رئیس انجمن روانپزشکان ایران با تشریح آسیبهای ناآگاهی مسئولان از بیماری روان که به هیچ وجه معنای دیوانگی در افراد نیست، گفت: ۲۳ درصد جامعه بیماری روان از جمله استرس، پرخاشگری، افسردگی، اختلال در روابط خانوادگی و عوامل بروز اعتیاد را دارند.
رئیس انجمن روانپزشکان ایران با اشاره به اینکه روانپزشکی یک شاخه ای از علم پزشکی است، گفت: بیماریهای کلیه و قلب برای مردم بیشتر آشنا است ولی اغلب از بیماریهای روان مطلع نیستند و فکر میکنند بیماریهای روان جدا از جسم است و ما درباره روح در روانپزشکی کاری نداریم و مربوط میشود به حوزهها و فلسفه، بنابراین ما بیشتر درباره بیماریهای روان صحبت میکنیم.
جلیلی با اشاره به اینکه حتی در سطوح بالای مدیریتی کشور نیز شناخت درستی از بیماریهای روان وجود ندارد، افزود: بیماران شدید روان که روانپریش گفته میشوند درست است که بیشترین تختهای روانپزشکی را اشغال میکنند و خانوادهها را درگیر می کنند ولی آمار و تعداد آنان کمتر از یک درصد هستند و برداشت غلط از این بیماری باعث صدمات زیادی میشود.
وی ادامه داد: حدود 25 درصد افراد هر جامعه با بیماری روان مبتلا هستند و نیاز به خدمات روانپزشکی دارند زیرا این افراد اختلال خواب دارند، پرخاشگر هستند و دچار استرس هستند و این مشکلات در مغز است، که 85 درصد با دارو درمان و مابقی با روشهای روانپزشکی تحت درمان قرار میگیرند.
رئیس انجمن روانپزشکان ایران با اشاره به اینکه برای اولین بار مرحوم سیاسی نام روانپزشکی بر این رشته بیماری روان و مغز گذاشت، عنوان کرد: ما از اولین مراجعه تا آخرین بیماران درباره بیماری مغز و روان میپردازیم.
مهر
استاد ایرانی دانشگاه مونستر آلمان اثرات شگفت انگیز «روزه» بر مغز و روان را تشریح کرد و گفت: پس از ۲ تا ۷ روز روزه داری مقدار زیادی از مواد شیمیایی استرس زا در بدن نظیر آدرنالین دفع میشود، همچنین افزایش طول عمر بیماران پارکینسون و صرع را در بر دارد.
پروفسور علی گرجی - استاد ایرانی دانشگاه مونستر آلمان
میگنا: دکتراحمد حاجبی در گفتوگو با ایسنا، در خصوص آخرین وضعیت تصویب قانون سلامت روان گفت: ماه گذشته حدود ۱۳ جلسه در کمیسیون اجتماعی دولت با حضور تمام دستگاهها و ذینفعان این قانون تشکیل شد که در نتیجه، تغییراتی در پیش نویس این قانون صورت گرفت. این پیش نویس یک ماه گذشته به کمیسیون اجتماعی دولت تحویل داده شد و در حال حاضر نیز فعلا منتظر نتیجه آن هستیم.
وی ادامه داد: این قانون بعد از یک روند ۱۲ ساله و با حضور تمام متخصصین دستگاههای مختلف طراحی شده و با همین محتوا در سایر کشورهای دنیا نیز تدوین شده است.
مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت به تشریح جزییات این قانون پرداخت و افزود: در پیشنویس این قانون بحث بستری اجباری بیماران مبتلا به اختلالات روانی لحاظ شده است و به موجب آن، این مبحث نیز قانونمند و استاندارد میشود؛ چرا که در بسیاری از مواقع در رشته روانپزشکی، پزشک مجبور میشود به دلیل عدم بینش بیمار نسبت به بیماری خود، به صورت اجباری بستری شود.
حاجبی در ادامه، هدف از تصویب این قانون را حفظ حقوق بیمار، خانواده او و همچنین جامعه دانست و بیان کرد: تا امروزدر کشور ما این اقدام استاندارد مشخصی نداشته و براساس برخی مسائل که از گذشته متعارف بوده، انجام میشده است. نداشتن یک فرآیند مشخص گاهی میتواند در این زمینه مشکلساز شود.
مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، یکی دیگر از موارد مورد توجه در این پیش نویس را موضوع قیومیت بیماران دچار مشکلات روانی عنوان کرد و افزود: ما اعتقاد داریم باید تبصرههایی برای قیومیت بیماران مبتلا به اختلالات روان وجود داشته باشد و نباید این مبحث تا این اندازه کلان و کلی باشد. در عین حال باید موارد دیگری نیز به صورت قانونی وجود داشته باشد تا شرایط سوء استفاده از شرایط بیماران روانی فراهم نباشد.
به گزارش ایسنا، دکتر سیدحسن هاشمی در حاشیه افتتاح بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان آیتالله طالقانی آبادان که عصر امروز (۵ مهرماه) برگزار شد، با گرامیداشت هفته دفاع مقدس اظهار کرد: امروز را به صورت ویژه گرامی میداریم، زیرا سالروز شکست حصر آبادان اسـت که مقدمهای برای پیروزیهای بعدی در دفاع مقدس و فتحالفتوح بود. به همین جهت امروز برای ادای احترام به مقام شامخ شهدا به ویژه شهید دکتر مصطفی شهیدزاده، در بهبهان و پس از آن در آغاجاری حضور پیدا کردیم.
او افزود: در آبادان نیز بخش سیتی اسکن بیمارستان شهید بهشتی که بسیار مورد نیاز اسـت، افتتاح شد. همچنین ایجاد بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان آیتالله طالقانی با فضای زیبا و تامین تختهای مورد نیاز قابل تقدیر اسـت. تعدادی آمبولانس جدید نیز به آبادان اضافه خواهد شد.
وزیر بهداشت گفت: پروژه احداث بیمارستانی با همت بنیاد مستضعفان و منطقه آزاد اروند در آبادان در حال انجام اسـت که روند پیشرفت در این پروژه خوب اسـت. هاشمی با اشاره به پروژههای درمانی و بهداشتی در آبادان گفت: در چند سال آینده شرایط خدمات بهداشت و درمان این بخش از خوزستان قابل قبول خواهد بود. البته در کنار آن باید در خصوص آب و فاضلاب و ریزگردها اقدامات جدی صورت بگیرد.
او ادامه داد: در دیگر بخشهای خوزستان ضعف جدی وجود دارد و دستگاههای دیگر همچون وزارت نفت، وزارت صنعت، وزارت نیرو، پتروشیمیها و صنایع فولاد که در استان خوزستان حضور دارند، همه باید کمک کنند. با کمک معمول به نتیجهای نخواهیم رسید؛ در آبادان اگر منطقه آزاد اروند و بنیاد مستضعفان کمک نمیکردند، نمیتوانستیم ادعا کنیم که در سه تا چهار سال آینده به وضعیت مطلوبی خواهیم رسید.
وزیر بهداشت با تاکید بر لزوم کمک صنایع و دیگر دستگاهها برای بهبود وضعیت درمان خوزستان اظهار کرد: لازم اسـت که همه کمک کنند و برای خوزستان باید کار ویژه انجام شود. با امید به همکاری دیگر دستگاهها، پیگیریهای استاندار و همت نمایندگان امیدواریم که شهرهای خوزستان شرایط بهتری پیدا کنند.
او با اشاره به وضیت بخش بهداشت روان کشور گفت: متاسفانه در این چند سال در بخش بهداشت روان هیچ اقدام ملموسی صورت نگرفته و در گذشته نیز کاری انجام نشده اسـت. هاشمی ادامه داد: کار جدی که در بخش بهداشت روان باید انجام شود، حمایت و کمک مالی به بیماران این بخش اسـت. بیمهها در این زمینه باید کمک کنند؛ متاسفانه اکنون بیمهها به تعهدات خود پاسخگو نیستند و حمایت جدی انجام نشده اسـت.
او گفت: مجلس باید در برنامه ششم توسعه ملی به بخش بهداشت روان توجه کند، زیرا موضوع اعصاب و روان و همچنین مشکلات خُلقی به هر دلیلی در منطقه ما زیاد اسـت و بخشی از آن به دلیل اتفاقاتی اسـت که در ۲۰۰ سال گذشته رخ داده و اکنون نیز منطقه آشوب زده اسـت و کشور ما نیز جنگ خانمان سوزی را پشت گذاشته اسـت.
