پژوهشهای موردی انجامشده در مورد نوجوانان بیخانمان
درک تجارب نوجوانان خیابانی برای کمک به نوجوانان برای ایجاد الگوهای ثابت زندگی با استفاده از تعاملات مثبت روزانه بسیار کلیدی اسـت. به جای تأکید بر زندگی نوجوان در یک دورهی زمانی، شاید بهتر باشد به روندی که وضعیت نوجوانان را در طول زمان شرح میدهد، تأکید داشته باشیم. اگرچه ممکن اسـت مسیر زندگی نوجوانان دختر و پسر بیخانمان تغییر کند، اما حداقل شش گروه از نوجوانان بیخانمان وجود دارند که عبارتند از:از دستدادن والدین در اثر مرگ یا طلاق
نوجوانانی که در کودکی والدین خود را در اثر مرگ یا طلاق از دست میدهند، خانه را در سنین کم ترک میکنند و نمیتوان پیشبینی کرد که خانوادههای آنان موقعیت ثابتی را برای آنها ایجاد کنند. اگر مکان زندگی ثابتی برای این نوجوانان پیدا بشود، زندگی آنها نیز تثبیت میشود. با این حال، اغلب یک خانهی گروهی نیز برای آنان مشکلآفرین اسـت. کارکنان این خانههای گروهی انتظارات غیرواقعگرایانهای در مورد توانایی این نوجوانان برای پایبندی به نظام خانواده دارند، در نتیجه، انتظارات خود را از هر نوجوان به طور انفرادی و منحصر به فردی تنظیم نمیکنند. بنابراین، مسیرهای زندگی این نوجوانان ممکن اسـت به صورت مشکلآفرینی ادامه یابد.نوجوانان دارای مشکلات روانی حاد و مزمن
نوجوانانی که سابقهای طولانیمدت از مشکلات روانپزشکی و مشکلات سلوکی دارند نیز ممکن اسـت از خانه فرار کنند یا به اجبار از خانه بیرون انداخته شوند. جریان زندگی ویلیام، نشاندهندهی مسیری اسـت که یک نوجوان مبتلا به مشکلات سلوکی که از خانه بیرون انداخته شده اسـت، طی میکند. زمانی که ویلیام 10 ساله بود، شروع به فرار از مدرسه، اذیت و آزار در کلاس درس، دزدی از مغازهها و سیگارکشیدن کرد. مادرش زن تنهایی بود که سه کودک کوچکتر دیگر نیز داشت. او به ویلیام گفت که نمیتواند او را کنترل کند و روز به روز بیشتر به تنبیه ویلیام میپرداخت. همانطور که به مشکلات سلوکی ویلیام اضافه میشد، مادرش ناامیدتر میشد. وقتی او 13 ساله بود، مادرش به او گفت مجبور اسـت خانه را ترک کند. آن شب وقتی برای تقاضای فرصت دیگری به خانه برگشته بود، مادرش قفلها را عوض کرده بود که مبادا ویلیام دزدکی وارد خانه شود.بیخانمانی ناشی از بیبرنامهبودن خانواده
گروه زیادی از نوجوانان بیخانمان میشوند، زیرا در دورهی کودکی و نوجوانی، خانوادهی آنها فاقد منابع شخصی برای تهیهی نیازهای اساسی و اولیهی زندگیاند (مثل سرپناه، غذا، دارو و لباس). نوجوانان در این خانوادهها به طور نسنجیدهای رها میشوند تا این منابع را برای خانوادهها یا برای خودشان تهیه کنند. افزایش مشکل خانوادههای بیخانمان در مشکل بیخانمانی نوجوانان نقش بسزایی دارد. مورد مربوط به شون یکی از این موارد اسـت:آزار و اذیت جنسی
آزار و اذیت جنسی همیشه یکی از عوامل اصلی بیخانمانی در میان دختران نوجوان بوده اسـت (بوکی، 1987). برآورد دقیق میزان این مشکل نیست. برآوردهایی که از تعداد نوجوانان بیخانمان شده، نشان میدهد هم در دختران و هم در پسرانی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتهاند، میزان فرار از خانه بین 23 تا 70 درصد اسـت (روترام- بورس و همکاران، 1991).پینوشتها:
1. Greenblatt
2. Yates
3. Stricof, Novick & kennedy
4. Shalwitz
5. Pennbridge, Freese & Mackenzie
6. Windle
7. Koopman
8. Upshur
9. Englander
10. Mundy
علائم و نشانههای افسردگی در نوجوانان
• غم یا ناامیدی
• تحریکپذیری، خشم، و یا خصومت
• گریههای مکرر
• انزوا و دوری گزینی از دوستان و خانواده
• عدم علاقهمندی به انجام فعالیت
• تغییر در عادات خواب و تغذیه
• بیقراری و اضطراب
• احساس بیارزش بودن و گناهکاری
• فقدان شور و شوق و انگیزه
• خستگی یا فقدان انرژی
• مشکل در تمرکز
• افکار مرتبط با مرگ یا خودکشی
• صحبت و یا شوخی کردن در مورد خودکشی
• گفتن حرفهایی همچون"بهتر اســت بمیرم"،"کاش میتوانستم برای همیشه ناپدید شوم"، یا"هیچ راه نجاتی نیست"
• مثبت صحبت کردن در مورد مرگ و خیالپردازی در مورد مردن.(اگر بمیرم مردم احتمالاً بیشتر دوستم خواهند داشت.)
• نوشتن داستان و سرودن شعر در مورد مرگ، مردن یا خودکشی
• نشان دادن رفتارهای بیپروا و جسورانه و یا مکرراً مواجه شدن با حوادث منجر به جراحات
• بخشیدن جوایز و داراییهای بسیار ارزشمند خود
• خداحافظی با دوستان و خانواده چنان که این آخرین دیدار اســت.
• جستجو برای یافتن اسلحه، قرص و یا دیگر وسیلههای خودکشی.
