هنگامی که با جهان آشنا میشویم، بسیاری از ما برای جلب محبت و تایید دیگران، در تشخیص اینکه دیگران چه میخواهند و اولویت بخشیدن به خواستههای آنان متخصص میشویم. این عادتی نیست که بتواند شما را به شکوفایی شخصی رهنمون سازد. آموختن اینکه چگونه آنچه را حقیقتاً میخواهید را شناسایی کنید و همچنین جرات افتخار کردن به آن را داشته باشید، چیزی نیست که به ما یاد دهند، اما مسلماً برای رسیدن به موفقیت حیاتی اســت.
وقتی که صحبت از ساختن یک زندگی موفق میشود، اغلب ما چند مهارت که به صورت متداول گفته میشود که شما را به این هدف میرساند در ذهن داریم. عاداتی چون مدیریت زمان، تفکر خلاق و انضباط فردی، بیش از همه به عنوان کلید موفقیت مطرح میشوند.
به گزارش هافینگتون پست، ما یاد گرفتهایم که قابل اتکا بودن و برقراری ارتباط به شکل موثر مهم هستند. و همه از اهمیت حیاتی مصمم بودن و مدیریت موثر پول مطلع هستند.
مسلماً اینها و دیگر عادات خوبی که به صورت معمول توصیه میشوند، همه در یافتن رسیدن به زندگی خوب به ما کمک میکنند. اما مهارتهای دیگری هم هست که به همین میزان در رسیدن به زندگی خوب و شیرین موثر اســت.
در زیر با 10 مهارت برای رسیدن به موفقیت آشنا میشوید که هر چند شاید خیلی به گوشتان نخورده باشند، اما بسیار در رسیدن به زندگی خوب موثر هستند.
چگونه "نه" گفتن
اکثر ما طوری تعلیم دیدهایم که بیش از آنکه به تمایلات شخصی خود اهمیت دهیم به سعی در راضی نگاه داشتن دیگران داشته باشیم. حتی وقتی که موفق میشویم خود را از انجام کاری که به آن تمایل نداریم خلاص کنیم، باز هم پیش میآید که نسبت به رد درخواست طرفمان احساس گناه میکنیم. اما اشتباه نکنید؛ آموختن نه گفتن و اینکه نسبت به نه گفتن احساس بدی نداشته باشیم، مهارتی ضروری برای داشتن یک زندگی موفق اســت.
چگونه پاسخ رد را بپذیریم
از همان آغاز کودکی که برای زندگی به دیگران وابسته بودیم، به ما یاد دادهاند تا مقبولیت در بین دیگران و تایید آنها برایمان ارزشمند باشد. این امر باعث میشود که زمانی که تایید دیگران را دریافت نمیکنیم، دچار ترس شدید شویم. از طرفی ترس از پاسخ رد شنیدن و پس زده شدن بسیاری از ما را از رفتن به دنبال بزرگترین رویاهایمان بازمیدارد. آموختن اینکه حتی اگر دیگران با ما موافق نباشند نیز مشکلی نیست، کلید خوشبختی اســت.
چگونگی فهمیدن اینکه چه میخواهید
هنگامی که با جهان آشنا میشویم، بسیاری از ما برای جلب محبت و تایید دیگران، در تشخیص اینکه دیگران چه میخواهند و اولویت بخشیدن به خواستههای آنان متخصص میشویم. این عادتی نیست که بتواند شما را به شکوفایی شخصی رهنمون سازد. آموختن اینکه چگونه آنچه را حقیقتاً میخواهید را شناسایی کنید و همچنین جرات افتخار کردن به آن را داشته باشید، چیزی نیست که به ما یاد دهند، اما مسلماً برای رسیدن به موفقیت حیاتی اســت.
چگونه به راهنماییهای درونی گوش کنید
به عنوان یک تکنیک متداول به ما یاد دادهاند که به حرف پدر و مادرها و سپس به حرف آموزگارانمان گوش کنیم و به خرد درونی خود وقعی نگذاریم. آموختن توجه کردن به راهنماییهای درونی میتواند نقش بزرگی در داشتن یک زندگی شاد ایفا کند. با آموختن اینکه خرد خود را به رسمیت بشناسید و از آن پیروی کند میتواند فواید بسیاری را برایتان به همراه بیاورد.
چگونه لذت خود را در اولویت قرار دهید
در اکثر فرهنگها، داستان این اســت که اول کار، بعداً پاداش؛ تازه اگر خوش شانس باشیم! ما پیش پیش زحمتمان را میکشیم و به امید پاداش مینشینیم. اما در اغلب موارد نتیجۀ این رویکرد به زندگی، استرس و بدبختی اســت. داشتن ارادۀ این که شادی و لذت را مستقلاً به زندگیتان بیافزاید، راه خردمندانهای برای رسیدن به موفقیت حقیقی اســت.
چگونه خود را در اولویت قرار دهید
معمولاً در جامعۀ ما، خودخواهی مورد سرزنش قرار میگیرد و بیتوجهی به خود مورد ستایش. با این وجود، اگر قبل از همه به فکر خودمان نباشیم به شخصی بیفایده در دنیا بدل خواهیم شد. آموختن اینکه به شکلی موثر به خود توجه کنیم، به ما امکان میدهد تا به بهترین شکل در خدمت اهدافی که مشتاقانه در قلبمان داریم باشیم و بدین ترتیب انسانهای بهتری برای دنیا باشیم.
چه وقت تسلیم شویم
به اکثر ما یاد دادهاند که فارغ از رنج و هزینهها همواره مقاومت و پایداری کنیم، چرا که هر چه بخواهیم ارزش سخت کار کردن را دارد. اما بعضی وقتها ایثار و مشقتهایمان به چیزی جز نتایج بیخاصیت نمیانجامد و نهایتاً خسته و درمانده میشویم. کسانی که تجربۀ این موارد را داشتهاند، درک میکنند که مسیرهای پررنج و غم، پایانهای شاد ندارند. این امر اهمیت اینکه بدانیم چه زمانی تسلیم شویم و چگونه، دو چندان میکند.
چگونه آنچه را که هست بپذیریم و از آن لذت ببریم
بیشتر، بزرگتر، بهتر و سریعتر، دغدغۀ بسیار از آدمهای در جستجوی خوشبختی اســت. اما اگر یاد نگیریم که لحظۀ اکنون را در آغوش گیریم و از آنچه که زندگی به اکنون به ما داده لذت ببریم، نباید امیدی داشته باشیم که در آینده نیز هر چه که رقم خورد ما را خوشحال کند.
چگونه تقاضای کمک کنیم
ترس از نه شنیدن و سربار دیگران شدن (یا شاید تمایل ما به مستقل بودن)، اغلب ما را از تقاضای کمکی که برای رسیدن به چیز دلخواهمان بدان نیازمندیم بازمیدارد. بهتر اســت این مسائل برای خودتان حل کنید، چرا که انجام بسیاری از کارهای بزرگ بدون همکاری دیگران ممکن نیست. تقاضای کمک و حمایت کردن، بیشک یکی از مهمترین مهارتهای رسیدن به موفقیت اســت.
