جام جم سرا: خال ماه گرفتگی روی پای سمت راست مردی به مرور زمان تبدیل به توموری ۱۱۰ کیلویی شد و «یانگ جیان بین»، مرد ۳۷ ساله اهل چین که تومور در بدن او بزرگ شده بود چارهای جز جراحی برای خلاص شدن از آن نیافت.
به نقل از چاینانیوز، وی با ماه گرفتگی روی پای سمت راستش متولد شد. اما زمانی که به ۹ سالگی رسید، خال کوچک روی پایش شروع به رشد کرد و تبدیل به یک تومور بزرگ و سهمگین با بیش از ۱۱۰ کیلوگرم وزن شد. این تومور بزرگ قدرت حرکت را از مرد چینی سلب کرده بود اما با عمل جراحی ۱۶ ساعته سرانجام بزرگترین تومور جهانی از پای این مرد خارج شد.
دکتر «چن مینلیانگ» در رابطه با مریضی این مرد چینی گفت: وی به یک اختلال ژنتیکی بسیار نادر به نام «نوروفیبروماتوزیس» است. نوروفیبروماتوزیسها اختلالات ژنتیکی هستند که باعث رشد تومورهایی در سیستم عصبی میشوند. تومورها در سلولهای محافظتی که اعصاب را میپوشانند و در غشای نازک پوشاننده میلین که اعصاب را احاطه و محافظت میکند، بوجود میآیند. این اختلالات باعث رشد تومورها بر روی اعصاب و تولید اختلالات دیگر از جمله تغییرات پوست و دفرمیتیهای استخوانی میشوند.
یانگ میگوید، قادر به انجام هیچ حرکتی نبودم و باید تنها روی یک تخت مینشستم و به دلیل وزن زیاد این تومور نمیتوانستم تکان بخورم.
جام جم سرا: رئیس بخش دندانپزشکی بیمارستان بمبئی گفت: آشیک گاوای به دلیل تورم شدید در سمت راست فک پایینی خود به این بیمارستان مراجعه کرد و پزشکان گمان کردند وی دچار ورم دندان شده است. ما این نوجوان را به اتاق جراحی بردیم و ابتدا فکر میکردیم نیاز به عمل سادهای داشته باشد اما وقتی فکش را شکافتیم دیدیم چندین و چند دندان مرواریدی شکل در استخوان آروارهاش قرار دارد.
به نقل از خبرگزاری فرانسه، وی تاکید کرد: پس از خارج کردن این دندان دریافتیم که دندانهای تیلهای مانند دیگری نیز دیده میشود.
به گزارش جام جم سرا، وی ادامه داد این عمل هفت ساعت طول کشید و در مجموع بیش از ۲۳۲ دندان از فک پائینی این نوجوان خارج شد.
سورش گاوای پدر این نوجوان گفت: ما خیلی نگران بودیم و فکر میکردیم پسرمان به سرطان مبتلا شده است.
جام جم سرا: تعجب نکنید. ما هم تا به حال نشنیده بودیم. اصلا فکر میکنم مردم هیچ کجای دنیا مثل ما ایرانیها، اینقدر به هنر و زیبایی علاقه ندارند و لابد برای همین هم میگویند که هنر نزد ایرانیان است و بس! به هر حال پیشنهاد میکنیم که گفتوگوی ما را در این مورد با دکتر رضا وقردوست، فوقتخصص جراحی پلاستیک، ترمیمی و سوختگی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضو جامعه جراحان زیبایی ایران بخوانند.
آقای دکتر! تعریف خاصی برای چال گونه وجود دارد؟
چیزی که به نام چال گونه در بین مردم معروف است، همان چالهای است که در ناحیه خنده برخی از افراد بهطور طبیعی و ژنتیکی ایجاد میشود.
چرا همه افراد این چال گونه را ندارند؟!
اگر قرار بود که همه افراد، مثل هم آفریده میشدند که دیگر نمیتوانستیم زیبایی را معنا کنیم. اصلا ممکن است تعریف زیبایی از نظر افراد مختلف، متفاوت باشد. مثلا من و شما چال گونه را زیبا بدانیم و خیلیهای دیگر از آن بدشان بیاید. به هر حال، زیبایی امری سلیقهای است.
از داخل دهان، قسمتی که قرار است روی صورت چال بیفتد را با بخیه جمع میکنند و به این ترتیب، چال گونه را برای فرد بهوجود میآورند. البته این کارها بههیچوجه علمی نیست |
آیا کار کاشت چال گونه، کاری طبیعی است؟
نه، برخلاف باور برخی از مردم، اصلا محاسبههای خاصی برای کاشت و ایجاد چال گونه وجود ندارد تا هر کسی دلش بخواهد، نزد پزشک برود و این کار برایش انجام شود. کاشت چال گونه، کاری کاملا سلیقهای است.
نحوه کاشت چال گونه را برایمان توضیح میدهید؟
برای کاشت چال گونه دو روش وجود دارد؛ اول اینکه میتوان بهصورت ناحیهای، چربیهای آن قسمت از صورت را ساکشن کرد تا حفرهای زیر گونهها و در ناحیه خنده افراد به وجود بیاید. یکی دیگر از کارهایی که برخی از همکاران برای کاشت چال گونه انجام میدهند، این است که از داخل دهان، قسمتی که قرار است روی صورت چال بیفتد را با بخیه جمع میکنند و به این ترتیب، چال گونه را برای فرد بهوجود میآورند. البته ناگفته نماند که این کارها بههیچوجه علمی نیستند و در هیچیک از منابع آموزشی جراحی پلاستیک و زیبایی به این عملها اشارهای نشده است و پزشکان بهصورت سلیقهای و با درخواست مراجعان این کار را برایشان انجام میدهند.
