پدران و دختران جفتهای منحصر بهفردی هستند. باید بگوییم که دختران حتی وقتی به سن بالا هم برسند به شما سر میزنند و با شما انس دارند، بنابراین باید سعی کنید این پیوند ارزشمند را شکل داده و در سراسر دوران کودکی و خردسالی او حفظ کنید. ما در این مطلب به شما میگوییم که چطور میتوانید روابط خود با فرزندتان را شکل بدهید.
۲.شما هم باید هرازگاهی کارهای نگهداری فرزندتان را انجام دهید. وقتی برای عوض کردن پوشک فرزندتان به همسرتان کمک میکنید، سعی کنید با کودکتان حرف بزنید و درباره چیزهایی که آرزو دارید برایش آواز بخوانید، او هم فکر خواهد کرد که عوض کردن پوشک نوعی بازی اسـت.
۳.نوزادتان را نزدیک به سینهتان نگه دارید و او را به آرامی و با یک ریتم مشخص تکان دهید. او این ریتم منحصر بهفرد شما را حس میکند. این کار باعث محکم شدن ارتباطش با شما خواهد شد.
۴.هر وقت دیدید سر و صدایش در آمد، مکالمهای را با او آغاز کنید. وقتی شما هم به آرامی چیزی را در پاسخ زمزمه کنید، در واقع دارید با هم حرف میزنید و ارتباط برقرار میکنید.
نشان دهید که حامیاش هستید
دختران یک تا ۱۰ساله عاشق پدران خود هستند. باید این قضیه را درک کنید که دخترتان عاشق این اسـت که دور و بر او باشید، درواقع دوست دارد به نوعی توجه شما را جلب کند و به حرفهایتان گوش دهد. او تشنه توجه شماست، پس آن را از او دریغ نکنید. در حقیقت دختربچهها بیشتر به سمت پدر گرایش دارند و دوست دارند از آنها حمایت پدرانه شود.
اگر دختر دارید بخوانید
۱.دختران در این سنین دوست دارند پدرشان از آنها تعریف و تمجید کند. وقتی از او تعریف میکنید، سعی کنید تعریفتان خیلی خاص، درست، دقیق و مثبت باشد. تعریف بیش از حد ممکن اسـت چندان جالب نباشد، بنابراین بهدنبال جزئیات باشید و طبعا دختران هم خوشحال خواهند شد.
۲.دخترها وقتی میفهمند که پدرشان رابطه خوب و عمیقی با آنها دارد، اعتماد بهنفس پیدا میکنند. سعی کنید ببینید چیزهای موردعلاقه دخترتان چیست و درباره لذتهایش با او صحبت کنید. وقتی نسبت به کاری که انجام میدهد علاقه نشان دهید، متوجه میشود که برای شخصیت او ارزش قائل شدهاید. این باعث میشود سطح اعتماد به نفس او ارتقا پیدا کند.
۴.با دوستانش دیدار کنید. دوستان او در مرکز زندگیاش قرار دارند. اگر فردی اجتماعی و خونگرم اسـت، سعی کنید او را به مهمانیهای بچهها بفرستید، با دوستانش حرف بزنید و به عکسهایش نگاه کنید.
در دوران نوجوانی فرزندتان چگونه پدری کنید؟
او حالا برای خودش شخصیت نسبتا مستقلی دارد، اما نکته مهم در این سن، ساختن عزت نفس اوست. وقتی دختران نوجوان این مسئله را باور کنند که پدرشان آنها را باور دارد، اعتماد بهنفسشان افزایش مییابد.
3 نکته برای ارتباط عمیقتر با دختران نوجوان
۱.وقتی دختران نوجوان بفهمند که شما چیزی را دوست دارید که آنها از آن لذت میبرند، اعتماد بهنفسشان زیاد میشود. احتمال اشتباه در این سن برای فرزندتان بیشتر از همیشه هست. بهترین روش آن این اسـت که به هنگام خطا نه از موضع بالا و به عنوان پدر بلکه به عنوان فردی که همیشه او را همراهی کرده مشکل را ریشهیابی کنید.
۲.دختران نوجوان به تایید شما نیاز دارند حتی اگر کارشان چندان مطلوب نباشد. هر آنچه میتوانید برای تمجید و تعریف از او پیدا کنید مثلا از لباس ورزشی فوقالعاده یا مقالهای که در کلاس درس نوشته. فراموش نکنید که شما هنوز مرد شماره یک زندگیاش هستید.
۳. ببینید چه عقاید و نظراتی دارد. دختران نوجوان فلسفههای خاصی درباره زندگی دارند، خصوصا وقتی به اواخر دوران نوجوانی میرسند. علاقه و ارزش قائل شدنتان نسبت به افکار او بیش از آنچه فکر کنید حائزاهمیت اسـت.
با دخترتان به جاهای مختلف بروید، فقط شما دو نفر. مهم نیست چقدر در خانه کار دارید، دخترتان نیاز دارد اوقاتی را تنها با شما سپری کند تا به شما یادآور شود (یادتان باشد) که او سهم اصلی دنیای شماست. سعی کنید هرازگاهی او را به یک شام دونفره یا نوشیدن قهوه یا حتی رفتن به پارک دعوت کنید.
و اما نتیجه آمار
از
میان ۱۰ کودک (۷ الی ۹ ساله) ۹ نفر شماره موبایل والدینشان را نمی
دانستند. اکنون تصور کنید اگر ندانید کودکتان کجاست و او حتی شماره شما را
نداشته باشد چه اتفاقی خواهد افتاد.
از میان ۲۰ کودک ۱۹ نفر ممکن است به کهنسالان در بردن وسایلشان به نزدیک ماشین یا منزلشان کمک کنند. تقریبا تمام آن ها انسان های ۴۰ ساله را به عنوان قشر کهنسال می دانند که نیاز به کمک و حمایت دارند.
تقریبا نیمی از بچه های ۱۰ تا ۱۴ ساله مطمئن هستند که می توانند یک جنایتکار را از روی ظاهرش تشخیص دهند. (آن ها لباس سیاه می پوشند، چهره عبوس و چشم های خیره دارند، لبخند حیله گرانه دارند و اغلب به کودکان شیرینی تعارف می کنند، جنایتکاران انسان های کثیف و نامرتب شبیه ولگردها هستند.)
تقریبا نیمی از بچه ها در مواجهه با خطر فرار می کنند در حالی که می توانند خود را مخفی کنند.
