خبرگزاری آریا - مایکروسافت پتنتی تازه ارائه کرده است که پیوند مستحکم تری میان تکنولوژی واقعیت افزوده و زندگی روزمره مردم ایجاد کند. ردموندی ها قصد دارند با اضافه کردن یک سیستم ردیاب اشیاء به تکنولوژی واقعیت افزوده در پیدا کردن وسائل گمشده به افراد یاری رسانند.
در پتنت مورد بحث توضیح داده شده که برای استفاده از این ویژگی، می بایست اشیاء مختلفی را در مقابل اسکنر هدست بگیرید تا در آینده بتواند به شناسایی آن شیء در محیط بپردازد. پس از آن ویژگی های منحصر به فرد شیء مورد نظر در حافظه هدست ذخیره می شود و دستگاه به طور مداوم با هر بار مشاهده آن در محیط به ذخیره آخرین محل آن می پردازد.
حتی اگر سطح شیء مورد نظر با چیزی پوشیده شده باشد، دستگاه می تواند با شناسایی آن کاربر را از محلش با خبر سازد. همچنین این تکنولوژی می تواند بنا بر اهمیت اشیاء مختلف خود را با شرایط منطبق سازد و روند پیدا کردن اشیاء را برای کاربر راحت تر کند.
این تکنولوژی می تواند با دنبال کردن نیازهای مهم خانه، کاربر را از به پایان رسیدن برخی مواد غذایی یا هر چیز دیگر مطلع سازد. همچنین این تکنولوژی تنها منحصر به هدست های واقعیت افزوده نیست و احتمال می رود از آن روی تلفن های هوشمند یا هر گجت دیگری نیز استفاده شود.
با این حال تا کنون راه های بسیاری برای پیدا کردن اشیاء گم شده از سوی توسعه دهندگان تکنولوژی های مختلف ارائه شده که می توان از میان تمامی آن ها به برچسب های RFID اشاره کرد. اما استفاده از این تکنولوژی محدودیتی ندارد و می توانید بدون اضافه کردن یک گجت فیزیکی به اشیاء خود از محل قرار گرفتن آن ها به سرعت با خبر شوید.
خبرگزاری آریا - یافتن راهی برای جوان ماندن انسان و طول عمر بیشتر از قدیم الایام از جذاب ترین زمینه های تحت مطالعه علم پزشکی بوده است و افراد زیادی در طول تاریخ ادعا کرده اند که موفق شده اند تا ماده ای را به منظور جلوگیری از فناپذیری انسان تولید کنند.
به گزارش خبرگزاری آریا،محققان به تازگی دریافته اند که می توان از طریق جدا سازی و حذف کردن سلول های پیر در بدن یک موش پیر تاثیرات مثبتی را بر روی بدن او گذاشت که باعث خواهند شد جانور بتواند طول عمر بیشتری داشته باشد،سلول های پیر در بدن موش نمی توانند مانند سلول های جوان به تکثیر خود بپردازند و روند پیر شدن موش باعث انباشتگی توده ای این سلول های پیر می شود و با توجه به شباهت زیادی که بدن انسان با فیزیولوژی بدن موش دارد محققان امیدوارند تا بتوان از طریق این یافته جدید به جوان ماندن بدن انسان کمک کنند.
محققان یک قدم دیگر به یافتن اکسیر جوانی در انسان نزدیک شده اند،پیش از این دارویی ساخته شده بود که با به کار گیری آن در موش های پیر این جانوران سال خورده می توانستند سریع تر بدوند،مدت بیشتری زندگی کنند و حتی مطالعات بر روی آن ها نشان داده بود که پس از مدتی مو های این جانوران نیز که در اثر پیری ریخته بود دوباره دچار رویش شده بود.
برای دست یافتن به این امر محققان معتقدند که باید سلول های پیری که در بافت پوست جانور بر روی هم انباشته می شوند را جدا کرده و از بدن آن بیرون آورد و این مطلب از آنجایی جالب می شود که این سلول های پیر انباشته شده بر روی هم در بدن انسان هم وجود دارند،انباشتگی این سلول ها بر روی هم از تکثیر سلولی بافت های مجاور نیز جلوگیری کرده و باعث ساز و کاری می شود که از آن به عنوان پیری یاد می کنیم.
هنوز تا تولید نهایی دارویی که بتوان از آن به عنوان اکسیر جوانی یاد کرد مدت زیادی زمان باقی مانده است و دلیل این امر نیز این است که محققان هنوز نمی دانند که استفاده از دارو های تولید شده برای موش ها بر روی انسان های پیر چه عوارض جانبی ای را می تواند در پی داشته باشد.
در چند سال اخیر مطالعات زیادی بر روی تاثیر حذف سلول های پیر بر روی روند جوان سازی بدن انجام گرفته است و اعتقاد دانشمندان تا اینجای کار بر این است که ترشح پروتئینی این سلول های پیر می تواند بر روی سلول های موجود در بافت مجاور نیز تاثیرات سوئی داشته باشد که مهم ترین نمود این تاثیر سوء پیر شدن بافت های مجاور سلول های پیر و نیز جلوگیری از رشد و تکثیر آن هاست.
محققان کلینیک مایو واقع در ایالت مینه سوتا کشور آمریکا به تازگی در یافته اند که با جدا سازی و حذف سلول های مذکور عمر جانور خزنده می تواند افزایشی 25 درصدی را نشان دهد.
