
کارخانهی فورد واقع در کشور رومانی ۴۰ سالگی سایت تولیدی خود در شهر کرایووا را جشن میگیرد.
کن بلاک با ویدیوهای هیجانانگیز Gymkhana، توجه بسیاری را به سوی خود جلب کرده است؛ ویدیوهایی که به نظر میرسد هر قسمت از آنها دیوانهوارتر از قسمت قبل است. کارخانهی فورد واقع در کشور رومانی به این موضوع توجه داشته و تصمیم گرفته است با ساخت ویدیویی مشابه، تولد چهلسالگی واحد تولیدی خود در شهر کرایووا را جشن بگیرد. برای انجام این کار، آنها سیمونه تمپستینی، قهرمان دو دوره از رقابتهای رالی را پشت فرمان خودروی رالی فورد فیستا R5 نشاندهاند.
در این ویدیو به اندازهای پرشها و دریفتهای هیجانانگیز و تصاویر پخش آهسته به نمایش درمیآید که احتمالا تماشای آن باعث ترس کن بلاک شده است. ممکن است ویدیوی شرکت فورد به اندازهی آخرین اثر کن بلاک با نام Gymkhana 9، شامل حرکات محیرالعقول نباشد؛ اما کار شرکت فورد رومانی در تهیهی این ویدیوی هیجانانگیز قابل ستایش است.
خودروی رالی فورد فیستا R5 از پیشرانهی ۴ سیلندر ۱.۶ لیتری مجهز به توربوشارژر بهره میبرد که توان تولیدی آن ۲۹۵ اسب بخار است. تمام این توان به لطف وجود جعبهدندهی ترتیبی پنج سرعته و دیفرانسیلهای جلو و عقب Sadev به هر چهار چرخ خودرو منتقل میشود. خودروی مذکور به سیستم تعلیق ارتقاءیافتهای شامل دمپرهای Reiger با مخزن خارجی و تنظیم سهحالته، مجهز شده است.
ویدیوهای سری Gymkhana کن بلاک تاکنون میلیونها بازدید داشتهاند؛ درحالیکه بازدید از ویدیوی کمپانی فورد نزدیک به ۱۰هزار بار بوده است؛ بنابراین نیاز به کمی حمایت از طرف شما دارد. شاید با پخش این ویدیو، میان کن بلاک و سیمونه تمپستینی رقابتی ایجاد شود که نتیجهی آن میتواند ویدیوهای بیشتری از سری Gymkhana برای لذت بردن هر چه بیشتر ما باشد.
دانلود
جام جم سرا: الهه احمدی، تیرانداز بنام ایران، این روزها همراه با فرزندش به تمرینات میرود. کودکی که هنوز شیرخواره است و مادر باید همه جا در کنارش باشد.
الهه احمدی تا یک ماه دیگر در رقابت بزرگ آسیایی شرکت میکند؛ جایی که میخواهد اولین طلایش بدست آورد. بعد از نقره گوانگژو حالا او فقط طلا میخواهد. خبرگزاری ایسنا این تصویر را همراه با گزارشی از این بانوی قهرمان در حال تمرین منتشر کرده است.
فیلم صحنههای دلخراش این ٢ حادثه در شبکههای مجازی هم منتشر شده است؛ سکانسهایی تلخ که تنها چند ثانیه کاربران را میخکوب میکند.
در این صحنهها خودرو بیامو دیده میشود که با سرعت ١٧۶ کیلومتر بر ساعت به گاردریلهای حاشیه بزرگراه همت برخورد میکند و ۴ سرنشین خودرو به بیرون پرتاب میشوند. حمید چشمه، شاهین بخشی و حمید کمالی سه قربانی این حادثه تصادف بودند. آرمین بخشی نیز تنها بازمانده این تصادف است که اکنون در بیمارستان به سر میبرد.
در میان قربانیان، حمیدرضا کمالی قهرمان اتومبیلرانی ایران بود که خبر تصادف وحشتناکش خیلیها را شوکه کرد. این درحالی است که تنها ٣ ساعت پس از این حادثه خودرو پورشه مدل ٢٠١۵ با دو سرنشین در خیابان شریعتی به یک درخت برخورد میکند. زن جوان که راننده خودرو بود در دم میمیرد و سرنشین آن در بیمارستان شهدای تجریش قربانی تصادف مرگبار میشود. با مرگ سرنشین پورشه در بیمارستان، آمار قربانیان ٢ حادثه خودروهای لوکس در بامداد آخرین روز فروردین ماه به ۵ نفر رسید.