تمام کودکان تصور می کنند که می توانند به جوانانی که می شناسند (همسایه یا دوست والدین) اعتماد می کنند.
از میان ۲۰ کودک ۱۹ نفر به کسی که نامش را بداند اعتماد می کنند و با او همه جا می روند. حتی برای فریاد زدن و درخواست کمک نیز به خود تردید راه می دهند.
حواستان باشد: جنایتکار واقعی ظاهر مشکوکی ندارد حتی سعی می کند ظاهری معمولی داشته باشد تا نظر کسی به سمتش جلب نشود. یک مرد مودب و خوش لباس و یا یک زن زیبا هم ممکن است جنایتکار باشد.
وظیفه ما این است که به کودکمان بیاموزیم هیچوقت با جوانان و بزرگترها جایی نروند و یا با آن ها کاری انجام دهند. باید به او یاد بدهیم که در مقابل خطرات چه کارهایی انجام دهند. و از همه مهمتر از او بخواهید کارهایی که دور از چشم شما انجام داده چه چیزهایی بوده است.
محافظت کودک
قانون های طلایی امنیت کودک
کودک
را در جهت مثبت راهنمایی کنید نه در جهت منفی و به او اعتماد به نفس دهید.
به جای این که به کودک بگویید چه کارهایی را انجام ندهد به او بگویید چه
کارهایی را انجام دهد. به عنوان مثال: به جای این که به او یاد بدهید
"هیچوقت از غریبه ها چیزی نگیر” بگویید "قول بده هر وقت کسی به تو هدیه یا
اسباب بازی داد و یا از تو خواست با او به جایی بروی به من حتما بگویی”.
برای کوچکترین چیزها او را تحسین کنید ” اطمینان دارم که می توانی این کار
را انجام دهی” هیچوقت این جملات را به کار نبرید: تو نتوانستی یا تو مرا
فریب دادی.
به جای ترساندن و دستور دادن به کودک با او یک بازی اختراع کنید. یک مثال از یک موقعیت برای کودک بزنید و به او یاد بدهید که چه کارهایی را در آن موقعیت انجام دهد.
چگونه به تلفن جواب دهیم.
اگر زنگ در زده شد چه کنیم.
چگونه "نه” بگوییم.
به او امن ترین مکان و راه در مسیر مدرسه را یاد بدهید.
به او نشان دهید چگونه هنگامی که یک غریبه قصد داشت با او همراهی کند پا به فرار بگذارند.
از کودک بپرسید چه انسان هایی مشکوک و چه انسان هایی قابل اعتماد به نظر می رسند.
تمام موارد بالا را برای او توضیح دهید و دوباره از او بخواهید که برایتان تکرار کند.
همیشه و در هر فرصتی با او درباره امنیت صحبت کنید. وقتی وارد آسانسور می شوید از امنیت بگویید، وقتی از کنار ساختمانی رد می شوید از امنیت بگویید، وقتی از گاراژ رد می شوید از امنیت بگویید.
به او آدرس کامل خانه و شماره تلفن خانه را یاد بدهید. همچنین به او یاد بدهید که مراقب ماشین ها باشد و پلاک و مدل ماشین ها را به خاطر بسپارد. باید به او اسم نزدیک ترین سوپرمارکت و فروشگاه های خانه را یاد بدهید. این آموزش ها و نکته ها نه تنها دقت و توجه کودک را بیشتر می کند بلکه به او یاد می دهد دنیای اطراف را به دقت ارزیابی کند.
از میان دوستان و آشنایان آن هایی که قابل اعتماد هستند را به کودک یادآور شوید. به او بگویید که غریبه ها نباید به او دست بزنند. به عنوان مثال بگویید: هر فردی محدوده شخصی خود را دارد و تنها خانواده و خویشان می توانند به آن محدوده وارد شوند. نزدیک ترین افراد به شما خانواده شماست.
از موضوعات سخت اجتناب نکنید. بیشتر والدین دوست ندارند با کودک درباره آدم دزدی، کلاه برداری و سوء استفاده جنسی صحبت کنند و این کاملا اشتباه است. با صحبت درباره این مسائل به او یاد می دهیم که بیشتر به ما اعتماد کنند.
به کودک استقلال را بیاموزید. به او اجازه دهید که از وسایل نقلیه عمومی استفاده کند و یا این که تنها بیرون باشند. می دانم بسیار سخت که کودک را تنها به دنیای بیرون بفرستید زیرا اتفاقات زیادی ممکن است رخ دهد. اما با آموختن استقلال به کودک مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس را یاد می دهیم.
درباره نقاط ضعف خود بگویید. با فرزندتان دوست باشید و به یاد داشته باشید که دوستان واقعی درباره هر چیزی حرف می زنند. از اینکه نقاط ضعف و اشتباهاتتان را به کودک بگویید ترس نداشته باشید. در واقع ممکن است کودکتان این ها را بداند اما صحبت کردن در مورد آن رابطه شما را محکم تر می کند.
به توافق ها احترام بگذارید. وقتی کودک از پیش اطلاع داده باشد که دیر می آید نباید بخاطر دیر کردنش او را سرزنش کنید. بهتر است قانون تعیین کنید: اگر از قبل اجازه بگیری می توانی آن کار را انجام دهی اما اگر مرا فریب دهی مجازات خواهی شد. و به او توضیح دهید که احترام به توافق ها برای هر دوی شما بهتر است.
پدر و مادر عزیز درست است که ما نمی توانیم کودکمان را از همه چیز محافظت کنیم اما می توانیم ابزاری را به او بدهیم تا بتواند خودش از خودش محافظت کند.
یبوست میتواند به دلیل کم نوشیدن آب و عدم دریافت فیبر کافی باشد
پیشگیری از یبوست در سفر
یبوست یکی از شایعترین مشکلاتی که اصولا افراد در مسافرت با آن مواجه میشوند است. یبوست میتواند به دلیل کم نوشیدن آب و عدم دریافت فیبر کافی در طول روز و حتی کمتحرکی باشد. برای پیشگیری از یبوست پیشنهاد میشود توصیههای دکتر فرحبخش، متخصص تغذیه و رژیمدرمانی را خوانید.
