متخصص مغز و اعصاب با اشاره به اینکه اختلال ریتم قلب میتواند سبب بروز سکته مغزی شود، گفت: افرادی که دچار سکته مغزی شدهاند باید همزمان تحت نظر پزشکان متخصص مغز و اعصاب و قلب و عروق قرار گیرند.
وی افزود: همچنین بسیاری از بیماریهای مربوط به مغز و اعصاب عوارض بر روی قلب و عروق داشته لذا ارتباط تنگاتنگی میان متخصصان قلب و عروق و مغز و اعصاب وجود دارد بنابراین برگزاری کنگرههای مشترک در این زمینه میتواند جهت ارتقای دانش پزشکان و دست یافتن به آخرین روشهای تحقیقی و درمانی مؤثر واقع شود.
متخصص مغز و اعصاب از اختلال ریتم قلب به عنوان یک بیماری مشترک میان حوزه قلب و مغز یاد کرد و ادامه داد: این اختلال میتواند سبب بروز سکته مغزی شود لذا در بیمارانی که دچار سکته مغزی شدهاند قلب باید مداوم تحت کنترل باشد تا از بروز سکتههای بیشتر و عمیقتر جلوگیری کرد.
معتمد افزود: افرادی که دچار سکته مغزی شدهاند باید تحت جلسات مشترک میان پزشکان متخصص مغز و اعصاب و قلب و عروق قرار گیرند تا دچار مشکلات بیشتر نشده و از بروز بیماریهای دیگر در آنها جلوگیری کرد.
دبیر بخش مغز و اعصاب همایش مشترک قلب، اعصاب و غدد گفت: فشار خون یکی از بیماریهای مشترک میان مغز و اعصاب و دستگاه قلب و عروق بوده که پیشگیری از آن در جلوگیری از مشکلات و بیماری جدی در فرد مؤثر است. لذا افراد نیز نباید به هیچ عنوان در پیشگیری یا درمان به موقع آن تعلل کنند.
این نورولوژیست خاطر نشان کرد: بیماریهای قلب و عروق و مغز و اعصاب همچون سکته مغزی و قلبی جزء سه علت اصلی مرگ و میر افراد در جامعه به شمار می رود که بخش اعظم آن از طریق پیشگیری قابل کنترل بوده و آگاه سازی مردم در این زمینه میتواند موثر واقع شود.
گفتنی است؛ ششمین همایش قلب و فناوریهای نوین و همایش مشترک قلب، اعصاب و غدد 14 و 15 بهمن در پژوهشگاه نیرو برگزار میشود
یک متخصص مغز و اعصاب عنوان کرد؛
تأثیر اختلال ریتم قلب در بروز سکته مغزی/ ضرورت کنترل فشارخون
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۱۴
سکته مغزی
یک متخصص مغز و اعصاب با اشاره به اینکه اختلال ریتم قلب میتواند سبب بروز سکته مغزی شود، گفت: افرادی که سکته مغزی کرده اند باید همزمان تحت نظر متخصص مغز و اعصاب و قلب و عروق قرار گیرند.
وی افزود: همچنین بسیاری از بیماریهای مربوط به مغز و اعصاب عوارض بر روی قلب و عروق داشته لذا ارتباط تنگاتنگی میان متخصصان قلب و عروق و مغز و اعصاب وجود دارد بنابراین برگزاری کنگره های مشترک در این زمینه میتواند جهت ارتقاء دانش پزشکان و دست یافتن به آخرین روشهای تحقیقی و درمانی مؤثر واقع شود.
این متخصص مغز و اعصاب از اختلال ریتم قلب به عنوان یک بیماری مشترک میان حوزه قلب و مغز یاد کرد و ادامه داد: این اختلال میتواند سبب بروز سکته مغزی شود لذا در بیمارانی که دچار سکته مغزی شدهاند قلب باید مداوم تحت کنترل باشد تا از بروز سکتههای بیشتر و عمیقتر جلوگیری کرد.
معتمد افزود:افرادی که دچار سکته مغزی شدهاند باید تحت جلسات مشترک میان پزشکان متخصص مغز و اعصاب و قلب و عروق قرار گیرند تا دچار مشکلات بیشتر نشده و از بروز بیماریهای دیگر در آنها جلوگیری کرد.
دبیر بخش مغز و اعصاب همایش مشترک قلب، اعصاب و غدد گفت: فشار خون یکی از بیماریهای مشترک میان مغز و اعصاب و دستگاه قلب و عروق بوده که پیشگیری از آن در جلوگیری از مشکلات و بیماری جدی در فرد مؤثر است. لذا افراد نیز نباید به هیچ عنوان در پیشگیری یا درمان به موقع آن تعلل کنند.
این نورولوژیست خاطر نشان کرد: بیماریهای قلب و عروق و مغز و اعصاب همچون سکته مغزی و قلبی جزء سه علت اصلی مرگ و میر افراد در جامعه به شمار می رود که بخش اعظم آن از طریق پیشگیری قابل کنترل بوده و آگاه سازی مردم در این زمینه میتواند موثر واقع شود.
ششمین همایش قلب و فناوریهای نوین و همایش مشترک قلب، اعصاب و غدد ۱۴ و ۱۵ بهمن ۹۵ در پژوهشگاه نیرو برگزار میشود.
دکتر زهرا تمدن، فعالیتهای ورزشی را از راهکارهای پیشگیری و درمان بیماریهای مفصلی برشمرد و افزود: ورزشهای ایزومتریک و ایزوتونیک از ورزشهای بهبود دهنده بیماریهای مفصلی بوده و ورزشهای ایزومتریک باعث افزایش قدرت عضلات بدن، حرکت مفاصل بدن، حرکت مفاصل مجاور آنها و کاهش فشار به مفاصل و غضروفها میشود.
او گفت: ورزشهای ایزومتریک ضمن کاهش درد در نواحی مفاصل، بیماریهای مفاصل زانو، کمر و ناحیه گردن را نیز بهبود بخشیده و باعث کاهش فشار به مفاصل کشکک و ران میشود.
نایب رئیس بانوان هیات پزشکی ورزشی فارس از دیگر فواید ورزش را افزایش تراکم استخوان و جلوگیری از پوکی آن، بهبود راه رفتن، ایستادن و انجام فعالیتهای روزانه، تأثیر بر سیستم عضلانی و اسکلتی و در نتیجه بهبود عملکرد سایر ارگانهای بدن خصوصا قلب عنوان کرد.
تمدن، افزایش کارآیی فرد در سنین جوانی، میانسالی و پیری را از دیگر تأثیرات ورزش مداوم در رابطه با بیماریهای مفصلی عنوان و تاکید کرد: تأثیر ورزش بر مفاصل ناحیه ستون فقرات فراوان بوده و ایستادن صحیح را تقویت و فشار بر دیسک و لیگامانهای مهرههای فقرات و همچنین میزان بیرون زدگی دیسک در ناحیه کمر و بالطبع دردهای ناحیه کمر را کاهش میدهد.
وی به ورزشهای مفید برای این عارضه اشاره و اضافه کرد: هنگامی که کار بیشتری از استخوانها میخواهیم، پاسخ آنها قویتر و متراکم تر شدن است.
تمدن ادامه داد: تحمل یا مقاومت در برابر وزن، یا به طور کلی هر فعالیتی که در مقابله با جاذبه انجام میشود، رشد بافت استخوانی جدید را تحریک میکند، استخوانهای تحمل کننده وزن بدن عمدتاً در پاها قرار دارند و در فعالیتهایی چون قدم زدن، راه رفتن سریع، فوتبال، بالا رفتن از پلهها مورد استفاده قرار میگیرند.
او گفت: شنا برای روی فرم ماندن کلی بدن مفید است، ولی ربطی به تحمل وزن ندارد و از این رو کمکی به افزایش توده و تراکم استخوانها نمیکند.
نایب رئیس بانوان هیات پزشکی ورزشی فارس، گفت: ورزشهای مقاومتی یا ورزش با وزنه یا طنابهای مقاومتی برای تقویت استخوانها به مراتب مؤثرتر از ورزش وزنه برداری است. در این ورزشها عضلات و تاندونها بر استخوانها فشار وارد کرده و بدین ترتیب عضلات قویتر شده، با نیروی بیشتر استخوانها را به سمت خود میکشند که این خود به تشکیل توده استخوانی کمک میکند.
تمدن با بیان اینکه ورزشهایی مانند تنیس و کوه نوردی جزو ورزشهای مفید در بافت توده استخوانی است، اضافه کرد: بهترین زمان برای اینکه استخوانها را قوی کنیم زمان نوجوانی یعنی 20-10 سالگی است.
معاون وزیر ارتباطات با اشاره به ظهور نسل پنجم ارتباطی در آینده نهچندان دور گفت: ورود ۵G در فضای تکنولوژی تغییرات عمده ایجاد میکند و باید از حالا به فکر این تحول باشیم.
وی در عینحال به تأثیر ورود به نسل پنجم خدمات ارتباطی اشاره کرد و افزود: در مطالعات توسعه ایران، حداقل در سطح برنامههای توسعه اول تا پنجم رشدی مستمر برای حوزه ارتباطات وجود داشته و متوسط رشد در این بخش حدود ۱۹ درصد بوده است.
رئیس سازمان فناوری اطلاعات با بیان اینکه این رشد حدود ۲ تا ۳ برابر تمام بخشها به شمار میرود گفت: با وجود مشکلاتی مانند جنگ و تحریمها همواره رشد در حوزه فاوا استمرار داشته و تمام گزارشهای تهیه شده گویای آن است که جامعه و زیرساختهای ایران به شدت نیازمند این ابزار است.
