کد مطلب: 416937
اعتیاد اینترنتی فرزندان را جدی بگیریم
بخش دانش و فناوری الف،3 آذر95
رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا ناجا با بیان اینکه امروز کودکان و نوجوانان زیادی شیفته بازیهای آنلاین شدهاند، گفت: این امر علاوه بر آسیبهای جسمی و روحی تهدیدات زیادی در پی دارد که خانواده ها باید مراقب فرزندان خود باشند.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۳
وی ادامه داد: برخی بازیهای آنلاین به صورت جمعی و گروهی است و یا اینکه فرد با یک طرف مقابل بازی میکند، که شناختی از طرف مقابل ندارد و اینکه طرف بازی او در چه رده سنی و جنسی قرار دارد.
سرهنگ نیک نفس با بیان اینکه بسیاری از مجرمان سایبری برای یافتن سوژه ها و شکار خود به دنبال کودکان و نوجوانان هستند، گفت: این مجرمان با طرح دوستی با افراد کم سن و سال و وعده و عید قربانیان خود را فریب داده و از آنها سوء استفاده میکنند.
وی به خانوادهها توصیه کرد: حتما نظارت مستمر بر فعالیتهای سایبری کودکان و نوجوانان خود داشته باشند تا عزیزانشان در دام مجرمان سایبری نیفتند.
رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا ناجا با بیان اینکه همانگونه که در فضای حقیقی خانوادهها تلاش دارند تا همبازی و دوستان فرزند خود را بشناسند در فضای مجازی نیز این امر ضروری است. تا در صورت بروز مشکل بتوانند سرنخهای لازم در خصوص طرف بازی آنلاین فرزند خود در اختیار داشته باشند.
به گفته وی برخی از مجرمان سایبری در بازیهای آنلاین چنان با فرزندان ما ارتباط برقرار میکنند که هرگونه رفت و آمد و اطلاعات زمان حضور ما در منزل و آدرس ما را دارند و از این طریق در فرصت مناسب اقدام به سرقت از منزل میکنند.
سرهنگ نیکنفس با بیان اینکه باید به فرزندان خود آموزش دهیم تا در ارتباطات آنلاین حداقل اطلاعات را در اختیار دیگران قرار دهند، گفت: متاسفانه خانوادهها به این موارد دقت نمیکنند و فرزندان آنها در ارتباطات آنلاین و مجازی خود هرگونه اطلاعات را انتشار داده یا در اختیار دیگران میگذارد.
وی با بیان اینکه خانواده اعتیاد اینترنتی را جدی بگیرند، به خانوادهها توصیه کرد: برای فرزندان وکودکان در زمینه بازیهای آنلاین دستورالعملی تهیه کنیم و حدودی برای دسترسی آنها تعریف نماییم و ساعت بازیها را محدود کنیم چرا که این بازیهای اعتیادآور است و سلامت جسمی کودکان را به خطر میاندازد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا
کلمات کلیدی : دانش و فناوری+ اعتیاد اینترنتی
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
شاید بیشتری آسیب طلاق یک زوج را فرزندان شان متحمل شوند در حالی که خود زوج عمق این مسئله را درک نمیکنند.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ آیا شما پدر یا مادری هستید که به تازگی از همسرتان جدا شدهاید؟ فرزند شما چندساله است؟ آیا تاکنون به این موضوع فکر کردهاید که در آستانه بازگشایی مدارس و پسازآن، فرزندتان با چه چالشهایی روبهرو خواهد شد؟ آیا میدانید که برای رویارویی با چالشهای احتمالی چه کارهایی باید انجام دهید؟
طلاق و جدایی والدین برای کودکان و نوجوانان بویژه در سنین مدرسه، تجربهای دردناک است. برخلاف بزرگسالان، کودکان نمیتوانند آینده را درست پیشبینی کنند و حدس بزنند که زندگی بدون پدر یا مادر چگونه خواهد بود. آنها نمیدانند که از این به بعد چطور و چگونه باید نیازهای خود را برآورده کنند؛ چه کسی به آنها کمک خواهد کرد و روال زندگی و آینده آنها چگونه خواهد بود.
کودکان دبستانی، در سنین ۶ تا ۸ سال، در فعالیتهای مدرسه، در فکر موفقیت و در ارتباط با همسالان، در فکر رشد روابط هستند. این کودکان بعد از طلاق والدین ممکن است در انجام دادن تکالیف و وظایف مدرسه با مشکل روبهرو شوند. آنها معمولاً از فعالیتهای اجتماعی کنارهگیری میکنند و در ارتباط با همسالان خود مشکلات بسیاری را تجربه خواهند کرد.
بیشتر کودکان ۹ تا ۱۲ ساله، با والدینشان مخالفت میکنند. این کودکان بسیار آسیبپذیرند و به دقت رفتارهای والدینشان را زیر نظر دارند تا رفتارهای خود را شکل دهند. هر چند در این دوره کودکان علل جدایی را بهتر از قبل درک میکنند، اما ممکن است آن را درست یا نادرست ارزیابی کنند. پژوهشها نشان داده است که تقریباً ۲۵ درصد این کودکان، یکی از والدین را به عنوان «والد خوب» و دیگری را به عنوان «والد بد» مینامند. توانایی این کودکان از درک وضعیت روحی والدینشان باعث میشود تا به جای آنکه به دنبال کارهای خود و فعالیتهای درس و مدرسه بروند، ناچار مسئولیت مراقبت روانی از والدینشان را به عهده بگیرند؛ به این ترتیب ممکن است در مدرسه عملکرد ضعیفی داشته باشند و رفتارهای مشکلساز و پرخطر از خود نشان دهند. مقاومت در برابر نظم و انضباط نیز در این کودکان بسیار دیده میشود.