علل ایجاد یبوست
طبیعتا رفتن به سفر زندگی عادی و روزمره فرد را دستخوش تغییراتی میکند و به این ترتیب ساعات خواب، صرف وعدههای غذایی و حتی نوع تغذیه فرد تغییر میکند. معمولا در این ایام مصرف انواع تنقلات بیشتر از روزهای دیگر سال است و پرخوریهای بیشتری هم صورت میگیرد، ضمن اینکه فرد از تحرک کمی هم برخوردار است که همه این عوامل باعث ایجاد یبوست می شود. جدای از اینها، از دیگر مواردی که در بروز یبوست موثر است و اغلب در طول سفر به آن کمتوجهی میشود، مصرف کم میوه و سبزی است و عدم مصرف مایعات به میزان 8 لیوان در روز است.
راهکارهایی برای پیشگیری از یبوست
برای پیشگیری از یبوست به میزان دریافتی فیبر توجه کنید. میزان فیبر مورد نیاز آقایان در طول روز 38 گرم و خانمها 25 گرم است.
باتوجه به اینکه توصیه میشود به خاطر مسائل بهداشتی از خوردن سالاد و سبزیجات رستوران بینراهی خودداری کنید از این رو بهتر است بلافاصله بعد از اینکه در جایی مستقر شدید، خودتان سالاد درست کنید. البته حتما سبزی و ترکیبات سالاد را به روش اصولی شسته ضدعفونی کرده و سپس آنها را آبکشی کنید.
برای پیشگیری از یبوست حتما حداقل 8 لیوان در طول روز آب بنوشید و برای نوشیدن آب از آبهای بستهبندی که سلامت آن مورد اطمینان است، استفاده کنید. در صورتی که به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارید، حتما آب را برای حداقل به مدت یک دقیقه بجوشانید. همچنین برای جلوگیری از یبوست تحرک کافی داشته باشید و خوراکیهایی که حاوی فیبر بالا هستند، بخورید.
برای پیشگیری از یبوست حتما حداقل 8 لیوان در طول روز آب بنوشید
برای درمان یبوست حتما از نانهای سبوسدار استفاده کنید و کیوی جزو یکی از میوههایی باشد که در طول روز از آن مصرف میکنید. میتوانید برای جلوگیری از یبوست قبل از سفر مقداری تخمشربتی، انجیر خشک و یا برگ زردآلو و آلو بخارا تهیه کرده و این خوراکیها را همراهتان ببرید و صبحها ناشتا مخلوط تخم شربتی با آب بنوشید یا اینکه دو سه عدد برگ زردآلو و انجیر و آلوبخارا مصرف کنید.
منبع : salamaneh.com
خندهی خود را با دیگران قسمت کنید :
تبدیل کردن شوخی به بخشی از برنامهی روزمرهی زندگی خود، به شما کمک میکند روابط خود را با عزیزانتان بهبود بخشید و پیوند خود را با همکاران، دوستان و آشنایان اجتماعی دیگر گسترش دهید. روشهای متعددی برای قسمت کردن خندهی خود با دیگران به هنگام انتشار شادی وجود دارند. یکی از روشها برای خندیدن با دیگران، به اشتراک گذاشتن جوکها و داستانهای خنده دار اسـت.به وضعیتی خنده دار فکر بکنید :
احیای تجربیات خنده دار گذشته نیز میتواند روشی دیگر برای به دست آوردن دز خنده در زندگیتان باشد. همهی افراد لحظهی خنده داری در زندگی خود داشتهاند پس شما میتوانید این تجربیات را بارها و بارها به اشتراک بگذارید و از ته دل بخندید.سعی کنید بدون هیچ دلیلی بخندید :
خنده مسری اسـت. فقط با یک لبخند شروع بکنید و فوراً خواهید دید که به هنگام حرف زدن میخندید، بعد با دهان بسته میخندید و در نهایت خندهتان منفجر شده و قاه قاه میخندید. در ابتدا ممکن اسـت احمقانه و حتی فکر خیلی بدی به نظر برسد که در مورد یک چیز جدی بخندید اما وقتی یک بار امتحان بکنید و به خندیدن به وضعیتهای وحشتناک و بد ادامه دهید، قطعاً خواهید دید که آن کارساز اسـت.در فعالیتهای دلخواه خود به طور منظم شرکت بکنید :
همهی ما تفریح، سرگرمی و علایق ویژهای داریم اما چند نفر از ما واقعاً برای شرکت در آن فعالیتها وقت میگذاریم؟ تعداد خیلی کمی از ما، مگر نه؟ بنابراین، در این مورد فکر کنید و برنامهی روزمرهی خود را طوری بریزید که قادر به سپری کردن اوقاتی برای انجام بازیهای سرگرم کننده و یا شرکت در فعالیتهای سرگرمی محور و یا با خانواده و دوستان خود به ویژه بعد از یک روز کاری پر تلاش باشید.به دنبال دوست و رفیق شوخ طبع و یا سرگرم کننده باشید :
بسیار مطلوب اسـت که اوقات خود را با افرادی سپری کنید که با حس شوخی طبعی ویژهی خود شما را میخندانند. این افراد بهترین ویژگیهای خندیدن بر خود و هم چنین پوچیها و مزخرفات زندگی را دارند. آنها هم چنین پتانسیل پیدا کردن جنبههای شوخی آمیز در فعالیتهای روزمره و روتین و این که کارها را کمتر جدی بگیرند، دارند. این کار به شما کمک خواهد کرد که حس شوخ طبعی خود را گسترش دهید و کنترل کردن راحتتر موضوعات را یاد بگیرید. در نتیجه وقتی صدای خنده را شنیدید، پیش بروید و به آنها ملحق شوید.طرز فکر شوخ و فکاهی را حفظ بکنید :
طرز فکر شوخ خود را تنها به اوقات خاص و سخت در زندگی محدود نکنید بلکه شوخی را در تمام وقایع روزانه جستجو بکنید. این کار قطعاً به شما کمک خواهد کرد که یک نگرش خوش بینانه را نسبت به وضعیتهای دشوار گسترش دهید و جلوی استرس اضافی قلب و ذهن خود را بگیرید. شوخی، این پتانسیل را دارد تا یک وضعیت آزار دهنده و پر استرس را به یک تجربهی سرگرم کننده و خنده دار تغییر دهد.بر روی چیزی که شما را علاقمند میسازد تمرکز بکنید :
