ماهنامه همشهری تندرستی - ترجمه مینو سلیمی: انسولین یکی از مهم ترین هورمون های بدن است که درست مثل کلید عمل می کند.
این هورمون قفل سلول ها را باز می کند تا گلوکز (glucose) یا همان قند خون واردشان شود؛ اما بعضی وقت ها این قفل و کلید درست عمل نمی کنند که نتیجه اش تجمع گلوکز در خون و بالارفتن میزان قند است.
در این شرایط ممکن است بدن شما خیی سخت تلاش کند و بیشتر از قبل انسولین بسازد اما حتی این حجم از انسولین هم نمی تواند قفل سلول را بگشاید. با اینکه فرضیه های زیادی در مورد این مشکل وجود دارد، اما محققان هنوز به درستی نمی دانند که چه عامل یا عواملی روی پاسخ سلول های مختلف بدن به انسولین تاثیر گذاشته و آن ها را قفل می کند. این همان شرایطی است که در علم پزشکی به آن مقاومت به انسولین گفته می شود.
مقاومت به انسولین خود را با چه علائمی نشان می دهد؟
چه عواملی ریسک ابتلا به مقاومت انسولین را افزایش می دهد؟
افزایش وزن یکی از مهم ترین عواملی است که باعث می شود ریسک ابتلای یک فرد به مقاومت به انسولین بیشتر شود. علاوه بر این مسئله، کسانی که به طور مرتب سیگار می کشند، به اندازه کافی ورزش نمی کند. یا فشار خون بالایی دارند، بیش از دیگران درمعرض خطر هستند. همچنین بعضی از مشکلات قلبی و عروقی نیز از جمله عوامل افزایش دهنده خطر این بیماری است.
سابقه خانوادگی در ابتلا به مقاومت به انسولین اهمیت دارد؟
مطالعات نشان داده که نژاد فرد می تواند نقش مهمی در ابتلای او به این بیماری داشته باشد به طور مثال آمریکایی- آفریقایی تبارها، آمریکایی هایی که ریشه آسیایی دارند و همچنین همه آنهایی که در خانواده شان سابقه ابتلا به مقاومت به انسولین وجود دارد در معرض خطر هستند و در مقایسه با کسانی که چنین سابقه ای در خانواده شان نبوده، بیشتر به این بیماری مبتلا می شوند.
مقاومت به انسولین چطور تشخیص داده می شود؟
احتمال تبدیل مقامت به انسولین به دیابت
اهمیت درست غذاخوردن در مبارزه با مقاومت به انسولین
همان طور که اشاره شد مقاومت به انسولین با اضافه وزن و چاقی رابطه مستقیم دارد و به شدت به نوع غعذایی که می خورید، وابسته است. بنابراین اگر به تازگی متوجه شدید که دچار این مشکل هستید، باید مصرف شیرینی، شکلات، قندهای تصفیه شده و چربی های حیوانی را کاهش دهید و در عوض میوه و سبزی و غلات تصفیه نشده و سبوس دار بیشتری مصرف کنید. این کار علاوه بر تنظیم قند خون به شما کمک می کند تا وزن کم کنید یا وزنتان را در محدوده سالم نجه دارید و چاق نشوید. همچنین این سبک غذاخوردن به مرور مقاومت سلولی به انسولین را نیز کم می کند.
رفع مقاومت سلولی به انسولین با ورزش و فعالیت بدنی
ورزش و فعالیت بدنی فقط مقاومت سلول های بدن به انسولین را کاهش نمی دهد بلکه درست مثل رژیم غذایی سالم، روی وزن هم اثر می گذارد. یکی دیگر از فواید ورزش به خصوص روی سلول های ماهیچه ای این است که باعث می شود این سلول ها به شکل بهتر و موثرتری از قند و انسولین استفاده کنند. بنابراین اگر دچار این بیماری هستید باید روزی 30 دقیقه در اغلب روزهای هفته ورزش کنید تا قلبتان سریع تر بزند و نفس کشیدن کمی برایتان سخت شود.
درمان مقاومت به انسولین نیاز به دارو دارد؟
مقاومت به انسولین و سندرم متابولیک
مقاومت به انسولین یکی از عوامل مرتبط به سندرم متابولیک است. مبتلایان به این سندرم با داشتن سه علاماز مجموعه این علائم مشخص می شوند:
مقاومت به انسولین با چه بیماری هایی مرتبط است؟
با غذا مقاومت سلولی به انسولین را بشکنید
1- بلوبری
2- آووکادو
آووکادو سرشار از اسیدهای چرب غیراشباع است که روند آزاد شدن قند در خون را کند می کند، در نتیجه نیاز بدن به انسولین کم و از مقاومت سلولی به این هورمون کاسته می شود.
3- روغن زیتون
اسیدهای چرب غیراشباعی که در روغن زیتون وجود دارد، ترشح هورمون های ضداشتها از جمله «لپتین» (Leptin) را تحریک می کند و به طور اختصاصی مقاومت سلول های بدن نسبت به هورمون انسولین را از بین می برد.
4- دارچین
5- گیلاس
اگر چاق هستید و مقاومت به انسولین دارید، گیلاس را در فصل های گرم سال در برنامه غذایی روزانه تان قرار دهید. این میوه که به رغم طعم شبرینش، قند کمی دارد، سرشار از ترکیبات شیمیایی طبیعی به نام «آنتوسیانین» (anthocyanin) است که به پایین آمدن قند خون کمک می کنند.
تحقیقات نشان داده آنتوسیانین های موجود در گیلاس تولید و ترشح انسولین را تا 50 درصد کاهش می دهد و به دلیل اثر آنتی اکسیدانی اش، ضدسرطان و بیماری های قلبی و عروقی نیز محسوب می شود.
اگر تا بحال در گوگل جستجو کردهاید که «آیا باید از کارم استعفا دهم؟»، احتمالاً وقتش است که به این موضوع جدی فکر کنید.
همه ما روزهای بدی در سر کارمان داشتهایم. یا حتی یک هفته بعد یا بیشتر.
ولی اگر آخرین روز خوبی که در محلکارتان داشتهاید را به یاد نمیآورید، احتمالاً وقتش است که به بیرون آمدن از آن کار فکر کنید.
البته مطمئناً به نشانههای بیشتری از این نیاز دارید تا برای این تصمیم مطمئن شوید به همین خاطر ما این لیست را برایتان گردآوری کردهایم.
اگر چند مورد از این نشانهها را طی چند ماه اخیر مشاهده کردهاید، باید به طور جدی به تغییر محلکارتان فکر کنید.
همیشه کسل و بیحوصله هستید
اگر وضعیت کاریتان دیگر هیچ چالشی برای شما ندارد و در این زمینه با رئیستان صحبت کردهاید و هیچ تغییری صورت نگرفته است، میتواند نشانه این باشد که باید از کارتان استعفا دهید. بااینکه بیحوصلگی در محلکار گاهی احساسی عادی و طبیعی است ولی محققان بر این باورند که طولانی شدن این احساس یک علامت هشدار است که نشان میدهد کارتان چیزی نیست که از آن لذت ببرید. اگر بیشتر ساعات کاریتان را صرف گشت زدنهای اینترنتی یا بازی با موبایلتان میکنید یا مدام چشمتان به ساعت است که کی ساعت کارتان تمام میشود، دیگر وقت بیرون آمدن از آن کار است.
از مهارتهایتان استفاده نمیشود
خیلی وقتها نیاز است که به رئیستان ثابت کنید که چه تواناییهایی دارید و از پس مسئولیتهای بیشتر هم برمیآیید. ولی اگر مدتی این کار را انجام دادید و وضعیت کاریتان تغییری نکرد و همچنان نتوانستید از استعدادها و مهارتهایتان استفاده بهینه کنید، به انتخابهای کاری دیگر خود فکر کنید.
