چکیده:
پژوهش حاضر، به آسیب شناسی جریانهای تکفیری از منظر مقام معظم رهبری در سه عرصه: باورها، حوزه اخلاق و رفتار، پرداخته است (1) و به تناسب، راه کارهای برون رفت از آسیبهای جریانهای تکفیری از منظر رهبری مورد بررسی قرار گرفته است. در سطح باورها و اعتقادات، جریانهای تکفیری، از توحید و شرک و سایر مفاهیم دینی، درک ناقص و بدعت آمیز و غیرعقلانی دارند. در حوزه آسیب اخلاقی، مهم ترین خصوصیت آنها، «جهالت» و بی خبری و نوعی خباثت درونی است که منجر به دوری از حقیقت و بی تقوایی و سقوط در ورطه رذیلت و تباهی شده است. در سطح رفتاری، در جنبه فردی مهم ترین ویژگی جریانهای تکفیری را میتوان ستیزه جویی، خشونت، فساد انگیزی، ترور و در نهایت جنایت و خونریزی را نام برد و در جنبه رفتار اجتماعی، مهم ترین ویژگی آنان را میتوان ایجاد کننده تفرقه میان مسلمانان، نابود کننده تمدن و فرهنگ، تقویت کننده دشمنان اسلام را نام برد.کلید واژگان:
آسیب شناسی، جریانهای تکفیری، باورها، اخلاق، رفتار، راهکارها.مقدمه:
مسئله تکفیر به یکی از موضوعات بغرنج و غده چرکین در پیکره جهان اسلام بدل شده است. در مورد چرایی و پیدایی پدیده تکفیر، عوامل مختلفی عنوان شده است که شاید بتوان در کنار عوامل سیاسی- اجتماعی عامل عقیدتی- فرهنگی تأثیرگذار بر این گروهها را بیشتر از سایر عوامل برجسته نمود. البته سیر اقدامات و جنایتهای این گروهها با ادعای دینی، چنان انزجاری در بین مسلمین از سنی و شیعه پدید آورده که در باور هچ کس نمیگنجد که این گروهها تحت تأثیر جریانهای عقیدتی باشند. با این وجود، باید یادآور شد که این گروهها به شدت از نوعی عقاید پالایش نشده و انحرافی تأثیرپذیری در مرحله عملکرد و رفتار خشونت آمیز و جنایتکارانه و متأسفانه در برخی موارد در قالبهای دینی نمود یافته است. در مورد جریانهای تکفیری باید یادآور شد که این جریانها یک سیر تاریخی را پشت سر گذاشته و مرحله کنونی بازتابی از مراحل تاریخی است. مراحل و سیر تاریخی که به نظر میرسد این گروهها متأثر از آنها هستند عبارتند از: الف. عقاید ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب و تا حدودی خصلت انقلابی این گروهها، تحت تأثیر برخی از جریانهای و افکار مصری نیز میباشد. البته باید یادآور شد که افکار و عقاید نادر گروههای تکفیری، مطابق با هیچ یک از مذاهب اصیل اسلامی اعم از سنی و شیعه نیست بلکه رگههای عقاید این گروهها را میتوان در تاریخ نیز مشاهده کرد از آن جمله میتوان خوارج را نام برد که با جریانهای تکفیری تشابهاتی دارند. پس از فتنه خوارج، تاریخ اسلامی مسلمین، در دورانها و مراحل گوناگون شاهد مذاهب و جنبشهای عدیدهای شد. در رأس این جنبشها، فرقهای است که از تکفیر عموم مسلمانان و نسبت دادن آنان به شرک پروایی ندارد. در عرصه جهان امروز نیز موج تکفیر به پدیده همگانی و شمشیر چیرهای بدل شده است که برخی آن را به روی مخالفان عقیدتی و مذهبی خویش بیرون میکشند و در این زمینه به افراط گرای، خشونت و جنایت و تباهی و فساد انگیزی در جهان اسلام کشانده شدهاند. ایناندیشه تکفیر است که چهره اسلام را در جهان کنونی زشت جلوه داده و مسلمانان را تضعیف و آنان را به ملتهایی ناسازگار و گروههایی پراکنده بدل کرده است. (2)تبیین مفاهیم:
یک، تکفیر:
واژه تکفیر در دو معنای لغوی و اصطلاحی به کار رفته است: در معنای لغوی، به معنای «حکم به بی دینی کسی دادن» و معنای عرفی آن طرد کردن است و در مباحث اسلامی یکی از مفاهیم بسیار بحث برانگیز است. در معنای اصطلاحی میتوان دو برداشت ویژه و مهم را در نظر گروهها و جریانهایی که به نوعی مسئله تکفیر را مطرح میکنند، متصور شد:دو. واژہ «سلفیه»:
مفهوم دیگر نیازمند توضیح «سلفیه» است، که در برخی موارد باعث اشتباه و تسامح در قلمداد کردن اندیشه سلفیت با تکفیری میشود در حالی که صرف تشابه برخی از افکار دلیل نمیشود که پنداشته شود که جریانهای سلفیه همان جریانهای تکفیری هستند. از سویی، هرکدام از این جریانها و حتی تکفیریها و نیز وهابیها خود را سلفی و پیرو سلف میپندارند. سلفی گری روشی است که به تفسیر تحت اللفظی متون دین متوسل میشود و به سنت آغازین صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مراجعه میکند. از سوی دیگر، در میان مسلمانان سنی در مورد این که سلف صالح کیست اختلاف نظر وجود دارد و برخی آنان را شامل نسل اولیه همراهان پیامبر و برخی دامنه شمول را تا سه نسل بعدی پیامبر گسترش میدهند. (6) در حالی که سلفیه را میتوان به چند شاخه تقسیم نمود:سه. آسیب شناسی:
آسیب در لغت: به معنای آزار، گزند، درد، صدمه و... آمده است. (8) اما آسیب شناسی، شاخهای از پزشکی است که به منشأ، ماهیت، علت و سیر بیماریها میپردازد و از علم پزشکی به سایر علوم سرایت کرده است. (9) آسیب شناسی در این بحث متوجه جهان اسلام است. جهان اسلام در اینجا، همچون پدیدهای است که دچار آفت، آسیب و بیماری از سوی جریانهای تکفیری شده است و از حالت مطلوبیت دور شده است و برای رسیدن به کمال و سلامت یک پدیده باید منشأ، ماهیت، علت و سیر آسیب و بیماری را، شناسایی و راه کارهایی برای رسیدن به شرایط مطلوب، مورد بررسی و اجرا قرار گیرد.یک. آسیب شناسی جریانهای تکفیری:
در بحت حاضر آسیب شناسی جریانهای تکفیری در سه حوزه از دیدگاه مقام معظم رهبری بررسی میشود:الف. آسیب شناسی جریانهای تکفیری در حوزه باورها و اعتقادات:
قبل از این که به آسیب شناسی جریانهای تکفیری از دیدگاه رهبری بپردازیم ناچاریم به برخی از مهمترین جریانات عقیدتی تأثیرگذار بر این جریانها اشاره کنیم تا درک آسیب شناسی این جریانها راحت تر صورت پذیرد. در علت یابی تأثیرپذیری در سطح باورها و اعتقادات، میتوان رگههایی از افکار ابن تیمیه را در گروههای تکفیری مشاهده نمود. اکثر محققانی که درباره گروههای تفکیری و نیز وهابیت مطالعه کردهاند متفق هستند که در جایگاه ریشه یابی افکار این گروهها، هیچ کس را نمیتوان یافت که بهاندازه ابن تیمیه اهمیت داشته باشد. ابن تیمیه مردی سرسخت در عقاید خود، تندخو در برابر مخالفان فکری، متعصب خصوصاً به شیعیان (تا جایی که به همین دلیل فضایل حضرت علی (علیه السلام) را انکار میکند.) ماجراجو، جنجالی و خود باور، بود به طوری که جز آراء و نظریات خودش، هیچ نظر دیگری را قبول نداشت. او عقل را سبب ضلالت و گمراهی میدانست و فقط به ظواهر الفاظ قرآن و حدیث نبوی و فتاوای صحابه اکتفا میکند. (10)ب. آسیب شناسی جریانهای تکفیری در سطح اخلاق:
از آسیبها و مشکلات جریانهای تکفیری که به نحو قابل ملاحظهای در نحوه عملکرد این گروهها تأثیرگذار است. عامل اخلاقی میباشد. میتوان گفت در کنار عامل یا عوامل دیگری از جمله فرهنگی، عقیدتی، سیاسی و روانی، بر این جریانها تأثیرگذار است. از نظر خصلتهای فردی- روانی که به شدت بر جریانهای تکفیری اثرگذار است. میتوان به روحیه متعصب و بیزاری شدید فرد تکفیری اشاره نمود. بیزاری فرد تکفیری منجر به دور شدن از جامعه و پیوستن او به سازمانها و گروههای مبارزهای میشود. از سوی دیگر، کمال نابهنگام و دگماتیسم، یکی از مشکلات دیگری است که از نظر روانی فرد تکفیری به آن گرفتار است و در مراحل نخستین، نوعی سخت گیری شدید در عقاید و خودداری از وارد کردن ارزشهای جدید است. در کنار این موارد، نوعی احساس پستی در میان گروههای تکفیری دیده میشود که نتیجه مستقیم بیزاری و ناتوانی آنها در یافتن جایگاه اجتماعی در جامعه است. سوء ظن شدید و دیدگاه توطئه آمیز نیز بخشی از مشکلات و آسیبهای اخلاقی فرد متعصب و تکفیری را تشکیل میدهد. این جریانها بی اعتمادی و سوء ظن شدید نسبت به سایر مسلمانان داشته و آنان را دارای مقاصدی بدخواهانه میدانند. (22)ج. آسیب شناسی جریانهای تکفیری در سطح رفتار:
یکی از وجوه مهم دیگر، آسیب شناسی رفتاری گروهها و جریانهای تکفیری است. این جنبه، به شدت مرتبط با آسیب شناسی در حوزه عقیده و اخلاق است. مهمترین ویژگی جریانهای تکفیری در دو جنبه فردی و جمعی قابل ذکر است:دو. راهکارهای برون رفت از آسیبها و مشکلات جریانهای تکفیری
بعد آسیب شناسی جریانهای تکفیری در سه عرصه اعتقادات، اخلاقی و رفتار، به تبیین راهکارهای برخورد با جریانهای تکفیری از دیدگاه مقام معظم رهبری خواهیم پرداخت. را در مورد جریانهای تکفیری، رهبری تأکید میکنند که جریانهای تکفیری از پایگاه اجتماعی و جایگاه مردمی در دنیای اسلام برخوردار نیستند، چرا که در جریان تخریب قبور ائمه بقیع، دنیای اسلام از «شرق جغرافیای اسلام تا غرب آن» علیه آنان قیام و اعتراض کرد. (39)الف. راهکارهای فکری- فرهنگی:
یک. تقویت گفت و گو و تقریب مذاهب اسلامی:
برای برخورد با جریانهای معاند و تکفیری و خلاف موازین عقل و شرع «تقریب مذاهب» کارآترین روش برای رفع سوء تفاهمات و سوء برداشتهاست. واقعیت آن است که اختلافات در هسته مذاهب قابل رفع و رجوع نیست اما امکان گفت و گو در جهت حل اختلاف در آرا و نظرات فقهی وجود دارد. (40) در این زمینه مقام معظم رهبری میفرمایند:دو. تقویت تفاهم و گفت و گو و پرهیز از اختلاف افکنی و نمودهای تشدید آن از جمله توهین و تخریب سایر مذاهب اسلامی:
رهبر انقلاب در کنار تقویت تقریب مذاهب اسلامی راهکارهای دیگری را در راستای «تفاهم» و «گفت و گو» پیشنهاد میدهند و همواره توصیه و تأکید به دوری و پرهیز از اختلاف افکنیهای فکری- عقیدتی میکنند و یادآور میشوند که نمودهای اختلاف افکنی از جمله توهین و تخریب سایر مذاهب باید متوقف شود و نیز باید به نوعی از تفاهم بین مذاهب اسلامی از جمله شیعه و اهل سنت رسید:سه. بازگشت به قرآن و فهم آن با میزان عقل و خرد:
مقام معظم رهبری به یکی از راه کارهای کلیدی در حل مسائل جهان اسلام و برون رفت از مشکلاتی نظیر جریانهای تکفیری اشاره میکنند:چهار. لزوم هوشیاری نخبگان و بزرگان علمی- فرهنگی در آگاه سازی امت اسلامی:
از سویی دیگر، مقام معظم رهبری برای برون رفت از مشکلات جریانهای تکفیری به بزرگان علمی، روشنفکران و بزرگان سیاسی در جهان اسلام توصیه میکنند که به «آگاه سازی» و محکوم کردن جریانهای تکفیری بپردازند:ب. راه کارهای سیاسی:
یک. تقویت همگرایی و وحدت میان مسلمین:
مسئله وحدت اسلامی یکی از راهچکیده
در عصر حاضر در همه کشورهای اسلامی، نوعی بیداری اسلامی پدید آمده است. جهانخواران که سودای حاکمیت بر سراسر جهان را در سر میپرورانند، از بیداری و وحدت امت اسلامی بیمناکاند و آن را مانعی در برابر نقشههای خود میشمرند. آنها در تلاشاند ضمن جلوگیری از پیشرفت موج بیداری اسلامی، از هر راهی برای انحراف مردم استفاده نمایند. یکی از این راهها، استفاده از جریانهای انحرافی برای مقابله با جریان بیداری اسلامی است.1. مقدمه
در دوران امامت امام رضا (علیه السلام) ، به دلیل علاقه مأمون به مباحث کلامی و فلسفی، علمای بسیاری به این بحثها پرداختند. کاهش فشارها و آزادی بیان در جامعه، موجب ظهور اندیشهها و افکار مختلفی شد و رواج اندیشههای انحرافی نیز به اوج خود رسید. امام رضا (علیه السلام) به عنوان امام جامعه شیعی و بر اساس وظیفه ای که برای هدایت امت بر عهده داشت، باید با این افکار و جریانهای انحرافی مبارزه مینمود. از این رو، آن حضرت ضمن تبیین افکار و جریانهای انحرافی موجود برای (مردم، با این جریانها به مبارزه پرداخت. (12. نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها
تحلیل SWOT به منظور شناسایی و بررسی عوامل مؤثر درونی (نقاط قوت و ضعف) و عوامل تأثیرگذار بیرونی (فرصتها و تهدیدها) بر میزان توسعه فرهنگ بیداری اسلامی در بین مردم کشور و آگاهی بخشی در زمینه اقدامات جریانهای انحرافی به کار برده میشود. (2) در حقیقت از این روش به عنوان ابزاری جهت شناسایی مسائل استراتژیک و ارائه راهبردها و استراتژی های مناسب، استفاده میگردد.الف - احادیث رضوی و عوامل داخلی مؤثر بر توسعه فرهنگ بیداری اسلامی و مقابله با جریانهای انحرافی در بین مردم
مسلمانان پس از رحلت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) و با توسعه سرزمینهای اسلامی، به فرقههای گوناگون تقسیم شدند و به تدریج انحرافاتی در عقاید آنها پدیدار شد. ائمه (علیه السلام) که جانشینان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در میان امت اسلامی بودند، به مقابله با این انحرافات پرداختند و در زمانهای مناسب، عقاید نادرست ایشان را بیان فرمودند. امام رضا (علیه السلام) که در دوران خلافت مأمون، در پایتخت زندگی میکرد، با فرقههای مختلفی مواجه بود که از جمله آنها فرقههای واقفیه، غلات، متصوّفه، معتزله جبریون و مفوّضه بودند.