آیا چال گونهای که کاشته میشود تا آخر عمر برای فرد باقی میماند یا پس از مدتی از بین میرود؟
نمیتوان بهصورت صددرصد گفت که این چال گونه کاشتهشده تا آخر عمر برای تمام افراد، باقی میماند. به عبارت سادهتر به خاطر بخیهای که در ناحیه داخلی دهان زده میشود، ممکن است حالت چسبندگی در آن قسمت ایجاد شود و این چسبندگی برای برخی از افراد، چال گونه مادامالعمر را در پی داشته باشد و برای برخی دیگر اینطور نباشد.
آیا کاشت چال گونه، عارضه خاصی هم به دنبال دارد؟
عارضه خاصی که نه اما ممکن است افرادی که این کار را انجام دادهاند، مشکلهایی را هنگام خندیدن یا ابراز احساساتی که به حرکات عضلات صورت نیاز دارند، احساس کنند و نتوانند مانند قبل، میمیک خنده یا سایر ابراز احساسات صورتی خود را داشته باشند. از طرف دیگر، ممکن است قطع اعصاب ناحیهای که کاشت چال گونه در آن انجام میشود و عوارض ناشی از آن هم برای افراد متقاضی پیش بیاید.
آیا شما کاشت چال گونه را به افراد خاصی توصیه میکنید؟
ببینید! جراحی پلاستیک بهخاطر رفع نقصهای روی صورت بهوجود آمده است. مثلا اگر انحراف یا قوزی روی بینی فردی وجود داشته باشد، جراحان زیبایی میتوانند با برداشتن آن، باعث زیبایی بیشتر ظاهری و شاید بالا رفتن کیفیت زندگی آن فرد بشوند اما ایجاد چال گونه براساس الگوهایی که خود افراد در دست دارند، اصلا کار معقولی بهنظر نمیرسد. چون بودن و نبودن این چاله نه تاثیری در بالا رفتن کیفیت زندگی افراد میگذارد و نه تاثیر شگرفی بر زیبایی آنها دارد. یعنی زیبایی ظاهری هیچکس با بودن یا نبودن چال گونه، از این رو به آن رو نمیشود و به همین خاطر هم هیچیک از همکاران ما کاشت آن را به فرد خاصی توصیه نمیکنند. قصد جراحان زیبایی، از بین بردن زشتی است و نه تغییر سلیقه افراد!
یعنی اگر فردی برای کاشت چال گونه به شما مراجعه کند، این کار را برایش انجام نمیدهید؟
در برخی از موارد، مراجعان ما متوجه مشکل اصلی خود نیستند. مثلا ممکن است فردی که احساس میکند صورتش به چال گونه نیاز دارد، مشکل صورتش در جای دیگری باشد و خودش نتواند آن را تشخیص دهد.
اینکه میگویند پوست بچهها هنگام تولد بسیار نرم است و اگر مادر، زیر گونههای فرزندش را کمی به درون فشار دهد، باعث ایجاد چال گونه روی صورتش میشود، باوری کاملا اشتباه است |
بنابراین، ما در مرحله اول به مراجعان متقاضی جراحی زیبایی خود، مشاوره میدهیم. بهعنوان مثال، گونه برخی از افراد خیلی مسطح است و خودشان فکر میکنند که چال گونه ندارند اما ما با گرفتن عکس و محاسباتی که روی بافت نرم و بافت سخت صورتشان انجام میدهیم به آنها میگوییم که مثلا پروتز گونه برایشان خیلی مفیدتر و موثرتر از کاشت چال گونه است و در زیبایی ظاهری آنها تاثیر بیشتری دارد. در مرحله بعد هم آنها به ما و محاسباتمان اعتماد میکنند و به این یقین میرسند که باورشان از مشکلی که داشتهاند اشتباه بوده و گاهی به خطا اصرار به انجام دادن برخی از اعمال جراحی زیبایی را داشتهاند.
اینکه میگویند پوست بچهها هنگام تولد بسیار نرم است و اگر مادر، زیر گونههای فرزندش را کمی به درون فشار دهد، باعث ایجاد چال گونه روی صورتش میشود، باور درستی است؟
نه، این باور صددرصد باور اشتباهی است! تنها عضوی که در صورت داشتن مشکل مادرزادی میتوان تا حدی در دوران نوزادی به آن شکل داد، گوش است. یعنی اگر گوش نوزادی بهصورت برجسته باشد، میشود با کمی فشار، برجستگی آن را تا حدی اصلاح کرد. اگر نوزادی هم شکاف لب و کام داشته باشد میتوان با فشار، مقداری از این شکاف را کاهش داد. البته این تغییر شکل دادن اندک هم تنها در ۳ تا ۶ هفته اول پس از تولد امکان دارد و پس از آن دیگر فایدهای ندارد. (ندا احمدلو/سلامت)
جام جم سرا: به گفته پزشکان، هر روش جراحی که تهاجمی خوانده میشود، خطرزا خواهد بود و میتواند شامل برش پوست، بیهوشی و یا نمونهبردای از بافت شود. مشکلات حین عمل جراحی میتواند از بیهوشی بیمار آغاز شود. به طور مثال ممکن است بیمار به داروی تزریق شده واکنش معکوس نشان دهد.
بیهوشی گاهی اوقات با فرو بردن لوله تنفسی همراه و موجب فرو رفتن غذا با مایع به داخل ریهها میشود. همچنین در برخی موارد بیهوشی افزایش شدید دمای بدن را به همراه دارد.