اهداف کارفرمایتان با اهداف شما همخوانی ندارد
این روزها بیشتر افراد برایشان مهم است که وقتشان را در شرکتی درست و مناسب سرمایهگذاری کنند. به همین دلیل بهتر است از خودتان سوال کنید که آیا اهداف شرکتی که در آن کار میکنید با اهداف و ارزشهای زندگی شما همخوانی دارد یا خیر. آیا این کار مستلزم این است که بیشتر از چیزی که میخواهید به مسافرت بروید؟ آیا تحرک موردنیاز شما را در اختیارتان قرار میدهد؟ آیا جاهطلبیهای شما را برآورده میکند؟
رئیستان غیرقابلتحمل است
بیشتر افراد رئیسشان را ترک میکنند نه کارشان را. رفتار و گرایشات رئیس شما تاثیر شگرفی بر زمانی که در محلکار میگذرانید دارد. حتی بر جنبههای دیگر زندگی شما هم اثر میگذارد. اگر اخلاق و رفتار او زندگی را برای شما غیرقابلتحمل کرده است، بهتر است از کارتان بیرون بیایید.
احساس میکنید هیچوقت نمیتوانید برنده باشید
کارتان باید در شما حس چالش ایجاد کند، طوریکه انگار میخواهید در چیزی برنده یا موفق شوید. نه اینکه مجبور باشید در جنگی که از قبل بازنده اعلام شدهاید شرکت کنید و هیچ چیزی به دست نیاورید.
رشد نمیکنید
راکد شدن در یک کار خیلی ساده اتفاق میافتد و اگر کارتان را دوست داشته باشید، این روند احساس راحتی در شما ایجاد خواهد کرد، ولی خیلی مهم است که به خاطر داشته باشید هر کاری باید مهارتهای شما را ارتقا دهد و به ارزشهای شما بعنوان یک کارمند اضافه کند. اگر هیچ چیز جدیدی در کارتان یاد نمیگیرید و یک کار مشخص را هر روز و هر روز تکرار میکنید، بهتر است جای دیگری به دنبال کار باشید.
باید همیشه مراقب حرفهایتان باشید
وقتی مجبورید به هر کلمهای که میخواهد از دهانتان بیرون بیاید فکر کنید و آن را تحلیل کنید و نگران برداشت رئیس و دیگران از آن باشید، شرایط کار برایتان بسیار دشوار خواهد شد. اگر نمیتوانید در محل کار «خودتان» باشید، کارتان را تغییر دهید.
شرکتتان روی شما سرمایهگذاری نکرده است
درگیر کردن کارمندان یکی از عبارات پرطرفدار مدیران است و این پرطرفدار بودن دلیل دارد: درگیر شدن کارمندان در شرکت واقعاً مهم است.
وقتی کارمندان در کار درگیر میشوند، خلاقیت و اشتیاق بیشتر خواهند داشت و ارتباط احساسی بیشتری با کار و هدفی که باید برای آن تلاش کنند برقرار میکنند. درحالیکه کارمندانی که در کار درگیر نشوند، نسبت به شرکت و اهداف آن بیاعتنا خواهند بود و ممکن است باعث شکست پروژههای کاری شوند. اگر تصور میکنید شرکت شما توجهی به درگیر کردن کارمندان خود در کار ندارد، بهتر است جای دیگری برای کار جستجو کنید.
همیشه نگران مسائل مالی هستید
درست است که بیشتر ما همیشه نگران پول هستیم ولی اگر این نگرانی مدام در ذهن شماست و دلیل آن ولخرجی خودتان نیست، احتمالاً زمانش رسیده است که کارتان خداحافظی کنید. اگر مدت کافی در این کار بودهاید، از مدیریت بخواهید تا در این مورد با آنها صحبت کنید. دقت کنید دلایلی که برای آنها درمورد استحقاقتان به حقوق بیشتر توضیح میدهید باید کاملاً عملی و منطقی باشند و از آنها بخواهید وضعیت شما را ارزیابی کنند. اگر شرکت با افزایش حقوق شما موافق نبود، احتمالاً زمانش رسیده است که شرکتی با میزان حقوق مکفی برای خودتان پیدا کنید.
به نظرتان میرسد که در شرف اخراج شدن هستید
اینکه در شرف اخراج باشید نشانههای مختلفی دارد، از کاهش نیروی انسانی شرکت تا مصاحبه و قراردادهای جدید با افراد جدید. نیازی نیست شما هم با این کشتی غرق شوید، جلیقه نجاتتان را بپوشید و در آب شیرجه بزنید.
نمیتوانید خودتان را تا سال آینده در آن محل تجسم کنید
متخصصین اعتقاد دارند که برای پیدا کردن یک کار جدید و بهتر از کار قبلی به طور متوسط به یک سال زمان نیاز است. به همین دلیل آنها توصیه میکنند که یک سال قبل از بیرون آمدن از کار قبلی خودتان را در شرکتی که دوست دارید باشید و کاری که دوست دارید انجام دهید تجسم کنید. اگر چیزی که تجسم کردید هیچ شباهتی با وضعیت کنونیتان نداشت، شروع به جستجو برای یک کار جدید کنید.
مسائل اعتمادی جدی دارید
اگر چون فکر میکنید رئیس یا شرکتتان درگیر فعالیتهای غیرقانونی هستند، به آنها اعتماد ندارید، وقتش است به رفتن فکر کنید. هیچوقت نباید در محیطکاری قرار بگیرید که شما را مجبور به شرکت در فعالیتهای غیرقانونی کنند که میتواند بر سابقه کاری شما تاثیر منفی داشته باشد. و اگر اعتمادتان را به رئیستان از دست بدهید، به هر دلیلی چه بخاطر دروغگویی یا وعدههای الکی او، کار کردن در آن محیط برایتان بسیار سخت خواهد شد.
دچار خستگی مفرط هستید
کار کردن برای همه میتواند خستهکننده باشد و همه ما هرازگاهی دچار خستگی میشویم ولی اگر زندگیتان یک وضعیت مزمن از استرس و خستگی مفرط بخاطر کارتان است، احتمالاً وقت بیرون آمدن از آن است.
خستگی فیزیکی، احساسی و ذهنی ناشی از کار خود را به طرق مختلف نشان میدهد، از اضافهوزن یا کمبودوزن شدید و بیخوابی گرفته تا ناراحت شدن بخاطر هر موضوع کوچکی که در محلکار اتفاق میافتد. استرس، ترس و فقدان اشتیاق به کار انرژی شما را تحلیل میبرد و بر عملکرد کاری و خلاقیت شما تاثیر منفی خواهد داشت.
از روزهای شنبه وحشت دارید
همه ما هرازگاهی دچار وحشت از روزهای شنبه میشویم ولی اگر حتی فکر کردن درمورد کارتان شما را سراسر وحشت میکند، زمان ترک کارتان است. بااینکه ناراحتی جمعه شبها بخاطر شروع یک هفته کاری جدید مسئلهای طبیعی است ولی یکی از علامتهای خستگی مفرط شما از کارتان این است که آخرهفتههایتان بیشتر حکم آزادی از زندان برایتان دارد و عمیقاً از برگشتن دوباره به سر کار میترسید.
در محلکارتان نمیتوانید بلند بخندید
بله میدانیم که کار به دلیلی کار نامیده میشود ولی در بیشتر شغلها، باید سطحی از راحتی را داشته باشید که گاهی بلندبلند بخندید. وقتی این موقعیت را ندارید، یک علامت هشدار است.
برای تصمیمگیری در این زمینه همیشه به دلتان رجوع کنید. اگر احساس میکنید استعفا دادن و بیرون آمدن از آن کار، تصمیم درستی است، حتی اگر از نامعلومی وضعیتتان بعد از آن میترسید، شاید بهتر باشد که به حرف دلتان گوش کنید.