جهانگرد در بخش دیگری از صحبتهای خود به شبکه ملی اطلاعات اشاره کرد و گفت: در مقطع فعلی برای این شبکه چهار بعد استراتژیک در نظر گرفتهایم که اولین آنها مربوط به امور توسعهای میشود.
وی ادامه داد: متأسفانه در گذشته نسبت به توسعه شبکه غفلت شده و اکنون بحث دسترسی به این بخش نگرانیهایی ایجاد میکند البته بخش قابلتوجهی از این کمبودها با شبکه موبایلی پوشانده میشود اما به هر حال باید به چرخه اقتصادی این حوزه نیز توجه کرد.
رئیس سازمان فناوری و اطلاعات با بیان اینکه چرخه اقتصادی شبکه ملی اطلاعات در دست پیگیری و بررسی قرار دارد اظهار کرد: امیدواریم طی دو تا سه هفته آینده قوانین روشنی برای کل شبکه داشته باشیم.
وی در پایان از مسائل حقوقی و امنیتی شبکه ملی اطلاعات به عنوان دیگر فاکتورهای مهم در شکلگیری این شبکه یاد کرد.
منبع : ایسنا
دکتر نت مونک نایلسن، محقق دانمارکی که سرپرستی این تحقیق را به عهده داشت میگوید: «این تحقیق ثابت نمیکند که افزایش سطح ویتامین D خطر ابتلا به بیماریام اس را کاهش میدهد. برای تأیید نتایج این تحقیق به مطالعات بیشتر نیازمندیم.»
حدود 2.5 میلیون نفر در سراسر جهان به بیماری ام اس مبتلا هستند. ام اس یک بیماری مزمن دستگاه عصبی مرکزی است که در آن به غلافهای میلین که رشتههای عصبی را میپوشانند، صدمه وارد میشود. این بیماری چند علامت دارد که ازجمله میتوان به مشکل در راه رفتن، خستگی، بیحسی و مشکلات بینایی اشاره کرد.
طبق این تحقیق، کمبود ویتامین D در پیشرفت بیماری ام اس نقش دارد. بااینوجود محققان میگویند اینکه آیا سطح ویتامین D در دوران جنینی نیز در ابتلا به ام اس مؤثر است یا نه هنوز مشخص نیست.
بااینحال نتایج این تحقیق جدید با نتایج تحقیق دانشمندان فنلاندی که سال جاری میلادی منتشر شد، همخوانی دارد.
برای انجام این تحقیق جدید، محققان نمونۀ خونهای خشکشدۀ نوزادان دانمارکی را که در «بانک ذخایر زیستی غربالگری نوزادان دانمارک» نگهداری میشد، بررسی کردند. آنها تمامی متولدین از می 1981 را که تا سال 2012 به ام اس مبتلا شده بودند، مشخص کردند.
در این تحقیق، نمونۀ خون 521 نفر از مبتلایان به ام اس با نمونۀ خون 972 نفر از همسالان آنها با جنسیت یکسان که به این بیماری مبتلا نبودند با یکدیگر مقایسه شد.
با تقسیم نمونهها به 5 گروه بر اساس سطح ویتامین D در بدن آنها، محققان دریافتند که افرادی که از بالاترین سطح این ویتامین برخوردار بودند نسبت به کسانی که کمترین سطح این ویتامین را داشتند، حدود 50 درصد کمتر به ام اس مبتلا میشوند.
به گفتۀ یکی از محققان «انجمن ملی ام اس امریکا»، بررسی سایر عوامل خطر برای ابتلا به بیماری ام اس نیز اهمیت دارد. علاوه بر خطر بالقوۀ کمبود ویتامین D، مواردی نظیر سیگار کشیدن، چاقی و سابقۀ ابتلا به عفونت ویروسی موسوم به «مونونوکلئوز» نیز خطر ابتلا به این بیماری را افزایش میدهند.
حتی باوجود نتایج این دو تحقیق بزرگ، کارشناسان هنوز هم آمادگی ندارند افزایش مصرف ویتامین D به مادران باردار را توصیه کنند و دانشمندان هنوز نمیتوانند دربارۀ چگونگی تأثیر سطح ویتامین D بر افزایش خطر ابتلا به ام اس توضیح دهند.
یکی دیگر از محققان دراینباره گفت: «هرچند برای توصیه به مادران باردار برای مصرف ویتامین D بهمنظور کاهش خطر ابتلای فرزندانشان به ام اس مدارک کافی وجود ندارد، کمبود یا فقر این ویتامین در دوران بارداری همچنان موضوعی نگرانکننده است. بانوان باید دربارۀ اینکه آیا افزایش مصرف ویتامین D برای آنها مناسب است یا نه با پزشک خود مشورت کنند.»
بدن انسان بهطور طبیعی با قرار گرفتن در معرض نور خورشید ویتامین D تولید میکند. این در حالی است که غذاهایی نظیر ماهی سالمون و تن و زردۀ تخممرغ حاوی مقادیر بالایی از ویتامین D هستند. این ویتامین را میتوان به شیر یا سایر فرآوردهها نیز اضافه کرد و یا بهصورت مکمل مصرف کرد.
نتایج این تحقیق نشان داده است که ویتامین D برای سلامتی استخوانها، رشد سلولها، عملکرد سیستم ایمنی بدن و کنترل التهابها عنصری حیاتی است.
طبق اعلام انجمن غدد درونریز و انجمن مواد غذایی و تغذیه در آکادمی ملی علوم در امریکا، مادران باردار باید دستکم روزانه 600 واحد بینالمللی ویتامین D دریافت کنند.
نایلسن افزود این تحقیق جدید محدودیتهایی دارد ازجمله اینکه «ما افرادی را مورد مطالعه قرار دادیم که در سنین جوانی به ام اس مبتلا شده بودند و بنابراین نتایج این تحقیق برای تمامی مبتلایان به ام اس کاربرد ندارد.»
نتایج این تحقیق 30 نوامبر (10 آذر) منتشر شد.
تبویب در جوامع حدیثی
جوامع حدیثی که از قرن سوم در میان اهلسنت و از قرن چهارم در میان شیعیان تدوین شدند، در واقع مجموعههای تبویبشده و موضوعیاند که مؤلفانِ آنها، مطابق با اهداف و انتظارات خاص خود و با درنظر گرفتن ملاکهای دیگر (مثلا وثاقت راوی یا وثوق بهصدور )، تألیف کردهاند.تفاوت تبویب با تکنگاری موضوعی
این البته غیر از تکنگاریهای موضوعی است که درباره سیره، مغازی و شرح وقایع صدر اسلام یا مباحث اعتقادی و اخلاقی و عبادی صورت گرفته است.کلیات تبویب جوامع حدیثی
بخش عمدهای از احادیثِ جوامع حدیثی صبغه اعتقادی، فقهی و تاریخی دارند.تغییرات تبویب در کتب حدیثی
موضوعبندی و تبویب احادیث در طول زمان تغییر کرده؛ پارهای عناوین و ابواب حفظ شده، پارهای جای خود را به عناوین و ابواب تازه داده و عناوینی هم به اقتضای زمان پدید آمده است.احادیث کلامی
در بین شیعه مثلاً در قسمت مباحث کلامی، کتاب التوحید کافی دارای ۳۵ باب و ۲۱۲ حدیث است، اما توحید ابن بابویه که فاصله زمانی زیادی با آن ندارد دارای ۶۷ باب و ۴۰۱ حدیث است؛ یعنی، هم تعداد بابها و هم تعداد احادیث آن در حدود دو برابر کتاب التوحید کافی است که نشان میدهد از زمان کلینی تا ابن بابویه، موضوعات جدیدی در این حوزه پدید آمده است.احادیث فقهی
در مباحث فقهی این پدیده نمایانتر است، چرا که بخش عمده احادیث جوامع حدیثی، فقهیاند که در این کتابها برحسب ابواب علم فقه تبویب شدهاند (مثلا از ۳۰ «کتاب» جامع کافی، ۲۳ «کتاب» آن دارای عناوین فقهی است، ضمن آنکه برخی مباحث فقهی در کتابهای دیگر آن درج شده است).علت تغییرات
محدثان و فقیهان، برحسب گستردگی و تفریعات علم فقه زمان خود و احیاناً با استناد به برخی مکتوبات تازهیاب اصحاب امامان یا اثبات وثاقت برخی آثار متقدم حدیثی یا تجدیدنظر در مبانی پذیرش حدیث، به تبویب احادیث در الگوی فقهی پرداختهاند.مقایسه کتب
مثلاً نحوه تقسیم احادیث در کافی کلینی با تفصیل وسائل الشیعه محمد بن حسن حر عاملی و جامع احادیث الشیعة تألیف معزی ملایری قابل مقایسه است: کلینی کتاب الصلاة را در ۱۰۳ باب تدوین کرده که مشتمل بر ۹۳۸ حدیث است، حر عاملی مجموعه احادیث همین بحث را در ۱۱۴، ۱ باب مشتمل بر ۳۸۹، ۱۱ حدیث سامان داده، و کتاب الصلاة جامع احادیث الشیعة در ۶۴۶ باب و ۱۶۵، ۷ حدیث سامان گرفته است.احادیث اخلاقی
بخش دیگری از احادیث، متضمن مطالبی درباره فضائل و رذایل اخلاقی، ثواب و عقاب اعمال، و آداب دینیاند که در کتابهای حدیثی شیعه تحت عنوان کتاب العشرة و نیز ضمن کتاب الایمان و الکفر گرد آمده و تنظیم شدهاند.احادیث جهانشناسی
مباحث مربوط به مسائل کلی جهانشناسی و انسانشناسی و امور طبیعی و ماورای طبیعی، و به طورکلی نگاه اسلام به انسان و جهان، آن چنانکه در احادیث منعکس گردیده، در میان گردآورندگان احادیث متفاوت تلقی شده و همین نکته مایه تفاوت موضوعبندی احادیث در جوامع حدیثی متقدم و متأخر شده است.احادیث طبی
یک بخش درخورتوجه از اینگونه احادیث، احادیث طبیاند که خاصه برای عموم مردم جاذبه دارند و در طول تاریخ اسلام، جوامع اسلامی بر طبق پارهای از آنها عمل کردهاند.اعتبار این احادیث
اما اعتبار این احادیث همواره محل بحث بوده است، چنانکه در بین علمای شیعه، ابن بابویه از جمله کسانی است که در الاعتقادات (۳۴) درباره آنها اظهارنظر کرده است.احادیث طبی در کتب
در هر حال، احادیث طبی در جامعی مثلِ کافی اندک است، (۳۶) (۳۷) اما در بحارالانوار (۳۸) ۴۰ باب، مشتمل بر ۴۹۸ حدیث، را به خود اختصاص داده است، ضمن آنکه طب النبی ابوالعباس مستغفری (۳۹) و الرسالة الذهبیه منسوب به امام رضا علیهالسلام (۴۰) هم در این بخش گنجانده شده است.احادیث تاریخی