نکته قابل توجه در روند این آزمایشات این است که با وجود اینکه ثابت شده که با استفاده از داروی هایی خاص می توان روند پیر شدن جانور را کند کرد هنوز مشخص نیست که آیا مصرف این دارو ها می تواند به جلوگیری از بروز بیماری های مرتبط با پیری منجر شود و یا خیر و به همین دلیل دکتر پیتر دکیزر می گوید که هنوز مطالعات بیشتری برای رسیدن به یک داروی قطعی مورد نیاز است،وی در مقاله اخیری که در نشریه Journal Trends در باره داروی های سلولی منتشر کرده است می گوید:اگر بدن پیر انسان را به یک خودروی از رده خارج و قدیمی تشابه کنیم باید بگویم که برای اینکه بتوانیم چند سال دیگر از این خودروی از کار افتاده استفاده کنیم لازم است تا به جای حذف قطعات از کار افتاده آنها را با قطعات جدید تعویض نماییم و به همین ترتیب حذف سلول های پیر در بدن به تنهایی نمی تواند ساز و کار مناسبی برای کند سازی روند پیر شدن باشد.
جلوگیری از پیر شدن در بدن انسان علاوه بر جدا سازی و حذف سلول های پیر نیازمند این است که ما بتوانیم سلول های دیگر بدن را به رشد و نمو تحریک کنیم،دانشمندان معتقدند که به این منظور می توان از فعال سازی سلول های بنیادین موجود در نواحی بافت های پیر شده استفاده کرد.
در واقع استفاده از سلول های بنیادین به منظور جایگزین کردن این سلول های پیر و از کار افتاده می تواند به عنوان درمانی مکمل برای متد فعلی که از شناسایی و حذف سلول های پیر استفاده می کند باشد و تاثیر گذاری و نتیجه گیری از درمان را به طور چشمگیری افزایش خواهد داد.
نکته قابل توجه دیگری که در این بحث باید به آن اشاره نمود این است که با وجود همه پیشرفت هایی که در این مطالعات حاصل شده است در تولید دارو های آزمایشی برای کند سازی پیر شدن بدن انسان تا به این لحظه محققان موفق نشده اند تا دارویی را بدون عوارض جانبی خطرناک تولید کنند.
یکی از مشکلات اساسی پیش روی این تحقیقات این است که به عقیده دکتر دکیزر سلول های پیر موجود در بدن نقش غیر قابل چشم پوشی ای را در درمان و بازسازی بافت های آسیب دیده مجاور خود بازی می کنند و حذف آنها می تواند به افزایش احتمال عفونت در بافت های آسیب دیده مجاور منجر گردد.
وی در این باره می گوید:هم اکنون تحقیقات متععد و گسترده ای در سرتاسر جهان به منظور یافتن دارو هایی برای کند کردن و حتی جلوگیری از روند پیر شدن بدن در جریان است و یافته اخیر ما تنها یکی از آن هاست،پس همه را به صبر دعوت می کنم تا در طول زمان بتوانیم دارویی قطعی را به این منظور تولید کنیم.
با توجه به نظرات دکتر دکیزر و نتیجه دیگر تحقیقات انجام شده در این حوزه دانشمندان امید زیادی در این باره دارند و کارشناسان پیش بینی کرده اند که در آینده نزدیک علم پزشکی بالاخره موفق شود تا به تولید ترکیب مناسب دارویی به منظور جلوگیری از پیر شدن انسان دست پیدا کند.
تصمیم گرفتهاید برای سایت خود یک اسم انتخاب کنید. اولین تمایل شما این است که اسم دامنه خود را با پسوند com. ثبت کنید که تبدیل به یکی از قابل اعتمادترین و قابل تشخیصترین پسوندها در سراسر دنیا شده است. هر ۵۰۰ شرکت و کسب و کار معتبر دارای یک اسم دامنه با پسوند com. هستند و کارشناسان معتقدند که تمامی افراد این پسوند را ترجیح میدهند.
حال چگونه میتوانید از قابلیت اطمینان و به رسمیت شناخته شدگی پسوند com. استفاده کنید؟ راههای بسیاری برای پیدا کردن نام دامنه com. در دسترس وجود دارند. در زیر ۸ روش ارایه میشود که میتواند به شما کمک کند نام مناسب برای سایت خود را انتخاب کنید.
اگر اسمی که مد نظر شماست، قبلا ثبت شده است، میتوانید کلماتی مرتبط با اسم یا کار خود به آن اضافه نمایید. اگر سایت برای کار شماست، از کلماتی استفاده کنید که کار را شرح دهند. کلمات نامحدودی وجود دارند که مرتبط با کار شما هستند.
برخی از مشاغل فقط به محدوده خاصی سرویس دهی میکنند و مناطق جغرافیایی محدودی را تحت پوشش دارند. میتوانید موقعیت کاری خود را در اسم سایت خود بنویسید و این کار باعث میشود سایت شما برای جستجوی محلی بهتر باشد که نشان میدهد به جامعه خود افتخار میکنید.
تحقیقات اخیر نشان دادهاند که اگر اسم سایت شما حاوی کلمات کلیدی باشد، بازدید بیشتری خواهد داشت؛ زیرا کاربران به دنبال کلمات کلیدی میگردند و دو برابر بیشتر احتمال دارد وارد سایتهایی شوند که اسم آنها حداقل شامل یکی از کلمات کلیدی مد نظرشان باشد.
بسیاری از شرکتهای موفق اسمهای خاصی را با افزودن یا حذف کردن یک حرف از یک کلمه رایج انتخاب کردهاند، مانند Tumblr. یا ترکیب کردن دو کلمه مانند Facebook و Instagram؛ یا با استفاده از یک کلمه رایج در زمینهای جدید مانند Yahoo، میتوانید اسم خاصی را انتخاب کنید. کمی خلاقیت گزینههای بسیار زیادی را در دسترس شما قرار میدهد و باعث برجسته شدنتان میشود.