از دیگر خطراتی که در حین عمل جان بیمار را تهدید میکند میتوان به مشکلات خونریزی و شکلگیری لختههای خونی اشاره کرد. البته این مشکلات نادرند و نباید فرد را از انجام عمل جراحی منصرف کنند اما مدیکال دیلی در گزارش جدیدی به پنج مورد از خطرناکترین جراحیها اشاره کرده که به شرح زیر است:
1- جراحی قلب باز:
عمل جراحی قلب باز شامل شکافتن قفسه سینه و جراحی روی ماهیچههای قلب، رگها یا دریچههای قلب است. شایعترین نوع این عمل پیوند بایپس شریان کرونری است که در این عمل بخشی از یک رگ سالم به شریان کرونری مسدود شده پیوندزده میشود. در این عمل، جراح با بیهوشی عمومی شکافی روی قفسه سینه بیمار ایجاد می کند. بر اثر این عمل جراحی احتمال ابتلای فرد به عفونت زخم قفسه سینه، سکته قلبی یا سکته مغزی، ضربان نامرتب قلب، نارسایی کلیوی و ریوی و مشکلات تنفسی افزایش مییابد.
2- عمل پیوند کبد:
کبد عضو مهم و با ارزش بدن به حساب میآید که وجود آن برای فعالیتهای روزانه بدن حیاتی است. این عضو حیاتی از بدن سمزدایی و غذا را به انرژی تبدیل میکند. اگرچه پیوند کبد به نسبت فرآیندی معمول تلقی میشود اما همچنان با خطر بالایی برای بیمار همراه است و احتمال آنکه بدن عضو جدید را نپذیرد بالا است و به همین دلیل این بیماران تا پایان عمر مجبور به استفاده از داروهایی هستند که سیستم ایمنی بدن آنان را با این عضو جدید سازگار کند تا کبد پیوندی را پس نزند. همچنین خونریزی، عفونت، مسدود شدن رگ های خونی از دیگر مشکلات متوجه بیماران دارای کبد پیوندی است.
3- جراحی پیوند روده:
وقتی رودهها جذب مواد مغذی، مایعات و الکترولیتها را متوقف کنند، فرد به نارسایی رودهای مبتلاست. اگرچه مبتلایان به این نارسایی از طریق تزریق مواد خوراکی تغذیه میشوند اما اغلب با مشکلات تهدیدکننده از جمله بیماری کبدی و حتی بیماری استخوانی مواجه میشوند. به همین دلیل بسیاری از پزشکان برای جلوگیری از این عوارض جانبی ترجیح میدهند در این بیماران پیوند کامل روده انجام شود.
4- جراحیهای مربوط به سرطان:
این جراحیها شامل جراحیهای مربوط به خارج کردن تومور از بخشهای مختلف بدن است و شامل خارج کردن سینه در سرطان پستان یا خارج کردن ریهها در سرطان ریه نیز میشوند. همچنین خطر خارج کردن یک عضو بدن طبعا با درد، عفونت، خونریزی، شکل گیری لخته خون و حتی عود کردن سرطان نیز همراه خواهد بود.
5- جراحی مغز:
بدون شک هر نوع از عمل جراحی مغز در نوع خود جزو خطرناکترینهاست. «کرانیوتومی»، رایجترین نوع عمل جراحی مغز به منظور خارج کردن تومور است که باید جراح بخشی از جمجمه شکافته شود. اغلب برای جراح این امکان وجود ندارد که در یک عمل جراحی تمامی تومور را خارج کند. این عمل جراحی میتواند به عفونت، خونریزی مغزی، لخته خون، ورم مغز، تشنج و حتی سکته مغزی ناشی از کاهش فشارخون منجر شود. (ایسنا)
جام جم سرا: بیماری قند یا دیابت قدمتی به درازای عمر بشر دارد. اسناد بهجامانده از تمدنهای باستانی یونان، چین، مصر و ایران نشاندهنده آن است که این بیماری را از دیرباز میشناختهاند.
دانشمند بزرگ ایرانی «ابوعلی سینا» حدود هزار سال قبل تعریف جامعی از این بیماری بهدست داده است و به برخی عوارض آن نظیر کاهش میل جنسی و عفونت پاها یا گانگرن اشاره کرده است.
مطالعات اپیدمیولوژیک میزان شیوع بیماری را بین هفت تا 22درصد نشان داده است. به عبارتی دیگر در خوشبینانهترین شرایط میتوان تصور کرد حدود پنجمیلیون نفر از هموطنان ما از این بیماری و عوارض گوناگون آن رنج میبرند.
مطالعات متعدد نشان داده است به علت گسترش شهرنشینی، تغییر الگوی تغذیه و کاهش فعالیتهای بدنی، بیماری بهسرعت در حال گسترش بوده و پیشبینی میشود تا سال 2035 میلادی نزدیک به 600میلیوننفر از مردم جهان به این بیماری مبتلا خواهند شد.
متاسفانه بخش عظیمی از این افزایش در کشورهای درحالتوسعه نظیر چین، هند و کشورهای خاورمیانه صورت خواهد گرفت.
افزایش شیوع چاقی نیز که ناشی از شیوه زندگی جامعه شهری و تغییر در الگوهای تغذیه است منجر به شیوع بیشتر دیابت در این جوامع شده و کنترل بیماری را مشکلتر کرده است. در حال حاضر، با کشف انسولین و داروهای پایینآورنده قند خون پیشرفتهای چشمگیری در درمان دیابت صورت گرفته است که مورد بحث این نوشته نیست.
هدف این نوشته بررسی نقش اعمال جراحی روی دستگاه گوارش در درمان بیماری دیابت است. در ابتدا لازم است توضیح داده شود که از دستگاه گوارش موادی ترشح میشوند که باعث افزایش ترشح انسولین از لوزالمعده شده و به کنترل بهتر دیابت میانجامد. نظر به اینکه این مواد عمدتا از قسمت انتهایی روده باریک یا «ایلئوم» ترشح میشوند، محققان تصمیم گرفتند تا در موشهای آزمایشگاهی بخش انتهایی روده باریک را با بخشهای ابتدایی آن جابهجا کنند.
