ خوردن میان وعده بروید یا نه!
اغلب اوقات، ما تنها به خاطر بی حوصلگی غذا می خوریم. ذهن مان به ما حقه می زند و ما تصمیم می گیریم که با تجربه کردن یک طعم جالب، یکنواختی را از بین ببریم. هنگامی که گرسنگی به سراغتان می آید، بهتر است از خودتان بپرسید که آیا گرسنه هستید یا فقط بی حوصله اید! یا با مشغول نگه داشتن خودتان، بی خیال پرسیدن این سوال از خودتان شوید، اگر کارتان شما را بی حوصله کرده، یک بازی ترتیب دهید و ببینید که چه تعدادی کار را می توانید تمام کنید.
اگر در هنگام هوس کردن هله هوله ها در خانه هستید، از این فرصت برای تمیز کردن اتاق خواب تان استفاده کنید. هر چند شاید لازم باشد از آشپزخانه اجتناب کنید!
مرجع : وبسایت تناسب اندام
این ژیلتها چون معمولا دو تا پنج تیغهاند و اغلب فاصله تیغهها به یکدیگر نزدیک است، نباید بیش از یکبار استفاده شوند، چون موهای تراشیده شده و پوستههای مرده بدن در میان این تیغهها گیر کرده و تقریبا شستوشوی آنها از لابهلای این تیغهها ناممکن است. در نتیجه این ژیلتها پس از هر بار مصرف باید دور انداخته شوند. چون نهتنها باعث ایجاد بیماریهای پوستی میشوند بلکه میتوانند محیط حمام را آلوده به بسیاری از قارچها و باکتریها کنند.
در بازار تیغهای چندبار مصرفی که در داخل دستگاه خودتراش قرار میگیرند هم موجود است. درخصوص بهداشت آنها نیز باید تدابیری به کار رود تا بار میکروبیشان پس از هر بار مصرف به حداقل برسد.در این روش پس از هر بار اصلاح، باید صفحه فلزی دستگاه از پایه و تیغه جدا شود و از لابهلای تیغهها بقایای مو و پوستهها جدا شده و در نهایت قطعات با آب و صابون شسته و در مجاورت با نور خورشید و خارج از محیط مرطوب حمام خشک شوند. تیغ وسیلهای شخصی است و باید برای هر قسمت از بدن بخصوص نواحی تناسلی و شرمگاهی از یک تیغ یا ژیلت جداگانه استفاده شود تا به انتقال آلودگیها به قسمتهای حساس بدن منجر نشود.
مراقب ژیلتهای ارزانقیمت باشید
کارشناسان بهداشت اعلام کردهاند، ژیلتهای یکبار مصرف ارزانقیمتی که در سطح شهر در حال فروش هستند، احتمال بیماریزایی داشته و مردم به هیچ وجه نباید از آنها استفاده کنند. لازم است بدانید اغلب ژیلتها از چین وارد میشوند. محصولات تولیدی گروه A آن دارای استانداردهای کشورهای اروپایی و آمریکایی بوده که معمولا باکیفیت و گرانقیمت هستند، اما ژیلتهای ارزان قیمتی که در گروه D قرار دارند، بیکیفیت هستند و از ضایعات تهیه میشوند.
طبق آزمایشهای انجام شده، در تولید دسته پلاستیکی این ژیلتها به جای استفاده از پلاستیکهای خوراکی از بیکیفیتترین پلاستیکهای ضایعاتی که میتواند حساسیتهای پوستی، آلرژی و امثال آن را ایجاد کند، استفاده میشود. ضمن اینکه تیغه این ژیلتها به جای فلز مرغوب استیل از فلزات نامرغوبی تهیه شده که در مجاورت با رطوبت حمام زنگزده و میکروبها را به خود جذب میکند. در نتیجه چون تیغه این ژیلتها بعد از یک بار مصرف و در تماس با آب بسرعت زنگزده و آلودگیهای شیمیایی و میکروبی روی آن جمع میشود در صورت استفاده مجدد موجب ورود این آلودگیها به بدن و ایجاد بیماریهای پوستی میشود.
