خیراندیش با بیان اینکه بحث کیفیسازی باشگاههای زنانه و همچنین ارتقای آموزش شهروندی در دستور کار قرار دارد، گفت: با هماهنگی فدراسیونهای مربوطه، تربیت مربیان ایستگاههای تندرستی در دستور کار قرار دارد. اکنون ۱۱۲۶ ایستگاه تندرستی بانوان در شهر تهران وجود دارد که متوسط استفاده از هر ایستگاه به صورت هفتگی ۵۰ نفر است. همچنین مسابقات محلات از ۲۰ فروردینماه در ۱۳ رشته به صورت المپیاد برگزار شده است که در نهایت با المپیاد منطقهای به کار خود پایان میدهد.
ایروبیک و پیلاتس در صدر ورزشهای مورد علاقه زنان تهرانی
معاون زنان سازمان ورزش شهرداری تهران افزود: مجموعههای ورزشی زنان در حد استاندارد نیست و سعی داریم با برنامهریزیهای دقیق و ورود ورزشهای پرطرفدار و همچنین بازبینی رشتههای ورزشی، میزان مشارکت بانوان در ورزش را افزایش دهیم.
خیراندیش اضافه کرد: ایروبیک و پیلاتس در صدر ورزشهای مورد علاقه زنان تهرانی قرار دارد. بررسیها نشان داده است که ورزشکاران زیر ۲۰ سال از رشتههایی چون والیبال و بسکتبال و ورزشکاران دارای بیش از ۵۰ سال سن از رشته آبدرمانی و ورزشکاران ۲۰ تا ۵۰ سال از رشتههای ورزشی همچون ایروبیک و پیلاتس استقبال میکنند.
وی همچنین از ورود رشته ورزشی TRX به مجموعههای ورزشی شهرداری خبر داد و گفت: در پی استقبال گسترده بانوان از این رشته، درصدد راهاندازی این شاخه ورزشی در ورزشگاههای شهرداری تهران هستیم.
خیراندیش همچنین از راهاندازی پیست پیادهروی تارتان در منطقه ۳ خبر داد و گفت: این پیست پیادهروی به دور محدوده پارک ملت طراحی شده که براساس استانداردهای جهانی فدراسیون دو ومیدانی طراحی و ساخته شده است که به زودی مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت. (ایسنا)
546
*این روزها تعداد مردانی که برای رفع موهای ناخواسته به مراکز لیزر مراجعه میکنند، رو به افزایش است. دلیل این افزایش مراجعه چیست؟
واقعیت این است که این میزان مراجعه در نسل جدید بیشتر است. برخلاف نسل قبل که شاید بسیاری از آقایان پر مو بودن بدن را نشانه مردانگی و جذابیت میدانستند، ظاهرا گروهی از مردان امروزی بدن بیمو را میپسندند. البته در کشور ما در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی و آمریکایی که ۲۰ درصد مردان برای لیزر موهای زائد مراجعه میکنند، مردان فقط برای لیزر موهای نواحی خاصی که بیشتر در دید است و کمتر مردی داشتن این موها را میپسندد، مثل ناحیه پشت گردن یا سرشانه و کمر، مراجعه میکنند.
*یعنی فقط به قصد زیبایی لیزر میکنند؟
دلایل بهداشتی و پزشکی هم دخیل است. موها محل مناسبی برای رشد باکتریها و قارچ هستند که خود مولد بوی بدند. برای آقایانی که از بوی نامطبوع زیر بغل یا ناحیه تناسلی شاکیاند یا تعریق بیش ازحد دارند، این کار راهحل خوبی است. از سوی دیگر، برای برخی افراد مخصوصا ورزشکاران نیز داشتن بدن بدون مو مزیت محسوب میشود زیرا در صورت بروز صدمه و جراحت، پانسمان ناحیه راحتتر خواهد بود. موها ممکن است بهراحتی باعث انتقال آلودگیهای باکتریایی به زخم شوند و طول مدت بهبود زخم را افزایش دهند. این موضوع را هم نباید فراموش کرد که تراشیدن مرتب موها به پوست آسیب میرساند و میتواند باعث رشد موهای زیر پوستی یا التهاب ریشه مو شود. خصوصا در مردانی که موی فر دارند و این برگشت مو به داخل پوست اذیتشان میکند، حتی توصیه پزشکان هم انجام لیزر است.
*مردان بیشتر برای لیزر چه نقاطی از بدن مراجعه میکنند؟
در کشور ما آقایان برای لیزر موهای ناحیه گردن، چه پشت و چه قدام گردن، و همچنین قسمت گوش مراجعه میکنند. آقایان ورزشکاری که وزنهبردار، کشتیگیر یا شناگر هستند یا بدنسازی کار میکنند هم ممکن است برای لیزر کل بدن، کمر و سینه مراجعه کنند.
*میزان تاثیر و نتیجهبخشی لیزر در خانمها و آقایان متفاوت است؟
میزان پاسخدهی به رنگ پوست، رنگ مو و نوع تکنولوژی و سیستم لیزر به کار گرفته شده، ارتباط دارد. برخی از دستگاهها و تکنولوژیهای لیزر اثربخشی بالایی دارند به نحوی که بعد از ۱ یا ۲ جلسه، میزان رشد موهای ناخواسته کاهش چشمگیری پیدا میکند. برخی از دستگاههای لیزر تکنولوژی ضعیفتری دارند و به چند جلسه لیزر برای کاهش موهای ناخواسته نیاز است. البته برای تکمیل دوره درمان به همه افراد ۶-۴ جلسه لیزر توصیه میشود. هیچ تفاوت جنسیتی هم در اثربخشی لیزر نیست اما در خانمهایی که اختلالهای هورمونی دارند یا آقایانی که موها در اثر تحریک هورمونهای مردانه ایجاد میشود، ممکن است چند سال بعد از لیزر موهای نواحی لیزر شده به شکل کرکی بروید. این افراد بعد از رشد این موها دوباره باید برای لیزر مراجعه کنند.