جراحی یادشده که به جراحی متابولیک معروف است روی تعداد اندکی از بیماران نیز انجام شد، اما بهعلت عوارض کوتاهمدت و درازمدت آنکه ناشی از تغییرات آناتومیک دستگاه گوارش است و نیز به دلیل هزینههای بالا و نبود اطلاعات درازمدت در مورد نتایج آن، در حال حاضر بهعنوان روش درمانی موردتایید هیچیک از موسسات علمی و تحقیقاتی جهانی قرار نگرفته است. تنها موردی که اعمال جراحی میتواند به کنترل بهتر بیماری دیابت بینجامد انجام اعمال «بایپس» روده در افرادی است که از چاقی مفرط رنج میبرند.
روشهای درمانی، پیوسته توسط مراکز علمی بینالمللی مورد بازبینی قرار گرفته و روشهای قدیمیتر منسوخ و روشهای جدیدتر درمانی جایگزین آنها میشوند. در این رابطه جراحی متابولیک تاکنون توسط هیچیک از این مراکز معتبر توصیه نشده است |
اینگونه اعمال جراحی که به «Bariatric Surgery» موسوم هستند، با کاهش سطح جذب مواد غذایی و کاهش چشمگیر وزن و همچنین تغییر در ترشح هورمونهای گوارشی موجب کاهش قند خون شده و به بهبودی بیماری کمک میکنند.
لازم به ذکر است که اعمال جراحی فوق تنها در بیمارانی توصیه میشوند که دارای چاقی مفرط با نمایه بدنی (BMI) بیش از 35 باشند. (برای تعیین BMI میتوانید از فرمول وزن (برحسب کیلوگرم) تقسیم بر قد (برحسب متر) بهتواندو استفاده کنید.) اعمال جراحی یادشده ممکن است به مرگ بیمار در حین عمل جراحی بینجامد یا با عوارض درازمدت همراه شود و هزینه سنگینی را به بیمار تحمیل کند. مهمتر آنکه پس از اعمال جراحی یادشده جذب گوارشی کلسیم، ویتامیندی و بسیاری از مواد حیاتی با مشکل روبهرو میشود و بیماران پس از این جراحی، نیازمند مراقبتهای مادامالعمر جهت درمان نقایص یادشده هستند.
در هر صورت اعمال جراحی یادشده در تعداد اندکی از بیماران، مورد نیاز بوده و در اکثر بیماران دیابتی با رعایت رژیم غذایی مناسب، فعالیتهای بدنی و استفاده از داروهای خوراکی پایینآورنده خون یا تزریق انسولین، میتوان به کنترل بیماری دستیافت.
ذکر این نکته ضروری است که اکتشافات و ابداعات علمی در جامعه پزشکی توسط انجمنهای علمی تخصصی که در برگیرنده صدها محقق و دانشمند در سطح جهان است، بررسی شده و بهطور مستمر از طریق مجلات پزشکی در سطح جهان منتشر میشوند.
در مورد دیابت نیز دو مرکز بزرگ جهانی به نامهای «American Diabetes Association» (که بهاختصار ADA نامیده میشود) و «International Diabetas Federalation» (که به اختصار IDF نامیده میشود) وجود دارد که توسط جمع کثیری از محققان برجسته این رشته سرپرستی میشوند. این نهادهای معتبر علمی، نتایج تحقیقات و ابداعات جدید را به صورت مستمر بررسی کرده و طبق دستورالعملهایی که حاصل اجماع نظر دانشمندان و محققان این رشته است از طریق مجلات متعدد پزشکی یا پایگاههای اینترنتی خود منتشر میکنند.
به بیان دیگر با یافتن شواهد بالینی و آزمایشگاهی جدید که ناشی از تحقیق در زمینههای مختلف بیماری دیابت است، روشهای درمانی، پیوسته توسط مراکز علمی بینالمللی مورد بازبینی قرار گرفته و روشهای قدیمیتر منسوخ و روشهای جدیدتر درمانی جایگزین آنها میشوند. در این رابطه جراحی متابولیک تاکنون توسط هیچیک از این مراکز معتبر توصیه نشده است.
تبلیغات مربوط به امور پزشکی قاعدتا باید طبق قوانین و ضوابط خاص، صرفا جهت اطلاعرسانی و کمک به درمان بیماران صورت گیرد، حال آنکه آنچه در برخی از شبکههای ماهوارهای صورت میگیرد، صرفا بر مبنای سودجویی گردانندگان آن پایهریزی شده و در بسیاری از موارد موجب آسیبهای جدی به سلامت جسمی و روانی بیماران میشود.
نظر به اینکه خطرات اینگونه تبلیغات مختص کشور خاصی نبوده و بسیاری از کشورهای جهانسوم را شامل میشود، امید است مسوولان کشورها با احساس مسوولیت در این مورد، راهکارهایی جهت مقابله با آن جستوجو کنند. تا آن زمان، بر متولیان سلامت کشور شامل وزارت بهداشت و درمان و سازمان نظام پزشکی فرض است تا از طریق رسانههای عمومی سعی در بالابردن آگاهی بیماران و خنثیکردن تبلیغات یادشده کنند.(علیاصغر میرسعیدقاضی . فوقتخصص غدد مترشحه و استاد دانشگاه علومپزشکی شهیدبهشتی/شرق)
جام جم سرا:دکتر بهزاد رحمانی صبح چهارشنبه در حاشیه برگزاری نهمین کنگره سالانه انجمن علمی جراحان عمومی ایران که در مرکز همایش های رازی آغاز شده است اظهار داشت: طرح تحول سلامت یک ایده خوبی است ولی لزوما با سنجش و مطالعه مناسب شروع نشده است.
