هوش عقلانی به تنهایی نمیتواند پیش بینی کننده خوبی برای موفقیت درکار و زندگی باشد بلکه این هوش هیجانی است که تصمیمهای فرد را هدایت میکند.
هوش هیجانی یا هوش عاطفی نماینده توانایی تشخیص، ارزیابی و بیان هیجان به نحو صحیح و سازگارانه است. اصطلاح هوش عاطفی این فکر را انتقال میدهد که راههای دیگری برای باهوش بودن وجود دارد که غیر از تاکید بر تستهای استاندارد بهره هوشی میباشد. این که فرد میتواند این تواناییها را پرورش دهد و این که هوش عاطفی میتواند پیش بینی کننده مهمی برای موفقیت در روابط شخصی، خانوادگی و محل کار باشد. هوش عاطفی در مقایسه با مفاهیم سنتی هوش متبلور، اصطلاح امیدوار کنندهای به نظر میرسد و به روانشناسی مثبت تعلق دارد.
برخلاف آنچه همیشه به ما آموختهاند که برای فکر و عقل ارزش قائل شویم و در عوض عاطفه و احساسات بیارزشند. تحقیقات نشان میدهد موفقیتهای زندگی حرفه ای 20 درصد به بهره هوشی و 80 درصد به هوش عاطفی بستگی دارد.
هوش عاطفی ما را قادر میسازد تا بتوانیم احساسات خود را شناخته و آن را به صورت مطلوبی ابراز و اداره کنیم. هوش هیجانی در شناخت و درک هیجانات دیگران و دیدن چشم اندازشان به ما کمک میکند و ما را نسبت به حالت هیجانی گروه، رویدادها و ارتباطات حساس میسازد.
هوش هیجانی به ما کمک می کند که در برقراری ارتباط با همکاران، اعضاء خانواده و آشنایان موفق باشیم و درهای صمیمیت، دوستی و محبت را به رویمان میگشاید. به این حالت در روانشناسی، بلوغ فکری یا پختگی میگویند.
بهره هوشی به عبارتی مفهومی ایستا و تثبیت شده در افراد است در حالی که هوش عاطفی یک صفت یا خصیصه قابل بحث است و کاربرد وسیعی در توسعه و رشد منا بع انسانی دارد. اگر دارای سطح بالایی از این هوش باشیم میتوانیم انتظار نتایج عملکرد مطلوب، افزایش فروش، موفقیت تحصیلی، ازدواج موفق، روابط دوستانه و صمیمی با دیگران و برخورداری از سلامت جسمی و روانی داشته باشیم.
بالا بودن این هوش منجر به افزایش توانایی و حفظ عواطف و برقراری رفتاری اثر بخش با دیگران میشود و موجبات زندگی شادابتر را فراهم میسازد.
امروزه این عقیده مطرح است فردی که دارای هوش عاطفی است بهتر میتواند بر چالشهای زندگی غلبه نماید و به طور موثرتری هیجانات خود را مهار کند که البته هر کدام سهم زیادی در تامین یک بهداشت روانی خوب و کامل دارند.
نمونههای بسیاری نشان میدهد که عمیقترین احساسات و نیز اشتیاقها و آرزوهای ما هستند که ما را در زندگی هدایت میکنند و نوع بشر ادامه حیات خود را تا حدود زیادی وامدار قدرت این عوامل در تعاملات انسانی است. به گفته زیستشناساناجتماعی انجام برخی کارها مهمتر از آنند که تنها به عقل واگذار شوند (کارهایی از قبیل خطرکردن، نجات جان عزیزان، پا فشاری بر دستیابی به هدف به رغم شکستهای مکرر، ایجاد رابطه عاشقانه و تشکیل خانواده)، اینجاست که هوش هیجانی به صورت فطری به کمک ما میآید و تصمیمات ما را رهبری میکند.
اگر دارای سطح بالایی از هوش هیجانی باشیم میتوانیم انتظار نتایج عملکرد مطلوب، افزایش فروش، موفقیت تحصیلی، ازدواج موفق، روابط دوستانه و صمیمی با دیگران و برخورداری از سلامت جسمی و روانی داشته باشیم.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
هوش هیجانی عبارت است از توانایی فهم و استفاده از اطلاعات هیجانی که سهم زیادی در تامین بهداشت روانی دارد و با تست هوش هیجانی قابل سنجش است.
دکتر دانیل گلمن مدل هوش هیجانی را شامل چهار حوزه و بیست قابلیت میداند که عبارتند از:
خود آگاهی: از طریق شناخت عمیق عواطف، هیجانها و حالات روانی دیگران، نقات قوت و ضعف و توانایی ارزیابی صحیح از خود به دست میآید.
خود مدیریتی: توانایی کنترل و اداره کردن عواطف و هیجانات و رفتارهای صادقانه و درست است. افراد با مهارت خودمدیریتی اجازه نمیدهند بد خلقیها در طول روز ازآنها سربزند و میدانند منشا بدخلقیها کجاست و ممکن است چقدر طول بکشد.
آگاهی اجتماعی: افراد دارای این مهارت دقیقاً میدانند که گفتار و کردارشان بر دیگران تأثیر میگذارد و میدانند اگر تأثیر رفتارشان منفی باشد آن را تغییر دهند. یک نمونه از مهارت آگاهی اجتماعی، همدلی است. همدلی یعنی توانایی درک و ورود به احساسات دیگران.
مدیریت روابط: شامل برقراری ارتباطات، تأثیرگذاری، تشریک مساعی و کار گروهی است. از این مهارت میتوان در جهت گسترش شور و اشتیاق و حل تعارضات استفاده کرد. مهارتهای آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط به چگونگی برقراری رابطه با افراد و اجتماع بر میگردد و بیشتر به توانایی افراد در حفظ صحیح روابط خود با دیگران میپردازد.
هوش هیجانی میتواند باعث نتیجههای دلخواه و مثبت در روابطمان با دیگران و خودمان شود و پیامدهای مثبتی مثل شادی، خوشبینی، موفقیتهای کاری، تحصیلی و شخصی به دنبال داشته باشد. اگر دارای سطح بالائی از هوش هیجانی باشیم، میتوانیم انتظار نتیجههای عملکرد مطلوب افزایش فروش، موقعیت تحصیلی، ازدواج موفق، روابط دوستانه و صمیمی با دیگران و برخورداری از سلامت جسمی و روانی را داشته باشیم. یکی از مهمترین تواناییهای هوش هیجانی در کیفیت انسانی، این است که میتوان آن را آموخت و در طول زندگی بهبود بخشید. از نظر علمی، امکان اندازهگیری به کمک تست هوش هیجانی وجود دارد.
تست هوش هیجانی
به سوالات زیر با بله یا خیر پاسخ دهید:
به ازا هر پاسخ بلی در این تست هوش هیجانی 1 امتیاز به خود بدهید.
نتیجه تست هوش هیجانی: امتیاز بین ۱۰ تا ۱۲ نشاندهنده درجه بالای هوش هیجانی است.
تست هوش هیجانی به شما میگوید که کدام مهارتها، نقاط قوت شما است و کدام نقاط، احتیاج به تقویت دارد. با انجام دادن این آزمون درباره تمایلها و رفتارهایتان، چیزهای بیشتری یاد خواهید گرفت. در حالی که بدون انجام دادن آزمون، نمیتوانستید به آنها پی ببرید.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
تست eq به ما کمک میکند تا میزان هوش هیجانی خود را اندازه گرفته و با شناخت نقاط ضعف و قوت خود سعی کنیم میزان این هوش را در خود افزایش دهیم.
یکی از بهترین و قابل استناد ترین پرسشنامه برای سنجش هوش عاطفی تست eq یا آزمون هوش هیجانی بار - آن میباشد.
"بار- آن" در سال ۱۹۹۷ مدلی چندعاملی برای هوش هیجانی تدوین کرد. ازنظر وی هوش هیجانی شامل مجموعهای از تواناییها، کفایتها و مهارتهای غیرشناختی است که توانایی فرد را برای کسب موفقیت در مقابله با احتیاجات و فشارهای محیطی تحت تاثیر قرار میدهد. صفات هیجانی در این نوع هوش رکن اساسی است که آن را از هوش شناختی متمایز میکند. هوش هیجانی فرد یک عامل مهم در تعیین توانایی موفقیت در زندگی است و به طور مستقیم سلامت روانی وی را تحت تاثیر قرار میدهد.