تشویق یک نوجوان افسرده به خود افشایی و حرف زدن از خود
نیاز به خدمات اجتماعی
ایالت متحدهی آمریکا، از جمله کشورهایی اسـت که از احکام سازمان ملل در مورد حقوق اساسی کودکان در مورد داشتن غذا، پناهگاه و مراقبت بهداشتی در محیطی امن و سالم تا 18 سالگی حمایت میکند (قطعنامهی سازمان ملل دربارهی حقوق کودکان (1)، 1991). با این حال، هیچ تلاش جدی و منسجمی برای رسیدن به این اهداف در این کشور صورت نگرفته اسـت. بین برآوردهایی که از تعداد نوجوانان بیخانمان در آمریکا شده و تعداد پناهگاهها، آسایشگاهها و خدمات اجتماعی قابل دستیابی برای این نوجوانان، شکاف بزرگی وجود دارد (آکادمی ملی علوم (2)، 1988).1 . پناهگاههای اضطراری کوتاهمدت:
کنگرهی آمریکا در سال 1974 به عنوان نتیجهای از اقدام به فرار و بیخانمانی نوجوانان، اقدام به ایجاد شبکهی ملی برای تأسیس پناهگاههای مسکونی کوتاهمدت برای نگهداری حدود 300.000 نوجوان به طور سالیانه کرد. در حالی که ارائهدهندگان خدمات، اظهار کردند که تعداد نوجوانان بیخانمان در حال افزایش اسـت، بودجهی آنها قطع شد. برای مثال، در یک دورهی 12 ماهه در لسآنجلس، 65 درصد از 4500 مورد تقاضای زندگی در پناهگاه، رد شد، زیرا فضای کافی موجود نبود (پنبریج و همکاران، 1990). این کوتاهی و قصور در ارائهی خدمات، منجر به انتخاب از میان نوجوانان بیسرپناه برای زندگی در پناهگاههای اضطراری شد. از اینرو اغب هیچ مکان ثابتی برای نوجوانان بیسرپناه قابل دسترسی نبود و خیلی از آنان برای مدتی طولانی در پناهگاههای اضطراری موقتی زندگی میکردند. در پناهگاههای موقتی، یک مددکار اجتماعی وجود دارد که تلاش میکند تا نوجوان را با خانوادهاش آشتی دهد، یک پرستار کودک وجود دارد که 24 ساعت در هر شبانهروز بر نوجوانان نظارت میکند و همچنین کارمندی که سرایدار اسـت (برای مثال یک آشپز). نوجوان در آنجا برنامهی روزانه دارد که شامل «ملاقاتکنندهی خانگی» اسـت و طی آن تکالیفی را برای تسهیل مکان ثابت و دائمی به او ارائه میدهد (مانند رفتن به مدرسه). در گذشته، پناهگاهها به صورت سازمانهایی بودند که خدمات کاملتری را ارائه میدادند (مراقبتهای پزشکی، مراقبتهای روانی، برنامههای شغلی و تحصیلی) (کندی، 1991). اما امروزه سازمانهایی کمی وجود دارند که خدمات کاملی ارائه میکنند.2. خدمات درمانی و برنامههای منحصربه فرد:
تعداد نوجوانان بیخانمانی که به خدمات و برنامههای خاص نیازمندند، زیاد اسـت. برنامههای منحصربه فرد برای نوجوانانی طراحی شدهاند که در یکی از شرایط زیر قرار دارند: آنهایی که میخواهند با ترک اعتیاد کنار بیایند؛ افرادی که در خانه زندگی میکنند، اما در معرض خطر بیرون انداختن از خانه قرار دارند؛ نوجوانانی که مورد سوء استفادهی جنسی قرار گرفتهاند؛ آنهایی که همجنسخواهاند؛ افرادی که توسط دوستپسرشان مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند؛ والدین نوجوان و کم سن و سال؛ آنهایی که به HIV مبتلا هستند؛ نوجوانانی که دست به خودفروشی و فحشا میزنند و آنهایی که قربانی خشونتها هستند.3. رویکردهای خدمات جامع:
هرگاه هدف ارائهی خدمات مراقبتی جامع اسـت، حل مشکلات فرد، موضوع اصلی برنامه اسـت. نوجوانان بیخانمان نیازهای چندگانهای دارند؛ تشخیص و هماهنگی خدمات مختلف در میان شبکهای از ارائهکنندگان خدمات برای موفقیت در ارائهی طرح درمانی با نتایج مثبت بسیار کلیدی و مهم اسـت. دو موضوع اساسی در تعریف رویکرد خدمات جامع وجود دارد؛ اول، مفهوم یک رویکرد کلگرا به نوجوانان که به معنای ارائهی خدمات سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی اسـت. با این حال، بیشتر سازمانها نمیتوانند تمام نیازهای خدمات اجتماعی را برای یک فرد ارائه کنند. از اینرو سازمانهای مؤثری که تلاش دارند رویکردی کلگرا ارائه دهند، باید در درون جامعه به طور مناسب شبکهبندی و توزیع شوند و بخشی از یک فرایند برنامهریزی اجتماعی باشند که نوع مشکلات را مشخص و موقعیتی را تعیین کنند که فرد متخصص بتواند به بهترین وجه این مشکل را حل کند. ارائهدهندگان خدمات به راحتی میتوانند نوجوانان را به مراقبت در سایر جاها ارتباط دهند. دومین معنای اصطلاح «جامع» این اسـت که در مراقبت تداوم وجود داشته باشد و این تداوم تا زمانی که در زندگی نوجوانان ثبات ایجاد شود، ادامه خواهد یافت. هر دو رویکرد کلگرا و تداوم در مراقبت، در ارزشیابی از مراقبت از نوجوانان بیخانمان، اهمیت دارند.4. نظامهای آموزشی و پرورشی خاص:
نوجوانانی که سابقهی فرار از خانه دارند، به طور معمول در مدرسهی معمولی مشکلاتی دارند و احتمال زیادی وجود دارد که به آموزش و برنامههای آموزشی و پرورشی خاصی نیازمند باشند (روترام- بورس، روزاریو (7) و کوپمن، 1991). یک مورد از نظامهای آموزشی طراحیشده برای برآوردهکردن نیازهای نوجوانان بیخانمان، راهاندازی مدرسه در درون پناهگاههای اضطراری اسـت (زاکر (8)، 1994). این راهحل با پشتیبانی مدارس منطقهای، منجر به ایجاد دبیرستانهایی برای نوجوانانی میشود که مشکلاتی را در سازگاری با برنامههای معمولی و روزانهی ساختاریافته در محیطهای کلاس معمولی دارند. این مدارس اغلب ساختار ضعیفی دارند، برای فعالیتهای شغلی و استخدامی امتیاز دارند، قانون پوشیدن لباس راحتتری دارند و برای فارغالتحصیلی اولیه جداول زمانی با مسیر سریع و تند دارند.5. مکانهای مسکونی ثابت:
بسیاری از نوجوانان بیخانمان، مکانهای پرورشی ضعیف و محیطهای خانوادگی توأم با مشکل را ترک کردهاند. برای این نوجوانان، برگشت به خانه امکانپذیر نیست. این نوجوانان باید یا در خانههای پرورشگاهی، یا در خانههای گروهی، ساکن شوند، اما اغلب پیداکردن چنین جایی برای آنها مشکل اسـت؛ بویژه پسران و نوجوانانی که سابقهی مشکلات سلوکی یا مصرف مواد دارند. اگر افرادی وجود داشته باشند که بتوانند آنها را به فرزندخواندگی قبول کنند، باید مهارتهای زیادی برای حل مشکل داشته باشند. با این حال، والدین پرورشدهنده اغلب آموزش ندیدهاند تا به طور مؤثری با مشکلات چندگانهی این نوجوانان دست و پنجه نرم کنند. بنابراین خانههای گروهی که کارکنان آن آموزش بهتری دیدهاند و تجربهی بیشتری در مورد این نوجوانان دارند، مکان مطلوبی برای این نوجوانان بیخانمان اسـت. با این حال، متأسفانه خیلی از موقعیتهای خانههای گروهی به شکل دیگری میتوانند مشکلآفرین باشند. اگر نوجوان خشونتطلب، در خانهی گروه اجازهی اسکان بگیرد، اسکان توأم با امنیت سایر نوجوانان پناهگاه را به مخاطره میاندازد. این نوجوانان که از محیطهای خانگی ضعیف فرار کردهاند، در فرار از محیطهای خانههای گروهی شک و تردید دارند. باید محدودیتهای موقعیتی را در مورد نوجوانان دارای مشکل به عنوان فرایند تحولی و تکاملی در نظر بگیریم که طی آن نوجوانان و مراقبتکنندگان آنها قواعد و انتظارات را با یکدیگر به بحث و گفت و گو میگذارند. اگر قواعد و مقررات، سخت و غیرقابل انعطاف باشند، احتمال اینکه نوجوانان آنان را رعایت کنند، بسیار کم و حتی غیرممکن اسـت. طراحی الگوسازیهای تحولی پیچیده از قواعد و قاعدههای رفتاری پناهگاهها مشکل اسـت و به کارگیری آنها در زندگی روزمرهی نوجوانان حتی از آن هم مشکلتر اسـت. با این حال، برای پیگیری و ادامهی برنامههای مؤثر لازم و مورد نیاز اسـت.6. انتخاب زندگی مستقل و انتقالی برای جوانان 18 تا 21 ساله:
بیشتر نوجوانانی که مشکلات زیادی دارند و در پرورشگاه زندگی میکنند، بزرگسالانی میشوند که در 18 سالگی کار و محل زندگی ثابتی ندارند. با این حال، اغلب نوجوانان 18 ساله فاقد صلاحیت و شرایط لازم برای استفاده از خدمات اجتماعی محسوب میشوند. روانشناسان معتقدند خطری در مورد انتقالهای تحولی خاص وجود دارد. از اینرو نیاز به خدمات انتقالی به نوجوانان 18 تا 23 ساله که در حال انتقال به دورهی بزرگسالی هستند، بسیار مبرم اسـت. خدمات انتقالی اغلب متشکل از یک خانه در محلهای فقیرنشین اسـت که 8 تا 10 نوجوان در آن زندگی میکنند. در این خانهها والدین خاصی وجود دارند که آموزشهای خاصی برای کار با نوجوانان در معرض خطر دیدهاند. قواعد توسط ساکان خانه و بزرگسالانی که بر آنها نظارت دارند، تدوین میشود. نوجوانان تا زمانیکه در این خانهها زندگی میکنند، باید رفتار خوبی داشته باشند و در جهت رسیدن به هدف زندگی مستقل حرکت کنند.پینوشتها:
1. united nations convention on the rights of the child
2. national academy of sciences
3. Shaffer & Caton
4. national network of runaway youth
5. Koopman & Ehrhardt
6. Rothman & David
7. Rosario
8. Zucker
بیماریها و آسیبهای نوجوانی: نیاز به آموزش
دستاندرکاران جامعه، به تازگی با شیوع بحران ایدز، به اهمیت ترویج و آموزش سلامت پی بردهاند. به دلیل غیرقابل علاجبودن و هزینههای گزاف مالی درمان این بیماری، دولتها به شعارهای آگاهیدهنده و روشهای دیگری روی آوردهاند و تلاش دارند تا شهروندان را از فواید انتخاب سبک زندگی سالم، رفتارهای پیشگیریکننده و رجوع به پزشک به طور منظم یا خودآزمایشی در مورد بیماریهایی مانند ایدز آگاه کنند.جدول 1. عوامل فردی پیشبینیکنندهی رفتارهای خطرآفرین
1- جنسیت |
احتمال اینکه مردان در اثر صدمات ناشی از حوادث بمیرند، 5/2 برابر زنان اســت. حتی احتمال اینکه مردها دچار سایر صدمات غیرکشنده شوند، بیشتر اســت. پسرها با خطرهای بیشتری در زمینهی تصمیمگیری مواجهاند. |
2- جایگاه اجتماعی- اقتصادی |
میزان مرگ و میر ناشی از حوادث در نواحی فقیرنشین دو برابر نواحی ثروتمندنشین اســت. تجاوز و حمله در نواحی فقیرنشین بیشتر به چشم میخورد. صدمات غیرکشنده در میان کودکان سیاهپوست ساکن در محلات فقیرنشین شایعتر اســت. |
3- عملکرد خانواده |
خانوادههایی که دارای مشکلات پزشکی، بیماریهای روانپزشکی، بیکاری، جابهجایی و جدایی فرزندان از والدیناند، در معرض خطر بیشتری قرار دارند. |
4- تنیدگیهای اخیر زندگی |
تنیدگی مرتبط با خودکشی اســت. |
5- مشروب و مواد مخدر |
انواع خطرها را افزایش میدهد، همچنین در روابط با دوستان و خانواده تأثیر میگذارد. |
منبع: برگرفته از اسلاپ، 1991
راهبردهای آموزش سلامتی
عوامل متعددی سلامت نوجوانان را تهدید میکنند و آشکار اســت که روشهای آگاهکردن نوجوانان از این خطرها، از فرهنگی به فرهنگ دیگر و از یک عامل خطرآفرین به عامل خطرآفرین دیگر متفاوت اســت. دستاندرکاران سلامتی دامنهای از روشهای مختلف را برای ترویج سلامتی مطرح میکنند. توسل به هشدارهای برانگیزانندهی ترس و ارائهی اطلاعات حیاتی و ضروری یا استفاده از روشهای مختلف رفتاری، از جملهی این روشهاست.پیامهای برانگیزانندهی ترس
بعضی افراد معتقدند ایجاد ترس زیاد، بینتیجه (2) اســت و تأثیر معکوسی دارد و افراد در چنین شرایطی برای موجه جلوهدادن رفتار خطرآفرین خود، خطرهایی را که سلامتشان را تهدید میکند، فراموش کرده، انکار میکنند و به حداقل میرسانند. در هر حال، بیشتر صاحبنظران توافق دارند که پیامهای ایجادکنندهی ترس و به طور کلی، برانگیختن افراد برای کنترل رفتار یا ایجاد تغییر در سبک زندگیشان بسیار مؤثر اســت. به علاوه، به نظر میرسد پیامهایی که بشدت برانگیزانندهی ترس هستند، در تغییر نگرش در مورد سلامت مؤثرترند تا پیامهایی که کمتر ترس ایجاد میکنند (سارافینو (3)، 1990). اگرچه پیامهای برانگیزانندهی ترس ممکن اســت نگرشهای فرد را تغییر دهند، ولی آیا این پیامها رفتار ترویجدهندهی سلامت را نیز ایجاد میکنند. بر اساس نظر بعضی صاحبنظران، تغییر نگرشها به دو روش منجر به تغییر رفتار میشود؛ در صورتی که افراد آموزشهای خاصی را برای عمل به یک رفتار ببینند، احتمال بیشتری وجود دارد که به عمل پیشگیریکننده دست بزنند؛ همچنین برنامههایی در تغییر رفتار افراد موفقترند که بر اعتماد به خود آنان تأکید داشته باشند و قبل از آنکه افراد را برای شروع طرحریزی برانگیزانند، به آنها کمک کنند.ارائهی اطلاعات
رسانهها، نقش مهمی در فراهمساختن اطلاعات مربوط به سلامت دارند. موفقیت رسانهها در افزایش رفتار سالم، بستگی به این دارد که چقدر به اصول زیر متکی باشند (ایگر (4)، 1986):جدول 2. توجیههای احتمالی نوجوانان سیگاری برای سیگارکشیدن
1- من در شرایط تنشزای شدیدی قرار دارم و این کار مرا آرام میکند. |
2- سیگار به من انرژی میدهد و کمک میکند تا در کارهایم مؤثرتر و کارآمدتر باشم. |
3- من به طور اساسی مصرف سیگار را کاهش دادهام. |
4- من از سیگارهای دارای نیکوتین کم، سالم و بیضرر استفاده میکنم. |
5- من توان لازم برای رهایی از سیگار را ندارم. |
منبع: سارافینو، 1990
گاهی متخصصان، والدین و همسالان، دلیلتراشی نوجوانان برای توجیه رفتارشان را مشکل بزرگی میدانند، اما بیشتر اوقات، استفاده از استدلالهای منطقی در بحثهای متقابل میتواند نتایج مثبتی را برای تغییر رفتارهای خطرآفرین به بار آورد. برای مثال، نوجوانی را در نظر بگیرید که اظهار میکند قدرت و توان مورد نیاز برای تغییر را ندارد؛ پاسخهای احتمالی این نوجوان ممکن اســت چنین باشد: "مطمئنم که خیلی مشکل اســت". اما شما به عنوان درمانگر ممکن اســت مجبور شوید روشهای مختلفی را برای ترککردن پیشنهاد کنید یا بگویید: "این کار به خودی خود مشکل اســت، به من اجازه بدهید سعی خودم را برای کمک به شما بکنم".سبکهای اسنادی
مفهوم سبک اسنادی، ارتباط نزدیکی با کنترل تقویت دارد. اولین بار مفهوم سبک اسنادی در متون و منابع روانی در دههی 1960 مطرح شد (آبرامسون، سلیگمن و تیزدال (9)، 1978). سبک اسنادی، بر اساس تجدیدنظر در الگوی درماندگی آموختهشده از افسردگی مطرح شده اســت. صاحبنظران معتقدند به طور کلی سه بعد مکان، ثبات و قابلیت کنترل در اسناددهی مهماند. به سبک اسنادی منفی، به عنوان طرحوارهی شناختی منفی اشاره شده و دیده شده اســت که این نوع سبک اسنادی با دامنهای از پیامدهای سلامتی ارتباط دارد.پینوشتها:
1. Slap
2. Counterproductive
3. Sarafino
4. Egger
5. Baron & Byrne
6. Pavlov
7. Muuss
8. Liebert & Spiegler
9. Abramson, Seligman & Teasdale
10. Peterson, Seligman & vaillant
11. explanatory
خبرگزاری آریا -
تاکنون مقالات بسیاری در مورد چگونگی رفتار با نوجوان خوانده اید. و همگی آنها والدین را به شناخت روحیات و خصلت های نوجوان آشنا می ساخت اما در این مقاله سعی بر این داریم که وظایف و نکاتی که بطور متقابل یک نوجوان در قبال والدین و افراد بزرگتر خود دارد، بر شماریم.
1- حتی در چهل سالگی تان نیز شما برای پدر و مادرتان هنوز بچه هستید. و آنها ممکن است گاهی ناخواسته و به غلط با همان رفتاری که در چهار سالگی با شما داشته اند برخورد کنند. کمی بردبار باشید و با منطق و گفتگو آنها را به اشتباهشان واقف کنید.
2- اکثر پدر و مادران خوبی و سعادت فرزندانشان را می خواهند و آنچه را که به نظرشان برای این مساله صحیح و درست است انجام می دهند و در صورت لزوم حاضرند از همه چیزشان بگذرند ولی غافل از این هستند که در برخی از موارد تصمیم و اعمالشان نه تنها مفید نیست بلکه ممکن است زیانبار هم باشد.