اگر اسم سایت شما شامل خدماتتان باشد، هم راحتتر به خاطر سپرده میشود و هم احتمال بالاتری دارد که مردم آن کلمه را جستجو کنند.
شرکتهایی مانند AOL ،IBM و BMW از مخفف استفاده کردهاند. شما نیز میتوانید ایالت، کشور یا حرفه خود را به طور مخفف به کار ببرید.
افراد بسیاری ابتدای کار خود را از شبکههای اجتماعی شروع میکنند؛ پس چرا از اسمی استفاده نکنید که برای مردم آشناست؟ میتوانید اسم سایت خود را هم در صفحه شبکه اجتماعیتان قرار دهید.
ابزارهایی وجود دارند که تمام تکنیکهای بالا را شامل میشوند و گزینههای اسم در دسترس را به شما پیشنهاد میدهند. تمام کاری که باید انجام دهید این است که کلمات کلیدی مورد نظر خود را وارد کنید؛ سپس به طور خودکار لیستی از اسامی پیشنهادی ارایه میشود تا از بین آنها انتخاب کنید. همچنین با استفاده از این ابزار میتوانید بفهمید اخیرا چه سایتهایی منقضی شدهاند و از اسم آنها استفاده کنید. چنین سایتهایی ممکن است همچنان بازدید کننده داشته باشند.
7 سوال عجیبی که کمک میکند تا هدف زندگی خود را دریابید!
پیدا کردن هدف زندگی آنقدر هم که فکر میکنید سخت و گیج کننده نیست شاید با پاسخ دادن به این سوالات عجیب و غریب بتوانید بهترین هدف ممکن برای زندگیتان را بیابید.
به گزارش آلامتو و به نقل از آی بانو؛ این چالشی است که هر فرد بالغی در طول زندگی با آن روبروست. هدف من در زندگی چیست؟ علایقم چیست؟ از چه چیزهایی باید اجتناب کنم؟
هنگامی که برادرم ۱۸ ساله بود، رقصان به اتاق نشیمن آمد و با غرور به من و مادرم اعلام کرد که قصد دارد، سناتور شود. مادرم در پاسخ گفت، عالیست عزیزم، حال آنکه من حواسم در پی خوردن چیپس یا یک چنین چیزهایی بود.
اما پس از ۱۵ سال، این هدف تمام تصمیمات زندگی برادر من را تحت شعاع قرار داده بود: رشته تحصیلی در مدرسه، مکان زندگی، افرادی که با آنها در ارتباط بود و حتی نحوه گذراندن تعطیلات و آخر هفتههایش را.
و اکنون، پس از گذراندن تقریباً نیمی از زندگی حرفهای اش، ریاست حزب اصلی سیاسی شهری که در آن زندگی میکند را بر عهده داشته و جوانترین قاضی ایالت بود. چند سال بعد، امیدوار بود که برای نخستین بار در انتخابات برگزیده شود. انتقاد نمیکنم! اما برادر من یک آدم دمدمی است. این اتفاقات از اساس هیچگاه به وقوع نپیوست.
اکثر ما ایده خاصی در ذهن برای زندگی خود نداریم. حتی پس از اتمام تحصیلات مدرسه، حتی پس از یافتن شغل، حتی پس از کسب درآمد. بین سن ۱۸ تا ۲۵ سالگی، بیش از تعویض لباسهای زیرم، آرزوهایم متنوعی درباره شغل آیندهام داشتم. حتی پس از آنکه کسب و کاری را آغاز کردم، و تا سن ۲۸ سالگی آن را ادامه دادم، نیز دقیقاً نمیدانستم از زندگی چه میخواهم. اما پس از آن هدف اصلی خود از زندگی را دریافتم.
خوشبختانه اکثر شما نیز مثل من هستید و نمیدانید که چه هدفی در زندگی دارید. این چالشی است که هر فرد بالغی در طول زندگی با آن روبروست. هدف من در زندگی چیست؟ علایقم چیست؟ از چه چیزهایی باید اجتناب کنم؟ هم اکنون نیز اغلب ایمیلهایی از افراد ۴۰ و ۵۰ ساله دریافت میکنم که هنوز در این سن نمیدانند از خود چه میخواهند.
بخشی از این معضل مفهوم “هدف زندگی” است. ایدهایی وجود دارد که میگوید، هر یک از ما برای هدف والاتری متولد شدهایم و ماموریت کائناتی ما اکنون یافتن این هدف است. این همان نوع از منطق نفرتانگیزی است که برای توجیه چیزهایی همچون روحهای شفاف یا عدد شانس شما که ۳۴ است(البته فقط روزهای سه شنبه یا در روزهایی که ماه کامل است) به ذهن می رسد.
حقیقت همین است. ما برای مدت نامعلومی روی این کره خاکی زندگی میکنیم. در طول این مدت کارهایی را انجام میدهیم. برخی از آنها مهمند. برخی دیگر چندان اهمیتی ندارند. و آن کارهای پراهمیت به زندگی ما معنا و شادی میبخشند. کارهای بیاهمیت فقط زمان ما را تلف میکنند.
