مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

اختلاف فاحش درآمد گروه‌های مختلف پزشکی 57 درصد تخت‌های بیمارستان‌ها فرسوده است

[ad_1]

با حضور قائم مقام و سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یک متخصص طب فیزیکی نقاط ضعف و قوت اجرای طرح تحول سلامت در گفت‌وگوی ویژه خبری مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

به گزارش مشرق،‌ شب گذشته با حضور ایرج حریرچی قائم مقام و سخنگوی وزارت بهداشت و رحمت الله حافظی متخصص طب فیزیکی، نقاط ضعف و قوت اجرای طرح تحول سلامت مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در ابتدای گفت‌وگو ایرج حریرچی اظهار داشت: اگر بخواهم مجموع اقدامات در حوزه بهداشت و درمان را پس از اجرای طرح تحول سلامت نسبت به گذشته مورد ارزیابی قرار دهم نمره الف را به اجرای این طرح می دهم اما اگر بخواهم آن را با ایده آل‌ها مقایسه کنم اجرای طرح تحول سلامت پایین ترین نمره را خواهد گرفت.

وی درباره این که آیا طرح تحول سلامت صرفاً بر بحث درمان متمرکز است یا خیر، گفت: دهه 70 و 80 به طور متوسط 3.5 تا 4.5 درصد هزینه‌های سلامت‌مان را به بهداشت اختصاص داده بودیم که در سال 93 این میزان به 9 درصد رسید.

دو سوم مردم ما تحت پوشش خدمات پیشگیرانه هستند

معاون کل وزارت بهداشت و درمان تصریح کرد: بر اساس این طرح 28 میلیون روستایی تحت پوشش قرار گرفتند و در شهرهای زیر 20 هزار نفر تأمین پزشکان به 6 هزار و 700 رسیده و حدود 25 میلیون شهری نیز تحت پوشش اجرای این طرح قرار دارند که بر این اساس هم اکنون دو سوم مردم ما تحت پوشش خدمات پیشگیرانه هستند و برای همه افراد نیز مراقب سلامت تعریف شده است.

در ابتدای راه اجرای طرح تحول سلامت صرفاً بعد درمانی قضیه مورد توجه قرار گرفته بود

در ادامه این گفت‌وگو رحمت الله حافظی متخصص طب فیزیکی با تأکید بر این که در ضرورت اجرای این طرح شکی وجود ندارد به نقاط ضعف این طرح اشاره کرد و گفت: دریافتی گروه‌های جراح و پزشکان داخلی اختلاف فاحشی وجود دارد، پیراپزشکان و پزشکان ما نیز به شدت از اختلاف دریافت‌ها ناراضی هستند که این موضوع لازم است در ادامه مسیر اصلاح شود.

وی افزود: سومین نقطه ضعف اجرای این طرح عدم تدوین راهنمای بالینی بود که باید به کمک انجمن‌های تخصصی انجام می‌شد.

این متخصص طب فیزیکی همچنین اظهار داشت: طرح تحول سلامت در ابتدای راه صرفاً بعد درمانی قضیه را مورد توجه قرار داده بود اما رفته رفته توجه به بحث بهداشت نیز در اجرای این طرح مورد توجه قرار گرفت.

حریرچی در ادامه برنامه با اشاره به این که دولت تدبیر و امید در ابتدا قصد داشت یارانه افرادی را که تمکن مالی دارند را قطع کند گفت: بیماری منتظر نمی‌ماند لذا باید اقدامات مناسبی برای حوزه بهداشت و درمان انجام داد.

وی با اشاره به این که در سال‌های 90 و 92 شاهد عدم بهره‌مندی مردم در مراجعه به پزشکان عمومی، تخصصی و بیمارستان‌ها بودیم گفت: در آن سال‌ها مراجعه مردم به پزشک عمومی 8 درصد کاهش یافته بود یعنی کسانی که مریض می‌شدند بر روی زمین می‌ماندند زیرا به دلیل مشکلات مالی ترجیح می‌دادند که از بهداشت و درمان خود بگذرند.

57 درصد تخت‌های بیمارستان‌ها فرسوده است

قائم مقام و معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بیان این که 57 درصد تخت‌های بیمارستان‌ها فرسوده است افزود: متوسط  تأخیر بیمه‌ها در پرداخت به بیمارستان‌ها در دولت گذشته 14 درصد بود، همزمان با شروع طرح تحول سلامت بیمه‌ها همت کردند و اقدامات خوبی صورت گرفت و لذا تامین اجتماعی هم در این امر همراهی‌های لازم را به عمل آورد.

حریرچی با اشاره به این که تأخیر بیمه‌ها به حدود 3 الی 5 ماه کاهش یافته است افزود: متأسفانه در سال 94 شاهد بودجه خوبی برای حوزه سلامت نبودیم و این امر سبب شده بود تا بیمه‌ها در پرداختی خود تأخیر پیدا کنند.

درصدی از درآمدی ناخالص ملی باید به حوزه بهداشت و درمان اختصاص یابد

وی با اشاره به این که بیمه سلامت 8، 9 ماه و تامین اجتماعی 4 ماه تأخیر دارد افزود: درصدی از درآمدی ناخالص ملی باید به حوزه بهداشت و درمان اختصاص یابد.

قائم مقام و معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اشاره به این که منابع حوزه سلامت باید افزایش یابد،گفت: متوسط سهم بیمه‌ها و دولت 35 الی 41 درصد است.

حریرچی با بیان این که اگر دولت و بیمه‌ها پول ندهند مردم باید دست به جیب خود ببرند اظهار داشت: در دهه 80 ، 7 درصد مردم متحمل هزینه‌های کمرشکن در حوزه درمان می‌شدند و این زیبنده نظام نبود.

وی گفت: ما منابع پایدار را پیش بینی کرده‌ایم تا بتوانیم به اهدافمان دست یابیم اما باید عزم ملی در سیاست گذاران وجود داشته باشد.

قائم مقام و معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بیان کرد: پیش از این هر سال 25 تا 30 درصد قیمت دارو و تجهیزات افزایش پیدا می‌کرد اما طی دو سال گذشته شاهد کاهش در این حوزه‌ها هستیم و هزینه دارو و تجهیزات سرپایی به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.

سال 94 با رأی قاطع مجلس منابع را پایدار کردیم

محمد حسین قربانی سخنگوی کمیسیون بهداشت در ادامه برنامه طی گفتگوی زنده تلفنی گفت: طرح تحول سلامت حرکت و گام بسیار بزرگی در نظام سلامت به حساب می‌آید لذا همه باید در این حوزه کمک کنند. در

وی با اشاره به این که در سال اول اجرای طرح تحول سلامت یک درصد ارزش افزوده مورد توجه قرار گرفت ادامه داد: در سال 94 با آرای قاطع مجلس و دفاع کمیسیون بهداشت توانستیم منابع را پایدار کنیم.

محمد حسین قربانی با اشاره به این که دولت نتوانست نسبت به طرح سلامت تعهدات خود را انجام دهد افزود: دولت ده درصد هدفمندی یارانه‌ها نتوانست محقق کند.

سخنگوی کمیسیون بهداشت با تأکید بر این که طرح تحول سلامت باید به صورت قرص و محکم و با جدیت به جلو پیش برود،گفت: دولت باید منابع پایدار را برای این و حوزه تخصیص دهد.

محمد حسین قربانی با اشاره به این که در مواد دخانی 35 هزار میلیارد برای دولت مالیات مقرر شده است


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

اختلاف فاحش درآمد گروه‌های مختلف پزشکی درصد تخت‌های بیمارستان‌ها فرسوده است


ادامه مطلب ...

گروه‌های ​آسیب‌پذیر ​در ​سفر ​حج

جام جم سرا: از مهم‌ترین مواردی که باید در مورد کودکان زائر توجه داشت آن که انجام مناسک در سفر حج نیاز به دقت و توجه کافی دارد و با توجه به این که در این مراسم عده زیادی از افراد از نقاط مختلف در یک جا جمع می‌شوند، کنترل و نگهداری از کودکان بسیار سخت می‌شود. بر این اساس توصیه می‌شود کودکان کمتر از پنج سال به سفر حج برده نشوند.

ایمنی زائران کودک در برابر بیماری‌ها

دکتر فریبا شیروانی، متخصص اطفال در گفت‌وگو با جام‌جم با اشاره به این که والدین همراه باید به نکاتی توجه کنند، می‌گوید: انجام واکسیناسیون «مننگوکوک کونژوگه» (ایمنی در برابر بیماری مننژیت) در کودکان بالاتر از دو ماه توصیه می‌شود. واکسن آنفلوآنزا نیز بهتر است در کودکان بالاتر از شش ماه که به سفر حج می‌روند تزریق شود. این دو واکسن بهتر است حداقل دو هفته قبل از سفر تزریق شود. کودکانی که دچار آسم، آلرژی یا بیماری‌هایی هستند که نیاز به مراقبت خاص دارند باید با نظر پزشک اجازه سفر داشته باشند و قبل از شروع سفر ویزیت شوند و داروها و توصیه‌های لازم را دریافت و در طول سفر نیز تحت نظر باشند.

تامین بهداشت و تغذیه سالم برای کودکان

به گفته دکتر شیروانی، مصرف مکرر آب سالم برای کودک در سفر حج بسیار ضروری است. همچنین باید به مصرف مواد غذایی سالم و کاملا پخته‌شده، میوه‌ها و سبزیجات شسته‌شده توجه ویژه‌ای داشت. مصرف میوه‌های حاوی ویتامین ث نیز لازم است. نباید از خاطر برد که اجابت‌مزاج منظم برای کودکان، ضامن سلامت دستگاه گوارش آنهاست.

این فوق‌تخصص بیماری‌های عفونی اطفال تاکید می‌کند: استفاده از دستشویی با کنترل مادر و شست‌وشوی دست بعد از استفاده از دستشویی ضروری است و در صورت نبود آب می‌توان از محلول‌ها و ژل‌های ضدعفونی‌کننده دست برای مادر و کودک استفاده کرد. شستن دست قبل از هر وعده غذا با آب و صابون لازم است. لباس‌های زیر کودک نیز باید روزانه شسته و کاملا خشک شود. گرمای زیاد باعث کم‌آبی بدن کودک می‌شود و لازم است آب و مایعات کافی برای کودک در دسترس باشد و لیوان شخصی تمیز نیز برای وی در نظر گرفته شود.

نگذارید کودک عرق‌سوز شود

مراقبت از پوست و جلوگیری از آفتاب سوختگی با کرم‌های ضدآفتاب و پیشگیری از عرق سوز شدن با حمام مکرر لازم است. دکتر شیروانی در این باره توضیح می‌دهد: بهتر است در حد امکان از حضور کودکان در مناطق خیلی شلوغ و گرم که امکانات بهداشتی کم دارد، اجتناب شود. تعویض دائم پوشک و شست‌وشوی مکرر کودک نیز ضروری است. محل استراحت کودکان نیز باید خشک و با حرارت مناسب باشد و امکان گزش حشرات در محل به حداقل رسانده شود. هر مشکلی مانند سرفه، استفراغ، تب، بی‌حالی، اسهال و... باید به سرعت به پزشک گروه اطلاع داده شود. فراموش نکنید استراحت کافی کودک مهم است، بنابراین برنامه منظم خواب برای کودک در نظر گرفته و رعایت شود.

پیشگیری از تشدید بیماری‌ها در سالمندان

گرچه سالمندان پیش از اعزام به سفر حج تحت معاینات پزشکی قرار می‌گیرند تا از نظر سلامت جسمی مورد تائید قرار بگیرند، اما رعایت نکاتی در سفر حج در گروه سنی سالمندان موجب می‌شود با کمترین ناتوانی، آسیب یا بیماری طی سفر حج مواجه شوند. دکترحمیدرضا یوف، متخصص بهداشت سالمندان در گفت‌وگو باجام‌جم با تاکید بر همراه داشتن تمام داروها و وسایل شخصی چون عینک، کفش مناسب پیاده‌روی، ضدآفتاب و عصا از سوی فرد سالمند طی سفر حج می‌گوید: تحت هیچ شرایطی مصرف داروهای سالمندان نباید طی سفر فراموش شود. همچنین همراه داشتن لباس‌های نخی و سبک طی سفر ضروری است. شستن مرتب دست‌ها و خودداری از استفاده از لیوان و قاشق غذاخوری دیگران بسیار اهمیت دارد. بعلاوه طی سفر باید از تماس با بیماران اجتناب شود. هر نوع علائمی که خبر از بیماری سالمند بدهد نیز باید بسرعت مورد بررسی و درمان قرار بگیرد.

مراقبت از سقوط و شکستگی

به گفته دکتر یوف، پیشگیری و مراقبت از سقوط و بروز شکستگی بویژه در لگن و ران سالمندان باید بسیار مورد توجه قرار بگیرد. به همین دلیل استفاده از عصا، ویلچر و کفش مناسب در سالمندان طی سفر حج بسیار اهمیت دارد.

وی درباره مراقبت‌های تغذیه‌ای سالمندان هم تاکید می‌کند: مصرف مرتب مایعات و خودداری از مصرف نوشابه‌های گازدار برای سالمندان بسیار مهم است. کاهش مصرف نمک و قند نیز بویژه در افراد دچار دیابت و فشار خون بالا بسیار ضروری است. همچنین از خرید مواد خوراکی از دستفروش‌ها نیز باید خودداری شود. بعلاوه تا آنجا که ممکن است سالمندان باید از تردد در مکان‌های بسیار پرازدحام خودداری کنند.

آیا سفر حج برای بارداران بی‌خطر است؟

بزرگ‌ترین مشکل سفر حج از نقطه‌نظر گروه‌های آسیب‌پذیر و ازجمله بارداران از یک سو، ازدحام جمعیت و خطرات فیزیکی ناشی از آن و از سوی دیگر، خطر بروز بیماری‌های عفونی مثل آنفلوآنزا و دیگر بیماری‌های ویروسی و میکروبی است. در واقع از بیماری‌های شایع در عربستان سعودی می‌توان به سرماخوردگی، بیماری‌های گوارشی، جراحات ناشی از حوادث و سوانح، دردهای عضلانی، گرمازدگی، مشکلات پوستی و بیماری‌های عفونی اشاره کرد.

دکتر آمنه لاهوتی، متخصص زنان و زایمان در گفت‌وگو با جام‌جم با تاکید بر این که بهتر است خانم‌های باردار سفر حج خود را به تعویق بیندازند و در صورت امکان به این سفر نروند، می‌گوید: برای کاهش خطر بیماری‌های عفونی ناشی از ازدحام جمعیت، شست‌وشوی مرتب دست‌ها، پوشاندن دهان و بینی هنگام عطسه و سرفه، فاصله گرفتن از افراد بیمار، پرهیز از حضور بی‌مورد در فضاهای بسته، استراحت کافی، داشتن قاشق و لیوان شخصی، مراجعه به پزشک در صورت بروز تب، سرفه و گلودرد و پرهیز از قرارگرفتن با بدن عرق کرده در برابر باد کولر و پنکه ازجمله نکات بهداشتی است که رعایت آن موجب پیشگیری از بسیاری از بیماری‌ها می‌شود.

وی تاکید می‌کند: بیشترین حوادث و سوانح در حج و زیارت ـ بوی‍ژه موسم حج ـ سر خوردن در حمام، پرت شدن و سقوط از ارتفاعات، صخره‌ها و پله‌ها، شکستگی اعضای بدن به دلیل فشارهای ناشی از تراکم جمعیت، بخصوص هنگام رمی جمره و طواف است. بخصوص این خطرات در سه ماهه دوم و سوم بارداری بیشتر بوده و به همین دلیل بهتر است در این زمان مادران باردار به سفر حج نروند، زیرا هم خود و هم جنین‌شان در معرض خطر بالایی هستند.

مقابله با ویار بارداری

از بیماری‌های شایع در موسم حج، بیماری‌های گوارشی مانند اسهال، یبوست و نفخ است. خانم‌های باردار هم بویژه در سه‌ماهه اول بارداری به علت ویار بارداری در معرض ابتلا به مشکلات گوارشی هستند.

دکتر لاهوتی با اشاره به این مطالب می‌گوید: گرچه بارداران به دلیل کم شدن اشتها و کاهش تحمل مواد غذایی و دارویی قادر به انجام بسیاری از توصیه‌های تغذیه‌ای نیستند، مصرف مواد غذایی به دفعات بیشتر، ولی با حجم کمتر، استفاده از مواد غذایی خشک و خنک به کاهش ویار بارداری کمک خواهد کرد. از سویی برای کم‌شدن یبوست، استفاده از مواد فیبردار مثل سبزی‌ها و میوه‌ها و آب فراوان نیز کمک‌کننده است.

خطر گرمازدگی در بارداران

گرمازدگی یکی از شایع‌ترین مشکلات حجاج و زائران در فصول گرم است که سردرد، سرگیجه، ضعف یا گرفتگی عضلانی، تهوع و استفراغ شدید را به دنبال دارد.

دکتر لاهوتی برای پیشگیری از گرمازدگی بارداران تاکید می‌کند: مادران باردار باید توجه کنند ازخروج غیرضروری از هتل خودداری کرده و حتما از کلاه‌های نقابدار استفاده کنند و لباس‌های نخی و روشن بپوشند. همچنین حتما از عینک آفتابی استفاده کرده و مایعات کافی مصرف کنند و حتی زمانی که تشنه نیستند برای جلوگیری از گرمازدگی آب بنوشند.

وی هشدار داد: مادر باردار هرگاه دچار دردهای زودرس زایمانی، لکه‌بینی، خونریزی یا هر علامت خطر دیگری شود باید بلافاصله به پزشک کاروان مراجعه کرده و ضمن رعایت دستورات دارویی، استراحت کافی نیز داشته باشد تا برای جنینش مشکلی پیش نیاید.

پونه شیرازی / گروه سلامت


ادامه مطلب ...

روانشناسی گروه‌های خونی

به گزارش جام جم سرا ، به خاطر نوع آنتی‌ژنی که روی گلبول‌های قرمز خون‌مان قرار گرفته، بدون اینکه بدانیم در معرض بعضی آسیب‌های احتمالی هستیم. اما در این میان، بخش مهمی از کار دست خودمان است. ما با انتخاب سبک زندگی‌مان می‌توانیم تاثیر بد گروه‌های خونی را افزایش دهیم و با دیدن نیمه‌پر لیوان، آب بیشتری درون آن بریزیم.

در این مطلب، ابتدا سراغ ویژگی‌های مختلف افراد دارای گروه‌های خونی مختلف رفته‌ایم و در بخشی دیگر، راه‌حل‌هایی را برای غلبه بر مشکلات هر گروه خونی بیان کرده‌ایم. توصیه‌های ما را جدی بگیرید چون داده‌های‌مان را از سایت رسمی دکتر «پیتر دادامو»، پزشک درمان‌های طبیعی ترجمه کرده‌ایم.


گروه A زود عصبانی می‌شوند

افراد دارای گروه خونی A هورمون کورتیزول بیشتری در بدن‌شان ترشح می‌شود. این هورمون باعث ایجاد استرس می‌شود. به همین دلیل به چنین افرادی توصیه شده تا ورزش‌هایی مثل یوگا را برای کاهش تشویش‌شان‌ انجام دهند. کسانی که گروه خونی‌شان A باشد، احتمالا زودتر عصبی می‌شوند و دیرتر از دیگران اعصاب‌شان آرام می‌شود.

گروه B مراقب قلب‌شان باشند

بنابر تحقیقاتی که در سال 2012 در دانشگاه هاروارد انجام شد، افراد با گروه خونی غیر O بیشتر از دیگران در معرض مشکلات قلبی و عروقی قرار می‌گیرند و از بین این گروه‌ها نیز آنهایی که گروه خونی‌شان AB باشد، بیشتر از دیگران در معرض خطر هستند. شانس ابتلای این گروه نسبت به دیگران 23 درصد بیشتر است. دکتر «لوکی» استاد دپارتمان تغذیه‌ این دانشگاه می‌گوید: «با وجود اینکه مردم نمی‌توانند گروه خونی‌شان را تعیین کرده یا آن را تغییر دهند، این تحقیقات به فیزیولوژیست‌ها کمک می‌کند تا ویژگی‌هایی که باعث افزایش ابتلا به بیماری‌های مختلف می‌شود را پیدا کنیم.»

AB گروه فراموشکاران

نتیجه ‌تحقیقاتی که اخیرا انجام شده نشان می‌دهد، کسانی که گروه خونی‌شان AB باشد، 82 درصد بیشتر از دیگران در معرض مشکلات مربوط به یادآوری خاطرات یا اتفاقات هستند. این افراد از نظر زبانی و تمرکز هم نسبت به گروه‌های خونی دیگر ضعیف‌تر عمل می‌کنند.

یکی از دلایل اصلی این ویژگی به خاطر پوشش‌های پروتئینی به نام فاکتور انعقادی شماره هشت روی گلبول‌های قرمز آنهاست که احتمالا باعث کاهش جریان خون در مغز می‌شود.


دکتر «ماری کاشمن»، سرپرست یک گروه تحقیقاتی در زمینه‌ گروه‌های خونی می‌گوید: «از آنجایی که فاکتور انعقادی شماره هشت به طور مستقیم با نوع گروه خونی افراد مرتبط است، احتمالا ارتباطی بین گروه خونی و اختلال‌های خاص خونی وجود دارد.»

گروه O نگران سرطان نباشند!

گروهی از محققان دانشگاه «یل» که درباره‌ عفونت‌های باکتریایی مطالعه می‌کنند، می‌گویند: «احتمال بالایی وجود دارد که افراد دارای گروه خونی O نسبت به دیگران کمتر در خطر ابتلا به سرطان معده قرار داشته باشند. این نتیجه براساس تحقیقاتی گرفته شده که روی نوع خاصی از باکتری‌ها انجام شده است.

باکتری هلیکوباکتر پیلوری که در روده‌ انسان زندگی می‌کند، نقش مهمی در ابتلا به سرطان معده دارد؛ بنابراین تحقیقات، کسانی که گروه خونی‌شان به جز O باشد، خون‌شان ویژگی‌هایی دارد که به رشد این باکتری‌ها کمک می‌کند. دارندگان گروه خونی O چنین ویژگی را ندارند و خیال‌شان بابت سرطان معده باید راحت‌تر باشد.

چطور با مشکلات گروه خونی‌مان کنار بیاییم؟

دکتر «پیتر دادامو» پزشک درمان‌های طبیعی در وب‌سایتش به افراد در هر گروه خونی توصیه‌هایی کرده است. سفارش‌های او به‌راحتی نوشتن برنامه‌ کار روزانه یا ارتباط داشتن با دوستان است؛ کارهای ساده‌ای که خیلی راحت می‌توان آنها را انجام داد

گروه O

- برای خودتان هدف کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت تعیین کنید تا فشار کاری‌تان کمتر شود.

- سعی کنید هر کاری را آرام‌آرام انجام دهید و با یک دست چند هندوانه برندارید.

- همه‌جور مواد خوراکی بخورید؛ حتی شده به صورت اسنک و میان‌وعده.

- غذای‌تان را آرام‌آرام بخورید. بعد از اینکه غذا را داخل دهان‌تان قرار دادید چنگال را کنار بشقاب‌تان بگذارید و خوراک را سر فرصت بجوید.

- تصمیم‌های خیلی بزرگی را که با پول‌های هنگفت مرتبط هستند و استرس‌تان را بیشتر می‌کنند، نگیرید.

- وقتی عصبی هستید، یک حرکت فیزیکی انجام دهید؛ مثلا ورزش کنید.

- دست‌کم چهار بار در هفته، روزی 13 تا 45 دقیقه ورزش هوازی انجام دهید.

- مصرف شکر را کمتر کنید، تنباکو و سیگار را هم دور بریزید.

گروه A

- مثل آدم‌های خلاق زندگی کنید.

- برای انجام کارهای روزانه برنامه داشته باشید.

- دیرتر از ساعت 11 شب به تختخواب نروید و روزانه بیشتر از هشت ساعت بخوابید. زیاد در بیدار شدن معطل نکنید و زود از تختخواب بیرون بروید.

- در طول ساعت‌های کاری، دو بار و هر بار به مدت 12 دقیقه ورزش‌های کششی انجام داده یا کمی قدم بزنید. تنفس عمیق را هم فراموش نکنید.

- اول روزتان را با یک خوراک پر از پروتئین آغاز کنید اما شب‌ها خوراک پروتئینی کمتری بخورید.

- وقتی عصبی هستید، چیزی نخورید.

- خوراک‌های کم‌حجم اما مقوی بخورید.

- سه بار در هفته و هر بار به مدت 30 تا 40 دقیقه در ورزش‌های آرامش‌بخش مثل یوگا شرکت کنید.

- برنامه‌های منظمی برای چکاب قلب و سرطان داشته باشید.

- همیشه خوراک‌تان را خیلی خوب بجوید. این کار به هضم بهتر خوراک کمک می‌کند.

گروه B

- چیزی که می‌خواهید به دست بیاورید را تجسم کنید. شما قدرت تخیل خوبی دارید و با این توانایی به چیزهایی که دنبالش هستید، می‌رسید.

- روزانه حداقل 20 دقیقه در برنامه‌های خلاقانه که تمرکز شما را می‌طلبد، شرکت کنید.

- شب‌ها زودتر از ساعت 11 به تختخواب بروید و روزی هشت ساعت بخوابید. خواب به بهبود گردش خون شما کمک می‌کند.

- در طول استراحت‌های روزانه‌تان از مدیتیشن برای آرام شدن استفاده کنید.


- کسانی که این گروه خونی را دارند، ذاتا آدم‌های اجتماعی هستند. در برنامه‌های اجتماعی مختلف شرکت کنید و از آنها لذت ببرید.

- دارندگان این گروه خونی، شانس بیشتری برای ابتلا به زوال عقل دارند. بیشتر از قبل ورزش‌های ذهنی مثل حل کردن جدول را انجام دهید. می‌توانید آموختن یک زبان تازه را هم امتحان کنید.

گروه AB

- ارتباطات اجتماعی‌تان را گسترش دهید اما از محیط‌های خیلی رقابتی کنار بکشید.

- یک برنامه‌ جمع و جور از هدف‌های بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت‌تان فراهم کنید تا سرتان بی‌خودی شلوغ نشود.

- برنامه‌های‌تان را طوری بچینید که مجبور نباشید در یک زمان چند هندوانه بردارید.

- دو بار در هفته و هر بار حدود 45 تا 60 دقیقه را به ورزش‌های کششی، مدیتیشن و یوگا اختصاص دهید.

- در فعالیت گروهی که اطراف‌تان می‌بینید شرکت کنید و ارتباط‌تان با دیگران را از دست ندهید. شما ذاتا آدمی اجتماعی هستید.

- کاری را که به تنهایی انجام داده و از آن لذت می‌برید انتخاب کنید. شما از انجام کارها یا ورزش‌های انفرادی لذت می‌برید.

- در میان کارهای روزانه‌تان فعالیت فیزیکی بیشتری داشته باشید. این کار به شما انرژی بیشتری می‌بخشد.

A و B گروه آرام‌ترین‌ها

به طور کلی ساختار آنتی‌ژن افراد نشان می‌دهد که چه مقدار هورمون در بدن آنها ترشح می‌شود. افرادی با گروه خونی A و B معمولا آدم‌های آرام‌تری هستند؛ اگر هم گاهی عصبی می شوند، زیاد به خودشان سخت نمی‌گیرند و راحت‌تر از دیگران آرام می‌شوند. دارندگان این گروه خونی با ورزش‌های آرام‌بخشی مثل یوگا میانه‌ بهتری دارند. اهالی گروه AB هم شرایط بهتری دارند. وضع ایمنی بدن افراد در گروه‌های خونی A و B وضع بهتری دارد که با ورزش هم شرایط بهتری پیدا می‌کند.

