مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

گسترش خدمات گوگل در کوبا

[ad_1]
خبرگزاری ایرنا: شبکه تلویزیونی فرانس انفو روز دوشنبه در خبری از گسترش خدمات اینترنتی شرکت گوگل در کوبا خبر داد.

این شبکه تلویزیونی فرانسه افزود، گسترش خدمات شرکت اینترنتی گوگل در کوبا به دنبال عادی سازی روابط میان واشنگتن و هاوانا صورت می گیرد.


این اقدام شرکت گوگل پس از آن صورت می گیرد که باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در سفر تاریخی اش به کوبا، از قرارداد گوگل برای گسترش دسترسی مردم کوبا به خدمات اینترنتی قویتر با پهنای باند وسیع تر خبر داد.


به دنبال سفر ماه مارس رئیس جمهوری آمریکا به کوبا و دیدار با رائول کاسترو همتای کوبایی وی که پس از رفع تحریم های واشنگتن علیه هاوانا صورت گرفت، بسیاری از تحریم ها از جمله تحریم های اینترنتی علیه این کشور برداشته شد.


بر اساس این گزارش، در چند سال گذشته تحریم‏های آمریکا علیه کوبا، از دسترسی شهروندان کوبایی به فناوری‏هایی که توانمندسازی افراد در سطح جهانی را به دنبال دارد، جلوگیری کرده است.


از سویی دیگر، علاوه بر تحریم های اینترنتی، ممنوعیت استفاده از فناوری های نوین در کوبا، یکی دیگر از علل دسترسی محدود مردم این کشور به اینترنت است.


دولت کمونیست کوبا تقریبا تمام صنایع ارتباطی فعال در این کشور را تحت قیمومیت و کنترل کامل خود دارد اما در سال های گذشته به تدریج از کنترل های دولتی کاسته شده است.


هر چند دفتر آمار ملی کوبا مدعی است حدود 23 درصد مردم کوبا به اینترنت دسترسی دارند، ولی این تعداد اندک هم به نظر اغراق‏آمیز می‏آید، زیرا بسیاری از این 23 درصد فقط به یک شبکه اینترانت (اینترنت داخلی) که شدیدا توسط دولت کوبا کنترل می‏شود دسترسی دارند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادصفحهٔاصلیپترا، شهری باستانی است که در سده ۴ پیش از میلاد و در زمان تمدنِ نبطی‌ها ساخته شد؟خبرگزاری کار ایران ایلناموضوع ممنوع‌التصویری خاتمی در حیطه اختیارات وزارت دادگستری نیست به‌احترام مجلس در مهمترین اخبار ایران و جهان عکس سر در کاخ هشت بهشت که اثری از آن نیست تصاویر قطاری مخصوص ثروتمندان عکس لحظات پارسینهپارسینه سایت خبری پارسینه تقلا برای بقا در روزهای آشفته موصلتصاویرکولیس فعال در بازارهای موبایل ساعت لباس عطر …شبکه فروشگاهی کولیس فعال در بازارهای لباس موبایل ساعت کتاب تبلت عطر دوربین ارائه خدمات به شهروندان یا سد معبر مدرنارائهخدماتبهمدرنشهرنت یا دکه های بانک شهر و دیگر بانک ها اولین بار در پایانه بیحقی افتتاح شد و بعد از انصاف نیوز ویروس ایمان‌کُش در آب زمزم؟ انصاف ……به گزارش انصاف نیوز، رضا بابایی، پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی تلگرامی نوشت آقای انصاف نیوز عکس بابک زنجانی در بیمارستان …عکسبابکزنجانیدرشنیده شده که بابک زنجانی در بیمارستانی در تهران مورد عمل جراحی قرار گرفت بنا بر شنیده پیوندهای مفید با استناد به قانون جرایم رایانه ای دسترسی به تارنمای فراخوانده شده امکان پذیر نمی خبرگزاری جمهوری اسلامیوب سایت خبرگزاری جمهوری اسلامیایرنا آخرین رخداد های ایران و جهان در حوزه های سیاسی انصاف نیوز ایرانیان مدافع حرم در سوریه، دختر اسب سوار اسد ایرانیانمدافع در حالی که ایرانیانی جان بر کف مدافع حرم در سوریه هستند، برادرزاده یا دختر بشار اسد برای ارائه خدمات به شهروندان یا سد معبر مدرن ارائهخدماتبهمدرن شهرنت یا دکه های بانک شهر و دیگر بانک ها اولین بار در پایانه بیحقی افتتاح شد و بعد از آن نیز انصاف نیوز عکس بابک زنجانی در بیمارستان انصاف نیوز عکسبابکزنجانیدر شنیده شده که بابک زنجانی در بیمارستانی در تهران مورد عمل جراحی قرار گرفت بنا بر شنیده های لیست جستجو آدرس نمایندگی اسکیچرز آدرسنمایندگی بیشتر ما برند اسکیچرز رو به کتونی هاش می شناسیم اما این فروشگاه علاوه بر کتونی و کفش، کوله خبرگزاری جمهوری اسلامی وب سایت خبرگزاری جمهوری اسلامیایرنا آخرین رخداد های ایران و جهان در حوزه های سیاسی مهمترین اخبار ایران و جهان عکس سر در کاخ هشت بهشت که اثری از آن نیست تصاویر قطاری مخصوص ثروتمندان عکس لحظات بچه اقتصاد مالی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد اقتصادمالی اقتصاد مالی شاخه ای از اقتصاد است که مشخصاً بر فعالیتهای پولی تمرکز دارد که در آن به احتمال کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه درگاه خدمات الکترونیک کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه ، فیلتر ، رفع فیلتر خبرگزاری کار ایران ایلنا آخرین خبرها در خبرگزاری ایلنا٬ بنگاه خبررسانی بخش خصوصی کار ایران آنتی ویروس کسپرسکی امنیت و کنترل کودکان در فضای مجازی محافظت در مقابل خطرات محیط آنلاین کمک شما به کودکان بهترین راهنمایی برای آنها دانلود خدمات گوگل پلی بروز رسانی خدمات گوگل پلی خدمات گوگل پلی دریافت خدمات گوگل پلی ورژن جدید خدمات گوگل پلی خدمات گوگل


ادامه مطلب ...

تبادلات فناوری ایران و کره جنوبی باید گسترش یابد

[ad_1]
تبادلات فناوری ایران و کره جنوبی باید گسترش یابد

خبرگزاری آریا-معاون علمی و فناوری رئیس جمهور گفت: تبادلات رایانه‌ای و فناوری ایران و کره جنوبی باید گسترش یابد و در این جهت همکاری کنیم.
به گزارش خبرگزاری آریا، سورنا ستاری در اولین نشست سالیانه ایران و کره جنوبی در حوزه صنایع خلاق و فناوری‌های فرهنگی افزود: ایران و کره جنوبی مشترکات زیادی دارند و می‌توانند در این حوزه تولیدات خوبی داشته باشند.
وی با اشاره به دستاوردهای ایران در حوزه فناوری گفت: امیدواریم در زمینه تولید بازی‌های رایانه‌ای با شرکت های کره ای محصولات متنوعی تولید شود.
ستاری تاکید کرد: بسترهای لازم برای همکاری اقتصادی و فرهنگی فراهم شده است و فعالان می توانند در این حوزه فعالیت کنند.
وی گفت: امیدواریم جلسه آینده در کره جنوبی برای امضاء و رونمایی از محصولات و اسناد باشد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

وبلاگ زبان سرخ سر سبز می دهد بر بادوبلاگکدخدای ماسوله و وام مسکن بعد از آن که آقای برقعی رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی علت وبلاگ زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد وبلاگ کدخدای ماسوله و وام مسکن بعد از آن که آقای برقعی رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی علت گرانی


ادامه مطلب ...

نقش هجرت امام رضا (ع) در تعمیق و گسترش تشیع ایرانیان

[ad_1]

چکیده

در میان صداها حادثه، هجرت تاریخی امام رضا (علیه السلام)، در اذهان ایرانیان و شیعیان جایگاه خاصی دارد. در واقع حضور سه ساله امام (علیه السلام) در ایران برای ایرانیان بسیار پر ثمر بود و تأثیرات زیادی بر گرایش‌ها و نگرش‌های اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایرانیان داشته است. لذا دوره حضور امام رضا (علیه السلام) در ایران به فصل مهمی در تاریخ شیعه و ایران تبدیل شده که در تاریخ تشیع نظیر ندارد وتا به امروز نیز آثار این حضور پر برکت، قابل مشاهده است.
امام رضا (علیه السلام) از لحظه حرکت از مدینه تا مرو، پیوسته از روش‌های گوناگون برای شناساندن شیعه بهره برد، تا جایی که می‌توان حضور ایشان را در ایران سبب تقویت، تعمیق و گسترش باورهای شیعی دانست. روش انجام این تحقیق از نوع کتابخانه‌ای است. در این مقاله سعی شده است با بررسی مقالات و کتب معتبر، به نقش هجرت امام رضا (علیه السلام) در تعمیق و گسترش تشیع ایرانیان پرداخته شود.

1. مقدمه

«تشیع» در لغت به معنای پیروی، یاری و ولایت کسی را داشتن است. البته به مذهب شیعه نیز تشیع اطلاق می‌شود. شیعه در اصطلاح به مسلمانانی می‌گویند که حضرت علی (علیه السلام) را پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، خلیفه و امام شرعی می‌دانند ومعتقدند امامت آن حضرت به وسیله نص وتعیین از جانب خداوند و با معرفی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) صورت گرفته و عمل کسانی را که پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سقیفه بنی‌ساعده گرد آمدند و غیر علی (علیه السلام) را به خلافت برگزیدند، نمی‌پذیرند. (1)
شیعه با داشتن اصول اعتقادی و سیاسی خاصش، یعنی اعتقاد به این که امامت از حساس‌ترین وحیاتی‌ترین اصول اعتقادی است و سیاست از دیانت جدا نیست و نظام سیاسی و حکومتی از مبانی فکری و عقیدتی نشئت می‌گیرد، به طوری که اجرای احکام دین، بدون وجود حاکمیت سیاسی مقتدر امکان نمی‌پذیرد، در طول تاریخ فراز و نشیب‌های فراوانی را پشت سر گذاشته است.
هجرت امام رضا (علیه السلام)، به دلیل تأثیرات فراوانی که داشته، در میان صدها حادثه در اذهان ایرانیان و شیعیان جایگاه خاصی دارد. امام (علیه السلام) در مسیر هجرت تاریخی خود از مدینه به مرو، از طریق بصره، اهواز، فارس و سپس راه کویر (یزد) به سوی نیشابور، طوس و سرخس ره‌سپار شد و از آن جا عازم مرو گردید. این حرکت تاریخی امام رضا (علیه السلام) به ایران، یکی از فرازهای مهم وحساس تاریخ اسلام و به ویژه تاریخ تشیع به شمار می‌رود که در تمام ابعاد اجتماعی، سیاسی، اعتقادی، علمی، فرهنگی و اقتصادی ایرانیان تأثیرات به سزایی داشته است.
اینک با توجه به اهمیت این موضوع، به بررسی تأثیرات حضور امام رضا (علیه السلام) در ایران از پنج بعد اعتقادی، اجتماعی، علمی- فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خواهیم پرداخت.

2. تأثیرات اعتقادی

توجه به مسائل فکری و عقیدتی، همواره مورد توجه به ویژه اهل بیت (علیه السلام) قرار گرفت و دوری از حکومت، هیچ گاه به منزله کناره‌گیری از صحنه اجتماع و رها کردن مردم در ابهامات فکری و عقیدتی نبوده است. ایشان از راه‌های مختلف برای معرفی عقاید حقه شیعه استفاده جستند و جریان شیعه را اگر چه آرام وغیره گسترده، اما عمیق و پر محتوا حفظ نمودند.
در باره تأثیر ورود امام رضا (علیه السلام) به ایران به لحاظ عقیدتی باید گفت: ورود امام رضا (علیه السلام) به ایران، مفهوم امامت را برای ما عینیت بخشید و درک آن را تسهیل کرد. حضور امام رضا (علیه السلام) در ایران سبب تقویت باورهای تاریخی شیعه شد و بر هویت ما ایرانیان تأثیر نهاد. امام (علیه السلام) از هر شهری که عبور می‌کرد، بنای یک شهر شیعی را هر چند برای سال‌ها و قرن‌های بعد، پایه‌ریزی می‌کرد، به طوری که بسیاری از تحلیل‌گران تاریخی معتقدند این سفر، ایران را متحول کرد و باعث شد این سرزمین بعدها به عنوان هسته مرکزی جهان تشیع به جهانیان معرفی شود. وقتی حضرت (علیه السلام) به ایران تشریف آورد، تشیع را با خود جا به جا کرد و شیعه دارای کانون جغرافیایی شد. بنابراین، هجرت امام (علیه السلام) به ایران در تشکیل جامعه شیعی قدرت‌مند با مرکزیت ایران، مؤثر بود.
مطالعه عملکرد حضرت رضا (علیه السلام) در ایران نیز به خوبی نمایان‌گر اهتمام جدی ایشان به مسائل فکری و عقیدتی مردم است. حضرت (علیه السلام) در سه سال حضور پر برکت خود در خراسان، درتمام نامه‌ها و بیانات و مجالس و برخوردهایش با مردم، هدفی را تعقیب می‌کرد و آن تقویت جریان شیعه اعتقادی بود. ایشان در هر فرصتی به ذکر احادیثی که دلیل روشن بر برتری حضرت علی (علیه السلام) بر سایر مردم داشت، می‌پرداخت. (2)
در عین آن که مأمون، تمامی تلاش خود را برای قطع ارتباط عاطفی و معنوی امام با مردم و شیعیان به کار برد، ولی امام (علیه السلام) در هر فرصتی با پایگاه‌های مردمی خویش تماس می‌گرفت و با گفتار وکردار و معجزات و کرامات، حقانیت و امامت خویش را به اثبات می‌رسانید و رهبری و اطاعت ازخویش را تداوم رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و شرط توحید می‌دانست. ایشان بدین ترتیب مشروعیت خلافت را از امثال مأمون سلب کرد و تشیع ناشی از دوستی اهل بیت (علیه السلام) را به تشیع اعتقادی اصیل تبدیل کرد. (3)
نکته قابل توجه این که آن، حضرت غالباً روایات خود را با حفظ سلسله سند از مامان قبل خود تا امام علی (علیه السلام) و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل می‌فرمود و با این روش، تشیع اعتقادی را تأیید کرده، از تشیع سیاسی (مانند زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه، و ... ) هیچ گاه حمایت نمی‌نمود. (4)
دیدار مردم نیشابور با امام رضا (علیه السلام) و شنیدن حدیث نابِ «سلسلة‌الذهب»، مسلماً تأثیر شگرفی در گسترش و تعمیق تشیع در جان ایرانیان داشت. امام در این حدیث، اساسی‌ترین پایه ایمان به یگانگی خداوند متعال را پذیرش امامت خود - که به معنای پذیرش امامت سایر امامان (علیه السلام) نیز هست- قرار داد.
شیعیان به دلیل دوری از ائمه (علیه السلام) و محدودیت‌هایی که عبّاسیان برای آنان فراهم کرده بودند، از نظر اعتقادی دچار مشکلات و شبهاتی شده بودند و از امام (علیه السلام) در این رابطه پرسش‌ها می‌کردند، چنان که کلینی از عبدالعزیز روایت کرده: روز جمعه در مسجد جامع مرو بودیم. در باره امامت و فرقه فرقه شدن مردم صحبت شدکه حضرت با تبسم وارد شد و شروع به تشریح امامت و طرح بحث غدیر و اوصاف امامت کرد. (5)
حضرت در این حدیث به بیان اختیارات و ویژگی‌های امامت پرداخت.
امام رضا (علیه السلام) طی اقامت خود در مرو، به روشنی موضع شیعه را در برابر شبهات بیان می‌کرد و با تعابیر گوناگون و استفاده از سخنان امیر مؤمنان (علیه السلام)، پرسش‌ها را در حد توان فکریِ پرسش کننده پاسخ می‌داد. شاید بتوان گفت که این از بزرگ‌ترین تأثیرات امام (علیه السلام) در نگرش فکری و اعتقادی جامعه اسلامی بود. روشی که امام رضا (علیه السلام) برای حفظ اندیشه شیعه به کار گرفت و با اندیشه‌های انحرافی مبارزه نمود، هم مقابله بود و هم مطرح کردن اندیشه امامت و هم خاموش نمودن آتش فتنه‌هایی که برای امامت و اندیشه تشیع مهیا شده بود. چنین روش جامع ومانعی در طول تاریخ نظیر ندارد. (6)
در حقیقت می‌توان دوران امام رضا (علیه السلام) را آخرین مکتب عقیدتی تشیع نامید، چرا که مکتب تشیع از زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آغاز گردید و پس از آن، دوره امیرالمؤمنین بود. اوج تجلی و ظهور این مکتب در زمان امام صادق (علیه السلام) بود که مکتب جعفری شکل گرفت، اما با توجه به فترتی که رخ داد و اختلافاتی که پدید آمد، مکتب رضوی به عنوان آخرین مکتب تشیع پدیدار شد که در آن، کلیه مسائل متعلق به ولایت و خلافت حل شد و آن حضرت (علیه السلام) در باره توحید و نبوت و امامت وسایر مسائل اعتقادی، چیزی را فرو گذار نکرد. (7)
یکی از مهم‌ترین عوامل معرفی صحیح شیعه، شرکت امام رضا (علیه السلام) در جلسات مناظره‌ای بود که ازناحیه مأمون تشکیل می‌شد. شمار مناظرات امام با اهل کتاب و نمایندگان مسیحیان، یهودیان، مانویان، زرتشتیان، صابئین، و فرق اسلامی، فراوان است. (8) مباحث این گفت‌وگوهای علمی که به آرامی و در جو صمیمی برگزار می‌شد، در باره آفرینش جهان، توحید، صفات خداوند، انبیای الهی، عصمت آنان، جبر و اختیار، امامت، تفسیر آیات گوناگون قرآن، فضایل اهل بیت (علیه السلام)، احادیث، دعا و احکام دین بود. (9)
مأمون برای محکوم کردن امام در جلسه‌های مناظره با بزرگان ادیان دیگر و دانشمندان بلاد مختلف، به تشکیل چنین جلسه‌هایی دست یازیده بود، (10) با این حال امام از همه‌ آنها سربلند بیرون آمد. امام (علیه السلام) با استدلالات خود، تمام شبهات مطرح شده را پاسخ می‌داد. چنین پاسخ‌هایی پس از انعکاس در جامعه آن روز، موجبات استحکام و تقویت اعتقادات شیعی مردم را به وجود می‌آورد. (11) پس از استقبال مردم از این جلسه‎‌ها، مأمون دستور داد مردم را از در خانه امام دور کنند تا مبادا شیعه واقعی به مردم معرفش شود.
مجموعه نامه‌هایی که امام (علیه السلام) برای توضیح مبانی تشیع به افراد گوناگون می‌نوشت، در گسترش فکر شیعی و استحکام پایه‌های اعتقادی آن در ایران بسیار اثر داشت. (12) از جمله معروف‌ترین نامه‌های حضرت (علیه السلام) که در مقدمه آن بسیاری از مباحث اعتقادی شیعه مطرح شده است، نامه جامع الشریعه است که توسط امام (علیه السلام) به فضل بن سهل، وزیر مأمون املا شد و برای مأمون ارسال گردید. (13)

3. تأثیرات اجتماعی

حضور امام رضا (علیه السلام) در ایران، آثار اجتماعی بسیاری را بر جامعه ایران به ویژه جامعه خراسان داشت که به برخی از این آثار اشاره می‌شود. شیعیان و علویان که سال‌ها طعم تلخ اسارت و توهین حکومت بنی‌امیه و بنی‌عباس را چشیده بودند، با حضور امام رضا (علیه السلام) در ایران احساس آرامش کردند و مورد تجلیل وتکریم قرار گرفتند، زیرا ایرانیان با ورود امام (علیه السلام) دوستی خود را نسبت به اهل بیت به صورت آشکار، اظهار کردند. مأمون پس از فراخوانی امام رضا (علیه السلام) به ایران، ناگزیر شد برای جلب دوستی امام (علیه السلام) دست به اقداماتی بزند. این اقدامات موجب شد شیعیان از آزادی عمل خاصی برخوردار شوند. (14) از جمله اقدامات مأمون که آزادی عمل سادات را در پی داشت، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. پیشنهاد خلافت و ولایت عهدی به امام رضا (علیه السلام) و پذیرش ولایت عهدی توسط امام (علیه السلام)؛ (15)
2. اظهار تشیع سیاست‌گرانه مأمون و اعتراف او به مقام و منزلت اهل بیت (علیه السلام)؛
3. بخشیدن زید بن موسی بن جعفر (برادر امام رضا (علیه السلام) - که در بصره خروج کرده و خانه‌های بنی‌عباس را آتش زده بود - توسط مأمون به احترام امام رضا (علیه السلام)؛ (16)
4. تبدیل کردن لباس و پرچم‌های سیاه که از نشانه‌های عباسیان بود، به لباس و پرچم‌های سبز که نشان ائمه (علیه السلام) و شیعیان بود؛
5. ضرب سکه به نام حضرت رضا (علیه السلام)؛ (17)
6. رد فدک به فرزندان حضرت زهرا - سلام‌الله علیها - (18) از جمله آثار حضور امام رضا (علیه السلام) در ایران و از علل گسترش تشیع در ایران، مهاجرت سادات علوی و ورود امام‌زادگان بسیار به این منطقه و به ویژه خراسان بود. (19) آزادی عمل شیعیان و تکریم علویان به علت تسامح مأمون در مقابل سخت‌گیری پدرش نسبت به شیعیان را می‌توان از جمله علل این مهاجرت دانست. مأمون به علت اعتقادی که به برتری علی (علیه السلام) بر سایر خلفا داشت، نسبت به علویان نیز احترام زیادی قائل بود.(20) البته مأمون خود نیز گروهی از فرزندان ابوطالب را به مرو فرا خواند. و ایشان به همراه حضرت رضا (علیه السلام) به ایران آمدند. (21) هم‌چنین نقل شده که امام رضا (علیه السلام) پس از ولایت‌ عهدی، نامه‌ای برای بستگان خود نوشت و آنان را به ایران دعوت کرد. این نامه باعث شد که 12673 نفر از بستگان آن حضرت در چندین کاروان، مدینه را به قصد خراسان ترک کنند. (22)
از جمله این مهاجرت‌ها، مهاجرت حضرت فاطمه‌ معصومه - سلام‌الله علیها - به ایران است. حضور این بانوی گرامی سبب گسترش بیشتر تشیع گردید. حتی بعد از وفات ایشان، عده‌ای از سادات به قم مهاجرت کردند. (23) این مهاجرت‌ها عامل مهمی در گسترش شیعه در ایران و خراسان بود.
علاوه بر دعوت امام (علیه السلام) از علویان و محبوب بودن آنان نزد ایرانیان، تحت فشار بودن ایشان در عراق هم دلیل دیگری بر این مهاجرت بود. (24) مهاجرت از زمانی که فشار به سادات و شیعیان در عراق شدت گرفت، رو به گسترش نهاد. شیعیان ناگزیر به فکر یافتن مناطق امن‌تری برای زندگی خود افتادند. در شرق به ویژه در ایران، زمینه‌های مناسبی برای این مهاجرت وجود داشت. از این رو بسیاری از شیعیان به این سرزمین سرازیر شدند ودر آن جا به زندگی پرداختند.
مهاجرت گروهی علویان به ایران به حدی بود که حاکم فارس از سوی مأمون دستور یافت از ورود آنان جلوگیری کند. رهبری کاروان با احمد بن موسی (علیه السلام) (شاهچراغ) و محمّد بن موسی (علیه السلام) بود. آنان پس از درگیری با لشکر فارس، به یاران خود دستور دادند لباس مبدل بپوشند و در اطراف پراکنده شوند تا از گزند حکومت مأمون در امان باشند. به همین دلیل گفته می‌شود بیشتر امام‌زادگانی که در شهرهای گوناگون ایران مدفون شده‌اند، جزو همان قافله هستند. مردم ایران چون به سادات و آل رسول عشق می‌ورزیدند، به این گروه پناه دادند و آنان را یاری کردند. حضور آنان در میان عاشقان اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، به گسترش تشیع اعتقادی انجامید.
از نظر تاریخی، تردیدی نیست که حضور امام (علیه السلام) در ایران و به ویژه در خراسان، موجب گسترش تشیع بوده است. تماس شیعیان این ناحیه با امام و نگارش نامه‌هایی به آن حضرت و طرح سؤال و گرفته پاسخ، یکی از شواهد این امر است. (25) با آمدن امام رضا (علیه السلام) به ایران و مهاجرت علویان وسادات و علما، مرکز تجمع و تبلیغات شیعیان اثناعشری از کوفه و نجف به قم و خراسان سرایت کرد. (26)
در واقع وجود امام (علیه السلام) در خراسان باعث شد تا شخصیت ایشان به عنوان امام شیعه برای مردم بیشتر شناخته شود و از سوی دیگر، مرجعیت علمی امام موجب توسعه فکری شیعی و فزونی گرایش مردم به تشیع شد. توجه به حفظ آثار بر جای مانده از مسیر امام در شهرها و مناطقی که به نحوی محل استقرار امام بوده، نشان از علاقه ویژه شیعی در میان مردم است. (27)
شرکت مردم در جلسات درس آن حضرت (علیه السلام) و ابراز احساسات مردم به ایشان، دلیل روشنی بر گرایش عمیق مردم به مذهب تشیع تحت رهبری امام (علیه السلام) است. این ابراز احساسات در وقایع متعددی بروز کرد که از آن جمله می‌توان به قضیه نماز عید قربان توسط آن حضرت (علیه السلام)، استقبال مردم در نیشابور از ایشان .... اشاره کرد. (28)
البته باید گفت که در خراسان از دیرباز زمینه‌های گرایش به تشیع وجود داشت. یکی از این زمینه‌ها، فعالیت وکلا و نمایندگان ائمه (علیه السلام) بود. در زمان امام رضا (علیه السلام) و با انتقال آن حضرت به مرو، عملاً مرکز رهبری وکلا و نمایندگان ائمه (علیه السلام) در ایران پیشرفت چشم‌گیری داشت. از جمله این وکلا، «فضل بن سنان» و «ابراهیم بن سلامة» بودند که در عصر امام رضا (علیه السلام) وکالت آن حضرت در نیشابور را بر عهده داشتند. شاهد این امر عبارت شیخ طوسی است که در رجال خود از ایشان با عبارت «نیشابوری وکیل» یاد کرده است. پس از انتقال امام رضا (علیه السلام) به مرو، ارتباط مردم نواحی بیهق و نیشابور با رهبری سازمان وکالت بیشتر و قوی‌تر شد و طبعاً ارتباطات مستقیم زیادی با حضرت انجام می‌شد. (29)
نمونه دیگر ، زکریا بن آدم بن عبدالله بن سعد الاشعری قمی است که در منابع رجالی، از ثقات جلیل‌القدر و عظیم‌الشأن و دارای وجاهت نزد حضرت رضا (علیه السلام) دانسته شده و به نقل از آن حضرت آمده است:
رحمه الله یوم ولد و یوم قبض و یوم یبعث حیاً. فقد عاش أیام حیاته عارفاً بالحق، قائلاً به، صابراً محتسباً للحق، قائماً بما یحب‌الله و رسول و مضی رحمه‌الله غیر ناکثٍ و لا مبدلِ، فجزاهُ‌الله أجر نیته و أعطاه خیر اُمنیته؛ (30)
خدا او را مشمول رحمت خود قرار دهد. روزی که به دنیا آمد و روزی که وفات یافت و روزی که زنده برانگیخته شود. وی در ایام حیاتش با عرفان و اعتقاد به حق زیست و بردبار بود و از حق و حقیقت جدایی نداشت. او برای آنچه خدا و پیامبرش دوست می‌دارد، کمر خدمت بسته بود و با همین حال، بدون تبدیل و انحرافی در گذشت. خداوند پاداش نیت او را به وی ارزانی دارد و بهترین آرزویش را به او عطا فرماید.
در عصر امام رضا (علیه السلام) و پس از انتقال آن جناب به مرو، این منطقه به مرکز رهبری سازمان وکالت تبدیل شد و فعالیت‌های پنهان حضرت در نظارت بر کار وکلای نواحی مختلف، از این منطقه انجام می‌گرفت. وجود لقب «مروزی» برای برخی از اصحاب ائمه (علیه السلام)، نشان‌گر ارتباط وسیع شیعیان این منطقه با امامان شیعه (علیه السلام) و رهبران سازمان وکالت است. (31)