منبع مقاله : businessinsider.com
مترجم : زینب آرمند
دانش > طبیعت - آلودگی هوا این روزها همه را کلافه کرده است. در خانه و محل کارتان اما نگهدای از گیاهان میتواند هوای بهتری حداقل در فضای بسته برایتان فراهم کند. ناسا فهرست پیشنهادی گیاهان خاصی برای این کار دارد که بهترین تصفیه هوا را فراهم میکنند.
به گزارش بیبیسی،سازمان فضایی ناسا در سال ۱۹۸۹ با هدف خودکفایی سفینهها و ایستگاههای فضایی در زمینه تولید و تصفیه هوای مورد نیاز برای فضانوردان و آزمایشهای فضایی، یک رشته پژوهش دنبالهدار آغاز کرد که از جمله نتایج آن تأثیر خارقالعاده استفاده از چندین نوع گیاهان معمولی خانگی برای تصفیه آلودگیهایی با منشأ داخلی خانه، اداره و محل کار است. این تحقیق ناسا را میتوانید به صورت کاملاینجا بخوانید.
دراسینا درمنسیس، ژربرا، نخل راپیس، آگلونما (همیشه سبز)، گل عنکبوتی (گندمی)، سرخس آبلیتراتا، اسپاتی فیلوم، دراسِنا، لیریوپ، آنتوریوم، پوتوس، فیکوس بنجامین (بنجامین انجیری)، آنتوریوم آندرانوم، سانسِوریا، پاپیتال، سرخس برگ شمشیری، نخل ققنوس، نخل مرداب،بهترین گیاهان پیشنهادی ناسا برای تصفیه هوا در محیطهای بسته هستند.
بیشتر زمان زندگی روزمره بخش بزرگی از انسانها در خانه و محل کار میگذرد. بنابراین حصول اطمینان از استانداردهای مورد قبول هوایی که نفس میکشیم همواره دغدغه به جای خانوادهها، مدیران و دانشمندان است.
طبق تحقیقات ناسا به ازای ۹ مترمکعب هوای داخلی، یک گلدان از هر کدام از این گیاهان آپارتمانی میتواند بسیاری از آلایندههای داخلی را تصفیه کند. همچنین پژوهشهای دیگری نشان میدهد که میکرو ارگانیزمهای موجود در خاک این گیاهان میتواند در جذب و تصفیه بنزن موجود در هوای اتاق هم مؤثر باشد.
5454
خبر داغ: مشکلی بغرنجی در محل کار وجود دارد. با توجه به نظرسنجی خیر گالوپ که در ژانویه صورت گرفت، تنها 32.5 درصد از نیروی کار واقعا متعهد هستند.
خب این خبر جدیدی نیست اما مشکلی اســت که همیشه در مورد انگیزه در محل کار تکرار می شود- و این یک مشکل اســت. اما انگیزه از کجا می آید؟ و چگونه می توانید آن را بسازید؟
در اینجا چند نکته وجود دارد که علم در مورد انگیزه می گوید و اینکه انگیزه بیشتری را برانگیزیم.
به احتمال قوی اطلاعات ابتدایی از انگیزه درونی و بیرونی دارید. انگیزه داخلی از درون می آید. ما کارها را انجام می دهیم زیرا می خواهیم و به این دلیل که از آنها ذلت می بریم. انگیزه بیرونی وقت اســت که ما کاری را انجام می دهیم تا پاداشی بگیریم یا از تنبیه دوری کنیم.
ساده به نظر می رسد، اما انگیزه محل کار به شکلی متفاوت سر بر می آورد.
در محل کار، افراد با اهداف مختلف انگیزه می گیرند، یک مقاله مدیریتی در سال 2013 توضیح می دهد که:
اهداف رویکرد عملی: کارمندان انگیزه می یابند که به سختی کار کنند تا بهترین در مقایسه با دیگران باشند.
اهداف دوری از عملکرد: کارمندان انگیزه می یابند کار کنند تا بدترین نباشند.
اهداف رویکرد برتری: کارمندان با دانش خود انگیزه می گیرند. آنها می خواهند تا حد امکان تا زمان تکمیل کار چیزی بیاموزند.
اهداف دوری از برتری: کارمندان انگیزه می یابند تا کاری را تکمیل کنند تا مهارت ها و توانایی های خود را از دست ندهند.
درک تفاوت اهداف تکمیل کار، کلید انگیزه دادن موثر به افراد تیمتان اســت. برای مثال، افرادی که دوری از عملکرد دارند ممکن اســت پرسش های خود را نپرسند زیرا می ترسند ناشایست به نظر برسند.
2- افراد دوست دارند احساس کنند که تحت کنترل هستند.
مهم نیست کارمندان چه نوع هدفی را دنبال می کنند، همه کنترل می خواهند. این بخشی از تئوری خودشناسی اســت- مردم انگیزه می یابند که رشد کنند، تغییر کنند و به نیازهای اولیه روانشناسی دست یابند. خودمختاری یکی از آن هاست.
محققان این تئوری را در مقاله ای از مجله بین المللی روانشناسی فیزیولوژی 2015 آزمایش کردند. در یک بررسی، به یک گروه کاری سپرده شد و به گروه دیگر انتخاب از بین کارهایی با سختی برابر داده شده. وقتی انتخاب داده می شود، افراد حس انگیزه درونی بیشتری می یابند که کاری را انجام دهند.
3- نتایج روشن هستند
افراد وقتی احساس می کنند تحت کنترل کارشان هستند، انگیزه می گیرند. با اجازه کنترل جریان کار و زمان بندی آن از سوی افراد، انگیزه را تقویت کنید. بگذارید اهداف خود را بنویسند. از ثمردهی، انگیزه و شادمانی افزون شده یادداشت بردارید.
مردم دوست ندارند وقت خود را برای کاری که به نظر بی معنا می رسد تلف کنند. وقتی می توانند ارزش کار خود را ببینند، انگیزه بیشتری می یابند تا آن را انجام دهند.
در یک بررسی در سال 2010 در مورد روانشناسی آموزشی، ارتباط میان ارزش و انگیزه را در یک گروه دانش آموزان دبیرستانی ارزیابی کردند. برای یک ترم، یک گروه از دانش آموزان آنچه را که از درس علوم آموخته بودند خلاصه کردند در حالی که گروه دیگر در مورد این موضوع نوشتند که آنچه که آموخته اند چگونه در زندگی شان به کار می رود. آنها که در مورد اهمیت علم در زندگی شان نوشتند، نسبت به کسانی که خلاصه نوشتند، نمرات شان بالا رفت و گفتند که به کلاس علاقه بیشتری داشتند.
وقتی درک می کنیم که چرا کاری معنا دارد، بیشتر علاقه مند می شویم و انگیزه می یابیم که کار را بهتر انجام دهیم. اما در محل کار ارتباطی با این مفهوم وجود ندارد. حدود 57 درصد از کارکنان اعلام کردند که با وظیفه و ماموریت شرکت شان انگیزه نمی گیرند.
5- اعتماد بر انگیزه تاثیر می گذارد.
وقتی برای رسیدن به چیزی آماده می شویم، ذهنمان یک نتیجه را اجرا می کند- شانس موفقیت در مقایسه با میزان کار مورد نیاز و پتانسیل پاداش برای تکمیل کار چه میزان اســت؟
طبق یک بررسی روانشناسی آموزشی در سال 2014، اینکه چگونه عوامل مختلف در این معادله را درک می کنیم تاثیری بزرگ بر انگیزه ما دارد. به طور متوسط، وقتی شرکت کنندگان مورد مطالعه انتظار بالایی برای موفقیت و پاداش داشتند و درک پایین از مشکلات، علاقه بیشتری به کار نشان می دادند.
