مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

تبیین روایی نقش و جایگاه امامت از دیدگاه امام رضا (ع) و وجوب ولایت‌پذیری از امام معصوم و ولی امر زمان

[ad_1]
برجام‌زدگی و در برجام‌ماندگی

برجام‌زدگی-و-در-برجام‌ماندگیدستمایه این نوشتار، «خطر برجام‌زدگی و در برجام‌ماندگی» است. با وجود اهمیت برجام، موضوعاتی بسیار مهم‌تر ادامه ...

روغن آووکادو در مقابل روغن زیتون

روغن-آووکادو-در-مقابل-روغن-زیتونروغن آووکادو و زیتون دو نمونه از سالم ترین روغن ها بوده و فواید فراوانی برای پوست و مو دارند. این دو ادامه ...

روش های مؤثر قابل توجه به منظور استفاده از روغن کامفور برای درمان آکنه

روش-های-مؤثر-قابل-توجه-به-منظور-استفاده-از-روغن-کامفور-برای-درمان-آکنهدرخت کافور بومی چین و ژاپن می باشد. این درخت در آرژانتین، برزیل، ماداگاسکار و آمریکا نیز یافت می شود. ادامه ...

روش های منحصر به فرد مراقبت از مو با روغن آوکادو

روش-های-منحصر-به-فرد-مراقبت-از-مو-با-روغن-آوکادوروغن آوکادو دارای مصارف و فواید مختلفی می باشد و یکی از مهم ترین فواید این روغن استفاده از آن در مراقبت ادامه ...

روش های طبیعی کاهش کلسترول

روش-های-طبیعی-کاهش-کلسترولکلسترول ماده ای شبیه چربی بوده که برای تولید سلول های سالم، هورمون های خاص، غشاهای سلولی، ویتامین D و ادامه ...

روش های طبیعی برای بهبود سیستم ایمنی بدن

روش-های-طبیعی-برای-بهبود-سیستم-ایمنی-بدنبا آلودگی روز افزون و گونه های جدید عوامل بیماری زا با گذشت هر ثانیه، مهم ترین سلاح برای زنده ماندن، ادامه ...

روش های درمان طبیعی آکنه

روش-های-درمان-طبیعی-آکنهآکنه، یکی از رایج ترین بیماری های پوستی بوده که بزرگسالان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار می دهد، در این ادامه ...

رژیم غذایی افراد مبتلا به دیابت نوع 1

رژیم-غذایی-افراد-مبتلا-به-دیابت-نوع-1برنامه های غذایی خاصی برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 وجود دارد. این افراد باید سطوح قند خون خود را ادامه ...

راهنمایی کلی استفاده از روغن آرگان برای درمان آکنه

راهنمایی-کلی-استفاده-از-روغن-آرگان-برای-درمان-آکنهاستفاده ی منظم از روغن آرگان که یک منبع عالی از ویتامین E و آنتی اکسیدان هایی مانند فنول ها و کاروتن ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

سیره علویبوستان نهج البلاغه امام علی عداستان غدیر خم سال دهم هجرت بود و پیامبر از آخرین سفر حج خود باز می‌گشت، گروه انبوهی مدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که …با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان سیره علویبوستان نهج البلاغه امام علی ع داستان غدیر خم سال دهم هجرت بود و پیامبر از آخرین سفر حج خود باز می‌گشت، گروه انبوهی که مدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که شما نمی با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان قم به


ادامه مطلب ...

تبیین روایی نقش و جایگاه امامت از دیدگاه امام رضا (علیه‌السّلام) و وجوب ولایت‌پذیری از امام معصوم و ولی امر زمان

[ad_1]
تبیین روایی نقش و جایگاه امامت از دیدگاه امام رضا (علیه‌السّلام) و وجوب ولایت‌پذیری از امام معصوم و ولی امر زمان

تبیین-روایی-نقش-و-جایگاه-امامت-از-دیدگاه-امام-رضا-(علیه‌السّلام)-و-وجوب-ولایت‌پذیری-از-امام-معصوم-و-ولی-امر-زمانامامت، استمرار نبوت و لطفی از جانب خدای متعالی است. امامت جز با تصریح خداوندی تحقیق نمی‌پذیرد و مردم ادامه ...

سازوکارهای حمایتی از تربیت کودک در آموزه‌های دینی با تأکید بر سیره‌ی رضوی

سازوکارهای-حمایتی-از-تربیت-کودک-در-آموزه‌های-دینی-با-تأکید-بر-سیره‌ی-رضویکودکان سرمایه‌های انسانی هر جامعه، هستند که تربیت و حمایت از آنان ضرورت دارد. از این رو شارع و به تبع ادامه ...

امامت امام رضا (ع)، امتدادی بارز برای امامت حضرت ابراهیم (ع)

امامت-امام-رضا-(ع)-امتدادی-بارز-برای-امامت-حضرت-ابراهیم-(ع)شخصیت ابراهیم (علیه السلام) در قرآن با ابعادی همچون «پدر و تبار عالی»، «پدر ذریه و امّت بسیار» و «صاحب ادامه ...

خداشناسی در روایت‌های امام رضا (علیه السلام)

خداشناسی-در-روایت‌های-امام-رضا-(علیه-السلام)از اساسی ترین و ریشه‌ای‌ترین اعتقادهای یک مسلمان، توحید است که پیامبران الهی و اوصیاء آنها برای تقویت ادامه ...

عنصر محبت در فرهنگ رضوی

عنصر-محبت-در-فرهنگ-رضویعنصر محبت در دنیای امروز یکی از گمشده‌های بشر و نواقص جوامع بشری است. با توسعه‌ی زندگی صنعتی و اشتغال‌های ادامه ...

زیرساختهای درونی ارتباط مؤثر در احادیث امام رضا (علیه السلام)

زیرساختهای-درونی-ارتباط-مؤثر-در-احادیث-امام-رضا-(علیه-السلام)معصومان (علیه السلام) به عنوان تبیین کنندگان کلام وحی، در گفتار و رفتار خود با مخاطبان، به شیوه‌ای اثربخش ادامه ...

واکاوی مواضع سیاسی امام رضا (علیه السلام) در بحران‌های اعتقادی – سیاسی دوره‌ی (203-183 ق)

واکاوی-مواضع-سیاسی-امام-رضا-(علیه-السلام)-در-بحران‌های-اعتقادی-–-سیاسی-دوره‌ی-(203-183-ق)این نوشتار می‌کوشد، با توجه به روایت‌های نقل شده از امام رضا (علیه السلام) و با روش توصیفی و تاریخی، ادامه ...

مواد غذایی غنی از پتاسیم، کلسیم و منیزیم

مواد-غذایی-غنی-از-پتاسیم-کلسیم-و-منیزیمهایپرتنشن یا فشار خون بالا شایع‌ترین مشکل بهداشتی است که بسیاری از مردم از آن رنج می‌برند. مواد غذایی ادامه ...

مواد غذایی راحت هضم برای ناراحتی معده

مواد-غذایی-راحت-هضم-برای-ناراحتی-معدهچندین مواد غذایی وجود دارد که می‌توانید برای رهایی از ناراحتی معده آن‌ها را مصرف کنید. در این مقاله، ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که …با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان سیره علویبوستان نهج البلاغه امام علی عداستان غدیر خم سال دهم هجرت بود و پیامبر از آخرین سفر حج خود باز می‌گشت، گروه انبوهی مدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که شما نمی با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان قم به سیره علویبوستان نهج البلاغه امام علی ع داستان غدیر خم سال دهم هجرت بود و پیامبر از آخرین سفر حج خود باز می‌گشت، گروه انبوهی که


ادامه مطلب ...

تبیین جایگاه و تاثیر وقف در جامعه امروز

[ad_1]

چکیده

وقف به عنوان یک سیستم پویا و بازوی نیرومند، کارکردی مؤثر در ساماندهی امور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی، مذهبی و کالبدی جامعه برعهده گرفته است. بهره گیری بهینه از منابع و توانمندی های این نهاد مردمی، که نشئت گرفته از اعتقادهای دینی انسان است، می تواند منجر به رشد و توسعه ی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه شود که نتیجه ی نهایی آن به یقین دستیابی به عدالت اجتماعی خواهد بود. موقوفات، در هر زمان و مکانی، تقریباً همه ی نیازهای جامعه را پوشش می دهند؛ به صورتی که در هر زمانی، خلأی در بخشی از جامعه به وجود می آید، واقفان خیراندیش و آگاه در صدد پرکردن این خلأ، موقوفات جدید را ساماندهی می کنند. نهاد وقف علاوه بر آثار فرهنگی، مذهبی، آموزشی، اقتصادی و اجتماعی، آثار جغرافیایی مهمی را نیز همراه دارد. در سرتاسر سرزمین های اسلامی بسیاری از عناصر کالبدی و چشم اندازهای جغرافیای، درنتیجه اعتقاد به پدیده ی وقف پدیدار گشته اند.
در این مقاله نگارنده سعی دارد به تبیین آثار و جایگاه وقف در کلیه ی ابعاد جامعه بپردازد.

مقدمه

انسان برای کسب رضای خدا و رسیدن به کمال و جانشینی خداوند در روی زمین باید طبق تعالیم خداوند هرچه بیشتر از جان و مال خویش در راه او بگذرد همین اعتقاد او را به ایثار و از خودگذشتگی و احساس جاوادنگی سوق می دهد(1).
وقف در واقع عملی است که انسان به انتخاب خود و در کمال صحت و سلامت، اموال و دارایی خود را از مالکیت مجازی اش خارج می کند و به مالکیت حقیقی آن، یعنی خداوند بر می گرداند تا در راه رضای خدا، به همنوعان خود ببخشد. انسان به این وسیله اول، به تزکیه ی روح و روان خویش پرداخته و روحیه ی مال اندوزی و دنیاپرستی را از خود دور کرده است؛ دوم، از طریق وقف می تواند به حل بسیاری از معضلات جامعه ی خود کمک کند و همچنین از اختلافات طبقاتی موجود در جامعه جلوگیری کند. بی تردید اگر به مقوله ی وقف به طور همه جانبه نگریسته شود و اهمیت این سنت نبوی آشکار شود، تأثیری عمده در تحول ساختار فرهنگی و توسعه ی کشور خواهد داشت.(2)

وقف

معنای لغوی وقف: وقف در لغت به معنای ایستادن، به حالت ایستاده ماندن و آرام گرفتن است(3). و نیز به معنای نگه داشتن و حبس کردن چیزی است و در اصطلاح به معنای حبس کردن عین مال و ملکی که منافع آن در امور عام المنفعه مصرف شود.
وقف بر وزن حبس و قطع - از باب ضرب - یعنی نگه داشتن و حبس کردن چیزی. وقف به معنای مصدری بر وزن «موقوف» و به معنای مفعولی بر وزن اوقاف، جمع بسته می شود.
در اصطلاح فقهی وقف عبارت است از: نگه داشتن و حبس کردن عین ملکی، بر ملک واقف آن، نه ملک خدا، و مصرف کردن منفعت آن در راه خدا(4).
در کتب فقهی، وقف را با این عبارت تعریف می کنند «الوقف تحبیس المال و تسبیل المنفعه» یعنی وقف آن است که مالی حفظ شود و درآمدهای آن در اهداف معین مصرف شود(5).
حسن بانک یوسف حلی معروف به علامه حلی (648-726ق) در کتاب تبصره المتعلمین می گوید: وقف آن است که اصل مال را نگه دارند و تا هست منافع آن را در راه خیر مصرف کنند.(6)
معنای مدنی وقف: تعریف وقف در قانون مدنی (ماده ی 55) عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.
به عبارتی، وقف نگهداری از اصل مال و ملک، و استفاده از بهره و منفعت آن در راه خدا می باشد که گاهی از آن با عنوان صدقه ی جاریه نیز یاد می شود. منظور از آن صدقه ای است که دائماً ادامه دارد، به طوری که اصل آن ثابت و منافعش در تداوم است.

اقسام وقف

وقف را می توان از جهات متعددی تقسیم بندی کرد، از آن جمله می توان بر اساس موقوف علیه، به وقف عام و خاص تقسیم کرد:
وقف عام: وقفی است که در آن مقصود، امور خیریه است و مخصوص گروه یا طبقه ای معین نیست؛ مانند وقف بر فقرا، روضه خوانی، وقف بر طلاب و مدارس و مساجد، کمک به نیازمندان و احداث بیمارستان.
وقف خاص: درحالی که در وقف خاص، مقصود اشخاص و گروه معین می باشد همانند وقف بر اولاد یا افراد یا طبقه ای خاص از مردم.
وقف را از نظر کسب منافع و عواید نیز می توان به دو دسته تقسیم کرد:
الف. وقف انتفاع که در آن مقصود واقف، تحصیل درآمد مادی نیست، در این وقف، واقف اهدافی همانند احداث مسجد، مدرسه یا حسینیه را مد نظر دارد.
ب. وقف منفعت: مقصود واقف، کسب درآمد مادی است برای اینکه در مواقعی مشخص هزینه شود. برای مثال واقف مغازه ای را وقف می کند تا منافع آن صرف نگهداری و تعمیر مسجد شود.
از جمله تقسیم های دیگر وقف، تقسیم آن به سه نوع خیری، دینی و ذری می باشد. در وقف دینی، هدف عبادت خداوند و اعمال دینی است و در وقف ذری، واقف مالی را برای اولاد خود وقف می کند.

ارکان وقف

وقف چهار رکن اساسی دارد که عبارت اند از:
1. صیغه: بنابر قول اکثر فقها بیان لفظ «وقفت» در وقف کافی به نظر می رسد. اعتبار صیغه در وقف از آن جهت است که وقف را نوعی از تملیکات می دانند و هر تملیکی نیاز به صیغه دارد ولی در صیغه ی وقف، لفظ یا الفاظی خاص ضرورت ندارد.(7)
در وقف لازم نیست صیغه به زبان عربی خوانده شود؛ بلکه، مثلاً اگر بگوید: «زمینی را وقف کردم» و موقوف علیه یا وکیل بگوید: «قبول کردم»، وقف صحیح می باشد. حتی اگر جایی به قصد مسجد بودن ساخته شود و در اختیار نمازگزاران گذاشته شود وقفیت محقق می شود. در موقوفات عامه مثل مسجد یا مدرسه یا چیزی که برای عموم وقف می شود، قبول کردن کسی در صحت وقف لزومی ندارد.
2 واقف: واقف کسی است که خود در زمان حیات، مال یا ملکی را وقف کند یا وصیت نماید که بعد از مرگش، دیگری ملکی از وی را وقف کند(8).
واقف باید بالغ، عاقل، مختار و غیرمحجور باشد. پس وقف بچه، گو اینکه به ده سال رسیده باشد، - بنابر اقوا - صحیح نیست. بلی چون وصیت بچه ده سال بنابر اقوا، صحیح است اگر بر وقف وصیت کند، وقف وصی او صحیح است. و نیز امام خمینی شرایط وقف را این گونه بیان می کند: واقف باید بالغ، عاقل، مختار و غیر محجور (به علت افلاس وسفاهت) باشد و ممنوعیتی از تصرف در مالی که وقف می کند نداشته باشد و لازم نیست که واقف مسلمان باشد بلکه وقف کافر هم در چیزی که از مسلمان صحیح است - بنابر اقوا - صحیح می باشد و نیز وقف در چیزی که بنا بر مذهب او صحیح است درست می باشد، چون فقه اسلامی مقررات مذهبی او را اعتراف می کند(9).
3. موقوف: چیزی که وقف می شود باید چهار شرط داشته باشد:
1. عین باشد. (یعنی دین خدا نباشد)
2. مملوک باشد (یعنی قابلیت تملک داشته باشد) و متقوّم باشد.
3. با باقی ماندن عین آن، انتفاغ پذیر باشد.
4. به تصرف دادن آن صحیح باشد.(10)
امام خمینی در تحریرالوسیله می فرماید: «آنچه که وقف می شود باید قابل تملک و دارای منافع حلال باشد به طوری که بشود با بقای اصل ملک به مدت قابل توجهی از آن منفعت برد. ولی لازم نیست که هم اکنون قابل بهره برداری باشد (و بلکه کافی است که بعد از مدتی قابل انتفاع شود پس وقف چهارپای کوچک و نهال های کاشته شده ای که تا چند سال بعد میوه نمی دهند صحیح است) و نیز وقف ملکی که در اجاره باشد صیحح است و اجاره به همان حال باقی می ماند. وقف منافع و دیون و وقف چیزی که انتفاع از آن مستلزم اتلاف آن است مانند غذاها و میوه ها و وقف چیزی که انتفاع مقصود از آن منحصر در حرام است مانند آلات لهو و قمار صحیح نیست و...»(11).
4. موقوف علیه: درآمد هر موقوفه ای موافق نظر واقف باید به مصرف اشخاص از قبیل فقرا و ایتام، اولاد واقف، زوار و طالبان علم یا مؤسسات و اماکن مانند مدارس، مساجد حمام ها، پل ها، آب انبارها، قنوات و نظایر آن ها برسد. هر فرد از موارد مصرف را «موقوف علیه» می گویند(12).
علامه حلی سه شرط را بر موقوف علیهم بیان می دارد:
1. موقوف علیهم باید اهمیت تملک داشته باشند؛ یعنی باید از کسانی باشند که بتوانند مالک شوند.
2. موقوف علیهم باید معلوم باشند.
3. اینک وقف کردن به حرام نباشد. یعنی مسلمان نمی تواند چیزی را بر کافر حربی وقف کند اگر چه رحم او باشد ولی بر کافر (غیر حربی) هرچند کافر بیگانه باشد می تواند وقف کند(13).
بعضی از وقفها پنج شرط را بر موقوف علیهم قائل اند:
1. موقوف علیهم باید در زمان وقف موجود باشند. یعنی وقف بر طفلی که بعداً متولد می شود از نظر فقهای امامیه، شافعیه، و حنبلیه صحیح نیست ولی مالکیه آن را جایز دانسته است.
3 وقف بر معصیت خدا نباشد. مانند وقف بر مجالس قمار و شراب خواری؛ ولی وقف بر کافر ذمی را اتفاق علما جایز دانسته اند.
4. موقوف علیه باید معیّن و غیرمجهول باشد؛ پس وقف بر زن و مرد غیر مشخص باطل است.
5. امامیه و شافعیه و مالکیه معتقدند وقف بر خود یا شریک قرار دادن خود با موقوف علیه صحیح نیست - حنابله و حنفیه آن را صحیح می دانند - ولی اگر بعد از وقف، واقف شرایط موقوف علیهم پیدا کند می تواند از وقف انتفاع ببرد(14).
اگرچه تاریخ پیدایش اوقاف و نذورات و چگونگی آن در میان ملل و اقوام قدیم به خوبی روشن نیست، از قراین و شواهد تاریخی می توان استنباط کرد که از آغاز پیدایش ادیان آسمانی و ظهور کاهنان و بعثت انبیا و ساختمان معبدها و آتشکده ها و قربانگاه ها صدقات جاری و نذورات مستعمره ای مانند اوقاف وجود داشته که به مصارف خیریه و عمران و آبادی آن می رسیده است و کاهنان و موبدان و هیربدان و کشیشان و کاتبان از درآمد آن ها امرار معاش می کرده اند.

سیر تحولات وقف در ایران

از میان ملل قدیم اقوام آریایی نژاد، خاصه ایرانیان که از زمان های بسیار قدیم به پیروی از آیین و کیش خود به کارهای نیک و آبادانی و دستگیری از درماندگان و بینوایان توجه بسیار می داشتند، به یقین موقوفات و نذوراتی بسیار برای نگهداری معابد و آتشکده های خود داشته اند که پاره ای از آن ها در بعضی از شهرستان های ایران از قبیل یزد و کرمان هنوز در نزد زرتشیان باقی و دایراست(15).
در دوره ی هخامنشیان، زمین ها از طرف پادشاه یا بزرگان و زمین داران بزرگ به پرستشگاه ها و معابد هدیه می شد. کشاورزانی که در این زمین ها به کشت و زرع مشغول بودند سهم مالکانه را به هیربد یا کاهن بزرگ می دادند.
با ورود مسلمانان به ایران درپی تصرف ایران به دست سپاه اسلام، در سال 31ق/651م زمین های ایران، جزو اراضی موقوفه محسوب شد. زمین های ایران موقع انضمام - مانند هر کشور دیگری - به سه دسته تقسیم می شد:
الف. قسمت هایی که به دست ایرانیان پیش از اسلام، حیازت شده و کشاورزی به عمل آورده و موقع فتح مسلمانان، آباد بوده است. این گونه اراضی دایر «خراجیه» نامیده می شد، زیرا از آنانی که روی زمین آن ها کار می کردند مالیاتی یا مال الاجاره ای یا حق الاراضی تحت عنوان «خراج» گرفته می شد.
ب. زمین هایی که موقع فتح، میته بوده است. (زمین هایی که بالاصل مرده بوده است).
ج. زمین هایی که موقع فتح بالطبع- با فاعلیت احدی - آباد بوده است؛ مانند جنگل ها و مراتع طبیعی(16).
ملکیت اراضی دسته های «ب» و «ج» در اختیار دولت قرار داشته است و برای احیاکننده حقی به وجود می آمد؛ ولی امر می توانست مالیاتی از وی دریافت کند.
در نیمه ی دوم قرن چهارم هجری، دیوان اوقاف در ایران تشکیل شد که به کار مساجد و اراضی موقوفه رسیدگی می کرد.
در عصر سلاجقه (429-711) به ویژه در دوران حکومت ملک شاه و آلب ارسلان، موقوفات بسیاری در زمینه ی احداث مدارس و نظامیه ها صورت گرفت و وزیر دانشمند آن زمان، یعنی خواجه نظام الملک، بناهایی بسیار را احداث کرد و وقف امور خیریه نمود.
در دوره ی حکومت مغولان بر ایران، بسیاری از اراضی موقوفه، به دست ایلخانیان تصرف شد و به صورت املاک خالصه درآمد؛ حاکمان مغولی، بعد از مسلمان شدن، اراضی وقفی را در کشور بسط و گسترش دادند. وزیر دانشمند ایرانی، خواجه رشید الدین، کارهای مثمر ثمری در جهت گسترش امور وقفی انجام داد. تأسیس شهرک ربع رشیدی در نزدیکی تبریز از جمله ی این اقدام ها بود.
در عصر صفویه، علاوه بر موقوفاتی که از سابق باقی مانده بود، وقف، رشدی چشم گیر یافت؛ خصوصاً از سلطنت شاه عباس به بعد جهشی خاص برای توسعه ی موقوفات صورت گرفت. اغلب اعیان و مالکان به وقف اموال خود پرداختند و در رأس همه ی آن ها شاه عباس قرار داشت که سرمشق امرا و بزرگان بود و در سال 1016ق کل املاک خاصه ی خود، از رساتیق و خانات و قیصریه و چهارباغ و حمامات و غیره، را به چهارده قسمت تقسیم کرد و بر چهارده معصوم وقف کرد.
در این دوره، دیوان محاسبات موقوفات که مرجع مهم رسیدگی به کلیه ی اموال بوده است، دفتر موقوفات نام داشته است که کلیه ی مستوفیان، متولیان و مباشران موقوفات جهت حسابرسی و ممیزی به آن دفتر مراجعه می کردند.
مطالعه ی منابع تاریخی برای ما روشن می سازد که مسئوولان اوقاف به چند دسته تقسیم می شدند که عبارت بودند از:
1. صدر خاصه یا مسؤول امور پادشاهان؛
2. صدر عامه یا ناظر کل موقوفات در سراسر کشور؛
3. مستوفی موقوفات یا رئیس دفترخانه ی موقوفات که ضمن ثبت و ضبط جزئیات مساحت زمین ها، طرز کشت و کاشت و داشت و برداشت را اداره می کرده است.
4. متصدی موقوفات؛
5. وزیر موقوفات. (17)
در دوره ی نادرشاه، اوقاف محدود شد؛ به گونه ای که در سال های آخر سلطنت نادرشاه، طی فرمان همه ی اوقاف به صورت املاک خالصه درآمد. بنابراین از زمان نادر شاه حرمت و قداست اوقاف از بین رفت و درواقع از آن تاریخ به بعد اوقاف هیچ گاه، جایگاه قبلی خود را پیدا نکرد.
اما آغاز تشکیلات اوقاف در ایران در دوره ی حکومت های پس از مشروطیت می رسد؛ در این دوره، قانون تشکیلات وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه تصویب شد. این قانون در سال 1289ش تصویب و امور وقف بر عهده ی مسؤولانی در ادارات شهرستان ها گذاشته شد. در سال های بعد قوانینی در مجلس برای رسیدگی بهتر به امور موقوفات تصویب و به مورد اجرا گذارده شد، تا سال 1328ش مسؤولیت رسیدگی به هر اوقاف بر عهده ی اداره ی فرهنگ بود؛ ولی از این سال با تصویب قانونی، اداره ی فرهنگ از اداره ی اوقاف جدا شد(18).
در زمان اصلاحات ارضی، اراضی مزروعی موقوفه نیز مورد نظر واقع شد و اوقاف عامه بعد از اوقاف خاصه مشمول قانون گردید. در لایحه ی اصلاحات اراضی درباره ی اوقاف خاصه این چنین آمده است: «در مورد املاکی که تا تاریخ 1338/9/14 وقف خاص شده است برای هر یک از موقوف علیهم تا میزان مقرر در این ماده، کماکان به صورت وقف باقی بوده و وجوه حاصل از فروش مازاد موقوفات مزبور و با نظارت اداره ی اوقاف، اختصاص به خرید مال دیگری می شود، تا طبق ماده ی 90قانون مدنی مورد عمل قرار گیرد، در مورد موقوفات خاص وظایفی که طبق این قانون بر عهده ی مالک گذارده شده است با متولیان یا قائم مقام آنان می باشد».
در این لایحه چیزی راجع به موقوفات عام به نظر نرسید؛ ولی در ماده 12 مواد الحاقی چنین مقرر شده است: «املاک موقوفه عام با در نظر گرفتن منابع و وقف به اجاره ی طویل المدت 99ساله به زارعین همان موقوفه اجاره ی نقدی داده می شود اجاره بها هر پنج سال یک مرتبه قابل تجدید نظر است. اوقاف خاصه در صورت اقتضا بر طبق قانون مدنی به منظور تبدیل به احسن از طرف دولت خریداری و بین زارعین تقسیم می شود، وجوه حاصل از فروش این گونه املاک به وسیله ی تولیت وقف به خرید مال دیگری اختصاص داده می شود تا طبق ماده ی 90قانون مدنی مورد عمل قرار گیرد».
آیین نامه اصلاحات ارضی در اول مرداد ماه 1343 و مواد الحاقی به آن در اردیبهشت 1346 تصویب شد. در این مرحله بنا بر نوشته ای تعداد 11085 رقبه از رقبات موقوفات عام به مدت 99سال به اجاره ی 124065 زارع واگذار گردید و تعداد 1005 رقبه از موقوفات خاص به مدت 30سال به اجاره داده شد. بالاخره در تاریخ 1350/1/21 قانون اجازه تبدیل به احسن و واگذاری دهات و مزارع موقوفه (عام) تصویب شد.
از سال 1354 که قانون جدید اوقاف به تصویب رسید تا پیروزی انقلاب اسلامی تغییری در قوانین و مقررات مربوط به اوقاف به وجود نیامد.(19)

وضعیت اوقاف پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران

بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، مسؤولان و دست اندرکاران موقوفات درصدد برآمدند تا اقدامی در جهت بازپس گیری اراضی وقفی به فروض، انجام دهند، تا اینکه قانون ابطال اسناد و فروش رقبات، آب و اراضی موقوفه را در تاریخ 1363/1/28 به تصویب مجلس رساندند. در تاریخ 1371/12/25 نیز اصلاحیه ی قانون یاد شده از تصویب مجلس گذشت؛ ماده واحده این قانون مقرر داشت که :
«از تاریخ تصویب این قانون، کلیه موقوفاتی که بدون مجوز شرعی به فروش رسیده و یا به صورتی به ملکیت درآمده باشد، به وقفیت خود برمی گردد و اسناد مالکیت صادره، باطل و از درجه ی اعتبار ساقط است».
همچنین در دی ماه سال 1363 قانون جدید تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. و بر طبق آن قانون، حج و امور خیریه نیز به این سازمان اضافه شد و به «سازمان حج و اوقاف و امور خیریه» تغییر نام یافت.
طبق مصوبه ی شورای عالی اداری، از تاریخ 1370/8/15، عنوان سازمان حج و اوقاف و امور خیریه، به سازمان اوقاف و امور خیریه تغییر یافت.