وزیر بهداشت با بیان این که دیگر حوادث، تصادفات و آسیب های اجتماعی بر بهداشت روان افراد تاثیرگذار اسـت،افزود: سالانه ۲۰ هزار نفر از جوان ترین نیروهای کشور در تصادفات جان خود را از دست می دهند. همچنین با وجود آمار طلاق و دیگر آسیب های اجتماعی، باید اقدامی در حوزه سلامت روان انجام شود.
هاشمی با اشاره به کمبود تخت های بیمارستانی در بخش اعصاب و روان گفت: در این دولت، توانستیم شرایطی ایجاد کنیم که به ازای هر ۵۰ هزار نفر، یک کارشناس سلامت روان فعالیت کند اما تخت های بیمارستانی در بخش اعصاب و روان فوق العاده کم اسـت. اگر خیلی هنر کنیم ۴ تا ۵ هزار تخت می توانیم اضافه کنیم این در حالی اسـت که به ۴۰ هزار تخت بیمارستانی نیاز داریم.
او با تاکید بر این که مهم ترین امر در بخش بیماران اعصاب و روان حمایت مالی اسـت، گفت: کسی که به بیماری اعصاب و روان مبتلا می شود، ممکن اسـت که از ۷ ساگی تا ۸۰ سالگی نیاز به دارو داشته باشد، در حالی که حمایتی وجود ندارد مردم از کجا این هزینه ها را تامین کنند؟
وزیر بهداشت گفت : نخستین اقدام در بخش اعصاب و روان حمایت مالی و سپس افزایش تختهای بیمارستانی اسـت و این امر به دولت و مجلس بازمیگردد و باید به صورت مشترک به آن بپردازند.
شاید برای روشنشدن این ماجرا بهتر باشد به واکاوی مختصری در خرافهای قدیمی که مطلع همین گزارش بوده، از بستر یک منبع رسمی و علمی بپردازیم. طبق مقالهای منتشره در سایت APA بهعنوان بزرگترین جامعهی مجازی روانشناسان دنیا که بیشاز ١١٧هزار و ٥٠٠ محقق، متخصص و مشاور در زمینهی مختلف رواندرمانی فعالیت دارند، یکیاز باورهای رایج و البته اشتباه در زمینهی رواندرمانی این اســت که مردم فکر میکنند تنها بخشیاز افراد که دچار مشکلات روحی و روانی هستند، باید به متخصصین و مشاورین این حوزه رجوع کنند.
در مقالهی این سایت میخوانیم: «اگر شما هم چنین تصوری دارید، بهتر اســت همینحالا ذهنیتتان را تغییر دهید.
استفاده از سطوح مختلف علم حوزهی اعصاب و روان از مشاوره تا درمانهای پیشرفتهی آن، برای بهبود سطح کیفی زندگی و افزایش سلامتی افراد جامعه در موارد گوناگونی کارکرد دارد. بعضیها برای درمان افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات رفتاری و ذهنی به این کارشناسها مراجعه میکنند و بعضیها برای یادگیری چگونگی مقابلهی بهتر و تعامل با شرایط حاد و مهم زندگی مانند ازدستدادن عزیزان، تصمیمگیری برای امر مهمی چون ازدواج، کنارآمدن با مشکلات رفتاری و... ایندرحالیست که افراد گمان میکنند مراجعه به مشاورین و متخصصین روان، مهر تائیدی بر جنون آنهاست! اگر این افراد بدانند که رابطهی سلامت روان و جسم رابطهای اثباتشده و انکارنشدنیست، شاید بیشتر به سلامت هر دو جنبهی وجودی خود علاقه نشان دهند؛ کمااینکه دولت آمریکا در تحقیقی جامع در سال ٢٠٠٨ متوجه این نکته شد که پیشگیریهای مشاورهای روانی، کاهندهی هزینههای بخش سلامت در بخش درمان مشکلات جسمی نیز هست».