وقتی به دنبال یک سرگرمی جدید هستید، شما مطمئناً چیزی را انتخاب خواهید کرد که شما را علاقمند میکند. در مورد موضوعاتی که دوست دارید در مورد آنها یاد بگیرید و یا چیزهایی که از انجام دادن آنها لذت میبرید فکر بکنید.مهارتهای خود را بشناسید :
هر کس با برخی مهارتها و یا استعدادها زاده شده اســت. شناختن مهارتها و علایق شما برای انتخاب یک سرگرمی، ضروری اســت. آیا شما نویسنده، گوینده، نقاش و یا معلم خوبی هستید و یا در چیز دیگری متخصص و ماهر هستید؟ با مرور کردن این سوال، سخت در مورد آن فکر بکنید. شما یقیناً احساس خود را خواهید یافت و این سوال شما را راهنمایی خواهد کرد تا سرگرمی را که مناسب شما اســت انتخاب بکنید.به صحبتهای خود توجه بکنید :
از صحبت کردن در مورد چه چیزی لذت میبرید و یا میتوانید بدون زحمت به صحبت کردن در مورد آن ادامه دهید؟ شما ممکن اســت از دیگران در مورد موضوعاتی که بیشتر در مورد آنها صحبت میکنید بپرسید. صحبتهای شما میتواند احساس شما را که میتواند به یک سرگرمی تبدیل بشود، به طور خیلی زیادی آشکار بکند. حال، سخت فکر کنید و چیزی را که از آن لذت میبرید مشخص کنید و این که چگونه میتواند به یک سرگرمی تبدیل شود. اگر شما بیشتر در مورد فلسفه صحبت میکنید ممکن اســت بخواهید نوشتن را به عنوان یک سرگرمی انتخاب بکنید. اگر شما صحبت در مورد موسیقی را دوست دارید ممکن اســت بخواهید آن را دنبال کنید. اگر شما خیلی خوب آشپزی میکنید پس ممکن اســت به دنبال هنر آشپزی بروید.بودجهی خود را تعیین کنید :
وقتی که در مورد پولی که میخواهید برای سرگرمی خود صرف بکنید تصمیم میگیرید، مطمئن شوید که بودجهای برای خود تعیین میکنید و به آن وفادار میمانید. مقداری که شما برای یک سرگرمی هزینه میکنید میتواند از هیچ هزینهای تا هزاران دلار پول در یک سال را بسته به علاقهی شما شامل شود.در مورد زمانی که میخواهید به آن بدهید تصمیم بگیرید :
ببینید که شما چقدر زمان دارید تا روی سرگرمی خود کار بکنید. همانند پول، وقتی که میخواهید سرگرمی درست و مناسب را انتخاب بکنید، زمان نیز مهم اســت. برنامهی خود را بشناسید تا ببینید که آیا برای سرگرمی خود زمان دارید. آن ممکن اســت نیازمند این باشد که شما برخی تعهدها را بدهید، برنامهی کاری روتین خود را تغییر دهید و یا کار دیگری را زودتر تمام بکنید. اگر شما وقت آزاد خیلی زیادی ندارید و هنوز هم سرگرمی و تفریح میخواهید، سرگرمیای را انتخاب کنید که وقت خیلی زیادی نمیگیرد و یا به چند دقیقه نیاز دارد تا به طور منظم برای آن صرف شود مثل ورزش کردن. اگر وقت آزاد بیشتری دارید پس میتوانید سرگرمیهایی را انتخاب بکنید که زمان بیشتری میتواند به آنها داده شود مثل هنرهای دستی و صنایع، یادگیری نواختن موسیقی، نقاشی کردن و غیره. به برنامهی اخیر خود نگاهی بیندازید و ببینید که چقدر زمان شما مجبورید به سرگرمی انتخابی خود اختصاص بدهید. این کار به شما کمک خواهد کرد که هر چیزی را که در ارتباط با انتظارات شما نیست از لیست خط بزنید.
خبرگزاری آریا -
پدران نیز مانند مادران باید در تربیت فرزندانشان سهیم باشند
پدران نیز مانند مادران باید در تربیت فرزندانشان سهیم باشند. اگر به گذشته کودکان بدرفتار برگردیم، متوجه میشویم که پدر نقش پر رنگی در تربیت فرزند خود نداشته است. حال به این توصیهها توجه کنید:
1- تربیت را از همان ابتدای دوران کودکی شروع کنید.
هر روز اوقاتی را اختصاص دهید که با فرزندتان تنها بوده و با او ارتباطی تنگاتنگ برقرار کنید. یقینا در این شرایط میتوانید بخشی از تربیت او را نیز به عهده بگیرید.
2- تربیت را به صورت ریشهای آغاز کنید.
اغلب مردانی که در شغل خود موفق هستند، کارشان را از همان ابتدا به صورت ریشهای آغاز کردهاند. پدر بودن نیز نیاز به همین کار دارد. ممکن است شما بپرسید: ”تعویض پوشک کودک چه ارتباطی به تعلیم و تربیت دارد؟“ انجام کارهای مربوط به کودک از قبیل تعویض پوشک، حمام کردن او، لباس پوشیدن و بازی با او، همگی این فرصت را برای شما فراهم میآورد که بتوانید چیزهای جالب و تازهای در مورد فرزندتان کشف کنید و او را به راحتی درک کنید.
در اینجا به این مسالهای ریاضی توجه کنید. در دو تا سه سال نخست، پوشک کودک باید حدود 5000 بار تعویض شود. اگر شما تنها بیست درصد این کار را انجام دهید، شانس ارتباط با کودکتان را به طور قابل ملاحظهای افزایش دادهاید. ممکن است پدران در وهله اول ادعا کنند که تعویض پوشک کودک آنقدرها هم مهم نیست ولی بعدا متوجه خواهند شد که همین عمل پایههای ارتباطی آنان با فرزندانشان را خواهد ساخت. من به شخصه سعی کردم به صورت ریشهای با کودکم ارتباط برقرار کنم، توجه او را به خود جلب کنم و ناخودآگاه این پیام را به او منتقل کنم که من نیز به عنوان پدر خانواده در تربیت و پرورش فرزندم نقش دارم.