*نحوه کار با لیزر و مراقبتهایی که بعد از آن لازم است نیز در هر دو جنس یکسان است؟
نحوه کار متفاوت نیست اما چون موی آقایان ضخیمتر و پوستشان تیرهتر است، احتیاطهای بیشتری لازم است. مو و پوستهای تیرهتر و ضخیمتر به لیزر بهتر جواب میدهند و بههمین دلیل در جلسات اول باید انرژی متناسب با نوع پوست و موی آقایان انتخاب شود که پوست آسیب نبیند. در مورد مراقبتهای بعد از لیزر، نگرانی اصلی ما در مورد خانمهاست چون بیشتر حمام آفتاب میگیرند اما در کل به آقایان نیز توصیه میشود بعد از لیزر تماس پوستشان با آفتاب کمتر باشد و قبل از لیزر نیز حمام آفتاب نگرفته باشند و پوستشان را برنزه نکرده باشند.
*لیزر ناحیه صورت مثلا لیزر موهای داخل مجرای ورود گوش تاثیر منفی روی شنوایی نمیگذارد؟
لیزر از جنس نور است و باید نکتههای ایمنی را در کار با آن رعایت کرد. در این شرایط لیزر هیچ خطری برای بینایی، شنوایی و ارگانهای دیگر ندارد. (سمیه مقصودعلی/ سلامت)
51
برقرار کردن نظم در محل کار و به دنبال آن در خانه، باعث میشود کارها درستتر و بهتر انجام شده و به هم نریزند. نظم در محل کار علاوه بر کاهش استرس و ایجاد آرامش، باعث ایجاد تعادل بیشتر بین کار و زندگی، صرف وقت بیشتر برای خانواده و دوستان، صرفهجویی و پیشرفت در زندگی نیز میشود. ضمن اینکه فرزندان شما از نظم شما الگو میگیرند و آن را در زندگی خود پیاده میکنند.
۶ راه برای منظم بودن را در ادامه بخوانید:
۱- برای برقراری نظم اول میز کارتان را سر و سامان دهید. کاغذهای اضافه را دور بریزید، پوشهها و کارتابلها را سر و سامان بدهید و به ترتیب زمان انجام مرتب کنید، کشوها را تمیز کنید و وسایل اضافه را دور بریزید، جای مخصوصی برای گیرهها، سنجاقها و کاغذهای کوچک در نظر بگیرید که به هم ریخته به نظر نرسند.
۲- اگر در محل کار با رایانه سروکار دارید، باید به آن هم سر و سامانی بدهید. برای هر کار پوشه خاصی درست کنید و اطلاعات و مطالب مربوط را در آن پوشهها بگذارید. حتماً پوشهها و فایل زیادی در رایانهتان وجود دارد که دیگر کارایی ندارند و باید راهی سطل آشغال رایانه شوند.
۳- ساعت ورود و خروج به محل کار را رعایت کنید. اگر صبح بیدار شدن برایتان سخت است و همیشه دیر میرسید باید بدانید که این بینظمی به تمام روزتان سرایت میکند. با کوک کردن ساعت، تلاش کنید که سر وقت بیدار شوید و بعد از سر و سامان دادن به غذای همسر و بچهها و راه انداختن آنها، خودتان هم راهی محل کار شوید. اگر دیر خوابیدنها مانع صبح زود بیدار شدن هستند، عادت خود را تغییر دهید.
۴- میتوانید یک سررسید روزانه داشته باشید و کارهای هر روز را در صفحه مرتبط بنویسید و هر روز صبح اول آن صفحه را چک کنید. با انجام هر کار کنار آن علامت بگذارید و اگر کاری باقی ماند یا نیاز به زمان بیشتری داشت، حتماً مشخص کنید. تماسهای ضروری و نامههایی که باید بفرستید هم میتوانند در این فهرست قرار بگیرند. کارهای مهمتر را میتوانید روی کاغذهای کوچک بنویسید و روی میز یا صفحه رایانهتان بچسبانید که یادتان نرود.
۵- برای نظم پیدا کردن لازم است روزهای اول کمی از انجام کارهای غیر ضروری دست بکشید. مثلاً اگر صحبت تلفنی با دوستان و خانواده وقت زیادی در طول روز از شما میگیرد، آنها را مدیریت کنید و با چند دقیقه احوالپرسی قضیه را تمام کنید تا بتوانید به کارهایتان برسید.
۶- برای انجام هر کاری زمان لازم را در نظر بگیرید. طوری زمانبندی کنید که مطمئن هستید در آن مدت به آن کار خاص میتوانید برسید. چند کار را در یک زمان انجام ندهید چون تمرکزتان به هم میریزد و دوباره بینظم میشوید. (یگانه خدامی/ بانو)
132
پاسخ مشاور: مؤثرترین عامل جلوگیری از تخمکگذاری و علل ناباروری، سندرم تخمدان پلی کیستیک است. افراد مبتلا به این عارضه، معمولاً سیکلهای قاعدگیشان منظم نیست و با افزایش وزن روبرو هستند؛ همچنین سطح هورمونهای مردانه در آنها بالا است یا ممکن است دارای بیماریهای زمینهای دیگری باشند. به عنوان مثال، دیابت پیشرفته و بیماریهای کلیوی پیشرفته به عدم تخمک گذاری و در نتیجه ناباروری منجر میشوند یا اینکه ممکن است لقاح به طور طبیعی صورت نگیرد که بیشترین موارد آن ناشی از چسبندگی داخل لگن در زنان است.