از نظر بار – آن افراد دارای سن و جنس متفاوت نیمرخهای بهره هیجانی متفاوتی دارند:
بار- آن در پرسشنامه هوش هیجانی خود، هوش هیجانی را مشتمل بر ۵ مولفه میداند که شامل هوش هیجانی درون فردی، هوش هیچانی بین فردی، مدیریت استرس، سازگاری و خلق و خوی عمومی است که با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن سنجیده میشود. این ۵ مولفه دارای ۱۵ خرده مقیاس است که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
• مولفه هوش هیجانی درون فردی در تست eq بار-آن
1. خود آگاهی هیجانی: توانایی آگاه بودن و فهم احساس خود
2. عزت نفس: توانایی آگاه بودن از ادراک خود، پذیرش خود و احترام به خود
3. خودشکوفایی: توانایی درک ظرفیتهای بالقوه و انجام چیزی که میتوان انجام داد، تلاش برای انجام دادن و لذت بردن
4. خود ابرازی: توانایی ابراز احساسات، باورها و افکار صریح و دفاع از مهارتهای سازنده و بر حق خود
5. استقلال: توانایی هدایت افکار و اعمال خود و آزاد بودن از تمایلات اجتماعی
• مولفه هوش هیجانی بین فردی در تست eq بار-آن
6. همدلی: توانایی آگاه بودن و درک احساسات دیگران و ارزش دادن به آن
7. مسئولیت پذیری اجتماعی: توانایی بروز خود به عنوان یک عضو دارای حس همکاری، موثر و سازنده در گروه
8. روابط بین فردی: توانایی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش متقابل که به وسیله نزدیکی عاطفی، صمیمیت، محبت کردن و محبت گرفتن توصیف میشود.
• مولفه هوش هیجانی مدیریت استرس در تست eq بار-آن
9. تحمل فشار روانی: توانایی مقاومت کردن در برابر رویدادها، موقعیتهای فشار آوردن هیجانات قوی، بدون جادادن و یا رویارویی فعال و مثبت با فشار
10. کنترل تکانش: توانایی مقاومت در برابر یک تکانش، بدون جا زدن و یا رویاروی فعال و مثبت با سایق
• مولفه هوش هیجانی توان سازگاری در تست eq بار-آن
11. واقع گرایی: توانایی سنجش و هماهنگی، بین چیزی که به طور هیجانی تجربه شده و چیزی که بطور واقعی وجود دارد.
12. انعطاف پذیری: توانایی سازگار بودن افکار و رفتار با تغییرات محیط و موقعیتها
13. حل مساله: توانایی تشخیص و تعریف مشکلات، به همان خوبی خلق کردن و تحقق بخشیدن راه حلهای موثر و بالقوه
• مولفه هوش هیجانی خلق عمومی در تست eq بار-آن
14. خوش بینی: توانایی زیرکانه نگاه کردن به زندگی و تقویت نگرشهای مثبت، حتی در صورت بروز بدبختی و احساسات منفی
15. شادمانی: توانایی احساس خوشبختی کردن با زندگی خود، لذت بردن از خود و دیگران، داشتن احساسات مثبت، صریح، مفرح و شوخ طبعی
برای انجام تست eq بار-آن و دیدن نتیجه سنجش هوش هیجانی خود به سایت زیر مراجعه نمایید:
http://www.graphclinic.com/?p=385
پس از انجام تست اکنون نقاط ضعف و قدرت خود در هوش هیجانی را میشناسید و میتوانید روی نقاط ضعف خود کار کرده و میزان هوش هیجانی خود را افزایش دهید.
ده توصیه برای بهبود هوش هیجانی
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
جام جم سرا: چهرههای خشن و سگرمههای در هم فرو رفته به چهرههایی بشاش و با نشاط تبدیل میشود. اجناس را میتوان به قیمت واقعیتری خرید و کیفیت محصولات غذایی بخصوص فرآوردههای لبنی بهتر و ترازوها دقیقتر میشود. رانندگان تاکسی بر اساس تعرفهها کرایه میگیرند و تا آخرین قران باقی پول مسافر را میپردازند.
مساجد پرتردد و نماز سر وقت و اغلب به جماعت خوانده میشود و در مجالس ختم و تفسیر قرآن افراد بیشتری شرکت میکنند. خانوادهها خمس و زکات مالشان را محاسبه و پرداخت میکنند و دستگیری از حال همسایه و مستمندان بیشتر شده و برخی از زندانیها به مدد خیرین آزاد میشوند. کودکان یتیم صاحب حامی و جهیزیه نوعروسان محروم جور میشود و رفت و آمدهای فامیلی رنگ تازهای به خود میگیرد. تا اینجای کار روابط حسنه و ارتباط با خدا نزدیک است اما...
چرا فقط در ماه روزهداری اصلاح میشویم؟
اما سوال اینجاست چطور میشود که در این ماه تا این حد نوع رفتار، عملکرد، روحیات و به کل زندگی افراد به ویژه خانوادهها چهره معنوی به خود میگیرد؟ آیا این معنویت و متعالی شدن آنطور که در ظاهرمان دیده میشود در باطنمان هم نهادینه میشود و برگشتناپذیر است؟
حجتالاسلام والمسلمین دکتر نصیر عابدینی، روانشناس در این خصوص میگوید: روزهداری یکی از عوامل تاثیرگذار بر ارتقای هوش هیجانی افراد است. هوش هیجانی یعنی توانایی فرد در شناخت خود، درک احساسات دیگران و ابراز همدلی و خودمهارگری در برابر هیجانات منفی و تکانههاست. در واقع وقتی فرد روزهدار با خودمهارگری، رسیدن به نیازهای فوری و ضروری خود را بهتعویق میاندازد یعنی در ساعات مشخصی از روز نمیخورد و نمیآشامد و افکار و زبانش را از غیبت کردن، تهمت زدن و دروغ گفتن کنترل میکند و از آلودگی نگاه پرهیز میکند، سازگاریاش در برابر سختیها بیشتر میشود و بهتر میتواند بر اعمال، کردار و خلقیات خویش مسلط شود، ضمن اینکه براحتی میتواند دیگران را درک کرده و به همدلی و همزبانی با اطرافیان پرداخته و به نوعی هیجانات منفی آنان را نیز تعدیل کند. حجتالاسلام عابدینی تصریح میکند: افراد در زمینه هوش هیجانی دارای ظرفیتهای متفاوتی هستند. به طور مثال در میان اعضای یک خانواده ممکن است یکی در حد متوسط و دیگری توانمندتر باشد. در حقیقت قسمتی از این هوش غریزی و قسمتی دیگر در اثر کوشش، تمرین و تجربه حاصل میشود که این امر از طریق روزهداری تقویت میشود. تحقیقات نشان داده است میزان هوش هیجانی در پایان ماه مبارک نسبت به هفته قبل از شروع ماه رمضان افزایش معنی داری دارد و یکماه پس از ماه رمضان رو به کاهش میرود.
چرا خلق روزهدار تنگ میشود؟
اما چرا گاهی گرسنگی و تشنگی فرد روزهدار را کم طاقت، کمتحمل، کمحوصله و گاهی پرخاشگر میکند و آیا راهی برای رهایی از این تغییرات خلقی وجود دارد؟
دکتر عابدینی با اشاره به اینکه روزهداری با گرسنگی فرق میکند میگوید: گرسنگی و تشنگی ممکن است طولانی مدت، نامحدود و ناگهانی باشد و موجب بروز صدمات جبرانناپذیری در فرد شود، اما گرسنگی حاصل از روزهداری، بیغذایی در ساعات مشخص، معین و محدودی است که فرد با آمادگی کامل وارد این مرحله میشود. البته گرچه ممکن است فرد به دلیل برنامه غذایی ناصحیح با افت قند خون یا با قرار گرفتن در شرایط نامساعد محیطی با کمآبی و در نهایت افت تمرکز مواجه شود، اما توان ذهنی فرد مختل نخواهد شد و مخاطرهآمیز نیست.