4. تأثیرات علمی و فرهنگی

حیثیت بالای علمی امام رضا (علیه السلام) را باید مهم‌ترین عامل در گسترش شیعه در ایران به حساب آورد، زیرا عصر امام رضا (علیه السلام) عصر شکوفایی مجدد علوم اسلامی و ورود افکار بیگانه در جامعه اسلامی و شکل‌گیری مکاتب فکری گوناگون بود. در دوره مأمون، ترجمه کتب به اوج خود رسید. او کتابخانه‌ای مخصوص را مرکز این کار قرار داد که به «بیت‌الحکمه» معروف شد و بسیاری از دانشمندان و مترجمان در آن جا مشغول تحقیق بودند. (32)
در پی ترجمه متون خارجی که در بیت الحکمه و جندی شاپور انجام شده بود، اصطکاک فرهنگی جهان اسلام و غرب ایجاد شد. تبلیغات فرق و مذاهب مختلف نیز شرایط ویژه‌ای از لحاظ علمی و فرهنگی به وجود آورد؛ به عنوان مثال عقل‌گرایی محض که از کتب عقلی یونانی و سریانی و غیر آنها به وجود آمده بود، افراد بسیاری را به مذهب اعتزال سوق داد، به گونه‌ای که گمان کردند تنها عقل است که سرچشمه معرفت است و تدریجاً خود را بی‌نیاز از وحی دانستند. (33)
امام رضا (علیه السلام) با حرکت علمی همراه با عقلانیت و استفاده از فرصت‌ها در مباحث و دانش سرشار خود و با احاطه علمی بر مبانی ادیان و مذاهب دیگر، تحول عظیمی در تاریخ اسلام ایجاد نمود. (34) عمده‌ترین مؤلفه و پیش‌زمینه حرکت امام در راستای نهضت علمی مسلمین، آموزه‌های دینی مربوط به کتاب و سنت بوده است. امام با تکیه بر اصول علمی و معارف کلیدی، نهضت علمی را به اوج خود رساند. (35)
امام رضا (علیه السلام) در راستای روشن ساختن افکار عمومی مسلمین و شیعیان، به تنقیح و تبیین معارف دینی و تشکیل جلسات مناظره پرداخت و راه و رسم تحقیق و تحصیل علم را به مردم واهل علم معرفی فرمود و آنها را از خطر انحراف نجات داد. (36) فضل بن عباس از ابوصلت روایت می‌کند:
از علی بن موسی داناتر ندیدم و هیچ عالمی به خدمت ذی شرافتش مشرّف نشد، مگر این که در علم و فضل آن حضرت، همان شهادتی که من می‌دهم، داد و چنان افتد که مأمون، مجالس عدیده منعقد ساخت و از علمای هر دین و مذهبی و هم چنین از فقهای شیعه، فراهم می‌ساخت و با آن حضرت از هرگونه علمی و مذهبی سخن می‌راندند و تمام ایشان از اول تا به آخر، مغلوب و مجاب می‌شدند، چندان که کسی از ایشان بر جای نماند، مگر این که اقرار به فضل و فزونی و تفوق آن حضرت و قصور و عجز خویش نمود. (37)
یکی دیگر از اقدامات امام رضا (علیه السلام) در تحکیم مواضع شیعه و گسترش آن، تشکیل حوزه درسی در منزل و مسجد بود. علی بن موسی الرضا (علیه السلام) افزون بر شرکت در مناظرات عمومی و مجالس علمی که مأمون تدارک می‌دید، در منزل خود و مسجد مرو نیز حوزه علمی تشکیل داد و پذیرای شیعیان و پیروان خویش شد؛ شیعیانی که از شهرها و روستاهای دور و نزدیک و از طبقات گوناگون، برای زیارت آن حضرت (علیه السلام) و گرفتن راهنمایی و کسب معارف علمی و دینی و حل شبهات و مسائل گوناگون می‌آمدند. تعداد ایشان هر روز بیشتر می‌شد، تا جایی که مأمون احساس خطر کرد و به محمّد بن عمرو طوسی دستور داد که مانع ورود و اجتماع آنها در خانه حضرت (علیه السلام) شود. (38) شیخ طوسی اصحاب حضرت رضا (علیه السلام) را 317 نفر ضبط کرده است که پس از رحلت امام نیز این حوزه به فعالیت خود ادامه داد.
تاریخ گواهی می‌دهد که از همان ابتدای ورود امام (علیه السلام)، به ایران چه در مرو و چه در طول مسیر، همواره ایرانیان با شور و اشتیاق به دور حضرت (علیه السلام) حلقه زد، از علم سرشار و دیدگاه‌های علمی و فرهنگی ارزشمند ایشان بهره بردند؛ به عنوان نمونه رجاء بن ضحاک در باره رفتار امام (علیه السلام) در بین راه می‌گوید:
آن حضرت در هیچ شهری قدم نمی‌گذاشت، جز این که اهالی آن سامان به دیدنش آمده، از وی مسائل و مشکلات دینی خود را می‌پرسیدند. حضرت به آنها پاسخ می‌گفت و بسیار برای آنان از پدرش، از آبای گرامی‌اش (علیه السلام) از علی (علیه السلام) و از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل حدیث می‌کرد. (39)

5. تأثیرات سیاسی

حضور امام رضا (علیه السلام) در ایران را می‌بایست مرحله دیگری از استحکام و گسترش تشیع سیاسی به شمار آورد، چرا که مأمون با هوشی سرشار و درایتی بی‌سابقه قدم در میدانی نهاد که اگر پیروز می‌شد، می‌توانست درخت تشیع را ریشه کن کند، اما امام هشتم (علیه السلام) با تدبیری الهی و شیوه‌ای حکیمانه، بر مأمون فائق آمد و او را در میدان نبرد سیاسی که خود به وجود آورده بود، به طور کامل شکست داد.
امام رضا (علیه السلام) از اهداف پشت پرده مأمون در تحمیل ولایت عهدی آگاه بود. از این رو هنگامی که ناچار شد پس از تهدید مأمون ولایت عهدی را بپذیرد، به گونه‌ای با این مقام موافقت و رفتار کرد که به نفع مأمون تمام نشود. کار به آن جا رسید که مأمون احساس خطر کرد و گفت: با بزرگداشت او (امام رضا (علیه السلام) مرتکب اشتباه شدیم و خود را در معرض نابودی قرار دادیم. سهل‌انگاری در کار او جایز نیست. باید اندک اندک از موقعیت او بکاهیم تا وی را در نظر مردم چنان ترسیم نماییم که از دید آنها، شایستگی خلافت نداشته باشد. سپس در مورد او چنان اندیشه کنیم که خطرات وی متوجه ما نشود. (40)
در همان حالی که امام (علیه السلام) به عنوان ولی عهد شناخته می‌شد و از امکانات دستگاه خلافت نیز برخوردار بود، چهره‌ای به خود می‌گرفت که گویی با دستگاه خلافت مخالف و به آن معترض است، به گونه‌ای که هیچ‌گونه دخالتی در امور حکومت نمی‌فرمود. از این رو می‌توان گفت قبول ولایت عهدی از سوی امام (علیه السلام)، موجبات استحکام پایه‌های شیعه در ایران را فراهم کرد، چرا که مناظرات و احتجاجات امام (علیه السلام)، موجب شناخت اهمیت مذهب امامیه شد و شیعه از تقیه خارج گردید. علمای شیعه که تا آن زمان تقیه می‌کردند، رسماً ابراز تشیع می‌کردند، تا جایی که علمای سنی و پیروان مذاهب ایشان، خراسان را ترک کردند و به طرف بغداد رفتند و اطراف عباسیان را گرفتند. در مقابل، ایرانیان علاقه‌مند به علم و فرهنگ و اصل بیت (علیه السلام)، به سوی خراسان آمدند و در محضر امام (علیه السلام) به آموختن علم و دانش پرداختند. (41)
امام رضا (علیه السلام) در پاسخ محمّد بن عرفه که از علت قبول ولایت عهدی سؤال کرد، فرمود:
مَا حَمَلَ جَدِّی أَمِیرَ المُؤمِنِینَ (علیه السلام) عَلَی الدُّخُولِ فِی الشُّورَی؛ (42) (43)
همان دلیلی که جدم امیرالمؤمنین را وادار به ورود به شورا کرد [من را نیز وادار به پذیرش ولایت عهدی نمود].
یکی از اهداف مأمون در ولی عهد قرار دادن امام رضا (علیه السلام)، کنترل قیام‌های شیعیان بر ضد عباسیان بود، اما پس از آن که امام عهده‌دار ولایت عهدی شد، نه تنها شیعیان به مبارزات خود پایان ندادند، بلکه این مبارزات حتی در زمان خلافت مأمون نیز ادامه داشت و پس از شهادت ا مام (علیه السلام) پر دامنه‌تر شد. از جمله این قیام‌ها که بلافاصله پس از شهادت امام رضا (علیه السلام) صورت گرفت، قیام احمد بن موسی معروف به شاه چراغ، برادر امام (علیه السلام) است که در سال 203 ق رخ داد. (44)

6. تأثیرات اقتصادی

حاکمان بنی‌امیه و بنی‌عباس هم چون حاکمان ساسانی، خراج سنگینی بر گرده ایرانیان بار می‌کردند و این موجب نارضایتی و عصیان مردم بود، چنان که حسن بن محمّد قمی می‌نویسد:
در ایام القدیم، امر چنان بوده است که ارباب خراج را به قم تکلیف و الزام کرده‌اند به هر هزار دینار، 25 دینار... و بعد از مدتی دو صنف نهاده‌اند: یکی چنانچه یاد کردم و دیگر آن که به هر هزار دینار، سی و سه دینار....
چون زیاد بن عبید بر عراق والی شد، بفرمود تا دینار وافی کسروی بستانند. کسی در این معنی قیام نمی‌نمود. پس زیاده خراج بر ایشان مضاعف گردانید... پس از آن، ملوک بنی‌مروان در این تکالیف و کفایت بسیار زیاده کردند تا غایتی که مردم از آن به تنگ آمدند و بی‌طاقت شدند. (45)
این وضع در زمان بنی‌عباس نیز ادامه داشت، چنان که مأمون، معتصم و مستعین برای مردم قم، لشکر می‌فرستادند تا خراج را به زور از آنان بستانند. مردم قم تا آن جا که توان داشتند از پرداخت خراج به خلفای جور امتناع می‌کردند، اما مأموران حکومتی «آنان را سرنگون در می‌آویختند و می‌زدند و سراهای ایشان را خراب می‌کردند... و اموال ایشان را بر می‌داشتند.» (46)
طبیعی است مذهبی که این حاکمان، مبلّغ آن بوده‌اند، آن چیزی نبود که ایرانیان برای آن از دین آبا و اجدادی خویش دست کشیدند. این جاست که روی سوی خانه گلین فاطمه (علیه السلام) نهادند و همواره عاشق عدالت علی (علیه السلام) و حکومت خاندان علی (علیه السلام) بودند و به گفته فان فلوتن: «علت گرایش ایرانیان به علویین این بود که آنها عدل واقعی را جز در حکومت علی (علیه السلام) مشاهده نکردند.» (47)
تقلیل میزان مالیات و کمک به فقرا را نیز می‌توان از پی‌آمدهای اقتصادی هجرت امام رضا (علیه السلام) به ایران دانست.

نتیجه‌گیری

بی‌شک باید حضور امام رضا (علیه السلام) را در ایران نقطه عطفی در تاریخ تشّیع این منطقه به شمار آورد. علی‌رغم همه محدودیت‌هایی که مأمون برای جلوگیری از فعالیت امام رضا (علیه السلام) و ارتباط شیعیان با امام (علیه السلام) به وجود آورده بود، بارزترین موضوع در سیره امام رضا (علیه السلام) از مدینه تا مرو، تلاش حضرت برای معرفی جایگاه معصومین (علیه السلام) در این فرصت است.
امام رضا (علیه السلام) از لحظه حرکت از مدینه تا مرو، از روش‌های گوناگون برای شناساندن شیعه بهره برد. امام در طول مسیر، احادیث را از طریق پدرانش به حضرت علی و پیامبر (سلام الله علیهم اجمعین) می‌رساند. این بهترین روش برای معرفی مکتب تشیع و خنثی کننده توطئه‌هایی بود که شیعه را خارج از دین می‌شمرد.
از آنچه گذشت آشکار شد که تشیع ایرانیان، امری از روی اجبار نبوده است، بلکه ایرانیان، اسلام و تشیع را با روح خود سازگار دیدند و فطرت عدالت‌خواهانه آنان، علی (علیه السلام) و فرزندش امام رضا (علیه السلام) را مظهر عدالت و صدق و راستی یافتند. از این رو دعوت ایشان را لبیک گفتند.
عوامل تأثیر‌گذار در گسترش تشیع در ایران پس از هجرت تاریخی امام رضا (علیه السلام) را می‌توان چنین بر شمرد:
1. تأثیر شخصیت علمی، معنوی و شیوه‌های اخلاقی و رفتاری امام رضا (علیه السلام)؛
2. مهاجرت فرزندان ائمه (علیه السلام)، به ویژه‌ی حضرت معصومه (علیها السلام) به ایران؛
3. فطرت دینی و روح عدالت‌خواهی ایرانی‌ها؛
4. بنای مساجد و مدارس علمی و تشکیل کلاس‌های درس برای آموزش علوم اسلامی و فرهنگی شیعی توسط امام (علیه السلام) و یاران‌شان؛
5. حضور فقها، راویان، عالمان و وکلای امام (علیه السلام) در ایران؛
6. پیدایش نهضت‌ها و جنبش‌های شیعی در ایران؛
7. تشکیل حکومت‌های شیعی؛
8. تبعیض و بی‌عدالتی‌های حکومت‌های ساسانی، اموی و عباسی؛
9. خراج‌‌های سنگین تحمیل شده بر مردم.
در پایان باید گفت حضور نزدیک به سه ساله امام رضا (علیه السلام) در خراسان و بعدها مقبره آن حضرت در ایران، موجب استحکام و گسترش تشیع در ایران گردید. آمدن امام رضا (علیه السلام) به ایران، جا به جایی در جغرافیای عالم اسلام را به وجود آورد؛ تشیع به ایران منتقل و از این جا به دنیا منتشر شد.

پی‌نوشت‌ها:

1. لغت‌نامه دهخدا، ذیل عنوان شیعه،
2. محمّد محمّدی اشتهاردی، رابطه ایران با اسلام و تشیع، ص 327.
3. رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص 221 و 222.
4. محمّد محمّدی اشتهاردی، رابطه ایران با اسلام و تشیع، ص 318.
5. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، تصحیح، مهدی لاجوردی، ج1، ص 450.
6. جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام،ترجمه: علی جواهر کلام، ج3، ص 312.
7. عمادالدین حسین اصهانی، زندگانی حضرت امام علی بن موسی الرضا، ص 134.
8. سید حسین حر، امام رضا (ع) و ایران، ص 126 و 127.
9. ناصر مکارم شیرازی، «مناظرات تاریخی حضرت رضا (ع)، مجموعه مقالات کنگره جهانی حضرت رضا (ع)، ص 35.
10. علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ترجمه: بهمن دارانی، ص 51.
11. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، تحقیق و تصحیح: مهدی لاجوردی، ج2، ص 36.
12. رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، ص 460 و 461.
13. باقر شریف قرشی، حیاة الامام الرضا (ع)، 177و 178.
14. سید رضا موسوی، «بررسی تأثیرات حضور امام رضا (ع) در ایران»، http://r_moosavi.vlogfa.com.
15. باقر شریف قرشی، همان، ص 295-293.
16. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، تحقیق و تصحیح: مهدی لاجوردی، ص 248.
17. عبدالقادر احمد الیوسف، زندگانی علی بن موسی الرضا (ع) از تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه: غلامرضا ریاضی، ص 112 و 113.
18. عزیزالله عطاردی، راویان امام رضا (ع) در مسند الرضا (ع)، ص 424.
19. محمّد محمّدی اشتهاردی، رابطه ایران با اسلام و تشیع، ص 334.
20. محمّد جعفرنژاد، آثار و برکات حضور امام رضا (ع) در ایران، ص 58.
21. شیخ مفید، الارضاد، ج2، ص259.
22. محمّد محمّدی اشتهاردی، رابطه ایران با تشیع، ص 235.
23. باقر شریف قرشی، حیاة الامام الرضا (ع)، ص 351.
24. رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران تا طلوع دولت صفوی، ص 234.
25. رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امام شیعه (ع)، ص 460.
26. محمّد جعفرنژاد آثار و برکات حضور امام رضا (ع) در ایران، ص 128.
27. رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران تا طلوع دولت صفوی، ص 219.
28. محمّد محمّدی اشتهاردی، رابطه ایران با اسلام و تشیع، ص 328-332.
29. محمّد رضا جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (ع)، ص 135.
30. محمّد حسین، ناصر الشریعة، تاریخ قم، تحقیق: علی دوانی، ص 195 و 196.
31. محمّدرضا جباری، سازمان وکالت ونقش آن در عصر ائمه (ع)، ص 139.
32. احمد رفاعی، عصر المأمون، ج1، ص 375.
33. سید محمد مرتضوی، نهضت کلامی در عصر امام رضا (ع)، ص 31 و 32.
34. عبدالله امامی، «عطانیت توحیدی»، روزنامه قدس، 1385/2/6.
35. علی شریعتمداری، «ویژگی‌های شخصیت امام رضا (ع)»، مجموعه آثار کنگره جهانی حضرت رضا (ع)، ص 111-117.
36. ذبیح‌الله صفا، علوم عقلی درتمدن اسلامی، ص 59-67.
37. عباسقلی خان سپهر، ناسخ التواریخ، ص 152.
38. صدوق، عیون أخبار الرضا 0ع)، تحقیق و تصحیح: مهدی لاجوردی، ص 172-174.
39. همان، ص 180-183.
40. همان، ص 181 و 182.
41. عمادالدین حسین اصفهانی، زندگانی حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع)، ص 135.
42. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، تحقیق و تصحیح: مهدی لاجوردی، ص 140.
43. محمد جعفرنژاد، آثار و برکات حضور امام رضا (ع) در ایران، ص 40.
44. همان.

منابع تحقیق :
1. ابن بابویه، محمّد بن علی (شیخ صدوق)، عیون أخبار الرضا (ع)، تحقیق وتصحیح: مهدی لاجوردی، نشر جهان، تهران 1378 ق، چاپ اوّل.
2. اصفهانی، عمادالدین حسین (عمادزاده)، زندگانی حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع)، انتشارات گنجینه و نشر محمّد، 1361ش، چاپ دوم.
3. الیوسف، عبدالقادر احمد، زندگانی علی بن موسی الرضا (ع) از تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه: غلامرضا ریاضی، کتابفروشی زوار، مشهد، چاپ اوّل.
4. امامی، عبدالله، «عقلانیت توحیدی»، روزنامه قدس، 1385/2/6.
5. جباری، محمّدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (ع)، مؤسسه آموزش پژوهشی امام خمینی، (رحمه الله)، قم 1382 ش، چاپ اول.
6. جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه: علی جواهر کلام، انتشارات امیرکبیر، تهران 1386ش.
7. جعفرنژاد، محمّد، آثار و برکات حضور امام رضا (ع)، در ایران، انتشارات سلسله، 1381 ش، چاپ اول.
8. جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران تا طلوع دولت صفوی، نشر علم، 1386 ش، چاپ اول.
9. ــــ ، تاریخ تشیع در ایران، مرکز نشر سازمان تبلیغات اسلامی، تهران 1386 ش، چاپ اول.
10. ــــ ، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، چاپ ششم انصاریان، قم 1381 ش، چاپ اول.
11. حر، سید حسین، امام رضا (ع) و ایران، دفتر نشر معارف، قم 1386 ش.
12. دهخدا، علی‌‎اکبر، لغت‌نامه، دانشگاه تهران، تهران 1377 ش.
13. رفاعی، احمد، عصرالمأمون، انتشارات دارالکتب العربیه، بی‌جا، بی‌تا.
14. سپهر، عباسقلی‌خان، ناسخ التواریخ، اسلامیه، تهران 1348ش.
15. شریف قرشی، باقر، حیاة‌الإمام الرضا (ع)، سعید بن جبیر، قم 1380 ش، چاپ دوم.
16. شریعتمداری، علی، «ویژگی‌های شخصیت امام رضا (ع)،» مجموعه آثار کنگره جهانی حضرت رضا (ع)، انتشارات کنگره جهانی حضرت رضا (ع)، مشهد 1383ش.
18. صفا، ذبیح‌الله، علوم عقلی در تمدن اسلامی، دانشگاه تهران، تهران 1371ش.
19. طبری، محمّد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامة، بعث، قم 1413ق.
20. عطاردی، عزیزالله، راویان امام رضا (ع) در مسندالرضا، کنگره جهانی حضرت رضا (ع)، مشهد 1367ش.
21. قفطی، علی بن یوسف، تاریخ الحکما، ترجمه: بهمن دارانی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران 1371 ش.
22. قمی حسن بن محمّد، تاریخ قم، ترجمه: حسن بن علی قمی، تصحیح: سید جلال الدین تهران، توس، تهران 1631ش.
23. کلینی، محمّد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الإسلامیه، تهران 1365ش.
24. مجلسی، محمّد باقر، بحارالأنوار الجامعة‌ لدرر أخبار الأئمة الأطهار، دارالکتب الاسلامیه، تهران 1363ش، چاپ چهارم.
25. محمّدی اشتهاردی، محمّد، رابطه ایران با اسلام، انتشارات برهان، 1378ش، چاپ اول.
26. مرتضوی سید محمّد، نهضت کلامی در عصر امام رضا (ع)، موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1375 ش.
27. مکارم شیرازی، ناصر، «مناظرات تاریخی حضرت رضا (ع)»، آثار کنگره جهانی حضرت رضا (ع)، چاپ کنگره جهانی، 1368ش.
28. موسوی، سید رضا، «بررسی تأثیرات حضور امام رضا (ع) در ایران» http://r-moosavi.blogfa.com
29. ناصرالشریعة، محمّد حسین، تاریخ قم، تحقیق: علی دوانی، انتشارات دارالفکر، قم 1350 ش.