امیرحسین پورسینا، مدیریت واحد تیونینگ کلوپ خودروهای کار اِن پی و دبیر فنی مجله ماشین که یکی از دوستان بسیار صمیمی حمید کمالی قهرمان اتومبیلرانی بود، در گفتوگویی جزییات جدیدی از این حادثه را تشریح کرد.
او در حالی که حمید کمالی را یکی از حرفهایترین رانندگان اتومبیل دانست، گفت: «حمیدرضا کمالی از بهترین دوستان نزدیک من بود. او ازسال ١٣٨۶ با کلاسهای آزاد مسابقات سرعت، وارد عرصه اتومبیلرانی شد و با قدرت به این کار ادامه داد. حمید کمالی آنقدر به رانندگی و مسابقات سرعت علاقه داشت که در مدتی کوتاه توانست به پیشرفت قابل توجهی دست پیدا کند. او یک مقام قهرمانی در تهران، یک مقام قهرمانی در استان البرز و یک مقام قهرمانی در کل کشور را کسب کرده بود و افتخارات زیادی را در کارنامه ورزشی خود ثبت کرده بود.»
پورسینا ادامه داد: «مهمترین خصوصیت اخلاقی حمید کمالی بیحاشیه بودن و روحیه مهربان او بود. او تنها به رانندگی علاقه داشت و اصلا وارد حاشیه نمیشد و در سکوت به کار خویش ادامه میداد. همیشه میگفت که اصلا برای کاپ قهرمانی و بهدست آوردن مدال مسابقه نمیدهد و حتی گاهی اوقات کاپهایی را که بدست میآورد به دوستانش هدیه میداد.»
امیرحسین پورسینا در ادامه با اشاره به شب حادثه میگوید: «آن شب حمید به همراه دوستان مشترکمان برای خرید و فروش ماشین از کرج به تهران آمده بود و درخانه یکی از دوستانش در شرق تهران مهمان بود. بعد از مهمانی حمید به همراه دوستانش سوار خودرواش شد و به سمت کرج به راه افتاد. او کاملا هوشیار بود و در حالت طبیعی بسر میبرد. وقتی شنیدم خودروی حمیدرضا با گاردریل برخورد کرده بهشدت شوکه شدم. هم من و هم همکارانم پس از شنیدن این خبر حادثه را پیگیری کردیم. حمید از رانندگان حرفهای بود کارش همین بود و میتوانست هر مانعی و هر خطری را از خود دور کند. از آن شب تا الان خود من بیش از ۵٠٠ بار فیلم صحنه تصادف را دیدهام و بهعنوان کسی که در این زمینه تجربه دارم، احتمال میدهم که شاید خودرو دچار نقص فنی شده باشد. تصاویر نشان میدهد که خودروی بیام او با سرعت ١٧۶ کیلومتر بر ساعت از مسیرش منحرف میشود و لاین خود را تغییر میدهد. مستقیم به سمت گاردیل میرود و به شدت با آن برخورد میکند. با تبحری که من و بسیاری از همکارانمان از حمید کمالی سراغ داریم، مطمئنم که در آن لحظه چیزی مانع کنترل خودرو از سوی حمید شده باشد. چرا که او براحتی میتوانست خودرو را مهار کند. حمید خودش نمایشگاه اتومبیل داشت و الان ٧سال است که با این خودروها به صورت حرفهای رانندگی میکند».
وی اضافه کرد: «وقتی فیلم صحنه تصادف را بررسی کردیم به جرات میتوانیم بگوییم که این تصادف ناشی از عدم توانایی حمید کمالی در رانندگی نبوده است. ترکیدگی لاستیک، نقص فنی در جعبه فرمان اتومبیل و یا حتی جلوگیری از برخورد با ماشینهای دیگر از علتهای این حادثه میتواند باشد.» او در ادامه گفت: «یکی از سرنشینان خودرو همکار حمید در نمایشگاه اتومبیل بود و دیگری هم فروشنده لوازم خودروی بیام و بودند که متاسفانه جان خود را از دست دادند. آرمین بخشی نیز یکی دیگر از دوستانمان است که خوشبختانه از این تصادف جان سالم به در برد و درحال حاضر نیز در بیمارستان رسول اکرم بستری است. او دوشنبه شب به هوش آمد و اکنون تنها دست و پایش دچار شکستگی شده است و خطر دیگری او را تهدید نمیکند». (شهروند)
به گزارش جام جم سرا به نقل از تبیان، آنتی اکسیدان ها ترکیبات طبیعی هستند که رادیکال های آزاد را به دام می اندازند و به این ترتیب آسیب های ناشی از آن ها را متوقف کرده و یا محدود می کنند. رادیکال های آزاد مولکول هایی هستند که به سلول های بدن ما آسیب زده و عامل اصلی پیری زودهنگام آن ها هستند.