در سن ۱۳ تا ۱۷ سالگی، درخواست نوجوان برای خودنظمدهی، شروع رفتارهای خودمختارانه، کسب موفقیتهای تحصیلی و حرفهای و شکلدهی رفتارهای صمیمانه با دیگران، ممکن است دستخوش بحران شود و این بحرانها ممکن است به ناسازگاری نوجوان بیانجامد (هترینگتون و همکاران، ۱۹۹۹). نوجوانانی که طلاق والدین را تجربه میکنند، ممکن است به نظم و محدودیت واکنش بیشتری نشان دهند، بیشتر وقتشان را با دوستان و همسالان بگذرانند و نتوانند به آسانی روی تکالیف درسی خود تمرکز داشته باشند.
برای پیشگیری از مشکلات کودکان و نوجوانان در این شرایط، پدر و مادرها باید نکاتی را در نظر بگیرند:
در سنین ۶ تا ۱۲ سالگی، کودکان نظراتی خاص برای حضور در خانه هرکدام از والدین دارند. آنها معمولاً تمایل دارند که به صورت مساوی در خانه هرکدام از والدین باشند، اما این امکانپذیر نیست. پژوهشها نشان دادهاند برای کودکانی که به مدرسه میروند، جابهجای زیاد، به آشفتگی در برنامهریزی میانجامد و در عملکرد تحصیلی آنها اختلال ایجاد میکند.
استفاده از کودکان ۶ تا ۱۲ ساله به عنوان پیامرسان یکی از خطرات بزرگی است که ممکن است در این دوره روی دهد، چراکه فرزندان آنقدر بزرگ هستند که بتوانند پیام والدین را به یکدیگر منتقل کنند و نیز آنقدر کوچک هستند که نمیتوانند در مقابل پدر یا مادرشان نه بگویند. استفاده از کودک به عنوان ابزاری برای این کار میتواند روی تمرکز و توجه او آثار منفی و جبرانناپذیری داشته باشد.
نوجوانان به دلایل گوناگون ممکن است بخواهند از هر دو والد دوری کنند و بدین ترتیب از درس و مدرسه هم فاصله بگیرند. در چنین شرایطی سعی کنید آنها را درک کنید و از یک روانشناس بخواهید به فرزندتان کمک کند تا فاصله او با شما بیشتر از این نشود.
در سنین نوجوانی، تصمیمگیری برای حضور در خانه هرکدام از والدین باید با مشورت نوجوان باشد. برخی از نوجوانان ترجیح میدهند بیشتر در خانه یکی از والدین باشند تا از این طریق راحتتر بتوانند با دوستان و همکلاسان خود ارتباط برقرار کنند.
نکته: توجه به این نکته ضروری است که برخی از نوجوانان موضوع حضور در خانه هر کدام از والدین را تبدیل به موضوعی برای تحتفشار قراردادن والد دیگر میکنند تا از این طریق بتوانند به خواستههایشان برسند. والدین باید مراقب باشند که در این دام نیفتند.
اشتغال ذهنی به جدایی والدین و مشکلات پس از جدایی، عامل مهمی برای کاهش توجه و تمرکز کودکان و نوجوانان پس از جدایی است. در صورت وجود مشکلات تحصیلی، والدین باید فرزندان خود را درک کنند، از انتظار خود نسبت به آنها بکاهند و با کمک به درس و همزمان حمایت عاطفی، آنها را یاری کنند تا بتوانند مرحله دشوار سازگاری پس از طلاق را با کمترین خطر و آسیبی سپری کنند.
اطلاع دادن به مربی و مسئولان مدرسه نیز مهم است. اگر مربیان از وضعیت روانی و مشکلات خانوادگی کودک باخبر باشند، نه تنها از انتظارات خود میکاهند، بلکه میکوشند بیشتر از کودک حمایت کنند. درک، توجه، محبت و مهربانی مسئولان مدرسه نسبت به این کودکان باعث میشود که آنها انگیزه بیشتری برای حضور در مدرسه و پیگیری فعالیتهای درسی پیدا کنند.
صحبت کردن در مورد اعتیاد و مواد مخدر با فرزندانمان؛
اگر فکر میکنید فرزندانتان حتی درصدی در خطر نزدیک شدن به مواد مخدر یا الکل هستند بهتر است هرچه سریعتر در این باره با آنها صحبت کنید.
به گزارش آلامتو و به نقل از آی بانو؛ در تعطیلات وقت بیشتری را با بچه ها می گذرانید و شاید بهترین زمان برای این باشد که یکی از سختترین مکالماتتان را با آنها انجام دهید : صحبت درباره مصرف الکل و مواد مخدر.
تحقیقات نشان میدهد، نوجوانانی که در مورد خطرات مواد مخدر از پدر و مادر خود آموزش دیدهاند، احتمال کمتری دارد که از آن مواد استفاده کنند. در واقع، بیشتر نوجوانان گفتگو با پدر و مادر را دلیل اصلی تصمیم به عدم مصرف مواد مخدر دانستهاند.
اما در چنین گفتگوهایی، بسیاری از والدین مطمئن نیستند چه چیزی باید به فرزندان خود بگویند یا چه موقع و چطور بگویند، و این امریست چالشبرانگیز برای آنها. همانطور که گفتگویتان را شروع میکنید، این چهار مورد را مد نظر داشته باشید:
برای صحبت کردن با کودکانتان در مورد مصرف الکل و مواد مخدر نباید تا دوران نوجوانی آنها صبر کنید. گفتگو با آنها را هنگامی که کم سن و سالتر هستند، آغاز کنید و تنها روی نمونههایی از رفتارهای سالم تمرکز کنید. همچنان که کودکان بزرگتر میشوند، این گفتگوها بیشتر باید حول محور آنچه فرزندان در محیطهای اجتماعی میبینند و تجربه میکنند، متمرکز شود.