به بیان دیگر، هر چه کاری ساده تر به نظر برسد و انتظار بهتری برای اجرای آن داشته باشیم، برای انجام آن انگیزه بیشتری داریم. به اندازه کافی روشن هست اما این مفهوم چگونه در محل کار نقش ایفا می کند؟ هر کاری که با آن رو به رو می شوید ساده نیست. کلید آن صلاحیت و اعتماد اســت.
6- زیربنای ایده صلاحیت و اعتماد، خودکفایی اســت
میزان باور فرد به توانایی موفقیت در موقعیت های خاص یا تکمیل یک کار. این خودکفایی طی زمان و از طریق تجربه تسلط بر فعالیت ها و تقویت الگوها به دست می آید.
خبرگزاری آریا -
برای دیگران شروع یک کسب و کار مفهومی ترسناک و تهدیدآمیز است
بعضی از آدمها در سرنوشتشان است که کارآفرین باشند. از زمانی که آنها مدرسه را تمام میکنند یا شاید حتی قبل از آن، آنها تشنهی راهاندازی کسب و کار و رسیدن به موفقیت هستند، و هیچچیز آنها را متوقف نمیکند تا آن رویا را به حقیقت تبدیل کنند.
50 دلیل که باید همین حالا کسب و کار خودتان را شروع کنید
برای دیگران شروع یک کسب و کار مفهومی ترسناک و تهدیدآمیز است. بسیار چیزهای ناشناخته در سر راه وجود دارد که در آنها غوطهور میشوید ولی اگر در نظر دارید که یک کارآفرین باشید فراموش نکنید به کار بردن تمام موارد زیر به شما نفع میرساند:
1.انعطافپذیری. روی ساعات خودتان کار میکنید.
2.وقت یدکی بیشتر (در نهایت). وقت بیشتری را با خانواده و دوستان میگذرانید – ولی توجه کنید این فقط در صورتی کاربرد دارد که شما کسب و کار خودتان را تاسیس کرده باشید و کارکنانی داشته باشید که تمام مسئولیتهای عمده و لازم را بر عهده دارند. انتظار نداشته باشید وقت یدکی و اضافی داشته باشید مگر به این نقطه رسیده باشید. در حقیقت، حالا باید انتظار داشته باشید کمتر وقت یدکی داشته باشید.
3.ریاست و صدای بلندتر ار بقیه. هیچکس دیگری ضوابط و مقررات را وضع نمیکند. شما وضع میکنید.
4. مواعد و سررسیدهای خودتان را تعیین میکنید. هیچ عجلهای در دقیقهی آخر پذیرفته نیست. وقتی تمدید نمیشود مگر شما بخواهید.
5.چیزی را که بخواهید بفروشید میفروشید. برخط؟ شخصی؟ فروش روی وبگاه؟ فروش بیرون از شرکت؟ بستگی به شما دارد هر تصمیمی که شما بگیرید.
6.محیط خودتان را خلق میکنید. شما میتوانید شکل و فرهنگ سازمان خود را برقرار کنید.
7.به دنبال شوق و علاقه تان می روید. شما میتوانید چیزی را که خوشحالتان میکند انجام دهید.
8.چیزی را پایه درست میکنید. رشد سازمانتان از شروع تا پایان را تماشا میکنید.
9.آدمهای جدید را ملاقات میکنید. با دیگر کارفرمایان و حرفهای شبکه درست میکنید.
10.یک تیم تشکیل میدهید. شما تصمیم میگیرید چه کسی را استخدام کنید و به شرکت بیاورید.
11.شغل ایجاد میکنید. شرکت را با فرصتهای شغلی جدید بهبود میدهید.
12.به آدمها کمک میکنید. با استفاده از کالاها و خدمات، زندگی آدمها را بهبود میبخشید.
13.حرفهای میشوید. جیک و پوک تمام کارهای صنعتتان را به صورت دست اول یاد میگیرید.
14.روی خودتان سرمایهگذاری میکنید. شما ریسک میپذیرید، و به پاداش خواهید رسید.
15.پول بیشتری میسازید. اگر بخواهید پول بیشتری به شما پرداخت شود، میتوانید خودتان ترتیباش را بدهید.
16.استقلال مالی. هیچکس دیگر برای شما چک حقوق امضا نمیکند.
17.مزایای مالیاتی. شما بزرگترین هزینهتان( مالیات) را حذف میکنید. شما از مالیت خویشفرما آگاهی دارید.
18.هر روز، چالشهای جدید. راههای جدیدی را برای تحریک ذهنتان پیدا میکنید.
19.خودتان را در معرض فرهنگهای جدید قرار میدهید. چشماندازها و رویکردهای جدید را کشف میکنید.
20.کشف حوزههای جدید. در صنعتتان عمیقتر و عمیقتر فرو میروید تا کشفهای جدیدی داشته باشید.
21.خلق یک دارایی. برای خودتان چیزی قابل فروش ایجاد میکنید که به بهترین شکل شما را به لحاظ مالی مصون میکند.
22.تماس با مشتریان. تماسهای شخصی واقعی را برقرار میکنید.
23.تفویض وظایف خستهکننده. چیزی را انجام نمیدهید که نمیخواهید انجام بدهید.
24. هر وقت خواستید کار را متوقف میکنید. کاری را که از انجام آن لذت میبرید نمیتوان به عنوان "کار” توصیف کرد.
25.قدرت بخشندگی. شما قدرت بخشندگی و انعطافپذیری برای بخشیدن وقت یا پولتان را، به دلایل موجه و شایسته، دارید.
اگر میخواهید یک کارآفرین باشید، هیچچیز وجود ندارد که شما را پس بزند
26.حشر و نشر با جامعه. در امور همسایگی و محلهتان فعالانه مشارکت دارید.
27.صنعتتان را بهبود میدهید. صنعتتان را با نوآوریها و ایدههای جدید به پیش میبرید.
28.داشتن یک مرشد. شما مرشدان ارزشمند و بینشمندی را ملاقات میکنید و از آنها میآموزید.
29.مرشد شدن. شما دانش و تجربهی خودتان را دارید، و مرشد دیگران میشوید.
30.یادگیری مهارتهای جدید. تواناییهای جدید را یاد میگیرید و بخشهای جدید را ایجاد میکنید.
31. در کلاسها و سمینارهای جدید شرکت میکنید. دائما مجموعهی مهارتهایتان را اصلاح میکنید و خودتان را به روز نگه میدارید.
32 یک دفتر بزرگ دارید. اگر بزرگترین دفتر را در محل کارتان بخواهید، متعلق به شما میشود.
33.کار کردن از جای دیگر. اگر انتخابهای بسیار زیادی داشته باشید از خانه، دفتر، یا حتی کنار دریا کار خواهید کرد.
34.داشتن اختیار برای سرمایهگذاریهای گوناگون. وقتی یک کسب و کار را به سرانجام رساندید دیگری را شروع میکنید.
35.تجربه کارآفرینی کسب میکنید. کارآفرین شدن شما را در بیشتر مقامها حرفهایتر میسازد.
36.نام و آوازه دست و پا میکنید. شما آوازهای را برای خودتان دست و پا میکنید و مشهور میشوید.
37. کارها را سریعتر انجام میدهید. نرخهای ساعتی کاراییتان را خودتان مقرر میکنید.
38.یک برند شخصی درست میکنید. وقت صرف میکنید تا برند شخصیتان را ایجاد کنید، و آن را با کسب و کارتان پیوند میزنید.
39.خلاقیت بیشتر. فرصتهای خودتان و راهحلهای خودتان را ایجاد کنید.
40.الهامبخش دیگران میشوید. به عنوان یک مثال و الگو برای دیگران هستید تا به دنبال رویاهایشان بروند.
41.ایاب و ذهاب را کاهش میدهید. دفتری را نزدیک خانهتان پیدا میکنید.
42.ثبات شغلی بیشتری دارید. هرگز نگران اخراج یا بیکاری نیستید.
