مدیرعامل شرکت نیسان موتور، قصد دارد نیسان را در اتحاد با دیگر کمپانیها بیش از پیش قدرتمند سازد، حال در این بین وی میتسوبیشی را به عنوان شریک سوم انتخاب کرده است.
کارلوس گوسن، مدیرعامل کمپانی ژاپنی نیسان، اخیرا در بیانیهای از دلایل انتخاب میتسوبیشی موتورز به عنوان شریک کاری سوم گفته است که پیرو آن بیانیه طولانی را در این رابطه منتشر کرد. او در پاسخ به علت این موضوع، بیانیه مفصلی را ارائه کرده است:
در پاییز سال ۱۹۹۸ من از پاریس عازم توکیو شدم تا در طرح مدیران نیسان شرکت کنم. هدفم این بود تا آنها را متقاعد سازم برای همکاری با رنو و احیای کمپانی نیسان موافقت کنند. اگرچه نیسان به عنوان شرکت مطرح ژاپنی به شمار میرود اما برای یک دهه با ضرر و زیان مالی بدی روبرو شد. اما در نهایت به لطف مدیران نیسان این چالش پشت سر گذاشته شد و کنار رفت. آنها به دنبال شریکی مناسب برای حیات خود بودند، در نهایت آنها دریافتند تنها کمپانی رنو میتواند یک شریک مناسب و طولانی برای آنها باشد.
او میافزاید:
ما در رنو-نیسان اتحاد خوبی داریم و به ایجاد محصولات منحصربفرد میپردازیم. پس از آن، همه چیز به سرعت انتقال پیدا کرد و ما در طرح احیای نیسان، به اهداف در یک سال جلوتر رسیدیم. در طول ۱۷ سال گذشته با همکاری رنو میلیاردها دلار صرف اهداف خود کرده و از فناورهای مختلف خودروهای الکتریکی گرفته تا فناوری رانندگی مستقل و فناوری ارتباط خودرویی و برخی موارد دیگر، در هر زمینهای ورود کردهایم.
گوسن در بخشی میگوید:
البته شجاعت ما نیز نقش موثری در حیات نیسان داشت. هنگامی که Osamu Masuko مدیرعامل شرکت میتسوبیشی برای همکاری در ماه آوریل با من ملاقاتی داشت، میدانستیم که با همکاری کمپانی دیگر میتوانیم استراتژی بهتری دست و پا کنیم و در زمینه مالی نیز دو شرکت با مشکلی رو به رو نخواهند شد. ما در این زمان تنها رنو را به عنوان حامی از سال ۱۹۹۹ داشتیم و میتسوبیشی نیز میتواند گزینه مناسب باشد.
کمپانی نیسان با کسب ۳۴ درصد سهام میتسوبیشی به ارزش ۲.۲۸ میلیارد دلار به بزرگترین سهامدار میتسوبیشی تبدیل شد. گوسن افزود:
با ارائه راهبرد، مدیریت، تخصص و بودجه ما به میتسوبیشی، نه تنها این کمپانی از چالشها به خوبی عبور میکند، بلکه آینده شکوفایی خواهد داشت.
علاوه بر این میتسوبیشی موتورز در سال مالی ۲۰۱۶ با رنو بیش از ۱۰ میلیون دستگاه اتومبیل تولید کردند. بنابراین مثلث خودرویی این سه کمپانی بزرگ بسیار پر قدرت است. گذشته از آن ما در همکاری با میتسوبیشی میخواهیم خرید مشترک، بومیسازی عمیقتر، فناوری جدید و حضوری گستردهتر داشته باشیم.
اتحاد با دیگر کمپانی راه ما را هموار میکند، همانطور که در اتحاد دو دهه قبل مشاهده کردیم. همکاری نیسان در سال ۱۹۹۹ با همکاری فعلی میتسوبیشی موتورز متفاوت بوده زیرا شرکت موردبحث ترازنامه قوی داشته و مشتریان نیز اعتماد بسیاری به آن دارند.
ما برای بازسازی اعتماد خود از میتسوبیشی درخواست کردیم تا با همکاری آنها هیئت مدیرهای بهتر داشته باشیم. برای هیئت مدیره میتسوبیشی بیش از چهار نماینده نیسان حضور دارند. البته من به عنوان مدیر سهامداران در انتظار پذیرفتن آنها هستم.
گوسن بیان کرده است:
میتسوبیشی موتورز با اقدام حمایتی از نیسان میتواند شروعی موفقیتآمیز و رو به جلو داشته باشد. نیسان قصد دارد همکاری ۲۳۰ میلیون دلاری در سال مالی ۲۰۱۷ با شرکت میتسوبیشی داشته باشد. این رقم پس از آن به ۵۸۰ میلیون دلار افزایش پیدا خواهد کرد تا طبق آن شاهد پیشرفت قابل توجه باشیم. نیسان میخواهد با تجربه میتسوبیشی در زمینه وانت پیکاپ، خودروهای پلاگین هیبریدی و برخی دیگر، دانش بیشتری را کسب کند.
ما میخواهیم برای جلب اعتماد بیشتر مشتریان، اتحادی با دیگر شرکتهای مطرح داشته باشیم و تغییر و تحولاتی را در آینده مشاهده کنیم. اما چیزی که برای ما اهمیت بسیاری داشته، کسب شریکی مناسب است که در این راه کمک شایانی کند.
گوسن در پایان میگوید:
استراتژی اتحاد نیسان یک موضوع جدید نیست و از مدتها قبل به آن پرداخته شد. اعضای هئیت مدیره میخواهد با چنین اتحادی علاوه بر رشد روز افزون نیسان، دیگر شرکتهای همکار نیز با پیشرفت بزرگی رو به رو شوند. به هر حال پتانسیل همکاری بالا است و تنها باید به عمل کردن اهداف پرداخت.