سایکوتراپی، روشی علمی برای بهبود اختلالات مختلفیست که بعضیهایشان حتی بهشکلی غیر مستقیم با مشکلات روانی افراد در ارتباط اســت. برای مثال، آنگونه که در سایت معتبر پزشکی Mayoclinic آمدهاســت: «رواندرمانی میتواند برای بهبود عارضههایی چون اضطراب، تغییرات خلقی، اعتیاد، مشکلات تغذیهای، اختلالات شخصیتی، بهبود خواب، یافتن راهکارهای گوناگون حسی و رفتاری، مواجهه با تغییرات حاد زندگی و... موثر باشد».
اهمیت نگاه جوامع به برخورداری از امکانات و خدمات کامل در این زمینه به اندازهایست که سازمان بهداشت جهانی موسوم به WHO در ٢٥ سپتامبر ٢٠١٥ مصادف با روز جهانی رواندرمانی در سال گذشته عنوان کرد که برنامهریزیها باید بهگونهای باشد که تا رسیدن به سال ٢٠٣٠ کشورهای جهان در بهترین سطح از استانداردهای زندگی سلامت روانی قرار داشتهباشند. در گزارش سالانهی این مرکز در سال ٢٠١٤ دربارهی ایران آمدهاســت که در ازای هر ١٠٠هزار نفر، ٥,٠٧ نفر روانشناس، ١.٧٦ نفر روانپزشک و ٠.٧٢ نفر مددکار اجتماعی وجود دارد. شاید در نگاه عمومی و اولیه این میزان نیروی کارآزموده برای این منظور، بسیار کمتعداد بهنظر برسد؛ اما درواقع، میزان مراجعهی عمومی برای چکآپ روانی در ایران، بسیار کمتر از آنیست که تصور شود دچار کمبود نیروهای متخصص هستیم.
در آمار مرکز دادهپردازی و تحقیقاتی Psychcentral آمدهاســت: «٣٢.٤درصد جمعیت جهان دچار انواع مختلفی از اختلالهای عصبی و روانی هستند که از سطح ضعیف تا قوی را شامل میشود». البته در نگاه آماری، تعداد زنان نیازمند به خدمات مشاورهای و امور مربوط به بهبودبخشیهای رواندرمانی بیشتر از مردان اســت؛ اما در سالهای اخیر با روند تغییرات ایجادشده در جوامع و مشکلات گسترده، شاهد بروز عوارض مختلف روحی و روانی در مردان هم هستیم و البته حقیقت ناگوار اینکه، این رشد در میان کودکان و نوجوانان در هر دو گروه هم قابل توجه بودهاســت. در واقع اگر جلوی بسیاری از این مشکلات از سنین کم گرفته شود، میتوان در بزرگسالی، جامعهای کنترلشدهتر، شادابتر و در یک کلام آمادهتر از نظر سلامتی برای توسعه داشت که شامل هزینههای درمانی گوناگون هم نباشند. سال گذشته باشگاه خبرنگاران جوان، در گزارشی در همین زمینه از قول انوشیروان محسنی بندپی؛ رئیس سازمان بهزستی کشور آوررده بود که آسیبهای اجتماعی در کشور عمیق شدهاســت؛ تاجاییکه ٣٤درصد جمعیت کشور در سنین ١٩ تا ٦٠سال دچار اختلالات روانی هستند که نیاز به درمان تخصصی دارند. این حقیقت گویای آن اســت که باید برای بهبود شرایط روحی و روانی جامعهی ایرانی برنامهریزیهای مناسبی انجام داد.
بعضی افراد ادعا می کنند که غذا خوردنشان غیر ارادی اسـت به طور مثال امکان دارد وقتی دچار استرس می شوند یک یا دو ساندویچ بزرگ بخورند بدون آن که به اندازه ای که می خورند، توجه کنند. هرچند این نوع غذا خوردن غیرارادی به نظر می رسد اما واقعا این طور نیست و این شما هستید که تصمیم می گیرید چه قدر بخورید. در مثال مطرح شده، شما تصمیم گرفته بودید که ساندویچ بخورید و اگر خوردنتان غیر ارادی بود باید کاغذ دور آن را هم می خوردید در حالی که این کار را نکرده اید!