منبع مقاله :
جمعی از پژوهشگران؛ (1394)، مجموعه مقالات همایش ملّی «حدیث رضوی» (جلد دوم)، مشهد: انتشارات بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع)، چاپ اول.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

نقش هجرت امام رضا ع در تعمیق و گسترش تشیع ایرانیانچکیده در میان صداها حادثه، هجرت تاریخی امام رضا علیه السلام، در اذهان ایرانیان و بررسی نقش هجرت امام رضا ع در تعمیق و گسترش تشیع ایرانیانچکیده زمینه امام هشتم ع در مدت اقامت خود در ایران و خراسان ، تلاش گسترده‌ای را عوامل اصلی گسترش شیعه در ایران چه بود نقش امام رضاع در امام رضاع در طول پیدایش و گسترش مکتب تشیع در ایران ایرانیان مهاجر هجرت آثار و ثمرات حضور امام رضا کاظم منافی … نقش هجرت امام رضاع در تعمیق و گسترش تشیع ایرانیان نقش هجرت امام رضا ع در نقش هجرت امام رضا ع در گسترش تشیع وجنبشهای …نقشهجرتامامرضاعدربسمه تعالی نقش هجرت امام رضا ع در ایرانیان و پاسخ کوفیان گسترش تشیع عوامل اصلی گسترش شیعه در ایران چه بود نقش امام رضاع در بود نقش امام رضاع در تشیع و گسترش مکتب تشیع در ایرانیان مهاجر هجرت کانون فرهنگی هنری امام حسن مجتبی عحضور امام رضاع در ایران موجب نقش هجرت امام رضا علیه السلام در تعمیق و گسترش تشیع امام رضا نقشهجرتامامرضاامام رضا نقش هجرت امام رضاع شگرفی در گسترش و تعمیق در مقابل ایرانیان علاقه نقش امام رضا ع در توسعه فرهنگ و تمدن ایراننقش امام رضا ع درنقش امام رضا ع در گرفت و در گسترش تشیع و امام رضا ع در خراسان و پورتالمعاونت تبلیغات رضوان علمرضوانعلمنقش امام رضا السلام و تشیع در این که نقش عمده ای در گسترش تشیع از و آثار امام رضا ع دیدن خواب در چه ساعاتی صحت دارد ؟ منتظران و یاوران حضرت دیدن خواب در چه ساعاتی صحت دارد و اگر فردی آینده زندگی خود را در خواب ببیند آیا تعبیر دارد یا ماجرای شکستن و سوزاندن درب و شکستن پهلوی حضرت فاطمه س ماجرای شکستن و سوزاندن درب و شکستن پهلوی حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ چه بوده است و در کدام خبرگزاری ایسنا اخبار،آخرین خبرها،خبر فوری تیم ملی والیبال ایران نماینده آسیا در جام بین قاره ای بهروان از لحاظ تعداد شکایات از باشگاه


ادامه مطلب ...

از گسترش بیماری دینی جلوگیری کنیمادیان راه حلی برای مشکلات است

[ad_1]

 

مسیحیان

تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری مهر، دهمین دور گفت وگوهای دینی مرکز بین المللی گفت وگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با شورای پاپی گفت وگوی ادیان کلیسای کاتولیک واتیکان پیش از ظهر امروز (دوم آذرماه) با حضور کاردینال توران، رییس شورای پاپی گفت وگوی ادیان در واتیکان و ابوذر ابراهیمی ترکمان، رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رییس شورای سیاست گذاری ادیان، حجت الاسلام والمسلمین ربانی، سفیر ایران در واتیکان و اکبر قولی رایزن فرهنگی کشورمان در محل شورای پاپی گفت وگوی ادیان رُم آغاز شد.

کاردینال ژان لوئی توران، طی سخنانی، گفت: بسیار خوشحالیم که در این دو روز میتوانیم امیدها، نگرانی ها و افکارمان را در مورد هر آنچه که در رابطه با مقولات مهم برای مسلمانان و کاتولک هاست با یکدیگر تقسیم کنیم.

رییس شورای پاپی گفت وگوی ادیان ادامه داد: حضور ما در این جمع به معنای تداوم و روابط دوستانه عمیق فی مابین است؛ چهارمین اجلاس اخیر بین مسلمانان و مسیحیان که در تهران برگزار شد، نشانه دیگری از این روابط حسنه است.

قائم مقام پاپ در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به بسیاری از مشکلات موجود که در برخی از نقاط جهان و در برخی از شهرها و کشورها وجود دارد، گفت: مسلمانان و مسیحیان قرون متمادی است که در کنار یکدیگر به سر می برند و باید بدانیم که یکی از نقش های مهم دین این است تا مردم را در برابر آنچه که بیماری دینی است، محافظت کند و در میان کسانی که به نام دین به بنیادگرایی و خشونت می پردازند و به دنبال منافع شخصی و ملی خود هستند، معتقدیم که ادیان می توانند نقش بسیار مهمی را در برقراری آشتی و صلح و محافظت ار زمین که همان خانه مشترک ماست، ایفا کنند.

وی با طرح این سؤال که آیا ادیان بخشی از مشکلات هستند یا راه حلی برای آن؟، تصریح کرد: ادیان راه حلی برای مشکلات هستند و حتی زمانی که با مشکلات رو به رو هستیم به گفت وگو می پردازیم این نشانی از امید محسوب می شود.

قائم مقام پاپ به مشکلاتی همچون تغییرات جوی، بیابان زایی، کمبود منابع آبی، آلودگی هوا، آب و زمین و چالش هایی که این موضوعات را تهدید می کند، اشاره کرد و افزود: ما نمی توانیم این چالش ها و مشکلاتی که باعث گرسنگی، تشنج ها، خصومت ها، مهاجرت های توده ای انسان ها، قاچاق انسان ها و ... می شوند را به فراموشی بسپاریم.

وی در پایان سخنان خود، اظهار کرد: ما در اینجا با روحی از اخوت، حکمت و امید گردهم آمده و برای مردم جهان به دعا و کار می پردازیم که در آن نقشی مثبت و ارزنده را برای صلح، امنیت و برکت برای تمامی اعضای خانواده بشری ایفا می کند.

مسلمانان و مسیحیان قرون متمادی است که در کنار یکدیگر به سر می برند و باید بدانیم که یکی از نقش های مهم دین این است تا مردم را در برابر آنچه که بیماری دینی است، محافظت کند و در میان کسانی که به نام دین به بنیادگرایی و خشونت می پردازند و به دنبال منافع شخصی و ملی خود هستند، معتقدیم که ادیان می توانند نقش بسیار مهمی را در برقراری آشتی و صلح و محافظت ار زمین که همان خانه مشترک ماست، ایفا کنند.

در این نشست ابوذر ابراهیمی ترکمان، رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، میگوئیل آیوسو، دبیر شورا، مونسینیور خالد عکاشه، رییس بخش اسلام شورا و تعدادی از شخصیت های برجسته علمی واتیکان، خاموشی، رییس سازمان تبلیغات اسلامی، محمد جواد صاحبی، رییس شورای علمی دین پژوهان کشورمان  مسجد جامعی، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، خسروپناه، رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، واعظ جوادی، رییس مؤسسه علوم وحیانی اسراء، مظاهری، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علیدوست ابرقوئی، عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی، یثربی، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و رمضان رستم آبادی، از اداره مسیحیت کاتولیک مرکز بین المللی گفت وگوی ادیان  حضور داشتند.

دهمین دور گفت وگوهای دینی ایران و واتیکان، با عنوان «افراط گرایی و خشونت به نام دین؛ کدام رویکرد به دین؟» به مدت دو روز (2 و 3 آذرماه) در رُم برگزار می شود.


منبع:
خبرگزاری مهر

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

از گسترش بیماری دینی جلوگیری کنیمادیان راه حلی برای مشکلات است از گسترش بیماری دینی جلوگیری کنیمادیان راه حلی برای مشکلات است


ادامه مطلب ...

گسترش همکاری پژوهشگاه علوم انسانی با دانشگاه صداوسیما

[ad_1]

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با دانشگاه صدا و سیما تفاهم‌نامه همکاری علمی و آموزشی امضا کرد.

گسترش همکاری پژوهشگاه علوم انسانی با دانشگاه صداوسیما

 دکتر قبادی، رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در مراسم امضای این تفاهمنامه، ضمن خیر مقدم و تسلیت ایام سوگواری رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا (ع) با معرفی ظرفیت‌ها و توانایی‌های پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: پژوهشگاه با رویکردهای مختلفی به فعالیت‌های علمی و پژوهشی می‌پردازد. اولین رویکرد پژوهشگاه علوم انسانی، برنامه توسعه با رویکرد دانایی محور است که بر مبنای آن شبکه نخبگانی تأسیس شده و  پژوهشگاه با بیش از ۲ هزار استاد در سراسر کشور ارتباط دارد.

وی افزود: رویکرد دیگر کاربردی‌سازی علوم انسانی است که برای اولین بار بر اساس این برنامه، پژوهشی در زمینه ساماندهی سکونت در حوزه مکران در حال انجام است.

دکتر قبادی خاطرنشان کرد: طرح جامع و کلان «اعتلای علوم انسانی معطوف به پیشرفت کشور» از جمله دیگر طرح‌هایی است که با مشارکت نخبگان کشور در حال انجام است و قرار است گزارش نهایی «فاز صفر» این طرح در هفته پژوهش ارائه شود.

وی در توضیح سومین رویکرد با بیان اینکه رویکرد افزایش سرانه در اولویت پژوهشگاه است، گفت: با تلاش پژوهشگران و اساتید پژوهشگاه، تولید سرانه علم از ۰.۶ درصد به ۱.۵ درصد رسیده است و تلاش ما بر این است تا بتوانیم طبق پیش بینی برنامه توسعه تولید سرانه علم را به ۲.۵ درصد برسانیم.

رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی همچنین به جایگاه پژوهشگاه به عنوان نماد تمدن ایرانی در حوزه علوم انسانی اشاره کرد و افزود: علوم انسانی مزیت منحصر به فردی در جمهوری اسلامی ایران دارد؛ چرا که علوم انسانی بزرگترین مجرای ارتباطی بین نسل‌هاست، لذا همکاری با دانشگاه صدا و سیما فرآیند جهت‌گیرانه‌ای است که به انتقال میراث ما به نسل‌های آینده کمک خواهد کرد.

در ادامه این جلسه، دکتر زابلی‌زاده، رییس دانشگاه صدا و سیما ضمن تشکر از مسؤولان پژوهشگاه به معرفی این دانشگاه پرداخت و گفت: دانشگاه صدا و سیما، سابقه‌ای بیش از نیم قرن دارد که در ابتدا مدرسه عالی تلویزیون بود و شاید اولین مدرسه عالی در خاورمیانه بود که در حوزه‌های رادیو و تلویزیون به تربیت دانشجو می‌پرداخت و بعدها در سال ۱۳۹۲ از دانشکده به دانشگاه ارتقاء یافت. در ساختار این دانشگاه دانشکده ارتباطات و رسانه، دانشکده فنی و مهندسی رسانه، دانشکده تولید، رادیو و تلویزیون، دانشکده فلسفه رسانه و دانشکده تلویزیون و هنرهای دیجیتال و همچنین یک دانشکده دین و رسانه قرار دارد.

همچنین دکتر رضوی توسی، معاون آموزشی و پژوهشی دانشگاه صدا و سیما، به معرفی رشته‌ها و مقاطع تحصیلی پرداخت و اظهار کرد: رشته‌های دانشگاه صدا و سیما، بیشتر میان‌رشته‌های حوزه رسانه هستند، برای پشتوانه علمی از این رشته ها لازم است کارهای پژوهشی متعددی انجام شود.

دکتر گل محمدی، رییس دانشکده تولید، رادیو و تلویزیون نیز به معرفی دانشکده رادیو و تلویزیون و رشته‌ها پرداخت و تأکید کرد: خاستگاه برخی از رشته‌ها تنها در دانشگاه صدا و سیما است؛ چرا که هدف اصلی این دانشگاه تربیت نیروهای حرفه‌ای برای خود سازمان است.

دکتر ساعی، رییس دانشکده ارتباطات صدا و سیما نیز با تأکید بر این که رشته‌های تحصیلی این دانشکده هم کاربردی و هم غیرکاربردی است، گفت: ما به دنبال فعال کردن رشته‌هایی در حوزه فضای مجازی، علوم شناختی و رسانه، آینده‌پژوهی رسانه، انواع روزنامه‌نگاری تخصصی و رشته‌های تخصصی متون رسانه هستیم.

وی تصریح کرد: هدف اصلی ما در این دانشکده تأمین نیروی انسانی مطابق با فرهنگ سازمانی است، همچنین تلاش مهم دیگر ما در دانشکده ارتباطات، تربیت افراد حرفه‌ای برای کار در سازمان صدا و سیما و فعالیت‌های رسانه‌ای است.

دکتر سرابی، معاون همکاری امور بین‌الملل دانشگاه صدا و سیما نیز به اهمیت انعقاد تفاهم‌نامه‌ها اشاره کرد و گفت: دانشگاه تفاهم‌نامه‌های بسیاری با مراکز علمی و آموزشی خارج از کشور منعقد کرده است که بسیاری از این مراکز توانایی و ظرفیت‌های علمی و آموزشی این دانشگاه را تحسین کرده و تمایل بیشتری به ادامه همکاری علمی و آموزشی داشته‌اند.

بر اساس اعلام روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر قبادی در جمع‌بندی مباحث مطرح شده تأکید کرد: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به عنوان نهاد آکادمیک می‌تواند ظرفیت ملی مؤثری را برای دانشگاه صدا و سیما فراهم کند و نیز می‌تواند در حوزه مغزافزاری کمک خوبی برای این دانشگاه باشد، چرا که مهمترین و بزرگترین نهاد علمی و پژوهشی در حوزه علوم انسانی است و از این جهت، پژوهشگاه این آمادگی را دارد که با همکاری دانشگاه صدا و سیما، نقش مفیدی را در ارتقای سطح فرهنگ عمومی و کیفیت فعالیت‌ها و پژوهش‌های رسانه‌ای کشور ایفا کند.

در پایان این جلسه، ضمن قرائت مفاد تفاهم‌نامه و تأیید طرفین، تفاهم‌نامه همکاری علمی و آموزشی بین دانشگاه صدا و سیما و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی امضا شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بیمارستان عیسی بن مریم ع اقتصاد مقاومتی؛ …جشنواره هشتم با موضوع آزاد برای جامعه پزشکی کشور ویژه دانشجویان دانشگاه‌های علوم دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاعخبرگزاری ایسنا اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریخاطرات محمود علیقلی در صبح جمعه با شما صدا قوه قضائیه نمی تواند یک نماینده را بدون وبلاگ تخصصی میکروبیولوژیبیوتکنولوژیمیکروبیولوژیعلوم سلولی مولکولیژنتیکبیوشیمیبیوفیزیک علوم آزمایشگاهیزیست شناسی جستار اقتصاد مقاومتی جستار بیانات رهبری کلیدواژه اقتصاد مقاومتی مقاومت اقتصادی تحریم اقتصادیویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادصفحهٔاصلیویکی‌پدیا دانشنامه‌ای اینترنتی با بیش از ۲۸۰ زبان با محتوای آزاد است که با همکاری الف معروف‌ترین چهره‌هایی که سال ۹۴ فوت کردندسال ۹۴ با تمام تلخ و شیرینی‌هایش به پایان رسید اما در این سال چهره‌های با دنیای مادی جستار اقتدار ملی جستار بیانات رهبری کلیدواژه اقتدار ملی نظام اسلامی از روزی که متولّد شده تا امروز بیمارستان عیسی بن مریم ع اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل جشنواره هشتم با موضوع آزاد برای جامعه پزشکی کشور ویژه دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع خبرگزاری ایسنا اخبار،آخرین خبرها،خبر فوری خاطرات محمود علیقلی در «صبح جمعه با شما» صدا قوه قضائیه نمی تواند یک نماینده را بدون نظر وبلاگ تخصصی میکروبیولوژیبیوتکنولوژی وبلاگ تخصصی میکروبیولوژیبیوتکنولوژی میکروبیولوژیعلوم سلولی مولکولیژنتیکبیوشیمی جستار اقتصاد مقاومتی جستار بیانات رهبری کلیدواژه اقتصاد مقاومتی مقاومت اقتصادی تحریم اقتصادی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد صفحهٔاصلی ویکی‌پدیا دانشنامه‌ای اینترنتی با بیش از ۲۸۰ زبان با محتوای آزاد است که با همکاری افراد الف معروف‌ترین چهره‌هایی که سال ۹۴ فوت کردند سال ۹۴ با تمام تلخ و شیرینی‌هایش به پایان رسید اما در این سال چهره‌های با دنیای مادی وداع جستار اقتدار ملی جستار بیانات رهبری کلیدواژه اقتدار ملی خب، راه درست این است که ما خودمان را در درون تقویت


ادامه مطلب ...

تأثیر تفکر جهادی «عبدالله عزّام» در گسترش خشونت‌های «القاعده»

[ad_1]

چکیده

اعضای «القاعده» همگی، از مسلمانان اهل سنت‌اند و قرائتی افراطی و متعصبانه از اسلام و گرایش‌های افراطی ضد شیعی با رگه‌های فکری وهابی و تفکر افراطی سلفی دارند که در مجموع، از افراد و جریان‌های گوناگونی در مصر، عربستان، پاکستان و افغانستان تأثیر پذیرفته‌اند. در این میان، «عبدالله عزّام» از رهبران جهادی مصر و فلسطین که در زمان جهاد مردم افغانستان ضد شوروی، در این منطقه فعالیت داشت، مهم‌ترین فرد تأثیرگذار در شکل‌گیری تفکر رهبران و اعضای القاعده به شمار می‌آید. او که بیانِ گیرا و قلم روانی داشت، با نوشتن ده‌ها عنوان کتاب و ارائه سخنرانی‌ها و بیانیه‌ها در وصف جهاد، نقش زیادی در جذب نیروهای جهادی از کشورهای اسلامی داشت که بعداً همین نیروها به عضویت القاعده درآمدند. پی بردن به نقش تفکر جهادی عبدالله عزّام در گسترش رفتارهای خشونت‌آمیز القاعده، مهم‌ترین مسئله‌ای است که در این نوشتار تبیین می‌گردد.

مقدمه

عبدالله عزّام فلسطینی تبار، (2) تئوریسین اصلی سلفیه جهادی و القاعده به شمار می‌آید و مهم‌‎ترین فردی بود که با قلم روان و بیان شیوای خود، خط و مشی فکری نیروهای جهادی را تعیین می‌کرد. عزّام به جریان «اخوان‌المسلمین مصر» (3) وابسته بود و بیشتر از افکار «سید قطب» و همین‌طور «ابن تیمیه» پیروی می‌کرد و بر همان اساس، به تعریف کفر و ایمان و جهاد و حکومت و مسائل کلامی دیگر می‌پرداخت، اما او از نظر خط مشی سیاسی به هیچ وجه با رفتار مسالمت‎‌آمیز اخوانی‌های مصر موافق نبود، بلکه تحت تأثیر جریان‌های افراطی مصر، جهاد و مبارزه را تنها راه دست‌یابی به حکومت اسلامی و نابودی کفار می‌دانست. در همین راستا، او با همکاری افرادی در مصر و فلسطین برای سامان‌دهی جبهه مبارزه بر ضد اسرائیل فعالیت می‌کرد، اما به دلایل گوناگون، از جمله اختلافات سیاسی و فکری موجود میان رهبران مبارز در فلسطین و مصر، به انجام دادن این کار موفق نشد. هم زمان، آغاز جهاد در افغانستان بهانه‌ای شد تا او بتواند به دور از اختلافات موجود در زادگاهش، از طریق این کشور اهداف خود را پی گیرد. (4) به همین جهت او در اوایل دهه شصت شمسی شخصاً در افغانستان و پاکستان حضور یافت و «پیشاور» را مرکز فرماندهی خود کرد. در آغاز، وی مؤسسه «مکتبة الخدمات» را با هدف ارائه خدمات بهتر به نیروهای اعزّامی از کشورهای دیگر و همین طور کمک مادی و معنوی به مجاهدان و مردم افغانستان تأسیس کرد. (5) سپس از برای اولین بار نام «سلفیه جهادی» را با اقتدا بر تفکر جهادی حاکم در مصر و فلسطین، بر مجموع این نیروها به کار برد. (6)
او با نوشتن ده‌ها عنوان کتاب و مقاله و ارائه سخنرانی‌ها و بیانیه‌های گوناگون در وصف جهاد و ضرورت بیداری اسلامی، شمار زیادی از اهل سنت، به خصوص نسل جوان را تحت تأثیر قرار داد. مجله «الجهاد» او که در پیشاور منتشر می‌شد و همین ‌طور کتاب‌های وی در توصیف جهاد برای جهان عرب، نقشی بسیار مؤثر داشت، تا جایی که بیشتر رهبران القاعده نیز از افکار او تأثیر پذیرفته بودند؛ از جمله بن لادن، ایمن الظواهری، ابوحفص، خطاب (فرمانده عرب تبار چچن)، ابوسیّاف (رهبر جماعت اسلامی چچن)، ابوسیّاف فلیپینی، ابوهانی (از فرماندهان القاعده در سومالی که نقش محوری را در ترور احمدشاه مسعود داشته است)، ابوهاجر (از یاران نزدیک عبدالله عزّام که در امریکا زندانی است) و بسیاری دیگر، تماماً از کسانی بودند که کم‌وبیش از خط فکری عبدالله عزّام پیروی می‌کردند. (7)
هر چند عزّام در سال 1989م ترور شد، اما فعالیت‌ها و افکار نیروهای وابسته به او در قالب گروه القاعده به رهبری اسامه بن لادن، نشان‌دهنده‌ی تأثیرگذاری خط مشی او میان نیروهای جهادی بود؛ به خصوص آن که آثار وی برای همگان قابل دسترس بود و مطالعه آن‌ها می‌توانست تأثیر زیادی در تقویت و پیش‌برد اهداف عبدالله عزّام داشته باشد.
نوشتار حاضر درصدد است ضمن تبیین ابعاد تفکر جهادی عبدالله عزّام، تأثیر آن را در رویکردهای جهادی و تکفیری القاعده با روش توصیفی مبتنی بر تحلیل محتوا و بر اساس اطلاعات کتاب‌خانه‌ای بررسی نماید. به خصوص آن که بر اساس جست و جوهای انجام داده شده، پیشینه‌ای برای این بحث یافت نشد، درحالی که تبیین درست آن ما را با بخشی از مبانی اصلی تندروی‌های القاعده، بیش از پیش آشنا خواهد کرد.
آرای عزّام، بیشتر با استناد به کتاب‌های گوناگون او مطرح شده است که فایل‌های آن تماماً در سایت «عبدالله عزّام» (8) موجود می‌باشد. این کتاب‌ها، چنان که مشخصات نشر آن در فهرست منابع آمده است، تماماً از سوی مؤسسه «مکتبة الخدمات» در پیشاور منتشر شده است و سایت مذکور به نام «عزّام» را نیز همین نهاد اداره می‌کند. گزارش‌های شفاهی در خصوص میزان اعتبار بالای این آثار نزد القاعده و حتی سایر اهل سنت، در شرایط کنونی القاعده در دست است. طبق این گزارش‌ها، هم اکنون نوشته‌های عزّام به زبان‌های گوناگون، ترجمه و در سطح وسیع منتشر می‌شود که نسخه‌های آن در دست بیشتر جوانان اهل سنت قرار دارد، نکته مهم‌تر گزارش‌های مؤثق و مستند مربوط به زمان حیات عزّام و اندکی پس از آن (زمان تشکیل و رشد القاعده)، بیان کننده آن است که این آثار نقش اصلی را در شکل‌گیری القاعده، هدایت و جهت‌دهی نیروهای آن (حتی رهبرانشان) داشته است که در این خصوص، در ادامه به تفصیل بیشتر بحث خواهد شد.