در عوض آنتی اکسیدان ها یا همان ترکیبات مفید موجود در میوه ها و سبزیجات ترکیباتی هستند که از آسیب های وارده به سلول ها پیشگیری می کنند و از آسیب های ناشی از اکسایش آن ها جلوگیری می کنند. خوشبختانه مواد غذایی حاوی آنتی اکسیدان ها همچنین سرشار از ویتامین ها و مواد معدنی نیز هستند. در این مطلب می خواهیم میوه ها و سبزیجات سرشار از آنتی اکسیدان و مؤثرترین آن ها را معرفی کنیم. لطفاً با ما همراه باشید.
سبزیجات سبز تیره سرشار از آنتی اکسیدان هستند
کاهو، تره فرنگی، کلم ها و غیره. این سبزیجات منبع آنتی اکسیدان است. کافی است یک تا دو نمونه از این سبزیجات را در وعده های غذایی تان نوش جان کنید و سفره تان را به سالاد مزین کنید تا آنتی اکسیدان خوبی عایدتان شود. از همین امروز در حین خرید حتماً سبزیجات سبز انتخاب اولتان باشد. کلم برگ، بروکلی و تره فرنگی حاوی ترکیبات مغذی مانند ویتامین های A،C،E و کلسیم هستند که با سرطان مقابله می کنند.
سیب زمینی شیرین را دریابید
سیب زمینی شیرین مغذی تر از سیب زمینی های معمولی است. این نوع سیب زمینی سرشار از کلسیم و حاوی میزان زیادی ویتامین A می باشد. حتماً می دانید که ویتامین A نیز خواص آنتی اکسیدانی دارد. علاوه سیب زمینی شیرین، هویج نیز یکی دیگر از سبزیجات سرشار از این ویتامین است.
انار یک گنجینه از یاقوت هایی است که سرشار از آنتی اکسیدان و مواد مغذی هستند. به عقیده ی متخصصان فقط یک عدد انار نیمی از نیاز روزانه ی ما به ویتامین C و پانتوتنیک اسید (B5) را تأمین می کند
بفرمایید میوه های قرمز ریزه میزه
توت ها، آبنبات هایی هستند که مادر طبیعت به ما داده تا سالم تر بمانیم. خوردن این میوه های کوچک ساده است. توت ها و میوه های ریز با آن قد و قواره ی کوچکشان سرشار از آنتی اکسیدان ها و مواد مغذی هستند که به نام اسیدالاژیک شناخته می شوند. در بین این میوه ها توت فرنگی و تمشک و شاه توت طرفداران بیشماری دارند. اسیدالاژیک بدن را در برابر عوامل مهاجم محیطی و مواد غذایی سرطان زا محافظت می کند. زغال اخته نیز جزو بهترین میوه های ریز است که کلیه ها و مثانه را به خوبی پاکسازی می کند. توصیه می کنیم شما هم با مصرف این میوه های نقلی بدنتان را در برابر رادیکال های آزاد بیمه کنید.
قره قاط یا سیاه گیله
قره قاط نیز از جمله میوه های کوچکی است که گنجینه ی مواد مغذی محسوب می شود. این میوه باعث کاهش التهاب و پیشگیری از تخریب سلول ها می شود. این میوه های ارغوانی تیره رنگ حاوی انواع ویتامین ها و مواد معدنی مورد نیاز برای تقویت سیستم ایمنی بدن هستند. قره قاط همچنین حاوی ترکیباتی هستند که با عوامل و عناصر خارجی سرطان زا مقابله می کنند. این ترکیبات در برابر رادیکال های آزاد ایستاده و مانع از آسیب آن ها به سلول های سالم بدن می شوند.
انگور: میوه ای از بهشت
انگورها جزو بهترین منابع آنتی اکسیدان ها محسوب می شوند. این میوه های بهشتی حاوی ترکیباتی هستند که برای مقابله با سرطان فوق العاده بوده و به پیشگیری از بروز بیماری های قلبی کمک می کنند. هر چه رنگ انگور تیره تر باشد مانند انگور قرمز و انگور سیاه، میزان مواد مغذی و ترکیبات آنتی اکسیدانی آن ها نیز بیشتر است. در واقع انگورهای تیره به مراتب مغذی تر از انگورهای سفید هستند. انگورها سرشار از مواد مغذی و ویتامین هایی مانند سلنیوم و ویتامین C هستند.