پارهای از احادیث هم صبغه تاریخی دارند و به بیان تاریخ تولد و وفات پیامبر اکرم و ائمه علیهمالسلام و فضائل و اوصاف آنها میپردازند.مباحث دوران جدید
در دوران جدید، خاصه در قرن اخیر، شماری از متفکران مسلمان در مواجهه با سیطره مادّی و معنوی غرب، به فکر پیدا کردن پاسخهایی به پرسشهای زمانه، از درون سنت اسلامی افتادهاند، که در حوزه حدیث به موضوعبندیهای جدیدی از احادیث انجامیده است.تبویب در کتب حدیثی اهلسنت
موضوعبندیِ کتابهای حدیثی اهلسنّت تا حدی با کتابهای شیعه فرق میکند و گسترش تنوع موضوع از جوامع قدیم به جوامع جدیدتر حدیثی در آنها کمتر است.صحیح بخاری
با این حال صحیح بخاری، که از کهنترین جوامع حدیثی اهلسنت است، علاوه بر کثرت احادیث، تنوع موضوعی درخور توجهی دارد.صحیح مسلم
صحیح مسلم، که پس از صحیح بخاری تألیف شده، از آن تنوع موضوعی بسیار کمتری دارد.مقایسه ابواب در کتب حدیثی اهلسنت
در سنجش کتاب الایمان صحیح بخاری (۵۹) در ۴۲ باب و ۵۸ حدیث با همین مبحث در جامع الاصول ابن اثیر (۶۰) با ۳ باب و ۵ فصل و ۶۳ حدیث، ملاحظه میشود که تنوع موضوعی صحیح بخاری بسیار بیشتر است.تبویب کتب اهلسنت در عصر جدید
در سالهای اخیر، خدیجه نبروای کتاب موسوعة اصول الفکر السیاسی و الاجتماعی و الاقتصادی را چاپ کرده است (قاهره ۱۴۲۴/ ۲۰۰۴) که نشان میدهد متفکران اهلسنت به موضوعبندی احادیث مطابق مقتضیات عصر جدید توجه دارند.پینوشتها:
۱. ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۱۸۳۰، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ۱۳۹۸.
۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۳، ص۱۱۵.
۳. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۶۰۱۶۲.
۴. ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۳۴۴ ۳۵۳، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ۱۳۹۸.
۵. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۷۲۸۲.
۶. ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۲۹۲۳۰۴، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ۱۳۹۸.
۷. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۴، ص۲۳۱۵.
۸. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۴، ص۲۳۳.
۹. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۵۲.
۱۰. ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۳۵۴، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ۱۳۹۸.
۱۱. مجلسی، بحارالانوار، ج۳، ص۱۵ ۱۶.
۱۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۳، ص۵۷ ۱۵۱.
۱۳. مجلسی، بحارالانوار، ج۴، ص۳۲۰۳۲۲.
۱۴. باب استحباب صلةالارحام و باب استحبابالرضا بالکفاف، علی بن حسامالدین متقی، کنزالعُمّال فی سننالاقوال و الافعال، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
۱۵. حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۶۱ـ۳۸۳.
۱۶. اسماعیل معزی ملایری، جامع احادیث الشیعة فی احکام الشریعة، ج۱، مقدمه محمدحسن بروجردی، ص۹، قم ۱۳۷۱ـ۱۳۸۳ش.
۱۷. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۶۳۵۶۷۴.
۱۸. مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۰.
۱۹. مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۲.
۲۰. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۸۷۹۳.
۲۱. مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۶۰۹۷.
۲۲. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۱۱۱۱۱۳.
۲۳. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۱۰۷۱۰۹.
۲۴. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۱۰۹۱۱۱.
۲۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۷۴۲۸.
۲۶. مجلسی، بحارالانوار، ج۶۶، ص۳۳۲.
۲۷. مجلسی، بحارالانوار، ج۶۹، ص۷۱.
۲۸. مجلسی، بحارالانوار، ج۶۹، ص۷۴.
۲۹. مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۴۰۹.
۳۰. مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۲.
۳۱. مجلسی، بحارالانوار، ج۷۳، ص۶۴.
۳۲. مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۴.
۳۳. مجلسی، بحارالانوار، ج۶۳.
۳۴. ابن بابویه، الاعتقادات، ج۱، ص۱۱۵۱۱۶، چاپ عصام عبدالسید، قم ۱۳۷۱ش.
۳۵. محمد بن محمد مفید، تصحیح اعتقادات الامامیة، ج۱، ص۱۴۴۱۴۵، چاپ حسین درگاهی، قم ۱۳۷۱ش.
۳۶. کلینی، اصول کافی، ج۸، ص۱۰۸۱۰۹.
۳۷. کلینی، اصول کافی، ج۸، ص۱۹۰۱۹۲.
۳۸. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۹، ص۶۲۳۵۶.
۳۹. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۹، ص۲۹۰۳۰۱.
۴۰. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۹، ص۳۰۶۳۵۶.
۴۱. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۶۸۵۴۸.
۴۲. کلینی، اصول کافی، ج۸، ص۱۱۳۱۱۷.
۴۳. مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۲.
۴۴. مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۴.
۴۵. محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، و علی حکیمی، الحیاة، تهران ۱۳۵۸ـ ۱۳۶۸ش.
۴۶. محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، ج۱، ص۳۳ـ۲۱۲، و علی حکیمی، الحیاة، تهران ۱۳۵۸ـ ۱۳۶۸ش.
۴۷. محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، ج۱، ص۲۱۵ـ۲۵۴، و علی حکیمی، الحیاة، تهران ۱۳۵۸ـ ۱۳۶۸ش.
۴۸. محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، ج۱، ص۲۵۷ـ ۳۳۵، و علی حکیمی، الحیاة، تهران ۱۳۵۸ـ ۱۳۶۸ش.
۴۹. محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، ج۲، ص۶۹ـ۱۸۷، و علی حکیمی، الحیاة، تهران ۱۳۵۸ـ ۱۳۶۸ش.
۵۰. محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، ج۱، ص۳۳۹ـ۴۳۲، و علی حکیمی، الحیاة، تهران ۱۳۵۸ـ ۱۳۶۸ش.
۵۱. محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، ج۲، ص۳۷۳ـ۴۱۶، و علی حکیمی، الحیاة، تهران ۱۳۵۸ـ ۱۳۶۸ش.
۵۲. محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، ج۳، ص۵۵، و علی حکیمی، الحیاة، تهران ۱۳۵۸ـ ۱۳۶۸ش.
۵۳. محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی، ج۶، ص۵۰۷، و علی حکیمی، الحیاة، تهران ۱۳۵۸ـ ۱۳۶۸ش.
۵۴. یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرحالنووی، ج۱، جزء۲، ص۱۷۷، چاپ ابوعبدالرحمان عادل بن سعد، قاهره (۲۰۰۳).
۵۵. محمد محمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۳۸۰ـ۳۸۱، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنةالنبویة، قاهره۱۳۷۸.
۵۶. محمد بن لطفی صباغ، الحدیث النبوی: مصطلحه، ج۱، ص۳۰۳ـ ۳۰۵، بلاغته، کتبه، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
۵۷. محمد محمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۳۸۲، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنةالنبویة، قاهره۱۳۷۸.
۵۸. محمد بن لطفی صباغ، الحدیث النبوی: مصطلحه، ج۱، ص۳۱۳، بلاغته، کتبه، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
۵۹. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۱۴ـ۲۶، چاپ محمد محمد تامر، قاهره ۲۰۰۴.
۶۰. ابن اثیر، جامعالاصول فی احادیث الرسول، ج۱، ص۲۰۷ـ۲۷۶، چاپ عبدالقادر ارناؤوط، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۱. علی بن حسامالدین متقی، کنزالعُمّال فی سننالاقوال و الافعال، ج۱، ص۲۷ـ۲۱۱، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
۶۲. علی بن حسامالدین متقی، کنزالعُمّال فی سننالاقوال و الافعال، ج۱، ص۶۵ـ۶۸، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
۶۳. علی بن حسامالدین متقی، کنزالعُمّال فی سننالاقوال و الافعال، ج۱، ص۹۹ـ۱۲۱، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
۶۴. علی بن حسامالدین متقی، کنزالعُمّال فی سننالاقوال و الافعال، ج۱، ص۱۲۱ـ ۱۲۴، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
۶۵. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۹۳ـ۲۸۰، چاپ محمد محمد تامر، قاهره ۲۰۰۴.