فقط یک نکته را به خاطر بسپارید لازم نیست همه چیز را خودمان تجربه کنیم خصوصا مسائل اجتماعی! استفاده از تجربه دیگران نشانه خردمندی است و کسانی که از تجربه دیگران درس نمی گیرند محکوم به تکرار هستند.
3- هیچ منافاتی ندارد که با نظر و عقیده کسی مخالفت داشته باشیم ولی احترام وی را حفظ کنید اگر با والدین خود و یا هر کس دیگر بحث و گفتگویی می کنید چند نکته را بخاطر بسپارید:
الف: صحبتهای او را قطع نکنید
ب: از خود رفتار یا حرکتی نشان ندهید که وی فکر کند او را مورد تمسخر قرار می دهید
ج: از به کار بردن کلمات سبک و بلند کردن صدا بپرهیزید (گفتار زیبا و متین معجزه می کند)
د: با استدلال و منطق نظرات خود را ابراز کنید
ذ: اگر طرف مقابل شما منطقی نیست با وی بحث استدلالی نکنید.
4- زمانی که پدر و مادرتان عصبانی هستند کاری به کارشان نداشته باشید تا به حالت عادی بازگردند
5- والدین گاهی بی انصافی می کنند و این کار آنها، شما را عصبانی می کند هنگامی که یکی از شما عصبانی هستید هیچگاه به بی انصافی آنها اشاره و انتقاد نکنید.
6- اگر نمی توانید با والدین خود صحبت کنید و یا آنها از صحبت کردن با شما عصبانی می شوند سخنان خود را بنویسید و به آنها بدهید.
7- گاهی اوقات با پدر و مادرتان به تنهایی بیرون بروید به آنها بگویید دوست دارید گاهی با آنها تنها باشید. به گفته موریس سایتر: بسیاری از پدر و مادران همه چیز خود را صرف فرزندانشان می کنند الا وقت خود را!
8- وقتی والدین شما مشغول مطالعه یا تماشای تلویزیون هستند گاهی آنها را همراهی کنید درباره موضوعاتی چون مدرسه دوستان و دیگر مسائل مورد علاقه شان صحبت کنید. آنها ممکن است در آغاز تصور کنند که تغییر رفتار شما دلیل خاصی دارد ولی این احساس را به تدریج از دست داده و شخصیت جدید شما را خواهند پذیرفت.
9- هر روز از والدین خود بپرسید (چه کمکی می توانم به شما بکنم). بیشتر اوقات آنها از شما تشکر کرده و کاری به شما واگذار نخواهند کرد. این نوع رفتار والدین را خشنود ساخته و آنها نیز با شما همکاری خواهند کرد.
10- اگر پدر و مادر شما با هم به مشاجره پرداختند آنها را تنها بگذارید.
11- با والدین خود صبور باشید. به یاد داشته باشید که دوران نوجوانی شما مرحله ای سخت برای آنهاست بنابراین به آنها کمک کنید تا با آرامش و روحیه همکاری با این مرحله از زندگی شما برخورد کنند. آنها یک روز از این بابت از شما تشکر خواهند کرد.
12- در مقابل درخواست هایتان که با پاسخ منفی روبرو می شوند و دلیل منطقی برای رد آن نمی یابید، به جای این که بگویید چرا؟ بگویید چکار می توانم بکنم یا در چه صورت با خواسته من موافقت می کنید. در این حالت معمولا پدر و مادر شرط و شروط مشخصی را برای رسیدن به خواسته هایتان ارائه می دهند و شما با رعایت و انجام آنها هم اطمینان و هدایت آنها را جلب می کنید و هم به خواسته تان می رسید.
منبع: کتاب راه و روان/تبیان
تحمل طلاق برای هر بچه ها مشکل است. هر چند برخی از مردم معتقدند که نوجوانان بهتر از بچه های کوچک می توانند ..
تاثیرات مخرب طلاق بر نوجوانان ,تحمل طلاق برای هر بچه ها مشکل است. هر چند برخی از مردم معتقدند که نوجوانان بهتر از بچه های کوچک می توانند با این بحران خانوادگی کنار بیایند. تحقیقات نیز نشان می دهد که همیشه این طور نیست. طلاق برای خیلی از نوجوانان، به تلخی مرگ یکی از اعضای خانواده است.
جلوگیری از طلاق گاه امکان پذیر نیست و وقتی خوب یا بد طلاق رخ می دهد واکنش یک نوجوان به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله:
-چگونگی ثبات روحی و احساسی، هم در والدی که در خانه مانده است و هم در والدی که جدا شده است
-مشکلات مالی جدید که بعد از طلاق ایجاد می شود و …
در خلال مراحل اولیه بعد از طلاق، نوجوان سعی می کند راههایی برای تطابق پیدا کند، و این امر می تواند مشکلات والدینی را که با آنها زندگی می کنند، افزایش دهد. برخی از نوجوانها پرخاشگر می شوند و در خانه با پدر یا مادرشان به خوبی برخورد نمی کنند. برخی ساکت و منزوی می شوند و خودشان را از والدین، خواهر و برادران جدا نگه می دارند. خیلی ها همواره فکر ازدواج مجدد والدین هستند و اغلب احساس گناه می کنند و معتقدند که رفتارهای آنها باعث طلاق شده است.
نکته ای که در مورد نوجوانان در مواجهه با طلاق والدین نباید از نظر دور داشت این است که آنها در بدبین کردن والدین نسبت به هم مهارت خاصی دارند به این شکل که در مورد وقایع یک روز ملاقات، یا مشکلات مالی یا محدودیتهایی که یک والد به ان تحمیل می کند، دروغ هایی می گویند و باعث می شوند که دشمنی بین والدین بیشتر شود. البته گاه هم نوجوانان تلاش می کنند والدین را آشتی دهند که در نتیجه مشکلاتی ایجاد می کنند.
باید به نوجوان تاکید کنید که تصمیم طلاق را خودتان یا همسرتان گرفته اید و بچه ها مسبب و باعث طلاق نیستند و همچنین تاکید کنید که این امر خاتمه یافته محسوب می شود گاهی اوقات هم والدین شان را گول می زنند تا بتوانند به چیزهایی که می خواهند دست پیداکنند به این منظور بین والدین در این زمینه رقابت ایجاد می کنند که کدام والد بهتری است یا کدام فرزندش را بیشتر دوست دارد. این رقابت برای همه اعضای خانواده آثار بدی به جای می گذارد.
البته همه نوجوانان مثل هم نیستند و واکنش آنها نسبت به طلاق والدین شبیه به هم نیست. هر چند تحقیقات در زمینه آثار طلاق هنوز در اوایل راه است اما برخی از یافته ها به ثبات لازم رسیده است مثلا یافته ها شان می دهد که:
-وقوع طلاق در خانواده باعث می شود که اکثرا نوجوانان از ایجاد یک رابطه مبتنی بر عشق در آینده بترسند. آنها فکر می کنند که اگر خودشان را از لحاظ احساسی از دیگران دور نگه دارند، می توانند از صدمات و ناراحتی های بعدی در امان باشند.
-نوجوانانی که قربانی طلاق والدین هستند انتظارات و توقعاتشان را از دیگران و حتی از زندگی آینده خود کاهش پیدا می کند و در برابر اصلاح مسایل و امور، احساس ناتوانی می کنند.
-همچنین روابط جدیدی که والدین بعد از طلاق برقرار می کنند، بر نوجوان تاثیر زیادی دارد مثلا ازدواج مجدد والدین می تواند سازگاری نوجوانها را مختل کند و آنها را به سمت رفتارهای مخاطره آمیز بکشاند.
دکتر موریس گورین که متخصص اطفال است و در مورد رفتارها و نیازهای روحی بچه ها و نوجوانان مطالعه انجام داده است، پیشنهادهایی برای والدین در آستانه طلاق ذکر کرده است.
-باید به نوجوان تاکید کنید که تصمیم طلاق را خودتان یا همسرتان گرفته اید و بچه ها مسبب و باعث طلاق نیستند و همچنین تاکید کنید که این امر خاتمه یافته محسوب می شود.