به گفته این روانشناس گر چه در برخی مطالعات افزایش تحریکپذیری و بدخلقی بخصوص در ساعات نزدیک به افطار دیده شده است، اما این تحریکپذیری بیشتر مربوط به مصرفکنندگان کافئین بخصوص افراد سیگاری است و البته بخشی از این تغییرات ناشی از تغییر چرخه خواب و بیداری و تغییر ساعات خوردن و آشامیدن است که در برخی افراد روی مکانیسمهای داخلی بدن تاثیر گذاشته و میتواند اثرات متفاوتی بر سطح خلق افراد بگذارد که البته به مرور و با گذشت چند روز اول روزهداری این تغییرات کاهش یافته و بدن بتدریج به شرایط موجود عادت میکند. ولی با توجه به اینکه امسال هوا گرم و ساعات بین سحر تا افطار بیش از هر زمان دیگری است و گاهی احتمال دارد تغییرات خلقی به دلیل کاهش آستانه تحمل ایجاد شود. دیده شده که در میان برخی افراد خانواده بویژه همسران در ساعات نزدیک به افطار تندخویی، بدزبانی، بدرفتاری، بیحرمتی، ناسپاسی و نامهربانیهایی انجام میشود که باید متوجه بود که اگر از حد بگذرد روی فرزندان خانواده تاثیر منفی گذاشته و احتمال دارد که موجب دلزدگی و رویگردانی بچهها از انجام این فریضه واجب شود و خاطره بدی از ایام روزهداری و ماه رمضان در ذهنشان نهادینه شود.
تغییرات خلقی را چگونه مهار کنیم؟
حجتالاسلام دکتر عابدینی به خانوادهها توصیه میکند در کنار انجام اعمال واجب دینی همچون نماز و روزه بهتر است تلاوت قرآن، ذکر توسل و قرائت دعا بهطور مستمر انجام شود و همچنین حضور بیشتر در مساجد و سخنرانیهای دینی با متوجه کردن افراد به سوی خداوند باعث ایجاد آرامش روحی و روانی و بهرهگیری بیشتر از موضوعات دینی میشود و با کمک به ارتقای هوش معنوی فرد میتواند در خودسازی، خود کنترلی، مقابله با استرس و اضطراب و در نتیجه کاهش تنشهای روحی و روانی موثر باشد و حتی از میزان افسردگی بکاهد.
در حقیقت کسی که اعتقاد دارد خدا با اوست و همواره به او کمک میکند احساس امنیت کرده و این خود باعث بهبود بسیاری از اختلالات روحی میشود. از طرفی با شرکت در مراسم گروهی و ضیافتهای فامیلی و دوستانه، دریافت حمایت اجتماعی بیشتر شده و پریشانیهای عاطفی و تنیدگی و هیجانات منفی از بین میرود. لازم است بدانید خانوادههایی که ماه رمضان روزه نمیگیرند و سایر عبادات دینی را بجای نمیآورند و در ضیافتهای افطاری شرکت نمیکنند، بهداشت روان و دستیابی به آرامش در آنان بسیار کمرنگ است و گاهی دیده نمیشود.
در واقع آن انرژی و معنویتی که بخصوص هنگام افطار و سحر حاکم میشود و اعضای یک خانواده را با آن توان و شتاب به تهیه و تدارک سفره افطار وامیدارد نمونهای از آرامشی است که در اثر تقویت هوش معنوی به دست میآید. حتی این آرامش، موجب همکاری و هماهنگی اعضای خانواده برای تهیه و تدارک و چیدمان سفره افطار و سحر میشود و یکی از عواملی است که میتواند بر استحکام روابط افراد خانواده بیفزاید. چون بر سر این سفرهها اعضای خانواده بیشتر با هم در تعامل هستند و همدلی، همفکری، هماندیشی و هم صحبتی بیشتر میشود و میتواند روابط همسران را گرمتر کند.
چرا روزه از تمایلات جنسی میکاهد؟
اما آیا روزهداری باعث ایجاد محدودیتهایی در روابط زناشویی همسران میشود؟ دکتر عابدینی در این خصوص میگوید: همانطور که محدودیت دریافت غذا روی برخی مکانیسمهای داخلی بدن تاثیر میگذارد و میتواند باعت تغییرات خلقی شود، بر این اساس میتواند محور تولید مثل یعنی غدد جنسی را تحت تاثیر قرار دهد و پذیرش جنسی را مهار کند. این مهار پذیرش جنسی به دلیل کاهش سطح هورمونهای جنسی است که نقش اساسی در رفتار جنسی ما دارد. در مطالعهای که روی عملکرد جنسی افراد در ماه رمضان انجام شد نتیجه آن بود که کیفیت و تکرر مقاربت جنسی در ماه رمضان کاهش یافته است، اما لازم است بدانید به دلیل تقویت هوش معنوی و هوش هیجانی در ایام روزهداری میزان شادکامی و رضایتمندی زناشویی افزایش یافته و نتیجه آن رفتارهای انعطافپذیر، حل بهتر مساله، مثبتاندیشی و درک اصولیتر شرایط متقابل همسران است. این را هم بدانید منظور از هوش معنوی یعنی ارتقای توانایی برای بهرهگیری از منابع و موضوعات دینی و معنوی است که میتواند سازگاری فرد را بالا ببرد و هوشمندانه و عاقلانهتر عمل کند. به همین دلیل افراد بویژه خانوادههایی که نگرش دینی بالاتری دارند و اعمال مذهبی نظیر روزهداری را انجام میدهند از شادکامی بالاتری برخوردار بوده و رضایت بیشتری از زندگی دارند. با توجه به این موضوع میتوان پیشنهاد کرد افراد بویژه خانوادههایی که در طول زندگی شادکامی کمتری را تجربه میکنند با رجوع به دین و معنویات شادی بیشتری کسب کنند.
حجتالاسلام دکترعابدینی خاطرنشان میکند اگر در خانوادهای یک یا دو نفر از اعضای خانه روزهدار باشند شادکامی حاصل از هوش معنوی و همچنین هوش هیجانی آنان باعث تقویت و تشویق سایر اعضای خانه بخصوص فرزندان به انجام این فریضه الهی خواهد شد. (فاخره بهبهانی/ضمیمه چاردیواری)
هوش هیجانی یعنی مدیریت چالشها
هوش هیجانی به معنای مدیریت و درک احساسات است بهطوری که باعث دور ریختن تنش و استرس، برقراری ارتباط موثر با دیگران، رویارویی کارآمد با چالشهای زندگی، درک اطرافیان و اصلاح تنشها و به طور کلی درگیریهایی است که در طول زندگی روزمره با آنها مواجه میشویم. بنابراین اگر شخصی بتواند به گونهای احساسات خود را مدیریت کند که این تعادل را در زندگی خود و محیط پیرامونش به وجود بیاورد، از هوش هیجانی برخوردار است. اگر افراد بتوانند احساسات خود را کنترل کنند و مدیریت کافی داشته باشند باعث جذب دیگران به سمت خودشان میشوند و این اتفاق باعث موفقیت شغلی و حرفهای آنها خواهد شد، اما برای بالابردن هوش هیجانی تکنیکهایی وجود دارد.
از استرس دور شوید
برای اینکه بتوانید هوش هیجانیتان را تقویت کنید در اولین قدم باید خود را از استرس و تنشها دور کنید و از احساسات خود و دیگران آگاهی کامل داشته باشید. برای مثال وقتی در شرایط سخت و بحرانی قرار میگیرید باید خیلی سریع نسبت به احساسات خود آگاهی به دست آورید به نحوی که اجازه ندهید تعادل و وضعیت روانیتان به هم بریزد.
اگر بتوانید سریع احساسات خود را شناسایی و آن را کنترل کنید مانع تصمیمگیریهای غلط و واکنشهای منفی و ناکارآمد خواهیدشد. کنترل استرس و تنش نیز به تمرین روزانه نیاز دارد و به سادگی به دست نمیآید، اما اگر بتوانید روی احساسات منفی مثل عصبانیت، اضطراب و خشم مدیریت داشته باشید باعث ایجاد تعادل در افکار و رفتارتان شدهاید و این یعنی هوش هیجانی.