43.سرانجام به افتخار دست مییابید. نهایتا به افتخار در کاری که انجام میدهید میرسید.
44.به رویاهایتان جامهی عمل میپوشانید. اگر تاکنون رویا دیدهاید که به موفقیت عظیمی میرسید، شانس شما است.
45.پذیرفتن شکست. حتی اگر شکست بخورید، با مهارتها و تجربهای که بیش از آن نداشتید خودتان را برای موفقیت آماده میکنید.
46.داستانی باشکوه برای گفتن دارید. روزی داستانی جالب دارید که برای نوههایتان بگویید، بازنده یا برنده.
47.چیزی پس از خود به جا میگذارید. کسب و کاری را برای فرزندان و نوههایتان به جا میگذارید.
48.تغییر دادن دنیا. حالا برای شما به نظر مثل یک هدف عالی است، ولی کسب و کار شما واقعا دنیا را تغییر خواهد داد.
49.به منابع زیاد دسترسی دارید. با حاکمیت اینترنت، حالا یافتن منابع برای رفع نیاز مالیتان آسانتر است، از جمله وام، وجوه اهدایی، سرمایهی نوبنیادها، و حتی مرشدان.
50.هیچچیز شما را متوقف نمیکند. چه چیز واقعا میتواند شما را از این که یک کارآفرین باشید بازدارد؟ البته ریسکها وجود دارند، ولی هیچچیز نمیتواند مانع شما از رسیدن به موفقیت شود. اگر میخواهید یک کارآفرین باشید، هیچچیز وجود ندارد که شما را پس بزند. دورخیز کنید، و شرکتی را که همیشه میخواستید تاسیس و رهبری کنید.
منبع: بازده
کاکتوس
خبرگزاری آریا -
برای دیگران شروع یک کسب و کار مفهومی ترسناک و تهدیدآمیز است
بعضی از آدمها در سرنوشتشان است که کارآفرین باشند. از زمانی که آنها مدرسه را تمام میکنند یا شاید حتی قبل از آن، آنها تشنهی راهاندازی کسب و کار و رسیدن به موفقیت هستند، و هیچچیز آنها را متوقف نمیکند تا آن رویا را به حقیقت تبدیل کنند.
50 دلیل که باید همین حالا کسب و کار خودتان را شروع کنید
برای دیگران شروع یک کسب و کار مفهومی ترسناک و تهدیدآمیز است. بسیار چیزهای ناشناخته در سر راه وجود دارد که در آنها غوطهور میشوید ولی اگر در نظر دارید که یک کارآفرین باشید فراموش نکنید به کار بردن تمام موارد زیر به شما نفع میرساند:
1.انعطافپذیری. روی ساعات خودتان کار میکنید.
2.وقت یدکی بیشتر (در نهایت). وقت بیشتری را با خانواده و دوستان میگذرانید – ولی توجه کنید این فقط در صورتی کاربرد دارد که شما کسب و کار خودتان را تاسیس کرده باشید و کارکنانی داشته باشید که تمام مسئولیتهای عمده و لازم را بر عهده دارند. انتظار نداشته باشید وقت یدکی و اضافی داشته باشید مگر به این نقطه رسیده باشید. در حقیقت، حالا باید انتظار داشته باشید کمتر وقت یدکی داشته باشید.
3.ریاست و صدای بلندتر ار بقیه. هیچکس دیگری ضوابط و مقررات را وضع نمیکند. شما وضع میکنید.
4. مواعد و سررسیدهای خودتان را تعیین میکنید. هیچ عجلهای در دقیقهی آخر پذیرفته نیست. وقتی تمدید نمیشود مگر شما بخواهید.
5.چیزی را که بخواهید بفروشید میفروشید. برخط؟ شخصی؟ فروش روی وبگاه؟ فروش بیرون از شرکت؟ بستگی به شما دارد هر تصمیمی که شما بگیرید.
6.محیط خودتان را خلق میکنید. شما میتوانید شکل و فرهنگ سازمان خود را برقرار کنید.
7.به دنبال شوق و علاقه تان می روید. شما میتوانید چیزی را که خوشحالتان میکند انجام دهید.
8.چیزی را پایه درست میکنید. رشد سازمانتان از شروع تا پایان را تماشا میکنید.
9.آدمهای جدید را ملاقات میکنید. با دیگر کارفرمایان و حرفهای شبکه درست میکنید.
10.یک تیم تشکیل میدهید. شما تصمیم میگیرید چه کسی را استخدام کنید و به شرکت بیاورید.
11.شغل ایجاد میکنید. شرکت را با فرصتهای شغلی جدید بهبود میدهید.
12.به آدمها کمک میکنید. با استفاده از کالاها و خدمات، زندگی آدمها را بهبود میبخشید.
13.حرفهای میشوید. جیک و پوک تمام کارهای صنعتتان را به صورت دست اول یاد میگیرید.
14.روی خودتان سرمایهگذاری میکنید. شما ریسک میپذیرید، و به پاداش خواهید رسید.
15.پول بیشتری میسازید. اگر بخواهید پول بیشتری به شما پرداخت شود، میتوانید خودتان ترتیباش را بدهید.
16.استقلال مالی. هیچکس دیگر برای شما چک حقوق امضا نمیکند.
17.مزایای مالیاتی. شما بزرگترین هزینهتان( مالیات) را حذف میکنید. شما از مالیت خویشفرما آگاهی دارید.
18.هر روز، چالشهای جدید. راههای جدیدی را برای تحریک ذهنتان پیدا میکنید.
19.خودتان را در معرض فرهنگهای جدید قرار میدهید. چشماندازها و رویکردهای جدید را کشف میکنید.
20.کشف حوزههای جدید. در صنعتتان عمیقتر و عمیقتر فرو میروید تا کشفهای جدیدی داشته باشید.
21.خلق یک دارایی. برای خودتان چیزی قابل فروش ایجاد میکنید که به بهترین شکل شما را به لحاظ مالی مصون میکند.
22.تماس با مشتریان. تماسهای شخصی واقعی را برقرار میکنید.
23.تفویض وظایف خستهکننده. چیزی را انجام نمیدهید که نمیخواهید انجام بدهید.
24. هر وقت خواستید کار را متوقف میکنید. کاری را که از انجام آن لذت میبرید نمیتوان به عنوان "کار” توصیف کرد.
25.قدرت بخشندگی. شما قدرت بخشندگی و انعطافپذیری برای بخشیدن وقت یا پولتان را، به دلایل موجه و شایسته، دارید.
اگر میخواهید یک کارآفرین باشید، هیچچیز وجود ندارد که شما را پس بزند
26.حشر و نشر با جامعه. در امور همسایگی و محلهتان فعالانه مشارکت دارید.
27.صنعتتان را بهبود میدهید. صنعتتان را با نوآوریها و ایدههای جدید به پیش میبرید.
28.داشتن یک مرشد. شما مرشدان ارزشمند و بینشمندی را ملاقات میکنید و از آنها میآموزید.
29.مرشد شدن. شما دانش و تجربهی خودتان را دارید، و مرشد دیگران میشوید.
30.یادگیری مهارتهای جدید. تواناییهای جدید را یاد میگیرید و بخشهای جدید را ایجاد میکنید.
31. در کلاسها و سمینارهای جدید شرکت میکنید. دائما مجموعهی مهارتهایتان را اصلاح میکنید و خودتان را به روز نگه میدارید.
32 یک دفتر بزرگ دارید. اگر بزرگترین دفتر را در محل کارتان بخواهید، متعلق به شما میشود.
33.کار کردن از جای دیگر. اگر انتخابهای بسیار زیادی داشته باشید از خانه، دفتر، یا حتی کنار دریا کار خواهید کرد.
34.داشتن اختیار برای سرمایهگذاریهای گوناگون. وقتی یک کسب و کار را به سرانجام رساندید دیگری را شروع میکنید.