گردو و دوستانش: چربی های خوب، دوست سلامتی
آجیل ها حاوی ترکیبات مفید آنتی اکسیدانی هستند. البته گردو و رفقای مغذی اش حاوی پروتئین، ویتامین ها و امگا 3 های معروف نیز هستند. این مواد غذایی باعث بهبود عملکرد ذهنی می شوند و به این ترتیب آلزایمر را از شما دور می کنند. باید بدانید که بیشترین خاصیت آجیل ها این است که خواص ضدالتهابی طبیعی دارند. چون سرشار از ویتامین E هستند. البته مردم از مصرف گردو و آجیل ها به بهانه ی چرب بودن آن ها خودداری می کنند اما باید بگوییم که مصرف به اندازه ی آجیل ها نه تنها باعث چاقی نمی شود بلکه برای بدن لازم است.
انار: دانه دانه سلامتی
یکی از قدیمی ترین میوه هایی که انسان مصرف کرده انار است. انار یک گنجینه از یاقوت هایی است که سرشار از آنتی اکسیدان و مواد مغذی هستند. به عقیده ی متخصصان فقط یک عدد انار نیمی از نیاز روزانه ی ما به ویتامین C و پانتوتنیک اسید (B5) را تأمین می کند. این مواد مغذی از بروز کرامپ های عضلانی و حالت مقاومت سلول ها به انسولین پیشگیری می کنند.
شیرین نوبهاری میگوید برای این کار ساخته شدهام و عاشقانه پیش میروم. انتشار عکسهایش در دنیای مجازی، موجی از انتقادها و حملهها را به همراه داشت، اما او همه را دعوت میکند تا جور دیگری به او و ورزشش نگاه کنند. میگوید بهخاطر ظاهرش در فدراسیون راه به جایی نبرده و حالا برای رسیدن به آرزوهایش در فکر سفر است.
گفتگوی روزنامه قانون با « شیرین نوبهاری »، یکی از اولین زنان موفق در رشته پرورش اندام را در ادامه میخوانیم:
مسابقه در داخل؟
برگزاری مسابقات در ایران، چندین سال کار مداوم میخواهد. حتی اگر اجازه برگزاری مسابقات را بدهند، خانمیکه بخواهد در این مسابقات داوری کند را نداریم. من اولین نفری هستم که در پرورش اندام قدمهای اول را برداشتهام اما خب خیلیها به من میگویند زن را چه به پرورش اندام؟
چرا این حرف را میزنند؟
تا زمانی که شما وجه تمایزی با بقیه نداشته باشید کسی کاری با شما ندارد. اما جایی که فرق شما مشهود شود، خیلیها این سوال برایشان پیش میآید که چرا زن باید به بدنسازی برود. برخی هم این کار را زشت میدانند، میگویند زن چرا باید هیکلش را درشت کند، زن باید ظریف باشد. وقتی شما اولین نفر هستید، سپر بلا میشوید. اولین توهینها، نقدها و مخالفتها را میشنوید تا راه را برای خیلیها هموار کنید.سایز من مخصوصا خیلی ناشناخته است. خانمهای زیادی هستند که سایزهای کوچکتری دارند اما آنقدر حساسیت ایجاد نمیکنند. در سایز من میگویند: «یک خانمیآمده و دارد در سایز مردان مسابقه میدهد.» دیگر من را با خانمها مقایسه نمیکنند.
گفتی سایز. آیا از کودکی درشتتر از همسنهایت بودی؟
از هم سن و سالهای خودم درشتتر بودم، ولی نه خیلی چشمگیر. وقتی وارد این ورزش شدم و قلقهایش را یاد گرفتم احساس کردم که برای این ورزش زاده شدم، چون ژنتیک بدنیام به این ورزش میخورد. در هیچ کار دیگری به اندازه پرورش اندام نمیتوانستم موفق باشم.
واکنشت به کامنتها و مخالفتها چیست؟
من نمیتوانم به تک تک مردان و زنان مخالف توضیح بدهم که چرا زاویه دیدتان را عوض نمیکنید. فقط میتوانم به آن جهت بدهم؛ به آنها بگویم اگر به اینجا رسیدم، شاید قابلیتش را داشتم. کاش بهجای محکوم کردن، تشویقم کنید. من جای اینکه مقابلشان بایستم سعی کردم یک روی دیگری از وجهه زنان را نشان بدهم که زنان میتوانند نه در پرورش اندام بلکه در هر کار دیگری بر اساس استعدادشان موفق باشند. مخالفتها و توهینها همیشه بوده. من حتی وقتی به یک فروشگاه وارد میشوم یا در کنار خیابان، خیلی زود به چشم میآیم. در ایران زندگی کردن از این لحاظ راحت نیست.
برخورد خانوادهتان چطور بود؟
شیرین نوبهاری : خانوادهام حامی صددرصدم نبودند اما هیچ وقت مخالفتی هم نکردند.