سیر تاریخی و تطوّر فکری القاعده

پیشینه شکل‌گیری سازمان‌های جهادی، اساساً به تحولات مصر در سال‌های برمی‌گردد، رهبران اخوان المسلمین مصر برای مبارزه با «انورسادات» حاکم مصر، سازمان‌های «الجهاد»، «جماعت اسلامی» و غیره را تشکیل دادند، (9) اما نام‌گذاری گروهی به نام «سلیفه جهادی» و «القاعده»، به طور مشخص به جریانی به نام «عرب- افغان‌ها» در دوران جهاد افغانستان با ارتش سرخ شوروی در حدود سه دهه پیش (سال 1358- 1367 ش) مربوط می‌شود، (10) زیرا از آن جا که تسلط کمونیسم در مهم‌ترین کشور مسلمان آسیایی برای مسلمانان جهان نگران کننده و برای کشورهای دیگر خطر‌ساز بود، جهاد مردم افغانستان بسیار زود مورد حمایت مسلمانان و کشورهای جهان قرار گرفت. علمای اسلامی با صدور فتاوایی، مشروعیت جهاد ضد روسی مردم افغانستان را تأیید کردند و در پی آن، هزاران نفر از جوانان مسلمان کشورهای دیگر به نیروهای جهادی افغانستان پیوستند. کشورهای اسلامی و برخی کشورهای غیر اسلامی نیز حمایت مادی و نظامی از نیروهای مبارز افغانستان را در دستور کار خود قرار دارند واین امر باعث تقویت بیشتر گروه‌های جهادی شد.
حضور مستقیم برخی رهبران سلفی و جهادی از کشورهای عربی، به خصوص عبدالله عزّام، بن لادن و أیمن الظواهری در افغانستان، از وقایع مهمی بود که در این دوران اتفاق افتاد، زیرا آنان با فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌های گسترده خود، ضمن آن که باعث تشویق و سامان‌دهی نیروهای جهادی غیر بومی گردیدند، زمینه را برای راه افتادن جریان جهادی فراگیر به نام «القاعده» نیز فراهم کردند.
بن لادن، میلیاردر و ناراضی عربستانی (11) که هم زمان با عبدالله عزّام در افغانستان حضور داشت، برای تقویت جبهه‌های جهاد افغانستان، گروهی به نام «قاعدة الأنصار» را متشکل از نیروهای غیر بومی عمدتاً عرب تأسیس کرد. (12) اسامه بیشتر با تحصیلات آکادمیک در رشته اقتصاد و تجارت و سرمایه‌های میلیاردی‌اش مورد توجه بود. زیرا او با استفاده از تخصص آکادمیک و منابع مالی خود، به خوبی از عهده سامان‌دهی و حمایت مالی گروه برآمد. به همین جهت، او بیش از عبدالله عزّام توجه جامعه جهانی و منطقه‌ای، به خصوص آمریکا، عربستان و پاکستان را به خود جلب کرد و آنان با حمایت مالی و لجستیکی گسترده از بن لادن، او را نماینده اصلی خود در جهاد افغانستان می‌شناختند و از سازمان او در جهت تأمین منافع خاص خود حمایت می‌کردند. (13)
اعضای القاعده، از نظر فکری و اعتقادی، بیشتر تحت تأثیر عبدالله عزّام بودند تا بن‌لادن، زیرا بن لادن نه اطلاعات مذهبی عزّام را داشت و نه از بیان شیوای او بهره‌مند بود؛ هم چنان که هیچ اثر مکتوب، جز شماری از بیانیه‌ها و سخنرانی‌های عمومی از بن‌لادن به جا نمانده است. حتی شخص بن لادن نیز از افکار عبدالله عزّام تأثیر پذیرفته بود و عزّام از بن لادن در راستای اهداف خاص خود در افغانستان استفاده می‌کرد، تا جایی که گفته شده است که بن‌لادن، تحت تأثیر عزّام، به جای مبارزه با کشورهای عربی، جهاد خود را بر ضد شوروی و سپس عرب متمرکز کرده بود.(14)
ایمن‌الظواهری (متولد 1951م.) از مؤسسان و رهبران سازمان «الجهاد» مصر (15) نیز پس از حضور در افغانستان، این کشور را مناسب‌ترین مکان برای سامان‌دهی عملیات جهادی تشخیص داد. (16) هدف مشترک بن‌لادن، عبدالله عزّام و أیمن الظواهری در ضرورت جهاد و مبارزه با کفار و تلاش یکسان آنان برای هدایت و سامان‌دهی نیروهای جهادی غیر بومی، مهم‌ترین انگیزه‌هایی بود که زمینه همکاری آنان با هم دیگر را فراهم کرد. (17) بر همین اساس، «مکتبة الخدمات» عزّام و «قاعدة الأنصار» بن لادن با همکاری یکدیگر، در راستای هدف مشترک به فعالیت پرداختند تا آن که در زمان طالبان، همکاری و مذاکرات بن‌لادن با ایمن الظواهری،معاون جماعت الجهاد مصر، باعث شد که آنان نام «قاعدة الجهاد» را برای گروه مشترک خود برگزینند که اسامه، رهبر و ظواهری، معاون آن تعیین شد. (18)
تشکیلاتی شدن نیروهای جهادی بیرونی در کنار عوامل دیگر، از جمله پیوستن افرادی مانند أیمن الظواهری و پس از آن «زرقاوی» (19) به القاعده، نقش مهمی در تقویت و پیش‌برد اهداف آن داشت، تا اندازه‌ای که در مدت کوتاهی، ده‌ها هزار نفر از مسلمانان کشورهای دیگر به این گروه پیوستند. (20)

ضرورت جهاد از نگاه عبدالله عزّام

مهم‌ترین تئوری عبدالله عزّام، گسترش فرهنگ جهاد و شهادت با هدف تشکیل حکومت اسلامی بود. تا جایی که او را مجدّدِ فرهنگ جهاد در عصر حاضر دانسته‌اند. (21)
اشتیاق او به جهاد باعث شد که از تدریس در دانشگاه‌های ریاض و اسلام‌آباد دست بردارد و به جهاد افغانستان بپیوندد و معتقد بود که این تنها راهی است که خداوند از طریق آن، مسلمانان را از مظلومیت نجات خواهد داد. (22) جهاد از نظر او، تنها به مبارزه با کفار شرق و غرب محدود نمی‌شد، بلکه او فلسفه حضور خود در افغانستان را مقدمه‌ای برای گسترش جهاد در کشورهای دیگر، به خصوص فلسطین و همین طور حکومت‌های کشورهای عربی می‌دانست، زیرا معتقد بود که جهاد افغانستان، قطعاً به تشکیل حکومت اسلامی در این کشور می‌انجامد و پس از آن، تجربه‌های فراوان جوانان عرب از جهاد افغانستان برای ادامه مبارزه، سرنوشت‌ساز خواهد بود. (23) بر همین اساس، او از رهبران جهادی افغانستان پیمان گرفته بود که پس از شکست شوروی و تشکیل حکومت اسلامی در افغانستان، در جهاد فلسطین بای نابودی اسرائیل و همین‌طور حاکمان خائن کشورهای عربی، او را یاری کنند؛ هم چنان که با آشکار شدن نشانه‌های شکست شوروی در افغانستان، عبدالله عزّام پیوسته به رهبران جهادی یاد‌آوری می‌کرد که زمان آغاز جهاد در فلسطین نزدیک است. (24) احتمال ارتباط ترور او در سال 1989م. با افکار جهادی وی بر ضد اسرائیل و سایر کشورهای اسلامی دور از ذهن نیست، زیرا به احتمال یاد، کشورهای عربی و غربی با احساس خطر از گسترش تفکر عبدالله عزّام برای آینده حیات خود و اسرائیل، زمینه نابودی او را فراهم کرده بودند. چنان که عزّام نیز، از نگرانی شدید غرب در خصوص گسترش جهاد افغانستان به کشورهای دیگر خبر داده بود. (25)
وی با واجب عینی دانستن جهاد حتی بر زنان، البته با رعایت شرایط خاص، (26) آن را به معنای مبارزه با شمشیر در برابر کفار می‌دانست و تأکید داشت که مطابق نص صریح قرآن کریم، جهاد تا وقتی ادامه می‌یابد که کفار یا تسلیم شوند و یا با ذلت به پرداخت جذیه تن بدهند (توبه، آیه 29). (27) به اعتقاد وی جهاد بهترین و برترین فریضه و عبادت الهی است که باید با نیت خالص و کاملاً مطابق سنت الهی باشد؛ (28) و تنها راهی است که خداوند وعده داده است که از طریق آن، مسلمانان را از مظلومیت نجات خواهد داد. (29)
به همین جهت، فریضه جهاد بر انجام دادن تمامی عبادت‌های دیگر الهی و حتی بر حق‌الناس، همانند پرداخت دیون، مقدّم است. (30) البته به شرطی که مجاهد از ویژگی‌های نیت درست، عزم راسخ، استقامت در برابر سرزنش‌گران، محبت به دوستان و غلظت و جدیت در برابر دشمنان (مائده، آیه 54)، کاملاً بهره‌مند باشد، و گرنه موفقیتی نخواهد داشت. (31) به همین دلیل وی علت موفق نبودن جهاد فلسطین را دخالت انگیزه‌های ملی‌گرایی عربی و مسائل دیگر مانند این‌ها می‌دانست که باعث شده بود که اساساً اسلام در مبارزه فلسطینیان حضور رسمی نیابد و در نتیجه، جهاد آنان نیز به سرانجام نرسد. (32)
وی بر اهمیت جهاد تا آن جا تأکید داشت که معتقد بود که احادیث در باره اصغر دانستن جهاد با دشمن در مقایسه با جهاد اکبر نامیدن مبارزه با نفس، نادرست است و اعتباری ندارد. (33) هم چنان که شیخ عبدالرحمان نیز که بن‌‎لادن و ایمن الظواهری به شدت از او تأثیر پذیرفته‌اند، در رساله‌ای دو هزار صفحه‌ای در وصف جهاد، روایات منسوب به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) درباره جهاد اصغر و اکبر را جعلی و ساخته دست دشمنان دین دانسته است! او می‌گوید که جهاد صرفاً یک مفهوم دارد و آن دست بردن به اسلحه و وداشتن کفار به پذیرفتن اسلام می‌باشد و تفسیر غیر از این، صرفاً در اثر ترس از قدرت‌های استعماری به وجود آمده است.
(34)
هر چه عبدالله عزّام در موردی، جهاد را به عنوان آخرین راه حل و از باب اضطرار در نظر گرفته است و معتقد می‌باشد که تا وقتی که ساقط کردن نظام‌های فاسد بدون کشتار و مبارزه مسلحانه ممکن باشد، نباید به کشتار اقدام نمود، (35) اما در موارد دیگر، توسعه معنای جهاد به مباحث علمی، سخنرانی، تبلیغ و همانند آن را تحریف در معنای آن می‌دانست که بیشتر از سوی افراد ترسو با هدف توجیه نادرست ترک این واجب الهی صورت می‌گیرد. (36) همین طور از نظر او، اعتقاد برخی علمای اهل سنت در جهاد نامیدن تبلیغات ضد شیعی و ضد نصیری‌ها و اکتفا کردن به اظهار بغض و دشمنی در مورد آنان از طریق رسانه‌ها نادرست است، زیرا این کارها اعمالی ریاکارانه است که هیچ نتیجه عملی برای تضعیف و یا نابودی مخالفان ندارد. (37)
بر همین اساس، بسیاری از رهبران القاعده نیز جهاد را از فرایض مهم الهی و وظیفه اصلی دینی خود می‌دانند. چنان که سخن‌گوی القاعده به نام «سلیمان ابوغیث» می‌گوید:
خداوند به ما فرمان جهاد داده و ما نیز در راه او جهاد کردیم. خداوند به ما فرمان داد به مستضعفین کمک و یاری برسانیم و ما نیز به مستضعفین یاری رساندیم. خداوند به ما فرمان داد کافرین را به وحشت اندازیم و ما نیز کفار را به وحشت انداختیم. خداوند سبحان به ما فرمان داده با امامان و پیشوایان کفر بجنگیم و معتقدیم که ما دین خداوند را یاری کردیم و معتقدیم که ما فریاد و ندای مستضعفین فلسطین، چچن و غیره را در تمام نقاط جهان اجابت کردیم و توانستیم رأس هرم کفر را که شبانه‌روز و به شکل آشکار خصومت و دشمنی خود را با اسلام بیان می‌کند، هدف قرار دهیم. (38)
بن لادن با استناد به آیات قرآن درباره جهاد، بر مشروعیت جهاد تأکید می‌کرد و معتقد بود که جهاد واجب عینی است و اگر کسی نتواند به مجاهدان بپیوندد، گناه کبیره‌ای مرتکب شده است. او مهم‌ترین وظیفه مؤمن را پس از ایمان آوردن، دفع دشمن متجاوز می‌دانست و این که تمام امت باید امکانات، فرزندان و پول خود را به نبرد با کفار و بیرون راندن آن‌ها از سرزمین‌های اسلامی اختصاص دهند. (39)
ایمن‌الظواهری نیز جهاد و مقاومت مسلحانه را تنها راه ساقط کردن حکومت‌های نامشروع و جای‌گزینی آن‌ها به حکومت اسلامی می‌داند. (40)

فلسفه جهاد

عبدالله عزّام با استناد به آیات و روایات، دلایل گوناگونی برای ضرورت تداوم جهاد ذکر می‌کند؛ از جمله جلوگیری از تسلط کفار و حاکم کردن اسلام؛ (41) کمبود مرد عمل (زیرا به تعبیر او افراد آگاه در جامعه اندکند و اهل عمل کمتر از آن و کسانی که به جهاد بپردازند، بسیار نادرند و آن‌هایی که در راه جهاد، صبر و مقاومت داشته باشند، گاهی اصلاً یافت نمی‌شوند.)؛ ترس از آتش جهنم و ضرورت نجات از آن؛ (42) لبیک به ندای الهی برای جهاد؛ (43) پیروی از سیره سلف صالح؛ تأسیس پایگاه محکم برای حفاظت از دارالاسلام؛ حمایت از مستضعفان؛ (44) آرزوی شهادت و رسیدن به بهشت؛ (45) حفظ عزت امت و از بین بردن زمینه‌های ذلت و خواری؛ (46) حفظ هیبت و ابهت امت و رد مکر دشمنان؛ (47) اصلاح زمین و جلوگیری از فساد آن؛ (48) حمایت از شعائر الهی؛ (49) حفظ امت از عذاب و مسخ شدن؛ (50) بی‌نیاز کردن امت و افزایش ثروت آن؛ (51) تحقق بخشیدن برتری اسلام بر سایر ادیان؛ (52) بهترین عبادت بودن جهاد؛ (53) اجماعی بودن وجوب عینی جهاد. (54)
بر همین اساس، وی جهاد افغانستان را برترین نوع جهاد می‌دانست که تنها با هدف تشکیل حکومت اسلامی مستقل، بدون وابستگی به غرب صورت می‌گرفت. به همین جهت از تمام مسلمانان می‌خواست که به هر نحوی در این جهاد سهم بگیرند. او تلاش می‌کرد، زمینه را برای جهاد کاملاً اسلامی، مانند آنچه در افغانستان اتفاق افتاد، در فلسطین نیز به وجود بیاورد و تأکید داشت که آزادی فلسطین و از بین رفتن فتنه یهودیان، تنها از راه جهاد مسیر است. (55) وی جهاد افغانستان را نقطه شروع برای سرنگونی نظام‌های طاغوت و دیکتاتور عربی و تغییر در تمام دنیا می‌دانست. (56)
به گفته عبدالله عزّام، جهاد برای دست‌یابی به خلافت اسلامی و تعیین خلیفه، امر ضروری است، زیرا قرار نیست که خلیفه از آسمان فرود آید و یا از دل زمین بروید، بلکه با جهاد، زمینه تحقق خلافت و تعیین خلیفه اسلامی محقق می‌گردد. (57)
یکی از دلایل سلفیان در تجویز جهاد، عمل به قاعده «دفع صائل» است. صائل یعنی کسی که به دین، جان، مال، عقل و یا ناموس مردم تجاوز می‌کند. از نظر آنان، صائل هر چند مسلمان باشد، باید کشته شود و اگر کسی در مبارزه با او جان خود را از دست دهد، شهید است. (58) همین تفکر در اندیشه جهادی عزّام نیز کاملاً مشهود می‌باشد.

شاخصه‌ها، شرایط و اهداف جهاد

از نظر عزّام، جهاد تنها به معنای مبارزه با شمشیر است و خارج از آن فقط فتوای جهاد را از مصادیق جهاد می‌دانست؛ منتهی به شرط آن که افرا خبره و آگاه به مسائل اسلامی و شرایط و اوضاع جنگی و قادر به استنباط احکام شرعی، فتوای جهاد را صادر کنند و کسی دیگر غیر از آنان، صلاحیت صدور فتوای شرعی را ندارد. (59) وی با عبادت جمعی دانستن فریضه جهاد، معتقد است که تنها امیر جماعت، یعنی «امیرالمؤمنین» حق صدور فتوای جهاد دارد، زیرا او نایب رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) در حفظ دین و سیاست دنیاست، اما اگر خلیفه و امام در زمین وجود نداشته باشد، جهاد بر زمین نمی‌ماند، بلکه علما و یا بزرگان مطاع‌ قوم، به عنوان اولوالامر، دستور جهاد را صادر می‌کنند. زیرا عمل به فریضه جهاد در صورتی محقق می‌گردد که حداقل سالی یک بار سپاه مسلمانان برای جهاد گسیل شوند. (60)
از نظر عزّام، وجوب جهاد به زمان و مکان خاصی منحصر نیست، بلکه مانند سایر واجبات اسلامی (نماز و روزه و حج و...) وجوب استمراری دارد. به همین جهت، جهاد در افغانستان یا فلسطین و یا هر نقطه دیگر موضوعیت ندارد، بلکه در هر جای جهان که دشمنان اسلام مشکلی برای مسلمانان به وجود آورده باشند، باید جهاد را گسترش داد. در این جهت، میان کشورهای غربی و غیر آن و همین طور میان کشور خاص عربی با دیگر کشورها فرقی نیست. (61) وی با تأکید به دستور اسلام بر ضرورت جهاد و مهاجرت، از تمام برادران اخوانی خود خواهش می‌کرد که نگذارند که جهاد متوقف شود، بلکه در گسترش فرهنگ جهاد و شهادت وانتقال آن به نسل‌های بعد تلاش کنند، (62) زیرا حیات و نجات مسلمانان در گرو کارهای نیکی مانند جهاد و مبارزه است (63) و تا وقتی دشمنان به مبارزه‌ی خود پایان نداده‌اند، جهاد و هجرت نیز برای مسلمانان هیچ‌گاه متوقف نخواهد شد. (64)
عزّام جهاد را مانند سایر فریضه‌های الهی در تمام عمر واجب می‌داند، منتهی کفایی و عینی بودن آن متناسب با شرایط فرق می‌کند و در عصر حاضر، جهاد با جان و مال بر تمام مسلمانان واجب عینی است و تا وقتی تمام سرزمین‌های اسلامی آزاد نشده است وجوب عینی آن باقی می‌باشد و ترک جهاد بدون عذر، مانند افطار روزه ماه رمضان، بدون عذر می‌ماند. وقتی جهاد به معنای قیام مسلحانه واجب عینی باشد، تفاوتی میان آن با سایر فریضه‌های الهی نیست. اذن والدین برای جهاد فرزند ضرورتی ندارد و مکلف باید شخصاً در جهاد حاضر شود و پرداخت مال نیز به تنهایی کفایت نمی‌کند و هیچ عذری به جز مریضی و پیری و امثال آن در ترک جهاد پذیرفته نیست. جهاد، عبادت جمعی است و به امیر واجب الاطاعه نیاز دارد و تنها افرادی از شرکت در جهاد معذورند که برای تأمین نفقه عیال و والدین خود و یا خدمت به آن‌ها کسی را نداشته باشد یا حکومت مانع خروج آنان برای جهاد شود. حتی وجوب عینی جهاد از افراد زمین‌گیر و مریض نیز ساقط نمی‌شود، بلکه آنان می‌توانند در بخش آموزش و یا پرستاری از مجروحان و مریض‌ها و تهیه و توزیع غذا میان مجاهدان خدمت کنند. (65)
تحت تأثیر همین افکار، أیمن الظواهری در آغاز، قدرت را شرط اصلی شروع جهاد می‌دانست، اما پس از تجربه‌های ناموفق در فعالیت‌های سیاسی خود در مصر، فوراً دستور توقف جهاد را صادر کرد و اعضای خود را به تبلیغ از راه رسانه و چاپ کتاب و مقاله تشویق نمود. (66) حضور «الظواهری» در جهاد افغانستان بر ضد شوروی، تحول مهمی در تفکر جهادی او به وجود آورد و رسماً اعلام کرد که شرایط افغانستان، بستر مناسبی برای ساماندهی جهاد و گسترش آن به کشورهای دیگر است. بر همین اساس، فعالیت‌های سرّی را کنار گذاشت، با القاعده هم پیمان شد و از این طریق، عملیات نظامی خود را در مناطق گوناگون از سر گرفت. (67)

جهاد ابتدایی و شرایط کشتن کافر از نگاه عبدالله عزّام

از نظر عبدالله عزّام، جهاد ابتدایی با کفار چند حالت دارد:
1. کفاری که اهل کتاب و کافر ذمی هستند کشتن آن‌ها هیچ گاه جایز نیست، مگر آن که با توهین به مقدسات اسلامی، ارتکاب جاسوسی، زنا با زن مسلمان و با راهزنی از مسلمانان، نقض پیمان کنند. در این صورت، حکم کافر حربی می‌یابد که اختیارش کاملاً در دست حاکم اسلامی است و از جهت ارتکاب جرایم نیز باید کشته شوند.
2. کافر حربی که بنا به مصالحی، از جمله آشنایی آن‌ها با حقیقت اسلام و یا رفتن به مکان امن، پیمان امان موقت به آنان داده می‌شود. (68) این پیمان اولاً: بر اساس مصالح مسلمانان صورت می‌گیرد و ثانیاً: حداکثر زمان آن یک سال است. این جا هرگاه حاکم اسلامی کوچک‌ترین خیانتی از کفار مشاهده کند، می‌تواند پایان زمان امان موقت را به آنان اطلاع دهد. (69) و پس از آن، اختیار کافر به دست حاکم اسلامی است که می‌تواند او را بکشد یا با فدیه و یا تبادل اسرا آزاد کند و یا آن‌ها را به بردگی بگیرد.
کفاری که هیچ پیمانی میان آنان با مسلمانان وجود ندارد، اما مسلمانان یکی از سه راه را به آنان پیشنهاد می‌کند: پذیرفتن اسلام، جهاد و جنگ یا پرداختن جزیه. اگر راه جنگ را برگزیدند، هنگام جنگ نباید به کشتن افرادی اقدام کنند که نقشی در جنگ نداشته‌اند؛ همانند: اطفال، سال‌خوردگان، راهبان، زنان و افراد عاجز، مگر آن که دشمن از آنان به عنوان سپر دفاعی استفاده کند. (70) اما کشتن حیوانات، اگر امکان بیرون آوردن آن‌ها وجود ندارد، جایز است، زیرا باقی گذاشتن آن‌ها باعث تقویت دشمنان می‌شود. (71)
عزّام در موردی گفته است که هنگام جهاد نه تنها نیروهای دشمن که در حال جنگ هستند باید کشته شوند، بلکه تمام کسانی که اندک فایده‌ای برای مشرکان در مبارزه با مسلمانان می‌رسانند، واجب است که از بین بروند، چه راهب معبد باشد یا پیرمرد و افراد مریض زمین‌گیر. او حتی کشتن زنان کمونیست‌ها را در افغانستان واجب می‌دانست، هر چند آنان هیچ نقشی در جنگ نداشته باشند، زیرا معتقد بود که افکار و عقاید آنان باعث آزار و اذیت مسلمانان می‌شود. همین طور وی از بین بردن درختان، حیوانات و هر چیز دیگر را که اندک فایده‌ای برای مشرکان داشته باشند، لازم می‌دانست، مگر آنکه بقای هر کدام از آن‌ها تنها به منفعت مسلمانان باشد و نفعی به حال مشرکان نداشته باشد که در این صورت نباید از بین بروند. (72)