شماره |
نقاط قوت (Strenghts ) |
1 |
تحقیقات گسترده در زمینه بیداری اسلامی و پی آمدهای آن و نیز اقدامات مستکبران، به خصوص استفاده از جریانهای انحرافی در کشور |
2 |
برگزاری مراسمها و همایشهای ملی و بینالمللی در راستای شناساندن هر چه بهتر جریانهای انحرافی |
3 |
وجود امکانات فرهنگی و اقتصادی و نیروی انسانی و نخبه در سطح کشور در راستای مبارزه با جریانهای انحرافی |
4 |
توجه به محتوای اشعار و مطالب مرتبط با بیداری اسلامی و ارائه تفسیری جامع در این زمینه |
5 |
برگزاری جشنوارهها و مسابقات در این زمینه و تلاش برای ارائه چهره واقعی اسلام ناب محمدی |
6 |
وجود دلباختگان و دوستداران فراوان مبحث بیداری اسلامی و انزجار از جریانهای انحرافی در داخل و خارج از کشور |
7 |
استفاده از دستآوردهای بیداری اسلامی برای حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی جامعه |
8 |
جذابیت بسیاری از برنامههای ارائه شده در این زمینه |
9 |
بهرهگیری از امکانات و فنآوریهای روز در سطح مؤسسات فرهنگی کشور برای اشاعه فرهنگ بیداری اسلامی و مقابله با اقدامات جریانهای انحرافی |
شماره |
نقاط ضعف (Weaknesses ) |
1 |
عدم کار فرهنگی اساسی برای جذب مردم به مباحث بیداری اسلامی و آگاهی بخشی درباره اقدامات جریانهای انحرافی |
2 |
توجه محدود مسئولان و الگوهای جامعه به مسائل روز و تحولات جاری بیداری اسلامی و جریانهای انحرافی |
3 |
تهاجم فرهنگی دشمنان با بهره جستن از جریانهای انحرافی و تلاش در جهت بسط تفکر آنها |
4 |
بیتوجهی به سامان دهی و برنامهریزی امور فرهنگی و اجتماعی بیداری اسلامی و مبارزه گسترده با جریانهای انحرافی |
5 |
عدم تلاش گسترده از سوی کشورهای اسلامی برای مبارزه با جریانهای انحرافی و بسط تفکر ناب اسلامی |
6 |
نگاه محدود به مردم در مسائل بیداری اسلامی |
7 |
توجه مسئولان فرهنگی به مسائل فرعی و غفلت از کارکرد تربیتی و تعلیمی و عملی مسائل بیداری اسلامی |
8 |
عدم بررسی همهجانبه جریانهای انحرافی و بیان تفکرات، عقاید و منشأ ایجاد آنها |
9 |
برخورد نامناسب برخی از مسئولان و اعضای هیئت امنای مؤسسات و پژوهشکدهها با مردم |
10 |
تراکم کاری بسیاری از افراد جامعه به دلیل مشکلات اقتصادی و محدود شدن توجه آنان به مسائل بیداری اسلامی |
11 |
استفاده بسیار محدود کشورهای اسلامی از تجربیات بزرگان دینی در مبارزه با جریانهای انحرافی |
12 |
سخنرانیها و مراسم ضعیف در مؤسسات و کانونها و دعوت نکردن از سخنرانان ماهر |
13 |
نگاه کلیشهای و حاشیهای به مباحث اصیل معنوی و مذهبی در بسیاری از کشورهای اسلامی |
14 |
عدم ارائه برنامهای جامع و محرک در برابر برنامههای دنیای استکبار علیه بیداری اسلامی و فعالیتهای جریانهای انحرافی |
15 |
تکیه بر تبلیغ سنتی و استفاده نکردن از ابزار و فن آوریهای نوین |
16 |
اختلافهای سیاسی و عقیدتی گسترده در جهان اسلام و برخورد کلیشهای با جریانهای انحرافی |
شماره |
فرصتها (Opportunities ) |
1 |
توجه مسئولان به مسائل روز جریانهای انحرافی و اندیشیدن تدبیری در این زمینه |
2 |
فراهم آوردن شرایط حضور مردم در مباحث بیداری اسلامی و جریان تکفیری و مناظره و مباحثه رو دررو و با واسطه |
3 |
استفاده از ترفندهای سیاسی جهت به انزوا کشاندن جریانهای انحرافی و تلاش برای ممانعت از ارتباط کشورهای مسلمان با جریانهای انحرافی |
4 |
ارزش دادن به دیدگاه مردم و استقبال از ایدهها و طرحهای نوین در این زمینه |
5 |
فراهم کردن شرایط بررسی مباحث بیداری اسلامی و جریانهای انحرافی و ارتباط با نخبگان جهان اسلام و ارائه گزارشهای روشنگرانه به آنها دراین زمینه |
6 |
افزایش امکانات فرهنگی مؤسسات و پایگاه های فرهنگی کشور |
7 |
فراهم نمودن شرایط شناخت بیداری اسلامی و اقدامات جریان های انحرافی توسط خانوادهها |
8 |
تقدیر از افراد، مؤسسات و پژوهشکدههای موفق در این زمینه |
9 |
استفاده از مسئولان جوان و دارای رویکرد جوانگرایانه |
10 |
استفاده از افراد مجرب و توانمند در مباحث بیداری اسلامی و جریانهای انحرافی |
شماره |
تهدیدها (Threats ) |
1 |
نداشتن برنامه راهبردی، جذاب و رقابتی در برابر برنامههای جذاب دشمنان و اقدامات جریانهای انحرافی |
2 |
سوء استفاده جریان های انحرافی از برخی اقدامات کشورهای اسلامی و جریانهای سیاسی برای ایجاد انحراف فکری و تزلزل در جامعه اسلامی |
3 |
عدم بهرهگیری از نظر و دیدگاه مردم در این زمینه |
4 |
افزایش نرخ بیکار، تورم و مشکلات اقتصادی و تأثیر آن بر فکر و روان مردم و افزایش ساعات کاری آنها و در نتیجه، عدم کارایی معنوی مباحث بیداری اسلامی وجریانهای انحرافی |
5 |
عدم برنامهریزی در برابر هجمه های فرهنگی دشمنان و جریانهای انحرافی |
6 |
عدم اجرای برنامههای فرهنگی در مدارس و دانشگاه ها در این زمینه |
7 |
عدم توجه به تکنولوژی و بهره گیری از آن در معرفی بیداری اسلامی |
8 |
آلوده شدن جو عمومی جامعه و عدم تطابق گفتار و عمل و عدم بهرهگیری از فرهنگ بیداری اسلامی |
9 |
وجود دوستان ناباب و معاشران ناصالح و دوری گزیدن از مباحث معنوی و سیاسی |
10 |
ایجاد محیط ناامن فکری و فرهنگی برای مردم |
11 |
اختلافهای سیاسی و عقیدتی گسترده در جهان اسلام و برخورد کلیشهای با جریانهای انحرافی |
الف - نتایج تجزیه و تحلیل عوامل داخلی مؤثر بر توسعه فرهنگ بیداری اسلامی و مبارزه با جریانهای انحرافی در بین مردم (IFAS)