35.تجربه کارآفرینی کسب میکنید. کارآفرین شدن شما را در بیشتر مقامها حرفهایتر میسازد.
36.نام و آوازه دست و پا میکنید. شما آوازهای را برای خودتان دست و پا میکنید و مشهور میشوید.
37. کارها را سریعتر انجام میدهید. نرخهای ساعتی کاراییتان را خودتان مقرر میکنید.
38.یک برند شخصی درست میکنید. وقت صرف میکنید تا برند شخصیتان را ایجاد کنید، و آن را با کسب و کارتان پیوند میزنید.
39.خلاقیت بیشتر. فرصتهای خودتان و راهحلهای خودتان را ایجاد کنید.
40.الهامبخش دیگران میشوید. به عنوان یک مثال و الگو برای دیگران هستید تا به دنبال رویاهایشان بروند.
41.ایاب و ذهاب را کاهش میدهید. دفتری را نزدیک خانهتان پیدا میکنید.
42.ثبات شغلی بیشتری دارید. هرگز نگران اخراج یا بیکاری نیستید.
43.سرانجام به افتخار دست مییابید. نهایتا به افتخار در کاری که انجام میدهید میرسید.
44.به رویاهایتان جامهی عمل میپوشانید. اگر تاکنون رویا دیدهاید که به موفقیت عظیمی میرسید، شانس شما است.
45.پذیرفتن شکست. حتی اگر شکست بخورید، با مهارتها و تجربهای که بیش از آن نداشتید خودتان را برای موفقیت آماده میکنید.
46.داستانی باشکوه برای گفتن دارید. روزی داستانی جالب دارید که برای نوههایتان بگویید، بازنده یا برنده.
47.چیزی پس از خود به جا میگذارید. کسب و کاری را برای فرزندان و نوههایتان به جا میگذارید.
48.تغییر دادن دنیا. حالا برای شما به نظر مثل یک هدف عالی است، ولی کسب و کار شما واقعا دنیا را تغییر خواهد داد.
49.به منابع زیاد دسترسی دارید. با حاکمیت اینترنت، حالا یافتن منابع برای رفع نیاز مالیتان آسانتر است، از جمله وام، وجوه اهدایی، سرمایهی نوبنیادها، و حتی مرشدان.
50.هیچچیز شما را متوقف نمیکند. چه چیز واقعا میتواند شما را از این که یک کارآفرین باشید بازدارد؟ البته ریسکها وجود دارند، ولی هیچچیز نمیتواند مانع شما از رسیدن به موفقیت شود. اگر میخواهید یک کارآفرین باشید، هیچچیز وجود ندارد که شما را پس بزند. دورخیز کنید، و شرکتی را که همیشه میخواستید تاسیس و رهبری کنید.
منبع: بازده
ماهنامه همشهری تندرستی - ترجمه مینو سلیمی: انسولین یکی از مهم ترین هورمون های بدن است که درست مثل کلید عمل می کند.
این هورمون قفل سلول ها را باز می کند تا گلوکز (glucose) یا همان قند خون واردشان شود؛ اما بعضی وقت ها این قفل و کلید درست عمل نمی کنند که نتیجه اش تجمع گلوکز در خون و بالارفتن میزان قند است.
در این شرایط ممکن است بدن شما خیی سخت تلاش کند و بیشتر از قبل انسولین بسازد اما حتی این حجم از انسولین هم نمی تواند قفل سلول را بگشاید. با اینکه فرضیه های زیادی در مورد این مشکل وجود دارد، اما محققان هنوز به درستی نمی دانند که چه عامل یا عواملی روی پاسخ سلول های مختلف بدن به انسولین تاثیر گذاشته و آن ها را قفل می کند. این همان شرایطی است که در علم پزشکی به آن مقاومت به انسولین گفته می شود.
مقاومت به انسولین خود را با چه علائمی نشان می دهد؟
چه عواملی ریسک ابتلا به مقاومت انسولین را افزایش می دهد؟
افزایش وزن یکی از مهم ترین عواملی است که باعث می شود ریسک ابتلای یک فرد به مقاومت به انسولین بیشتر شود. علاوه بر این مسئله، کسانی که به طور مرتب سیگار می کشند، به اندازه کافی ورزش نمی کند. یا فشار خون بالایی دارند، بیش از دیگران درمعرض خطر هستند. همچنین بعضی از مشکلات قلبی و عروقی نیز از جمله عوامل افزایش دهنده خطر این بیماری است.
سابقه خانوادگی در ابتلا به مقاومت به انسولین اهمیت دارد؟
مطالعات نشان داده که نژاد فرد می تواند نقش مهمی در ابتلای او به این بیماری داشته باشد به طور مثال آمریکایی- آفریقایی تبارها، آمریکایی هایی که ریشه آسیایی دارند و همچنین همه آنهایی که در خانواده شان سابقه ابتلا به مقاومت به انسولین وجود دارد در معرض خطر هستند و در مقایسه با کسانی که چنین سابقه ای در خانواده شان نبوده، بیشتر به این بیماری مبتلا می شوند.
مقاومت به انسولین چطور تشخیص داده می شود؟
احتمال تبدیل مقامت به انسولین به دیابت
اهمیت درست غذاخوردن در مبارزه با مقاومت به انسولین
همان طور که اشاره شد مقاومت به انسولین با اضافه وزن و چاقی رابطه مستقیم دارد و به شدت به نوع غعذایی که می خورید، وابسته است. بنابراین اگر به تازگی متوجه شدید که دچار این مشکل هستید، باید مصرف شیرینی، شکلات، قندهای تصفیه شده و چربی های حیوانی را کاهش دهید و در عوض میوه و سبزی و غلات تصفیه نشده و سبوس دار بیشتری مصرف کنید. این کار علاوه بر تنظیم قند خون به شما کمک می کند تا وزن کم کنید یا وزنتان را در محدوده سالم نجه دارید و چاق نشوید. همچنین این سبک غذاخوردن به مرور مقاومت سلولی به انسولین را نیز کم می کند.
رفع مقاومت سلولی به انسولین با ورزش و فعالیت بدنی
ورزش و فعالیت بدنی فقط مقاومت سلول های بدن به انسولین را کاهش نمی دهد بلکه درست مثل رژیم غذایی سالم، روی وزن هم اثر می گذارد. یکی دیگر از فواید ورزش به خصوص روی سلول های ماهیچه ای این است که باعث می شود این سلول ها به شکل بهتر و موثرتری از قند و انسولین استفاده کنند. بنابراین اگر دچار این بیماری هستید باید روزی 30 دقیقه در اغلب روزهای هفته ورزش کنید تا قلبتان سریع تر بزند و نفس کشیدن کمی برایتان سخت شود.
درمان مقاومت به انسولین نیاز به دارو دارد؟
مقاومت به انسولین و سندرم متابولیک
مقاومت به انسولین یکی از عوامل مرتبط به سندرم متابولیک است. مبتلایان به این سندرم با داشتن سه علاماز مجموعه این علائم مشخص می شوند:
مقاومت به انسولین با چه بیماری هایی مرتبط است؟
با غذا مقاومت سلولی به انسولین را بشکنید
1- بلوبری
2- آووکادو
آووکادو سرشار از اسیدهای چرب غیراشباع است که روند آزاد شدن قند در خون را کند می کند، در نتیجه نیاز بدن به انسولین کم و از مقاومت سلولی به این هورمون کاسته می شود.
3- روغن زیتون
اسیدهای چرب غیراشباعی که در روغن زیتون وجود دارد، ترشح هورمون های ضداشتها از جمله «لپتین» (Leptin) را تحریک می کند و به طور اختصاصی مقاومت سلول های بدن نسبت به هورمون انسولین را از بین می برد.