-به نوجوان تاکید کنید که نیازهای او برآورده خواهد شد.(اگر واقعا چنین امکانی وجود دارد)
-اطمینان حاصل کنید که نوجوان می داند و می فهمد که هر دو والد او را دوست دارند و در آینده هر دو، ارتباط نزدیکی با آنها خواهد داشت.
-اگر پدر در آینده در دسترس نباشد بیشتر وقتها سودمند است که یکی از بستگان مرد یا فردی که نوجوان قبولش دارد در تماس باقی بماند.
-تا جایی که امکان دارد، نوجوان را از محیط آشنا و دوستان و مدرسه جابجا نکنید.
-اگر امکان پذیر است فرزندتان باید همیشه اوقات خاصی را به طور اختصاصی با هر کدام از والدین بگذراند.
-دنبال بهانه ای نباشید که بر اساس آنها به نوجوان بگویید نمی تواند یا نباید با والد دیگر ملاقات کند.
-تلاش جدی داشته باشید که روزهای تولد یا عیدها را به خاطر بسپارید
و سعی کنید به همه مسایلی که برای نوجوان مهم است توجه کنید.
-برای سوال های زیادی که به دفعات از شما پرسیده خواهد شد و برای پاسخ های تکراری آماده باشید.
-اگر همسر سابقتان از این دستورالعمل ها پیروی نمی کند،
به هر حال شما هر کاری را که از دست تان بر می آید،
انجام دهید و برای هر مشکل یا هر موردی که دچار شک و تردید می شوید، دنبال گرفتن کمک باشید.
طلاق برای خیلی از نوجوانان، به تلخی مرگ یکی از اعضای خانواده است
نوجوانان گه گاه تحت تاثیر مشکلات خانوادگی و طلاق والدین ،دچار افسردگی می شوند حال اگر این افسردگی به شکل موثری رفع نشود، ممکن است به خودشان آسیب بزنند. پسرها بیشتر از دختران دست به خودکشی می زنند اما در هر حال هیچکس در امان نیست.
اینکه چرا در سالهای اخیر آمار خودکشی در نوجوانان و جوانان افزایش یافته است،
شاید به این دلیل باشد که اولا امروزه ابزارهای خودکشی فراوانی در دسترس نوجوانان قرار دارد
اما شاید این نکته مهمتر باشد که محققان اعتقاد دارند فشارهای زندگی مدرن بیشتر از گذشته ها است.
خصوصا فقدان علاقه از سوی والدین، ممکن است مشکل مهم دیگری باشد. بسیاری از بچه ها در خانه هایی که با طلاق مواجه بوده اند، بزرگ می شوند و در این دست خانواده ها چون عمدتا تک سرپرست هستند و مشغله های رسیدگی به زندگی زیاد است، خانواده برای گذراندن ساعات خاصی در کنار هم فرصتهای بسیار محدودی دارد و لذا احساس طرد شدگی در نوجوانان این دست خانواده ها زیاد به چشم می خورد.
نوجوانان این دست خانواده ها بر این باور هستند که خانواده هایشان آنها را درک نمی کنند و وقتی آنها تلاش می کنند در مورد احساسات، ناراحتی ها، شکستها و ناکامی های خود با والدین شان ارتباط برقرار کنند پدر و مادر نظر آنها را رد می کند و با آنها مخالفت می نماید.
لذا اگر شما فرزند نوجوانی در خانه دارید که دوره هایی از افسردگی را گذرانیده
و یا شرایط خانوادگی نابسامانی دارید
و از لحاظ روحی موقعیت با ثباتی را برای فرزندتان مشاهده نمی کنید
و حتی احتمال می دهید که نوجوان تان در مورد خودکشی فکرهایی دارد ساکت نمانید.
شما باید تهدیدها و ژستهای خودکشی را بسیار جدی بگیرید.
-مستقیما از نوجوان تان در این مورد سوال کنید. از گفتن کلمه خودکشی نهراسید.
برخی از والدین تصور می کنند اگر این موضوع را مطرح کنند نوجوان شان را تشویق به خودکشی می کنند
اما بر عکس اگر نوجوانی در فکر خودکشی باشد
و بفهمد والدین و اطرافیان وی ناله او برای دریافت کمک را شنیده اند،
احساس رهایی می کند. به او بگویید که دوستش دارید
و از او بخواهید در مورد احساساتش برای تان صحبت کند.
-به نوجوان تان تاکید کنید که هر قدر هم که مشکلاتش بزرگ باشد باز هم می تواند
برای حل آن تلاش کند و شما در این امر به او کمک خواهید کرد.
منتظرنمانید مشکلات خودش رفع شود بلکه دست به کار شوید
و حتما کمک تخصصی از یک متخصص و روان شناس هم بگیرید.
-شما به عنوان والدینی که از هم جدا شده اید باید کشف کنید
که چه اشتباهاتی وجود داشته و برای اصلاح یا بهتر شدن اوضاع برنامه ریزی هایی کنید
و حتی از پزشک نوجوان تان کمک بگیرید تا احتمال بروز خودکشی در فرزندتان را از بین ببرید.
البته منظور این نیست که هر نوجوانی که طلاق والدین را تجربه می کند
در معرض خطر خودکشی قرار دارد اما نکته مهم این است
که والدینی که وارد جریان طلاق می شوند،
باید به سلامت روان فرزندان خود خصوصا فرزندان نوجوان توجه خاص داشته باشند.
افسردگی های طولانی مدت و یا رفع نشده عمدتا عامل خطر مهمی است
و باید مورد توجه جدی والدین قرار گیرد و حتما از کمکهای تخصصی بهره برند.
تبیان
خبرگزاری آریا -
تحمل طلاق برای هر بچه ها مشکل است
تحمل طلاق برای هر بچه ها مشکل است. هر چند برخی از مردم معتقدند که نوجوانان بهتر از بچه های کوچک می توانند با این بحران خانوادگی کنار بیایند. تحقیقات نیز نشان می دهد که همیشه این طور نیست. طلاق برای خیلی از نوجوانان، به تلخی مرگ یکی از اعضای خانواده است.
جلوگیری از طلاق گاه امکان پذیر نیست و وقتی خوب یا بد طلاق رخ می دهد واکنش یک نوجوان به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله:
-علت طلاق چه بوده است؟
-چگونگی ثبات روحی و احساسی، هم در والدی که در خانه مانده است و هم در والدی که جدا شده است
-مشکلات مالی جدید که بعد از طلاق ایجاد می شود و ...
روزهای اول بعد از طلاق
در خلال مراحل اولیه بعد از طلاق، نوجوان سعی می کند راههایی برای تطابق پیدا کند، و این امر می تواند مشکلات والدینی را که با آنها زندگی می کنند، افزایش دهد. برخی از نوجوانها پرخاشگر می شوند و در خانه با پدر یا مادرشان به خوبی برخورد نمی کنند. برخی ساکت و منزوی می شوند و خودشان را از والدین، خواهر و برادران جدا نگه می دارند. خیلی ها همواره فکر ازدواج مجدد والدین هستند و اغلب احساس گناه می کنند و معتقدند که رفتارهای آنها باعث طلاق شده است.
نکته ای که در مورد نوجوانان در مواجهه با طلاق والدین نباید از نظر دور داشت این است که آنها در بدبین کردن والدین نسبت به هم مهارت خاصی دارند به این شکل که در مورد وقایع یک روز ملاقات، یا مشکلات مالی یا محدودیتهایی که یک والد به ان تحمیل می کند، دروغ هایی می گویند و باعث می شوند که دشمنی بین والدین بیشتر شود. البته گاه هم نوجوانان تلاش می کنند والدین را آشتی دهند که در نتیجه مشکلاتی ایجاد می کنند.
باید به نوجوان تاکید کنید که تصمیم طلاق را خودتان یا همسرتان گرفته اید و بچه ها مسبب و باعث طلاق نیستند و همچنین تاکید کنید که این امر خاتمه یافته محسوب می شود گاهی اوقات هم والدین شان را گول می زنند تا بتوانند به چیزهایی که می خواهند دست پیداکنند به این منظور بین والدین در این زمینه رقابت ایجاد می کنند که کدام والد بهتری است یا کدام فرزندش را بیشتر دوست دارد. این رقابت برای همه اعضای خانواده آثار بدی به جای می گذارد.