بیماریهای التهابی لگن و آندومتریوز نیز راه لولهها را مسدود کرده و تخمک نمیتواند خودش را برای لقاح آماده کند. چسبندگی داخل لگن به علت عمل جراحی و عفونت لولهها و تخمدانها یا سابقه آپاندیس که بموقع درمان نشده ایجاد میشود. این عوامل میتواند موجب التهاب شوند. باید توجه داشته باشید اندومتریوز نیز موجب ناباروری میشود و التهاب لگن ایجاد میکند.
مسأله دیگر به محیط رشد جنین مربوط میشود؛ مشکلاتی که در داخل رحم ایجاد میشود علاوه بر ناباروری حتی ممکن است اختلالات مادرزادی را در نوزاد زیاد کند.
با توجه به موارد گفته شده، برای آزمایش و سونوگرافی به یک متخصص زنان و زایمان مراجعه کنید تا عوامل زمینه ساز ناباروری را با تشخیص بموقع از بین ببرید. (دکتر اعظم السادات موسوی - متخصص زنان و زایمان و نازایی/ ایران)
226
دکتر مهدی بیاتی افزود: روی حساسیتهای هم انگشت نگذارید چون این کار باعث آسیب رسیدن به ارتباط هر دو میشود. لازم است ما همسر خود را همان گونه که هست بپذیریم. پذیرش همسر باعث ایجاد احساس همدلی و همزبانی میشود. باید باور کنیم که هر فرد چارچوبهای کاملا فردی دارد که نباید وارد آن شویم، اما برخی زوجین ازدواج را با تملک صددرصد طرف مقابل اشتباه میگیرند. تکرار رفتارهای نادرست موجب سردی رابطه زوجین میشود و حس همدلی میان آنان را از بین میبرد.
وی اضافه کرد: فقدان همدلی میان زوجین موجب پناه بردن آنان به شبکههایی مانند وایبر، واتسآپ و لاین میشود تا از این طریق نیازهای عاطفی خود را برآورده کنند. ورود به این شبکهها ممکن است با آسیبهایی همراه باشد، چرا که روز به روز از ارتباط مثبت زوجین با یکدیگر کاسته میشود.
این روانشناس با بیان اینکه هر فرد دارای چهار پنجره از نظر روانی و شخصیتی است، گفت: پنجره اول، بسیار سری است و شامل ارتباط انسانی با خدایش میشود. پنجره دوم، مرحله بسیار محرمانه است که فرد با یکی، دو نفر دیگر همدلی نزدیکی دارد. پنجره سوم، پنجره آشکار است که شامل رفتار فردی میشود و پنجره چهارم، مرحله رفتاری است و براساس آن فرد با دیگران ارتباط کاملا مشخصی برقرار میکند.
بیاتی با بیان اینکه انسان به سمت افرادی که حرفهای او را گوش میدهد و تحقیر و نقدش نمیکند، کشش پیدا میکند و این کار در برقراری ارتباط موثر و نزدیک مهم است افزود: متاسفانه برخی مردان اجازه صحبت به همسرانشان نمیدهند و با تحقیرش، او را به کنج عزلت میرانند. زن به علت برآورده نشدن نیازهای عاطفی و روانی خود ممکن است به فضاهای مجازی گرایش پیدا کند و دچار آسیب شود. (ایسنا)
افزایش موهای زاید در افراد به دو نوع کلی هیپرتریکوز و هیرسوتیسم تقسیم میشوند. هیپرتریکوز در هر دوجنس مرد و زن ایجاد میشود و علل مختلفی دارد؛ اما هیرسوتیسم فقط مخصوص خانمهاست و علل آن کاملا با هیپرتریکوز متفاوت است.
هیرسوتیسم عارضه شایعی است که میتواند در نوجوانان و خانمهای جوان باعث اضطراب و نگرانی و کاهش اعتماد به نفس شود و گاهی عوارض روحی - روانی شدیدی هم به دنبال دارد. در واقغ، هیرسوتیسم به رشد بیش از اندازه مو در مکانهای خاصی از صورت و بدن خانمها که وابسته به آندروژن است گفته میشود.
موهای ناحیه صورت یک خانم به طور طبیعی باید به صورت موهای کمرنگ و نازک باشد. این موها به آسانی قابل دیدن نیستند و اگر در ناحیه صورت هر خانمی به جای این موهای نازک، موهای ضخیم و سیاه با الگوی مردانه رشد کرد، یا اگر در مدت کوتاهی رشد سریع موهای ترمینال در نواحی خاصی از بدن که وابسته به آندروژن است (مثل نواحی سینه، اطراف ناف و شکم، قسمت فوقانی و تحتانی پشت، قسمت داخلی کشاله ران و بازوها) مشاهده شد، حتما باید به پزشک متخصص پوست مراجعه کرد.
باید توجه داشت که این مشکل علاوه براینکه روی ظاهر و اعتماد به نفس بیمار اثر میگذارد، ممکن است مشکلات داخلی فراوانی نیز ایجاد کند، پس این علامت را باید مهم تلقی کرده و نباید آن را از نظر دور داشت.