منبع : مجله زندگی ایده آل


ادامه مطلب ...

خصـوصیات گروه‌های خـونی را بیشتـر بشناسیـد

به گزارش جام جم آنلاین، کشف گروه های خونی و امکان انتقال خون از فرد سالم به فرد بیمار، که جایزه نوبل و عنوان پدر طب انتقال خون را برای این دانشمند به همراه داشت، منجر به نجات زندگی میلیون ها بیمار از طریق دریافت خون‌های اهدایی گردید.

گروه های خونی اصلی

تفاوت گروه های خونی مختلف به وجود یا عدم وجود پروتئین های ویژه ای به نام آنتی ژن که در فارسی «پادزا» یا «پادگن» نامیده می شوند، بر می گردد.

پادگن یا آنتی ژن ماده‌ای است که می تواند بدن را برای ساخت پادتن تحریک نماید. تقریباً تمامی موادی که به شکل آنتی ژن عمل می کنند، پروتئین های خارجی هستند که از راه عفونت، تزریق و یا روش های دیگر وارد بدن می شوند.

«پادتن» یا آنتی بادی ماده‌‌ای است که در پاسخ به تحریک یک آنتی ژن در بدن ساخته شده و با آن واکنش نشان می دهد.

آنتی ژن های گروه های خونی بر سطح گلبول های قرمز قرار دارند و شامل ده ها نوع می شوند. مهمترین آنتی ژن های گروه های خونی، آنتی ژن های A و B می باشند.

برخی افراد آنتی ژن نوع A ، برخی نوعB ، برخی هر دو آنتی ژن A و B را دارا هستند و برخی نیز هیچ یک از این آنتی ژن ها را ندارند که به گروه خونی O معروف می باشند. به این ترتیب افراد مختلف در گروه های خونیAB ، B ، A و O قرار می‌گیرند.

باید توجه داشت که حیوانات و انسان علاوه بر داشتن آنتی ژن های گروه های خونی بر سطح خود، ممکن است واجد آنتی بادی بر علیه آنتی ژن های گروه خونی که خود فاقد آن ها نیز هستند ، ‌باشند.

مثلا افرادی که گروه خونی آنها A است، در سرم خود آنتی بادی بر ضد آنتی ژن B دارند. همچنین افرادی که گروه خونی آن ها B است، در سرم خود آنتی بادی بر ضد آنتی ژن A دارند.

واجدین گروه خونی AB فاقد هر گونه آنتی بادی بوده و دارندگان گروه خونی O دارای آنتی بادی بر علیه آنتی ژن های A و B هستند.

بروز آنتی ژن های گروه های خونی تحت کنترل ژن های خاصی است و به ارث رسیدن آن ها از قوانین ژنتیک تبعیت می‌کند بنابراین گروه خونی شما به آنچه که از والدین خود به ارث برده اید، بستگی دارد. درصد توزیع گروه های خونی در جمعیت های مختلف، متفاوت است.

در ایران 38 درصد افراد دارای گروه خونی O و 33% افراد دارای گروه خونی A و 22% افراد دارای گروه خونی B و تنها 7% افراد دارای گروه خونی AB می باشد.

همه گروه های خونی با هم سازگار نیستند. دانسـتن گروه خونی هنگام دریـافـت و یـا پـیـوند عضـو از اهـمیت بالایی برخوردار می باشد.

دریافت خون نـامتـجـانس و ناسازگار می تواند به واکنش شدید ایمنی و تخریب گسترده گلبول های قرمز، افت فشار خون، نارسایی کلیوی، شوک، لخته شدن خون، حـمـله قلبی، تشکیل لخته خون در ریه، سکته مغزی و حتی مرگ گیرنده خون بیانجامد.

سیستم RH (مثبت و منفی)

در سال 1940 ، «لندشتاینر» که کاشف گروه های اصلی خون بود، به همراه دستیار خود، «وینر» نشان دادند علاوه بر گروه خونی A و B و O، سیستم دیگری به نام Rh (ار- هاش) نیز وجود دارد. هر فردی که عامل Rh را روی گلبول های قرمز خود داشته باشد Rh مثبت و اگر نداشته باشد Rh منفی است. حدود 85 تا 90% ایرانیان Rh مثبت و مابقی Rh منفی هستند.

آنتی بادی های غیر منتظره

ممکنست آنتی بادی‌های کمیاب دیگری هم علاوه بر آنتی بادی های ضد گروه های خونی A و B و O و Rh، در سرم افراد مختلف وجود داشته باشد. این آنتی بادی ها بر ضد آنتی ژن های نایابی که ممکن است روی سطح گویچه های سرخ پراکنده باشند، ساخته شده اند.

مانند گروه های کل، دافی و ... . با آن که اغلب، ما انتظار نداریم در سرم افراد، چنین آنتی بادی هایی را مشاهده کنیم، با این حال وجود آن ها به نوبه خود واجد اهمیت هستند. به همین دلیل زمانی که دستور تزریق خون داده می شود و خون بیمار تعیین گروه می شود، سرم او نیز از لحاظ وجود آنتی باد های غیر منتظره بر ضد آنتی ژن های گویچه های سرخ دهنده، آزمایش می شود. گویچه های سرخ دهنده به سرم بیمار گیرنده خون نزدیک می شوند، در صورت ایجاد واکنش (به هم چسبیدگی و یا انهدام سلول ها) از تزریق آن خودداری می گردد. به این آزمایش، سازگاری گروه های خونی یا «کراس مچ» می گویند.

سازگاری گروه های خونی

گروه خونی O، به تمام گروه های خونی می تواند خون اهدا کند، اما فقط می تواند از گروه خونی O خون دریافت کند.

گروه خونی A، می تواند به گروه های AB و A خون اهدا کند و از گروه های خونی A و O خون دریافت کند.

گروه خونی B، می تواند به گروه های AB و B خون اهدا کند و از گروه های خونی B و O خون دریافت کند.

گروه خونی AB، تنها می تواند به گروه خونی AB خون اهدا کند، ولی از تمام گروه های خونی می تواند خون دریافت کند.

گویچه های سرخ گروه خونی O هیچ آنتی ژنی ندارند و دهنده عمومی محسوب می شوند. بنابراین در مواقع اضطراری می توان خون گروه O را به هر گروه خونی دیگری تزریق نمود.

در یک حادثه منجر به خونریزی شدید، زمان بسیار مهم است و گاه نباید منتظر پیدا کردن خون هم گروه ماند و گاهی چه بسا جایز نیست حتی برای تعیین گروه خونی خود مصدوم نیز وقت را تلف کرد. در این گونه موارد، در دسترس بودن خون گروه O می تواند تنها راه نجات باشد.

از طرفی دیگر فردی با گروه خونی AB می تواند در مواقع اضطراری با خیالی آسوده از همه گروه های خونی دیگر، خون دریافت کند (گیرنده عمومی)، زیرا پلاسمای گروه خونیAB بر ضد هیچ یک از گروه های خونی دیگر آنتی بادی ندارد.

با همه این ها، در شرایط عادی، تمامی خون هایی را که برای تزریق بکار می بریم باید با خون گیرنده آن، هم گروه باشد و علاوه بر آن آزمایش سازگاری (کراس مچ) نیز برای آنها انجام شده باشد.

اهمیت گروه های خونی

اهمیت گروه های خونی زمانی مشخص می شود که فرد نیاز به تزریق خون پیدا کند و مجبور شویم به او خون تزریق کنیم. دراین صورت اگر گویچه های سرخ دهنده، آنتی ژنی داشته باشد که در پلاسمای گیرنده، آنتی بادی ضد آن وجود داشته باشد، این گویچه ها پس از تزریق، به سرعت به هم چسبیده و نابود می شوند و علاوه بر عدم کارآیی، باعث ایجاد عوارض شدید و یا حتی مرگ گیرنده خواهند شد.

پس از ورود خون ناسازگار به رگ فرد گیرنده، آنتی بادی های موجود در خون وی به آنتی ژن های موجود در سطح گلبول های قرمز بیگانه (فرد دهنده) متصل می شوند. در این حال روند تخریب گلبول های قرمز شروع شده و گلبول های قرمز پاره می شوند.

علائم اولیه تزریق خون ناسازگار شامل لرزش بدن، فلج، تشنج، انعقاد داخل عروقی، تب و پیدایش هموگلوبین در ادرار است. اقدامات فوری برای درمان واکنش های انتقال خون، شامل متوقف کردن انتقال خون و زیاد کردن حجم ادرار با کمک داروهای خاص می‌باشد، چرا که تجمع هموگلوبین در کلیه ممکن است موجب اختلال عملکردی کلیه و از بین رفتن این عضو مهم بدن گردد. اگر اقدامات درمانی فوری صورت نگیرد، ممکن است باعث مرگ هم گردد.

آزمایش سازگاری چیست؟ و چرا تزریق خون غیرهمساز، خطرناک و مرگ‌افرین است؟

دکتر نگین بابادی‌پور کارشناس دفتر برنامه‌ریزی، جذب و نگهداری اهداکنندگان سازمان انتقال خون ایران در گفت‌وگو با ایسنا گفت: همه افراد باید گروه خونی و ارهاش (مثبت یا منفی)‌ خون خود را بدانند، زیرا هر انسانی ممکن است روزی نیاز ضروری به دریافت خون داشته باشد. البته برای جلوگیری از واکنش خطرناک بین آنتی ژن‌های یک فرد با آنتی بادی‌های فرد دیگر، قبل از اینکه یک بیمار خون دریافت کند در بانک خون بیمارستان‌ها چند آزمایش انجام می‌شود که به آنها آزمایش سازگاری می‌گویند و پس از تکمیل آزمایشات، خون سازگار به بیمار تزریق می‌شود.

گروه خونی O، دهنده عمومی :
بابادی‌پور با اشاره به اینکه بر روی گلبول‌های قرمز افرادی که گروه خونی O دارند، هیچ آنتی ژنی وجود ندارد، گفت: بنابراین در مواقع ضروری می‌توانیم گروه خونی O را به هر گروه خونی دیگری تزریق کنیم و این گروه خونی «دهنده عمومی» است. مثلا در یک حادثه منجر به خونریزی شدید، زمان بسیار مهم است و گاهی نمی‌توانیم منتظر پیدا کردن خون هم گروه بمانیم در این گونه موارد در دسترس بودن خون گروه O می‌تواند تنها راه نجات باشد.

گروه خونی AB، گیرنده عمومی :
وی افزود: اما افرادی که دارای گروه خونی AB هستند هم آنتی ژن A دارند و هم آنتی ژن B و پلاسمای خون آنها بر ضد هیچ کدام از گروه‌های خونی آنتی بادی(پادتن) ندارد. بنابراین در مواقع ضروری با خیالی آسوده می‌توانند از همه گروه‌های خونی دیگر خون دریافت کنند که به آنها «گیرنده عمومی» می‌گویند.

گروه خونی O دهنده عمومی و گروه خونی AB گیرنده‌ عمومی است.

سازگاری دستگاه گوارش گروه های خونی به مواد غذایی

انسان‌ها از بسیاری جهات با هم تفاوت دارند. این تفاوت در گروه‌های خونی آنها نیز وجود دارد. فردی که گروه خونی A مثبت دارد، نمی‌تواند از فردی با گروه خونی B منفی خون بگیرد زیرا در این صورت بدنش به شدت واکنش نشان می‌دهد.

در مورد موادغذایی نیز همین مساله صادق است، یعنی برخی موادغذایی که بدن بعضی افراد به خوبی می‌پذیرد با دستگاه گوارش برخی دیگر از افراد سازگار نیست. البته در اینکه دستگاه گوارش می‌تواند خود را سازگار کند، شکی نیست اما اگر بدانید چه موادغذایی‌ای با بدن شما سازگارتر هستند، نیازی نیست بی‌دلیل دستگاه گوارشتان را خسته کنید.

گروه خونی O
این گروه خونی قدیمی‌ترین و رایج‌ترین گروه خونی است که از 50 هزار سال پیش تاکنون در رگ‌های انسان‌ها جریان داشته است. بررسی‌ها نشان داده‌اند گروه خونی انسان‌های اولیهO بوده و با توجه به اینکه آنها بیشتر گوشتخوار بوده‌اند، پس بدنشان با این ماده غذایی سازگار شده است. معده افرادی که گروه خونی O دارند اسید و تمام آنزیم‌های لازم برای هضم پروتئین‌های حیوانی را به اندازه کافی تولید می‌کند. از سوی دیگر، گروه خونی O دهنده جهانی است اما فقط از گروه O می‌تواند خون دریافت کند. از دیگر مزیت‌های این گروه خونی، سیستم ایمنی قوی و متابولیسم خوب است.

جالب است بدانید سیستم ایمنی خوب و قوی‌ این گروه، باعث می‌شود بیشتر به بیماری‌های خودایمنی مبتلا شوند و میزان ابتلا به آلرژی نیز به همین علت در آنها بالاتر است. دستگاه گوارش دارندگان گروه خونی O به راحتی با غذاهای جدید سازگار نمی‌شود و جز پروتئین با سایر گروه‌های غذایی مشکل دارد. اگرچه این عدم تحمل را نمی‌توان مسئول بروز مشکلات موثری در این افراد دانست، ولی ظاهرا در مقابل زخم‌های معده و اثنی‌عشر حساسیت بیشتری دارند.

از آنجا که دستگاه گوارش افراد دارای این گروه خونی با مصرف پروتئین مشکلی ندارد، میزان چربی دریافتی‌شان بالاست و به همین علت خطر ابتلا به گرفتگی شرایین و ناراحتی‌های قلبی – عروقی در آنها افزایش می‌یابد. به کسانی که گروه خونی‌شان O است، توصیه می‌شود میزان مصرف پروتئین‌های حیوانی را کاهش دهند و سعی کنند سبزی را وارد برنامه غذایی‌شان کنند، در ضمن مراقب مصرف غلات، کلم و سبزی‌های خشک باشند زیرا بدن آنها در هضم گلوتن کمی دچار مشکل است. بطورکلی این گروه خونی با گوشت قرمز سازگاری بیشتری دارند. غذاهای دریایی هم برای آنها خوب است. در عین حال باید انواع لوبیا، سویا، قارچ و زیتون را با احتیاط مصرف کنند.

گروه خونی A
این گروه خونی از حدود 20 هزار سال پیش یعنی از زمانی که کشاورزی رونق گرفت، پدیدار شد. کشاورزان زندگی خود را از طریق شکار، دامپروری و زراعت می‌گذراندند و گروهی زندگی می‌کردند و فعالیت فیزیکی آنها به نسبت کمتر از پیشینیان خود بود. زندگی جدید، این مردم را با غذاهای گیاهی سازگار کرد و از آنجا که زندگی‌ها گروهی‌تر و بیماری‌ها همه‌گیر شدند، سیستم ایمنی آنها نیز قوی‌تر شد.

برعکس سیستم ایمنی، دستگاه گوارش دارندگان گروه خونی A به دلیل مصرف بیشتر گیاهان ضعیف‌تر است و در هضم پروتئین‌های حیوانی دچار مشکل می‌شود. به نظر می‌رسد این افراد در ابتلا به سرطان معده و روده بزرگ از سایر گروه‌های خونی مستعدتر باشند. بیشتر افرادی که گروه خونی A دارند، گیاهخوارند زیرا در هضم گوشت و شیر مشکل دارند. توصیه ما به این افراد مصرف کمتر گوشت و شیر و در عوض مصرف بیشتر سبزی‌ و غلات است. بطورکلی سبزیجاتی غیر از بادمجان و میوه‌هایی غیر از موز و طالبی برای‌شان خوب است اما بهتر است در مصرف گوشت قرمز، پنیر و نان گندم احتیاط کنند.

گروه خونی B
تقریبا 10 هزار سال است که این گروه خونی به وجود آمده و دلیل آن هم به مهاجرت انسان‌ها در پی تغییرات آب‌وهوایی برمی‌گردد. آمار نشان می‌دهد این گروه خونی بیشتر در اروپای شرقی و میان جوامع یهودی شایع است. میزان سازگاری افراد دارای این گروه خونی با هر نوع آب‌وهوا بسیار بالاست و به‌طور کلی از سیستم ایمنی، عصبی و فیزیکی خوبی برخوردارند.

دارندگان این گروه خونی نیز همانند گروه خونی O، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری‌های خودایمنی‌اند و در برابر بیماری‌های ویروسی بسیار ضعیف هستند. علاوه بر این، افراد دارنده گروه خونی B، با احتمال بیشتری به عفونت‌های باکتریایی نظیر استرپتوکوک پنومونیه و اشرشیاکولی مبتلا می‌شوند. دستگاه گوارش آنها تقریبا با هر ماده غذایی سازگار است و به‌راحتی می‌توانند لبنیات بخورند. بطورکلی غذاهای دریایی برای آنها مناسب‌ترین غذاست. بادنجان و لبنیات هم برای‌شان خوب است اما بهتر است گوشت مرغ و ماکیان، آجیل و گندم را با احتیاط بیشتری مصرف کنند.

گروه خونی AB
تعداد دارندگان این گروه خونی چندان زیاد نیست. تقریبا هزار سال است که این گروه خونی به وجود آمده و می‌توان گفت ترکیبی از 3 گروه خونی است. گروه خونی AB می‌تواند از هر 3 گروه دریافت داشته باشد اما فقط می‌تواند به گروه خونی خود خون اهدا ‌کند. بدن دارندگان گروه خونی AB با جهان مدرن بسیار سازگار است. دستگاه گوارش آنها به نسبت ضعیف‌تر از دارندگان گروه خونی O است و به‌راحتی نمی‌توانند پروتئین‌های حیوانی را هضم کنند زیرا مقدار اسید معده آنها کاهش یافته و به قدر نیاز آنزیم ترشح نمی‌کنند. با این حال، میزان مصرف گوشت قرمز و موادغذایی مدرن مانند انواع فست‌فود در آنها بالاست. سیستم ایمنی آنها نیز تا حدی ضعیف عمل می‌کند و به همین علت در برابر باکتری‌ها و آلرژن‌ها به‌راحتی از پا درمی‌آیند. بطورکلی گوشت مرغ و ماکیان با این گروه خونی سازگار است. آنها به ماست و پنیر، ماهی و سبزیجات هم واکنش خوبی نشان می‌دهند. در مقابل با غذاهای دریایی، فلفل‌ها و موز سخت هماهنگ می‌شوند.

البته ویژگی‌های جسمی‌ای که برای دارندگان گروه‌های خونی مختلف ذکر شد، عمومیت ندارد. درست است که گفته می‌شود دارندگان گروه خونی B می‌توانند شیر را به خوبی هضم کنند اما این دلیل نمی‌شود اگر فردی با گروه خونی B به شیر آلرژی دارد، خود را مجبور به مصرف آن کند. در ضمن، اگر گروه خونی شما O است و به‌راحتی می‌توانید پروتئین حیوانی مصرف کنید، قرار نیست در مصرف گوشت قرمز زیاده‌روی کنید. فراموش نکنید که تعادل همیشه حرف اول را می‌زند.

خصوصیات اخلاقی گروه های خونی

بنابر مطالعات پژوهشگران که روی گروه‌های خونی تحقیق کرده اند در پژوهشهای جدید خود دریافته اند که شخصیت و خصوصیات اخلاقی افراد ارتباط قطعی با گروه خونی‌شان دارد.

گروه خونی O
افراد دارای این گروه خونی عموما مهربان و بخشنده هستند و شخصیتی بسیار اجتماعی، سیاستمدار و خوش‌فکر دارند. آنها مثبت‌اندیش هستند و افسوس گذشته را نمی‌خورند.

گروه خونی A
افراد این گروه خوش‌بین و نیرومند هستند و استعداد آنها در ریاضی و اقتصاد و کامپیوتر بی‌نظیر است. آنها هرگز در شرایط بحرانی دچار عصبانیت و رفتارهای خشن نمی‌شوند و همیشه سعی دارند با آرامش اهداف خود را دنبال کنند.

گروه خونی B
کسانی که گروه خونی B دارند، غیرقابل پیش‌بینی هستند و ممکن است در لحظه رفتارهای عجیب و هیجانی از آنها سر بزند. پشتکار و اراده قوی آنها در انجام کارها ستودنی است.

گروه خونی AB
این افراد معمولا رفتاری محافظه‌کارانه و در عین حال صادقانه دارند. این افراد به شدت منطقی هستند.


ادامه مطلب ...

آینده‌نگاری رفتار گروه‌های تکفیری

[ad_1]

چکیده:

جریان‌های تکفیری همواره مورد طرد اکثریت جامعه اسلامی بوده اند، (1) اما چرخه‌های ظهور و افولشان، نیاز به تلاش مستمر علمای اسلام جهت آگاهی بخشی به جامعه، برای مقابله با آن‌ها در هر دوره را، گوش زد می‌کند؛ در این باره نباید از نظر دور داشت که تکفیری‌ها آبشخوری نظری دارند که کانون اصلی بروزات دیروز، امروز و فردای آن‌هاست، از این رو دغدغه اصلی، مقابله با تفکر تکفیری خواهد بود.
از سوی دیگر، آینده‌‌پژوهی به عنوان دانش اقدام اجتماعی، علمی مستقل است، اما به مثابه فعالیتی میان رشته‌ای و حتی فرارشته ای، در جایگاه معرفت مضاف و کاربردی با همراهی علوم دیگر، می‌تواند ابزاری قدرتمند برای تحلیل و دادن راهکارهایی برای مسائل علوم انسانی و اجتماعی باشد.
در این مقاله تلاش شده است تا از روش سناریو- به عنوان یکی از ابزارهای مهم آینده‌‌پژوهی- به منظور تحلیل مسئله تفکر تکفیری و اقدام مقابل آن، سود جست.
تحلیل مسئله جریان‌های تکفیری نشان از آن دارد که عدم قطعیت‌های اصلی پیش روی ما، شیوع اندیشه تکفیری و بازتاب رسانه‌ای آن‌هاست و به تعبیری، این دو مؤلفه- با فرض استقلال- می‌توانند ضمن ترسیم فضای چهارگانه سناریوهای مسئله، حالت‌های گوناگون مقابله جهان اسلام با جریان‌های تکفیری را مشخص سازند.
سناریوها در این جا با توصیف ابهامات موجود پیش روی تصمیم گیران و اهل معرفت و سیاست در مواجهه با جریان‌های تکفیری و آینده آن‌ها، ضمن ترسیم فضای احتمالات بدیل مسئله، راهکارهایی برای مقابله با اقدامات تکفیری‌ها پیشنهاد می‌دهند.
مهم ترین نکته آن است که این سناریوها با کاربست روابط منطقی میان اجزای خود و نیز به مدد تصویر کلانی که از موضوع می‌دهند، قدرت اقناعی بالایی برای ایجاد وفاق و هم دلی میان فرق اسلامی و علما جهت اقدام علیه جریان‌های تکفیری، به دست می‌دهند.

1. مقدمه

در میان دریای عمیق و زلال اندیشه و تمدن اسلامی جریان‌های تکفیری جز کفی گذرا بر سطح آب چیزی نبوده و نیستند، اما تکرار پیوسته آن‌ها در طول تاریخ و حیاتشان با چرخه‌های ظهور و افول، نشان از نیاز به بازنگری‌های عمیق و عزم جزم، میان متفکران و فرهیختگان و علمای هر دوره، برای مقابله و تدارک راه‌های برون رفت از آن دارد.
راهکارهای گفته شده الزاماً منتج از بررسی و پیش بینی دقیق رفتارهای بنیادی تکفیری‌هاست همان طور که در ادامه مقاله خواهد آمد باید اعتراف کنیم مبتنی بر قراردادهای وضع شده درون این گروه‌هاست.
این قراردادها با پوشاندن کسوتی ظاهری از شریعت و تعقل، در جایگاه اصول و باورها نشسته‌اند (2) و آبشخور اصلی ادامه حیات تکفیری‌ها و نحوه تعاملشان با جهان پیرامون شده اند.
از همین منظر، مسئله اصلی پژوهش حاضر دادن روش شناسی مناسب برای شناسایی و مواجهه با رفتارهای آینده‌ی تکفیری‌هاست.
ایده اصلی مقاله براین اساس است که رفتار- میان مدت و طولانی مدت- تکفیری‌ها به نحوی ریشه در افکار (3) آن‌ها دارد و قدرت پیش بینی ما از همین جا خواهد بود.
متدولوژی مناسب این کار، باید بتواند فضای تصمیم گیری را برای بازی گران اصلی، مقابلِ تکفیریان شفاف سازد.
باور نگارنده و مقاله حاضر بر آن است که همه فرق اسلامی، در وهله اول علمای ایشان و در درجه‌ی دوم همه مسلمانان و در نهایت همه فرهیختگان جهان بازی گران جبهه مقابل تکفیر هستند. آینده‌‌پژوهی، ابزار مناسبی را برای رسیدن به این مقصد در اختیار ما قرار می‌دهد.
حاصل آن که موضوع محوری تحقیق حاضر، آینده‌نگاری افکار تکفیری و گونه‌ها/ سناریوهای ممکن پیش روى آن‌ها برای مواجهه و برقراری ارتباط با جهان است.

2. روش شناسی تحقیق

مقابله با جریان‌های تکفیری نیازمند شناخت دقیق رفتار آن‌ها و محرک‌ها و مبانی ادعایی بوده؛ نقشه راه، راهبردها و راهکارهای خاص خود را می‌طلبد و هرگز نمی‌توان بدون برنامه‌ریزی در این باره گام برداشت. روش مناسب برای تحقیق حاضر باید به بررسی و ارزیابی اقدامات علیه جریان تکفیر بپردازد و ناظر به راهکارهای عملی و اجرایی، با توجه به امکانات و ظرفیت‌های موجود باشد.
به عنوان روشی مناسب برای تحقیق حاضر، نیازمند روش و چارچوب عامی هستیم که بتواند روشن کننده و پاسخ گوی موارد ذیل- که متناظر با اهداف فرعی تحقیق طرح شده اند- باشد:
1. چگونه می‌توان به نحوی مناسب، رفتار آتی جریان‌های تکفیری را حدس زده و برای مقابله با آن تصمیم گرفت؟
2. عوامل مهم تأثیرگذار درباره‌ی رفتار جریان‌های تکفیری کدام است و چگونه قابل شناسایی می‌باشند؟
3. بازیگران اصلی در بحث جریان‌های تکفیری (له و علیه) چه کسانی هستند؟
4. رخ دادهای مهم ممکن الوقوع در رفتار جریان‌های تکفیری کدام اند؟
5. روابط علی و یا منطقی میان موارد گفته شده چگونه به دست می‌آید؟
6. چگونه راه حل مطلوب را استخراج و عملی کرد؟
7. چگونه می‌توان درباره این راه حل‌ها به اجماع و توافق دست یافت؟
8. روش سناریو پردازی آینده‌‌پژوهی، موارد گفته شده را به نحو مطلوبی پوشش می‌دهد.