حکم جهاد با دشمن نزدیک و دور

از نگاه عبدالله عزّام، دشمنانی که باید با آنان مبارزه شود دو دسته‌اند: دشمنان نزدیک که عبارتند از نظام‌های فاسد اسلامی که در این مرحله باید با حاکمان کنونی کشورهای عربی در لیبی و سوریه و عراق و غیره مبارزه کرد تا با ساقط کردن آنان؛ حکومت اسلامی را تشکیل داد. دسته دوم، دشمن دور است که در رأس آن‌ها، آمریکا و اسرائیل قرار دارد. در این مرحله، دامنه جهاد به تمام جهان همه‌ی کفار گسترش می‌یابد، زیرا اسلام دین جهانی و دین انسانیت است و حکومت اسلامی، به زمان و مکان خاصی محدود نیست، بلکه بر اساس وعده الهی، اسلام به زودی بر تمام دنیا مسلط می‌شود و آن زمان، پیروان تمام ادیان از حکومت واحد اسلامی پیروی خواهند کرد. (73)
ضمن آن که حق، امر واحد، اصیل و نافع است و باطل، متعدد، زاید و بی‌فایده می‌باشد. (74) از این رو، بشارت‌ها در فراگیر شدن دین اسلام و از بین رفتن ادیان و آیین‌های دیگر، (75) نشان از حقانیت و تحقق حاکمیت دین اسلام بر جهان و نابودی سایر ادیان و تمدن غرب دارد. (76) به همین جهت، مسلمانان موظفند که با تمام کسانی که مانع گسترش حاکمیت اسلام بر جهان می‌گردند، مبارزه کنند؛ و حتی مسلمانان همکار با کفار را نیز از بین ببرند. (77) عبدالله عزّام با اعتماد به نفس کامل، حتی اعلام کرده بود که ما برای جهاد به کمک کسی نیاز نداریم، بلکه در آینده بسیار نزدیک، تمام کشورهای جهان را به حمایت از خود مجبور خواهیم کرد و با گسترش جهاد افغانستان، اسلام را بر تمام جهان گسترش خواهیم داد. (78)
البته در اولویت‌بندی جهاد با دشمن دور و نزدیک، اختلاف‌نظرهایی میان رهبران القاعده وجود داشت و اولویت هر کدام از آنان نیز تحت تأثیر تحولات بعدی تغییر می‌یافت. به اعتقاد أیمن الظواهری، اولویت در مبارزه با دشمن نزدیک است و پس از نابودی آن، نوبت به جهاد با دشمن دور می‌رسد. (79)
اسامه بن لادن، مبارزه با غرب را در رأس برنامه‌های خود می‌دانست. بر همین اساس، اولین فتوای جنگ علیه آمریکایی‌های اشغال‌گر در سرزمین حرمین شریفین را صادر کرد و در فوریه سال 1998م. با صدور فتوایی، خواستار تأسیس «جبهه جهانی برای جهاد علیه یهودیان و صلیبیان» با هدف توسعه بیشتر اهداف القاعده و افزایش قدرت آن شد. (80) بن لادن در سال‌های 1989- 1996م. مبارزه با نیروهای شوروی در افغانستان را با هدف گسترش آن به کشورهای عربی و سپس به تمام جهان دنبال کرد. چنان که از سال 1996 تا 2001 م.، او ضمن صدور فتوای جهاد بین‌المللی علیه غربی‌ها به رهبری آمریکا با هدف کمک به مسلمانان جهان، در سخنرانی خود به مناسبت استقرار آمریکاییان در عربستان گفته بود: «... باید شخصاً و مستقیماً به آمریکا و اسرائیل ضربه بزنیم. از آنچه در توان دارید، دریغ مدارید تا کلام خدا غالب شود.» (81) پس از آن، در زمان تسلط طالبان بر افغانستان و استقرار القاعده در آن جا، بن لادن بیانیه‌های گوناگونی بر ضرورت جهاد و قیام مسلحانه با نیروهای غربی صادر کرد. (82) و کشتن هر آمریکایی و یهودی در هر نقطه از جهان را مجاز دانست، زیرا آنان از یک سو بر حرمین شریفین تسلط یافته بودند و از سوی دیگر، به کشتن مسلمانان در گوشه‌های مختلف جهان اقدام می‌کردند. (83) او اعلام کرد که مسیحیان و یهودیان با زور و جنگ، فلسطین را از ما گرفتند، نه با گفت و گو و مذاکره؛ بنابراین، ما نیز باید از راه زور آنان را خارج کنیم. (84) بن لادن با توصیف بغداد به «دارالخلافة» گفته بود: «امروز جهاد در فلسطین و عراق، وظیفه همه مردم این دو کشور و دیگر مسلمانان است». (85)
همین امر تحولی اساسی در رتبه‌بندی جهاد از نگاه «ظواهری» نیز پدید آورد و او با امضای فتوای بن‌لادن، مبارزه با آمریکا و اسرائیل (دشمن دور) را در اولویت قرار داد (86) و با صدور فتوایی، رسماً اعلام کرد: «مقاومت مسلحانه بر ضد شوروی در افغانستان و اسرائیل در فلسطین، واجب شرعی و از ارکان دین و جهاد است». (87) هم چنان که در بیانیه‌های منتسب به زرقاوی و ظواهری، بر اهمیت منازعه عراق در اهداف جهادگرایان نیز پیوسته تأکید می‌شد. الزرقاوی در مه 2005 م. با بن‌لادن تجدید بیعت کرد و موفقیت شورش‌ها در عراق را نمادی ازموفقیت القاعده خواند. (88)
یکی از عوامل مهم افزایش خشونت دینی و انتقال آن از جهاد محلی به جهاد جهانی، فشارهای جدید نظام جهانی به رهبری ایالات متحده علیه ملت‌ها و تمدن‌های مختلف می‌باشد؛ عاملی که موجب شد گروه‌های جهادی از خشونت ملی یا جنگ علیه دشمن نزدیک (حکومت‌های جهان اسلام) به جنگ با دشمن دور یا قدرت‌های غربی مسلط بر جهان و سرکوب‌گر حکومت‌های مردمی رو آورند. در این میان، حملات ایالات متحده علیه اعتراض‌های مردمی در بسیاری از نقاط جهان عرب و جهان اسلام که بیشتر نیز مسالمت‌آمیز برگزار می‌شوند، باعث تقویت بیشتر این رویکرد میان طیفی وسیعی از مسلمانان گردید. (89)
استراتژی جهاد با دشمن به جهاد با دشمن نزدیک تغییر کرد. در این میان، سرنگونی حاکمان غربی که از قوانین شریعت اسلامی پیروی نمی‌کنند، در دستور کار نیروهای القاعده قرار گرفت و آنان در بسیاری از تحولات کشورهای عربی حضور فعال داشتند. چنان که هم اکنون در سوریه چند سال است که برای سرنگونی نظام بشّار اسد تلاش می‌کنند. پیش از آن نیز مبارزه برای سرنگونی نظام‌های عربی از اهداف مهم جهاد جهانی ظواهری و اسامه به شمار می‌آمد. (90) بن‌لادن در فتوایی، کشتن هم پیمانان مسلمان آمریکایی‌ها را نیز واجب دانسته بود و با صدور بیانیه‌ای در 12 اکتبر 1996م. اعلام کرد: «کشتن آمریکایی و هم پیمانان نظامی آن، واجب دینی بر مسلمانان است [و] تا خروج ارتش آمریکا از اراضی مسلمین، این واجب باید ادامه یابد. مسلمان باید بر آمریکایی‌، یعنی سربازان شیطان حمله کنند.» (91)

تکفیر و کشتن شیعیان

عبدالله عزّام، با اشاره به جنگ ایران و عراق، با وجود آن که تمام بعثی‌ها را کافر می‌دانست و معتقد بود، تنها برخی از ایرانی‌ها کافرند و عده‌ای دیگر مسلمان و یا فاسقند، اما در عین حال، حمایت از این علیه رژیم صدام را اجازه نمی‌داد، زیرا معتقد بود که عراق، آخرین مانع برای گسترش شیعه است و اگر این سد برداشته شود، بسیار زود تفکر شیعی گسترش می‌یابد. به خصوص آن که حافظ اسد و حزب حاکم سوریه و همین‌طور جنبش «امل» لبنان نیز به شیعیان تعلق دارند. هم چنین او ایران را مخالف تشکیل حکومت اسلامی سنی در افغانستان می‌دانست و سعی داشت که با کم‌رنگ نشان دادن و حتی انکار نقش ایران و حتی شیعیان افغانستان در جهاد ضد شوروی و پر رنگ کردن رفتارهای نادرست دولت ایران با مهاجرین افغانستان مقیم آن کشور، به تحریک اختلاف شیعه و اهل سنت بپردازد. به همین علت از کشورهای عربی می‌خواست که به جای برگزاری کنفرانس‌های گوناگون برای بیان خطر شیعه و روس و غیره، به تقویت جبهه‌های جهاد افعانستان بپردازند تا با تشکیل حکومت اسلامی (سنی) در آن و گسترش جهاد به کشورهای دیگر، زمینه گسترش شیعه نیز از بین برود، اما در عین حال، او رویارویی مستقیم با شیعه، به خصوص ایران، را در توان اهل سنت نمی‌دانست. (92)
برخی رهبران القاعده با کافر دانستن شیعه، هرگونه اقدام برای کشتن شیعیان را واجب می‌دانند، از جمله زرقاوی که تفکری افراطی‌تر نسبت به بسیاری از رهبران القاعده داشت، یکی از بزرگترین دغدغه‌های او، مشروعیت بخشی مبارزه با شیعیان بود. گروه «التوحید و الجهاد» زرقاوی، یکی از مهم‌ترین جریان‌های وابسته به القاعده بود که در عراق شکل گرفت. این گروه با همکاری سایر تندروان، پایگاهی عملیاتی به نام «القاعده در سرزمین بین‌النهرین» با هدف مبارزه با آمریکا و شیعیان در عراق به وجود آوردند. (93) آنان با تحریک آمریکایی‌ها و تحت تأثیر فتاوای علمای وهابی بر اختلاف میان شیعه و سنی دامن می‌زدند و با تکفیر شیعیان، رسماً از عربستان می‌خواستند که با حمله نظامی، اقلیت سنی عراق را مانند بحرین حمایت کنند. (94) در این زمان، گروه‌های مختلف القاعده با همکاری وهابی‌ها و سلفی‌ها و نیز عناصر حزب بعث عراق در یک ائتلاف نامقدس، تلاش کردند تا با راه‌اندازی انفجارها، کشتن شیعیان و رهبران دینی، تخریب اماکن متبرکه و ترور شخصیت‌های سیاسی عراق، روند سیاسی این کشور را تغیر دهند. (95) هم چنین زرقاوی با تکفیر شیعیان و حتی بدتر دانستن آنان از مسیحیان، در 14 سپتامبر 2005م. علیه شیعیان اعلام جهاد کرد (96) و در پی آن، بیشترین عملیات تروریسی بر ضد آنان و همین طور نیروهای آمریکایی را به راه انداخت که باعث کشته و زخمی شدن شمار زیادی از آنان گردید. (97) زرقاوی با تقسیم دشمن به چهار دسته‌ی آمریکایی‌ها، کردها، سربازان پلیس عراق و شیعیان، تأکید می‌کند که خطر شیعیان برای اهل سنت به مراتب بدتر از خطر آمریکاست، زیرا آمریکایی‌ها از عراق خواهند رفت و جهاد با آن‌ها بسیار آسان‌تر خواهد بود، اما مشکل اصلی، شیعیانند که از خود مردم عراق هستند و پس از آمریکا با همکاری و نمایندگی آمریکا با سنی‌ها خواهند جنگید تا زمینه گسترش تشیع را از ایران به عراق و سوریه و غیره فراهم کنند او با استناد به سخنان «ابن تیمیه» در شرور خواندن شیعیان و اتهام آنان به فساد عقیده و همکاری با مغولان در قلع و قمع اهل سنت، پیروان خود را بر ضرورت مبارزه با جهاد برای نابودی شیعیان با هدف ایجاد رویارویی میان شیعه و اهل سنت، تحریک می‌کرد و قتل آن‌ها را از کشتن خوارج واجب‌تر می‌دانست. (98) ایمن الظواهری نیز در نوار ویدئویی خود، زرقاوی را به سبب انجام دادن عملیات‌های گوناگون ستایش می‌کند و لقب «قهرمان اسلام» را برای او به کار می‌برد. (99) هر چند او در موردی با ابراز نگرانی از اقدامات ضد شیعی زرقاوی، جهاد با کفار اهل کتاب و بی‌دین را مقدم می‌دانست و معتقد بود که تا پایان نیافتن مبارزه با آنان، پرداختن به کشتار شیعیان و دیگر مسلمانان مخالف، به صلاح نیست. (100)
با مرگ زرقاوی، القاعده عراق با مشکلات جدی در زمینه رهبری مواجه شد. هم زمان با افزایش یافتن اختلافات و شکاف‌ها میان رهبر اصلی القاعده عراق و گروه‌های سنی، موفقیت القاعده شدیداً کاهش یافت تا جایی که زمینه تضعیف آن را در عرصه سیاسی و نظامی نیز فراهم کرد، (101) ولی به وجود آمدن گروه «داعش» یا همان حکومت عراق و شام و تلاش‌ آن‌ها برای تسلط بر سوریه و عراق، بار دیگر اوضاع را متشنج و فضا را برای رویارویی بیشتر آنان با شیعیان فراهم کرده است.
جنگ‌های گسترده نیروهای القاعده در قالب گروه‌های «النصرة» و «داعش» و ده‌ها گروه دیگر در چند سال اخیر با هدف نابودی حکومت بشار اسد نیز به عنوان حکومت کافر صورت می‌گیرد. تکفیر آنان، یکی به خاطر بعثی بودن حکومت سوریه است که از نظر عزّام هر بعثی کافر است (102) و دیگری به خاطر انتساب آنان به شیعه صورت می‌گیرد که تکفیر گسترده شیعیان، هم اکنون یکی از شعارهای اصلی سلفیان تکفیری به شمار می‌آید. هم چنان که در سال 1982م نیز وهابی‌های سلفی با هم دستی اخوان‌المسلمین سوریه، با هدف سرنگونی حکومت حافظ اسد، بر مبنای تکفیر و واجب القتل دانستن علویان سوری، شورش مسلحانه کردند و در پی این شورش، هزاران نفر از اخوانی‌ها و سلفی‌ها به دست نیروهای دولتی کشته شدند. (103) همین مسئله باعث تضاد بیشتر میان اخوانی‌ها و سلفیان با علویان سوری شد که حوادث چند سال آن نیز از کشتار اخوانی‌ها در چند دهه پیش بی‌تأثیر نیست، تا اندازه‌ای که أیمن الظواهری هم تحت تأثیر تفکرهای افراطی حاکم بر جریان سلفی، از سوری‌های تندرو و افراد مسلح در کشورهای هم جوار خواسته بود که با تمام توان به یاری مردم سوریه (گروه‌های مبارز ضد دولتی) بپیوندند. (104) چنان که عبدالله عزّام نیز پیش از آن با انتقاد از سکوت عرب‌ها در قبال کشتار اخوانی‌ها در سوریه، تسلط حکومت‌های سوری و غیره را نتیجه عملکرد منفعلانه عرب‌ها دانسته بود. (105)
رویکرد ضد شیعی داعش تحت تأثیر افکار امثال زرقاوی و همانند او، از زمان حمله گسترده به عراق بیشتر نمایان شد، زیرا در این مرحله، هدف مستقیم آن‌ها، از بین بردن حاکمیت شیعیان بر عراق و احیای خلافت اسلامی با مرکزیت بغداد است که خلیفه آن را نیز تعیین کرده‌اند.

حکم عملیات تروریستی و انتحاری

با وجود تأکید رهبران القاعده بر گسترش جهاد علیه کفار و بسیاری از مسلمانانی که مخالف تفکر آنان هستند، عبدالله عزّام در مواردی با استناد به برخی آیات و روایات، هر نوع عملیات تروریستی ضد مسلمانان و اقدام به کشتن فرد مسلمان و مؤمن را حرام قطعی دانسته و آن را پس از کفر، از گناهان بزرگ تلقی کرده است. (106) وی با استناد به روایاتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، تأکید می‌کند که ایمان با ترور نمی‌سازد، (107) کشتن مؤمن نزد خداوند از نابودی تمام دنیا بدتر است، (108) اگر آسمان و زمین در خون مؤمنی مشارکت داشته باشند، خداوند تمام آن‌ها را وارد جهنم می‌کند، (109) هر کسی با حمل سلاح، مؤمنی را بترساند مسلمان نیست، خداوند هیچ عمل نیکی را از قاتل مؤمن نمی‌پذیرد، (110) هر گناهی بخشیده می‌شود، مگر گناه مشرک و یا کسی که مؤمنی را عمداً به قتل برساند. (111) و خداوند لعنت می‌کند کسی را که با آهن به برادر خود اشاره کند. (112) هرگاه کسی چنین کند بر پرتگاه جهنم قرار می‌گیرد و اگر به قتل برادر مؤمن خود اقدام بکند، در آتش می‌افتد. (113) به همین دلیل پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به اصحاب دستور می‌داد که نوک‌های تیرهای کمان را در جمع با دست بگیرد تا به طرف کسی نشانه نرود، (114) اما در عین حال، وی عملیات انتحاری را در صورتی که به مصلحت اسلام باشد، از بهترین اعمال می‌داند و معتقد است که صحابه نیز گاهی در مبارزه با دشمن، در حالی که به کشته شدن یقین داشتند، تنها وارد میدان می‌شدند و طبق حدیث نبوی، فرشتگان به چنین فردی مباهات می‌کند. (115) هم چنین از او نقل شده است که در جملات حماسی خود در مورد «ارهاب» چنین گفته است:
«باکی نداریم اگر یهود و نصارا ما را ارهابی (تروریست) بخوانند، زیرا قرآن می‌گوید: (تُرهِبُونَ بِهِ عَدوَّاللهِ وَعَدُوَّکُم). پس ارهاب فریضه‌ای بر گردن ماست.» (116)
البته حرمت قتل مسلمان و مؤمن از نگاه عزّام، باید بر مبنای معیار کفر و ایمان از نگاه وی بررسی شود. طبق سخنان پیشین، بسیاری از مسلمانان در دایره کفار قرار می‌گیرند و در نتیجه، حرمت کشتن مسلمانان نیز به طیف خاصی محدود می‌شود که بیشتر، مسلمانان همسو با آنان را در برمی‌گیرد. هم چنان که ترورهای گسترده اعضای القاعده در کشورهای مختلف، نشان دهنده‌ی همین عمومیت دایره کفار در دیدگاه‌شان است.

نقد، بررسی و نتیجه‌گیری

مهم‌ترین معضل جهان اسلام، جریان‌های جهادی تندرو است که در زمان‌های مختلف، به خصوص در عصر حاضر، حضور فعال داشته و دارند در این میان، القاعده و رهبران آن از مهم‌ترین جریان‌های جهادی تندرو معاصرند که همگی از مسلمانان اهل سنت هستند و قرائتی افراطی و متعصبانه از اسلام دارند و تحت تأثیر سید قطب و ابن تیمیه، به تعریف کفر و ایمان و جهاد و حکومت و مسائل کلامی دیگر پرداخته‌اند. آنان از نظر خط مشی سیاسی با رفتار مسالمت‌آمیز موافق نیستند، بلکه جهاد و مبارزه را تنها راه دست‌یابی به حکومت اسلامی و نابودی کفار می‌دانند. عامل اصلی تندروی‌های آن‌ها را می‌توان در رویکرد نص‌گرایی افراطی‌شان پی‌گیری کرد که در افکار عبدالله عزّام ریشه دارد. برداشت نص‌گرایانه عزّام و همین طور سایر رهبران القاعده از نصوص جهادی اسلام، باعث شده است که پیروان آنان بدون توجه به هیچ نوع سازندگی و طرح جامع در این زمینه، همواره در حال اعتراض باشند. (117)
متأسفانه در این میان، مبارزه با شیعیان، چنان که به تفصیل از آن بحث شد، در رأس برنامه‌های برخی از رهبران القاعده قرار گرفته است که در چند سال اخیر، هر روز به اشکال گوناگون درکشورهای مختلف گسترش می‌یابد. خشونت‌های گسترده برخی رهبران واعضای القاعده با برداشت نادرست آنان از «جهاد اسلامی» و گسترش غلط دامنه جهاد در مورد مسلمانان و یا حاکمان جائر، ضمن آن که باعث تقویت گروه‌های تندرو و ایجاد اختلاف بیشتر در این میان گردیده است، چهره خشن و نامعقولی نیز از اسلام در جهان ارائه داده است، تا جایی که خشم طرفداران پیشین آن در مصر و عربستان را نیز برانگیخته است؛ از جمله «شیخ سلمان العوده سعودی» در سخنرانی زنده تلویزیونی در تاریخ 14 سپتامبر 2007م، رهبر القاعده را به دلیل کشتار بی‌گناهان، مورد حمله قرار داد. العوده خطاب به بن‌لادن گفته بود: «فکر می‌کنی با بار سنگینی که بر دوش‌داری، خشنودی الله را به دست خواهی آورد؟ کشتن حداقل صدها هزار نفر بی‌گناه، بار بسیار سنگینی است». (118) هم چنین هشت تن از رهبران اصلی جماعت اسلامی مصر با نوشتن کتابی به نام «استراتیجیة تفجیرات القاعدة الأخطاء و الأخطار» (استراتژی انفجارهای القاعده: اشتباهات و هشدارها) در سال 2004م، خطاهای استراتژیک القاعده را در ایجاد انفجارها و سایر برنامه‌ها تشریح و مورد انتقاد قرار داده‌اند. (119) سلفیان اخوانی مصری، همانند «شیخ محمد طنطاوی» و «یوسف قرضاوی» نیز در مواردی با انتقاد از رویکرد جهانی القاعده، جهاد مورد نظر آنان را غیر قانونی دانسته‌اند. زیرا به اعتقاد آنان، جهاد تکلیف جمعی است که تحت شرایط خاص انجام می‌گیرد، نه تکلیف شخصی و تهاجمی. همین‌طور روشن فکران اهل سنت نیز حملات تروریستی و کشتارهای القاعده را باعث تضعیف و بدنام کردن بیشتر اسلام می‌دانند، زیرا تحت تأثیر آن، امروز اسلام در غرب با تروریسم مساوی شده است. (120)
برخی مبشران مسیحی، هم اکنون با استناد به رفتارهای جریان‌های افراطی اسلامی، از جمله القاعده و پخش تصاویر جنایت‌های آنان در رسانه‌ها، می‌خواهند که تساوی اسلام با خشونت را عیناً به مخاطبان خود القا کنند و اسلام را نزد غیر مسلمانان، دین خشونت‌طلب معرفی نمایند. هم چنان که آمریکا نیز پس از حادثه یازده سپتامبر با شعار تفکیک میان خیر و شر و یا افراد خوب و بد و تروریست نامیدن افراد تندرو، به مبارزه با مسلمانان برخاست، در حالی که مرز خیر و شر در دین مبین اسلام و در تمام ادیان آسمانی نیز به خوبی روشن شده است. هم چنین در روایات اسلامی، مکرراً خشونت و ترور نهی شده و تروریسم مورد سرزنش قرار گرفته است که مجال طرح آن‌ها در این جا نیست، (121) اما غرب بدون توجه به آموزه‌های دینی، با تفسیر نادرست خود از مسائل فوق و تروریست نامیدن برخی مسلمانان، بسیاری از بی‌گناهان و حق‌طلبان را مورد حمله قرار می‌دهد. (122) در حالی که شعار غرب در مبارزه با تروریسیم و خشونت به خصوص در کشورهای اسلامی که سرآغاز آن به اتهام مسلمانان در حوادث یازده سپتامبر باز می‌گردد، خود عامل مهم در ترویج تروریسم و خشونت در منطقه و جهان به شمار می‌آید. چنان که القاعده که تا پیش از یازده سپتامبر، فعالیتش به برخی کشورهای اسلامی منحصر می‌شد و احیاناً عملیاتی را نیز در گوشه و کنار جهان انجام می‌دادند، هم اکنون در حال تبدیل شدن به نیرویی قدرت‌مند جهان است، تا آن جا که رهبران آن در کشورهای اسلامی به راحتی می‌توانند جوانان اسلامی را برای تشکیل گروه‌های جهادی جهانی بسیج کنند و آن‌ها را آماده هر نوع عملیات انتحاری نمایند.
از موضع‌گیری‌های علمای اهل سنت در خصوص رفتار القاعده، به دست می‌آید که رفتارهای تروریستی و تکفیری این گروه به نام «جهاد اسلامی»، برای هیچ یک از مسلمانان دلسوز و واقع‌بین قابل توجیه نیست. بنابراین،از آنجا

عبارات مرتبط با این موضوع

تأثیر تفکر جهادی عبدالله عزّام در گسترش خشونت‌های القاعده تأثیر تفکر جهادی «عبدالله عزّام» در گسترش خشونت‌های «القاعده»


ادامه مطلب ...

تأثیر افکار ابن‌تیمیه در گسترش جنایت‌های جریان‌های تکفیری

[ad_1]

چکیده

مسلمانان جهان و ملت‌های غیراسلامی این روزها شاهد شدت حمله‌های دَدمنشانه‌ی گروه‌های تکفیری هستند، که با عقاید تند علمای سلفی جهادی و وهابی و با حمایت مالی و نظامی کشورهای غربی و عربی، در حال گسترش در جهان اسلام هستند؛ این مقاله در پی بررسی افکار، عقاید و احکام سخت‌گیرانه‌ی ابن‌تیمیه و تأثیر آن‌ها بر گروه‌های جهادی و افراطی عصر حاضر است؛ با بررسی‌های انجام شده به نظر می‌رسد که ابن‌تیمیه نقش به سزائی در وقایع جهان اسلام به ویژه در سده‌ی اخیر داشته است. وی با سازماندهی برخی از مبانی «سلفیه» هم‌چون «انفتاح باب اجتهاد و ترویج ظاهرگرایی و مخالفت با عقل و منطق» و با سخت‌گیری در برخی از معارف اعتقادی سلف هم‌چون توحید، شرک و منحصر کردن توحید در توحید عبادی و گسترش دایره‌ی تکفیر و هم‌چنین ارتباط دادن اعتقادات افراطی خود به سیاست برای مقابله با مخالفین خود (مخصوصاً شیعیان) باعث به وجود آمدن رویکردی منفعلانه و در عین حال رادیکالی نسبت به مخالفانشان شد.
در گستره‌ی تاریخ نیز برخی چون محمد بن عبدالوهاب و برخی از جریان‌های تکفیری حاضر با استفاده از همان تفکرات افراطی و شیوه‌های ابن‌تیمیه، جهان اسلام را به سمت خشونت‌گرایی و ارهاب سوق می‌دهند، از این رو امروزه شاهد بسیاری از جنایت‌ها به اسم اسلام در مناطق مختلفی از جهان اسلام هم‌چون سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، سومالی و... هستیم.