چگونه بگیریم
ما معمولاً دادن را خوب یاد گرفتهایم، اما گرفتن را خوب بلد نیستیم. وقتی که دریافت کننده هستیم حس بدی به ما دست میدهد. از آنجایی که فرهنگ ما دادن و اهدا کردن را میستاید، به راحتی پیش میآید که دچار فقدان مهارت گرفتن شویم. این عادت برای موفقیت مهم اســت و باید آن را بیاموزیم.
کلمات کلیدی: مهارتهای زندگی،موفقیت،زندگی موفق
به کسی که گرفتاری بزرگی برایش پیش بیاید و ناامید شود ؛
می گویند : از این ستون به آن ستون فرج اســت .
یعنی تو کاری انجام بده هرچند به نظر بی سود باشد ولی شاید همان کار مایه ی رهایی و پیروزی تو شود .
مردی گناهکار در آستانه ی دار زدن بود . او به فرماندار شهر گفت : واپسین خواسته ی مرا برآورده کنید .
به من مهلت دهید بروم از مادرم که در شهر دوردستی اســت خداحافظی کنم . من قول می دهم بازگردم .
فرماندار و مردمان با شگفتی و ریشخند بدو نگریست .
با این حال فرماندار به مردمان تماشاگر گفت : چه کسی ضمانت این مرد را می کند؟
ولی کسی را یارای ضمانت نبود .
مرد گناهکار با خواری و زاری گفت : ای مردم شما می دانید که من در این شهر بیگانه ام و آشنایی ندارم.
یک نفر برای خشنودی خدای ضامن شود تا من بروم با مادرم بدرود گویم و بازگردم .
ناگه یکی از میان مردمان گفت : من ضامن می شوم . اگر نیامد به جای او مرا بکشید .
فرماندار شهر در میان ناباوری همگان پذیرفت.
ضامن را زندانی کردند و مرد محکوم از چنگال مرگ گریخت . روز موعود رسید و محکوم نیامد.
ضامن را به ستون بستند تا دارش بزنند، مرد ضامن درخواست کرد:
مرا از این ستون ببرید و به آن ستون ببندید . گفتند: چرا ؟
گفت: از این ستون به آن ستون فرج اســت . پذیرفتند و او را بردند به ستون دیگر بستند
که در این میان مرد محکوم فریاد زنان بازگشت.
محکوم از راه رسید ضامن را رهایی داد و ریسمان مرگ را به گردن خود انداخت.
فرماندار با دیدن این وفای به پیمان ، مرد گنهکار محکوم به اعدام را بخشید
و ضامن نیز با از این ستون به آن ستون رفتن از مرگ رهایی یافت .
این مطلب مفید بود ؟ |
نازکترین گوشی سامسونگ در راه اســت
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۰۱
اگر شما یکی از کسانی هستید که میخواهید یک گوشی سامسونگ بخرید که آتش نگیرد و مجهز به یک صفحه نمایش ۵٫۷ اینچی باشد، ممکن اســت به زودی به خواسته خود برسید.
مرجع : وب سایت کلیک
به طور کلی برنامه غذایی در زمان مدرسه و خارج از مدرسه تفاوت چندانی ندارد فقط موضوع این اســت که با توجه به گذراندن دوران تعطیلات تابستان و به تبع آن مسافرت ها و برنامه های این چنینی، احتمال مصرف غذاهای فرآوری شده یا غذاهای فست فودی بیشتر بوده اســت. با این حال اگر فردی به عنوان یک محصل یا یک دانشجو می خواهد از حداکثر پتانسیل ذهنی و جسمی خود استفاده کند باید تمام موادمغذی شامل املاح و ویتامین ها و موادمغذی ماکرو و میکرو برای هر فردی به طور متعادل و با توجه به مقدار نیاز فرد به بدن او برسد.
دخترهای محصل مراقب کمبود آهن باشند
دخترها در سنین بلوغ که قاعدتا مترادف اســت با دوران راهنمایی یا دبیرستان شان در مقاطع سال تحصیلی باید مراقب کمبود آهن، روی، ید، ویتامین D و کلسیم باشند چون کمبود این ویتامین ها و مینرال ها شایع اســت و چه بسا کمبود هر یک از آنها می تواند روی عملکرد فیزیولوژیک و مکانیسم ها مغز و بدن تاثیر گذار باشد، بنابراین کمبود خفیف هر یک از موارد یاد شده می تواند روی قدرت تمرکز ذهنی، توجه و نهایتا میزان یادگیری سر کلاس درس موثر باشد.
به طوری که مطالعات مختلف نشان داده اند کمبود آهن حتی اگر به طور حاشیه ای ایجاد شود یعنی حتی اگر به بروز نشانه های بالینی هم منجر نشود، می تواند به طور قابل توجهی روی تمرکز ذهنی اثر بگذارد. درباره کمبود ید هم این مساله کاملا ثابت شده اســت. این موضوع حتی در کتاب های درسی هم قید شده و به عنوان یک نشانه علمی مورد توجه اســت. کمبود کلسیم و ویتامین D هم می تواند روی متابولیسم بدن اثر بگذارد و در واقع منجر به کاهش متابولیسم پایه بدن شده و در نهایت باعث بیماری هایی مثل چاقی و اضافه وزن، استرس و البته بیماری های التهابی و متابولیک شود.
۴ گروه اصلی خوراکی یادتان نرود
آنچه در یک شرایط طبیعی از افراد و نوع تغذیه شان انتظار می رود این اســت که برنامه غذایی شان را طوری تنظیم کنند که بتوانند از همه موادمغذی موجود، ویتامین ها و املاح به مقدار مورد نیاز، به بدن خود برسانند. البته همه باید مراقب باشند حتی دچار کمبودهای خفیف و حاشیه ای که می توانند روی قدرت ذهنی و تمرکز یادگیری تاثیر گذار باشند، نشوند.
پس توضیح خیلی ساده این اســت که اگر می خواهید گرفتار چنین مشکلاتی نشوید باید مطمئن باشید همه گروه های غذایی در برنامه خوراکی تان وجود دارد. به طور مثال اگر یک نوجوان که اتفاقا در سن رشد هم هست طی یک روز یعنی در فاصله زمانی ۲۴ ساعت شیر، ماست، دوغ و به طور کلی از گروه لبنیات به هر دلیلی مصرف نکند اما در عین حال از سایر گروه های غذایی دیگر حتی ده ها کیلو استفاده کند به دلیل اینکه لبنیات در برنامه غذایی اش نبوده به هیچ عنوان کلسیم و ویتامین B۲ بدنش تامین نمی شود.
مصرف نکردن گروه غذایی گوشت ها و پروتئین نیز می تواند کمبود آهن و روی را در پی داشته باشد، بنابراین از آنجایی که همه موادمغذی در گروه های اصلی پراکنده هستند، حتما باید ۴ گروه اصلی خوراکی شامل شیر و لبنیات، نان و غلات، سبزیجات و صیفی جات و میوه ها همراه گروه گوشت ها که علاوه بر انواع گوشت های کم چرب، پنیر و تخم مرغ و مغزدانه ها را هم دربرمی گیرد در برنامه غذایی روزانه افراد گنجانده شود.