پس هنگامی که مردم میگویند، باید با زندگیام چه کنم؟ یا هدف زندگی من چیست؟ آنچه در حقیقت میپرسند این است که: با زمان، که از اهمیت زیادی برخوردار است چه میتوانم انجام دهم؟
این سوال بینهایت برای پرسیدن عالیست. فوقالعاده کنترلپذیر و شامل هیچیک از عقاید احمقانهایی که در ورای سوالات مرتبط با هدف زندگی چرخ میزند، نمیشود. دلیلی وجود ندارد شمایی که تمام روز روی کاناپه خود لم دادهاید و تنقلات میخورید دربارهی اهمیت کائنات بیاندیشید. به جای آن هیکل خود را تکان داده و فقط درباره آنچه برایتان اهمیت دارد کمی فکر کنید.
یکی از متدوالترین سوالاتی که مردم از طریق ایمیل از من پرسیدهاند این است که باید در زندگی چه کنند، هدف زندگی چیست. این سوال از نظر من از اهمیت ویژهایی برخوردار است. با این وجود، تا آنجایی که من میدانم، من کیستم که بگوییم چه چیزی درست است یا غلط و یا چه چیزی اهمیت دارد.
اما پس از مدتی تحقیق، یک سری سوالها را گرد هم آوردم تا دریابم چه چیزی حقیقتاً برای ما مهم است و چه چیزی به زندگی ما معنا میبخشد.
این سوالات ابداً جامع و شامل تمام جزئیات یا قاطع و صریح نیستند. در واقع، برخی از آنها کمی احمقانه است. اما من آنها را به گونهایی مرتب کردم که کشف هدف زندگی سرگرمکننده و جالب باشد و نه یک کار شاق.
آه، بله. مهمترین سوال دنیا. طعم کدام ادویه را برای ساندویچ به درد نخور خود ترجیح میدهید؟ زیرا در اینجا حقایقی کوچک درباره زندگی وجود دارد که که در هیچ مدرسهایی به شما آموزش داده نمیشود:
گاهی اوقات، گند همه چیز درمیآید.
اکنون، من به طرزی باورنکردنی بدبین به نظر میرسم. و شما تصور میکنید، هی آقای منسون، اخمهای خود را باز کنید. اما من واقعاً فکر میکنم که این ایده کاملاً آزاد اندیشانه است.
هر چیزی مستلزم فداکاری است. هر چیزی مستلزم هزینه است. هیچ چیزی دائما خوشایند یا متعالی نیست. پس سوالی که پیش میآید: چه ستیزها و فداکاریهایی را میتوان تحمل کرد؟ نهایتاً، چه چیزی توانایی ما را در پیگیری آنچه بدان اهمیت میدهیم تعیین میکند، آیا این همان توانایی ما در مدیریت شرایط حاد و سخت است؟
چنانچه در صدد تبدیل شدن به کارآفرینی برجسته هستید، اما از پس شکستها برنمیآئید، پس بدان دست نخواهید یافت. اگر میخواهید هنرمندی حرفهایی شوید، اما صدها بار، اگر نگوئیم هزاران بار عدم پذیرشها را تاب نیاورید، پس پیش از آغاز محکوم به شکست هستید. میخواهید وکیلی چیرهدست شوید، اما ۸۰ ساعت کار بیوقفه در هفته را نمیتوانید تحمل کنید، پس خبر بدی برایتان دارم.
ساندویچی گند، با چه تجربیات افتضاحی میتوانید روبرو شوید؟ آیا میتوانید تمام شب را صرف خواندن قوانین کنید؟ آیا قادرید آغاز یک زندگی جدید را تا ۱۰ سال به تعویق بیاندازید؟ میتوانید تحمل کنید که مردم اجرای نمایش شما را سالها و سالها به سخره بگیرند؟
کدام ساندویچ گند را ترجیح میدهید؟ زیرا نهایتاً فقط یک بار برایتان سرو میشود.
پس بهتر است ساندویچی با زیتون را انتخاب کنید.
هنگامی که من کودک بودم، داستان مینوشتم. ساعتها به تنهایی در اتاقم مینشستم، درباره غریبهها، ابرقهرمانها، جنگجویان دلاور، درباره خانواده و دوستانم مینوشتم. اما نه برای آنکه کسی آنها را بخواند. نه برای اینکه والدین یا معلمانم را تحت تاثیر قرار دهم. فقط برای آنکه از آن لذت میبردم.
و سپس، به دلایلی، از نوشتن دست کشیدم. اما به یاد ندارم چرا.
همه ما زمینه قطع ارتباط با علایق کودکی خود را داریم. گاهی ناشی از فشار اجتماعی بزرگسالان و فشارهای حرفهایی بزرگسالی بر ما تحمیل میشود تا از گرایشات خود دست برداریم. ما فکر میکنیم تنها دلیل انجام کارها باید دریافت پاداش در قبال آن باشد.
اما در اواسط بیست سالگی بود که دریافتم من چقدر به نویسندگی علاقه دارم. و در اواسط دوران حرفهایی تجارتم بود که به یاد آوردم من چقدر از طراحی وب سایت لذت میبرم، کاری که در اوایل نوجوانی فقط جهت سرگرمی انجام میدادم.
جالب اینجا بود که، خود ۸ سالگی من از خود ۲۰ سالگی میپرسید، چرا به نوشتن ادامه ندادی؟ و پاسخ من این بود، زیرا من در این زمینه موفق نبودم، یا شاید هم، چون هیچکس نوشتههای من را نمیخواند، یا چون درآمدزا نبود، اما نه تنها کاملاً در این باره اشتباه میکردم، بلکه آن پسر ۸ ساله شروع به گریه نمود.
همه ما در موقعیتهای کاملاً کلافه کننده که دقایق به ساعتها و ساعتها، وای…، به طول انجامیده باشد گیر افتادهایم، و من خوردن شام را در این شرایط فراموش میکنم.
