مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

دختر ۲۶ ساله سیستانی : شاید اولین رئیس جمهور زن ایران شوم! + عکس

دختر ۲۶ ساله سیستانی : شاید اولین رئیس جمهور زن ایران شوم! + عکس

شهردار شدن یک دختر ۲۶ ساله سنی، آن هم در استان محرومی مثل سیستان و بلوچستان قطعا دلیل مطمئنی برای موفق بودن اوست. دختری که در یکی از بهترین دانشگاه‌های تهران درس خوانده و حالا کار‌شناسی ارشد مهندسی منابع طبیعی است.

همسر سامیه بلوچ زهی شهردار کلات بیوگرافی سامیه بلوچ زهی

«سامیه بلوچ زهی»، شهردار کلات (مرکز شهر سرباز) در استان سیستان و بلوچستان است و با اکثریت آرای اعضای شورای شهر این منطقه به عنوان شهردار سرباز انتخاب شده است. او که حالا تجربه یکسال شهردار بودن را دارد، از علمکرد یک ساله‌اش رضایت دارد و معتقد است تا پایان دوره چهارساله‌اش برای خدمت به شهرش قدم‌های بزرگی خواهدبرداشت.

همسر سامیه بلوچ زهی شهردار کلات بیوگرافی سامیه بلوچ زهی

درخواست کردند شهردار شوم

سامیه بلوچ زهی که حالا در سیستان و بلوچستان شهرت زیادی دارد در توصیف روند شهردار شدنش می‌گوید: «وقتی درسم تمام شد و از تهران به شهر خودم برگشتم از طرف شورای شهر با من تماس گرفتند و گفتند ما درباره تو تحقیق کرده‌ایم و احساس می‌کنیم تو گزینه خوبی برای شهردارشدن هستی، من هم کمی تحقیق کردم و بعد برای انتخابات شهرداری کاندیدا شدم. جالب اینکه در روز رای گیری با اکثر آرا که پنج رای بود به عنوان شهردار انتخاب شدم.»

تنها شهردار خانم استان سیستان و بلوچستان معتقد است برای آشنا شدن با کار شهرداری به تهران آمده و با چند شهردار مناطق مختلف تهران صحبت کرده است: «در فاصله رای آوردن تا شروع کارم در شهرداری سرباز، به تهران آمدم و با چند نفر از شهرداران صحبت کردم و سعی کردم با کار جدیدم آشنا شوم.»

همسر سامیه بلوچ زهی شهردار کلات بیوگرافی سامیه بلوچ زهی
جوان‌ترین شهردار ایرانم

سامیه بلوچ زهی متولد سال ۶۶ و اکنون ۲۷ ساله است. با این حساب او جوان‌ترین شهردار ایران است: «زمانی که کارم را در شهرداری آغاز کردم ۲۶ ساله بودم اما حالا یک سال از کارم گذشته و در حال حاضر کم سن و سال بودنم با واکنش‌های متفاوتی از سوی همکارانم روبرو هستم. شهرداران مناطق بزرگ وقتی در جلسات با من روبرو می‌شوند از من حمایت می‌کنند و ضمن اینکه مسئولان استان هم به من لطف زیادی دارند. استاندار سیستان و بلوچستان، نماینده استان در مجلس شورای اسلامی و همه مسئولان به من کمک زیادی می‌کنند و تا جایی که بتوانند از کمک کردن به من دریغ نمی‌کنند هرچند در ابتدای کارم در شهرداری عده‌ای از کارمندان من را جدی نمی‌گرفتند و برایشان سخت بود که یک خانم کم سن و سال سمتی بالا‌تر از آن‌ها داشته باشد. با این حال با گذشت این یک سال این مشکلات هم برطرف شده و در حال حاضر رابطه خوبی با همکارانم دارم.»

محدودیت‌ها زیاد است

قبول مسئولیت در پست مهمی چون شهرداری در استان محرومی مثل سیستان و بلوچستان، قطعا مشکلات و محدودیت‌هایی برای شهردار ۲۷ ساله ایجاد می‌کند. خودش در توصیف این سختی‌ها می‌گوید: «من طرح‌ها و برنامه‌های مهمی برای آبادی شهرم دارم اما متاسفانه محدودیت‌ها دست و پایم را می‌بندد. من برای تهیه و چاپ بنر در شهر خودم امکانات ندارم و هر بار مجبورم برای چاپ یک بنر به ایرانشهر بروم. از طرف دیگر شهر سرباز شهر بسیار کوچکی است و ما برای بسیاری از زیرساخت‌ها به مقدار کافی زمین نداریم».

او می‌افزاید: «با این حال در این یک سال موفق شده‌ام با وجود امکانات محدود یک زمین چمن مصنوعی فوتبال برای جوان‌ها احداث کنم. کار مهم دیگری که به لطف خداوند در این یک سال انجام دادم، ایجاد یک مرکز دانشگاهی علمی- کاربردی در شهر کوچکمان بوده است. مردم از احداث این دانشگاه خوشحال هستند و مدام از من تشکر می‌کنند.»

همسر سامیه بلوچ زهی شهردار کلات بیوگرافی سامیه بلوچ زهی

قهرمان شهرم شده‌ام

میزان محبوبیت خانم شهردار جوان استان سیستان و بلوچستان به اندازه‌ای است که او حالا به قهرمان شهرش تبدیل شده و خانواده‌ها حتی نام فرزندان دختر تازه متولد شده‌شان را همنام او انتخاب می‌کنند.

«در سال اول کارم با یکی از پزشکان بیمارستان شهر صحبت می‌کردم. او می‌گفت مردم تو را دوست دارند و ما در بیمارستان شاهد این موضوع هستیم که وقتی نوزاد دختری به دنیا می‌آید خانواده‌ها می‌گویند می‌خواهیم اسمش را سامیه بگذاریم تا شاید او هم مثل خانم شهردار در آینده شهردار شود!»

هم الگو می‌گیرم هم ایده می‌دهم

شهردار خانم شهرستان سرباز معتقد است برای موفقیت علاوه بر اینکه باید ایده‌های نو و تازه داشت، باید از تجربیات دیگران هم استفاده کرد: «در کار خودم ایده‌ها و طرح‌های اختصاصی بسیاری دارم اما معتقدم باید از تجربیات شهرداران شهرهای بزرگ هم استفاده کرد. به همین دلیل زیاد به تهران می‌آیم و سعی می‌کنم از شهرداری تهران الگوبرداری کنم. در زمینه زیباسازی شهری به شکل کار مهندسی شهری تهران علاقه دارم و سعی می‌کنم در کنار ایده‌هایم از تجربیات تاثیرگذار شهردار تهران هم استفاده کنم.»

راه را برای زنان شهر باز کردم

بجز سامیه، خواهرش طاهره بلوچ زهی هم عضو شورای شهر شهرستان سرباز است. با این حال سامیه می‌گوید خودش اولین زن شهر بوده که وارد کارهای اجرایی شده و راه را برای فعالیت سایر زنان شهر باز کرده است: «من اولین زنی هستم که در سرباز سمت اجرایی مهم گرفتم اما حالا در شهر، فرماندار، معاون استاندار، مدیرکل، عضو شورای شهر و بهیار خانم داریم. من همچنین برنامه‌های زیادی برای زندگی بهتر زنان شهرم دارم. می‌خواهم برایشان پارک و سالن بدنسازی احداث کنم و برنامه‌های جدی در این زمینه‌ها دارم. با این حال‌‌ همان طور که گفتم امکانات برای فعالیت ما محدود است و باید دوندگی زیادی در این زمینه داشته باشم. تا الان قرارداد احداث پارک بانوان را بسته‌ام و به زودی پارک بانوان را افتتاح می‌کنیم.»

سامیه بلوچ زهی می‌گوید: «ما زن‌ها برای موفقیت به حمایت نیاز داریم و مطمئنا در کارمان موفق می‌شویم. به جز تهران که چند شهردار خانم داشته و دارد، در شهرستان‌ها من و یک خانم دیگر در استان گیلان شهردار هستیم.»

 همسر سامیه بلوچ زهی شهردار کلات بیوگرافی سامیه بلوچ زهی
زن‌ها می‌توانند رئیس جمهور شوند!

او می‌خواهد بعد از کسب موفقیت در شهر کوچک خودش، تجربه‌های کاری کلان و بزرگتری در شهر‌ها بزرگ‌تر داشته باشد. او در این باره می‌گوید: «در طول فعالیت چهارساله‌ام می‌خواهم قدم‌های بزرگی برای شهرم بردارم و بعد از اینکه دینم را به شهرم ادا کردم می‌خواهم تجربیات جدید در شهرهای بزرگ کسب کنم.»

سامیه شهردار ۲۷ ساله شهرستان سرباز حتی معتقد است زنان ایرانی می‌توانند رئیس جمهورهای خوبی برای کشور باشند: «من با انتخاب رئیس جمهور زن موافقم. به نظر من خانم‌ها در کارشان حساس و دقیق هستند و کار‌هایشان را با صبر و حوصله و دقت انجام می‌دهند. من هم آرزوهای بزرگی در سر دارم و شاید یک روز من اولین رئیس جمهور زن ایران شدم!»

اعضای خانواده‌ام شغل دولتی ندارند

شاید این تصور به وجود بیاید که انتخاب سامیه بلوچ زهی به عنوان تنها شهردار زن استان سیستان و بلوچستان به دلیل رابطه‌های خانوادگی او یا سفارش شدنش باشد؛ اما او می‌گوید هیچ کدام از اعضای خانواده‌اش بجز خواهرش که عضو شورای شهر است، سمت دولتی ندارند: «سه خواهر هستیم و سه برادر داریم، اما بجز من و خواهرم هیچ کدام از اعضای خانواده ما شغل دولتی ندارند و همه در مشاغل آزاد فعالیت می‌کنند. خانواده‌ام در قبال مسئولیت حساس و مهمی که دارم از من حمایت می‌کنند و همیشه من را به کارهای بزرگ‌تر تشویق می‌کنند.»