خوراکی در زنگ تفریح از واجبات اســت
۴ گروه اصلی غذایی باید در قالب وعده ها و میان وعده ها تنظیم شوند و در برنامه غذایی قرار بگیرند. در واقع تنظیم خوراکی باید به گونه ای باشد که این ۴ گروه غذایی حداقل در ۳ وعده خوراکی و ۳ میان وعده گنجانده شود. هر چقدر سن افراد کمتر باشد اهمیت این موضوع بیشتر می شود. به بیان ساده اگر یک نوجوان صبحانه را کامل مصرف کند اما ساعت ۱۰ در مدرسه دیگر میان وعده ای استفاده نکند، در ساعات نزدیک به ظهر دچار افت قندخون خواهد شد و اگر کلاس درسی در آن ساعت خاص داشته باشد طبیعی اســت یادگیر ی اش در آن زمان به حداقل ممکن برسد، بنابراین در ساعات زنگ تفریح بهتر اســت میان وعده هایی از گروه میوه ها، سبزیجات و صیفی جات یا شیر و لبنیات گنجانده شود تا بچه ها بتوانند در طول روز و البته به فاصله هر ۲ یا ۳ ساعت از آنها مصرف کنند.
هله هوله خوری قطعا، حتما ممنوع!
مسلما مصرف خوراکی های فرآوری شده مثل سوسیس و کالباس یا اسنک های شور مانند چیپس، پفک و حتی خوراکی های خیلی شیرین مثل کیک ها و نوشابه های گازدار بدترین انتخاب ممکن برای زنگ تفریح بچه ها هستند. چون نه تنها نیاز به موادمغذی کلیدی را تامین نمی کنند حتی مثلا نوشابه به دلیل کالری زیادی که تولید می کند و قند فراوانی که دارد می تواند طی ساعات متوالی باعث افت قندخون بعدی شود، چون این نوع خوراکی ها در یک لحظه قندخون را سریع بالا می برند و سیری کاذب ایجاد می کنند.
از آنجایی که قندخون یکباره بسیار بالا رفته، پاسخ بدن هم خیلی شدید خواهد بود بنابراین انسولین زیادی ترشح می شود و در نتیجه افت قندخون به فاصله کوتاه اجتناب ناپذیر خواهد بود. با این اوصاف طبیعی اســت چنین شرایطی روی عملکرد جسمی و ذهنی محصل تاثیر می گذارد. خوراکی های خیلی شور یا خیلی شیرین می توانند اوسمولاریتی مایعات بدن را بر هم بزنند که این موضوع می تواند روی قدرت تمرکز ذهنی و توجه کاملا اثر مستقیمی داشته باشد.
آب را جرعه جرعه باید نوشید
بهترین نوشیدنی برای همه افراد به خصوص کودکان و نوجوانان در حال رشد آب اســت. آب باید در فاصله کوتاه و به صورت جرعه جرعه نوشیده شود. همه افراد باید حس تشنگی خود را با خوردن آب برطرف کنند البته نه بدین معنی که مثلا فردی ۳ ۲ لیوان آب پشت سر هم بنوشد و بعد برای ۳ ۲ ساعت آینده خیالش راحت باشد چون افراد باید کوچک ترین خشکی دهان را با نوشیدن ۲ ۱ جرعه آب پاسخ بدهند و اجازه ندهند کم آبی که می تواند روی عملکرد ذهنی تاثیر گذار باشد، اتفاق بیفتد.
سبزیجات را جدی بگیرید
مصرف سبزیجات، صیفی جات و میوه ها به عنوان میان وعده یا همراه وعده های اصلی بسیار توصیه می شود چون از نظر موادمغذی بسیار متراکم هستند، بنابراین می توانند به عملکرد فیزیکی و فیزیولوژیکی بدن کمک کنند. این گروه از مواد غذایی با بهره مندی از ترکیبات آنتی اکسیدانی مانع بروز آسیب در سطح سلولی خواهند شد.
صبحانه مهم ترین وعده غذایی اســت
عادت، موضوع بسیار مهمی در امر تغذیه اســت. مثلا اگر فردی خودش را به خوردن صبحانه و شام عادت دهد و ناهار نخورد بعد از مدتی به ناهار نخوردن عادت می کند یا عکس این هم می تواند صادق باشد. نباید فراموش کرد مهم ترین وعده خوراکی صبحانه اســت. گویی اینکه اگر صبحانه در زمان، مقدار و شرایط مناسب مصرف شود به نوعی تنظیم کننده حالت های گرسنگی و اشتها طی روز خواهد بود، اما نمی توان این موضوع را به شکل دستوری درآورد به طوری که بگوییم همه بچه ها باید صبحانه بخورند.
این امر به مدیریت و شیوه زندگی افراد هم ربط دارد و اینجاست که بحث عادت هم مطرح می شود. به بیان ساده کسی اشتها و میل به صبحانه دارد که ۴۵ دقیقه تا یک ساعت بعد از اینکه از خواب بیدار شد سر میز صبحانه برود، بنابراین بچه ای که شب تا دیر وقت بیدار اســت و صبح هم به سرعت از خواب بیدار می شود و فقط وقت دست و صورت شستن دارد و بعد باید بلافاصله سوار سرویس شود و به مدرسه برود مسلم اســت که به هیچ عنوان نمی تواند صبحانه بخورد. پس مهم ترین تاثیر گذاری روی این مساله برنامه ریزی زندگی اســت. باید طوری برنامه را تنظیم کرد صبح که بچه ها از خواب بیدار می شوند اشتهای کافی برای خوردن این مهم ترین وعده غذایی را داشته باشند تا بلکه در ساعات اولیه روز به بالاترین پتانسیل ذهنی برای درک مطلب و توجه برسند.
فاصله بین وعده های غذایی طولانی نشود
فاصله بین وعده های غذایی در طول روز باید منظم باشد. مثلا اگر کسی صبحانه اش را ساعت ۷ می خورد باید تقریبا ۵/۲ تا ۳ ساعت بعد یک میان وعده بین روز میل کند. در این روند طبیعی اســت که ۲ و نیم تا ۳ ساعت بعد وقت خوردن ناهار اســت و ۵/۲ تا ۳ ساعت بعد نوبت میان وعده دیگری اســت و رویه غذایی باید به همین ترتیب ادامه داشته باشد تا به شام برسد.
حتی نیم ساعت قبل از خواب هم بچه ها می توانند یک میان وعده ساده و کم چرب مثل شیر میل کنند که اگر گرم هم شده باشد به خواب راحت تر آنها کمک خواهد کرد. پس آن مساله ای که حائز اهمیت اســت این اســت؛ از زمانی که صبحانه خورده می شود وعده و میان وعده ها تنظیم شود و برنامه غذایی روزانه روال منظمی داشته باشد. فاصله بین وعده های غذایی نباید خیلی طولانی شود چون باعث افت قندخون و در نتیجه ایجاد اختلال های ذهنی و یادگیری بچه ها خواهد شد.
