جام جم سرا: از سوی دیگر زندگی مشترک یکی از مهمترین بخشهای حیات انسان است؛ پس باز هم باید سر تسلیم بر درگاه عقل فرود آورد و با تعقل، دوراندیشی و مشورت پای در این راه گذاشت. منظور از این جملات، به هیچ روی ترساندن یا ایجاد وسوسه در دلها نیست که همه میدانیم ازدواج از سنتهای الهی است و باعث تکامل انسان. آنچه مهم است اما درست طی کردن این مسیر است و ساختن یک زندگی مشترک همراه با سعادت که به اساس و بنیانی محکم نیازمند است. برای داشتن این بنیان قوی باید تمام اندیشه خود و خرد دوستان امین و آشنایان خبره را به کار گرفت تا بتوان بنایی محکم بنا نهاد که از تندباد حوادث گزندی به آن وارد نشود. اگر این مقدمه آن چنان که باید درست و محکم تدارک دیده نشود، نمیتوان به استواری چنین بنایی اعتماد کرد.
این اما از عادات انسان است که در پی خراب شدن هر سازه و ساختاری، تلاش نخستش گرفتن انگشت اتهام به سوی آن دیگری یا دیگران است. چنین شیوهای شاید در برخی موارد پاسخگوی نیاز فطری انسانی و خلاصی از مشکل شود اما باید بدانیم و بیاموزیم که در مسیر زندگی مشترک، مقصر هر که باشد، آنها که از تخریب کانون خانواده صدمه میبینند، نخست زن و مردی هستند که عهد و عقد زندگی مشترک با یکدیگر بستهاند. پس برای آن که روزی ـ دور یا نزدیک ـ دیگران را مقصر تلقی نکنیم، بهتر است از همان روزهای آشنایی، از آن هنگام که زمانی برای شناخت بیشتر و بهتر داریم، فرصتها را نسوزانیم و با سری پر از باد جوانی، آینده خود و همسرمان را بر پایهای سست بنا نکنیم.
برای داشتن چنین شیوهای باید پیش از کلامهای عاشقانه و احساسی، با فکر و درایت به راه و همراهی که برمیگزینیم فکر کنیم. باید بفهمیم آیا زن یا مرد چنین راهی هستیم؟ آیا همراهمان را میشناسیم؟ اصلا آیا برای چنین مسیری آمادگی داریم؟ ما که برای یک سفر چند روزه کلی تدارک میبینیم و جوانب مختلف را میسنجیم، آیا برای سفری چند ده ساله تدارک لازم را دیده و شرایط را سنجیدهایم؟ تا روزی که پاسخ مناسبی برای این سوالها و پرسشهایی از این دست نیافتهایم، بهتر است پای در این راه سهل و ممتنع و سخت اما شیرین نگذاریم. (ضمیمه چاردیواری)
جام جم سرا: در باره این پرونده معماهای زیادی در ذهنم بود. فکر کردم شاید با دیدن خانواده پسر جوانی که حالا به اتهام قتل از خانوادهاش دور افتاده، راز نگفتهای از همه چیزهایی که دست به دست هم داده بود تا حالا او پشت میلههای زندان بیفتد، برملا شود.
با همکارم راهی خانه خیابان قمی پاکدشت شدیم. در مقابل خانه ٣ طبقه سنگی پسری ایستادیم که با راننده وانت درگیر شده بود. او به همراه ٣ تن از همکارانش با ضربات مرگبار راننده وانت را مجروح کرد. یک هفته از این حادثه هولناک نگذشته بود که محمدعلی چراغی راننده وانت در بیمارستان جان باخت. چند بار زنگ آپارتمان را زدیم تا اینکه مردی جوان از آن سوی آیفون گفت «نشانی را درست آمدهایم». چند دقیقه بعد در باز شد و مرد جوانی که برادر متهم اصلی پرونده بود در چهارچوب در ایستاد. خودمان را که معرفی کردیم حاضر به مصاحبه نشد. دلایلش منطقی بود. او هم مثل همه بود، مثل هزاران عضو هر خانوادهای که ناگهان حادثهای عجیب زندگیشان را دستخوش تقدیری کرده تا حالا اجتماع، انگشت اتهامش را تنها به سمت آنها نشانه رفته باشد!