الگوی طبیعی رشد مو بر اساس رنگ پوست و نژاد بسیار متفاوت است. سفیدپوستها موهای صورتشان نسبت به سیاهپوستها و نژاد زرد بیشتر است و زنان آسیاییتبار و ساکن نواحی مدیترانه به طور طبیعی موهای بیشتری نسبت به زنان اروپایی دارند.
علت زمینهای برای ایجاد هیرسوتیسم را باید در تخمدانها، غدد فوق کلیوی یا هیپوفیز جست اما در صورت ایجاد هر یک از علائمی مانند کلفت شدن صدا شبیه صدای مردان، آکنههای مقاوم به درمان یا شدید و کیستی، ریزش مو با الگوی مردانه در ناحیه پاریتال و جلوی سر، آمنوره یا قطع قاعدگی، اختلالات قاعدگی (کم یا نامنظم شدن آن)، چاقی مرکزی بخصوص در ناحیه شکم و پهلوها، تیره و ضخیم شدن پوست در نواحی زیربغل، آرنج، کشاله ران، گردن یا چینهای زیر پستان، کبودی سریع پوست بدون سابقه ضربه و تروما، ترشح شیر از پستان در خانمهای مجرد یا زنی که کودک شیرخوار ندارد، افزایش کلسترول و چربیهای خون، هیرسوتیسم پیش از بلوغ یا هیرسوتیسمی که به طور ناگهانی رخ میدهد، افزایش فشار خون، دیابت نوع ۲ همراه با سندرومهای مقاومت به انسولین با افزایش قند خون، افزایش حجم عضلات و ناباروری باید به افزایش هورمونهای مردانه در بدن زنان شک کرد و به پزشک متخصص مراجعه کرد.
بهترین روش درمان هیرسوتیسم، شناخت عامل بیماری و درمان با داروهای هورمونی و سپس حذف موها با استفاده از لیزر و سیستمهای نوری و رادیوفرکوئنسی است |
تمام افرادی که دچار هیرسوتیسم هستند باید توسط پزشک معاینه شوند تا علت زمینهای آن مشخص شود. با استفاده از سونوگرافی تخمدانها و غدد فوق کلیوی و آزمایشهای هورمونی، و همچنین در صورت لزوم با نظر پزشک متخصص و انجام سایر اقدامات پاراکلینیکی مانند سی تی اسکن و... میتوان تشخیص قطعی را درباره مشکل رشد زیاد موهای زاید روی پوست زنان مطرح کرد.
اکنون بهترین روش درمانی برای هیرسوتیسم شناخت عامل این بیماری و درمان این عامل با استفاده از داروهای هورمونی و سپس حذف موهای زائد با استفاده از تکنولوژیهای جدید مانند لیزر و سیستمهای نوری و رادیوفرکوئنسی است. البته لیزر مطمئنترین روش در درمان هیرسوتیسم است. (دکتر رضا قادری - متخصص پوست و مو)
سعید صفاتیان میگوید: ما در این زمینه آماری نداریم اما گزارشهای میدانی ما این موضوع را تأیید میکند، حتی افزایش تعداد مراجعهکنندگان به مطبها که در سابقه مصرفشان به «گل» اشاره میکنند، بدون اینکه بدانند مخدر است.
براساس آمارها، یک میلیون و ٣٢۵ هزار نفر فرد معتاد در کشور شناسایی شده است و اکنون ١٠درصد از معتادان را زنان تشکیل میدهند. براساس نظر کارشناسان، آمار زنان مصرفکننده مواد مخدر و روانگردانها در کشور روزبهروز در حال افزایش است.
طبق آمار ستاد مبارزه با موادمخدر، که برگرفته از آمارهای پزشکی قانونی است، ٢٧٩ زن معتاد در سال ٩٣ جان خود را از دست دادهاند که این آمار بسیار نگرانکننده است چرا که نسبت به سال ٩٢ این آمار ٣٣درصد رشد دارد. همچنین در این مدت دو هزار و ۴۶٨ نفر معتاد مرد جان خود را از دست دادهاند که نسبت به مدت مشابه سال قبل سهدرصد کاهش دارد اما آمار مرگومیر زنان با رشد چشمگیری روبهرو بوده است.
چرا میزان مرگومیر در زنان معتاد نسبت به سال قبل آن افزایش چشمگیری دارد؟ صفاتیان در پاسخ به این پرسش، علت افزایش ٣٣ درصدی مرگ زنان معتاد در یک سال گذشته را اوردوز، مراجعه بیشتر به پزشکی قانونی، تمایل بیشتر پزشکی قانونی در مرگ زنان معتاد برای کالبدشکافی، تغییر الگوی مصرف به سمت مواد صنعتی و افزایش ناخالصیها در مواد مخدر میداند.
وی مسائلی چون افزایش شمار مراکز و تنوع مواد مخدر، احساس ایمنی بیشتر توزیعکنندگان مواد روانگردان در آرایشگاهها و سالنهای ورزشی، ضعفهای جسمانی دختران در سنین نوجوانی و گاه نیاز آنها به مصرف بیشازحد را دلایلی بر رشد مرگومیر زنان بر اثر اعتیاد میداند.
