باد شدیدی در پیست میوزد و زمین پیست به خاطر باران دیشب خیس و پر از گل شده است. حتی تصورش هم هیجان انگیز است که یک زن آنقدر مهارتهای بدنیاش بالا باشد، جسارت و شجاعت داشته باشد که بتواند در پیست، موتورسواری کند. با اینکه این رشته هزینه زیادی دارد اما میتوان زنانی را در پیست دید که به قول دیگران پولشان اضافه نباشد و به خاطر علاقه به این رشته در پیست حاضر شدهاند. این زنان با اینکه دارای کارت رسمی از فدراسیون هستند اما اجازه حضور در مسابقههای داخلی و حضور در پیست آزادی را ندارند؛ با این حال امید همه آنها این است که روزی رشته موتور کراس در ایران برای زنان به رسمیت شناخته شود.
نورا نراقی و شهرزاد نظیفی مادر و دختری هستند که با هم در پیست تمرین میکنند. پدر نورا، مهرشاد نراقی یکی از قهرمانان موتورسواری ایران است. انگار علاقه به موتور سواری مهرشاد نراقی به خانوادهاش نیز سرایت کرده است؛ چراکه تمام اعضای این خانواده به نوعی از قهرمانان بنام این رشته هستند. نورا اولین قهرمان موتورکراس بانوان ایران است که توانسته مدرک مربیگری خود را از کشور امریکا بگیرد و تبدیل به اولین مربی موتورکراس بانوان در ایران شود.
مادر این خانواده موتورسوار، شهرزاد نظیفی، میگوید: عشقی که به شوهرم داشتم باعث علاقهام به این رشته شد. اوایل برایم سخت بود سوار موتور شوم، اما کم کم دیگر خودم نیز مشتاق و پیگیر یادگیری موتور سواری شدم. در ابتدا به صورت تفریحی این رشته را دنبال میکردم چون ۲ بچه داشتم. بزرگ کردن و تربیت فرزندانم در اولویت زندگیام قرار داشت. زمانی که دختر و پسرم ۴سال داشتند روزهای جمعه به همراه پدرشان به پیست برای تمرین میرفتیم.
شوهرم آموزش بچهها را از سن ۴ سالگیشان شروع کرد. فرزندانم خودشان کم کم به این رشته علاقهمند شدند. زمانی که مادرم فهمید من نیز موتور سواری میکنم بسیار نگران بود. مدام به من تذکر میداد که این رشته خطرناک است و ممکن است دچار آسیب شوی اما کم کم با مشاهده اینکه تمام خانواده ما اصول ایمنی را رعایت میکنند از شدت نگرانیهایش کم شد.
همیشه فرزندانم را تشویق به ادامه این رشته کردهام چون در هر رشته دیگری نیز امکان آسیب در صورت رعایت نکردن نکات ایمنی وجود دارد اما زمانهایی که مشاهده میکردم فعالیت در این رشته موجب آسیب به درس فرزندانم شده به آنها تذکر میدادم و اجازه نمیدادم برای تمرین به پیست بروند.
ورود پسر به تیم ملی
بعد از بزرگ شدن فرزندانم به خاطر اینکه پسرم حرفهایتر از ما این ورزش را دنبال میکرد و عضو تیم ملی موتورسواری شده بود از هم جدا شدیم چون که من و نورا اجازه نداشتیم با پسرم در پیست آزادی تمرین کنیم. خوشبختانه فرزندانم تاکنون دچار مشکل خاصی در این رشته نشدهاند. اما من فقط یک بار به حرف مربیام گوش نکردم و همین باعث شد که دستم بشکند اما خدا رو شکر مشکل جدی برایم
پیش نیامد.
نورا، دختر شهرزاد، که تمرینهای زیادی را در کنار قهرمانهای موتور سواری امریکا و فرانسه داشته و تجربه تمرین در پیستهای جهانی را نیز دارد میگوید: اولین تمرین موتور سواریام در ۴سالگی بود. پدرم اولین مربی من برای آموزش این رشته بود. از آن زمان علاقهام به این رشته شروع شد.
خانوادهام همیشه در این رشته مشوق من بودهاند به طوری که هر هفته به همراه مادرم برای تمرین به پیست میرویم و همیشه مادرم نکتههای لازم را در تمرین به من یادآوری میکند و حضورش همراه با من مایه دلگرمی است. شاید افراد کمیتجربه تمرین در کنار مادرشان را داشته باشند و من جزو افراد خوش شانس هستم.
در کنار این رشته ورزشهایی مانند اسکیت، پینگ پنگ، والیبال و شنا را هم به صورت تفریحی دنبال میکنم. اما رشته موتور کراس رشته تخصصی من است. گویا نورا عقیده دارد که هر فردی باید یک ورزش تخصصی داشته باشد. آن را به صورت جدی دنبال کند تا در آن بهترین شود.
او میگوید: در هفته ۲ تا ۳ بار برای تمرین به پیست میروم اما در خارج از کشور امکاناتی برای ورزشکارهای موفق از جمله پیستهایی که داخل خانهها وجود دارد تا ورزشکاران پیوسته در آنجا تمرین کنند که متاسفانه این امکان هنوز در ایران به وجود نیامده است. انجام ورزشهای دوچرخه سواری و بدنسازی به فعالیت در این رشته بسیار کمک میکند.
هزینههای این رشته زیاد است اما نسبت به ورزشهای گرانقیمت دیگر آنچنان هم پرهزینه نیست. افراد میتوانند با مبلغ ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان دورههای آموزشی را بدون نیاز به موتور و لباسهای مخصوص بگذرانند و بعد از آن از موتورهای با قیمت پایینتر استفاده یا موتور اجاره کنند اما بعد در ردههای بالاتر هزینهها بشدت افزایش پیدا میکند به طوری که هزینه یک موتور به ۴۰ میلیون تومان نیز میرسد البته امیدوار هستیم با برگزاری مسابقهها برای بانوان، اسپانسرها این هزینهها را برای قهرمانها کاهش دهند. تاکنون هزینههایی که برای این رشته پرداخت کردهام به صورت کامل شخصی بوده و خانوادهام همیشه به من در تأمین این هزینهها کمک کردهاند.
حضور در کنار بهترین دختر موتور سوار جهان
در سال ۱۳۸۸ توانستم برنده اولین مسابقه موتورکراس بانوان ایران شوم، همچنین توانستم در کنار «اشلی فالک» که به عنوان بهترین دختر موتور سوار جهان شناخته شده است مسابقه دهم. حضور او کنار من موجب تقویت اعتماد به نفسم شد. اشلی ناشنواست و با وجود این توانسته به این موفقیت برسد. به نظرم او میتواند الگوی خوبی برای زنان موتور سوار ایرانی شود.
دچار آسیب جدی تا به حال نشدهام
من چندین بار زمین خوردهام اما هیچ وقت مشکل جدی برایم پیش نیامده است. امکان آسیب در صورتی که به حرفهای مربی گوش دهید وجود ندارد. متاسفانه خانوادهها اطلاعات درستی از موتورسواری ندارند و به دلیل خطای برخی موتورسواران در خیابانها، ذهنیت بدی درباره این رشته دارند. معتقدم موتورسواری یکی از جذابترین و ظریفترین رشتههای ورزشی دنیاست.
روزی که ما شروع کردیم پنج، شش نفر بودیم. اما در حال حاضر نزدیک به ۲۰ نفر در ایران فعالیت میکنند. امیدوارم که هر روز تعداد آنها بیشتر شود. اگر مسابقات برگزار شود، انگیزه زنان هم بیشتر میشود.
به آینده موتور سواری بانوان امیدوارم
همانطور که گفتم مسئولان فدراسیون قول دادهاند که مسابقات برای زنان هم بزودی برگزار شود و به صورت جدی تمرین داشته باشیم. امیدواریم بزودی بتوانیم در مسابقات داخلی شرکت کنیم. اگر مسابقات برگزار شود، هر روز تعداد علاقمندان به این رشته در ایران هم زیادتر میشود.