خودروسازان با مشاهدهی موفقیت در اجرای طرح اشتراکگذاری خودرو، به سوی این برنامه حرکت میکنند.
خودروسازان برای اینکه از قافله عقب نمانند، به طرح اشتراکگذاری خودروها خواهند پیوست، از جملهی این شرکتها میتوان به بیامو، فورد و جنرالموتورز اشاره کرد و حالا نوبت به پیوستن آئودی رسیده است.
شرکت آئودی برای اینکه مانند سایر خودروسازانی که به این طرح پیوستهاند عمل کند، باید ناوگان خود را از طریق سامانهای برای مردم مشخص و قابل دسترس کند. آئودی از خودروی A4s خود در این برنامهی اشتراک گذاری استفاده میکند و قرار بر این است که آزمایشهای اولیه در کارولینای شمالی و شهر دورهام انجام پذیرد. هدف آئودی این است که در سال ۲۰۱۷ این پروژه را در سراسر کشور عملی کند. مشتریان سیستم اشتراکگذاری خودرو به کمک برنامهی این سیستم میتوانند از خودروهای شرکت یاد شده استفاده کنند. هنوز مبلغی برای ارائهی خدمات به مشتریان در نظر گرفته نشده ولی موضوعی که مشخص است، این است که هزینههای دریافتی به مدت زمان استفاده از این خودروها بستگی دارد و نه به مسافت پیموده شدهی آنها.
این خودروها به سیستم رانندگی خودکار مجهز هستند و برای حضور در آمریکا، آزمایشهای خود را در کارولینای شمالی سپری خواهد کرد. آئودی این شانس را دارد که به وسیله اشتراکگذاری خودروهای خود از حس رقابت مشتریان در این طرح بهرهمند شود. در اجرایی شدن این طرح، ۷۰۰ نفر از ۲۰۰ شرکت همکاری میکنند.
این اولین فعالیت آئودی در اشترکگذاری خودرو نیست. این شرکت قبلا نیز با خودروهایی که به سیلورکار معروف بودند سیستمی مشابه سیستم اشتراکگذاری خودروی امروزی را با صرف هزینهی بالا انجام داده است. بنا به تقاضاهایی که در سانفرانسیسکو در ارتباط با نیاز به اشتراکگذاری خودرو شده بود، آئودی تصمیم به عملی کردن آن کرد و مشترکان میتوانستند پس از استفاده از خودروی مورد نظر، آن را رها کنند.
پس از شنیدن توضیحات بیمار، عطار با تعدادی کیسه پر از گیاهان دارویی و چند بطری عرق گیاهی حاضر میشود. میگوید یک دوره اینها را مصرف کنی جواب میگیری؛ «اگر نشد سونوگرافی بگیر، نتیجهاش را بگو تا راهنماییات کنم!»
به گزارش سرویس جامعه مشرق؛ جمع تخصص ها تنها دریک اتاق؛ از ارتوپدی تا متخصص روماتولوژی و خدمات ترک اعتیاد. اینجا کوچکترین ساختمان پزشکان دنیا یا همان برخی از عطاری های ساده و محقر همین تهران خودمان است که با یک متخصص برای تمامی امراض اداره می شود! از مشکلات و ناراحتی های پوستی گرفته تا درمان سرطان و ترک اعتیاد. دکترهای بی مدرک و سوادی که البته مشتری های زیادی هم دارند و این روزها حسابی پا در کفش پزشکان کرده اند.
همین چند ماه پیش بود که معاون وزیر بهداشت و رئیس سازمان غذا و دارو، خبر از ممنوعیت هرگونه فعالیت درمانی و تجویز داروهای شیمایی یا ترکیب داروهای شیمایی و گیاهی با هم و البته با وعده درمان بیماری های مختلف داد و عطاری های را از اینکار بر حذر داشت.
رسول دیناروند همچنین نسبت به تهیه داروهای گیاهی از عطاری ها هم هشدار داده بود و اینکه مردم بهتر است در صورت نیاز به داروهای گیاهی، آنرا از داروخانه های گیاهی زیر نظر وزارت بهداشت تهیه کنند. البته به گفته دیناورند ضوابط داروخانه های گیاهی، همچنان در حال طراحی است و در تدوین ضوابط این داروخانه ها با صنف و بخش های مختلف و نیز متخصصان طب سنتی و داروهای گیاهی مشورت می شود.
شاید منظور آقای دکتر داروهای گیاهی ساخته شده در واحدهای صنعتی دارویی باشد که تنها برای موارد خاصی کاربرد دارد و البته قابلیت درمان سرطان، نازایی و یا ترک اعتیاد، آنهم از نوع صنعتی اش را ندارد.
اما مردم این روزها، به هر دلیلی، خواه گرانی هزینه های درمان یا بی اعتمادی به پزشکان یا این تصور که داروهای گیاهی ضرر و آسیب کمتری نسبت به انواع شیمیایی آن دارد، دست به دامان عطاری ها و عطارها می شوند. عطاری هایی که برخلاف آنچه از گذشته در ذهن داریم، پیرمردی با تجربه و آشنا به طب سنتی و طب ابوعلی سینا گرداننده اش نیست و بعضا جوان هایی بی اطلاع و کم تجربه چرخش را می گردانند.
همه تخصص ها زیر یک سقف!
مشخصات گیاههای دارویی و خواص درمانی شان را پشت شیشه عطاری زده تا هدفمندتر وارد عطاری شوید. از داروهای آرامش بخش و تقویت کننده قوای جنسی گرفته تا کاهنده چربی خون و لاغری. داخل که می شوم، پیرمردی حدودا هفتاد ساله درحال ترکیب کردن چند نوع گیاه است. همان اول کار سراغ داروی ترک اعتیاد را می گیرم. کمی مکث می کند و می گوید از این داروها در این منطقه پیدا نمی کنی. اینجا نزدیک دادگاه است و کسی از این دارو ها نمی آورد. برای این یک قلم ببرش دکتر، ولی اگر مشکل و بیماری دیگری داری بگو برایت دارو بدهم.