دکتر صفاتیان میگوید: از آنجا که تعداد مراکز و تنوع مواد روانگردان و مخدر در میان زنان در چندسال گذشته بیشتر شده است، متأسفانه آمار مصرف این مواد و اعتیاد زنان نیز افزایش چشمگیری داشته است. اغلب دختران ١۶ تا ١٧ ساله گرایش زیادی به موادمخدر و روانگردانها دارند و کمتر مشاهده میشود یک بانوی ۴٠ ساله به این روانگردانها اعتیاد پیدا کند.
دکتر صفاتیان همچنین به توزیع مواد مخدر در آرایشگاهها، سالنها و باشگاههای ورزشی ویژه بانوان اشاره کرده و میگوید: اغلب این مراکز غیر قانونی و غیر مجاز فعالیت دارند اما مکانی برای خرید مواد مخدر دختران جوان معتاد شدهاند. موارد خیلی زیادی ثابت شده که مواد مخدر صنعتی مانند شیشه را با تبلیغ لاغری به زنان و دختران عرضه میکنند و این معاملهای پرسود میان مافیای مواد مخدر و گردانندگان باشگاهها و آرایشگاههای بیرونق است که بهدنبال سود بیشتر هستند.
وی درباره علل گرایش زنان و دختران به مواد مخدر میگوید:
موارد زیادی ثابت شده که مواد مخدر صنعتی مانند شیشه را با تبلیغ لاغری به زنان و دختران عرضه میکنند که معاملهای پرسود میان مافیای مواد مخدر و گردانندگان باشگاهها و آرایشگاههای بیرونق محسوب میشود |
مشکلات شخصیتی، اضطراب، بیماریهای جسمی، شکست تحصیلی و عشقی و تحتفشاربودن از سوی خانواده یا مسئولیتپذیرنبودن خانوادهها در قبال فرزندانشان از جمله دلایل گرایش زنان و دختران جوان ما به موادمخدر است. این مجموعه عوامل باعث میشود که میزان مصرف موادمخدر بهویژه روانگرانها نیز در زنان بیشتر شود. متأسفانه بسیاری از کسانی که این مواد را مصرف میکنند، در سنین جوانی هستند و اطلاعات درستی از نوع مواد و مضرات آن ندارند و همین موضوع باعث شده که با مصرف زیاد آن، باعث مرگ خودشان شوند. از سویی دیگر به دلیل شرایط جسمانی زنان، عوارض مواد مخدر روی قلب، ریه، کلیه و... آنها بیشتر است و همچنین این زنان به دلیل اقامت در خانه و مشغولبودن به خانهداری و بچهداری اختلال عملکرد را خیلی سریع منتقل میکنند. زنان معتاد در محیطهای اجتماعی زودتر به سمت فساد و فحشا میروند و به این دلیل، احتمال ابتلا به بیماریهای مقاربتی از جمله اچآیوی در زنان معتاد بیشتر از مردان معتاد است.
صفاتیان ادامه میدهد: اکنون بسیاری از خانوادهها نیز ارتباط مرگومیر فرزند خود با مصرف مواد مخدر و روانگردانها را نیز متوجه شدهاند و درصورت مرگ فرزندشان، موضوع را به پزشکی قانونی اطلاع میدهند تا مشخص شود که علت مرگ آنها ناشی از مصرف مواد مخدر بوده یا نه. همین موضوع نیز باعث شده میزان مرگ و میر در میان دختران و زنان از طریق استفاده بیشازحد موادمخدر نیز بیشتر قابل تشخیص باشد.
صفاتیان در ادامه با بیان اینکه برخی بانوان تمایل زیادی برای درمان اعتیاد خود دارند، میگوید: با توجه به اینکه مراکز خاص ترک اعتیاد ویژه زنان در کشور بیشتر شده است، مراجعه زنان نیز رو به رشد است که این موضوع میتواند امیدوارکننده باشد. (شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
دکتر الهامالسادات هاشمیان نایینی با اشاره به اینکه آندومتریوز بیماری شایعی در زنان است، گفت: این عارضه با قرار گرفتن غیرطبیعی بافت غددی و استرومایی شبه آندومتر (آندومتر بافت داخلی رحم است) بروز میکند. لاپاروسکوپی، بیوپسی و برخی پروسههای غیرتهاجمی از قبیل اولتراسوند، MRI و سی تی اسکن جهت تشخیص و ردهبندی بیماری به کار میرود.
این جراح و متخصص زنان خاطرنشان کرد: آندومتریوز با طیفی از علایم همراه است که شایعترین آن درد مزمن لگنی است. درد هنگام قاعدگی، سوزش ادرار، مقاربت دردناک، خونریزی غیرطبیعی رحمی، لکه بینی و ناباروری از دیگر نشانههای این عارضه است.
هاشمیان با تاکید بر اینکه هیچ ارتباطی بین مرحله بیماری و علایم آن وجود ندارد، گفت: به همین علت بیماری اغلب تشخیص داده نمیشود یا به کندی شناسایی میشود. راه تشخیص قطعی بیماری، لاپاروسکوپی است ولی تشخیص آن بویژه هنگامی که کاشت بافت عمیق است یا بخوبی قابل مشاهده نیست، ممکن است مشکل باشد.