حرکات نمایشی جزو موتورکراس نیست
حرکات نمایشی جزو حرکات موتور کراس نیست. موتورسواری رشتههای مختلفی دارد و حرکات نمایشی شاخه دیگری از موتورسواری است. خود من احساس خوبی نسبت به کسانی که در خیابانها حرکات نمایشی انجام میدهند ندارم. فکر میکنم کار درستی انجام نمیدهند. (یاسمن صادق شیرازی/بانو)
محققان دانشگاه ایالتی اوهایو اعلام کردند که از بین ۱۰۰۰ زن مورد بررسی در تحقیقی تازه، تنها یک نفر از هر ۱۰ نفر میدانست که سکسکه کردن همراه با درد غیرمعمول در ناحیه سینه میتواند از علائم اولیه سکته مغزی در زنان باشد؛ البته به گفته محققان مذکور، علل یکسانی نیز علاوه بر این نشانههای خاص، هم در مردان و هم در زنان مانند سیگار کشیدن، کاهش فعالیتهای بدنی و بالا بودن فشار خون میتواند موجب افزایش ریسک سکته مغزی شوند؛ اما تنها حدود ۱۱ درصد از زنانی که از آنها سئوال شده بود، از پیش میدانستند که عواملی مانند بارداری، بیماری لوپوس، سردردهای میگرنی، قرصهای ضد بارداری و درمانهای جایگزین هورمونی میتوانند احتمال بروز سکته مغزی را در آنان افزایش دهند.
دیگر علائمی که در زنان میتواند نشانه سکته مغزی باشد سرگیجه، سردرد و احساس گزگز در همه بدن است که در یک طرف بدن شدیدتر احساس میشود. همراهی سکسکه و درد قفسه سینه هم در زنان از علائم سکته مغزی است که گاهی به اشتباه نشانهای از سکته قلبی یا سوءهاضمه در نظر گرفته میشود.
بارداری بخصوص در ماههای آخر و حتی بعد از زایمان هم میتواند خطر بروز سکته مغزی در زنان را افزایش دهد.
به گفته دکتر «دایانا گرین چادوس»، سرپرست تیم تحقیق، تشخیص زودرس علائم سکته مغزی بسیار مهم است چون در این صورت میتوان با تجویز دارو از گسترش بیشتر آن و صدمه به بافت مغز جلوگیری کرد. بسیاری از زنان فکر میکنند سکته مغزی بیماری مخصوص مردان بوده و در زنان ایجاد نمیشود ولی این فکر نادرست است و آموزش علائم بروز سکته مغزی به زنان از اهمیت بالایی برخوردار است. (مهر)
این نشست با موضوع «خودسوزی زنان متاثر از نظام پدرسالار یا فرودستی جنسیتی» و توسط انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد و در آغاز آن با مطرح شدن این سوال که «چه شرایطی در جامعه ایران مهیا شده که استعداد خودکشی را- به خصوص در دانشجویان به عنوان نسل آگاه- افزایش داده است؟» شرکتکنندگان به وجود آنومی و ازهمگسیختگی فرهنگی در جامعه پرداختند. همچنین این سوالات مطرح شد که «در جامعهای که به آنومی دچار میشود، افراد به نابودی حیات خود دست میزنند اما چرا در کشور ما خودسوزی به عنوان یکی از راههای خودکشی در بین زنان ما اتفاق میافتد؟ آیا آنها روش دیگری بلد نیستند یا اینکه از این راه دردناک تلاش میکنند اعتراض خود را به گوش جامعه برسانند؟»
دکتر زهرا حضرتی، استاد جامعهشناسی با ارایه تعاریفی از خودکشی، انواع خودکشی را از نگاه دورکیم بیان کرد و گفت: «یکی از عوامل وقوع خودکشی، تحت تاثیر قرار دادن جامعه است. فردی که دست به خودسوزی میزند، اگر موفق شود، از دنیا میرود و اگر نه، چندین بار در زندگی خود مرگ را تجربه خواهد کرد. او از جامعه و خانواده طرد خواهد شد، برچسب خواهد خورد و بدون وجود مراقبتهای ویژه رها خواهد شد.»
به گفته وی، نگاه پدرسالاری و پدرسری تنها در خانه وجود ندارد بلکه درگاههای مختلفی برای پیاده کردن نظام مردسالاری وجود دارد و این نگاه، نظام گستردهای است که بر تمام دورههای تاریخی سایه افکنده و ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد.
فرودستی جنسیتی
حضرتی فرودستی جنسیتی را نکته دیگر بروز خودسوزی دانست و گفت: «فرودستی جنسیتی به لحاظ سابقه تاریخی از نظام طبقاتی قدمت بیشتری دارد و ریشهدارتر است. در جامعه شکارگر مردان از موقعیت برتری برخوردارند. البته باید برای دو مفهوم تفکیک قائل شد؛ یکی جنس و دیگری جنسیت. جنس، تفاوتهای بیولوژیکی مردان را از زنان متمایز میکند در حالی که در جنسیت انتظارات اجتماعی از زنان و مردان مطرح است؛ انتظاراتی که براساس آنها مرد و زن را در فرآیند جامعهپذیری تربیت میکند.»
وی خانواده، مدرسه، گروههای همسن، رسانههای جمعی و محیط کار را به عنوان عوامل مهم و موثر در جامعهپذیری معرفی کرد و گفت: «دختر و پسر با قرار گرفتن در این فرآیند، نگاه خاص جنسیتی پیدا میکنند که میشود از این نگاهها با عنوان کلیشههای جنسیتی یاد کرد. در واقع باورهای القاشده به افراد باعث میشود که اگر دختر باشند، بیاموزند که مهربان باشند، صدایشان را بلند نکنند و خشمگین نباشند و این تربیت درباره پسرها به شکل دیگری اعمال میشود. این کلیشهها بر ظاهر افراد، نقشها و روابط اجتماعی افراد تاثیر میگذارد و آنها را به سمت مشاغل خاص سوق میدهد.»
به گفته وی، این کلیشهها مدام در جامعه بازتولید میشود و فرد با نقشها، جایگاهها و نگاههای فرودستی جنسیتی مواجه میشود، مشاغل زنانه و مردانه میشود و در نهایت مردان احساس فرادستی و زنان احساس فرودستی جنسیتی میکنند.
حضرتی سپس عوامل منجر به خودسوزی در زنان را برشمرد و گفت: «عدم آگاهی یا پایین بودن سطح آگاهی زنان، ازدواج اجباری یا پیش از موعد، فقر، تجاوزات جنسی و مشکلات روانی منجر به خودسوزی میشود و در یک دستهبندی میتوان این عوامل را سطح عوامل فردی، اجتماعی، اقتصادی و حتی مذهبی برشمرد.»
وی افزود: «خودسوزی از یکسری الگوهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تبعیت میکند. در واقع پدیده اجتماعی پیچیدهای است که نمیتوان عامل مشخصی را برای آن نام برد. ممکن است در گروههای اجتماعی مختلف، نگاههای مختلفی به این پدیده وجود داشته باشد. برای نمونه زنان بیوه در یکی از فرقههای دینی هندوستان، همراه با جسد همسر خود سوزانده میشوند یا اینکه ممکن است نگاهی سیاسی وجود داشته باشد به طوری که جمعی از فعالان سیاسی برای اعتراض دست به خودسوزی بزنند یا حتی اعتراضی جنسیتی باشد و تعدادی از زنان با توجه به نگاه فرودستی جنسیتی این عمل را انجام دهند.»