توصیهای برای پدران
پدران عزیز، در اینجا برای شما توصیهای دارم که با پیروی از آن بتوانید با همسر و فرزندان خود ارتباطی خوب و صمیمی داشته باشید. به عنوان مثال هنگامی که بچهها بعد از شام مشغول دیدن تلویزیون هستند، پیش آنان بنشینید و به آنها پیشنهادی دهید: ”مامان نیاز به استراحت داره، بهتره بیرون بره و پیادهروی کنه. چطوره همه پاشیم و آشپزخانه را تمیز کنیم؟ اگر همه با هم همکاری کنیم، خیلی سریع کارها تمام میشه و مامان هم خوشحال میشه.“ این عمل به نفع همه شماست. با دیدن آشپزخانه تمیز، همسرتان خوشحال میشود و شما به همراه فرزندتان توانستهاید اوقات خوبی را در کنار یکدیگر سپری کنید و غیرمستقیم درس مهمی را به آنها بدهید: همکاری در منزل امری واجب و ضروری است.
3- اعتماد او را به خود جلب کنید.
در طی مشاوراتی که داشتم، متوجه شدم پدران در مورد تربیت فرزندشان بیشتر از مادران با مشکل مواجه هستند. یک روز که داشتم برای عده زیادی از پدران در مورد تعلیم و تربیت صحبت میکردم، از آنها سوالی پرسیدم: ”مهمترین چیزی که دوست دارید، امروز یاد بگیرید چیست؟“ اغلب آنها پاسخ دادند که میخواهند در منزل شخصیتی قدرتمند و با نفوذ داشته باشند و فرزندان به آنها احترام بگذارند و از آنها اطاعت کنند. من کاملا با این عقاید موافقم. پدر باید شخصیتی قدرتمند داشته باشد، ولی تنها به این دلیل نمیتوانید او را مجبور کنید به شما احترام بگذارد.
برخی از پدران این طور ادعا میکنند که کودک باید از من حرفشنوی داشته باشد، زیرا من پدر هستم و او تنها یک بچه، پس باید هر چی میگویم گوش کند. خیر، قضیه به همین راحتی نیست. کودک به صحبتهای افرادی گوش میکند که به آنها اعتماد کافی داشته باشد. تصور نکنید او تنها به این دلیل که شما پدر هستید، به شما اعتماد میکند. این حس را باید در او به وجود آورید. هنگامی شما میتوانید ادعا کنید، قدرتمندید که کودک با تمام وجود به شما احترام بگذارد و به حرفهای شما گوش کند، نه فقط به این دلیل که او مجبور به چنین کاری است.
مطمئن باشید اطاعتی که از روی ترس و وحشت باشد، با عدم حضور والدین از بین میرود. حرفشنوی و احترام واقعی نه تنها به صورت مقطعی نیست بلکه به صورت همیشگی خواهد بود. شما برای کدام یک از این افراد با دل و جان کار میکنید، برای کارفرمایی که میترسید و یا شخصی که کاملا به او اعتماد دارید؟ من شخصا این تجربه را در طی کار با کودکان بسیاری فرا گرفتم. پیش از آنکه از فرزندانم بخواهم به من احترام بگذارند، باید اعتماد آنها را به خود جلب کنم، با آنها ارتباط داشته باشم، پاسخگوی نیازهای آنها باشم و در موفقیتشان سهیم باشم. تنها با اینگونه شخصیت است که پدران میتوانند اعتماد فرزندان خود را جلب کنند.
پدران در مورد تربیت فرزندشان بیشتر از مادران با مشکل مواجه هستند
4- در منزل برای او محدودیتهایی بگذارید.
از 9 ماهگی تا دو سالگی، کودک از لحاظ ذهنی به گونهای است که رفتارهای آنی و نسنجیده بسیاری از قبیل کشیدن سیم برق از پریز، به دنبال توپ دویدن و به خیابان رفتن، از کابینت بالا رفتن و ... را انجام میدهد. البته تمام این اعمال برای نوپایان عادی و طبیعی هستند. در اینجا وظیفه پدر این است که در منزل نظم و ترتیب خاصی را ایجاد کند و با گذاشتن چارچوبی مناسب، رفتارهای نابجای کودکش را کنترل کند. فرزندان همواره به چنین محدودیتهایی که پدر قدرتمند و قابل اعتمادشان برای آنها میگذارد، نیازمندند. هنگامی که شما در منزل محدودیتهایی را میگذارید، کودک احساس امنیت بیشتری میکند، زیرا با این عمل، سیر انرژی او را به سمت درستی هدایت کردهاید. همواره به خاطر داشته باشید که تعلیم و تربیت واقعی از منزل و خانواده آغاز میشود.
5- به کودک پیام مثبت بدهید.
کاندیس از همان روز تولد جزو نوزادانی بود که مرتب گریه و زاری میکرد و به سختی میشد او را آرام کرد، خواب او اصلا تنظیم نبود و خلاصه بسیار ناآرام بود. والدین هر کاری از دستشان برمیآمد، انجام میدادند ولی او همچنان آشفته و پریشان بود. این طرز رفتار، بر روی زندگی مشترک والدینش اثر گذاشته بود و آنها نیز مرتب با هم دعوا و مجادله میکردند. مارک، پدر خانواده این طور ادعا میکرد: ”کاندیس“، اصلا بچه مورد علاقه من نیست. و او را یک بچه ناآرام و نقنقو خطاب میکرد. او هرگز سعی نمیکرد با او صحبت کند، او را ببوسد و یا حداقل به صورت مثبت با او ارتباط برقرار کند. تمام مدت با او به صورت منفی برخورد میکرد. هرگز به او لبخند نمیزد و یا حتی کاری نمیکرد که او را بخنداند. اگر هم میخواست با او حرف بزند، تنها میگفت: ”بس است، دیگر حرف نزن.“ بنابراین، کاندیس دو ساله، بسیار بدرفتار بود و حتی مادر هم نمیتوانست با او به طور شایستهای ارتباط برقرار کند.
با مارک جلسه مشاوره خانوادگی گذاشتم و به او توضیح دادم که اینگونه بچهها بسیار حساس هستند و به مراقبتهای ویژهای نیاز دارند. متاسفانه پدر، رفتار کاندیس را منفی تلقی کرده بود و همین موضوع ارتباط آنان را خدشهدار کرده بود. بنابراین این طرز فکر مارک باعث شده بود که رفتار نامناسب دخترش را تشدید کند. پیشنهادی به او دادم و گفتم طی دو هفته آینده، سعی کند با او مثبت برخورد کند. مارک در ابتدا دودل بود ولی بعد پیشنهاد مرا پذیرفت.
