خبرگزاری آریا - مطالبی که در این مقاله در اختیار شما قرار می دهم، تنها مربوط به تازه دامادها و نوعروس ها نیست، بلکه برای هر زن و مردی که می خواهند از به وجود آمدن کسالت و رکود در ارتباط خود پرهیز کنند، کاربرد دارد. در مواقعی، همه ما احساس می کنیم که زندگی مشترکمان خارج از نظم و هماهنگی گذشته می شود.
به نظر می رسد که اغلب خانم ها و آقایون در چند ماه بعد از ماه عسل خود احساس دلتنگی می کنند. آیا این افت در رابطه، قابل اجتناب می باشد؟ اگر نکات زیر را رعایت کنید به طور حتم قابل پیشگیری می باشند.
اصل#1: عصبانیت خود را برای مدت طولانی ادامه ندهید
"مریم" و "علی" تا نیمه های شب با هم بحث و مشاجره می کردند. سرانجام هر دو آنقدر خسته و خواب آلود شدند که توانایی ادامه بحث را نداشتند. زمانی که به تخت خواب رفتند، هر یک با زبان خود گلوله ای آتشین را به سوی دیگری پرتاب می کرد و هر کدامشان می خواستند حرف آخر از زبان خودش در آید؛ در همین حال هر دو به خواب فرو رفتند.
صبح روز بعد کن زود تر از خواب بلند شد و برای اینکه صبحانه را در کنار مریم میل نکند، زودتر به محل کار خود رفت. تا ظهر با او تماس تلفنی نگرفت و او را در جریان برنامه های روزانه خود قرار نداد. زمانیکه به خانه برگشت برای چند ساعت اصلا با هم صحبت نکردند. هفته ها طول کشید تا عصبانیت آنها به طور کامل فروکش کند و همین امر سبب شد تا در مقابل یکدیگر شکیبایی به خرج ندهند و هنگام بروز موقعیت های مشابه خیلی زود از کوره در بروند. برای انها دست یابی به نزدیکی عاطفی که قبلا داشتند کمی دشوار به نظر می رسید.
کتاب های آسمانی به ما پیشنهاد می کنند که ما: "نباید با خشم و غضب خود منجر به غروب خورشید زندگی خود بشویم" البته این مطلب به آن معنا نیست که شما نباید هیچ گاه در زندگی عصبانی شوید. زمانی که ما با کسی صمیمی هستیم، به وجود آمدن عصبانیت و رنجش یک امر کاملا طبیعی است چرا که رفتار و عقاید او برایمان اهمیت دارد و در مقابل آنها از خود عکس العمل نشان می دهیم. کتاب های آسمانی به ما دستور نداده اند که هرگز حق عصبانیت نداریم، بلکه به ما گوشزد می کنند با گرد و خاکی که از روی عصبانیت بلند کنیم سبب غروب خورشید زندگیمان نشویم. نکته ای که باید رعایت کنیم این است که مشکل خود با همسرمان را باید پیش از انجام هر گونه کاری: چه رفتن به محل کار چه مسافرت و یا بازی کردن، حل نماییم. وقتی قرار است که یکی از زوجین برای مدت زمانی دور از همسر خود باقی بماند، رابطه باید حالت نرمال و صمیمانه خود را داشته باشد. اگر چنین نباشد، آسیب های احساسی فراوانی به دو طرف وارد می آید و هر دو نفر در معرض وسوسه های شیطانی بیشتری قرار می گیرند.
اصل#2: با پرهیز از سکس یکدیگر را مجازات نکنید
زمانی که "امین" قرار خود با همسرش "زهره" برای رفتن به رستوران را فراموش کرد، زهره بسیار ناراحت شد و از برقراری ارتباط جنسی با او خودداری کرد. امین تا دیر وقت در محل کار خود مانده بود و یک ساعت پس از اینکه رزرو میز باطل شده بود به خانه برگشته بود. امین از زهره عذر خواهی کرد، اما احساسات او آسیب دیده بودند.
زمانی که هر دو به تخب خواب رفتند، امین او را به حالت دلجویی و نوازش در آغوش گرفت و طوری رفتار کرد که گویا تمایل به معاشقه دارد. اما زهره خنده ای از روی تمسخر نثار او کرد و بدون اینکه حرفی به زبان بیاور پشت به او کرد و چشمانش را بست. امین در حالیکه تمام طول شب به سقف نگاه می کرد، بسیار رنجیده و آزرده شده بود. شکاف میان آن دو تا کیلومترها زیاد شده بود و امین احساس می کرد همسرش او را رد می کند و نسبت به او دوری می ورزد.
امین باید برای قرار شامی که با زهره گذاشته بود، اهمیت بیشتری قائل می شد. بی توجهی او باعث شد یک شب فراموش نشدنی خراب شود و زهره نیز احساس ناراحتی کند. البته همه شما این مثل را که می گوید: "دو اشتباه منجر به درست شدن کارها نمی شود" را شنیده اید.
"احسان" به زوج های جوان توصیه می کند که: "تا زمانی که از یکدیگر به رضایت کامل نرسیده اید، هیچ گاه همدیگر را از وجودتان معزول نکنید."
همه ما باید با زهره همدردی کنیم. او آزرده شده بود و قصد داشت تا به امین بفهماند که چقدر تحمل این قضیه برایش سخت است. شاید هم به نوعی قصد تلافی کردن داشت. کتاب آسمانی به ما می گوید که از یکدیگر انتقام نگیریم و در مقابل هم شکیبا و صبور باشیم. با خودداری از برقرای رابطه جنسی،زهره، امین را خیلی بیشتر آزرده خاطر ساخت. در این زمان امین نیز دل خوشی از او پیدا نکرد. زهره نه تنها او را از خودش دور نمود بلکه فرصت آشتی کردن به وسیله یکی شدن جسمانی را نیز از بین برد. تنها نتیجه ای که او از این کار گرفت، آزرده ساختن برد بود. اگر هدفش این بود پس بدون شک به آن دست پیدا کرد.
زن و شوهر ها هیچ گاه برای تنبیه کردن یکدیگر نباید از برقراری رابطه جنسی خودداری کنند چراکه خداوند غریزه جنسی را به عنوان راهی برای تجلی عشق و احساسات در وجود انسان ها قرار داده است. درست نیست از آن به عنوان هربه ای برای جر و بحث و نیازمند جلوه دادن دیگری سوء استفاده کنید.
اصل#3: براورده نکردن نیازهای او را تقصیر مشکلات زندگی نگذارید
"محسن" دو شغل مختلف را انجام می داد تا بتواند اجاره های عقب افتاده خانه ای را که با "مینا" در آن زندگی می کردند را بپردازد. شب ها هنگامیکه به خانه بر می گشت آنقدر خسته بود که فقط می خواست بخوابد، اما مینا برای او برنامه های دیگری داشت. او انتظار داشت که شوهرش در مورد کارهایی که در طول روز انجام داده با او صحبت کند و خودش نیز تمام وقایع روزانه خود را برای او شرح دهد. او انتظار داشت تا برای شام در کنار هم بنشینند و موقع خواب نیز او را "ناز و نوازش" کند. اما محسن همیشه دوست داشت به سرعت به خواب برود و آنقدر انرژی نداشت تا با او معاشقه کند. زمانی که مینا اعتراض می کرد شوهرش به او اطمینان خاطر می داد که زمانی که کارهایش کمتر شوند، همه چیز تغییر خواهد کرد.