وی با تاکید بر اینکه تبعات اجرای طرح تحول سلامت بر روی بیمارستان های دولتی سنگینی کرده است افزود: با اجرای این طرح تعداد مراجعین به بیمارستان های دولتی 15 درصد افزایش یافته است.
رحمانی با عنوان این مطلب که اجرای طرح تحول سلامت در بیماری های پر هزینه نمی تواند خیلی تاثیرگذار باشد اظهار داشت: پشتیبانی از هزینه های درمانی بیماری های سخت و صعب العلاج نیازمند بودجه های کلان و بررسی های مالی دقیق است.
وی با اشاره به سرانه درمان هر ایرانی که 13 هزار تومان تعیین شده است اظهار داشت: این سرانه در دو سیستم بیمه ها و بخش دولتی توزیع می شود و تنها محل تامین منابع مالی این دو سیستم است در حالی که سرانه درمان در ترکیه 9 هزار دلار، در آمریکا 16 هزار دلار و در کانادا 13 هزار دلار است ما چگونه می توانیم با سرانه ای که حدود 4 دلار تعیین شده است بیمه خوب و دقیق برای پشتیبانی از هزینه های درمانی مردم داشته باشیم.
رئیس انجمن علمی جراحان عمومی ایران با اشاره به هزینه جراحی سرطان در بخش دولتی افزود: به عنوان مثال هزینه جراحی سرطان مری در بخش دولتی بیشتر از 4 میلیون تومان نمی شود در حالی که همان بیمار برای انجام شیمی درمانی می بایست 80 میلیون تومان هزینه کند که این هزینه ها از سوی دولت و بیمه ها پشتیبانی نمی شود بنابراین نمی توان گفت که طرح تحول نظام سلامت توانسته هزینه های سرسام آور درمان را کاهش دهد.
رحمانی با اعلام اینکه هزینه جراحی سرطان در بخش خصوصی از 30 تا 150 میلیون با توجه به نوع سرطان ها متغیر است افزود: آنچه مهم به نظر می رسد اینکه اولویت درمان می بایست در نزد دولتمردان و تصمیم گیران تغییر کرده و از اولویت نهم و دهم به اولویت یکم تا دوم تبدیل شود در آن صورت است که می توان امیدوار بود سرانه درمان مردم افزایش یافته و در نتیجه هزینه های سلامت کاهش یابد.(مهر)
یکشنبه 27 مهر 1393 ساعت 12:12
در یکی از شهرهای کشور «لیتونی» به نام «ریگا»، رستورانی با عنوان «هاسپیتالیس» راهاندازی شده که دکوراسیون و نمای داخلی آن شبیه به بیمارستان است و مشتریانش با ابزار جراحی غذایشان را میل میکنند!
جام جم سرا: عیوب انکساری منجر به تاری دیدن در افراد به ٣ گروه تقسیم میشود: یک گروه بهطور خالص انحنای قرنیه و شماره چشمشان در تمام محورهایی که در چشم وجود دارد بهطور یکسان کم یا زیاد شده است که خود این گروه به ٢ دسته تقسیم میشوند: دسته اول گروه اول کسانی هستند که قدرت چشمشان افزایش پیدا کرده است. این میتواند ناشی از عللی همچون افزایش قطر چشم یا افزایش انحنای قرنیه داشته باشد. به این افراد نزدیکبین گفته میشود. در این افراد قدرت چشم افزایش پیدا کرده است که با تجویز عدسی و عینک قدرت چشم فرد را کاهش میدهیم تا فرد به صورت معمولی دید دور را نیز داشته باشد.
دسته دوم گروه اول کسانی هستند که قدرت چشمشان به عللی مانند افزایش قطر چشم یا افزایش انحنای قرنیه کاهش پیدا کرده است که به این افراد دوربین گفته میشود. این افراد با اینکه در دوربینی مشکل دارند ولی در نزدیکبینی مشکل بیشتری دارند زیرا افراد بهطور طبیعی قدرتی که برای دید نزدیک میخواهند باید بیشتر از دید دور باشد. همچنین باید این توانایی پایین برای دید نزدیک را با دادن عینک و لنزهایی جبران کنیم تا فرد بتواند دور و نزدیک را بهتر ببیند.
پس گروه اول افرادی هستند که قدرت چشم در آنها یا افزایش یافته است یا کاهش.
اما گروه دوم افرادی هستند که در چشم که متشکل از بینهایت محور است، در یک محور قوی و در محور دیگر ضعیف است که این افراد آستیگمات هستند. این افراد باید دیدشان در محوری خاص تقویت شود ضمن اینکه هم دید دور و هم نزدیک در این افراد ضعیف است که برای اصلاح لنزهای مخصوصی استفاده میشود که قدرت یک محور را کاهش و محور دیگر را افزایش میدهد تا افزایش و کاهش طبیعی چشم را خنثی کند.
گروه سوم عیوب انکساری افرادی هستند که مخلوطی از این موارد را دارند یعنی فردی که تمام قدرت چشم او افزایش یافته، نزدیک بین است ولی در یک محور قدرت چشم بیشتر یا کمتر از معمول است یعنی یا آستیگمات و دوربین همزمان یا آستیگمات و نزدیک بین همزمان است.
چنان که گفته شد، افراد براساس قدرت چشم و قدرتهای محور چشم به ٣ گروه تقسیم شدند که براساس نوع دید لنزهای مورد نیاز تجویز میشود تا مشکل دید دور و نزدیک بهطورکلی حل شود.
برای اصلاح دید این افراد روشهایی وجود دارد. یکی از این روشها که سالهای متمادی به کار رفته استفاده از عینک است، یعنی با لنزهایی که ساخته میشود و دارای قدرت یکسان در تمام محور یا قدرت گوناگون در محورها دارد اصلاح دید این ٣ گروه انجام میشود.