2 - بر این احساس که مورد بی عدالتی قرار گرفته اید، غلبه کنید
بسیاری از افراد مبتلا به چاقی از این که همیشه مجبور هستند غذاخوردنشان را کنترل کنند، احساس بی عدالتی می کنند. آن ها با حسرت به شرایط افراد لاغر فکر می کنند که هرچه قدر می خورند، چاق نمی شوند. این وضعیت افسوس برانگیز اسـت ولی شما آن چه را که مجبورید برای کاهش وزن انجام دهید، بپذیرید، پیش بروید و آن را انجام دهید و همیشه بابت این پشتکارتان، احساس غرور داشته باشید.
3 - افکار مخرب و خطاهای فکری تان را شناسایی کنید
به نظر می رسد افرادی که اضافه وزن دارند، خطاهای فکری مشخصی دارند که اگر آن ها را شناسایی و اصلاح نکنند، در کاهش وزن به مشکل برمی خورند؛ برای مثال چند خطای فکری به این شرح اسـت:
استدلال های هیجانی: این افراد گاه فکر می کنند تصوراتشان درست اسـت حتی اگر شواهد بر خلاف آن باشد؛ بنابراین دست از تلاش برمی دارند. ممکن اسـت پس از مدتی رژیم گرفتن با خود بگویند «از کاهش وزن ناامید شده ام بنابراین آن را ادامه نمی دهم». واقعیت این اسـت که هر انسانی در مراحل رسیدن به هر هدفی که کمی سختی داشته باشد، ناامید می شود ولی این دلیل نمی شود تا با احساس چنین شرایطی و استدلال های هیجانی، دست از تلاش برای رسیدن به هدف خود بردارد.
نداشتن قضاوت مناسبی از خود: این افراد خودشان را به شیوه ای کاملا منفی و بدون این که کلیت خودشان را در نظر بگیرند، قضاوت می کنند. به طور مثال با خودشان می گویند: «به خاطر پر خوری امروز، من آدم بدی هستم» در حالی که بد نیستند و فقط رفتارهایشان برای غذا خوردن، مناسب نیست. همین تصور منفی از خودتان باعث می شود که در راه رسیدن به هدفتان خیلی زود دلسرد شوید.
بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند، برای کنترل هیجان های منفی به غذا خوردن روی می آورند. به طور مثال، آن ها این گونه فکر می کنند که چون غمگین هستم، پس مجبورم چیزی بخورم تا آرام شوم ولی افراد عادی وقتی هیجان خاصی را تجربه می کنند، لزوما با غذا خوردن خود را آرام نمی کنند. بهترین روش آن اسـت که هیجان های منفی را شناسایی و آن را از احساس گرسنگی متمایز کنید. برای مدیریت هیجان ها باید نشانه های هیجان های مختلف را بشناسید و نسبت به آن ها هوشیار باشید. ضمن این که می توانید روش های جایگزینی را بیابید تا در موقعیت های استرس زا و هیجان آور، از آن ها بهره ببرید.
یک تحقیق علمی نشان می دهد، بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند، بین گرسنگی و سایر احساس هایی که حس گرسنگی ایجاد می کند، تفاوت قائل نیستند. بعضی هایشان حتی احساس دلشوره را با گرسنگی اشتباه می گیرند. زمانی که شما گرسنه نیستید و فقط دلتان می خواهد که چیزی بخورید، در واقع شما «میل» به غذا دارید. وقتی که میل شدید به خوردن یک نوع غذای خاص یا خوراکی همراهتان را دارید، شما «هوس» غذا کرده اید. وقتی هم چند ساعتی از آخرین باری که غذا خورده اید گذشته اسـت و احساس می کنید که شکمتان خالی اسـت، شما گرسنه هستید. پرهیز از غذا خوردن زمانی که شما گرسنه نیستید و صرفاً «میل» یا «هوس» دارید، یکی از جنبه های موفقیت در کاهش وزن اسـت.
معمولاً استرس های شدید و به مدت طولانی، موجب پرخوری می شود. پس به مدیریت استرس بپردازید. همــچنیـــن خــــــوب بخــــوابید چراکه بد خوابی یکی از دلایل استرس اسـت و همان طور که خواندید، استرس هم یکی از دلایل پرخوری و چاقی اسـت.
چیزهای بخصوصی وجود دارند که نباید در محل کارتان، به خصوص در برابر مدیرتان بگویید. مهم نیست که چه قدر ادامه ...