بعد از مدتی نامهای از همسرش دریافت کردم که این طور نوشته بود: ”تلاشهای شوهرم در ابتدا بسیار مصنوعی به نظر میآمد و برای او کمی سخت بود، بتواند رفتار خود را به سرعت تغییر دهد. ولی باور کنید با همین تغییر رفتار اولیه، کاندیس متوجه شد و پاسخ مثبت داد. باور کنید تمام این تغییرات تقریبا یک شبه اتفاق افتاد و کاندیس ناراحت و عصبی و ناآرام، به یک کودک شاد و سالم و بامزه تبدیل شد. در طی یک ماه تقریبا سه پوند افزایش وزن پیدا کرد. او اکنون بسیار شاد و سرحال است. شوهرم نیز کاملا به او علاقهمند شده و با او ارتباط برقرار میکند. البته اقرار میکنم که شوهرم هنوز تصور میکند سرسختی او اشتباه نبوده ولی به هر حال متوجه شد که روش عشقورزی کارسازتر از روش قبلی او بوده است.
منبع : مجله موفقیت
توصیههایی برای بیدار شدن آسان از خواب صبح
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۲۸
به محض اینکه از خواب برخاستید، پرده اتاق خود را بکشید یا از رخت خواب خود برخیزید و در فضای باز بخوابید تا در معرض نور باشید. نور طبیعی باعث میشود که مغز شما فعالیت خود را دوباره شروع کند.
تغییرات کوچک در برنامه روزانه: شبزندهدارها و افرادی که نمیتوانند پس از طلوع آفتاب دل از رختخواب بکنند معمولا دلخوشی از صبح ندارند. اما این خبر خوش را باید به این افراد داد که میتوانند با تغییراتی در خود علاقه به صبح را در خود ایجاد کنند. حتی تغییرات کوچک در برنامه روزانه نیز میتواند باعث تقویت روحیه و انرژی شما شوند. ترفندهای کوچک و بیاهمیت نیز میتوانند در رفع خواب موردنیاز شما مفید واقع شوند.
دور نگهداشتن ساعت زنگدار: باید با این حقیقت روبهرو شوید که اگر خواب ناکافی داشته باشید، قطع کردن صدای زنگ و خوابیدن بیشتر 10 تا 15 دقیقهای هم نمیتواند از احساس خستگی شما بکاهد. به هنگام شنیدن صدای زنگ این را به خود یادآوری کنید که حتما به دلیل خاصی ساعت زنگدار یا ساعت موبایل خود را کوک یا تنظیم کردهاید. اگر هرروز در زمان مشخصی از رختخواب برخیزید و در زمان مشخصی به رختخواب بروید، ساعت بدن خود را تنظیم خواهید کرد. همین تنظیم شدن ساعت بدن شما باعث میشود که صبح هنگام هوشیاری شما بیشتر باشد و به هنگام خواب نیز احساس خوابآلودگی بیشتری کنید.
راه دادن نور به اتاق خود: به محض اینکه از خواب برخاستید، پرده اتاق خود را بکشید یا از رخت خواب خود برخیزید و در فضای باز بخوابید تا در معرض نور باشید. نور طبیعی باعث میشود که مغز شما فعالیت خود را دوباره شروع کند. اگر هوا تاریک است و با کشیدن پرده همچنان نور کافی در اتاق شما وجود ندارد توصیه میشود که لامپها را روشن کنید. یا میتوانید از یک ساعت نور دهنده استفاده کنید. یکی از مزیتهای دیگر ساعت نور دهنده این است که مانند ساعت زنگدار صدای گوشخراش ندارد. اگر صبح هنگام تمرکز حواس ندارید یا اگر از اختلال عاطفی فصلی یا افسردگی رنج میبرید، جعبه نور (یا لامپ خورشیدی) میتواند به شما کمک کند.
لذت بردن از ریختوپاش صبحگاهی: برای آنکه بر اشتیاق خود به ماندن در رخت خواب غلبه کنید، توصیه میشود که هرروز صبح برای چیزی برنامهریزی کنید که مشتاق به انجام آن هستید. میتوانید این را به خود بگویید که فردا صبح به هنگام خوردن یک صبحانه بسیار خوشمزه میتوانم به وبسایت موردعلاقه خودم نگاه بیندازم یا قبل از صبحانه به پیادهروی بروم. میتوانید انجام کارهایی را برنامهریزی کنید که شما را به وجد میآورد و باعث لذت شما میشوند. این کارهای وجدآور و لذتبخش میتوانند مغز را بیدار کنند و احساس خوابآلودگی شما را کمتر کنند.
نوشیدن قهوه: نوشیدن قهوه باعث میشود که مغز شما مواد شیمیایی همچون سروتونین و دوپامین را ترشح کند. این مواد شیمیایی خلقوخوی شما را تقویت میکنند، سطوح انرژی شما را افزایش میدهند و به قدرت تمرکز شما کمک میکنند. اگر علاقهای به قهوه ندارید میتوانید برای رفع احساس خوابآلودگی خود در صبح هنگام یک فنجان چای سبز یا چای سیاه بنوشید. چای سبز یا سیاه نیز علاوه بر کافئین ترکیبات سلامت بخش دیگری هم دارند.
ورزش صبحگاهی: نرمش کردن یا یک پیادهروی تند میتواند باعث پمپ کردن خون و تقویت سیستم عصبی شود. ورزش صبحگاهی باعث میشود که احساس هوشیاری بیشتری کنید و خواب از سر شما بپرد. حتی انجام تمرین بدنی در غروب نیز میتواند در بهبود خواب شبانه شما موثر باشد.
فراهم کردن سوخت بدن: اکثر افراد پس از برخاستن از خواب میگویند که هیچ اشتهایی به غذا ندارند، اما توصیه میشود که حتما صبحانه را صرف کنید. حتی یک لقمه کوچک مانند یک تکه نان همراه با تخممرغ و یک فنجان ماست حاوی میوههای توت مانند میتواند باعث افزایش انرژی بدن شما شود. علاوه بر این، صرف صبحانه به بهبود قدرت تمرکز شما کمک میکند و ساعت بدن شما را تنظیم نگه میدارد. صرف صبحانه باعث میشود که هوشیاری شما بیشتر و خوابآلودگی شما کمتر شود.