حضرتی سپس یادآور شد: «بیشتر خودسوزیها در آسیا و خاورمیانه اتفاق میافتد در حالی که در جوامع غربی به این شکل نیست و تنها در مواردی نادر رخ میدهد. یکی دیگر از دلایل وقوع این پدیده تغییرات اجتماعی بسیار سریع است که در آن، جامعه با پسافتادگی مواجه میشود. ما در بعد مادی فرهنگ رشد داشتهایم اما در بعد غیرمادی آن نه. در ظواهر زندگی رشد خوبی داشتهایم اما آیا تفکرات ما هم دچار تغییر شده یا اینکه هنوز تفکرات چند قرن پیش را با خود یدک میکشیم؟»
وی با بیان اینکه میزان خودکشی در خاورمیانه و شرق آسیا از مناطق دیگر بسیار بیشتر از بیان آماری است، گفت: «40 درصد از علل این خودکشیها به خودسوزی تعلق دارد و این رقم نگرانکننده است. اگرچه در کشورهای توسعهیافته میزان خودکشی بالاست و ایران در این میان رتبه 39 را به خود اختصاص داده اما خودکشی زنان ایران در خاورمیانه رتبه اول را دارد و همچنین ایران، سومین کشوری است که آمار خودکشی در آن به سرعت در حال افزایش است.»
این استاد جامعهشناسی خودسوزیهایی را یادآور شد که در استانهای ایلام، کردستان، خوزستان و چهارمحالوبختیاری رخ میداد و گفت: «خودکشی تا مدتها در جوامع ایلیاتی رخ میداد یعنی جایی که ساختار آن مردسالاری بود اما امروز چه شده است که این پدیده در جوامع شهری و میان قشر تحصیلکرده رخ میدهد؟ افرادی که به خودسوزی دست میزنند، به طور معمول سطح تحصیلات پایینی دارند اما چرا حالا دانشجو این روش را برای حذف خود انتخاب میکند؟»
آمار دقیقی از خودسوزی زنان موجود نیست
حضرتی با بیان اینکه از نگاه دین خودکشی حرام عنوان شده و آیه 29 سوره نسا نیز به این مساله اشاره کرده است و فردی که دست به خودکشی میزند به گناه کبیره دست زده است، ادامه داد: «همه افراد در طول زندگی خود دچار ناکامی میشود و احساس تنهایی خواهند کرد. این ناکامیها به عاملی نیاز دارد که فرد بتواند مهارتهای لازم را برای مبارزه با این ناکامیها کسب کند.»
به گفته وی، آمارهای سال 92 نسبت به سال 91 نشان میدهد که میزان خودکشی 11 درصد افزایش داشته است که البته درباره خودسوزی آمار خیلی دقیقی وجود ندارد چرا که خانوادهها میلی به اطلاعرسانی در این رابطه ندارند، مگر اینکه به مرگ منتهی شود.
تحقیقی درباره خودسوزی
وی به بیان بحث نظری خودکشی و نگاه نظریهپردازان مختلف به این پدیده پرداخت و یادآور شد: «نمونه تجربی این پدیده مطالعه تفسیری پدیده خودسوزی در بین زنان اقدامکننده به خودسوزی در شهر شیروان ایلام، یکی از دانشجویان است. در این تحقیق که از پاییز 89 تا خرداد 91 به طول انجامیده، روی 52 نفر مطالعه صورت گرفته است. در نمونههای این تحقیق از یک دختر 11 ساله تا یک پیرزن وجود داشته که دست به خودسوزی زده است. براساس این تحقیق 53 درصد افراد متاهل دست به خودکشی زدهاند که از این میان 33 درصد مجرد و 14 درصد مطلقه هستند. همچنین 60 درصد از این افراد زیر دیپلم بودهاند. در نتیجه این تحقیق عنوان شده است که وابستگی زنان به مردان، ساختار مردسالاری حاکم در جامعه و غیرفعال بودن زنان در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از عوامل بروز خودکشی در افراد بوده است.»
ایلام بیشترین میزان خودکشی
حضرتی ادامه داد: «ایلام بیشترین میزان خودکشی را دارد اما چراخودکشی به شهرها کشیده میشود و افراد تحصیلکرده به این کار اقدام میکنند؟ آیا تاسیس خانههای سلامت، راهاندازی خط بحران، مراکز مشاوره خانوادگی و اورژانس اجتماعی توانست جلوی خودسوزی را بگیرد؟ مساله این است که خیلی از این برنامهها در حد طرح یا کاری نمادین بوده در نتیجه کاری از پیش نبرده است.»
نیاز به پژوهش دقیق درباره خودسوزی
در ادامه دکتر عالیه شکربیگی، استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعهشناسان ایران با بیان اینکه بررسی دقیق روی خودکشی دانشجوی شیرازی باعث شد آمارهای خودکشی در سالهای پیشین نمایان شود، گفت: «ممکن است یک دلیل خودکشی، نداشتن توانمندی در مقابله با مشکلات باشد اما جامعهپذیری دختران و پسران ما چگونه باید باشد که بتواند کمک کند که این افراد با بحرانهای زندگی خود مقابله کنند؟»
شکربیگی ادامه داد: «بنا به دلایل زیاد در نظام مردسالاری زندگی میکنیم که آمار خودکشی هم در آن منتشر نمیشود و حتی رسانهها به درستی به آن نمیپردازند و راهکاری ارایه نمیکنند. در این شرایط وظیفه جامعهشناسان این است که این مسایل را موشکافی کنند.»
برای ورود به دنیای مدرن آماده نبودیم
دکتر محمدباقر تاجالدین، عضو هیات علمی و استاد دانشگاه تهران مرکزی و عضو انجمن جامعهشناسان ایران در ادامه با بیان اینکه درباره موضوعی که پژوهشهای عمیق و جدی درباره آن صورت گرفته، نمیتوان اظهار نظر محکمی داشت، گفت: «یکی از گرفتاریهای اصلی ما این است که با مدرنیته عجول و سریع مواجهیم که بیتدبیر وارد زندگیمان شده است. ریشههای مدرنیته که عقلانیت، خردورزی و دانش است، به زندگی ما وارد نشده و تنها از میوههای آن یعنی برق و تکنولوژی بهره بردهایم و این درست نیست.»
تاجالدین ادامه داد: «ما آمادگی ورود به این اجتماع را نداشتیم. بر اثر همین مدرنیته نارس با شهرنشینی ناقصالخلقه و ناهمگون مواجه شدیم. اما اتفاق دیگری نیز افتاد و ما با خلاءهای اجتماعی مواجه شدیم. عنصر سومی که باید شکل میدادیم که نام آن قانون، جامعه مدنی و سازمانهای حمایتی است در این میان کم است.»
وی گفت: «در اثر خلاء اجتماعی است که فرد دچار تنهایی اجتماعی شده و بییاور و بیپناه میماند در حالی که سیستم درست این حفرهها و خلاءها را پر و تلاش میکند دو نسل و دو گروه صدای یکدیگر را بشنوند. در واقع گروه سوم مددکار اجتماعی، وزارت رفاه یا چیزی است که کمک میکند این خلاء پر شود. در این شرایط باید بتوانیم بخش سوم که جامعه مدنی و سازمانهای حمایتی است را فعال کنیم.»
او به ارایه راهکار پرداخت و گفت: «در واقع راهکار چیزی نیست جز تقویت بخش سوم، در جایی که خانوادهها چه سنتی و چه مدرن و دولت هم به دلایل مختلف- از جمله نبودن ساختار لازم- توانمندی و پاسخگویی لازم را ندارد. باید دولت بخش مدنی را یاری کند یعنی به انجمنها و سازمانهای مردمنهاد و غیردولتی بودجه بدهد تا آنها این ساختار را درست کنند و با پر کردن این خلاءها از مشکلات بکاهند.» (سارا پناهی/ جهان صنعت)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
دکتر خسرو ایرانفر تصریح کرد: حدس زده میشود که عواملی مانند فعالیت شغلی در محیطهای پرسروصدا و وجود برخی بیماریها از جمله دیابت یا عفونتهای گوش در افزایش بروز این عارضه دخیل باشند.