احساس تنش یا عصبانیت و سایر احساسات منفی نشانههایی دارند که اگر آنها را شناسایی کنید راحتتر میتوانید کنترلشان کنید. برای مثال اگر شما فرد بصری هستید و در یک موقعیت استرسزا قرار گرفتهاید تمرکز خود را روی موردی خوشایندتر معطوف کنید مانند یک شاخه گل و دیدن تصویری زیبا و آرامشبخش تا نقطه تمرکزتان را منحرف کنید. اگر بدنتان گرم و ضربان قلبتان بیشتر شده سعی کنید نسبت به این نشانهها آگاه باشید و کارهایی انجام دهید که باعث برطرف شدن علائم جسمی شما شوند.
طرز گفتن مهمتر از نوع کلمات شماست
ایجاد یک ارتباط خوب از ویژگیهای یک فرد دارای هوش هیجانی است. هنگام صحبت به چشمهای شخص مقابلتان نگاه کنید و با آرامش و شمردهشمرده صحبت کنید. به تن صدایتان نیز توجه کنید که خیلی آرام و آهسته نباشد. توجه به نشانههای غیرکلامی نشاندهنده هوش هیجانی شما هنگام برقراری یک ارتباط است. هنگام صحبت از طنز و شوخی نیز استفاده کنید. شوخ بودن باعث از بین بردن کسالت در طرف مقابلتان میشود و اگر متعادل باشد محبوبیت شما را نیز به دنبال دارد.
باهوشها درگیر بحثهای بیمورد نمیشوند
همه افراد در طول زندگی ممکن است با شرایطی روبرو شوند که در آن درگیر یک بحث خانوادگی، شغلی یا دوستانه شوند، اما درگیر شدن در مشاجره و بحث باعث تلف شدن انرژی میشود خصوصا اگر موضوع بحث بسیار بیاهمیت باشد. خود شما بهترین کسی هستید که میتواند تشخیص دهد کدام بحث باارزش و کدام بیمورد است. از بحثهای بیمورد به خاطر خودتان هم که شده دوری کنید تا باعث تلف شدن انرژیتان نشوید.
ممکن است در یک بحث به این نتیجه برسید که با وجود توضیحات منطقی و مستند شما شخص مقابلتان به هیچ وجه زیر بار نمیرود و سرسختانه در موضعگیری خود باقی مانده است. در این مواقع حتی اگر نمیتوانید شخص مقابلتان را قانع کنید بهتر است حداقل از ادامه بحث خودداری کنید.
ببخشید
در زندگی هر شخصی کدورت و رنجش از دیگران دیده میشود و همه ما در بخشهایی از زندگیمان توسط کسی مورد آزار و رنجش قرار گرفتهایم، اما ماندن در احساسات گذشته هیچ فایدهای برایتان ندارد. فراموش کردن خطاهای دیگران بیشتر به خاطر خودتان است تا دیگران. بنابراین اگر میخواهید هوش هیجانیتان را تقویت کنید اتفاقات تلخ و آزاردهندهای را که در گذشته برایتان افتاده فراموش کنید و آرامش را به خودتان برگردانید.
دیگران را درک کنید
درک کردن دیگران یعنی خودتان را جای دیگران بگذارید تا از دیدگاه آنها به موضوع نگاه کنید. هر چند بهصورت کامل هرگز هیچ شخصی نمیتواند مانند دیگران فکر کند چون همه افراد در محیط متفاوتی رشد کردهاند اما درک موقعیت افراد دیگر باعث میشود بهتر بتوانید آنها را درک کنید و کمتر به قضاوتهای عجولانه روی آورید.
شادی را وابسته به چیزی ندانید
بسیاری از افراد شادی و آرامش خود را در گرو اموال و داراییهای مادی میدانند و بدون داشتن آنها شاد نیستند، اما افرادی که هوش هیجانی دارند شادی خود را وابسته به چیزی نمیدانند و این موضوع بهدلیل کنترل آگاهانه احساساتشان است. افراد باهوش هیجانی اغلب افراد شادی هستند و این شادی را از هدیه و دریافتهای بیرونی ندارند بلکه شادی را با همه وجود در خودشان حس میکنند.
۴ ویژگی هوش هیجانی
۱-خودآگاهی:
یعنی فرد به احساسات خود آگاهی داشته باشد و بخوبی بداند این احساسات چگونه افکار و رفتارش را تحتتاثیر قرار میدهد. شخص خودآگاه، به ضعفها و نقاط قوت خود بخوبی آگاه است و اعتماد به نفس لازم را دارد.
۲-مدیریت خود:
مدیریت و کنترل احساسات بهصورت مثبت و موثر به گونهای که فرد را قادر به تغییر شرایط پیرامونش کند.
۳-آگاهی اجتماعی:
شخصی که آگاهی اجتماعی دارد میتواند نیازها، عواطف و احساسات دیگر افراد را به خوبی درک کند و با افراد و گروههای اجتماعی مشارکت و احساس آرامش کند.
۴-مدیریت روابط:
نوعی دیگر از هوش هیجانی مدیریت روابط است؛ یعنی فرد میتواند به خوبی ارتباطی را شکل دهد و آن را حفظ کند، به خوبی در مناسبات اجتماعی پیرامونش شرکت کند و از عهده اصلاح و مدیریت چالشهای پیرامونش بربیاید. (دکتر علی اصغر اصغرنژاد - روانشناس/ زندگی مثبت)
ماهنامه دنیای سرمایه گذاری - محمد شفیع پور، کارشناس و مشاور بورس: بورس (Bourse) یک واژه فرانسوی است که در اصطلاح به «کیف پول» گفته می شود. می گویند در اوایل قرن پانزدهم میلادی در شهر بروژ بلژیک مردی به نام «واندر بورس» زندگی می کرده که صرافان شهر در مقابل خانه او به داد و ستد کالا و اوراق بهادار می پرداختند.
همین موضوع باعث شد تا بعدها به مکان هایی که داد و ستد پول، کالا و اسناد مالی و تجاری که در آن صورت می گیرد، بورس بگویند. اکنون قریب به 500 سال از آن دوران گذشته و این سوال مطرح است که «چکونه می توان وارد بازار بورس ایران شد و در آن موفق شد؟»؛ در این مطلب محمد شفیع پور، کارشناس ارشد شرکت سرمایه گذاری سپهر در این باره نظر خود را مطرح کرده است. گفته های او را با هم می خوانیم.
اگر شما جزو کسانی هستید که به تازگی و در پی واکنش بازار سرمایه به توافق هسته ای و اجرایی شدن برجام و پس از اعلام رشدهای اخیر شاخص بورس از جراید و صدا و سیما به بازار سرمایه علاقه مند شدید و قصد سرمایه گذاری در بازار بورس را در سر می پرورانید باید ابتدا با گام های نخست این فعالیت جدید آشنا شوید.
این بازار، جوان و سرشار از هیجان و پتانسیل است، خصوصا پس از لغو تحریم ها و علاقه مندی کشورهای مختلف به گسترش همکاری های خود با ایران، پتانسیل های سودآوری و جهش اقتصادی صدچندان شده است و درواقع کشور آماده جهش اقتصادی است؛ بورس نیز آینه اقتصاد کشور است، پس قدم در راه درستی گذاشته اید! در بازار سرمایه، شما به ازای قبول ریسک بیشتر می توانید شانس کسب درآمدی بیشتر از بهره بانکی (Free risk) را داشته باشید اما باید بدانید که همیشه این ریسک با پاداش همراه نیست و ممکن است شما قسمتی یا حتی در مواردی، همه اصل سرمایه خود را از دست بدهید!
پس برای روشن تر شدن واقعیت های بازار بهتر است در کمال فروتنی و بی طرفی با دقت ادامه مطلب را مطالعه کنید. برای برداشتن اولین قدم، نیاز است که شما ساده ترین کار را که هیچ گونه هزینه ای هم ندارد، انجام دهید؛ این کار «اخذ کد معاملاتی» است.
شاید بپرسید کد معاملاتی چیست؟ در پاسخ باید بگویم کد معاملاتی، شناسه مختص به هر شخص است که ترکیبی از اعداد و حروف بوده و هر سرمایه گذار به وسیله کد اختصاصی خود معاملات را انجام می دهد. همه معاملات در بازار بورس از طریق کارگزاران انجام می شود، پس می توانید با مراجعه به دفاتر کارگزاری های مختلف اقدام به اخذ کد کنید.