فرض کنید، در دوران قدیم، مادر آیزاک نیوتون مجبور میشد که به نیوتون گوشزد کند غذایت را بخور، زیرا وی در تمام طول روز چنان غرق کار بود که قطعاً خوردن را فراموش مینمود.
من هم در حین انجام بازیهای کامپیوتری همینطور بودم. که البته چیز چندان خوشایندی نیست. در واقع، همین امر به نوعی و به مدت چندین سال مشکل ساز بود. زیرا به جای پرداختن به امور مهم، همچون مطالعه برای امتحان یا دوش گرفتنهای معمول و یا صحبت کردن رودررو با دیگران مینشستم و بازی میکردم.
تا جایی که بازی کردن را رها کرده و دریافتم علاقه اصلی من خود بازیها نیست. اشتیاق من به ترقی، برتری در امور و پیشرفت بود. خود بازیها، گرافیک بازیها، داستان بازیها جالب بود اما من بدون آنها نمیتوانستم زنده بمانم. رقابت با دیگران، و البته با خودم بودم که من را ترغیب میکرد.
و هنگامی که پای این تمایلات عقدهایی به پیشرفت و رقابت با خود به مشاغل اینترنتی و نویسندگی باز شد، اتفاقات بزرگی برایم رخ داد.
شاید برای شما به گونهایی دیگر باشد. شاید امور به گونهایی کارامد پیش رود یا در دنیای فانتزی خود غرق شوید یا به دیگران چیزی را آموزش دهید یا مشکلی فنی را برطرف سازید. هر آنچه که هست، فقط بر فعالیتهایی که تمام شب شما را بیدار نگه میدارد، متمرکز نشوید، بلکه بر اصول شناختی که در ورای آن فعالیتها نهفته و شما را شیفته میسازد، تمرکز کنید. زیرا در جاهای دیگر نیز کاربرد دارند.
پیش از آنکه در کاری موفق شوید و کار مهمی انجام دهید، باید بر کاری ممارست ورزید، کاری که سررشتهایی از آن ندارید. این کاملاً مشهود است. و برای ممارست در کاری که سررشتهایی از آن ندارید، باید خود را به گونهایی و نوعی شرمسار سازید، اغلب به طور مکرر. و اکثر مردم از اینکه خود را شرمسار سازند، اجتناب میکنند، چون احمقانه به نظر میرسد.
بنابراین، به دلیل مسئله فوقالعادگی، اگر از انجام اموری که بالقوه موجب شرمساری میشوند، اجتناب نمائید، هرگز موفق به دستیابی و اتمام اموری که مهم به نظر میرسند نخواهید شد.
بله، به نظر میرسد که یکبار دیگر نیز به موضوع آسیبپذیری بازگشتیم.
اگر هم اکنون درصدد انجام کاری هستید، کاری که در ذهن دارید، کاری که درباره آن رویاپردازی میکنید، کاری که هنوز انجام ندادهاید. بدون شک دلیلی پشت آن نهفته است. و شاید این دلایل را با خود و به طور مستمر واگویه میکنید.
اما آن دلایل چه هستند؟ هم اکنون به شما بگویم اگر این دلایل بر اساس تفکرات دیگران است، پس زمان خود را تلف کردهاید.
اما اگر دلایل شما چیزهایی از قبیل، من میتوانم کسب و کاری را آغاز کنم، زیرا سپری کردن زمان با کودکان برایم مهم است یا انجام بازیهای کامپیوتری در تمام طول روز احتمالاً من را از پرداختن به موسیقی حرفهایی باز میدارد، زیرا موسیقی برایم مهم است، پس این خوب است. و درست به نظر میرسند.
اما اگر دلایل شما اموری از قبیل، والدینم از آن متنفرند، یا دوستانم من را مسخره میکنند یا اگر شکست بخورم، همچون یک احمق به نظر میرسم، است؛ و از آنچه برایتان مهم است اجتناب میکنید، پس عدم موفقیت شما را میترسانند و نه به خاطر اینکه مادرتان از آن متنفر است یا همسایهها چه میگویند.
زندگی با اجتناب از اموری که موجب شرمساری شما میشود، همچون راه رفتن در شن با سر است.
ماهیتاً بسیار فوقالعادهاند، منحصر به فرد و نامانوس. بنابراین، برای دستیابی به آنها باید در جهت مخالف اندیشهها حرکت نمود. و انجام آنها قطعاً ترسناک است.
شرمساری را شرمنده کنید. احساس حماقت بخشی از دستیابی به اهداف مهم است، دستیابی به امری معنادار. تصمیمات بزرگ زندگی هراسناک هستند، خوشبختانه باید بیشتر بر آنها ممارست کنید.
اگر به تازگی اخبار را نشنیدهاید، دنیا با چندین مشکل جدی روبروست. و منظور از این چندین مشکل، واقعاً مشکل است، همه چیز در شرف نابودی است و قرار است که به زودی بمیریم.
پیش از این نیز به این اشاره کردم، و تحقیقات نیز نشان داده، اما برای داشتن یک زندگی شاد و سالم باید به ارزشهایی فراتر خوشنودی و رضایت صرفاً شخص خود چنگ زد.
پس مشکلی را انتخاب و در صدد نجات جهان برآئید. انتخابهای متعددی وجود دارد. سیستم آموزشی، توسعه اقتصادی، خشونت خانگی، مشکلات روحی. وای، همین امروز مقالهایی درباره مشکلات جنسی در امریکا خواندم که ذهنم را مشغول کرد و آرزو کردم ای کاش میتوانستم کاری در این زمینه انجام دهم. فکر آن حتی صبحانهام را زهر کرد.