وی به پیر شدن اعضای بدن با افزایش سن اشاره کرد و افزود: قطعاً گوش هم به عنوان عضوی از بدن مستثنا نیست و با افزایش سن افراد، همچون پوست، چشم و سایر اعضای بدن انسان پیر میشود و در برخی افراد مشکلات خود را بیشتر نشان میدهد.
ایرانفر یکی از علائم پیرگوشی را تغییر آستانه و محدوده شنوایی افراد عنوان کرد و گفت: این افراد صداهای معمولی را ضعیف میشنوند و برای همین باید با صدای بلند با آنها صحبت کرد و به محض اینکه صدا بالا میرود اذیت میشوند و از صدای بلند شکایت میکنند. پیرگوشی به طور معمول در دهههای چهارم و پنجم زندگی افراد بروز پیدا میکند و درمان خاصی برای این عارضه وجود ندارد؛ فقط زمانی که تعاملات اجتماعی فرد در اثر وجود این عارضه دچار مشکل شود، استفاده از سمعک، آن هم برای استفاده در هر دو گوش تجویز میشود.
ایرانفر اظهار کرد: نکتهای که درباره پیرگوشی وجود دارد این است که باید مشخص شود کدام قسمت گوش درگیر شده زیرا بر حسب محل درگیری گوش، ممکن است با استفاده از سمعک باز هم برخی افراد صدا را ضعیف یا مبهم بشنوند.
این متخصص گوش، حلق و بینی اضافه کرد: خرید سمعک هزینه بالایی دارد و متأسفانه تهیه این وسیله مورد نیاز بسیاری از افراد کهنسال، تحت پوشش جدی بیمه هم قرار ندارد. (ایسنا)
به گفته محققان، ورزش کردن حتی در زنان سیگاری هم احتمال بروز سرطان ریه را در آنهایی که فعالیت بدنی بیشتری دارند نسبت به آنهایی که بیشتر مینشینند و کمتر حرکت میکنند کاهش میدهد.
این مطالعات نشان داده است در زنانی که در فعالیت های بدنی و ورزشی شرکت می کنند احتمال بروز سرطان سینه به اندازه یک سوم کاهش پیدا می کند.
مطالعه تاثیر ورزش بر سرطان ریه زنان بدنبال بررسی اطلاعات پزشکی حدود ۱۶۲ هزار زن ۷۹-۵۰ ساله در چهار بیمارستان ایالات متحده و توسط محققان دانشگاه استنفورد صورت گرفته است و نشان داده که هرچه زمان فعالیت بدنی و ورزش در زنان بیشتر باشد احتمال سرطان ریه در آنان کاهش مییابد. این تاثیر گرچه بر همه زنان مورد مطالعه مشاهده شده ولی در زنان با وزن کمتر بارزتر بوده است.
در مطالعه دیگری که توسط محققان فرانسوی صورت گرفته، پس از تحلیل نتایج ۳۸ مطالعه قبلی که در سال های ۲۰۱۴-۱۹۸۷ و مجموعا بر روی بیش از ۴ میلیون زن انجام شده بود، مشخص شده است که در زنانی با فعالیت بدنی و ورزشی زیاد، احتمال سرطان سینه ۲۰-۱۱ درصد کاهش مییابد. همین مطالعه نشان داد که فعالیت ورزشی شدید به اندازه هفته ای ۷-۴ ساعت می تواند این احتمال را ۳۱ درصد کاهش دهد. (مهر)
شنبه 16 خرداد 1394 ساعت 09:58
جام جم سرا- روستای دویدوخ در منطقه جرگلان از توابع استان خراسان شمالی واقع شده است و سابقهای طولانی در تولید صنایع دستی از جمله فرش ابریشم دارد. گوشهای از زندگی، کار و بویژه هنر زنان این روستا را در ادامه به تماشا بنشینید که بر فرشها و بخصوص تار و پود البسته و پوشاک آنها جلوهای از زیبایی را منتشر میکند.
هنوز هوا روشن نشده، با عجله سوار ماشین میشود و کارهایی را که صبح انجام داده، مرور میکند، صبحانه و ناهار بچهها و همسر و پدرش را که با آنها زندگی میکند آماده کرده، دخترها را بیدار کرده و قرصهای صبح پدرش را بالای سرش گذاشته است، ناهار همسرش را برای بردن به سر کار آماده کرده؛ تا جایی که یادش میآید کاری را فراموش نکرده است، ظهر بعد از رساندن چند مسافر به مقصدهای مختلف خود را به خانه میرساند تا ناهار را برای پدرش و بچهها گرم و حاضر کند و خودش هم با عجله غذایش را میخورد و برای برگرداندن دخترهایی که صبح آنها را به عنوان سرویس مدرسه رسانده از خانه خارج و بعد از آن تا 7 شب مشغول جابهجا کردن مسافران در سطح شهر میشود. وقتی به خانه میرسد متوجه دعوای دخترانش با هم میشود که هر کدام سعی دارند در مقابل مادر دیگری را مقصر جلوه دهند، آنها از او میخواهند بینشان قضاوت کند اما نمیدانند مادر آنقدر خسته است و فکر کارهای شب و درست کردن ناهار فردا او را کلافه و سر در گم کرده است.
****
در چند دهه اخیر پدیده اشتغال زنان در کشور روز به روز گسترش بیشتری پیدا کرده است و از آنجا که زنان در کنار اشتغال معمولا نقش مادری و همسری را نیز بر عهده دارند، بعد از سالها میبینیم که این پدیده هنوز جایگاه واقعی خود را به دست نیاورده و ممکن است منشاء بسیاری از اختلافات و درگیریهای خانوادگی باشد و هر روز با زنانی مواجه میشویم که یا بر اثر کار بیرون از خانه برای نرسیدن به امور منزل و یا فرزندان با همسرانشان به مشکل برمیخورند یا به خاطر جلوگیری از فروپاشی زندگیشان از کار و علایق اجتماعی خود صرف نظر میکنند و یا برای اینکه هم همه اعضای خانواده را راضی نگه دارند و هم به علایق اجتماعی خود برسند مجبورند انرژی خیلی زیادی را صرف کنند.
خستگیهای پایانناپذیر
تحقیقات نشان میدهد زنان شاغل باید نزدیک دو برابر زنان غیرشاغل در هر روز وقت صرف کنند تا بتوانند هم وظیفه مادری و همسری خود را انجام دهند و هم از عهده مسئولیت شغلی خود برآیند.
خانواده به کمک بیاید
دکتر نرگس رازقی، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه، با اشاره به این مساله که خستگی خانمهای شاغل بسیار بیشتر از خانمهای خانهدار است، میگوید: اگر در زندگی مشترک زنان شاغل، همدلی و همراهی همسر و فرزندان وجود نداشته باشد، آنها خیلی زود دچار فرسودگی میشوند، اما برعکس اگر مردان بدانند که ممکن است همسرانشان با کار بیرون از منزل احساس بهتر و عزت نفس بالاتری داشته باشند و در این راه خودشان هم با آنها همراهی کنند و خانم شاغل فکر نکند خودش یک نفره هم باید کارهای بیرون از خانه و هم کارهای خانه را انجام دهد این خستگی و فرسودگی در آنها مشاهده نمیشود.