پس از چند ماه محسن به اندازه کافی پس اندازه کرد و تمام هزینه ها پرداخت شد. او دیگر مجبور نبود تا بر سر دو کار مختلف برود، اما هنوز هم همان طبع سرد و غیر صمیمی در او مشاهده می شد. زمانی که خانمش از او در مورد این مسئله سوال می کرد او می گفت قول می دهد زمانیکه استرس ها کمتر شود و بیشتر استراحت کند، همه چیز مثل روز اول شود. به نظر می رسید که فقط قصد دارد بهانه های مختلف برای مینا بیاورد.
برآورده نکردن نیازهای مینا از سوی محسن به دلیل مسئولیت های سنگینی که بر دوش داشت، نبود؛ بلکه عدم اهمیت به نیاز های او برایش به صورت یک عادت در آمده بود و به جای اینکه مسئولیت کارهایش را به عهده بگیرد سعی می کرد مسائلی را سرزنش کند که از کنترلش خارج هستند. تنها راه حل آنها این بود که محسن می بایست بدون توجه به مشکلات زندگی، رفع نیازهای همسرش را در راس کارهای خود قرار دهد. هیچ چیز مهمتری از براورده ساختن نیازهای همسران وجود ندارد و نباید این چنین تصور کرد که صرفا با بی توجهی به این نیازها، آن خواست ها و نیازها به خودی خود از بین خواهند رفت.
اگر براورده ساختن نیازهای همسرتان آنچنان که باید و شاید برایتان اهمیت داشته باشد، هیچ گاه اجازه نخواهید داد که مشکلات زندگی نزدیکی و صمیمیت شما را از بین ببرند.
همه چیز ختم می شود به...
اگر هر زن و شوهری، مسائل مربوط به همسر خود را در راس کارهایش قرار دهد، هیچ یک از موقعیت های بالا پیش نخواهد آمد. اگر چه هیچ انسانی کامل نیست، بنابراین راه حل این است که در قبال همسران خود صبور باشیم و همیشه سعی کنیم تا بهترین زن و یا شوهری که می توانیم باشیم.
اگر قادر به اجرای سه اصل ذکر شده باشید به راحتی می توانید از سختی ها و رکودهای ایجاد شده در زندگی های زناشویی جلوگیری کنید. با این همه بد نیست به یک مثل قدیمی یونانی در مورد عشق نیز گوش کنید:
"عشق حسد، تکبر و غرور نیست، بلکه بردباری و شفقت است. خشم و گستاخی و خود محوری نیست. عاشق به آسانی خشمگین نمی شود و خطاهای طرف مقابل را ثبت و ضبط نمی کند. عشق با شرارت و دروغ رابطه ای ندارد بلکه در حقیقت متجلی خواهد شد. از شما محافظت می کند، اعتماد به وجود می آورد، نیازمند پشتکار بوده و با امید همراه است.
منبع:mardoman.net
زنان باید بدانند که هر وقت مردی کمحرف میشود و به لاک خود فرو میرود، زیر فشار روحی است و مسالهای دارد که با در خود فرو رفتن دنبال راه حل آن است، پس هرگز در این حالت به درون لاک ذهنی مرد سرک نکشند و سکوت او را بر هم نزنند.
زن نباید با آن روشی که خودش آرام میشود در صدد آرامش مرد برآید. مرد هم همینطور. این اشتباه بزرگی است.
مرد سکوت میخواهد پس سکوت را به او هدیه بدهید. زن دلجویی، توجه و صحبتکردن میخواهد پس کنارش باشید و توجه را به او هدیه دهید. زن و مرد باید بدانند که با روشهای متفاوتی باید از یکدیگر دلجویی و پشتیبانی کنند.»
خبرگزاری آریا -
اما به طور کلی این 4 دسته از مسائل هستند که این مشکلات را تشکیل می دهند :زن و شوهرهای مدرن مانند قدیمی ها با هم صمیمی و یکدل نیستند ؛ آنها به همدیگر اعتماد ندارند. به جای صحبت کردن در مورد مسائل و حل کردن آنها ، بحث و جدل کرده و آن را پیچیده تر می کنند.
_ رابطه جنسی :
این مسئله همواره یکی از مهمترین مسائل مشکل ساز بین زن و مردهاست.فردی که میل جنسی بالایی دارد همواره فرد مقابل خود را به خاطر میل جنسی کمتر سرزنش می کند. این مسئله به دو طرف فشار وارد می کند و اگر در طولانی مدت برای آن راه حلی پیدا نشود منجر به جدایی زناشویی و نهایتا جدایی عاطفی بین آنها خواهد شد. هر دو طرف در زندگی احساس ناامنی و حسادت می کنند و از زندگی زناشویی شان رضایت حاصل نمی کنند.
راه حل :
به یک مشاور خانواده مراجعه کنید.
_ پول :
مهمترین مشکل بین زوج های امروز “پول” است. یک طرف م یخواهد پول را خرج کند و طرف دیگر می خواهد آن را پس انداز کند. یک طرف خوب پول در می آورد و دیگری نه و….
راه حل :
اگر زوج ها بتوانند یاد بگیرند که با یکدیگر برنامه ریزی کنند این مسائل بوجود نخواهد آمد. به عنوان مثال ،می توانند مقداری از پول را خرج و باقیمانده را پس انداز کنند.در ضمن ، بار مالی خانواده نباید بر دوش یک نفر باشد.
_ مسئولیت پذیری :
یکی از طرفین به نظافت و مسائل خانه اهمیت زیادی داده و دیگری هیچ اهمیتی برای این موضوع قائل نیست.
راه حل :
اگر همسرتان به تمیزی و نظافت خانه اهمیتی نمی دهد از او طلب کمک کنید. صراحتا از او درخواست کنید که به شما کمی کمک کند تا بتواند در حس مسئولیت پذیری نسبت به تمیزی و نظافت خانه مشترک تان با شما شریک باشد.
_ تربیت فرزندان :
این مسئله نیز یکی دیگر از مهمتریم مسائلی است که بین زن و شوهر ها اختلاف ایجاد می کند. هر کدام از آنها سعی می کنند فرزندشان را مطابق با نظر و روش خود تربیت کنند.
راه حل :
توصیه می کنیم حداقل یکسال قبل از تصمیم به بچه دار شدن در مورد روش های تربیتی کودکان تان با یکدیگر گفتگو کنید. روش های خود را بیان داده و دلیل هر کدام را برای دیگری توضیح دهید. و سعی کنید در آخر با یکدیگر به یک نتیجه مشترک برسید.