این جراح و متخصص زنان گفت: مطالعات نشان داده است که دو سوم مبتلایان به آندومتریوز لگنی، درد مزمن لگن دارند که از این تعداد ۳۰ تا ۴۰ درصد زنان دچار ناباروری میشوند. مبتلایان به آندومتریوز ۲۰ برابر بیش از زنانی که مبتلا به این بیماری نیستند، دچار ناباروری میشوند. (ایسنا)
مثل همیشه ترافیک. ماشینها پشت هم قطار شدهاند و نور قرمز چراغهایشان با نور روشناییهای کنار بزرگراه که تک و توک روشن شدهاند، دست به یکی میکنند و به تاریک و روشن دم غروب چنگ میزنند. رانندههای کلافه پا را روی پدال گذاشتهاند و مثل گلولههای منجنیق آمادهاند تا جلویشان حتی شده یک متر خالی شود و خود را به جلو پرتاب کنند. صدای بوقهای ممتد رانندگانی که میخواهند از غافله عقب نمانند، بزرگراه را بر میدارد و صدای نالههای زن میرود که گم شود لابهلای صدای بوقها و همهمه و شتاب ماشینها. حتی قد و قامت خمیدهاش را هم کسی نمیبیند یا اگر هم ببیند باز فرقی نمیکند.
این تصویر حالا کم کم پیوست میشود به گوشه تمام بزرگراهها. تصویر معتادی که تلوتلو خوران با ظاهر پریشان و ژولیده مثل یک شبح، راه خودش را گرفته و کنار بزرگراه میرود به ناکجا. ناکجایی که گاهی میرسد زیر پلی که پاتوق شده و میشود جنس جور کرد یا شاید سر از زیر لاستیک ماشینها درمیآورد و... تصویر آدمک حالا رفته رفته تبدیل به تصویری عادی میشود. آدمک که نه هویتی دارد و نه شناسنامهای. حتی زن و مرد بودنش را نمیشود تشخیص داد. شاید خودش هم وقتی انگشتان زمخت و پینه بستهاش را میفشارد روی سرنگ و هروئین را هل میدهد توی رگهایش، یادش نباشد زن است. زنی با هزار و یک رؤیا. رؤیای در آغوش کشیدن فرزند یا شاید رؤیای پوشیدن لباس سفید و در دست گرفتن گلی زیبا. رؤیاها هر چه بودهاند حالا نگاه کردن به این انگشتان پینه بسته و دستهای کبود به همشان میریزد. حالا راه به سوی رؤیاها بسته است و باز است به سوی ناکجا آباد...
یکی از همین ناکجاآبادها همینجاست. کنار رودخانهای در یکی از محلههای شمال غرب تهران. جمعشان جمع است. این یکی فندک میگیرد برای آن و آن یکی هم مواد تعارف میزند به این. به قول راضیه حالا وقت شکم سیریشان است که هوای هم را دارند. خمار که بشوند همدیگر را درسته قورت میدهند:
«یک بار بزن بزنی شد که بیا و ببین. صدتا مرد حریف همین دوتا گیس بریده نبودن.»
این را که میگوید رویش را میگیرد طرف دو تا از دخترها که کنار هم نشستهاند و از همانهایی هستند که به نظر میرسد هوای هم را دارند.
وقتی دخترها میبینند راضیه چغلیشان را میکند و از ماجرای بزن بزن آن روز میگوید کلی خوششان میآید و بلند بلند میخندند و دستشان را میکوبند به شکم و پهلوی هم و باز هم بلندتر میخندند. راضیه سر دستهشان است.
دوسه باری ترک کرده اما باز هم نتوانسته پاک بماند و قید همه چیز را زده و حالا خرابهنشین شده است. یک معتاد خیابانی که به قول خودش مثل گربه هفت تا جان دارد که تا به حال نمرده. خیلی وقتها که نشئه میشود دیگر حالیش نیست کجاست.
کنار رودخانه؟ وسط اقیانوس؟ توی یک کشتی؟ یا لب به لب لاستیکهای یک نیسان بزرگ آبی. قانع کردن زن نشئهای که کنار بزرگراه میرود و یک دقیقه طول میکشد تا قدم اول را به دوم برساند چندان سخت نیست. قانع کردنش برای گرفتن کمی اطلاعات و باز شدن باب آشنایی با رفقای هم پاتوقیاش. کافی است پولی بگیرد و مطمئن شود خطری تهدیدش نمیکند. آنوقت است که از سیر تا پیاز ماجرا را میریزد روی دایره.
میگوید اسمش راضیه است اما همه راضی صدایش میکنند. شاید هم اسمش را دروغکی میگوید اما به هر حال اسم مهم نیست. اینجا فقط یک چیز مهم است. اسمها و هویت آدمها اهمیتی ندارند. ترس و خطر هم اهمیت خود را از دست داده و هیچکس ترسی از غریبه ندارد. چیزی برای از دست دادن ندارند. برعکس، فضای رعبآور کنار رودخانه و مشتی معتاد که بیشترشان زن هستند، غریبهها را میگیرد.
هیچکدام چندان نای راه رفتن ندارند و اصلاً نمیتوانند تکان بخورند. غریبهها که وارد میشوند زنی با صدای دو رگه یک یالای کشدار میگوید و آنهایی که هوش و حواسشان سرجاست بلند میزنند زیر خنده. راضی رو به رفقا میکند و میگوید هر چی خانوم مهندس پرسید جواب بدین.
20-15 نفری هستند. هر کس برایش سؤالی پیش میآید. یکی میپرسد: «از جمعیت اومده؟» منظورش جمعیت امام علی(ع) است. «نکنه مأموره؟»، «نه بابا ریختش به مأمور نمیخوره» در جمعشان همهمه میشود تا اینکه راضی میگوید: «خانوم میخواد داستان ما رو بنویسه که چی شد سر از اینجا در آوردیم.»