از پیرمرد سراغ یکی از همکارانش را می گیرم که داروی ترک اعتیاد داشته باشد و بدون ترس از بازرس و مامور در اختیارمان بگذارد. آقای عطار می گوید: "راستش را بخواهی ما خودمان هم تا یکی دو ماه پیش می آوردیم اما چند وقتی است که سخت گیری می کنند، ما هم مغازه مان نزدیک دادگاه است و بقیه اش را هم که خودت می دانی...."
دراین مناطق خیلی راحت می توانی داروی ترک اعتیاد پیدا کنی.
راهم را به سمت جنوب تهران کج می کنم. همان جایی که عطار قدیمی می گفت. پایین تر از میدان مشهور در آن منطقه به یک عطاری قدیمی می رسم. دو نفر عاقله مرد به همراه مرد مردی جوان به سرعت برای دردها و امراض مختلف مردم نسخه می پیچند. تعداد زیادی مریض هم در نوبت نشسته اند تا نوبتشان شود.
ده دقیقه ای تامل کافی است تا متوجه جامع التخصص بودن این سه دوست شویم. از درمان نازایی و گرفتگی عروق قلبی گرفته تا درمان مشکلات پوستی و ریوی. زنی میانسال بعد از ده دقیقه ای معطلی بالاخره نوبتش می شود تا بتواند بیماری اش را مطرح کرده و داروی گیاهی دریافت کند. جالب اینجاست که او نه برای خودش، بلکه برای درمان نازایی دخترش آمده و مشکل دختر را به خیلی کوتاه برای مرد توضیح می دهد.
چند دقیقه بعد تعدادی کیسه پر از گیاهان دارویی و چند بطری عرق گیاهی روی میز حاضر است. مرد عطار میگوید یک دوره این ها را مصرف کند جواب میگیرد. البته با اعتماد به نفس بالا ادامه می دهد که "اگر نشد سونوگرافی بگیرد، نتیجه اش را به من بگو تا راهنمایی ات کنم!"
خانم دیگری با زخم های عجیب بر روی دستش، تقاضای دارو دارد. زخم ها را نشان میدهد و فردی که از همه جوانتر است با یک قوطی پماد و تعدادی گیاه که طبقه های روی دیوار برداشته است به سمتش بر می گردد. توضیحات لازم را می دهد و اینکه اگر با این گیاهان ضمادی درست کند و روی دستهایش بگذارد یک هفته دیگر کاملا خوب خواهد شد.
ترک یک هفته ای اعتیاد با ریشه گیاه جدوار!
نرسیده به میدانی دیگر، تابلوی قدیمی و خاک گرفته یک عطاری توجه ام را جلب می کند. مغازه ای کوچک اما پر از گیاه دارویی و شیشه های عرقیجات. پیرمردی 70ساله با جوانی حدودا سی ساله کف مغازه نشسته اند و داروها را دسته بندی می کنند. سلامم را با کمی تاخیر جواب می دهد و وقتی تقاضای داروی ترک اعتیاد می کنم با قاطعیت می گوید نداریم!
خریدن یک شیشه عرق کاسنی دو آتشه کافی است تا اعتمادشان جلب شود و پیرمرد سر حرف را باز کند. می گوید چی مصرف می کنی؟ از سوالش هول می کنم و می گویم: "راستش خودم مصرف نمی کنم، تازگی ها متوجه اعتیاد برادرم شده ایم، گفتیم به جای فرستادنش به کمپ ترک اعتیاد، شاید بهتر باشد سراغ داروهای گیاهی و عطاری ها برویم."
پیرمرد خنده ریزی می کند و میگوید:
- خب چی مصرف می کند؟
-فکر می کنم تریاک. اما اینکه روزی چقدر مصرف می کند را نمی دانم.
چند ثانیه ای سکوت می کند و میگوید: دوای دردش دم کرده ریشه جدوار سیاه است. یک استکان که بخورد، انگار 6 مثقال تریاک کشیده است!
باتعجب می پرسم یعنی این ریشه ای که گفتید جز مخدرهاست؟ با همان صدای نامفهومش می گوید: نه بابا جان، مخدر نیست. فقط باید یک هفته ای بخورد تا مثل یک مسکن دردهای خماری اش را تسکین دهد. بعد از یک هفته تا ده روز اعتیادش را ترک می کند.
تجویز و توزیع متادون در عطاری ها
در مسیر رفتن به جنوب شهر به یک عطاری دیگر سر می زنم. مردی حدودا سی و پنج ساله در حال توضیح خواص یک داروی خاص برای دو خانم جوان است و حسابی سرش شلوغ است. چند دقیقه ای صبر می کنم تا نوبتم شود. میگویم راستی شما داروی ترک اعتیاد هم دارید؟
کمی فکر می کند و میگوید: اگر می خواهی ترک کنی باید تصمیمت را بگیری، آنوقت من برایت یک مجموعه دارو میدهم. باهم که مصرف کنی جواب میگیری. به سرعت انگشت اتهام را از خودم دور می کنم و مریض اصلی را یکی از نزدیکانم معرفی می کنم. با کمی نگرانی نگاهش را از چشمانم برمی دارد و میگوید: اگر اعتیادش به تریاک است، بیا از این متادون های 5برایش ببر. جای تریاک را میگیرد و می تواند ترک کند. اما اگر صنعتی مصرف می کند داستانش جداست.
ناگهان ذهنم به سمت کلینیک های تخصصی ترک اعتیاد به مواد صنعتی و روش ها و پروتکل های پیچیده وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با مواد مخدر می رود. اینکه ترک مواد صنعتی به همین راحتی ها نیست و راه و روش های خاص خودش را دارد.