از آنجایی که ذهن نوجوانان همچنان در حال رشد است، خطرات و عواقب را به شیوهی بزرگسالان تشخیص نمیدهند. بسیاری از نوجوانان خطرات ناشی از استفاده از مواد مخدر را درک میکنند، اما هنگامیکه جوانب مثبت و منفی را میسنجند، بیشتر تمایل دارند تا خطرات را دست کم بگیرند. یکی از روشها برای صحبت و مطلع ساختن آنها از خطرات ناشی از مصرف مواد مخدر، پرسیدن سوالات دربارهی آنچه در تلویزیون، فیلمها و یا در اینترنت میبینند، است. سوالاتی از قبیل؛ به نظر تو مصرف مواد مخدر چطور به تصویر کشیده شده است؟ و چقدر واقع بینانه است؟ همین سوالات میتواند جرقهی یک گفت و شنود معنیدار باشد.
توصیه میکنیم قانون: هیچ مادهی مخدری پیش از ۲۱ سالگی مصرف نشود، را وضع کنید، دلایل روشنی برای اینکه نمیخواهید نوجوانتان سیگار بکشد، الکل بنوشد یا مواد مخدر مصرف کند، ارائه دهید. برخی از عوامل میتواند شامل:
یادتان باشد که هدف سخنرانی نیست، فرزندتان را به صحبت کردن ترغیب کنید و مشتاقانه به او گوش دهید. خوب گوش کردن به معنای توجه بیوقفه است، پس حالت تدافعی به خود نگیرید و یا با عصبانیت واکنش نشان ندهید. اگر فرزندتان باور کند که احساسات او را درک میکنید و حقیقتاً او را میفهمید، احتمال برقراری ارتباط آزادانه با شما بیشتر میشود.
در نهایت، گوش کردن به نظرات فرزندانتان با دقت کافی، در مورد اینکه آیا مصرف مواد مخدر خطرناک است یا نه از اهمیت ویژهایی برخوردار است و ممکن است شما را شگفتزده کند.
وی با بیان «مادهگرایی» به عنوان یکی دیگر از دلایل خشونت و پایین بودن آستانه تحمل گفت: متأسفانه جامعه کنونی به سمت تجملات و مشوقهای بیرونی مانند لوازم لوکس خانه، خودروهای گرانقیمت و خانههای تجملاتی پیش میرود در حالی که مشوقهای درونی مانند «عزت نفس» در میزان شادی اهمیت بیشتری دارد چرا که مطالعات نشان میدهد که استفاده از وسایل برقی مختلف توسط مردم آمریکا و چین موجب خوشحالی آنها نشده است.
این متخصص حوزه بهداشت روان ادامه داد: در بحث سلامت اجتماعی وقتی در جامعهای استانداردهای سلامت اجتماعی مانند فقر، بیکاری، عدم ادراک عدالت و توجه به کرامت متخصصان پایین باشد، میزان خشونت افراد افزایش مییابد و کمتحمل میشوند و تا زمانی که این استانداردها بالا نرود میزان خشونت نیز کاهش نمییابد.
رئیس انجمن علمی روانشناسی اجتماعی با بیان رابطه سبک فرزندپروری با آستانه تحمل تصریح کرد: سبکی که والدین برای پرورش فرزندان خود در نظر میگیرند در میزان آستانه تحمل آنها مؤثر است. والدینی که بیش از حد در خدمت فرزندان خود هستند یا کمبود حضور خود در خانه را با پول جبران میکنند فرزندانی کم تحمل و خشن بار میآورند.
وی افزود: در برخی خانوادهها خواستههای فرزندان کمتر از ۲۴ ساعت تحقق پیدا میکند این موضوع میتواند فرد را کمتحمل بار آورد.
ایشان عوامل شناختی و شخصیتی را فاکتورهای دیگری در آستانه تحمل عنوان کرد و ادامه داد: عوامل شناختی و شخصیتی با میزان سلامت روان و ناسازگاری ارتباط دارد شخصیتهای خودشیفته و روان رنجور دچار کمتحملی و آستانه تحمل پایین هستند.
رئیس انجمن علمی روانشناسی اجتماعی گفت: ازدحام عامل دیگری در آستانه تحمل پایین است وقتی جوامع سنتی به مدرن و شهری تبدیل میشوند به واسطه ازدحام و اضافه باری که بر شناخت مردم ایجاد میشود زمینه تهدیدآمیز بودن موقعیتها را فراهم میکند. مطالعهای در متروی تهران نشان میدهد که میزان پرخاشگری مردم در ساعاتی که ازدحام بیشتر است افزایش مییابد.
وی افزود: در زندگی شهری عواملی مانند اختلاف با رئیس، اقساط بانک، سر و صدای همسایه و ترافیک موجب افزایش محرکهای ورودی میشود که این محرکها گاهی بیش از ظرفیت روانی افراد است. این موضوع سبب میشود تا افراد کرخت شوند و خشونت و بیتفاوتی در افراد به وجود آید.
ایشان اذعان داشت: ما کمتر شاد هستیم و وسایل پالایش روانی نداریم باید فضای شاد برای تخلیه بار شناختی اضافی ایجاد شود.