منبع : saritar.com
خبرگزاری آریا -
امتناع خانم ها ازرابطه زناشویی !؟
انکار همسرتان برای هم بستر شدن با شما، هر بار که از او تقاضا می کنید، می تواند دلیلی فراتر از آن سردرد ساختگیش باشد.این مقاله به شما کمک می کند با درونی ترین مسائل جنسی خانمتان آشنا شوید تا بتوانید رابطه تان را با او ارتقاء بخشید.
اگر بگوییم زنان از نظر جنسی موجوداتی بسیار پیچیده هستند، بیراه نگفته ایم. همه می دانند که ارگاسم شدن برای خانم ها خیلی سخت تر از آقایون است. در این مقاله می خواهیم به علت این مشکل بپردازیم و به شما نشان دهیم که چطور مثل مردها بتوانید به راحتی از ارگاسم لذت ببرید.
فقدان میل جنسی موقتی به این معناست که شما طبیعتاً سکس را دوست دارید اما مدتی است که این میل را در خود نمی بینید. فقدان میل جنسی دراز مدت به این معناست که چند وقتی است که این شور و حرارت در شما از بین رفته است. میل جنسی کم یعنی شما سکس می خواهید اما بدنتان نمی خواهد و از نظر جسمی انگیختگی جنسی مغز را رد میکنید. دستگاه تناسلی شما خشک میماند و حساسیت شما به لمس کردن آن از بین رفته است.
اگر از کاهش میل جنسی رنج می برید، سریعاً به پزشک زنان مراجعه کرده و از او بخواهید یک چک آپ کامل روی شما انجام دهد. علت این مشکل معمولاً جسمی است و به دلایلی مثل جراحی های لگن خاصره مثل بیرون آوردن رحم، بالا بودن فشار خون، کشیدن سیگار، کلسترول بالا، تغییرات هورمونی مثل بچه دار شدن و همچنین استفاده از برخی داروها برمی گردد.
اگر خوب فکر کنید، فقدان میل جنسی موقتی معمولاً از بروز یک اتفاق ناشی میشود. جدا از اتفاقات آشکاری مثل بچه دار شدن، اتفاقات دیگری هم در این زمینه دخیل هستند، مثل استرس، خستگی، مرگ یکی از عزیزان، تنش در رابطه، و هر چیز دیگری که ممکن است باعث ناراحتی شما شده باشد. اگر توانستید آن اتفاق را تشخیص دهید، راه حل مشکل را تقریباً پیدا کرده اید. دلیلش استرس زیاد است؟ به اولویت هایتان دوباره فکر کنید. اگر غصه دار یا عزا دارید، به خودتان زمان بدهید تا بهبود یابید.
اگر یک سال یا بیشتر است که میل جنسی نداشته اید و نمی دانید دلیل آن چه بوده است، آنوقت است که باید بنشینید و یک فکر اساسی کنید. صادق باشید.
شاید یکی از مهمترین دلایلی که میل جنسیتان این مدت تحریک نشده این باشد که رابطه تان رابطه ی درستی نیست یا از شریک جنسیتان خوشتان نمی آید. اما خوشبختانه با کمی حرف زدن و آموزش دیدن می توانید این مشکل را به راحتی از میان بردارید.
آیا ناخودآگاه از سکس خودداری می کنید؟
بیشتر وقت ها واقعیت ناراحت کننده تر این است که مشکل شیوه ی شریکتان نیست، بلکه عدم علاقه شما به اوست. بااینکه راه های زیادی برای حرارت بخشیدن به زندگی جنسیتان وجود دارد، اما اگر واقعاً به طرفتان علاقه مند نباشید شاید نتوان کاری کرد. این شما هستید که باید تصمیم بگیرید در آن رابطه عاری از سکس بمانید یا رابطه تان را تغییر دهید.
رابطه جنسی می تواند ابزار بسیار عالی برای تهییج روابط باشد. اگر همسر شما همیشه عطش جنسی دارد، رد کردن منبع اصلی لذت او، راضیتان می کند. گاهی اوقات –به ویژه وقتی عصبانی هستید—آگاهانه این کار را می کنید. سایر اوقات اگر واقعاً اذیت شده باشید، اینکار به صورت ناخودآگاه انجام می گیرد. مشکلات جنسی معمولاً فقط به خودِ سکس مربوط می شوند و گاهی می تواند نشانه ی این باشند که رابطه چندان مستحکم نیست.
میل جنسی یک تصمیم است. به خودی خود اتفاق نمی افتد، شما باید باعث شوید که اتفاق بیفتد. مسئولیت انگیزش خود را بپذیرید. ببینید چه چیزهایی باعث تحریک شما می شود و چه چیزهایی میلتان را از بین می برد.
دلایل پزشکی را بررسی کنید. قبل از هر چیز برای ارزیابی شیوه زندگی، سلامت عمومی، داروها و سطح هورمون ها، یک مشاوره ی کامل پزشکی انجام دهید.
میل جنسی یک تصمیم است. به خودی خود اتفاق نمی افتد، شما باید باعث شوید که اتفاق بیفتد. مسئولیت انگیزش خود را بپذیرید. ببینید چه چیزهایی باعث تحریک شما می شود و چه چیزهایی میلتان را از بین می برد.
حداقل هفته ای یکبار با همسرتان قرار سکس بگذارید. علاوه بر این یک قرار، سه قرار ملاقات دیگر هم باهم در هفته داشته باشید که بدون انجام سکس داخل اتاق کنارهم باشید. این قرار ملاقات ها را در راس اولویت هایتان قرار دهید. وقتی زمانش فرا می رسد با اشتیاق در رابطه شرکت کنید و خواهید دید که شما هم به اندازه ی او لذت خواهید برد.
همسرتان را متهم نکنید. اگر او می خواهد که به فلان شیوه با شما سکس کند، غر نزنید و شکایت نکنید که چرا وقتی نمی خواهید مجبورید کاری را انجام دهید. درعوض همه ی تلاشتان را به کار گیرید که از رابطه جنسی تان لذت ببرید، همین!
در سکس ارگاسم نمی شوید
مشکل را بررسی کنید ، گاهی ممکن است اصلاً و به هیچ عنوان ارگاسم نشوید و گاهی ممکن است بسیار سخت ارگاسم شوید. مشکل شما کدام است؟
اطلاعات خود را از بدنتان بیشتر کنید. می توانید از کتاب های آموزشی، به ویژه کتابهایی که درمورد ارگاسم صحبت میکند، استفاده کنید. هرچه اطلاعاتتان درمورد سکس کمتر باشد، اگر زن باشید، ارگاسمتان دشوارتر خواهد بود.
نمی توانید ارگاسم شوید؟ احتمالاً یک مشکل عمیق روانی برای آن وجود دارد. اگر فکر میکنید اشکالی در کار است اما مطمئن نیستید که آن چیست، یا به طور کل از سکس احساس ناراحتی میکنید، حتماً با یک روانشناس مشورت کنید.