خیلی سریع می گویم خب داستانش چیست؟ با صدایی نامفهوم میگوید برای ترک شیشه و مواد صنعتی باید روزی یک عدد قرص زیر زبانی بی 2 استفاده کند. چند باری سوال می کنم تا بالاخره متوجه شوم اسم این قرص زیرزبانی بی 2است یا دی 2.
می گویم راستی این بی2 را داروخانه ها هم می فروشند؟ در جوابم نه بلندی می گوید و ادامه می دهد؛ نه بابا باید از خودمان بخری. روزی یک قرص بخورد کافی است. ولی باید بیاید تا برایش داروهای دیگر هم بدهم. باید دارو برای تسکین دردهایش بخورد، جنسینگ برای تقویت بدن و قوای جسمانی اش بخورد تا بتواند ترک کند. ترک صنعتی خیلی سخت است.
خیلی لحن تخصصی دارد و تاکید می کند که "باید بیاید تا ببینم چقدر مصرف دارد و بر اساس میزان مصرفش دارو بدهم."
ناصرخسرو؛ پاتوق عمده فروشان متادون
ناصر خسرو این روزها اگر چه هنوز هم پاتوق دارو فروشها و دلالان داروهای گرانقیمت و خاص هست، اما متادون فروش ها بی هیچ محدودیت و ترسی برای پیدا کردن مشتری، زیر گوشَت نجوا می کنند. چند نفری گوشه ای از خیابان را قرق کرده اند. همین که به سمتشان می روم با صدای بلند می گویند متادون، متادون بدم؟
مثل آدم های ناشی، می گویم چند؟ سوالم را با چند سوال جواب می دهد. چقدر می خواهی؟ چند باکس؟ چه دوزی؟ 5 ؟ 20؟ یا 40. قهوه ای باشد یا سفید؟
نگاهی به اطرافم می اندازم و می گویم: خب اینها که گفتی چه فرقی باهم دارند؟
سوالم برایشان خنده دار است. همه باهم می خندند و در بین خنده هایشان یکی می گوید بابا برای خودش نمی خواهد. واسه کی می خوای داداش؟ اینها که گفتیم خیلی باهم فرق دارد. بستگی به میزان مصرف کسی که موادمصرف می کند باید برایش دوز خاصی متادون بخری. به نظرم اگر عملش بالاست برایش 20بخر.یک جعبه صدتایی را بهت میدهم 320هزار تومان. البته نوع قهوه ای متادون را 330هزار تومان میدهم. باز از خودش بپرس ، معتادها خودشان بهتر می دانند چه دوزی به کارشان می آید.
حس خوبی از جمعشان ندارم. سریع خداحافظی می کنم و به سرعت از ناصر خسرو فاصله می گیرم.
راستی بازرس های وزارت بهداشت، سازمان غذا و دارو یا ستاد مبارزه با مواد مخدر کجای این آشفته بازارند؟ آشفته بازاری از طبابت های بی دانش تا فروش بی ضابطه داروهای ترک اعتیاد، در عطاری ها و قلب بازار تهران. آیا خانواده هایی که گرفتار چنین افرادی می شوند، تنها مقصران این اتفاقند ؟
سامسونگ برای افزایش تولید تراشه بیش از یک میلیارد دلار در کارخانهی آستین تگزاس سرمایهگذاری میکند.
به گزارش رویترز، سامسونگ الکترونیکس اعلام کرده که برای افزایش تولید تراشه بیش از یک میلیارد دلار در کارخانهاش که در آتیس تگزاس واقع است، سرمایهگذاری میکند. سامسونگ برای پاسخ به تقاضای رو به افزایش بازار برای تراشهها اقدام به این سرمایهگذاری خواهد کرد.
سامسونگ را باید پس از اینتل دومین تولیدکنندهی بزرگ تراشه در جهان خواند. کمپانی کرهای اعلام کرده که برای افزایش تولید تراشههایش که در گجتهای موبایل و سایر تجهیزات الکترونیک مورد استفاده قرار میگیرد، اقدام به گسترش زیرساختهایش در آستین میکند. سرمایهگذاری سامسونگ تا ژوئن ۲۰۱۷ انجام خواهد شد.
سامسونگ هفتهی پیش اعلام کرد که سرمایهگذاریهایش برای گسترش سوددهی و درآمد در سال ۲۰۱۶ به بیش از ۲۴ میلیارد دلار خواهد رسید که قریب به نیمی از این هزینهی سرمایهای اختصاص به تولید تراشهها و صنعت نیمههادیها دارد.
بیشترین درآمد سامسونگ از صنعت نیمههادیها و تولید تراشه مربوط به حافظههای رم است. کرهایها در تلاش هستند تا از سایر حوزههای موجود در بازار تراشهها نیز به درآمدهای کلان دست پیدا کنند که از جملهی آن باید به پردازندههای سری اکسینوس و قرارداد مونتاژ تراشه با سایر کمپانیها نظیر کوالکام اشاره کرد. سامسونگ در پی آن است تا تولید انبوه تراشههای طراحی شده توسط کمپانیهایی نظیر انویدیا و کوالکام را در دست گرفته و از این طریق نیز درآمدزایی کند.
سامسونگ جزئیات بیشتری را در مورد اهداف سرمایهگذاری از قبیل میزان افزایش ظرفیت تولید ارائه نکرده است.
کد مطلب: 408866
سرمایه گذاری ال جی و سامسونگ روی نمایشگر OLED
بخش دانش و فناوری الف،10 آبان95
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۴۰
در حال حاضر تولید پنل های AMOLED سامسونگ در مقایسه با پنل های LCD ارزان تر تمام می شود، و به همین دلیل صنعت اسمارت فون نیز به استفاده از این فناوری روی آورده. یکی از مهم ترین دلایل این رویکرد، توانایی نمایش اطلاعات روی قسمت های مختلف نمایشگر بدون نیاز به روشن ساختن تمامی پیکسل هاست.