بیتوته
راههایی برای از بین بردن عادت های نادرست در فرزندان : یکی از کارهایی که روی عادت های بد فرزندتان تاثیر مثبتی می گذارد گفتگو با کودک است. والدین نقش بسیار مهمی در تغییر رفتار فرزندانشان دارند. پدر و مادر در عین حال که می توانند افرادی دوست داشتنی برای فرزندشان باشند، باید قاطع و محکم باشند. این ترکیب آنها را قادر می کند محیطی امن و قابل احترام در کانون خانواده ایجاد کنند. در این مقاله سعی کرده ایم تکنیک هایی در اختیارتان قرار دهیم که به وسیله آن بتوانید باعث از بین بردن عادت های نادرست در فرزندتان شوید.
محدودیت هایتان را دقیق روشن کنید
مقررات و محدودیت هایی را در محیط خانواده ایجاد کنید که قابلیت چشم پوشی و سهل انگاری از آن وجود نداشته باشد. درواقع، اگر قانونی در خانه وضع می کنید باید به آن متعهد باشید و به اصطلاح ساده به آن بچسبید. برای مثال اگر انجام ندادن به موقع تکالیف مجازاتی مانند محروم شدن از تماشای برنامه مورد علاقه کودک را به دنبال دارد، حتما این قانون را اجرا کنید تا جدیت و محکم بودن این قانون برای کودک مشخص شود. اگر چند بار این عادت نادرست از فرزندتان سر زد و هر بار با مجازات روبرو شد او به تدریج خواهد آموخت که باید این عادت ناپسند را کنار بگذارد.
زندگی فرزندتان کف دستتان باشد
نظارت و کنترل روی تمام زوایای زندگی فرزندتان به معنای سختگیری و امر و نهی کردن مداوم او نیست. به صورت نامحسوس مراقب رفتارهای فرزندتان باشید. برای مثال او با چه کسانی رابطه دوستی ایجاد می کند، وضعیت درسی اش در مدرسه چیست یا اگر فرزندتان دوره نوجوانی را پشت سر می گذارد آیا مشکوک به استفاده از سیگار یا الکل هست یا نه.
به صورت غیرمستقیم به فرزندتان بفهمانید که شما مراقب همه اتفاق هایی که برایش می افتد، هستید. وقتی فرزندان متوجه باشند که شما حواستان به همه چیز است کمتر به سمت عادت های بد یا رفتارهای نادرست روی خواهند آورد، اما یادتان باشد محیطی را در خانه به وجود نیاورید که فرزندتان از روی ترس کاری را انجام دهد. او باید معنای واقعی رفتارهای درست و نادرست را بفهمد تا با انتخاب خود دست به عادت های درست و رفتارها خوشایند بزند.
وضع محدودیت ها یکی از راههایی است که باعث ایجاد عادت های مثبت در فرزندان می شود
گفتمان کنید
ساعت هایی در روز یا هفته را با فرزند نوجوانتان خلوت و با او در مورد قوانین و محدودیت های مشخص شده صحبت کنید. دلیل هر کدام از قوانین را برایش توضیح دهید و به واکنش فرزندتان نیز توجه کنید. اجازه دهید فرزندتان نیز نظرش را بیان کند. با داشتن یک مکالمه دوسویه فرزندتان احساس آرامش خواهد کرد که حرف هایش شنیده می شود و از همه مهم تر علت واقعی هر کدام از محدودیت ها و قوانین موجود در خانه را درک می کند.
مثل یک بزرگسال با او صحبت کنید
یکی از کارهایی که روی تغییر رفتارها و عادت های بد فرزندتان تاثیر مثبتی می گذارد گفتمان با کودک است. با فرزندتان همان طور که با یکی از دوستان یا همکارانتان صحبت می کنید به گفت و گو بپردازید. هرگز سر او داد نزنید چون او هم دست به واکنش متقابل خواهدزد.
دوست تمام عیار نباشید
وضع محدودیت ها یکی از راه هایی است که باعث ایجاد عادت های مثبت در فرزندان و از بین بردن عادت های نادرست آنها می شود. یادتان باشد وظیفه شما به عنوان والدین تنها برقراری یک رابطه دوستانه و فارغ از هرگونه محدودیت نیست. فرزند شما برای رشد تدریجی و تکامل شخصیت وجودی اش به محدودیت هایی نیاز دارد که شما آن را وضع کرده اید. او کنار همین محدودیت ها رشد می کند و وارد دنیای بزرگسالی می شود.
منبع:هفته نامه زندگی مثبت
گردآوری : بخش سبک زندگی بامداد
بامداد – شعر کودکانه فرزندان ایران
ما گلهای خندانیم
فرزندان ایرانیم
ایران پاک خود را
مانند جان می دانیم
ما باید دانا باشیم
هشیار و بینا باشیم
از بهر حفظ ایران
باید توانا باشیم
آباد باشی ای ایران
آزاد باشی ای ایران
از ما فرزندان خود
دلشاد باشی ای ایران
به گزارش اینترنشنال بیزینس تایم، در این پژوهش دانشمندان دریافتند که سن افراد در هنگام تولد اولین فرزند و همچنین تعداد فرزندان آنها به بخشی از ژنها ارتباط دارد.
اینکه یک زن چند فرزند دارد و این فرزندان را در چه سنی به دنیا آورده است معمولا به عوامل اجتماعی و اقتصادی نسبت داده شده و تصور میشود که انتخابهای شخصی و شرایط اجتماعی عوامل اصلی رفتارهای باروری هستند.
در دهههای اخیر و از سال 1970 به بعد روند فرزندآوری در حدود چهار تا شش سال به تعویق افتاده است. این امر با سطوح بالاتری از بیفرزندی در زنان همراه است.