از طرفی برنامهریزی مادران شاغل باید به نحوی کاملا مهندسی شده صورت بگیرد، اغلب توصیه میشود همه مادران شاغل دفتری برای نوشتن کارهای روزانه خود، خانه و فرزندان تهیه کنند و به صورت هفتگی یا روزانه آن را پر کنند یا برنامه خود را به صورت تابلویی شخصی تنظیم کرده و در خانه نصب کنند و حتما فهرست کارهای خود را براساس اولویتبندی منظم کنند، مثلا اینطور بخشبندی کنند: اول کارهایی که باید در همان روز انجام شود. دوم کارهایی که در طول هفته میتوان انجام داد، سوم انجام کارها در طول ماه و چهارم کارهایی که میتوان بر عهده همسر یا فرد دیگری بگذارند و در نهایت هم کارهایی که میتوانند در صورت لزوم یا کمبود زمان حذف کنند. همچنین باید توجه داشت که برنامهریزی فوق باید براساس میزان انرژی فرد در طول روز باشد و باعث خستگی بیش از حد آنها نیز نباشد.
تعطیلات پرکار آخر هفته
به طور معمول کودکان مادران شاغل باید منتظر تعطیلات آخر هفته بمانند تا بتوانند در این زمان لحظاتی به پارک یا باغوحش بروند، اما گاهی آنها حتی در این فرصتها هم از والدینشان محروم هستند، چرا که مادر خانواده معمولا باید غذاهای روزهای آینده را بپزد و نظم و نظافت خانه، شست وشو و اتوی لباسها را در روزهای تعطیل انجام دهد.
بهتر است مادران شاغل برای حفظ روحیه خود و دیگر اعضای خانواده، حداقل در طول هفته حتما زمانی را برای تفریح و گردش در کنار خانواده اختصاص دهند و تمام مدتی را که در منزل هستند، مشغول امور خانه نباشند، همچنین هرچند هفته یکبار برای تعطیلات آخر هفته فرزندان برنامهای جذاب و دوستداشتنی تدارک ببینند تا کمی در کنار هم باشند و از بودن با هم لذت ببرند.
مزایای اشتغال مادران
هیچ کس نمیتواند بگوید که شاغل بودن یا خانه دار بودن مادر میتواند در ارتباط او و بچهها تاثیر مستقیمی داشته باشد و یا حتی کسی نمیتواند ادعا کند که یک مادر خانهدار میتواند به نسبت یک مادر شاغل بچههای بهتری را تربیت کند یا خیر!
فرزندان اگر چه در کودکی و نوجوانی به حضور فیزیکی و جسمانی والدین خصوصا مادر نیاز بیشتری دارند، در دوران جوانی به تحصیلات و به موقعیت اجتماعی پدر و مادرشان بیشتر اهمیت میدهند. یک مادر تحصیلکرده و دارای تجربیات اجتماعی که همزمان با فرزندانش از رشد اجتماعی برخوردار بوده بسیار بیشتر مورد اعتماد فرزندان جوانش است تا مادری که همیشه در خانه مشغول خانه داری بوده و کمتر با جامعه ارتباط داشته است.
دکتر رازقی در این باره میگوید: مهمترین حسن اشتغال زنان این است که به این وسیله آنها استقلال مالی دارند و فایده دومش هم این است که زنان با کار کردن، احساس رضایتمندی پیدا میکنند، همچنین عزت نفسشان بالاتر میرود و به دنبال آن معمولا کاراییشان هم در جنبههای دیگر زندگی بهتر میشود.
همچنین عزت نفس ناشی از کار کردن زنان به طور مستقیم بر روی بالا رفتن عزت نفس فرزندان آنها تاثیر میگذارد و آنها به طور معمول میتوانند بهتر فرزندانشان را پرورش دهند.
وی میافزاید: بیشتر اوقات میبینیم مادرانی که شاغل هستند، قانونمندتر و منظمتر از مادران خانهدار هستند، زیرا به علت کمبود وقت برای کارهای خود و فرزندانشان برنامهریزی میکنند اما ممکن است یک خانم خانهدار به خاطر زیاد بودن وقت آزاد خود دائم کارهایش را به تعویق بیندازد.
کودکانی که هر دوی والدینشان شاغل هستند به اینکه خودشان تکالیفشان را انجام دهند عادت میکنند، از آنها انتظار میرود که از خواهر یا برادر کوچکترشان مراقبت کنند، در تهیه شام کمک کنند و... نتیجه نهایی این فرآیند مسئولیتپذیری زیاد این کودکان است.
از طرف دیگر تحقیقات نشان داده اگرچه مادران شاغل وقت کمتری را با کودکان خود میگذرانند، اما میزان زمانی که پدران این خانوادهها صرف فرزندان خود میکنند، بیشتر از پدرانی است که همسرانشان خانهدار هستند. این امر موجب نزدیکی بیشتر بچهها با پدر شده و احتمالا به افزایش صمیمیت و استحکام خانواده کمک میکند.
تقویت هویت اجتماعی زنان با اشتغال
غلامرضا علیزاده، جامعهشناس نیز درباره فواید اشتغال زنان میگوید: اشتغال زنان از نقطه نظر جامعهشناسی، دارای اثرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانشناسی اجتماعی است.
وی میافزاید: اشتغال زنان از نظر اجتماعی باعث میشود که آنها مشارکت فعالی در فرآیندهای اجتماعی داشته باشند و به دنبال آن هوش اجتماعیشان تقویت شود و همین طور از آگاهی بالاتری نسبت به امور اجتماعی بهرهمند شوند که این آگاهی میتواند در زندگی خانوادگی و حتی زناشوییشان تاثیر مثبتی بگذارد، همچنین وقتی در جامعه قرار میگیرند و با مشکلات اجتماعی آشنا میشوند به طور طبیعی با آمادگی بیشتری مشکلات خانوادگی را تحمل میکنند و میتوانند راههای کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت برای این مشکلات طراحی کنند.
در بعد اقتصادی نیز وقتی زنان وارد حوزه کار میشوند و در مسائل اقتصادی خانواده سهیم هستند بیشتر میتوانند کمبودهای مربوط به مسائل اقتصادی را درک کنند و به دنبال آن در خانواده کمتر بگومگوهای اقتصادی نیز به وجود میآید و همینطور منبع مالی آنها میتواند پشتوانهای برای مشکلات احتمالی به وجود آمده در خانواده باشد تا امنیت بیشتری از نظر اقتصادی در خانواده به وجود آید.
دکتر علیزاده میافزاید: همچنین در بعد فرهنگی زنان شاغل در محیط کار با فرهنگها و نقطه نظرات افراد دیگر نیز آشنا میشوند و این برخورد با فرهنگهای مختلف و داد و ستد فرهنگی باعث غنی شدن منظومه فرهنگی خانواده میشود.
در بعد سیاسی هم اشتغال زنان باعث میشود آنها با مسائل سیاسی هم آشنا شوند و بخشی از آن را در مناسبات خانوادگی به کار گیرند و در بعد روانشناسی اجتماعی هم وقتی فرد بیرون از خانه کار میکند و افراد از قومیتهای مختلف در آنجا حضور دارند با پذیرش تفاوتهای اجتماعی بیشتر میتوانند دیگران را تحمل کنند و بهتر میتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند و درک متقابل بیشتری نیز در خانواده به وجود میآید.
اشتغال مادران و مشکل نگهداری کودک
نزدیک به 8 سال از شروع کار کردن یلدا میگذشت که او و همسرش تصمیم گرفتند بچهدار شوند، حتی برای بعد از آن هم برنامهریزی کردند و قرار شد پس از پایان مرخصی یلدا فرزندشان را برای ساعتهای کوتاهی به مهدکودک بفرستند، اما با به دنیا آمدن او تمام معادلات یلدا و همسرش به هم ریخت چون او وقتی کودک را در آغوش گرفت دیگر دلش راضی به سپردن این موجود کوچک به مهد کودک نبود...
حال بین دو راهی ترک موقعیت کاری و اجتماعی و یا ترک فرزند نوزادش مانده بود و قادر به گرفتن تصمیم درست نبود.