با این حال، سامسونگ در این حوزه رقیبی را نیز کنار خودش می بیند که از قضا، هموطنش نیز هست. کمپانی LG که یکی از بزرگ ترین تولیدکنندگان پنل های LCD به شمار می رود مدت هاست که سرمایه گذاری کلانی را روی صنعت نمایشگرهای OLED انجام داده، تا بتواند برخی از مشتریان این بازار فوق العاده رو به رشد از جمله اپل را به سمت خود بکشاند.
با توجه به شایعات مربوط به استفاده از پنل های OLED انعطاف پذیر در آیفون 8، پیش بینی می شود که اهالی کوپرتینو به بیش از 100 میلیون قطعه نمایشگر نیاز داشته باشند. بنابراین سامسونگ مراکز تولید جدیدی راه اندازی کرده، و LG نیز بیکار ننشسته و قصد ندارد این میدان پرسود را به راحتی واگذار نماید.
با این وجود، آمار و ارقام از تفاوت فاحش بین این دو کمپانی در صنعت OLED حکایت دارند. سامسونگ طی سال جاری نزدیک به 9.7 میلیارد دلار در این حوزه سرمایه گذاری کرده و بازار اسمارت فون، تبلت و لپ تاپ را هدف گرفته، که رکورد چشمگیری برای آنها به شمار می رود.
در مقام مقایسه، ال جی حدود 4 میلیارد دلار بودجه را به این بخش تزریق کرده که حدود نیمی از آن به فناوری نمایشگر انعطاف پذیر اختصاص دارد. این کمپانی به تازگی خطوط تولیدی را در گومی و پاجو به راه انداخته، اما می دانیم که عملیاتی شدن و رسیدن به ظرفیت تولید نهایی در این مراکز به چندین ماه زمان نیاز دارد.
به هر حال، ظاهراً آینده صنعت نمایشگر به تکنولوژی OLED تعلق دارد و در این میان کره ای ها حرف اول را می زنند، اما باید دید تقسیم بازار فوق بین این دو غول تکنولوژی چگونه صورت می گیرد.
منبع: AndroidHeadlines
کلمات کلیدی : دانش و فناوری+ نمایشگر
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
سامسونگ قصد دارد سرمایهگذاری سنگینی برای تولید نمایشگرهای انعطافپذیر OLED و تراشههای نیمه هادی انجام دهد.
بخش تولید تراشههای نیمههادی سامسونگ در حال تبدیل شدن به یکی از پرسودترین تجارتهای این شرکت است. بهعلاوه سامسونگ قصد دارد تا در بخش تولید صفحهنمایشهای OLED نیز به سودآوری مطلوبی دست یابد. در همین راستا ظاهرا سامسونگ درصدد است رقم ۲۴ میلیارد دلار را برای تولید انبوه این قطعات سرمایهگذاری کند. این سرمایهگذاری به منظور پاسخگویی به تقاضای فزاینده گوشیهای هوشمند سامسونگ و مشتریان خارجی این شرکت صورت خواهد گرفت.
این شرکت، تولید انبوه تراشههای ۱۰ نانومتری را برای اولین بار در جهان به صورت انبوه آغاز کرده است. شایعاتی نیز درباره استفاده اپل از نمایشگرهای OLED سامسونگ در آیفونهای ۲۰۱۷ منتشر شده است. همچنین انتظار میرود پرچمداران سامسونگ نیز از نمایشگرهای OLED انعطافپذیر استفاده کنند. در نتیجه تقاضای بسیار زیادی برای توجیه اقتصادی این سرمایهگذاری وجود دارد و فهم دلیل این سرمایهگذاری بزرگ چندان هم دشوار نیست.
شما آینده را برای تولید نمایشگرهای OLED سامسونگ چگونه میبینید؟
وبسایت آی بازاریابی - محمدرضا گل آقائی: محتوا حکم پادشاه را دارد. شاید سالهای متمادی است که این حرف را در جاهای مختلف شنیدهاید. اما ببینیم محتوا درواقع چه معنایی برای شما دارد؟ بازاریابی محتوا فقط و فقط به معنای اشتراکگذاری محتوای تولیدشده توسط دیگران نیست و البته فقط و فقط هم محدود به تولید محتوا دستاول نمیشود.
تولید محتوا
شما زمانی که اقدام به تولید محتوا خودتان میکنید، درواقع مالک حقوق معنوی و غیر معنوی آن هستید. آن محتوا از هر نظر مال شماست. هر چیزی که در آن محتوا گنجاندهشده نظر و عقیده شرکت شما و نظرات و مجموعه مهارتهای موجود در سازمان شما بهحساب میآید. این موضوع درنهایت ختم به مقوله رهبری فکری برند شما میشود. این مجموعه متنوع از حقایق ارزشی را برای مشتریان بالقوه شما ایجاد کرده و تا زمانی که ارزشی در این وجود داشته و عرضه شود، این مشتریان بازهم به شما مراجعه میکنند.
اما زمانی که نوبت برندسازی برای شما میشود، تولید محتوا باید با "من-محور” باشد. چیزی که منظور من هست، این است که وبسایت و وبلاگ شما باید تماماً از محتوای تولیدی و دستاول خودتان آپدیت شود. این کار نهتنها تعداد بازدیدکنندههای بیشتری با توجه به تخصص و رهبری فکری شما در بازار و صنعت خودتان ایجاد میکند، بلکه موجب افزایش رتبه گوگل شما هم میشود.