دومین راه استفاده از لنزهای تماسی است که این لنزهای تماسی میتواند دوربینی، نزدیکبینی و آستیگماتیسم را تا درجات خاصی اصلاح کند که به دو نوع سخت و نرم تقسیم میشود؛ لنزهای تماسی نرم کمتر میتواند آستیگماتیسم را پوشش دهد و لنزهای تماسی سخت بیشتر توانایی اصلاح آستیگماتیسم را دارد.
روش سوم استاندارد اصلاح دید روش جراحی است که در این روش از لیزر برای اصلاح دوربینی، نزدیکبینی و آستیگماتیسم استفاده میشود.
براساس مطالعات درمان نزدیکبینی با لیزر بالاتریندرصد موفقیت را دارد و در درجه بعد اصلاح دوربینی و در درجه آخر آستیگماتیسم و دوربینی مخروطیدرصد موفقیت را دارد. به همین دلیل افراد نزدیکبین که بخش عمدهای از جامعه را تشکیل میدهند بیشترین سود را از عملهای جراحی لیزر میبرند در صورتی که افراد دوربین و آستیگمات در صورت جراحی یا درجاتی از مشکلات دید را خواهند داشت یا اینکه در کل کاندیدای مناسبی نخواهند بود.
به جز لیزر راهی برای درمان عیوب انکساری چشم وجود دارد و تمامی روشهای موجود با عناوین مختلف مانند لازک، لیزیک، PRK (پی آر کا)، اپیی لیزیک و سنتولیزیک پایهای جزو لیزر اگزایمر است و تفاوت نامها به علت مرحله اول جراحی است نه خود لیزر تراپی یعنی تفاوت در برداشتن، تراشیدن یا فلپ تهیه کردن سلولهای قرنیه است.
علت اصلی تمام عیوب انکساری ژنتیک است و موارد اکتسابی هنوز قطعی نشده با اینکه گفته شده افرادی که مطالعه میکنند، قالی میبافند و در کل کارهای نزدیکبینی انجام میدهند نزدیکبین خواهند شد که هنوز ثابت نشده است. مستند نیست که آیا این افراد از ابتدا نزدیکبین بودهاند و سپس کار موردنظر را انتخاب کردهاند یا اینکه به علت انجام این کار نزدیکبین شدهاند ولی عمده چیزی که شواهد نشان میدهد بحث ژنتیک است بنابراین چیزی به نام پیشگیری از عیوب انکساری وجود ندارد.
اصلاح عیوب انکساری در کودکان و بزرگسالان متفاوت است بدین نحو که در کودکان بیشتر تمایل به استفاده از عینک است ولی در بزرگسالی که شمارهها ثابت میشود و افراد از عینک زدن ناراضی هستند تمایل به استفاده از لنزهای تماسی و جراحی بروز میکند.
نزدیکبینی ژنتیکی است و معمولا در ١٨سال اول تغییرات شمارهچشم وجود دارد و به همین علت توصیه میکنیم جراحی چشم را به سنین پس از ١٨سال موکول کنند چرا که تا ١٨ سالگی به علت رشد تغییرات در چشم ایجاد میشود که اکثرا به سمت افزایش نمره چشم پیش میرود ولی مواردی دیده میشود که بدون عامل ژنتیک افراد نمره چشم پیدا میکنند که در طول زمان کاهش یافته و از بین میرود. پس از ١٨سالگی نباید افزایش شماره چشم را داشته باشیم مگر در بستر بیماری خاص که در پروسه بیماری مورد نظر قرار میگیرند مانند قوز قرنیه و برای کنترل شماره چشم در این گونه افراد باید بیماری را کنترل و درمان کنیم.
کسانیکه بیشتر کار نزدیک و کامپیوتر و مطالعه میکنند به درجات پایین نزدیکبینی مبتلا میشوند زیرا چشم به کار نزدیک عادت میکند حال اگر این فرد برای چند ماه به چشم خود استراحت داده یا به دور نگاه کند مشکل نزدیکبینی حل میشود.
برای مثال افرادی که برای مدت طولانی درس میخوانند مانند کنکوریها در آستانه کنکور به درجات نزدیکبینی مبتلا میشوند ولی چند ماه پس از کنکور در صورت استراحت شماره چشم از بین میرود.
تفاوتی برای نزدیکبینی در زن و مرد دیده نشده است ولی درباره نژادها باید گفت، نژاد زرد بیش از نژادهای دیگر به نزدیکبینی مبتلا میشوند. (دکتر محسن بهمنی کشکولی - چشمپزشک و جراح ترمیمی)
اعمال جراحی از این دست حتی در متون سانسکریت نیز مشاهده شده است که به حدود 600 سال پیش از میلاد مسیح مربوط میشوند. در این متون آمده که برخی اعمال جراحی بینی با استفاده از بافت گونههای صورت انجام میگرفته است، اما آنچه عمدتا جراحی پلاستیک به معنای امروزی شناخته میشود به سالهای 1880 میلادی بهاینسو مربوط میشود. شواهد موجود حاکی از آن است که از قرن 16 میلادی جراحی پلاستیک که با هدف زیبایی صورت میگرفت متداول شده بود و این دقیقا اوج دوران رنسانس به شمار میآید. البته در آن دوران بیماری سیفلیس بشدت شیوع یافته بود که در نتیجه صورت و دیگر اندام افراد دچار به هم ریختگی ظاهری میشد و در اینجا بود که اهمیت جراحی پلاستیک با هدف ترمیم نواقص ظاهری بیش از هر زمان دیگری به چشم میآمد.