این پدیده تا حد زیادی توسط عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی توضیح داده شده و تلاشی برای درک اینکه این امر یک زیربنای ژنتیکی دارد صورت نگرفته است.
اما در این پژوهش جدید دانشمندان از یک نمونه بزرگ جامعه برای بررسی اینکه آیا این موضوع با ژن مرتبط است یا خیر استفاده کردند.
این پژوهش، توسط دانشگاه آکسفورد و با تحلیل 62 مجموعه از دادههای 238 هزار و 64 زن و مرد که در سن آوردن اولین فرزند هستند و تقریبا 330 هزار مرد و زن که چند فرزند داشتند صورت گرفت.
این بزرگترین مطالعه ژنومی درباره تولید مثل انسان تا به امروز بوده و 12 حوزه ژنی مستقل که به طور قابل توجهی با سن پدر و مادر در تولد فرزند اول و تعداد فرزندان ارتباط دارد را شناسایی کرده است.
این پژوهشگران همچنین دریافتند که این 12 محدوده ژنی با ویژگیهای دیگر تولید مثل و رشد جنسی در ارتباط است.
برای مثال این ژنها با اولین دوره قاعدگی که دختران تجربه کرده یا تغییر صدای پسران در سن بلوغ و حتی سن یائسگی در ارتباط است.
به گفته دانشمندان این پژوهش، این یافتهها دارای پتانسیلهایی است که در دراز مدت به بهبود درمانهای باروری کمک کرده و درک بهتری از ساختار ژنتیکی رفتار باروری انسان را ارائه میدهد.
این پژوهش در Nature Genetics به چاپ رسیده است.
تا قبل از سن بلوغ بیشتر توجه خانواده ، به سلامت جسمی و مراقبت از کودک در برابر بیماری های مختلف است. اما دوران بلوغ زمانی است که نوجوان از لحاظ روحی احتیاج به مراقبت دارد چرا که این سن پر از مسائل و بحران های روحی است.
چرا که دوران بلوغ دورانی مملو از بحران های روحی ـ روانی است که هر نوجوان ممکن است با آن روبرو شود. از این رو، روانشناسان، بهداشت دوران بلوغ را در شرایطی مطرح می کنند که جوان در معرض تغییرات سریع و عمده ای از نظر روحی و جسمی قرار می گیرد.
این موضوع به این معنی است که نوجوان آموزش ببیند که تغییرات جسمی و روحی این دوران چیست و چون نمی داند، ممکن است برایش تعجب برانگیز باشد یا واکنش هیجان انگیز شدیدی بروز دهد.
اگر نوجوان در این زمینه، آموزش های لازم را ببیند و از قبل خود را برای چنین تغییراتی آماده کند، بهتر می تواند با این تغییرات کنار آید. نوجوان در دوران بلوغ تندخو، پرخاشگر و حساس می شود و والدین باید از این قضیه مطلع باشند تا بتوانند نوجوان را درک کنند.
هر چه به نوجوان و جوان بیشتر پرداخته شود و آموزش داده شود ما در نسل آینده با مشکل کمتری مواجه خواهیم بود. برخوردهای خشک و جدی کار را پیچیده تر می سازد و هر چه والدین با نوجوان نزدیک تر و صمیمی تر باشند نوجوان این مرحله را با خطر و عوارض کمتری پشت سر می گذارد.
والدین برای افزایش آگاهی فرزندان خود در دوران بلوغ وظیفه دارند در وهله اول آگاهی خود را افزایش دهند و با مطالعه و مشاوره بدانند که با نوجوان در آستانه بلوغ چگونه باید برخورد کرد. زیرا اگر خود در این خصوص اطلاع نداشته باشند نمی توانند نوجوان را نیز آگاه کنند.
همه می دانیم که دوران بلوغ یکی از مهمترین دوره های زندگی انسان است که هر لحظه ممکن است در چالش با آسیب های مختلفی قرار گیرد. در گذشته، تنبیه به عنوان یکی از ابزارهای رایج برای جلوگیری از انحراف فرزندان از هنجارهای مرسوم جامعه محسوب می شد. اما امروزه، این امر نه تنها پیشنهاد نمی شود بلکه به عنوان امری نکوهیده و در عین حال به اعتقاد روانشناسان نیز، خود به عنوان یکی از عوامل بروز آسیب های اجتماعی و روحی ـ روانی تلقی می شود. بنابراین در روند مواجهه والدین با فرزندان در دوران بلوغ راهکارهائی لازم است تا علاوه بر پرورش صحیح کودک، از لغزش های مختلف اجتماعی جلوگیری شود.
با توجه به شرایط سنی و فرهنگی، هرچه این آموزش به نحو صحیح تر و صریح تر اعمال شود نوجوان در معرض خطر کمتری قرار دارد زیرا در غیر این صورت برای ارضای حس کنجکاوی به دنبال منابع دیگری می رود که ممکن است حتی غلط باشد.
در این خصوص سن و زمان مشخصی وجود ندارد و به شرایط خانواده و طرز فکر نوجوانان بستگی دارد چه بسا فردی از دوران کودکی رفتارهائی که ناشی از کنجکاوی جنسی او باشد را بروز دهد در چنین حالتی، خانواده به اقتضای رفتار او و برحسب شرایط سنی اش برخورد درستی کنند.
بایستی همزمان با رشد جنسی و فیزیکی آموزش متناسب همان مرحله داده شود.