هنوز سوالی نپرسیدم که میگوید: «حرفی برای گفتن ندارم، روزنامهها پُر است از داستان برادرم. چیزی برای گفتن وجود ندارد بروید از همانها بپرسید.» اما وقتی میگویم، ما با خانواده مقتول صحبت کردهایم و حتما شما هم حرفی برای گفتن دارید. فکر میکند و بعد از سکوتی که در آن دردهایی عمیق نهفته است، میگوید: بپرس....
وحشت در پس یک انتظار
٤٠ و اندی سال دارد و بعد از دستگیری برادرش بیش از پیش باید هوای پدر و مادر پیرشان را داشته باشد. به همین خاطر با عذر خواهی میگوید چون مادرش از بازگویی این ماجراها بیتاب میشود ما را به داخل خانه دعوت نمیکند.
همان جلو در میایستیم و از او میخواهم از برادرش برایمان بگوید، چه شد که پایش به قتل باز شد؟
به در تکیه زد و درحالیکه اندوه عمیق چشمانش را مخفی میکرد گفت: «ما ٣ برادر و یک خواهر بودیم. چند سال پیش یکی از برادرانم فوت کرد و حالا هم تنها برادری که داشتم به جرم قتل به زندان افتاد. او ٣٠سال بیشتر ندارد و چون از من و خواهرم کوچکتر است، همیشه احساس میکردیم باید حمایتش کنیم. ما در بازار پارچهفروشی کار میکنیم. برادرم هم با ما کار میکرد تا اینکه یکسال پیش گفت از طرف یکی از دوستانش در شهرداری منطقه ١٥ کار پیدا کرده، خیلی خوشحال شدیم، اما وقتی نحوه کارش را توضیح داد و گفت که با خودرویی که پیمانکار شهرداری در اختیارشان قرار داده باید در محلهها گشت بزند تا از خودروهای ناشناسی که برای جمعآوری ضایعات به آن منطقه میآیند پول بگیرد، پدرم ترسید و مخالفت کرد. گفت اگر پول میخواهی بهت میدهم ولی این کار صورت خوشی ندارد. اما او ما را قانع کرد که خودرویشان آژیر، بیسیم و آرم شهرداری دارد و کاملا قانونی است. تا اینکه چند وقت بعد از کلانتری با ما تماس گرفتند.
وقتی پدرم رفت آنجا، فهمید که برادرم با یکی از همین خودروهای جمعآوری ضایعات که به منطقهشان آمده درگیر شده و کارشان به کلانتری کشیده است. آن شب با رضایت به خانه برگشت اما چند بار دیگر هم این حادثه تکرار شد. بعد از آن به خاطر سابقهاش در آن منطقه او را به تهرانپارس منتقل کردند. آنجا هم همین کار را میکرد تا اینکه یک شب زودتر از همیشه به خانه آمد. وحشتزده بود و گفت: «داداش میخوام یک چیزی بهت بگم فقط قول بده کمکم کنی. گفت همکارانم با یک راننده وانت درگیر شدند و شروع به زد و خورد کردند، از من کمک خواستند و من هم وقتی وسط دعوا رفتم با مشت به سر مرد وانتی زدم. روی زمین افتاد و ما فرار کردیم. نگرانم که مرده باشد.»
وقتی به او گفتم چرا درگیر شدی، گفت: پیمانکار میگفت به هر قیمتی شده پول بیاورید. پیمانکارشان هم که بعد از فهمیدن ماجرا به آنها گفته بود فرار کنند و خودرو را هم به یک جای دورافتاده ببرند و رویش خاک بریزند و آرمش را هم پاک کنند تا آبها از آسیاب بیفتند. اما چند روز بعد وقتی فهمید مردی که با او درگیر شده بودند کشته شده رفت و خودش را معرفی کرد.»