***
هنگام تصمیمگیری درباره کار کردن عوامل متعددی مانند اهمیت شغل و کار، فرستادن کودک به مهد، استخدام پرستار، کمک گرفتن از خانواده برای نگهداری کودک و... به میان میآیند و مادر نیز باید با درنظر گرفتن تمام این موارد تصمیم بگیرد.
دکتر رازقی در پاسخ به این مساله که چه راهی برای نگهداری فرزندان مادران شاغل مناسبتر است، میگوید: در این مورد به هیچ عنوان نمیتوان برای همه یک نسخه پیچید بلکه هر خانوادهای باید با توجه به شرایط خود و طرز تفکرش بهترین و مناسبترین راه را انتخاب کند.
وی میافزاید: اغلب مادران شاغل نسبت به تنها گذاشتن فرزندان احساس گناه دارند، اما با آموزش والدین میتوان از این مشکل هم پیشگیری کرد. اینکه مادر یاد بگیرد کیفیت حضور او مهمتر از کمیت آن است و حتما باید مادران زمانی را در طول روز با فرزند خود سپری کنند که این زمان میتواند به شیوههای گوناگونی مثل بازی کردن، رسیدگی به تکالیف، دیدن فیلم و کارتون مورد علاقه کودک، گفتوگوهای علمی و دوستانه و... سپری شود. جبران کردن به این شیوهها میتواند از ایجاد خلأ در ذهن کودکان جلوگیری کند.
اما در مورد کودکان زیر 2 سال دکتر رازقی معتقد است بهترین مراقب کودک خود مادر است یعنی اگر مادر میتواند حتی مرخصی بدون حقوق بگیرد بهتر است در کنار فرزند خود باشد چون در این سن دلبستگی به والدین شکل میگیرد که این دلبستگی اگر ایمن باشد میتواند سلامت بقیه ابعاد رشد روانی او را نیز تضمین کند. احساس امنیتی که کودک نسبت به تمام دنیا دارد از همان روابطی که در دو سال اول با مادر داشته است ریشه میگیرد اما اگر مادر نمیتواند تمام وقت در اختیار کودک باشد بهتر است پدر جایگزین او شود نه کس دیگری، پس در کل برای سلامت و امنیت روانی کودک بهتر است در دو سال اول مراقبت فقط بین پدر و مادر تقسیم شود اما بعد از آن میتوان بنا به شرایط خانواده به گزینههای دیگری مثل رفتن به مهدکودک، کمک گرفتن از خانواده، استخدام پرستار بچه و... نیز فکر کرد.
نگهداری کودک توسط پدربزرگ و مادربزرگ
از آنجایی که تا حد امکان نباید کودکان در ۲ سال اول زندگی به دلیل شکلگیری شخصیت و ایجاد حس اعتماد، در مکانهای شلوغ نگهداری شوند، اگر نگهداری آنها برای والدین شاغل امکانپذیر نیست، برای این منظور نگهداری کودک از سوی مادربزرگ یا یکی دیگر از اعضای نزدیک خانواده بهتر از فرستادن آنها به مهدکودک است. اما در مورد پسران این سن به 3 سال میرسد و رفتن به مهد برای کودکان پسر زیر ۳ سال چندان توصیه نمیشود. بهتر است آنها با یکی از اعضای خانواده یا یکی از والدین در خانه بمانند تا با طبیعت خود هماهنگ شده و در آینده تعامل بهتری با محیط داشته باشند. در غیر این صورت ممکن است در مواردی، رفتار غیرآرام و خشن در آنها بروز کند. در ضمن پسرها در سنین کمتر از ۳ سال رابطه خوبی با غریبهها برقرار نمیکنند و محیط آشنای خانه را بیشتر دوست دارند.
ممکن است فکر کنید کودکی که به دلیل داشتن مادر شاغل از صبح تا غروب در خانه مادربزرگ و پدر بزرگ، خاله، عمه و افراد درجه یک خانواده میماند، به دلیل توجه زیاد، لوس میشود اما قبل از 3 سالگی، این گزینه از بهترین راهکارهای پیشنهادی است و اگر فامیل درجه یک میتوانند بخوبی از کودک شما مراقبت کنند، نباید به فکر استخدام پرستار یا ثبتنام کودک در مهد باشید، اما در سن 3 سالگی بهترین گزینه، فرستادن کودک به یک مهد استاندارد و با کیفیت است تا کودک روند اجتماعی شدن را بیاموزد و با آموزشهای اصولی و سازنده، هم تربیت مناسبی پیدا کند و هم از هوشی سرشار بهره بگیرد.
دکتر رازقی در این باره میگوید: درصورتی که برای نگهداری از کودکتان به مادر خود یا هر کس دیگری از افراد فامیل متکی هستید باید حتما شیوه تربیتی هماهنگی را مدنظر قرار دهید؛ مثلا اگر فرزندتان عادت دارد به شیوه خاصی یا در ساعت خاصی بخوابد دیگران هم باید در جریان قرار بگیرند. همچنین اگر تصمیم دارید به شیوه خاصی به او غذا بدهید یا مراقبت کنید، حتما با کسی که در نبود شما از او مراقبت میکند هماهنگ باشید.
مهدکودک بهتر است یا استخدام پرستار
اولین نکتهای که در مورد انتخاب پرستار یا سپردن کودک به مهد باید درنظر گرفته شود، سن کودک است.
اگر در سنین پایین نه خودتان میتوانید از کودک نگهداری کنید و نه میتوانید او را به اقوام نزدیک بسپارید پس بهتر است در این سن که کودک نیاز به مراقبت دارد، نسبت به استخدام پرستاری که با مهارتهای نگهداری از کودک آشنا بوده و تجربه کافی داشته باشد، اقدام کنید اما باید دقت کنید در مورد کودکانی که هنوز توانایی حرف زدن ندارند کنترل شرایط اهمیت زیادی دارد.
کنترل شرایط میتواند از طریق نصب دوربین مداربسته در منزل صورت بگیرد، در صورتی که امکان خرید دوربین مدار بسته وجود ندارد، والدین میتوانند حداقل صدای پرستار را ضبط کنند. البته نکته مهم اینجاست که خود پرستار در جریان نصب دوربین یا دستگاه ثبت صدا باشد و بداند که والدین کودک، عملکرد او را کنترل میکنند.
هماهنگی و همسویی رفتار والدین و پرستار هم موضوع قابل توجهی است که خانوادهها باید به آن توجه داشته باشند. هر قدر شباهت رفتاری بین والدین و پرستار بیشتر باشد، احتمال بروز مشکلات کمتر میشود.
دکتر نرگس رازقی، روانشناس بر رابطه خوب و صمیمانه والدین کودک با پرستار تاکید میکند و میگوید: حتما شما باید با کسی که از فرزندتان مراقبت میکند رابطه خوبی داشته باشید. اما اگر در بعضی موارد شیوه کارش را دوست ندارید با صراحت و بدون کنایه موضوع را با او مطرح کنید. البته لحن صدای شما باید گرم و دوستانه باشد. پس برای این کار زمانی را انتخاب کنید که ناراحت و خسته نیستید. در غیر این صورت شاید نتیجه دلخواه را نگیرید.نکته دیگر در مورد استخدام پرستار هزینههای مربوط به آن است که ممکن است خانوادهها از عهده آن برنیایند. در بیشتر موارد حقوقی که مادر دریافت میکند ممکن است از حقوق پرستار کودک حتی کمتر باشد که در این موارد استخدام پرستار و اشتغال مادر غیرمنطقی به نظر میرسد. به عنوان مثال این روزها حقوق پرستاری که به طور تقریبی 8 ساعت فقط وظیفه نگهداری از کودک را برعهده دارد بین 850 تا 900 هزار تومان و پرستاری که علاوه بر آن باید آموزشهایی از جمله زبان انگلیسی، کاردستی و... را به کودک آموزش دهد، حدود 1 میلیون تا 1میلیون و 200 هزار تومان است.