روزی چند ساعت تمرین میکنی؟
چهار تا شش ماه که در دوره حجم هستم، هر روز دو ساعت و در دوره رژیم هر روز دو شیفت دو یا سه ساعته تمرین میکنم. در هر دو دوره هم مصرف مکمل را داریم.
انتهای راه پرورش اندام کجاست؟
پرورش اندام ورزش پرهزینهای است. برای ماندن در این کار باید عاشق باشی مخصوصاً وقتی مسابقهای برگزار نمیشود. در ایران هیچ انتهایی ندارد، ادامه میدهیم تا ببینیم به کجا میرسیم. شاید بتوانم در خارج از ایران به مسابقات بروم و به جایی برسم و بعد از آن کار را رها کنم.
آیا شما هم هورمون استروئید مصرف میکنید؟
تفاوت پرورش اندام و فیتنس و بادی کلاسیک در همین است. در پرورش اندام باید عضله حجیم داشته باشی. در فیتنس حق مصرف استروئید را ندارند، چراکه بدن باید خشک باشد. در پرورش اندام باید بدن قیفی شکل داشته باشی. کمر باریک شانههای پهن و پاهای پر. مسلماً دوره استروئیدی لازم است.
این هورمونهای مردانه مشکلی برایت ایجاد نمیکند؟
من استعداد بدنی خوبی دارم. با مصرف مکمل هم به حجم خوبی میرسم، اما برای اینکه یک بدنساز حرفهای باشی باید استروئید مصرف کنی. من تاکنون دو سه دوره استروئیدی داشتم. وزن طبیعی من میانگین ۸۰ کیلوگرم بوده. الان در استراحت ۹۰ است. با مصرف استروئید میتوانم تا ۹۵ هم برسم.
با تغییرات ظاهریای که هورمون مردانه ایجاد میکند مشکلی نداری؟
تمام ورزشکارها دارو مصرف میکنند اما چون داروی آنها علائم ظاهری ندارد کسی متوجه نمیشود. از نظر شرایط احساسی زنانه هیچ تغییری ایجاد نمیشود. فقط زورت بیشتر میشود، خستگی را احساس نمیکنی، راحتتر روی عضلات فشار میآوری تا حجمیکه بخواهی را بتوانی از بدن بگیری. بعد از هر دوره مصرف استروئید دوره پاکسازی داریم. در دوره پاکسازی علائم تا حدود زیادی از بدن خارج میشود. خانمهای پرورش اندام کار خارجی که چهرههایشان تغییر میکند در تمام طول سال در حال مصرف کردن دارو با دوز بالا هستند. اصلاً استراحت ندارند.
آیا این مصرف تحت کنترل پزشک است؟
شیرین نوبهاری : با کنترل پزشک نیست. بدنسازهای حرفهای معمولا به این امور آگاهی دارند و به اصطلاح خودشان دکتر هستند. حتما دیدید بدنسازانی که برنامههای تغذیه دقیق میدهند. به شخصه تا به حال با هیچ دکتری مشورت نکردم.
تاکنون با فدراسیون همکاریای داشتهای؟
(میخندد) مسأله جالبی را مطرح کردید که من همیشه در مورد این موضوع با فدراسیون به مشکل برخورد کردم. متأسفانه در فدراسیون یکسری افراد همیشه مانع کار میشوند و دخالتهای بیجا میکنند. من همیشه دوست داشتم کار کنم اما نگذاشتند حتی به آنجا راه پیدا کنم. در مورد من میگفتند «تیپش تابلو است» یا «بدن خاصی دارد» یا میگفتند: «آدمیکه توی چشم است را نباید بیاورید و از او استفاده کنید.»
چه کسانی این حرفها را میزنند؟
همیشه صحبت کسانی به کرسی مینشیند که یک جایگاهی دارند. این صحبتها را کسانی کردند که نگران جایگاه خودشان بودند.
ارتباطت با آقایان پرورشاندامکار چطور است؟
آقای یوسف کریمی و علی تبریزی را در یکی از سمینارها دیدم و هیچ ارتباط کاریای با آنها نداشتم.
حرف آخر؟
امیدوارم تفکر، علم و آگاهی مردم ایران به سمتی برود که متفاوت بودن را بد ندانند. اگر کسی توانسته متفاوت باشد برایش ارزش قائل باشید. فکر نکنید حتماً مشکلی دارد و از راه بیراهه وارد شده.
جید جونز تکواندو کار افسانه ای (متولد ۱ مارس ۱۹۹۳ ، قد : ۱۵۶ ، وزن : ۵۷ ) رنک یک جهان، که سال گذشته دوبار پیاپی از کیمیای جوان و نابغه ما شکست خورده بود امشب بیشتر از هرکسی از این که کیمیا به فینال نرسید خوشحال بود تا در نبود او براحتی حریف اسپانیایی را ۱۶ بر ۷ شکست دهد و قهرمانی خود را تکرار کند.