۶۶. احمد بن حسین بیهقی، السننالکبری، ج۲، ص۷۵، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳.
۶۷. احمد بن حسین بیهقی، السننالکبری، ج۴، ص۵۳۴، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳.
۶۸. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۱۳۰ـ۱۴۵، چاپ محمد محمد تامر، قاهره ۲۰۰۴.
۶۹. احمد بن حسین بیهقی، السننالکبری، ج۲، ص۸۶ـ۱۳۵، بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳.
۷۰. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۳، ص۱۲۹۹ـ۱۳۱۸، چاپ محمد محمد تامر، قاهره ۲۰۰۴.
۷۱. ابن اثیر، جامعالاصول فی احادیث الرسول، ج۷، ص۵۱۲ـ۵۸۶، چاپ عبدالقادر ارناؤوط، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۲. علی بن حسامالدین متقی، کنزالعُمّال فی سننالاقوال و الافعال، ج۱۰، ص۳ـ۴۷، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانهی دانشنامهی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
شخصى برق سالن و تالار عروسى را خاموش و فرار مى کند. اگر او را براى مجازات دستگیر کنند، کیفر عادلانه زمانى است که تمام حوادثِ پیش آمده را به حساب آورند. مثلاً:
به خاطر تاریکى ظرف هایى شکسته شد. دو نفر از پله ها افتادند. سر چند نفر به ستون خورد. شیرینى ها ریخت. اطفالى ترسیدند و گریه کردند. براى خارج شدن از سالن تاریک، زمان زیادى تلف شد. خانواده هاى عروس و داماد از مهمان ها خجالت کشیدند. آرى، تمام آثار خاموش شدن سالن، باید محاسبه و بر اساس آن، جریمه تعیین شود.
واژه ذنب که به معنای دم و دنباله و معانی دیگر آمده است، خود بهترین گواه بر این نکته است که برخی از اعمال و رفتارهای ضد هنجاری بشر، پیامدهای زیانباری دارد. این آثار و پیامدها در ابعاد مادی و معنوی و نیز در دنیا و آخرت در پی گناه می آید.
گناهان، اندک اندک شاکله وجودی شخص را چنان متحول و دگرگون می سازند که هیچ آثاری از نور الهی که خداوند در همه انسان ها قرار داده است، نمی ماند. این روست که از خسران و زیانی سخن به میان می آید که بسیاری از مردم جز مومنان نیکوکار و نیکوخواه بدان گرفتار می شوند؛(سوره عصر) زیرا ایشان از سرمایه وجود نوری خویش زیان می کنند و چیزی برای خویش نمی گذارند.
هر کس کار خوبى را بنا نهد، پاداش تمام کسانى که به آن کار عمل کنند، بدون آنکه از عامل کم شود، به او داده مى شود. همان گونه که اگر کسى راه بدى را به روى مردم باز کند، در گناه تمام کسانى که در آن راه پا نهند شریک است: «مَن سَنّ سُنَّة حَسنةً عُمِل بها من بَعده کان له أجره و مثل اُجورهم من غیر أن ینقصّ من اُجورهم شیئا و مَن سَنّ سُنَّة سَیِّئة فَعُمل بها بعده کان علیه وزره و مثل أوزارهم من غیر أن یَنقصّ من أوزارهم شیئاً
از آموزه های قرآنی این معنا به دست می آید که بلاها چیزی جز دستاوردهای بشری نیست. از این روست که خداوند بارها از " بما کسبت ایدی الناس" سخن به میان آورده است که به صراحت به معنای دستاوردهای بشری می باشد که همان بلایایی هستند که مردمان بدان گرفتار می شوند.
خداوند در آیه 30سوره شوری به صراحت بیان می کند: وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ؛ هر گرفتاری و بلایی که بر شما وارد می شود به سبب دستاوردهای شماست و این در حالی است که خداوند از بسیاری از گناهان شما گذشت می کند.
در جایی دیگر مى فرماید: «نَکتُبُ ما قَدّموا و آثارهم» (سوره یس، آیه 12) هم خود اعمال را مى نویسیم و هم آثار آنها را.
در حدیث مى خوانیم: هر کس کار خوبى را بنا نهد، پاداش تمام کسانى که به آن کار عمل کنند، بدون آنکه از عامل کم شود، به او داده مى شود. همان گونه که اگر کسى راه بدى را به روى مردم باز کند، در گناه تمام کسانى که در آن راه پا نهند شریک است: «مَن سَنّ سُنَّة حَسنةً عُمِل بها من بَعده کان له أجره و مثل اُجورهم من غیر أن ینقصّ من اُجورهم شیئا و مَن سَنّ سُنَّة سَیِّئة فَعُمل بها بعده کان علیه وزره و مثل أوزارهم من غیر أن یَنقصّ من أوزارهم شیئاً» (کنزالعمّال، حدیث 43079)
گاهى یک نفر دیگرى را سیگارى یا معتاد مى کند و دومّى نفر سوم را و او نفر چهارم را، نفر اول در گناه نفرات بعدى شریک است.
اگر خداوند می خواست انسان را به همه گناهانی که انسان مرتکب می شود عذاب می کرد، دیگر کسی رنگ آسایش و آرامش را به خود نمی دیدند و همواره در گرفتاری بودند، در حالی که خداوند از بسیاری از گناهان ما می گذرد بازهم همان درصد اندک گناهان باقی مانده این همه آثار از خود به جا می گذارد و ما همواره در مصیبت و گرفتاری هستیم. از این روست امام باقر (علیه السلام) می فرماید: هیچ مصیبتی جز در اثر گناه به بنده نمی رسد و آن چه را خداوند می بخشد بیش تر است.(وسایل الشیعه، ج 11 ، ص 238)
از نظر قرآن اصولا انسان در گرو اعمال خوب و بد خویش است(مدثر ، آیه 38) و آن چه در دنیا می بیند گوشه ای از پیامدهای خودساخته های اوست و در آخرت و رستاخیز همه این دستاوردها و پیامدها به طور دقیق بروز و ظهور می کند و انسان مجازات های خوب و بد خویش را دریافت می کند. (غافر، آیه 17 و نیز ابراهیم ،آیه 51 و آیات دیگر)
به هر حال، انسان در زندگی دنیوی خویش بخشی از آثار بد دستاوردهای خویش را می بیند و همه بلاها و گرفتاری ها و مصیبت ها، ریشه در اعمال بد و زشت انسان ها دارد. شگفت این که حتی زمین و موجودات آن نیز از آثار بد رفتاری و زشتکاری آدم ها نیز در امان نیستند و خداوند به صراحت بیان می کند که : ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ، فساد و تباهی در خشکی و دریا به سبب دستاوردهای مردمان ظاهر شد تا این گونه بخشی از اعمال خویش را بچشند شاید عبرت گیرند و به خدا و کار نیک باز گردند.(روم ، آیه 41)
امیرمومنان علی (علیه السلام) به عنوان نمونه به مساله شهوترانی اشاره می کند و می فرماید: هر که به سوی شهوترانی بشتابد به سوی آفات شتاب نموده است.(غررالحکم ، آمدی، ص 666) به این معنا که شهوترانی به عنوان یک نمونه از رفتارهای ضد هنجاری، موجب بلاها و آفات است و کسی که به سمت شهوترانی می شتابد در حقیقت به سوی بلا و آفات می شتابد.
از نظر قرآن اصولا انسان در گرو اعمال خوب و بد خویش است(مدثر ، آیه 38) و آن چه در دنیا می بیند گوشه ای از پیامدهای خودساخته های اوست و در آخرت و رستاخیز همه این دستاوردها و پیامدها به طور دقیق بروز و ظهور می کند و انسان مجازات های خوب و بد خویش را دریافت می کند. (غافر، آیه 17 و نیز ابراهیم ،آیه 51 و آیات دیگر)
این گونه است که رفتارهای آدمی در جهان تکوین تاثیر می گذارد چنان که دعا و نیایش ها نیز این گونه عمل می کند. خداوند در اثبات این ارتباط تنگاتنگ در آیه 96 سوره اعراف می فرماید که ایمان و تقوای مردمان موجب می شود تا درهای روزی به سوی ایشان باز شود و از برکات زمین و آسمان بهره مند شوند. این بدان معناست که رفتار آدمی در افزایش روزی، باران مناسب، تغییر آب و هوای مناسب و مانند آن تاثیر گذار است.