2-1. معرفی اجمالی آینده‌‌پژوهی و روش سناریو

در این جا لازم است به منظور آشنایی اجمالی با آینده‌‌پژوهی، تعریف اولیه‌ای از آن بیان کرد:
آینده‌‌پژوهی (Futures Studies ) مجموع فعالیت‌هایی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل منابع، الگوها، و عوامل تغییر یا ثبات، به تجسم آینده‌های بالقوه و برنامه‌ریزی آن‌ها با در نظر گرفتن عدم قطعیت‌های جهان معاصر می‌پردازد. آینده‌‌پژوهی بیان می‌کندکه چگونه از واقعیت‌های متغیر امروز، فردا ایجاد خواهد شد؛ به عبارتی وظیفه او شناخت فردا است، مستقل از آن که چگونه از آن بهره‌برداری شود. در حال حاضر و بنابر روش شایع، نتایج آینده‌‌پژوهی بیشتر در قالب سناریو مطرح می‌شوند. (4)

2-2. معرفی سناریو و سناریو پردازی

در یک تعیف جامع، طراحی سناریو فرایندی است از موقعیت یابی و ترسیم چندین محیط آینده‌ی بدیل به گونه‌ای آگاهانه، باور کردنی و قابل تصور که از طریق آن بتوان تصمیم‌های مربوط به آینده را در پیش گرفت. این فرایند به منظور تغییر تفکر جاری، بهبود تصمیم سازی، توسعه‌ی یادگیری فردی و سازمانی و بهبود عملکرد صورت می‌گیرد.
سناریو نویسی مبتنی بر استفاده از روش‌های گوناگون تحقیق و تحلیل، در تکمیل مقدمات و داده‌های خود است و علاوه بر آن که بر نظریه‌ها استوار می‌شود، خود نیز قدرت نظریه پردازی دارد.
سناریو ابزاری جهت درک دوباره محیط‌های آینده‌های بدیل می‌باشد. باید توجه کرد که سناریو، پیش بینی یا پیش گویی نیست، بلکه براساس تحلیل تغییرات نیروهای محرک، به تصمیم گیرندگان در راستای تصور و مدیریت آینده، یاری می‌بخشد. امروزه با استفاده از سناریوها می‌توانیم درک بهتری از پیچیدگی محیط‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... داشته باشیم. هم چنین ضروری است که سناریوپردازی را- نیز همچون هر فعالیت آینده پژوهانه دیگر- به صورت فرآیندی مستمر ببینیم. (تصویر 0)
توضیح شکل
تصویر0- درک فرآیندی از سناریونگاری

2-2-1. بررسی اجمالی گام‌های سناریو پردازی براساس رویکرد شوآرتز

در حال حاضر روش‌های گوناگونی برای تدوین سناریو وجود دارد، اما می‌توان ادعا کرد که رویکرد پیتر شوآرتز در این باره، علاوه بر داشتن نوعی جامعیت، مشتمل بر جوهره عام همه انواع سناریو پردازی بوده و مقبولیتی عام یافته است؛ در نتیجه بیشتر تحقیقات سناریونویسی، براساس آن منتشر می‌شوند، از این رو به صورت اجمالی به گام‌های این روش اشاره می‌کنیم: (5)

گام 1. شناسایی موضوع

این گام بر اهمیت تدوین بیانی روشن و جامع، از مشکل یا مسئله تأکید دارد.
در بیستر موارد، با طرح مهم ترین پرسش پیش رو که ناظر به تصمیم است، صورت می‌گیرد.
به عنوان مثال در تحقیق حاضر این پرسش مطرح شده است که: الگو و روش مناسب برای استخراج و انتخاب راهکار مقابله با جریان‌های تکفیری چیست؟ رهیافت مناسب برای مقابله با جریان‌های تکفیری کدام است؟ و آیا این رهیافت مورد توافق فرق اسلامی خواهد بود؟

گام 2. شناسایی عوامل کلیدی

در این گام، فهرست مهم ترین عوامل مؤثر در تصمیمات تعیین می‌شود؛ این کار بیشتر از طریق مراجعه به خبرگان و یا تحلیل‌های وسیع داده کاوی و مطالعه ادبیات موضوع صورت می‌گیرد.
به عنوان مثال در تحقیق درباره‌ی جریان‌های تکفیری، به عوامل کلیدی ذیل دست یافته ایم: (6)
گفتمان‌ها، رسانه‌های رسمی، علما، شکل گیری گفتمان در فضای غیررسمی (رسانه‌های فضای مجازی و غیره)، فضای ارعاب، مباحث اعتقادی، تسلیحات نظامی، حمایت مالی، ساختارهای قدرت منطقه دسترسی اطلاعاتی و....
گام 3. شناسایی نیروهای محرک یا پیشران‌ها
نیروهای پیشران تغییرات، نیروهای بنیادینی هستند که زمنیه تحقیق الگوهای روی دادها را مهیا می‌کنند. به بیان روشن تر، این نیروهای پیشران هستند که باعث می‌شوند اتفاقات مختلفی روی دهند. این موارد اغلب از سنخ رخ داد و امر واقع ممکن‌اند و شناسایی آن‌ها مستلزم پایش، استخراج و تحلیل روندهاست.
در تحقیق حاضر، نیروهای پیشران مهم به دست آمده عبارتند از:
O به توافق نرسیدن نخبگان فرقه‌های اسلامی برای مقابله با جریان‌های تکفیری؛
O ادامه حمایت مادی و رسانه‌ای برخی ساختارهای قدرت در منطقه از تکفیری‌ها؛
O حمایت غرب و رسانه‌های عمومی از تکفیری‌ها؛
O حمایت مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی غرب از گروه‌های تکفیری؛
O بازخورد مشوق درباره‌ی فضای ارعاب ایجاد شده به وسیله‌ی گروه‌های تکفیری برای ایشان؛
O اتحاد گروه‌های تکفیری؛
O ایجاد کانال‌ها و بسترهای ارتباط فیزیکی (خطوط پشتیبان) میان گروه‌های تکفیری؛
O و....

نکته و اشاره: گونه شناسی خاصی از رخ دادها: شگفتی سازها

برخی از اقسام رخ دادهای ممکن، احتمال وقوع کمی دارند، اما درصورت حادث شدن، منجر به تغییرات گسترده و بعضاً غیرقابل کنترل خواهند شد. این سنخ از رخ دادها را با عنوان «شگفتی ساز» (7) می‌شناسیم که تحلیل آن‌ها نیازمند سناریوهایی جداگانه است.
درباره‌ی مسئله تکفیری‌ها، شاید مطالعه تأثیرات گسترش احتمالی گروه‌های تکفیری به شمال آفریقا و یا ترکیه و همچنین احتمال حمله نظامی / انتحاری و عملیات تروریستی آن‌ها در مکه مکرمه و مدینه منوره یا در ایران اتفاقاتی از این سنخ خواهند بود، که خارج از بحث مقاله می‌باشند.

گام 4. رتبه‌بندی عوامل کلیدی و نیروهای محرک

در این مرحله، طراحان سناریو تلاش می‌کنند تا عوامل کلیدی و نیروهای محرک را از نظر میزان اهمیت و توانایی بالقوه آن‌ها برای تأثیر بر موضوع / مسئله رتبه‌بندی کنند.اغلب این کار به منظور طبقه بندی: 1. میزان عدم اطمینان؛ 2. تأثیر بالقوه آن‌ها، صورت می‌پذیرد تا از این طریق موارد محدودی که بیشترین اهمیت و بالاترین عدم قطعیت را دارند، تعیین شود.
شناسایی عوامل کلیدی، نیروهای محرک و رتبه‌بندی این موارد، همگی هدف اصلی در نظریه پردازی هستند.
به منظور رتبه‌بندی و تعیین اهمیت و عدم قطعیت یا موارد دیگری، چون: تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل فهرست شده، بعضا از روش‌هایی مانند: تهیه پرسش نامه و نظرسنجی یا تحلیل داده‌ای و مبتنی بر وب و یا تحلیل تأثیر متقابل (CIA) بهره می‌برند.

گام 5. ایجاد فضای منطقی برای سناریو (ها)

در تحقیقات امروز، نتیجه‌ی رتبه‌بندی بیشتر بر روی دو محور قرار داده می‌شود که سناریوهای نهایی براساس آن‌ها شکل می‌گیرند. هدف این مرحله شناسایی متغیرهایی است که ممکن است مفاهیم جدیدی را بیافرینند یا به چالش بگیرند و نیز تفکر، پیرامون مسیرهای بالقوه‌ی اقدام، با توجه به موضوع منتخب اولیه، تا نهایتاً این روابط در مرحله‌ی بعد هنگامی که سناریو نوشته می‌شود، توصیف شوند.
در سناریوهایی که تحقیق حاضر به دست آورده است، دو عامل کلیدی که واجد شاخص‌های گفته شده، باشند، عبارتند از:
1. توافق فرق اسلامی (وحدت) درباره‌ی مسئله تکفیری‌ها؛
2. آگاهی و تعهد رسانه‌های عمومی.

گام 6. پربار کردن و تدوین جزئیات سناریو

در این مرحله فرآیند نوشتن نهایی سناریوها آغاز می‌شود.
این گام ناظر به ادبیات، هنر، قدرت ادراکی و بیان شیوای سناریونگار است. توسعه‌ی جزئیات سناریو، روابط میان متغیرهای کلیدی موجود در داستان را پرداخت می‌کند و بعضاً در برخی رویکردها، حدسیات مبتنی بر احتمال پذیری سناریو را مطرح می‌سازد.
در این جا بعضا از روش «اگر. آن گاه.» استفاده می‌شود. هر سناریو، هنگامی که با جزئیات کامل تدوین شد، زمینه اندیشه پیرامون آینده را فراهم می‌کند. مهم است که سناریوهای تدوین شده، فاقد جهت دهی، و ایجاد توهم در انتخاب و تأکید بر یکی و نادیده گرفتن موارد دیگر باشند؛ به عبارت دیگر همه سناریوها باید با هم دیده شوند، چون فضای سناریو، به هم پیوسته و با احتمال و قابلیت گذار از یک سناریو (محیط / ربع) به دیگران است.
در تحقیق حاضر به چهار سناریو با عناوین ذیل دست یافته ایم که طرح کلی آن‌ها در ادامه خواهد آمد:
1. سناریو «نهروان» (جنگ نهروان)؛
2. سناریو «افغانستانی دیگر»؛
3. سناریو «11 سپتامبر»؛
4. سناریو «نسل کشی».

گام 7.شناسایی پیامدها

در این گام سناریوها بازبینی و ارزیابی و بعضا با مدل سازی (8) (هرچند به صورت آزمایش ذهنی) اجرا می‌شوند، تا سنجشی از آن‌ها صورت گیرد و به ویژه پیشنهاداتی برای تصمیمات و اقدام مطرح شود.

گام 8. شناسایی شاخص‌ها

گام نهایی گزینش «شاخص‌های راهبردی» است که رویدادهای واقعی را که ممکن است بنابر، آنچه در سناریو آمده است، پدید آید؛ مشخص می‌کنند. شاخص‌ها به طراحان و تصمیم گیران کمک می‌کنند تا مسیر روی دادهای در شرف وقوع را پایش کرده و چگونگی تأثیر آن‌ها بر مسئله را مشخص کنند. به بیان ساده تر، شاخص‌ها برای ما مشخص می‌سازند که به طور تقریبی در کجای فضای سناریو قرار داریم و به کدام سمت حرکت می‌کنیم.

2-3. چرا روش سناریو مبتنی بر آینده‌‌پژوهی می‌تواند ابزار مناسبی برای پژوهش حاضر باشند؟

(جمع‌بندی از مباحث متدولوژی تحقیق)

در تبیین مناسب بودن ابزار سناریوهای برخاسته از آینده‌‌پژوهی برای تحقیق حاضر درباره‌ی جریان‌های تکفیری، می‌توان به برخی نکات اشاره داشت:
این تحقیق متکفل بررسی «راه‌های برون رفت از فتنه تکفیر و ترسیم جامعه‌ای آرمانی» است که به خوبی در متدولوژی سناریوهای آینده‌‌پژوهی نمود دارد؛
این تحقیق و روش شناسی- به ویژه به دلیل دادن تصویر کلان مناسب- شمولیت لازم و قدرت اقناعی برای ایجاد توافق میان مسلمانان و فرهیختگان دباره‌ی موضع گیری علیه جریان‌های تکفیری را دارد؛
بررسی آینده پژوهانه سناریوها منجر به دادن راهکار جهت مقابله با رشد، گسترش، تأثیرگذاری تخریبی، وهن اسلام و... از سوی گروه‌های تکفیری خواهد شد.
هم چنین روش شناسی مذکور، به خوبی موارد ذیل را پوشش می‌دهد:
O دعوت به صلح و دوستی و برادری و تعامل میان مذاهب بر اساس حکمت، موعظه و جدال احسن؛
O تلاش برای هوشیار کردن مسلمانان درباره‌ی ماهیت زشت جریان‌های تکفیری؛
O تلاش به منظور ایجاد صف واحد و گسترش زمینه‌های هم گرایی مسلمانان برای مقابله با تکفیر؛
O تلاش برای شناساندن توطئه‌ها و نیرنگ‌های جهان غرب در سایه حمایت از جریان‌های تکفیری.
ضمن آن که مقدمات روش سناریو، با تحلیل روندهای خود، به «تبیین پیشینه، کارنامه و عمل کرد سیاه جریان‌های تکفیری در جهان اسلام»، «نقد و بررسی پیامدهای سیاسی- اجتماعی جریان‌های تکفیری و هم گرایی آن‌ها با دشمنان اسلام» و... می‌پردازد و به تعبیری روی کردی جامع و مانع خواهد بود.

1. تحلیل مسئله جریان‌های تکفیری و استخراج آبشخور اصلی آن‌ها

جریان‌های تکفیری ضمن تحریف چهره اصیل اسلام وگردش از اصول توحید و تفسیر حقیقی قرآن و سنت یا انحرافاتی دست به گریبان شده‌اند که حاصل آن، تضعیف امت اسلامی، تخریب میرات و به خطر انداختن جان مسلمانان و نهایتاً وهن این دیـن الهی بوده است.
جریان‌های تکفیری و اندیشه آن در طول تاریخ- در گفتمان همه جوامع- تنیده و بافته شده، به نحوی که کلیت آن جدید نیست، (9) اگرچه در هر دوره‌ای اشکال جدیدی یافته یر لباس دیگری پوشیده است. (10)
اکنون پرسش اساسی آن است که: آینده چگونه است؟
تدقیق در مسئله نشان می‌دهد آنچه منشاء اثر این جریان‌های افراطی در آینده- به ویژه میان مدت و طولانی مدت- می‌باشد، عبارتست از:
تفکرات و مبانی اندیشه آن‌ها، و چگونگی تعاملشان با محیط پیرامون.
از دیگر سو، بازیگران اصلی صحنه مقابله با جریان‌های تکفیری، نه تنها همه فرق اسلامی، در وهله اول علمای ایشان و درثانی همه مسلمانان، بلکه همه فرهیختگان جهان هستند که تجلی اصلی واکنش شان در رسانه‌های عمومی خواهد بود. (11)
هم چنین می‌توانیم به دو پارادایم اصلی حاضر در اندیشه فرهیختگان اجتماعی اشاره کنیم: رویکرد گفتمان و رویکرد جنگ.

روندهای اصلی که در موضوع قابل رصد هستند عبارتند از:

گسترش اسلام، اقبال به اسلام، گفتمان فطرت گرایی، تقریب، گفت گوی ادیان، توسعه توجه به دغدغه‌های اندیشه گانی: فلسفی/ کلامی و.... ؛
گفتمان نقادی در غرب؛
اسلام ستیزی، اسلام هراسی؛
بسط و هژمونی رسانه‌های جمعی در سطح جهان؛
اقتصاد جنگ، بازار اسلحه؛
امنیت انرژی؛
همکاری‌های اقتصادی و منطقه‌ای در خاورمیانه؛
و....
اشاره‌ای به اهمیت و جایگاه رسانه‌ها و توان آن‌ها
به ویژه در مواجهه و واکنش به:
کارنامه‌ی جریان‌های تکفیری در رشد و گسترش با ارعاب شمشیر، هدم آثار اسلامی در مکه مکرمه، مدینه منوره، عراق و دیگر ممالک اسلامی؛
آمار منتشره درباره‌ی کشتار و جنایت جریان‌های تفکیری.
مردم منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی و عرب یمی خواهند طرحی نو در اندازند و بدین منظور سه الگوی متفاوت و تاحدی رقیب وجود دارد:
1. الگوی حکومت اسلامی/ جمهوری اسلامی ایران/ امام خمینی (ره)/ که به دلیل نبود شخصیت کاریزما و بزرگی نظیر حضرت امام، این الگو تقریبا و در حال حاضر غیرقابل دسترس است؛
2. ملی گرایی مصر؛
3. الگوی جنبش‌های دموکراتیک. (12)
حال آن که جنبش‌های تکفیری تلاش می‌کنند تا- به دروغ- خود را نسخه بدل‌هایی از 1 و 2 نشان دهند.
در این جا اهمیت جنبش‌های مدنی و دموکراتیک غیر قابل انکار است.
مهم ترین راهکارها برای مقابله عبارتند از:
1. شفاف سازی تمایز جریان‌های تکفیری با الگوهای یاد شده؛
2. استفاده از ظرفیت‌های دموکراتیکی؛
3. ترکیب اندیشه‌های ناب ملی و اسلامی با اصول درست منتخبی از کلیت دموکراسی و متناسب با فضای بومی،
(این موارد در مسیرهای موجود در فضای سناریوها درج شده اند؛ ن.ک: تصویر 2- مقاله)
از جمله روندهای مهم دیگر هم چنین بایستی به این موارد اشاره داشت:
مخالفت‌های جنبش‌های حقوقی (به ویژه اقلیت‌ها و نقد مباحث اباحه‌ی خون، آبرو و اموال مسلمانان) و محیط زیستی و فرهنگی (تخریب ابنیه و میراث معنوی)؛
خرید سلاح و توجیه آن؛
احتمال تکرار تجربه‌هایی 11 سپتامبر و طالبان.
از مجموعه پایش‌های گفته شده- چنانچه خواهیم دید- می‌توان استفاده کرد برای:
1. پیش بینی رفتارهای احتمالی طرفین؛
2. استخراج نشانک‌ها؛
3. طراحی اقدام‌ها؛
4. ترسیم آینده‌های بدیل و ممکن؛
5. تعیین فضای ابهام‌ها و ترسیم منطقی آن‌ها در یک فضای کنش گرانه برای تصمیم گیری.
برای تحلیل دقیق چیستی تکفیر و استخراج عوامل مؤثر در آینده آن، نیازمند روشی ساختارمند هستیم که امکان تلفیق در رویکرد سناریونگاری را به خوبی دارا باشد.
همان گونه که در بحث گام تعیین مسئله و عوامل کلیدی اشاره شد، روش مکمل «تحلیل، لایه‌ای علت‌ها« (CLA) در این جا برگزیده شده است.
در این باره انتخاب‌های دیگری از جمله «تحلیل پارادایمی»، «تحلیل گفتمانی» و یا «پنجره اوورتون» نیز متصور و رایج اند، اما انتخاب روش CLA توجیهات و ترجیحاتی دارد، از جمله این که:
اولاً به باور نگارنده، جریان‌های تکفیری (13) به هیچ وجه از سنخ باور محکم و عقلانی (14) نیستند، از این رو قابلیت ایجاد پارادایم را ندارند و نمی‌توانند گفتمانی پایدار را شکل دهند؛ (15)
ثانیاً جامعه اسلامی هشیاری لازم برای مقابله با این جریان‌ها را دارد. (16)

2.3. اجمالی از روش تحلیل لایه‌ای علت‌ها (CLA)

این روش از جمله رویکردهای نو در آینده‌‌پژوهی است که به وسیله‌ی سهیل عنایت و دیگران براساس اندیشیدن در سطوح مختلف چهارگانه موضوع / مسئله، یعنی:
«1. سطح رخ دادها / امور واقع و عینی؛ 2. سطح ساختارهای اجتماعی / نظام‌ها؛ 3. سطح گفتمان‌ها؛ 4. سطح اسطوره‌ها و کهن الگوها» شکل گرفته است.
توضیح تفصیلی جزئیات روش، خارج از بحث مقاله حاضر است، علاقه مندان می‌توانند به منابع مقاله مراجعه کنند. در این جا صرفاً به نتیجه تحلیل صورت گرفته براساس این روش در موضوع جریان‌های تکفیری اشاره می‌کنیم.

3-1. نتیجه تحلیل لایه‌ای علت‌ها در مسئله جریان‌های تکفیری

فهرستی از عوامل کلیدی دخیل در موضوع، در گام 2 سناریو عنوان شد؛ در این جا به عنوان خروجی و ضمن تکمیل مبحث رتبه‌بندی عوامل، با روش تحلیل لایه ای، لازم به ذکر است که:
در لایه‌های سطحی: (17) خشونت تصویر شده در رسانه‌ها قرار دارد، که نتیجه آن اهمیت یافتن رسانه و ارتباط با جهان در تحلیل رفتارشناختی جریان‌های تکفیری است. و در لایه‌های پائین/ عمیق تر، تفکر تکفیری و جذابیت آن، عنصر اصلی حیات شان بوده و هست و رفتارهای آینده آن‌ها را تعیین می‌کند.

3-1. تعیین دو مؤلفه اصلی نقد تفکر تکفیری (1) و رسانه (2) به عنوان عدم قطعیت‌های بنیادین مسئله و ترسیم فضای سناریو

در این بخش با انتخاب دو مؤلفه کلیدی اشاره شده، به عنوان دو محـــور اولیه پیشنهادی، به فضای سـناریو دست می‌یابیم. (تصویر 1).
توضیح شکل
تصویر 1- فضای اولیه و محورهای سناریو
در این جا، مؤلفه/ عامل کلیدی رسانه‌ها (با دو جهت تعهد و آگاهی بخشی یا ژورنالیسم و جلب توجه) به عنوان محور عمودی.
و نقد تفکر تکفیری- یعنی عزم به مقابله با آن و توافق نخبگان و فرق اسلامی (تنویر افکار و ایجاد جذابیت یا قدرت اقناعی یا عدم آن) به عنوان محور افقی در نظر گرفته شده اند.
لازم به اشاره است که جهت‌ها/ محورها/ پارامترهای فضای سناریو... براساس بازی گران و توان آن‌ها در جلب توجه رسانه‌ها و افکار عمومی: فرق اسلامی، تکفیری‌ها- و به نوعی استفاده از نظریه بازی‌ها و مدل سازی برای طراحی سناریو- نیز قابل ترسیم است.

3. طرح کلی سناریوها

به منظور کوتاه کردن حجم مقاله از بیان جزئیات سناریوها پرهیز می‌شود و صرفاً به طرح کلی هریک از سناریوهایِ چهارگانه‌ی متصور در فضای ترسیم شده، خواهیم پرداخت.
توضیح شکل
تصویر 1- فضای سناریو تحلیل راهکارهای مقابله با جریان‌های تکفیری.

3-1 سناریو «نسل کشی»

سناریو نسل کشی- شاید به تعبیری سناریو بدبینانه- فضای ابهام و عدم قطعیت ما باشد و مربوط به شرایطی است که غفلت از مقابله با جریان‌های تکفیری، هم در حوزه رسانه‌ها و هم فرق اسلامی، فضای کافی را برای تکثیر تفکر تکفیری و افزایش قدرت آن‌ها فراهم کرده است.
علمای فرق اسلامی نتوانسته‌اند با وجودِ فرمان الهی و سنت نبوی، به وحدت کلمه دست یابند و هیچ هم دلی و توافقی برای اقدام مؤثر علیه جریان‌های تکفیری وجود ندارد.
هم چنین رسانه‌های عمومی و فضای مجازی نتوانسته‌اند وظیفه خود را در آگاهی بخشی درباره‌ی این جریان‌ها انجام دهند. در نتیجه گروه‌های تکفیری توانسته‌اند تا حد زیادی حمایت‌های مادی، مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی را از ساختارهای ارتجاعی قدرت منطقه‌ای و برخی دولت‌های غربی یا شبکه‌های تروریستی دریافت کنند.
از سوی دیگر تکفیری‌ها توانسته‌اند به نحوی با دستاویز قراردادن مسائلی چون: بحث توسل از منظر مذاهب اسلامی، طلب شفاعت، تبرک، مشروعیت بزرگ داشت موالید و مراثی، مسئله قبور، دعا و نیز ترسیم چهره نامناسب از مدیریت و سیاست اسلامی موجود در کشورهایی نظیر ایران و سوریه و لبنان و... فضای امنیت رسانه‌ای و فکری مناسبی برای خود تدارک ببینند.
با رصد و پایش مستمر نشان گرهای موضوع، باید در صورت نزدیک شدن به این سناریو، به سرعت از طریق مسیرهای 1 و 2 مندرج در فضای سناریو، به سمت حالت مطلوب، جهت دهی صورت گیرد.

توضیح مسیر 1: رویکرد روشن گری:

تلاش مضاعف برای آگاهی بخشی درباره‌ی خطر جریان‌های تکفیری و ایجاد بستر مناسب برای هم فکری و تعامل علما و فرهیخنگان به منظور نقد کامل و شفاف تفکر تکفیری و نهایتاً ایجاد وفاق و هم دلی برای مقابله با جریان‌های کفیری و گسترش آن‌ها.
در این مسیر موضع تکفیری‌ها از نوع «مسجد ضرار» و «طالبان» است.

توضیح مسیر 2: رویکرد دموکراتیک

تلاش گسترده رسانه ای- به ویژه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی- برای روشن گری بخشی عمومی درباب مغالطات اندیشه و مخاطرات اقدام تکفیری‌ها؛ این مسیر بیشتر وابسته به فعالیت اهل سیاست و رسانه است. در این مسیر، موضع منتسب به تکفیری‌ها «دشمن مردم» خواهد بود.

3-2. سناریو «11 سپتامبر»

در این وضعیت با وجود تلاش رسانه‌ها برای آگاهی بخشی درباره‌ی جریان‌های تکفیری و ایجاد کمپین عمومی و جهانی علیه آن‌ها، به دلیل عدم رسیدن علما و فرهیختگان جامعه اسلامی و جهان به توافقی مؤثر برای نحوه مقابله با تکفیری‌ها، این گروهک‌ها توانسته‌اند سطح مؤثری از پشتیبانی لجستیک را برای انجام اقدامات تروریستی و حملات انتحاری در مناطق گوناگونی که به عنوان هدف در سطح منطقه و جهان شناسایی کرده اند، به دست آورند.
در این جا هوشیاری و رصد مستمر فعالیت‌های گروهک‌ها به منظور تأخیر در انجام هرگونه اقدام تروریستی ضروری، اما ناکافی است و باید هرچه سریع‌تر به توافق فرق اسلامی و جهان، برای اقدام دست یافت.

3-3. سناریو «افغانستانی دیگر»

در این حالت با وجود هم دلی علمای اسلامی برای مقابله با جریان‌های تکفیری، به دلیل ناآگاهی و عدم تعهد رسانه‌ها و نیز غفلت ژورنالیستی آن‌ها، توافق چندانی برای اقدام مؤثر علیه جریان‌های تکفیری به وجود نیامده است، از این رو فضا برای تثبیت موقعیت گروه‌های تکفیری در مناطقی خاص فراهم شده است.
در این وضعیت هشدار، ابتدا باید از هر گونه تلاش گروهک‌ها به منظور جلب حمایت‌های بین المللی در راستای مشروعیت بخشی به اقداماتشان ممانعت به عمل آورد و در این حین، به سرعت به آگاهی بخشی‌های رسانه‌ای اقدام کرد. (18)

4-3. سانتاریو «جنگ نهروان» (نهروان)

ستاریو مطلوب است- و حتی به تعبیری خوش بینانه- در این جا با اجماع علما و فرق اسلامی، برای مقایله یا جریان‌های تکفیری، و نیز حضور متعهدانه رسانه‌ها و آگاهی بخشی شان به تدریج شرایطی فراهم شده، تا اقدامات مؤثر جهت سوق جریان‌های تکفیری تا مرز نابودی و پراکندگی کامل انجام پذیرد.