جلوی خلاف را می‌گیرم

ارگان شهرداری به دلیل وسعت دامنه فعالیتی که دارد، معمولا با حواشی زیادی در زمینه تخلفات برخی از کارمندان رو به رو است. اما این شهردار جوان می‌گوید: «روز اولی که مراسم معارفه من در شهرداری برگزار شد با قدرت خطاب به همه کارمندان گفتم نه خلاف می‌کنم و نه اجازه تخلف به کسی می‌دهم. در این مدت هم پای حرفم ایستاده‌ام و با جدیت مقابل تخلفات می‌ایستم. خوشبختانه در شهرداری محل خدمت من تاکنون هیچ مورد تخلفی گزارش نشده و کار به قدری با همکاری و همدلی پیش می‌رود که رتبه شهرداری ما در این یک سال از رتبه یک به سه ارتقا پیدا کرده است.»

بیوگرافی سامیه بلوچ زهی شهردار کلات همسر سامیه بلوچ زهی


ادامه مطلب ...

شاه دزد جدید ایران را بشناسید !

شاه دزد جدید ایران را بشناسید !

زندانی بند جنایتکاران، سناریوی دزدی‌های اینترنتی از وکلای سرشناس استان‌های مختلف سراسر کشور را هدایت می‌کرد.
به گزارش روزنامه ایران، براساس بررسی‌های پلیس فتای مازندران نام بیش از ۲۰۰ وکیل شناخته شده در لیست این کلاهبردار حرفه‌ای و اعضای باندش قرار داشت.عملیات کارآگاهان پلیس فتای مازندران برای ردیابی و بازداشت اعضای این شبکه کلاهبرداری با اعلام شکایتی از سوی یک خانم وکیل در دستور کار قرار گرفت.
کلاهبردار حرفه ای شاه دزد اخبار سرقت اخبار دزدی
این وکیل سرشناس که «زهرا» نام دارد و در مرکز استان مازندران به کار مشغول است در شکایت خود به مأموران گفت: چندی پیش مرد ناشناسی با تلفن همراهم تماس گرفت، او بعد از اطمینان از اینکه وکیل دادگستری هستم ادعای بررسی مشکل حقوقی و زندانی شدن برادرش را مطرح کرد.
مرد تماس‌گیرنده ادعا کرد به علت اینکه بیشتر اوقات در خارج از کشور به سر می‌برد و امکان حضور در ایران برایش میسر نیست خواستار قبولی وکالت برادر خود شد که در زندان ساری بازداشت بود.
وی گفت: تماس‌گیرنده در ادامه خواست شماره حسابی را به او بدهم و مبلغ قرار وجه‌الضمان صادر شده برای برادرش به مبلغ ۷۵ میلیون تومان به همراه مبلغ حق‌الوکاله درخواستی‌ام را برایم واریز کند.او چند بار تماس گرفته و هر بار از من می‌خواست شماره حسابم را چک کنم که از واریز شدن این میزان پول اطمینان حاصل کنم، اما بعد از هر بار بررسی حسابم متوجه می‌شدم هیچ پولی به حساب من واریز نشده است.
سرانجام خواست به یکی از باجه‌های عابربانک مراجعه کرده و منتظر باشم او مبلغ را کارت به کارت کند. در آنجا او شماره کارت مرا گرفت و در نهایت کار بدانجا پیش رفت که از زبان انگلیسی در مونیتور باجه استفاده کردم و در نهایت بعد از انجام کارها و قطع تماس وقتی بار دیگر حسابم را چک کردم از آنچه اتفاق افتاده بود حیرت‌زده شده بودم. به جای اینکه پولی به حساب من واریز شود ۲۰ میلیون ریال از حسابم کسر شده بود. تازه در این لحظه متوجه کلاهی که سرم رفته بود، شدم.
با توجه به این ادعاها که از سوی خانم وکیل در اختیار مأموران قرار گرفته بود آنها اقدامات تخصصی را برای به دست آوردن ردی از کلاهبردار ناشناس فضای مجازی آغاز کردند.
در جریان تحقیقات گسترده و اقدامات ویژه کارشناسان فنی پلیس فتا، سرانجام مشخص شد که پول‌های برداشتی از حساب خانم وکیل همراه دیگر پول‌های وجوه برداشتی از حساب وکلای دیگر که به صورت اینترنتی یا کارت به کارت صورت می‌گرفت با دستگاه کارتخوان فروشگاه‌ها صرف خرید سکه طلا از صرافی‌ها و جواهر فروشی‌های تهران و استان گیلان می‌شد یا دزدان از طریق دستگاه خودپرداز شارژ تلفن همراه می‌خریدند.
با توجه به این سرنخ‌ها کارآگاهان تجسس‌های خود را در این باره متمرکز کردند که با بررسی بیشتر پرونده سرانجام مشخصات شیاد حرفه‌ای به نام «عارف» در استان گیلان شناسایی شد و کارآگاهان مخفیگاه وی را شناسایی کردند.
خانه این کلاهبردار حرفه‌ای از سوی پلیس تحت کنترل نامحسوس قرار گرفت تا اینکه با اطمینان از اینکه او در مخفیگاه حضور دارد، در یک عملیات غافلگیرانه عارف دستگیر شد.
در حالی که عارف در جریان بازجویی‌های نخستین پلیس خود را بی‌گناه معرفی می‌کرد پس از ارائه مدارک و مستندات سرانجام لب به اعتراف گشود و با اقرار به جرم خود اعتراف کرد: از اواخر خرداد سال جاری شماره تلفن وکلای کشور را به روش‌های مختلف به دست می‌آوردیم و برای یک زندانی که با اتهام قتل روبه‌رو است و مهران نام دارد در حوالی پایتخت ارسال می‌کردیم و او در آنجا با همدستی تعدادی از هم‌بندی‌هایش سناریوی کلاهبرداری از وکلا را طراحی و اجرا می کرد.
وقتی پول‌ها به کارت‌هایی که در اختیارمان بوده انتقال داده می‌شد ما وارد عمل می‌شدیم، در تهران و استان گیلان طلا و سکه می‌خریدیم و آنها را دوباره می‌فروختیم و به حساب‌هایی که از زندان به ما می‌دادند واریز و ۵ درصد از کل پول بادآورده را خودمان برداشت می‌کردیم.
سرهنگ «رستمی» رئیس پلیس فتای مازندران در مورد شگرد این باند کلاهبرداری اینترنتی گفت: اعضای این باند گروهی را در دو زندان حوالی پایتخت داشتند که با نام مهران از داخل زندان رجایی‌شهر اقدام به تماس تلفنی با طعمه‌های انتخاب شده می‌کرد. او با افراد دیگری نیز در خارج از زندان در تماس بود که با بازجویی از این مرد مشخص شد شماره تلفن‌های وکلا را از طریق اینترنت توسط گوشی در زندان یا از طریق همدستان خود در خارج از زندان به دست می‌آورد.
مهران سرکرده باند کلاهبرداری در اعتراف‌های خود گفته است: من به اتفاق دیگر زندانیان که در این رابطه با من همکاری می‌کردند با وکلا تماس برقرارکرده و ادعا می‌کردیم برادرم در زندان به سر می‌برد و برای آزادی وی مبالغ مختلفی را به وکلا اعلام کرده و آن وکیل نسبت به پذیرش وکالت زندانی راضی می‌شد و برای پرداخت حق‌الوکاله و میزان مبلغ وجه الضمان شماره کارت یا رمز آنها را دریافت کرده و به بهانه‌های مختلف افراد را پای دستگاه عابربانک کشانده و رمز وی را دریافت می‌کردیم سپس اقدام به سرقت وجه و جابه‌جایی پول به حساب و شماره کارت از قبل تعیین شده می‌کردیم.
به گفته سرهنگ رستمی این شبکه کلاهبرداری از تعداد زیادی از وکلا در استان‌های مازندران، گیلان، البرز، تهران و قزوین به همین روش اقدام به سرقت اینترنتی کرده‌اند و اطلاعات حساب بیش از ۲۰۰ وکیل دادگستری را داشتند که از حساب حدود ۳۰ تا ۳۵ وکیل مجموعاً یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون ریال کلاهبرداری کرده‌اند که در اواسط اقدامات مجرمانه خود توسط پلیس فتای مازندران دستگیر شدند.سرهنگ رستمی در خاتمه هشدار داد: برای پرداخت و انتقال پول به حساب شما نیازی به مراجعه حضوری پای دستگاه عابربانک نیست.
اخبار دزدی اخبار سرقت شاه دزد کلاهبردار حرفه ای


ادامه مطلب ...

رضا مصطفوی طباطبایی،بزرگترین دلال نفتی ایران در حال قمار + عکس

رضا مصطفوی طباطبایی،بزرگترین دلال نفتی ایران در حال قمار + عکس

هشت سال پیش از این بود که برای نخست بار پرونده ای به نام کرسنت در صدر اخبار خبرگزاریهای ایران و جهان قرار گرفت و نسبت یه آن افشاگریهایی صورت گرفت. فساد بزرگی که از سوی دستگاه های نظارتی پیگیری شد و در پی آن علی ترقی جاه، نماینده حمید جعفر، مالک کرسنت که برای مذاکره و لابی به تهران آمده بود، دستگیر گردید.

رضا مصطفوی طباطبایی در این مدت به دلیل عدم پرداخت رسانه ها به سو استفاده های او از بیت المال در حوزه نفت، توانسته در کشور امارات استقرار پیدا کند، می خواهد به واسطه وکالت نامه ای که به شخصی به نام اعطا نموده است شرایط را برای فروش دارایی های خود از ایران فراهم کند و با تبدیلات آن به ارز، شروع به خارج نمودن آن از ایران نماید.

متهمان پرونده کرسنت شرکت سپنتا اینترنشنال بیوگرافی غلامرضا سعادت بیوگرافی علی ترقی جاه بیوگرافی رضا مصطفوی طباطبایی

یکی از افرادی که در این رابطه مورد پیگرد و بازجویی های متعدد قرار گرفت، رضا مصطفوی طباطبایی، یکی از دلالان خرده پای نفتی بود که به ناگاه از پیگرد رها شده و سپس تحت پوشش شرکت سپنتا اینترنشنال، جهشی یک شبه یافت و این شرکت به یکی از شرکتهای فعال در مناقصات نفتی تبدیل شد.