از خودش شروع میکند. از زمانی میگوید که برای پدرش ابد بریدند و مادرش معتاد شد. هشت ساله بود که اول سیگاری شد و بعد هم نشست پای منقل و بند و بساط مادرش. اول تریاک و بعد هروئین یا به قول خودشان دوا. مادرش چند وقتی بود با پسری که 6 سال از خودش کوچکتر بود رفت و آمدی پیدا کرده بود و کم کم رابطه شان را علنی کردند. آنقدر که پسر هر بار دلش میخواست راهش را میکشید و سر از خانه شان در میآورد.
کار به جایی کشید که برادر کوچکترش خودکشی کرد و حالا دیگر راضی به مادرش نمیگوید مادر و هر بار که میخواهد اسمش را بیاورد میگوید زنه. راضی خودش نمیداند وقتی هجده نوزده ساله بود خودش از خانه فرار کرد یا بیرونش کردند یا هر دو باهم.
از آن روز مادرش را ندید و هیچ وقت هم نمیخواهد ببیند. دیگر از اینجای داستان به بعد را میشود حدس زد اما راضی که چانهاش گرم شده و گاهی وسط جملهها نیم چرتی هم میزند دوست دارد همه را بگوید. از موقعی بگوید که مثل برهای بیپناه و آواره در خیابانها میچرخید و گرگ هم بسیار. باقی داستانش معلوم است اما آنقدر میگوید و میگوید تا بقیه هم هوس صحبت کردن میزند به سرشان و شروع میکنند به حرف زدن.
یکی از داستان زندگیاش میگوید و آن یکی از بدبختی ها. از آنهایی که زمستان یخ زدند و مردند یا چند نفری که گم شدند و البته یکیشان را فهمیدند در کنار بزرگراه تصادف کرده و رفته زیر ماشین.
یکی از دخترها بیست و دو ساله است. تقریباً بیست سالی بزرگتر به نظر میرسد. در دانشگاه علمی کاربردی زبان انگلیسی میخوانده و به قول بچهها با کلاس جمعشان است. جمعی که امروز هست و فردا نیست. هر روز یکی بهشان اضافه میشود و یکی کم... اعتباری به رفاقتهایشان نیست و ممکن است فردا هم پاتوقیهای جدید داشته باشند. شاید کنار یکی از پلها یا در بلواری وسط یک خیابان شلوغ که دو طرفش را شمشادها حائل کردهاند و اگر یکی از ساکنان پاتوق فندکش را روشن کند تازه میشود فهمید آن ور شمشادها چه خبر است. برای همین هم است که هر که بیاید به قول خودشان زود با هم چفت میشوند که همین چند ساعت را دریابند. شاید فردا.
از مرجان میپرسم چطور شد که کارش رسید به اینجا. از بقیه کم حرفتر است. فندکش را میگیرد زیر حوضچه پایپ و شروع میکند به کشیدن. رنگ و روی زرد و صورت لاغرش گم میشود پشت دود غلیظ و بعد هم با کندی شروع میکند به حرف زدن:
«سال اول دانشگاه با یه پسره آشنا شدم. خیلی دوسش داشتم و هر کاری حاضر بودم بکنم که مال خودم باشه. نمیدونستم شیشه میکشه. اصلاً نمیدونستم شیشه چی هست. یه بار که مامان بابام رفته بودن ده بابابزرگم اینا که شب بمونن اونجا، اومد پیشم. با خودش پایپ آورده بود که منم بکشم. میترسیدم اما هی گفت اینا اعتیاد نداره، وادارم کرد بکشم منم که میخواستم راضی نگهش دارم، نه نگفتم. کشیدم و دیگه هیچی نفهمیدم. صبح که پا شدم از خودم خجالت میکشیدم. حتی به خودکشی فکر کردم اما دیگه فایدهای نداشت. با این حال ارتباطمون ادامه داشت. این وضع داشت برام عادی میشد. اولش خوب بودم و سرحال اما کم کم داشتم داغون میشدم. پدر و مادرم بالاخره بو بردن که با یکی رابطه دارم. حتی بردنم پزشکی قانونی. وقتی رفتم اونجا برای معاینه تازه فهمیدم یه بچه دو ماهه تو شکممه. پدر داد میزد که خدا زودتر منو بکشه. از همون موقع از خونه فرار کردم. الان شیش سال میشه. اول با امیر زندگی کردم و وادارم کرد بچه رو سقط کنم. روز به روز اوضام خرابتر میشد اونم از خونهانداختم بیرون. حالام که اینجام. یه شب اینجا یه شب اونجا...»
حرفهای مرجان تمام نشده بود که راضی صدای خودش را که به زور از ته حنجره بیرون میآمد بلند کرد: «این بیچاره وقتی میکشه فک میکنه میکروبا رو میبینه که دارن رو سر و کلش راه میرن. وسواسیه. برا همین میزنه خودشو درب و داغون میکنه. چنگ میندازه. میزنه.»
همهشان شبیه هم هستند. هم داستانهایشان و هم قیافههایشان. موهای چرک و گره خورده به هم، لباسهای پاره و ژولیده. دندانهای سیاه و یکی در میان، پوستهای چروکیده و پر از زخم، پیکرهای نحیف و خمیده و البته چشمهایی که انگار سیاهیشان میخواهد آنقدر بالا برود که خودش را پشت پیشانی گم کند.