در پایان مسابقات فینال تکواندو وزن ۵۷ کیلوگرم، جید جونز قهرمان نامدار بریتانیایی با شکست اوا کالو گومز اسپانیایی برای دومین بار متوالی به مدال طلای المپیک رسید.
هر دوی این نام ها برای ما ایرانی هایی که همچنان سرمست از مدال برنز کیمیا علیزاده هستیم آشنا هستند. اوا کالو که اولین المپیک خود را تجربه می کند، از قهرمانان سرشناس اسپانیاست که در مسابقه یک چهارم نهایی با یک امتیاز اختلاف و به سختی کیمیا را شکست داده بود. حضور او در فینال باعث شد کیمیا شانس دیگری داشته باشد و تاریخ سازی کند.
instagram jadejonestkd
Jade Louise Jones MBE (born 21 March 1993) is a double Olympic champion Welsh taekwondo athlete who represented Team GB at the 2012 Summer Olympics and 2016 Summer Olympics, winning Britain’s first taekwondo gold medal, in the women’s 57 kg category.[2] Jones was at the time the reigning Youth Olympic champion in the girls’ 55 kg category, winning gold for Great Britain in 2010.
Representing ![]() | ||
Olympic Games | ||
---|---|---|
![]() | ۲۰۱۲ London | ۵۷ kg |
![]() | ۲۰۱۶ Rio de Janeiro | ۵۷ kg |
World Championships | ||
![]() | ۲۰۱۱ Gyeongju | Featherweight |
European Games | ||
![]() | ۲۰۱۵ Baku | ۵۷ kg |
European Championships | ||
![]() | ۲۰۱۶ Montreux | Featherweight |
![]() | ۲۰۱۴ Baku | Featherweight |
![]() | ۲۰۱۰ St. Petersburg | Bantamweight |
![]() | ۲۰۱۲ Manchester | Featherweight |
Youth Olympic Games | ||
![]() | ۲۰۱۰ Singapore | ۵۵ kg |
Can’t believe my baby brother is 17 !!! He’s growing into an amazing young man ! Always been so close as kids and still are ! HAPPY BIRTHDAY
قهرمان سابق MotoGP خورخه لورنزو ، پنج شنبه در پیست سیلورستون بود و تمام تلاش خود را در رام کردن خودروی 2014 فرمول 1 Mercedes-AMG PETRONAS به کار گرفته بود.
خورخه لورنزو، قهرمان مسابقات موتو جیپی سوار بر خودروی F1 مرسدس شده است تا آن را کنترل کند. این رویداد به واسطهی شرکت مانستر انرژی که اسپانسر هر دو شرکت یاماها و مرسدس در مسابقات است، برنامه ریزی شده بود. در حالی که هیچ عدد رسمی از زمان بر جای مانده در پیست منتشر نشد، لورنزو اذعان کرد که از عملکرد خود در پشت فرمان این خودرو بسیار راضی است.
قهرمان سابق موتو جی پی گفت : " این یک روز شگفت انگیز بود. از زمان دور آخر بسیار راضی هستم. طبق آنچه که مهندسان گفتند زمانهای من واقعا رقابتی بودند."
بنابه گفته Autosport ، مهندس پیست مرسدس بنز ، ریچارد لین به لذت بردن از کار با لورنزو به ویژه به دلیل شور و اشتیاقش اعتراف کرده است.
لین گفت : "او از لحظهای که رسید پر از شوق و علاقه برای سوار شدن به خودرو بود. او بین هر دور دادهها را به دقت بررسی می کرد و به دنبال پیدا کردن زمینهای برای بهبود زمان و عملکرد خود بود."
برای آنکه بدانید لورنزو درباره ی ماشین فرمول 1 مرسدس چه فکری میکند فقط باید بگویم او بلافاصله آمد و بیان کرد از تعادل کلی خودرو ، قدرت ترمزگیری و توانایی چرخش سر پیچها تحت تاثیر قرار گرفته است.
او گفت : " این خودرو بسیار نرم عمل میکند، من انتظار عملکرد خشک و سخت را داشتم اما در پایان همهی موارد بسیار خوب بود، فرمان، موتور، همه چیز. راندن آن بسیار راحت بود و در پیچها واقعا سریع و چسبندگی آن باورنکردنی بود."
لورنزو افزود که ماشین مرسدس حدود ۴۰ کیلومتر در ساعت (۲۵ مایل در ساعت) در کنارههای پیچ در مقایسه با موتورهای MotoGP سریعتر است.