توصیه میشود که ژیلتهای استاندارد و باکیفیت را از داروخانههای سطح شهر تهیه و از خرید این نوع محصولات از دستفروشان اجتناب کنید، زیرا هیچ نظارتی روی آنها وجود ندارد. بهتر است داروخانهها هم طبق تعرفه و به قیمت واقعی این نوع محصولات را عرضه کنند.
دبیر علمی بخش جراحی دهان، فک و صورت یازدهمین کنگره بینالمللی دندانپزشکان عمومی ایران گفت: بهترین زمان جراحی دندان عقل سن ١٧ تا ۲۵ سالگی است.
به گزارش مشرق، دکتر علیرضا جهانگیرنیا در یازدهمین کنگره دندانپزشکان عمومی ایران افزود : اما در سنین بالای ۳۰ سال اگر دندان عقل عفونت و کیست نداشته باشد و موجب آسیب ، درد و تورم در دهان نشود ، پیشنهاد میشود که از دهان خارج نشود .
وی ادامه داد: در این سنین استخوان فک متراکم شده و اگر دندان عقل مشکلی ایجاد نکند ، نیازی به جراحی و خارج کردن دندان نیست .
جهانگیرنیا افزود: اما اگر نیاز به جراحی دندان باشد ، باید دندان پزشکان عمومی متبحر یا متخصصان جراحی دهان ، فک و صورت اینکار را انجام دهند .
دبیر علمی بخش جراحی دهان فک و صورت کنگره دندانپزشکان عمومی ایران گفت: علت نامگذاری دندان عقل این است که دیرتر از سایر دندانها و در زمان عاقل و بالغ بودن فرد رویش مینمایند.
جهانگیرنیا افزود : چون دندان عقل دیرتر درمیآید ، یا با زاویه خارج میشود یا دچار پوسیدگی میشود و معمولا در فک جایی برای رویش آن وجود ندارد و از طرفی نقش زیادی نیز در جویدن ندارد ، لازم است که از حفره دهان خارج شود.
وی ادامه داد : اگر در فردی فک برای دندان عقل جانداشته باشد یا پوسیدگی ایجاد شده باشد و ترمیم به نفع دندان نباشد ، دندان جراحی یا کشیده میشود.
جهانگیرنیا در خصوص پوشش بیمهای جراحی دندان عقل اظهار داشت : بیمههای تامین اجتماعی و خدمات درمانی جراحی دندان عقل را پوشش بیمهای میدادند اما اخیرا این پوشش بیمهای حذف و فقط کشیدن ساده دندانها تحت پوشش بیمه است. البته برخی بیمههای تکمیلی پوشش میدهند.
خبرگزاری آریا -
تحقیقات نشان می دهند که گریه کردن یک واکنش احساسی تطبیقی و مفید در برابر ناملایمات و استرس ها است که فرآیندهای اضطرابی بدن از جمله فشارخون را تعدیل کرده و در تسکین غم و تنش نقش موثری ایفا می کند.
طی یک بررسی مشخص شد که 85 درصد از زنان و 75 درصد از مردان بعد از گریه کردن احساس بهتری داشته و آسان تر بر شرایط مسلط می شوند. معمولا زنان چهار برابر مردان گریه می کنند.
در این مطالعات همچنین مشخص شد همان قدر که گریه برای سازگاری بدن در مقابل تنش ها مفید می باشد، گریه نکردن و سرکوب کردن احساسات منفی می تواند سلامتی انسان را در معرض خطر قرار دهد. بدین معنی که فروخوردن و عدم بروز احساسات با بالا رفتن فشار خون، اختلالات قلبی- عروقی، تضعیف سیستم ایمنی و افزایش خطر ابتلا به برخی سرطان ها ارتباط دارد.
نکته حایز اهمیت این است که گریه در بحران ها یک واکنش طبیعی به شمار می رود اما اگر به صورت مداوم و بدون علت تکرار شود نه تنها نقشی در تامین سلامتی بدن ندارد بلکه خود علامت اختلالات روحی از جمله افسردگی و اضطراب است و نیاز به درمان های روانپزشکی دارد.
منبع: سیمرغ