پیوند نانولیتوگرافی و برآرستی (اپیتاکسی) لایه اتمی منجر به طرح قطعات و وسیلههایی میشود که به قدری کوچکاند ادامه ...
مهاجرت به یک کشور جدید میتواند هم جالب و هیجان انگیز و هم گیج کننده باشد. در اینجا برخی چیزهایی آورده ادامه ...
در مورد لایه ازنی، که از زیست – سپهر زمین در برابر قسمت اعظم تابش فرابنفش خورشید محافظت میکند، اخیراً ادامه ...
برخی از ویتامینها و مکملها میتوانند به افزایش وزن سالم کمک کنند. این مقاله اطلاعات بیشتری در خصوص ادامه ...
آیا شما علاقهمند به دانستن تاریخ و توسعه تلفن همراه هستید؟ یا میخواهید بدانید که چه زمانی اولین گوشی ادامه ...
رولت تخم مرغ و یا ساندویچ تخم مرغ خوراکیهایی هستند که عاشق خوردنشان هستیم. آیا تاکنون کنجکاو نشدهاید ادامه ...
آیا کودکتان بهانه میآورد تا از خوردن میوه و سبزیجات اجتناب کند؟ خوب، برای کودک شما نرمال اســت که این ادامه ...
نوشابههای انرژیزا به دلیل اینکه سریع انرژی تولید میکنند محبوب شدهاند. آنهایی که به بازر عرضه شده ادامه ...
شما عزیزان میتوانید با مصرف ویتامین روان خود را سالم نگه دارید.ما انسان ها بیشتر وقت مان را با انواع و اقسام ماشین های مختلف- خودرو، رایانه، تلفنهای همراه- و صداهای ناهنجار زندگی شهری میگذرانیم. به دلیل عدم دسترسی به طبیعت و ریتم طبیعی بدن خودمان،
روز به روز تعادل روحی مان را از دست می دهیم و دچار مشکلی می شویم که ریچارد لوو- نویسنده و روزنامه نگار زیستمحیطی- آن را “اختلال کمبود طبیعت” می نامد.لوو، نام طبیعت را “ویتامین N” – حرف اول nature (به معنی طبیعت)– گذاشته اسـت
و معتقد می باشد عامل مهمی در سلامت عاطفی و جسمانی ما می باشد. به دنبال دهه ها تحقیق روی روانشناسی زیست محیطی، ثابت شده اسـت که این موضوع کاملا صحت دارد.سال 1984 در تحقیقی قدیمی در بیمارستان فیلادلفیا (آمریکا)، مشخص شده اسـت
بیمارانی که پس از عمل جراحی، در اتاقی که پنجره ای رو به درختان داشته اسـت قرار می گرفتند، زودتر از بیماران دیگر که مقابل پنجره اتاق شان دیوارهای آجری وجود داشته اسـت خوب شده و از بیمارستان مرخص می شدند. تمام این بیماران از رسیدگی های کاملا برابر برخوردار بودند.
از آن زمان به بعد اکثر بیمارستان ها به بوستان های شفابخش و فضاهای سبز آرام که امکان تفکر و اندیشیدن را می دهد مجهز شدند.در تحقیق دیگر در دهه 1990، 88 درصد از بیماران بیمارستانی در سانفرانسیسکو و حتی کارکنان و ملاقات کننده ها که از بوستان های ایجاد شده در این بیمارستان دیدن کرده بودند،
احساس آرامش و آسایش بیشتری داشتند.استفن و راشل کاپلان، روانشناسهای زیستمحیطی در تحقیق های سال 1989 خود نیز به قدرت طبیعت در شفابخشی پی برده و در مقاله هایشان به این موضوع اشاره کرده بودند.خانه ای را با این ویژگی تصور کنید:
محصور از درختان زیبای لیمو، سرو، برگ بو، آووکادو و همچنین انواع و اقسام گل های زیبا با رنگهای متنوع.روبه روی خانه، خط ساحل دریا و چشم اندازی زیبا از پهنه آبی دریا و آسمان نیلگون.
باور کنید در چنین خانه ای با وجود این نقش و نگارهای طبیعی هرگز دچار اضطراب و نگرانی نمیشوید.شما چقدر می توانید ویتامین N (طبیعت) مصرف کنید؟اگر نمی توانید چنین خانه ای داشته باشید،
پس بهتر می باشد حداقل هفته ای یکبار قدم به طبیعت گذارید و تا می توانید از این نوع ویتامین به خودتان برسانید و پس از مدتی می بینید که حال تان چقدر بهتر شده اسـت.