درد را از هر طرف بنویسی درد است
به میان صحبتهایش که میرسد، انگار کسی آیفون را برداشته و به صحبتهایمان گوش میکند. حالا با هر صدای زنگ و آمدن غریبهای دل خانواده از شنیدن خبری جدید میلرزد. او ادامه میدهد: «وقتی پدر و مادرم فهمیدند که برادرم به اتهام قتل دستگیرشده روزگارمان عوض شد. او پسر شاد و خوشاخلاقی بود، تنها زمانی که پول نداشت عصبانی میشد. بوکس کار میکرد و هر شب بعد از کار چند ساعتی به باشگاه بدنسازی میرفت، از کارش هم ماهیانه ٤٠٠هزار تومان حقوق ثابت میگرفت و گاهی روزی ٤٠هزار تومان هم از خودروهایی که در منطقهشان میآمدند، میگرفت. خرج خانواده را هم میداد. چندروز پیش هم با من تماس گرفت و گفت به زندان رجاییشهر منتقل شدهاند و برایش ٣سال حبس بریدهاند. اما من باور نمیکنم. برای دلخوش کردن ما این را میگوید. از او پرسیدم در این مدت برایش چه کار کردید؟ وکیل گرفتید؟ آیا مسؤلان شهرداری با شما تماسی گرفتند؟
او میگوید: «٢ هفته پیش رفتیم برایش وکیل بگیریم که افسر پروندهشان خبر داد پیمانکارشان یک وکیل برای کل متهمان پرونده گرفته. اما از طرف پیمانکار یا شهرداری کسی با ما تماس نگرفت. یکبار هم با تلفن پیمانکارش تماس گرفتم که او گفت کسی را با این نام نمیشناسد.»
چه در خواستی دارید؟ اگر خانواده مقتول برادرتان را ببخشند پول دیهاش را دارید که بپردازید؟
من نمیدانم که واقعا مقتول با ضربه برادر من جان سپرده یا آن ٣ نفر دیگر. اما حالا تحقیقات نشان داده برادرم متهم اصلی پرونده است و چون بوکسور بوده ضربه دستانش باعث مرگ مقتول شده. اما اگر قرار باشد، دیه بدهیم باید خانه خودم و خواهرم را بفروشیم که تازه شاید بخشی از پول دیه را فراهم کنیم. میدانم خانواده مقتول هم غم بزرگی دارند اما درد هر دو خانواده مشترک است. آنها پدر خانواده را از دست دادهاند و ما به خاطر کار برادرم درد میکشیم و در انتظاری تلخ و دلهرهآور روزهایمان را شب میکنیم.
آسیبشناسی پدیدههای تحت قدرت
با گذشت حدود ٤٠ روز از باز شدن این پرونده جنجالی حالا ٤ متهم پرونده با دستور قاضی پرونده به زندان رجاییشهر منتقل شدهاند و پیمانکار شهرداری هم با قید وثیقه آزاد شده تا تکلیف اتهامش مشخص شود. اما هنوز معماهای بزرگی از علت و معلولهای این حادثه وجود دارد. در اینکه خانواده محمدعلی چراغی، قربانی اصلی این پرونده هستند، هیچ شکی نیست. اما ترکشهای این جنایت فراتر از آن چیزی است که در چند نفر خلاصه شود.
دکتر سعید خراطها آسیبشناس اجتماعی و مدرس دانشگاه در رابطه با پدیدههای اجتماعی که پتانسیل تبدیل شدن به جرم را دارد گفت: «جرم یا جنایت، نمونهای از ترویج خشونت از سوی برخی نهادهای اجرایی است که قدرتشان را از مردم دریافت کردهاند. اما وظیفه خود را خشن انجام میدهند مانند برخورد با دستفروشان مترو و بازار که سالهاست فضای شهری را بهعنوان محل کار خود انتخاب کردهاند. اما زمانی که یکی از آنها به خاطر توقیف جنسهایش خودش را جلوی قطار میاندازد، همه چیز تمام میشود و میگویند فرد خودکشی کرده. درواقع نهادهای حقوقی در زمان وقوع چنین حوادثی این معضلات را به صورت فردی نگاه میکنند و هرگز نهادهای دولتی ازجمله شهرداری زیر سوال نمیروند.