بیشترشان میگویند یا شوهرشان معتادشان کرده یا مردی که به او علاقه داشتهاند. دوتایشان هم بچههایشان را هنوز نزاییده فروختهاند و با پولش مواد چند روزشان را جور کردهاند. بچه را همان وقتی که در شکمشان بوده فروختهاند. اصلاً بچه را یک بار هم ندیدهاند و حالا هم هیچ خبری ندارند. گلی یکی از همان هاست. دلش برای بچه تنگ نشده یعنی میگوید اصلاً فکرش را نمیکند که دلش تنگ شود:
«میدونم هر جا هست الان وضعیتش بهتر از منه.»
شوهرش پیش قسط میگیرد و بچه را قبل از به دنیا آمدن میفروشد تا هم بچه به روز خودشان نیفتد و هم مدتی خرج موادشان جور شود. یک بار هم میروند کمپ و هر دو ترک میکنند اما چند ماه بعد شوهرش دوباره شروع میکند و مصرفش شدیدتر هم میشود تا جایی که اوردوز میکند و جنازهاش را توی پیکان درب و داغان مسافرکشیاش گوشه خیابان پیدا میکنند.
گلی هم از آن به بعد دوباره شروع میکند به مصرف:
«وقتی صابخونه انداختم بیرون هیچکس منو خونهش راه نداد. خواهرم در رو به روم بست که یه وقت شوهر و بچههاش منو نبینن. اومدم تهران پیش مادرشوهرم اما اونم از خونه پرتم کرد بیرون. دیگه تو همین بیرون موندگار شدیم.»
آمارهای پزشکی قانونی میگوید سال پیش 279 زن معتاد جان باختهاند و این آمار نگرانکننده 33 درصد نسبت به سال قبل افزایش داشته. سال بعد که آمارها اعلام شود معلوم نیست گلی و راضی و همان دو دختری که گیس و گیس کشی کرده بودند و باقی بچهها، به این آمار اضافه شدهاند یا نه؟ یا در فهرست زنانی که مورد تعرض قرار گرفتهاند یا شاید هم آمار سقط جنینهای غیر قانونی یا فروش نوزاد را بالا ببرند. شاید هم عزمشان را جزم کنند و سال بعد در فهرست آمار معتادان ترک کرده باشند. شاید یادشان بیاید که زن هستند. زنی با هزار و یک رؤیا. رؤیای در آغوش کشیدن فرزند یا شاید رؤیای پوشیدن لباس سفید و در دست گرفتن گلی زیبا. رؤیاها هر چه بودهاند حالا نگاه کردن به این انگشتان پینه بسته و دستهای کبود به همشان میریزد. حالا راه به سوی رؤیاها بسته است و باز است به سوی ناکجا آباد... (شیرین مهاجری/ ایران)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
دکتر مینا پورفرخ، روانشناس، در برنامهای رادیویی گفت: چگونگی دور شدن زنان جوامع صنعتی و مدرن از سرشت و فطرت طبیعی خود مسئلهای است که نمیتوان به راحتی از آن چشم پوشی نمود. از آنجا که هر زنی دارای مردانگی درون (آنیموس) و هر مردی دارای زنانگی درون (آنیما) هست پس لازم است افراد بتواند در این زمینه به تعادل برسند.
وی افزود: از نظر روانشناختی لازم است هر زن ۴ جنبه انرژی روانی درونش را تجربه کند و آنها را به تعادل برساند. اولین بخش که «روح معنوی زن» است بازتابدهنده محسنات کامل زنانه از لحاظ بردباری و وفای به عهد است و از آنجا که این خصوصیت زن در پی کسب عظمت و قدرت نیست و به دنبال نقاط قوت مرد و چشم پوشی از نقاط ضعف است، با روحیهای الهام بخش و خلاق، مرد را در زندگی به سوی موفقیت سوق میدهد.
او ادامه داد: دومین بخش که «انرژی مادرانه» است؛ نقش حامی و سرپرست را برای فرزندان و حتی اطرافیان ایفا میکند و در پروش افراد موثر است.
این روانشناس افزود: سومین بخش که ویژگیهای مردانه درون زن است و «آمازون» نام دارد شدیدا دارای تمرکز درونی حواس بوده و قابلیت ابراز وجود دارد. متکی به نفس و خودکفاست و در ارتباطات اجتماعی با مردان، نقش همکار و رقیب را ایفا میکند.
وی اضافه کرد: چهارمین بخش نقش معشوقه را به عنوان زنی جذاب با حس شادابی و سرزندگی نشان میدهد. زنی که در روابط شخصی خود با مردان در سطوح مختلف عقلانی و عاطفی برخورد میکند، با مرد زندگیاش همخوانی میکند و نظراتش ارزشمند است. این جنبه از زنانگی همیشه مورد ستایش مردان قرار میگیرد.
او همچنین خاطرنشان کرد: با توجه به چهار بعد انرژی درونی زنان میتوان گفت که در صورت به تعادل رساندن این چهار بخش است که یک زن توانایی و قابلیت همسری با حفظ نقش معشوقه بودن و مادری مهربان و کارمند یا مدیری موفق خواهد بود. اگر به هر دلیلی در یکی از ابعاد، پیشرفت چشمگیری داشته باشد و در بعدی دیگر کم کاری و خلاء شکل گرفته باشد خانواده دچار بحران شده و زندگی با تنش مواجه خواهد شد. در چنین حالتی لازم است که با به تعادل رساندن همه ابعاد انرژی زنانه به ثبات خانواده توجه بیشتری نمود. به نظر میرسد با مدرنیته شدن جوامع صنعتی، زن امروزی در جهت بعد مردانگی درون پیشرفت چشمگیری حاصل کرده و احتمالا از ابعاد دیگر انرژی روانی دور مانده است. (ایسنا)