مشکلی که برایتان مهم است را انتخاب کنید و در رفع آن اقدام کنید. قطعاً نمیتوانید تمام مشکلات دنیا را به تنهایی حل کنید. اما مشارکت در حل آن و ایجاد تغییر میسر است. و حس ایجاد تغییر در نهایت منجر به خوشنودی و رضایت شما خواهد شد.
اکنون، مطمئنم در حال تفکر هستید.
دشمن اکثر ما فقط از خود راضی بودنهای محافظهکارانه است. ما درگیر جریانات عادی زندگی هستیم. ما موجب پریشانی خود هستیم. کاناپه راحت است. چیپس پنیری است. و اتفاق جدیدی در زندگی ما رخ نمیدهد.
مشکل همینجاست.
اکثر مردم درک نمیکنند که شور و اشتیاق نتیجه عمل است و نه دلیل آن.
دریابید که در زندگی به چه چیزی علاقه دارید و چه موضوعاتی ذهن شما را درگیر میکند، پروسه آزمون و خطای شما کدام است. هیچ یک از ما درباره فعالیتهای که تا کنون انجام ندادهایم هیچ چیز نمیدانیم.
پس از خودتان بپرسید، اگر فردی اسلحهایی روی سر شما گذاشت و مجبورتان کرد که خانه خود را هر روز برای هر چیزی غیر از خواب ترک کنید، چگونه خود را مشغول میکنید؟ و البته نمیتوانید به کافیشاپ رفته و یا فیسبوک خود را چک کنید. همین کار را که همیشه میکنید. فرض کنید که هیچ سایت سودمندی، بازی ویدئویی، یا تلویزیونی وجود ندارد. باید تمام روز را خارج از خانه باشید تا زمانی که به رختخواب بروید. کجا میروید و چه میکنید؟
در کلاس رقص ثبت نام میکنید؟ به کتابخانه میروید؟ برای گرفتن یک مدرک تحصیلی بالاتر اقدام میکنید؟ شکل جدیدی از سیستم آبیاری را اختراع میکنید تا زندگی هزاران کودک را در مناطق روستایی افریقا نجات دهید؟ خلبانی یاد میگیرید؟
با این حجم از زمان که در اختیار دارید، چه میکنید؟
اگر به تصورات رویاپردازانه شما ضربهایی وارد شده، چندین پاسخ برای آن یادداشت کنید و سپس بیرون رفته و واقعاً آنها را انجام دهید. حداقل مزیت آن این است که خودتان را شرمسار میکنید.
اکثر ما علاقهایی به فکر کردن درباره مرگ نداریم. پریشانمان میکند. اما خوشبختانه فکر کردن درباره مرگ خودمان مزایای کاربردی بسیاری دارد. یکی از آن مزایا این است که ما را مجبور میسازد تا مستقیماً درباره چیزهای مهم زندگی و چیزهایی که بیهوده و پوچ هستند، باندیشیم.
زمانی که دانشجو بودم، عادت داشتم پرسه بزنم و از افراد بپرسم، اگر فقط یکسال دیگر زنده باشید، چه میکنید؟ همانطور که میشود تصور نمود، رفتارهای متفاوتی با من شد. اکثر افراد پاسخهای گنگ و کسل کنندهایی میدادند. برخی من را تحقیر میکردند. اما همین سوال موجب شد تا آنها درباره زندگی خود به شیوهایی متفاوت بیاندیشند و اولویتهای خود را دوباره ارزیابی کنند.
میراث شما برای دیگران چیست؟ هنگامی که از این دنیا رفتید، چه داستانهایی درباره شما نقل میکنند؟ شرح مختصری اززندگی شما چیست؟ اصلاً چیز خاصی درباره شما وجود خواهد داشت؟ اگر نه، دوست دارید درباره شما چه بگویند؟ امروز چه اقدامی در این راستا انجام میدهید؟
و دوباره، اگر رویاهای شما فقط خاطراتی پرخاشجویانه از شما بر جای بگذارد وهمین خاطرات افرادی را تحت تاثیر قرار دهد، پس دوباره شکست خوردهاید.
اگر مردم هدفی در زندگی نداشته باشند، نمیدانند که چه چیزی برایشان مهم است، نمیدانند ارزشهای آنها کدام است.
اگر ندانید ارزشهای شما کدام است، مجبور میشوید ارزشهای دیگران را برای خود برگزینید، اولویتهای دیگران را اولویتهای خود در نظر بگیرید. و این همان بلیط یک طرفه به سوی رابطهایی ناسالم و بدبختی نهایی است.
کشف هدف در زندگی منجر به درک چیزهایی متعالی تر از خودتان و حتی اطرافیانتان میشود. بدین منظور باید کاناپه و کارهای خود را رها کرده، به چیزهایی فراتر از خودتان باندیشید، به چیزهایی متعالیتر از خودتان و بر خلاف عقیده عموم، دنیا را بدون خودتان تصور کنید.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از دویچه وله، در اسپانیا چند سالی اسـت که برای یافتن متخلفانی که از پرداخت مالیات سرباز زدهاند، از تصاویر ماهوارهای و هوایی استفاده میشود. اخیرا اما عملیات یافتن متخلفان بعد تازهای به خود گرفته و دولت برای بهدست آوردن تصاویر بهتر و باکیفیتتر پهپادها (هواپیماهای بدون سرنشین) را به خدمت گماشته اسـت.