-
-
منبع:بیتوته
فوقتخصص جراحی پلاستیک و زیبایی با بیان اینکه ایران از نظر جراحی صورت، بینی و سینه در شمار اولینهای دنیا قرار دارد، تأکید کرد: گاهی موارد تعداد جراحی زیبایی فراتر از یک نوبت انجام میشود که عارضه آن از جراحی اول بیشتر اســت.
تحقیقی نشان میدهد بچههایی که مورد توجه صحیح و مراقبت اصولی والدینشان قرار میگیرند، وضع بهتری در آینده از هر دو جنبه مادی و معنوی دارند.
منظور از آینده مساعد درآمد بالا ، احساس خوشبختی، موفقیت کاری و استحکام پایههای اخلاقی اســت.
دانشمندان برای بررسی سوابق افراد به طرح پرسشنامههایی پرداخته و آنها را در اختیار 5 هزار مرد و زن قرار دادند. در این پرسشنامهها از جملاتی مثل «پدر و مادرم به من اعتماد داشتند» یا «احساس میکردم خانواده به من علاقهای ندارد» استفاده شد و افراد باید به این جملات امتیاز میدادند.
با استفاده از دادههای بدست آمده چهار عامل اصلی شامل "علاقهمندی به فرزند"، "اعتماد به فرزند"، "قوانین خانه" و "استقلال فرزندان" به عنوان مولفههای تعیینکننده آینده فرزندان شناسایی شدند. محققان دو عامل "دورهمنشینیها" و "تحقیر فرزندان" را نیز به عنوان عوامل کلیدی برشمردند.
بر اساس نتایج بدست آمده 6 سبک فرزندداری در میان والدین به چشم میخورد که عبارتند از:
1.حامی و پشتیبان
به
سبکی از تربیت فرزندان گفته میشود که مستلزم استقلال متوسط یا بالای
فرزندان اســت. از ویژگیهای اصلی این شیوه فرزندداری میتوان به اعتماد،
توجه و کثرت زمان اختصاص داده شده به فرزند اشاره کرد.
2.سختگیرانه
استقلال
پایین، اعتماد متوسط رو به بالا، قوانین محدودکننده مختص این شیوه تربیت
فرزندان اســت. توجه زیاد به فرزند دیگر ویژگی این سبک محسوب میشود.
3. لوسکننده
در این شیوه، سطح اعتماد والدین به فرزندان بالا یا متوسط ارزیابی شده و زمان دورهمنشینیها متوسط یا بالای متوسط به حساب میآید.
4. آسانگیر
در
این شیوه توجه پایینی به فرزندان صورت میگیرد. والدین قوانین چندانی را
به فرزندان خود تحمیل نمیکنند و زمان کمی را به آنها اختصاص میدهند.
5.ناهنجار
تمام عوامل کلیدی مثل توجه والدین، استقلال فرزندان و اعتماد به آنان در پایینترین سطح خود قرار دارند.
6.میانه
همه مولفههای بالا در سطح متوسط قرار دارند.
نتایج تحقیقات نشان داد، والدینی که شیوه "پشتیبان" را برگزیدند، فرزندانی موفق از لحاظ مالی، تحصیلات و سطح رضایتمندی از زندگی به جامعه تحویل دادهاند. از طرف دیگر کسانی که با سبک "سختگیرانه" تربیت شدهاند، گرچه در زمینههای تحصیلی و مالی موفقیت بالایی برای آنان گزارش شد، اما احساس خوشبختی این افراد پایین و فشار روحیشان بالا ارزیابی میشود.
محققان این پژوهش در نظر دارند نتایج مطالعات خود را در "موسسه تحقیقاتی امور اقتصادی، بازرگانی و صنعتی" (اندیشکدهای موسوم به RIETI) منتشر کنند.
باشگاه خبرنگاران
درواقع، در مقایسه با دیگر روش های پخت، مایکروفر می تواند ارزش غذایی برخی غذاها را افزایش دهد، چون زمان پختش کم اســت. اگر مایکروفر مهر و موم درستی نداشته باشد این می تواند روی سطح امنیتش تاثیر بگذارد همچنین مایکروفر کردن غذاهایی که درون ظرف پلاستیکی قرار دارند اصلا توصیه نمی شود. دیگر موردی که برای مایکروفر کردن روزانه غذاها باید مورد توجه قرار بگیرد این اســت که چه غذایی را گرم می کنید؟ آیا بیشتر غذاهای مخصوص مایکروفر را استفاده می کنید یا غذاهای غیرفرآوری شده؟ غذاهایی مانند پیتزاهای فریزشده و دیگر غذاهای نیمه پخته و بسته بندی شده، مخصوص مایکروفر هستند و بهتر اســت که هر روز استفاده نشوند.
مایکروفر غذاها را با موج های انرژی که با چشم غیرمسلح قابل مشاهده نیستند می پزد. این موج ها با موج های رادیویی یکسان هستند. انرژی مایکروفر در درجه اول ملکول های آب و ملکول هایی که در آرایش شبیه به آب هستند را تحت تاثیر قرار می دهد. موج مایکروفر ملکول های آب را به لرزش درمی آورد، بنابراین گرما ایجاد می شود.
آیا استفاده روزانه از مایکروفر ایمن اســت؟
براساس اظهارات سازمان بهداشت جهانی، اگر ملاحظات امنیتی را رعایت کنید و همانطور که باید از مایکروفر استفاده نمایید خطری وجود نخواهدداشت. یکی از نگرانی هایی که درباره مایکروفر وجود دارد این اســت که موج هایش را به اطراف متساعد نکند. موج های مایکروفر فقط زمانی آغاز می شوند که فعال شود، مانند زمانی که یک چراغ را روشن می کنید. اگر مایکروفر آسیب دیده باشد و یا درست مهر و موم نشده باشد، ممکن اســت خطر بیرون رفتن موج ها از مایکروفر وجود نداشته باشد. باید قبل از استفاده چک کنید که مایکروفر حتما ایمن باشد و جایی از آن آسیب دیدگی نداشته باشد. آسیب موج های مایکروفر بیشتر حرارتی اســت و اگر طولانی مدت در برابر آن قرار بگیرید، بافت های حساس مانند اطراف چشم ممکن اســت آسیب ببینند.
البته این تنها موقعی اتفاق می افتد که حرارت بالا باشد و مدت زمان زیادی در معرضش باشید. مایکروفرها به این اندازه انرژی ندارند. غذاهای مایکروفری رادیواکتیو ندارند و وقتی از مایکروفر بیرون آورده می شوند از خود انرژی متساعد نمی کنند. درست مانند لامپ که با خاموش شدنش دیگر نوری نمی دهد مایکروفر نیز وقتی خاموش می شود دیگر موجی از خود منتشر نمی کند.