اما جدا از اینکه چه کسی مقصر بوده و هست پیامد این آسیب اجتماعی دامنگیر کسانی میشود که در اطراف قربانی حادثه قرار دارند. در وقوع چنین رخدادهایی، تنها خانواده مقتول متضرر نمیشود بلکه خانواده قاتلی که یکشبه پا به دنیای جنایتکاران میگذارد هم قربانی نادانی یکی از اعضای خانواده میشود. در هر حال تا زمانی که سیستم برخی نهادها در جامعه به شکل افسارگسیخته فعالیت میکند باید انتظار رخداد چنین حوادثی را بیش از پیش داشته باشیم.»
گاهی باید وارونه دید
گاهی باید سوژه را وارونه کرد و از آن طرف ماجرا هم، نگاهی به آنچه باعث میشود یک جنایت رخ دهد و آنچه باعث میشود یک فرد عادی جامعه قاتل شود، انداخت. همین دیدگاه مرا برای تهیه گزارش از خانواده قاتل محمدعلی چراغی که در درگیری با مأموران سد معبر شهرداری به کام مرگ فرو رفت، ترغیب کرد.
در راهروی دادسرا دیدمشان. همان ٤ مأمور سد معبری را که در استخدام پیمانکار شهرداری بودند. همان ٤ مردی که بعضی از رسانهها از قویهیکل بودنشان، چهرهای جنایتکار و قسیالقلب ساختند و واقعیت را پشت اخبار جنجالی پنهان کردند. حالا اما در گوشه سالن درحالیکه دستها و پاهایشان با دستبند و زنجیر به یکدیگر قفل شده بود روی زمین نشسته و به دیوار اتاق بازپرس پرونده تکیه زده بودند. من هم مثل هر خبرنگار دیگری کنجکاو بودم تا متهمان این پرونده جنجالی را از نزدیک ببینم. به بهانه نوشتن، چنددقیقهای مقابلشان ایستادم.
داشتند با هم پچپچ میکردند که متوجه من شدند، در یک لحظه نگاهم به متهم اصلی پرونده گره خورد. در چشمان متورم و قرمزش دیگر آن مرد قویهیکل را نمیدیدی که پیشتر از این در اذهان عمومی به تصویر کشیده شده بود. او هم مثل همه بود، مثل هزاران نفری که هر روز از کنارم میگذرند، گاه و بیگاه حقم را میخورند و حقوق شهروندی را زیر پایشان میگذارند. اما برای دوری از هیاهو و حادثه بهتر است سرت را در لاک خودت نگه داری و با زبان سرخت سر سبزت را بر باد ندهی.
این ٤ مرد حالا برایم تنها سمبلی از مردمانی بودند که نقطه جوششان در اجتماع، خیلی زود به نزاع و درگیری میانجامد و شاید در یکی از همین درگیریها ناخواسته حادثهای دور از ذهن را رقم بزنند. نگاهم را از روی ٤ متهم پرونده برگرداندم و افکارم را جمع کردم تا وارد اتاق بازپرس شوم جایی که متهم ردیف پنجم پرونده، یعنی آقای پیمانکار شهرداری در مقابل قاضی نشسته و در حال دفاع از خودش بود. در چهرهاش درد عمیقی وجود نداشت، میدانست که در این پرونده از نظر قانونی جرم سنگینی ندارد. تنها خواستهاش هم این بود تا زودتر آزاد شود تا بتواند به حساب و کتابهای ٥٠٠ کارمند شرکتش برسد تا مبادا حقی ناحق شود.