خاموش کردن چراغ قبل از خواب: نور درخشنده میتواند سطوح ملاتونین را کاهش دهد و همانطور که میدانید ملاتونین هورمونی است که به ایجاد احساس خوابآلودگی در شما کمک میکند. تنها نور لامپ اتاق یا نور چراغ خواب نیست که باعث کاهش سطوح ملاتونین میشوند، بلکه نور تلفنهای هوشمند، رایانهها و تلویزیونها نیز میتوانند سرعت تولید ملاتونین را کاهش دهند. برای افزایش ملاتونین توصیه میشود که پیش از خواب نور اتاق خود را کاهش دهید و از وسایل الکترونیکی همچون گوشیهای هوشمند، رایانهها و تلویزیونها استفاده نکنید.
هورمون ملاتونین: این هورمون به سیستم بدن کمک میکند تا برای خواب آماده شود. این هورمون نقش موثری را در متعادل نگهداشتن ساعت بدن ایفا میکند. اگر به دلیل مسافرت یا تغییر در برنامههای روزانه با مشکلاتی در به خواب رفتن مواجه شدید میتوانید مکمل ملاتونین مصرف کنید. توصیه میشود که دوز کمی از این مکمل(3/0-1میلیگرم) و آنهم یک ساعت پیش از خواب مصرف کنید.
غروب آرامشبخش: یک غروب آرامشبخش میتواند در به خواب رفتن شما موثر باشد. سعی کنید که حداقل یک ساعت پیش از خواب از چیزهای استرسزایی همچون خواندن ایمیل یا جر و بحث با اعضای خانواده خودداری کنید. برای آنکه احساس خوابآلودگی به شما دست دهد میتوانید مدیتیشن کنید، حرکات کششی انجام دهید، یک دوش آب گرم بگیرید یا با نور کم اتاق یک کتاب بخوانید. اگر خواب شبانه شما حداقل 7 ساعت است و باوجوداین پس از برخاستن از خواب همچنان احساس خستگی میکنید، توصیه میشود که به پزشک مراجعه کنید. دلیل این خستگی شما میتواند یک مشکل پزشکی یا اختلال خوابی همچون قطعی تنفس در حین خواب باشد.
مرجع : روزنامه سپید
قله اورست بلندترین قله جهان است. ارتفاع قله اورست حدود ۸٬۸۴۸ متر میباشد و در رشته کوههای هیمالیا و در مرز نپال و تبت چین قرار گرفته است.
قبل از ادموند هیلاری و نتزینگ نورگی تلاش بقیه کوهنوردان برای فتح قله اورست به شکست انجامیده بود، به طوریکه یا در میان راه تسلیم شده و بازمیگشتند و یا دچار حادثه شده و جان خود را از دست میدادند. این دو کوهنورد توانستند برای نخستینبار به قله اورست صعود کنند و رکوردی جهانی به ثبت برسانند.
حدود 60 سال بعد از هیلاری و نورگی، هزاران نفر از کوهنوردان، موفق به کسب این افتخار شدند اما همچنان تعدادی از این افراد در راه فتح قله، جان خود را از دست میدهند.
بسیاری از منتقدین معتقدند، که دیگر فتح قله اورست کار سخت و مهمی نیست. ما در اینجا با کمک دو تن از کوهنوردانی که تمام عمر خود را وقف کوه اورست کردهاند، آلن آرنت و دکتر اریک جانسون، به سوالاتی که راجع به قلع اورست و فتح آن مطرح میشود پاسخ میدهیم.
آلن آرنت معتقد است که "صعود به قله اوست، آزمایشی برای سنجش میزان آمادگی جسمانی و روحی فرد است". آرنت از سن 38 سالگی کوهنوردی را آغاز کرد و تا به امروزه 36 صعود مهم و عمده را در کارنامه خود به ثبت رسانده که قله اورست و K2 نیز جزو آنها هستند.
اعزامشوندگان به اورست قبل از سفر، حدود دو ماه را دور از خانه میگذرانند و در این مدت، تلاش میکنند تا بدن خود را با فشار هوا در ارتفاعات بالا و همچنین دمای هوای مشابه دمای قله اورست تطبیق دهند. قبل از اینکه به اورست بروید باید با خود کنار بیایید و ذهن خود را برای مواقعی که با شرایط سخت مواجه میشوید آماده کنید.
برای صعود به قله اورست چهار بخش عمده را باید در نظر بگیرید:
اکثر افراد سفر خود را از یک مسیر ده روزه از فرودگاه کوچک لوکلا (ازتفاع 9400 پایی) به سمت کمپ اصلی اورست (ارتفاع 17500 پایی) آغاز میکنند تا بدن خود را با شرایط دمایی و فشار هوا وفق دهد. سپس صعود خود را به سمت قله آغاز کرده و در طول راه، در اردوگاهی در ارتفاع 23500 پایی بدون اکسیژن کمکی شب را به صبح میرسانند. البته امروزه بسیاری از کوهنوردان سفر خود را از قلههای نزدیک مانند آبشار یخی خومبو در ارتفاقع 20750 پایی آغاز میکنند تا سفر کوتاهتری داشته باشند.
بعد از تطبیق بدن با شرایط، کوهنوردان بین 1 تا 5 روز منتظر پیشبینی هوا میمانند و وقتی هوا آرام شد سفر خود را به سمت قله آغاز میکنند.
بخش نهایی، بازگشت از قله و نبرد با کاتماندو است.
از زمانی که کوهنوردان به کمپ اصلی میرسند، کل زمان صعود چیزی حدود 6 تا 9 هفته به طول میانجامد. از زمان رسیدن به کمپ اصلی تا صعود به قله، حدود 40 روز طول میکشد. البته نباید فراموش کرد که زمان تطبیق بدن با آب و هوا را نمیتوان به اجبار کوتاهتر نمود.
امروزه اکثر افرادی که تصمیم به صعود به قله اورست میگیرند، از یک اکیپ راهنما کمک میگیرند. شرکتهایی در این زمینه فعالیت میکنند که قیمت خدمات خود را بر اساس فاکتورهای مختلفی طبقهبندی میکنند.
برخی دیگر از افراد نیز بدون کمکگرفتن از این شرکتها، اقدام به سفر میکنند که در این صورت باز هم هزینهای در قبال مجوز، هزینه حمل و نقل، تجهیزات و دستمزدی مشخص برای راهنمایان محلی که شرپا نام دارند از آنها دریافت می شود.