محدودکردن کاهش مواد مغذی
سازمان بهداشت جهانی می گوید استفاده از مایکروفر در مقایسه با دیگر روش های پخت می تواند مواد مغذی غذاها را حفظ کند. برخی مواد مغذی مانند ویتامین های گروه ب و ویتامین ث، به حرارت و پخت و پز مایعان حساس هستند. استفاده از روش مایکروفری به جای دیگر روش های پخت و پز می تواند زمان پخت و پز را کاهش دهد و جلوی از بین رفتن مواد مغذی غذاها را بگیرد.
دشواری در کنترل کیفیت
مایکروفر کردن قطعات بزرگ غذا شاید زیاد مناسب نباشد، چون ممکن اســت حرارت به تمام غذا نفوذ نکند و به صورت نامناسب پخته شود. همچنین، تفاوت بین غذاهای پخته شده با مایکروفر در مقایسه با دیگر روش های پخت می تواند بسیار متفاوت باشد. اگر در حال پخت به دنبال کیفیتی خاص هستید، استفاده از دیگر روش های پخت اختیار بیشتری را به شما می دهد. به دلیل پخته شدن نابرابر غذا، مایکروفر کردن قطعات بزرگ گوشت، معمولا توصیه نمی شود. برخی بخش های گوشت ممکن اســت نپخته بماند و احتمال بیماری غذایی افزایش پیدا کند.
اگر از مایکروفری کهنه یا مدلی که به خوبی بسته نمی شود استفاده می کنید می تواند روی امنیت مایکروفر تاثیر بگذارد. همیشه توصیه می شود از مایکروفری استفاده کنید که دارای استانداردهای جهانی باشد و اگر مایکروفری قدیمی باشد و یا به درستی کار نکند، تعمیرش کنید و یا یکی جدید بخرید. مایکروفر کردن غذاها در پلاستیک اصلا توصیه نمی شود. پلاستیک حاوی مواد تشکیل دهنده ای چون BPA، اســت که در صورت پخته شدن در دمای بالا می تواند به غذا بچسبد.
برای استفاده از مایکروفر چه ظرفی مناسب اســت؟
مایکروویو به خاطر وجود امواجی که برای پخت غذا ساطع می کند، به ظروف خاصی نیاز دارد. احتمالا همه شما که از این نوع فر استفاده می کنید می دانید که ممنوعیت بزرگ برای این ظرف ها فلزی بودن اســت. شاید هم گاهی اشتباه کرده باشید و با گذاشتن ظرف فلزی در مایکروویو جرقه های شبیه رعد و برق در آن دیده باشید.
این رعد و برق های کوچک دشمن اصلی مایکروویو شما هستند. با این حال استفاده از ورق های آلومینیومی که برای پوشش روی غذا به کار می روند، در برخی از مایکروفرها بلامانع اســت. پیش از استفاده از کاغذ آلومینیومی در مایکروفر حتما دفترچه راهنمای دستگاه خود را بار دیگر بخوانید، چون دستورالعمل استفاده از این نوع ورق، برای هر دستگاه متفاوت اســت. اگر دفترچه راهنمای فر خود را در اختیار ندارید، این موارد کلی را رعایت کنید: ورق های آلومینیومی تنها باید بر روی ظرف قرار بگیرند و به دیواره، سقف و کف محفظه داخلی برخورد نکنند. مطمئن باشید که ظرف شما با پوشش آلومینیوم دقیقا روی صفحه گردان مایکرویو قرار گرفته اســت. برای پی بردن به بی خطر بودن یک ظرف، می توانید از این راه استفاده کنید: یک فنجان آب در ظرف بریزید و برای مدت یک دقیقه آن را با درجه بالا در فر قرار دهید. اگر آب درون ظرف گرم شد و ظرف سر باقی ماند، ظرف مناسبی را انتخاب کرده اید.
یادتان نرود که منظور از ظروف ممنوعه تنها کاسه ها و تابه های فلزی نیستند، هرگونه کاسه یا فنجان که در آنها طلا یا نقره به کار رفته باشد، دماسنج مخصوص پخت گوشت و سیخ کباب در مایکروفر ممنوع اســت. ظروف سرامیکی و شیشه ای بهترین انتخاب ها برای مایکروویو هستند اما به خاطر داشته باشید که ظروف سرامیکی یا چینی نباید لب پریدگی داشته باشند.
برای استفاده از ظروف پلاستیکی در مایکروفر نمادهایی وجوددارد که باید بر روی ظروف حک شده باشد. ظروف ترموپلاستیکی به طور کلی برای استفاده در مایکروویو ساخته می شوند و نمادهایی که در تصویر زیر می بینید همگی نشان می دهند که می توان از آنها در برابر امواج مایکرو استفاده کرد. حتی اگر ظرف پلاستیکی شما برای استفاده در مایکروویو ساخته شده باشد، باید به تاریخ مصرف آن دقت کنید. این ظروف محدودیت زمان استفاده دارند. بسیاری از افراد به نمادهای حک شده بر روی شیشه شیر و ظرف غذای پلاستیکی مخصوص کودک اعتماد نمی کنند. خوب پیشنهاد ما نیز این اســت که برای گرم کردن شیر و غذای کودکان، تنها از ظروف شیشه ای در مایکروفر استفاده کنید.
از مایکروفر انتظار گرم کردن تمام غذاهای خود را نداشته باشید. این موضوع همیشه به ظرفی که انتخاب می کنید مربوط نیست. اگر یک غذای پر از روغن زیتون را در مایکروفر می گذارید، امواج مایکرو قادر به گرم کردن آن نخواهند بود چون این روغن مولکول های دوقطبی ندارد.
برخی مواد غذایی خاص و پرمصرف به دلیل آنکه سرخ شده یا با حرارت بالا پخته شده اند در صورتی که مجددا در مایکروفر گرم شده و تحت دمای بالا و اشعه ماورابنفش قرار بگیرند با ایجاد مواد مضر در آنها به سلامتی آسیب رسانده و در برخی موارد حتی سرطان زا می شوند.
پیتزا: پیتزا یکی از غذاهایی اســت که بیشتر افراد آن را در مایکروفر گرم می کنند که این کار آسیب جدی به سلامت بدن وارد می کند. بهترین راه گرم کردن آن استفاده از فر یا اجاق گاز اســت و حداکثر دمای فر 375 درجه فارنهایت انتخاب شود.
استیک: برای گرم کردن استیک بهتر اســت آن را در تابه ای با روغن بسیار کم گرم کنید.
اسفناج: با گرم کردن مجدد اسفناج ماده سرطان زا نیروسامین در آن تولید می شود به همین دلیل هرگز آن را گرم نکنید.
مرغ سوخاری: از گرم کردن مرغ سوخاری در فر اجتناب کرده و برای گرم کردن آن را در ظرفی داخل فر قرار داده و روی آن را با فویل بپوشانید و حداکثر تا دمای 375 درجه فارنهایت به مدت 10 دقیقه گرم کنید.
پاستا: اگر بر روی پاستان سس ریخته شده اســت هرگز نباید آن را گرم کنید در غیر این صورت آن را در یک تابه با مقدار کمی آب جوش و روغن گرم کنید.