 متهمان پرونده کرسنت شرکت سپنتا اینترنشنال بیوگرافی غلامرضا سعادت بیوگرافی علی ترقی جاه بیوگرافی رضا مصطفوی طباطبایی

شرکت سپنتا تنها در یک مناقصه خرید دکلهای حفاری شمال که مجموعا ارزشی بالغ بر ۴۲۰ میلیون دلار داشت، با امدادهای غیبی! و خارج کردن رقبا توسط برخی نیروهای ذی نفوذ، به همراه رفقای خود پورسانتی بالغ بر ۱۶میلیون دلار دریافت کرده بود.

ناگفته نماند که در موضوع کرسنت و بسیاری دیگر از قرارداهای نفتی و غیر نفتی حرف و حدیثهای بسیاری وجود دارد و شاید به دلیل برخی دلایل امنیتی فعلا صلاح دیده شده که پرونده های مربوطه مسکوت باقی بماند تا در موقعیت مناسب و به شکلی جامع از سوی مراجع اطلاعاتی و قضایی کشور به آنها پرداخته شود. موضوع هایی که امروز مجالی برای پرداختن به آن نیست و برای روشن شدن آن نیاز است به اندکی صبر و شکیبایی بیشتر!.

در رابطه با درآمدهایی که از طریق لابی و رانت و رشوه به دست می آید تا کنون سخنان بسیاری از بزرگان شنیده ایم و داستانهای بسیاری در این رابطه تعریف شده است. داستانهایی که انتهای همه آنها به این ضرب المثل معروف ختم می شود که ” باد آورده را باد می برد! “.

در اثبات این نکته یکی از سایت های خبری تصویری از رضا مصطفوی طباطبایی را هنگام قمار منتشر کرد که نشان می دهد اموال مردم که به دست این گونه دلالان می رسد، چگونه بر باد می رود.

 متهمان پرونده کرسنت شرکت سپنتا اینترنشنال بیوگرافی غلامرضا سعادت بیوگرافی علی ترقی جاه بیوگرافی رضا مصطفوی طباطبایی 

دلال نام آشنای قمار باز که در چند ماه گذشته خبری از او در فضای دلالی نفت و همچنین سایر تجهیزات این حوزه نبود این روزها در حال تکاپو در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس است. این دلال که اقامت موناکو را در اختیار دارد که حتی برای خود فرانسوی ها هم تردد به آن بدون روادید غیر ممکن بوده چند مدتی است که شهر “دوبی”را مامن خود قرار داده است.
رضا مصطفوی طباطبایی در این مدت به دلیل عدم پرداخت رسانه ها به سو استفاده های او از بیت المال در حوزه نفت، توانسته در کشور امارات استقرار پیدا کند، می خواهد به واسطه وکالت نامه ای که به شخص “غلامرضا سعادت” اعطا نموده است شرایط را برای فروش دارایی های خود از ایران فراهم کند و با تبدیلات آن به ارز، شروع به خارج نمودن آن از ایران نماید.

دلال قمار باز که تصاویر پوکر بازی او به طور عیان و آشکار در سایت های رسمی شرط بندی بین المللی در لاس وگاس آمریکا وجود دارد یکی از سر پل های پرونده کرسنت بوده است.

قرارداد کرسنت “Crescent” قراردادی است بین شرکت اماراتی کرسنت با شرکت ملی نفت ایران که در در سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۱ ) امضاء شد.براساس مذاکرات انجام شده، ایران متعهد می‌شد گاز ترش (فراوری نشده) تولیدی میدان گازی سلمان را به مدت ۲۵ سال و از آغاز سال ۲۰۰۵ میلادی به امارات متحده عربی صادر کند. حجم صادرات هم قرار بود از ۵۰۰ میلیون مترمکعب گاز آغاز شود و به تدریج به ۸۰۰ میلیون مترمکعب در روز برسد.
اجرای این پروژه در سال ۱۳۸۴ با دلا یل ارائه شده از سوی دیوان محاسبات ایران ازجمله تغییر نیافتن بهای گاز صادراتی و ثابت ماندن آن در هفت سال اول اجرای قرارداد متوقف شد.درطول دوره ۲۵ ساله این قرارداد، درآمد ایران از فروش گاز به کرسنت بین ۱۶ تا ۲۰ درصد (حدود یک پنجم) بهای گاز قرارداد ایران با ترکیه در دوره مشابه ۲۵ ساله می‌شد.

شنیده های خبرنگار شفاف حکایت از آن دارد که با توجه به قدرت گرفتن برخی از دوستان رضا مصطفوی در وزارت نفت و ترقی جایگاه آنان که در موقع لازم اسناد آن منتشر خواهد شد، این دلال نفتی فرصت را مغتنم شمرده و فضا را برای خارج نمودن دارایی های خود بنا بر وکالت نامه ای که به شخص مذکور داده و در سند زیر می آید، مناسب دیده است.

متهمان پرونده کرسنت شرکت سپنتا اینترنشنال بیوگرافی غلامرضا سعادت بیوگرافی علی ترقی جاه بیوگرافی رضا مصطفوی طباطبایی

اقدامات فراقانونی رضا مصطفوی را می توان در چند بخش تقسیم بندی و به شرح زیر به آنها پرداخت:
۱-ایران باید در ازای دریافت ۱۴ دکل نفتی که شامل ۱۰ دکل خشکی و ۴ دکل دریایی بود، تلکنولوژی ساخت را از شرکت چینی دریافت می کرد و در معاملات روز دنیا این یک عرف است که با یک معامله تجهیزات نفتی به این وسعت، باید شرکت مادر، تلکنولوژی پایه را نیز به ایران انتقال دهد، ولی این مهم اتفاق نیافتاده و ایران صرفا به عنوان یک مصرف کننده صرف در این قضیه رخ نمایی کرده است.
۲-شرکت سپنتا اینترنشنال – شرکت متبوع و وارد شده توسط رضا مصطفوی به معامله دکل های نفتی- تنها در یک مناقصه خرید دکلهای حفاری شمال که مجموعا ارزشی بالغ بر ۴۲۰ میلیون دلار داشت، با امدادهای غیبی! و خارج کردن رقبا توسط برخی نیروهای ذی نفوذ، به همراه رفقای خود پورسانتی بالغ بر ۱۶میلیون دلار دریافت کرده بود، این در حالی است که این در آمد بابت دکل هایی بوده که به ایران نرسیده است و توقف گاه آن در کشور ثالثی می باشد.

سند بالا به خوبی از سپردن وکالت به غلامرضا سعادت حکایت دارد که نشان از فراهم شدن اوضاع این دلال قمار باز برای رخت بستن کامل از حوزه نفت ایران دارد که در صورت تحقق این امر، سوالات بسیار زیادی بی جواب خواهد ماند.
برآورد می شود این دلال حتی با مناسب دیدن شرایط خود را برای بازگشت به کشور و ادامه فرآیند معیوب دلالی تجهیزات نفتی را از سر گیرد.

 

بیوگرافی رضا مصطفوی طباطبایی بیوگرافی علی ترقی جاه بیوگرافی غلامرضا سعادت شرکت سپنتا اینترنشنال متهمان پرونده کرسنت


ادامه مطلب ...

ترسناک ترین مار دنیا در ایران + عکس

ترسناک ترین مار دنیا در ایران + عکس

بسیاری از مردم دنیا ترس خاصی از مار و عنکبوت دارند. آمارها نشان می دهد که بخش کثیری از مردم بیش از آنکه از مرگ بترسند از عنکبوت واهمه دارند. حال فرض کنید ترکیب تو موجود بسیار ترسناک تبدیل به چه چیزی خواهد شد.
خطرناکترین مار خطرناکترین حیوان افعی دم عنکبوتی

“افعی دم عنکبوتی” ترسناک ترین مار دنیاست چرا که در نگاه اول یک مار بسیار ترسناک است اما اگر کمی به جزئیات دقت کنید خواهید دید که دم این مار دقیقا شبیه به یک عنکبوت است که ترسناک بودنش را دوبرابر می کند.

ادی یانگ” در مورد این مار می گوید:” ۹ سال پیش این مار برای اولین بار در ایران رویت شد و تصاویری از آن گرفته شد اما حضورش روی زمین به دهه ۶۰ بر می گردد. در آن زمان یک نفر تنها این مار را دیده بود و اطلاعات دقیقی در موردش وجود نداشت.”

وی همچنین در وبلاگ نشنال جئوگرافیک نوشته است:” این دم بسیار عجیب است و وسیله اصلی مار برای جلب توجه حیوانات دیگر به حساب می آید. معمولا به بدنه نارنجی یا خاکستری دارد و با خارهایی که دورش روییده است کاملا شبیه به عنکبوت می شود.”

این مار برای شکار در گوشه ای پنهان می شود و دمش را میان خاک می گذارد. زمانی که یک حیوان بی دفاع به خیال یافتن عنکبوتی خوشمزه به دم او نزدیک می شود با یک جهش و در کمتر از نیم ثانیه حیوان را از پا در می آورد.

خطرناکترین مار خطرناکترین حیوان افعی دم عنکبوتی

خطرناکترین مار خطرناکترین حیوان افعی دم عنکبوتی

خطرناکترین مار خطرناکترین حیوان افعی دم عنکبوتی

افعی دم عنکبوتی خطرناکترین حیوان خطرناکترین مار


ادامه مطلب ...

بزرگترین قاچاقچی ایران با بدهی ۲ هزار میلیارد تومانی کیست؟ + عکس

بزرگترین قاچاقچی ایران با بدهی ۲ هزار میلیارد تومانی کیست؟ + عکس

یکی از بزرگترین مفسدان اقتصادی کشور که با زیرکی و دور زدن قوانین و اهمال مسئولان، حدود یک دهه از چنگال عدالت گریخته بود؛ چند روزی است بازداشت شده است؛ آیا این بار دستگیری وی به محاکمه و رسیدگی به تمامی اتهاماتش می‌انجامد؟

مفسدان اقتصادی ثروت حمید باقری درمنی بیوگرافی حمید باقری درمنی اسامی مفسدان اقتصادی آموزش پولدار شدن

«اولین بار نام «ح.ب.د»، در اوایل سال ۱۳۸۶ مطرح شد. در تاریخ ۸ خرداد ۱۳۸۶، ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز در اطلاعیه‌ای از دستگیری قاچاقچی و مفسد اقتصادی دانه‌درشتی به نام « ح.ب.د» خبر داد و از او به عنوان «بدهکار ۲ هزار میلیارد تومانی بانکی که یک روز پس از دستگیری با اخذ تعهد اخلاقی آزاد شد» نام برده بود.