4. جمع‌بندی و نتیجه گیری

آبشخوار چرخه حضور جریان‌های تکفیری در کشورهای اسلامی، ابتنا بر برخی نظریات و تلاش برای بسط تفکر تکفیری است و از همین منظر مهم ترین عوامل کلیدی برای دادن راهبردهای مقابله با آن‌ها «توافق فرق اسلامی» و «رسانه‌ها» می‌باشد.
در مقاله حاضر با استفاده از ابزار سناریوهای آینده‌‌پژوهی تکمیل آن یا برخی روش‌ها، نظیر: تحلیل لایه‌ای علت‌ها، توانستیم به ترسیم فضایی برای تصمیم گیری- میان مدت- درباره‌ی رفتار جریان‌های تکفیری بپردازیم.
چهار سناریو طراحی شده به اجمال بدین قرارند:
1. سناریو نسل کشی که در آن رسانه‌ها با غفلت و عدم تعهد درباره‌ی بحث جریان‌های تکفیری، فضا را برای حضور همه جانبه آن‌ها مناسب ساخته و فرق اسلامی نیز نتوانسته‌اند درباره‌ی مقابله با ایشان به توافق برسند
2. سناریو 11 سپتامبر که در آن با وجود آگاهی رسانه‌ها، به دلیل تأخیر جامعه اسلامی و جهان در مقابله با تکفیری‌ها، به هر نحوی در مناطق گوناگون هدف در سطح منطقه و جهان، اقدامات تروریستی تکفیری‌ها و حملات انتحاری شدت می‌یابد.
3. سناریو افغانستانی دیگر، که در آن با وجود هم دلی علمای اسلامی برای مقابله با جریان‌های تکفیری، به دلیل ناآگاهی و عدم تعهد رسانه‌ها و نیز غفلت ژورنالیستی آن‌ها، فضا برای تثبیت موقعیت گروه‌های تکفیری در مناطقی خاص فراهم شده است.
4. سناریو نهروان، که به نوعی مطلوب می‌باشد در آن با توافق علما و به دنبال آن فرق اسلامی برای مقابله با جریان‌های تکفیری و نیز حضور متعهدانه رسانه‌ها و اطلاع رسانی آن‌ها، جریان‌های تکفیری تا مرز نابودی و پراکندگی کامل پیش می‌روند.

پی‌نوشت‌ها

1- دکتری آینده‌‌پژوهی دانشگاه تهران و عضو هیئت علمی مؤسسه فرهنگی- هنری حم و دانش آموخته فلسفه دین دانشگاه تهران
2- به دلیل سخافت این نگره‌ها نمی‌توان آن‌ها را از سنخ باور یا اصل یا هرگونه واژه با بار معنایی مثبت دانست.
هم چنین لازم به ذکر است که تکفیری‌ها اغلب خود را نقل گرا می‌نامند، از این رو بکاربردن واژگان رویکردهای عقلی در تحلیل تکفیری‌ها، می‌تواند دستاویز مغالطه را به آن‌ها بدهد.
3- در اینجا مراد از افکار تکفیر ی، مجموع نظرورزی‌های معطوف به عمل، ریشه یابی شده بر اساس تحلیل موارد ذیل است:
جایگاه عقل در تفکر جریان‌های تکفیری؛ روش شناسی جریان‌های تکفیری در فهم کتاب و سنت؛ مباحث توحید و شرک؛ ایمان و کفر و غیره.
4- ن.ک: وندل بل، مبانی آینده‌‌پژوهی، ج اول، فصل آخر (مبحث سنایو).
5- برای مباحث تفصیلی ن.ک: خزائی، روش شناسی آینده‌‌پژوهی و شوآرتز، هنر درونگری.
6- در این جا نیز نیازمند انتخاب روش‌های مکمل برای گردآوی داده‌ها هستیم و آن گونه که در ادامه خواهد آمد، ما روش «تحلیل لایه‌ای علت‌ها» را برگزیده ایم.
7- Wildcards- Wildcards scenario
8- به منظور درک بهتر کارکرد و اهمیت مدل سازی‌ها ن.ک: حسینی گلکار و شریعت پناهی، «کاربست‌های مدل سازی» ص3-7.
9- به عنوان نمونه در جوامع اسلامی: خوارج، بربهاریان، ابن تیمیه، وهابیت تکفیری، خوارج، که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در نفی آنها فرمودند: «یَمرُقُونَ مِنَ الدِّینَ کَما یَمرُقُ السَّهمُ مِن الرَّمِیَّ^ِ» (صحیح بخاری، ج 8، ص 219، و 7562]، در سده‌ی اول اسلام چنین اندیشه‌ای را ترویج و اجرا و خون، مال و ناموس مسلمانان را پای مال دیدگاه‌های افراطی خود کردند.
هم چنین، جنبش‌هائی در قرن هفتم که بذر اختلاف و فتنه را در جوامع اسلامی گسترد.
10- تأمل کنیم در گفتار علوی: «اگر باطل لباس نو و حق به تن نمی‌کرد شناخته می‌شد» (کلمات قصار نهج). واژگان کلیدی نهج البلاغه در این باره فتنه / نفاق / جهل / شبهه و هستند.
11- هم چنین از سوی دیگر پاسخ به این سؤال که: «چرا جریان تکفیری نیازمند ارتباط با جامعه جهانی است؟»: ضروری بوده و نیازمند بحثی مستقل است.
12- Bensahel and Byman; The Future security Environment...; Pp. 23
13- به تمایز دقیق و مهم جریان‌های تکفیری از اندیشه‌های سلفی و نقل گرایی توجه داشته باشیم.
14- ن. ک: حسینی گلکار، مصطفی، فصلنامه حکمت و فلسفه، شماره 22: ص 19-22.
15- مضافا این که جریان‌های تکفیری به صورت امری تکراری و با چرخه‌های حیات، جلوه می‌کنند که از دایره تحلیل اووتون خارج است.
16- ثالثاً ایمان به عنایت الهی و سپاهیان او که حتی می‌توانند ابابیل باشند.
17- روندهائی استخراج و تحلیل شده به عنوان منبع تعیین پارامترهای تأثیرگذار در فضای ابهام و سناریو بر اساس توجه به تبارشناسی جریان‌های تکفیری صورت گرفته که ذیل آن در موارد ذیل تدقیق خواهد شد.
«چیستی و چرایی جریان‌های تکفیری؛ مفهوم شناسی جریان‌های تکفیری؛ مصداق پژوهی جریان‌های تکفیری؛ بررسی علل شکل گیری جریان‌های تکفیری؛ بررسی اندیشه‌ها و تأثیر رهبران در پیدایش افکار تکفیری.»
1. به تعبیری: در لایه اول: خشونت و اقدامات گوناگون گروهک‌های تکیفری؛
در لایه دوم: حمایت‌های گوناگون از جریان‌های تفکیری؛
در لایه سوم: بروز سلفی گری و تفسیر قشری؛
و نهایتا در لایه چهارم: خشونت ممدوح در عربیت؛
برجسته هستند.
(توضیح آن که سوداهای عربیت که تشبث جسته به آرمان‌های یهودی صهیونیستی که دین را فرع بر یهودیت می‌دانند علاوه بر خشونت وسیع، د برخی اعمال دیگر تکفیری‌ها از جمله تمتع تکفیری‌ها از زنان است.)
18- به ویژه میاحت روشن گرانه‌ای که فرق اسلامی در رسانه‌ها، در راستای ترسیم چهره نفاق تکفیری‌ها می‌توانند طرح کنند، عبارتند از:
بررسی رابطه‌ی گسترش اسلام ستیزی و اسلام‌گریزی و جریان‌های تکفیری؛ حمایت استعمارگران از جریان‌های تکفیری و اهداف آنان؛
بیداری اسلامی و خطر جریان‌های تکفیری؛ بررسی شیوه‌های تبلیغی جریان‌های تکفیری؛
بررسی و معرفی ماهیت، اهداف و انگیزه‌های بدعت عملیات‌های، انتحاری در کشتار مسلمانان و حرمت انتحار؛ معرفی سازمان‌های تکفیری (القاعده، سپاه صحابه، النصره، و ) و نقد و بررسی عملکرد و اندیشه آنان؛
جایگاه زن در اندیشه‌ی اسلامی و جریان‌های تکفیری؛ مواضع جریان‌های تکفیری نسبت به دستاوردها و اکتشافات علمی؛
بررسی و معرفی فتاوی شاذه جریان‌های تکفیری.

منابع :
1. آیت الهی، حمیدرضا، جستارهایی در فلسفه و دین پژوهی تطبیقی، چاپ اول، قم، 1386.
2. بهشتی، آیت ا. دکتر احمد، تأملات کلامی و مسائل روز، انتشارات اطلاعات، تهران 1378.
3. حسینی گلکار و ثقفی، «کاربست‌های دولت الکترونیک»، ذیل مجموعه مقالات همایش بین المللی تجاری سازی، دانشگاه تهران، تهران اسفند ماه 1393.
4. حسینی گلکار و شریعت پناهی، «کاربست‌های مدل سازی پویائی‌های سیستم»، ذیل مجموعه مقالات همایش بین المللی تجاری سازی، دانشگاه تهران، تهران اسفند ماه 1393.
5. حسینی گلکار و کبیر، «رویکرد حقوقی در دین پژوهی»، فصلنامه آئین حکمت، ص 129-156، شماره 11، بهار 1391.
6. حسینی گلکار، مصطفی، «یادداشتی در اصطلاح شناسی حوزه اندیشه سیاسی متفکران اسلامی»، کتاب بماه دین، شماره 176، ص 73-76، خرداد 1391.
7. خزایی، سعید و محمودزاده، روش شناسی آینده‌نگاری، اصفهان 1392: پژوهشگاه شاخص پژوه.
8. ____، آینده‌‌پژوهی، چاپ دوم، پژوهشگاه شاخص پژوه و انتشارات پارس ضیاء، اصفهان 1392.
9. ذاکری، علی اکبر، "تکفیر در جهان اسلام"، دو ماهنامه حوزه، شماره 156، ص 188-237، بهار و تابستان 89.
10. رجبی، حسین، بررسی فتوای تکفیر در نگاه مذاهب اسلامی، نشر مشعر، تهران 1389.
11. سبحانی تبریزی، جعفر، «تکفیر و تروریسم»، درس‌هایی از مکتب اسلام، شماره 10، ص 7-11، دی ماه 1385.
12. ____، «تکفیر سیاسی و گویندگان درباری»، کلام اسلامی، ش 70، تابستان 88: صص 30-41.
13. شوآرتز، پیتر، هنر دورنگری، چاپ دوم، ترجمه و چاپ مرکز آینده‌‌پژوهی علوم و فناوری‌های دفاعی، تهران 1390.
14. عنایت الله، سهیل، تحلیل لایه لایه‌ای علت‌ها، ترجمه مرکز آینده‌‌پژوهی علوم و فناوری‌های دفاعی، چاپ اول، تهران، 1388.
15. ____، «تحلیل لایه‌ای سببی: پساساختارگرایی به عنوان یک روش» در مجموعه مقالات: معرفت شناسی آینده‌‌پژوهی- ترجمه مسعود مزوی، موسسه آموزش و تحقیقات صنایع دفاعی.
16. قرضاوی، یوسف، پدیده افراط درتتکفیر، ترجمه مسعود انصاری، نشر احسان، تهران 1373.
17. محمدرضائی و حسینی گلکار، «آیا نظریه معقولیت برهان است؟»، فصلنامه حکمت و فلسفه، شماره 22، ص 7-32، تابستان 1389.
18. نظام الدینی، سید حسین، مبانی کلامی سلفیان تکفیری، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران 1389.
19. نیک زاد تهرانی، علی اکبر، بازخوانی تکفیر و تکفیرگرایی در بین مسلمانان، نوای قلم، قم 1389.
20. Bensahel and Byman (ed.) (2004) - The Future Security Environment in the Middle East Conflict, Stability, and Political Change - Rand Project AIR FORCE – N.Y.
21.W. Bell (2005) - Foundations of Futures Studies: Human Science for a New Era-Transaction Publishers, New Brunswichk, NJ.

منبع مقاله :
نجارزادگان، فتح الله؛ (1393)، کنگره جهانی «جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، به کوشش: مهدی فرمانیان، قم: دارالاعلام لمدرسه اهل البیت (علیه السلام)، چاپ اول

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

آینده‌نگاری رفتار گروه‌های تکفیری


ادامه مطلب ...

تأملی بر مسئولیت بین‌المللی برای اعمال افراد و گروه‌های تکفیری

[ad_1]
 تأملی بر مسئولیت بین‌المللی برای اعمال افراد و گروه‌های تکفیری

 

نویسنده: بهرام مستقیمی (1)

 

چکیده

در 29 دی 1392 (19 ژانویه 2014)، وزیر امور خارجه ایران اظهار داشت: شواهد محکمی وجود دارد که خط مشی‌های پشتیبانان تروریسم تکفیری را در خاورمیانه نشان می‌دهد. ایران، اسناد دقیقی را درباره نقش خطرناک حامیان جنایت‌های تکفیری‌ها در عراق، یمن، لبنان، سوریه و دیگر کشورها به ارکان بین‌المللی خواهد داد. رهبران گروه‌های افراطی - تکفیری با فریب عامه مردم، صحنه‌های فجیعی از کشتار و قتل عام آفریده‌اند. پرسشی که می‌توان در مورد جنایت‌های گروه‌های تکفیری مطرح کرد این است که آیا مسئولیت، فقط متوجه مرتکبان، یغعنی اعضا و رهبران گروه‌های تکفیری است یا دولت‌های محل ارتکاب جنایت‌های تکفیری‌ها یا دولت‌های حامی را نیز می‌توان مسئول دانست؟ همچنین آیا مسئولیت فقط بر عهده مرتکبان و دولت‌های اشاره شده است یا برای جامعه بین‌المللی نیز می‌توان مسئولیت قائل شد؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا، نادرست بودن اعمال گروه‌های تکفیری مشخص می‌شود و آنگاه بررسی می‌گردد که آیا اعمال این گروه‌ها، عمل رکن یا رکن واحد تابع دولت، مقام رسمی عملی، رکن عملی، جنبش شورشی یا شخص خصوصی است و اینکه در هر یک از این حالت‌ها، مسئولیت متوجه چه شخصی یا اشخاصی است. همچنین بررسی می‌شود که دولت‌ها و جامعه بین‌المللی چه مسئولیتی در قبال این جنایت‌ها دارند.
کلید واژه‌ها: گروه تکفیری، جنایت، مسئولیت، دولت، رکن، رکن عملی، مقام رسمی عملی، جنبش شورشی، شخص خصوصی، جامعه بین‌المللی، مسئولیت حمایت.

مقدمه

به سبب برخوردار بودن دولت‌ها از حاکمیت برابر، اصل بر این است که هیچ دولتی حق ندارد در مورد رویدادی اقدام کند که در سرزمین دولت دیگر رخ می‌دهد، مگر آنکه خود یا تبعه اش مستقیم از این رویداد لطمه ببیند. در این وضعیت نیز به طور سنتی، فقط طرف مستقیم لطمه دیده است که حق دارد برای برطرف کردن آثار عمل لطمه زننده اقدام کند. بنابراین، دولت‌های دیگر به طور سنتی مجاز نیستند که به صورت فردی یا جمعی اقدامی انجام دهند. گسترده تر و پیچیده تر شدن مناسبات در سطح بین‌المللی، به تدریج و به ویژه از نیمه نخست سده بیستم میلادی، وضعی را به وجود آورده است که احتمال دارد اثر رویدادی مانند عمل تروریستی، جنایت علیه بشر، جنایت جنگی و جنایت تجاوز، تنها به یک سرزمین خاص یا مناسبات دولت‌های مشخص، محدود نشود و جامعه بین‌المللی در کل لطمه ببیند یا در معرض آسیب قرار گیرد. در این صورت، کل جامعه بین‌المللی نیز اجازه یا حتی وظیفه می‌یابد که برای جلوگیری از وارد شدن لطمه یا برطرف کردن آثار آن اقدام کند.
در 29 دی 1392 (19 ژانویه 2014م)، وزیر امور خارجه ایران اظهار داشت:
شواهد محکمی وجود دارد که خط مشی‌های (2) پشتیبانان تروریسم تکفیری در خاورمیانه را نشان می‌دهد. ایران، اسناد دقیقی را درباره نقش خطرناک حامیان جنایت‌های تکفیری‌ها در عراق، یمن، لبنان، سوریه و دیگر کشورها به ارکان بین‌المللی خواهد داد. رهبران گروه‌های افراطی - تکفیری با فریب عامه مردم، صحنه‌های فجیعی از کشتار و قتل عام آفریده‌اند. (3)
خبر فوق نشان می‌دهد که تکفیری‌ها «جنایت‌هایی» را در سرزمین‌های مختلف مانند عراق، سوریه، لبنان و یمن مرتکب شده‌اند. با توجه به آنچه در ابتدای نوشتار حاضر گفته شد، بنا بر قاعده سنتی، رسیدگی به این رویدادها، یعنی جنایت‌های رهبران تکفیری در قالب «صحنه‌های فجیع کشتار و قتل عام»، بر عهده حکومت‌های محل وقوع آنهاست. در واقع، مسئول جنایت‌های رخ داده به دست تکفیری‌ها، به ویژه رهبران آنها هستند و دولت‌های سرزمین‌های محل ارتکاب، فقط مجاز و مکلف‌اند در خصوص احقاق حق زیان دیدگان اقدام کنند.
از آنجایی که این کشتارها، قتل عام‌ها و جنایت‌ها مصداق کامل «تروریسم» است و پشتیبانان و حامیانی در میان دولت‌های دیگر دارد که با خط مشی، یعنی برنامه ریزی و برای اهداف خاص عمل می‌کنند، اعمال اشاره شده، هم از لحاظ ارتکاب و هم از لحاظ شدت، گستردگی و دامنه اثر، چنان وضعیتی را به وجود آورده است که می‌تواند به جامعه بین‌المللی در کل آسیب بزند. به علاوه، به دلیل آنکه شواهد (اسناد) محکمی، این نکته‌ها را تأیید می‌کند، ونیز فریب خوردن عامه مردم، به علت اینکه حکومت‌های این دولت‌ها قادر نیستند به تکلیف خود عمل کنند، جامعه بین‌المللی اجازه یا حتی وظیفه دارد که جهت برطرف کردن آثار این جنایت‌ها و احقاق حقوق زیان دیدگان اقدام کند. سرانجام، بر پایه همین اجازه یا وظیفه، دولت ایران موضوع را در «ارکان بین‌المللی» مطرح می‌کند.
مجموعه آنچه گفته شده، به مفهومی اساسی در حقوق بین الملل اشاره دارد که آن «مسئولیت مبتنی بر خطا» ست. پرسشی که می‌توان در مورد جنایت‌های گروه‌های تکفیری مطرح کرد این است که آیا مسئولیت فقط متوجه مرتکبان، یعنی اعضا و رهبران گروه‌های تکفیری است یا دولت‌های محل ارتکاب جنایت‌های تکفیری‌ها یا دولت‌های حامی را نیز می‌توان مسئول دانست؟ همچنین آیا مسئولیت فقط بر عهده مرتکبان و دولت‌های ذکر شده است یا برای جامعه بین‌المللی نیز می‌توان مسئولیت قائل شد؟ در ادامه، مفهوم مسئولیت بین‌المللی دولت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برای «عملِ از نظر بین‌المللی نادرست» (4) و همچنین برای جامعه بین المللی بررسی می‌شود. البته این بررسی محدود به آن نکاتی از مسئولیت است که برای اعمال گروه‌های تکفیری می‌تواند مطرح باشد.

1. مسئولیت دولت برای عملِ از نظر بین‌المللی نادرست

بر اساس ماده یک طرح مسئولیت بین‌المللی دولت (که از این پس با عنوان «طرح مسئولیت» به آن اشاره می‌شود): «هر عمل از نظر بین المللی نادرست یک دولت، متضمن مسئولیت بین المللی آن دولت است». (5) بر این اساس، برای به وجود آمدن مسئولیت بین‌المللی دولت باید دو عنصر وجود داشته باشد: یکی عملِ از نظر بین‌المللی نادرست و دیگری عمل دولت.

1. 1. عملِ از نظر بین‌المللی نادرست

در طرح مسئولیت، عملِ از نظر بین‌المللی نادرست یک دولت هنگامی وجود دارد که رفتار مورد نظر، مرکب از فعل یا ترک فعلی باشد که نقض تعهد بین‌المللی دولت را شکل دهد (6) و آن رفتار، هنگامی نقض دانسته می‌شود که با خواست تعهد حقوق بین‌المللی مغایر باشد. (7) اکنون پرسش این است که اعمال ارتکابی گروه‌های تکفیری که با صفت «جنایت» مشخص شده است، در کدام دسته از اعمال قرار می‌گیرد؟ طبق اساس نامه دیوان کیفری بین‌المللی که صلاحیت دیوان در رسیدگی به جدی‌ترین جنایت‌های مورد توجه جامعه بین‌المللی در کل را مقرر می‌دارد، جدی‌ترین جنایت‌ها عبارت‌اند از: نسل کشی، جنایت علیه بشریت، جنایت‌های جنگی، و تجاوز. (8) این اساس نامه، همچنین فهرستی تفصیلی از سه دسته نخست (9) این جنایت‌ها ارائه می‌دهد. (10)
چنان که پیش تر نقل شد، شواهد و اسناد محکمی وجود دارد که مؤید وقوع این جنایت‌ها (11) است و اینکه مرتکبان آنها چه کسانی‌اند؛ برای مثال، رئیس کمیته بین‌المللی مستقل تحقیق درباره جمهوری عربی سوریه، در بیانیه‌ای اظهار می‌دارد: «حجم عظیمی از گواهی‌ها (بیش از 2700 مصاحبه و مجموعه‌ای غنی از اسناد) در اختیار داریم و در خصوص جنایت‌ها و مرتکبان شان بی اطلاع نیستیم». (12) همچنین در بیانه دیگری می‌گوید:
گروه‌های مسلح ضد حکومت نیز به کارکنان پزشکی و بیمارستان‌ها حمله کرده‌اند. در 16 اوت [2013 م.] (13) جنگجویان وابسته به جبهه «النصره» و «دولت اسلامی عراق و شام» به آمبولانس هلال احمر کردی حمله کردند ... راننده، یک بیمار و یک پیراپزشک کشته شدند. این حوادث ... به صورت واقعیتی سازمان یافته در آمده است ... تعدادی قتل‌های غیرقانونی گزارش شده است؛ از جمله اعدام سربازان اسیر شده حکومت در «خان العسل» و کشتن غیر نظامیان کرد [در نقاط مختلف] که همگی در اواخر ژوییه [2013 م] اتفاق افتاده است. در اوایل ماه اوت، گزارش‌هایی در مورد قتل عام در روستاهای علوی نشین در شمال لاذقیه رسید ... دراین حمله‌ها، اعضای واحدهای حمایت از مردم کرد، بلکه بسیاری از غیر نظامیان [نیز] کشته شدند. گروه‌های مسلح افراطی ضد حکومت، صدها غیر نظامی کرد را برای مبادله با زندانیان، گروگان گرفتند. در اواخر ژوییه در «تل ابیض» در شمال «الراقه» دولت اسلامی عراق و شام، غیر نظامیان کرد را گروگان گرفت. (14)
او پیش تر نیز گفته بود:
برخی گروه‌های مسلح ضد حکومت، بدون تمایز، روستاهایی را بمباران کردند که جمعیت غیر نظامی قابل توجهی در آنها ساکن بودند آنان هدف‌های نظامی را در داخل مناطق شهری و ساکنان را در معرض حمله طرف مقابل قرار می‌دهند. برخی گروه‌های تکفیری، سربازان دست گیر شده را در خلال بازجویی‌ها شکنجه می‌دهند. این نقض‌ها چیز جدیدی نیستند و در ده گزراش به روز شده کمیسیون تحقیق از اوت 2011 م. نیز بوده‌اند. (15)
آنچه ارائه شد، بخش کوچکی از جنایت‌ها و فجایعی است که گروه‌های تکفیری مرتکب می‌شوند (16) که مؤید نقض تعهدات حقوق بین الملل است. حال این نکته مطرح می‌شود که آیا می‌توان جنایت‌ها یا فجایع گروه‌های تکفیری را «عمل دولت» دانست؟

1. 2. عمل دولت

بر خلاف اشخاص حقیقی (انسان‌ها)، در مورد اشخاص حقوقی (در بحث حاضر دولت‌ها) رابطه طبیعی بین عمل و شخص حقوقی انجام دهنده آن وجود ندارد. این اعمال را اشخاص حقیقی انجام می‌دهند، اما هر عمل این اشخاص را نمی‌توان عمل دولت دانست. حقوق بین الملل، رفتاری را عمل دولت می‌شناسد که به این شخص حقوقی قابل انتساب باشد. در دو حالت می‌توان رفتاری را به دولت قابل انتساب دانست: اعمال ارکان یا ارکان واحدهای تابع دولت؛ و اعمال اشخاصی که رکن رسمی دولت نیستند.