در این رابطه یک سری بایدها و نبایدها وجود دارد و والدین باید بدانند مهمترین راهکار توانائی برقراری ارتباط صحیح این است که برای نوجوان وقت بگذاریم و با او با صداقت صحبت شود همچنین از او بخواهیم نظر خود را با صراحت بیان کند. رسانه های گروهی از دیگر مواردی است که می تواند برای این رده سنی مؤثر واقع شود. البته باید یک حرکت منسجم و از پیش برنامه ریزی شده و هدفمند صورت گیرد.
همواره پیشگیری بهتر از درمان است. اگر خانواده حدود رابطه را از قبل تعیین کند و فرزندان نیز بتوانند در هنگام بروز مشکل از والدین کمک بگیرند چنین مشکلاتی به وجود نمی آید. با این وجود حمایت از سوی والدین نتیجه بهتری نسبت به برخورد سرکوب کننده خواهد داشت. برخورد بد اطرافیان در این رابطه سبب می شود نوجوان احساس کند از سوی خانواده و جامعه طرد شده و یک لکه ننگ بر دامن خانواده است. چنین برخوردی منجر به افسردگی فرد می شود و همچنین جسارت و جرأت نوجوان را برای تکرار رفتار غلط تشدید می کند. همچنین به گفته این روانپزشک روابط نامشروع جدا از برخورد اطرافیان عواقب دیگری نیز دارد و باعث می شود نوجوان به درس و تحصیل فکر نکند و از سوی همسالانش نیز طرد شود و این مسئله رفتارهای غلط و ناهنجاری ها را در او نهادینه می کند.با وجود اینها، برنامه ریزی های خانواده برای دوران نوجوانی، می تواند پایه های صحیح زندگی فرزند را در مسیری دلخواه استوار سازد و او را برای آینده ای مطلوب آماده کند.
به این مطلب امتیاز دهید
همه چیز برای رفع نیازها
حجت ا... درویشپور، روانشناس به روابط فرازناشویی در غرب اشاره کرد و یادآور شد: در اروپا و آمریکا با توجه به ساختار خانوادگی شان واژه فرازناشویی باهدف برآورده کردن نیازهای جنسی و عاطفی به وفور مشاهده میشود. مرد و زن در کشورهای دیگر به دنبال روابط عاطفی بیرون از خانهاند و در این حالت به همسرشان غیرمتعهد هستند تا رضایت روان و احساس خود را فراهم کنند. آنها برای برطرف کردن نیازهایشان خود را در رابطهای غیر از زندگی مشترک میگذارند که همین رابطه غیر از زناشویی، بحرانهای اخلاقی، افسردگی، ناامنی روانی و پریشانی را در سطح جامعه پرورش میدهد.
حرکت جامعه ایران به سمت اماونیسم
وی در ادامه این موضوع به ایران پرداخت و گفت: ایران هم از این امر مستثنا نیست، در سالهای اخیر واژگانی همچون دوست اجتماعی، دوست خانوادگی و ارتباطات فرازناشویی در جامعه دیده میشود که از طریق ابزارهای مانند موبایلهای هوشمند، آرام آرام نگاه جامعه به سمت اومانتیسیسم کشیده شده اسـت، به این معنا که نگاه جامعه انسان گرا میشود و دیگر افراد برای تعالی و رشد جسم و روح شان تلاشی نمیکنند و فقط به دنبال این هستند که نیازهای عاطفی و جنسی و حتی در برخی موارد خواستههای اقتصادی خودشان را بیرون از محیط خانه جست وجو کنند.
تنها در پی لذت بردن
در این شرایط انسان تنها به لذت بردن و نداشتن تعهد به عهد و پیمانی که با همسر خود بسته می اندیشد و همزمان با این کار نقش زن و مرد در محیط خانواده نابود میشود چرا که در این شرایط مرد دیگر به فکر تامین نیازهای مادی و روحی همسر خود نیست بلکه در واقع برای زندگی پنهانی ای که برای زن دیگر مهیا کرده تلاش میکند. یعنی سعی میکند در زندگی غیرزناشویی خود با برآورده کردن نیاز زن، او را همواره راضی نگه دارد تا به نوعی زن هم خواستههای او را فراموش نکند. بنابراین در چنین خانواده ای نقش زن و مرد یا همان همسری روزبه روز کمرنگ میشود.
از آموزههای دینی غافل شدیم
این روانشناس با تاکید به اهمیت دین در حفظ خانواده تاکید کرد: نگاه دین در زمینه محرم بودن حائز اهمیت اسـت چرا که اگر برای آموزههای دینی مانند گذشته ارزش قائل میشدیم امروزه دچار بحرانهایی مانند از دست دادن کانون گرم خانواده نبودیم. دین تاکید میکند که مرد با خواهرهمسر خود محرم نیست یا حتی زن با برادر شوهر خود محرم نیست بنابراین در این زمینه مرزبندی مشخصی وجود دارد لذا طبق این مرزبندی دقیق دیگر مرد یا زن نمیتوانند با برادرشوهر یا خواهرزن خودشان وقت صرف کنند تا از طریق تبادل واژگان محبت آمیز به یکدیگر حسی را در وجودشان شکل دهند.
استفاده مکرر از واژگانی همچون جانم، عزیزم و... به مرور زمان در بیوشیمی مغز تاثیرمی گذارد و افراد را به همدیگر وابسته میکند یعنی در این حالت هورمونهای کورتیزول (عشق و عاطفه) که در بدن وجود دارد ترشح میکنند واین هورمونها با گذشت زمان و البته باسرعت آهسته باعث شرطی شدن مغز میشوند که در این صورت این واژگان را باید از فردی که همسر خود نیست، بشنود ودر این شرایط برای او وابستگی به ارمغان آورده اسـت، این مرحله که بیوشیمی مغز وابسته شنیدن الفاظ مهرآمیزشده مقدمهای برای خیانت زن به مرد یا برعکس اسـت.