وقف در قرآن و احادیث

در قرآن مجید آیه ای که در آن عیناً کلمه ی وقف به کار رفته باشد، وجود ندارد؛ ولی در آیاتی متعدد به کلماتی از قبیل انفاق، احسان، تعاون، صدقه و قرض الحسنه اشاره کرده است.
«لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و ماتنفقوا من شیء فان الله به علیم» (آل عمران: 92) : شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید مگر اینکه از آنچه دوست می دارید در راه خدا انفاق کنید. محققاً خدا بر آن آگاه است.
«لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن بالله و الیوم الاخر و الملائکه و الکتاب و النبیین و آتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب»(بقره: 177): نیکوکاری به آن نیست که روی به جانب مشرق و مغرب کنید، چه این چیز بی اثری است( این آیه بر یهود و نصاری است) لیکن نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و رهگذران و گدایان بدهد و هم در آزاد کردن بندگان صرف کند.
«المال و البنون زینه الحیاه و الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا» (کهف: 46): مال و فرزند، زیب و زینب حیات دنیاست (ولیکن) اعمال صالح که تا قیامت باقی است (مانند نماز و ذکر خدا و صدقات جاری چون بنای مسجد و مدرسه) نزد پروردگار بهتر و نیکوتر است.
«ویزید الله الذین اهتدوا هدی و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر مردا» (مریم: 76): و خدا هدایت یافته گان را بر هدایت می افزاید و اعمال صالحی که اجرش نعمت ابدی است نزد پروردگار تو بهتر (از مال و جاه فانی دنیا) است، هم از جهت ثواب و هم از جهت حسن عاقبت.
«فاما من اعطی و اتقی و صدق بالحسنی» (لیل: 5و6): هرکس عطا و احسان کرد و خداترس و پرهیزگار شد. و به نیکویی (که در قرآن بیان شده) تصدیق کرد.
«یسالونک ماذا ینفقون قل ما انفقتم من خیر فللوالدین و الاقربین و الیتامی و المساکین و ابن السبیل و ما تفعلوا من خیر فان الله به علیم» (بقره:215): ای پیغمبر از تو سؤال کنند، در راه خدا چه انفاق کنیم؟ بگو هرچه از مال خود انفاق کنید درباره ی پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و فقیران و رهگذاران رواست و هر نیکویی کنید خدا بر آن آگاه است.
«مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبه انبتت سبع سنابل فی کل سنبله مئه حبه و الله یضاعف لمن یشاء و الله واسع علیم» (بقره: 261): مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق کنند به مانند دانه ای است که از یک دانه هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد و خدا از این مقدار نیز بر هر که خواهد بیفزاید چه خدا را رحمت بی منتهاست و بر همه چیز احاطه ی کامل دارد.
«وانفقوا من ما رزقناکم من قبل ان یاتی احدکم الموت فیقول رب لولا اخرتنی الی اجل قریب فاصدق واکن من الصالحین» (منافقون: 10): و انفاق کنید در راه خدا از آنچه روزی شما کردیم، پیش از آنکه مرگ بر یکی از شما فرارسد در آن حال( به حسرت) بگوید، پروردگارا اجل مرا اندکی تأخیر انداز تا احسان و صدقه ی بسیار کنم و از نیکوکاران شوم.
«والذین فی اموالهم حق معلوم للسائل والمحروم» (معارج: 24و25): و آنان که در مال و دارای خود حقی معین و معلوم گردانند تا به فقیران سائل و فقیران آبرومند محروم برسانند.
همچنین احادیث و روایاتی متعدد درباره ی توصیه به وقف و انفاق از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)و ائمه اطهار (ع) روایت شده که بهتر است به چند مورد اشاره شود:
- پیامبر اکرم در ترغیب مردم به انفاق می فرماید: خوشا آنکه عیوبش او را از عیوب مردم مشغول دارد و از مالی که بدون معصیت به دست آورده انفاق کند.... .
- هربار که خورشید طلوع می کند، دو فرشته از دو سوی آن گویند خدایا انفاق گر را زودتر عوض ده و بخیل را زودتر آفتی ده.
- از جمله اعمال و نیکی های مومن که بعد از مرگ به او می رسد، دانشی است که منتشر کرده باشد و فرزند پارسایی است که به خدا گذاشته باشد و قرآنی است که به ارث گذاشته باشد یا مسجدی که بنا کرده باشد یا خانه ای که برای کاروانیان به پاکرده باشد یا نهری که به کمک او جریان یافته باشد یا مالی که در دوران صحت و حیات از مال خویش جدا کرده باشد، همه ی اینها پس از مرگ به او می رسند.
- وقتی انسان بمیرد دنباله ی کارهای او بریده شود جز سه چیز، صدقه ی جاری و دانشی که کسان از آن بهره ور شوند و فرزند درستکاری که برای او دعا کند.(20)
حضرت علی(علیه السلام)می فرماید:
- کسی که به دست کوتاه (مال و دارایی خود را هرچند اندک باشد در راه خدا) ببخشد و دست دراز (از جانب خدا) بخشش می یابد.
- ای فرزند آدم تو خود وصی خویش باش، (پیش از مرگ) از مال و دارایی ات بده آنچه را که می خواهی پس از (مردن) تو بدهند.(21)

تأثیر وقف در توسعه ی امور اقتصادی جامعه

وقتی سخن از تأثیر وقف در استقلال اقتصادی و رشد و توسعه مطرح می شود هرگز به این معنا نیست که وقف به تنهایی می تواند همه ی ابعاد و زوایای گوناگون اقتصاد یک ملت را دربر گیرد به طوری که اقتصاد کشور به منابع مالی دیگر نیازی نباشد؛ بلکه منظور این است که وقف به عنوان یک سرمایه ی عظیم مالی می تواند در این سمت و سو تأثیری سازنده و شایان توجه داشته باشد.
حقیقت این است که می توان سرمایه های عظیم وقف را نیز همانند دیگر سرمایه ها با رعایت همه ی جوانب وقف، موازین، شرع، اهداف واقفان را در فعالیت های تولیدی و خدماتی قرار داد و آن ها را از حالت رکود به حالت تحرک و پویایی هدایت کرد تا به این وسیله به رشد و توسعه و استقلال اقتصادی و (سیاسی) کشور کمک شایان توجهی شود. همچنین بر سرمایه های اوقاف افزوده شود که این امر یقیناً در جهت اهداف واقفان می باشد.(22)
وقف به عنوان رکنی اساسی در اقتصاد جامعه می باشد. وقف به عنوان یک سرمایه و منبع بزرگ درآمدی و اقتصادی می تواند بسیاری از مشکلات اقتصادی را حل کند و در تعادل و توازن بخشی به امور اقتصادی و اجتماعی جامعه سهم شایان توجهی را به خود اختصاص دهد؛ این تعادل خود عاملی است در رسیدن به عدالت اجتماعی و رفاه عمومی که هدف غایی اکثر کشورهای در حال توسعه می باشد. از آثار عینی وقف در توسعه ی امور اقتصادی جامعه می توان به این موارد اشاره نمود:
1. توزیع عادلانه ی ثروت در بین همه ی قشرهای جامعه: تراکم امکانات و سرمایه های مالی در دست قشری از جامعه مانع از توزیع عادلانه آن می شود. با غنی شدن قشر اقلیت جامعه (ثروتمندان)، قشر اکثریت جامعه (طبقه ی فقیر) هر روز فقیرتر می شوند و این سیر باعث تشدید شکاف طبقاتی و اجتماعی در جامعه می شود. نهاد وقف با فرامین الهی خود، می تواند از ادامه ی این دور باطل جلوگیری کند و عاملی بسیار مهم در جلوگیری از تجمع و تمرکز ثروت در جامعه شود و سبب توزیع عادلانه ی ثروت در جامعه خواهد شد و نیز باعث بالا آمدن سطح زندگی طبقات پایین جامعه می شود و درنتیجه در سایه ی عامل وقف در جامعه، شاهد تحقق عدالت اجتماعی خواهیم بود.
2. تبدیل مالکیت خصوصی به مالکیت عمومی؛
3. کمک به بخش عمومی در انجام بعضی از وظایف دولت: امروز در دوره ای هستیم که تشکیلات اداری و دیوانی مملکت آن قدر وسعت دارد که هرکار ضروری را یکی از دستگاه های دولتی انجام می دهد؛ ولی در دنیای قدیم احتیاجات سراسر به دست دولت ها انجام نمی شد، بلکه بسیاری از این امور را نهاد وقف انجام می داد(23). نهاد وقف امروز نیز می تواند به عنوان یک ابزار مالی، باری از دوش دولت بردارد و بخشی از وظایف دولت را نیز بر عهده گیرد.
4. کارآفرینی و اشتغال: می توان گفت امروز جمعی کثیر از نیروهای فعال جامعه در املاک، تأسیسات، اماکن متبرکه؛ مستغلات بازرگانی صنعتی و ادارات اوقاف شهرها به کار اشتغال دارند. به عبارتی می توان گفت، از طریق بسط و گسترش این نهاد در جامعه می توان بزرگ ترین معضل جامعه ی امروز، یعنی بیکاری، را ریشه کن کرد.
5. تأمین مساکن ارزان قیمت برای مردم فقیر، و نیز واگذاری زمین های وقفی با اجاره ی طولانی مدت، اجاره دادن مغازه ها و کارگاه های با اجاره بهای ارزان تر؛
6. فقر زدایی.

تأثیر وقف در توسعه ی امور اجتماعی و بهداشتی - درمانی جامعه

نهاد وقف به عنوان یکی از نهادهای نشئت گرفته از تعالیم انبیا، دارای دو بعد اجتماعی است؛ بعد اول آن خوددوستی است تا از این طریق نام انسان و مالکیت اموال و دارایی های او تا ابد تضیمن گردد. انسان از این طریق می تواند به وجودی فناناپذیر تبدیل شود. و دومین بعد اجتماعی وقف، غیرخواهی و هم نوع دوستی است که از مظاهر عینی آن در جامعه می توان به این مورد اشاره کرد:
کمک به مستمندان، کمک به نابینایان، دستگیری از آوارگان و سالخوردگان، کمک به مقروضان، حمایت از دور افتادگان از وطن و مسافران گرفتار، تأمین زندگی کودکان بی سرپرست و خانواده زندانیان، ارائه کمک های نقدی برای آزادسازی زندانیان بی گناه، احداث بیمارستان، احداث مدرسه، تأسیس کتابخانه و دیگر مراکز علمی و پژوهشی، ارائه کمک های مالی برای تهیه ی جهیزیه، تأسیس دارالایتام و... .
تأمین مخارج بهداشت و درمان از جمله مواردی است که واقفان آگاه و خیراندیش به آن توجهی وافر داشته اند؛ احداث بیمارستان و نظارت بر اداره ی آنها، ایجاد درمانگاه ها، احداث دانشکده های پزشکی، تأمین مخارج دانشجویان پزشکی، تأمین مخارج بیمارستان، اختصاص درآمد موقوفات در جهت درمان بیماران نیازمند و... .

تأثیر وقف در توسعه ی امور آموزشی و فرهنگی و مذهبی جامعه

درآمدهای بالقوه و بالفعل موقوفات، منبعی مناسب است برای تأمین هزینه طرح های آموزشی و علمی برای کشف و پرورش استعدادهای شکوفای جوانان. تربیت و تقویت استعدادهای درخشان، خود عاملی در جهت توسعه ی فرهنگی کشور است؛ زیرا از این طریق می توان استعدادهای درخشان را شناسایی کرد و امکانات لازم را در جهت رشد و ارتقای علمی آنها به کار برد تا به این وسیله از پدیده ی فرار مغزها به کشورهای غربی جلوگیری کرد. از طریق شناسایی این استعدادهای هوشمند می توانید شاهد توسعه ی علمی و نهایتاً توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه باشیم.
از جمله خدمات فرهنگی، وقف در جامعه می توان به این موارد اشاره کرد:
تأسیس دانشگاه ها، مدارس، مراکز تحقیقاتی، مراکز پژوهشی، کتابخانه ها، توسعه ی کتاب و کتابخوانی، ایجاد و توسعه نهادهای فرهنگی، برگزاری همایش ها و سمینارها و نمایشگاه ها، فرهنگ سازی از طریق ایجاد و پخش مجموعه های تلویزیون و فیلم های سینمایی و تئاترها، چاپ نشریات و مجلات در جهت آشناسازی مردم با نهاد وقف، حفاظت و حراست و تعمیر و بازسازی اماکن تاریخی و متبرکه، احداث خوابگاه های دانشجویی و خوابگاه های شبانه روزی برای محصلان و طلاب، احداث آزمایشگاه های مجهز علمی، احداث صندوق های قرض الحسنه و ارائه وام به نیازمندان.
وقف را می توان ضامن بقای پایگاه های عبادتی و تعظیم شعائر دینی جامعه دانست، بیشترین درآمد موقوفات ایران طبق نیات واقفان در جهت پاسداشت شعائر دینی و نشر معارف اسلامی صرف می شود. استفاده از عواید موقوفات برای ساخت مساجد و تجهیز آن ها، ساخت تکایا و حسینیه ها ، اداره ی مجالس عزاداری ائمه(علیه السلام)، برگزاری کنگره ی جهانی حج، مسابقات قرآن کریم در سطح داخلی و بین المللی، چاپ و نشر قرآن کریم و کتب دینی از کارکردهای فرهنگی وقف است. بیش از 60هزار مسجد در شهرها و روستاها و بیش از پنج هزار امامزاده و بقعه ی متبرکه در ایران همه از طریق سنت نبوی وقف احداث و احیا شده اند.(24)
تاثیر وقف در توسعه ی فضاهای جغرافیایی
تأثیر جهان بینی منتج از دین یعنی جهان بینی دینی بر خلق چشم اندازهای جغرافیایی به ویژه در شهرهای ایران اسلامی از اهمیتی خاص برخوردار است. شهر بر پایه ی جهانی بینی ساخته می شود و عالی ترین نمود اشغال و تصرف فضا بر مبنای عقیده و ایده می باشد.(25) علت وجودی و تکوینی بسیاری از چشم اندازهای جغرافیایی همچون مساجد، بیمارستان ها، کاروانسراها، رصد خانه ها، آب انبارها، قنات ها، حمام ها، خانقاه ها، و دانشگاه ها در شهرهای ایران اسلامی را می توان در پدیده ی وقف ریشه یابی کرد. در سرتاسر سرزمین های اسلامی بسیاری از عناصر کالبدی و چشم اندازهای جغرافیایی درنتیجه ی اعتقاد به پدیده ی وقف پدیدار گشته اند.
با نگاهی گذرا به سیما و بافت کالبدی شهرهای ایران بسیاری از عناصر و اجزای شهری را که تأثیری عمده در عملکرد و حیات شهری دارند می توان مشاهده کرد که نظام وقف در ایجاد آن تأثیری بسزا داشته است. از نظر کالبدی تأثیر وقف را می توان در ایجاد و احداث خردترین عناصر کالبدی شهر نظیر مساجد، مدارس، حمام ها، آب انبارها، سقاخانه ها، روشنایی معابر و بازارچه ها تا ایجاد و تولید کلان ترین فضاهای شهری نظیر بازارها و مجموعه های وقفی مشاهده و پی گیری کرد.(26)
علاوه بر آثار و تک بناهای شاخص در شهرها، شاهد مجموعه های کالبدی پیوسته ای در مقیاس های بزرگ، از مقیاس یک محله تا یک شهر باشیم. از آن جمله می توان به مجموعه های شنب غازان خان و ربع رشیدی در تبریز، مجموعه میدان نقش جهان در اصفهان و مجموعه ی زندیه ی شیراز اشاره کرد.

نتیجه گیری

وقف که در آن اصل مال و ملک می ماند و از بهره و منفعت آن در راه خدا استفاده می شود به عنوان یک سیستم پویا و متحرک دارای تأثیری سازنده در جامعه می باشد. وقف از دوران باستان در میان ایرانیان جایگاهی ویژه داشته است و بعد از ورود اسلام به ایران، وقف تأثیری پررنگ تر در جامعه به خود گرفته است. وقف از جمله اصول و سنن اسلامی است که به عنوان محور توسعه مد نظر قرار می گیرد. در رویکرد اقتصادی وقف، علاوه بر توزیع عادلانه ی ثروت در بین کلیه ی سطوح جامعه، فقرزدایی و کاهش موثر وقف در حل بزرگ ترین مشکل جامعه یعنی اشتغال، مورد بررسی قرار می گیرد.
در رویکرد اجتماعی وقف علاوه بر جاودانه ساختن اموال و دارایی ها و باقی ماندن نام نیک از شخص، هم نوع دوستی و غیرخواهی نیز مطرح می شود. در این بعد، رویکرد اجتماعی وقف و عملکردهای عینی آن در جامعه عبارت اند از: حمایت از مستمندان؛ تأمین زندگی کودکان بی سرپرست، تأسیس دارالایتام، کمک به مقروضان، تهیه ی جهیزیه برای زوج های جوان نیازمند.... .
در رویکرد فرهنگی وقف، تأسیس مدارس، دانشگاه ها و مراکز آموزشی و تحقیقاتی، و ارائه خدمات به دانشجویان و دانش آموزان و پروش استعدادهای درخشان و موارد دیگر می تواند آثاری اساسی در توسعه ی علمی جامعه ایجاد کند.
جهان بینی دینی (وقف) در ایجاد و تشکل فضاها و ساختارهای شهری تأثیری بسزا داشته باشد و همه ی این موارد می تواند آثاری شگرف در توسعه و رشد جامعه داشته باشد.

پیشنهادهای راهبردی برای بهینه سازی عملکرد وقفی

1. احیا و شناسایی موقوفات؛
2. تجلیل از نیکوکاران و تشویق متمکنان برای احسان و انفاق،
3. ارائه ی راهکارهای جدید برای رشد و توسعه ی موقوفات؛
4. تبیین برکات و نتایج وقف برای مردم در جامعه؛
5. ارائه ی برنامه ها، طرح ها و سیاست های مناسب برای احیا و بازسازی موقوفات؛
6. تأسیس بانک وقف؛
7. سرمایه گذاری در جهت توسعه و عمران موقوفات؛
8. توانمندسازی مراکز وقفی و اماکن مذهبی و دارای جاذبه برای جذب گردشگران داخلی و خارجی؛
9. تبیین خلاهای موجود در جامعه و هدایت نیات واقفان در جهت پرکردن این خلاها؛
10. برپایی همایش، سخنرانی و سمینار؛
11. ایجاد نظارت و کنترل برساخت و ساز اماکنی که موقوفه هستند و پی گیری مسائل شهرسازی آن ها از لحاظ مکان یابی مناسب، کاربردهای مناسب، و سازگاری با محیط؛
12. ایجاد مراکز مشاوره در جهت راهنمایی کسانی که قصد وقف اموال خود را دارند.

پی نوشت ها :

1. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، فی تفسیر القرآن، ترجمه ی محمد جواد حجتی، ج2، کانون انتشارات محمدی، تهران 1363.
2. خسروی، محمد علی، «سهم موقوفات در ساختار فرهنگی کشور»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، پاییز 1385، ش55، ص5-10.
3. حسن، عمید، فرهنگ فارسی عمید، ابن سینا، 1361.
4. لغتنامه ی دهخدا.
5. رصافی، محمد، «مروری بر وضعیت وقف در جهان اسلام»، فصلنامه ی میراث جاویدان، بهار 1385، ش 53، ص61-70.
6. امام جمعه زاده، سید جواد، «نقش وقف در بهبود اوضاع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، تابستان 1379، ش 30، ص 70-77.
7. احمد بن سلیمان، ابوسعید، مقدمه ای بر فرهنگ وقف، سازمان اوقاف.
8. علی اکبر، شهابی، تاریخچه ی وقف در اسلام، اداره کل اوقاف، 1343.
9. سلیمی فر، مصطفی، نگاهی به وقف و آثار اجتماعی - اقتصادی آن، آستان قدس رضوی، 1370.
10. عطائی، محمد رضا، «وقف در فقه و حقوق»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، بهار 1383، ش45، ص 49-65.
11. مقدمه ای بر فرهنگ وقف، ص100.
12. تاریخچه ی وقف در اسلام، ص 3.
13. وقف در فقه و حقوق، ص55.
14. نگاهی به وقف و آثار اجتماعی و اقتصادی آن، ص22.
15. تاریخچه ی وقف در اسلام، ص 2.
16. مقدمه ای بر فرهنگ وقف، ص 54و 55.
17. شفقی، سیروس، «وقف در اصفهان پراکندگی جغرافیایی موقوفات و آثار اجتماعی - اقتصادی، فرهنگی آن»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، 1376، ش 19و 20، ص 32-47.
18. زینعلی، معصومه، «نظری بر فرهنگ و تاریخچه ی وقف در برخی از مساجد و تکایای زنجان»، فصلنامه ی فرهنگ زنجان، بهار 1380، ش 5، ص 33-52.
19. نگاهی به وقف و آثار اجتماعی و اقتصادی آن، ص91.
20. لسان الملک سپهر، محمد تقی، ناسخ التواریخ، کتابفروشی اسلامیه، تهران 1396هـ.
21. فیض الاسلام، علینقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران.
22. برگرفته از سایت اینترنتی سازمان اوقاف .www. awqaf.ir
23. «سخنان استاد ایرج افشار در چهارمین نشست علمی، پژوهشی وقف»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، تابستان 1384، ش50، ص64.
24. «سهم موقوفات در ساختار فرهنگی کشور»، ص9.
25. مؤمنی، مصطفی، مشکینی، ابوالفضل، «بحثی در جغرافیای جهان بینی جایگاه سازمان فضایی موقوفات عبدالله میرزا در زنجان»، فصلنامه ی فرهنگ زنجان، تابستان 1379، ش 2، ص 111-136.
26. محمدی، محمود، «تحلیل نقش متقابل وقف و شهرسازی - برنامه ریزی فضایی کالبدی راهبردی جدید در توسعه و بهره وری موقوفات»، فصلنامه ی وقف میراث جاویدان، تابستان 1379، ش30، ص94-105.

منبع: گروهی از نویسندگان، مجموعه مقالات مسابقات بین المللی قرآن کریم- جلد سوم، انتشارات اسوه، چاپ اول، (1387).

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

جایگاه ممتاز معلم در اندیشه امام خامنه‌ایکودک ما فرابگیرد که فکر کند فکر صحیح، فکر منطقی و برای فکر کردن درست راهنمایی بشود انسان شناسی و فرهنگ انسان‌شناسی، علمی‌ترین …ساسکیا ساسـِـن را در ایران غالبا به واسطه کتاب جامعه شناسی جهانی شدن می شناسند، اگر منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری …فصل چهارم حقوق و مسئولیت های سیاسی زنان الف حقوق و مسئولیت های زنان در سیاست دا خلیاسلام و مسأله تعلیم و تربیتاشاره مطالعات و تحقیقات علمای تعلیم و تربیت نشان از اهمیت و جایگاه فوق‌العاده امر خشونت در نظرگاه انتقادی اسلاوی ژیژک فلسفه نوکیانوش دل زنده مقدمه تغییر و تحول در ساز وکار قدرت خصوصا از نیمه دوم قرن بیست، و تی اس عاشق ترنس سکشوال ها همجنس گرا نیستند …یکی از دوستان خواسته بود که مفصل راجع به تفاوت های همجنس گرا ها با ترنس ها رو براش خبر فارسی جستجوگر هوشمند خبریحضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به بیست و پنجمین اجلاس سراسری بررسی موانع و راهکارهای فراروی مربیان پرورشی مدارسمقدمه تعلیم و تربیت در دنیای کنونی، خواه ناخواه متأثر از دگرگونی های پرشتابی است که ترنمی هامقدمه یکی از اصول مهم اخلاقی و مطرح در جامعه ی بشری که موجب استحکام ،پیشرفت و بقای اخبار امروز باشگاه خبرنگاران اخبار،آخرین خبرها،خبر …اولین ورزشکار ایرانی در راه بارسلونا فعالیت داور بدمینتون ایران در سطح جهان و آسیا جایگاه ممتاز معلم در اندیشه امام خامنه‌ای اولین معلم بشریت، خود خداوند است که از پس خلق انسان، راه نیکو زیستن را به او آموخت؛ زشتی ها و انسان شناسی و فرهنگ ساسکیا ساسـِـن را در ایران غالبا به واسطه کتاب جامعه شناسی جهانی شدن می شناسند، اگر چه منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران اصول و مبانی منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران با الهام از شریعت اسلام و مسأله تعلیم و تربیت اشاره مطالعات و تحقیقات علمای تعلیم و تربیت نشان از اهمیت و جایگاه فوق‌العاده امر آموزش و تی اس عاشق ترنس سکشوال ها همجنس گرا نیستند ، اشتباه نکنین راستی من یادم رفت بگم سالمه، و اینکه تحت ااین مشکلم دچار افسردگی شدم و قرص ضد افسردگی هم بررسی موانع و راهکارهای فراروی مربیان پرورشی مدارس مقدمه تعلیم و تربیت در دنیای کنونی، خواه ناخواه متأثر از دگرگونی های پرشتابی است که در دانش ترنمی ها مقدمه یکی از اصول مهم اخلاقی و مطرح در جامعه ی بشری که موجب استحکام ،پیشرفت و بقای نظام خشونت در نظرگاه انتقادی اسلاوی ژیژک فلسفه نو کیانوش دل زنده مقدمه تغییر و تحول در ساز وکار قدرت خصوصا از نیمه دوم قرن بیست، و پنهان شدن اخبار امروز باشگاه خبرنگاران اخبار،آخرین خبرها،خبر فوری اولین ورزشکار ایرانی در راه بارسلونا فعالیت داور بدمینتون ایران در سطح جهان و آسیا راهنمایی نمونه امام سجادععنبرآباد عصری که ما در آن زندگی می کنیم به کلی متفاوت از زمان های گذشته است پدیده های جدید متنوع و به


ادامه مطلب ...