اشتراکگذاری محتوا
اشتراکگذاری محتوای تولیدشده توسط شخص دیگر نیاز به مهارت و دقت بسیار زیادی دارد. در ابتدای این کار شاید درواقع مخالف این نظر و عقیده باشید. توصیه میکنم قبلاً انجام این کار قدری بیشتر فکر کنید. چرا باید محتوای تولیدشده توسط یک شرکت دیگر و احتمالاً رقیب خود را به اشتراک بگذارید؟ اجازه دهید با آن روبرو شویم، اغلب ما زمان کافی برای نوشتن مطلب موردنیاز برای یک وبسایت یا وبلاگ یا کتابی الکترونیک در رابطه با هر تغییر مهمی که در صنعت ما اتفاق میافتد، نداریم.
ازاینروی، از طریق اشتراکگذاری مطالب خارجی و تهیه نشده توسط خودتان، درواقع به مشتریان و مخاطبین اصلی خود این پیام را میدهید که شما همیشه در اطلاع از تمام موارد و موضوعاتی هستید که در صنعت خود در حال اتفاق افتادن است و اینکه سازمان شما با این موارد تعامل داشته و از آنها اطلاع دارد.
بهترین راه برای به اشتراکگذاری محتوای دیگران چیست؟ در این رابطه دوست دارم به قانونی تحت عنوان قانون مهمانی در شبکههای اجتماعی اشارهکنم. زمانی که در یک مهمانی بزم و شبنشینی شرکت میکنید، مطمئناً اگر در مورد هیچچیزی غیر از خودتان صحبت نکنید، کسی به سمت شما و به تعامل با شما جذب نمیشود. حضور شرکت شما در شبکههای اجتماعی هم باید از همین قانون و روال تبعیت کند. اگر تمام محتوای منتشرشده تماماً در رابطه با خودتان باشد، مخاطبین علاقه خود را نسبت به شما ازدستداده و پس از چندی دیگر مطالب و محتوای شمارا دنبال نمیکنند.
تولید محتوا باید فقط و فقط باهدف ایجاد یک تعامل و ارتباط دوسویه انجام بپذیرد. حضور شما در فضای شبکههای اجتماعی تنها زمانی مؤثر و سودمند خواهد بود که بیش از جنبه تبلیغاتی، جنبه آگاهی دهندگی داشته باشد و بیشتر به دنبال سرگرم کردن مخاطب بهجای کسل کردن وی باشد. چنان باید در این فضا برخورد کنید که گویی در فضا و دنیای واقعی حضور دارید و اینگونه شاهد افزایش تعامل با مخاطبین خودتان خواهید بود!
سه راهکار در رابطه با تولید و اشتراکگذاری محتوا
آیا برای متعهد شدن به یک استراتژی محتوایی جدید آمادگی دارید؟ برای داشتن بهترین نتیجه از این راهکارها استفاده کنید:
1- از همکاران خود استفاده کنید: نیازی نیست مسئولیت انجام این مهم را تنها خودتان بر عهده بگیرید. همکاران شما مطمئناً دریایی از دانش و اطلاعات در حوزه کاری خودشان هستند، پسازآن به نفع خودتان استفاده کنید. مثلاً چرا افراد شاغل و فعال در بخش فروش سازمان دستی در تولید محتوای شما با نگاه فروش به آن نداشته باشند.
2- از منابع رایگان به نفع خود بهره ببرید: زمانی که در جستجوی محتوا برای اشتراک گذاشتن هستید، آن دسته از وبسایتهای جمعآوریکننده و اشتراکگذاری خبر بهترین دوستان شما در این رابطه هستند. این ابزارها انواع مختلف محتوا را بر اساس منافع و علایق، موضوع، صنعت، اخبار فوری و . . . از جایجای اینترنت جمعآوری میکنند. از این رسانههای استفادههای خوبی میتوانید داشته باشید.
3- بیشتر برای تحلیل رقابتی وقت بگذارید: همیشه نزدیک نگاهداشتن دوستان و از آن نزدیکتر نگاهداشتن دشمنان به خودتان کاری بسیار عاقلانه است. چرا؟ از این طریق بهخوبی خواهید دانست که چه زمانی باید کارها را بهطور متفاوت و البته بهتر از آنها انجام دهید.
ماهنامه آینده روشن: مارک مک کلین را می شود پادشاه سرمایه گذاری نامید. او فردی است که 900 میلیون دلار ارزش افزوده و سرمایه برای کمپانی هایی که کار می کرده فراهم کرده است. بعد از سال 1996 که «آی بی ام» شرکتی 743 میلیون دلاری و جهانی شده بود، مک کلین به «تیووتی سیستم» پیوست تا چهره عمومی این شرکت را اصلاح کند؛ همچنین او شرکتی برای مدیریت ساخت برنامه های هویت ایجاد کرد که «فناوری ویوست» از دل آن بیرون آمد. شرکت سان مایکروسیستم کودک متولدشده (تیووتی سیستم) مک کلین را در سال 2003 به قیمت 150 میلیون دلار خریداری کرد.
در سال 2005، مک کلیم پروژه «سالی پوینت» را آغاز کرد و تا سال 2016 درآمد خالص این شرکت تا صد میلیون دلار رسید و این در حالی است که پیش بینی می شود سال آینده این درآمد تا 40 درصد رشد کند. این کمپانی 530 مشتری ثابت و 550 کارمند دارد.
چطور مک کلین در استارت آپ ها آن قدر موفق است؟ مک کلین معتقد است بخشی از پاسخ در توانایی خود فرد نهفته است. مدیر یک دفتر موفق کسی است که کارکنانی راضی داشته باشد، انسان هایی بزرگ استخدام کند و آن ها را خوشحال نگه دارد. این همان عامل اصلی است که مک کلین را در هر دو کار بزرگش موفق کرده است.