طلاق عاطفی زمینه ساز روابط فرازناشویی
درویشپور در ادامه گفت: بنابراین یکی از اساسیترین دلایل شیوع چنین رفتارهایی در بنیان خانواده، کاهش روابط عاطفی، یا همان طلاق عاطفی اسـت که این روزها باعث افزایش آمار طلاق شده اسـت. طلاق عاطفی به این معناست که مرد و زن احساسات خود را در بیرون از خانه از طریق جنس مخالف خود دریافت و تامین کنند، به عنوان مثال زن هنگامی که در محیط کار یا پارک مردی را مشاهده کند که برای او از کلمات محبت آمیز استفاده میکند، خواسته یا ناخواسته ذهنش را درگیر میکند و حتی مرد هم برای تامین نیازهای حسی، خود را در آغوش زن دیگر به غیر از زن قانونی خود میبیند که در این شرایط پای هر دو در این زمینه میلغزد چرا که با وجود تعهدی که برای زندگی مشترک خود دادند و حتی عهد و پیمانی را که با عشق و محبت در روزهای اول زندگی با همدیگربستهاند به فراموشی سپرده و اکنون با آن مسیری که در ابتدای زندگی برای آینده خود ترسیم کردهاند، فاصله بسیار زیادی دارند.
اثرات افشای روابط فرازناشویی بر زن
درویش پور در ادامه به اثرات افشای روابط فرازناشویی پرداخت و تصریح کرد: هنگامی که زن از ارتباط پنهانی هسمر خود آگاه میشود، دچار افسردگی، تعارضات روحی و روانی، اختلال هورمونی، بیخوابی، پرخوری و استرس میشود. در این شرایط زن در خلوت خود به این نتیجه میرسد که با وجود اینکه سالها با همسر خود در زیر یک سقف مشترک زندگی کرده اما او را نمیشناسد و حس سرخوردگی و بیگانگی به او دست میدهد. حس بیگانگی او با محیطی که سالها با همسرش در آن زندگی کرده و حتی به نوعی به همسر خود هم بیگانه میشود چرا که تصور میکند او را با گذشت سالها نمیشناسد در این حالت زن دچارتعارض روانی شده که اگر در این محیط باقی بماند، افسردگی را در پی خواهد داشت.
درویشپور در ادامه بحث اثرات روابط فرازناشویی بر زوجین، نتیجه میگیردکه بنابراین ارتباطات فرازناشویی در گام نخست باعث آسیب روانشناختی میشود و بهداشت روانی افرادی که در محیط خانواده زندگی میکنند به ورطه نابودی میکشاند. در گام دوم سبب از هم پاشیدگی نقشهای تعریف شده در نظام خانواده میشود که این به مرور زمان برای جامعه به شدت بحران زاست چرا که ممکن اسـت کانون خانواده دچار از هم گسستگی شود.
تاثیر روابط فرازناشویی بر فرزندان
این رواشناس همچنین به تاثیر روابط فرازناشویی بر فرزندان نیز پرداخته و تاکید میکند: روابط فرازناشویی علاوه براینکه روی روان مرد و زن تاثیر میگذارد برای فرزندانی که در این محیط پرورش پیدا میکنند هم پیامدهای جبران ناپذیری دارد که این پیامدها به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زندگی فرزندان اثرگذار اسـت به عنوان مثال در این خانه مرد و زن در حال پرخاشگری و توجیه روابط نادرست خود هستند در این شرایط کودکانی هم که در محیط حضور داشته باشند در رفتارهایشان پرخاشگری دیده میشود که میتوان گفت این پرخاشگری همان تاثیر مستقیم اینگونه روابط اسـت چرا که در خانهای بزرگ شدهاند که لحظه لحظه دوران کودکیشان را با تنش و دعوا گذراندهاند و این پرخاشگری و رفتارهای نادرست جزو وجودی آنها شده اسـت.
اما تاثیر غیر مستقیم و بلندمدت این گونه رفتارها در محیط خانه را میتوان به کرات در جامعه مشاهده کرد همین نزاعهای خیابانی که در سالهای اخیرافزایش یافته یکی از علتهایش می تواند نشأت گرفته از این روابط باشد به این معنا که فرد نزاع کننده به دلیل روحیه پرخاشگری ای که در محیط خانه توسط والدین خود دیده اسـت همان روحیه در وجود او هم نهفته و فقط منتظر فرصت مناسبی اسـت تا به گونه ای این حالت پرخاش را بروز دهد بنابراین محیطی بهتر از جامعه برای خود پیدا نمیکند. این یکی از اثرهای بلندمدت روابط غیراز همسری اسـت که نه تنها باعث نابسامانی خانه بلکه سبب نابسامانی جامعه هم میشود.
وی با بیان اینکه روابط فرازناشویی میتواند برای هر قشری رخ دهد، می گوید: این گونه روابط برای هر قشری از جامعه میتوانداتفاق بیفتد. اگر انسانی نتواند مهارتهای دینی و آموزههای فرهنگی را در زندگی خود به کار برد دچار چنین روابطی می شود . البته برخی زنان با توجیه اینکه از لحاظ مالی دارای ضعف هستند به این نوع روابط چراغ سبز نشان میدهند و مردان هم به دلیل اینکه روابط جنسیشان توسط همسران شان تامین نمیشود به روابط پنهانی روی میآورند در صورتی که این گونه توجیهات چه توسط مرد و چه زن صورت مسئله را پاک کردن اسـت در صورتی که باید نسبت به مسائل زندگی رویکرد مبتنی بر حل مسئله داشت نه اینکه صورت مسئله را پاک کرد.