عواملی برای فعال شدن خشم خداوند
زمینه ها و آثار گناه در چیست ؟
کسی هم مالک مطلق است و هم عالم مطلق
کلید طلایی برای افزایش بهره وری در ماه رمضان
چکیده
اعضای «القاعده» همگی، از مسلمانان اهل سنتاند و قرائتی افراطی و متعصبانه از اسلام و گرایشهای افراطی ضد شیعی با رگههای فکری وهابی و تفکر افراطی سلفی دارند که در مجموع، از افراد و جریانهای گوناگونی در مصر، عربستان، پاکستان و افغانستان تأثیر پذیرفتهاند. در این میان، «عبدالله عزّام» از رهبران جهادی مصر و فلسطین که در زمان جهاد مردم افغانستان ضد شوروی، در این منطقه فعالیت داشت، مهمترین فرد تأثیرگذار در شکلگیری تفکر رهبران و اعضای القاعده به شمار میآید. او که بیانِ گیرا و قلم روانی داشت، با نوشتن دهها عنوان کتاب و ارائه سخنرانیها و بیانیهها در وصف جهاد، نقش زیادی در جذب نیروهای جهادی از کشورهای اسلامی داشت که بعداً همین نیروها به عضویت القاعده درآمدند. پی بردن به نقش تفکر جهادی عبدالله عزّام در گسترش رفتارهای خشونتآمیز القاعده، مهمترین مسئلهای است که در این نوشتار تبیین میگردد.مقدمه
عبدالله عزّام فلسطینی تبار، (2) تئوریسین اصلی سلفیه جهادی و القاعده به شمار میآید و مهمترین فردی بود که با قلم روان و بیان شیوای خود، خط و مشی فکری نیروهای جهادی را تعیین میکرد. عزّام به جریان «اخوانالمسلمین مصر» (3) وابسته بود و بیشتر از افکار «سید قطب» و همینطور «ابن تیمیه» پیروی میکرد و بر همان اساس، به تعریف کفر و ایمان و جهاد و حکومت و مسائل کلامی دیگر میپرداخت، اما او از نظر خط مشی سیاسی به هیچ وجه با رفتار مسالمتآمیز اخوانیهای مصر موافق نبود، بلکه تحت تأثیر جریانهای افراطی مصر، جهاد و مبارزه را تنها راه دستیابی به حکومت اسلامی و نابودی کفار میدانست. در همین راستا، او با همکاری افرادی در مصر و فلسطین برای ساماندهی جبهه مبارزه بر ضد اسرائیل فعالیت میکرد، اما به دلایل گوناگون، از جمله اختلافات سیاسی و فکری موجود میان رهبران مبارز در فلسطین و مصر، به انجام دادن این کار موفق نشد. هم زمان، آغاز جهاد در افغانستان بهانهای شد تا او بتواند به دور از اختلافات موجود در زادگاهش، از طریق این کشور اهداف خود را پی گیرد. (4) به همین جهت او در اوایل دهه شصت شمسی شخصاً در افغانستان و پاکستان حضور یافت و «پیشاور» را مرکز فرماندهی خود کرد. در آغاز، وی مؤسسه «مکتبة الخدمات» را با هدف ارائه خدمات بهتر به نیروهای اعزّامی از کشورهای دیگر و همین طور کمک مادی و معنوی به مجاهدان و مردم افغانستان تأسیس کرد. (5) سپس از برای اولین بار نام «سلفیه جهادی» را با اقتدا بر تفکر جهادی حاکم در مصر و فلسطین، بر مجموع این نیروها به کار برد. (6)سیر تاریخی و تطوّر فکری القاعده
پیشینه شکلگیری سازمانهای جهادی، اساساً به تحولات مصر در سالهای برمیگردد، رهبران اخوان المسلمین مصر برای مبارزه با «انورسادات» حاکم مصر، سازمانهای «الجهاد»، «جماعت اسلامی» و غیره را تشکیل دادند، (9) اما نامگذاری گروهی به نام «سلیفه جهادی» و «القاعده»، به طور مشخص به جریانی به نام «عرب- افغانها» در دوران جهاد افغانستان با ارتش سرخ شوروی در حدود سه دهه پیش (سال 1358- 1367 ش) مربوط میشود، (10) زیرا از آن جا که تسلط کمونیسم در مهمترین کشور مسلمان آسیایی برای مسلمانان جهان نگران کننده و برای کشورهای دیگر خطرساز بود، جهاد مردم افغانستان بسیار زود مورد حمایت مسلمانان و کشورهای جهان قرار گرفت. علمای اسلامی با صدور فتاوایی، مشروعیت جهاد ضد روسی مردم افغانستان را تأیید کردند و در پی آن، هزاران نفر از جوانان مسلمان کشورهای دیگر به نیروهای جهادی افغانستان پیوستند. کشورهای اسلامی و برخی کشورهای غیر اسلامی نیز حمایت مادی و نظامی از نیروهای مبارز افغانستان را در دستور کار خود قرار دارند واین امر باعث تقویت بیشتر گروههای جهادی شد.ضرورت جهاد از نگاه عبدالله عزّام
مهمترین تئوری عبدالله عزّام، گسترش فرهنگ جهاد و شهادت با هدف تشکیل حکومت اسلامی بود. تا جایی که او را مجدّدِ فرهنگ جهاد در عصر حاضر دانستهاند. (21)فلسفه جهاد
عبدالله عزّام با استناد به آیات و روایات، دلایل گوناگونی برای ضرورت تداوم جهاد ذکر میکند؛ از جمله جلوگیری از تسلط کفار و حاکم کردن اسلام؛ (41) کمبود مرد عمل (زیرا به تعبیر او افراد آگاه در جامعه اندکند و اهل عمل کمتر از آن و کسانی که به جهاد بپردازند، بسیار نادرند و آنهایی که در راه جهاد، صبر و مقاومت داشته باشند، گاهی اصلاً یافت نمیشوند.)؛ ترس از آتش جهنم و ضرورت نجات از آن؛ (42) لبیک به ندای الهی برای جهاد؛ (43) پیروی از سیره سلف صالح؛ تأسیس پایگاه محکم برای حفاظت از دارالاسلام؛ حمایت از مستضعفان؛ (44) آرزوی شهادت و رسیدن به بهشت؛ (45) حفظ عزت امت و از بین بردن زمینههای ذلت و خواری؛ (46) حفظ هیبت و ابهت امت و رد مکر دشمنان؛ (47) اصلاح زمین و جلوگیری از فساد آن؛ (48) حمایت از شعائر الهی؛ (49) حفظ امت از عذاب و مسخ شدن؛ (50) بینیاز کردن امت و افزایش ثروت آن؛ (51) تحقق بخشیدن برتری اسلام بر سایر ادیان؛ (52) بهترین عبادت بودن جهاد؛ (53) اجماعی بودن وجوب عینی جهاد. (54)شاخصهها، شرایط و اهداف جهاد
از نظر عزّام، جهاد تنها به معنای مبارزه با شمشیر است و خارج از آن فقط فتوای جهاد را از مصادیق جهاد میدانست؛ منتهی به شرط آن که افرا خبره و آگاه به مسائل اسلامی و شرایط و اوضاع جنگی و قادر به استنباط احکام شرعی، فتوای جهاد را صادر کنند و کسی دیگر غیر از آنان، صلاحیت صدور فتوای شرعی را ندارد. (59) وی با عبادت جمعی دانستن فریضه جهاد، معتقد است که تنها امیر جماعت، یعنی «امیرالمؤمنین» حق صدور فتوای جهاد دارد، زیرا او نایب رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) در حفظ دین و سیاست دنیاست، اما اگر خلیفه و امام در زمین وجود نداشته باشد، جهاد بر زمین نمیماند، بلکه علما و یا بزرگان مطاع قوم، به عنوان اولوالامر، دستور جهاد را صادر میکنند. زیرا عمل به فریضه جهاد در صورتی محقق میگردد که حداقل سالی یک بار سپاه مسلمانان برای جهاد گسیل شوند. (60)جهاد ابتدایی و شرایط کشتن کافر از نگاه عبدالله عزّام
از نظر عبدالله عزّام، جهاد ابتدایی با کفار چند حالت دارد:حکم جهاد با دشمن نزدیک و دور
از نگاه عبدالله عزّام، دشمنانی که باید با آنان مبارزه شود دو دستهاند: دشمنان نزدیک که عبارتند از نظامهای فاسد اسلامی که در این مرحله باید با حاکمان کنونی کشورهای عربی در لیبی و سوریه و عراق و غیره مبارزه کرد تا با ساقط کردن آنان؛ حکومت اسلامی را تشکیل داد. دسته دوم، دشمن دور است که در رأس آنها، آمریکا و اسرائیل قرار دارد. در این مرحله، دامنه جهاد به تمام جهان همهی کفار گسترش مییابد، زیرا اسلام دین جهانی و دین انسانیت است و حکومت اسلامی، به زمان و مکان خاصی محدود نیست، بلکه بر اساس وعده الهی، اسلام به زودی بر تمام دنیا مسلط میشود و آن زمان، پیروان تمام ادیان از حکومت واحد اسلامی پیروی خواهند کرد. (73)تکفیر و کشتن شیعیان
عبدالله عزّام، با اشاره به جنگ ایران و عراق، با وجود آن که تمام بعثیها را کافر میدانست و معتقد بود، تنها برخی از ایرانیها کافرند و عدهای دیگر مسلمان و یا فاسقند، اما در عین حال، حمایت از این علیه رژیم صدام را اجازه نمیداد، زیرا معتقد بود که عراق، آخرین مانع برای گسترش شیعه است و اگر این سد برداشته شود، بسیار زود تفکر شیعی گسترش مییابد. به خصوص آن که حافظ اسد و حزب حاکم سوریه و همینطور جنبش «امل» لبنان نیز به شیعیان تعلق دارند. هم چنین او ایران را مخالف تشکیل حکومت اسلامی سنی در افغانستان میدانست و سعی داشت که با کمرنگ نشان دادن و حتی انکار نقش ایران و حتی شیعیان افغانستان در جهاد ضد شوروی و پر رنگ کردن رفتارهای نادرست دولت ایران با مهاجرین افغانستان مقیم آن کشور، به تحریک اختلاف شیعه و اهل سنت بپردازد. به همین علت از کشورهای عربی میخواست که به جای برگزاری کنفرانسهای گوناگون برای بیان خطر شیعه و روس و غیره، به تقویت جبهههای جهاد افعانستان بپردازند تا با تشکیل حکومت اسلامی (سنی) در آن و گسترش جهاد به کشورهای دیگر، زمینه گسترش شیعه نیز از بین برود، اما در عین حال، او رویارویی مستقیم با شیعه، به خصوص ایران، را در توان اهل سنت نمیدانست. (92)حکم عملیات تروریستی و انتحاری