ولی سوال بعدی که شاید در ذهن شما ایجاد شود این است که آیا تفاوت می کند به کدام کارگزاری مراجعه کنیم؟ در پاسخ باید بگویم که در ماهیت فعالیت و کارمزدهای معاملات بین کارگزاران تفاوتی وجود ندارد اما بهتر است که کارگزار شما از لحاظ مسافت به شما نزدیک باشد تا در مواقع لزوم برای مراجعه حضوری، دشواری پیش روی شما نباشد.
از دیگر مزایای کارگزار خوب ارایه خدمات مختلف شامل تخصیص عرضه های اولیه سهام تازه وارد بورس شده، ارایه خدمات برخط (آنلاین)، ارایه تحلیل های مختلف در سایت کارگزاری که مختص مشتریان کارگزاری است و پاسخ گویی سریع و به موقع به مشکلات یا ابهامات احتمالی ایجادشده در مسیر فعالیت شماست.
بعد از اخذ کد معاملاتی مانعی برای خرید و فروش سهام و اوراق های دیگر وجود ندارد اما توصیه می شود افرادی که در این خصوص تجربه مناسب ندارند هرگز براساس توصیه دیگران، شایعات و رفتارهای هیجانی مبادرت به خرید و فروش سهام نکنند!
این سرمایه گذاری و فعالیت اقتصادی مانند همه مشاغل دیگر به علم، تجربه و تخصص منحصر به خویش نیاز دارد. اگر قصد فعالیت حرفه ای و بلندمدت در بازار سرمایه داشته باشید بهترین کار مطالعه کتاب های آموزشی و استفاده از کلاس های آموزشی مقدماتی و پس از آن پیشرفته بورس است که به طور پیوسته برگزار می شود و در کنار آن می توان از طریق سایت های سرمایه گذاری مجازی و خرید و فروش های مجازی کم کم با بازار و نوسانات آن آشنا شد. ولی برای افرادی که شاید زمان کافی برای کسب تجربه و آموزش نداشته باشند بهترین کار چیست؟
در پاسخ باید گفت خرید یونیت های سرمایه گذاری (سهام صندوق های سرمایه گذاری) است. شما از این طریق می توانید ریسک خرید و فروش را به شدت کاهش دهید و درواقع سرمایه خود را به افرادی معتبر، دارای ضمانت های کافی و متخصص در زمینه سرمایه گذاری در بازار سرمایه بسپارید. صندوق های سرمایه گذاری با هزینه بسیار اندک با استفاده از نیروهای متخصص پول شما و افراد دیگر را تجمیع و در صنایع مختلف بورس سرمایه گذاری می کنند و به اصطلاح سبد سهام (پرتفوی) تشکیل می دهند، صندوق ها انواع مختلفی دارند که می توان برای مطالعه و مقایسه آن ها از سایت rasamfunds.ir یا fipiran.com استفاده کرد.
از انواع صندوق های سرمایه گذاری می توان به صندوق های با درآمد ثابت، مختلط، سهامی، بازار گردانی و... نام برد که بسته به نوع فعالیت درجه ریسک ها متفاوتی دارند.
در مرحله بعد استفاده از خدمات شرکت های مشاور سرمایه گذاری یا سبدگردانی که دارای مجوز رسمی از سازمان بورس و اوراق بهادار هستند نیز می تواند برای اشخاص جذاب باشد، این شرکت ها با استفاده از نیروهای متخصص و زبده در امر سرمایه گذاری در بازار سرمایه می توانند کمک خوبی برای سرمایه گذاران در امر مدیریت سرمایه خویش باشند از آنجا که تحت نظارت مستمر سازمان بورس هستند، امکان سوخت شدن سرمایه شما به حداقل می رسد.
ولی اگر با همه این تفاسیر باز علاقه مند به حضور مستقیم خود در بازار سرمایه باشید به شما توصیه می شود پس از کسب اطلاعات زمینه ای و آشنایی با ماهیت فعالیت شرکت ها و نیز شیوه خرید و فروش سهام در ساعت مجاز معاملاتی (9 تا 12:30) از طریق مراجعه حضوری به کارگزار یا ارسال درخواست اینترنتی اقدام به خرید مبلغ اندکی سهام از شرکت های صنایع مختلف کنید. قطعا تنوع در سبد سهام ریسک سرمایه گذاری شما را تا حد زیادی کاهش می دهد و می توان با آرامش بیشتر با محیط بازار آشنا شد و گام به گام تجربه را افزود.
از جمله سایت های معتبر tsetmc.com محسوب می شود که مرجع رسمی اعلام قیمت ها و آخرین تحولات سهام شرکت ها است. شما از طریق این درگاه می توانید تحولات قیمتی سهام مورد نظر خود را در لحظه مشاهده کنید.
از جمله نکات مهم که باید همواره به آن توجه کرد این است که بورس همیشه در اوج نیست و باید در این سرمایه گذاری صبور بود، پس توصیه اکید می شود که هرگز با پولی که در کوتاه مدت به آن نیاز دارید وارد بورس نشوید، چون امکان آن هست که در دوره رکود با بسته بودن نماد معاملاتی نتوانید به موقع فروش سهام را انجام دهید و ضررهای جبران ناپذیری متحمل شوید.
نکته مهم بعدی توجه به حفظ اصل سرمایه شماست، همیشه این نکته را در نظر داشته باشیم که حفظ سرمایه شرط اول در معاملات اوراق بهادار است.اگر این شرط را مدنظر داشته باشید، فرصت های کسب سود همواره ایجاد می شوند پس به هیچ وجه نباید بی گدار به آب زد و خریدهای احساسی انجام داد.
سرمایه گذاران در سهام شرکت ها به دو طریق کسب سود می کنند: نخست سودهای نقدی که در پایان سال مالی در مجامع عمومی شرکت ها تقسیم می شود و به حساب سهامداران واریز می شود و دوم از ما به التفاوت بهای خرید سهام و فروش آن.
بهترین خریدها خصوص برای افراد آماتور خرید از سهام شرکت های دارای سود نقدی مناسب (سهام با نسبتP بر E پایین) و از سهام شرکت های بزرگ با شفافیت بیشتر و ریسک کمتر است، اصولا این شرکت ها شاید سرعت رشد در کوتاه مدت بالایی نداشته باشند اما به سرمایه گذاران همواره سود معقولی می رسانند. اگر باز هم علاقه مند به کاهش بیشتر ریسک خود باشید، می توانید از اوراق مشارکت با درآمد ثابت یا اوراق خزانه اسلامی یا اوراق اجراه در سبد سهام خود استفاده کنید که دارای مبلغ مشخصی بهره ماهانه هستند که در پایان هر دوره به حساب دارندگان اوراق واریز می شود. این اوراق دارای ضامن معتبر هستند و ریسک عدم پرداخت به موقع بهره (نکول) نزدیک به صفر می شود.
ابزارهای نوین مالی نظیر اوراق فوق که برای تامین مالی شرکت های مختلف و مطابق با اصول اسلامی به صورت متنوعی طراحی شده اند از جمله تازه واردهای بازار سرمایه اند که عمر نسبتا کمی دارند اما جایگزین خوبی برای پول های سپرده شده در بانک ها هستند و می توانند باعث رونق اقتصادی و صنعتی کشور شوند.
به هر حال مطابق پیش بینی صندوق جهانی پول، ایران در سال 1395 توانایی رشد بالای اقتصادی را دارد و قطعا این رشد در گام نخست می تواند خود را در بازار بورس اوراق بهادار نشان دهد. همواره بورس به دلیل ارزش انتظاری که از وقایع آینده در خود می بیند، در رشدها و سقوط ها پیشگام است. پس می توان رشد اخیر را دنباله دار و امیدوارکننده دانست و با سرمایه گذاری به موقع از این پتانسیل نهایت بهره را برد.
مهارت های مرتبط با هوش هیجانی نیز مثل هر مهارت دیگری با تمرین تقویت می شوند. اما خیلی از شما ممکن است همین حالا نیز بدون آنکه بدانید، از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشید.
برای آنکه درک بهتری از هوش هیجانی خود پیدا کنید، با مطالعه ی گزاره های زیر می توانید ببینید چند تایشان بازتاب دهنده ی رفتار و عادت های شما هستند:
هوش هیجانی با تفکر آغاز می شود. فرد سؤالاتی از این دست از خود می پرسد که «چرا چنین احساسی دارم؟» و «چه چیزی (یا چه کسی) باعث شد فلان حرف را بزنم یا فلان کار را بکنم؟»
شما با شناسایی احساسات و واکنش های مختلف، به آگاهی بیشتری دست پیدا می کنید و از این اطلاعات به نفع خود بهره می گیرید.