1. 2. 1. اعمال ارکان یا ارکان واحدهای تابع دولت

اصل آن است که حقوق بین الملل، عملی را به دولت قابل انتساب می‌شناسد که آن را رکن دولت یا رکن واحدهای تابع آن انجام داده باشند. معیار اصلی تشخیص اینکه آیا عمل را رکن دولت انجام داده یا نه، حقوق داخلی است؛ (17) یعنی نظم حقوقی داخلی مشخص می‌کند که رکن
دولت کیست و کدام اعمالش را می‌توان عمل دولت دانست.
شواهد در دسترس نشان می‌دهد که از میان گروه‌هایی که تکفیری شناخته شده‌اند، (18) تنها طالبان توانسته است «از 1996 تا 2001م.، قسمت معظم کشور افغانستان را تحت سیطره خود داشته باشد». (19) گروه داعش (دولت اسلامی عراق و شام) نیز در 8 تیرماه 1393، موجودیت «خلافت اسلامی» را در بخش‌های تحت کنترل خود در عراق اعلام کرد. سخن گوی این گروه گفته است: «شورای دولت اسلامی با برگزاری نشستی، مسئله [خلافت] را بررسی کرد ... دولت اسلامی تصمیم گرفته است خلافت اسلامی را تأسیس و یک خلیفه را برای حکومت مسلمانان تعیین کند ... واژه‌های عراق و شام از مدارک و اسناد رسمی دولت اسلامی حذف شده است» (20)
در نتیجه می‌توان بر اساس ماده 4 طرح مسئولیت به عنوان رکن دولت، ماده 5 به عنوان شخص یا هستی مندی (21) که بر اساس قانون دولت اجازه یافته است که عناصر اقتدار حکومتی را اجرا کند، یا ماده 7 به عنوان رکنی که خارج از حدود صلاحیت با مغایر با رهنمودهای دریافتی از دولت عمل می‌کند، (22) همه اعمال ارکان طالبان را دست کم از 1996 تا 2001 م. در افغانستان به این دولت و اعمال ارکان «دولت اسلامی عراق و شام» و «خلافت اسلامی» را به این خلافت منتسب کرد.
نکته قابل توجه آنکه به طور سنتی، عمل قابل انتساب به دولت، چنانچه نقض تعهد بین‌المللی آن باشد، فقط مسئولیت این دولت را به وجود می‌آورد و رکن انجام دهنده عمل از مسئولیت مبراست. همچنین در مورد اعمالی که حقوق بین الملل آنها را جنایت می‌شناسد، با وجود آنکه اعمال اشخاص به عنوان رکن دولت، عمل دولت دانسته می‌شود و مسئولیت دولت را ایجاد می‌کند، اما این اشخاص را از مسئولیت مبرا نمی‌کند، زیرا «همه کسانی که در برنامه ریزی، آماده سازی یا انجام دادن نقض‌های جدی حقوق بشردوستانه بین‌المللی ... مشارکت دارند، منفرداً مسئول چنین نقض‌هایی هستند» (23) (تأکید اضافه شده است). برای تبیین وجود چنین مسئولیتی، نظام «اقدام جنایی مشترک» (24) و مفهوم «واپایی مشترک بر جنایت» (25) به خدمت گرفته شده است.
نظریه «اقدام جنایی مشترک»، نخستین بار در «رأی استیناف تادیچ» در 1999 م. با این منطق ارائه شد (26) که همه اشخاص درگیر نقض جدی حقوق بشر دوستانه بین‌المللی، به هر شیوه که نقض را مرتکب شده باشند یا در ارتکاب آن مشارکت داشته باشند، باید در محضر قضا آورده شوند. اینکه مسئولیت کیفری فقط برای شخصی به وجود آید که به طور مادی جنایت را انجام داده است نقش کسانی را نادیده می‌گیرد که به عنوان مرتکب شونده مشترک (27) به طریقی، امکان ارتکاب جنایت را برای مرتکب شونده فراهم می‌آورند. (28)
از سوی دیگر، در بند 3 ماده 25 اساس نامه دیوان کیفری بین‌المللی، نوع افرادی مشخص می‌شوند که می‌توانند به لحاظ کیفری مسئول شناخته و مسئول مجازات برای ارتکاب جنایت‌های تحت صلاحیت این دیوان بشوند. این مقرره، بازتاب دهنده مفهوم «واپایی مشترک بر جنایت» است بر اساس این مفهوم، مجرمان اصلی جنایت، نه تنها مرتکبان مادی، بلکه آنانی هستند که بر ارتکاب آن، واپایی و سلطه فکری دارند، زیرا تصمیم می‌گیرند که آیا جرم واقع شود یا نشود و چگونه واقع شود. (29)
با توجه به بحث بالا، در حکومت طالبان در افغانستان و خلافت اسلامی در عراق، هم عاملان و هم کسانی که با تصمیم گیری و فراهم کردن امکانات، ارتکاب جنایت را ممکن کرده‌اند، مسئول‌اند و باید مجازات شوند.
در مورد دیگر گروه‌های تکفیری، نمی‌توان اعمال آنها را قابل انتساب به هیچ دولتی، از جمله دولتی دانست که این اعمال در سرزمینش رخ می‌دهند، (30) زیرا هیچ سندی مشاهده نشده است که نشان دهد آنها بر اساس نظم حقوقی داخلی، رکن دولت، از جمله دولتی هستند که در سرزمینش جنایت‌های اشاره شده را مرتکب شده‌اند. (31)
حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا فقط اعمالی به دولت قابل انتساب است که رکن رسمی دولت انجام داده باشد؛ یعنی آیا می‌توان در اوضاع و احوال خاص، رفتار شخصی را که رکن رسمی دولت نیست، به دولت منتسب کرد؟

1. 2. 2. اعمال اشخاصی که رکن رسمی دولت نیستند

احتمال دارد که حقوق داخلی دولت، کاملاً یا اصلاً مشخص نکند که کدام اشخاص یا هستی مندها جایگاه رکن را دارند. در این گونه موارد، جایگاه شخص یا هستی مند به عنوان رکن، نه با قانون، که با عملکرد احراز می‌شود. در نتیجه، مراجعه انحصاری به قانون، گمراه کننده خواهد بود. در چنین مواردی، اختیارهای یک شخص یا هستی مند و رابطه اش با دیگر ارکان، بر اساس حقوق داخلی، برای دسته بندی آن به عنوان رکن، اهمیت خواهد داشت. (32) در بعضی اوضاع و احوال، احتمال دارد که از لحاظ مسئولیت بین‌المللی، اشخاص و گروه‌ها برابر با ارکان دولت گرفته شوند، حتی اگر این جایگاه از حقوق داخلی ناشی نشده باشد. در این موارد، برای دریافتن واقعیت رابطه بین شخص، گروه یا هستی مند عمل کننده و دولت مربوطه، مقتضی است که به ورای صرفِ جایگاه حقوقی توجه شود. (33) مجموعه‌ای را که در این مقوله قرار می‌گیرد، می‌توان به سه گروه تقسیم کرد: مقام رسمی یا رکن عملی، جنبش شورشی و شخص خصوصی.

1. 2. 2. 1. مقام رسمی یا رکن عملی

این گروه را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: مقام رسمی عملی (34) و رکن عملی. (35) این دو، در عین متمایز بودن از یکدیگر، بر منطق مشابهی استوارند. در هر دو مورد، حقوق بین الملل انتساب عمل اشخاص خصوصی به دولت را بر وجود برخی واقعیت‌های مسلم مبتنی می‌کند. در اولی، یعنی مقام رسمی عملی، وجود پیوند واقعی بین شخص خصوصی و دولت است که به انسان اجازه می‌دهد از آن استنباط کند که شخص خصوصی از طرف دولت عمل می‌کند. در دومی، یعنی رکن عملی، ماهیت کارکرد است که عمل را به دولت قابل انتساب می‌کند. (36)

الف. مقام رسمی عملی

مفهوم «مقام رسمی عملی» را می‌توان از محتوای ماده 9 طرح مسئولیت استنباط کرد. بر اساس این ماده، «رفتار یک شخص یا گروه اشخاص، عمل یک دولت بر اساس حقوق بین الملل تلقی خواهد شد، چنانچه آن شخص یا گروه اشخاص در واقع عناصری از اقتدار حکومتی را در غیاب یا کوتاهی مقامات رسمی و در اوضاع احوالی، همچون فراخوانده شدن برای اجرای آن عناصر اقتدار اعمال کند». (37) از لحاظ بحث حاضر، عامل مهم در بدل شدن «شخص یا گروه اشخاص: به مقام رسمی عملی یک دولت، آن است که رفتار شخص یا گروه اشخاص، چنان باشد که گویی این دولت آن شخص یا گروه اشخاص را «برای اجرای ... عناصر اقتدار» خود «فراخوانده» است.
گفته‌های مختلف، حکایت از آن دارد که برخی دولت‌ها به گروه‌های تکفیری، کمک مالی و تسلیحاتی کرده، (38) یا از آنها حمایت (39) کرده‌اند. هیچ کدام از این موارد نمی‌تواند ثابت کند که گروه‌های تکفیری، عناصری از اقتدار حاکمیتی دولت‌های کمک یا حمایت کننده را اجرا می‌کنند. حتی این بیان هم که گروه‌های تکفیری در جهت منافع (40) دولت یا دولت‌های خاص عمل می‌کنند، نمی‌تواند چنین معنایی را بدهد.
همین طور این بیان که عده‌ای از دولت‌ها از دولت‌های دیگر بخواهند (41) که گروه‌های تکفیری را به وجود آورند، ثابت نمی‌کند که دولت‌های اخیر، عناصری از اقتدار درخواست کنندگان را اجرا کرده‌اند و حتی اگر ثابت شود که چنین کرده‌اند، خود به خود این نتیجه به دست نمی‌آید که گروه‌های ایجاد شده، عناصر اقتدار حاکمیتی دولت‌های درخواست کننده یا دولت‌های قبول کننده درخواست را اجرا می‌کنند. حتی بیان‌هایی که نشان می‌دهد عده‌ای از دولت‌ها راهبردی برای استفاده از گروه‌های تکفیری جهت دست یابی به مقاصد خود دارند (42) نیز نمی‌تواند این امر را ثابت کند که گروه‌های تکفیری، عناصر اقتدار آن دولت‌ها را اجرا می‌کنند. زیرا از سوی دیگر، گفته شده است که به هیچ کس و هیچ چیز وفادار نیستند. (43)
بنابراین، موارد اشاره شده نمی‌تواند عاملی باشد که گروه تکفیری را به مقام رسمی عملی دولت‌ها بدل کند و در نتیجه، مسئولیت اعمال این گروه‌ها به دولت‌های دیگر منتقل شود. به هر حال، کمک‌های مالی و تسلیحاتی می‌تواند رفتاری باشد که مرتبط با جنایت‌های گروه‌های تکفیری بر اساس ماده 16 طرح مسئولیت برای دولتِ کمک و یاری دهنده، مسئولیت به وجود آورد. (44) پرسشی که اکنون می‌توان مطرح کرد این است که آیا می‌توان گروه‌های تکفیری را رکن علمی دولت یا دولت‌های دیگر دانست؟

ب. رکن عملی

افزون بر رکن قانونی، (45) در برخی اوضاع و احوال استثنایی، شخص و هستی مندی که به هیچ معنا بخشی از دولت را شکل نمی‌دهد، رکن عملی تلقی می‌شود، به نحوی که رفتارش به این دولت قابل انتساب است. این استثنا مدت زیادی است که در عملکردهای قضایی و دیپلماتیک پذیرفته شده و در ماده 8 طرح کمیسیون حقوق بین الملل برای مسئولیت بین‌المللی دولت، مجدداً تأیید شده است. (46) به موجب این ماده، «رفتار یک شخص یا گروه اشخاص، عمل یک دولت بر اساس حقوق بین الملل تلقی خواهد شد، چنانچه آن شخص یا گروه اشخاص، در واقع به دستور یا تحت هدایت یا واپایی (کنترل) آن دولت در اجرای آن رفتار عمل کند». (47)
آنچه در این انتساب اهمیت حیاتی دارد، به درجه واپایی دولت بر شخص در زمان ارتکاب عملِ از نظر بین‌المللی نادرست یا به عبارت دیگر، به ماهیت پیوندی مربوط می‌شود که باید برای تبدیل اعمال اشخاص خصوصی به اعمال ارکان عملی دولت برقرار شده باشد. رکن عملی بودن، اجازه می‌دهد که اعمال شخص خصوصی که به طریق دیگر قابل انتساب نیست، عمل دولت دانسته شود. در نتیجه، به مسئولیت بین‌المللی دولت برای خود، عمل شخص خصوصی شکل می‌دهد. (48)
آنچه شخص خصوصی را به رکن عملی بدل می‌کند، صرفاً کمک دولت به شخص خصوصی مرتکب شونده جنایت نیست، زیرا در این صورت، دولت کمک کننده بر اساس ماده 16 طرح مسئولیت، به سبب کمک خود به شخص خصوصی، مسئولیت می‌یابد، (49) نه به علت انتساب رفتار این شخص به دولت کمک کننده. برای تبدیل شخص خصوصی به رکن عملی، حتی واپایی عام دولت حمایت کننده نیز کافی نیست، بلکه این دولت باید بر شخص خصوصی، واپایی مؤثر داشته باشد (50) که از کمک مالی (حتی بسیار زیاد)، آموزش نظامی و حمایت نظامی، تدارکاتی و اطلاعاتی فراتر می‌رود، واپایی مؤثر، چنان بستگی اساسی و نافذی بین دولت و شخص مرتکب شونده جنایت عمل نادرست ایجاد می‌کند که نمی‌توان آن را از رابطه حقوقی بین دولت و مقامات رسمی اش تمیز داد. (51)
گفته شده است: «حمله تروریستی داعش به موصل و پیش از آن به سامرا، کاملاً تحت نظارت و به دستور ریاض صورت گرفته است. بر اساس این گزارش، سرکرده داعش با پادشاه عربستان ... دیداری داشته و مأموریت اشغال استان‌های سنی نشین و تبدیل آنها به امارت‌های تکفیری تحت نظارت ریاض و دوحه را پذیرفته است». (52) عبارت‌هایی مانند «به دستور» یا «تحت نظارت»، می‌تواند نشان دهنده «وابستگی کامل» آن گروه تکفیری به این دولت یا دولت‌ها باشد و آن را به رکن عملی آنها تبدیل کند. بنابراین، اگر وجود رابطه مبتنی بر وابستگی کامل بین گروه‌های تکفیری با هر دولتی ثابت شود، رفتارش به چنین دولتی قابل انتساب خواهد بود و برای این دولت، مسئولیت به وجود می‌آورد.
به دلیل آنکه اعمال گروه‌های تکفیری از درجه جنایت‌اند، مانند وضعیت در مورد رکن دولت که مسئولیت در قالب دیدگاه سنتی محدود نمانده است، ملاک تشخیص رکن عملی، یعنی «وابستگی کامل» نیز دگرگون شده است.
به طور کلی، بین رفتار رکن عملی و رفتار شخص خصوصی، طیف وسیعی از تعامل‌های ممکن بین دولت و کنش گر خصوصی، شامل رواداری، (53) الهام بخشی انگارورانه (ایدئولوژیک)، حمایت مادی و راهنمایی کلی وجود دارد. دولت می‌تواند به کمک دامنه وسیعی از فعل‌ها و ترک فعل‌ها از رابطه مستقیم که با رکن بودن شباهت داشته باشد، اجتناب ورزد، اما باز هم از رفتار شخص خصوصی برای پیش برد اهداف خود بهره گیرد. تحت بن نگره (پارادایم) رکن بودن، مسئولیت چنین رفتاری فقط تابع اصول از قبل موجود عدم انتساب و نظریه خطای جداگانه خواهد بود. این اصول، امکان آن را فراهم می‌آورند که دولت به دلیل نقض برخی تعهدات جنبی، مسئولیت بیابد، نه مسئولیت مستقیم برای خود رفتار لطمه زننده شخص خصوصی که زیرکانه، اما آگاهانه، تشویق و تسهیل کرده یا آن را روا داشته است. (54)
دادگاه کیفری بین‌المللی «یوگسلاوی سابق» نیز در قضیه «تادیچ»، به ملاک قرار دادن واپایی مؤثر برای وجود رکن عملی به عنوان دید مضیّق، انتقاد کرده، متذکر شد که احتمال دارد درجه واپایی، طبق اوضاع و احوال واقعی هر مورد تفاوت کند. استدلال دادگاه آن بود که ملاک «واپایی مؤثر»، بسیار به شکل مقید است، در حالی که هدف حقوق مسئولیت بین‌المللی دولت، بر مبنای مفهوم واقع گرای انتساب استوار است. بر این اساس، دادگاه نتیجه می‌گیرد که در اوضاع و احوال متضمن عمل گروه‌های خصوصی سازمان یافته و دارای ساختار سلسله مراتبی، آزمون مناسب آن است که دولت فراتر از صرف تأمین مالی و تجهیز چنین گروه‌هایی بر آنها واپایی کلی (55) اعمال کند و در برنامه ریزی و نظارت بر عملیات نظامی مشارکت داشته باشد. دادگاه همچنین تصدیق کرد که در مواردی که دولت واپایی، دارنده دولت سرزمینی نیست یا در موارد غَلَیان داخلی، به شواهد گسترده تر و انکارناپذیرتر برای نشان دادن واپایی واقعی (56) نیاز است. (57)
نظر به اینکه دولت یا دولت‌های احتمالی واپایی دارند دولت سرزمینی، محل ارتکاب جنایت‌های گروه‌های تکفیری نیستند و این گروه‌ها را می‌توان جنبش شورشی دانست، ملاک واپایی واقعی برای انتساب احتمالی جنایت‌هایشان به دولت یا دولت‌های دیگر، مناسب تر به نظر می‌رسد. به دلیل اینکه در مورد گفته‌های موجود در خصوص کمک و حمایت دولت‌ها به گروه‌های تکفیری نشانه و مدرک روشنی دال بر واپایی کلی و مشارکت در برنامه ریزی و نظارت بر عملیات نظامی گروه‌های تکفیری مشاهده نشده است، نمی‌توان رابطه مبتنی بر واپایی کلی و به طریق اولی، واپایی واقعی را بین دولت یا دولت‌های کمک و حمایت کننده و گروه‌های تکفیری برقرار کرد و جنایت‌های این گروه‌ها را به آن دولت‌ها نسبت داد و برایشان مسئولیت قائل شد.
همان طور که در بحث قبل نیز ذکر شد، موارد اشاره شده می‌تواند رفتاری باشد که مرتبط با جنایت‌های گروه‌های تکفیری، مسئولیت دولت‌های دیگر را به وجود آورد که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد.

1. 2. 2. 2. جنبش شورشی

هر چند رفتار شورشیان در آغاز مانند رفتار اشخاص خصوصی در وضعیت‌های غیرعادی، مثل تظاهرات، اعتراض‌ها و طغیان‌هاست، اما زمانی که به جنبش شورشی بدل می‌شود، وضع متفاوتی می‌یابد. این تفاوت، صرفاً کمّی نیست. با وجود آنکه افراد و گروه‌های متعلق به سازمان جنبش شورشی که به نام و از طرف آن عمل می‌کنند، بیشتر، افرادی هستند که در غلیان یا اغتشاش یا حتی اقدامی انقلابی سهیم‌اند تا رکن دولت. بنابراین، منطقی خواهد بود که اعتقاد داشته باشیم مسئولیت دولت در مورد این نوع اعمال، فقط از قصور ارکان دولت در اعمال مراقبت و ارائه حمایت ناشی می‌شود.
یک تفاوت کیفی نیز بین این دو مورد وجود دارد. در واقع آنچه به وضعیت به وجود آمده بر اثر ظهور جنبش شورشی تعریف شده در حقوق بین الملل خصوصیت می‌بخشد، وجود شخص جداگانه حقوق بین الملل به موازات دولت است که خود را در بخشی از سرزمین تحت حاکمیت این دولت تثبیت کرده و اعمال قدرت می‌کند. این شخص به طور کامل قادر است مرتکب اعمالِ از نظر بین‌المللی نادرست شود. اعمال اشخاص متعلق به سازمانش، مانند ارکان دولت، اعمال شخص حقوق بین الملل است که چنانچه نقض تعهد بین‌المللی پذیرفته این شخص باشد، می‌تواند مسئولیتش را به وجود آورد. از این رو هر مسئولیتی که احتمال داشته باشد به دلیل عدم اعمال مراقبت یا اتخاذ اقدام بازدارنده یا تنبیهی در خصوص اعمال جنبش شورشی بر عهده دولتِ به اصطلاح «مشروع» قرار گیرد، ماهیتی بسیار استثنایی تر از مسئولیتی دارد که می‌تواند بر گردن آن دولت به علت قصور در اعمال مراقبت یا ارائه حمایت در صورت وقوع اغتشاش، تظاهرات توده‌ای یا دیگر غَلَیان‌های داخلی نهاده شود. در واقع، این مسئله در قیاس با مسئولیت اصلی که بر عهده خود جنبش شورشی قرار می‌گیرد، کاملاً حاشیه ای است. (58)
با توجه به آنچه گفته شد، اعمال ارکان جنبش شورشی به دولتی قابل انتساب نیست که بر بخشی از سرزمین آن سلطه دارد. به سبب همین سلطه، مسئولیت دولت مرتبط با اعمال جنبش شورشی، نمی‌تواند کاملاً مانند مسئولیت آن به علت قصور در اعمال مراقبت، ارائه حمایت در هنگام وقوع اغتشاش، تظاهرات توده ای یا دیگر غَلَیان‌های داخلی یا تنبیه مجرمان در این موارد باشد. به همین دلیل، کمیسیون حقوق بین الملل نیز در تفسیر ماده 10 طرح مسئولیت، مربوط به قابلیت انتساب رفتار جنبش‌های شورشی، اظهار می‌دارد که اصل عام در خصوص رفتار ارتکابی چنین جنبش‌هایی در خلال کشاکش‌های مستمر با اقتدار مستقر، بر اساس حقوق بین الملل، به دولت قابل انتساب نیست، زیرا ساختارها و سازمان جنبش شورشی از ساختارها و سازمان دولت، مستقل‌اند.
قابل انتساب نبودن به زمانی مربوط می‌شود که جنبش، موفق نشده یا دولت مستقر، آن را سرکوب کرده است. در صورت موفقیت جنبش و تشکیل دولت، اعمال ارکان جنبش شورشی به این دولت قابل انتساب است. (59) همین وضعیت دوگانه نشان می‌دهد که جنبش شورشی، هستی مند موقت است، زیرا در طی زمان به علت شکست خوردن یا پیروز شدن از بین می‌رود و در حالت اخیر، به حکومت در دولتِ از قبل موجود یا به صورت دولت جدید تغییر شکل می‌یابد. این خصیصه، وضعیت نااستواری به وجود می‌آورد و بر شخص لطمه دیده نیز اثر می‌گذارد. اگر جنبش شکست بخورد، چاره ای ندارد جز شکایت بردن نزد دولتی که با جنبش شورشی مبارزه کرده است. اگر جنبش شورشی موفق شود، دولت لطمه دیده باید دعوی را نزد دولت جدیدی ببرد که جنبش شورشی به وجود آورده است. (60)
همان طور که در بحث ارکان دولت و واحدهای تابع اشاره شد، از میان گروه‌های تکفیری، تنها طالبان توانسته است از 1996 تا 2001 م، بخش بزرگی از افغانستان را تحت سیطره خود داشته باشد. گروه داعش نیز در هشتم تیرماه 1393، موجودیت «خلافت اسلامی» را در بخش‌های تحت کنترل خود در عراق اعلام کرد. با توجه به مطالب بالا، طالبان مسئول همه اعمال، دست کم در مدت حکومتش از 1996 تا 2001م. در افغانستان است که به دولت دیگر یا اتباع آن آسیب زده است. «خلافت اسلامی» تشکیل شده به دست داعش نیز، چنانچه خصیصه حکومت را داشته باشد یا بیابد، همین گفته در موردش صادق است؛ یعنی مسئول اعمال ارکانش است که به دولت دیگر یا اتباع آن صدمه زده است یا می‌زند. به دلیل اینکه طالبان دیگر حکومت نمی‌کند و اگر «خلافت اسلامی» نیز واقعاً در وضعیتی قرار نگیرد که بتوان گفت حکومت می‌کند، اعمال ارکان آنها همچنان اعمال جنبش شورشی دانسته می‌شود.
در مورد دیگر، از گروه‌های تکفیری تا این زمان هنوز در هیچ سرزمینی نشانه‌ای از تشکیل دولت به طور رسمی دیده نشده است. لذا این گروه‌ها نیز همچنان جنبش شورشی شناخته می‌شوند. در نتیجه، چنانچه ثابت شود که لطمه وارد شده بر اثر اعمال ارکان این گروه‌ها به علت عدم مراقبت یا جلوگیری لازم بوده یا لطمه زننده مجازات نشده است، دولتی که گروه‌های تکفیری در سرزمین یا حوزه صلاحیتش مرتکب عمل لطمه زننده شده‌اند، مسئول خواهد بود. البته در اینجا نیز با در نظر داشتن تفاوت کیفی بین اشخاص خصوصی و جنبش شورشی، مسئولیت به دلیل عدم مراقبت و جلوگیری لازم یا تنبیه نکردن مقصر خواهد بود، نه برای عمل ارکان گروه‌های تکفیری.
همان طور که در ابتدای این بحث اشاره شد، رفتار شورشیان در آغاز مانند رفتار اشخاص خصوصی در وضعیت‌های غیرعادی مثل تظاهرات، اعتراض‌ها و طغیان‌هاست. حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا اصولاً یک دولت می‌تواند مسئولیتی به سبب اعمال اشخاص خصوصی بیابد؟

1. 2. 2. 3. اعمال شخص خصوصی

اصل آن است که اعمال اشخاص خصوصی را نمی‌توان به دولت نسبت داد. زیرا یا رکن دولت نیستند یا در مقام رکن دولت عمل نمی‌کنند، اما گاه دولت، مرتبط با اعمال آنها یا جهت آن، مسئولیت می‌یابد. ماده 11 طرح مسئولیت، مقرر می‌دارد: «رفتاری که به موجب مواد قبلی قابل انتساب به یک دولت نیست، چنانچه و تا حدی که آن دولت مورد تأیید قرار دهد و به عنوان عمل خودش بپذیرد، بر اساس حقوق بین الملل قابل انتساب به آن دولت خواهد بود». (61) بر این پایه، عملی که شخص خصوصی انجام دهد یا در مقام شخص خصوصی صورت گیرد، چنانچه و تا حدی که دولتی آن را تأیید کند، عمل آن دولت دانسته می‌شود.
نظر به اینکه شواهد و مدارکی وجود ندارد که دولتی اعمال گروه‌های تکفیری را به عنوان عمل شخص خصوصی یا در مقام شخص خصوصی، عمل خود بداند یا حتی آن را تأیید کند، نمی‌توان اعمال این گروه‌ها را به عنوان عمل شخص خصوصی یا شخص در مقام خصوصی به دولت یا دولت‌هایی خاص منتسب کرد و این دولت‌ها را مسئول دانست، مگر آنکه بتوان ادامه یافتن کمک‌های تسلیحاتی و مالی را نوعی تأیید تلقی کرد. در مورد اخیر، کمک‌های اشاره شده با این استدلال ارائه می‌شود که دریافت کننده در واقع در جهت اعمال حق تعیین سرنوشت خود عمل می‌کند. بنابراین، نمی‌توان آن کمک‌ها را نشانه تأیید رفتار و دریافت کننده به عنوان رفتار قابل انتساب به کمک کننده دانست.
طبق حقوق بین الملل، می‌توان گروه‌های تکفیری را جنبش شورشی برخوردار از شخصیت حقوقی با خصوصیات اشاره شده در بحث جنبش شورشی دانست و کمک‌های مالی و تسلیحاتی دیگر دولت‌ها به این گروه‌ها، در واقع از نوع کمک و یاری می‌شوند که بر اساس ماده 16 طرح مسئولیت برای دولت کمک و یاری دهنده مسئولیت به وجود می‌آورد. به موجب این ماده، «دولتی که به دولت دیگر کمک یا یاری می‌دهد تا دولت اخیر مرتکب یک عملِ از نظر بین الملل نادرست شود، مسئول چنین رفتاری است. (الف) چنانچه آن دولت با آگاهی از اوضاع و احوال عملِ از نظر بین‌المللی نادرست چنین کند و (ب) چنانچه آن دولت نیز عمل را انجام دهد، از نظر بین‌المللی نادرست باشد». (62) البته این مسئولیت از مسئولیت برای ارتکاب عملِ از نظر بین‌المللی نادرست اصلی، یعنی عمل گروه تکفیری جداست. در واقع دولت کمک و یاری دهنده، مرتبط با عمل گروه تکفیری، مسئولیت می‌یابد.
مورد دیگرِ مسئولیت یافتن دولت مرتبط با عملِ از نظر بین‌المللی نادرست شخص خصوصی، زمانی است که عمل این شخص به دولتی دیگر یا اتباع آن لطمه بزند. در این حالت، دولتی که این لطمه در سرزمین یا محدوده صلاحیتش وارد شده است، وظیفه دارد امکانات احقاق حق را برای لطمه دیده فراهم کند و چنانچه در این خصوص قصور داشته و در واقع به تعهد خود عمل نکرده باشد، مسئولیت می‌یابد. البته این مسئولیت جدا از مسئولیت شخص خصوصی یا در مقام شخص خصوصی برای عمل لطمه زننده است که همچنان بر عهده خود انجام دهنده عمل قرار دارد. (63) بنابراین، اگر گروه‌های تکفیری صرفاً شخص خصوصی دانسته شوند، بر اساس قواعد سنتی مسئولیت، دولت‌ها فقط مرتبط با اعمال این گروه‌ها مسئولیت می‌یابند، اما با توجه به اینکه عمل گروه‌های تکفیری جنایت شناخته می‌شود، مسئولیت برای آن تا حدی متفاوت است.