در اطلاعیه ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، موارد تکان‌دهنده ذیل ذکر شده بود:

«حمید باقری درمنی پس از صدور حکم ضبط کالا و جریمه حدود ۱۳ میلیارد ریال، تلاش وسیعی را آغاز کرده تا با جابجایی برچسب‌ها و کارتن‌های کالاها از ضبط کالاهای قاچاق خود جلوگیری نماید.»

«برابر اطلاع واصله نام گروه شرکت‌های ح.ب.د جزء لیست اعلامی رئیس دیوان محاسبات کشور است (که بانکها از دادن تسهیلات به او منع شده‌اند) که اخبار رسیده حاکی از فشار چند تن از قانون دانان قانون شکن به رئیس دیوان محاسبات جهت بازپس‌گیری نامه فوق می‌باشد.»

«نامبرده با ادعای احداث کارخانه تولید خودروی لوکس به اندازه بنز، بی‌.ام.و در گرمسار و نصب سوله و اشتغالزایی برای ۱۵۰۰ نفر اقدام به اخذ ۶۰ میلیارد تومان وام می‌نماید و سپس مکان فوق را تبدیل به انبار اجناس قاچاق می‌نماید که در زمان دومین دستگیری وی به حکم بازپرس گرمسار و نیابت اعطایی به دادسرای تهران، علیرغم مقاومت ۵/۲ ساعته و جلوگیری از اجرای حکم، وی در ساعت ۱۱ شب دستگیر و به پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل گردید. اما فردای آن روز علیرغم صراحت حکم بازپرس گرمسار مبنی بر تفهیم اتهام به نامبرده و صدور قرار بازداشت موقت برخلاف مقررات جاری آیین دادرسی با اخذ تعهد اخلاقی از متهم به قاچاق حدود ۹ میلیارد ریال، وی را آزاد می‌نمایند.»

در ادامه گزارش ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز به نامه رئیس دفتر هماهنگی و نظارت هیات‌های رسیدگی به تخلفات اداری به وزیر وقت اقتصاد و دارایی در خصوص نامبرده اشاره شده و آمده بود:  «ح.ب.د طبق مستندات موجود رقمی بالغ بر ۲۰ هزار میلیارد ریال اعم از ریالی و ارزی به نظام بانکی کشور بدهکار است. عمده دریافتی‌های نامبرده بازگشایی بی ضابطه ال.‌سی از سوی بانک‌های عامل و بر اساس زد و بند با برخی از پرسنل بوده است. در این میان تخلف برخی از آنان محرز می‌باشد و طبق پرونده‌های تخلفاتی طی یک سال اخیر و در دوره مدیریت جدید وزارتخانه از سوی بانک اخراج شده‌اند.»

«تاکنون نامبرده یک میلیارد و یکصد و پانزده میلیون دلار تسهیلات ارزی از بانک‌ها دریافت کرده و ۱۰۰ میلیون دلار نیز از صندوق ذخیره ارزی دریافت کرده که تعهدات پرداخت آن بانک‌های داخلی است و عمدتا بصورت یوزانس بوده است. تمامی بررسی‌ها نیز نشان می‌دهد که نامبرده به هیچ یک از تعهدات خود در قبال بانک‌ها عمل نکرده است. ایجاد سپرده به نام خود و اعضای خانواده و سوء استفاده از اعتبارات سپرده جهت کسب اعتبار شرکت زنجیره‌ای غیر فعال از دیگر شگردهای اخذ تسهیلات کلان توسط نامبرده بوده است.»

«از سوی دیگر تمام فعالیت‌های نامبرده در زمینه قاچاق کالا، پولشویی و ایجاد دفاتر بازرگانی در کشور امارات بوده که متاسفانه با نفوذ در گمرکات خرمشهر، سلفچگان، چابهار، سیرجان و جنوب تهران و زد و بند با برخی مسئولین گمرکی، مرتکب تخلفات گسترده در زمینه واردات کالا شده است. هم اکنون چند محموله بزرگ از کالاهای قاچاق شده توسط نامبرده و عوامل مربوطه توسط وزارت اطلاعات کشف و ضبط شده است و نامبرده تحت تعقیب قضایی است.»

یادآور می‌شود، ح.ب.د دارای پرونده‌های قضایی مفتوح در زمینه قاچاق کالا و پولشویی با ارزش میلیاردها تومان و پرونده‌های معوقات بازپرداخت وام‌های بانکی و قاچاق شمش طلا از سال ۸۳ به بعد است.

در گزارش ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز از پرونده‌های رسیدگی نشده ح.ب.د، علاوه بر تأکید بر معوقات سنگین وی به سیستم بانکی از پرونده قاچاق ۲۵ قطعه شمش طلا و ۹۱ کیلوگرم طلا نیز خبر داده و افزوده شده بود: «با وجود فشارهای سنگین عناصر صاحب نفوذ که در صورت ضرورت نام آنان نیز افشاء خواهد شد پس از فراز و نشیب‌های فراوان پرونده در شعبه ۱۱۹۳ دادگاه عمومی و جزایی تهران مورد رسیدگی واقع شد. دادگاه بر اساس حکم شماره ۲ پرونده کلاسه ۸۵/۱۱۹۳/۱۶۸ به تاریخ ۲۶/۱/۱۳۸۶ علاوه بر ضبط و مصادره کلیه اموال مکشوفه، قاچاقچی ح.ب.د را به پرداخت حدود ۱۳ میلیارد ریال محکوم کرد.»

اتفاقا این خبر را روزنامه رسمی دولت، روزنامه ایران، نیز منتشر کرده بود. اما دستگیری ح.ب.د  مدت زیادی ادامه نیافت و حدود چند هفته پس از انتشار اطلاعیه ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، سردار نقدی از این ستاد کناره‌گیری کرد و با حکم رئیس‌جمهور، غلامحسین الهام جایگزین وی شد.

مفسدان اقتصادی ثروت حمید باقری درمنی بیوگرافی حمید باقری درمنی اسامی مفسدان اقتصادی آموزش پولدار شدن

در آن زمان، منابع آگاه اذعان کردند که سردار نقدی به واسطه برخورد ضعیف با پرونده دانه‌درشت‌ها از جمله آزادی ح.ب.د  از این سمت کناره‌گیری کرده است. سردار نقدی در آذرماه ۸۴ با حکم احمدی‌نژاد به ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز آمده بود.

* رابطه با مشایی؟
در سال ۱۳۹۲ اسنادی منتشر شد که از حمایت احمدی‌نژاد و مشایی از ح.ب.د خبر می‌داد. طبق آن اسناد، ح.ب.د که بابت بدهی معوق چند هزار میلیاردی و تخلفات گسترده تحت تعقیب بود، در آذرماه سال ۱۳۸۸ در نامه‌ای به احمدی‌نژاد خواستار مساعدت وی در تقسیط ۵ساله بدهی‌های وی به دو بانک ملی و سپه شود. این در حالی است که این بدهی‌ها در زمان نگارش نامه، چند سال بود که معوق شده بودند و همانطور که در اطلاعیه ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز ذکر شده بود، ح.ب.د از وام‌های دریافتی برای اقدامات غیرقانونی و تحصیل مال نامشروع همچون قاچاق بهره برده بود. در آن شرایط، وی از رئیس‌جمهور خواسته بود که بدهی‌اش به بانک‌ها را تقسیط ۵ ساله کنند. در پاسخ به نامه ح.ب.د، احمدی‌نژاد بدون توجه به موارد اتهامی متعددی که متوجه ح.ب.د است و همچنین بدهی معوق چند هزار میلیاردی وی و گزارش ستاد مبارزه با قاچاق درباره تخلفات گسترده او، به بانک‌های ملی و سپه دستور داده مشکل ح.ب.د را حل کنند!

به گزارش «پارس»، متعاقبا مشایی نیز در نامه‌ای که یک هفته پس از دریافت نامه ح.ب.د تهیه شده، به خاوری مدیرعامل وقت بانک ملی و قنبری مدیرعامل وقت بانک سپه، دستور رئیس‌جمهور به این دو بانک درباره تقسیط بدهی معوق ۵ ساله ح.ب.د را ارسال کرده بود.

این در حالی است که بخشی از مفاسد ح.ب.د طبق حکم دادگاه تا آن زمان به اثبات رسیده بود که عبارت بودند از:

– تحصیل مال از طریق نامشروع به مبلغ صدها میلیاردی (که بخش اعظم آن در حق دو بانک ملی و سپه بوده است!)

– اخذ تسهیلات و گشایش اعتبارات اسنادی از بانک‌ها از طریق تشکیل شرکت‌های متعدد

– عدم وجود سابقه و مراودات مالی با بانک‌های تسهیلات‌دهنده

– عدم انطباق کالاهای وارداتی با موضوع شرکت‌ها

– عدم تودیع وثایق کافی

– ارائه پیش‌فاکتورهای صوری

– عدم ورود کالا به کشور

– مصرف تسهیلات ماخوذه در غیرماوضع

– ارائه اطلاعات خلاف واقع در مورد وضعیت و گردش مالی شرکت‌ها

– عدم ارائه مفاصاحساب مالیاتی

– عدم انطباق کالاهای موجود در گمرک با کالاهای موضوع اعتبارات اسنادی

وجود تعهدات معوق

– عدم رعایت سقف تخصیص تسهیلات به شرکت‌های ذینفع واحد با توجه به سرمایه شرکت‌ها

– استفاده از ضامنان زنجیره‌ای

عدم انقضاء فواصل زمانی بین تاریخ افتتاح حساب جاری و تاریخ بهره‌مندی از تسهیلات بانکی

– عدم اقامت در محدود فعالیت شعب بانک‌های تسهیلات‌دهنده

– عدم ارائه آخرین تراز آزمایشی و گزارش حسابرسی با همدستی برخی کارکنان بانک‌ها

– علم به نامشروع بودن تحصیل وجوه در قالب تسهیلات و گشایش اعتبارات اسنادی به رغم عدم حائز شرایط قانونی و ضوابط بانکی

– تحصیل مال نامشروع

علاوه بر این، بانک سپه نیز در دادخواستی، ح.ب.د را به اخلال در نظام اقتصادی کشور، خروج غیرقانونی ارز از کشور و جعل و استفاده از اسناد مجعول متهم کرده که تاکنون به این پرونده نیز همچون ده‌ها مورد تخلف دیگر ح.ب.د رسیدگی نشده است.