4- دارچین
5- گیلاس
اگر چاق هستید و مقاومت به انسولین دارید، گیلاس را در فصل های گرم سال در برنامه غذایی روزانه تان قرار دهید. این میوه که به رغم طعم شبرینش، قند کمی دارد، سرشار از ترکیبات شیمیایی طبیعی به نام «آنتوسیانین» (anthocyanin) است که به پایین آمدن قند خون کمک می کنند.
تحقیقات نشان داده آنتوسیانین های موجود در گیلاس تولید و ترشح انسولین را تا 50 درصد کاهش می دهد و به دلیل اثر آنتی اکسیدانی اش، ضدسرطان و بیماری های قلبی و عروقی نیز محسوب می شود.
اگر تا بحال در گوگل جستجو کردهاید که «آیا باید از کارم استعفا دهم؟»، احتمالاً وقتش است که به این موضوع جدی فکر کنید.
همه ما روزهای بدی در سر کارمان داشتهایم. یا حتی یک هفته بعد یا بیشتر.
ولی اگر آخرین روز خوبی که در محلکارتان داشتهاید را به یاد نمیآورید، احتمالاً وقتش است که به بیرون آمدن از آن کار فکر کنید.
البته مطمئناً به نشانههای بیشتری از این نیاز دارید تا برای این تصمیم مطمئن شوید به همین خاطر ما این لیست را برایتان گردآوری کردهایم.
اگر چند مورد از این نشانهها را طی چند ماه اخیر مشاهده کردهاید، باید به طور جدی به تغییر محلکارتان فکر کنید.
همیشه کسل و بیحوصله هستید
اگر وضعیت کاریتان دیگر هیچ چالشی برای شما ندارد و در این زمینه با رئیستان صحبت کردهاید و هیچ تغییری صورت نگرفته است، میتواند نشانه این باشد که باید از کارتان استعفا دهید. بااینکه بیحوصلگی در محلکار گاهی احساسی عادی و طبیعی است ولی محققان بر این باورند که طولانی شدن این احساس یک علامت هشدار است که نشان میدهد کارتان چیزی نیست که از آن لذت ببرید. اگر بیشتر ساعات کاریتان را صرف گشت زدنهای اینترنتی یا بازی با موبایلتان میکنید یا مدام چشمتان به ساعت است که کی ساعت کارتان تمام میشود، دیگر وقت بیرون آمدن از آن کار است.
از مهارتهایتان استفاده نمیشود
خیلی وقتها نیاز است که به رئیستان ثابت کنید که چه تواناییهایی دارید و از پس مسئولیتهای بیشتر هم برمیآیید. ولی اگر مدتی این کار را انجام دادید و وضعیت کاریتان تغییری نکرد و همچنان نتوانستید از استعدادها و مهارتهایتان استفاده بهینه کنید، به انتخابهای کاری دیگر خود فکر کنید.
اهداف کارفرمایتان با اهداف شما همخوانی ندارد
این روزها بیشتر افراد برایشان مهم است که وقتشان را در شرکتی درست و مناسب سرمایهگذاری کنند. به همین دلیل بهتر است از خودتان سوال کنید که آیا اهداف شرکتی که در آن کار میکنید با اهداف و ارزشهای زندگی شما همخوانی دارد یا خیر. آیا این کار مستلزم این است که بیشتر از چیزی که میخواهید به مسافرت بروید؟ آیا تحرک موردنیاز شما را در اختیارتان قرار میدهد؟ آیا جاهطلبیهای شما را برآورده میکند؟
رئیستان غیرقابلتحمل است
بیشتر افراد رئیسشان را ترک میکنند نه کارشان را. رفتار و گرایشات رئیس شما تاثیر شگرفی بر زمانی که در محلکار میگذرانید دارد. حتی بر جنبههای دیگر زندگی شما هم اثر میگذارد. اگر اخلاق و رفتار او زندگی را برای شما غیرقابلتحمل کرده است، بهتر است از کارتان بیرون بیایید.
احساس میکنید هیچوقت نمیتوانید برنده باشید
کارتان باید در شما حس چالش ایجاد کند، طوریکه انگار میخواهید در چیزی برنده یا موفق شوید. نه اینکه مجبور باشید در جنگی که از قبل بازنده اعلام شدهاید شرکت کنید و هیچ چیزی به دست نیاورید.
رشد نمیکنید
راکد شدن در یک کار خیلی ساده اتفاق میافتد و اگر کارتان را دوست داشته باشید، این روند احساس راحتی در شما ایجاد خواهد کرد، ولی خیلی مهم است که به خاطر داشته باشید هر کاری باید مهارتهای شما را ارتقا دهد و به ارزشهای شما بعنوان یک کارمند اضافه کند. اگر هیچ چیز جدیدی در کارتان یاد نمیگیرید و یک کار مشخص را هر روز و هر روز تکرار میکنید، بهتر است جای دیگری به دنبال کار باشید.
باید همیشه مراقب حرفهایتان باشید
وقتی مجبورید به هر کلمهای که میخواهد از دهانتان بیرون بیاید فکر کنید و آن را تحلیل کنید و نگران برداشت رئیس و دیگران از آن باشید، شرایط کار برایتان بسیار دشوار خواهد شد. اگر نمیتوانید در محل کار «خودتان» باشید، کارتان را تغییر دهید.
شرکتتان روی شما سرمایهگذاری نکرده است
درگیر کردن کارمندان یکی از عبارات پرطرفدار مدیران است و این پرطرفدار بودن دلیل دارد: درگیر شدن کارمندان در شرکت واقعاً مهم است.
وقتی کارمندان در کار درگیر میشوند، خلاقیت و اشتیاق بیشتر خواهند داشت و ارتباط احساسی بیشتری با کار و هدفی که باید برای آن تلاش کنند برقرار میکنند. درحالیکه کارمندانی که در کار درگیر نشوند، نسبت به شرکت و اهداف آن بیاعتنا خواهند بود و ممکن است باعث شکست پروژههای کاری شوند. اگر تصور میکنید شرکت شما توجهی به درگیر کردن کارمندان خود در کار ندارد، بهتر است جای دیگری برای کار جستجو کنید.
همیشه نگران مسائل مالی هستید
درست است که بیشتر ما همیشه نگران پول هستیم ولی اگر این نگرانی مدام در ذهن شماست و دلیل آن ولخرجی خودتان نیست، احتمالاً زمانش رسیده است که کارتان خداحافظی کنید. اگر مدت کافی در این کار بودهاید، از مدیریت بخواهید تا در این مورد با آنها صحبت کنید. دقت کنید دلایلی که برای آنها درمورد استحقاقتان به حقوق بیشتر توضیح میدهید باید کاملاً عملی و منطقی باشند و از آنها بخواهید وضعیت شما را ارزیابی کنند. اگر شرکت با افزایش حقوق شما موافق نبود، احتمالاً زمانش رسیده است که شرکتی با میزان حقوق مکفی برای خودتان پیدا کنید.
به نظرتان میرسد که در شرف اخراج شدن هستید
اینکه در شرف اخراج باشید نشانههای مختلفی دارد، از کاهش نیروی انسانی شرکت تا مصاحبه و قراردادهای جدید با افراد جدید. نیازی نیست شما هم با این کشتی غرق شوید، جلیقه نجاتتان را بپوشید و در آب شیرجه بزنید.
نمیتوانید خودتان را تا سال آینده در آن محل تجسم کنید
متخصصین اعتقاد دارند که برای پیدا کردن یک کار جدید و بهتر از کار قبلی به طور متوسط به یک سال زمان نیاز است. به همین دلیل آنها توصیه میکنند که یک سال قبل از بیرون آمدن از کار قبلی خودتان را در شرکتی که دوست دارید باشید و کاری که دوست دارید انجام دهید تجسم کنید. اگر چیزی که تجسم کردید هیچ شباهتی با وضعیت کنونیتان نداشت، شروع به جستجو برای یک کار جدید کنید.