تاثیرات طلاق بر نوجوانان
البته همه نوجوانان مثل هم نیستند و واکنش آنها نسبت به طلاق والدین شبیه به هم نیست. هر چند تحقیقات در زمینه آثار طلاق هنوز در اوایل راه است اما برخی از یافته ها به ثبات لازم رسیده است مثلا یافته ها شان می دهد که:
-وقوع طلاق در خانواده باعث می شود که اکثرا نوجوانان از ایجاد یک رابطه مبتنی بر عشق در آینده بترسند. آنها فکر می کنند که اگر خودشان را از لحاظ احساسی از دیگران دور نگه دارند، می توانند از صدمات و ناراحتی های بعدی در امان باشند.
-نوجوانانی که قربانی طلاق والدین هستند انتظارات و توقعاتشان را از دیگران و حتی از زندگی آینده خود کاهش پیدا می کند و در برابر اصلاح مسایل و امور، احساس ناتوانی می کنند.
-همچنین روابط جدیدی که والدین بعد از طلاق برقرار می کنند، بر نوجوان تاثیر زیادی دارد مثلا ازدواج مجدد والدین می تواند سازگاری نوجوانها را مختل کند و آنها را به سمت رفتارهای مخاطره آمیز بکشاند.
پیشنهاداتی برای والدین در آستانه طلاق
دکتر موریس گورین که متخصص اطفال است و در مورد رفتارها و نیازهای روحی بچه ها و نوجوانان مطالعه انجام داده است، پیشنهادهایی برای والدین در آستانه طلاق ذکر کرده است.
برای مثال :
-باید به نوجوان تاکید کنید که تصمیم طلاق را خودتان یا همسرتان گرفته اید و بچه ها مسبب و باعث طلاق نیستند و همچنین تاکید کنید که این امر خاتمه یافته محسوب می شود.
-به نوجوان تاکید کنید که نیازهای او برآورده خواهد شد.(اگر واقعا چنین امکانی وجود دارد)
-اطمینان حاصل کنید که نوجوان می داند و می فهمد که هر دو والد او را دوست دارند و در آینده هر دو، ارتباط نزدیکی با آنها خواهد داشت.
-اگر پدر در آینده در دسترس نباشد بیشتر وقتها سودمند است که یکی از بستگان مرد یا فردی که نوجوان قبولش دارد در تماس باقی بماند.
-تا جایی که امکان دارد، نوجوان را از محیط آشنا و دوستان و مدرسه جابجا نکنید.
-اگر امکان پذیر است فرزندتان باید همیشه اوقات خاصی را به طور اختصاصی با هر کدام از والدین بگذراند.
-دنبال بهانه ای نباشید که بر اساس آنها به نوجوان بگویید نمی تواند یا نباید با والد دیگر ملاقات کند.
-تلاش جدی داشته باشید که روزهای تولد یا عیدها را به خاطر بسپارید و سعی کنید به همه مسایلی که برای نوجوان مهم است توجه کنید.
-برای سوال های زیادی که به دفعات از شما پرسیده خواهد شد و برای پاسخ های تکراری آماده باشید.
-اگر همسر سابقتان از این دستورالعمل ها پیروی نمی کند، به هر حال شما هر کاری را که از دست تان بر می آید، انجام دهید و برای هر مشکل یا هر موردی که دچار شک و تردید می شوید، دنبال گرفتن کمک باشید.
طلاق برای خیلی از نوجوانان، به تلخی مرگ یکی از اعضای خانواده است
تبعات طلاق و ایجاد افسردگی در برخی نوجوانان
نوجوانان گه گاه تحت تاثیر مشکلات خانوادگی و طلاق والدین ،دچار افسردگی می شوند حال اگر این افسردگی به شکل موثری رفع نشود، ممکن است به خودشان آسیب بزنند. پسرها بیشتر از دختران دست به خودکشی می زنند اما در هر حال هیچکس در امان نیست.
اینکه چرا در سالهای اخیر آمار خودکشی در نوجوانان و جوانان افزایش یافته است، شاید به این دلیل باشد که اولا امروزه ابزارهای خودکشی فراوانی در دسترس نوجوانان قرار دارد اما شاید این نکته مهمتر باشد که محققان اعتقاد دارند فشارهای زندگی مدرن بیشتر از گذشته ها است.
خصوصا فقدان علاقه از سوی والدین، ممکن است مشکل مهم دیگری باشد. بسیاری از بچه ها در خانه هایی که با طلاق مواجه بوده اند، بزرگ می شوند و در این دست خانواده ها چون عمدتا تک سرپرست هستند و مشغله های رسیدگی به زندگی زیاد است، خانواده برای گذراندن ساعات خاصی در کنار هم فرصتهای بسیار محدودی دارد و لذا احساس طرد شدگی در نوجوانان این دست خانواده ها زیاد به چشم می خورد.
نوجوانان این دست خانواده ها بر این باور هستند که خانواده هایشان آنها را درک نمی کنند و وقتی آنها تلاش می کنند در مورد احساسات، ناراحتی ها، شکستها و ناکامی های خود با والدین شان ارتباط برقرار کنند پدر و مادر نظر آنها را رد می کند و با آنها مخالفت می نماید.
لذا اگر شما فرزند نوجوانی در خانه دارید که دوره هایی از افسردگی را گذرانیده و یا شرایط خانوادگی نابسامانی دارید و از لحاظ روحی موقعیت با ثباتی را برای فرزندتان مشاهده نمی کنید و حتی احتمال می دهید که نوجوان تان در مورد خودکشی فکرهایی دارد ساکت نمانید. شما باید تهدیدها و ژستهای خودکشی را بسیار جدی بگیرید.
برای مثال:
-مستقیما از نوجوان تان در این مورد سوال کنید. از گفتن کلمه خودکشی نهراسید. برخی از والدین تصور می کنند اگر این موضوع را مطرح کنند نوجوان شان را تشویق به خودکشی می کنند اما بر عکس اگر نوجوانی در فکر خودکشی باشد و بفهمد والدین و اطرافیان وی ناله او برای دریافت کمک را شنیده اند، احساس رهایی می کند. به او بگویید که دوستش دارید و از او بخواهید در مورد احساساتش برای تان صحبت کند.
-به نوجوان تان تاکید کنید که هر قدر هم که مشکلاتش بزرگ باشد باز هم می تواند برای حل آن تلاش کند و شما در این امر به او کمک خواهید کرد.منتظرنمانید مشکلات خودش رفع شود بلکه دست به کار شوید و حتما کمک تخصصی از یک متخصص و روان شناس هم بگیرید.
-شما به عنوان والدینی که از هم جدا شده اید باید کشف کنید که چه اشتباهاتی وجود داشته و برای اصلاح یا بهتر شدن اوضاع برنامه ریزی هایی کنید و حتی از پزشک نوجوان تان کمک بگیرید تا احتمال بروز خودکشی در فرزندتان را از بین ببرید.
البته منظور این نیست که هر نوجوانی که طلاق والدین را تجربه می کند در معرض خطر خودکشی قرار دارد اما نکته مهم این است که والدینی که وارد جریان طلاق می شوند، باید به سلامت روان فرزندان خود خصوصا فرزندان نوجوان توجه خاص داشته باشند. افسردگی های طولانی مدت و یا رفع نشده عمدتا عامل خطر مهمی است و باید مورد توجه جدی والدین قرار گیرد و حتما از کمکهای تخصصی بهره برند.
منبع: تبیان
ایجاد وحدت میان پدیدههای ظاهراً متفاوت فیزیکی همواره نمایانگر پیشرفت بزرگی بوده است. نمونه کلاسیک آن ادامه ...
بلور نگاری سطح نیمه رساناها و پیشرفت در زمینه مواد سیلیسیومی بی شکلفیزیک خلأ زمینههایی از پژوهش و فن آوری را در بر میگیرد که در آنها تولید، نگهداری و اندازه گیری خلأ ادامه ...
باید بدانید که چرا استراحت و تفریح، در واقع بسیار مهم هستندفقط و فقط کار کردن و هیچ سرگرمی و تفریحی نداشتن قطعا آدم را خسته و کسل میکند! زمان آن رسیده است تا با ادامه ...
با این فعالیتهای هیجانانگیز، لذت را برای نوجوانان دو برابر کنیداگر به شما این صفحه را برای مطالعه کردن انتخاب کردهاید، قطعا باید به دنبال برخی فعالیتهای سراسر لذتبخش ادامه ...