اما دفتر احمدی‌نژاد در جوابیه‌ای اعلام کرد که نامه مذکور، سندی جعلی است و شکایتی نیز از ح.ب.د بابت جعل امضای رئیس‌جمهور ارائه کرده است؛ شکایتی که تاکنون سرنوشت آن مشخص نشده است.

* دستگیری در سال ۱۳۹۳
در نهایت پس از چند سال گریز، اخیرا ح.ب.د بابت یکی از پرونده‌هایش بازداشت شد. در همین ارتباط، بیژن زنگنه وزیر نفت دولت یازدهم از پرونده فساد ۴۰۰ میلیارد تومانی درباره یک بدهکار بانکی که محموله قیر گرفته و پولش را پرداخت نکرده، به عنوان موارد مشابه بابک زنجانی یاد کرد.

به گزارش «پارس»، زنگنه گفته است: «جایی که پول هست فساد هم هست خوب کار آقای بابک زنجانی هم کار عجیب و تعجب‌آوری است ولی باید رفت و پول را گرفت. البته این پرونده به قدری بزرگ است که فسادهای دیگری که در سایر شرکت‌های نفتی اتفاق افتاده و مثلا یک پرونده متعلق به یک شرکت است که به پرونده ۴۰۰ میلیارد تومانی مشهور است و چیزی شبیه به پرونده آقای بابک زنجانی است با همان شیوه خرید نفت و فروش نفت به دیگری. به قدری پرونده آقای بابک زنجانی بزرگ است که سایر پرونده‌ها در مقابل آن کوچک به چشم می‌آید. یک کسی آمده بدون اینکه ضمانت درست و حسابی بدهد یک محموله قیر را گرفته و برده و پولش را هم نداده و نمی‌دهد.»

این بدهکار ۴۰۰ میلیاردی که زنگنه از آن نام نبرده است، همین ح.ب.د است.

به گزارش «پارس»، در جلسه دو هفته پیش سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سوالی درباره این که گفته می شود ح.ب.د که در سال ۸۵ محکومیت داشت و مجددا در سال ۹۱ بازداشت شد، اخیرا در پرونده نفتی جی در اصفهان نیز اتهامی علیه او مطرح شده است، پاسخ داد: فردی که شما از آن با عنوان «ح.ب.د» یاد کردید قبلا پرونده‌ای داشت که حکم وی صادر، قطعی و اجرا شد. همچنین وی پرونده مفتوحی در تهران داشت که سازمان بازرسی کل کشور موضوع را در اصفهان گزارش داد بود و اصفهان برای حضور متهم به تهران نیابت داده بود و در صورتی که وی حضور نیابد دستور جلب داده خواهد شد.

وی افزود: البته وی قبل از احضار، پرونده‌ دیگری داشت که این موضوع وقفه‌ای در اقدام نیابت از سوی اصفهان به تهران ایجاد نمی‌کند و ناگفته نماند که اتهام وی مالی است و بیشتر از این نمی‌توانم توضیح دهم.

اما در حالی که محسنی اژه ای، هفته گذشته از احضار وی خبر داده بود، یک سایت خبری از دستگیری «ح.ب.د» خبر داد و نوشت: این فرد که رسانه ها از او به عنوان ابر بدهکار بانکی نام می برند و با جریان اصلاحات و جریان انحرافی در دولت قبل مرتبط بوده، در چند روز گذشته بازداشت شده است.

منبع:پارس

آموزش پولدار شدن اسامی مفسدان اقتصادی بیوگرافی حمید باقری درمنی ثروت حمید باقری درمنی مفسدان اقتصادی


ادامه مطلب ...

زمانی که بحرین جزو خاک ایران بود + عکس

زمانی که بحرین جزو خاک ایران بود + عکس

پیش از تصمیم‌ ناگهانی و بی‌سابقه محمدرضاشاه در اواخر سال ۱۳۴۸ به «تاخت‌زدن» حاکمیت ایران بر مجمع‌الجزایر بحرین با اعاده حاکمیت ایران بر جزایر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک، بحرین «جزء لاینفک ایران» قلمداد می‌شد. تصویری که می بینید عکس یکی از نشریات است زمانی که بحرین جزو خاک ایران محسوب می شد.

عروسی محمدرضا شاه بحرین

بحرین عروسی محمدرضا شاه


ادامه مطلب ...

۱۲ درصد زنان مطلقه ایران زیر ۲۰ سال هستند

۱۲ درصد زنان مطلقه ایران زیر ۲۰ سال هستند

رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت: طبق آمار سازمان ثبت احوال در ۹ ماهه اول امسال، ۱۲ درصد مطلقه‌ها کم تر از ۲۰ سال داشتند.

شماره زن مطلقه شماره دختر مطلقه زن مطلقه آدرس زن مطلقه
موسوی چلک در گفت و گو با خبرنگار «اجتماعی» ایسنا، با اشاره به یکی از مشکلات اجتماعی کشور (به ویژه در ۵_۶ سال اخیر)، موضوع طلاق است، افزود: اگر جمعیت زیر ۲۵ سال را در محاسبه آمار طلاق در نظر بگیریم اکثر مطلقه‌ها وهم چنین بخش اصلی طلاق ها در کم تر از ۲۵ سالگی اتفاق می افتد.
وی ادامه داد: با بررسی روند ۵۰ ساله کشور مشخص می‌شودکه روند طلاق همواره در جامعه رو به رشد بوده اما در چند سال اخیر این پدیده افزایش چشمگیری داشته است.
چلک افزود: در سال ۹۲ به طور میانگین در مقابل هر پنج ازدواج یک طلاق در کشور داشتیم اما این آمار را نمی‌توان به تمام کشور تعمیم داد زیرا در برخی استان‌ها مانند تهران این نسبت کمتر از سه ازدواج و یک طلاق است و در استان البرز نیز تقریبا در مقابل هر سه ازدواج یک طلاق وجود دارد، درحالیکه در سیستان و بلوچستان میزان ازدواج زیاد بوده و طلاق بسیار کم است.
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران ضمن اشاره به کاهش مدت زمان زندگی مشترک زوجین گفت: در گذشته عنوان می‌شد که بیشتر طلاق ها در پنج سال اول زندگی رخ می‌دهند اما در حال حاضر این زمان به دو سال کاهش یافته و حتی طلاق هنگام عقد نیز در حال رواج است .
وی با بیان اینکه در حال حاضر زنان جوان کشور با مسئله طلاق درگیر شده و این موضوع باعث تشدید آسیب‌های احتمالی آنان می‌شود، عنوان کرد: این زنان نیروی انسانی کشوربوده و در چرخه‌ انسانی کشورمی‌توانند بسیار موثر باشند و درگیری آنان با طلاق و به تبع آن سایر آسیب‌های اجتماعی، آنان را از مسیر توسعه کنار زده و همچنین باعث کاهش قدرت آنان می‌شود.
موسوی چلک با بیان اینکه جامعه نسبت به یک زن مطلقه دید خیلی خوبی ندارد، افزود:برای مثال در جامعه ما اگر زنی که دارای شوهر است با دوستانش به مسافرت برود، هیچ مشکلی ندارد اما اگر همین زن بعد از طلاق این عمل را تکرار کند، برچسب‌های اجتماعی متعددی به وی زده شده و با تحقیرات متعدد اجتماعی روبرو خواهد شد که این عوامل بستر ایجاد آسیب‌های اجتماعی متعدد را برای آنان فراهم می‌کند.
نباید به طلاق نگاه جزیره‌ای داشت
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران همچنین به برگزاری “جشن طلاق” اشاره کرد و گفت: به دلیل رشد و افزایش آمار طلاق در حال حاضر قبح آن کمتر شده، درحدی که شاهد آن هستیم که برخی به برپایی جشن طلاق اقدام می‌کنند و یا حتی در برخی مواقع خود خانواده‌ها مشوق آن هستند.
وی با تاکید براینکه طلاق ” حلال مغضوب” است،اظهار کرد: ممکن است در بعضی اوقات طلاق راهکار باشد اما به دلیل تبعات و پیامدهای اجتماعی که دارد در حوزه‌های آسیب‌های اجتماعی مورد بررسی و مطالعه قرار می‌گیرد.
چلک در ادامه تاکید کرد: نباید به طلاق نگاه جزیره‌ای داشت زیرا این موضوع تحت تاثیرعوامل مختلف بوده و شامل عوامل متعددی است که بخشی از آن حوزه های اجتماعی،فرهنگی و… را شامل می‌شود.
وی ضمن بیان اینکه پیشگیری اولین راه حل مقابله با طلاق است،گفت: برای پیشگیری از طلاق از دوران کودکی باید آموزش‌ها بر روی کودک و خانواده انجام شود تا نتیجه موردنظر حاصل شود.
چلک ادامه داد: باید ارتباطات بین فردی، مهارت‌های عام و خاص زندگی و… مانند مهارت‌های همسرداری، روابط زناشویی، فرزندپروری، روان‌شناسی جنس مخالف و… به افراد از کودکی و نوجوانی آموزش داده شود، تا بتوانند ازدواج موفقی داشته باشند.
وی در ادامه عنوان کرد: متاسفانه در بسیاری مواقع به ازدواج تنها به صورت یک ارتباط جنسی نگاه می‌شود که نگاه بسیاراشتباهی است.
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در ارتباط با این موضوع تصریح کرد:در همین حوزه نیز مشکلات بسیار زیادی وجود دارد برای مثال اغلب زوجین به علت ملاحظات اجتماعی متعدد این موضوع را در دادخواست‌های طلاق خود مطرح نمی‌کنند در حالیکه یکی از مهم‌ترین مشکلات ما در طلاق عدم رضایت جنسی است.
وی با بیان اینکه همه افراد دچار مشکلات می‌شوند اما نکته مهم این است که مردم باید یاد بگیرند همانطور که برای مشکلات ماشین خود به مکانیکی می‌روند برای حل مسائل زناشویی نیز باید به متخصصان این امر مراجعه کنند، عنوان کرد: اگر زوجین حتی قبل از ورود مشکلات به متخصصان امر مراجعه کنند می‌توانند از زندگی خود لذت ببرند اما متاسفانه در جامعه ما همواره وقتی که مشکلات به اوج می‌رسد به ارائه راه‌حل فکر میشود.
موسوی چلک
وی ادامه داد: واقعیت این است که “سواد اجتماعی” برای زندگی کردن درجامعه فعلی خیلی کم است و اگرچه در حال حاضر دسترسی به تکنولوژی و اطلاعات بیشتر شده اما این دستاوردها باعث لذت بردن از کیفیت زندگی نشده اند، زیرا حوزه اجتماعی همواره در کشور در حاشیه بوده و هم اکنون نیز دغدغه‌های اقتصادی اعم از سبد کالا و غیره بیش از مسائل اجتماعی مورد توجه است و نتیجه این نوع نگاه ، افزایش آسیب‌های اجتماعی در جامعه است.
آدرس زن مطلقه زن مطلقه شماره دختر مطلقه شماره زن مطلقه


ادامه مطلب ...