جلسه بازپرسی که تمام شد مأمور بدرقه، آقای پیمانکار و ٤ مرد قویهیکل را به سمت خودروی ون اداره آگاهی منتقل کرد. جلوتر از آنها راه افتادم و درحالیکه صدای زنجیر پاهایشان را پشت سرم میشنیدم به این فکر میکردم که این پرونده هزاران معما و آسیب اجتماعی دارد که باید از زاویهای دیگر به آن پرداخت تا هیچ حقی ناحق نشود! (شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
به گزارش جام جم سرا، تصورش را بکنید؛ در آینه نگاه می کنید و یک جوش بدترکیبِ سفید، روی چانه تان عرض اندام می کند. برخی از متخصصان بر این باور هستند که خورد و خوراک ربطی به بروز آکنه و جوش ندارد. اما خیلی ها معتقدند که محتویات بشقاب ها در داشتن پوستی زیبا و بدون آکنه تأثیر دارند. در این مطلب در خصوص 10 ماده ی غذایی که باعث ایجاد جوش و آکنه می شود بیشتر صحبت می کنیم.
شکلات
آیا شما هم عاشق شکلات هستید؟ البته اگر جزو افرادی هستید که حواستان به تناسب اندامتان است از زیاده روی در مصرف آن خودداری خواهید کرد. اما در عین حال همین افراد هم نمی توانند از مزه مزه کردن دو تا سه مربع شکلات به همراه قهوه یا چای بعد از ظهر خودداری کنند. اما حواستان باشد شکلات (سیاه؛ سفید یا شیری و غیره) می تواند زمینه را برای بروز آکنه فراهم کند.
نتایج پژوهش ها نشان می دهد که شکلات باعث افزایش تولید اینترلوکین 1B می شود. این پروتئین طبیعی توسط دستگاه ایمنی بدن تولید و باعث افزایش خطر بروز التهاب های پوستی و در نتیجه آکنه می شود. با این حال باید بدانید که شکلات سیاه باعث بهبود خلق و خویتان می شود اما بهترین کار این است که به جای حذف کامل آن در مصرف آن دچار زیاده روی نشوید. می توانید هر هفته یک تا دو مرتبه، 2 تا 3 مربع شکلات سیاه میل کنید. در روزهای دیگر از میوه های خشک مانند بادام و فندق و غیره استفاده کنید.
نان های شیرمال
خوردن انواع نان های شیرمال برای صبحانه مورد دلخواه خیلی از افراد است. اما باید بدانید که این نان ها باعث بروز جوش روی پوست می شود. البته اگر از نان هایی استفاده کنید که از آرد کامل تهیه شده باشد در امان خواهید بود. اما نان های تهیه شده از آرد سفید نتیجه ی عکسی دارد. این آردها تصفیه شده و حاوی میزان زیادی قند هستند. زمانی که این میزان قند وارد بدن می شود میزان انسولین خون افزایش یافته و ترشح سبوم (چربی طبیعی پوست) بیشتر می شود. همین مسئله نیز زمینه ی بروز جوش و آکنه را فراهم می کند. بهتر است از نان هایی تهیه شده از آرد سبوس دار استفاده کنید.
پیراشکی ها و دونات ها
انواع پیراشکی ها و دونات هایی که امروزه در هر مرکز خرید و مغازه ای به فروش می رسد جزو مواد غذایی ناسالم هستند. قندهای تصفیه شده، اسیدهای چرب ترانس، سدیم و غیره جزو ترکیبات اصلی این خوراکی ها هستند که به سلامتی، تناسب اندام و زیبایی پوست رحم نمی کنند. بهتر است مصرف این خوراکی ها را به هفته ای حداکثر یک بار محدود کنید. اگر خیلی به این خوراکی ها علاقه دارید دست به کار شوید و خودتان پیراشکی تهیه کنید. در این صورت می توانید میزان قند و چربی افزوده شده را کنترل کنید. اما در هر حال برای مقابله با آکنه و جوش بهتر است مصرف این مواد غذایی را تا حد امکان محدود کنید.