اما اگر از عهده مخارج مربوط به استخدام پرستار برنمیآیید مهدکودک آخرین راه برای نگهداری حتی کودک زیر 3 سال شماست.
اگر نگاه همسران زنان شاغل به شاغل بودن آنها مثبت باشد و در این مورد رفتار حمایتگرانهای از خود بروز دهند و نیز مسئولیت بیشتری در قبال فرزندان خود بپذیرند، فرزندان آنان این فرصت را مییابند که ضمن برخورداری از وجود و حضور مادری فعال، زمان بیشتری را با پدر خود سپری کنند و زنان نیز میتوانند با انرژی بیشتر هم در خانه و هم در محیط بیرون از خانه فعالیت داشته باشند اما در بسیاری از موارد مردانی را میبینیم که علاوه بر اینکه معتقدند بتنهایی از عهده مخارج زندگی برنمیآیند، انتظار دارند همسرشان به اندازه یک خانم خانهدار بتنهایی به امور خانه رسیدگی کند و تمام وظایف همسری و مادری خود را به طور منظم و کامل انجام دهد و از آنها هم انتظار کمک در امور منزل را نداشته باشد.
بسیاری از این بانوان، از نبود درک کامل از جانب همسرانشان رنج میبرند، مردانی که با توقعات بیجا و بدون در نظر گرفتن شرایط همسرشان او را تحت فشار روانی قرار میدهند. در نتیجه زن برای این که هم مسئولیت اجتماعیاش را خوب انجام دهد و هم در امور منزل رضایت همسرش را جلب کند، نیروی مضاعفی را به کار میگیرد که همراه با استرس دائمی سبب بروز ناراحتیهای عصبی میشود.
وضعیت روانی زنان شاغل
حقیقت این است که یک زن شاغل، عملا مسئولیت و فشار کاری دو نفر را تحمل میکند و از این لحاظ نسبت به مردان شاغل هم مسئولیت سنگینتری دارد. تفاوت کار در اینجاست که کسی از مردان انتظار انجام امور منزل را ندارد اما یک زن در هر پست مدیریتی و تخصصی هم که باشد، وظایف منزل برعهده اوست.
این تقسیمبندی وظایف درست یا نادرست، باعث افزایش فشار و استرس روانی در زنان شاغل میشود، آن هم زنان صبوری که عمدتا در جهت کمک به اقتصاد خانواده به کار اجتماعی میپردازند و به جای این که مورد قدردانی افراد خانواده واقع شوند در بسیاری از موارد مورد سرزنشهای مکرر قرار میگیرند.
برای بسیاری از زنان بویژه آن دسته که همسرانشان در امور خانه و فرزندان به آنها کمک نمیکنند، رسیدن به همه این امور و وظایف واقعا مشکل و ممکن است موجب ایجاد فشار روانی در آنها شود. زمانی که افراد دچار فشار روانی مستمر میشوند، میزان انرژی و همچنین صبر و تحمل آنها کاهش مییابد.
این درست است که تعدد وظایف یک زن فشار روانی زیادی را برایش به وجود میآورد، اما همراهی اعضای خانواده بویژه همدلی و همراهی همسر در جلوگیری از این فشار روانی، اهمیت بسیار زیادی دارد و مادران شاغل در صورت داشتن حس حضور یک همراه احساس فرسودگی نمیکنند و در این حالت همه اعضای خانواده همگام با هم جلو میروند و به دنبال آن اضطراب و افسردگی ناشی از این فشار روانی هم در زنان به وجود نمیآید.
برای خود وقت بگذارید
مهمترین نکتهای که مادران شاغل باید در نظر داشته باشند این است که زمانی را به مراقبت و رسیدگی به امور خود اختصاص دهند و بدانند تا زمانی که به خود آن گونه که باید توجه نکنند، نمیتوانند نیازهای فرد دیگر را جوابگو باشند. همیشه وقتی را برای تجدید قوا و به یاد آوردن اینکه فقط یک مادر، همسر و کارمند نیستید در نظر بگیرید. ممکن است از رفتن به گردش و تنها گذاشتن فرزندتان در خانه، در حالی که تمام روز در محل کارتان بودهاید احساس گناه کنید اما بدانید این کار هم به نفع شما و هم تمام اعضای خانوادهتان خواهد بود، زیرا تجدید قوا به شما کمک میکند تا بهتر بتوانید همه کارهایتان را انجام دهید.
برای اینکه فرسوده نشوید باید زمانی را به هر چیزی که شادتان میکند و میتواند برایتان سلامت روانی به همراه داشته باشد اختصاص دهید. مثل شنا، پیادهروی با دوستان یا حتی مهمانیهای دوستانه و... که این کارها باعث میشود کاراییتان تا 10 برابر افزایش پیدا کند و شما با احساسی خوب، هم به کار بیرون از خانه برسید و هم به همسر و فرزندانتان رسیدگی کنید.
الهام طباطبایی - چاردیواری
(ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
محمدحسن زدا، در این باره افزود: به استناد ماده 29 قانون برنامه پنجم توسعه، کلیه تصویبنامهها، تصمیمات و مصوبات مقامات اجرایی که متضمن بار مالی برای صندوقهای بازنشستگی و همچنین دستگاهها باشند، در صورتی قابلیت اجرایی دارند که بار مالی مربوطه قبلاً محاسبه و در قوانین بودجه کل کشور و یا بودجه سالانه دستگاه یا صندوق ذیربط تأمین اعتبار شده باشد.
وی ادامه داد: همچنین اجرای احکام منحصراً در حدود منابع مذکور ممکن است، در غیر این صورت عمل مراجع مذکور در حکم تعهد زائد بر اعتبار بوده و مسئولیت آن بعهده رؤسای دستگاهها و صندوقها و مدیران و مقامات مربوطه است.
معاون فنی و درآمد تأمین اجتماعی با اشاره به قانون افزایش مرخصی زایمان زنان شاغل از شش به 9 ماه اظهار کرد: به منظور تأمین اعتبار مالی مربوطه، محاسبات افزایش مرخصی از شش به 9 ماه در سال 93 و سال جاری انجام و مراتب طی نامههای متعدد به سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و همچنین مجلس شورای اسلامی منعکس شده است. در همین راستا پیگیریهای لازم و مستمر نیز صورت پذیرفته که در صورت تأمین اعتبار و منابع لازم جهت سال جاری مقررات قانونی یادشده به اجرا در خواهد آمد. (ایسنا)
بیماریهای زنانه مثل بسیاری از بیماریهای دیگر ممکن است خوشخیم یا بدخیم باشند که در این مطلب به شایعترین آنها اشاره میکنیم.
عفونتهای واژینال: تقریبا میتوان گفت غیرممکن است خانمی در طول عمرش، یک بار عفونت واژینال را تجربه نکرده باشد. عفونتها چند نوع است و بیشتر در زنانی دیده میشود که شریک جنسی دارند. عفونت کاندیدیا نوعی عفونت قارچی است که با خارش زیاد و التهاب واژن بروز میکند. نوع بعدی، عفونتی به نام تریکوموناس واژینالیس است. این نوع از عفونت آبکیشکل با بویی شبیه بوی ماهی است. عفونت دیگر از نوع گاردنرلا است که لایهای تقریبا خاکستری شکل روی مخاط واژن ایجاد میکند. درمان عفونت درمان دارویی و تجویز کرمهایی متناسب با نوع عفونت است. قابل توجه اینکه مدت درمان حتما باید کامل شود در غیراین صورت عفونت عود خواهد کرد. همچنین خانمها باید بهداشت فردی خود را رعایت کنند، لباس زیر گشاد، نخی و تمیز بپوشند.