امام رضا (ع) و رازگشایی از جایگاه هدایتیِ نهاد امامت

[ad_1]

چکیده

تلاش نگاشته حاضر بر آن است که با توجه به ریز موضوعات و نقش زمانه در چگونه تنظیم و ارائه روایات، علاوه بر به نمایش گذاشتن جایگاه هدایتی امام از نگاه قرآن، به نقش زمانه در ارائه الگوی انتقال لایه‌های پنهان معارف و تحقق بستر مناسب برای تبیین شأن امامت در عرضه اعمال بپردازد. از این رو با استفاده از شواهد روایی و تاریخی، به تقسیم رویکرد ائمه میانی (از امام صادق تا امام رضا (علیه السلام) ) پرداخته و سخن را به گونه‌ای تطبیقی در مسئله عرضه اعمال و موضوع عمود نور دنبال نموده ایم. هم چنین در این مقاله نقش امام رضا (علیه السلام)، در تبیین چگونگی عرضه اعمال و چیستی عمود نور و تفاوت دو حوزه مدینه و مرو در این موضوع، بیان گردیده است.

1. مقدمه

نهاد امامت همواره با چالش‌هایی بیرونی در نوع تعامل با این نهاد هدایت‌بخش، مواجه بوده است. ریشه‌یابی چالش‌ها نشان می‌دهد نهاد امامت با دو امرِ تعارض یافته، در حال تعادل‌سازی بوده است:
1. حقایق الهی نهاد امامت که می‌توانست آن را به مهم‌ترین و اثربخش‌ترین نهاد رسمی الهی برای تکامل و رشد انسان در بعد فردی و جمعی آن، تبدیل نماید. لازمه چنین امری آن بود که پیشوایان و متولیان این نهاد، به آگاه‌سازی از الگو و ساختار این نهاد برای ایجاد تعامل دقیق در جهت اهداف آفرینش بپردازند؛
2. ظرفیت دریافت و نوع داد و ستد صورت گرفته با این نهاد الهی؛ یعنی پیشوایان دین، میزان نزول معارف و حقایق نهاد امام در بستر جامعه و ذهن مخاطب را به میزان توانایی پردازش و هضم مخاطب و شرایط دوره خویش، گره می‌زدند.
پی آمد موازنه میان این دو چالش، گاه به نفع ارائه زوایایی از حقایق نهاد امامت و گاه به ملاحظه سعه وجودی مخاطب سرانجام می‌گرفت و همین عاملی برای ایجاد کنش و واکنش‌های متفاوت و گاه متضاد می‌گشت. (1)
نگاشته حاضر، نخست به یکی از آموزه‌های قرآنی در تبیین جایگاه امامت، یعنی مسئله عرضه اعمال و آگاهی امام از رفتار انسان، از نگاه اهل سنت می‌پردازد و سپس عرصه عصر حضور و چگونگی بازتاب این آموزه در آن دوره را بررسی می‌کند.

2. جامعه هدف و چالش تبیین معارف

یکی از گزاره‌های قابل تأمل در بررسی حدیث و تاریخ دوره حضور، ایجاد واکنش و حساسیت جمعی نسبت به برخی واژگان یا عناوین بود. به بیان روشن‌تر، گاه فهم نادرست یا ناقص از آموزه‌ای موجب می‌گشت تا راه بیان آموزه‌های دیگر بسته شود و در صورت عرضه آن آموزه‌ها، هجمه‌ای از نسبت‌های ناروا مطرح گردد؛ به عنوان نمونه می‌توان به مسئله علم غیب و تلقی مشهور از این عنوان در آن دوره زمانی مثال زد. (2)
بررسی این امر در مسائل دیگر عقیدتی و کلامی نیز حائز اهمیت است؛ زیرا گاه تلقی و تحلیل‌های گوناگون از آموزه و یا عنوانی، زمینه ایجاد واکنش و موضع‌گیری را فراهم نموده و تقابل و تعارض اصحاب نسبت به آموزه‌ها و ایجاد جریان‌ها و صف‌بندی‌های اعتقادی را موجب شده است. از دیگر موضوعات چالشی در جامعه شیعی و جامعه اسلامی که تلقی و تفسیر ناقص و نادرست از آن، زمینه به حاشیه راندن برخی آموزه‌ها یا واکنش و برخورد با برخی اخبار را فراهم نمود، می‌توان به مسئله چیستی ختم نبوت اشاره داشت.
شواهد تاریخی و روایی نشان می‌دهد که یکی از عوامل مهم در موضع‌گیری نسبت به حوادث یا احادیثی مرتبط با شئون ائمه اطهار (علیه السلام)، مسئله مساوق و مرادف دانستن ختم نبوت با اتمام ارتباط انسان با عالم غیب و به ویژه عدم امکان ارتباط انسان و فرشتگان بوده است. (3)
در این نوع نگاه، اموری همانند آگاهی از امور پنهان و نهان و دانایی به برخی از علوم و دانش‌ها، به این جهت که ملازم با ارتباط با فرشتگان یا غیب معنا می‌گشت، اموری محال و غیر قابل قبول بود. از این رو به دلالت التزامی، چنین اندیشه‌هایی مخالف با اصول و مبانی دین اسلام – که در آن مسئله ختم نبوت تصریح شده بود – تلقی و با آن مقابله می‌شد. هم چنین باورمندان به این گونه مسائل، افرادی خارج از چارچوب‌های مطرح در دین اسلام معرفی و با تعابیری هم چون غالی، از جایگاه اجتماعی در سطح عام (جامعه عمومی) یا خاص (جامعه شیعی) طرد می‌شدند.
در سوی دیگر این ماجرا برخی اشخاص با تفسیر و برداشتی نادرست یا ناقص از برخی آموزه‌های اصیل و مشترک اسلامی، جریان توجیه و تأویل را به سمت پایه‌های اعتقادی سوق می‌دادند و با قبول گزارش‌های به ظاهر ناقض آن آموزه‌ها، به تجدید نظر در آموزه‌های پیشین خود می‌پرداختند. نتیجه روشن این نوع عملکرد، ایجاد بدعت و باورهایی خارج از اصلوب اسلامی بود که نمونه روشن آن، تلقی و برداشت ابوالخطاب از مسئله «تحدیث» است. (4)

3. راهبرد نهاد امامت

راهبرد نهاد امامت در مسئله آموزه‌های امامت، شامل دو مرحله می‌شد: مرحله نخست ایجاد گفتمان امامت در میان نخبگان و متکلمان و درگیر کردن ذهن جامعه با این مسئله بود. پس از این مرحله می‌توان به مرحله تبیین مؤلفه‌های اصلی نهاد امامت در طول زعامت و امامت امام باقر تا امام رضا (علیه السلام) توجه نمود.
این راهبرد با ایجاد فضای مناسب برای گفت و گو، نشانه وجود عقلانیت در گفتمان شیعه بود و ابزاری برای مقابله با جریان‌های انحرافی به شمار می‌رفت. از این رو می‌توان گفت اگر چه این راهبرد، مسیر را طولانی می‌نمود، اما بدون شک فضای مناسبی را برای جذب حداکثری بر مبنای عقل و نقل، فراهم می‌نمود و گفتمان شیعه را به گفتمان رسمی و عمومی تبدیل می‌کرد. این خود، تثبیتی بسیار پراهمیت برای ورود به مراتب برتر و آموزه‌های خاص‌تر می‌شد.
امام رضا (علیه السلام) نیز در مدت حضور حدود بیست ساله خود در مدینه، تلاش فراوانی برای به سرانجام رساندن این گفتمان و گسترش آن نمود. (5) می‌توان این هشدار برخی از اصحاب به حضرت مبنی بر احتمال خطر جدی برای ایشان از سوی ‌هارون عباسی را شاهدی بر تلاش گسترده امام رضا (علیه السلام) در حوزه امامت دانست. این تلاش در راستای تلاش‌های صورت گرفته در دوره امام صادق (علیه السلام) و دوره نخست امامت امام کاظم (علیه السلام) بود که با توجه به خشونت دستگاه عباسی در دوره دوم امامت امام کاظم (علیه السلام)، با موانعی روبه رو شده بود.
امام رضا (علیه السلام) با توجه به اهمیت به نتیجه رساندن راهبرد پیشوایان گذشته، تلاش در این راستا را پی گرفت و دل‌های پیروان خود را برای مجاهدت در این حوزه، محکم نمود. (6) از شواهد بازآفرینی این راهبرد توسط امام رضا (علیه السلام) و موفقیت ایشان در گسترش این گفتمان، می‌توان به شیوه روایت امام در نیشابور اشاره نمود. امام در آن گفتار، سعی اهل ایمان برای ورود به حصن الهی بدون توجه به شروط آن، از جمله پذیرش اصل امامت و مصادیق آن را کوششی ناموفق بیان نمود. ایشان به این ترتیب، علاوه بر ارتقای اندیشه‌ها برای توجه به لوازم دخول در حصن الهی، به صراحت خود را از مصادیق این شرط تکمیلی معرفی فرمود. بدون شک شیوع این روایت در کتب حدیثی و عدم واکنش به آن از سوی اندیشمندان و عوام جامعه نیشابور به عنوان پایگاهی با غلبه اهل سنت، نشانه‌ای از فراتر رفتن گفتمان شیعه در اصلی‌ترین باور اختصاصی خود، از گفتمانی درون مذهبی به گفتمانی عمومی بود. (7)
هم چنین می‌توان تلاش امام رضا (علیه السلام) برای تثبیت عقلانی مسئله امامت و تبیین فلسفه وجودی این نهاد پس از ختم نبوت را در دوره حضور ایشان در مرو مشاهده نمود. امام در مرو علاوه بر تلاش برای استفاده از فرصت ایجاد شده در جهت ایجاد باوری عمومی نسبت به نهاد امامت و استحکام بخشی به عقیده شیعه در این حوزه، ناچار بود. به منظور مقابله با ره‌زنی غلات، سطحی خاص از معارف حوزه امامت را تقریر و تنقیح کند و از ورود به مسائل چالش‌آفرین و آسیب‌زا در روند حفظ و استمرار این تلاش و دست آورد بزرگ آن، خودداری نماید.
از مهم‌ترین پی‌آمدهای درونی این راهبرد، ایجاد آموزه‌هایی با عنوان اسرار است که همان مراتب برتر حقایق نهاد امامت بود. عدم توجه به این امر، موجب پدید آمدن انگاره‌هایی نادرست در تحلیل تاریخ دوره حضور و تفسیر ناصحیح روایات گسترده‌ای شده است. مخاطبان این‌گونه از معارف، اصحاب و اشخاص خاصی بودند که عدم نگاه جامع به سیره پیشوایان شیعه از زمان امام باقر تا امام رضا (علیه السلام)، موجب شده است بسیاری از آنان به غلو متهم شوند. (8) از این رو از این گروه به عنوان متهمان به غلو یاد شده است. (9)
این امر را می‌توان نتیجه خردگرایی در مسئله امامت، به جای ورود متعصبانه و به دور از منطق در این حوزه دانست؛ راهبرد عمده‌ای که توسط امام صادق (علیه السلام) عملیاتی و توسط ائمه بعدی ترویج و تثبیت گردید و بدون شک نقش شاگردان ایشان در این راهبرد، بسیار اثربخش بوده است. (10)

4. قرآن و موضوع شهادت

موضوع شهادت از مباحث مشکل و پیچیده قرآنی است. (11) در قرآن کریم مسئله گواهان بر اعمال و شهادت، از زوایای متفاوتی مطرح شده است و گواهی دهندگان و شاهدان بر رفتار انسان، در دسته‌های مختلفی جای گرفته‌اند. (12)
هدف از این نگاشت (سنجش روایات رؤیت اعمال و عرضه‌ی آن بر ائمه (علیه السلام) با آیات قرآن) پی گیری چند مسئله از میان مسائل متعددی است که با موضوع شهادت در قرآن پیوند یافته است؛ این مسائل عبارتند از:
1. موضوعی که انبیا بر آن شهادت می‌دهند؛
2. استمرار مسئله شهادت پس از رحلت پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) از نگاه قرآن؛
3. مقصود از «امت» و گستره آن در آیه 143 بقره و 89 نحل. (13)
آیه 45 سوره‌ی احزاب و آیه 8 سوره‌ی فتح، یکی از رسالت‌های پیامبر را شاهد بودن ایشان بیان می‌کند: «یَا أَیَّها النَّبیُّ إِنَّا أَرسَلناکَ شَاهدِاً». در تبیین لغوی کلمه شهادت، مناسب است بدانیم که در کتب لغت، دو عنوان «حضور» و «علم» به عنوان دو رکن اصلی شهادت مطرح شده است. (14) شهادت، شهادت، مشتمل بر دو مرحله‌ی تحمل و اداء است که زمان ادای شهادت، پس از مرحله تحمل آن است. (15)
فخر رازی که به عمومیت آیه توجه داشته، در این زمینه می‌نویسد: «گستردگی و عام بودن شهادت پیامبر به دلیل اطلاق کلمه «شاهد» در آیه قرآن است.» وی در تفسیر آیه «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً » (16) و در بیان کیفیت این عمومیت بر این باور است که پیامبر در دنیا، شاهد به احوال و قضایای آخرت، اعم از بهشت و جهنم و میزان و صراط بوده است و در آخرت، گواه بر احوال دنیا، اعم از اطاعت و معصیت و صلاح و فساد آن است. (17)
در بررسی مسئله شهادت دو نکته مهم وجود دارد: نخست، محدوده‌ی شهادت و بررسی کمیت آن و دیگری، فرآیند شهادت و تأثیرات آن بر زندگی دنیایی انسان‌ها و مراحل حیات مادی و معنوی آنان. هر چند فخر رازی در این جا گستردگی شهادت پیامبر را به نیکی بیان نمود، اما گفتار وی در تبیین چگونگی آن، تمامی آنچه را که آیه بیان‌گر آن است، در بر نمی‌گیرد (18) و او اثر شهادت در مرحله ادای آن را به قیامت محدود کرده است.
به نظر می‌رسد با توجه به عمومیت و اطلاق آیه، محدود نمودن بحث شهادت از جهت اداء به عالم آخرت، بدان جهت صورت گرفته است که مفسران، وجهی را برای تحقق کامل شهادت (تحمل و ادای آن) در دنیا نیافته‌اند. این در حالی است که روایات و اصول مطرح شده در آیات قرآن، بر امر دقیق‌تری دلالت می‌کنند که نشانه‌هایی از آن، گاه در بیان مفسران قابل مشاهده است.
فخر رازی در ذیل آیه 143 سوره‌ی بقره پس از طرح این سؤال که «آیا پدید آمدن شهادت پیامبر در دنیاست یا آخرت؟»، در پاسخ، تحقق شهادت را در دنیا می‌داند و در بیان چرایی ادای شهادت در دنیا، ابتدا از مفهوم واژه «شهد» و مشتقات آن استفاده می‌نماید:
شهادت، مشاهده و شهود، به معنای رؤیت و دیدن است. گفته می‌شود مشاهده کردم فلان چیز را زمانی که آن را ببینم و به چشم من آید. (19) از آن رو که میان دیدن با چشم و شناخت با قلب، پیوستگی زیادی وجود دارد، معرفت قلبی به نام مشاهده و شهود نامیده شده و به شخصِ آگاه و عارف، شاهد و مشاهد می‌گویند و هر کس که به حال چیزی عارف و آگاه شود و آن چیز برایش کشف شود، او شاهد بر آن چیز خواهد بود. (20)
فخر رازی آن گاه به سراغ متن آیه می‌رود و با دقت در الفاظ آیه و پیوند دادن آنها با مفهوم و لوازم واژه شهادت، می‌نویسد:
آیه با صیغه ماضی از شهدا خبر می‌دهد: «و کَذالِک جَعَلناکُم أُمَّةً...» از این رو آیه اقتضا می‌کند که این گروه در دنیا شاهد باشند. از آنجا که در شهادت مطرح در آیه، عدالت اعتبار شده، در نتیجه شهدا در دنیا عادل شمرده شده‌اند. شهادتی که در آن عدالت معتبر باشد، ادای شهادت است، نه تحمل شهادت، از این رو زمانه ادای شهادت، پیش از قیامت و در دنیا خواهد بود. (21)
از آنچه گذشت، اهمیت مسئله شهادت از نگاه قرآن به عنوان رسالت پیامبر و مسئله تحمل و ادای شهادت و تحقق آن در دنیا روشن شد. اکنون نوبت به بررسی پرسش‌های مذکور می‌رسد.

الف – موضوع شهادت انبیا

خداوند در آیه 94 سوره توبه درباره‌ی رفتار گروهی از مردم (منافقین) که از شرکت در جنگ سرباز زده بودند، به پیامبرش می‌فرماید: که به آنها بگوید پوزش و بهانه‌شان برای عدم همراهی در جنگ، مورد قبول نیست؛ چرا که از درون و احوال آنها آگاه است.
سپس می‌فرماید:
«وَ سَیَری اللهُ عمَلَکُم و رسُولُه ثُمَّ تُرَدُّونَ إلی عَالِم الغَیبِ و الشَّهادةِ فَیُنَبِّئُکم بِمَا کُنتُم تَعمَلُونَ.»
و خدا و رسولش، اعمال شما را می‌بینند. سپس به سوی کسی که دانای پنهان و آشکار است بازگشت داده می‌شوید، و او شما را به آنچه انجام می‌دادید، آگاه می‌کند [و جزا می‌دهد].
مرحوم شیخ طوسی در تبیان و مرحوم طبرسی در مجمع‌البیان در تبیین این جمله می‌نویسند: مراد آن است که خدا و رسول او پس از این عمل، عمل شما را خواهند دید که آیا از نفاق خود توبه می‌کنید یا بر حال نفاق باقی می‌مانید. (22)
بر این اساس، رؤیت در آیه - هم چنان که ظاهر آن دلالت دارد - به معنای مشاهده و دیدن تفسیر شده است، نه علم و آگاهی که برخی دیگر ادعا نموده‌اند. (23) از این رو آیه‌ی مذکور به صراحت از رؤیت عمل و رفتار انسان‌ها توسط پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خبر می‌دهد و علت این رؤیت را پذیرش توبه و تحقق دست‌گیری و ایجاد زمینه‌ی هدایت به حقیقت بیان می‌نماید. به عبارت دیگر، خبر دادن از رؤیت عمل و حقیقت رفتارِ انسان‌ها، زمینه و انگیزه‌ای را در ذهن و قلب و در نتیجه، عمل انسان برای حرکت در راه مستقیم و برگشت به سوی خدا ایجاد می‌کند و بازدارنده‌ای برای کسانی است که وسوسه‌ها و تمایلات شیطانی آنها را تهدید می‌نماید.
مفسران معتقدند تعبیر (ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ) به جای «ثم تردون الیه» دلالت بر اطلاع از باطن و ضمیر انسان‌ها دارد و مقصود از آن، ایجاد ترس شدید برای منافقان است. (24) هم‌چنین اِلحاق «رسول» به لفظ «الله» و اسناد رؤیت به خدا و رسول نشان می‌دهد که رؤیت پیامبر نیز رؤیتی سطحی و ظاهری نیست، بلکه اطلاع‌یابی الهی از عمق نیت‌ها و اهداف و ضمیر انسان‌هاست و آیه‌ی 105 سوره‌ی توبه، دلالت روشنی بر آن دارد.

ب- استمرار شهادت پس از رحلت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)

از جمله آیاتی که به شهادت اخروی و دنیوی برخی از شاهدان اشاره دارد، آیه 105 سوره توبه است. خداوند در این آیه از رؤیت رفتار و کردار انسان‌ها توسط خدا و رسول او و مؤمنان خبر می‌دهد:
(وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)‌؛
و بگو: [هر کارى مى‌خواهید] بکنید ، که به زودى خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست ، و به زودى به سوى داناى نهان و آشکار بازگردانیده مى‌شوید سپس ما را به آنچه انجام مى‌دادید آگاه خواهد کرد).
خداوند سبحان به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) امر می‌کند: به مکلفین بگو و ابلاغ کن که به اوامر الهی و طاعتی که خدا از شما خواسته، عمل کنید و از معاصی اجتناب نمایید که آنچه می‌کنید را خدا و پیامبرش و مؤمنان می‌بینند. (25) از آن جا که رؤیت به عمل تعلق گرفته و عمل به دو گروهِ اعمال قلبی و اعمال جوارحی تقسیم می‌شود، پس لازم است خداوند سبحان و رسول و مؤمنان، آگاه به هر دو گونه آن باشند. (26)
حرف «س» در عبارت « فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ » هم چنان که مفسران شیعه و اهل سنت بیان نموده‌اند، برای تأکید است؛ (27) به این معنا که خداوند پس از بیان آموزه شهادت بر اعمال، به مردم اعلام می‌کند که به دنباله هر عملی، رویت و مشاهده آن است.
مسئله مهم‌تری که آیه درصدد بیان آن است، محقق شدن هدایتِ عمل کنندگان، به عنوان نتیجه این فرآیند است. این امر با توجه به آن که خداوند نیز از شاهدان بر اعمال معرفی شده، روشن‌تر می‌شود، چرا که بی‌شک رؤیت الهی بدون تأخیر و با آگاهی از باطن و نیت اعمال صورت می‌پذیرد. از سوی دیگر، عطف رسول و مؤمنان به الله، نشان‌دهنده رؤیت در عالم دنیا و به دنبال هر عملی است که در نتیجه این فرآیند، هدایت نیز تحقق می‌یابد.
در پاسخ به سؤال دوم – که سؤال از استمرار شهادت پس از پیامبر خاتم است – باید دانست که گروهی از مفسران اهل سنت، مطابق دلالت آیه‌ی «وَ یَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً عَلَیْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنَا بِکَ شَهِیداً عَلَى هؤُلاَءِ» (28) این گزاره را ثابت دانسته‌اند که لازم است در هر زمانی پس از زمان خاتم المرسلین، شهید و گواهی وجود داشته باشد و برای جلوگیری بروز تسلسل، ضرورت دارد آن شهید، خطاکار نباشد؛ چرا که در این صورت به شهید و گواه دیگری نیاز است و این امر تا بی‌نهایت ادامه می‌یابد. این گروه پس از این مقدمات، چنین نتیجه گرفته‌اند: «فثبت انه لابد فی کل عصر من اقوام تقوم الحجة بقولهم.» (29)

ج- مقصود از «امت» آیات شهادت

پس از تبیین دلالت آیه بر وجود شهید و گواه در هر عصر و زمانی، این سؤال مطرح می‌شود که با توجه به اطلاق دلالت آیه، مصداق شاهد در عصر پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چه کسی خواهد بود؟
مراد از «امت» در آیه 89 سوره نحل (30) که از جمله‌ی شهدا شمرده شده، نمی‌تواند تمامی اهل قبله و همه‌ی مسلمانان باشد، زیرا هم چنان که امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:
در میان مسلمانان گروه‌هایی هستند که در دنیا شهادت شان بر مقدار کمی سبزی یا خرما پذیرفته نمی‌شود، چه رسد به شهادت در قیامت بر اعمال خلق خدا. (31)
همان‌گونه که گذشت، به سبب به کار رفتن فعل به صورت ماضی در فقره (جَعَلناکُم أُمَّة وَسَطا) آیه دلالت بر حکم خداوند به عدالت این گروه در دنیا می‌کند (32) و از آنجا که خدا به ظاهر و باطن امور آگاه است، حکم او به عدالت این گروه، شامل ظاهر و باطن ایشان می‌شود، لذا عصمت ایشان نیز از آیه به دست می‌آید. (33) هم چنین از فقره (لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ) در آیه 143 سوره بقره (34) استفاده می‌شود که گواهانی که در محکمه‌ی الهی شهادت می‌دهند، معصوم و بی‌خطا هستند، زیرا لازمه‌ی شهادت، عدالت و درستی گواهی است و از آن جا که گواهی شاهدان الهی به حسب اطلاق آیه، شامل دنیا و آخرت می‌شود، پس عدالتی مستمر و در نتیجه عصمت را می‌طلبد. به علاوه عبارت «شهد علیه» به جای «شهد له» بر حجیت قول ایشان دلالت می‌کند. (35) از این رو مراد از امت در آیه، همه امت پیامبر نیست، زیرا فسق و بلکه کفر بسیاری از امت، روشن است. (36)
هم چنین آن‌گونه که گفته شد، فعل «جعلنا» به صورت ماضی، بر شاهد بودن این افراد عادل در دنیا دلالت دارد؛ زیرا آیه، شهید بودن ایشان رابه وسط بودن‌شان پیوند می‌دهد و وقتی وصفِ وسط بودن مربوط به دنیاست، لازم است شهید بودن‌شان هم در دنیا باشد. این نکته را نیز باید تأکید کرد که منظور از این شهادت، ادای شهادت است، نه تحمل آن؛ چرا که شهادتی که عدالت در آن اعتبار شده، ادای شهادت است، نه تحمل شهادت. (37)
ظاهر قید «مِن أنفُسِهِم» در آیه 89 سوره نحل نیز دلالت دارد که این شهادت، شهادت مستند به حجت عقلی و یا دلیلی نقلی نیست، بکله مستند به رؤیت و حس است و از میان هر امت، شهدایی از خودشان، به صورت حسی بر اعمال‌شان نظارت دارند. علاوه بر این، اگر شهادت مستند به رؤیت و حس نباشد، چنین شهادتی، شهادت زنده نیست، در حالی که با توجه به آیه 117 سوره مائده، شهید کسی است که زنده باشد و ببیند. (38) هم چنین آیه « وَ جِی‌ءَ بِالنَّبِیِّینَ وَ الشُّهَدَاءِ » (39) عدم ملازمت میان شهید بودن و پیامبر بودن را تأکید می‌کند. (40)