2. مسئولیت جامعه بین‌المللی (مسئولیت حمایت)

همان طور که در بحث عملِ از نظر بین‌المللی نادرست گفته شد، طبق اساس نامه دیوان کیفری بین الملل، جنایت نسل کشی، جنایات علیه بشر، جنایت‌های جنگی و جنایت تجاوز جدی‌ترین جنایت‌ها هستند. (64) به علاوه، طبق ماده 41 طرح مسئولیت، در صورت نقض جدی تعهد بین المللی، دولت‌ها برای خاتمه بخشیدن به آن از راه‌های قانونی همکاری خواهند کرد و هیچ دولتی وضعیت به وجود آمده با نقض جدی را به عنوان وضعیتی قانونی به رسمیت نخواهد شناخت و برای حفظ آن کمک و یاری نخواهد داد. (65)
با عنایت به اینکه جنایت‌های گروه‌های تکفیری در زمره جدی‌ترین جنایت‌ها قرار می‌گیرند، بر اساس آنچه در بالا اشاره شد، همه دولت‌ها مکلف‌اند برای خاتمه بخشیدن به آثار این جنایت‌ها با یکدیگر همکاری کنند و هیچ یک از دولت‌های جهان نباید به تداوم آن کمک کنند. بنابراین، همه دولت‌هایی که به این تکلیف عمل نکرده‌اند یا نمی‌کنند، مسئول‌اند.
مقرره ماده 41 طرح مسئولیت، به نوعی بازتاب دهنده دگرگونی در خصیصه حاکمیت دولت از واپایی به مسئولیت به معنای پاسخ گو بودن است که هم برای کارکردهای داخلی دولت وجود دارد و نیز در مورد وظایف خارجی آن. این دگرگونی در خصیصه مسئولیت، مقامات دولتی را مسئول حفاظت از ایمنی و حیات شهروندان و ارتقای رفاهشان، مقامات سیاسی ملی را مسئول شهروندان در داخل و جامعه بین‌المللی و کارگزاران دولت را مسئول اعمال خود کرده است. (66)
در بعد داخلی، دولت «حاکمیت محور»، (67) مسئولیت اولیه حمایت از مردمان خود را در وضعیت‌هایی دارد که در اثر جنگ داخلی، شورش، سرکوب یا کوتاهی دولت، متحمل لطمه جدی می‌شوند. در چنین وضعیت‌هایی، اگرچنانچه دولت مورد نظر به متوقف کردن یا دفع آن مایل یا قادر نباشد، بعد بین‌المللی این مسئولیت مطرح می‌شود در نتیجه، اقدام این جامعه در حمایت از آن مردمان دیگر، نقض اصل «عدم مداخله» محسوب نمی‌شود.
مسئولیت حمایت در سه سطح جلوگیری، واکنش و بازسازی مطرح می‌شود. مسئولیت جلوگیری، اتخاذ اقدامات بازدارنده است، به طوری که وضعیت‌ها به سطحی ارتقا نیابد که به اقدامات مجبور کننده اجرایی نیاز باشد. مسئولیت واکنش، شامل استفاده از اقداماتی می‌شود که دامنه آن از تحمیل ضمانت اجراها تا استفاده از زور خواهد بود. مسئولیت بازسازی یا مرحله تکمیلی نیز به دنبال مداخله نظامی می‌آید. (68)
در وضعیت فعلی گروه‌های تکفیری، مرحله جلوگیری موضوعیت خود را از دست داده است. زیرا در سرزمین‌هایی که این گروه‌ها فعال شده‌اند، دولت مستقر رفتارهایی داشته که زمینه ناآرامی‌ها و اعتراض‌های مردمان را فراهم کرده است. نحوه برخورد این دولت‌ها با این ناآرامی‌ها و اعتراض‌ها، تحت عنوان حمایت از مردم ناراضی، به تشدید این وضعیت و مساعد شدن زمینه برای فعالیت‌های گروه‌های تکفیری منتهی شده است. بر این اساس، دست کم دولت‌هایی که در سرزمین خود زمینه‌های بروز و شدت یافتن ناآرامی‌ها و اعتراض‌ها را فراهم آورده‌اند، به مسئولیت خود عمل نکرده‌اند.
به دلیل آنکه آنچه نمی‌بایست رخ می‌داد، اتفاق افتاده است و دست کم برخی از دولت‌ها مانند عراق در سرزمینشان گروه‌های تکفیری مرتکب جنایت شده‌اند، رسماً درخواست کمک کرده‌اند (و قادر به مقابله با آن گروه‌ها نیستند). اکنون جامعه بین‌المللی در مرتبه واکنش قرار گرفته است. منظور از جامعه بین‌المللی، مجموعه دولت‌ها به عنوان کل است که باید از طریق مرجع صلاحیت دار واکنش نشان دهد. امروزه این مرجع، «شورای امنیت» است و در صورت ناتوانی آن در انجام دادن اقدام مقتضی، «مجمع عمومی سازمان ملل متحد» این مسئولیت را بر عهده دارد. البته سازمان‌های منطقه‌ای نیز در محدوده صلاحیت خود می‌توانند واکنش نشان دهند. بر این اساس، علاوه بر «سازمان ملل متحد»، «اتحادیه عرب»، «سازمان همکاری اسلامی» یا «شورای همکاری خلیج فارس» نیز صلاحیت اقدام در مقابل جنایت‌های گروه‌های تکفیری را دارند.
بنابراین، اعضای جامعه بین‌المللی در چارچوب مفهوم «مسئولیت حمایت» نیز مکلف‌اند از راه‌های قانونی برای خاتمه بخشیدن به جنایت‌های گروه‌های تکفیری، که جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی شناخته می‌شوند، و نیز برطرف کردن آثار آنها با یکدیگر همکاری کنند.

نتیجه گیری

به طور کلی، هیچ نشانه و مدرکی وجود ندارد که بر اساس آن جنایت‌های گروه‌های تکفیری به عنوان عمل رکن، رکن واحد تابع، مقام رسمی عملی، رکن عملی یا عمل شخص خصوصیِ مورد تأیید یک یا چند دولت، به این دولت یا دولت‌ها قابل انتساب باشد و برای آن مسئولیت ایجاد کند. فقط در مورد حکومت طالبان در افغانستان از 1996 تا 2001م. و «خلافت اسلامی» اعلامی داعش، اعمال گروه‌هایی که با هر عنوان، رکن یکی از این دو دولت محسوب می‌شده‌اند یا بشوند، برای آنها مسئولیت ایجاد می‌کند. دیگر گروه‌های تکفیری نیز به عنوان جنبش شورشی، اعمال ارکانشان برای گروه مربوطه، ایجاد مسئولیت می‌کند. آن دسته از اعمال گروه‌های تکفیری یا دولت‌های تشکیل شده به دست آنها که جنایت نسل کشی، جنایت علیه بشریت یا جنایت جنگی هستند، علاوه بر ایجاد مسئولیت برای مرتکبان این جنایت‌ها، موجب به وجود آمدن مسئولیت برای همه کسانی می‌شود که به نوعی در ارتکاب آن جنایت‌ها مشارکت داشته‌اند.
دولت‌هایی که به گروه‌های تکفیری یا دولت‌های تشکیل شده به دست این گروه‌ها کمک و تسلیحاتی کرده باشند یا بکنند، به سبب این کمک خود مسئول شناخته می‌شوند. با توجه به اینکه اعمال گروه‌های تکفیری، جدی‌ترین جنایت‌ها هستند بر اساس طرح مسئولیت، دولت‌ها متعهدند برای وضعیت به وجود آمده بر اثر این اعمال با یکدیگر همکاری کنند. بنابراین، قصور دولت‌ها در این خصوص، مسئولیت آنها را در پی دارد. به علاوه، کل جامعه بین‌المللی در چارچوب مفهوم «مسئولیت حمایت» نیز مسئولیت می‌یابد که از طریق «سازمان ملل متحد»، «اتحادیه عرب»، «سازمان همکاری اسلامی» یا «شورای همکاری خلیج فارس» در برابر این جنایت‌ها واکنش نشان دهد.

پی‌نوشت‌ها:

1. عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.
2. policy.
3. "Iran to reveal evidence on heads of Takfiri terrorism ME" , January 19, 2014 06.04.2014.
4. internationally wrongful act.
5. بهرام مستقیمی و مسعود طارمسری، مسئولیت بین‌المللی دولت با توجه به تجاوز عراق به ایران، ص 33.
6. UN, Report of the International Law Commission, Fifty - third session, (23 April-1 June and 2 Junly -10 August 2001), General Assembly, Official Records, Fifty -sixth session, Supplement No. 10 (A/56/10), P.34, art. 2(b).
7. بهرام مستقیمی و مسعود طارمسری، مسئولیت بین‌المللی دولت با توجه به تجاوز عراق به ایران، ص 38.
8. "Rome Statute of the International Criminal Court", A/CONF.183/9 of 17 July 1998, corrected by rocess-verbaux of 10 November 1998, 12 July 1999, 30 November 1999, 8 May 2000, 17 January 2001 and 16 January 2002, art. 5, 06.26.2014.
9. دسته چهارم، یعنی جنایت تجاوز که به حمله مسلحانه دولتی به دولت دیگر در نقض ممنوعیت کاربرد زور مربوط می‌شود، از بحث حاضر خارج است.
10. "Rome Statute of the International Criminal Court", arts 6, 7, 8 .
11. با توجه به اینکه از یک طرف، اعمال گروه‌های تکفیری بسیار گوناگون است و از طرف دیگر، اعمال مشخص شده، به عنوان جنایت در مواد 6، 7 و 8 اساس نامه دیوان کیفری بین المللی مفصل است، انطباق آن اعمال با موارد اشاره شده در این مواد برای احراز نقض بودن یا نبودن آنها، بررسی جداگانه و مفصلی می‌طلبد که از حوصله این نوشتار خارج است. بنابراین، در اینجا صرفاً به برخی از اعمال این گروه‌ها از باب نمونه اشاره و نقض بودن آنها فرض می‌شود.
12. Statement by Mr. Paulo Sergio Pinheiro Chair of the Intependent International Commission of Inquiry on the Syrian Arab Republic, 18 March 2014, 03.19.2014.
13. مطالب بین دو قلاب به متن نقل قول اضافه شده است.
14. Statement by Paulo Sergio Pinheiro, Chair of the Independent International Commission of Inquiry on the Syrian Arab Republic, at the HRC 24th regular session, Geneva, 16 September 201303.19.2014.
15. Address by Paulo Sergio Pinheiro, Chair of the Independent International Commission of Inquiry on the Syrian Arab Republic, to the United Nations General Assembly plenary Session, New York, 29 Juillet2013 DisplayNews.aspx?NewsID=13596&LangID=E>03.19.2014.
16. برای آگاهی بیشتر همچنین نک: زهرا خدایی، «این کشور آزمایشگاه تروریسم شده است/ دورنمای منطقه، تشدید افراط گرایی و تروریسم است»، سه شنبه 22 اسفند 1391.
http://www.khabaronline.ir/detail/281771/World/centeral-asia-caucuses>06.26.2014>؛ «داعش میراث فرهنگی موصل را تخریب کرد»، 30/03/1393 ، http://ir.voanews.com/content/iraq-mosul-heritage/1941525.html>06.23.2014؛ «در شمال تکریت: اعدام 1700 دانشجوی کالج نیروی هوایی عراق توسط داعش»، 25 خرداد 1393، 2014. 15. 06 «تصاویر تکان دهنده‌ای از جنایات داعش در عراق
06. 15. 2004, 1393/3/25,"18.
«گزارش اشپیگل از وضعیت عراق: جنگ برای خلافت»، شفقنا (پایگاه بین‌المللی همکاری‌های خبری شیعه)، دوشنبه 1393/04/02، http://www.shafaqna.com/persian/shafaqna/item/77638> 06 .25 . 2014.
Jamal Al Sharif, Al "Salafis in Sudan: Between Non-Interference and Confrontation", Jazeera Centre for Studies, 3 July 2012, 06.28.2014; HUMAN Rights Watch, “You Can Still See Their Blood’ Executions, Indiscriminate Shootings, and Hostage Taking by Opposition Forces in Latakia Countryside", October 2013; UN, SC, “Report of the Secretary-General on children and armed conflict in the Syrian Arab Republic”, S/2014/31, 27 January 2014; UN, GA, Human Rights Council, Twenty-second session, Agenda item 4, Human rights situations that require the Council’s attention, “Report of the independent international commission of inquiry on the Syrian Arab Republic”, A/HRC/22/59, 5 February 2013; UN, GA, Human Rights Council, Twenty-second session, Agenda item 4, Human rights situations that require the Council"s attention, “Report of the independent international commission of inquiry on the Syrian Arab Republic”, A/HRC/22/65, 12 February 2014; UN, GA, Human Rights Council, Twenty-fifth session, Agenda item 4, Human rights situations that require the Council’s attention, “Report of the independent international commission of inquiry on the Syrian Arab Republic”, 12 February 2014, A/HRC/25/65, 12 February 2014, pp. 7-23; UN, “Human Rights Council holds interactive dialogue with Commission of Inquiry on Syria”, 18 March 2014, <http: en="" newse

عبارات مرتبط با این موضوع

پرسمان دانشجویی اندیشه ی سیاسیواکاوی حیات سیاسی امام رضاع و بررسی شاخص‌های سیاسی حاکم در عصر آن امام همام،نقشه روزنامه‌ها پس از درگذشت خلخالی چه نوشتند؟تأکید بر همکاری تهران و مسکو در مبارزه با تروریسم عکس یادگاری مسی و رونالدوی ایرانی سید روح‌الله خمینی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد…خمینی در خانواده‌ای به دنیا آمد که سابقه فعالیت‌های دینی و مذهبی در آن به قرن‌ها قبل فتن پایگاه خبری تحلیلی فتنپایگاه خبری تحلیلی فتن لاریجانی نمی خواهد واقعیات درباره سخنان ظریف روشن شودجستار فتنه من بارها گفته‌ام که برای من این تقسیمات اصولگرا و اصلاح‌طلب و اصلاح‌طلب مدرن و اخبار،اخبار روز،اخبار خبرگزاری ها اخبار،آخرین …حقوق را کی داده و کی گرفته؟ بوی خیانت امداد هوایی برای حادثه دیدگان جاده سبزوارناآرامی در شهرک ولیعصر ارومیه وب سایت خبری …درگیری نیروهای امنیتی با اعضا و هواداران گروهک تروریستی پژاک در شهرک ولیعصر ارومیه خطا در روند اتصال به دیتابیس کد پیگیری خطا پرسمان دانشجویی اندیشه ی سیاسی واکاوی حیات سیاسی امام رضاع و بررسی شاخص‌های سیاسی حاکم در عصر آن امام همام،نقشه راهی روزنامه‌ها پس از درگذشت خلخالی چه نوشتند؟ تأکید بر همکاری تهران و مسکو در مبارزه با تروریسم عکس یادگاری مسی و رونالدوی ایرانی در کنار سید روح‌الله خمینی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد خمینی در خانواده‌ای به دنیا آمد که سابقه فعالیت‌های دینی و مذهبی در آن به قرن‌ها قبل برمی فتن پایگاه خبری تحلیلی فتن پایگاه خبری تحلیلی فتن لاریجانی نمی خواهد واقعیات درباره سخنان ظریف روشن شود جستار فتنه من بارها گفته‌ام که برای من این تقسیمات اصولگرا و اصلاح‌طلب و اصلاح‌طلب مدرن و سنّتی و از اخبار،اخبار روز،اخبار خبرگزاری ها اخبار،آخرین خبرها،خبر فوری حقوق را کی داده و کی گرفته؟ بوی خیانت امداد هوایی برای حادثه دیدگان جاده سبزوار ناآرامی در شهرک ولیعصر ارومیه وب سایت خبری تحلیلی درگیری نیروهای امنیتی با اعضا و هواداران گروهک تروریستی پژاک در شهرک ولیعصر ارومیه موجب خطا در روند اتصال به دیتابیس کد پیگیری خطا


ادامه مطلب ...

تأملی بر مسئولیت بین‌المللی برای اعمال افراد و گروه‌های تکفیری

[ad_1]
 تأملی بر مسئولیت بین‌المللی برای اعمال افراد و گروه‌های تکفیری

 

نویسنده: بهرام مستقیمی (1)

 

چکیده

در 29 دی 1392 (19 ژانویه 2014)، وزیر امور خارجه ایران اظهار داشت: شواهد محکمی وجود دارد که خط مشی‌های پشتیبانان تروریسم تکفیری را در خاورمیانه نشان می‌دهد. ایران، اسناد دقیقی را درباره نقش خطرناک حامیان جنایت‌های تکفیری‌ها در عراق، یمن، لبنان، سوریه و دیگر کشورها به ارکان بین‌المللی خواهد داد. رهبران گروه‌های افراطی - تکفیری با فریب عامه مردم، صحنه‌های فجیعی از کشتار و قتل عام آفریده‌اند. پرسشی که می‌توان در مورد جنایت‌های گروه‌های تکفیری مطرح کرد این است که آیا مسئولیت، فقط متوجه مرتکبان، یغعنی اعضا و رهبران گروه‌های تکفیری است یا دولت‌های محل ارتکاب جنایت‌های تکفیری‌ها یا دولت‌های حامی را نیز می‌توان مسئول دانست؟ همچنین آیا مسئولیت فقط بر عهده مرتکبان و دولت‌های اشاره شده است یا برای جامعه بین‌المللی نیز می‌توان مسئولیت قائل شد؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا، نادرست بودن اعمال گروه‌های تکفیری مشخص می‌شود و آنگاه بررسی می‌گردد که آیا اعمال این گروه‌ها، عمل رکن یا رکن واحد تابع دولت، مقام رسمی عملی، رکن عملی، جنبش شورشی یا شخص خصوصی است و اینکه در هر یک از این حالت‌ها، مسئولیت متوجه چه شخصی یا اشخاصی است. همچنین بررسی می‌شود که دولت‌ها و جامعه بین‌المللی چه مسئولیتی در قبال این جنایت‌ها دارند.
کلید واژه‌ها: گروه تکفیری، جنایت، مسئولیت، دولت، رکن، رکن عملی، مقام رسمی عملی، جنبش شورشی، شخص خصوصی، جامعه بین‌المللی، مسئولیت حمایت.

مقدمه

به سبب برخوردار بودن دولت‌ها از حاکمیت برابر، اصل بر این است که هیچ دولتی حق ندارد در مورد رویدادی اقدام کند که در سرزمین دولت دیگر رخ می‌دهد، مگر آنکه خود یا تبعه اش مستقیم از این رویداد لطمه ببیند. در این وضعیت نیز به طور سنتی، فقط طرف مستقیم لطمه دیده است که حق دارد برای برطرف کردن آثار عمل لطمه زننده اقدام کند. بنابراین، دولت‌های دیگر به طور سنتی مجاز نیستند که به صورت فردی یا جمعی اقدامی انجام دهند. گسترده تر و پیچیده تر شدن مناسبات در سطح بین‌المللی، به تدریج و به ویژه از نیمه نخست سده بیستم میلادی، وضعی را به وجود آورده است که احتمال دارد اثر رویدادی مانند عمل تروریستی، جنایت علیه بشر، جنایت جنگی و جنایت تجاوز، تنها به یک سرزمین خاص یا مناسبات دولت‌های مشخص، محدود نشود و جامعه بین‌المللی در کل لطمه ببیند یا در معرض آسیب قرار گیرد. در این صورت، کل جامعه بین‌المللی نیز اجازه یا حتی وظیفه می‌یابد که برای جلوگیری از وارد شدن لطمه یا برطرف کردن آثار آن اقدام کند.
در 29 دی 1392 (19 ژانویه 2014م)، وزیر امور خارجه ایران اظهار داشت:
شواهد محکمی وجود دارد که خط مشی‌های (2) پشتیبانان تروریسم تکفیری در خاورمیانه را نشان می‌دهد. ایران، اسناد دقیقی را درباره نقش خطرناک حامیان جنایت‌های تکفیری‌ها در عراق، یمن، لبنان، سوریه و دیگر کشورها به ارکان بین‌المللی خواهد داد. رهبران گروه‌های افراطی - تکفیری با فریب عامه مردم، صحنه‌های فجیعی از کشتار و قتل عام آفریده‌اند. (3)
خبر فوق نشان می‌دهد که تکفیری‌ها «جنایت‌هایی» را در سرزمین‌های مختلف مانند عراق، سوریه، لبنان و یمن مرتکب شده‌اند. با توجه به آنچه در ابتدای نوشتار حاضر گفته شد، بنا بر قاعده سنتی، رسیدگی به این رویدادها، یعنی جنایت‌های رهبران تکفیری در قالب «صحنه‌های فجیع کشتار و قتل عام»، بر عهده حکومت‌های محل وقوع آنهاست. در واقع، مسئول جنایت‌های رخ داده به دست تکفیری‌ها، به ویژه رهبران آنها هستند و دولت‌های سرزمین‌های محل ارتکاب، فقط مجاز و مکلف‌اند در خصوص احقاق حق زیان دیدگان اقدام کنند.
از آنجایی که این کشتارها، قتل عام‌ها و جنایت‌ها مصداق کامل «تروریسم» است و پشتیبانان و حامیانی در میان دولت‌های دیگر دارد که با خط مشی، یعنی برنامه ریزی و برای اهداف خاص عمل می‌کنند، اعمال اشاره شده، هم از لحاظ ارتکاب و هم از لحاظ شدت، گستردگی و دامنه اثر، چنان وضعیتی را به وجود آورده است که می‌تواند به جامعه بین‌المللی در کل آسیب بزند. به علاوه، به دلیل آنکه شواهد (اسناد) محکمی، این نکته‌ها را تأیید می‌کند، ونیز فریب خوردن عامه مردم، به علت اینکه حکومت‌های این دولت‌ها قادر نیستند به تکلیف خود عمل کنند، جامعه بین‌المللی اجازه یا حتی وظیفه دارد که جهت برطرف کردن آثار این جنایت‌ها و احقاق حقوق زیان دیدگان اقدام کند. سرانجام، بر پایه همین اجازه یا وظیفه، دولت ایران موضوع را در «ارکان بین‌المللی» مطرح می‌کند.
مجموعه آنچه گفته شده، به مفهومی اساسی در حقوق بین الملل اشاره دارد که آن «مسئولیت مبتنی بر خطا» ست. پرسشی که می‌توان در مورد جنایت‌های گروه‌های تکفیری مطرح کرد این است که آیا مسئولیت فقط متوجه مرتکبان، یعنی اعضا و رهبران گروه‌های تکفیری است یا دولت‌های محل ارتکاب جنایت‌های تکفیری‌ها یا دولت‌های حامی را نیز می‌توان مسئول دانست؟ همچنین آیا مسئولیت فقط بر عهده مرتکبان و دولت‌های ذکر شده است یا برای جامعه بین‌المللی نیز می‌توان مسئولیت قائل شد؟ در ادامه، مفهوم مسئولیت بین‌المللی دولت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برای «عملِ از نظر بین‌المللی نادرست» (4) و همچنین برای جامعه بین المللی بررسی می‌شود. البته این بررسی محدود به آن نکاتی از مسئولیت است که برای اعمال گروه‌های تکفیری می‌تواند مطرح باشد.

1. مسئولیت دولت برای عملِ از نظر بین‌المللی نادرست

بر اساس ماده یک طرح مسئولیت بین‌المللی دولت (که از این پس با عنوان «طرح مسئولیت» به آن اشاره می‌شود): «هر عمل از نظر بین المللی نادرست یک دولت، متضمن مسئولیت بین المللی آن دولت است». (5) بر این اساس، برای به وجود آمدن مسئولیت بین‌المللی دولت باید دو عنصر وجود داشته باشد: یکی عملِ از نظر بین‌المللی نادرست و دیگری عمل دولت.

1. 1. عملِ از نظر بین‌المللی نادرست

در طرح مسئولیت، عملِ از نظر بین‌المللی نادرست یک دولت هنگامی وجود دارد که رفتار مورد نظر، مرکب از فعل یا ترک فعلی باشد که نقض تعهد بین‌المللی دولت را شکل دهد (6) و آن رفتار، هنگامی نقض دانسته می‌شود که با خواست تعهد حقوق بین‌المللی مغایر باشد. (7) اکنون پرسش این است که اعمال ارتکابی گروه‌های تکفیری که با صفت «جنایت» مشخص شده است، در کدام دسته از اعمال قرار می‌گیرد؟ طبق اساس نامه دیوان کیفری بین‌المللی که صلاحیت دیوان در رسیدگی به جدی‌ترین جنایت‌های مورد توجه جامعه بین‌المللی در کل را مقرر می‌دارد، جدی‌ترین جنایت‌ها عبارت‌اند از: نسل کشی، جنایت علیه بشریت، جنایت‌های جنگی، و تجاوز. (8) این اساس نامه، همچنین فهرستی تفصیلی از سه دسته نخست (9) این جنایت‌ها ارائه می‌دهد. (10)
چنان که پیش تر نقل شد، شواهد و اسناد محکمی وجود دارد که مؤید وقوع این جنایت‌ها (11) است و اینکه مرتکبان آنها چه کسانی‌اند؛ برای مثال، رئیس کمیته بین‌المللی مستقل تحقیق درباره جمهوری عربی سوریه، در بیانیه‌ای اظهار می‌دارد: «حجم عظیمی از گواهی‌ها (بیش از 2700 مصاحبه و مجموعه‌ای غنی از اسناد) در اختیار داریم و در خصوص جنایت‌ها و مرتکبان شان بی اطلاع نیستیم». (12) همچنین در بیانه دیگری می‌گوید:
گروه‌های مسلح ضد حکومت نیز به کارکنان پزشکی و بیمارستان‌ها حمله کرده‌اند. در 16 اوت [2013 م.] (13) جنگجویان وابسته به جبهه «النصره» و «دولت اسلامی عراق و شام» به آمبولانس هلال احمر کردی حمله کردند ... راننده، یک بیمار و یک پیراپزشک کشته شدند. این حوادث ... به صورت واقعیتی سازمان یافته در آمده است ... تعدادی قتل‌های غیرقانونی گزارش شده است؛ از جمله اعدام سربازان اسیر شده حکومت در «خان العسل» و کشتن غیر نظامیان کرد [در نقاط مختلف] که همگی در اواخر ژوییه [2013 م] اتفاق افتاده است. در اوایل ماه اوت، گزارش‌هایی در مورد قتل عام در روستاهای علوی نشین در شمال لاذقیه رسید ... دراین حمله‌ها، اعضای واحدهای حمایت از مردم کرد، بلکه بسیاری از غیر نظامیان [نیز] کشته شدند. گروه‌های مسلح افراطی ضد حکومت، صدها غیر نظامی کرد را برای مبادله با زندانیان، گروگان گرفتند. در اواخر ژوییه در «تل ابیض» در شمال «الراقه» دولت اسلامی عراق و شام، غیر نظامیان کرد را گروگان گرفت. (14)
او پیش تر نیز گفته بود:
برخی گروه‌های مسلح ضد حکومت، بدون تمایز، روستاهایی را بمباران کردند که جمعیت غیر نظامی قابل توجهی در آنها ساکن بودند آنان هدف‌های نظامی را در داخل مناطق شهری و ساکنان را در معرض حمله طرف مقابل قرار می‌دهند. برخی گروه‌های تکفیری، سربازان دست گیر شده را در خلال بازجویی‌ها شکنجه می‌دهند. این نقض‌ها چیز جدیدی نیستند و در ده گزراش به روز شده کمیسیون تحقیق از اوت 2011 م. نیز بوده‌اند. (15)
آنچه ارائه شد، بخش کوچکی از جنایت‌ها و فجایعی است که گروه‌های تکفیری مرتکب می‌شوند (16) که مؤید نقض تعهدات حقوق بین الملل است. حال این نکته مطرح می‌شود که آیا می‌توان جنایت‌ها یا فجایع گروه‌های تکفیری را «عمل دولت» دانست؟

1. 2. عمل دولت

بر خلاف اشخاص حقیقی (انسان‌ها)، در مورد اشخاص حقوقی (در بحث حاضر دولت‌ها) رابطه طبیعی بین عمل و شخص حقوقی انجام دهنده آن وجود ندارد. این اعمال را اشخاص حقیقی انجام می‌دهند، اما هر عمل این اشخاص را نمی‌توان عمل دولت دانست. حقوق بین الملل، رفتاری را عمل دولت می‌شناسد که به این شخص حقوقی قابل انتساب باشد. در دو حالت می‌توان رفتاری را به دولت قابل انتساب دانست: اعمال ارکان یا ارکان واحدهای تابع دولت؛ و اعمال اشخاصی که رکن رسمی دولت نیستند.