شیر
شیر باعث بروز جوش های سر سیاه و جوش های ریز روی پوست می شود. به نظر می رسد این مسئله بیشتر مربوط به شیر گاو پرچرب می باشد. شیرهای کم چرب حاوی چربی کمتری هستند اما در عین حال لاکتوز بیشتری دارند که باعث افزایش ترشح سبوم می شود. اگر جزو افرادی هستید که زیاد جوش می زنید و یا نمی خواهید به این مشکل گرفتار شوید بهتر است از شیرهای گیاهی مانند شیر سویا، شیربادام یا شیر فندق استفاده کنید. این نوشیدنی های گیاهی سرشار از ویتامین E و فاقد لاکتوز هستند. باید بدانید که ویتامین E خواص آنتی اکسیدانی دارد که برای سلامت پوست لازم و ضروری است.
پاستاها
بدون شک پاستاها جزو غذاهای محبوب هستند و دل کندن از آن ها کمی دشوار است. اگر جزو افرادی هستید که جوش می زنید و در عین حال عاشق پاستاها هستید بهتر است کمی مراقب باشید. این مواد غذایی نیز مانند نان های شیرمال از آرد سفید تهیه می شوند. توجه داشته باشید که این مواد غذایی گلوکز بالایی دارند و این یعنی افزایش انسولین و ترشح بیشتر سبوم که به جوش زدن منجر می شود. این مسئله در خصوص برنج سفید نیز صدق می کند. بهتر است از برنج قهوه ای استفاده کنید که مغذی تر است و به چنین مشکلاتی دامن نمی زند.
استیک و سیب زمینی سرخ کرده
در روزهای آخر هفته در بین بسیاری از خانواده خوردن کباب، استیک و سیب زمینی سرخ کردنی و غیره رایج است. البته مصرف این مواد غذایی، آن هم هر از چندگاهی مشکلی برای پوست ایجاد نمی کند. نتایج پژوهش ها نشان می دهند پخته شدن زیاد گوشت باعث آزاد شدن واکنش های شیمیایی بین چربی ها و پروتئین های آن می شود و ترکیبات خطرناکی حاصل می شود. این ترکیبات جزو عوامل افزایش دهنده ی خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی یا دیابت بوده و پیری پوست را جلو می اندازند. در واقع باعث حساس و آسیب پذیرتر شدن پوست شده و در نتیجه خطر بروز جوش ها نیز بیشتر می شود. سیب زمینی سرخ کرده نیز به سهم خود سرشار از چربی است. می توانید از گوشت های کم چرب یا گوشت پرندگان استفاده کنید. به جای سیب زمینی سرخ کرده از هویج یا کدوی پخته استفاده کنید. می توانید این سبزیجات سالم را با اندکی روغن تفت دهید یا با اندکی کره بخارپز کنید.
آبنبات ها
آبنبات یعنی قند و قند یعنی بالا رفتن میزان انسولین خون و این یعنی افزایش سبوم. یادتان باشد که این مواد غذایی برای دندان ها و تناسب اندامتان مضر هستند. علاوه بر این صورتتان را پر از جوش و آکنه می کنند.
سیب زمینی
سیب زمینی حاوی میزان زیادی ترکیبات مغذی است و سرخ کرده ی آن طرفداران بی شماری دارد. اما این ماده ی غذایی نشاسته ای است و زیاده روی در مصرف آن می تواند باعث بروز مشکلات پوستی شود. چون برخلاف آنچه تصور می کنید این ماده ی غذایی حاوی قندهای دیرجذب است و شاخص گلیسمی بالایی دارد. در نتیجه قند خون و انسولین را بالا می برد. بهتر است در مصرف این ماده ی غذایی نیز جانب احتیاط را رعایت کرده و به جای آن از حبوبات بیشتری استفاده کنید.