آیا یبوست موجب ایجاد حالت تهوع میشود؟یبوست و تهوع اغلب با یکدیگر ارتباط دارند و فرد مبتلا ممکن است همزمان آنها را تجربه کند. از طریق این مقاله، ادامه ...
آیا عفونت سینوس مسری است؟عفونت سینوس یک بیماری مسری نیست. با این حال، چنانچه این بیماری در نتیجهی یک عفونت ویروسی مانند سرماخوردگی ادامه ...
آلرژی نسبت به گردوآلرژی یا حساسیت نسب به گردو در میان کودکان بسیار شایع است. این آلرژی غذایی میتواند چندین نشانه را ایجاد ادامه ...
انواع مختلف استراحت و تفریحهزاران فعالیت وجود دارند که میتوان آنها را صرف نظر از سن در زمان استراحت انجام داد و در اوقات فراغت ادامه ...
انواع فولادها : ویژگیهای متمایز آنها و مصارف بی شمارفولاد، آلیاژی از آهن و کربن، یک مادهی شدیداً متنوع است که برای انواعی از اهداف به کار میرود. تغییرات ادامه ...
خبرگزاری آریا -
توضیح امور جنسی و پاسخ به پرسشهای این حوزه به کودکان، هر چند سخت اما شدنی است، کودکان با استدلالات ساده قانع میشوند و والدین قادرند با گفتن حقایقی ساده به سوالات آنها پاسخ دهند؛ اما وقتی آنها به سنین نوجوانی میرسند آموزش مسائل جنسی با جزئیات بیشتری صورت میگیرد و برای بسیاری از والدین سخن گفتن درباره این مسائل و پاسخگویی به سوالات جنسی نوجوانان سختتر میشود، برخی از آنها هنگام راهنمایی کردن فرزندانشان خود را در تنگنا میبینند، چرا که نمیدانند گفتن چه چیز درست و توضیح چه چیز غلط است.
به همین دلیل همیشه فاصلهای بین والدین و فرزندان ایجاد شده و موجب شرم و خجالت فرزندان از پرسشگری در این حوزه مهم دوران بلوغ میشود و ناچار نوجوانان از طریق منابع دیگری همچون دوستان، کتابهای مرتبط با بهداشت جنسی، فیلمها، اینترنت و هر منبعی که حاوی اطلاعات درست یا غلط درباره مسائل جنسی است، به دنبال پاسخ سوالاتشان میگردند.
بلوغ، اولین بهانه برای آموزش جنسی
وقتی فرزند شما به سن نوجوانی میرسد و اولین نشانههای بلوغ در او ظاهر میشود، وقت آن است که والدین درباره قسمتهای مختلف اعضای جنسی، بلوغ و تغییرات بدنی، آمیزش، رفتارهای جنسی نادرست همچون خودارضایی اطلاعاتی درست به او بدهند، هر چند درصد بالایی از بزرگسالان یا اطلاعات ناقصی در این زمینه دارند یا نمیدانند چگونه اطلاعاتشان را منتقل کنند، بنابراین در اولین قدم لازم است والدین از طریق مطالعه کتابهای مرتبط و صحبت با مشاوران و مراجعه به مراکز آموزشی در مدارس نسبت به آگاهیدادن به فرزندشان اقدام کنند.
بدیهی است در این مورد مادر با دختر و پدر با پسر صحبت میکند و در صورت فقدان حضور یکی از والدین باید از اقوام درجه یک که با نوجوان ارتباط خوبی دارد، درباره این مسائل با او گفتوگو کند. معمولا آغاز بلوغ در دختران ده تا یازده سالگی و در پسران سیزده تا چهارده سالگی است.
معرفی بیماریهای مقاربتی
توضیح درباره بیماریهای مقاربتی همچون ایدز و هپاتیت علاوه بر اینکه اطلاعات نوجوان را در این زمینه تکمیل میکند، بهانهای میشود تا پدر یا مادر بتوانند درباره رفتارهای پرخطر جنسی با فرزندان صحبت کنند و در کنار معرفی این بیماریها از مضرات خودارضایی و عواقب جسمی و روحی آن برای نوجوان بگویند. در صورتی که والدین اطلاعاتی کافی در این زمینه نداشته باشند میتوانند خودشان کتاب یا جزوهای مرتبط با این موضوعات به فرزندشان بدهند.
دقت در انتخاب کلمات
فضای شوخی و طنز، هرچند از فشار روانی موجود بر والدین ونوجوانان میکاهد، اما جدیت مباحث و هدف آموزشی آن را هم زیر سوال میبرد، ضمن اینکه فضا را مستعد حرمتشکنی و پردهدری میکند، بنابراین در انتخاب کلمات باید دقت زیادی کرد، بهتر این است که والدین از واژههای علمی استفاده کنند و برای قابل درک بودن آنچه میگویند از برخی تجربیات و احساسات خود درباره ظهور اولین نشانههای بلوغ بگویند.
باوری غلط با نقاب روشنفکری
برخی والدین میگویند هر چه بیشتر چشم و گوشش را ببندی حریصتر میشود، بگذار تا ببیند و چشمش عادت کند! برخی دیگر هم اصلا به این موضوع فکر نمیکنند، سیل سریالهای ماهوارهای آنها را چنان در خود غرق کرده است که اصلا نگران نیستند نوجوانی که در کنارشان نشسته و در دیدن فلان سریال چندصد قسمتی ماهواره آنها را همراهی میکند، در حال ساختن چه باورهای غلط و اغراق شدهای درباره امور جنسی در ذهن خود است. این باور روشنفکر مآبانه که «بگذار تا ببیند...» و آن بیتوجهی افراطی هر دو نتیجه بیمسئولیتی والدین در زمینه آموزش امور جنسی است.
دیدن صحنههایی با موضوع ارتباط جنسی (حتی اگر تصاویر جنسی نباشد) آن هم در نوجوانانی که تازه در حال پشت سرگذاشتن بلوغ جنسی خود هستند، نوعی ظلم در حق آنهاست. چرا که از یک سو با توجه به سن و سال و شرایطی که دارند به بلوغ ازدواج نرسیدهاند و از سوی دیگر مجبورند با غریزه خود در ستیز باشند و به سوی انحرافات جنسی کشیده نشوند و خویشتنداری پیشه کنند.
توصیه به خویشتنداری جنسی
در سیستم آموزشی کشور ما هنوز آموزش جنسی به طور کامل و صحیح در برنامههای آموزشی مدارس گنجانده نشده، اما در دروسی مثل دین و زندگی به لزوم خویشتنداری جنسی و کنترل نگاه اشاره شده است. اگر والدین در کنار آموزشهای جنسی، احکام دینی و معنوی را هم به فرزندان آموزش دهند در واقع آنها را به یک عامل شناختی مجهز میکنند. چیزی که به آنها یادآوری میکند هنگام برخورد با گناه باید نگران پیامدهای آن نیز باشند.
آموزش مهارت «نه» گفتن به درخواست جنسی
به خاطر داشته باشید که فرزند شما کودک نیست که همیشه کنارش باشید و از او مراقبت کنید. آموزش «نه» گفتن به درخواستهای جنسی دیگران یکی از بخشهای مهم آموزش بهداشت جنسی است. به فرزندتان بیاموزید افراد هوسران و بیماران جنسی به بهانههای مختلف و با سخنان فریبنده به دنبال سوءاستفاده جسمی و روحی از دیگران هستند.
به فرزندتان بگویید سوءاستفادهگران جنسی ممکن است از جملاتی استفاده کنند که به نظر منطقی است؛ مثل «به یک بار تجربهاش میارزد، تو دیگر بزرگ شدهای، مگر مرا دوست نداری، کسی چیزی نمیفهمد، اگر قبول نکنی ترکت میکنم و...»، اما در نهایت این ارتباط پایان خوبی نخواهد داشت. با توجه به گستردگی رسانههای ارتباطی و نرمافزارهای مختلف و شبکههای اجتماعی اینترنتی، مهارت «نه» گفتن به درخواست جنسی دیگران مهارتی است که نوجوانان باید آنرا یاد گرفته باشند تا از آسیبهای احتمالی در امان بمانند.
