بامداد-چرا ما آدما در مقابل هشدارهای قرآن بی تفاویم و خیلی راحت از کنارش میگذری و هیچ تحولی در زندگیمان ایجاد نمی شود؟ علت اینکه ما احتمالاً به یکی از دو آفت زیر مبتلا شدیم:
۱- مبتلا به بیماری ضعف ایمان و کمبود یقین هستیم و در یک کلمه قیامت باورمان نشده است.
۲- غرور بی جا نسبت به رحمت خدا و شفاعت اولیاء خدا در فکر ما به وجود آورده و کار ما را به بی پروایی و بی مبالاتی در امر دین خدا کشیده است.
در صورتی که همین یک آیه از قرآن کریم باید برای ما کافی باشد و ما را دگرگون سازد.
“وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا”
و هیچ کس از شما نیست مگر [اینکه] در آن وارد مىگردد. این [امر] همواره بر پروردگارت حکمى قطعى است. (آیه ۷۱، سوره مبارکه مریم)
آنگاه آنان را که پرهیزگار بودن نجات می دهیم و تجاوزگران را در میان جهنم به زانو در می آوریم. البته مقصود از ورود به جهنم، اشراف پیدا کردن به جهنم است که لازمه ی عبور از صراط است و صراط از متن جهنم کشیده شده و همه باید از آن عبور کنند تا به بهشت برسند یا در بین راه به میان جهنم سقوط کنند.
بله، همین یک آیه کافیه که انسان را بلرزاند تا پیش خود فکر کند که ورودم به جهنم حتمی و نجاتم مشکوک است. نمی دانم از الذین اتقوا هستم که ناجی باشم یا از ظالمینم که هلاک گردم؟
قلب انسان مومن از این آیه پیوسته ترسان و چشمش گریان است تا لحظه ای که خود را ببیند که به سلامت از صراط عبور کرده و مقابل درب ورودی بهشت ندای بشارت آمیز خازن جنت را بشنود که:
“سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ ” (آیه ۷۳ سوره مبارکه زمر)
خوش آمدید! داخل شوید و با سلامت و امنیت همیشگی خوش باشید.
چرا همه وارد جهنم می شوند؟
سرّش اینست که جهنّم در آخرت مظهر دنیاست در اینجا، و انبیاء و ائمّه و اولیاء هم در این دنیا آمدند، پس همه در جهنّم آمدند و از این جهنّم باید به بهشت بروند. چون دنیا پل آخرت و جهنّم پل بهشت است، و رسیدن به بهشت و مقام قرب حضرت حقّ بدون آمدن در دنیا و مجاهدات نفسانیه ممکن نیست؛ پس همه باید در این جهنّم بیایند و سپس خلاص شوند.
شما با چه سرعتی از پل صراط عبور میکنید؟
همان طور که گفتیم طبق آیه ۷۱ سوره مریم همه از پل صراط، پلی که از جهنم می گذرد رد خواهیم شد. منتها سرعت رد شدن از این پل تنها بر مبنای امتیاز تقوای افراد یعنی انجام بایدها و پرهیز از نبایدها است.
ما چه تصویری از جهنم داریم، جهنم چه نسبتی با بهشت دارد؟ صراط کجاست؟ آیا جهنم و بهشت تمثیل است یا واقعیت؟ صراط چه ربطی با جهنم و بهشت دارد؟
صراط از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است. همان پلی است که از جهنم میگذرد و به بهشت منتهی میشود. صراط بین جهنم و بهشت است و مردم همه پس از وارد شدن به جهنم از پل صراط عبور میکنند و در نهایت از آن خارج میشوند.
بنا بر فرموده پیامبر (صلی الله و علیه وآله) عدهای با سرعت نور، عدهای با سرعت باد، گروهی با سرعت وسیله سواری تندرو، گروهی با سرعت وسیله سواری کندرو، گروهی با سرعت یک انسان دونده و گروهی با سرعت یک انسان پیاده از این پل عبور میکنند.
آنان که طبق فرمایش پیامبر گرامی با اعمالشان لیاقت دریافت وسیلهای با سرعت نور را دارند، این مسیر را در کمترین زمان و احساس نکردن هیچ حرارتی طی خواهند کرد.
برای این دسته، آتش از خاصیت میافتد و نمیسوزاند زیرا آنها تبدیل به نور میشوند.
نوریان در کمترین زمان و کمترین درد از پل عبور میکنند. اما معصومین و اولیای الهی فقط تبدیل به نور میشوند و سایرین برحسب پرهیزگاریشان سرعت عبورشان معین خواهد شد و هرچه سرعتمان بالاتر باشد، سوزش کمتری خواهیم داشت یعنی کمتر عذاب میشویم.
بنابراین ای نفس من! نافرمانی نکن چون از روی پل به اعماق آتش پرتاب خواهی شد. هرچه نافرمانیت بیشتر باشد، شدت پرتابت به عمق آتش بیشتر میشود. تقوای بیشتری داشتن باعث میشود که مسیر را سریع تر از دیگران طی کنیم.
به هر مقدار از دین را میدانیم حتی اگر یک صدم باشد همان را عمل کنیم، بخشی از ۹۹ درصد باقیمانده بسته به ظرفیت وجودمان به ما آموخته خواهد شد. راه آموختنش سر راهمان قرار میگیرد. حالِ آموختنش به ما تزریق میشود یا هر تصور دیگری.
اگر می خواهید تقوایتان را بسنجید، ترجمه خطبه متقین نهج البلاغه را بخوانید و اگر قانعتان نکرد به یکی از شرح ها و تفسیرهای نهج البلاغه مراجعه کنید. قدم به قدم ۱۱۴ صفت بیان کننده تقوی را در خودتان پیاده کنید.
سرعت رد شدن از این پل تنها بر مبنای امتیاز تقوای افراد یعنی انجام بایدها و پرهیز از نبایدها است. در درجات عالی تقوا با سرعت نور از آن رد می شویم و آتش جهنم هیچ آسیبی به فرد نمی رساند که این حالت فقط مختص معصومین و اولیای الهی است.
به اندازه تقوایت بالاخره از پل رد خواهی شد ولی اگر تقوای انسان از حداقل نیز برخوردار نباشد که طی چند هزار سال از پل صراط بگذرد به داخل آتش پرتاپ میشود.
شدت پرتاپ و عمقی که به آن می افتد فقط بر مبنای امتیاز منفی سرکشی و نافرمانی است. نافرمانی هم یعنی عدم انجام بایدها و عدم پرهیز از نبایدها.
تنها راه نجات انسان پایین بردن نمره نافرمانی و بالا بردن نمره قبولی اوست.
منابع:
seratnews.ir
mehrnews.com
tebyan.net