روایتی دردناک از فروش کلیه در ایران + (عکس۱۶+)

روایتی دردناک از فروش کلیه در ایران + (عکس۱۶+)

بازار خرید و فروش کلیه در ایران موضوعی است که یک عکاس ایتالیایی در قالب گزارشی با عنوان “کلیه برای فروش” روایتی غم انگیز از آن به تصویر کشیده است.

تازه ترین آمارهای وزارت بهداشت گویای آن است که در کشور بیش از ۵۰ هزار نفر دچار نارسایی کلوی هستند که از این تعداد نزدیک به ۲۷ هزار نفر هفته ای سه بار باید دیالیز شوند. بر اساس همین آمارها سالانه ۵ تا ۶ هزار نفر به این تعداد افزوده می شود که تا سال ۱۴۰۰ این تعداد به ۹هزار نفر خواهد رسید.

آمار رو به افزایش نارسایی کلیوی در کشور و بیماران نیازمند به کلیه سال ها است که زمینه ساز بوجود آمدن بازار غیر قانونی خرید و فروش کلیه و کلاهبرداری و سودجویی برخی افراد شده است.

در این میان وزارت بهداشت اعلام کرده است در سال ۹۴ قصد دارد با ایجاد شبکه فراهم آوری به منظور ثبت اطلاعات و آمار اهدا کنندگان و نیازمندان پیوند کلیه، دست کلاهبرداران و سودجویان را کوتاه کند.

بر اساس این طرح هیچ بیمارستانی حق پیوند کلیه ندارد مگر انجمن حمایت از بیماران کلیوی مجوز آن را صادر کرده باشد. همچنین اطلاعات افرادی که قصد اهدای عضو دارند با افرادی که متقاضی دریافت هستند در سامانه ای ثبت شده و هیچ گاه فرد اهدا کننده با گیرنده مگر در زمان پیوند، ارتباط نخواهد داشت.

با وجود تدابیر و طرح های وزارت بهداشت اما بازار غیرقانونی فروش کلیه همچنان پر رونق است و بسیاری از بیماران با واسطه یا بی واسطه با پرداخت مبالغ هنگفت دست به پیوند کلیه می‌رنند.

بر اساس گزارش‌های غیر رسمی فقر و اعتیاد دو عاملی هستند که بیشتر فروشندگان کلیه را وادار به این کار می‌کند. بر اساس همین گزارش‌ها فروشندگان کلیه معمولا با حداقل میانگین ۱۸سال و قیمت‌هایی با حداقل ۲۰ میلیون تومان کلیه خود را به افراد نیازمند می فروشند؛ با این همه خرید کلیه به این شکل همیشه موجب بازگشت بیمار نیازمند به زندگی عادی نمی‌شود.

فرانچسکو آلسی” عکاس و مستند ساز ایتالیایی که چندی پیش به ایران سفر کرده است این موضوع را دست مایه یک گزارش تصویری قرار داده است. گزارش تصویری تکاندهنده او با عنوان “کلیه برای فروش” یک بیمار مبتلا به نارسایی کلیوی و فرد اهداکننده کلیه را تا پس از اتاق عمل دنبال می کند و در زیرنویس آخرین عکس از پایان غم انگیز این پیوند کلیه خبر می‌دهد.

گفتنی است دیدن این گزارش تصویری ممکن است برای برخی مخاطبان بیش از اندازه ناراحت کننده باشد.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

غفار ، جوان بیست و چهار سالۀ ایرانی، روی تن خود زخم‌های شش سال نارسایی کلیوی را یدک می‌کشد. او مجبور است سه بار در هفته دیالیز کند.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

فروش کلیه از طریق تبلیغات جوانان فروشنده بر در و دیوار بیمارستان محل انجام پیوند یا از طریق تبلیغ در روزنامه انجام می‌شود. در این تبلیغ‌ها گروه خونی و شماره تلفن فروشنده قابل مشاهده است. بعضاً جزییات دیگری از قبیل سن، وضعیت مناسب جسمی، و قابل مذاکره بودن قیمت نیز در تبلیغات می‌آید.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

غفار و خانواده‌اش، چند روز پیش از انجام پیوند با نارین ملاقات می‌کنند. خانوادۀ غفار زمین خود را فروختند، تا کلیه‌ای به قیمت ۴۶۰۰ یورو برای او خریداری کنند.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

غفار در اتاق بیمارستان چند روز پیش از پیوندی که قرار است پس از شش سال رنج دیالیز انجام شود.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

غفار و خانواده‌اش چند روز پیش از پیوند کنار آتش جمع شده‌اند. خانوادۀ غفار مجبور شدند، همۀ زمینهای خود را برای خرید کلیه بفروشند.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

غفار در حال ترک منزل به مقصد بیمارستان محل پیوند.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

قیمت کلیه، بسته به میزان عرضه و تقاضا، بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ یورو نوسان دارد. در زمانهایی که میزان بیکاری بالاست، همچون الان که قیمت نفت با افت شدید مواجه شده، قیمت کلیه به علت افزایش میل مردم به فروش کاهش می‌یابد.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

چند روز پس از پیوند کلیه به غفار، نارین برای آخرین معاینات پزشکی در بیمارستان پذیرش می‌شود. او با فروش کلیه‌اش به غفار، بالاخره می‌تواند از خانۀ پدری نقل مکان کند و به شوهرش ملحق شود، به این امید که پیش از به پایان رسیدن پولش بتواند شغلی دست و پا کند.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

غفار را بر روی برانکارد از اتاق عمل خارج می‌کنند.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

حسنعلی عیلدادی،۶۳ ساله، دستش را به سوی تخت غفار دراز کرده است. حسنعلی، بستنی‌فروشی مبتلا به دیابت است که به تازگی از رضا ترفی، سی ساله، کلیه دریافت کرده است. او کلیۀ رضا را به قیمت ۴۶۰۰ یورو خریده است. حسن پیش از آنکه تصمیم به خرید کلیه بگیرد، بیست سال دیالیز می‌شد.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

غفار را از اتاق عمل خارج می‌کنند. لحظاتی پس از پیوند کلیۀ نارین به او.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

نارین در راهروی بیمارستانی که دو روز پیش کلیه‌اش را در آن اهدا کرده، قدم می‌رند. نارین اسم مستعار اوست. به غیر از او و شوهرش، هیچ یک از اعضای خانواده‌اش از تصمیم او برای فروش کلیه‌اش مطلع نیستند.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

غفار، دو روز پس از پیوند کلیه. او به مدت ۱۵ روز در بیمارستان تحت نظر خواهد بود. غفار یکی از حدود ۱۴۰۰ ایرانی‌ای است که در سال ۲۰۱۴، کلیه‌ای را که از انسانی زنده خریداری کرده‌اند را دریافت کرده است.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

هم اتاقی غفار، جای زخمی را که از جراحی کلیۀ فروشیش روی بدنش مانده را به او نشان می‌دهد.

قیمت کلیه فروش کلیه خرید و فروش کلیه پیوند کلیه

غفار و نارین در راهروی بیمارستان، پس از انجام پیوند. نارین سه روز پس از جراحی، از بیمارستان مرخص خواهد شد. غفار سه هفتۀ بعد از این عکس، به علت اینکه بدنش کلیۀ پیوندی را پس زده بود، از دنیا رفت.

پیوند کلیه خرید و فروش کلیه فروش کلیه قیمت کلیه


ادامه مطلب ...

آیا روسپی گری در ایران به طبقه متوسط رسیده است؟ + عکس

آیا روسپی گری در ایران به طبقه متوسط رسیده است؟ + عکس

می گویند اهمیتی ندارد که چه جور مردی هستی. زن ها پی شوهر پولدار می گردند. زن ها پولکی شده اند. راه به راه مهریه ها را به اجرا می گذارند و شورهان بدبخت پشت میله های زندان اند. بابت چیزی که پیش از این «چه کسی داده بود و چه کسی گرفته بود…» می گویند دخترها بیشتر از پسرها تلاش می کنند برای کار پیدا کردن. حتی گاهی حرص می زنند برای آن. شنیدن اینها به علاوه خیلی گزاره های مشابه، این روزها معمول است. واقعیت این است که خیلی از ارزش ها در جامعه ایران، پولی شده است.
 عکس روسپی سوابق شیرین احمدنیا روسپی تهران دختران خیابانی دختر تهرانی
خیلی چیزها را با پول می شود خرید و این اتفاق تازه ای نیست. مردها در طول دهه ها و سده ها، همواره در پی به دست آوردن پول بوده اند و کسی بابت آن بازخواستشان نکرده است و نمی کند. چه شده است که وقتی زن ها سرشان به حساب و کتاب گرم می شود، متهم می شوند و به پولکی بودن و مادی بودن و غیره؟ از سوی دیگر، فارغ از واکنش جامعه به اهمیت دادن زنان به پول و مادیات، باید پرسید چه چیز موجب شده است زنان مطیع و بردبار و راضی به قضا و قدر دیروز، امروز اینچنین در پی تغییر زندگی خود باشند، چه چیز آنها را به این سوق می دهد که زندگی مالی شان برنامه ریزی کنند؟

با «شیرین احمدنیا»، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در این باره گفت و گو کرده ایم. احمدنیا معتقد است با کمرنگ شدن تفاوت های هویتی زن و مرد در سال های اخیر، به علاوه اینکه زن ها برای عبور از وابستگی سالیان به مردان، در گام نخست ناچارند و البته انتخاب می نند کهبه لحاظ مالی مستقل شوند. دیدن زنانی که بیش از گذشته برای به دست آوردن پول و ثروت و به دنبال آن قدرت تلاش می کنند، چندان مایه تعجب نیست.