نخستین بار گاسپارو تاگلیازی، جراح معروف ایتالیایی با همکاری آمبروزیپار، جراح فرانسوی، اقدام به ترمیم عوارض ناشی از زخم و استفاده از بافت دیگر قسمتهای بدن برای این منظور کردند و به این ترتیب جراحی پلاستیک به معنای شناختهشده امروزی آن متولد شد. نخستین بار سال 1798 عنوان جراحی پلاستیک در علم پزشکی رواج یافت. اوایل قرن نوزدهم میلادی، تقریبا تمامی جراحیهای مرتبط با ترمیم بافت ظاهری بدن را جراحی پلاستیک مینامیدند. در آن سالها جراحی پلاستیک طرفداران زیادی پیدا کرده بود و افرادی که به هر دلیل دچار بههمریختگیهای ظاهری و زیبایی بودند به داشتن آیندهای بهتر امیدوار میکرد. در این میان اعمال جراحی که جان فردریک دیفن باخ انجام میداد زبانزد سراسر اروپا شده بود تا آنجا که وی را پدر جراحی پلاستیک میشمارند. نخستین بار عنوان جراحی زیبایی را این جراح مطرح کرد.
وقوع جنگهای جهانی اول و دوم که به دنبال آن شمار زیادی از نظامیان و غیرنظامیان دچار جراحات و سوختگیهای عمقی شدند، ناخودآگاه تأثیر چشمگیری در توسعه روشهای مختلف جراحی پلاستیک داشت. تقریبا یک قرن پس از جان فردریک دیفن باخ، سر هارولد گیلیز نیوزیلندی با ایجاد تحولاتی در این عرصه، خود را به عنوان پدر جراحی پلاستیک مدرن شناساند. جراحیهایی که وی روی صورت والتر یئو، ملوان انگلیسی انجام داد و تقریبا چهرهای تازه به وی اهدا کرد، کافی بود تا نام این جراح در تاریخ جاودانه شود. یئو که در جریان نبردی سال 1916 بخشهای قابلتوجهی از بافت طبیعی چهره، ازجمله پلک و نواحی اطراف چشمانش را از دست داده بود، به لطف ابتکار عمل هارولد گیلیز به زندگی طبیعی بازگشت.
شکلگیری انجمن جراحان پلاستیک آمریکا سال 1942 که امروزه جامعه جراحان پلاستیک و ترمیم آمریکا نام دارد گامی اساسی در توسعه دانش جراحی پلاستیک به شمار میآید. در سالهای بعد جراحی پلاستیک در آمریکا و سایر کشورهای جهان رشد چشمگیری یافت. تنها سال 1981 در آمریکا بالغ بر 296 هزار مورد جراحی پلاستیک انجام شد و تنها سه سال بعد این رقم به 477 هزار و 700 مورد رسید. در سال 1996، آکادمی جراحی پلاستیک و زیبایی آمریکا گزارشی منتشر کرد که براساس آن در سال 1995 بالغ بر 825 هزار مورد جراحی پلاستیک و زیبایی در این کشور صورت گرفته بود. در بررسیای که سال 1994 در آمریکا صورت گرفت، مشخص شد 65 درصد افرادی که به هر دلیل روی به جراحی پلاستیک آوردند درآمد نه چندان زیاد و کمتر از 50 هزار در سال داشتند که این نشان میدهد با توجه به پیشرفتهایی که در این زمینه صورت گرفته، فاکتور هزینه مانعی در انجام این نوع عمل پرهزینه محسوب نمیشود. تنها در سال 1997 بالغ بر دو میلیون و 99 هزار و 173 مورد جراحی پلاستیک در آمریکا انجام شد. این رقم در سال 2007 از مرز 11 میلیون و 700 هزار مورد گذشت. در حال حاضر نیز این تکنیک جراحی صنعتی پولساز در سراسر جهان به شمار میآید.
ندا فراهانی / سیب (ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)
این افراد به جای ورزش، فعالیت بدنی و رعایت رژیم غذایی اغلب کوتاهترین راه را برای رسیدن به وزن مطلوب انتخاب میکنند که گاهی عوارض جانبی خطرناکی دارد و حتی ممکن است آنها را تا آستانه مرگ بکشاند. روشهای مختلف جراحی برای از بین بردن چربیهای اضافی بدن وجود دارد که از این میان میتوان به جراحیهای متابولیک و باریاتریک اشاره کرد. هدف اصلی از انجام چنین اعمال جراحی، محدود کردن میزان ذخیره مواد غذایی داخل معده است که به کمخوری و کاهش وزن منجر میشود. این روشها معمولا برای افرادی مناسب است که اضافهوزن بسیار بالایی داشته باشند و بدون این قبیل روشها امکان کاهش وزن موثرتر دیگری وجود نداشته باشد. در واقع، این روشها به تنها راه فرار این افراد تبدیل میشود.
معیارهای اولیه
پزشکان برای روی آوردن به روشهای جراحی لاغری برخی معیارها را در بیماران مد نظر قرار میدهند که در صورت نزدیک بودن شرایط بیمار اقدام میکنند:
• نمایه توده بدنی (BMI) بالاتر از 40 (45 کیلوگرم).
• 35BMI تا 40 (36 کیلوگرم) که در افراد مشکلاتی را مانند فشار خون بالا، دیابت، آسم، کاهش شدید کنترل مثانه و وقفههای تنفسی حین خواب را ایجاد میکند.
• BMI بین 30 تا 35 نیز عامل بروز دیابت و سندرم متابولیک در بیماران میشود.