5. امامان، شاهدان پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)

پس از بررسی آیات شهادت و اثبات وجود شاهدان و گواهانی با ویژگی خاص، مانند عصمت و علم به باطن اعمال انسان، این سؤال مطرح می‌شود که مصداق این شاهدان در دوران پس از ختم نبوت، چه کسانی هستند؟
روایات فراوانی در ذیل آیاتِ شهادت، به تبیین مصادیق شهدا پرداخته‌اند. برید از امام باقر (علیه السلام) نقل می‌کند: «نَحنُ الأُمَّةً الوَسَطُ وَ نَحنُ شُهَداءُ اللهِ علی خَلقِهِ وَ حُجَّتُهُ فِی أرضِهِ.» (41) هم چنان که در پاسخ به سؤال از مصداق آیه‌ی (وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ) (42)، ائمه (صلی الله علیه و آله و سلم) به عنوان مصداق مؤمنون معرفی شده‌اند. (43)
از سماعه نقل شده که حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در ذیل آیه (فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنَا بِکَ عَلَى هؤُلاَءِ شَهِیداً) (44) فرمود:
نَزَلت فی أمَّة مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله و سلم) خَاصَّةً فِی کُلِّ قَرنٍ مِنهُم إِمامٌ مِنَّا شَاهدٌ عَلَیهم و مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله و سلم) شَاهدٌ عَلَینا. (45)
ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیه السلام) در ذیل آیه‌ی مذکور، نقل کرده است: «نحن الشهود علی هذه الامة». (46)
هم چنین ابوبصیر از حضرت امام صادق (علیه السلام) در ذیل آیه مذکور نقل می‌کند:
نحن الشهداء علی الناس بما عندهم من الحلال و الحرام و ما ضیعوا منه. (47)
از امام رضا (علیه السلام) نیز در این زمینه روایت شده است:
والله انّ اعمالکم لتعرض علی فی کل یوم و لیلة. (48)

الف- چگونگی تحقق شهادت امام

مسئله عرضه اعمال در روایات نبوی نیز نمود یافته و جامعه دینی با این آموزه آشنا بود. تحلیل گفتار نبوی در این حوزه با توجه به تحقق وحی الهی برای حضرت، برای جامعه مخاطب امر قابل درک و افهام بود، لکن چگونگی استمرار عرضه اعمال پس از پیامبر خاتم، با تردید و انکار روبه رو می‌گشت. پرسش محوری بحث آن است که این شهادت برای امام چگونه محقق می‌شود و در نظام اندیشه و جهان‌بینی، جایگاه امام چگونه تعریف می‌گردد تا با این آموزه سازگار درآید.
همان‌گونه که بیان شد، مسئله عرضه اعمال در روایات نبوی تبلور یافته و روایات ائمه اطهار (علیه السلام) نیز بازگوی این حقیقت است. (49) با وجود تصریح قرآن و روایات، گزارش‌ها حاکی از آن است که تلقی و باور جامعه از علم امام به تمامی اعمال بندگان، با نوعی ابهام و سردرگمی مواجه بود. ریشه این امر به مسئله کارکردهای نهاد امامت و جایگاه آن در شاکله هستی بازگشت داشت.از این رو تبیین لایه‌های برتر معارف مربوط به نهاد امامت، نیازمند زمینه‌سازی برای پذیرش آن معارف و تثبیت منزلت امامت برای بهره بردن مناسب از این نهاد است؛ چرا که معرفت و شناخت حقیقی و درست، گام ضروری و نخست برای طی مسیر و فهم غایت پیش رو است؛ اما این امر با مشکلاتی روبه رو می‌گشت که رفع آن، اتخاذ برخی روش‌ها را اقتضا می‌نمود.

ب- الگوی واژگان جایگزین

چالش‌های ایجاد شده پس از طرح برخی از گزاره‌ها، مانعی بزرگ در مسیر تبیین آموزه‌ها و معارف مرتبط با این گونه گزاره‌ها بود. با ملاحظه برخی از روایات، می‌توان یکی از راهکارهای رفع این مشکل را در الگوی واژگان جایگزین یافت. بدین ترتیب علاوه بر انتقال حقیقت برخی از معارف و گزاره‌ها، زمینه تحلیل و تفسیر بیشتر نیز در این راه، فراهم می‌گردد و ذهن مخاطب آماده پذیرش آن آموزه‌ها می‌شود.
بیان شد که یکی محورهای بحث در حوزه امامت، مسئله امکان یا عدم امکان ارتباط امام با غیب و فرشتگان و چگونگی تحلیل آن با مسئله ختم نبوت و قطع وحی بود. نتیجه این بحث، یا به نفی ارتباط امام با فرشته پس از ختم نبوت و یا به نفی خاتمیت و اقرار به نبوت ائمه منجر می‌گشت. گزارش‌ها نشان می‌دهد که گاه به کار رفتن واژگانی هم چون ارتباط امام با ملائکه، برخی از صحابه ائمه را به دیدگاه نبوت ایشان متمایل می‌نمود یا دچار سردرگمی آنان می‌شد. (50) بازتاب این اختلاف را در کلام علی بن اسماعیل اشعری می‌توان مشاهده نمود. وی با اشاره به اختلاف شیعه در گستره علم امام، برخی را باورمند به آگاهی امام از تمام امور (دنیایی، آخرتی، گذشته و آینده) می‌داند و گروه دیگر را معتقد به آگاهی امام از دانش احکام و شریعت. (51)
سَدیر صیرفی واکنش شیعه (صاحبان دیدگاه و نخبگان شیعی) نسبت به چگونگی آگاهی و دانش امام را این گونه به محضر امام بازتاب می‌دهد:
إن شیعتکم اختلفت فیکم فأکثرت، حتی قال بعضهم: إن الإمام ینکت فی أذنه و قال آخرون: یوحی إلیه و قال آخرون: یقذف فی قلبه و قال آخرون: یری فی منامه و قال اخرون إنما یفتی بکتب آبائه؛ فبأی قولهم آخذ جعلت فداک؟ فقال: «لا تأخذ بشیء من قولهم. یا سدیر! نحن حجة الله و أمناؤه علی خلقه. حلالنا من کتاب‌الله و حرامنا منه». (52)

ج- تأسیس واژه عمود نور

گاه جهل به یک حقیقت، انسان را نسبت به دریافت بهره‌های مقرر در آن، بی‌نصیب می‌سازد. این مبنا را که در روایات معرفت نیز بازتاب مناسبی داشته است، می‌توان در تحلیل چرایی تبیین برخی از کارکردهای نهان یا نیمه نهان (به لحاظ کیفیت و چگونگی) نهاد امامت ملاحظه نمود. (53)
روایات «عمود نور» را می‌توان از نمونه‌ایی از این الگوی گفتاری به شمار آورد. هر چند این رمزگشایی در دو حوزه مدینه و مرو توسط امام صورت می‌یابد، اما نشانه‌های تاریخی مسائل پیرامونی، دلالت بر آن دارد که این مسئله با دو رویکرد و نگاه به فراخور هر حوزه صورت گرفته است. ابتدا گزارشی اجمالی از روایات عمود نور مطرح می‌شود و سپس به نقش امام رضا (علیه السلام) در رازگشایی از کیفیت تحقق این پدیده اشاره می‌کنیم و آن گاه به تفاوت سخن امام در مدینه و مرو خواهیم پرداخت.
عنوانی که برای یکی از مجاری علم و آگاهی امام با ذکر ویژگی و نتیجه‌ی آن در برخی از روایات به چشم می‌خورد، عنوان عمود نور است. مرحوم کلینی با سندی صحیح نقل می‌کند:
لا تَتَکلَّمُوا فی الإمامِ، فَإنَّ الإمامَ یسمَعُ الکلامَ و هوَ فی بَطنِ أُمَّهِ. فَإذا وَضَعتُهُ، کَتَبَ المَلَک بینَ عَینَیهِ (و تَمَّت کَلِمَ^ رَبَّک صِدقا و عدلاً لا مُبَدَّلَ لِکلِماتِهِ و هُوَ السَّمیعُ العَلیم) فَإذا قَامَ بِالأَمرِ، رُفِعَ لَهُ فی کُلِّ بَلدَة مَنارٌ ینظُرُ مِنهُ إلی أَعمالِ العِبادِ. (54)
روایاتی که در ذیل این عناوین قابل بررسی‌اند، همگی در اثر و پی‌آمد حقیقت عمود نور، اشتراک دارند، هر چند در ذکر عنوان، زمان و یا فعل به کار رفته برای آنچه عمود نور مرتبط با آن می‌شود، تفاوت‌هایی در عبارات روایات ملاحظه می‌شود. امر مشترک میان روایات، ارتباط عمود یا منار یا مصباح نور با اعمال بندگان و خلایق است. به تعبیر دیگر به طور قطع می‌توان ادعا نمود که روایات این باب، از آگاهی امام نسبت به کُنش و رفتار و اعمال انسان‌ها خبر می‌دهد.
به طور کلی کاربرد عمود نور در روایات را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود:
دسته اول: روایاتی که محور مشترکی برای آنها نمی‌توان جست و واژه «عمود نور» در مسائل گوناگون و متنوع، مورد استفاده قرار گرفته است؛
دسته دوم: روایاتی که در منظومه مجاری علم امام و چگونگی آگاهی امام از اعمال بندگان جای دارند و از واژه «عمود نور» در تبیین چگونگی آگاهی و علم امام به اعمال انسان‌ها استفاده کرده‌اند.

د- سیر انتقال موضوع عمود نور

با جست و جوی واژه «تعرض» یا به صورت خاص‌تر واژه «تعرض علی» در میان احادیث، می‌توان نمونه‌های روایات عرضه اعمال را مشاهده نمود.
یکی از نکات جالب در این دسته از روایات، بیان‌های گوناگونی است که گویای مراحل تبیین اصل این مسئله، بیان مصادیق عرضه شوندگان و در نهایت، چگونگی این عرضه است. در این روایات به عرضه اعمال به خداوند، عرضه اعمال به پیامبر اکرم در پنج شنبه‌ها، عرضه اعمال در دو روز هفته به آن حضرت، عرضه هر روزه اعمال به محضر ایشان، بیان عرضه اعمال به ائمه اطهار (علیه السلام) و استمرار این عرضه در هر عصر هر امام و بیان چیستی و چگونگی این عرضه اشاره شده است.
اما همان‌گونه که اشاره رفت، از واژگان جایگزین در تبیین چگونگی و کیفیت این عرضه، کلمه عمود نور است. در بررسی تاریخی و سیر کلی مسئله عمود نور، مطابق اسناد و طرق احادیث عمود نور چنین استفاده می‌شود که این عنوان در زمان امام باقر (علیه السلام) مطرح شد و اوج گسترش آن در زمان امام صادق (علیه السلام) بوده است. روایات دلالت دارند که مسئله عمود نور، چیستی آن و فهم دقیقش در محافل شیعی و در ذهن اصحاب ائمه (علیه السلام)، مسئله‌ای نو و در حال جای گرفتن بوده است و در زمان امام رضا (علیه السلام) به روشنی تبیین گردیده است، به گونه‌ای که تبیین صریح امام رضا (علیه السلام) از حقیقت عمود نور، راویان بزرگی همانند ابن فضال و محمدبن عیسی و یونس بن عبدالرحمان (55) و به تبع آن، جامعه شیعی را از سرگشتگی نسبت به تبیین آن، بیرون کشیده است.
عبارت «لاتزال تجیء بالحدیث الحق» (56) در روایت محمدبن عیسی بن عبید، بیان‌گر وجود روایات مبهم و مجمل و حتی جعلی در این حوزه است، به گونه‌ای که این امر، زمینه برای بدفهمی و اشتباه را حتی میان بزرگان از اصحاب ائمه (علیه السلام) فراهم نمود.

هـ - دلیل اعطای عمود نور به امام

آنچه می‌توانست به تبیین کیفیت عرضه اعمال و بیان چیستی عمود نور کمک نماید، بیان دلیل و علت اعطای چنین ابزاری به امام بود. از این دو روایاتی به علتِ اعطای عمود نور به امام اشاره دارند. از محتوا و لحن این روایات استفاده می‌شود که عمود نور، امری جدا از امام نیست، بلکه ویژگی و توانایی در امام است که خداوند آن را برای احتجاج بر خلقش، فراهم نموده است؛ همانند روایتی که پس از اشاره به وجود منار نور می‌فرماید: «فبهذا یحتجّ الله علی خلقه.» (57)

و- امام رضا (علیه السلام) و تبیین عمود نور در مدینه

روایتی از امام کاظم (علیه السلام)، نشان‌گر شیوع این آموزه در دوره ایشان است، چرا که در این روایت، پرسش از این مسئله صورت می‌گیرد:
عن الحسن بن علی الوشاء عن أحمدبن عمیر عن أبی الحسن (علیه السلام) قال: سئل عن قول الله عز و جل: (اَعملوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُم وَ رَسُولُهُ وَ المُؤمِنُونَ). قال: «إن أعمال العباد تعرض علی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) کل صباح أبرارها و فجارها، فاحذروا»؛ (58)
همان‌گونه که اشاره شد، امام رضا (علیه السلام) پس از دوره‌ای خفقان، کوشید آموزه‌های شیعی از جمله مباحث مربوط به نهاد امامت را بازآفرینی و ترویج نماید. در بیان نشانه‌های تروجی اندیشه عرضه اعمال در دوره حضور امام رضا (علیه السلام) در مدینه، می‌توان به روایات ذیل اشاره داشت:
1. روایت عبدالله بن ابان زیات؛ در این روایت آمده:
قلت للرضا (علیه السلام): ادع الله لی و لأهل بیتی. فقال: «أولست أفعل؟ و الله إن أعمالکم لتعرض علی فی کل یوم و لیلة». قال: فاستعظمت ذلک، فقال لی: «أما تقرأ کتاب الهل عز و جل: (وَ قُلِ اعمَلُوا فَسَیَری اللهُ عَمَلَکُم و رَسُولُهُ وَ المؤمِنونَ)؟ » قال: «هو والله علی بن ابی طالب (علیه السلام)». (59)
2. روایت حسن بن علی الوشاء؛ که در این روایت می‌گوید:
سمعت الرضا (علیه السلام) یقول: «إن الأعمال تعرض علی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) أبرارها و فجارها». (60)
اما مراد از عمود نور را می‌توان روایتی صحیح از امام رضا (علیه السلام) به گونه روشن و صحیح دید. این روایت پس از بیان مسئله عرضه اعمال و طرح موضوع عمود نور، به روشنی پاسخ‌گوی این مطلب است.
محمدبن عیسی نقل می‌کند:
به همراه فضال نشسته بودیم که یونس بن عبدالرحمان نزد ما آمد و گفت: به محضر علی بن موسی رسیدم و به ایشان عرض کردم: حرف و حدیث مردم درباره‌ی عمود زیاد شده. امام به من فرمود: «تو چه می‌گویی؟ آیا منظور عمودی از آهن است (61) که برای صاحب (امام) تو برافراشته می‌گردد؟» من گفتم: نمی‌دانم. امام فرمود: «بلکه مراد از عمود نور، مَلَک است که در هر شهری موکَّل است و خدا به وسیله‌ی او، اعمال بندگان آن شهر را بلند و نمایان می‌کند.»
ابن فضال آنگاه که سخنان یونس را شنید بسیار خوشحال شد و سر او را بوسید و گفت: همیشه حدیث و سخن حق بیاور که خدا به واسطه‌ی آن، برای ما گشایش ایجاد کند. (62)
صدر و ذیل روایت به خوبی نشان می‌دهد که مسئله عمود نور، موضوع مطرح و مشهوری میان مردم بوده است. همین طور استفاده می‌شود که موضوع عمود نور با تفاسیر گوناگون و ضد و نقیضی رو به رو بوده است، به گونه‌ای که یکی از اصحاب برجسته ائمه را به تحقیق از حقیقت آن و سؤال از سردرگمی مردم نسبت به آن کشانده است.
به هر حال این روایت، با صراحت عمود نور را مربوط به عمل بندگان می‌داند؛ یعنی می‌توان ادعا کرد عمود نور، حاصل کار انسان‌هاست و امام با داشتن روح‌القدس و نگریستن بر این عمودها که از هر شهر و آبادی ساطع می‌شود، بر اعمال بندگان آگاهی می‌یابد. روایات از این آگاهی امام، با عبارات: یری، یبصر، ینظر، یشرف، یعلم، نصب، یعرف تعبیر می‌کنند. (63)

ز- امام رضا (علیه السلام) و تبیین عمود نور در مرو

برای اثبات وجود دو رویکرد در نهاد امامت نسبت به موقعیت زمانی و مکانی – که مقاله حاضر در پی آن است – می‌توان از همین روایت و چگونگی تفسیر عمود نور توسط حسن بن جهم در مرو استفاده نمود.
وی گزارش می‌دهد در مجلسی که مأمون در حضور امام رضا (علیه السلام) تشکیل داده بود و در آن علمای فرقه‌های گوناگون حضور داشتند، از آن حضرت پرسیده شد: شما چگونه از نیت و قلب افراد خبر می‌دهید؟ حضرت با اشاره به روایتِ «اتقوا فراسة المؤمن فانه ینظر بنورالله» از پیامبر اکرم - که روایتی مشهور میان شیعه و اهل سنت بود - با تبیینی عادی از این حادثه، مؤمنان را با توجه به میزان ایمان و بینش و بیداری و علم‌شان، برخوردار از نور الهی می‌داند و این نور الهی، حقایق را برای او مکشوف می‌کند. سپس آن حضرت هر یک از ائمه اطهار (علیه السلام) را برخوردار از تمام آنچه میان مؤمنان تقسیم شده، معرفی کرد و ایشان را مصداق کامل آیه‌ی (إنَّ فی ذلکَ لَأَیتٍ لِلمُتَوَسِّمینَ) برشمرد.
راوی حدیث می‌گوید: مأمون نگاهی به حضرت نمود و از ایشان خواست از ویژگی‌های اختصاصی ائمه بیشتر بفرماید. این پرسش مأمون، حاکی از آن است که امام در رویکرد عمومی، از تبیین زوایای پنهان این مسئله اجتناب می‌فرمود.
حضرت امام رضا (علیه السلام) در تکمیل آنچه فرموده بود، به تأیید شدن ائمه به خواست خداوند اشاره می‌فرماید:
ان الله (عجل الله) قد ایدنا بروح منه مقدسة مطهرة لیست بملک لم تکن مع احد ممن مضی الا مع رسول الله و هی مع الائمه هنا تسددهم و توفقهم و هو عمود من نور بیننا و بین الله (عجل الله). (64)
در این روایت، حضرت پس از ذکر مقدمه‌ای در بیانِ برخورداری ائمه از ایمان و علم و بصیرت، توفیق خود را منتسب به مرتبه‌ی روحی‌ای می‌نماید که در آن، تنها تقدس و طهارت جای دارد. ایشان هم چنین برای زدودن شبهه‌ی اِخبار ملک و یا نتیجه‌ی ارتباط با ملائکه بودن این امور، آن را روحی ویژه و ممتاز برای پیامبر و آل مطهرش می‌خواند.

نتیجه‌گیری

در مقاله حاضر، تلاش شد با سیری قرآنی، تاریخی و روایی، به بررسی یکی از کارکردهای جایگاه امت پرداخته شود. از این رو با تبیین این آموزه از نگاه قران، خاست‌گاه قرآنی آن روشن گردید.
در عرصه روایات نشان داده شد که ائمه (علیه السلام) به فراخور زمانه و مخاطب خویش، با دو رویکرد اقدام به تبیین معارف نمودند. رویکرد جذب حداکثری جامعه به گفتمان‌سازی برای جایگاه نهاد امامت، از اهداف مهم پیشوایان شیعه بوده است. در این الگو تلاش می‌شد از طرح مسائلی که به این هدف آسیب می‌رساند، در مجامع عمومی و به صورت گسترده پرهیز شود.
در مسئله محوریِ مقاله حاضر نشان داده شد مسئله عرضه اعمال از روایات نبوی آغاز شده و در دوره‌های مختلف عصر حضور، نشر و ترویج یافته است.
از آنجا که بهره‌بری تام و مناسب از جایگاه امامت، با معرفت به آن پیوند یافته است، بیان کیفیت و چیستی این عرضه در دستور کار نهاد امامت قرار داشته است. در تبیین این مسئله با توجه به چالش‌های موجود فراروی نهاد امامت، از الگوی واژگان جایگزین استفاده و عنوان عمود نور در ادبیات امامیه تأسیس شد. این امر مقدمه‌ای برای تبیین چیستی و حقیقت عرضه اعمال است که نشان دهنده نقش امام در هدایت است.
رازگشایی از جایگاه هدایتی نهاد امامت با تبیین رابطه امام با اسباب آگاهی از غیب، یعنی فرشتگان و آگاهی عمیق امام از رفتار تمامی بندگان الهی، در روایتی از امام رضا (علیه السلام) صورت می‌پذیرد.
نقش زمانه در تبیین معارف را نیز می‌توان با مقایسه تبیین چیستی عمود نور در میان مخاطبان امام رضا (علیه السلام) در مدینه و مرو مشاهده نمود.

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک: صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج1، ص 303.
2. برای اثبات این ادعا می‌توان از کلام شیخ مفید در اوائل المقالات، کلام ابن شهر آشوب در متشابه القرآن و سخن فضل بن حسن طبرسی در مجمع‌البیان شاهد اقامه نمود. ر.ک: رضا برنجکار و دیگران، «مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران»، مجله مطالعات تفسیری، شماره 10، تابستان 1391، ص 67 و 68.
3. برای اطلاع از شاهد تاریخ این سخن می‌توانید به گزارش طولانی و ارزش‌مند نوبختی از اختلاف امامیه در چگونگی آگاهی‌یابی و دانش یافتن امام جواد (علیه السلام)، با توجه به کمی سن ایشان مراجعه نمود. از آن جا که امامت امام کم سن و سال، امری تازه بود، ارزیابی از چگونگی آگاهی امام ازعلوم، به ریشه اندیشه اصحاب در کیفیت دانش امام در دوره‌های قبل و مبانی اثبات شده در گذشته باز می‌گشت، همانگونه که متن نوبختی دلالت می‌کند. (ر.ک: فرق الشیعة، ص 90-88).
4. در ادامه به این مسئله خواهیم پرداخت. مناسب است بدانیم مسئله تحدیث از آموزه‌های پر رمز و راز شیعی است که نیازمند تحقیقات گسترده با نگاه تاریخی و کلامی است و نتایج آن در تحلیل بسیاری از گزاره‌ها و آموزه‌ها، سودمند است. برای نمونه ر.ک: محمدتقی شاکر و رضا برنجکار، «حقیقت تحدیث و رابطه آن با نبوت»، مجله آینه معرفت، ش 37، زمستان 1392.
5. مشاهده روایات مسند الامام الرضا (علیه السلام) در بخش امامت، علاوه بر به نمایش گذاشتن کثرت روایات آن حضرت در این حوزه، نشان می‌دهد که تلاش ایشان در دو حوزه امامت، یعنی تبیین و تحلیل چیستی و فلسفه امامت و استدلال بر حقانیت و برتری امیرالمؤمنین (علیه السلام)، متمرکز بوده است (ر.ک: عزیز الله عطاردی، مسند الامام الرضا (علیه السلام)، ج1، ص 138- 88). از این راهبرد می‌توان به عنوان راهبرد کوتاه مدت یا راهبرد مقدماتی برای رسیدن به راهبرد بلند مدت یا راهبرد اصلی نام برد.
6. ر.ک: کلینی، الکافی، ج15، ص 584؛ ملاصالح مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج12، ص 338.
7. ر.ک: احمدرضا شرفی، حوزه‌ی حدیثی نیشابور از ابتدا تا اوایل قرن هفتم هجری.
8. باید دانست که در قرآن به ریشه اصلی بسیاری از باورهای اساسی امامیه درباره پیشوایان خود – که گروهی آن را به غلو نزدیک یا غالیانه می‌خوانند – اشاره رفته است. نمونه برجسته این مسئله، سخن امامیه درباره عرضه اعمال به امام و نقش امام در هدایت باطنی مؤمنان است که در ادامه درباره آن بیشتر سخن خواهیم گفت.
9. ر.ک: سید حسین مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ص 56-107. مؤلف در این کتاب با اشاره به برخی از آیات و چشم پوشی از آیات دیگر، درصدد القای اصلی خودساخته برای نفی تمام شئون فوق بشری ائمه (علیه السلام) است. این در حالی است که قرآن با شواهد و مثال‌های گوناگون، به وجود مراتب در میان انسان‌ها تصریح نموده، برترین جایگاه در این مراتب را به پیامبر در آیه (فکان قاب قوسین او ادنی) می‌دهد. برای نگاه مقابل این دیدگاه و دلایل آن، ر.ک: سیدعلی رضا حسینی و محمدتقی شاکر، «نقش باورهای کلامی در داوری‌های رجالی»، مجله معرفت کلامی، شماره 11، سال 1392.
10. اشاره به تغییر شرایط در دوران پس از امام رضا (علیه السلام) نیز مناسب است. با جانشینی فرزندی هفت ساله و به امامت رسیدن حضرت جواد (علیه السلام) در سن کودکی، بدنه شیعه و حتی نخبگان و اصحاب بزرگ، دچار نوعی تحیر گردیدند، اما این مولود مبارک، زمینه تحول عمیق و ارتقای فهم امامیه از جایگاه امامت را با گامی بلند، همواره نمود؛ چرا که نگاه به جایگاه امامت در این سن، بدون داشتن ارتباط با عالم غیب و برخورداری از علم لدنی، قابل تحلیل نبود و انگاره تعلیم و تعلم عادی امام را با چالش روبه رو می‌ساخت. امام جواد (علیه السلام) در جلسات پرسش اصحاب و مناظره با مخالفان، خاطره جلسات با شکوه پدر بزرگوارش را در یادها زنده می‌کرد. این مسئله به عمق بخشی در معرفت به امامت و تحلیل مناسب آن منجر شد.
11. ر.ک: سیدمحمد حسین طباطبایی، المیزان، ج12، ص 322. این سخن از آن رو مستند به کلام علامه طباطبایی می‌شود که مفسران بزرگی هم چون ایشان با وجود بهره‌مندی از کوله بار دانش و ارمغان اندیشه گذشتگان، باز زبان به مشکل بودن این بحث گشوده اند.
12. ر.ک: ق، آیه‌ی 18؛ انفطار، آیه‌ی 12-10؛ مائده، آیه‌ی 117؛ نساء، آیه‌ی 41؛ نور، آیه‌ی 24 و یس، آیه‌ی 65.
13. دو مسئله مهم دیگر در این حوزه، یعنی رابطه و پیوند شهادت این گروه با شهادت پیامبر خاتم (ص) و آثار نتایج شهادت و رابطه آن با مسئله هدایت، در مقاله «نقش امام غایب در هدایت و مبانی آن» بررسی شده است.
14. ابن منظور، لسان‌العرب، ج3، ص 240 و فیومی، مصباح المنیر، ج2، ص 324.
15. ابن منظور، همان.
16. احزاب، آیه‌ی 45.
17. مفاتیح الغیب، ج25، ص 173.
18. دلیل این ادعا، گفتار دیگر وی است که به آن اشاره می‌گردد.
19. یقال شاهدت کذا اذا رایته و ابصرته
20. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج4، ص 83.
21. ر.ک: فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج4، ص 83.
22. ر.ک: طبرسی، مجمع البیان، ج5، ص 93؛ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص 281.
23. ر.ک: ابوالفتوح رازی، روض‌الجنان، ج10، ص 7؛ آلوسی، روح‌المعانی، ج6، ص 5.
24. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج16، ص 123؛ ملامحسن فیض کاشانی، صافی، ج2، ص 368؛ آلوسی، روح‌المعانی، ج6، ص 5.
25. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القران، ج5، ص 295.
26. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج16، ص 142.
27. ر.ک: تفسیر شریف لاهیجی، ج2، ص 311؛ اسماعیل حقی بروسوی، روح‌البیان، ج3، ص 502؛ آلوسی، روح المعانی، ج6، ص 16.
28. نحل، آیه‌ی 89.
29. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج20 ص 257 و 258؛ آلوسی، روح‌المعانی، ج7 ص 450 و 451.
30. «وَ یَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً عَلَیْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنَا بِکَ شَهِیداً عَلَى هؤُلاَءِ وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ‌ ».
31. محمدبن مسعودی عیاشی، تفسیر العیاشی، ج1، ص 63؛ ابن شهر آشوب، المناقب، ج4، ص 179.
32. ر.ک: آلوسی، روح المعانی، ج1، ص 403.
33. روض الجنان، ج2، ص 1

عبارات مرتبط با این موضوع

امام رضا ع و رازگشایی از جایگاه هدایتیِ نهاد امامت امام رضا ع و رازگشایی از جایگاه هدایتیِ نهاد امامت


ادامه مطلب ...