عکس روسپی سوابق شیرین احمدنیا روسپی تهران دختران خیابانی دختر تهرانی

می گویند ارزش های در جامعه پولی شده است و جامعه ایرانی به سمت کالایی شدن رفته. با این حال، وقتی در مورد نیمی از جامعه یعنی زنان صحبت می شود، تلقی عمومی این است که این بخش بیش از کل جامعه به پول و مادیات اهمیت می دهند و به عبارت دیگر ارزش های این بخش از جامعه، بیش تر پولی شده به نظر می رسد. آیا این تلقی، واقعیت دارد؟ آیا زن های جامعه ایران به راستی بیش از گذشته به مادیات اهمیت می دهند؟ دلایل بروز این پدیده چه بوده است؟

در پدیده ای که ما شاهد بروز آن هستیم، اگر بتوانیم زنان و مردان را با هم مقایسه کنیم، به نظر می رسد در سال هال اخیر، زنان به تدریح بیشتر در موقعیت پایگاه های اقتصادی مشابه مردان قرار گرفته اند. درواقع، زن ها به این نتیجه رسیده اند که باید روی پای خودشان بایستند. دختران دنبال استقلال مالی هستند. در شرایطی حتی ترجیح داده اند ازدواج نکنند و درواقع خانوارهای «زن- سرپرست» را تشکیل می دهند. پیش از این در جامعه ایران خانوارهای زن- سرپرست عمدتا در اثر بیوه شدن زنان به وجود می آمد؛ اما در حال حاضر، نسبت رو به رشد و قابل توجهی از خانوارهای زن- سرپرست خانوارهایی هستند که زن در آنها یا ازدواج نکرده یا مطلقه است. زن ها به تدریج متوجه شده اند که حساب و کتاب کردن و برنامه ریزی مالی برای بقای آنها و برای اینکه موقعیت شان در اجتماع حفظ شود و وابسته نباشند، ضرورت پیدا می کند. پس در این حالت توجه به امور مالی اهمیت بیشتری پیدا می کند. و این به شکلی قابل مقایسه است با آنچه از موقعیت مرد بودن در جامعه می شناسیم.

پیش از این، تنها از مردها چنین انتظاری می رفت؛ یعنی اینکه به امور مالی، اتکای به نفس و استقلال فردی شان اهمیت بدهند؛ اما در حال حاضر با افزایش تحصیلات زن ها، با این واقعیت مواجه هستیم که این بخش از جمعیت نیز می خواهد استقلال نسبی پیدا کند. مشارکت اقتصادی داشته باشد و به استقلال مالی نایل شود. این است که برای زنان، مهم است که حتما بعد از تحصیلات در جست وجوی کار و اشتغال باشند و نتیجه سرمایه گذاری شان در زمینه سپری کردن سال های تحصیلی و کسب معلومات را ببینند. قبلا مسیر پیشرفت و تحرک اجتماعی صعودی برای زنان، اساسا از طریق ازدواج کردن و پیوند با مردانی از طبقات بالاتر فراهم می شد، اما در جامعه امروز این هدف الزما از طریق ازدواج کسب نمی شود؛ بلکه شیوه های دیگری نظیر کسب درآمد از طریق اشتغال به فعالیت های اقتصادی و دستیابی به مقوعیت های اجتماعی بالاتر را نیز شامل می شود. برای همین است که در قراردادهای ازدواج هم مهریه همچنان اهمیت خود را برای بسیاری از خانواده ها، حفظ کرده است.

عکس روسپی سوابق شیرین احمدنیا روسپی تهران دختران خیابانی دختر تهرانی

این پدیده، البته خیلی با تصورات ایده آلیستی مدافعان حقوق زنان هماهنگ نیست، که از زنان انتظار دارند خود را با موجوداتی مستقل و متکی به نفس ببینند که محتاج حمایت مردان زندگی شان نیستند و از وضعیت وابستگی دایمی خارج شوند. اما رد علم شاهد این هستیم که برخی از زنان در این جامعه بر این تصورند که باید به هر قیمتی به منابع مالی قدرت، دست یابند؛ حتی گاه با توسل به ابزار مهریه. درهرحال، تصور من این است که هویت جنسیتی دختران و پسران بیش از پیش در حال شبیه شدن به یکدیگر است و آنها تلاش می کنند به موقعیت های مشابه در فضای زندگی اجتماعی دست یابند و هویت یابی دختران و پسران، هم به هم نزدیک شده است.

در حال حاضر، در موره نحوه گذران اواقت فراغت نیز میان دختران و پسران مشابهت هایی به وجود آمده و به طور کلی عادت ها و سبک زندگی در دختران و پسران بیش از پیش به هم شبیه شده است. حالا اگر بخواهیم به مبحث «پولی شدن» یا پولکی شدن برگردیم، باید بگویم مگر نه این است که پیش از این هم چنین رویه هایی را در مورد مردان به عنوان صاحبان سرمایه و کسانی که در درجه اول با مسایل مالی و پولی درگیر بوده اند شاهد بوده ایم. بنابراین با مسوولیت پذیری بیشتر زنان به تدریج، از جانب ایشان هم، توجه به مادیات و حساب و کتاب و در دست گرفتن امتیازات و قدرت مالی را شاهد خواهیم بود و زن ها هم به اصطلاح «عقل معاش» خواهندداشت.

ببینید در گذشته دختران بیشتر تحت تکفل خانواده ها بودند اما در حال حاضر، حتی اگر دختری هم بخواهد مخارجش را از طریق خانواده تامین کند، خانواده ها به لحاظ مالی در شرایطی نیستند که بتوانند به این نیازها و خواسته ها، پاسخ درخوری بدهند. ابزارهای سنتی در گذشته، برای رسیدن به معیشت بهتر و مصلحت اندیشی خانواده ها، دستیابی دختران شان به اصطلاح به «شوهر پولدار» بود. اما امروز، با ورود تدریجی زنان به عرصه کار و فعالیت اقتصادی و تمایل دختران به استقلال عمل و اتکای به نفس، در حال حاضر، هم آن ابزارهای سنتی به خدمت گرفته می شود و هم به هر حال ابزارهای جدید هم اضافه شده اند و این جای تعجب ندارد.

عکس روسپی سوابق شیرین احمدنیا روسپی تهران دختران خیابانی دختر تهرانی

آنها که از پولکی شدن زن ها حرف می زنند، این موارد را دستمایه قرار می دهند که برای مثال، بخش قابل توجه از زنانی که مهریه شان را به اجرا می گذارند، نه برای گرفتن تضمین و نه بابت ظلمی است که به آنها روا شده؛ بلکه صرفا بابت گرفتن پول است. یا مثال دیگری در این میان زده می شود و آن اینکه روسپی گری به طبقه متوسط رسیده است. یعنی بخشی از زن ها بابت محتاج بودن، تن فروشی نمی کنند، بلکه بابت تغییر طبقه و یک شبه پولدار شدن ، این راه را بر می گزینند. من البته مطمئن نیستم که این مثال، مثال مناسبی باشد اما به نظر می رسد این موارد تاییدکننده این موضوع هستند که ماجرا، فراتر از مشابه شدن هویت ها یا تمایل زنان به استقلال مالی باشد. این طور نیست؟

این موارد را درک می کنم. البته در مورد روسپی گری، گروه روسپیان، گروهی ویژه هستند که چندان نمی شود در این بحث، آنها را وارد کرد. اما درباره موارد دیگر، باید بگویم که درواقع، اینها نسل دخترانی هستند که می خواهند جبران چیزی که برسر مادران و مادربزرگ ها آمده بکنند. درواقع، انگار بخواهند حق خودشان و نسل های قبل را از جامعه بگیرند. ما امروز با دخترانی مواجه هستیم که گویی سهم خود را از زندگی و جامعه و گذشتگان طلب می کنند. احساس من این است که آنها می خواهند آن چه را که پیش از این بر سر جامعه زنان آمده بود نیز جبران کنند و در عین حال، میتن به پرداخت هزینه هایی که نسل زنان ماقبل ایشان متحمل شده، نیز ندهند. در هر حال،  این نشان می دهد که زن ها می خواهند حضور فعال و موفقی با احقاق حقوق انسانی شان و دستیابی به انواع فرصت های اقتصادی و اجتماعی داشته باشند.

عکس روسپی سوابق شیرین احمدنیا روسپی تهران دختران خیابانی دختر تهرانی

پس با این احتساب، طبیعی است که جامعه مردسالاری که برای زن، تنها نقش معنوی قایل است، با چنین رویکردی شوک زده شود و زن ها را متهم به پولکی شدن کند که درواقع بار ارزشی منفی دارد؛ اما همین رویکرد را برای مردان، طبعی و عادی تلقی کند. این طور نیست؟

ممکن است افرادی که در مورد مادی شدن یا همان پولگی شدن زنان جامعه، صحبت می کنند، ته دلشان این پدیده را با بار منفی همراه کنند. اما اگر بخواهیم منصفانه تر و به دور از جانب داری نگاه کنیم، شاید در واقعیت، آن عملکردی که ما صحبت اش را می کنیم الزاما دارای بار ارزشی منفی نباشد. باید توجه داشت که به شیوه ای مشابه در دهه های گذشته هم، زنانی که به دنبال برابری حقوق و تساوی فرصت های اجتماعی و ورود به بازار کار و کسب درآمد بوده اند، در ابتدا برچسب های منفی را می خورده اند. منظورم این است که در ابتدا علمکرد بخشی از زنان «نابهنجار» یا «هنجارشکنانه» تلقی می شود و جامعه با اهمر کنترل اجتماعی و با برچسب زدن، تلاش می کند زن ها را به رویه های هنجاری سنتی پیشین بازگرداند اما رفته رفته با افزایش تعداد زنانی که ارزش ها و رفتارهای جدیدی را پی گیری و اخذ می کنند. رویه غالب جامعه، متمایل به همان نابهنجاری های امروزی شده و درواقع هنجارهای تازه ای شکل می گیرد و جایگزین می شود.