الکل
الکل سرشار از قند است. این میزان قند باعث افزایش انسولین در خون و در نتیجه اختلال هورمونی می شود. به بیان دیگر میزان تستوسترون به سرعت بالا می رود و باعث بروز جوش می شود. این قبیل نوشیدنی ها باعث پیر و کدر شدن پوست و حساسیت آن می شود.
پنیرهایی مانند کممبر
اگر در جایی زندگی می کنید که تنوع پنیر زیاد است و عاشق پنیرهای فرانسوی مانند کممبر، گرویر، بری و غیره هستید کمی احتیاط کنید. این پنیرها از شیر گاو تهیه شده اند و اگر شما از مشکلات پوستی رنج می برید بهتر است از مصرف آن ها خودداری کنید. اگر عاشق پنیر هستید بهتر است از پنیر تهیه شده از شیر بز استفاده کنید. چون این نوع پنیرها تأثیری در افزایش سبوم نداشته و پوستتان را پر از جوش نمی کنند.
منبع : تبیان
مردی جوان نزد شیوانا آمد و به او گفت که از همسرش به خاطر شیطنت هایش راضی نیست!
و می خواهد از او جدا شود و همسر دیگری اختیار کند!
چرا که او افسر گارد امپراتور است و باید همسر و فرزندانش وقار خاصی داشته باشند
اما همسر جوانش بی پروا و جسور است و در مقابل خانواده های افسران دیگر ، سبک رفتار می کند.
شیوانا تبسمی کرد و گفت : آیا او قبلا هم چنین بوده است!؟
مرد جوان پاسخ داد : ” نه به این اندازه ! شدت شیطنتش در منزل من بیشتر شده است!”
شیوانا گفت :
بی فایده است تو با هر زن دیگر هم که ازدواج کنی مدتی بعد رفتار و حرکات و سکنات همین زن اول تو به همسر بعدی ات سرایت می کند!
چرا که این تو هستی که رگ شیطنت را در رفتار همسرت تقویت می کنی!
مرد جوان با تعجب پرسید:
یعنی می گوئید نفر بعد هم چنین خواهد شد!؟
شیوانا سری تکان داد و گفت: آری !
در وجود همه انسان ها رگه های شیطنت و پاکدامنی و وقار و سبک مغزی وجود دارد
این همراهان هستند که تعیین می کنند کدام رگه تحریک و فعال شود
تو هر همسری اختیار کنی همین رگه را در او فعال خواهی کرد
چرا که تو چنین می پسندی ! تو ارزش ها و خواسته های خود را تغییر بده همسرت نیز چنان خواهد شد
آنگاه شیوانا تبسمی کرد و از افسر جوان پرسید:
و مگر نه اینکه تو همسرت را قبل از ازدواج به خاطر همین جسارت و بی پروایی اش پسندیدی و شیفته اش شدی!؟
افسر جوان با تبسمی کمرنگ سرش را از شرم به زیر انداخت و دیگر هیچ نگفت
این مطلب مفید بود ؟ |
رئیس دادگاه بدوی سازمان نظامپزشکی به رایجترین اشتباه پزشکی در ایران که در مقوله دارو و به دلیل بدخطی پزشکان است، پرداخت.
رئیس دادگاه بدوی سازمان نظامپزشکی به رایجترین اشتباه پزشکی در ایران که در مقوله دارو و به دلیل بدخطی پزشکان است، پرداخت.
منبع: سایبربان
خبرگزاری آریا-لوبیا دارای یک نوع قند است که بطور معمول توسط بدن ما قابل هضم نمیباشد.
به گزارش خبرگزاری آریا،گاهی اوقات مواد غذایی که میخوریم، میتوانند باعث نفخ و احساس پری و گازدار بودن شکم شوند. در اینجا لیستی از مواد غذایی که ممکن است باعث نفخ شکمتان شوند را بیان میکنیم
یک شکم باد کرده، فقط در طول عادت ماهیانه گریبان خانمها را نمیگیرد. گاهی اوقات مواد غذایی که میخوریم، میتوانند باعث آن احساس پری و گازدار بودن شوند. در اینجا لیستی از مواد غذایی که ممکن است باعث نفخ شکمتان شوند را بیان میکنیم. شاید بخواهید در مورد محدود کردن یا اجتناب از آنها فکر کنید.