رسانهها مقصرند
در زمینه شیوع روابط فرازناشویی و روحیه پرخاشگری در خانه و جامعه، رسانهها میتوانند ابزار موثری باشند در چند سال گذشته رویکرد رسانههایی همچون تلویزیون و رادیو به گونهای بوده اسـت که با ساخت برنامهها و فیلمها، نزاع، دعواو خیانت را در میان خانوادهها پررنگ کرده اسـت در صورتی که رسانه باید با سازوکارمناسب و برنامه ریزی بیشتر به ساخت فیلم بپردازد.
البته در زمینه ساخت برنامهها و فیلمها باید از کارشناسان و جامعهشناسان وروانشناسان راهنمایی بگیرند تا بتوانند هدفهای بهتری را در جامعه دنبال کنند. باید سریالهایی را متناسب با نیازهای جامعه بسازند تا مردم کمتر تحث تاثیر شبکههایی فارسی وان و جم قرار بگیرند.
والدین باید مطمئن شوند که کودکان و نوجوانان سراغ چه سایتهایی میروند و این مستلزم این اســت که پدرها و مادرها سطح اطلاعات خود را بالا ببرند.
صبح پدر بیخبر از همهجا به شرکت رفت و وقتی لپتاپ را به اینترنت وصل کرد با پیغامی عجیب روی صفحه روبهرو شد «اطلاعات داخل رایانه شما سرقت شده اســت، برای بازگرداندن آن دو روز وقت دارید 1500 دلار به حساب.... واریز کنید».
ابتدا فکر کرد این موضوع یک شوخی از طرف دوستانش اســت اما وقتی بیشتر بررسی کرد متوجه هک شدن اطلاعاتش شد. خود را به پلیس فتا رساند که تحقیقات کارشناسان نشان داد شیطنت آرمان، پدرش را در دام هکرها گرفتار کرده اســت؛ هکرهایی که در خارج از کشور منتظر یک اشتباه قربانیان خود هستند.
سرهنگ علینیک، مشاور رئیس پلیس فتا در این باره میگوید: در همه کشورهای پیشرفته سالیان سال اســت که والدین به کمک نرمافزارهای ویژه فعالیت فرزندان خود را در اینترنت کنترل میکنند و حتی با استفاده از رمز عبور، اجازه ورود کودکان را به بسیاری از سایتها نمیدهند. اما در کشور ما نظارت چندانی بر این موضوع وجود ندارد، زیرا بسیاری از والدین ایرانی از نظر اطلاعات در سطح پایینتری نسبت به فرزندانشان قرار دارند و همین موضوع باعث میشود آنها نتوانند نظارتی داشته باشند.
وی با بیان اینکه والدین باید مراقب کودکان در کار با رایانه و تکنولوژیهای روز باشند، گفت: این مراقبت از کار با رایانه تا فعالیت در فضای مجازی را شامل میشود. والدین بهجای آنکه استفاده از اینترنت را برای فرزندان ممنوع کنند، روش استفاده صحیح از اینترنت را به آنها بیاموزند. باید فرزندان را تشویق کرد همواره هر آنچه را که در اینترنت برایشان اتفاق میافتد به آنها بگویند و به این وسیله رابطه صمیمانهای بین آنها برقرار شود. عدهای از خانوادهها نداشتن وقت کافی را بهانه میکنند و بدون آگاه کردن کودک درباره محیط مجازی به او اجازه میدهند ساعات زیادی را در اینترنت بگذراند.
این کارشناس پلیس فتا انتشار اطلاعات شخصی را یکی از تهدیدات کار در فضای مجازی برشمرد و گفت: متاسفانه کودکان براحتی اطلاعات شخصی خود و خانواده را در فضای مجازی منتشر میکنند و این عاملی برای سوءاستفاده از آنها میشود. والدین باید در این زمینه هوشمندانه عمل کنند. والدین باید به کودکان آموزش دهند که ممکن اســت کاربران فضای مجازی با اسم و سن و موقعیت واقعی خود وارد این محیط نشده باشند، بنابراین اعتماد به آنها خطرناک اســت. باید به کودکان یاد داد که هیچیک از اطلاعات شخصی خود را در اینترنت اعلام نکنند و به افرادی که در دنیای واقعی آنها را نمیشناسند پست الکترونیکی ارسال نکنند.
والدین باید مطمئن شوند که کودکان و نوجوانان سراغ چه سایتهایی میروند و این مستلزم این اســت که پدرها و مادرها سطح اطلاعات خود را بالا ببرند.
نیکنفس با اشاره به نرمافزارهای امنیتی خانواده گفت: امروزه نرمافزارهایی تولید شده که والدین با این نرمافزار میتوانند تمام رفتارهای آنلاین کودکان خود را مشاهده و آنها را کنترل کنند، این نرمافزار به والدین اعلام میکند که فرزند آنها با چه کسی بیش از همه به گفتوگوی اینترنتی پرداخته یا به کدام سایتها سر زده اســت.
وی ادامه داد: نرمافزارهای فیلترینگ خانگی نیز یکی از بهترین راههای مسدودسازی راههای دسترسی به سایتهای غیراخلاقی اســت. اکنون چهار نرمافزار فیلترینگ خانگی برای استفاده شهروندان در سایت پلیس فتا وجود دارد که شهروندان میتوانند با دانلود و نصب آنها روی سیستم کامپیوتر خانگی خود دسترسی کودکان به سایتهای مستهجن را محدود کنند.
پارس نیوز