با وجود تأکید رهبران القاعده بر گسترش جهاد علیه کفار و بسیاری از مسلمانانی که مخالف تفکر آنان هستند، عبدالله عزّام در مواردی با استناد به برخی آیات و روایات، هر نوع عملیات تروریستی ضد مسلمانان و اقدام به کشتن فرد مسلمان و مؤمن را حرام قطعی دانسته و آن را پس از کفر، از گناهان بزرگ تلقی کرده است. (106) وی با استناد به روایاتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، تأکید میکند که ایمان با ترور نمیسازد، (107) کشتن مؤمن نزد خداوند از نابودی تمام دنیا بدتر است، (108) اگر آسمان و زمین در خون مؤمنی مشارکت داشته باشند، خداوند تمام آنها را وارد جهنم میکند، (109) هر کسی با حمل سلاح، مؤمنی را بترساند مسلمان نیست، خداوند هیچ عمل نیکی را از قاتل مؤمن نمیپذیرد، (110) هر گناهی بخشیده میشود، مگر گناه مشرک و یا کسی که مؤمنی را عمداً به قتل برساند. (111) و خداوند لعنت میکند کسی را که با آهن به برادر خود اشاره کند. (112) هرگاه کسی چنین کند بر پرتگاه جهنم قرار میگیرد و اگر به قتل برادر مؤمن خود اقدام بکند، در آتش میافتد. (113) به همین دلیل پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به اصحاب دستور میداد که نوکهای تیرهای کمان را در جمع با دست بگیرد تا به طرف کسی نشانه نرود، (114) اما در عین حال، وی عملیات انتحاری را در صورتی که به مصلحت اسلام باشد، از بهترین اعمال میداند و معتقد است که صحابه نیز گاهی در مبارزه با دشمن، در حالی که به کشته شدن یقین داشتند، تنها وارد میدان میشدند و طبق حدیث نبوی، فرشتگان به چنین فردی مباهات میکند. (115) هم چنین از او نقل شده است که در جملات حماسی خود در مورد «ارهاب» چنین گفته است:نقد، بررسی و نتیجهگیری
مهمترین معضل جهان اسلام، جریانهای جهادی تندرو است که در زمانهای مختلف، به خصوص در عصر حاضر، حضور فعال داشته و دارند در این میان، القاعده و رهبران آن از مهمترین جریانهای جهادی تندرو معاصرند که همگی از مسلمانان اهل سنت هستند و قرائتی افراطی و متعصبانه از اسلام دارند و تحت تأثیر سید قطب و ابن تیمیه، به تعریف کفر و ایمان و جهاد و حکومت و مسائل کلامی دیگر پرداختهاند. آنان از نظر خط مشی سیاسی با رفتار مسالمتآمیز موافق نیستند، بلکه جهاد و مبارزه را تنها راه دستیابی به حکومت اسلامی و نابودی کفار میدانند. عامل اصلی تندرویهای آنها را میتوان در رویکرد نصگرایی افراطیشان پیگیری کرد که در افکار عبدالله عزّام ریشه دارد. برداشت نصگرایانه عزّام و همین طور سایر رهبران القاعده از نصوص جهادی اسلام، باعث شده است که پیروان آنان بدون توجه به هیچ نوع سازندگی و طرح جامع در این زمینه، همواره در حال اعتراض باشند. (117)چکیده
مسلمانان جهان و ملتهای غیراسلامی این روزها شاهد شدت حملههای دَدمنشانهی گروههای تکفیری هستند، که با عقاید تند علمای سلفی جهادی و وهابی و با حمایت مالی و نظامی کشورهای غربی و عربی، در حال گسترش در جهان اسلام هستند؛ این مقاله در پی بررسی افکار، عقاید و احکام سختگیرانهی ابنتیمیه و تأثیر آنها بر گروههای جهادی و افراطی عصر حاضر است؛ با بررسیهای انجام شده به نظر میرسد که ابنتیمیه نقش به سزائی در وقایع جهان اسلام به ویژه در سدهی اخیر داشته است. وی با سازماندهی برخی از مبانی «سلفیه» همچون «انفتاح باب اجتهاد و ترویج ظاهرگرایی و مخالفت با عقل و منطق» و با سختگیری در برخی از معارف اعتقادی سلف همچون توحید، شرک و منحصر کردن توحید در توحید عبادی و گسترش دایرهی تکفیر و همچنین ارتباط دادن اعتقادات افراطی خود به سیاست برای مقابله با مخالفین خود (مخصوصاً شیعیان) باعث به وجود آمدن رویکردی منفعلانه و در عین حال رادیکالی نسبت به مخالفانشان شد.مقدمه
امروزه در جهان اسلام شاهد گرایشهای انحرافی جدیدی در قالب مبارزه با بدعت، شرک و به اصطلاح ایجاد حکومت اسلامی هستیم که بر این اساس بسیاری از مسلمانان به عنوان یک وظیفه دینی و برخی نیز به جهت منافع مادی به پا خواستهاند، و به بهانهی مبارزه با کفر، شرک و بدعت، مرتکب جنایتهای زیادی شدهاند که خیانتهایشان را میتوان در کشورهای سوریه، عراق، بحرین، افغانستان و... به وضوح مشاهده کرد. پایهگذار اصلی این تفکر در قرن هشتم فردی به نام «احمد بن تیمیه حرانی دمشقی» (726 ق) بود که در ابتدا آراء و افکار وی به شدت مورد انتقاد علمای معاصر خود قرار گرفت و دیری نپائید که افکار وی رو به خاموشی نهاد، ولی در برخی از محافل درسی شاگردانش، چون ابنقیم جوزی (691-751 ق) افکار وی همچون آتشی در زیر خاکستر مطرح بود تا این که بعد از چهار قرن افکار ابنتیمیه توسط فردی به نام محمد بن عبدالوهاب بروز کرد و آتشی در جهان اسلام به پا نمود که امروزه نیز همان افکار را در قالب گروههای سلفی تکفیری میتوان دید، از این رو این مقاله با پیوند جریان محمد بن عبدالوهاب و گروههای تکفیری به افکار و اعتقادهای ابنتیمیه و تأثیرپذیری آنها از وی، در پی منشأ اصلی ترویح جنایت و خشونتهای امروز جهان اسلام است.مهمترین تفکرات ابنتیمیه در باب گسترش جنایتهای سلفیه
ظاهرگرایی
تفکر ظاهرگرایانه که از اهل حدیث و در رأس آن احمد بن حنبل آغاز شد، بعدها به وسیله اشاعره ادامه یافت و در قرن هشتم توسط ابنتیمیه با عقاید جدیدی نظیر: «نفی توسل و تکفیر مرتکبین آن، نفی شفاعت و تبرک جستن و...» سازماندهی شد و در قرنهای اخیر نیز پیروان ابنتیمیه، چون محمد بن عبدالوهاب و علمای وهابی به انتشار افکار او پرداختند، ابنتیمیه با احیای نقلگرایی و توسعهی ظاهرگرایی در یک چهارچوب مشخص، توانست شیوهای را در مقابل عقلگرایان تشکیل دهد و معرفتشناسی سلفیه را به سمت ظاهرگرایی سوق دهد.اجتهاد و تقلید
این روزها همواره فتواهای شتابزده و افراطی در مورد کشتار مسلمانان از سوی علمای وهابی صادر میشود و به عنوان احکام اسلام به مسلمانان تلقین میشود. ابنتیمیه یکی از شاخصترین چهرههای سلفی در سدههای میانه، رویکرد تقلید ستیزی را سامان بخشید، (13) وی انحصار اجتهاد در ائمه چهارگانه اهل سنت را به علت عدم عصمتشان قبول ندارد و مؤید کلام خود را سخنی از احمد بن حنبل نقل میکند که گفته است: «از من تقلید نکنید، از مالک، شافعی، اوزاعی و ثوری تقلید نکنید، پس یاد بگیرید همان طوری که ما یاد گرفتیم.» از این روی ابنتیمیه هر کسی را به اندازه علمش به احکام مجتهد میداند، (14) و حتی حکم به تکفیر و قتل کسی میدهد که معتقد باشد، تقلید یکی از ائمه اربعه به طور معین واجب است، و اگر معتقد باشد به وجوب تقلید، ولی نه به طور معین، ابنتیمیه او را مسلمان نمیداند، (15) محمد بن عبدالوهاب نیز که اجتهاد را «رد الأمر إلی الله و رسوله» (16) میدانست، با یک گرایش افراطیتری به تقلیدستیزی پرداخت به گونهای که تقلید کردن را شرک پنداشته و پایه اصلی دین مشرکین معرفی کرد. (17) وی معتقد بود پیروی از فتاوای علمای مذاهب مختلف، پیروی از آرا و هواهای مختلفی هست که شیطان آن را وضع کرده است. (18)تفاسیر افراطی از معارف دینی