همسرتان توانایی رساندن شما به ارگاسم را ندارد
باید بگویم که تقریباً %77 خانم ها فکر میکنند که شریک جنسیشان نمیتواند آنها را به ارگاسم برساند. حتی آنهایی که این جرات را دارند به طرفشان آموزش دهند که برای ارگاسم شدن آنها چه باید بکنند. اما چرا؟ شاید دلیلش این است که طرفشان نمیتواند به همان مدت طولانی کاری که آنها می گویند را انجام دهد. اما نکته جالب این است که تحقیقات نشان می دهد مردها دوست دارند به آنها بگویید که چه باید بکنند. تنها دلیلی که باعث می شود زود دست از کار بکشند این است که چون ارگاسم خودشان خیلی سریعتر است فکر می کنند که شما هم باید همینطور باشید. باید به آنها بگویید که شاید تا 20 دقیقه هم طول بکشد تا ارگاسم شوید، آنوقت آنها با خیال راحت کارشان را ادامه می دهند.
موقع رابطه فقط به لحظه حال توجه داشته باشید. روی احساسات آن زمان خود متمرکز شوید.
اگر هنوز هم نمی توانید ارگاسم شوید، می توانم راهکاری به شما معرفی کنم. ابتدا از شریک جنسیتان بخواهید به تحریک سایر قسمت های حساس بدنتان بپردازد. وقتی هر دوی شما بدانید که می توانید ارضاء شوید، فشار روحی وارد بر شما کمتر خواهد شد.
هرچه طرفتان بیشتر با روشی که شما برای سکس کردن می پسندید انس بگیرد، کم کم می توانید از طریق سکس با همسرتان به ارگاسم برسید. اجازه بدهید او همه ی تلاشش را برای ارگاسم کردن شما بدون استرس به کار گیرد. سعی کنید روش ها و تکنیک ها جدید را بین خود آزمایش کنید تا ببینید کدام برای شما کارآمدتر است.
منبع:tebyan.net
در هر رابطه ای مشکلاتی وجود دارند که نیاز به حل شدنشان برای هر دو طرف سنگینی میکند اما حل نشده باقی مانده اند و این موضوع میتواند به تدریج رابطه دوطرف را به کلی نابود کند.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ هنگامیکه وارد اتاق مشاوره شد، چشمانش گریان و رنگش پریده بود. همسرش به دنبال او وارد شد. احساس درماندگی را در صورتش میشد دید. گویا این دو با مشکل بزرگی دستوپنجه نرم میکردند. به سنت مشاوره، شرایطی فراهم شد که بهسادگی و در فضایی صمیمی صحبت کنند و هر یک از آنها راز درونش را بازگو کند.
میگفت زنی ۳۵ساله است که دهسال است ازدواج کرده. همیشه آرزو داشته است در کنار همسرش عشق را تجربه کند و بهراحتی از احساسات و افکارش حرف بزند. با یکدیگر به سفرهای مختلف و مهمانیها بروند و یک کلبهٔ کوچک در مکانی تفریحی خریداری کنند، جایی که بتواند با همسرش در آنجا دور از هیاهوی بچهها خلوت کند؛ اما گویا همسرش چنین دنیایی را نمیشناخته و همیشه برای رفتن به مسافرت و هر اقدام تازهای، میخواسته است حسابگری مدیر باشد. خرید کلبهای تفریحی را هم علیرغم امکان مالی بیفایده میدانسته و در مورد آن هرگونه برنامهریزی را وقتتلفکردن میداند. کمتر علاقهمند به مهمانیها بوده و برنامهریزی برای مسافرت را در اولویت کارهایش نمیداند. گویا همسرش باید در این زمینه خیلی اصرار و تلاش کند تا رضایت او را برای تجربههای جدید جلب کند. همسرش میگفت خانهای که در آن زندگی میکنند، اکنون کمی فرسوده شده و باید خانهٔ بزرگتری بخرند. امّا ولخرجی کردن، آیندهٔ آنها را به خطر میاندازد و پسانداز برای امنیت در آینده مهمتر از مسافرت است.
حتماً شما هم با چنین مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنید و آن را تجربه کردهاید، مشکلاتی که گویا از همان روزهای آغازین ازدواج، خود را نشان دادهاند و همواره نیز همراه ما هستند. همچنین تلاش فراوانی برای از بین بردن و حل آن کردهاید، ولی مانند بانوی مثال ما نتوانستهاید به نتیجه برسید. به نظر دکتر گاتمن، مشاور خانواده و ازدواج، به شکایتهایی که معمولاً از ابتدای زندگی خود داشتهاید و تغییر نکردهاند مشکلات دائمی میگویند، در واقع مشکلات دائمی رؤیاهایی هستند که طرف مقابل به آنها احترام نمیگذارد. اکنون وقت آن است که مطلب جدیدی دربارهٔ زندگی زناشویی خود بیاموزید. آنچه اهمیت دارد این است که شما آگاهی یابید که با مشکلات دائمی خود چه کنید؟
نخست باید به این آگاهی برسید و بپذیرید که بعضی از مشکلات حلشدنی نیستند و خواه ناخواه همیشه وجود دارند؛ ولی با آنها میتوان سازگار شد و زندگی کرد و حتی از آنها برای تجربهای متفاوت و رشد و بالندگی بهره برد. این تفکر که باید همهٔ مشکلات در ازدواج حل شود، منطقی نیست. به عبارت دیگر، ازدواج برای رشد و پویایی نیاز به مسائلی حلنشدنی دارد تا زوج خود را در برابر آن بیازمایند؛ بنابراین، قبول کنید وارد حیطه مشکلات دائمی خود شدهاید. آن حیطه را برای خود مشخص کنید و آن را بپذیرید.
در مرحله دوم، همانطور که میدانید، انسانها به دلایلی که قلب و عقل آنها میگوید ازدواج میکنند و یکی از دلایلی که در همهٔ انسانها وجود دارد، این است که به رؤیاهای خود جامهٔ عمل بپوشانند. بتوانند آرزوهای خود را در واقعیت ببینند. جالب اینجاست که زن و مرد معمولاً این قول را قبل از ازدواج به یکدیگر میدهند؛ ولی آنها را چه میشود که پس از ازدواج نهتنها نمیتوانند به قول خود عمل کنند، بلکه این مسئله تبدیل به چالش و تعارض بزرگی برای آنها میشود؟ و معمولاً شکایت میکنند که مثلاً چرا همسر من اینقدر احساساتی است؟ چرا همیشه دوست دارد به مهمانی برود؟ یا چرا منزوی و گوشهگیر است؟ آری رؤیاهایی که افراد با خود به ازدواج میآورند، تبدیل به تعارضی حلناشدنی میشود و در بعضی از روابط مانند سلولهای سرطانی در رگ و پی زندگی زناشویی نفوذ میکند و سلولهای رابطه و عشق را میمیراند؛ بنابراین هرگاه دچار مشکلات درازمدت شدید، از خود بپرسید رؤیای شما در پس این درخواست چیست؟ میخواهید چه چیزی را به دست آورید؟ نگران از دست دادن چه چیزی هستید؟
بکوشید رؤیای نهفتهٔ خود را مشخص کنید. برای این کار به گذشته و دوران کودکی و بافت زندگی خانوادگی خود برگردید و با خود روراست باشید. خوب است در این باره با یک متخصص هم صحبت کنید. زمانی که زندگی مشترک خود را با دفن یک رؤیا منطبق میکنید، این رؤیا شکل دیگری به خود میگیرد و بهصورت مشکلی حلنشدنی درمیآید؛ بنابراین در این مرحله به کشف رؤیاهای خود در پس تعارضات دائمی بپردازید. در مثال ما، خانم ممکن است رؤیای روابط دونفری عاشقانه همراه با تجربهکردن موارد ناآشنا را داشته باشد. شاید در دوران کودکی در خانوادهای انعطافناپذیر و قاعدهمند زندگی میکرده و یا پدری داشته است که با مادرش فاصلهٔ عاطفی زیادی را تجربه میکرده است؛ البته این یک فرضیه است. ممکن است فضای خانواده، بسیار عاطفی و همراه با وابستگی بوده و دختر کوچولوی دیروز، رؤیاهای خود را بر مبنای داشتن چنین فضایی بنا نهاده است؛ اما آنچه اهمیت دارد این است که اکنون این زنی که بالغ شده و آرزو دارد تکتک سلولهای رابطهاش با عشق و عاطفه باشد. همچنین در پس خواستههای همسرش نیز رؤیاهای او وجود دارد.