محصولات لبنی
عدم تحمل لاکتوز، میتواند از خفیف تا شدید متغیر باشد. اما در هر صورت، گاز معده معمولا یک علامت شایع عدم تحمل لاکتوز است. محدود کردن مقدار شیر، پنیر، ماست و بستنی که میخورید را امتحان کنید، و ببینید که آیا مفید واقع میشود یا نه. اگر چنین است، مجبور نیستید مواد لبنی را بطور کامل کنار بگذارید. شیر بدون لاکتوز بنوشید یا برای کمک کردن به بدنتان برای هضم محصولات لبنی، قرصهای لاکتایید مصرف کنید.
سیب و گلابی
هر یک از این میوهها حدود 5 گرم فیبر دارند، بنابراین یک منبع عالی از فیبر محلول هستند. اما آنها میتوانند برای معدههای حساس، ایجاد مشکل کنند! اما بطور کامل از آنها اجتناب نکنید. خوردن نصف یا یک چهارم از این میوهها یا پوست کندن آنها قبل از خوردن به شما امکان خواهد داد که بدون تحمل عوارض منفی این میوهها، از طعم و فواید آنها لذت ببرید.
لوبیا
این گیاه جادویی حاوی الیگوساکارید است، یک نوع قند که بطور معمول توسط بدنهای ما قابل هضم نمیباشد. هنگامیکه این قند به رودهی بزرگ شما میرسد، باکتریها بطور کامل آنرا مصرف میکنند، و گازی هم که تولید میشود محصول جانبی ناخوشایند این پروسه خواهد بود. برای آنکه به بدنتان کمک کنید از آنها استفاده کند، مقدار کمی لوبیا را به همراه غلات سبوس دار که براحتی هضم میشوند، مانند برنج بخورید.
بروکلی، کلم و مارچوبه
از این سبزیجات بسیار مغذی، اغلب به دلیل گاز بدبویی که تولید میکنند، اجتناب میشود! دلیل آنکه این سبزیجات باعث ایجاد گاز میشوند، به علت رافینوز است. این قند، بصورت هضم نشده حرکت میکند تا به رودهی بزرگ برسد که در آنجا توسط باکتریهای تولید کنندهی متان، تخمیر میشود. متاسفانه، شما برای کاهش گازی که آنها تولید میکنند، نمیتوانید هیچ کاری انجام دهید. اما خوردن آنها در حد اعتدال و با سایر مواد غذایی، باید به جلوگیری از نفح شکم پس از خوردن آنها، کمک کند.
غذاهای چرب
خوب است که بدانید که چربی، روند هضم را کند میسازد و به غذا، زمان بیشتری برای تخمیر میدهد. همچنین احساس پری را افزایش میدهد.
غذاهای شور
سدیم به خودی خود ممکن است باعث ایجاد گاز نشود، اما قطعا باعث احتباس آب میگردد. برای آنکه مطمئن شوید از 2300 میلی گرم سدیم در روز تجاوز نمیکنید، مقدار نمکی که به غذا اضافه میکنید را کاهش دهید و برچسب مواد غذایی را بخوانید.
آدامس و آبنبات سفت
هنگامیکه شما اینها را میجوید یا میمکید، در نهایت به دفعات بیشتری عمل بلع را انجام میدهید. این یعنی شما احتمالا هوای بیشتری فرو میبرید. همچنین، آدامسها و آبنباتهای حاوی شیرین کنندههای مصنوعی میتوانند به مشکلات دستگاه گوارشی نیز منجر شوند.
نوشیدنیهای گازدار
نوشیدنیهای پر گاز مانند نوشابه و آبجو هم، دی اکسید کربن آزاد میکنند که میتواند به معنی نفخ باشد.