این را می فهمید که نظر دیگران راجع به شما از نظر خودتان کاملاً متفاوت است. بحث بر سر درست یا غلط بودن این نظرات نیست، بلکه صحبت بر سر درک تفاوت دیدگاه ها و نظرات است.
این روز ها شیوع عدم احترام دوطرفه و آداب مشترک حاکی از احترام، تا حد چشمگیری افزایش یافته است. اما شما تصمیم گرفته اید رویه ی متفاوتی در پیش بگیرید. شما از قدرت کلمات ساده ای مثل «متشکرم» و «سپاسگزارم» در تقویت روابط آگاهی دارید و به همین دلیل است که همیشه چند ثانیه از وقت خود را برای ابراز سپاسگزاری و قدردانی خود به دیگران اختصاص می دهید.
این مکث کوچک به سادگی لحظه ای درنگ و تأمل پیش از اقدامی عملی یا سخن گفتن است؛ البته باید اذعان کرد به زبان ساده است و در عمل دشوار خواهد بود.
البته هیچ کس کامل نیست. اما همین درنگ کوتاه در بسیاری از موارد از شرمنده شدن شما جلوگیری کرده، از شما نیروی بهتری ساخته، و حتی باعث نجات یافتن روابط شما شده است.
شما با این کار قادرید تقریباً با هر کسی ارتباط برقرار کنید.
هیچ کس، حتی شما، از بازخور منفی گرفتن لذت نمی برد.
اما شما به خوبی می دانید که در هر انتقادی، حداقل ذره ای حقیقت وجود دارد؛ حتی وقتی به شکل ایده آل بیان نشود. به علاوه، انتقادات دیگران درباره ی نحوه ی تفکرشان چیز های زیادی به شما می آموزد.
بنابراین حواستان به احساساتتان هست و تا جایی که می توانید از انتقادات دیگران یاد می گیرید.
شما از لحظه ای که با فرد دیگری روبرو می شوید در حال تجزیه و تحلیل واکنش های او هستید؛ دست خودتان نیست.
اما اینهمه مشاهده به مزایایی نیز ختم می شود: متوجه می شوید هر آنچه که می گویید و انجام می دهید به صورت بالقوه بر دیگران اثرگذار است. و این نه تنها به تمرکز روی حرفی که می زنید می انجامد، بلکه شما را به نحوه ی بیان آن نیز حساس خواهد کرد.
شما این را می دانید که به زبان آوردن «معذرت می خواهم» می تواند دشوار ترین عبارت در هر زبانی باشد. اما از طرف دیگر متوجه قدرت فوق العاده ی این عبارت نیز هستید.
به همین دلیل است که با به رسمیت شناختن اشتباهات خود و عذرخواهی در زمان مناسب، ویژگی هایی نظیر تواضع و اصالت را در خود پرورش می دهید و دیگران را به شکلی طبیعی به خود جذب می کنید.
شما در عین درک بی نقص نبودن انسان ها، این را نیز یاد گرفته اید که نبخشیدن آنها مثل نگه داشتن چاقو در زخم است و هیچ گاه اجازه ی بهبود و التیام به شما نخواهد داد.
بر این اساس به جای یک عمر دلخوری و رنجش، آن هم در شرایطی که خود فرد خاطی به دنبال زندگی اش می رود و اهمیتی به شما و ناراحتی تان نمی دهد، او را می بخشید و به خود فرصت می دهید از این موضوع عبور کنید و زندگی را سبک بار تر ادامه دهید.
شما با گسترش دایره ی واژگانی که برای توصیف احساسات خود مورد استفاده قرار می دهید، شناخت خود از احساساتتان را نیز بالا برده و یاد می گیرید در صورت لزوم برای برطرف کردن مشکل دست به اقدام عملی بزنید.
مدام در دیگران به دنبال نکات مثبت می گردید و سپس به طور مشخص به آنها می گویید از کدام ویژگی هایشان خوشتان می آید و با این کار به آنها انگیزه می دهید. آنها نیز از کار کردن با شما احساس خوبی پیدا می کنند و برای تلاش بیشتر انگیزه می یابند.
ضرب المثلی هست که می گوید: «شما نمی توانید پرنده ها را از نشستن روی سرتان منصرف کنید، اما می توانید آن را از لانه ساختن روی سر خود بازدارید».
شما نیز هنگام تجربه ی موقعیتی منفی ممکن است کنترلی روی واکنش طبیعی و احساسی خود نداشته باشید. اما روی آنچه که در پی این احساس رخ می دهد کنترل دارید و خودتان تصمیم می گیرید افکارتان را روی چه چیزی متمرکز کنید.
به این ترتیب به جای کلنجار رفتن با احساسات مذکور و فکر کردن به ناعادلانه بودن این موقعیت، خود را از لحاظ ذهنی در شرایط مثبتی قرار می دهید و برنامه ای برای ادامه ی مسیر می چینید.
قضاوت شتابزده در مورد دیگران بدون در نظر گرفتن بافتار و شرایط، رفتار بسیار مخربی است.
در عوض شما به خوبی آگاه هستید که هر کسی ممکن است روز یا حتی سال بدی داشته باشد. شما با برچسب نزدن به دیگران، دیدگاه خود را نسبت به آنان سیال نگاه می دارید و بیشترین ارزش را برای رابطه تان فراهم می آورید.
شناسایی نقاط ضعف به خودنگری، آگاهی، و شهامت احتیاج دارد؛ اما تا روی آنها کار نکنید پیشرفتی نخواهید داشت.
شما با تجزیه و تحلیل موقعیت هایی که در آنها کنترل احساسات خود را از دست داده اید، قادر خواهید بود برای مدیریت بهتر چنین موقعیت هایی در آینده استراتژی مناسبی بیافرینید.
هوش هیجانی نیز مثل هر مهارت و توانایی دیگری، هم می تواند به شکل اخلاقی مورد استفاده قرار بگیرد و هم به شیوه ی غیر اخلاقی. دیگران با تقویت و بالا بردن مهارت های هوش هیجانی خود می توانند از این قدرت بر علیه شما و با هدف کنترل رفتارتان استفاده کنند.
دقیقاً به همین دلیل است که باید هوش هیجانی خود را بالا ببرید و از خودتان در برابر سلطه جویی دیگران محافظت کنید.
خوردن هیجانی را متوقف کنیم: یک لیست ۵ ×5 بنویسید
حواس پرتی، در فرهنگ ما سرزنش بدی به دنبال دارد. این مورد با رفتارهای بدون تفکر و تعقل مانند: پیام دادن هنگام رانندگی یا رانندگی بدون توجه و تمرکز مرتبط اســت. اما حواس پرتی – زمانیکه به معنی هدایت مجدد توجه در یک مسیر متمرکز و هدفمند باشد – میتواند یکی از بهترین اسلحهها در مقابل خوردن هیجانی باشد.
این تمرینات را انجام دهید: یک تکه کاغذ بردارید و ۵ لیست سریع از 5 آیتم بنویسید: به ۵ نفر که می توانید، زمانی که احساس نا امیدی، خشم، ناراحتی میکنید تماس بگیرید، ۵ راه جهت کسب آرامش (مثلاً دوش آب سرد و یا آب گرم) بگیرید،۵ مکان جهت آرام شدن (مثلاً ایوان یا تراس منزل شما)، ۵ مورد که در هنگام داشتن استرس میتوانید به خود بگویید …. این لیست را روی یخچال و یا کابینت آشپزخانه بچسبانید. دفعات بعد که برای خوردن غذا جهت آرام کردن خود تحریک شدید به این لیست نگاه کنید و یکی از این ۲۵ مورد را انتخاب کرده و آن را برای ۵ دقیقه انجام دهید و مطمئن باشید که این مورد توجه کامل شما را جلب میکند.
قلمرو احساسات را در مقابل خود طرح ریزی کنید
گاهی اوقات در پایان تعطیلات هفتگی، با خود خلوت کنید و یک تکه کاغذ و خودکار بردارید و مسیر خود را برای هفته بعد طراحی کنید. بدون خیابانها و بزرگراهها، یک نقشه سخت که شامل تمام ایستگاههای طراحی شده شما باشد( کار، جلسه اولیاء در مدرسه، قرار با دکتر، دیدن تئاتر با خانواده) و تا حد امکان مسیرهای انحرافی (رفتن به سوپرمارکت، دویدن در تفرجگاه) را طراحی و برنامه ریزی کنید.