او افزود:" میزان چسبندگی خودرو در حین فشار کامل بر روی دریچه گاز در پیچهای سریع بسیار عالی است."
هم اکنون لورنزو در جدول رده بندی MotoGP در رده سوم ایستاده در حالی که فقط ۲ مسابقه تا پایان فصل باقی است.
وبسایت مدیر سبز: آیا مانند یک قهرمان فکر میکنید؟ آیا قادر هستید که به چالش های کسبوکارتان نگاه کرده و اطمینان داشتهباشید که میتوانید برآنها غلبه کنید؟ آیا مانند محمد علی و مایکل جردن عظمت را در وجود خود احساس میکنید؟
هرگز نداشتهام. هرگز احساس یک برنده ذاتی را نداشتهام. هرگز اعتمادبنفس افرادی را که تحسینشان میکنم، نداشتهام. حتی در سال ۱۹۷۶، زمانیکه شروع به نوشتن در مورد کسبوکار کردم، شک داشتم بتوانم چیزی را درباره کسبوکار کامل متوجه شوم. به تازگی از یک دوره تدریس ادبیات به دانشآموزان در چاد بازگشته بودم و در روزنامهای با عنوان «کسبوکار و تجارت در آفریقا» مشغول کار بودم. به یادمیآورم در روز اول کارم به عنوان روزنامه دقت کردم و از خود پرسیدم فرق کسبوکار و تجارت چیست؟ به سرعت به این تفاوت پی بردم.
سِمت بعدی شغلی من، مدیر تحریریه یک انتشاراتی کوچک در فلوریدا بود. حدود نیم دوجین روزنامهنگار آزاد داشتم که به من گزارش میدادند. کار من ویرایش و تصحیح نوشتههای آنان بود. من به ندرت متوجه میشدم که درباره چه صحبت میکنند، موضوعاتی همانند رباتیک و مدیریت عملکرد حرفهای و تجارت محصولات کشاورزی. چطور میتوانستم به آنها بگویم چهکار کنند؟ بهسرعت آموختم.
وقتی اقدام به ایجاد و بازاریابی خبرنامه سرمایهگذاری خود کردم، تقریبا از ترس فلج شده بودم.
زمانی که برای اولین بار در سن ۳۹ سالگی بازنشست شدم تا روزهای خود را صرف نوشتن شعر و داستان کنم، هرگز برای لحظه ای به چاپ هیچ یک از آنها فکر نمیکردم. ولی طی ۱۲ تا ۱۴ ماه نویسندگی، ۱۲ تا از داستانها و ۶ تا از شعرهایم در مجلات ادبی به چاپ رسیدند. سه تا از آنها جایزه دریافت کردند.
زمانی که در سال ۱۹۹۷ از آفریقا بازگشتم، یک ماشین ۴۰۰ دلاری و نزدیک به ۳۰۰ دلار پسانداز داشتم. امروز، در دو امارت چند میلیون دلاری زندگی میکنم، دهها میلیون دلار در بانک و حسابهای کارگزاری دارم و در کسبوکارهایی با ارزش بیش از ۲۰ میلیون دلار سهامدارهستم.
بنابراین میدانم بدون فکرکردن مانند یک قهرمان، میتوان موفق شد. میدانم دستیابی به مواردی عالی امکانپذیر است.
اینها را با شما در میان میگذارم تا چنانچه شما هم دچار ترس و تردید هستید، بدانید که لزوما نباید رفتار خود را تغییر دهید تا پیروز شوید.
من تلاش کردم تا تغییر کنم. کتابهای بسیاری خوانده و نوارهای بسیاری گوش کردم. درحالیکه رانندگی میکردم با صدای بلند آواز میخواندم و در مقابل آینه بر سر خودم فریاد میزدم. تمام این کارها را انجام دادم، ولی حس من تغییری نکرد. اگر باید صبر میکردم تا رفتارم تغییر کند همچنان در حال انتظار بودم.
در عوض روش متفاوتی را پیدا کردم- یک استراتژی مخفی و نه چندان درخشان که اعتقاد دارم برای هر شخصی که قلبی فروتن و ذهنی شکاک دارد، مفید خواهد بود.
۱. اگر سرشار از استعداد ذاتی نباشم، میتوانم با کار سختتر، استعداد و دانش مورد نیاز را بدست بیاورم.
۲. اگر دارای نبوغ ذاتی برای دستیابی به ایدههای عالی نباشم، میتوانم کارهای افراد ثروتمند و موفق را دریابم و دقیقا همان را انجام دهم.