خونریزیهای غیرطبیعی رحمی: بحث خونریزی رحمی بسیار گسترده است. اختلالات خونریزی رحمی ممکن است از یک لکه بینی یا تاخیر و تقدم در خونریزی باشد تا خونریزی شدید و... که هر کدام علت خاص و درمان خاصی دارد. خونریزی ممکن است قبل از بلوغ، حین بلوغ، در زمان باروری و در دوران یائسگی باشد، اما شایعترین علل خونریزیهای غیرطبیعی از رحم عبارتند از: هورمونی، استفاده از قرصهای ضدبارداری، بیماریهای رحم، حاملگی و سقط جنین و یائسگی. خونریزیهای غیرطبیعی نشانههای مختلفی دارد و ممکن است به صورت لکهبینی میان دو عادت ماهانه باشد و به فواصل کمتر از 21 روز یا بیشتر از 35 روز اتفاق بیفتد. یا خونریزی بسیار شدید باشد، به طوری که فرد خون لخته دفع کند. علت خونریزی باید پیدا شود. خونریزی زیاد باعث کاهش گلبولهای قرمز خون و ضعف و خستگی بیمار میشود. برای تشخیص علت خونریزی سونوگرافی، آزمایشهای هورمونی، آزمایش حاملگی، پاپ اسمیر یا بیوپسی از رحم نیاز است. ( در مواقعی است که به بدخیمی دیواره رحم یا دهانه رحم مشکوک باشیم بیوپسی، نمونه برداری، انجام میشود). درمان خونریزیهای غیرطبیعی رحم از تجویز قرص شروع میشود تا جراحی و در مرحله آخر ممکن است رحم خارج شود.
کیست تخمدان: تخمدان پلیکیستیک از شایعترین بیماریهای تخمدان است. در این بیماری کیستهای ریز و متعددی اطراف تخمدان را احاطه میکنند. بیماران معمولا از تاخیر در قاعدگی، پرمویی، نازایی و... شکایت دارند. کیست تخمدان درمان قطعی ندارد ولی با درمان دارویی و کاهش وزن تا حد زیادی میتوان علائم را کاهش داد، اما کیستهای تخمدان مبحثی گسترده است. کیستها انواع مختلفی دارند و اغلب آنها خوشخیم هستند و بدون درمان دارویی بعد از مدتی از بین میرود. کیستها انواع گوناگون دارند؛ کیست فولیکولار، کیست جسم زرد، کیست درموئید، کیست آدنوما، کیست اندومتریوما. کیستها معمولا علامتی ایجاد نمیکنند. ولی علامتهای آنها ممکن است بهاین شکل باشد: نفخ شکم، تورم واحساس توده در شکم، درد لگنی، مقاربت دردناک، درد در ناحیه زیر شکم و کمر، تهوع و استفراغ و... کیست وقتی پاره میشود یا پیچ میخورد ممکن است درد زیادی ایجاد کند. تشخیص کیست تخمدان با سونوگرافی است. بعضی از کیستها بدخیم هستند در این مواقع نیاز به نمونهگیری ودر صورت قطعی بودن بدخیمی، کیست همراه با تخمدان یا بخشی از آن خارج میشود.
توده پستان: تودههای پستانی اغلب نگرانی و ترس زیادی را در زنان ایجاد میکنند. تودهها انواع مختلفی دارند و عبارتند از: فیبروآدنوما، کیستها، فیبروکیستیک وتودههای بدخیم. یکی از شایعترین تودهها در پستان زنان، تودههای فیبروکیستیک هستند. فیبروکیستیک در واقع یک بیماری محسوب نمیشود و جزئی از بافت طبیعی پستان است ولی تعداد زیادی از خانمها این تودهها را در سینه دارند. در بعضی از آنها رشد کیستها آنقدر زیاد است که باعث وحشتشان میشود.
این تودهها نیاز به درمان ندارند و تودههایی که بزرگ هستند باید توسط جراح و با روشی به نام اف.ان.آ تخلیه شوند. البته اگر مایع خارج شده از نظر جراح مشکوک باشد، گاهی نیاز به بیوپسی هم وجود دارد. فیبرو ادنوما نیز در زنان جوان شایع است. این تومورها خوشخیم هستند و اغلب قبل از 25 سالگی بروز میکنند و نیازی هم به عمل جراحی ندارند. گاهی تعداد آنها به چند عدد میرسد.
اگر توده دردناک باشد یا رشد پیشرونده داشته باشد، ممکن است درمان جراحی نیاز باشد، اما آنچه مهم است تشخیص زودرس تودههای بدخیم پستانی است. تودههای بدخیم درد ندارند، به طور اتفاقی کشف میشوند، معمولا گرد نیستند و حالت چسبندگی در سینه دارند.
تشخیص تودهها با معاینه هر ماهه خانم امکانپذیر است. همچنین زنان باید معاینات دورهای، انجام سونوگرافی و ماموگرافی را جدی بگیرند و با پزشک خود در این باره مشورت کنند. تودههای بدخیم اگر خیلی زود تشخیص داده شوند براحتی درمان خواهند شد. اگر توده بدخیم دیر تشخیص داده شود به مناطق دیگر گسترش خواهد یافت که در آن صورت نیاز به جراحیهای وسیع، شیمیدرمانی و رادیوتراپی است.
دکتر آزیتا صفارزاده کرمانی
متخصص بیماریهای زنان و زایمان / سیب (ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)
دکتر جمیله عطاپور اظهار کرد: با افزایش سن بهویژه در زنان، بروز پوکی استخوان نیز دور از انتظار نخواهد بود.
وی با اشاره به اینکه زنان در سن 50 سالگی یائسه شده و هورمون استروژن آنها کاهش مییابد، افزود: ترشح هورمون استروژن از تخمک تأثیر مثبتی بر روی استخوانسازی دارد. بنابراین کم شدن این هورمون موجب از دست رفتن توده استخوانی و تشدید و تسریع کننده روند پوکی استخوان میشود.
عطاپور با بیان اینکه بخش زیادی از روند پوکی استخوان ژنتیکی است، تصریح کرد: به همین دلیل وقتی زنان به سنین 60 تا 75 میرسند اغلب مقدار زیادی از توده استخوانی خود را از دست دادهاند و این امر اجتناب ناپذیر است.
این متخصص داخلی بیان کرد: بهترین راه این است که زنان از سنین جوانی و قبل از رسیدن به سن 35 سالگی با مصرف شیر و لبنیات کافی و فعالیت فیزیکی مناسب، حداکثر توده استخوانی را داشته باشند. علاوه بر آن در صورتی که جذب ویتامین D به مقدار ناکافی بوده و سیگار، الکل و برخی داروها نیز مصرف شود، حداکثر توده استخوانی شکل نخواهد گرفت و پوکی استخوان بعد از سن 35 سالگی آغاز میشود.
عطاپور گفت: زمانی که نوزادی به دنیا میآید کمکم غضروفهای بدن او تبدیل به استخوان میشود و این استخوانسازی تا سن 30 - 35 سالگی ادامه مییابد. البته بعد از آن هم استخوانسازی انجام میشود اما با توجه به اینکه در سنین بالا استخوانخوری هم انجام میشود، بنابراین با مشکلات گفته شده سرعت استخوانسازی به اندازه استخوانخوری نخواهد بود.
این متخصص داخلی گفت: آمارها نشان میدهد سالانه 10 میلیون نفر در آمریکا به پوکی استخوان مبتلا میشوند و 18 میلیون نفر هم به سوی آن حرکت میکنند. ضمن اینکه در کشور ما نیز زنان شرایط خوبی را در این زمینه ندارند.
وی خاطرنشان کرد: تاکید میشود علاوه بر مصرف لبنیات و جذب ویتامین D، روزانه به مدت نیم ساعت پیادهروی انجام شود و افرادی که دارای ریسکفاکتورها هستند، بیشتر رعایت کرده و برنامه خود را تنظیم کنند.(ایسنا)