مقدمه

امروزه در جهان اسلام شاهد گرایش‌های انحرافی جدیدی در قالب مبارزه با بدعت، شرک و به اصطلاح ایجاد حکومت اسلامی هستیم که بر این اساس بسیاری از مسلمانان به عنوان یک وظیفه دینی و برخی نیز به جهت منافع مادی به پا خواسته‌اند، و به بهانه‌ی مبارزه با کفر، شرک و بدعت، مرتکب جنایت‌های زیادی شده‌اند که خیانت‌هایشان را می‌توان در کشورهای سوریه، عراق، بحرین، افغانستان و... به وضوح مشاهده کرد. پایه‌گذار اصلی این تفکر در قرن هشتم فردی به نام «احمد بن تیمیه حرانی دمشقی» (726 ق) بود که در ابتدا آراء و افکار وی به شدت مورد انتقاد علمای معاصر خود قرار گرفت و دیری نپائید که افکار وی رو به خاموشی نهاد، ولی در برخی از محافل درسی شاگردانش، چون ابن‌قیم جوزی (691-751 ق) افکار وی هم‌چون آتشی در زیر خاکستر مطرح بود تا این که بعد از چهار قرن افکار ابن‌تیمیه توسط فردی به نام محمد بن عبدالوهاب بروز کرد و آتشی در جهان اسلام به پا نمود که امروزه نیز همان افکار را در قالب گروه‌های سلفی تکفیری می‌توان دید، از این رو این مقاله با پیوند جریان محمد بن عبدالوهاب و گروه‌های تکفیری به افکار و اعتقادهای ابن‌تیمیه و تأثیرپذیری آن‌ها از وی، در پی منشأ اصلی ترویح جنایت و خشونت‌های امروز جهان اسلام است.
بنابراین در ابتدا مهم‌ترین افکار ابن‌تیمیه را که باعث گسترش خشونت‌ها شده بررسی و سپس به تأثیرپذیری محمد بن عبدالوهاب و گروه‌های تکفیری از افکار وی اشاره می‌کنیم.

مهم‌ترین تفکرات ابن‌تیمیه در باب گسترش جنایت‌های سلفیه

ظاهرگرایی

تفکر ظاهرگرایانه که از اهل حدیث و در رأس آن احمد بن حنبل آغاز شد، بعدها به وسیله اشاعره ادامه یافت و در قرن هشتم توسط ابن‌تیمیه با عقاید جدیدی نظیر: «نفی توسل و تکفیر مرتکبین آن، نفی شفاعت و تبرک جستن و...» سازماندهی شد و در قرن‌های اخیر نیز پیروان ابن‌تیمیه، چون محمد بن عبدالوهاب و علمای وهابی به انتشار افکار او پرداختند، ابن‌تیمیه با احیای نقل‌گرایی و توسعه‌ی ظاهرگرایی در یک چهارچوب مشخص، توانست شیوه‌ای را در مقابل عقل‌گرایان تشکیل دهد و معرفت‌شناسی سلفیه را به سمت ظاهرگرایی سوق دهد.
روش ابن‌تیمیه در باب «معناشناسی صفات خبریه‌ی خداوند» که ظاهرگرایی است (2) باعث شد تا راه برای قائلین به تشبیه و تجسیم هموار شود، به همین سبب امروزه برخی از علمای وهابی بر ظاهرگرایی و تجسیم در صفات خداوند اصرار دارند. (3) وی با محکوم کردن عقل‌گرایان، فیلسوفان و منطقیین را مشرک می‌خواند (4) و عقل را فقط یک خدمت‌گزار در محدوده قرآن و سنت معرفی می‌کند و اجازه ورود به محدوده دین و فراتر از آن را به صورت مستقل نمی‌دهد. (5) اخذ به ظاهرگرائی، منزوی کردن عقل و مخالفت با منطق علاوه بر آثار مخرب فقهی که در طول زمان داشته (6) موجب ظهور تصورات خشک و ساده‌انگارانه (7) و در عین حال متعصب‌گرایانه نسبت به فهم دین شده است، و زمینه را برای گسترش جریان‌های تکفیری به وجود آورد، صالح السریه رهبر گروه جهادی «الفنیة العسکریه» (8) صراحتاً به ظاهرگرایی در آیه‌های قرآن حتی در آیات متشابه تصریح می‌کند و روش صحابه را بر همین می‌داند و تفکر در این آیات را مخصوص کلام علمای عصر حاضر می‌داند. (9) و شکری مصطفی (10) به جهت معنای ظاهری روایات منقول از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که حاکی از کاربرد شمشیر در جنگ بین مؤمنان و کفار است معتقد به تبعیت از سلف صالح، در امور اعتقادی و نظامی شده است. و با کنایه به ابزارهای جدید جنگی، سعی دارد اثبات کند که بنابر سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مؤمنان باید در جنگ‌ها از ابزارهای ابتدایی استفاده کنند. (11) و امروزه نیز فرماندهان و مقامات ارشد گروه‌های تکفیری با سوء استفاده از روش ظاهرگرایی، اشخاص بسیاری را به بهانه‌ی دیدن خداوند و رسیدن به بهشت وادار به جهاد می‌کنند. (12)

اجتهاد و تقلید

این روزها همواره فتواهای شتاب‌زده و افراطی در مورد کشتار مسلمانان از سوی علمای وهابی صادر می‌شود و به عنوان احکام اسلام به مسلمانان تلقین می‌شود. ابن‌تیمیه یکی از شاخص‌ترین چهره‌های سلفی در سده‌های میانه، رویکرد تقلید ستیزی را سامان بخشید، (13) وی انحصار اجتهاد در ائمه چهارگانه اهل سنت را به علت عدم عصمت‌شان قبول ندارد و مؤید کلام خود را سخنی از احمد بن حنبل نقل می‌کند که گفته است: «از من تقلید نکنید، از مالک، شافعی، اوزاعی و ثوری تقلید نکنید، پس یاد بگیرید همان طوری که ما یاد گرفتیم.» از این روی ابن‌تیمیه هر کسی را به اندازه علمش به احکام مجتهد می‌داند، (14) و حتی حکم به تکفیر و قتل کسی می‌دهد که معتقد باشد، تقلید یکی از ائمه اربعه به طور معین واجب است، و اگر معتقد باشد به وجوب تقلید، ولی نه به طور معین، ابن‌تیمیه او را مسلمان نمی‌داند، (15) محمد بن عبدالوهاب نیز که اجتهاد را «رد الأمر إلی الله و رسوله» (16) می‌دانست، با یک گرایش افراطی‌تری به تقلیدستیزی پرداخت به گونه‌ای که تقلید کردن را شرک پنداشته و پایه اصلی دین مشرکین معرفی کرد. (17) وی معتقد بود پیروی از فتاوای علمای مذاهب مختلف، پیروی از آرا و هواهای مختلفی هست که شیطان آن را وضع کرده است. (18)
محمد بن عبدالوهاب در نامه‌ی خود به ابن‌عیسی، فتوا به جواز قتل کسانی که عقیده اهل سنت و جماعت را دارند می‌دهد و فقه مصطلح بین مذاهب اسلامی را شرک دانسته و با تمسک به آیه (اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِن دُونِ اللّهِ)، یکی از مصادیقش را «فقه» تفسیر می‌کرد و می‌گفت: «همین فقه است که خداوند آن را شرک نامیده و دنبال کردن آن را «ارباب غیر از خدا» معرفی کرده است». (19) از این روی از نسبت دادن کفر به علمای سایر مذاهب و حتی علمای حنبلی ابایی نداشت. (20)
البانی، در تعلیق خود بر حدیثی در کتاب حافظ منذری (مختصر صحیح مسلم) فقه مذاهب اسلامی، خصوصاً مذهب حنفی را در کنار کتاب تحریف شده انجیل قرار می‌دهد و هم‌چنین مقلدین مذاهب دیگر را از دشمنان سنّت می‌داند. (21)
بنابراین با انفتاح باب اجتهاد و تقلید ستیزی از یک سو و ممانعت از عقل‌گرائی و گرایش به ظاهرگرایی از سویی دیگر باعث شد، تفاسیری جدید از دین در قالب احکام افراطی‌گری مطرح شود که سیر این رویکرد باعث شده که امروزه بسیاری از گروه‌های تکفیری به اسم اجرای احکام اسلام برای خود حکم صادر کنند و مرتکب جنایت‌های فراوانی شوند.

تفاسیر افراطی از معارف دینی

آنچه که باعث تفاوت ادیان و مذاهب با یک‌دیگر است، اعتقاداتی است که افراد در هر دین و مذهبی به آن پایبند هستند، افراط‌گرائی دینی یکی از هنجارهای مذهبی است، که بسیاری از افراد را به خود مشغول ساخته و گرایش‌های متفاوتی را به وجود آورده است، بی‌شک دین مبین اسلام نیز از این هنجارها مبری نبوده و در همان اوایل ظهور دین اسلام افراط‌گرائی با شعار «لاحکم الالله» توسط خوارج بروز یافت، و تا به امروزه در قالب‌ها و گروه‌های مختلفی ادامه داشته، و امروزه نیز در قالب گروه‌های جهادی در سرتاسر جهان اسلام شاهد افراطی‌گری‌ها و جنایت‌های آن‌ها هستیم که مرجع مبانی اعتقادی برگرفته از مبانی و اعتقادهای ابن‌تیمیه است. (22)
ابن‌تیمیه با قرائتی نو از عقاید سلفیه توحید، را به سه قسم توحید ربوبی، عبادی و توحید اسماء و صفات خداوند تقسیم کرد (23) و با اهمیت دادن به توحید عبادی و تفسیری افراطی از آن، معتقد بود که پیامبران صرفاً برای دعوت به توحید الهی مبعوث شده‌اند، (24) بنابراین توحید ربوبی به تنهایی مانع از کفر کسی نمی‌شود. (25) وی با استدلال به این که «مقصود از توحید در اسلام توحید عبادی است و خداوند با کلمه «لااله‌الاالله» توحید عبادی را قصد کرده»، دو اصل را برای اسلام ثابت می‌کند 1. تسلیم فقط در برابر خداوند تعالی 2. تسلیم در برابر خداوند باید خالی از هرگونه شرکی باشد. (26) وی با تجسیم خواندن خداوند (27) و ندادن ملاکی مشخص برای توحید و شرک، و سخت‌گیری در باب استغاثه، توسل و تبرک به غیر خداوند، و قرار دادن آن‌ها به عنوان یکی از اقسام شرک، (28) راه را برای افراط‌گری وهابیون و گروه‌های جهادی هموار کرد به طوری که ابن‌عابدین از علمای مشهور حنفی می‌نویسد:
فرقه‌ی وهابیت تمام اهل سنت را کافر دانسته و فقط خودشان را موحد می‌پندارند و هر کس با اعتقاداتشان مخالف باشد از دیدگاه آنان مشرک و کافر است و به همین علت کشتار اهل سنت و علمای آن‌ها را مباح دانسته‌اند. (29)
در کتاب کشف الشبهات محمد بن عبدالوهاب، همان کلمات و استدلال‌های ابن‌تیمیه مورد توجه قرار گرفته، و معتقد است مشرکان زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قائل به توحید ربوبی بودند ولی چون در توحید عبادی منحرف شده بودند و از بت‌ها استمداد می‌طلبیدند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ارسال شد تا آن‌ها را از شرک عبادی نجات دهد و با مشرکان بجنگد، بنابراین اگر کسی در این زمان نیز قائل به توحید ربوبی باشد، ولی اگر در توحید عبادی دچار شرک شود کافر است، و از این نکته چنین استفاده می‌کنند: «پس کسانی که از قبول و اموات، تبرک، شفاعت و توسل جویند مشرک و کافرند، چرا که در توحید عبادی دچار شرک شده‌اند. (30) افراطی‌گری در تکفیر و مشرک خواندن مسلمانان چنان در سخنان وی تصریح شده که بارها حسن بن فرحان مالکی در کتاب «داعیة و لیس نبیاً»، بر این نکته اشاره کرده و می‌گوید:
شایسته نیست این همه خطا مرتکب شویم، تا روا بودن جنگ با مسلمانانِ اهل رکوع و سجود را اثبات کنیم، با این ادعا که آن‌ها از هر جهت همانند کفاری هستند که همه‌ی آن‌ها اهل نماز، حج، صدقه و ذکر خدا بودند. آن‌گاه کشتار مسلمانان را در جنگ با آنان با جنگ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با کفار یکسان بدانیم! (31)
و در جواب از ابن‌عبدالوهاب می‌گوید: خداوند شیخ را عفو فرماید، چرا که این عبارت، دلالت بر تکفیر آشکار تمام یا بسیاری از علمای عصر اوست. اگر منظور او همه‌ی کسانی باشد که واژه‌ی اعتقاد را در کتاب‌های اعتقادی به کار می‌برند، او تمام علمای عصر خود را تکفیر کرده است و چنانچه منظور او اعتقاد به باور خاصی باشد مانند «عقیده صوفیه»، برخی از علما را، بدون توجه به تأویل‌های آنان کافر دانسته است با وجود این که تأویل، یکی از موانع بزرگ تکفیر به شمار می‌رود. (32)
امروزه نیز تفکرات افراطی را در سخنان برخی از علمای سلفیه جهادی شاهدیم. در استفتائی که از ابومحمد مقدسی درباره‌ی استغاثه و توسل می‌شود وی با اشاره به مسئله توحید و آیات مربوط به آن فتوا به شرک اکبر بودن توسل و زیارت می‌دهد و معتقدین به آن را از اسلام خارج می‌شمارد، (33) ابومصعب زرقاوی رهبر القاعده‌ی عراق تمام این زیارات و توسلات را جزئی از طاغوت می‌خواند و آن را مستند به کلام ابن‌تیمیه می‌کند، (34) او می‌گوید: «اگر کسی مردم عوام رافضه را مثل مردم عوام اهل سنت بخواند این ظلم به عوام اهل سنت است، چرا که اصل توحید بین این دو گروه متفاوت است، رافضه به حسین (علیه‌السلام) و آل البیت استغاثه می‌کنند و عزاداری و مرثیه‌خوانی می‌کنند و قائل به عصمت آن‌هایند و این‌ها همه شرکیاتی است که بخشیده نمی‌شود و جهل آن‌ها نمی‌تواند عذری برای آن‌ها باشد. (35)

تکفیر نزد ابن‌تیمیه

از اساسی‌ترین مفاهیمی که باعث ترویج خشونت‌ها در جهان اسلام شد مفهوم «تکفیر» است که آثار فراوانی بر آن مترتب است از این رو کتاب‌ها و مقاله‌های زیادی نگاشته شده است، ولی آنچه که به اختصار در این جا ذکر می‌شود، تأثیرپذیری گروه‌های جهادی و افراطی سلفی‌گری از تکفر تکفیر است. بررسی منشأ این تفکر و علل ترویج آن در میان افراطی‌گران سلفی می‌تواند گام مهمی در عرصه‌ی گسترش جنایت‌های امروز جهان اسلام باشد.
بررسی‌ها نشان می‌دهد منشأ این تفکر، گرچه به دوران صدر اسلام باز می‌گردد، ولی هرچه از عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فاصله می‌گیریم این مسئله به شکل گسترده‌تری ادامه داشته و موجب ایجاد فرقه‌های گوناگونی شده است، شاید اسف‌بارترین نمونه‌ی تکفیر در صدر اسلام، تکفیر امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) باشد که توسط خوارج انجام گرفت که از آن‌ها به عنوان یک گروه افراطی، تکفیری یاد می‌کنند، (36) ولی آنچه که امروز باعث تشکیل گروه‌های تکفیری شده است، تفکرات افراطی خوارج نیست که وهابیان امروزه خود را مبری از آن‌ها می‌دانند، (37) بلکه افکاری برگرفته از تفکرات ابن‌تیمیه می‌باشد. از این رو افکار ابن‌تیمیه به عنوان منشاء فکری گروه‌های سلفی و اعمال ابن‌عبدالوهاب به عنوان الگوی عملی گروه‌های افراطی سلفی و وهابی قرار گرفت. افکار برخی از روشن‌فکران عصر حاضر، چون سید قطب و ابوالاعلی مودودی را نمی‌توان نادیده گرفت، ولی مهم در این مقاله تأثیرگذاری افکار تکفیری ابن‌تیمیه است که بدون شک بسیاری از روشن‌فکران و افراطیون عصر حاضر متأثر از آن بوده‌اند، هر چند برخی از علمای وهابی، امروزه در پی اثبات عدم تکفیر از جانب ابن‌تیمیه شده‌اند، (38) ولی شواهدی که در کتاب‌های ابن‌تیمیه هست خلاف این مطلب را می‌رساند، چرا که با توجه به مبانی روش‌شناسی وی که بر نقل‌گرائی و مبانی معرفت‌شناسی‌اش بر حدیث‌گرائی و مخالفت با عقل‌گرائی پایه‌گذاری شده است، (39) باعث شده تا مبانی اعتقادی وی در باب توحید منحصر به یک توحید عبادی باشد که بسیاری از اعمال مسلمانان، چون توسل، شفاعت، تبرک و... را شرک بخواند و در یک فتوای افراطی، حکم به قتل و کشتار مسلمانانی بدهد که به قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و قبول افراد صالح توسل جسته‌اند و از آن‌ها حاجت خواسته‌اند. (40)
این سیر تفکرات و فتاوای ابن‌تیمیه باعث موجب از افراطی‌گری نسبت به تکفیر زائران قبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شد، (41) به طوری که محمد بن عبدالوهاب به پیروی از وی، تمام مسلمانانی را که به ملائکه و انبیای الهی و صالحان توسل می‌کنند مشرک و کافر دانسته و ریختن خونشان را مباح و غارت اموالشان را جایز شمرده است، (42) وی در کتاب کشف الشبهات خود بیش از 24 بار مسلمانان را مشرک خوانده و بالغ بر 25 بار آن‌ها را کافر، مرتد، منافق، دشمن توحید و... دانسته است، (43) زینی دحلان در این رابطه می‌نویسد: «که محمد بن عبدالوهاب مسلمانان را از زمان خود تا ششصد سال قبل کافر می‌دانسته و تمامی کسانی را که از او تبعیت نمی‌کردند تکفیر کرده و خونشان را مباح می‌دانسته است، (44) در عصر حاضر نیز افرادی، چون عبدالسلام فرج، رهبر گروه افراطی الجهادِ مصر در کتاب الجهاد فریضة غائبه، به صراحت، حکام کشورهای اسلامی و غیراسلامی را طبق فتوای ابن‌تیمیه تکفیر کرده (45) و طبق فتوای وی ارتداد حاکمان مسلمان را شدیدتر از غیر مسلمان می‌داند، (46) در این کتاب بخشی به نام «مجموعه الفتاوی لابن‌تیمیة تفید فی هذه العصر» وجود دارد، که بسیاری از احکام جهاد و قتال را در این بخش بر طبق فتاوای وی حکم می‌کنند که این حکایت از تأثیرپذیری نویسنده از افکار ابن‌تیمیه دارد.
صالح السریه (47) در رساله الایمان خود به صراحت بهترین عقاید امروز جهان اسلام را اعتقادات ابن‌تیمیه و شاگردانش می‌داند و در ادامه‌ی رساله‌ی خود را بر این اساس بنا می‌کند. (48)

گرایش تکفیری ابن‌تیمیه در ایجاد تفرقه میان مسلمانان

یکی از مهم‌ترین عوامل که باعث گسترش جنایت‌های در میان مسلمانان شد، ایجاد تفرقه میان آن‌ها و دامن زدن به اختلافات مذهبی و تکفیر کردن مذهب مخالف است. ابن‌تیمیه با مواضع تندی که علیه شیعیان مخصوصاً در کتاب منهاج السنة خود گرفت و با صدور فتواهایی در این زمینه بی‌شک توانسته بود برای آیندگانی که در پی بهانه علیه شیعیان‌اند و آن‌ها را کافر می‌دانند، مؤثر باشد.
ابن‌تیمیه در کتاب منهاج السنه می‌گوید: «رافضی‌ها، بناهای ساخته شده بر قبرها را بزرگ می‌دارند و در آن اعتکاف می‌کنند و همان طور که به زیارت خانه‌ی خدا می‌روند به زیارت آن بناها می‌روند و برخی زیارت این بناها را از حج بزرگ‌تر می‌دانند، بلکه معتقدند فردی که نمی‌تواند به زیارت خانه‌ی خدا برود، این بناها را زیارت کند. این نوع از دینداری، دینداری مسیحیت و مشرکان است که عبادت کردن بت‌ها را به عبادت کردن خداوند برتری می‌دادند. (49) و یا می‌گوید: اهل علم براساس روایات و احادیث و اسناد موجود متفق‌اند، که رافضی‌ها دروغ‌گوترین طوایف هستند و دروغ‌گویی از گذشته در میان آنان وجود داشته است. شافعی می‌گفت در میان اهل هوی گروهی را شاهدتر بر دروغ و تزویر از رافضی‌ها ندیدم. (50) هم چنین وی فصلی جداگانه به نام «مشابهة الرافضه للیهود و النصاری» قرار داده و آن‌ها را متهم به غلو و تحریف قرآن و... می‌کند (51) آن‌ها را بدتر از خوارج (52) و در مقابل مسلمانان و در کنار تاتار و مغولان (53) می‌خواند، رافضه را انسان‌هایی بی‌عقل و دین می‌داند. (54) و در مباحث اعتقادی ایشان را متهم به تجسیم و تعطیل می‌کند، آن‌ها را قومی به دور از معارف اهل بیت (علیهم‌السلام) دانسته (55) و با این نگاه افراطی به شیعیان و معرفی برخی فرق شیعه، چون نصیریه و اسماعیلیه، به عنوان فرق غالی و کافر (56) از یک طرف، و از طرفی، قرار دادن تمام فرق شیعه، چون اسماعیلی، اثنی‌عشری، نصیری، زیدیه در گروه واحدی به اسم رافضه می‌آورد. (57)
برخی از ادعاهای وی که عقاید شیعه را شرک‌آمیزتر و بدتر از اسماعیلیه و نصیریه معرفی می‌کند. (58) و عالمان شیعی، چون خواجه نصیر طوسی را به عنوان یکی از علمای اسماعیلی مورد تکفیر قرار می‌دهد، (59) تمام این عوامل باعث شده که جریان‌های تکفیری نتواند بین فرق شیعه تمایزی قائل شوند و تمام مذاهب شیعه را به اسم رافضه تکفیر کنند و این موج افراطی به حدی بوده که حتی برخی از علمای وهابی به صراحت حکم به تکفیر شیعیان داده‌اند. (60) ابن‌جبرین از علمای وهابی در پاسخ به این که آیا به فقرای شیعه می‌تواند زکات پرداخت کرد؟ شیعیان را کافر دانسته و پرداخت زکات را به آن‌ها جایز نمی‌داند (61) و دعا برای پیروزی حزب الله را حرام دانسته و شیعیان را دشمنان اسلام معرفی می‌کند. (62) از شیخ عبدالرحمن براک، مفتی سعودی استفتاء شده: آیا امکان جهاد میان اهل سنت و شیعه وجود دارد؟ وی در پاسخ می‌گوید: «اگر اهل سنت دارای دولت مقتدری باشند و شیعه برنامه شرک‌آمیز خود را اظهار کند، در این صورت بر اهل سنت واجب است که علیه شیعه اعلام جهاد نموده و آنان را به قتل برساند.» (63) از طرف هیئت علمای کبار عربستان هم از سوی 38 تن از علمای وهابی بیانیه‌ای صادر شد که در آن از اهالی سنت دعوت شده بود تا در برابر مخالفان و شیعیان اقدام کنند، که در این بیانیه قتل شیعیان مجاز دانسته شده بود. (64)