مسابقه‌ی ۶ ساعته‌ی جایگاه اختصاصی در بحرین پر از خداحافظی‌های غم انگیز

[ad_1]

مسابقه‌ی برگزار شده در بحرین امسال خبرهای داغ و در عین حال غم‌انگیزی از خداحافظی تیم‌های محبوب را در بر داشت. 

هر سه خودروی حاضر در جایگاه اختصاصی بحرین در این مراسم خداحافظی کردند. تیم اسپرت joest آئودی(تیمی که با استقامتی بلند مدت به طول ۱۸ سال در این مسابقات شرکت کرد)در مسابقه‌ی نهایی خود در مسابقات قهرمانی استقامت جهانی FIA دو بر یک برد عالی در کارنامه‌ی خود رقم زد. مارک وبر که بعد از این مسابقه بازنشست شد، در تیم شماره ۱پورشه ۹۱۹ جایگاه سوم را از آن خود کرد.

مسابقات بحرین

برتری مطلق آئودی در مسابقات ۲۴ ساعته‌ی Le Mans(که یکی از معروف‌ترین و مشکل‌ترین مسابقات دنیا است)تبلیغ عالی‌ای برای تکنولوژی دیزل فولکس‌واگن بود.

متاسفانه، تکنولوژی گروه فولکس‌واگن چیزی بیش از امید واحی و دروغ نبود. این تکنولوژی آن اعجوبه‌ای که به ما گفته شده بود، نبود، پدیده‌ای که قرار بود در زمینه‌ی کارایی حتی بهتر از پریوس عمل کند. در عوض، فولکس‌واگن به صورت هوشمندانه‌ای در تست‌های آلایندگی تقلب کرد.

مسابقات بحرین

آئودی با صرف میلیاردها دلار هزینه برای جبران، فراخوانی و دیگر موارد پر هزینه‌ی این رسوایی، اعلام کرد که یک بار دیگر اولویت‌های موتوراسپرت خود را تغییر خواهد داد. آئودی بیان کرد که این بار از نیروی الکتریکی در مسابقات قهرمانی فرمول E در FIA استفاده خواهد کرد. البته افراد زیادی معتقدند که حضور تیم آئودی در کنار گروه تازه‌ی فولکس‌واگن با نام LMP1، کار زائد و اضافه‌ای انجام داده است. اگرچه عملکرد خود تیم LMP1 آئودی مورد و نقصی نداشت(و به خاطر بهبود بخشیدن تکنولوژی دیزلی معروف هستند)، اما این تیم باید کنار گذاشته می‌شد.

لوکاس دی گراسی که در مسابقات انتخابی آخر هفته رکورد WEC جدیدی از خود به جا گذاشت، پشت رول آئودی R18 شماره ۸ نشست و به پیروزی رسید  و در مقابل وی مارسل فاسلر که پشت رول آئودی  R18 شماره ۷ نشسته بود به مقام دوم دست یافت.

راننده‌ی در حال بازنشسته شدن پورش یعنی مارک وبر که پشت رول شماره ۱ تیم پورشه نشسته بود مقام سوم را از آن خود کرد. تیم وبر به این دلیل اجازه دادند وی در این مسابقه‌ی نیم ساعت آخر را رانندگی کرد و چالش‌های رانندگی در مسابقات را برای آخرین بار پشت سرگذاشت.

مارک وبر

پورشه شماره ۲ در پشت کلاس LMP1 اصلی در مقام ششم قرار گرفت و همین کافی بود تا نیل جانی، مارک لیب و رومین دوماس به عنوان قهرمانان رانندگی سال انتخاب شوند.

عقب‌نشینی آئودی از ورزش تاثیر به سزایی داشت و باعث شد رانندگان کلاس LMP2 در این مسابقه با تمام قوا حضور پیدا کنند. رنه رست و فیلیپ آلبوکرک افرادی بودند که به احتمال زیاد قرار بود وارد تیم رانندگان LMP1 شوند اما با خداحافظی این تیم، طوری رانندگی می‌کردند که جایگاهی برای خود در سال آینده البته در تیمی دیگر دست و پا کنند.

رست که خودروی LMP2 G-Driveشماره ۲۶ را می‌راند اگرچه در ابتدای مسابقه به دلیل مشکل ترمز بعد از همه حرکت کرد، اما در نهایت دو دور قبل از پایان مسابقه مقام اول را از آلبوکرک که خودروی RGR Sport LMP2شماره ۴۳ را می‌راند ربود و تا آخر مقام را حفظ کرد. آلبوکرک بعد از رست در مقام دوم مسابقه را به انتها رساند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مسابقه‌ی ساعته‌ی جایگاه اختصاصی در بحرین پر از خداحافظی‌های غم انگیز مسابقه‌ی ۶ ساعته‌ی جایگاه اختصاصی در بحرین پر از خداحافظی‌های غم انگیز


ادامه مطلب ...

جایگاه هوش مصنوعی در آینده چگونه است؟

[ad_1]

بامداد – هوش مصنوعی موضوعی بسیار جذاب و اما پیچیده است. علمی جدید که زندگی بشر را متحول کرده است. کارکردهای این فناوری از معایب آن بسیار بیشتر است که نشان از سودمندی آن دارد. علم روباتیک به عنوان هسته مرکزی هوش مصنوعی شناخته می‌شود. اما آینده هوش مصنوعی به کدام جهت حرکت خواهد کرد؟

الگوریتم‌های به کار گرفته شده در هوش مصنوعی از نحوه فعالیت «یاخته‌های‌ عصبى» ‌یا نورون الهام گرفته شده‌اند. اما هوش مصنوعی و یکی از شاخه‌های آن «یادگیری عمیق» در چند سال اخیر چنان پیشرفت کرده است که استیون هاوکینگ در این باره می‌گوید: «توسعه کامل هوش مصنوعی می‌تواند پایان بشریت را رقم بزند.»

ایلان ماسک از سرمایه‌گذاران فناوری دنیا معتقد است که هوش مصنوعی «اهریمنی» است که تمام جهان در حال پرورش آن است. او می‌گوید: «با این فناوری ما داریم اهریمن را احضار می‌کنیم.» هوش مصنوعی البته برای هالیوود نیز درآمد خوبی کسب کرده است. در واقع هدف از مطالعهٔ آن، یافتن رابطهٔ میان ربات‌ها و تفکر، همچنین یافتن پاسخی برای چنین سوالاتی است: آیا یک ربات توانایی عملکردی هوشمندانه را دارد؟ آیا او نیز، همانند انسان می‌تواند مشکلات را با اندیشیدن برطرف کند؟آیا ربات می‌تواند فکر داشته باشد؟ آیا می‌تواند همان هوشیاری و حالت ذهنی ای که انسان داراست را داشته باشد؟ آیا می‌تواند حس کند؟ آیا هوش انسان و هوش ربات یکسانند؟ آیا در اصل، ذهن انسان یک کامپیوتر است؟

تا چندی پیش، «دسته‌بندی تصاویر» برای انسان‌ها کاری آسان و برای روبات‌ها کاری دشوار بود، اما اکنون روبات‌ها خیلی پیشرفت کرده‌اند. طبق پیش‌بینی‌ها انسان‌ها تا ۱۵ سال دیگر در چنین کارهایی حرفی برای گفتن ندارند. البته الان کامپیوترها نمی‌توانند مانند انسان‌ها فکر کنند. آن‌ها توانایی استفاده همزمان از چندین حس را ندارند، اما روزی خواهد رسید که هوش مصنوعی در علم پزشکی انقلابی به پا خواهد کرد. فرض کنید که یک پزشک یک تصویر ام.آر.آی را می‌بیند. احتمال اشتباه پزشک وجود دارد. در واقع سال‌ها زمان می‌برد تا پزشک به آن درجه برسد که دیگر اشتباهی نکند. پزشکی را فرض کنید که پس از ۲۵ سال به این مرتبه رسیده است. با کمک هوش مصنوعی می‌توان این ۲۵ سال تجربه را به راحتی به خدمت گرفت.

indefenseofai-hero

شرکت‌های بزرگ مانند گوگل و فیس‌بوک در «سیلیکون ولی» سرمایه‌گذاری‌های بزرگی را بر روی هوش مصنوعی انجام داده‌اند. ﺷﺮﮐﺖ ﻧﻮﭘﺎ MetaMind که توسط ریچارد سوچِر (دانش‌آموخته دکتری دانشگاه استنفورد) هدایت می‌شود بر روی «شبکه عصبی بازگشتی» تمرکز دارد. این پروژه در واقع بر درک بهتر زبان از نگاه احساس و عاطفه تاکید دارد. سوچِر می‌گوید: «شخصا من هرگز نخواسته‌ام که بر روی درک زبان طبیعی کار کنم تا بتوانم بهتر بر روی مردم جاسوسی کنم، یا از بیناییِ کامپیوتری برای تعقیب و انهدام خودکار هدف استفاده کنم. با توجه به مواردی که گفتم، ماهیت فناوری همین است. دیگران می‌توانند به شکلی که می‌خواهند از آن استفاده کنند!»

کِن گولدبرگ استاد روباتیک دانشگاه برکلی می‌گوید: «همین حالا هم بسیاری از شغل‌های موجود در مراکز تلفنی در اختیار هوش مصنوعی قرار گرفته است. من فکر می‌کنم که شغل‌های فراوان دیگری نیز از انحصار انسان‌ها خارج خواهد شد، تا جایی که دیگر کامل در اختیار روبات‌ها قرار گیرد. البته در برخی موارد، ظرافت ارتباطی زبانی انسان را تنها خود انسان می‌تواند داشته باشد.» دو زمینه مورد علاقه بسیاری از پروژه‌های نوین هوش مصنوعی «کشاورزی و درمان» است. شرکت‌های جدید مانند نِروانا و متامایند بر این باورند که با کمک فراگیری عمیق می‌توانند به «تشخیص پزشکی دقیق» و همچنین «تولید حداکثری غذا» برسند. فرض کنید در نقطه زیر ایستاده‌اید؛ چه احساسی به شما دست خواهد داد؟

سرعت پیشرفت علم و فناوری در طول تاریخ کند بوده است. شخصی که در سال ۱۵۰۰ میلادی زندگی می‌کرده با شخصی که در سال ۱۷۵۰ میلادی زندگی می‌کرده، تفاوت چندانی ندارد. در طول این دروان سیر رشد علمی آهسته بوده که اغلب در علم فیزیک این دوران مشهود است. اما اگر این شخصی از سال ۱۷۵۰ میلادی را با یک انسان سال ۲۰۱۵ مقایسه کنیم، این تفاوت در تمام شاخه‌های علم بسیار مشهود است. آینده چگونه خواهد بود؟ اگر بگویند جهان حاضر، در ۳۵ سال دیگر به طور کلی متحول خواهد شد، چه واکنشی خواهید داشت؟

دسته‌بندی هوش مصنوعی:

۱- هوش مصنوعی محدود: به آن «هوش مصنوعی ضعیف» نیز گفته می‌شود. این نوع تنها در یک حوزه متبحر می‌شود. هوش مصنوعی که توانست استاد بزرگ شطرنج جهان را شکست دهد، یکی از همین نمونه‌ها است. در واقع، تنها کاری که می‌تواند انجام دهد همین است.

۲- هوش مصنوعی عمومی: به آن «هوش مصنوعی قوی» نیز گفته می‌شود. سطح هوشی این نوع در سطح انسان است. ساخت این نوع هوش مصنوعی کاری دشوار است و دانشمندان هم‌اکنون در این مرحله هستند. این نوع هوش مصنوعی باید توانایی دلیل‌ آوردن‌، حل مشکل، توانایی فکر کردن به صورت مطلق، درک ایده‌های پیچیده، فراگیری سریع و درس‌آموزی از تجارب را داشته باشد. اگر جایگاه دقیق هوش مصنوعی را در حال حاضر بخواهیم مشخص کنیم، بهتر است نمونه‌ای از روبات‌های هوشمند سال اخیر را مثال بزنیم. روبات آسیمو یک روبات انسان‌نما است که در چند سال اخیر معرفی و ارتقا داده شد. آسیمو توانایی خواندن حرکات و حالات چهره‌ی انسان‌ها را دارد و می‌تواند مستقلاً پاسخ دهد.

۳- فراهوش: «هوشی که در تمام زمینه‌ها از جمله خلاقیت علمی، هوش عمومی و مهارت‌های اجتماعی بسیار برتر از باهوش‌ترین انسان باشد.» شاید این سه دسته‌بندی برای شما کمی پیچیده باشد. اما حقیقت مسئله ساده‌تر است. در حال حاضر، در جهانی زندگی می‌کنیم که مملو از هوش مصنوعی نوع اول است. سیستم ضد قفل اتومبیل‌های پیشرفته که از سیستم کامپیوتر اتومبیل پیروی می‌کند یکی از همین نمونه‌ها است. گوشی هوشمند شما نیز مورد بعدی است. شما از نقشه آن استفاده می‌کنید و موسیقی هم گوش می‌دهد. با برنامه‌هایی مانند Siri صحبت می‌کنید.

سیستم فیلترینگ ایمیل‌های هرزه نیز نمونه‌ای دیگر است. بخش جستجو و ترجمه گوگل هم یک هوش مصنوعی محدود محسوب می‌شود. در حال حاضر، بهترین بازیکنان بازی‌های فکری مانند شطرنج همگی هوش مصنوعی محدود هستند. نمونه‌های از این دست کم نیستند. پژوهشگران زمینه این فناوری اکنون در مرحله انتقال از نوع اول به نوع دوم هستند. آن‌ها سعی دارند با تقلید از مغز انسان بتوانند هوش مصنوعی را طراحی کنند که هم سطح هوش انسان باشد. قدم بعدی شاید «ترابشریت» باشد. ادغام انسان و ماشین در آینده به «سایبورگ» منجر خواهد شد. البته اکنون شاید تصور آن تنها در فیلم‌ها میسر باشد. نمونه‌ی سینمایی مشهور آن همان فیلم ترمیناتور است. سایبورگ هم از انسان و هم از ماشین به مراتب قدرتمندتر خواهد بود. البته این ایده، منتقدان فراوانی را داشته است. فوکویاما معتقد است که این ایده «خطرناک‌ترین ایده جهان» است.

به گذشته فکر کنید. گذشته‌ای نه چندان دور که هنوز شب‌ها را با نور فانوس زنده نگه می‌داشتند. خبری از شبکه‌های اجتماعی نبود. کتاب‌ها حتی به شکل امروزی نیز چاپ نمی‌شدند، چه برسد به اینکه بخواهیم فرآیند تولید کتاب‌های دیجیتال را با آن دوران مقایسه کنیم. با ظهور هوش مصنوعی، دنیا تغییر کرد. امروزه خودروهای بدون راننده، هواپیماهای بدون خلبان و پهپادها با کمک وجود این فناوری ساخته شده‌اند. روبات‌های روزنامه‌نگار تا چند سال دیگر به بازار عرضه خواهند شد. نیازی نیست به روبات‌های خانه‌دار و کاوشگر کنجکاوی اشاره‌ای کرد.

صنعت بازی‌های ویدیویی با بهره‌جویی از این فناوری باعث شده تا نوع تفریح کودکان امروزی تفاوت چشمگیری با کودکان نسل‌های قبلی داشته باشد. تلفن‌های همراه، ساعت هوشمند و هزاران اختراع دیگر حال و هوای زندگی را به کلی تغییر داده است. روبات‌های فوتبالیست و بازوهای حرکتی برای افراد معلول با همین فناوری ساخته شده‌اند. مصارف نظامی و پزشکی این روبات‌ها در حال توسعه است. در آینده‌ای نزدیک، شاهد تولید انبوه روبات‌های خدمتکار نیز خواهیم بود. هوش مصنوعی هنوز در اول راه خود است. فناوری که اگر در جهت مثبت خود به کار گفته شود، می‌تواند تاثیرات بسیار مفیدی بر زندگی انسان بگذارد. اما تصمیم نهایی با انسان است که چگونه از آن بهره جوید.

منبع:سایت علمی بیگ بنگ

نوشته جایگاه هوش مصنوعی در آینده چگونه است؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

هوش مصنوعی چیست هوش مصنوعی چیست ؟ هوش مصنوعی، دانش ساختن ماشین‌‌ ها یا برنامه‌های هوشمند استمغز گوگل چگونه کار می‌کند؟حادثه مرگبار برای یک زن در میدان آزادی فتحعلى اویسى این روزها در چه حال است؟معرفی کتاب آینده ی ذهن معرفیکتابآیندهبیگ بنگ میچیو کاکو فیزیکدان و نویسنده نام‌آشنای کتاب های علمی این بار در کتاب ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس آخرین اطلاعیه دانشگاه پیام نور ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور از حال و آینده آموزش و پرورش ایرانبرخی از مطالبی که کاربران هم اکنون در حال خواندن آن هستندفهرست مقالات سایت فکر نو بیش از سیصد مقاله در …تا چه حدی می توانیم غیرمنطقی باشیم تاثیر آموزش هنر بر خلاقیت کودکان در آینده تاثیر عصر ایران شاهکاری بی نظیر در فرودگاه سنگاپور عکس تایتانیک این بار در چین ساخته می شود ‏عکس پایگاه مقالات علمی مدیریتعنوان مقاله مدیریت استراتژیک پورتفولیو پروژه ها در هلدینگها و سازمانهای بزرگآفتاب هشدار بازار آزاد در کمین شماست یک حقیقت بنیادین در زندگی اقتصادی مردم هیچ گاه به شبکهدر سایت شبکه هر روز تازه ‌ترین اخبار دنیای فناوری، گجت، شبکه، مخابرات، دوربین هوش مصنوعی چیست هوش مصنوعی چیست ؟ « هوش مصنوعی، دانش ساختن ماشین‌‌ ها یا برنامه‌های هوشمند است معرفی کتاب آینده ی ذهن معرفیکتاب بیگ بنگ «میچیو کاکو» فیزیکدان و نویسنده نام‌آشنای کتاب های علمی این بار در کتاب «آینده ذهن ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس آخرین اطلاعیه دانشگاه پیام نور ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور از سوم حال و آینده آموزش و پرورش ایران برخی از مطالبی که کاربران هم اکنون در حال خواندن آن هستند فهرست مقالات سایت فکر نو بیش از سیصد مقاله در زمینه خلاقیت تا چه حدی می توانیم غیرمنطقی باشیم تاثیر آموزش هنر بر خلاقیت کودکان در آینده تاثیر محیط عصر ایران شاهکاری بی نظیر در فرودگاه سنگاپور عکس تایتانیک این بار در چین ساخته می شود ‏عکس پایگاه مقالات علمی مدیریت عنوان مراقب شاهزادگان تاجدار سازمان خود باشید واکاوی جانشین پروری و مدیریت استعدادها در شبکه در سایت شبکه هر روز تازه ‌ترین اخبار دنیای فناوری، گجت، شبکه، مخابرات، دوربین، موبایل عشق واقعی هوالمعشوق بگذار راه تو راه عشق باشد آتش عشق تو گر در دل ما خانه نداشت عمر بی حاصل ما این


ادامه مطلب ...

بررسی و تبیین نقش و جایگاه معنویت دینی در سبک زندگی اسلامی

[ad_1]

چکیده

معنویت دینی به زندگی انسان معنا می‌بخشد و انسان را به هدفی عالی رسانده و حلال مشکلات و برطرف کننده نارسایی‌ها در نظام خانواده و اجتماع اسـت. معنویت دینی نقش به‌سزایی در کامیابی و سعادت یک زندگی خانوادگی دارد و هیچ خانواده‌ای نمی‌تواند برای مدتی طولانی، بدون معنویت زنده بماند. در اسلام بنیادی‌ترین واحد جامعه خانواده اسـت و اهمیت ویژه‌ای به آن داده شده و مایه آرامش انسان‌ها دانسته شده اسـت و مناسب‌ترین محل برای اندیشه، ذکر، یادآوری احکام خدا و ذکر حکمت‌های الهی اسـت بگونه‌ای که گام برداشتن در مسیر اصول معنویت و تلاش جهت حصول آن، موجبات تأمین مصالح همگانی و تضمین خانواده‌ای سالم خواهد بود.
این مقاله تلاشی برای فهم جایگاه معنویت دینی و کارکردهای آن در شکل‌گیری سبک زندگی اسلامی اسـت و با تأکید بر شاخص‌های معنویت به موضوع پرداخته اسـت.
تحقیق حاضر با هدف مفهوم‌سازی و تبیین جایگاه معنویت دینی در سبک زندگی اسلامی انجام شده اسـت و قصد دارد نشان دهد گفتمان معنوی هویت‌بخش اسـت و می‌تواند مبنای گفتگو و در نتیجه بهبود سبک زندگی اسلامی شود. این تحقیق درصدد پاسخگویی به این سؤال اسـت که معنویت دینی چه جایگاهی در سبک زندگی اسلامی دارد؟
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی، کاربردی و تبیینی اسـت و برای توصیف، تبیین و ارزشیابی معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی از روش‌های تحقیق کیفی استفاده کرده اسـت. شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای و اسنادی بوده و از روش تجزیه و تحلیل کیفی و اسنادی استفاده شده اسـت.
یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد، سبک زندگی معنویت بنیان، حداقل در دو جوزه می‌تواند دخیل باشد: الف: حوزه باور و بینش معنوی که به ایجاد یک گفتمان دینی به عنوان زبان مشترک اعضای خانواده می‌انجامد ب: سلوک معنوی؛ که موجب تثبیت و بالندگی خلقیات و ملکات روحی در زندگی می‌شود.

تبیین مسأله، اهمیت و ضرورت

بدون شک قرن 21 قرن معنویت‌گرایی اسـت و بشر برای حل مشکلات فراروی خود ناگزیر از رجوع به معنی و معنویت‌گرایی و بنیان‌گذاری یک نظام گفتمانی بر مبنای معنویت و شاخص‌های آن اسـت. معنویت زبانی جهانی و تنها زبان مشترک بین تمام انسان‌ها اسـت و نیاز به آموزش ندارد. استعداد آن در تمامی آدمیان با همه اختلاف نژاد‌ها و مکان‌ها و زمان‌ها به طور مساوی نهفته اسـت.
امروزه ساختار خانواده در جهان با مشکلات متعددی دست به گریبان اسـت، آمار بالای طلاق، زندگی زوجین در چارچوب‌های خارج از دایره‌ی ازدواج، عدم وفاداری زوجین به یکدیگر، بی‌بندوباری فرزندان، سطح بالای حاملگی دختران جوان، و بالا رفتن تعداد کودکان و نوجوانانی که در خانواده‌های بدون پدر و یا مادر، بزرگ می‌شوند و... پایداری خانواده‌ها را در جوامع بسیاری با خطر مواجه ساخته اسـت. (بختیاری، 1)
شاید وضعیت امروزی غرب با وجود برخورداری آن‌ها از تمامی امکانات مادی و رفاهی نمونه‌ای کامل از مشکلات فوق اسـت که آن‌ها را دچار نوعی اضطراب و تحیر نموده و احساس آرامش ندارند و در یک کلام به دنبال معنویت هستند.
امروزه سوای اهمیت پرداختن به نقش دین و معنویت در زندگی، توجه به «معنویت و ارزش‌های معنوی» به ویژه برای آموزش مهارت‌های زندگی معنوی و شیوه زندگی سالم امری اسـت که باید زیاد به آن پرداخت.
لذا، معنویت گرچه نقش کلیدی در تحول تمدن و جامعه بشری داشته اسـت اما هنوز جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی به درستی تبیین نشده اسـت. همچنین، علیرغم تمامی مشکلات پیش آمده و کم‌رنگ شدن نقش خانواده در عرصه‌های مختلف، خانواده هنوز سرچشمه عواطف بشری، راهنمایی‌ها و آرامش بشر تلقی می‌شود.