در کنار گفته های شما، آیا ممکن است زن ها به تجربه و غریزه، به ین نتیجه رسیده باشند که اگر استقلال مالی داشته باشند، می توانند حقوق مدنی را هم به دست بیاورند. یعنی اگر موقعیت مالی و چیزی برای چانه زنی در دست داشته باشند، کمتر لازم است نگران نداشتن حقوق مدنی باشند و اساس قدرتمندتربودن به معنای ساده تر به دست آوردن حقوق مدنی است. مثلا اینکه اگر جامعه زنان جامعه قدرتمندتری باشد سهم قابل توجه تری در قانون گذاری دارد و…

واقعیت این است که منابع قدرت، محدودند و یکی از این منابع، ثروت است. وقتی ما قال می شویم به اینکه دختران ما، آدم هایی به مراتب متفاوت از نسل مادرانشان هستند و اینکه آنها مطیع و تابع هر شرایطی نیستند، برایمان منطقی خواهدبود که این دختران، سهمشان را از زندگی و فرصت ها بخواهند. خود اقتصاد، وزنه قابل توجهی است و نمی توان اهمیت آن را نادیده گرفت. اگر قبول داشته باشیم که اینها انسان هایی هستند که نگاهشان به خودشان متفاوت شده است، بنابراین می توان پذریرفت که اینها باری خودشان سهمی قایل می شوند و امکاناتی متوقع هستند و به دنبال تامین نیازهایی هستند که قبلا مطرح نمی شد. حتی در چارچوب زندگی زناشویی هم مرد بود که رانندگی می کرد و مرد بود که اتومبیل می خرید و نهایتا لطفی می کرد که این را به اختیار همسرش بگذارد یا نگذارد.

عکس روسپی سوابق شیرین احمدنیا روسپی تهران دختران خیابانی دختر تهرانی

در زندگی امروز، به ویژه در جوامع شهری و طبقات تحصیلی و اقتصادی بالاتر، اصل بدیهی و مسلمی به نظر می رسد که به ویژه اگر زن، شاغل باشد، اتومبیل خودش را هم می خواهد و حیطه استقلال عمل خود را فراهم می کند و زیر سوال نمی رود و این حق مدنی اش تلقی می شود. بنابراین، این زنان هستند که عرصه های جدیدی را برای خود باز می کنند. حالا زنان نگاه مادی دارند و این همان نگاهی است که مردان سال ها داشته اند و حاضر نبوده اند از آن کوتاه بیایند. درفضای رقابتی، هرکسی تلاش می کند خود را حفظ کند. متوسل شدن به ابزارهای مالی و مادی چرا انجام نشود؟ باکدام منطق می شود بروز چنین پدیده هایی را رد کرد؟

عکس روسپی سوابق شیرین احمدنیا روسپی تهران دختران خیابانی دختر تهرانی

با در نظر گرفتن این واقعیت که نسل من و نسل مادران من، هزینه های زیادی برای به دست آوردن فرصت ها متحمل شده اند، در نسل فرزندان نسل من، ما با چه رویکردی از جانب زنان مواجه خواهیم بود؟

من امید و انتظارم این است که در نسل فرزندانمان از حالت های افراط گرایانه دور شویم. ممکن است در حال حاضر به واقع، شواهدی مبنی بر پولکی شدن افراطی به مفهومناخوشایند آن وجود داشته باشد، به جبران محدودیت قبلی، اما ممکن است در نسل فعلی رفتارهای افراطی را شاهد باشیم. مثلا بحث مهریه ها که به اجرا گذاشته می شود و… اما باید به این نکته هم توجه داشت که چه بر یک زن می گذرد که در نهایت ناچار می شود مهریه را به اجرا بگذارد. می خواهم بگویم اگر شرایط از ابتدا منصفانه تر بود و در کل جامعه، حالت تعادل بیشتری برقراربود، چنین رفتارهای افراطی راکمتر می دیدیم. ما قرن ها شاهد رفتارهای یک جانبه ای بوده ایم که گروهی از آدم ها را در شرایط نابرابری قرار داده است. آن نیمه جمعیت، حالا دارد ابزارهای رسیدن به قدرت را فراهم می کند اما همچنان تحت فشار محدودیت های فرهنگی و تبعیض است. پس طبیعی است که در چنینش رایطی همچنان برخی به رفتارهای تلافی جویانه و افراطی روی آورند و تن به هر کاری بدهند و به اعتقاد من این تن به هر کاری دادن، نباید تعجب برانگیز باشد.

مثال دیگری را در نظر بگیریم؛ تا صحبت از خشونت می شود، یک عده از مردان می گویند که بسیاری از زنان خشونت می کنند؛ ما می گوییم درست است در حال حاضر نسبتی از خانم ها هم خشونت می کنند، ولی همچنان نسبت مردان، بیشتر است. در شرایط غیرمنصفانه، بازی زن و مرد در جامعه بازی دو سر باخت است که هر دو قربانی این شرایط می شوند. بنابراین تاکید می کنم تا زمانی که ساخت رابطه، نابرابر باشد ما به نتیجه دلخواه، نخواهیم رسید. وقتی صحبت می شود که چه کنیم که در ارتباط زن و مرد، وضعیت بهتری داشته باشیم یا وضعیت منصفانه تری حاکم باشد، بیشتر معتقد هستم که به مسایل فرهنگی باید توجه کرد تا مسایل حقوقی و قانونی. ممکن است که در کتاب قانون خیلی چیزهای زیبا نوشته شده باشد اما وسط دعوا، کسی کتاب قانون را باز نمی کند.

دقیقا. منظور من هم همین است. در گذشته شاید در مورد زنان، قوانین پیشروانه ای وجود داشت اما درواقع تضمینی برای اجرای آنها نبود. چون در متن جامعه مورد پذیرش نبودند. یا برای مثال در دوره مبارک در مصر، قوانین حامی زنان، برای مثال غیرقانونی بودن ختنه زنان، وجود داشت اما آمارها نشان می دهد که درصد قابل توجهی از زنان میانسال مصری ختنه شده اند. این یعنی قوانین، ضمانت اجرایی نداشته اند.

ما اول باید وضع فرهنگی را اصلاح کنیم. یک مثالی که می شود آورد، شرایطی است که در کشورهای اسکاندیناوی شاهد آن هستیم. در این کشورها، انقلابی صورت نگرفته است و درواقع چیزی که اتفاق افتاده است، توسعه اجتماعی و بالارفتن سطح سواد و دانش عمومی و در نهایت تغییر دیدگاه هاست. در این حالت است که حق و حقوق انسان ها، اعم از زن و مرد، به رسمیت شناخته می شود.

آنجا اتفاقی که افتاده است افزایش سطح سواد عمومی است. شما همین الان در ایران اگر توجه کنید، ظاهر قضیه این است که خیلی ها سطح بالای تحصیلات دارند اما اگر آمارها را نگاه کنید، میانگین سطح سواد یک ایرانی، زیر دیپلم است. وقتی می گوییم سطح باسوادی، ۸۰ و خرده ای درصد است. منظور از سواد یعنی فردی بتواند بخواند و بنویسد. در نتیجه ما با مجموعه آدم هایی سروکار داریم که کنش های ایشان الزاما کنش های عقلایی نیست و به تعابیر دیگر، سنتی یا عاطفی است. رفتارها را باید در همین مقیاس سنجید.

رفتار شوهران نسبت به زنان وزنان نسبت به بچه ها را باید در همان سطح، ارزیابی کرد. در حال حاضر، از دیدگاه توسعه اجتماعی با کشوری مانند سوئد فاصله بسیاری داریم. آنها این مراحل را طی کرده اند و آرام آرام هر نسلی برای نسل بعد، الگوی نقش ارایه کرده و در نهایت به این نکته رسیده اند که در شرایط توسعه، با انسان ها سروکار داریم. یعنی هم مردان و هم زنان، و هیچکس را به خاطر تفاوت بیولوژیک از یک سری حقوق اجتماعی محروم نمی کنند و حوزه های تصمیم گیری و سیاست گذاری هم مبتنی بر درک عقلایی است.

عکس روسپی سوابق شیرین احمدنیا روسپی تهران دختران خیابانی دختر تهرانی

در جامعه زنان، کمتر می توان جاه طلبی دید؛ یعنی به نظر می رسد در مقایسه با جامعه مردان، آنها کمتر تمایل دارند ریسک های بزرگی برای رسیدن به مقاصد مالی و گرفتن رده های بالا انجام دهند. اگر این فرض را می پذیرید، آن را چگونه تحلیل می کنید؟

زنان یاد گرفته اند که به تدریج و با صبوری و تلاش فراوان، عرصه های نویی را برای حضور و فعالیت خود پدید آورند. واقع بینانه می دانند که هر قدمی که به پیش بر می دارند مستلزم هزینه دادن بسیار و پشتکار خستگی ناپذیر و چانه زنی با مردان زندگی شان، از پدر گرفته تا برادر بزرگ تر، تا همسر و حتی فرزندان مذکرشان است. پا به عرصه عمومی هم که می گذارند، با مردان حاضر در سلسله مراتب قدرت مواجه هستند که براساس کلیشه های دیرپا، جایگاهی برای زنان در صحنه های جدی کار و فعالیت مالی و اقتصادی قایل نیستند و ایشان را چندان جدی نمی گیرند؛ بنابراین زنان عادت کرده اند که به دستاوردهای کوچک اما تدریجی قناعت کنند و از آن، خوشحال باشند و برداشتن قدم های کوچک اما مطمئن تر را به قدم های نامطمئن مخاطره آمیز ترجیح بدهند.

شرق
دختر تهرانی دختران خیابانی روسپی تهران سوابق شیرین احمدنیا عکس روسپی


ادامه مطلب ...