برای سازماندهی عوامل داخلی در قالب نقاط قوت و ضعف فراروی سیستم، با استفاده از عوامل درجهبندی و با توجه به اهمیت هر یک از این نقاط، میزان تأثیرگذاری آنها بر توسعه فرهنگ بیداری اسلامی و مبارزه با جریانهای انحرافی در بین مردم، در قالب جداول زیر، محاسبه شد:
نقاط قوت |
وزن |
درجه بندی |
امتیاز وزنی |
وجود تحقیقات گسترده در زمینه بیداری اسلامی و پی آمدهای آن ونیز اقدامات مستکبران، به خصوص استفاده از جریانهای انحرافی در کشور |
8/15/. |
4 |
2/63/. |
برگزاری مراسمها و همایشهای ملی و بینالمللی در راستای شناساندن هر چه بهتر جریانهای انحرافی |
2/14/. |
4 |
8/56/. |
وجود امکانات فرهنگی و اقتصادی و نیروی انسانی و نخبه در سطح کشور در راستای مبارزه با جریان های انحرافی |
13/. |
4 |
52/. |
توجه به محتوای اشعار و مطالب مرتبط با بیداری اسلامی و ارائه تفسیری جامع در این زمینه |
12/. |
3 |
36/. |
برگزاری جشنوارهها و مسابقات در این زمینه و تلاش برای ارائه چهره واقعی اسلام ناب محمدی |
11/. |
3 |
33/. |
وجود دل باختگان و دوستداران فراوان مبحث بیداری اسلامی و انزجار از جریانهای انحرافی در داخل و خارج از کشور |
1/. |
3 |
3/. |
استفاده از دستآوردهای بیداری اسلامی برای حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی جامعه |
09/. |
2 |
18/. |
جذابیت بسیاری از برنامههای ارائه شده در این زمینه |
08/. |
2 |
16/. |
بهرهگیری از امکانات و فنآوریهای روز در سطح مؤسسات فرهنگی کشور برای اشاعه فرهنگ بیداری اسلامی و مقابله با اقدامات جریانهای انحرافی |
07/. |
1 |
07/. |
جمع |
1 |
|
1/3 |
نقاط ضعف |
وزن |
درجه بندی |
امتیاز وزنی |
عدم کار فرهنگی اساسی برای جذب مردم به مباحث بیداری اسلامی و آگاهی بخشی درباره اقدامات جریانهای انحرافی |
099/. |
4 |
396/. |
توجه محدود مسئولان والگوهای جامعه به مسائل روز و تحولات جاری بیداری اسلامی و جریانهای انحرافی |
091/. |
4 |
364/. |
تهاجم فرهنگی دشمنان با بهره جستن از جریانهای انحرافی و تلاش در جهت بسط تفکر آنها |
08/. |
4 |
32/. |
بیتوجهی به ساماندهی و برنامهریزی امور فرهنگی و اجتماعی بیداری اسلامی و مبارزه گسترده با جریانهای انحرافی |
07/. |
4 |
28/. |
عدم تلاش گسترده از سوی کشورهای اسلامی برای مبارزه با جریانهای انحرافی و بسط تفکر ناب اسلامی |
06/. |
4 |
24/. |
نگاه محدود به مردم در مسائل بیداری اسلامی |
06/. |
4 |
24/. |
توجه مسئولان فرهنگی به مسائل فرعی و غفلت از کارکرد تربیتی و تعلیمی و عملی مسائل بیداری اسلامی |
06/. |
3 |
18/. |
عدم بررسی همه جانبه جریانهای انحرافی و بیان تفکرات، عقاید و منشأ ایجاد آنها |
06/. |
3 |
18/. |
برخورد نامناسب برخی از مسئولان و هیئت امنای مؤسسات و پژوهشکدهها با مردم |
06/. |
3 |
18/. |
تراکم کاری بسیاری از افراد جامعه به دلل مشکلات اقتصادی و محدود شدن توجه آنان به مسائل بیداری |
06/. |
3 |
18/. |
استفاده بسیار محدود کشورهای اسلای از تجربیات بزرگان دینی در مبارزه با جریانهای انحرافی |
05/. |
3 |
15/. |
سخنرانیها و مراسم ضعیف در مؤسسات و کانونها و دعوت نکردن از سخنرانان ماهر |
05/. |
2 |
1/. |
نگاه کلیشه ای و حاشیهای به مباحث اصیل معنوی و مذهبی در بسیاری از کشورهای اسلامی |
04/. |
2 |
08/. |
عدم ارائه برنامهای جامع محرک در برابر برنامههای دنیای استکبار علیه بیداری اسلامی و فعالیتهای جریانهای انحرافی |
03/. |
2 |
06/. |
تکیه بر تبلیغ سنتی و استفاده نکردن از بزار و فنآوریهای نوین |
03/. |
2 |
06/. |
اختلافهای سیاسی و عقیدتی گسترده در جهان اسلام و برخورد کلیشهای با جریانهای انحرافی |
02/. |
1 |
02/. |
جمع |
1 |
|
01/3 |
ب- نتایج تجزیه و تحلیل عوامل خارجی مؤثر بر توسعه فرهنگ بیداری اسلامی و مبارزه با جریانهای انحرافی در بین مردم (EFAS)
برای سازماندهی عوامل خارجی در قالب فرصتها و تهدیدهای فراروی سیستم، با استفاده از عوامل درجه بندی و با توجه به اهمیت هر یک از فرصتها و تهدیدها، میزان تأثیرگذاری آنها بر توسعه فرهنگ بیداری اسلامی در بین مردم در ایران، محاسبه و به شرح جداول ذیل تعیین گردید:
فرصتها |
وزن |
درجه بندی |
امتیاز وزنی |
توجه مسئولان به مسائل روز جریانهای انحرافی و اندیشیدن تدبیری در این زمینه |
15/. |
4 |
6/. |
فراهم آوردن شرایط حضور مردم در مباحث بیداری اسلامی و جریان تکفیری و مناظره و مباحثه رو دررو و با واسطه |
13/. |
4 |
52/. |
استفاده از ترفندهای سیاسی جهت به انزوا کشاندن جریان های انحرافی و تلاش برای ممانعت از ارتباط کشورهای مسلمان با جریانهای انحرافی |
12/. |
4 |
48/. |
ارزش دادن به دیدگاه مردم و استقبال از ایدهها و طرحهای نوین در این زمینه |
11/. |
3 |
33/. |
فراهم کردن شرایط بررسی مباحث بیداری اسلامی و جریانهای انحرافی و ارتبط با نخبگان جهان اسلام و ارائه گزارشهای روشنگرانه به آنها در این زمینه |
1/. |
3 |
3/. |
افزایش امکانات فرهنگی مؤسسات و پایگاههای فرهنگی کشور |
1/. |
3 |
3/. |
فراهم نمودن شرایط شناخت بیداری اسلامی و اقدامات جریانهای انحرافی توسط خانوادهها |
08/. |
3 |
24/. |
تقدیر از افراد، و مؤسسات و پژوهشکدههای موفق در این زمینه |
08/. |
2 |
16/. |
دیابت شیرین بیماری بوده که در آن به دلیل تولید ناکافی انسولین و یا مقاومت انسولین، سلول های بدن قادر ادامه ...