سال ۲۰۱۵ یک پروژه آزمایشی برای نخستین بار در جزیره مایورکا، واقع در شرق اسپانیا به اجرا درآمد. به واسطه نتایج بدست آمده مشخص شد که بسیاری از شهروندان به طور غیرقانونی ساخت و سازهایی در خانههایشان انجام دادهاند و برای آنکه از پرداخت مالیات طفره بروند، این تغییرات را به ادارات مربوطه اعلام نکردهاند.
اسپانیا برای این پروژه ۸۰ میلیون یورو هزینه کرده و حال محاسبات نشان دادهاند، از طریق یافتن متخلفان مالیاتی دولت تقریبا یک میلیارد و هفتصد میلیون یورو عایدی داشته اسـت. البته جستجوها هنوز تمام نشده و از همین رو انتظار میرود عایدی دولت بیشتر هم شود.
سوءتفاهمها و انتقادات
طبق تصاویری که از پهپادها به دست آمدهاند، مشخص شده که نزدیک به ۹ درصد از تمامی نقشهبرداریهای ثبتی نادرست هستند. بازرسان مالیاتی متوجه شدهاند که شمار زیادی از قطعه زمینهایی که تصور میرفته هیچ ساختمانی در آنها ساخته نشدهاند، در اصل مدتهاست که زیر ساخت و ساز رفتهاند.
کارشناسان مالیاتی در مواردی از این دست برآورد میکنند که برای نمونه برای قطعه زمینی به ارزش ۲۲ هزار یورو سالانه باید ۱۳۲ یورو مالیات پرداخت شود. چنانچه در این قطعه زمین ساخت و سازی صورت گرفته باشد، ارزش آن به ۸۸ هزار یورو افزایش مییابد و به این ترتیب مالیات سالانه نیز ۵۲۸ یورو خواهد بود.
صاحبان املاک برای نپرداختن مالیات اضافی از اعلام ساخت و ساز در ملک خود خودداری کرده و به این ترتیب برای این قطعه زمین، دولت سالانه حدود ۴۰۰ یورو کسری مالیات خواهد داشت.
شمار متخلفان مالیاتی در اندلس، یکی از ۱۷ بخش خودمختار اسپانیا ۳۷۰ هزار نفر بوده اسـت. در رتبه دوم گالیسیا با ۲۱۰ هزار متخلف مالیاتی قرار دارد.
با توجه به اینکه جمعیت گالیسیا کمتر از اندلس اسـت، این بخش در اصل مقام اول را در اختیار دارد. نهادهای مالیاتی تأکید میکنند که هدف آنان جریمه متخلفان نیست.
متخلفان تنها باید مبلغ ۹۰ یورو پرداخت کنند که در اصل به عنوان هزینههای قانونی پرونده محاسبه شدهاند. در مرحله بعدی متخلفان باید مالیات چهار سال گذشته را بپردازند.
البته تصاویری که پهپادها ثبت کردهاند، سوءتفاهمهایی را نیز به وجود آوردهاند. مثلا در یک مورد استخر بادی موجود در حیاط یک خانه اشتباها به عنوان یک استخر دائمی تلقی شده بود.
افزون بر آن انتقاداتی نیز در مورد زیر پا گذاشتن حریم خصوصی مطرح شدهاند. منتقدان میگویند به احتمال بسیار زیاد اداره مالیات به این دلیل متخلفان را جریمه نمیکند چون اگر پرونده به دادگاه کشیده شود، احتمالا مشخص خواهد شد که این روند در اساس غیرقانونی اسـت.
اگر بابت گم شدن اتفاقی تلفن هوشمندتان وحشت دارید، شاید به کارگیری ابزار جدید گوگل بتواند به میزان قابل توجهی از ترس و اضطراب شما برای این موضوع بکاهد.
منبع: دیجیاتو
بامداد-خیلی وقتهاشده است که به هنگام دعا و مناجات به آیه أمّن یجیب توسل کردهای تا حاجات خود را از خدا بخواهی. بارها و بارها با سوز و شور این آیه را خوانده و زمزمه کردهای تا بر استجابت دعایت تأکید کرده باشی، اما چرا این آیه؟! آیا دلیل خاصی دارد که این آیه را در دعا تکرار می کنیم؟
برای پاسخ به این سۆال باید گفت؛ دعا کردن با آیه أمن یجیب کاری ذوقی و استفادهای لطیف و زیبا از این آیه نورانی است و دستور خاصی در این مورد به شکل معمول در بین ما در منابع اسلامی وارد نشده است.
آیه امن یجیب جهت نجات یافتن از گرفتاری و بلا خوانده می شود
ختم امن یجیب به این منظور انجام میگیرد که ما خود را مصداق موجودی مضطر و درمانده و خداوند را مجیب و فریادرس و دستگیر مییابیم و این آیه را با توجه به مضمون و محتوای آن به قصد جلب عنایت و امداد خداوند و نجات یافتن از گرفتاری و بلا میخوانیم.
برای آشنایی بیشتر با مضمون و تفسیر آیه مورد بحث به توضیح ذیل توجه کنید:
أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلاً ما تَذَکَّرُونَ (۶۲/نمل)
یا کیست آنکس که دعاى مضطر را اجابت مى کند و گرفتارى را برطرف مى سازد، و شما را خلفاى زمین قرار مى دهد، آیا معبودى با خداست؟ کمتر متذکر مى شوید!