*دانشجوی پزشکی
ریشۀ واژۀ رازداری (secrecy)، لفظ لاتین secretum بهمعنای کنارگذاشتن و secernere بهمعنای جداکردن، همچون الککردن اســت و حاکی از این اســت که رازداری، روشی برای جداسازی و تقسیمکردن یا برداشتن چیزی یا کسی از سر راه اســت. سیسِلا بوک، فیلسوف سوئدی در کتاب رازها: در باب اخلاقیات مخفیکاری و افشا۱ (۱۹۸۳) رازداری را ارتباطی تعریف میکند که عمداً مسدود شده اســت: «هرچیز تا هنگامی که عمداً مخفی نگه داشته میشود، میتواند راز باشد.» بنا به گفتۀ بوک، محتوای راز اهمیت کمتری نسبت به کارکرد آن در تمایز میان «خودیها» و «غیرخودیها» و مشخصکردن سلسلهمراتب دارد.
به همین دلیل اســت که وقتی کسی از ما میپرسد «میتونی راز نگه داری؟» احساس خشنودی میکنیم. این یعنی که نگهدارندۀ راز به این نتیجه رسیده اســت که شما مطمئن بوده و ارزش بدر میان گذاشتن چیزی انحصاری را دارید. شریکشدن در راز، لذتبخش و سخت اســت و این بهعلت وسوسۀ افشا و خودنمایی اســت؛ اما محرومشدن از شنیدن یک راز، متضمن کشفی دردناک اســت: شما فردی مطمئن به حساب نیامدهاید.
کودکی، پر از رازداری و رازها اســت. بسیاری از این رازها از دنیای بزرگسالان بیرون کشیده میشوند که در دسترس کودکان نیست. بزرگترها عمداً چیزهایی را که کودکان نمیفهمند یا چیزهایی را که ممکن اســت گیجکننده یا خطرناک باشد، از آنها مخفی میکنند. کودکان هم از این کار تقلید میکنند: آنها یاد میگیرند که مخفیکردن بعضی چیزها کار خوبی اســت. همچنین آنها میآموزند که رازها نوعی قدرت به آنها میدهند.
باغ مخفی در سال ۱۹۱۱ چاپ شد. در دنیای امروز که شفافیت حاکم اســت، رازداری، حتی در کتابهای کودکان، مثل گذشته محترم نیست. همه فکر میکنند که دولتها، مؤسسات و افرادی که رازی نگه میدارند، چیزی برای مخفیکردن دارند. این، فینفسه برایشان مشکوک اســت. به همین خاطر افشاگرانی همچون جولین آسانژ و ادوارد اسنودن قهرمانان مردمی به شمار میآیند. شفافیت در کسبوکار و دولت، شعاری جدید اســت. فرهنگ عامه هم حامی شفافیت اســت و افشاگری و آشکاربودن را تبلیغ میکند.
در چنین زمینهای که نگرشها به راز اینگونه تغییر میکند، رازداری معمولی و روزمره اینک عرصهای اضطرابآور برای کودکان اســت: آیا رازها به آنها کمک میکنند یا ضربه میزنند؟ باعث رشد آنها میشوند یا جلوی شکوفایی آنها را میگیرند؟
حتی در روزگاری که رازداری، کاری پسندیده بود، باز هم مردم دربارۀ مضرات بالقوۀ آن هشیار بودند. کارل یونگِ روانکاو در کتاب انسان مدرن در جستوجوی روح۲ (۱۹۳۳) هشدار میدهد که رازها «همچون سمی روانی عمل میکنند که دارندۀ خود را از جامعه بیگانه میکند». یونگ درعینحال قبول داشت که رازداری بخشی از فرایند فردیت۳ اســت.
پس مقدار کنترلشدهای از رازها برای رشد کودک ضروری هستند. رازداری میتواند آشکارا در خدمت منافع شخصی باشد؛ مثل وقتی که کودک اطلاعاتی مانند نخوردن کلم بروکلی را از دیگران مخفی میکند تا تنبیه نشود. اما رازداری، اهداف بنیادیتری هم دارد: به شکلگیری آگاهی و استقلال درونیمان کمک میکند، برای خیال جا باز میکند و علاوهبراینکه سلاحی برای طرد اســت، ابزاری ضروری برای دوستی هم هست.
توانایی رازداری از بدو تولد در کودکان وجود ندارد. آنها بهتدریج با رازداری دستوپنجه نرم میکنند.
در مجموعهای از مطالعات که در دهۀ ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ در آلمان و استرالیا صورت گرفت، روانشناسان الیزابت فلیتنر، آلن واتسن و رناته والتین همگی دریافتند که مفهوم رازداری بین پنج تا دوازدهسالگی تغییرات عمدهای میکند. این محققان اذعان میکنند که رازداری در کودکان باعث شکلگیری حسی از «خویشتن۵» میشود.
بازیهایی که کودکان از سنین کم به آن مشغولاند؛ مانند دالّیموشه و قایمباشک، بر مبنای رازداری و افشا هستند. بچهها عاشق بازیهای مخفیکاری هستند؛ اما همچنین تقلا میکنند خود را لو ندهند. خواهرزادۀ من در بازی قایمباشک، قبل از رسیدن به عدد شش فریاد میزند: «من اینجام!» بنا به گفتۀ مکس فن مانن، پدیدارشناس هلندی در کتاب رازهای کودکی (۱۹۹۶)، یکی از دلایل این کار این اســت که کودکان نمیتوانند با «وجودنداشتن» کنار بیایند. مخفیشدن، این مفهوم پیچیدهتر را به کودک یاد میدهد که هرچند کسی او را نمیبیند؛ او وجود دارد. او سپس ساعتها خود را از بزرگسالان دور میکند و به جایی مخفی در خانه یا باغچه میرود. کودک در این وضعیت، محیط خود را میسازد و آن را کنترل میکند تا با این کار به توسعۀ استقلال خود کمک میکند.
عملاً هر کودکی که آثار انید بلایتون را میخواند، دوست دارد عضو انجمن «هفتِ مخفی» باشد. آنها گروهی پسر و دختر با میعادگاهی مخفی هستند که فقط از طریق رمز میتوان به آن وارد شد. پیتر، رهبر هفت مخفی مادری دارد که به رازها احترام میگذارد و در آنها کاوش نمیکند. نمونۀ این را میتوان در قصۀ «راز آسیاب قدیمی» (۱۹۴۸) مشاهده کرد:
«چیه؟»
پیتر و جَنِت نگاهی به یکدیگر انداختند.
سرانجام پیتر گفت: «ببین مامان، راستش این یه رازه.»
مادر گفت: «خب، پس سؤالی نمیپرسم.» او همیشه همینطور مهربان بود. هیچ وقت بچهها را مجبور نمیکرد چیزی را بگویند که دوست ندارند.
جاهای مخفی و رمزهای عبور، مسیرهای فرعی هستند که کودکان را قادر میسازند تا محدودههای جسمی و ذهنی خود را بسازند، درون مرزهای آن محدودهها بگردند و کمکم خود را بهطور امن از نظارت بزرگسالان برهانند.