دیابت یک نوع بیماری مزمن بوده که می تواند پیشگیری شود، اما قابل درمان قطعی نیست. علائم اولیه ی این بیماری ادامه ...
دیابت یک اختلال در سوخت و ساز بوده که به واسطه ی سطوح بالای گلوکز در خون ایجاد می شود. مردان و زنان هر ادامه ...
HIV یا ویروس نقص ایمنی بدن انسان به علت سندروم نقص ایمنی اکتسابی به وجود آمده که طی این بیماری سلول های ادامه ...
علائم اولیه ی ایدز در زنان و مردان شبیه بیماری های دیگر می باشد. در این مقاله اطلاعاتی در رابطه با علائم ادامه ...
1. بیشتر منابع و مأخذ موجود در بررسی صهیونیسم و اسرائیل، همان منابع صهیونیستی میباشد! در نتیجه مطالعهکنندگان، ادامه ...
امپریالیسم جهت تحقق اهداف خود در کشورهای مستعمره از هر اقدامی استفاده میکند. یکی از ابزارهای تحقق اهداف ادامه ...
در دوران پس از جنگ جهانی دوم، جهان شاهد فروریختگی و تجزیه امپراتوریهای استعماری بود. طی این مدت، بسیاری ادامه ...
صهیون یا صیون نام کوهی است در اورشلیم که هیکل یا معبد بنیاسرائیل بر آن ساخته شده بود، لذا معنی لغوی ادامه ...
آیا روشنفکران گروه پر شماری از مردماند یا دستهای بینهایت کوچک، ولی منحصر به فرد، از آنها را تشکیل ادامه ...
ریشهی مفهوم «روشنفکر» به معنی امروزی آن، را شاید بتوان در روند دادگاهی یافت که در آن آلفرد دریفوس، افسر ادامه ...
این پرسش برای ما مطرح است که ارتباط میان دو مفهومی در ساختار «جهان» ی که به وسیلهی گفتار و اسطوره تحقق ادامه ...
اگر خواسته باشیم به ماهیت ویژهی مفهوم دینی- اسطورهای نه تنها از طریق نتایج این مفهوم بلکه از رهگذر ادامه ...
افلاطون در نخستین عبارت گفتگونامهی فایدروس وصف میکند که چگونه سقراط پس از برخورد با فایدروس میگذارد ادامه ...
برخی از ماتریالیستها مدعیاند که اصل وجود ماده وجود ثابت و مستغنی از هرگونه علت است، اما تغییر در وضعیت ادامه ...
یکی از براهین مثبت وجود خداوند تمسک به حدوث جهان امکان و در رأس آن عالم ماده و طبیعت است. به این معنی ادامه ...
صدیقین جمع کلمه صدّیق و صدّیق صیغه مبالغه است یعنی کسی که در راست گفتاری و صدق به مقام اعلی برسد، اما ادامه ...
شبهه پیشین میخواست با انکار اصل علیت به نوعی به تبیین پدیدههای مادی بپردازد که نیازی به اصل علیت به ادامه ...
چکیده
جریان تکفیری به عده معدودی از علمای حنبلی منطقه نجد عربستان متعلق است که برای توجیه رویه خاص خود، به ویژه در شیعه ستیزی، از عنوان اهل سنت و جماعت سوء استفاده میکنند. این اقلیت به رغم این تاکتیک، تاکنون نه تنها در ایجاد اجماع در جهان اهل سنت ناکام ماندهاند، بلکه علمای محققِ بیغرض و آزاد اندیشی از اهل سنت نیز به جریان تکفیر واکنش نشان دادهاند و با انتقاد جدی و تحلیل دقیق، نقاط ضعف و انشقاق آن را از جریان فکری اسلامی نمایان کردهاند. در مقاله پیش رو، از میان خیل اندیشهوران اهل سنتِ مخالف جریان تکفیر، چند نفر شاخص گزینش و محورهای انتقادی آنها بازخوانی شده است. نهضت ضد تکفیر، مورد تأکید سلیمان بن عبدالوهاب، زینی دحلان، زاهد کوثری، فرحان مالکی، رمضان البوطی و علی السقاف است که همه از متکفران بنام جهان اهل سنتاند. در نقد جریان تکفیر، ضمن ایجاد جریان فکری متعهد اسلامی (که به صورت مضمر، حامل پیام وحدت اسلامی است). در برابر انحرافی آشکار، سه نکته مهم نیز وجود دارد: 1. مانع از مصادره ناحق عنوان اهل سنت توسط تکفیریهاست؛ 2. از ایجاد اجماع در جهان اهل سنت علیه تشیع و مخالفان ممانعت کرده است؛ 3. ادعاهای جریان تکفیر در مورد راست کیشی خود و شرک و کفر و انحراف مخالفان قانع کننده نیست.مقدمه
در تاریخ تفکر اسلامی، معدود گروههایی بودند که مخالفان کلامی خود را به کفر متهم میکردند. در رأس این جریان در قرون اولیه، خوارج قرار دارد. (2) در بستر تاریخ اندیشهی اسلامی، تکثر فرق کلامی و مکاتب فقهی، امر پذیرفته شدهای است و کسی به واسطه تعلقات مکتبی و فکری با اتهام کفر، طرد و رفض نمیشود. در قرن دوازده هجری، روحانی حنبلی از منطقه «نجد» با رویکرد خاص به مقوله ایمان و به بهانه ایجاد خلوص در بین مسلمانان و دفاع از توحید، اغلب مسلمانان عصر خود را مشرک و کافر نامید و جهاد با آنان را واجب اعلام کرد. (3) متعاقب آن، نهب و غارت اموال و قتل نفوس محترم مسلمانان توسط تکفیریها شروع شد که دامنه خسارتبار آن همچنان ادامه دارد. سلیمان بن عبدالوهاب، برادر بنیانگذار وهابیت تکفیری با مذمت در مورد این جریان مینویسد:جریان تکفیر در محک اندیشه عالمان اهل سنت
ریشه اصلی جریانی که به تکفیر مربوط است و در عصر حاضر، آثار آن موجب خسارتهای جبرانناپذیر در جهان اسلام شده است، به ظهور عالم حنبلی در قرن هفت و هشت به نام «ابنتیمیه حرانی» بر میگردد. اندیشه او در عصر خود با عکسالعمل سلبی علمای چهارگانه فقهی اهل سنت مواجه شد و ابنتیمیه، چند سالی با حکم فقهی فقهای اهل سنت، زندانی گردید. بعد از فوت او، غیر از اندکی از شاگردان وفادارش، مانند ابنقیم جوزی، اندیشههای وی همچنان مورد بیاعتنایی جهان اهل سنت قرار گرفت. در قرن دوازده، عالمی حنبلی در نجد، داعیهی احیای اندیشههای ابنتیمیه را داشت که با طرد و رفض جهان اسلام مواجه شد، اما به مرور با پیوند قدرت سیاسی و مالی در شبه جزیره عربستان و اعمال خشونت و کشتار و ارهاب و ارعاب، جای پای خود را محکم کرد و با پروژه مشرکسازی و تکفیر مسلمانان و دعوت به توحید با قرائت خاص و ادعای راست کیشی، به کشتار و غارت دامنه داری دست زد و امروزه اخلافِ هم مسلک او، با ادامه آن روند مخرب، به ایجاد تفرقه و واگرایی در جهان اسلام ادامه میدهند. به رغم تبلیغات پر حجم و اعمال خشونتهای افسارگسیخته و ایجاد فضای وحشت، عده زیادی از اندیشهوران جهان اسلام در برابر آن واکنش نشان دادهاند و به نقد شخصیت رهبران و محتوای تعلیمی و رفتارهای جریان مذکور پرداختهاند. این اندیشهوران از علمای حنبلی، شافعیع حنفی و مالکی و از سرزمینهای مختلف اسلامی انتخاب شدهاند. در حقیقت، مخالفت با جریان تندرو تکفیر و رهبران و عقاید کلامی آنها، بسیار دامنهدار است.1. سلیمان بن عبدالوهاب (وفات 1210 ق):