هدف تحقیق

هدف از تحقیق حاضر عبارتست از تلاش در جهت مفهوم‌سازی و تبیین جایگاه معنویت در سبک زندگی اسلامی که بتواند پایه تحقیقات بنیادی و نظریه‌پردازی بعدی در عرصه سبک زندگی اسلامی قرار گیرد هم‌چنین این تحقیق درصدد اسـت، نشان دهد چگونه گفتمان معنوی می‌تواند مبنای گفتگو و در نتیجه سبک زندگی اسلامی شود.

روش تحقیق

با توجه به منطق تقسیم‌بندی روش‌های تحقیق کمی و کیفی، تحقیق حاضر از منظر هدف و ماهیت با توجه به خلاء مفهومی و دانشی که در خصوص معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی وجود دارد و اینکه چگونگی و چراییِ معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی را مورد بررسی قرار می‌دهد از نوع تحقیقات توصیفی، کاربردی و تبیینی محسوب می‌گردد. تحقیق حاضر برای توصیف، تبیین و ارزشیابی معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی از روش‌های تحقیق کیفی استفاده کرده اسـت. شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای و اسنادی بوده و برای تهیه مبانی نظری از آن‌ها استفاده شده اسـت. از آنجایی که تجزیه و تحلیل داده‌ها در یک پژوهش کیفی، اساساً شامل ترکیب کردن اطلاعات حاصل از منابع مختلف به صورت یک توصیف پیوسته از آنچه مشاهده یا کشف کرده اسـت، می‌باشد از روش تجزیه و تحلیل اسنادی بهره‌گیری شده اسـت.

سؤالات تحقیق

معنویت و سبک زندگی چیست؟ و معنویت دینی چه جایگاهی در سبک زندگی اسلامی دارد؟
چه ارتباطی بین دین و سبک زندگی وجود دارد؟
خانواده معنوی دارای چه شاخصه‌ها و ویژگی‌هایی می‌باشد؟ چگونه معنویت به تأمین سبک زندگی اسلامی کمک می‌کند؟
کارکردهای معنویت دینی در سبک زندگی اسلامی کدامند؟

مفهوم‌شناسی معنویت

از آن‌جا که واژه معنویت در زمینه‌های گوناگونی به کار می‌رود، توصیف آن چندان آسان نیست. آندر هیل در کتاب زندگی معنوی، به این نکته اشاره می‌کند:
«در حالی که از یک سو ناگزیریم از ابهام و انتزاع بسیار جلوگیری کنیم، از سوی دیگر باید مانعِ تعاریف سخت و شتابزده شویم، چرا که هیچ واژه‌ای در زبان انسانی ما در مورد واقعیت‌های معنوی مناسب و صحیح نیستند» در نظر باومن تعاریف معنویت بیش از آن‌که این مفهوم را شفاف سازد آنرا بیشتر پیچیده می‌کند. باومن در ادامه می‌گوید که اگر ما در ارائه تعریفی عقلانی با شکست مواجه شویم، وارد دنیای پسامدرن خواهیم شد که در این صورت برای پژوهش‌های علمی آمادگی نخواهیم داشت» (عابدی جعفری، 104)
با این همه، برخی از نویسندگان کوشیده‌اند برای معنویت تعاریفی ارائه دهند که در زیر به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

معنی لغوی معنویت

معنویت از ماده «عنی یعنی، معنی» اسـت یعنی آنچه که از لفظ اراده شده اسـت. معنویت یعنی شناخت و باور داشتن حقیقت بی‌انتهای هستی و هماهنگی و تنظیم همه حرکات و رفتار‌ها براساس آن واقعیت اصیل
لغتنامه دهخدا ابتدا کلمه «معنوی» را مبسوطاً توضیح می‌دهد و سپس معنای کلمه «معنویت» را به آن ارجاع می‌دهد. وی در ذیل کلمه معنوی چنین آورده: «منسوب به معنا مقابل مادی، صوری، ظاهری و لفظی» و از ناظم الاطباء نقل می‌کند که معنوی یعنی «حقیقی، اصلی، مطلق و روحانی» و همچنین از جرجانی که می‌گوید: «معنایی که فقط به وسیله قلب شناخته می‌شود و زبان را بهره‌ای در آن نیست.» (لغتنامه دهخدا، 18711/13)
معنویت «Spirituality» از واژه لاتین اسپیریتوس به معنای نقش زندگی یا «روشی برای بودن» و «تجربه کردن اسـت» که با آگاهی یافتن از یک بُعد غیرمادی به وجود می‌آید و ارزش‌های قابل تشخیص، آن را معین می‌سازد. این ارزش‌ها به دیگران، خود، طبیعت و زندگی مربوط‌اند، و به هر چیزی که فرد به عنوان غایی قلمداد می‌کند، اطلاق می‌شوند. (1388-12-01-08-25-26/www.namaava.com/spirituality

معنی اصطلاحی معنویت

معنویت شیوه‌ای اسـت که در آن، شخص بافت تاریخی خویش را در می‌یابد و در آن زندگی می‌کند. جست‌وجویی برای انسان شدن و آگاهی در زندگی می‌باشد.
معنویت تلاش در جهت ایجاد حساسیت نسبت به خویشتن، دیگران، نیروی برتر (خدا)، کندوکاو در جهت آن چه برای انسان شدن مورد نیاز اسـت، و جست‌وجو برای رسیدن به انسانیت کامل اسـت. (عابدی جعفری، 104)
معنویت به عنوان یکی از ابعاد انسانیت شامل آگاهی و خودشناسی می‌شود بیلوتا معتقد اسـت معنویت، نیاز فراتر رفتن از خود در زندگی روزمره و یکپارچه شدن با کسی غیر از خودمان اسـت، این آگاهی ممکن اسـت منجر به تجربه‌ای شود که فراتر از خودمان اسـت. (غباری بناب و همکاران، 128)
معنویت نحوه‌ای از مواجهه با جهان هستی اسـت که نتیجه‌اش این اسـت که حالت‌های نفسانی نامطلوبی مانند غم و اندوه، ناامیدی، دلهره و اضطراب، احساس سرگشتگی و سردرگمی، احساس بی‌معنایی و بی‌هدفی و... تا آنجا که امکان‌پذیر اسـت در انسان پدید نمی‌آید این نحوه مواجهه موجب رضایت باطن می‌شود. (ملکیان، 7)
لذا معنویت، عبور از ظواهر هستی به باطن دنیاست. معنویت، نگاهی ژرف به جهان پر رمز و راز اسـت. معنویت، توحید محض اسـت. عالم را محضر خدا دیدن، و در محضر او از معصیت پروا کردن اسـت. معنویت، تسلیم محض در برابر خدا بودن اسـت. و در این صورت، معنویت صحیح، فقط در صورت اطاعت از دستورهای الهی و در سایه دین داری به دست می‌آید. یاد خدا، برترین حالت معنویت اسـت که برای رشد همه جانبه آن در اسلام برنامه‌ریزی شده اسـت.

نگاهی به پیشینه معنویت

از لحاظ تاریخی، معنویت ریشه در دین دارد. اما کاربردهای رایج آن ممکن اسـت با یک سنت دینی خاص همراه نباشد. تقریباً از نیمه دوم قرن نوزدهم در اروپا و در غرب به طور کلی اعم از اروپای، باختر و آمریکا و کانادا بحثی تحت عنوان معنویت مطرح و گفته شد که همه نظام‌های اجتماعی در چیزی تحت عنوان معنویت مشترک هستند و با این که به ادیان و مذاهب مختلف تعلق خاطر دارند در معنویت اشتراک دارند (فری، 727-693).

مفهوم‌شناسی سبک زندگی

معادل واژه «سبک» در زبان عربی تعبیر «اسلوب» و در زبان انگلیسی «style» اسـت. عبارت «سبک زندگی» در شکل نوین آن (life style) اولین بار توسط «آلفرد آدلر» در روان‌شناسی در سال 1929 میلادی ابداع شد. این عبارت به منظور توصیف ویژگی‌های زندگی آدمیان مورد بهره‌برداری قرار گرفت. در کتاب‌های لغت انگلیسی، این واژه در معانی کم و بیش مشابهی به کار برده شده اسـت: «سبک‌های زندگی مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها، شیوه‌های رفتار، حالت‌ها و سلیقه‌ها در هر چیزی را در بر می‌گیرد. موسیقی عامه، تلویزیون، آگهی‌ها، همه و همه، تصور‌ها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم می‌کنند.» (www.wikipedia.90/5/15) «روش نوعی زندگی فرد، گروه یا فرهنگ را سبک زندگی گویند.» (وبستر، 672) «روشی که یک فرد یا گروهی از مردم براساس آن کار و زندگی می‌کنند: یک زندگی سالم و راحت.» (آکسفورد، 743)
برداشت «گیدنز» از مقوله سبک زندگی عبارت اسـت از: تلاش برای شناخت مجموعه منظمی از رفتار‌ها یا الگویی از کنش‌ها که افراد آن‌ها را انتخاب کرده و کنش‌های آن‌ها در زندگی روزمره به واسطه آن‌ها هدایت می‌شود. (خوشنویس، 11)
سبک زندگی را می‌توان به مجموعه‌ای از رفتار‌ها تعبیر کرد که فرد آن‌ها را به کار می‌گیرد زیرا نه تنها نیازهای جاری او را برآورده می‌کنند، بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت فردی خود برگزیده اسـت در برابر دیگران مجسم می‌سازند (گیدنز، 143). سبک زندگی مجموعه‌ای نسبتاً منسجم از همه رفتارها و فعالیت‌های یک فرد معین در جریان زندگی روزمره اسـت که مستلزم مجموعه‌ای از عادت‌ها و جهت‌گیری‌هاست، بنابراین از نوعی وحدت برخوردار اسـت (گیدنز، 121) سبک زندگی بیان مادی هویت اسـت (گیبینز و بوریمر، 104)

رابطه دین و سبک زندگی

سبک زندگی هر فرد و جامعه‌ای متأثر از نوع باور‌ها و ارزش‌های حاکم بر آن فرد و جامعه اسـت. جهان‌بینی مادی و ارزش‌های لذت‌گرایانه و سودمحورانه طبیعتاً سبک زندگی خاصی را پدید می‌آورند. همان طور که جهان‌بینی الهی و ارزش‌های کمال‌گرایانه و سعادت‌محورانه سبک خاصی از زندگی را شکل می‌دهند. بنابراین دین در گام نخست با ارائه‌ی جهان‌بینی و ایدئولوژی ویژه‌ای زیربنای شکل‌دهی به زیست دین‌دارانه را می‌سازد. در مرحله‌ی بعد دین با ارائه‌ی آداب و دستورالعمل‌های خاصی برای همه‌ی ابعاد زندگی انسان در حقیقت به دنبال شکل‌دهی به نوع خاصی از زیست انسانی اسـت. دستورالعمل‌های اخلاقی و حقوقی و فقهی دین، در واقع به منظور ارائه‌ی الگویی از زیست دینی و خداپسندانه اسـت. دستورالعمل‌هایی که در حوزه‌ی پوشش، خوراک، آرایش، رفتار با خانواده، رفتار با همسایگان، رفتار با هم‌کیشان و غیر همکیشان و تعاملات و ارتباطات بین الادیانی و بین‌المذاهبی در دین مطرح شده اسـت همگی برای ساختن سبک زندگی دینی اسـت. (شریفی، 33-32)
کسی که تقرب به خدا و لقاءالله را هدف نهایی خود می‌بیند، همه‌ی شؤون زندگی خود، از نماز و عبادت تا کسب و کار، تحصیل، تفریح، معاشرت، بهداشت، خوراک، معماری، هنر، سخن گفتن، تولید، مصرف، آراستگی ظاهری و امثال آن را در مسیر این هدف قرار می‌دهد. یعنی به همه‌ی جزئیات زندگی خود صبغة الهی می‌بخشد. مسلمان نه فقط در مسجد که در خانه، بازار، کلاس درس، مدرسه، محل کار و خیابان نخست به رضای خدا می‌اندیشد. (شریفی، 34)

شاخصه‌ها و ویژگی‌های خانواده معنوی

هنگامی که از معنویت در خانواده و سبک زندگی سخن به میان می‌آید بدون شک باید از خانواده معنوی سخن به میان آورد. لذا باید به چیستی خانواده معنوی پرداخت. خانواده معنوی همیشه درصدد شناخت خود اسـت و به وجود انضمامی خود بیشتر توجه می‌کند تا وجود انتزاعی لذا بیش از آن که به دنبال این باشد که دیگران چگونه او را می‌شناسند یا تصور می‌کنند که دیگران چگونه او را می‌شناسد، جامع‌نگر بوده و دنیا را به همراه آخرت می‌نگرد و منافع اخروی را بر منافع دنیوی ترجیح می‌دهند. خانواده معنوی، آن‌گونه که واقعیت دارد، خود را می‌نمایاند و از ظاهر و باطن یکسانی برخوردار اسـت و از نفاق دوری می‌گزینند. خانواده معنوی، با شناخت حضوری و واقعی که از خود دارند همواره در حال سیر صعودی و تکاملی خویش اسـت. خانواده معنوی میان خود واقعی و حقیقی خویش و دارایی‌ها و ثروت و سرمایه‌های مادی و مالی خویش تمایز قایل اسـت. خانواده معنوی دائماً در حال مراقبه و محاسبه خود اسـت. خانواده معنوی آخرت‌گراست نه دنیاگرا لذا خانواده معنویت‌گرای دین‌دارانه به همه جهات حیات و هستی توجه دارد. لذا شاخص‌های زندگی معنوی از شاخص‌های زندگی‌ای که بر مبنای معنویت شکل نگرفته‌اند متمایز و متفاوت اسـت.

معنویت و تأمین سبک زندگی اسلامی

معنویت به زندگی انسان معنا می‌بخشد، معنویت انسان را به هدفی عالی می‌رساند و حلال مشکلات و برطرف کننده نارسایی‌ها در نظام خانواده و اجتماع اسـت. معنویت نقش به‌سزایی در کامیابی و سعادت یک زندگی خانوادگی دارد. ازدواج‌هایی که معنویت در آن اصل قرار می‌گیرد، از شیرینی و حلاوت بیشتری برخوردار خواهد بود. ایمان و معنویت، جاذبه و کشش نیرومند و قوی میان طرفین را به عزت و انسانیت سوق می‌دهد. (مبینی، 1)
در فضای معنوی طرفین خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال، رفتار و گفتارشان می‌دانند، در صحبت‌هایشان صداقت دارند و رؤیاهایشان از زندگی آینده صادقانه بیان می‌شود، در صورت برخورد با مشکلات عمیق‌تر و منطقی‌تر برخورد می‌کنند، ارتباطات آن‌ها عمیق و صمیمی‌تر اسـت، در چنین فضایی همدلی بیشتری وجود دارد و سنت‌های غلط و تجملات از بین می‌رود و سیر پرورش شخصیت افراد به سمت تکامل اسـت و فضایل اخلاقی و انسانی در رأس قرار می‌گیرد. (مبینی، 1)
معنویت، محصول مواجهه جان آدمی با نشئه قدسی جهان و جهان قدسی اسـت. این مواجهه موجب پرورش جان آدمی، و برترین نیاز درونی او اسـت. به سخن دیگر، جهان سرشار از پدیده‌ها و حوادثی اسـت که خاصیت معنویت‌زایی دارند؛ همچنان که مملو از امور معنویت‌زدا و ایمان‌کُش اسـت. معنویت، اعتراض انسان معنوی به جهانِ غایب از خدا اسـت. روحِ معنویت‌گرا غیبت خدا را باور ندارد و همه جا را خانه او می‌بیند:
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشق اسـت، چه مسجد چه کنشت
همه آنچه انسان را نیازمند دین و ایمان می‌کند، در معنویت نیز وجود دارد. در متون دینی و نصوص نخستین، کلمه یا اصطلاح ویژه‌ای که بتوان آن را به «معنویت» ترجمه کرد، وجود ندارد؛ اما مجموعه‌ای از کلیدواژه‌ها و کلمات مهم در متون مقدس دینی به چشم می‌خورد که مراد و مفاد آن‌ها دور از معنای معنویت نیست. «ایمان»، «پرهیزگاری»، «باوربندی»، «فضیلت‌گرایی» و «پای‌بندی به احکام و مناسک دینی»، روح و کالبد معنویت‌اند و تفکیک آن‌ها از هم ممکن نیست. یعنی نمی‌توان پرهیزگار یا باورمند نبود، اما دعوی معناگرایی داشت. (بابایی، 114)
اینکه معنویت چگونه در تأمین سبک زندگی اسلامی کمک می‌کند نظریات زیادی می‌تواند مطرح شود. اما شایع‌ترین تبیین‌ها به این شرح اسـت: معنویت موجب دادن هادی در تصمیم‌گیری‌ها و فشار‌ها می‌گردد، به داشتن پاسخ برای پرسش‌های بزرگ و فلسفه غایت جهان کمک می‌کند، برای معتقدان خود حمایت اجتماعی در جنبه‌های انسانی و الهی تأمین می‌کند، مثبت‌نگری و خوش‌بینی ایجاد کرده، معنا و هدفداری در زندگی ایجاد می‌کند، امیدواری و انگیزش در افراد و پیروان خود ایجاد می‌کند، توان‌مندی فردی را افزایش داده، احساس تسلط داشتن، الگوی پذیرش و تحمل رنج و نیز سازگاری با استرس‌ها و مشکلات را می‌افزاید. همه این‌ها که از پیامد دینداری و گرایش به زندگی معنوی اسـت.
لذا می‌توان گفت سبک زندگی معنویت بنیان حداقل در دو حوزه می‌تواند دخیل باشد؛
الف: حوزه باور و بینش معنوی و در نتیجه ایجاد یک گفتمان دینی به عنوان زبان مشترک؛ بینش معنوی بر سه پایه توحید، خردورزی و مسئولیت‌محوری استوار اسـت. این سه محور، مهم‌ترین ارکانِ بینش معنوی را تشکیل می‌دهند (www.rasanews.ir). لذا در خانواده‌ای که برمبنای معنویت شکل گرفته یا می‌گیرد، توحید، خردورزی و مسئولیت‌محوری نگرش و رفتار خانواده را از خود متأثر می‌سازد.
ب: سلوک معنوی؛ مجموع کنش‌هایی اسـت که انسان معنوی (خانوادهِ معنوی)، برای کسبِ تعالی به کار گرفته و در دو حوزه‌ی خلقیات و رفتار (عملی) تعقیب می‌کند. رفتار معنوی اگرچه با وجهه فردی، توصیه شده‌اند؛ اما خاصیت اصلی آن در تثبیت و بالندگی خلقیات و ملکات روحی اسـت. هم‌چنان که مقام معظم رهبری در این خصوص می‌فرمایند؛ «در بخش عملیِ، معنوی و فردی پرهیز از معاصی، خشت اول اسـت. بخش مهمی از معنویت در اسلام عبارت اسـت از اخلاق، دوری از گناه، دوری از تهمت، دوری از سوءظن، دوری از غیبت، دوری از بد دلی، دوری از جداسازی دل‌ها از یکدیگر. (1390/3/14)». و در جایی دیگر می‌فرمایند: هدفِ سلوک عملی دوری از منیت و خودبینی و غرور شیطانی اسـت. همه مفاسد عالم، ظلم‌ها، تبعیض‌ها ناشی از منیت انسان‌هاست. از این روست که غایت سیر معنوی و روحی انسان‌ها کنار گذاشتن این خصیصه منفی اسـت. (69/1/30) (www.rasanews.ir). ایشان در جایی دیگر به برخی از خلقیات معنوی اشاره می‌کنند و می‌فرمایند: خلقیات مثل انضباط اجتماعی، وجدان کاری، نظم و برنامه‌ریزی، ادب اجتماعی، توجه به خانواده، رعایت حق دیگران، کرامت انسان، احساس مسئولیت، اعتماد به نفس ملی، شجاعت شخصی و شجاعت ملی و قناعت، امانت، درستکاری، حق‌طلبی، زیبایی‌طلبی؛ یعنی به دنبال زیبایی بودن، زندگی را زیبا کردن؛ هم ظاهر زندگی را و هم باطن زندگی را؛ محیط خانواده، محیط بیرون، محیط خیابان، محیط پارک و محیط شهر، نفی مصرف‌زدگی، عفت، احترام و ادب به والدین و به معلم. (83/9/11)
لذا سلوک معنوی در خانواده مبتنی بر معنویت به خلقیات و رفتار خانواده جهت می‌دهد. در سبک زندگی مبتنی بر ایمان به خداوند شریعت که مجموعه احکام و دستورات دین اسـت که شرط لازم دینداری اسـت، طریقت که راه رسیدن به خداست یعنی پس از ایمان زبانی از راه دل به خدا برسیم، طریقت شرط لازم و کافی ایمان به خداست و سوم هم عقل و نه عقل منفعت‌طلب بلکه عقل پایان بین، عقلی که ما را به قرب الهی نزدیک کند این سه در سبک زندگی انسان مؤمن تأثیر می‌گذارند و او را آماده رسیدن به حق و حقیقت می‌کنند. (www.jahadgar.com)

کارکردهای معنویت در سبک زندگی

معنویت دارای کارکردهای مهمی در سبک زندگی بویژه زندگی دین‌گرا و دین‌محور برعهده دارد. شاید ساده‌ترین مسیر نیز در تحلیل جایگاه معنویت و سبک زندگی، مشخص کردن این کارکرد‌ها اسـت. اگر کارکرد‌ها را اقدامات اساسی در نظر بگیریم. معنویت می‌تواند در سبک زندگی نقش‌های زیر را ایفا نماید.

1. کارکردهای اجتماعی معنویت

- برخورداری از احترام

منشأ احترام به هر چیزی را باید در نحوه ارتباط آن با خدا دانست. هر چیزی که انتساب آن به خدا قوی‌تر و نزدیک‌تر باشد از احترام بیش‌تری برخوردار اسـت. به عنوان نمونه انسان از آن جا ارزش و اعتبار و احترام فزون‌تری دارد که انتساب آن به خدا از دیگر آفریده‌ها بیشتر اسـت؛ زیرا انسان تنها موجودی اسـت که روح خدایی خاصی دارد و این امکان را به وی بخشیده اسـت تا از همه اسمای خدا برخوردار گردد و به همین سبب خلافت الهی را به عهده گیرد. در حقیقت احترام انسان‌ها، برخورداری ایشان از کرامت الهی اسـت که در آیه 70 سوره اسراء به آن اشاره کرده و فرموده اسـت: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ (آقاخانی، 1392/11/29). لذا خانواده مبتنی بر معنویت دارای کرامت اسـت و دیگران به ایشان احترام گذارده و ایشان را تکریم می‌نمایند.

- قابل اعتماد بودن

بزرگترین توانایی، قابل اعتماد بودن اسـت که می‌تواند از طریق معنویت دینی حاصل شود. معنویت دینی به طور طبیعی جلب اعتماد دیگران (اعم از اعضای خانواده، بستگان و...) را به دنبال دارد. قابل اعتماد بودن عبارت اسـت از: عدم تضعیف پذیرش، جبرا متقابل، پشتیبانی و تقویت رابطه. بنابراین تعریف، ما در عین حال که به دیگران اعتماد می‌کنیم خود نیز باید فردی قابل اعتماد باشیم. چرا که اعتماد، از مورد اعتماد بودن بر می‌خیزد، اگر شما فردی قابل اعتماد باشید اما طرف مقابل‌تان فاقد این ویژگی باشد، به راحتی آن رابطه اعتمادآمیز از بین می‌رود. در نتیجه به طور کلی می‌توان گفت که اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد. اطمینان از این که او نیز شما را دوست دارد. اعتماد شامل دستیابی به شناختی معمول و معقول درباره افراد، و هم چنین تعیین حد و مرزهای مشخص برای برقراری و حفظ روابط موفقیت‌آمیز اسـت که پیامد طبیعی معنویت دینی اسـت.

- مصونیت از آسیب‌های اجتماعی

تقویت ایمان و معنویت مهم‌ترین راهبرد در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی خانواده اسـت. توجه به آسیب‌های اجتماعی امری اجتناب‌ناپذیر اسـت. اگرچه آسیب‌های اجتماعی می‌تواند بسیار گسترده باشد لیکن می‌توان با توسل به معنویت دینی دامنه آن را تا حد بسیار زیادی کاهش داد.

2. کارکردهای فردی معنویت

- ایجاد الگوی گفتمان (گفتمان‌سازی)

داستان معروف «نزاع چهار نفر بر سر خرید انگور» را هم شنیده‌اند، غرض از این داستان این اسـت که معنویت چنین نقشی دارد. زبان معنویت، زبان مشترکی اسـت که همه انسان‌ها با وجود آراء و عقاید مختلف بر سر آن اتفاق نظر دارند.
بزرگترین مشکل زوج‌های جوانی که در آستانه ازدواج قرار دارند، یا خانواده‌هایی که در معرض فروپاشی قرار دارند، از «نداشتن زبان مشترک» سرچشمه می‌گیرد. چیزی که گاهی در یکی دو سال اول زندگی، ازدواج را به کام زوج‌های جوان تلخ می‌کند یا موجب جدایی والدین از یکدیگر می‌شود. چرا خانواده‌ها زبان مشترک ندارند؟ چطور به زبان مشترک برسیم؟ چه چیزی می‌تواند به عنوان زبان مشترک خانواده نقش ایفا کند؟ و ده‌ها سؤال دیگر که ما در این مقاله قصد پرداختن به تک تک آن‌ها را نداریم فقط به این اندازه به آن اشاره می‌کنیم که معنویت می‌تواند مبنایی برای ایجاد یک زبان مشترک در زندگی قرار گیرد.