نکات پیش از عمل
بیمارانی که قرار است تحت این نوع عملهای جراحی قرار گیرند باید از کشیدن سیگار خودداری کنند، وزن خود را کاهش دهند و از تحت کنترل درآمدن قند خون اطمینان حاصل کنند. مصرف آسپرین و مواد حاوی این دارو، مکملهای تغذیه گیاهی حدودا یک هفته پیش از عمل الزامی است. علاوه بر این، افراد باید بین 24 تا 48 ساعت قبل از عمل، غذاهای مایع و نوشیدنی استفاده کنند و عمل در بیهوشی عمومی صورت میگیرد.
انواع جراحیهای لاغری
به طور کلی دو نوع عمل جراحی مخصوص لاغری وجود دارد. یکی از آنها «گاستریک آستینی» و دیگری «حلقهگذاری معده» است.
جراحان معمولا عملهای لاغری را به دو روش باز یا لاپاروسکوپی انجام میدهند. روش دوم فقط اسکارهای کوچکی به جا میگذارد و عوارض کمتری نیز دارد و دوران بهبود بیمار کوتاهتر میشود. در روش جراحی باز، پزشک بین 8 تا 10 سانت از ناحیه شکم را باز میکند.
کنارگذاری معده (Roux-en-Y): طی این عمل، جراح با استفاده از یک گیره یا بست، معده جدیدی برای بیمار ایجاد میکند. این گیره معدهای به اندازه یک فنجان برای فرد درست میکند. البته بقیه بافت معده نیز همچنان وجود دارد ولی دیگر غذا وارد آن نمیشود.
ایجاد بایپس معده: در این عمل، جراح قسمتی از روده کوچک بیمار را در ناحیه زیر معده خارج میکند و قسمت انتهایی آن را به گیره معدهای ایجاد شده و انتهای دیگر به روده کوچک متصل میکند؛ به طوری که شکلی شبیهY ایجاد میکند. باقیمانده معده هم در جای خود باقی میماند و مواد شیمیایی را از لوزالمعده برای کمک به هضم غذای ورودی به معده جدید تحویل میدهد. در این عمل معمولا از روش لاپاروسکوپی استفاده میشود.
گاستریک آستینی: در این عمل، جراح بخش اعظم معده، یعنی حدود 75 درصد آن را خارج میکند و فقط قطعهای به شکل لوله از معده باقی میماند که به «گاستریک آستینی» معروف است که همچنان به روده کوچک متصل میماند. بعد از عمل، معده بیمار تنها قادر به نگهداری بین 57 تا 85 گرم مواد غذایی است و فرد به خاطر کوچک شدن معده خیلی سریع احساس سیری میکند. از سوی دیگر، به دلیل برداشتن بخشهایی از معده که هورمون گرسنگی را ترشح میکنند، فرد بسرعت گرسنه نمیشود.
حلقهگذاری قابلتنظیم معده: در این روش، جراح حلقهای را در قسمت فوقانی معده قرار میدهد که قابلیت باد شدن دارد. با باد کردن آن، کیسهای با مجرای ورودی باریک در باقیمانده معده جای میگیرد. این کار از طریق عمل لاپاراسکوپی انجام میشود. وقتی فرد غذا میخورد، غذا به دیواره معده فشار وارد میکند و سیگنالهایی به مغز ارسال میشود که اشتهای فرد را کم میکند. این گیره را به دلخواه میتوان تنظیم یا از بدن خارج کرد.
حلقهگذاری عمودی: در این روش، جراح سوراخی را در قسمت فوقانی معده ایجاد میکند و گیرههای جراحی را به سمت بالا داخل معده قرار میدهد که معده را کوچکتر میکند. سپس، جراح باندی پلاستیکی را داخل سوراخ قرار میدهد و قسمت انتهای آن را میبندد تا از کشیده شدن آن جلوگیری کند. مواد غذایی از این کیسه و از سوراخ کوچک ایجادشده وارد معده میشود، بنابراین افراد در حجم کمتری غذا میخورند.
انحراف بیلیوپانکراتیک: در این روش که نوعی فرآیند سوءجذب به شمار میرود، مقدار کالری و مواد مغذی قابلجذب از طریق معده کاهش مییابد. جراح کیسه کوچکی را به عنوان معده باقی میگذارد که از این طریق، فقط بین 113 تا 227 گرم مواد غذایی در خود نگه میدارد. جراح سپس مسیری انحرافی را برای غذا ایجاد میکند که باقیمانده معده و بخش زیادی از روده کوچک از مرحله گوارش خارج میشوند و به این شکل، بخش اعظم مواد مغذی و کالری جذب نمیشود و فرد وزن کم میکند.
مراقبتهای بعد از عمل
افرادی که تحت این نوع اعمال جراحی قرار میگیرند، ابتدا باید تا 2 هفته رژیم غذایی آبکی را در دستور کار خود قرار دهند و پس از آن شروع بهخوردن مواد جامد کنند.
زندگی چه تغییری میکند؟
بعد از این قبیل اعمال جراحی، برخی کاهش وزن قابل توجهی را تجربه میکنند و تا 3 ماه اول ممکن است روزانه حدود 400 گرم را داشته باشند. ترکیب چند نوع عمل جراحی با یکدیگر معمولا نتیجه بهدستآمده را مطلوبتر میکند. در این میان روش سوء جذب مواد بیشترین کاهش وزن را به دنبال دارد؛ ولی از سوی دیگر، بدن فرد با کمبود شدید مواد مغذی مواجه میشود که در درازمدت مشکلات زیادی به دنبال دارد.
خطراتی که نباید نادیده گرفت
این قبیل عملهای جراحی عوارضی دارد که از آن جمله میتوان به عفونت، ایجاد لختههای خونی، زخم معده و کمبود مواد مغذی در بدن اشاره کرد. افتادگی و شل شدن پوست ناحیهای که تحت عمل قرار گرفته از دیگر عوارض آن به شمار میرود.
مترجم: ندا اظهری
منبع: WebMD - (ضمیمه سیب روزنامه جام جم)