مرحلهٔ بعد به تجربهای برمیگردد که حتماً در زندگی مشترک خود داشتهاید. در پس دستوپنجه نرمکردن با یک مشکل دائمی، حتماً هیجانزده، عصبی و تحریکپذیر شدهاید. در این لحظات میدانید که کاری از پیش نخواهید برد؛ ولی با پافشاری به تلاش خود ادامه میدهید؛ اما آنچه به شما کمک میکند این است که چنددقیقهای شکیبا باشید و یکدیگر را آرام کنید. در پس تقلا برای یافتن رؤیاهایتان و آگاهشدن از ریشهٔ مشکلاتتان به آرامش و صبوری نیازمندید و در هنگامهٔ جروبحث، آرامش، بهترین هدیهای است که به یکدیگر میدهید.
در مرحلهٔ چهارم، بکوشید با پذیرش و درنظرگرفتن رؤیاهای یکدیگر، زندگی مشترک را به زمینهای برای تجربهٔ عمیقترین آرزوهای خود تبدیل کنید. برای نمونه، بانویی که از آن در ابتدای بحث صحبتش را کردیم، میتواند با کمک کردن به همسرش برای حسابگری مالیاش و برنامهریزی و پیشبینی آینده، گاهی هم امنیت او را فراهم کند و همسرش نیز با تعهدی برای خرید کلبهٔ کوچکی در آینده، خود را در رؤیای او سهیم کند؛ اما در نگاهی واقعبینانه، تعارض ممکن است بهصورت کامل حل نشود بنابراین به مرحلهٔ آخر بروید:
در این مرحله حوزههایی قرار دارد که شما نمیتوانید در برابر آن تسلیم شوید؛ مثلاً ممکن است بانوی مثال ما نتواند احساسات خود و درک متقابل از جانب همسرش را نادیده بگیرد یا همسرش نتواند بدون پسانداز برای خرید خانهای بزرگتر به فکر تأمین نیازهای تفریحی باشد. به قلب خود مراجعه کنید و خیلی واقعبینانه دایرهٔ عدمتوافقها را مشخص کنید. در واقع در این حوزهها نمیتوانید نیازها و ارزشهای اساسی خود را نادیده بگیرید. همچنین در کنار آن، دایرهٔ موافقتها را روشن کنید. در چه مسائلی میتوانید پذیرا باشید. ممکن است همسر مثال ما بتواند هزینهای را که برای مخارج پوشاک به همسرش میسپارد، به مدیریت او واگذارد و دربارهاش هیچ گونه پرسوجو نکند و یا خرید کلبهٔ دوستداشتنی همسرش را در چند سال آینده برنامهریزی کند. در مقابل، خانم احساس همسر را مبنی بر داشتن امنیت مالی بپذیرد و انتظارات خود مبنی بر مشارکت همسرش در مجالس و مهمانیها را تعدیل کند. بههرحال، این تصمیمگیری همسران است که در برابر چه نوع رفتاری، میخواهند چه چیزی را دریافت کنند و میخواهند چقدر در گذشت و پذیرش در زندگی مشترک سهم داشته باشند. تا میتوانید دایرهٔ توافقها و سازشها را بزرگتر کنید و دایرهٔ عدمتوافقها را کوچکتر کنید. آنچه میتواند برای تجربهٔ آرامش در زندگی شما ضروری باشد، دو مسئلهٔ مهم است: ابتدا در هر زمان و هرجایی تعارضهای ریشهای خود را باز نکنید و اجازه دهید فضایی آماده برای مطرح کردن آن فراهم شود. دوم به دنبال تغییر یکدیگر نباشید. در اغلب موارد آنچه شما را آزار میدهد، بزرگترین رؤیای همسرتان است، پس بدیهی است که نمیتوانید همه آن را برآورده کنید، ولی میتوانید در کنارش قدم بزنید و همراه با او رؤیا و آرزویش را با قلبتان تجربه کنید. وقتی همسرتان پذیرش و گشادهرویی شما را در مورد رؤیایش مشاهده میکند، در حقیقت نیمی از رؤیایش به واقعیت پیوسته است.
بهاینترتیب با وجود هر تعارض و یا مشکل دائمی میتوانید با رضایت به زندگی مشترک خود ادامه دهید.
چطور از عادیشدن روابط میان خود و همسرمان جلوگیری کنیم؟
اگر از عادی شدن روابط خود با همسرتان می ترسید با این مقاله از سری مقالات مجله ازدواج آلامتو همراه شوید تا این موضوع را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ عادیشدن روابط از جمله آسیبهای جدی است که میتواند حتی به طلاق منجر شود. این آسیب میتواند دلایل روانشناختی درون خانواده یا خارج از خانواده فراوانی داشته باشد که راهحلهای متفاوتی را ایجاب میکند. در آغاز زندگی مشترک، تجربههایی وجود دارد که هر دو زوج خیلی روی آنها وقت میگذارند و خیلی عمیق به آنها توجه میکنند. تجربههایی مثل زندگی دو نفره، نوع پوشش، نوع رفتار و روابط جنسی. خانمها سعی میکنند لباس مرتب داشته باشند، آرایش داشته باشند، سفره زیبایی بچینند، چای یا نوشیدنی آماده دارند. در مقابل مردها هم سعی میکنند گل بخرند، به همسرشان کمک کنند، تشکر کنند، از همسرشان تعریف کنند و با کلمات ابراز احساسات کنند. ولی معمولاً بعد از گذشت دوسهسال اول زندگی و ورود بچه به زندگی آنها، زوجین فراموش میکنند که خودشان رکن زندگی هستند. آنها دیگر وقتی برای حرفزدن و باهمبودن نمیگذارند و به نظر میرسد که فقط بهخاطر بچهها دارند زندگی میکنند.