سپس یک مورد را که نشان از خوردن هیجانی اســت را انتخاب کنید. طراحی و داشتن یک نقشه برای هفته که به طور شفاف رویدادهای مشکل ساز را شناسایی کرده باشد ممکن اســت به شما کمک کند تا از آنها آگاه شوید. دکتر آلبرز می نویسد : از قبل برنامه ریزی کنید. اگر میدانید به دلیل استرس به خوردن تمایل دارید، برای مثال به منوهای رستورانها نگاهی کرده و غذای خوشمزهایی انتخاب کنید که انتخابی سالم باشد اما پرخوری نکنید.
درون بدن خود را خشک و تمیز کنید
همه میدانیم تنفس عمیق هنگام داشتن استرس نظر خوبی اســت، اما آن را به روش دیگری انجام دهید. دکتر آلبرز این روش جالب و دیدنی را پیشنهاد میکند: عمل دم را به شکل عمیق انجام دهید، سپس شکل یک شیشه پاک کن را تصورکنید ( بله، مانند همان چیزهایی که جهت پاک کردن شیشه ماشین و یا پنجره منزل استفاده میکنید) جایی در مقابل سر شما، سپس به شکلی که آن را تصور کنیدکه بدنتان را تمیز میکند و به آرامی تنفس را بیرون دهید. تمام نگرانیهای خود را از سر تا پا با این کار پاک کنید و این کار را ۳ بار انجام دهید.
با خود مانند یک شخص سلطنتی صحبت کنید
خوردن هیجانی اغلب با انتقاد از خود همراه اســت، همراه با صدای درونی که با پیامهای مسموم مانند: من بازنده هستم یا من هیچ کاری را درست انجام نمیدهم یا چه زمانی یاد خواهم گرفت با یاس و نا امیدی مقابله کنم میباشد که شما را مستقیماً به نزدیکترین محل جهت خوردن غذا میبرد.
بدن خود را رها کنید
راههای مختلف بسیاری وجود دارد که با آنها میتوانید بدن خود را تکان و تغییر دهید. یک تکه یخ بردارید و آب شدن آن را در بین انگشتان خود ببینید، به تکهای از لیمو ترش یا گریپ فروت گاز بزنید، دستان خود را در زیر آب سرد یا آب گرم نگاه دارید، یکی از پاشنههای پای خود را بر کف زمین فرو کنید، روی صندلی بنشینید و دستههای آن را محکم بگیرید و رها کنید.
نگرانیهای خود را پشت در قراردهید
بسیاری از ما عادت خوبی هنگام رسیدن به منزل نداریم، وسایل خود را روی زمین قرارداده و سریعاً به آشپزخانه میرویم تا احساسات و هیجانات خود را با کیک قهوه یا باقیمانده پیتزا آرام یا سرکوب کنیم. یک عادت جدید هنگام رسیدن به منزل ابداع کنیم: به محض اینکه به خانه رسیدیم کفشها و متعلقات دیگر را کنار گذاشته و بلند بگویید (من مشکلات را اینجا می گذارم).
سپس عادت رفتن به آشپزخانه را با یک فعالیت بدون خوردن غذا که برای شما تفریح و لذت را به همراه دارد را مانند: نواختن موسیقی، به آغوش کشیدن حیوان خانگی، نگاه کردن منظره بیرون از پنجره و تحسین کردن آن را انجام دهید. این کار را هرروز در چند هفته انجام دهید تا با روش خود راه و رسم جدیدی را خلق کنید.
آزمون هوش هیجانی به شما کمک میکند تا توانایی خود را در زمینه تشخیص حالات چهره و احساسات دیگران که از مولفههای هوش هیجانی است، محک بزنید.
برای اندازهگیری هوش هیجانی آزمونها و پرسشنامههای متفاوتی طراحی شده است که یکی از آنها آزمون هوش هیجانی تشخیص حالات چهره میباشد. این آزمون براساس این نظریه که یکی از مولفههای هوش هیجانی را تشخیص و درک احساسات و عواطف دیگران میداند ساخته شده است. برای آشنایی بیشتر با اینگونه آزمونها لازم است ابتدا با تعریف و همچنین مولفههای هوش هیجانی بیشتر آشنا شویم.
هوش هیجانی جدیدترین نوع هوشی است که روانشناسها درباره آن نظریهپردازی کردهاند. مد دنیای روانشناسی است و روزبهروز به تعداد کتابهایی که در این باره نوشته میشوند اضافه میشود. در واقع به ظرفیت ایجاد نتایج مثبت در روابط با خود و دیگران هوش هیجانی گفته میشود که:
۱) شناخت عواطف خود:
خودآگاهی، یعنی تشخیص هراحساس به همان صورتی که بروز میکند، سنگ بنای هوش هیجانی است. توانایی نظارت بر احساسات در هر لحظه برای به دست آوردن بینش روان شناختی و ادراک خویشتن نقشی تعیین کننده دارد. افرادی که نسبت به احساسات خود اطمینان بیشتری دارند بهتر میتوانند زندگی خویش را هدایت کنند. این افراد درباره احساسات واقعی خود در زمینه اتخاذ تصمیمات زندگی، از انتخاب همسر گرفته تا شغلی که برمیگزینند، احساس اطمینان بیشتری دارند.
۲) به کار بردن درست هیجانها:
قدرت تنظیم احساسات خود، توانایی است که بر حس خودآگاهی متکی میباشد و به ظرفیت شخص برای تسکین دادن خود، مدیریت استرس یا درمان بی حوصلگی متداول اشاره دارد. افرادی که به لحاظ این توانایی ضعیفند، مدام با احساس نومیدی، خشم مزمن و افسردگی دست به گریبانند، در حالی که افرادی که در آن مهارت زیادی دارند با سرعت بسیار بیشتری میتوانند ناملایمات زندگی را پشت سر بگذارند.
۳) کنترل خویشتن:
خویشتن داری عاطفی یا همان به تاخیر انداختن کامرواسازی و فرونشاندن تکانهها یکی از مولفههای اساسی هوش هیجانی است که شامل تسلط بر نفس، تاخیر در ارضای فوری خواستهها و امیال، رهبری هیجانها و توان قرار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب میشود. افراد دارای این مهارت در هر کاری که به عهده میگیرند بسیار اثربخش خواهند بود.
4) همدلی و شناخت عواطف دیگران:
همدلی، اساس مهارت رابطه بامردم است. افرادی که از همدلی بیشتری برخوردارند به علایم اجتماعی ظریفی که نشان دهنده نیازها یا خواستههای دیگران است توجه بیشتری نشان میدهند. این توانایی آنان را در حرفههایی مانند تدریس، فروش و مدیریت موفقتر میسازد. انسانهایی که در شناخت عواطف دیگران مهارت دارند به راحتی و گاهی بدون دیدن چهره طرف مقابل مثلا از پشت تلفن قادرند حالت روحی دیگران را حدس بزنند. شناخت عوطف دیگران به ویژه در روابط بین زوجین اهمیت دارد.
5) توانایی برقراری ارتباط موثر با دیگران:
بخش عمده ای از هنر برقراری ارتباط، مهارت کنترل عواطف در دیگران است. افرادی که در این زمینه مهارت دارند، به خوبی و عمیقا به دیگران گوش میدهند، دیگران را میپذیرند و دست به قضاوت نمیزنند، در دیگران به جای احساس گناه، احساس ارزش و عزت تولید میکنند و در هر آن چه که به کنش متقابل آرام با دیگران بازمیگردد به خوبی عمل میکنند.
تجلیات هیجانی چهره، یک زبان جهانی و فراگیر برای احساسات هستند که شادی، ناراحتی، عصبانیت، ترس و خیلی احساسات دیگر را در همان لحظه به ما نشان میدهند. درک و تشخیص این تجلیات هیجانی، در همدردی کردن و دلسوزی با اطرافیان از اهمیت بالایی برخوردار است.