نقش ابن‌تیمیه درگسترش موج تکفیر علیه شیعه

منشأ فتاوای تکفیری علیه شیعه را می‌توان در خصومت و فضایی تفکر بنی‌امیه و تضعیف روحیه و فضایی امامیه جست‌وجو کرد، ابن‌تیمیه عملاً در ترویج این تفکر تلاش بسیاری کرد به طوری که معتقد بود، دولت بنی‌امیه بهترین حکومت بوده (65) و بدبختی اسلام از حکومت عباسی بوده، چرا که حکومت عباسی در دست شیعیان و بدعت‌گذاران بوده است، (66) وی هم چنین در جایی دیگر نزول آیه: (وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ) (67) را در شأن بنی‌امیه انکار کرده و این گونه تفسیر را از تحریفات شیعه در قرآن بر شمرده است. (68) وی به گونه‌ای تنقیص شخصیت حضرت علی (علیه‌السلام) و ائمه طاهرین (علیهم‌السلام) را نمود که بسیاری از علماء اهل سنت را به واکنش علیه او واداشت، (69) ابن‌حجر عسقلانی در کتاب الدرر الکامنه، صراحت دارد که تعدادی از مسلمانان - یعنی اهل سنت، ابن‌تیمیه را به خاطر جسارت‌هایی که به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) دارد، منافق می‌دانند، (70) چون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «لا یبغضه إلا منافق». (71) و یا ابن‌حجر مکی در کتابی که حتی علیه شیعه نوشته است، وقتی به ابن‌تیمیه می‌رسد می‌گوید: ابن‌تیمیه کسی است که خداوند او را مخذول و منکوب، گمراه و کور، و ذلیل و بی‌مقدار کرده است، علمای بزرگ احوال او را بیان کرده و دروغ گفتار او را مشخص کرده‌اند. (72) در هر صورت تنقیض‌های ابن‌تیمیه نسبت به اهل البیت (علیهم‌السلام) و علمای امامیه از یک طرف و تعصب‌ورزی وی نسبت به بنی‌امیه و رفع تنقیص‌های آنان (73) از طرف دیگر موجب شد که یک نگاه افراطی همراه با تنفر به شیعه به نام رافضه صورت گیرد؛ به طوری که امروزه کتاب‌ها و مقاله‌هایی فراوانی به صورت رایگان در دفاع از عثمان بن عفان و در دفاع از ابوسفیان و معاویه و عمرو بن عاص توزیع می‌شود (74) و گروه‌های تکفیری رسماً اعلام می‌کنند که در پی احیاء بنی‌امیه و انتقام از شیعیان هستند. (75)

تکفیر سیاسی

مهم‌ترین عامل گسترش تکفیر در جهان اسلام از زمانی پدید آمد که وارد مسائل سیاسی شده و علما و امرا آن بیشتر برای پیش‌برد اهداف سیاسی خود استفاده کردند، (76) ابن‌تیمیه گرچه بیشتر به عنوان یک عالم دینی مطرح است تا یک عالم سیاسی، ولی در عین حال بسیاری از گروه‌های افراطی سیاسی منهج علمی و عملی وی را به عنوان یک شناسه مطرح کرده‌اند و حتی برخی از تحلیل‌گران در بطن افکار تکفیری ابن‌تیمیه و ابن‌قیم جوزی، انگیزه‌های سیاسی را برای مقابله با شیعه دخیل دانسته‌اند، (77) از جمله موضع‌گیری‌های سیاسی ابن‌تیمیه، در جریان حمله تاتار به شام و فرار مردم دمشق در سال (702 ق)، بود که ابن‌تیمیه مردم را به جهاد فراخواند. (78) بعد از شکست تاتارها، ابن‌تیمیه به اقدامات جدیدی دست زد، از جمله راندن گروهی از شیعه‌های باطنی نصیری از کوه‌های اطراف دمشق بود. ابن‌تیمیه معتقد بود که این گروه‌های شیعی جاسوسان و حامیان تاتار بوده و در منطقه فساد می‌کردند ابن‌تیمیه با گروهی از یارانش به جنگ این گروه‌های شیعه رفت و تمام افراد مسلح را کشت و درخت‌های آن منطقه را قطع کرد. (79) ابن‌تیمیه با بیان این گزاره که «هر کس دعوت را دریافت کرد و نپذیرفت واجب القتل است» و با قرائت آیه‌های جهاد در راستای آن و تأکید بر فضائل جهاد، قتل کفار و جهاد علیه آنان را جزء اولویت‌های نخست رسالت اسلام شمرده است.
از این روی گروه‌های افراطی برای رسیدن به اهداف و منافع خود در جهت ترویج مواضع خود و نابودی مخالفانش از حربه‌ی جهاد استفاده کرده و برای تغذیه افکار مجاهدین و مشروعیت بخشیدن به جنایت‌های خود از تفکرات ابن‌تیمیه به عنوان تأیید اصول و مبانی خود استفاده می‌کنند. و از اعمال وی به عنوان یک الگو بهره می‌گیرند. ایمن الظواهری در فصل چهارم کتاب التبرئه خود که در باب جهاد و امر به معروف است، ابتدا با استناد به کلام ابن‌تیمیه، جهاد را زمانی معتبر می‌داند که به رأی اهل خبره در دین و دنیا باشد و در پایان این فصل چنین می‌نویسد:
من امیدوارم که خواننده این کتاب، کلام ابن‌تیمیه را در باب جهاد هم بخواند، چرا که وی خودش در عرصه جهاد بوده و مسلمانان را برای جهاد تحریک می‌کرده و عالمی است که احوال جهاد و مجاهدین را به خوبی درک می‌کرده و باید متذکر شد که وی با این که بخشی از عمر خود را در زندان بوده ولی اصلاً در مبانیش خللی ایجاد نشده بلکه محکم‌تر نیز شده تا این که در زندان مرد، پس ابن‌تیمیه استحقاق یک امام و رهبری که بتوان به او اقتدا کرد را دارد. (80)
ابن‌تیمیه بعد از واقعه جبل و کسروان، نامه‌ای به ملک ناصر می‌نویسد و در این نامه بعد از حمد خداوند و تمجید از سلطان می‌نویسد:
مارقین دو دسته‌اند: دسته اول اهل فجور و طغیان، ظالمان و متجاوزان و کسانی که از شعائر ایمان خارج شدند... گروه دوم مارقین (از دین خارج‌شدگان) بدعت گذارند. گمراهان منافق و خارج‌شدگان از سنت و جماعت، جداشدگان از شریعت و اطاعت سلطان مانند اهل جبل، جرد، کسروان که سلطان با آن‌ها جنگید و پیروزی سلطان از نعمت‌های خداوند به او بود. آن‌ها و امثالشان از بزرگ‌ترین مفسدان در امور دین و دنیا هستند، آنان معتقدند که ابوبکر، عمر و عثمان، مسلمانان بدر و بیعت رضوان و همه مهاجران و انصار و تابعین و پیشوایان اسلام و علمای مذاهب چهارگانه و شیوخ اسلام و پادشاهان مسلمانان و سربازانشان و همه مسلمانان کافر و مرتد هستند، حتی از یهود و مسیحیت بدتر هستند، زیرا مرتد بدتر از کافر است به این دلیل اهل فرنگ و مغول‌ها را بر اهل ایمان و قرآن مقدم می‌دانند. (81)
وی در ادامه نامه خود می‌نویسد:
طرفداران این مذهب ملعون مانند اهل جبل عامل و نواحی آن و جزین با آمدن تاتار خوشحال شدند. هنگامی که سپاهیان اسلام از سرزمین مصر حرکت کردند، ذلت و بیچارگی آنان برای همه مسلمانان روشن شد. هنگامی که خداوند اسلام را با آمدن سلطان یاری کرد، برای آنان عزایی بود، این گروه باعث شدند که چنگیزخان به سرزمین‌های اسلامی حمله کند و هولاکو بر بغداد مسلط شود و تا حلب پیش بیاید، این گروه انواع دشمنی را در حق اسلام و اهل آن مرتکب شده‌اند. علت همه دشمنی‌ها این است که معتقدند هر کس با آن‌ها در گمراهیشان همراه نباشد، کافر و مرتد است. از جمله این اعتقادها این است: «کسی که متعه را حرام بداند کافر است، کسی که ابوبکر، عمر و عثمان را دوست داشته باشد یا از آن‌ها راضی باشد، کافر است. کسی که ایمان به منتظر نداشته باشد کافر است، کسی که معتقد باشد خدا را در آخرت می‌بیند کافر است، کسی که بگوید خداوند بر روی آسمان‌هاست، کافر است، کسی که به قضا و قدر ایمان داشته باشد، کافر است». (82)
هم چنین ابن‌تیمیه با جایگاهی که به دست آورده بود به اقداماتی دست می‌زد که در اصل وظیفه حکومت بود. او در سال (669 ق) به همراه تعدادی از یارانش به خانه‌ها می‌رفتند و تمام ظرف‌ها را شکسته و شراب‌ها را می‌ریختند و صاحبان خانه‌ها را سرزنش یا دستگیر می‌کردند. این کار او با استقبال مردم مواجه شد، چرا که تصور می‌کردند حکم قرآن اجرا شده و زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در حال بازگشت است. (83) هم‌چنین ابن‌تیمیه همراه با عده‌ای از یارانش در ماه رجب سال (704 ق) صخره‌ای را که در کنار رود قلوط بود و مردم بدان نذر می‌کردند قطع کرد. (84)
استفاده از احکام تکفیر و جهاد برای پیشبرد منافع سیاسی، منجر به یک مدل افراط‌گرایی و راهبردی شد که اوج این تفکر در قرن دوازدهم توسط محمد بن عبدالوهاب در جزیرة العرب رخ داد، وی در سال 1158 ق زمانی که امیر درعیه - محمد بن سعود - با وی بیعت نمود و متعهد شدند که با یکدیگر توحید وهابی را در جزیرة العرب گسترش دهند، (85) و در اولین اقدام به تخریب قبور از جمله قبر زید بن خطاب پرداختند (86) و با تسلط بر مکه محل تولد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را و قبر و بارگاه حضرت خدیجه و بسیاری از صحابه و بزرگان دین را با خاک یکسان کردند (87) و یا مرتکب جنایت‌های هولناکی در سرزمین‌های مسلمان از جمله احساء و طائف و نجف و کربلاء و... شدند. (88)
نگاه ابن‌تیمیه به شیعه و فرقه‌های آن به عنوان یک رافضی که دارای اعتقاداتی مخالف با اهل سنت و دارای رویکردی منفعلانه و همراه با دشمنان اسلام است، باعث شده امروزه آتش اختلافات بین مذاهب اسلامی بالا بگیرد و به عنوان یک راهبرد سیاسی برای رسیدن به اهداف پلید خود در محافل غربی مطرح باشد، ایمن الظواهری رهبر القاعده در مجله‌ی نشرة الانصار طی مقاله‌ای مواضع خود را در قبال ایران و شیعیان بیان می‌کند و همان سخنان ابن‌تیمیه را یک بار دیگر تکرار می‌کند و می‌گوید: ما با شیعیان و مردم ایران از نظر اعتقادات با هم اختلافاتی داریم، آن‌ها ابوبکر و عمر و صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را سب می‌کنند و قائل به تحریف قرآن هستند و برای ائمه خود عصمت قائلند و به مهدی آخرالزمانی معتقدند که رجعت خواهد کرد که اگر کسی چنین اعتقاداتی داشته باشد مرتد است مگر این که جاهل بوده باشد. (89)
و یا ابومصعب زرقاوی (90) که مواضعی خشونت‌آمیزتر علیه شیعه نسبت به دیگر رهبران القاعده داشت به طوری که اولویت جنگ را در ابتداء با آن‌ها می‌دانست، (91) نوشته‌های وی به روشنی بر این امر گواهی می‌دهد که در تکفیر کردن مسلمان مخصوصاً شیعیان متأثر از ابن‌تیمیه بوده وی در کتاب الکلماة المضیئه، با سوءظنی که به شیعیان دارد معتقد است که پشت تمام تحرکات آمریکائی که در منطقه وجود دارد رافضه هم دست دارد، به طوری که می‌خواهند حکومت خود را از ایران به سمت عراق و سوریه و سپس کشورهای خلیج فارس ادامه دهند، از این روی وی رافضیان را آدم‌های منافق می‌خواند و آن‌ها را منطبق با آیه‌ی (هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى‌ یُؤْفَکُونَ) (92) می‌داند و آن‌ها را تکفیر می‌کند و در تأیید کلام خود سخن ابن‌تیمیه را ذکر می‌کند و می‌گوید:
ابن تیمیه چه خوب حال این رافضه را توصیف کرده که آن‌ها کفار را علیه مسلمین یاری می‌کنند و کمک آن‌ها به مغول‌ها باعث خروج چنگیزخان شد و هلاکوخان توانستد به کشورها مسلمان عراق و سوریه برسد، به همین خاطر بود که توانستند لشکر مسلمانان را غارت کنند و... قلب‌های مغولان بسیار سخت بود و بر هیچ کسی رحم نمی‌کردند و مهم‌ترین عبادتشان لعن مسلمین و اولیاء الله بود و بزرگ‌ترین اصل برای آن‌ها لعن و تکفیر و سب حاکمان اسلام، خلفای راشدین و علماء اسلام بود... و رافضه هم این مغول‌ها و دولتشان را دوست دارند، چرا که آن‌ها به وسیله‌ی همین مغول‌ها عزت خودشان را به دست آوردند لذا به آن‌ها کمک می‌کردند و مسلمانان را می‌کشتند و حریم‌ها را می‌شکستند... و زمانی که مسلمان‌ها بر مشرکین و نصاری غلبه پیدا می‌کردند این روز برای رافضی‌ها روز غصه و اندوه بود ولی زمانی که آن‌ها بر مسلمین پیروز شدند این روز روز عید و خوشحالی برای آن‌ها بوده است. (93)
ابومصعب با اظهار تعجب از این عبارت‌ها می‌گوید:
سبحان الله، مثل این که ابن‌تیمیه از عالم غیب خبر می‌داده و به اوضاع عصر حاضر اشراف داشته، لذا آن‌ها را توصیف کرده و به ما خبر داده، بنابراین راه برای ما روشن گردیده، چرا که باطن این قوم برای ما ظاهر شده است. (94)
ابن‌تیمیه می‌گوید: به همین خاطر عامه مردم بدترین احساس را نسبت به آن‌ها دارند و جنگیدن با آن‌ها سزاوارتر است تا با خوارج، لذا بین مردم شایع شده که رافضه اهل بدعت‌اند و ضد اهل سنت، چرا که دشمی آن‌ها با سنت رسول خدا و شریعت اسلام ظاهرتر است. (95) وی سخنان بسیاری از ابن‌تیمیه نقل کرده که حاکی از تأثیرپذیری وی دارد. (96)
حتی گروه‌های تروریستی و افراطی داعش و یا جبهة النصره متأثر از همین‌گونه تفکرات هستند، در رساله‌ای به نام دولة البغدادی - الواقع و الحکم الشرعی که منسوب به گروه حکومت داعش هست، گروه‌های حکومتی را به چند قسم تقسیم کرده و مخالفان خودشان را تکفیر می‌کنند و خون و مالشان را مباح می‌کنند که در این صورت گروه‌های جیش المجاهدین و لواء التوحید و أحرارالشام و جبهه النصره کافر می‌شوند. در این رساله که گروه‌های مخالف خود را محکوم به افراطی‌گری می‌کند آمده که آن‌ها قضیه تکفیر را با شبهه افکنی و ظن و گمان، بدون هیچ بینه‌ی معتبری بیان می‌کنند و بسیاری از سربازان هم از آن‌ها اطاعت می‌کنند و مسلمین را می‌کشند همان طوری که کفار را می‌کشند و اعلام می‌کنند که به آن‌ها امتیاز می‌دهند که در کشتن آن‌ها اخلاق جنگ را مراعات نکنند و اسیران و زنان و بچه‌ها و... را حتی با عملیات‌های انتحاری بکشند، آن‌ها همان خوارجی‌اند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده بود که از مشکلات این قوم این است که قرآن می‌خوانند ولی صدای آن از دهانشان بیشتر نمی‌رود، آن‌ها مسلمانان را می‌کشند و بت‌پرستان را دعوت می‌کنند... اگر آن‌ها را درک می‌کردم آن‌ها را هم‌چون قوم عاد می‌کشتم، (97) و ما می‌بینیم که مصلحت شرعی برای ما تعیین می‌کند که این خوارجی که با مجاهدین ما جنگ می‌کنند باید با آن‌ها بجنگیم، چرا که آن‌ها زمین‌های آزاد را به فساد می‌کشند و از کسانی که ضد بشار اسد هستند انتقام می‌گیرند و ثمرات و نتایج جهاد ما را در سوریه از بین می‌برند. (98)
گزارشی که خبرنگار الحیاة (99) از عقاید رهبران گروه‌های تکفیری انتشار کرده به وضوح این خشم افراطی دیده می‌شود، که باعث شده به آسانی مخالفان خود به ویژه شیعیان را کافر بخوانند و خون و مال و ناموسشان را مباح اعلام کنند، در حالی که هیچ یک از آن‌ها صلاحیت صدور حکم تکفیر را ندارند.

نتیجه

ابن‌تیمیه نه تنها به عنوان یک عالم دینی بلکه به عنوان یک رهبر سیاسی توانست نقش بسزایی در وقایع جهان اسلام به ویژه در یک سده‌ی اخیر داشته باشد، وی با سازماندهی برخی از مبانی سلفیه هم چون انفتاح باب اجتهاد و ترویج ظاهرگرایی و مخالفت با عقل و منطق و با سخت‌گیری در برخی از معارف اعتقادی سلف هم‌چون توحید و شرک و منحصر کردن توحید در توحید عبادی و گسترش دایره تکفیر و ارتباط آن با سیاست و با یک رویکرد منفعلانه نسبت به شیعه باعث شد که خشونت‌های جهان اسلام به سمت اختلاف‌های مذهبی برای تأمین منافع سیاسی حرکت کند، از این روی امروزه شاهد بسیاری از جنایت‌ها به اسم اسلام در مناطق مختلفی از جهان اسلام هم چون سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، بحرین و... هستیم.

پی‌نوشت‌ها

1. پژوهشگر مؤسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم‌السلام).
2. ابن‌تیمیه، مجموع فتاوی، ج 5، ص 114 و ج 17، ص 360؛ فتوی الحمویة الکبری، ج 1، ص 40 و 541.
3. محمد صالح بن عثیمین، مجموع فتاوی، ج 1، ص 115؛ صالح فوزان، الأرشاد الی صحیح الاعتقاد، ص 150؛ علی عبدالعزیز الشبل، التنبیه علی المخالفات العقدیة فی فتح الباری، ج 3، ص 584.
4. ابن‌تیمیه، الرد علی الکبری، ج 2 ص 507؛ همو، الرد علی المنطقیین، ج 1، ص 101 و 488 و 523؛ همو، مجموع فتاوی، ج 13، ص 237؛ ج 4، ص 283، 315؛ ج 9، ص 39؛ همو، عقیدة الاصفهانیه، ص 109 و 110؛ همو، الصفدیه، ج 1، ص 242.
5. همو، درءالتعارض بین العقل و نقل، ج 3، ص 151؛ همو، منهاج السنه النبویه، ج 2، ص 215.
6. بی‌شک بر عقاید کلامی آثار فقهی مهمی، چون مرتد شدن و کافر بودن و... بار می‌شود و در طول تاریخ به خاطر برخی از مسائل کلامی چون مباحث علم و قدرت خداوند و یا جسم و مکان داشتن خداوند خون‌های بسیاری ریخته شده، در سؤالی از هیئت عالی افتاء عربستان درباره این که اگر کسی قائل باشد به این که خداوند در همه جا وجود دارد، چیست؟ پاسخ داده‌اند: خداوند در عرش است و درون جهان نیست بلکه خارج از عالم است و اگر کسی معتقد باشد که خداوند در همه جا هست، کافر، مرتد و بلکه خارج از اسلام است. (فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الافتاء ج 3، ص 216 سؤال الاول من الفتوی رقم 5213).
7. آن‌ها با تمسک به ظاهر آیات و روایات، برای خود خدایی خیالی ساختند که برای توصیف خداوند آن‌ها می‌توان به کتابهای السنة و یا توحید ابن‌خزیمه رجوع کرد، به عنوان نمونه البانی در حاشیه خود بر السنة ابن‌ابی‌عاصم شماره 471 حدیث ام‌الطفیل، حدیث را صحیح می‌داند که در آن حدیث خداوند را جوانی با موهای بلند و نعلینی از طلا ترسیم کرده که در سبزه‌زار ایستاده است...
8. در سال 1973 م تشکیل شد و به گروهک شباب محمد و یا جماعة صالح السریه مشهور است.
9. سید احمد رفعت، النبی المسلح، ج 1، الرافضون، ص 34.
10. رهبر گروه جماعة التکفیر و الهجرة.
11. سید احمد رفعت، همان، ج 2، الثائرون، ص 129-131.
12. به گزارش فارس. گروه‌های سلفی و وهابی (طالبان) همین رویه را برای پیروان خود پیش گرفته و اسناد بهشت را در قبال کشتن دیگر مسلمانان به آن‌ها اعطا می‌کنند.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911208000695#sthash.CBOeA1P1.dpuf و براساس گزارش خبری عرب تایمز، در میان کشفیات به دست آمده از اجساد برخی تروریست‌های تکفیری در سوریه پس از پاکسازی القصیر، علاوه بر بمب‌های دستی و خشاب‌ها و گلوله‌ها، به وفور قرص‌ها و داروهای تقویت جنسی نیز یافت شده که طبق اظهارات اسیران تکفیری، این قرص‌ها را برای ورود به کاخ‌های حوریان در بهشت آماده می‌کرده‌اند. طبق فتاوای مفتی‌های وهابی، هر کس برای جنگیدن با ارتش سوریه و حزب الله و به نیت سرنگونی بشار اسد به سوریه برود، پس از کشته شدن، مستقیماً وارد بهشت و آغوش حوریان می‌شود! به نقل از:
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/220910.
13. ر.ک: ابن‌تیمیه، إقامة الدلیل، ج 5، ص 398؛ لمسودة، ص 462 به بعد.
14. ابن‌تیمیه، مجموع فتاوی، ج 20، ص 210-214.
15. همان، ج 22، ص 249.
16. عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، الدرر السنیة، ج 4، ص 8.
17. محمد بن عبدالله بن سلیمان السلمان، دعوة الشیخ محمد بن عبدالوهاب و أثرها فی العالم الإسلامی، ص 119.
18. الأصل السادس رد الشبهة التی وضعها الشیطان فی ترک القرآن و السنة و اتباع الآراء و الأهواء المتفرقة المختلفة...، (محمد بن عبدالوهاب، مجموعة رسائل فی التوحید و الإیمان، ج 1، ص 396؛ عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، الدرر السنیة، ج 1، ص 174).
19. محمد بن عبدالوهاب، رسائل الشخصیه، ج 1، ص 277.
20. نمونه‌های فراوانی از این موضوع در کتاب الدرر السنیة، ج 10 موجود است.
21. حسن بن علی سقاف، السلفیة الوهابیة، ص 74.
22. همان طور که عبدالله عزّام به آن نکته اذعان می‌کند (عبدالرحیم علی، حلف الارهاب، ج 1، ص 22).
23. ابن‌تیمیه، رسالة التدمریة، الاسماء و الصفات، ج 1، ص 7.
24. همو، درء التعارض، ج 9، ص 344؛ همو، الاستقامه، ج 1، ص 180؛ ج 2، ص 31.
25. محمد بن عبدالوهاب، مجموعة رسائل، ج 5، ص 129.
26. همو، اقامة الدلیل، ج 2، ص 100.
27. ابن‌تیمیه، مجموع فتاوی، ج 3، ص 140 و 142 و ج 6، ص 421.
28. همو، الاستغاثه، ج 1، ص 184؛ ابن‌تیمیه، اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة أصحاب الجحیم، ص 540؛ همو، مجموع فتاوی، ج 25، ص 323؛ ج 27، ص 60.
29. حاشیه رد المختار، ج 4، ص 449.
30. محمد بن عبدالوهاب، کشف الشبهات، ص 31-33.
31. حسن بن فرحان مالکی، داعیة و لیس نبیاً، ص 40.
32. همان، ص 43.
33. ابومحمد مقدسی، مجموع استفتاءات، حکم من یستغیث بغیر الله، ص 2.
34. ابومصعب زرقاوی، الکلمات المضیئة، ص 7.
35. همان، ص 325.
36. طبق نقل مرحوم علامه طباطبایی، طبرسی، زمخشری و... در ذیل آیه 58 از سوره «توبه» دلالت بر وجود ردپای این گروه افراطی در زمان رسول الله است. محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج 9، ص 319؛ طبرسی، مجمع‌البیان، ج 5، ص 63؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 7، ص 454؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج 1، ص 115؛ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج 2، کتاب الزکاة، ص 750-743، ح 148، 147، 158 و 156.
37. به طوری که خود ابن‌عبدالوهاب نیز آن را انکار می‌کند و بین وهابیت و خوارج فرق می‌گذارد، الدرر السنیه، ج 8، ص 204، القصیمی در کتاب الصراع بین الاسلام و الوثنیه، ج 1، ص 470 این نسبت را رد می‌کند.
38. مثلاً به کتاب ضوابط التکفیر المعین عند ابن‌تیمیه و محمد بن عبدالوهاب و علماء نجد، اثر ابوالعلا راشد بن أبی‌العلا، 1425 ق.
39. سید مهدی علیزاده موسوی، مبانی فکری سلفیه و وهابیت، ج 1، ص 41-55.
40. ابن‌تیمیه، زیارةالقبور و الاستنجاد بالمقبور، ص 17.
41. ابن‌کثیر شاگرد ابن‌تیمیه این را جزء تحریفات سخنان ابن‌تیمیه می‌داند، (ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 14، ص 143).
42. محمد بن عبدالوهاب، کشف الشبهات، ص 58؛ همو، مجموع مؤلفات الشیخ محمد بن الوهاب، ج 6، ص 115.
43. سید محسن عاملی، کشف الارتیاب، ص 148.
44. زینی دحلان، الدررالسنیة فی الرد علی الوهابیه، ص 32.
45. عبدالسلام فرج، الجهاد فریضة الغائبة، ذیل بحث الحکم بغیر ما انزل الله، (ابن تیمیة در کتاب الفتاوی 524/28 می‌گوید: و معلوم بالاضطرار من دین المسلمین و باتفاق جمیع المسلمین أن من سوغ اتباع غیر دین الإسلام أو اتباع شریعة غیر شریعة محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فهو کافر).
46. همان، ذیل بحث حکام المسلمین الیوم فی رده عن الاسلام، می‌گوید: (ابن تیمیه فی الفتاوی 534/28. و قد استقرت السنة بأن عقوبة المرتد أعظم من عقوبة الکافر الأصلی من وجوه متعددة منها. أن المرتد یقتل بکل حال، و لایضرب علیه الجزیة، و لا تعقد له ذمة، بخلاف الکافر الأصلی).
47. رهبر جنبش التحریر الاسلامی (سازمان آزادی‌بخش اسلامی) مصر که در سال (1974 م) بوجود آمد.
48. صالح السریه، رسالة الایمان، برگرفته از آدرس الکترنیکی. http://www.elismaily.tv
49. سید محسن امین عاملی، کشف الارتیاب، ص 232.
50. ابن‌تیمیه، منهاج السنة النبویة، ج 1، ص 60.
51. همان، ج 1، ص 22-29. وی بارها نسبت‌های ناروایی به شیعه می‌دهد به طوری که می‌گوید: «لَو کانُوا مِنَ الطَّیْرِ لَکَانُوا رَخَمًا، وَلَوْ کَانُوا مِنَ الْبَهَائِمِ لَکَانُوا حُمُرًا» (اگر شیعه را از پرندگان بدانیم باید آن‌ها را مرغ نجاست‌خوار و اگر از چهارپایان بدانیم باید آن‌ها را الاغ بدانیم)
52. ابن‌تیمیه، مجموع فتاوی، ج 28، ص 527 و 528، این در حالی است که در منهاج السنه ج 1، ص 67 حکم به قتل خوارج می‌دهد.
53. ابن‌تیمیه، مجموع فتاوی، ج 28، ص 636 و 638.
54. همان، ج 4، ص 429.
55. همو، منهاج السنه، ج 2، ص 243.
56. همان، ج 2، ص 512.
57. به طوری که به امامیه می‌گوید: فَإنَّهُمْ جَهْمِیَّةٌ قَدَرِیَّةٌ رَافِضَةٌ (همان، ج 4، ص 131).
58. همان، ج 2، ص 626.
59. همان، ج 3، ص 445.
60. علمائی چون محب‌الدین خطیب و احسان الهی ظهیر و ابراهیم جبهان، امامیه را کافر دانشته‌اند (به نقل از: عصام العماد، گفت‌وگوی بی‌ستیز، ص 59).
61. فضیله الشیخ بن جبرین، اللولوالمکین من فتاوی، ص 39.
62. همان، شماره فتوی، 15903.
63. سایت المنجد، سؤال 10272.
64. برگرفته از سایت سازمان تبلیغات اسلامی به نشانی. http://old.ido.ir//a.aspx?a=1385100205
65. ابن‌تیمیه، منهاج السنه، ج 8، ص 238 و 242.
66. همان، ج 4، ص 130.
67. اسراء، آیه 60.
68. همو، منهاج السنه، ج 3، ص 404.
69. همان، ج 8، ص 330 و ج 4، ص 496 به تنقیص مقام حضرت علی (علیه‌السلام) و ج 4، ص 245 به تنقیص حضرت فاطمه (علیها‌السلام) پرداخته و از آن طرف به تعریف و تمجید قاتل حضرت علی (علیه‌السلام) پرداخته است، همان، ج 5، ص 47.
70. ابن‌حجر، الدرر الکامنه، ج 1، ص 151.
71. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج 1، ص 61؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج 1، ص 95؛ ابن‌حجر عسقلانی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج 1، ص 60؛ نووی، شرح مسلم، ج 2، ص 64.
72.