خانمها دیگر لباسهای متنوع نمیپوشند، حوصلهای برای رسیدن به خود ندارند، دیگر خبری از سفرههای زیبا نیست و قابلمه مستقیم به سر سفره میآید.
مردها هم دیگر فراموش میکنند که همسرشان به تشکر و تعریف و تمجید از آنها نیاز دارند. این روال باعث میشود که به مرور زن و مرد آنقدر از یکدیگر دور شوند که یادشان میرود روزگاری همدیگر را دوست داشتند.
به نظر میرسد این پدیده، یعنی عادیشدن روابط و از دسترفتن جذابیت زندگی مشترک، علتهای متفاوتی داشته باشد. یکی از این علتها، افسانهسازی ذهنی در مورد زندگی مشترک است. در واقع زوجین تصورات کمالگرایانهای در مورد زندگی مشترک دارند که از قبل از ازدواج با خودشان به خانه بخت میآورند. وقتی که واقعیت زندگی چیزی غیر از این تصورات را نشان میدهد، کم کم ساختن رویاهایشان را فراموش میکنند و به واقعیتهای محتوم تن میدهند.
غیر از این، دلیل دیگر میتواند اسنادهای بیرونی باشد. به این معنی که ما دلیل اتفاقهای زندگی زناشویی خود را بیرون از رفتارهای خودمان بدانیم. در واقع ما دلمان میخواهد به نحو معجزهآسایی همهچیز خوب و رمانتیک باشد، در صورتی که خود ما هستیم که این جذابیتها را باید بسازیم و ادامه دهیم. به قولی زندگی و عشق مثل گیاهی است که اگر میخواهیم همیشه سبز و تازه باشد، باید به آن آب بدهیم و به آن رسیدگی کنیم.
برای اینکه جذابیت همسران برای یکدیگر حفظ شود، راهکارهای زیر مفید است:
شما احتیاج دارید که زمانی برای خودتان باشید، یعنی تنها به خودتان و خودتان فکر کنید. این زمان میتواند هفتگی باشد. باید با هم توافق کنید و یک وقت فراغت مشترک تعریف کنید که در آن فقط به خواستههای همدیگر اهمیت دهید و نه چیز دیگر.
بسیاری از زن و شوهرهای بچهدار فکر میکنند که باید زندگیشان را وقف فرزند یا فرزندانشان کنند و دیگر حق ندارند که دونفری تفریح کنند؛ درصورتیکه اتفاقاً به خاطر بچهها هم که شده باید روابط مثبت همسران حفظ شود. پیشنهاد میشود که حتماً زمانی را در نظر بگیرید و بدون حضور بچهها با هم بیرون بروید، قدم بزنید و حرف بزنید. این کار میتواند بسیاری از خاطرات خوش را دوباره زنده و شما را مثل روزهای اول ازدواج عاشق هم کند.
برای اینکه با هم حرف بزنید، همیشه باید حرف تازه و نویی داشته باشید. به همین خاطر حتی اگر شده در حد یک لطیفه یا خبر جدید حرف تازه داشته باشید که برای همسرتان تعریف کنید.
لباسهای جذاب بپوشید و به خودتان برسید و برای رابطه جنسی اهمیت قائل باشید. مثل این رفتار کنید که انگار تازه عقد کردهاید و همسرتان همیشه برایتان یک فرد شگفتانگیز کشف نشده است.
بامداد – رابطه زناشویی باید زمان مناسبی صورت پذیرد که بهترین زمان ۲ تا ۳ ساعت بهد از غذا خوردن و پس از استراحت کافی است.
ناصر رضایی پور متخصص طب سنتی عنوان میکند: بسیاری از ناتوانی های جنسی و حتی ناباروریها ناشی از ضعف و بیماری در دیگر اعضای بدن به ویژه مغز, قلب, کبد و کلیههاست و نیاز به درمان توسط پزشک دارد. به گفته وی در چنین مواردی استفاده از داروهای محرک جنسی چون فراوردههای جنسینگ و شبیه آن مفید نخواهد بود و چه بسا عوارضی هم داشته باشد.
فواید رابطه زناشویی معتدل رابطه زناشویی معتدل خود فوایده زیادی در بدن دارد که میتوان به افزاینده حرارت ذاتی بدن است و دفع کننده مواد زائد بدن بوده و آماده کننده جذب موادغذایی به بدن است همچنین شادی بخش و از بین بردن افکار بد و وسواس است. البته آمیزش جنسی باید زمان مناسبی صورت گیرد که بهترین زمان ۲ تا ۳ ساعت بهد از غذا خوردن و پس از استراحت کافی است. این متخصص طب سنتی معتقد است: آمیزش جنسی بعد از حمام طولانی, زمانی که شکم پر است و زمانی که شکم بسیار خالی است به بدن آسیب وارد میکند. -آمیزش جنسی در زمان نامناسب خود بروز دهنده بیماری است. اگر آمیزش جنسی بلافاصله پس از غذا خوردن صورت گیرد باعث ضعف بدن، سستی عصبها، درد مفاصل و تولید اخلاط بد در بدن میشود. در کتاب قانون جلد سوم آمده است که عدم تخلیه جنسی باعث آسیبهای جدی جسم و روان در زن و مرد میشود، در زنان ابتدا موجب کسالت، سردی تَن و نهایتاً خفگی رحم میشود و در مردان هم باعث متراکم و سمی شدن مَنی شده و بخارات آن به قلب و مغز رسیده و عوارض جدی بر روی این دو ارگان مهم باقی میگذارد.
منبع:ناقلا
نوشته عوارض رابطه زناشویی بعد از غذا خوردن اولین بار در بامداد پدیدار شد.
این پنج روش شما را در مورد اینکه چطور عادلانه مبارزه کنید، راهنمایى مى کند
تنفس کنید
قدرت خودکنترلى را دست کم نگیرید. به زمانى که شروع به عصبانى شدن مى کنید فکر کنید، آیا به این علت است که کسی شما را در ترافیک معطل کرده یا همسرتان لباسهاى زیر کثیفش را براى پنجمین بار در این هفته روى زمین رها کرده ؟! فشار خون شما افزایش مى یابد، شما احساس مى کنید عضلات شما شروع به تنش مى کند و صداى شما بالا می رود. همه چیز در بدن شما شروع به دفاع کردن از شما مى کند و شما به همسرتان دربارة رابطه نفرت انگیز تان مشاجره می کنید. شما فکر می کنید که اگر عصبانى هستید، نباید اجازه بدهید که در درونتان بماند، درسته؟!اشتباه است!
در اوج عصبانیت ، شما باید یک گام به عقب برگردید و نفس عمیق بکشید، خود را از موقعیت یا بطور فیزیکى و یا ذهنى دور کنید، هنگامیکه که از عصبانیت داغ کرده اید ممکن است کلماتى بگویید که بعداً افسوس بخورید. به خودتان زمان بدهید تا کمى آرام شوید. چند ساعتى بعد ؛ارزیابى وضعیت و در نظر داشتن آن عاقلانه ترین راه براى رسیدگى به وضعیت است.