آرى در آن هنگام که تمام درهاى عالم اسباب به روى انسان بسته مى شود کارد به استخوانش مى رسد، و از هر نظر درمانده و مضطر مى گردد، تنها کسى که مى تواند قفل مشکلات را بگشاید، و بنبستها را بر طرف سازد، و نور امید در دلها بپاشد، و درهاى رحمت به روى انسان درمانده بگشاید، تنها ذات پاک او است و نه غیر او. از آنجا که این واقعیت به عنوان یک احساس فطرى در درون جان همه انسانها است، بتپرستان نیز به هنگامى که در میان امواج خروشان دریا گرفتار مى شوند تمام معبودهاى خود را فراموش کرده، دست به دامن لطف اللَّه مى زنند همانگونه که قرآن مى گوید: فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ: هنگامى که سوار کشتى مى شوند خدا را مى خوانند در حالى که پرستش را مخصوص او مى دانند (۶۵/عنکبوت)
سپس مى افزاید: نه تنها مشکلات و ناراحتیها را بر طرف مى سازد بلکه شما را خلفاى زمین قرار مى دهد (وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ). آیا با اینهمه معبودى با خدا است؟ (أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ). ولى شما کمتر متذکر مى شوید و از این دلائل روشن پند و اندرز نمى گیرید (قَلِیلًا ما تَذَکَّرُونَ).
پیرامون مفهوم مضطر و مساله استجابت دعا و شرائط آن بحثهایى است که در نکته ها در پایان همین آیات خواهد آمد. منظور از خُلَفاءَ الْأَرْضِ ممکن است به معنى ساکنان زمین و صاحبان آن باشد، چرا که خدا با آن همه نعمت و اسباب رفاه و آسایش و آرامش که در زمین قرار داده انسان را حکمران این کره خاکى ساخته، و او را براى سلطه بر آن آماده کرده است. مخصوصا هنگامى که انسان در اضطرار فرو مى رود و به درگاه خدا رو مى آورد و او به لطفش بلاها و موانع را بر طرف مى سازد، پایه هاى این خلافت مستحکمتر مى شود (و از اینجا رابطه میان این دو بخش از آیه روشن مى گردد). و نیز ممکن است اشاره به این باشد که خدا ناموس حیات را چنین قرار داده که دائما اقوامى مى آیند و جانشین اقوام دیگر مى شوند که اگر این تناوب نبود، تکاملى صورت نمى گرفت .
گرچه خداوند دعاى همه را – هر گاه شرائطش جمع باشد- اجابت مى کند ولى در آیات فوق مخصوصا روى عنوان مضطر تکیه شده است، به این دلیل که یکى از شرائط اجابت دعا آن است که انسان چشم از عالم اسباب بکلى برگیرد و تمام قلب و روحش را در اختیار خدا قرار دهد، همه چیز را از آن او بداند و حل هر مشکلى را به دست او ببیند، و این درک و دید در حال اضطرار دست مى دهد.
یکى از شرائط اجابت دعا آن است که انسان تمام قلب و روحش را در اختیار خدا قرار دهد
درست است که عالم، عالم اسباب است، و مۆمن نهایت تلاش و کوشش خود را در این زمینه به کار مى گیرد ولى هرگز در جهان اسباب گم نمى شود، همه را از برکت ذات پاک او مىبیند دیدهاى نافذ و سبب سوراخ کن دارد که اسباب را از بیخ و بن بر مى کند و در پشت حجاب اسباب ذات مسبب الاسباب را مى بیند و همه چیز را از او مى خواهد. آرى اگر انسان به این مرحله برسد مهمترین شرط اجابت دعا را فراهم ساخته است.
جالب اینکه در بعضى از روایات این آیه تفسیر به قیام حضرت مهدى- صلوات اللَّه و سلامه علیه- شده؛
در روایتى از امام باقر علیه السلام مى خوانیم که فرمود: و اللَّه لکأنی انظر الى القائم و قد اسند ظهره الى الحجر ثم ینشد اللَّه حقه … قال هو و اللَّه المضطر فى کتاب اللَّه فى قوله: أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ: به خدا سوگند گویا من مهدى سلام الله علیه را مى بینم که پشت به حجر الاسود زده و خدا را به حق خود مى خواند … سپس فرمود: به خدا سوگند مضطر در کتاب اللَّه در آیه أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ … او است .
در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام چنین آمده: نزلت فى القائم من آل محمد علیهم السلام هو و اللَّه المضطر اذا صلى فى المقام رکعتین و دعا الى اللَّه عز و جل فاجابه و یکشف السوء و یجعله خلیفة فى الارض: این آیه در مورد مهدى از آل محمد عجل الله فی فرجه نازل شده، به خدا سوگند مضطر او است، هنگامى که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز به جا مى آورد و دست به درگاه خداوند متعال بر مىدارد دعاى او را اجابت مى کند، ناراحتىها را بر طرف مى سازد، و او را خلیفه روى زمین قرار مى دهد.
بدون شک منظور از این تفسیر – همانگونه که نظائر آن را فراوان دیده ایم- منحصر ساختن مفهوم آیه به وجود مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست، بلکه آیه مفهوم گستردهاى دارد که یکى از مصداقهاى روشن آن وجود امام مهدی علیه السلام است که در آن زمان که همه جا را فساد گرفته باشد، درها بسته شده، کارد به استخوان رسیده، بشریت در بنبست سختى قرار گرفته، و حالت اضطرار در کل عالم نمایان است در آن هنگام در مقدسترین نقطه روى زمین دست به دعا برمى دارد و تقاضاى کشف سوء مى کند و خداوند این دعا را سرآغاز انقلاب مقدس جهانى او قرار مى دهد و به مصداق وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ او و یارانش را خلفاى روى زمین مى کند .
منبع: porsemani.ir
نوشته نجات یافتن از گرفتاری با خواندن آیه امن یجیب اولین بار در بامداد پدیدار شد.