یکی از بارزترین انواع خشونت علیه کودکان خشونت جسمی اســت که تبعات جسمی و روان شناختی بسیار مهمی در ذهن و جسم آنها به جا می گذارد. عواقب جسمی شاید قابل ترمیم باشد اما آسیب های عاطفی تا آخر عمر با کودک خواهدبود. در ادامه به برخی از این آسیب های روانی اشاره می کنیم:
کودکان که به وسیله نزدیک ترین افراد از نظر عاطفی مثل پدر و مادر مورد خشونت قرار می گیرند، اطمینان و اعتماد خود را به تمام دنیا از دست می دهند. قاعدتا از نظر این کودکان فردی که باید آنها را در مقابل جامعه مورد حمایت قرار دهد به آزارگر تبدیل می شود. کودک به دنبال این آسیب اعتماد خود را به دنیا از دست می دهد و این موضوع گاهی تا آخر عمر فرد نیز غیرقابل جبران اســت.
اضطراب از دیگر عوارض روان شناختی شایع در کودکان قربانی آزار اســت. در این کودکان سطح اضطراب و گوش به زنگی بالاست و این اضطراب را خصوصا در ارتباط با فرد آزارگر و در مورد سایر افراد به صورت عمومی تر می توان دید.ترس های اجتماعی هم در این کودکان بیشتر اســت و حتی ممکن اســت شاهد رفتارهای بازگشتی باشیم. یعنی کودکی که کنترل ادرار و مدفوع داشته بعد از خشونت های جسمی ممکن اســت دچار ناتوانی در کنترل ادرار و مدفوع شود.
افسردگی از دیگر عوامل روان شناختی شایع در کودکان مورد آزار جسمی اســت. این افسردگی ممکن اســت طی دوره و بعد از دوره آزار جسمی دیده شود یا در سال های بعد یعنی در نوجوانی و بزرگسالی بروز کند.
ناتوانی در برقراری ارتباط
متاسفانه این کودکان در آینده در برقراری ارتباط با همسالان و بزرگسالان مشکل پیدا می کنند. دنیای کودکی که مورد آزار جسمی قرار گرفته با دنیای همسالان خود متفاوت اســت. این کودک تجربه هایی کسب کرده که کودکان همسن و سال او در مدرسه یا مهد تجربیات مشابه آن را ندارند و این مساله باعث می شود کودک خود را از دیگر کودکان جدا حس کند و نتواند ارتباط خوبی داشته باشد و در بازی ها و فعالیت های گروهی با آنها همراه نشود.
وقتی این کودکان در بزرگسالی نقش مادر و پدر می گیرند، ارتباط خوبی با فرزندانشان نخواهندداشت و تحت تاثیر ضربه عاطفی دوران کودکی قرار می گیرند. کودکان دختر مهارت های فرزندپروری را از مادر و کودکان پسر از پدر دریافت می کنند. کودکی که مورد آزار جسمی پدر یا مادر قرار می گیرد، در آینده دچار مشکل می شود. با وجود اینکه کودک از این آزار آسیب دیده و رنج کشیده و از نظر ذهنی شکنجه شده، ممکن اســت شیوه های فرزندپروری مشابه والدین خود را پیش بگیرد و خشونت گرا شود و حتی در تربیت فرزندانش از خشونت جسمی استفاده کند.
ممکن اســت این کودکان در آینده به دلیل تجربیات تلخ گذشته روابط عاطفی به شدت قوی با فرزندانشان برقرار کنند و سطح اضطرابشان در مورد کودکانشان بالا باشد و حس کنند باید همیشه فرزندشان را مورد حمایت قرار دهند اما این رابطه هم بیمارگونه اســت و جلوی رشد اجتماعی کودک را می گیرد.عوارض ناشی از خشونت همیشه باقی می ماند حتی اگر کودکی خود مورد آزار قرار نگیرد ولی شاهد آزار دیدن مادر، خواهر، پدر یا برادرش باشد. اضطراب و افسردگی در این شرایط نیز با شدت کمتر بروز می کند.