زمانی که شروع به نوشتن اولین نامهی فروش خود کردم، کوچکترین تصوری از چگونگی انجام آن نداشتم. بنابراین، شبها و آخر هفتههای بسیاری را، برای مطالعه همه نامههای فروش موفق که به آنها دسترسی داشتم، صرف کردم. خطوطی را که چشمم را جذب کردهبودند، کپی میکردم. یادداشتهایی درباره چگونگی ایجاد متون فروش نوشتم. درباره طراحی پیشنهادهای فروش مطالعه کردم و درباره قیمتگذاری، جوایز، گارانتیهایی که نامههای فروش را موثر میکرد آموختم.
بهتدریج آنچه را که نیاز داشتم، آموختم. اسراری که مرا بهعنوان یک مبتدی در کسبوکار و بازاریابی گیج میکرد، کمکم روشن و نمایان شد.
با هر موفقیت کوچک، اعتمادبهنفس من افزایش یافت. ولی نه از نوع اعتمادبهنفس ذاتی، بلکه اعتمادبهنفس ناشی از پیشرفت از طریق کار سخت و تقلید از موفقیت بود.
بخشی از این تفکر ناشی از اشتباه من بود. برای تشویق کردن افرادی که برای من کار میکردند، نقاب یک قهرمان را به صورت زده بودم. با هر مشکلی وانمود به ناراحتی و با برداشتن هر چالشی وانمود به خوشحالی میکردم.
در حال حاضر بر این باور هستم که کار اشتباهی انجام میدادم. بهطور ناخواسته پیشنهاد میکردم برای دستیابی به آنچه که من دستیافتهام، آنها باید شجاعت و اعتمادبهنفس من را داشته باشند.
باید حقیقت را به آنها میگفتم: این که دستاوردهای من با زحمت و به آهستگی کسب شدهاست. حقیقت آن بود که من بهصورت یک کارآفرین کندذهن متولد شدهبودم. باید آن را میپذیرفتم و توضیح میدادم که موفقیت من نتیجه تلاش سخت و تقلید بودهاست.
نکته این است. من فکر نمیکنم که برای رسیدن به موفقیت در کسبوکار، احتیاج به طرزفکر یک قهرمان داشته باشید.
اگر این کارها را برای مدت زمان کافی انجام دهید، موفقیتی که در آرزویش هستید را بدستمیآورید و در کنار آن اعتمادبهنفس و شجاعت هم کسب خواهید کرد.
اعتمادبهنفس و شجاعتی که امروز دارم توسط مانتراها یا مدیتیشن و یا تصویرسازی از خود بدستنیامده است. آنها تماما حاصل کار سخت و تقلید مستمر هستند. اگر برای مدتزمانی طولانی به سختی کار کنید و در هر چیزی هوشمند باشید، موفقیت را میفهمید و با هر موفقیت کوچکی، ذهن و قلب شما بهندرت شجاعتر شده و بر اعتمادبه نفستان افزوده میشود. در نهایت نقاب یک قهرمان را به صورت خود میزنید. ولی زمانی که این اتفاق میافتد، بهیاد داشته باشید در مقابل افرادی که دوستشان دارید و به آنها اهمیت میدهید آن نقاب را از چهره خود بردارید.
برترین ها: نادانی رو به خردمندی کرد و گفت فلان شخص، ثروتمندترین مرد شهر اســت. باید از او آموخت و گرامیش داشت.
خردمند خندید و گفت فلانی کیسه اش را از پول انباشته آنگاه تو اینجا با جیب خالی بر او می بالی و از من می خواهی همچون تو باشم؟!
نادان گفت خوب گرامیش مدار، بزودی از گرسنگی خواهی مرد.
خردمند خندید و از او دور شد. از گردش روزگار مرد ثروتمند در کام دزدان افتاد و آنچه داشت از کف بداد و دزدان کامروا شدند. چون چندی گذشت همان نادان رو به خردمند کرد و گفت فلان دزد بسیار قدرتمند اســت باید همچون او شکست ناپذیر بود. و خردمند باز بر او خندید و فردای حرف نادان دزد به چنگال سربازان فرمانروای اسیر شده، برهنه اش نموده و در میدان شهر شلاقش می زدند که خردمند دید نادان با شگفتی این ماجرا را می بیند.
دست بر شانه اش گذاشت و گفت عجب قهرمانهایی داری، هر یک چه زود سرنگون می شوند و نادان گفت قهرمانهای تو هم به خواری می افتند. خردمند خندید و گفت قهرمانان من در ظرف اندیشه تو جای نمی گیرند، همین جا بمان و شلاق خوردن آن که گرامیش می داشتی را ببین، و او دور شد.
قهرمان های آدمهای کوچک، همانند آنها زود گذرند.