مراقب کلماتت باش
کلمات مضرترین سلاح هستند.همانطور که در قسمت اول اشاره کردیم ، در لحظاتى که حسابى داغ کرده ایم ممکن است حرفى بزنیم که بعداً افسوس بخوریم، در زندگی مشترک حتی ممکن است، یک همسر در وسط دعوا همسرش را به طلاق تهدید کند، وقتى شما حرفى می زنید نمى توانید آنرا پس بگیرید، علاوه بر این همسر شما ممکن است همیشه حرفاى آزاردهنده شما را به یاد بیاورد که این ممکن است به اعتماد و امنیت رابطه شما و همسرتان زیان و آسیب بزند. رضایت آنى به یک عمر درد نمى ارزد.
آسیب را جبران کنید
اگر زوجى در اواسط یک دعواى تمام نشدنى قرار دارند ، اگر آنرا ادامه بدهند به گردابى غرق شونده، فرو خواهند رفت. لازم است برای جبران آسیب تلاشی انجام شود.
تلاش براى تعمیر زمانى لازم است که یکى از زوجین متوجه درگیرى و دعواى مخرب شود و انرا به سمت دعواى سالم هدایت کند.
معذرت خواهى یکى از این تلاش هاى تعمیرى متداول است. تلاش هاى خلاقانه ای هم وجود دارد مانند استفاده از طنز ظریف، تسلیم خواسته یا آرزوى یکدیگر شدن، توقف موقت بحث و تعیین زمان براى برگشت و ادامه بحث زمانیکه هر دو آرام شدند.
ترمیم کنید
دعوا مى تواند بطور ذهنى و هیجانى تخیله کننده باشد. ممکن است شما در ساعات و یا روزهاى پس از درگیرى هاى شدید، حساس شوید. این مهمه که بتوانید درگیرى را ترمیم کنید.
هیچ چیز بطور خودکار به حالت عادى بر نمى گردد. یک دوره تنظیم مجدد به دنبال آن است. مشغول فعالیت هاى آرام شوید. به پیاده روى بروید، حمام اب گرم بگیرید، و یا کارى که ذهن شما را شفاف و احساسات شما را تنظیم مى کند، انجام دهید. مطمئن بشوید که همسرتان متوجه شده که شما دیگر عصبانى نیستید، اما به مقدارى زمان نیاز دارید.
دعوا و درگیرى با همسرتان شوخى و سرگرمى نیست، به یاد داشتن این پنج راهنمایى به هر دوى شما یاد خواهد داد که چطور کمتر و یا منصفانه بر سر اختلافات دعوا کنید .
اگر به دنبال رابطه ای پایدار و سالم هستید باید قبول کنید که گاهی حق با طرف مقابل است و اشتباهات خود را بپذیرید.
به گزارش آلامتو و به نقل از آی بانو؛ چنانچه در زمره افرادی هستید که اغلب متهم به داشتن حالت تدافعی هستید، منطقی است که باز هم حالت تدافعی به خود بگیرید. اما با این وجود توجیه و تأیید این احساس، به گفتهی سخنگوی انستیتوی گاتمن، زک بریتل، هشداری در برابر حالت دفاعی است. در واقع، تقلیل حالت تدافعی مانعی در برابر فروپاشی روابط است.
طبق نظر بریتل، حالت تدافعی ناشی از عدم توانایی در پذیرش مسئولیت است. هنگامی که شخص رفتاری تدافعی دارد، یا مسئولیت کارهای خویش را نمی پذیرد و یا بیش از حد تمام مسئولیتها را بر عهدهی خویش میداند. در هر دو مورد، این رفتارها کاملاً مخرب روابط هستند.
بریتل میگوید، حالت تدافعی شدید، همچون نابینایی مزمن است. افرادی که با یکدیگر رابطه دارند، باید تا حدودی سازگار باشند. اما نکته اینجاست که اگر فرد نابینا باشد، میتواند از عهدهی برخی امور برآید، حتی مبلمان را جابهجا کند و احتمالاً خط برل را یاد بگیرد. اما مشکل افرادی که حالت تدافعی دارند این است که رفتار آنها شایسته نیست و مهمتر اینکه، رفتارشان روابطشان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
در واقع این تاثیر به قدری موثر است که انستیتوی گاتمن رفتار دفاعی را یکی از قاتلین روابط پیشبینی میکند. بریتل معتقد است، این امر ناشی از آن است که، وقتی یکی از طرفین رابطه حالت تدافعی دارد، فضایی برای حضور طرف مقابل باقی نمیگذارد، که منجر به نابودی رابطه میگردد.
ریشه اینگونه مشکلات عموماً به گذشتهی فرد بازمیگردد. بریتل معتقد است که افرادی که در بحثها حالت تدافعی به خود میگیرند در محیطی پرورش یافتهاند که احساس میکردند دائماً باید خود را به دیگران اثبات کنند.
او میگوید، ما حالت تدافعی به خود میگیریم، چون احساس میکنیم به ما حمله شده است. شاید واقعاً حملهایی در کار نباشد، اما اینگونه احساس میکنیم. با این وجود یاد میگیریم که کاملاً امنیت نداریم یا اصلاً امنیت نداریم. پس حالت تدافعی به خود میگیریم.
شناخت ریشه حالت تدافعی نیز به تقلیل این حالت کمک میکند. در عین حال، افرادی که با یکدیگر رابطه دارند نیز میتوانند به طرف مقابل خود کمک کنند تا طی فرایند صبر، درک و پذیرش مسئولیت این حس را تحت کنترل خود درآورند. بریتل معتقد است، بهترین روش برای غلبه بر این عادت ناخوشایند، پذیرش مسئولیت اموری است که واقعاً باید برعهده شماست و نه بیش و کمتر از آن.
همچنین با برقراری ارتباطات استوار و قابل اطمینان میتوان حالت تدافعی را تحت کنترل درآورد.
با فردی قابل اعتماد که عاشقش هستید، رابطه برقرار کنید و اجازه دهید که نقش آینه را برایتان ایفا کند و از این بابت سپاسگذار باشید.
دربارهاش حرف بزنید
بحث درباره نحوه تربیت و شیوه آموزش و راهکارهای آن موضوعی است که باید پیش از تولد و حتی پیش از شروع رابطه به آن میپرداختید. با این حال هیچ وقت برای حل مشکلات، سوءتفاهمها و یا اختلافات دیر نیست. برای رسیدن به یک درک مشترک حرف زدن درباره دیدگاهها و برداشتهای شخصی یک ضرورت است. آنچه شما برای تربیت فرزندتان در نظر دارید به احتمال زیاد به تجربه شخصی شما از شیوه و عملکرد والدین خودتان، دانشی که در این زمینه دارید و احساساتی که به عنوان یک والد با آن درگیر هستید مربوط است. بدون شک برای همسرتان نیز همینطور است. هنگام گفتگو درباره این موضوع همواره این نکته را در نظر داشته باشید که شاید نظرتان اشتباه باشد و راهکار و روش والد دیگر بهتر باشد. یادتان باشد وقتی بحث و اختلافی وجود دارد رسیدن به یک توافق صددرصد غیرممکن است. اما همیشه حد وسطی وجود دارد که هر دو میتوانید در آن نقطه بایستید.