سلیمان بن عبدالوهاب، از علمای حنبلی نجد و برادر بزرگتر بنیانگذار سلفیگری تکفیری، از مخالفان جدی است که با نوشتن کتاب الصواعق الالهیة فی الرد علی الوهابیة، بیپرده به خطر این جریان تصریح و بدون تأثیرپذیری از نسبت خانوادگی با آزاداندیشی، مبانی آن را با محک نقد علمی ارزیابی میکند و با مساعی فراوان، بنیادهای اندیشه آنان را به چالش میکشد. ایشان در کتاب مذکور، از جریان وهابیت به «فتنه» یاد میکند. (17) او در تقبیح نظریات و استدلالهای آنها از تعابیری چون مفاهیم «فاسدة» و «احتجاج فاسد» استفاده میکند. (18) که نشان دهنده موضع شدید سلبی او در مورد جریان مذکور است.وهابیت تکفیری گسسته از سلف
سلیمان، افراط وهابیان را در مخالفت با توسل و نذر، حتی برخلاف نظر سلف تئوریپرداز آنها، یعنی ابنتیمیه و ابنقیم میداند. (19) او سپس نظریه آنها را در مورد تکفیر مسلمانان به علت نذر و قربانی برای غیر خدا و تبرک به قبر و مسح آن رد میکند. (20)هم مسلکی با خوارج به جای سلف صالح و بدنه امت
سلیمان، با طعنهای پر معنی در شبیهسازی زیرکانه مینویسد: «اولین گروهی که از بدنه امت خارج شدند، گروه خوارج در زمان علی بن ابیطالب بودند که در بیان پیامبر، همانند تیری که از کمان رها میشود، از اسلام خارج شدند و با کافر دانستن غیر خود، به کشتار مسلمانان دست زدند. (22) او با زیرکی و استفهام انکاری میپرسد: «تزعمون انکم ائمة تجب طاعتکم؟ (23) ایشان سپس با ذکر مفاد احادیثی از جوامع روایی اهل سنت و شواهد زیاد از رفتار بزرگان دین که از نظر وهابیان کفر شمرده میشود، مدعای آنان را باطل اعلام میکند. (24) سلیمان، تلاش بیهوده تکفیریها را در تخریب قبور صالحان ملامت میکند و آن را پدیدهای برخلاف نظر عموم مسلمانان میداند، زیرا مقبرهها در بلاد مسلمانان از سالهای قبل وجود داشته است، ولی کسی به سبب وجود آنها بلاد مسلمانان را بلاد کفر ننامید. (25)بیتوجهی وهابیان به اصول اندیشه اهل سنت
او در ادامه با لحنی ملامتآمیز، وهابیون را مورد خطاب قرار میدهد که با فرض گمان شما که نذر و امثال آن، برای غیر خدا کفرآمیز میدانید، اصل مسلّمی مورد پذیرش و اجماعی اهل سنت مغفول مانده است که مورد تصریح ابنتیمیه هم میباشد و آن این که: «ان الجاهل و المخطئی من هذه الامة لو عمل من الکفر و الشرک ما یکون صاحبه مشرکاً او کافراً لانه یعذر بالجهل و الخطاء حتی تتبین له الحجة... او ینکر ما هو معلوم بالضرورة من دین الاسلام مما اجمعوا علیه اجماعاً جلیاً قطعیاً یعرفه کل من المسلمین من غیر نظر و تأمل.» (26) او با واقعبینی به اصل دیگری اشاره میکند که مخالف صریح روش پروژه مشرکسازی و کافرانگاری مسلمانان است و آن این که جز در افراد بسیار معدودی، ایمان خالص صددرصدی یافت نمیشود و وجود مقداری ناخالصی، کسی را از آیین اسلام خارج نمیکند: «ههنا اصل آخر و هو ان المسلم قد تجتمع فیه المادتان الکفر و الاسلام و الکفر و النفاق و الشرک و الایمان و آنها تجتمع فیه المادتان و لایکفر کفراً ینقل عن الملة کما هو مذهب اهل السنة و الجماعة.» (27)پروژه تکفیر مسلمانان برخلاف اصول تعلیمی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
سلیمان، بخش قابل توجهی از کتاب خود را به مخالفت با مشرکسازی و کافرانگاری مسلمانان اختصاص داده است و با ذکر 52 حدیث از کتب معتبر اهل سنت و جماعت، تصریح میکند که قائلان به شهادتین را نمیتوان نسبت کفر داد. پیآمد این دیدگاه، محکومیت علمی و عملی با نظریات و رفتارهایی است که موجب گسستگی در جوامع اسلامی و واگرایی در ملت واحده و کشتار وسیع مسلمانان بعد از ظهور و بروز پدیده تنگنظرانه تکفیری شد.2. سید احمد زینی دحلان (1231-1304 ق):
از علمای شافعی و مفتی مکه، صاحب تألیفات متعددی از قبیل الفتوحات الاسلامیة بعد الفتوحات النبویة، السیرة النبویة، تاریخ الاندلس، تاریخ امراء بلد الحرام، فتنة وهابیت و الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیة است. این عالم سنی در دو کتاب اخیر، خصوصاً فتنه وهابیت، با ادبیات آتشین، از رهبران جریان تکفیر و مواضع فکری و عملکرد آنها انتقاد کرده است.توصیف بنیانگذار جریان تکفیر
زینی دحلان، رهبر وهابیت تکفیری را با این عبارتها توصیف میکند: «محمد بن عبدالوهاب کسی است که این بدعت را جعل کرد. او در روز جمعه در مسجد درعیه خطبه میخواند و در هر خطبهای میگفت: «هر کس به پیامبر متوسل شود، کافر است» برادرش شیخ سلیمان بن عبدالوهاب که از اهل علم بود، او را شدیداً انکار نمود و از هیچ یک از بدعتهایش پیروی نمیکرد. روزی برادرش سلیمان به او گفت: «ارکان اسلام چندتاست؟ گفت پنج تا، او گفت: ولی تو اسلام را شش تا میدانی و ششم آن این است که هر کس از تو تبعیت نکند، مسلمان نیست.» (28)انتقاد از رفتارها و خشونتهای وهابیت تکفیری
زینی دحلان، ظهور وهابیت را فتنه ناگوار در حجاز توصیف میکند. (32) ایشان معتقد است که فتنه وهابیت یکی از مصیبتهای بزرگی بود که اهل اسلام گرفتار آن شدند. (33)انحراف در دیدگاههای کلامی تکفیریها