آنچه که باعث تفاوت ادیان و مذاهب با یکدیگر است، اعتقاداتی است که افراد در هر دین و مذهبی به آن پایبند هستند، افراطگرائی دینی یکی از هنجارهای مذهبی است، که بسیاری از افراد را به خود مشغول ساخته و گرایشهای متفاوتی را به وجود آورده است، بیشک دین مبین اسلام نیز از این هنجارها مبری نبوده و در همان اوایل ظهور دین اسلام افراطگرائی با شعار «لاحکم الالله» توسط خوارج بروز یافت، و تا به امروزه در قالبها و گروههای مختلفی ادامه داشته، و امروزه نیز در قالب گروههای جهادی در سرتاسر جهان اسلام شاهد افراطیگریها و جنایتهای آنها هستیم که مرجع مبانی اعتقادی برگرفته از مبانی و اعتقادهای ابنتیمیه است. (22)تکفیر نزد ابنتیمیه
از اساسیترین مفاهیمی که باعث ترویج خشونتها در جهان اسلام شد مفهوم «تکفیر» است که آثار فراوانی بر آن مترتب است از این رو کتابها و مقالههای زیادی نگاشته شده است، ولی آنچه که به اختصار در این جا ذکر میشود، تأثیرپذیری گروههای جهادی و افراطی سلفیگری از تکفر تکفیر است. بررسی منشأ این تفکر و علل ترویج آن در میان افراطیگران سلفی میتواند گام مهمی در عرصهی گسترش جنایتهای امروز جهان اسلام باشد.گرایش تکفیری ابنتیمیه در ایجاد تفرقه میان مسلمانان
یکی از مهمترین عوامل که باعث گسترش جنایتهای در میان مسلمانان شد، ایجاد تفرقه میان آنها و دامن زدن به اختلافات مذهبی و تکفیر کردن مذهب مخالف است. ابنتیمیه با مواضع تندی که علیه شیعیان مخصوصاً در کتاب منهاج السنة خود گرفت و با صدور فتواهایی در این زمینه بیشک توانسته بود برای آیندگانی که در پی بهانه علیه شیعیاناند و آنها را کافر میدانند، مؤثر باشد.نقش ابنتیمیه درگسترش موج تکفیر علیه شیعه
منشأ فتاوای تکفیری علیه شیعه را میتوان در خصومت و فضایی تفکر بنیامیه و تضعیف روحیه و فضایی امامیه جستوجو کرد، ابنتیمیه عملاً در ترویج این تفکر تلاش بسیاری کرد به طوری که معتقد بود، دولت بنیامیه بهترین حکومت بوده (65) و بدبختی اسلام از حکومت عباسی بوده، چرا که حکومت عباسی در دست شیعیان و بدعتگذاران بوده است، (66) وی هم چنین در جایی دیگر نزول آیه: (وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ) (67) را در شأن بنیامیه انکار کرده و این گونه تفسیر را از تحریفات شیعه در قرآن بر شمرده است. (68) وی به گونهای تنقیص شخصیت حضرت علی (علیهالسلام) و ائمه طاهرین (علیهمالسلام) را نمود که بسیاری از علماء اهل سنت را به واکنش علیه او واداشت، (69) ابنحجر عسقلانی در کتاب الدرر الکامنه، صراحت دارد که تعدادی از مسلمانان - یعنی اهل سنت، ابنتیمیه را به خاطر جسارتهایی که به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دارد، منافق میدانند، (70) چون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «لا یبغضه إلا منافق». (71) و یا ابنحجر مکی در کتابی که حتی علیه شیعه نوشته است، وقتی به ابنتیمیه میرسد میگوید: ابنتیمیه کسی است که خداوند او را مخذول و منکوب، گمراه و کور، و ذلیل و بیمقدار کرده است، علمای بزرگ احوال او را بیان کرده و دروغ گفتار او را مشخص کردهاند. (72) در هر صورت تنقیضهای ابنتیمیه نسبت به اهل البیت (علیهمالسلام) و علمای امامیه از یک طرف و تعصبورزی وی نسبت به بنیامیه و رفع تنقیصهای آنان (73) از طرف دیگر موجب شد که یک نگاه افراطی همراه با تنفر به شیعه به نام رافضه صورت گیرد؛ به طوری که امروزه کتابها و مقالههایی فراوانی به صورت رایگان در دفاع از عثمان بن عفان و در دفاع از ابوسفیان و معاویه و عمرو بن عاص توزیع میشود (74) و گروههای تکفیری رسماً اعلام میکنند که در پی احیاء بنیامیه و انتقام از شیعیان هستند. (75)تکفیر سیاسی
مهمترین عامل گسترش تکفیر در جهان اسلام از زمانی پدید آمد که وارد مسائل سیاسی شده و علما و امرا آن بیشتر برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده کردند، (76) ابنتیمیه گرچه بیشتر به عنوان یک عالم دینی مطرح است تا یک عالم سیاسی، ولی در عین حال بسیاری از گروههای افراطی سیاسی منهج علمی و عملی وی را به عنوان یک شناسه مطرح کردهاند و حتی برخی از تحلیلگران در بطن افکار تکفیری ابنتیمیه و ابنقیم جوزی، انگیزههای سیاسی را برای مقابله با شیعه دخیل دانستهاند، (77) از جمله موضعگیریهای سیاسی ابنتیمیه، در جریان حمله تاتار به شام و فرار مردم دمشق در سال (702 ق)، بود که ابنتیمیه مردم را به جهاد فراخواند. (78) بعد از شکست تاتارها، ابنتیمیه به اقدامات جدیدی دست زد، از جمله راندن گروهی از شیعههای باطنی نصیری از کوههای اطراف دمشق بود. ابنتیمیه معتقد بود که این گروههای شیعی جاسوسان و حامیان تاتار بوده و در منطقه فساد میکردند ابنتیمیه با گروهی از یارانش به جنگ این گروههای شیعه رفت و تمام افراد مسلح را کشت و درختهای آن منطقه را قطع کرد. (79) ابنتیمیه با بیان این گزاره که «هر کس دعوت را دریافت کرد و نپذیرفت واجب القتل است» و با قرائت آیههای جهاد در راستای آن و تأکید بر فضائل جهاد، قتل کفار و جهاد علیه آنان را جزء اولویتهای نخست رسالت اسلام شمرده است.نتیجه
ابنتیمیه نه تنها به عنوان یک عالم دینی بلکه به عنوان یک رهبر سیاسی توانست نقش بسزایی در وقایع جهان اسلام به ویژه در یک سدهی اخیر داشته باشد، وی با سازماندهی برخی از مبانی سلفیه هم چون انفتاح باب اجتهاد و ترویج ظاهرگرایی و مخالفت با عقل و منطق و با سختگیری در برخی از معارف اعتقادی سلف همچون توحید و شرک و منحصر کردن توحید در توحید عبادی و گسترش دایره تکفیر و ارتباط آن با سیاست و با یک رویکرد منفعلانه نسبت به شیعه باعث شد که خشونتهای جهان اسلام به سمت اختلافهای مذهبی برای تأمین منافع سیاسی حرکت کند، از این روی امروزه شاهد بسیاری از جنایتها به اسم اسلام در مناطق مختلفی از جهان اسلام هم چون سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، بحرین و... هستیم.پینوشتها
1. پژوهشگر مؤسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهمالسلام).
2. ابنتیمیه، مجموع فتاوی، ج 5، ص 114 و ج 17، ص 360؛ فتوی الحمویة الکبری، ج 1، ص 40 و 541.
3. محمد صالح بن عثیمین، مجموع فتاوی، ج 1، ص 115؛ صالح فوزان، الأرشاد الی صحیح الاعتقاد، ص 150؛ علی عبدالعزیز الشبل، التنبیه علی المخالفات العقدیة فی فتح الباری، ج 3، ص 584.
4. ابنتیمیه، الرد علی الکبری، ج 2 ص 507؛ همو، الرد علی المنطقیین، ج 1، ص 101 و 488 و 523؛ همو، مجموع فتاوی، ج 13، ص 237؛ ج 4، ص 283، 315؛ ج 9، ص 39؛ همو، عقیدة الاصفهانیه، ص 109 و 110؛ همو، الصفدیه، ج 1، ص 242.
5. همو، درءالتعارض بین العقل و نقل، ج 3، ص 151؛ همو، منهاج السنه النبویه، ج 2، ص 215.
6. بیشک بر عقاید کلامی آثار فقهی مهمی، چون مرتد شدن و کافر بودن و... بار میشود و در طول تاریخ به خاطر برخی از مسائل کلامی چون مباحث علم و قدرت خداوند و یا جسم و مکان داشتن خداوند خونهای بسیاری ریخته شده، در سؤالی از هیئت عالی افتاء عربستان درباره این که اگر کسی قائل باشد به این که خداوند در همه جا وجود دارد، چیست؟ پاسخ دادهاند: خداوند در عرش است و درون جهان نیست بلکه خارج از عالم است و اگر کسی معتقد باشد که خداوند در همه جا هست، کافر، مرتد و بلکه خارج از اسلام است. (فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الافتاء ج 3، ص 216 سؤال الاول من الفتوی رقم 5213).
7. آنها با تمسک به ظاهر آیات و روایات، برای خود خدایی خیالی ساختند که برای توصیف خداوند آنها میتوان به کتابهای السنة و یا توحید ابنخزیمه رجوع کرد، به عنوان نمونه البانی در حاشیه خود بر السنة ابنابیعاصم شماره 471 حدیث امالطفیل، حدیث را صحیح میداند که در آن حدیث خداوند را جوانی با موهای بلند و نعلینی از طلا ترسیم کرده که در سبزهزار ایستاده است...
8. در سال 1973 م تشکیل شد و به گروهک شباب محمد و یا جماعة صالح السریه مشهور است.