آمارهای دفتر او نشان می دهد نزدیک به صددرصد کارمندان از او راضی و خوشحال هستند. مک کلین در کتابش، «ارزش رهبری»، درباره سازمان ها، ارزش ها و اصولی که می تواند خروجی هایی بهتر برای مشتریان، کارکنان، سرمایه گذاران و جامعه تولید کند بحث می کند. این ارزش ها به ارزش های سالی پوینت معروف شده اند.
صداقت: این ارزش درباره متعهدبودن به تعهدات است. تحویل به موقع مسئله مهمی است. روابط با کارکنان، مشتریان، شرکا و سرمایه گذاران باید بر پایه اعتماد بنا شود. هر کسی که در شرکت کار یا با شرکتی همکاری می کند، چه در جایگاه مشتری باشد، چه در جایگاه شرکا یا کارمندان، باید بداند می تواند روی شرکت حساب کند. اصل انجام دادن تعهدات یکی از اصول شرکتی است که جویای موفقیت است.
افراد: این گزینه درباره ارزش تک تک افراد در شرکت های مک کلین بحث می کند. مک کلین می گوید افرادی که به توانایی خود اعتماد دارند و به همان اندازه درباره کاستی های خود فروتن هستند بهترین همکارانی اند که می شود انتخاب کرد. جذب باهوش ترین، جذاب ترین و مستعدترین افراد در صنعتی نوپا کافی نیست، بلکه دو اصل روابط انسانی و تلاش برای خشنودی هم به همان اندازه مهم است.
تاثیر: مقوله تاثیر تنها به میزان فعالیت افراد نظر ندارد، بلکه نتایج را با ارزش های به دست آمده می سنجد. در حالی که سران شرکت ها بیشترین تلاش خود را می کنند تا کسانی را در تیم خود داشته باشند که شایستگی، مهارت و دانش مودر نیاز برای رسیدن به موفقیت را داشته باشند باید متوجه باشند افراد تیم شان برای رسیدن به نتایج بزرگ نگرش های بزرگی نیز داشته باشند.
نوآوری: این ویژگی به معنی توسعه راه حل های خلاقانه در برابر چالش هایی است که مشتریان با خود به همراه می آورند و تاثیرات مثبتی دارد. این راه حال ها به مشتری اطمینان خاطر می دهند و می توانند یک مشتری تازه را به مشتری همیشگی تبدیل کنند.
با ترکیب دانش ایجاد رابطه با مشتری و تکنولوژی پیشرو در یک شرکت می توان مشتریان را به سرحد رضایت رساند، به نحوی که هیچ انتخاب دیگری به جز انتخاب شرکت شما در برابر خود نبینند. خلاقیت می تواند عاملی برای هم پوشانی دیگر ویژگی های باشد و اعتماد بین شرکت و مشتری را به بالاترین حالت ممکن برساند.
همیشه می توان زیبا صحبت کرد، اما عمل به این صحبت هاست که ارزش ها را می سازد. سالی پوینت موفق شده است این ارزش ها را به عمل تبدیل کند. مک کلین در این باره می گوید: «توسعه تزار فرهنگی که به موفقیت شرکت و کسب و کار می انجامد با انتخاب بازیکنان مناسب شروع می شود. این مهم است که افرادی را پیدا کنید که به ارزش های شما باور داشته باشند، اعتقادات شما را بپذیرند، با آن زندگی کنند، خود را سازمان دهند و این اعتقادات را به اشتراک نیز بگذارند.»
کارمندان حتی ناخودآگاه همیشه به رهبران خود نگاه می کنند و مدل رفتاری آنان را مدنظر قرار می دهند؛ بنابراین رفتار مدیران نیز نیاز به مراقبت های ویژه دارد. مدیرانی که به جای عمل کردن صرفا حرف می زنند کارمندانی را می سازند که همان کار آنان را انجام می دهند؛ در نتیجه کسی برای عمل کردن باقی نمی ماند.
استارت آپ ها با حرف زدن هیچ میانه های ندارند؛ آن ها افرادی متفکر و عمل گرا می خواهند؛ کسانی می خواهند که بلافاصله آنچه در مغزشان می گذرد به عمل در می آورند و این انگیزه را در دیگران نیز ایجاد می کنند که کار را تمام کنند.
خودروسازان چینی در نظر دارند با استفاده از سرمایهگذاری اخیری که در زمینهی خودروهای برقی صورت گرفته گام بلندی در این راستا بردارند.
خودروهای الکتریکی چینی نظیر لیسی درصدد افزایش تولید در کشورشان برآمدهاند. در ادامهی مطلب با زومیت همراه باشید.
شرکت چینی لیسی با حضور در کنار دو شرکت لیایکو و لیهلدینگ به این موضوع اشاره کرد که سرمایهگذاری در زمینهی خودروهای برقی از مرز یک میلیارد دلار گذشته اسـت. این سرمایهگذاری کلان نشاندهنده قدرت مالی بالا برای این صنعت اسـت. شرکت WM نیز در ماه گذشته اعلام کرد که در سال ۲۰۱۸ کارخانهی خودروسازی خود را احداث خواهد کرد و هدف از احداث این کارخانه تولید سالیانه ۱۰۰ هزار دستگاه خودروی الکتریکی از سال ۲۰۲۱ خواهد بود.
لیسی (LeSee) خودرویی برقی و هوشمند اسـت که قابلیتهای خودروهای خودران را نیز داراست. از جملهی آنها میتوان به سیستم پارک خودکار اشاره کرد که شما از روی گوشی تلفن همراه خود قادر به کنترل آن هستید. کمپانی لیایکو در ماه گذشته اعلام کرد که مایل به ساخت کارخانهای برای تولید خودروی برقی به همراه شریک تجاری خود اسـت و ارزش این کارخانه را ۱.۸ میلیارد دلار بیان کرد.