بهترین حالت آموزش صعود به قله به کوهنوردان، آموزش در دنیای واقعی است یعنی مثلا، افراد سفری 8 ساعته همراه با تجهیزات و کولهباری سنگین و چگونگی بالا و پایینرفتن از کوه را تجربه خواهند کرد. برنامههای آموزشی سخت و مداوم برای آمادگی صد درصدی کوهنوردان چیزی حدود یک سال به طول می انجامد. برخی از علاقمندان همچنین دورههای آموزشی تخصصی به منظور ایجاد آمادگی جسمانی قلبی-عروقی و افزایش استقامت بدن را نیز طی مینمایند. این دورهها شامل آموزش دویدن، دوچرخهسواری و تمرینات هوازی خواهد بود.
آمادگی جسمانی در این سفر بسیار مهم است اما مهمتر از آن، آمادگی ذهنی است. شما باید از قبل، ذهن خود را برای سفری طولانی و طاقتفرسا آماده کنید و فراموش نکنید که ذهن یک کوهنورد باید آماده رویارویی با هرگونه چالش و شرایط پیشبینی نشده باشد.
آرنت میگوید: سفر به اورست نیاز به فرم بدن اورستی دارد یعنی؛ بهترین حالت ممکنی که بدن یک فرد سالم میتواند داشته باشد. بدن شما باید بتواند خون را در ارتفاعات بالا نیز به درستی به پاها منتقل نماید، همچنین باید بتوانید کوله بار سنگین خود که شامل: بطریهای آب، کیسه خواب، منبع اکسیژن و غذا میشود را نیز به راحتی حمل نمایید.
هزینه چنین سفری طبق فاکتورهای مختلفی محاسبه میشود و سالبهسال نیز تغییر میکند ولی برای مثال افرادی که به شرکتهای برنامهریزی مراجعه کرده و از راهنمای شخصی کمک میگیرند، بدون درنظر گرفتن هزینه پرواز و اسباب و لوازم شخصی، چیزی حدود 30 هزار تا 70 هزار دلار هزینه خواهند داشت. گروههای کوهنوری پر جمعیت نیز باید روی 100 هزار دلار یا بیشتر حساب کنند.
شرکتهای مختلفی برای این منظور تاسیس شدهاند که کوهنوردان میتوانند طبق اولویتبندی خود از میان آنها یکی را انتخاب نمایند.
مهمترین وسایل مورد نیاز کوهنوردان چکمه مناسب، دستکش و کیسه خواب با کیفیت هستند زیرا قله اورست ناجوانمردانه سرد است و لازم است که کوهنوردان تمام تمهیدات لازم برای جلوگیری از سرمازدگی بافتهای بدن را از پیش در نظر بگیرند.
خطر واژهای جداییناپذیر از اورست است و باید بدانید که هر چقدر هم که تدابیر امنیتی اندیشیده شود، بازهم احتمال خطر به صفر نمیرسد. آمار نشان میدهد که سالانه حدود 6 نفر در این سفرها جان خود را از دست میدهند که اکثرا به دلیل سقوط از کوه اتفاق میافتد اما دو سال گذشته تراژیکترین دوران برای کوهنوردان بوده است. در آوریل سال 2014 1،شش نفر از شرپاها در اثر انتشار شکاف یخی در قسمت آبشار یخی خومبو جان خود را از دست داند. همچنین در آوریل سال 2015، نوزده نفر از کوهنوردان در اثر زلزله 7/8 ریشتری که در فاصله 200 متری نپال اتفاق افتاد زیر بهمن مانده و جان خود را از دست دادند.
البته بزگترین خطر برای کوهنوردانی که قصد صعود به قله اورست را دارند آماده نبودن و بیتجربگی است. مشکل اینجاست که بسیاری از افراد تصور میکنند رفتن به قله اورست مثل یک پیادهروی معمولی در مسیری سربالایی است و عملا کوهنوردی محسوب نمیشود و اگرهم مشکلی پیش بیاید، شرپاها به آنها کمک میکنند. اما حقیقت این است که در مواقع بروز خطر، هر کسی به فکر خویش است و ممکن است اصلا برای نجات افراد دیگر هیچ کاری انجام ندهد به همین دلیل است که باید با آمادگی جسمانی، روحی، تجهیزات کامل و گروهی مورد اعتماد سفر کنید.
بین سالهای 1921 تا 1999 و در 1169 صعود به قله اورست، 170 نفر جان خود را از دست دادهاند اما خوشبختانه در قرن اخیر با وجود افزایش 5 برابری تعداد سفرهای صعودی به اورست، میزان مرگومیر کاهش چشمگیری داشته است. بین سالهای 2000 تا 2015 و طی 5832 صعود انجام گرفته به قله اورست، 112 مورد مرگ گزارش شده است.
با توجه به گزارش پایگاههای کوهنوری هیمالیا در پاییز سال 2015 بیماریهای مرتبط با ارتفاع با 90 مورد مرگ در صدر جدول آمار مرگومیر قرار دارند و بعد از آن سقوط با آماری 67 نفری، در درجه دوم قرار دارد. همچنین در منطقه آبشار یخی خومو تابحال 31 مورد مرگ گزارش شده است.
تهیه و ترجمه: مجله اینترنتی ستاره
کسی که وحی الهی را به پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میرساند و واسطهی وحی خدائی بود، فرشتهای ادامه ...
چهل سالگی سنّی اســت که کمال انسانی و عقلانی شمرده شده و در آن سن عقل به نهایت صفا و اوج کمال خود میرسد. ادامه ...
در زندگانی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتهاند: چند سالی پیش از بعثت، هر چند گاه یکبار چند ادامه ...
این کلمه در عربی همچون کلمهای اصیل از ریشهی فَرَقَ (باب ضرب) به کار رفته، مثل خَسَرَ و خسران. در این ادامه ...
دربارهی این که در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از مجموعهی وحی الهی به چه نام مشخصی یاد ادامه ...
این قرآن اســت و بیگفتگو کلام خداست. معجزهای اســت که تمامش از آغاز تا انجام، از باء «بسم الله» تا سینِ ادامه ...
فعالیت بهائیان در این عرصه را باید از زمان روی کار آمدن حکومت پهلوی و آزادی عملی که بهائیان در این دوران ادامه ...
بهائیان تشکیلات منجسم و قدرتمندی را در رادیو و تلویزیون داشتند. حبیب ثابت پاسال تلویزیون ایران را در ادامه ...
یکی از بهائیها که در عرصه فرهنگ به فعالیت میپرداخت، دکتر علیمراد داوودی بود. وی استاد دانشگاه، نویسنده، ادامه ...