1. 2. 1. اعمال ارکان یا ارکان واحدهای تابع دولت

اصل آن است که حقوق بین الملل، عملی را به دولت قابل انتساب می‌شناسد که آن را رکن دولت یا رکن واحدهای تابع آن انجام داده باشند. معیار اصلی تشخیص اینکه آیا عمل را رکن دولت انجام داده یا نه، حقوق داخلی است؛ (17) یعنی نظم حقوقی داخلی مشخص می‌کند که رکن
دولت کیست و کدام اعمالش را می‌توان عمل دولت دانست.
شواهد در دسترس نشان می‌دهد که از میان گروه‌هایی که تکفیری شناخته شده‌اند، (18) تنها طالبان توانسته است «از 1996 تا 2001م.، قسمت معظم کشور افغانستان را تحت سیطره خود داشته باشد». (19) گروه داعش (دولت اسلامی عراق و شام) نیز در 8 تیرماه 1393، موجودیت «خلافت اسلامی» را در بخش‌های تحت کنترل خود در عراق اعلام کرد. سخن گوی این گروه گفته است: «شورای دولت اسلامی با برگزاری نشستی، مسئله [خلافت] را بررسی کرد ... دولت اسلامی تصمیم گرفته است خلافت اسلامی را تأسیس و یک خلیفه را برای حکومت مسلمانان تعیین کند ... واژه‌های عراق و شام از مدارک و اسناد رسمی دولت اسلامی حذف شده است» (20)
در نتیجه می‌توان بر اساس ماده 4 طرح مسئولیت به عنوان رکن دولت، ماده 5 به عنوان شخص یا هستی مندی (21) که بر اساس قانون دولت اجازه یافته است که عناصر اقتدار حکومتی را اجرا کند، یا ماده 7 به عنوان رکنی که خارج از حدود صلاحیت با مغایر با رهنمودهای دریافتی از دولت عمل می‌کند، (22) همه اعمال ارکان طالبان را دست کم از 1996 تا 2001 م. در افغانستان به این دولت و اعمال ارکان «دولت اسلامی عراق و شام» و «خلافت اسلامی» را به این خلافت منتسب کرد.
نکته قابل توجه آنکه به طور سنتی، عمل قابل انتساب به دولت، چنانچه نقض تعهد بین‌المللی آن باشد، فقط مسئولیت این دولت را به وجود می‌آورد و رکن انجام دهنده عمل از مسئولیت مبراست. همچنین در مورد اعمالی که حقوق بین الملل آنها را جنایت می‌شناسد، با وجود آنکه اعمال اشخاص به عنوان رکن دولت، عمل دولت دانسته می‌شود و مسئولیت دولت را ایجاد می‌کند، اما این اشخاص را از مسئولیت مبرا نمی‌کند، زیرا «همه کسانی که در برنامه ریزی، آماده سازی یا انجام دادن نقض‌های جدی حقوق بشردوستانه بین‌المللی ... مشارکت دارند، منفرداً مسئول چنین نقض‌هایی هستند» (23) (تأکید اضافه شده است). برای تبیین وجود چنین مسئولیتی، نظام «اقدام جنایی مشترک» (24) و مفهوم «واپایی مشترک بر جنایت» (25) به خدمت گرفته شده است.
نظریه «اقدام جنایی مشترک»، نخستین بار در «رأی استیناف تادیچ» در 1999 م. با این منطق ارائه شد (26) که همه اشخاص درگیر نقض جدی حقوق بشر دوستانه بین‌المللی، به هر شیوه که نقض را مرتکب شده باشند یا در ارتکاب آن مشارکت داشته باشند، باید در محضر قضا آورده شوند. اینکه مسئولیت کیفری فقط برای شخصی به وجود آید که به طور مادی جنایت را انجام داده است نقش کسانی را نادیده می‌گیرد که به عنوان مرتکب شونده مشترک (27) به طریقی، امکان ارتکاب جنایت را برای مرتکب شونده فراهم می‌آورند. (28)
از سوی دیگر، در بند 3 ماده 25 اساس نامه دیوان کیفری بین‌المللی، نوع افرادی مشخص می‌شوند که می‌توانند به لحاظ کیفری مسئول شناخته و مسئول مجازات برای ارتکاب جنایت‌های تحت صلاحیت این دیوان بشوند. این مقرره، بازتاب دهنده مفهوم «واپایی مشترک بر جنایت» است بر اساس این مفهوم، مجرمان اصلی جنایت، نه تنها مرتکبان مادی، بلکه آنانی هستند که بر ارتکاب آن، واپایی و سلطه فکری دارند، زیرا تصمیم می‌گیرند که آیا جرم واقع شود یا نشود و چگونه واقع شود. (29)
با توجه به بحث بالا، در حکومت طالبان در افغانستان و خلافت اسلامی در عراق، هم عاملان و هم کسانی که با تصمیم گیری و فراهم کردن امکانات، ارتکاب جنایت را ممکن کرده‌اند، مسئول‌اند و باید مجازات شوند.
در مورد دیگر گروه‌های تکفیری، نمی‌توان اعمال آنها را قابل انتساب به هیچ دولتی، از جمله دولتی دانست که این اعمال در سرزمینش رخ می‌دهند، (30) زیرا هیچ سندی مشاهده نشده است که نشان دهد آنها بر اساس نظم حقوقی داخلی، رکن دولت، از جمله دولتی هستند که در سرزمینش جنایت‌های اشاره شده را مرتکب شده‌اند. (31)
حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا فقط اعمالی به دولت قابل انتساب است که رکن رسمی دولت انجام داده باشد؛ یعنی آیا می‌توان در اوضاع و احوال خاص، رفتار شخصی را که رکن رسمی دولت نیست، به دولت منتسب کرد؟

1. 2. 2. اعمال اشخاصی که رکن رسمی دولت نیستند

احتمال دارد که حقوق داخلی دولت، کاملاً یا اصلاً مشخص نکند که کدام اشخاص یا هستی مندها جایگاه رکن را دارند. در این گونه موارد، جایگاه شخص یا هستی مند به عنوان رکن، نه با قانون، که با عملکرد احراز می‌شود. در نتیجه، مراجعه انحصاری به قانون، گمراه کننده خواهد بود. در چنین مواردی، اختیارهای یک شخص یا هستی مند و رابطه اش با دیگر ارکان، بر اساس حقوق داخلی، برای دسته بندی آن به عنوان رکن، اهمیت خواهد داشت. (32) در بعضی اوضاع و احوال، احتمال دارد که از لحاظ مسئولیت بین‌المللی، اشخاص و گروه‌ها برابر با ارکان دولت گرفته شوند، حتی اگر این جایگاه از حقوق داخلی ناشی نشده باشد. در این موارد، برای دریافتن واقعیت رابطه بین شخص، گروه یا هستی مند عمل کننده و دولت مربوطه، مقتضی است که به ورای صرفِ جایگاه حقوقی توجه شود. (33) مجموعه‌ای را که در این مقوله قرار می‌گیرد، می‌توان به سه گروه تقسیم کرد: مقام رسمی یا رکن عملی، جنبش شورشی و شخص خصوصی.

1. 2. 2. 1. مقام رسمی یا رکن عملی

این گروه را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: مقام رسمی عملی (34) و رکن عملی. (35) این دو، در عین متمایز بودن از یکدیگر، بر منطق مشابهی استوارند. در هر دو مورد، حقوق بین الملل انتساب عمل اشخاص خصوصی به دولت را بر وجود برخی واقعیت‌های مسلم مبتنی می‌کند. در اولی، یعنی مقام رسمی عملی، وجود پیوند واقعی بین شخص خصوصی و دولت است که به انسان اجازه می‌دهد از آن استنباط کند که شخص خصوصی از طرف دولت عمل می‌کند. در دومی، یعنی رکن عملی، ماهیت کارکرد است که عمل را به دولت قابل انتساب می‌کند. (36)

الف. مقام رسمی عملی

مفهوم «مقام رسمی عملی» را می‌توان از محتوای ماده 9 طرح مسئولیت استنباط کرد. بر اساس این ماده، «رفتار یک شخص یا گروه اشخاص، عمل یک دولت بر اساس حقوق بین الملل تلقی خواهد شد، چنانچه آن شخص یا گروه اشخاص در واقع عناصری از اقتدار حکومتی را در غیاب یا کوتاهی مقامات رسمی و در اوضاع احوالی، همچون فراخوانده شدن برای اجرای آن عناصر اقتدار اعمال کند». (37) از لحاظ بحث حاضر، عامل مهم در بدل شدن «شخص یا گروه اشخاص: به مقام رسمی عملی یک دولت، آن است که رفتار شخص یا گروه اشخاص، چنان باشد که گویی این دولت آن شخص یا گروه اشخاص را «برای اجرای ... عناصر اقتدار» خود «فراخوانده» است.
گفته‌های مختلف، حکایت از آن دارد که برخی دولت‌ها به گروه‌های تکفیری، کمک مالی و تسلیحاتی کرده، (38) یا از آنها حمایت (39) کرده‌اند. هیچ کدام از این موارد نمی‌تواند ثابت کند که گروه‌های تکفیری، عناصری از اقتدار حاکمیتی دولت‌های کمک یا حمایت کننده را اجرا می‌کنند. حتی این بیان هم که گروه‌های تکفیری در جهت منافع (40) دولت یا دولت‌های خاص عمل می‌کنند، نمی‌تواند چنین معنایی را بدهد.
همین طور این بیان که عده‌ای از دولت‌ها از دولت‌های دیگر بخواهند (41) که گروه‌های تکفیری را به وجود آورند، ثابت نمی‌کند که دولت‌های اخیر، عناصری از اقتدار درخواست کنندگان را اجرا کرده‌اند و حتی اگر ثابت شود که چنین کرده‌اند، خود به خود این نتیجه به دست نمی‌آید که گروه‌های ایجاد شده، عناصر اقتدار حاکمیتی دولت‌های درخواست کننده یا دولت‌های قبول کننده درخواست را اجرا می‌کنند. حتی بیان‌هایی که نشان می‌دهد عده‌ای از دولت‌ها راهبردی برای استفاده از گروه‌های تکفیری جهت دست یابی به مقاصد خود دارند (42) نیز نمی‌تواند این امر را ثابت کند که گروه‌های تکفیری، عناصر اقتدار آن دولت‌ها را اجرا می‌کنند. زیرا از سوی دیگر، گفته شده است که به هیچ کس و هیچ چیز وفادار نیستند. (43)
بنابراین، موارد اشاره شده نمی‌تواند عاملی باشد که گروه تکفیری را به مقام رسمی عملی دولت‌ها بدل کند و در نتیجه، مسئولیت اعمال این گروه‌ها به دولت‌های دیگر منتقل شود. به هر حال، کمک‌های مالی و تسلیحاتی می‌تواند رفتاری باشد که مرتبط با جنایت‌های گروه‌های تکفیری بر اساس ماده 16 طرح مسئولیت برای دولتِ کمک و یاری دهنده، مسئولیت به وجود آورد. (44) پرسشی که اکنون می‌توان مطرح کرد این است که آیا می‌توان گروه‌های تکفیری را رکن علمی دولت یا دولت‌های دیگر دانست؟

ب. رکن عملی

افزون بر رکن قانونی، (45) در برخی اوضاع و احوال استثنایی، شخص و هستی مندی که به هیچ معنا بخشی از دولت را شکل نمی‌دهد، رکن عملی تلقی می‌شود، به نحوی که رفتارش به این دولت قابل انتساب است. این استثنا مدت زیادی است که در عملکردهای قضایی و دیپلماتیک پذیرفته شده و در ماده 8 طرح کمیسیون حقوق بین الملل برای مسئولیت بین‌المللی دولت، مجدداً تأیید شده است. (46) به موجب این ماده، «رفتار یک شخص یا گروه اشخاص، عمل یک دولت بر اساس حقوق بین الملل تلقی خواهد شد، چنانچه آن شخص یا گروه اشخاص، در واقع به دستور یا تحت هدایت یا واپایی (کنترل) آن دولت در اجرای آن رفتار عمل کند». (47)
آنچه در این انتساب اهمیت حیاتی دارد، به درجه واپایی دولت بر شخص در زمان ارتکاب عملِ از نظر بین‌المللی نادرست یا به عبارت دیگر، به ماهیت پیوندی مربوط می‌شود که باید برای تبدیل اعمال اشخاص خصوصی به اعمال ارکان عملی دولت برقرار شده باشد. رکن عملی بودن، اجازه می‌دهد که اعمال شخص خصوصی که به طریق دیگر قابل انتساب نیست، عمل دولت دانسته شود. در نتیجه، به مسئولیت بین‌المللی دولت برای خود، عمل شخص خصوصی شکل می‌دهد. (48)
آنچه شخص خصوصی را به رکن عملی بدل می‌کند، صرفاً کمک دولت به شخص خصوصی مرتکب شونده جنایت نیست، زیرا در این صورت، دولت کمک کننده بر اساس ماده 16 طرح مسئولیت، به سبب کمک خود به شخص خصوصی، مسئولیت می‌یابد، (49) نه به علت انتساب رفتار این شخص به دولت کمک کننده. برای تبدیل شخص خصوصی به رکن عملی، حتی واپایی عام دولت حمایت کننده نیز کافی نیست، بلکه این دولت باید بر شخص خصوصی، واپایی مؤثر داشته باشد (50) که از کمک مالی (حتی بسیار زیاد)، آموزش نظامی و حمایت نظامی، تدارکاتی و اطلاعاتی فراتر می‌رود، واپایی مؤثر، چنان بستگی اساسی و نافذی بین دولت و شخص مرتکب شونده جنایت عمل نادرست ایجاد می‌کند که نمی‌توان آن را از رابطه حقوقی بین دولت و مقامات رسمی اش تمیز داد. (51)
گفته شده است: «حمله تروریستی داعش به موصل و پیش از آن به سامرا، کاملاً تحت نظارت و به دستور ریاض صورت گرفته است. بر اساس این گزارش، سرکرده داعش با پادشاه عربستان ... دیداری داشته و مأموریت اشغال استان‌های سنی نشین و تبدیل آنها به امارت‌های تکفیری تحت نظارت ریاض و دوحه را پذیرفته است». (52) عبارت‌هایی مانند «به دستور» یا «تحت نظارت»، می‌تواند نشان دهنده «وابستگی کامل» آن گروه تکفیری به این دولت یا دولت‌ها باشد و آن را به رکن عملی آنها تبدیل کند. بنابراین، اگر وجود رابطه مبتنی بر وابستگی کامل بین گروه‌های تکفیری با هر دولتی ثابت شود، رفتارش به چنین دولتی قابل انتساب خواهد بود و برای این دولت، مسئولیت به وجود می‌آورد.
به دلیل آنکه اعمال گروه‌های تکفیری از درجه جنایت‌اند، مانند وضعیت در مورد رکن دولت که مسئولیت در قالب دیدگاه سنتی محدود نمانده است، ملاک تشخیص رکن عملی، یعنی «وابستگی کامل» نیز دگرگون شده است.
به طور کلی، بین رفتار رکن عملی و رفتار شخص خصوصی، طیف وسیعی از تعامل‌های ممکن بین دولت و کنش گر خصوصی، شامل رواداری، (53) الهام بخشی انگارورانه (ایدئولوژیک)، حمایت مادی و راهنمایی کلی وجود دارد. دولت می‌تواند به کمک دامنه وسیعی از فعل‌ها و ترک فعل‌ها از رابطه مستقیم که با رکن بودن شباهت داشته باشد، اجتناب ورزد، اما باز هم از رفتار شخص خصوصی برای پیش برد اهداف خود بهره گیرد. تحت بن نگره (پارادایم) رکن بودن، مسئولیت چنین رفتاری فقط تابع اصول از قبل موجود عدم انتساب و نظریه خطای جداگانه خواهد بود. این اصول، امکان آن را فراهم می‌آورند که دولت به دلیل نقض برخی تعهدات جنبی، مسئولیت بیابد، نه مسئولیت مستقیم برای خود رفتار لطمه زننده شخص خصوصی که زیرکانه، اما آگاهانه، تشویق و تسهیل کرده یا آن را روا داشته است. (54)
دادگاه کیفری بین‌المللی «یوگسلاوی سابق» نیز در قضیه «تادیچ»، به ملاک قرار دادن واپایی مؤثر برای وجود رکن عملی به عنوان دید مضیّق، انتقاد کرده، متذکر شد که احتمال دارد درجه واپایی، طبق اوضاع و احوال واقعی هر مورد تفاوت کند. استدلال دادگاه آن بود که ملاک «واپایی مؤثر»، بسیار به شکل مقید است، در حالی که هدف حقوق مسئولیت بین‌المللی دولت، بر مبنای مفهوم واقع گرای انتساب استوار است. بر این اساس، دادگاه نتیجه می‌گیرد که در اوضاع و احوال متضمن عمل گروه‌های خصوصی سازمان یافته و دارای ساختار سلسله مراتبی، آزمون مناسب آن است که دولت فراتر از صرف تأمین مالی و تجهیز چنین گروه‌هایی بر آنها واپایی کلی (55) اعمال کند و در برنامه ریزی و نظارت بر عملیات نظامی مشارکت داشته باشد. دادگاه همچنین تصدیق کرد که در مواردی که دولت واپایی، دارنده دولت سرزمینی نیست یا در موارد غَلَیان داخلی، به شواهد گسترده تر و انکارناپذیرتر برای نشان دادن واپایی واقعی (56) نیاز است. (57)
نظر به اینکه دولت یا دولت‌های احتمالی واپایی دارند دولت سرزمینی، محل ارتکاب جنایت‌های گروه‌های تکفیری نیستند و این گروه‌ها را می‌توان جنبش شورشی دانست، ملاک واپایی واقعی برای انتساب احتمالی جنایت‌هایشان به دولت یا دولت‌های دیگر، مناسب تر به نظر می‌رسد. به دلیل اینکه در مورد گفته‌های موجود در خصوص کمک و حمایت دولت‌ها به گروه‌های تکفیری نشانه و مدرک روشنی دال بر واپایی کلی و مشارکت در برنامه ریزی و نظارت بر عملیات نظامی گروه‌های تکفیری مشاهده نشده است، نمی‌توان رابطه مبتنی بر واپایی کلی و به طریق اولی، واپایی واقعی را بین دولت یا دولت‌های کمک و حمایت کننده و گروه‌های تکفیری برقرار کرد و جنایت‌های این گروه‌ها را به آن دولت‌ها نسبت داد و برایشان مسئولیت قائل شد.
همان طور که در بحث قبل نیز ذکر شد، موارد اشاره شده می‌تواند رفتاری باشد که مرتبط با جنایت‌های گروه‌های تکفیری، مسئولیت دولت‌های دیگر را به وجود آورد که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد.

1. 2. 2. 2. جنبش شورشی

هر چند رفتار شورشیان در آغاز مانند رفتار اشخاص خصوصی در وضعیت‌های غیرعادی، مثل تظاهرات، اعتراض‌ها و طغیان‌هاست، اما زمانی که به جنبش شورشی بدل می‌شود، وضع متفاوتی می‌یابد. این تفاوت، صرفاً کمّی نیست. با وجود آنکه افراد و گروه‌های متعلق به سازمان جنبش شورشی که به نام و از طرف آن عمل می‌کنند، بیشتر، افرادی هستند که در غلیان یا اغتشاش یا حتی اقدامی انقلابی سهیم‌اند تا رکن دولت. بنابراین، منطقی خواهد بود که اعتقاد داشته باشیم مسئولیت دولت در مورد این نوع اعمال، فقط از قصور ارکان دولت در اعمال مراقبت و ارائه حمایت ناشی می‌شود.
یک تفاوت کیفی نیز بین این دو مورد وجود دارد. در واقع آنچه به وضعیت به وجود آمده بر اثر ظهور جنبش شورشی تعریف شده در حقوق بین الملل خصوصیت می‌بخشد، وجود شخص جداگانه حقوق بین الملل به موازات دولت است که خود را در بخشی از سرزمین تحت حاکمیت این دولت تثبیت کرده و اعمال قدرت می‌کند. این شخص به طور کامل قادر است مرتکب اعمالِ از نظر بین‌المللی نادرست شود. اعمال اشخاص متعلق به سازمانش، مانند ارکان دولت، اعمال شخص حقوق بین الملل است که چنانچه نقض تعهد بین‌المللی پذیرفته این شخص باشد، می‌تواند مسئولیتش را به وجود آورد. از این رو هر مسئولیتی که احتمال داشته باشد به دلیل عدم اعمال مراقبت یا اتخاذ اقدام بازدارنده یا تنبیهی در خصوص اعمال جنبش شورشی بر عهده دولتِ به اصطلاح «مشروع» قرار گیرد، ماهیتی بسیار استثنایی تر از مسئولیتی دارد که می‌تواند بر گردن آن دولت به علت قصور در اعمال مراقبت یا ارائه حمایت در صورت وقوع اغتشاش، تظاهرات توده‌ای یا دیگر غَلَیان‌های داخلی نهاده شود. در واقع، این مسئله در قیاس با مسئولیت اصلی که بر عهده خود جنبش شورشی قرار می‌گیرد، کاملاً حاشیه ای است. (58)
با توجه به آنچه گفته شد، اعمال ارکان جنبش شورشی به دولتی قابل انتساب نیست که بر بخشی از سرزمین آن سلطه دارد. به سبب همین سلطه، مسئولیت دولت مرتبط با اعمال جنبش شورشی، نمی‌تواند کاملاً مانند مسئولیت آن به علت قصور در اعمال مراقبت، ارائه حمایت در هنگام وقوع اغتشاش، تظاهرات توده ای یا دیگر غَلَیان‌های داخلی یا تنبیه مجرمان در این موارد باشد. به همین دلیل، کمیسیون حقوق بین الملل نیز در تفسیر ماده 10 طرح مسئولیت، مربوط به قابلیت انتساب رفتار جنبش‌های شورشی، اظهار می‌دارد که اصل عام در خصوص رفتار ارتکابی چنین جنبش‌هایی در خلال کشاکش‌های مستمر با اقتدار مستقر، بر اساس حقوق بین الملل، به دولت قابل انتساب نیست، زیرا ساختارها و سازمان جنبش شورشی از ساختارها و سازمان دولت، مستقل‌اند.
قابل انتساب نبودن به زمانی مربوط می‌شود که جنبش، موفق نشده یا دولت مستقر، آن را سرکوب کرده است. در صورت موفقیت جنبش و تشکیل دولت، اعمال ارکان جنبش شورشی به این دولت قابل انتساب است. (59) همین وضعیت دوگانه نشان می‌دهد که جنبش شورشی، هستی مند موقت است، زیرا در طی زمان به علت شکست خوردن یا پیروز شدن از بین می‌رود و در حالت اخیر، به حکومت در دولتِ از قبل موجود یا به صورت دولت جدید تغییر شکل می‌یابد. این خصیصه، وضعیت نااستواری به وجود می‌آورد و بر شخص لطمه دیده نیز اثر می‌گذارد. اگر جنبش شکست بخورد، چاره ای ندارد جز شکایت بردن نزد دولتی که با جنبش شورشی مبارزه کرده است. اگر جنبش شورشی موفق شود، دولت لطمه دیده باید دعوی را نزد دولت جدیدی ببرد که جنبش شورشی به وجود آورده است. (60)
همان طور که در بحث ارکان دولت و واحدهای تابع اشاره شد، از میان گروه‌های تکفیری، تنها طالبان توانسته است از 1996 تا 2001 م، بخش بزرگی از افغانستان را تحت سیطره خود داشته باشد. گروه داعش نیز در هشتم تیرماه 1393، موجودیت «خلافت اسلامی» را در بخش‌های تحت کنترل خود در عراق اعلام کرد. با توجه به مطالب بالا، طالبان مسئول همه اعمال، دست کم در مدت حکومتش از 1996 تا 2001م. در افغانستان است که به دولت دیگر یا اتباع آن آسیب زده است. «خلافت اسلامی» تشکیل شده به دست داعش نیز، چنانچه خصیصه حکومت را داشته باشد یا بیابد، همین گفته در موردش صادق است؛ یعنی مسئول اعمال ارکانش است که به دولت دیگر یا اتباع آن صدمه زده است یا می‌زند. به دلیل اینکه طالبان دیگر حکومت نمی‌کند و اگر «خلافت اسلامی» نیز واقعاً در وضعیتی قرار نگیرد که بتوان گفت حکومت می‌کند، اعمال ارکان آنها همچنان اعمال جنبش شورشی دانسته می‌شود.
در مورد دیگر، از گروه‌های تکفیری تا این زمان هنوز در هیچ سرزمینی نشانه‌ای از تشکیل دولت به طور رسمی دیده نشده است. لذا این گروه‌ها نیز همچنان جنبش شورشی شناخته می‌شوند. در نتیجه، چنانچه ثابت شود که لطمه وارد شده بر اثر اعمال ارکان این گروه‌ها به علت عدم مراقبت یا جلوگیری لازم بوده یا لطمه زننده مجازات نشده است، دولتی که گروه‌های تکفیری در سرزمین یا حوزه صلاحیتش مرتکب عمل لطمه زننده شده‌اند، مسئول خواهد بود. البته در اینجا نیز با در نظر داشتن تفاوت کیفی بین اشخاص خصوصی و جنبش شورشی، مسئولیت به دلیل عدم مراقبت و جلوگیری لازم یا تنبیه نکردن مقصر خواهد بود، نه برای عمل ارکان گروه‌های تکفیری.
همان طور که در ابتدای این بحث اشاره شد، رفتار شورشیان در آغاز مانند رفتار اشخاص خصوصی در وضعیت‌های غیرعادی مثل تظاهرات، اعتراض‌ها و طغیان‌هاست. حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا اصولاً یک دولت می‌تواند مسئولیتی به سبب اعمال اشخاص خصوصی بیابد؟