تمامی این اقدامات در خصوص خودروهای پلاگین در چین به سرعت در حال پیشرفت اسـت. انتظار میرود تعداد ۳۰۰ هزار دستگاه خودروی الکتریکی امسال در این کشور به فروش برسد که این رقم با حمایت دولت چین افزایش خواهد یافت.
بهترین محل قرار دادن سرمایه برای پیشرفت کشور؛
آیا میخواهید در پیشرفت کشورمان سهمی داشته باشید؟ اگر مقداری پول در اختیار شماست و نمیدانید آنرا در چه قسمتی سرمایه گذاری کنید بهتر اســت این مقاله را بخوانید:
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ خیلی از ما در بین اقوام یا دوستان خود افرادی را می شناسیم که زمانی تصمیم به سرمایه گذاری در بورس گرفته اند و احیانا با تحمل ضرر هنگفتی از بورس خارج شده اند و به اصطلاح پشت دستشان را داغ کرده اند که دیگر دور و بر بورس نروند! برای خیلی از افراد این سوال مطرح اســت که چرا اجازه داده می شود بورسی در کشور باشد که احیانا باعث برباد رفتن پس انداز سالها کار و زحمت عده ای شود؟ مگر بورس چیزی جز محملی برای شرط بندی روی بالا و پایین رفتن قیمت سهام اســت؟ اگر چنین اســت چه فرقی با مثلا شرط بندی های رایج بر سر مسابقات اسب سواری دارد؟ اصلا چرا وقتی شاخص بورس رشد قابل توجهی می کند در اخبار و رسانه ها مرتبا روی آن مانور می کنند؟ چرا رئیس جمهور کشورمان در گزارش 100 روزه خود از بورس نام برد و از سوق دادن سرمایه ها به بورس حمایت کرد؟ اینها همه سوالاتی اســت که افراد ناآشنا با بورس در ذهن دارند.
شاید بتوان گفت بنیادی ترین سوالی که در علم اقتصاد و نیز فاینانس به عنوان شاخه ای از اقتصاد مطرح می شود این اســت که چگونه می توان از منابع محدودی که در اختیار بشر اســت به نحو بهینه استفاده کرد. مثلا در دل یک شرکت پروژهای مختلفی می تواند به اجرا درآید. از احداث یک کارخانه جدید و افزایش ظرفیت تولید تا خرید یک ساختمان مجلل در بالای شهر برای دفتر مدیر عامل و یا مثلا فرستادن تعدادی از مهندسان شرکت به خارج از کشور برای دوره آموزشی. فرض کنید این شرکت در دسترسی به منابع مالی هیچ محدودیتی نداشته باشد. مثلا فرض کنید به شرکت اجازه داده شود به هر میزان از منابع بانکی با نرخ بهره صفر درصد استفاده کند. طبیعتا مدیرعامل شرکت در چنین حالتی تمامی پروژه های ذکرشده در بالا را اجرا خواهد کرد زیرا هم افزایش ظرفیت تولید منجر به رشد سودآوری می شود، هم داشتن یک دفترکار شیک تر در افزایش کارایی مدیرعامل ممکن اســت تأثیرگذار باشد و هم سفر کارکنان به خارج از کشور می تواند منجر به افزایش دانش و مهارت آنها شود. حال فرض کنید بانک تنها حاضر باشد با نرخ بهره 10% به شرکت وام دهد. در اینصورت، مدیرعامل شرکت تنها پروژه هایی را به اجرا در خواهد آورد که حداقل بازدهی آنها 10% باشد. مثلا ممکن اســت فرستادن کارکنان به خارج تأثیر بسیار اندکی در افزایش بهره وری شرکت داشته و لذا دریافت وام با بهره 10% برای آن توجیه پذیر نباشد و بنابراین از انجام آن صرف نظر شود. حال اگر نرخ بهره به جای 10%، مثلا 30% باشد، ممکن اســت مدیرعامل از نو نوار کردن دفتر کاری خودش نیز صرفنظر کند و ترجیح دهد این وام گرانقیمت را تنها برای احداث خط تولید جدید و دوبرابر کردن ظرفیت تولید استفاده کند. بدین ترتیب، هزینه تأمین مالی به نوعی به شرکت این سیگنال را می دهد که چه پروژه هایی دارای توجیه اقتصادی بوده و باید اجرا شوند و چه پروژه هایی از اولویت برخوردار نبوده و باید کنار گذاشته شوند.
در سطح کلان نیز، اگر یک اقتصاد را درنظر بگیرید، منابع مالی محدودی را در اختیار دارد که شامل پس اندازهای ریز و درشتی اســت که افراد این جامعه اندوخته اند. از سوی دیگر تعداد زیادی پروژه های اقتصادی و تولیدی وجود دارند که برای اجرایی شدن نیاز به تأمین سرمایه دارند. مثلا به نظر شما از پس اندازهای محدودی که در اختیار کشورمان اســت بهتر اســت برای تکمیل آزادراه تهران-شمال استفاده شود یا اعطای وام های زودبازده به کسب و کارهای خرد یا تکمیل پروژه های پتروشیمی در عسلویه؟ یا شاید ساخت مسکن مهر برای خانه دار شدن مردم؟ به نظر شما کدامیک از این پروژه ها از اولویت بالاتری برای کشور برخوردارند؟ ناگفته پیداست که افراد مختلف ترجیحات متفاوتی دارند و لازم اســت یک مکانیزم منطقی در جامعه جهت اولویت بندی این پروژه ها وجود داشته باشد. بورس به عنوان جوابی مناسب به این مسأله قابل تعریف اســت. بهطوریکه انتخاب و اولویتبندی پروژهها بر اساس بیشترین تعداد تصمیمگیر بخش خصوصی که به طور مستقیم در سود و زیان حاصل شده از اجرای این پروژهها سهیم هستند، انجام میشود.