9. سید احمد رفعت، النبی المسلح، ج 1، الرافضون، ص 34.
10. رهبر گروه جماعة التکفیر و الهجرة.
11. سید احمد رفعت، همان، ج 2، الثائرون، ص 129-131.
12. به گزارش فارس. گروههای سلفی و وهابی (طالبان) همین رویه را برای پیروان خود پیش گرفته و اسناد بهشت را در قبال کشتن دیگر مسلمانان به آنها اعطا میکنند.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911208000695#sthash.CBOeA1P1.dpuf و براساس گزارش خبری عرب تایمز، در میان کشفیات به دست آمده از اجساد برخی تروریستهای تکفیری در سوریه پس از پاکسازی القصیر، علاوه بر بمبهای دستی و خشابها و گلولهها، به وفور قرصها و داروهای تقویت جنسی نیز یافت شده که طبق اظهارات اسیران تکفیری، این قرصها را برای ورود به کاخهای حوریان در بهشت آماده میکردهاند. طبق فتاوای مفتیهای وهابی، هر کس برای جنگیدن با ارتش سوریه و حزب الله و به نیت سرنگونی بشار اسد به سوریه برود، پس از کشته شدن، مستقیماً وارد بهشت و آغوش حوریان میشود! به نقل از:
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/220910.
13. ر.ک: ابنتیمیه، إقامة الدلیل، ج 5، ص 398؛ لمسودة، ص 462 به بعد.
14. ابنتیمیه، مجموع فتاوی، ج 20، ص 210-214.
15. همان، ج 22، ص 249.
16. عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، الدرر السنیة، ج 4، ص 8.
17. محمد بن عبدالله بن سلیمان السلمان، دعوة الشیخ محمد بن عبدالوهاب و أثرها فی العالم الإسلامی، ص 119.
18. الأصل السادس رد الشبهة التی وضعها الشیطان فی ترک القرآن و السنة و اتباع الآراء و الأهواء المتفرقة المختلفة...، (محمد بن عبدالوهاب، مجموعة رسائل فی التوحید و الإیمان، ج 1، ص 396؛ عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، الدرر السنیة، ج 1، ص 174).
19. محمد بن عبدالوهاب، رسائل الشخصیه، ج 1، ص 277.
20. نمونههای فراوانی از این موضوع در کتاب الدرر السنیة، ج 10 موجود است.
21. حسن بن علی سقاف، السلفیة الوهابیة، ص 74.
22. همان طور که عبدالله عزّام به آن نکته اذعان میکند (عبدالرحیم علی، حلف الارهاب، ج 1، ص 22).
23. ابنتیمیه، رسالة التدمریة، الاسماء و الصفات، ج 1، ص 7.
24. همو، درء التعارض، ج 9، ص 344؛ همو، الاستقامه، ج 1، ص 180؛ ج 2، ص 31.
25. محمد بن عبدالوهاب، مجموعة رسائل، ج 5، ص 129.
26. همو، اقامة الدلیل، ج 2، ص 100.
27. ابنتیمیه، مجموع فتاوی، ج 3، ص 140 و 142 و ج 6، ص 421.
28. همو، الاستغاثه، ج 1، ص 184؛ ابنتیمیه، اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة أصحاب الجحیم، ص 540؛ همو، مجموع فتاوی، ج 25، ص 323؛ ج 27، ص 60.
29. حاشیه رد المختار، ج 4، ص 449.
30. محمد بن عبدالوهاب، کشف الشبهات، ص 31-33.
31. حسن بن فرحان مالکی، داعیة و لیس نبیاً، ص 40.
32. همان، ص 43.
33. ابومحمد مقدسی، مجموع استفتاءات، حکم من یستغیث بغیر الله، ص 2.
34. ابومصعب زرقاوی، الکلمات المضیئة، ص 7.
35. همان، ص 325.
36. طبق نقل مرحوم علامه طباطبایی، طبرسی، زمخشری و... در ذیل آیه 58 از سوره «توبه» دلالت بر وجود ردپای این گروه افراطی در زمان رسول الله است. محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج 9، ص 319؛ طبرسی، مجمعالبیان، ج 5، ص 63؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 7، ص 454؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج 1، ص 115؛ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج 2، کتاب الزکاة، ص 750-743، ح 148، 147، 158 و 156.
37. به طوری که خود ابنعبدالوهاب نیز آن را انکار میکند و بین وهابیت و خوارج فرق میگذارد، الدرر السنیه، ج 8، ص 204، القصیمی در کتاب الصراع بین الاسلام و الوثنیه، ج 1، ص 470 این نسبت را رد میکند.
38. مثلاً به کتاب ضوابط التکفیر المعین عند ابنتیمیه و محمد بن عبدالوهاب و علماء نجد، اثر ابوالعلا راشد بن أبیالعلا، 1425 ق.
39. سید مهدی علیزاده موسوی، مبانی فکری سلفیه و وهابیت، ج 1، ص 41-55.
40. ابنتیمیه، زیارةالقبور و الاستنجاد بالمقبور، ص 17.
41. ابنکثیر شاگرد ابنتیمیه این را جزء تحریفات سخنان ابنتیمیه میداند، (ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 14، ص 143).
42. محمد بن عبدالوهاب، کشف الشبهات، ص 58؛ همو، مجموع مؤلفات الشیخ محمد بن الوهاب، ج 6، ص 115.
43. سید محسن عاملی، کشف الارتیاب، ص 148.
44. زینی دحلان، الدررالسنیة فی الرد علی الوهابیه، ص 32.
45. عبدالسلام فرج، الجهاد فریضة الغائبة، ذیل بحث الحکم بغیر ما انزل الله، (ابن تیمیة در کتاب الفتاوی 524/28 میگوید: و معلوم بالاضطرار من دین المسلمین و باتفاق جمیع المسلمین أن من سوغ اتباع غیر دین الإسلام أو اتباع شریعة غیر شریعة محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فهو کافر).
46. همان، ذیل بحث حکام المسلمین الیوم فی رده عن الاسلام، میگوید: (ابن تیمیه فی الفتاوی 534/28. و قد استقرت السنة بأن عقوبة المرتد أعظم من عقوبة الکافر الأصلی من وجوه متعددة منها. أن المرتد یقتل بکل حال، و لایضرب علیه الجزیة، و لا تعقد له ذمة، بخلاف الکافر الأصلی).
47. رهبر جنبش التحریر الاسلامی (سازمان آزادیبخش اسلامی) مصر که در سال (1974 م) بوجود آمد.
48. صالح السریه، رسالة الایمان، برگرفته از آدرس الکترنیکی. http://www.elismaily.tv
49. سید محسن امین عاملی، کشف الارتیاب، ص 232.
50. ابنتیمیه، منهاج السنة النبویة، ج 1، ص 60.
51. همان، ج 1، ص 22-29. وی بارها نسبتهای ناروایی به شیعه میدهد به طوری که میگوید: «لَو کانُوا مِنَ الطَّیْرِ لَکَانُوا رَخَمًا، وَلَوْ کَانُوا مِنَ الْبَهَائِمِ لَکَانُوا حُمُرًا» (اگر شیعه را از پرندگان بدانیم باید آنها را مرغ نجاستخوار و اگر از چهارپایان بدانیم باید آنها را الاغ بدانیم)
52. ابنتیمیه، مجموع فتاوی، ج 28، ص 527 و 528، این در حالی است که در منهاج السنه ج 1، ص 67 حکم به قتل خوارج میدهد.
53. ابنتیمیه، مجموع فتاوی، ج 28، ص 636 و 638.
54. همان، ج 4، ص 429.
55. همو، منهاج السنه، ج 2، ص 243.
56. همان، ج 2، ص 512.
57. به طوری که به امامیه میگوید: فَإنَّهُمْ جَهْمِیَّةٌ قَدَرِیَّةٌ رَافِضَةٌ (همان، ج 4، ص 131).
58. همان، ج 2، ص 626.
59. همان، ج 3، ص 445.
60. علمائی چون محبالدین خطیب و احسان الهی ظهیر و ابراهیم جبهان، امامیه را کافر دانشتهاند (به نقل از: عصام العماد، گفتوگوی بیستیز، ص 59).
61. فضیله الشیخ بن جبرین، اللولوالمکین من فتاوی، ص 39.
62. همان، شماره فتوی، 15903.
63. سایت المنجد، سؤال 10272.
64. برگرفته از سایت سازمان تبلیغات اسلامی به نشانی. http://old.ido.ir//a.aspx?a=1385100205
65. ابنتیمیه، منهاج السنه، ج 8، ص 238 و 242.
66. همان، ج 4، ص 130.
67. اسراء، آیه 60.
68. همو، منهاج السنه، ج 3، ص 404.
69. همان، ج 8، ص 330 و ج 4، ص 496 به تنقیص مقام حضرت علی (علیهالسلام) و ج 4، ص 245 به تنقیص حضرت فاطمه (علیهاالسلام) پرداخته و از آن طرف به تعریف و تمجید قاتل حضرت علی (علیهالسلام) پرداخته است، همان، ج 5، ص 47.
70. ابنحجر، الدرر الکامنه، ج 1، ص 151.
71. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج 1، ص 61؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج 1، ص 95؛ ابنحجر عسقلانی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج 1، ص 60؛ نووی، شرح مسلم، ج 2، ص 64.
72.
عبارات مرتبط با این موضوع
تأثیر افکار ابنتیمیه در گسترش جنایتهای جریانهای تکفیری تأثیر افکار ابنتیمیه در گسترش جنایتهای جریانهای تکفیری