کودکان در پنج یا ششسالگی مفهوم راز را درک میکنند؛ اما حفظ آن برایشان دشوار اســت. آنها خبر یک مهمانی غافلگیرانه یا یک هدیۀ تولد را ناگهان لو میدهند. آنان گاهی میتوانند این اطلاعات را با سختی نزد خود نگه دارند؛ اما در این مواقع، آشکارا تحت فشارند. اگر بخواهید، بهراحتی میتوانید آن راز را از آنها بیرون بکشید. مرحلۀ بعد این اســت که بدون اینکه کسی بفهمد، چیزی را نزد خود نگه دارند. پییر ژانه، روانشناس فرانسوی قرن نوزدهم معتقد بود اینکه کودک، رازداری را کشف کند، رویدادی مهم اســت؛ چون از پیدایش دنیایی درونی خبر میدهد. وقتی کودکی درمییابد که میتوان اندیشهها و ایدهها را بدون اینکه کسی متوجه شود، نزد خود نگه داشت، در واقع میفهمد که مرزی بین دنیای درونی او و دنیای بیرون وجود دارد.
ادموند گوس، شاعر انگلیسی در کتاب خاطرات خود تحت عنوان پدر و پسر (۱۹۰۷) چنین تجربهای را بهمثابۀ نوعی بیداری شادیبخش توصیف میکند. او لولهای را که بخشی از فوارۀ باغچه بود، میشکند و با ترس، منتظر میماند تا کسی آن را کشف کند. پدرش مشتاقِ پیداکردن و مجازات فرد گناهکار اســت. ترس او ادامه دارد تا اینکه مطمئن میشود که در امان اســت؛ چون بزرگترها به فرد دیگری مشکوک شدهاند:
ادموند فهمیده بود چیزی میداند که پدرش که تا آن لحظه دانای کل بوده اســت، از آن خبردار نیست. همین امر، او را از وجود خویشتن مستقل و آگاهش مطلع میکند. کودکان با مخفیکردن چیزی از والدین و دیگر اعضای خانواده، قدرت متمایزکنندۀ رازداری را درمییابند. این قدرت گاهی میتواند بسیار آزاردهنده باشد: آنها از کسانی که برایشان مهم هستند، فاصله میگیرند و این میتواند موجب انزوا و تنهایی شود. اما همانطور که ادموند دریافت، این تجربه همچنین بدین معنا اســت که میتوان با خود حرف زد. دفترهای خاطرات و یادداشت شخصی هم در این میان نقشی ایفا میکنند. کودکان میتوانند در صفحات سفید دفتر، تفکرات و احساسات معصومانۀ خود را ثبت کنند؛ بدون اینکه کسی جز خود آنها دفتر را ببیند.
گئورگ زیمل، جامعهشناس آلمانی یکی از اولین اندیشمندان مدرن بود که به بررسی رازداری پرداخت. مشاهدات اصلی او در جامعهشناسی رازداری و راز جوامع (۱۹۰۶) همچنان پابرجا اســت. او معقتد بود که رازداری یکی از «دستاوردهای بسیار بزرگ بشر» اســت. چرا؟ چون رازها تجربۀ پیچیدهتری از زندگی میسازند. او مشاهده کرد که وقتی افراد رازداری میکنند، میتوانند در دو دنیا زندگی کنند. رازها ما را قادر میسازند تا به چیزهایی فکر کنیم که مجبور به انجامشان نیستیم یا میتوانند ما را پرورش دهند تا وقتی که بتوانیم عمل کنیم. رازها فضایی برای تعمق و احتمالات به وجود میآورند و ما را قادر میسازند تا زندگی را طور دیگری تصور کنیم.
زیمل همچنین معتقد بود که رازداری در شکلگیری و حفظ روابط، نقشی ضروری دارد. این، بینشی مهم اســت که بعدها فلیتنر، واتسن و والتین آن را توسعه دادند. پژوهشهای این سه روانشناس حاکی از آن اســت که برای کودکان دارای سن بیشتر، رازداری مبتنی بر هنجارهای رفاقت اســت. کودکان شش تا دهسالهای که رفتارشان مطالعه شد، دربارۀ افشای راز، بهخصوص دربارۀ دوستشان ابراز تردید کردند. در دوازدهسالگی، قول رازداری، الزام آور میشود. کودکان در این سن نیاز دارند تا بخشی از یک گروه باشند و با همسنوسالان خود ارتباط برقرار کنند. رازداری راهی برای پدیدآوردن این روابط محکم اســت.
رازها، واحدهای پولی هستند که صَرف ورود به گروههای دوستی یا خروج از آنها میشود. اما گفتن رازی با کسی، همچنین نشانگر اعتماد و التزامی برای صمیمیت اســت؛ به همین خاطر اســت که گفتن رازی با کسی تا این حد حساس اســت: خودتان را افشا میکنید و آسیبپذیر میشوید. بهاینترتیب، هیچ چیز بدتر از دوستی نیست که به اعتماد ما خیانت میکند. مشکل، چیزی نیست که آنها فاش میکنند: مشکل، خیانت اســت.
به فرد مقابل فرصتی برای حیلهگری و تهدید میدهید. او ممکن اســت رازتان را فاش کند. بهکمک رازها، وفاداری تأیید و غیرخودیها کنار زده میشوند. هیچ چیز بدتر از دوستی نیست که به اعتماد ما خیانت میکند. مشکل، چیزی نیست که آنها فاش میکنند: خاطرخواه که هستید یا کلاس ریاضی را پیچاندید؛ مشکل، خیانت اســت.
بسیاری از رازهای زندگی هر کودک، تقریباً بیضرر هستند: شناختن باغی مخفی، میعادگاه یک گروه، اینکه چه کسی شیر فواره را شکسته و.... اما رازداری میتواند اشتباهات مختلفی را مخفی کند. حفظ راز، باری بزرگ بر دوش اســت. بچهها معمولاً سعی میکنند مشکلات شخصی را لو ندهند؛ مثل دعوا با یکی از دوستان، اذیتشدن در مدرسه، معلم بدرفتار، والدین الکلی. آنها بهاینترتیب میتوانند کارهای خودشان را مدیریت کنند، از عزیزانشان مراقبت کنند یا برچسب «خبرچین» نخورند. اما رازها میتوانند برای آنها خیلی بزرگ باشند. این نهتنها موجب ادامه اشتباه و افزایش کنترلنشدۀ آن میشود؛ بلکه نگهداشتن چنین رازهایی، رنجش زیادی هم به وجود میآورد.
بدتر این اســت که رازداری میتواند از کسانی که آسیب میرسانند، حفاظت کند. والدین کودکآزار از میل کودک برای احترام به بزرگترها سوءاستفاده کرده و آنها را مجبور میکنند تا دربارۀ مشکلی جدی که باید افشا و برطرف شود، سکوت کنند. وقتی بزرگسالی از کودکی میخواهد تا رازی را حفظ کند، این کار برای او سخت اســت؛ مثلاً وقتی که پدر از پسر یا دختر میخواهد تا چیزی را از مادرش مخفی کند یا بالعکس، این کار موجب جدایی اعضای خانواده میشود. تنش میان اجبار به رازداری و میل به افشای آن باعث رنج هیجانی زیادی میشود. راز مگو باعث فرسایش فرد میشود.