قوانین مشترک بسازید
اگر دیدگاه شما این است که «همه چیز باید همانطور باشد که من میگویم وگرنه به مشکل برمیخوریم» در واقع همیشه باید آماده یک شکست بزرگ باشید. این رویکرد عجیب به ویژه در تربیت و آموزش باعث میشود که تعامل سالم را با دیگران از دست بدهید، دیگری را درک نکنید، یکدیگر را اشتباه بفهمید و دائما با هم دعوا کنید.
شما نمیتوانید تعیین کننده همه چیز باشید چون این منصفانه نیست و از طرف دیگر اگر شریک زندگیتان با آن موافق نباشد بالاخره این قوانین یک طرفه زیرپا گذاشته میشوند. اگر واقعاً دغدغه تربیت فرزندتان را دارید و در عین حال نیاز به همراهی و کمک همسرتان دارید باید در تدوین قواعد تربیتی از مشارکت والد دیگر هم استفاده کنید. این قواعد و اصول در تربیت فرزند چیزهای بسیار سادهای هستند اما تفاهم بر سر آنها در یک تربیت صحیح و احساس رضایت کلی شما نقش مهمی دارد. برای شروع از قوانین بسیار ساده استفاده کنید؛ در مورد ساعت خواب کودک، بازی کردن، نوشتن تکالیف و تغذیه کودک به توافق برسید و قوانین را وضع کنید. به مرور زمان میتوانید درباره مسائل مهمتر تربیت فرزند نیز با همدلی و همکاری بیشتری به توافق برسید.
نتیجه خوب و بد را بپذیرید
برای درک این مسأله که چقدر داشتن توافقات اولیه برای تربیت فرزندتان مهم است باید به این نکته توجه کنید که نقض این توافقات که بر اساس مجموعهای از قواعد ساخته میشوند میتواند تبعاتی داشته باشد که هم در رابطه شما تأثیر دارد و هم میتواند قدم اشتباهی در زندگی فرزندتان باشد. اگر شما یا همسرتان نمیخواهید به این توافق برسید باید تبعات آن را بپذیرید. اگر شیوه تربیت شما با هم کاملا متفاوت باشد تنشهای شما بسیار بیشتر خواهد بود. بعضی از والدین سهلگیرند و وقتی اشتباهی برای فرزندشان رخ میهد فقط خود کودک را مسئول آن میدانند. اما برای بسیاری از والدین اینطور نیست. اشتباه فرزند میتواند نتیجه عملکرد والدین باشد.
همه اختلاف و تنشی که وجود دارد برای تربیت بهتر فرزند است در غیر اینصورت اصلاً نیازی نیست وارد این نزاع شوید. اگر مسأله شما تربیت درست فرزندتان است کاری را بکنید که واقعاً به نفع اوست. البته هر والدی در این میان گمان میکند راهی که میرود در جهت خیر و صلاح فرزند است. واقعیت این است که شناخت خیر دیگران به ویژه خیر فرزند کار چندان سادهای نیست. زیرا ممکن است آنچه یک والد به عنوان خیر فرزند در نظر میگیرد بر اساس یک باور یا تجربه شخصی اشتباه شکل گرفته باشد. در این موارد به جای ثابت کردن این که راه و شیوه شما بهتر است و به خیر فرزندتان نزدیکتر است و فقط برای اینکه به یک توافق مشترک برسید تا نزاع کمتری با هم داشته باشید از یک کارشناس و یک شخص آگاه سوم کمک بگیرید. آیا نمیتوانید به توافق برسید که چه باید بکنید؟ ازیک کارشناس بپرسید چه چیزی برای فرزندتان بهتر است، راه کدامتان درست است و بهترین روش چیست و همان را به عنوان گزینه بهتر در پیش بگیرید.
پشت پرده بجنگید
در شرایطی که والد رفتار خشونتآمیز و ناهنجاری علیه فرزندتان ندارد بهتر است پشت پرده درباره عدم توافق و تفاهم حرف بزنید. هر تصمیمی که مربوط به بچههاست و خود آنها هیچ نقش مستقیمی در تصمیمگیری ندارند نباید با حضور آنها انجام شود. فرزندتان لازم نیست بداند که شما در مورد نحوه تربیت او با هم اختلاف نظر دارید زیرا این میتواند ابزاری به دست او علیه شما و همسرتان باشد.
همیشه طوری رفتار کنید که او، والدینش را همراه و همعقیده بداند. در برابر فرزندتان با هم مخالفت نکنید و خود را همعقیده نشان بدهید. همیشه وقت دارید بحثها و اختلافنظرها را پشت پرده و در یک تعامل دونفره مطرح کنید و راه حلی برایش پیدا کنید.
انعطاف پذیر باشید
روش شما در تربیت و آموزش نیاز به انعطافپذیری دارد. در دورههای مختلف و با توجه به شرایط متفاوتی که وجود دارد شما نیاز به بازنگری به روشها و اهداف خود در تربیت فرزندتان دارید. بنابراین بسیار ضروری است که هرچقدر هم به روش خودتان اعتقاد دارید در برابر آن انعطافپذیر باشید. به فکر و نظر همسرتان فکر کنید. همیشه این احتمال وجود دارد که اشتباه کنید. شریک زندگیتان هم ممکن است تغییر کند. با انعطافپذیری و کمی هم تحمل نظر مخالف میتوانید بیشتر به نفع فرزندتان حرکت کنید.
شانس دوباره بدهید
هرکسی ممکن است اشتباه کند. شاید روش همسرتان در یک یا چند مسأله تربیتی اشتباه بوده باشد. او ممکن است در یک موقعیت خاص بد رفتار کرده باشد. اگر واقعاً میخواهید مشکلی را حل کنید به شریک زندگیتان این فرصت را بدهید تا زمانی که متوجه اشتباهش شد آن را اصلاح کند. یک یا چند اشتباه را تعمیم ندهید. مسائل شخصی و مشکلات رابطه خود را وارد این موضوع نکنید و به خودتان یادآوری کنید که او یک همراه و یک والد است نه یک دشمن یا غریبه! والدین گاهی فراموش میکنند که بنیان یک خانواده را شکل دادهاند و هر دو حق اظهار نظر، تصمیمگیری، هدایت و تربیت فرزندشان را دارند. با ایجاد تنش در رابطه خود یک الگوی اشتباه برای فرزندتان نباشید. هرچقدر بیشتر ببخشید و انعطاف پذیر باشید موفقتر خواهید بود. برای حل مشکلی که وجود دارد به خواندن یک یا چند یادداشت مشابه اکتفا نکنید. بیشتر مطالعه کنید و اگر لازم است از کمکهای تخصصیتر بهره بگیرید.