مسائل اعتمادی جدی دارید
اگر چون فکر میکنید رئیس یا شرکتتان درگیر فعالیتهای غیرقانونی هستند، به آنها اعتماد ندارید، وقتش است به رفتن فکر کنید. هیچوقت نباید در محیطکاری قرار بگیرید که شما را مجبور به شرکت در فعالیتهای غیرقانونی کنند که میتواند بر سابقه کاری شما تاثیر منفی داشته باشد. و اگر اعتمادتان را به رئیستان از دست بدهید، به هر دلیلی چه بخاطر دروغگویی یا وعدههای الکی او، کار کردن در آن محیط برایتان بسیار سخت خواهد شد.
دچار خستگی مفرط هستید
کار کردن برای همه میتواند خستهکننده باشد و همه ما هرازگاهی دچار خستگی میشویم ولی اگر زندگیتان یک وضعیت مزمن از استرس و خستگی مفرط بخاطر کارتان است، احتمالاً وقت بیرون آمدن از آن است.
خستگی فیزیکی، احساسی و ذهنی ناشی از کار خود را به طرق مختلف نشان میدهد، از اضافهوزن یا کمبودوزن شدید و بیخوابی گرفته تا ناراحت شدن بخاطر هر موضوع کوچکی که در محلکار اتفاق میافتد. استرس، ترس و فقدان اشتیاق به کار انرژی شما را تحلیل میبرد و بر عملکرد کاری و خلاقیت شما تاثیر منفی خواهد داشت.
از روزهای شنبه وحشت دارید
همه ما هرازگاهی دچار وحشت از روزهای شنبه میشویم ولی اگر حتی فکر کردن درمورد کارتان شما را سراسر وحشت میکند، زمان ترک کارتان است. بااینکه ناراحتی جمعه شبها بخاطر شروع یک هفته کاری جدید مسئلهای طبیعی است ولی یکی از علامتهای خستگی مفرط شما از کارتان این است که آخرهفتههایتان بیشتر حکم آزادی از زندان برایتان دارد و عمیقاً از برگشتن دوباره به سر کار میترسید.
در محلکارتان نمیتوانید بلند بخندید
بله میدانیم که کار به دلیلی کار نامیده میشود ولی در بیشتر شغلها، باید سطحی از راحتی را داشته باشید که گاهی بلندبلند بخندید. وقتی این موقعیت را ندارید، یک علامت هشدار است.
برای تصمیمگیری در این زمینه همیشه به دلتان رجوع کنید. اگر احساس میکنید استعفا دادن و بیرون آمدن از آن کار، تصمیم درستی است، حتی اگر از نامعلومی وضعیتتان بعد از آن میترسید، شاید بهتر باشد که به حرف دلتان گوش کنید.
منبع مقاله : businessinsider.com
مترجم : زینب آرمند
واکنش نشان دادن به این چنین اوضاعی بعد از وقوعشان، میتواند به قیمت از دست دادن وقت و پول باارزشی تمام شود که بهتر بود جای دیگری صرف میشد.
قبل از اینکه میلیاردها دلار خرج کنید تا یک آژانس محافظت از برند را به خدمت بگیرید، بستههای محافظت از برند بخرید، یا ساعت به ساعت مکالمات گیجکننده با وکیلتان را تحمل کنید، این راهکارهای بازدارنده را در نظر داشتهباشید تا از رایجترین حملهها به کسبوکار و ایدههایتان پیشگیری کنید.
مطمئن شوید نام برند، نام محصولات، محتوا، تصویرسازی، و ویدئوتان را با گرفتن حق نشر و نشان تجاری مناسب محافظت میکنید. بدون محافظت یا مدرک مستدل برای دادههایتان، یک رقیب به آسانی میتواند محتوای برندتان را بدزدد و ادعا کند مال خودش اســت.
از این گذشته، بعضیها دادههایتان را میدزدند، و با حق نشر و نشان تجاری جدید از آن محافظت قانونی میکنند، و بعد علیه تخلف شما اقدام قانونی میکنند! اجازه ندهید این اتفاق برایتان بیفتد.
با اینکه فقط باید از یک دامنه برای شرکتتان استفاده کنید، اما انواع مختلف دامنههای برندتان را بخرید و در اختیار بگیرید. یعنی علاوهبر.com، دامنهی.net و.org را هم داشتهباشید. اگر برندتان توجه زیادی را به خودش جلب کند، رقبایتان میتوانند این دامنهها را بهدست بیاورند و آن را به قیمتی گزاف به خودتان بفروشند. علاوه بر این، همهی نامهای مرتبط را در رسانههای اجتماعی و فهرستهای راهنما مطالبه کنید.
خدماتی مثل یکست(Yext) و نوئم(Knowem) میتوانند این فرآیند را سرعت دهند، و به عنوان جایزه، علائم باارزشی را در موتورهای جستوجو برای جامعه و محل خودتان تولید کنند.
حتی اگر برای بالا بردن بازدید وبگاهتان به کمپین پرداخت در ازای کلیک اتکا نمیکنید، به محافظت از کلیدواژههایی که در موتورهای جستوجو به برندتان اختصاص دارند کمی بودجه اختصاص بدهید. این کلیدواژهها ارزان هستند و اطمینان میدهند کسبوکارتان در جایگاه تبلیغاتی بالا در صفحهی اول نتیجهی جستوجوی نام کسبوکارتان میماند.
اگر با چنین موردی برخورد کردید، تبلیغکننده را به گوگل گزارش کنید. اگر از یک کمپین کلیک در ازای پرداخت پول استفاده میکنید، با سیاستهای گوگل آشنا شوید. راههای دیگری برای مقابله با سرقت مشتریهایتان وجود دارد. مثلا، گوگل اغلب صفحات هدف را ملزم میکند ظوابط خاصی را، از قبیل اطلاعات تماس معتبر، اعمال کنند. اگر رقیبتان سعی میکند با نام برند شما خودش را معرفی کند، تبلیغکننده را به گوگل گزارش کنید.
بسته به ماهیت کسبوکارتان، یک توافقنامهی عدم افشا میتواند شرکتتان را از پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم حفظ کند. اگر در مدل کسبوکارتان به مجموعهی کوچکی از پیمانکارهای آزاد اتکا میکنید، توافقنامهی عدم افشای شما باید پیمانکارانتان را از اشتراکگذاری فرآیندها و شیوههای شما با رقبایتان منع کند.
ممکن اســت رقبایتان برای این اطلاعات پیشنهاد پاداش بکنند، . این اصل شامل کارمندان تماموقتتان هم میشود. یک رقیب میتواند یکی از بازیکنان اصلی تیمتان را خام کند تا بهطور قانونی رازهای محرمانهتان را درمورد کسبوکارتان بهطور قانونی در اختیارش بگذارد.. با همکاری مشاور حقوقیتان توافقهای عدم افشایی بنویسید که برای کسبوکار شما تنظیم شدهباشند. این یک ضرورت اســت و ارزش آن را دارد.
گاهی بهترین دفاع یک حملهی خوب اســت. به کار گرفتن خدماتی رایگان علاوهبر یک سری ابزارهای مفید میتواند کمکتان کند مراقب رقیبتان باشید. ابزارهایی مانند سمراش( SEMrush) کمکتان میکند شیوههای خرج کردن رقیبتان را در جستوجوهای هزینهدار زیر نظر بگیرید و همهی تبلیغکنندههایی را که ممکن اســت با نام برند شما خرج کنند به شما نشان میدهد.
علاوه بر این، هر ماه زمانی را اختصاص دهید و کارآگاه شوید. در اینترنت نام شرکتتان، محصولات، خدمات، و افرادتان را جستوجو کنید. ببینید چهچیزی پیدا میکنید. اگر برای دنبال کردن دستورالعملهای بالا وقت گذاشتهباشید، از نتایج این جستوجو خرسند خواهیدشد.