عبارات مرتبط با این موضوع

تأثیر افکار ابن‌تیمیه در گسترش جنایت‌های جریان‌های تکفیری تأثیر افکار ابن‌تیمیه در گسترش جنایت‌های جریان‌های تکفیری


ادامه مطلب ...

کسب و کار خانگی تان را در خانه گسترش دهید

[ad_1]

مجله پنجره خلاقیت: گسترش کسب و کار، کار ساده ای نیست؛ تا جایی که می توانید باید سخت کار کنید. هنگامی که زمان آن فرا می رسد که کسب و کارتان را آغاز کنید، مطمئنا سخت کار کردن برایتان امر مهمی می شود اما همچنان به درک تجارت و استراتژی های موثر برای گسترش کسب و کارتان، نیاز دارید.

 

خواه کسب و کارتان را با ارائه خدمات جدید بخواهید رشد بدهید خواه به صورت ساده بخواهید مشتری های بیشتری برای فروش محصول تان پیدا کنید، در هر صورت چندین مرحله وجود دارد که با طی کردن آن ها می توانید فرآیند رشد را راحت تر سپری کنید.


امروزه، اگر بخواهید روند رشد کسب و کاری آسان تری داشته باشید باید توانایی تان را در ارتباط با مشتری های بالقوه بالا ببرید و بعضی از وظایف را که چندان به توجه شما نیازی ندارد به صورت خودکار انجام دهید. سپس می توانید روی کارهای مهمی که باید انجام دهید، تمرکز کنید. این هشت شیوه را انجام دهید تا بتوانید مشتری های بالقوه بهتری داشته باشید و یاد بگیرید که چه وظایفی را باید به صورت خودکار انجام دهید:
کسب و کار خانگی تان را در خانه گسترش دهید 
حضورتان را در دنیای مجازی دو برابر کنید.

بیشتر از نیمی از مصرف کنندگان دقیقا 59 درصد از گوگل برای پیدا کردن تجارتی محلی و قابل اعتماد استفاده می کنند. حتی اگر یک تجارت تک نفره دارید و از وب سایتی که پنج سال از عمرش می گذرد، استفاده می کنید؛ باید گفت که شبکه اجتماعی شما دیگر به اندازه کافی خوب کار نمی کند.

 

وب سایت تان را به روز رسانی کنید و مطمئن شوید که می توان کارکرد وب سایت تان را روی تلفن همراه نیز مشاهده کرد. اگر مهارت های لازم برای بهتر کردن وب سایت تان را ندارید و همچنین بودجه کافی ندارید تا کسی را برای این کار استخدام کنید، می توانید با بازارهایی مانند Wix یا Squarespace این کار را انجام دهید.


با اینکه این ابزارها نمی توانند به همان خوبی سایت های سفارشی برای شما وب سایتی را بسازند، اما ابزار های طراحی شان، به شما این اجازه را می دهد تا وب سایت جذابی را بسازید؛ وب سایتی با اطلاعاتی از شما که مصرف کنندگان باید آن را بدانند.

موفقیت های آنلاین تان را محاسبه کنید.

اگر حقیقتا می خواهید کسب و کارتان را توسعه دهید؛ باید بدانید که چه چیزی برای وب سایت تان کار آمد است و چه چیزی کارآمد نیست. خوشبختانه ابزارهای تجزیه و تحلیل بسیاری وجود دارد که می تواند به شما بگوید که مصرف کنندگان چگونه جذب وب سایتتان می شوند.

 

بهترین ابزارهای تجزیه و تحلیل برای شروع، ابزارهای گوگل است؛ ابزارهایی رایگان، با قابلیت استفاده آسان که می تواند کارکردهای قوی ای داشته باشد. این ابزارها به شما این امکان را می دهد تا ترافیک سایت تان را ردیابی کنید و ببینید که کاربران تان چگونه رفتار می کنند؛ کاربرانی که به دقت هر مشکلی در مسیر تغییرات شما را رصد می کنند.


از اقتصاد آزاد سود ببرید.

چنانچه در حال توسعه تجارت خانگی خود هستید، باید بدانید که وظایف بسیاری نیز وجود دارد که باید به آن ها رسیدگی شود؛ اما ممکن است به استخدام جدید نیازی نباشد. خوشبختانه در دنیای امروز، اقتصاد آزاد در حال رشد است و استخدام افراد در پروژه دیگر کار آسانی است. اما راه های دیگری نیز وجود دارد.

 

حتی اگر بخواهید کار پیچیده ای انجام دهید مانند درست کردن یک نرم افزار یا تبدیل وب سایت قدیمی تان به وب سایتی که در تلفن همراه هم به اجرا در بیاید می توانید با کسانی که به طور آزاد کار می کنند، ارتباط برقرار کنید و کارها را از این طریق انجام دهید. وقتی یک بار این کار را انجام دهید، دیگر نیازی نیست به طور مداوم به آن ها دستمزد پرداخت کنید.

کسب و کار خانگی تان را در خانه گسترش دهید 
کمپین بازاریابی خود را به صورت خودکار تنظیم کنید.

ای میل ابزار قدرتمندی برای پیدا کردن مشتری های جدید و راضی نگه داشتن مشتری های سابق تان است. اما ای میل فرستادن به همه لیست مشتری ها، کار زمان بری است. Mail Chimp برنامه ای است که تمام سیستم ای میل شما را به صورت خودکار در می آورد، روش های آسانی را برای ابزارهای طراحی شما ارائه می کند و به خوبی تجزیه و تحلیل می کند. استفاده از ابزارهای خودکار برای بازاریابی از طریق ای میل، باعث صرفه جویی در زمان می شود و کمپین تان را موثرتر می سازد.

خدمت رسانی به مشتریان را سرعت ببخشید.

امروزه مصرف کنندگان از ما انتظار محصولی عالی همراه با خدمات عالی را دارند. در حقیقت 66 درصد از مشتریان اگر خدمات پس از فروش را عالی نبینند، به فروشنده دیگری رجوع می کنند.

برای اینکه مشتریان به برند شما اعتماد داشته باشند و همچنین برای کسب شهرت، از ابزارهای پشتیبانی از مشتری مانند Freshdesk  استفاده کنید؛ ابزاری که به پیگیری سوالات مشتریان می پردازد. این ابزار به شما کمک می کند تا به سرعت به پرسش های مشتریان پاسخ دهید و در عین حال باعث صرفه جویی در زمان تان می شود.
بیشتر در شبکه های اجتماعی حضور داشته باشید.

به طور میانگین کاربران اینترنت 1.72 ساعت از وقت روزانه شان را در شبکه های مجازی سپری می کنند. این شبکه ها می توانند سکویی باشند تا با استفاده از آن بتوانید مشتری های بیشتری داشته باشید. ابزاری مانند Hootsuite به شما این امکان را می دهد تا همه حساب های کاربری شبکه های مجازی تان را در یک صفحه داشته باشید. نه تنها این نرم افزار مدت زمانی را که باید در اینترنت سپری کنید کاهش می دهد بلکه به شما کمک می کند تا بتوانید تصور عمیق تری نسبت به رفتار مخاطبان تان داشته باشید.

کسب و کار خانگی تان را در خانه گسترش دهید 
وقت تان را تنظیم کنید.

هنگامی که به تنهایی یک کسب و کار را اداره می کنید یا حداقل یک یا دو همکار دارید، مدیریت زمان برای موفقیت شما، امری ضروری می شود. ممکن است نقش ها و وظایف بسیاری در کارتان داشته باشید و نتوانید از پس مسئولیت های متعدد بر بیایید. یک نرم افزار برای تنظیم زمان به نام  Togglوجود دارد که کمک می کند تا روزتان را زمان بندی کنید و مطمئنتان می کند که زمان زیادی را بر روی یک کار سپری نکرده اید. اگر می خواهید همه زمانتان را تنظیم کنید،  Harvest گزینه مناسب تری است.

فرآیند پرداخت حقوق و مزایا را کار آمد سازید.

اگر کسب و کارتان به نقطه ای رسیده است که می خواهید تیم کارمندان را گسترش بدهید، به شما تبریک می گویم. قدم بزرگی پیش روی شماست. اما مدیریت دستمزد ها می تواند وقت گیر باشد مخصوصا اگر کارمندی برای رسیدگی به این کار نداشته باشید. ابزاری مانند Zenefits  و Gustro به روند پرداخت حقوق و مزایای کارکنان و همین طور مالیات های شما رسیدگی می کند.

افراد بسیاری وجود دارند که ایده های بزرگی برای تجارت در ذهن دارند اما این ایده ها به کارآفرینان بزرگی برای اجرایی شدن و به موفقیت رسیدن، نیاز دارند. از این راهنمایی ها برای افزایش تعداد مشتری های تان استفاده و انرژی خود را صرف مشکلات بزرگ کنید.

 

* درو هندریکر؛ مدیر فروش، مشاور، نویسنده آزاد و متخصص بازاریابی - مترجم سعیده فراهانی

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

انواع کسب و کار دانشگاه علم و صنعت ایران مرکز …کسب و کار خانگی تعریف به هر نوع فعالیت اقتصادی در محل سکونت شخصی که با استفاده از کسب و کار خانگی قانون ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی دستورالعمل اجرایی قانون ساماندهی و حمایت از تارنمای اطلاع رسانی، آموزشی و مدیریتی خوشه های کسب …مقالات خوشه های کسب و کار کتاب های خوشه های کسب و کار سایر منابع آموزشی فصلنامه خوشه انواع کسب و کار انواعکسبوکارچگونه از طلا و جواهر خود مراقبت کنیم؟ آنچه مسلم است اگر طلا و جواهرات به حال خود رها مهمترین اخبار ایران و جهانعکس سر در کاخ هشت بهشت که اثری از آن نیست تصاویر قطاری مخصوص ثروتمندان عکس لحظات مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …سیب زمینی در ایران زود جایگاهی درخور یافت و به مذاق مردمان خوش نشست و لازم نیامد کسی نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا …در سبک های کلاسیک بهتر است که این کوسنها از همان جنس و بافت روتختی باشند به هماهنگی در دنیای دیجیتال امروز شما می توانید کسری از ثانیه را برای ثبت یک عکس و ضبط یک لحظه پی سی دانلود نرم افزار، فیلم، بازی، کتاب، آموزش و … نرم افزار حرفه ای و در عین حال ساده ای است که برای اسکن با کیفیت تصاویر بکار می رودشرایط و زمان مورد نیاز برای دریافت ویزای کار کاناداشرایط و زمان مورد نیاز برای دریافت ویزای کار کانادا ویزای کار که با دریافت امتیاز انواع کسب و کار دانشگاه علم و صنعت ایران مرکز کارآفرینی کسب و کار خانگی تعریف به هر نوع فعالیت اقتصادی در محل سکونت شخصی که با استفاده از امکانات و کسب و کار خانگی قانون ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی دستورالعمل اجرایی قانون ساماندهی و حمایت از مشاغل تارنمای اطلاع رسانی، آموزشی و مدیریتی خوشه های کسب وکار ایران مقالات خوشه های کسب و کار کتاب های خوشه های کسب و کار سایر منابع آموزشی فصلنامه خوشه های انواع کسب و کار انواعکسبوکار چگونه از طلا و جواهر خود مراقبت کنیم؟ آنچه مسلم است اگر طلا و جواهرات به حال خود رها شوند نه مهمترین اخبار ایران و جهان عکس سر در کاخ هشت بهشت که اثری از آن نیست تصاویر قطاری مخصوص ثروتمندان عکس لحظات بچه مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک زندگی سیب زمینی در ایران زود جایگاهی درخور یافت و به مذاق مردمان خوش نشست و لازم نیامد کسی یا در دنیای دیجیتال امروز شما می توانید کسری از ثانیه را برای ثبت یک عکس و ضبط یک لحظه انتخاب نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا کاتالوگ بلکا در سبک های کلاسیک بهتر است که این کوسنها از همان جنس و بافت روتختی باشند به هماهنگی موجود پی سی دانلود نرم افزار، فیلم، بازی، کتاب، آموزش و برنامه موبایل طراحی فروشگاه اینترنتی یکی از حرفه های در حال توسعه در ایران است امروزه بسیاری از کسب و عروس مد ارایش اموزش مدل شینیون عروس جمع بسته شیک و جدید در این مطلب از سایت مد بیست شما عزیزان را به


ادامه مطلب ...

تعالی گردشگری گیلان در گرو گسترش دیپلماسی خارجی با حاشیه دریای خزر است

[ad_1]
تین‌نیوز| ‌مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان گفت: اقدامات دولت در زمینه دیپلماسی خارجی به ویژه کشورهای حاشیه دریای خزر‌، فرصتی برای تعالی گردشگری گیلان تلقی می‌شود.

رضا علیزاده در نشست تخصصی گردشگری که در استانداری با حضور استاندار گیلان برگزار شد، گردشگری را صنعتی ظریف و در عین حال شکننده در برابر شرایط سخت دانست و اظهار کرد: این صنعت پیش از روی کارآمدن دولت تدبیر و امید، مقطع پر اضطراب و پر تب و تابی را پشت سر نهاد که خوشبختانه بعد از توافقات بین المللی افق روشنی برای آن متصور شد.

وی اضافه کرد: با تمام محدودیت‌ها و تنگناهای اقتصادی که در کشور حاکم بوده است، در سال 1392 بیش ازهزار و 202 واحد گردشگری با ظرفیت 6 هزار و 109 اتاق و 17 هزار 962 تخت فعال بوده که این رقم در سال 1395 با یک رشد 48.34 درصدی به تعداد هزار و 783 واحد گردشگری با ظرفیت 8 هزار و 320 اتاق و با ظرفیت 23 هزار و 640 تخت رسیده است.

این مسئول با اشاره به اینکه بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران و نیز مستندات مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی طی سالهای اخیر جهش بسیار خوبی در زمینه کسب و کار استان گیلان حاصل شده است‌، خاطرنشان کرد: بخشی اعظم این تحول اثربخش با اشتغال 6 هزار و 105 نفر به صورت مستقیم در بخش گردشگری است.

وی افزود: با توجه به ظرفیت بالای گردشگری گیلان در همه ابعاد، باید از تمام داشته‌ها در جهت جذب گردشگر داخلی و خارجی استفاده کرد تا استان از مواهب اقتصادی و خصوصا اشتغالزایی این صنعت بهره ‌لازم را ببرد.
علیزاده بیان کرد: خوشبختانه دولت تدبیر و امید در زمینه تامین زیرساخت‌ها پروژه‌های بسیار بزرگی را دردست اجرا دارد که راه آهن قزوین – رشت، تکمیل بزرگ قزوین – رشت کمک شایان توجهی به سطح دسترسی‌های استان می‌کند، البته در زمینه توسعه فرودگاه سردارجنگل رشت و افزایش پروازها و نیز توسعه گردشگری دریایی از سوی بنادر هم نیاز به تلاش جدی داریم تا از این فرصت‌های نیز به نفع گردشگری نهایت بهره برده شود.

مدیرکل میراث فرهنگی،صنایع دستی دستی و گردشگری گیلان با بیان اینکه به موازات اجرای پروژه‌های سرمایه‌گذاری گردشگری که حرکت آن در استان آغاز شده‌، دفاتر خدمات مسافرتی نی باید در زمینه بازاریابی و جذب گردشگریان خارجی برنامه ریزی دقیق تری نمایند، توجیه اقتصادی این پروژه‌ها را وابسته به حضور گردشگران داخلی و خارجی دانست تا درآمدهای ارزی و ریالی آن به بخش اقتصادی صنعت گردشگری تزریق شود.

وی اقدامات دولت در زمینه دیپلماسی خارجی به ویژه کشورهای حاشیه دریای خزر را فرصتی برای گردشگری گیلان تلقی کرد و گفت: ورود گردشگران نباید محدود به ایام نوروز و تابستان شود‌، بلکه فعالان صنعت گردشگری استان باید بر روی موضوعات تخصصی همچون اکوتوریسم، گردشگری سلامت، گردشگری فرهنگی و تاریخی، گردشگری روستایی، گردشگری ورزشی و سایر موارد برنامه ریزی کنند.

این مسئول با اشاره به اینکه در حال حاضر 1783 واحد گردشگری‌، 59 دفتر خدمات مسافرتی و 6 تشکل گردشگری شامل جامعه هتلداران، کانون مجتمع‌های اقامتی و گردشگری، جامعه واحدهای پذیرایی و سفره خانههای سنتی، انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی، جامعه مهمانپذیران و انجمن راهنمایان گردشگری در استان گیلان فعالیت دارند، از اشتغال حدود 6 هزارو 105 نفر به صورت مستقیم در رشته‌های مختلف واحد‌های گردشگری خبر داد.

ساماندهی سواحل و بهره مندی اصولی از فرصت دریا، شکل‌گیری پلیس تخصصی گردشگری‌، لزوم اطلاع رسانی گسترده در امر گردشگری و حمایت از سرمایه گذاران بخش خصوصی از دیگر مسایلی بود که علیزاده به آن اشاره کرد.

در ادامه مدیران تشکل های گردشگری به بیان مشکلات و نقطه نظرات خود پرداختند و خواستار ایجاد حاشیه امن و برخورد مناسب با تورهای برگزار شده فاقد مجوز شدند.

ارائه تسهیلات به دفاتر خدمات مسافرتی، معافیت در بخشودگی مالیات و ارزش افزوده دفاتر، بخشودگی عوارض شهرداری‌( تبلیغات‌، نصب تابلو و... )، کاهش پرداخت حق بیمه برای کارکنان دفاتر مسافرتی از خواسته‌های فعالان صنعت گردشگری استان گیلان بود.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

دیدنی های ایتالیا، مناطق دیدنی ایتالیادیدنی های ایتالیاایتالیامناطق دیدنی ایتالیاجاذبه های گردشگری ایتالیامراکز اخبار امروز باشگاه خبرنگاران اخبار،آخرین خبرها،خبر …عرضه پودرهای مشابه زعفران در مترو چگونگی شناخت زعفران اصل برخورد با کارگران شرکت راهنما و اخبار دانشگاههای ایران برای دانشجویان و …اجرای طرح خیرین دانشگاه ساز با مشارکت اعضای هیات علمی در دانشگاه محقق اردبیلی دیدنی های ایتالیا، مناطق دیدنی ایتالیا دیدنی های ایتالیاایتالیامناطق دیدنی ایتالیاجاذبه های گردشگری ایتالیامراکز گردشگری اخبار امروز باشگاه خبرنگاران اخبار،آخرین خبرها،خبر فوری عرضه پودرهای مشابه زعفران در مترو چگونگی شناخت زعفران اصل برخورد با کارگران شرکت واحد راهنما و اخبار دانشگاههای ایران برای دانشجویان و متقاضیان اجرای طرح خیرین دانشگاه ساز با مشارکت اعضای هیات علمی در دانشگاه محقق اردبیلی نویسنده


ادامه مطلب ...

امضای تفاهم‌نامه همکاری با نوکیا برای گسترش تکنولوژی TDD-LTE

[ad_1]

کنسرسیوم دارندگان فرکانسTDD-LTE ، تفاهم‌نامه همکاری با شرکت فنلاندی نوکیا برای گسترش این تکنولوژی در کشور امضا کرد.

به گزارش مشرق، در مراسمی با حضور وزیران ارتباطات ایران و فنلاند، مدیرعامل نوکیا و رییس هیات مدیره شرکت شاتل به نمایندگی از کنسرسیوم دارندگان فرکانسTDD-LTE ، تفاهم‌نامه همکاری با شرکت فنلاندی نوکیا برای گسترش این تکنولوژی در کشور بسته شد.
 
بنابر اظهارات محمد حسن شانه ساز زاده، رییس هیات مدیره شاتل، قرار اسـت براساس این تفاهم‌نامه از دانش فنی و راهکارهای نوکیا برای ارائه سرویس TDD-LTE در کشور استفاده شود.  شرکت نوکیا با داشتن 114 هزار نیرویی انسانی و 27 میلیارد یورو درآمد سالانه یکی از مطرح‌ترین شرکت‌های دارنده دانش فنی درزمینه شبکه موبایل اسـت.
 
حدود یک ماه پیش کنسرسیومی که عمده سهام آن در اختیار شرکت‌های شاتل، های‌وب، پیشگامان کویر یزد و آسیا‌تک بود، توانستند برنده مزایده دریافت فرکانس TDD-LTE از سویی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی شوند.
 
شرکت‌های دارنده مجوز ارتباطات ثابت(FCP) که قصد ورود به این بازار را دارند می‌توانند از امکانات شبکه این کنسرسیوم استفاده و  سرویس‌های خود بر بستر TDD-LTE را ارائه کنند.  با کمک فناوری TDD-LTE فارغ از بستر کابل مسی، شرکت‌های اینترنتی امکان ارایه سرویس‌های اینترنت وایرلس با سرعت بالا تا سقف 150 مگابیت برثانیه را خواهند داشت.

 

براساس برنامه کنسرسیوم یاد شده ، خدمات بر بستر این شبکه جدید تا 6 ماه آینده در شهرهای بزرگ کشور و به صورت عمومی در اختیار کاربران نهایی قرار خواهد گرفت.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

امضای تفاهم‌نامه همکاری با نوکیا برای گسترش تکنولوژی


ادامه مطلب ...