زینی دحلان، عقاید بنیانگذار وهابیت را در مورد منع زیارت و توسل به قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تقبیح میکند. (38) ابنعبدالوهاب در نظریاتش، ادله مقبولی ندارد. (39) او هم چنین بر موضعگیری بسیاری از علمای دین در مقابل نظریات محمد بن عبدالوهاب با تألیف کتب متعدد صحه گذاشته است. (40) علمای حرمین شریفین در سال 1165 ق در حکمرانی مسعود بن سعید بن سعد بن زید، عقاید وهابیان را کفرآمیز میدانستند. (41)مشروعت توسل و استغاثه
دحلان، بخش قابل توجهی از کتاب الدرر السنیة را به مشروعیت توسل و مخالفت با نظر وهابیها در این مورد اختصاص داده است: «اما منع التوسل مطلقاً فلا وجه له». (46) وی با صراحت، زیارت و توسل را مبتنی بر کتاب و سنت و اتفاق نظر امت، مشروع میداند: «اعلم رحمک الله ان زیارة قبر نبیناً (صلی الله علیه و آله و سلم) مشروعة، مطلوبة بالکتاب و السنة و اجماع الامة». (47) ایشان منشأ توسل را تعلیمات نبی اسلام معرفی میکند: «اما التوسل فقد صح صدوره من النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)». (48) دحلان، برای متفرد نشان دادن وهابیان در مخالفت با توسل تصریح میکند: «و الحاصل، ان مذهب اهل السنة و الاجماع صحة التوسل و جوازه بالنبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فی حیاته و بعد وفاته.» (49)3. محمد زاهد کوثری (1296-1371):
از بزرگان احناف آسیای صغیر و صاحب تألیفات و تعلیقات بسیاری است. او از مخالفان و منتقدان جدی ابنتیمیه و محمد ابنعبدالوهاب است به گونهای که ابنتیمیه را بدتر از خوارج معرف میکند.خطای فاحش تکفیریها در حوزه عقاید
کوثری، برای متفرد نشان دادن تکفیریها در مشروعیت توسل، مسلمانان را به کتاب مصباح الصلاح فی المستغیثین بخیر الانام تلسمانی مالکی از علمای قرن هفتم (م 683 ق) ارجاع میدهد. ایشان در کتاب مقالات الکوثری، در مورد تنقیص مقام امام علی (علیهالسلام) در کتب ابنتیمیه واکنش سختی نشان داده است و گروههای تکفیری را به خوارج تشبیه میکند. (57) که در لسان نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به خروج از دین، همانند خروج تیر از کمان تشبیه شدهاند. (58) کوثری، عقاید کلامی ابنتیمیه را در موضوع تشبیه و تجسیم و مطالب خلاف شأن خداوندی (59) و همگرایی پیروان ابنعبدالوهاب را با او در این موضوعات، نقد جدی کرده و عقاید آنها را کفر آشکار نامیده است. (60) کوثری، با استناد به آیات تنزیه، نظر ابنتیمیه را در مورد قرار گرفتن خدا روی عرش که به منزله نشیمنگاه بودن عرش برای خداست و قیام حوادث و اثبات حرکت برای او، کلماتی الحادی و کفر آشکار مینامد. وی در تعریضی آشکار مینویسد: «وهابیان برخلاف کتاب و سنت، خون زائران قبور و متوسلان را مباح میدانستند.» (61)نقد رفتار خشونتآمیز جریان تکفیر
رفتار بیسابقه و بدعتگونه وهابیان در هدم قبور با این عبارت کوثری مورد انتقاد قرار میگیرد که بر قبر و روضه پیامبر از اول تا حال بنایی مستقر است. (65) هیچ عالم اسلامی در خصوص بنای قبر روضه مطهر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) احساس ناخوشآیندی نداشت. چگونه میشود عملی شرکآمیز باشد، اما قاطبه مسلمانان در مورد آن اهتمام ویژه داشته باشند. کوثری، در تعریضی آشکار مینویسد: «وهابیان برخلاف کتاب و سنت، خون زائران قبور و متوسلان را مباح میدانستند. (66) اتهام آدمکشی که از گناهان کبیره در لسان قرآن است». (67) از دیگر موارد قابل ذکر در نقد جریان تکفیر میباشد.4. حسن بن فرحان الکالکی (معاصر، متولد 1390 ق):
از علمای معاصر عربستان و دارای تألیفات مهمی از قبیل بیعة علی بن ابیطالب فی ضوء الروایات الصحیة، داعیة لیس نبیا، نحو انقاذ التاریخ الاسلامی و غیره میباشد. او نه تنها با جریان متصلب و ظاهرگرای حاکم بر آن جا موافق نیست، بلکه آنها را با محوریت کتاب داعیة لیس نبیا به صورت جدی نقد قرار کرده است. فضای بسته آن محیط، بر آزاداندیشی و انصاف علمی وی اثر سوء نداشته است و در فضای تقلید زده وهابیان متحجر ظاهرگرا، فریاد آزاداندیشی و تلاش اجتهادگونه او بسیار خرسند کننده و امیدبخش است.مظلومیت تاریخی اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
فرحان المالکی، در آن فضای مسموم، با شجاعتی مثال زدنی از مظلومیت اهل بیت و امام علی (علیهالسلام) در فرهنگ اسلامی سخن میگوید و دیکتاتوری بنیامیه را آماج نقدهای خود قرار میدهد. او مینویسد:مبارزه بیامان با انحراف تکفیر و ضرورت روشنگری
فرحان مالکی، از جریان وهابیت به عنوان «فتنه بزرگ» و «مصیبت گسترده» نام میبرد (73) برای معرفی حرکت متفرد و غیر اسلامی وهابیت، معتقد است که این جریان که خاستگاهش نجد عربستان میباشد، به همه فرقههای اسلامی ستم کرده است: «و کلهم قد ظلمناهم». (74) وی معتقد است که پیروان ابنعبدالوهاب به اندازهای منحط شدهاند که نظریات او را بر احادیث شریف مقدم میدارند که انحرافی آشکار از روش سلفی است. (75) پیروان ظاهرگرای ابنعبدالوهاب، عمر خود را با امور بیارزش تباه کردهاند و امور مهمی را مانند تکفیر مسلمان و مباح دانست خونشان که محترم و لازم الرعایه است، کوچک میشمارند و با نابخردی، خود را رهرو سلف صالح میدانند. (76) او خود را به جلوگیری از آثار شوم و آلودگی تکفیر ظالمانه و ریخته شدن خون بیگناهان در محیط خفقان عربستان سعودی متعهد میداند: «من التلوث لتکفیر الظالم او الدماء المعصومه». (77)چالشهای کلامی و اعتقادی وهابیت تکفیری