آزمون هوش هیجانی توسط دکتر پل اِکمن و داچر کلتنر تهیهشده و به شما کمک میکند تا توانایی خود را در تشخیص احساسات افراد از روی حالات چهره بسنجید. در این پرسشنامه از ۲۰ حالت چهره متفاوت برای تشخیص هیجانات مختلف استفادهشده است. از طریق لینک زیر میتوانید آزمون هوش هیجانی را انجام دهید و خود را در زمینه تشخیص حالات چهره و احساسات دیگران محک بزنید.
http://sepidehdanaei.net/azmoonha/intelligence-test/%D8%A2%D8%B2%D9%85%D9%88%D9%86-%D8%AA%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4-%D9%87%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C
موفقیت در آزمون هوش هیجانی یا نمره بالا در پرسشنامه هوش هیجانی لزوما به این معنی نیست که شما از هر کس دیگر، کاملتر و بالغتر هستید یا به روشنفکری معنوی دست پیدا کردهاید. این به آن معنی است که شما برخی از چیزها را بهتر از اغلب مردم درک میکنید.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
خبرگزاری آریا -
هوش عاطفی( هیجانی ) چیست ؟
برای سال های متمادی تصور بر این بود که IQ ( ضریب هوشی ) نماینده میزان موفقیت افراد است. در مدارس معیار اهدای جوایز به دانش آموزان تست هوش بود و حتی بعضی از شرکت ها برای پاداش از تست هوش استفاده میکردند. در دهه اخیر محققان در یافتند که IQ تنها شاخص ارزیابی موفقیت یک فرد نیست. آن ها در حال حاضر مشغول تحقیق درباره EQ ( هوش عاطفی ) هستند.
هوش یکی از مهمترین سازه های فرضی است که از زمان مطرح شدن آن توسط آلفرد بینه در اویل قرن بیستم همواره برای تبیین موفقیت شغلی و کارآیی به کار رفته است. هوش عاطفی زمانی مورد توجه قرار گرفت که دنیل گولمن در سال 1995 کتاب خود را با عنوان " چرا هوش عاطفی می تواند مهمتر از IQ باشد؟ " به چاپ رساند.
درابتدای پیدایش این سازه، روانشناسان بیشتر بر روی جنبه های شناختی همانند حافظه و حل مساله تاکید می کردند . اما خیلی زود دریافتند که جنبه های غیر شناختی مانند عوامل عاطفی و اجتماعی نیز دارای اهمیت زیادی هستند. بعضی پژوهشگران بر این عقیده اند کهIQ در خوش بینانه ترین حالت 10 الی 25 درصد از واریانس متغیر عملکرد را تبیین می کند.
" علم به این که احساسات شما چیست و چگونه باید از آن ها در جهت تصمیم گیری به نحو احسن استفاده کنید می گوید:
-هوش هیجانی (عاطفی)، توانایی برای مدیریت اضطراب و کنترل تنش ها و انگیزه، امیدواری و خوش بینی در مواجهه با موانع در راه رسیدن به هدف است.
-هوش هیجانی (عاطفی)، در حقیقت راهی است برای زیرک بودن.
-هوش هیجانی (عاطفی)، همدلی است، درک این که اطرافیان شما چه احساسی دارند.
-هوش هیجانی (عاطفی)، یک نوع مهارت اجتماعی است، همراهی با مردم، مدیریت عواطف و احساسات در روابط و توانایی ترغیب و رهبری دیگران. "
هوش هیجانی (عاطفی) یا هوش اجتماعی شامل 4 مهارت است:
-خود ( Self )
-دیگران (Others )
-آگاهی (Awareness )
-اقدام ( Action)
که با ترکیب این ها, مؤلفه های بنیادی هوش هیجانی (عاطفی) به دست می آید .
1-خودآگاهی ( شامل: خود ارزیابی، اعتماد به نفس )
2- خودگردانی ( شامل: خویشتن داری و قابل اعتماد بودن، وجدان سازگاری، انگیزه پیشرفت و ابتکار )
3- آگاهی اجتماعی ( شامل: همدلی، آگاهی سازمانی و انگیزه خدمت )
4- مهارت های اجتماعی (شامل: توان تاثیرگذاری، رهبری، مدیریت تعارض ایجاد رابطه و کار گروهی )
خودآگاهی ( Self Awareness) :
یک نوع توانایی فردی است برای درک احساسات و حالات خلقی. خودآگاهی به شخص کمک می کند تا همیشه بر افکار و احساسات خود نظر داشته و بنابراین در جهت درک آن ها به فرد کمک می کند.
خودگردانی( Self Management) یا مدیریت عواطف( Managing Emotions ):
مهارتی است که به افراد کمک می کند تا احساسات خود را به صورت مناسب و جامعه پسندانه نشان دهند. به زبان دیگر به فرد درکنترل عصبانیت، ناراحتی و ترس کمک میکند.
آگاهی اجتماعی ( Social Awareness ): عبارت است از توانایی درک احساسات دیگران و استفاده از احساسات خود در جهت دستیابی به اهداف.
مهارت های اجتماعی (Social Skills ):
عبارت است از ارتباط با دیکران در موقعیت های مختلف اجتماعی و در اصل به معنای توانایی ادامه رابطه با توجه به احساسات افراد یا همان ظرفیت اجتماعی است.
تحقیقات نشان داده است که EQ یا هوش هیجانی عامل مهمی در ایجاد تغییرات اساسی در زندگی است. اگرچه کودکان با سرشت و فطرت گوناگون به دنیا می آیند و چگونگی برخورد آن ها با مسایلی چون برخوردهای اجتماعی، اشتیاق خجالت و غیره متفاوت است، اما هوش هیجانی (عاطفی) به والدین و مربیان کمک میکند تا بر روی قابلیت ها و یا عدم وجود آن ها کار کرده و بنابراین کودکان را برای رویارویی با جامعه بیرونی آماده کنند. برای مثال والدین به جای جلوگیری از برخورد بچه های خجالتی با دنیای بیرون، باید آن ها را با چالش های جدیدی مثل دیدار با دوستان جدید و قرارگرفتن در فضاهای تازه روبرو نمایند. گرچه این تشویق نباید به هیچ عنوان بچه ها را دلزده یا ترسوتر نماید بلکه باید به آن ها تجربه های جدید بیاموزد.
مثال دیگری که می توان در این مورد مطرح کرد این است که برای مثال تحقیقات نشان داده که بچه های کلاس دومی که عصبی بوده و همیشه با مشکل مواجه هستند، شش تا هشت بار بیشتر از بچه های دیگر در معرض ابتلا به خشونت در نوجوانی و ارتکاب جنایت میباشند.
دخترانی که در سنین راهنمایی از احساسات سردرگم، خستگی و عصبانیت توام با گرسنگی رنج میبرند، احتمال میرود که در سنین نوجوانی دچار اختلالات گوارشی شوند. این بچه ها از احساسات خود و این که اصولا این احساسات چه هستند، بی خبرند. اما اگر در شرایطی قرار بگیرند که بتوانند از هوش عاطفی یا هیجانی خود بهره مند شوند، مسلما به هیچ یک از این موارد دچار نخواهند شد.
نمونه های وجود دارد که باعث عدم استفاده از هوش هیجانی (عاطفی) خواهد شد :
ترس و نگرانی، تصویر منفی از خود، توقعات غیر واقعی از زندگی و سرزنش دیگران. بنابراین زمانی که این موانع به وجود می آید و هوش هیجانی (عاطفی) مورد استفاده قرار نمی گیرد، حرکات افراد به سمت موفقیت متوقف می شود.
پس نتیجه می گیریم که هدف از تقویت هوش هیجانی (عاطفی)، آگاهی از احساسات و تربیت آن ها برای غلبه بر موانع زندگی است.
اولین قدم برای افزایش هوش هیجانی (عاطفی)، خودآگاهی است. خودآگاهی یعنی شما چه احساسی دارید و چرا دچار آن احساس شده اید. اگرچه ممکن است این کار در بدو امر برای بعضی از افراد مشکل باشد، اما زمانی که فرد شروع به درک خود می کند، می تواند دیگر مهارت های احساسی اش را نیز توسعه دهد و در نهایت به هوش عاطفی بالایی دست یابد.
منبع : اینترنت مقاله “ Emotional Intelligence: What is it? “
نوشته : نانسی.کی.رکر و برگرفته از مقاله هوش هیجانی
ترجمه و تالیف : آزاده دلیلیان