منبع:سلامت نیوز
نوجوانان سن بلوغ را پشت سر می گذارند که در این موقع داشتن تغذیه مناسب اهمیت پیدا می کند. خوردن برخی از مواد غذایی در این سن توصیه می گردد. تغذیه سالم در طی نوجوانی اهمیت زیادی دارد، زیرا تغییرات بدن در طی این زمان بر روی نیازهای تغذیهای اثر میگذارد. این مقاله در مورد انرژی و مواد مغذی مورد نیاز نوجوانی است
نوجوانان در این زمان بیشتر مستقل میشوند و تصمیمات زیادی در مورد غذایی که میخورند میگیرند.تعداد زیادی از نوجوانانی که جهش رشد را تجربه میکنند اشتهایشان زیاد و نیازمند دریافت غذاهای سالم برای تامین نیازهای رشدشان میشوند.نوجوانان نسبت به کودکان بیشتر تمایل دارند که غذای بیشتری را خارج از منزل دریافت کنند و در انتخابهایشان بیشتر تحت تاثیر هم سن و سالان خودشان هستند.
این افراد ممکن است بیش از اندازه از یک نوع غذای ناسالم مانند: نوشابه ها، فست فودها یا غذاهای فرآیند شده استفاده کنند.نیازهای تغذیهای نوجوانان به طور عمده تحت تاثیر جهش رشد است که در بلوغ اتفاق میافتد. جهش رشد دختران در سنین بین 11 تا 15 سال و در پسران بین سنین 13 تا 16 سال اتفاق میافتد.
نیازهای تغذیهای نوجوانان از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است و دریافت غذای آنها نیز از روزی به روز دیگر متفاوت است.بنابراین افرادی که در یک روز غذای کافی مصرف نمیکنند و یا بیشتر از نیازشان غذا میخورند، ممکن است در روز دیگر جبران کنند.در این دوره از زندگی خطر کمبود چندین ماده مغذی مخصوصا آهن و کلسیم بیشتر از سایر املاح معدنی و ویتامین ها است.
انرژی مورد نیاز نوجوانان
انرژی مورد نیاز نوجوانان در سنین 13 تا 18 سالگی بسیار متفاوت بوده و بسته به سن، جنس و سطح فعالیت بدنی تغییر میکند.دختران در سن 13 سالگی به 1600 تا 2200 کیلو کالری انرژی و در سن 18 سالگی به1800 تا 2400 کیلوکالری انرژی نیاز دارند.پسران نیز در سن 13 سالگی به 2000 تا 2600 کیلوکالری انرژی و در سن 18 سالگی به2400 تا 3200 کیلو کالری انرژی نیاز دارند.
انرژی مازاد مورد نیاز میتواند از لبنیات اضافی، سبزیها، میوه ها، غلات سبوسدار، حبوبات، مرغ، ماهی و چربیهای سالم تامین شود.البته ذکر این نکته ضروری است که کودکانی که با اضافه وزن وارد سنین نوجوانی میشوند، ممکن است به انرژی اضافی نیاز نداشته باشند.
کربوهیدراتهای مورد نیاز نوجوانان
65 درصد-45 درصد انرژی روزانه باید از کربوهیدراتها تامین شود، به طوری که بیشتر از 10 درصد انرژی از قند و شکر و کربوهیدرات ساده تامین نشود.غذاهای غنی از کربوهیدرات مانند میوهها، غلات کامل و حبوبات منبع اصلی فیبر غذایی نیز محسوب میشوند.
پروتئین مورد نیاز نوجوانان
30-10 درصد انرژی روزانه باید از پروتئینها تامین شود. نیاز نوجوانان به پروتئین تحت تاثیر مقدار پروتئین مورد نیاز برای حفظ توده عضلانی موجود و هم چنین افزایش توده عضلانی در طی بلوغ قرار میگیرد.عدم کفایت پروتئین رژیم غذایی در این دوران میتواند باعث کاهش رشد قدی، تاخیر بلوغ جنسی و کاهش توده عضلانی بدن شود.
چربی مورد نیاز نوجوانان
بدن انسان نیازمند چربی غذایی و اسیدهای چرب ضروری برای رشد و تکامل طبیعی، ساخت هورمونها و تامین انرژی است.توصیه میشود که بیشتر از 30 درصد انرژی از چربی و بیشتر از 10 درصد انرژی از چربیهای اشباع تامین نشود.علاوه بر کمیت چربیها، کیفیت آنها نیز از اهمیت ویژهای برخورداراست.
منابع چربی خوب شامل: ماهی چرب، مغزها، دانهها، انواع روغنها از جمله کلزا کانولا، هسته انگور و زیتون و موارد دیگر میشود.از بین انواع مواد معدنی و ویتامینهای مورد نیاز در دوران بلوغ به اختصار به ذکر چندین مورد میپردازیم.
آهن مورد نیاز نوجوانان
در بین نوجوانان کم خونی فقر آهن یکی از متداولترین بیماریهای مربوط به عدم کفایت رژیم غذایی است.نوجوانان مخصوصا بیشتر مستعد کم خونی فقر آهن هستند که این مورد بیشتر به دلیل افزایش حجم خون و توده عضلانی در طی دوران رشد و تکامل است.
نیاز به آهن به دلیل تولید “هموگلوبین” و پروتئین “میوگلوبین” در عضله افزایش مییابد.عوامل موثر دیگر در افزایش نیاز به آهن شامل: افزایش وزن بدن و شروع قاعدگی در دختران است.بنابراین، یکی از مهمترین ملاحظات غذایی در دوران نوجوانی افزایش دریافت غذاهای غنی از آهن شامل: گوشت لخم (کم چرب)، ماهی و ماکیان و منابع غیر حیوانی آن از جمله: حبوبات، سبزیجات برگ سبز تیره، مغزها و غلات غنی شده با آهن میباشد.
از آنجایی که آهن موجود در منابع حیوانی نسبت به منابع غیر حیوانی جذب بالاتری دارد، بنابراین نوجوانانی که از رژیمهای غذایی گیاهخواری پیروی میکنند در معرض افزایش خطر کمبود آهن هستند.با این حال، ویتامین C (موجود در مرکبات و سبزیها) به افزایش جذب آهن موجود در منابع غیر حیوانی کمک میکند.
کلسیم مورد نیاز نوجوانان
99درصد کلسیم بدن در استخوانها ذخیره میشود و در هنگام جهش رشد، افزایش وزن توده استخوانی به بیشترین سرعت خود میرسد.در حدود 45 درصد توده استخوانی بزرگسالان در زمان نوجوانی شکل میگیرد.اگرچه رشد آن بعد از زمان نوجوانی نیز ادامه مییابد.
از آنجایی که کارایی جذب کلسیم در حدود 30درصد است، تامین کلسیم مورد نیاز از طریق رژیم غذایی از اهمیت بسزایی برخوردار است.دستیابی به بیشترین مقدار توده استخوانی در طی زمان کودکی و نوجوانی میتواند خطر پوکی استخوان در سالهای آتی را کاهش دهد.مصرف چندین سهم از محصولات لبنی مانند: شیر، ماست، و پنیر میتواند مقدار کلسیم توصیه شده را به خوبی تامین کند.
ویتامین D و فسفر مورد نیاز نوجوانان
علاوه بر کلسیم، ویتامین D و فسفر نیز برای ساخت استخوان و سوخت و ساز طبیعی کلسیم لازم است و باید از طریق رژیم غذایی مناسب و نور آفتاب تامین شود.فعالیت بدنی مخصوصا تمرینهای بدنسازی در تحریک ساخت و حفظ استخوان موثر است.کمبود ویتامین D در زمان نوجوانی میتواند از کسب حداکثر توده استخوانی جلوگیری کند و موجب افزایش خطر پوکی استخوان و بیماریهای دیگر در بزرگسالی شود.
با توجه به کمبود همه گیر ویتامین D در جمعیت ایرانی، بررسی وضعیت ویتامین D نوجوانان و تجویز مکمل آن در صورت کمبود توصیه میشود.
روی مورد نیاز نوجوانان
یکی از املاح ضروری برای رشد و تکامل، عملکرد ایمنی، عملکرد عصبی و تولید مثل است.کمبود روی در کشورهای در حال توسعه نسبتا شایع است و میتواند باعث تاخیر رشد نرمال، اختلال تکامل ادراک و تاخیر بلوغ جنسی شود.نوجوانان به واسطه افزایش نیاز برای رشد در معرض خطر کمبود روی هستند. کمبود این عنصر معدنی تاثیر منفی بر رشد و تکامل میگذارد.منابع غذایی آن شامل گوشت قرمز، غذاهای دریایی، مغزها و حبوبات میشود…