- تفاهم

تفاهم عبارت اسـت از: همدیگر را فهمیدن و علت رفتارهای همدیگر را درک کردن و به دیگری در سلیقه‌ها و باور‌ها و رفتارهای شخصی‌اش حق دادن. در زندگی برای رسیدن به تفاهم باید عوامل و شرایطی مهیا باشد که قبل از ازدواج، زن و مرد با توجه و عنایت کافی به آن‌ها تفاهم هرچه بیشتر را در زندگی فراهم آورند. زن و مرد باید به غم تفاوت‌های فردی خود (که حاصل عوامل ارثی، محیطی و رشد در طول زمان اسـت) یکدیگر را درک کنند، زبان یکدیگر را بفهمند، تفاوت در سلیقه‌ها را بشناسند و در عین تلاش برای خودسازی و تکامل، یکدیگر را همان‌گونه که هستند بپذیرند. (علوی، 9)
زن و مرد، یک عمر شریک هم در زندگی هستند و اکثر اوقات را با هم می‌گذرانند. پس تحت تأثیر عقاید و افکار و اخلاق یکدیگر قرار خواهند گرفت. بدون تردید، مرد یا زن معتقد و دیندار و پایبند به اخلاق (و معنویت)، نه تنها همسر خود را به دینداری، تقوا و پیشرفت تشویق می‌کند، بلکه می‌تواند فضای خانواده را به محیطی امن، با نشاط و دور از گناه یا درگیری و تنش، تبدیل کند. (علوی، 9) لذا معنویت مبنایی منطقی و زمینه‌ساز در ایجاد تفاهم در زندگی محسوب می‌شود.

- قرنطینه‌سازی محیط خانه و خانواده از گناه

بالاترین هنر اعضای یک خانه، حفظ محیط خانه و اعضای خانواده از حرام الهی اسـت تا همیشه و در همه حال ارتباط خانواده و اعضای آن با عالم ملکوت برقرار باشد. و این هنری اسـت که در سایه معنویت می‌تواند ایجاد شود.

- متصف شدن به صفات اخلاقی به جای رذایل

معنویت نفس خانواده را از قید و بند و سلطه‌ی دیگران آزاد می‌کند چرا که آنچه که مانع حرکت و پیشرفت بشریت شده و او را از ترقی و تکامل باز داشته اسـت تسلیم در برابر استبداد می‌باشد اسلام این نوع اسارت و بندگی را الغا نمود و انسان را از سیطره زور نجات داده اسـت.
خداوند متعال می‌فرمایند؛ «قُل لاَأَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً إِلَّا مَا شَاءَ اللّهُ وَلَوْ کُنتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ»، «بگو من مالک سود و زیانی برای خود نیستم مگر آن مقداری که خدا بخواهد و اگر غیب می‌دانستم منافع فراوانی نصیب خود می‌کردم و اصلاً شر و بلا به من می‌رسید من کسی جز بیم دهنده و مژده دهنده‌ی مؤمنان نمی‌باشم». (اعراف: 188)
معنویت موجب می‌شود افراد خانواده به جای عیب‌جویی، دنبال حُسن‌های دیگران می‌روند و دیگران را تخریب نمی‌کنند. درباره‌ی دیگران نه گمان بد می‌زنند و نه تجسس می‌کنند. خداوند در قرآن می‌فرمایند؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلاَ تَجَسَّسُوا وَلاَ یَغْتَب بَعْضُکُم بَعْضاً أَیُحِبُ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ؛‌ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمان‌ها گناه اسـت؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان اسـت!» (حجرات: 12)
از سایر این کارکرد‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.
- بهبود روابط زوجین و اعضای خانواده
- اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی
- اصل ایثار و انفاق خانوادگی
- و...

3. کارکردهای روانی معنویت

- معنایابی زندگی

هر فرد می‌بایست معنی و هدف زندگی خود را در لحظات مختلف دریابد. هیچ معنای انتزاعی که انسان عمری را صرف یافتنش نماید وجود ندارد، بلکه هر یک از ما دارای وظیفه و رسالتی ویژه در زندگی اسـت که می‌بایست بدان تحقق بخشد. (رجب‌نژاد، 2) زمانی که جهان‌بینی افراد مشخص شود برای رسیدن به هدف ابزاری لازم اسـت و ابزار آن معنویت دینی اسـت. معنویت به زندگی معنا می‌دهد و موجب آرامش روانی خانواده و در نتیجه سبک زندگی اسلامی می‌شود.
والتر تی استیس می‌گوید: «آشفتگی و سرگردانی انسان در جهان مدرن، ناشی از فقدان ایمان او و دست برداشتن از خدا و دین اسـت. بنجامین فرانکل در این زمینه می‌نویسد: اقوام و ملل وحشی و نیمه وحشی، خیلی بیشتر از مردم متمدن، شادکام و با نشاط بودند و افراد آن‌ها، خیلی بیشتر از افراد ملل از این مائده آسمانی بهره می‌بردند. (رجب‌نژاد، 2)

- امنیت روانی و کاهش فشار روانی

معنویت می‌تواند موجب تحلیل و تقلیل فشار روانی در خانواده شود و سبک زندگی آرامش‌بخشی را ترسیم نماید. مبانی و مصادیق مختلفی در آیات و روایات وجود دارد که فرد و خانواده معنویت‌گرا با استناد به آن می‌توانند زندگی آرام‌بخشی را برای خود ترسیم نمایند که برای نمونه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
خداوند کریم می‌فرماید: «مَا أَصَابَ مِن مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَی‌ءٍ عَلِیمٌ؛ هیچ مصیبتی رخ نمی‌دهد مگر به اذن خدا! و هر کس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت می‌کند؛ و خدا به هر چیز داناست!» (تغابن: 11).
با این زمینه‌هاست که مؤمن (خانواده معنوی) در برابر مصیبت اظهار می‌دارد: «إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» (بقره: 156) و می‌داند هر کجا که باشد خداوند با اوست (حدید: 4) و از رگ گردن آدمی به او نزدیک‌تر اسـت (ق: 16).
همچنین درست اسـت که آدمی اختیار دارد، ولی مشیت الهی بر جهان حاکم اسـت «قُل لَن یُصِیبَنَا إِلَّا مَاکَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (توبه، 51). پس مؤمنان باید به جای اضطراب و فشار روانی، به خداوند توکل کنند و بدانند تصمیم‌های بشری تا به تقدیر الهی نرسد عملی نخواهد شد «وَلاَ تَقُولَنَّ لِشَیْ‌ءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذلِکَ غَداً * إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ...» (کهف، 24-23)
لذا در خانواده‌ای که معنویت بر آن حاکم اسـت اعضای خانواده در می‌یابند که:
1- گرچه زندگی نوعی میدان مسابقه اسـت، ولی به جز علل عادی، راه‌های دیگری نیز ممکن اسـت برای انسان گشوده شود.
2- هر انسان خود را در محضر خدا می‌بیند و می‌داند که «عالم محضر خداست و نباید در محضر خدا معصیت نماید»، پس خود را کنترل می‌کند.
3- در مقابل بلا‌ها صبور بوده، احساس شکست نخواهد کرد.
4- انسان می‌فهمد که نقشه‌های وی صددرصد پیاده نخواهد شد و در موقع شکست احساس اضطراب و ناآرامی نمی‌کند، لذا خود را مکلف به وظیفه می‌بیند نه رسیدن به نتیجه، (حسینی کوهساری، 208-207)
5- از طریق ایجاد توکل نوعی سرپرستی خداوند را در زندگی خویش حاکم نموده، شکست را احساس نخواهد نمود «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ» (توبه: 52).

- آرامش خاطر در زندگی

اطمینان قلبی و آرامش روحی محصول معنویت دینی و الهی اسـت. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آن کسانی که ایمان می‌آورند و دل‌هایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا می‌کند. بدرستی که دل‌ها با یاد خدا آرام می‌گیرند» (رعد: 28).
«هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَاناً مَعَ إِیمَانِهِمْ؛ خداست که به دل‌های مؤمنان آرامش و اطمینان خاطر داده اسـت تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند.» (فتح: 4).
اگر دل و روح، سکون و آرامش پیدا کند انسان خنکی آسایش را در خود احساس و لذت و شیرینی ایمان و یقین را با جان خود می‌چشد با شجاعت و شهامت تمام در مقابل سختی‌ها و مشکلات طاقت‌فرسا، مقاومت و ایستادگی می‌نماید. و می‌داند که خدا قادر اسـت هر نوع مشکل و گره سخت و پیچیده‌ای را بگشاید بنابراین بی‌تابی نکرده و به هیچ‌وجه یأس و ناامیدی به خود را نمی‌دهد. (بختیاری، 4)
و در جایی دیگر می‌فرماید: «اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ؛ خداوند متولی وعده‌دار امور کسانی اسـت که ایمان آورده‌اند ایشان را از تاریکی‌ها به سوی نور بیرون می‌آورد و کسانی که کفر ورزیده‌اند طاغوت سرپرست ایشان اسـت آنان را از نور بیرون آورده و به سوی تاریکی‌ها می‌کشانند اینان اهل آتش‌اند و در آنجا جاودانه می‌مانند». (بقره: 257)

- خوش‌بینی نسبت به زندگی

خوش‌بینی نسبت به اعضای خانواده، فرزندان و مردم یکی از ارزش‌های بزرگ انسانی اسـت که حس انسان‌دوستی را در نهاد آدمی شکوفا می‌کند و انسان را همواره نسبت به یکدیگر مهربان می‌سازد. پژوهش‌ها نشان داده منشاء تمام بیماری‌های روحی و ناراحتی‌های فکری بدبینی اسـت. اگر همه اشیا را خوب بنگرد و با دیده توحیدی نگاه کند به دشمنانش نیز در موقع غلبه گذشت خواهد کرد. حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: هر وقت بر دشمن غلبه کردی به شکرانه این پیروزی او را عفو کن.
در نتیجه انسان خوش‌بین و خوشبخت در شادی و خوشحالی نزدیکان خویش را شریک می‌کند و هیچ‌گاه غم و اندوه و غصه را به خود راه نمی‌دهد نعمت حیات و زندگانی که خالق هستی‌بخش آن را به ما بخشوده اسـت با نیکی و زیبایی توأم اسـت. معنویت مانعی اسـت جدی در مقابل وارد شدن هرگونه فشار و انقباض در روان آدمی. (آرمان امروز، شماره 238، 11)

- روشن‌دلی نسبت به زندگی

معنویت در زندگی موجب می‌شود بدبینی در آن رسوخ نکند و اعضای خانواده همیشه نسبت وضعیت حال و آینده روشن‌دل باشد و این تصور را داشته باشند که آینده بسیار خوب خواهد بود. یکی از آثار مهم معنویت و ایمان، تولید بهجت، سرور و انبساط در روان آدمی اسـت. معنویت و ایمان در انسان حالتی را به وجود می‌آورد که از جهان احساس لذت و سرور می‌کند. بهجت و انبساط، آثار و نشانه‌هایی دارد که از جمله حالت روشن‌دلی اسـت. انسان همین که به حکم معنویت و ایمان دینی جهان را به نور حق و حقیقت روشن دید، همین روشن‌بینی، فضای روح او را روشن می‌کند و در حکم چراغی می‌شود که در درونش روشن شده باشد. برخلاف یک فرد بی‌ایمان که جهان در نظرش پوچ و تاریک اسـت، به همین سبب خانه دل خودش هم در این تاریک‌خانه که خود فرض کرده اسـت. (آرمان امروز، شماره 238، 11)

- امیدواری نسبت به زندگی

امید و رجا، حالت انتظار رسیدن به خیر و خوبی و رسیدن به نتیجه خوب تلاش‌های روزمره و نتیجه معنویت اسـت. قرآن در وصف مؤمنان می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَةَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده‌اند، آن‌ها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان اسـت» (بقرة: 218)

- احساس لذت معنوی نسبت به زندگی

خانواده مبتنی بر معنویت دینی، لذتی پایدار دارد، از یک شور و شعف باطنی برخوردار اسـت. خانواده مبتنی بر معنویت دینی با عبادتش و در هنگام ارتباط با خدا غرق در لذت می‌شود، گویی با حقیقت مرتبط شده که او را از همه امور دیگر منصرف نموده اسـت، حاضر نیست لحظه‌های از آن حالت را با ساعت‌ها و روز‌ها معامله کند. امام سجاد (علیه‌السلام) می‌فرماید: خدایا چه کسی اسـت که شیرینی محبت تو را چشیده باشد اما چیز دیگری را جانشین آن کند؟ و چه کسی اسـت که با تو مأنوس شده اما رو به سوی دیگری کند؟ (آرمان امروز، شماره 238، 11)

نتیجه‌گیری

بسیاری از اندیشمندان و صاحب‌نظران معتقدند جهان امروز در بحران معنویت به سر می‌برد این بحران خلاقی و معنوی سبب شده که بشر معیارهایی برای خوبی و بدی نداشته باشد. این مشکل امروزه گریبان تمامی ملل را گرفته اسـت و سبک زندگی خانواده‌ها را در معرض تهدید قرار داده اسـت. به نحوی که روابط اعضای خانواده سست و متزلزل اسـت و از صفا و صمیمیت و در همه آرامش و سکون واقعی خبری نیست، اعضای خانواده در کنار یکدیگرند ولی همچون بیگانگانند، اعضای خانواده مهر و عطوفت لازم را از خانواده‌ها بدست نمی‌آورند و در نتیجه اغلب زودرنج و زودشکن و بی‌عاطفه‌اند. بزهکاری رو به افزایش و تزاید اسـت. میزان ازدواج کاهش پیدا کرده اسـت و... لذا در هیچ عصر و دوره‌ای سبک زندگی تا این اندازه در رابطه با خانواده دچار سقوط و انحطاط نشده و در هیچ عصری خلاء معنویت در زندگی احساس نمی‌شود. معنویت ضمن آنکه به سبک زندگی معنا، روح و هدف می‌بخشد سبک زندگی را در مسیری از کمال قرار می‌دهد زندگی که منطبق با معنویت اسـت، مسیر زندگی و هدف آن مشخص بوده و در این مسیر، بن بست و آخر خطی وجود ندارد این امر یک حرکت خود آگاه و اختیاری را در رودخانه‌ی پرتلاطم زندگی مادی بوجود می‌آورد به گونه‌ای که هدایت الهی را شامل حال انسان امروزی می‌کند. معنویت، سبک زندگی را در پندار، گفتار و رفتار متعادل می‌کند و مبنایی برای گفتمان‌سازی خانواده، آرامش خاطر خانواده، خوش‌بینی خانواده نسبت به زندگی، روشن‌دلی نسبت به زندگی، امیدواری نسبت به زندگی، بهبود روابط زوجین و اعضای خانواده، کاهش ناراحتی‌ها، خدامحوری، ایثار و انفاق خانوادگی، پاک نگه‌داری محیط خانه و خانواده از گناه، متصف شدن به صفات اخلاقی به جای رذایل، تحلیل فشار روانی در خانواده و تفاهم در خانواده و... می‌شود.
این‌که معنویت چگونه در تأمین سبک زندگی اسلامی کمک می‌کند نظریات زیادی می‌تواند مطرح شود. اما شایع‌ترین تبیین‌ها به این شرح اسـت: معنویت موجب دادن هادی در تصمیم‌گیری‌ها و فشار‌ها می‌گردد، به داشتن پاسخ برای پرسش‌های بزرگ و فلسفه غایت جهان کمک می‌کند، برای معتقدان خود حمایت اجتماعی در جنبه‌های انسانی و الهی تأمین می‌کند، مثبت‌نگری و خوش‌بینی ایجاد کرده، معنا و هدفداری در زندگی ایجاد می‌کند، امیدواری و انگیزش در افراد و پیروان خود ایجاد می‌کند، توانمندی فردی را افزایش داده، احساس تسلط داشتن، الگوی پذیرش و تحمل رنج و نیز سازگاری با استرس‌ها و مشکلات را می‌افزاید. همه این‌ها که از پیامد دینداری و گرایش به زندگی معنوی اسـت.
لذا می‌توان گفت سبک زندگی معنویت بنیان حداقل در دو حوزه می‌توان دخیل باشد؛ الف: حوزه باور و بینش معنوی و در نتیجه ایجاد یک گفتمان دینی به عنوان زبان مشترک؛ ب: سلوک معنوی، که دو حوزه‌ی خلقیات و رفتار (عملی) تعقیب می‌کند و خاصیت اصلی آن در تثبیت و بالندگی خلقیات و ملکات روحی اسـت.

پی‌نوشت‌ها:

1. عضو هیأت علمی آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی.

منابع تحقیق :
قرآن کریم
آرمان امروز، رمزی رای خوشبین بودن در زندگی، دوشنبه 1392/10/30، ش 238
آقاخانی، خلیل، «هنجارشناسی احترام در آموزه‌های قرآن»، کیهان، (1392/11/29)
بابایی، رضا، آسیب‌شناسی معنویت، ش 16، تابستان 1387.
بختیاری، آمنه، «گذری به منابع اسلامی»، معنویت در خانواده، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1385.
خامنه‌ای (مقام معظم رهبری)، سیدعلی (آذر 1383)؛ 1383/09/11؛ (گفتارهای مقام معظم رهبری از نرم افزار حدیث ولایت که توسط مؤسسه انقلاب اسلامی تولید شده، با ذکر تاریخ سخنرانی‌ها اخذ شده اسـت)
خامنه‌ای (مقام معظم رهبری)، سیدعلی (خرداد 1390)؛ 14 /3 /1390؛ (گفتارهای مقام معظم رهبری از نرم‌افزار حدیث ولایت که توسط مؤسسه انقلاب اسلامی تولید شده، با ذکر تاریخ سخنرانی‌ها اخذ شده اسـت)
خامنه‌ای (مقام معظم رهبری)، سیدعلی (خرداد 1369)؛ 30 /1 /1369؛ (گفتارهای مقام معظم رهبری از نرم‌افزار حدیث ولایت که توسط مؤسسه انقلاب اسلامی تولید شده، با ذکر تاریخ سخنرانی‌ها اخذ شده اسـت)
خوشنویس، ناهید، «رسانه و سبک زندگی»، ماهنامه روابط عمومی، ش 73، مهر 1389، تهران، انجمن روابط عمومی ایران، 1389.
دانش، حسین، روان‌شناسی معنوی، ترجمه: نورالدین رحمانیان، تهران، نسل نواندیش، 1380.
دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، مؤسسه لغت‌نامه دهخدا، 1388
رجب‌نژاد، محمدرضا، «سبک زندگی و ضرورت آموزش شیوه زندگی»، مجله سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، سال اول، ش 2، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخی پزشکی، طب اسلامی و مکمل، دانشگاه علوم پزشکی تهران، 1391.
شریفی، احمدحسین، اخلاق و سبک زندگی اسلامی، قم، دفتر نشر معارف، 1391.
عابدی جعفری، حسن و رستگار، عباسعلی، «ظهور معنویت در سازمان‌ها؛ مفاهیم، تعاریف، پیش‌فرض‌ها، مدل مفهومی»، فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال دوم، ش 5، 1386.
عزیزی، فریدون، «جایگاه، تعریف و دشواری‌های پایه‌ریزی مفهوم سلامت معنوی در جامعه ایرانی اسلامی»، فصلنامه اخلاق پزشکی، سال چهارم، ش 14، زمستان 1389.
علوی، ریحانه، «زمینه‌ها و روش‌های تفاهم در زندگی مشترک»، مجله حدیث زندگی، ش 33، 1385.
غباری بناب و دیگران، «هوش معنوی»، فصلنامه علمی - پژوهشی اندیشه‌ی نوین دینی، سال سوم، ش 10، پاییز 1386.
فونتانا، دیوید، روان‌شناسی،ت دین و معنویت، ترجمه الف ساوار، قم، نشر ادیان، 1385.
گیبینز، جان آربوریمر، سیاست پست مدرنیته، ترجمه منصور انصاری، تهران، نشر گام نو، 1381.
گیدنز، آنتونی، تجدد و تشخص (جامعه و هویت شخصی در عصر جدید)، ترجمه ناصر موفقیان، تهران، نشر نی، 1382.
مبینی، مهدی، «ماه رمضان و کاهش آسیب‌های اجتماعی»، مجله طوبی، ویژه ماه مبارک رمضان، شهریور 1388.
ملکیان، مصطفی، «معنویت و محبت چکیده همه ادیان اسـت»، روزنامه آفتاب یزد، 1379.
موسوی، سید اسماعیل، «اعجاز معنویات»، پگاه حوزه، هفدهم خرداد 1382، ش 95.
مهدوی کنی، سعید، دین و سبک زندگی، تهران، دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام)، 1387.
نارویی نصرت، رحیم، «دین و معنویت، نگاهی دینی و روان‌شناختی»، مبانی نظری مقیاس‌های دینی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1384.
نوایی، علی اکبر، «بازگشت به معنویت و اخلاق»، فصلنامه پژوهش‌های اجتماعی اسلامی، ش 55، آذر و دی 1384.
وست، ویلیام، روان درمانی و معنویت، ترجمه: شهریار شهیدی و سلطان علی شیرافکن، تهران، انتشارات رشد، 1383.

منبع مقاله :
گروه نویسندگان؛ (1393)، مجموعه مقالات دومین همایش ملی سیره و معارف رضوی «معنویت» (جلد اول)، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد، چاپ اول.
 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

محمد رضا انواری بخش اول نقش رسانه در تبیین هویت دینیمحمد رضا انواری بخش اول نقش رسانه در تبیین هویت دینیپژوهش های معنوی معنویت گرایی جدیدسبک زندگی و …حیات طیبه، سبک زندگی قرآنی سبک زندگی صحیح در قرآن بر‌اساس توحید‌مداری است یک زندگی همایش های دینی و مذهبی همایش ها ، کنفرانس ها و …کنفرانس های دینی و مذهبی سال کنفرانس های دینی و مذهبی سال های گذشته اطلاع رسانی رزومه علمی دکتر حسین علی احمدی جشفقانی دانشگاه علم و دانشگاه علم و صنعت ایران دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاعنقش دین در زندگی انسان سایت پژوهه پژوهشکده …نقشدیندرزندگیانسانپیامبرى و پیشوایى انسان به طور فطرى عاشق کمال مطلق است و خداوند از نوع انسان پیمانى همایش های حقوق و امنیت همایش ها ، کنفرانس ها و …دومین همایش ملی جامعه بینا، شهروند نابینا، با محوریت تشکل های مدنی و کیفیت زندگی جشنواره علامه حلیره اسامی برگزیدگان دوره‌های …نام نام خانوادگی جنسیت نام اثر گروه علمی استان شهر مدرسه نوع انتخاب زهرا کلهر آرشیو مستند و سخنرانی مذهبی، سیاسی و اجتماعی با …آرشیو مستند و سخنرانی مذهبی، سیاسی و اجتماعی با لینک مستقیم دانلودشاخصه های سبک زندگی اسلامی و غربی کدام است؟شاید مهمترین و راهبردی ترین فراز و بخش سفر رهبر انقلاب اسلامی به استان خراسان شمالی


ادامه مطلب ...

جایگاه وسایل مسی در خانه شما

[ad_1]

جایگاه وسایل مسی در خانه شما

جایگاه وسایل مسی در خانه شما 

وسایل مسی اکنون بیشتر در انباری های خانه ها جای دارند چون در زمان های قدیم استفاده داشتند اما اکنون هم می توان آن ها را در خانه جای داد. چند سالی اسـت که ظروف مسی از ته گنجه‌ها و انباری‌ها بیرون آمده تا جای ظروف تفلون، استیل و… را بگیرد.

 

قدیمی‌ها ظرف‌های مسی را به دلیل وزن سنگین و رنگ متفاوت‌شان می‌شناختند و از آن برای طبخ غذا، درست کردن مربا و… استفاده می‌کردند. سینی‌های سنگین مسی هم که جای خودش را داشت…اما این روزها ظروف مسی کاربردی دکوراتیو پیدا کرده اسـت. البته هنوز هم ظروف مسی انتخاب بسیاری از آشپزهای حرفه‌ای اسـت

 

چون بهترین رسانای حرارت اسـت و سریع و یکنواخت داغ می‌شود؛ البته هزینه‌ای که باید بابت این ظروف بپردازید به مراتب بیشتر اسـت.در بازار دو دسته ظروف مسی وجود دارد؛ ظروفی که به جنس مس اسـت و ظرف‌هایی که فقط رنگ آن مسی اسـت. برای تهیه ظروف مسی حتما سری به بازار مسگرها بزنید.

 

این بازار رونق سابق را ندارد و بسیاری از حجره‌ها تعطیل شده‌اند. اما با کمی جست‌و‌جو در بازارهایی مثل تجریش، مغازه‌های سطح شهر و برندهای معتبر انواع مختلفی از این ظروف را پیدا خواهید کرد.شاید به یاد داشته باشید که سینی‌های مسی قدیمی به قدری سنگین بود که اگر وسیله دیگری هم روی آن می‌گذاشتید، قطعا دچار درد از ناحیه دست و کتف می‌شدید! اما ظروف مسی جدید سبک‌تر هستند.

 

شاید به این دلیل که به غیر از هزینه‌ای که بابت طرح آن می‌پردازید، فروشنده هزینه بیشتری بابت وزن ظرف از شما دریافت می‌کند؛ مگر اینکه از برندهایی که این ظروف را تولید می‌کنند خرید کنید که در این صورت ماجرا فرق می‌کند.

جایگاه وسایل مسی در خانه شماحتما می‌دانید داخل ظروف مسی مثل قابلمه را سفید می‌کنند تا برای پخت و پز مناسب باشد؛ چراکه در غیر این صورت از این ظروف برای طبخ غذا نمی‌توان استفاده کرد. بسیاری از قدیمی‌ها مربای به را داخل قابلمه‌های مسی درست می‌کردند و اعتقاد داشتند مربا در این ظرف‌ها خوش‌رنگ‌تر می‌شود.
جایگاه وسایل مسی در خانه شمااگر وسایل زیادی از جنس مس در خانه داشته باشید، حتما دل‌تان یکی از این ظرف‌های تهیه دمنوش مسی را هم می‌خواهد!

جایگاه وسایل مسی در خانه شماداشتن یک میز با طرح مسی به سبک روستیک (دکوراسیون یا اکسسوری‌هایی با طرح قدیمی) برای کنجی از خانه بی‌نظیر اسـت. این میز باید در قسمتی از خانه قرار بگیرد که به خوبی دیده شود.

جایگاه وسایل مسی در خانه شماپیمانه مسی برای ادویه! این اکسسوری ضمن اینکه کاربردی اسـت، متفاوت هم هست.
جایگاه وسایل مسی در خانه شماگرچه یک کتری مسی وزنی بالاتر از همین وسیله با جنس دیگری دارد اما این روزها ظرف‌های مسی به نسبت گذشته سبک‌تر و کاربردی‌ترند. آب داخل کتری مسی سریع‌تر داغ می‌شود به همین خاطر گزینه مناسبی برای هر آشپزخانه‌ای اسـت.