ترژر و ایندیا پس از دیداری اتفاقی، دوستیِ محکمی با یکدیگر برقرار میکنند. کس دیگری از این رابطه خبر ندارد. ایندیا در خاطرات «شدیداً مخفیِ» خود مینویسد: «من رازی برای خود دارم: دوست جدید و خاصم ترژر.» این دوستیِ مخفی برای آنها مانند پناهگاهی از مشکلات خانوادگی اســت و برایشان شادی فراوانی به ارمغان میآورد؛ همانطور که باغ مخفی برای مِری بود.
روزی تری، ناپدری ترژر، او را با تسمه کتک میزند و ترژر فرار میکند. این اولین باری نیست که ترژر از پدرش کتک میخورد. او این مسئله را با ایندیا در میان میگذارد: «قبلاً جایجای گردنم را کبود کرده بود.» او میگوید که مادرش هم از این خشونت خبر دارد؛ ولی به هیچ کس نگفته اســت. ایندیا برای محافظت از ترژر، او را در شیروانی خانه مخفی میکند.
اما مخفیشدن ترژر موجب اضطراب هردوی آنها اســت. ترژر رابطۀ خود را با خانوادهاش قطع میکند؛ بهخصوص مادربزرگش که خیلی نگران اســت. چیزی که در آغاز، صرفاً یک مهمانی یکشبه و مخفی بود، خیلی زود شبیه به زندانی مخفی میشود. گرچه ایندیا اوایل احساس میکند که فردی مهمی اســت؛ طولی نمیکشد که احساس ضعف و تنهایی میکند. گرچه مخفیکردن ترژر برای پناهدادن به او اســت؛ بچهها نمیتوانند بدون بزرگترها دوام بیاورند. سنشان [برای این کار] خیلی کم اســت. مسئله هنگامی حل میشود که ایندیا مجبور میشود جای ترژر را برای بزرگترها فاش کند و دلیل فرارش را توضیح دهد. وقتی دست تری رو میشود، او را بیرون میکنند و هر دو دختر به خانههایشان بازمیگردند و به دوستی صمیمی خود ادامه میدهند.
ما بزرگترها گاهی باید مثل مادر پیتر در هفتِ مخفی رفتار کنیم و کاری به رازهای کودکان نداشته باشیم. در بعضی مواقع دیگر، باید مثل مادربزرگ ترژر باشیم. او برای ترژر، دلسوزترین و مطمئنترین بزرگسال اســت و در آخر، نکتۀ اخلاقی داستان را میگوید: بعضی چیزها را نمیتوان «تا ابد مخفی» نگه داشت. وقتی چیزی آشکار میشود، امکان حلکردن آن وجود دارد. مایکل اسلپیان، روانشناس امریکایی، وجود پاداش روانشناختی در فاشکردن رازی سنگین را تأیید میکند. اسلپیان و همکارانش در پژوهشی که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، اذعان میکنند که نگهداشتن راز، زحمتی جسمانی اســت که باعث شکستهشدن افراد میشود. آنها معتقدند که رازها همچون باری بر دوش هستند که تأثیراتی منفی بر جسم و ذهن دارد.
میدانیم که برای تبدیلشدن به فردی مستقل، یعنی فردی در میان دیگران که دارای روابط معنادار و ماندگار اســت، یادگیری نحوۀ مدیریت قدرت رازداری، ضروری اســت؛ لذا شاید بچهها نیاز داشته باشند تا مقادیر کمِ رازداری را در زندگیشان مدیریت کنند. آنها به فضا نیاز دارند تا راههای مختلف را با رازداری بیازمایند؛ بدون اینکه رازهای خیلی بزرگ یا خیلی جدی بر دوش آنها سنگینی کند. هر بچهای به مقداری رازداری نیازمند اســت.
ماه گذشته نخستین دستگاه مبتنی بر تراشه Snapdragon 820 با سیستم عامل ویندوز فون معرفی شد که HP Falcon نام داشت و البته مرکز استانداردسازی GFXBench این گوشی هوشمند را معرفی کرد.
علاوه بر تجهیز به این تراشه پرقدرت، گوشی هوشمند جدید نمایشگر لمسی ۶ اینچی با کیفیت QHD را در خود جا داده اســت که دوربین اصلی آن ۲۰ مگاپیکسلی و دوربین سلفی آن هم ۱۲ مگاپیکسلی اســت.
حافظه داخلی این گوشی ناشناخته ۴۳ گیگابایت و رم آن هم ۱٫۵ گیگابایت اســت که این مشخصات در گوشیهای دیگر دیده نمیشود. به همین دلیل به نظر میرسد برخی از این اعداد و ارقام صحیح نباشد.
این روزها شایعاتی منتشر شده اســت که نشان میدهد شرکت مایکروسافت با تراشه پرقدرت SD820 یک پرچمدار دیگر در سری گوشیهای Lumia را برای سال ۲۰۱۶ میلادی آماده میکند و هنوز زمان ورود این محصول به بازار مشخص نیست.
اما مکان هایی جالب و زیبایی هم وجود دارند که در برخی از ماههای سال خالی از جمعیت هستند.این فهرست شامل مکان هایی اســت که از نظر زیبایی بسیار مورد توجه هستند و در ماههایی که می خوانید ارزانقیمت و خالی از توریست هستند.
"مرداب مخفی" در جزیره"مینیلوک" در فیلیپین که پشت دیواره بزرگ صخره ای پنهان شده و درماههای نوامبر تا آوریل خالی از توریست و البته دیدنی اســت.
مزارع برنج "یوبود" در بالی که به خاطر بکر و خالی از جمعیت بودنش بسیار مورد توجه اســت.ماههای می ، جون و جولای بهترین زمان بازدید از این مکان رویایی اســت.
قلعه "سامزانو" معروف به قلعه رنگ در توسکانی –ایتالیا- در میان تپه های شمالی توسکان پنهان شده و به تاریخ 1605 بازمی گردد.یافتن توریست در این قلعه زیبا سخت اســت و در تمام ماههای سال بازدید راحتی دارد.
تجربه سافاری و حیات وحش در ماههای جولای و آگوست در بوتساوانا به دلیل کم بودن توریست می تواند ارزان تر تمام شود.
معابد شهر باگان در میانمار چند سالی اســت که اجازه ورود گردشگر دارد.ماههای نوامبر تا فوریه این ناحیه خالی از گردشگر اســت.
دشت های یکدست و زیبای "موراویا" در جمهوری چک در آخر تابستان خالی از توریست اســت.
ماههای می تا جون در بهار و سپتامبر تا نوامبر در پاییز بهترین زمان بازدید از سمرقند-ازبکستان- اســت.
ویرانه های "وُلیلی" در مراکش بین ماههای آوریل تا می از توریست خالی اســت.
آبشار "هاواسو" در گرند کنیون –آریزونا،آمریکا- در بهار کم جمعیت اســت در حالی که در زمستان هم به خاطر سرما به روی گردشگران بسته می شود.