1. 2. 2. 3. اعمال شخص خصوصی

اصل آن است که اعمال اشخاص خصوصی را نمی‌توان به دولت نسبت داد. زیرا یا رکن دولت نیستند یا در مقام رکن دولت عمل نمی‌کنند، اما گاه دولت، مرتبط با اعمال آنها یا جهت آن، مسئولیت می‌یابد. ماده 11 طرح مسئولیت، مقرر می‌دارد: «رفتاری که به موجب مواد قبلی قابل انتساب به یک دولت نیست، چنانچه و تا حدی که آن دولت مورد تأیید قرار دهد و به عنوان عمل خودش بپذیرد، بر اساس حقوق بین الملل قابل انتساب به آن دولت خواهد بود». (61) بر این پایه، عملی که شخص خصوصی انجام دهد یا در مقام شخص خصوصی صورت گیرد، چنانچه و تا حدی که دولتی آن را تأیید کند، عمل آن دولت دانسته می‌شود.
نظر به اینکه شواهد و مدارکی وجود ندارد که دولتی اعمال گروه‌های تکفیری را به عنوان عمل شخص خصوصی یا در مقام شخص خصوصی، عمل خود بداند یا حتی آن را تأیید کند، نمی‌توان اعمال این گروه‌ها را به عنوان عمل شخص خصوصی یا شخص در مقام خصوصی به دولت یا دولت‌هایی خاص منتسب کرد و این دولت‌ها را مسئول دانست، مگر آنکه بتوان ادامه یافتن کمک‌های تسلیحاتی و مالی را نوعی تأیید تلقی کرد. در مورد اخیر، کمک‌های اشاره شده با این استدلال ارائه می‌شود که دریافت کننده در واقع در جهت اعمال حق تعیین سرنوشت خود عمل می‌کند. بنابراین، نمی‌توان آن کمک‌ها را نشانه تأیید رفتار و دریافت کننده به عنوان رفتار قابل انتساب به کمک کننده دانست.
طبق حقوق بین الملل، می‌توان گروه‌های تکفیری را جنبش شورشی برخوردار از شخصیت حقوقی با خصوصیات اشاره شده در بحث جنبش شورشی دانست و کمک‌های مالی و تسلیحاتی دیگر دولت‌ها به این گروه‌ها، در واقع از نوع کمک و یاری می‌شوند که بر اساس ماده 16 طرح مسئولیت برای دولت کمک و یاری دهنده مسئولیت به وجود می‌آورد. به موجب این ماده، «دولتی که به دولت دیگر کمک یا یاری می‌دهد تا دولت اخیر مرتکب یک عملِ از نظر بین الملل نادرست شود، مسئول چنین رفتاری است. (الف) چنانچه آن دولت با آگاهی از اوضاع و احوال عملِ از نظر بین‌المللی نادرست چنین کند و (ب) چنانچه آن دولت نیز عمل را انجام دهد، از نظر بین‌المللی نادرست باشد». (62) البته این مسئولیت از مسئولیت برای ارتکاب عملِ از نظر بین‌المللی نادرست اصلی، یعنی عمل گروه تکفیری جداست. در واقع دولت کمک و یاری دهنده، مرتبط با عمل گروه تکفیری، مسئولیت می‌یابد.
مورد دیگرِ مسئولیت یافتن دولت مرتبط با عملِ از نظر بین‌المللی نادرست شخص خصوصی، زمانی است که عمل این شخص به دولتی دیگر یا اتباع آن لطمه بزند. در این حالت، دولتی که این لطمه در سرزمین یا محدوده صلاحیتش وارد شده است، وظیفه دارد امکانات احقاق حق را برای لطمه دیده فراهم کند و چنانچه در این خصوص قصور داشته و در واقع به تعهد خود عمل نکرده باشد، مسئولیت می‌یابد. البته این مسئولیت جدا از مسئولیت شخص خصوصی یا در مقام شخص خصوصی برای عمل لطمه زننده است که همچنان بر عهده خود انجام دهنده عمل قرار دارد. (63) بنابراین، اگر گروه‌های تکفیری صرفاً شخص خصوصی دانسته شوند، بر اساس قواعد سنتی مسئولیت، دولت‌ها فقط مرتبط با اعمال این گروه‌ها مسئولیت می‌یابند، اما با توجه به اینکه عمل گروه‌های تکفیری جنایت شناخته می‌شود، مسئولیت برای آن تا حدی متفاوت است.

2. مسئولیت جامعه بین‌المللی (مسئولیت حمایت)

همان طور که در بحث عملِ از نظر بین‌المللی نادرست گفته شد، طبق اساس نامه دیوان کیفری بین الملل، جنایت نسل کشی، جنایات علیه بشر، جنایت‌های جنگی و جنایت تجاوز جدی‌ترین جنایت‌ها هستند. (64) به علاوه، طبق ماده 41 طرح مسئولیت، در صورت نقض جدی تعهد بین المللی، دولت‌ها برای خاتمه بخشیدن به آن از راه‌های قانونی همکاری خواهند کرد و هیچ دولتی وضعیت به وجود آمده با نقض جدی را به عنوان وضعیتی قانونی به رسمیت نخواهد شناخت و برای حفظ آن کمک و یاری نخواهد داد. (65)
با عنایت به اینکه جنایت‌های گروه‌های تکفیری در زمره جدی‌ترین جنایت‌ها قرار می‌گیرند، بر اساس آنچه در بالا اشاره شد، همه دولت‌ها مکلف‌اند برای خاتمه بخشیدن به آثار این جنایت‌ها با یکدیگر همکاری کنند و هیچ یک از دولت‌های جهان نباید به تداوم آن کمک کنند. بنابراین، همه دولت‌هایی که به این تکلیف عمل نکرده‌اند یا نمی‌کنند، مسئول‌اند.
مقرره ماده 41 طرح مسئولیت، به نوعی بازتاب دهنده دگرگونی در خصیصه حاکمیت دولت از واپایی به مسئولیت به معنای پاسخ گو بودن است که هم برای کارکردهای داخلی دولت وجود دارد و نیز در مورد وظایف خارجی آن. این دگرگونی در خصیصه مسئولیت، مقامات دولتی را مسئول حفاظت از ایمنی و حیات شهروندان و ارتقای رفاهشان، مقامات سیاسی ملی را مسئول شهروندان در داخل و جامعه بین‌المللی و کارگزاران دولت را مسئول اعمال خود کرده است. (66)
در بعد داخلی، دولت «حاکمیت محور»، (67) مسئولیت اولیه حمایت از مردمان خود را در وضعیت‌هایی دارد که در اثر جنگ داخلی، شورش، سرکوب یا کوتاهی دولت، متحمل لطمه جدی می‌شوند. در چنین وضعیت‌هایی، اگرچنانچه دولت مورد نظر به متوقف کردن یا دفع آن مایل یا قادر نباشد، بعد بین‌المللی این مسئولیت مطرح می‌شود در نتیجه، اقدام این جامعه در حمایت از آن مردمان دیگر، نقض اصل «عدم مداخله» محسوب نمی‌شود.
مسئولیت حمایت در سه سطح جلوگیری، واکنش و بازسازی مطرح می‌شود. مسئولیت جلوگیری، اتخاذ اقدامات بازدارنده است، به طوری که وضعیت‌ها به سطحی ارتقا نیابد که به اقدامات مجبور کننده اجرایی نیاز باشد. مسئولیت واکنش، شامل استفاده از اقداماتی می‌شود که دامنه آن از تحمیل ضمانت اجراها تا استفاده از زور خواهد بود. مسئولیت بازسازی یا مرحله تکمیلی نیز به دنبال مداخله نظامی می‌آید. (68)
در وضعیت فعلی گروه‌های تکفیری، مرحله جلوگیری موضوعیت خود را از دست داده است. زیرا در سرزمین‌هایی که این گروه‌ها فعال شده‌اند، دولت مستقر رفتارهایی داشته که زمینه ناآرامی‌ها و اعتراض‌های مردمان را فراهم کرده است. نحوه برخورد این دولت‌ها با این ناآرامی‌ها و اعتراض‌ها، تحت عنوان حمایت از مردم ناراضی، به تشدید این وضعیت و مساعد شدن زمینه برای فعالیت‌های گروه‌های تکفیری منتهی شده است. بر این اساس، دست کم دولت‌هایی که در سرزمین خود زمینه‌های بروز و شدت یافتن ناآرامی‌ها و اعتراض‌ها را فراهم آورده‌اند، به مسئولیت خود عمل نکرده‌اند.
به دلیل آنکه آنچه نمی‌بایست رخ می‌داد، اتفاق افتاده است و دست کم برخی از دولت‌ها مانند عراق در سرزمینشان گروه‌های تکفیری مرتکب جنایت شده‌اند، رسماً درخواست کمک کرده‌اند (و قادر به مقابله با آن گروه‌ها نیستند). اکنون جامعه بین‌المللی در مرتبه واکنش قرار گرفته است. منظور از جامعه بین‌المللی، مجموعه دولت‌ها به عنوان کل است که باید از طریق مرجع صلاحیت دار واکنش نشان دهد. امروزه این مرجع، «شورای امنیت» است و در صورت ناتوانی آن در انجام دادن اقدام مقتضی، «مجمع عمومی سازمان ملل متحد» این مسئولیت را بر عهده دارد. البته سازمان‌های منطقه‌ای نیز در محدوده صلاحیت خود می‌توانند واکنش نشان دهند. بر این اساس، علاوه بر «سازمان ملل متحد»، «اتحادیه عرب»، «سازمان همکاری اسلامی» یا «شورای همکاری خلیج فارس» نیز صلاحیت اقدام در مقابل جنایت‌های گروه‌های تکفیری را دارند.
بنابراین، اعضای جامعه بین‌المللی در چارچوب مفهوم «مسئولیت حمایت» نیز مکلف‌اند از راه‌های قانونی برای خاتمه بخشیدن به جنایت‌های گروه‌های تکفیری، که جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی شناخته می‌شوند، و نیز برطرف کردن آثار آنها با یکدیگر همکاری کنند.

نتیجه گیری

به طور کلی، هیچ نشانه و مدرکی وجود ندارد که بر اساس آن جنایت‌های گروه‌های تکفیری به عنوان عمل رکن، رکن واحد تابع، مقام رسمی عملی، رکن عملی یا عمل شخص خصوصیِ مورد تأیید یک یا چند دولت، به این دولت یا دولت‌ها قابل انتساب باشد و برای آن مسئولیت ایجاد کند. فقط در مورد حکومت طالبان در افغانستان از 1996 تا 2001م. و «خلافت اسلامی» اعلامی داعش، اعمال گروه‌هایی که با هر عنوان، رکن یکی از این دو دولت محسوب می‌شده‌اند یا بشوند، برای آنها مسئولیت ایجاد می‌کند. دیگر گروه‌های تکفیری نیز به عنوان جنبش شورشی، اعمال ارکانشان برای گروه مربوطه، ایجاد مسئولیت می‌کند. آن دسته از اعمال گروه‌های تکفیری یا دولت‌های تشکیل شده به دست آنها که جنایت نسل کشی، جنایت علیه بشریت یا جنایت جنگی هستند، علاوه بر ایجاد مسئولیت برای مرتکبان این جنایت‌ها، موجب به وجود آمدن مسئولیت برای همه کسانی می‌شود که به نوعی در ارتکاب آن جنایت‌ها مشارکت داشته‌اند.
دولت‌هایی که به گروه‌های تکفیری یا دولت‌های تشکیل شده به دست این گروه‌ها کمک و تسلیحاتی کرده باشند یا بکنند، به سبب این کمک خود مسئول شناخته می‌شوند. با توجه به اینکه اعمال گروه‌های تکفیری، جدی‌ترین جنایت‌ها هستند بر اساس طرح مسئولیت، دولت‌ها متعهدند برای وضعیت به وجود آمده بر اثر این اعمال با یکدیگر همکاری کنند. بنابراین، قصور دولت‌ها در این خصوص، مسئولیت آنها را در پی دارد. به علاوه، کل جامعه بین‌المللی در چارچوب مفهوم «مسئولیت حمایت» نیز مسئولیت می‌یابد که از طریق «سازمان ملل متحد»، «اتحادیه عرب»، «سازمان همکاری اسلامی» یا «شورای همکاری خلیج فارس» در برابر این جنایت‌ها واکنش نشان دهد.

پی‌نوشت‌ها:

1. عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.
2. policy.
3. "Iran to reveal evidence on heads of Takfiri terrorism ME" , January 19, 2014 06.04.2014.
4. internationally wrongful act.
5. بهرام مستقیمی و مسعود طارمسری، مسئولیت بین‌المللی دولت با توجه به تجاوز عراق به ایران، ص 33.
6. UN, Report of the International Law Commission, Fifty - third session, (23 April-1 June and 2 Junly -10 August 2001), General Assembly, Official Records, Fifty -sixth session, Supplement No. 10 (A/56/10), P.34, art. 2(b).
7. بهرام مستقیمی و مسعود طارمسری، مسئولیت بین‌المللی دولت با توجه به تجاوز عراق به ایران، ص 38.
8. "Rome Statute of the International Criminal Court", A/CONF.183/9 of 17 July 1998, corrected by rocess-verbaux of 10 November 1998, 12 July 1999, 30 November 1999, 8 May 2000, 17 January 2001 and 16 January 2002, art. 5, 06.26.2014.
9. دسته چهارم، یعنی جنایت تجاوز که به حمله مسلحانه دولتی به دولت دیگر در نقض ممنوعیت کاربرد زور مربوط می‌شود، از بحث حاضر خارج است.
10. "Rome Statute of the International Criminal Court", arts 6, 7, 8 .
11. با توجه به اینکه از یک طرف، اعمال گروه‌های تکفیری بسیار گوناگون است و از طرف دیگر، اعمال مشخص شده، به عنوان جنایت در مواد 6، 7 و 8 اساس نامه دیوان کیفری بین المللی مفصل است، انطباق آن اعمال با موارد اشاره شده در این مواد برای احراز نقض بودن یا نبودن آنها، بررسی جداگانه و مفصلی می‌طلبد که از حوصله این نوشتار خارج است. بنابراین، در اینجا صرفاً به برخی از اعمال این گروه‌ها از باب نمونه اشاره و نقض بودن آنها فرض می‌شود.
12. Statement by Mr. Paulo Sergio Pinheiro Chair of the Intependent International Commission of Inquiry on the Syrian Arab Republic, 18 March 2014, 03.19.2014.
13. مطالب بین دو قلاب به متن نقل قول اضافه شده است.
14. Statement by Paulo Sergio Pinheiro, Chair of the Independent International Commission of Inquiry on the Syrian Arab Republic, at the HRC 24th regular session, Geneva, 16 September 201303.19.2014.
15. Address by Paulo Sergio Pinheiro, Chair of the Independent International Commission of Inquiry on the Syrian Arab Republic, to the United Nations General Assembly plenary Session, New York, 29 Juillet2013 DisplayNews.aspx?NewsID=13596&LangID=E>03.19.2014.
16. برای آگاهی بیشتر همچنین نک: زهرا خدایی، «این کشور آزمایشگاه تروریسم شده است/ دورنمای منطقه، تشدید افراط گرایی و تروریسم است»، سه شنبه 22 اسفند 1391.
http://www.khabaronline.ir/detail/281771/World/centeral-asia-caucuses>06.26.2014>؛ «داعش میراث فرهنگی موصل را تخریب کرد»، 30/03/1393 ، http://ir.voanews.com/content/iraq-mosul-heritage/1941525.html>06.23.2014؛ «در شمال تکریت: اعدام 1700 دانشجوی کالج نیروی هوایی عراق توسط داعش»، 25 خرداد 1393، 2014. 15. 06 «تصاویر تکان دهنده‌ای از جنایات داعش در عراق
06. 15. 2004, 1393/3/25,"18.
«گزارش اشپیگل از وضعیت عراق: جنگ برای خلافت»، شفقنا (پایگاه بین‌المللی همکاری‌های خبری شیعه)، دوشنبه 1393/04/02، http://www.shafaqna.com/persian/shafaqna/item/77638> 06 .25 . 2014.
Jamal Al Sharif, Al "Salafis in Sudan: Between Non-Interference and Confrontation", Jazeera Centre for Studies, 3 July 2012, 06.28.2014; HUMAN Rights Watch, “You Can Still See Their Blood’ Executions, Indiscriminate Shootings, and Hostage Taking by Opposition Forces in Latakia Countryside", October 2013; UN, SC, “Report of the Secretary-General on children and armed conflict in the Syrian Arab Republic”, S/2014/31, 27 January 2014; UN, GA, Human Rights Council, Twenty-second session, Agenda item 4, Human rights situations that require the Council’s attention, “Report of the independent international commission of inquiry on the Syrian Arab Republic”, A/HRC/22/59, 5 February 2013; UN, GA, Human Rights Council, Twenty-second session, Agenda item 4, Human rights situations that require the Council"s attention, “Report of the independent international commission of inquiry on the Syrian Arab Republic”, A/HRC/22/65, 12 February 2014; UN, GA, Human Rights Council, Twenty-fifth session, Agenda item 4, Human rights situations that require the Council’s attention, “Report of the independent international commission of inquiry on the Syrian Arab Republic”, 12 February 2014, A/HRC/25/65, 12 February 2014, pp. 7-23; UN, “Human Rights Council holds interactive dialogue with Commission of Inquiry on Syria”, 18 March 2014, <http: en="" newse

عبارات مرتبط با این موضوع

پرسمان دانشجویی اندیشه ی سیاسیواکاوی حیات سیاسی امام رضاع و بررسی شاخص‌های سیاسی حاکم در عصر آن امام همام،نقشه روزنامه‌ها پس از درگذشت خلخالی چه نوشتند؟تأکید بر همکاری تهران و مسکو در مبارزه با تروریسم عکس یادگاری مسی و رونالدوی ایرانی سید روح‌الله خمینی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد…خمینی در خانواده‌ای به دنیا آمد که سابقه فعالیت‌های دینی و مذهبی در آن به قرن‌ها قبل فتن پایگاه خبری تحلیلی فتنپایگاه خبری تحلیلی فتن لاریجانی نمی خواهد واقعیات درباره سخنان ظریف روشن شودجستار فتنه من بارها گفته‌ام که برای من این تقسیمات اصولگرا و اصلاح‌طلب و اصلاح‌طلب مدرن و اخبار،اخبار روز،اخبار خبرگزاری ها اخبار،آخرین …حقوق را کی داده و کی گرفته؟ بوی خیانت امداد هوایی برای حادثه دیدگان جاده سبزوارناآرامی در شهرک ولیعصر ارومیه وب سایت خبری …درگیری نیروهای امنیتی با اعضا و هواداران گروهک تروریستی پژاک در شهرک ولیعصر ارومیه خطا در روند اتصال به دیتابیس کد پیگیری خطا پرسمان دانشجویی اندیشه ی سیاسی واکاوی حیات سیاسی امام رضاع و بررسی شاخص‌های سیاسی حاکم در عصر آن امام همام،نقشه راهی روزنامه‌ها پس از درگذشت خلخالی چه نوشتند؟ تأکید بر همکاری تهران و مسکو در مبارزه با تروریسم عکس یادگاری مسی و رونالدوی ایرانی در کنار سید روح‌الله خمینی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد خمینی در خانواده‌ای به دنیا آمد که سابقه فعالیت‌های دینی و مذهبی در آن به قرن‌ها قبل برمی فتن پایگاه خبری تحلیلی فتن پایگاه خبری تحلیلی فتن لاریجانی نمی خواهد واقعیات درباره سخنان ظریف روشن شود جستار فتنه من بارها گفته‌ام که برای من این تقسیمات اصولگرا و اصلاح‌طلب و اصلاح‌طلب مدرن و سنّتی و از اخبار،اخبار روز،اخبار خبرگزاری ها اخبار،آخرین خبرها،خبر فوری حقوق را کی داده و کی گرفته؟ بوی خیانت امداد هوایی برای حادثه دیدگان جاده سبزوار ناآرامی در شهرک ولیعصر ارومیه وب سایت خبری تحلیلی درگیری نیروهای امنیتی با اعضا و هواداران گروهک تروریستی پژاک در شهرک ولیعصر ارومیه موجب خطا در روند اتصال به دیتابیس کد پیگیری خطا


ادامه مطلب ...

اختلاف فاحش درآمد گروه‌های مختلف پزشکی 57 درصد تخت‌های بیمارستان‌ها فرسوده است

[ad_1]

با حضور قائم مقام و سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یک متخصص طب فیزیکی نقاط ضعف و قوت اجرای طرح تحول سلامت در گفت‌وگوی ویژه خبری مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

به گزارش مشرق،‌ شب گذشته با حضور ایرج حریرچی قائم مقام و سخنگوی وزارت بهداشت و رحمت الله حافظی متخصص طب فیزیکی، نقاط ضعف و قوت اجرای طرح تحول سلامت مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در ابتدای گفت‌وگو ایرج حریرچی اظهار داشت: اگر بخواهم مجموع اقدامات در حوزه بهداشت و درمان را پس از اجرای طرح تحول سلامت نسبت به گذشته مورد ارزیابی قرار دهم نمره الف را به اجرای این طرح می دهم اما اگر بخواهم آن را با ایده آل‌ها مقایسه کنم اجرای طرح تحول سلامت پایین ترین نمره را خواهد گرفت.

وی درباره این که آیا طرح تحول سلامت صرفاً بر بحث درمان متمرکز است یا خیر، گفت: دهه 70 و 80 به طور متوسط 3.5 تا 4.5 درصد هزینه‌های سلامت‌مان را به بهداشت اختصاص داده بودیم که در سال 93 این میزان به 9 درصد رسید.

دو سوم مردم ما تحت پوشش خدمات پیشگیرانه هستند

معاون کل وزارت بهداشت و درمان تصریح کرد: بر اساس این طرح 28 میلیون روستایی تحت پوشش قرار گرفتند و در شهرهای زیر 20 هزار نفر تأمین پزشکان به 6 هزار و 700 رسیده و حدود 25 میلیون شهری نیز تحت پوشش اجرای این طرح قرار دارند که بر این اساس هم اکنون دو سوم مردم ما تحت پوشش خدمات پیشگیرانه هستند و برای همه افراد نیز مراقب سلامت تعریف شده است.

در ابتدای راه اجرای طرح تحول سلامت صرفاً بعد درمانی قضیه مورد توجه قرار گرفته بود

در ادامه این گفت‌وگو رحمت الله حافظی متخصص طب فیزیکی با تأکید بر این که در ضرورت اجرای این طرح شکی وجود ندارد به نقاط ضعف این طرح اشاره کرد و گفت: دریافتی گروه‌های جراح و پزشکان داخلی اختلاف فاحشی وجود دارد، پیراپزشکان و پزشکان ما نیز به شدت از اختلاف دریافت‌ها ناراضی هستند که این موضوع لازم است در ادامه مسیر اصلاح شود.

وی افزود: سومین نقطه ضعف اجرای این طرح عدم تدوین راهنمای بالینی بود که باید به کمک انجمن‌های تخصصی انجام می‌شد.

این متخصص طب فیزیکی همچنین اظهار داشت: طرح تحول سلامت در ابتدای راه صرفاً بعد درمانی قضیه را مورد توجه قرار داده بود اما رفته رفته توجه به بحث بهداشت نیز در اجرای این طرح مورد توجه قرار گرفت.

حریرچی در ادامه برنامه با اشاره به این که دولت تدبیر و امید در ابتدا قصد داشت یارانه افرادی را که تمکن مالی دارند را قطع کند گفت: بیماری منتظر نمی‌ماند لذا باید اقدامات مناسبی برای حوزه بهداشت و درمان انجام داد.

وی با اشاره به این که در سال‌های 90 و 92 شاهد عدم بهره‌مندی مردم در مراجعه به پزشکان عمومی، تخصصی و بیمارستان‌ها بودیم گفت: در آن سال‌ها مراجعه مردم به پزشک عمومی 8 درصد کاهش یافته بود یعنی کسانی که مریض می‌شدند بر روی زمین می‌ماندند زیرا به دلیل مشکلات مالی ترجیح می‌دادند که از بهداشت و درمان خود بگذرند.

57 درصد تخت‌های بیمارستان‌ها فرسوده است

قائم مقام و معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بیان این که 57 درصد تخت‌های بیمارستان‌ها فرسوده است افزود: متوسط  تأخیر بیمه‌ها در پرداخت به بیمارستان‌ها در دولت گذشته 14 درصد بود، همزمان با شروع طرح تحول سلامت بیمه‌ها همت کردند و اقدامات خوبی صورت گرفت و لذا تامین اجتماعی هم در این امر همراهی‌های لازم را به عمل آورد.

حریرچی با اشاره به این که تأخیر بیمه‌ها به حدود 3 الی 5 ماه کاهش یافته است افزود: متأسفانه در سال 94 شاهد بودجه خوبی برای حوزه سلامت نبودیم و این امر سبب شده بود تا بیمه‌ها در پرداختی خود تأخیر پیدا کنند.

درصدی از درآمدی ناخالص ملی باید به حوزه بهداشت و درمان اختصاص یابد

وی با اشاره به این که بیمه سلامت 8، 9 ماه و تامین اجتماعی 4 ماه تأخیر دارد افزود: درصدی از درآمدی ناخالص ملی باید به حوزه بهداشت و درمان اختصاص یابد.

قائم مقام و معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اشاره به این که منابع حوزه سلامت باید افزایش یابد،گفت: متوسط سهم بیمه‌ها و دولت 35 الی 41 درصد است.

حریرچی با بیان این که اگر دولت و بیمه‌ها پول ندهند مردم باید دست به جیب خود ببرند اظهار داشت: در دهه 80 ، 7 درصد مردم متحمل هزینه‌های کمرشکن در حوزه درمان می‌شدند و این زیبنده نظام نبود.

وی گفت: ما منابع پایدار را پیش بینی کرده‌ایم تا بتوانیم به اهدافمان دست یابیم اما باید عزم ملی در سیاست گذاران وجود داشته باشد.

قائم مقام و معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بیان کرد: پیش از این هر سال 25 تا 30 درصد قیمت دارو و تجهیزات افزایش پیدا می‌کرد اما طی دو سال گذشته شاهد کاهش در این حوزه‌ها هستیم و هزینه دارو و تجهیزات سرپایی به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.

سال 94 با رأی قاطع مجلس منابع را پایدار کردیم

محمد حسین قربانی سخنگوی کمیسیون بهداشت در ادامه برنامه طی گفتگوی زنده تلفنی گفت: طرح تحول سلامت حرکت و گام بسیار بزرگی در نظام سلامت به حساب می‌آید لذا همه باید در این حوزه کمک کنند. در

وی با اشاره به این که در سال اول اجرای طرح تحول سلامت یک درصد ارزش افزوده مورد توجه قرار گرفت ادامه داد: در سال 94 با آرای قاطع مجلس و دفاع کمیسیون بهداشت توانستیم منابع را پایدار کنیم.

محمد حسین قربانی با اشاره به این که دولت نتوانست نسبت به طرح سلامت تعهدات خود را انجام دهد افزود: دولت ده درصد هدفمندی یارانه‌ها نتوانست محقق کند.

سخنگوی کمیسیون بهداشت با تأکید بر این که طرح تحول سلامت باید به صورت قرص و محکم و با جدیت به جلو پیش برود،گفت: دولت باید منابع پایدار را برای این و حوزه تخصیص دهد.

محمد حسین قربانی با اشاره به این که در مواد دخانی 35 هزار میلیارد برای دولت مالیات مقرر شده است


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

اختلاف فاحش درآمد گروه‌های مختلف پزشکی درصد تخت‌های بیمارستان‌ها فرسوده است


ادامه مطلب ...