جایگاه وسایل مسی در خانه شماتصور کنید اگر سطل زباله به جنس مس بود چقدر سنگین می‌شد؟! بعضی از اکسسوری‌های مسی موجود در بازار فقط با رنگ مس یا با استفاده از روکش‌های نازک مسی روی یک متریال دیگر تولید می‌شود.
جایگاه وسایل مسی در خانه شمااز گذشته پارچ‌های مسی در کنار سینی، قابلمه و… در اکثر خانه‌ها پیدا می‌شد. این روزها انواع مختلفی از این پارچ‌ها در بازار موجود اسـت. 

جایگاه وسایل مسی در خانه شمااین ظرف‌ها مناسب برای قراردادن میوه‌های رنگی اسـت؛ چون طرح اصلی‌شان لانه زنبوری اسـت، رنگ میوه داخل آن به خوبی دیده می‌شود.
جایگاه وسایل مسی در خانه شمالوسترهایی به رنگ مس جزو اکسسوری‌هایی اسـت که کمتر پیدا شده و عموما به صورت سفارشی تولید می‌شود.

جایگاه وسایل مسی در خانه شماست قاشق و چنگال با دسته‌های مسی آنقدر متفاوت اسـت که برای همیشه جزء اکسسوری‌های خاص خانه شما خواهد بود. به غیر از دسته‌های مسی، باقی قسمت‌های ست قاشق و چنگال سفید شده و به رنگ مس نیست تا قابل استفاده باشد.

جایگاه وسایل مسی در خانه شماپنکه‌هایی با بدنه‌ای به رنگ مس را حتما دیده‌اید. آنقدر رنگ و برق بدنه این پنکه‌ها جذاب اسـت که کسانی هم که علاقه‌ای به مس ندارند، برای خرید پنکه سراغ این مدل‌ها می‌روند.

جایگاه وسایل مسی در خانه شمارنگ مسی این ست قند و شکر هر آشپزخانه‌ای را گرم نشان می‌دهد. طرح قلم‌زنی‌های روی بدنه این ظروف یادآور هنر اصیلی اسـت که این روزها باز هم مورد توجه قرار گرفته، گرچه تولید‌کننده‌های سنتی کمتر سراغ تهیه چنین اکسسوری‌هایی می‌روند و این محصولات بیشتر متعلق به برندهای معروف خارجی اسـت.
جایگاه وسایل مسی در خانه شمااکسسوری‌هایی کوچک برای نمک و ادویه که می‌تواند کاربردی دکوراتیو داشته باشد و روی میز ناهارخوری هم نمای خوبی دارد.

جایگاه وسایل مسی در خانه شماساعتی با بدنه‌ای به رنگ مس برای هر خانه‌ای حتی عاری از وسایل مسی هم جالب به نظر می‌رسد و به خوبی به چشم می‌آید.
جایگاه وسایل مسی در خانه شما

 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


جایگاه وسایل مسی در خانه شما وسایل مسی اکنون بیشتر در انباری های خانه ها جای دارند چون در زمان های قدیم استفاده داشتند اما اکنون هم می توان آن ها.19 سپتامبر 2016 ... جایگاه وسایل مسی در خانه شما تصویر و عکس شماره 1 ⇩ جایگاه لوازم مسی در منزل شما لوازم مسی اکنون بیشتر در انباری های منزل ها جای دارند چون در زمان ...جایگاه وسایل مسی در خانه شما وسایل مسی اکنون بیشتر در انباری های خانه ها جای دارند چون در زمان های قدیم استفاده داشتند اما ... www.parsnaz.ir › جایگاه-وسایل-مسی-خانه.13 ا کتبر 2016 ... جایگاه وسایل مسی در خانه شما وسایل مسی اکنون بیشتر در انباری های خانه ها جای دارند چون در زمان … More جایگاه وسایل مسی در خانه شما → · اکتبر 11 ...مدل های پارکت و کفپوش جدید و شیک برای پارکت و کفپوش خانه خود دقت زیادی به ... جایگاه وسایل مسی در خانه شما وسایل مسی اکنون بیشتر در انباری های خانه ها جای ...(تعریف یون و مولکول را میگذاریم برای کلاسهای طب سنتی) ولی تا این جا بدونید که غذا موقع پخت در درون قابلمه مسی از یون آزاد شده این ظرف استفاده میکند و در بدن شما ...سینی نفیس و کم نظیر قلم زنی شده مسی دارای طرح منحصر بفرد، بدیع و نقش قریب ... جایگاه وسایل مسی در خانه شما وسایل مسی اکنون بیشتر در انباری های خانه ها جای ...اهمیت و خواص ظروف مسی و برنجی و نعل اسب. ... سخن شما در خصوص قیمت ظروف مسی و برنجی (نه ظروف سفالی لعابی) صحیح و متین اما ما باید در تهیه وسائل منزل ...22 سپتامبر 2016 ... داود رجبی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: طی یکماه گذشته ۱۳۰ عملیات و خدمات از سوی امدادگران جمعیت هلال احمر استان به هموطنان آسیب دیده ارائه ...


کلماتی برای این موضوع

جایگاه وسایل مسی در خانه شماجایگاهوسایلمسیخانهجایگاه وسایل مسی در خانه شما وسایل مسی اکنون بیشتر در انباری های خانه ها جای دارند چون ارتباط گستران هزاره پایگاه مناقصه مزایده ایرانفقط مناقصات و مزایدات منطبق با زمینه‌ فعالیت شما شرکت ارتباط گستران هزاره با در کاروفناوری کَلالهدانلود گجت کاروفناوری کلاله دوستان ارجمند برای اینکه کاروفناوری را همیشه در زندگینامه لیونل مسی جادوگر فوتبالمسی در روزاریو، سانتا فه به‌دنیا آمد پدرش خورخه هوراکیو مسی، کارگر کارخانه بود و حاضرم صیغه شما بشوم فقط با مبلغمن نظرات قبلی دوستان خواندم و به یک مطلب رسیدم که هیچ یک از شما درد نَداری و نداشتن را یک خانه عجیب و زیبا در حوالی مسکو عکسیکخانهعجیبوزیبابه گزارش توریسم آنلاین، این خانه عجیب و البته زیبا در حومه شهر مسکو پایتخت روسیه قرار نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا …نقاشی رنگ روغن ساختمان در شهریار نمونه کارهای نقاشی ساختمان نمونه کارنقاشی ساختمان دانلود بازی بازی کلش اف کلنز …موبایلبازی آندرویددانلود بازی برای اندروید دانلود بازی کلش اف کلنز برای اندروید دانلود مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …در سال های گذشته برخی هنرمندان ایرانی خارج نشین عزم بازگشت به کشور کرده اند که در این فرناز رهنما خودم را در نقش‌های مختلف محک می‌زنمبه گفته خودش حداقل سالانه در یک نمایش روی صحنه می‌رود، او فارغ‌التحصیل رشته بازیگری


ادامه مطلب ...

اپل جایگاه شارژ خودروهای برقی می‌سازد

[ad_1]

قرار است شرکت اپل جایگاه ویژه شارژ برای خودروهای برقی احداث کند.

 به گزارش مشرق، قرار است شرکت اپل جایگاه انحصاری شارژ خودروهای برقی احداث کند. رویترز مدعی شد شرکت اپل در حال مذاکره با شرکت های ساخت جایگاه شارژ است تا در مورد فناوری آن با شرکت های سازنده مشاوره گیرد.
 
گفته می شود این اقدام در جهت کامل کردن پروژه تولید خودرو برقی توسط این شرکت است.
 
رویترز در گزارش خود آورده، پیش از این یک شرکت مهندسی به اپل پیشنهاد کمک در ساخت جایگاه شارژ خودروهای برقی را داده بود. البته اپل بطور آشکار متخصصینی را در حوزه شارژ خودروهای برقی از شرکت «بی ام و»، «گوگل» و «جورجیا» به استخدام در آورده است.
 
بر اساس گفته ها، جایگاه های شارژ اپل نسبت به سایر جایگاه ها همچون محصولات فعلی این غول فناوری، از کیفیت بالایی بر خوردار خواهند بود و مدت زمان نگهداری شارژ خودروهایی که از جایگاه اپل استفاده می کنند،  بیشتر خواهد بود.  


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


28 مه 2016 ... قرار است شرکت اپل جایگاه ویژه شارژ برای خودروهای برقی احداث کند.27 مه 2016 ... عصر خودرو- قرار است شرکت اپل جایگاه ویژه شارژ برای خودروهای برقی احداث کند. ... پژو سیتروئن و دانگ فنگ خودروهای برقی میسازند ...به گزارش مشرق، قرار است شرکت اپل جایگاه انحصاری شارژ خودروهای برقی احداث کند. رویترز مدعی شد شرکت اپل در حال مذاکره با شرکت های ساخت جایگاه شارژ است تا ...28 مه 2016 ... به نقل از رویترز، قرار است شرکت اپل جایگاه انحصاری شارژ خودروهای برقی احداث کند. رویترز مدعی شد شرکت اپل در حال مذاکره با شرکت های ساخت ...30 مه 2016 ... اپل جایگاه شارژ خودروهای برقی میسازد · احداث شبکه سراسری شارژ خودروهای الکتریکی در آمریکا · با راه رفتن وسایل برقی خود را شارژ کنید -آکا.30 مه 2016 ... به گزارش مهر به نقل از رویترز، قرار است شرکت اپل جایگاه انحصاری شارژ خودروهای برقی احداث کند. رویترز مدعی شد شرکت اپل در حال مذاکره با ...شارژ بیسیم خودروهای برقی در هنگام پارک محققان آمریکایی کفپوشش جدیدی را ... قرار است شرکت اپل جایگاه ویژه شارژ برای خودروهای برقی احداث کند. ..... کارخانه اسپارتانبورگ قطب جهانی شاسی بلند بی ام و است که مدلهای X3، X4، X5 و X6 را میسازد.تولید خودروی پاراکس موسی خانی از تولید انبوه خودروی برقی... پاراکس هم خبرداد ... قرار است شرکت اپل جایگاه انحصاری شارژ خودروهای برقی احداث. .... اپل خودرو می سازد.به نقل از رویترز، قرار است شرکت اپل جایگاه انحصاری شارژ خودروهاي برقي احداث کند. رویترز مدعی شد شرکت اپل در حال مذاکره با شرکت های ساخت جایگاه شارژ است تا ...اپل جایگاه شارژ خودروهای برقی احداث می کند .... ماشین را در زمانی که هزینهها در پایینترین میزان قرار دارد شارژ میکند و در زمان اوج مصرف ، شارژ را متوقف میسازد.


کلماتی برای این موضوع

اپل جایگاه شارژ خودروهای برقی احداث می کندقرار است شرکت اپل جایگاه ویژه شارژ برای در حوزه شارژ خودروهای برقی از شرکت اپل جایگاه شارژ خودروهای برقی احداث می کند گاراژ …قرار است شرکت اپل جایگاه ویژه شارژ جایگاه شارژ خودروهای شارژ خودروهای برقی اتحاد غولهای خودروساز برای ساخت جایگاه‌های شارژ برقیساختجایگاههایشارژبرقی هزاران جایگاه شارژ خودروی برقی در سوز می‌سازد اپل جایگاه شارژ خودروهای برچسب ها خودرو برقیخودرو برقیاپل جایگاه شارژ خودروهای برقی شرکت اپل جایگاه انحصاری شارژ اپل خودرو می سازداتحاد غولهای خودروساز برای ساخت جایگاه‌های شارژ برقی…اپل جایگاه شارژ خودروهای برقی احداث می کند به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز جام نیوز اپل جایگاه شارژ خودروهای برقی … اپل جایگاه ویژه شارژ برای خودروهای برقی احداث کند قرار است شرکت اپل جایگاه ویژه اتحاد غول های خودروساز برای ساخت جایگاه‌های شارژ برقیغولجایگاه‌هایشارژبرقی عمومی از خودروهای برقی، برای هزاران جایگاه شارژ خودروی برقی در اپل اتحاد غولهای خودروساز برای ساخت جایگاه‌های شارژ برقی هزاران جایگاه شارژ خودروی برقی در برای خودروهای برقی در برقی می سازد تصاویر پمپ بنزین اتومبیل های برقیتصاویرپمپبنزینصنعت تولید خودروهای برقی رو به اخیرا یک گروه صنعتی بین المللی، جایگاه شارژ ویژه خودرو برقیکمپانی تسلا پروژه جذب همکاری برای شارژ خودروهای برقی را در شراکت اپل و تسلا


ادامه مطلب ...

تلاش گوگل برای تضعیف جایگاه اپل در دنیای تکنولوژی

[ad_1]
 به گزارش مشرق، آیفون از راه رسید و باز هم بلک بری برای مدتی فروش بالای خودش را حفظ کرد. اما محصول اپل بازی را عوض کرده و استانداردهای تازه ای وضع کرده بود. در آن زمان دیگر معنای تلفن هوشمند و انتظاراتی که کاربر از چنین محصولی داشت، فراتر از ارسال ایمیل می رفت.
 
تلفن هوشمند که برای کاربران فعال در زمینه کسب و کار توسعه می یافت تا بتوانند با آن ایمیل ارسال کنند، حالا تبدیل به محصولی فراگیر شده بود که قدرت پردازشی یک کامپیوتر شخصی را در جیب خریدارش قرار می داد و به اپلیکیشن هایی غنی در یک اکوسیستم پایدار دست یافته بود.
 
پیش از این داستان شکست بلک بری و از دست رفتن سیگنالش را نقل کرده ایم؛ این سازنده پس از عرضه شدن آیفون، تلاش کرد با آن رقابت کند و نتیجه، محصولاتی کاملاً غیر استاندارد و غیر کاربردی از آب درآمد. کانادایی ها متوجه این مسئله نبودند و تلاش داشتند تا قابلیت های تازه ای را به ارمغان آورند، هرچند که دیگر دیر شده بود و از طرفی، به طور کلی متوجه نوع دگرسویی که در دنیای موبایل ها اتفاق افتاده بود، نمی شدند.
 
بلک بری چندین سال وقت صرف توسعه یک سیستم عامل تراز اول نکرده بود و از طرفی، تیمی مملو از مهندسان و طراحان درجه یک را نیز نداشت. خبری از زنجیره ای عالی از تامین کنندگان لوازم الکتریکی لوکس هم نبود. کانادایی ها APIهای مورد نیاز توسعه دهندگان را نیز نداشتند، یا حتی اپ استوری با میلیون ها اپلیکیشن در آن. اپل قریب به یک دهه خود را آماده رونمایی از آیفون کرده و تمام ملزومات را گرد هم آورده بود تا بتواند به شکلی حساب شده، به موفقیت های مد نظرش دست پیدا کند.
 
نه نوآوری ناگهانی، نه تغییر در مدیریت اصلی، نه خرید شرکت های کوچک تر، هیچ کدام راه حلی برای نجات سلطه ی بلک بری بر بازار موبایل نبود. به کلام کاملاً ساده: دیر شده بود.
 
امروز شرکت های آمازون، فیسبوک و گوگل قمارهای گسترده ای را بر یک بازی به نام «هوش مصنوعی» آغاز کرده اند. دستیارهایی را توسعه می دهند که به شکل فراگیر در اختیار کاربران قرار می گیرند. حالا آمازون و گوگل محصولاتی دارند که تنها رابط کاربری شان، تعامل با صدای کاربر است؛ محصولاتی که می خواهند تحول عظیم بعدی در دنیای تکنولوژی باشند و نوع نگاه کاربران به فناوری را تغییر دهند.
 
اما اگر این شرکت ها بتوانند نوع دیدگاه کاربران به دنیای تکنولوژی را تغییر دهند، باید نگران سلطه چه شرکتی بود؟
 
امروز مدیریت اپل به شکل کاملاً معقول در حال انجام است و این شرکت به طور کلی از همه نظر در سال های اخیر پیشرفتی عالی داشته است. اما آیا در آینده نیز چنین خواهد بود؟ چه می شود اگر نیاز کاربران به سوی سرویس های مجهز به هوش مصنوعی پیشرفته میل پیدا کند؟ در این حالت، اپل خود را در موقعیتی خواهد یافت که بلک بری در سال ۲۰۰۷ و با عرضه آیفون به آن دچار شد. موقعیتی که در آن، اهالی کوپرتینو کارشان را به خوبی انجام می دهند، اما نوع نگاه آنها به دنیای تکنولوژی و تلاش هایشان دیگر از نظر کاربران مقبول و کافی نیست. در آن زمان کار به جایی خواهد رسید که بتوان دوباره گفت: دیر شده است.
 
آمازون، فیسبوک و گوگل -مخصوصاً گوگل- در سال های اخیر به شکل بسیار گسترده در مقوله هوش مصنوعی و تزریق نتیجه آن به سرویس هایشان سرمایه گذاری کرده اند، اولویت بندی های خود را مشخص نموده اند، شکست خورده اند و دوباره سرپا ایستاده و راه حل مناسب را یافته اند، داده های مناسب خود را جمع آوری کرده اند و الگوریتم هایی پویا توسعه داده اند که حالا توجه توسعه دهندگان و البته جمعیت گسترده ای استعدادهای برتر این حوزه را به خود جلب کرده است.
 
در حال حاضر نمی توان به شکل عمومی گفت که سرویس های اپل بد هستند. شرکت مذکور حالا می تواند توسط iCloud داده های کاربران را در میان دستگاه های مختلف آنها به شکل همزمان جا به جا کند.
 
جایی که کار اپل می لنگد، مربوط به عدم وجود سرویس های مجهز به Big Data برای توسعه هوش مصنوعی به شکل پویا است. از سوی دیگر این شرکت هنوز اولویت بندی مناسبی در این زمینه ندارد و از ساختار پیشرفته و پیچیده زبان طبیعی انسان نیز توسط دستیار مجازی خود پشتیبانی نمی کند. (Big Data – کلان داده به اطلاعات گسترده و خامی گفته می شود که در دیتاسنترهای شرکت های بزرگ جای گرفته و سپس تحلیل و آنالیز می شوند تا در مواردی، به پیشرفت هوش مصنوعی یاری رسانند – گوگل، فیسبوک و آمازون این کار را با داده های دریافتی خود می کنند.)
 
اپل می تواند اقدامات مورد بحث را به شکل ابتدایی انجام دهد اما رقابیش در این زمینه -بخصوص گوگل- بسیار جلوتر هستند و نکته نگران کننده تر اینکه چنین شکافی، حالا صرفاً در حال بزرگتر شدن است.
 
در این میان تنها می توان دید که اپل، نشانه هایی از ارتقاء در این حوزه نشان می دهد که در نهایت مربوط به خرید شرکت های کوچک تر یا بهبودهایی جزیی در سرویس ها می شوند. ناکنش آشکار اپل در زمینه پیشبرد و ایجاد زیرساخت های مناسب برای هوش مصنوعی، نشانگر آن است که اهالی کوپرتینو از وضعیت کنونی سرویس ها، کاربرد پذیری آنها و پیشرفت هایشان کاملا راضی بوده و مشکلات را توسط خریدن شرکت های دیگر حل شده می دانند. شاید هم حق با آنها باشد و واقعاً این شکاف، تا حدی که متصور است، بزرگ نباشد.
 
اما به طور کلی اگر گوگل تا حد زیادی جلوتر از اپل در زمینه هوش مصنوعی گام بردارد، راهکاری برای تسریع حل مشکلات در اختیار اپل نخواهد بود. نه خرید حاصل تلاش جدید شرکت خالق سیری فایده ای دارد و نه همکاری با شرکت های کوچک تر. تنها راهی که بتوان گفت اپل در یک دهه آینده در برابر گوگل دوام خواهد آورد، این است که بدون سر و صدا در چندین سال اخیر مشغول توسعه هوش مصنوعی پیشرفته و یافتن استعداد های مرتبط در این زمینه بوده باشد.
 
اپل برای رقابت با بزرگان دیگر سیلیکون ولی در سال های پیش رو، به Big Data و تزریق اطلاعات آن به سرویس های خود که از هوش مصنوعی بهره می گیرند، نیاز دارد و برای جبران دیرکرد خود، باید سرویس هایی را در اختیار کاربر قرار دهد که از دستیار گوگل و الکسای آمازون بهتر، هوشمند تر و قابل اطمینان تر باشد.
 
اما آیا واقعاً در سال های اخیر، اپل به فکر چنین مسائلی بوده؟ کاملاً بعید به نظر می رسد. تبدیل شدن به شرکتی بزرگ که از Big Data در سرویس های مجهز به هوش مصنوعی اش استفاده می کند، نمی تواند برای سال ها به عنوان یک راز سر به مهر باقی بماند و یک باره اپل در مورد آن به جهانیان در نطق اصلی WWDC خبر دهد.
 
ایجاد چنین زیرساختی، مستلزم سال ها زحمت، استخدام مهندسان بی شماری که به سختی در دره سیلیکون یافت می شوند و تعاملات بسیار با جهان است. یک شرکت به راحتی می تواند توسعه کامل یک خودرو را از صفر تا صدش به عنوان یک راز نگه دارد اما توسعه پروژه ای مرتبط با هوش مصنوعی و سرویس های متصل به آن، امری نیست که اپل یا شرکتی دیگر به شکل مخفیانه انجام دهد.
 
گوگل به خوبی برنامه هایش را تشریح کرده و می داند که طرح های آتی اش چه هستند و قرار است به کجا برود. شاید برنامه ریزی این شرکت از اساس اشتباه باشد. شاید سرویس های مجهز به هوش مصنوعی، بازخورد اجتماعی مناسبی کسب نکرده و به سرنوشت شوم «گلس» دچار شوند. به هر حال، گوگل سابقه اش را داشته که در طول دهه اخیر، تکنولوژی های گیک پسند بسیاری را عرضه کرده که مقبول عامه ی مردم واقع نگشته اند و سرنوشتی مبهم برایشان رقم خورده.
 
اگر گوگل حالا باز هم در مسیر تکرار اشتباهاتش باشد، و در آینده پردازش کامپیوتری باز هم ارتباط مستقیمی با سخت افزاری که در دست دارید و ردیف های اپلیکیشنی که در گجت خود نصب کرده اید داشته باشد، مشکلی برای اپل پیش نخواهد آمد. در این حالت، اپل پیشتازی اش را به عنوان یک سازنده سخت افزار و شرکتی که آینده را به درستی پیش بینی کرده، ادامه خواهد داد تا زمانی که در نهایت معنای پردازش کامپیوتری تغییر کند.
 
اما اگر حق با گوگل باشد و هوش مصنوعی در سرویس های مختلف این شرکت مورد قبول عامه ی مردم قرار گیرد، اپل به جهت عدم آمادگی اش با مشکلات بسیاری رو به رو خواهد بود.

منبع: دیجیاتو


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


28 مه 2016 ... تلاش گوگل برای پیشبرد هوش مصنوعی و تضعیف جایگاه اپل در دنیای ... نگاه آنها به دنیای تکنولوژی و تلاش هایشان دیگر از نظر کاربران مقبول و ...28 مه 2016 ... The post تلاش گوگل برای پیشبرد هوش مصنوعی و تضعیف جایگاه اپل در دنیای تکنولوژی appeared first on دیجیاتو. ادامه مطلب را در دیجیاتو ...29 مه 2016 ... حوزه عصر یکشنبه نهم خرداد ماه 1395 خبر تلاش گوگل برای تضعیف جایگاه اپل در دنیای تکنولوژی.تلاش گوگل برای تضعیف جایگاه اپل در دنیای تکنولوژی پیش از اینکه اپل وارد حوزه موبایل شود، بلک بری سلطنت دنیای تلفن های هوشمند را بر عهده داشت. اما در آن زمان ...تلاش گوگل برای پیشبرد هوش مصنوعی و تضعیف جایگاه اپل در دنیای تکنولوژی. توسط : مدیریت مگامگدر: خرداد ۰۸, ۱۳۹۵ در: فناوری روزبدون دیدگاهبازدیدها: 4 بار.تلاش گوگل برای پیشبرد هوش مصنوعی و تضعیف جایگاه اپل در دنیای تکنولوژی تلاش گوگل برای پیشبرد هوش مصنوعی و تضعیف جایگاه اپل در دنیای تکنولوژیاخبار تکنولوژی روز وآینده - اطلاعات ومقالات جدید از دنیای تکنولوژی - اخبار ... تلاش گوگل برای پیشبرد هوش مصنوعی و تضعیف جایگاه اپل در دنیای تکنولوژی.مایکروسافت به تلاش هایش در زمینه هوش مصنوعی می بالد و مشتاق است این احساس را . .... برای استفاده از این سرویس موبایل کاربر باید مجهز به تکنولوژی NFC باشد در غیر ... 41) تلاش گوگل برای پیشبرد هوش مصنوعی و تضعیف جایگاه اپل در دنیای .گوگل سابقه اش را داشته که در طول دهه اخیر، تکنولوژی های گیک پسند بسیاری را عرضه کرده که مقبول عامه ... تلاش گوگل برای تضعیف جایگاه اپل در دنیای تکنولوژی.چهره ها/ حکایت عمو پورنگ از زندگی در دنیای تکنولوژی. 4-9-2015 اخبار خبر ایرونی 5 ... تلاش گوگل برای تضعیف جایگاه اپل در دنیای تکنولوژی. تلاش گوگل ...


کلماتی برای این موضوع

کارآفرینی سازمان خود را چگونه هدایت کنیممنبع کتاب پرفروش مترجم سیدحسین علوی لنگرودی قسمت پنجم در قسمت‌های قبلی جنگ نرمسربازان امام خامنه ایروح الله مومن نسب کارشناس فضای مجازی در خصوص تفکر استفاده سالم از ابزارهای پیام‌رسان برند ثروت زایی برندمترجم زهره همتیان دنیای اقتصاد برندها در مقایسه با دیگر قربانیان رکود اقتصادی اخبار امروز باشگاه خبرنگاران اخبار،آخرین خبرها،خبر …عضو شورای روابط خارجی آمریکا فاش کرد با حضور کشورهای عربی در مذاکرات هسته ای ایران صفحه کارگروهی خلاقیت اگر می‌خواهید مطمئن شوید که خلاقیت‌ بچه را در نطفه خفه کنید و او را به یک عمله تبدیل اخبار بین الملل،خبرهای سیاست خارجی،اخبار روز …اخبار سیاسی بین المللیسیاست خارجی ایران اخبار جدیدآخرین اخبار جهان اخبار امروز بدو علمبا بروز شکست در جنگ کبیر میهنیاوایل حمله آلمان به شوروی و شکست پی در پی روسها در او


ادامه مطلب ...