فرحان مالکی در کتاب داعیة لیس نبیاً از صفحه 33 تا 80، از بند بند کتاب کشف الشبهات را انتقاد علمی و 33 شبهه درباره آن را بیان و نقد میکند. ایشان مشروعیت توسل و شفاعت را با استفاده از سیره گذشتگان اثبات میکند. (91)5. محمد سعید رمضان البوطی (1347-1434 ق):
البوطی، از علمای معاصر اهل سنت و قربانی خشونت کور سلفیهای تکفیری در سوریه، عالمی متین و دانشمندی متفکر و مصلح بود. ایشان د رکتاب السلفیة مرحلة زمنیة مبارکة لا مذهب اسلامی، وهابیت تکفیری را به تلویح و تلمیح با «عنوان متمذهب بالسلفیه (متظاهر به سلفی بودن)» منتسب میکند، (118) که بدعتی است بیسابقه و در بین سلف، سابقه ندارد (119): «المتذهب بالسلفیه، بدعة لایقرها اتباع السلف (120) ان المتذهب بمذهب جدید اسمه السلفیه، یقوم علی عصبیة الانتماء شیئی آخر لا شان له بالاتباع المطلوب». (121) ایشان روح مذهب مخترع را عصبیت و مبتنی بر خودخواهی میداند: «روحها العصبیه و انانیتها الجماعیه.» (122)بدعت سلفیت
این عالم دانشمند، تعیین عنوانی به نام «مذهب سلفی، را بدعتی در دین (بدعه طارئة فی الدین) میداند که امت واحد و یک پارچه اسلامی را از هم جدا کرده است و شمول آن بسیار محدود میباشد و عدهای خاص به نام «سلفیها» را در بر میگیرد که سلف صالح این امت و خلف ملتزم به راه و روش آنها، آن را به رسمیت نمیشناسند. (123)انعطاف داشتن و سیال بودن در روش سلف صالح و جمود سلفیه
البوطی، به روش تبلیغ آنها در ادعای انحصار و احتکار حق در خود و نسبت بدعت و ضلالت به دیگران، اعتراض میکند و آن را تعصب شنیع میداند. (130) ایشان روش ظاهرگرایی و تحجر و جمود سلفیت را با شیوههای تحلیلی و ارجاع به مستندات تاریخی و منهج و ممشای سلف صالح رد میکند، زیرا در حیات سلف صالح، دگرگونیهای متنوع و مختلف جریان داشته است و آنها بر گفتار و اقوال خود جمود نداشتند. (131)آسیبشناسی در حوزه روش سلفیت
البوطی، در موضوع روششناسی، با بیان معیار فهم درست متون و نصوص دینی به سلفیه ایراد میگیرد که چرا پویا و به روز عمل نمیکنند. فهم از متون دینی، موازینی از قبیل کیفیت دلالت الفاظ بر معنی، نص و ظواهر، مجمل و مفصل، انشا و اخبار، عام و خاص و مطلق و مقید دارد و هر کس به آنها ملتزم باشد، چه در عصر سلف و چه بعد از آنها، تابع کتاب الله و سنت رسول الله است و اگر ملتزم نباشد، از کتاب و سنت بهرهای نمیبرد، گرچه در زمان صدر اول بوده و در مجالس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حضور دائم داشته است. (139) او شیوه ابنتیمیه (آبشخور اصلی نظریه سلفی تکفیری) را به علت تکفیر دیگران با کمترین اجتهاد و نیز مخالفت با تصوف، رد میکند. (140)تیپشناسی سلفیه
البوطی معتقد است که پیروان مذهب سلفی، بدعتگذار گمراهند و باعث خصومتها و اختلافات در بین مسلمانان شدهاند. (141) نام بردن از وهابیت سلفی تحت عنوان «الفتنه الشنعاء» (142) و «فتنه بدعتآمیز»، (143) نشان دهندهی دیدگاه به شدت انتقادی اوست. البوطی مینویسد: «سلفیهای وهابی، گرفتار خفتگی عقل شدهاند و نسبت دادن جمود عقلی و عدم تحرک فکری به سلفیهای متصلب، توصیف فاصله گرفتن این گروه از روش عقلانی مورد تأکید نصوص دینی و رویه متفکران اسلامی است. (144)انحراف و تزلزل در عقاید سلفیت تکفیری
ایشان در قسمتی از نوشتههای خود، از عقاید کلامی سلفیه وهابی انتقاد میکند. توسل به مقام رسول الله و صالحان ثابت است و عدهای در زمان حضرت به عرق، مو و آب وضوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تبرک میجستند. (147) توسل به صالحان، انسان را از ملت اسلام خارج نمیکند و اعتقاد به این خروج، توهمی است که دلیل ندارد. (148) از نظر ما اشکال ندارد که کسی قصد زیارت قبر و مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را داشته باشد. (149) نظر و استناد ابنتیمیه در مورد بدعت بودن زیارت قبر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) با میزان لغت و شرع، واهی است. (150) ابنتیمیه در اظهاراتی تند و خارج از عرف، استغاثه کنندگان به میت و غایب و دعاکنندگان در نزد قبور را همانند بتپرستان میداند که شیطان با آنان تخاطب میکند. (151)6. حسن بن علی السقاف (معاصر، متولد 1380 ق):
از علمای شافعی اشعری و از مخالفان و ناقدان معاصر و پرشور وهابیت در کشور اردن است. ایشان در کتاب مناقشة منهج الوهابیة فی العقیدة و التکفیر، السلفیة الوهابیة افکارها الاساسیة و جذورها التاریخیة، اندیشهها و رفتار تکفیریها را آماج نقدهای نفسگیر قرار میدهد.وهابیت، پدیده بیگانه با کلیت جهان اسلام
سقاف به طعنه، وهابیان تکفیری را «متسلف (متظاهر به سلف)» مینامد (153) تأکید وی بر رسمیت مذاهب هفتگانه حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی، امامی، اباظی و زیدی و رد نگاه متصلب و متحجر وهابیان تکفیری است. (154) سقاف از شیوهها و روشهای آنها با نسبت سنجی از روح تعالیم اسلامی، انتقاد شدید میکند. رویکرد خشن وهابیت با توجه به تأکید اسلام بر اخلاق، عاطفه، الفت و رحمت، مردود میباشد. (155) عملکرد وهابیت، موجب آزار قلوب مؤمنان راست کردار شده است. (156) مسلمانان در سیر تاریخی خود، واجد علوم با ارزشی مانند کلام، فقه، تصوف و عمارت (بنّایی) شدهاند و آنها را گسترش دادهاند و در حوزه مدنیت اجتماعی، با اقلیتهای مذهبی با رحمت و مدارا برخورد کردهاند که مایه افتخار در عالم شده است، ولی وهابیها، ارزشی برای این امور قائل نیستند. (157)عقاید کلامی وهابیت بر بنای بیبنیاد
از منظر حسن بن علی سقاف، ریشه ظاهرگرایی وهابیت در اندیشههای حنبلی است و مذهب حنبلی نظریات واضحی در مورد تشبیه و تجسیم